اگر به تازگی با موانع مختلفی روبرو شده اید و به شدت احساس شکست و درماندگی می کنید بی تردید رهایی از این اوضاع و داشتن انگیزه و ثبات قدم رابرای رسیدن به هدفتان بسیار دشوار تصور می کنید اما بدانید این موانع و شکست های ما هستند که فرصت های بزرگ رشد و موفقیت را در زندگی مان ایجاد می کنند.
۶ راز مهم وجود دارد که با آگاهی از آنها دوباره می توانید به مسیر پیشرفت خود برگردید، با شهامت در این مسیر به پیش روید و در نهایت به قله موفقیت برسید.
بدون شک هر انسانی در زندگی اشتباه می کند. مهم این است که به جای سرزنش خود با این جملات که: «ای کاش اینطور می شد، باید اینگونه می شد و …» از اشتباهات گذشته خود درس بگیریم. باور داشته باشید که شما انسان بدبخت و بی ارزشی نیستید، فقط شاید مسیر و اقدام هایتان چندان که تصور می شد، اثربخش نبوده است.چگونه با شکست مقابله کنیم
در هر حال ناکامی ها و نقایص و خطاها هم بخشی از روند یادگیری و رشد ما در زندگی هستند. نگاهی به زندگی افراد موفق بیندازید، بی اغراق، بیشتر آنها قبل از رسیدن به جایگاهی که امروز در آن هستند، شکست های بی شماری را تجربه کرده اند و موانع زیادی را پشت سر گذاشته اند.
به جای انتقاد از خود، نگاهی به اوضاع بیندازید تا بتوانید آن را بهبود بخشید. چرا همه چیز خراب شد؟ چه چیزی یاد گرفتید؟ چه کاری بود که می شد به طریقی دیگر آن را انجام داد؟
حالا که از تجربه های ناخوشایند خود درس گرفته اید و آگاه شده اید آیا هنوز هم می خواهید به آنچه همیشه آرزوی آن را داشته اید، برسید؟ چرا آری و چرا نه؟ زمانی را به نوشتن اهدافتان اختصاص دهید تا به درستی بفهمید که چه چیزی می خواهید و به کارهایی بیندیشید که می توانید برای نزدیکتر شدن به اهدافتان انجام دهید.
هر چند اغلب ما، گاهی وسوسه می شویم به زندگی دیگران نگاه کنیم و اینگونه تصور کنیم که مرغ همسایه غاز است! همواره باید بدانیم که هر شخصی در مسیر زندگی خود گام برمی دارد. اهمیتی ندارد که زندگی افرا
د از بیرون و از نظر ما چقدر مرفه و پرزرق و برق به نظر می رسد.
واقعیت این است که ما به هیچ وجه از دغدغه ها و آنچه در ذهن آنها می گذرد، خبر نداریم. شاید زندگی آنها آنگونه که ما تصور می کنیم شگفت آور و فوق العاده نباشد. بنابراین تنها باید بر خودمان و رسیدن به اهدافمان تمرکز کنیم. از موفقیت های الهام بخش دیگران، فقط برای افزایش انگیزه خود بهره ببرید.
بسیاری از مردم، مدام از همه چیز در دنیا شکایت می کنند و فقط نیمه خالی لیوان را می بینند. این افراد منفی، انرژی مثبت شما را می ربایند. یک راه بهتر، یافتن افرادی است که تا به حال شما را در رسیدن به اهدافتان دوستانه یاری کرده اند و همواره مشوق شما بوده اند. به دنبال یک مشاور و راهنما باشید. تمام این تاثیرات منفی را از زندگی خود کنار بزنید و افرادی را که حامی و همراه شما هستند به زندگی خود دعوت کنید.
با وجود اینکه بسیاری از فروشندگان کاری می کنند که تا باورمان شود اگر محصول های آنها را بفروشیم در یک چشم به هم زدن فوق العاده موفق و ثروتمند خواهیم شد، باید بدانیم که بسیار بعید است بتوان یک شبه به موفقیت رسید. خودتان را آماده کنید و برای رسیدن به آنچه می خواهید با تمام وجودتان تلاش کنید.
بنابراین اگر به راستی خواهان غلبه بر موانع و ناکامی های زندگی هستیم باید روش هایی را که برای رسیدن به خواسته هایمان مؤثر نبوده اند، اصلاح کنیم و ببینیم برای گرفتن نتیجه ای دلخواه و متفاوت کدامیک از اقدام های قبلی را دیگر نباید انجام داد.
شاید هنوز هم درست نمی دانید که چطور باید مسایلتان را حل کنید و گام بعدی یا بهترین راهکار چیست. با این وجود، حالا درک بیشتری از اوضاع و مسایل زندگی خود دارید که به شما کمک می کند راهتان را به سوی آینده ای روشن پیش گیرید.
دیدگاه
نام *
پست الکترونیک شما … *
نشانی وب سایت :
تمامی حقوق مادی و معنوی برای دانشکده مدیریت دانشگاه تهران محفوظ می باشد. حق نشر © 1394 | کپی برداری باذکر منبع بلامانع است.
نویسندگی، سردبیری، تیمسازی و مدیریت تولید و توزیع انواع محتوا برای مجلات، وبسایتها و وبلاگهای مختلف با رعایت ویرایش زبانی و سئوئی، استراتژی محتوایی، هویت برند، مخاطبان هدف و اهداف اولیه و ثانویه
از این شماره میخواهم درباره شکست صحبت کنم. شکست را لازم نیست تعریف کنیم. همه ما آن را میشناسیم و تجربه کردهایم و میکنیم. روزهایی را به یاد بیاوریم که به خاطر اتفاقی که در مدرسه یا مهمانی خانوادگی افتاده بود، خیلی ناراحت بودیم و مثل لشگر شکستخورده، حوصله غذا خوردن را نداشتیم و نمیخواستیم با کسی حرف بزنیم.
اصلاً زندگی طوری هست که ما هر روز ناراحتی و دلخوریهای کوچک و بزرگی داریم و باید فکری اساسی کنیم. زندگی، دو چهره دارد و گاهی چهره موفقیت و نرمش را به ما نشان میدهد و گاهی آن قیافه شکست و سختش را به خود میگیرد. من میخواهم تا چند شماره دیگر، از راههای مقابله با شکست صحبت کنیم.
برای اولین راه، پیشنهاد میکنم که ما در مقابل شکست، پیشدستی کنیم و خودمان برایش قیافه بگیریم. حتماً میپرسید چه طوری قیافه بگیریم؟ اول این که برای قیافه گرفتن، باید قرار بگذاریم جلوی شکست بایستیم نه این که فرار کنیم. اگر پا به فرار بگذاریم که دیگر نمیتوانیم با شکست مقابله کنیم.
حالا یک نکته مهم برایت بگویم. بگذار آن را با سؤال مطرح کنم. آیا لازم است ما برای هر شکستی، قیافه بگیریم؟ آیا هر شکستی ارزش دارد برایش وقت بگذارم و قیافه هم برایش بگیریم. مگر من بیکارم که تا هر شکست و ناراحتی پیش آمد، فوری برایش قیافه بگیرم و وقت بگذارم؟چگونه با شکست مقابله کنیم
اگر پاسخت به این سؤالها مثل من این است که نخیر، هر شکستی ارزش ندارد من به خاطر آن خودم را بهزحمت بیندازم و ناراحت شوم، به مرحله دوم قیافهگیری میرسیم. اسم این مرحله را میگذاریم «نمرهدهی به شکست».
شاید منظورم را از این مرحله فهمیده باشی. ببین، وقتی که با شکست و مشکلی روبهرو میشویم، میتوانیم آنها را به قول بزرگترها، ارزیابی کنیم؛ یعنی فکر کنیم آیا این مسئله و مشکل، ارزش ناراحت شدن دارد یا نه؟ این مشکل و شکست، چه قدر مهم است؟ من از یک تا بیست، چه نمرهای به آن میدهم؟
این نمره دهی را جدی بگیرید؛ چون به آرامش میدهد و به حل مشکلاتمان خیلی کمک میکند. وقتی ما به یک موضوع و مشکل، نمره پایینی بدهیم، دیگر لازم نیست برایش قیافه بگیریم و وقت بگذاریم. این طوری، وقت و حال بیشتری پیدا میکنیم تا آن را برای مسائل مهمتری از زندگی خرج کنیم.
الآن فکر کنیم که قبلاً چه شکستهایی را داشتیم که اولش، بیخودی و بدون نمرهدهی به آن، و به خاطر ناراحتی و غصه زیادی که داشتیم، کارهایی را انجام دادیم که بعداً فهمیدیم که اگر با حوصله و آرامش تصمیم میگرفتیم اصلاً بیخیال آن میشدیم؛ چون آن موضوع آنقدر مهم نبوده است و من خیلی ناراحت بودم و هیجان داشتم و به خاطر همین هیجان تصمیم گرفته بودم.
پس معلوم میشود، نمره دهی به شکست و مشکل، کمک میکند که این موقعها، ترس و وحشت نداشته باشیم و بتوانیم با آرامش و بدون هیجان، مشکل را ببینیم و نمره بدهیم. و در مرحله بعدی، شکستها و مشکلاتی را که نمره پایین و تک داشتند، کنار بگذاریم.
اما با بقیه مشکلات، آنهایی که نمره بالای ده دارند، چه کار کنیم؟ خُب، باید منتظر شمارههای بعدی مجله باشید!
در شماره قبل یاد گرفتی که جلوی شکست، قیافه بگیری و کم نیاوری. بعد به شکستها نمره بدهی. سپس شکستهایی را که نمره پایینی گرفتهاند و تک شدهاند کنار بگذاری و خیلی غصه آنها را نخوری.
اما برای شکستهایی که نمره بالای ده دارند باید فکری بکنی و تصمیمی بگیری. خُب این جا راههای زیادی هست. امروز یکی از آن راهها را برایت میگویم: راهحلِ «تسلیم نشدن». حالا برای فهمیدن معنای این راهحل، باید بقیه مطلب را بخوان.
یکی از شکستهایت را که برایت مهم بوده است و به آن نمره هجده میدهی، در ذهنت انتخاب کن. حالا ببین:
آیا روش درستی برای رسیدن به هدفت انتخاب کردهای؟
آیا برای رسیدن به نتیجهای که دوست داشتی، به اندازه کافی تلاش کردهای؟
آیا باید کاری یا برنامهای را بلد میبودی تا موفق بشوی؟
آیا در آن کاری که لازم بوده است، مهارت خوبی داشتی؟
خودت هم میتوانی سؤالات بیشتری اضافه کنی و شاید به ذهنت هم رسیده باشد. منظورم از این سؤالها این است که با پیدا کردن جوابهایشان، خودت مسئولیت شکست را قبول کنی. چرا؟ چون اگر مسئولیت شکست را بپذیری و بفهمی اشکال از خودت بوده است، دوباره تلاش میکنی و تسلیم شکست نمیشوی. یعنی دفعه بعدی بیشتر تلاش میکنی. چیزهایی را که لازم است بلد باشی، میروی یاد میگیری و آنها را تمرین میکنی.
میدانی با تسلیم نشدن در برابر شکست، چه اتفاق دیگری میافتد؟
خودم جواب میدهم. آن موقع بهجای این که به شکست فکر کنی، به موفقیت و پیروزی فکر میکنی و دیگر از شکست خوردن غمگین نیستی و بهجایش حس خوبی برای پیروز شدن داری. خودت هم میدانی که برای ادامه کار و به دست آوردن موفقیت، روحیه و انگیزه داشتن خیلی مهم است. اگر با روحیه باشی و به پیروزی امیدوار باشی، سختیها را راحتتر و بیشتر تحمل میکنی و راهت را ادامه میدهی. این جاست که شکست هم میفهمد تو تسلیم بشو نیستی!
تسلیم نشدن در برابر شکست و تلاش دوباره کردن، اسمهای دیگری هم دارد. به این روش، پشتکار داشتن، پایداری، استقامت، اراده داشتن، با همت بودن، مقاومت و ایستادگی کردن، محکم بودن، تحمل کردن، ثابتقدم بودن هم میگویند. این اسمها، به ما اهمیت تسلیم نشدن و تلاش دوباره را میفهماند.
برای این که بفهمید تسلیم نشدن و پشتکار داشتن چه قدر مهم و با ارزش است، زندگی آدمهای موفق را بخوان یا از دیگران بشنو. آنها وقتی از زندگی یا موفقیت خود صحبت میکنند، فقط از قسمتهای راحت و شاد نمیگویند. آنها در زندگی و رسیدن به هدفشان، خیلی زحمت کشیدهاند و بارها شکست هم خوردهاند اما تسلیم نشدهاند.
اصلاً چرا راه دوری برویم. خودت وقتی برای یک امتحان، کتابش را کم میخوانی و به اندازه کافی تمرین نمیکنی، نمرهات پایین میشود و در امتحان شکست میخوری. اما چون میدانی خودت مقصر بودی، برای امتحان بعدی، بیشتر تلاش میکنی و میبینی که نمرهات بهتر و بالاتر میشود.
زندگی و شکستها و پیروزیهای ما هم مثل همین امتحان دادنهاست. باور کن!
در شماره فروردین قرار گذاشتیم که جلوی شکست، قیافه بگیریم و کم نیاوریم. در شماره اردیبهشت تصمیم گرفتیم که به شکستها نمره بدهیم و شکستهایی که نمره تک میگیرند کنار بگذاریم و خیلی غصه آنها را نخوریم. اما بعضی شکستها اشک آدم را درمیآورند. حالا چه کنیم؟
به نظرم من این موقع ها باید باز هم به خودمان احترام بگذاریم و غرورمان را حفظ کنیم. بعضیها این وقتها خودشان یا دیگران را مقصر میدانند و به خودشان یا دیگران بد میگویند. همه هم میفهمند که او آدم شکستخوردهای است و نمیتواند خودش را آرام کند. اما بعضیها صبر میکنند و زود قضاوت نمیکنند. اصلاً یک مدتی آن کاری را که فکر میکنند شکستخوردهاند کنار میگذارند تا آرام شوند. چون در آرامش فکرشان بهتر کار میکند و حواسشان جمعتر است. اگر هم افکار منفی میخواهد حواسشان را پرت کند مقاومت میکنند. اینها خودشان را همیشه مقصر نمیدانند و دیگران را هم زود متهم نمیکنند.
این گروه به خودشان احترام میگذارند و غرورشان را حفظ میکنند. به خاطر همین دیگران هم به آنها احترام میگذارند و دوست دارند برای حل مشکلش به او کمک کنند. پس وقتی خیلی شکستخورده هستیم تمرین کنیم بتوانیم خودمان را آرام کنیم. آن کار را موقتاً رها کنیم و کارهای خوشایندی را انجام بدهیم تا دوباره و تازهنفس سراغش بیاییم.
یکی از روشهای آرامسازی، نرمش یا ورزش است. اگر حوصله ورزش ندارید کتاب داستان یا علمی بخوانید یا کار هنری بکنید. اگر حوصله هیچ کاری را ندارید، حداقل با خودتان صحبت کنید و از خودتان تعریف کنید. خاطرههای پیروزیهایتان را یادتان بیاورید. این جوری آرام میشوید و با قدرت سراغ کارتان میروید و امیدوارید که از عهدهاش بربیایید.
در فصل بهار صحبت کردیم که در مقابل شکستها قیافه بگیریم و به آنها نمره بدهیم. در مقابل شکستهایی که نمره بیشتر از ده دارند هم درباره خودمان قضاوت بد نکنیم. شکست یک تجربه است. شما هدفی داشتید و کاری را شروع کردهاید، حالا که شکست خوردید، این به معنای بد بودن شما یا روزگار نیست. گفتم که این موقع ها با انجام کارهای خوشایند سعی کنید خودتان را آرام کنید تا بتوانید درستتر و راحتتر تصمیمهای بعدی را بگیرید.
حالا یک پیشنهاد دارد که میبینید شکستها هم اینقدرها هم بد نیستند! خُب ما وقتی کاری را شروع میکنی، اگر ساده باشد، موفقیت یا شکستش خیلی مهم نیست. اما وقتی به استعدادها و تواناییهایت نگاهی میکنی و بر اساس آنها هدفهایی را مشخص و فعالیتهایی را شروع میکنی، این جا، موفقیت برایت مهم است و برای به دست آوردن آن از همه توان و استعدادت استفاده میکنی.
اگر گفتی نتیجه این کار چیست؟ شاید تو ذهنت باشد اما من برایت میگویم تا بقیه هم بفهمند. نتیجه این روش تو آن است که مهارتها و تواناییهایت بیشتر بیشتر میشود؛ چون داری آنها را به کار میگیری و هر جا کم میآوری، این توانمندیها را بیشتر میکنی.
پس میفهمیم که موفقیت به تواناییهای فعلی ما و تقویت آن مربوط میشود. حالا میخواهم همین طرز فکر و نگاه را هم وقتی شکست میخورید داشته باشید. یعنی چی؟ یعنی برای کنار آمدن با شکستها، باز هم توانایی و مهارتهایت را تقویت کن. خودت را توانمندتر کن. اگر لازم است چیزی یاد بگیری، برو یاد بگیر تا مسئلهات را حل کنی. اگر لازم است اخلاقت را تغییر بدهی و مثلاً صبر بیشتری پیدا کنی یا بیشتر در کارهایت مشورت کنی، خب این کار را بکن.
از این حرفها چند نتیجه بگیریم:
ـ نگوییم شکست هیچ سودی ندارد.
ـ تواناییهایمان را دستکم نگیریم؛ بر اساس آنها ریسک کنیم و کارهای بزرگی را شروع کنیم.
ـ در کارهایمان خلاق باشیم و با دیگران رقابت کنیم و نگران شکست نباشیم.
ـ همیشه دنبال لذت بردن نباشیم، بهکارگیری شایستگیها و تواناییهایمان خودش پاداشی است که به خودمان میدهیم.
ـ البته از دستوپنجه نرم کردن با مشکلات میتوانیم لذت ببریم.
در شماره تیر گفتم که شکستها اینقدرها هم بد نیستند! چون باعث میشوند برای مقابله با آن و به دست آوردن موفقیت، از همه توان و استعدادهایمان استفاده کنیم و شاید در خودمان استعداد جدیدی هم کشف کنیم.چگونه با شکست مقابله کنیم
اما این جا ممکن است یک فکر نادرست و غلطی پیش بیاید. این فکر اشتباه را با مثال توضیح میدهم. مثلاً وقتی چند بار از یک درس نمره پایین بگیریم، فکر کنیم که استعداد و هوش مشخصی داریم و چون هوشمان ثابت است، نمیتوانیم به موفقیت بیشتر برسیم و نمره بالاتری بگیریم.
این فکر غلط همین جاست که تصور کنیم هوش و استعداد قبلی و مشخصی داریم و دیگر نمیتوانیم آن را بیشتر کنیم و رشد دهیم. اگر این جور فکر کنیم، معلوم است که نتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم. باید بدانیم که شاید با مقدار مشخصی از هوش به دنیا آمده باشیم اما میتوانیم با تجربه از شکستهای قبلی و نیز یادگیری مهارتهای جدید، هوش و استعدادمان را رشد دهیم.
ما با شکست، متوجه میشویم که استعدادها و تواناییهای فعلی ما محدود و مشخص است یا روش درستی را به کار نمیبریم. پس باید با تلاش بیشتر استعدادمان را ارتقا دهیم و روشهایمان را بررسی کنیم که اگر راه جدیدی وجود دارد آن را هم امتحان کنیم. مثلاً در آن مثال نمره درسی، اگر همیشه در مسائل مشخصی از یک کتاب، نمره کم میگیریم، شاید آن درسها را خوب نفهمیدیدم و به همین خاطر مسائلش را هم خوب حل نمیکنیم. برای این کار، میتوانیم از معلم یا همکلاسی یا آشنای دیگری بخواهیم آن درسها و روش حل مسئلههایش را برایمان توضیح دهد، شاید روش او جور دیگری بود و ما شیرفهم شدیم!
پس ما مقدار هوش مشخص و ثابت نداریم و در زندگی تحصیلی و اجتماعی، میتوانیم هوش و تواناییمان را بیشتر کنیم. اما باز این جا هم ممکن است فکر اشتباهی پیش بیاید!
این که میشود هوش را بیشتر کرد به معنای این نیست که هوش را آنقدر میتوان بیشتر و بیشتر کرد تا خلاصه فرد نابغهای شویم! ما هر کدام، در هوش و فرصتهای زندگی، محدودیت و شرایط خودمان را داریم و شاید نابغه نشدیم اما این به معنای این نیست که اصلاً نمیتوانیم استعداد و تواناییهایمان را افزایش دهیم و تصور کنیم که همیشه فردی شکستخورده هستیم و میمانیم.
وقتی ما موفق میشویم، دوست داریم دیگران متوجه این موفقیت بشوند و ما را تحسین کنند. مثلاً وقتی در نقاشی یا ورزشی موفق میشویم، آن را با افتخار میگوییم تا بقیه دوستان یا پدر و مادر یا خواهر و برادر با خبر بشوند و از ما تعریف کنند.
یادت هست وقتی در جمع فامیلی تشویق شدی یا ازت تعریف کردهاند، چه حس خوبی داشتهای و برای ادامه آن کار مصممتر شدهای؟ این نشان میدهد که ما دوست داریم از موفقیتهای ما قدردانی شود و دیگران ما را تحسین کنند. این کار خوبی است و ما هم باید دیگران را تحسین و تشویق کنیم.
اما باید دقت کنیم که در دام تحسین نیفتیم. یعنی نباید هدف ما، تحسین و تشویق دیگران باشد؛ زیرا بهتدریج دوست داریم دیگران را راضی نگه داریم و از آرزوها و هدفهای خودمان دورتر میشویم. ما باید هدفمان راضی و شاد کردن خودم باشد نه دیگران؛ چه دیگران موفقیت ما را ببینند یا نبینند؛ چه آنها ما را تحسین و تشویق کنند یا نه.
وقتی ما به تحسین دیگران عادت کنیم، طبق نظر آنها عمل میکنیم و بعد از مدتی و بعد از تمام شدن تحسین دیگران، احساس میکنیم طبق میل دیگران رفتار کردهایم و این باعث میشود حس بدی داشته باشیم؛ یک جور حس شکست!
بنابراین تحسین و تشویق دیگران، یک شمشیر دو لبه است؛ گاهی به موفقیت ما کمک میکند و گاهی به ما احساس شکست و نارضایتی میدهد. پس باید حواسمان جمع باشد که هدفمان خوشنودی و رضایت خودمان باشد و اگر کسی ما را تشویق کرد، چه بهتر! اما نباید هدف اصلی ما خوشنود کردن دیگران و گرفتن تحسین آنها باشد و خودمان را فراموش کنیم که این خودش شکست است و بعد از مدتی ناامید میشویم.
این مطلب دوازده قسمتی، در ماهنامه «دوست کودکان» از فروردین تا اسفند ۹۶ در صفحه «دوست تو» منتشر شده است.
نویسندگی، سردبیری، تیمسازی و مدیریت تولید و توزیع انواع محتوا برای مجلات، وبسایتها و وبلاگهای مختلف با رعایت ویرایش زبانی و سئوئی، استراتژی محتوایی، هویت برند، مخاطبان هدف و اهداف اولیه و ثانویه
با ثبت نام در ویرگول به آرشیو بزرگی از مقالات مرتبط با این موضوع دسترسی خواهید داشت
از این پس او نمیتواند پروفایل کاربری و مطالب شما را ببیند.
10 راه صحیح برای مقابله با عدم موفقیت و شکست
از دست دادن یک شغل یا میتواند براحتی شما را دچار احساس ناکامی کند. اغلب آدمها برای دوری از احساس شکست، تغییرات بزرگی در زندگی خود میدهند. اما برای مقابله با شکست و عدم موفقیت باید از روشهای صحیح استفاده کرد.
دانش کنار آمدن با مشکلات یا پشت سر گذاشتن ناکامیها به روش سالم، اگرچه همراه ترس از عدم موفقیت است، اما باعث التیام درد میشود که این حرکت میتواند به شما کمک کند زودتر و بهتر گذشته را پشت سر بگذارید. در این مطلب از سایت زوم لایف روشهای سالم و صحیح برای مقابله با عدم موفقیت و شکست را پیشنهاد دادهایم که میتوانید در ادامه بخوانید.
شکست با انواع احساسات همراه است. خجالت، اضطراب، عصبانیت، غم و اندوه و شرم برخی ازآنها است. این احساسات ناراحت کننده است وافراد برای فرارازاحساسات آزاردهنده عاطفی دست به هر کاری میزنند.چگونه با شکست مقابله کنیم
در تحقیقی که درسال 2017 در ژورنال- تصمیمگیری رفتاری – منتشر شد، مشخص شد که فرد نباید با احساس خود، احساس بدی داشته باشد. محققان دریافتند که فکر کردن در مورد احساسات – به جای فکرکردن در مورد خود شکست – بسیار مفیدتر است. اجازه دادن به خودتان برای داشتن یک احساس بد، انگیزهبخش است. این روش به شما کمک میکند سختترکارکنید تا راهحلهای بهتری پیدا کنید تا سریعتر بهبود پیدا کنید.
بنابراین احساسات خود را درآغوش بگیرید. درک کنید که چه احساسی دارید و به خودتان اجازه دهید کمیاحساس بدی داشته باشید. برای احساسات خود نامیانتخاب کنید وآنها را تجربه کنید.
ممکن است وسوسه شوید که بگویید “من این کار را واقعاً نمیخواهم”. اما کم کردن درد باعث نمیشود این احساس کامل از بین برود. زیاد غذا خوردن، مصرف مواد مخدر یا الکل باعث بهبود درد، پرکردن خلاء بوجود آمده نمیشود. شاید بتواند موقتاً حواس شما را پرت کند ولی نمیتواند شما از این بحران عبوردهد.
روشهای ناسالم را که برای دوری از درد یا کاهش آن در زندگی استفاده میکنید بشناسید و باورداشته باشید. روی آوردن به این نوع مهارتها – مهارتهای مقابلهای- بیشتر از آنکه به شما کمک کند، وضعیت شما را بدترمیکند.
تماس با یک دوست، تمرین تنفس عمیق، حمام گرفتن طولانی، پیادهروی یا غذا دادن به حیوانات، تنها چند نمونه از مهارتهای مقابله سالم است. با این وجود افراد مختلف مهارتهای متفاوتی لازم دارند. پس مهم است که مهارتهای مقابلهای را پیدا کنید که برای شما مؤثر باشد.
اگرشخصی هستید که درحالتهای عادی که استرس ندارید با عادات بد مبارزه میکنید – مانند استعمال سیگار یا خوردن غذای فست فود – پس لیستی از مهارتهای مقابله سالم ایجاد کنید و آن را جلوی دید بگذارید. سپس، ازاین لیست در موقع اضطراری برای یادآوری خوتان استفاده کنید.
ممکن است برخی از باورهای غیر منطقی درباره عدم موفقیت در برخی از نقاط زندگی خود ساخته باشید. شاید فکر میکنید شکست به معنای بد بودن است یا اینکه هرگز موفق نمیشوید. یا شاید فکر کنید اگر شکست بخورید هیچکس دوست شما را دوست نخواهد داشت. این نوع عقاید نه تنها نادرست است بلکه میتواند شما را از انجام کارهای دیگر منع کند.
مهم است که در یک حد قابل قبولی مسئولیت عدم موفقیت، خود را بپذیرید. مسئولیت بیش از حد ممکن است باعث شود ناخواسته خود را سرزنش کنید. از طرف دیگر، سرزنش افراد دیگر در شرایط ناگوار، مانع پیشرفت یا درس گرفتن از شکست میشود.
وقتی در مورد شکست خود فکر میکنید، به دنبال توضیحات باشید، نه بهانه. دلایلی که باعث شکست شده را شناسایی کنید ومشخص کنید که دفغه بعد چه کار متفاوت باید انجام دهید.
یک مطالعه که در سال 2010 انجام شد، نشان داد که افراد وقتی خود را متقاعد میکردند که یک اشتباه منجر به شکست میشود، در نهایت در همان کار شکست میخورند. در یک آزمایش، به افرادی که رژیمهای غذایی پیتزا داشتند، گفته شد که این رژیم برای آنها کاملا بینتیجه بوده است. کسانی که باور کردند، بلافاصله 50 درصد بیشتر از افرادی که رژیم نمیگرفتند کلوچه خوردند.
وقتی خودتان را در یک وضعیت ناامید کننده پیدا میکنید یا تمایلی به تلاش مجدد در خود نمیبینید وقت آن است که افکار خود را تغییر دهیدو افکار واقع گرایانهتری درباره شکست را به خود یادآوری کنید:
شاید نیاز به تکرار یک عبارت داشته باشید تا افکار منفی را دورنگه دارید یا اینکه باور خودتان را تقویت کنید که بتوانید نیروی خود را بازیابید.
از توماس ادیسون گرفته تا والت دیزنی، هیچ نقصی در شکست افراد مشهور وجود ندارد. مدتی را صرف تحقیق درمورد افراد معروف که شکست خوردهاند کنید. به احتمال زیاد خواهید دید که آنها درمسیرخود بارها شکست خوردهاند.
بسیاری از افراد موفق به طور مرتب ناکام میشوند. بازیگران بخاطر نقشها رد میشوند، ورزشکاران از تیم جدا میشوند و صاحبان مشاغل برای معاملات رد میشوند. یاد بگیرید آنها چطوراز شکست استفاده کردهاند. ممکن است مهارتهایی را یاد بگیرید که میتوانند در زندگی به شما کمک کنند.
شکست یک معلم بزرگ است اگر شما شاگرد مستعدی باشید. آیا یک اشتباه داشتید یا چندین اشتباه را پشت سرهم تکرار کردید؟ در مورد آنچه میتوانستید دفعه بعد انجام دهید فکر کنید. سپس، مطمئن باشید که شکست برای شما، به یک درس زندگی تبدیل شده است که شما را کمی جلوتر برده است.
مرور شکست بارها و بارها در ذهن خوب نیست. به خودتان اجازه ندهید که اشتباهات گذشته غذای فکر شما شود بیش از فکر کردن در مورد مشکلاتتان یا اصلاح مجدد اشتباهات باعث گیر افتادن ذهن میشود. درعوض، فکر کنید دفعه بعد چه کار دیگری انجام خواهید داد. طرحی داشته باشید که به شما کمک میکند تا تجربهای که از عدم موفقیت به دست آوردهاید را به کار بگیرید.
اگر بیشتر عمر خود را برای جلوگیری از شکست سپری کردهاید، در نهایت ممکن است شکست بخورید و به هیچوجه اتفاق عجیبی نیست. با این وجود مواجه شدن با ترس میتواند کلید اصلی کاهش ناراحتی باشد. از نقطه امن خود بیرون بروید. کارهایی را انجام دهید که ممکن است باعث طرد شدن شما شود. یا کارهایی انجام دهید که ممکن است باعث شکست شما شود. با گذشت زمان، خواهید آموخت که شکست به اندازهکاری که میکردید بد نیست.
سخن پایانی
گاهی اوقات، شکست توان حرکت را میگیرد. اگر بعد از ناکامی و شکست خوردن در کاری، سعی در انجام کار جدیدی دارید، از تجربه خودتان و کسانی که شکست خوردهاند استفاده کنید.
آیا خواندن این مطلب برای شما مفید بود؟
برای حمایت از محتوایی که میپسندید، لطفاً به اشتراک بگذارید:
آخرین مطالب را در ایمیل خود دریافت کنید.
کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب زوم لایف تنها با رعایت شرایط استفاده از مطالب، امکانپذیر است.
ورود کاربران
بسیاری از انسان ها تجربه شکست در زندگی را حداقل یکبار داشته اند. تاثیرات یک شکست گاهی می تواند تا طولانی مدت در ذهن ما باقی بماند و برای سالهای آینده یک مانع ذهنی ایجاد کند که باعث شود به سختی بتوانیم بر آن غلبه کنیم و ما را از پیشرفت های آینده وا می دارد. پیشرفتن به همین منوال سبب می شود که شکست در همه مراحل زندگی تان تاثیر گذارد و نتوانید در آینده پیشرفت کنید. پس بهتر است با مطالعه این بخش از نمناک راههای غلبه بر شکست در زندگی را بیاموزید.
برای رسیدن به اهداف مان هنگام شکست به فکر فرو می رویم و به دنبال بررسی و کشف راه حل های جدید هستیم . برای رسیدن به اهداف بخشی ضروری از مسیر رسیدن به اهداف مان است. درباره اهمیت شکست در زندگی هر چقدر دلیل و برهان بیاوریم ، در مواجهه با آن، آن قدر درگیر ناراحتی هایش هستیم که به سختی می توانیم منفعتی در آن ببینیم. وقتی تمام آن چیزی که از شکست می بینیم و درک می کنیم، درد و شکنجه است، غلبه بر شکست برای رسیدن به اهداف و آرزوها دشوار می شود.در اینجا 5 راهکار به شما توصیه می کنیم که می توانید با کمک آنها بر شکست غلبه کنید و به اهداف تان برسید.
همه ما انسان ها دوست داریم تاهرچیزی را که می خواهیم بدون معطلی به دست بیاوریم و عدم تحمل ما برای هر چیزی در این دنیای سریع امروزه بیشتر می شودو شکست آزارمان می دهد. برای رسیدن به هدف قابل توجه و چشمگیر به کار و تلاش و پشتکار نیاز داریم اما متاسفانه ما به گرفتن نتایج فوری عادت کرده ایم و درک نمی کنیم که به مقصد رسیدن زمان بَر است . زمان و مسیری که برای رسیدن به هدف طی می کنیم سبب ساختن شخصیتمان و به دست آوردن شناخت های جدید خواهد شد.
برای دور ماندن از درد و ناراحتی بی وقفه ذهن انسان ، کار می کند و خستگی ناپذیر است و برای جلوگیری از هر نوع دردی هر کاری می کند. بخشی از رنج و عذاب شکست، به کنایه ها ی افراد منفی باف دیگری مربوط است که در کنارتان هستند و با تمام توان شان از دید خودشان از شما انتقاد می کنند. برای اینکه بتوانید به شکستتان مانند یک تجربه ارزشمند نگاه کنید به حرف ها و غُر زدن هایشان گوش ندهید و از تماس با این افراد خودداری کنید. افراد نیز وجود دارند که از شکست ها و عدم موفقیت شما خوشحال می شوند، اما دوستان واقعی از پیروزی هایتان خوشحال و برای رسیدن به هدف با تشویق هایشان به شما انگیزه می دهند پس بهتر است روشهای مثبت اندیشی بیشتر به کار برید.چگونه با شکست مقابله کنیم
شکست زمان خوبی برای جست وجوی نشانه هاست، زیرا موفقیت سرنخ هایی دارد که می توانید دنبالشان بگردید تا پیدایشان کنید. در هر زمینه ای که تلاش می کنید و هدفی دارید، دنبال افراد موفق بگردید و موفقیتشان را الگوی خود قرار دهید و جستجو کنید افراد موفق چه کرده اند و برای رسیدن به مقصدشان چقدر زمان نیاز داشتند و چند بار شکست خورده اند. بیشتر افراد موفق، هم بارها شکست را تجربه کرده اند اما هرگز از تلاش نکشیدند و آنها روحیه سرسختی در تسلیم ناپذیری و پشتکار دارند.
برخی مواقع دلیل ترس افراد ، شکست نیست؛ بلکه ترس از شکست آنها را از اقدام باز می دارد. غلبه بر شکست، فرصتی برای کنار زدن ترس هایتان است.
برای کسب تجربه باید از شکست های قبلیمان درس بگیریم و با این تجربه و دانش مهارتی را کسب کنیم که سبب حرکت رو به جلوما گردد. راه های مختلفی برای درس گرفتن از شکست هایمان وجود دارد که لازمه آن نگرش بی طرفانه و واقع بینانه مانند کسی که از بیرون به ماجرا نگاه می کند به شکست و عدم پیروزی مان است. علت شکست خوردن خود را بیابید و فکر کنید چه اقدام متفاوت دیگری می توانستید انجام دهید و شما به دلیل برنامه تان و غفلت از برخی مسائل شکست خورده اید . نگاه واقع بینانه سبب درس گرفتن از اتفاقات می شود و برای ارتقای خودتان و تلاش دوباره از این عبرت و آگاهی استفاده کنید. برای غلبه بر شکست و رسیدن به هدفتان دست از کار و تلاش برندارید.
برای رسیدن به موفقیت زمانی را به نوشتن اهدافتان اختصاص دهید تا به درستی بفهمید که چه چیزی می خواهید و به کارهایی بیندیشید که می توانید برای نزدیکتر شدن به اهدافتان انجام دهید.
باید بدانید هر شخصی در مسیر زندگی خود قدم برمی دارد و زندگی افراد از بیرون و از نظر ما شاید خوب و ایده ال به نظر برسد اما ما به هیچ وجه از دغدغه ها و آنچه در ذهن او می گذرد، خبر نداریم و شاید زندگی آنها مانند تصورات ما فوق العاده نباشد. پس باید به رسیدن به اهدافمان تمرکز کنیم و برای افزایش انگیزه از موفقیت های دیگران، بهره ببرید.
ترس از شکست امری رایج در بین بسیاری از مردم در سراسر جهان است و فارغ از سن و سال افراد دارای تاثیرات مثبت و منفی مختلفی است و یکی از تاثیرات مثبت ترس از شکست این است که شما را وادار به ایجاد آمادگی در خود می کند و همچنین به شما این امکان را می دهند که قبل از گرفتن هر تصمیمی به خوبی درمورد آن فکر کنید و عاقلانه ترین تصمیم را بگیرید .
یکی از قابل توجه ترین تاثیرات منفی ترس از شکست این است که شما را از انجام بسیاری از کار ها باز می دارد و جلوی آزادی و شجاعت شما را برای ریسک کردن برای رسیدن به موفقیت می گیرد . همه افراد دنیا حتی موفق ترین و ثروتمند ترین آن ها نیز زمانی دچار ترس از عدم موفقیت شده اند .
ترس از شکست مانع رسیدن شما به موفقیت می شود . مردم عمدتا از عدم موفقیت و عدم اعتماد به توانایی های خود می ترسند. در حالی که افرادی که اعتماد به نفس دارند و به توانایی های وجودی خود ایمان دارند، هرگز به شکست فکر نخواهند کرد .
بسیاری از مردم به دلیل مورد تمسخر قرار گرفتن توسط سایر افراد، سرزنش شدن و غیره دچار ترس از عدم موفقیت و شکست خوردن می شوند. در این قسمت از رازهای موفقیت در کارو زندگی نمناک به بیان نکاتی موثر برای مقابله با ترس از عدم موفقیت خواهیم پرداخت.
1. مثبت فکر کنید
چگونه با شکست مقابله کنیم
یکی از موارد اساسی برای مقابله با ترس از شکست، مثبت اندیشی است و از این طریق قادر خواهید بود تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهید و افکار منفی تان را به افکاری مثبت تبدیل کنید .
تفکر مثبت، یک رویکرد روانشناختی و عاطفی است که به مردم در سراسر جهان کمک می کند تا نیمه مثبت هر چیزی را بنگرند و به دنبال دریافت نتیجه مثبت باشند . برای غلبه بر ترس خود، باید در انجام فعالیت های روزانه تان مثبت اندیش باشید .
2. از پرداختن به افکار منفی خودداری کنید
تفکرات منفی باعث افزایش ترس از شکست در افراد می شوند و بنابراین باید برای جلوگیری از شکست خود، بر افکار منفی تان غلبه کنید و به یاد داشته باشید که افکار منفی نه تنها نمی توانند برای شما نتایج مثبتی به ارمغان بیاورند، بلکه باعث از بین رفتن آینده و حتی زمان حال شما نیز می شوند . در مقابل افکار مثبت باعث بهبود عملکرد شما، آمادگی برای ریسک کردن ، ایمان به توانایی های خود و افزایش سلامتی و بهبود عملکرد شما می شوند.
3. علت ترس خود را شناسایی کنید
با شناسایی علت ترس خود، می توانید ترس تان را از بین ببرید. دلایل زیادی برای ترس از شکست وجود دارد و بنابراین شما باید علت واقعی ترس را شناسایی کنید که این امر به شما در ریشه کن کردن ترستان کمک فراوانی می کند .
بنشینید و از خود بپرسید که ترس از شکست به چه دلیلی در وجود شما ایجاد شده و دلیل واقعی آن چیست و به یاد داشته باشید که ترس از عدم موفقیت باعث افزایش کنترل والدین، عدم اعتماد به نفس ، خجالتی و ترسو بودن و تضعیف مهارت های شما می شوند .
4. از استرس دادن به خود خودداری کنید
در صورت داشتن استرس، نمی توانید در انجام اعمال خود به خوبی تمرکز کنید و آن ها را به بهترین شکل ممکن انجام دهید و از این رو بهتر است که مسئولیت های کمتری به عهده بگیرید تا بتوانید در انجام آن ها خونسردی خود را حفظ کنید و به بهترین شکل آن ها را به پایان برسانید .
5. از تلاش بیش از حد خودداری کنید
برای غلبه بر ترس از ناکامی ها باید تلاش زیادی کرد . بسیاری از افراد برای رسیدن به اهداف خود بیش از حد تلاش می کنند که این یک عادت بسیار بد است.
با کمی استراحت و دست از کار کشیدن می توانید تغییرات زیادی در زندگی خود ایجاد کنید و بدانید که تلاش بیش از حد باعث ایجاد استرس در شما می شود و با کم کردن تلاش خود می توانید تمرکز بیشتری بر روی امور تان داشته باشید و کمتر دچار خطا و اشتباه شوید .
6. ذهن خود را آزاد کنید
با آزاد کردن ذهن خود قادر به برطرف کردن ترس از شکست خواهید بود . ذهن آزاد بیان گر عاری بودن ذهن شما از انواع مشکلات ، افکار منفی ، استرس و نگرش غیر خوش بینانه است .
آزاد کردن ذهن تان این امکان را به شما می دهد تا ذهن خود را از احساسات و افکار منفی رهایی بخشید که در نهایت باعث رسیدن شما به آرامش و موفقیت می شود .
7. مشورت کردن با افراد با تجربه
بسیاری از افراد نسبت به گرفتن راهنمایی از افراد با تجربه بی تفاوت هستند . برای رسیدن به موفقیت در فعالیت های خود، کمک گرفتن از افراد با تجربه بسیار ضروری است و همچنین باعث کاهش ترس شما از عدم موفقیتتان نیز می شود .
افراد زیادی وجود دارند که می توانند توصیه های مناسبی به شما ارائه دهند و شما نباید این افراد و نصایح آن ها را نادیده بگیرید زیرا آن ها می توانند راه های مناسبی برای رهایی از ترس از عدم موفقیت به شما ارائه دهند .
نکات بسیار زیادی برای مقابله شما بر ترس از عدم موفقیتتان وجود دارد که عبارتند از :
زندگی همیشه بر وفق مراد نیست و همواره گذر از روزهای خوش و موفقیت و پیشرفت نیست. روزهای سخت و گرفتاری و شکست هم وجود دارد. انسان موفق کسی است که بتواند این اوضاع را هم مدیریت کند. در این مطلب به شما می آموزیم که با شکست های زندگی چطور مقابله کنید.
زمانی که ما نمیتوانیم در برابر مشکلات دوام بیاوریم و آن ها بر ما غلبه میکنند،به معنای این است که
شکست خورده ایم.شکست خوردن میتواند بر اساس عوامل زیادی باشد که البته اگر نا امید نشویم و در برابر این
عوامل سخت بایستیم شکستی در کار نخواهد بود.چه بهتر که بتوانیم بر شکست غلبه کنیم و شکست را شکست دهیم.راههای
زیادی برای غلبه بر شکست و رسیدن به اهدافمان وجود دارد.شکست «درد» دارد.
دستکم تجربهی آزاردهندهای است؛ چیزی که بسیاری از ما تمام تلاشمان را میکنیم تا با آن روبهرو نشویم.
گاهی تأثیرات یک شکست میتواند تا مدتهای طولانی باقی بماند و در ذهن ما، رد پایش را به جا بگذارد
و یک مانع ذهنی ایجاد کند که باعث شود در سالهای بعدی زندگی، به سختی بتوانیم بر آن غلبه کنیم.
اما باید راههایی را نیز برای غلبه بر شکست یاد بگیریم.
پس با ما همراه باشید.یک ضربالمثل ژاپنی میگوید: «اگر هفت بار زمین خوردی، برای هشتمین بار برخیز.»
اما شکست هملازم است!
برای غلبه بر شکست باید اهمیت شکست را درک کنید
وقتی شکست میخوریم، معمولا به فکر فرو میرویم،
به دنبال معنای جدیدی برای زندگیمان میگردیم و جوابها و راهحلهای ممکن و بالقوه را برای رسیدن به اهدافمان بررسی
و کشف میکنیم.
در اینجا ۵ راهکار به شما توصیه میکنیم که میتوانید با کمک آنها بر شکست غلبه کنید و به اهدافتان برسید.چگونه با شکست مقابله کنیم
۱. باور کنید که هیچچیز ارزشمندی، آسان به دست نمیآید
ما آدمها در دنیای امروز دوست داریم فورا به نتیجه برسیم و راضی شویم؛ چیزهایی را میخواهیم و فورا هم
میخواهیم! وقتی میتوانیم هر چیزی را که میطلبیم بدون معطلی به دست بیاوریم، چرا باید صبر کنیم؟ از فستفودها گرفته
تا دسترسی به اینترنت پرسرعت، باعث شده ناشکیبایی و عدم تحمل ما برای هر چیزی روز به روز بیشتر شود،
بنابراین عجیب نیست که شکست تا این اندازه آزارمان دهد.ما آنقدر به گرفتن نتایج فوری عادت کردهایم که درک نمیکنیم
برای رسیدن به هدفی قابل توجه و چشمگیر، تا چه حد کار و تلاش و پشتکار لازم است.
۲. از آدمهای منفیباف دوری کنید، زیرا آنها با تمام توانشان آمادهی سرزنش شما هستند
ذهن انسان برایدور ماندن از درد و ناراحتی، بیوقفه کار میکند و خستگیناپذیر است و در واقع هر کاری میکند تا از
هر نوع دردی در هر اندازهای که هست جلوگیری کند.
بخشی از رنج و عذاب شکست، مربوط به افراد دیگری است که به شما میگویند: «من به تو میگویم که
چنین است» یا «تو باید به حرف من گوش میدادی» و «وقتی در اوج موفقیت بودی، بهترین کار این بود
که کنار بکشی».منفیبافها همیشه با تمام توانشان در اطرافتان هستند تا از دید خودشان از شما انتقاد کنند.
اما شما به آنها گوش ندهید.
۳. موفقیت نشانههایی دارد؛ در هر فراز و نشیبی دنبال این نشانهها بگردید
هرچند شکست میتواند دشوار باشد، اما زمان خوبی برای جستوجوی نشانههاست، زیرا موفقیت سرنخهایی دارد.
دنبالشان بگردید تا پیدایشان کنید.
در هر زمینهای که تلاش میکنید و هر هدفی که دارید، دنبال کسانی بگردید که موفقیتهایشان، الگوی شماست.
سپس جستوجو کنید تا کلیدها را پیدا کنید.
۴.به شکست مانند یک فرصت نگاه کنید تا بر ترسهایتان غلبه کنید
گاهی وقتها، شکست به خودی خود دلیل ترس
افراد نیست؛ بلکه این ترس از شکست است که آنها را از اقدام باز میدارد.
غلبه بر شکست، فرصتی است تا ترسهایتان را کنار بزنید؛ فرصتی برای چیره شدن بر میل درونی که میگوید: فرار
کن و در گوشهای با خودت تنها باش.الگوی درد – لذت (pain-pleasure paradigm)، کاملا واقعیت دارد.
ما همیشه برای اجتناب از ناراحتی و درد، بیشتر تلاش میکنیم تا برای به دست آوردن خوشی و لذت.
۵.از شکست به عنوان تجربهای آموزنده استفاده کنید
شکست باید فرصتی باشد تا از اشتباهاتمان درس بگیریم و تجربه کسب
کنیم.
اگر بتوانیم از این دانش و تجربه بهره ببریم، مهارت کسب کنیم و رو به جلو حرکت کنیم، اتفاقات شگرفی
روی خواهند داد.
همه انسانها دچار شکست های عاطفی، مالی، کاری، خانوادگی و . . . می شوند اما مهم آن است که بدانیم در هنگام شکست چگونه شاد بمانیم
در زندگی هر فردی ممکن است اتفاقاتی رخ دهد که طبق میل و خواسته خود شخص نباشد. اتفاقاتی که بر خلاف مسیر موفقیت پیش می رود. و شما را به نحوی از رسیدن به مقصدتان دور می کند.
گاهی بعضی شکستها بسیار تلخ و ناراحت کننده است. و تمام انرژی صرف وضعیت شکست می شود. در این مراحل تمرکز به طور کلی از بین می رود و می توان گفت سرعت حرکت زندگی انسانها کند می شود. افرادی که می توانند در این مراحل شاد باشند و انرژی خود را بر روی یک نکته مثبت متمرکز کنند موفق می شوند.
ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد. خوشحال بودن در این حالات کار بسیار دشواری است. ولی راههایی هست که شما می توانید بر روی نکات مثبت شکست خود تمرکز کنید و کمتر برنجید.
داشتن استاندارد شخصی
داشتن یک چارچوب برای خودتان بسیار خوب است. تعین این استانداردها به عهده خودتان است. می توانید در هر مرحله از زندگی آن را بررسی کنید. این قواعد شخصی بستگی به شغل، روابط، محل سکونت و اولویت های شما هستند. اگر دردوران سخت و آسان آنها را کنترل کنید متوجه می شوید که شما به یک باره همه چیز را از دست نداده اید.
تنها یک یا دو مورد هستند که ممکن است گاهی با اختلال رو به روشوند که آن هم قابل جبران است.
آینده نگر باشید
انسانهای هوشمند و متفکر به طور مداوم در زندگی خود مسائل را تجزیه و تحلیل می کنند. آنها همواره برای مسائل جسمی و عاطفی خود برنامه ریزی دارند. بی شک هیچ گاه همه کارها طبق میل و سلیقه شما پیش نمی رود.
افراد باهوش همیشه دنبال یک راه برای مشکلات و یا رسیدن به خواسته خود در آینده دور یا نزدیک هستند. با کمی آینده نگری می توانید عواقب یا مزایای کاری را که انجام می دهید ببینید یا حدس بزنید.
اشتباهات خود را بپذیرید
دیگران به اندازه شما قادر به درک مسائل احساسی شما نیستند. خودتان بهتر از هر شخص دیگری می توانید متوجه شوید که کجای مسیر را اشتباه آمده اید. اگر جایی متوجه شدید که اشتباه کردید نیازی نیست خود را سرزنش کنید. گاهی از خودتان احساس رضایت ندارید.
با این حال اشتباه خود را پیدا کنید و آن را خوب بشناسید.
ایده آلیست باشید
خواسته های خود را دست کم نگیرید. برای آنچه در ذهن و یا رویای خود می پرورانید اهمیت قائل باشید. بلند پروازی نکنید ولی به کمترین و کوچکترین و ضعیف ترین حس رضایت هم کفایت نکنید. دنبال الگوهای بهتر، اهداف بزرگتر، موفقیت های بیشتر باشید.
اگر این راهها سبب می شود شما برای رسیدن به شادی موفق تر باشید پس انجامش بدهید.
شما بهتر از هر شخص دیگری می توانید حس شادکامی را در هر مرحله به زندگی خود هدیه کنید.
اقتصاد آنلاین و نت نوشت
Copyright (c) 2006-2019 persianv.com All Rights Reserved
© باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت persianv.com مجاز میباشد .0