روانشناسی شخصیت کودک

 
helpkade
روانشناسی شخصیت کودک
روانشناسی شخصیت کودک



شاید بتوان اخلاق انسان ها را از همان رفتارهای دوران کودکی تشخیص داد. کودکان همیشه رفتارهای متفاوت از هم دارند و با توجه به واکنش های آنها به محیط اطراف می توان تعیین کرد چه نوع شخصیتی دارند. 

 

روانشناسی شخصیت کودک

1.   آدم گیرا و خوش برخورد

از نظر ما کودکی که هرگز دست از خندیدن بر نمی دارد و باعث خنده و انرژی مثبت در دیگران می شود، شخصیت گیرا و جذابی دارد و همه جذب برخورد او می شوند.

2.   خجالتی

کودکان در مقاطع زمانی مختلف دچار خجالت می شوند اما ما به کودکی خجالتی بودن را نسبت می دهیم که همیشه دوست دارد با افراد محدودی که اصولا پدر، مادر و خواهر و برادرانش هستند در ارتباط باشد. این کودکان همیشه دوست دارند در آغوش یا کنار والدین خود باشند.

3.   کودکان حساس و زودرنج

این کودکان همیشه از دیگران تاثیر می گیرند و با کوچک ترین صدای از جا می پرند و تعجب می کنند. این کودکان از ته دل دوست دارند ثابت و بی تغییر باشند.

4.   کودک کنجکاو

صفت اخلاقی این کودکان در نام آنها مشخص است. این کودک همیشه با کنجکاوی و تعجب محیط اطراف را نظاره می کند و بقیه چیزها را از دست می دهد. این کودکان به کمی سرگرمی، اسباب بازی یا حواس پرتی های دیگر در جمع نیاز دارند.

5.   کودک خونسرد

کودکان خونسرد در هر موقعیت، شرایط و پیشامدی خونسرد و بی تفاوت هستند. اگر با خود تصور می کنید: «خدایا شکر من چه فرزند آرامی دارم»، باید بدانید یک کودک خونسرد و بی تفاوت دارید.

6.   کودک پرهیجان و پرشور

این نوع کودکان همیشه سرشار از احساسات، تمرکز و توجه هستند. شاید گاهی نگهداری و مراقبت از این کودکان دشوار باشد اما هنگامی که بزرگ شدند، ذهن خلاق و پیچیده ای خواهند داشت و می توانند به راحتی برای هر مشکلی راه حل مناسب بیابند.

منبع:برترین ها

والدین نگران بخوانند

هوشمند سرمایه گذاری کنید

شگفت انگیز ترین رفتار انسان از نظر افلاطون

کودکتان از درس فراریست؟

بین دو راهی طلاق و ادامه زندگی مانده اید؟

زیاد خواهی شوهر در رابطه زناشویی *

از برنامه ریزی تا رتبه برتر کنکور

از رشد بورس جا نمانید!

کاهش قیمت تورهای شاد و لوکس تابستان

بااین نوشابه از پوکی استخوان پیشگیری کنید!

دریافت سود روز شمار بدون ریسک

جالب ترین دانستنی های علمی*

چطور از قانون جذب عشق کمک بگیریم*

بهترین برندهای کامپیوتر و تجهیزات جانبی

مدلهای جدید شومیز اسپرت و مجلسی

جدیدترین گوش های موجود در بازار – امکان مقایسه و خرید

کفش اسپرت و صندل تابستانه زنانه

روانشناسی شخصیت کودک

انواع لباس زیر زنانه تا %75 تخفیف

مشخصات، قیمت و خرید انواع محصولات دیجیتال

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020



 

 

تاثیر رفتارهای ما بر شخصیت کودک

روانشناسی شخصیت کودک

 

آیا می دانید رفتار شما بر آینده فرزندتان تاثیر مستقیمی خواهد گذاشت و قسمت مهمی از شخصیت او با رفتار والدین و اطرافیان نسبت به او شکل می گیرد :

 

▪ کودکان وقتی با تشویق زندگی کنند با اعتماد به نفس باشد.

▪ کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند.

▪ وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند.

▪ وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند.

▪ وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند.

▪ وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند.

▪ وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند.

▪ اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند.

▪ اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند.

▪ اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند.

▪ اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند.

▪ اگر با توافق زندگی کنند دوست داشتن خود را می آموزند.

▪ اگر با تایید زندگی کنند با هدف زندگی کردن را می آموزند.

▪ اگر با صداقت زندگی کنند حقیقت را می آموزند.

▪ اگر با انصاف زندگی کنند دفاع از حقوق را می آموزند.

▪ اگر با اطمینان زندگی کنند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند.

▪ اگر با دوستی و محبت زندگی کنند زندگی در دنیای امن را می آموزند.

سایت پزشکان ایران

والدین نگران بخوانند

تبادل پرسش و پاسخ های روانشناسی

مشاوره تلفنی طلاق

کاهش قیمت تورهای شاد و لوکس تابستان

بین دو راهی طلاق و ادامه زندگی مانده اید؟

درخواست وکیل طلاق و مشاوره تلفنی رایگان

ثبت نام در تالار گفتگو روانشناسی

از برنامه ریزی تا رتبه برتر کنکور

کاملا رایگان مشاوره بگیر!

کودکتان از درس فراریست؟

بااین نوشابه از پوکی استخوان پیشگیری کنید!

بهبود سطح زندگی و میزان رضایتمندی

درخواست مجرب ترین وکلا طلاق فوری

خرید جدیدترین لپ تاپ های موجود در بازار با بهترین قیمت

روانشناسی شخصیت کودک

انواع لباس زیر زنانه تا %75 تخفیف

انواع کنسول بازی|خرید XBox و PS4 با گارانتی

تنوع بیش از 1000 مدل لوستر برای خرید

بهترین برندهای کامپیوتر و تجهیزات جانبی

جدیدترین گوش های موجود در بازار – امکان مقایسه و خرید

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020

تلفن تماس جهت رزرو یا کسب اطلاعات بیشتر : شعبه سعادت آباد ۲۲۳۵۴۲۸۲ – ۰۲۱ | شعبه قیطریه ۲۲۶۸۹۵۵۸ – ۰۲۱ | شعبه شریعتی ۸۸۴۲۲۴۹۵ – ۰۲۱

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید. 

عوامل موثر بر شخصیت کودک

 

روانشناسی شخصیت کودک

محیط خانواده اولین و مهم ترین محیطی است که کودک شاهد روابط انسانی در آن است. تحقیقات زیادی توسط روانشناسان و جامعه شناسان در مورد تجارب سالهای اول کودکی انجام شده است. این تحقیقات نشان میدهند تجربه های کودک در سال های اول زندگی که بیشتر در خانواده اتفاق می افتد نقش سازنده و زیر بنایی در شخصیت کودک و رفتارهای بعدی او دارد.

لذا پژوهش های دامنه داری درباره اثر عوامل خانوادگی بر شخصیت و رفتار کودک صورت گرفته و عوامل چندی مشخص شده است در اینجا قصد داریم به اختصار اثر عواملی از خانواده مانند: شیوه تربیتی والدین، جایگاه سنی کودک در خانواده، تعداد اعضای خانواده، روابط فرزندان خانواده،  را بر شخصیت و رفتار کودک بررسی کنیم.

 

شیوه تربیتی والدین:

هدف والدین از تربیت کودک، آماده سازی او برای زندگی در آینده  پذیرفتن مسئولیتها و نقش های متعدد در جامعه است. شیوه های تربیتی کودکان در طی چند دهه گذشته دگرگون شده است. در گذشته انضباط سختی برای کودکان در نظر گرفته می شد، اما اکنون محور اصلی تربیت فرزندان توجه به نیازهای آنها ست و باور بزرگسالان تغییر یافته است که نیاز کودک باید برآورده شود.

در هر حال، چه والد امروزی و چه والد دیروزی، زمانی که پای تربیت فرزندش به میان می آید ، از همان شیوه تربیتی استفاده می کند که در مورد خودش اعمال شده است. چنانچه پدر و مادر به یک شیوه تربیتی، پرورش یافته باشند در انتخاب سبک تربیتی فرزند خود دچار مشکل نخواهند شد اما اگر هریک از آنها با سبک های تربیتی متفاوتی پرورش یافته باشند، در انتخاب شیوه تربیتی فرزند خود دچار اختلاف می شوند و ناچار خواهند شد که نظرات خود را در مورد تربیت فرزندشان تعدیل کنند. علم روانشناسی نیز در این میان بر شیوه تربیتی که والدین انتخاب می کنند اثر می گذارد و خود باعث دگرگونی در تربیت فرزندان شده است.

به طور کلی شیوه های پرورشی کودکان به دو گروه کلی تقسیم می شود: شیوه های مسبتدانه و شیوه های آزادمنشانه. زمانی که صحبت از شیوه تربیتی مستبدانه برای کودکان است، منظور وجود انظباط سخت از طرف والدین، پیروی بی چون و چرا از مقررات و دستورات سخت و خشک استاد و تنبیه های قهر آمیز در برابر اشتباهات کودک می شود. اما بر شیوه های تربیتی آزاد منشانه اصول برگفتگوی دوستانه، توضیح علت ها و آوردن استدلال برای رفتارها و گفتارهای کودک و همچنین تنبیهات ملایم در برابر اشتباهات کودک است. هر یک از دو گروه امکان تقسیمات فرعی بر اساس شدت و ضعف پایندی والدین به شیوه تربیتی را می توان مشاهده کرد. ممکن است والدین مستبدانه سخت گیر باشند تا اعمال محدودیت منطقی پیش روند و در والدین آزادمنشانه از یک برنامه دقیق و منسجم تا سهل انگاری به پیش روند. گروه دیگری از روانشناسان سه سبک تربیتی مستبدانه، سهل انگارانه، مقتدرانه را معرفی می کنند که با توجه به شدت و ضعف در هر سبک قبلا عنوان شده تضادی بین دو تقسیم بندی وجود ندارد.

پس شما والدین عزیز با انتخاب سبک تربیتی مناسب برای فرزندتان در شکل گیری صحیح شخصیت او در ساله ای اولیه زندگی گام موثری برداشته اید. انتظاری می رود شما جهت کنترل رفتارها و گفتارهای فرزندان نه بسیار سخت گیر، نه سهل گیر باشید بلکه با شیوه ای مقتدرانه و قاطعانه او را متوجه کنید قوانینی وجود دارد که برای شما حائز اهمیت است و او باید آنها را رعایت کند و چنانچه رعایت نکند عواقبی در انتظار اوست و در مورد بعضی فعالیت ها او می تواند خود به تنهایی تصمیم بگیرد.

 

جایگاه سنی کودک در خانواده :

اگر یک خانواده را مانند زنجیره به هم پیوسته در نظر بگیریم، هر یک از این زنجیره ها، متناسب با جایی که قرار گرفته است مسائل و مشکلات خاص خود را دارد،از فرزند اول تا آخر و حتی تک فرزند بودن. پژوهش ها ی نسبی در مورد جایگاه هر فرزند صورت گرفته است. در توضیح جایگاه سنی کودک در خانواده ، جایگاه فرزند اول، دوم ، میانه و فرزند آخر بررسی می شود و در آخر تک فرزندی نیز مورد بررسی اجمالی قرار می گیرد.

 

فرزند اول:

پژوهش ها در باره فرزند اول نتایجی به شرح زیر ارائه می کند، بزرگترین کودک خانواده در برآورده شدن خواسته های خود پافشاری و اصرار کمتری دارند. بررسی ها نشان داده است که بهره هوشی فرزندان بعد از فرزند اول بیش تر است. فرزند اول در سازگاری، به دلیل جایگاه خاص خود در خانواده مشکلاتی دارد. فرزند اول با مادر خود رابطه بسیار گرم و صمیمی دارد، اما پس از تولد دومین فرزند، از گرمی و صمیمیت این رابطه کاسته می شود. در کل می توان گفت نخستین فرزند خانواده وضع نامطلوب و دشواری دارد زیرا در سال نخست به دلیل مهر و محبت فراوان والدین معمولا فرمانراوای مطلق خانواده  است و تمام وسایل و امکانات در خدمت رفع نیازهای اوست. اما با تولد دومین فرزند، دوران فرمانروایی مطلق او یکباره به اتمام می رسد. به همین دلیل امکان اینکه فرزند اول برای پدر و مادر مشکلات فراوانی به وجود آورد زیاد است. فرزند اول مجبور است بار بی تجربگی و ناپختگی والدین را در شیوه نگهداریش تحمل کند و محکوم به نظارت و سرپرستی شدید والدین است. علاوه بر این مسئولیت نگهداری از برادران و خواهران کوچکتر نیز بر دوش فرزند اول است. زمانی که والدین فرزند اول را تحت نظارت و سرپرستی شدید قرار می دهند، به طور کلی از او شخصیتی محتاط و محافظه کار می سازند و همچنین با چنین کاری کودک فاقد اعتماد به نفس لازم برای خصوصیات رهبری است و به آسانی تحت تاثیر دیگران قرار می گیرد.از آنجایی که وقتی فرزند اول به دنیا می آید، والدین می خواهد تمام توانایی و هنر خود را در پرورش و پرستاری از کودک به کار ببرند، با نظارت و سرپرستی شدید خود ، وی را به شخصیتی وابسته تبدیل می کنند و بیش از سایر فرزندان احساس ناتوانی می کند و از طرف دیگر تجربه تلخ او از تولد فرزند دوم و از دست رفتن موقعیت فرمانروایی اش به او می آموزد که موقعیت های او در زندگی به آسانی از دست می رود و کس دیگری می تواند جای او را بگیرد به همین دلیل عموما فرزند اول پیوسته نگران است و از یک بدبینی کلی رنج می برد.

اما فرند دوم از بسیاری نگرانی ها و نابسامانی ها پدر و مادر ، بی تجربگی و نا پختگی پدر و مادر در امان است. تجربه اندوزی والدین در نگهداری فرزند اول به آنها کمک می کند تا پختگی لازم را در تربیت فرزند دوم به کار بسته و در نظارت و سرپرستی فرزند دوم زیاده روی نکنند و علاوه بر این افزایش تجربه مادر باعث می شود ارتباط او با فرزند دوم از ثبات بیشتری برخوردار باشد. در آغاز دومین سال زندگی ، فرزند دوم تلاش می کند خود را به فرزند اول برساند اما چون معمولا قادر به رقابت با فرزند اول نیست دچار احساس شکست و ناتوانی می شود. هر چند والدین برای تعلیم و تربیت کودک دوم کم تر تلاش می کنند، فرزند دوم در آزمونهای هوشی بهتر عمل می کند و معمولا فرزند دوم گشاده رو تر و شادمان تر از فرزند نخست است.

 

کودک میانه:

از سومین فرزند به بعد اما به استثنای فرزند آخر را کودک میانه می گویند. پدر و مادر اغلب به دلیل توجه خاصی که به نخستین و آخرین کودک دارند در پرورش فرزند میانه کمی غفلت می کنند. کودک میانه بر خلاف فرزند اول درگیر اثبات برتری خود بر سایر خواهران و برادران نیست، کودکان میانه به آسانی تلقین پذیر و به راحتی تحت تاثیر دیگران قرار می گیرند و توانایی چندان در تمرکز و دقت بر یک مطلب خاص ندارند.

 

آخرین فرزند:

باقی ماندن حالت های کودکانه در آخرین فرزند، آشکار است. افراد خانواده معمولا داوطلبانه، کارهای آخرین فرزند را انجام می دهند ( که خودش توانایی انجام دادن آن کارها را دارد) و این مسئله باعث لوس شدن او می شود. علاوه بر این به دلیل اینکه سنش از بقیه کمتر است احتمال اینکه وظیفه ای را به دوش او بگذارند کمتر است و همین مسئله  لوس شدن فرزند آخر را تشدید می کند و این شیوه برخورد که مسئولیت کارها را خانواده به دوش می گیرد اثر بسیار منفی در رفتار و شیوه برخورد وی با زندگی دارد. در روابط بین فرزند آخر و دیگر فرزندان، خواهران و برادران بزرگتر با ایفای نقش پدر و مادر در اطلاح رفتار وی تنبیه و تشویق می کنند و اغلب سایر خواهر و برادرها از بی ادبی و مسئولیت ناپذیری کوچکترین خواهر یا برادر خود گله مندند و کوچکترین فرزند خانواده در چنین شرایطی گاه زود رنج و جسور بار می آید و متوقع از اینکه اعضای خانواده او را کمک کنند در نتیجه چنین حالتی فرزند آخر فکر می کند کارها به خودی خود به وفق مراد وی انجام می شود و در این رابطه دیگران زحمتی نمی کشند.

 

تک فرزندی:

پژوهش ها نشان داده است که افرادی که تک فرزند خانواده هستند اغلب یکی از دو تیپ شخصیتی را شامل می شوند: 1- تیپ بی ادب، از خود راضی، خود پسند و نامحبوب 2- تیپ حساس و گوشه گیر که از تماس های اجتماعی گریزانند و پیوسته به دامان والدین پناه می برند. پژوهش ها تا حدودی مشخص نموده است که کودکان شیوه سازگاری با دیگران و ایجاد رابطه صمیمانه با گروه های اجتماعی را در محیط خانواده و به خصوص در روابطی که بین خود و خواهران و برادران دارند فرا می گیرند و کودک که یگانه فررند خانواده است به دلیل محدودیت از این امکان ، در فراگیری سازگاری اجتماعی با سختی روبه رو است. کودکانی که تک فرزند هستند چنانچه قبل از ورود به مدرسه هم از موقعیت ها ی مناسب برای یادگیری سازگاری اجتماعی محروم باشد به هنگام ورود به مدرسه با سایر همسالان تفاوت های بارزی دارند و دچار مشکلاتی می شوند اما اکثر تک فرزندها در طی گذر از سالهای اولیه دبستان سازگاری اجتماعی مطلوب را در ارتباط با همسالان خود فرا می گیرند.

 

تعداد اعضای خانواده:

هر خانواده ای را که در نظر بگیریم مجموعه ای از افراد است که می توانند در سنین متفاوتی از یکدیگر باشند، عده ای از آنان مذکر و عده ای مونث هستند و مهم است که برتری اعضای خانواده با جنس مذکر است یا مونث و یا دو جنس برابر هستند. هر یک از این عوامل اثر قابل توجهی بر رفتار تک تک اعضای خانواده می گذارد، علاوه بر این تعداد اعضای خانواده هم مهم می باشد، در خانواده های پر فرزند تقریبا از تمامی جهات با خانواده کم فرزند متفاوت است و این تفاوت تاثیر خود را بر تکامل شخصیتی هر یک از فرزندان به جا می گذارد. در خانواده هایی که بیشتر از 6 فرزند دارند، والدین عموما کوشش چندانی برای تنظیم زندگی فرزندان به خرج نمی دهند و در این راه نمی توانند موفق باشند. در چنین خانواده هایی اغلب خواهر و برادرهای بزرگ جانشین پدر و مادر و نقش آنها می شوند، علاوه بر این فرزندان چنین خانواده هایی با واقع بینی و سازگاری با واقعیت های زندگی آشنا می شوند ، آنها به آسانی با تغییر نقش ، مقام و موقعیت و مسئولیت خو می گیرند.

اما در خانواده های کم فرزند اثری متفاوت بر تکامل شخصیتی کودک دارند یک خانواده کم فرزند موجب برتری های اقتصادی – اجتماعی می شود. در چنین موقعیتی توجه والدین به کودکان بیشتر شده ممکن است موجب زیاده روی کودکان در ارزشیابی و تخمین اهمیت خود شود. از جمله نکات مثبت در خانواده های کم فرزند آن است که بیشتر و بهتر می توانند به فکر آموزش و پرورش فرزندان خود باشند و هر فردی دارای فعالیت و نفش معینی می باشد.

 

روابط فرزندان خانواده:

روابطی که بین فرزندان خانواده حاکم است از جمله عوامل مهم و تاثیر گذار بر شخصیت کودک است،  از جمله عواملی که این روابط را تحت تاثیر قرار می دهد می توان به تفاوت سنی ، جنسیت و روابط میان فرزندان اشاره کرد، برای مثال واکنش پسران در برار برادرانشان عموما با واکنش آنها در برابر خواهرانشان بسیار متفاوت است. رفتار برادر بزرگتر در برابر برادر یا خواهر کوچکتر خود حالتی حمایت گرایانه و حاکی از سرپرستی دارد . اما اگر تفاوت سنی با خواهر و برادر زیاد نباشد این رفتار حمایتگرایانه مشاهده نمی شود. علاقه و محبت فراوان والدین یه یکی از فرزندان، در روابط فرزندان دیگر با وی تاثیر بسزایی دارد حتی توهم چنین حالتی( یعنی واقعا والدین فرزندی را مورد توجه قرار ندهد اما فرزندان چنین چیزی را باور داشته باشند) روابط فرزندان با او را تحت تاثیر شدید قرار میدهد. رقابت و حسادت در میان کودکان خردسال متداول است اما اگر مادر یا پدری در دوران کودکی نتوانسته باشد مشکل حسادت و رقابت میان خود با برادران و خواهران را حل کند در بزرگسالی ممکن است خودش به وجود آورنده زمینه مناسب برای دامن زدن به رقابت زیان آور بین فرزندانش باشد. تاکید بر رقابت بین فرزندان چندان درست نیست زیرا بین آنها روابط عاطفی برقرار است. پژوهش ها نشان داده است که خواهران بزرگتر به هیچ وجه حاضر نیستند راهنمایی های خواهر کوچکتر را بپذیرند و به شدت در مقابل آن مقاومت می کنند. اما همین خواهر بزرگتر،  اگر خواهر یا برادر کوچکترش دچار نگرانی یا ناراحتی شود، تمام تلاش خود را می کند تا وی را از خطرات احتمالی و نگرانی برطرف کند.

منبع:مقالات کانون مشاوران ایران

برچسب‌ها تربیت کودک, تکامل شخصیتی کودک, شخصیت کودک, مشاور کودک

روانشناسی شخصیت کودک


اینجا Downloads-icon

نوامبر 29, 2019 مشاوره کودک

در این مقاله از رشد و شکل گیری شخصیت کودک می‌خوانیم:

هر کودکی با یک تیپ شخصیتی خاص به دنیا می‌آید. اما محیطی که کودک در آن رشد می‌کند، نقش مهمی در شکل گیری شخصیت کودک دارد. والدین، معلم‌ها و مراقبان کودک هرکدام مسئول رشد ویژگی های شخصیتی کودک هستند.

در این مقاله از سایت مشاوره باما ده نکته‌ای که شما با پیروی از آن می‌توانید کودک کم سن و سال خود را به یک فرد جوان با ویژگی های قوی شخصیتی و با اعتماد به نفس تبدیل کنید را به اشتراک می‌گذاریم:

در شکل گیری شخصیت کودک عوامل زیادی وجود نقش دارند. از اعتماد به نفس ، شجاعت و عزت نفس گرفته تا نحوه رفتار و احترام کودک به دیگران. بین سن ۳ تا ۶ شما شاهد این هستید که شخصیت کودک در حال شکل گیری است و این بهترین زمان  فهماندن و القای بعضی از ارزش‌ها و تمرین‌هایی است که باعث رشد و پرورش کودک می‌شود و او را به فردی با ویژگی های شخصیتی مثبت تبدیل می‌کند. هنگامی‌که کودکان در حال یادگیری و تقلید از رفتار شما هستند، شما (والدین) به تنها عامل تأثیرگذار در رشد شخصیت فرزند خود تبدیل می شوید.

روانشناسی شخصیت کودک

بسیاری از والدین فکر می‌کنند سخنرانی کردن برای کودک در مورد بایدها و نبایدها در بازه‌های زمانی منظم بهترین راه برای شکل گیری شخصیت آن‌هاست. اما بچه ها ارزش‌ها و نکات را از سخنرانی‌های مکرر شما درنمی‌یابند، بلکه آن‌ها آینه تمام نمای رفتار شما هستند. بنابراین بهترین روش تربیتی کودکان این است که شما خودتان با مهارت و ظرافت با انجام اعمال کوچک، صفات مثبت شخصیتی را در کودک شکل دهید. در ادامه بعضی از روش‌هایی که از طریق آن‌ها می‌توانید این کار را انجام دهید آورده‌ایم:

کلمات دنیا را می‌سازند. وقتی شما تصمیم می‌گیرید کودکان را به خاطر رفتار خاصی برچسب بزنید، باعث می‌شود کودک ناخودآگاه فکر کند که واقعاً شبیه به آن القاب است.

همچنین برچسب زدن به کودکان باعث می‌شود که خود را اصلاح نکنند. اسم گذاشتن بر روی کودک موجب کاهش اعتماد به نفس کودک شده و حتی ممکن است او نیز این رفتار را ( برچسب زدن) برای کسانی که اطرافش هستند انجام دهد.

به یاد داشته باشید همیشه در بیان کلمات محتاط باشید مخصوصاً زمانی که می‌خواهید مشکلات رفتاری کودک را اصلاح کنید.

بچه ها تمایل زیادی به مورد توجه قرار گرفتن دارند. اما به مرور زمان و افزایش سن کودکان مستقل تر می‌شوند. کودکان نوپا و پیش دبستانی تمایل دارند خودشان را بیشتر با صحبت کردن و کلمات بیان کنند مخصوصاً زمانی که در حال تقویت و رشد  مهارت های کلامی هستند .

به‌عنوان والدین کودک شما می‌بایست با گوش دادن به داستان‌هایشان آن‌ها را خوشحال کنید تا از همراهی با شما احساس آرامش و امنیت کنند. این باعث می‌شود که آن‌ها هم خودشان شنونده‌های خوبی شوند هم اینکه اعتماد به نفس بالایی پیدا کنند.

بسیاری از والدین انتظار دارند فرزندانشان در هر چیزی کامل و بهترین باشند. وقتی کودکان با سطح انتظارات والدین خود هماهنگ نیستند، والدین احساس نارضایتی از کودک را با روش‌های مختلفی مثلاً با متهم کردن آن‌ها با گفتن اینکه تو به‌اندازه کافی خوب و شایسته نیستی نشان می‌دهند. هر کودکی یک توانایی منحصربه‌فرد دارد. به‌عنوان والدین کودک شما باید توانایی و استعداد کودک خود را کشف و تقویت کنید. شما می‌توانید به‌آرامی به فرزند خود کمک کنید تا نقاط ضعفش را بهبود بخشد و برطرف کند بدون اینکه از اعتماد به نفس کودک کاسته شود.

مقایسه کردن کودک با دوستان،خویشاوندان و همسایه‌ها می‌تواند باعث آسیب جدی بر شخصیت کودک شود. مقایسه دائم کودک با دیگران همچنین باعث می‌شود کودک به هویت خویش شک کند و شروع به تقلید از رفتار دیگران کند. احترام به هویت و شخصیت کودک بدون شک مهم‌ترین عامل در جهت افزایش اعتماد به نفس در کودکان را دارد و هم‌چنین بهترین دستاورد را در تربیت آن‌ها به ارمغان می‌آورد.

کودکان آنچه را که می‌بینند بیشتر از آن چیزی که می‌شنوند می‌آموزند! بنابراین پیاده‌سازی عملی رفتارهایی که می‌پسندید تأثیر ماندگاری بر شکل گیری شخصیت کودکان خواهد گذاشت. کارهای کوچکی که توسط شما انجام می‌شود مثلاً مرتب کردن کتاب در قفسه کتاب و یا مؤدبانه رفتار کردن با مهمان‌ها خیلی زود توسط کودکان آموخته و تقلید می‌شود. کودک اگر در هرجایی رفتاری ضدونقیض یا دوگانه در شما ببیند به‌سرعت همان رفتار را از شما می‌آموزد. بنابراین این مسئله خیلی اهمیت دارد که هر چه را در موردش صحبت کردید خودتان هم اجرا کنید.

شاید این مقاله نیز برای شما مفید باشد: نقش الگوی رفتاری والدین در تربیت فرزندان

بازی کردن (بازی‌های رایگان) شدیداً در میان کودکان این نسل به دلایل زیادی کاهش پیدا کرده است. هیچ‌چیز مانند یک ورزش دسته‌جمعی نمی‌تواند روحیه‌ی کار تیمی، مهارت اشتراک‌گذاری و مراقبت (اهمیت دادن به دیگران) را به کودک یاد دهد. ورزش و بازی از بهترین فعالیت‌ها برای رشد و شکل گیری شخصیت کودکان است.

متأسفانه بسیاری از والدین فرزندانشان را از انجام بازی‌هایی در زمین آزاد و یا انجام  هرگونه ورزش منع می‌کنند. برای کمک به هر دو بعد جسمی و روحی، شما باید کودکان را به‌طور فعال درگیر یک بازی ورزشی کنید. همچنین خیلی خوب است که فرزندتان هرروز خودش را از استرسی که درس و مدرسه به او می‌دهد دور کند و خوش بگذراند.

بازی کامپیوتری یا رایانه‌ای مشکل جدیدی هستند که بسیاری از خانواده ها با آن‌ها درگیر هستند. مطالعات روانشناسی اخیر نشان داده‌اند، تماشای بیش‌ازحد صفحات نمایش تلوزیون، صفحه موبایل، تبلت و کامپیوتر تأثیر منفی بر روند رشد فکری و اجتماعی کودکان می‌گذارد. انجام بازی روی صفحات نمایش باعث اعتیاد به آن‌ها می‌شود که به‌نوبه‌ی خود باعث کمتر شدن ارتباطات کودک با اجتماع و دنیای اطرافشان می‌شود.

بدین منظور، زمان بیشتری را با فرزندتان سپری کنید، بازی کنید و به سفر بروید تا بتوانید آن‌ها را از بازی‌های رایانه ای به سمت تجربه واقعی از دنیای اطرافشان سوق دهید. به آن‌ها یاد دهید برای اطرافیان و مردم بیشتر ارزش قائل شوند تا به دنیای مجازی.

لازم است برای آموزش نظم و انضباط در منزل با صراحت در مورد مسئولیت‌های کودکان با آنها صحبت کنید. گاهی والدین نمی‌توانند با گفتگو آنچه را که از فرزندان انتظار دارند به‌صراحت بیان کنند و این درنهایت باعث می‌شود که کودک درک درستی ازآنچه گفته‌شده نداشته باشد و متهم به بدرفتاری شود!

اما هنگامی‌که قوانین صریح باشند کودک یاد می‌گیرد آهسته و پیوسته رفتارش را با انتظارات والدین همسو کند. اینکه کودک خودش را با مجموعه‌ای از قوانین وفق دهد ممکن است  در اوایل زمان‌بر باشد اما درنهایت پیروی مداوم از یک رفتار تبدیل به تقویت یک عادت رفتاری خوب در کودک می‌شود.

والدین بعضی از کودکان نوپا به حدی در همه‌ی کارهای کودک او را همراهی می‌کنند که امکان  رشد شخصیت مستقل در کودک را از او سلب می‌کنند. همان‌طور که  مراقبت و تربیت کودک بسیار مهم است، اینکه به کودک بیاموزیم تا به‌مرورزمان یاد بگیرد مسئولیت کارهای ساده‌اش را بر عهده بگیرد نیز مهم است.

برای کارهایی مثل مرتب کردن وسایل مدرسه‌اش یا مسواک زدن دندان‌ها و یا انجام تکالیف درسی‌اش می‌توانید کودک را تشویق کنید که این کارها را خودش مستقل انجام دهد و شما فقط نظاره‌گر باشید. این کار نه‌تنها در تقویت مهارت های زندگی کودک مهم است، بلکه باعث افزایش حس مسئولیت پذیری در کودکان می‌شود.

وقتی کودک اشتباهی مرتکب می‌شود تنبیه بدنی کودک یا داد زدن بر سر کودک اوضاع را برای هردوی شما  بدتر می‌کند. بسیاری از اوقات، کودک فقط فریاد زدن را به‌عنوان نشانه ترس دریافت می‌کند نه اینکه در پی اصلاح عملی باشند که مورد انتظار والدین است. با آرامی و صبوری عواقب بدرفتاری کودکان را به او توضیح دهید. این یک روش مؤثر برای ایجاد تغییرات دلخواهتان است که در ذهن کودک می‌ماند.

اما وقتی‌که شما سر کودکتان داد می‌زنید او فقط از ترس خودش را موظف به انجام کاری می‌کند، و کودک واقعاً پی نبرده که پیامد بد رفتاری او چه بوده است. اگر به کودک اجازه دهید نتیجه و پیامد رفتار اشتباهش را ببیند، باعث می‌شود تا کودک درک بهتری از رابطه‌ بین عمل و معلول داشته باشد.

گاهی کلمه  ” شخصیت ” توسط والدین به اشتباه تعبیر می‌شود. این یک تصور اشتباه است که شخصیت کودک محدود به ظاهرش است. والدین روی لباس، آراستگی و سلامتی تأکید دارند غافل از اینکه این‌ها فقط یک جنبه از رشد کودک هستند.

طرز نگاه کودک به زندگی، تقویت مهارت های اجتماعی، مهارت احساس همدلی و هوش عاطفی و رشد اخلاقی همگی به تشکیل شخصیت کودک کمک می‌کند.

به یاد داشته باشید، رشد شخصیت یک فرایند بلندمدت است که در آن ممکن است گاهی اوقات افت‌ها و شکست‌هایی را تجربه کنیم. تلاش مداوم برای فهم ارزش‌ها، رفتارها و نگرش‌های مثبت مسلماً در طولانی‌مدت نتیجه می‌دهد. همچنان که شما عامل رضایت در تربیت صحیح یک فرد هستید.

برای مشاهده آدرس مرکز مشاوره روانشناسی کلیک کنید

برای تعیین وقت مشاوره هم اکنون تماس بگیرید: 02144849792

برچسباعتماد به نفس در کودکان بدرفتاری کودکان روانشناسی کودک شخصیت کودک مشکلات رفتاری کودکان

4 هفته پیش

ژوئن 5, 2020

مارس 10, 2020

ژانویه 10, 2020

ژانویه 3, 2020

دسامبر 10, 2019

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

روانشناسی شخصیت کودک

ایمیل *

وب‌ سایت

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

انجمن روانشناسی آمریکا

مقالات سایت مشاوره باما

سایت مشاوره باما با هدف تحکیم بنیان خانواده در تلاش است با انتشار بهترین مطالب و مقالات روانشناسی در حوزه مشاوره خانواده ، مشاوره ازدواج ، انتخاب همسر ، مهارت های زندگی زناشویی ، ارتباط صحیح با همسر ، حل اختلافات و مشکلات زندگی مشترک ، روشهای تربیت کودک و نوجوان و راهکارهای پیشگیری از طلاق و بازسازی زندگی بعد از طلاق بپردازد.

خانواده و شکل گیری شخصیت کودک : خانواده نخستین نهاد اجتماعی و اولین محیطی است که شخصیت کودکان در آن شکل می گیرد و الگوهای جسمی، عاطفی و روانی آنان پی ریزی می شود. کودکان علاوه بر غذا و سرپناه به عشق، امید، اطمینان، اعتماد و استقلال نیز نیاز دارند آنها پس از داشتن خانه هایی ایمن به روابط سالم هم نیازمندند از این رو وجود حمایت های عاطفی و خودباوری برایشان ضروری است عزت نفس پایین، ناتوانی در بیان احساسات و فقدان مهارت های ارتباطی مسبب بسیاری از مشکلات در کودکان و نوجوانان است و خانواده و کیفیت مناسبات والدین از مهمترین عوامل بروز آن به شمار می رود.

یادمان باشد که کودکان نیاز دارند دوست بدارند و دوست داشته شوند. همه ما در کودکی تصویری از زندگی داریم که خانواده و محیط اطراف ما در تقویت این تصورات نقش مهمی دارند این تصورات داستان زندگی ما را تشکیل داده اند به طوری که ما بر اساس این داستان ها تا این مرحله و تا اینجای زندگی را زیسته ایم و بر اساس همین داستان ها از اینجا به بعد زندگی مان را نیز خواهیم زیست.

این داستان ها چیزی نیستند جز تکه هایی از رویدادهای مختلف زندگی ما در دوران کودکی و نوجوانی که در متن روایتی جای گرفته اند. رویدادها در خاطره کودک، تکه تکه ضبط می شوند و از این رو به خودی خودمعنای خاص ندارند. اما وقتی پدر و مادر این پاره پاره ها را در متن رفتار و گفتارشان جای می دهند از آن روایتی ساخته می شود که کودک آرام آرام آزاد بعنوان داستان واقعی زندگی اش و تنها داستان ممکن زندگی اش می پذیرد و بر همان اساس نیز رفتار می کند. حال سوال این است که ما بعنوان پدر و مادر چه داستانی را برای کودک دلبندمان روایت می کنیم؟ اگر بتوانیم این مفهوم را در کودکانمان نهادینه کنیم که «این من هستم که شرایط را کنترل می کنم و نه شرایط مرا» در آن صورت موفق نشده ایم در کودکانمان این توانایی را بوجود آوریم که در طول زمان، داستان زندگی خود را علیرغم مشکلات و رنج های زندگی طور دیگری ببیند و آنرا به شیوه ای دیگر بازنویسی کنند و به عبارت دیگر موفق شده ایم کودکانمان راه تاب آور، بار آوریم.

مفهوم تاب آوری به توان رشد، پیروزی و زیستن در شرایط دشوار زندگی است همان معنایی که سازمان بهداشت جهانی با هدف پیشگیری از آسیب های روانی و اجتماعی و با تأکید به آموزش مهارت های ده گانه زندگی به کودکان به دنبال آنست به یاد داشته باشد. نیازهای روانی کودک عزیزمان را به اندازه ی نیازهای جسمی او جدی بگیریم و به آن بپردازیم.

روانشناسی شخصیت کودک

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

اگر در حال ورود به سن بلوغ هستید و یا حتی این دوره شروع شده، ممکن است بخواهید با خانواده‌تان صحبت کنید. دوران بلوغ بخش بسیار مهمی از زندگی شماست، و صحبت راجع به آن با هرکسی، به خصوص پدرومادر، می‌تواند ترسناک و یا دلهره آور باشد. این را بدانید که داشتن چنین احساسی طبیعی […]

درمان گروهی با حضور جمعی از مراجعان که به دنبال حل مشکلی مشترک هستند انجام می‌شود. هدف از تشکیل این جلسه ها، بررسی مشکلی خاص و یافتن راهی برای عبور از آن است. حضور درمانگر متخصص در این جمع، باعث می‌شود که جلسه های گروه، از مطرح کردن دردهای مشترک فرا‌تر رود و به درمان […]

کودک‌آزاری حاصل فرزندآوری بدون آگاهی و مهارت : دکتر حامد برآبادی درگفت‌وگو با طبنا(خبرگزاری سلامت)، درباره خشونت در خانواده نسبت به فرزندان با بیان اینکه  در کودک‌آزاری ۴ نوع رفتار مدنظر است که شامل غفلت از فرزند، خشونت جسمی، خشونت جنسی و و بی‌محبتی‌عاطفی می‌شود، افزود: در جهان خشونت جسمی به  دلیل تاثیر بسیار زیاد […]

پاسخ گویی به سوال ها و مشکلات در زمینه روانشناسی

برای ورود اینجا کلیک کنید



آموزه های اسلام راهنمای رشد به سوی کمالات انسانی است. این راهنمای هدایتی به همه ابعاد وجودی بشر و زندگی او توجه داشته و ضمن تجلیل شخصیت انسان، دشمنان و بیان موانع، به تبیین سبک زندگی نیز اهتمام می ورزد.

از این رو به همه آن چیزی که در ساخت انسان سالم و جامعه سالم و تحقق اهداف و فلسفه وجودی انسان، یعنی خدایی شدن کمک می کند، توجه ویژه ای مبذول داشته است. برهمین اساس، مسئله خانواده، انتخاب همسر و تربیت کودک نیز در همین راستا حائزاهمیت می شود.

نویسنده با مراجعه به آموزه های اسلامی برآن است تا شخصیت کودک را تبیین کرده و براساس آن، تبیین و توصیه های اسلامی را برای رسیدن به هدف بیان نماید و راهکارهای تربیت کودک را روشن کند.

تربیت مبتنی بر شناخت

روانشناسی شخصیت کودک

تربیت امری پیچیده است. پرورش و تربیت انسان، به سبب پیچیدگی خود انسان بسیار سخت تر و در یک فرآیند طولانی تری انجام می گیرد. پیچیدگی ابعاد وجودی انسان مستلزم آن است که ما شناخت دقیق و کاملی از او داشته باشیم. هرچند که انسان براساس خودشناسی، اطلاعاتی دارد که می تواند بر طبق آن تربیت دیگران را انجام دهد ولی به سبب آنکه انسانها با همه مشترکات دارای اختلافاتی هستند که متأثر از وراثت، محیط اجتماعی و زمان و مانند آن می باشد، نمی تواند به سادگی اصول تربیتی را براساس شناخت از خود پایه گذاری کرد. براین اساس می بایست شناخت جامع و کاملی از انسان داشته باشد تا بتواتد براساس مشترکات قطعی و یقینی نه ظنی و گمانی تربیت را سامان داد.

دستیابی به شناخت جامع و کامل از انسان نیازمند نوعی احاطه علمی بر موضوع شناختی است. این احاطه علمی برای انسان یا ناشدنی و غیرممکن یا بسیار و دشواریاب خواهدبود؛ زیرا هرکسی با فرد یا افراد و یا جامعه ای از جوامع بشری یا درنهایت یک بخشی از انسان ها به عنوان معاصران مواجه است و نمی تواند احکام معاصران آن را به دوره های قبل یا بعد تعمیم دهد. این محدودیت انسان در شناخت انسان، عاملی است که بسیاری از تحلیل و تبیین های موجود را با همه ادعای علمی بودن مخدوش می سازد و در نتیجه توصیه های ارائه شده ازسوی دانشمندان را با اما و اگرهای بسیار مواجه می کند؛ زیرا توصیه هایی براساس استقرای ناقص یا حتی تمام نسبت به معاصران است و نمی توان براساس آن برای نسل های بعدی و تربیت آنان توصیه ای ارائه نمود. از این رو بسیاری از توصیه های علمی دانشمندان روان شناسی یا غیرکارآمد در نسل های دیگر است. یا اینکه اصولا به جامعه ای است و نمی توان با نوعی بومی سازی آن توصیه ها را تعمیم داد؛ زیرا شرایط محیطی و فرهنگی و عوامل دیگر دخیل در شخصیت انسان، اجازه نمی دهد تا این روش ها و توصیه ها را به همه جوامع بشری حتی جوامع بشری معاصر تعمیم داد.

برای حل مشکل عدم احاطه می بایست به منبع و مرجعی مراجعه کرد که دارای احاطه کامل علمی بر انسان و نه تنها یک زمان و یا یک دوره بلکه همه انسان ها باشد و شناخت جامع و کاملی را نسبت به حقیقت و ماهیت انسانی ارائه دهد.

بی گمان خالق و آفریدگار انسان بهترین منبع و مرجع شناختی انسان است. راهنمایی هایی که در قرآن و دیگر کتب آسمانی ارائه شده در حقیقت بهترین منبع شناختی است؛ زیرا خداوند در آیات قرآنی براساس آنچه فطرت آدمی می داند، آموزه ها و دستورها و برنامه هایی را ارائه داده که از آن به سبک زندگی انسان الهی یاد می شود.

مراجعه به آموزه های اسلامی تنها راهنمای شناخت از انسان به شکل کامل، دقیق و علمی است؛زیرا بر اساس منطق عالمان، گزاره های علمی قرآن را می توان درقضایای برهانی قرار داد و براساس آن نتیجه گرفت و توصیه نمود.

شیوه های تربیتی که براساس آموزه های قرآنی واسلامی ارایه شده به سبب آنکه مبتنی بر شناخت جامع از انسان و شخصیت و ماهیت اوست، روش ها و توصیه های علمی می باشد و می تواند جایگزین همه آن چیزی باشد که اکنون به عنوان علم روان شناسی ارایه می شود؛ زیرا علم روان شناسی کنونی که در مدل غربی ارایه می شود، روان شناسی مبتنی بر استقرای ناقص و غیر برهانی و غیر علمی و تنها ادعاهای چند دانشمند براساس مشاهدات از گروه های سنی دریک جامعه یا چند جامعه و درنهایت جوامع معاصر است؛ درحالی که جوامع بشری به سرعت درحال تغییر است و متغیرات تاثیرگذار آن چون وارثت، محیط زیست، زمان و مانند آن به سرعت تغییر می کند و نمی توان براساس تحلیل و تبیین های پیشین همان توصیه های گذشته را ارایه کرد.

عوامل و متغیرات درشکل گیری شخصیت

چنان که گفته شد، عوامل بسیاری درتحقق آن چیزی که به نام شخصیت از آن یاد می شود، تاثیر دارد؛ زیرا شخصیت هر انسانی ترکیبی از ویژگی های بدنی، زیستی، روانی و اجتماعی است که بر اثر شرایط زیستی- اجتماعی پدید می آید. روان شناسان براین باورند که شخصیت هرشخص در جامعه، درکنش متقابل اجتماعی (Social interaction) ؛ یعنی در نتیجه تماس با اشخاص دیگر در گروه های اجتماعی، به تدریج تکوین می یابد، رشد پیدا می کند و طی زمان در محیط فرهنگی و اجتماعی و زیستی تحقق می یابد و این جریان تحت تاثیر ده ها پدیده فرهنگی صورت می گیرد و هریک از آنها در رفتار و عاطفه او ظاهر می شود.

پیامبر (ص) به سبب تاثیر وراثت در شخصیت انسان است که از مردم خواسته تا درانتخاب همسر دقیق شوند؛ زیرا از طریق وراثت هوش و حماقت و مانند آن به فرزند منتقل می شود. پیامبر اکرم (ص) فرمود:« درخانواده صالح ازدواج کنید زیرا اخلاق و خصوصیات روحی به ارث می رسد. (بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، دارالکتب الاسلامیه، ج ۱۶، ص ۲۲۳ روایت ۱۰۳) آن حضرت درجای دیگر فرمود:« تخیروا لنطفکم، فان النساء یلدن اشباه اخوانهن و اخواتهن؛ همسر مناسبی برای تولید مثل انتخاب کنید، زیرا زنان همانند برادران و خواهران خود فرزند به دنیا می آورند.»(همان، ۲۲ و منتخب میزان الحکمه، همان ص ۲۳۴ روایت ۲۷۹۳ و ۲۷۹۴)در روایت دیگری هم این معنا را تایید می کند و می فرماید:«انظر فی ای شی ء تضع ولدک فان الزق اساس؛ ببین فرزند خود را درچه محلی مستقر می کنی، زیرا اخلاق اجداد و پدران، به فرزندان به ارث می رسد.» (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۴ق، ج ۱۲، ص ۱۱۶).

زنان نیز می بایست در انتخاب مردان این دقت را داشته باشند که با مردانی سالم و شجاع و عاقل و مومن ازدواج کنند و از مردان بیمار و شرابخوار و مانند آن پرهیز کنند. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «هرگاه کسی نزد شما به خواستگاری آمد که دین و امانت داری او را می پسندید، پس دخترتان را به او تزویج دهید، وگرنه فتنه و فساد بزرگی ایجاد می شود.» (بحارالانوار، همان، ج ۱۰۳، ص ۳۷۲ و منتخب میزان الحکمه، ص ۲۳۴ روایت ۲۷۸۸).

امام حسن مجتبی (ع) به مردی که درباره ازدواج دخترش با او مشورت نمود، فرمود:«زوجها من رجل تقی، فانه ان احبها اکرمها و ان بغضها لم یظلمها؛ به مرد باتقوا او را تزویج کن پس اگر او را دوست بدارد گرامی می دارد و اگر از او نفرت پیدا کرد در حق او ستم روا نمی دارد؛ زیرا تقوای او چنین اجازه نمی دهد. (همان، ص ۲۳۴ روایت ۲۷۸۹ و مکارم الاخلاق، ج ۱، ص ۴۴۶، روایت ۱۵۳۴).

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «الشقی شقی فی بطن امه و السعید من سعد فی بطن امه؛ انسان بد و شقی در شکم مادر، بد و شقی می گردد و انسان صالح و سعید در شکم مادر رستگار و صالح می شود». (صدوق، التوحید، قم مؤسسه النشر الاسلامی، باب ۵۸، ص ۳۵۶).

بنابراین، شخصیت هر انسانی در شکم مادر و از طریق وراثت شکل می گیرد و همین شخصیتی که از طریق وراثت شکل می گیرد، به نوعی آینده کودک را رقم می زند و در خوشبختی و بدبختی دنیوی و اخروی او نقش اساسی را ایفا می کند. بنابراین، یکی از متغیرات اصلی در شخصیت هر انسانی، وراثت است.

البته هر آن چیزی که والدین بویژه مادر انجام می دهد از طریق خون به فرزند منتقل می شود. از این رو در آموزه های اسلامی به مساله لقمه و غذایی که مادر می خورد توجه شده است. پیامبر اکرم(ص) درباره نقش غذا در فرزند از نظر ظاهر و باطن فرمود: «به زنان باردار، به بخورانید؛ زیرا این میوه مایه زیبایی کودک و حسن خوی او خواهد بود.» (بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، ج ۶۳، ص ۱۷۶)

در روایت دیگر نیز آمده که آن حضرت فرمود: «اطعموا نساءکم الحوایل اللبان فانه یزید فی عقل الصبی؛ به همسران باردار خود کندر بدهید؛ زیرا کندر در افزایش عقل بچه مؤثر است» (شیخ عباس قمی، سفینه البحار، دارالاسوه، دوم، ۱۴۱۶ ق، ج ۷، ص ۵۷۰)

روایات بسیاری درباره تاثیر خوراکی که مادر می خورد در شکل و ظاهر و نیز خلق و خوی فرزند بیان شده است؛ زیرا از طریق خون و شیر بسیاری از خصوصیات به فرزند منتقل می شود. (نگاه کنید: بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، ح ۶۳، ص ۱۷۶؛ و نیز کافی، ج ۶، ص ۳۵۷، حدیث ۳؛ طب النبی، ص ۱۰؛ مکارم الاخلاق، ص ۱۶۹؛ عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۳۸، ح ۶۹)

درباره نقش شیر و دوره شیرخوارگی در شخصیت کودک همین بس که امیر مؤمنان(ع) برای انتخاب شیردهنده به همان شرایط انتخاب همسر اشاره می کند و می فرماید: تخیروا للرضاع کما تتخیرون للنکاح، فان الرضاع یغیر الطباع؛ برای شیر دادن، دایه های شایسته انتخاب کنید، همان گونه که برای ازدواج انتخاب می کنید، چرا که شیر، طبیعت ها را تغییر می دهد. (قرب الاسناد، ص ۹۳، ح ۳۱۲)

از دیگر عوامل موثر در شکل گیری شخصیت کودک می توان به محیط اجتماعی اشاره کرد. خانواده و محیطی که کودک در آن زندگی می کند، نقش بسیار مهمی در شکل گیری کودک دارد و می بایست به عنوان یک متغیر مهم مورد توجه قرار داد.

خداوند با اشاره به نقش محیط زیست در شکل گیری شخصیت کودک به نقل نفرین حضرت نوح(ع) می پردازد و از زبان آن حضرت می فرماید: «ای خدا! کافران را از بین ببر و اگر آنها بمانند، همانند خود را به دنیا می آورند و بندگانت را گمراه می کنند؛ زیرا آنان جز فرزند فاجر و کافر به دنیا نمی آورند.» (نوح، آیات ۲۶ و۲۷)

در این آیات به صراحت به نقش والدین و محیط اجتماعی در شقاوت و سعادت فرزند توجه داده شده است؛ زیرا والدین که از نظر اعتقادی کافر و از نظر رفتاری فاجر و هنجارشکن هستند، نه تنها فطرت سالم کودک را تخریب کرده بلکه در محیط آلوده ای آنان را پرورش می دهند به گونه ای که همان فطرت سالم آنان به سرعت تخریب شده و آنان اصولا از همان بدون شکل گیری شخصیت، انسان های کافر و فاجر به دنیا می آیند و رشد می کنند.

به هر حال، از آموزه های اسلامی و قرآنی به صراحت روشن می شود که عوامل و متغیراتی که در شکل گیری شخصیت کودک تاثیر دارند، عوامل زیستی، فرهنگی، اجتماعی و مانند آن است و نمی توان این عوامل را نادیده گرفت و بدون توجه به آن، به تربیت کودک و شخصیت پردازی آن اقدام کرد.

دوره های رشد و تربیت براساس نظریه اسلام

چنان که گفته شد، شخصیت کودک در یک فرآیند پیچیده حتی پیش از تولد، شروع به شکل گیری می کند. اما آنچه بیشترین تاثیر را در شکل گیری شخصیت و هویت کامل شخص نقش دارد، دوره های سه گانه ای است که مجموعه آن براساس آموزه های اسلامی بیست و یک سال به درازا می کشد.

پیامبر(ص) دوران اصلی شکل گیری شخصیت انسان را به سه دوره هفت ساله دسته بندی کرده است. آن حضرت (ص) می فرماید: الولد سید سبع سنین، و عبد سبع سنین، و وزیر سبع سنین، فرزند هفت سال سرور، هفت سال فرمانبردار و هفت سال وزیر است. (مکارم الاخلاق، ص۲۲۲)

دوره هفت ساله سروری و بازی

نخستین دوره ای که پیامبر(ص) برای شکل گیری شخصیت انسان بیان می کند، دوره هفت ساله نخست است که از آن به سروری یاد می کند. در این دوره کودک به سبب نفوذ روحی، حاکم مطلق است و هیچ کسی متعرض او نمی شود. استاد حسن زاده آملی بر این باور بود که این حکومت و سروری کودکان به سبب نزدیکی و قرب نفخ روح است؛ زیرا روح به سبب این که تازه از خداوند به وی دمیده می شود، از همان پاکی و اقتدار الوهیت برخوردار است.

در این دوره کودک به علل گوناگون حاکم بر زندگی خانواده است و هر کاری را که بخواهد انجام می دهد. در روایات چندی این معنا مورد تاکید است که کودکان در این دوره با بازی، شخصیت خود را شکل می بخشند. پس در این دوره بگذارید تا کودکان بازی کنند، زیرا این بازی ها در شکل گیری عقلانیت و هوش او بسیار موثر است. پیامبر(ص) در این باره می فرماید: بازی گوشی کودک در خردسالی اش مایه فزونی عقل در بزرگسالی اوست. (دعائم الاسلام، ج۱، ص۱۹۴)

امام کاظم(ع) می فرماید: خوب است بچه در کودکی بازی گوش باشد تا در بزرگسالی بردبار گردد و شایسته نیست که جز این باشد. (:وسایل الشیعه، ج ۵، ص ۱۲۶؛ نیز کافی، ج۶، ص۵۱، حدیث۲)

حتی خاک بازی کودکان برای آنان مفید است. از این رو پیامبر(ص) می فرماید: ان التراب ربیع الصبیان، خاک، بهار (تفریحگاه) کودکان است. (معجم الکبیر، ج۶، ص ۱۴۰، ح ۵۷۷۵).

پیامبر(ص) درباره گرایش آدمی به کودکان و علاقه مندی به آنان می فرماید: احب الصبیان لخمس: الاول: انهم هم البکاوون، والثانی: یتمرغون بالتراب و الثالت: یختصمون من غیرحقد و الرابع: لا یدخرون لغد شیئا و الخامس: یعمرون ثم یخربون؛ کودکان را به خاطر پنج چیز دوست دارم: اول آنکه بسیار می گریند، دوم آنکه با خاک بازی می کنند، سوم آنکه دعوا کردن آنان همراه با کینه نیست، چهارم آنکه چیزی برای فردا ذخیره نمی کنند، پنجم آنکه می سازند و سپس خراب می کنند و دلبستگی ندارند. (مواعظ العددیه، ص ۲۵۹).

البته کودک در این هفت سال نباید کاملا رها شود، بلکه باید بازی های آنان را نیز هدایت شده به سمت و سویی ببریم که آنها را به سمت کمالات عقلانی و اهداف زندگانی ببرد. از این رو توجه به آموزش از طریق بازی مورد تاکید قرار گرفته است. همچنین در برخی از روایات از اولیای مربیان خواسته شده تا در سنین نزدیک به پنج تا هفت سال آموزش هایی را شروع کنند که کمی از حالت بازی بیرون است.

امام باقر(ع) می فرماید: ما کودکان خود را وقتی پنج ساله اند، به نماز امر می کنیم؛ ولی شما کودکانتان را وقتی هفت ساله شدند، به نماز امر کنید. ما کودکان خود را وقتی هفت ساله اند، به روزه وامی داریم، به اندازه ای که توان دارند، چه نصف روز باشد یا بیشتر یا کمتر. وقتی تشنگی و گرسنگی بر آنان چیره شد، افطار می کنند تا اینکه به روزه، عادت کنند و توان آن را بیابند، ولی شما کودکانتان را وقتی نه ساله شدند، به اندازه ای که توان دارند، به روزه وادارید و وقتی تشنگی بر آنان چیره شد، افطار کنند. (کافی، ج۳، ص۹۰۴، ح۱.)

یا امام صادق(ع) درباره شکل گیری شخصیت دختران و پسران و ایجاد حیا و عفت در ایشان می فرماید: چون دختر نامحرم شش ساله شد، او را مبوس و پسر نیز چون از هفت سالگی گذشت، زن نامحرم را نبوسد. (مکارم الاخلاق، ج۱، ص۴۷۹، ح۱۶۵۹)

دوره فرمانبرداری و تقلید

کودک هنگامی که به هفت سالگی می رسد، گرایش به تقلید دارد. کودک هرچه را از اطرافیان می بیند تقلید می کند. این دوره تقلید و فرمانبرداری بهترین دوره جامعه پذیری کودکان است. از هفت سالگی تا چهارده سالگی اولیاء و مربیان از والدین و جامعه این امکان را دارند که همه آداب و رسوم جامعه و آیین و اخلاق را به کودک بیاموزند.

روانشناسی شخصیت کودک

علاقه شدید کودکان در این سنین به تقلید این امکان را می بخشد تا آموزش و پرورش به سادگی انجام پذیرد. کودک دوست دارد مانند والدین چادر نماز داشته باشد و نماز بخواند. روزه بگیرد و روسری بر سر گذارد. در غذا خوردن و نشستن و برخاستن تقلید می کند. رفتارهای جنسی والدین را زیر نظر می گیرد و می کوشد تا آن را با جنس مخالف تمرین کند. از این رو پیامبر(ص) می فرماید: هرگاه کودکانتان به هفت سالگی رسیدند، رخت خواب هایشان را جدا کنید. (مستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۳۱۷، حدیث۷۲۱)

امیرمؤمنان علی(ع) در سفارشی به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) می فرماید: دل نوجوان، مانند زمین کشت نشده است. آنچه در آن افکنده شود، می پذیرد. از این رو، پیش از آن که دلت سخت گردد و خردت سرگرم شود، به تربیت تو همت گماشتم. (نهج البلاغه ، از نامه۳۱)

دوره هفت ساله وزارت

اگر در دو دوره هفت ساله دوم که دوره تقلید و جامعه پذیری است به درستی بر آموزش و پرورش کودکان نظارت شده باشد، پس از چهارده سالگی کودک در مسیری گام برمی دارد که خانواده از او خواسته است. در این دوره خود را همانند وزیری در کنار والدین در جامعه می یابد و در کنار والدین همان کارهایی را انجام می دهد که تأدیب شده و آموزش و پرورش یافته است. اگر در دوره هفت ساله جامعه پذیری به او امکان تقلید از سنت های خوب و آداب اخلاقی پسندیده و هنجاری را داده باشیم، او در دوره هفت ساله سوم به تثبیت شخصیت خود بر اساس دو دوره پیشین اقدام می کند.

اما اگر در دو دوره پیشین بویژه دوره تقلید و جامعه پذیری او را رها کرده یا از او خواسته باشیم تا کارهایی را انجام دهد که برخلاف رویه معمول و سنت اجتماعی و دینی و فرهنگی است، نمی توان در دوره تثبیت و وزارت از او خواست تا وزیر شما باشد و همان رفتارهای اجتماعی و هنجاری را در پیش گیرد.

اگر در دو دوره گذشته تمرین آداب نکرده باشد و نماز و روز نگرفته و حجاب و عفت و حیا را رعایت نکرده باشد، نمی توان در این دوره امیدی به رفتارهای هنجاری او داشت. دراین سن و سال او تلاش می کند همان چیزی را انجام دهد و تثبیت کند که در دو دوره به بازی و تقلید آموخته است. بنابراین اگر رفتار نابهنجاری چون بی حجابی را آموخته همان را انجام می دهد و به مخالفت می پردازد. پرخاشگری نوجوانان در این سن و سال تا بیست و یک سالگی از آن روست که تاکنون بر چیزی دیگر آموزش و پرورش یافته که نابهنجار است و اکنون والدین و جامعه از او رفتاری دیگر می خواهند. این گونه است که گروه های بزهکار و پرخاشگر اجتماعی در نوجوانان شکل می گیرد. اما اگر در دو دوره هفت ساله به درستی آموزش و پرورش یافته بود، اکنون در دوره تثبیت با هنجارهای اجتماعی و دینی مشکلی نداشت.

اگر نوجوانی دو دوره پیشین را به درستی پرورش یافته و آموزش های هنجاری و جامعه پذیری را مناسب آموخته باشد، اکنون در دوره تثبیت و وزارت با مشکلی مواجه نخواهدشد. اما مشکل این است که والدین و جامعه تا سن بلوغ، کودکان را رها می کنند و در بهترین دوره تقلید و جامعه پذیری اجازه می دهند تا برخلاف هنجارها آموزش و پرورش یابند. (عده الداعی، ص۷۶)

پدر و مادر اگر در دوره تقلید کودک را بر مدار انسان و اسلامیت آموزش و پرورش می دادند، اکنون در دوره نوجوانی و وزارت با محالفت وزیر مواجه نمی شدند و پرخاشگری و طغیان گری او را مشاهده نمی کردند، از این رو پیامبر(ص) می فرماید: ادبوا اولادکم علی ثلاث خصال: حب نبیکم وحب اهل بیته و قراه القرآن؛ فرزندان خود را به کسب سه خصلت تربیت کنید: دوستی پیامبران و دوستی خاندانش و قرائت قرآن. (کنزالعمال، ج۱۶، ص۴۵۶، حدیث ۴۵۴۰۹ ) این تأدیب می بایست در دو دوره نخست انجام گیرد تا در دوره وزارت به تثبیت برسد و شخصیت کامل او بر اساس آن شکل گیرد. اگر به کودک در کودکی و خردسالی آموختیم حیا ورزد در دوره نوجوانی می توانیم به او بیاموزیم که حیای جنسی داشته باشد و بدون اجازه وارد اتاق والدین نشود. (نور، آیه۵۹)

اما اگر او را بی عفت و بی حیا بار آوردیم نه تنها نسبت به آموزه های هنجاری واکنش منفی نشان می دهد و بلکه با مخالفت می کوشد تا شخصیتی که در دوره گذشته شکل گرفته با ادامه همان روند آن را ثبیت کند و هویت و شخصیت مستقل خویش را شکل دهد.

شخصیت کودک در سه مقطع و در طول بیست و یک سال شکل کامل به خود می گیرد و از آن زمان دیگر زمان رشد آغاز می شود که تا چهل سالگی به بلوغ کامل عقلی می رسد.

آموزه های اسلامی بهترین راهکار برای تبیین شخصیت انسان از جمله شخصیت کودک و تحلیل روانشناسی تربیت کودک و امور دیگر است. البته این امر نیازمند بازخوانی علمی و دقیق آموزه های اسلامی و به کارگیری آن در تبیین نظریه های علمی و توصیه های علمی می باشد.

بدون شک یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی دوران کودکی است. دورانی که در آن شخصیت (Personality) فرد پایه‌ریزی شده و شکل می‌گیرد. امروزه این حقیقت انکارناپذیر به اثبات رسیده است که کودکان در سنین پایین (طفولیت) فقط به توجه و مراقبت جسمانی نیاز ندارند، بلکه این توجه باید همه ابعاد وجودی آنها شامل رشد اجتماعی ، عاطفی، شخصیتی و هوشی را دربر گیرد. این ابعاد عوامل تعیین کننده و اساسی یک انسان هستند که از دوران کودکی پایه‌گذاری و شکل می‌گیرند.

ونک – خیابان گاندی جنوبی – خیابان نوزدهم – پلاک 12 – طبقه 5 – واحد 17

ونک – چهارراه جهان کودک – بلوار جردن جنوبی – خ نوزدهم – پلاک 12 – طبقه 5 – واحد 17

جامعه سلامت پایگاهی از مطالب مفید است که با نگاه به نیاز مخاطبین تولید و یا از منابع معتبر گردآوری شده‌اند. جامعه سلامت با هدف ارتقا دانش عمومی و با تمرکز بر مواردی که به سلامت جسم و روح افراد مرتبط است می‌کوشد تا به سهم خود و به عنوان یک رسانه در مسیر ارتقا جامعه حرکت نماید. افزایش آگاهی، راهنمایی و سنجش چرخه‌ایست که با کمک شما مخاطبین تکمیل خواهد شد.

توجه: مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست.

روانشناسی شخصیت کودک

توجه: استفاده از مطالب سایت به هر شکل و در هر فرمتی مجاز نمی باشد و شامل پیگرد قانونی خواهد شد.

ضمن تقدیر از همراهی شما مخاطب گرامی، خواهشمند است تمامی سوالات خود را در سایت و در بخش نظرات مطالب مطرح فرمایید. لطفا از راه‌های ارتباطی ذیل تنها برای مباحث بازرگانی استفاده نمایید.

شما می‌توانید برای درج هر نوع آگهی تبلیغاتی از جمله تبلیغات بنری، رپورتاژ آگهی و یا ثبت دفاتر مشاوره در سایت از طریق راه‌های زیر با ما در ارتباط باشید.

برای دریافت وقت مشاوره به صفحه “لیست بهترین مراکز مشاوره روانشناسی در تهران” مراجعه بفرمایید.

ایمیل تبلیغات : [email protected]

ارسال نظرات: [email protected]

تلفن تبلیغات (لطفا تنها برای امور تبلیغاتی تماس بگیرید): 09375386828

روانشناسی شخصیت کودک
روانشناسی شخصیت کودک
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *