چگونه صاحب شخصیت شویم

 
helpkade
چگونه صاحب شخصیت شویم
چگونه صاحب شخصیت شویم

بسیاری از وبسایت ها و موسسات کارآفرینی، همواره به دنبال یافتن راهی برای بهبود راندمان کاری شرکت ها و کمک به آنها در کشف استعدادهای کارمندان و ایده هایشان هستند.

یکی از افرادی که در این حوزه فعالیت می کند دکتر تروایس بردبری است که از جمله سخنران و نویسنده صاحب سبک آمریکایی به شمار می رود و عمده زمان خود را صرف نوشتن کتاب ها و مقالاتی می کند که سبب خلاق نگه داشتن کمپانی ها می شود. همچنین وی یکی از بنیانگذاران شرکت TalentSmart، و مشاور بیش از 500 شرکت در سراسر دنیاست.امروز می خواهیم شما را با یازده ویژگی افرادی آشنا کنیم که شخصیتی جذاب و در عین حال قدرتمند دارند تا بتوانید از نو متولد شده و فصل جدیدی را در زندگی خود رقم بزنید. در ادامه با دیجیاتو همراه باشید.

بعضی از افراد حتی اگر پول، چهره یا روابط اجتماعی زیادی هم نداشته باشند، همواره منشأ انرژی بوده و اعتماد به نفس بالایی دارند. حتی بدبین ترین افراد هم شیفته شخصیت جذاب این افراد می شوند.

در واقع این انسان ها در هر جمعی که باشند، نقل مجلسند. آنها همواره در کانون توجهات قرار می گیرند و سبب گرم شدن و پرنشاط شدن حضار می شوند. این افراد می توانند به دیگران کمک کرده، توصیه بدهند و یا مشاور خوبی برای دیگران باشند.چگونه صاحب شخصیت شویم

به یاد داشته باشید تعداد این افراد در اطرافتان زیاد نیست و مطمئناً در برخورد با آنها برایتان سوال پیش خواهد آمد که “آنها چکار می کنند که من نمی کنم؟” یا “چه چیزی آنها را تا این حد قوی کرده است؟”تفاوت این افراد با شما در چیست؟ تفاوت در احساس عزت نفس آنها نسبت به خودشان است.افراد قدرتمند اعتبار خود را در حرف های دیگران نمی جویند بلکه آنها چنان اعتماد به نفس بالایی دارند که آن را در شخصیت خودشان پیدا کنند.

به یاد داشته باشید جذاب و قدرتمند بودن صفتی نیست که کسی آن را از روی شانس و اقبال داشته باشد. بنابراین وقتش فرا رسیده است که نگاهی به عادت های این دسته از افراد بیاندازید تا بتوانید آنها را در زندگی خود بکار گیرید و با شخصیتی قدرتمند و البته جدید از خود روبرو گردید.

افراد جذاب، قوی و موفق، همواره در طول زندگی شان از این عادات استفاده می کنند تا رنگ تازه ای به آن ببخشند.

این افراد در همه تعاملاتشان از بزرگترین مشتری خود گرفته تا پیشخدمت یک رستوران، مودبانه و محترمانه برخورد می کنند. آنها می دانند که اگر با فردی که با او مشغول صرف نهار هستند، خوب برخورد کرده اما با پیشخدمتی که غذا را برایشان سرو می کند، غیرمحترمانه رفتار کنند، شخصیت و ادب خود را زیر سوال برده اند. افراد جذاب با همه مردم با احترام رفتار می کنند زیرا معتقدند نباید خود برتر بین باشند.

قانون طلایی به این فرض اشاره دارد که یک شخص باید با دیگران همانطوری رفتار کند که دوست دارد دیگران در شرایط مشابه با او رفتار کنند.اما این قانون داری یک اشکال جدی است؛ زیرا فرض را بر این می گذارد که همه افراد دوست دارند که با آنها به یک شکل برخورد شود. همچنین این قانون علایق شخصی افراد را هم در نظر نمی گیرد. مثلاً بعضی افراد دوست دارند همواره در مرکز توجه و تحسین دیگران باشند درحالیکه بعضی دیگر از توجّه اطرافیان بیزارند.قانون نقره ای درواقع جایگزین قانون طلایی است و براساس آن افراد باید با دیگران طوری رفتار کنند که مطلوبشان است و در این مورد خواسته شخصی فرد مقابل اهمیت دارد و این قانون معایب قانون طلایی را برطرف می کند.گفتنی است افراد جذاب و قدرتمند در درک دیگران فوق العاده عمل می کنند و همواره رفتار و برخورد خود با دیگران را در بهترین حالت تنظیم می کنند تا دیگران نیز از تعامل با آنها احساس خوشایند و راحتی کنند.

تنها راه مطمئن برای جلوگیری از برقراری یک رابطه احساسی در طول یک مکالمه، متوسل شدن به بحث های کوچک و کوتاه است. هنگامی که شما با اطرافیان خود مانند یک ربات (خیلی رسمی و مودبانه) درباره موضوعات پیش پا افتاده بحث کنید، مطمئن باشید این قضیه مغز آنها را بطور ناخودآگاه در یک وضعیت معلّق قرار داده و آنها را از برقراری یک رابطه خوشایند و صمیمی با شما باز می دارد. افراد جذاب همواره در مکالمات روزانه شان، به روابط خود با دیگران عمق می دهند. علاقه واقعی این افراد به معاشرت با دیگران، این اجازه را به سایرین می دهد تا بتوانند به راحتی با آنها ارتباط برقرار کنند.

افراد جذاب همواره به اطرافیانشان توجه می کنند و از آنها غافل نمی شوند و در نتیجه کمتر به خودشان و خواسته هایشان فکر می کنند. همچنین آنها همچنین فکر و ذهن خود را درگیر موضوعاتی نظیر میزان محبوبیت شان در جمع نمی کنند چراکه تمام تمرکزشان روی اطرافیانشان معطوف می گردد و این همان چیزی است که جذابیت این افراد را دو چندان می کند.اگر می خواهید این عادت به شما نیز کمک کند، سعی کنید در برخورد با اطرافیانتان، تلفن های خود را کنار گذاشته و شش دانگ حواستان را به آنها بدهید. بجای اینکه روی جوابی که می خواهید تحویلشان دهید یا روی عکس العملی که حرف آنها روی شما می گذارد، تمرکز کنید، به حرف های آنها با دقت گوش دهید زیرا افرادی که درمورد خودشان با شما حرف می زنند، همواره در ادامه سوالاتی درباره خوشان نیز از شما می پرسندو آنجاست که برای پاسخ دادن باید حضور ذهن داشته باشید.

افراد جذاب هیچگاه در مورد اینکه چگونه به موفقیت یا ثروت رسیده اند یا اینکه تا چه اندازه باهوش هستند، زیاده گویی و پرحرفی نمی کنند. البته این بدین معنا نیست که اهل اغراق کردن نیستند، بلکه آنها هیچگاه به دنبال جلب توجه نیستند زیرا می دانند که افراد منفور و منفی همیشه به فکر جلب نظر دیگرانند تا بقیه نیز آنها را دوست داشته باشند.

افراد قدرتمند همواره می توانند موضوعات جنجالی و بحث های حساس را با خونسردی و متانت، مدیریت کنند. آنها زود از کوره در نمی روند و البته از بیان دیدگاه خود ابایی ندارند اما همواره آن را طوری بیان می کنند که برای دیگران الزام آور نباشد.فرقی ندارد بحث درمورد چه موضوعی باشد؛ اگر پای مباحثی مانند گرم شدن کره زمین، سیاست، بهداشت و یا سبد کالا… به میان باشد، بازهم افراد قدرتمند می دانند که عده ای باهوش در جمع حضور دارند که رفتار و گفتار آنان را به دقت زیر نظر دارند.

شخصیت های جذاب همانطور که هستند، جلوه می کنند. زمانی که آنها قصد انجام کاری را دارند، هیچکس نمی تواند انرژی و انگیزه شان را از بین برده و یا حرکت بعدیشان را حدس بزند چراکه این افراد می دانند هیچکس ایده های تکراری و افرادی که رفتار دیگران را تقلید می کنند را دوست ندارد.

به یاد داشته باشید مردم همواره مجذوب شخصیت های واقعی می شوند زیرا می دانند که در هر موقعیتی می توان به آنها اطمینان کرد. در واقع انسان ها به اشخاصی که به خوبی نمی شناسندشان یا حس مطلوبی نسبت به آنها ندارند جذب نمی شوند و از نزدیک شدن به آنها دوری می کنند.

افراد صادق همواره برای دیگران جذابند زیرا دیگران می توانند روی حرف آنها حساب باز کنند. صداقت یک صفت ساده است ولی عمل به آن کار دشواریست. افراد صادق برای اینکه همواره جذاب باشند، از بد صحبت کردن در مورد دیگران می پرهیزند و همواره درست ترین کار را انجام می دهند هرچند که به ضررشان باشد.

به یاد داشته باشید که همه افراد بطور طبیعی، آیینه ای برای زبان اندام فرد مقابلشان هستند و ناخودآگاه رفتار او را تکرار می کنند. اگر می خواهید افراد شیفته شخصیت شما شوند، در طول صحبت هایتان با آنها لبخند بزنید. این کار باعث می شود که آنها بطور ناخودآگاه، حس خوبی به شما پیدا کرده و مجذوب صحبت هایتان شوند.

بین خوب جلوه کردن و اغراق بیهوده و همراه با غرور، تفاوت اساسی وجود دارد. همچنین افراد قدرتمند و جذاب می دانند که خوب بودن را ابتدا باید از خودشان شروع کنند تا با این کار به دیگران نیز احترام گذاشته باشند.

افراد جذاب همواره مثبت اندیش و پر نشاط هستند. آنها هیچگاه نا امید نمی شوند زیرا زندگی را یک ماجراجویی شگفت انگیز می بینند و با نگاهی مثبت به افرادی که در زندگی شان حضور دارند، برخورد می کنند زیرا می دانند که آنها بخشی از این زندگی اند.

این بدین معنا نیست که افراد جذاب به لحاظ شخصیتی هیچ مشکلی در زندگی ندارند؛ بلکه آنها مشکلات را هرچقدر هم که بزرگ باشند، مانند یک مانع موقت در مسیر پیشرفتشان می بینند و هیچگاه اعتقادی به جبری نگری ندارند.

هنگامی که مشکلی برایشان رخ می دهد، به خود می گویند قرار نیست این مشکل تا ابد ادامه داشته باشد و همواره معتقدند فردا، هفته و یا حتی ماه بعدی بهتری هم وجود دارد که در راه است.به یاد داشته باشید که افراد قدرتمند و جذاب از بدو تولّد اینگونه نبوده اند؛ بلکه توانسته اند با تلاش فراوان این صفات و عادات را در خود پرورش دهند و شخصیتی جذاب پیدا کنند. این افراد به دیگران بیشتر از خودشان فکر می کنند و همواره با احترام، علاقه و درک بهتری با آنها برخورد می کنند.

برای گفتگو با کاربران، وارد حساب کاربری خود شوید.

تمامی حقوق برای وبسایت دیجیاتو محفوظ است.


Downloads-icon

We and third parties such as our customers, partners, and service providers use cookies and similar technologies (“cookies”) to provide and secure our Services, to understand and improve their performance, and to serve relevant ads (including job ads) on and off LinkedIn. For more information, see our Cookie Policy.

Select Accept cookies to consent to this use or Manage preferences to make your cookie choices. You can change your cookie choices and withdraw your consent in your settings at any time.

 

چگونه صاحب قدرت و اختیار خود شویم؟

این روزها شاید اسم مرکز کنترل درونی (Locus of Control) به گوش ما خورده باشد و ممکن است به نوعی با آن آشنا باشیم. در اینجا می خواهیم در مورد آن و قابلیت هایش و اینکه مدل صحیح مرکز کنترل کدام است، با هم صحبتی داشته باشیم.چگونه صاحب شخصیت شویم

بطور کلی مرکز کنترل بخش مهمی از شخصیت ماست و به نگرش ما در مورد حس کنترل مان نسبت به اتفاقات اطراف و نتایج حاصل از انجام کارها، مربوط می شود و می تواند ماهیت درونی و یا بیرونی داشته باشد. ماهیت درونی بدین معنا که برداشت خود را نسبت به مشاهدات بر مبنای اصول٫ باورها٫ استانداردها و ارزشهای درونی مان می سنجیم و اگر این معیارهای سنجش بیرونی باشند مثلا ذهن دیگران ٫ آنگاه مرکز کنترل ما بیرونی خواهد بود. برای مفهوم ذهنی قدرت و اختیار  (Authority) می توان دو جایگاه متصور شد. ارجاع به درون و ارجاع به بیرون که این نوع رویکردهای ذهنی در همه ما بصورت ناخوداگاه وجود دارد و باعث می شود که مرکز کنترل مان درونی یا بیرونی باشد.

حال این سوال مطرح می شود که چگونه متوجه شویم که مرکز کنترل درونی داریم یا بیرونی. برای این موضوع می توان از سوالات زیر کمک گرفت:

۱) هنگامی که در محل کار خود هستیم چگونه می فهمیم که کارمان را خوب انجام داده ایم؟

۲) چگونه متوجه می شویم که در تعامل با دیگران پاسخ مناسبی به آنها می دهیم؟

۳) چه چیزی باعث می شود که متوجه شویم در مسیر درستی در زندگی در حال حرکت ایم؟

 

پاسخ این سوالات عموما از دو الگو پیروی می کند. یا ارجاع به درون دارند یا ارجاع به بیرون. برای مثال ممکن است پاسخ ما به سوال اول اینگونه باشد که: “من به خودم می گویم که کارم را درست انجام داده ام”.  “بر اساس استانداردها و معیار ها بررسی می کنم که چقدر کارم را خوب انجام داده ام” .” رئیسم به من می گوید که کارم درست انجام داده ام یا نه”. 

 

همانطور که قبلا اشاره کردیم هرگاه مرکز کنترل درونی باشد ما در درجه اول به قوانین، باورها، ارزشها و دیدگاه های خودمان مراجعه می کنیم ولی اگر بیرونی باشد آنگاه است که خیلی از معیارهای درونی مان را نادیده می گیریم و برای ارزشیابی عملکرد خود به دنیای بیرون از خودمان مراجعه می کنیم و این ممکن است موجب مشکلاتی همچون اعتماد به نفس پایین، تردید در تصمیم گیری و غیره شود.

ممکن است این سوال برای ما پیش آید که پس بهترین مدل مرکز کنترل کدام است. در پاسخ به این سوال باید گفت که بهترین حالت، مرکز کنترل درونی همراه با وارسی بیرونی می باشد. در این حالت ما تمامی عقاید و اصول درونی خود را به عنوان راهنما و رهیاب اصلی خود در اختیار داریم و می توانیم دنیای خودمان را با دنیای دیگران مقایسه کنیم که چقدر با هم همپوشانی دارند تا نهایتاْ از طریق آن به تعامل با دیگران بپردازیم. در این حالت است که ما صاحب قدرت و اختیار خود با مناسب ترین رویکرد خواهیم بود.

 

حال اگر مرکز کنترل ما بیرونی باشد چطور می توانیم آن را به درونی کنیم. در مورد این موضوع در مطلب بعدی به تفصیل صحبت خواهیم کرد.

 

با ما همراه باشید

 

با تشکر از توجه شما

علی بردبار

 

#Self_Actualization #Locus_of_control خودشکوفایی# خودشناسی# #مرکز_کنترل_درونی

January 28, 2017

August 14, 2016

July 26, 2016

چگونه صاحب شخصیت شویم
چگونه صاحب شخصیت شویم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *