چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

 
helpkade
چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم
چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

جلوگیری از خیانت مردان کاری است که ابزار و دانش خاصی را می طلبد. اگر شما هم یکی از قربانیان خیانت هستید و یا نمی خواهید که همسرتان به شما خیانت کند، فکر می کنم که خواندن این مقاله برای شما مفید باشد. در این مقاله قصد دارم شما دوست خوبم را با ۴ ابزار قدرتمند که می تواند مانع خیانت همسر شما شود آشنا کنم.

حالات مرد بعد از خیانت دستخوش چه تغییراتی می شود؟ + ۱ ساعت مشاوره تخصصی

متأسفانه در سال های اخیر میزان خیانت در مردان و زنان متاهل به میزان چشمگیری افزایش پیدا کرده به گونه ای که خیانت به یکی از عوامل اصلی طلاق در کشور تبدیل شده است. بنابراین هرکسی می تواند قربانی خیانت شود.

تیم مشاورین خانواده در آسا وکیل، همیشه به عزیزانی که جهت مشاوره با وکیل طلاق در مشهد، به آسا وکیل می آیند توصیه می کنند، یک بار دیگر با روشی اصولی شانس خود را برای بهبود زندگی مشترک پس از خیانت امتحان کنید.

زمانی که خانمی قربانی خیانت می شود، از خودش می پرسد: چرا با من این کار را کرد؟ چه چیزی برایش کم گذاشتم که به من خیانت کرد؟ چطور توانست به منی که مادر بچه هایش هستم خیانت کند؟ چطور با خانم های دیگر تا این حد با محبت صحبت می کند در حالی که وقتی با من است گویا از احساسات چیزی نمی داند؟ و …

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

از طرفی مردان خیانتکار هم اغلب می گویند: همیشه انتظار داشتم همسرم به من توجه ویژه ای داشته باشد، اما او هرگز به من و نیازهای عاطفی من توجهی نکرد (این موضوع تنها مختص مردان نیست بلکه خانم ها هم بعضاً همین را می گویند).

خب بیایید ماجرای یکی از قربانیان خیانت را بخوانیم 🙁

با نامزدم سه سال دوست صمیمی بودیم و بعد از تقریباً یک سال فهمیدم که با دختری در تلگرام چت می کند. سپس درباره این موضوع با همسرم صحبت کردم و او نیز از من فرصتی خواست تا اشتباهش را جبران کند. من هم چون عاشق نامزدم بودم این فرصت را از او دریغ نکردم. بعد از این که عقد کردیم، دوباره متوجه شدم که همسرم با همان دختر دوباره ارتباط برقرار کرده و این بار متوجه این موضوع هم شدم که همسرم با آن دختر پیش از نامزدی هم در ارتباط بوده است.

این بار وقتی دوباره موضوع را به همسرم گفتم و با ناراحتی از او سوال کردم که چرا دوباره به من خیانت کردی، جوب داد: دفعه اول که متوجه خیانتم شدی، من ابراز پشیمانی کردم اما با این حال باز هم با من سرد و سنگین برخورد کردی و به هیچ یک از نیازهای من توجهی نکردی. به همین دلیل من هم دوباره برگشتم پیش کسی که بتوانم کمی با او درد و دل کنم، پیش کسی که به نیازهای من پاسخ دهد.

اما حالا من نمی توانم به همسرم اعتماد کنم. وقتی هم که به او گفتم قصد دارم طلاق بگیرم به من گفت: مشکلی نیست من هم دوست ندارم بیش از این حضور من تو را اذیت کند. هر موقع که بخواهی من حاضرم. این روزها همسر من دیگر برای زندگی میل و اشتیاقی ندارد و این موضوع من را به شدت اذیت می کند. با اینکه او خیانت کرده است اما گویا من بدهکار شده ام. به نظر شما اشتباه من چه بوده است؟!!!

از این دست مشکلات زیاد رخ می دهد اما سوال این است که چه کنیم همسرمان خیانت نکند؟ و یا هنگام مواجه با خیانت مردان چه واکنشی باید نشان دهیم؟ آیا باید طلاق بگیریم یا این که راهکار بهتری هم هست؟ اگر هدف شما زندگی است و مرد زندگیتان را عاشقانه دوست دارید، توصیه می کنم با من همراه بشید.

 

روابط عاطفی خود را زنده کنید – دریافت آموزش های تخصصی

نام و نام خانوادگی *

ایمیل *

فهرست این مقاله

پشتیبانی یعنی عامل رنجش و دلسردی همسرتان نباشید. اما چگونه؟!!! برای این منظور باید از باتلاق های عشق که در ادامه به آن ها اشاره می کنم دوری کنید.

۱٫ رفتارهای تند و خصمانه
۲٫ قضاوت های نادرست
۳٫ خواسته های خودبینانه

پشتیبانی

هنگامی که یک خانم متوجه خیانت همسرش می شود، عصبانی شده و سعی می کند این عصبانیت را با روش های مختلفی مانند تحقیر کردن، انتقام گرفتن و… تخلیه کند. از طرفی مرد هم چون دلیل خیانت خود را کوتاهی های خانمش می داند، او نیز متقابلاً عصبانی می شود. در این شرایط مرد نه تنها از کار خود پشیمان نمی شود بلکه ممکن است جسارت بیشتری برای خیانت پیدا کند.

درست است که شما به عنوان فردی که به وی خیانت شده است، حق دارید ناراحت و عصبانی باشید. اما یادتان باشد، در جایی که خشم پیروز می شود نمی توان عشقی پیدا کرد. بنابراین پس از آنکه متوجه خیانت همسر خود شدید سعی کنید خود را کنترل کنید گرچه می دانم که خیلی سخت است.

قضاوت های نادرست یعنی تحمیل باورها و ارزش های خود به همسرتان. زمانی که مردی خیانت می کند خانم او از روی احساس مسئولیت و عشقی که نسبت به همسرش دارد سعی می کند در او تغییراتی به وجود آورد. این فکر خوبی است اما در اکثر موارد خانم ها از شیوه درستی برای ایجاد این تغییرات استفاده نمی کنند و همین موضوع باعث می شود که مردان احساس کنند شما برای اعتقادات و احساسات آن ها ارزشی قائل نیستید و این خود می تواند به عاملی برای دور شدن همسرتان از شما تبدیل شود.

اگر شما قصد دارید در همسر خود تغییراتی ایجاد کنید ابتدا باید دلایلی که وی جهت خیانت خود ارائه می کند را به دور از هیچ گونه تعصبی گوش کنید و از او بپرسید که دقیقاً چرا به شما خیانت کرده است؟ یا چرا به شما خیانت می کند؟!!!

پاسخی که همسر شما برای این سوال ارائه می دهد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و شما هرگز نباید چون او به شما خیانت کرده است به پاسخ وی از روی تحقیر و بی ارزشی نگاه کنید. ممکن است توجه به این جواب باعث شود که شما به عنوان یک خانم به دلیل اصلی خیانت همسرتان پی ببرید (البته می دانیم که خیانت هیچ توجیهی ندارد).

خیانت اغلب باعث می شود که ترازوی قدرت توازن خود را از دست بدهد و فردی که به وی خیانت شده است از قدرت بیشتری برخوردار گردد. اما متاسفانه این عدم توازن قدرت باعث به وجود آمدن خواسته های خودبینانه می شود که یکی از عوامل مخرب در بهبود زندگی مشترک پس از مواجهه با خیانت است.

اجازه بدهید مفهوم خواسته های خودبینانه را با یک مثال بیان کنم. خانمی برای مشاوره حقوقی طلاق به ما مراجعه کرده بودند. ایشان می گفتند: همسرشان در محیط کار با همکار خودش ارتباط عاطفی برقرار کرده بود. این خانم پس از فهمیدن این موضوع به شوهرش گفته بود که: از این به بعد یا باید ساعات کاری خود را تغییر دهی و یا اینکه محل کار خود را عوض کنی، در غیر این صورت پشیمانت می کنم.

اما همسر این خانم به دلیل موقعیت شغلی خوبی که در آن شرکت داشت و حقوق خوبی که دریافت می کرد علاقه ای به تغییر محل کار خود نداشت. این نمونه بارزی از یک خواسته خودخواهانه است که از طرف قربانی خیانت مطرح شده.

اگر بعد از خیانت همسرتان از وی تقاضایی دارید باید سعی کنید با لحنی صحیح و با در نظر گرفتن میل و صلاح همسرتان آن را مطرح کنید. اگر پس از آن که خواسته خود را مطرح کردید همسرتان با آن مخالف بود سعی نکنید خواسته خود را به وی تحمیل کنید چرا که با این کار شما دارید به او اعلام می کنید که احساسات تو برای من بی ارزش است و این خود برای ایجاد میل مجدد به خیانت کافی است.

بعضی از خانم ها می گویند: شما شناختی از شوهر من ندارید. خواهش کردن از وی برای انجام کاری مثل آب در هاونگ کوبیدن است. او فقط به خودش فکر می کند و بس. تمام وقتش را یا صرف کار می کند و یا صرف بیرون رفتن با دوستانش. اگر من او را مجبور به ماندن در خانه نکنم، او به سختی پیش من می ماند.

یادتان باشد، خواسته های خودبینانه با لحنی عامرانه شاید در کوتاه مدت جواب بدهند اما در طولانی مدت جز وقیح تر کردن همسر شما نتیجه ای به همراه نخواهند داشت.

اجازه میخواهم همین جا موضوعی را با شما دوست خوبم در میان بگذارم. الان که دارم این مقاله را می نویسم کاملا از احساس شما با خبرم. شما الان با خودتان می گویید خیلی بی انصافیه که من باید به کسی که این همه به من بدی و خیانت کرده احترام بگذارم و ازش مراقبت کنم که مبادا ناراحت بشه و …

من کاملا به شما حق می دهم. اما این را بدانید که بیماری ها فقط جسمی نیستند. دروغ هم یک بیماری است، قضاوت هم یک بیماری است و خیانت هم یک بیماری است. بنابراین شما دارید از فردی که دچار بیماری خیانت شده است مراقبت می کنید و همانطور که برای درمان هر بیماری مراقبت باید ادامه دار باشید، برای درمان این بیماری هم مراقبت شما باید مستمر و مداوم باشد.

اصلی ترین دلیل خیانت در کشور ما، بی توجهی زوجین به برطرف کردن نیازهای عاطفی یکدیگر است. معمولاً شاغل بودن خانم ها، دغدغه های اقتصادی مردان و … مانع توجه کردن هریک از زوجین به نیازهای عاطفی یکدیگر می شوند.

توجه منظم

اما شما به عنوان یک خانم باید بدانید که پاسخ دادن به نیازهای عاطفی، ساده ترین روش ممکن برای جلوگیری از خیانت مردان است. اما چگونه از ابزار توجه منظم استفاده کنیم؟

شناخت این نیازها به خانم ها کمک می کند که بدانند دقیقا باید برای کدام بخش از نیازهای همسرشان زمان بگذارند تا وی انگیزه مجدد برای خیانت پیدا نکند. اشتباهی که خانم ها در این مرحله مرتکب می شوند این است که تصور می کنند هر آن چیزی که آنها را خوشحال می کند ممکن است همسرشان را نیز خوشحال کند در حالی که اصلا اینگونه نیست. بنابراین اگر در شناخت نیازهای مهم همسرتان دچار مشکل شده اید می توانید از خود او بپرسید.

اما یک نکته مهم، تمام نیازهای عاطفی مردان از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند. بنابراین شما باید اصلی ترین نیازهای عاطفی همسرتان را بشناسید. خب بنده هم در این زمینه به شما کمک می کنم و شش تا از مهمترین نیازهای عاطفی مردان را به شما معرفی می کنم.

۱٫ نیاز جنسی
۲٫ دریافت حس اعتماد
۳٫ حضور گرم شما (خانم ها) در مراسمات و گردش ها
۴٫ اندام زیبا
۵٫ حمایت
۶٫ تشویق شدن

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

منظور از ماهر شدن یعنی شما باید به برطرف کردن نیازهای عاطفی همسرتان به تدریج عادت کنید. متاسفانه بارها دیده ایم که مدتی پس از شروع برطرف کردن نیازها، خانم ها خسته شده اند و یا تمایل خود را برای برطرف کردن نیازها از دست داده اند.

اما چگونه ماهر بشیم؟ برای این منظور شما باید مسیر زیر را طی کنید:

۱٫ با توجه به کیفیت و کمیت (به عنوان مثال در چگونگی و تعداد دفعات رابطه جنسی)، شیوه برطرف کردن نیازهای عاطفی همسرتان را پیدا کنید.

۲٫ از همسرتان سوال کنید به چه نحوی دوست دارد به نیازهایش پاسخ دهید؟

۳٫ به همسرتان بگویید به چه نحوی دوست دارید او به نیازهای شما پاسخ دهد؟

۴٫ به جای انتقاد و استفاده از لحن عامرانه، خواسته های خود را با لحنی سازنده بیان کنید (خوشحال میشم اگر امروز …….)

۵٫ نیازهای عاطفی یکدیگر را به گونه ای پاسخ دهید که برای هریک از شما دلچسب باشد.

زوجین معمولا قبل از ازدواج و در ماه ها و سال های آغازین پس از ازدواج زمان زیادی را با کیفیت بالایی در کنار هم می گذرانند. اما به مرور به دلایل مختلف این زمان گذاشتن کم می شود و یا از کیفیت آن کاسته می شود. در نتیجه هریک از زوجین نمی توانند آن طور که باید به نیازهای عاطفی یکدیگر رسیدگی کنند و این آغاز مشکلات است.

وقت گذاشتن

حالا باید بدانیم که ابزار زمان چگونه در جلوگیری از خیانت مردان به خانم ها کمک می کند؟!!! برای این منظور هریک از شما خانم ها باید مراحل زیر را طی کنید.

در طی روز، زمانی را در نظر بگیرید تا فقط با همسرتان باشید. یعنی بچه ها، آشنایان و دوستانتان هرگز نباید حضور داشته باشند. دقت کنید که فعالیت هایی نظیر سینما رفتن، صرف شام با همسرتان و… به معنی زمان ویژه داشتن نیست. زمان ویژه یعنی توجه تمام و کمال شما و همسرتان به یکدیگر.

زمانی که با همسرتان هستید را به فعالیت هایی اختصاص دهید که نیازهای عاطفی شما و همسرتان برطرف شود. به عنوان مثال این نیازها می توانند درد و دل کردن، رابطه جنسی و … باشند.

اشتباهی که خیلی از خانم ها در این مرحله مرتکب می شوند این است که، نیاز به محبت و یا نیاز به درد و دل کردن با همسرشان را از وی دریافت می کنند اما در این میان به نیازهایی که برای همسرشان یک اولویت محسوب می شوند توجهی نمی کنند مثل نیاز به رابطه جنسی.

مدت زمانی که برای عشق ورزیدن و با هم بودن در نظر می گیرید، به شدت روی کیفیت رابطه شما با همسرتان تأثیر می گذارد. معمولا بیست ساعت در هفته می تواند برای یک رابطه با کیفیت مناسب باشد. اما چنان چه این مدت زمان برای پاسخگویی به نیازهای عاطفی شما و همسرتان کافی نیست می توانید زمان بیشتری را اختصاص دهید.

برای تکمیل این بخش باید به سه نکته ساده اما مهم اشاره کنم:

۱٫ سعی کنید به هرگونه مشکل و یا دغدغه مالی که مانع از توجه شما به همسرتان می شود چیره شوید.

۲٫ در انتخاب و تنوع فعالیت ها خلاقیت به خرج دهید. این فعالیت ها لزوماً نباید خیلی هزینه بر باشند.

۳٫ از اعضای خانواده برای مراقبت از فرزندانتان در زمانی که با همسرتان هستید کمک بگیرید تا شما و همسرتان بتوانید با هم تنها باشید.

پس از خیانت یک مرد قطعاً انتقال حس اعتماد و صداقت به او می تواند برای احیاء زندگی مشترک بسیار مهم باشد. البته این را هم می دانم که انجام این کار برای خانم هایی که قربانی خیانت شده اند چقدر سخت است.

صداقت همه جانبه

شاید با خود بگویید که من پیش از آنکه همسرم به من خیانت کند هم با او صادق بوده ام، چه تضمینی وجود دارد که با ادامه صداقت من او باز هم خیانت نکند؟

سوال کاملا به جایی است اما دو نکته وجود دارد. یکی اینکه ممکن است شما جنبه های مختلفی از صداقت را اجرا نکرده باشید و دیگر اینکه ممکن است شما در میزان انتقال حس اعتماد و صداقت دچار اشتباه شده باشید. اما خانم ها چگونه می توانند از ابزار صداقت جهت جلوگیری از خیانت مردان استفاده کنند؟ برای پاسخ به این سوال، من صداقت را به چهار قسمت تقسیم می کنم و از شما انتظار دارم تا به تعریف هریک دقت و آنها را عملی کنید.

 هرگونه احساسی که نسبت به اتفاقات و رفتارهای همسرتان دارید را بیان کنید. مهم نیست که این احساسات مثبت هستند یا منفی، مهم این است که شما این احساسات را مخفی نکنید. هرگز به این بهانه که ممکن است همسر شما به دلیل ابراز احساسات منفی از شما فاصله بگیرد احساسات خود را مخفی نکنید.

با آنکه می دانم مخالفید اما اکیداً توصیه می کنم، اطلاعات و اتفاقات مربوط به گذشته خود را با همسرتان به اشتراک بگذارید. مخصوصاً آن بخش از اطلاعات و اتفاقاتی که باعث شکل گیری ضعفی در شخصیت شما شده است.

بیان نقاط ضعف، به همسرتان کمک می کند تا او در رفتار خود تجدید نظر کند و به گونه ای با شما برخورد کند که از آن نقاط مجدداً آسیب نبینید یا به عبارتی نمک روی زخم شما نپاشد.

اتفاقات روزانه خود را تمام و کمال برای همسرتان تعریف کنید. اجازه دهید او نیز از فعالیت های روزمره شما با خبر شود.

هر فکر و ایده ای که برای آینده دارید لطفا آن را برای همسرتان نیز تعریف کنید. ممکن است شما ایده ای را مطرح کنید که به همسرتان انگیزه بدهد، به همسرتان میل به زندگی بدهد.

من خوب می دانم که شما به عنوان یک خانم ممکن است مخالف بعضی از ابعاد صداقت باشید. اما صداقت همه جانبه موجب می شود که همسر شما نیز از درون تشویق شود تا او نیز با شما صداقت همه جانبه داشته باشد و این گونه انگیزه خیانت در وی به شدت کاهش پیدا می کند.

خب بیایید تعدادی از افکار اشتباه خانم ها در اجرای صداقت را با هم بررسی کنیم:

اگر بخواهم منتظر رضایت همسرم شوم، فرصت خوبی که نصیبم شده است را از دست می دهم چرا که همسر من بسیار ترسو است بنابراین من نمی توانم برای جلب رضایت او صبر کنم پس ترجیح می دهم از فرصت خوبی که برایم پیش آمده است به همسرم چیزی نگویم(نداشتن صداقت دربیان روزمرگی).

من همیشه به گونه ای برنامه ریزی می کنم که هم به صلاح خودم است و هم به صلاح همسرم بنابراین همیشه نیازی نیست که نظر همسرم را هم بدانم. او وقتی ببیند چقدر تصمیمات من در پیشرفتمان موثر بوده خودش از من تشکّر خواهد کرد. (نداشتن صداقت در مورد نگاهتان نسبت به آینده).

یادتان باشد که مخفی کاری، مخفی کاری به همراه خواهد داشت. هیچ چیزی را از مرد زندگیتان پنهان نکنید با این کار به او نیز فرصت می دهید تا با شما احساس صمیمیت بیشتری داشته باشد و هر قدر میزان صمیمت شما و همسرتان افزایش پیدا کند میل به خیانت نیز کاهش می یابد.

اما یک نکته بسیار مهم. رفتار شما پس از صداقت همسرتان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اگر شما پس از صداقت همسرتان با او رفتاری تند توام با قضاوت های منفی داشته باشید نه تنها او دیگر با شما صادق نخواهد بود بلکه تشویق می شود تا پنهان کاری خود را عمیق تر کند.

یادتان باشد، داشتن صداقت خود موجب تشویق همسر شما به داشتن صداقت می شود و صداقت همان عاملی است که از خیانت مردان جلوگیری می کند. می دانم که این مقاله کمی طولانی شد امّا با توجه به شرایط موجود و دلایلی که زوجین برای طلاق به وکلای آسا وکیل ارائه می کنند موجب شد تا این مقاله را برای شما بنویسم.

فرصت مشاوره تنها برای خانم ها می باشد

 

بسیارآموزنده وحرفاتون منطقی بودسپاسگذارم

عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی.

خیلی ممنون بابت نگاه مثبتتون.

همسرم همیشه اسرار میکنه من برم خونه مادرم یا جایی که اون بتونه تو خونه تنها باشه و کسی که مدتهاست با او در رابطه هست رو به خونه بیاره
من در این شرایط چطور میتونم متقاعدش کنم و خونه رو خالی نکنم
من مدتهاست خونه نشین شدم و جایی نمیرم
و تو رابطه هیچی براش کم نمی زارم
ولی اون ناراحته و اذیت میکنه چون من همش خونه هستم
چکار کنم دوست ندارم کسی رو خونه بیاره

با سلام. توصیه میکنم برای این منظور با یک مشاور خانواده صحبت کنید.

فقط فقط مسئولین میتونن این مشکل را حل کنند. چطوره خیانت جرم سنگین داشته باشه؟ مثل تمام اموال خائن به نام همسر شود، یا قانون صیغه فقط برای مجردین باشد. حتی جرم برای زنان و دخترانی که صیغه مردان متاهل می شوند جریمه نقدی بشود.

همسرم خیانت کرده من فهمیدم اما هنوز به روش نیاوردم میخوام صبر‌کنم قبل اینکه چیزی بروز بدم از نظر مالی پس انداز کنم بعد بگم‌و با خیال راحت طلاق بگیرم‌ولی از یه طرف میگم‌اگه‌‌ هنوز من و بچه هام‌رو بیشتر دوست داشته باشه و بودنش با اون صرفا از روی هوس باشه چی ؟ دلم‌نمیخواد راحت راهو واسه اون زنه دوم‌ باز کنم و بکشم کنار و میترسم اگه‌ همین الان نگم‌نکنه دیگه دیر بشه مثلا رابطشون صمیمی‌تر شه یا …مثلا بچه دار شن …😔 درکل نمیدونم الان بگم و جلوشو بگیرم یا صبر‌کنم‌ ازش پول بگیرم بعد طلاق ؟ اگه‌الان بگم چه اطمینانی هست ولش کنه‌ ممکنه تو پول دادن بهم‌بیشتر هم اعتیاد کنه

درود خدمت شما کاربر محترم.

با توجه به این که همسرتون از شما دارای فرزند هست قطعا شما از اهرم قوی تری نسبت به نفر سوم برخوردار هستید. همچنین معمولا روابط عاطفی این چنینی با توجه به این که صرفا بر پایه تجربه یک هیجان جدید و همچنین روابط جنسی شکل می گیرند دوام چندانی ندارند. چرا که هریک برای دیگری نقش یک وسیله رو بازی می کنند.

در ارتباط با اون خانم هم باید بدونید که اگر ایشون از متاهل بودن همسر شما آگاه باشند و با این همه دارند به رابطشون با همسر شما ادامه میدن، به مرور زمان همسر شما متوجه شخصیت پوچ این خانم و همچنین اون خانم متوجه ابزاری بودنش برای همسر شما خواهد شد.

بنابراین توصیه ما به شما این هست که به جای فکر کردن در مورد مسائلی نظیر طلاق و جدایی، با توجه به فرزندانتون به ریشه های ایجاد این مشکل فکر کنید و حتی از همسرتون بخوایید که با شما نزد یک مشاور خانواده یا تراپیست بیان تا خیلی ریشه ای تر مشکل بررسی و حل بشه.

سلام و وقت بخیر
من یک دختر ۲۶ ساله هستم و همسرم دو سال از من بزرگتره . ما ۵ ماهه ک عقد کردیم .یکی دوروز پیش بصورت کاملا اتفاقی دیدم همسرم توی واتس اپ با یه خانوم چت داشته و بعد هم بلاکش کرده,وقتی خواستم چتاشونو ببینم نذاشت و گفت این قضیه مال دوران مجردیمه ، هرچقدر ازش خواستم تاریخ چتارو نشونم بده اجازه ندادو حین جروبحثی که داشتیم چتارو از واتس اپش حذف کرد .
هر کاری کردم دیگه نتونستم بک آپ بگیرم و چتارو برگردونم . این قضیه باعث شد بیشتر گوشیشو چک کنم که نتیجش شد اینکه همسرم میرفته توی برنامه ی دیوار و به تمامی آگهی هایی ک مربوط به مسائل خانوما مثل اپیلاسیون ، لباس زیر ،لباس مجلسی ، کفشای زنونه بوده رو نگاه میکردم و به آگهی دهنده هاشون که خانوم بودن پیام می‌داده و بعدشم ردوبدل گردنه شماره و مابقی چت یا تلفن زدن به اون خانوما رو در واتس اپ ادامه می‌داده و باهاشون از این طریق ادامه رابطه رو برقرار میکرده . نزدیک به ۹۰تا دختر توی بلاکیای واتس اپش پیدا کردم که به همشون زنگ می‌زده علیرغم اینکه خیلیا جوابشو نمی‌دادن ولی بازم این کارو تکرار کرده .
ازش میپرسم خب چه لزومی داشته که به زنا و دخترای مردم زنگ میزدی ؟ اصلا وی میگفتی بهشون ؟ جوابش فقط اینه که خامی کردم بچگی کردم .
من با این مرد که تازه زندگیمو باهاش شروع کردم چیکار باید بکنم آخه؟؟؟

بنظر من تا زوده این رابطه رو تموم کنین این فرد بشدت بیماره و قرار نیست هیچوقت درست بشه و شما رو هم با خودش پایین میکشه

سلام .من ۸ سال ازدواج کردم و ۳۴ ساله هستم و همسرم ۳۷ ساله اس دو دختر ۴ و ۱ ساله دارم
شوهر من به هیچ عنوان اهل ابراز علاقه نیست.در حدی که من به یاد ندارم یک بار منو بوسیده باشه یا حتی به من گفته باشه دوست دارم .بسیار اهل قر زدن و قهر کردن است .الان مدت یک ماه است که برای کارش دفتر گرفته و یه دختر جون مجرد رو استخدام کرده و ساعت کاری بیشتری در محل کارش میمونه با این که کار مال خودشه ولی صبح خیلی زود خونه رو ترک میکنه و شب ساعت ۶ میاد خونه و تا موقع خواب دائم سرش تو گوشیه و حتی گلمه ای با من حرف نمیرنه .چند روز پیش داشت تو واتساپ چت میکرد که دید من متوجه شدم سریع بستش و صفحه دیگه ای رو گوشیش اورد .من گوشی رو چک کردم چیزی پیدا نکردم .باهاش حرف زدم عصبانی شد و بحثهای بی مورد و بی ربطی رو پیش کشید تا من ساکت بشم البته همیشه همین طور بوده و با سفسته بازی و داد و بی داد همیشه من رو ساکت میکنه . من سعی کردم باهاش حرف بزنم ولی اون اصلا اهل صحبت کردن و حل مشکل نیست و قهر میکنه اصلا به من احترام نمیزاره .تا حرفی میزنم به جای جواب میگه باز زر زدی ..بهش میگم تو اگه منو نمیخوای بریم طلاق بگیدیم میگه خوب برو ولی من توافق نمیکنم برو تا پدرت در بیاد تو راه دادگاه بچه هارم بهت نمیدم . حاظر به مساوره اومدن هم نیست .حتی قبول نمیکنه تا فرد مورد اعتماد که خودش تایید کنه بینمون بیاد مشکلمون حل کنه .چون من پدر ندارمو موقعیت ترک منزل و تنها زندگی کردن رو ندارم همیشه تو دعوا بهم میگهاگه اذیتی برو .و چون شدایط مالی خوبی داره همیشه میگه تو ناشکری و قدر زندگیتو نمیدونی برو خوشحال باش و زندگیتو بکن تو هیچی کم نداری . در صورتی که اصلا و ابدا به نیازهای روحی و عاطفی من توجه نمیکنه.نه خوش و بشی نه خنده ای نه تشکری فقط طاب کار ..واقعا خسته شدم تا الان تمام ایراد هاشو تحمل گردم ولی خیانت واقعا برام سخته نمیدونم باید چه گار کنم و حتی فکر کردن به این که بچه هامو نبینم اذیتم میکنه .اینم بگم پدر خوبی برای بچه هاست و این که رابطه جنسی ما کلا فقط و فقط با درخواست من بوده تا به حال و خیلی کم پیش میاد اون بخواد .با این تفاسیر لطفا.شما بگید چه کار کنم ؟

درود و احترام خدمت شما کاربر عزیز.

سوالاتی که برای بنده ایجاد شده این هست که:

آیا همسر شما از ابتدا به همین شکل بودن و هیچ گونه ابراز علاقه ای به شما نمیکردن؟ حتی در دوران آشنایی و عقد؟

نحوه آشنایی شما با ایشون به چه شکل بوده؟

آیا رفتار ایشون با اومدن بچه ها دستخوش تغییراتی شده یا خیر؟

با توجه به شرایط سنی و همچنین شرایط مالی و خانوادگی که دارید. بنده به شما پیشنهاد می کنم که از نقطه قوت ایشون یعنی توجه بی چون و چرا به فرزندانتون به نفع خودتون استفاده کنید. شما باید از این به بعد سعی کنید روی خودتون سرمایه گذاری کنید. در واقع خودتون رو به اندازه به لحاظ موقعیتی و مالی ارتقا بدید که همسرتون دیگه به شما به چشم یک فرد عادی نگاه نکنه. اینکه شما خودتون رو وقف زندگی کنید نه به نفع شماست و نه به نفع بچه ها. تمام بچه ها یک مادر و پدر شاد میخوان تا پدر و مادری ناراحت و گرفته.

مد نظر داشته باشید. از اونجایی که شما مادر فرزندانشون هستید، اهرم فشار دست شماست. بنابراین سعی کنید به جای گله کردن تمام قد از خودتون یک نسخه موفق تر بسازید.

اینکه همسر شما محبت کردن بلد نیست و یا ابراز علاقه نمیکنه و یا حتی برای رابطه جنسی این شما هستید که پیش قدم میشید میتونه ریشه در کودکی ایشون و ارتباط پدر با مادر این آقا داشته باشه.

من به شما توصیه میکنم که این مقاله سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

با سلام .وقتتون بخیر.
من ۲۳ ساله هستم و همسرم ۳۳ ساله.همسرم قبل من با شخصی ۴ سال رابطه داشته و به گفته خودش دوسال اول تصضمیم به ازدواج بود اما دو.سال بعدی هیچ حسی نبوده بینشون.و صرفا از لحاظ مالی ساپورت میکردتش. اوایل نامزدی درمورد اون دختر بهم گفته بود اما گفته بود شش هشت ماه پیش رابطه مون قطع شده ،درحالیکه من بعد از چند هفته عکس هایی از اون دختر در
گوشی همسرم دیدم.و تاریخ دقیق اون ها دقیقا به یک ماه قبل از اشنایی ما بود(چهل رو از اشنایی تا نامزدی ما طول کشید).و فهمیدم دروغ گفته.اما گفت که دقیق نمیدونه کی جدا شده و حتی قسم هم خورد.
و بعد ها بااصرار من گفت که دستش رو گرفته وهفت هشت باری بیرون رفته،وبرای دیدنش به شهری که دوساعت فاصله داره ،رفته.من واقعا تعجب کرده بودم که انقدر دروغ گفته بهم.
بعد از چندماه ازعروسی تلگرامش رو چک کردم و دیدم در لیست بلاک ها یک دختر … پیام داده .و این هم بلاک کرده.اما نمیدونم دقیقا این اتفاق کی افتاده ….و گفتم این چیه گفت پیام تبلیغاتی میداد منم برلاک کردم بدون هیچ جوابی.و بعد از این اتفاق گفت که تلگرامش رو حذف کنم.و اینستاشم حذف کردم.با توجه به بحث هایی در این مورد که داشتیم.
الان فقط واتساپ داره اما تمام پیام هایی که مشتری های خانم بهش میدن رو پاک میکنه و خیلی جالب بهم گفت نمیخوام واتساپم شلوغ بشه.و پیام های خاصی نیستن جز پرینت و غیره و اینا.
اما درکل خیلی خوب و عمیق من رو شناسایی کرده و تمام علایق و خصوصیات اخلاقی من رو میشناسه.
و باهمه اینها بهم میگه ،من و تو دیوانه ایم.سیاست نداریم.و هرچی در درون هست رو بروز میدیم.و برای همینه که زیاد کل کل میکنیم.
با همه اینها خیلی زود گریه میکنه.و کاملا داره نقش بازی میکنه یعنی مکر میکنه.مادرش هم همینطوریه.ووقتی حرف از طلاق و جدایی میزنم،خودزنی میکنه خیلی محکم.
از بس زده خودش رو روی یک چشمش باد کرده ست.و دم به دقیقه میگه عاشقمه دوسم داره.مهمترین و باارزش نترین شخص زندگیشم و غیره…
و من رو درحال حاضر کاملا گیج کرده بااین رفتار های ضد و نقیض و نقش بازی کردنش.
وخیلی ازم تعریف میکنه.و منیگه خیلی احساس خوشبختی میکنه بامن .و
من کاملا گیج شده م. من میدونم ته دلش کسی هست.و شاید هم داره باکسی حرف میزنه ،نمیدونم.اما چجوری میتونم بفهمم این رو.خیلی عذاب میکشم.

سلام میکنم به شما سرکار خانم نور محمدی.
از مسئله اختلاف سنی زیادی که میان شما و همسرتون هست سعی می کنم بگذرم. اما بدونید که بی تاثیر نیست.

شما مرتکب دو اشتباه شدید. اول اینکه شما در دوران نامزدی که بهترین موقعیت برای شناخت فرد مقابل هست متوجه این موضوع شدید اما متاسفانه به سادگی از کنارش رد شدید. این در حالیه که در مسئله ازدواج باید نسبت به هرگونه تردیدی که دارید و رفتار عجیبی که ار طرف مقابلتون میبینید بی تفاوت نباشید.

مسئله بعدی این هست که شما خیلی خودتون و همسرتون رو تحت تاثیر گذشته این آقا قراردادید که اصلا کار صحیحی نیست و با توجه به گذشتی که در دوران نامزدی داشتید ادامه مشاجره در مورد گذشته این آقا صرفا میتونه روند بهبود زندگی و رشد رو از شما و همسرتون بگیره. تا اونجایی که دیگه در زندگی حرف مشترک مثبتی برای گفتن باقی نمیمونه مگر در زمینه پرداختن و کنکاش کردن گذشته.

به خاطر داشته باشید که در یک زندگی مشترک برای رشد و موفقیت خیلی مهم هست که طرفین به این درک برسن که طرف مقابلشون اونها رو باور داره. شما هر قدر که حس بی اعتمادی بیشتری رو نسبت ب ایشون انتقال بدید ضمن ناراحت کردن خودتون ایشون رو هم بیشتر به این سمت سوق میدید.

در زندگی مفهومی به نام حیا به شدت مهم هست:

انسان با حیا کسی است که نه به حریم روانی دیگران تجاوز میکنه و نه اجازه میده کسی به حریم روانی اون تجاوز کنه.

آیا زندگی هیچ جنبه دیگه ای نداره جز پرداختن به گذشته و اتفاقات بد؟

با همسرتون صحبت کنید و سعی کنید متوجه بشید که زبان عاطفی همسر شما چیه میتونه باشه. گاهی افراد با هدیه، گاهی با توجه زیاد و … می تونن مجددا توجه خاصی به زندگی و شریک عاطفیشون داشته باشن.

بنده به شما پیشنهاد می کنم به جای اینکه حریم امن همسرتون رو خدشه دارم کنید و مدام به واسطه شک و تردیدی که به ایشون دارید، اون حریم رو نقض کنید، سعی کنید روی توسعه فردی خودتون کار کنید تا دوباره در زندگی یک هدف باشید نه صرفا وسیله ای برای برآورده کردن یک سری از نیازها.

همچنین از همسرتون خواهش کنید تا همراه شما به مشاوره بیان تا طی چندین جلسه مشکل بررسی و حل بشه.

سلام خانمی۴۰ساله هستم۲فرزند دارمیک پسر۱۷ساله ویک دختر۱۳ساله.همسرم۴۷سالشه.۲۱ساله ازدواج کردیم.از ۴سال پیش فهمیدم که خیانت میکنه وبه مرور فهمیدم از سالها پیش این کار رو میکرده،چون خیلی بهش اعتماد داشتم هیچوقت نفهمیدم که خیانت میکنه. فرد خاصی وثابتی در میان نیست.هر چند ماه وچند بار رابطه فرد رو عوض میکنه و وابستگی نداره.بارها دعوا کردم،صحبت کردم،خواهش کردم،مریض شدم،فایده نداشته وبه کارش ادامه میده.البته کلی معذرت خواهی میکنه وابراز پشیمونی وانکار.همیشه میگه عاشق منه وبدون من نمیتونه زندگی کنه.واقعا به غیر از این مشکل ،مشکلی نداریم.واقعا نمیدونم باید چیکار کنم.لطفا راهنمایی کنید.

با سلام.

با توجه به سن همسرتون باید دقت داشته باشید که افراد در این سن بعضا به ذهنشون میرسه که کارهایی رو انجام بدن که تا به حال انجام ندادن.

اما موضوع این هست که شما میفرمایید: بارها دعوا کردم،صحبت کردم،خواهش کردم،مریض شدم،فایده نداشته وبه کارش ادامه میده

یعنی شما انتظار دارید با مثلا دعوا کردن یا مریض شدن شما مشکل حل بشه؟!!!!!!!!!! هرگز.

این دست از رفتارها نه تنها نمیتونه مشکلی رو حل کنه بلکه موجب فاصله گرفتن هرچه بیشتر همسرتون از شما میشه. چرا که دارید با این رفتارها به وی ثابت می کنید که من در شرایط بحرانی توانایی کنترل زندگی مشترک و بهبود اون رو ندارم.

توصیه من به شما این هست که با ایشون مانند یک دوست صمیمی به صحبت بنشینید و بدون اینکه احساس مادرگونه ای نسبت به صحبت های ایشون داشته باشید، اجازه بدید با شما صحبت کنه و به دغدغه های ذهنیشون در ارتباط با شما بپردازه.

دقت داشته باشید که نحوه ابراز احساسات در مردها کاملا با خانم ها متفاوت هست. بنابراین نباید انتظار داشته باشید که به سادگی به اصلی ترین مشکلاتی که در زندگی مشترک با شما داره اشاره کنه.

شاید بهترین راهکاری که میشه برای شما استفاده کرد این هست که از تمام تلاش ها و نکات مثبتی که در همسرتون وجود داره تشکر و قدردانی کنید. اونقدر به اینکار ادامه بدید که ایشون احساس کنن همچنان برای شما هنوز هم خاص و جذاب هستن.

به کارهایی که همسرتون به اون علاقه داره دقت کنید و سعی کنید اون کارها رو با هم دیگه و در کنار هم انجام بدید. به سفرهای کوتاه و دو نفره برید بدون حضور بچه ها و سعی کنید در تمام این فعالیت ها قدردانی رو فراموش نکنید.

سلام
من نه ساله ازدواج کردم هیچ عشقی نبود بعدها متوجه شدم که پدر و خانواده پدریش هم شدید مخالف بودن چون ازدواج فامیلی رو بیشتر میپسندیدن ، عشق به دختر عموش و ازدواجش و عشق های گذراش
تقریبا ۵ماه پیش خیلی اتفاقی متوجه پیامک صمیمی با یه خانمی شدم بعد ۲هفته که شدیدا تو خودم بودم با بیان شدیدا ملتمسانه که پناهم تویی هر چند بابت پیام هیچ توضیح وهیچ ابراز پشیمانی ای رابطه صمیمی پیدا کردیم به من گفت که اعتمادتو جلب میکنم.دیگع نگاه به گوشیش نکردم که چیز جدیدی پیدا کنم حالم بد بشه ولی همیشه میخواستم به خودم ثابت کنم من اشتباه میکردم حی وسوسه چک گو شی رو داشتم.
تا اینکه دوباره دیدم تو پیامکش به نفر گفته دیدی چه راحت شماره تو گرفتم
یا تو تلگرام به یه شخص دیگع نوشته سلام چطوری خوبی؟دوباره حالم بد سده الن نمیدونم بابد چه کار کنم واکنش صحیح چیه ع
در ضمن بگمالان خیلی هم دوسش دارم ولی به نظرم هم کفو هم نیستم دوتا هم بچه دارم
مثلا:تو مسافرت اهش همیشه منو از صبح تا شب خونه یکی میذاره میره با رفیقاش عشق و حال ما هم همیشه ۹سال سر این موضوع دعوا داریم
پا بده مواد
یا مشروب…میگه مرد باید همه کار هیچ کاره باشه
پ

با سلام.

فکر نمی کنید بعد از ۹ سال و با دو تا بچه خیلی دیر به این تفکر رسیدید که شما هم کفو هم نیستید؟!!!

قطعا برای شما خیلی سخته که متوجه بشید کسی رو که دوسش دارید به شما خیانت کرده. در واقع دوست داشتن به شما به لحاظ احساسی این اجازه رو نمیده که باور کنید به شما خیانت شده.

اما امروزه ما باید خیانت رو به عنوان یک بیماری اثر جدید بپذیریم و به جای اینکه بخواییم این بیماری رو با جدایی درمان کنیم با اون منصفانه و علمی برخورد کنیم.

در واقع جدایی به دلیل خیانت آخرین نسخه ویژه آن دسته از آقایونی است که خیانت به صورت ریشه در اونها وجود داره که این نیز خودش بر میگرده به دوران کودکی افراد. به عنوان مثال مردی که در سن ۱۵ سالگی شاهد خیانت پدرش به مادر خودش بوده قطعا این مسئله میتونه ریشه های خیانت رو در بزرگسالی این کودک تقویت کنه.

اضافه کنم که بر خلاف توقع بسیاری از خانم ها که دلیل اصلی خیانت رابطه جنسی هست؛ باید عرض کنم که تحقیقات امروزه خلاف این رو نشون میده. چرا که اکثر آقایون به دلیل عدم دریافت احساس عاطفی مناسب و با کیفیت درگیر خیانت میشن.

بنده پیشنهاد می کنم سه موضوع زیر رو در اسرع وقت در رابطه با همسرتون آغاز کنید:

۱٫ قدردانی کردن
۲٫ حمایت همه جانبه
۳٫ ایجاد راه هایی که به مرد احساس برنده بودن رو در منزل و در کنار شما انتقال میده.

فراموش نکنید که برای آقایون خیلی مهمه که پس از تنش های روزانه وقتی که وارد محیط خونه میشن اون محیط بتونه برای وی احساس آرامش رو فراهم کنه تا با موجی از انتقادات و تنش ها مواجه بشه.

به عنوان مثال اینکه شما همسرتون رو برای مسئله ای کاری و یا خانوادگی مورد سرزنش قرار بدید در واقع دارید به ایشون این حس رو میرسونید که شما بازنده هستی در این مسائل. وقتی که مرد در کنار شما احساس یک فرد شکست خورده رو پیدا میکنه این میتونه زمینه های خیانت رو در وی تقویت کنه.

سلام
موضوعی که وجود داره اینه که مادر من به به همسرم شک داره و مدام درباره این موضوع باهام حرف میزنه و حرفاش به شدت روی رفتارم تاثیر میزاره و حال خودمم بد میکنه با اینکه من میدونم همسرم مشکلی نداره ولی باعث شده من آرامشم رو از دست بدم مادرم همیشه با بقیه مقایسش میکنه و من هرچی بگم میگه که تو ساده ای و زود ناراحت میشه ازم واقعا نمیدونم چطوری رفتار کنم که هم مادرم ناراحت نشه!هم آرامش برگرده!

با سلام.

مشکل بسیاری از زوجین در کشور ما این هست که هنوز به بلوغ عاطفی نرسیدن و بدون اینکه علم ازدواج رو داشته باشن، وارد زندگی مشترک میشن.
شما به هیچ عنوان حق ندارید مشکلاتی که در زندگی مشترکتون رخ میده رو برای افراد حتی پدر و مادرتون شرح بدید و یا حتی اونقدر همسرتون رو کوچیک کنید که دیگران به خودشون اجازه بدن در مورد زندگی مشترک شما نظر بدن.

سوالی که ایجاد میشه این هست که اگر معیار حال خوب شما و یا حتی قضاوت شما در مورد همسرتون حرف دیگران هست، پس چرا ازدواج کردید؟!!!

شما قرار نیست مادرتون رو راضی کنید و یا تلاش کنید که ایشون ناراحت نشه. شما فقط باید خیلی محترمانه ایشون رو توجیح کنید که در زندگی مشترک شما دخالت نکنن.

همچنین توصیه میکنم که روی حرمت نفس خودتون کار کنید. تا زمانی که ما بخواییم برای حرف دیگران زندگی کنیم فقط با مرگ هست که به آرامش می رسیم.

سلام من ۲۱ سال و همسرم۲۷ سالشه دوسال ازدواج کردیم متوجه خیانتش یک ماه پیش شدم که اشناییش با خانوم به دوران مجردیش برمیگشت
اون خانومم یکبار ازدواج و طلاق گرفتن از اونجایی که رابطه خیلی خوبی باهم داریم و اون واقعا چیزی برای من کم نگذاشته خیلی زندگیمو دوست دارم برام توضیح داد که چرا اینکارو کرده و ابراز پشیمونی کرد و ازش که سوال کردم گفت هیچ مشکل و کمبودی تو زندگی ندارم خودش قبول داره که چیزی براش کم نذاشتم و اصلا قابل مقایسه با اون خانوم نیستم واقعا ما هیچ مشکلی نداریم از تمام جوانب چیزی براش کم نگذاشتم اما میترسم که این کار عادت شده باشه براش چون این رابطه قدیمی هست رها کردنش حتما خیلی سختع و احساسم بهم میگه هنوز تموم نشده و فکر میکنم درسته نمیدونم چکار کنم به هیچ عنوان به جدایی فکر نمیکنم فقط میخوام که کس دیگه ای تو زندگیم نباشه چه کنم؟

با سلام.

اینکه خود فرد ابراز پشیمونی کنه اصلا کفایت نمیکنه. ایشون باید با شما نزد یک تراپیست بیان و تراپیست تایید کنه که ایشون آیا مجددا خیانت میکنه و انگیزه خیانت رو داره یا خیر. حرف خود فرد خیانت کار اصلا ملاک نیست.

با سلام
بنده ۱۵ سال با همسرم هست زندگی میکنم و دو فرزند دختر و پسر دارم . حدودا ۶ سال پیش تصمیم به ادامه تحصیل داد و کارشناسی گرفت و نزدیک حتی ۵ روز تنها گذاشت منو و بچه هام رفت جایی که نه جواب تلفن میدتد و کسی میدونست کجاست . و بعد از بازگشت حتی به اصرار که بریم طلاق بگیریم . ولی با اصرار و صحبت منصرف شد . الانم که سمتش رفته بالا منو دیگه هم سطح خودش نمیدونه .مثل کارگر محل کارش برخورد میکنه . و پیجش هم همه فالورهاش همه زنهای جلف و مطلقه هست . دارم داغون میشم . و وقتی هم از سرکار میاد و یا در خانه حضور داره مدام با گوشیه تو اینستا و چت هست نمیدونم طلاق بگیرم بچه هام اسیب روحی میبینند و نابود میشند و اگر هم بمونم دارم نابود میشم . هر موقع هم خواستم بشینم باهاش صحبت کنم . میگه حرفات تکراریه و عصبی میشه و میگه چرت میگی. ارزو دارم به خودش بیاد . عاشق زندگیش و بچه هاش باشه . کمکم کنید مقدور هم نیست برم پیش یه مشاوره یا روانشناس

با سلام و احترام.

نکته ای که وجود داره و شما باید بهش دقت کنید این هست که؛ حضور شما در چنین زندگی مشترکی لزوما به نفع بچه ها نیست. هیچ بچه ای دنبال بی مهری پدر نیست. هیچ بچه ای دوست نداره در کنار مادری سرخورده و ناراحت بزرگ بشه.

چاره کاره شما یک زوج درمانی است. در صورتی که همسر شما تمایلی به این کار نداره شما چاره ای جز جدایی ندارید. در غیر این صورت مهر مادری شما نه تنها موجب نابودی شما میشه بلکه باعث میشه که اون بچه ها هم در محیطی متشنج و ناراحت کننده بزرگ بشن که این مسئله اصلا به نفع اون ها نیست.

بچه های شما از شما و همسرتون الگو میگیرن و همین الگو در آینده و در زندگی های مشترک خودشون نیز پیاده می کنن.

سلام خانم ۳۳ ساله و شوهرم۳۵ سالش هست.۸ساله باهمسرم ازدواج کردم .دختر ۴ساله دارم.همسرم تو زندگیمون برامون چیزی کم نزاشته.از هرلحاظ عالی هست،فقط ابراز محبت بلد نیست یاخودش نمیکنه.ولی در قبالش من هیچی کم نزاشتم.احترام،عشق….تواین همه سال چند ساله احساس خیانت از طرفش میکردم.ولی چیز اثبات شده ای ندیدم.همه،حتی مشاورهم میگفت ساخته ذهن خودته.اون مشکلی نداره.البته خودم تنهایی مشاوره میکردم.تا چند ماه پیش وارد مجازی نمیشد،ولی دوماهه اعتیاد پیدا کرده،واسه نهار نمیاد خونه.هی میگه کی میری خونه مامانت،تصمیم گرفتم کنترلش کنم.وقتی خونه نبودم ضبط صدا گذاشتم.متوجه حضور کسی شدم.بااین حال عاشقشم، هنوز سکوت کردم،تاسند محکم گیر بیارم.همیشه میگفتم،همون لحظه طلاق میگیرم،ولی میبینم دوسش دارم،نه میتونم جدا شم،نه تحمل کنم!البته خودش میدونه خیانت چقدر برام درد اوره.حالا شما بفرمایید چه کنم؟؟؟

با سلام و احترام.

در ابتدا از شما تشکر می کنم که مختصر و مفید به اصل ماجرا پرداختید.

بنده باید به چند موضوع مهم اشاره کنم.

اول اینکه شما یک دختر ۴ ساله دارید. سوالی که برای بنده ایجاد میشه اینه که آیا با اومدن بچه از میزان توجه و محبت شما نسبت به همسرتون کاسته شده یا خیر؟

مسئله بعدی این هست که شما می فرمایید من هیچی کم نذاشتم. اما باید بدونید که ممکنه این صرفا نگاه شما باشه اما شاید اگر از همسرتون بپرسید و با ایشون ارتباط برقرار کنید متوجه بشید که اینطور نیست و ایشون در ارتباطشون با شما جنس کمبودهاشون با شما تفاوت داره.

در نظر داشته باشید رفتارهایی که از همسرتون داره سر میزنه نمیتونه لزوما به این معنا باشه که ایشون داره خیانت میکنه. بلکه میتونه بیانگر این مسئله باشه که ایشون در آستانه خیانت قرار دارن.

همچنین شما فرمودید که ایشون محبت کردن بلد نیستن یا به اندازه ای که مد نظر شماست ایشون محبت نمی کنن. اما این موضوع رو باید بدونید که تفاوت های ذاتی بین آقایون و خانم ها وجود داره که این تفاوت ها باعث میشه که تعریف هریک از کلمه (محبت) متفاوت باشه.

شاید از نگاه همسر شما محبت فقط همین باشه که طبق فرمایش خودتون (در زندگی چیزی براتون کم نذاشته). اما از نگاه شما محبت میتونه وقت گذاشتن، توجه و … باشه.

با توجه به توضیحات شما، توصیه ای که براتون دارم اینه که به جای اینکه بخوایید ایشون رو کنترل کنید و فضای خونه رو براشون ناامن کنید، بنشینید و با خودشون صحبت کنید تا به این مسئله پی ببرید که چرا ایشون در کنار شما احساس خوبی ندارن؟!!!

یادتون باشه گفتگوی سالم و سازنده شما با همسرتون از هر گونه مشاور و یا مشاوره ای بهتر خواهد بود.

این مقاله از سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

سلام
من ۱۸سالمه نامزدم ۲۵سالشه یه ساله که عقد کردم نامزدم قبل عقدمون چندین بار بهم خیانت میکرد خودم میدیدم که با دخترا درارتباطه وقتی بهش میگفتم گردن نمیگرفت. حتی داخل عقدهم چندین باردیدم. ۷ماه بود که عقد کرده بودیم فهمیدم که چیزی داره ازم مخفی میکنه فهمبدم داره بهم خیانت میکنه. اینستاش رو گوشیم وصل کردم وقتی با دختره چت میکرد داخل اینستا من میتونستم اس هاشون بخونم دیدم که با یه دختر حدودن سن ۲۵سال یا به بالا در ارتباطه حتی باهم ارتباط جنسی هم داشتن دختره هم میفهمید که این متاهله ونامزد داره.از اس هاشم فهمیدم به دختره زیاد محل نمیده اخه بهش میگفت دیگه نمیخوام باهم باشیم من فهمیدم تو با فلانی درارتباطی من بهت گفتم از بس دوستت دارم جونمم بهت میدم ولی از کنار خیانت نمیتونم راحت رد بشم. از اس هاشون اسکرین گرفتم نشونش دادم بهش گفتم گردن نمیگرفت میگفت اینا کی بهت گفته اینا دروغه این اس ها. بعد گفتم که اینستات خودم روگوشیم وصل کردم باهم بحثمون شد حتی خانوادمم با خبر شدن.. دیگه مجبور شده بود بگه جریان رو بهم گفت دیگه تکرار نمیکنم فقط ابرو مو پیش خانوادت نبر بگو بهشون این اس ها مال من نبوده اشتباه شده. ولی بازم دوباره خیانت هاش تکرار کرد بازم بحث.. دوروز پیش بازم فهمیدم که داره بهم خیانت میکنه حتی براشم استوری میزاره مخاطبانش فک میکنن واسه من گذاشته ولی دراصل واسه دختره گذاشته. دختره کلیپ درست کرده روعکسش براش فرستاده اینم گذاشتم استوری که مرسی عشقم نفسم. فدات خانومی که کنارمی همیشه ب فکرمی… من بهش گفتم من که درست نکردم میگه من خودم درست کردم گذاشتم تا تو غافلگیر بشی.. ولی بلد نیست بعدم حوصله ی اینکارا نداره همیشه میگه من براش درست میکنم بعد من فهمیدم داره دوباره خیانت میکنه ساعت ۳شب رفتم پروفایل واتساپش رو حرف اول اسم خودم گذاشتم یه ۱۰دقیقه شد دختره از بس زنگ زد اس داد تا نامزدم فهمیدم سریع پروفایل عوض کرد گفتم چرا عوض کردی گفت حرف اول اسمت نزار یه عکس عاشقانه بزار گفت که من میدونم تو اینو میزاری فک میکنی من دوست دختر دارم تا پروفایل رو ببینه بفهمه دیگه اسنده ولی من ندارم…. کلا ازدهنش دراومد خودشم فهمید که من میدونم ولی به روم نمیارم اسم دختره هم داخل گوشیش به اسم پسر سیو کرده که من نفهمم ولی استوری هاش همش عکس دختر میزاره من یه بار استوریش دیدم عکس دختر بود نوشته بود رفیق فابم تولدت مبارک… دختره زیاد سنی نداره زیر ۲۲سال میشه…. میدونم اگه ب نامزدمم بگم بازم گردن نمیگیره دوباره سر خودم خالی میکنه واقعا دیگه نمیدونم چکار کنم خسته شدم دیگه دارم کم کم ازش زده میشه ازش خسته میشم هرگونه محبتی که بگی در حق این انجام دادم هیچییی واسش کم نزاشتم هر روز بیشتراز دیروز دارم بهش محبت میکنم تا از اونا کنده بشه سمت این چیزا نره ولی هیچی.. تازه گاهی اوقات هم بهش گفتم طلاق میگیرم میگه برو بگیر بسلامت. میگه خودت الکی زندگیت خراب میکنی هیچی نیست من باکسی نیستم.. خانوادش خیلی منو میخوان منو روچشماشون میزارن خودشم خیلی منو میخواد اصلا ب اسم صدام نمیزنه همش عزیزم یا گلم میگه حتی از نظر مالی نمیزاره کمبودی داشته باشم. تنها مشکلش همینه واقعا دیگه نمیدونم چکار کنم میترسم اخر این دوستیا به ازدواج دوباره باشه یعنی زنی دیگه بگیره اخه داخل خانوادشون اتفاق افتاده..چندین بارم باهاش حرف زدم گوش میکنه یه ماهی بگذره دوباره تکرار میکنه.
ممنون میشم کمکم کنید🙏🏻

با سلام.

با توجه به ۳ فاکتور:

اختلاف سنی شما و همسرتون

ازدواج شما در سن نامناسب

بی توجهی شما به خیانت همسرتون در دوران عقد

میتونیم نتیجه بگیریم که ازدواج شما از پایه اشتباه و غلط بوده.

شما لا به لای صحبتاتون به موضوع مهمی اشاره کردید. یعنی ازدواج مجدد که در داخل خانودشون هم اتفاق افتاده. این مسئله نشون میده که ریشه این رفتار همسر شما بیشتر در دوران کودکی و خانواده این آقا است.

شما باید از همسرتون درخواست کنید که همراه شما به یک تراپیست مراجعه کنه تا تراپیست بررسی کنه که آیا همسر شما علاقه ای به ترک خیانت داره یا خیر. در صورتی که تراپیست احساس کرد که ممکنه همسر شما مجدداً خیانت خودش رو تکرار کنه شما چاره ای جز جدایی ندارید.

اکیدا توصیه میکنم در این شرایط بچه دار نشید.

این مقاله از سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

سلام .شوهردوستم سالیان سال تنوع طلب وخیانت کاره .باوجوددرآمدبالا برای زن وبچه خیلی خسیس وبیرون خونه خیلی لارژ .تلفنهای شب ونیمه شب وپیامهای عاشقانه زنان ویاشعرهای عاشقانه شوهربه آنها وسریع پاک میکردباتمام مدارک مرتب با زن وبچه دعوامیکردو۳ماه ۴ماه قهرمیکرد وحتی ضروریات زندگی نمی آوردوبادادوبیدادودعوامنکرخیانت میشه میگه توهم زدی .برای من حرف درمیآوری .با آبرومن بازی میکنی .حرف زیادی نزن.حرف بی ربط نزن. ظاهر مذهبی ونسبتا موجه نمیتونه ثابت بادرآمدخیلی بالایی که داشت ودارد این خانم چکارکنه ؟

درود.

در صورتی که این خانم به بهترین شکل ممکن تونسته باشه خیانت همسرشون رو اثبات کنه و با این همه باز هم همسرشون انکار میکنه، چاره ای جز طلاق نیست. مد نظر داشته باشید ما حق قضاوت نداریم و بحث اثبات خیانت از اهمیت بسیار زیادی برخورداره.

خسته نباشید.بابت پاسخگویی متشکرم.اول اینکه تاحدودی رابطمون تحت تاثیر وجود دخترم قرارگرفته واینکه شما میفرمایید باهشون ارتباط برقرار کنم ،بنده درمورد کمبودها وانتظاراتش از رابطه عاطفی وجنسی سر صحبت رو بازمیکنم.ولی ایشون هربار اعلام رضایت از هر لحاظ میکنند ومنکر عدم احساس آرامش در کنار ما هستند.درآخرین صحبتمون درهمین موردایشون قسم وتاکید برمتعهد بودن دارند.(درحالی که گفتم صدای خانمی در ضبط صدا بود)باید به این نکته هم اشاره کنم که بنده بسیارزودرنج هستم،اصلا نمیتونم خودم را اصلاح وکنترل کنم وخودم رو قوی وبااعتماد بنفس نشون بدم ومساله بعدی اینکه همیشه درمورد دارایی نقدی باوجود درک من درمورد دخل وخرجمون مخفی کاری دارند ویا هر وقت درخواستی مبنی بر اینکه که قسمتی از اموال رو به نام بنده کنند تا امنیت مالی داشته باشم ،سرباز میزنند.ممنون میشم نظرتون رو بدونم🙏

سلام مجدد خدمت شما.

با توجه به اینکه فرمودید رابطه شما تحت تاثیر حضور دخترتون قرار گرفته باید میزان تخریب رو ارزیابی کنید. باید بررسی کنید که از چه لحاظی تحت تاثیر قرار گرفته؟ آیا توجه زیاد شما روی دخترتون موجب شده که میزان و کیفیت توجه شما به همسرتون کاهش پیدا کنه یا خیر؟

من به سه بخش مهم از صحبتاتون اشاره می کنم:

۱٫ زود رنج بودن شما۲٫ اینکه به همسرتون گفتید من صدای خانمی رو شنیدم۳٫ اینکه به بهانه تامین امنیت مالی ا ایشون خواستید بخشی از اموال رو به نام شما بزنن

شما طبیعتا با تکیه به زود رنج بودنتون این فرصت رو از همسرتون میگیرید که بتونه با شما صحبت سازنده ای داشته باشه. شاید همین زود رنج بودن شما موجب شده که ایشون برای عدم بهم ریختن فضای خونه از انتقاد کردن و گفتن بعضی از مسائل خودداری کنن.

اینکه شما به همسرتون گفنید که صدای خانمی رو شنیدید کار بسیار زشتی کردید. شما هیچ وقت نباید قضاوت کنید و بدون اینکه با چشمای خودتون ببینید شروع به قضاوت کنید. حتی اگر قضاوت شما به درستی هم صورت گرفته باشه باز هم شما نباید با گفتن این موضوع امنیت و آرامش رو از ایشون و خونه ای که دارن درش زندگی می کنن بگیرید. با اینکار خونه به جای اینکه مامن امنی برای شما و همسرتون باشه برای ایشون مصداق یک پادگان نظامی خواهد بود که همه چیز زیر نظره.

اما اینکه می فرمایید باید چیزی رو با توجیه تامین امنیت مالی به نام شما بزنن برای بنده قابل درک و پذیرش نیست. اگر تمام ثروت همسرتون هم برای شما باشه اما شما در زندگی آرامش نداشته باشید اون ثروت برای شما هیچ ارزشی نخواهد داشت.

بنده احساس میکنم شما هدفتون از زندگی هنوز مبهمه.

آیا بهتر نیست به جای دستگاه شنود گذاشتن و رفتارهایی مثل زود رنج بودن که با اخلاق مورد نیاز برای یک زندگی مشترک فاصله داره بیایید و مشکل رو به صورت ریشه ای حل کنید؟!!!

مجددا تاکید میکنم وقت بگذارید و اگر واقعا دنبال بهبود زندگی مشترکتون هستید این مقاله رو مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

اقای عباسی چیزی که میگم شاید بی ربط باشه من۲۲سالمه اماتا الان من توزندگی واقعیم. بادختری نبودم وادمی بودم که همیشه از شروع رابطه ی عشقی وعاطفی وپیامدهای بعدش میترسیدم.واینکه بلدنیستم بایکی رابطه برقرارکنم.ازیه طرف هم خوشحالم چونکه پیرامون وقصه های عاشقانه ی زیادی شنیدم ودیدم که با پایان تلخی وعذاب اوری به اتمام رسید واینکه تونستم ازادمای دوراطرافم که همون دوستام هست تجربه وپندبگیرم که هررابطه ای سالم نیست اما ازطرفی میترسم توزندگیم همیشه تنهابمونم و این تنهایی طولانی تربشه…

پاسختون رو در بخش دوم سوالی که مطرح کردید قرار میدم.

سلام آقای عباسی بزرگوارنمی دونستم جواب نمیدید وعلت جواب ندادنتون هم نمی دونم ممنون میشم بفرمایید

با سلام و احترام.

به سوالی که مطرح فرمودید پاسخ داده شد. لطفا کامنت ها رو ملاحظه کنید.

سلام وقتتون بخیر آقای عباسی.
ای کاش جواب منم بدید..خیلی دوست دارم نظرتون رو بدونم.
تشکر

درود وقتتون بخیر.

بنده از جانب شما سوالی دریافت نکردم!

سلام اقاى عباسى خسته نباشيد
چرا جواب منو ندادين ؟🥺
هرروز ميام چك ميكنم بخدا …
مشكل من اينه ك با يه اقايى دوستم ٤ساله
اختلاف سنيمونم ٣ساله ، قصدشونم ازدواجه كل خونواده ش ميدونن و بامن درارتباطن ! ولى خونواده ى من ب دليل شرايط مالى و كار راضى نشدن
ايشون اوايل دوستى دروغايى راجب خودش و خونواده ش گفته بود
ي مدت بعدم رفته بودن كافه تولد دوس دختر دوستش ك از من پنهان كرده بود
وقتى فهميدم انكار كرد ك من بت گفتم
بعد دوباره گف ميدونستم ناراحت ميشى
راجب گذشته شم و رابطه هاشم خيليييى دروغ گفته جورى ك هر دفعه ي داستان تعريف ميكنه
با يكى از همكلاسياى دخترشونم ارتباط داشت
ك من خبر نداشتم
يبار پيشش بودم ديدم دختره جواب داد ن
من گفتم چى ن
ديدم استوريشو ريپلاى كرده از منم متنفرى ؟
خلاصه كلى ناراحت شدم
ك گف بخاطر جزوه و ايناس
همينجورى پنهون كارياى ريز ريز داره
ك منجر شده من فك كنم داره خيانت ميكنه
خيلييييم بش گفتم از دروغ و خيانت بدم مياد
بنظر شما چكار كنم ؟

درود خدمت شما.

بنده فکر می کنم اولین بار هست که پیام شما رو دریافت می کنم. در هر حال بابت تاخیر ایجاد شده از شما پوزش میخوام.

اما پاسخ خیلی ساده است. شما باید هرچه زودتر این رابطه رو تموم کنید و تمرکزتون رو روی روابط بهتر با افراد سالم تر بگذارید.

وقتی که شما دنبال صداقت و تعهد هستید چطور تمرکزتون رو روی فردی گذاشتید که نه صداقت داره و نه تعهد!!!

موفق باشید.

اقای عباسی ،بعد از چندسال متوجه خیانت همسرم شدم که دو سه سال خانمی راصیغه کرده بود و من به خاطر اعتماد و رابطه عاطفی خوبی که با همسرم داشتم متوجه نشدم ،با این که همه علایم رو داشت حالا که فهمیدم با وجود سه فرزند ،همسرم میگه خیلی ناراحتم که تو فهمیدی وچه اشکالی بود توی زندگی وقتی تو نمی دونستی ؟
در صورتیکه در اون مدت عملا دیگه به من از هیچ لحاظ کاری نداشت .و الانم میگه تو و زندگی رو خیلی می خوام اما از خودم بدم میاد که نمی تونم این کار رو ترک کنم ،
تو ی اون مدت خیانت با اون زن ،منم خیلی درگیر کارو بچه ها بودم و متوجه نمی شدم .هر دو در سن میانسالی هستیم ،چه کارکنم طلاق بگیرم یا راهی هست ،زندگی مو دوست دارم

با سلام.

این مقاله سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

ایاداشتن یک (عشق یایک همسر که متعهدبه زندگیشه احساس عاطفی داره مسئولیت پذیره عاشقه همسرشه وکارهایی برای خوشبختی وخوشحالیه همسرش انجام میده)
خیلی افتخارداره ؟
چون خانواده های دهه۴۰یا۵۰یا۶۰بهش میگن زن زلیل بودن
ایا باهمه ی اون چیزا ای دورشون پلانتزکشیدم میشه اسمشوگذاشت زن زلیل بودن چون اگر بخوای نگاه کنیم وروراست باشیم مردا همیشه تواینکارا ازدختر سرترن وهمیشه اولین گام روخودشون برمیدارن

با سلام.

قطعا ارزش هایی مثل صدات و تعهد اون هم زمانی که متعلق به یک نفر باشه باعث افتخاره.

اینو بدونید که نظر شخصی دیگران هیچ اهمیتی نداره.

ما نباید به دیگران اجازه بدیم تا در مورد زندگی مشترک ما و همچنین در مورد احساسات ناب و پاک ما اظهار نظر کنن.

پیروز باشید.

سلام اقای عباسی بین کامنت هایی ک خوندم شما به اختلاف سن صحبت تاکید دارید میخواستم ازتون بپرسم من خودم ۱۸ سالمه و نامزدم یعنی خاستگارم ۲۶ سالشه و اگه بتونیم با اختلاف سنمون کنار بیایم، آیا این فاکتور در آینده ک رابطه ما جدی تر بشه اختلالی ایجاد نمیکنه ؟؟؟
لطفا راهنماییم کنید

با سلام.

قطعا مشکل ساز خواهد شد. ۱۸ سالگی اصلا سن ازدواج نیست. بازه زمانی ازدواج ۲۶ تا ۳۵ سالگی است.

موفق باشید.

سلام من سوال دارم چطور میتونم بپرسم؟

با سلام.

کامنت کنید یا درخواست مشاوره بدید.

اقای عباسی …
عقیده وباورومنش من نسبت به جنس مخالف خیلی منفیه درحدی که همیشه خیانت ها روازجانب دخترا می بینم ومخالف دیدگاه دختراییم که ادعامیکنن معصومن ودنبال رابطه ی امن هستن وخودشون خیانت نمیکنن وازطرف مرداهمسرموردعلاقشون موردخیانت قرارگرفتن البته همه دخترا نه اما درصد زیادشون همیشه مردومتهم به خیانت میکنن وخودشون روتبرعه میکنن واین تاحدودی منو از رابطه های عشقی وزناشویی دورکرده این حق روبهم میده که حال موجود خودم ووضعیت که الان دارم رودرک کنم
شمابگین باحرف مخالفید یاخیر
اگرمخالفیدچرا واگرخیر چرا؟

با سلام و احترام.

همه چیز ریشه در باورهای ما داره. دقت داشته باشید عرض کردم باورها نه تفکرات ما. چون باورها همون افکاری هستن که بارها و بارها ما در ذهن خودمون تکرارشون می کنیم. شما باید مراقب باورهاتون باشید. ما آدم ها براساس باورهایی که داریم اتفاقات رو رقم میزنیم.

به عنوان مثال اون خانمی که باور داره همه آقایون فقط دنبال رابطه جنسی هستن، دقیقا مردانی وارد زندگیشون میشن که دنبال رابطه جنسی هستن.

پس شما باید سعی کنید به شدت روی باورهاتون کار کنید. خیلی عمیق و خیلی زیاد.

اینو هم اضافه کنم که تعریف دختر خوب یا پسر خوب برای هرکسی متفاوته و با توجه به هر تعریفی به تا دلتون بخواد دختر و پسر خوب در جامعه ما هست. بعضی ها زیاد دیده میشن و بعضی ها کمتر اما هستن همیشه.

بعد از اینکه روی باورهاتون کار کردید سعی کنید فرهنگ عاطفیتون رو از طریق مطالعه افزایش بدید تا بتونید در کنار این باورهای صحیح در مسیر شناخت قرار بگیرید و اگر هم دوست دارید رابطه عاطفی داشته باشید با فردی داشته باشید که به لحاظ شخصیتی کاملا مناسب شماست.

موفق باشید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

دیدگاه

آسا وکیل حاصل یک تیم حقوقی با تجربه با تفکری تحول گراست. این تیم حقوقی در سال 1397 با هدف ایجاد تحول جدّی در امور وکالت و مشاوره حقوقی پا به عرصه وب نهاد و تا به امروز در مسیر خود ثابت قدم بوده است. هدف تیم بزرگ آسا وکیل این است که در زمینه های مختلف حقوقی انتخاب اول افراد واقع شود.
ارتباط با ما : info@asavakil.ir


 

همواره در کنار شما خواهیم ماند – آسا وکیل

جلوگیری از خیانت مردان کاری است که ابزار و دانش خاصی را می طلبد. اگر شما هم یکی از قربانیان خیانت هستید و یا نمی خواهید که همسرتان به شما خیانت کند، فکر می کنم که خواندن این مقاله برای شما مفید باشد. در این مقاله قصد دارم شما دوست خوبم را با ۴ ابزار قدرتمند که می تواند مانع خیانت همسر شما شود آشنا کنم.

حالات مرد بعد از خیانت دستخوش چه تغییراتی می شود؟ + ۱ ساعت مشاوره تخصصی

متأسفانه در سال های اخیر میزان خیانت در مردان و زنان متاهل به میزان چشمگیری افزایش پیدا کرده به گونه ای که خیانت به یکی از عوامل اصلی طلاق در کشور تبدیل شده است. بنابراین هرکسی می تواند قربانی خیانت شود.

تیم مشاورین خانواده در آسا وکیل، همیشه به عزیزانی که جهت مشاوره با وکیل طلاق در مشهد، به آسا وکیل می آیند توصیه می کنند، یک بار دیگر با روشی اصولی شانس خود را برای بهبود زندگی مشترک پس از خیانت امتحان کنید.

زمانی که خانمی قربانی خیانت می شود، از خودش می پرسد: چرا با من این کار را کرد؟ چه چیزی برایش کم گذاشتم که به من خیانت کرد؟ چطور توانست به منی که مادر بچه هایش هستم خیانت کند؟ چطور با خانم های دیگر تا این حد با محبت صحبت می کند در حالی که وقتی با من است گویا از احساسات چیزی نمی داند؟ و …

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

از طرفی مردان خیانتکار هم اغلب می گویند: همیشه انتظار داشتم همسرم به من توجه ویژه ای داشته باشد، اما او هرگز به من و نیازهای عاطفی من توجهی نکرد (این موضوع تنها مختص مردان نیست بلکه خانم ها هم بعضاً همین را می گویند).

خب بیایید ماجرای یکی از قربانیان خیانت را بخوانیم 🙁

با نامزدم سه سال دوست صمیمی بودیم و بعد از تقریباً یک سال فهمیدم که با دختری در تلگرام چت می کند. سپس درباره این موضوع با همسرم صحبت کردم و او نیز از من فرصتی خواست تا اشتباهش را جبران کند. من هم چون عاشق نامزدم بودم این فرصت را از او دریغ نکردم. بعد از این که عقد کردیم، دوباره متوجه شدم که همسرم با همان دختر دوباره ارتباط برقرار کرده و این بار متوجه این موضوع هم شدم که همسرم با آن دختر پیش از نامزدی هم در ارتباط بوده است.

این بار وقتی دوباره موضوع را به همسرم گفتم و با ناراحتی از او سوال کردم که چرا دوباره به من خیانت کردی، جوب داد: دفعه اول که متوجه خیانتم شدی، من ابراز پشیمانی کردم اما با این حال باز هم با من سرد و سنگین برخورد کردی و به هیچ یک از نیازهای من توجهی نکردی. به همین دلیل من هم دوباره برگشتم پیش کسی که بتوانم کمی با او درد و دل کنم، پیش کسی که به نیازهای من پاسخ دهد.

اما حالا من نمی توانم به همسرم اعتماد کنم. وقتی هم که به او گفتم قصد دارم طلاق بگیرم به من گفت: مشکلی نیست من هم دوست ندارم بیش از این حضور من تو را اذیت کند. هر موقع که بخواهی من حاضرم. این روزها همسر من دیگر برای زندگی میل و اشتیاقی ندارد و این موضوع من را به شدت اذیت می کند. با اینکه او خیانت کرده است اما گویا من بدهکار شده ام. به نظر شما اشتباه من چه بوده است؟!!!

از این دست مشکلات زیاد رخ می دهد اما سوال این است که چه کنیم همسرمان خیانت نکند؟ و یا هنگام مواجه با خیانت مردان چه واکنشی باید نشان دهیم؟ آیا باید طلاق بگیریم یا این که راهکار بهتری هم هست؟ اگر هدف شما زندگی است و مرد زندگیتان را عاشقانه دوست دارید، توصیه می کنم با من همراه بشید.

 

روابط عاطفی خود را زنده کنید – دریافت آموزش های تخصصی

نام و نام خانوادگی *

ایمیل *

فهرست این مقاله

پشتیبانی یعنی عامل رنجش و دلسردی همسرتان نباشید. اما چگونه؟!!! برای این منظور باید از باتلاق های عشق که در ادامه به آن ها اشاره می کنم دوری کنید.

۱٫ رفتارهای تند و خصمانه
۲٫ قضاوت های نادرست
۳٫ خواسته های خودبینانه

پشتیبانی

هنگامی که یک خانم متوجه خیانت همسرش می شود، عصبانی شده و سعی می کند این عصبانیت را با روش های مختلفی مانند تحقیر کردن، انتقام گرفتن و… تخلیه کند. از طرفی مرد هم چون دلیل خیانت خود را کوتاهی های خانمش می داند، او نیز متقابلاً عصبانی می شود. در این شرایط مرد نه تنها از کار خود پشیمان نمی شود بلکه ممکن است جسارت بیشتری برای خیانت پیدا کند.

درست است که شما به عنوان فردی که به وی خیانت شده است، حق دارید ناراحت و عصبانی باشید. اما یادتان باشد، در جایی که خشم پیروز می شود نمی توان عشقی پیدا کرد. بنابراین پس از آنکه متوجه خیانت همسر خود شدید سعی کنید خود را کنترل کنید گرچه می دانم که خیلی سخت است.

قضاوت های نادرست یعنی تحمیل باورها و ارزش های خود به همسرتان. زمانی که مردی خیانت می کند خانم او از روی احساس مسئولیت و عشقی که نسبت به همسرش دارد سعی می کند در او تغییراتی به وجود آورد. این فکر خوبی است اما در اکثر موارد خانم ها از شیوه درستی برای ایجاد این تغییرات استفاده نمی کنند و همین موضوع باعث می شود که مردان احساس کنند شما برای اعتقادات و احساسات آن ها ارزشی قائل نیستید و این خود می تواند به عاملی برای دور شدن همسرتان از شما تبدیل شود.

اگر شما قصد دارید در همسر خود تغییراتی ایجاد کنید ابتدا باید دلایلی که وی جهت خیانت خود ارائه می کند را به دور از هیچ گونه تعصبی گوش کنید و از او بپرسید که دقیقاً چرا به شما خیانت کرده است؟ یا چرا به شما خیانت می کند؟!!!

پاسخی که همسر شما برای این سوال ارائه می دهد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و شما هرگز نباید چون او به شما خیانت کرده است به پاسخ وی از روی تحقیر و بی ارزشی نگاه کنید. ممکن است توجه به این جواب باعث شود که شما به عنوان یک خانم به دلیل اصلی خیانت همسرتان پی ببرید (البته می دانیم که خیانت هیچ توجیهی ندارد).

خیانت اغلب باعث می شود که ترازوی قدرت توازن خود را از دست بدهد و فردی که به وی خیانت شده است از قدرت بیشتری برخوردار گردد. اما متاسفانه این عدم توازن قدرت باعث به وجود آمدن خواسته های خودبینانه می شود که یکی از عوامل مخرب در بهبود زندگی مشترک پس از مواجهه با خیانت است.

اجازه بدهید مفهوم خواسته های خودبینانه را با یک مثال بیان کنم. خانمی برای مشاوره حقوقی طلاق به ما مراجعه کرده بودند. ایشان می گفتند: همسرشان در محیط کار با همکار خودش ارتباط عاطفی برقرار کرده بود. این خانم پس از فهمیدن این موضوع به شوهرش گفته بود که: از این به بعد یا باید ساعات کاری خود را تغییر دهی و یا اینکه محل کار خود را عوض کنی، در غیر این صورت پشیمانت می کنم.

اما همسر این خانم به دلیل موقعیت شغلی خوبی که در آن شرکت داشت و حقوق خوبی که دریافت می کرد علاقه ای به تغییر محل کار خود نداشت. این نمونه بارزی از یک خواسته خودخواهانه است که از طرف قربانی خیانت مطرح شده.

اگر بعد از خیانت همسرتان از وی تقاضایی دارید باید سعی کنید با لحنی صحیح و با در نظر گرفتن میل و صلاح همسرتان آن را مطرح کنید. اگر پس از آن که خواسته خود را مطرح کردید همسرتان با آن مخالف بود سعی نکنید خواسته خود را به وی تحمیل کنید چرا که با این کار شما دارید به او اعلام می کنید که احساسات تو برای من بی ارزش است و این خود برای ایجاد میل مجدد به خیانت کافی است.

بعضی از خانم ها می گویند: شما شناختی از شوهر من ندارید. خواهش کردن از وی برای انجام کاری مثل آب در هاونگ کوبیدن است. او فقط به خودش فکر می کند و بس. تمام وقتش را یا صرف کار می کند و یا صرف بیرون رفتن با دوستانش. اگر من او را مجبور به ماندن در خانه نکنم، او به سختی پیش من می ماند.

یادتان باشد، خواسته های خودبینانه با لحنی عامرانه شاید در کوتاه مدت جواب بدهند اما در طولانی مدت جز وقیح تر کردن همسر شما نتیجه ای به همراه نخواهند داشت.

اجازه میخواهم همین جا موضوعی را با شما دوست خوبم در میان بگذارم. الان که دارم این مقاله را می نویسم کاملا از احساس شما با خبرم. شما الان با خودتان می گویید خیلی بی انصافیه که من باید به کسی که این همه به من بدی و خیانت کرده احترام بگذارم و ازش مراقبت کنم که مبادا ناراحت بشه و …

من کاملا به شما حق می دهم. اما این را بدانید که بیماری ها فقط جسمی نیستند. دروغ هم یک بیماری است، قضاوت هم یک بیماری است و خیانت هم یک بیماری است. بنابراین شما دارید از فردی که دچار بیماری خیانت شده است مراقبت می کنید و همانطور که برای درمان هر بیماری مراقبت باید ادامه دار باشید، برای درمان این بیماری هم مراقبت شما باید مستمر و مداوم باشد.

اصلی ترین دلیل خیانت در کشور ما، بی توجهی زوجین به برطرف کردن نیازهای عاطفی یکدیگر است. معمولاً شاغل بودن خانم ها، دغدغه های اقتصادی مردان و … مانع توجه کردن هریک از زوجین به نیازهای عاطفی یکدیگر می شوند.

توجه منظم

اما شما به عنوان یک خانم باید بدانید که پاسخ دادن به نیازهای عاطفی، ساده ترین روش ممکن برای جلوگیری از خیانت مردان است. اما چگونه از ابزار توجه منظم استفاده کنیم؟

شناخت این نیازها به خانم ها کمک می کند که بدانند دقیقا باید برای کدام بخش از نیازهای همسرشان زمان بگذارند تا وی انگیزه مجدد برای خیانت پیدا نکند. اشتباهی که خانم ها در این مرحله مرتکب می شوند این است که تصور می کنند هر آن چیزی که آنها را خوشحال می کند ممکن است همسرشان را نیز خوشحال کند در حالی که اصلا اینگونه نیست. بنابراین اگر در شناخت نیازهای مهم همسرتان دچار مشکل شده اید می توانید از خود او بپرسید.

اما یک نکته مهم، تمام نیازهای عاطفی مردان از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند. بنابراین شما باید اصلی ترین نیازهای عاطفی همسرتان را بشناسید. خب بنده هم در این زمینه به شما کمک می کنم و شش تا از مهمترین نیازهای عاطفی مردان را به شما معرفی می کنم.

۱٫ نیاز جنسی
۲٫ دریافت حس اعتماد
۳٫ حضور گرم شما (خانم ها) در مراسمات و گردش ها
۴٫ اندام زیبا
۵٫ حمایت
۶٫ تشویق شدن

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

منظور از ماهر شدن یعنی شما باید به برطرف کردن نیازهای عاطفی همسرتان به تدریج عادت کنید. متاسفانه بارها دیده ایم که مدتی پس از شروع برطرف کردن نیازها، خانم ها خسته شده اند و یا تمایل خود را برای برطرف کردن نیازها از دست داده اند.

اما چگونه ماهر بشیم؟ برای این منظور شما باید مسیر زیر را طی کنید:

۱٫ با توجه به کیفیت و کمیت (به عنوان مثال در چگونگی و تعداد دفعات رابطه جنسی)، شیوه برطرف کردن نیازهای عاطفی همسرتان را پیدا کنید.

۲٫ از همسرتان سوال کنید به چه نحوی دوست دارد به نیازهایش پاسخ دهید؟

۳٫ به همسرتان بگویید به چه نحوی دوست دارید او به نیازهای شما پاسخ دهد؟

۴٫ به جای انتقاد و استفاده از لحن عامرانه، خواسته های خود را با لحنی سازنده بیان کنید (خوشحال میشم اگر امروز …….)

۵٫ نیازهای عاطفی یکدیگر را به گونه ای پاسخ دهید که برای هریک از شما دلچسب باشد.

زوجین معمولا قبل از ازدواج و در ماه ها و سال های آغازین پس از ازدواج زمان زیادی را با کیفیت بالایی در کنار هم می گذرانند. اما به مرور به دلایل مختلف این زمان گذاشتن کم می شود و یا از کیفیت آن کاسته می شود. در نتیجه هریک از زوجین نمی توانند آن طور که باید به نیازهای عاطفی یکدیگر رسیدگی کنند و این آغاز مشکلات است.

وقت گذاشتن

حالا باید بدانیم که ابزار زمان چگونه در جلوگیری از خیانت مردان به خانم ها کمک می کند؟!!! برای این منظور هریک از شما خانم ها باید مراحل زیر را طی کنید.

در طی روز، زمانی را در نظر بگیرید تا فقط با همسرتان باشید. یعنی بچه ها، آشنایان و دوستانتان هرگز نباید حضور داشته باشند. دقت کنید که فعالیت هایی نظیر سینما رفتن، صرف شام با همسرتان و… به معنی زمان ویژه داشتن نیست. زمان ویژه یعنی توجه تمام و کمال شما و همسرتان به یکدیگر.

زمانی که با همسرتان هستید را به فعالیت هایی اختصاص دهید که نیازهای عاطفی شما و همسرتان برطرف شود. به عنوان مثال این نیازها می توانند درد و دل کردن، رابطه جنسی و … باشند.

اشتباهی که خیلی از خانم ها در این مرحله مرتکب می شوند این است که، نیاز به محبت و یا نیاز به درد و دل کردن با همسرشان را از وی دریافت می کنند اما در این میان به نیازهایی که برای همسرشان یک اولویت محسوب می شوند توجهی نمی کنند مثل نیاز به رابطه جنسی.

مدت زمانی که برای عشق ورزیدن و با هم بودن در نظر می گیرید، به شدت روی کیفیت رابطه شما با همسرتان تأثیر می گذارد. معمولا بیست ساعت در هفته می تواند برای یک رابطه با کیفیت مناسب باشد. اما چنان چه این مدت زمان برای پاسخگویی به نیازهای عاطفی شما و همسرتان کافی نیست می توانید زمان بیشتری را اختصاص دهید.

برای تکمیل این بخش باید به سه نکته ساده اما مهم اشاره کنم:

۱٫ سعی کنید به هرگونه مشکل و یا دغدغه مالی که مانع از توجه شما به همسرتان می شود چیره شوید.

۲٫ در انتخاب و تنوع فعالیت ها خلاقیت به خرج دهید. این فعالیت ها لزوماً نباید خیلی هزینه بر باشند.

۳٫ از اعضای خانواده برای مراقبت از فرزندانتان در زمانی که با همسرتان هستید کمک بگیرید تا شما و همسرتان بتوانید با هم تنها باشید.

پس از خیانت یک مرد قطعاً انتقال حس اعتماد و صداقت به او می تواند برای احیاء زندگی مشترک بسیار مهم باشد. البته این را هم می دانم که انجام این کار برای خانم هایی که قربانی خیانت شده اند چقدر سخت است.

صداقت همه جانبه

شاید با خود بگویید که من پیش از آنکه همسرم به من خیانت کند هم با او صادق بوده ام، چه تضمینی وجود دارد که با ادامه صداقت من او باز هم خیانت نکند؟

سوال کاملا به جایی است اما دو نکته وجود دارد. یکی اینکه ممکن است شما جنبه های مختلفی از صداقت را اجرا نکرده باشید و دیگر اینکه ممکن است شما در میزان انتقال حس اعتماد و صداقت دچار اشتباه شده باشید. اما خانم ها چگونه می توانند از ابزار صداقت جهت جلوگیری از خیانت مردان استفاده کنند؟ برای پاسخ به این سوال، من صداقت را به چهار قسمت تقسیم می کنم و از شما انتظار دارم تا به تعریف هریک دقت و آنها را عملی کنید.

 هرگونه احساسی که نسبت به اتفاقات و رفتارهای همسرتان دارید را بیان کنید. مهم نیست که این احساسات مثبت هستند یا منفی، مهم این است که شما این احساسات را مخفی نکنید. هرگز به این بهانه که ممکن است همسر شما به دلیل ابراز احساسات منفی از شما فاصله بگیرد احساسات خود را مخفی نکنید.

با آنکه می دانم مخالفید اما اکیداً توصیه می کنم، اطلاعات و اتفاقات مربوط به گذشته خود را با همسرتان به اشتراک بگذارید. مخصوصاً آن بخش از اطلاعات و اتفاقاتی که باعث شکل گیری ضعفی در شخصیت شما شده است.

بیان نقاط ضعف، به همسرتان کمک می کند تا او در رفتار خود تجدید نظر کند و به گونه ای با شما برخورد کند که از آن نقاط مجدداً آسیب نبینید یا به عبارتی نمک روی زخم شما نپاشد.

اتفاقات روزانه خود را تمام و کمال برای همسرتان تعریف کنید. اجازه دهید او نیز از فعالیت های روزمره شما با خبر شود.

هر فکر و ایده ای که برای آینده دارید لطفا آن را برای همسرتان نیز تعریف کنید. ممکن است شما ایده ای را مطرح کنید که به همسرتان انگیزه بدهد، به همسرتان میل به زندگی بدهد.

من خوب می دانم که شما به عنوان یک خانم ممکن است مخالف بعضی از ابعاد صداقت باشید. اما صداقت همه جانبه موجب می شود که همسر شما نیز از درون تشویق شود تا او نیز با شما صداقت همه جانبه داشته باشد و این گونه انگیزه خیانت در وی به شدت کاهش پیدا می کند.

خب بیایید تعدادی از افکار اشتباه خانم ها در اجرای صداقت را با هم بررسی کنیم:

اگر بخواهم منتظر رضایت همسرم شوم، فرصت خوبی که نصیبم شده است را از دست می دهم چرا که همسر من بسیار ترسو است بنابراین من نمی توانم برای جلب رضایت او صبر کنم پس ترجیح می دهم از فرصت خوبی که برایم پیش آمده است به همسرم چیزی نگویم(نداشتن صداقت دربیان روزمرگی).

من همیشه به گونه ای برنامه ریزی می کنم که هم به صلاح خودم است و هم به صلاح همسرم بنابراین همیشه نیازی نیست که نظر همسرم را هم بدانم. او وقتی ببیند چقدر تصمیمات من در پیشرفتمان موثر بوده خودش از من تشکّر خواهد کرد. (نداشتن صداقت در مورد نگاهتان نسبت به آینده).

یادتان باشد که مخفی کاری، مخفی کاری به همراه خواهد داشت. هیچ چیزی را از مرد زندگیتان پنهان نکنید با این کار به او نیز فرصت می دهید تا با شما احساس صمیمیت بیشتری داشته باشد و هر قدر میزان صمیمت شما و همسرتان افزایش پیدا کند میل به خیانت نیز کاهش می یابد.

اما یک نکته بسیار مهم. رفتار شما پس از صداقت همسرتان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اگر شما پس از صداقت همسرتان با او رفتاری تند توام با قضاوت های منفی داشته باشید نه تنها او دیگر با شما صادق نخواهد بود بلکه تشویق می شود تا پنهان کاری خود را عمیق تر کند.

یادتان باشد، داشتن صداقت خود موجب تشویق همسر شما به داشتن صداقت می شود و صداقت همان عاملی است که از خیانت مردان جلوگیری می کند. می دانم که این مقاله کمی طولانی شد امّا با توجه به شرایط موجود و دلایلی که زوجین برای طلاق به وکلای آسا وکیل ارائه می کنند موجب شد تا این مقاله را برای شما بنویسم.

فرصت مشاوره تنها برای خانم ها می باشد

 

بسیارآموزنده وحرفاتون منطقی بودسپاسگذارم

عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی.

خیلی ممنون بابت نگاه مثبتتون.

همسرم همیشه اسرار میکنه من برم خونه مادرم یا جایی که اون بتونه تو خونه تنها باشه و کسی که مدتهاست با او در رابطه هست رو به خونه بیاره
من در این شرایط چطور میتونم متقاعدش کنم و خونه رو خالی نکنم
من مدتهاست خونه نشین شدم و جایی نمیرم
و تو رابطه هیچی براش کم نمی زارم
ولی اون ناراحته و اذیت میکنه چون من همش خونه هستم
چکار کنم دوست ندارم کسی رو خونه بیاره

با سلام. توصیه میکنم برای این منظور با یک مشاور خانواده صحبت کنید.

فقط فقط مسئولین میتونن این مشکل را حل کنند. چطوره خیانت جرم سنگین داشته باشه؟ مثل تمام اموال خائن به نام همسر شود، یا قانون صیغه فقط برای مجردین باشد. حتی جرم برای زنان و دخترانی که صیغه مردان متاهل می شوند جریمه نقدی بشود.

همسرم خیانت کرده من فهمیدم اما هنوز به روش نیاوردم میخوام صبر‌کنم قبل اینکه چیزی بروز بدم از نظر مالی پس انداز کنم بعد بگم‌و با خیال راحت طلاق بگیرم‌ولی از یه طرف میگم‌اگه‌‌ هنوز من و بچه هام‌رو بیشتر دوست داشته باشه و بودنش با اون صرفا از روی هوس باشه چی ؟ دلم‌نمیخواد راحت راهو واسه اون زنه دوم‌ باز کنم و بکشم کنار و میترسم اگه‌ همین الان نگم‌نکنه دیگه دیر بشه مثلا رابطشون صمیمی‌تر شه یا …مثلا بچه دار شن …😔 درکل نمیدونم الان بگم و جلوشو بگیرم یا صبر‌کنم‌ ازش پول بگیرم بعد طلاق ؟ اگه‌الان بگم چه اطمینانی هست ولش کنه‌ ممکنه تو پول دادن بهم‌بیشتر هم اعتیاد کنه

درود خدمت شما کاربر محترم.

با توجه به این که همسرتون از شما دارای فرزند هست قطعا شما از اهرم قوی تری نسبت به نفر سوم برخوردار هستید. همچنین معمولا روابط عاطفی این چنینی با توجه به این که صرفا بر پایه تجربه یک هیجان جدید و همچنین روابط جنسی شکل می گیرند دوام چندانی ندارند. چرا که هریک برای دیگری نقش یک وسیله رو بازی می کنند.

در ارتباط با اون خانم هم باید بدونید که اگر ایشون از متاهل بودن همسر شما آگاه باشند و با این همه دارند به رابطشون با همسر شما ادامه میدن، به مرور زمان همسر شما متوجه شخصیت پوچ این خانم و همچنین اون خانم متوجه ابزاری بودنش برای همسر شما خواهد شد.

بنابراین توصیه ما به شما این هست که به جای فکر کردن در مورد مسائلی نظیر طلاق و جدایی، با توجه به فرزندانتون به ریشه های ایجاد این مشکل فکر کنید و حتی از همسرتون بخوایید که با شما نزد یک مشاور خانواده یا تراپیست بیان تا خیلی ریشه ای تر مشکل بررسی و حل بشه.

سلام و وقت بخیر
من یک دختر ۲۶ ساله هستم و همسرم دو سال از من بزرگتره . ما ۵ ماهه ک عقد کردیم .یکی دوروز پیش بصورت کاملا اتفاقی دیدم همسرم توی واتس اپ با یه خانوم چت داشته و بعد هم بلاکش کرده,وقتی خواستم چتاشونو ببینم نذاشت و گفت این قضیه مال دوران مجردیمه ، هرچقدر ازش خواستم تاریخ چتارو نشونم بده اجازه ندادو حین جروبحثی که داشتیم چتارو از واتس اپش حذف کرد .
هر کاری کردم دیگه نتونستم بک آپ بگیرم و چتارو برگردونم . این قضیه باعث شد بیشتر گوشیشو چک کنم که نتیجش شد اینکه همسرم میرفته توی برنامه ی دیوار و به تمامی آگهی هایی ک مربوط به مسائل خانوما مثل اپیلاسیون ، لباس زیر ،لباس مجلسی ، کفشای زنونه بوده رو نگاه میکردم و به آگهی دهنده هاشون که خانوم بودن پیام می‌داده و بعدشم ردوبدل گردنه شماره و مابقی چت یا تلفن زدن به اون خانوما رو در واتس اپ ادامه می‌داده و باهاشون از این طریق ادامه رابطه رو برقرار میکرده . نزدیک به ۹۰تا دختر توی بلاکیای واتس اپش پیدا کردم که به همشون زنگ می‌زده علیرغم اینکه خیلیا جوابشو نمی‌دادن ولی بازم این کارو تکرار کرده .
ازش میپرسم خب چه لزومی داشته که به زنا و دخترای مردم زنگ میزدی ؟ اصلا وی میگفتی بهشون ؟ جوابش فقط اینه که خامی کردم بچگی کردم .
من با این مرد که تازه زندگیمو باهاش شروع کردم چیکار باید بکنم آخه؟؟؟

بنظر من تا زوده این رابطه رو تموم کنین این فرد بشدت بیماره و قرار نیست هیچوقت درست بشه و شما رو هم با خودش پایین میکشه

سلام .من ۸ سال ازدواج کردم و ۳۴ ساله هستم و همسرم ۳۷ ساله اس دو دختر ۴ و ۱ ساله دارم
شوهر من به هیچ عنوان اهل ابراز علاقه نیست.در حدی که من به یاد ندارم یک بار منو بوسیده باشه یا حتی به من گفته باشه دوست دارم .بسیار اهل قر زدن و قهر کردن است .الان مدت یک ماه است که برای کارش دفتر گرفته و یه دختر جون مجرد رو استخدام کرده و ساعت کاری بیشتری در محل کارش میمونه با این که کار مال خودشه ولی صبح خیلی زود خونه رو ترک میکنه و شب ساعت ۶ میاد خونه و تا موقع خواب دائم سرش تو گوشیه و حتی گلمه ای با من حرف نمیرنه .چند روز پیش داشت تو واتساپ چت میکرد که دید من متوجه شدم سریع بستش و صفحه دیگه ای رو گوشیش اورد .من گوشی رو چک کردم چیزی پیدا نکردم .باهاش حرف زدم عصبانی شد و بحثهای بی مورد و بی ربطی رو پیش کشید تا من ساکت بشم البته همیشه همین طور بوده و با سفسته بازی و داد و بی داد همیشه من رو ساکت میکنه . من سعی کردم باهاش حرف بزنم ولی اون اصلا اهل صحبت کردن و حل مشکل نیست و قهر میکنه اصلا به من احترام نمیزاره .تا حرفی میزنم به جای جواب میگه باز زر زدی ..بهش میگم تو اگه منو نمیخوای بریم طلاق بگیدیم میگه خوب برو ولی من توافق نمیکنم برو تا پدرت در بیاد تو راه دادگاه بچه هارم بهت نمیدم . حاظر به مساوره اومدن هم نیست .حتی قبول نمیکنه تا فرد مورد اعتماد که خودش تایید کنه بینمون بیاد مشکلمون حل کنه .چون من پدر ندارمو موقعیت ترک منزل و تنها زندگی کردن رو ندارم همیشه تو دعوا بهم میگهاگه اذیتی برو .و چون شدایط مالی خوبی داره همیشه میگه تو ناشکری و قدر زندگیتو نمیدونی برو خوشحال باش و زندگیتو بکن تو هیچی کم نداری . در صورتی که اصلا و ابدا به نیازهای روحی و عاطفی من توجه نمیکنه.نه خوش و بشی نه خنده ای نه تشکری فقط طاب کار ..واقعا خسته شدم تا الان تمام ایراد هاشو تحمل گردم ولی خیانت واقعا برام سخته نمیدونم باید چه گار کنم و حتی فکر کردن به این که بچه هامو نبینم اذیتم میکنه .اینم بگم پدر خوبی برای بچه هاست و این که رابطه جنسی ما کلا فقط و فقط با درخواست من بوده تا به حال و خیلی کم پیش میاد اون بخواد .با این تفاسیر لطفا.شما بگید چه کار کنم ؟

درود و احترام خدمت شما کاربر عزیز.

سوالاتی که برای بنده ایجاد شده این هست که:

آیا همسر شما از ابتدا به همین شکل بودن و هیچ گونه ابراز علاقه ای به شما نمیکردن؟ حتی در دوران آشنایی و عقد؟

نحوه آشنایی شما با ایشون به چه شکل بوده؟

آیا رفتار ایشون با اومدن بچه ها دستخوش تغییراتی شده یا خیر؟

با توجه به شرایط سنی و همچنین شرایط مالی و خانوادگی که دارید. بنده به شما پیشنهاد می کنم که از نقطه قوت ایشون یعنی توجه بی چون و چرا به فرزندانتون به نفع خودتون استفاده کنید. شما باید از این به بعد سعی کنید روی خودتون سرمایه گذاری کنید. در واقع خودتون رو به اندازه به لحاظ موقعیتی و مالی ارتقا بدید که همسرتون دیگه به شما به چشم یک فرد عادی نگاه نکنه. اینکه شما خودتون رو وقف زندگی کنید نه به نفع شماست و نه به نفع بچه ها. تمام بچه ها یک مادر و پدر شاد میخوان تا پدر و مادری ناراحت و گرفته.

مد نظر داشته باشید. از اونجایی که شما مادر فرزندانشون هستید، اهرم فشار دست شماست. بنابراین سعی کنید به جای گله کردن تمام قد از خودتون یک نسخه موفق تر بسازید.

اینکه همسر شما محبت کردن بلد نیست و یا ابراز علاقه نمیکنه و یا حتی برای رابطه جنسی این شما هستید که پیش قدم میشید میتونه ریشه در کودکی ایشون و ارتباط پدر با مادر این آقا داشته باشه.

من به شما توصیه میکنم که این مقاله سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

با سلام .وقتتون بخیر.
من ۲۳ ساله هستم و همسرم ۳۳ ساله.همسرم قبل من با شخصی ۴ سال رابطه داشته و به گفته خودش دوسال اول تصضمیم به ازدواج بود اما دو.سال بعدی هیچ حسی نبوده بینشون.و صرفا از لحاظ مالی ساپورت میکردتش. اوایل نامزدی درمورد اون دختر بهم گفته بود اما گفته بود شش هشت ماه پیش رابطه مون قطع شده ،درحالیکه من بعد از چند هفته عکس هایی از اون دختر در
گوشی همسرم دیدم.و تاریخ دقیق اون ها دقیقا به یک ماه قبل از اشنایی ما بود(چهل رو از اشنایی تا نامزدی ما طول کشید).و فهمیدم دروغ گفته.اما گفت که دقیق نمیدونه کی جدا شده و حتی قسم هم خورد.
و بعد ها بااصرار من گفت که دستش رو گرفته وهفت هشت باری بیرون رفته،وبرای دیدنش به شهری که دوساعت فاصله داره ،رفته.من واقعا تعجب کرده بودم که انقدر دروغ گفته بهم.
بعد از چندماه ازعروسی تلگرامش رو چک کردم و دیدم در لیست بلاک ها یک دختر … پیام داده .و این هم بلاک کرده.اما نمیدونم دقیقا این اتفاق کی افتاده ….و گفتم این چیه گفت پیام تبلیغاتی میداد منم برلاک کردم بدون هیچ جوابی.و بعد از این اتفاق گفت که تلگرامش رو حذف کنم.و اینستاشم حذف کردم.با توجه به بحث هایی در این مورد که داشتیم.
الان فقط واتساپ داره اما تمام پیام هایی که مشتری های خانم بهش میدن رو پاک میکنه و خیلی جالب بهم گفت نمیخوام واتساپم شلوغ بشه.و پیام های خاصی نیستن جز پرینت و غیره و اینا.
اما درکل خیلی خوب و عمیق من رو شناسایی کرده و تمام علایق و خصوصیات اخلاقی من رو میشناسه.
و باهمه اینها بهم میگه ،من و تو دیوانه ایم.سیاست نداریم.و هرچی در درون هست رو بروز میدیم.و برای همینه که زیاد کل کل میکنیم.
با همه اینها خیلی زود گریه میکنه.و کاملا داره نقش بازی میکنه یعنی مکر میکنه.مادرش هم همینطوریه.ووقتی حرف از طلاق و جدایی میزنم،خودزنی میکنه خیلی محکم.
از بس زده خودش رو روی یک چشمش باد کرده ست.و دم به دقیقه میگه عاشقمه دوسم داره.مهمترین و باارزش نترین شخص زندگیشم و غیره…
و من رو درحال حاضر کاملا گیج کرده بااین رفتار های ضد و نقیض و نقش بازی کردنش.
وخیلی ازم تعریف میکنه.و منیگه خیلی احساس خوشبختی میکنه بامن .و
من کاملا گیج شده م. من میدونم ته دلش کسی هست.و شاید هم داره باکسی حرف میزنه ،نمیدونم.اما چجوری میتونم بفهمم این رو.خیلی عذاب میکشم.

سلام میکنم به شما سرکار خانم نور محمدی.
از مسئله اختلاف سنی زیادی که میان شما و همسرتون هست سعی می کنم بگذرم. اما بدونید که بی تاثیر نیست.

شما مرتکب دو اشتباه شدید. اول اینکه شما در دوران نامزدی که بهترین موقعیت برای شناخت فرد مقابل هست متوجه این موضوع شدید اما متاسفانه به سادگی از کنارش رد شدید. این در حالیه که در مسئله ازدواج باید نسبت به هرگونه تردیدی که دارید و رفتار عجیبی که ار طرف مقابلتون میبینید بی تفاوت نباشید.

مسئله بعدی این هست که شما خیلی خودتون و همسرتون رو تحت تاثیر گذشته این آقا قراردادید که اصلا کار صحیحی نیست و با توجه به گذشتی که در دوران نامزدی داشتید ادامه مشاجره در مورد گذشته این آقا صرفا میتونه روند بهبود زندگی و رشد رو از شما و همسرتون بگیره. تا اونجایی که دیگه در زندگی حرف مشترک مثبتی برای گفتن باقی نمیمونه مگر در زمینه پرداختن و کنکاش کردن گذشته.

به خاطر داشته باشید که در یک زندگی مشترک برای رشد و موفقیت خیلی مهم هست که طرفین به این درک برسن که طرف مقابلشون اونها رو باور داره. شما هر قدر که حس بی اعتمادی بیشتری رو نسبت ب ایشون انتقال بدید ضمن ناراحت کردن خودتون ایشون رو هم بیشتر به این سمت سوق میدید.

در زندگی مفهومی به نام حیا به شدت مهم هست:

انسان با حیا کسی است که نه به حریم روانی دیگران تجاوز میکنه و نه اجازه میده کسی به حریم روانی اون تجاوز کنه.

آیا زندگی هیچ جنبه دیگه ای نداره جز پرداختن به گذشته و اتفاقات بد؟

با همسرتون صحبت کنید و سعی کنید متوجه بشید که زبان عاطفی همسر شما چیه میتونه باشه. گاهی افراد با هدیه، گاهی با توجه زیاد و … می تونن مجددا توجه خاصی به زندگی و شریک عاطفیشون داشته باشن.

بنده به شما پیشنهاد می کنم به جای اینکه حریم امن همسرتون رو خدشه دارم کنید و مدام به واسطه شک و تردیدی که به ایشون دارید، اون حریم رو نقض کنید، سعی کنید روی توسعه فردی خودتون کار کنید تا دوباره در زندگی یک هدف باشید نه صرفا وسیله ای برای برآورده کردن یک سری از نیازها.

همچنین از همسرتون خواهش کنید تا همراه شما به مشاوره بیان تا طی چندین جلسه مشکل بررسی و حل بشه.

سلام خانمی۴۰ساله هستم۲فرزند دارمیک پسر۱۷ساله ویک دختر۱۳ساله.همسرم۴۷سالشه.۲۱ساله ازدواج کردیم.از ۴سال پیش فهمیدم که خیانت میکنه وبه مرور فهمیدم از سالها پیش این کار رو میکرده،چون خیلی بهش اعتماد داشتم هیچوقت نفهمیدم که خیانت میکنه. فرد خاصی وثابتی در میان نیست.هر چند ماه وچند بار رابطه فرد رو عوض میکنه و وابستگی نداره.بارها دعوا کردم،صحبت کردم،خواهش کردم،مریض شدم،فایده نداشته وبه کارش ادامه میده.البته کلی معذرت خواهی میکنه وابراز پشیمونی وانکار.همیشه میگه عاشق منه وبدون من نمیتونه زندگی کنه.واقعا به غیر از این مشکل ،مشکلی نداریم.واقعا نمیدونم باید چیکار کنم.لطفا راهنمایی کنید.

با سلام.

با توجه به سن همسرتون باید دقت داشته باشید که افراد در این سن بعضا به ذهنشون میرسه که کارهایی رو انجام بدن که تا به حال انجام ندادن.

اما موضوع این هست که شما میفرمایید: بارها دعوا کردم،صحبت کردم،خواهش کردم،مریض شدم،فایده نداشته وبه کارش ادامه میده

یعنی شما انتظار دارید با مثلا دعوا کردن یا مریض شدن شما مشکل حل بشه؟!!!!!!!!!! هرگز.

این دست از رفتارها نه تنها نمیتونه مشکلی رو حل کنه بلکه موجب فاصله گرفتن هرچه بیشتر همسرتون از شما میشه. چرا که دارید با این رفتارها به وی ثابت می کنید که من در شرایط بحرانی توانایی کنترل زندگی مشترک و بهبود اون رو ندارم.

توصیه من به شما این هست که با ایشون مانند یک دوست صمیمی به صحبت بنشینید و بدون اینکه احساس مادرگونه ای نسبت به صحبت های ایشون داشته باشید، اجازه بدید با شما صحبت کنه و به دغدغه های ذهنیشون در ارتباط با شما بپردازه.

دقت داشته باشید که نحوه ابراز احساسات در مردها کاملا با خانم ها متفاوت هست. بنابراین نباید انتظار داشته باشید که به سادگی به اصلی ترین مشکلاتی که در زندگی مشترک با شما داره اشاره کنه.

شاید بهترین راهکاری که میشه برای شما استفاده کرد این هست که از تمام تلاش ها و نکات مثبتی که در همسرتون وجود داره تشکر و قدردانی کنید. اونقدر به اینکار ادامه بدید که ایشون احساس کنن همچنان برای شما هنوز هم خاص و جذاب هستن.

به کارهایی که همسرتون به اون علاقه داره دقت کنید و سعی کنید اون کارها رو با هم دیگه و در کنار هم انجام بدید. به سفرهای کوتاه و دو نفره برید بدون حضور بچه ها و سعی کنید در تمام این فعالیت ها قدردانی رو فراموش نکنید.

سلام
من نه ساله ازدواج کردم هیچ عشقی نبود بعدها متوجه شدم که پدر و خانواده پدریش هم شدید مخالف بودن چون ازدواج فامیلی رو بیشتر میپسندیدن ، عشق به دختر عموش و ازدواجش و عشق های گذراش
تقریبا ۵ماه پیش خیلی اتفاقی متوجه پیامک صمیمی با یه خانمی شدم بعد ۲هفته که شدیدا تو خودم بودم با بیان شدیدا ملتمسانه که پناهم تویی هر چند بابت پیام هیچ توضیح وهیچ ابراز پشیمانی ای رابطه صمیمی پیدا کردیم به من گفت که اعتمادتو جلب میکنم.دیگع نگاه به گوشیش نکردم که چیز جدیدی پیدا کنم حالم بد بشه ولی همیشه میخواستم به خودم ثابت کنم من اشتباه میکردم حی وسوسه چک گو شی رو داشتم.
تا اینکه دوباره دیدم تو پیامکش به نفر گفته دیدی چه راحت شماره تو گرفتم
یا تو تلگرام به یه شخص دیگع نوشته سلام چطوری خوبی؟دوباره حالم بد سده الن نمیدونم بابد چه کار کنم واکنش صحیح چیه ع
در ضمن بگمالان خیلی هم دوسش دارم ولی به نظرم هم کفو هم نیستم دوتا هم بچه دارم
مثلا:تو مسافرت اهش همیشه منو از صبح تا شب خونه یکی میذاره میره با رفیقاش عشق و حال ما هم همیشه ۹سال سر این موضوع دعوا داریم
پا بده مواد
یا مشروب…میگه مرد باید همه کار هیچ کاره باشه
پ

با سلام.

فکر نمی کنید بعد از ۹ سال و با دو تا بچه خیلی دیر به این تفکر رسیدید که شما هم کفو هم نیستید؟!!!

قطعا برای شما خیلی سخته که متوجه بشید کسی رو که دوسش دارید به شما خیانت کرده. در واقع دوست داشتن به شما به لحاظ احساسی این اجازه رو نمیده که باور کنید به شما خیانت شده.

اما امروزه ما باید خیانت رو به عنوان یک بیماری اثر جدید بپذیریم و به جای اینکه بخواییم این بیماری رو با جدایی درمان کنیم با اون منصفانه و علمی برخورد کنیم.

در واقع جدایی به دلیل خیانت آخرین نسخه ویژه آن دسته از آقایونی است که خیانت به صورت ریشه در اونها وجود داره که این نیز خودش بر میگرده به دوران کودکی افراد. به عنوان مثال مردی که در سن ۱۵ سالگی شاهد خیانت پدرش به مادر خودش بوده قطعا این مسئله میتونه ریشه های خیانت رو در بزرگسالی این کودک تقویت کنه.

اضافه کنم که بر خلاف توقع بسیاری از خانم ها که دلیل اصلی خیانت رابطه جنسی هست؛ باید عرض کنم که تحقیقات امروزه خلاف این رو نشون میده. چرا که اکثر آقایون به دلیل عدم دریافت احساس عاطفی مناسب و با کیفیت درگیر خیانت میشن.

بنده پیشنهاد می کنم سه موضوع زیر رو در اسرع وقت در رابطه با همسرتون آغاز کنید:

۱٫ قدردانی کردن
۲٫ حمایت همه جانبه
۳٫ ایجاد راه هایی که به مرد احساس برنده بودن رو در منزل و در کنار شما انتقال میده.

فراموش نکنید که برای آقایون خیلی مهمه که پس از تنش های روزانه وقتی که وارد محیط خونه میشن اون محیط بتونه برای وی احساس آرامش رو فراهم کنه تا با موجی از انتقادات و تنش ها مواجه بشه.

به عنوان مثال اینکه شما همسرتون رو برای مسئله ای کاری و یا خانوادگی مورد سرزنش قرار بدید در واقع دارید به ایشون این حس رو میرسونید که شما بازنده هستی در این مسائل. وقتی که مرد در کنار شما احساس یک فرد شکست خورده رو پیدا میکنه این میتونه زمینه های خیانت رو در وی تقویت کنه.

سلام
موضوعی که وجود داره اینه که مادر من به به همسرم شک داره و مدام درباره این موضوع باهام حرف میزنه و حرفاش به شدت روی رفتارم تاثیر میزاره و حال خودمم بد میکنه با اینکه من میدونم همسرم مشکلی نداره ولی باعث شده من آرامشم رو از دست بدم مادرم همیشه با بقیه مقایسش میکنه و من هرچی بگم میگه که تو ساده ای و زود ناراحت میشه ازم واقعا نمیدونم چطوری رفتار کنم که هم مادرم ناراحت نشه!هم آرامش برگرده!

با سلام.

مشکل بسیاری از زوجین در کشور ما این هست که هنوز به بلوغ عاطفی نرسیدن و بدون اینکه علم ازدواج رو داشته باشن، وارد زندگی مشترک میشن.
شما به هیچ عنوان حق ندارید مشکلاتی که در زندگی مشترکتون رخ میده رو برای افراد حتی پدر و مادرتون شرح بدید و یا حتی اونقدر همسرتون رو کوچیک کنید که دیگران به خودشون اجازه بدن در مورد زندگی مشترک شما نظر بدن.

سوالی که ایجاد میشه این هست که اگر معیار حال خوب شما و یا حتی قضاوت شما در مورد همسرتون حرف دیگران هست، پس چرا ازدواج کردید؟!!!

شما قرار نیست مادرتون رو راضی کنید و یا تلاش کنید که ایشون ناراحت نشه. شما فقط باید خیلی محترمانه ایشون رو توجیح کنید که در زندگی مشترک شما دخالت نکنن.

همچنین توصیه میکنم که روی حرمت نفس خودتون کار کنید. تا زمانی که ما بخواییم برای حرف دیگران زندگی کنیم فقط با مرگ هست که به آرامش می رسیم.

سلام من ۲۱ سال و همسرم۲۷ سالشه دوسال ازدواج کردیم متوجه خیانتش یک ماه پیش شدم که اشناییش با خانوم به دوران مجردیش برمیگشت
اون خانومم یکبار ازدواج و طلاق گرفتن از اونجایی که رابطه خیلی خوبی باهم داریم و اون واقعا چیزی برای من کم نگذاشته خیلی زندگیمو دوست دارم برام توضیح داد که چرا اینکارو کرده و ابراز پشیمونی کرد و ازش که سوال کردم گفت هیچ مشکل و کمبودی تو زندگی ندارم خودش قبول داره که چیزی براش کم نذاشتم و اصلا قابل مقایسه با اون خانوم نیستم واقعا ما هیچ مشکلی نداریم از تمام جوانب چیزی براش کم نگذاشتم اما میترسم که این کار عادت شده باشه براش چون این رابطه قدیمی هست رها کردنش حتما خیلی سختع و احساسم بهم میگه هنوز تموم نشده و فکر میکنم درسته نمیدونم چکار کنم به هیچ عنوان به جدایی فکر نمیکنم فقط میخوام که کس دیگه ای تو زندگیم نباشه چه کنم؟

با سلام.

اینکه خود فرد ابراز پشیمونی کنه اصلا کفایت نمیکنه. ایشون باید با شما نزد یک تراپیست بیان و تراپیست تایید کنه که ایشون آیا مجددا خیانت میکنه و انگیزه خیانت رو داره یا خیر. حرف خود فرد خیانت کار اصلا ملاک نیست.

با سلام
بنده ۱۵ سال با همسرم هست زندگی میکنم و دو فرزند دختر و پسر دارم . حدودا ۶ سال پیش تصمیم به ادامه تحصیل داد و کارشناسی گرفت و نزدیک حتی ۵ روز تنها گذاشت منو و بچه هام رفت جایی که نه جواب تلفن میدتد و کسی میدونست کجاست . و بعد از بازگشت حتی به اصرار که بریم طلاق بگیریم . ولی با اصرار و صحبت منصرف شد . الانم که سمتش رفته بالا منو دیگه هم سطح خودش نمیدونه .مثل کارگر محل کارش برخورد میکنه . و پیجش هم همه فالورهاش همه زنهای جلف و مطلقه هست . دارم داغون میشم . و وقتی هم از سرکار میاد و یا در خانه حضور داره مدام با گوشیه تو اینستا و چت هست نمیدونم طلاق بگیرم بچه هام اسیب روحی میبینند و نابود میشند و اگر هم بمونم دارم نابود میشم . هر موقع هم خواستم بشینم باهاش صحبت کنم . میگه حرفات تکراریه و عصبی میشه و میگه چرت میگی. ارزو دارم به خودش بیاد . عاشق زندگیش و بچه هاش باشه . کمکم کنید مقدور هم نیست برم پیش یه مشاوره یا روانشناس

با سلام و احترام.

نکته ای که وجود داره و شما باید بهش دقت کنید این هست که؛ حضور شما در چنین زندگی مشترکی لزوما به نفع بچه ها نیست. هیچ بچه ای دنبال بی مهری پدر نیست. هیچ بچه ای دوست نداره در کنار مادری سرخورده و ناراحت بزرگ بشه.

چاره کاره شما یک زوج درمانی است. در صورتی که همسر شما تمایلی به این کار نداره شما چاره ای جز جدایی ندارید. در غیر این صورت مهر مادری شما نه تنها موجب نابودی شما میشه بلکه باعث میشه که اون بچه ها هم در محیطی متشنج و ناراحت کننده بزرگ بشن که این مسئله اصلا به نفع اون ها نیست.

بچه های شما از شما و همسرتون الگو میگیرن و همین الگو در آینده و در زندگی های مشترک خودشون نیز پیاده می کنن.

سلام خانم ۳۳ ساله و شوهرم۳۵ سالش هست.۸ساله باهمسرم ازدواج کردم .دختر ۴ساله دارم.همسرم تو زندگیمون برامون چیزی کم نزاشته.از هرلحاظ عالی هست،فقط ابراز محبت بلد نیست یاخودش نمیکنه.ولی در قبالش من هیچی کم نزاشتم.احترام،عشق….تواین همه سال چند ساله احساس خیانت از طرفش میکردم.ولی چیز اثبات شده ای ندیدم.همه،حتی مشاورهم میگفت ساخته ذهن خودته.اون مشکلی نداره.البته خودم تنهایی مشاوره میکردم.تا چند ماه پیش وارد مجازی نمیشد،ولی دوماهه اعتیاد پیدا کرده،واسه نهار نمیاد خونه.هی میگه کی میری خونه مامانت،تصمیم گرفتم کنترلش کنم.وقتی خونه نبودم ضبط صدا گذاشتم.متوجه حضور کسی شدم.بااین حال عاشقشم، هنوز سکوت کردم،تاسند محکم گیر بیارم.همیشه میگفتم،همون لحظه طلاق میگیرم،ولی میبینم دوسش دارم،نه میتونم جدا شم،نه تحمل کنم!البته خودش میدونه خیانت چقدر برام درد اوره.حالا شما بفرمایید چه کنم؟؟؟

با سلام و احترام.

در ابتدا از شما تشکر می کنم که مختصر و مفید به اصل ماجرا پرداختید.

بنده باید به چند موضوع مهم اشاره کنم.

اول اینکه شما یک دختر ۴ ساله دارید. سوالی که برای بنده ایجاد میشه اینه که آیا با اومدن بچه از میزان توجه و محبت شما نسبت به همسرتون کاسته شده یا خیر؟

مسئله بعدی این هست که شما می فرمایید من هیچی کم نذاشتم. اما باید بدونید که ممکنه این صرفا نگاه شما باشه اما شاید اگر از همسرتون بپرسید و با ایشون ارتباط برقرار کنید متوجه بشید که اینطور نیست و ایشون در ارتباطشون با شما جنس کمبودهاشون با شما تفاوت داره.

در نظر داشته باشید رفتارهایی که از همسرتون داره سر میزنه نمیتونه لزوما به این معنا باشه که ایشون داره خیانت میکنه. بلکه میتونه بیانگر این مسئله باشه که ایشون در آستانه خیانت قرار دارن.

همچنین شما فرمودید که ایشون محبت کردن بلد نیستن یا به اندازه ای که مد نظر شماست ایشون محبت نمی کنن. اما این موضوع رو باید بدونید که تفاوت های ذاتی بین آقایون و خانم ها وجود داره که این تفاوت ها باعث میشه که تعریف هریک از کلمه (محبت) متفاوت باشه.

شاید از نگاه همسر شما محبت فقط همین باشه که طبق فرمایش خودتون (در زندگی چیزی براتون کم نذاشته). اما از نگاه شما محبت میتونه وقت گذاشتن، توجه و … باشه.

با توجه به توضیحات شما، توصیه ای که براتون دارم اینه که به جای اینکه بخوایید ایشون رو کنترل کنید و فضای خونه رو براشون ناامن کنید، بنشینید و با خودشون صحبت کنید تا به این مسئله پی ببرید که چرا ایشون در کنار شما احساس خوبی ندارن؟!!!

یادتون باشه گفتگوی سالم و سازنده شما با همسرتون از هر گونه مشاور و یا مشاوره ای بهتر خواهد بود.

این مقاله از سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

سلام
من ۱۸سالمه نامزدم ۲۵سالشه یه ساله که عقد کردم نامزدم قبل عقدمون چندین بار بهم خیانت میکرد خودم میدیدم که با دخترا درارتباطه وقتی بهش میگفتم گردن نمیگرفت. حتی داخل عقدهم چندین باردیدم. ۷ماه بود که عقد کرده بودیم فهمیدم که چیزی داره ازم مخفی میکنه فهمبدم داره بهم خیانت میکنه. اینستاش رو گوشیم وصل کردم وقتی با دختره چت میکرد داخل اینستا من میتونستم اس هاشون بخونم دیدم که با یه دختر حدودن سن ۲۵سال یا به بالا در ارتباطه حتی باهم ارتباط جنسی هم داشتن دختره هم میفهمید که این متاهله ونامزد داره.از اس هاشم فهمیدم به دختره زیاد محل نمیده اخه بهش میگفت دیگه نمیخوام باهم باشیم من فهمیدم تو با فلانی درارتباطی من بهت گفتم از بس دوستت دارم جونمم بهت میدم ولی از کنار خیانت نمیتونم راحت رد بشم. از اس هاشون اسکرین گرفتم نشونش دادم بهش گفتم گردن نمیگرفت میگفت اینا کی بهت گفته اینا دروغه این اس ها. بعد گفتم که اینستات خودم روگوشیم وصل کردم باهم بحثمون شد حتی خانوادمم با خبر شدن.. دیگه مجبور شده بود بگه جریان رو بهم گفت دیگه تکرار نمیکنم فقط ابرو مو پیش خانوادت نبر بگو بهشون این اس ها مال من نبوده اشتباه شده. ولی بازم دوباره خیانت هاش تکرار کرد بازم بحث.. دوروز پیش بازم فهمیدم که داره بهم خیانت میکنه حتی براشم استوری میزاره مخاطبانش فک میکنن واسه من گذاشته ولی دراصل واسه دختره گذاشته. دختره کلیپ درست کرده روعکسش براش فرستاده اینم گذاشتم استوری که مرسی عشقم نفسم. فدات خانومی که کنارمی همیشه ب فکرمی… من بهش گفتم من که درست نکردم میگه من خودم درست کردم گذاشتم تا تو غافلگیر بشی.. ولی بلد نیست بعدم حوصله ی اینکارا نداره همیشه میگه من براش درست میکنم بعد من فهمیدم داره دوباره خیانت میکنه ساعت ۳شب رفتم پروفایل واتساپش رو حرف اول اسم خودم گذاشتم یه ۱۰دقیقه شد دختره از بس زنگ زد اس داد تا نامزدم فهمیدم سریع پروفایل عوض کرد گفتم چرا عوض کردی گفت حرف اول اسمت نزار یه عکس عاشقانه بزار گفت که من میدونم تو اینو میزاری فک میکنی من دوست دختر دارم تا پروفایل رو ببینه بفهمه دیگه اسنده ولی من ندارم…. کلا ازدهنش دراومد خودشم فهمید که من میدونم ولی به روم نمیارم اسم دختره هم داخل گوشیش به اسم پسر سیو کرده که من نفهمم ولی استوری هاش همش عکس دختر میزاره من یه بار استوریش دیدم عکس دختر بود نوشته بود رفیق فابم تولدت مبارک… دختره زیاد سنی نداره زیر ۲۲سال میشه…. میدونم اگه ب نامزدمم بگم بازم گردن نمیگیره دوباره سر خودم خالی میکنه واقعا دیگه نمیدونم چکار کنم خسته شدم دیگه دارم کم کم ازش زده میشه ازش خسته میشم هرگونه محبتی که بگی در حق این انجام دادم هیچییی واسش کم نزاشتم هر روز بیشتراز دیروز دارم بهش محبت میکنم تا از اونا کنده بشه سمت این چیزا نره ولی هیچی.. تازه گاهی اوقات هم بهش گفتم طلاق میگیرم میگه برو بگیر بسلامت. میگه خودت الکی زندگیت خراب میکنی هیچی نیست من باکسی نیستم.. خانوادش خیلی منو میخوان منو روچشماشون میزارن خودشم خیلی منو میخواد اصلا ب اسم صدام نمیزنه همش عزیزم یا گلم میگه حتی از نظر مالی نمیزاره کمبودی داشته باشم. تنها مشکلش همینه واقعا دیگه نمیدونم چکار کنم میترسم اخر این دوستیا به ازدواج دوباره باشه یعنی زنی دیگه بگیره اخه داخل خانوادشون اتفاق افتاده..چندین بارم باهاش حرف زدم گوش میکنه یه ماهی بگذره دوباره تکرار میکنه.
ممنون میشم کمکم کنید🙏🏻

با سلام.

با توجه به ۳ فاکتور:

اختلاف سنی شما و همسرتون

ازدواج شما در سن نامناسب

بی توجهی شما به خیانت همسرتون در دوران عقد

میتونیم نتیجه بگیریم که ازدواج شما از پایه اشتباه و غلط بوده.

شما لا به لای صحبتاتون به موضوع مهمی اشاره کردید. یعنی ازدواج مجدد که در داخل خانودشون هم اتفاق افتاده. این مسئله نشون میده که ریشه این رفتار همسر شما بیشتر در دوران کودکی و خانواده این آقا است.

شما باید از همسرتون درخواست کنید که همراه شما به یک تراپیست مراجعه کنه تا تراپیست بررسی کنه که آیا همسر شما علاقه ای به ترک خیانت داره یا خیر. در صورتی که تراپیست احساس کرد که ممکنه همسر شما مجدداً خیانت خودش رو تکرار کنه شما چاره ای جز جدایی ندارید.

اکیدا توصیه میکنم در این شرایط بچه دار نشید.

این مقاله از سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

سلام .شوهردوستم سالیان سال تنوع طلب وخیانت کاره .باوجوددرآمدبالا برای زن وبچه خیلی خسیس وبیرون خونه خیلی لارژ .تلفنهای شب ونیمه شب وپیامهای عاشقانه زنان ویاشعرهای عاشقانه شوهربه آنها وسریع پاک میکردباتمام مدارک مرتب با زن وبچه دعوامیکردو۳ماه ۴ماه قهرمیکرد وحتی ضروریات زندگی نمی آوردوبادادوبیدادودعوامنکرخیانت میشه میگه توهم زدی .برای من حرف درمیآوری .با آبرومن بازی میکنی .حرف زیادی نزن.حرف بی ربط نزن. ظاهر مذهبی ونسبتا موجه نمیتونه ثابت بادرآمدخیلی بالایی که داشت ودارد این خانم چکارکنه ؟

درود.

در صورتی که این خانم به بهترین شکل ممکن تونسته باشه خیانت همسرشون رو اثبات کنه و با این همه باز هم همسرشون انکار میکنه، چاره ای جز طلاق نیست. مد نظر داشته باشید ما حق قضاوت نداریم و بحث اثبات خیانت از اهمیت بسیار زیادی برخورداره.

خسته نباشید.بابت پاسخگویی متشکرم.اول اینکه تاحدودی رابطمون تحت تاثیر وجود دخترم قرارگرفته واینکه شما میفرمایید باهشون ارتباط برقرار کنم ،بنده درمورد کمبودها وانتظاراتش از رابطه عاطفی وجنسی سر صحبت رو بازمیکنم.ولی ایشون هربار اعلام رضایت از هر لحاظ میکنند ومنکر عدم احساس آرامش در کنار ما هستند.درآخرین صحبتمون درهمین موردایشون قسم وتاکید برمتعهد بودن دارند.(درحالی که گفتم صدای خانمی در ضبط صدا بود)باید به این نکته هم اشاره کنم که بنده بسیارزودرنج هستم،اصلا نمیتونم خودم را اصلاح وکنترل کنم وخودم رو قوی وبااعتماد بنفس نشون بدم ومساله بعدی اینکه همیشه درمورد دارایی نقدی باوجود درک من درمورد دخل وخرجمون مخفی کاری دارند ویا هر وقت درخواستی مبنی بر اینکه که قسمتی از اموال رو به نام بنده کنند تا امنیت مالی داشته باشم ،سرباز میزنند.ممنون میشم نظرتون رو بدونم🙏

سلام مجدد خدمت شما.

با توجه به اینکه فرمودید رابطه شما تحت تاثیر حضور دخترتون قرار گرفته باید میزان تخریب رو ارزیابی کنید. باید بررسی کنید که از چه لحاظی تحت تاثیر قرار گرفته؟ آیا توجه زیاد شما روی دخترتون موجب شده که میزان و کیفیت توجه شما به همسرتون کاهش پیدا کنه یا خیر؟

من به سه بخش مهم از صحبتاتون اشاره می کنم:

۱٫ زود رنج بودن شما۲٫ اینکه به همسرتون گفتید من صدای خانمی رو شنیدم۳٫ اینکه به بهانه تامین امنیت مالی ا ایشون خواستید بخشی از اموال رو به نام شما بزنن

شما طبیعتا با تکیه به زود رنج بودنتون این فرصت رو از همسرتون میگیرید که بتونه با شما صحبت سازنده ای داشته باشه. شاید همین زود رنج بودن شما موجب شده که ایشون برای عدم بهم ریختن فضای خونه از انتقاد کردن و گفتن بعضی از مسائل خودداری کنن.

اینکه شما به همسرتون گفنید که صدای خانمی رو شنیدید کار بسیار زشتی کردید. شما هیچ وقت نباید قضاوت کنید و بدون اینکه با چشمای خودتون ببینید شروع به قضاوت کنید. حتی اگر قضاوت شما به درستی هم صورت گرفته باشه باز هم شما نباید با گفتن این موضوع امنیت و آرامش رو از ایشون و خونه ای که دارن درش زندگی می کنن بگیرید. با اینکار خونه به جای اینکه مامن امنی برای شما و همسرتون باشه برای ایشون مصداق یک پادگان نظامی خواهد بود که همه چیز زیر نظره.

اما اینکه می فرمایید باید چیزی رو با توجیه تامین امنیت مالی به نام شما بزنن برای بنده قابل درک و پذیرش نیست. اگر تمام ثروت همسرتون هم برای شما باشه اما شما در زندگی آرامش نداشته باشید اون ثروت برای شما هیچ ارزشی نخواهد داشت.

بنده احساس میکنم شما هدفتون از زندگی هنوز مبهمه.

آیا بهتر نیست به جای دستگاه شنود گذاشتن و رفتارهایی مثل زود رنج بودن که با اخلاق مورد نیاز برای یک زندگی مشترک فاصله داره بیایید و مشکل رو به صورت ریشه ای حل کنید؟!!!

مجددا تاکید میکنم وقت بگذارید و اگر واقعا دنبال بهبود زندگی مشترکتون هستید این مقاله رو مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

اقای عباسی چیزی که میگم شاید بی ربط باشه من۲۲سالمه اماتا الان من توزندگی واقعیم. بادختری نبودم وادمی بودم که همیشه از شروع رابطه ی عشقی وعاطفی وپیامدهای بعدش میترسیدم.واینکه بلدنیستم بایکی رابطه برقرارکنم.ازیه طرف هم خوشحالم چونکه پیرامون وقصه های عاشقانه ی زیادی شنیدم ودیدم که با پایان تلخی وعذاب اوری به اتمام رسید واینکه تونستم ازادمای دوراطرافم که همون دوستام هست تجربه وپندبگیرم که هررابطه ای سالم نیست اما ازطرفی میترسم توزندگیم همیشه تنهابمونم و این تنهایی طولانی تربشه…

پاسختون رو در بخش دوم سوالی که مطرح کردید قرار میدم.

سلام آقای عباسی بزرگوارنمی دونستم جواب نمیدید وعلت جواب ندادنتون هم نمی دونم ممنون میشم بفرمایید

با سلام و احترام.

به سوالی که مطرح فرمودید پاسخ داده شد. لطفا کامنت ها رو ملاحظه کنید.

سلام وقتتون بخیر آقای عباسی.
ای کاش جواب منم بدید..خیلی دوست دارم نظرتون رو بدونم.
تشکر

درود وقتتون بخیر.

بنده از جانب شما سوالی دریافت نکردم!

سلام اقاى عباسى خسته نباشيد
چرا جواب منو ندادين ؟🥺
هرروز ميام چك ميكنم بخدا …
مشكل من اينه ك با يه اقايى دوستم ٤ساله
اختلاف سنيمونم ٣ساله ، قصدشونم ازدواجه كل خونواده ش ميدونن و بامن درارتباطن ! ولى خونواده ى من ب دليل شرايط مالى و كار راضى نشدن
ايشون اوايل دوستى دروغايى راجب خودش و خونواده ش گفته بود
ي مدت بعدم رفته بودن كافه تولد دوس دختر دوستش ك از من پنهان كرده بود
وقتى فهميدم انكار كرد ك من بت گفتم
بعد دوباره گف ميدونستم ناراحت ميشى
راجب گذشته شم و رابطه هاشم خيليييى دروغ گفته جورى ك هر دفعه ي داستان تعريف ميكنه
با يكى از همكلاسياى دخترشونم ارتباط داشت
ك من خبر نداشتم
يبار پيشش بودم ديدم دختره جواب داد ن
من گفتم چى ن
ديدم استوريشو ريپلاى كرده از منم متنفرى ؟
خلاصه كلى ناراحت شدم
ك گف بخاطر جزوه و ايناس
همينجورى پنهون كارياى ريز ريز داره
ك منجر شده من فك كنم داره خيانت ميكنه
خيلييييم بش گفتم از دروغ و خيانت بدم مياد
بنظر شما چكار كنم ؟

درود خدمت شما.

بنده فکر می کنم اولین بار هست که پیام شما رو دریافت می کنم. در هر حال بابت تاخیر ایجاد شده از شما پوزش میخوام.

اما پاسخ خیلی ساده است. شما باید هرچه زودتر این رابطه رو تموم کنید و تمرکزتون رو روی روابط بهتر با افراد سالم تر بگذارید.

وقتی که شما دنبال صداقت و تعهد هستید چطور تمرکزتون رو روی فردی گذاشتید که نه صداقت داره و نه تعهد!!!

موفق باشید.

اقای عباسی ،بعد از چندسال متوجه خیانت همسرم شدم که دو سه سال خانمی راصیغه کرده بود و من به خاطر اعتماد و رابطه عاطفی خوبی که با همسرم داشتم متوجه نشدم ،با این که همه علایم رو داشت حالا که فهمیدم با وجود سه فرزند ،همسرم میگه خیلی ناراحتم که تو فهمیدی وچه اشکالی بود توی زندگی وقتی تو نمی دونستی ؟
در صورتیکه در اون مدت عملا دیگه به من از هیچ لحاظ کاری نداشت .و الانم میگه تو و زندگی رو خیلی می خوام اما از خودم بدم میاد که نمی تونم این کار رو ترک کنم ،
تو ی اون مدت خیانت با اون زن ،منم خیلی درگیر کارو بچه ها بودم و متوجه نمی شدم .هر دو در سن میانسالی هستیم ،چه کارکنم طلاق بگیرم یا راهی هست ،زندگی مو دوست دارم

با سلام.

این مقاله سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

ایاداشتن یک (عشق یایک همسر که متعهدبه زندگیشه احساس عاطفی داره مسئولیت پذیره عاشقه همسرشه وکارهایی برای خوشبختی وخوشحالیه همسرش انجام میده)
خیلی افتخارداره ؟
چون خانواده های دهه۴۰یا۵۰یا۶۰بهش میگن زن زلیل بودن
ایا باهمه ی اون چیزا ای دورشون پلانتزکشیدم میشه اسمشوگذاشت زن زلیل بودن چون اگر بخوای نگاه کنیم وروراست باشیم مردا همیشه تواینکارا ازدختر سرترن وهمیشه اولین گام روخودشون برمیدارن

با سلام.

قطعا ارزش هایی مثل صدات و تعهد اون هم زمانی که متعلق به یک نفر باشه باعث افتخاره.

اینو بدونید که نظر شخصی دیگران هیچ اهمیتی نداره.

ما نباید به دیگران اجازه بدیم تا در مورد زندگی مشترک ما و همچنین در مورد احساسات ناب و پاک ما اظهار نظر کنن.

پیروز باشید.

سلام اقای عباسی بین کامنت هایی ک خوندم شما به اختلاف سن صحبت تاکید دارید میخواستم ازتون بپرسم من خودم ۱۸ سالمه و نامزدم یعنی خاستگارم ۲۶ سالشه و اگه بتونیم با اختلاف سنمون کنار بیایم، آیا این فاکتور در آینده ک رابطه ما جدی تر بشه اختلالی ایجاد نمیکنه ؟؟؟
لطفا راهنماییم کنید

با سلام.

قطعا مشکل ساز خواهد شد. ۱۸ سالگی اصلا سن ازدواج نیست. بازه زمانی ازدواج ۲۶ تا ۳۵ سالگی است.

موفق باشید.

سلام من سوال دارم چطور میتونم بپرسم؟

با سلام.

کامنت کنید یا درخواست مشاوره بدید.

اقای عباسی …
عقیده وباورومنش من نسبت به جنس مخالف خیلی منفیه درحدی که همیشه خیانت ها روازجانب دخترا می بینم ومخالف دیدگاه دختراییم که ادعامیکنن معصومن ودنبال رابطه ی امن هستن وخودشون خیانت نمیکنن وازطرف مرداهمسرموردعلاقشون موردخیانت قرارگرفتن البته همه دخترا نه اما درصد زیادشون همیشه مردومتهم به خیانت میکنن وخودشون روتبرعه میکنن واین تاحدودی منو از رابطه های عشقی وزناشویی دورکرده این حق روبهم میده که حال موجود خودم ووضعیت که الان دارم رودرک کنم
شمابگین باحرف مخالفید یاخیر
اگرمخالفیدچرا واگرخیر چرا؟

با سلام و احترام.

همه چیز ریشه در باورهای ما داره. دقت داشته باشید عرض کردم باورها نه تفکرات ما. چون باورها همون افکاری هستن که بارها و بارها ما در ذهن خودمون تکرارشون می کنیم. شما باید مراقب باورهاتون باشید. ما آدم ها براساس باورهایی که داریم اتفاقات رو رقم میزنیم.

به عنوان مثال اون خانمی که باور داره همه آقایون فقط دنبال رابطه جنسی هستن، دقیقا مردانی وارد زندگیشون میشن که دنبال رابطه جنسی هستن.

پس شما باید سعی کنید به شدت روی باورهاتون کار کنید. خیلی عمیق و خیلی زیاد.

اینو هم اضافه کنم که تعریف دختر خوب یا پسر خوب برای هرکسی متفاوته و با توجه به هر تعریفی به تا دلتون بخواد دختر و پسر خوب در جامعه ما هست. بعضی ها زیاد دیده میشن و بعضی ها کمتر اما هستن همیشه.

بعد از اینکه روی باورهاتون کار کردید سعی کنید فرهنگ عاطفیتون رو از طریق مطالعه افزایش بدید تا بتونید در کنار این باورهای صحیح در مسیر شناخت قرار بگیرید و اگر هم دوست دارید رابطه عاطفی داشته باشید با فردی داشته باشید که به لحاظ شخصیتی کاملا مناسب شماست.

موفق باشید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

دیدگاه

آسا وکیل حاصل یک تیم حقوقی با تجربه با تفکری تحول گراست. این تیم حقوقی در سال 1397 با هدف ایجاد تحول جدّی در امور وکالت و مشاوره حقوقی پا به عرصه وب نهاد و تا به امروز در مسیر خود ثابت قدم بوده است. هدف تیم بزرگ آسا وکیل این است که در زمینه های مختلف حقوقی انتخاب اول افراد واقع شود.
ارتباط با ما : info@asavakil.ir


 

همواره در کنار شما خواهیم ماند – آسا وکیل

جلوگیری از خیانت مردان کاری است که ابزار و دانش خاصی را می طلبد. اگر شما هم یکی از قربانیان خیانت هستید و یا نمی خواهید که همسرتان به شما خیانت کند، فکر می کنم که خواندن این مقاله برای شما مفید باشد. در این مقاله قصد دارم شما دوست خوبم را با ۴ ابزار قدرتمند که می تواند مانع خیانت همسر شما شود آشنا کنم.

حالات مرد بعد از خیانت دستخوش چه تغییراتی می شود؟ + ۱ ساعت مشاوره تخصصی

متأسفانه در سال های اخیر میزان خیانت در مردان و زنان متاهل به میزان چشمگیری افزایش پیدا کرده به گونه ای که خیانت به یکی از عوامل اصلی طلاق در کشور تبدیل شده است. بنابراین هرکسی می تواند قربانی خیانت شود.

تیم مشاورین خانواده در آسا وکیل، همیشه به عزیزانی که جهت مشاوره با وکیل طلاق در مشهد، به آسا وکیل می آیند توصیه می کنند، یک بار دیگر با روشی اصولی شانس خود را برای بهبود زندگی مشترک پس از خیانت امتحان کنید.

زمانی که خانمی قربانی خیانت می شود، از خودش می پرسد: چرا با من این کار را کرد؟ چه چیزی برایش کم گذاشتم که به من خیانت کرد؟ چطور توانست به منی که مادر بچه هایش هستم خیانت کند؟ چطور با خانم های دیگر تا این حد با محبت صحبت می کند در حالی که وقتی با من است گویا از احساسات چیزی نمی داند؟ و …

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

از طرفی مردان خیانتکار هم اغلب می گویند: همیشه انتظار داشتم همسرم به من توجه ویژه ای داشته باشد، اما او هرگز به من و نیازهای عاطفی من توجهی نکرد (این موضوع تنها مختص مردان نیست بلکه خانم ها هم بعضاً همین را می گویند).

خب بیایید ماجرای یکی از قربانیان خیانت را بخوانیم 🙁

با نامزدم سه سال دوست صمیمی بودیم و بعد از تقریباً یک سال فهمیدم که با دختری در تلگرام چت می کند. سپس درباره این موضوع با همسرم صحبت کردم و او نیز از من فرصتی خواست تا اشتباهش را جبران کند. من هم چون عاشق نامزدم بودم این فرصت را از او دریغ نکردم. بعد از این که عقد کردیم، دوباره متوجه شدم که همسرم با همان دختر دوباره ارتباط برقرار کرده و این بار متوجه این موضوع هم شدم که همسرم با آن دختر پیش از نامزدی هم در ارتباط بوده است.

این بار وقتی دوباره موضوع را به همسرم گفتم و با ناراحتی از او سوال کردم که چرا دوباره به من خیانت کردی، جوب داد: دفعه اول که متوجه خیانتم شدی، من ابراز پشیمانی کردم اما با این حال باز هم با من سرد و سنگین برخورد کردی و به هیچ یک از نیازهای من توجهی نکردی. به همین دلیل من هم دوباره برگشتم پیش کسی که بتوانم کمی با او درد و دل کنم، پیش کسی که به نیازهای من پاسخ دهد.

اما حالا من نمی توانم به همسرم اعتماد کنم. وقتی هم که به او گفتم قصد دارم طلاق بگیرم به من گفت: مشکلی نیست من هم دوست ندارم بیش از این حضور من تو را اذیت کند. هر موقع که بخواهی من حاضرم. این روزها همسر من دیگر برای زندگی میل و اشتیاقی ندارد و این موضوع من را به شدت اذیت می کند. با اینکه او خیانت کرده است اما گویا من بدهکار شده ام. به نظر شما اشتباه من چه بوده است؟!!!

از این دست مشکلات زیاد رخ می دهد اما سوال این است که چه کنیم همسرمان خیانت نکند؟ و یا هنگام مواجه با خیانت مردان چه واکنشی باید نشان دهیم؟ آیا باید طلاق بگیریم یا این که راهکار بهتری هم هست؟ اگر هدف شما زندگی است و مرد زندگیتان را عاشقانه دوست دارید، توصیه می کنم با من همراه بشید.

 

روابط عاطفی خود را زنده کنید – دریافت آموزش های تخصصی

نام و نام خانوادگی *

ایمیل *

فهرست این مقاله

پشتیبانی یعنی عامل رنجش و دلسردی همسرتان نباشید. اما چگونه؟!!! برای این منظور باید از باتلاق های عشق که در ادامه به آن ها اشاره می کنم دوری کنید.

۱٫ رفتارهای تند و خصمانه
۲٫ قضاوت های نادرست
۳٫ خواسته های خودبینانه

پشتیبانی

هنگامی که یک خانم متوجه خیانت همسرش می شود، عصبانی شده و سعی می کند این عصبانیت را با روش های مختلفی مانند تحقیر کردن، انتقام گرفتن و… تخلیه کند. از طرفی مرد هم چون دلیل خیانت خود را کوتاهی های خانمش می داند، او نیز متقابلاً عصبانی می شود. در این شرایط مرد نه تنها از کار خود پشیمان نمی شود بلکه ممکن است جسارت بیشتری برای خیانت پیدا کند.

درست است که شما به عنوان فردی که به وی خیانت شده است، حق دارید ناراحت و عصبانی باشید. اما یادتان باشد، در جایی که خشم پیروز می شود نمی توان عشقی پیدا کرد. بنابراین پس از آنکه متوجه خیانت همسر خود شدید سعی کنید خود را کنترل کنید گرچه می دانم که خیلی سخت است.

قضاوت های نادرست یعنی تحمیل باورها و ارزش های خود به همسرتان. زمانی که مردی خیانت می کند خانم او از روی احساس مسئولیت و عشقی که نسبت به همسرش دارد سعی می کند در او تغییراتی به وجود آورد. این فکر خوبی است اما در اکثر موارد خانم ها از شیوه درستی برای ایجاد این تغییرات استفاده نمی کنند و همین موضوع باعث می شود که مردان احساس کنند شما برای اعتقادات و احساسات آن ها ارزشی قائل نیستید و این خود می تواند به عاملی برای دور شدن همسرتان از شما تبدیل شود.

اگر شما قصد دارید در همسر خود تغییراتی ایجاد کنید ابتدا باید دلایلی که وی جهت خیانت خود ارائه می کند را به دور از هیچ گونه تعصبی گوش کنید و از او بپرسید که دقیقاً چرا به شما خیانت کرده است؟ یا چرا به شما خیانت می کند؟!!!

پاسخی که همسر شما برای این سوال ارائه می دهد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و شما هرگز نباید چون او به شما خیانت کرده است به پاسخ وی از روی تحقیر و بی ارزشی نگاه کنید. ممکن است توجه به این جواب باعث شود که شما به عنوان یک خانم به دلیل اصلی خیانت همسرتان پی ببرید (البته می دانیم که خیانت هیچ توجیهی ندارد).

خیانت اغلب باعث می شود که ترازوی قدرت توازن خود را از دست بدهد و فردی که به وی خیانت شده است از قدرت بیشتری برخوردار گردد. اما متاسفانه این عدم توازن قدرت باعث به وجود آمدن خواسته های خودبینانه می شود که یکی از عوامل مخرب در بهبود زندگی مشترک پس از مواجهه با خیانت است.

اجازه بدهید مفهوم خواسته های خودبینانه را با یک مثال بیان کنم. خانمی برای مشاوره حقوقی طلاق به ما مراجعه کرده بودند. ایشان می گفتند: همسرشان در محیط کار با همکار خودش ارتباط عاطفی برقرار کرده بود. این خانم پس از فهمیدن این موضوع به شوهرش گفته بود که: از این به بعد یا باید ساعات کاری خود را تغییر دهی و یا اینکه محل کار خود را عوض کنی، در غیر این صورت پشیمانت می کنم.

اما همسر این خانم به دلیل موقعیت شغلی خوبی که در آن شرکت داشت و حقوق خوبی که دریافت می کرد علاقه ای به تغییر محل کار خود نداشت. این نمونه بارزی از یک خواسته خودخواهانه است که از طرف قربانی خیانت مطرح شده.

اگر بعد از خیانت همسرتان از وی تقاضایی دارید باید سعی کنید با لحنی صحیح و با در نظر گرفتن میل و صلاح همسرتان آن را مطرح کنید. اگر پس از آن که خواسته خود را مطرح کردید همسرتان با آن مخالف بود سعی نکنید خواسته خود را به وی تحمیل کنید چرا که با این کار شما دارید به او اعلام می کنید که احساسات تو برای من بی ارزش است و این خود برای ایجاد میل مجدد به خیانت کافی است.

بعضی از خانم ها می گویند: شما شناختی از شوهر من ندارید. خواهش کردن از وی برای انجام کاری مثل آب در هاونگ کوبیدن است. او فقط به خودش فکر می کند و بس. تمام وقتش را یا صرف کار می کند و یا صرف بیرون رفتن با دوستانش. اگر من او را مجبور به ماندن در خانه نکنم، او به سختی پیش من می ماند.

یادتان باشد، خواسته های خودبینانه با لحنی عامرانه شاید در کوتاه مدت جواب بدهند اما در طولانی مدت جز وقیح تر کردن همسر شما نتیجه ای به همراه نخواهند داشت.

اجازه میخواهم همین جا موضوعی را با شما دوست خوبم در میان بگذارم. الان که دارم این مقاله را می نویسم کاملا از احساس شما با خبرم. شما الان با خودتان می گویید خیلی بی انصافیه که من باید به کسی که این همه به من بدی و خیانت کرده احترام بگذارم و ازش مراقبت کنم که مبادا ناراحت بشه و …

من کاملا به شما حق می دهم. اما این را بدانید که بیماری ها فقط جسمی نیستند. دروغ هم یک بیماری است، قضاوت هم یک بیماری است و خیانت هم یک بیماری است. بنابراین شما دارید از فردی که دچار بیماری خیانت شده است مراقبت می کنید و همانطور که برای درمان هر بیماری مراقبت باید ادامه دار باشید، برای درمان این بیماری هم مراقبت شما باید مستمر و مداوم باشد.

اصلی ترین دلیل خیانت در کشور ما، بی توجهی زوجین به برطرف کردن نیازهای عاطفی یکدیگر است. معمولاً شاغل بودن خانم ها، دغدغه های اقتصادی مردان و … مانع توجه کردن هریک از زوجین به نیازهای عاطفی یکدیگر می شوند.

توجه منظم

اما شما به عنوان یک خانم باید بدانید که پاسخ دادن به نیازهای عاطفی، ساده ترین روش ممکن برای جلوگیری از خیانت مردان است. اما چگونه از ابزار توجه منظم استفاده کنیم؟

شناخت این نیازها به خانم ها کمک می کند که بدانند دقیقا باید برای کدام بخش از نیازهای همسرشان زمان بگذارند تا وی انگیزه مجدد برای خیانت پیدا نکند. اشتباهی که خانم ها در این مرحله مرتکب می شوند این است که تصور می کنند هر آن چیزی که آنها را خوشحال می کند ممکن است همسرشان را نیز خوشحال کند در حالی که اصلا اینگونه نیست. بنابراین اگر در شناخت نیازهای مهم همسرتان دچار مشکل شده اید می توانید از خود او بپرسید.

اما یک نکته مهم، تمام نیازهای عاطفی مردان از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند. بنابراین شما باید اصلی ترین نیازهای عاطفی همسرتان را بشناسید. خب بنده هم در این زمینه به شما کمک می کنم و شش تا از مهمترین نیازهای عاطفی مردان را به شما معرفی می کنم.

۱٫ نیاز جنسی
۲٫ دریافت حس اعتماد
۳٫ حضور گرم شما (خانم ها) در مراسمات و گردش ها
۴٫ اندام زیبا
۵٫ حمایت
۶٫ تشویق شدن

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

منظور از ماهر شدن یعنی شما باید به برطرف کردن نیازهای عاطفی همسرتان به تدریج عادت کنید. متاسفانه بارها دیده ایم که مدتی پس از شروع برطرف کردن نیازها، خانم ها خسته شده اند و یا تمایل خود را برای برطرف کردن نیازها از دست داده اند.

اما چگونه ماهر بشیم؟ برای این منظور شما باید مسیر زیر را طی کنید:

۱٫ با توجه به کیفیت و کمیت (به عنوان مثال در چگونگی و تعداد دفعات رابطه جنسی)، شیوه برطرف کردن نیازهای عاطفی همسرتان را پیدا کنید.

۲٫ از همسرتان سوال کنید به چه نحوی دوست دارد به نیازهایش پاسخ دهید؟

۳٫ به همسرتان بگویید به چه نحوی دوست دارید او به نیازهای شما پاسخ دهد؟

۴٫ به جای انتقاد و استفاده از لحن عامرانه، خواسته های خود را با لحنی سازنده بیان کنید (خوشحال میشم اگر امروز …….)

۵٫ نیازهای عاطفی یکدیگر را به گونه ای پاسخ دهید که برای هریک از شما دلچسب باشد.

زوجین معمولا قبل از ازدواج و در ماه ها و سال های آغازین پس از ازدواج زمان زیادی را با کیفیت بالایی در کنار هم می گذرانند. اما به مرور به دلایل مختلف این زمان گذاشتن کم می شود و یا از کیفیت آن کاسته می شود. در نتیجه هریک از زوجین نمی توانند آن طور که باید به نیازهای عاطفی یکدیگر رسیدگی کنند و این آغاز مشکلات است.

وقت گذاشتن

حالا باید بدانیم که ابزار زمان چگونه در جلوگیری از خیانت مردان به خانم ها کمک می کند؟!!! برای این منظور هریک از شما خانم ها باید مراحل زیر را طی کنید.

در طی روز، زمانی را در نظر بگیرید تا فقط با همسرتان باشید. یعنی بچه ها، آشنایان و دوستانتان هرگز نباید حضور داشته باشند. دقت کنید که فعالیت هایی نظیر سینما رفتن، صرف شام با همسرتان و… به معنی زمان ویژه داشتن نیست. زمان ویژه یعنی توجه تمام و کمال شما و همسرتان به یکدیگر.

زمانی که با همسرتان هستید را به فعالیت هایی اختصاص دهید که نیازهای عاطفی شما و همسرتان برطرف شود. به عنوان مثال این نیازها می توانند درد و دل کردن، رابطه جنسی و … باشند.

اشتباهی که خیلی از خانم ها در این مرحله مرتکب می شوند این است که، نیاز به محبت و یا نیاز به درد و دل کردن با همسرشان را از وی دریافت می کنند اما در این میان به نیازهایی که برای همسرشان یک اولویت محسوب می شوند توجهی نمی کنند مثل نیاز به رابطه جنسی.

مدت زمانی که برای عشق ورزیدن و با هم بودن در نظر می گیرید، به شدت روی کیفیت رابطه شما با همسرتان تأثیر می گذارد. معمولا بیست ساعت در هفته می تواند برای یک رابطه با کیفیت مناسب باشد. اما چنان چه این مدت زمان برای پاسخگویی به نیازهای عاطفی شما و همسرتان کافی نیست می توانید زمان بیشتری را اختصاص دهید.

برای تکمیل این بخش باید به سه نکته ساده اما مهم اشاره کنم:

۱٫ سعی کنید به هرگونه مشکل و یا دغدغه مالی که مانع از توجه شما به همسرتان می شود چیره شوید.

۲٫ در انتخاب و تنوع فعالیت ها خلاقیت به خرج دهید. این فعالیت ها لزوماً نباید خیلی هزینه بر باشند.

۳٫ از اعضای خانواده برای مراقبت از فرزندانتان در زمانی که با همسرتان هستید کمک بگیرید تا شما و همسرتان بتوانید با هم تنها باشید.

پس از خیانت یک مرد قطعاً انتقال حس اعتماد و صداقت به او می تواند برای احیاء زندگی مشترک بسیار مهم باشد. البته این را هم می دانم که انجام این کار برای خانم هایی که قربانی خیانت شده اند چقدر سخت است.

صداقت همه جانبه

شاید با خود بگویید که من پیش از آنکه همسرم به من خیانت کند هم با او صادق بوده ام، چه تضمینی وجود دارد که با ادامه صداقت من او باز هم خیانت نکند؟

سوال کاملا به جایی است اما دو نکته وجود دارد. یکی اینکه ممکن است شما جنبه های مختلفی از صداقت را اجرا نکرده باشید و دیگر اینکه ممکن است شما در میزان انتقال حس اعتماد و صداقت دچار اشتباه شده باشید. اما خانم ها چگونه می توانند از ابزار صداقت جهت جلوگیری از خیانت مردان استفاده کنند؟ برای پاسخ به این سوال، من صداقت را به چهار قسمت تقسیم می کنم و از شما انتظار دارم تا به تعریف هریک دقت و آنها را عملی کنید.

 هرگونه احساسی که نسبت به اتفاقات و رفتارهای همسرتان دارید را بیان کنید. مهم نیست که این احساسات مثبت هستند یا منفی، مهم این است که شما این احساسات را مخفی نکنید. هرگز به این بهانه که ممکن است همسر شما به دلیل ابراز احساسات منفی از شما فاصله بگیرد احساسات خود را مخفی نکنید.

با آنکه می دانم مخالفید اما اکیداً توصیه می کنم، اطلاعات و اتفاقات مربوط به گذشته خود را با همسرتان به اشتراک بگذارید. مخصوصاً آن بخش از اطلاعات و اتفاقاتی که باعث شکل گیری ضعفی در شخصیت شما شده است.

بیان نقاط ضعف، به همسرتان کمک می کند تا او در رفتار خود تجدید نظر کند و به گونه ای با شما برخورد کند که از آن نقاط مجدداً آسیب نبینید یا به عبارتی نمک روی زخم شما نپاشد.

اتفاقات روزانه خود را تمام و کمال برای همسرتان تعریف کنید. اجازه دهید او نیز از فعالیت های روزمره شما با خبر شود.

هر فکر و ایده ای که برای آینده دارید لطفا آن را برای همسرتان نیز تعریف کنید. ممکن است شما ایده ای را مطرح کنید که به همسرتان انگیزه بدهد، به همسرتان میل به زندگی بدهد.

من خوب می دانم که شما به عنوان یک خانم ممکن است مخالف بعضی از ابعاد صداقت باشید. اما صداقت همه جانبه موجب می شود که همسر شما نیز از درون تشویق شود تا او نیز با شما صداقت همه جانبه داشته باشد و این گونه انگیزه خیانت در وی به شدت کاهش پیدا می کند.

خب بیایید تعدادی از افکار اشتباه خانم ها در اجرای صداقت را با هم بررسی کنیم:

اگر بخواهم منتظر رضایت همسرم شوم، فرصت خوبی که نصیبم شده است را از دست می دهم چرا که همسر من بسیار ترسو است بنابراین من نمی توانم برای جلب رضایت او صبر کنم پس ترجیح می دهم از فرصت خوبی که برایم پیش آمده است به همسرم چیزی نگویم(نداشتن صداقت دربیان روزمرگی).

من همیشه به گونه ای برنامه ریزی می کنم که هم به صلاح خودم است و هم به صلاح همسرم بنابراین همیشه نیازی نیست که نظر همسرم را هم بدانم. او وقتی ببیند چقدر تصمیمات من در پیشرفتمان موثر بوده خودش از من تشکّر خواهد کرد. (نداشتن صداقت در مورد نگاهتان نسبت به آینده).

یادتان باشد که مخفی کاری، مخفی کاری به همراه خواهد داشت. هیچ چیزی را از مرد زندگیتان پنهان نکنید با این کار به او نیز فرصت می دهید تا با شما احساس صمیمیت بیشتری داشته باشد و هر قدر میزان صمیمت شما و همسرتان افزایش پیدا کند میل به خیانت نیز کاهش می یابد.

اما یک نکته بسیار مهم. رفتار شما پس از صداقت همسرتان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اگر شما پس از صداقت همسرتان با او رفتاری تند توام با قضاوت های منفی داشته باشید نه تنها او دیگر با شما صادق نخواهد بود بلکه تشویق می شود تا پنهان کاری خود را عمیق تر کند.

یادتان باشد، داشتن صداقت خود موجب تشویق همسر شما به داشتن صداقت می شود و صداقت همان عاملی است که از خیانت مردان جلوگیری می کند. می دانم که این مقاله کمی طولانی شد امّا با توجه به شرایط موجود و دلایلی که زوجین برای طلاق به وکلای آسا وکیل ارائه می کنند موجب شد تا این مقاله را برای شما بنویسم.

فرصت مشاوره تنها برای خانم ها می باشد

 

بسیارآموزنده وحرفاتون منطقی بودسپاسگذارم

عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی.

خیلی ممنون بابت نگاه مثبتتون.

همسرم همیشه اسرار میکنه من برم خونه مادرم یا جایی که اون بتونه تو خونه تنها باشه و کسی که مدتهاست با او در رابطه هست رو به خونه بیاره
من در این شرایط چطور میتونم متقاعدش کنم و خونه رو خالی نکنم
من مدتهاست خونه نشین شدم و جایی نمیرم
و تو رابطه هیچی براش کم نمی زارم
ولی اون ناراحته و اذیت میکنه چون من همش خونه هستم
چکار کنم دوست ندارم کسی رو خونه بیاره

با سلام. توصیه میکنم برای این منظور با یک مشاور خانواده صحبت کنید.

فقط فقط مسئولین میتونن این مشکل را حل کنند. چطوره خیانت جرم سنگین داشته باشه؟ مثل تمام اموال خائن به نام همسر شود، یا قانون صیغه فقط برای مجردین باشد. حتی جرم برای زنان و دخترانی که صیغه مردان متاهل می شوند جریمه نقدی بشود.

همسرم خیانت کرده من فهمیدم اما هنوز به روش نیاوردم میخوام صبر‌کنم قبل اینکه چیزی بروز بدم از نظر مالی پس انداز کنم بعد بگم‌و با خیال راحت طلاق بگیرم‌ولی از یه طرف میگم‌اگه‌‌ هنوز من و بچه هام‌رو بیشتر دوست داشته باشه و بودنش با اون صرفا از روی هوس باشه چی ؟ دلم‌نمیخواد راحت راهو واسه اون زنه دوم‌ باز کنم و بکشم کنار و میترسم اگه‌ همین الان نگم‌نکنه دیگه دیر بشه مثلا رابطشون صمیمی‌تر شه یا …مثلا بچه دار شن …😔 درکل نمیدونم الان بگم و جلوشو بگیرم یا صبر‌کنم‌ ازش پول بگیرم بعد طلاق ؟ اگه‌الان بگم چه اطمینانی هست ولش کنه‌ ممکنه تو پول دادن بهم‌بیشتر هم اعتیاد کنه

درود خدمت شما کاربر محترم.

با توجه به این که همسرتون از شما دارای فرزند هست قطعا شما از اهرم قوی تری نسبت به نفر سوم برخوردار هستید. همچنین معمولا روابط عاطفی این چنینی با توجه به این که صرفا بر پایه تجربه یک هیجان جدید و همچنین روابط جنسی شکل می گیرند دوام چندانی ندارند. چرا که هریک برای دیگری نقش یک وسیله رو بازی می کنند.

در ارتباط با اون خانم هم باید بدونید که اگر ایشون از متاهل بودن همسر شما آگاه باشند و با این همه دارند به رابطشون با همسر شما ادامه میدن، به مرور زمان همسر شما متوجه شخصیت پوچ این خانم و همچنین اون خانم متوجه ابزاری بودنش برای همسر شما خواهد شد.

بنابراین توصیه ما به شما این هست که به جای فکر کردن در مورد مسائلی نظیر طلاق و جدایی، با توجه به فرزندانتون به ریشه های ایجاد این مشکل فکر کنید و حتی از همسرتون بخوایید که با شما نزد یک مشاور خانواده یا تراپیست بیان تا خیلی ریشه ای تر مشکل بررسی و حل بشه.

سلام و وقت بخیر
من یک دختر ۲۶ ساله هستم و همسرم دو سال از من بزرگتره . ما ۵ ماهه ک عقد کردیم .یکی دوروز پیش بصورت کاملا اتفاقی دیدم همسرم توی واتس اپ با یه خانوم چت داشته و بعد هم بلاکش کرده,وقتی خواستم چتاشونو ببینم نذاشت و گفت این قضیه مال دوران مجردیمه ، هرچقدر ازش خواستم تاریخ چتارو نشونم بده اجازه ندادو حین جروبحثی که داشتیم چتارو از واتس اپش حذف کرد .
هر کاری کردم دیگه نتونستم بک آپ بگیرم و چتارو برگردونم . این قضیه باعث شد بیشتر گوشیشو چک کنم که نتیجش شد اینکه همسرم میرفته توی برنامه ی دیوار و به تمامی آگهی هایی ک مربوط به مسائل خانوما مثل اپیلاسیون ، لباس زیر ،لباس مجلسی ، کفشای زنونه بوده رو نگاه میکردم و به آگهی دهنده هاشون که خانوم بودن پیام می‌داده و بعدشم ردوبدل گردنه شماره و مابقی چت یا تلفن زدن به اون خانوما رو در واتس اپ ادامه می‌داده و باهاشون از این طریق ادامه رابطه رو برقرار میکرده . نزدیک به ۹۰تا دختر توی بلاکیای واتس اپش پیدا کردم که به همشون زنگ می‌زده علیرغم اینکه خیلیا جوابشو نمی‌دادن ولی بازم این کارو تکرار کرده .
ازش میپرسم خب چه لزومی داشته که به زنا و دخترای مردم زنگ میزدی ؟ اصلا وی میگفتی بهشون ؟ جوابش فقط اینه که خامی کردم بچگی کردم .
من با این مرد که تازه زندگیمو باهاش شروع کردم چیکار باید بکنم آخه؟؟؟

بنظر من تا زوده این رابطه رو تموم کنین این فرد بشدت بیماره و قرار نیست هیچوقت درست بشه و شما رو هم با خودش پایین میکشه

سلام .من ۸ سال ازدواج کردم و ۳۴ ساله هستم و همسرم ۳۷ ساله اس دو دختر ۴ و ۱ ساله دارم
شوهر من به هیچ عنوان اهل ابراز علاقه نیست.در حدی که من به یاد ندارم یک بار منو بوسیده باشه یا حتی به من گفته باشه دوست دارم .بسیار اهل قر زدن و قهر کردن است .الان مدت یک ماه است که برای کارش دفتر گرفته و یه دختر جون مجرد رو استخدام کرده و ساعت کاری بیشتری در محل کارش میمونه با این که کار مال خودشه ولی صبح خیلی زود خونه رو ترک میکنه و شب ساعت ۶ میاد خونه و تا موقع خواب دائم سرش تو گوشیه و حتی گلمه ای با من حرف نمیرنه .چند روز پیش داشت تو واتساپ چت میکرد که دید من متوجه شدم سریع بستش و صفحه دیگه ای رو گوشیش اورد .من گوشی رو چک کردم چیزی پیدا نکردم .باهاش حرف زدم عصبانی شد و بحثهای بی مورد و بی ربطی رو پیش کشید تا من ساکت بشم البته همیشه همین طور بوده و با سفسته بازی و داد و بی داد همیشه من رو ساکت میکنه . من سعی کردم باهاش حرف بزنم ولی اون اصلا اهل صحبت کردن و حل مشکل نیست و قهر میکنه اصلا به من احترام نمیزاره .تا حرفی میزنم به جای جواب میگه باز زر زدی ..بهش میگم تو اگه منو نمیخوای بریم طلاق بگیدیم میگه خوب برو ولی من توافق نمیکنم برو تا پدرت در بیاد تو راه دادگاه بچه هارم بهت نمیدم . حاظر به مساوره اومدن هم نیست .حتی قبول نمیکنه تا فرد مورد اعتماد که خودش تایید کنه بینمون بیاد مشکلمون حل کنه .چون من پدر ندارمو موقعیت ترک منزل و تنها زندگی کردن رو ندارم همیشه تو دعوا بهم میگهاگه اذیتی برو .و چون شدایط مالی خوبی داره همیشه میگه تو ناشکری و قدر زندگیتو نمیدونی برو خوشحال باش و زندگیتو بکن تو هیچی کم نداری . در صورتی که اصلا و ابدا به نیازهای روحی و عاطفی من توجه نمیکنه.نه خوش و بشی نه خنده ای نه تشکری فقط طاب کار ..واقعا خسته شدم تا الان تمام ایراد هاشو تحمل گردم ولی خیانت واقعا برام سخته نمیدونم باید چه گار کنم و حتی فکر کردن به این که بچه هامو نبینم اذیتم میکنه .اینم بگم پدر خوبی برای بچه هاست و این که رابطه جنسی ما کلا فقط و فقط با درخواست من بوده تا به حال و خیلی کم پیش میاد اون بخواد .با این تفاسیر لطفا.شما بگید چه کار کنم ؟

درود و احترام خدمت شما کاربر عزیز.

سوالاتی که برای بنده ایجاد شده این هست که:

آیا همسر شما از ابتدا به همین شکل بودن و هیچ گونه ابراز علاقه ای به شما نمیکردن؟ حتی در دوران آشنایی و عقد؟

نحوه آشنایی شما با ایشون به چه شکل بوده؟

آیا رفتار ایشون با اومدن بچه ها دستخوش تغییراتی شده یا خیر؟

با توجه به شرایط سنی و همچنین شرایط مالی و خانوادگی که دارید. بنده به شما پیشنهاد می کنم که از نقطه قوت ایشون یعنی توجه بی چون و چرا به فرزندانتون به نفع خودتون استفاده کنید. شما باید از این به بعد سعی کنید روی خودتون سرمایه گذاری کنید. در واقع خودتون رو به اندازه به لحاظ موقعیتی و مالی ارتقا بدید که همسرتون دیگه به شما به چشم یک فرد عادی نگاه نکنه. اینکه شما خودتون رو وقف زندگی کنید نه به نفع شماست و نه به نفع بچه ها. تمام بچه ها یک مادر و پدر شاد میخوان تا پدر و مادری ناراحت و گرفته.

مد نظر داشته باشید. از اونجایی که شما مادر فرزندانشون هستید، اهرم فشار دست شماست. بنابراین سعی کنید به جای گله کردن تمام قد از خودتون یک نسخه موفق تر بسازید.

اینکه همسر شما محبت کردن بلد نیست و یا ابراز علاقه نمیکنه و یا حتی برای رابطه جنسی این شما هستید که پیش قدم میشید میتونه ریشه در کودکی ایشون و ارتباط پدر با مادر این آقا داشته باشه.

من به شما توصیه میکنم که این مقاله سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

با سلام .وقتتون بخیر.
من ۲۳ ساله هستم و همسرم ۳۳ ساله.همسرم قبل من با شخصی ۴ سال رابطه داشته و به گفته خودش دوسال اول تصضمیم به ازدواج بود اما دو.سال بعدی هیچ حسی نبوده بینشون.و صرفا از لحاظ مالی ساپورت میکردتش. اوایل نامزدی درمورد اون دختر بهم گفته بود اما گفته بود شش هشت ماه پیش رابطه مون قطع شده ،درحالیکه من بعد از چند هفته عکس هایی از اون دختر در
گوشی همسرم دیدم.و تاریخ دقیق اون ها دقیقا به یک ماه قبل از اشنایی ما بود(چهل رو از اشنایی تا نامزدی ما طول کشید).و فهمیدم دروغ گفته.اما گفت که دقیق نمیدونه کی جدا شده و حتی قسم هم خورد.
و بعد ها بااصرار من گفت که دستش رو گرفته وهفت هشت باری بیرون رفته،وبرای دیدنش به شهری که دوساعت فاصله داره ،رفته.من واقعا تعجب کرده بودم که انقدر دروغ گفته بهم.
بعد از چندماه ازعروسی تلگرامش رو چک کردم و دیدم در لیست بلاک ها یک دختر … پیام داده .و این هم بلاک کرده.اما نمیدونم دقیقا این اتفاق کی افتاده ….و گفتم این چیه گفت پیام تبلیغاتی میداد منم برلاک کردم بدون هیچ جوابی.و بعد از این اتفاق گفت که تلگرامش رو حذف کنم.و اینستاشم حذف کردم.با توجه به بحث هایی در این مورد که داشتیم.
الان فقط واتساپ داره اما تمام پیام هایی که مشتری های خانم بهش میدن رو پاک میکنه و خیلی جالب بهم گفت نمیخوام واتساپم شلوغ بشه.و پیام های خاصی نیستن جز پرینت و غیره و اینا.
اما درکل خیلی خوب و عمیق من رو شناسایی کرده و تمام علایق و خصوصیات اخلاقی من رو میشناسه.
و باهمه اینها بهم میگه ،من و تو دیوانه ایم.سیاست نداریم.و هرچی در درون هست رو بروز میدیم.و برای همینه که زیاد کل کل میکنیم.
با همه اینها خیلی زود گریه میکنه.و کاملا داره نقش بازی میکنه یعنی مکر میکنه.مادرش هم همینطوریه.ووقتی حرف از طلاق و جدایی میزنم،خودزنی میکنه خیلی محکم.
از بس زده خودش رو روی یک چشمش باد کرده ست.و دم به دقیقه میگه عاشقمه دوسم داره.مهمترین و باارزش نترین شخص زندگیشم و غیره…
و من رو درحال حاضر کاملا گیج کرده بااین رفتار های ضد و نقیض و نقش بازی کردنش.
وخیلی ازم تعریف میکنه.و منیگه خیلی احساس خوشبختی میکنه بامن .و
من کاملا گیج شده م. من میدونم ته دلش کسی هست.و شاید هم داره باکسی حرف میزنه ،نمیدونم.اما چجوری میتونم بفهمم این رو.خیلی عذاب میکشم.

سلام میکنم به شما سرکار خانم نور محمدی.
از مسئله اختلاف سنی زیادی که میان شما و همسرتون هست سعی می کنم بگذرم. اما بدونید که بی تاثیر نیست.

شما مرتکب دو اشتباه شدید. اول اینکه شما در دوران نامزدی که بهترین موقعیت برای شناخت فرد مقابل هست متوجه این موضوع شدید اما متاسفانه به سادگی از کنارش رد شدید. این در حالیه که در مسئله ازدواج باید نسبت به هرگونه تردیدی که دارید و رفتار عجیبی که ار طرف مقابلتون میبینید بی تفاوت نباشید.

مسئله بعدی این هست که شما خیلی خودتون و همسرتون رو تحت تاثیر گذشته این آقا قراردادید که اصلا کار صحیحی نیست و با توجه به گذشتی که در دوران نامزدی داشتید ادامه مشاجره در مورد گذشته این آقا صرفا میتونه روند بهبود زندگی و رشد رو از شما و همسرتون بگیره. تا اونجایی که دیگه در زندگی حرف مشترک مثبتی برای گفتن باقی نمیمونه مگر در زمینه پرداختن و کنکاش کردن گذشته.

به خاطر داشته باشید که در یک زندگی مشترک برای رشد و موفقیت خیلی مهم هست که طرفین به این درک برسن که طرف مقابلشون اونها رو باور داره. شما هر قدر که حس بی اعتمادی بیشتری رو نسبت ب ایشون انتقال بدید ضمن ناراحت کردن خودتون ایشون رو هم بیشتر به این سمت سوق میدید.

در زندگی مفهومی به نام حیا به شدت مهم هست:

انسان با حیا کسی است که نه به حریم روانی دیگران تجاوز میکنه و نه اجازه میده کسی به حریم روانی اون تجاوز کنه.

آیا زندگی هیچ جنبه دیگه ای نداره جز پرداختن به گذشته و اتفاقات بد؟

با همسرتون صحبت کنید و سعی کنید متوجه بشید که زبان عاطفی همسر شما چیه میتونه باشه. گاهی افراد با هدیه، گاهی با توجه زیاد و … می تونن مجددا توجه خاصی به زندگی و شریک عاطفیشون داشته باشن.

بنده به شما پیشنهاد می کنم به جای اینکه حریم امن همسرتون رو خدشه دارم کنید و مدام به واسطه شک و تردیدی که به ایشون دارید، اون حریم رو نقض کنید، سعی کنید روی توسعه فردی خودتون کار کنید تا دوباره در زندگی یک هدف باشید نه صرفا وسیله ای برای برآورده کردن یک سری از نیازها.

همچنین از همسرتون خواهش کنید تا همراه شما به مشاوره بیان تا طی چندین جلسه مشکل بررسی و حل بشه.

سلام خانمی۴۰ساله هستم۲فرزند دارمیک پسر۱۷ساله ویک دختر۱۳ساله.همسرم۴۷سالشه.۲۱ساله ازدواج کردیم.از ۴سال پیش فهمیدم که خیانت میکنه وبه مرور فهمیدم از سالها پیش این کار رو میکرده،چون خیلی بهش اعتماد داشتم هیچوقت نفهمیدم که خیانت میکنه. فرد خاصی وثابتی در میان نیست.هر چند ماه وچند بار رابطه فرد رو عوض میکنه و وابستگی نداره.بارها دعوا کردم،صحبت کردم،خواهش کردم،مریض شدم،فایده نداشته وبه کارش ادامه میده.البته کلی معذرت خواهی میکنه وابراز پشیمونی وانکار.همیشه میگه عاشق منه وبدون من نمیتونه زندگی کنه.واقعا به غیر از این مشکل ،مشکلی نداریم.واقعا نمیدونم باید چیکار کنم.لطفا راهنمایی کنید.

با سلام.

با توجه به سن همسرتون باید دقت داشته باشید که افراد در این سن بعضا به ذهنشون میرسه که کارهایی رو انجام بدن که تا به حال انجام ندادن.

اما موضوع این هست که شما میفرمایید: بارها دعوا کردم،صحبت کردم،خواهش کردم،مریض شدم،فایده نداشته وبه کارش ادامه میده

یعنی شما انتظار دارید با مثلا دعوا کردن یا مریض شدن شما مشکل حل بشه؟!!!!!!!!!! هرگز.

این دست از رفتارها نه تنها نمیتونه مشکلی رو حل کنه بلکه موجب فاصله گرفتن هرچه بیشتر همسرتون از شما میشه. چرا که دارید با این رفتارها به وی ثابت می کنید که من در شرایط بحرانی توانایی کنترل زندگی مشترک و بهبود اون رو ندارم.

توصیه من به شما این هست که با ایشون مانند یک دوست صمیمی به صحبت بنشینید و بدون اینکه احساس مادرگونه ای نسبت به صحبت های ایشون داشته باشید، اجازه بدید با شما صحبت کنه و به دغدغه های ذهنیشون در ارتباط با شما بپردازه.

دقت داشته باشید که نحوه ابراز احساسات در مردها کاملا با خانم ها متفاوت هست. بنابراین نباید انتظار داشته باشید که به سادگی به اصلی ترین مشکلاتی که در زندگی مشترک با شما داره اشاره کنه.

شاید بهترین راهکاری که میشه برای شما استفاده کرد این هست که از تمام تلاش ها و نکات مثبتی که در همسرتون وجود داره تشکر و قدردانی کنید. اونقدر به اینکار ادامه بدید که ایشون احساس کنن همچنان برای شما هنوز هم خاص و جذاب هستن.

به کارهایی که همسرتون به اون علاقه داره دقت کنید و سعی کنید اون کارها رو با هم دیگه و در کنار هم انجام بدید. به سفرهای کوتاه و دو نفره برید بدون حضور بچه ها و سعی کنید در تمام این فعالیت ها قدردانی رو فراموش نکنید.

سلام
من نه ساله ازدواج کردم هیچ عشقی نبود بعدها متوجه شدم که پدر و خانواده پدریش هم شدید مخالف بودن چون ازدواج فامیلی رو بیشتر میپسندیدن ، عشق به دختر عموش و ازدواجش و عشق های گذراش
تقریبا ۵ماه پیش خیلی اتفاقی متوجه پیامک صمیمی با یه خانمی شدم بعد ۲هفته که شدیدا تو خودم بودم با بیان شدیدا ملتمسانه که پناهم تویی هر چند بابت پیام هیچ توضیح وهیچ ابراز پشیمانی ای رابطه صمیمی پیدا کردیم به من گفت که اعتمادتو جلب میکنم.دیگع نگاه به گوشیش نکردم که چیز جدیدی پیدا کنم حالم بد بشه ولی همیشه میخواستم به خودم ثابت کنم من اشتباه میکردم حی وسوسه چک گو شی رو داشتم.
تا اینکه دوباره دیدم تو پیامکش به نفر گفته دیدی چه راحت شماره تو گرفتم
یا تو تلگرام به یه شخص دیگع نوشته سلام چطوری خوبی؟دوباره حالم بد سده الن نمیدونم بابد چه کار کنم واکنش صحیح چیه ع
در ضمن بگمالان خیلی هم دوسش دارم ولی به نظرم هم کفو هم نیستم دوتا هم بچه دارم
مثلا:تو مسافرت اهش همیشه منو از صبح تا شب خونه یکی میذاره میره با رفیقاش عشق و حال ما هم همیشه ۹سال سر این موضوع دعوا داریم
پا بده مواد
یا مشروب…میگه مرد باید همه کار هیچ کاره باشه
پ

با سلام.

فکر نمی کنید بعد از ۹ سال و با دو تا بچه خیلی دیر به این تفکر رسیدید که شما هم کفو هم نیستید؟!!!

قطعا برای شما خیلی سخته که متوجه بشید کسی رو که دوسش دارید به شما خیانت کرده. در واقع دوست داشتن به شما به لحاظ احساسی این اجازه رو نمیده که باور کنید به شما خیانت شده.

اما امروزه ما باید خیانت رو به عنوان یک بیماری اثر جدید بپذیریم و به جای اینکه بخواییم این بیماری رو با جدایی درمان کنیم با اون منصفانه و علمی برخورد کنیم.

در واقع جدایی به دلیل خیانت آخرین نسخه ویژه آن دسته از آقایونی است که خیانت به صورت ریشه در اونها وجود داره که این نیز خودش بر میگرده به دوران کودکی افراد. به عنوان مثال مردی که در سن ۱۵ سالگی شاهد خیانت پدرش به مادر خودش بوده قطعا این مسئله میتونه ریشه های خیانت رو در بزرگسالی این کودک تقویت کنه.

اضافه کنم که بر خلاف توقع بسیاری از خانم ها که دلیل اصلی خیانت رابطه جنسی هست؛ باید عرض کنم که تحقیقات امروزه خلاف این رو نشون میده. چرا که اکثر آقایون به دلیل عدم دریافت احساس عاطفی مناسب و با کیفیت درگیر خیانت میشن.

بنده پیشنهاد می کنم سه موضوع زیر رو در اسرع وقت در رابطه با همسرتون آغاز کنید:

۱٫ قدردانی کردن
۲٫ حمایت همه جانبه
۳٫ ایجاد راه هایی که به مرد احساس برنده بودن رو در منزل و در کنار شما انتقال میده.

فراموش نکنید که برای آقایون خیلی مهمه که پس از تنش های روزانه وقتی که وارد محیط خونه میشن اون محیط بتونه برای وی احساس آرامش رو فراهم کنه تا با موجی از انتقادات و تنش ها مواجه بشه.

به عنوان مثال اینکه شما همسرتون رو برای مسئله ای کاری و یا خانوادگی مورد سرزنش قرار بدید در واقع دارید به ایشون این حس رو میرسونید که شما بازنده هستی در این مسائل. وقتی که مرد در کنار شما احساس یک فرد شکست خورده رو پیدا میکنه این میتونه زمینه های خیانت رو در وی تقویت کنه.

سلام
موضوعی که وجود داره اینه که مادر من به به همسرم شک داره و مدام درباره این موضوع باهام حرف میزنه و حرفاش به شدت روی رفتارم تاثیر میزاره و حال خودمم بد میکنه با اینکه من میدونم همسرم مشکلی نداره ولی باعث شده من آرامشم رو از دست بدم مادرم همیشه با بقیه مقایسش میکنه و من هرچی بگم میگه که تو ساده ای و زود ناراحت میشه ازم واقعا نمیدونم چطوری رفتار کنم که هم مادرم ناراحت نشه!هم آرامش برگرده!

با سلام.

مشکل بسیاری از زوجین در کشور ما این هست که هنوز به بلوغ عاطفی نرسیدن و بدون اینکه علم ازدواج رو داشته باشن، وارد زندگی مشترک میشن.
شما به هیچ عنوان حق ندارید مشکلاتی که در زندگی مشترکتون رخ میده رو برای افراد حتی پدر و مادرتون شرح بدید و یا حتی اونقدر همسرتون رو کوچیک کنید که دیگران به خودشون اجازه بدن در مورد زندگی مشترک شما نظر بدن.

سوالی که ایجاد میشه این هست که اگر معیار حال خوب شما و یا حتی قضاوت شما در مورد همسرتون حرف دیگران هست، پس چرا ازدواج کردید؟!!!

شما قرار نیست مادرتون رو راضی کنید و یا تلاش کنید که ایشون ناراحت نشه. شما فقط باید خیلی محترمانه ایشون رو توجیح کنید که در زندگی مشترک شما دخالت نکنن.

همچنین توصیه میکنم که روی حرمت نفس خودتون کار کنید. تا زمانی که ما بخواییم برای حرف دیگران زندگی کنیم فقط با مرگ هست که به آرامش می رسیم.

سلام من ۲۱ سال و همسرم۲۷ سالشه دوسال ازدواج کردیم متوجه خیانتش یک ماه پیش شدم که اشناییش با خانوم به دوران مجردیش برمیگشت
اون خانومم یکبار ازدواج و طلاق گرفتن از اونجایی که رابطه خیلی خوبی باهم داریم و اون واقعا چیزی برای من کم نگذاشته خیلی زندگیمو دوست دارم برام توضیح داد که چرا اینکارو کرده و ابراز پشیمونی کرد و ازش که سوال کردم گفت هیچ مشکل و کمبودی تو زندگی ندارم خودش قبول داره که چیزی براش کم نذاشتم و اصلا قابل مقایسه با اون خانوم نیستم واقعا ما هیچ مشکلی نداریم از تمام جوانب چیزی براش کم نگذاشتم اما میترسم که این کار عادت شده باشه براش چون این رابطه قدیمی هست رها کردنش حتما خیلی سختع و احساسم بهم میگه هنوز تموم نشده و فکر میکنم درسته نمیدونم چکار کنم به هیچ عنوان به جدایی فکر نمیکنم فقط میخوام که کس دیگه ای تو زندگیم نباشه چه کنم؟

با سلام.

اینکه خود فرد ابراز پشیمونی کنه اصلا کفایت نمیکنه. ایشون باید با شما نزد یک تراپیست بیان و تراپیست تایید کنه که ایشون آیا مجددا خیانت میکنه و انگیزه خیانت رو داره یا خیر. حرف خود فرد خیانت کار اصلا ملاک نیست.

با سلام
بنده ۱۵ سال با همسرم هست زندگی میکنم و دو فرزند دختر و پسر دارم . حدودا ۶ سال پیش تصمیم به ادامه تحصیل داد و کارشناسی گرفت و نزدیک حتی ۵ روز تنها گذاشت منو و بچه هام رفت جایی که نه جواب تلفن میدتد و کسی میدونست کجاست . و بعد از بازگشت حتی به اصرار که بریم طلاق بگیریم . ولی با اصرار و صحبت منصرف شد . الانم که سمتش رفته بالا منو دیگه هم سطح خودش نمیدونه .مثل کارگر محل کارش برخورد میکنه . و پیجش هم همه فالورهاش همه زنهای جلف و مطلقه هست . دارم داغون میشم . و وقتی هم از سرکار میاد و یا در خانه حضور داره مدام با گوشیه تو اینستا و چت هست نمیدونم طلاق بگیرم بچه هام اسیب روحی میبینند و نابود میشند و اگر هم بمونم دارم نابود میشم . هر موقع هم خواستم بشینم باهاش صحبت کنم . میگه حرفات تکراریه و عصبی میشه و میگه چرت میگی. ارزو دارم به خودش بیاد . عاشق زندگیش و بچه هاش باشه . کمکم کنید مقدور هم نیست برم پیش یه مشاوره یا روانشناس

با سلام و احترام.

نکته ای که وجود داره و شما باید بهش دقت کنید این هست که؛ حضور شما در چنین زندگی مشترکی لزوما به نفع بچه ها نیست. هیچ بچه ای دنبال بی مهری پدر نیست. هیچ بچه ای دوست نداره در کنار مادری سرخورده و ناراحت بزرگ بشه.

چاره کاره شما یک زوج درمانی است. در صورتی که همسر شما تمایلی به این کار نداره شما چاره ای جز جدایی ندارید. در غیر این صورت مهر مادری شما نه تنها موجب نابودی شما میشه بلکه باعث میشه که اون بچه ها هم در محیطی متشنج و ناراحت کننده بزرگ بشن که این مسئله اصلا به نفع اون ها نیست.

بچه های شما از شما و همسرتون الگو میگیرن و همین الگو در آینده و در زندگی های مشترک خودشون نیز پیاده می کنن.

سلام خانم ۳۳ ساله و شوهرم۳۵ سالش هست.۸ساله باهمسرم ازدواج کردم .دختر ۴ساله دارم.همسرم تو زندگیمون برامون چیزی کم نزاشته.از هرلحاظ عالی هست،فقط ابراز محبت بلد نیست یاخودش نمیکنه.ولی در قبالش من هیچی کم نزاشتم.احترام،عشق….تواین همه سال چند ساله احساس خیانت از طرفش میکردم.ولی چیز اثبات شده ای ندیدم.همه،حتی مشاورهم میگفت ساخته ذهن خودته.اون مشکلی نداره.البته خودم تنهایی مشاوره میکردم.تا چند ماه پیش وارد مجازی نمیشد،ولی دوماهه اعتیاد پیدا کرده،واسه نهار نمیاد خونه.هی میگه کی میری خونه مامانت،تصمیم گرفتم کنترلش کنم.وقتی خونه نبودم ضبط صدا گذاشتم.متوجه حضور کسی شدم.بااین حال عاشقشم، هنوز سکوت کردم،تاسند محکم گیر بیارم.همیشه میگفتم،همون لحظه طلاق میگیرم،ولی میبینم دوسش دارم،نه میتونم جدا شم،نه تحمل کنم!البته خودش میدونه خیانت چقدر برام درد اوره.حالا شما بفرمایید چه کنم؟؟؟

با سلام و احترام.

در ابتدا از شما تشکر می کنم که مختصر و مفید به اصل ماجرا پرداختید.

بنده باید به چند موضوع مهم اشاره کنم.

اول اینکه شما یک دختر ۴ ساله دارید. سوالی که برای بنده ایجاد میشه اینه که آیا با اومدن بچه از میزان توجه و محبت شما نسبت به همسرتون کاسته شده یا خیر؟

مسئله بعدی این هست که شما می فرمایید من هیچی کم نذاشتم. اما باید بدونید که ممکنه این صرفا نگاه شما باشه اما شاید اگر از همسرتون بپرسید و با ایشون ارتباط برقرار کنید متوجه بشید که اینطور نیست و ایشون در ارتباطشون با شما جنس کمبودهاشون با شما تفاوت داره.

در نظر داشته باشید رفتارهایی که از همسرتون داره سر میزنه نمیتونه لزوما به این معنا باشه که ایشون داره خیانت میکنه. بلکه میتونه بیانگر این مسئله باشه که ایشون در آستانه خیانت قرار دارن.

همچنین شما فرمودید که ایشون محبت کردن بلد نیستن یا به اندازه ای که مد نظر شماست ایشون محبت نمی کنن. اما این موضوع رو باید بدونید که تفاوت های ذاتی بین آقایون و خانم ها وجود داره که این تفاوت ها باعث میشه که تعریف هریک از کلمه (محبت) متفاوت باشه.

شاید از نگاه همسر شما محبت فقط همین باشه که طبق فرمایش خودتون (در زندگی چیزی براتون کم نذاشته). اما از نگاه شما محبت میتونه وقت گذاشتن، توجه و … باشه.

با توجه به توضیحات شما، توصیه ای که براتون دارم اینه که به جای اینکه بخوایید ایشون رو کنترل کنید و فضای خونه رو براشون ناامن کنید، بنشینید و با خودشون صحبت کنید تا به این مسئله پی ببرید که چرا ایشون در کنار شما احساس خوبی ندارن؟!!!

یادتون باشه گفتگوی سالم و سازنده شما با همسرتون از هر گونه مشاور و یا مشاوره ای بهتر خواهد بود.

این مقاله از سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

سلام
من ۱۸سالمه نامزدم ۲۵سالشه یه ساله که عقد کردم نامزدم قبل عقدمون چندین بار بهم خیانت میکرد خودم میدیدم که با دخترا درارتباطه وقتی بهش میگفتم گردن نمیگرفت. حتی داخل عقدهم چندین باردیدم. ۷ماه بود که عقد کرده بودیم فهمیدم که چیزی داره ازم مخفی میکنه فهمبدم داره بهم خیانت میکنه. اینستاش رو گوشیم وصل کردم وقتی با دختره چت میکرد داخل اینستا من میتونستم اس هاشون بخونم دیدم که با یه دختر حدودن سن ۲۵سال یا به بالا در ارتباطه حتی باهم ارتباط جنسی هم داشتن دختره هم میفهمید که این متاهله ونامزد داره.از اس هاشم فهمیدم به دختره زیاد محل نمیده اخه بهش میگفت دیگه نمیخوام باهم باشیم من فهمیدم تو با فلانی درارتباطی من بهت گفتم از بس دوستت دارم جونمم بهت میدم ولی از کنار خیانت نمیتونم راحت رد بشم. از اس هاشون اسکرین گرفتم نشونش دادم بهش گفتم گردن نمیگرفت میگفت اینا کی بهت گفته اینا دروغه این اس ها. بعد گفتم که اینستات خودم روگوشیم وصل کردم باهم بحثمون شد حتی خانوادمم با خبر شدن.. دیگه مجبور شده بود بگه جریان رو بهم گفت دیگه تکرار نمیکنم فقط ابرو مو پیش خانوادت نبر بگو بهشون این اس ها مال من نبوده اشتباه شده. ولی بازم دوباره خیانت هاش تکرار کرد بازم بحث.. دوروز پیش بازم فهمیدم که داره بهم خیانت میکنه حتی براشم استوری میزاره مخاطبانش فک میکنن واسه من گذاشته ولی دراصل واسه دختره گذاشته. دختره کلیپ درست کرده روعکسش براش فرستاده اینم گذاشتم استوری که مرسی عشقم نفسم. فدات خانومی که کنارمی همیشه ب فکرمی… من بهش گفتم من که درست نکردم میگه من خودم درست کردم گذاشتم تا تو غافلگیر بشی.. ولی بلد نیست بعدم حوصله ی اینکارا نداره همیشه میگه من براش درست میکنم بعد من فهمیدم داره دوباره خیانت میکنه ساعت ۳شب رفتم پروفایل واتساپش رو حرف اول اسم خودم گذاشتم یه ۱۰دقیقه شد دختره از بس زنگ زد اس داد تا نامزدم فهمیدم سریع پروفایل عوض کرد گفتم چرا عوض کردی گفت حرف اول اسمت نزار یه عکس عاشقانه بزار گفت که من میدونم تو اینو میزاری فک میکنی من دوست دختر دارم تا پروفایل رو ببینه بفهمه دیگه اسنده ولی من ندارم…. کلا ازدهنش دراومد خودشم فهمید که من میدونم ولی به روم نمیارم اسم دختره هم داخل گوشیش به اسم پسر سیو کرده که من نفهمم ولی استوری هاش همش عکس دختر میزاره من یه بار استوریش دیدم عکس دختر بود نوشته بود رفیق فابم تولدت مبارک… دختره زیاد سنی نداره زیر ۲۲سال میشه…. میدونم اگه ب نامزدمم بگم بازم گردن نمیگیره دوباره سر خودم خالی میکنه واقعا دیگه نمیدونم چکار کنم خسته شدم دیگه دارم کم کم ازش زده میشه ازش خسته میشم هرگونه محبتی که بگی در حق این انجام دادم هیچییی واسش کم نزاشتم هر روز بیشتراز دیروز دارم بهش محبت میکنم تا از اونا کنده بشه سمت این چیزا نره ولی هیچی.. تازه گاهی اوقات هم بهش گفتم طلاق میگیرم میگه برو بگیر بسلامت. میگه خودت الکی زندگیت خراب میکنی هیچی نیست من باکسی نیستم.. خانوادش خیلی منو میخوان منو روچشماشون میزارن خودشم خیلی منو میخواد اصلا ب اسم صدام نمیزنه همش عزیزم یا گلم میگه حتی از نظر مالی نمیزاره کمبودی داشته باشم. تنها مشکلش همینه واقعا دیگه نمیدونم چکار کنم میترسم اخر این دوستیا به ازدواج دوباره باشه یعنی زنی دیگه بگیره اخه داخل خانوادشون اتفاق افتاده..چندین بارم باهاش حرف زدم گوش میکنه یه ماهی بگذره دوباره تکرار میکنه.
ممنون میشم کمکم کنید🙏🏻

با سلام.

با توجه به ۳ فاکتور:

اختلاف سنی شما و همسرتون

ازدواج شما در سن نامناسب

بی توجهی شما به خیانت همسرتون در دوران عقد

میتونیم نتیجه بگیریم که ازدواج شما از پایه اشتباه و غلط بوده.

شما لا به لای صحبتاتون به موضوع مهمی اشاره کردید. یعنی ازدواج مجدد که در داخل خانودشون هم اتفاق افتاده. این مسئله نشون میده که ریشه این رفتار همسر شما بیشتر در دوران کودکی و خانواده این آقا است.

شما باید از همسرتون درخواست کنید که همراه شما به یک تراپیست مراجعه کنه تا تراپیست بررسی کنه که آیا همسر شما علاقه ای به ترک خیانت داره یا خیر. در صورتی که تراپیست احساس کرد که ممکنه همسر شما مجدداً خیانت خودش رو تکرار کنه شما چاره ای جز جدایی ندارید.

اکیدا توصیه میکنم در این شرایط بچه دار نشید.

این مقاله از سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

سلام .شوهردوستم سالیان سال تنوع طلب وخیانت کاره .باوجوددرآمدبالا برای زن وبچه خیلی خسیس وبیرون خونه خیلی لارژ .تلفنهای شب ونیمه شب وپیامهای عاشقانه زنان ویاشعرهای عاشقانه شوهربه آنها وسریع پاک میکردباتمام مدارک مرتب با زن وبچه دعوامیکردو۳ماه ۴ماه قهرمیکرد وحتی ضروریات زندگی نمی آوردوبادادوبیدادودعوامنکرخیانت میشه میگه توهم زدی .برای من حرف درمیآوری .با آبرومن بازی میکنی .حرف زیادی نزن.حرف بی ربط نزن. ظاهر مذهبی ونسبتا موجه نمیتونه ثابت بادرآمدخیلی بالایی که داشت ودارد این خانم چکارکنه ؟

درود.

در صورتی که این خانم به بهترین شکل ممکن تونسته باشه خیانت همسرشون رو اثبات کنه و با این همه باز هم همسرشون انکار میکنه، چاره ای جز طلاق نیست. مد نظر داشته باشید ما حق قضاوت نداریم و بحث اثبات خیانت از اهمیت بسیار زیادی برخورداره.

خسته نباشید.بابت پاسخگویی متشکرم.اول اینکه تاحدودی رابطمون تحت تاثیر وجود دخترم قرارگرفته واینکه شما میفرمایید باهشون ارتباط برقرار کنم ،بنده درمورد کمبودها وانتظاراتش از رابطه عاطفی وجنسی سر صحبت رو بازمیکنم.ولی ایشون هربار اعلام رضایت از هر لحاظ میکنند ومنکر عدم احساس آرامش در کنار ما هستند.درآخرین صحبتمون درهمین موردایشون قسم وتاکید برمتعهد بودن دارند.(درحالی که گفتم صدای خانمی در ضبط صدا بود)باید به این نکته هم اشاره کنم که بنده بسیارزودرنج هستم،اصلا نمیتونم خودم را اصلاح وکنترل کنم وخودم رو قوی وبااعتماد بنفس نشون بدم ومساله بعدی اینکه همیشه درمورد دارایی نقدی باوجود درک من درمورد دخل وخرجمون مخفی کاری دارند ویا هر وقت درخواستی مبنی بر اینکه که قسمتی از اموال رو به نام بنده کنند تا امنیت مالی داشته باشم ،سرباز میزنند.ممنون میشم نظرتون رو بدونم🙏

سلام مجدد خدمت شما.

با توجه به اینکه فرمودید رابطه شما تحت تاثیر حضور دخترتون قرار گرفته باید میزان تخریب رو ارزیابی کنید. باید بررسی کنید که از چه لحاظی تحت تاثیر قرار گرفته؟ آیا توجه زیاد شما روی دخترتون موجب شده که میزان و کیفیت توجه شما به همسرتون کاهش پیدا کنه یا خیر؟

من به سه بخش مهم از صحبتاتون اشاره می کنم:

۱٫ زود رنج بودن شما۲٫ اینکه به همسرتون گفتید من صدای خانمی رو شنیدم۳٫ اینکه به بهانه تامین امنیت مالی ا ایشون خواستید بخشی از اموال رو به نام شما بزنن

شما طبیعتا با تکیه به زود رنج بودنتون این فرصت رو از همسرتون میگیرید که بتونه با شما صحبت سازنده ای داشته باشه. شاید همین زود رنج بودن شما موجب شده که ایشون برای عدم بهم ریختن فضای خونه از انتقاد کردن و گفتن بعضی از مسائل خودداری کنن.

اینکه شما به همسرتون گفنید که صدای خانمی رو شنیدید کار بسیار زشتی کردید. شما هیچ وقت نباید قضاوت کنید و بدون اینکه با چشمای خودتون ببینید شروع به قضاوت کنید. حتی اگر قضاوت شما به درستی هم صورت گرفته باشه باز هم شما نباید با گفتن این موضوع امنیت و آرامش رو از ایشون و خونه ای که دارن درش زندگی می کنن بگیرید. با اینکار خونه به جای اینکه مامن امنی برای شما و همسرتون باشه برای ایشون مصداق یک پادگان نظامی خواهد بود که همه چیز زیر نظره.

اما اینکه می فرمایید باید چیزی رو با توجیه تامین امنیت مالی به نام شما بزنن برای بنده قابل درک و پذیرش نیست. اگر تمام ثروت همسرتون هم برای شما باشه اما شما در زندگی آرامش نداشته باشید اون ثروت برای شما هیچ ارزشی نخواهد داشت.

بنده احساس میکنم شما هدفتون از زندگی هنوز مبهمه.

آیا بهتر نیست به جای دستگاه شنود گذاشتن و رفتارهایی مثل زود رنج بودن که با اخلاق مورد نیاز برای یک زندگی مشترک فاصله داره بیایید و مشکل رو به صورت ریشه ای حل کنید؟!!!

مجددا تاکید میکنم وقت بگذارید و اگر واقعا دنبال بهبود زندگی مشترکتون هستید این مقاله رو مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

اقای عباسی چیزی که میگم شاید بی ربط باشه من۲۲سالمه اماتا الان من توزندگی واقعیم. بادختری نبودم وادمی بودم که همیشه از شروع رابطه ی عشقی وعاطفی وپیامدهای بعدش میترسیدم.واینکه بلدنیستم بایکی رابطه برقرارکنم.ازیه طرف هم خوشحالم چونکه پیرامون وقصه های عاشقانه ی زیادی شنیدم ودیدم که با پایان تلخی وعذاب اوری به اتمام رسید واینکه تونستم ازادمای دوراطرافم که همون دوستام هست تجربه وپندبگیرم که هررابطه ای سالم نیست اما ازطرفی میترسم توزندگیم همیشه تنهابمونم و این تنهایی طولانی تربشه…

پاسختون رو در بخش دوم سوالی که مطرح کردید قرار میدم.

سلام آقای عباسی بزرگوارنمی دونستم جواب نمیدید وعلت جواب ندادنتون هم نمی دونم ممنون میشم بفرمایید

با سلام و احترام.

به سوالی که مطرح فرمودید پاسخ داده شد. لطفا کامنت ها رو ملاحظه کنید.

سلام وقتتون بخیر آقای عباسی.
ای کاش جواب منم بدید..خیلی دوست دارم نظرتون رو بدونم.
تشکر

درود وقتتون بخیر.

بنده از جانب شما سوالی دریافت نکردم!

سلام اقاى عباسى خسته نباشيد
چرا جواب منو ندادين ؟🥺
هرروز ميام چك ميكنم بخدا …
مشكل من اينه ك با يه اقايى دوستم ٤ساله
اختلاف سنيمونم ٣ساله ، قصدشونم ازدواجه كل خونواده ش ميدونن و بامن درارتباطن ! ولى خونواده ى من ب دليل شرايط مالى و كار راضى نشدن
ايشون اوايل دوستى دروغايى راجب خودش و خونواده ش گفته بود
ي مدت بعدم رفته بودن كافه تولد دوس دختر دوستش ك از من پنهان كرده بود
وقتى فهميدم انكار كرد ك من بت گفتم
بعد دوباره گف ميدونستم ناراحت ميشى
راجب گذشته شم و رابطه هاشم خيليييى دروغ گفته جورى ك هر دفعه ي داستان تعريف ميكنه
با يكى از همكلاسياى دخترشونم ارتباط داشت
ك من خبر نداشتم
يبار پيشش بودم ديدم دختره جواب داد ن
من گفتم چى ن
ديدم استوريشو ريپلاى كرده از منم متنفرى ؟
خلاصه كلى ناراحت شدم
ك گف بخاطر جزوه و ايناس
همينجورى پنهون كارياى ريز ريز داره
ك منجر شده من فك كنم داره خيانت ميكنه
خيلييييم بش گفتم از دروغ و خيانت بدم مياد
بنظر شما چكار كنم ؟

درود خدمت شما.

بنده فکر می کنم اولین بار هست که پیام شما رو دریافت می کنم. در هر حال بابت تاخیر ایجاد شده از شما پوزش میخوام.

اما پاسخ خیلی ساده است. شما باید هرچه زودتر این رابطه رو تموم کنید و تمرکزتون رو روی روابط بهتر با افراد سالم تر بگذارید.

وقتی که شما دنبال صداقت و تعهد هستید چطور تمرکزتون رو روی فردی گذاشتید که نه صداقت داره و نه تعهد!!!

موفق باشید.

اقای عباسی ،بعد از چندسال متوجه خیانت همسرم شدم که دو سه سال خانمی راصیغه کرده بود و من به خاطر اعتماد و رابطه عاطفی خوبی که با همسرم داشتم متوجه نشدم ،با این که همه علایم رو داشت حالا که فهمیدم با وجود سه فرزند ،همسرم میگه خیلی ناراحتم که تو فهمیدی وچه اشکالی بود توی زندگی وقتی تو نمی دونستی ؟
در صورتیکه در اون مدت عملا دیگه به من از هیچ لحاظ کاری نداشت .و الانم میگه تو و زندگی رو خیلی می خوام اما از خودم بدم میاد که نمی تونم این کار رو ترک کنم ،
تو ی اون مدت خیانت با اون زن ،منم خیلی درگیر کارو بچه ها بودم و متوجه نمی شدم .هر دو در سن میانسالی هستیم ،چه کارکنم طلاق بگیرم یا راهی هست ،زندگی مو دوست دارم

با سلام.

این مقاله سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

ایاداشتن یک (عشق یایک همسر که متعهدبه زندگیشه احساس عاطفی داره مسئولیت پذیره عاشقه همسرشه وکارهایی برای خوشبختی وخوشحالیه همسرش انجام میده)
خیلی افتخارداره ؟
چون خانواده های دهه۴۰یا۵۰یا۶۰بهش میگن زن زلیل بودن
ایا باهمه ی اون چیزا ای دورشون پلانتزکشیدم میشه اسمشوگذاشت زن زلیل بودن چون اگر بخوای نگاه کنیم وروراست باشیم مردا همیشه تواینکارا ازدختر سرترن وهمیشه اولین گام روخودشون برمیدارن

با سلام.

قطعا ارزش هایی مثل صدات و تعهد اون هم زمانی که متعلق به یک نفر باشه باعث افتخاره.

اینو بدونید که نظر شخصی دیگران هیچ اهمیتی نداره.

ما نباید به دیگران اجازه بدیم تا در مورد زندگی مشترک ما و همچنین در مورد احساسات ناب و پاک ما اظهار نظر کنن.

پیروز باشید.

سلام اقای عباسی بین کامنت هایی ک خوندم شما به اختلاف سن صحبت تاکید دارید میخواستم ازتون بپرسم من خودم ۱۸ سالمه و نامزدم یعنی خاستگارم ۲۶ سالشه و اگه بتونیم با اختلاف سنمون کنار بیایم، آیا این فاکتور در آینده ک رابطه ما جدی تر بشه اختلالی ایجاد نمیکنه ؟؟؟
لطفا راهنماییم کنید

با سلام.

قطعا مشکل ساز خواهد شد. ۱۸ سالگی اصلا سن ازدواج نیست. بازه زمانی ازدواج ۲۶ تا ۳۵ سالگی است.

موفق باشید.

سلام من سوال دارم چطور میتونم بپرسم؟

با سلام.

کامنت کنید یا درخواست مشاوره بدید.

اقای عباسی …
عقیده وباورومنش من نسبت به جنس مخالف خیلی منفیه درحدی که همیشه خیانت ها روازجانب دخترا می بینم ومخالف دیدگاه دختراییم که ادعامیکنن معصومن ودنبال رابطه ی امن هستن وخودشون خیانت نمیکنن وازطرف مرداهمسرموردعلاقشون موردخیانت قرارگرفتن البته همه دخترا نه اما درصد زیادشون همیشه مردومتهم به خیانت میکنن وخودشون روتبرعه میکنن واین تاحدودی منو از رابطه های عشقی وزناشویی دورکرده این حق روبهم میده که حال موجود خودم ووضعیت که الان دارم رودرک کنم
شمابگین باحرف مخالفید یاخیر
اگرمخالفیدچرا واگرخیر چرا؟

با سلام و احترام.

همه چیز ریشه در باورهای ما داره. دقت داشته باشید عرض کردم باورها نه تفکرات ما. چون باورها همون افکاری هستن که بارها و بارها ما در ذهن خودمون تکرارشون می کنیم. شما باید مراقب باورهاتون باشید. ما آدم ها براساس باورهایی که داریم اتفاقات رو رقم میزنیم.

به عنوان مثال اون خانمی که باور داره همه آقایون فقط دنبال رابطه جنسی هستن، دقیقا مردانی وارد زندگیشون میشن که دنبال رابطه جنسی هستن.

پس شما باید سعی کنید به شدت روی باورهاتون کار کنید. خیلی عمیق و خیلی زیاد.

اینو هم اضافه کنم که تعریف دختر خوب یا پسر خوب برای هرکسی متفاوته و با توجه به هر تعریفی به تا دلتون بخواد دختر و پسر خوب در جامعه ما هست. بعضی ها زیاد دیده میشن و بعضی ها کمتر اما هستن همیشه.

بعد از اینکه روی باورهاتون کار کردید سعی کنید فرهنگ عاطفیتون رو از طریق مطالعه افزایش بدید تا بتونید در کنار این باورهای صحیح در مسیر شناخت قرار بگیرید و اگر هم دوست دارید رابطه عاطفی داشته باشید با فردی داشته باشید که به لحاظ شخصیتی کاملا مناسب شماست.

موفق باشید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

دیدگاه

آسا وکیل حاصل یک تیم حقوقی با تجربه با تفکری تحول گراست. این تیم حقوقی در سال 1397 با هدف ایجاد تحول جدّی در امور وکالت و مشاوره حقوقی پا به عرصه وب نهاد و تا به امروز در مسیر خود ثابت قدم بوده است. هدف تیم بزرگ آسا وکیل این است که در زمینه های مختلف حقوقی انتخاب اول افراد واقع شود.
ارتباط با ما : info@asavakil.ir


 

همواره در کنار شما خواهیم ماند – آسا وکیل

جلوگیری از خیانت مردان کاری است که ابزار و دانش خاصی را می طلبد. اگر شما هم یکی از قربانیان خیانت هستید و یا نمی خواهید که همسرتان به شما خیانت کند، فکر می کنم که خواندن این مقاله برای شما مفید باشد. در این مقاله قصد دارم شما دوست خوبم را با ۴ ابزار قدرتمند که می تواند مانع خیانت همسر شما شود آشنا کنم.

حالات مرد بعد از خیانت دستخوش چه تغییراتی می شود؟ + ۱ ساعت مشاوره تخصصی

متأسفانه در سال های اخیر میزان خیانت در مردان و زنان متاهل به میزان چشمگیری افزایش پیدا کرده به گونه ای که خیانت به یکی از عوامل اصلی طلاق در کشور تبدیل شده است. بنابراین هرکسی می تواند قربانی خیانت شود.

تیم مشاورین خانواده در آسا وکیل، همیشه به عزیزانی که جهت مشاوره با وکیل طلاق در مشهد، به آسا وکیل می آیند توصیه می کنند، یک بار دیگر با روشی اصولی شانس خود را برای بهبود زندگی مشترک پس از خیانت امتحان کنید.

زمانی که خانمی قربانی خیانت می شود، از خودش می پرسد: چرا با من این کار را کرد؟ چه چیزی برایش کم گذاشتم که به من خیانت کرد؟ چطور توانست به منی که مادر بچه هایش هستم خیانت کند؟ چطور با خانم های دیگر تا این حد با محبت صحبت می کند در حالی که وقتی با من است گویا از احساسات چیزی نمی داند؟ و …

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

از طرفی مردان خیانتکار هم اغلب می گویند: همیشه انتظار داشتم همسرم به من توجه ویژه ای داشته باشد، اما او هرگز به من و نیازهای عاطفی من توجهی نکرد (این موضوع تنها مختص مردان نیست بلکه خانم ها هم بعضاً همین را می گویند).

خب بیایید ماجرای یکی از قربانیان خیانت را بخوانیم 🙁

با نامزدم سه سال دوست صمیمی بودیم و بعد از تقریباً یک سال فهمیدم که با دختری در تلگرام چت می کند. سپس درباره این موضوع با همسرم صحبت کردم و او نیز از من فرصتی خواست تا اشتباهش را جبران کند. من هم چون عاشق نامزدم بودم این فرصت را از او دریغ نکردم. بعد از این که عقد کردیم، دوباره متوجه شدم که همسرم با همان دختر دوباره ارتباط برقرار کرده و این بار متوجه این موضوع هم شدم که همسرم با آن دختر پیش از نامزدی هم در ارتباط بوده است.

این بار وقتی دوباره موضوع را به همسرم گفتم و با ناراحتی از او سوال کردم که چرا دوباره به من خیانت کردی، جوب داد: دفعه اول که متوجه خیانتم شدی، من ابراز پشیمانی کردم اما با این حال باز هم با من سرد و سنگین برخورد کردی و به هیچ یک از نیازهای من توجهی نکردی. به همین دلیل من هم دوباره برگشتم پیش کسی که بتوانم کمی با او درد و دل کنم، پیش کسی که به نیازهای من پاسخ دهد.

اما حالا من نمی توانم به همسرم اعتماد کنم. وقتی هم که به او گفتم قصد دارم طلاق بگیرم به من گفت: مشکلی نیست من هم دوست ندارم بیش از این حضور من تو را اذیت کند. هر موقع که بخواهی من حاضرم. این روزها همسر من دیگر برای زندگی میل و اشتیاقی ندارد و این موضوع من را به شدت اذیت می کند. با اینکه او خیانت کرده است اما گویا من بدهکار شده ام. به نظر شما اشتباه من چه بوده است؟!!!

از این دست مشکلات زیاد رخ می دهد اما سوال این است که چه کنیم همسرمان خیانت نکند؟ و یا هنگام مواجه با خیانت مردان چه واکنشی باید نشان دهیم؟ آیا باید طلاق بگیریم یا این که راهکار بهتری هم هست؟ اگر هدف شما زندگی است و مرد زندگیتان را عاشقانه دوست دارید، توصیه می کنم با من همراه بشید.

 

روابط عاطفی خود را زنده کنید – دریافت آموزش های تخصصی

نام و نام خانوادگی *

ایمیل *

فهرست این مقاله

پشتیبانی یعنی عامل رنجش و دلسردی همسرتان نباشید. اما چگونه؟!!! برای این منظور باید از باتلاق های عشق که در ادامه به آن ها اشاره می کنم دوری کنید.

۱٫ رفتارهای تند و خصمانه
۲٫ قضاوت های نادرست
۳٫ خواسته های خودبینانه

پشتیبانی

هنگامی که یک خانم متوجه خیانت همسرش می شود، عصبانی شده و سعی می کند این عصبانیت را با روش های مختلفی مانند تحقیر کردن، انتقام گرفتن و… تخلیه کند. از طرفی مرد هم چون دلیل خیانت خود را کوتاهی های خانمش می داند، او نیز متقابلاً عصبانی می شود. در این شرایط مرد نه تنها از کار خود پشیمان نمی شود بلکه ممکن است جسارت بیشتری برای خیانت پیدا کند.

درست است که شما به عنوان فردی که به وی خیانت شده است، حق دارید ناراحت و عصبانی باشید. اما یادتان باشد، در جایی که خشم پیروز می شود نمی توان عشقی پیدا کرد. بنابراین پس از آنکه متوجه خیانت همسر خود شدید سعی کنید خود را کنترل کنید گرچه می دانم که خیلی سخت است.

قضاوت های نادرست یعنی تحمیل باورها و ارزش های خود به همسرتان. زمانی که مردی خیانت می کند خانم او از روی احساس مسئولیت و عشقی که نسبت به همسرش دارد سعی می کند در او تغییراتی به وجود آورد. این فکر خوبی است اما در اکثر موارد خانم ها از شیوه درستی برای ایجاد این تغییرات استفاده نمی کنند و همین موضوع باعث می شود که مردان احساس کنند شما برای اعتقادات و احساسات آن ها ارزشی قائل نیستید و این خود می تواند به عاملی برای دور شدن همسرتان از شما تبدیل شود.

اگر شما قصد دارید در همسر خود تغییراتی ایجاد کنید ابتدا باید دلایلی که وی جهت خیانت خود ارائه می کند را به دور از هیچ گونه تعصبی گوش کنید و از او بپرسید که دقیقاً چرا به شما خیانت کرده است؟ یا چرا به شما خیانت می کند؟!!!

پاسخی که همسر شما برای این سوال ارائه می دهد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و شما هرگز نباید چون او به شما خیانت کرده است به پاسخ وی از روی تحقیر و بی ارزشی نگاه کنید. ممکن است توجه به این جواب باعث شود که شما به عنوان یک خانم به دلیل اصلی خیانت همسرتان پی ببرید (البته می دانیم که خیانت هیچ توجیهی ندارد).

خیانت اغلب باعث می شود که ترازوی قدرت توازن خود را از دست بدهد و فردی که به وی خیانت شده است از قدرت بیشتری برخوردار گردد. اما متاسفانه این عدم توازن قدرت باعث به وجود آمدن خواسته های خودبینانه می شود که یکی از عوامل مخرب در بهبود زندگی مشترک پس از مواجهه با خیانت است.

اجازه بدهید مفهوم خواسته های خودبینانه را با یک مثال بیان کنم. خانمی برای مشاوره حقوقی طلاق به ما مراجعه کرده بودند. ایشان می گفتند: همسرشان در محیط کار با همکار خودش ارتباط عاطفی برقرار کرده بود. این خانم پس از فهمیدن این موضوع به شوهرش گفته بود که: از این به بعد یا باید ساعات کاری خود را تغییر دهی و یا اینکه محل کار خود را عوض کنی، در غیر این صورت پشیمانت می کنم.

اما همسر این خانم به دلیل موقعیت شغلی خوبی که در آن شرکت داشت و حقوق خوبی که دریافت می کرد علاقه ای به تغییر محل کار خود نداشت. این نمونه بارزی از یک خواسته خودخواهانه است که از طرف قربانی خیانت مطرح شده.

اگر بعد از خیانت همسرتان از وی تقاضایی دارید باید سعی کنید با لحنی صحیح و با در نظر گرفتن میل و صلاح همسرتان آن را مطرح کنید. اگر پس از آن که خواسته خود را مطرح کردید همسرتان با آن مخالف بود سعی نکنید خواسته خود را به وی تحمیل کنید چرا که با این کار شما دارید به او اعلام می کنید که احساسات تو برای من بی ارزش است و این خود برای ایجاد میل مجدد به خیانت کافی است.

بعضی از خانم ها می گویند: شما شناختی از شوهر من ندارید. خواهش کردن از وی برای انجام کاری مثل آب در هاونگ کوبیدن است. او فقط به خودش فکر می کند و بس. تمام وقتش را یا صرف کار می کند و یا صرف بیرون رفتن با دوستانش. اگر من او را مجبور به ماندن در خانه نکنم، او به سختی پیش من می ماند.

یادتان باشد، خواسته های خودبینانه با لحنی عامرانه شاید در کوتاه مدت جواب بدهند اما در طولانی مدت جز وقیح تر کردن همسر شما نتیجه ای به همراه نخواهند داشت.

اجازه میخواهم همین جا موضوعی را با شما دوست خوبم در میان بگذارم. الان که دارم این مقاله را می نویسم کاملا از احساس شما با خبرم. شما الان با خودتان می گویید خیلی بی انصافیه که من باید به کسی که این همه به من بدی و خیانت کرده احترام بگذارم و ازش مراقبت کنم که مبادا ناراحت بشه و …

من کاملا به شما حق می دهم. اما این را بدانید که بیماری ها فقط جسمی نیستند. دروغ هم یک بیماری است، قضاوت هم یک بیماری است و خیانت هم یک بیماری است. بنابراین شما دارید از فردی که دچار بیماری خیانت شده است مراقبت می کنید و همانطور که برای درمان هر بیماری مراقبت باید ادامه دار باشید، برای درمان این بیماری هم مراقبت شما باید مستمر و مداوم باشد.

اصلی ترین دلیل خیانت در کشور ما، بی توجهی زوجین به برطرف کردن نیازهای عاطفی یکدیگر است. معمولاً شاغل بودن خانم ها، دغدغه های اقتصادی مردان و … مانع توجه کردن هریک از زوجین به نیازهای عاطفی یکدیگر می شوند.

توجه منظم

اما شما به عنوان یک خانم باید بدانید که پاسخ دادن به نیازهای عاطفی، ساده ترین روش ممکن برای جلوگیری از خیانت مردان است. اما چگونه از ابزار توجه منظم استفاده کنیم؟

شناخت این نیازها به خانم ها کمک می کند که بدانند دقیقا باید برای کدام بخش از نیازهای همسرشان زمان بگذارند تا وی انگیزه مجدد برای خیانت پیدا نکند. اشتباهی که خانم ها در این مرحله مرتکب می شوند این است که تصور می کنند هر آن چیزی که آنها را خوشحال می کند ممکن است همسرشان را نیز خوشحال کند در حالی که اصلا اینگونه نیست. بنابراین اگر در شناخت نیازهای مهم همسرتان دچار مشکل شده اید می توانید از خود او بپرسید.

اما یک نکته مهم، تمام نیازهای عاطفی مردان از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند. بنابراین شما باید اصلی ترین نیازهای عاطفی همسرتان را بشناسید. خب بنده هم در این زمینه به شما کمک می کنم و شش تا از مهمترین نیازهای عاطفی مردان را به شما معرفی می کنم.

۱٫ نیاز جنسی
۲٫ دریافت حس اعتماد
۳٫ حضور گرم شما (خانم ها) در مراسمات و گردش ها
۴٫ اندام زیبا
۵٫ حمایت
۶٫ تشویق شدن

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

منظور از ماهر شدن یعنی شما باید به برطرف کردن نیازهای عاطفی همسرتان به تدریج عادت کنید. متاسفانه بارها دیده ایم که مدتی پس از شروع برطرف کردن نیازها، خانم ها خسته شده اند و یا تمایل خود را برای برطرف کردن نیازها از دست داده اند.

اما چگونه ماهر بشیم؟ برای این منظور شما باید مسیر زیر را طی کنید:

۱٫ با توجه به کیفیت و کمیت (به عنوان مثال در چگونگی و تعداد دفعات رابطه جنسی)، شیوه برطرف کردن نیازهای عاطفی همسرتان را پیدا کنید.

۲٫ از همسرتان سوال کنید به چه نحوی دوست دارد به نیازهایش پاسخ دهید؟

۳٫ به همسرتان بگویید به چه نحوی دوست دارید او به نیازهای شما پاسخ دهد؟

۴٫ به جای انتقاد و استفاده از لحن عامرانه، خواسته های خود را با لحنی سازنده بیان کنید (خوشحال میشم اگر امروز …….)

۵٫ نیازهای عاطفی یکدیگر را به گونه ای پاسخ دهید که برای هریک از شما دلچسب باشد.

زوجین معمولا قبل از ازدواج و در ماه ها و سال های آغازین پس از ازدواج زمان زیادی را با کیفیت بالایی در کنار هم می گذرانند. اما به مرور به دلایل مختلف این زمان گذاشتن کم می شود و یا از کیفیت آن کاسته می شود. در نتیجه هریک از زوجین نمی توانند آن طور که باید به نیازهای عاطفی یکدیگر رسیدگی کنند و این آغاز مشکلات است.

وقت گذاشتن

حالا باید بدانیم که ابزار زمان چگونه در جلوگیری از خیانت مردان به خانم ها کمک می کند؟!!! برای این منظور هریک از شما خانم ها باید مراحل زیر را طی کنید.

در طی روز، زمانی را در نظر بگیرید تا فقط با همسرتان باشید. یعنی بچه ها، آشنایان و دوستانتان هرگز نباید حضور داشته باشند. دقت کنید که فعالیت هایی نظیر سینما رفتن، صرف شام با همسرتان و… به معنی زمان ویژه داشتن نیست. زمان ویژه یعنی توجه تمام و کمال شما و همسرتان به یکدیگر.

زمانی که با همسرتان هستید را به فعالیت هایی اختصاص دهید که نیازهای عاطفی شما و همسرتان برطرف شود. به عنوان مثال این نیازها می توانند درد و دل کردن، رابطه جنسی و … باشند.

اشتباهی که خیلی از خانم ها در این مرحله مرتکب می شوند این است که، نیاز به محبت و یا نیاز به درد و دل کردن با همسرشان را از وی دریافت می کنند اما در این میان به نیازهایی که برای همسرشان یک اولویت محسوب می شوند توجهی نمی کنند مثل نیاز به رابطه جنسی.

مدت زمانی که برای عشق ورزیدن و با هم بودن در نظر می گیرید، به شدت روی کیفیت رابطه شما با همسرتان تأثیر می گذارد. معمولا بیست ساعت در هفته می تواند برای یک رابطه با کیفیت مناسب باشد. اما چنان چه این مدت زمان برای پاسخگویی به نیازهای عاطفی شما و همسرتان کافی نیست می توانید زمان بیشتری را اختصاص دهید.

برای تکمیل این بخش باید به سه نکته ساده اما مهم اشاره کنم:

۱٫ سعی کنید به هرگونه مشکل و یا دغدغه مالی که مانع از توجه شما به همسرتان می شود چیره شوید.

۲٫ در انتخاب و تنوع فعالیت ها خلاقیت به خرج دهید. این فعالیت ها لزوماً نباید خیلی هزینه بر باشند.

۳٫ از اعضای خانواده برای مراقبت از فرزندانتان در زمانی که با همسرتان هستید کمک بگیرید تا شما و همسرتان بتوانید با هم تنها باشید.

پس از خیانت یک مرد قطعاً انتقال حس اعتماد و صداقت به او می تواند برای احیاء زندگی مشترک بسیار مهم باشد. البته این را هم می دانم که انجام این کار برای خانم هایی که قربانی خیانت شده اند چقدر سخت است.

صداقت همه جانبه

شاید با خود بگویید که من پیش از آنکه همسرم به من خیانت کند هم با او صادق بوده ام، چه تضمینی وجود دارد که با ادامه صداقت من او باز هم خیانت نکند؟

سوال کاملا به جایی است اما دو نکته وجود دارد. یکی اینکه ممکن است شما جنبه های مختلفی از صداقت را اجرا نکرده باشید و دیگر اینکه ممکن است شما در میزان انتقال حس اعتماد و صداقت دچار اشتباه شده باشید. اما خانم ها چگونه می توانند از ابزار صداقت جهت جلوگیری از خیانت مردان استفاده کنند؟ برای پاسخ به این سوال، من صداقت را به چهار قسمت تقسیم می کنم و از شما انتظار دارم تا به تعریف هریک دقت و آنها را عملی کنید.

 هرگونه احساسی که نسبت به اتفاقات و رفتارهای همسرتان دارید را بیان کنید. مهم نیست که این احساسات مثبت هستند یا منفی، مهم این است که شما این احساسات را مخفی نکنید. هرگز به این بهانه که ممکن است همسر شما به دلیل ابراز احساسات منفی از شما فاصله بگیرد احساسات خود را مخفی نکنید.

با آنکه می دانم مخالفید اما اکیداً توصیه می کنم، اطلاعات و اتفاقات مربوط به گذشته خود را با همسرتان به اشتراک بگذارید. مخصوصاً آن بخش از اطلاعات و اتفاقاتی که باعث شکل گیری ضعفی در شخصیت شما شده است.

بیان نقاط ضعف، به همسرتان کمک می کند تا او در رفتار خود تجدید نظر کند و به گونه ای با شما برخورد کند که از آن نقاط مجدداً آسیب نبینید یا به عبارتی نمک روی زخم شما نپاشد.

اتفاقات روزانه خود را تمام و کمال برای همسرتان تعریف کنید. اجازه دهید او نیز از فعالیت های روزمره شما با خبر شود.

هر فکر و ایده ای که برای آینده دارید لطفا آن را برای همسرتان نیز تعریف کنید. ممکن است شما ایده ای را مطرح کنید که به همسرتان انگیزه بدهد، به همسرتان میل به زندگی بدهد.

من خوب می دانم که شما به عنوان یک خانم ممکن است مخالف بعضی از ابعاد صداقت باشید. اما صداقت همه جانبه موجب می شود که همسر شما نیز از درون تشویق شود تا او نیز با شما صداقت همه جانبه داشته باشد و این گونه انگیزه خیانت در وی به شدت کاهش پیدا می کند.

خب بیایید تعدادی از افکار اشتباه خانم ها در اجرای صداقت را با هم بررسی کنیم:

اگر بخواهم منتظر رضایت همسرم شوم، فرصت خوبی که نصیبم شده است را از دست می دهم چرا که همسر من بسیار ترسو است بنابراین من نمی توانم برای جلب رضایت او صبر کنم پس ترجیح می دهم از فرصت خوبی که برایم پیش آمده است به همسرم چیزی نگویم(نداشتن صداقت دربیان روزمرگی).

من همیشه به گونه ای برنامه ریزی می کنم که هم به صلاح خودم است و هم به صلاح همسرم بنابراین همیشه نیازی نیست که نظر همسرم را هم بدانم. او وقتی ببیند چقدر تصمیمات من در پیشرفتمان موثر بوده خودش از من تشکّر خواهد کرد. (نداشتن صداقت در مورد نگاهتان نسبت به آینده).

یادتان باشد که مخفی کاری، مخفی کاری به همراه خواهد داشت. هیچ چیزی را از مرد زندگیتان پنهان نکنید با این کار به او نیز فرصت می دهید تا با شما احساس صمیمیت بیشتری داشته باشد و هر قدر میزان صمیمت شما و همسرتان افزایش پیدا کند میل به خیانت نیز کاهش می یابد.

اما یک نکته بسیار مهم. رفتار شما پس از صداقت همسرتان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اگر شما پس از صداقت همسرتان با او رفتاری تند توام با قضاوت های منفی داشته باشید نه تنها او دیگر با شما صادق نخواهد بود بلکه تشویق می شود تا پنهان کاری خود را عمیق تر کند.

یادتان باشد، داشتن صداقت خود موجب تشویق همسر شما به داشتن صداقت می شود و صداقت همان عاملی است که از خیانت مردان جلوگیری می کند. می دانم که این مقاله کمی طولانی شد امّا با توجه به شرایط موجود و دلایلی که زوجین برای طلاق به وکلای آسا وکیل ارائه می کنند موجب شد تا این مقاله را برای شما بنویسم.

فرصت مشاوره تنها برای خانم ها می باشد

 

بسیارآموزنده وحرفاتون منطقی بودسپاسگذارم

عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی.

خیلی ممنون بابت نگاه مثبتتون.

همسرم همیشه اسرار میکنه من برم خونه مادرم یا جایی که اون بتونه تو خونه تنها باشه و کسی که مدتهاست با او در رابطه هست رو به خونه بیاره
من در این شرایط چطور میتونم متقاعدش کنم و خونه رو خالی نکنم
من مدتهاست خونه نشین شدم و جایی نمیرم
و تو رابطه هیچی براش کم نمی زارم
ولی اون ناراحته و اذیت میکنه چون من همش خونه هستم
چکار کنم دوست ندارم کسی رو خونه بیاره

با سلام. توصیه میکنم برای این منظور با یک مشاور خانواده صحبت کنید.

فقط فقط مسئولین میتونن این مشکل را حل کنند. چطوره خیانت جرم سنگین داشته باشه؟ مثل تمام اموال خائن به نام همسر شود، یا قانون صیغه فقط برای مجردین باشد. حتی جرم برای زنان و دخترانی که صیغه مردان متاهل می شوند جریمه نقدی بشود.

همسرم خیانت کرده من فهمیدم اما هنوز به روش نیاوردم میخوام صبر‌کنم قبل اینکه چیزی بروز بدم از نظر مالی پس انداز کنم بعد بگم‌و با خیال راحت طلاق بگیرم‌ولی از یه طرف میگم‌اگه‌‌ هنوز من و بچه هام‌رو بیشتر دوست داشته باشه و بودنش با اون صرفا از روی هوس باشه چی ؟ دلم‌نمیخواد راحت راهو واسه اون زنه دوم‌ باز کنم و بکشم کنار و میترسم اگه‌ همین الان نگم‌نکنه دیگه دیر بشه مثلا رابطشون صمیمی‌تر شه یا …مثلا بچه دار شن …😔 درکل نمیدونم الان بگم و جلوشو بگیرم یا صبر‌کنم‌ ازش پول بگیرم بعد طلاق ؟ اگه‌الان بگم چه اطمینانی هست ولش کنه‌ ممکنه تو پول دادن بهم‌بیشتر هم اعتیاد کنه

درود خدمت شما کاربر محترم.

با توجه به این که همسرتون از شما دارای فرزند هست قطعا شما از اهرم قوی تری نسبت به نفر سوم برخوردار هستید. همچنین معمولا روابط عاطفی این چنینی با توجه به این که صرفا بر پایه تجربه یک هیجان جدید و همچنین روابط جنسی شکل می گیرند دوام چندانی ندارند. چرا که هریک برای دیگری نقش یک وسیله رو بازی می کنند.

در ارتباط با اون خانم هم باید بدونید که اگر ایشون از متاهل بودن همسر شما آگاه باشند و با این همه دارند به رابطشون با همسر شما ادامه میدن، به مرور زمان همسر شما متوجه شخصیت پوچ این خانم و همچنین اون خانم متوجه ابزاری بودنش برای همسر شما خواهد شد.

بنابراین توصیه ما به شما این هست که به جای فکر کردن در مورد مسائلی نظیر طلاق و جدایی، با توجه به فرزندانتون به ریشه های ایجاد این مشکل فکر کنید و حتی از همسرتون بخوایید که با شما نزد یک مشاور خانواده یا تراپیست بیان تا خیلی ریشه ای تر مشکل بررسی و حل بشه.

سلام و وقت بخیر
من یک دختر ۲۶ ساله هستم و همسرم دو سال از من بزرگتره . ما ۵ ماهه ک عقد کردیم .یکی دوروز پیش بصورت کاملا اتفاقی دیدم همسرم توی واتس اپ با یه خانوم چت داشته و بعد هم بلاکش کرده,وقتی خواستم چتاشونو ببینم نذاشت و گفت این قضیه مال دوران مجردیمه ، هرچقدر ازش خواستم تاریخ چتارو نشونم بده اجازه ندادو حین جروبحثی که داشتیم چتارو از واتس اپش حذف کرد .
هر کاری کردم دیگه نتونستم بک آپ بگیرم و چتارو برگردونم . این قضیه باعث شد بیشتر گوشیشو چک کنم که نتیجش شد اینکه همسرم میرفته توی برنامه ی دیوار و به تمامی آگهی هایی ک مربوط به مسائل خانوما مثل اپیلاسیون ، لباس زیر ،لباس مجلسی ، کفشای زنونه بوده رو نگاه میکردم و به آگهی دهنده هاشون که خانوم بودن پیام می‌داده و بعدشم ردوبدل گردنه شماره و مابقی چت یا تلفن زدن به اون خانوما رو در واتس اپ ادامه می‌داده و باهاشون از این طریق ادامه رابطه رو برقرار میکرده . نزدیک به ۹۰تا دختر توی بلاکیای واتس اپش پیدا کردم که به همشون زنگ می‌زده علیرغم اینکه خیلیا جوابشو نمی‌دادن ولی بازم این کارو تکرار کرده .
ازش میپرسم خب چه لزومی داشته که به زنا و دخترای مردم زنگ میزدی ؟ اصلا وی میگفتی بهشون ؟ جوابش فقط اینه که خامی کردم بچگی کردم .
من با این مرد که تازه زندگیمو باهاش شروع کردم چیکار باید بکنم آخه؟؟؟

بنظر من تا زوده این رابطه رو تموم کنین این فرد بشدت بیماره و قرار نیست هیچوقت درست بشه و شما رو هم با خودش پایین میکشه

سلام .من ۸ سال ازدواج کردم و ۳۴ ساله هستم و همسرم ۳۷ ساله اس دو دختر ۴ و ۱ ساله دارم
شوهر من به هیچ عنوان اهل ابراز علاقه نیست.در حدی که من به یاد ندارم یک بار منو بوسیده باشه یا حتی به من گفته باشه دوست دارم .بسیار اهل قر زدن و قهر کردن است .الان مدت یک ماه است که برای کارش دفتر گرفته و یه دختر جون مجرد رو استخدام کرده و ساعت کاری بیشتری در محل کارش میمونه با این که کار مال خودشه ولی صبح خیلی زود خونه رو ترک میکنه و شب ساعت ۶ میاد خونه و تا موقع خواب دائم سرش تو گوشیه و حتی گلمه ای با من حرف نمیرنه .چند روز پیش داشت تو واتساپ چت میکرد که دید من متوجه شدم سریع بستش و صفحه دیگه ای رو گوشیش اورد .من گوشی رو چک کردم چیزی پیدا نکردم .باهاش حرف زدم عصبانی شد و بحثهای بی مورد و بی ربطی رو پیش کشید تا من ساکت بشم البته همیشه همین طور بوده و با سفسته بازی و داد و بی داد همیشه من رو ساکت میکنه . من سعی کردم باهاش حرف بزنم ولی اون اصلا اهل صحبت کردن و حل مشکل نیست و قهر میکنه اصلا به من احترام نمیزاره .تا حرفی میزنم به جای جواب میگه باز زر زدی ..بهش میگم تو اگه منو نمیخوای بریم طلاق بگیدیم میگه خوب برو ولی من توافق نمیکنم برو تا پدرت در بیاد تو راه دادگاه بچه هارم بهت نمیدم . حاظر به مساوره اومدن هم نیست .حتی قبول نمیکنه تا فرد مورد اعتماد که خودش تایید کنه بینمون بیاد مشکلمون حل کنه .چون من پدر ندارمو موقعیت ترک منزل و تنها زندگی کردن رو ندارم همیشه تو دعوا بهم میگهاگه اذیتی برو .و چون شدایط مالی خوبی داره همیشه میگه تو ناشکری و قدر زندگیتو نمیدونی برو خوشحال باش و زندگیتو بکن تو هیچی کم نداری . در صورتی که اصلا و ابدا به نیازهای روحی و عاطفی من توجه نمیکنه.نه خوش و بشی نه خنده ای نه تشکری فقط طاب کار ..واقعا خسته شدم تا الان تمام ایراد هاشو تحمل گردم ولی خیانت واقعا برام سخته نمیدونم باید چه گار کنم و حتی فکر کردن به این که بچه هامو نبینم اذیتم میکنه .اینم بگم پدر خوبی برای بچه هاست و این که رابطه جنسی ما کلا فقط و فقط با درخواست من بوده تا به حال و خیلی کم پیش میاد اون بخواد .با این تفاسیر لطفا.شما بگید چه کار کنم ؟

درود و احترام خدمت شما کاربر عزیز.

سوالاتی که برای بنده ایجاد شده این هست که:

آیا همسر شما از ابتدا به همین شکل بودن و هیچ گونه ابراز علاقه ای به شما نمیکردن؟ حتی در دوران آشنایی و عقد؟

نحوه آشنایی شما با ایشون به چه شکل بوده؟

آیا رفتار ایشون با اومدن بچه ها دستخوش تغییراتی شده یا خیر؟

با توجه به شرایط سنی و همچنین شرایط مالی و خانوادگی که دارید. بنده به شما پیشنهاد می کنم که از نقطه قوت ایشون یعنی توجه بی چون و چرا به فرزندانتون به نفع خودتون استفاده کنید. شما باید از این به بعد سعی کنید روی خودتون سرمایه گذاری کنید. در واقع خودتون رو به اندازه به لحاظ موقعیتی و مالی ارتقا بدید که همسرتون دیگه به شما به چشم یک فرد عادی نگاه نکنه. اینکه شما خودتون رو وقف زندگی کنید نه به نفع شماست و نه به نفع بچه ها. تمام بچه ها یک مادر و پدر شاد میخوان تا پدر و مادری ناراحت و گرفته.

مد نظر داشته باشید. از اونجایی که شما مادر فرزندانشون هستید، اهرم فشار دست شماست. بنابراین سعی کنید به جای گله کردن تمام قد از خودتون یک نسخه موفق تر بسازید.

اینکه همسر شما محبت کردن بلد نیست و یا ابراز علاقه نمیکنه و یا حتی برای رابطه جنسی این شما هستید که پیش قدم میشید میتونه ریشه در کودکی ایشون و ارتباط پدر با مادر این آقا داشته باشه.

من به شما توصیه میکنم که این مقاله سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

با سلام .وقتتون بخیر.
من ۲۳ ساله هستم و همسرم ۳۳ ساله.همسرم قبل من با شخصی ۴ سال رابطه داشته و به گفته خودش دوسال اول تصضمیم به ازدواج بود اما دو.سال بعدی هیچ حسی نبوده بینشون.و صرفا از لحاظ مالی ساپورت میکردتش. اوایل نامزدی درمورد اون دختر بهم گفته بود اما گفته بود شش هشت ماه پیش رابطه مون قطع شده ،درحالیکه من بعد از چند هفته عکس هایی از اون دختر در
گوشی همسرم دیدم.و تاریخ دقیق اون ها دقیقا به یک ماه قبل از اشنایی ما بود(چهل رو از اشنایی تا نامزدی ما طول کشید).و فهمیدم دروغ گفته.اما گفت که دقیق نمیدونه کی جدا شده و حتی قسم هم خورد.
و بعد ها بااصرار من گفت که دستش رو گرفته وهفت هشت باری بیرون رفته،وبرای دیدنش به شهری که دوساعت فاصله داره ،رفته.من واقعا تعجب کرده بودم که انقدر دروغ گفته بهم.
بعد از چندماه ازعروسی تلگرامش رو چک کردم و دیدم در لیست بلاک ها یک دختر … پیام داده .و این هم بلاک کرده.اما نمیدونم دقیقا این اتفاق کی افتاده ….و گفتم این چیه گفت پیام تبلیغاتی میداد منم برلاک کردم بدون هیچ جوابی.و بعد از این اتفاق گفت که تلگرامش رو حذف کنم.و اینستاشم حذف کردم.با توجه به بحث هایی در این مورد که داشتیم.
الان فقط واتساپ داره اما تمام پیام هایی که مشتری های خانم بهش میدن رو پاک میکنه و خیلی جالب بهم گفت نمیخوام واتساپم شلوغ بشه.و پیام های خاصی نیستن جز پرینت و غیره و اینا.
اما درکل خیلی خوب و عمیق من رو شناسایی کرده و تمام علایق و خصوصیات اخلاقی من رو میشناسه.
و باهمه اینها بهم میگه ،من و تو دیوانه ایم.سیاست نداریم.و هرچی در درون هست رو بروز میدیم.و برای همینه که زیاد کل کل میکنیم.
با همه اینها خیلی زود گریه میکنه.و کاملا داره نقش بازی میکنه یعنی مکر میکنه.مادرش هم همینطوریه.ووقتی حرف از طلاق و جدایی میزنم،خودزنی میکنه خیلی محکم.
از بس زده خودش رو روی یک چشمش باد کرده ست.و دم به دقیقه میگه عاشقمه دوسم داره.مهمترین و باارزش نترین شخص زندگیشم و غیره…
و من رو درحال حاضر کاملا گیج کرده بااین رفتار های ضد و نقیض و نقش بازی کردنش.
وخیلی ازم تعریف میکنه.و منیگه خیلی احساس خوشبختی میکنه بامن .و
من کاملا گیج شده م. من میدونم ته دلش کسی هست.و شاید هم داره باکسی حرف میزنه ،نمیدونم.اما چجوری میتونم بفهمم این رو.خیلی عذاب میکشم.

سلام میکنم به شما سرکار خانم نور محمدی.
از مسئله اختلاف سنی زیادی که میان شما و همسرتون هست سعی می کنم بگذرم. اما بدونید که بی تاثیر نیست.

شما مرتکب دو اشتباه شدید. اول اینکه شما در دوران نامزدی که بهترین موقعیت برای شناخت فرد مقابل هست متوجه این موضوع شدید اما متاسفانه به سادگی از کنارش رد شدید. این در حالیه که در مسئله ازدواج باید نسبت به هرگونه تردیدی که دارید و رفتار عجیبی که ار طرف مقابلتون میبینید بی تفاوت نباشید.

مسئله بعدی این هست که شما خیلی خودتون و همسرتون رو تحت تاثیر گذشته این آقا قراردادید که اصلا کار صحیحی نیست و با توجه به گذشتی که در دوران نامزدی داشتید ادامه مشاجره در مورد گذشته این آقا صرفا میتونه روند بهبود زندگی و رشد رو از شما و همسرتون بگیره. تا اونجایی که دیگه در زندگی حرف مشترک مثبتی برای گفتن باقی نمیمونه مگر در زمینه پرداختن و کنکاش کردن گذشته.

به خاطر داشته باشید که در یک زندگی مشترک برای رشد و موفقیت خیلی مهم هست که طرفین به این درک برسن که طرف مقابلشون اونها رو باور داره. شما هر قدر که حس بی اعتمادی بیشتری رو نسبت ب ایشون انتقال بدید ضمن ناراحت کردن خودتون ایشون رو هم بیشتر به این سمت سوق میدید.

در زندگی مفهومی به نام حیا به شدت مهم هست:

انسان با حیا کسی است که نه به حریم روانی دیگران تجاوز میکنه و نه اجازه میده کسی به حریم روانی اون تجاوز کنه.

آیا زندگی هیچ جنبه دیگه ای نداره جز پرداختن به گذشته و اتفاقات بد؟

با همسرتون صحبت کنید و سعی کنید متوجه بشید که زبان عاطفی همسر شما چیه میتونه باشه. گاهی افراد با هدیه، گاهی با توجه زیاد و … می تونن مجددا توجه خاصی به زندگی و شریک عاطفیشون داشته باشن.

بنده به شما پیشنهاد می کنم به جای اینکه حریم امن همسرتون رو خدشه دارم کنید و مدام به واسطه شک و تردیدی که به ایشون دارید، اون حریم رو نقض کنید، سعی کنید روی توسعه فردی خودتون کار کنید تا دوباره در زندگی یک هدف باشید نه صرفا وسیله ای برای برآورده کردن یک سری از نیازها.

همچنین از همسرتون خواهش کنید تا همراه شما به مشاوره بیان تا طی چندین جلسه مشکل بررسی و حل بشه.

سلام خانمی۴۰ساله هستم۲فرزند دارمیک پسر۱۷ساله ویک دختر۱۳ساله.همسرم۴۷سالشه.۲۱ساله ازدواج کردیم.از ۴سال پیش فهمیدم که خیانت میکنه وبه مرور فهمیدم از سالها پیش این کار رو میکرده،چون خیلی بهش اعتماد داشتم هیچوقت نفهمیدم که خیانت میکنه. فرد خاصی وثابتی در میان نیست.هر چند ماه وچند بار رابطه فرد رو عوض میکنه و وابستگی نداره.بارها دعوا کردم،صحبت کردم،خواهش کردم،مریض شدم،فایده نداشته وبه کارش ادامه میده.البته کلی معذرت خواهی میکنه وابراز پشیمونی وانکار.همیشه میگه عاشق منه وبدون من نمیتونه زندگی کنه.واقعا به غیر از این مشکل ،مشکلی نداریم.واقعا نمیدونم باید چیکار کنم.لطفا راهنمایی کنید.

با سلام.

با توجه به سن همسرتون باید دقت داشته باشید که افراد در این سن بعضا به ذهنشون میرسه که کارهایی رو انجام بدن که تا به حال انجام ندادن.

اما موضوع این هست که شما میفرمایید: بارها دعوا کردم،صحبت کردم،خواهش کردم،مریض شدم،فایده نداشته وبه کارش ادامه میده

یعنی شما انتظار دارید با مثلا دعوا کردن یا مریض شدن شما مشکل حل بشه؟!!!!!!!!!! هرگز.

این دست از رفتارها نه تنها نمیتونه مشکلی رو حل کنه بلکه موجب فاصله گرفتن هرچه بیشتر همسرتون از شما میشه. چرا که دارید با این رفتارها به وی ثابت می کنید که من در شرایط بحرانی توانایی کنترل زندگی مشترک و بهبود اون رو ندارم.

توصیه من به شما این هست که با ایشون مانند یک دوست صمیمی به صحبت بنشینید و بدون اینکه احساس مادرگونه ای نسبت به صحبت های ایشون داشته باشید، اجازه بدید با شما صحبت کنه و به دغدغه های ذهنیشون در ارتباط با شما بپردازه.

دقت داشته باشید که نحوه ابراز احساسات در مردها کاملا با خانم ها متفاوت هست. بنابراین نباید انتظار داشته باشید که به سادگی به اصلی ترین مشکلاتی که در زندگی مشترک با شما داره اشاره کنه.

شاید بهترین راهکاری که میشه برای شما استفاده کرد این هست که از تمام تلاش ها و نکات مثبتی که در همسرتون وجود داره تشکر و قدردانی کنید. اونقدر به اینکار ادامه بدید که ایشون احساس کنن همچنان برای شما هنوز هم خاص و جذاب هستن.

به کارهایی که همسرتون به اون علاقه داره دقت کنید و سعی کنید اون کارها رو با هم دیگه و در کنار هم انجام بدید. به سفرهای کوتاه و دو نفره برید بدون حضور بچه ها و سعی کنید در تمام این فعالیت ها قدردانی رو فراموش نکنید.

سلام
من نه ساله ازدواج کردم هیچ عشقی نبود بعدها متوجه شدم که پدر و خانواده پدریش هم شدید مخالف بودن چون ازدواج فامیلی رو بیشتر میپسندیدن ، عشق به دختر عموش و ازدواجش و عشق های گذراش
تقریبا ۵ماه پیش خیلی اتفاقی متوجه پیامک صمیمی با یه خانمی شدم بعد ۲هفته که شدیدا تو خودم بودم با بیان شدیدا ملتمسانه که پناهم تویی هر چند بابت پیام هیچ توضیح وهیچ ابراز پشیمانی ای رابطه صمیمی پیدا کردیم به من گفت که اعتمادتو جلب میکنم.دیگع نگاه به گوشیش نکردم که چیز جدیدی پیدا کنم حالم بد بشه ولی همیشه میخواستم به خودم ثابت کنم من اشتباه میکردم حی وسوسه چک گو شی رو داشتم.
تا اینکه دوباره دیدم تو پیامکش به نفر گفته دیدی چه راحت شماره تو گرفتم
یا تو تلگرام به یه شخص دیگع نوشته سلام چطوری خوبی؟دوباره حالم بد سده الن نمیدونم بابد چه کار کنم واکنش صحیح چیه ع
در ضمن بگمالان خیلی هم دوسش دارم ولی به نظرم هم کفو هم نیستم دوتا هم بچه دارم
مثلا:تو مسافرت اهش همیشه منو از صبح تا شب خونه یکی میذاره میره با رفیقاش عشق و حال ما هم همیشه ۹سال سر این موضوع دعوا داریم
پا بده مواد
یا مشروب…میگه مرد باید همه کار هیچ کاره باشه
پ

با سلام.

فکر نمی کنید بعد از ۹ سال و با دو تا بچه خیلی دیر به این تفکر رسیدید که شما هم کفو هم نیستید؟!!!

قطعا برای شما خیلی سخته که متوجه بشید کسی رو که دوسش دارید به شما خیانت کرده. در واقع دوست داشتن به شما به لحاظ احساسی این اجازه رو نمیده که باور کنید به شما خیانت شده.

اما امروزه ما باید خیانت رو به عنوان یک بیماری اثر جدید بپذیریم و به جای اینکه بخواییم این بیماری رو با جدایی درمان کنیم با اون منصفانه و علمی برخورد کنیم.

در واقع جدایی به دلیل خیانت آخرین نسخه ویژه آن دسته از آقایونی است که خیانت به صورت ریشه در اونها وجود داره که این نیز خودش بر میگرده به دوران کودکی افراد. به عنوان مثال مردی که در سن ۱۵ سالگی شاهد خیانت پدرش به مادر خودش بوده قطعا این مسئله میتونه ریشه های خیانت رو در بزرگسالی این کودک تقویت کنه.

اضافه کنم که بر خلاف توقع بسیاری از خانم ها که دلیل اصلی خیانت رابطه جنسی هست؛ باید عرض کنم که تحقیقات امروزه خلاف این رو نشون میده. چرا که اکثر آقایون به دلیل عدم دریافت احساس عاطفی مناسب و با کیفیت درگیر خیانت میشن.

بنده پیشنهاد می کنم سه موضوع زیر رو در اسرع وقت در رابطه با همسرتون آغاز کنید:

۱٫ قدردانی کردن
۲٫ حمایت همه جانبه
۳٫ ایجاد راه هایی که به مرد احساس برنده بودن رو در منزل و در کنار شما انتقال میده.

فراموش نکنید که برای آقایون خیلی مهمه که پس از تنش های روزانه وقتی که وارد محیط خونه میشن اون محیط بتونه برای وی احساس آرامش رو فراهم کنه تا با موجی از انتقادات و تنش ها مواجه بشه.

به عنوان مثال اینکه شما همسرتون رو برای مسئله ای کاری و یا خانوادگی مورد سرزنش قرار بدید در واقع دارید به ایشون این حس رو میرسونید که شما بازنده هستی در این مسائل. وقتی که مرد در کنار شما احساس یک فرد شکست خورده رو پیدا میکنه این میتونه زمینه های خیانت رو در وی تقویت کنه.

سلام
موضوعی که وجود داره اینه که مادر من به به همسرم شک داره و مدام درباره این موضوع باهام حرف میزنه و حرفاش به شدت روی رفتارم تاثیر میزاره و حال خودمم بد میکنه با اینکه من میدونم همسرم مشکلی نداره ولی باعث شده من آرامشم رو از دست بدم مادرم همیشه با بقیه مقایسش میکنه و من هرچی بگم میگه که تو ساده ای و زود ناراحت میشه ازم واقعا نمیدونم چطوری رفتار کنم که هم مادرم ناراحت نشه!هم آرامش برگرده!

با سلام.

مشکل بسیاری از زوجین در کشور ما این هست که هنوز به بلوغ عاطفی نرسیدن و بدون اینکه علم ازدواج رو داشته باشن، وارد زندگی مشترک میشن.
شما به هیچ عنوان حق ندارید مشکلاتی که در زندگی مشترکتون رخ میده رو برای افراد حتی پدر و مادرتون شرح بدید و یا حتی اونقدر همسرتون رو کوچیک کنید که دیگران به خودشون اجازه بدن در مورد زندگی مشترک شما نظر بدن.

سوالی که ایجاد میشه این هست که اگر معیار حال خوب شما و یا حتی قضاوت شما در مورد همسرتون حرف دیگران هست، پس چرا ازدواج کردید؟!!!

شما قرار نیست مادرتون رو راضی کنید و یا تلاش کنید که ایشون ناراحت نشه. شما فقط باید خیلی محترمانه ایشون رو توجیح کنید که در زندگی مشترک شما دخالت نکنن.

همچنین توصیه میکنم که روی حرمت نفس خودتون کار کنید. تا زمانی که ما بخواییم برای حرف دیگران زندگی کنیم فقط با مرگ هست که به آرامش می رسیم.

سلام من ۲۱ سال و همسرم۲۷ سالشه دوسال ازدواج کردیم متوجه خیانتش یک ماه پیش شدم که اشناییش با خانوم به دوران مجردیش برمیگشت
اون خانومم یکبار ازدواج و طلاق گرفتن از اونجایی که رابطه خیلی خوبی باهم داریم و اون واقعا چیزی برای من کم نگذاشته خیلی زندگیمو دوست دارم برام توضیح داد که چرا اینکارو کرده و ابراز پشیمونی کرد و ازش که سوال کردم گفت هیچ مشکل و کمبودی تو زندگی ندارم خودش قبول داره که چیزی براش کم نذاشتم و اصلا قابل مقایسه با اون خانوم نیستم واقعا ما هیچ مشکلی نداریم از تمام جوانب چیزی براش کم نگذاشتم اما میترسم که این کار عادت شده باشه براش چون این رابطه قدیمی هست رها کردنش حتما خیلی سختع و احساسم بهم میگه هنوز تموم نشده و فکر میکنم درسته نمیدونم چکار کنم به هیچ عنوان به جدایی فکر نمیکنم فقط میخوام که کس دیگه ای تو زندگیم نباشه چه کنم؟

با سلام.

اینکه خود فرد ابراز پشیمونی کنه اصلا کفایت نمیکنه. ایشون باید با شما نزد یک تراپیست بیان و تراپیست تایید کنه که ایشون آیا مجددا خیانت میکنه و انگیزه خیانت رو داره یا خیر. حرف خود فرد خیانت کار اصلا ملاک نیست.

با سلام
بنده ۱۵ سال با همسرم هست زندگی میکنم و دو فرزند دختر و پسر دارم . حدودا ۶ سال پیش تصمیم به ادامه تحصیل داد و کارشناسی گرفت و نزدیک حتی ۵ روز تنها گذاشت منو و بچه هام رفت جایی که نه جواب تلفن میدتد و کسی میدونست کجاست . و بعد از بازگشت حتی به اصرار که بریم طلاق بگیریم . ولی با اصرار و صحبت منصرف شد . الانم که سمتش رفته بالا منو دیگه هم سطح خودش نمیدونه .مثل کارگر محل کارش برخورد میکنه . و پیجش هم همه فالورهاش همه زنهای جلف و مطلقه هست . دارم داغون میشم . و وقتی هم از سرکار میاد و یا در خانه حضور داره مدام با گوشیه تو اینستا و چت هست نمیدونم طلاق بگیرم بچه هام اسیب روحی میبینند و نابود میشند و اگر هم بمونم دارم نابود میشم . هر موقع هم خواستم بشینم باهاش صحبت کنم . میگه حرفات تکراریه و عصبی میشه و میگه چرت میگی. ارزو دارم به خودش بیاد . عاشق زندگیش و بچه هاش باشه . کمکم کنید مقدور هم نیست برم پیش یه مشاوره یا روانشناس

با سلام و احترام.

نکته ای که وجود داره و شما باید بهش دقت کنید این هست که؛ حضور شما در چنین زندگی مشترکی لزوما به نفع بچه ها نیست. هیچ بچه ای دنبال بی مهری پدر نیست. هیچ بچه ای دوست نداره در کنار مادری سرخورده و ناراحت بزرگ بشه.

چاره کاره شما یک زوج درمانی است. در صورتی که همسر شما تمایلی به این کار نداره شما چاره ای جز جدایی ندارید. در غیر این صورت مهر مادری شما نه تنها موجب نابودی شما میشه بلکه باعث میشه که اون بچه ها هم در محیطی متشنج و ناراحت کننده بزرگ بشن که این مسئله اصلا به نفع اون ها نیست.

بچه های شما از شما و همسرتون الگو میگیرن و همین الگو در آینده و در زندگی های مشترک خودشون نیز پیاده می کنن.

سلام خانم ۳۳ ساله و شوهرم۳۵ سالش هست.۸ساله باهمسرم ازدواج کردم .دختر ۴ساله دارم.همسرم تو زندگیمون برامون چیزی کم نزاشته.از هرلحاظ عالی هست،فقط ابراز محبت بلد نیست یاخودش نمیکنه.ولی در قبالش من هیچی کم نزاشتم.احترام،عشق….تواین همه سال چند ساله احساس خیانت از طرفش میکردم.ولی چیز اثبات شده ای ندیدم.همه،حتی مشاورهم میگفت ساخته ذهن خودته.اون مشکلی نداره.البته خودم تنهایی مشاوره میکردم.تا چند ماه پیش وارد مجازی نمیشد،ولی دوماهه اعتیاد پیدا کرده،واسه نهار نمیاد خونه.هی میگه کی میری خونه مامانت،تصمیم گرفتم کنترلش کنم.وقتی خونه نبودم ضبط صدا گذاشتم.متوجه حضور کسی شدم.بااین حال عاشقشم، هنوز سکوت کردم،تاسند محکم گیر بیارم.همیشه میگفتم،همون لحظه طلاق میگیرم،ولی میبینم دوسش دارم،نه میتونم جدا شم،نه تحمل کنم!البته خودش میدونه خیانت چقدر برام درد اوره.حالا شما بفرمایید چه کنم؟؟؟

با سلام و احترام.

در ابتدا از شما تشکر می کنم که مختصر و مفید به اصل ماجرا پرداختید.

بنده باید به چند موضوع مهم اشاره کنم.

اول اینکه شما یک دختر ۴ ساله دارید. سوالی که برای بنده ایجاد میشه اینه که آیا با اومدن بچه از میزان توجه و محبت شما نسبت به همسرتون کاسته شده یا خیر؟

مسئله بعدی این هست که شما می فرمایید من هیچی کم نذاشتم. اما باید بدونید که ممکنه این صرفا نگاه شما باشه اما شاید اگر از همسرتون بپرسید و با ایشون ارتباط برقرار کنید متوجه بشید که اینطور نیست و ایشون در ارتباطشون با شما جنس کمبودهاشون با شما تفاوت داره.

در نظر داشته باشید رفتارهایی که از همسرتون داره سر میزنه نمیتونه لزوما به این معنا باشه که ایشون داره خیانت میکنه. بلکه میتونه بیانگر این مسئله باشه که ایشون در آستانه خیانت قرار دارن.

همچنین شما فرمودید که ایشون محبت کردن بلد نیستن یا به اندازه ای که مد نظر شماست ایشون محبت نمی کنن. اما این موضوع رو باید بدونید که تفاوت های ذاتی بین آقایون و خانم ها وجود داره که این تفاوت ها باعث میشه که تعریف هریک از کلمه (محبت) متفاوت باشه.

شاید از نگاه همسر شما محبت فقط همین باشه که طبق فرمایش خودتون (در زندگی چیزی براتون کم نذاشته). اما از نگاه شما محبت میتونه وقت گذاشتن، توجه و … باشه.

با توجه به توضیحات شما، توصیه ای که براتون دارم اینه که به جای اینکه بخوایید ایشون رو کنترل کنید و فضای خونه رو براشون ناامن کنید، بنشینید و با خودشون صحبت کنید تا به این مسئله پی ببرید که چرا ایشون در کنار شما احساس خوبی ندارن؟!!!

یادتون باشه گفتگوی سالم و سازنده شما با همسرتون از هر گونه مشاور و یا مشاوره ای بهتر خواهد بود.

این مقاله از سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

سلام
من ۱۸سالمه نامزدم ۲۵سالشه یه ساله که عقد کردم نامزدم قبل عقدمون چندین بار بهم خیانت میکرد خودم میدیدم که با دخترا درارتباطه وقتی بهش میگفتم گردن نمیگرفت. حتی داخل عقدهم چندین باردیدم. ۷ماه بود که عقد کرده بودیم فهمیدم که چیزی داره ازم مخفی میکنه فهمبدم داره بهم خیانت میکنه. اینستاش رو گوشیم وصل کردم وقتی با دختره چت میکرد داخل اینستا من میتونستم اس هاشون بخونم دیدم که با یه دختر حدودن سن ۲۵سال یا به بالا در ارتباطه حتی باهم ارتباط جنسی هم داشتن دختره هم میفهمید که این متاهله ونامزد داره.از اس هاشم فهمیدم به دختره زیاد محل نمیده اخه بهش میگفت دیگه نمیخوام باهم باشیم من فهمیدم تو با فلانی درارتباطی من بهت گفتم از بس دوستت دارم جونمم بهت میدم ولی از کنار خیانت نمیتونم راحت رد بشم. از اس هاشون اسکرین گرفتم نشونش دادم بهش گفتم گردن نمیگرفت میگفت اینا کی بهت گفته اینا دروغه این اس ها. بعد گفتم که اینستات خودم روگوشیم وصل کردم باهم بحثمون شد حتی خانوادمم با خبر شدن.. دیگه مجبور شده بود بگه جریان رو بهم گفت دیگه تکرار نمیکنم فقط ابرو مو پیش خانوادت نبر بگو بهشون این اس ها مال من نبوده اشتباه شده. ولی بازم دوباره خیانت هاش تکرار کرد بازم بحث.. دوروز پیش بازم فهمیدم که داره بهم خیانت میکنه حتی براشم استوری میزاره مخاطبانش فک میکنن واسه من گذاشته ولی دراصل واسه دختره گذاشته. دختره کلیپ درست کرده روعکسش براش فرستاده اینم گذاشتم استوری که مرسی عشقم نفسم. فدات خانومی که کنارمی همیشه ب فکرمی… من بهش گفتم من که درست نکردم میگه من خودم درست کردم گذاشتم تا تو غافلگیر بشی.. ولی بلد نیست بعدم حوصله ی اینکارا نداره همیشه میگه من براش درست میکنم بعد من فهمیدم داره دوباره خیانت میکنه ساعت ۳شب رفتم پروفایل واتساپش رو حرف اول اسم خودم گذاشتم یه ۱۰دقیقه شد دختره از بس زنگ زد اس داد تا نامزدم فهمیدم سریع پروفایل عوض کرد گفتم چرا عوض کردی گفت حرف اول اسمت نزار یه عکس عاشقانه بزار گفت که من میدونم تو اینو میزاری فک میکنی من دوست دختر دارم تا پروفایل رو ببینه بفهمه دیگه اسنده ولی من ندارم…. کلا ازدهنش دراومد خودشم فهمید که من میدونم ولی به روم نمیارم اسم دختره هم داخل گوشیش به اسم پسر سیو کرده که من نفهمم ولی استوری هاش همش عکس دختر میزاره من یه بار استوریش دیدم عکس دختر بود نوشته بود رفیق فابم تولدت مبارک… دختره زیاد سنی نداره زیر ۲۲سال میشه…. میدونم اگه ب نامزدمم بگم بازم گردن نمیگیره دوباره سر خودم خالی میکنه واقعا دیگه نمیدونم چکار کنم خسته شدم دیگه دارم کم کم ازش زده میشه ازش خسته میشم هرگونه محبتی که بگی در حق این انجام دادم هیچییی واسش کم نزاشتم هر روز بیشتراز دیروز دارم بهش محبت میکنم تا از اونا کنده بشه سمت این چیزا نره ولی هیچی.. تازه گاهی اوقات هم بهش گفتم طلاق میگیرم میگه برو بگیر بسلامت. میگه خودت الکی زندگیت خراب میکنی هیچی نیست من باکسی نیستم.. خانوادش خیلی منو میخوان منو روچشماشون میزارن خودشم خیلی منو میخواد اصلا ب اسم صدام نمیزنه همش عزیزم یا گلم میگه حتی از نظر مالی نمیزاره کمبودی داشته باشم. تنها مشکلش همینه واقعا دیگه نمیدونم چکار کنم میترسم اخر این دوستیا به ازدواج دوباره باشه یعنی زنی دیگه بگیره اخه داخل خانوادشون اتفاق افتاده..چندین بارم باهاش حرف زدم گوش میکنه یه ماهی بگذره دوباره تکرار میکنه.
ممنون میشم کمکم کنید🙏🏻

با سلام.

با توجه به ۳ فاکتور:

اختلاف سنی شما و همسرتون

ازدواج شما در سن نامناسب

بی توجهی شما به خیانت همسرتون در دوران عقد

میتونیم نتیجه بگیریم که ازدواج شما از پایه اشتباه و غلط بوده.

شما لا به لای صحبتاتون به موضوع مهمی اشاره کردید. یعنی ازدواج مجدد که در داخل خانودشون هم اتفاق افتاده. این مسئله نشون میده که ریشه این رفتار همسر شما بیشتر در دوران کودکی و خانواده این آقا است.

شما باید از همسرتون درخواست کنید که همراه شما به یک تراپیست مراجعه کنه تا تراپیست بررسی کنه که آیا همسر شما علاقه ای به ترک خیانت داره یا خیر. در صورتی که تراپیست احساس کرد که ممکنه همسر شما مجدداً خیانت خودش رو تکرار کنه شما چاره ای جز جدایی ندارید.

اکیدا توصیه میکنم در این شرایط بچه دار نشید.

این مقاله از سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

سلام .شوهردوستم سالیان سال تنوع طلب وخیانت کاره .باوجوددرآمدبالا برای زن وبچه خیلی خسیس وبیرون خونه خیلی لارژ .تلفنهای شب ونیمه شب وپیامهای عاشقانه زنان ویاشعرهای عاشقانه شوهربه آنها وسریع پاک میکردباتمام مدارک مرتب با زن وبچه دعوامیکردو۳ماه ۴ماه قهرمیکرد وحتی ضروریات زندگی نمی آوردوبادادوبیدادودعوامنکرخیانت میشه میگه توهم زدی .برای من حرف درمیآوری .با آبرومن بازی میکنی .حرف زیادی نزن.حرف بی ربط نزن. ظاهر مذهبی ونسبتا موجه نمیتونه ثابت بادرآمدخیلی بالایی که داشت ودارد این خانم چکارکنه ؟

درود.

در صورتی که این خانم به بهترین شکل ممکن تونسته باشه خیانت همسرشون رو اثبات کنه و با این همه باز هم همسرشون انکار میکنه، چاره ای جز طلاق نیست. مد نظر داشته باشید ما حق قضاوت نداریم و بحث اثبات خیانت از اهمیت بسیار زیادی برخورداره.

خسته نباشید.بابت پاسخگویی متشکرم.اول اینکه تاحدودی رابطمون تحت تاثیر وجود دخترم قرارگرفته واینکه شما میفرمایید باهشون ارتباط برقرار کنم ،بنده درمورد کمبودها وانتظاراتش از رابطه عاطفی وجنسی سر صحبت رو بازمیکنم.ولی ایشون هربار اعلام رضایت از هر لحاظ میکنند ومنکر عدم احساس آرامش در کنار ما هستند.درآخرین صحبتمون درهمین موردایشون قسم وتاکید برمتعهد بودن دارند.(درحالی که گفتم صدای خانمی در ضبط صدا بود)باید به این نکته هم اشاره کنم که بنده بسیارزودرنج هستم،اصلا نمیتونم خودم را اصلاح وکنترل کنم وخودم رو قوی وبااعتماد بنفس نشون بدم ومساله بعدی اینکه همیشه درمورد دارایی نقدی باوجود درک من درمورد دخل وخرجمون مخفی کاری دارند ویا هر وقت درخواستی مبنی بر اینکه که قسمتی از اموال رو به نام بنده کنند تا امنیت مالی داشته باشم ،سرباز میزنند.ممنون میشم نظرتون رو بدونم🙏

سلام مجدد خدمت شما.

با توجه به اینکه فرمودید رابطه شما تحت تاثیر حضور دخترتون قرار گرفته باید میزان تخریب رو ارزیابی کنید. باید بررسی کنید که از چه لحاظی تحت تاثیر قرار گرفته؟ آیا توجه زیاد شما روی دخترتون موجب شده که میزان و کیفیت توجه شما به همسرتون کاهش پیدا کنه یا خیر؟

من به سه بخش مهم از صحبتاتون اشاره می کنم:

۱٫ زود رنج بودن شما۲٫ اینکه به همسرتون گفتید من صدای خانمی رو شنیدم۳٫ اینکه به بهانه تامین امنیت مالی ا ایشون خواستید بخشی از اموال رو به نام شما بزنن

شما طبیعتا با تکیه به زود رنج بودنتون این فرصت رو از همسرتون میگیرید که بتونه با شما صحبت سازنده ای داشته باشه. شاید همین زود رنج بودن شما موجب شده که ایشون برای عدم بهم ریختن فضای خونه از انتقاد کردن و گفتن بعضی از مسائل خودداری کنن.

اینکه شما به همسرتون گفنید که صدای خانمی رو شنیدید کار بسیار زشتی کردید. شما هیچ وقت نباید قضاوت کنید و بدون اینکه با چشمای خودتون ببینید شروع به قضاوت کنید. حتی اگر قضاوت شما به درستی هم صورت گرفته باشه باز هم شما نباید با گفتن این موضوع امنیت و آرامش رو از ایشون و خونه ای که دارن درش زندگی می کنن بگیرید. با اینکار خونه به جای اینکه مامن امنی برای شما و همسرتون باشه برای ایشون مصداق یک پادگان نظامی خواهد بود که همه چیز زیر نظره.

اما اینکه می فرمایید باید چیزی رو با توجیه تامین امنیت مالی به نام شما بزنن برای بنده قابل درک و پذیرش نیست. اگر تمام ثروت همسرتون هم برای شما باشه اما شما در زندگی آرامش نداشته باشید اون ثروت برای شما هیچ ارزشی نخواهد داشت.

بنده احساس میکنم شما هدفتون از زندگی هنوز مبهمه.

آیا بهتر نیست به جای دستگاه شنود گذاشتن و رفتارهایی مثل زود رنج بودن که با اخلاق مورد نیاز برای یک زندگی مشترک فاصله داره بیایید و مشکل رو به صورت ریشه ای حل کنید؟!!!

مجددا تاکید میکنم وقت بگذارید و اگر واقعا دنبال بهبود زندگی مشترکتون هستید این مقاله رو مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

اقای عباسی چیزی که میگم شاید بی ربط باشه من۲۲سالمه اماتا الان من توزندگی واقعیم. بادختری نبودم وادمی بودم که همیشه از شروع رابطه ی عشقی وعاطفی وپیامدهای بعدش میترسیدم.واینکه بلدنیستم بایکی رابطه برقرارکنم.ازیه طرف هم خوشحالم چونکه پیرامون وقصه های عاشقانه ی زیادی شنیدم ودیدم که با پایان تلخی وعذاب اوری به اتمام رسید واینکه تونستم ازادمای دوراطرافم که همون دوستام هست تجربه وپندبگیرم که هررابطه ای سالم نیست اما ازطرفی میترسم توزندگیم همیشه تنهابمونم و این تنهایی طولانی تربشه…

پاسختون رو در بخش دوم سوالی که مطرح کردید قرار میدم.

سلام آقای عباسی بزرگوارنمی دونستم جواب نمیدید وعلت جواب ندادنتون هم نمی دونم ممنون میشم بفرمایید

با سلام و احترام.

به سوالی که مطرح فرمودید پاسخ داده شد. لطفا کامنت ها رو ملاحظه کنید.

سلام وقتتون بخیر آقای عباسی.
ای کاش جواب منم بدید..خیلی دوست دارم نظرتون رو بدونم.
تشکر

درود وقتتون بخیر.

بنده از جانب شما سوالی دریافت نکردم!

سلام اقاى عباسى خسته نباشيد
چرا جواب منو ندادين ؟🥺
هرروز ميام چك ميكنم بخدا …
مشكل من اينه ك با يه اقايى دوستم ٤ساله
اختلاف سنيمونم ٣ساله ، قصدشونم ازدواجه كل خونواده ش ميدونن و بامن درارتباطن ! ولى خونواده ى من ب دليل شرايط مالى و كار راضى نشدن
ايشون اوايل دوستى دروغايى راجب خودش و خونواده ش گفته بود
ي مدت بعدم رفته بودن كافه تولد دوس دختر دوستش ك از من پنهان كرده بود
وقتى فهميدم انكار كرد ك من بت گفتم
بعد دوباره گف ميدونستم ناراحت ميشى
راجب گذشته شم و رابطه هاشم خيليييى دروغ گفته جورى ك هر دفعه ي داستان تعريف ميكنه
با يكى از همكلاسياى دخترشونم ارتباط داشت
ك من خبر نداشتم
يبار پيشش بودم ديدم دختره جواب داد ن
من گفتم چى ن
ديدم استوريشو ريپلاى كرده از منم متنفرى ؟
خلاصه كلى ناراحت شدم
ك گف بخاطر جزوه و ايناس
همينجورى پنهون كارياى ريز ريز داره
ك منجر شده من فك كنم داره خيانت ميكنه
خيلييييم بش گفتم از دروغ و خيانت بدم مياد
بنظر شما چكار كنم ؟

درود خدمت شما.

بنده فکر می کنم اولین بار هست که پیام شما رو دریافت می کنم. در هر حال بابت تاخیر ایجاد شده از شما پوزش میخوام.

اما پاسخ خیلی ساده است. شما باید هرچه زودتر این رابطه رو تموم کنید و تمرکزتون رو روی روابط بهتر با افراد سالم تر بگذارید.

وقتی که شما دنبال صداقت و تعهد هستید چطور تمرکزتون رو روی فردی گذاشتید که نه صداقت داره و نه تعهد!!!

موفق باشید.

اقای عباسی ،بعد از چندسال متوجه خیانت همسرم شدم که دو سه سال خانمی راصیغه کرده بود و من به خاطر اعتماد و رابطه عاطفی خوبی که با همسرم داشتم متوجه نشدم ،با این که همه علایم رو داشت حالا که فهمیدم با وجود سه فرزند ،همسرم میگه خیلی ناراحتم که تو فهمیدی وچه اشکالی بود توی زندگی وقتی تو نمی دونستی ؟
در صورتیکه در اون مدت عملا دیگه به من از هیچ لحاظ کاری نداشت .و الانم میگه تو و زندگی رو خیلی می خوام اما از خودم بدم میاد که نمی تونم این کار رو ترک کنم ،
تو ی اون مدت خیانت با اون زن ،منم خیلی درگیر کارو بچه ها بودم و متوجه نمی شدم .هر دو در سن میانسالی هستیم ،چه کارکنم طلاق بگیرم یا راهی هست ،زندگی مو دوست دارم

با سلام.

این مقاله سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

ایاداشتن یک (عشق یایک همسر که متعهدبه زندگیشه احساس عاطفی داره مسئولیت پذیره عاشقه همسرشه وکارهایی برای خوشبختی وخوشحالیه همسرش انجام میده)
خیلی افتخارداره ؟
چون خانواده های دهه۴۰یا۵۰یا۶۰بهش میگن زن زلیل بودن
ایا باهمه ی اون چیزا ای دورشون پلانتزکشیدم میشه اسمشوگذاشت زن زلیل بودن چون اگر بخوای نگاه کنیم وروراست باشیم مردا همیشه تواینکارا ازدختر سرترن وهمیشه اولین گام روخودشون برمیدارن

با سلام.

قطعا ارزش هایی مثل صدات و تعهد اون هم زمانی که متعلق به یک نفر باشه باعث افتخاره.

اینو بدونید که نظر شخصی دیگران هیچ اهمیتی نداره.

ما نباید به دیگران اجازه بدیم تا در مورد زندگی مشترک ما و همچنین در مورد احساسات ناب و پاک ما اظهار نظر کنن.

پیروز باشید.

سلام اقای عباسی بین کامنت هایی ک خوندم شما به اختلاف سن صحبت تاکید دارید میخواستم ازتون بپرسم من خودم ۱۸ سالمه و نامزدم یعنی خاستگارم ۲۶ سالشه و اگه بتونیم با اختلاف سنمون کنار بیایم، آیا این فاکتور در آینده ک رابطه ما جدی تر بشه اختلالی ایجاد نمیکنه ؟؟؟
لطفا راهنماییم کنید

با سلام.

قطعا مشکل ساز خواهد شد. ۱۸ سالگی اصلا سن ازدواج نیست. بازه زمانی ازدواج ۲۶ تا ۳۵ سالگی است.

موفق باشید.

سلام من سوال دارم چطور میتونم بپرسم؟

با سلام.

کامنت کنید یا درخواست مشاوره بدید.

اقای عباسی …
عقیده وباورومنش من نسبت به جنس مخالف خیلی منفیه درحدی که همیشه خیانت ها روازجانب دخترا می بینم ومخالف دیدگاه دختراییم که ادعامیکنن معصومن ودنبال رابطه ی امن هستن وخودشون خیانت نمیکنن وازطرف مرداهمسرموردعلاقشون موردخیانت قرارگرفتن البته همه دخترا نه اما درصد زیادشون همیشه مردومتهم به خیانت میکنن وخودشون روتبرعه میکنن واین تاحدودی منو از رابطه های عشقی وزناشویی دورکرده این حق روبهم میده که حال موجود خودم ووضعیت که الان دارم رودرک کنم
شمابگین باحرف مخالفید یاخیر
اگرمخالفیدچرا واگرخیر چرا؟

با سلام و احترام.

همه چیز ریشه در باورهای ما داره. دقت داشته باشید عرض کردم باورها نه تفکرات ما. چون باورها همون افکاری هستن که بارها و بارها ما در ذهن خودمون تکرارشون می کنیم. شما باید مراقب باورهاتون باشید. ما آدم ها براساس باورهایی که داریم اتفاقات رو رقم میزنیم.

به عنوان مثال اون خانمی که باور داره همه آقایون فقط دنبال رابطه جنسی هستن، دقیقا مردانی وارد زندگیشون میشن که دنبال رابطه جنسی هستن.

پس شما باید سعی کنید به شدت روی باورهاتون کار کنید. خیلی عمیق و خیلی زیاد.

اینو هم اضافه کنم که تعریف دختر خوب یا پسر خوب برای هرکسی متفاوته و با توجه به هر تعریفی به تا دلتون بخواد دختر و پسر خوب در جامعه ما هست. بعضی ها زیاد دیده میشن و بعضی ها کمتر اما هستن همیشه.

بعد از اینکه روی باورهاتون کار کردید سعی کنید فرهنگ عاطفیتون رو از طریق مطالعه افزایش بدید تا بتونید در کنار این باورهای صحیح در مسیر شناخت قرار بگیرید و اگر هم دوست دارید رابطه عاطفی داشته باشید با فردی داشته باشید که به لحاظ شخصیتی کاملا مناسب شماست.

موفق باشید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

دیدگاه

آسا وکیل حاصل یک تیم حقوقی با تجربه با تفکری تحول گراست. این تیم حقوقی در سال 1397 با هدف ایجاد تحول جدّی در امور وکالت و مشاوره حقوقی پا به عرصه وب نهاد و تا به امروز در مسیر خود ثابت قدم بوده است. هدف تیم بزرگ آسا وکیل این است که در زمینه های مختلف حقوقی انتخاب اول افراد واقع شود.
ارتباط با ما : info@asavakil.ir


 

همواره در کنار شما خواهیم ماند – آسا وکیل

جلوگیری از خیانت مردان کاری است که ابزار و دانش خاصی را می طلبد. اگر شما هم یکی از قربانیان خیانت هستید و یا نمی خواهید که همسرتان به شما خیانت کند، فکر می کنم که خواندن این مقاله برای شما مفید باشد. در این مقاله قصد دارم شما دوست خوبم را با ۴ ابزار قدرتمند که می تواند مانع خیانت همسر شما شود آشنا کنم.

حالات مرد بعد از خیانت دستخوش چه تغییراتی می شود؟ + ۱ ساعت مشاوره تخصصی

متأسفانه در سال های اخیر میزان خیانت در مردان و زنان متاهل به میزان چشمگیری افزایش پیدا کرده به گونه ای که خیانت به یکی از عوامل اصلی طلاق در کشور تبدیل شده است. بنابراین هرکسی می تواند قربانی خیانت شود.

تیم مشاورین خانواده در آسا وکیل، همیشه به عزیزانی که جهت مشاوره با وکیل طلاق در مشهد، به آسا وکیل می آیند توصیه می کنند، یک بار دیگر با روشی اصولی شانس خود را برای بهبود زندگی مشترک پس از خیانت امتحان کنید.

زمانی که خانمی قربانی خیانت می شود، از خودش می پرسد: چرا با من این کار را کرد؟ چه چیزی برایش کم گذاشتم که به من خیانت کرد؟ چطور توانست به منی که مادر بچه هایش هستم خیانت کند؟ چطور با خانم های دیگر تا این حد با محبت صحبت می کند در حالی که وقتی با من است گویا از احساسات چیزی نمی داند؟ و …

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

از طرفی مردان خیانتکار هم اغلب می گویند: همیشه انتظار داشتم همسرم به من توجه ویژه ای داشته باشد، اما او هرگز به من و نیازهای عاطفی من توجهی نکرد (این موضوع تنها مختص مردان نیست بلکه خانم ها هم بعضاً همین را می گویند).

خب بیایید ماجرای یکی از قربانیان خیانت را بخوانیم 🙁

با نامزدم سه سال دوست صمیمی بودیم و بعد از تقریباً یک سال فهمیدم که با دختری در تلگرام چت می کند. سپس درباره این موضوع با همسرم صحبت کردم و او نیز از من فرصتی خواست تا اشتباهش را جبران کند. من هم چون عاشق نامزدم بودم این فرصت را از او دریغ نکردم. بعد از این که عقد کردیم، دوباره متوجه شدم که همسرم با همان دختر دوباره ارتباط برقرار کرده و این بار متوجه این موضوع هم شدم که همسرم با آن دختر پیش از نامزدی هم در ارتباط بوده است.

این بار وقتی دوباره موضوع را به همسرم گفتم و با ناراحتی از او سوال کردم که چرا دوباره به من خیانت کردی، جوب داد: دفعه اول که متوجه خیانتم شدی، من ابراز پشیمانی کردم اما با این حال باز هم با من سرد و سنگین برخورد کردی و به هیچ یک از نیازهای من توجهی نکردی. به همین دلیل من هم دوباره برگشتم پیش کسی که بتوانم کمی با او درد و دل کنم، پیش کسی که به نیازهای من پاسخ دهد.

اما حالا من نمی توانم به همسرم اعتماد کنم. وقتی هم که به او گفتم قصد دارم طلاق بگیرم به من گفت: مشکلی نیست من هم دوست ندارم بیش از این حضور من تو را اذیت کند. هر موقع که بخواهی من حاضرم. این روزها همسر من دیگر برای زندگی میل و اشتیاقی ندارد و این موضوع من را به شدت اذیت می کند. با اینکه او خیانت کرده است اما گویا من بدهکار شده ام. به نظر شما اشتباه من چه بوده است؟!!!

از این دست مشکلات زیاد رخ می دهد اما سوال این است که چه کنیم همسرمان خیانت نکند؟ و یا هنگام مواجه با خیانت مردان چه واکنشی باید نشان دهیم؟ آیا باید طلاق بگیریم یا این که راهکار بهتری هم هست؟ اگر هدف شما زندگی است و مرد زندگیتان را عاشقانه دوست دارید، توصیه می کنم با من همراه بشید.

 

روابط عاطفی خود را زنده کنید – دریافت آموزش های تخصصی

نام و نام خانوادگی *

ایمیل *

فهرست این مقاله

پشتیبانی یعنی عامل رنجش و دلسردی همسرتان نباشید. اما چگونه؟!!! برای این منظور باید از باتلاق های عشق که در ادامه به آن ها اشاره می کنم دوری کنید.

۱٫ رفتارهای تند و خصمانه
۲٫ قضاوت های نادرست
۳٫ خواسته های خودبینانه

پشتیبانی

هنگامی که یک خانم متوجه خیانت همسرش می شود، عصبانی شده و سعی می کند این عصبانیت را با روش های مختلفی مانند تحقیر کردن، انتقام گرفتن و… تخلیه کند. از طرفی مرد هم چون دلیل خیانت خود را کوتاهی های خانمش می داند، او نیز متقابلاً عصبانی می شود. در این شرایط مرد نه تنها از کار خود پشیمان نمی شود بلکه ممکن است جسارت بیشتری برای خیانت پیدا کند.

درست است که شما به عنوان فردی که به وی خیانت شده است، حق دارید ناراحت و عصبانی باشید. اما یادتان باشد، در جایی که خشم پیروز می شود نمی توان عشقی پیدا کرد. بنابراین پس از آنکه متوجه خیانت همسر خود شدید سعی کنید خود را کنترل کنید گرچه می دانم که خیلی سخت است.

قضاوت های نادرست یعنی تحمیل باورها و ارزش های خود به همسرتان. زمانی که مردی خیانت می کند خانم او از روی احساس مسئولیت و عشقی که نسبت به همسرش دارد سعی می کند در او تغییراتی به وجود آورد. این فکر خوبی است اما در اکثر موارد خانم ها از شیوه درستی برای ایجاد این تغییرات استفاده نمی کنند و همین موضوع باعث می شود که مردان احساس کنند شما برای اعتقادات و احساسات آن ها ارزشی قائل نیستید و این خود می تواند به عاملی برای دور شدن همسرتان از شما تبدیل شود.

اگر شما قصد دارید در همسر خود تغییراتی ایجاد کنید ابتدا باید دلایلی که وی جهت خیانت خود ارائه می کند را به دور از هیچ گونه تعصبی گوش کنید و از او بپرسید که دقیقاً چرا به شما خیانت کرده است؟ یا چرا به شما خیانت می کند؟!!!

پاسخی که همسر شما برای این سوال ارائه می دهد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و شما هرگز نباید چون او به شما خیانت کرده است به پاسخ وی از روی تحقیر و بی ارزشی نگاه کنید. ممکن است توجه به این جواب باعث شود که شما به عنوان یک خانم به دلیل اصلی خیانت همسرتان پی ببرید (البته می دانیم که خیانت هیچ توجیهی ندارد).

خیانت اغلب باعث می شود که ترازوی قدرت توازن خود را از دست بدهد و فردی که به وی خیانت شده است از قدرت بیشتری برخوردار گردد. اما متاسفانه این عدم توازن قدرت باعث به وجود آمدن خواسته های خودبینانه می شود که یکی از عوامل مخرب در بهبود زندگی مشترک پس از مواجهه با خیانت است.

اجازه بدهید مفهوم خواسته های خودبینانه را با یک مثال بیان کنم. خانمی برای مشاوره حقوقی طلاق به ما مراجعه کرده بودند. ایشان می گفتند: همسرشان در محیط کار با همکار خودش ارتباط عاطفی برقرار کرده بود. این خانم پس از فهمیدن این موضوع به شوهرش گفته بود که: از این به بعد یا باید ساعات کاری خود را تغییر دهی و یا اینکه محل کار خود را عوض کنی، در غیر این صورت پشیمانت می کنم.

اما همسر این خانم به دلیل موقعیت شغلی خوبی که در آن شرکت داشت و حقوق خوبی که دریافت می کرد علاقه ای به تغییر محل کار خود نداشت. این نمونه بارزی از یک خواسته خودخواهانه است که از طرف قربانی خیانت مطرح شده.

اگر بعد از خیانت همسرتان از وی تقاضایی دارید باید سعی کنید با لحنی صحیح و با در نظر گرفتن میل و صلاح همسرتان آن را مطرح کنید. اگر پس از آن که خواسته خود را مطرح کردید همسرتان با آن مخالف بود سعی نکنید خواسته خود را به وی تحمیل کنید چرا که با این کار شما دارید به او اعلام می کنید که احساسات تو برای من بی ارزش است و این خود برای ایجاد میل مجدد به خیانت کافی است.

بعضی از خانم ها می گویند: شما شناختی از شوهر من ندارید. خواهش کردن از وی برای انجام کاری مثل آب در هاونگ کوبیدن است. او فقط به خودش فکر می کند و بس. تمام وقتش را یا صرف کار می کند و یا صرف بیرون رفتن با دوستانش. اگر من او را مجبور به ماندن در خانه نکنم، او به سختی پیش من می ماند.

یادتان باشد، خواسته های خودبینانه با لحنی عامرانه شاید در کوتاه مدت جواب بدهند اما در طولانی مدت جز وقیح تر کردن همسر شما نتیجه ای به همراه نخواهند داشت.

اجازه میخواهم همین جا موضوعی را با شما دوست خوبم در میان بگذارم. الان که دارم این مقاله را می نویسم کاملا از احساس شما با خبرم. شما الان با خودتان می گویید خیلی بی انصافیه که من باید به کسی که این همه به من بدی و خیانت کرده احترام بگذارم و ازش مراقبت کنم که مبادا ناراحت بشه و …

من کاملا به شما حق می دهم. اما این را بدانید که بیماری ها فقط جسمی نیستند. دروغ هم یک بیماری است، قضاوت هم یک بیماری است و خیانت هم یک بیماری است. بنابراین شما دارید از فردی که دچار بیماری خیانت شده است مراقبت می کنید و همانطور که برای درمان هر بیماری مراقبت باید ادامه دار باشید، برای درمان این بیماری هم مراقبت شما باید مستمر و مداوم باشد.

اصلی ترین دلیل خیانت در کشور ما، بی توجهی زوجین به برطرف کردن نیازهای عاطفی یکدیگر است. معمولاً شاغل بودن خانم ها، دغدغه های اقتصادی مردان و … مانع توجه کردن هریک از زوجین به نیازهای عاطفی یکدیگر می شوند.

توجه منظم

اما شما به عنوان یک خانم باید بدانید که پاسخ دادن به نیازهای عاطفی، ساده ترین روش ممکن برای جلوگیری از خیانت مردان است. اما چگونه از ابزار توجه منظم استفاده کنیم؟

شناخت این نیازها به خانم ها کمک می کند که بدانند دقیقا باید برای کدام بخش از نیازهای همسرشان زمان بگذارند تا وی انگیزه مجدد برای خیانت پیدا نکند. اشتباهی که خانم ها در این مرحله مرتکب می شوند این است که تصور می کنند هر آن چیزی که آنها را خوشحال می کند ممکن است همسرشان را نیز خوشحال کند در حالی که اصلا اینگونه نیست. بنابراین اگر در شناخت نیازهای مهم همسرتان دچار مشکل شده اید می توانید از خود او بپرسید.

اما یک نکته مهم، تمام نیازهای عاطفی مردان از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند. بنابراین شما باید اصلی ترین نیازهای عاطفی همسرتان را بشناسید. خب بنده هم در این زمینه به شما کمک می کنم و شش تا از مهمترین نیازهای عاطفی مردان را به شما معرفی می کنم.

۱٫ نیاز جنسی
۲٫ دریافت حس اعتماد
۳٫ حضور گرم شما (خانم ها) در مراسمات و گردش ها
۴٫ اندام زیبا
۵٫ حمایت
۶٫ تشویق شدن

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

منظور از ماهر شدن یعنی شما باید به برطرف کردن نیازهای عاطفی همسرتان به تدریج عادت کنید. متاسفانه بارها دیده ایم که مدتی پس از شروع برطرف کردن نیازها، خانم ها خسته شده اند و یا تمایل خود را برای برطرف کردن نیازها از دست داده اند.

اما چگونه ماهر بشیم؟ برای این منظور شما باید مسیر زیر را طی کنید:

۱٫ با توجه به کیفیت و کمیت (به عنوان مثال در چگونگی و تعداد دفعات رابطه جنسی)، شیوه برطرف کردن نیازهای عاطفی همسرتان را پیدا کنید.

۲٫ از همسرتان سوال کنید به چه نحوی دوست دارد به نیازهایش پاسخ دهید؟

۳٫ به همسرتان بگویید به چه نحوی دوست دارید او به نیازهای شما پاسخ دهد؟

۴٫ به جای انتقاد و استفاده از لحن عامرانه، خواسته های خود را با لحنی سازنده بیان کنید (خوشحال میشم اگر امروز …….)

۵٫ نیازهای عاطفی یکدیگر را به گونه ای پاسخ دهید که برای هریک از شما دلچسب باشد.

زوجین معمولا قبل از ازدواج و در ماه ها و سال های آغازین پس از ازدواج زمان زیادی را با کیفیت بالایی در کنار هم می گذرانند. اما به مرور به دلایل مختلف این زمان گذاشتن کم می شود و یا از کیفیت آن کاسته می شود. در نتیجه هریک از زوجین نمی توانند آن طور که باید به نیازهای عاطفی یکدیگر رسیدگی کنند و این آغاز مشکلات است.

وقت گذاشتن

حالا باید بدانیم که ابزار زمان چگونه در جلوگیری از خیانت مردان به خانم ها کمک می کند؟!!! برای این منظور هریک از شما خانم ها باید مراحل زیر را طی کنید.

در طی روز، زمانی را در نظر بگیرید تا فقط با همسرتان باشید. یعنی بچه ها، آشنایان و دوستانتان هرگز نباید حضور داشته باشند. دقت کنید که فعالیت هایی نظیر سینما رفتن، صرف شام با همسرتان و… به معنی زمان ویژه داشتن نیست. زمان ویژه یعنی توجه تمام و کمال شما و همسرتان به یکدیگر.

زمانی که با همسرتان هستید را به فعالیت هایی اختصاص دهید که نیازهای عاطفی شما و همسرتان برطرف شود. به عنوان مثال این نیازها می توانند درد و دل کردن، رابطه جنسی و … باشند.

اشتباهی که خیلی از خانم ها در این مرحله مرتکب می شوند این است که، نیاز به محبت و یا نیاز به درد و دل کردن با همسرشان را از وی دریافت می کنند اما در این میان به نیازهایی که برای همسرشان یک اولویت محسوب می شوند توجهی نمی کنند مثل نیاز به رابطه جنسی.

مدت زمانی که برای عشق ورزیدن و با هم بودن در نظر می گیرید، به شدت روی کیفیت رابطه شما با همسرتان تأثیر می گذارد. معمولا بیست ساعت در هفته می تواند برای یک رابطه با کیفیت مناسب باشد. اما چنان چه این مدت زمان برای پاسخگویی به نیازهای عاطفی شما و همسرتان کافی نیست می توانید زمان بیشتری را اختصاص دهید.

برای تکمیل این بخش باید به سه نکته ساده اما مهم اشاره کنم:

۱٫ سعی کنید به هرگونه مشکل و یا دغدغه مالی که مانع از توجه شما به همسرتان می شود چیره شوید.

۲٫ در انتخاب و تنوع فعالیت ها خلاقیت به خرج دهید. این فعالیت ها لزوماً نباید خیلی هزینه بر باشند.

۳٫ از اعضای خانواده برای مراقبت از فرزندانتان در زمانی که با همسرتان هستید کمک بگیرید تا شما و همسرتان بتوانید با هم تنها باشید.

پس از خیانت یک مرد قطعاً انتقال حس اعتماد و صداقت به او می تواند برای احیاء زندگی مشترک بسیار مهم باشد. البته این را هم می دانم که انجام این کار برای خانم هایی که قربانی خیانت شده اند چقدر سخت است.

صداقت همه جانبه

شاید با خود بگویید که من پیش از آنکه همسرم به من خیانت کند هم با او صادق بوده ام، چه تضمینی وجود دارد که با ادامه صداقت من او باز هم خیانت نکند؟

سوال کاملا به جایی است اما دو نکته وجود دارد. یکی اینکه ممکن است شما جنبه های مختلفی از صداقت را اجرا نکرده باشید و دیگر اینکه ممکن است شما در میزان انتقال حس اعتماد و صداقت دچار اشتباه شده باشید. اما خانم ها چگونه می توانند از ابزار صداقت جهت جلوگیری از خیانت مردان استفاده کنند؟ برای پاسخ به این سوال، من صداقت را به چهار قسمت تقسیم می کنم و از شما انتظار دارم تا به تعریف هریک دقت و آنها را عملی کنید.

 هرگونه احساسی که نسبت به اتفاقات و رفتارهای همسرتان دارید را بیان کنید. مهم نیست که این احساسات مثبت هستند یا منفی، مهم این است که شما این احساسات را مخفی نکنید. هرگز به این بهانه که ممکن است همسر شما به دلیل ابراز احساسات منفی از شما فاصله بگیرد احساسات خود را مخفی نکنید.

با آنکه می دانم مخالفید اما اکیداً توصیه می کنم، اطلاعات و اتفاقات مربوط به گذشته خود را با همسرتان به اشتراک بگذارید. مخصوصاً آن بخش از اطلاعات و اتفاقاتی که باعث شکل گیری ضعفی در شخصیت شما شده است.

بیان نقاط ضعف، به همسرتان کمک می کند تا او در رفتار خود تجدید نظر کند و به گونه ای با شما برخورد کند که از آن نقاط مجدداً آسیب نبینید یا به عبارتی نمک روی زخم شما نپاشد.

اتفاقات روزانه خود را تمام و کمال برای همسرتان تعریف کنید. اجازه دهید او نیز از فعالیت های روزمره شما با خبر شود.

هر فکر و ایده ای که برای آینده دارید لطفا آن را برای همسرتان نیز تعریف کنید. ممکن است شما ایده ای را مطرح کنید که به همسرتان انگیزه بدهد، به همسرتان میل به زندگی بدهد.

من خوب می دانم که شما به عنوان یک خانم ممکن است مخالف بعضی از ابعاد صداقت باشید. اما صداقت همه جانبه موجب می شود که همسر شما نیز از درون تشویق شود تا او نیز با شما صداقت همه جانبه داشته باشد و این گونه انگیزه خیانت در وی به شدت کاهش پیدا می کند.

خب بیایید تعدادی از افکار اشتباه خانم ها در اجرای صداقت را با هم بررسی کنیم:

اگر بخواهم منتظر رضایت همسرم شوم، فرصت خوبی که نصیبم شده است را از دست می دهم چرا که همسر من بسیار ترسو است بنابراین من نمی توانم برای جلب رضایت او صبر کنم پس ترجیح می دهم از فرصت خوبی که برایم پیش آمده است به همسرم چیزی نگویم(نداشتن صداقت دربیان روزمرگی).

من همیشه به گونه ای برنامه ریزی می کنم که هم به صلاح خودم است و هم به صلاح همسرم بنابراین همیشه نیازی نیست که نظر همسرم را هم بدانم. او وقتی ببیند چقدر تصمیمات من در پیشرفتمان موثر بوده خودش از من تشکّر خواهد کرد. (نداشتن صداقت در مورد نگاهتان نسبت به آینده).

یادتان باشد که مخفی کاری، مخفی کاری به همراه خواهد داشت. هیچ چیزی را از مرد زندگیتان پنهان نکنید با این کار به او نیز فرصت می دهید تا با شما احساس صمیمیت بیشتری داشته باشد و هر قدر میزان صمیمت شما و همسرتان افزایش پیدا کند میل به خیانت نیز کاهش می یابد.

اما یک نکته بسیار مهم. رفتار شما پس از صداقت همسرتان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اگر شما پس از صداقت همسرتان با او رفتاری تند توام با قضاوت های منفی داشته باشید نه تنها او دیگر با شما صادق نخواهد بود بلکه تشویق می شود تا پنهان کاری خود را عمیق تر کند.

یادتان باشد، داشتن صداقت خود موجب تشویق همسر شما به داشتن صداقت می شود و صداقت همان عاملی است که از خیانت مردان جلوگیری می کند. می دانم که این مقاله کمی طولانی شد امّا با توجه به شرایط موجود و دلایلی که زوجین برای طلاق به وکلای آسا وکیل ارائه می کنند موجب شد تا این مقاله را برای شما بنویسم.

فرصت مشاوره تنها برای خانم ها می باشد

 

بسیارآموزنده وحرفاتون منطقی بودسپاسگذارم

عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی.

خیلی ممنون بابت نگاه مثبتتون.

همسرم همیشه اسرار میکنه من برم خونه مادرم یا جایی که اون بتونه تو خونه تنها باشه و کسی که مدتهاست با او در رابطه هست رو به خونه بیاره
من در این شرایط چطور میتونم متقاعدش کنم و خونه رو خالی نکنم
من مدتهاست خونه نشین شدم و جایی نمیرم
و تو رابطه هیچی براش کم نمی زارم
ولی اون ناراحته و اذیت میکنه چون من همش خونه هستم
چکار کنم دوست ندارم کسی رو خونه بیاره

با سلام. توصیه میکنم برای این منظور با یک مشاور خانواده صحبت کنید.

فقط فقط مسئولین میتونن این مشکل را حل کنند. چطوره خیانت جرم سنگین داشته باشه؟ مثل تمام اموال خائن به نام همسر شود، یا قانون صیغه فقط برای مجردین باشد. حتی جرم برای زنان و دخترانی که صیغه مردان متاهل می شوند جریمه نقدی بشود.

همسرم خیانت کرده من فهمیدم اما هنوز به روش نیاوردم میخوام صبر‌کنم قبل اینکه چیزی بروز بدم از نظر مالی پس انداز کنم بعد بگم‌و با خیال راحت طلاق بگیرم‌ولی از یه طرف میگم‌اگه‌‌ هنوز من و بچه هام‌رو بیشتر دوست داشته باشه و بودنش با اون صرفا از روی هوس باشه چی ؟ دلم‌نمیخواد راحت راهو واسه اون زنه دوم‌ باز کنم و بکشم کنار و میترسم اگه‌ همین الان نگم‌نکنه دیگه دیر بشه مثلا رابطشون صمیمی‌تر شه یا …مثلا بچه دار شن …😔 درکل نمیدونم الان بگم و جلوشو بگیرم یا صبر‌کنم‌ ازش پول بگیرم بعد طلاق ؟ اگه‌الان بگم چه اطمینانی هست ولش کنه‌ ممکنه تو پول دادن بهم‌بیشتر هم اعتیاد کنه

درود خدمت شما کاربر محترم.

با توجه به این که همسرتون از شما دارای فرزند هست قطعا شما از اهرم قوی تری نسبت به نفر سوم برخوردار هستید. همچنین معمولا روابط عاطفی این چنینی با توجه به این که صرفا بر پایه تجربه یک هیجان جدید و همچنین روابط جنسی شکل می گیرند دوام چندانی ندارند. چرا که هریک برای دیگری نقش یک وسیله رو بازی می کنند.

در ارتباط با اون خانم هم باید بدونید که اگر ایشون از متاهل بودن همسر شما آگاه باشند و با این همه دارند به رابطشون با همسر شما ادامه میدن، به مرور زمان همسر شما متوجه شخصیت پوچ این خانم و همچنین اون خانم متوجه ابزاری بودنش برای همسر شما خواهد شد.

بنابراین توصیه ما به شما این هست که به جای فکر کردن در مورد مسائلی نظیر طلاق و جدایی، با توجه به فرزندانتون به ریشه های ایجاد این مشکل فکر کنید و حتی از همسرتون بخوایید که با شما نزد یک مشاور خانواده یا تراپیست بیان تا خیلی ریشه ای تر مشکل بررسی و حل بشه.

سلام و وقت بخیر
من یک دختر ۲۶ ساله هستم و همسرم دو سال از من بزرگتره . ما ۵ ماهه ک عقد کردیم .یکی دوروز پیش بصورت کاملا اتفاقی دیدم همسرم توی واتس اپ با یه خانوم چت داشته و بعد هم بلاکش کرده,وقتی خواستم چتاشونو ببینم نذاشت و گفت این قضیه مال دوران مجردیمه ، هرچقدر ازش خواستم تاریخ چتارو نشونم بده اجازه ندادو حین جروبحثی که داشتیم چتارو از واتس اپش حذف کرد .
هر کاری کردم دیگه نتونستم بک آپ بگیرم و چتارو برگردونم . این قضیه باعث شد بیشتر گوشیشو چک کنم که نتیجش شد اینکه همسرم میرفته توی برنامه ی دیوار و به تمامی آگهی هایی ک مربوط به مسائل خانوما مثل اپیلاسیون ، لباس زیر ،لباس مجلسی ، کفشای زنونه بوده رو نگاه میکردم و به آگهی دهنده هاشون که خانوم بودن پیام می‌داده و بعدشم ردوبدل گردنه شماره و مابقی چت یا تلفن زدن به اون خانوما رو در واتس اپ ادامه می‌داده و باهاشون از این طریق ادامه رابطه رو برقرار میکرده . نزدیک به ۹۰تا دختر توی بلاکیای واتس اپش پیدا کردم که به همشون زنگ می‌زده علیرغم اینکه خیلیا جوابشو نمی‌دادن ولی بازم این کارو تکرار کرده .
ازش میپرسم خب چه لزومی داشته که به زنا و دخترای مردم زنگ میزدی ؟ اصلا وی میگفتی بهشون ؟ جوابش فقط اینه که خامی کردم بچگی کردم .
من با این مرد که تازه زندگیمو باهاش شروع کردم چیکار باید بکنم آخه؟؟؟

بنظر من تا زوده این رابطه رو تموم کنین این فرد بشدت بیماره و قرار نیست هیچوقت درست بشه و شما رو هم با خودش پایین میکشه

سلام .من ۸ سال ازدواج کردم و ۳۴ ساله هستم و همسرم ۳۷ ساله اس دو دختر ۴ و ۱ ساله دارم
شوهر من به هیچ عنوان اهل ابراز علاقه نیست.در حدی که من به یاد ندارم یک بار منو بوسیده باشه یا حتی به من گفته باشه دوست دارم .بسیار اهل قر زدن و قهر کردن است .الان مدت یک ماه است که برای کارش دفتر گرفته و یه دختر جون مجرد رو استخدام کرده و ساعت کاری بیشتری در محل کارش میمونه با این که کار مال خودشه ولی صبح خیلی زود خونه رو ترک میکنه و شب ساعت ۶ میاد خونه و تا موقع خواب دائم سرش تو گوشیه و حتی گلمه ای با من حرف نمیرنه .چند روز پیش داشت تو واتساپ چت میکرد که دید من متوجه شدم سریع بستش و صفحه دیگه ای رو گوشیش اورد .من گوشی رو چک کردم چیزی پیدا نکردم .باهاش حرف زدم عصبانی شد و بحثهای بی مورد و بی ربطی رو پیش کشید تا من ساکت بشم البته همیشه همین طور بوده و با سفسته بازی و داد و بی داد همیشه من رو ساکت میکنه . من سعی کردم باهاش حرف بزنم ولی اون اصلا اهل صحبت کردن و حل مشکل نیست و قهر میکنه اصلا به من احترام نمیزاره .تا حرفی میزنم به جای جواب میگه باز زر زدی ..بهش میگم تو اگه منو نمیخوای بریم طلاق بگیدیم میگه خوب برو ولی من توافق نمیکنم برو تا پدرت در بیاد تو راه دادگاه بچه هارم بهت نمیدم . حاظر به مساوره اومدن هم نیست .حتی قبول نمیکنه تا فرد مورد اعتماد که خودش تایید کنه بینمون بیاد مشکلمون حل کنه .چون من پدر ندارمو موقعیت ترک منزل و تنها زندگی کردن رو ندارم همیشه تو دعوا بهم میگهاگه اذیتی برو .و چون شدایط مالی خوبی داره همیشه میگه تو ناشکری و قدر زندگیتو نمیدونی برو خوشحال باش و زندگیتو بکن تو هیچی کم نداری . در صورتی که اصلا و ابدا به نیازهای روحی و عاطفی من توجه نمیکنه.نه خوش و بشی نه خنده ای نه تشکری فقط طاب کار ..واقعا خسته شدم تا الان تمام ایراد هاشو تحمل گردم ولی خیانت واقعا برام سخته نمیدونم باید چه گار کنم و حتی فکر کردن به این که بچه هامو نبینم اذیتم میکنه .اینم بگم پدر خوبی برای بچه هاست و این که رابطه جنسی ما کلا فقط و فقط با درخواست من بوده تا به حال و خیلی کم پیش میاد اون بخواد .با این تفاسیر لطفا.شما بگید چه کار کنم ؟

درود و احترام خدمت شما کاربر عزیز.

سوالاتی که برای بنده ایجاد شده این هست که:

آیا همسر شما از ابتدا به همین شکل بودن و هیچ گونه ابراز علاقه ای به شما نمیکردن؟ حتی در دوران آشنایی و عقد؟

نحوه آشنایی شما با ایشون به چه شکل بوده؟

آیا رفتار ایشون با اومدن بچه ها دستخوش تغییراتی شده یا خیر؟

با توجه به شرایط سنی و همچنین شرایط مالی و خانوادگی که دارید. بنده به شما پیشنهاد می کنم که از نقطه قوت ایشون یعنی توجه بی چون و چرا به فرزندانتون به نفع خودتون استفاده کنید. شما باید از این به بعد سعی کنید روی خودتون سرمایه گذاری کنید. در واقع خودتون رو به اندازه به لحاظ موقعیتی و مالی ارتقا بدید که همسرتون دیگه به شما به چشم یک فرد عادی نگاه نکنه. اینکه شما خودتون رو وقف زندگی کنید نه به نفع شماست و نه به نفع بچه ها. تمام بچه ها یک مادر و پدر شاد میخوان تا پدر و مادری ناراحت و گرفته.

مد نظر داشته باشید. از اونجایی که شما مادر فرزندانشون هستید، اهرم فشار دست شماست. بنابراین سعی کنید به جای گله کردن تمام قد از خودتون یک نسخه موفق تر بسازید.

اینکه همسر شما محبت کردن بلد نیست و یا ابراز علاقه نمیکنه و یا حتی برای رابطه جنسی این شما هستید که پیش قدم میشید میتونه ریشه در کودکی ایشون و ارتباط پدر با مادر این آقا داشته باشه.

من به شما توصیه میکنم که این مقاله سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

با سلام .وقتتون بخیر.
من ۲۳ ساله هستم و همسرم ۳۳ ساله.همسرم قبل من با شخصی ۴ سال رابطه داشته و به گفته خودش دوسال اول تصضمیم به ازدواج بود اما دو.سال بعدی هیچ حسی نبوده بینشون.و صرفا از لحاظ مالی ساپورت میکردتش. اوایل نامزدی درمورد اون دختر بهم گفته بود اما گفته بود شش هشت ماه پیش رابطه مون قطع شده ،درحالیکه من بعد از چند هفته عکس هایی از اون دختر در
گوشی همسرم دیدم.و تاریخ دقیق اون ها دقیقا به یک ماه قبل از اشنایی ما بود(چهل رو از اشنایی تا نامزدی ما طول کشید).و فهمیدم دروغ گفته.اما گفت که دقیق نمیدونه کی جدا شده و حتی قسم هم خورد.
و بعد ها بااصرار من گفت که دستش رو گرفته وهفت هشت باری بیرون رفته،وبرای دیدنش به شهری که دوساعت فاصله داره ،رفته.من واقعا تعجب کرده بودم که انقدر دروغ گفته بهم.
بعد از چندماه ازعروسی تلگرامش رو چک کردم و دیدم در لیست بلاک ها یک دختر … پیام داده .و این هم بلاک کرده.اما نمیدونم دقیقا این اتفاق کی افتاده ….و گفتم این چیه گفت پیام تبلیغاتی میداد منم برلاک کردم بدون هیچ جوابی.و بعد از این اتفاق گفت که تلگرامش رو حذف کنم.و اینستاشم حذف کردم.با توجه به بحث هایی در این مورد که داشتیم.
الان فقط واتساپ داره اما تمام پیام هایی که مشتری های خانم بهش میدن رو پاک میکنه و خیلی جالب بهم گفت نمیخوام واتساپم شلوغ بشه.و پیام های خاصی نیستن جز پرینت و غیره و اینا.
اما درکل خیلی خوب و عمیق من رو شناسایی کرده و تمام علایق و خصوصیات اخلاقی من رو میشناسه.
و باهمه اینها بهم میگه ،من و تو دیوانه ایم.سیاست نداریم.و هرچی در درون هست رو بروز میدیم.و برای همینه که زیاد کل کل میکنیم.
با همه اینها خیلی زود گریه میکنه.و کاملا داره نقش بازی میکنه یعنی مکر میکنه.مادرش هم همینطوریه.ووقتی حرف از طلاق و جدایی میزنم،خودزنی میکنه خیلی محکم.
از بس زده خودش رو روی یک چشمش باد کرده ست.و دم به دقیقه میگه عاشقمه دوسم داره.مهمترین و باارزش نترین شخص زندگیشم و غیره…
و من رو درحال حاضر کاملا گیج کرده بااین رفتار های ضد و نقیض و نقش بازی کردنش.
وخیلی ازم تعریف میکنه.و منیگه خیلی احساس خوشبختی میکنه بامن .و
من کاملا گیج شده م. من میدونم ته دلش کسی هست.و شاید هم داره باکسی حرف میزنه ،نمیدونم.اما چجوری میتونم بفهمم این رو.خیلی عذاب میکشم.

سلام میکنم به شما سرکار خانم نور محمدی.
از مسئله اختلاف سنی زیادی که میان شما و همسرتون هست سعی می کنم بگذرم. اما بدونید که بی تاثیر نیست.

شما مرتکب دو اشتباه شدید. اول اینکه شما در دوران نامزدی که بهترین موقعیت برای شناخت فرد مقابل هست متوجه این موضوع شدید اما متاسفانه به سادگی از کنارش رد شدید. این در حالیه که در مسئله ازدواج باید نسبت به هرگونه تردیدی که دارید و رفتار عجیبی که ار طرف مقابلتون میبینید بی تفاوت نباشید.

مسئله بعدی این هست که شما خیلی خودتون و همسرتون رو تحت تاثیر گذشته این آقا قراردادید که اصلا کار صحیحی نیست و با توجه به گذشتی که در دوران نامزدی داشتید ادامه مشاجره در مورد گذشته این آقا صرفا میتونه روند بهبود زندگی و رشد رو از شما و همسرتون بگیره. تا اونجایی که دیگه در زندگی حرف مشترک مثبتی برای گفتن باقی نمیمونه مگر در زمینه پرداختن و کنکاش کردن گذشته.

به خاطر داشته باشید که در یک زندگی مشترک برای رشد و موفقیت خیلی مهم هست که طرفین به این درک برسن که طرف مقابلشون اونها رو باور داره. شما هر قدر که حس بی اعتمادی بیشتری رو نسبت ب ایشون انتقال بدید ضمن ناراحت کردن خودتون ایشون رو هم بیشتر به این سمت سوق میدید.

در زندگی مفهومی به نام حیا به شدت مهم هست:

انسان با حیا کسی است که نه به حریم روانی دیگران تجاوز میکنه و نه اجازه میده کسی به حریم روانی اون تجاوز کنه.

آیا زندگی هیچ جنبه دیگه ای نداره جز پرداختن به گذشته و اتفاقات بد؟

با همسرتون صحبت کنید و سعی کنید متوجه بشید که زبان عاطفی همسر شما چیه میتونه باشه. گاهی افراد با هدیه، گاهی با توجه زیاد و … می تونن مجددا توجه خاصی به زندگی و شریک عاطفیشون داشته باشن.

بنده به شما پیشنهاد می کنم به جای اینکه حریم امن همسرتون رو خدشه دارم کنید و مدام به واسطه شک و تردیدی که به ایشون دارید، اون حریم رو نقض کنید، سعی کنید روی توسعه فردی خودتون کار کنید تا دوباره در زندگی یک هدف باشید نه صرفا وسیله ای برای برآورده کردن یک سری از نیازها.

همچنین از همسرتون خواهش کنید تا همراه شما به مشاوره بیان تا طی چندین جلسه مشکل بررسی و حل بشه.

سلام خانمی۴۰ساله هستم۲فرزند دارمیک پسر۱۷ساله ویک دختر۱۳ساله.همسرم۴۷سالشه.۲۱ساله ازدواج کردیم.از ۴سال پیش فهمیدم که خیانت میکنه وبه مرور فهمیدم از سالها پیش این کار رو میکرده،چون خیلی بهش اعتماد داشتم هیچوقت نفهمیدم که خیانت میکنه. فرد خاصی وثابتی در میان نیست.هر چند ماه وچند بار رابطه فرد رو عوض میکنه و وابستگی نداره.بارها دعوا کردم،صحبت کردم،خواهش کردم،مریض شدم،فایده نداشته وبه کارش ادامه میده.البته کلی معذرت خواهی میکنه وابراز پشیمونی وانکار.همیشه میگه عاشق منه وبدون من نمیتونه زندگی کنه.واقعا به غیر از این مشکل ،مشکلی نداریم.واقعا نمیدونم باید چیکار کنم.لطفا راهنمایی کنید.

با سلام.

با توجه به سن همسرتون باید دقت داشته باشید که افراد در این سن بعضا به ذهنشون میرسه که کارهایی رو انجام بدن که تا به حال انجام ندادن.

اما موضوع این هست که شما میفرمایید: بارها دعوا کردم،صحبت کردم،خواهش کردم،مریض شدم،فایده نداشته وبه کارش ادامه میده

یعنی شما انتظار دارید با مثلا دعوا کردن یا مریض شدن شما مشکل حل بشه؟!!!!!!!!!! هرگز.

این دست از رفتارها نه تنها نمیتونه مشکلی رو حل کنه بلکه موجب فاصله گرفتن هرچه بیشتر همسرتون از شما میشه. چرا که دارید با این رفتارها به وی ثابت می کنید که من در شرایط بحرانی توانایی کنترل زندگی مشترک و بهبود اون رو ندارم.

توصیه من به شما این هست که با ایشون مانند یک دوست صمیمی به صحبت بنشینید و بدون اینکه احساس مادرگونه ای نسبت به صحبت های ایشون داشته باشید، اجازه بدید با شما صحبت کنه و به دغدغه های ذهنیشون در ارتباط با شما بپردازه.

دقت داشته باشید که نحوه ابراز احساسات در مردها کاملا با خانم ها متفاوت هست. بنابراین نباید انتظار داشته باشید که به سادگی به اصلی ترین مشکلاتی که در زندگی مشترک با شما داره اشاره کنه.

شاید بهترین راهکاری که میشه برای شما استفاده کرد این هست که از تمام تلاش ها و نکات مثبتی که در همسرتون وجود داره تشکر و قدردانی کنید. اونقدر به اینکار ادامه بدید که ایشون احساس کنن همچنان برای شما هنوز هم خاص و جذاب هستن.

به کارهایی که همسرتون به اون علاقه داره دقت کنید و سعی کنید اون کارها رو با هم دیگه و در کنار هم انجام بدید. به سفرهای کوتاه و دو نفره برید بدون حضور بچه ها و سعی کنید در تمام این فعالیت ها قدردانی رو فراموش نکنید.

سلام
من نه ساله ازدواج کردم هیچ عشقی نبود بعدها متوجه شدم که پدر و خانواده پدریش هم شدید مخالف بودن چون ازدواج فامیلی رو بیشتر میپسندیدن ، عشق به دختر عموش و ازدواجش و عشق های گذراش
تقریبا ۵ماه پیش خیلی اتفاقی متوجه پیامک صمیمی با یه خانمی شدم بعد ۲هفته که شدیدا تو خودم بودم با بیان شدیدا ملتمسانه که پناهم تویی هر چند بابت پیام هیچ توضیح وهیچ ابراز پشیمانی ای رابطه صمیمی پیدا کردیم به من گفت که اعتمادتو جلب میکنم.دیگع نگاه به گوشیش نکردم که چیز جدیدی پیدا کنم حالم بد بشه ولی همیشه میخواستم به خودم ثابت کنم من اشتباه میکردم حی وسوسه چک گو شی رو داشتم.
تا اینکه دوباره دیدم تو پیامکش به نفر گفته دیدی چه راحت شماره تو گرفتم
یا تو تلگرام به یه شخص دیگع نوشته سلام چطوری خوبی؟دوباره حالم بد سده الن نمیدونم بابد چه کار کنم واکنش صحیح چیه ع
در ضمن بگمالان خیلی هم دوسش دارم ولی به نظرم هم کفو هم نیستم دوتا هم بچه دارم
مثلا:تو مسافرت اهش همیشه منو از صبح تا شب خونه یکی میذاره میره با رفیقاش عشق و حال ما هم همیشه ۹سال سر این موضوع دعوا داریم
پا بده مواد
یا مشروب…میگه مرد باید همه کار هیچ کاره باشه
پ

با سلام.

فکر نمی کنید بعد از ۹ سال و با دو تا بچه خیلی دیر به این تفکر رسیدید که شما هم کفو هم نیستید؟!!!

قطعا برای شما خیلی سخته که متوجه بشید کسی رو که دوسش دارید به شما خیانت کرده. در واقع دوست داشتن به شما به لحاظ احساسی این اجازه رو نمیده که باور کنید به شما خیانت شده.

اما امروزه ما باید خیانت رو به عنوان یک بیماری اثر جدید بپذیریم و به جای اینکه بخواییم این بیماری رو با جدایی درمان کنیم با اون منصفانه و علمی برخورد کنیم.

در واقع جدایی به دلیل خیانت آخرین نسخه ویژه آن دسته از آقایونی است که خیانت به صورت ریشه در اونها وجود داره که این نیز خودش بر میگرده به دوران کودکی افراد. به عنوان مثال مردی که در سن ۱۵ سالگی شاهد خیانت پدرش به مادر خودش بوده قطعا این مسئله میتونه ریشه های خیانت رو در بزرگسالی این کودک تقویت کنه.

اضافه کنم که بر خلاف توقع بسیاری از خانم ها که دلیل اصلی خیانت رابطه جنسی هست؛ باید عرض کنم که تحقیقات امروزه خلاف این رو نشون میده. چرا که اکثر آقایون به دلیل عدم دریافت احساس عاطفی مناسب و با کیفیت درگیر خیانت میشن.

بنده پیشنهاد می کنم سه موضوع زیر رو در اسرع وقت در رابطه با همسرتون آغاز کنید:

۱٫ قدردانی کردن
۲٫ حمایت همه جانبه
۳٫ ایجاد راه هایی که به مرد احساس برنده بودن رو در منزل و در کنار شما انتقال میده.

فراموش نکنید که برای آقایون خیلی مهمه که پس از تنش های روزانه وقتی که وارد محیط خونه میشن اون محیط بتونه برای وی احساس آرامش رو فراهم کنه تا با موجی از انتقادات و تنش ها مواجه بشه.

به عنوان مثال اینکه شما همسرتون رو برای مسئله ای کاری و یا خانوادگی مورد سرزنش قرار بدید در واقع دارید به ایشون این حس رو میرسونید که شما بازنده هستی در این مسائل. وقتی که مرد در کنار شما احساس یک فرد شکست خورده رو پیدا میکنه این میتونه زمینه های خیانت رو در وی تقویت کنه.

سلام
موضوعی که وجود داره اینه که مادر من به به همسرم شک داره و مدام درباره این موضوع باهام حرف میزنه و حرفاش به شدت روی رفتارم تاثیر میزاره و حال خودمم بد میکنه با اینکه من میدونم همسرم مشکلی نداره ولی باعث شده من آرامشم رو از دست بدم مادرم همیشه با بقیه مقایسش میکنه و من هرچی بگم میگه که تو ساده ای و زود ناراحت میشه ازم واقعا نمیدونم چطوری رفتار کنم که هم مادرم ناراحت نشه!هم آرامش برگرده!

با سلام.

مشکل بسیاری از زوجین در کشور ما این هست که هنوز به بلوغ عاطفی نرسیدن و بدون اینکه علم ازدواج رو داشته باشن، وارد زندگی مشترک میشن.
شما به هیچ عنوان حق ندارید مشکلاتی که در زندگی مشترکتون رخ میده رو برای افراد حتی پدر و مادرتون شرح بدید و یا حتی اونقدر همسرتون رو کوچیک کنید که دیگران به خودشون اجازه بدن در مورد زندگی مشترک شما نظر بدن.

سوالی که ایجاد میشه این هست که اگر معیار حال خوب شما و یا حتی قضاوت شما در مورد همسرتون حرف دیگران هست، پس چرا ازدواج کردید؟!!!

شما قرار نیست مادرتون رو راضی کنید و یا تلاش کنید که ایشون ناراحت نشه. شما فقط باید خیلی محترمانه ایشون رو توجیح کنید که در زندگی مشترک شما دخالت نکنن.

همچنین توصیه میکنم که روی حرمت نفس خودتون کار کنید. تا زمانی که ما بخواییم برای حرف دیگران زندگی کنیم فقط با مرگ هست که به آرامش می رسیم.

سلام من ۲۱ سال و همسرم۲۷ سالشه دوسال ازدواج کردیم متوجه خیانتش یک ماه پیش شدم که اشناییش با خانوم به دوران مجردیش برمیگشت
اون خانومم یکبار ازدواج و طلاق گرفتن از اونجایی که رابطه خیلی خوبی باهم داریم و اون واقعا چیزی برای من کم نگذاشته خیلی زندگیمو دوست دارم برام توضیح داد که چرا اینکارو کرده و ابراز پشیمونی کرد و ازش که سوال کردم گفت هیچ مشکل و کمبودی تو زندگی ندارم خودش قبول داره که چیزی براش کم نذاشتم و اصلا قابل مقایسه با اون خانوم نیستم واقعا ما هیچ مشکلی نداریم از تمام جوانب چیزی براش کم نگذاشتم اما میترسم که این کار عادت شده باشه براش چون این رابطه قدیمی هست رها کردنش حتما خیلی سختع و احساسم بهم میگه هنوز تموم نشده و فکر میکنم درسته نمیدونم چکار کنم به هیچ عنوان به جدایی فکر نمیکنم فقط میخوام که کس دیگه ای تو زندگیم نباشه چه کنم؟

با سلام.

اینکه خود فرد ابراز پشیمونی کنه اصلا کفایت نمیکنه. ایشون باید با شما نزد یک تراپیست بیان و تراپیست تایید کنه که ایشون آیا مجددا خیانت میکنه و انگیزه خیانت رو داره یا خیر. حرف خود فرد خیانت کار اصلا ملاک نیست.

با سلام
بنده ۱۵ سال با همسرم هست زندگی میکنم و دو فرزند دختر و پسر دارم . حدودا ۶ سال پیش تصمیم به ادامه تحصیل داد و کارشناسی گرفت و نزدیک حتی ۵ روز تنها گذاشت منو و بچه هام رفت جایی که نه جواب تلفن میدتد و کسی میدونست کجاست . و بعد از بازگشت حتی به اصرار که بریم طلاق بگیریم . ولی با اصرار و صحبت منصرف شد . الانم که سمتش رفته بالا منو دیگه هم سطح خودش نمیدونه .مثل کارگر محل کارش برخورد میکنه . و پیجش هم همه فالورهاش همه زنهای جلف و مطلقه هست . دارم داغون میشم . و وقتی هم از سرکار میاد و یا در خانه حضور داره مدام با گوشیه تو اینستا و چت هست نمیدونم طلاق بگیرم بچه هام اسیب روحی میبینند و نابود میشند و اگر هم بمونم دارم نابود میشم . هر موقع هم خواستم بشینم باهاش صحبت کنم . میگه حرفات تکراریه و عصبی میشه و میگه چرت میگی. ارزو دارم به خودش بیاد . عاشق زندگیش و بچه هاش باشه . کمکم کنید مقدور هم نیست برم پیش یه مشاوره یا روانشناس

با سلام و احترام.

نکته ای که وجود داره و شما باید بهش دقت کنید این هست که؛ حضور شما در چنین زندگی مشترکی لزوما به نفع بچه ها نیست. هیچ بچه ای دنبال بی مهری پدر نیست. هیچ بچه ای دوست نداره در کنار مادری سرخورده و ناراحت بزرگ بشه.

چاره کاره شما یک زوج درمانی است. در صورتی که همسر شما تمایلی به این کار نداره شما چاره ای جز جدایی ندارید. در غیر این صورت مهر مادری شما نه تنها موجب نابودی شما میشه بلکه باعث میشه که اون بچه ها هم در محیطی متشنج و ناراحت کننده بزرگ بشن که این مسئله اصلا به نفع اون ها نیست.

بچه های شما از شما و همسرتون الگو میگیرن و همین الگو در آینده و در زندگی های مشترک خودشون نیز پیاده می کنن.

سلام خانم ۳۳ ساله و شوهرم۳۵ سالش هست.۸ساله باهمسرم ازدواج کردم .دختر ۴ساله دارم.همسرم تو زندگیمون برامون چیزی کم نزاشته.از هرلحاظ عالی هست،فقط ابراز محبت بلد نیست یاخودش نمیکنه.ولی در قبالش من هیچی کم نزاشتم.احترام،عشق….تواین همه سال چند ساله احساس خیانت از طرفش میکردم.ولی چیز اثبات شده ای ندیدم.همه،حتی مشاورهم میگفت ساخته ذهن خودته.اون مشکلی نداره.البته خودم تنهایی مشاوره میکردم.تا چند ماه پیش وارد مجازی نمیشد،ولی دوماهه اعتیاد پیدا کرده،واسه نهار نمیاد خونه.هی میگه کی میری خونه مامانت،تصمیم گرفتم کنترلش کنم.وقتی خونه نبودم ضبط صدا گذاشتم.متوجه حضور کسی شدم.بااین حال عاشقشم، هنوز سکوت کردم،تاسند محکم گیر بیارم.همیشه میگفتم،همون لحظه طلاق میگیرم،ولی میبینم دوسش دارم،نه میتونم جدا شم،نه تحمل کنم!البته خودش میدونه خیانت چقدر برام درد اوره.حالا شما بفرمایید چه کنم؟؟؟

با سلام و احترام.

در ابتدا از شما تشکر می کنم که مختصر و مفید به اصل ماجرا پرداختید.

بنده باید به چند موضوع مهم اشاره کنم.

اول اینکه شما یک دختر ۴ ساله دارید. سوالی که برای بنده ایجاد میشه اینه که آیا با اومدن بچه از میزان توجه و محبت شما نسبت به همسرتون کاسته شده یا خیر؟

مسئله بعدی این هست که شما می فرمایید من هیچی کم نذاشتم. اما باید بدونید که ممکنه این صرفا نگاه شما باشه اما شاید اگر از همسرتون بپرسید و با ایشون ارتباط برقرار کنید متوجه بشید که اینطور نیست و ایشون در ارتباطشون با شما جنس کمبودهاشون با شما تفاوت داره.

در نظر داشته باشید رفتارهایی که از همسرتون داره سر میزنه نمیتونه لزوما به این معنا باشه که ایشون داره خیانت میکنه. بلکه میتونه بیانگر این مسئله باشه که ایشون در آستانه خیانت قرار دارن.

همچنین شما فرمودید که ایشون محبت کردن بلد نیستن یا به اندازه ای که مد نظر شماست ایشون محبت نمی کنن. اما این موضوع رو باید بدونید که تفاوت های ذاتی بین آقایون و خانم ها وجود داره که این تفاوت ها باعث میشه که تعریف هریک از کلمه (محبت) متفاوت باشه.

شاید از نگاه همسر شما محبت فقط همین باشه که طبق فرمایش خودتون (در زندگی چیزی براتون کم نذاشته). اما از نگاه شما محبت میتونه وقت گذاشتن، توجه و … باشه.

با توجه به توضیحات شما، توصیه ای که براتون دارم اینه که به جای اینکه بخوایید ایشون رو کنترل کنید و فضای خونه رو براشون ناامن کنید، بنشینید و با خودشون صحبت کنید تا به این مسئله پی ببرید که چرا ایشون در کنار شما احساس خوبی ندارن؟!!!

یادتون باشه گفتگوی سالم و سازنده شما با همسرتون از هر گونه مشاور و یا مشاوره ای بهتر خواهد بود.

این مقاله از سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

سلام
من ۱۸سالمه نامزدم ۲۵سالشه یه ساله که عقد کردم نامزدم قبل عقدمون چندین بار بهم خیانت میکرد خودم میدیدم که با دخترا درارتباطه وقتی بهش میگفتم گردن نمیگرفت. حتی داخل عقدهم چندین باردیدم. ۷ماه بود که عقد کرده بودیم فهمیدم که چیزی داره ازم مخفی میکنه فهمبدم داره بهم خیانت میکنه. اینستاش رو گوشیم وصل کردم وقتی با دختره چت میکرد داخل اینستا من میتونستم اس هاشون بخونم دیدم که با یه دختر حدودن سن ۲۵سال یا به بالا در ارتباطه حتی باهم ارتباط جنسی هم داشتن دختره هم میفهمید که این متاهله ونامزد داره.از اس هاشم فهمیدم به دختره زیاد محل نمیده اخه بهش میگفت دیگه نمیخوام باهم باشیم من فهمیدم تو با فلانی درارتباطی من بهت گفتم از بس دوستت دارم جونمم بهت میدم ولی از کنار خیانت نمیتونم راحت رد بشم. از اس هاشون اسکرین گرفتم نشونش دادم بهش گفتم گردن نمیگرفت میگفت اینا کی بهت گفته اینا دروغه این اس ها. بعد گفتم که اینستات خودم روگوشیم وصل کردم باهم بحثمون شد حتی خانوادمم با خبر شدن.. دیگه مجبور شده بود بگه جریان رو بهم گفت دیگه تکرار نمیکنم فقط ابرو مو پیش خانوادت نبر بگو بهشون این اس ها مال من نبوده اشتباه شده. ولی بازم دوباره خیانت هاش تکرار کرد بازم بحث.. دوروز پیش بازم فهمیدم که داره بهم خیانت میکنه حتی براشم استوری میزاره مخاطبانش فک میکنن واسه من گذاشته ولی دراصل واسه دختره گذاشته. دختره کلیپ درست کرده روعکسش براش فرستاده اینم گذاشتم استوری که مرسی عشقم نفسم. فدات خانومی که کنارمی همیشه ب فکرمی… من بهش گفتم من که درست نکردم میگه من خودم درست کردم گذاشتم تا تو غافلگیر بشی.. ولی بلد نیست بعدم حوصله ی اینکارا نداره همیشه میگه من براش درست میکنم بعد من فهمیدم داره دوباره خیانت میکنه ساعت ۳شب رفتم پروفایل واتساپش رو حرف اول اسم خودم گذاشتم یه ۱۰دقیقه شد دختره از بس زنگ زد اس داد تا نامزدم فهمیدم سریع پروفایل عوض کرد گفتم چرا عوض کردی گفت حرف اول اسمت نزار یه عکس عاشقانه بزار گفت که من میدونم تو اینو میزاری فک میکنی من دوست دختر دارم تا پروفایل رو ببینه بفهمه دیگه اسنده ولی من ندارم…. کلا ازدهنش دراومد خودشم فهمید که من میدونم ولی به روم نمیارم اسم دختره هم داخل گوشیش به اسم پسر سیو کرده که من نفهمم ولی استوری هاش همش عکس دختر میزاره من یه بار استوریش دیدم عکس دختر بود نوشته بود رفیق فابم تولدت مبارک… دختره زیاد سنی نداره زیر ۲۲سال میشه…. میدونم اگه ب نامزدمم بگم بازم گردن نمیگیره دوباره سر خودم خالی میکنه واقعا دیگه نمیدونم چکار کنم خسته شدم دیگه دارم کم کم ازش زده میشه ازش خسته میشم هرگونه محبتی که بگی در حق این انجام دادم هیچییی واسش کم نزاشتم هر روز بیشتراز دیروز دارم بهش محبت میکنم تا از اونا کنده بشه سمت این چیزا نره ولی هیچی.. تازه گاهی اوقات هم بهش گفتم طلاق میگیرم میگه برو بگیر بسلامت. میگه خودت الکی زندگیت خراب میکنی هیچی نیست من باکسی نیستم.. خانوادش خیلی منو میخوان منو روچشماشون میزارن خودشم خیلی منو میخواد اصلا ب اسم صدام نمیزنه همش عزیزم یا گلم میگه حتی از نظر مالی نمیزاره کمبودی داشته باشم. تنها مشکلش همینه واقعا دیگه نمیدونم چکار کنم میترسم اخر این دوستیا به ازدواج دوباره باشه یعنی زنی دیگه بگیره اخه داخل خانوادشون اتفاق افتاده..چندین بارم باهاش حرف زدم گوش میکنه یه ماهی بگذره دوباره تکرار میکنه.
ممنون میشم کمکم کنید🙏🏻

با سلام.

با توجه به ۳ فاکتور:

اختلاف سنی شما و همسرتون

ازدواج شما در سن نامناسب

بی توجهی شما به خیانت همسرتون در دوران عقد

میتونیم نتیجه بگیریم که ازدواج شما از پایه اشتباه و غلط بوده.

شما لا به لای صحبتاتون به موضوع مهمی اشاره کردید. یعنی ازدواج مجدد که در داخل خانودشون هم اتفاق افتاده. این مسئله نشون میده که ریشه این رفتار همسر شما بیشتر در دوران کودکی و خانواده این آقا است.

شما باید از همسرتون درخواست کنید که همراه شما به یک تراپیست مراجعه کنه تا تراپیست بررسی کنه که آیا همسر شما علاقه ای به ترک خیانت داره یا خیر. در صورتی که تراپیست احساس کرد که ممکنه همسر شما مجدداً خیانت خودش رو تکرار کنه شما چاره ای جز جدایی ندارید.

اکیدا توصیه میکنم در این شرایط بچه دار نشید.

این مقاله از سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

سلام .شوهردوستم سالیان سال تنوع طلب وخیانت کاره .باوجوددرآمدبالا برای زن وبچه خیلی خسیس وبیرون خونه خیلی لارژ .تلفنهای شب ونیمه شب وپیامهای عاشقانه زنان ویاشعرهای عاشقانه شوهربه آنها وسریع پاک میکردباتمام مدارک مرتب با زن وبچه دعوامیکردو۳ماه ۴ماه قهرمیکرد وحتی ضروریات زندگی نمی آوردوبادادوبیدادودعوامنکرخیانت میشه میگه توهم زدی .برای من حرف درمیآوری .با آبرومن بازی میکنی .حرف زیادی نزن.حرف بی ربط نزن. ظاهر مذهبی ونسبتا موجه نمیتونه ثابت بادرآمدخیلی بالایی که داشت ودارد این خانم چکارکنه ؟

درود.

در صورتی که این خانم به بهترین شکل ممکن تونسته باشه خیانت همسرشون رو اثبات کنه و با این همه باز هم همسرشون انکار میکنه، چاره ای جز طلاق نیست. مد نظر داشته باشید ما حق قضاوت نداریم و بحث اثبات خیانت از اهمیت بسیار زیادی برخورداره.

خسته نباشید.بابت پاسخگویی متشکرم.اول اینکه تاحدودی رابطمون تحت تاثیر وجود دخترم قرارگرفته واینکه شما میفرمایید باهشون ارتباط برقرار کنم ،بنده درمورد کمبودها وانتظاراتش از رابطه عاطفی وجنسی سر صحبت رو بازمیکنم.ولی ایشون هربار اعلام رضایت از هر لحاظ میکنند ومنکر عدم احساس آرامش در کنار ما هستند.درآخرین صحبتمون درهمین موردایشون قسم وتاکید برمتعهد بودن دارند.(درحالی که گفتم صدای خانمی در ضبط صدا بود)باید به این نکته هم اشاره کنم که بنده بسیارزودرنج هستم،اصلا نمیتونم خودم را اصلاح وکنترل کنم وخودم رو قوی وبااعتماد بنفس نشون بدم ومساله بعدی اینکه همیشه درمورد دارایی نقدی باوجود درک من درمورد دخل وخرجمون مخفی کاری دارند ویا هر وقت درخواستی مبنی بر اینکه که قسمتی از اموال رو به نام بنده کنند تا امنیت مالی داشته باشم ،سرباز میزنند.ممنون میشم نظرتون رو بدونم🙏

سلام مجدد خدمت شما.

با توجه به اینکه فرمودید رابطه شما تحت تاثیر حضور دخترتون قرار گرفته باید میزان تخریب رو ارزیابی کنید. باید بررسی کنید که از چه لحاظی تحت تاثیر قرار گرفته؟ آیا توجه زیاد شما روی دخترتون موجب شده که میزان و کیفیت توجه شما به همسرتون کاهش پیدا کنه یا خیر؟

من به سه بخش مهم از صحبتاتون اشاره می کنم:

۱٫ زود رنج بودن شما۲٫ اینکه به همسرتون گفتید من صدای خانمی رو شنیدم۳٫ اینکه به بهانه تامین امنیت مالی ا ایشون خواستید بخشی از اموال رو به نام شما بزنن

شما طبیعتا با تکیه به زود رنج بودنتون این فرصت رو از همسرتون میگیرید که بتونه با شما صحبت سازنده ای داشته باشه. شاید همین زود رنج بودن شما موجب شده که ایشون برای عدم بهم ریختن فضای خونه از انتقاد کردن و گفتن بعضی از مسائل خودداری کنن.

اینکه شما به همسرتون گفنید که صدای خانمی رو شنیدید کار بسیار زشتی کردید. شما هیچ وقت نباید قضاوت کنید و بدون اینکه با چشمای خودتون ببینید شروع به قضاوت کنید. حتی اگر قضاوت شما به درستی هم صورت گرفته باشه باز هم شما نباید با گفتن این موضوع امنیت و آرامش رو از ایشون و خونه ای که دارن درش زندگی می کنن بگیرید. با اینکار خونه به جای اینکه مامن امنی برای شما و همسرتون باشه برای ایشون مصداق یک پادگان نظامی خواهد بود که همه چیز زیر نظره.

اما اینکه می فرمایید باید چیزی رو با توجیه تامین امنیت مالی به نام شما بزنن برای بنده قابل درک و پذیرش نیست. اگر تمام ثروت همسرتون هم برای شما باشه اما شما در زندگی آرامش نداشته باشید اون ثروت برای شما هیچ ارزشی نخواهد داشت.

بنده احساس میکنم شما هدفتون از زندگی هنوز مبهمه.

آیا بهتر نیست به جای دستگاه شنود گذاشتن و رفتارهایی مثل زود رنج بودن که با اخلاق مورد نیاز برای یک زندگی مشترک فاصله داره بیایید و مشکل رو به صورت ریشه ای حل کنید؟!!!

مجددا تاکید میکنم وقت بگذارید و اگر واقعا دنبال بهبود زندگی مشترکتون هستید این مقاله رو مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

اقای عباسی چیزی که میگم شاید بی ربط باشه من۲۲سالمه اماتا الان من توزندگی واقعیم. بادختری نبودم وادمی بودم که همیشه از شروع رابطه ی عشقی وعاطفی وپیامدهای بعدش میترسیدم.واینکه بلدنیستم بایکی رابطه برقرارکنم.ازیه طرف هم خوشحالم چونکه پیرامون وقصه های عاشقانه ی زیادی شنیدم ودیدم که با پایان تلخی وعذاب اوری به اتمام رسید واینکه تونستم ازادمای دوراطرافم که همون دوستام هست تجربه وپندبگیرم که هررابطه ای سالم نیست اما ازطرفی میترسم توزندگیم همیشه تنهابمونم و این تنهایی طولانی تربشه…

پاسختون رو در بخش دوم سوالی که مطرح کردید قرار میدم.

سلام آقای عباسی بزرگوارنمی دونستم جواب نمیدید وعلت جواب ندادنتون هم نمی دونم ممنون میشم بفرمایید

با سلام و احترام.

به سوالی که مطرح فرمودید پاسخ داده شد. لطفا کامنت ها رو ملاحظه کنید.

سلام وقتتون بخیر آقای عباسی.
ای کاش جواب منم بدید..خیلی دوست دارم نظرتون رو بدونم.
تشکر

درود وقتتون بخیر.

بنده از جانب شما سوالی دریافت نکردم!

سلام اقاى عباسى خسته نباشيد
چرا جواب منو ندادين ؟🥺
هرروز ميام چك ميكنم بخدا …
مشكل من اينه ك با يه اقايى دوستم ٤ساله
اختلاف سنيمونم ٣ساله ، قصدشونم ازدواجه كل خونواده ش ميدونن و بامن درارتباطن ! ولى خونواده ى من ب دليل شرايط مالى و كار راضى نشدن
ايشون اوايل دوستى دروغايى راجب خودش و خونواده ش گفته بود
ي مدت بعدم رفته بودن كافه تولد دوس دختر دوستش ك از من پنهان كرده بود
وقتى فهميدم انكار كرد ك من بت گفتم
بعد دوباره گف ميدونستم ناراحت ميشى
راجب گذشته شم و رابطه هاشم خيليييى دروغ گفته جورى ك هر دفعه ي داستان تعريف ميكنه
با يكى از همكلاسياى دخترشونم ارتباط داشت
ك من خبر نداشتم
يبار پيشش بودم ديدم دختره جواب داد ن
من گفتم چى ن
ديدم استوريشو ريپلاى كرده از منم متنفرى ؟
خلاصه كلى ناراحت شدم
ك گف بخاطر جزوه و ايناس
همينجورى پنهون كارياى ريز ريز داره
ك منجر شده من فك كنم داره خيانت ميكنه
خيلييييم بش گفتم از دروغ و خيانت بدم مياد
بنظر شما چكار كنم ؟

درود خدمت شما.

بنده فکر می کنم اولین بار هست که پیام شما رو دریافت می کنم. در هر حال بابت تاخیر ایجاد شده از شما پوزش میخوام.

اما پاسخ خیلی ساده است. شما باید هرچه زودتر این رابطه رو تموم کنید و تمرکزتون رو روی روابط بهتر با افراد سالم تر بگذارید.

وقتی که شما دنبال صداقت و تعهد هستید چطور تمرکزتون رو روی فردی گذاشتید که نه صداقت داره و نه تعهد!!!

موفق باشید.

اقای عباسی ،بعد از چندسال متوجه خیانت همسرم شدم که دو سه سال خانمی راصیغه کرده بود و من به خاطر اعتماد و رابطه عاطفی خوبی که با همسرم داشتم متوجه نشدم ،با این که همه علایم رو داشت حالا که فهمیدم با وجود سه فرزند ،همسرم میگه خیلی ناراحتم که تو فهمیدی وچه اشکالی بود توی زندگی وقتی تو نمی دونستی ؟
در صورتیکه در اون مدت عملا دیگه به من از هیچ لحاظ کاری نداشت .و الانم میگه تو و زندگی رو خیلی می خوام اما از خودم بدم میاد که نمی تونم این کار رو ترک کنم ،
تو ی اون مدت خیانت با اون زن ،منم خیلی درگیر کارو بچه ها بودم و متوجه نمی شدم .هر دو در سن میانسالی هستیم ،چه کارکنم طلاق بگیرم یا راهی هست ،زندگی مو دوست دارم

با سلام.

این مقاله سایت رو حتما مطالعه کنید:

http://asavakil.ir/man-states-after-betrayal/

ایاداشتن یک (عشق یایک همسر که متعهدبه زندگیشه احساس عاطفی داره مسئولیت پذیره عاشقه همسرشه وکارهایی برای خوشبختی وخوشحالیه همسرش انجام میده)
خیلی افتخارداره ؟
چون خانواده های دهه۴۰یا۵۰یا۶۰بهش میگن زن زلیل بودن
ایا باهمه ی اون چیزا ای دورشون پلانتزکشیدم میشه اسمشوگذاشت زن زلیل بودن چون اگر بخوای نگاه کنیم وروراست باشیم مردا همیشه تواینکارا ازدختر سرترن وهمیشه اولین گام روخودشون برمیدارن

با سلام.

قطعا ارزش هایی مثل صدات و تعهد اون هم زمانی که متعلق به یک نفر باشه باعث افتخاره.

اینو بدونید که نظر شخصی دیگران هیچ اهمیتی نداره.

ما نباید به دیگران اجازه بدیم تا در مورد زندگی مشترک ما و همچنین در مورد احساسات ناب و پاک ما اظهار نظر کنن.

پیروز باشید.

سلام اقای عباسی بین کامنت هایی ک خوندم شما به اختلاف سن صحبت تاکید دارید میخواستم ازتون بپرسم من خودم ۱۸ سالمه و نامزدم یعنی خاستگارم ۲۶ سالشه و اگه بتونیم با اختلاف سنمون کنار بیایم، آیا این فاکتور در آینده ک رابطه ما جدی تر بشه اختلالی ایجاد نمیکنه ؟؟؟
لطفا راهنماییم کنید

با سلام.

قطعا مشکل ساز خواهد شد. ۱۸ سالگی اصلا سن ازدواج نیست. بازه زمانی ازدواج ۲۶ تا ۳۵ سالگی است.

موفق باشید.

سلام من سوال دارم چطور میتونم بپرسم؟

با سلام.

کامنت کنید یا درخواست مشاوره بدید.

اقای عباسی …
عقیده وباورومنش من نسبت به جنس مخالف خیلی منفیه درحدی که همیشه خیانت ها روازجانب دخترا می بینم ومخالف دیدگاه دختراییم که ادعامیکنن معصومن ودنبال رابطه ی امن هستن وخودشون خیانت نمیکنن وازطرف مرداهمسرموردعلاقشون موردخیانت قرارگرفتن البته همه دخترا نه اما درصد زیادشون همیشه مردومتهم به خیانت میکنن وخودشون روتبرعه میکنن واین تاحدودی منو از رابطه های عشقی وزناشویی دورکرده این حق روبهم میده که حال موجود خودم ووضعیت که الان دارم رودرک کنم
شمابگین باحرف مخالفید یاخیر
اگرمخالفیدچرا واگرخیر چرا؟

با سلام و احترام.

همه چیز ریشه در باورهای ما داره. دقت داشته باشید عرض کردم باورها نه تفکرات ما. چون باورها همون افکاری هستن که بارها و بارها ما در ذهن خودمون تکرارشون می کنیم. شما باید مراقب باورهاتون باشید. ما آدم ها براساس باورهایی که داریم اتفاقات رو رقم میزنیم.

به عنوان مثال اون خانمی که باور داره همه آقایون فقط دنبال رابطه جنسی هستن، دقیقا مردانی وارد زندگیشون میشن که دنبال رابطه جنسی هستن.

پس شما باید سعی کنید به شدت روی باورهاتون کار کنید. خیلی عمیق و خیلی زیاد.

اینو هم اضافه کنم که تعریف دختر خوب یا پسر خوب برای هرکسی متفاوته و با توجه به هر تعریفی به تا دلتون بخواد دختر و پسر خوب در جامعه ما هست. بعضی ها زیاد دیده میشن و بعضی ها کمتر اما هستن همیشه.

بعد از اینکه روی باورهاتون کار کردید سعی کنید فرهنگ عاطفیتون رو از طریق مطالعه افزایش بدید تا بتونید در کنار این باورهای صحیح در مسیر شناخت قرار بگیرید و اگر هم دوست دارید رابطه عاطفی داشته باشید با فردی داشته باشید که به لحاظ شخصیتی کاملا مناسب شماست.

موفق باشید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

دیدگاه

آسا وکیل حاصل یک تیم حقوقی با تجربه با تفکری تحول گراست. این تیم حقوقی در سال 1397 با هدف ایجاد تحول جدّی در امور وکالت و مشاوره حقوقی پا به عرصه وب نهاد و تا به امروز در مسیر خود ثابت قدم بوده است. هدف تیم بزرگ آسا وکیل این است که در زمینه های مختلف حقوقی انتخاب اول افراد واقع شود.
ارتباط با ما : info@asavakil.ir


 

همواره در کنار شما خواهیم ماند – آسا وکیل

زندگی با یک همسر خیانتکار شاید یکی از سخت ترین کارها باشد 

 

زندگی با یک همسر خیانتکار شاید یکی از سخت ترین کارهایی باشد که تا به حال مجبور به انجام آن بوده اید. موقع تصمیم گیری در مورد اینکه می خواهید چه بکنید و چه نکنید، هیچ پاسخ صحیحی وجود ندارد. همه کاری که می توانید انجام دهید این است که با همسر خود ارتباط برقرار کنید، به ندای دلتان گوش بدهید، و تصمیم بگیرید آیا این رابطه ارزش حفظ کردن دارد یا نه.

 

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

۱ – خودتان را سرزنش نکنید. دلایلی که همسرتان به شما خیانت کرده همیشه آشکار نیست، و ممکن است احساس کنید سرزنش کردن خودتان امری طبیعی است. شاید فکر می کنید که از هم دور شده اید، یا که در اتاق خواب خیلی بهم نزدیک نشده اید. شاید اجازه داده اید کار، تمام وقت شما را بگیرد و زمان کافی برای رابطه تان اختصاص نداده اید. با این حال، ممکن است اینها دلایلی باشند که باید بیشتر بر روی رابطه تان کار کنید، اما باید بدانید که هر کاری که انجام دهید هرگز نباید باعث شود همسر تان به شما خیانت کند ، و شما هرگز نباید خود را بخاطر اشتباهات همسرتان مقصر بدانید.

 

۲ – مطمئنا، ممکن است در رابطه دچار اشتباهاتی شده باشید، و مهم این است که به آن اذعان کنید. با این حال، هرگز فکر نکنید که برخی از اشتباهات از جانب شما، باعث شده همسرتان به شما خیانت کند. اگر بیش از حد بر روی سرزنش کردن خود تمرکز کنید، به شریک زندگی خود اجازه داده اید از این ماجرا قصر در برود. مهم این است که بر رفتار شریک زندگی خود نیز تمرکز کنید.

 

۳ – بیش از حد بر روی نفر سوم حساس نشوید. اگر می خواهید به سرعت دیوانه شوید، پس می توانید یک میلیون سوال در مورد آن مرد یا زن بپرسید، ساعتها پروفایل فیس بوک او را دنبال کنید، و یا حتی سعی کنید یک نظر آن شخص را ببینید. ممکن است فکر کنید که دانستن همه چیز در مورد این فرد می تواند به شما کمک کند کشف کنید چه چیزی در رابطه شما اشتباه بوده است، اما در واقعیت، این کار هیچ پاسخی به شما نمی دهد، چه بسا که درد و غم شما را هم اضافه خواهد کرد.

 

 آنچه درهنگام خیانت از ذهن همسرتان گذر کرده، ممکن است منطق را به چالش بکشد

 

۴ – هنگامی که همسرتان رابطه دیگری دارد، آن رابطه به ندرت به شخص سوم مربوط می شود. مگر در مواردی که همسرتان فکر می کند واقعا ارتباط معنی داری را با شخص سوم آغاز کرده باشد. بیشتر اوقات، این کار نشانه ای برای بیان نارضایتی فرد خیانتکار از خود یا ازدواج است. اگر بیش از حد بر روی آن مرد یا زن تمرکز کنید، دیگر نمی توانید در مورد همسر و یا رابطه تان فکر کنید.

 

۵ – اگر چه دانستن برخی از چیزها در مورد این رابطه می تواند برای شما آرامش به ارمغان آورد، ولی داشتن اطلاعات بیش از حد در مورد آن فرد، شغلش، و یا هر گونه اطلاعات دیگر به احتمال زیاد شما را از مسیر اصلی منحرف می کند و یا باعث می شود احساس بدی نسبت به خود داشته باشید. این کار اصلا ارزش ندارد.

 

۶ – سعی نکنید دنبال توجیه منطقی بگردید. اگر چه ممکن است فکر کنید با پیدا کردن توضیح منطقی می توانید پیش بروید، مثل این واقعیت که از زمانی که شوهرتان کار خود را از دست داده، احساس ناتوانی می کرده، یا اینکه شخص سوم زیاد پیش همسرتان می آمده تا جایی که او احتمالا نتوانسته در برابر او مقاومت کند، اصلا فایده ای ندارد، سعی نکنید از یک چیز بی معنی چیز معناداری پیدا کنید. قبول کنید که شما صدمه دیده اید و نیاز دارید راهی پیدا کنید تا بتوانید به حرکت ادامه دهید، اما فکر نکنید که پیدا کردن بهانه برای همسرتان راه درستی است.

 

۷ – آنچه درهنگام خیانت از ذهن همسرتان گذر کرده، ممکن است منطق را به چالش بکشد. سعی نکنید زمان زیادی را صرف تلاش برای آوردن یک دلیل مناسب برای این اتفاق بکنید و در عوض، تلاش کنید رو به جلو حرکت کنید.

 

۸ -با همه راجع به این اتفاق صحبت نکنید. ممکن است فوق العاده صدمه دیده و عصبانی باشید، و ممکن است نیاز داشته باشید این موضوع را با همه اعضای خانواده، نزدیکترین دوستان، و یا حتی رسانه های اجتماعی در میان بگذارید تا احساساتتان را بروز دهید. با این حال، اگر شانسی برای آشتی وجود داشته باشد، باید دنبال افرادی باشید که برای بقیه زندگیتان، به همسر و ارتباط تان دید متفاوتی داشته باشند. به جای اینکه به همه بگویید، تنها با افراد نزدیکی که واقعا می توانند به شما کمک کنند این موضوع را در میان بگذارید.

 

۹ – هنگامی که همه چیز را در مورد آنچه اتفاق افتاده است بگویید، ممکن است اول احساس تسکین کنید، اما در ادامه چیزی جز درد و پشیمانی نخواهد بود. ممکن است متوجه نشوید که آماده دریافت مشاوره و یا قضاوت دیگران نیستید. اگر دوستان نزدیک خود را در مورد خیانت شریک زندگی تان مطلع میسازید، مطمئن شوید که این کار را با احتیاط انجام می دهید. اگر دوستان تان فکر می کنند که شما قطعا شریک زندگی خود را ترک خواهید کرد، سپس ممکن است ۱،۰۰۰ چیز که هرگز در مورد او دوست نداشتند را بگویند، و در واقع این به شما کمک نمی کند که حس بهتری داشته باشید و اگر بخواهید باز هم با او در این رابطه بمانید، حس بدی خواهید داشت.

 

۱۰ – خیلی نگران نباشید که دوستان و خانواده تان چه فکری در این باره خواهند کرد. اگرچه افراد نزدیک شما می توانند توصیه های مفیدی به شما بکنند، در پایان، خودتان باید ببینید چه چیزی برای شما بهتر است، و شما نباید از خودتان بپرسید که دیگران در این رابطه چه فکری می کنند. در پایان ، مهم نیست دیگران چه فکری می کنند و شما نباید اجازه دهید قضاوت دیگران بر فرایند تصمیم گیری شما سایه اندازد. گفتگو با افراد نزدیک قطعا می تواند به شما کمک کند قدرت و یک چشم انداز جدید در مورد وضعیت تان به دست آورید. اما در نهایت، بدانید که نظرات آنها هرگز نمی توانند جایگزین نظرات شما شوند.

 

۱۱ – قبل از فکر کردن، هرگز اقدامات مهم را انجام ندهید. اگر چه ممکن است فکر کنید که به محض آگاهی یافتن از خیانت همسرتان، چمدانتان را می بندید و خانه را ترک می کنید، یا همسرتان را از خانه بیرون می کنید، ولی شما برای تصمیم گیری به زمان بیشتری احتیاج دارید. مطمئنا می توانید مدتی را دور از همسرتان سپری کنید، اماهرگز نگویید طلاق می خواهید یا هیچ گونه اقدامات شدیدی را فورا انجام ندهید. خوب فکر کنید بعد تصمیم بگیرید و کاری نکنید که بعدا موجب پشیمانی شود.

 

۱۲ – همسرتان را مجازات نکنید. هر چند ممکن است با بی رحمی رفتار کردن با همسرتان، دور کردن او از چیزهایی که دوست دارد، و یا حتی داشتن رابطه برای تلافی کردن احساس خوبی داشته باشید. این نوع رفتارها شما را به جایی نمی رساند. هر چند آسیب دیده اید، احساس سردی می کنید، و برای مدتی فاصله خود را با او حفظ می کنید، ولی نباید فعالانه کاری بکنید که او احساس بدتری بکند، و یا هر دو شما احساس وحشتناکی داشته باشید.

 

دلایلی که همسرتان به شما خیانت کرده همیشه آشکار نیست‎

 

۱۳ – با مجازات همسر خود تنها اوقات تلخی بیشتری درست می کنید و باعث می شوید رابطه تان حتی بدتر هم بشود. خوب است که مدتی از هم دور بمانید و سردتر و دورتر از قبل باشید، اما بی رحمی کردن هیچ چیز را بهتر نخواهد کرد.

 

۱۴ – خواسته های خود را طلب کنید. قبل از صحبت کردن با همسرتان، ببینید چه می خواهید به او بگویید. زود شروع نکنید به صحبت در مورد خیانت و گریه. در عوض، زمان صرف کنید تا بازی ترتیب دهید که در صورت ادامه رابطه، همسرتان بداند که از او چه انتظاری دارید. این به منزله یک مجازات نیست، بلکه مانند یک برنامه برای حرکت رو به جلو با همدیگر است. بگذارید همسرتان بداند برای ادامه رابطه چه باید بکند. این می تواند شامل موارد زیر باشد: رفتن نزد مشاوره با هم و احتمالا جدا از هم، برداشتن گام های ملموس برای کشف چیزهایی که دوست دارید با هم انجام دهید، اختصاص زمان برای برقراری ارتباط هر شب، و یا خوابیدن در اتاق های جداگانه تا وقتی که احساس کنید می توانید به راحتی دوباره یک فضای مشترک داشته باشید.

 

۱۵ – اگر به فکر گرفتن طلاق هستید، ممکن است بخواهید هر چه سریعتر یک وکیل بگیرید. هر چه زودتر این کار را انجام دهید، موقعیت چانه زنی بهتری خواهید داشت.

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

 

۱۶ – سوالاتی که دنبال جوابهای آن هستید را بپرسید. ممکن است به دنبال جواب واضح باشید که چرا همسرتان به شما خیانت کرده است. می توانید راجع به جزییات سوال کنید. ولی قبل از پرسیدن هر سوالی دوبار فکر کنید. سوالاتی بپرسید که فکر می کنید کمک خواهند کرد درک بهتری از رابطه خود پیدا کنید. با این حال، از پرسیدن سوالات برای ارضای حس کنجکاوی تان اجتناب کنید؛ چراکه پاسخ ممکن است در نهایت بیش از حد به شما صدمه بزند.

 

۱۷ – آزمایش بدهید. هر چند شرم آور است، به محضی که مطلع شدید که همسرتان به شما خیانت کرده است، باید هر دوی شما بلافاصله آزمایش بدهید. شما نمی دانید که شخص سوم ممکن است چه بیماری هایی داشته باشد، و شما نمی دانید آیا این بیماری ها به شما منتقل شده یا نه. هر چند همسرتان اصرار کند که این کار لازم نیست، ولی شما باید مطمئن شوید که هر دوی شما در خطر نیستید. ضمنا با این کار همسرتان سنگینی اعمال خود را نیز درک خواهد کرد.

 

۱۸ – به همسرتان گوش بدهید. هر چند شما احساس می کنید در این رابطه صدمه دیده اید، به شما خیانت شده است، عصبانی هستید، ولی مهم این است که بنشینید و به همسر خود گوش دهید. شاید این آخرین کاری است که دوست دارید انجام دهید ولی برای دریافت حقایق، باید داستان را از جانب او هم بشنوید تا از احساسات جدید و یا سرخوردگی اش که از آن بی خبر بودید، آگاه شوید. این عادلانه نیست که فکر کنید او سزاوار نیست داستان را به روایت خودش بازگو کند و احساساتش را در این باره آشکار سازد. هر چند ممکن است شما آماده مواجهه با احساسات همسرتان نباشید، ولی باید به او اجازه دهید حرفهای خودش را بزند.

 

۱۹ – ارتباطات خود را هر روز بهبود بخشید. هنگامی که شما و همسرتان در مورد خیانت شروع به صحبت می کنید، می توانید ارتباطات تان را بهبود بخشید. صادق باشید، منظم صحبت کنید، و تا جایی که امکان دارد از غیر فعال بودن و تهاجم بپرهیزید. هر چند ظاهرا پس از آنچه همسرتان انجام داده، این کار غیر ممکن است، ولی اگر می خواهید اوضاع به سامان شود، مهم این است که تا جایی که ممکن است خوب ارتباط برقرار کنید.

 

منبع: phow.ir

 

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج


چگونه نزد همسر بیشتر دوست داشته شویم؟

قبل ازخرید،فرش مورد نظرت رو تو دکورتست کن


پد تاخیری مردانه با استفاده سریع و آسان


درمان نازایی زنان و مردان


درمان نازایی با بالاترین درصد موفقیت

اینجا یکی از هتلهای کیشه! همین حالارزروکن


واسه همه چی جا هست!


آموزش مکالمه محور زبان به صورت آنلاین


برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!


اگر شما هم مشکل ملکی دارید تماس بگیرید

کتابهایی که باعث رشد فکری فرزندتان میشود


قبل از گرونی و شلوغی عید فرشت رو بخر!


بهترین راه بهبود کیفیت هوا در خانه


قاعدگی دردناک زنان و دختران

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

برخورد با خیانت مردان آن هم در لحظاتی که نمی‌دانید چگونه باید با ناراحتی و دلشکستگی خود کنار بیایید، کاری بسیار دشوار خواهد بود. متاسفانه امروزه بسیاری از زنان از طرف همسر خود مورد خیانت قرار می‌گیرند. این خانم‌ها گاه تصمیم به بخشش خیانت گرفته و به زندگی خود ادامه می‌دهند و گاه درخواست طلاق داده و تنها خواهان خارج شدن از آن زندگی هستند. در هر دو حالت اگر انتخاب خانم بر اساس احساسات صورت بگیرد، او را در معرض آسیب‌های مختلف قرار خواهد داد. افسردگی مهم‌ترین آسیبی است که این زنان را به خود گرفتار می‌کند. با آگاهی از روش‌های صحیح برخورد با خیانت مردان و کمک گرفتن از روانشناس می‌توانید بهترین تصمیم را در این مورد اتخاذ کنید.

 

 

ممکن است آن قدر به خاطر خیانت همسرتان دل شکسته باشید که طلاق را تنها راه برای مقابله بدانید. اما طلاق به دلیل خیانت همیشه پاسخی مناسب به بی وفایی همسر نیست. واقع بین باشید، اگر جدایی تصمیمی آخرتان است، می‌توانید تنهایی و بدون همسر زندگی کنید؟ اگر فرزندانی دارید، وضعیت آن‌ها چه می‌شود؟ درآمد و سرمایه ای برای رفع نیازهای مالی تان در اختیار دارید؟ برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه طلاق به دلیل خیانت کلیک کنید. 

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

هر چند طلاق آسیبی است که به سختی قابل جبران می‌باشد، اما تعداد زیادی از زوجین درگیر با مسئله خیانت توانسته‌اند این بحران را پشت سر گذاشته و گاه زندگی‌های بهتری را تشکیل دهند. بسیاری از ازدواج‌هایی که در آن‌ها خیانت رخ می‌دهد، با شرکت در جلسات مشاوره خانواده به ریشه مشکلات خود پی می‌برند. بدین صورت روابط زناشویی و عاطفی خود را تجدید کرده و تغییرات اساسی در زندگی خود می‌دهند.

 اگر با وجود خیانت هنوز به شوهرتان علاقه دارید، با دادن فرصتی دوباره از او بخواهید که با یکدیگر به درمان آسیب‌های خیانت بپردازد. باید برای بهبود رابطه، هم شما و هم شوهرتان صادقانه کار کنید. پس عوامل استرس را از بین ببرید و جو خانه را آرام نگه دارید؛ با جر و بحث هیچ مشکلی حل نمی‌شود. برای اطلاع بیشتر از درمان آسیب‌های خیانت کلیک کنید.

قدم اول ریشه یابی دلایل خیانت در مردان است. چرا که اگر زوج‌ها به دنبال علت‌های خیانت بگردند به راحتی می‌توانند آن عوامل را کاهش دهند. برای نجات و حفظ رابطه ای که از خیانت آسیب دیده، نیاز به همدلی هر دو نفر می‌باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه دلایل خیانت در مردان کلیک کنید. 

این که همسرتان به چه دلیل خیانت کرده بسیار اهمیت دارد. حرف زدن درباره علت خیانت به بهبود رابطه کمک می‌کند. اما همسر خیانتکار همیشه جزئیات را پنهان نگه می‌دارد زیرا او نگران پیچیده‌تر شدن مشکلات است. گفت و گو درباره داستان خیانت باعث مطرح شدن حرف‌هایی می‌شود که نه گوینده و نه شنونده تحمل شنیدن آن را ندارند. اما هرچه به مسئله پرداخته نشود مشکلات پیچیده‌تر خواهند شد. برای رسیدن به این مقصود، به نکات زیر توجه کنید:

خودتان را سرزنش نکنید. شاید فکر می‌کنید که از هم دور شده اید یا کار، تمام وقت شما را گرفته و زمان کافی برای همسرتان نگذاشته اید. اینها دلایلی هستند که به شما می‌گویند باید بیشتر بر روی رابطه تان کار کنید، اما باید بدانید که هیچ توجیهی برای خیانت وجود ندارد و شما هرگز نباید خود را بخاطر اشتباهات همسرتان مقصر بدانید.

خیانت مردان یک انتخاب آگاهانه در مواجه با مشکلات است. مسئله اینجاست که مردان خیانتکار برای پر کردن خلاهای خود به جای صحبت با همسر و مراجعه به روانشناس خیانت را انتخاب می‌کنند. برای آگاهی بیشتر در زمینه خیانت مردان کلیک کنید. 

از طرفی سرکوب کردن احساسات و بازگو نکردن دغدغه‌هایتان باعث می‌شوند که این احساسات سرکوب شده در آینده سر باز کنند ‌و باعث رنجش بیشتری شوند. پس سکوت نکنید و حرف دلتان را بزنید.

نکته: در صورتی که خیانت از طرف زن صورت گرفته است، توصیه می‌شود مقاله خیانت زنان را مطالعه نمایید. 

خواسته‌های خود را مطرح کنید. قبل از صحبت با همسرتان، با خود مشخص کنید که چه می‌خواهید بگویید. سریع مسئله خیانت را مطرح نکنید؛ اجازه دهید بداند که راهی برای جبران دارد. برای مثال رفتن به مشاوره خانواده را پیشنهاد دهید، کارهایی که می‌خواهید بکنید را با او در میان بگذارید. نیازی نیست که مانند یک همسر با او برخورد کنید، مثلا می‌توانید از او بخواهید تا زمان راحتی شما و از بین رفتن ناراحتی‌تان، در اتاق و کنار شما نخوابد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره خانواده کلیک کنید. 

مرد خیانتکار همیشه نگران این است که مبادا همسرش متوجه خیانت او شود. پس اگر متوجه شک شما شود، تمام نشانه‌ها را پاک خواهد کرد. اما متاسفانه دیر یا زود شما متوجه بی وفایی او شده و دلشکسته می‌شوید. اگر به همسر خود شک دارید نشانه‌های خیانت مردان را به روش‌های غیر مستقیم شناسایی کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه نشانه‌های خیانت مردان کلیک کنید. 

بیش از حد بر روی نفر سوم حساس نشوید. شاید سوالات زیادی در مورد زنی که شوهر شما جذب او شده برایتان به وجود بیاید، ممکن است بخواهید پروفایل او را چک کنید یا حتی او را ببینید. شاید فکر کنید که دانستن همه چیز در مورد این فرد بتواند به شما کمک کند تا بفهمید چه چیزی باعث خیانت همسرتان شده است؛ اما در واقع این کار هیچ پاسخی به شما نمی‌دهد، چه بسا که به درد و غم شما اضافه خواهد شد.

زمانی که متوجه خیانت همسرتان شدید حتما آزمایش بدهید؛ هر چند که شرم آور باشد. شما از بیماری‌هایی که تهدیدتان می‌کند بی خبر هستید، ضمنا با این کار شوهرتان سنگینی اعمال خود را بهتر درک می‌کند. حتی اگر قصد بخشیدن او را دارید هم باید اینکار را انجام دهید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه بخشش خیانت کلیک کنید. 

شاید دلتان بخواهد این مشکل را با دیگران در میان گذاشته و درد و دل کنید. اگر می‌خواهید دوستان و اطرافیانتان را از خیانت همسرتان مطلع سازید، بهتر است که این کار را با احتیاط انجام دهید. در این مواقع اطرافیان حرف‌های مختلفی درباره همسرتان خواهند زد که می‌تواند بر تصمیم گیری شما تاثیر منفی بگذارد. حتی اگر تصمیم به ادامه زندگی با همسرتان را بگیرید، دانستن این که همسر شما فردی خیانت کار بوده، برای هیچ کدام از اعضای خانواده تان خوب نیست و پیامدهایی را به همراه خواهد داشت. پس بهتر است از مصاحبت با فردی که نسبتی با شما ندارد و دارای دانش مربوط به درمان روابط فرازناشویی است، بهره ببرید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه روابط فرازناشویی کلیک کنید. 

خیانت دیدن از طرف همسر یک اتفاق بسیار سنگین است که می‌تواند آسیب زیادی به شما وارد کرده و دلشکسته‌تان کند. حتی این اتفاق می‌تواند بر دیگر ابعاد زندگی و روح و روان فرزندان نیز تاثیر بسیار منفی بگذارد. در این شرایط شما باید علاوه بر خود، شرایط روحی آن‌ها را نیز مدیریت کنید. از طرف دیگر تصمیم به طلاق یا ادامه زندگی نیز کار بسیار سختی است. به همین دلیل توصیه می‌شود که از کمک یک فرد متخصص برای برخورد با خیانت مردان بهره‌مند شوید. روانشاسان و مشاوران مرکز حامی هنر در خدمتتان هستند تا در زمینه خیانت همسر به شما کمک کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره خیانت کلیک کنید. 

 

برای دریافت مشاوره در زمینه برخورد با خیانت مردان می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

روند

مرکز مشاوره نیک همراه – مرکز مشاوره نیک همراه

یکی از مسائلی که ممکن است برخی از زنان در طول زندگی مشترک با آن روبرو شوند ، خیانت همسر می باشد . زنان در زمان کشف راز خیانت، واکنش‌هایی مثل افسردگی، خشم، افکار پریشان و عدم تمرکز دارند و بیش از هر چیزی به جدایی می اندیشند. اما وقتی زنان از شوک خیانت همسرانشان عبور می کنند و از فکر جدایی بیرون می آیند، اغلب از خود می پرسند: “حالا چگونه با مرد خیانتکار برخورد کنیم؟”

همانطور که گفتیم زنان در هنگام خیانت شوهر، قبل از هر چیزی تصمیم به جدایی و طلاق می گیرند اما این تصمیم اغلب اجرایی نمی شود. دلایل زیادی مانند وجود فرزند یا عدم استقلال مالی برای کنار آمدن با خیانت همسر وجود دارد، اما هیچکدام از اینها باعث نمی شود که با سهل انگاری زمینه خیانت دوباره فراهم شود.

برخورد مناسب در زمان کشف خیانت می تواند راه را بر تکرار خیانت ببند تا زخمی دیگر بر پیکر زندگی وارد نشود. در اینجا به بررسی رفتارهای مناسب با مردان خیانتکاری می پردازیم که انکار را کنار گذاشته و اشتباهات خود را پذیرفته اند.

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

دوری از مرد خیانتکار برای مدتی یکی از بهترین راه حل هاست. فرقی نمی کند شما خانه را ترک کنید یا او مجبور به ترک خانه مشترک شود، مهم این است که مدتی دور از هم باشید. حتی اگرامکان ترک خانه برای هیچ کدامتان وجود ندارد در اتاق های جداگانه بخوابید و از هر ارتباط عاطفی پرهیز کنید. فراموش نکنید برای تصمیم گیری درست باید زمان بیشتری را اختصاص دهید و از اقدامات و یا حرفهایی که بعدا موجب پشیمانی شود، اجتناب کنید.

“مثلا حرفی از طلاق نزنید.”

تلافی کردن راه تنبیه مرد خیانتکار نیست. مطمئن باشید با بی رحمی رفتار کردن با همسرتان و یا حتی داشتن رابطه با فرد دیگر برای تلافی کردن، احساس خوبی را تجربه نخواهید کرد. این نوع رفتارها حال شما را خوبتر نمی کند. بنابر این با این کارها، خودتان و همسرتان را آزار ندهید. شما آسیب دیده اید و احساس سردی می کنید، بنابر این برای مدتی فاصله خود را با شوهرتان حفظ کنید. ولی نباید کاری کنید که او احساس بدتری داشته باشد و خودتان نیز در رنج باشید.

برای ادامه زندگی بهتر است خودتان و همسرتان به صورت جداگانه، مشاوره حرفه ای بگیرید. وقتی رابطه ای به مشکل بر می خورد هر دو طرف رابطه، تقصیراتی دارند. حتی ممکن است یکی از ایرادی که به شما وارد شود، بی توجهی به نشانه های حاکی از خیانتکاری همسر باشد. همسر شما نیز در زمان مشاوره ازدواج فرصت دارد اشتباهات خود را بپذیرد.

دور تلفن، مسیج، دیدار و هر ارتباط دیگری را تا مدتی خط بکشید. به خودتان فرصت بخشیدن همسرتان و به همسرتان فرصت فکر کردن به اشتباهاتش را بدهید. همانطور که می دانید همسران به در کنار هم بودن اعتیاد دارند. نگذارید این اعتیاد دلیل برگشت شما به زندگی مشترک باشد.

بعد از گرفتن مشاوره های انفرادی، در صورتی که مشاوران شما اجازه دادند به جلسات مشاوره خانوادگی بروید. اگر زن و شوهر هر دو بخواهند رابطه زناشویی‌شان را حفظ کنند باید به فکر گام‌های بعدی باشند که البته سخت‌تر و مهم‌تر هستند. نجات و حفظ رابطه‌ای که از خیانت آسیب دیده است نیاز به همدلی هر دو نفر دارد و هدفی نیست که بتوان به تنهایی به آن دست یافت.

اگر مشاوره خانوادگی شما را به این نتیجه رساند که امکان ادامه زندگی مشترک برایتان وجود دارد، دوباره از اول شروع کنید. فراموش نکنید هرگز نمی‌توایند به زندگی قبلی برگردید. ازدواج با مرد خیانتکار با شکست مواجه شده و تمام شده است و باید از صفر شروع کنید.

شاید مشاور فراموش کرده به شما بگوید اما ما می گوییم که هرگز نمی‌توانید به زندگی قبلی برگردید. فرض کنید برای اولین بار با هم آشنا شده اید. مراحل آشنایی را سپری کنید و برای شناخت یکدیگر وقت صرف کنید. این بار باید قوانین و اهداف جدید برای خودتان و رابطه و ازدواجتان تعیین کنید. باید مهارت‌هایی جدید بیاموزید تا با استفاده از آن‌ها رابطه و ازدواجی سالم و صمیمیت و نزدیکی تازه‌ای برقرار کنید.

باید آرام آرام پیش بروید و روند پیشرفت را همواره ارزیابی کنید.

دلایلی که همسرتان به شما خیانت کرده همیشه آشکار نیست و ممکن است احساس کنید سرزنش کردن خودتان امری طبیعی است اما باید بدانید که هر کاری که انجام دهید هرگز نباید باعث شود همسرتان به شما خیانت کند و شما هرگز نباید خود را بخاطر اشتباهات همسرتان مقصر بدانید.

پروفایل های او را چک نکنید و برای دیدارش اصرار نکنید. ممکن است فکر کنید که دانستن همه چیز در مورد این فرد می تواند به شما کمک کند. کشف کنید چه چیزی در رابطه شما اشتباه بوده است اما واقعیت این است که این کار هیچ کمکی به شما نمی کند و ممکن است شما را افسرده تر کند. در ضمن اگر بیش از حد بر روی آن زن تمرکز کنید، دیگر نمی توانید در مورد همسر و یا رابطه تان فکر کنید.

زیرا ممکن است شانسی برای آشتی وجود داشته باشد و بعد از آشتی شما دید افراد عوض نشود و رفتار بدی با همسرتان داشته باشند. همچنین ممکن است با درد و دل کردن با دوستانتان فکر کنند که شما قصد پایان دادن به زندگی مشترک را دارید و هر چیز بدی که در مورد همسرتان می دانسته اند به راحتی بیان کنند و شما را بدبین تر کنند.

خیانت مردان متاهل از مواردی است که موجب ترسیدن زنان برای بیماری های مقاربتی می شود. بعد از همه موارد بالا در یک فرصت مناسب بدون خجالت و شرمندگی از همسرتان بخواهید تا در کنار هم برای انجام آزمایش اقدام کنید. شما نمی دانید که شخص سوم ممکن است چه بیماری هایی داشته باشد و شما نمی دانید آیا این بیماری ها به شما منتقل شده یا نه. هر چند همسرتان اصرار کند که این کار لازم نیست، ولی شما باید مطمئن شوید که هر دوی شما در خطر نیستید. ضمنا با این کار همسرتان سنگینی اعمال خود را نیز درک خواهد کرد.

روانشناسی را مثل دیگران روانشناسی نمی دانم، روانشناسی یعنی اینکه با شما آشنا شوم و در مشکلات کمکی نمایم.

رابطه با مرد متاهل

چگونه خیانت همسرم را فراموش کنم؟

خیانت زن به همسرش

چرا مرا به خانواده اش معرفی نمی کند

شوهرم به زنان دیگر توجه دارد ، چه کنم؟

منظور از طلاق عاطفی چیست؟

درست من تو این شرایطم با این تفاوت که همسرم به پام نیفتاد،فقط گفت “من ادم کثیفیم”،برای خودم متاسفم با این تصمیم اشتباهم

بعد شما چه کردید؟

منم دردتورودارم امان از دل سوخته مان

سلام لطفا یک شماره تماس که واتس آپ داره بزارین برای مشاوره چون من ایران زندگی نمیکنم

۰۹۳۵۴۳۰۷۶۰۵

همه این حرفها قشنگه ولی درد خیانت اینقدر شدیده که هر لحظه آرزوی مرگ میکنی
می خوای غذا بپزی میگی برا کی؟
میخوای خودتو خوشگل کنی میگی برا کی؟
میخوای مدیریت مال کنی میگی برا کی؟
من پول جمع کنم هرزه ها بخورن؟
بدترین درد اینه که می خوای طلاق بگیری میگی بعدش چی؟ دیگه به هیچ کس نمی تونی اعتماد کنی!!!!!!

سلامو وقت به خیر
این طرز فکر یعنی هنوز در مرحله خشم بالا قرار دارید و دچار وسواس فکری هستین
با این باورهایی که الان دارید قطعا فردی که آسیب جدی میبینه شما هستین .
شما باید در درجه اول خودتون رو دوست داشته باشید برای خودتون ارزش و احترام قائل باشید
اعتمادی که دچار آسیب میشه باید دوباره ساخته بشه .
پیشنهاد میکنم حتما با یک مشاور به صورت تلفنی و یا حضوری صحبت کنید

من الان تواین شرایطم ولی نه میتونم ترک کنم نه مشاوره برم باهاش حرف میزنم ولی رابطه ندارم لطفا کمکم کنید

سلام و وقت به خیر
شما باید روی خودتون اعتماد به نفس و عزت نفس خودتون کار کیند .
اینکه حرف میزنید ولی رابطه ندارید رو متوجه نشدم اگر منظورتون رابطه جنسی هستش خوب باید بگم که دارید اشتباه میکنید
و با این رفتار شما طرف مقابلتون رو سوق میدین به روابط بیشتر .
شما باید در مورد این موضوع و خلاهایی که در رابطه وجود داره انتظارات و توقعاتی که از هم دارید و مسائلی که ذهنتون رو درگیر کرده
باهم صحبت کنید و در مورد رابطه جنسی هم صحبت کنید و فانتزی های خودتون و ایشون رو بدونید و حتما ارتباط جنسی مرتبی رو داشته باشید

بعد شما چه کردید؟

من مطمئن نیستم هنوز عقدیم یه سال واسه ماه آمل از خیلی کارهاش احساس میکنم خیانت می‌کنه مثلا عکس پروقایلهامونو پاک کرد فقط عکسهای قبلی وبعد ی خودش گذاشته گوشیش دست خیلیا میده دست من نمی‌ده …. با اینکه میگن نامزدی شیرینه سرد برخورد می‌کنه…بهشم گفتم میگه گوشی شخصیه هرگز بهت نمیدم…اسمم هم رسمی اسم .فامیل یا هم سیو کرده…نامزدی مای لاو نوشته بود..عکسم گذاشته بود عکس مخاطب..الان هیچی نذاشته

سلام و وقت به خیر من متوجه سوال شما نشدم .
از اینکه اسمتون رو با نام رسمی سیو کرده و یا اینکه عکس خاصی رو برای مخاطب شما نگذاشته نباید نتیجه گیری کنید که داره به شما خیانت میکنه .
در این مورد باید دقیق باهم حرف بزنید و در مورد احساسی که اون رفتار برای تو ایجاد میکنه حرف بزنی و ازش بخواهی و تقاضا کنی که اون مسائلی که برای شما مهمه رو رعایت بکنه و انجام بده
البته در این خواستن و تقاضا کردن باید لحن و کلامت محترمانه و محبت آمیز باشه نه به صورت انتقادی و ایرادگیری و امری و دستوری.

سلام من متوجه خیانت شوهرم شد ازم معذرتخواهی کرد قول داد جبران کنه ولی بعد از یکماه متوجه شدم داره کارهاشو تکرار میکنه چیکار باید کنم ؟

سلام و وقت به خیر
روی رابطه خودتون و همسرتون تمرکز کنید در مورد انتظارات و توقعاتی که همسرتون ازتون داره صحبت کنید
انتظار و توقعات خودتون رو به همسرتون بگید و نقاط ضعف رابطه تون رو بشناسید و برای اونها راه حل پیدا
کنید . اعتماد به نفس خودتون رو بالا ببرید و در اول خودتون رو دوست داشت باشید . در مورد این موضوع یک بار حرف بزنید و در
هر بحث و دعوایی از این موضوع استفاده نکنید .
از یک مشاور کمک بگیرید

چرا باید با مردی که مدام خیانت میکنه مهربون تر بود اصلا مگه میشه ؟ اخه چه جوری مهربون باشیم وقتی خیانت کرده شما هم حرفای میزنیدا .بابا من تو فقط ی ماه ده بار خیانت دیدم هر ده بار به پام افتاده بعد هر بار من بخشیدم .ولی دلمو که شکسته که ب درد اومده رو چه جوری راضی کنم باهاش مهربون باشم چه جوری ی کاری کنم انگار هیچ کاری نداره؟؟؟
من چیزی دوس دارم بشنوم که خودم آروم شم ازاینکه مهربون باشم باشم و عشق بورزم نمیخوام چون نمیتونم و نمیخوام اینجوری باشم

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

سلام و وقت به خیر
اگر همسر شما در یک ماه ده بار خیانت اتفاق افتاده و هر بار ابراز پشیمانی کرده و دوباره رفتار رو تکرار کرده
شما لازم نیست که مهربونی کنید و عشق ورزی داشته باشید
شما باید با واقیت رو برو شوید و روی توانمدیهای خودتون کار کنید چرا بعد از اینکه فرد در یک ماه ۱۰ بار خیانت کرده قبول میکنید و میبخشید ؟
اگر فردی در یک ماه ۱۰ بار خیانت انجام داده هر بار پشیمان شده و عذر خواهی کرده و دوباره تکرار کرده احتمال زیاد دچار اختلال شخصیتی هستش و یا
اینکه تعهد در رابطه و ارتباط برایش معنا ندارد که در هر دو صورت ادامه با این فرد ببرای شما آسیب زاست . شما باید روی خودتان کار کنید که بتوانید از این رابطه
مریض بیرون بیایید

من تازه عقدکرده بودم ومتوجه خیانت شوهرم شدم چون قبلاهم باهم دوس بودیم واون تودوران دوستی بهم خیانت کرده بود بخشیدمش الانم بهش شک دارم چون همه ی فضاهای مجازیشو وقتی بامنه پاک میکنه حتی یباردزدکی نصب کردم نگاکردم فق کانالای مثبت هیجده داش پنهونکاری میکنه وگوشیشو بهم نمیده نمیدونم چیکارکنم وقتیم چیزی میگم میگ بهم اعتمادنداری

سلام
حتما حتما پیش مشاور برید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم

آخرین نوشته ها


چگونه از طلاق پدر و مادر جلوگیری کنیم؟


حد و مرز آشنایی پیش از ازدواج تا کجاست؟

در خبرنامه نیک همراه عضو شوید و آخرین اخبار و مقالات را در ایمیل خود بخوانید.

قدرت گرفته از

خیلی خوشحالیم که امروز با شما همراهیم. این جا وب سایت گروه مشاوران نیک همراه است که با هدف ارائه مشاوره های تخصصی در زمینه های مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره طلاق، مشاوره دوران نامزدی، مشاوره ی کودک و مشاوره تحصیلی(دانش آموزان و دانشجویان) بنا شده است و سعی در خدمت گزاری و ارائه بهترین راه حل ها را به شما عزیزان دارد

برترین پست ها


مراحل رابطه زناشویی


رابطه از راه دور


عشق بی قید و شرط چیست؟

ازدواج

حد و مرز آشنایی پیش از ازدواج تا کجاست؟


مراحل رابطه زناشویی


تعهد به همسر چیست؟


حد و مرز روابط چگونه است؟


شیوه های رفتار عاشقانه با همسر

This website uses cookies to improve your experience. We’ll assume you’re ok with this, but you can opt-out if you wish.
پذیرفتن

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

چگونه شوهرم را بازگردانم؟

 

در مقاله « رد پای یک زن » به تجزیه و تحلیل، علل آن که مرد با داشتن زن و فرزند، با زن دیگری ارتباط برقرار می نماید پرداختیم ؛ در این مقاله و مقاله  ی بعد به راه های باز گرداندن شوهر به آغوش گرم خانواده می پردازیم .

لطفاً این مقالات را با دقت مطالعه نمایید و به آن عمل کنید ، به احتمال فراوان پس از آن که شما چند ماه به دستورات مقاله عمل کردید وخانه را فضایی پر مهر و محبت و بدون تشنج بر ای شوهرتان نمودید ، همسرشما محیط خانه اولیه خود را برهر جای دیگر ترجیح می دهد؛ امتحان کنید!

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

 

 

 

 

را ه حل چیست ؟

یک یا بیشتر، از عللی که در مقاله قبل اشاره کردیم ،  ممکن است علت ارتباط  همسر شما با زن دیگری باشد . البته قابل تذکر می باشد که گاهی اوقات بعضی از زنان ،با حس بد بینی واحساسی خود ، ارتباط شوهر خودرا با زنی دیگر را در ذهن خود به شدت می پروراند ،به گونه ای که هر چه شوهرش سوگند می خورد چنین نیست ،اوبا حس بدبینی اش ،حرف اورا قبول نمی کند و زندگی را بر خود و اعضای خانواده تلخ می کند ، گاهی این بدبینی زن زمینه ساز وقوع آن اتفاق را فراهم می سازد ؛آن وقت این زن ادعا می کند که حدسش درست بوده است ، در حالی که در ابتدا چنین ارتباطی نبوده ولی بر اثر رفتار ها بدبینانه ی او، و ناامن کردن محیط خانه برای شوهرش ،او را به این راه کشانده.

 

خدا در زن چنین قدرتی قرار داده است ،که با استفاده درست از احساسات وعواطف زنانه، همسرش را اسیر خود نموده و به خانه بازگرداند.

به هر حال پس از  اطمینان کامل یافتن از این که همسرتان با زن دیگری ارتباط دارد ،شما می توانید با رفتار عاقلانه زندگی خود را به وضع اول باز گردانید. خدا در زن چنین قدرتی قرار داده است ،که با استفاده درست از احساسات وعواطف زنانه، همسرش را اسیر خودنموده و به خانه بازگرداند. خدا در قرآن حال این زن را با تعبیر زیبایی چنین بیان نموده است :

«هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُم‏ » آنها لباس شما هستند ،این تعبیر زیبای خدا بیان گر آن است این زن است که مرد را حفظ می کند واز نظر روحی و جسمی از هر گونه انحراف ،فساد ، ناراحتی و افسردگی حفظ نماید.

قبل از آن که راه حل را بیان کنم ، متذکر می شوم هر گونه رفتارهای نادرست وانتقامی ،کار را بد تر از وضع موجود می کند . این عکس العمل  عجولانه و غیر کارشناسی ، اولاً جَو خانه را متشنج تر می نماید ، در این صورت همه اعضای خانواده متضرر خواهند شد . ثانیاً حتی ممکن است که شما را طلاق داده و با آن زن ازدواج کند . در این چنین شرایطی، صدمات ،خانواده طلاق داده و از هم پاشیده را ،همه به خصوص کودکان خواهند دید. آیه 128سوره بقره که در مطلع مقاله آورده شده است ، تأیید بر این بیان می باشد ، لذا خدا ، صلح و گذشت از حقوق خود را از طلاق بهتر می داند و می فرماید: 

و اگر زنى، از طغیان و سركشى یا اعراضِ شوهرش، بیم داشته باشد، مانعى ندارد با هم صلح كنند (و زن یا مرد، از پاره‏اى از حقوق خود، بخاطر صلح، صرف نظر نماید.) و صلح، بهتر است اگر چه مردم (طبق غریزه حبّ ذات، در این گونه موارد) بخل مى‏ورزند. و اگر نیكى كنید و پرهیزگارى پیشه سازید (و بخاطر صلح، گذشت نمایید)، خداوند به آنچه انجام مى‏دهید، آگاه است (و پاداش شایسته به شما خواهد داد). (نساء،128)

 

لذا بهتر است که پس از اطمینان وجود خارجی چنین زنی ،قبل از انجام هر حرکتی که موجب تشنج و پنهان کاری بیشتر همسرتان شود ، نکات ذیل را عمل نمایید :

1ـ علت یابی

با کمک یک دوست امین و عاقل ـ اگر نبود خودتان ـ مروری بر زندگی خود نمایید و نقاط ضعف آنرا بیابید و بدون تعصب و لجبازی و حس انتقام ،علت اصلی را پیدا کنید، با حفظ آرامش خود ـ حداقل در ظاهر ـ در رفع آن اقدام کنید.

 

با فراهم نمودن فضای محترمانه و عاشقانه ، محیط آرام بخشی برای همسرتان ایجاد نمایید تا او را از بیرون خانه، به درون خانه ، بیاورید و احتیاجات روحی و جسمی او را ارضاء نمایید .

2ـ برطرف نمودن علت

پس از آن که علت را پیدا کردید ، اگر یکی از علت های یک تا سه بند اول بود ،  سعی کنید دستورات جذب همسرتان که در بند بعدی بیان می شود ،انجام دهید تا همسرتان را به خانه بر گردانید . اگرعلت هیچ یک ازسه بند اول نبود، بلکه همسر شما اسیر هوی و هوس خودش بود ،به دنبال ارضای هوس خودش بود ،شما سعی کنید با تغافل ـ نا دیده و نشنیده گرفتن ـ  ضمن انجام وظایف همسری خود ،به طور غیر مستقیم و ملایم همراه با احساسات وعاطفه زنانه، برای او شرایط توبه وبازگشت به سوی خدا ،را فراهم نمایید . شما با این روش ضمن این که امکان فراهم نمودن توبه همسرتان و زنده نمودن انسانی را فراهم می کنید ، با این روش حداقل، آرامش نسبی فضای خانه را حفظ نموده و مانع صدمات روحی شدید خودتان و فرزندتان می شوید.

3ـ جذب همسرتان !

با فراهم نمودن فضای محترمانه و عاشقانه ، محیط آرام بخشی برای همسرتان ایجاد نمایید تا او را از بیرون خانه، به درون خانه ، بیاورید و احتیاجات روحی و جسمی او را ارضاء نمایید . در حدیث نبوی صفات بهترین زن را بدین گونه توصیف می نماید : در نزد پیامبر (ص) بودیم ایشان فرمودند :بهترین زنان شما کسی است که بچه زا ،خیلی با محبت ، عفیفه ،عزیز و غیر نفوذ بودن در خانواده ولی مقابل همسرش نرم و متواضع،پیش شوهرش زیبا وخوش لباس، ولی درمقابل غیر شوهرش پوشیده ودر حجاب،حرف شوهرش را گوش می دهد و مطیع فرمانش است ،وقتی باشوهرش خلوت می کند خودش را در اختیار او قرار دهد ولی مانند مردان نبایدباشد(باناز وعشوه زنانه)  (وسائل‏الشیعة ج : 20 ص : 29).

از حدیث نبوی می توان به عنوان یک همسر خوب و جذاب برای جذب شوهر نکات ذیل استخراج نمود : 1ـ با محبت بودن 2ـ عفیف بودن 3ـ در مقابل شوهر نرم ومتواضع بودن 4ـ شیک و زیبا پوش بودن 5ـ مطیع شوهربودن 6ـ روابط جنسی خوب با همسرداشتن.

 

با توجه به حدیث فوق و احادیث دیگر ، برای جذب همسر خود و برگشت او به کانون گرم خانه ،کار هایی را در مقاله ی بعد به شما پیشنهاد می کنیم که  در مدت چند ماه انجام دهید و به امید خدا نتیجه بگیرید.با ما همراه باشید

منابع :

1ـ قرآن ترجمه آیت الله مکارم

2ـ وسایل الشیعه

3ـ فروع کافی

4ـ زن کامل

5ـ آیین همسرداری

 

گروه خانواده ایرانی سایت تبیان

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

 نویسنده :عباس خراسانی

تنظیم : ندا داودی

 

مقالات مرتبط :

از خیانت همسرتان جلو گیری کنید

وقتی نفر سومی در میان است

چگونه عزیز همسرمان باشیم؟

بگو ‌كه‌ دوستم داری!

زنگ خطر های بی وفایی 

چی می شه هوو میاد سرمون؟

 

تبیان، دستیار هوشمند زندگی

پل های ارتباطی

بلوار کشاورز،خیابان نادری،نبش حجت دوست،پلاک 12

public@tebyan.com

02181200000

دسترسی سریع

محصولات و خدمات

اشتراک در خبرنامه

کلیه حقوق این سایت مربوط به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان می‌باشد.

با توجه به پیشرفت تکنولوژی و راحت‌تر شدن ارتباط میان زنان و مردان در جامعه امروزی، متاسفانه آمار خیانت نیز به شدت افزایش یافته است. گاهی زنان و یا مردان در شبکه‌های اجتماعی و یا در محیط کارشان با کسی آشنا می‌شوند، ممکن است از ابتدا این آشنایی و صمیمت به قصد خیانت نباشد و فقط یک ارتباط ساده باشد اما در نهایت منجر به خیانت به همسرانشان شود. فردی که خیانت کرده ممکن است خیلی زود به اشتباه خودش پی ببرد و بفهمد که رابطه‌هایی از این دست نه تنها سودی برایش ندارد بلکه زندگی و داشته هایش را نابود می‌کند. اما سوال اینجاست کسی که از خیانت خود پشیمان است چطور باید اشتباهش را جبران کند؟ چطور آسیبی که روح و روان همسرش زده است را باید برطرف کند؟ در این مقاله سعی داشته‌ایم تا ابتدا دلایل خیانت و سپس راهکارهای جبران آن را بیان کنیم.

فهرست مطالب

زمانی که به همسرتان و پیوند مقدس‌تان خیانت می‌کنید، در واقع خودتان را از یک زندگی راحت و آرام محروم ساخته‌اید. اکثر افرادی که مرتکب خیانت می‌شوند، جامعه‌ستیز نیستند؛ این افراد وجدان دارند و زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی برای اکثرشان دردناک و زجرآور است. بخش بزرگی از همسر خائن می‌خواهد که صادق و وفادار باشد و به تعهد خود پایبند بماند؛ با این توصیف همسر گناهکار دائماً از احساس گناه و خیانت به خود رنج می‌برد. خیانت کردن به ارزش‌های خود حتی چشم‌های خیانتکار را با خواب آرام شبانه بیگانه می‌کند.

یکی از پی‌آمدهای خیانت کردن این است که نه از رابطه با همسر مشروع خود لذت می‌برید و نه رابطه با عشق غیرمجازتان برایتان لذت‌بخش است. هیچ یک از این روابط مبتنی بر اعتماد کامل نیست و هیچ یک از این دو نمی‌تواند جفت گم شده فرد خائن باشد و با او یکی شود. به این ترتیب همسر خائن خود را از یک رابطه کامل و لذتبخش محروم می‌کند. بسیاری از افرادی که زندگی زناشویی‌شان را آلوده به خیانت کرده‌اند، اعتراف می‌کنند که از هیچ کدام از روابطشان لذتی نبرده‌اند.

همسر خیانتکاری که می‌داند نه تنها به همسرش، بلکه به نوعی به فرزندانش نیز خیانت می‌کند، نمی‌تواند مانند سابق از رابطه با فرزندانش لذت ببرد. چنین پدر یا مادری لذت رابطه با فرزندان را از خودش دریغ می‌کند. بارها و بارها از افرادی که مرتکب خیانت شده‌اند، شنیده‌ایم که حس گناه و حس خیانت به فرزندان باعث دور شدن عاطفی آنها از پاره‌های تن خودشان شده است. به علاوه والدین گناهکار برای فرار از حس خیانت به خود و فاصله گرفتن از فرزندانشان، حضور فیزیکی‌شان نیز کمرنگ‌تر می‌شود. این دوری و کناره گرفتن راهکار همسر خیانتکار برای مدیریت احساسات دردناک شرم و گناه است. البته فرد خیانت‌پیشه با محروم کردن فرزندش از بودن در کنار والدین خود، این حق طبیعی را از کودک بی‌گناه سلب ساخته و در حق او جفا روا داشته است. دوری از فرزندان به روش‌های مختلف به والد خیانتکار آسیب می‌زند، این خیانت عواقب درازمدتی را به روابط او با فرزندانش تحمیل می‌کند و فرزندان نیز به دلیل نداشتن پیوندی صمیمی و قوی با پدر یا مادر خود دچار مشکلات عاطفی درازمدت می‌شوند.

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

با خیانت کردن حس عزت نفس خودتان، یعنی ارزیابی ذهنی خود از ارزش کلی‌تان را کاهش می‌دهید. زمانی که ما به ارزش‌های خود خیانت می‌کنیم و سلامت و آرامش زندگی عزیزانمان را به مخاطره می‌اندازیم، مطمئناً ارزش بالایی برای خودمان قائل نخواهیم شد. به علاوه عواقب عزت نفس پایین غالباً جنبه‌های دیگری از زندگی‌مان را فرامی‌گیرد، برای مثال شغل و سلامتی‌تان را به خطر می‌اندازد. کاهش عزت نفس منجر به پایین آمدن بازدهی و کارایی در کار می‌شود و وادارمان می‌کند که انتخاب‌های بدی، مانند کنار گذاشتن ورزش یا روی آوردن به مشروب و مواد، در زندگی داشته باشیم که به نوبه خود عزت نفس را هر چه بیشتر کاهش می‌دهد.

طبیعی است که وقتی انرژی‌تان بین دو رابطه تقسیم شده باشد، دیگر نتوانید رضایت همسرتان را جلب کنید. با این خیانت در واقع خودتان را از فرصت داشتن یک رابطه درازمدت بی‌نظیر محروم ساخته‌اید. چنانچه بهترین بخش از وجودتان را صرف هر چه بهتر ساختن رابطه‌ای کنید که نسبت به آن تعهد دارید، فرصت لذت بردن از رابطه‌ای صمیمانه و پرحرارت  را در اختیار خودتان قرار می‌دهید که به رشد و بالندگی‌تان کمک خواهد کرد.

همسر خیانتکار در واقع به خودش نیز خیانت می‌کند، چون:

شاید باورش سخت باشد، اما واقعیت این است که خیانت لزوماً به معنای پایان رابطه نیست. اگر واقعاً از خیانت خود پشیمان باشید، بخواهید رابطه نامشروع‌تان را به پایان برسانید و هر دو برای یافتن راهی برای ادامه زندگی‌تان آماده باشید، هیچ دلیلی ندارد که نتوانید زندگی‌تان را نجات دهید. البته بسیاری از همسران به این نتیجه می‌رسند که رابطه‌شان مسیر طبیعی خودش را طی کرده است و این خیانت نیز علامت و معلول وجود مشکل، نه علت آن است.

در هر حال همکاری و همفکری همسران با یکدیگر برای بررسی و حل این مشکلات، بهترین راهکار برای جبران خیانت و جلوگیری از فروپاشی زندگی مشترک است. فردی که مرتکب خیانت شده است، باید مسئولیت رفتار اشتباه خود را قبول کند و بهانه نیاورد. در این بین هر دوی همسران باید مسئولیت مشکلاتی را که قبل از خیانت در رابطه‌شان وجود داشته است، به عهده بگیرند.

برای نجات دادن زندگی مشترک، التیام زخم‌هایی که به همسرتان زده‌اید و ترمیم آسیبی که به اعتماد همسرتان وارد ساخته‌اید، باید مراحل زیر را اجرا کنید:

شاید به نظرتان آسان بیاید، اما در عمل متوقف کردن خیانت یک بار برای همیشه بسیار دشوار است. اما شما باید از عهده این کار بربیایید و به هیچ وجه از هیچ طریقی با آن فرد سوم تماس نگیرید.

از بهانه آوردن برای توجیه خیانت خود دست بردارید. سعی نکنید که این رابطه نامشروع را توجیه کنید، هیچ توجیه قابل قبولی برای خیانت وجود ندارد.

همسرتان را سرزنش نکنید. شما حق انتخاب داشته‌اید، می‌توانستید ابتدا طلاق بگیرید و بعد رابطه جدیدی را شروع کنید، اما به جای آن تصمیم به خیانت کردن گرفته‌اید. مسئولیت این گناه کاملاً به دوش شما است و باید از همسرتان عذرخواهی کنید.

تصمیم بگیرید که آیا می‌خواهید به زندگی مشترکتان ادامه بدهید یا خیر. تصمیم همسرتان چیست؟ اگر هر دو برای نجات زندگی‌تان مصمم باشید، ازدواجتان محکوم به شکست نیست، چون هر دو هدف مشترکی دارید.

اگر می‌خواهید زندگی‌تان را حفظ کنید، با خودتان و همسرتان صادق باشید. تارهای درهم تنیده دروغی را که برای سرپوش گذاشتن روی خیانتتان ساخته‌اید، یک به یک از هم باز کنید. اگر می‌خواهید زندگی‌تان را از این دریای متلاطم به ساحل نجات برسانید، باید شفافیت، صداقت و راستگویی را پیشه کنید.

اگر قول داده‌اید که راس ساعت معینی در مکان خاصی باشید، به قولتان عمل کنید. اگر قول داده‌اید کاری را انجام دهید، حتماً قولتان را عملی کنید. قابل اطمینان باشید و زیر قولتان نزنید. اگر قابل اعتماد نباشید، نمی‌توانید اعتماد همسرتان را به دست بیاورید.

به خاطر داشته باشید که اعتماد همسرتان را تا حد زیادی از دست داده‌اید. درباره جایی که هستید، کسی که با او هستید و همه چیز با همسرتان روراست و شفاف باشید. اکنون وقت مرموز بودن و طفره رفتن نیست.

اگر احساساتتان در حد انفجار است یا عواطف یکی از شما به شدت برانگیخته شده است، اشکالی ندارد که مدتی از هم فاصله بگیرید. البته لازم نیست که مدتی طولانی از هم دور باشید. فقط قبل از صحبت کردن درباره موضوعات بحث‌برانگیز یا ارتباط دوباره با هم مدتی به همسرتان فرصت بدهید تا اوضاع آرام شود و آب‌ها از آسیاب بیفتد.

در عین حال که به همسرتان اجازه می‌دهید تا مدتی تنها باشد، باید برای او نیز وقت بگذارید. هر از گاه با هم بیرون بروید و وقتی همسرتان آمادگی کافی را پیدا کرد، دوباره نزد هم برگردید.

انتظار نداشته باشید که همسرتان بلافاصله دوباره به شما اعتماد کند. جلب اعتماد دوباره همسرتان زمان می‌برد.

اگر همسرتان می‌خواهد به مشاور ازدواج مراجعه کند، نه نیاورید. امتناع از کمک گرفتن از مشاور نشان می‌دهد که شما برای نجات زندگی‌تان جدی نیستید. باید صادقانه مشکلاتی را که در زندگی شخصی و مشترکتان وجود دارد، بیابید و درباره آن‌ها صحبت کنید. مشاوره هیجان‌مدار و رهایی از احساسات مخرب روش مناسبی برای مدیریت درد ناشی از خیانت و یافتن راهی برای ایجاد ارتباطی سالم و موثر با یکدیگر است.

باید خودتان را ببخشید، البته منظورمان این نیست که ناجوانمردانه خودتان را از مخمصه نجات دهید، واقعیت این است که احساس گناه تا پایان عمر بر دوشتان سنگینی خواهد کرد.

هرگز، هیچگاه همسرتان را ترغیب نکنید که موضوع را فراموش کند و از آن بگذرد. گوش شنوایی برای شنیدن دردها و رنج‌های همسرتان داشته باشید. در ترس منتظر نمانید که این آتش زیر خاکستر دوباره روزی شعله‌ور شود. صادقانه با هم صحبت کنید و بگذارید همسرتان بداند که شما از این خیانت پشیمان هستید و دیگر او را با این درد آزاردهنده تنها نخواهید گذاشت. مادامی که همسرتان می‌خواهد درباره اندوه و خشمش صحبت کند، حتی اگر به نظرتان بیاید این گله‌گذاری تا ابد ادامه دارد، به او گوش بدهید. اگر می‌خواهید شانه‌های همسرتان دیگر این دردی را که شما مسببش بوده‌اید، تحمل نکند، خودتان باید این بار را از او بگیرید. به خاطر داشته باشید که شما یا احتمالاً هر دو مدتی طولانی از زندگی مشترک خود ناراضی بوده‌اید.

 

قطعا خیانت، اشتباهی است که عواقب و صدمات بسیاری بدنبال دارد اما هر انسانی در یک برهه از زندگی ممکن است اشتباه کند، اگر به موقع متوجه اشتباه خود شده‌اید حتی یک ثانیه را هم از دست ندهید و برای جبران خیانتی که به شریک زندگیتان کردید تمام تلاشتان را بکنید. برای جبران خیانت اولین قدم خیانت نکردن است. به همسرتان دیگر دروغ نگویید، مسئولیت اشتباهتان را بپذیرید، با او صادق باشید، در جلب اعتمادش بکوشید، صبور باشید و زمان بیشتری با او صرف کنید. برای اینکه بتوانید پایه‌های زندگی مشترکتان را دوباره بنا کنید بهتر است سطح شناخت و آگاهی تان را در این زمینه بالا ببرید.

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

287 بازدید

462 بازدید

503 بازدید

567 بازدید

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

1.1k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام ۵ماهه با یه فرد متاهل در حال جدایی آشنا شدم و اینکه گفت همسرم جدا میشه و منم میدونستم جدا میشن از هم قبول کردم و وارد رابطه شدیم و باهم خیلی خوب بودیم تا یکماه اول بعد سرد رفتار می‌کرد باز من خیلی گرم باهاش رفتار میکردم درکش میکردم و میگفت ورشکست شدم من میخوام برم از ایران من گفتم اشکال نداره من صبر میکنم تا بری و بیایی و اینکه صبر می‌کنیم تا شرایطت بهتر بشه همسرش گفته بود ک مهریه منو بده و برو ولی همچنان سرد بود و میگفت مشکل کاری دارم حوصله گوشی رو ندارم برو دنبال زندگیت ولی من وابستگی داشتم و میگفتم بزار شرایط خوب شه ولی اون خیلی سرد شده بود منم دوستم راجع به اون بهم خبر میداد و اینکه گفت یه خواستگاره بیا باهاش صحبت کن من صحبت کردم و اینکه یه بار هم دیدمش و اون شخص نیتش سو استفاده بود و من از پیاماش اینو فهمیدم و به دوستم گفتم من ادامه نمیدم بعد متوجه شدم ک قول داده بوده دوست منو ببره سرکار دوست منم واسه همین منو معرفی کرده بود و فکر می‌کرد اون شخص واقعا خواستگاره ولی رابطه قبلی کاملا تموم نشده بود ولی سرد بود حتی ۳۲روز نیومد منو ببینه بعد همیشه هم میگفت باید بری دنبال زندگیت ما نمیتونیم ادامه بدیم پیامای اون شخص رو من اسکرین گرفته بودم و رو گوشیم داشتم و ایشون دیدن حالا میگه ک خیانت کردی دیگه من گفتم من خیانت نکردم تو اصلا رابطه رو نگه نداشته بودی و به من گفته بودی برو میگه ک من هنوز فکر میکردم به ازدواج باهات و میگفتم شرایط درست میشه بعد من فقط بخاطر دوستم اینکارو کردم وگرنه اگه میخواستم خیانت کنم میکردم و اینقد التماس تو نمیکردم حالا نمیدونم ک چیکار کنم بفهمه من کاری به اون شخص نداشتم حتی اون شخص منو نمیشناسه و اینکه خیلی واسم عذاب اوره رفتارش و وابسته ام بنظر شما جدا بشم بهتره؟ الان شبا قرص امی تریپتلین میخورم با کلرو دیاپوکساید تا خواب برم و چندین بارم ازش درخواست بخشش کردم میگه آبی ریخته بشه جمع نمیشه پ اینکه تو رابطه بودیم میگفت شاید برم با یه خانم مطلقه ازدواج کنم پول داره بهم میده ک بدهیامو بدم 😭از منم درخواست چک ۸۰۰میلیونی کرد من گفتم ن چون همیشه میگفت ما بهم نمیرسیم

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. به نظر می‌رسد مورد سوءاستفاده عاطفی قرار گرفتید و به مرور زمان و بخاطر وابستگی که بوجود آمد، تلاش‌های زیادی انجام دادید تا این رابطه را درست کنید. اما به این نکته دقت نکردید که ایشان هنوز از همسرش جدا نشده است و در واقع به او خیانت کرده و با شما ارتباطش را ادامه می‌دهد. بنابراین بهتر است تا زمانی که ایشان به صورت قطعی جدا نشدند، شما ارتباط خودتان را قطع کنید. سلامتی جسم و روان هزینه‌های گرانی دارد و از دست دادن آن برای شما اصلا به صلاح نیست. برای بهبود شرایط‌تان می‌توانید از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

مردی که برای اولین بار به همسرش خیانت کرده و شدیدا پشیمان هست امکانش هست که دوباره پایش بلغزد و تکرار شود چون از همسرش دور هست و ارتباط ندارد با همسرش.

سلام دوست گرامی اگر علت خیانت اول کشف شود و آن را حل کند، احتمال بروز مجدد آن کمتر می‌شود. دوری آنها به چه دلیلی است؟ بعد از خیانت از هم دور شده‌اند یا به علت شغل همسر دور زندگی می‌کنند؟ بهترین راه‌حل مراجعه به زوج‌درمانگر متخصص درمان خیانت است تا بتواند روش‌های اعتمادسازی مجدد را دوباره به زوجین آموزش دهد.

سلام من به مدت یک سال و خورده ای با یکی از هم رشته‌ای هام توی رابطه بودم و خیلی هم عاشق هم بودیم. البته اونجوری که من فکر میکردم شاید اشتباه فکر میکردم.

یک ماه پیش به صورت تصادفی متوجه شدم که دوست پسرم با دوست صمیمی من رابطه دارن و ازش جدا شدم، اون اظهار پشیمونی میکنه و میگه رابطشو باهاش تموم کرده و اصلا مدت زیادی نیست که این رابطه شروع شده اما من تصمیم به این جدایی دارم دوست پسر سابقم خیلی بزدله و خیانت ترسو ترین و بزدلانه ترین راه برای فرار کردن از رابطه ای بود که شاید توش خوشحال نبود میتونست جدا شه من که اسیرش نکرده بودم اصلا اگر عاشق دوستم شده بود به من نمیگفت اما جدا میشد چرا بازی میکنه با من؟ من اصلا متوجه نشدم اون خیلی خوب رولشو بازی کرد مدام حمایتم میکرد کمکم میکرد تو تحصیل توی زندگیم آدمی بود که می تونستم روش حساب کنم ، من نمیخوامش به هیچ وجه من آدم وفاداری هستم و لیاقت بودن توی رابطه متعهد رو دارم، من با مردی خواهم بود که متعهد، صادق و شجاع باشه نه اینقدر دروغ گو و بزدل من میخوام بدونم چی بهش بگم که دست از سر من برداره؟چی مردا رو نا امید میکنه؟ با در نظر گرفتن اینکه اون کمی لجوج و مستبد هست.

سلام دوست گرامی برای اتفاقی که افتاده است متاسفیم. بله شما تصمیم درستی گرفتید که برای این رابطه دیگر سرمایه‌گذاری و ریسک بیشتری نکردید. شما می‌توانید تمام راه‌های ارتباطی خودتان با ایشان را قطع کنید(شماره تماس، هدیه، خاطره، عکس، ویدیو و..) تا هم خودتان اذیت نشوید و هم ایشان راهی برای ارتباط با شما نداشته باشد. اگر شما واقعاً نخواهید ایشان نمی‌تواند مججداً به رابطه برگردد یا شما را اذیت کند. خیانت علت‌‌های مختلفی دارد، اما برای اینکه بتوانید مجدداً وارد رابطه‌ای نشوید که در آن به شما خیانت شود، حتما از مشاوره رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام شوهرم با زن شوهر دار خیانت کرده، تمام پیام هاشون رو دارم و نشون میده که رابطه داشتن ولی همسرم دست روی قرآن گذاشته که این کار رو نکرده.دو هفته اس قهرم ولی اصلا سمتم نمیاد انگار من مقصرم و از آبروریزی هم نمیترسه.روانشناسی رفتارش نشون دهنده چیه و چکنم

سلام دوست گرامی برای اتفاقی که افتاده است بسیار متاسفیم خیانت یکی از مسائلی است که زندگی زناشویی را دچار چالش جدی می‌کند. اما نیاز هست که حتما ریشه و علت این اتفاق بررسی شود و سهم زوجین در این اتفاق مشخص شود. شما برای رفع این مشکل باید به زوج‌درمانگر مراجعه کنید.

من به همسرم خیانت کردم چگونه میتونم کمکش کنم ؟

سلام خیانت مسئله‌ای که آسیب زیادب به هر دو طرف رابطه می‌زنه. هم کسی که خیانت دیده و هم فردی که خیانت کرده. بنابراین لازمه حتما با مشاور صحبت کنید که هم بتونید شرایط خودتون رو مدیریت کنید و هم آسیبی که به همسرتون و زندگی‌تون زدید رو چبران کنید.

من امروز مشاوره انلاین با خانم حیدری گرفتم خیلییی خوب بود… واقعا راضی کننده بود مخصوصا که تخصصشون خیانت درمانی هست ولی خیلی شکستم… نمیدونم چجوری با خیانت کنار بیام. حرفای مشاورمو چندین و چند بار گوش دادم… ولی بازم نمیتونم بهش اعتماد کنم دوباره… خیلی سخته اعتماد دوباره به کسی که بهت پشت کرده… نمیدونم در چه صورت باید بهش اعتماد کنم… چه ویژگی باید داشته باشه؟ ممنون میشم کمک کنید

سلام خوشحالیم که از مشاوره‌تون راضی بودین. خیانت دیدن ضربه خیلی سنگینیه چون باورهای افراد رو درباره رابطه و طرف مقابل‌شون بهم میریزه و به اعتمادشون لطمه می‌زنه. در این زمینه چند نکته مهمه. اول اینکه از خودتون انتظار نداشته باشید بتونید سریعا طرف مقابل‌تون رو بپذیرید یا تصمیم بگیرید برای همیشه کنارش بذارید. شما و هرکس دیگه‌ای که در این شرایط قرار می‌گیره نیاز به زمان داره تا با موضوع کنار بیاد و بتونه درست‌تر و منطقی‌تر به ماجرا نگاه کنه. ضمن اینکه طرف مقابل‌تون باید کاملا به اشتباهش پی برده باشه و صادقانه خواهان بازسازی رابطه و اعتماد شما باشه. در این صورت شما می‌تونید به از سر گرفتن اون رابطه فکر کنید. البته هردوتون باید تحت نظر یک مشاور اعتمادسازی مجدد رو یاد بگیرید و به درستی در رابطه‌تون پیاده‌اش کنید.

Iبا عرض سلام. و ادب پرسش من این است که من سه بار یک موضوع که شوهرم خوش نداشت و گفته بود نباید تکرار کنم من انرا تکرار نمودم و حال شوهرم کاملا بالایم بی اعتماد شده و بسیار قهر است لطفا برایم رهنمایی کنید که چی کنم تا اعتماد و قلبش دوباره به دست بیارم

سلام دوست گرامی اینکه چندبار کاری که همسرتان دوست نداشتند را انجام داده اید و ایشان ناراحت هستند طبیعی هست اما انچه باید شما اکنون انجام دهید این هست که در رفتار و گفتار ایشان را متوجه پشیمان بودنتان کنید . ضمنا باید به ایشان زمان بدهید تا بتوانند مجدد به شما اعتماد کنند.صحبت کردن با هم میتواند خیلی از سوتفاهمات را حل کند

سلام ، ایا مردی که خیانتش را تکرار میکند و چند بار اظهار پشیمانی کرد (البته در حد دوستی ، تفریح با دوست خانمش ، کادو خریدن ، پول دادن و غیره … ) و هنوز به رابطه جنسی نکشیده باز میشود اعتمادکرد و میشود با او زندگی را ادامه داد هر چند به شدت مجددا اظهار پشیمانی کند .

سلام دوست گرامی در خیلی از رابطه ها پس از یکبار اشتباه و خیانت مرد،زن ها سکوت می کنند و بدون اینکه دنبال راه حل و رفع مشکل باشند و بجای مراجعه به فرد مطمئن و مشاور،سعی می کنند خودشان مشکل را به نوعی یا حل کنند و یا پنهان و این باعث بروز مجدد رفتارها میشود. ابتدا لازم است شما اعتماد به نفس و عزت نفس خود را بالا ببرید. در مورد اطلاع از خیانت همسرتان با ایشان صحبت کنید و موضع را باز کنید.با ایشان صحبت کنید و دلیل رفتارشان را پیگیری کنید .و با صحبت قاطعانه در مورد ادامه زندگی سوال کنید. در صورتی که اشتباهاتی هم از سمت شما هست بپذیرید و با مشاوره حضوری نسبت به کنترل ایشان اقدام کنید.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

زمانی که متوجه روابط پنهان همسر خود می شوید، وحشت، سردرگمی، رنج روحی و جسمی تمام وجود شما را فرا گرفته و شما را در وضعیتی تاریک و مبهم قرار می دهدو زندگی شما به شدت دستخوش تغییر می شود. پس از آنکه متوجه خیانت همسر خود می شوید، باید چکار کنید؟ و چه کاری نباید انجام دهید؟ مراحلی که برایتان خواهیم گفت شما را در این مسیر هدایت می کنند.

 

 


متن سوال:


سلام.تشکر میکنم از سایت مفیدتان.

خانمی  هستمم45 ساله وخانه دار  دو پسر دارم که فرزند  بزرگم همسر عقد بسته دارد و تا چند وقت دیگر  عروسی میکند .من وهمسرم27 سال  عاشقانه زندگی  میکردیم با اینکه مشگلات فراوانی را پشت سر  گذاشتیم ولی رابطه امان همواره صمیمی  بودطوری که همیشه حسادت حسودان را بر می  انگیخت اما من چون بسیار مذهبی هستم توکلم  به خدا بوده و هست و هر کاری را برا ی رضای  خدا انجام میدهم مشگل و سوال من مربوط به 

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

خیانت همسرم است 10 ماه قبل متاسفانه اتفاقی  فهمیدم شوهرم حدودا 7 ماه است که زنی را به  عقد موقت خود در اورده و پنهانی و با دروغ  وفریبکاری مراتنهامیگذاشت وبا او گردش و  رستوران میرفت البته قسم خورده که رابطه  خصوصی نداشته ولی همین میزان پنهانکاری و  خیانت مرا درهم شکسته وبیمار روحی شده ام شب  وروز گریه میکنم از زندگی سیرم وبیقراریم  تمامی ندارداو میگوید اشتباه شده حتی  نمیگوید اشتباه کرده ام میگو ید هر چه بوده  تمام شده ببخش فراموش کن و بی خیال زندگیت را  بکن همین ولی من نابود شدم اعتمادم از  او و  همه سلب شده مشگل من این است که هر کار میکنم  نمیتوانم فراموش کنم و او را ببخشم قصد دارم 

تا ماه اینده او وخانه را ترک کنم و به خانه  پدرم بروم با اینکه خیلی خیلی برایم سخت است  که بعد از این همه سال استقلالم را از دست 

بدهم ودچار تغییرات زیاد و ناگهانی بشوم اما  چاره ای ندارم دیگر نمیتوانم دوستش داشته  باشم و به او اعتماد کنم مخصوصا اینکه هیچ  تلاشی برای جبران نمیکند ومثل همیشه بشدت  درگیر کارش و مشگلات مربوط به ان است و  میگوید اگر تو را دوست نداشتم ان قضیه را  تمام نمیکردم ولی من با شروع خیانتش مشگل  دارم که چرا؟ خدا میداند من برایش چیزی از  عشق و اطاعت وسازگاری کم نگذاشتم ولی او به  دنبال هوس پیری پشت پا به 27 سال عشق وزندگی  زد دردناکتر اینکه اخیرا در جروبحثهایمان با وقاحت میگوید کار بدی نکردم خیانت نکردم  صیغه کرده ام خوب کاری کردم به تو ربطی ندارد  والبته موقع عصبانیت غیر مستقیم مرا تحریک  به جدایی و رفتن میکند که هدفش را میدانم او  میخواهد ترکش کنم بدون اینکه از اموالش چیزی  بعنوان حقم به من بدهد

من  باید چکار کنم؟ بمانم یا بروم؟ چگونه بر غم  واندوه جانکاهی که تحمل میکنم فایق شوم؟ایا  همینکه همسرم زنی را صیغه کرده و بظاهر محرم شده کافیست وتوجیه خیانت بی وفایی ودروغها  وپنهانکاریش میشود؟دروغهایی که به من گفته  و مرا فریب داده تنها گذاشته حقوقم را  نادیده گرفته و رفته با زن غریبه خوشگذرانی  وگردش گناه نیست؟من که 27 سال به پایش نشستم و  شریک غم وشادی ونداریش بودم حقی ندارم؟صرف  صیغه محرمیت مجوز همه این ظلمها وبی انصافیهاست؟ایا خداوند راضی به اشکها و  دلشکستگیهای من و امثال من است؟من از شدت  افسردگی و اندوه بارها تصمیم به خودکشی  گرفتم که به لطف خدا اعتقادات مذهبی ام مانع شد به نظر شما باید چکار کنم؟ همه باورهایم  زیرورو شده ایا عقد موقت را خدا برای امثال شوهر من قرار داده که بعد از این همه سال رنج  وزحمت و وفاداری همه زندگی و عشق را نابود  کرد ان هم به بهانه حکم خدا که صیغه را حلال  شمرده پس چرا پنهانی ؟چرا با دروغ و  فریب؟لازم به ذکر است من راز همسرم را نزد  احدی فاش نکرده ونخواهم کرد و همین موجب شده  رنج مضاعفی را متحمل شوم شما را بخدا کمکم  کنید پاسخ مفصل بدهید خیلی درمانده ام وبرای  ترک همسرم ان هم بدون طلاق بسیار مردد میشوم 

از طرفی هم هرگز قادر به بخششش نیستم نگران  لطمه روحی هستم که با رفتن من فرزندانم دچار  شوند البته انها هرگز علت واقعی رفتنم را  نخواهند فهمید .کمکم کنید  از هر مرکزی کمک  خواستم  در این 9 ماه کسی هنوز پاسخم را نداده 

امکان مشاوره حضوری نیز ندارم همسرم هم حاضر  به مشاوره وهمکاری نیست لطفا سریعا پاسخ  دهید دلشکسته درمانده ای را از بلاتکلیفی  نجات دهید


با عذرخواهی از پرگویی ام خدانگهدار اجرکم 


عند الله


 

پاسخ مشاور دینی ما سرکار خانم زوارزاده (استاد حوزه)


با سلام

چقدر از خواندن حرف های شما دلم گرفت … و چقدر افسوس خوردم … به شما حق می دهم که اینقدر دلشکسته و غمگین باشید.

می دانم که روزهای سختی را پشت سر می گذارید و می دانم که روحتان خیلی ازرده شده و شاید هیچ کاری از طرف همسرتان نتواند این همه رنج را جبران کند…

ممنون که برایمان از احساساتتان گفتید حرف های شما خیلی به ما کمک کرد تا بتوانیم بیشتر با روحیات شما آشنا شویم و بیشتر به کمالات و بزرگی شما پی ببریم. شما با رازداریتان به ما ثابت کردید که چقدر می توانید با تمام احساساتی بودنتان منطقی برخورد کنید

اما شما از 27 سال عشق و محبت حرف زدید از 27 سال کنار هم بودن حرف زدید از دو فرزندی گفتید که ثمره ی این 27 سال زندگی موفق است . فرزندانی که تصمیم امروز شما می تواند بر زندگی و آینده ی آنها تاثیر بگذارد. می دانم که همسرتان اشتباه بزرگی انجام داده اشتباهی که اگر شما زن با درایت و مادری فهمیده نبودید ، با بر ملا کردن راز همسرتان تا همین حدش هم ، زندگی فرزندانتان را به مخاطره انداخت…

مثلا فکر کنید عروس شما با شنیدن ماجرا ،چه قضاوتی درباره ی شما و پدر شوهرش و حتی همسرش خواهد کرد… و خیلی مسائل حاشیه ای دیگر که اگر شما رازدار نبودید می توانست امروز گریبانگیرتان باشد… اما شما نشان دادید که چقدر همسر فهمیده و مادری نمونه هستید . نشان دادید که خودخواه نیستید و نشان دادید که بر خلاف آنچه می گویید هنوز همسرتان را دوست دارید و هنوزنمی خواهید آبرو و عزت  خانواده تان را بخاطر یک اشتباه از بین ببرید که اینها همه نشان عشقی است که به زندگیتان دارید .

شاید برای همین است که همسرتان نمی خواهد خودش هم باور کند که چقدر در حق چنین همسری ظلم کرده.

 همیشه انکار ادم ها از این نیست که بخواهند گناه خود را توجیه کنند بلکه گاهی می خواهند اصلا باور نکنند که چنین گناهی کرده اند . شاید همسرتان دلش می خواهد زمان به عقت برگردد و اینبار به هوسش و به وسوسه های آن زن جواب رد بدهد و این روزی را نبیند که شما اینقدر افسرده و ناراحت شوید…

شما می توانید او را نبخشید و با قلبی پر از کینه به خانه ی پدری بروید و با زندگی 27 ساله تان قماری بزرگ کنید. قماری که مطمئنا برنده ای نخواهد داشت و نه تنها همسرتان بلکه فرزندانتان و حتی خود شما هم بازنده این قمار هستید . چون از بین بردن پایه های زندگی می تواند آواری .و سیلی به راه اندازد که همه را با خود به جهنمی ببرد که انتهایش معلوم نیست… شما می توانید انتقامی سخت از همسرتان بگیرید اما مطمئن باشید که این اتش زیر خاکستر می تواند خیلی ها را با خود بسوزاند مثلا پدر و مادر شما ، که شاید در این سن دیگر توان تحمل مصیبت از بین رفتن زندگی فرزندشان را نداشته باشند …..

پس دوست عزیزم از شما می خواهم همانطور که 27 سال در سخت ترین سختی های زندگی تان بهترین تصمیم ها را گرفته اید اینبار به آن بخشی از احساسات خود که می خواهد زندگی تان حفظ شود، اهمیت دهید و منطقی تصمیم بگیرید…


منطقی که شما را بزرگ خواهد کرد.

همانطور که تا الان بزرگی خود را نشان دادید دستتان را روی قلبتان بگذارید و از خداوند گشایش قلبتان را بخواهید . از خدا بخواهید که قلبتان بزرگ شود به بزرگی خودش ! به بزرگی و رحمانی خداوندی که تمام عمر ستار العیوب ما بوده و هیچ گاه ما را نه تنها رسوا نکرده بلکه همیشه بخشیده و فرصت جبران داده …


 

پس شما هم می توانید همسرتان را ببخشید . می توانید بخاطر 27 سال زندگی و 27 سال عشقی دو طرفه از گناهی بگذرید که شاید مقصر صد درصد نبوده ! شاید برایش دام پهن شده ! شاید خودش هم هنوز باورش نمی شود که با زندگی اش و عشق شما چه کرده…

پس لازم است که خود را آرام کنید . شما می توانید با فکر کردن به حکمت های نهان این قضیه خود را آرام کنید…

مثلا شاید به مرور زمان خوبی های شما در چشم همسرتان بی رنگ شده بود و این اتفاق باعث شد همسرتان خوبی های شما را بیشتر ببیند و بیشتر قدر شما را بداند و متوجه شود که بیرون از دایره ی خانواده اش خبری نیست ! و زنان دیگر آنطوری که می نمایانند هم نیستند و … و شاید این اتفاق باعث شود که همسرتان همیشه پیش خوبی های شما شرمنده باشد و … و خیلی شاید ها و حکمت هایی که به عقل و ذهن ما نمی رسد اما خداوندی که تا امروز نگهبان زندگی و قلب همسرتان بوده بهتر می داند…

درست است که گفتید همسرتان تازگی ها از کارش دفاع می کند اما این را هم گفتید که ابتدا از شما می خواسته که او را ببخشید پس اصرار شما بر نبخشودن او و سرزنش های شما باعث شده که او را به لجبازی وادارید و حرمت های بینتان شکسته شود . پس باید هر چه زودتر تکلیفتان را با خود مشخص کنید اگر قصد زندگی دارید این راه شما را به هدفتان نمی رساند و باعث می شوید که روز به روز از همسرتان دور و دورتر شوید . پس بر احساسات خود غلبه کنید و نگذارید وجهه خوب و بیست و هفت سال فداکاریتان شکسته شود. نشان دهید که در سخت ترین شرایط هم شما حرمت ها را حفظ می کنید و او را شرمنده خوبی های همیشگی تان می کنید. الته این نکته را هم بگویم که نباید انتظار داشته باشید او همیشه جلوی شما سرشکسته و سر به زیر باشد! واقعیت این است که اگر غرور مرد را بشکنید و اصرار داشته باشید که او را خوار کنید و بخواهید او را در مقابل خود بشکنید شاید موفق شوید اما چیزی که به آن می رسید مرد دلخواهتان نخواهد بود زیرا غرور و عزت را از مرد بگیرید دیگر مردانگی ندارد و دیگر به بند کشیدنش افتخاری نخواهد بود!


پس دوست عزیزم

نفسی عمیق بکش و چشم هایت را ببند و تصور کن که اگر این خطا از پسرت سر می زد و یا حتی از برادرت سر می زد چه توقعی از عروست داشتی ؟ چه توقعی از همسر برادرت داشتی؟ حتما توقع داشتی که آنها از خطای او بگذرند . پس شما هم بگذرید .

 باور کنید که همسرتان روزهای خوشی با آن زن نداشته که اگر داشت او را رها نمی کرد!

پس شاید او هم ، حتی بیشتر از شما رنج یک هوس زودگذر را کشیده و برای همین دوباره به آغوش خانواده اش برگشته . پس فرصت دوباره شما تنها به او نخواهد بود . شما به خودتان هم فرصت دهید تا دوست داشته شوید فرصت دهید تا با جبران کردنش و با محبت هایش رنگ تازه ای به زندگی 27 ساله تان بدهد . بگذارید بداند که چقدر انتخاب درستی کرده و چقدر شما لایق دوست داشتن هستید. بزرگی کنید تا در چشمش بزرگ شوید.

من نمی گویم که ناراحت نباشید می گویم احساس خود را مدیریت کنید یعنی مثل همیشه خوب باشید و در مقابل فرزندانتان پدرشان را بستایید اما در خلوت هایتان به آرامی در حالیکه سرتان را بر سینه اش گذاشته اید از رنجتان بگویید بگویید که چقدر روزهای تلخی برایتان بود بگذارید اشک های شما را با گرمی دستانش پاک کند . بگذارید و به او فرصت دهید تا قلبتان را دوباره بدست اورد. خود را از محبتش و از آرامش زیر یک سقف بودن محروم نکنید.


 

می خواهم حرف هایی بزنم که به هر کس نمی توان گفت تنها به شما که زنی پاک و با اعتقاد هستید می گویم زیرا هضم این حرف ها برای هر کسی ممکن نیست . اما با خواندن سخنان شما دریافتم که شما توانایی درک این سخنان را دارید :


 

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم


 


بسم الله الرحمن الرحیم

زن باید آنقدر آزاده باشد که حتی به علاقه همسرش نیز وابسته نباشد و خداوند دنیا را محل امتحان قرار داده نه محل تغذیه نفس سیری ناپذیر، و باید تا لحظه ای که زنده ایم یادمان نرود که حکم الهی را بر خواسته دل خود ترجیح دهیم وتسلیم امر الهی باشیم. 

بارها آموخته ایم درجایی که…حکم می دهند که در ازدواج موقتِ مرد رضایت همسر او شرط نیست زنان باید از این حکم بطور ضمنی بفهمند که همسرشان جز امانت الهی نیست ونباید انحصار طلب باشند 

و بالاتر از آن نباید به اینکه تنها  محبوب همسرخود باشند دل ببندند و برای آن بجنگند زیرا این یعنی بردگی، بردگی چی؟ بردگی محبت!  

نتیجه ای که حاصل میشود چیست؟! روحشان آرامش میابد؟ نه! نتیجه: غفلت از حق تعالی ودستورات حضرتش، خودخواهی و خودکامگی و چشم بستن به نیاز های همنوعانشان، نگرانی دائمی برای نرفتن همسرشان به سوی زن دیگر ،راضی شدن به درمعرض گناه قرار گرفتن یا لااقل محرومیت زنان دیگر  و گاه شوهر از برآورده شدن نیازهایشان خواهد بود. 

این خواسته انحصارطلبانه جز دلمشغولی دنیا نیست چرا که (یوم یفر المرء من اخیه , وامه وابیه , وصاحبته وبنیه) شوهر و منحصر بودن محبت شوهر به زن, دردی از او دوا نمی کند بلکه تسلیم به امر الهیست که به درد او می خورد. 

ما اگر نخواهیم به این احکام بیندیشیم وتسلیم آنها باشیم اسما شیعه امیرالمؤمنین و رسما شیعه شیطان هستیم. 

باور آزادی مرد در ازدواج موقت یا مجدد نکته ای تربیتی نیز برای زنان دارد و آن اینکه حق مسلم مرد را بازور وبهانه گیری و پلیس بازی نمیتوان ونباید از او گرفت. 

اگر کسی در پی محبت و جای دیگر نرفتن دل شوهر است راهش کسب هنر خوب همسرداری کردن است. 

گرچه به نظرم حرص این امور فانی را زدن برای خواهش دل خود نیز بیهوده است وقتی به زحمتش می ارزد که حتی خوب همسرداری کردن نیز برای به انحصاردرآوردن محبت شوهر نباشد بلکه برای رضای خداوند باشد. 


چرا که سه خاصیت دارد: 


(اول:  تلاش ما در آخرت نتیجه دارد 

(دوم:  اگر باهمه تلاش موفق نشدیم سرخورده نمیشویم 

(سوم:  مبتلا به حرص زدن نمیشویم چون وظیفه خود را انجام داده ایم


و نتیجه را به خداوند واگذار کرده ایم.  

دوستان را در این بحث که ظاهرا به آزمون خفیّ ایمانها تبدیل شده  به آرامش وتوجه به مرگ که قطع تمام علایق و تنها ماندن با صورت و نتایج اعمال است دعوت میکنم و دقت به این موضوع برای همه مؤمنین از همه ادیان, نه احتیاج به دلیل و برهانهای پیچیده دارد ونه تخصص در روایت وتفسیر میخواهد . برای آزاد کردن عقل از احساسات وهیجانها که اولین منزل رسیدن به حقیقت است خوبست لحظه ای به مرگ بیندیشیم وآنرا به خود نزدیک ببینیم در چنین شرایطی گویی یکباره از قید تعلقات نفس که منشأ لجاجت وحق ناپذیری هستند آزاد میشویم وآنگاه تازه در کلاس اول دین میتوانیم حکم خداوند وسیره معصومین را به تعقل وتحلیل بنشینیم .


حرف آخر:

دوست با ایمان خودم . شما گفتید که ” بسیار مذهبی هستید و همیشه توکلتان به خدا بوده” پس این بار هم به او توکل کنید و در این شب های عزیز ماه رمضان آرام شدن قلبتان را از او بخواهید . از او بخواهید که از این امتحان سخت هم سربلند بیرون بیایید. شاید پاداشی بزرگ انتظار شما را می کشد پاداشی به بزرگی قرب او …. پس این فرصت را از خود نگیرید که پیش خداوند با گذشتتان و حفظ زندگیتان عزیز شوید و از بندگان مقربش باشید. ان شاالله


 


والسلام      


 

 

سلام خیلی خوشحالم که سایت شمارو پیدا کردم. یک جورایی با خوندن پاسخاتون دلم آروم گرفت. چون منم این درد بزرگ رو کشیدم …
من و همسرم شش ساله که ازدواج کردیم و سه ساله که خونه خودمون رفتیم.علیرغم سختی دوران عقد به خاطر شرایط تحصیلی بنده و کار همسرم ؛بسیار روزگار خوشی باهم داشتیم و خوب اگر هم بحثی بود فقط به علت اختلاف سلیقه بود و سعی میکردم زود تمومش کنم و خوشبختانه به خاطر یک رفتار ذاتی فراموش می کردم و سعی میکردم یاد اوریشون نکنم.
از نظر مالی و شغلی و تحصیل هیچ کمبودی نداریم و خانواده های متدین و خوبی داریم.
روابط زناشوییمون هم خوب بود. اینارو می گم که بهتون ثابت بشه هیچ مشکلی تو زندگی ما نبود …. ولی یک شب یک اتفاق تمام آرامش منو بهم زد ..
یک شب که دیدم همسرم خوابه براش پیام اومد و من فکر کردم گوشیشو باید از شارژ جدا کنم ولی وقتی موبایلو برداشتم و اون پیام رو خوندم دیگه حتی به چشامم نمیتونستم اطمینان کنم نفسم تنگ شده بود و سنگین … تک تک ضربات قلبمو حتی الان که چند ماه از اون قضیه گذشته حس می کنم. اون با یک خانم متاهل و بچه دار صحبتهای غیر متعارفی رو رد و بدل کرده بودن و متاسفانه از پیامای قبلی معلوم بود که حدود سه ماه از شروع اون رابطه می گذشت
اون خانم یکی از همکاراش بود که اسما میشناختمش ؛ چون همسرم گاهی تو خونه در مورد زندگیش حرف میزد واسم و از شرایط سخت روحی و جسمی زندگیش می گفت و من ساده فکر می کردم این ها فقط یک درد دل در محیط کاریه !!!! شوهرش بهش خیانت کرده بود و حاضر به طلاقشم نبود و کارشون حتی به زدو خورد و تهدید هم رسیده بود ….
متاسفانه و نمیدونم واقعا چرا …. شوهر من با این خانم پیامکی و البته خدا می دونه شایدم حضوری !!! ارتباط داشت و حتی پیامایی با هدف ارضای جنسی هم بینشون مطرح شده بود.
خدا شاهده وقتی اون پیامارو می خوندم قلبم شکست و نمدونستم باید چه کار کنم .
نتونستم خودمو نگه دارم و سریعا بیدارش کردم و بهش گفتم که ازت جدا میشم و آبروتو میبرم. جا خورد و اولش شوکه شد و بعد هم با گریه به غلط کردن افتاد و اصرار داشت
که رابطه ای نبوده و فقط از رو دلسوزی بوده …. فرداش بهم تلفن کرد که رابطه رو تموم کرده و دیگه بهش فکر نکنم و خیالم راحت…
منم چاره ای جز بخشش نداشتم چون همسرم و زندگیم واز همه مهمتر پدر و مادرم با هر تصمیمی غیر این نابود میشدن !
و بدتر از همه اینکه نتونستم این رازو با کسی در میون بزارم ..
الان چند ماه از اون قضیه می گذره زندگی روال قبل خودشو پیدا کرده ولی من گاهی مجبور به نقش بازی کردن برای همسرم و خانوادهامونم؛ نقش همون دختر صادق و عاشق اوایل ازدواج که به همسرش از اعماق وجودش اطمینان داره و همه چی تو زندگیش روبراهه. هیچ کی نمیدونه تو دلم یک غم بزرگ از خیانت همسر دارم… دست خودم نیس ولی اون پیامای لعنتیو که خوندم مدام میاد جلو چشمم و بعدش یک عالمه فکر و خیال جورواجور و نکنه یک وقت هایی که گاهی دیوانم میکنه . چند بار با همسرم تو خلوتامون خواستم حسمو بهش بگم ولی اون سعی می کنه نشنوه و زود ردش میکنه و ازم می خواد فراموشش کنم. منم خوب نمی تونم زیاد مطرحش کنم چوک از شکسته شدن حرمت بینمون می ترسم …
ولی ازتون کمک می خوام و راهکار که چطوری می تونم با این قضیه کنار بیام .چطوری با چرایی این اتفاق از طرف همسرم کنار بیام. چطوری از دست فکرهی جور واجور و شک به همسرم راحت بشم .چطوری آرامش درونیمو دوباره بدست بیارم ؟؟؟؟
من نمیتونم حضوری به مشاوره برم همسرم مخالفه.
خواهش می کنم کمکم کنید….

سلام شوهر من ازطرف دارای پروپاقرص صیغه هست ولی میگه من کاری نمیکنم که آینده تووبچه هامون به خطربیفته از اولم دلش با ازدواج بامن نبوده دختراستادش رومیخواسته خیلی بهش محبت میکنم طاقت دوریمونداره خی بداخلاقی بابچه هامیکنه زیادکتکشون میزنه براش خوراکی میارم قربون صدقش میرم میگم به فکرقلبت باش ولی خودم ازدرون داغونم شباتاصبح گریه میکنم براش خیلی سخته پول خرج من بکنه مثلاخرج شکم زیادمیکنه ولی منمن باکفش پاره ومانتوکهنه میگم بریم خریداونقد بونه میاره آخرم میگه پول ندارم بااینکه من طی 7سال زندگی ومراعات فراوان درمورد توان مالیش خیلی سخته براش پولوبرای من خرج کنه نمیدونم بهم خیانت شده یانه؟

سلام من ۳۵ سالمه ده ساله ازدواج کردم تازه فهمیدم شوهرم رفته صیغه کرده اینم چون بچه دار شدن و بچه رو میخواست گفت حالا هم میگه نمیتونم صحیفه رو بهم بزنم بخاطر بچه باید کنار بیای’جالبی اینه من عاشقش بودم حالا میگی من نمیدونستم من دار نشدم اول گفت بخاطر بچه بودن ولی بعد گفت فکر نمی کردیم بچه دار بشیم چون خودشم مشکل داشت برا بچه دار شدن ولی روزگارم سیاه شده نمیدونم چکار کنم دارم روانی میشم تازه غیر از پدر و مادرش به کسی نگفتم دارم جوانی میشم قبول کردم بمونم ولی طاقت ندارم آدمی که هیچوقت بهم دروغ نمیگفت حالا فهمیدم یه عالمه دروغ گفته تازه همشم میگه خلاف نکردم غیر شرع نکردم

به نظرمن هرزن یامردی که خیانت می بینه اشکال ازخودشه.توخودش جستجوکنه ببینه اعمال ورفتارخودش چگونه بوده وهست آیانگاهی خیانتی چشمی گناهی چیزی مرتکب نشده ایا باسخن ناروایی دخالتی زندگی کسی را ویرانه نکرده.هرچندماهمیشه طرف مقابل راگناهکار وخود را مبرا وپاک قلمداد می کنیم.آیامابه کسی نگاه بدنکردیم حتی بانگاهی کسی راحتی برای لحظه کوتاه اسیرخودنکردیم ودل شریکش به دردنیاوردیم که این سزای همان عمل خودمان باشه.

خیلی براتون متاسفم. اگه هوو زن صیغه ای یا زن دوم خوب بود خدا نصیب بزرگانی چون فاطمه زهرا و حضرت خدیجه می کرد که هم به خدا نزدیک ترند و هم دلشون واسه زنان جامعشون بیشتر می سوخت که شوهرانشون رو انفاق کنند و صبر و تحمل و درکشون هم از ما بیشتر بود و البته الگویی می شدند واسه ما که بتونند این تفاوت در روحیه زن و مرد را جا بیاندازند. پس اگر نبوده لابد مسئله ازار دهنده ای بوده پس اینقدر شهوترانی و لاابالی گری مردها رو به حساب نیاز فطریشون نذارید که خیلی زنها رو دیدم که در این زمینه صد تا مردو حریف هستند. من به خاطر شهوترانی مردهای غربی به اسلام پناه اوردم دیدم اینجا بدتره با این اوضاع همه مرهای غربی دائما دارن صیغه می کنند اشکالشون چیه از نظر شما . 

به عنوان یه زن خجالت می کشم از این همه شهوترانی توجیه شده. اگه با علم جور در اومد میگید نیاز روانشناختی اگه جور در نیومد میگید به نفع جامعست. تازه ترویج میکنید پنهونی هم انجام بشه نوبرید والا…نمیدونم خدا چه طور راضی شده با احساسات یه زن با این همه روحیه حساس بازی کنه به خاطر خوشی چند دقیقه ای یه مرد… مگه یه زن ماشین یا خونه یا غذاست که دلتو زد بری سراغ یکی دیگه. من و همه زنهای دیگه ادمیم اگه دل میشکنه لابد عدالت نیست و گرنه خدا واسه چی این همه احساس رو بخواد لگد مال کنه مگر اینکه نعوذ بالله ازار داشته. از من گفتن ….. توی یه خانواده مرد هم باید بسازه با دل زنش راه بیاد همون طور که زن با کم و زیاد مردش میسازه مرد هم با کم و زیاد زنش بسازه و عرش خدا رو با شکستن دل و اشکهای زنش نلرزونه بد نیست کمی هم سختی بکشه جهت قرب الهی. دلم گرفت از این همه ظلم توجیه شده… اصل تک همسری رو فدای فرع نکنید. در ضمن از لحاظ بهداشتی با این همه بیماری زنان و ایدز من اصلا صیغه و روابط متعدد مردها رو توصیه نمیکنم.بهتر بجای یاد دادن فرار مردها به آغوش یه زن دیگه بهش یاد بدید چطور آغوش زن اولش رو گرم کنه اینطوری دارید بی بندو باری رو بهش اصالت میدید.. نکنید اخه تو که نامزد داری زن داری آشیونتم گرمه چرا … باز اگه مشکل دار بودی یه چیزی نکن برادر عزیز.. نگذار اعتماد دلگرمی خوشی عشق و احساس بمیره و فدا بشه نکن..

با سلام پسری هستم که با دختری سه سال رابطه دوستی برای ازدواج داشتم و رابطه ما فرازو نشیب زیاد داشت و ما در شهرستان کوچکی زندگی میکنیم که تقریبا همه قضیه مارا میدونستن جدیدا یک پسری بهم از خیانت این دختر گفته در حالی که من اعتماد کامل بهش داشتم و الان هم اون دختر دست رو قران میذاره و به خاک مادرش قسم میخوره که دروغ گفتن بهم خواهشا کمک کنید

سلام خواهری دارم ۱۰ سال از من بزرگتر از بچگی با من مشکل داشت با خواستگار دعوا میکرد با کسایی که من رو دوست داشت مشکل داشت الانم که دو تا بچه دارم و شوهری هوسباز از هر فرصتی استفاده میکنه خواهرم تا میتونه دلربایی میکنه و شوهرم کم مونده بگه میخوام بگیرمش هرازگاهی از بعضی قسمتهای بدنش میگه خلاصه به من ه اون رو میخواد چون خواهرم شوهر نکرده حاضرم طلاق بگیرم که شوهرم باهاش ازدواج کنه فقط مشکلم طرز گفتن به ماد
رم هست خیلی دوسش دارم نمی خوام به خاطر من حتی یک ثانیه از عمرش کم بشه به نظرتو چیکار کنم خودمم دلم با شوهرم نیست

سلام به همه خانوماي عزیز مخصوصا اونايي که با پوست و استخوان معنای رقیب رو تو زندگی حس کردن…..واقعا قابل ستایش هستید و باید مقابل شما قد خم کرد.
خواستم بگم من هم این تجربه رو به نوعی داشتم تو زندگیم .
من نزدیک ۴ساله ازدواج کردم با یکسال و نیم نامزدی دریغ از این که تازه وقتی اومدم خونه خودم فهمیدم شوهرم روز آزمایش عقد کاملا پشیمون شده از ازدواج با من چون من با تصویر ذهنی اون از همسر ايندش از نظر ظاهری فرق داشتم…و با اجبار خانواده اش راضی به ازدواج شده…خلاصه بگم شوهر من هر کاری میکرد و خودش و به هر دری زد تا به قول خودش منو از زندگی بندازه بیرون چون فکر همه چی شو کرده بود که بهم چیزی نرسه…اما حکمت خدا این بود من چون اطلاع نداشتم فقط در مقابل رفتاراش با خوبی رفتار کردم حتی بعدا که متوجه شدم بازم نا امید نشدم و مثل یک دوست کنار شوهرم بودم نه مثل یک زن و همسر…
خدا رو شکر میکنم الان به جایی رسیدم که شوهرم میگه اخلاق تو منو به زندگی برگردوند و هر روز احساس میکنم برام تازه تری….زندگی اونم توی این لحظات خاطرات سختی زیادی داره اما باید وايساد و جنگید.به شوهرم میگم همیشه حق گرفتنيه شوهر من مال منه پس برای داشتنش بیشتر از هر کس دیگه ای باید تلاش کنم حتی اگه تلاش یک طرفه باشه…وايستيم و بجنگیم باور کنین آخرش هر چی بشه چیزی جز بزرگيه شمارو ثابت نمی کنه.توکل به خدا یادتون نره

سلام علیکم
دوست عزیز نظر شما و تلاشتان قابل احترام است مشاور محترم هم شمارا تایید کردند ولی به نظر اینجانب که خود زخم خورده پدیده زشت خیانت زناشویی (حتی در غالب احکام دین) هستم در مسیله عشق و احساسات و پیمان زناشویی که بسیار مقدس است جنگیدن اصلا معنایی ندارد به نظر من مردی که عهدشکنی میکند و همسرش را به راحتی به یک زن رنگ ولعاب دار جدید میفروشد همان بهتر که برود و بوی گند هوسرانیش را با خودش ببرد من هرگز از مردی که سالها عشق صادقانه به پایش ریختم ولی او بخاطر بی تعهدی و هوس پشت پا به همه عشقم زد محبت و عشق را گدایی نمیکنم!و هرگز برای بدست آوردن دلش و علاقه دوباره اش تلاشی نخواهم کرد زیرا من برایش کم نگذاشتم و اوست که باید ابتدا خطایش را بپذیرد و بعد نهایت سعیش را بکند که باز به او اعتماد کنم و دوستش بدارم!!!عشق زیباتر و مقدستر از آن است که با خیانت باز هم عشق بنامندش و مثل روز اول پاک باشد!بله البته قبول دارم اکثرا بخاطر حفظ کیان خانواده و بخاطر آینده فرزندان و برخی مصالح دیگر مجبور میشویم بعد از خیانت همسر به زندگی ادامه دهیم اما از جهت عشق و علاقه هرگز دیگر نمیتوان مانند قبل از بیوفایی عاشق ماند و اعتماد کامل داشت چون از یک خط قرمز بزرگ و خطرناک عبور شده!کاری که نبابد میشده شده و زخمی عمیق درپیکر زندگی ودر قلب زن ایجادشده که تا ابد جای آن باقیست……بارها به این فکر کردم که خدا هم راضی نیست که مردی با دروغ و کلک و پنهانکاری از حق مسلمش استفاده کند!و زخمهایی عمیق به روح و روان همسرش وارد کند.مگر نه این است که هدف وسیله را توجیه نمیکند؟پس اگر فرضا مردی متاهل نه برای هوس و تنوع طلبی بلکه برای رضای خدا ومصالحی بخواهد زنی دیگر را عقد موقت یا دایم کند و از حق مسلمش استفاده کند چرا نباید به همسرش اطلاع دهد؟ چرا پنهانی و با متوسل شدن به لطایف الحیل و دروغهای بیشمار اقدام میکند ؟ چرا به فکر احساسات همسرش نیست و حق انتخاب رفتن یا ادامه زندگی به او نمیدهد؟ چرا موقعی که دستش رو میشود دم از خدا و حکم حلال خدا میزند و خیانتش را با سلاح دین توجیه میکند ولی وقتی رنج و عذاب و بیماری همسرش را میبیند یاد خدا نیست و توجهی به ظلمی که در حق او کرده نمیکند؟؟و……خلاصه اینکه همه خیانتکارهای پنهانکار خودشان هم میدانند کارشان به این شکل پنهانی هم مورد غضب خداست هم منفور جامعه و بدجور هر چه عشق و اعتماد را به لجن میکشند پس خواهشا در بحث عشق و علاقه بی ربط نگویید و اکتفا کنید به همان توصیه به بخشش و ادامه زندگی برای آرامش ظاهری!!!!!! عشق کالا و وسیله نیست که دست به دست شود یا بشود خرید یا بشود فروختش!عشق کارش با دل است و احساس!
موفق باشید


با سلام و احترام…

عزیزم شما تجلی یک تلاش مومنانه و یک ایمان زن مسلمان هستید…

تمام حرف های ما در این پاسخ های مشاوره همینه!! اینکه شما خوب باشید شما برای حفظ زندگی تون عشقتون و آرامشتون بجنگید و تلاش کنید اونوقت روزی خواهد رسید که همسرتون در مقابل این همه خوبی سر تعظیم فرود خواهد آورد… هرچند شما به این کرنش ها نیازی ندارید و برای رضای خدا زندگی تون رو حفظ کردید…

تمام حرف ما همین بوده و هست… که خوبی نسبی نیست! که اگر همسرمون خوب بود ما هم خوب باشیم…

شما یک نمونه ی روشن از زنی هستید که با خوبی هاش تونسته مردی که تمام تلاشش طلاق بوده رو برگردونه اونوقت چطوربعضی خانم ها  ادعا دارن مردهاشون که التماس می کنن برای بخشش و زندگی مشترک نمی تونن به زندگی برگردونن؟!!!


 

سلام و خسته نباشید خانم موسوی اگه اشتباه نکنم شما از مشاورای سایت هستید من صحبتهای شمارو قبول دارم اما یکی مثل من که آدمی کمال گرا هستم و هر چیزی رو در حد اعلا میخوام حالا که شوهرم بعد از سالها عشق و علاقه بیوفایی کرده و به آسانی مدت زیادی فریبم داده و سراغ یکی دیگه رفته همه باورها و افکارمو به هم ریخته و هر کار میکنم هضم این موضوع آسون نمیشه!اطمینان دارم هرگز تا ابد دلم باهاش صاف نمیشه با اینکه دارم فقط حفظ ظاهر میکنم من هم تشنه اون عشق و آرامش زندگی با شوهرم هستم که شما ازش حرف زدید ولی دست خودم نیست از نگاه من فقط عشق خالصانه و بدون خیانت و نامردی عشقه و حقیقیه …بعداز گذشت چند سال از بیوفاییش با اینکه به قول شما بخشیدمش ولی هنوز با کوچکترین اظهار علاقش فوری گریه ام میگیره و دلم به درد میاد و یاد عشق از دست رفته ام می افتم ولی به روش نمیارم اما او ن خودش میفهمه!از طرف دیگه با کوچکترین بد اخلاقیش باز یاد ظلمش می افتم و به هم میریزم و خلاصه اینکه بد دردیه!من بخشیدم ..به زندگیم دارم ادامه میدم..به ظاهر همه چیز عادیه ..ولی متاسفانه از اون عشق حقیقی که میگین من وامثال من لایقش هستیم و نباید ازش محروم بشیم خبری نیست و من اونقدر تو این موضوع دل شکسته و داغونم و اونقدر در درونم رنج میکشم که فقط و فقط خدا میدونه هر چند خیلی خوب بلدم حفظ ظاهر کنم تا لااقل فرزندانم آسیب نبینند.من فکر میکنم حالا که خودم به لطف خدا جزو زنان پاک و وفادار و صادق بوده ام لایق عشقی پاک بدون خدشه و بدون رقیب و بدون فریب هستم(چه عشقی که با دروغ و فریب و خیانت آلوده بشه دیگه عشق نیست خودش یه دروغ بزرگه)چیزی که شوهرم از من دریغ کرد و هرگز تا ابد نه جبران میشه نه تکرار!!!!شرمنده اینو میگم ولی به نظر من خیانت مثل قتل میمونه !چطور یه قاتل هرگز نمیتونه قتلشو جبران کنه و آدمی رو که کشته زنده کنه یه کسی هم که تو عشق خیانت میکنه و اونو با هوسبازی و بی ارادگی به لجن میکشه هرگز نمیتونه مثل قبل از خیانت دل معشوق و همسرشو دوباره صد در صد بدست بیاره!میدونم شاید بیرحمانه باشه ولی متاسفانه من اینطوری فکر میکنم و احساس میکنم و ذره ای هم نمیتونم عوض بشم و این درد منه ….همه زندگی من شده تظاهر !دیگه عشق رو باور ندارم دیگه از روابط عاشقانه ای که میبینم یا میشنوم خندم میگیره و برام مسخره است و فکر میکنم پشت همه این عشق ورزیهای زن وشوهری یه دروغ و فریب بزرگه که دیر یا زود علنی میشه!بله اینه افکار من بعد از خیانت شوهرم!!
ببخشید طولانی شد فقط خواستم کمی از تبعات بیوفایی بگم و آنچه بر سر احساسات و افکار زن بیچاره میاد که اگه اعتقادات مذهبی نداشته باشه وای به حالش میشه!!……..در پناه حق باشید

سلام من زنی 27ساله هستم و دو بچه دارم دو سالی هست که با شوهرم یک کلام حرف نزده ایم شوهرم از دوران نامزدی و بعد از عروسی با محبت بهم میگفت که هروقت کو چکترین مشکلی برایت پیش آمد و یا حتی اگر کسی در بیرون قصد مزاحمت برایت داشت با اطمینان کامل بهم بگو بدون اینکه فکر کنی من اعتمادم بهت کم بشه یا دچار سوءضن بشم.میخواستم بگم به اون خانومایی که مثل من سادگی میکنند و فکر میکنند شوهراشون همیشه مثل یه سد محکم پشتشون وایسادن کاملا در اشتباهن وقتی پسر عموم یه پیام بهم داد که من دوست داشتم و چرا با این مرد ازدواج کردی و من از این حرف پسر عموم که پسر خاله شوهرم هم میشه و کامل در جریان زندگی من بود و بعد از 8سال که من متاهل شده بودم و مادر دو بچه این حرف رو زده بود حالم خیلی بد شد و دچار استرس شدیدی شدم و جواب کوتاهی بهش دادم که منظورت چیه و گم شو بعد از یه مدت کوتاه جریان پیام رو به شوهرم گفتم و شوهرم هرچی از دهنش دراومد بارم کرد و حلا دو سال از اون جریان میگذره من تو خونم زندانی شدم هیچ رابطه ای با خانواده ام ندارم نه تماسی و نهرفت و آمدی مثل یک برده کار میکنم و فحش میشنوم و دچار افسردگی شدم وهمیشه به خودکشی فکر میکنم فقط تنها نگرانیم بچه هامن که میخوان زیر دست کی بزرگ بشن بخدا نه زنی هستم که بیرون آرایش میکنم و نه تیپی بزنم که توی دید باشم همیشه به فکر این بودم که من باید با آبرو زندگی کنم و یک زن باید همیشه عفت رو رعایت کنه ولی متاسفانه هرچی خودت سخت گیر باشی و رعایت کنی یک نفر ابلح مثل امثال پسر عموی من پیدا میشن که از روی خریت حرکاتی بکنن که به فکر عاقبتش نیستن


خانم محترم

کاش ایمیلتان را داده بودید و ما پاسخ سوالتان را برایتان ارسال می کردیم…

اگر مایل به پاسخ مشاور ما هستید به لینک زیر مراجعه کنید و سوال خود را ثبت نمایید.


ثبت سوالات مشاوره


 

سلام دوستان.ازتون می خوام کمک فکری بدید. منم به زنم خیانت کردم.خیلیم دوستش دارم ولی نمی دون چی شد اینجوری شد.با طرف در حد اس م اس بوده ولی خانمم فکر می کن بهش بدجور خیانت کردم. الانم پشیمونم یه بچه 1 ماهه داریم 2 سال هم هست ازدواج کردیم.

سلام برادر عزیز خیلی خیلی متاسفم….کاش علاج واقعه قبل از وقوع میکردید کاش وقتی اولین وسوسه در برابر نامحرم سراغتون اومد حداقل به پیمانی که روز ازدواج با همسرتون بستید فکر میکردید و شیطان را لعنت میکردیدو……حالا هم قصد سرزنش ندارم فقط میخوام با تجربه ای که دارم با ذکر چند نکته کمکتون کنم.من خودم یک زن هستم که پس از سالها زندگی عاشقانه شوهرم بهم خیانت کرد و زندگیم رو ویرانه کرد الان ما بعد از سه سال که از خیانتش میگذره هنوز کنار هم هستیم ولی دهها بار تا مرز طلاق رفتیم و رنج زیادی تحمل کردیم اگر شوهرم خالصانه اظهار پشیمونی میکرد اگر با محبت زیاد و توجه همیشگی دلم را بدست می آورد اگر حتی با وجود عصبانیتهای پی در پی من باز هم واقعی عذرخواهی میکرد و اگر در رابطه با موضوع خیانتش به همه پرسشهای من صادقانه جواب میداد تا من بفهمم حد رابطشون چقدر بوده تا ذهنم از خیالبافی رها بشه….الان بازم میتونستم عاشقش بشم و قلبا ببخشمش ولی افسوس….شوهرم با غرورش و لجبازیش کاری کرده که فقط بخاطر آینده بچه ها دارم کنارش عمر میگذرونم و حسرت محبت و عاشقی با او در دلم مونده.برادر بزرگوار جنس زن از احساسات رقیق و محبت آفریده شده وقتی هم که از این موضع زخمی بشه دوای زخمش باز محبته و بس.تا دیر نشده به فکر زندگی نوپا و فرزند کوچکتون باشید و با عذرخواهی واقعی و با محبت دل همسرتونو بدست بیارید و بهش قول بدید دیگه هرگز بهش بیوفایی نمیکنید حتی به اندازه چند پیامک!!و بر این قولتون استوار باشید و دراین مسیر از خود خدا کمک بگیرید تا از شر وسوسه جن و انس در امانتون بداره که بد مسیریه و امتحان سختیه!باور کنید اگه خانمتون عاشقتون باشه و زندگیشو دوست داشته باشه و شما حقیقتا دیگه توجهی به نامحرم نداشته باشید و وفاداریتونو در عمل ثابت کنید حتما شمارو میبخشه و مجدد به زندگی با شما دلگرم میشه فقط یادتون نره که باید صبوری کنید و انتظار نداشته باشید فوری اعتمادش برگرده بلکه زمان میبره و هر چه عاشقانه تر برخورد کنید و بد اخلاقیاشو بیشتر تحمل کنید انشاالله زودتر دلش نرم میشه…فراموش نکنید همسرتون دل شکستس و قلبش زخمی شده برای التیام هر زخمی مرهم و زمان نیازه!از ما که گذشت و همه عشق و علاقمون به نفرت و سردی و بیتفاوتی تبدیل شد ولی امیدوارم زندگی شما با عنایت خدا و با کمک و جبران خودتون باز هم سامان بگیره و چراغ عشق همیشه در خانه و دلتون روشن باشه آمین
خدا کنه تونسته باشم از منظر یه خانم زخم خورده از خیانت کمکتون کرده باشم خدا نگهدار

عزیزم واقعا برات متاسفم….ولی شما دوست شوهرت بودی اما یکی مثل من که با جرات میگم تو پاکدامنی کم نظیر بودم و هستم فکر میکنی چرا مورد خیانت و بیوفایی شوهرم قرار گرفتم؟خدا میدونه! ولی الان اشکم تموم شده و در حالی که هنوز جوونم از دنیا دل کندم و به امید دیدار حق روزگار میگذرونم و فقط حفظ ظاهر می کنم…هیچکس هم از دلم و رازم خبر نداره!سخته سختر از اینکه اونایی که دردشو نچشیدن بتونن تصور کنن
عزیزم خواهر گلم از خدا کمک بگیر خوب فکر کن اگه زندگیت و شوهرت ارزششو دارن و اگه سابقه رفتاریش خوبه باهاش اتمام حجت کن که دیگه دروغ نگه و بیوفایی نکنه اگه قبول کرد و قلبا پشیمون بود و عذر خواهی کرد ببخشش و از نو شروع کن هر چند بی اندازه سخته ولی به خدا توکل کن و با خدا معامله کن….اگر هم که فکر میکنی لایق این گذشت بزرگ تو نیست تا جوونی تکلیفت رو روشن کن و به آینده ای بدون خیانتکار فکر کن برات دعا میکنم حتی یک صدم از دردو اندوهی که من تحمل کردم دچار نشی و خدا دستتو بگیره و به آرامش برسی غصه نخور خیلی از مردای بیوفا که براحتی زیر نقاب دین دنبال هوسشون میرن و خیانت میکنن ارزش غصه خوردن و اشکهای مارو ندارن اما دیر یا زود بدون که گرفتار عدالت خدای مهربون میشن !پس خودتو بسپار به خدا و تا میتونی نماز شب و نماز حاجت بخون و ذکر بگو که خیلی موثره.موفق باشی

سلام من 23 ساله هستم 6 سال با شوهرم دوست بودم والان 2 ساله ک عروسی کردم چند وقت پیش فهمیدم تودوران دوستیمون شوهرم 2 سال با ی دختری ک 10 سال از خودش بزرگ تره صیغه شده و باهاش رابطه هم داشته بخشیدمش اما دلم باهاش صاف نمیشه همش کارم شده گریه و زاری چون چیزی براش کم نذاشتم چیکار کنم؟

سلام خداییش مشاورای عزیز اگه شما که مذهبی هم هستید و حتما برای رضای خدا خوب شوهرداری میکنید یه دفعه بفهمید شوهر عزیز مدتهاست که داره فریبتون میده و کلی دروغهاش فاش میشه و میفهمید یواشکی رفته یه زن دیگه جوونتر از شمارو صیغه کرده و باهاش گردش یواشکی میره وغیره…بازم اینجوری مشاوره میدین و حرف اول و آخرتون بخشیدن و ادامه زندگی به امید ثواب اخرته؟؟؟یعنی الله وکیلی بازم میتونین عاشقانه باهاش رفتار کنید و به زندگی دلگرم باشید؟بازم به این محکمی میگید عزیزم این حق مسلم تو بوده و اصلا ناراحت نیستم !!!جواب میدید یا مثل خیلی از پستهای دیگه یا حذف میکنید یا در سکوت درج میکنید؟


دوست گرامی


آخرت برای کسانی است که بهش اعتقاد دارن!!!!

اما اگر به آخرت هم اعتقاد نداشته باشیم بخششی که ما ازش حرف می زنیم برای همین دنیای خودنمونه! یکم به دورو برتون نگاه کنید زنهایی که به اصطلاح شما همسراشون خیانت کردن اگر نبخشیدن اول از همه خودشون رو با رنجی بی پایان درگیر کردن رنجی که دیگه به هیچ مردی اعتماد نمی تونن بکنن ، خودشون رو از عشق و محبت همسرشون و کانون گرم خانواده شون محروم کردن و در تنهایی با اشک ریختن دچار افسردگی و هزاران بیماری شدن!

اصلا حرف ما اینه که خودخواه باشید!! و وقتی همسرتون مدتی سرش جای دیگه گرم بوده و حالا با پشیمانی میاد سراغتون ، رهاش نکنید و عشق و محبت رو ازش طلب کنید بخواین که دلتون رو بدست بیاره بهش فرصت بدید نه برای اینکه اون لایق بخششه! برای اینکه شما لایق آرامشید ، شما لایق زندگی گرم و عشقی پایدار هستید … پس اگر همسرتون مراقب دل شما نبود خودتون که مراقب قلبتون باشید! خودتون مراقب احساستون باشید و قلبتون رو با کینه و نفرت پر نکنید که این کینه اول خودتون رو از بین می بره ، با متهم کردن و مقصر گیدا کردن دردی از شما درمان نمی شه… پس اول به خودتون ظلم نکنید

در ضمن! چرا ما ادمها دوست داریم مدام به کسایی که می خوان بهمون کمک کنند بگیم شما ما رو درک نمی کنید!! اگر قرار بود ما هم مثل شما بیایم توی چاه ! دیگه نمی تونستیم کمکتون کنیم و دستتون رو بگیریم! پس دستی که به سمتتون دراز شده رو با اتهام درک نکردن پس نزنید!! آرزوی ما خوشبختی شماست

شوهر منم داره بهم خیانت میکنه مشکل من اينه نمیتونم بهش ثابت کنم دارم داغون میشم ميگه دوست دارم ولی همش دروغ بهم ميگه کاراش توجيح میکنه این دومین باره من فهمیدم چه کار کنم نمیتونم طلاق بگیرم استقلال مال ندارم من هیچکسو ندارم بهش تکیه کنم دوتا بچه دارم عاشق شوهرم هستم فک میکنم فقط باید خودمو بکشم

خانم خانما خودکشی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!واسه خاطر یه آدم بی مسیولیت هوسباز و بی اراده شما خوکشی کنی؟؟؟اون آقا بی لیاقتی نشون داده و نامردی کرده و دروغ گفته و گناه کرده !!شما چرا خودتو بکشی؟اگه قراره کسی خودکشی کنه اون شوهرته که خطا کرده و آبروی مردای انسان و شریفو برده نه شما جانم!!!!!!!
خانم محترم !باهاش بی پرده صحبت کن اگه قبول کرد چیزی رو پنهان نکنه و خیانت نکنه چه بهتر ولی اگه خدای نکرده ادامه داد شما که میگی تکیه گاهی جز خدا نداری با خود خدا معامله کن و بخاطر رضایت خدا سر زنگیت بمون و بچه هاتو بزرگ کن تا به لطف خدا زندگیت از بحران خلاص بشه ودر هر حال بدون خدای مهربون ناظر همه ما و اعمالمونه و هوامونو داره حتی اگه گرفتار امتحانهای سخت بشیم!عزیزم برای خودت علاوه بر بچه داری که خیلی مهمه سرگرمی سالم جور کن و به خودت و سلامتیت برس که این نیز بگذرد و بدون هیچکس جز خدا و اولیای او لیاقت ندارند که بخاطرشون اشک بریزی و به خودت صدمه بزنی !اگه شوهرت خیانتکاره تو وفادار باش و سعی کن با محبت جذبش کنی.توی همین سایت مشاورای دلسوز و مذهبی توصیه های علمی و کارسازی کردندحتما با دقت بخون و عمل کن .الهی شاد باشی فقط خدااااااااا.

باسلاماغلب مشكلات ما از عدم حجاب مناسب هست و ما خودمان مقصريم

سلام من امروز بااین سایت اشناشدم واقعأممنونم تورو خداکمکمون کنید. ماشش دختر ودوپسر هستیم ک داداش بزرگم ک ۲۳سالشه ازدواج رده ویکی از خواهرامم ازدواج کرده پدرم دوسال پیش بایکی صیغه کرد ومامانم فهمید وکمی کوتاه امدن تازگیا بای زن دیگه رابطه داره والانم دنبال دختر مستاجرمونه ومدام به هم پیام میدن باور کنین داریم دیوونه میشیم

دوست خوب شرایطی که گفتی واقعا سخته اما شما سعی کن زیاد درگیر این مسایل نشید پدر شما بعنوان بزرگتر خانواده باید مسیولیت کارهاشو خودش به عهده بگیره و شما ضامن رفتارهای غلط ایشون نیستید پس آروم باشید و آرامش رو به اعضا دیگر خانواده منتقل کنید از یه بزرگتر دلسوز و قابل اعتماد فامیل کمک بگیرین تا با پدرتون حرف بزنه بیش از هر چیز به آینده خودتون و خواهرو برادرا فکر کنید ضمنا به مادرتون که از نظر احساسی حتما شرایط بدتری داره برسید و یارش باشید تا کمتر غصه بخوره امیدوارم زود زود مشگلتون حل بشه و پدرتون به زندگی سالم برگرده و به خودش بیاد .احترام به پدر رو فراموش نکنید تحت هر شرایطی!

من. جندوقته متوجه خيانت همسرم شدم،به ونااميدي كه فكرميكنم تلافي. كردنه وحسادت اونوبرانكيختن العذاب بكشه،همش ازخداميخوام نذاره أين اشتباه روبكنم

استاد اخلاقی می گفت اگه سگی پای شما رو گاز بگیره شما هم پاشو گاز می گیری؟!

کار اشتباه رو با اشتباهی بزرگتر جواب دادن ، تباهی میاره هم در دنیا و هم در آخرت…

دوست عزیز! اگه نمی تونی صبور باشی و اونقدر خوب باشی که خودش متوجه اشتباهش بشه ، باهاش حرف بزن… نگذار کینه بشه و خدایی نکرده این کینه ، تو رو به سمت گناه سوق بده…

سلام،من فکر میکنم هیچ اتفاقی مجوز خیانت رو ب مرد نمیده،من26ساله هستم و هفت ساله ک ازدواج کردم و یک دختر4ساله دارم،شوهرم ی گوشی داشت ک من از وجودش بی خبر بودم و تو اون علاوه بر حدود50فیلم مبتذل تعداد زیادی شماره زنان سه فیلم از رابطه خودش عقب نیسان مسقف خودمون بود،من مثل چشمام بهش اعتماد داشتم،داغون شدم.حالا ک برای طلاق توافقی اقدام کردم میگن سه ماه دیگه بیا،اونم رفته خونه پدرش و ماشین و عوض کرده و گوشی جدید گرفته و کلا ب خودش میرسه،تو دادگاهم بهم گفتن این ک مهم نیست(خیانت)الان90درصد مردها همینطورین تو باید اصلا ب روی خودت نمی آوردی،همینکهار میکنهو سالمه کافیه تو بچه کاریتو بکن خودش خسته میشه. اصلا مهم نیست ک زن چ عذابی میکشه،فقط گریه میکنم از خوابونده خوراک افتادم،همیشه سرد و بدرفتار بود،بارها کتکم زدو هربار بخاطر دخترم زندگی کردم و تنها دلخوشیم این بود ک این یک کارو نمیکنه،حتی ب کسی ی نگاه بد نمیکرد،همه ش میگم کاش خواب د؟یده باشم،ی بار گفت بخاطر بچه فراموش کن ولی نمیتونم حق من این نبود

سلام خانم عزیز بهترین کار همون جداییه من فکر میکنم اگر بچه ای بدون پدر یا مادر خیانتکار بزرگ بشه براش بهتره تا کنار کسی باشه که فقط شهوت حیوانیش براش مهمه و فرق دوغ و دوشابو نمیدونه و اصلا مسیولیت و حلال و حروم سرش نمیشه ضمنا اگه واقعا تو دادگاه به شما گفتن مهم نیست و…واقعا برای اون دادگاه و اون قاضی متاسفم شما هم برای گرفتن حقتون تلاش کنید وبقیه اش رو هم به عدالت خدا بسپارید امیدوارم خدا حقتونو بگیره…امیدوارم نظر من حذف نشه به اسم اینکه مشاوره غلط دادم!!!

سلام خانوم یا اقای موسوی.خوشحالم که باراهکارهای منطقیتون دیگرانو راهنمایی میکنیدو سعی میکنید مرهمی واسه دردها و غمهاشون باشین.غمهایی که بخاطر ظلم و بی انصافی وعهدشکنی مردی بوجوداومده که قرار بود یک عمر حامی و مدافع همسرش باشه.زن امانت اللهی است وخداوند از امانتداری مردها قطعا بازخواست خواهد کرد.در احادیث امده که خداوند نسبت به ظلم به زنان و یتیمان بسیار به خشم می اید.جای دیگر میفرمایند که 4خصلت در هرکس بود منافق است ولو نماز بخواند:دروغ-پیمان شکنی-خیانت در امانت وقسم دروغ.کجای دین خدا به ظلم راضی بوده؟توروخدا وجهه ی دینرو با این تفاسیر غلط خراب نکنید.خانوم یا اقای موسوی.اسلام دین عدالت مداریست کی ایمه ی ما بدنبال هواهای نفسانی ولذت جویی بودن که شیعیانشون باشن؟!!!!!!ازدواج موقت شرایط فوق العاده ایست که افرادی که شرایط ازدواج دایم ندارند به گناه یا انحرافات جنسی نیفتند.همییییییین!!!!!!!!!!!!!در تشریح وظایف زناشویی به خانومها امر شده روذی سه بار خودشونو به همسرشون عرضه کنن.زنی که حقوق همسرشو مراعات میکنه اگر هسرش حقوقشو زیر پا بذاره ظلم کرده.امیدوارم ما خانومها حقوق خود و همسرمونو اول بشناسیم و بعد رعایت کنیم.دین ما دین بخشش و عفوه.امیدوارم خداوند خودش اجر اون خانومو بده و زندگیشون به سبب گذشت ایشون از قبل هم شیرین تر بشه.با ارزود بهترین ها برای همه دوستان التماس دعا

من چجوري بفهمم شما پست منو ميخونيد

سلام خسته نباشید
وای خدای من خسته شدم از بس جوابهای ضد و نقیض دیدم …شمارو به خدا یکی شهامت داشته باشه بگه چی درسته چی غلط
تو یه سایتی خوندم که یکی از امامان معصوم گفته بودند بی جهت عقد موقت نکنید تا زنان مارا لعن نکنند و به دین بدبین نشوند و در سایت دیگری خوندم که امام معصومی از یکی از یاران میپرسند
آیا در سفر متعه(صیغه)کردی میگوید نه همسرانی دارم که از صیغه بی نیازم ولی امام علیه السلام میفرمایند با اینکه همسر داری ما دوست داریم صیغه کنی تا سنت خدا احیا شود
واقعا نمیدونم معنی این احادیث ضدو نقیض چیه وایا جواز خیانت مردان در اوج نامردی هست یا نه؟
ضمنا مشاور سایت به صراحت به مردان مشاوره میداد که اگر زن اولتان راضی به ازدواج دوباره اتان نشد یواشکی عقد موقت کنید و نگذارید بفهمد!!!!
تو سایت شما هم که یکی به نعل میزنید یکی به میخ !
زندگی امثال من که بعد از سالها رنج و فداکاری مثل زباله توسط شوهر هوسبازم دور انداخته شدم نابود شد…نابود حالا شما هی اسمون ریسمون ببافید تا مردا چند زنه بشن و حال کنند ولی از اون طرف خانواده ها از هم بپاشن و بچه ها فدا بشن …..دنبال چی هستین ؟
ای کاش فلسفه و چرایی احکام خدارو هم میگفتید تا از اونها سو استفاده نشه و مردمو بدبین به دین خدا نمیکردین…ای کاش از مردانگی.دل شکستن.دروغگویی. پنهانکاری و اشک مظلوم و .. هم میگفتید .افسوس….

سلام دوست گرامی

همانطور که میدانید در زمان معاویه ، جعل حدیث بسیاری شده است پس سندیت این احادیثی که شما ازش حرف زدید باید توسط حدیث شناسان بررسی بشه… نکته ی بعد اینکه : مگر هر سایتی اسمش رو گذاشت سایت دینی و مشاوره دینی داد واقعا پشتوانه ی دینی دارد؟!!

الان هر کس می تواند به راحتی یک سایت شخصی داشته باشد. سایت ما متعلق به حوزه ی علمیه اسلام شناسی است که زیر نظرمستقیم حوزه ی علمیه خراسان می باشد.پس بجای اینکه دین رو زیر سوال ببریم ببینیم دینمون رو از کی آموختیم؟! اون راه مشکل داشته نه اصل دین!!

ما دقیقا نگاهمون به ازدواج مجدد آقیون همینه!! اینکه برای درست جا افتادن یک نعل ، گاهی باید به نعل زد و گاهی به میخ!!

ما می گیم بپذیریم اونها می تونن ازدواج مجدد داشته باشن اما با اجازه ی همسر اول. خوب باید ببینید چه می شود که یک مرد بی اجازه ی همسرش این کار رو می کنه ؟ بخاطر هوس رانی است؟ چقدر به توانایی زن برای فرو کش کردن این هوس اعتقاد دارید؟!

بیایم همیشه توپ رو نندازیم تو میدون اونها و خودمون رو کنار بکشیم! اگر مردی از اول هوسران بوده …خوب حسابش جداست! ( هرچند باز هم ما اعتقاد داریم همسرش می تواند او را نجات دهد…) اما وقتی مردی بعد از سالها زندگی به سمت زنی دیگر میرود مطمئنا نیاز بوده تا هوس! حال باید ببینیم این نیاز جسمی است یا روحی … که در هر صورت همسر او بهترین کسی است که می تواند روح و جسم او را ارضا کند… ما همیشه می خواهیم مردهایمان خوب باشند غافل از اینکه تا ما خوب نشویم آنها اصلا توانایی خوب شدن ندارند!! چون برخلاف باور عامه ی مردم مردها خیلی ضعیف تر و وابسته تر از ما زنها هستند … پس به قدرت خدادادی که در ما زنها وجود داره برای ساختن زندان و به اسارت کشیدن مرد در آن زندان که حصاری نداره جز عشق و خوبی و زنانگی ، ایمان بیاریم… تا وقتی به توانایی خودمون برای مدیریت بحران های زندگی ایمان نیاریم همینه که با کوچکترین بادی جا خالی می کنیم برای اونهایی که تشنه ی یک لحظه زندگی ما هستند… حرف ما اینکه قوی باشید و به جای اینکه برید و در خلوت و تنهایی اشک بریزید و افسرده بشید و رنج تنهایی و طرد شدگی رو تحمل کنید… با رنج پس گرفتن آرامش تون مواجه بشید و برای اون بجنگید جنگی نرم و زیرکانه!!
گاهی هم مشکا اینجاست که ما می خوایم راحت ترین راه رو انتخاب کنیم : فرار!! که البته به نظر ما ارحت ترینه و گرنه وقتی فرار می کنی تازه می فهمی رنج فرار کردن از مشکل خیلی بیشتر از رنج ماندن و جنگیدن است…

انتخاب با شماست…

سلام و وقت بخیر
واقعا نمیدونستم زن باید جور همه چیزو بکشه و باید معجزه کنه تحت هر شرایطی مردشو حفظ کنه تا نره یواشکی زن دیگه بگیره!!!!!!!!
چه با قاطعیت میگین مردی که بعد از سالها یواشکی میره سراغ یکی دیگه از نیازش رفته نه از هوسش !شما جای همه قضاوت میکنین؟شما از همه خبر دارین ؟احساس سوختن به تماشا نمیشود.آتش بگیر تا بفهمی چه میکشم..خوش به حال آقایون چه طرفداری بی چونو چرایی ازشون میشه یک قدم هم از مواضعتون کوتاه نمیان ! حالا هم که قبول کردین مردا یواشکی میرن زن میگیرن باز با قاطعیت میگین بخاطر نیازشون رفتن نه هوسشون !!باز مردا مبرا شدن و زنها مقصرو بیعرضه!!متاسفم با این افکارتون..یه طرفه میرین قاضی راضی هم هستید …باید جای ما باشید تا بفهمید چی میکشیم و چطور زندگیمون با دروغ و کلک مردای هوسباز زیرو رو میشه بعد به قضاوت بنشینید و رای صادر کنید شما چه میدونید وقتی عاشقانه در اختیار همسر و خانواده هستید و تلاش میکنید وخود همسر هم وانمود میکنه شمارو دوست داره و راضیه و عاشقتونه بعد یه دفعه فاش میشه که مدتهاست داره زیرابی میره و با یکی دیگه خوشه به اسم حلال و شرعی!چه حالی میشه آدم و چطور همه وجودش تهی میشه وچه دردی حس میکنه و…و بماند . بهترین قاضی و مدافع حقوق ما فقط خداست همه را به عدالت او میسپاریم

vaghean kash kasi pasokhgoo bood?

کسی تو این سایت جواب کاربرا و پرسش کننده هارو نمیده؟؟؟؟؟؟؟

متاسفانه من هم با شما هم عقیده ام

سلام من تازه سه روزه بیست سالمو تموم کردم و چندروزه شوهرم بهم خیانت میکنه و فک میکنه من نمیدونم ولی منم تو اونجور موردها خیلی تیزم که فهمیدم ولی به روش نیومدم خودم بیش از حد تو عذابم از شما خواهش میکنم که کمکم کنید که آیه به روش بیام یا نه؟؟؟تاحدی روش بز ه که پیش من پیام بازی هم میکنه خواهشآ راهنماییم کنید

خواهش می کنم کمکم کنین من با یه نفر حودود 1/5 با همیم چند وخت پیش رفته بود عروسی یکی تز دوستاش از اونجا یه دختر شمارشو از فیسبوک پیدا کرده بهش اس ام اس داده اینم جواب داده بعد دختر بهش ابراز علاقه کرده اینم گفته من به یکی دگه تعهد دارم اما بعد بازم در ارتباط بودن به منم همه چیو گفته همون اولش اما یه جوری خیلی راحت باهم صحبت می کردن من داغونم الان بعدش دختره ترسیده که به عموش بگه دیگه حرف نمی زنن الان به خودش گفتم بخشیدمش اما نمی تونم دیگه اونی که من فکرشو می کردم نیست نمی تونم کنار بیام کاملا بی اعتماد شدم بهش

خیلی جالبه،تقریبا همین مشکل رو من دارم،،یکی از همکلاسی های عشقم،عاشقش شده بود ولی این گفته بود ک من با یکی دیگه هستم و دوستش دارم،،پسره گولش سده بود و گفته بود غده دارم گ قراره و بمیرم و … اینم دلش به رحم اومده و تقریبا یک ماه توی فضای مجازی باهم حرف زدن و به من نگفته و حتی کمی صمیمی بودن،،من چندین ماه بعد فهمیدم ولی به من گفت که دلم سوخت و عذاب وجدان گرفتم که پسره به خاطرم بمیره و به این خاطر باهاش حرف زدم که آسیب نبینه،،،من میدونم چیزی بینشون نبوده ولی دیه نمیتونم مثل قبل بهش اعتماد کنم و شب و روزم شده فکر و خیال،،،،دیگه هیچی مثل قبل نیست
منتظر جواب این سوالتون هستم تا منم بتونم استفاده کنم…

باسلام.من دختری23ساله که قرارعقدکسی دربیام که حالم ازش بهم میخوره این ازدواج ازنوع ازدواج زورکی که هیچکس پشتوانه ام نیست انگارقراره پدرومادرم باپسرازدواج کنندازشماوالدین تقاضادارم به سراغ ازدواجهای زورکی نریددوست داشتن بایددوطرفه باشه عشق اگه یک طرفه باشه خیانتهای بزرگی روبه ادماست من الان تواین سنم ازلحاظه روحی داغون داغونم واقعا نمیدونم باکسی که دوسش ندارم چگونه زندگی خواهم کرد.

در دین ما از شروط جاری شدن عقد رضایت خانم هست و حتی روایتی هم در مورد اهمیت نظر دختر نسبت به همسر آینده اش موجود هست، اگر دوستش نداری و فکر می کنی هیچ وقت هم نخواهی داشت و این ازدواج ممکنه تورو به گناه خیانت بکشونه ، توکل کن به خدای بی همتا و شجاعانه بگو نه! از خدا خواهش کن و بخواه بختت رو با کسی که صلاح خودش و مورد پسند تو نیز هست باز کنه، بنده خوبی باش براش اون وقت ببین برات چی کار می کنه، این رو کسی داره بهت می گه که از دستان معجزه گر خداوند بی اندازه محبت دیده…

دلت خوشه ها

سلام خسته نباشید من یک خانم 23ساله هستم و16سالگی ازدواج کردم والآن یک پسرسه ساله ونیم دارم شوهرم قبل ازازدواج بامن باخونواده ی اونا دوست بودن البته ازطریق خانمش که شوهرم سرویس خانمش بود شوهرم منو خیلی دوست داره هرکس هرحرفی میزنه زوداز من دفاع میکنه خلاصه چندماه پیش دیدم به اون خانم اس میزنه نوشته بود توی اولین فرصت اگه توروببینم مثل خودت … ازاون حرف به بعدنظرم راجبش عوض شده ولی نه میتونم خودکشی کنم نه اینکه ازش جداشم چون واقعآ دوسش دارم اونم همینطور در ضمن هزاردفعه معذرت خواسته که نفهمیدم که اون جمله رو براش فرستادم فکرمیکنم ازبس که فکرمیکنم دارم دیوونه میشم لطفآ کمکم کنید به خدا قسمتون میدم

سلام شوهر من چندسال پیش بهم خیانت کرد. وزنی را صیغه کرد.توی این هشت سال زندگی خیلی بدی داشتم.به خاطر بچه هام و شرایط بد خانوادم نتونستم طلاق بگیرم.هیچ جا نمیزاشت برم و همیشه کتکم میزد و بهم شک داشت.دیگه خسته شدم چند روز پیش بهش گفتم طلاق بگیریم که عصبی شد و حسابی کتکم زد.از فردای اون روز وقت و بی وقت جلوی بچه هام منو هرزه خطاب میکنه.درصورتی که خودش همش به من و بچه هام خیانت میکنه.من دیگه تحمل این زندگیو ندارم خانوادمم مخالف طلاق هستن.ولی من تصمیممو گرفتم.دیگه نمیتونم.شوهرم میگه به هیچ وجه طلاقت نمیدم.وقتی زن صیغه کرده بازم حق طلاق با اونه؟ممنون میشم اگه جواب بدین

دوستان سلام.میخواهم اعترافی بکنم راستش را بخواهید خیلی اتفاقی با این صفحه آشنا شدم و برایم جالب بود و مطالب آن را دنبال کردم
من یکی از بیوه زنانی هستم که اینقدر در موردشان مطلب مینویسید و غوغا به پا کردید من هم مدتی پیش وارد زندگی مردی خوشبخت و دارای همسر و فرزند شدم و با بدست آوردن دل آن مرد به هر شکل باعث شدم او از زندگی اصلیش دور شود و غافل بماند و جند ماهی مرا عقد موقت پنهانی کندو با گردش و تفریح سرگرم باشیم اما متاسفانه همسر آن مرد متوجه شد و همه چیز به هم ریخت….طوریکه او مرا رها کرد و به دنبال زندگی و همسر اولش رفت خیلی غمگینم و از اینکه بدون مشورت و تفکر چنین کاری کردم پشیمانم…در این رابطه من چیز زیادی گیرم نیامدفقط چند تکه هدیه و چند پرس غذایی که در رستورانها صرف شد اما در عوض استرس و رنج عذاب وجدان است که امانم را بریده…دورادور خبر دارم که همسر آن مرد بیمار روحی شده و حال خوشی ندارد و دایم مرا نفرین میکند وضعیت فرزندانش هم بعد از برملا شدن این موضوع نابسامان شده.نمیدانم باید چکار کنم؟ کاش هرگز سراغ مردی متاهل نمیرفتم و به ازدواجی معقول و پایدار فکر میکردم.میترسم آه آن زن و نفرینهایش دامنم را بگیرد و گرفتاریهایم بیشتر شود…از شمادوستانم میخواهم راهنمایی ام کنید و برایم دعاکنید.

مطمین باش نفرینش دامن گیرت میشه،

انشالله خدا ريشه هر چي زن ومرد خيانتكاره از روي زمين ورداره .ارزو مي كنم به حق اين روز عزيز ١٩ رمضان ،هر كس زندگي خانواده ايي رو متلاشي ميكنه ،زندگيش جهنم بشه ….

سلام مشاورین محترم.هفته پیش به پاسخهای شما در این بخش انتقاد کردم و پرسیدم چرا به جای دفاع بی چون و چرا از مردان خاین از مذمت دروغ و فریب در اسلام سخن نمیگویید و چرا مردم را به صداقت و وفاداری تشویق نمیکنیدو……اما متاسفانه نظر مرا در سایت درج نکردید واقعا متاسفم .چرا به خاطر انتقاد از محتوای پاسخهای تک بعدی تان حاضر به درج نظر کاربران نمیشوید؟چرا؟


با سلام

ما فقط نظراتی که توش توهین و تحقیر باشه رو منتشر نمی کنیم.حرف زدن از مزمت دروغ و فریب خیلی خوبه اما هر حرفی جایگاهی داره .مشاور ما پاسخ یک زن که به اصطلاح شما فریب خورده رو داده نه یک مرد فریبکار.دارویی که برای اون آقا درمانه گفتنش به این خانوم سمه!! چون بیشتر از همسرش متنفر می شه و …


پس هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد…

لطفا شما بر حسب وظیفه ای که احساس می کنید مشاورتونو بدید ..دیگه عمل کردن و نتیجه گیری رو به خود گرفتارا و پرسش کننده ها بسپرید! اجازه بدید همه کاربرا نظرشونو بگن و خود پرسش کننده اصلی بعد از مطالعه همه نظرات و نیز مشاوره شما تصمیم بگیره چکار کنه یعنی چی که بخشی از نظرای مردمو حذف میکنید که مثلا سم نباشه !به نظرم این سایت خیلی سلیقه ای بر خورد میکنه اگه اینقدر خود رای هستید اصلا چرا امکان نظر دادن ایجاد کردید ؟فرم مربوطه رو حذف کنید و فقط دیدگاههای خودتونو بنویسید!!چرا وقت ملتو میگیرید؟؟

 


با عرض خوش‌آمد، لطفا وارد شوید

بازیابی رمز عبور.

رمز عبور برای‌تان ایمیل خواهد شد.

طرح طلایی علی عربی – جذب عشق، تحول زندگی

 

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

این برنامه، کوچینگ و مشاوره خصوصی من نیست. برنامه‌ی پرسش و پاسخ عمومی هست و برای یک پاسخ کامل به سوالات جامع شما راه اندازی شده. اگر سوال شما پاسخ داده نشده، عذر خواهی می‌کنم، درخواست زیاد هست و زمان محدود و هدف من، پاسخ جامع به سوال‌های مشابه. اولویت با ضرورت و کیفیت سوال شماست.

 

 

من تمام سعی را در ارائه‌ی یک پاسخ جامع دارم، اما چیزهایی هست که نمی‌توانید ببینید. مشکلات ما، برگ‌های خشکیده‌ی یک درخت است. نمی‌توان برگ ها را رنگ زد و تازه کرد. اما ریشه که درمان شود، برگ‌ها یک شبه زیبا می‌شوند. باید ریشه را درمان کرد و این نیاز به یک بررسی ریشه‌ای در جلسات خصوصی دارد. هر قضاوت من و هر راهکاری که در این برنامه ارائه می‌دهم، بر مبنای اطلاعات محدود پرسش شماست. برای یک مشاوره خصوصی فقط به این صفحه مراجعه کنید.

پرسش از علی عربی، قسمت دوم:

 

تماشا در یوتوب

 

 

سلام، وقتتون بخیر

مسئله‌ای رو باز کردید که یک روز گریبان همه رو می‌گیره. هر کسی که تا آخر این صحبت گوش نده و بی‌فکر توی رابطه حرکت و اقدام کنه. به همین خاطر می‌خوام با جزئیات کامل صحبت کنم. شنیدن این قسمت، بیش از اندازه برای هر زن و مردی که توی یک رابطه‌ست اهمیت داره.

برنامه‌های VIP طرح طلایی – دوره بازگشت به عشق

فراموش کردن عشق ازدست رفته – درمان وابستگی شدید

آموزش قانون جذب عشق: چگونه عشقم را برگردانم؟ فیلم‌های…

امیدوارم از صحبت‌های رک من ناراحت نشید. حتما می‌دونید که شیوه‌ی کوچینگ من با مشاورهای داخل کشور تفاوت داره.

 

 

خیانت بدترین بحران عاطفیه. و می‌دونی بحران کی اتفاق می‌افته؟ نه فقط خیانت، که هر بحرانی، وقتی پیش میاد که چشم‌هامونو روی نشونه‌ها و شهود غریزی‌مون می‌بندیم. بحران وقتی پیش میاد که دنیا ازت می‌خواد یک کاری بکنی، نشونه‌ها و غریزت و دنیا با تمام وجود ازت می‌خوان یک تغییری تو این وضع به وجود بیاری؛ در و دیوار ازت درخواست می‌کنه، اما تو متوجه نیستی؛ نمی‌خوای که باشی. وقتی دنیا ازت تغییر می‌خواد و تو چشماتو می‌بندی و با انتخاب‌های بدتر از قبل، جلو می‌ری، یک روزی می‌رسه که دیگه دنیا ازت تغییر نمی‌خواد.

این روز بدیه، چون دیگه وقتش رسیده که تو رو با یک بحران شدید، مجبور به تغییر کنه. ما بدون کنترل احساسات‌مون انتخاب‌های اشتباه پشت اشتباه می‌کنیم. رفتارهای اشتباه می‌کنیم. تصمیم‌های بی‌فکر می‌گیریم. با این که ته دل کاملا می‌دونیم درست نیست، اما باز می‌گیم این چیزی نیست.

 

یک رابطه خیلی قشنگ شروع می‌شه. به قدری قشنگ که دلت نمی‌خواد به هیچ بهانه‌ای خرابش کنی. وقتی اولین برخوردا و رفتارای بدو می‌بینی اعتراض می‌کنی، اما برخورد بدتری می‌کنه و می‌بینی که شرایط بدتر شد. پس بار بعد سعی می‌کنی آروم‌تر و بی‌صداتر حرف‌تو بزنی تا این رابطه‌ی قشنگ خراب نشه. سعی می‌کنی تا می‌شه خودتو با شرایط وفق بدی.

این‌جا یک وضعیت خاص توی ذهنت به وجود میاد که توی روانشناسی “ناهماهنگی شناختی” نام داره. این زمانیه که ارزشای دوگانه توی زندگیت به وجود میاد. در این مورد یعنی اگه رفتار یک مردو با دوستت ببینی، بهش می‌گی همین امشب رابطه رو تموم کن باهاش. اما اگه همون رفتار با خودت بشه، خودت رو با دلایل خیلی خوب توجیه می‌کنی. به خودت می‌گی سر کارش مشکل داره، الان شرایط کاریش خیلی سخته باید درک کنم. وضعیت مالیش خراب شده باید درکش کنم باید کوتاه بیام. من این بخشش و مهربونی رو درون خودم دارم و می‌بخشمش. و هر بار برخورد بدتر می‌بینی. کنارش می‌مونی چون رفتن و از دست دادن کار خیلی ترسناکیه.

با هر برخورد بد و کوتاه اومدن یا موندن، یک مقدار عزت نفس خودتو از دست می‌دی. و این تبدیل یک چرخه می‌شه. چون با عزت نفسی که از دست می‌دی، جذابیتت رو پایین‌تر میاری. هرچقدر جذابیت کمتر داشته باشی، برخورد بدتری می‌بینی و با هر برخورد بد، باز عزت نفس بیشتری از دست می‌دی. همین رونده که وقتی جلوتر می‌ره، کار به کتک خوردن می‌رسه. با این سطح عزت نفس، دیگه فکر جدا شدن توی سرت نمیاد. تو یک چرخه‌ی دائم رو به پایین قرار گرفتی و داری خودتو تباه می‌کنی.

 

 

با کم شدن جذابیتت، علاقه‌ی فردو هر روز بیشتر از دست می‌دی و بی‌توجهی بیشتر می‌بینی. و این بی‌توجهی‌ها تو رو درگیرتر می‌کنه. چون پس زده شدن، درگیری فکری شدید به فرد به وجود میاره. تو این درگیری رو برای خودت عشق تعبیر می‌کنی. و با خودت می‌گی عشق منو درک نمی‌کنه. من یک عاشق بدبختم.

این چرخه همین‌جور رو به پایین داره حرکت می‌کنه و بالاخره روزی می‌رسه که زشت‌ترین و بدترین رفتارو می‌بینی. خیانتی می‌بینی که دیگه ناهماهنگی شناختی‌تم نتونه توجیهی براش بیاره. دنیا ازت تغییر خواست اما بی شهامت، چشماتو بستی و برای خودت بهانه تراشیدی. و حالا تو رو مجبور به تغییر می‌کنه. به این‌جا که رسید نمی‌تونی تحمل کنی و از زندگیش می‌ری بیرون. می‌خوای ارزش خودت رو به دست بیاری.

ولی شاید خیلی دیر شده باشه. شاید بعد یک مدت کم کم با خودت فکر کنی حتما من یک مشکلی داشتم که این‌کارو کرده؛ حتما من یک اشتباهی کردم که زندگیم داغون شده و اون این‌قدر راضیه. می‌دونی چرا؟ چون در بدترین شرایط از زندگیش رفتی بیرون. زمانی اقدام کردی که چاره‌ای جز این نداشتی و عزت نفسی برات نمونده. این افکار و بازخوردهایی که به خودت می‌دی، هر بار ارزشت رو برای خودت پایین‌تر میاره و با ارزش پایین کارایی می‌کنی که در شانت نیست و باز بازخوردای بدتر به خودت می‌دی. اینم یک چرخه‌ی درونیِ رو به پایین و وحشتناکه.

این شرایط خیلی خطرناکه؛ چون در نهایت یا منجر به بازگشتت به رابطه می‌شه، و یا ایجاد یک رابطه‌ی به مراتب بدتر با یک فرد بی‌ارزش‌تر. چون عزت نفست رو از دست دادی و ارزش خودت رو گم کردی، دیگه هیچ کنترلی روی افکار و احساساتت نداری و احساس پس زده شدن یک وسواس فکری و دلبستگی غیر معقول برات ساخته.

برگشت به رابطه باعث می‌شه چرخه با سرعت بیشتر از قبل تکرار بشه. چون مثل یک خریداری شدی که با دلخوری بیرون رفته، اما حالا بعد دو روز برگشته. حالا فروشنده از ارزون دادن جنس ارزشمندش مطمئن شده و خودتم اینو درونن احساس می‌کنی. الان دیگه هیچ محدودیتی توی رفتارش باهات نداره. اما، هیچ اشتباهی نیست که قابل درست شدن نباشه. فقط بهایی داره و باید متعهد بشی.

 

خب رابطه از کجا شروع به از هم پاشیدن می‌کنه؟ ببینید، ما آدم‌ها ۶ نیاز اساسی داریم که توی رابطه، حداقل ۴ تای اول، از جانب هر دو باید تا حدی خیلی بالا برآورده بشه.

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم

 

 

اولین نیاز ما احساس امنیت و آرامشه. اگه امنیت و آرامش نداشته باشیم، هیچ چیز رابطه دیگه برامون اهمیت نداره، حتی عشق! و این باید از جانب هر دو تامین بشه. اگه مرد برای ایجاد آرامش و امنیت صبح و شب تلاش کنه و دست آخر ناراحتی و دلزدگی یا حس افسردگی ببینه، این نیازش تامین نمی‌شه. خیلی خانوم‌ها برای ارضا نیاز توجه، تو جایی که باید این نیاز مرد رو برطرف کنن، تو ابراز ناراحتی و کسالت مبالغه می‌کنن. خب توجه به دست میاد اما از روی ترحم نه احساس اشتیاق و عشق. و این استارت خراب شدن رابطست. بقیش رو می‌تونین حدس بزنین.

@c.aliarabi

دومین نیاز ما، تنوع هست. آدم نیاز به تنوع داره. نیاز به تغییرات فیزیکی و ظاهری و احساسی تو تمام تجربه‌های رابطه عاشقانه داره. اگر بخوای رابطه رو از هر لحاظ، تو یک وضعیت ثابت نگه داری، خیلی زود کسل کننده می‌شه. اگه هر نیازی از هر دو طرف برآورده بشه به جز تنوع، خیانت آروم آروم جاشو باز می‌کنه.

نیاز سوم احساس اهمیت و توجه هست. هر دو طرف باید احساس اهمیت بالایی توی رابطه داشته باشن. احساس نیاز و توجه و ارزش بالا، باید کاملا واضح از هر دو طرف دیده بشه.

عشق و ارتباط نیاز چهارم انسانه. فقط با وجود عشق واقعی می‌شه نیازهای قبلی رو با تعهد برآورده کرد. اگه عشقی نمی‌بینی، باید بلافاصله از رابطه بری بیرون. این ۴ نیاز، نیازهای شخصیتی هستن و دو نیاز دیگه وجود داره که روحی هست و معنای واقعی شادی رو درون انسان به وجود میاره. راز شادی، پیشرفته. نیاز پنجم رشده، رشد مادی و معنوی. و نیاز ششم، همکاری و کمک. توی رابطه، باید که این نیازها برآورده بشه.

 

برآورده نکردنش، هیچ توجیهی نداره. اگه خسته‌ای اگه نا امیدی، اگه نمی‌تونی، از رابطه برو بیرون، قبل این‌که اون بره. و اگه داری یک طرفه نیازها رو برآورده می‌کنی، باید بلافاصله اقدام به یک صحبت جدی و بیرون رفتن از رابطه کنی. قبل این‌که چرخه‌ی له کردن عزت نفست تو رو تا جایی پایین بکشه که تو بدترین شرایط مجبور به تموم کردن رابطه بشی. منظورم از صحبت جدی اصلا ابراز نیازمندی نیست، صحبت جدی یعنی جدی و بعدش باید بلافاصله اقدام بشه.

ناهماهنگی شناختی ما رو دچار ارزشای دوگانه و توجیح‌های غیر معقول می‌کنه. تو این شرایط باید به احساسات غریزی و شهودتون ایمان بیارین و هر کاری رو که درونن می‌دونین درسته، بدون هیچ توجیحی، انجام بدین.

اولین قدم تو بازسازی یک رابطه به خصوص بعد از خیانت، قبول کردن اشتباهات و آمادگی و اشتیاق هر دو طرف برای بازسازی رابطه‌ست. اگه طرف مقابل آمادگی نداره و حاضر به هیچ اقدامی نیست، هیچ کاری از سمت شما بر نمیاد. قانون جذب اونو به طرفت می‌کشونه اما بدون بالا بردن عزت نفس و جذابیتت، همه چیز رو بدتر از قبل می‌کنه.

 

 

شما توی این شرایط تنها کاری که باید انجام بدی، جدا موندن و برنامه‌ریزی جدی برای رشد فردی و عزت نفسه. عزت نفس چیزی نیست که تو یک دوره به دست بیاد. عزت نفس توی زندگی و با حرکت به سمت ارزش‌هات به دست میاد. با انجام کارایی که تو رو از لحاظ مالی و روحی و اجتماعی بزرگ می‌کنه. با هر نتیجه‌ی ارزشمند، بازخوردای مثبت و بزرگ از خودت و دیگران می‌گیری و هر بار ارزش بالای خودتو بیشتر پیدا می‌کنی و با پیدا کردن ارزش بالای خودت، کارا و نتایج خیلی بزرگ‌تری به دست میاری. این چرخه‌ای هست که باید توی زندگیت به وجود بیاری.

چرخه‌ی قبل با یک اقدام خیلی بزرگ که بازخورد قوی از بقیه داشته باشه، شروع به شکستن می‌کنه. کشف خیانت یکی از بدترین تجربه‌های زندگیه و برای بعضی‌ها از مرگ پدر و مادر هم عظیم‌تره. اولین کاری که باید کرد، خالی کردن احساساته – البته دور از حضور فرد خائن. سرکوب احساسات به خصوص یک ترومای روحی، باعث ریشه کردنش تو اعماق وجود می‌شه و یک روز خیلی بزرگ‌تر از چیزی که بوده، سر باز می‌کنه و شما رو دچار افسردگی و مشکلات روانی عمیق می‌کنه.

 

اولین کاری که برای برخورد با یک بحران روحی باید انجام داد، دیدن شرایط به همون صورتی هست که واقعا وجود داره. بعد از کشف خیانت حالت تهوع و ناراحتی شکم به وجود میاد که کمک می‌کنه شرایط رو به شدت ترسناک‌تر از چیزی که هست ببینیم. یک ترومای روحی ضربه‌ی بدتری از درد فیزیکی داره؛ اما باید اینو بدونین که دیدن خیانت، آخر دنیا نیست. هزار و یک انتخاب خوب و لذت ناشناخته برات وجود داره.

من شناخت زیادی از مرد شما ندارم، اما اینو می‌دونم که مرد واقعی هرگز، تحت هیچ شرایطی اقدام به کتک زدن نمی‌کنه. تحت هیچ شرایطی. شاید شما نتونسته باشی نیاز تنوع رو تامین کنی. اما خیانت حالت‌های مختلف داره؛ خیانت می‌تونه فقط جنسی باشه یا فقط احساسی و یا هر دو با هم. پس نمی‌تونم بگم شما مقصر هستین، چون فرد می‌تونه مشکلات جنسی زیادی داشته باشه. اما اینو می‌دونم که در صورت بازگشت، بدون شک دوباره تمام این اتفاق‌ها تکرار می‌شه.

چون هیچ تمایلی به تغییر نداره. رفتار ایشون به هیچ عنوان سالم نیست. خوشحالم که رفتین، اما متاسفانه به دلیلی که بالا گفتم، خودتون برگشتین و همه چیز رو خراب‌تر کردین.

این رابطه مسمومه، و اولین علتش، مردانه نبودن رفتار این مرده. تحقیر کردن یک رفتار مردانه نیست. منظورم اصلا این نیست که یک زن این کارو انجام می‌ده. اصلا. ببینید، مرد هورمون تسترون و زن استروژن بیشتری داره که باعث انرژی‌های مردانه و زنانه بیشتر توی هر کدوم می‌شه. این مبحث خیلی بزرگیه و الان جای باز کردنش نیست. می‌خوام بگم وقتی یک مرد انرژی‌های زنانه رو درونش بیشتر می‌کنه، در واقع یک ماسکی به چهره می‌زنه که باعث سرخوردگی بیش از اندازش می‌شه. چون مرد هرگز نمی‌تونه زن بشه.

این سرخوردگی خودش رو توی مشکلات روحی و جنسی زیادی نشون می‌ده. آدم توی رابطه دوست داره عشقش رو به سطح خودش نزدیک کنه. اگه بالا باشه، تمام تلاشش رو می‌کنه تا پیشرفت اونو با تمجید و انرژی مثبت، سریع کنه تا زودتر کنارش قرار بگیره. اگر پایین باشه، تو رو هم پایین می‌کشه تا هم‌سطح بشین. تحقیر کردن، کتک زدن زن، جر و بحث زیاد، همه از نشونه‌های این ماسک انرژی زنانه‌ست. این مورد در خانم‌ها هم درست به همین شکل وجود داره. فرد تحقیر شده‌ای که عشق به خود نداره، کسی رو که عاشقش شده هم حقیر می‌دونه. توی ناخودآگاه این فکر وجود داره که اگر آدم بزرگی بود، هرگز عاشق من نمی‌شد؛ وارد رابطه با من نمی‌شد.

 

اشتیاق توی رابطه فقط یک علت داره، و اون تضاده! از تضاد فرهنگی یا شخصیتی حرف نمی‌زنم. تضاد انرژی‌های زنانه و مردانه جاذب یکدیگه هست. اگه می‌خوای جذاب باشی و رابطه رو حفظ کنی، باید انرژی جنسیت خودتو بیشتر کنی – که بعدا بیشتر در موردش می‌گم. رابطه رو چیزهای مشترک کنار هم نگه می‌داره، اما اشتیاق درش، فقط از این تضاد به وجود میاد.

الآن فقط باید یک ویژن کامل برای خودت خلق کنی. یک تصویر ایده‌آل که قابل دسترس و هماهنگ با استعدادهات باشه که بتونی خیلی سریع اولین گامش رو با موفقیت رد کنی. این باعث می‌شه باورت از ارزش خودت بالا بره و چرخه‌ی موفقیتت رو شروع کنی. برای بالا بردن خودت، لازمه که از این فرد دور باشی. خیلی خوبه که مراودات مالی رو هم جدا کردی. این احساس وابستگی، علاقه‌ی وسواس گونه‌ی فکریه و نباید بیش از اندازه روش تمرکز داشته باشی. نه باید که باهاش جنگید و مقابله کرد و نه باید که جدیش گرفت و بر اساسش هیچ اقدامی انجام داد.

وقتی بعد از این همه؛ بعد از خیانت و رفتن و برگشتن و پس خوردن، باز به محض جلو اومدن قبول می‌کنی؛ ارزش خودت رو از قبل هم پایین‌تر میاری. ارزش که بیاد پایین جذابیت کم می‌شه. به جای این‌که اجازه بدید دلتنگی و فشار روانی از دست دادن بزرگ‌ترین منبع تامین نیازهای اساسی زندگیش رو تجربه کنه، به محض جلو اومدن، دعوت رو قبول کردین.

حداقل باید شش ماه تلاش می‌کرد. نه فقط شما، ما هر چیزی که به این راحتی پس زدیم و هر برخوردی کردیم و حالا دوباره می‌خوایم و بلافاصله به دست میاد، برامون هیچ جذابیتی نداره. دوباره چند ماه بعد فشار دلتنگی باعث تکرار این سناریو می‌شه. امیدوارم با شکستن این چرخه و شروع چرخه‌ی موفقیتت، این بار بدونی باید چه رفتاری انجام بدی. امیدوارم ارزش واقعی خودت رو پیدا کنی.

 

 

فردی که دوست داری بهش تبدیل بشی و قهرمان زندگیت کیه؟ اون الگوی دائمت قرار بده. هر تصمیمی که می‌خوای بگیری، فکر کن اگر اون باشه چکار می‌کنه؟ این تصویر رو مدام جلوت داشته باش.

رابطه مثل یک نوازد دائمیه و نیاز به مراقبت دائمی داره؛ بعد از خیانت این نوزاد دستو پاشو هم از دست می‌ده و برای زنده نگه داشتنش فرصت پلک زدن هم نیست. نیاز به عشق بی قید و شرط داره. نگه داشتن و حفظ رابطه بعد از خیانت کار ممکنی هست، اما متاسفانه من حتی یک مورد موفق ندیدم. دیدم که حتی بعد ده سال از خیانت رابطه به همون خاطر اتمام رسیده.

برای شما افرادی هستن که ارزش شما رو بشناسن. افرادی که جایگاه بالا دارن و به جای تحقیر و کتک و خیانت، شما رو با تمام توان بالا می‌کشن.

یک پدر به پسرش یک ساعت عتیقه می‌ده و می‌گه تمام چیزی که برات دارم همینه برو ساعت فروشی ببین چقدر قیمت می‌ذاره. برمی‌گرده می‌گه پنج دلار بود. این ساعت بی ارزشه. می‌گه فردا ببر موزه ببین چقدر می‌گه. پسر می‌ره و می‌فهمه چند میلیون دلار ارزش ساعتش هست. تا جایی که بهش تعلق داری نباشی، ارزشت دیده نمی‌شه.

از این فرصت استفاده کنید. باید قبل از هر چیز، عاشق خودتون بشید.

کتاب زندگی خود را طراحی کنید رو اگر می‌تونید، با چند دوست همزمان مطالعه کنید و تمریناتش رو گروهی انجام بدید.

این رابطه نیاز به بررسی خیلی زیاد داره و صحبت‌های من بر اساس گفته‌های شما بود. برای بررسی بیشتر و راه‌های ساخت چرخه‌ی موفقیت بر اساس توانایی‌های شما، نیاز به جلسه‌ی خصوصی هست. خب، این صحبت خیلی طولانی شد، اما به خلاصه‌ترین حالت ممکن این ضروریات رو گفتم. حتما بیشتر از یک بار به این فایل گوش بدید. موفق باشید.

برای شرکت توی این برنامه باید مسئله رو با صدای خودتون به تلگرام @tarhetalayi ارسال کنین. عده‌ای درخواست ارسال متن دارن و اعلام کردن دوست ندارن صداشون توی این برنامه پخش بشه. اگر ضرورت واقعی باشه، قطعا براتون اهمیتی نداره. این ضرورت “دقیقا” چیزیه که توی این برنامه دنبالش هستم.

و تا امروز بیشتر از ۱۰۰ درخواست صوتی به دست ما رسیده. عزیزان، مدیریت پیام‌های خصوصی اینستاگرام و تلگرام با بنده نیست. این شبکه‌ها فقط برای رزرو جلسات و هماهنگی با منه. درخواست‌هایی برای چت خصوصی شده. خواهش می‌کنم درخواست نکنید. یک ساعت کوچینگ یک به یک بیشتر از نه ساعت ارسال متنی نتیجه داره. اگه مایل به پخش صدا داخل این برنامه نیستید، تنها راه ارتباط با من، رزرو مشاوره خصوصی از طریق سایت هست.

 

همین حالا با اشتراک طرح طلایی از تازه‌ترین مطالب و به‌روز رسانی‌ها مطلع شوید.

مردی که با او به شوهرم خیانت کردم (گفتگو + ویدیو) روانشناسی بعد از خیانت

جذب فرد خاص با قانون جذب (نمونه واقعی) + متد اختصاصی بازگشت به عشق

برنامه‌های VIP طرح طلایی – دوره بازگشت به عشق

راز و راهکار ناگفته‌ی تجسم خلاق ثروت و عشق (به این علت قدرت تصویر سازی ذهنی ندارید)

سلام ممنون میشم پاسخ بدید خدا بهتون برکت بده بابت پیج خوبتون من میتونم از انستا گرام صوت بزارم جواب بدید تو روخدا خیلی مهم من ایران نیستم جای هستم دست رسی به مشاور نداریم با هر کی خواستیم یه جوری دردل کنیم مشاوره بگیریم گفتم اول پول به این شماره حساب بریزیددوره هارو بخرید خیلی دلم شک تنها پیج بود که من شماره حساب ندیدم از خدا بهترین هارو برات ارزو دارم ممنونم که وقت گذاشتید پیام منو خواندید

سلام و تشکر از شما. هر کسی شیوه‌ای داره؛ من ساعت‌ها اطلاعات ضروری رو رایگان قرار می‌دم؛ به طوری که نیاز به مشاوره نباشه. مشاوره خصوصی بنده هم به صورت محدود و فقط بعد از ارائه خلاصه موضوع و موافقت برگزار می‌شه. برای شرکت در برنامه پرسش و پاسخ به این صفحه مراجعه کنید و حتما توضیحات رو مطالعه کنید.

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

document.getElementById(“comment”).setAttribute( “id”, “a3bdeb067317a474f9f67c54565b282c” );document.getElementById(“ieba59887f”).setAttribute( “id”, “comment” );

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم مرا با ایمیل از کامنت‌های آینده‌ی این پست مطلع کن. (همچنین می‌توانید بدون ارسال کامنت مشترک شوید.)

آخرین مطالب

جذب فرد خاص با قانون جذب (نمونه واقعی) + متد اختصاصی…

با تمرینات قانون جذب شما به عشقم رسیدم، با دخالت…

آموزش قانون جذب عشق: چگونه عشقم را برگردانم؟ فیلم‌های…

مردی که با او به شوهرم خیانت کردم (گفتگو + ویدیو)…

فراموش کردن عشق ازدست رفته – درمان وابستگی شدید

بهترین راه برای برگرداندن عشقم چیست؟ پرسش از علی عربی…

علی عربی هستم؛

دنیای امروز یک بوگاتی‌ست که نیمه شب با سرعت 400 کیلومتر در ساعت، در جاده‌های تو در توی بارانی در حرکت است. این‌جا فرصت تردید نیست.

من با کوچینگ و همراهی فارسی زبان‌ها و غیرفارسی زبان‌های کل جهان، و با بینش‌ها، دانسته‌ها، داستان‌ها و تجربیات در کنار مربیان و انستیتوت‌های جهانی و ایجاد روابط فرهنگی بین‌الملل از هند تا برزیل، امروز فضایی خالص و نو به وجود آورده‌ام. طرح طلایی فضایی بی‌پرده‌ و خالص مثل طلاست؛ و پذیرش محدود، از اولین اصول آن است.

پاره کردن الگوها، باورها و ساختارهای کهنه‌ و خطرناک زندگی، رابطه و کسب و کار، اولین خصیصه‌ی من است. چیزی که در جمع ما مشهود، و در آموزش‌های این وب‌سایت رد پای آن معلوم است.

tarhetalayi@gmail.com

You cannot print contents of this website.

با عرض خوش‌آمد، لطفا وارد شوید

بازیابی رمز عبور.

رمز عبور برای‌تان ایمیل خواهد شد.

چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم
چگونه مرد خیانتکار را به زندگی برگردانیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *