!(function (w, d) { ‘use strict’; var ad = {zone: “brtrha1”, user: “1565432215”, width: 728, height: 90, id: ‘adro-246454’}, h = d.head || d.getElementsByTagName(‘head’)[0]; if (typeof w.adroParams != ‘object’) w.adroParams = {}; w.adroParams[ad.id] = ad; var script = document.createElement(“script”); script.type = “text/javascript”; script.async = 1; script.src = “//static-cdn.adro.ir/dlvr/rsdnt.js”; h.appendChild(script); })(this, document); var h = document.getElementsByTagName(“head”)[0], s = document.createElement(“script”); s.async = !0, s.defer = !0, s.type = “text/javascript”, d = new Date, s.src = “https://cdn.sanjagh.com/assets/sdk/www.bartarinha.ir/client.js?t=” + d.getFullYear().toString() + d.getMonth() + d.getDate() + d.getHours(), h.appendChild(s); var sabaVisionWebsiteID = “1c27cb39-612a-452a-954c-b3e3dd1f3d36”; var sabaVisionWebsitePage = “ALL” _atrk_opts = {atrk_acct: “i2i8r1SZw320l9”, domain: “bartarinha.ir”, dynamic: true}; (function () { var as = document.createElement(‘script’); as.type = ‘text/javascript’; as.async = true; as.src = “https://certify-js.alexametrics.com/atrk.js”; var s = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; s.parentNode.insertBefore(as, s); })();
مجله دیجیکالا – تارا قهرمانی: همه ما همانطور که میتوانیم خوشحالی، عصبانیت، غرور یا احساسات دیگر را تجربه میکنیم، ممکن است گاهی غمگین شویم و احساس غم و اندوه را تجربه کنیم. به زبان دیگر ما احساسات مختلفی داریم و این احساسات همیشه در حال تغییر هستند.
گاهی حس میکنیم شاد هستیم، مثل وقتهایی که به ما خوش میگذرد، و گاهی احساس ناراحتی و اندوه میکنیم مثل وقتی که عزیزی را از دست میدهیم. تمام این احساسات واقعی هستند و بخشی از زندگی ما محسوب میشوند.
احساسات منفی حتی ممکن است گاهی به شما کمک کنند. اکثر مردم روی خوشحالی تمرکز میکنند و احساس غم و اندوه را یک حس بیمصرف و غیر ضروری میدانند. اما غم میتواند با ایجاد مانع در راه شما، سرعت شما را کم کند و با این کار کمک کند که در مورد زندگیاتان، احساساتتان و افرادی که در اطراف شما هستند، بیشتر فکر کنید و نگاه بهتری به روابط و رویاهای خود داشته باشید.غم چگونه احساسی است
به زبان دیگر این که شما غمگین هستید به این معنی نیست که با مشکل دست و پنجه نرم نمیکنید، بلکه احساس غم و اندوه کمک میکند با شرایط کنار بیایید و از آن عبور کنید. غم احساس بسیار مهمی است که به شما کمک میکند عادت کنید، بپذیرید، تمرکز کنید، مداومت داشته باشید و در نهایت رشد کنید.
اما خبر بهتر این است که شما میتوانید یاد بگیرید چگونه باید احساس غم و اندوه خود را مدیریت کنید.
احساس غم و اندوه چیست؟
برای توصیف غم ممکن است از کلمات متفاوتی استفاده کنیم. کلماتی مثل درد، اندوه، دل شکستگی، غصه، افسردگی، رنج، غربت، پریشانی و نارضایتی و ناراحتی همگی عکسالعملهای ما به موقعیتی منفی و ناخوشایند هستند.
حتی ممکن است غم نتیجهی احساسات دیگری مثل خشم، استرس، عذاب وجدان، رنج، اضطراب یا ناامیدی باشد. گاهی برخی احساسات آنقدر قوی هستند که ما نمیتوانیم تشخیص دهیم در واقع غمگین هستیم.
احساس غم در افراد مختلف متغیر است. ممکن است احساس غم از نظر فیزیکی هم روی شما تاثیر بگذارد و دچار معده درد، سر درد یا حتی بیخوابی شوید. همچنین ممکن است روحیهی شما را به طور کل تغییر دهد؛ طوری که بدخلق، کسل یا بیانگیزه شوید، بخواهید گریه کنید یا از دیگران فاصله بگیرید.
تشخیص این که غمگین هستید و درک این موضوع که غمگین بودن بد نیست، نشاندهندهی پایداری سلامت ذهنی است.
احساس غم و اندوه میتواند دلایل زیادی داشته باشد
هنگام روبهرو شدن با این شرایط معمولا افکار منفی در مورد احساسات خود دارید و این افکار میتوانند حال شما را بدتر کنند؛ بنابراین بهتر است رویکرد دیگری اتخاذ کنید؛ غم و شرایطی که باعث این غم شده را بپذیرید و به خودتان زمان بدهید تا با مشکل کنار بیایید و آرام شوید. همچنین شاید بد نباشد با افرادی مثل خانواده، دوستان، روانشناس یا متخصصان دیگر که میتوانند به شما کمک کنند ملاقات کنید.
احساس غم و اندوه گذرا است
روند بهتر شدن ممکن است سریع یا کند اتفاق بیفتد. اما به یاد داشته باشید احساسات گذرا هستند و احساس غم و ناراحتی شما رفته رفته از بین میرود و جای خود را به احساسات مثبت میدهد.
ابتدا بپذیرید که غمگین و ناراحت هستید، سپس نگاهی به راههای کنار آمدن با احساس غم بیندازید. بهتر است برخی از روشهای زیر را امتحان کنید.
حمایت کردن از فرد دیگری که غمگین است
شاید کسی را در اطرافیان یا نزدیکان خود بشناسید که به دلیلی غمگین است. حمایت کردن همیشه ساده نیست، چون پیدا کردن علت ناراحتی دیگران و این که چطور با این شرایط کنار خواهد آمد سخت است. در ادامه میتوانید چهار نکتهی اساسی برای برخورد با این شرایط را بخوانید.
احساس غم با افسردگی تفاوت دارد
غمگین بودن به معنی افسرده بودن نیست، اما اگر وضعیت روحی شما زندگیاتان را مختل کرده است و روی عملکرد شما تاثیر منفی گذاشته، ممکن است دچار افسردگی شده باشید.
تفاوتهای اصلی غمگین بودن با اختلال افسردگی به علت ایجاد تغییر در روحیه و مدت زمان آن برمیگردد.
در صورتی که حال بد شما مربوط به اتفاقی اخیر، مثل به هم خوردن یک رابطه است، احتمالا غمگین هستید. اما اگر ماهها پیش رابطهی شما به هم خورده بوده است یا دلیلی برای تغییر روحیهی خود نمیبینید، ممکن است افسرده شده باشید و بهتر است با یک دکتر دربارهی آن صحبت کنید.
مهمترین تفاوتها بین غم و افسردگی به شرح زیر است.
علائم غم:
علائم افسردگی:
به یاد داشته باشید
منبع: Better Health
احساس غم، افسردگی نیست و اساسا با آن فرق دارد. غم احساس طبیعی و خوبی است و انسان طبیعتا به آن نیاز دارد. تجربه این احساسات به افراد کمک میکند که به بهترین شیوه بتوانند با محیط و اتفاقات جدید سازگاری پیدا کرده و بهترین واکنش را از خود نشان دهند. غم یکی از احساسات اصیل انسانی است که شناخت طبیعت و کارایی آن به افراد کمک میکند تا زندگی بهتری داشته باشند. با شناخت احساس غم میتوانید در زمان مناسب آن را بپذیرید و سپس آن را از بین ببرید.
غم را با شناخت پنج وجه از آن میتوان بهتر شناخت. محرک، علائم فیزیولوژیکی، وجه شناختی، وجه تمایل رفتاری و کارکردی که این احساس در زندگی ما دارد. محرک احساس غم فقدان و از دست دادن است. همه انسانها با از دست دادن افراد مهم، موقعیت و چیزهای مهم زندگی این احساس را تجربه کردهاند. هنگام بروز غم، هر کسی بغض میکند، قفسه سینه اش سنگین شده و بدن در حالی قرار میگیرد که انگار نمیخواهد روشن و فعال باشد. در این شرایط فرد تمایل دارد گریه کند و به اصطلاح زانوی غم بغل بگیرد. اما کارکرد غم چیست؟
در تکامل نوع بشر احتمالا مفیدترین شیوه برای درک و پذیرش موقعیتهای دردناک و از دست دادنها همین غمگین شدن بوده است. در این شرایط فرد با نگهداشتن و ذخیره انرژی روانی به نوعی درون نگیری دست میزند. به خود میپردازد و موقعیت پیش آمده را میسنجید. نگاه عمیق به خود و موقعیت بیرونی، انسان را در نهایت به نوعی بازنگری نسبت به ویژگیهای روانی خود رهنمود میکند و این تجربه غمناک جز وجودی نوع انسان است. مهم است که شما این احساس غم را خوب بشناسید و در هنگام بروز آن به این بپردازید که این حس از کجا آمد؟ درون من با این فقدان و از دست دادن چه کند؟ و احتمالا برای سازگاری بیشتر من با این جهان پیش بینی نشده و پیچیده، این شرایط غمناک به من چه میآموزد؟
تا زمانی که هیچ فقدانی در زندگی شما رخ نداده باشد و همه آدمهای مهم در اطرفتان حضور داشته باشند، بدون هیچ چالشی و با آرامش روزها را میگذرانید. اما با از دست دادن یک چیز مهم دیگر هیچ چیز شبیه روال گذشته نیست. پازل زندگی و درونی شما به هم میریزد و باید از نو آن را بچنید. چرا که دیگر قرار نیست جای خالی فقدان آن چیزی که از دست داده اید پر شود و فقط باید یاد بگیرید چگونه بدون آن روزگار را بگذرانید.غم چگونه احساسی است
پس از غمگین شدن، گریه کردن و در خود ماندنهای طولانی، روشنی در ذهن شما دوباره باز میشود و نوعی احساس تازگی به سراغتان میآید و این تماما توام با امیدواری است و همین جا اساس احساس غم از افسردگی جدا میشود. امیدواری؛ این دوران سکون و اشکهای مکرر شما را دوباره متولد میکند و قطعا پس از تحمل این جریان همان آدم قبلی نیستید. مخزن روانی شما افزایش یافته و تحملتان بالاتر رفته و نوع دیگری از از زندگی را بدون انسان یا موقعیت ارزشمند گذشته از سر میگیرید.
مهم است که این جریان را از افسرگی و نا امیدی تفکیک کنید. لایه زیرین افسرگی احتمالا خشم و عصبانیت است که به علت ابراز نکردن، تبدیل به رفتار دفاعی به نام افسردگی شده است. افسردگی یک احساس اصیل نیست بلکه رفتاری تخریبی و دفاعی در برابر احساس خشم و عصبانیت است. احساس پوچی میتواند نشانهای از افسردگی باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه احساس پوچی کلیک کنید.
خوب است بدانید در صورتی که حس شما در برابر از دست دادن بوده این همان غم است و باید آن را بپذیرید. باید به خودمان زمان بدهید و فعالیتهای گذشته تان را سبکتر کنید یا حتی در مواقعی آنها را کنار بگذراید. این انتخاب به سنگینی و شدت موقعیت از دست رفته پیش رو بستگی دارد. در برابر برخی از دست دادنها، فرد نیاز دارد کاملا در خود فرو رفته و به درونش بپردازد. احساساتتان را پردازش کرده و با تمام وجود آن را ببینید، درک کنید و اساس احساس غم را تجربه نمایید.
اشکهایی که در این دوران ریخته میشوند خوب و مهم است. پس از هر بار گریه کردن انگار به نوعی سبکتر میشوید و جریانی هر چند کوچک در درونتان باز میشود و در هر بار اشک ریختن شما را با قسمتی جدید از خود و درونتان مواجه میکند. همچنین اطرافیان فرد غمگین در تجربه این احساس میتوانند موقعیت آرامی را فراهم کرده و بدانند که نباید فرد را در تسریع این روند تحت فشار بگذراند. این پیام که من در تمام طول این تجربه در کنار تو خواهم بود و پذیرش این احساس به عنوان حسی طبیعی بیشترین کمک را به فرد میکند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه احساسات کلیک کنید.
احساس غم یک حس کاملا طبیعی در مواجه با از دست دادنها و مشکلات در زندگی است. این احساس شاید ناخوشایند باشد اما جز مهمی از وجود انسان است. چیزی که اهمیت دارد نحوه مدیریت این احساس و کنار آمدن با آن است. همچنین باید پس از گذشت مدتی حس غم فروکش کند و فرد به زندگی عادی خود برگردد. در صورتی که احساس غم و ناراحتیتان طولانی شده و بر زندگیتان تاثیر منفی گذاشته، بهتر است که با یک روانشناس صحبت کرده و از او راهنمایی بگیرید تا احساس غم را برطرف کرده و راههای تقویت احساسات مقبت را به شما بیاموزد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تقویت احساسات مثبت کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…
با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…
© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.
{{ successMsg }}
{{ errorMsg }}
لطفا کدی که برای شما ارسال شده است را وارد کنید.غم چگونه احساسی است
بنظر میرسد شما قادر به دریافت پیامکهای ما نیستید!
لطفا برای فعال سازی کد
{{ receive_code }}
را از طریق شماره
{{ identity }}
به شماره
10001883
ارسال کنید.
منتظر بمانید تا فعال سازی انجام شود!
لطفا برای حساب خود رمز عبور وارد کنید.
لطفا کدی که برای شما ارسال شده است را وارد کنید.
بنظر میرسد شما قادر به دریافت پیامکهای ما نیستید!
لطفا برای فعال سازی کد
{{ receive_code }}
را از طریق شماره
{{ identity }}
به شماره
10001883
ارسال کنید.
منتظر بمانید تا فعال سازی انجام شود!
لطفا برای حساب خود رمز عبور وارد کنید.
برای استفاده بسیاری از امکانات گاما و خیلی از وبسایت ها باید جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
برای این کار باید به تنظیمات مرورگر خود مراجعه کنید.
در صورت نیاز به راهنمایی اینجا کلیک کنید..
{{ total }} مورد پیدا کردم!
نمونه سوال+44,000
محتوای آموزشی+23,000
پرسش و پاسخ+18,000
آزمون آنلاین+4,000
درسنامه آموزشی +1,300
مدرسه یاب+130,000
نمونه سوال
محتوای آموزشی
پرسش و پاسخ
آزمون آنلاین
درسنامه آموزشی
مدرسه یاب
معلم خصوصی
دبستو – مرجع تخصصی آموزش ابتدایی|اول|دوم|سوم|چهارم|پنجم|ششم|دبستان
1- همه ی ما در طول روز در موقعیت های مختلف، احساسات گوناگونی داریم.
2 – برخی از احساسات ما خوشایند و برخی ناخوشایندند.
3 – احساسات خوشایند در ما تأثیر خوبی می گذارند و ما آن ها را دوست داریم. برعکس، احساسات ناخوشایند را دوست نداریم و می خواهیم از آن ها دور شویم.غم چگونه احساسی است
4 – شادی احساسی است که هم خود ما می توانیم آن را در خودمان به وجود بیاوریم و هم دیگران می توانند با انجام دادن کارهایی این احساس را در ما ایجاد کنند.
5 – همه ی مردم گاهی شاد و گاهی غمگین می شوند.
6 – هیچ کس احساس غم را دوست ندارد امّا باید توجّه کنیم که احساس غم احساس طبیعی )عادی( است و همه ی انسان ها در زندگی، گاهی این احساس را پیدا می کنند.
7 – همانطور که چیزهای مختلفی ممکن است ما را شاد کند، چیزهای مختلفی هم ممکن است ما را غمگین کند.
8 – گاهی رفتارهای دیگران ما را اندوهگین می کند. گاهی نیز خود ما با کارهایی که انجام می دهیم باعث ناراحتی خودمان می شویم.
9 – گاهی حوادثی مانند جدایی از کسانی که آن ها را دوست داریم، بیماری یا مرگ عزیزانمان، ما را غمگین می کند.
1 – دعا کنیم و از خداوند بزرگ برای برطرف شدن اندوهمان کمک بگیریم.2 – به خودمان دلداری بدهیم؛ به خود بگوییم که احساس غم طبیعی است امّا همیشگی نیست و من می توانم باز هم شاد باشم.3 – درباره ی علّت اندوه خود فکر کنیم و راهی برای برطرف کردن آن پیدا کنیم.4 – از بزرگ ترها ( پدر و مادر، پدربزرگ، معلّم، مشاور مدرسه و … ) کمک بگیریم و با آن ها صحبت و مشورت کنیم.5 – درباره ی احساس اندوه خود بنویسیم یا نقّاشی کنیم.6 – با انجام دادن کارهای شاد و سرگرم کننده یا کمک به دیگران، کم تر به ناراحتی خود فکر کنیم.
11 – ترس احساسی طبیعی و عادی است که در انسان و دیگر جانوران وجود دارد.
12 – ترس از حیوانات درّنده و موذی، ترس از بلندی و ترس از صداهای وحشتناک و مهیب، ترس های بجاهستند.13 – بعضی از ترس ها را خداوند برای مقابله با خطر در وجود جانداران قرار داده است،
این گونه ترس ها « ترس بجا » هستند و از انسان محافظت می کنند.
14 – بعضی از ترس ها«نابجا » و نادرست اند.
به خصوص، اگر این ترس ها به طور دائمی و مدتی طولانی فکر ما را به خود مشغول کنند، مشکلاتی برایمان به وجود می آورند.
15 – ترس از تاریکی اتاق یا خانه، ترس از امتحان، ترس از موجودات خیالی مانند غول و هیولا، ترس از آمپول و رفتن به دندانپزشکی و ترس از دست دادن نزدیکان، ترس های نابجا و نادرست اند.
16 – همه ی ما در زندگی گاهی از چیزهایی می ترسیم.
1 – ابتدا چیزی را که از آن می ترسیم و همچنین درجه یا میزان ترس خود را مشخّص کنیم. بعد خوب فکر کنیم که آیا ترسمان به جاست یا نه و علّت آن چیست؟2 – سپس با بزرگ تر ها درباره ی ترس خود مشورت کنیم و از آن ها کمک بگیریم.
17 – گاهی احساس ترس ما به این دلیل است که چیزی را نمی شناسیم یا نمی بینیم؛
مثلاً وقتی همه جا تاریک است، ممکن است حتّی از وسایلی که همیشه در اتاقمان وجود دارد بترسیم.
18 – ممکن است نتوانیم ترس خود را یک باره از بین ببریم،
بنابراین باید کم کم و به مرور زمان با پدیده ای که ما را می ترساند، روبه رو شویم تا ترسمان بریزد.
19 – در موقع روبه رو شدن با چیزی که ما را می ترساند، از نام و یاد خدا کمک بگیریم.
20 – درباره ی ترس خودمان با دیگران صحبت کنیم یا چیزی را که از آن می ترسیم نقّاشی کنیم.
21 – فیلم های وحشتناک تماشا نکنیم.
22 – هرگز برای شوخی و تفریح دیگران را نترسانیم.
قبلی
آموزش مطالعات پنجم ابتدایی درس یک من با دیگران ارتباط برقرار می کنم
بعدی
آموزش مطالعات پنجم ابتدایی درس سوم همدلی با دیگران
آموزش مطالعات پنجم ابتدایی درس بیست و دوم بازسازی ویرانه ها
آموزش مطالعات پنجم ابتدایی درس بیست ویک کشورگشایان بی رحم
آموزش مطالعات پنجم ابتدایی درس بیستم وزیران کاردان، شهرهای آباد
آموزش مطالعات پنجم ابتدایی درس نوزدهم ایرانیان مسلمان حکومت تشکیل می دهند
آموزش مطالعات پنجم ابتدایی درس هجدهم سفر به کربلا 2
آموزش مطالعات پنجم ابتدایی درس هفدهم سفر به کربلا 1
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
غم چگونه احساسی است
اگر تمایل دارید پاسخ سوال خود را دریافت کنید مشخصات خود را کامل وارد کنید.
نمونه سوال و کاربرگ مطالعات پنجم
آزمون مطالعات پنجم دروس 1تا6
آزمون نوبت دوم مطالعات اجتماعی پنجم ابتدایی
آزمون مطالعات پنجم دی ماه نوبت اول
آزمون اجتماعی کلاس پنجم نوبت دوم
نمونه سوال اجتماعی پنجم دی ماه
آزمون مطالعات اجتماعی پنجم نوبت دوم
.: طراحی سایت توسط روندسافت :.
بهداشت روان
همه ما همانطور که میتوانیم خوشحالی، عصبانیت، غرور یا احساسات دیگر را تجربه میکنیم، ممکن است گاهی غمگین شویم و احساس غم و اندوه را تجربه کنیم. به زبان دیگر ما احساسات مختلفی داریم و این احساسات همیشه در حال تغییر هستند.
چرا احساس غم و اندوه طبیعی و حتی مفید است؟
گاهی حس میکنیم شاد هستیم، مثل وقتهایی که به ما خوش میگذرد، و گاهی احساس ناراحتی و اندوه میکنیم مثل وقتی که عزیزی را از دست میدهیم. تمام این احساسات واقعی هستند و بخشی از زندگی ما محسوب میشوند.
احساسات منفی حتی ممکن است گاهی به شما کمک کنند. اکثر مردم روی خوشحالی تمرکز میکنند و احساس غم و اندوه را یک حس بیمصرف و غیر ضروری میدانند. اما غم میتواند با ایجاد مانع در راه شما، سرعت شما را کم کند و با این کار کمک کند که در مورد زندگیاتان، احساساتتان و افرادی که در اطراف شما هستند، بیشتر فکر کنید و نگاه بهتری به روابط و رویاهای خود داشته باشید.غم چگونه احساسی است
به زبان دیگر این که شما غمگین هستید به این معنی نیست که با مشکل دست و پنجه نرم نمیکنید، بلکه احساس غم و اندوه کمک میکند با شرایط کنار بیایید و از آن عبور کنید. غم احساس بسیار مهمی است که به شما کمک میکند عادت کنید، بپذیرید، تمرکز کنید، مداومت داشته باشید و در نهایت رشد کنید.
اما خبر بهتر این است که شما میتوانید یاد بگیرید چگونه باید احساس غم و اندوه خود را مدیریت کنید.
برای توصیف غم ممکن است از کلمات متفاوتی استفاده کنیم. کلماتی مثل درد، اندوه، دل شکستگی، غصه، افسردگی، رنج، غربت، پریشانی و نارضایتی و ناراحتی همگی عکسالعملهای ما به موقعیتی منفی و ناخوشایند هستند.
حتی ممکن است غم نتیجهی احساسات دیگری مثل خشم، استرس، عذاب وجدان، رنج، اضطراب یا ناامیدی باشد. گاهی برخی احساسات آنقدر قوی هستند که ما نمیتوانیم تشخیص دهیم در واقع غمگین هستیم.
احساس غم در افراد مختلف متغیر است. ممکن است احساس غم از نظر فیزیکی هم روی شما تاثیر بگذارد و دچار معده درد، سر درد یا حتی بیخوابی شوید. همچنین ممکن است روحیهی شما را به طور کل تغییر دهد؛ طوری که بدخلق، کسل یا بیانگیزه شوید، بخواهید گریه کنید یا از دیگران فاصله بگیرید.
تشخیص این که غمگین هستید و درک این موضوع که غمگین بودن بد نیست، نشاندهندهی پایداری سلامت ذهنی است.
احساس غم و اندوه میتواند دلایل زیادی داشته باشد
زندگی سرشار از موقعیتهایی است که باعث میشود افراد غمگین شوند.
مشکل در خانه؛ مثل دعواهای خانوادگی یا خشونت در خانه.
مشکل یا احساس فشار روانی در مدرسه یا محل کار.
تغییر محل زندگی.
از دست دادن عزیزان یا دوستان.
بیماری یا نگهداری از فرد بیمار.
تغییرات هورمونی یا شیمیایی در بدن مثل بلوغ یا بودن تحت درمان دارویی.
تغییر در افکار (مثل عادت کردن به افکار ناسالمی که خود انتقادی هستند یا مواجه شدن با اطلاعات جدید دربارهی موضوعاتی مانند فقر و جنگ).
هنگام روبهرو شدن با این شرایط معمولا افکار منفی در مورد احساسات خود دارید و این افکار میتوانند حال شما را بدتر کنند؛ بنابراین بهتر است رویکرد دیگری اتخاذ کنید؛ غم و شرایطی که باعث این غم شده را بپذیرید و به خودتان زمان بدهید تا با مشکل کنار بیایید و آرام شوید. همچنین شاید بد نباشد با افرادی مثل خانواده، دوستان، روانشناس یا متخصصان دیگر که میتوانند به شما کمک کنند ملاقات کنید.
احساس غم و اندوه گذرا است
روند بهتر شدن ممکن است سریع یا کند اتفاق بیفتد. اما به یاد داشته باشید احساسات گذرا هستند و احساس غم و ناراحتی شما رفته رفته از بین میرود و جای خود را به احساسات مثبت میدهد.
ابتدا بپذیرید که غمگین و ناراحت هستید، سپس نگاهی به راههای کنار آمدن با احساس غم بیندازید. بهتر است برخی از روشهای زیر را امتحان کنید.
با خود و اطرافیانتان صادق باشید و با کسی حرف بزنید که به او اعتماد دارید. از افراد متخصص مثل روانکاو یا روانشناس کمک بگیرید؛ ممکن است نیاز به حمایت یا راهنمایی داشته باشید. به الگوی خواب و خوراک خود دقت کنید و مطمئن شوید که از الگوی صحیحی پیروی میکنید. به فرد دیگری که شرایط سختی را سپری میکند کمک کنید. کمک کردن به دیگران در زندگی یا داشتن چنین روابط اجتماعی میتواند در بهبود روحیهی شما موثر باشد. در پیدا کردن راهی برای ابراز غم و اندوه خود خلاق باشید. برای مثال نوشتن افکار یا خاطرات میتواند در پیدا کردن چشماندازی جدید به شما کمک کند. مطمئن شوید که در وضعیت امنی قرار گرفتهاید. اگر فکر میکنید ممکن است در این شرایط به خودتان آسیب برسانید، فورا این موضوع را با کسی درمیان بگذارید. در صورتی که فکر میکنید مصرف دارو میتواند به شما کمک کند، این موضوع را با پزشک خود در میان بگذارید و قبل از مصرف هر نوع دارو با پزشکتان مشورت کنید. از مصرف هر گونه دارو به صورت سرخود خودداری کنید. به دنبال راهی برای لذتبخشتر کردن زندگی خودتان باشید. سعی کنید کارهایی انجام دهید که از انجام آنها لذت میبرید و برای شما مفید هستند؛ کارهایی مثل گوش دادن به موسیقی مورد علاقه، پیادهروی، کتاب خواندن، سریال دیدن یا تماس گرفتن با یک دوست. در لحظه فقط روی یک مشکل تمرکز کنید. این که با مشکل بزرگتر شروع کنید یا مشکل کوچکتر اصلا مهم نیست؛ یک لیست از مشکلات خود تهیه و یکی را برای شروع انتخاب کنید. اعتماد به نفس داشته باشید. باور کنید که اوضاع بهتر میشود و احساسات منفی با گذر زمان کمتر خواهند شد. حمایت کردن از فرد دیگری که غمگین است
شاید کسی را در اطرافیان یا نزدیکان خود بشناسید که به دلیلی غمگین است. حمایت کردن همیشه ساده نیست، چون پیدا کردن علت ناراحتی دیگران و این که چطور با این شرایط کنار خواهد آمد سخت است. در ادامه میتوانید چهار نکتهی اساسی برای برخورد با این شرایط را بخوانید.
از او در مورد حالش بپرسید. پرسوجو باعث میشود احساس کند شما به او اهمیت میدهید.
حرفهای او را بدون قضاوت گوش کنید.
در صورتی که او میلی به کمک گرفتن نداشت، مثلا میل به حرف زدن با مشاور مدرسه، نمایندهی منابع انسانی شرکت یا حتی مشاور یا روانکاو خود نداشت، میتوانید به او پیشنهاد دهید که او را همراهی کنید، برایش آدرس یا شماره تلفن فردی دیگر را پیدا کنید یا حتی منبع اطلاعاتی جدیدی به او معرفی کنید که بتواند مشاور مورد نظر خود را در آن پیدا کند.
به او قوت قلب بدهید که احساس غم و اندوه یک احساس طبیعی است و میتوان به آن غلبه کرد.
احساس غم با افسردگی تفاوت دارد
غمگین بودن به معنی افسرده بودن نیست، اما اگر وضعیت روحی شما زندگیاتان را مختل کرده است و روی عملکرد شما تاثیر منفی گذاشته، ممکن است دچار افسردگی شده باشید.
تفاوتهای اصلی غمگین بودن با اختلال افسردگی به علت ایجاد تغییر در روحیه و مدت زمان آن برمیگردد.
در صورتی که حال بد شما مربوط به اتفاقی اخیر، مثل به هم خوردن یک رابطه است، احتمالا غمگین هستید. اما اگر ماهها پیش رابطهی شما به هم خورده بوده است یا دلیلی برای تغییر روحیهی خود نمیبینید، ممکن است افسرده شده باشید و بهتر است با یک دکتر دربارهی آن صحبت کنید.
مهمترین تفاوتها بین غم و افسردگی به شرح زیر است.
علائم غم:
بخشی از بالا و پایینهای زندگی است، ولی همیشگی نیست. واکنشی معمول به شکست و برخورد با موانع است و معمولا باعث نگرانی نمیشود. خندیدن و اتفاقهای خوشحالکننده میتواند در آن وقفه ایجاد کند. احساسی است که با افکار منفی همراه میشود، اما معمولا با فکر خودکشی همراه نیست. علائم افسردگی:
احساس طولانیتری از غم شدید است (بیش از ۲ هفته) که با برخی علائم دیگر مانند بیخوابی، انرژی کم، عدم تمرکز، بدبینی، ناامیدی، تمایل به خودکشی و اختلال در اشتها همراه میشود.
دلایل پیچیدهای دارد که ممکن است ژنتیک و عوامل بیولوژیکی را شامل شود. فرد ممکن است یک تروما (ضربهی روحی) یا فشار روانی شدید را تجربه کرده باشد.
میتواند منجر به تغییر وزن قابل توجه یا اختلالات خواب شود.
از نظر ذهنی برای فرد بسیار دردناک است و میتواند زندگی او را تغییر دهد.
به یاد داشته باشید
هر کسی ممکن است گاهی غم و ناراحتی را تجربه کند. میتوانید یاد بگیرید که چطور غم خود را مدیریت کنید. غمگین بودن به معنی افسرده بودن نیست. اگر برای مدت طولانیتر از ۲ هفته احساس غم و ناراحتی را تجربه کردید، یا اگر احساس میکنید علاقه خودتان را نسبت به اکثر فعالیتهای معمولی از دست دادهاید، ممکن است دچار افسردگی شده باشید. در این صورت نیاز به کمک حرفهای یک متخصص دارید. Better Health
برچسب هااحساس اضطراب احساس غم و اندوه افسردگی عصبانیت غم و اندوه
غم چگونه احساسی است
آسیب پذیرترین گروه در زمان بحران کرونا کودکان هستند که در رفتار با آنها رعایت …
استرس بیش از اندازه، اثر مخربی بر سیستم ایمنی بدن و کیفیت موی شما میگذارد.آیا …
ما نمیخواهیم در نگاه دیگران ضعیف به نظر برسیم و احتمال زیاد احساساتمان را نادیده میگیریم و در نهایت سرکوبشان میکنیم. این نگاه به احساسات ممکن است در نهایت منجر به افسردگی ما شود.
ابراز احساسات کار سادهای نیست، چرا که همیشه در جامعه مورد تشویق قرار نمیگیرد. بسیاری از مردم احساساتی را با خودشان حمل میکنند و هر روز از خودشان میپرسند: «چرا انقدر ناراحت هستم؟» همیشه میترسیم برچسبی به ما زده شود و این ننگ، باعث میشود در مورد افسردگی، رنجها، غم و اندوهمان حرفی به دیگران نزنیم. ما نمیخواهیم در نگاه دیگران ضعیف به نظر برسیم و احتمال زیاد احساساتمان را نادیده میگیریم و در نهایت سرکوبشان میکنیم. این نگاه به احساسات ممکن است در نهایت منجر به افسردگی ما شود.
تفاوت غم و افسردگی
افسردگی ممکن است منجر به بیحسی، اندوه شدید و سنگین شود که نمیتوانیم به راحتی با آن مقابله کنیم. ممکن است شما از همه مهارت های خود برای گذر از غم و اندوه استفاده کنید ولی در افسردگی ناتوان هستید تا خودتان به تنهایی مسئله را حل کنید.
به طور معمول، غم و اندوه زودگذر هستند و اتفاقی باعث آن میشود. میآید و میرود، در حالی که افسردگی برای مدت طولانی با ما میماند و شاید هفتهها و ماهها طول بکشد. درست در جایی که حس میکنیم در حفرهای هستیم و ترس درخواست داشتن کمک از دیگران داریم.غم چگونه احساسی است
احساساتی که در غم و اندوه میچشیم
وقتی غمگین و اندوهگین هستیم، ممکن است دچار سردرگمی شوید: «از اینجا کجا بروم؟ بعدش چه؟ چه چیزی ارزش دارد که انجامش دهم؟» وقتی احساس ناراحتی میکنیم، احساس تنهایی هم به ما غلبه میکند. احساس گم شدن میکنید. اینها احساسات مشترکی هستند که بین غم و افسردگی مشترک هستند. اما مدت زمان غم طولی نمیکشد و به درازا نمیکشد. برای کمک به حال و روز افسردگی بهتر است از متخصص کمک بگیرید.
اما ۹ دلیل احتمالی برای غم و اندوه وجود دارد که نباید آن را نادیده بگیریم:
۱. عدم وجود پشتیبان: زمانی که ما احساس میکنیم باید قهرمان خودمان باشیم و باید از دیگران مراقبت کنیم. وقتی چنین شرایطی وجود داشته باشد، غم و اندوه ما زیاد میشود. در این حالت افرادی را پیدا کنید که به آنها اعتماد دارید. در این دوره میتوانید با اتکا به خانواده و دوستان، احساس کنید تنها نیستید. احساس غم و اندوه یک ضعف نیست و دیگران میتوانند به شما کمک کنند.
۲. عدم توانایی برقراری ارتباط برای نیازهای خود: غم و اندوه یک روزه به وجود نمیآید. ما انتظار داریم دیگران ذهن ما را بخوانند. ما به دیگران فرصت نمیدهیم که با مای واقعی آشنا شوند. زیرا ما از رد شدن میترسیم. برای برقراری این ارتباط، لیستی از ارزشها و اهداف خود بنویسید. سپس از دیگران کمک بخواهید. بگذارید دیگران لیست شما را ببینند و انتخاب کنند که چگونه میتوانند به شما کمک کنند.
۳. از دست دادن هویت: هویت ما زمانی که میخواهیم مردم در مورد ما فکر کنند، پیچیده میشود. به جای مخفی شدن در غم و اندوه، احساسات خود را به اشتراک بگذارید. وقتی ماسک میزنید، نمیتوانید معتبر باشید و در این حالت نیازهای زندگی خودتان را برآورده نمیکنید. در این حالت شما یخ میزنید و نسبت به رنج دیگران بیحس میشوید و خود را در انزوا قرار میدهید. این ماسک به نحوی است که دیگران را از درد شما دور کند اما در دراز مدت کارایی ندارد و این ماسک شکسته خواهد شد. تظاهر کردن به بسیاری از چیزها شما را از هویت واقعی خودتان دور میکند.
۴. سختی: مردم برای همه چیز راهحلهایی دارند. بزرگترین پاسخی که میتوانید به خوتان بدهید این است که به غم و اندیشه خودتان احترام بگذارید و نگذارید تحت کنترل و سلطه آن درآیید. شما از سختیها درس میگیرید. برای تحمل درد و رنج، خودتان را حفظ کنید و بهبود بخشید. با خودتان مهربان باشید که بهترین راه رفع غم و اندوه است.
۵. گفتگوی درونی منفی: شما ارزش همه چیز را دارید. متاسفانه در حالت غم و اندوه، شما فکر میکنید که کمارزش هستید. اما زمانی که شروع به داشتن دیدگاه مثبت نسبت به خودتان میکنید، شما خودتان را شایسته و مثبتتر میبینید. احساس میکنید که شایسته شاد بودن هستید.
در این زمینه بخوانید:
۱۷ کاری که هرگز نباید در گفتگو با دیگران انجام دهید
استرس دارید؟ ۶ راه برای سالم ماندن در زمان استرس
۶. احساس عدم توانایی: در حالاتی که غمگین هستید و بحرانزده، احساس کمبود نیرو میکنید. شما تجربههای ناعادلانهای داشتید. هیچ سیستم حمایتی نداشتید. در شرایطی که مشکلات زیادی به شما حملهور شدهاند، احساس ناتوانی میکنید و یکی از دلایل ناراحتی و اندوه شما همین شرایط است.
۷. عدم تمرکز: شما ممکن است زندگی خوبی داشته باشید اما نمیدانید راه بعدی شما چیست. تا حدی سرگردان میشوید که تمرکز خود را از دست میدهید و خودتان را در آینه نمیشناسید. راهکار جدی در این شرایط این است که انتخاب کنید. طرز فکر شما همه چیزی است که اهمیت دارد. دوباره در این نقطه هم متخصصان گفتگوی درونی مثبت را پیشنهاد میدهند که تمرکز شما را بیشتر میکند.
الیزابت اسکات: «اگر گفتگوی منفی درونی دارید، احتمالاً سطح استرس بالاتر و عزت نفس پایینتری دارید.»
۸. سرکوب احساسات در مورد «تغییر» در خود: فقر، درد و بیعدالتی؛ مسائلی که خارج از توان شخصی ما هستند و ممکن است احساس کنیم که ما در شرایط فعلی نمیتوانیم کاری کنیم. اما باید تلاش کنیم. میتوانید بجنگید یا متوقف شوید. به جای سرزنش، ببینید چه کاری میتوانید انجام دهید. همه چیز فوراً تغییر نخواهد کرد اما میتوانیم تغییر ایجاد کنیم.
۹. افسردگی: اگر این احساسات که در مورد آن نوشتیم شما را رها نمیکند، دروناً با خودتان درگیرید، احساس غیرمفیدی دارید و شرایطی دارید که در مورد آن توضیح دادیم گریبان شما را گرفته است، ممکن است دلیل آن افسردگی باشد. غم و اندوه ماندگار و احساس پوچ و خالی داشتن، نشانگر افسردگی است. آمادگی داشته باشید و نزد متخصص بروید و به خودتان برای درمان زمان بدهید.
سخن آخر
اطرافیان همیشه فرد در بحران را به سادگی تشخیص نمیدهند. آنها گفتگوی درونی شما را نمیبینند. صحبتهای منفی شما را نمیشنوند ولی شما را دوست دارند. غالب افراد وقتی صحبت از غم و اندوه است، سکوت میکنند. شما تنها نیستید و بدانید تا به افسردگی مبتلا نشدهاید و برای کمک به اقدامات اضافی نیاز ندارید، در مورد آن با دوستان و خانواده خودتان حرف بزنید.
منبع: lifehack
خود را نمیبخشیم و روزهای خود را در خشم، نارضایتی و مجازات میگذرانیم. به نظر ما بخشش اتفاق…
«شرمندگی از بدن»؛ یعنی همین احساسی که ما با بدن خودمان راحت نیستیم و از آن شرمندهایم. حتی…
چرا ما مدام خودمان را سرزنش میکنیم؟ چرا همیشه فکر میکنیم «ما» مسئول بسیاری از اتفاقات ناخوشایند…
تنهایی، واژهای که برای بسیاری از ما همراه با هراس و ترس است. تنها بودن را دوست نداریم و احساس…
بسیاری از ما حتی حواسمان نیست که ممکن است کارهای ساده که هر روز آنها را انجام میدهیم، بیادبی…
نوسانات نرخ تورم و نداشتن پسانداز کافی برای اداره زندگی، افسردگیهای ناشی از بالارفتن سن و…
افراد منفی در میان دوستان و فامیل و رنجهایی که تحمل میکنیم؛ برخی از اعضای فامیل آنچنان سمی…
از قدیم گفتند سخن گفتن، خودش یک هنر است. اگر مقصودمان را طوری بیان میکنیم که مخاطب برداشت…
در زندگی مشترک خیلی اوقات افراد کارهایی میکنند که هیچ رغبتی به آن ندارند. خیلیها این اقدامات…
دانشمندان در حال مطالعه شواهد و مدارک کوچک اما متقاعدکنندهای هستند که نشان دهند ممکن است علت…
اَندوه یا غَم نوعی احساس است که در نتیجه ازدست دادن توانایی یا بعد از احساس ضرر ایجاد میشود. غم معمولاً با اشک، کم شدن انرژی و انزوا همراه است. وجود احساس غم در افراد یک امر طبیعی است اما افزایش این احساسات همراه با تنشها و عوامل استرسآور میتواند تبدیل به افسردگی شود، به شکلی که فرد افسرده روزها و هفتهها دارای یک احساس غمگینی مستمر و ناخوشایند است که این احساس موجب اختلال در روابط اجتماعی و تحصیلی میشود.[۱] اَندوه، میتواند باعث برهم زدن خلق و خوی و ایجاد افسردگی همچنین بیانگیزگی یا ناامیدی شود. از عوامل ایجاد غم میتوان به مشکلات خانوادگی، از دست دادن دوستان یا اعضاء خانواده، تنهایی، کم بود محبت، سرخوردگی اجتماعی، فقر، شکست در عشق و غیره نام برد.
0