چگونه قلب می تپد

 
helpkade
چگونه قلب می تپد
چگونه قلب می تپد

 قلب یکی از مهم ترین اندام های داخلی ست که هر گونه مشکل کوچکی می تواند پیامدهای ناگواری در پی داشته باشد، در ادامه به دانستنی های جالبی در مورد قلب اشاره می شود

در این مطلب سوالاتی در مورد قلب مطرح می شود که پاسخ های جالبی دارد؛ قبل از اینکه به پاسخ های داده شده نگاه کنید سعی کنید خودتان گزینه صحیح را حدس بزنید. 

بیشتر بدانید : عادت های عجیبی که به قلب آسیب می رسانند

پاسخ صحیح گزینه 2 می باشد. قلب شما هر روز حدود 100 هزار مرتبه می تپد، منبسط و منقبض می شود تا خون را به تمام اندام برساند که این تعداد در تمام طول عمر شما به چیزی حدود 2.5 میلیارد بار می رسد. چگونه قلب می تپد

بله درست است، حتی اگر تمام عصب ها از قلب جدا شوند، باز هم قلب به تپیدن ادامه می دهد و علت آن این است که قلب دارای سیستم الکتریکی مخصوص به خود است و برای تپیدن نیاز به اکسیژن دارد. 

قلبی که از اندازه معمول بزرگتر باشد، قلب بزرگ شده  enlarged heart نامیده می شود. این قلب ضعیف شده و خون را با قدرت کمتری پمپاژ می کند. به علاوه قلب بزرگتر ضربان نامنظمی دارد و مایع آن می تواند ریه ها را محدود کند. گاهی با مراقبت از قلب خود می تواند از بروز چنین اتفاقی پیشگیری کنید، به این ترتیب که تغذیه سالم داشته باشید، ورزش کنید و مراقب وزن خود باشید. در غیر این صورت مصرف دارو و استفاده از دستگاه های خاص به بهبود شرایط کمک خواهد کرد. 

پاسخ صحیح گزینه یک است. قلب شکسته واقعا وجود دارد و با درد همراه است. یک رویداد استرس زا، مانند یک شکست عاطفی یا برنده شدن در یک قرعه کشی، منجر به درد ناگهانی قفسه سینه می شود که شبیه به حمله قلبی است. این دردها به دلیل ترشح ناگهانی و زیاد هورمون های استرس بروز می کنند. این شرایط سندوم قلب شکسته نامیده می شود و خبر خوب اینکه سندروم قلب شکسته قابل درمان بوده و طی چند هفته بهبود پیدا می کند. 

شما احتمالا برای نشان دادن قلبتان درست خود را روی سمت چپ قفسه سینه می گذارید، اما واقعیت این است که قلب در مرکز قفسه سینه، بین دو ریه، قرار دارد. قسمت پایین قلب به سمت چپ متمایل است و به همین دلیل است که ضربان قلب را از سمت چپ می شنوید. 

پاسخ صحیح گزینه 3 است. قلب یک عضله قوی است که خون را به تمام اندام های داخلی بدن پمپاژ می کند و این میزان هر روز به 2000 گالن می رسد. شاید باورتان نشود اما قلب در تمام طول عمرتان یک میلیون بشگه خون را پمپاژ کرده است. 

پاسخ صحیح گزینه 2 است. در سوم دسامبر سال 1967 یک جراح قلب افریقایی با نام کریستین برنارد Christiaan Barnard قلب یک مرد 25 ساله را که در تصادف از دنیا رفت به یک مرد 53 ساله پیوند زد. این مرد 18 روز بعد بر اثر ذات الریه از دنیا رفت، اما عمل پیوند قلب برنارد موفقیت آمیز بود. چند روز بعد از آن در دانشگاه استنفورد در کالیفرنیا عمل قلب تکرار شد. امروزه هزاران عمل پیوند قلب سالانه انجام می شود که 75 درصد آنها موفقیت آمیز بوده و افراد بیشتر از 5 سال زندگی می کنند. 

قلب دارای دو دریچه در قسمت بالا و دو دریچه در قسمت پایین است. این دریچه ها به وسیله دیواره ای از عضله با نام سپتوم septum از هم جدا می شوند. بطن چپ بزرگترین و قوی ترین دریچه است. این دریچه خون را از طریق رگ آئورت وارد بدن می کند. 

پاسخ صحیح گزینه 3 است، بوزینه و میمون قلبی بسیار شبیه به قلب انسان دارند. قلب این حیوانات در چگونگی عملکرد و شکل ظاهر بسیار شبیه به قلب انسان است. اما دانشمندانی که در مورد پیوند قلب حیوان به انسان تحقیقات انجام می دهند، معتقدند قلب خوک مناسب ترین نوع برای انسان است. به هرحال تحقیقات زیادی در حال انجام است. 

بله، واقعیت دارد. زمانی دانشمندان معتقد بودند زمانی که یک اندام رشد می کند، دیگر سلول بیشتری تولید نمی کند. اما تحقیقات بیشتر نشان داده اند که قلب و سایر اندام های بدن به ساخت سلول جدید ادامه می دهند، گرچه به میزان محدود. به این ترتیب قلب می تواند سلول هایی را که به عنوان مثال بر اثر حمله قلبی آسیب دیده اند، جایگزین کند. 

اگر از دستگاه پیس میکر یا ضربان ساز pacemaker استفاده می کنید، مراقب دستگاه های امنیتی فرودگاه باشید!

احتمالا دستگاه های فلزیاب برای کسانی که پیس میکر یا ضربان ساز استفاده می کنند، باعث بروز مشکل نمی شوند. اما اداره امنیت حمل و نقل از استفاده کنندگان از پیس میکر، الکترو شوک قلبی یا سار دستگاه های داخلی می خواهد از داخل این دستگاه های امنیتی عبور نکنند. در عوض دستگاه های دیگری وجود دارد که برای این افراد از آنها استفاده می شود. انجمن قلب امریکا توصیه می کند افرادی که دارای دستگاه های داخلی هستند از ماشین آلات با میدان مغناطیسی قوی، مانند MRI، اجتناب کنند. به علاوه برخی هدفون ها نیز نباید نزدیک به دستگاه ضربان ساز قرار بگیرد. 

بیشتر بدانید : تریاک و تأثیر آن بر بیماریهای قلبی و عروقی

بیشتر بدانید : چرا ضربان قلب تند می شود؟

 بیشتر بدانید : مشاغلی که دشمن قلب هستند

بیشتر بدانید : کدام قلب درد واقعا درد قلبی است؟!

بیشتر بدانید : حفظ سلامت قلب با رعایت این توصیه ها

تهیه و ترجمه : گروه سلامت سیمرغseemorgh.com/healthاختصاصی سیمرغ

All Rights Reserved – © 2019 | باز نشر مطالب پورتال سیمرغ تنها با ذکر نام و آدرس seemorgh.com مجاز می باشد.

همه می دانند که قلب یک عضو حیاتی است و هیچ کس بدون آن قادر به زندگی نیست. با این حال، وقتی به سراغ آن می روید، متوجه می شوید که قلب فقط یک پمپ است؛ یک عضو مهم و پیچیده، اما همچنان فقط یک پمپ.

همانند دیگر پمپ ها، قلب هم ممکن است نیازمند تامیر باشد و به نواقصی بر بخورد. به همین دلیل، لازم است که حداقل اطلاعات لازم را در مورد یکی از مهم ترین اعضای بدن خود بدانیم تا شاید بدین وسیله قادر باشیم از خطر بیماری های قلبی بکاهیم.

در ایالات متحده آمریکا، امراض قلبی در مرگ و میر پیشتاز هستند. هر روز، 2 هزار آمریکایی به این دلیل از بین می روند که اگر شفاف تر نگاه کنیم، می شود هر 44 ثانیه یک بار. خبر خوب این است که مرگ و میر به دلیل مشکلات قلبی، هر سال نسبت به سال پیش کاهش یافته و مردم کمتری را به کام مرگ می کشد. با این حال، هنوز هم بیماری های قلبی، علت درجه یک مرگ آمریکایی ها هستند، حتی پیش از اینکه پای شان به بیمارستان برسد و درمان شوند.

در فرهنگ، ادبیات، روانشناسی، منطق، فلسفه و هر دانش عرفانی، قلب جایگاهی ویژه دارد و به عنوان نماد حقیقی عشق از آن یاد می شود. اما چرا؟ چرا جایگاه یک پمپ خون تا این حد نزد انسان بالا است؟ در این مطلب متوجه نکات بسیاری در ارتباط با آن خواهید شد.

چگونه قلب می تپد

قلب یک حفره توخالی و ماهیچه ای مخروطی است که میان شش ها و پشت جناغ سینه قرار گرفته است. دو-سوم قلب در نیمه چپ و یک-سوم آن در نیمه راست بدن قرار گرفته است. قسمت تحتانی این مخروط به سوی پایین و در نیمه راست بدن قرار گرفته.

وزن قلب انسان بالغ در زنان حدود ۲۵۰ گرم و در مردان ۳۰۰ گرم است و این یعنی وزن قلب انسان کمتر از ۰.۵ درصد کل توده بدن را به خود اختصاص می دهد. علاوه بر این، قلب 12 سانتی متر طول و 8 الی 9 سانتی متر عرض دارد و ضخامت آن در حدود 6 سانتی متر است.

این عضو از سه لایه با نام های اندوکاردیوم (لایه نرم داخلی)، میوکاردیوم (بخش ضخیم و ماهیچه ای) و پریکاردیوم (پرده ای نازک که میوکاردیوم را فراگرفته) تشکیل شده است.

قلب به 4 بخش تقسیم می شود:

هر یک از این حفره ها، یک مجرای خروجی یک طرفه دارند که مانع بازگشت دوباره خون می شوند. زمانی که هر حفره به کار می افتد، مجرای انتهایی آن نیز باز می شود و وقتی حفره به حالت ثبات در می آید، آن مجرا نیز بسته می شود تا خون باز نگردد. دریچه ها عبارت اند از:

وقتی عضلات قلب منقبض می شوند (به این فرآیند سیستول می گویند)، پمپاژ خون دو مرحله ای آغاز می شود. در مرحله اول، دهلیزهای راست و چپ همزمان با یکدیگر منقبض شده و خون را وارد بطن های راست و چپ می کنند.

سپس، بطن ها همزمان با یکدیگر شروع به کار می کنند تا خون را از قلب خارج کنند. سپس عضلات قلب برای لحظاتی استراحت می کنند (به این فرآیند دیاستول می گویند) تا آماده تپش بعدی شوند.

بخش راست و چپ قلب، عملکردهای متفاوتی دارند. سمت راست، خون با غلظت کم اکسیژن را دریافت کرده و آن را به شش ها می فرستد تا غنی از اکسیژن شوند و دی اکسید کربن را رها کنند. اما بخش چپ، خون غنی از اکسیژن را از شش دریافت می کند و به سراسر بدن می فرستد تا سلول های بدن تغذیه شوند.

ضربان قلب در سنین مختلف، کاملا متفاوت است. به طور کلی بر اساس این جدول می توان به نتیجه ای کلی در مورد فعالیت قلب داشت:

خون از طریق دو رگ اصلی وارد بخش راست قلب می شود: ورید اجوف فوقانی (SVC) و ورید اجوف تحتانی (IVC).

SVC خون را از نیمه بالایی بدن انسان جمع آوری کرده در حالی که IVC از نیمه پایینی خون را به قلب می برد. خون سپس از SVC و IVC خارج شده تا وارد دهلیز راست شود.

وقتی که دهلیز راست (3) منقبض می شود، خون از طریق دریچه سه لختی (4) رد شده و وارد بطن راست (5) می شود. وقتی بطن راست منقبض شد، خون از درون دریچه ریوی (6) رد شده و به شریان ریوی (7) ریخته شده تا به شش ها رسیده و اکسیژن دریافت کند.

خون سپس از شش توسط وریدهای ریوی (8) به قلب یا به طور دقیق تر به دهلیز چپ (9) باز می گردد. وقتی این دهلیز به کار می افتد، خون از طریق دریچه میترال (10) به بطن چپ (11) می رود. بطن چپ، به سبب پمپاژ خون به درون درچه آئورتی (12) و آئورت (13) از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

آئورت، شاهرگ اصلی بدن است که تمامی خون اکسیژن دار را دریافت کرده و به سراسر بدن پخش می کند. به همین دلیل، بطن چپ از ماهیچه های قدرتمندتری برخوردار بوده تا بتواند از پس وظیفه مهمی که دارد برآید و خون را کاملا از قلب، برخلاف فشارهای پیرامونی خارج کند.

مسیر رسیدن خون به شش ها را یکبار دیگر مرور می کنیم:

و سپس خون از شش این مسیر را طی می کند و به قلب می رسد:

تا به حال از خود پرسیده اید که چه چیزی سبب به کار افتادن ماهیچه های قلب می شود؟ چطور این اتفاق در هر ثانیه و به طور خودکار تمام روز و تمام عمر رخ می دهد؟ آن هم بدون لحظه ای توقف.

پاسخ را باید در میان سلول هایی جسنجو کرد که قابلیت تولید امواج الکتریکی دارند. سلول های ایجاد کننده ضربان قلب، سرتاسر قلب را پوشانده اند و با آزاد کردن مقدار خاصی انرژی الکتریکی، عضلات قلب را به کار می اندازند. برای رسیدن به 72 تپش در دقیقه، این سلول ها زیر یک ثانیه باید قادر با آزادسازی الکتریسیته باشند.

ضربان ساز طبیعی قلب را گره سینوسی می نامند که در دهلیز راست واقع شده و رشته ای به آن متصل است که این جریان را به دیگر نواحی قلب نیز می برد.

الکتریسیته از گره سینوسی (1) خارج شده و در طول دهلیز راست و چپ می گذرد و سبب انقباض هر دو با یکدیگر می شود. این اتفاق طی 0.04 ثانیه رخ می دهد. حالا یک وقفه طبیعی پدید می آید که به دهلیز اجازه انقباض و به بطن ها فرصت پر شدن از خون را می دهد. موج الکتریسیته سپس به گره دهلیزی (2) و باندل هیس (3) می رسد تا در نقطه ای به دو شاخه تقسیم شود (4). پس از دو شاخه شدن، الیاف پورکنژ در سرتاسر بطن های راست و چپ پخش می شوند و سپس انقباض آن می گردند.

هر یک از بافت های الکتریکی موجود در قلب، این قابلیت را دارند که یک ضربان ساز باشند، با این حال، گره سینوسی سریع تر از دیگر بافت ها می تواند این کار را انجام دهد، بنابراین کنترل شرایط را در دست دارد. اگر گره سینوسی از کار افتد، دیگر بخش ها مسئولیت را به عهده می گیرند، اما در این شرایط، قلب به خوبی گذشته کار نمی کند.

اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک نیز در مواردی کنترل قلب و میزان تپش را بر عهده می گیرند. اعصاب سمپاتیک سبب افزایش ضربان قلب می شوند اما موقعی که اعصاب پاراسمپاتیک به کار می افتد، عکس آن رخ می دهد.

تمام این سیستم، امواج الکتریکی پدید می آورد که قابل اندازه گیری هستند و در گرافی به نام الکتروکاردیوگرام (EKG) قابل نمایش است. در تصویر زیر یک EKG را مشاهده می کنید:

هر یک از این بخش ها در نوار قلب نامی دارد:

پزشکان به وسیله نوار قلب می توانند تشخیص دهند که فرد در کدام ناحیه از قلب خود دچار مشکل است و در صورت لزوم فعالیت های لازم را انجام دهند.

عروق کرونر، همان رگ هایی هستند که باید با خوردن غذای سالم و کم چرب سالم و کاملا باز نگه داریم. در صورتی که این عروق مسدود شوند، نتیجه ای بهتر از حمله قلبی نخواهد داشت.

قلب، درست همانند دیگر ارگان ها، به خون برای تغذیه شدن نیازمند است. اکسیژن و دیگر مواد مغذی باید با سلول های قلب برسند تا بتواند به فعالیت صحیح خود ادامه دهد. برخلاف آنچه که احتمالا تصور می کنید، ماهیچه ها اکسیژن و مواد مغذی را از خونی که درونش پمپاژ می شود دریافت نمی کنند، بلکه خود دارای رگ های خاصی است که دورتادور قلب را پوشش داده اند. تقریبا 4 الی 5 درصد کل خونی که از قلب خارج می شود، وارد عروق کرونر می شود تا قلب را تغذیه کنند.

دو کرونر اصلی چپ و راست از آئورت بر می آیند که کرونر اصلی چپ، خود به دو بخش تقصیم شده تا خون را به تمامی بخش ها برساند.

گرفتگی این عروق و مسدود شدن آن ها، منجر به تغذیه نادرست قلب خواهد شد و اگر قلب به خوبی کار نکند، سلامت نیز به خطر می افتد. بنابراین بسیاری از حملات قلبی، در نتیجه خون رسانی نادرست است.

قلب در هر تپش، 70 میلی لیتر خون را پمپاژ می کند و همانطور که پیش تر اشاره شد، در هر دقیقه، انسان عادی 72 تپش خواهد داشت. بنابراین یک انسان سالم در هر دقیقه 5 لیتر، در هر روز 7200 لیتر، در هر سال 2 میلیون و 600 هزار لیتر و طی هفتاد سال عمر، بیش از 184 میلیون لیتر خون پمپاژ می کند. آمار خیره کننده ای برای یک پمپ 300 گرمی هستند.چگونه قلب می تپد

برای گفتگو با کاربران، وارد حساب کاربری خود شوید.

تمامی حقوق برای وبسایت دیجیاتو محفوظ است.


Downloads-icon

برای بیشتر تاریخ،
انسان‌ها نمی‌دانستند قلب چه هدفی دارد
درواقغ، این عضو آن قدر
لئوناردو داوینچی را سردرگم کرد،

که او از مطالعه‌اش دست کشید.
با اینکه همه می‌توانستند
احساس کنند که قلبشان می‌تپد،

ولی همیشه مشحص نبود که هر
تپش چه چیزی را به دست می‌آورد.
الان ما می‌دانیم که قلب خون پمپاژ می‌کند.
ولی این حقیقت همیشه مشخص نبود، چون که
اگر یک قلب درمعرض
قرار می‌گرفت یا بیرون می‌آمد،
بدن به‌ سرعت از بین می‌رفت.
همچنین غیرممکن بود که
داخل رگ‌های خون را ببینیم،
حتی اگر این کار ممکن بود،
خود خون مات هست،
که مشاهده‌ی کارکردن
دریچه های قلب را دشوار می‌کرد.
حتی در قرن ۲۱ام،
فقط تعدادی از افراد در تیم‌های جراحی
توانسته‌اند یک قلبی که
کار می‌کند را ببینند.
جست‌و‌جوی های اینترنتی برای عملکرد قلب،
به مدل‌های خام، نمودارها یا
به انیمیشن‌هایی اشاره می‌کند که
نشان ‌نمی‌هند واقعا چگونه عمل می‌کند.
انگار یک توطئه به قدمت قرنها بین
معلمان و دانش‌آموزان وجود دارد
که قبول کرده‌اند عمل
قلب را نمی‌توان نشان داد.
یعنی بهترین کار که می‌توان انجام داد،
این است که آن را باز کنیم و
بخش‌ها را علامت‌گزاری کنیم.
اینطوری شاید دانش‌آموزان کاملا
متوجه نشوند چگونه کار می‌کند،
ولی می‌تواند سرتاسر آن را متوجه شوند،
مثله یاد گرفتن اینکه
قلب یک عضو چهار‌دریچه‌ای است،
یا جملاتی نادرست مثل
پستانداران داری گردش دو‌گانه هستند:

یکی خون به شش‌ها می‌برد و بر می‌گردد،
و یکی به بدن می‌رود و بر می‌گردد.
در حقیقت، پستانداران دارای
گردش‌هشتگانه هستند.
خون با تپش اول به شش‌ها پمپاژ می‌شود،
به تپش دوم بر‌می‌گردد، که
به بدن می‌فرستد خون را،
و به تپش اول بر‌می‌گردد.
این یک اختلاف بسیار مهم است
چونکه دو ریخت‌شناسی متفاوت را نشان می‌دهد.

این سردرگمی باعث می‌شود دانش‌آموزان
از قلب در درس زیست بترسند،
فکر می‌کنند این نشان دهنده‌ی درسی سخت است
پر از اسم‌ها و نمودار‌های پیچیده.
فقط کسانی که پزشکی می‌خوانند
کاملا متوجه می‌شونند که
قلب چگونه کار ‌می‌کند.
کارگرد قلب کاملا روشن می‌شود
هنگامی که پزشکان حرکت
دریچه‌های قلب را می‌بینند.
خب، فرض کنیم شما برای
یک روزدکتر هستی.
چیزی که احتیاج داری برای
شروع کردن یک قلب تازه است،
مثله قلبه یک گوسفند یا یک خوک.
این قلب را در آب غوطه‌ور کنید
چگونه قلب می تپد

و می‌بینید که قلب پمپاژ نمی‌کند
هنگامی که آن را فشار می‌دهید.
چونک آب به اندازه‌ی کافی
تمیز داخل قلب نمی‌شود
تا مکانسیم پمپاژ کار کند.
ما می‎توانیم این مشکل را با
روشی بسیار آسان حل کنیم.
به آسانی دو دهلیز را تشخیص
دهید و آنها را ببرید.
آنها را به قسمت های بالای بطن‌ها بکشید.

این باعث می‌شود تا قلب
کمتر پیچیده‌تر دیده شود
زیرا دهلیز چندین رگ ورودی
دارد که به هم وصل شده اند.
خب بدون آنها، تنها رگه‌های باقی مانده
دو شریان بزرگ قلب است:
آئورت و شریان ریوی.
که مثله ستون‌هایی سفید
که بین بطن‌ها هستند.
بسیار ساده — که واقعا هم هستند
— ساده دیده می شود.
اگر به بطن راست مقداری آب بریزید
(بطن چپ نیز کار می‌کند، اما تماشایی نیست)،
خواهید دید که دریچه‌ی بطن
تلاش می‌کند تا در مقابل
جریان آب مقاومت کند.
و سپس بطن از آب باد می‌کند.
بطن را فشار بده و یک جریان آب
از شریان ریوی خارج می‌شود.
می‌توان دریچه‌ی بطن‌ها،
که سه‌لختی در بطن راست
و میترال در بطن چپ نام دارند،
در درون آب پاک دید که
مثله چترنجات باز و بسته می‌شوند
چنانکه بطن ریتمیک فشرده می‌شود.
این جریان آب، جریان خون را تقلید می‌کند.
دریچه‌ها کاملا موثر هستند.
متوجه خواهید شد که اصلا درز
نمی‌کند هنگامی که بطن‌ها فشرده شده‌اند.

به مدت زمان، آنها در
مقابل یکدیگر بسته می‌شوند
بدون هیچ مقاومتی،
که توضیح می‌دهد این مکانیسم
چگونه ادامه می‌دهد به کار کردن
برای بیشتر از۲میلیارد تپش برثانیه که
یک قلب در مدت زمان زندگی‌اش می‌تپد.
الان، تمام کسانی که قلب را مطالعه
می‌کنند می توانند یکی را دستشان بگیرند،
قلب را پمپ کنند
و ببیند که این عمل چگونه انجام می‌گیرد.
پس دستت را روی قلب خودت بگذار
و تپش ریتم‌دارش را احساس کن.
متوجه شدن اینکه این پمپ
قابل اعتماد چگونه کار می‌کند
دلایلی را برای احساساتی که حس می‌کنید
هنگامی که می‌دویید،
زیاد کافئین می‌نوشید
یا دیدن کسی که عاشقش هستید توضیح می‌دهد.

TED.com translations are made possible by volunteer
translators. Learn more about the
Open Translation Project.


© TED Conferences, LLC. All rights reserved.

قلب (به فارسی: گِش یا دل)[۱][۲] نوعی عضو عضلانی در انسان‌ها و دیگر حیوانات است که خون را از طریق رگ خونی در دستگاه گردش خون به گردش درمی‌آورد.[۳] خون اکسیژن و مواد غذایی لازم را برایِ بدن مهیا می‌سازد و همچنین به از بین رفتن موادِّ زائد ناشی از متابولیسم (سوخت و ساز بدن) کمک می‌کند.

قلبِ (دل) انسان به میانگین در هنگام استراحت حدود ۷۰ بار در دقیقه می‌تپد. دل انسان بینِ دو شُش در بدن جا دارد و به گونه‌ای قرار گرفته‌است که سر آن به سوی چپ و پایین کج است. هر تپش قلب حدودِ هشت دهم ثانیه زمان می‌خواهد که این زمان شامل ۰٫۱ ثانیه انقباض دهلیزها، ۰٫۳ ثانیه انقباض بطن‌ها و ۰٫۴ ثانیه استراحت قلب می‌باشد. بافت قلب نیز هم‌چون دیگر بافت‌های بدن نیاز به تغذیه دارد که تغذیهٔ قلب برعهدهٔ عروقِ کرونری (تاجی) است.[۴]
قلب در فضای میانی میان‌سینه در سینه قرار دارد.[۵]

قلب در لغت به معنی دگرگونی است قلب از لحاظ علمی اندامی است که در مرکز قفسهٔ سینه (متمایل به سمت چپ) واقع شده‌است و وزن آن حدود ۳۰۰گرم است و خون را پمپاژ می‌کند نام این عضو به علت اینکه باعث دگرگونی خون و تبدیل خون کثیف به خون تمیز می‌شود قلب نام‌گذاری شده‌است در دگرگون کردن خون، قلب مانند یک تلمبه عمل می‌کند. در پارسی سره این بخش دل نام دارد.

در انسان‌ها، پستانداران دیگر و پرندگان قلب به چهار حفره تقسیم می‌شود: دهلیز چپ و راست که بالا و بطن چپ و راست که در قسمت پایین قرار گرفته‌است.[۶][۷] معمولاً دهلیز و بطنِ راست را به نام قلب راستی و همتایان چپی آن‌ها را به نام قلب چپی می‌شناسَند.[۸] اما در مواردی دیگر، قلب ماهی‌ها دو محفظه، یک بطن و یک دهلیز دارد، در حالی که قلبِ خزندگان سه محفظه دارَد.[۷] در یک قلب سالم به خاطر وجود دریچه‌های قلبی، خون از یک سمت وارد قلب می‌شود که این مسئله از جریان برعکس جلوگیری می‌کند.[۵] قلب در یک کیسه محافظتی قرار گرفته که پیراشامه (پریکارد) نام دارد و همچنین شامل مایع است. دیوارهٔ قلب از چهار لایه چسبیده به هم تشکیل می‌شود که به ترتیب از بیرون، شاملِ: پیراشامه (پریکارد) برون شامهٔ قلب (اِپی کارد)، ماهیچه قلب (میوکارد) و درون‌شامه قلب (آندوکارد).[۹]
این عضوِ مخروطی شکل به‌صورتِ کیسه‌ایی عضلانی تقریباً در وسطِ فضای قفسه سینه(مدیاستینوم میانی) کمی متمایل به جلو و طرفِ چپ قراردارد و میان ریهٔ چپ و راست و متمایل به ریهٔ چپ است و همین موجب شده‌است تا شکل و قرارگیری ریه‌ها با هم متفاوت باشد. از آن‌جا که قلب اندامِ بسیار حساسی و حیاتی است توسط قفسهٔ سینه (توراکس) محافظت می‌شود. ابعادِ قلب در یک فرد بزرگسال حدودِ ۶x9x۱۲ سانتیمتر و جرم آن در آقایان، حدودِ ۳۰۰ و در خانم‌ها، حدودِ ۲۵۰ گرم، یعنی حدود ۰٫۴ درصد جرم کل بدن است.[۱۰]

دو حفره پایین قلب بطن نامیده می‌شوند. قلب دارای یک بطن چپ و بک بطن راست است. در میانه قلب بین دو بطن دیواره ضخیم عضلانی وجود دارد که به آن “سپتوم”می‌گویند. کار سپتوم جدا کردن طرف راست قلب از طرف چپ قلب است
چگونه قلب می تپد

بطن‌ها دو حفرهٔ تحتانی قلب هستند که توسط دیواره‌ای قطور و محکم ماهیچه‌ای از یک‌دیگر جدا شده‌اند. اندازهٔ بطن‌ها از دهلیزها بزرگ‌تر است؛ و وظیفهٔ بطن چپ تلمبه کردن خون به داخل قلب و بطن راست خارج از قلب است.

۱. دهلیز راست ۲. دهلیز چپ ۳. بزرگ سیاهرگ زبَرین ۴. آئورت ۵. سرخرگ ششی ۶. سیاهرگ ششی ۷. دریچه میترال (دو لتی) ۸. دریچه آئورتی ۹. بطن چپ ۱۰. بطن راست ۱۱. بزرگ‌سیاهرگ زیرین ۱۲. دریچه سه‌لتی ۱۳. دریچه ششی

هر تحتانی بطن دارای دو دریچه‌است که یکی از آن‌ها موجب ورود خون از طریق دهلیزها به بطن؛ و دیگری موجب خروج خون از بطن به خارج از قلب و اندام‌های دیگر می‌شود.

بطن راست خون را از طریق دریچهٔ سه‌لختی از دهلیز راست دریافت می‌کند؛ و سپس آن را از طریق دریچهٔ ششی به سرخرگ ششی و به سوی شش‌ها می‌فرستد. بطن چپ خون اکسیژنه را از طریق دریچهٔ میترال (دولختی) از دهلیز چپ دریافت کرده و آن را از طریق دریچهٔ آئورتی به آئورت و به این ترتیب به سراسر بافت‌های بدن می‌فرستد.

دیوارهٔ بطن‌ها از دیوارهٔ دهلیزها قطورتر است
دیوارهٔ بطن‌ها از دیوارهٔ دهلیزها قطورتر است، چرا که فشار خونی که به دهلیزها می‌ریزد یا از آن‌ها خارج می‌شوند بسیار کم‌تر از فشار خون است از از بطن‌ها به داخل سرخرگ‌ها (آئورت و سرخرگ ششی) تلمبه می‌شود؛ بنابراین، قطر و استحکام دیوارهٔ بطن‌ها مقاومت آن‌ها را در برابر این فشار ممکن می‌سازد.

محلِّ قلب در پشتِ استخوانِ جناغ سینه و حدفاصلِ غضروف‌هایِ دنده‌های سوم تا ششم در سمتِ چپِ قفسهٔ سینه است. یک دیوارهٔ عضلانی قلب را به دو نیمهٔ راست و چپ تقسیم می‌کند. نیمهٔ راست مربوط به خون سیاهرگی و نیمهٔ چپ مربوط به خون سرخرگی است. هر یک از دو نیمهٔ راست و چپ نیز مجدداً به‌وسیلهٔ یک تیغهٔ عضلانی افقی نازک‌تر به دو حفرهٔ فرعی تقسیم می‌شوند. حفره‌های بالایی که کوچک‌تر و نازک‌تر هستند دهلیز نام‌دارند و دریافت‌کنندهٔ خون اَند. حفره‌های پایینی که بزرگ‌تر و ضخیم ترند بطنهای قلبی هستند و خون دریافتی را به سایر اعضای بدن پمپ می‌کنند. پس، قلب متشکل از چهار حفره‌است: دو حفرهٔ کوچک در بالا (دهلیزهای راست و چپ) و دو حفرهٔ بزرگ در پایین (بطن‌های راست و چپ).

دو نوع گردش خون در بدن انجام می‌شود: گردش خون کوچک یا ریوی که خونِ CO2دار (دی‌اکسید کربن) از بطن راست قلب به ریه‌ها می‌رود. در آن‌جا تصفیه می‌شود و خون O2دار (اکسیژن) به دهلیز چپ قلب بازمی‌گردد و خون از دهلیز چپ قلب با گذر از دریچهٔ میترال (دولختی) که میان دهلیز و بطن چپ قراردارد، واردِ بطنِ چپ می‌شود و به این ترتیب با انقباضِ بطن چپ خون از بطن چپ خارج می‌شود و گردش خون بزرگ یا آئورتی آغاز می‌شود و این خون، ابتدا از طریق سرخرگِ آئورت و به ترتیب به دیگرِ عروق، در سراسرِ بدن جریان می‌یابدو سلول‌هایِ بدن را تغذیه می‌کند و سپس خون CO2دار را به دهلیز راست بازمی‌گردد و خون از دهلیز راست با عبور از دریچهٔ تریکاسپید (سه لختی) که میان دهلیز و بطن راست قرار دارد، واردِ بطن راست می‌شود. به این ترتیب، گردش خون در سراسرِ بدن انجام می‌شود و همهٔ سلول‌هایِ بدن تغذیه می‌شود.

دهلیزها حفراتی با فشار کم و گنجایش بالا هستند که وظیفهٔ اصلی آن‌ها ذخیرهٔ خون در هنگامِ انقباضِ عضلهٔ بطنی (سیستول) است. انقباض دهلیزها مقداری خون اضافی را به داخل بطن‌ها می‌راند، امّا حدود ۷۰درصدِ پُرشدن بطن‌ها به‌صورت غیرفعال در هنگامِ استراحت بطنی (دیاستول) انجام می‌شود. دهلیزها به‌وسیلهٔ یک دیوارهٔ بین دهلیزی نازک از هم جداشده‌اند. بطن‌ها حفراتی با فشار بالاتر هستند که وظیفهٔ پمپاژ خون به ریه و تمام بافت‌های محیطی را به‌عهده دارند. چون فشار ایجادشده در بطن چپ بسیار بالاتر از فشارِ بطن راست است، لذا میوکارد بطن چپ به نسبت میوکارد بطن راست بسیار ضخیم‌تر است. بطن‌ها به‌وسیلهٔ یک دیوارهٔ بین بطنی از هم جدا می‌شوند. این دیواره در قسمتِ بالا به صورتِ بافت هَم‌بند و در قسمتِ میانی و پایین به‌صورت یک دیوارهٔ عضلانی است.
دهلیزها و بطن‌ها با دریچه‌های دهلیزی – بطنیاز هم جدا می‌شود. این دریچه‌ها از جریانِ معکوسِ خون از بطن‌ها به داخلِ دهلیزها در جریان سیستول جلوگیری می‌کنند. قسمت بطنی این دریچه‌ها به‌وسیلهٔ طناب‌های وتری به نام عضلات پاپیلری به بطن خود وصل می‌شوند. هنگامی که دیواره‌های بطن منقبض شده، عضلاتِ پاپیلری نیز منقبض می‌شود، اما برخلاف آنچه ممکن است تصور شود، کمکی به بسته‌شدن دریچه‌ها نمی‌کنند، بلکه لت‌های دریچه را به سوی داخل بطن‌ها می‌کشند تا از برآمده شدن بیش از حد آن‌ها در جریان انقباض بطن به داخل دهلیزها جلوگیری کنند.

دریچه‌های نیمه هلالی بطن‌ها را از مجاری شریانی جدا می‌کند و شاملِ دریچهٔ آئورت (بین بطن چپ و شریان آئورت) و دریچه پولمونر (بین بطن راست و شریان ریوی (پولمنری)) هستند. دریچه‌های نیمه هلالی به طناب‌های وتری وصل نیستند و فشار زیاد در شریان‌ها، در پایان سیستول موجبِ بسته‌شدن بسیار سریع و محکم آن‌ها می‌شود، درحالیکه دریچه‌های دهلیزی-بطنی بسیار نرم بسته می‌شوند.
قلب توسط پردهٔ دو لایه و نازک پریکارد از بقیهٔ احشای داخل سینه مجزا می‌شود. لایهٔ احشایی پریکارد موسوم به اپی کارد از لایهٔ جداری آن به‌وسیلهٔ فضای پریکاردی جدا می‌شود. کیسهٔ پریکارد، به‌طورِ طبیعی، محتوی ۵ تا ۳۰ میلی‌متر مایع شفافی است که قلب را لغزنده می‌کند و به آن امکان می‌دهد تا با حداقّلِ اصطکاک منقبض شود[۱۱]

قلب از سه نوع عمده عضلهٔ قلبی تشکیل شده‌است:

سیستمِ هدایتیِ قلب در واقع ایمپالس الکتریکی را تولید و هدایت می‌کند. این فیبرها به دلیل محتویِ کم فیبریل‌های انقباضی تنها به‌طور ضعیف منقبض می‌شود. انواع دهلیزی و بطنی عضلهٔ قلبی به همان روش عضلهٔ اسکلتی منقبض می‌شود به استثنایِ این که مدتِّ انقباض بسیار طولانی‌تر است.
اصول طب داخلی هاریسون ۲۰۰۸
قلب خون را از طریق سیستمِ گردشِ خون پمپاژ می‌کند. خونی که دارای اکسیژن اندکی باشد، از طریق گردش خون سیستمیک و بالایی و ورید اجوف تحتانی ورید اجوف واردِ دهلیزِ راست می‌شود و بعد به بطن راست می‌رود. از اینجا به گردش خون ریوی جریان می‌یابد، از طریق ریهها اکسیژن دریافت می‌کند و دی‌اکسید کربن را پَس می‌دهد. خون دارایِ اکسیژن بعد از آن واردِ دهلیز چپ می‌شود و از آنجا به بطن چپ می‌رود و از طریق آئورت به گردشِ خونِ سیستمیک انتقال می‌یابد که در این روند اکسیژنِ آن مصرف می‌شود و به صورت دی‌اکسید کربن با سوخت و ساز همراه می‌گردد.[۴]
معمولاً با هر تپش قلب، بطن راست همان قدر خون را واردِ ریه‌ها می‌کند که بطن چپ خون را به سراسر بدن می‌فرستد. سیاهرگها خون را به قلب منتقل می‌نمایند، در حالی که سرخرگ‌ها، خون را از قلب خارج می‌سازند. سیاهرگ‌ها معمولاً فشار کم تری در مقایسه با سرخرگ‌ها دارند.[۴] قلب هنگام استراحت با ضربان حدود ۷۲ بار در دقیقه می‌تپد.[۴]فعالیت این تعداد را افزایش می‌دهد، با افزایش تعداد ضربان قلب زمان دیاستول بیشتر از زمان سیستول کم می‌شود و در طولانی مدت میزان استراحت قلب را کمتر می‌نماید و این مسئله برای سلامت قلب خوب است.[۴]

قلب یک عضو چهار حفره‌ای عضلانی می‌باشد که ۱ درصد سلولهایش خاصیت خود تحریکی دارند و دارای سیستم هدایت خودکاراست. این عضو دارای سلولهای ماهیچه قلبی (کاردیومیوسیتهای) تخصص یافته و فیبرهای هدایتی هست که انقباض ریتمیک را شروع می‌کنند.[۱۲] قلب در ۲۱–۲۲ روزگی در جنین انسان شروع به تپش می‌کند و نمو قلب ۵۰ روز طول می‌کشد.[۱۳]

در روز هشتم جنینی در موش (معادل هفته سوم در انسان)، قلب از یک لوله اولیه قلبی تشکیل شده‌است. این لوله توخالی شامل دو لایه می‌باشد: کاردیومیوسیتها در خارج و سلولهای اندوتلیال در داخل.

بین این دو لایه، ژله قلبی وجود دارد. در این مرحله هنوز اعصاب خودکار (اتونومیک) قلبی نمو پیدا نکرده‌است و خون در سرتاسر جنین به وسیلهٔ امواج انقباضی پیش برنده (پریستالتیک)، پمپ می‌شود. این حرکات پریستالتیک از قسمت دم قلبی شروع می‌شود. با ادامه نمو، لوله قلبی طویلتر شده و یک لوپ به سمت راست تشکیل می‌دهد. سلولهای اندوکاردیال به سلولهای مزانشیمی تبدیل شده و بین دو لایه مهاجرت می‌کنند و ژله قلبی را می‌پوشانند. برای تشکیل لایه سوم قلبی، لوله قلب توسط لایه اپی کاردیومی پوشیده می‌شود. سلولهای اولیه اپی کاردیومی در روز نهم جنینی در موش (تقریباً هفته چهارم در انسان)، درون ارگان پیش اپی کاردیومی (یک دسته سلول شبیه گل کلم در قاعده لوله قلبی) یافت می‌شوند. این سلولها به سمت لوله قلب مهاجرت کرده و قلب را می‌پوشانند. در روز دوازدهم جنینی در موش، پوشش اپی کاردیال کامل می‌شود. در این زمان، مهاجرت سلولهای ستیغ عصبی (نورال کرست سلها) در نمو عصبدهی قلبی نقش دارد.[۱۲] نورال کرست سلها گروهی از سلول‌های مهاجر هستند که در همه مهره داران یافت می‌شود و قادر به تبدیل به انواعِ بافت از جمله عضله صاف، سلول‌های عصبی (نورون‌ها) و سلول‌های گلیا و غیره اَند. کنده شدنِ نورال کرست سل‌ها و مهاجرت آن‌ها از لوله عصبی (نورال تیوب) به کمک تغییرات در چسبندگی سلولها رخ می‌دهد که شاملِ کاهش مقدارمولکول چسبندگی سلول نورونی (NCAM) و N- کادهرین می‌باشد.[۱۴]

در طولِ نمو قلبی، حرکات پریستالتیک به وسیلهٔ انقباض هماهنگ، توسط گره سینوسی- دهلیزی جایگزین می‌شود.[۱۲]

مراحلِ نموِ اعصابِ قلب به این ترتیب است:

لازم است ذکر شود که عصب دهی پاراسمپاتیک قبل از سمپاتیک انجام می‌شود.[۱۳]

Bone morphogenetic proteins (BMPs) که توسط سلولهای اپی کاردیومی ترشح می‌شوند، سبب تمایز سلولهای عصبی به سمپاتیک و پاراسمپاتیک می‌شوند.

فاکتور نوروتروفیک مشتق از رده سلولی گلیال (GDNF), نورتورین(NRTN) و آرتمین (artemin) از جمله فاکتورهای نوروتروفیک (NTFs) برای تمایز نورونهای پاراسمپاتیک قلبی می‌باشند.[۱۵] نورونهای پاراسمپاتیک وقتی به قلب می‌رسند تشکیل عقده (گانگلیا) را می‌دهند و از اینجا سلولهای عصبی پس عقده ای (پس گانگلیونی) منشأ می‌گیرند و این در حالیست که سلولهای عصبی پس گانگلیونی سمپاتیکی از تنه سمپاتیکی در خارج از قلب منشأ می‌گیرند.[۱۲]

فاکتور رشد عصبی (NGF)، نوروتروفین- ۳ (neurotrophin-3) و نوروتروفین- ۴و۵ (neurotrophin-4/5) از جمله فاکتورهای نوروتروفیک هستند که عصبدهی سمپاتیک را تنظیم می‌کنند و سبب افزایش تراکم عصبدهی آن می‌شوند. اندوتلین – ۱ که از اندوتلیوم وریدی ترشح می‌شود نیز سبب افزایش بیان فاکتور رشد عصبی(NGF) می‌شود. این در حالیست که فاکتور سمافورین- ۳(semaphorin 3) تراکم عصبدهی آن را کاهش می‌دهد. به این ترتیب گرادیان عصبدهی سمپاتیک از اپی کاردیوم به اندوکاردیوم شکل می‌گیرد.[۱۶]

بدین ترتیب اعصاب اتونومیک قلبی، ضربان قلب را تنظیم می‌کنند. تحت شرایط پاتولوژیک، تراکم فیبرهای عصبی، تغییر یافته و منجر به فعالیت زیاد (عصب‌دهی زیاد) یا خیلی کم (عصب‌دهی کم) در قلب می‌شود.[۱۲]

تحریک نامنظم قلبی در بیماری فیبریلاسیون دهلیزی(atrial fibrilation)، سبب تحریک اندوتلین- ۱ شده و بیان فاکتور رشد عصبی را بالا می‌برد؛ که این عمل، سبب افزایش عصب‌دهی سمپاتیک می‌شود.[۱۶]

بیماری‌های قلب و عروقی (CVD) معمول‌ترین عامل مرگ در جهان در سال ۲۰۰۸ بودند که باعث ۳۰ درصد از موارد مرگ شدند.[۱۷][۱۸] از این میزان بیش از سه چهارم به خاطر بیماری شریان‌های کرونری و سکته بوده‌است.[۱۷] عوامل خطر شامل مواردی همچون: سیگار کشیدن، اضافه وزن داشتن، عدم فعالیت‌های ورزشی کافی، کلسترول بالا، فشار خون بالا، نوعی دیابت که به شکلی ضعیف کنترل شده و موارد دیگر می‌شود.[۱۹] تشخیص بیماری قلبی عروقی اغلب با شنیدن به صدای قلب با گوشی پزشکی، ECG یا با فراصوت صورت می‌گیرد.[۵] بیماری‌های مرتبط با قلب اصولاً با متخصصین قلب درمان می‌شود، هرچند که بسیاری از متخصصین پزشکی دیگر نیز ممکن است در حل این مسئله کمک کنند.[۱۸]

متخصّصان اعتقاد دارند بیماریِ سرطان صرف نظر از این که فرد مبتلا اقدام به درمان دارویی کرده باشد یا خیر، می‌تواند به عضلات قلب آسیب برساند. شیمی درمانی به‌طور بالقوه موجب مسمومیت قلب می‌شود و بیماران سرطانی را در برابرِ اختلالات قلبی از جمله ایستِ قلبی یا ایسکمی میوکارد آسیب‌پذیر می‌کند ضمن اینکه رشدِ خودِ تومور نیز می‌تواند موجبِ آسیبِ بافتِ قلب شود.[۲۰]

21 قلب (بطن و دهلیز ) قلب چگونه کار می‌کند .parcham.asia

اسکلت قلبی cardiac skeleton

قلب (به فارسی: گِش یا دل)[۱][۲] نوعی عضو عضلانی در انسان‌ها و دیگر حیوانات است که خون را از طریق رگ خونی در دستگاه گردش خون به گردش درمی‌آورد.[۳] خون اکسیژن و مواد غذایی لازم را برایِ بدن مهیا می‌سازد و همچنین به از بین رفتن موادِّ زائد ناشی از متابولیسم (سوخت و ساز بدن) کمک می‌کند.

قلبِ (دل) انسان به میانگین در هنگام استراحت حدود ۷۰ بار در دقیقه می‌تپد. دل انسان بینِ دو شُش در بدن جا دارد و به گونه‌ای قرار گرفته‌است که سر آن به سوی چپ و پایین کج است. هر تپش قلب حدودِ هشت دهم ثانیه زمان می‌خواهد که این زمان شامل ۰٫۱ ثانیه انقباض دهلیزها، ۰٫۳ ثانیه انقباض بطن‌ها و ۰٫۴ ثانیه استراحت قلب می‌باشد. بافت قلب نیز هم‌چون دیگر بافت‌های بدن نیاز به تغذیه دارد که تغذیهٔ قلب برعهدهٔ عروقِ کرونری (تاجی) است.[۴]
قلب در فضای میانی میان‌سینه در سینه قرار دارد.[۵]

قلب در لغت به معنی دگرگونی است قلب از لحاظ علمی اندامی است که در مرکز قفسهٔ سینه (متمایل به سمت چپ) واقع شده‌است و وزن آن حدود ۳۰۰گرم است و خون را پمپاژ می‌کند نام این عضو به علت اینکه باعث دگرگونی خون و تبدیل خون کثیف به خون تمیز می‌شود قلب نام‌گذاری شده‌است در دگرگون کردن خون، قلب مانند یک تلمبه عمل می‌کند. در پارسی سره این بخش دل نام دارد.

در انسان‌ها، پستانداران دیگر و پرندگان قلب به چهار حفره تقسیم می‌شود: دهلیز چپ و راست که بالا و بطن چپ و راست که در قسمت پایین قرار گرفته‌است.[۶][۷] معمولاً دهلیز و بطنِ راست را به نام قلب راستی و همتایان چپی آن‌ها را به نام قلب چپی می‌شناسَند.[۸] اما در مواردی دیگر، قلب ماهی‌ها دو محفظه، یک بطن و یک دهلیز دارد، در حالی که قلبِ خزندگان سه محفظه دارَد.[۷] در یک قلب سالم به خاطر وجود دریچه‌های قلبی، خون از یک سمت وارد قلب می‌شود که این مسئله از جریان برعکس جلوگیری می‌کند.[۵] قلب در یک کیسه محافظتی قرار گرفته که پیراشامه (پریکارد) نام دارد و همچنین شامل مایع است. دیوارهٔ قلب از چهار لایه چسبیده به هم تشکیل می‌شود که به ترتیب از بیرون، شاملِ: پیراشامه (پریکارد) برون شامهٔ قلب (اِپی کارد)، ماهیچه قلب (میوکارد) و درون‌شامه قلب (آندوکارد).[۹]
این عضوِ مخروطی شکل به‌صورتِ کیسه‌ایی عضلانی تقریباً در وسطِ فضای قفسه سینه(مدیاستینوم میانی) کمی متمایل به جلو و طرفِ چپ قراردارد و میان ریهٔ چپ و راست و متمایل به ریهٔ چپ است و همین موجب شده‌است تا شکل و قرارگیری ریه‌ها با هم متفاوت باشد. از آن‌جا که قلب اندامِ بسیار حساسی و حیاتی است توسط قفسهٔ سینه (توراکس) محافظت می‌شود. ابعادِ قلب در یک فرد بزرگسال حدودِ ۶x9x۱۲ سانتیمتر و جرم آن در آقایان، حدودِ ۳۰۰ و در خانم‌ها، حدودِ ۲۵۰ گرم، یعنی حدود ۰٫۴ درصد جرم کل بدن است.[۱۰]

دو حفره پایین قلب بطن نامیده می‌شوند. قلب دارای یک بطن چپ و بک بطن راست است. در میانه قلب بین دو بطن دیواره ضخیم عضلانی وجود دارد که به آن “سپتوم”می‌گویند. کار سپتوم جدا کردن طرف راست قلب از طرف چپ قلب است
چگونه قلب می تپد

بطن‌ها دو حفرهٔ تحتانی قلب هستند که توسط دیواره‌ای قطور و محکم ماهیچه‌ای از یک‌دیگر جدا شده‌اند. اندازهٔ بطن‌ها از دهلیزها بزرگ‌تر است؛ و وظیفهٔ بطن چپ تلمبه کردن خون به داخل قلب و بطن راست خارج از قلب است.

۱. دهلیز راست ۲. دهلیز چپ ۳. بزرگ سیاهرگ زبَرین ۴. آئورت ۵. سرخرگ ششی ۶. سیاهرگ ششی ۷. دریچه میترال (دو لتی) ۸. دریچه آئورتی ۹. بطن چپ ۱۰. بطن راست ۱۱. بزرگ‌سیاهرگ زیرین ۱۲. دریچه سه‌لتی ۱۳. دریچه ششی

هر تحتانی بطن دارای دو دریچه‌است که یکی از آن‌ها موجب ورود خون از طریق دهلیزها به بطن؛ و دیگری موجب خروج خون از بطن به خارج از قلب و اندام‌های دیگر می‌شود.

بطن راست خون را از طریق دریچهٔ سه‌لختی از دهلیز راست دریافت می‌کند؛ و سپس آن را از طریق دریچهٔ ششی به سرخرگ ششی و به سوی شش‌ها می‌فرستد. بطن چپ خون اکسیژنه را از طریق دریچهٔ میترال (دولختی) از دهلیز چپ دریافت کرده و آن را از طریق دریچهٔ آئورتی به آئورت و به این ترتیب به سراسر بافت‌های بدن می‌فرستد.

دیوارهٔ بطن‌ها از دیوارهٔ دهلیزها قطورتر است
دیوارهٔ بطن‌ها از دیوارهٔ دهلیزها قطورتر است، چرا که فشار خونی که به دهلیزها می‌ریزد یا از آن‌ها خارج می‌شوند بسیار کم‌تر از فشار خون است از از بطن‌ها به داخل سرخرگ‌ها (آئورت و سرخرگ ششی) تلمبه می‌شود؛ بنابراین، قطر و استحکام دیوارهٔ بطن‌ها مقاومت آن‌ها را در برابر این فشار ممکن می‌سازد.

محلِّ قلب در پشتِ استخوانِ جناغ سینه و حدفاصلِ غضروف‌هایِ دنده‌های سوم تا ششم در سمتِ چپِ قفسهٔ سینه است. یک دیوارهٔ عضلانی قلب را به دو نیمهٔ راست و چپ تقسیم می‌کند. نیمهٔ راست مربوط به خون سیاهرگی و نیمهٔ چپ مربوط به خون سرخرگی است. هر یک از دو نیمهٔ راست و چپ نیز مجدداً به‌وسیلهٔ یک تیغهٔ عضلانی افقی نازک‌تر به دو حفرهٔ فرعی تقسیم می‌شوند. حفره‌های بالایی که کوچک‌تر و نازک‌تر هستند دهلیز نام‌دارند و دریافت‌کنندهٔ خون اَند. حفره‌های پایینی که بزرگ‌تر و ضخیم ترند بطنهای قلبی هستند و خون دریافتی را به سایر اعضای بدن پمپ می‌کنند. پس، قلب متشکل از چهار حفره‌است: دو حفرهٔ کوچک در بالا (دهلیزهای راست و چپ) و دو حفرهٔ بزرگ در پایین (بطن‌های راست و چپ).

دو نوع گردش خون در بدن انجام می‌شود: گردش خون کوچک یا ریوی که خونِ CO2دار (دی‌اکسید کربن) از بطن راست قلب به ریه‌ها می‌رود. در آن‌جا تصفیه می‌شود و خون O2دار (اکسیژن) به دهلیز چپ قلب بازمی‌گردد و خون از دهلیز چپ قلب با گذر از دریچهٔ میترال (دولختی) که میان دهلیز و بطن چپ قراردارد، واردِ بطنِ چپ می‌شود و به این ترتیب با انقباضِ بطن چپ خون از بطن چپ خارج می‌شود و گردش خون بزرگ یا آئورتی آغاز می‌شود و این خون، ابتدا از طریق سرخرگِ آئورت و به ترتیب به دیگرِ عروق، در سراسرِ بدن جریان می‌یابدو سلول‌هایِ بدن را تغذیه می‌کند و سپس خون CO2دار را به دهلیز راست بازمی‌گردد و خون از دهلیز راست با عبور از دریچهٔ تریکاسپید (سه لختی) که میان دهلیز و بطن راست قرار دارد، واردِ بطن راست می‌شود. به این ترتیب، گردش خون در سراسرِ بدن انجام می‌شود و همهٔ سلول‌هایِ بدن تغذیه می‌شود.

دهلیزها حفراتی با فشار کم و گنجایش بالا هستند که وظیفهٔ اصلی آن‌ها ذخیرهٔ خون در هنگامِ انقباضِ عضلهٔ بطنی (سیستول) است. انقباض دهلیزها مقداری خون اضافی را به داخل بطن‌ها می‌راند، امّا حدود ۷۰درصدِ پُرشدن بطن‌ها به‌صورت غیرفعال در هنگامِ استراحت بطنی (دیاستول) انجام می‌شود. دهلیزها به‌وسیلهٔ یک دیوارهٔ بین دهلیزی نازک از هم جداشده‌اند. بطن‌ها حفراتی با فشار بالاتر هستند که وظیفهٔ پمپاژ خون به ریه و تمام بافت‌های محیطی را به‌عهده دارند. چون فشار ایجادشده در بطن چپ بسیار بالاتر از فشارِ بطن راست است، لذا میوکارد بطن چپ به نسبت میوکارد بطن راست بسیار ضخیم‌تر است. بطن‌ها به‌وسیلهٔ یک دیوارهٔ بین بطنی از هم جدا می‌شوند. این دیواره در قسمتِ بالا به صورتِ بافت هَم‌بند و در قسمتِ میانی و پایین به‌صورت یک دیوارهٔ عضلانی است.
دهلیزها و بطن‌ها با دریچه‌های دهلیزی – بطنیاز هم جدا می‌شود. این دریچه‌ها از جریانِ معکوسِ خون از بطن‌ها به داخلِ دهلیزها در جریان سیستول جلوگیری می‌کنند. قسمت بطنی این دریچه‌ها به‌وسیلهٔ طناب‌های وتری به نام عضلات پاپیلری به بطن خود وصل می‌شوند. هنگامی که دیواره‌های بطن منقبض شده، عضلاتِ پاپیلری نیز منقبض می‌شود، اما برخلاف آنچه ممکن است تصور شود، کمکی به بسته‌شدن دریچه‌ها نمی‌کنند، بلکه لت‌های دریچه را به سوی داخل بطن‌ها می‌کشند تا از برآمده شدن بیش از حد آن‌ها در جریان انقباض بطن به داخل دهلیزها جلوگیری کنند.

دریچه‌های نیمه هلالی بطن‌ها را از مجاری شریانی جدا می‌کند و شاملِ دریچهٔ آئورت (بین بطن چپ و شریان آئورت) و دریچه پولمونر (بین بطن راست و شریان ریوی (پولمنری)) هستند. دریچه‌های نیمه هلالی به طناب‌های وتری وصل نیستند و فشار زیاد در شریان‌ها، در پایان سیستول موجبِ بسته‌شدن بسیار سریع و محکم آن‌ها می‌شود، درحالیکه دریچه‌های دهلیزی-بطنی بسیار نرم بسته می‌شوند.
قلب توسط پردهٔ دو لایه و نازک پریکارد از بقیهٔ احشای داخل سینه مجزا می‌شود. لایهٔ احشایی پریکارد موسوم به اپی کارد از لایهٔ جداری آن به‌وسیلهٔ فضای پریکاردی جدا می‌شود. کیسهٔ پریکارد، به‌طورِ طبیعی، محتوی ۵ تا ۳۰ میلی‌متر مایع شفافی است که قلب را لغزنده می‌کند و به آن امکان می‌دهد تا با حداقّلِ اصطکاک منقبض شود[۱۱]

قلب از سه نوع عمده عضلهٔ قلبی تشکیل شده‌است:

سیستمِ هدایتیِ قلب در واقع ایمپالس الکتریکی را تولید و هدایت می‌کند. این فیبرها به دلیل محتویِ کم فیبریل‌های انقباضی تنها به‌طور ضعیف منقبض می‌شود. انواع دهلیزی و بطنی عضلهٔ قلبی به همان روش عضلهٔ اسکلتی منقبض می‌شود به استثنایِ این که مدتِّ انقباض بسیار طولانی‌تر است.
اصول طب داخلی هاریسون ۲۰۰۸
قلب خون را از طریق سیستمِ گردشِ خون پمپاژ می‌کند. خونی که دارای اکسیژن اندکی باشد، از طریق گردش خون سیستمیک و بالایی و ورید اجوف تحتانی ورید اجوف واردِ دهلیزِ راست می‌شود و بعد به بطن راست می‌رود. از اینجا به گردش خون ریوی جریان می‌یابد، از طریق ریهها اکسیژن دریافت می‌کند و دی‌اکسید کربن را پَس می‌دهد. خون دارایِ اکسیژن بعد از آن واردِ دهلیز چپ می‌شود و از آنجا به بطن چپ می‌رود و از طریق آئورت به گردشِ خونِ سیستمیک انتقال می‌یابد که در این روند اکسیژنِ آن مصرف می‌شود و به صورت دی‌اکسید کربن با سوخت و ساز همراه می‌گردد.[۴]
معمولاً با هر تپش قلب، بطن راست همان قدر خون را واردِ ریه‌ها می‌کند که بطن چپ خون را به سراسر بدن می‌فرستد. سیاهرگها خون را به قلب منتقل می‌نمایند، در حالی که سرخرگ‌ها، خون را از قلب خارج می‌سازند. سیاهرگ‌ها معمولاً فشار کم تری در مقایسه با سرخرگ‌ها دارند.[۴] قلب هنگام استراحت با ضربان حدود ۷۲ بار در دقیقه می‌تپد.[۴]فعالیت این تعداد را افزایش می‌دهد، با افزایش تعداد ضربان قلب زمان دیاستول بیشتر از زمان سیستول کم می‌شود و در طولانی مدت میزان استراحت قلب را کمتر می‌نماید و این مسئله برای سلامت قلب خوب است.[۴]

قلب یک عضو چهار حفره‌ای عضلانی می‌باشد که ۱ درصد سلولهایش خاصیت خود تحریکی دارند و دارای سیستم هدایت خودکاراست. این عضو دارای سلولهای ماهیچه قلبی (کاردیومیوسیتهای) تخصص یافته و فیبرهای هدایتی هست که انقباض ریتمیک را شروع می‌کنند.[۱۲] قلب در ۲۱–۲۲ روزگی در جنین انسان شروع به تپش می‌کند و نمو قلب ۵۰ روز طول می‌کشد.[۱۳]

در روز هشتم جنینی در موش (معادل هفته سوم در انسان)، قلب از یک لوله اولیه قلبی تشکیل شده‌است. این لوله توخالی شامل دو لایه می‌باشد: کاردیومیوسیتها در خارج و سلولهای اندوتلیال در داخل.

بین این دو لایه، ژله قلبی وجود دارد. در این مرحله هنوز اعصاب خودکار (اتونومیک) قلبی نمو پیدا نکرده‌است و خون در سرتاسر جنین به وسیلهٔ امواج انقباضی پیش برنده (پریستالتیک)، پمپ می‌شود. این حرکات پریستالتیک از قسمت دم قلبی شروع می‌شود. با ادامه نمو، لوله قلبی طویلتر شده و یک لوپ به سمت راست تشکیل می‌دهد. سلولهای اندوکاردیال به سلولهای مزانشیمی تبدیل شده و بین دو لایه مهاجرت می‌کنند و ژله قلبی را می‌پوشانند. برای تشکیل لایه سوم قلبی، لوله قلب توسط لایه اپی کاردیومی پوشیده می‌شود. سلولهای اولیه اپی کاردیومی در روز نهم جنینی در موش (تقریباً هفته چهارم در انسان)، درون ارگان پیش اپی کاردیومی (یک دسته سلول شبیه گل کلم در قاعده لوله قلبی) یافت می‌شوند. این سلولها به سمت لوله قلب مهاجرت کرده و قلب را می‌پوشانند. در روز دوازدهم جنینی در موش، پوشش اپی کاردیال کامل می‌شود. در این زمان، مهاجرت سلولهای ستیغ عصبی (نورال کرست سلها) در نمو عصبدهی قلبی نقش دارد.[۱۲] نورال کرست سلها گروهی از سلول‌های مهاجر هستند که در همه مهره داران یافت می‌شود و قادر به تبدیل به انواعِ بافت از جمله عضله صاف، سلول‌های عصبی (نورون‌ها) و سلول‌های گلیا و غیره اَند. کنده شدنِ نورال کرست سل‌ها و مهاجرت آن‌ها از لوله عصبی (نورال تیوب) به کمک تغییرات در چسبندگی سلولها رخ می‌دهد که شاملِ کاهش مقدارمولکول چسبندگی سلول نورونی (NCAM) و N- کادهرین می‌باشد.[۱۴]

در طولِ نمو قلبی، حرکات پریستالتیک به وسیلهٔ انقباض هماهنگ، توسط گره سینوسی- دهلیزی جایگزین می‌شود.[۱۲]

مراحلِ نموِ اعصابِ قلب به این ترتیب است:

لازم است ذکر شود که عصب دهی پاراسمپاتیک قبل از سمپاتیک انجام می‌شود.[۱۳]

Bone morphogenetic proteins (BMPs) که توسط سلولهای اپی کاردیومی ترشح می‌شوند، سبب تمایز سلولهای عصبی به سمپاتیک و پاراسمپاتیک می‌شوند.

فاکتور نوروتروفیک مشتق از رده سلولی گلیال (GDNF), نورتورین(NRTN) و آرتمین (artemin) از جمله فاکتورهای نوروتروفیک (NTFs) برای تمایز نورونهای پاراسمپاتیک قلبی می‌باشند.[۱۵] نورونهای پاراسمپاتیک وقتی به قلب می‌رسند تشکیل عقده (گانگلیا) را می‌دهند و از اینجا سلولهای عصبی پس عقده ای (پس گانگلیونی) منشأ می‌گیرند و این در حالیست که سلولهای عصبی پس گانگلیونی سمپاتیکی از تنه سمپاتیکی در خارج از قلب منشأ می‌گیرند.[۱۲]

فاکتور رشد عصبی (NGF)، نوروتروفین- ۳ (neurotrophin-3) و نوروتروفین- ۴و۵ (neurotrophin-4/5) از جمله فاکتورهای نوروتروفیک هستند که عصبدهی سمپاتیک را تنظیم می‌کنند و سبب افزایش تراکم عصبدهی آن می‌شوند. اندوتلین – ۱ که از اندوتلیوم وریدی ترشح می‌شود نیز سبب افزایش بیان فاکتور رشد عصبی(NGF) می‌شود. این در حالیست که فاکتور سمافورین- ۳(semaphorin 3) تراکم عصبدهی آن را کاهش می‌دهد. به این ترتیب گرادیان عصبدهی سمپاتیک از اپی کاردیوم به اندوکاردیوم شکل می‌گیرد.[۱۶]

بدین ترتیب اعصاب اتونومیک قلبی، ضربان قلب را تنظیم می‌کنند. تحت شرایط پاتولوژیک، تراکم فیبرهای عصبی، تغییر یافته و منجر به فعالیت زیاد (عصب‌دهی زیاد) یا خیلی کم (عصب‌دهی کم) در قلب می‌شود.[۱۲]

تحریک نامنظم قلبی در بیماری فیبریلاسیون دهلیزی(atrial fibrilation)، سبب تحریک اندوتلین- ۱ شده و بیان فاکتور رشد عصبی را بالا می‌برد؛ که این عمل، سبب افزایش عصب‌دهی سمپاتیک می‌شود.[۱۶]

بیماری‌های قلب و عروقی (CVD) معمول‌ترین عامل مرگ در جهان در سال ۲۰۰۸ بودند که باعث ۳۰ درصد از موارد مرگ شدند.[۱۷][۱۸] از این میزان بیش از سه چهارم به خاطر بیماری شریان‌های کرونری و سکته بوده‌است.[۱۷] عوامل خطر شامل مواردی همچون: سیگار کشیدن، اضافه وزن داشتن، عدم فعالیت‌های ورزشی کافی، کلسترول بالا، فشار خون بالا، نوعی دیابت که به شکلی ضعیف کنترل شده و موارد دیگر می‌شود.[۱۹] تشخیص بیماری قلبی عروقی اغلب با شنیدن به صدای قلب با گوشی پزشکی، ECG یا با فراصوت صورت می‌گیرد.[۵] بیماری‌های مرتبط با قلب اصولاً با متخصصین قلب درمان می‌شود، هرچند که بسیاری از متخصصین پزشکی دیگر نیز ممکن است در حل این مسئله کمک کنند.[۱۸]

متخصّصان اعتقاد دارند بیماریِ سرطان صرف نظر از این که فرد مبتلا اقدام به درمان دارویی کرده باشد یا خیر، می‌تواند به عضلات قلب آسیب برساند. شیمی درمانی به‌طور بالقوه موجب مسمومیت قلب می‌شود و بیماران سرطانی را در برابرِ اختلالات قلبی از جمله ایستِ قلبی یا ایسکمی میوکارد آسیب‌پذیر می‌کند ضمن اینکه رشدِ خودِ تومور نیز می‌تواند موجبِ آسیبِ بافتِ قلب شود.[۲۰]

21 قلب (بطن و دهلیز ) قلب چگونه کار می‌کند .parcham.asia

اسکلت قلبی cardiac skeleton

قلب (به فارسی: گِش یا دل)[۱][۲] نوعی عضو عضلانی در انسان‌ها و دیگر حیوانات است که خون را از طریق رگ خونی در دستگاه گردش خون به گردش درمی‌آورد.[۳] خون اکسیژن و مواد غذایی لازم را برایِ بدن مهیا می‌سازد و همچنین به از بین رفتن موادِّ زائد ناشی از متابولیسم (سوخت و ساز بدن) کمک می‌کند.

قلبِ (دل) انسان به میانگین در هنگام استراحت حدود ۷۰ بار در دقیقه می‌تپد. دل انسان بینِ دو شُش در بدن جا دارد و به گونه‌ای قرار گرفته‌است که سر آن به سوی چپ و پایین کج است. هر تپش قلب حدودِ هشت دهم ثانیه زمان می‌خواهد که این زمان شامل ۰٫۱ ثانیه انقباض دهلیزها، ۰٫۳ ثانیه انقباض بطن‌ها و ۰٫۴ ثانیه استراحت قلب می‌باشد. بافت قلب نیز هم‌چون دیگر بافت‌های بدن نیاز به تغذیه دارد که تغذیهٔ قلب برعهدهٔ عروقِ کرونری (تاجی) است.[۴]
قلب در فضای میانی میان‌سینه در سینه قرار دارد.[۵]

قلب در لغت به معنی دگرگونی است قلب از لحاظ علمی اندامی است که در مرکز قفسهٔ سینه (متمایل به سمت چپ) واقع شده‌است و وزن آن حدود ۳۰۰گرم است و خون را پمپاژ می‌کند نام این عضو به علت اینکه باعث دگرگونی خون و تبدیل خون کثیف به خون تمیز می‌شود قلب نام‌گذاری شده‌است در دگرگون کردن خون، قلب مانند یک تلمبه عمل می‌کند. در پارسی سره این بخش دل نام دارد.

در انسان‌ها، پستانداران دیگر و پرندگان قلب به چهار حفره تقسیم می‌شود: دهلیز چپ و راست که بالا و بطن چپ و راست که در قسمت پایین قرار گرفته‌است.[۶][۷] معمولاً دهلیز و بطنِ راست را به نام قلب راستی و همتایان چپی آن‌ها را به نام قلب چپی می‌شناسَند.[۸] اما در مواردی دیگر، قلب ماهی‌ها دو محفظه، یک بطن و یک دهلیز دارد، در حالی که قلبِ خزندگان سه محفظه دارَد.[۷] در یک قلب سالم به خاطر وجود دریچه‌های قلبی، خون از یک سمت وارد قلب می‌شود که این مسئله از جریان برعکس جلوگیری می‌کند.[۵] قلب در یک کیسه محافظتی قرار گرفته که پیراشامه (پریکارد) نام دارد و همچنین شامل مایع است. دیوارهٔ قلب از چهار لایه چسبیده به هم تشکیل می‌شود که به ترتیب از بیرون، شاملِ: پیراشامه (پریکارد) برون شامهٔ قلب (اِپی کارد)، ماهیچه قلب (میوکارد) و درون‌شامه قلب (آندوکارد).[۹]
این عضوِ مخروطی شکل به‌صورتِ کیسه‌ایی عضلانی تقریباً در وسطِ فضای قفسه سینه(مدیاستینوم میانی) کمی متمایل به جلو و طرفِ چپ قراردارد و میان ریهٔ چپ و راست و متمایل به ریهٔ چپ است و همین موجب شده‌است تا شکل و قرارگیری ریه‌ها با هم متفاوت باشد. از آن‌جا که قلب اندامِ بسیار حساسی و حیاتی است توسط قفسهٔ سینه (توراکس) محافظت می‌شود. ابعادِ قلب در یک فرد بزرگسال حدودِ ۶x9x۱۲ سانتیمتر و جرم آن در آقایان، حدودِ ۳۰۰ و در خانم‌ها، حدودِ ۲۵۰ گرم، یعنی حدود ۰٫۴ درصد جرم کل بدن است.[۱۰]

دو حفره پایین قلب بطن نامیده می‌شوند. قلب دارای یک بطن چپ و بک بطن راست است. در میانه قلب بین دو بطن دیواره ضخیم عضلانی وجود دارد که به آن “سپتوم”می‌گویند. کار سپتوم جدا کردن طرف راست قلب از طرف چپ قلب است
چگونه قلب می تپد

بطن‌ها دو حفرهٔ تحتانی قلب هستند که توسط دیواره‌ای قطور و محکم ماهیچه‌ای از یک‌دیگر جدا شده‌اند. اندازهٔ بطن‌ها از دهلیزها بزرگ‌تر است؛ و وظیفهٔ بطن چپ تلمبه کردن خون به داخل قلب و بطن راست خارج از قلب است.

۱. دهلیز راست ۲. دهلیز چپ ۳. بزرگ سیاهرگ زبَرین ۴. آئورت ۵. سرخرگ ششی ۶. سیاهرگ ششی ۷. دریچه میترال (دو لتی) ۸. دریچه آئورتی ۹. بطن چپ ۱۰. بطن راست ۱۱. بزرگ‌سیاهرگ زیرین ۱۲. دریچه سه‌لتی ۱۳. دریچه ششی

هر تحتانی بطن دارای دو دریچه‌است که یکی از آن‌ها موجب ورود خون از طریق دهلیزها به بطن؛ و دیگری موجب خروج خون از بطن به خارج از قلب و اندام‌های دیگر می‌شود.

بطن راست خون را از طریق دریچهٔ سه‌لختی از دهلیز راست دریافت می‌کند؛ و سپس آن را از طریق دریچهٔ ششی به سرخرگ ششی و به سوی شش‌ها می‌فرستد. بطن چپ خون اکسیژنه را از طریق دریچهٔ میترال (دولختی) از دهلیز چپ دریافت کرده و آن را از طریق دریچهٔ آئورتی به آئورت و به این ترتیب به سراسر بافت‌های بدن می‌فرستد.

دیوارهٔ بطن‌ها از دیوارهٔ دهلیزها قطورتر است
دیوارهٔ بطن‌ها از دیوارهٔ دهلیزها قطورتر است، چرا که فشار خونی که به دهلیزها می‌ریزد یا از آن‌ها خارج می‌شوند بسیار کم‌تر از فشار خون است از از بطن‌ها به داخل سرخرگ‌ها (آئورت و سرخرگ ششی) تلمبه می‌شود؛ بنابراین، قطر و استحکام دیوارهٔ بطن‌ها مقاومت آن‌ها را در برابر این فشار ممکن می‌سازد.

محلِّ قلب در پشتِ استخوانِ جناغ سینه و حدفاصلِ غضروف‌هایِ دنده‌های سوم تا ششم در سمتِ چپِ قفسهٔ سینه است. یک دیوارهٔ عضلانی قلب را به دو نیمهٔ راست و چپ تقسیم می‌کند. نیمهٔ راست مربوط به خون سیاهرگی و نیمهٔ چپ مربوط به خون سرخرگی است. هر یک از دو نیمهٔ راست و چپ نیز مجدداً به‌وسیلهٔ یک تیغهٔ عضلانی افقی نازک‌تر به دو حفرهٔ فرعی تقسیم می‌شوند. حفره‌های بالایی که کوچک‌تر و نازک‌تر هستند دهلیز نام‌دارند و دریافت‌کنندهٔ خون اَند. حفره‌های پایینی که بزرگ‌تر و ضخیم ترند بطنهای قلبی هستند و خون دریافتی را به سایر اعضای بدن پمپ می‌کنند. پس، قلب متشکل از چهار حفره‌است: دو حفرهٔ کوچک در بالا (دهلیزهای راست و چپ) و دو حفرهٔ بزرگ در پایین (بطن‌های راست و چپ).

دو نوع گردش خون در بدن انجام می‌شود: گردش خون کوچک یا ریوی که خونِ CO2دار (دی‌اکسید کربن) از بطن راست قلب به ریه‌ها می‌رود. در آن‌جا تصفیه می‌شود و خون O2دار (اکسیژن) به دهلیز چپ قلب بازمی‌گردد و خون از دهلیز چپ قلب با گذر از دریچهٔ میترال (دولختی) که میان دهلیز و بطن چپ قراردارد، واردِ بطنِ چپ می‌شود و به این ترتیب با انقباضِ بطن چپ خون از بطن چپ خارج می‌شود و گردش خون بزرگ یا آئورتی آغاز می‌شود و این خون، ابتدا از طریق سرخرگِ آئورت و به ترتیب به دیگرِ عروق، در سراسرِ بدن جریان می‌یابدو سلول‌هایِ بدن را تغذیه می‌کند و سپس خون CO2دار را به دهلیز راست بازمی‌گردد و خون از دهلیز راست با عبور از دریچهٔ تریکاسپید (سه لختی) که میان دهلیز و بطن راست قرار دارد، واردِ بطن راست می‌شود. به این ترتیب، گردش خون در سراسرِ بدن انجام می‌شود و همهٔ سلول‌هایِ بدن تغذیه می‌شود.

دهلیزها حفراتی با فشار کم و گنجایش بالا هستند که وظیفهٔ اصلی آن‌ها ذخیرهٔ خون در هنگامِ انقباضِ عضلهٔ بطنی (سیستول) است. انقباض دهلیزها مقداری خون اضافی را به داخل بطن‌ها می‌راند، امّا حدود ۷۰درصدِ پُرشدن بطن‌ها به‌صورت غیرفعال در هنگامِ استراحت بطنی (دیاستول) انجام می‌شود. دهلیزها به‌وسیلهٔ یک دیوارهٔ بین دهلیزی نازک از هم جداشده‌اند. بطن‌ها حفراتی با فشار بالاتر هستند که وظیفهٔ پمپاژ خون به ریه و تمام بافت‌های محیطی را به‌عهده دارند. چون فشار ایجادشده در بطن چپ بسیار بالاتر از فشارِ بطن راست است، لذا میوکارد بطن چپ به نسبت میوکارد بطن راست بسیار ضخیم‌تر است. بطن‌ها به‌وسیلهٔ یک دیوارهٔ بین بطنی از هم جدا می‌شوند. این دیواره در قسمتِ بالا به صورتِ بافت هَم‌بند و در قسمتِ میانی و پایین به‌صورت یک دیوارهٔ عضلانی است.
دهلیزها و بطن‌ها با دریچه‌های دهلیزی – بطنیاز هم جدا می‌شود. این دریچه‌ها از جریانِ معکوسِ خون از بطن‌ها به داخلِ دهلیزها در جریان سیستول جلوگیری می‌کنند. قسمت بطنی این دریچه‌ها به‌وسیلهٔ طناب‌های وتری به نام عضلات پاپیلری به بطن خود وصل می‌شوند. هنگامی که دیواره‌های بطن منقبض شده، عضلاتِ پاپیلری نیز منقبض می‌شود، اما برخلاف آنچه ممکن است تصور شود، کمکی به بسته‌شدن دریچه‌ها نمی‌کنند، بلکه لت‌های دریچه را به سوی داخل بطن‌ها می‌کشند تا از برآمده شدن بیش از حد آن‌ها در جریان انقباض بطن به داخل دهلیزها جلوگیری کنند.

دریچه‌های نیمه هلالی بطن‌ها را از مجاری شریانی جدا می‌کند و شاملِ دریچهٔ آئورت (بین بطن چپ و شریان آئورت) و دریچه پولمونر (بین بطن راست و شریان ریوی (پولمنری)) هستند. دریچه‌های نیمه هلالی به طناب‌های وتری وصل نیستند و فشار زیاد در شریان‌ها، در پایان سیستول موجبِ بسته‌شدن بسیار سریع و محکم آن‌ها می‌شود، درحالیکه دریچه‌های دهلیزی-بطنی بسیار نرم بسته می‌شوند.
قلب توسط پردهٔ دو لایه و نازک پریکارد از بقیهٔ احشای داخل سینه مجزا می‌شود. لایهٔ احشایی پریکارد موسوم به اپی کارد از لایهٔ جداری آن به‌وسیلهٔ فضای پریکاردی جدا می‌شود. کیسهٔ پریکارد، به‌طورِ طبیعی، محتوی ۵ تا ۳۰ میلی‌متر مایع شفافی است که قلب را لغزنده می‌کند و به آن امکان می‌دهد تا با حداقّلِ اصطکاک منقبض شود[۱۱]

قلب از سه نوع عمده عضلهٔ قلبی تشکیل شده‌است:

سیستمِ هدایتیِ قلب در واقع ایمپالس الکتریکی را تولید و هدایت می‌کند. این فیبرها به دلیل محتویِ کم فیبریل‌های انقباضی تنها به‌طور ضعیف منقبض می‌شود. انواع دهلیزی و بطنی عضلهٔ قلبی به همان روش عضلهٔ اسکلتی منقبض می‌شود به استثنایِ این که مدتِّ انقباض بسیار طولانی‌تر است.
اصول طب داخلی هاریسون ۲۰۰۸
قلب خون را از طریق سیستمِ گردشِ خون پمپاژ می‌کند. خونی که دارای اکسیژن اندکی باشد، از طریق گردش خون سیستمیک و بالایی و ورید اجوف تحتانی ورید اجوف واردِ دهلیزِ راست می‌شود و بعد به بطن راست می‌رود. از اینجا به گردش خون ریوی جریان می‌یابد، از طریق ریهها اکسیژن دریافت می‌کند و دی‌اکسید کربن را پَس می‌دهد. خون دارایِ اکسیژن بعد از آن واردِ دهلیز چپ می‌شود و از آنجا به بطن چپ می‌رود و از طریق آئورت به گردشِ خونِ سیستمیک انتقال می‌یابد که در این روند اکسیژنِ آن مصرف می‌شود و به صورت دی‌اکسید کربن با سوخت و ساز همراه می‌گردد.[۴]
معمولاً با هر تپش قلب، بطن راست همان قدر خون را واردِ ریه‌ها می‌کند که بطن چپ خون را به سراسر بدن می‌فرستد. سیاهرگها خون را به قلب منتقل می‌نمایند، در حالی که سرخرگ‌ها، خون را از قلب خارج می‌سازند. سیاهرگ‌ها معمولاً فشار کم تری در مقایسه با سرخرگ‌ها دارند.[۴] قلب هنگام استراحت با ضربان حدود ۷۲ بار در دقیقه می‌تپد.[۴]فعالیت این تعداد را افزایش می‌دهد، با افزایش تعداد ضربان قلب زمان دیاستول بیشتر از زمان سیستول کم می‌شود و در طولانی مدت میزان استراحت قلب را کمتر می‌نماید و این مسئله برای سلامت قلب خوب است.[۴]

قلب یک عضو چهار حفره‌ای عضلانی می‌باشد که ۱ درصد سلولهایش خاصیت خود تحریکی دارند و دارای سیستم هدایت خودکاراست. این عضو دارای سلولهای ماهیچه قلبی (کاردیومیوسیتهای) تخصص یافته و فیبرهای هدایتی هست که انقباض ریتمیک را شروع می‌کنند.[۱۲] قلب در ۲۱–۲۲ روزگی در جنین انسان شروع به تپش می‌کند و نمو قلب ۵۰ روز طول می‌کشد.[۱۳]

در روز هشتم جنینی در موش (معادل هفته سوم در انسان)، قلب از یک لوله اولیه قلبی تشکیل شده‌است. این لوله توخالی شامل دو لایه می‌باشد: کاردیومیوسیتها در خارج و سلولهای اندوتلیال در داخل.

بین این دو لایه، ژله قلبی وجود دارد. در این مرحله هنوز اعصاب خودکار (اتونومیک) قلبی نمو پیدا نکرده‌است و خون در سرتاسر جنین به وسیلهٔ امواج انقباضی پیش برنده (پریستالتیک)، پمپ می‌شود. این حرکات پریستالتیک از قسمت دم قلبی شروع می‌شود. با ادامه نمو، لوله قلبی طویلتر شده و یک لوپ به سمت راست تشکیل می‌دهد. سلولهای اندوکاردیال به سلولهای مزانشیمی تبدیل شده و بین دو لایه مهاجرت می‌کنند و ژله قلبی را می‌پوشانند. برای تشکیل لایه سوم قلبی، لوله قلب توسط لایه اپی کاردیومی پوشیده می‌شود. سلولهای اولیه اپی کاردیومی در روز نهم جنینی در موش (تقریباً هفته چهارم در انسان)، درون ارگان پیش اپی کاردیومی (یک دسته سلول شبیه گل کلم در قاعده لوله قلبی) یافت می‌شوند. این سلولها به سمت لوله قلب مهاجرت کرده و قلب را می‌پوشانند. در روز دوازدهم جنینی در موش، پوشش اپی کاردیال کامل می‌شود. در این زمان، مهاجرت سلولهای ستیغ عصبی (نورال کرست سلها) در نمو عصبدهی قلبی نقش دارد.[۱۲] نورال کرست سلها گروهی از سلول‌های مهاجر هستند که در همه مهره داران یافت می‌شود و قادر به تبدیل به انواعِ بافت از جمله عضله صاف، سلول‌های عصبی (نورون‌ها) و سلول‌های گلیا و غیره اَند. کنده شدنِ نورال کرست سل‌ها و مهاجرت آن‌ها از لوله عصبی (نورال تیوب) به کمک تغییرات در چسبندگی سلولها رخ می‌دهد که شاملِ کاهش مقدارمولکول چسبندگی سلول نورونی (NCAM) و N- کادهرین می‌باشد.[۱۴]

در طولِ نمو قلبی، حرکات پریستالتیک به وسیلهٔ انقباض هماهنگ، توسط گره سینوسی- دهلیزی جایگزین می‌شود.[۱۲]

مراحلِ نموِ اعصابِ قلب به این ترتیب است:

لازم است ذکر شود که عصب دهی پاراسمپاتیک قبل از سمپاتیک انجام می‌شود.[۱۳]

Bone morphogenetic proteins (BMPs) که توسط سلولهای اپی کاردیومی ترشح می‌شوند، سبب تمایز سلولهای عصبی به سمپاتیک و پاراسمپاتیک می‌شوند.

فاکتور نوروتروفیک مشتق از رده سلولی گلیال (GDNF), نورتورین(NRTN) و آرتمین (artemin) از جمله فاکتورهای نوروتروفیک (NTFs) برای تمایز نورونهای پاراسمپاتیک قلبی می‌باشند.[۱۵] نورونهای پاراسمپاتیک وقتی به قلب می‌رسند تشکیل عقده (گانگلیا) را می‌دهند و از اینجا سلولهای عصبی پس عقده ای (پس گانگلیونی) منشأ می‌گیرند و این در حالیست که سلولهای عصبی پس گانگلیونی سمپاتیکی از تنه سمپاتیکی در خارج از قلب منشأ می‌گیرند.[۱۲]

فاکتور رشد عصبی (NGF)، نوروتروفین- ۳ (neurotrophin-3) و نوروتروفین- ۴و۵ (neurotrophin-4/5) از جمله فاکتورهای نوروتروفیک هستند که عصبدهی سمپاتیک را تنظیم می‌کنند و سبب افزایش تراکم عصبدهی آن می‌شوند. اندوتلین – ۱ که از اندوتلیوم وریدی ترشح می‌شود نیز سبب افزایش بیان فاکتور رشد عصبی(NGF) می‌شود. این در حالیست که فاکتور سمافورین- ۳(semaphorin 3) تراکم عصبدهی آن را کاهش می‌دهد. به این ترتیب گرادیان عصبدهی سمپاتیک از اپی کاردیوم به اندوکاردیوم شکل می‌گیرد.[۱۶]

بدین ترتیب اعصاب اتونومیک قلبی، ضربان قلب را تنظیم می‌کنند. تحت شرایط پاتولوژیک، تراکم فیبرهای عصبی، تغییر یافته و منجر به فعالیت زیاد (عصب‌دهی زیاد) یا خیلی کم (عصب‌دهی کم) در قلب می‌شود.[۱۲]

تحریک نامنظم قلبی در بیماری فیبریلاسیون دهلیزی(atrial fibrilation)، سبب تحریک اندوتلین- ۱ شده و بیان فاکتور رشد عصبی را بالا می‌برد؛ که این عمل، سبب افزایش عصب‌دهی سمپاتیک می‌شود.[۱۶]

بیماری‌های قلب و عروقی (CVD) معمول‌ترین عامل مرگ در جهان در سال ۲۰۰۸ بودند که باعث ۳۰ درصد از موارد مرگ شدند.[۱۷][۱۸] از این میزان بیش از سه چهارم به خاطر بیماری شریان‌های کرونری و سکته بوده‌است.[۱۷] عوامل خطر شامل مواردی همچون: سیگار کشیدن، اضافه وزن داشتن، عدم فعالیت‌های ورزشی کافی، کلسترول بالا، فشار خون بالا، نوعی دیابت که به شکلی ضعیف کنترل شده و موارد دیگر می‌شود.[۱۹] تشخیص بیماری قلبی عروقی اغلب با شنیدن به صدای قلب با گوشی پزشکی، ECG یا با فراصوت صورت می‌گیرد.[۵] بیماری‌های مرتبط با قلب اصولاً با متخصصین قلب درمان می‌شود، هرچند که بسیاری از متخصصین پزشکی دیگر نیز ممکن است در حل این مسئله کمک کنند.[۱۸]

متخصّصان اعتقاد دارند بیماریِ سرطان صرف نظر از این که فرد مبتلا اقدام به درمان دارویی کرده باشد یا خیر، می‌تواند به عضلات قلب آسیب برساند. شیمی درمانی به‌طور بالقوه موجب مسمومیت قلب می‌شود و بیماران سرطانی را در برابرِ اختلالات قلبی از جمله ایستِ قلبی یا ایسکمی میوکارد آسیب‌پذیر می‌کند ضمن اینکه رشدِ خودِ تومور نیز می‌تواند موجبِ آسیبِ بافتِ قلب شود.[۲۰]

21 قلب (بطن و دهلیز ) قلب چگونه کار می‌کند .parcham.asia

اسکلت قلبی cardiac skeleton

قلب (به فارسی: گِش یا دل)[۱][۲] نوعی عضو عضلانی در انسان‌ها و دیگر حیوانات است که خون را از طریق رگ خونی در دستگاه گردش خون به گردش درمی‌آورد.[۳] خون اکسیژن و مواد غذایی لازم را برایِ بدن مهیا می‌سازد و همچنین به از بین رفتن موادِّ زائد ناشی از متابولیسم (سوخت و ساز بدن) کمک می‌کند.

قلبِ (دل) انسان به میانگین در هنگام استراحت حدود ۷۰ بار در دقیقه می‌تپد. دل انسان بینِ دو شُش در بدن جا دارد و به گونه‌ای قرار گرفته‌است که سر آن به سوی چپ و پایین کج است. هر تپش قلب حدودِ هشت دهم ثانیه زمان می‌خواهد که این زمان شامل ۰٫۱ ثانیه انقباض دهلیزها، ۰٫۳ ثانیه انقباض بطن‌ها و ۰٫۴ ثانیه استراحت قلب می‌باشد. بافت قلب نیز هم‌چون دیگر بافت‌های بدن نیاز به تغذیه دارد که تغذیهٔ قلب برعهدهٔ عروقِ کرونری (تاجی) است.[۴]
قلب در فضای میانی میان‌سینه در سینه قرار دارد.[۵]

قلب در لغت به معنی دگرگونی است قلب از لحاظ علمی اندامی است که در مرکز قفسهٔ سینه (متمایل به سمت چپ) واقع شده‌است و وزن آن حدود ۳۰۰گرم است و خون را پمپاژ می‌کند نام این عضو به علت اینکه باعث دگرگونی خون و تبدیل خون کثیف به خون تمیز می‌شود قلب نام‌گذاری شده‌است در دگرگون کردن خون، قلب مانند یک تلمبه عمل می‌کند. در پارسی سره این بخش دل نام دارد.

در انسان‌ها، پستانداران دیگر و پرندگان قلب به چهار حفره تقسیم می‌شود: دهلیز چپ و راست که بالا و بطن چپ و راست که در قسمت پایین قرار گرفته‌است.[۶][۷] معمولاً دهلیز و بطنِ راست را به نام قلب راستی و همتایان چپی آن‌ها را به نام قلب چپی می‌شناسَند.[۸] اما در مواردی دیگر، قلب ماهی‌ها دو محفظه، یک بطن و یک دهلیز دارد، در حالی که قلبِ خزندگان سه محفظه دارَد.[۷] در یک قلب سالم به خاطر وجود دریچه‌های قلبی، خون از یک سمت وارد قلب می‌شود که این مسئله از جریان برعکس جلوگیری می‌کند.[۵] قلب در یک کیسه محافظتی قرار گرفته که پیراشامه (پریکارد) نام دارد و همچنین شامل مایع است. دیوارهٔ قلب از چهار لایه چسبیده به هم تشکیل می‌شود که به ترتیب از بیرون، شاملِ: پیراشامه (پریکارد) برون شامهٔ قلب (اِپی کارد)، ماهیچه قلب (میوکارد) و درون‌شامه قلب (آندوکارد).[۹]
این عضوِ مخروطی شکل به‌صورتِ کیسه‌ایی عضلانی تقریباً در وسطِ فضای قفسه سینه(مدیاستینوم میانی) کمی متمایل به جلو و طرفِ چپ قراردارد و میان ریهٔ چپ و راست و متمایل به ریهٔ چپ است و همین موجب شده‌است تا شکل و قرارگیری ریه‌ها با هم متفاوت باشد. از آن‌جا که قلب اندامِ بسیار حساسی و حیاتی است توسط قفسهٔ سینه (توراکس) محافظت می‌شود. ابعادِ قلب در یک فرد بزرگسال حدودِ ۶x9x۱۲ سانتیمتر و جرم آن در آقایان، حدودِ ۳۰۰ و در خانم‌ها، حدودِ ۲۵۰ گرم، یعنی حدود ۰٫۴ درصد جرم کل بدن است.[۱۰]

دو حفره پایین قلب بطن نامیده می‌شوند. قلب دارای یک بطن چپ و بک بطن راست است. در میانه قلب بین دو بطن دیواره ضخیم عضلانی وجود دارد که به آن “سپتوم”می‌گویند. کار سپتوم جدا کردن طرف راست قلب از طرف چپ قلب است
چگونه قلب می تپد

بطن‌ها دو حفرهٔ تحتانی قلب هستند که توسط دیواره‌ای قطور و محکم ماهیچه‌ای از یک‌دیگر جدا شده‌اند. اندازهٔ بطن‌ها از دهلیزها بزرگ‌تر است؛ و وظیفهٔ بطن چپ تلمبه کردن خون به داخل قلب و بطن راست خارج از قلب است.

۱. دهلیز راست ۲. دهلیز چپ ۳. بزرگ سیاهرگ زبَرین ۴. آئورت ۵. سرخرگ ششی ۶. سیاهرگ ششی ۷. دریچه میترال (دو لتی) ۸. دریچه آئورتی ۹. بطن چپ ۱۰. بطن راست ۱۱. بزرگ‌سیاهرگ زیرین ۱۲. دریچه سه‌لتی ۱۳. دریچه ششی

هر تحتانی بطن دارای دو دریچه‌است که یکی از آن‌ها موجب ورود خون از طریق دهلیزها به بطن؛ و دیگری موجب خروج خون از بطن به خارج از قلب و اندام‌های دیگر می‌شود.

بطن راست خون را از طریق دریچهٔ سه‌لختی از دهلیز راست دریافت می‌کند؛ و سپس آن را از طریق دریچهٔ ششی به سرخرگ ششی و به سوی شش‌ها می‌فرستد. بطن چپ خون اکسیژنه را از طریق دریچهٔ میترال (دولختی) از دهلیز چپ دریافت کرده و آن را از طریق دریچهٔ آئورتی به آئورت و به این ترتیب به سراسر بافت‌های بدن می‌فرستد.

دیوارهٔ بطن‌ها از دیوارهٔ دهلیزها قطورتر است
دیوارهٔ بطن‌ها از دیوارهٔ دهلیزها قطورتر است، چرا که فشار خونی که به دهلیزها می‌ریزد یا از آن‌ها خارج می‌شوند بسیار کم‌تر از فشار خون است از از بطن‌ها به داخل سرخرگ‌ها (آئورت و سرخرگ ششی) تلمبه می‌شود؛ بنابراین، قطر و استحکام دیوارهٔ بطن‌ها مقاومت آن‌ها را در برابر این فشار ممکن می‌سازد.

محلِّ قلب در پشتِ استخوانِ جناغ سینه و حدفاصلِ غضروف‌هایِ دنده‌های سوم تا ششم در سمتِ چپِ قفسهٔ سینه است. یک دیوارهٔ عضلانی قلب را به دو نیمهٔ راست و چپ تقسیم می‌کند. نیمهٔ راست مربوط به خون سیاهرگی و نیمهٔ چپ مربوط به خون سرخرگی است. هر یک از دو نیمهٔ راست و چپ نیز مجدداً به‌وسیلهٔ یک تیغهٔ عضلانی افقی نازک‌تر به دو حفرهٔ فرعی تقسیم می‌شوند. حفره‌های بالایی که کوچک‌تر و نازک‌تر هستند دهلیز نام‌دارند و دریافت‌کنندهٔ خون اَند. حفره‌های پایینی که بزرگ‌تر و ضخیم ترند بطنهای قلبی هستند و خون دریافتی را به سایر اعضای بدن پمپ می‌کنند. پس، قلب متشکل از چهار حفره‌است: دو حفرهٔ کوچک در بالا (دهلیزهای راست و چپ) و دو حفرهٔ بزرگ در پایین (بطن‌های راست و چپ).

دو نوع گردش خون در بدن انجام می‌شود: گردش خون کوچک یا ریوی که خونِ CO2دار (دی‌اکسید کربن) از بطن راست قلب به ریه‌ها می‌رود. در آن‌جا تصفیه می‌شود و خون O2دار (اکسیژن) به دهلیز چپ قلب بازمی‌گردد و خون از دهلیز چپ قلب با گذر از دریچهٔ میترال (دولختی) که میان دهلیز و بطن چپ قراردارد، واردِ بطنِ چپ می‌شود و به این ترتیب با انقباضِ بطن چپ خون از بطن چپ خارج می‌شود و گردش خون بزرگ یا آئورتی آغاز می‌شود و این خون، ابتدا از طریق سرخرگِ آئورت و به ترتیب به دیگرِ عروق، در سراسرِ بدن جریان می‌یابدو سلول‌هایِ بدن را تغذیه می‌کند و سپس خون CO2دار را به دهلیز راست بازمی‌گردد و خون از دهلیز راست با عبور از دریچهٔ تریکاسپید (سه لختی) که میان دهلیز و بطن راست قرار دارد، واردِ بطن راست می‌شود. به این ترتیب، گردش خون در سراسرِ بدن انجام می‌شود و همهٔ سلول‌هایِ بدن تغذیه می‌شود.

دهلیزها حفراتی با فشار کم و گنجایش بالا هستند که وظیفهٔ اصلی آن‌ها ذخیرهٔ خون در هنگامِ انقباضِ عضلهٔ بطنی (سیستول) است. انقباض دهلیزها مقداری خون اضافی را به داخل بطن‌ها می‌راند، امّا حدود ۷۰درصدِ پُرشدن بطن‌ها به‌صورت غیرفعال در هنگامِ استراحت بطنی (دیاستول) انجام می‌شود. دهلیزها به‌وسیلهٔ یک دیوارهٔ بین دهلیزی نازک از هم جداشده‌اند. بطن‌ها حفراتی با فشار بالاتر هستند که وظیفهٔ پمپاژ خون به ریه و تمام بافت‌های محیطی را به‌عهده دارند. چون فشار ایجادشده در بطن چپ بسیار بالاتر از فشارِ بطن راست است، لذا میوکارد بطن چپ به نسبت میوکارد بطن راست بسیار ضخیم‌تر است. بطن‌ها به‌وسیلهٔ یک دیوارهٔ بین بطنی از هم جدا می‌شوند. این دیواره در قسمتِ بالا به صورتِ بافت هَم‌بند و در قسمتِ میانی و پایین به‌صورت یک دیوارهٔ عضلانی است.
دهلیزها و بطن‌ها با دریچه‌های دهلیزی – بطنیاز هم جدا می‌شود. این دریچه‌ها از جریانِ معکوسِ خون از بطن‌ها به داخلِ دهلیزها در جریان سیستول جلوگیری می‌کنند. قسمت بطنی این دریچه‌ها به‌وسیلهٔ طناب‌های وتری به نام عضلات پاپیلری به بطن خود وصل می‌شوند. هنگامی که دیواره‌های بطن منقبض شده، عضلاتِ پاپیلری نیز منقبض می‌شود، اما برخلاف آنچه ممکن است تصور شود، کمکی به بسته‌شدن دریچه‌ها نمی‌کنند، بلکه لت‌های دریچه را به سوی داخل بطن‌ها می‌کشند تا از برآمده شدن بیش از حد آن‌ها در جریان انقباض بطن به داخل دهلیزها جلوگیری کنند.

دریچه‌های نیمه هلالی بطن‌ها را از مجاری شریانی جدا می‌کند و شاملِ دریچهٔ آئورت (بین بطن چپ و شریان آئورت) و دریچه پولمونر (بین بطن راست و شریان ریوی (پولمنری)) هستند. دریچه‌های نیمه هلالی به طناب‌های وتری وصل نیستند و فشار زیاد در شریان‌ها، در پایان سیستول موجبِ بسته‌شدن بسیار سریع و محکم آن‌ها می‌شود، درحالیکه دریچه‌های دهلیزی-بطنی بسیار نرم بسته می‌شوند.
قلب توسط پردهٔ دو لایه و نازک پریکارد از بقیهٔ احشای داخل سینه مجزا می‌شود. لایهٔ احشایی پریکارد موسوم به اپی کارد از لایهٔ جداری آن به‌وسیلهٔ فضای پریکاردی جدا می‌شود. کیسهٔ پریکارد، به‌طورِ طبیعی، محتوی ۵ تا ۳۰ میلی‌متر مایع شفافی است که قلب را لغزنده می‌کند و به آن امکان می‌دهد تا با حداقّلِ اصطکاک منقبض شود[۱۱]

قلب از سه نوع عمده عضلهٔ قلبی تشکیل شده‌است:

سیستمِ هدایتیِ قلب در واقع ایمپالس الکتریکی را تولید و هدایت می‌کند. این فیبرها به دلیل محتویِ کم فیبریل‌های انقباضی تنها به‌طور ضعیف منقبض می‌شود. انواع دهلیزی و بطنی عضلهٔ قلبی به همان روش عضلهٔ اسکلتی منقبض می‌شود به استثنایِ این که مدتِّ انقباض بسیار طولانی‌تر است.
اصول طب داخلی هاریسون ۲۰۰۸
قلب خون را از طریق سیستمِ گردشِ خون پمپاژ می‌کند. خونی که دارای اکسیژن اندکی باشد، از طریق گردش خون سیستمیک و بالایی و ورید اجوف تحتانی ورید اجوف واردِ دهلیزِ راست می‌شود و بعد به بطن راست می‌رود. از اینجا به گردش خون ریوی جریان می‌یابد، از طریق ریهها اکسیژن دریافت می‌کند و دی‌اکسید کربن را پَس می‌دهد. خون دارایِ اکسیژن بعد از آن واردِ دهلیز چپ می‌شود و از آنجا به بطن چپ می‌رود و از طریق آئورت به گردشِ خونِ سیستمیک انتقال می‌یابد که در این روند اکسیژنِ آن مصرف می‌شود و به صورت دی‌اکسید کربن با سوخت و ساز همراه می‌گردد.[۴]
معمولاً با هر تپش قلب، بطن راست همان قدر خون را واردِ ریه‌ها می‌کند که بطن چپ خون را به سراسر بدن می‌فرستد. سیاهرگها خون را به قلب منتقل می‌نمایند، در حالی که سرخرگ‌ها، خون را از قلب خارج می‌سازند. سیاهرگ‌ها معمولاً فشار کم تری در مقایسه با سرخرگ‌ها دارند.[۴] قلب هنگام استراحت با ضربان حدود ۷۲ بار در دقیقه می‌تپد.[۴]فعالیت این تعداد را افزایش می‌دهد، با افزایش تعداد ضربان قلب زمان دیاستول بیشتر از زمان سیستول کم می‌شود و در طولانی مدت میزان استراحت قلب را کمتر می‌نماید و این مسئله برای سلامت قلب خوب است.[۴]

قلب یک عضو چهار حفره‌ای عضلانی می‌باشد که ۱ درصد سلولهایش خاصیت خود تحریکی دارند و دارای سیستم هدایت خودکاراست. این عضو دارای سلولهای ماهیچه قلبی (کاردیومیوسیتهای) تخصص یافته و فیبرهای هدایتی هست که انقباض ریتمیک را شروع می‌کنند.[۱۲] قلب در ۲۱–۲۲ روزگی در جنین انسان شروع به تپش می‌کند و نمو قلب ۵۰ روز طول می‌کشد.[۱۳]

در روز هشتم جنینی در موش (معادل هفته سوم در انسان)، قلب از یک لوله اولیه قلبی تشکیل شده‌است. این لوله توخالی شامل دو لایه می‌باشد: کاردیومیوسیتها در خارج و سلولهای اندوتلیال در داخل.

بین این دو لایه، ژله قلبی وجود دارد. در این مرحله هنوز اعصاب خودکار (اتونومیک) قلبی نمو پیدا نکرده‌است و خون در سرتاسر جنین به وسیلهٔ امواج انقباضی پیش برنده (پریستالتیک)، پمپ می‌شود. این حرکات پریستالتیک از قسمت دم قلبی شروع می‌شود. با ادامه نمو، لوله قلبی طویلتر شده و یک لوپ به سمت راست تشکیل می‌دهد. سلولهای اندوکاردیال به سلولهای مزانشیمی تبدیل شده و بین دو لایه مهاجرت می‌کنند و ژله قلبی را می‌پوشانند. برای تشکیل لایه سوم قلبی، لوله قلب توسط لایه اپی کاردیومی پوشیده می‌شود. سلولهای اولیه اپی کاردیومی در روز نهم جنینی در موش (تقریباً هفته چهارم در انسان)، درون ارگان پیش اپی کاردیومی (یک دسته سلول شبیه گل کلم در قاعده لوله قلبی) یافت می‌شوند. این سلولها به سمت لوله قلب مهاجرت کرده و قلب را می‌پوشانند. در روز دوازدهم جنینی در موش، پوشش اپی کاردیال کامل می‌شود. در این زمان، مهاجرت سلولهای ستیغ عصبی (نورال کرست سلها) در نمو عصبدهی قلبی نقش دارد.[۱۲] نورال کرست سلها گروهی از سلول‌های مهاجر هستند که در همه مهره داران یافت می‌شود و قادر به تبدیل به انواعِ بافت از جمله عضله صاف، سلول‌های عصبی (نورون‌ها) و سلول‌های گلیا و غیره اَند. کنده شدنِ نورال کرست سل‌ها و مهاجرت آن‌ها از لوله عصبی (نورال تیوب) به کمک تغییرات در چسبندگی سلولها رخ می‌دهد که شاملِ کاهش مقدارمولکول چسبندگی سلول نورونی (NCAM) و N- کادهرین می‌باشد.[۱۴]

در طولِ نمو قلبی، حرکات پریستالتیک به وسیلهٔ انقباض هماهنگ، توسط گره سینوسی- دهلیزی جایگزین می‌شود.[۱۲]

مراحلِ نموِ اعصابِ قلب به این ترتیب است:

لازم است ذکر شود که عصب دهی پاراسمپاتیک قبل از سمپاتیک انجام می‌شود.[۱۳]

Bone morphogenetic proteins (BMPs) که توسط سلولهای اپی کاردیومی ترشح می‌شوند، سبب تمایز سلولهای عصبی به سمپاتیک و پاراسمپاتیک می‌شوند.

فاکتور نوروتروفیک مشتق از رده سلولی گلیال (GDNF), نورتورین(NRTN) و آرتمین (artemin) از جمله فاکتورهای نوروتروفیک (NTFs) برای تمایز نورونهای پاراسمپاتیک قلبی می‌باشند.[۱۵] نورونهای پاراسمپاتیک وقتی به قلب می‌رسند تشکیل عقده (گانگلیا) را می‌دهند و از اینجا سلولهای عصبی پس عقده ای (پس گانگلیونی) منشأ می‌گیرند و این در حالیست که سلولهای عصبی پس گانگلیونی سمپاتیکی از تنه سمپاتیکی در خارج از قلب منشأ می‌گیرند.[۱۲]

فاکتور رشد عصبی (NGF)، نوروتروفین- ۳ (neurotrophin-3) و نوروتروفین- ۴و۵ (neurotrophin-4/5) از جمله فاکتورهای نوروتروفیک هستند که عصبدهی سمپاتیک را تنظیم می‌کنند و سبب افزایش تراکم عصبدهی آن می‌شوند. اندوتلین – ۱ که از اندوتلیوم وریدی ترشح می‌شود نیز سبب افزایش بیان فاکتور رشد عصبی(NGF) می‌شود. این در حالیست که فاکتور سمافورین- ۳(semaphorin 3) تراکم عصبدهی آن را کاهش می‌دهد. به این ترتیب گرادیان عصبدهی سمپاتیک از اپی کاردیوم به اندوکاردیوم شکل می‌گیرد.[۱۶]

بدین ترتیب اعصاب اتونومیک قلبی، ضربان قلب را تنظیم می‌کنند. تحت شرایط پاتولوژیک، تراکم فیبرهای عصبی، تغییر یافته و منجر به فعالیت زیاد (عصب‌دهی زیاد) یا خیلی کم (عصب‌دهی کم) در قلب می‌شود.[۱۲]

تحریک نامنظم قلبی در بیماری فیبریلاسیون دهلیزی(atrial fibrilation)، سبب تحریک اندوتلین- ۱ شده و بیان فاکتور رشد عصبی را بالا می‌برد؛ که این عمل، سبب افزایش عصب‌دهی سمپاتیک می‌شود.[۱۶]

بیماری‌های قلب و عروقی (CVD) معمول‌ترین عامل مرگ در جهان در سال ۲۰۰۸ بودند که باعث ۳۰ درصد از موارد مرگ شدند.[۱۷][۱۸] از این میزان بیش از سه چهارم به خاطر بیماری شریان‌های کرونری و سکته بوده‌است.[۱۷] عوامل خطر شامل مواردی همچون: سیگار کشیدن، اضافه وزن داشتن، عدم فعالیت‌های ورزشی کافی، کلسترول بالا، فشار خون بالا، نوعی دیابت که به شکلی ضعیف کنترل شده و موارد دیگر می‌شود.[۱۹] تشخیص بیماری قلبی عروقی اغلب با شنیدن به صدای قلب با گوشی پزشکی، ECG یا با فراصوت صورت می‌گیرد.[۵] بیماری‌های مرتبط با قلب اصولاً با متخصصین قلب درمان می‌شود، هرچند که بسیاری از متخصصین پزشکی دیگر نیز ممکن است در حل این مسئله کمک کنند.[۱۸]

متخصّصان اعتقاد دارند بیماریِ سرطان صرف نظر از این که فرد مبتلا اقدام به درمان دارویی کرده باشد یا خیر، می‌تواند به عضلات قلب آسیب برساند. شیمی درمانی به‌طور بالقوه موجب مسمومیت قلب می‌شود و بیماران سرطانی را در برابرِ اختلالات قلبی از جمله ایستِ قلبی یا ایسکمی میوکارد آسیب‌پذیر می‌کند ضمن اینکه رشدِ خودِ تومور نیز می‌تواند موجبِ آسیبِ بافتِ قلب شود.[۲۰]

21 قلب (بطن و دهلیز ) قلب چگونه کار می‌کند .parcham.asia

اسکلت قلبی cardiac skeleton

قلب (به فارسی: گِش یا دل)[۱][۲] نوعی عضو عضلانی در انسان‌ها و دیگر حیوانات است که خون را از طریق رگ خونی در دستگاه گردش خون به گردش درمی‌آورد.[۳] خون اکسیژن و مواد غذایی لازم را برایِ بدن مهیا می‌سازد و همچنین به از بین رفتن موادِّ زائد ناشی از متابولیسم (سوخت و ساز بدن) کمک می‌کند.

قلبِ (دل) انسان به میانگین در هنگام استراحت حدود ۷۰ بار در دقیقه می‌تپد. دل انسان بینِ دو شُش در بدن جا دارد و به گونه‌ای قرار گرفته‌است که سر آن به سوی چپ و پایین کج است. هر تپش قلب حدودِ هشت دهم ثانیه زمان می‌خواهد که این زمان شامل ۰٫۱ ثانیه انقباض دهلیزها، ۰٫۳ ثانیه انقباض بطن‌ها و ۰٫۴ ثانیه استراحت قلب می‌باشد. بافت قلب نیز هم‌چون دیگر بافت‌های بدن نیاز به تغذیه دارد که تغذیهٔ قلب برعهدهٔ عروقِ کرونری (تاجی) است.[۴]
قلب در فضای میانی میان‌سینه در سینه قرار دارد.[۵]

قلب در لغت به معنی دگرگونی است قلب از لحاظ علمی اندامی است که در مرکز قفسهٔ سینه (متمایل به سمت چپ) واقع شده‌است و وزن آن حدود ۳۰۰گرم است و خون را پمپاژ می‌کند نام این عضو به علت اینکه باعث دگرگونی خون و تبدیل خون کثیف به خون تمیز می‌شود قلب نام‌گذاری شده‌است در دگرگون کردن خون، قلب مانند یک تلمبه عمل می‌کند. در پارسی سره این بخش دل نام دارد.

در انسان‌ها، پستانداران دیگر و پرندگان قلب به چهار حفره تقسیم می‌شود: دهلیز چپ و راست که بالا و بطن چپ و راست که در قسمت پایین قرار گرفته‌است.[۶][۷] معمولاً دهلیز و بطنِ راست را به نام قلب راستی و همتایان چپی آن‌ها را به نام قلب چپی می‌شناسَند.[۸] اما در مواردی دیگر، قلب ماهی‌ها دو محفظه، یک بطن و یک دهلیز دارد، در حالی که قلبِ خزندگان سه محفظه دارَد.[۷] در یک قلب سالم به خاطر وجود دریچه‌های قلبی، خون از یک سمت وارد قلب می‌شود که این مسئله از جریان برعکس جلوگیری می‌کند.[۵] قلب در یک کیسه محافظتی قرار گرفته که پیراشامه (پریکارد) نام دارد و همچنین شامل مایع است. دیوارهٔ قلب از چهار لایه چسبیده به هم تشکیل می‌شود که به ترتیب از بیرون، شاملِ: پیراشامه (پریکارد) برون شامهٔ قلب (اِپی کارد)، ماهیچه قلب (میوکارد) و درون‌شامه قلب (آندوکارد).[۹]
این عضوِ مخروطی شکل به‌صورتِ کیسه‌ایی عضلانی تقریباً در وسطِ فضای قفسه سینه(مدیاستینوم میانی) کمی متمایل به جلو و طرفِ چپ قراردارد و میان ریهٔ چپ و راست و متمایل به ریهٔ چپ است و همین موجب شده‌است تا شکل و قرارگیری ریه‌ها با هم متفاوت باشد. از آن‌جا که قلب اندامِ بسیار حساسی و حیاتی است توسط قفسهٔ سینه (توراکس) محافظت می‌شود. ابعادِ قلب در یک فرد بزرگسال حدودِ ۶x9x۱۲ سانتیمتر و جرم آن در آقایان، حدودِ ۳۰۰ و در خانم‌ها، حدودِ ۲۵۰ گرم، یعنی حدود ۰٫۴ درصد جرم کل بدن است.[۱۰]

دو حفره پایین قلب بطن نامیده می‌شوند. قلب دارای یک بطن چپ و بک بطن راست است. در میانه قلب بین دو بطن دیواره ضخیم عضلانی وجود دارد که به آن “سپتوم”می‌گویند. کار سپتوم جدا کردن طرف راست قلب از طرف چپ قلب است
چگونه قلب می تپد

بطن‌ها دو حفرهٔ تحتانی قلب هستند که توسط دیواره‌ای قطور و محکم ماهیچه‌ای از یک‌دیگر جدا شده‌اند. اندازهٔ بطن‌ها از دهلیزها بزرگ‌تر است؛ و وظیفهٔ بطن چپ تلمبه کردن خون به داخل قلب و بطن راست خارج از قلب است.

۱. دهلیز راست ۲. دهلیز چپ ۳. بزرگ سیاهرگ زبَرین ۴. آئورت ۵. سرخرگ ششی ۶. سیاهرگ ششی ۷. دریچه میترال (دو لتی) ۸. دریچه آئورتی ۹. بطن چپ ۱۰. بطن راست ۱۱. بزرگ‌سیاهرگ زیرین ۱۲. دریچه سه‌لتی ۱۳. دریچه ششی

هر تحتانی بطن دارای دو دریچه‌است که یکی از آن‌ها موجب ورود خون از طریق دهلیزها به بطن؛ و دیگری موجب خروج خون از بطن به خارج از قلب و اندام‌های دیگر می‌شود.

بطن راست خون را از طریق دریچهٔ سه‌لختی از دهلیز راست دریافت می‌کند؛ و سپس آن را از طریق دریچهٔ ششی به سرخرگ ششی و به سوی شش‌ها می‌فرستد. بطن چپ خون اکسیژنه را از طریق دریچهٔ میترال (دولختی) از دهلیز چپ دریافت کرده و آن را از طریق دریچهٔ آئورتی به آئورت و به این ترتیب به سراسر بافت‌های بدن می‌فرستد.

دیوارهٔ بطن‌ها از دیوارهٔ دهلیزها قطورتر است
دیوارهٔ بطن‌ها از دیوارهٔ دهلیزها قطورتر است، چرا که فشار خونی که به دهلیزها می‌ریزد یا از آن‌ها خارج می‌شوند بسیار کم‌تر از فشار خون است از از بطن‌ها به داخل سرخرگ‌ها (آئورت و سرخرگ ششی) تلمبه می‌شود؛ بنابراین، قطر و استحکام دیوارهٔ بطن‌ها مقاومت آن‌ها را در برابر این فشار ممکن می‌سازد.

محلِّ قلب در پشتِ استخوانِ جناغ سینه و حدفاصلِ غضروف‌هایِ دنده‌های سوم تا ششم در سمتِ چپِ قفسهٔ سینه است. یک دیوارهٔ عضلانی قلب را به دو نیمهٔ راست و چپ تقسیم می‌کند. نیمهٔ راست مربوط به خون سیاهرگی و نیمهٔ چپ مربوط به خون سرخرگی است. هر یک از دو نیمهٔ راست و چپ نیز مجدداً به‌وسیلهٔ یک تیغهٔ عضلانی افقی نازک‌تر به دو حفرهٔ فرعی تقسیم می‌شوند. حفره‌های بالایی که کوچک‌تر و نازک‌تر هستند دهلیز نام‌دارند و دریافت‌کنندهٔ خون اَند. حفره‌های پایینی که بزرگ‌تر و ضخیم ترند بطنهای قلبی هستند و خون دریافتی را به سایر اعضای بدن پمپ می‌کنند. پس، قلب متشکل از چهار حفره‌است: دو حفرهٔ کوچک در بالا (دهلیزهای راست و چپ) و دو حفرهٔ بزرگ در پایین (بطن‌های راست و چپ).

دو نوع گردش خون در بدن انجام می‌شود: گردش خون کوچک یا ریوی که خونِ CO2دار (دی‌اکسید کربن) از بطن راست قلب به ریه‌ها می‌رود. در آن‌جا تصفیه می‌شود و خون O2دار (اکسیژن) به دهلیز چپ قلب بازمی‌گردد و خون از دهلیز چپ قلب با گذر از دریچهٔ میترال (دولختی) که میان دهلیز و بطن چپ قراردارد، واردِ بطنِ چپ می‌شود و به این ترتیب با انقباضِ بطن چپ خون از بطن چپ خارج می‌شود و گردش خون بزرگ یا آئورتی آغاز می‌شود و این خون، ابتدا از طریق سرخرگِ آئورت و به ترتیب به دیگرِ عروق، در سراسرِ بدن جریان می‌یابدو سلول‌هایِ بدن را تغذیه می‌کند و سپس خون CO2دار را به دهلیز راست بازمی‌گردد و خون از دهلیز راست با عبور از دریچهٔ تریکاسپید (سه لختی) که میان دهلیز و بطن راست قرار دارد، واردِ بطن راست می‌شود. به این ترتیب، گردش خون در سراسرِ بدن انجام می‌شود و همهٔ سلول‌هایِ بدن تغذیه می‌شود.

دهلیزها حفراتی با فشار کم و گنجایش بالا هستند که وظیفهٔ اصلی آن‌ها ذخیرهٔ خون در هنگامِ انقباضِ عضلهٔ بطنی (سیستول) است. انقباض دهلیزها مقداری خون اضافی را به داخل بطن‌ها می‌راند، امّا حدود ۷۰درصدِ پُرشدن بطن‌ها به‌صورت غیرفعال در هنگامِ استراحت بطنی (دیاستول) انجام می‌شود. دهلیزها به‌وسیلهٔ یک دیوارهٔ بین دهلیزی نازک از هم جداشده‌اند. بطن‌ها حفراتی با فشار بالاتر هستند که وظیفهٔ پمپاژ خون به ریه و تمام بافت‌های محیطی را به‌عهده دارند. چون فشار ایجادشده در بطن چپ بسیار بالاتر از فشارِ بطن راست است، لذا میوکارد بطن چپ به نسبت میوکارد بطن راست بسیار ضخیم‌تر است. بطن‌ها به‌وسیلهٔ یک دیوارهٔ بین بطنی از هم جدا می‌شوند. این دیواره در قسمتِ بالا به صورتِ بافت هَم‌بند و در قسمتِ میانی و پایین به‌صورت یک دیوارهٔ عضلانی است.
دهلیزها و بطن‌ها با دریچه‌های دهلیزی – بطنیاز هم جدا می‌شود. این دریچه‌ها از جریانِ معکوسِ خون از بطن‌ها به داخلِ دهلیزها در جریان سیستول جلوگیری می‌کنند. قسمت بطنی این دریچه‌ها به‌وسیلهٔ طناب‌های وتری به نام عضلات پاپیلری به بطن خود وصل می‌شوند. هنگامی که دیواره‌های بطن منقبض شده، عضلاتِ پاپیلری نیز منقبض می‌شود، اما برخلاف آنچه ممکن است تصور شود، کمکی به بسته‌شدن دریچه‌ها نمی‌کنند، بلکه لت‌های دریچه را به سوی داخل بطن‌ها می‌کشند تا از برآمده شدن بیش از حد آن‌ها در جریان انقباض بطن به داخل دهلیزها جلوگیری کنند.

دریچه‌های نیمه هلالی بطن‌ها را از مجاری شریانی جدا می‌کند و شاملِ دریچهٔ آئورت (بین بطن چپ و شریان آئورت) و دریچه پولمونر (بین بطن راست و شریان ریوی (پولمنری)) هستند. دریچه‌های نیمه هلالی به طناب‌های وتری وصل نیستند و فشار زیاد در شریان‌ها، در پایان سیستول موجبِ بسته‌شدن بسیار سریع و محکم آن‌ها می‌شود، درحالیکه دریچه‌های دهلیزی-بطنی بسیار نرم بسته می‌شوند.
قلب توسط پردهٔ دو لایه و نازک پریکارد از بقیهٔ احشای داخل سینه مجزا می‌شود. لایهٔ احشایی پریکارد موسوم به اپی کارد از لایهٔ جداری آن به‌وسیلهٔ فضای پریکاردی جدا می‌شود. کیسهٔ پریکارد، به‌طورِ طبیعی، محتوی ۵ تا ۳۰ میلی‌متر مایع شفافی است که قلب را لغزنده می‌کند و به آن امکان می‌دهد تا با حداقّلِ اصطکاک منقبض شود[۱۱]

قلب از سه نوع عمده عضلهٔ قلبی تشکیل شده‌است:

سیستمِ هدایتیِ قلب در واقع ایمپالس الکتریکی را تولید و هدایت می‌کند. این فیبرها به دلیل محتویِ کم فیبریل‌های انقباضی تنها به‌طور ضعیف منقبض می‌شود. انواع دهلیزی و بطنی عضلهٔ قلبی به همان روش عضلهٔ اسکلتی منقبض می‌شود به استثنایِ این که مدتِّ انقباض بسیار طولانی‌تر است.
اصول طب داخلی هاریسون ۲۰۰۸
قلب خون را از طریق سیستمِ گردشِ خون پمپاژ می‌کند. خونی که دارای اکسیژن اندکی باشد، از طریق گردش خون سیستمیک و بالایی و ورید اجوف تحتانی ورید اجوف واردِ دهلیزِ راست می‌شود و بعد به بطن راست می‌رود. از اینجا به گردش خون ریوی جریان می‌یابد، از طریق ریهها اکسیژن دریافت می‌کند و دی‌اکسید کربن را پَس می‌دهد. خون دارایِ اکسیژن بعد از آن واردِ دهلیز چپ می‌شود و از آنجا به بطن چپ می‌رود و از طریق آئورت به گردشِ خونِ سیستمیک انتقال می‌یابد که در این روند اکسیژنِ آن مصرف می‌شود و به صورت دی‌اکسید کربن با سوخت و ساز همراه می‌گردد.[۴]
معمولاً با هر تپش قلب، بطن راست همان قدر خون را واردِ ریه‌ها می‌کند که بطن چپ خون را به سراسر بدن می‌فرستد. سیاهرگها خون را به قلب منتقل می‌نمایند، در حالی که سرخرگ‌ها، خون را از قلب خارج می‌سازند. سیاهرگ‌ها معمولاً فشار کم تری در مقایسه با سرخرگ‌ها دارند.[۴] قلب هنگام استراحت با ضربان حدود ۷۲ بار در دقیقه می‌تپد.[۴]فعالیت این تعداد را افزایش می‌دهد، با افزایش تعداد ضربان قلب زمان دیاستول بیشتر از زمان سیستول کم می‌شود و در طولانی مدت میزان استراحت قلب را کمتر می‌نماید و این مسئله برای سلامت قلب خوب است.[۴]

قلب یک عضو چهار حفره‌ای عضلانی می‌باشد که ۱ درصد سلولهایش خاصیت خود تحریکی دارند و دارای سیستم هدایت خودکاراست. این عضو دارای سلولهای ماهیچه قلبی (کاردیومیوسیتهای) تخصص یافته و فیبرهای هدایتی هست که انقباض ریتمیک را شروع می‌کنند.[۱۲] قلب در ۲۱–۲۲ روزگی در جنین انسان شروع به تپش می‌کند و نمو قلب ۵۰ روز طول می‌کشد.[۱۳]

در روز هشتم جنینی در موش (معادل هفته سوم در انسان)، قلب از یک لوله اولیه قلبی تشکیل شده‌است. این لوله توخالی شامل دو لایه می‌باشد: کاردیومیوسیتها در خارج و سلولهای اندوتلیال در داخل.

بین این دو لایه، ژله قلبی وجود دارد. در این مرحله هنوز اعصاب خودکار (اتونومیک) قلبی نمو پیدا نکرده‌است و خون در سرتاسر جنین به وسیلهٔ امواج انقباضی پیش برنده (پریستالتیک)، پمپ می‌شود. این حرکات پریستالتیک از قسمت دم قلبی شروع می‌شود. با ادامه نمو، لوله قلبی طویلتر شده و یک لوپ به سمت راست تشکیل می‌دهد. سلولهای اندوکاردیال به سلولهای مزانشیمی تبدیل شده و بین دو لایه مهاجرت می‌کنند و ژله قلبی را می‌پوشانند. برای تشکیل لایه سوم قلبی، لوله قلب توسط لایه اپی کاردیومی پوشیده می‌شود. سلولهای اولیه اپی کاردیومی در روز نهم جنینی در موش (تقریباً هفته چهارم در انسان)، درون ارگان پیش اپی کاردیومی (یک دسته سلول شبیه گل کلم در قاعده لوله قلبی) یافت می‌شوند. این سلولها به سمت لوله قلب مهاجرت کرده و قلب را می‌پوشانند. در روز دوازدهم جنینی در موش، پوشش اپی کاردیال کامل می‌شود. در این زمان، مهاجرت سلولهای ستیغ عصبی (نورال کرست سلها) در نمو عصبدهی قلبی نقش دارد.[۱۲] نورال کرست سلها گروهی از سلول‌های مهاجر هستند که در همه مهره داران یافت می‌شود و قادر به تبدیل به انواعِ بافت از جمله عضله صاف، سلول‌های عصبی (نورون‌ها) و سلول‌های گلیا و غیره اَند. کنده شدنِ نورال کرست سل‌ها و مهاجرت آن‌ها از لوله عصبی (نورال تیوب) به کمک تغییرات در چسبندگی سلولها رخ می‌دهد که شاملِ کاهش مقدارمولکول چسبندگی سلول نورونی (NCAM) و N- کادهرین می‌باشد.[۱۴]

در طولِ نمو قلبی، حرکات پریستالتیک به وسیلهٔ انقباض هماهنگ، توسط گره سینوسی- دهلیزی جایگزین می‌شود.[۱۲]

مراحلِ نموِ اعصابِ قلب به این ترتیب است:

لازم است ذکر شود که عصب دهی پاراسمپاتیک قبل از سمپاتیک انجام می‌شود.[۱۳]

Bone morphogenetic proteins (BMPs) که توسط سلولهای اپی کاردیومی ترشح می‌شوند، سبب تمایز سلولهای عصبی به سمپاتیک و پاراسمپاتیک می‌شوند.

فاکتور نوروتروفیک مشتق از رده سلولی گلیال (GDNF), نورتورین(NRTN) و آرتمین (artemin) از جمله فاکتورهای نوروتروفیک (NTFs) برای تمایز نورونهای پاراسمپاتیک قلبی می‌باشند.[۱۵] نورونهای پاراسمپاتیک وقتی به قلب می‌رسند تشکیل عقده (گانگلیا) را می‌دهند و از اینجا سلولهای عصبی پس عقده ای (پس گانگلیونی) منشأ می‌گیرند و این در حالیست که سلولهای عصبی پس گانگلیونی سمپاتیکی از تنه سمپاتیکی در خارج از قلب منشأ می‌گیرند.[۱۲]

فاکتور رشد عصبی (NGF)، نوروتروفین- ۳ (neurotrophin-3) و نوروتروفین- ۴و۵ (neurotrophin-4/5) از جمله فاکتورهای نوروتروفیک هستند که عصبدهی سمپاتیک را تنظیم می‌کنند و سبب افزایش تراکم عصبدهی آن می‌شوند. اندوتلین – ۱ که از اندوتلیوم وریدی ترشح می‌شود نیز سبب افزایش بیان فاکتور رشد عصبی(NGF) می‌شود. این در حالیست که فاکتور سمافورین- ۳(semaphorin 3) تراکم عصبدهی آن را کاهش می‌دهد. به این ترتیب گرادیان عصبدهی سمپاتیک از اپی کاردیوم به اندوکاردیوم شکل می‌گیرد.[۱۶]

بدین ترتیب اعصاب اتونومیک قلبی، ضربان قلب را تنظیم می‌کنند. تحت شرایط پاتولوژیک، تراکم فیبرهای عصبی، تغییر یافته و منجر به فعالیت زیاد (عصب‌دهی زیاد) یا خیلی کم (عصب‌دهی کم) در قلب می‌شود.[۱۲]

تحریک نامنظم قلبی در بیماری فیبریلاسیون دهلیزی(atrial fibrilation)، سبب تحریک اندوتلین- ۱ شده و بیان فاکتور رشد عصبی را بالا می‌برد؛ که این عمل، سبب افزایش عصب‌دهی سمپاتیک می‌شود.[۱۶]

بیماری‌های قلب و عروقی (CVD) معمول‌ترین عامل مرگ در جهان در سال ۲۰۰۸ بودند که باعث ۳۰ درصد از موارد مرگ شدند.[۱۷][۱۸] از این میزان بیش از سه چهارم به خاطر بیماری شریان‌های کرونری و سکته بوده‌است.[۱۷] عوامل خطر شامل مواردی همچون: سیگار کشیدن، اضافه وزن داشتن، عدم فعالیت‌های ورزشی کافی، کلسترول بالا، فشار خون بالا، نوعی دیابت که به شکلی ضعیف کنترل شده و موارد دیگر می‌شود.[۱۹] تشخیص بیماری قلبی عروقی اغلب با شنیدن به صدای قلب با گوشی پزشکی، ECG یا با فراصوت صورت می‌گیرد.[۵] بیماری‌های مرتبط با قلب اصولاً با متخصصین قلب درمان می‌شود، هرچند که بسیاری از متخصصین پزشکی دیگر نیز ممکن است در حل این مسئله کمک کنند.[۱۸]

متخصّصان اعتقاد دارند بیماریِ سرطان صرف نظر از این که فرد مبتلا اقدام به درمان دارویی کرده باشد یا خیر، می‌تواند به عضلات قلب آسیب برساند. شیمی درمانی به‌طور بالقوه موجب مسمومیت قلب می‌شود و بیماران سرطانی را در برابرِ اختلالات قلبی از جمله ایستِ قلبی یا ایسکمی میوکارد آسیب‌پذیر می‌کند ضمن اینکه رشدِ خودِ تومور نیز می‌تواند موجبِ آسیبِ بافتِ قلب شود.[۲۰]

21 قلب (بطن و دهلیز ) قلب چگونه کار می‌کند .parcham.asia

اسکلت قلبی cardiac skeleton

ما از کوکی‌ها Cookies استفاده می‌کنیم تا پیشکش‌های خود به شما را بهبود ببخشیم. معلومات بیشتر در این رابطه می‌توانید در اعلامیه حفظ داده‌ها بیابید.

آمارها نشان می‌دهد که بیش از ۴۰ میلیون بزرگسال امریکایی با نوعی اختلال اضطراب سر و کار دارند. این روزها به خاطر شیوع ویروس کرونا بسیاری مردم نگران هستند و دچار اختلال اضطرابی می شوند. چطور می توان این وضع را کنترول کرد؟

به گفته کارشناسان مرکز طبی جان هاپکینز، اختلالات اضطرابی با ضربان سریع قلب همراه است. با گذشت زمان، این روند می‌تواند استرس اضافی بر قلب تحمیل کند و خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی از جمله حمله قلبی را افزایش دهد.چگونه قلب می تپد

داکتران اغلب اختلالات اضطرابی را با ترکیبی از درمان رفتار‌شناختی «سی تی بی» و داروها درمان می‌کنند. علاوه بر رفتارشناختی، چندین روش دیگر ممکن است به مدیریت ضربان قلب و کاهش تپش قلب کمک کند.

به گفته داکتر برایان ایزاکسون، مدیر گروه روان درمانی در کلینیک “آتلانتی کیر”، اولین گام موثر در کنترول اضطراب فعالیت بدنی است. در حالی که ورزش می‌تواند به کاهش اضطراب کمک کند، باعث افزایش ترشح هورمون‌های مرتبط با شادی از جمله سروتونین و اندورفین خواهد شد.

تنفس عمیق نیز می‌تواند به کاهش اضطراب و تنظیم ضربان قلب کمک کند. ایزاکسون می‌گوید: «تنفس عمیق به تحریک عصب واگ کمک می‌کند. این عصب باعث کاهش مواد کیمیایی ناشی از واکنش “مبارزه یا پرواز” می‌شود و ضربان قلب و فشار خون را کاهش می‌دهد.» واکنش “مبارزه یا پرواز” در زمان شوکه شدن یا احساس تهدید شدن در انسان ایجاد می‌شود.

قلب یک دستگاه معجزه آسای طبعیت است. این عضو عضلاتی مشت‌مانند حدود ۷۰ ضربان در دقیقه دارد. به بیان دیگر، قلب در یک روز ۱۰ هزار خون را به بدن پمپ می‌کند، یعنی حدود پنج لیتر خون بدن را به همین مقدار پمپ می‌کند. و این کار را در طول زندگی انسان انجام می‌دهد. در جریان دوش قلب حتی پنج بار بیشتر خون به بدن پمپ می‌کند.

در واقع قلب ما از دو پمپ تشکیل شده است. زیرا جریان خون به دو سمت صورت می گیرد. جوف راست قلب خون را به شش می رساند، جایی که خون آکسیجن را جذب می کند. همزمان جوف چپ همان مقدار خون را به تمام بدن به گردش می رساند که خیلی هم ساده نیست، زیرا برای گردش خون در بدن فشار زیادی در مقایسه به فشار در رساندن خون به شش‌ها، وجود دارد.

هریک جوف قلب متشکل است از یک دهلیز و یک بطن. خون فقط به یک سمت جریان می داشته باشد. زیرا میان دهلیز ها و بطن های قلب و نیز میان دهلیزها، شریان‌های قلب وجود دارند که در تصویر (سبز) نشان داده شده است.

قلب فقط از عضله ساخته شده است؛ اما عضله خیلی ویژه. این عضله به عضلات بازو و ران شبیه است، زیرا مثل هردو خیلی سریع می تواند خود را جمع کند. ولی عضله قلب خیلی مستحکم تر است و خسته نمی شود. علاوه بر این، برای این که لب قابلیت انقباض را داشته باشد، تمام سلول های عضله قلب به هم پیوسته اند.

سعی کنید که حرکت قلب تان را عمداً متوقف نمایید. اصلاً ممکن نیست؛ زیرا قلب توسط عصب اداره نمی شود، بلکه خودش ناظم خاصی دارد. یعنی یک عضله کاملاً ویژه که به نام گره سینوسی یا دهلیزی یاد می شود و به طور منظم حرکت الکتریکی قلب را تولید می کند و این تحریک به سرعت برق خود را به تمام بدن می رساند و سبب انقباض قلب می شود. در صورتی که گره سینوسی نقضی داشته باشد، گره AV به جایش کار می کند.

در صورتی که تحرک قلب غیرعادی گردد، طور مثال در جوف های قلب لرزه پیدا شود، آرام نمی شود، بلکه همیشه گرفتگی عضلاتی می داشته باشد. در این صورت قلب قادر به پمپ خون نمی باشد. برای برگردایندن حالت اولی حرکت قلب، می توان به وسیله یک آله شوک دهنده این وضعیت خطرناک را خاتمه بخشید. حتی یک آدم معمولی هم می تواند نحوه استفاده از این آله را بداند.

درصورتی که ضربان قلب یک انسان خیلی بطی شود، از آله مصنوعی موسوم به «کاردیاک پیس میکر» استفاده می کنند. این آله ضربان الکتریکی را تولید کرده و آن را به عضلات قلب می فرستد. داکتران قلب برای اولین بار در سال ۱۹۵۸ چنین یک آله ای را به قلب انسان نصب کردند. یک آله مدرن میان پنج تا دوازده ساال دوام می کند. اما حد متوسط آن هشت سال می باشد.

برای جراحی قلب، داکترها مجبور می شوند که آن را برای مدت کوتاهی از حرکت باز دارند و جریان خون در بدن را متوقف کنند که چنین کاری در واقع به معنی مرگ است. اما در دهه پنجاه دانشمندان با انکشاف ماشین قلب و شش، مؤفق به حل این معما شدند. این آله برای مدت کوتاهی به جای قلب و شش عمل می کند. یعنی خون و آکسیجن را به تمام بدن می رساند.

در طبابت امروزی این امکان هم وجود دارد که معاینات قلب و نیز عملیات جراحی از طریق دیگری و بدون باز کردن قفسه سینه انجام یابند. برای این منظور، داکتران قلب یک شیلنگ پلاستیکی را که به نام “کاتتر” یاد می شود را از مسیر رگ اتصالی میان ران و شکم، یا از مسیر رگ آرنج و یا هم از طریق رگ بند دست وارد می کنند و آن را از طریق رگ یا شریان ها به قلب می رسانند. مریض قبلاً فقط بی حسی موضعی می گیرد.

در صورتی که یکی از دریچه های قلب خراب بوده و یا تضعیف شده باشد، به دریچه قلب جدید نیاز می رود. داکتران از دو نوع دریچه برای حل این معضل استفاده می کنند، یا از دریچه های قلب طبیعی مثلاً دریچه قلب خوک و یا از دریچه های قلب فلزی. در حال حاضردریچه های مصنوعی و انعطاف پذیر قلب نیز وجود دارند که می توان آن را خیلی کوچک کرده و از مسیر رگ به قلب رساند. بنابراین برای گشایش قفسه سینه نیازی نمی رود.

رگ های اطراف قلب، مواد مورد نیاز به شمول آکسیجن را به این عضو بدن می رساند. درصورتی که یکی از این رگ ها مسدود گردد، احتمال ایست قلبی می رود. جراح قلب با یک عمل جراحی ناحیه مسدود شده را باز می کند. یعنی یک رگ اضافی از بدن مریض را به این منظور می گیرد و یا هم با رگ مصنوعی این عمل را انجام می دهد.

در صورتی که رگ قلب تنگ شده باشد، جراحان کاتتر را از طرق خون وارد می کنند و در ناحیه تنگ رگ یک بالون یا خلایی را ایجاد می کند. برای اینکه این نقطه دوباره قادر به جمع شدن نباشد، آن را با یک استنت یا لوله فلزی جالی دار باز نگه می دارند. این لوله از فلز ظریفی ساخته شده و رگ را از داخل محکم می گیرد. علاوتاً روی جدار این لوله با ادویه پوشانیده می شود.

جراحان قلب، نصب قلب سالم به جای قلب بیمار را برای اولین بار در سال ۱۹۶۷ انجام دادند. در آن زمان یک رویداد خارق العاده بود. اما در حال حاضر چنین عملی دیگر نادر نیست. داکتران سالانه چندین هزار قلب اهدایی انسان هایی را که خود فوت کرده اند، با قلب بیماران شدید قلبی عوض می کنند. اما کسی که قلب دیگری را گرفته است، باید تا پایان عمر از دوایی استفاده کند تا بدن او قلب بدن دیگری را رد نکند.

اعانه قلب یک امر خیلی نادر می باشد. بنابراین در صورتی که قلب کسی از کار بیافتد، برای ادامه حیات از پمپ مصنوعی کمکی استفاده صورت می گیرد. به این معنی که قلب ناتوان بیمار در بدنش باقی می ماند، اما این قلب با نصب پمپ های مصنوعی زنده نگه داشته می شود. اما وسایل و نیروی تحرک این پمپ ها در خارج از بدن انسان می مانند.

یکی از رویاهای پژوهشگران ساختن قلب مصنوعی است، قلبی که بتواند جای قلب طبعیی انسان را کاملاٌ پر کند. این قلب باید بدون هیچگونه وسیله بیرونی در داخل بدن فعالیت بتواند و بدون اینکه منظم از آن مراقبت صورت گیرد، خیلی عادی سال های زیادی در بدن شخص باقی بماند. در حال حاضر به صورت نمونه چنین قلب هایی ساخته شده اند و کار روی آن جریان دارد.

تغذیه مناسب نیز می‌تواند به بهبود علائم اضطراب کمک کند. علاوه بر دستورالعمل‌های سالم مانند پیروی از یک رژیم متعادل، نوشیدن آب کافی برای «هیدراته» بودن و محدود کردن یا جلوگیری از نوشیدن الکول و کافئین، ملاحظات غذایی دیگری نیز وجود دارد که می‌تواند به رفع اضطراب کمک کند.

رژیم غذایی سرشار از غلات سبوس‌دار، سبزیجات و میوه‌ها اهمیت ویژه‌ای در کاهش اضطراب دارند. فراموش نکنید که وعده‌های غذایی را از دست ندهید. انجام این کار ممکن است باعث افت قند خون شده و اضطراب اساسی را بدتر کند.

غذاهایی که سرشار از مگنیزیم هستند، ممکن است به فرد کمک کند تا احساس آرامش بیشتری کند. نمونه‌های آن شامل سبزیجات برگدار، حبوبات، میوه های خشک و دانه‌ها است. مصرف امگا ۳ و غذاهای سرشار از ویتامین های گروه  بی، مانند آووکادو و بادام نیز باعث ترشح انتقال‌دهنده‌های عصبی مانند سروتونین و دوپامین می‌شود. این هورمون‌ها اولین قدم ایمن و آسان برای مدیریت اضطراب هستند.

فرستادن Facebook Twitter Facebook Messenger Web EMail Telegram Whatsapp Web

لینک کوتاه https://p.dw.com/p/3Wsf2

بخش فارسی دویچه وله

نتایج یک تحقیق جدید نشان‌دهنده این است که خطر مرگ ناشی از بیماری‌های عروقی-قلبی در میان سگرت‌کشان نسبت به کسانی که در زندگی شان اصلاَ سگرت نمی‌کشند، حدو سه برابر بیشتر است. (08.07.2019)
 

پس از آن که شایعاتی در مورد ضررهای استفاده از ایبوپروفن برای بیماران کرونا نشر شد، سازمان جهانی صحت به مردم توصیه کرده که در صورت ابتلا به ویروس کرونا، ایبوپروفن مصرف نکنند. این توصیه بر چه پایه و اساسی انجام شده است؟ (20.03.2020)
 

اینکه نظافت و بهداشت دهن تا چه حدی روی صحت تأثیرگذار است، تا هنوز به اندازه کافی جدی پنداشته نمی شود. یک تحقیق تازه ارتباط بیشتر تمیز کردن دندان ها با صحت را نشان داده است. (03.12.2019)
 

تهدیدات کشیدن سگرت و نوشیدن مشروبات الکلی تا اکنون به همه واضح بود که می توانند منجر به سرطان، حمله قلبی و یا هم آسیب های شش گردند. اما اینک ثابت شده است که سگرت و الکول مغز را متأثر ساخته و پیری مغز را تسریع می کنند. (02.02.2020)
 

وزارت صحت افغانستان می‌گوید که میزان مصرف روزانه نمک توسط افغان‌ها بسیار بیشتر از حد توصیه شده توسط سازمان صحی جهان است. مصرف بیش از حد نمک از جمله می‌تواند منجر به بالا رفتن فشار خون در هر سن و سال گردد. (24.01.2020)
 

مشکلات تنفسی، سرگیجی و از دست دادن حس ذائقه از جمله تاثیرات درازمدتی است که در برخی بیماران کووید-۱۹ دیده شده است. حالا دانشمندان هشدار می‌دهند که این بیماری ممکن است مشکلاتی در نعوظ ایجاد کند.

وزارت صحت افغانستان اعلام کرد که داکتران بخش جراحی قلب شفاخانه صحت طفل اندرا گاندی، عملیات قلب یک کودک دو و نیم ساله را که از سوراخ قلب رنج می‌برد، موفقانه انجام دادند.

ویتامین دی یکی از مهمترین ویتامین ها برای بدن انسان به شمار می رود. اکنون پژوهشی نشان می دهد که کمبود ویتامین دی می تواند بیماری کووید ۱۹ را در بدن انسان شدیدتر سازد. آیا این واقعیت دارد؟

این سگ‌ها در دانشگاه طب حیوانی (وترنری) شهر هانوور آلمان آموزش دیده اند و احتمالاً می‌توانند از گسترش بیماری کووید-۱۹ در میان جماعت‌های بزرگ جلوگیری کنند. سگ‌ها قبلاً در میدان‌های هوایی و میدان‌های ورزشی توظیف شده اند.  
 

واکسین‌ها چه تفاوتی باهم دارند؟ چه واکسینی برای من مناسب است؟ چه مدتی طول می‌کشد تا مردم همه واکسین شوند؟ آیا عوارض جانبی بالقوه وجود دارد؟ پاسخ به مهمترین سوال‌ها را این جا دریافت کنید:  
 

نتایج تحقیقات نشر شده در مجله علمی «لانست» نشان می‌دهد که واکسین روسی ضد کرونا موسوم به «اسپوتینک وی» ۹۱.۶ درصد موثریت دارد. مسکو قبلاً پیش از تکمیل شدن تحقیقات بالینی تزریق این واکسین را شروع کرده است.  
  چگونه قلب می تپد

در پایان ماه جنوری سال ۲۰۲۰ برای اولین بار در آلمان شیوع ویروس کرونا تثبیت گردید. از آن روز یک سال می‌گذرد؛ ۳۶۵ روزی که همه چیز را در آلمان و جهان تغییر داد. 
 

آلمان داروی جدیدی را خریداری کرده که برمبنای آنتی بادی تهیه شده و بیماری کووید-۱۹ دونالد ترامپ نیز با آن درمان شده است. این دارو از هفته آینده در آلمان مصرف می شود.  
 

پژوهش یک کارشناس اتریشی می رساند که از هر ۹ شهروند این کشور یکی آن به ویروس کرونا مبتلا شده و بر آن غلبه کرده است. میزان مرگ و میر بر اثر کرونا در این کشور با جمعیتی اندکی بیش از ۹ میلیون نفر ۱.۸ درصد سنجش شده است. 
 

تاکنون تنها گرافیک‌های کمپوتری از ویروس کرونا موجود بود. اکنون محققان اتریشی نخستین عکس سه بعدی ویروس سارس کووی ۲ را گرفته اند. 
 

پس از این که واتس‌اپ تغییرات جدیدی را در پالیسی اش برای حریم خصوصی اعلام کرد، بسیاری کاربران این شبکه را ترک کردند. دلیل آن این نگرانی است که ممکن داده‌های خصوصی شان به فیس‌بوک داده شود. 
 

© 2021 Deutsche Welle |
حفظ داده ها |
یادداشت حقوقی |
تماس
| نسخه موبایل

کلینیک تخصصی و فوق تخصصی قلب و عروق دکتر ضربان – بهترین مرکز درمان قلب کشور

ما در این مطلب می خواهیم شما را با عملکرد حیاتی ترین عضو بدن‌انسان یعنی قلب آشنا کنیم.عملکرد قلب انسان بسیار مهم می باشد و هرگونه اختلال در عملکرد قلب انسان موجب به وجود آمدن مشکلات بسیاری در سلامتی ما می شود.

شما می توانید برای آگاهی از تازه های درمان بیماری های قلبی و دیدن فیلم ها و مطالب آموزشی ، از طریق آیکون های سمت چپ وارد صفحه اینستاگرام ما شده و سوالات خود را به طور مستقیم با پزشکان در میان بگذارید .

قلب مهمترین عضو بدن ما و مرکز اصلی سیستم گردش خون می باشد که از طریق شبکه ای که به وسیله ی رگ ها شکل گرفته است،خون را که شامل اکسیژن و سایر مواد مغزی بوده و اندام های بدن برای سالم ماندن و درست کارکردن به آن نیاز دارند را به تمامی قسمت های بدن ارسال میکند. اگر بخواهیم نگاهی عمیق تر به عملکرد قلب بیاندازیم‌ ،سوالات ذیل برایمان پیش می آید که ما در این مقاله به شرح آنها میپردازیم. نحوه ی پمپاژ خون توسط قلب چگونه است؟ خون چگونه در داخل قلب جریان می یابد؟ قلب چگونه فعالیت های طبیعی خود را انجام می دهد؟چگونه قلب می تپد

قلب ما به دو بطن چپ و راست به منظور پمپاژ خون تقسیم می شود. سمت راست قلب که متشکل شده دهلیز و بطن راست است خونی را که حاوی سطح پایینی از اکسیژن است را دریافت می کند و از طریق شریان ریه به آن منتقل کرده تا سطح اکسیژن خون بالا برود و پس از پایان این عملیات،خونی را که حاوی اکسیژن با سطح بالا است را به سمت چپ قلب داده و این قسمت خون را از طریق شریان ها به تمامی نقاط بدن پمپاژ می کند. حال به بررسی سوال دوم در حوزه ی عملکرد قلب میپردازیم. خون طی ۴مرحله در قلب و ریه های شما جربان می یابد: ۱:دهلیز راست خون حاوی اکسیژن با سطح پایین را دریافت کرده و آن را از طریق دریچه ای به نام سه لختی به بطن راست منتقل میکند. ۲:حال بطن راست خون حاوی اکسیژن ضعیف را از طریق دریچه های ریوی به ریه ها میفرستد. ۳:در این مرحله دهلیز چپ خون حاوی اکسیژن بالا را از ریه. دریافت کرده و آن را به‌وسیله ی دریچه ی میترال به بطن چپ منتقل میکند. ۴:در پایان ،بطن چپ خونی را که غنی شده از اکسیژن است را از طریق دریچه ی آئورت به تمامی نقاط بدن ارسال می کند. دهلیز های چپ و راست بخش های کوچکتری هستند که خون را به بطن های چپ و راست پمپاژ می کنند. بطن های چپ و راست پمپ های قوی تری نسبت به دهلیز ها هستند که از میان این دو،بطن چپ قدرت بیشتری دارد زیرا باید خون را با فشاری مناسب به تمامی نقاط بدن ارسال کند.

تمامی این قسمت ها با تلاش و همکاری مداوم و هماهنگ، سعی در انجام درست این عملیات را دارند تا عملکرد قلب به طورانجام شود و خون حاوی اکسیژن به درستی به تمامی نقاط بدن رسیده و ضربان و فرکانس های قلب کنترل شود.در پایان به بررسی سوال سوم در مورد عملکرد قلب میپردازیم. همان طور که گفتیم قلب وظیفه ی پمپاژ خون حاوی اکسیژن را به تمامی بخش های بدن دارد. حال اگر فرآیند های گفته شده در مرحله ی قبلی به درستی و باهماهنگی صورت بگیرد، قلب ما روند طبیعی خود را طی میکند.

اما اگر اختلالی‌در سرعت و یا هماهنگی این بخش ها رخ دهد قلب دیگر به فرآیند طبیعی خود نمیتواند ادامه دهد وعملکرد قلب به مشکل می خورد و مشکلاتی از قبیل کاهش و یا افزایش ضربان ،لخته شدن خون و…می شود.

شما می توانید برای آگاهی از تازه های درمان بیماری های قلبی و دیدن فیلم ها و مطالب آموزشی ، از طریق آیکون های سمت چپ وارد صفحه اینستاگرام ما شده و سوالات خود را به طور مستقیم با پزشکان در میان بگذارید .

سلام خسته نباشيد. ممنون از اطلاعات جامع و كاملي كه در اختيار ما ميزارين …

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

ایران، تهران ، خیابان شریعتی ، بالاتر از میرداماد ، خیابان منظرنژاد،پلاک 53 ، واحد 9

 

تماس با ما

تست نوار قلب

تست ورزش

اکوکاردیوگرام

اکوکاردیوگرافی ورزشی

نظارت بر فشارخون سرپایی

دستگاه های ثبت حمله

ثبت سرپایی امواج قلبی


1398 / 11 / 27 -10:59


1396 / 04 / 15 -10:4


1393 / 08 / 05 -9:38


1394 / 05 / 25 -8:15


1396 / 04 / 07 -11:29

چگونه قلب می تپد


1396 / 07 / 04 -12:44


1396 / 04 / 27 -12:4


1398 / 05 / 26 -12:37


1396 / 03 / 13 -10:9


1399 / 04 / 29 -13:26







با نحوه و چگونگی احیای قلبی آشنا شوید



 



درباره سلامت قلب بیشتر بیاموزیم




آیا می توان استرس را اندازه گیری کرد !



 


 


 


 


Downloads-icon

تغییر حالت روز و شب

شرکت تحقیقاتی پارسی طب

2015-10-07
قلب و عروق

۵ دیدگاه
14,335 بازدید

قلب چگونه کار می کند ؟

قلب شما یک پمپ است. این عضو عضلانی به اندازه مشت شماست، و در سمت چپ مرکز قفسه سینه شما واقع است. قلب، به دو قسمت راست و چپ تقسیم شده است. این دو قسمتی بودن،خون غنی از اکسیژن را از مخلوط شدن با خون کم اکسیژن محافظت می کند.خون کم اکسیژن پس از گردش در کل  بدن به قلب، باز میگردد.

• سمت راست قلب، شامل دهلیز و بطن راست است،که مسئول جمع آوری  خون و پمپ آن به ریه ها از طریق سرخرگ ریوی است.
• ریه ها اکسیژن تازه را به خون وارد میکنند. همچنین دی اکسید کربن را که یک محصول زائد است را از طریق بازدم بیرون میبرد.چگونه قلب می تپد

• سپس خون غنی از اکسیژن  وارد سمت چپ قلب که متشکل از دهلیز چپ و بطن چپ است،میشود.
• سمت چپ قلب، مسئول پمپ خون غنی از اکسیژن و مواد مغذی از طریق آئورت به بافتهای سراسر بدن است.

دریچه های قلبی:
چهار دریچه درون قلب وجود دارد که خون در حال حرکت را با باز کردن تنها یک دریچه و فقط زمانی که لازم است،به مسیر درست هدایت میکنند. برای عملکرد درست، دریچه ها باید به درستی شکل گرفته باشند و محکم باشند تا بدون نشت باز شوند.این چهار دریچه عبارتند از:

• سه لختی
• میترال
• ریوی
• آئورت

ضربان قلب:
ضربان  قلب، در حالت معمول و استراحت در یک چرخه مداوم.
• در طول انقباض (سیستول)، بطن قلب،خون را به عروق ریه ها و بدن می برد.
• در حالت آرامش (دیاستول)، بطن ها از خون برگشته شده از حفره های های فوقانی (دهلیز چپ و راست) پر میشوند.

سیستم الکتریکی :
سیستم الکتریکی قلب،آنرا تپنده نگه می دارد ،که تبادل مستمر خون غنی از اکسیژن با خون کم اکسیژن را کنترل میکند و این تبادل شما را زنده نگه میدارد.

• پیامهای الکتریکی از دهلیز راست بطور شدید شروع شده و از طریق مسیرهای مخصوصی به بطن میروند تا سیگنال های لازم برای پمپ قلب را فراهم کنند.
• سیستم انتقالی، ضربان قلب را در یک ریتم هماهنگ و طبیعی نگه می دارد که باعث گردش خون میشود.

علل مختلف بیماریهای قلبی:
علل بیماری های بسته به نوع بیماری متفاوت است.

علل بیماری های قلبی عروقی:
در حالی که بیماری های قلبی عروقی می تواند به مشکلات مختلف قلب، یا رگهای خونی، مرتبط باشد، اغلب فرض میشود که آسیب به قلب، یا عروق آن، به سبب آترواسکلروز، یا تجمع پلاک های چربی در شریان ها است. تجمع پلاک ضخیم و سفت شدن دیواره شریان ها، می تواند مانع جریان یافتن خون در شریان ها به سمت اندام ها و بافتهای بدن شود.
آترواسکلروز شایعترین علت بیماری های قلبی عروقی است.و می تواند با رژیم غذایی ناسالم، ورزش نکردن،بی تحرکی، اضافه وزن و سیگار کشیدن بوجود بیاید.

علل آریتمی قلبی:
علل شایع ریتم غیر طبیعی قلب(آریتمی) و یا شرایطی که می تواند به آریتمی منجر شود عبارتند از:

• نقص قلب(نقص مادرزادی قلب)
• بیماری عروق کرونر
• فشار خون بالا
• دیابت
• سیگار کشیدن
• استفاده بیش از حد از الکل یا کافئین
• مصرف مواد مخدر
• استرس
• مصرف بیش از حد برخی داروها ، داروهای تجویزی، رژیم های غذایی، مکمل ها و داروهای گیاهی
• بیماری های قلبی دریچه

در یک فرد سالم با قلب سالم و عادی، آریتمی کشنده بدون دخالت عوامل خارجی مانند شوک الکتریکی یا استفاده از مواد مخدر،غیرطبیعی است.
با این حال، در یک قلب بیمار و یا تغییر شکل یافته،ممکن است پیامهای الکتریکی قلب، به درستی شروع نشوند و یا از طریق قلب، در مسیر صحیح هدایت نشوند، که احتمال ابتلا به آریتمی را افزایش میدهد.

علل نقص مادرزادی قلب:
نقص قلب، معمولا هنگامیکه نوزاد در رحم مادر است،شکل میگیرد. نقص قلب، می تواند با رشد قلب حدود یک ماه پس از لقاح، توسعه یابد و مسیر جریان خون در قلب را عوض کند. برخی از شرایط پزشکی، داروها و ژن ها نیز ممکن است نقش اساسی در ایجاد نقص قلبی ایفا کنند.
نقص قلب، نیز می تواند در بزرگسالان توسعه یابد. با افزایش سن،ساختار قلب، می تواند تغییر یافته و باعث نقص در قلب شود.

علل کاردیومیوپاتی(هریک از بیماری های عضله ی قلب):
علت کاردیومیوپاتی، کلفت شدن یا بزرگ شدن عضله قلب، ممکن است به نوع آن بستگی داشته باشد:
• کاردیومیوپاتی متسع یا منبسط . علت این رایج ترین نوع کاردیومیوپاتی اغلب ناشناخته است. ممکن است به سبب کاهش جریان خون رسانی به قلب(بیماری ایسکمیک قلب)، عفونت ها، سموم و داروهای خاص ایجاد شود. همچنین ممکن است از والدین به ارث برده شده باشد. و معمولا بطن چپ بزرگ (متسع) میشود .

• کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک(رشد ناهنجار اندام یا بافت در اثر بزرگ شدن یاخته ها). این نوع که در آن عضله قلب، غیر طبیعی ضخیم می شود، معمولا ارثی است. همچنین می تواند به دلیل فشار خون بالا و یا پیری توسعه یابد.

• کاردیومیوپاتی بازدارنده. این کمترین نوع رایج از کاردیومیوپاتی است که باعث سفت و سخت شدن و کاهش انعطاف پذیری عضله قلب، میشود و می تواند بدون هیچ دلیل شناخته شده ای رخ دهد. یا ممکن است به سبب بیماری هایی مانند اختلالات بافت همبند و یا تجمع آهن بیش از حد در بدن (هموکروماتوز) و یا توسط برخی از درمان ها برای سرطان مانند شیمی درمانی و پرتو درمانی ایجاد شود.

علل عفونت قلب:
عفونت قلب، مانند پریکاردیت، اندوکاردیت و میوکاردیت،هنگامی ایجاد میشود که یک محرک مانند یک باکتری، ویروس و یا ماده ی شیمیایی،به عضله قلب می رسد. شایع ترین علل عفونت قلب عبارتند از:
• باکتری ها
• ویروس ها
• انگل ها

علل بیماری های قلبی:
علل بسیاری برای بیماریهای دریچه های قلب، وجود دارد. شما ممکن است با بیماری دریچه قلب، به دنیا آمده باشید، و یا  ممکن است بعلت شرایطی نظیر:
•تب روماتیسمی
• عفونت (اندوکاردیت عفونی)
• اختلالات بافت پیوندی
آسیب دیده باشید.

منبع: mayoclinic.org

گروه ترجمه پارسی طب – فرزانه سعیدیان

برچسبمقطر هفده گیاه بازکننده عروق کاردی آی

2020-08-05

2019-09-29

2019-06-27

حفظ سلامت قلب: در مقاله قبل با توجه به نقش ضروری منیزیم در حفظ سلامت …

وممنون از سایتتونD:

عالی بود… ممنونم

عالی بود ازتون ممنونم

بسیارعالی

عالی بود واقا ممنوننننننننننننننن از سایت خوبتون…

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

چگونه قلب می تپد

“پارسی طب”، مجله سلامت جسم و روان، به صورت تخصصی در زمینه تشخیص صحیح بیماری ها و حفاظت از مردم در برابر انواع مختلف امراض رایج با استفاده از مشاوره پزشکی مکمل، گیاهان دارویی، درمان با طب سنتی و جایگزین فعالیت داشته و همچنین مرجع قابل اعتماد اخبار پزشکی و مقالات سلامت و درمانی می باشد.

چگونه قلب می تپد
چگونه قلب می تپد
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *