روانشناسی

 
helpkade
روانشناسی
روانشناسی

روان‌شناسی یا سایکولوژی (به انگلیسی: Psychology) علمی است که با استفاده از روش علمی به پژوهش و مطالعهٔ روان (ذهن)، فرایند ذهنی و رفتار در موجودات زنده می‌پردازد.[۱] به عبارت دیگر، روان‌شناسی به مباحث رفتار و فرایندهای روانی می‌پردازد. منظور از «رفتار»، کلیهٔ حرکات، اعمال و رفتار قابل مشاهدهٔ مستقیم و غیرمستقیم است؛ و منظور از «فرایندهای روانی»، مباحثی همانند احساس، ادراک، اندیشه (تفکر)، هوش، شخصیت، هیجان و انگیزش، حافظه و… است.[۲]

آغاز پژوهش‌های روان‌شناختی به‌شکل علمی و آکادمیک، به اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم بازمی‌گردد؛ می‌توان گفت اکتشافات و تحقیقات قابل توجه در روان‌شناسی، تنها از حدود ۱۵۰ سال پیش شروع شده‌است، و این درحالی است که علوم تجربی دیگر از تاریخچه‌ای بلندتر و پربارتر برخوردارند. البته مباحث مربوط به ذهن و روان قرن‌هاست که ذهن متفکران را به خود مشغول کرده و آثار مکتوب آن از دانشمندان یونان باستان و متفکرانی چون سقراط، افلاطون و ارسطو نیز در دست است، اما این شاخه از علم تا پیش از روان‌شناسی جدید، به‌صورت مدون و آکادمیک مورد مطالعه قرار نگرفته بود.[۳]

واژهٔ
Psychology
با
آوایش انگلیسی: /saɪˈkɑlədʒi/ ( بشنوید)
مستقیماً از عبارت یونانی
Ψυχολογία
وام گرفته شده؛ این عبارت از دو واژهٔ
ψυχή
و
λόγος
تشکیل می‌شود؛ که با کمی اغماض، آن را می‌توان به صورت «مطالعهٔ روح»
(به انگلیسی: Study of Soul)
برگرداند.[۴]

جالب توجه است که واژهٔ Psyche
(به یونانی: ψυχή)
در زبان یونانی مطلقاً «روح»
(به انگلیسی: Soul)
معنا می‌دهد، و مفهوم «ذهن» یا «عقل»
(به انگلیسی: Mind)
را در بر نمی‌گیرد[۵]
، اما بر اساس اشتباه رایج، در انگلیسی، واژهٔ یونانیِ Psyche تقریباً معادل Mind گرفته می‌شود[۶]

«روان» در اکثر منابع، معادل واژهٔ عربی «روح» گرفته شده‌است[۷]؛
لذا همانند معادل انگلیسی‌اش، واژه روان‌شناسی در زبان فارسی نیز واژه‌ای ناقص برای تعریف این علم است.
روانشناسی

از آنجا که جزء «شناس» در «روان‌شناسی»، صفت فاعلی است، این واژه الزاماً جدا و با فاصلهٔ مجازی نوشته می‌شود.[۸]
از سوی دیگر «شناس» در بسیاری از منبع‌ها، پسوند صفت ساز در نظر گرفته شده که به واژه پیشین خود می‌پیوندد.

روان‌شناسی طی تاریخچهٔ کوتاه خود به گونه‌های متفاوتی تعریف شده‌است. اولین دسته از روان‌شناسان حوزه کار خود را مطالعه فعالیت ذهنی می‌دانستند. با توسعه رفتارگرایی در آغاز قرن حاضر و تأکید آن بر مطالعه انحصاری پدیده‌های قابل اندازه‌گیری عینی، روان‌شناسی به عنوان بررسی رفتار تعریف شد.

این تعریف معمولاً هم شامل مطالعه رفتار حیوان‌ها بود و هم رفتار آدمیان، با این فرض‌ها که:

از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ در بسیاری از کتاب‌ها درسی روان‌شناسی همین تعریف ارائه می‌شد. اما با توسعه روان‌شناسی پدیدارشناختی و روان‌شناسی‌شناختی بار دیگر به تعریف قبلی رسیده‌ایم و در حال حاضر در تعاریف روان‌شناسی هم به رفتار اشاره می‌شود و هم به فرایندهای ذهنی.
از نظر ما روان‌شناسی را می‌توانیم چنین تعریف کنیم: مطالعه علمی رفتار و فرایندهای روانی. این تعریف هم توجه روان‌شناسی را به مطالعه عینی رفتار قابل مشاهده نمایان می‌سازد و هم به فهم و درک فرایندهای ذهنی که مستقیماً قابل مشاهده نیست و بر اساس داده‌های رفتاری و عصب-زیست‌شناختی قابل استنباط است، عنایت دارد.[۹]

می‌توان گفت پیشینه روان‌شناسی از تمام نظام‌های علمی موجود قدمت بیشتری دارد. ریشه‌های آن را می‌توان تا سده چهارم و پنجم پیش از میلاد با دانشمندانی چون افلاطون و ارسطو دنبال نمود؛ ولی به قول هرمن ابینگهوس، قرن ۱۹، ”روان‌شناسی پیشینه‌ای دراز اما تاریخچه‌ای کوتاه دارد (شولتز و شولتز، ۱۳۷۲، ص ۱۸).
یک فیلسوف تحصیل کرده آلمانی بنام رادولف گوسلنیوس ابداع‌کننده اصطلاح «روانشناسی» است (۱۹۵۰). تا حدود اواخر سده نوزدهم، روان‌شناسی به عنوان شاخه‌ای از علم فلسفه شناخته می‌شد؛ و همچنین به عنوان یک کیش در برخی فرهنگ‌ها در نظر گرفته می‌شد که شامل تهاجم افکار و نابودی یگانگی درونی می‌گردید.

ساختارگرایی اشاره به «تئوری آگاهی» دارد که توسط ویلهلم وونت مطرح شد. در سال ۱۸۷۹ شخصی بنام ویلهلم وونت (که به پدر روان‌شناسی آزمایشی نیز معروف است) اقدام به تأسیس یک آزمایشگاه در دانشگاه شهر لایپزیک آلمان نمود که تمرکز اصلی آن بر مطالعات روان‌شناسی قرار داشت. ویلهلم وونت خودش یک ساختارگرا نبود اما از شاگردان وی و فردی بنام ادوارد بردفورد تیچنر که یکی از نخستین روان‌شناسان آمریکا شد، از فعالان رویکرد ساختارگرا در برابر رویکرد کارکردگرایی بود. مطالعات ویلهلم وونت بر شکست ساختار جز به جز فرایندهای ذهنی متمرکز بود.

در مجموع رویکرد کارکردگرایی در مقابل رویکرد ساختارگرایی شکل گرفت. این رویکرد به شدت تحت تأثیر کار و مطالعات فیلسوف، دانشمند و روان‌شناس آمریکایی بنام ویلیام جیمز استوار بود. وی باور داشت که علم روان‌شناسی می‌بایست ارزش کاربردی داشته باشد و دریابد که ذهن چطور می‌تواند به منفعت فرد عمل کند. در سال ۱۸۹۰ ویلیام جیمز درکتاب خود با نام «اصول روان‌شناسی» به بسیاری از پرسش‌های مطرح شده در باب بنیادهای روان‌شناسی که تا سال‌ها بعد توسط روان‌شناسان مطرح می‌شدند، پاسخ داد. از دیگر محققان مکتب کارکردگرایی می‌توان به جان دیویی و هاروی کار اشاره کرد.
همچنین می‌بایست به دانشمند آلمانی بنام هرمان ابینگ هاوس اشاره کرد. فردی که پیشرو انجام آزمایش‌هایی دربارهٔ حافظه بود. وی در این مطالعات که در دانشگاه برلین انجام می‌گرفت، مدل روش تحقیق کمی دربارهٔ یادگیری و فراموشی را ارائه کرد. در همین زمان دانشمند روسی با نام ایوان پاولف (شخصی که مبتکر فرایند یادگیری شرطی شدن کلاسیک است) نیز آزمایش‌ها خود را بر روی سگ‌ها انجام می‌داد که بعدها به عنوان مفهوم شرطی شدن کلاسیک از آن یاد شد.
اما در سال‌های ابتدایی دهه ۱۹۵۰ میلادی تمامی تکنیک‌های بکار گرفته شده و توسعه یافته شده توسط ویلهلم وونت، ویلیام جیمز، جان دیویی، هرمان ابینگ هاوس و بقیه این دسته از دانشمندان- تخت عنوان روان‌شناسی آزمایشی- که به شدت به دسته‌های اطلاعات ذهنی و پردازش آن‌ها مربوط می‌شدند، شاخه‌ای از مباحث مربوط به روان‌شناسی شناختی شده بودند.

به عنوان بخشی از عکس‌العمل نسبت به طبیعت فردی و درون نگر روان‌شناسی و وابستگی انحصاری آن به جمع‌آوری مجدد تجارب مبهم و دوردست کودکی، مکتب رفتارگرایی به منزله روش راهنمائی تئوری روان‌شناسی معروف گردید. روان‌شناسانی همچون جان بی. واتسون، ادوارد لی سرندایک و بی.اف. اسکینر به عنوان پیشتازان این مکتب بودند. رفتارگرایان اعتقاد داشتند که روان‌شناسی باید تبدیل به علم رفتارشناسی گردد و نه ذهن. آن‌ها این نظر را که وضعیت‌های درون ذهنی مانند اعتقادات، تمایلات یا اهداف را می‌توان به صورت علمی مورد تحقیق قرار داد را رد نمودند. در سال (۱۹۱۳) واتسون در نوشتاری با نام «روان‌شناسی از دیدگاه رفتارگرا» اظهار داشت که روان‌شناسی رشته‌ای کاملاً تجربی از علوم طبیعی است، اشکال درون‌گرایی از اجزای لازم این روش‌ها محسوب نمی‌گردند، و اینکه رفتارگرایان مرزی بین انسان و حیوان صفتی قائل نیستند.

رفتارگرایی در تمامی سال‌های آغازین سده بیستم به عنوان مدل غالب روان‌شناسی مطرح بود. دلیل عمده این سرآمد بودن خلق و کاربرد موفق (نه حداقل از آنچه به نام تبلیغ) تئوری‌های شرطی شدن به عنوان مدل‌های علمی رفتار انسان بود. به‌هرحال، کم‌کم مشخص شد که علی‌رغم آنکه رفتارگرایی اکتشافات مهمی صورت داده بود ولی به عنوان یک تئوری راهنمای رفتار انسان نا کارآمد به‌نظر می‌رسید. بازبینی کتاب”رفتار کلامی اثر اسکینر توسط نوام چامسکی (با هدف توضیح فرایند اکتساب زبان در یک چهار چوب رفتارگرایی) به‌عنوان یکی از عوامل اصلی ختم‌کننده دوران رفتارگرایی به‌شمار می‌آید.

چامسکی اثبات نمود که زبان را نمی‌توان به‌صورت انحصاری از طریق شرطی شدن آموخت؛ زیرا مردم قادرند جملاتی بی‌همتا در ساختار و معنا را بیان کنند که بتنهایی از طریق تجارب روزمره زندگی قابل تولید نیستند. این مباحث مؤید آنست که فرایندهای درونی ذهن که رفتارگرایان آن‌ها را تحت عنوان توهم رد می‌کردند، واقعاً وجود دارند. به همین شکل، کار آلبرت بندورا نشان داد که کودکان قادرند یادگیری از طریق مشاهدات اجتماعی را بدون تغییر در رفتار علنی بیاموزند و بنابراین بیشتر بروی بازنمایی‌های درونی حساب باز نمایند.

‘روان‌شناسی بشر دوستانه’ در سال ۱۹۵۰ به‌وجود آمد و به‌عنوان عکس‌العملی نسبت به مثبت‌گرایی و تحقیقات علمی ذهن بکار خود ادامه داد. تأکید این روان‌شناسی بر نظریه پدیدار شناختی تجارب انسانی بوده و در جستجوی فهم ابناء بشر و رفتار آن‌ها از طریق انجام تحقیقات کیفی برآمد. ریشه‌های تفکرات بشر دوستانه در اگزستانسیالیست‌ها و فلسفه پدیدار شناختی بوده و بسیاری از روان‌شناسان بشری روش علمی را کاملاً رد نموده و اعتقاد داشتند که سعی در تبدیل تجارب انسان به واحدهای اندازه‌گیری باعث تخلیه کلیه معانی و ارتباطات او به‌عنوان موجودی زنده خواهد گشت.

برخی دیگر از تئوریسین‌های این مکتب فکری عبارتند از آبراهام مازلو مبتکر سلسله نیازهای انسانی، کارل راجرز مبتکر درمان مشتری مداری و فیتز پرلز مبتکر و بسط دهنده درمان گشتالت.

ظهور فناوری رایانه‌ای نیز به پیشرفت استعاره عملکرد ذهنی به پردازش اطلاعات کمک نمود. این فناوری به‌همراه تحقیقات علمی در زمینه مطالعه ذهن و همچنین اعتقاد به وضعیت داخلی ذهن به پیدایش روان‌شناسی شناختی به‌عنوان مدل برجسته ذهن کمک نمود.

ارتباطات بین مغز و عملکرد دستگاه عصبی نیز متداول گردید. دلیل این رایج شدن قسمتی به آزمایش‌های افرادی مانند چارلز شرینگتون و دونالد هب و قسمتی به مطالعات دانشمندان در خصوص جراحت مغزی (همچنین بخش روان‌شناسی شناخت‌گرا را ببینید) برمی‌گشت. با توسعه فناوری‌های اندازه‌گیری عملکرد مغز، روان‌شناسی اعصاب و علوم مربوط به اعصاب بخش‌های فعال در روان‌شناسی امروزی گردیدند.

با درگیری علوم دیگر (از جمله فلسفه، دانش رایانه و علوم مربوط به اعصاب) جهت شناخت و فهم ذهن، چتری از علوم شناختی به‌عنوان ابزار تمرکز تلاش‌ها در مسیری سازنده تشکیل گردید.

به‌هرحال، بسیاری از روان‌شناسان از آنچه به‌عنوان مدل‌های «مکانیکی» ذهن انسان و طبیعت او مطرح بود، دلخوشی نداشتند. حلقه کامل افراد این دست، می‌توان به روان‌شناسی تبدیل شخصیت و روان‌شناسی تحلیلی کارل یونگ اشاره نمود که در طلب برگشت روان‌شناسی به ریشه‌های روحانی خود بودند. دیگران مانند سرگئی موسکویکی و گرهارد داوین اعتقاد داشتند که رفتار و فکر در ذات خود الزاماً با هم تعامل داشته و در جستجوی قالب‌گذاری روان‌شناسی در قالب وسیعتر مطالعات علوم اجتماعی بودند که این علوم نیز در ارتباط مستقیم با مفهوم اجتماعی تجربه و رفتار هستند.

اخیراً مشکلات سلامت روان بیشتر شده یا اینکه بشر بیشتر به آن توجه کرده‌است.

رسیدن به آرامش و اطمینان و دوری از افسردگی و اضطراب از اساسی‌ترین نیازهای سرشتین آدمی و از دیرباز جزو مسائل اساسی بشر بوده‌است. همین مسئله موجب شده تا در ادیان و آیین‌های کهن بشری، ضمن تشریح علل آرامش روحی و روانی، راهکارهایی برای پاسخ به این نیاز اساسی بشر ارائه شود.
از طرف دیگر، بهداشت و سلامت روانی یکی از نیازهای اجتماعی نیز هست؛ چراکه عملکرد مطلوب جامعه مستلزم برخورداری از افرادی است که از نظر سلامت و بهداشت روانی در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشند.

درمان شناختی-رفتاری یا CBT) Cognitive Behavior Therapy) از شهرتی فزاینده برخوردار شده و به عنوان یک روش درمانی مؤثر و بادوام برای درمان بسیاری از اختلالات شناخته شده‌است.
درمان شناختی رفتاری یا رفتاری-شناختی هدفش کمک به کسانی است که با مشکلاتی مواجه شده‌اند. بعد شناختی اشاره به فکر دارد. بعد رفتار شامل هر کاری است که انجام می‌دهید. درمان شناختی رفتاری بر این بعد متکی است که هر طور فکر کنید احساس کرده و رفتار می‌کنید. پس اگر سالم فکر کنید زندگی شادمانی خواهید داشت.

روان‌شناسی تشریح‌کننده تلاش‌های توصیف‌کننده هوشیاری، رفتار و تأثیرات متقابل اجتماعی می‌باشد. منظور ابتدائی روان‌شناسی تجربی توضیح تجربه و رفتار انسان به همان صورتی که رخ می‌دهد بود. در حدود بیست سال گذشته روان‌شناسی به بررسی ارتباط هوشیاری و مغز یا دستگاه عصبی پرداخت. هنوز مشخص نیست این‌ها به چه صورت‌هایی با هم در ارتباط هستند: آیا هوشیاری تعیین‌کننده وضعیت مغز است یا وضعیت مغز تعیین‌کننده هوشیاریست یا اینکه هر دو این‌ها روش‌های خاص خود را دارند؟ احتمالاً برای فهم این ارتباطات می‌باید ابتدا با تعاریف «هوشیاری» و «وضعیت مغز» آشنا گردید – یا اینکه آیا هوشیاری نوعی «وهم و خیال» پیچیده‌است که هیچ ارتباطی با فرایندهای عصبی ندارد؟ فهم عملکرد مغز نیز به‌صورتی فزاینده در تئوری و تمرین روان‌شناسی خصوصاً در بخش‌هایی مانند هوش مصنوعی، روان‌شناسی شناخت اعصاب و علوم شناخت‌گرای اعصاب داخل شده‌است.

بحث اکثر مکاتب فکری بر سر استفاده از یک مدل خاص به‌عنوان تئوری راهنما بود که از طریق آن بتوان کلیه، یا اکثریت رفتارهای انسانی را توضیح داد. محبوبیت این مکاتب در طول زمان کم و زیاد می‌شده‌است. ممکن است برخی از روان‌شناسان تصور کنند که پیرو مکتب خاصی بوده و مابقی را رد نموده‌اند، اگرچه اکثر افراد هر کدام از این مکاتب را روشی برای فهم ذهن و نه لزوماً تئوری‌های انحصاری متقابل در نظر می‌گیرند.

زمینه روان‌شناسی بسیار گسترده و شامل روش‌های متفاوت مطالعه فرایندهای ذهنی و رفتاری می‌گردد. در زیر حوزه‌های اصلی بررسی و تحقیق روان‌شناسی به آگاهی می‌رسند. فهرست کامل و جامع عناوین زیر مجموعه و حوزه‌های علم روان‌شناسی را می‌توانید در فهرست سر فصل‌های روان‌شناسی و فهرست رشته‌های علمی روان‌شناسی پیدا و ملاحظه نمائید.

روان‌شناسی یک دانش یا علم خالص نیست بلکه رشته علمی بین رشته‌ای از ترکیب دانش فلسفه و فیزیولوژی بدن
انسان با تأکید بر فیزیولوژی و عملکرد مغز است از آنجاییکه در غرب تربیت یک متخصص روانپزشکی یا متخصص
مغز و اعصاب یا نورولوژیست پرهزینه بوده‌است و در همه روستاها یا شهرهای کوچک دور افتاده نمی‌توانستند از
خدمات این افراد استفاده نمایند ابتدا آلمانی‌ها و بعد سایر کشورها رشته‌های پیرا پزشکی چون روانشناسی دستیار روانپزشک، مامایی دستیار متخصص زنان و زایمان و بینایی سنج دستیار متخصص چشم پزشکی را تربیت
نمودند به جای ۶ سال پزشکی و ۴ سال تخصص پزشکی با یک صرفه جویی ۶ سال با یک دوره کارشناسی چهارساله نیروی مورد نیاز در بخش درمان را تأمین نمودند[نیازمند منبع]

تحقیقات روان‌شناسی بر طبق استانداردهای روش علمی انجام و هم شامل کیفی کردارشناسی و هم وجوه آمار کمی گردیده تا به تولید و ارزیابی توضیحی فرضیات در ارتباط با پدیده‌های روان‌شناسی بپردازد. در جایی که تحقیقات اخلاقی و حالت توسعه در یک دامنه فرضی تحقیق مجاز انجام گردد، پژوهش از طریق پروتکل‌های آزمایشیدنبال می‌شوند. تمایل روان‌شناسی به التقاطی بودن باعث اقتباس دانش علمی از دیگر رشته‌ها برای کمک به توضیح و درک پدیده‌های روان‌شناسی گردید.

تحقیقات کمی روان‌شناسی باعث ایجاد طیفی وسیع از روش‌های مشاهده‌ای شامل تحقیقات عمل، کردارشناسی، قوم نگاری، توضیحات آماری، ساختاری شده و بدون ساختار مصاحبه‌ها و مشاهدات شرکت‌کنندگان گردید که منظور آن گردآوری اطلاعات غنی بدون غرض حاصل از آزمایش‌های سنتی بود. ادامه تحقیقات عام روان‌شناسی انسانی با تحقیق در روش‌های قوم نگار، تاریخی و تاریخ‌نگار ادامه یافت.

تست جنبه‌های مختلف عملکرد روان‌شناسی زمینه‌ای فوق‌العاده از روان‌شناسی معاصر است. روان سنجی و روش‌های آماری غالب شامل انواع معروف تست‌های استاندارد شده و همچنین آن‌هایی که به‌طور اتفاقی به مقتضی وضعیت و آزمایش شکل گرفته‌اند، می‌باشند.

تمرکز روان‌شناسان آکادمیک احتمالاً به‌طور خالص بروی تحقیق و تئوری روان‌شناسی با هدف فهم بیشتر روان‌شناسانه در زمینه‌ای مشخص قرار دارد، این در حالی‌ست که دیگر روان‌شناسان بروی روان‌شناسی کاربردی کار کرده تا چنین دانشی را برای سود آوری سریع و عملی گسترش دهند. به‌هرحال، این دیدگاه‌ها به‌طور متقابل انحصاری نبوده و بیشتر روان‌شناسان هم درگیر تحقیقات و هم در بکار بردن روان‌شناسی در مقاطع خاص کار خود مشغول بوده‌اند. در میان بسیاری از انواع رشته‌های روان‌شناسی، هدف روان‌شناسی بالینی توسعه کاربرد دانش روان‌شناسان و تجارب پژوهش‌ها و روش‌های آزمایش‌ها که آن‌ها به ساخت و بکار بستن ادامه دادند و همچنین بکارگیری موضوعات روان‌شناسی انفرادی یا استفاده از روان‌شناسی جهت کمک به دیگران می‌باشد.

زمانیکه زمینه رغبت نیاز به آموزش خاص و دانش تخصصی خصوصاً در زمینه‌های کاربردی دارد، تداعیات روان‌شناسی به‌طور عادی به ایجاد سازمانی حاکم جهت مدیریت نیازهای آموزشی می‌پردازد. به همین شکل، نیازمندی‌ها احتمالاً در درجات دانشگاهی روان‌شناسی قرار دارند، طوری‌که دانش آموزان بتوانند به کسب علم کافی در زمینه‌های مختلف اقدام نمایند. در کل، زمینه‌های روان‌شناسی عملی که در آن روان‌شناسان درمان را به دیگران توصیه می‌کنند، همچنین نیاز به اعطای پروانه از سازمان‌های منظم دولتی به روان‌شناسان نیز احساس می‌شود.

تحقیقات روان‌شناسی آزمایشی در داخل لابراتوار و تحت شرایط کنترل شده انجام می‌پذیرند. تلاش این متد تحقیقات تکیه انحصاری بر کاربرد روش‌های علمی بر ابناء بشر برای فهم رفتار می‌باشد. نمونه‌های چنین معیارهای سنجش رفتاری شامل زمان عکس‌العمل و انواع معیاری‌های روان سنجی می‌گردد. آزمایش‌ها جهت آزمودن یک فرضیه خاص انجام می‌پذیرند.

به‌عنوان یک مثال روان‌شناسی آزمایشی، ممکن است ادراک مردم را در زمینه تن‌های صدا بسنجد. خصوصاً، ممکن است سؤال زیر پرسیده شود: آیا برای مردم آسان‌تر نیست که بین یک جفت تن صدا تفاوت قائل شده و آن را از دیگر اصوات بر مبنای تکرار آن‌ها تشخیص دهند؟ برای پاسخ به این سؤال امکان عدم اثبات این فرضیه که کلیه اصوات صرفنظر از فرکانس آنها، به‌طور یکسان قابل تشخیص هستند وجود دارد (همچنین بخش تست فرضیه برای توضیح اینکه چرا شخص به‌جای اثبات فرضیه به عدم اثبات آن می‌پردازد، را ببینید) جهت تست این فرضیه می‌باید یک شرکت‌کننده در یک اتاق نشانده شده و به یک سری اصوات گوش دهد. چنانچه شرکت‌کننده بخواهد نسبت به یک صوت عکس‌العمل نشان دهد (مثلاً از طریق فشار دادن یک دکمه)،

در صورتی‌که فکر کنند که تن آواها شامل دو صدای متفاوت بوده و یک عکس‌العمل دیگر اگر فکر کنند که همان صدا را شنیده‌اند. نسبت پاسخ‌های صحیح به‌عنوان معیار سنجش اینکه آیا کلیه تنهای آواها به‌صورت یکسان قابل تشخیص بوده یا خیر، بکار می‌رود. نتیجه این آزمایش بخصوص نشانگر بهتر تفاوت اصوات خاص بر پایه درگاه شنیداری انسان می‌باشد.

یک مطالعه همبستگی از آمارها جهت تعیین اینکه اگر یک متغیر به‌همراه متغیر دیگر مجدداً رخ می‌دهد یا خیر، استفاده می‌نماید. به‌عنوان مثال، ممکن است یک شخص علاقه داشته باشد که بداند آیا سیگار کشیدن با احتمال ابتلاء به سرطان ریه در ارتباط هست یا خیر. یک راه ساده پاسخ گفتن به این سؤال آنست که گروهی از افراد سیگاری را در نظر گرفته و نسبت آن‌هایی را که در یک مدت زمان مشخص به سرطان ریه مبتلا گشته‌اند را برآورد نمائیم. در این مورد خاص، ممکن است نتیجه حاصله حاکی از همبستگی بالای این دو عامل با یک‌دیگر باشد. (قبلاً ثابت شده‌است که توتون اثرات زیانباری بر ریه انسان وارد می‌سازد). به‌هرحال، تنها بر پایه همین رابطه همبستگی، نمی‌توان به‌طور قاطع قضاوت نمود که کشیدن سیگار «علت» ابتلاء به سرطان ریه‌است. فقط می‌توان گفت آن‌هایی که مستعد سرطان هستند بیشتر آن‌هایی هستند که سیگار نیز می‌کشند. جایگزین سوم آنست که یک متغیر دیگر باعث ایجاد هر دو وضعیت گردد. با مثال روشن نمودن این واقعیت که همبستگی بر علیت دلالت ندارد این مورد را به یکی از اصلی‌ترین محدودیت‌های مطالعات همبستگی تبدیل می‌نماید.

مطالعات طولی نوعی روش تحقیق است که به مشاهده یک گروه در یک دوره زمانی مشخص می‌پردازد. به‌عنوان مثال، ممکن است شخصی در نظر داشته باشد که پدیده اختلال در یک زبان مشخص (اس.ال. آی) را از طریق مشاهده یک گروه از افراد تحت شرایطی خاص و در یک دوره زمانی مورد مطالعه قرار دهد. مزیت این روش آن است که می‌توان چگونگی تأثیرگذاری یک وضعیت در افراد را طی مدت زمان طولانی مورد نظر قرار داد؛ ولی در هر صورت، از آنجا که نمی‌توان تفاوت‌های فردی اعضاء گروه را کنترل نمود، نتیجه‌گیری دربارهٔ کل گروه مشکل خواهد بود.

موضوع روان‌شناسی اعصاب هم بررسی افراد سالم و هم افراد بیمار که به‌طور عام از جراحت مغزی یا بیماری‌های ذهنی رنج می‌برند، می‌باشد.

موضوع بررسی رشته‌های روان‌شناسی اعصاب شناخت‌گرا و پزشکی اعصاب و روان شناخت‌گرا بیماری‌های عصبی یا ذهنی از طریق تلاش در استنتاج تئوری‌های عملکرد عادی ذهن و مغز می‌باشد. فعالیت این رشته به‌طور عادی شامل مشاهده تفاوت‌های موجود در زمینه‌های توانائی باقی‌مانده (که بنام «عملکرد عدم همکاری» شناخته می‌شود) است که می‌تواند پاسخی به این سؤال باشد که آیا توانائی‌ها از عملکردهای جزئی تری تشکیل شده یا توسط یک مکانیسم شناخت‌گرای واحد کنترل می‌گردند.
روانشناسی

در کل، تکنیک‌های آزمایش‌هایی اغلب مورد استفاده قرار می‌گیرند که بر مطالعات روان‌شناسی اعصاب افراد سالم نیز صدق می‌کنند. این تکنیک‌ها شامل آزمایش‌های رفتاری، اسکن مغز یا تصویرسازی اعصاب از منظر عملکرد – برای بررسی فعالیت مغز در حین انجام عملی خاص، و تکنیک‌هایی مانند شبیه‌سازی مغناطیسی انتقال جمجمه، که به‌صورتی مطمئن به تغییر عملکرد بخش‌های کوچک مغز جهت بررسی اهمیت آن‌ها در عملیات ذهنی می‌پردازد. تکنیک‌های آزمایش در روانشناسی اعصاب می‌تواند شامل آزمون‌هایی نیز باشد که به این هدف تهیه و تدوین شده‌اند.

شیبه‌سازی رایانه‌ای

ابزاری است که اغلب در روان‌شناسی شناخت‌گرا جهت شبیه‌سازی رفتاری خاص با استفاده از یک رایانه بکار می‌رود. این مدل مزیت‌های زیادی دارد. نظر به اینکه رایانه‌های مدرن از سرعتی فوق‌العاده بالا برخوردار هستند، بسیاری از فرایندهای شبیه‌سازی را می‌توان در مدت اندک اجرا نمود که این خود توان آماری ما را به مقدار بسیار زیاد افزایش خواهد داد. همچنین با استفاده از مدل‌سازی، روان‌شناسان قادر به تجسم فرضیات در خصوص سازمان عملکردی وقایع ذهنی می‌گردند که این امر به‌صورت مستقیم در انسان قابل رویت نیست.

انواع متعددی از مدلسازی در مطالعه رفتار مورد استفاده قرار می‌گیرد. پیوندگرایی از شبکه‌های عصبی جهت شبیه‌سازی مغز بهره می‌جوید. روش دیگر مدل‌سازی سمبلیک است که اشیاء ذهنی مختلف را با استفاده از متغیرها و قوانین به نمایش درمی‌آورد. انواع دیگر مدلسازی عبارتند از سیستم‌های پویا و اتفاقی.

اگرچه جریان روان‌شناسی مدرن به‌طور گسترده در مسیر تلاش‌های علمی قرار دارد، ولیکن این مسیر سابقه مناقشات تاریخی دارد. زمینه برخی از انتقادات روان‌شناسی بر پایه اخلاقیات و فلسفه استوار گردیده‌است. برخی معتقدند روان‌شناسان با در مرکز قرار دادن ذهن انسان در آزمایش‌ها و مطالعات آماری، به‌شکل دهی ماهیت آن‌ها پرداخته‌اند؛ زیرا این روش‌ها با انسان بمانند اشیاء بیجان و چیزهایی که با آزمایش مورد بررسی قرار گرفته برخورد می‌کنند. گاهی اوقات روان‌شناسی به‌عنوان ابزار از بین بردن خصایص انسانی، بی‌توجهی یا بی‌ارزش کردن هر آنچه برای ابناء بشر لازم است، تلقی می‌گردد.[نیازمند منبع]

یک انتقاد مشترک از روان‌شناسی به نامتعادل بودن آن به‌عنوان یک علم بر می‌گردد. نظر به اینکه تکیه بعضی از زمینه‌های روان‌شناسی بر روش‌های تحقیقات «ضعیف» از قبیل زمینه‌یابی و پرسشنامه قرار دارد، برخی گفته‌اند که این زمینه‌های روان‌شناسی به‌اندازه‌ای که خود روان‌شناسی ادعا می‌کند علمی نیستند. روش‌هایی از قبیل درون‌گرایی و تحلیل متخصص، که توسط برخی روان‌شناسان مورد بهره‌برداری قرار دارند، به‌صورت باز با مسئله ذهنیت برخورد نموده و بر پایه مشاهده قرار دارند. در اینجا سؤال مطروحه آنست که آیا بایست روان‌شناسی را به‌عنوان علم طبقه‌بندی نمود یا خیر زیرا عواملی مانند عینیت، اعتبار، جامدیت به‌عنوان معیارهای کلیدی وجوب تجربه و علم به‌شمار می‌آیند. از این جهت برخی شاخه‌های روان‌شناسی دارای این معیارها نیستند. از سوی دیگر، استفاده گسترده‌تر از کنترل‌های آماری و طراحی‌های تحقیقات که به‌صورت فزاینده‌ای پیچیده می‌گردند، تحلیل‌ها، روش‌های آماری و همچنین عدم استفاده از روش‌های مشکل دارتر مانند درون‌گرایی، حداقل در بخش‌های روان‌شناسی دانشگاه‌ها، باعث کاهش سطح انتقاد نسبت به آنچه درگذشته بود گردیده‌است.[نیازمند منبع]

برخی سؤال می‌کنند که آیا ذهن تابع تحقیقات کمی علمی‌خواهد شد؛ و برخی منتقدین نیز به طرح تنوع زیاد تئوری‌های روان‌شناسی که مخالف سر سخت نحوه کارکرد ذهن هستند، پرداختند. انتقاد وارده شده دیگر بر روان‌شناسی مدرن بی اعتنایی آن به روحانیت و خود روح است.[نیازمند منبع]

همچنین انتقاداتی از سوی پژوهندگان تجربی روان‌شناسی در خصوص شکاف میان تحقیق و تمرینات بالینی در روان‌شناسی طرح گردیده‌است. یک روند جدید شامل رشد درمان‌های غیر علمی مانند برنامه‌ریزی زبانشناختی عصبی، تولد مجدد و درمان آغازین می‌گردد که توسط برخی سازمان‌های روان درمانی توسعه می‌یابند. سازمان‌هایی از قبیل مرکز بررسی علمی تمرینات سلامت ذهن برای افزایش سطح آگاهی و تحقیق در خصوص این رشته به‌وجود آمده‌اند.[نیازمند منبع]

اصلی‌ترین تفاوت این است که روانشناسان برای درمان بیشتر از تکنیک‌های روان درمانی کمک می‌گیرند و اجازه تجویز دارو ندارند. در مقابل، روانپزشک می‌تواند از درمان‌های پزشکی و دارویی و همچنین روان درمانی کمک بگیرد. روانشناسی و روانپزشکی دو تخصص مکمل هستند و روانشناسان و روانپزشکان در قالب یک تیم با هم همکاری می‌کنند. از نظر تحصیلات، روانپزشک در واقع ابتدا در رشته پزشکی عمومی تحصیل می‌کند و سپس دوره تخصص خود را در رشته روانپزشکی طی می‌کند و بنابراین یک پزشک محسوب می‌شود. اما روانشناسان دوره‌های چهار ساله کارشناسی، دوساله کارشناسی ارشد و چهار ساله دکتری تخصصی را می‌گذرانند و به صورت تخصصی بر روی ارزیابی و درمان‌های غیردارویی متمرکز هستند.

روانشناسی شامل دامنه‌ای گسترده و بسیاری از روش‌های گوناگون برای مطالعه فرایندهای ذهنی و رفتاری است. در این مقاله حوزه‌های عمده پژوهشی قرار گرفته در کنار هم، که تشکیل مبحث روانشناسی را می‌دهند، آورده شده‌است. فهرستی جامع از زیر رشته‌ها و زمینه‌های روانشناسی را می‌توان در لیست موضوعات روانشناسی و لیست رشته روانشناسی یافت.

روانشناسی غیرطبیعی به مطالعه رفتار غیرطبیعی به منظور توصیف پیش‌بینی توضیح و تغییر الگوهای غیرطبیعی از عملکردمی‌پردازد.

روانشناسی آنومالیست به مطالعه رفتار انسان و تجربه در ارتباط با آنچه که اغلب به نام ماوراءالطبیعهبدون این فرض که وجود دارد این است که هر چیزی ماوراءالطبیعه درگیر است می‌پردازد.[۱]

ژنتیک رفتاری با استفاده از طرح‌های آموزشی برای درک ماهیت و ریشه‌های تفاوت‌های فردی در رفتار آن‌ها است.

روانشناسی بیولوژیکی به مطالعه علمی بسترهای بیولوژیکی از رفتار و حالات ذهنی می‌پردازد. روانشناسی زیست شناختی بخشی از روانشناسی است که سعی در درک و روشن کردن عملکردهای روانشناختی با فرآیندهای بیولوژیکی دارد. به عنوان مثال ، نحوه عملکرد مغز و سیستم عصبی بر افکار ، رفتارها و احساسات ما تأثیر می گذارد.
روانشناسی

روانشناسی بالینی شامل مطالعه و استفاده از روانشناسی برای درک جلوگیری و تسکین روانی مبتنی بر پریشانی یا اختلال در عملکرد و ترویج ذهنی رفاه و توسعه شخصی است.

روانشناسی شناختی مطالعهٔ شناخت یا فرایندهای ذهنی است.

روانشناسی جامعه شامل معادلات و رویکرد روابط فردی با جامعه است.

روانشناسی تطبیقی اشاره به مطالعه رفتار و روان زندگی حیوانات غیر از انسان دارد.

مشاوره روانشناسی شامل استفاده از مشاوره روانشناسی در سطح فردی، گروه یا سازمان است.

روانشناسی محیطی در زمینه تمرکز بر فعل و انفعال میان انسان و محیط اطراف خود است.

روانشناسی پزشکی قانونی شامل روانشناسی در پوشش طیف گسترده‌ای از ارزیابی بالینی از متهمان و گزارش به قضات و وکلای مدافع و دادگاه شهادت در مسائل داده شده‌است.

روانشناسی سلامت کاربرد روانشناسی در بهداشت، بیماری و مراقبت‌های بهداشتی است.

روانشناسی اجتماعی مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی با تأکید بر چگونگی تفکر انسان دربارهٔ همنوع و نحوه ارتباط آن‌ها با یکدیگر است.

روان‌شناسی بالینی شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به درک، پیش‌بینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگی‌های شناختی، هیجانی، زیست‌شناختی، روان‌شناختی، اجتماعی و رفتاری کمک می‌کند و در گستره وسیعی از جمعیت‌های در جستجوی درمان کاربرد دارد. (رزنیک، ۱۹۹۱).
نقش‌های شش‌گانه آن عبارت است از: ارزیابی و تشخیص، مداخله و درمان، مشاوره، آموزش و نظارت بر کار روان‌درمانگرها، پژوهش و مدیریت. غالب کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است (دادستان و منصور، ۱۳۶۶).

بیشترین شمار روان‌شناسان در این رشته کار می‌کنند، یعنی رشته‌ای که سر و کارش با کاربرد اصول روان شناختی در امر تشخیص و درمان مشکلات عاطفی و رفتاری است. مثلاً بیماری روانی، بزهکاری نوجوانان، رفتار جرم‌آفرین، اعتیاد دارویی، عقب‌ماندگی ذهنی، کشمکش‌های زناشویی و خانوادگی، و سایر مشکلات خفیف سازگاری.

روان‌شناسی بالینی می‌تواند در بیمارستان‌های روانی، دادگاه‌های کودکان یا سازمان‌های نظارت بر بزهکاران، درمانگاه‌های بهداشت روانی، مدارس، نهادهای ویژه با روان‌پزشکی، ارتباط نزدیک داشته باشد.[۱]

چهار مرحله تاریخی برجسته برای روانشناسی بالینی در جهان وجود دارد:

بعد از کسب مدرک دانشگاهی روانشناسان بالینی در مراکزی همچون دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و مراکز مشابه مشغول به کار می‌شوند. معمولاً روانشناس بالینی در درمان اختلال یا بیماری روانی خاصی تبحر دارد و در آن زمینه مشغول به فعالیت می‌شود. از پیش نیازهای رشته روانشناسی بالینی می‌توان به خلاقیت و ابتکار، حس دگر دوستی و علاقه به مطالعه و تحقیق را نام برد.
روانشناسی

مصاحبه از تمام روش‌های متعددی که به منظور ارزیابی شخصیت افراد استفاده برده می‌شود، اهمیت بیش تری دارد؛ زیرا به وسیلهٔ آن می‌توان به مطالبی دست یافت که از هیچ روش دیگری به دست نمی‌آید؛ و از آنجا که در مصاحبه به هیچ نوع وسیلهٔ خاصی نیاز نیست، از این‌رو این روش همیشه و به آسانی در دسترس روان شناسان است. آنچه در مصاحبه به دست می‌آید، هنگامی اهمیت می‌یابد که تفسیر شود. در تفسیر می‌توان متوجه اشتباهات قابل ملاحظهٔ مصا حبه‌کننده شد. البته در این مرحله ممکن است روان شناسان به علل گوناگونی مانند تعصبات شخصی، تئوری‌های نادرست و گرایش‌های مختلف عاطفی، در تعبیر نتایج مصاحبه، راه اشتباه را بپیماید. روان‌شناس نه تنها به مطالبی که مصاحبه‌شونده بیان می‌کند نیاز دارد، بلکه نحوهٔ ادای مطالب و واکنش‌های عاطفی که مصاحبه‌شونده از خود نشان می‌دهد و نیز رابطهٔ عاطفی و فکری که مصاحبه‌کننده با مصاحبه‌شونده دارد، مهم است و مورد مطالعه قرار می‌گیرد. توصیه می‌شود که از کتاب اوتمر جهت تکمیل اطلاعات خود استفاده کنید.

در ایران از اوایل دهه ۱۳۵۰ اولین دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در بیمارستان روزبه گشایش یافت (شاملو ۱۳۷۰، ص ۲۳). از سال ۱۳۶۵ و به دنبال تعطیلی دوره فوق انستیتو روانپزشکی تهران عهده‌دار آن شد و در ۱۳۸۰ انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران در آن دایرشد. آقای دکتر نورمحمد بخشانی اولین دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی ایران در ۱۳۸۱ از انستیتو دانش‌آموخته شد (احمدرضامحمدپور، ۱۳۸۳، خبرنامه انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران ص، ۱۲- ) ایشان در حال حاضر با رتبه پروفسوری( استاد تمامی) در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان اشتغال دارند و سردبیر مجله بین المللی رفتارهای پرخطر و اعتیاد( International Journal of High Risk Behaviors and Addiction ) می باشد.

روان‌شناسان در روان‌شناسی مشاوره (نام علمی: Counseling psychology) بسیاری از کارهای روان‌شناسان بالینی را انجام می‌دهند، اما اغلب مشکلاتی را تحت درمان قرار می‌دهند که روان‌شناس‌های بالینی کمتر به آن‌ها می‌پردازند . روان‌شناس‌های مشاوره‌ای اغلب با دانش آموزان و دانش جویان کار می‌کنند.[۱]

مشاوره چیست؟

مشاوره رابطه ای است مبتنی بر اعتماد. فرایندی است که زمانی اتفاق می افتد که مراجع و مشاور یک جلسهٔ اختصاصی را برای بررسی مشکلاتی در مراجع که می‌تواند انواع استرسورها و مسائل احساسی و هیجانی باشد، با یکدیگر هماهنگ می‌کنند. در واقع کاری که مشاور می‌کند کمک به مراجع برای دیدن واضح تر و دقیق تر مسائل از جنبه‌های مختلف و از زاویه ای دیگر است. این امر می‌تواند مراجع را قادر سازد که با هدف تسهیل تغییرات مثبت متوجه و متمرکز بر احساسات، تجربه‌ها و رفتارهایش بشود.احساس امنیت و اعتماد از پارامترهای اصلی یک مشاورهٔ موفق است. مشاوران حرفه‌ای معمولاً دربارهٔ وظیفه شان برای حفظ محرمانگی محتوای جلسات به مراجع توضیح می‌دهند اگر چه که در موارد بسیار خاص، به‌طور مثال زمانی که بحث‌های قانونی برای نجات جان فردی در میان است موظف هستند که رازداری را نقض کنند[۲]

مهم است بدانیم که مشاورهٔ حرفه‌ای توسط روانشناس و مشاور :

نصیحت کردن نیست.

روانشناسی

قضاوت کردن نیست.

تمام مشکلات مراجع را حل کردن نیست.

تشویق کردن مراجع به رفتار کردن به همان شیوه ای که مشاور خودش در زندگی و در مواجهه با مسائل پیش می‌گیرد نیست.

درگیر شدن احساسی با مراجع نیست.

نگاه کردن به مسائل مراجع براساس ارزش‌ها و باورهای شخصی مشاور نیست.[۲]

درمان و مشاوره روانشناس از طریق دارودرمانی نیست. بلکه با صحبت کردن با فرد و گوش دادن به صحبت‌های وی و ارائه راه حل‌ها و پیشنهادها لازم برای بهبود صورت می‌گیرد. درمان‌های مشاور روانشناسی ممکن است با چند جلسه صحبت و گفتگو حل شود. اما در این راه باید خود فرد تحت درمان نیز همکاری لازم را با مشاور خود داشته باشد. در صورتی که مشاور برای حل مشکلات راه حل‌هایی را ارائه بدهد و فرد آن‌ها را اجرا نکند همکاری دو طرفه صورت نگرفته و هیچ درمانی انجام نمی‌شود.

انواع مشاوره:

هر مشاور به صورت تخصصی در برخی زمینه‌ها مشاوره ارائه می‌دهد از جمله مشاوره تحصیلی و انتخاب رشته، مشاوره زوج و خانواده، مشاوره طب جنسی و دیگر حوزه ها.

مشاوره گروهی :

مشاوره گروهی (Group counseling) شکلی از مشاوره است که در آن، گروه کوچکی از افراد با مشکلات مشابه به‌صورت منظم برای گفت‌وگو، ارتباط برقرار کردن، کشف و حل مشکلاتشان به دورهم جمع می‌شوند و با یکدیگر و رهبر گروه صحبت کرده و سعی می‌کنند نگرش‌ خود را تعدیل کنند تا با مشکلات زندگی به‌صورت بهتر و کارآمدتری برخورد نمایند. مشاوره گروهی شکل های متفاوتی دارد که با توجه به مقاصد به کار رفته در آن، قوانین مختلفی دارد. با این حال، معمولا در مشاوره گروهی تعداد اعضای شرکت کننده در آن بین رای ۵ تا ۱۰  نفر است.[۳]

روانشناسی اجتماعی مطالعه موضوعات، مشکلات و مسائل مرتبط با روانشناسی و جامعه است.[۱] روانشناسی اجتماعی، اثرات حضور دیگران را بر رفتار فرد یا رفتار خود را تحت تأثیر گروه مورد بررسی و مطالعه قرار می‌دهد. روشن است که تأثیر دیگران بر فرد مستلزم وجود روابط متقابل بین خود با دیگران است، بنابراین به یک تعریف دیگر روان‌شناسی اجتماعی به عنوان علم مطالعه رفتار متقابل بین انسان‌ها یا علم مطالعه تعامل انسان‌ها شناخته می‌شود.
تعریف دیگری نیز شده‌است ازجمله :روانشناسی اجتماعی روش مطالعهٔ علمی رفتار و واکنش و
عملکردهای فرد در حضور جمع یا حضور تلویحی افراد است. تفاوت روانشناسی اجتماعی با جامعه‌شناسی در این است که جامعه‌شناسی کلیات جامعه از جمله آمار، مهاجرت، نسبت تعداد افراد براساس جنسیت و حرکت جامعه به سوی گرایش خاص را بررسی می‌کند اما روانشناسی اجتماعی رفتار فرد در جامعه را بررسی می‌کند و تفاوت آن با روانشناسی عمومی تنها یک تفاوت اعلام شده‌است که روانشناسی عمومی به بررسی مسائلی عمومی تر می‌پردازد. کتاب روانشناسی اجتماعی به تألیف الیوت ارونسون یکی از کتاب‌های معتبر این رشته‌است.
روانشناسی اجتماعی به مطالعه تمامی حرکات، افکار، رفتارها و کنش‌ها و واکنش‌های فرد در فضای جامعه می‌پردازد که فرد برای رفع نیازهای جنسی و غریزی خود بروز می‌دهد. بنابراین اگر برخی رفتارهای فرد در جامعه ناشی از چیزی غیر از رفع نیاز باشد روانشناسی اجتماعی به آن نمی‌پردازد مثل اقدام فرد به حل یک مسئله ریاضی یا نفس کشیدن. (مهدی‌زاده، ۱۳۹۲)

واژه‌های تفکر، احساسات، و رفتار شامل متغیرهای رفتاری است که در هر انسانی قابل سنجش است.[۲]



گردنبند طلا 18 عیار ماهک مدل MM0358

مشخصات، قیمت و خرید انواع محصولات دیجیتال

کفش اسپرت و صندل تابستانه زنانه

تخفیف های داغ اجناس زنانه شیک و متنوع

روانشناسی

انواع کنسول بازی|خرید XBox و PS4 با گارانتی

محصولات پیشنهادی جهت خرید هدیه

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020



بین دو راهی طلاق و ادامه زندگی مانده اید؟

درخواست مجرب ترین وکلا طلاق فوری

بایادگیری مهارت ارتباط موثرزندگیتومتحول کن

سوالات پزشکیتو آنلاین بپرس

روانشناسی

درمان افسردگی یک بار برای همیشه

فریم های خاص عینک برای انواع فرم صورت

مشتری هاتو چند برابر کن!

کاهش قیمت تورهای شاد و لوکس تابستان

مشاوره تلفنی طلاق

بااین نوشابه از پوکی استخوان پیشگیری کنید!

ازبهترین متخصص‌ها آنلاین نوبت بگیر

از برنامه ریزی تا رتبه برتر کنکور

درخواست وکیل طلاق و مشاوره تلفنی رایگان

مشاوره قبل از ازدواج خوب در تهران

کفش اسپرت و صندل تابستانه زنانه

مدلهای جدید شومیز اسپرت و مجلسی

بهترین فرصت خرید هدیه با تخفیف های بی نظیر

بهترین برندهای کامپیوتر و تجهیزات جانبی

تنوع بیش از 1000 مدل لوستر برای خرید

خرید جدیدترین لپ تاپ های موجود در بازار با بهترین قیمت

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020



درخواست وکیل طلاق و مشاوره تلفنی رایگان

کاملا رایگان مشاوره بگیر!

بدون مراجعه حضوری ویزیت شو!

مشاوره تلفنی طلاق

روانشناسی

ثبت نام در تالار گفتگو روانشناسی

تبادل پرسش و پاسخ های روانشناسی

بااین نوشابه از پوکی استخوان پیشگیری کنید!

دسترسی به پزشک متخصص درهر زمان ومکان

فریم های خاص عینک برای انواع فرم صورت

بین دو راهی طلاق و ادامه زندگی مانده اید؟

بهبود سطح زندگی و میزان رضایتمندی

مشاوره آنلاین پزشکی بدون صرف زمان انتظار

کودکتان از درس فراریست؟

درمان افسردگی یک بار برای همیشه

انواع لباس زیر زنانه تا %75 تخفیف

بهترین فرصت خرید هدیه با تخفیف های بی نظیر

مشخصات، قیمت و خرید انواع محصولات دیجیتال

محصولات پیشنهادی جهت خرید هدیه

کفش اسپرت و صندل تابستانه زنانه

گردنبند طلا 18 عیار ماهک مدل MM0358

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020



درخواست مجرب ترین وکلا طلاق فوری

کاملا رایگان مشاوره بگیر!

درمان افسردگی یک بار برای همیشه

ثبت نام در تالار گفتگو روانشناسی

روانشناسی

دریافت پاسخ پزشکی در کمترین زمان

کاهش قیمت تورهای شاد و لوکس تابستان

بااین نوشابه از پوکی استخوان پیشگیری کنید!

مشاوره آنلاین پزشکی بدون صرف زمان انتظار

دسترسی به پزشک متخصص درهر زمان ومکان

تبادل پرسش و پاسخ های روانشناسی

مشاوره تلفنی طلاق

بین دو راهی طلاق و ادامه زندگی مانده اید؟

مشاوره قبل از ازدواج خوب در تهران

بهبود سطح زندگی و میزان رضایتمندی

بهترین فرصت خرید هدیه با تخفیف های بی نظیر

انواع کنسول بازی|خرید XBox و PS4 با گارانتی

تنوع بیش از 1000 مدل لوستر برای خرید

کفش اسپرت و صندل تابستانه زنانه

محصولات پیشنهادی جهت خرید هدیه

بهترین برندهای کامپیوتر و تجهیزات جانبی

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020



کودکان از طریق نقاشی های خود، نظرات و تفسیرهایشان را بیان می کنند‎

 

روانشناسی نقاشی کودکان و خردسالان بسیاری از حرفه ای ها را در زمینه آموزش و پرورش جذب کرده و علاقه مند می کند.

 

روانشناسی

محققان، روانشناسان، معلمان و والدین تحقیقات مختلفی را برای روشن ساختن مفهوم و تفسیر نقاشی های کودکان انجام داده اند.

 

از طریق بررسی و تحلیل نقاشی کودکان ، می توان بینش آنها را در مورد توسعه اجتماعی / احساسی، فیزیکی و فکری هر کودک به دست آورد.

 

کودکان معمولا از طریق روش های فکری، جسمی و احساسی جهان اطراف را کشف می کنند. مداد، قلم مو و کاغذ بهترین روش برای انتقال ترس ها و امیدهای آنهاست. پیشرفت نقاشی کودکان در طی یک دوره زمانی می توانند رشد فکری آنها را نشان دهد و همچنین توانایی ها و مهارت های علمی آنها را مشخص کند.

  

کودکان از طریق نقاشی های خود، نظرات و تفسیرهایشان را بیان می کنند. نقاشی های کودکان بخشی از طبیعت درونی آنها است. هنگامی که نقاشی می کنند، مواد، مداد رنگی، الگو، اندازه و موقعیت آنچه را که می خواهند بکشند با دقت انتخاب می کنند که هر کدام نشان دهنده بعدی از درون آنهاست و می تواند اطلاعات دقیقی ارائه دهد.

 

نقاشی های کودکان در فرهنگ های مختلف متفاوت است. تحقیقات نشان می دهد کودکان در فرهنگ های مختلف نه تنها در جزئیات طراحی سبک، بلکه در استراتژی های اولیه نیز متفاوت هستند. فرهنگ، نقش اساسی در توسعه نمادهای نهادینه دارد. همچنین می تواند یک ابزار ارتباطی باشد. کودکانی که هنوز توانایی کافی برای بیان لغات انتزاعی ندارند، از روش های ارتباطی مانند نقاشی استفاده می کنند.

 

از طریق نقاشی کودکان با افراد خانواده ارتباط برقرار می کنند و مهارت های زندگی را توسعه می دهند و حس اعتماد را ایجاد می کنند. نقاشی های کودکان دارای نظمی است که به توسعه مهارت های حرکتی کمک می کند. گستردگی دیدکودک، علایق، احساساتی مانند شادی، خشم، غم و اندوه همچنین شیوه زندگی و روش های تربیتی تاثیر زیادی بر محتوای آن دارد.

  

روانشناسی نقاشی کودکان، حاکی از آن است که کودکانی که نقاشی های بهتری دارند از درصد هوش عاطفی بالاتری برخوردارند.

 

بخش ناخودآگاه روح می تواند از طریق نقاشی ظاهر شود. طراحی یک ارتباط مستقیم با بخش ناخودآگاه دارد و حاوی اطلاعات روانشناختی زیادی است که عمق روان کودک را می توان از طریق آن احساس کرد. کودکانی که نقاشی می کنند بچه های خوشحال تری هستند. آنها ترس، آرزو، درد و غیره را از طریق نقاشی بیان می کنند. همچنین اطلاعاتی در مورد رابطه جهان و دیگر افراد بیان می کنند.

 

بخش ناخودآگاه روح می تواند از طریق نقاشی ظاهر شود‎

 

آثار هنری کودکان نشان دهنده یک دیدگاه از شخصیت خودشان است. کودکان ابزار نقاشی را به طوری تصادفی انتخاب نمی کنند، این انتخاب خلق و خوی شخصیتی آن ها را نشان می دهد. ضخامت مداد، اندازه ورق انتخاب شده، نشان دهنده خصوصیات درونی اوست. هرچه ورق بزرگتر باشد کودک می خواهد بیشتر خود را نشان دهد، در حالی که انتخاب یک برگه کوچکتر نشان می دهد کودک رضایت بیشتری دارد. در اینجا به تفسیر چند مورد از نقاشی کودکان می پردازیم.

 

طراحی یک شخص در اندازه بزرگ نشانه پرخاشگری است اما در اندازه کوچک نشانه احساس بی کفایتی، شرم، ترس و افسردگی است. اگر سر شخص را بسیار بزرگ بکشد نشان از مغرور بودن است. بچه های معمولی سر را متناسب با بدن طراحی می کنند.

  

کودکانی که بیشتر صحبت می کنند، تهاجمی هستند و دهان را با اندازه بزرگ طراحی می کنند. اما بچه های معمولی متناسب با بدن نقاشی می کنند. کودکانی که فکر می کنند مدام تحت کنترل هستند اندازه چشم ها را بزرگتر نقاشی می کنند. چشم در اندازه کوچک نشان از ضعف احساسات و وابستگی است و اگر چشم حذف شود نشان از عدم تمایل به حضور در جامعه و ارتباط برقرار کردن با دیگران است.

 

بزرگ نشان دادن بینی تاکید بر پرخاشگری در کودک است. کودکانی که گردن را بلند می کشند، نشان از سختی در دستیابی به اهداف و خواسته هایشان است.کودکان مشکل دار اصولا گردن را به طور کامل حذف می کنند.

 

کشیدن دست نشان از تمایل به ارتباط برقرار کردن با محیط و کمک به همنوع است.کوچک کشیدن یا حذف آن نشان از احساسات ناامن و بی نظمی است.

 

اگر تمام بدن سایه دار باشد نشان از اضطراب کودک و اگر قسمتی از بدن سایه دار باشد اضطراب در آن قسمت از بدن کودک را نشان می دهد.

 

فشار قلم خبر از تنش عضلانی کودک می دهد. این پدیده در کودکان پسر منعکس کننده عجولی است. خطوط خفیف سطح انرژی پایین، شرم و افسردگی را منعکس می کند.

 

نقاشی کودکان باید توسط متخصصین تجزیه تحلیل شود. استراتژی های مورد استفاده در نقاشی کودکان اطلاعات زیادی در اختیار متخصصین و والدین می گذارد که منجر به حل مشکلات درونی آنان می شود.

 

منبع: بانوی شهر

روانشناسی

 

والدین نگران بخوانند

مشاوره تلفنی طلاق

درمان افسردگی یک بار برای همیشه

دریافت پاسخ پزشکی در کمترین زمان

ثبت نام در تالار گفتگو روانشناسی

تبادل پرسش و پاسخ های روانشناسی

بین دو راهی طلاق و ادامه زندگی مانده اید؟

درخواست مجرب ترین وکلا طلاق فوری

سوالات پزشکیتو آنلاین بپرس

از برنامه ریزی تا رتبه برتر کنکور

بایادگیری مهارت ارتباط موثرزندگیتومتحول کن

بدون مراجعه حضوری ویزیت شو!

کاهش قیمت تورهای شاد و لوکس تابستان

درخواست وکیل طلاق و مشاوره تلفنی رایگان

ازبهترین متخصص‌ها آنلاین نوبت بگیر

انواع کنسول بازی|خرید XBox و PS4 با گارانتی

تنوع بیش از 1000 مدل لوستر برای خرید

بهترین فرصت خرید هدیه با تخفیف های بی نظیر

کفش اسپرت و صندل تابستانه زنانه

گردنبند طلا 18 عیار ماهک مدل MM0358

مدلهای جدید شومیز اسپرت و مجلسی

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020

روانشناسی به چه معناست؟

هزاران سال است که «روح و روان» ، ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. این موضوع را می‌توان با نگاهی به آثار برجای مانده از گذشتگان استنباط کرد. انواع مختلفی از مراسم مذهبی یا غیر مذهبی که برای آرامش ارواح مردگان یا دور کردن ارواح خبیثه انجام می‌شد نشانگر این مطلب است. امروزه به مانند گذشته «روح و روان» همان اهمیت گذشته خود را با وجود تغییرات بنیادی در ارزش‌ها و تعاریف ما از مسائل حفظ کرده است و کمتر کسی را می‌توان سراغ داشت که «علم روان شناسی» بی‌نیاز باشد. این علم با همه جوانب زندگی ما در ارتباط است. برای مثال:

شیوه‌های تعامل والدین با فرزندان

شیوه‌های فرزند پروری

درمان مشکلات روانی و خانوادگی

روانشناسی

گزینش افراد مناسب برای یک کار

تعلیم و تربیت دانش آموزان استثنایی و … همه نمونه‌هایی از مسائل مربوط به روانشناسی است.

روان‌شناسی، علم مطالعهٔ رفتار و فرایندهای ذهنِ موجود زنده، بخصوص انسان بر اساس روش علمی است. همچنین یکی از علوم کاربردی و شاخه‌های تحصیلی است که یافتن ارتباط ذهن و روان آدمی، با مفاهیمی نظیر رشد، سلامت، رفتارهای اجتماعی، شناخت و … را در بر می‌گیرد. علم روان‌شناسی مفاهیمی همچون ادراک، شناخت، تمرکز، توجه، احساسات، پدیده شناسی، انگیزه، کارکرد ذهن، شخصیت، رفتار، روابط بین فردی، خانواده و دیگر زمینه‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد.

 

نماد روانشناسی( Ψ )

 نماد ( Ψ ) نشأت گرفته از ۲۳اُمین حرف الفبای یونانی است درست یکی مانده به آخریین الفبای آنها (یعنی پسای psi )که همچنین اولین حرف واژه‌ی یونانی psuche به معنای روح یا ذهن هست. این کلمه به همین ترتیب، درست سرچشمه واژه psych نیز هست. یعنی جایی که بعد ها ما نام رشته روانشناسی را از آن گرفتیم؛ یعنی علمی که به مطالعه ذهن و فعالیت های روانی می پردازد.

آغاز روان‌شناسی به شکل علمی و آکادمیک، به اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم بازمی گردد؛ می‌توان گفت اکتشافات و تحقیقات قابل توجه در روان‌شناسی، تنها از حدود ۱۵۰ سال پیش شروع شده است؛ و این درحالی است که علوم تجربی دیگر از تاریخچه‌ای بلندتر و پربارتر برخوردار اند. البته مباحث مربوط به ذهن و روان قرن‌هاست که ذهن متفکران را به خود مشغول کرده و آثار مکتوب آن از دانشمندان یونانی و متفکرانی چون سقراط، افلاطون و ارسطو نیز در دست است، اما این شاخه از علم تا پیش از روان‌شناسی جدید، به صورت مدون و آکادمیک مورد مطالعه قرار نگرفته بود. لازم به ذکر است که پدر روانشناسی ويلهم وونت آلمانی مي‌باشد كه در سال 1879 در آلمان با تاسيس يك ازمايشگاه (لايپزيك) به اين رشته هويت بخشيد و همچنين روانشناسی علمی در ايران هم به واسطه تلاش‌های دكتر علی‌اكبر سياسی، دكتر محمد باقر هوشيار در سال 1340 محقق يافت.

در جهان صنعتی امروز، تقریباً هیچ فعالیت و حرفه‌ای یافت نمی‌شود که به درک و اندیشهٔ انسانی وابسته نباشد؛ در نتیجه روان‌شناسی با زندگی انسان مدرن پیوندی ناگسستنی ایجاد کرده‌ است. بعلاوه رشد علم، تکنولوژی و سطح رفاه عمومی، موجب شده تا آدمی وقت بیشتری برای تفکر و اندیشه پیدا کند؛ بنابراین مسائل، مشکلات و حتی بیماری‌های نوظهوری در میان افکار و ذهنیات بشر پدید می‌آید که نیاز به یافتن راه حل، درمان و پیشگیری را دو چندان می‌کند؛ راه حلی که امروزه روان‌شناسی طلایه‌دار آن است.

 وجود شاخه‌های مختلف روانشناسی نیز خود دلیل قانع کننده‌ای بر این مدعاست که چرا که از یک سو، رفتار‌های انسان متفاوت است و از طرف دیگر این رفتار در سنین مختلف و زمان‌های مختلف به صورت‌های متفاوتی تجلی می‌کند و برای شناخت رفتار انسان در سنین مختلف و در زمان‌ها و حالت های مختلف، نیاز‌مند آگاهی از روان آنان هستیم.

برای مثال: به احتمال خیلی زیاد اکثر ما دارای فرزند خواهیم شد. اگر از روان‌شناسی رشد آگاهی پیدا کنیم ، خواهیم دانست که مراحل مختلف زندگی چگونه است، از تشکیل نطفه، دوران جنینی، اتفاقات حین زایمان، نوزادی، عقب ماندگی‌های احتمالی و روش‌های جلوگیری از آن‌ها و… اطلاع خواهیم داشت و این آگاهی کمک خواهد کرد که فرزندان و در نتیجه نسلی سالم‌تری تربیت کنیم و در نهایت جامعه‌ی سالم‌تری داشته باشیم. به عبارت دیگر، ‌آگاهی از حالت های روانی انسان ها در هر یک مراحل کودکی، نوجوانی، جوانی ، بزرگ سالی و پیری، باعث نشان دادن واکنش متناسب با انتظارهای هر یک از افراد اجتماع خواهد شد.

همه پدر و مادر ها ادعا می کنند که فرزندانشان را خوب تربیت می کنند حال آن که برخی از آن ها ساعات معینی برای خوردن و خوابیدن کودک، درس خواندن و بازی کردن تعیین می کنند، برخی دیگر کودک را آزاد می گذارند. عده ای از پدر و مادر ها کودک را، به قطع محبت و طرد تهدید می‌کنند، و حتی دیده می‌شود که فرزندان خود را تنبیه بدنی می‌کنند هستند والدینی که کودکان خود را آزاد می‌گذارند تا هر کاری خواستند انجام دهند. این والدین معتقدند که برای جلوگیری از عقده‌ای شدن کودکان باید آن‌ها را آزاد گذاشت. در مقابل والدینی هستند که هرگز چنین اجازه ای نمی دهند. این که کدام گروه درست عمل می کنند، سوالی است که پاسخ آن در شاخه‌ی روانشناسی تربیتی یافت می‌شود.

در قسمت اول با مفهوم  روانشناسی و اهمیت آن برای سلامت  روان آشنا شدید و حال با توجه به گوناگونی رفتار‌های بشری، لازم است آن را در شاخه‌های مختلف تخصصی کنیم، تا روان‌شناس هر شاخه بتواند رفتارهای مربوط به آن زمینه را مورد مطالعه دقیق قرار دهد.

روانشناسی بالینی شاخه ای از روان شناسی است که به افراد مسأله دار کمک می کند تا با الزام ها و اجبار های زندگی سازگار شوند. آن ها مسائل بسیار متعددی را بررسی می کنند، از جمله اضطراب، افسردگی، نبود انگیزش… در روانشناسی بالینی برای ارزش یابی مسائل، از فنون مصاحبه و آزمون های روانی کمک می گیرند. روان شناسان بالینی، با روان درمانی و رفتار درمانی، به مراجعان خود کمک می کنند تا با تغییر دادن رفتار های ناسازگار، مشکلات خود را حل کنند. روان‌شناسان بالینی بیش‌تر در بیمارستان‌های روانی و کلینیک‌های روانی حضور دارند.

در روانشناسی مشاوره، روان شناسان همان کاری را انجام می دهند که در روان شناسی بالینی انجام می شود. با این تفاوت که آن ها با کسانی سرو کار دارند که به روان درمانی نیاز ندارند. روان شناسان مشاور، اغلب در مدارس، دانشگاه ها و موسسات حضور دارند روان شناسان مشاور به افرادی کمک می کنند که در رفتار های خود اختلال ندارند، اما در زندگی خود مشکلاتی دارند.

روانشناسان خانواده، مسائل همسران، به ویژه خانواده های مشکل دار که فرضا می خواهند از یکدیگر جدا شوند، مطالعه می کنند. روان شناسان خانواده، زن و شوهر ها را راهنمایی می کنند تا درباره ی مسائلی که پی آمد فرآیند جدایی رخ می دهد به تفاهم برسند، مثل نگهداری کودکان، تأمین هزینه ها و …

روانشناسی تحصیلی دشواری های یادگیری دانش آموزان و دانشجویان را مطالعه می‌کند. در این شاخه از روان‌شناسی، حتی می‌توان مسائل اجتماعی و خانوادگی، اختلا های عاطفی و اختلال‌های یادگیری مثل دشواری در سخن گفتن، بررسی کرد. روان‌شناسان تحصیلی، دشواری های دانش آموزان و دانش‌جویان را به کمک مصاحبه با معلمان و استادان، والدین و خود دانش آموزان و دانشجویان شناسایی می ‌کنند. برای این کار آن‌ها از آزمون‌های هوش، استعداد و پیش‌رفت تحصیلی و مشاهده‌ی مستقیم رفتار در کلاس کمک می‌گیرند.

روانشناسی تربیتی، همانند روان شناسی تحصیلی، تلاش دارند تا شرایط کلاس را به بهترین حد مطلوب برساند تا سختی های یادگیری آسان شود. با این همه، در روان شناسی تربیتی معمولا بیش تر توجه به برنامه ریزی کلاس ها و روش های تعلیم و تربیت بیش تر توجه می شود، نه بر شناسایی افراد در روان شناسی تربیتی، بیش تر از روان شناسی تحصیلی، به مسائل نظری یادگیری، ارزش یابی و رشد کودک می پردازند.

در روان شناسی رشد، دگر گونی‌های جسمی عاطفی، شناختی و اجتماعی دوران زندگی مطالعه می شود. در این شاخه از روان‌شناسی سعی می‌شود تأثیر توارث(طبیعت) و محیط (فرهنگ) را بر انواع خاص رشد روشن شود و عوامل موثر بر زندگی فرد را مشخص گردد. حوزه‌ی تحقیق روان‌شناسان رشد بسیار متنوع است از جمله آثار انواع تغذیه و داروها بر رشد جنین، نتایج روش‌های مختلف تربیت فرزندان، بحران‌های نوجوانی، و عواملی که موجب ناسازگاری‌ها در سالمندان می‌شود. به نظر می‌رسد که در میان شاخه‌های مختلف روان شناسی، اطلاع از روان شناسی رشد، برای والدین، مربیان و معلمان ضرورت بیش‌تری داشته باشد. اطلاع از روان شناسی رشد به آن ها کمک می کند تا بدانند کودکان سنین مختلف به چه مطالبی نیاز دارند و چقدر می‌توانند یاد بگیرند. روان‌شناسی رشد می‌تواند آن‌ها را انگیزه‌ها و هیجان‌های کودکان آگاه سازد. روان شناسی رشد آن ها را با تفاوت های فردی کودکان آشنا می سازد و آن ها را آماده می‌کند تا با هر کودک، متناسب با توانایی‌های ذهنی، شخصیت و علایق او رفتار کنند.

روانشناسی شخصیت ویژگی‌ها یا صفات انسان را تعریف می‌کند و عوامل موثر بر فرایند‌های تفکر، هیجان و رفتار بهنجار و نا بهنجار را تعیین می‌کند. در روان‌شناسی شخصیت به خصوص موضوع‌هایی مانند اضطراب، پرخاشگری و نقش‌های زنان و مردان را مطالعه می‌کنند. فرضا بعضی افراد پرحرف، معاشرتی، و از نظر اجتماعی معتمد به نفس هستند، و یا برخی شاد، خوش‌رو، گرم و همدل هستند درحالی که سایرین سرسخت، بدخلق و ترشرو هستند.

روانشناسی اجتماعی، ماهیت و علل تفکرات، هیجانات، و رفتار آشکار فرد در موقعیت‌های اجتماعی را مطالعه می‌کند و بر خلاف روان‌شناسی شخصیت سعی می‌کند عوامل اجتماعی یا خارجی موثر بر رفتار را مطالعه کند. در صورتی که روان‌شناسی شخصیت، علل رفتار‌ها را در درون خود فرد جستجو می‌کند. اما نباید فراموش کرد که رفتار، هم تحت تاثیر عوامل درونی و هم تحت تاثیر عوامل بیرونی است.

روانشناسی صنعتی و سازمانی از شاخه های وابسته به روان شناسی است. روان شناسی صنعتی روابط بین افراد و کار را مطالعه می کند. در صورتی که روان‌شناسی سازمانی، رفتار افراد را در داخل سازمان‌ها، مثلا، داخل کارخانه یا موسسه مورد بررسی قرار می دهد روان‌شناسان صنعتی و سازمانی سعی می کنند شرایط کار در کارخانه یا موسسه را بهبود بخشند و از این طریق بازده را بالا ببرند. این روان‌شناسان حتی در مصاحبه و استخدام کارکنان جدید، می‌توانند به صاحبان شرکت‌ها کمک کنند.

امروزه افراد به علت پیشرفت جوامع با مشکلات بسیاری روبرو شده‌اند و بیشتر وقت‌ها خسته از کار و زندگی می‌شوند اما زمان کافی برای مشاوره گرفتن ندارند و روز به روز حالت خلق و خوی آنها تغییر می‌کند و روند افسرده شدن را طی می‌کنند. معمولا افراد به تدریج پرخاشگر تر می‌شوند و کارهایی که قبلا  باعث لذت آنها می‌شد دیگر برایشان جذاب نیست و به دنبال راهی برای رهایی از این مشکل می‌گردند.

به همین دلایل مشاوره آنلاین روبه گسترش است. بر اساس تحقیقاتی صورت گرفته است افرادی که به افسردگی مبتلا بودند به مشاوره آنلاین جواب بهتری دادند و درمان شدند. خیلی از افراد از اینکه در حضور شخصی دیگر درباره مشکلاتشان صحبت کنند یا می‌ترسند یا خجالت می‌کشند و به هزاران دلیل دیگر از این کار خودداری می‌کنند.

مشاوره آنلاین راهی مطمئن، امن و مقرون‌به‌صرفه برای مشاوره روانشناسی در شاخه‌های اصلی روانشناسی

 

فول فکر امکان استفاده از مشاوره روانشناسی بصورت آنلاین و با استفاده از روانشناسان باتجربه فراهم کرده. شما می توانید از طریق گفتگوی متنی و صوتی با مشاوران ارتباط برقرار نمایید.

نويسندگان فول‌فکر، جمعي از مشاوران روانشناسي مي باشند. شما مي توانيد با ورود بصورت ناشناس مشاوره آنلاين بگيريد.

دربارهء وسواس فکری توضيح علمی دهید

سلام من خیلی اتفاقی از گوگل اومدم با اجازتون من اینجا برای دوستمم فرستادم تا بیاد ببینه ممنون

سلام من خیلی اتفاقی از گوگل اومدم ممنون از مطالب خوبتون واقعا با اجازتون من اینجا برای دوستمم فرستادم تا بیاد ببینه ممنون

سلام لطف کنید کتابی در باره روان شناسی معرفی کنید. من علاقه بسیاری به روان شناسی دارم و دنبال کتابی میگردم درباره شناخت شخصیت و بیماری های روانی توضیح دهد خوشحال میشم معرفی کیند. ممنون

سلام اگر رشته شما روانشناسی است کتاب روانشناسی شخصیت از شولتز یا کتاب روانشناسی شخصیت از فیست مفید هستند. کتاب وضعیت آخر و همچنین کتاب ماندن در وضعیت آخر هردو نوشته تامس و ترجمه اسماعیل فصیح در مورد تحلیل رفتار متقابل هستن. کتاب در مورد بیماری های روانی هم کتاب های آسیب شناسی روانی برگرفته از DSM5 مفید هستند

سلام کتاب زمینه ی روانشناسی هیلگارد و روانشناسی حمزه ی گنجی کمکتون میکنه

با سلام و خسته نباشید مطلب کامل و جامعی بود باعث شد که دوست داشته باشم بیشتر درباره روانشناسی و شاخه هاش مطالعه کنم.

درباره تربیت بچه زیادبگویید

روانشناسی

درباره تربیت فرزند بیشتر بگویید

سلام من رشته روانشناسی رو خیلی دوست دارم و درعین حال رشته زیست شناسی رو هم خیلی دوست دارم به همین خاطر خیلی سخته برام تصمیم در مورد انتخاب این دو ، در نهایت تصمیم گرفتم رشته زیست شناسی رو در دانشگاه بخونم و روانشناسی رو از طریق مطالعه ، به نظرتون تصمیمم درسته ؟ در ضمن کتاب در مورد روانشناسی شخصیت و شناخت بیماری های روانی یهم معرفی کنید خیلی ممنون میشم

سلام. میشه توضیح بدین Motaleb arzandeh روانشناسی چیه دقیقا ممنونم

درود بر شما به عنوان یک همکار فعال در حوزه روانشناسی باید عرض کنم ما به وجود چنین مطالبی برای آشنایی هر چه بیشتر افراد با این علم گسترده نیاز داریم. خدا قوت و آرزوی توفیق

سلام مطالبتون عالی بود در باره ی افرادی گه اقدام به خودکشی می کنن توضیح دهید ممنون

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

شما می توانید بصورت آنلاین با روانشناسان فول فکر گفت و گو کنید

CopyRight &copy 2018, Fullfekr. All Rights Reserved For Fullfekr

روانشناسی مطالعه ذهن و رفتار است که شامل تأثیرات زیست شناختی، فشارهای اجتماعی، و عوامل محیطی است که بر چگونگی تفکر، عملکرد، و حس افراد تاثیر می گذارد. با استفاده از علم روانشناسی، روانپزشکان (متخصص اعصاب و روان) و روانشناسان به معالجه اختلالات روانی و شناخت روان انسان ها مشغول اند.

به دست آوردن درک غنی تر و عمیق تر از روانشناسی می تواند به افراد کند تا به بینشی نسبت به اعمال خود و نیز به درک بهتری از دیگران دست پیدا کنند.

روانشناسی یک رشته ی علمی گسترده و متنوع است که شامل مطالعه اندیشه، رفتار، پیشرفت، شخصیت، احساسات، انگیزه و موارد دیگر می شود. در نتیجه، برخی از زیرشاخه های فرعی و شاخه های تخصصی پدیدار شده است. در زیر برخی از حوزه های اصلی تحقیق و کاربرد در روانشناسی آمده است:

روانشناسی

بارزترین کاربرد روانشناسی در زمینه سلامت روان این است که روانشناسان از قوانین، تحقیقات و یافته های بالینی برای کمک به بیمار در مدیریت و غلبه بر علائم درگیری ذهنی و بیماری روانی استفاده می کنند. برخی از کاربردهای روانشناسی عبارتند از:

گنجاندن همه کارهایی که روانشناسی در بر می گیرد، فقط در یک تعریف مختصر دشوار است. اما مباحثی از قبیل رشد، شخصیت، افکار، احساسات، عواطف، انگیزه ها و رفتارهای اجتماعی تنها بخشی از آنچه روانشناسی در پی فهم، پیش بینی و توضیح آن است را نشان می دهد.

 


 

روانشناسی هم یک رشته کاربردی و هم دانشگاهی است که هم برای افراد و هم به طور کلی برای جامعه مفید است. بخش بزرگی از روانشناسی به تشخیص و درمان مسائل بهداشت روان اختصاص دارد، اما وقتی صحبت از تأثیر روانشناسی می شود تنها مانند نوک یک کوه یخی است که قسمت اعظم اثرات آن زیر دریاست.

برخی از روشهایی که روانشناسی از طریق آن به افراد و جامعه کمک می کند، عبارتند از:

روانشناسان با استفاده از روشهای علمی عینی برای درک، توضیح و پیش بینی رفتار انسان این کارها را انجام می دهند. مطالعات روانشناختی کاملاً سازمان یافته اند و با فرضیه ای شروع می شوند که بعدا به صورت تجربی مورد آزمایش قرار می گیرد.

سردرگمی زیادی در مورد روانشناسی وجود دارد. متأسفانه، این تصورات غلط در مورد روانشناسی تا حدودی به خاطر تصاویر کلیشه ای است که از روانشناسان در رسانه های عمومی وجود دارد و همچنین شاخه های شغلی برای کسانی که دارای مدرک روانشناسی هستند بسیار متنوع اند.

مهم نیست که روانشناسان در کجا کار می کنند، هدف اصلی آنها این است به توصیف، توضیح، پیش بینی رفتار انسان و تأثیرگذاری بر آن کمک کنند.

روانشناسی در ابتدا هم از فلسفه و هم از زیست شناسی به وجود آمد. مباحث مربوط به این دو موضوع به زمان متفکران پیشین یونانی، از جمله ارسطو و سقراط بر می گردد.

کلمه “روانشناسی” خود از واژه یونانی psyche )روان( گرفته شده است که در معنای واقعی کلمه به معنی “زندگی” یا “جان” است. معانی مشتق شده از کلمه شامل “روح” یا “خود” است.

ظهور روانشناسی به عنوان یک حوزه مطالعاتی جداگانه و مستقل هنگامی به وجود آمد که Wilhelm Wundt اولین آزمایشگاه روانشناسی تجربی را در سال 1879 در لایپزیگ (Leipzig)، آلمان تأسیس کرد.

در طول تاریخ روانشناسی، مکاتب فکری مختلفی برای توضیح ذهن و رفتار انسان شکل گرفته اند. در برخی موارد، بعضی از مکاتب فکری برای مدتی بر رشته روانشناسی تسلط یافتند.

در زیر برخی از مکتبهای مهم تفکر روانشناسی آمده است.

هرچند که این مکتب های فکری گاهی به عنوان گروه هایی که باهم رقابت می کنند تلقی می شوند، اما همه دیدگاه ها در درک ما از روانشناسی نقش داشته اند.

همانطور که می بینید، شاید روانشناسی یک علم نسبتاً جوان باشد، اما عمق و همچنین وسعت فوق العاده ای دارد. هرچند ارزیابی، تشخیص و درمان بیماری های روانی اهداف اصلی روانشناسی هستند، اما روانشناسی بسیار فراتر از سلامت روان را پوشش می دهد .

امروزه روانشناسان به دنبال درک جنبه های بسیار زیاد و متنوع ذهن و رفتار انسان هستند و دانش جدیدی را به درک ما در مورد چگونگی تفکر مردم اضافه می کنند. همچنین برنامه های کاربردی که تأثیر مهمی در زندگی روزمره انسان دارند، را توسعه می دهند.

روانشناسی با هدف کمک به مردم و تندرستی و رفاه فردی آنها فعالیت می کند و در پیشرفت آنها در دنیایی که بطور فزاینده ای پیچیده است یاری رسان است. در صورت بروز هرگونه اختلال یا عارضه روانی، بوسیله درمانکده با بهترین روانشناسان و روانپزشکان مشاوره کنید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

اگر کووید۱۹ یا کرونا باعث نگرانی شما شده، خواندن این مقالات رو برای آشنایی بیشتر با این ویروس توصیه میکنیم:

1. علائم جدید ویروس کرونا چیست؟

2. آزمایش‌های مختلف ویروس کرونا چه تفاوتی دارند؟

3. راهنمای جامع و کامل ویروس کرونا


روانشناسی علم مطالعه رفتار و ذهن انسان است. مباحثی مانند زبان بدن، مهارتهای ارتباطی، مهارت اعتماد به نفس، مهارت های ابراز وجود و بسیاری از این موارد جزو چهارچوب اساسی مورد بحث در علم روانشناسی هستند.

تسط به زبان بدن یا Body language یکی از بهترین راهکارها در روانشناسی است. به این معنی که از حرکات و رفتار فرد می توان فهمید چه در ذهن شخص می گذرد. همچنین تسلط به مهارت های ارتباطی تاثیر بسیار بالایی در کسب و جذب نظرات مثبت نسبت به خود دارد. با دانستن مهارت های ارتباطی بواسطه علم روانشناسی می توانیم در یک موقعیت و جایگاه مناسب قرار بگیریم.

همه ما به دنبال داشتن یک زندگی بهتر با ایده آل های خود هستیم. عواملی مانند شادی، خوشبختی و رضایت از زندگی، موفقیت ، سلامت روحی و روانی، ثروت مالی، جایگاه اجتماعی مناسب و مانند اینها از جمله مواردی هستند که بسیاری از افراد به دنبال آن هستند. علم روانشناسی موثرترین ابزار برای رسیدن به اهداف تعیین شده است. برای مثال در مصاحبه حضوری استخدامی، اگر علم روانشناسی بدانید می توانید در آنجا استخدام شوید حتی اگر علم و تخصص کافی در آن حوزه را نداشته باشید! نحوه برخورد، نحوه نشستن، نحوه لباس پوشیدن، نحوه صحبت کردن، نوع نگاه و ده ها مورد دیگر در جلب نظر دیگران نقش تعیین کننده ای دارند.روانشناسی

روانشناسی نیز مانند بسیاری از رشته های دانشگاهی دیگر بصورت آکادمیک آموخته می شود. یک روانشناس خوب روانشناسی است که بتواند مباحث تئوری را به عمل و کاربرد تبدیل کند. روانشناس به خوبی می داند که تیپ های شخصیتی بسیاری وجود دارد و باید رفتار متناسب با همان تیپ شخصیتی در هنگام ارتباط بکار گرفته شود. روانشناس با تکیه بر دانش و تجربه خود می تواند با افراد مختلف وارد ارتباط شده و تا حد مورد نیاز آنها را بشناسد. بر اساس همین اطلاعات که از شناخت شخص بدست می آید می توان راهکار مناسب را برای مشاوره ، روانکاوی و بهبود وضعیت مراجعه کننده اتخاد کرد.

روانشناس باید امین و رازدار مراجعه کننده باشد. بیان این موضوع به مراجعه کننده موجب فراهم شدن بستر اعتماد و اطمینان شده و باعث می شود مراجعه کننده اطلاعات کاملی در مورد خود و مشکلی که برای آن پیش آمده به روانشناس ارائه کند. این اطلاعات به همراه بررسی های تخصصی که شاید خود شخص مراجعه کننده نیز از آنها بی اطلاع باشد به روانشناس کمک خواهد کرد که مشکل را پیدا کند. پس از پیدا شدن مشکل نوبت به این مرحله می رسد که شخص باید بپذیرد این مشکل را دارد و باید آنرا درمان کرد. مجددا لازم به ذکر است که روش و الگوی درمان برای همه یکسان نیست و موارد بسیاری در تعیین روش درمان دخیل هستند.

راهکاری که روانشناس به مراجعه کننده می دهد می تواند مسیر زندگی آن شخص را به کلی تحت تاثیر خود قرار دهد. در واقع روانشناس باید خود را در جایگاه مراجعه کننده قرار داده و به این فکر کند که آیا اگر خود من در این موقعیت بودم چه کاری انجام می دادم؟ روانشناس با پاسخ به این سوال است که می تواند راهنمایی مناسبی به شخص ارائه دهد. همچنین این موضوع بسیار مهم است که شخص مراجعه کننده ممکن است در لبه پرتگاه زندگی خود باشد و این حساسیت کار را بشدت بالا می برد. چون کلمه به کلمه سخنان روانشناس در روح و روان مراجعه کننده نفوذ کرده و قاعدتا شخص آنرا ملاک تصمیم گیری های خود خواهد کرد.

در صورتی که تمایل دارید از خدمات مشاوره ای برخوردار شوید لطفا با مراجعه به صفحه تماس با ما اقدام به رزرو زمان مراجعه نمایید.

خدمات مشاوره روانشناسی : مشاوره خانواده / مشاوره ازدواج / مشاوره طلاق ، خیانت و …

درمان اختلالات روحی روانی نظیر : افسردگی / استرس / وسواس / پرخاشگری / خودکشی و …

کسب مهارت های ارتباطی و اجتماعی نظیر : اعتماد به نفس / انتخاب همسر و …

آدرس : تهران ، ونک ، جردن جنوبی ، خ نوزدهم ، پ 12 ، ط 5 ، واحد 17

تلفن تماس : 02188881984

تمامی حقوق مادی و معنوی برای خانم دکتر جبلی محفوظ بوده و بازنشر محتوا صرفا با ذکر منبع (لینک) مجاز است.

روانشناسی کلمه ای آشنا برای عموم مردم است. بسیاری از آن ها ممکن است تصور کنند که می دانند روانشناسی دقیقا چیست و برخی بالعکس کنجکاو باشند بیشتر در مورد آن بدانند. در واقع روانشناسی یکی از شاخه های علوم انسانی است که با استفاده از روش های علمی سعی می کند انسان را بشناسد و به او کمک کند. روانشناسی علمی گسترده با حیطه های بسیار متنوعی است که شامل رویکردها و نظریه های مختلفی می باشد. یک روانشناس در حیطه های مختلفی می تواند به مردم کمک کند. اما در مورد این علم سوء تفاهمات زیادی وجود دارد که مانع از بهره گیری کامل جامعه از خدمات این قشر از متخصصان می شود. در این مقاله درباره علم روانشناسی، تفاوت آن با تخصصات دیگر و حیطه های فعالیت این رشته صحبت خواهیم کرد.

 

اگر بخواهیم روانشناسی را به طور کلی تعریف کنیم، روانشناسی یک شاخه از علم است که به مطالعۀ رفتار و فرایند های روانی آدمیان می پردازد. یعنی موضوع، مطالعۀ هر آن چیزی که در رفتار انسان دیده می شود و هر فرایند روانی که در مغز او وجود دارد.

روانشناسی با 150 سال عمر نسبت به دیگر شاخه ها، علمی نوین است. هرچند ریشه های آن را تا سالهای سال قبل از میلاد و یونان باستان می توان دنبال کرد. در واقع روانشناسی ریشه در فلسفه داشته و مبانی نظری خود را تا حدی از فلسفه گرفته است.

علم روانشناسی، علمی گسترده است. علیرغم تاریخچه نسبتا کوتاهش، شامل موضوعات و زیرشاخه های بسیار متنوعی می باشد و حیطه های کاری کسانی که وارد آن می شوند، از تحقیق و پژوهش تا درمان متفاوت است.روانشناسی

 

تمامی رفتارها و فرایندهای روانی انسان برخاسته از ذهن او است. بنابراین کار اصلی روانشناسان بررسی موارد زیر می باشد:

_ مطالعه رفتارهای انسان و پیامدهای آن

_ مطالعه فرایندهای روانی مثل احساسات، هیجانات و افکار

_ بررسی مغز و کارکردهای آن و نقش آن در رفتار و فرایند های روانی

_ پرداختن به اختلالات روانی و مشکلات سازگاری

_ بررسی سلامت روان و بهداشت روان

_ کمک به بهبود عملکرد انسان ها

_ مدیریت و مداخله در بحران

 

دانشمندان روانشناسی برای بررسی و شناخت انسان از نقطه نظرات مختلفی بهره می برند. در واقع هر کدام از آن ها با توجه به پایه های فلسفی مختلف، پیرو مکاتب و رویکردهای مختلفی در روانشناسی هستند. هر رویکرد نقطه نظر مشخصی نسبت به برخی مسائل دارد، آن ها را توضیح می دهد و در برخورد با اختلالات روانی شکل درمانی خاصی را پیشنهاد می دهد. رویکرد های غالب روانشناسی شامل موارد زیر می باشد:

_ روانکاوی: روانکاوی یکی از اولین رویکردهای معروف روانشناسی است که پایه گذار آن فروید بود. روانکاوان در ابتدا از طریق فرایند های خاصی به گذشته افراد می پرداخت و اعتقاد دارند با بررسی عمیق گذشته و بررسی ناهوشیار افراد می توانند مشکلات فرد را حل کنند. این رویکرد در طول زمان دچار تحولات زیادی شده و رویکرد های نوینی از دل آن درآمده است.

_ رفتار گرایی: یکی از اولین رویکرد های شناخته شده است که تمرکز خود را بر رفتار قابل مشاهده فرد می گذارد. برای یک رفتارگرا مهم نیست که چه در ذهن می گذرد، صرفا آن چیزی که دیده می شود اندازه گیری و بررسی می شود. نهایتا برای تغییرش برنامه ریزی می کند. با رفتار درمانی قوانین رفتاری خاص را کشف کرده و برای تغییرش از ررش های خاص استفاده می کنند.

_ رویکرد شناختی: در رویکر های شناختی رفتاری، مسائل روانی از طریق نحوه شناخت افراد بررسی می شود. تمرکز این رویکرد روی جریان فکر افراد بوده و نحوه تفکر ناسازگار آن ها بررسی و در درمان تغییر داده می شود.

_ رویکرد زیست شناختی: رویکرد زیست شناختی همانطور که از نام آن بر می آید، به بررسی فرایند های زیستی که منجر به تغییرات رفتاری و روانی می شود، می پردازد. در واقع بررسی مغز در این رویکرد در اولویت است.

 

علم روانشناسی یکی از علومی است که برای عامه مردم جالب به نظر می رسد و ممکن است آن را دنبال کنند. آن ها ممکن است تصورات نادرستی از روانشناسی در ذهن خود داشته باشند. حال آنکه روانشناسی صرفا در حیطه علم عمل می کند و با محدودیت های بسیاری روبرو است.

یکی از این سوء تفاهمات در مورد روانشناسی برابر دانستن آن با مسائلی از قبیل پیشگویی، ذهن خوانی و طالع بینی است. حال آنکه روانشناس یک فرد عادی است که در حیطه علمی که کسب کرده می تواند برخی از فرایند های ناسازگار روانی را شناسایی و به افراد کمک کند تا به آن ها غلبه کنند. در واقع یک روانشناس توانایی ذهن خوانی و پیشگویی ندارد.

برخی نیز فکر می کنند روانشناسان همه چیز دان هستند و می توانند به آن ها در مورد هر چیزی بهترین راه حل را توصیه کنند. این در حالیست که روانشناسان می دانند؛ نحوه تفکر افراد چگونه است، مشکلاتشان چگونه به وجود می آید و چگونه می توان افراد را به درست فکر کردن و احساس خوبی داشتن سوق داد.

از دیگر باور های اشتباه در مورد روانشناسی این است که یک روانشناس قرار است با یک جلسه صحبت کردن با شما، زندگی شما را متحول کند. در واقع روانشناس در طول یک مدت زمان مشخص می تواند به فرد کمک کند و این به شرطی است که فرد خود مشتاق تغییر و پذیرای آن باشد. در واقع روانشناس یک معجزه گر نیست.

 

برخی تصور می کنند روانشناس و روانپزشک یکی هستند یا از تفاوت های بین آن ها به خوبی آگاه نیستند. روانشناس عموما فردیست که از بدو ورود به دانشگاه شروع به تحصیل در رشته روانشناسی می کند و حیطه تخصصی دانش روانشناسی را فرا می گیرد. چنین فردی در مقاطع تحصیلات تکمیلی حیطه کاری خود را محدودتر کرده و به شکل متمرکزتر به قسمت خاصی از روانشناسی می پردازد.

اما روانپزشک فردی است که پس از 7 سال تحصیل در رشته پزشکی و بعد از گرفتن مدرک پزشکی خود، برای ادامه تحصیلات و گرفتن تخصص، روانپزشکی را انتخاب می کند و برای حدود 4 سال به تحصیل در حیطه اختلالات روانی می پردازد.

عموما روانپزشکان با دیدگاه زیست شناختی وارد مسائل روانی می شوند و کار اصلی آن ها درمان های دارویی برای اختلالات روانی است. سرو کار روانپزشکان بیشتر اختلالات شدید روانی است که نیاز به درمان های دارویی و خدمات بستری در مراکز روانپزشکی دارند.

اما در مقابل روانشناسان دارو تجویز نکرده، و مسائل را از دیدگاه روانشناختی-اجتماعی-فرهنگی بررسی می کنند. رواندرمانی در واقع تخصص اصلی روانشناسان است که در طی سال های تحصیل خود، مهارت های آن را به خوبی می آموزند. رواندرمانی درمان از طریق صحبت کردن می باشد.

 

برخی مردم مراجعه به روانشناس را به معنی دیوانه بودن می دانند. اما دیوانه کیست؟ مردم کلمه دیوانه را در مورد فردی که رفتارش خارج از حالت عادی باشد یا با مشکلات خاصی دست و پنجه نرم کند، به کار می برند.

 واقعیت این است که در روانشناسی ما هیچ مفهومی به اسم دیوانگی نداریم و در واقع آن را بررسی نمی کنیم. روانشناسی علم بررسی رفتار و فرایند های ذهنی و روانی است. بنابراین دایرۀ آن گسترده تر از آن است که محدود به قشر خاصی بشود.

هر فردی بهره خاصی از سلامت روان دارد. وجود مشکلات روانی از قبیل افسردگی، اضطراب، دشواری سازگاری در برخی موقعیت ها، مشکلات در روابط انسانی از قبیل ازدواج و فرزندپروری و بسیاری از مسائل دیگر در همه انسان ها وجود دارد. بنابراین یک روانشناس می تواند به هر فردی کمک کند تا زندگی اش را بهبود بخشد و سلامت روانش بیشتر شود.

از طرف دیگر افراد با مشکل شدید تر می توانند از خدمات روانشناسان استفاده کنند تا بر مشکلاتشان فائق شوند. در واقع مراجعه کردن به یک روانشناس لزوما به معنی داشتن مشکلات شدید نیست و حتی اگر چنین باشد، خیلی طبیعی است که فردی که مشکلات شدید داشته باشد، در پی راه حل برآید. مانند فردی که مبتلا به سرطان شده و به پزشک مراجعه می کند تا مشکلش برطرف شود و در عین حال فردی هم که سرما خورده یا دستش شکسته، به پزشک مراجعه می کند.

 

رسانه در این بین می تواند نقش مهمی ایفا کند. یکی از دلایل ایجاد سوء تفاهمات در بین مردم در مورد روانشناسی، تصویری است که رسانه ها از روانشناسان نشان می دهند. نقشی که یک روانشناس در یک فیلم بازی می کند، می تواند تصوری غلط در مردم ایجاد کند، که خود هیچ تجربه ای از یک جلسه درمان نداشته اند.

رسانه ها با تبلیغات و سرمایه گذاری در حیطه سلامت روان مردم، می توانند دیدگاه مردم را تغییر دهند، انگ دیوانه بودن را کمرنگ کنند و بهره گیری از خدمات شبکه سلامت روان را در مردم تشویق کنند. در واقع اگر نقش یک روانشناس در رسانه به خوبی تصویرسازی شده و به اطلاع مردم برسد، تاثیر به سزایی در زندگی مردم خواهد داشت.

 

روانشناسی

همان طور که گفته شد یک روانشناس در حیطه های مختلفی می تواند خدمات ارائه دهد. این خدمات شامل موارد زیر می باشد:

برای دریافت مشاوره در زمینه مسائل روانشناختی می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

برخی از افراد باورهای نادرستی درباره مشاوره روانشناسی  و مراجعه به دکتر روانشناس دارند. برخی از این باورها به دلیل عدم شناخت کافی از فرایند روان درمانی و برخی به دلیل عوامل فرهنگی و اجتماعی در ذهن ما ایجاد شده است. البته در سال های اخیر میزان این باورهای غلط کمتر شده است. اما هنوز در سخنرانی ها و کارگاه ها افراد زیادی را می بینم که تصورات غلطی از مشاوره روانشناسی دارم.

به همین دلیل در این مطلب سعی می کنم درباره 4 باور غلط رایج تر درباره مشاوره روانشناسی بیشتر صحبت کنم. اما قبل از آن ببینیم روان درمانی چیست؟

فهرست مطالب مقاله

مشاوره روانشناسی یا همان روان درمانی فرایندی است که در آن یاد می گیرید ذهن و ضمیر ناخودآگاه شما چطور کار می کند و به شما کمک می کند احساسات ، افکار و رفتارهای خودتان را بررسی کرده  و بتوانید آنها را تغییر داده و یا به شیوه ای متفاوت با قبل با آنها مواجه شوید. به کمک روان درمانی می توانید از دست افکار، رفتارها و احساسات آزار دهنده خود خلاص شوید و حس بهتری نسبت به خود و زندگی تان داشته باشید.

متاسفانه تحقیقات نشان می دهد 80 درصد از بد و بی تاثیر هستند و فقط 20 درصد از روانشناسان توانایی تاثیر دراز مدت روی زندگی مراجعان خود دارند.روانشناسی

بر همین اساس منظور من از باورهای غلط درباره مشاوره روانشناسی منوط به مراجعه به دکتر روانشناس متبحر و تواناست.

مراجعه به دکتر روانشناس خوب و کارآزموده به شما کمک می کند به اهداف فوق دست پیدا کنید. اما ببینیم چه باورهای غلطی درباره مشاوره روانشناسی وجود دارد.

داستان واقعی جالبی درباره جزیره کوچکی در جنوب اقیانوس اطلس است. مردم این جزیره به پزشکان بی اعتماد بودند و به آنها مراجعه نمی کردند. افراد زیادی در آن جزیره به بیماری دیابت مبتلا شده بودند و به دلیل بی اعتمادی به پزشک مراجعه نمی کردند تا آنکه بیماری آنها شدت پیدا می کرد و از سر ناچاری به پزشک مراجعه می کردند. اما چون دیگر خیلی دیر شده بود پزشک مجبور می شد پاهای آنها را قطع کند (از جمله عوارض بیماری دیابت آسیب به اعصاب پاها و عفونت آن است)  و در شهر شایع شده بود که اگر به پزشک مراجعه کنید حتما پاهای خود را از دست خواهید داد!! غافل از آنکه دلیل قطع پاهای آنها عدم مراجعه به موقع به پزشک بوده است.

همین فرایند در مورد مراجعه به روانشناس هم صادق است. افراد زیادی به اشتباه تصور می کنند که فقط افرادی که بیماری های جدی دارند باید به روانشناس مراجعه کنند. یا آنکه مراجعه به روانشناس یکی از تفریحات افراد ثروتمند است. و آنها به روانشناس پول می دهند تا به حرف های او گوش کنند و درنهایت هم تغییری در زندگی آنها رخ نمی دهد.

همین باور غلط عمومی باعث می شود که اگر کسی به روانشناس مراجعه و نتیجه چندانی نگیرد. این عدم رضایت خود را به کل روانشناسان و فرایند روان درمانی تعمیم دهد. البته معمولا درباره پزشکان چنین باوری وجود ندارد. مثلا اگر فردی از کار دندانپزشک خود راضی نباشد حتما به دندانپزشک دیگری مراجعه می کند. اما نارضایتی از یک روانشناس باعث می شود که کل علم روانشناسی را زیر سئوال ببرد و کلا قید روانشناسی و مشاوره روانشناسی را بزند.

واقعیت این است که تحقیقات مختلف نشان داده است که مشاوره روانشناسی موثر است. میزان اثربخشی آن در بسیاری از اختلالات روانی (به جز اختلالات شدید روانی مثل اسکیزوفرنی) به اندازه مصرف دارو  و بعضا بیشتر از آن است. معمولا  اثرات مصرف دارو موقتی و تا زمان مصرف دارو است. اما مهارت هایی که روانشناس به شما آموزش می دهد یا تغییراتی که در اثر رواندرمانی در شما ایجاد می شود طولانی مدت است.

همه ما در طول زندگی خود با استرس ، اضطراب، غم و ترس روبرو شده و می شویم. بسیاری از ما می توانیم به تنهایی یا با کمک اطرافیان و یا مطالعه یک کتاب با این مسایل بدون آنکه مشکل جدی برایمان ایجاد کند کنار بیاییم یا آن را حل کنیم.

اما باید به 2 نکته در این باره توجه کنیم:

گاهی ما به امید اینکه می توانیم مشکل مان را خودمان حل کنیم برای درمان آن اقدامی نمی کنیم. اما به مرور زمان ممکن است مشکل سخت تر و پیچیده تر شود و باعث شود که درمان آن سخت و سخت تر شود (مثال بیماران دیابتی را بیاد بیاورید) . به همین دلیل تاخیر در مراجعه به روانشناس ممکن است درمان یک مشکل را سخت و پیچیده کند.

از سوی دیگر مراجعه به روانشناس می تواند حل مشکلاتی که به تنهایی قابل حل هستند را در زمان کوتاه تری درمان کند. مثلا شاید فردی که اعتماد به نفس ضعیفی دارد بتواند به مرور زمان با انجام تمریناتی در طول چندین سال مشکل خود را کمی بهبود ببخشد اما همین فرایند به کمک روانشناس در زمان خیلی کوتاه تر طی خواهد شد و میزان بهبودی هم بیشتر از اقدامات فردی خواهد بود.

این باور به نظر من شایع ترین باوری است که در جامعه رواج دارد. مگه من دیوانه ام که به روانشناس مراجعه کنم. در مقاله دیگری با عنوان تفاوت روانشناس و روانپزشک چیست؟ در این مورد توضیح دادم که اختلالات جدی مثل اسکیزوفرنی (که معمولا به نام دیوانه می شناسند) عمدتا توسط روانپزشک درمان می شوند. و درمان اصلی آنها مصرف دارو است.

اما کار روانشناس عمدتا کار بروی اختلالات دیگر مثل افسردگی، اضطراب، وسواس، ترس، مشکلات جنسی و … است. مشکلاتی که بیش از 20 درصد (بیش از 16 میلیون نفر) از جامعه با آن مواجه هستند و اکثر این مشکلات با مشاوره روانشناسی قابل حل هستند.

روان درمانی یک فرایند هدفمند و با محدودیت زمانی است. در مقاله دیگری با عنوان 10 ویژگی روانشناس خوب توضیح دادم که روانشناس خوب باید به شما توضیح دهد دلیل مشکل شما چیست؟ از چه روشی برای درمان شما می خواهد استفاده کند؟ و درمان شما حدودا چقدر طول می کشد؟

معمولا طول مدت مراجعه به روانشناس برای اکثر اختلالات و برای عمده افراد کمتر از 20 جلسه است و در شرایط و اختلالات خاص بیش از 20 جلسه خواهد بود.

امیدوارم این مطلب توانسته باشد به شما در اصلاح باورهای نادرست درباره مشاوره روانشناسی (البته در صورتی که چنین باورهایی داشته اید) کمک کرده باشد. در صورتی که سئوالی درباره این مطلب دارید لطفا در بخش ارسال نظرات همین مطلب ارسال فرمایید.

ممنون از مقاله ی خوبتون….واقعا مفید بود

سپاس از لطف شما

خیلی ها متاسفانه ناخوداگاه دچار این دیدگاه های اشتباه هستن و متوجه اش نیستن ممنون مطلب خیلی خوبی بود

درمان قطعی افسردگی بدون دارو درمانی ممکن هست؟

اينهايي كه شما نوشتيد براي شرايط يك يكور توسعه يافته است توي ايران همه كلاهبردارن و ميخوان سر همديگه كلاه بذارن توي اين شرايط اقتثادي احمقانه ترين كار پول دادن به روانشناساست

نمی تونیم بگیم همه آدم هایی که توی یک شغل کار می کنن کلاه بردارن. در هر صنفی فرد کلاه بردار، نالایق و ضعیف وجود داره اما اینکه تعمیم بدیم به همه آدم های اون شغل از جمله روانشناس ها فکر کنم غیرمنصفانه باشه

نيروانا احمدي جناب اقاي دكتر هيپنوتيزم چه ميزان در درمان افسردگي مفيده؟

سلام و درود بر شما بستگی به علل و ریشه افسردگی داره و نمی شه یک قاعده کلی گفت اما در مراحل درمان افسردگی از هیپنوتیزم هم استفاده میشه

برای بار بعدی ارسال نظر نام، ایمیل، و وب سایت من را در این مرورگر ذخیره کن.

تلفن : 10 50 910 0910  ، 22859193آدرس: شریعتی – بالاتر از ظفر – جنب مجتمع نگین ظفر – beheshtiyan.ir@gmail.comسایر سایت هاکلینیک هیپنوتیزمکلینیک ازدواج

دکتر محمد بهشتیان روانشناس ، روان درمانگر ، پژوهشگر ، مدرس و هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی است. وی عضو انجمن روان تحلیلی و هیپنوتراپی آمریکاست. حدودا ۲ دهه است که در حوزه روان درمانی تحلیلی و هیپنوتیزم درمانی فعالیت می کند. وی دستگاه BWS (ویژه هیپنوتیزم سریع) را در سال ۱۳۸۱ اختراع و پژوهشی درباره اثربخشی این دستگاه در مقایسه با روش های معمول درمانی انجام داد. وی تا کنون بیش از ۴۰ عنوان کتاب تالیف و ترجمه کرده است. بیش از 10 سال است که به تربیت روان درمانگر (درمان های تحلیلی) و هیپنوتیزم درمانگر مشغول است. رویکرد درمانی و پژوهشی مورد علاقه وی هیپنوتیزم درمانی تحلیلی (HA) و رویکردهای تحلیلی (MBT , ISTDP, TFP) است.

برای مشاهده رزومه کامل ایشان اینجا را کلیک کنید

روانشناسی موضوعی است که هرکس در زندگی به آن نیاز خواهد داشت. همه ما در برهه‌هایی از زندگی‌مان ممکن است احساس ناامیدی کنیم و برای کنار آمدن با مشکلاتمان به کمک نیاز داشته باشیم. در دنیا بسیاری از افراد جهت پرداختن به احساسات و مشکلات خارج از اختیار نظیر مسائل زناشویی یا روابط عاطفی، مشکلات خانوادگی، از دست دادن شغل، مرگ عزیزان، افسردگی، اضطراب، فرسودگی روانی و سوء مصرف مواد نیازمند کمک هستند.

این صدمات و تشویش‌های زندگی روزانه، در پاره‌ای از اوقات می‌توانند ناتوانی‌های چشمگیری را سبب شوند و گاهی‌اوقات برای رفع این مشکلات به شخص آموزش‌دیده و یا متخصص نیاز داریم. روانشناسان از طریق درمان، به میلیون‌ها افراد در تمامی سنین کمک می‌کنند تا زندگی‌ سالم‌ و پربازده‌تری داشته باشند. ایران مدیر در این مقاله ابتدا به درک و مفهوم روانشناسی می‌پردازد و سپس نیاز هر انسان به روانشناس و طریقه یافتن روانشناس مناسب را بررسی می‌کند

روانشناسی، مطالعه ذهن و رفتار است. این شامل تأثیرات بیولوژیکی، فشارهای اجتماعی و عوامل محیطی است که بر نحوه تفکر، عملکرد و احساس افراد تأثیر می‌گذارد.

بدست آوردن درک غنی‌تر و عمیق‌تر از روانشناسی، به افراد کمک می‌کند تا بینش خود را نسبت به اعمال خود و همچنین درک بهتر افراد دیگر به دست آورند.

روانشناسی، یک زمینه گسترده و متنوع است که شامل مطالعه اندیشه، رفتار، پیشرفت، شخصیت، احساسات، انگیزه و موارد دیگر می‌شود. در زیر برخی از زمینه‌های اصلی تحقیق و کاربرد در روانشناسی آمده است:روانشناسی

روانشناسی در ابتدا از فلسفه و زیست‌شناسی تکامل یافته است. مباحث مربوط به این دو موضوع به زمان متفکران اولیه یونان، از جمله ارسطو و سقراط مربوط می‌شود. کلمه «روانشناسی» خود از واژه یونانی روان گرفته شده است که به معنای واقعی کلمه یعنی «زندگی» یا «نفس» است. معانی مشتق شده از کلمه شامل «روح» یا «خود» است.

روان‌شناسی به عنوان یک زمینه مطالعاتی جداگانه و مستقل به وجود آمد که ویلهلم ووند (Wilhelm Wundt) اولین آزمایشگاه  تجربی را در سال ۱۸۷۹ در لایپزیگ، آلمان تأسیس کرد. در طول تاریخ روانشناسی، مکاتب مختلف فکری برای توضیح ذهن و رفتار انسان شکل گرفته‌اند. در برخی موارد، برخی از مدارس فکری برای مدتی بر حوزه روانشناسی، تسلط یافتند. در زیر برخی از مکتب‌های مهم تفکر روان‌شناسی آمده است:

روانشناسی یک حوزه کاربردی و دانشگاهی است که به نفع افراد و جامعه است. بخش بزرگی از آن به تشخیص و معالجه مسائل بهداشت روان اختصاص دارد، اما این تنها نوک کوه یخی است وقتی صحبت از تأثیر روان‌شناسی می‌شود.

برخی از راه‌هایی که روان‌شناسی به افراد و جامعه کمک می‌کند، شامل موارد زیر است:

روانشناسان با استفاده از روش‌های علمی عینی برای درک، توضیح و پیش‌بینی رفتار انسان این کارها را انجام می‌دهند. مطالعات روانشناختی کاملاً ساختار یافته است و با فرضیه‌ای شروع می‌شود که به صورت تجربی مورد آزمایش قرار می‌گیرد.

روانشناسان که متخصص روان‌درمانی و سایر اشکال مراقبت‌های روانی هستند، با آموزش‌های ویژه در حوزه رفتار، ارزیابی سلامت عقلی، تشخیص، درمان و ایجاد تغییر در رفتار انسان دارای تخصص هستند. روانشناسان روی بیماران کار می‌کنند تا احساسات و نگرش آن‌ها را تغییر دهند و به آن‌ها کمک کنند تا الگوی رفتاری سالم‌ و موثرتری را اتخاذ کنند.

آن‌ها از طریق روش‌های علمی با دلجویی کردن به مردم کمک می‌کنند تا در افکار، احساسات و رفتارهایشان تغییر ایجاد کنند. روان‌درمانی عبارت است از همکاری متقابل میان یک شخص و روانشناس، این امر فضایی امن جهت گفتگویی بی‌پرده و محرمانه درباره نگرانی‌ها و احساسات را فراهم می‌آورد.

روانشناسان بر اساس قوانین مشاوره روانشناسی برای حفظ اسرار شما اهمیت بسیاری قائل هستند و با توجه به اطلاعات محرمانه‌ شما بایستی پاسخگوی سؤالاتتان باشند.

می‌توانید از پزشک خود یا دیگر متخصصان راهنمایی بخواهید، با سازمان مشاوره محل یا استان خود تماس بگیرید، با بخش روانشناسی دانشکده یا دانشگاه محلی‌تان مشورت کنید، از خانواده و دوستانتان بپرسید، با مرکز سلامت روانی منطقه خود تماس بگیرید، از اطرافیان خود پرس‌وجو کنید و درنهایت می‌توانید از خدمات اینترنتی استفاده کنید.

انتخاب محل روانشناس مناسب برای درمان، اهمیت بسیاری دارد. بیشتر روانشناسان بر این عقیده اتفاق‌نظر دارند که وقتی صلاحیت و تبحر روانشناسی برای مراجعین اثبات شد، میزان راحتی روانشناس عامل مهمی برای مراجعات بعدی او محسوب می‌شود. سازگاری و تفاهم با روانشناس‌ امری حیاتی محسوب می‌شود، همیشه کسی را انتخاب کنید که با او احساس آرامش دارید.

بسیاری از شرکت‌های بیمه، خدمات روانشناسی را تحت پوشش قرار می‌دهند. اگر تحت پوشش بیمه تکمیلی هستید، با شرکت بیمه خود تماس بگیرید تا ببینید آیا آن‌ها هزینه‌های خدمات درمان روانی را تقبل می‌کنند یا خیر، در صورت تقبل، اقساط دریافتی شما به چه صورت است. این مسئله برای افرادی که در طرح‌های درمانی سازمانی ثبت‌نام کرده‌اند نیز مشابه است، ببینید بازپرداخت شرکت بیمه از خدمات درمان روانی شما چقدر است چه محدودیت‌هایی برای این پرداخت‌ها وجود دارند.

اگر تحت پوشش بیمه خصوصی نیستید، ممکن است بخواهید هزینه درمان را از جیب خود بپردازید، برخی روانشناسان هزینه درمان را بر اساس میزان درآمد شما تنظیم می‌کنند که در آن صورت مبلغ پرداختی به حقوق شما بستگی خواهد داشت.

یکی دیگر از منابع خدمات درمان روانی ممکن است برنامه‌های درمانی تحت حمایت دولت را شامل شوند، برنامه‌هایی که برای افراد ۶۵ ساله و بالاتر، برنامه‌های بیمه سلامت برای کارکنان دولتی، نظامیان و سازمان‌های زیرمجموعه آن‌ها است. مراکز روانشناسی محلی سراسر کشور، گزینه جایگزین دیگری برای بهره‌مند شدن از این خدمات هستند.

روانشناسان پس از فارغ‌التحصیل شدن از دانشکده و پیش از دریافت مدرک دکترا، به‌طور میانگین هفت سال را صرف تحصیلات و تحقیقات عالیه می‌کنند. به‌عنوان بخشی از آموز‌ش‌های حرفه‌ای خود، آن‌ها می‌بایست دوره کارآموزی خود را در بیمارستان یا سازمانی با زمینه تندرستی بگذرانند و حداقل یک سال پس از دریافت دکترا تحت نظارت باشند تا بتوانند به‌طور مستقل در حوزه‌های درمانی فعالیت کنند. این ترکیب آموزشی در سطح دکترا و دوره کارآموزی کلینیکی است که روانشناسان را از سایر فراهم‌کنندگان مراقبت‌های روان‌درمانی جدا می‌سازد.

روانشناسان می‌بایست مورد تائید ایالت یا حوزه قضایی که در آن فعالیت می‌کنند باشند. قوانین صدور گواهینامه پزشکی، جهت محافظت از عموم مردم، با محدودیت صدور جواز برای افراد دارای صلاحیت، طبق قانون کشوری عمل می‌کنند. تمدید این گواهینامه‌ها به مواردی مانند تدوام شایستگی و ادامه تحصیلات بستگی دارد.

بر اساس چکیده تحقیقاتی از دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد، برخی از انواع روش‌های روانشناسی می‌توانند به‌طور مؤثر افسردگی، تشویش و علائم مشابه مانند درد، خستگی و تهوع را در بیماران کاهش دهند. این تحقیق به شکل فزاینده‌ای از این ایده که سلامت عاطفی و جسمانی ارتباط نزدیکی به یکدیگر دارند و مراجعه به روانشناسان می‌تواند سلامت کلی شخص را ارتقا دهد حمایت می‌کند.

شواهد متقاعدکننده‌ای اثبات می‌کنند افرادی که حداقل چند جلسه به روانشناس مراجعه کرده‌اند ازلحاظ مشکلات عاطفی وضعیت بهتری نسبت به سایرین دارند. یکی از تحقیقات اصلی این زمینه نشان داده که ۵۰% از بیماران پس از هشت جلسه به شکل قابل‌ملاحظه‌ای پیشرفت داشته‌اند و ۷۵% از افراد در پایان ششمین ماه مراجعه بهبودیافته‌اند.

هم‌زمان که مشاوره را آغاز می‌کنید می‌بایست اهداف خود را با کمک روانشناستان مشخص کنید. ممکن است تلاش شما در این زمینه باشد که بر احساس ناامیدی ناشی از افسردگی یا تسلط بر ترسی که زندگی روزانه شما را تحت شعاع قرار داده است غلبه کنید. به یاد داشته باشید بعضی هدف‌های خاص هستند که نیاز به زمان بیشتری دارند، تصمیم‌گیری درباره این امر که طی چه مدت انتظار پیشرفت در درمان را دارید بر عهده شما و روانشناستان است.

پیدا کردن احساس امید و آرامش نشانه خوبی محسوب می‌شود. افراد اغلب در طول درمان احساسات بسیار گسترده و مختلفی را تجربه می‌کنند، ممکن است برخی افراد، احساسات ناگهانی را در طول درمان مشاهده کنند که نتیجه یادآوری تجربیات دردناک و ناراحت‌کننده آن‌ها باشد. زمانی که احساس آرامش یا امید در شما آغاز می‌شود، نشانه مثبتی است مبنی بر اینکه شما کاوش در افکار و رفتار خود را آغاز نموده‌اید. این احساسات حتی در حالات چهره شما نمایان می‌شود.

در ادامه به نمونه‌هایی از انواع مشکلات افرادی که به روانشناسان مراجعه کرده‌اند، اشاره کرده‌ایم:

مردی در اواخر سومین دهه زندگی خود به دلیل رفتار نامناسب نسبت به زیردستان و دیگر کارکنان مورد تعلیق قرارگرفته است. او در نوشیدن مشروبات الکلی زیاده‌روی می‌کند و بیش‌ازپیش با همسر خود مشاجره دارد.

زمانی که عوامل مؤثر در افزایش اضطراب مرد بررسی شدند، وی به همراه روانشناس خود درمانی را طراحی کردند که به مشکلات و مسائل شناسایی‌شده می‌پرداخت. درواقع علم روانشناسی به او کمک می‌کند تا مسائل و موارد را ارزیابی کند. تجربه روانشناس در درمان موارد مشابه، برای بهبود شرایط بیمار بسیار مفید خواهد بود.

در چنین شرایطی عملکرد مشاوره روانشناسی به‌عنوان یک شخص باتجربه، آموزش‌دیده و بی‌طرف این است که به بیمار کمک کند تا از منابع موجود (حتی خود روانشناس) به نفع خود استفاده کرده تا مشکلاتش را پشت سر بگذارد. همچنین به بیمار کمک می‌کند تا مهارت‌ها و اصول راهبردی مشکل‌گشای جدیدی را برای روبه‌رو شدن با مشکلاتش کسب کند.

نیاز به گریستن، بی‌خوابی، کمبود اشتها و احساس ناامیدی برخی از علائمی هستند که زنی در اوایل دهه چهل‌سالگی خود آن‌ها را تجربه می‌کند. او مراجعه به فعالیت‌های اجتماعی هفتگی خویش را متوقف کرده و جهت بیدار شدن و سرکار رفتن به مشکل برخورده است. او چنین حس می‌کند که در ابری سیاه زندگی می‌کند و نمی‌تواند پایانی را برای این احساسات متصور شود.

کنار آمدن با علائم افسردگی به‌شدت دشوار است و ممکن است دلایل آن بلافاصله مشخص نشوند. تغییرات چشمگیر در زندگی مانند مرگ عزیزان، از دست دادن شغل یا ترک خانه توسط فرزندان برای رفتن به دانشگاه ممکن است در افسردگی دخیل باشند. روانشناسان شکلی از ردیابی سوابق آزمایش‌شده را برای کمک و پشت سر گذاردن اختلالات افسردگی به مردم را در اختیاردارند.

رویکرد روانشناسی به مشکل این خاموم چنین خواهد بود که چرا او در شرایط کنونی چنین رفتاری دارد. آیا سابقه یا الگویی برای این دست از رفتارها داشته و در صورت مثبت بودن پاسخ، این سوابق و الگوها تحت چه شرایطی بروز داده‌شده‌اند؟ زمانی که او مشکلات مشابهی داشته چه چیزی به وی کمک می‌کرده که آن‌ها را پشت سر بگذارد و او هم‌اکنون برای چیره شدن به این احساسات چه می‌کند؟

مشاور به بیمار کمک می‌کند تا آینده بهتری را ببیند و طرز فکر منفی خود را که با افسردگی همراه است کاهش دهد. او همچنین به بیمار می‌آموزد تا چگونه نسبت به تغییرات بزرگ زندگی‌اش واکنش نشان دهد و حتی کمک کند تا روند سوگواری بیمار (در صورت به وجود آمدن افسردگی به دلیل مرگ عزیزان) آسان‌تر شود.

گاهی ممکن است مشکلات پزشکی دخیل باشند. در چنین مواردی مداخله‌های روانشناسی و پزشکی برای پشت سر گذاشتن افسردگی موردنیاز است و شما را در رسیدن به اهداف که همان سلامتی است یاری می‌رساند.

ویلیام، تاجری موفق است که کار خود را کنار گذاشته و به‌جای جستجو برای شغلی دیگر، تنها خود را به انجام خرید‌های بی‌پایانی مشغول کرده است. وی هزاران دلار بدهی بالا آورده اما همچنان به ولخرجی ادامه می‌دهد.

چه چیزی می‌تواند پیچیده‌تر از این باشد که شخصی به انجام آنچه کاملاً با منطق در تضاد است بپردازد؟ اعضای خانواده و دوستان ویلیام نیز احتمالاً به دلیل این رفتار او سردرگم شده‌اند. بااین‌حال چنین رفتاری برای روانشناسانی که اختلال‌های دوقطبی را درک می‌کنند عجیب نیست. البته هر روانشناسی می‌بایست ارزیابی کلی داشته باشد تا بتواند رفتارهای متناقضی که ویلیام از خود نشان می‌دهد را درک کند. در پی ارزیابی است که او نتیجه‌گیری می‌کند رفتار مذکور نشانه‌ای از اختلال افسردگی یا دیگر انواع اختلال خلق‌وخو است.

معمولاً بهترین نتیجه در چنین شرایطی از ترکیب روان‌درمانی و مصرف دارو حاصل می‌شود. روانشناسانی هستند که خود دارو تجویز نمی‌کنند اما با پزشکانی در ارتباط هستند که نیاز بیمار به داروی مناسب را تشخیص می‌دهند. روانشناسان با برخورداری از درک رفتار انسانی و تکنیک‌های روان‌درمانی می‌توانند کمک‌های مؤثری را برای ویلیام فراهم کنند تا بتواند اختلال خود را پشت سر بگذارد.

روانشناسی

اسکات نوجوانی است که به‌تازگی از آن‌سوی شهر همراه خانواده خود نقل‌مکان کرده و مجبور شده به دبیرستان جدیدی برود. او که قبلاً دانش‌آموز ممتازی بوده حالا از حضور در کلاس‌ها سرباز می‌زند، نمراتش افت چشمگیری داشته‌اند و در یافتن دوستان جدید دچار مشکل شده است.

برای اکثر نوجوانان «هم‌رنگ جماعت شدن» بخشی حیاتی از بلوغ به شمار می‌رود و اسکات سعی می‌کند تا تحول بزرگی را تحت شرایطی دشوار در زندگی خود ایجاد کند. او از شبکه دوستانی که تشکیل‌دهنده ساختار اجتماعی‌اش بودند و به او اجازه می‌دادند تا حس کند «عضوی از گروه» است جداشده است.

ازآنجایی که روانشناسی ممکن است یک علم نسبتاً جوان باشد، اما از لحاظ عمق وسعت فوق العاده‌ای دارد. ارزیابی، تشخیص و درمان بیماری روانی منافع اصلی روانشناسی است، اما بسیار بیشتر از سلامت‌روان را در بر می‌گیرد.

امروزه روانشناسان به دنبال درک بسیاری از جنبه‌های مختلف ذهن و رفتار انسان هستند و دانش جدیدی را به درک ما در مورد چگونگی تفکر مردم و همچنین توسعه برنامه‌های کاربردی که تأثیر مهمی در زندگی روزمره انسان می‌گذارد، اضافه می‌کنند. درواقع روانشناسی برای کمک به افراد در بهبود بهزیستی فرد و پیشرفت در دنیای پیچیده فعالیت می‌کند.

افراد جوان اغلب در واکنش به شرایط ناراحت‌کننده تغییرات آشکاری را در رفتار خود ایجاد می‌کنند. بدین‌ترتیب، اینکه نمرات یک دانش‌آموز ممتاز دچار افت می‌شود، جوانی اجتماعی، منزوی می‌شود یا پیشگام انجام امور مدرسه، علاقه خود را به چنین فعالیت‌هایی از دست می‌دهد چندان هم غیرمعمول نیست.

مشاور با علم روانشناسی و اینکه نوجوان ابتدا «محک» می‌زند و سپس اعتماد می‌کند، احتمالاً در آغاز سعی می‌کند تمرکز خود را بر روی ایجاد رابطه معطوف سازد و سپس به او کمک می‌کند که چگونه خود را با محیط تازه‌ای که در آن قرارگرفته وفق دهد. آیا شما تاکنون به یک روانشناس نیاز پیداکرده‌اید؟ لطفاً تجربه‌هایتان را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

منبع:

Apa

 

2 هفته پیش

ژوئن 11, 2020

می 18, 2020

اعتماد به نفس چیست ؟ اعتمادبه‌نفس مانند آرامش، همدلی و تشویق، یکی از ویژگی‌های بسیار …

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

یکشنبه هر هفته جدیدترین مطالب را دریافت کنید

ایران مدیر در زمینه آموزش ، پژوهش و مشاوره مدیران، صاحبان مشاغل و کسب و کار ارائه خدمت می کند. مدیریت رهبری، مدیریت استراتژی، مدیریت بازاریابی و کارآفرینی از جمله فعالیت های اصلی ایران مدیر می باشد.

هر هفته یکشنبه‌ها، مطالب جدید ایران مدیر برای شما ایمیل خواهد شد.

روانشناسی
روانشناسی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *