چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم

 
helpkade
چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم
چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم

دلبستگی به‌دیگران ویژگی است که به‌طور طبیعی در همه افراد اتفاق می‌افتد و فردی‌که توان دلبستگی به‌دیگران را ندارد، از آسیب‌های جدی رنج می‌برد که می‌توان آن را در کودکی او جستجو کرد. اما اختلال شخصیت وابسته داستان دیگری دارد.

دلبستگی هم مانند هر ویژگی انسانی دیگری در صورتی‌که از حد معمول خود خارج شود، نشان از آسیب در فرد دارد. در اینصورت، دیگر نام دلبستگی را نمی‌توان بر آن نهاد و به آن کلمه‌ی وابستگی اطلاق می‌شود و در صورتی‌که این ویژگی عام و فراگیر باشد، به آن اختلال شخصیت وابسته می‌گوییم.

طبق تعریف منابع علمی روانشناختی، فردی که دارای اختلال شخصیت وابسته است نیاز فراگیر و مفرط به حمایت شدن دارد که این نیاز در او منجر به سلطه‌پذیری، وابستگی و ترس‌های جدایی و از دست دادن می‌شود.

۱. بدون راهنمایی و اطمینان بخشی مفرط دیگران در تصمیم‌گیری‌های روزمره دچار مشکل می‌شود.

۲. نیاز دارد که دیگران مسئولیت بیشتر زمینه‌های مهم زندگی او را بپذیرند.

چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم

۳. در ابراز مخالفت با دیگران به‌علت ترس از قطع حمایت یا تایید آنان دچار مشکل است.

۴. در شروع کردن و انجام کارها به تنهایی به‌علت فقدان اعتماد به نفس به توانایی‌های خود مشکل دارد.

۵. برای کسب محبت و حمایت دیگران داوطلب انجام کارهایی می‌شود که برای او ناخوشایند است.

۶. از آنجایی که باور دارد نمی‌تواند به تنهایی از خود مراقبت کند، در تنهایی دچار ترس می‌شود.

۷. زمانی که رابطه عاطفی او قطع می‌شود، به‌سرعت و مصرانه به‌دنبال ایجاد رابطه دیگری به عنوان منبع حمایت و مراقبت است.

۸. دائماً فکرش درگیر ترس از از دست دادن رابطه و ترک شدن و در نتیجه تنها ماندن است. او می‌ترسد که مبادا زمانی فرا برسد که کسی مراقب او نباشد، زیرا او به توانایی‌های خودش نیز برای مراقبت از خود باور ندارد.

احتمال بروز افسردگی، اضطراب، حملات وحشت و فوبیا در میان افراد دارای اختلال شخصیت وابسته بیشتر است. دلیل این موضوع آن است که آنها باور دارند برای بقا و زنده ماندن نیازمند حمایت دیگری هستند، بنابراین همواره اضطراب از دست دادن رابطه را دارند و غم از دست دادن و یا سردی رابطه برای آنها بسیار طاقت‌فرسا بوده و منجر به افسردگی در آنها می‌گردد. از سویی دیگر، زمانی که به آنها مسئولیت جدیدی واگذار شود و یا وارد حوزه جدیدی می‌گردند، از آنجایی که باور دارند از عهده آن بر نمی‌آیند، دچار حمله وحشت می‌گردند.

افراد دارای اختلال شخصیت وابسته همچنین نشانه‌های بیشتری از مشکلات روان‌تنی مانند سردرد، معده درد و … را از خود نشان می‌دهند. مشکلات روان‌تنی یا شبه جسمی در آنها به‌دلیل جلب‌توجه و تأیید و مراقبت گرفتن از دیگران می‌باشد. به این طریق، آنها خود را ضعیف و نیازمند مراقبت از طرف دیگران نشان می‌دهند تا حمایت دیگران را کسب کنند.

افراد وابسته، عزت نفس اندکی دارند و خود انتقادگری در آنها زیاد است.

آنها معمولاً به‌دنبال دلایل خوشحالی در بیرون از خود می‌گردند و خوشحالی خود را منتسب به اتفاقات بیرونی می‌دانند. (همسرم امروز با من مهربانتر بود، بنابراین من خوشحالم). افراد دارای اختلال شخصیت وابسته ملاکشان برای سنجش خوبی و یا بدی عملکرد خود، نظر و باور دیگران است و خودشان ملاکی به‌غیر از نظر دیگران برای تأیید و تشویق خود ندارند. بنابراین همواره نظر دیگران برای آنها مهم است.

افراد وابسته، مهارت حل مساله کمتری از خود نشان می‌دهند و در هنگام مواجهه با یک مشکل، تمایل به اجتناب و فرار از مشکل را دارند و ترجیح می‌دهند تا با موضوع مواجه نشوند. آنها مشکل را نه یک فرصت جهت رشد و پیشرفت، بلکه دردسری تلقی می‌کنند که باید همواره از آن اجتناب کرد.

خود را در مواجهه با دنیا و مسائل آن ناتوان می‌بینند و باور دارند که آنها توانایی و مهارت مواجهه با دنیا را ندارند. راه‌حل آنها برای مواجهه با این دنیای پیچیده و ترسناک، پیدا کردن کسی است که بتواند از آنها مراقبت کرده و کارهای آنها را انجام دهد و برای آنها تصمیم‌گیری کند. آنها نیز در عوض حاضر هستند آرزوها و تمایلات خود را در قبال آنها زیر پا گذاشته و گوش به‌فرمان باشند.

بنابراین، احساس عدم کفایت در آنها منجر به وابستگی به دیگران می‌گردد. این امر باعث می‌شود آنها هر روز به توانایی‌ها و مهارت‌های خود بیشتر بی‌اعتماد شوند و در عین حال، به‌جهت آنکه همیشه به دیگران متکی بوده‌اند، مهارت‌های زندگی مستقلانه (خوداظهارگری، حل مساله، قدرت تصمیم‌گیری) را فرا نمی‌گیرند؛ زیرا هیچ زمان خود را در معرض تجربه یادگیری مهارت‌ها قرار نمی‌دهند. گروهی از این افراد به‌دلیل آنکه این مهارت‌های خود را به‌کار نگرفته‌اند، به وجود آنها در خود باور ندارند.

افراد دارای اختلال شخصیت وابسته درباره انجام کارهای خود دائماً از دیگران پرس و جو می‌کنند، مداوماً درباره نحوه انجام کارهای جدید اطمینان‌جویی می‌کنند و درباره تصمیمات خود، تاییدطلبی می‌کنند. از تنهایی سفر کردن حذر می‌کنند. از مدیریت مالی خود ناتوان هستند. از پذیرش مسئولیت‌های اضافی (ارتقا شغلی) و وظایف جدید امتناع می‌کنند.

در صورتی که فردی مستقل باشند و ویژگی‌های یک فرد مستقل را از خود نشان دهند، دیگران آنها را ترک و طرد خواهند کرد؛ زیرا معتقد هستند که یک فرد یا وابسته به دیگران و تحت حمایت و مراقبت دیگری است و یا کاملاً مستقل و در نتیجه تنها.

آنها به‌دلیل ترس از دست دادن دیگران از هرگونه تضاد و اختلاف با دیگران اجتناب می‌کنند، زیرا می‌ترسند که رابطه خود بدین طریق به‌خطر بیاندازند و آنها در این دنیای پیچیده و ترسناک تنها بمانند. آنها بسیاری از مواقع سعی می‌کنند مشکلات رابطه و مشکلات فرد مقابل را نبینند و به‌عبارت دیگر، چشم خود را بر مسائل طرف مقابل می‌بندند (خیانت، بی‌توجهی و …) به این دلیل آنها کمتر آشکارا اعتراض می‌کنند.

مقاله مرتبط: چرا در رابطه عاطفی خود احساس طردشدگی دارم؟

تفکر دو قطبی یا صفر و صد دیدن امور است. تفکراتی مانند: من بدون مراقبت دیگری زنده نخواهم ماند- من ناتوان‌تر از آن هستم که بتوانم مستقل باشم و زندگی‌ام را خودم مدیریت کنم- اگر استقلال بیشتری داشته باشم دیگری من را ترک می‌کند. معنای استقلال آن است که همه کارهایم را خودم انجام دهم. طبق این خطای شناختی، آنها باور دارند که یا کاملاً وابسته و ناتوان هستند و یا کاملاً مستقل و تنها. آنها قائل به حد وسطی بین این دو نیستند.

آنها درباره مهارت‌ها و توانایی‌های خود نیز دچار خطای شناختی تفکر دوقطبی هستند. یعنی باور دارند که کارها را یا خیلی خوب و کامل انجام می‌دهند و یا کاملاً بد و اشتباه. یا کاری را درست انجام داده و موفق عمل می‌کنند و یا نادرست  انجام داده و شکست می‌خورند (البته معمولاً آنها خود را اشتباه کار، ناتوان و شکست خورده می‌دانند). به همین جهت، همواره نگران تجربه کردن امور به تنهایی و بدون تایید زیاد گرفتن از دیگران هستند.

خطای شناختی دیگر در افراد دارای اختلال شخصیت وابسته، بالاخص در زمینه روابط، فاجعه‌سازی است. اگر کسی (بویژه فردی که آنها با او رابطه عاطفی داشته و به او تکیه می‌کنند) با او دچار اختلاف اندکی بشود، فرد وابسته بدترین اتفاق‌ها را در ذهن خود مجسم می‌سازد؛ درحالیکه این اختلافات می‌تواند در هر رابطه‌ای وجود داشته باشد. او پس از بروز هر مشکل جزیی، بدترین حالت ممکن را به ذهن خود می‌آورد. از سویی دیگر، در فاجعه‌سازی فرد باور دارد که در قبال این واقعه کاری از دست او ساخته نیست. در ذهن فرد وابسته افکاری مانند: من نمی‌توانم- من هرگز قادر نیستم این کار را بکنم- من ضعیف‌تر از آن هستم که از عهده این کار برآیم- وجود دارد.

خود را خوش رفتار، مهربان و به‌طور معمول زیبا ولی ناتوان می‌دانند. وابستگی در مردان می‌تواند خود را به‌گونه دیگری نشان دهد. نیاز به حمایت و مراقبت در یک مرد می‌تواند جنبه سوءاستفاده و تعدی‌گرایانه به‌خود بگیرد. یک مرد دارای اختلال شخصیت وابسته هنگامی که نگران ترک شدن است و یا وقتی احساس می‌کند طرف مقابل به کس دیگری نزدیک شده است، رفتارهای تند و همراه با خشونت و تهدید از خود نشان می‌دهد. درحالیکه در زن‌ها به‌صورت دردهای بدنی، افسردگی، اضطراب و تلاش بیشتر برای جلب نظر همسر و یا شریک زندگی بروز می‌کند.

اگرچه برای همه افراد از دست رفتن و تمام شدن یک رابطه ناراحت‌کننده است، ولی برای افراد دارای اختلال شخصیت وابسته این امر فاجعه‌آمیز تلقی می‌شود و شدت احساسات و ناراحتی آنها بسیار بیشتر از حد معمول است.

ایثارگری بسیاری برای دیگران دارند. این ایثار آنها نه از ویژگی‌های خوب اخلاقی در آنها، بلکه ناشی از آن است تا دیگران در مقابل ایثارگری‌شان، آنها را ترک نکرده و مسئولیت زندگی آنها را بر عهده بگیرند.

افراد وابسته، باور به «من خوب نیستم، تو خوب هستی» (I am not ok but you are ok) دارند. آنها شخص مقابل را توانا، دانا و پرقدرت فرض می‌کنند و از او ابرمرد در ذهن خود خلق می‌کنند و در مقابل، خود را ضعیف، ناتوان و محتاج مراقبت می‌دانند.

افراد دارای اختلال شخصیت وابسته، تعریفی از خود ندارند و خودشان را تنها از طریق قضاوت‌های دیگران ارزیابی می‌کنند و درباره خود به‌شدت متکی به نظر و عقیده دیگران هستند. به این دلیل، نظرات دیگران به‌شدت آنها را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و بهای زیادی برای آن قائل هستند.

هدف افراد دارای اختلال شخصیت وابسته از مراجعه به روان‌درمانگر، دستیابی به استقلال و خودکفایی نمی‌باشد؛ بلکه به‌دنبال معجزه‌ای می‌گردند تا روابطشان را بهبود بخشد تا احساس اطمینان کنند و یا آنکه متخصصی به آنها بگوید در زندگی چه کار کنند. آنها زمانی به درمانگر رجوع می‌کنند که احساس می‌کنند در حال از دست دادن رابطه عاطفی خود هستند (یا زمانی که یک رابطه عاطفی را از دست داده‌اند) و یا قرار است مسئولیت جدیدی را برعهده بگیرند که محتاج تصمیم‌گیری است.

دلایل ایجاد ویژگی‌های وابستگی در فرد هنوز به‌طور کامل مشخص نمی‌باشد، ولی محققین عواملی چون آمادگی زیستی و پایه‌های ارثی و نیز عوامل محیطی را را موثر می‌دانند.

کودکانی که در کودکی خلق و خوی محتاط و ترس از خود نشان می‌دهند، احتمال بروز اختلال شخصیت وابسته در بزرگسالی در آنها بیشتر است. در این خانواده‌ها نرخ اختلال اضطراب منتشر، فوبیا و شخصیت اجتنابی بالاتر است. اما ژن‌ها سرنوشت ما را تعیین نمی‌کنند. ویژگی‌های محیطی نیز باید وجود داشته باشد تا اختلال شخصیت وابسته شکل بگیرد. ویژگی‌های خانواده‌های مستعد شخصیت وابسته عبارت است از:

۱- حمایت و مراقبت بیش از اندازه والدین

۲- کنترلگری زیاد والدین، تأکید کمتر بر استقلال

۳- تعیین استانداردهای بالا برای موفقیت

۴- عدم ابراز توجه و عشق ناکافی به کودک

۵- تحقیر شدن در موقعیت‌های اجتماعی و روابط فردی و در نتیجه ایجاد دودلی درباره توانایی‌های خود.

چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم

تکرار این تجربیات باعث می‌شود که آنها باور کنند بهتر است مطیع باشند تا آنکه فردی رقابت‌طلب و تنها شوند. شرایط فرهنگی نیز زنان را تشویق به وابستگی می‌کند. زنان بیشتر از مردان تشخیص اختلال شخصیت دریافت می‌کنند.

مقاله مرتبط: ۱۰ راه جهت درمان وابستگی عاطفی به همسر

در زمینه خرید خانه، رانندگی، انجام کارهای اداری و بانکی، درآمدزایی و شغل، ارتباطات اجتماعی با دیگران، بیان نیازها و خواسته‌های خود، مدیریت امور خانه، تربیت فرزندان و … . پس از روشن کردن حوزه وابستگی در خود، لازم است تا تکالیفی را برای خود به‌تنهایی یا بهمراه درمانگر مشخص کنید. این تکالیف نباید آنقدر سنگین باشد که از عهده آن بر نیایید و نه آنقدر سبک باشد که هیچ اضطراب و فشاری را در شما ایجاد نکند. به‌طور مثال می‌توانید از خرید کردن شروع کنید. اگر پیشتر هیچ تجربه‌ای در این زمینه نداشته‌اید و همواره به‌دیگران متکی بوده‌اید، ابتدا سراغ خریدهای کوچکتر بروید و خریدهای بزرگتری مانند تلویزیون و اجاق گاز را در مراحل بعدی انجام دهید تا میزان اعتماد به‌نفس شما در اثر خریدهای کوچکتر بالا رفته و آماده خریدهای بزرگتر شوید.

این قانون درباره همه حوزه‌ها صادق می‌باشد. هر چقدر بیشتر تجربه انجام کارهای مختلف را داشته باشید، اعتماد به‌نفس شما بیشتر می‌شود و مراحل بعدی را راحت‌تر انجام می‌دهید. به‌خودتان بگویید که هیچ کس از زمان تولد نحوه انجام کارها را بلد نبوده است و تنها پس از آزمایش و خطا و ایجاد فرصت یادگیری برای خود بوده است که امور را فراگرفته است، پس من نیز قرار نیست در دفعات اول عالی عمل کنم و هیچ اشتباهی نداشته باشم. در صورت بروز اشتباه نیز فاجعه نمی‌شود و توانایی جبران کردن آن را دارم.

تا جای ممکن برای انجام امور نباید با پرس و جوی زیاد از دیگران، تأییدطلبی کنید. هر چقدر بیشتر درباره موضوعات مختلف بدون تأیید دیگران تصمیم‌گیری کنید، اعتماد بیشتری به تصمیمات خود پیدا می‌کنید. باید درک کنید که تنها یک تصمیم درست وجود ندارد و هر تصمیمی، نقاط قوت و ضعف خودش را دارد. دیگران نیز تنها براساس قضاوت خودشان نظر می‌دهند و درنهایت این شمایید که بیشتر از همه نسبت به‌خودتان آگاهی دارید. به‌خود یادآور می‌شوید که تصمیمی که توسط خودتان اتخاذ شده، اگرچه لزوماً بهترین تصمیم نیست، زیرا هیچ تصمیمی بهترین تصمیم نیست و همه تصمیمات تنها در طیفی از مناسب تا نامناسب قرار می‌گیرند، ولکن احتمالاً به‌جهت آگاهی بیشتر شما از نیازها و اولویت‌هایتان مناسبتر از باقی تصمیمات خواهد بود.

شما باید با افکار شناختی عدم توانایی خود مقابله کنید (مقاله خطاهای شناختی را مطالعه کنید). افکاری همچون: خیلی این موضوع سخت است- از پس آن بر نمی‌آیم- شکست می‌خورم و … . اینها افکار غلطی هستند که از کودکی در ذهنتان جای گرفته و اکنون شما آنها را به‌عنوان حقیقت قبول دارید. درحالیکه هیچ شاهدی بر واقعی بودن آنها ندارید. شما به‌دلیل این افکار غلط، راهکاری را برای خود اتخاذ کرده‌اید که عبارت است از پیدا کردن شخصی برای مراقبت از شما و تکیه کردن به او و کمتر خود را در موقعیت‌های تجربه کردن امور و در نتیجه یادگیری قرار داده‌اید.

برای مقابله با این افکار، مزایا و معایب این افکار را بنویسید. به‌طور مثال، شما فکر می‌کنید که فردی ناتوان و کم‌مهارت هستید. باور ناتوانی خود را بررسی می‌کنید و ببینید چه شاهدی برای آن دارید. بررسی کنید که باور داشتن به این فکر، چه مزایا و معایبی برای شما دارد.

باعث می‌شود تا شکست نخورم و امور به‌نحو بدی پیش نروند. باعث می‌شود تا با دیگری در ارتباط بمانم و تنها نشوم. معایب: بسیاری از مواقع سپردن کارها به‌دیگری و تأییدطلبی، از آنها تضمین نمی‌کند که من شکست نمی‌خورم. تکیه بر دیگران هزینه زیادی برای من دارد. از جمله مجبورم گوش به‌فرمان و مهربان باشم و از نیازهای خودم چشم بپوشم و همیشه محتاج دیگری بمانم. این باور باعث می‌شود هیچگاه جرات تجربه کردن امور را به‌خودم ندهم. ضمن آنکه من شاهدی برای ناتوان بودن خودم ندارم. این تنها باور من است. هیچوقت خود را در محک تجربه قرار نداده‌ام. بالعکس، در بعضی از امور که وارد شده‌ام خوب عمل کرده‌ام (مثال‌های آن را بنویسید).

لازم به‌ذکر است که فرد وابسته، توانایی‌هایش را کمتر از حد واقعی آن تخمین می‌زند. بنابراین به‌خود یادآور شوید که توانایی‌تان بیشتر از پیش فرض شما است. به‌خود بگویید که این باور غلط من است که خود را کم‌توان و دارای مهارت اندک توصیف می‌کنم. من باید توانایی‌ها و مهارت‌هایم را بیازمایم و می‌دانم که اندک اندک مهارت‌های من بیشتر می‌شود. زیرا من مانند همه انسان‌های دیگر لازم است تا تجربه کنم و آنگاه یاد می‌گیرم.

باور غلط دیگر افراد دارای اختلال شخصیت وابسته آن است که فکر می‌کنند در صورت مستقل شدن، تنها می‌شوند و فرد مستقل، فردی جدا و بدون رابطه است. این از خطای شناختی قطبی‌نگری یا صفر و صد دیدن امور است. در این مورد نیز باید مزایا و معایب مستقل شدن را بنویسید.

اگر کمتر به‌همسرم وابسته باشم و خودم کارها و مسئولیت‌هایم را انجام دهم، آنوقت زمان کمتری را با همسرم می‌گذرانم. در صورت مستقل شدن احتمالاً دیگر آنقدر به‌فکر رابطه‌ام نخواهم بود و رابطه‌ام به‌خطر می‌افتد. اگر مستقل شوم، خیلی احساس تنهایی می‌کنم.

مزایا: خیلی کارهای دیگر است که می‌توانم با همسرم انجام دهم. مستقل شدن به‌معنای تنها شدن نمی‌باشد، بلکه حتی فرد مستقل نیز تا حدی به دیگران وابسته است و وابستگی و استقلال یک طیف هستند.

اگر وابستگی مطلق و استقلال مطلق را دوسر یک بردار درنظر بگیریم، ویژگی‌های فردی را که دچار وابستگی مطلق است یا به تعبیر دیگر، دارای اختلال شخصیت وابسته است را توضیح دادیم. اما ویژگی‌های فردی که دارای استقلال مطلق هستند، عبارت است از:

۱. همه کارها را به تنهایی انجام می‌دهد.

۲. همه تصمیمات را خودش به تنهایی و بدون در نظر گرفتن نظر دیگران می‌گیرد.

۳. هر چه به‌فکرش می‌رسد را بدون در نظر گرفتن تأثیرش بر دیگران بیان می‌کند.

۴. کاملاً مستقل و توانا است.

۵. به هیچ کس نیازی ندارد.

۶. خشن و تندخو است.

۷. تنها و جدا افتاده است.

همانگونه که ملاحظه می‌کنید، منظور از مستقل شدن آن نیست که از آن سوی بام بیفتید. بلکه انسان نرمال بین این دو حد قرار می‌گیرد. یعنی در عین آنکه درباره توانایی‌های خودش یقین دارد و می‌داند به‌تنهایی قادر است از پس امور خود بر بیاید، ولکن در بعضی از امور با دیگران مشورت و همکاری می‌کند. نظر دیگران را در نظر می‌گیرد (ولکن دهن‌بین نمی‌باشد). در هنگام نیاز، نظر و مخالفت خود را آزادانه و بدون نگرانی از ناراحت شدن دیگران بیان می‌کند. برای انجام بهتر امور از دیگران کمک و مشورت می‌گیرد.

۱) خوداظهارگری: بیان خواسته‌ها و نیازهای خود بدون ترس از دست دادن و طرد شدن و نه گفتن در زمان‌هایی که علاقه‌ای به انجام آن کار ندارید و در نظر گرفتن اولویت‌ها و هدف‌های خود در زندگی، ۲) قدرت تصمیم‌گیری: باید بدانید که توان تصمیم‌گیری شما نه کمتر و نه بیشتر از دیگران است. باید بدانید که هر انسانی امکان دارد اشتباه کند. شما ریسک اشتباه کردن را می‌پذیرید و تمرین می‌کنید تا به‌تنهایی و بدون تأییدطلبی و پرسیدن نظر دیگران تصمیم بگیرید. باید یاد بگیرید که به قدرت تصمیم‌گیری خود ایمان بیاورید، ۳) قدرت حل مساله: پس از تصمیم‌گیری امکان دارد در مواردی کارها آنگونه که فکر می‌کنید پیش نرود. معمولاً همینطور است. پس آماده هستید تا با هر مشکلی مقابله کنید. مشکل‌ها را بررسی کرده و سعی می‌کنید بهترین تصمیم ممکن را بگیرید. آزمایش و خطا را روند یادگیری می‌دانید.

در روش حل مساله، ابتدا مشکل را به‌طور دقیق تعریف می‌کنید؛ زیرا اکثر افراد مشکل را خیلی مبهم و ناقص درک می‌کنند. از خود بپرسید مشکل چیست، کی و کجا شروع شد، چه کسانی در بروز مشکل نقش دارند؟ در مرحله بعد، تمام راه‌حل‌های ممکن را بدون آنکه قضاوتی درباره خوب و بد آن داشته باشید، به‌ذهن بیاورید. در نهایت، معایب و محاسن هر روش را بررسی و ارزیابی کنید. پس از اجرای راه‌حل انتخابی خود، نتایج آن را با پیشبینی‌های خود مقایسه کنید. در صورتی که به نتیجه مطلوب نرسیدید، موانع را بررسی کنید و مجدداً سیکل بالا را تکرار کنید.

بدین منظور لازم است تا در طول دوره‌ای که بر ویژگی وابستگی خود کار می‌کنید، پیش از انجام هر تمرین (به‌طور مثال خرید کردن به‌تنهایی) شدت و مدت رفتارهای خود را ثبت کنید و پیشگویی خود را از نتایج انجام هر تمرین بنویسید. پس از انجام تمرین، نتیجه واقعی آن را نیز بنویسید.

نکته بعدی در درمان اختلال شخصیت وابسته آن است که درک کنید استاندارد واقعی برای هر رفتار چه می‌باشد. افراد دارای اختلال شخصیت وابسته معمولاً استانداردهای غیرواقع‌بینانه‌ای دارند. مثلاً فرد باید درک کند آیا نیازش به طلب کمک از دیگران واقعی است یا ناشی از اطمینان‌طلبی او می‌باشد. شما نباید انتظار استانداردهای بالا و غیرقابل وصول از خود داشته باشید. شما باید استاندارد معقولی را با کمک دیگری و یا درمانگر تهیه کنید.

و نکته دیگر در درمان اختلال شخصیت وابسته آنکه، شما باید پس از وصول به استانداردهایی که خودتان مطابق با توانمندی‌ها و ویژگی‌های خود تعریف کرده‌اید، خودتان را تشویق کنید. نباید منتظر تحسین و تشویق دیگری باشید، بلکه بر اساس استانداردهای خود، باید خود را تشویق کنید. در عین حال به خود یادآوری کنید که بهبود، فرایندی زمانبر است.

در حین درمان، به‌طور معمول فرد احساس اضطراب زیادی می‌کند و لازم است تا اضطراب خود را به‌نحوی کنترل کند تا بتواند قادر بر انجام تمرین‌ها گردد و بتواند خود را با موقعیت‌های اضطراب‌زا به‌طور تدریجی مواجه کند. هرچقدر بیشتر اضطرابتان را مدیریت کنید، توان انجام کارهای مستقلانه بیشتری خواهید داشت. بنابراین درمان اختلال شخصیت وابسته در شما سریعتر صورت می‌گیرد. برای آگاهی بیشتر در این رابطه می‌توانید به مقاله اضطراب چیست؟ با نشانه‌های اضطراب و راه‌های درمان آن آشنا شوید، مراجعه کنید.

کمبود مهارت اجتماعی از جمله مواردی است که گروهی از افراد دارای اختلال شخصیت وابسته از آن رنج می‌برند. آنها به‌دلیل آنکه کمتر خود را در معرض تعاملات اجتماعی قرار داده‌اند، اعتماد به‌نفس لازم در این زمینه را ندارند. اگر شما نیز از این مشکل رنج می‌برید، لازم است تا مقاله راهنمای سریع برای افزایش اعتماد به‌نفس اجتماعی را مطالعه کنید.

– Beck,T, Aron & Freeman, Arthur &others (2004). Cognitive Therapy of Personality Disorder. Guilford press, New York.

– Sperry, Len (2003). Handbook of Diagnosis and Treatment of DSM-IVR Personality Disorders. Brunner-Routledge, New York.

– https://www.health.harvard.edu/newsletter_article/Dependent_personality_disorder.

سلام وقت بخیر میخواستم بپرسم اینکه هر چند وقت یکبار شاید هر چند ماه یهویی فکر نزدیک بودن مرگ عزیزانم یعنی پدر و مادر و برادرم به ذهنم میاد و باعث گریه در من میشه آیا این هم حمله ی پانیک هست؟ یا چیزی دیگریست؟

خیر. نشانه افکار وسواسی است و نیز اضطراب و نگرانی از از دست دادن. شما ترس از دست دادن نزدیکان خود را دارید. مقاله تله طرد و رهایی را در سایت مطالعه کنید.

سلام ممنون از مطالب خوبتون عالی بودن واقعا. یه سوال داشتم اختلال شخصیت وابسته منجر به کاهش عزت نفس میشه یا آسیب حرمت نفس منجر به شخصیت وابسته میشه؟ و اینکه اول باید کدوم یکی رو درمان کنم؟

عزت نفس پایین پایه همه مشکلات روانی در فرد است. هیچ کدام در درمان ارجحیت ندارد ولکن از انجا که موضوع عزت نفس بسیار وسیع است بهتر است به وابستگی پرداخته شود

خیلی ممنون

من ۲۴سالم هست و اصلا فکر نمیکردم شخصیت وابسته‌ای به خانواده باشم. اماالان نزدیک ۶ ماه هست تصمیم به مهاجرت گرفتم نزدیک به رفتن که میشود اینقدر حالم بد میشه که همه هدف‌هام یاد میره و همه فکرم میشه«برم که چی» و کلا رفتن کنسل میشه. اضطراب شدید و همه زندگیم مختلف شده و اعتماد بنفس و عزت نفس خوبی داشتم اما داره کم میشه. خلاصه که ۶ ماهه از سرجام تکون نخوردم و اصلا دیگه نمیتونم تصمیم بگیرم. اونقدر حساس شدم و این اختلال تشدید شده که حتی برای یکماه اگر بخوام به هنوان مسافرت برم اضطراب میگیرم و ترجیح میدم نرم! 🙁

سلام. احتمال دارد ترسهای شما ارتباطی به وابستگی نداشته باشد و شما اضطراب جدایی داشته باشید. مقالات مرتبط در زمینه اضطراب جدایی را در سایت مطالعه کنید.

ممنون از راهنماییتون اقای دکتر. مقاله را مطالعه کردم بیشتر راجع به کودکان بود. من قبلا مشاوره هم رفتم و راه حل خوب و درمانی به من ارائه نشد. به نظرتون راه حل درمانی وجود داره که من یک وقت مشاوره بگیرم باهاتون؟

مقاله تله رهایی را در سایت مطالعه بفرمایید. کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید نیز می تواند به شما کمک کند.

سلام، بسیار ممنونم از این مطلب بسیار مفید. خواهر من این اختلال شخصیت را دارد و با وجود اینکه فردى بسیار توانا هست، ولى همیشه تواناییش را کمتر از حد واقعى مى بیند و دائماً در طلب مشورت و تایید گرفتن براى مطالب پیش و پا افتاده است. جالب است که وقتى در جامعه و به دور از خانواده است، بسیار مستقل و مدیر است ولى در منزل دوباره در قالبِ همان کوچکترین فرزند خانواده که بیش از حد وابسته است، قرار مى گیرد. با توجه به اینکه بسیار حساس و زودرنج است ، بنظر شما این مطلب را به او نشان دهم یا خودم بصورت غیر مستقیم کمکش کنم تا مستقل تر بشود؟ نگرانم که احساس کند قصد تحقیرش را دارم…

شما باید در ابتدا بدانید که این حدس شما است که ایشان اختلال شخصیت وابسته دارند. می توانید مقاله درمان اختلال شخصیت وابسته را تحت عنوان مطلبی که برای شما جالب بود به ایشان نشان بدهید.

سلام دکتر من هم اختلال وابستگی دارم هم حس مالکیت دارم تقریبا روی بعضی موارد .حتی ازچیزهایی که خوشمم نمیاد نمیتونم دل بکنم .مثلا یکی از دوستانم متوجه چند رفتار بد ازاو شدم اما دوستی رو ادامه میدم ازترس جدایی و تحمل دوری .اونقدروابسته که حتی محل زندگیم رو‌تغییر دادم والان پشیمونم .اما ازپس کارام ب تنهایی برمیام یعنی متکی ب شخص خاصی نیستم حتی والدین .اما روی لوازم خونه حتی حساسم یه چیزی بشکنه اگه بهش علاقه داشته باشم گریه میکنم .

سلام. شاید بهتر از مقاله درمان اختلال شخصیت وابسته برای شما با توجه به حداقل اطلاعاتی که دادید مطالعه تله ترک و طرد مناسب باشد. لینک زیر را کلیک کنیدhttps://dr-sanaie.com/%d8%a7%d8%ad%d8%b3%d8%a7%d8%b3-%d8%b7%d8%b1%d8%af-%d8%b4%d8%af%da%af%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d8%b9%d8%a7%d8%b7%d9%81%db%8c/

ممنون از مطالب خوب شما…خیلی جامع و کاربردی بود

خوشحالم مورد توجه قرار گرفت

خوشحالم مورد توجه قرار گرفت.

سلام مطلبتون خیلی واضح و خوب بود خیلی ممنون من دانش اموزم و دوساله که به یکی از دوستام خیلی وابسته شدم احساس میکنم خیلی دوسش دارم ولی اون منو دوست نداره همش بهش فکر میکنم انقدر که نمیتونم درس بخونم و این اذیتم میکنه همش دوست دارم بهش پیام بدم باهم صحبت کنیم همیشه من اول سر بحثو باز میکنم و احساس میکنم اون تمایلی به این کار نداره فکر میکنم این افراط در دوستیه و دوست دارم رابطه سالمی باهاش داشته باشم دوست دارم جامو عوض کنم اما میترسم دوری کردن ازش باعث بشه دیگ باهام صحبت نکنه چون ترد شدنو اصلا دوست ندارم ایا من اختلال شخصیت وابسته دارم؟بجز راه حل های که گفتین کار دیگه هم میتونم انجام بدم که خوب بشم؟

سلام عزیزم. شما سعی کن چند دوست دیگه که پیدا کنی تا انقدر ذهنت متمرکز بر یک دوست نباشه. ارتباطهای خودت رو بیشتر کن

سلام بسیار عالی

از حسن نظر شما سپاسگذاریم

عالی بود ممنون این اشکال اساسی من در زندگی تا حالا لطمه های زیادی بهم وارد کرده ممنون از مطلب خوبتون

از حسن نظر شما سپاسگذاریم

مطالبتون انقدرررر بدردم خورد. مدتها مطالب روانشناسی رودنبال میکردم بفهمم چمه، اسم این اختلالو شنیدم تو گوگل سچ کردم مال شماخیلی کامل بود که دلم نیومد تشکرکنم. اکثراین ویژگیهارو دارم. بااینکه الان باید کلی کاربکنم و یکی یکی به ترسام غلبه کنم و یه تکونی به شغل و رابطم بدم و کلی کارسخت پیش رو دارم اما خییییلییی خوشخالم که بالاخره فهمیدم چمه

سلام. خوشحالم که مفید فایده بود

خیلی خیلی ممنونم ازتون

سلام خیلی ممنون از سایتتون و اطلاعات معتبر درباره اختلال شخصیت وابسته. خیلی گشتم تا درمورد نظریه ها و پیشینه و درمانهای این اختلال اطلاعی پیداکنم تقریبا سایت شما تنها سایت بدرد بخور بااطلاعات مفید در این اختلال بود. نمیدونم چرا اما خیلی منابع کمی موجوده در اینترنت برای این اختلال. بازم ممنون از جامع بودن اطلاعات

خوشحالم مورد توجه قرار گرفت.

سلام. من تمام مشکلاتی که گفتید رو دارم.احساس می کنم دو سه نوع اختلال روانی رو با هم دارم و همچنین کمال گرا هم هستم.خیلی دوست دارم خودم رو درمان کنم اما هزینه این کار رو هم ندارم و این من رو بیشتر ناامید می کنه.شما بگید چیکار کنم.استعداد بسیار زیادی در فیلمسازی دارم اما با وجود این مشکلات نمی تونم به اون چیزی که حقمه برسم

سلام. شما با ۰۹۰۳۴۷۳۳۰۰۹ تماس بگیرید تا یک جلسه بصورت رایگان مشاوره داشته باشید. خوشحالم که استعداد خود را می شناسید. انشالله کارگردان قابلی شوید.

سلام بنده یک مشاور خانم هستم و جدیدا یه پسرجوان ک چندسال از بنده کوچکترند برای درمان مشکلاتش بهم مراجعه کرد؛الان متوجه شدم ک ایشون ب بنده وابسته شده اند و قطع رابطه براشون سخته،بنظرتون چیکار کنم؟ ایشون ب دلیل شکست عشقی و خیانتی ک بهش شده بود بهم مراجعه کرده و من میترسم بعد از من بلایی سرخودش بیاره.لطفا کمکم کنید

سلام عزیزم. باید در ابتدا بفهمیم که ایا شما نیز نسبت به ایشان احساسی داری؟ ایا رفتاری داشته اید که نشانگر باشد؟ اگر بلی است باید هر چه سریعتر ایشان را به درمانگر دیگری ارجاع دهید و خود بدنبال دلایل خود جهت کانترتراسپرنت خود بگردید. ببینید چه نیازی شما را به سمت علاقمندی کشانده است. ایا بطور مثال ویژگی های حمایتگری در شما زیاد است و الگوی ایثار دارید؟ ایا نیاز به محبت در شما زیاد است و…اگر جواب خیر است (که از جملات شما چنین برداشت نمی شود) و هیچگونه انتقال متقابلی از سمت شما وجود ندارد می توانید جلسات درمان را ادامه دهید تا ایشان مهارت زندگی مستقا را پیدا کنند. باید آگاه باشید که شاید او با ایفای نقش خودکشی و…قصد نگاه داشتن شما در رابطه را دارد. درمانگر قرار نیست مسئولیت خارج از توان بر عهده بگیرد. زیرا اگر ایشان قرار است با دیدن چند جلسه کسی خودکشی کند این اتفاق می تواند هر زمانی در زندگی ایشان بیفتد. پس بهتر است پیش از وابستگی بیشتر با ذکر اینکه ۲ جلسه دیگر کار ما تمام است رابطه را تمام کنید

سلام آقای دکتر من یه مشکلی که دارم اینکه نمیدونم اختلال وابستگی دارم یا اضطراب جدایی من با ادم های زیادی برای ازدواج آشنا شدم که به تفاهم نرسیدم ولی ۴ سال با یه آقا در حد نامزدی پیش رفتم که به دلیل یکسری مشکلات نشد من خیلی دارم اذیت میشدم نمیتونم ایشون فراموش کنم مدام تو ذهنمه و حس حسادت عجیبی نسبت به ایشون دارم از وقتی رابطمون تموم شده حالتهای اضطرابی دارم در کل وقتی عزیزانمو از دست میدم فکر اینکه دیگه نمیبینمشون و کنارم نیستن داغونم میکنه خیلی احساساتیم درحالی که در کار و تحصیل و بقیه امور ادم موفقی هستم

سلام. شما مقاله های زیر را در سایت مطالعه کنید تا ببینید چه میزان این نشانه ها را در خود می یابید. در ضمن مقاله راههای بهبود پس از قطع رابطه عاطفی را نیز مطالعه کنید.https://dr-sanaie.com/%D8%AA%D9%84%D9%87-%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%B4%D8%AF%DA%AF%DB%8C/

https://dr-sanaie.com/%D8%B7%D8%B1%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B7%D8%B1%D8%AF-%D8%B4%D8%AF%DA%AF%DB%8C/

https://dr-sanaie.com/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D8%A7%D8%B7%D9%81%DB%8C/

سلام ممنون از پاسختون بله با بقیه هم همین جوری هستم خیلی اعصابم خورد میشه که نمیتونم از خودم دفاع کنم تازه میخوام دفاع کنم یجوری حرف میزنم که بقیه ناراحت میشن من از ۱۰سالگی این حالتو دارم با هیچکس نمیتونستم دوست بشم درسامم خوب نخوندم والان خیلی پشیمونم احساس میکنم از مهارت های کاری که دارم نمیتونم خوب استفاده کنم در دانشگاه رشته ای که مادرم پیشنهاد دادو رفتمو تا کارشناسی هیچ بدردم نخورد اصلا نمیدونم چه رشته ایرو دوست دارم که برم درس بخونم مثل یه آدم پوچ میمونم خیلی دوست دارم پیشرفت کنم رشته که دوست دارمو پیدا کنم بتونم خوب با دیگران حرف بزنم و موفق بشم ولی راهشو بلد نیستمو نمیتونم پیدا کنم هر روز تو محل کارم کارفرمام به چشم بد نگام میکنه مطالبتون من خطای شناختی مطالعه کردم مطالبتون خیلی قشنگ و آموزنده بود من فکر میکنم خطای شناختی دارم با دیگران حرف میزنم استرس منو میگیره خیلی استرسی هستم و فراموشی هم دارم اگر راهی نشونم بدین ممنون میشم خیلی ممنون

سلام عزیزم شما اضطراب اجتاعی دارید. حتما پیش یک روانشناس با تجربه بروید تا مراحل درمان را شروع کنید. هرقدر اطلاعاتتون در رابطه با مشکلتان بیشتر کنید بهتر می توانید بر ان غلبه کنید. یکی از مشکلات اضطراب اجتماعی خطاهای شناختی است. باید خطاهای ذهنتان را پیدا کنید و با واقعیت تطبیق دهید.

خیلی لطف کردید دکتر ازتون ممنونم

سلام خسته نباشید من در محل کارم همیشه برای این موضوع به مشکل میخورم یعنی تکلم بیان ندارم زمانی که کارفرمام ازم چیزی میخواد که غیر معمول هست و چون حقوق کامل منو ۶ماهه نداده و رفتارشم مثل قبل با من نیست همش میترسم میگم نکنه میخواد منو بندازه بیرون که همش کار هایی که نیاز نیست من انجام بدمو بم میده نکنه دیگه نمیخواد من اینجا کار کنم و هر موقع ازم چیزی میخواد من نمیتونم بگم نه و یه جوری باش حرف میزنم که ناراحت میشه و بعدش پشیمون میشم من چی کنم بهتره دارم دیوونه میشم دوست دارم بمیرم

سلام. پاسخ شما قبلا داده شده است. لطفا رجوع کنید به چند پاسخ قبل

سلام خسته نباشید من در محل کارم همیشه برای این موضوع به مشکل میخورم یعنی تکلم بیان ندارم زمانی که کارفرمام ازم چیزی میخواد که غیر معمول هست و چون حقوق کامل منو ۶ماهه نداده و رفتارشم مثل قبل با من نیست همش میترسم میگم نکنه میخواد منو بندازه بیرون که همش کار هایی که نیاز نیست من انجام بدمو بم میده نکنه دیگه نمیخواد من اینجا کار کنم و هر موقع ازم چیزی میخواد من نمیتونم بگم نه و یه جوری باش حرف میزنم که ناراحت میشه و بعدش پشیمون میشم من چی کنم بهتره دارم دیوونه میشم دوست دارم بمیرم

عزیزم بهتره صادقانه به او انچه در ذهنتون می گذرد را بیان کنید. نکته دیگر انکه ایا شما مهارتی را که او نیاز دارد و برای ان انجا هستید دارید؟ اگر بله پس شما دارای افکار منفی هستید که باید همواره بخود متذکر شوید من مسلما برای او مفید هستم وگرنه چرا باید من را اینجا نگه می داشت. مسلما او در حضور شما نفعی می بیند. حتما برای انکه از این افکار بیرون بیایید طلب حقوق کنید. زیرا در غیر اینصورت خودتان هم باورتان می شود که انجا بی فایده هستید. سوال انکه فقط در رابطه با ایشان اینگونه هستید یا در برابر کسان دیگری نیز این حالت ها را دارید؟

سلام بله در برابر بقیه هم اینجوری هستم دارم دیوونه میشم نمیدونم مشکلم چیه نمیتونم از حق خودم دفاع کنم تمام استرس بدنمو میگیره یه بار تو محل کار انقدر حالم بد شد صورتمو چنگ زدم انقدر بم فشار اومد ممنون از پاسختون زندگی خیلی برام سخته من راجب حقوقمم بش گفتم دو ماه پیش گفت صبر کن بت میگم من چون شرایط جامعه خوب نیست همون اول ازش نپرسیدم گفتم دستو بالش بستست ولی تا الان باید بگه چرا که نمیگهمن حتی با پدرمم نمیتونم خوب حرف بزنم

مشکل شما اضطراب اجتماعی است. لطفا مقاله درمان اضطراب اجتماعی را در سایت مطالعه کنید و تمرینات انرا انجام دهید.https://dr-sanaie.com/category/%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%B6%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%A8%DB%8C/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B6%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/

خواهش میکنم اگر ممکنه زود جوابم رو بدید خیلى زمانم محدوده، آیا ارزشش رو داره؟ چون همش از ترس نه گفتن من اینقدر محبت میکنه که حالت خفگى بهم دست میده، ارزشش رو داره به خواستگارم فرصت درمان بدم؟

اختلال وابستگی در میان اختلالات شخصیت راحت تر از سایر اختلالات درمان می شود. ایشان با مراجعه به رواندرمانگر می تواند در جهت بهبود اقدام کند. اما شدت اختلال در ایشان مهم است. در هر صورت پیش از جواب مثبت به ایشان باید ایشان خود را درمان کرده باشند. به این نیت که ازدواج کنید و پس از ازدواج ایشان را تغییر دهید وارد رابطه نشوید. اما نکته مهمتر ان است که چه چیزی در شخصیت شما وجود دارد که با ایشان در رابطه قرار گرفتید. حتما به یک روانشناس مراجعه کنید تا دلیل چذب شدن شما دو نفر بهم را برایتان تشریح کند.

ببخشید من خواستگار با اختلال وابستگى دارم. همه چیزش اکیه آیا ارزشش رو بهش فرصت بدم که خودش رو درمان کنه بعد جواب مثبت بدم یا از الان نه بگم؟

پاسخ در کامنت دیگر داده شد

ممنون از مطلب بسیار مفیدتون.متاسفانه شوهرخواهر من بشدت شخصیت وابسته و منفعلی داره و برای کوچکترین کار و مسولیتی تو زندگی تنها پا پیش نمیزاره، همه چی رو خاهرم باید مدیریت کنه…حتی رابطه ی جنسیشون رو…و با اینکه پسربسیار خوبیه، اما این اخلاقش داره کارشونو به جدایی میکشونه…آقای دکتر بنظر شما قابل درمانه؟ خودش قبول داره که وابستس، اما هییییچ کاری برای درمانش نمیکنه

سلام. اتفاقا اختلال شخصیت وابسته از مواردی است که راحت تر از سایر اختلالات قابل درمان است. حتما به یک مشاور مراجعه کنید. طول درمان حدود ۱۵ جلسه است.

با سلام مرس خیلی مقاله جالبی بود، اینکه قدرت نه گفتن ندارم هم جز اختلالات همین شخصیته ؟

بله. شخصیت وابسته از ترس از دست دادن و یا ترک شدن سعی می کند خواسته همه را قبول کند.

Salam man khyli baram baghie mohem nistan yani khyli zod baghiaro block mikonam o rabetehamo ghat mikonam ama kolan ziad narahat misham khodam az in ke natch nashodamo on tabete ghat shode va masalan to khiabon rah miram ziad negam mikonan khyli asabi misham…..ranandegi baladam kharid hamishe tanha miram ama shoghlo azash mitarsam ….in ekhtelalo daram?

سلام. عزیزم لطفا با فونت فارسی و کامل موضوع خود را بنویسید. ممنون

سلام بهترین کتابی که می تونید معرفی کنید رو میشه بگید ممنون میشم

نام کامل اثر: کتاب رهایی از وابستگی ـ اختلال شخصیت وابسته: از اختلال تا درمان

پدید آورنده: گلناز مظاهری نژادفرد

سال چاپ: ۱۳۹۷

نوبت چاپ: اول

سلام مقاله راهنمای سریع برای افزایش اعتماد به‌نفس اجتماعی کجاست؟؟

https://dr-sanaie.com/%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%B9%D8%B2%D8%AA-%D9%86%D9%81%D8%B3/

من همیشه احساس میکردم اختلال شخصیت وابسته دارم این مطلب شمارو خوندم ولی به جوابم نرسیدم با اینکه واضح بود اخه من یه سری از این چیزایی که گفتین دارم به سری نه مولا من خیلی راحت تصمیم میگیرم راحت تنهامسافرت میرم و از شغل های بالاتر یعنی در واقع مسیولیت بیش‌تر نمیترسم مهم‌ترین چیزی که دارم اینه همیشه فکر میکنم به چیز یا باید سفید باشه یا سیاه در واقع همین صفر و صدی که شما گفتین خاکستری ندارم از موضوع خیلی ناراحتم نظرتون چیه شما ؟!؟

سلام. لطفا مقاله کمالگرایی را در سایت مطالعه کنید. احتمالا شما ویژگی های کمالگرایی دارید.

با سلام مطالبتون بسیار عالی و واضح بود سپاس از راهنمای شما

خوشحالم که مورد توجه شما قرار گرفت.

شخصیت من دقیقا همین جوره .نمیتونم هیچ کاری بکنم کمکم کنید

عزیزم راه های درمان ذکر شده. همه افراد می تونن به خودشون کمک کنن. احتمالا این ویژگی هنوز آنقدر به شما فشار نیاورده است تا بخواهید کاری برای خود کنید. زیرا تغییر را هنوز سخت تر از این ویژگیها می دانید.

خیلی ممنون از مطالبتون خیلی مفید هستش

ممنون از حسن نظر شما

مقاله بسیار جامع و عالی بود سپاس از جناب دکتر

ممنون از حسن نظر شما

سلام خسته نباشید ببخشید بنده یک سوالی داشتم اینکه من به این زودیا به کسی وابسته نمیشم ولی وقتی وابسته بشم خیلی خیلی سخت میتونم ازش دل بکنم یا بخوام فراموشش کنم! میشه راهنماییم کنید چطور میتونم احساستمو کنترل کنم؟

میتونید به شماره ۹ عمل کنید یعنی برای روابط خودتون حد و مرز مشخص تعیین کنید…

سلام.من یک زن ۲۸ساله هستم.و با توجه به مطالبی که نوشته بودین گمان میکنم دچار این اختلال باشم.هرچند من نشانه های زیادی از افسردگی رو تو خودم میبینم.و من بعد از اولین شکست عاطفی که تو سن ۲۱سالگی خوردم رفته رفته این اختلال رو تو خودم بیشتر حس کردم.و این موضوع باعث شد من شکستهای زیادی رو تو زندگیم متحمل بشم.هیچوقت قدرت تصمیم گیری نداشتم.پنج تا رشته ی مختلف در ۵ دانشگاه مختلف خوندم و همه رو ناتمام رها کردم.حتی وقتی فقط یک ترم با گرفتن مد کم فاصله داشتم.چون هر روز یه تصمیم جدیدی برای خودم و زندگیم میگرفتم و حتی علایقم رو هم به درستی نمیشناختم.گذشته از تمام این مشکلات که الان من رو به پایان خط نزدیک کرده.و واقعا احساس میکنم در اوج درماندگی به سر میبرم.در یک کشور غریب و به دور از خانواده و خیلی مشکلات مادی و روحی دیگه.من یک سال و نیم پیش با آقایی آشنا شدم که ایرانی نبودن.و ۱۰سال از من بزرگتر بودن و از ازدواج براشون یه بچه ۹ساله داشتن.در حالی که من اصلا خودم ازدواج نکردم.این آقا خیلی به من ابراز علاقه کرد.ولی من بهش علاقه ای نداشتم فقط صرف گذراندن وقت دعوتش رو گاهی قبول میکردم.این رابطه تا به امروز طول کشید و با وجود همه ی اختلافها و تفاوتهایی که ما باهم داریم و بی احترامی هایی که من به عینه در رابطه مان میبینم به من میکنه باز من رابطه رو رها نمیکنم.بااینکه در کنار او خوشحال نیستم.اون رو هم عذاب میدم ولی از اینکه دیگه کسی مث اون منو دوست نداشته باشه میترسم.تقریبا تو رابطه های قبلم هم همینطور بودم.ولی این رابطه به من خیلی صدمه میزنه چون بودن تو این رابطه باعث میشه من از تمام خانوادم دور بمونم.یا چیزهای دیگری رو از دست بدم.ولی باز نمیتونم تصمیم بگیرم.

سلام. بنظر دو مشکل در شما قابل تشخیص است. اول کمالگرایی. مقاله درمان کمالگرایی را در سایت مطالعه کنید تا بتوانید با ویژگی های ان اشنا شوید. موضوع مشکل در رابطه ناشی از تله رها شدگی در شما می تواند باشد. مقاله مرتبط را در سایت مطالعه کنید.https://dr-sanaie.com/%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%da%a9%d9%85%d8%a7%d9%84-%da%af%d8%b1%d8%a7%db%8c%db%8c/

https://dr-sanaie.com/%D8%AA%D9%84%D9%87-%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%B4%D8%AF%DA%AF%DB%8C/

سلام. این امر نشانه تجربیات عاطفی ناخوشایند گذشته شما می تواند باشد. مقالات رها شدگی و طرد شدگی را در سایت مطالعه بفرمایید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

درود. شما دچار اضطراب هستید. باید ببینید چه اتفاق یا موضوعی…

درود. بله ولی هیچ کدام از روشها مورد تایید نمی باشند….

درود. شرایطی که توصسف کردید نشان می دهد اگر هم اختلال دوقطبی…

درود. اگر آگاهانه قصد کنید موسیقی گوش ندهید و نمی توانید بله…

خیر. آلت تناسلی در سن شما رشد بیشتری ندارد….

سلام آقای دکتر من ۱۹ سالمه سیستم بدنم ریخته بهم شب وقتی خیلی…

درمان قطعی زود انزالی

درمان افسردگی بدون دارو

عشق بازی

سریعترین درمان افسردگی

دکتر کامیار سنایی

عشق بازی با زن+تحریک جنسی

ترک اعتیاد به دیدن فیلم پورن

تعریف اضطراب

درمان اضطراب شدید بدون دارو

درمان اضطراب اجتماعی

نقاط حساس بدن زنان

درمان قطعی وسواس فکری شدید

جملات پایان رابطه

درمان قطعی اختلال دوقطبی

درمان دیر انزالی

دکتر روانشناس ایرانی درالمان

روانشناس ایرانی در کویت

روانشناس در انگلستان

روانشناس در دبی

روانشناس در استرالیا

روانشناس ایرانی در تورنتو

روانشناس در گرگان

روانشناس ایرانی در سوئد

روانشناس در غرب تهران

روانشناس در لس انجلس

بهترین روانشناس

دکتر روانشناس خوب

درود. شما دچار اضطراب هستید. باید ببینید چه اتفاق یا موضوعی…

درود. بله ولی هیچ کدام از روشها مورد تایید نمی باشند….

درود. شرایطی که توصسف کردید نشان می دهد اگر هم اختلال دوقطبی…

درود. اگر آگاهانه قصد کنید موسیقی گوش ندهید و نمی توانید بله…

خیر. آلت تناسلی در سن شما رشد بیشتری ندارد….

سلام آقای دکتر من ۱۹ سالمه سیستم بدنم ریخته بهم شب وقتی خیلی…

ورود و ثبت نام

وبلاگ

چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم؟

شخصیت وابسته یعنی چی؟

شخصیت وابسته یا تله وابستگی رو میتونیم در دو دسته بندی جا بدیم؛

چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم

1-شخصیت وابسته در رابطه

2- شخصیت وابسته در انجام کارهای روزمره

وابستگی در روابط

ما وقتی دلبسته کسی میشیم اگر این دلبستگی ما به نقطه ی افراطی برسه یعنی به وابستگی برسیم، اینجاست که دلبستگی به وابستگی تبدیل شده و دیگه این دلبستگی سالم نیست.

جملاتی مثل؛

 ” من بدون فلانی نمیتونم از زندگی کنم “

” من بدون فلانی نمیتونم از زندگیم لذت ببرم “

این جملات نشون میده که تو زندگیت گه تو در تله وابستگی قرار گرفتی.

اگر در تله وابستگی گیر کردی، در رابطتت به یک شخصیتِ چسبنده تبدیل شدی مثل چسبندگی کودک به مادرش.

وابستگی در انجام کارهای خودمون

به تنهایی نمیتونی کاری رو انجام بدی.به تنهایی نمیتونی پروژه ای رو شروع کنی و ادامه بدی.

جملاتی مثلِ؛

” به تنهایی نمیتونم برای زندگیم تصمیم بگیرم “

” به تنهایی نمیتونم کارهام رو انجام بدم “

” برای انجام کارم نیاز به یه ادمِ پایه دارم که کار رو با هم شروع کنیم “

افرادی که وابستگی در روابطشون دارن، همیشه ترس از تنهایی دارن و افرادی که وابستگی در انجام کارهاشون دارن، همیشه ترس از این دارن که نتونن به تنهایی از پس کارشون بر بیان.

ایا وابسته شدن به دیگران بد است؟

اگر دلبستگی ما به نقطه افراطی برسه قطعا بدِ و دیگه این وابستگی سالم نیست.

ویژگی های افراد وابسته چیه؟

1-به تنهایی نمیتونن کارشون رو شروع کنن و انجام بدن.

2-نمیتونن با نظر بقیه مخالفت کنن چون میترسن ادم های دیگه اون رو تایید نکن.

3-چون باور دارن که نمیتونن به تنهایی زندگی خودشون رو پیش ببرن، از تنهایی میترسن.

4-مدام ترس از دست دادن رابط رو دارن و ترس این رو دارن که تنها بمونن.

5-نمیتونن به دیگران نه بگن.

6-نیاز شدید دارن که بقیه ازشون مراقبت کنن.

” ترس و خود انتقاد گری از مهم ترین ویژگی های ادم های وابستس “

مثال هایی از افراد وابسته

زندگی خودشون رو وابسته به وجود فردی میکنن

فردی وارد رابطه عاطفی شده به پارتنرش میگه؛

” من بدون تو نمیتونم زندگی کنم “

” من بدون تو نمیتونم سفر برم “

” من بدون تو نمیتونم از زندگیم لذت ببرم “

به تنهایی نمیتونن تفریح کنن

میخوام برم رستوران غذا بخورم.نمیتونم به تنهایی برم و میخوام کسی با من بیاد تا بهم بگه چی برای خوردن انتخاب کنم.

چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم

وابستگی به فرزند

رایج ترین مثال وابستگی وابستگی مادر به فرزندش.

اگر شما جز این دسته از مادرها هستید، بدونید با وابسته کردن فرزندتون به خودتون دارید کاری میکنید که فرزندتون خالی از استقلال بشه و در بزرگسالی از هر گونه استقلال فرار کنه و در یک کلام دارید تله وابستگی رو در فرزندتون به وجود میارید.

وابستگی در مقابل استقلال

شاید تا اینجا متوجه شده باشین که افراد وابسته، شدیدا از استقلال فراری هستن و بیگانه.مشکل اصلی اون ها اینه که از استقلال میترسن.

چگونه وابستگی خودمون رو درمان کنیم؟

مرحله اول خوداگاهیِ.اول اینکه بدونم که شخصیت وابسته ای دارم.

سوال) کجاها دارم از خودم وابستگی نشون میدم؟

کجاها دارم میل به وابسته شدن از خودم نشون میدم؟

تمرین) لیستی از موقعیت هایی که داری از خودت وابستگی نشون میدی رو تهیه کن.

حالا باورهات رو در مورد اون موقعیت بنویس مثلا همیشه وقتی توی رابطه قرار میگیرم، وابسته پارتنرم میشه.

سوال) چرا وابسته میشم؟

چون احساس میکنم زندگی بدون اون دیگه واسم لذت نداره.

سوال) ایا چیزهای دیگه دردنیا وجود نداره که بتونی ازشون لذت ببری؟

برای کمک به شما لیستی از موقعیت هایی که رفتار وابسته گانه رو رو بروز بدی مینویسم؛

در خرید کردن

در انجام کارهای اداری

کسب درامد و سغل

ارتباط اجتماعی با دیگران

بیان نیازها و خواسته های خودت

تربیت فرزندها

مرحله دوم) باید از خودت رفتارهای جرات مندانه از خودت به خرج به بدی و در موقعیت هایی خودت رو قرار بدی که مستقل و بدون نیاز به کمک دیگران چیزی که میخوای رو بدست بیاری.

تمرین) اگر برای انجام کارهای اداری همیشه وابسته کسی بودی که این کار رو واست انجام بده، این دفعه خودت دست به کار بشو و جرات به خرج بده و خودت برو کارهای اداریت رو انجام بده.

اقا من که تجربه ای ندارم؟

اشکال نداره.از موقعیت جدید استقبال بکن.

مهم ترین گام در خروج از تله وابستگی، خروج از دایره امنیت خودمون.اره قبلا با وابستگی ای که داشتیم دردسری نداشتیم و بقیه داشتن کار اداری من رو انجام میدادن.به خودت فرصت ازمون و خطا رو بده.

کمال گرایی رو بزار کنار

یکی از دیگه از مشکلات ادم ها برای خروج از تله وابستگی اینه رو میارن به کمال گرایی.

اگر اشتباه بکنم چی؟

اگر مسخرم بکنن چی؟

اینا همه ساخته های ذهن محتاط شماست.

به دنبال گرفتن تایید از همه نباشید

افرادی که وابستگی دارن مدام میخوان این و اون تایدشون کنن تا خیالشون راحت بشه از انجام کاری که دارن انجام میدن.

یک حقیقتی وجود داره، شما هیچوقت نمیتونید تایید همه ادم ها رو داشته باشید.

مزیت تصمیم گیری های مستقلانه

وقتی که تعداد کارهایی که مستقلانه و بدون وابستکی انجام دادی بیشتر شد، کم کم عزت نفس و اعتماد به نفست بالا میره و به این باور میرسه که اقا من بدون کمک و وابستگی به دیکران هم میتونم کاری که میخوام رو انجام بدم.میتونم چیزی که میخوام رو بدست بیارم.

 درمان وابستگی در رابطه

باید به این نقطه برسید که در ذهنتون این باور رو بکارید که ” من بدون تو هم میتونم زندگیم رو بکنم و از زندگیم هم لذت ببرم.بودن در کنار تو باعث میشه لذتی که از زندگیم میبرم چندین برابر بشه ولی لذت بردن از زندگیم رو وابسته به تو نمیکنم “

کسایی که وابستگی دارید، بدونید با این وابستگیتون دارید پارتنرتون رو خفه میکنید.هیچکس این حد از وابستگی رو دوست نداره و حتی اذیت کنندس.

افرادی که وابستگی شدید دارن، رابطه خودشون با پارتنرشون رو به رابطه مادر و فرزند تبدیل میکنن.از پارتنرشون انتظار دارن واسشون پدر و مادری بکنن.

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

Way cool! Some very valid points! I appreciate you writing this post and the rest of the website is also very good. Dorena Nester Case

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

رفتارشناسی تخصصی ترین سایت در ایران


ورود


نام کاربری:


رمز عبور:



تردید و دو دلی قبل از ازدواج


راهنمای انتخاب و خرید محصولات زناشویی

اختلال شخصیت وابسته و نحوه‌ی درمان آن

 

شخصیت وابسته

چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم

اختلال شخصیت وابسته از شایع ترین اختلالات شخصیت است. فراد وابسته، عزت نفس اندکی دارند و خود انتقادگری در آنها زیاد است. آنها معمولاً به‌دنبال دلایل خوشحالی در بیرون از خود می‌گردند و خوشحالی خود را منتسب به اتفاقات بیرونی می‌دانند. (همسرم امروز با من مهربانتر بود، بنابراین من خوشحالم).

 

افراد دارای اختلال شخصیت وابسته ملاکشان برای سنجش خوبی و یا بدی عملکرد خود، نظر و باور دیگران است و خودشان ملاکی به غیر از نظر دیگران برای تأیید و تشویق خود ندارند. بنابراین همواره نظر دیگران برای آنها مهم است.

 

افراد وابسته، مهارت حل مساله کمتری از خود نشان می‌دهند و در هنگام مواجهه با یک مشکل، تمایل به اجتناب و فرار از مشکل را دارند و ترجیح می‌دهند تا با موضوع مواجه نشوند. آنها مشکل را نه یک فرصت جهت رشد و پیشرفت، بلکه دردسری تلقی می‌کنند که باید همواره از آن اجتناب کرد.

 

افراد دارای اختلال شخصیت وابسته، خود را در مواجهه با دنیا و مسائل آن ناتوان می‌بینند و باور دارند که آنها توانایی و مهارت مواجهه با دنیا را ندارند. راه‌حل آنها برای مواجهه با این دنیای پیچیده و ترسناک، پیدا کردن کسی است که بتواند از آنها مراقبت کرده و کارهای آنها را انجام دهد و برای آنها تصمیم‌گیری کند. آنها نیز در عوض حاضر هستند آرزوها و تمایلات خود را در قبال آنها زیر پا گذاشته و گوش به‌فرمان باشند.

 

بنابراین، احساس عدک کفایت در آنها منجر به وابستگی به دیگران می‌گردد. این امر باعث می‌شود آنها هر روز به توانایی‌ها و مهارت‌های خود بیشتر بی‌اعتماد شوند و در عین حال، به‌جهت آنکه همیشه به دیگران متکی بوده‌اند، مهارت‌های زندگی مستقلانه (خوداظهارگری، حل مساله، قدرت تصمیم‌گیری) را فرا نمی‌گیرند؛ زیرا هیچ زمان خود را در معرض تجربه یادگیری مهارت‌ها قرار نمی‌دهند. گروهی از این افراد به‌دلیل آنکه این مهارت‌های خود را به‌کار نگرفته‌اند، به وجود آنها در خود باور ندارند.

 

نشانه‌ها و علائم اختلال شخصیت وابسته

– نیازی نافذ، فراگیر و افراطی به مراقبت شدن که به سلطه پذیری، وابستگی و ترس از جدایی بیانجامد.

 

– بدون توصیه و اطمینان بخشی فراوان دیگران، در گرفتن تصمیمات روزمره مشکل داشته باشد (مثل پوشیدن لباس یا انتخاب غذا در رستوران).

 

– نیازمند آن باشد که دیگران مسؤولیت بیشتر مسایل عمده زندگی اش را برعهده بگیرند (مثل خرید خانه، انتخاب همسر، تعیین رشته تحصیلی و غیره).

 

– به دلیل ترس از برخوردار نشدن از حمایت یا تأیید دیگران، در ابراز مخالفت با آنها مشکل داشته باشد، که این امر به دلیل فقدان اعتماد به قضاوت ها یا توانایی های خود باشد، نه فقدان انگیزه یا انرژی.

 

– در کسب حمایت و پشتیبانی دیگران بیش از حد معطل بماند، تا جایی که حتی حاضر شود کارهایی را که دوست ندارد، به خاطر دیگری انجام دهد و این امر حالتی تکرار شونده در روند زندگی فرد داشته باشد.

 

– در تنهایی احساس ناراحتی یا درماندگی کند، به دلیل ترس مبالغه آمیز از نداشتن قدرت مراقبت از خود.

 

– با ختم یک رابطه صمیمانه، فوراً به جستجوی رابطه ای دیگر برآید تا آن را منبع مراقبت و حمایت از خود قرار دهد.

 

– ذهنش به طرزی غیرواقع گرایانه به این اندیشه مشغول باشد که مبادا برای مراقبت از خود، تنهایش بگذارند.

 

– اگر غیبت فردی که به او وابسته اند طولانی شود، بیمار در معرض خطر اختلال افسردگی قرار می گیرد.

 

پیامدهای منفی اختلال شخصیت وابسته

احتمال بروز افسردگی، اضطراب، حملات وحشت و فوبیا در میان افراد دارای اختلال شخصیت وابسته بیشتر است. دلیل این موضوع آن است که آنها باور دارند برای بقا و زنده ماندن نیازمند حمایت دیگری هستند، بنابراین همواره اضطراب از دست دادن رابطه را دارند و غم از دست دادن و یا سردی رابطه برای آنها بسیار طاقت‌فرسا بوده و منجر به افسردگی در آنها می‌گردد. از سویی دیگر، زمانی که به آنها مسئولیت جدیدی واگذار شود و یا وارد حوزه جدیدی می‌گردند، از آنجایی که باور دارند از عهده آن بر نمی‌آیند، دچار حمله وحشت می‌گردند.

ویژگی‌های شخصیت وابسته

 

تعملات اجتماعی شخصیت وابسته

این افراد از نظر روابط  اجتماعی محدود به اشخاصی می‌باشند که به آنان تکیه کرده‌اند و اگر تکیه‌گاه مناسبی برای خود نیابند در خطر ابتلا به افسردگی قرار می‌گیرند.

چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم

 

روابط اجتماعی آنها اغلب فقط با کسی است که می توانند به او وابسته شوند و خیلی از این افراد مورد بدرفتاری جسمی یا روحی روانی قرار می گیرند، فقط به این علت که با جرأت نیستند و در نتیجه نمی توانند ابراز وجود کرده و از حق و حقوق خود دفاع کنند.

 

این افراد به علت ناتوانی در عملکرد مستقل، موقعیت شغلی آسیب‌ پذیری دارند. مجموعه صفات آن‌ها باعث می شود کارکرد شغلی این افراد اغلب مختل باشد، به طوری که نمی‌تواند مستقلاً و بدون نظارت دقیق شخص دیگری کارهای خود را انجام دهند.

 

برقراری رابطه و ازدواج با شخصیت وابسته

در برخورد با شخصیت‌ وابسته او را مطیع، فروتن، موافق دائمی در می‌یابید که به افراد دیگر اجازه می‌دهد در تصمیمات مهم زندگی آنها دخالت کنند، زیرا اعتماد به نفس بالایی نداشته، قادر به اداره زندگی خود بطور مستقل نیستند.

 

شخصیت‌های وابسته در روابطشان با رفتارهای مطیعانه و خوش مشرب افراطی سعی می‌کنند که هیچکس نتواند خواهان ترک اجتماعی با آنها باشد و هرگونه تنهایی و رها شدن به حال خود، احساسات خالی بودن و اضطراب بیش از اندازه را در آنها بوجود می‌آورد. 

 

روابط این بیماران محدود به کسانی است که به آنها اتکا دارد. اگر قصد ازدواج با شخصیت وابسته را دارید باید دانید که نکته ی مهم در برخورد با شخصیت های وابسته این است که این افراد پذیرفتن هر نوع بد رفتاری دیگران نسبت به خودشان بدون اعتراض است.

 

اگر این بیماران والدین یا همسر سلطه‌جو داشته باشند، والدین مسلط احساس سودمندی، قدرت و شایستگی نموده، بطور ناخواسته این رفتار را در فرزندان شان دامن می‌زنند و همسران مسلط احتمالا به سوء استفاده‌های بدنی و جسمی آنها مبادرت می کنند؛ بدون اینکه با اعتراض یا ترک جسورانه آنها روبرو شوند.

 

درمان اختلال شخصیت وابسته

پیش آگهی مبتلایان با درمان خوب است، روان‌ درمانی، دارو درمانی و رفتار‌درمانی جهت درمان مبتلایان موثر واقع می‌شود.

 

روان درمانی:

روان درمانی بیماران وابسته بخصوص با استفاده از درمان‌های بینش‌گرا ( Insight Therapy) موفقیت‌های زیادی بدنبال می آورد و با حمایت درمانگر چنین بیمارانی می توانند “استقلال و قاطعیت و اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنند. اما نباید در این کار عجله کرد، چون باعث سردرگمی بیمار می‌شود. در کنار درمان بینش‌گرا استفاده از رفتار درمانی ، آموزش قاطعیت و اظهار وجود ، خانواده درمانی می‌تواند به موفقیت بیشتر درمان منجر شود.

 

دارو درمانی:

بیماران وابسته علائم فرعی دیگری نظیر اضطراب و افسردگی را نشان می‌دهند که می‌توان از ضداضطراب‌ها و ضدافسردگی‌ها برای بهبودی آنها استفاده کرد. از این داروها می‌توان به ایمی پرامین (Imipramine) ، بنزدویاژپین‌ها (Benzdoiazpins) اشاره کرد. 

 

 

گردآوری: بخش روانشناسی بیتوته

 

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر


یادگیری زبان انگلیسی با اینترنت نیم بها

چنین کیکی روفقط تواین یخچال میتونی جابدی


چگونه نزد همسر بیشتر دوست داشته شویم؟


برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!


این آزمون شخصیت شما را مشخص می کند

اینجا یکی از هتلهای کیشه! همین حالارزروکن


درمان اختلالات روحی بدون دارو و عارضه

مشاهده تمامی مدلهای لوازم خانگی اسنوا/قیمت


اقساط 36 ماه بدون پیش پرداخت لوازم خانگی

چطور با هزینه‌ی کم، زیاد و راحت سفر کنیم؟


با چند سوال ساده شخصیتت رو بشناس!


دندان هات رو درست کن و3ساله پرداخت کن!!

تهیه اینترنتی بلیط اتوبوسVIPبه قیمت ارزان


جهیزیه ات رو قسطی وبدون پیش پرداخت بخر

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

درمان اختلال شخصیت وابسته به دلیل شیوع بالای آن مورد توجه بسیاری از متخصصان قرار دارد. شخصیت وابسته همیشه نیازمند مراقبت، توجه، تایید و ارتباط اجتماعی است. متاسفانه به دلیل آگاهی کم افراد از اختلالات روانی و عدم وجود علائم آشکار، رفتار اطرافیان با این مبتلایان، نادرست بوده و این رفتارها باعث بدتر شدن وضعیت شخصیت وابسته و سخت‌تر شدن درمان آنان می‌شود. در حالی که با تشخیص زودهنگام و مداخله به موقع می‌توان شانس درمان را افزایش داد؛ به طوری که روابط بین فردی و کیفیت زندگی‌شان بهبود یابد. شما می‌توانید با آگاهی از روش‌های درمان اختلال شخصیت وابسته و نحوه برخورد با آن‌ها در فرایند درمان به آنان کمک کنید. توجه داشته باشید تمام اختلالات شخصیت درفرایند درمان به کمک اطرافیان نیاز دارند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه اختلالات شخصیت کلیک کنید.

  

این اختلال یکی از انواع اختلال شخصیت دسته C است. عزت نفس و اعتماد به نفس این افراد بسیار پایین است و برای خوشحالی به دنبال دلایل و محرک‌های بیرونی می‌گردند. این افراد برای سنجش عملکرد خود هیچ معیار شخصی نداشته و خود را بر اساس نظر و حرف دیگران می‌سنجند. مثلا اگر کسی از آن‌ها تعریف کند بسیار خوشحال می‌شوند اما اگر مورد انتقاد قرار گیرند، بسیار ناراحت شده و به تخریب خود می‌پردازند. این افراد از چالش‌ها و مسائل مختلف زندگی فرار می‌کنند و توانایی حل آن‌ها را در خود نمی‌بینند؛ در نتیجه به صورت افراطی به دیگران وابسته می‌شوند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه اختلال شخصیت دسته C کلیک کنید.

از نشانه‌های اختلال شخصیت وابسته می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. به مراقبت و سلطه افراد دیگر نیاز دارند.

چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم

2. بدون کمک اطرافیان در تصمیم‌های ساده و روزمره خود دچار مشکل می‌شوند.

3. به دلیل بی اعتمادی به خود، همواره دیگران را تایید می‌‌کنند.

4. مسئولیت زندگی آن‌ها را افراد دیگر باید قبول کنند.

5. در هنگام تنهایی دچار احساس درماندگی می‌شوند.

6. پس از اتمام یک رابطه به دنبال رابطه دیگری می‌روند تا یک حامی برای خود بیابند.

7. در صورت نبود فرد حامی، دچار افسردگی و ناامیدی می‌شوند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه اختلال شخصیت وابسته کلیک کنید.

معمولا مبتلایان به اختلال شخصیت وابسته هنگام مراجعه به پزشک، شکایت خیلی حادی از وضعیت خود ندارند اما از شیوه زندگی، روابط اجتماعی، بی معنا بودن زندگی و سایر نشانه‌های اختلال شخصیت وابسته رنج می‌برند. نیاز شدید آن‌ها به تایید و توجه دیگران، می‌تواند درمانشان را دشوار کند. آن‌ها معمولا از دردهای جسمانی شکایت دارند و باید در تجویز دارو به شخصیت‌های وابسته، دقت و حساسیت به خرج داده شود. در اهداف درمان  اختلال شخصیت‌ وابسته اصلاح روابط بین فردی، افزایش اعتماد به نفس، استقلال و بالا بردن نگاه مثبت به خود در برنامه قرار دارد.

جلسات روان درمانی از بهترین گزینه‌های درمان اختلال شخصیت وابسته است. درمان‌های کوتاه مدت روانشناختی و صحبت کردن، بالاترین شانس را برای موفقیت در درمان خواهند داشت. نکته مهم این است که به دلیل احتمال وابستگی تدریجی شخصیت وابسته به درمانگر ترجیحا از درمان‌های کوتاه مدت استفاده می‌شود؛ هر چند که درمان‌های بلند مدت نتیجه بهتری داشته باشد. بنابراین 8 تا 15 جلسه می‌تواند برای درمان اختلال شخصیت وابسته مناسب باشد.

درمان شناختی رفتاری به شخصیت وابسته کمک می‌کند تا الگوهای فکری صحیح و دقیق را جایگزین الگوهای شناختی غلط در ذهنش بکند. شناخت همان تفکر است که اگر اشتباه باشد بر هویت، رفتار و عملکرد فرد تاثیر می‌گذارد. درمانگر با استفاده از CBT به عنوان ابزاری برای بازیابی ساختار شناختی و الگوهای ذهنی تحریف شده مراجع، استفاده می‌کند. این بازیابی، به مرور زمان به احساسات و رفتار فرد سرایت خواهد کرد و منجر به درمان اختلال شخصیت وابسته می‌شود.

درمان روان پویشی یکی از درمان‌هایی است که نیاز به تعهد طولانی مدت مراجع دارد، اما یکی از موثرترین رویکردها در درمان اختلال شخصیت وابسته است. در روش روان پویشی درمانگر، مراجع را وادار به بررسی ارتباط بین روان، شخصیت و تفکر می‌کند؛ بدین صورت بر روی ذهن، احساسات و رفتار شخصیت وابسته در سطح ناخودآگاه تاثیر می‌گذارد. همچنین به او نشان می‌دهد که چگونه ساختارهای اشتباه تفکر و شخصیت، به صورت مخفیانه او را از زندگی عادی باز داشته و باعث آزار او شده‌اند.

در روند درمان روان پویشی، مراجع شدیدا ترس از ترک شدن و وابستگی را بیان می‌کند. به گذشته برگشته و متوجه می شود که هرگز توسط خانواده به او اجازه مستقل بودن داده نشده و هرگز لذت‌های خود را نداشته است. به مرور زمان این افکار و احساسات پیچیده‌تر شده و حالا به مراقبت شدید والدین  نیاز پیدا کرده است. (این تنها یک مثال است، پس خود را در این قالب تمثیلی قرار ندهید).

هنگامی که مراجع، مسیر و علت مشکلات خود را فهمید و نسبت به آن آگاه شد، می‌بیند که اثرات آن به شدت کاهش یافته و برای انتخاب یک مسیر جدید در زندگی آماده است.

درمان روان پویشی، بسیار سنگین و تخصصی است و همین جریان ذکر شده، ممکن است سال‌ها طول بکشد. بنابراین قبل از انتخاب این روش، ملزومات آن را در نظر بگیرید. از روانشناس متخصص کمک گرفته و آماده شروع یک جریان طولانی مدت باشید.

از دیگر روش‌ها برای درمان اختلال شخصیت وابسته می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. درمان‌های میان فردی که به اصلاح الگوهای ارتباطی با دیگران می پردازد.

2. درمان گروهی درمانگر محور، که جمعی از مبتلایان را در یک محیط جمع کرده و درمانگر درمان را به صورت گروهی هدایت می‌کند. این روش در زمینه درمان اختلال شخصیت وابسته، از نظر هزینه و اثربخشی تا حدودی تایید شده است.

3. خانواده درمانی نیز یکی دیگر از درمان‌هایی است که می‌تواند در درمان شخصیت‌های وابسته مفید باشد. بررسی و تغییر الگوهای ارتباطی بین اعضا به روند بهبود بیمار سرعت می‌بخشد. در این جلسات اعضای خانواده برخورد با شخصیت وابسته را یاد می گیرند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه برخورد با شخصیت وابسته کلیک کنید.  

در تمام اختلالات شخصیتی، دارو درمان اصلی نیست و فقط باید برای مشکلات خیلی خاصی مثل اضطراب و فشارهای ناشی از مواجه با واقعیت (که مراجع در طول درمان روانشناختی ممکن است تجربه کند) استفاده ‌شود. سوء مصرف و اعتیاد به دارو در شخصیت‌های وابسته رایج بوده، بنابراین باید با احتیاط بسیار تجویز شوند. با تشخیص روانپزشک، داروهای ضد اضطراب و ضد افسردگی برای کنترل علائم و درمان اختلال شخصیت وابسته مورد استفاده قرار می‌گیرند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه دارو های ضد اضطراب و داروهای ضد افسردگی کلیک کنید.

در نهایت اینکه درمان اختلال شخصیت وابسته با روش‌های درمانی موثر قابل انجام است. اما کمک اطرافیان و حمایت اطرافیان در این زمینه بسیار تاثیر گذار است؛ به طوری که برخوردهای نادرست اطرافیان می‌تواند به بدتر شدن شرایط و کاهش احتمال درمان فرد ختم شود. مشاوره می‌تواند در این زمینه به شما کمک کند. در هر جا که هستید، می‌توانید از خدمات مشاوره تلفنی و حضوری مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی بهرمند شوید. همچنین اگر قصد ازدواج با یک فرد مبتلا به شخصیت وابسته را دارید بهتر است با مطالعه مقاله ازدواج با شخصیت وابسته در این زمینه آگاهی کسب کنید. 

برای دریافت مشاوره در زمینه اختلال شخصیت وابسته می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

اختلال شخصیت وابسته یکی از انواع اختلالات شخصیت دسته c است. این افراد هم برای تصمیم گیری‌های عادی و هم برای تصمیمات مهم زندگی‌شان به دیگران متکی هستند، آن‌ها یک ترس غیر منطقی از ترک شدن و تنها گذاشته شدن دارند. همه انسان‌ها در تمام طول زندگی‌ نوعی وابستگی متقابل و منطقی با اطرافیان خود خواهند داشت. در اختلال شخصیت وابسته، وابستگی معمولاً یک‌طرفه است و فرد دچار این اختلال فقط می‌خواهد نیازهای عاطفی و جسمی‌اش را به‌وسیله دیگران برطرف کند و اگر به خواسته‌هایش پاسخ داده نشود، احساس اضطراب و ناامنی می‌کند و اعتماد به نفسش را از دست خواهد داد و بر این اساس ممکن است رفتارهای خاصی از خود نشان دهد. ما در این مقاله قصد داریم به بررسی و تعریف اختلال شخصیت وابسته بپردازیم. برای کسب اطلاعات بیشتر از اختلالات شخصیت دسته C کلیک کنید. 

اختلال شخصیت وابسته از شایع ترین اختلالات شخصیت است. شخصیت‌های وابسته هم برای تصمیم گیری‌های عادی و هم برای تصمیمات مهم زندگیشان به دیگران متکی هستند و این باعث می‌شود یک ترس غیر منطقی از ترک شدن و تنها گذاشته شدن در آن‌ها به وجود آید. حتی وقتی عقیده ی خودشان با عقیده‌ی دیگران تفاوت دارد؛ برای اینکه دیگران آن‌ها را طرد نکنند، گاهی حرف آن‌ها را می‌پذریند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه اختلالات شخصیت کلیک کنید.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته شبیه به افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی هستند، چون آن‌ها نیز احساس عدم کفایت ( بی عرضگی) می‌کنند. نسبت به هر گونه انتقاد حساس هستند و به دلگرمی گرفتن نیاز دارند. تفاوت شخصیت‌های وابسته با شخصیت‌ها اجتنابی در این است که شخصیت‌های اجتنابی برای پاسخ دادن به این احساسات و نیازها از طریق اجتناب کردن از روابط میان فردی و روابط اجتماعی عمل می‌کنند. در حالی که شخصیت‌های وابسته با چسبیدن به روابط میان فردی سعی در برطرف کردن این نیازها دارند. شخصیت‌های وابسته را می‌توان شبیه به شخصیت‌های مهر طلب هم دانست. برای کسب اطلاعات بیشتر از شخصیت مهر طلب کلیک کنید.

از جمله مهمترین عوامل شکل گیری و علل اختلال شخصیت وابسته می‌توان به موارد زیر اشاره داشت:

🔰همه ي ما از بدو تولد به والدین خود وابسته هستيم، برای غذا، امنيت فيزيكی، رشد و بزرگ شدن و… ادامه پیدا کردن بی رویه این روند سبب به وجود آمدن شخصیت وابسته در کودک می‌گردد.

چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم

🔰قسمتي از فرآيند جامعه پذيری (آمادگي برای ورود به جامعه) عبارت است از كمک گرفتن از ديگران برای ياد گرفتن زندگی مستقل.

🔰بعضي رويدادها مثل فوت يكی از والدين يا هر دو يا مورد غفلت و بی اعتنايی واقع شدن از سوی والدين يا جانشينان آن‌ها، ممكن است باعث شود بعضی افراد با ترس از ترک شدن و تنها گذاشته شدن بزرگ شوند.

اين نگرش از سوی روان شناسان با عنوان پديده‌ی “دلبستگي” مورد بررسی قرار گرفته است.

نیاز فراگیر و بیش از حد به مراقبت شدن که به رفتار سلطه پذیر و متکی بودن و ترس از جدایی منجر می‌شود، در اوایل بزرگسالی شروع می‌شود و زمینه‌های مختلفي وجود دارد، به صورتی که با پنج (یا تعداد بیشتری) از موارد زیر نمایان می‌شود:

١. بدون مقدار زیادی مشورت با دیگران و اطمینان آفرینی آن‌ها، در تصمیم گیری‌های روزمره مشکل دارد.

٢. نیاز دارد دیگران مسئولیت اغلب زمینه‌های مهم در زندگی او را بر عهده بگیرند.

٣. در ابراز مخالفت با دیگران مشکل دارد، زیرا می‌ترسد کمک یا تأیید را از دست بدهد. (توجه: ترس‌های واقع بینانه از مجازات را منظور نکنید).

٤. در شروع کردن پروژه‌ها یا انجام دادن کارها به طور مستقل مشکل دارد (به علت فقدان اعتماد به نفس در قضاوت کردن یا توانایی‌ها و نه فقدان انگیزش یا انرژی).

٥. برای کسب مهرورزی و کمک دیگران از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کند، تا حدی که داوطلب انجام دادن کارهایی می‌شود که ناخوشایند هستند.

٦. وقتی تنها است، به علت ترس اغراق آمیز از اینکه نتواند از خودش مراقبت کند، احساس ناراحتی یا درماندگی می‌کند.

٧. وقتی رابطه نزدیکی قطع می‌شود، فورا رابطه دیگری را به عنوان منبع مراقبت و حمایت جستجو می‌کند.

٨. به صورت نامعقولی دل مشغولی و ترس از رها شدن به حال خودش را دارد و می‌ترسد کسی نباشد تا از او مراقبت کند.

نشانه‌های شخصیت وابسته شباهت زیادی به شخصیت مرزی دارد به همین دلیل ممکن است فرآیند تشخیص با مشکل مواجه شود. لازم است تشخیص و درمان زیر نظر فرد متخصص و کلینیک‌های روانشناسی یا روانپزشکی صورت گیرد. افرادی که به اختلال شخصیت مرزی مبتلا هستند نسبت به احساس طرد شدن و تنها ماندن با خشم و خشونت و احساس پوچی واکنش نشان می‌دهند و ممکن است برای نگه داشتن افراد در رابطه دست به اعمالی همچون خودزنی و خودکشی بزنند تا به هر نحوی مانع از رفتن دیگران شوند؛ اما افراد با شخصیت‌های وابسته در مقابل حس طرد شدن از جانب دیگران بسیار می‌ترسند و تسلیم می‌شوند و اغلب به دنبال رابطه‌ای دیگر می‌روند تا سریعا نیازهای روانی خود را ارضا کنند.

در برخورد با شخصیت‌ وابسته او را مطیع، فروتن، موافق دائمی در می‌یابید که به افراد دیگر اجازه می‌دهد در تصمیمات مهم زندگی آن‌ها دخالت کنند، زیرا اعتماد به نفس بالایی نداشته، قادر به اداره زندگی خود بطور مستقل نیستند. شخصیت‌های وابسته در روابطشان با رفتارهای مطیعانه و خوش مشرب افراطی سعی می‌کنند که هیچکس نتواند خواهان ترک اجتماعی با آن‌ها باشد و هرگونه تنهایی و رها شدن به حال خود، احساسات خالی بودن و اضطراب بیش از اندازه را در آن‌ها بوجود می‌آورد. روابط این بیماران محدود به کسانی است که به آن‌ها اتکا دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه برخورد با شخصیت‌ وابسته کلیک کنید.

اگر قصد ازدواج با شخصیت وابسته را دارید باید دانید که نکته‌ی مهم در برخورد با شخصیت‌های وابسته این است که این افراد پذیرفتن هر نوع بد رفتاری دیگران نسبت به خودشان بدون اعتراض است. اگر این بیماران والدین یا همسر سلطه‌جو داشته باشند، والدین مسلط احساس سودمندی، قدرت و شایستگی نموده، بطور ناخواسته این رفتار را در فرزندان شان دامن می‌زنند و همسران مسلط احتمالا به سوء استفاده‌های بدنی و جسمی آن‌ها مبادرت می‌کنند؛ بدون اینکه با اعتراض یا ترک جسورانه آن‌ها روبرو شوند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه ازدواج با شخصیت وابسته کلیک کنید.

میلیون پنوع اختلال شخصیت وابسته را تعریف کرده است که عبارتند از:

1. شخصيت وابسته مضطرب

2. شخصيت وابسته مطيع 

3. شخصيت وابسته نابالغ

4. شخصيت وابسته غيرموثر

5. شخصيت وابسته ايثارگر

اين افراد غالبا مخلوطی از خصوصیات شخصیت وابسته و شخصیت اجتنابی هستند؛ تمایلی به خودمختاری و استقلال وخودکفايتى ندارند؛ آن‌ها همیشه از اينکه طرد بشوند مى ترسند و هنگام تنهايى دچار اضطراب جدایی می‌شوند و حتما بايد ديگران این اطمینان را به آن‌ها بدهند که تا هميشه کنارشان مى‌مانند در غير اينصورت به شدت مضطرب مى‌شوند. اضطراب شخصیت‌های وابسته گاه به خشم تبدیل می‌شود اما اغلب خشم خود را از ترس از دست دادن دیگران بروز نمی‌دهند. چنین افرادی همواره احساس ترس و خشم دارند و همينطور مدام منتظر اتفاقات بد و ناگوارند و اکثر مواقع به سادگی بى قرار و آشفته مى‌شوند.

اين افراد از طرد شدن می‌ترسند واغلب به اين خاطر با ديگران صميمى نمى‌شوند. در روابط خود بسیار فروتن و متواضع هستند. از هرگونه تعارض و درگیری دورى مى‌کنند و هرگز احساس ارزشمندی ندارند. گاه برای جلب حمایت دیگران و دوری از سرزنش شدن، طرد شدن و انتقاد شنیدن از جانب اطرافيان، وانمود می‌کنند که بیمار هستند و یا حال روحی خوبی ندارند. اين افراد تايید طلبند و در واقع از درون مورد پذیرش خود نیستند. تنها زمانى که ديگران آن‌ها را تأیید می‌کنند احساس رضایت دارند. شديدا فداکار و مطيع و از خودگذشته‌اند و اغلب دربرابر مشکلات احساس ناتوانى مى‌کنند.

همانطور که از اسمش پيدا است این دسته از شخصیت‌های وابسته دیدگاهی کودکانه دارند. بعضی از آن‌ها انرژى زيادى براى سازگارى با اطرافیان صرف مى‌کنند و بعضى دیگر بالعکس حتى هیچ آرزویی و هدفى را مدنظر ندارند و در هيچ زمينه‌اى به موفقيت دست پيدا نمى‌کنند. در واقع بزرگسالانی که فعالیت‌های کودکانه دارند، غالبا تمايل دارند با افراد کم سن و سال معاشرت کنند و از مسئولیت‌ها گریزانند و شانه خالى مى‌کنند، در این دسته جای می‌گیرند.

شخصیت‌های وابسته غیر مؤثر در کنار وابستگی از خود تمایلات اسکیزوئیدی نشان مى‌دهند. سریع خسته می‌شوند و انرژيشان به شدت اندک است؛ اغلب ساکت و در خود فرومانده‌اند و انگیزه‌ی کمی دارند و اغلب مسئولیت‌هایشان را بى‌اهميت مى‌دانند و ناديده مى‌گيرند. درکل عقاید منفی مخربى دارند و اکثر اتفاقات زندگيشان را به شانس و تقدیر نسبت می‌دهند و به همين خاطر زندگى يکنواختى هم دارند.

برخى از اين افراد ویژگی‌های خودآزارگری هم دارند و شدت وابستگی آن‌ها بیش‌تر از وابسته‌های مطیع است. در واقع به برقراری روابط با دیگران خيلى بيشتر اهميت می‌دهند. حتى ممکن است هویت خود را از دست بدهند؛ به اين خاطر که به شدت مطیع دیگران مي‌شوند  و حتی ارزش‌های خود را زير پا ميگذارند و به ارزش‌های طرف مقابلشان بها مى‌دهند. تنها رضايت ديگران برای افراد وابسته مهم است و به خاطر جلب رضایت دیگران موجب آزار خودشان می‌شوند و با اين کار هم لذت مى‌برند.

اغلب افراد مبتلا به اختلالات شخصیت خیلی دیر برای درمان اقدام می‌کنند؛ شخصیت‌های وابسته نیز تنها زمانی که شرایطشان بسیار بحرانی می‌شود و مشکلات از آستانه‌ی تحملشان خارج می‌شود، به سراغ درمان می‌روند. مبتلایان به این اختلال شخصیت اغلب افسرده و مضطرب هستند و ممکن است به همین دلیل به مشاور مراجعه کنند. مقالات و كتاب‌هايي كه درباره درمان اختلال شخصیت وابسته نوشته شده‌اند بيشتر جنبه توصیفی دارند؛ برای نشان دادن اين كه يک روان درمانی خاص موثر واقع می‌شود يا نه، تحقيقات بسيار اندكی صورت گرفته. برای کسب اطلاعات بیشتر از درمان اختلال شخصیت وابسته کلیک کنید.

درمانجويان مبتلا به اختلال شخصيت وابسته، به اين دليل كه خوب به حرف‌های درمانگر توجه می‌كنند و دوست دارند مسئوليت مشكلات خود را به درمانگر تفويض كنند، ممكن است درمانجويانی ايده آل به نظر برسند كه هر درمانگری دوست دارد با آن‌ها كار كند، اما حرف گوش كنی آن‌ها يكی از اهداف اصلی روان درماني را نفی می‌كند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه روان درمانی کلیک کنید.

در روش‌های روان درمانی تمرکز بر افزایش استقلال بیمار و آموزش برقراری ارتباطات سالم با دیگران است. آموزش مهارت‌هایی همچون ابراز مندی به افراد کمک می‌کند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند؛ همچنین روش‌های شناختی رفتاری منجر به ایجاد دیدگاه‌های تازه و اصلاح شده در افراد مبتلا می‌شود. ایجاد تغییرات اساسی در شخصیت افراد نیازمند شرکت در دوره‌های بلند مدت روانکاوی و روان درمانی است. در این فرآیند درمانگر دوران کودکی و آسیب‌های آن دوران را به دقت مورد بررسی و کند و کاو قرار می‌دهد. چرا که تجارب کودکی به میزان زیادی در شکل گیری مکانیسم‌های دفاعی و الگوهای وابستگی نقش دارند.

بنابراين  مشاوره روانشناسی و روان‌درمانی، به تدريج و همراه با افرايش اعتماد به نفس درمانجو در داشتن توانايی تصميم گيری به تنهايی، پيش می‌رود. درمانگر بايد دقت كند كه درمانجو بيش از حد به او وابسته و متكی نشود. شما در هر جایی که هستید می‌توانید از خدمات مشاوره تلفنی و مشاوره حضوری مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی بهرمند شوید. برای اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره تلفنی کلیک کنید.

همچنین برای اختلالات همراه، مانند افسردگی و اضطراب از دارو درمانی استفاده می‌شود که حتما باید زیر نظر پزشک صورت گیرد؛ در غیر این صورت خطر وابستگی به دارو و سوءمصرف آن وجود دارد.

مبتلایان به شخصیت وابسته همواره افسردگی، اضطراب و فوبیا دارند و ممکن است به سوءمصرف مواد نیز دچار شوند. این افراد اغلب مورد سوءاستفاده‌ی افراد با شخصیت‌های سلطه جو قرار می‌گیرند.

مبتلایان به این اختلال در صورتی که مدام جلسات مشاوره‌ای و روان درمانی خود را پیگیری کنند و علارغم طولانی بودن فرآیند درمان، به آن پایبند باشند می‌توانند تا حد زیادی وابستگی خود به دیگران را کاهش دهند و تصمیمات مستقلانه‌تری در زندگی بگیرند.

این اختلال قابل پیشگیری نیست اما راهکارهای مناسب درمانی برای افرادی که مستعد این بیماری هستند، به خصوص در دوران کودکی بسیار مؤثر واقع می‌شوند. یکی از اقدامات مناسب جهت پیشگیری این است که راهکارهای سازنده‌ی مقابله با بحران را به کودکان آموزش داد.

چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم

برای دریافت مشاوره در زمینه اختلال شخصیت وابسته و اطلاع از روش های درمان آن می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

اختلال شخصیت وابسته[۱] نوعی اختلال شخصیت است که فرد وابستگی فراگیر روانی به افراد دیگر دارد. اختلالات شخصیت عبارتند از مجموعه اختلال‌های روان شناختی که ویژگی اصلی آن‌ها رفتارهای خشک و غیرقابل انعطاف است.
این اختلال شخصیت یک وضعیت بلند مدت (مزمن) است که در آن بیمار برای نیازهای عاطفی و جسمی خود به دیگران وابسته است و تنها یک حداقل دستیابی به سطح طبیعی استقلال دارد.

این افراد به علت ناتوانی در عملکرد مستقل، موقعیت شغلی آسیب پذیری دارند و از نظر روابط  اجتماعی محدود به اشخاصی می‌باشند که به آنان تکیه کرده‌اند و اگر تکیه‌گاه مناسبی برای خود نیابند در خطر ابتلا بهافسردگی قرار می‌گیرند.

با وجود این مسائل پیش آگهی مبتلایان با درمان خوب است، روان درمانی بینش‌گرا و رفتاردرمانی جهت درمان مبتلایان به کار می‌رود.

برای درمان افسردگی و درمان اضطراب مبتلایان گاه از دارو درمانی بخصوص داروهای ضدافسردگی‌های سه‌حلقه‌ای و داروی ضداضطراب استفاده می‌شود.

میزان شیوع آن ۵/ درصد از مجموع موارد اختلالات شخصیت است، در زن‌ها شایع تر از مردهاست، در بچه‌های کم سن‌تر ( بچه‌های آخر خانواده) و افرادی که در کودکی، ناراحتی مزمن جسمی داشته‌اند، شیوع بیشتری دارد.

چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم

شخصیت وابسته: معیارهای تشخیصی برای افراد با وابستگی بیمارگونه و مفرط، به طور خلاصه به شرح زیر است:

– نیازی نافذ، فراگیر و افراطی به مراقبت شدن که به سلطه پذیری، وابستگی و ترس از جدایی بینجامد.

– این حالت از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینه های گوناگون به چشم آید که نشانه هایش وجود حداقل پنج مورد از موارد ذکر شده در زیر باشد:

1- بدون توصیه و اطمینان بخشی فراوان دیگران، در گرفتن تصمیمات روزمره مشکل داشته باشد (مثل پوشیدن لباس یا انتخاب غذا در رستوران).

2- نیازمند آن باشد که دیگران مسؤولیت بیشتر مسایل عمده زندگی اش را برعهده بگیرند (مثل خرید خانه، انتخاب همسر، تعیین رشته تحصیلی و غیره).

3- به دلیل ترس از برخوردار نشدن از حمایت یا تأیید دیگران، در ابراز مخالفت با آنها مشکل داشته باشد، که این امر به دلیل فقدان اعتماد به قضاوت ها یا توانایی های خود باشد، نه فقدان انگیزه یا انرژی.

4- در کسب حمایت و پشتیبانی دیگران بیش از حد معطل بماند، تا جایی که حتی حاضر شود کارهایی را که دوست ندارد، به خاطر دیگری انجام دهد و این امر حالتی تکرار شونده در روند زندگی فرد داشته باشد.

5- در تنهایی احساس ناراحتی یا درماندگی کند، به دلیل ترس مبالغه آمیز از نداشتن قدرت مراقبت از خود.

6- با ختم یک رابطه صمیمانه، فوراً به جستجوی رابطه ای دیگر برآید تا آن را منبع مراقبت و حمایت از خود قرار دهد.

7- ذهنش به طرزی غیرواقع گرایانه به این اندیشه مشغول باشد که مبادا برای مراقبت از خود، تنهایش بگذارند.

مجموعه صفات فوق باعث می شود کارکرد شغلی این افراد اغلب مختل باشد، به طوری که نمی‌تواند مستقلاً و بدون نظارت دقیق شخص دیگری کارهای خود را انجام دهند.

– روابط اجتماعی آنها اغلب فقط با کسی است که می توانند به او وابسته شوند و خیلی از این افراد مورد بدرفتاری جسمی یا روحی روانی قرار می گیرند، فقط به این علت که با جرأت نیستند و در نتیجه نمی‌توانند ابراز وجود کرده و از حق و حقوق خود دفاع کنند.

– اگر غیبت فردی که به او وابسته اند طولانی شود، بیمار در معرض خطر اختلال افسردگی قرار می گیرد.

2. سایت روانشناسی پیمان [۱]

چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم
چگونه شخصیت وابسته نداشته باشیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *