مقاله روانشناسی کودکان دبستانی

 
helpkade
مقاله روانشناسی کودکان دبستانی
مقاله روانشناسی کودکان دبستانی



نویسنده مسئول : ذوالرحیم، رقیه؛ نویسنده : آزموده، معصومه؛

مجله: سلامت روان کودک » زمستان 1398، دوره ششم – شماره 4 علمی-پژوهشی ‏(9 صفحه – از 232 تا 240)

نویسنده : رضایی، فاطمه؛ ملکیان، فرامرز؛

مجله: پیشرفت های نوین در علوم رفتاری » آبان 1398 – شماره 37 ‏(22 صفحه – از 29 تا 50)

مقاله روانشناسی کودکان دبستانی

نویسنده : خلیل الرحمن، الهه؛ یوسفی، زهرا؛

مجله: سلامت روان کودک » بهار 1398، دوره ششم – شماره 1 علمی-پژوهشی ‏(13 صفحه – از 125 تا 137)

نویسنده : مقدم پور، نیلوفر؛ سپهوند، تورج؛

مجله: سلامت روان کودک » تابستان 1397، دوره پنجم – شماره 2 علمی-پژوهشی ‏(12 صفحه – از 18 تا 29)

نویسنده : شکوهی‌یکتا، محسن؛ اکبری زردخانه، سعید؛ محمودی، مریم؛ دشتی، دینا؛

مجله: دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی » تابستان 1397 – شماره 72 علمی-پژوهشی/ISC ‏(10 صفحه – از 44 تا 53)

نویسنده : بابایی حسن سرا، محدثه؛ قلندری، محمدمهدی؛

مجله: رویش روان شناسی » خرداد 1397 – شماره 24 علمی-ترویجی ‏(26 صفحه – از 53 تا 78)

نویسنده : آشوری، دکتر محمد؛ سلیمانی سواد رودباری، المیرا؛

مجله: پژوهشهای حقوق جزا و جرم شناسی » بهار و تابستان 1397 – شماره 11 علمی-پژوهشی/ISC ‏(35 صفحه – از 69 تا 103)

نویسنده : ابراهیم زاده، خوشدوی؛ آگشته، منصور؛ زینالپور، فاطمه؛ اشرف زاده، صفورا؛

مجله: سلامت روان کودک » زمستان 1396، دوره چهارم – شماره 4 علمی-پژوهشی ‏(10 صفحه – از 71 تا 80)

نویسنده : شمس نجف‌آبادی، الهه؛ ناظری، افسانه؛

مجله: رویش روان شناسی » پاییز 1396 – شماره 20 علمی-ترویجی ‏(26 صفحه – از 37 تا 62)

نویسنده : صالحی، مریم؛ رحیمی، ربابه؛ امینی، حجت الله؛ بیات پور، مریم؛

مجله: رفتار حرکتی » پاییز 1396 – شماره 29 علمی-پژوهشی/ISC ‏(17 صفحه – از 33 تا 49)

کودکان در هر سنی لجبازی های خاص خودشون رو دارند مخصوصاً در سنی که کودک دبستانی به حساب می آیند که روانشناسی کودکان در این سن پیچیده و چند بعدی می شود که عامل تمام آنها استرس ناشی از فضای مدرسه است. 

تا قبل از ورود به دبستان بچه ها فکر می کنند که پادشاه تمام اقلیم هستند اما پس از ورود به دبستان با ابعاد مختلف اجتماعی روبرو می شوند که تا بحال هیچ نکته ای درباره آن ها نه دیده اند و نه شنیده اند.

اول از همه می بینند که مدرسه پر است از بچه های شبیه، بچه های هم سن و سال و حتی بزرگتر از آنها باهوش تر، خوشتیپ تر، زرنگ تر، فعال تر و تعامل گراتر از آنها کم پیدا نمی شود.

به خاطر همین که در این دوران به بچه ها استرس غیر ارادی زیادی تزریق می شود، این استرس غیر ارادی نشانه های بسیاری دارد یکی از آنها شب ادراری در این کودکان است. دیگر از آن پرخاشگری و لجبازی و لوس شدن در این برهه از زندگی کودکان است.

اما واقعا کودکان در حال لجبازی با شما نیستند، آنها می‌خواهند خطوط خود را مشخص کنند، حیطه های فعالیت خود را مشخص کنند.

مقاله روانشناسی کودکان دبستانی

آنها از اینکه دنیا پر از بچه های شبیه آنهاستجا می خورند، پس تصمیم می‌گیرند حداقل به خود اثبات بکنند که با آن ها متفاوت هستند، به خاطر همین دست به کارهای عجیب و غریب می زنند، سعی می کنند دایره اختیارات عمل خودشان را افزایش میدهد و کارهایی که قبلا انجام نداده اند را دوباره انجام بدهند.

به بیان ساده تر کودکان با لجبازی خود سعی می کنند حیطه های جدیدی را از مادر و پدر خود و اطرافیان پس بگیرند و حقوق خودشان را اثبات کنند.

دوره دبستان برای کودکان دوره نه چندان جذابی است به دلیل این که بین دوره کودکی خود و دوره بلوغ قرار دارند که در حال حاضر آرام‌آرام به دوره بلوغ نزدیک می شوند.

کودکان در این سن دنیای اطراف را می شناسند، عقاید و تصورات خودشان را تغییر می دهند و این راز درونی کودکان در این برهه از زندگی آن ها است.

در برابر حرف شما می‌خواهد حرف خودش را به کرسی بنشاند و پاسخی برای تعارض‌های درونی خودش پیدا کند.

در سنین سه تا چهار سالگی کودک با حرکت های فیزیکی سعی می کند که دنیا را لمس کرده و بشناسد اما در سنین دوران دبستان کودک از نظر فکری سعی می‌کنند همان محیط را بیازماید، پس تعجب نکنید اگر اتفاقات عجیبی در زمینه ذهنی کودک رخ بدهد.

اول از همه اینکه درک کنید و شرایط کودک را با توجه به توضیحاتی که ما دادیم بپذیرید.

واقعا سعی نکنید کودک دبستانی را در قالب برنامه به گنجاند.

برای مثال کودک شما که از مدرسه به خانه برمی گردد قاعدتاً وقت ناهار است؛ اگر او بخواهد در قالب یک برنامه اگر و آنگاه خشک قرار بگیرد؛ حتماً باید ناهار را با شما میل بکند.

اما چه اشکالی دارد کودک پس از برگشت از مدرسه پس از انجام کارهایی که مورد علاقه اش هست؛ مثل بازی؛ تفریح؛ بودن با دوستان و همسایه ها ناهار خود را میکند میل کنند. 

 به ذات مدرسه و فضای آن محیطی تعاملی و کنشگری کامل و مورد علاقه کودک نیستند پس از مدرسه به خانه رسید اجازه بدهید در یک زمانی کودک به انجام فعالیت های مورد علاقه خودش بپردازد حتی اگر آن زمان وقت صرف ناهار باشد.

کودکان دنبال یافتن دلیل هایی برای لجبازی هستند اما این ریشه لجبازی کودکان کجاست؟

یکی از این ریشه ها، عدم وجود قوانین صریح و مشخص برای کودکان است، برخی والدین از سر نداشتن اطلاعات کافی لحظه ای و بی منطق قوانینی برای کودک وضع می کنند که شاید کودک در یک فضای دیگر نیز بتواند این قانون رو شکسته و رعایت نکند.

خیلی شنیده شده که والدین به کودکان خود می گویند همین که من می گویم فعلا بازی تعطیله، از قوانین مشخص است که مادر و پدر این قانون را از روی لجبازی با کودک وضع کرده اند و این قانون ریشه صریح و مشخصی ندارد پس این قانون می تواند محلی برای لجبازی کودک شما باشد.

قوانینی که همیشه باید توسط کودک رعایت شود را مشخص کنید البته ما موافق امر و نهی کودکان نیستیم اما کودکان باید بدانند برای زندگی در کنار هر شخصی نیازمند یک سری برنامه ریزی هستند.

پس دنیا پر است از قوانین مقررات که ما به ذات باید آنها را رعایت می‌کنیم برای اینکه به حیطه های دیگران لطمه وارد نکند کودکان هم مایل هستند تا قوانین و مقررات را بدانند و بر اساس آن رفتار کنند.

اما قوانین و مقررات بایستی کاملا مشخص شده و مبرهن باشند و هیچ ابهامی در آنها وجود نداشته باشد مثلاً پس از مدرسه ما ناهار میل می کنیم.

اگر کودک با انجام این قوانین مشکل داشت دلیل آن ها بررسی کنید مثلا بررسی کنید ببینید آیا بیش از حد به او امر و نهی می‌کنید یا نه. 

اگر کودک شما با انجام قوانین مربوط به تکالیف درس علوم مشکل دارد ببینید دلیل آن چیست شاید نیاز به کلاس تقویتی دارد یا مشکلی با معلمش پیدا کرده یا روش آموزشی و یادگیری او در این درس مشکل دارد.

اصولا کودکان در کودکی با انجام رفتارهای نادرست تنبیه می شوند ولی رفتارهای خوب چطور؟ نباید مورد تشویق قرار بگیرند. وقتی کودک قوانین و مقررات را می دانند و رفتار بدی از او سر می زند خودش هم احساس خوبی ندارد پس نصیحت های طولانی مدت، تحقیر، نه تنها نتیجه مناسب را ندارند بلکه نتیجه برعکس می تواند داشته باشد. همین که کودک می داند کار درستی انجام نداده و از طرف شما نیز تایید نشده در یک چالش درونی قرار می گیرد.

همه ما عصبانی می شویم، به دلیل این که در کودکی ریشه‌های این عصبانیت مشخص نشده‌اند و ماه راه های غلبه بر عصبانیت خودمان را پیدا نکرده ایم. حال تصور کنید کودکی که روش های غلبه بر عصبانیت خودش را نداند نیز در بزرگسالی مشکل عدم غلبه بر عصبانیت درگیر خواهد بود.

یکی از راه های کاهش عصبانیت پیدا کردن محیطی آرام و به دور از هیاهو برای گرفتن آرامش است، اصولا وقتی از محیط چالشی دور می‌شوید آرامش بیشتری خواهیم داشت اما رفتن به محیطی که همیشه به شما آرامش می‌دهد بحثی دیگر است به خاطر همین برای کودک تان در خانه فضای مناسب برای گرفتن آرامش در نظر بگیرید و از او بخواهید در هنگام عصبانیت به آن به آنجا رجوع کند.

اگر قوانین و مقرراتی برای خانه وضع کرده‌اید در درجه اول خودتان در انجام آنها پایدار باشید. اگر شما قانونی وضع کنید و آن را انجام ندهید قطعاً کودک شما از این نقص استفاده خواهد کرد و دلیلی برای انجام ندادن قوانین در خانه پیدا خواهد کرد پس در وضع قوانین خودتان اولین نفری باشید که این قانون را انجام می دهید و خودتان اولین نفری باشید که خودتان را در مورد آن قانون بازخواست می کنید،

اما آیا انجام یک قانون نیازمند قوه قهری است یا میتوانیم از دوستی با فرزند خود در آن زمان استفاده کنیم؛ به بیان ساده تر اگر کودک ما قرار است قانونی را انجام دهد برای انجام قانون به او فشار آورده او را تنبیه کنیم یا می توانیم در قالب یک رفتار دوستانه با همان قانون را انجام دهیم؟

به صورت کلی کنترل و فشار آوردن بر کودک می تواند یا یک یاغی تمام عیار یا یک فرد مطیع کامل ارمغن آورد و قطعاً فرد کاملا مطیع فردی است که سانسور های فراوان دارد و این فرد کاملا مطیع می‌تواند یک فرد مهرطلب باشد به دلیل اینکه او می‌خواهد هنجارهای مادر و پدر خود را به انجام رسانده و تاییدیه از آنها دریافت کنند؛ پس به همین دلیل هر قانونی که مادر پدر او وضع می کنند او سریعا و بدون نقص انجام میدهد.

اما شاید در خفا مسیر مخالف قوانین وضع شده را پیش برد و جهان بدون قوانین مادر پدر خود را آزمایش کند.

یکی از نکات بسیار مهم در زمینه قوانین و مقررات خانوادگی این است که قوانین و مقررات برای نظم دادن به زندگی ما پدید آمدند نه برای اینکه قوانین و مقررات هدف زندگی ما باشند.

برای مثال ورزش کردن صبحگاهی با کودک ۱ ابزار برای رسیدن به سلامتی صبحگاهی است اما اگر قرار باشد که این قانون به تنش میان فرزندان و مادر پدر او شود پس این قانون یک هدف است و ابزاری برای زندگی بهتر نیست.

اگر حیطه اختیار کودک از نظر شکل یک چند وجهی است سعی نکنید برای کودک خطوط خیلی ثابت و مشخص به عنوان مرز تعیین بکنید؛ سعی کنید مرز هایی که در این چند ضلعی میکشید مرزهای پهن و مه آلودی باشند که کودک حتی بتواند در این مرزها نیز حرکت کنند بدون اینکه ازت طرف شما مورد عتاب سرزنش یا کنترل قرار بگیرد.

مادر پدرهایی که  در این چند ضلعی ها مرزهای مشخصی دارند و با هر حرکت خارج از این مرزهای کودک به او تذکر می‌دهند و همچنین در زمان های مشخص مرزها را برای کودک تنگ می کنند منتظر کودک یاغی یا بی اعتماد به نفس باشد.

پس در هنگام کنترل کودکتان اگر واقعاً مسئله ای مهم نیست مرزبندی برای آن مسئله مرزهایی مه آلود و پهن باشد.

حتی گاهی سعی می کنی خود شما با کودک از مرزها خارج شوید مثل زمانی که می‌خواهید  با کودک خود بازی کنیم در میان بازی می‌توانید حتی بسیاری از قوانین خانه را ندیده بگیرید.

به دلیل اینکه فضای بازی قاعدتاً باید خارج از خانه در پارک های شهر های بازی باشد اما به دلایلی ما بازی ها را به درون خانه منتقل کرده‌ایم پس باید مقداری از قوانین خارج از خانه را نیز برای بازی‌های داخل خانه لغو کرد.

حتی در بین بازی ها اگر منزل ریخت و پاش شد؛ هیچ مشکلی ندارد یا حتی از وسایل قدیمی و به درد نخور آشپزخانه برای بازی استفاده کنیم در برخی مواقع پوشاک قدیمی خود را نیز نگه داشته و در زمان‌های بازی از آنها استفاده های متفاوتی بکنیم.

یکی از موارد مهمی که مورد تأکید داریم عدم کنترل دائمی کودک در منزل و خارج از آن است زمانی که کودک به صورت دائمی عین یک متهم درحال بازخواست شدن در رابطه با انجام ناکامل یک فعالیت است استرس زیادی به کودک تزریق می‌شود و این استرس به مرور می تواند هوش هیجانی کودک را به شدت بکاهد و ضعیف کند تا جایی که کودک حتی در ابتدایی ترین مسائل زندگی نیز دچار مشکل شود. 

مقاله روانشناسی کودکان دبستانی

برخی وضعیت ها سعی کنید تعداد قوانین از حیطه هایی که کودک در آنها فعالیت می‌کنند بیشتر نشود این در مجموع می تواند به کودک ضرر بزند چون حفظ همین قوانین و انجام دادن آنها در لحظه و صد البته کمال طلبی که خانواده‌ها به کودکان تزریق می‌کنند همگی دست به دست هم داده و به کودک استرس مضاعف تزریق می‌کند

 

اطلاعات تماس:

.۰۹۱۲۴۹۴۲۷۷۳ .۰۲۱۸۸۷۰۳۴۲۱

اطلاعات تماس:

.۷۷۱۹۱۶۵۹ .۷۷۱۸۹۶۲۴

بی نهایت قصه صوتی را از این اپلیکیشین گوشی کنید.

نیوشا باز هم مثل همیشه یه کتاب کودک به نام المر رو معرفی می کنه. المر از بهترین کتاب های ادبیات کلاسیک در حوزه خودشناسی هست.

ایشان با ۱۵ سال سابقه درمان کودکان بدون دارو از طریق مشاوره آنلاین کنار خانواده های عزیز هستند.

تمامی حقوق مطالب و تصاویر تولیدی این سایت متعلق به سایت رادیو کودک است، هرگونه کپی برداری با ذکر نام سایت و لینک به آن براساس صفحه قوانین و مقررات بلامانع است.

مقاله روانشناسی کودکان دبستانی

وبلاگ‌ کتاب هدهد با نوشته‌هایی کاربردی برای خانواده‌ها و معلمان

همه حقوق سایت کتابک برای پدیدآورندگان آن محفوظ و  باز نشر نوشته ها و تصویرها با آوردن منبع آزاد است.

Copyright 2008 – 2019

قیمت این مقاله : ۳,۰۰۰ تومان

براي مشاهده
روي عنوان موردنظر راست كليك و گزينه open link in new tab  را انتخاب كنيد.

در صورتی که مقاله مورد نظر شما هنوز به فارسی ترجمه نشده است، واحد ترجمه این پایگاه آمادگی دارد با همکاری مترجمان با سابقه، مقاله مورد نظر شما را با هزینه مناسب و کیفیت مطلوب ترجمه نماید.

نیاز به محتوا دارید؟

«شهر محتوا» برای شما تولید محتوا می کنه تا همیشه به روز باشید.

10 درصد تخفیف بگیرید

هفت سال اول زندگی کودک، یعنی سنین پیش دبستانی، پایه و اساس شخصیت او را تشکیل می دهد و اگر این دوره آن گونه که پیامبر خدا فرمودند با عطوفت و مهرورزی همدلی و همراهی، غلیان و فوران احساسات خوشایند، محبت پذیری و اقتدار عاطفی کودکان همراه باشد، قوی ترین، سالم ترین و متعادل ترین ستون های تکوین شخصیت پی ریزی می شود و این قبیل بچه ها بیشترین آمادگی روانی و ذهنی را برای یادگیری (هفت سال دوم) می یابند و آمیزه ای از محبت پذیری و آموزش پذیری، آنان را برای دوره مشورت پذیری و رایزنی با بزرگ ترها (هفت سال سوم) آماده می کند.

از نظر مربیان این دوره می تواند مقدمه خوبی جهت آموزش مهارتهای ساده به کودکان پیش دبستانی باشد. کنجکاوی زیاد و تقلید صریح از گفتار و کردار بزرگسالان توجه و دقت بیشتر والدین و مربیان را می طلبد. چرا که کودکان پیش دبستانی کوچکترین حرکات و رفتارهای بزرگسالان را مورد دقت قرار می دهند و به یک درک باطنی از الگوی بزرگسال خود و احساسات آنها نسبت به خود می رسند رفتارهای غیر اخلاقی و ناهنجار و یا برخوردهایی توأم با بی مهری و کم توجهی تأثیر نامطلوبی بر شخصیت کودک خواهد داشت. در طی فرآیند رشد شناختی، کودک به تدریج مهارتهای لازم برای یادگیری و درک تجارب جدید را می‌‌آموزد. با پیشرفت تکلم، کودک تعامل بیشتری با محیط پیدا می‌‌کند. وی هر روز از طریقبازی، تمشای تلویزیون و مشاهده اطراف خود اطلاعاتی به دست می‌‌آورد. وی بتدریج به کمک کلمات و نشانه‌ها به حل ماسئل و ابراز افکار و احساسات خود می‌‌پردازد و با پرسشهای مختلف به سراغ شما می‌‌آید، او با کسب اطلاعات جدید، به صورت مداوم درک خود را از دنیای اطرافش ساماندهی می‌‌کند.

کودک در سن پیش‌دبستانی، دنیا را همانند یک فرد بزرگسال نمی‌‌‌بیند، در طی صحبت با ویباید به یاد داشته باشید که وی نگرش‌ها و دریافتهای متفاوتی از شما دارد. به همین علت باید تلاش نمایید که در سطح ادراک و شناخت وی با او گفتگو کنید. کودک در سنین پیش دبستانی، تفکر خود محور دارد. وی تصور می‌‌کند که مرکز دنیا است و همه حوادث و اتفاقات در جهان برای او رخمی دهند مثلاً زمانی که به علی گفته می‌‌شود آرامتر بازی کند تا برادر بزرگش بتواند درس بخواند، وی قادر نیست خود را به جای برادرش تجسم کند و رفتارش را به خاطر او تغییر دهد. نه بدین علت که وی خودخواه است، بلکه به این علت که توانایی شناختی لازم برای این کار را پیدا نکرده است تا دریابد هر تجربه‌ای در دیگران چه احساسی به وجود می‌‌آورد. او تنها دنیا را از زاویه دید خود می‌‌نگرد.

کودک در سنین پیش دبستانی، ویژگی‌‌های انسانی را به اشیای بی جان نسبت می‌‌دهد. بنابراین زمانی که علی در هنگام دویدن، با میز برخورد می‌‌کند و به زمین می‌‌خورد ممکن است بگوید این میز است که عمداً مجب زمین خوردن وی شده است
کودک پیش دبستاین نمی‌‌‌تواند طول مدت زمان را دقیقاً درک کند. وی زمان را در ارتباط با برنامه روزانه اش درک می‌‌کند، بنابراین وقتی می‌‌خواهید زمان انجام کاری را به او یادآوری کنید نیاز دارد که آن را در رابطه با کارهای روزانه بیان کنید: مثلاً «وقتی پدر از سرکار برگردد، به پارک می‌‌رویم» کودک مفاهمی زمان گذشته، حال و آینده را درک می‌‌کند مثلاً ممکن است جملات «وقتی بزرگ شدم» یا «وقتی خیلی کوچک بودم» را به کار ببرد ولی برای درک دقیق تر زمان و دروه‌‌های زمانی طولانی نیاز به کمک دارد. مثلاً برای اینکه به وی نشان دهید 10 روز دیگر به مسافرت خواهید رفت، می‌‌توانید از یک تقویم بزرگ استفاده کنید و گذشت هر روز را با یک علامت مشخص کنید. کودک در سنین پیش‌دبستانی، بسیار کنجکاو است. وی ممکن است هر روز دهها پرسش را با شما مطرح کند. بکوشید پاسخهایتان، ساده و در حد درک کودک باشد. تشویق کودک به فکر کردن در باره موضوعات مختلف و فرصت دادن به وی برای ابر از نظر خود، می‌‌تواند اعتماد او را به خود بیشتر کند.

مقاله روانشناسی کودکان دبستانی

پایگاه دانشیاری تلاش دارد با ارائه محتوا و خدمات مورد نیاز جامعه علمی ایران، اهالی دانش و اندیشه این سرزمین را در راه پیشرفت و اعتلای ایران عزیز یاری نماید.

در صورتی که پیشنهادی برای همکاری با پایگاه دانشیاری دارید، با کمال میل آمادگی داریم پیشنهاد شما را از طریق فرم تماس دریافت نماییم.

3

هدف: از آن جا که پرخاشگري رابطه اي سبب پيامدهاي زيانباري براي خود کودک پرخاشگر و ساير کودکان مي شود، اين پژوهش با هدف بررسي پرخاشگري رابطه اي نزد کودکان پيش دبستاني در شهر شيراز انجام شد.روش: در يک بررسي توصيفي – مقطعي 258 کودک 3 تا 7 ساله (119 پسر و 139 دختر) به يک پرسش نامه ده ماده اي در زمينه پرخاشگري رابطه اي براي کودکان پيش دبستاني- فرم آموزگار و پرسش نامه پرخاشگري رابطه اي و محبوبيت – فرم هم سالان پاسخ دادند. اين کودکان از چهار مهدکودک معرفي شده توسط سازمان بهزيستي شيراز انتخاب شدند. داده ها به کمک تحليل واريانس، ضريب همبستگي و آزمون t تحليل شدند. يافته ها: اغلب کودکان پيش دبستاني از سه سالگي در روابط با هم سالان از پرخاشگري رابطه اي استفاده کرده و موجب حذف برخي کودکان از گروه و يا وادارساختن ديگران به قطع رابطه با آنها شدند. تفاوت دختران و پسران در اين زمينه معني دار نبود. هم چنين ميزان رفتار پرخاشگرانه در رابطه با هم سالان در سنين مختلف تغيير معني دار نداشت. بين محبوبيت نزد هم سالان و پرخاشگري رابطه اي از نظر هم سالان و آموزگاران رابطه معني دار ديده شد (P<0.001). بين پرخاشگري رابطه اي و اختلال گستاخي مقابله اي رابطه مثبت و معني دار وجود داشت (P<0.001).نتيجه گيري: دختران و پسران ايراني از نظر پرخاشگري رابطه اي تفاوت معني داري با يکديگر ندارند. کودکاني که پرخاشگري رابطه اي به کار مي برند نزد هم سالان داراي محبوبيت هستند.

نشانی: تهران، بزرگراه اشرفی اصفهانی، نرسیده به پل بزرگراه شهید همت، خیابان شهید قموشی، خیابان بهار، نبش کوچه چهارم، پلاک 1

مقاله روانشناسی کودکان دبستانی

کدپستی: 1461965381

تلفن و دورنگار: 4 الی 44265001

کارگاه های آموزشی

اخبار

JCR

خبرگزاری سیناپرس

پیوندهای مرتبط


Downloads-icon

خانه

مقالات

مقاله روانشناسی کودک و نوجوان

امروزه آموزش با شیوه های نوینی ارائه میشود و یکی از این شیوه ها آموزش مجازی میباشد که از جهات مختلفی همچون صرفه جویی در زمان و مکان به صرفه میباشد. نخستین گام در راستای آموزش مجازی را میتوان فرهنگ سازی ،ایجاد اعتماد و باور مردم نسبت به کیفیت بالای آموزش و مدرک آن عنوان کرد. این مرکز با بیش از ۱۰۰ مدرس و اعضای هیئت علمی دانشگاه قرارداد همکاری در جهت تدوین محتوا اعم از جزوات درسی ، امکانات مولتی مدیا و همچنین ضبط فیلم های آموزشی نموده است .
در حال حاضر مرکز پارس با اخذ مجوزهای لازم اقدام به آماده سازی بیش از 4۰۰ دوره ی آموزشی در شاخه های مختلف علمی نموده است. یکی از این دوره ها ، دوره آموزشی روانشناسی کودک و نوجوان یک دوره آموزشی بسیار کاربردی و علمی زیر گروه شاخه روانشناسی در مرکز آموزش مجازی پارس می باشد.

مقدمه: ( روانشناسی کودک و نوجوان )
روانشناسی  عبارت است از مطالعه و شناخت علمی چگونگی و چرایی ابعاد مختلف رفتار موجود زنده، به ویژه انسان. در این تعریف بیشترین توجه به رفتار و جنبه های مختلف آن است. به دیگر سخن، به یك معنا می توان روان شناسی را رفتار شناسی نامید، چرا كه موضوع اصلی روان شناسی به عنوان یك علم رفتاری ، مطالعه فعالیت ها و واكنش های حیوان وانسان در شرایط و موقیعت های مختلف است.
و اما منظور از ” رفتار” آن دسته از حالت ها، عادت ها، فعالیت ها، كنش ها و واكنش های نسبتاً پایداری است كه از انسان سر می زند و همواره قابل مشاهده، اندازه گیری ، ارزیابی و پیش بینی است.
رفتارهای انسانی را می توان به انواع مختلف تقسیم كرد، از جمله:رفتار شخصی
 رفتاری است كه كاملاً جنبه شخصی دارد، مثلاً فردی همواره لباس قهوه ای رنگ می پوشد و یا عادت دارد روزی سه مرتبه مسواك بزند.رفتار شغلی
 یعنی رفتار خاص یا عادتی كه انسان در كار و حرفه از خود نشان می دهد، مثلاً همیشه بعد از نماز صبح كارش را شروع می كند ویا همواره با دو انگشت تایپ می نماید.رفتار تحصیلی
عبارت است از رفتار كودك یا بزرگسال در ارتباط با امور تحصیلی، فی المثل دانش آموزی همیشه قبل از تدریس معلم درس مورد نظر را مطالعه می كند و یا این كه برای یادگیری بهتر خلاصه نویسی كرده، با صدای بلند درس می خواند.رفتار اجتماعی:
رفتار فرد در تعاملات بین فردی و معاشرت های اجتماعی است، به عنوان نمونه خوش قول بودن و تقدم درسلام داشتن.
در ارزیابی رفتار باید توجه كرد كه رفتار چه كسی، در چه شرایط و موقعیتی و با چه فراوانی و شدتی مورد بررسی قرار می گیرد؛ چرا كه زمانی می توانیم برداشت وتفسیر جامعی از رفتار یك فرد داشته باشیم كه شرایط زمانی و مكانی، موقعیت بروز رفتار و ویژگی های زیستی ، ذهنی و روانی وی را مورد توجه كافی قرار دهیم.شاخه های مختلف روان شناسی
از زمانی كه روان شناسی به عنوان یك علم مستقل مطرح شده است، روان شناسان در زمینه موضوعات خاص، پژوهش های فراوانی به عمل آورده اند، به گونه ای كه امروزه شاهد شعب و شاخه های مختلف روان شناسی هستیم.
متداول ترین شاخ های روان شناسی عبارت است از:روان شناسی رشد و كودك
روان شناسی كودك به مطالعه مستمر رشد از زمان تشكیل نطفه تا دوران بلوغ و نوجوانی می پردازد.
موضوعاتی از قبیل نقش وراثت و محیط در شكل گیری شخصیت كودك، چگونگی رشد بدنی، ذهنی،عاطفی، كلامی، اجتماعی ، حسی و حركتی، همچنین نحوه بازی، خویشتن داری، تقلید و همانند سازی كودك و نوجوان و تحولات دوران بلوغ در این شاخه از روان شناسی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد.روان شناسی شخصیت
در این شاخه از روان شناسی ابعاد مختلف شخصیت، جنبه های ادراكی، هیجانی، ارادی و بدنی افراد و چگونگی سازگاری فرد با محیط مورد مطالعه قرار می گیرد.

روان شناسی اجتماعی
روان شناسی اجتماعی ازتعامل فرد واجتماع، قانون های روانی گروه ها و سازمان های اجتماعی بحث می كند و در زمینه هایی از قبیل: معیارها و هنجارهای اجتماعی، مناسبات بین گروهی، باورهای عام، تكوین بازخوردها وتغییرنگرش ها و نقش رسانه ای جمعی به مطالعه و تحقیق می پردازد.روان شناسی بالینی
این رشته از روان شناسی ویژگی های شخصیتی، اختلالات عاطفی و مشكلات رفتاری افراد را با بهره گیری از ابزارهای روان شناختی مورد بررسی ودرمان قرار می دهد.روان شناسی مرضی
در این شاخه از روان شناسی اختلالات عاطفی و رفتاری و بیماری های مختلف روانی مورد بررسی قرار گرفته، روش های درمانی متداول در جهت حفظ بهداشت روانی ارائه می شود.6- روان شناسی كودكان استثنایی
روان شناسی كودكان استثنایی به مطالعه ویژگی های جسمی، روانی، حسی، حركتی، شناختی و اجتماعی كودكان عقب مانده ذهنی، نابینا و نیمه نابینا، ناشنوا و نیمه ناشنوا، ناسازگار، مصروع، كودكان معلول جسمی- حركتی، دانش آموزان مبتلا به اختلال خاص در یادگیری و كودكان و نوجوانان تیز هوش و خلاق می پردازد. این شاخه از روان شناسی همچنین در زمینه علل مختلف معلولیت، راه های پیشگیری از معلولیت و روش های اصلاح و ترمیم نارسایی ها و اختلالات رفتاری مباحثی را مطرح می كند.7- روانشناسی تربیتی
این رشته ازروان شناسی كه درواقع مهمترین وكاربردی ترین رشته های روان شناسی است، تلاش دارد اصول، قوانین و یافته های روان شناسی و شاخه های مختلف آن را در قلمرو تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار دهد. در روان شناسی تربیتی موضوعاتی از قبیل: روشهای مختلف یادگیری و قوانین آن، فرایند تفكر و اندیشیدن، یادآوری و به یادسپاری، حافظه و فراموشی، هوش و انگیزش، سنجش و اندازه گیری و كاربرد آزمون های روانی، نقش معلم و متعلم در انتقال یادگیری، شرایط و موقعیت یادگیری، انضباط و پیشرفت تحصیلی مورد توجه و مطالعه قرار می گیرد.

مقاله روانشناسی کودکان دبستانی

روانشناسی تربیتی و قلمرو آن
همان گونه كه پیش تر اشاره شد موضوع اصلی روان شناسی تربیتی یا پرورشی به كار بستن قواعد و یافته های شاخه های مختلف روان شناسی در فرایند تعلیم و تربیت است. به عبارت دیگر هدف اصلی روان شناسی تربیتی توجه عمیق به امر مهم آموزش و پرورش و پرداختن به عوامل مؤثر در یادگیری، پیشرفت تحصیلی، سازگاری، تحول ذهنی و روانی و رشد متعادل انسان است.اركان اصلی روان شناسی تربیتی
به طور خلاصه می توان موضوعات، پایه ها یا اركان اصلی روان شناسی تربیتی را در هفت محور زیر مورد توجه قرار داد:
قوانین و عوامل موثر در فرایند یادگیری
ویژگی های یادگیرنده یا تربیت شونده
موضوع یادگیری یا پیام تربیتی
موقیعت یادگیری یا شرایط انتقال پیام تربیتی
وش های تعلیم و تربیت یا انتقال پیام
ویژگی های مربی یا انتقال دهنده پیام
ارزیابی و ارزش سنجی

روانشناسی کودک و نوجوان
روانشناسی کودک از نظر کلی بحث تازه و مستقلی است که دربارهٔ هوشیاری و بیداری روان کودک و تأثیر آن در رشد و نمو تدریجی او گفتگو می‌کند. و به ما می‌آٰموزد این موجود کوچک و ناتوان که یک روز یک قطعه گوشت و پوست ناتوان بوده چگونه رفتار و کردار خود را در این جهان وسیع آموخته و با چه شرایطی به دوران جوانی رسیده است. پرورش تدریجی روان کودک با آنچه که مربوط به رشد و پیشرفت اعضاء بدنی و مراحل بلوغ اوست کاملاً متفاوت و جدا از هم هستند و این دو مرحله مستقل دارای شرایط مخصوصی است که هر دو به موازات هم پیش می‌روند و از یکدیگر کمک می‌گیرند از آن گذشته برای شناختن مراحل روانی کودک کافی نیست که کودک را از زمان به دنیا آمدن مورد مطالعه قرار دهیم زیرا قبل از به‌ دنیا آمدن در زمانی‌که نطفهٔ او بسته می‌شود در آن محیط تنگ و تاریک بدون آنکه ما بدانیم عوامل و شرایطی وجود دارد که اساس زندگی او پایه‌گذاری می‌شود و از این نتیجه می‌گیریم که از یک نقطه‌نظر تئوری روانشناسی کودک بایستی از زمان قبل از تولد مورد بررسی قرار گیرد و بدانیم که این کودک در کدام محیط و تحت کدام شرایط و از کدام پدر و مادر به‌وجود آمده و این خود بحث بسیار مفصل و پیچیده‌ای است که پایه آن بر روی قوانین توارث استوار می‌گردد و بعد از تولید شرایط آموزش و پرورش و بسیاری عوامل دیگر در پیشرفت اعضاء بدن و سلسله اعصاب او مؤثر است و با عواملی که در رشد و نمو اعضاء بدن تأثیر دارد. روان او نیر در کش و قوس تحولات زندگی مراحل خود را خواه، ناخواه می‌پیماید.
البته شرایط محیطی نیز از نقطه‌نظر جسمی و روانی در او و در سازندگی شخصیت او تأثیر دارد و اگر اعضاء بدن کودک از روی سیستم مخصوص رشد نماید در شکوفندگی و پیشرفت قوای روانی او بی‌تأثیر نخواهد بود و به‌عبارت ساده در روانشناسی کودک، کودک را برای خودش مطالعه می‌کنند و روانشناس باید بداند خصوصیات ارثی عامل مهمی در عقب ماندن و یا جلو افتادن شرایط روانی کودک به‌شمار می‌آید. باید اضافه کنیم مسئله ژن‌شناسی و عوامل ارثی چون موضوع بسیار پیچیده‌ای بود تا مدت‌ها کسی به آن توجه نداشت ولی از قرن نوزدهم این مسئله اساسی در روانشناس کودک جای خود را باز کرد و دانشمندان توجه بسیار به آن نموده و دانستند که قسمت مهم و عامل اصلی پیشرفت روان کودک زمانی پایه‌گذاری می‌شود که هنوز کودک به‌دنیا نیامده است دلیل آن بسیار روشن است در خانواده‌ای که ۲ یا ۳ فرزند زندگی می‌کنند. فرزندان یک مادر و پدر از لحاظ روانی و استعداد با هم فرق دارند، یکی از آنها با هوش و دیگری کندذهن و سومی فاقد احساسات و صفات انسانی است در حالی‌که هر سه آنها تحت یک برنامه و شرایط مساوی به‌وجود آمده‌اند اما اگر زمان نطفه‌گذاری را با شرایط زندگی پدر و مادر مورد مطالعه قرار دهیم مشاهده می‌شود که این پدر و مادر در تمام ادوار زندگی دارای یک نوع حالت روانی نبوده و شرایط زندگی هر زمان با زمان دیگر فرق داشته است
. بنابراین تمام شرایط زندگی و عوامل روانی در پایه‌گذاری وجود کودک خواه ناخواه دارای استعداد یا تمایلاتی است که قبل از تولد بنیان نهاده شده محیط خارج و روش تعلیم و تربیت نیز تا اندازه‌ای تمایلات و خصوصیات او را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. بنابراین روانشناسان کودک در حالی‌که پیشروی روان او را مطالعه می‌کنند باید بدانند اساس هستی این کودک با چه شرایطی پایه‌گذاری شده و بعد از تولید محیط و اطرافیان چه تأثیری در او باقی گذاشته‌اند. کسی‌که روان کودک را مورد مطالعه قرار می‌دهند از عواملی که باعث پیدایش این خصوصیات شده باید آگاهی کامل داشته باشد در زمان گذشته کودک را به‌نام اینکه کودک بود، به او توجهی نداشتند و تربیت و پرورش او را نیز از وظایف لازم نمی‌شمردند اما امروز به این نکته توجه دارند که کودک یک انسان کوچکی است و بایستی روح و روان و جسم او به موازات هم و به شرایط مساوی پرورش نماید و اگر در امور جسمی او نواقصی موجود است در رفع آن بکوشد زیرا اگر به‌طور مثال کودک دیرتر از زمان معین راه رفتن را یاد بگیرد این ناتوانی در روان او اثر خواهد گذاشت به این معنی‌که هر ناتوانی جسمی در عقب انداختن هشیاری روانی او پی اثر نخواهد بود. تست‌ها و آزمایش‌های روانی این مشکل را تا اندازه‌ای حل کرده و روانشناس با کمک آزمایش‌های لازم روح و جسم کودک را به یک نسبت مساوی پرورش می‌دهد تا بتواند از یک کودک خردسال و ناتوان در آینده یک انسان کامل و بدون عیب و نقص بسازد. روان‌شناس کودک این مسائل را با ما گفتگو می‌کند: کودک شما در چه شرایطی به‌وجود آمده و بعد از تولد و چه وظایفی و تکالیفی را برای پرورش او بر عهده دارید – و البته اگر این روش درست، با سیستم‌های امروزی دنبال شود، بدون تردید کودکان امروز که پدران و مادران آینده به‌شمار می‌روند از لحاظ روانی بدون نقص و عیب وارد جامعه خواهند شد .

تربیت فرزندان
همهٔ پدران و مادران در سال‌های اولیه تربیت فرزندان خود با مشکلاتی از قبیل عدم اطمینان و یا اینکه ممکن است در تربیت آنها اشتباه بکنند، مواجه هستند و خواهان مشاوره برای حل این مشکلات هستند. آنها می‌خواهند بدانند:
چگونه می‌توان گریه کودک را کنترل کرد؟
یا اینکه در چه سنی آموزش توالت رفتن باید شروع شود و اینکار چگونه باید انجام شود؟
یا اینکه چه مقدار غذا در هر وعده به کودک باید داده شود؟
یا چطور باید از عهدهٔ خشم کودک برآئیم؟
گاهی والدین کودکانشان را غیرقابل کنترل می‌یابند و به همین دلیل، آنها غصه‌دار، ناراحت و عصبانی می‌شوند. چنین والدینی به جائی می‌رسند که احساس می‌کنند که باید خارج از خانواده دخالت و یا راهنمائی صورت پذیرد تا یک رابطهٔ مؤثر و رضایت‌بخش در بین اعضاء خانواده برقرار شود.
مشکلات رفتاری که بسیاری از کودکان در سال‌های اولیه از خود نشان می‌دهند، سرانجام برطرف می‌شوند. ولی گروهی از کودکان هستند که مشکلات آنها تداوم می‌یابد. پیش‌بینی اینکه کدام دسته از کودکان شامل این گروه هستند، این امکان وجود دارد که بتوان حدس زد، کدام یک از گروه‌های کودکان مشکلاتشان تداوم می‌یابد.
والدین؛ اثرگذارترین الگو مربیان، مهم ترین راهنما

خانواده پایدارترین و موثرترین گروه اولیه است که در تکوین شخصیت کودک و نوجوان تاثیر به سزایی را ایفا می کند. دلیل اصلی این تاثیر نوع روابط و ماهیت تعاملی است که بین اعضای آن جاری است.از نخستین لحظاتی که فرد حیات خود را آغاز می کند در درون خانواده قرار دارد و تا پایان زندگی نیز به نوعی از آن متاثر خواهد شد. آثار تربیتی خانواده بر فرد به اندازه ای عمیق است که به مسیر بعدی زندگی جهت می دهد و فعالیت های تربیتی معلمان و مربیان کمتر در این تاثیر خانوادگی تغییرات اساسی به وجود می آورد. هر یک از صفات الهی باید به نوعی در نهاد مقدس خانواده جلوه گر باشد اگر چنین چیزی تحقق پیدا کند، خانواده فرزندانی الهی با ویژگی های رحمانی و انسانی تربیت خواهد کرد و در غیر این صورت افراد مطلوبی پرورش نخواهند یافت.
دلیل اصلی تاثیرپذیری فرزندان از خانواده الگو بودن پدر و مادر برای آن هاست. در نظر فرزندان پدر و مادر مهم ترین و زیباترین شخصیت و کامل ترین انسان به حساب می آیند و آن چه که از والدین سر می زند برای آنان مطلوب ترین رفتار است و به همین دلیل با رفتار و عملکرد پدر و مادر خود همانندسازی می کنند و سعی دارند خود را به همان شکل درآورند. معلم نیز باید از مکانیسم تاثیر خانواده بر کودک آگاهی کافی داشته باشد. ضرورت و اهمیت این آگاهی در آن است که معلم و والدین باغبانان گل های زندگی یعنی کودکان هستند و شناخت متقابل این دو و هم سویی آنان در پرورش فرزندان امری ضروری است.
گلستانی را در نظر بگیرید که در آن دو باغبان به پرورش گل ها می پردازند. اگر هر کدام از آن ها بی خبر از دیگری به گل ها آب بدهد، ممکن است باغبان دیگر نیز همان کار را تکرار کند و یا به امید دیگری از گل ها مراقبت نکند که هر دوی این حالت ها برای پرورش گل زیان بار است و نتیجه این ناهماهنگی پژمردن گل هاست! اگر معلم در مدرسه به نوعی فعالیت داشته باشد و پدر با مادر در خانواده به طور دیگری رفتار کنند، روی دانش آموز آثار منفی برجای خواهند گذاشت چرا که پیام تربیتی باید وحدت داشته باشد تا تاثیر بگذارد. اگر ۲ پیام متضاد به دانش آموز برسد باعث سردرگمی و تعارض او شده و مانع آن می شود که جهت تربیتی سالم خود را بیابد. برای مثال وقتی که معلمی دانش آموز دختری را به رعایت حجاب دعوت می کند، خانواده و به خصوص مادر نیز باید همین پیام را به او القا کند. زیرا اگر مادر با رفتار و کردار خود به حجاب بی اعتنایی و بی تفاوتی نشان دهد، کودک در پیدا کردن الگوی تربیتی با مشکلات جدی مواجه خواهد شد پس چه نیکوست که والدین و مربیان از نقش عظیم و موثر خود در تربیت کودکان و وظیفه انسان سازی خویش آگاه باشند و به خوبی به آن عمل کنند.

تعلیم و تربیت چیست؟

”بچه باتربیت“: آیا هرگز در مورد این اصطلاح، که به‌عنوان قدردانی از والدینی که نقش خود را خوب ایفاء کرده‌اند به‌کار برده می‌شود اما در حقیقت تنها گویای ادب و رفتار خوب در سر میز غذا و در اجتماع است، فکر کرده‌اید؟
اصطلاح ”بچهٔ تربیت“ هم دربارهٔ کودکی به‌کار می‌رود که ”ادب ندارد“ به بزرگتر‌ها سلام نمی‌کند، حرف‌های بد می‌زند و هنگام غذا خوردن آرنج‌هایش را روی میز می‌گذارد فقط همین. در این اصطلاح رایج تعلیم و تربیت اصلاً شجاعت، اراده، صداقت، راستگوئی، شخصیت و ابتکار کودک مطرح نیست.
کلمات تأثیر خود را می‌گذارند. از فرط شنیدن اصطلاح‌های ”یا تربیت“ و ”بی‌تربیت“ با مفهومی که در بالا آمد، پدران و مادران واقعاً خیال می‌کنند که تعلیم و تربیت قبل از هر چیز به معنی یاد دادن رفتار مؤدبانه است. بدین‌گونه که دختر بچه‌ای که آرام و ساکت روی صندلی می‌نشیند، صدایش درنمی‌آید، هرگز درخواست شیرینی نمی‌کند، تحسین مادران همسایه را برنمی‌انگیزد. در صورتی‌که در مورد پسربچه‌ای که شلوغ و پرسر و صدا است، قبل از اینکه بستنی را تعارفش کنند از آن درخواست می‌کند و به میان حرف بزرگ‌ترها دود بد قضاوت می‌کند. در هر دو حالت، جای بسی تأسف است که رفتارهای از کودک را که هیچ رابطه‌ای با شخصیت او ندارد ملاک قرار می‌دهند.
پرورش دادن یک کودک، مسلماً به معنی آموختن رفتار صحیح و مرتب بودن نیز هست. ادب لازم است. طفلی که آداب معاشرت نمی‌داند، در آینده در رنج خواهد بود اما تعلیم و تربیت چیز دیگری است. تعلیم و تربیت به معنای هنر راهنمائی طفل در طول رشد او است تا کودک بتواند رشدی هماهنگ داشته باشد و هیچ چیز مانع از آن نگردد. رشد را چگونه می‌توان خلاصه کرد؟ رشد و نمو به مفهوم جدائی تدریجی طفل از گهواره و از وابستگی کامل به شما است، تا بتواند در آینده فردی بالغ، آزاد و مستقل باشد. اما انسان یکباره در ۱۸ سالگی بالغ نمی‌شود. تعلیم بلوغ سال‌ها طول می‌کشد و به قیمت جدائی‌های قدیمی به‌دست می‌آید. تولد، از شیرگرفتن، مدرسه، همه و همه به کودک می‌آموزد که به‌تدریج از شما جدا شود. گوئی کودک از همان آغاز می‌داند که سرنوشتش این است که شما را ترک کند، و به همین دلیل است که حتی هنگامی‌که هنوز نمی‌تواند خوب راه برود از اینکه می‌خواهید دست او را بگیرید عصبانی می‌شود. تازه دو کلمه یاد گرفته که فریاد می‌زند: ”من دیگه بچه نیستم!“، و در بین صحبت‌هایش مدام عبارت : ”وقتی بزرگ شدم“ به گوش می‌رسد. اگر می‌خواهد مثل بابا، مامان و یا مثل یک خواهر بزرگتر عمل کند برای این است که علاقه دارد هر کاری را تنها انجام دهد. اگر می‌خواهد لیوان آب خویش را خودش تنها و بدون کمک شما در دست بگیرد، ادا نیست. اگر در خیابان می‌خواهد دست شما را ول کند، و یا اگر در آینده مایل است بدون شما به مدرسه برود. این خواست طبیعی اوست. این تکامل و تمایل او را نشان می‌دهد که به‌تدریج رو به پیشرفت است.
آیا فکر نمی‌کنید که با شناخت این مطلب همه چیز روشن می‌شود؟ کودکی را که می‌تواند راه برود در کالسکه‌اش می‌گذارند. طفل سه ساله را که می‌خواهد مثل برادرش به کودکستان برود نزد خود نگه می‌دارند و مرتب به او می‌گویند: ”تو هنوز خیلی کوچک هستی“، تمام اینها با رشد او مغایرت دارد. نگاهی به پیرامون خود بیندازید، آیا اینطور نیست؟ اغلب در مقابل تمایل کودک به بزرگ شدن، گوئی خواست ناخودآگاه پدر و مادر این است که فرزندانشان کوچک بماند. در این‌ صورت آرزوی کودک نامفهوم و سرخورده باقی می‌ماند. اگر با پای فردی در حال رشد، همیشه یک شماره کفش بپوشانند، این فرد بزرگ می‌شود ولی پاهائی زشت و بدقواره خواهد داشت، به همین صورت، اگر از دادن آزادی که طفل برای رشد خود به آن احتیاج دارد خودداری کنید، در هر صورت او تکامل می‌یابد ولی در زندگی فردی گوشه‌گیر، کز کرده و ناراحت خواهد بود.
بنابراین، ناراحت نشوید اگر دست کودکتان را ول کنید، او را گم نخواهید کرد. بر عکس از این آزادی که به او داده‌اید از شما سپاسگزار خواهد بود. بدین ترتیب که اگر تنها در حیاط است، برایتان گل می‌کند و یا اگر تنها به مسافرت می‌رود، برایتان نامه می‌نویسد. در طول زندگی بعضی از روابط از بین می‌روند و برخی دیگر ایجاد می‌شوند.
دربارهٔ بسیاری رودخانه‌ها چنین گفته می‌شود که: ”جریانی تند و نامنظم دارند“. رشد و تکامل کودک همانند جریان رود است. خیز می‌گیرد، از موانع عبور می‌کند، می‌جهد و جلو می‌رود در نتیجه حرکتش بر خلاف آنی است که خیلی‌ها تصور می‌کنند. برای عدهٔ زیادی رشد و نمو به مثابهٔ یک پیشرفت کند و منظم به‌سوی تکامل است که همان بلوغ باشد. چه اشتباهی! به صرف اینکه طفل بزرگ می‌شود نمی‌توان گفت که هر روز پیشرفتی به‌سوی عقل، هوش، ظرافت و فرمانبرداری انجام دهد. نه، بلکه دو پا به جلو برمی‌دارد سپس یک پا به عقب، به موانع زیادی برمی‌خورد که در طول رشد او نقش قرمز را دارند. اما اگر فرزندتان در مقابل مانعی قرار گیرد، قضاوت در این باره که آیا می‌تواند از آن عبور کند به عهدهٔ شما است. آیا او به اندازه کافی از نظر جسمی قوی هست که تنها راه برود؟ آیا از نظر عاطفی قدرت این را دارد که پانزده روز از شما دور بماند؟ پاسخ دادن به این سؤال‌ها یکی از مشکلات تعلیم و تربیت است.
پرورش کودک فقط به این محدود نمی‌شود که بگذارید استعدادهایشان شکوفا شود موانع را از سر راهش بردارید و به رشد او کمک کنید.
پرورش‌دهنده کار دیگری نیز دارد. او باید کودک را به طرف ذوق و قریحه‌اش راهنمائی کند تا طفل بتواند به آن جامعٔ عمل بپوشاند. زیرا برای اینکه آدم در زندگی کسی باشد فقط بالغ شدن کافی نیست. فرد زمانی به شکوفائی می‌رسد که بتواند قریحهٔ خود را عملی کند و آن چیزی بشود که به خاطرش به دنیا آمده است: مهندس یا هنرمند، کاسب یا حسابدار و خلاصه اینکه ”تربیت خوب“ یعنی اینکه اجازه دهیم کودک همانی بشود که باید باشد).
کودکی که طبعی هنرمند دارد، اگر خوب تربیت شود در بزرگی هنرمند خوب و برجسته‌ای خواهد شد.آموزش، تنبیه، تشویق
محیط ایده‌آل محیطی است که در آن، طفل در دبستان از امکانات آموزشی بسیار عالی برخوردار است و در منزل هم گذشته از کمک والدین با سواد، از انواع و اقسام سرگرمی‌های آموزنده برخوردار است.
منظور ما محیطی است که در آن طفل معصوم بعد از صرف ۴ یا ۵ ساعت از بهترین ساعات عمر خود در مدرسه، ساعات بیکاری را با بازی فوتبال در کوچه‌ها و درگیری با پسر همسایه پر می‌کند. روشهای آموزشی که در گذشته با تنبیه بدنی همراه بود ، کاملا نکوهیده و در خور ملامت است.
در بعضی مدارس دانش آموزان می‌بایست کتکهای روز جمعه را پنجشنبه نوش جان می‌کردند و یا سیاه کردن انگشتان به وسیله مداد که در اکثر مواقع توانایی انجام تکالیف را از دانش آموزان به کلی سلب می‌کرد. در این دوره متاسفانه، بعضی از مواقع دانش آموزان با مساله کتک کاری نوعی زندگی مسالمت آمیز را در پیش می گرفتند؛به این صورت که تنبیه شدن از بخشهای لاینفک آموزشگاهی آنان شده بود هدف این گونه تنبیهات جز خشونت و رفع عقده نبوده است.
این اعمال کاملا غیرانسانی و با اصول انسانی سازگار نیستند و نخواهند بود. بتدریج با گذشت زمان ، از شدت این گونه تنبیهات کاسته و تهدید جایگزین آن شد. تهدیدی جدی و البته گاهی موارد، در قالب تشویق ! همان سیاست تنبیه و تشویق یا چماق و شیرینی.
در این نوع از محیطهای آموزشی که چند سالی به طول انجامید دانش آموز می دانست که تنها با ارائه درست درس می‌تواند از زیر ضربات طاقت فرسای اولیای آموزشگاه جان سالم به در برده و تشویق‌های آنان یا اولیای خانه و حتی دوست و آشنا را به قیمت صرف وقت گرانبهایش با خواندن اجباری چند کتاب با جملات قلنبه سلنبه ، متوجه خود سازد. در چنین محیطهایی، از یکسو از بیم تنبیه ها و از سوی دیگر در مواجهه با تشویق‌های کذایی، عمر دانش آموز تلف می‌شد طی این دوره ، دانش آموز لحظه‌ای درس را برای درس نخواندند. هدفشان از درس خواندن یا اصولا فرار از تنبیه بود ، یا وصال به تشویق ! نتیجه این که میل باطنی نقشی نداشت.
امکانات آموزشی برای دانش آموزان محرکی مثبت است ، اگر این عنصر نباشد، رکود خودنمایی می‌کند و در نتیجه استعدادها از بین می روند. باید به نحوی محرکی را به وجود آورد تا این استعدادها پژمرده نشوند. امروزه عنصر تشویق ، به تنهایی نقش بازی می کند و با کمی دقت می‌توان دریافت که چقدر نتیجه این بازی مایه تاسف است ؛ چرا که هدف دانش آموز، کسب تشویق خواهد شد نه کسب دانش. جالب این که، خارج از چارچوب درس و مدرسه ، مطالعه کتب ساده و یا مشکل ، همراه با لذتی وصف نشدنی است چون نه تشویقی در کار است و نه تنبیه.
میل باطنی فعال شده و نقشش را بخوبی ایفاء می‌کند اما این زمان برای خیلی‌ها زیاد به طول نمی‌انجامد؛ چرا که وحشت از آینده که خود معلول عواملی از جمله بیکاری ، فقر مادی ، نابسامانی‌های اقتصادی ، اجتماعی است ، مسیر مطالعه را تغییر می‌دهد. قصور در امر مطالعه ویران کننده سعادت آینده است درس را باید در آرامش فکری خواند. هیچ یک از موارد به تنهایی موثر نخواهند بود ، اگر امکانات آموزشی کافی در دسترس نباشد.نقش والدین در تربیت فرزندان‌
والدین در تربیت فرزندان خود نقش مهم و سرنوشت‌سازی دارند. آنان باید برای فرزندان خود دوست و محرم باشند. دوستی پدر و مادر با فرزندان سبب می‌‌شود تا آنان بتوانند بدون ترس، مشکلات، دیده‌ها و شنیده‌های خود را به والدین بگویند.
پدران و مادران از آنجایی که با فکر، شخصیت و اخلاق فرزندان خود، آشنا هستند می‌‌توانند راهنمای خوبی برای آنان باشند.
متاسفانه بسیاری از آسیب‌ها توسط والدین و مربیان ناآگاه، از روی دلسوزی و محبت بی‌جا برای فرزندان ایجاد می‌‌شود.
برای اینکه فرزندانتان خوب تربیت شوند و از آسیب‌های رفتاری و اخلاقی در امان باشند به نکته‌های زیر توجه کنید:
• در کارهای تربیتی عجله نکنید. آرام حرکت کنید تا به سرعت به هدف‌های خود برسید و بدانید که در مسائل تربیتی، خیلی وقت‌ها سکوت کردن از حرف زدن مهم‌تر است.
• در محبت کردن، حد وسط را رعایت کنید و موقعیتی را ایجاد کنید تا فرزندان، خودشان تربیت را قبول کنند.
• در تربیت دینی در نظر داشته باشید که هدف به وجود آوردن علاقه به مسایل دینی در فرزندان است.
اگر در تربیت، فرزندان، آمادگی نداشته باشند، تربیت اثر ندارد. همان طوری که اگر ریشه‌ی درخت در خاک نباشد، هر چقدر آب هم روی آن بریزید، فایده‌ای ندارد. همچنین سعی کنید به چیزی که می‌‌گویید عمل کنید تا فرزندان نیز به آن عمل کنند.‌به تفاوت‌های فردی فرزندانتان توجه کنید و به آنان احترام بگذارید. به علاوه سعی کنید راهی که برای تربیت فرزندان خود به کار می‌‌برید غیر مستقیم باشد؛ زیرا اثر آن بیشتر است از دعوا کردن یا بی‌توجه بودن نسبت به فرزندان خودداری و از تنبیه بدنی آنان پرهیز کنید.

استعدادهای گوناگون فرزندانتان را بشناسید.

والدین در خانه و معلّمان در مدارس، عادت دارند برای دانش آموزی ارزش فوق العاده قایل شوند که در درس های زبان، ریاضی و یا علوم تجربی استعداد خوبی از خود نشان بدهد و اگر این دانش آموز در امتحان نهائی نمره ی خوبی از این درس ها بگیرد، او را جزو دانش آموزان فوق العاده و نابغه به حساب می آورند. و به سایر استعدادهای او اهمیّت نمی دهند. این نگرش باعث می شود تا والدین و معلّمان فقط به دانش آموزانی توجّه نشان دهندکه در دروس فوق استعداد درخشانی دارند و بقیّه ی دانش آموزان علی رغم دارا بودن استعداد در دیگر رشته ها، از دایره توجّه مربّیان خارج می شوند. این نگاه کوته بینانه باعث عصیان بسیاری از دانش آموزان می شود، چون آن ها نه در نظام تربیتی خانه و نه در نظام آموزشی مدرسه، جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده اند و به استعدادهایشان بهایی داده نشده است.
ما از فرزندانمان توقّع داریم تا چشم بسته تابع دیدگاه ما باشند و بدون در نظر گرفتن استعدادها و امکاناتی که دارند از آن ها انتظار داریم برای پیشرفت و ترقّی خود در مسیری حرکت کنند که ما برای آن ها ترسیم می کنیم، در حالی که آن ها در درون خود به دنبال چیز دیگری هستند، اما نمی توانند آن را بیان کنند، چون سیستم آموزشی و اجتماعی به آن توجه نمی کند. به همین خاطر هم والدین و هم معلمان در رابطه با دانش آموزان با مشکلات زیادی مواجه می شوند. ما با خطر انحطاط سیستم آموزشی مواجه هستیم زیرا در مسیر استعدادهای طبیعی فرزندانمان قدم برنمی داریم. معیار برتری از دیدگاه ما، محدود و مربوط به گذشته است، به همین خاطر هر پدر و مادری آرزو می کند که فرزندش، پزشک یا مهندس شود و سایر حرفه ها و گرایش ها از اهمیّت ساقط می شوند. حکمت خداوند بر این قرار گرفت که انسان ها متفاوت آفریده شوند و برای هر انسانی استعدادهای متنوعی بیافریند و همین امر باعث حرکت، رشد و توسعه و تکامل زندگی انسان ها می شود.
در این جا مفهوم استعدادهای گوناگون مطرح می شود تا نسبت به رفتار خود و فرزندان مان با دیدی جامع وهمه جانبه بازنگری کنیم و نقاط قوّت و ضعف خود را آشکارا ببینیم. این مفهوم جدید باعث می شود تا طرز تفکّر مردم و حتّی تحقیقات متعارف، روند صحیحی به خود بگیرد، چرا که اکثر پژوهش های علمی در زمینه استعدادها، محدود به استعدادها و هوشمندی های خاصّی است و بسیاری از استعدادها به دست فراموشی سپرده شده است. مفهوم استعدادهای گوناگون به ما می فهماند که خداوند هیچ انسانی را از هیچ استعدادی محروم نساخته است. در درون هر کدام از ما گنجی نهفته است که اگر بتوانیم آن را کشف کرده و از آن استفاده کنیم، در سازندگی جامعه اثرگذار خواهیم بود.

انواع استعدادها و ویژگی های آن
1-استعداد و هوشمندی زبانی: این اشخاص استعداد خاصی در مطالعه کردن و استفاده هوشمندانه از کلمات جهت ابراز احساسات خود دارند، به همین دلیل در معاشرت با دیگران خوش مشرب و موقعیّت شناس هستند. حتّی در شوخی کردن با دیگران موقعیّت زمانی و مکانی را در نظر می گیرند.این اشخاص می توانند نویسنده، شاعر، سخنور و یا روزنامه نگار شوند.
2-استعداد ریاضی: این گونه اشخاص استعداد خاصّی در بازی با اعداد و رموز و حلّ مسایل ریاضی و درک رابطه موجود بین اعداد و مجهولات دارند. قدرت خاصی در رسم منحنی و نمودارها و همچنین استدلال و حل معادلات چند مجهولی دارند و در نهایت می توانند ریاضی دان و یا فیزیک دان و یا کارشناس مسایل اقتصادی باشند.
3-استعداد تخیل: قدرت و استعداد این اشخاص در تخیل، نقاشی، طراحی، استفاده از رنگ ها، سایه ها، بافندگی، تقلید، عکس برداری، انتخاب صحیح اشکال و حجم آن ها است. این هوشمندی را در نقّاشان و مجسمه سازان و به طور کلّی هنرمندان و مهندسان طراح می توان یافت.
4-استعداد اجتماعی شدن: استعداد این اشخاص در درک نیازها و انگیزه های دیگران است. این افراد در فعّالیّت های گروهی و رهبری این فعّالیّت ها تخصّص دارند. نظریّات خود را خیلی راحت به دیگران ارایه می دهند و خود نیز از نظرات و پیشنهادهای آن ها استقبال می کنند و به عبارتی با مردم زود می جوشند. رهبران و مصلحان و کسانی که علاقه به فعّالیّت های اجتماعی و سیاسی و گروهی دارند چنین استعدادی دارند.

5-استعداد تفکر عمیق (درون گرایی)این قبیل اشخاص سعی می کنند استعدادها و احساسات درونی خود را کشف کنند. همچنین این قدرت را دارند تا درباره ی چند موضوع، در یک زمان دقیق و عمیق تمرکز کنند. همیشه در حال بررسی اندیشه و احساسات و طرح های دیگران هستند و استعداد خیال پردازی فوق العاده دارند، این نوع هوشمندی را می توان نزد فلاسفه و اندیشمندان و برنامه ریزان و روان شناسان یافت.

6- استعداد بدنی- حرکتی: این اشخاص، استعداد خاصی در استفاده از اندام های خود دارند (حرکت چشم ها، عضلات صورت، دست ها و سایر اندام های بدن) این افراد می توانند نقش های مختلف بازیگری را ایفا کنند و بعضی ها استعداد خاصی در پانتومیم دارند. این نوع هوشمندی را می توان در میان ستاره های معروف ورزشی یافت مانند: بازیکنان فوتبال، ژیمناستیک و …
7- استعداد موسیقی و صدا: این اشخاص قدرت تشخیص بسیار دقیق صداها و همچنین استعداد آهنگ سازی دارند.

8- استعداد پیش بینی (حس ششم) بعضی افراد استعداد خاصی در پیش بینی و پیش گویی دارند، البته نمی توان تفسیر منطقی برای آن پیدا کرد، ظاهراً بصیرت و پاکی خاصی دارند و آن ها را قادر به پیش بینی حوادث به شکلی واضح تر و روشن تر از بقیّه ی مردم می نماید. شخصی که چنین استعدادی دارد خودش نمی داند چگونه این کار را می کند. گاهی اوقات این اشخاص افکار دیگران را می خوانند. این استعداد بسیار نادر است.

9-استعداد وجدانی:مفهوم جدیدی از هوشمندی است که دانیل ژولمان آن را شرح داده است.این کشف، انعکاس وسیعی پیدا کرد و معلوم شد که موفّقیّت بسیاری از بزرگان تاریخ در این استعداد نهفته است. چنین شخصی نسبت به توانایی خود آگاه است و آن را در عمل نشان می دهد.این شخص معمولاً سرزنده و پرهیجان است و اندیشه های مثبت و انگیزه قوی برای کار و تولید و موفّقیّت دارد، علاوه بر آن استعداد درک، همکاری، همدردی و همنوایی با دیگران را دارد. از مهارت های اجتماعی فوق العاده ای بهره مند است. به گونه ای که فرصت های موفّقیّت و پیشرفت برای او همیشه مهیّا است. این اشخاص به خاطر نوع رفتار و معاشرتی که دارند از محبوبیّت خاصی در میان مردم برخوردارند. یکی دیگر از صفات این افراد تحمّل مشکلات و سختی ها است که هیچ گاه آن ها را مایوس نمی کند، و برای رسیدن به اهداف خود همیشه امیدوار هستند.

10-استعداد عملی(مکانیکی یا دستی) استعداد این شخص کار کردن با ابزار آلات است. این استعداد را می توان از دوران بچگی کشف کرد. بعضی از کودکان کم حرفند، ولی می بینیم که مشغول باز و بسته کردن وسایل برقی مانند رادیو و یا تلویزیون و … هستند. حتّی در بازی با اسباب بازی اوّلین کاری که می کنند جدا کردن تمام قطعات آن و بستن دوباره آن هاست. این گونه افراد معمولاً بیشتر با وسایل و ابزارآلات معاشرت می کنند تا با مردم.
11- استعداد معنوی: حتماً در زندگی با افرادی برخورد کردید که در صورت آن ها نوعی پاکی و معنویتی خاص مشاهده می شود. هنگام نگاه کردن به آن ها احساس آرامش می کنید چون هنگام نزدیک شدن به آن ها احساس می کنید دنیا در آرامش است و با آن ها به سوی دنیای پاکی و صلح در حال پروازید. ماهیچ گاه معاشرت با چنین افرادی را فراموش نخواهیم کرد چون برخورد آن ها حالتی از اطمینان و آرامش در روحمان بر جای می گذارد. این نوع استعداد معمولاً در میان رهبران دینی و روحانی دیده می شود که تاثیر فراوانی روی پیروان خود دارند نه به خاطر سخنان منطقی و مستدل آن ها بلکه به دلیل معنویت، آرامش و صداقت در کلام و عشق و مهربانی و سعه صدر آن هاست.
با بررسی انواع استعدادها حتماً به این نتیجه رسیده اید که تا چه حد استعداد های خود و فرزندانمان را فراموش کرده ایم. پس لازم است در سیستم تربیتی و آموزشی ما بازنگری شود و تمامی استعدادها را در نظر بگیرند. در این صورت بسیاری از استعدادهایی که در ما و فرزندانمان وجود دارد شکوفا خواهد شد.

شكل دهی به شخصیت كودكان
هر پدر و مادری خواهان داشتن فرزندی با استعدادهای درخشان، مستقل و درعین حال انعطاف پذیر است و از اینكه نحوة تربیت آنان نتواند درشكل دهی مؤثّر ومفیدبه شخصيّت این فرزندان اثرگذار باشد، ابراز نگرانی می كند. برخی از روانپزشكان معتقدند كه اگرچه ویژگیهای زیستی افراد نقش بسزایی درشكل دهی شخصيّت آنان ایفا می كنند، لیكن بسیاری از والدین قادرند طبیعت فرد را تربیت نمایند. مباحث زیر چكیده ای از راهكارهای آنان هستند :

درك و تشخیـــص نــــوع شخصيّت:
همچنان كه گفته شدبعضی از متخصّصین امور روانی نكتة اصلی در پرورش كودكان را درك نوع شخصيّت آنان می دانند و از آنجایی كه به وجود ۵ نوع مشخّص از شخصيّت معتقد می باشند، لذا براین باور ندكه والدین قادرند ازهمان ابتدا نوع شخصيّت فرزندان خود را تشخیص دهند و از این شناخت بعنوان وسیله ای درراستای كمك به آنان استفاده نموده، این كودكان را بعنوان افرادی خلّاق و یا بعبارتی به نمونه ای سالم در نوع شخصيّتی خود مبدّل سازند. نوزادان با گرایشهای فیزیكی مختلفی كه پایه در اصول بیولژیكی ( زیستی )، ژنتیكی و محیطی آنان دارند و درطيّ مراحل تحوّلی پیش از تولّد، بدنبال رشد سیستم عصبیشان، شكل می گیرند، بدنیا می آیند. درنتیجه مراقبین آنان قادرند مشخّص كنند كه آیا نوع شخصيّتی این نوزادان ازانواع مشكلساز است و یا ممكن است بعنوان افراد مفیدی تلقّی گردند. گرین اسپن در این زمینه چنین توضیح می دهد كه درسالهای اوّليّة حیات، سیستم اعصاب هنوزاز انعطاف پذیری بالایی برخوردار است و بدین ترتیب حقیقتا می توان نحوة عمل آن راتغییر داد. وی درادامه اظهار میدارد كه: نكتة مهم آن است كه مامی خواهیم چگونه طبیعت نوزادمان راتربیت كنیم ویا چگونه می خواهیم به كودكمان كمك كنیم تا از فردی ترسو و مضطرب به انسانی با اعتماد بنفس و شهامت تبدیل شود. دربرخی موارد، شخصيّت كودك ازهمان هشت ماه اوّل زندگیش قابل تشخیص است و با گذر زمان، هنگامی كه به یك نوزاد نو پا یا كودكی درسنّ پیش دبستانی تبدیل می گردد، كاملا معلوم است كه وی كودكی خجالتی بوده در برخورد با مسائل مختلف گوشهای خود را می گیرد، فرار می كند و به هر چیزی ضربه می زند و یا ممكن است فردی لجوج، اهل مجادله، در خود فرورفته، بسیار گیج ( حتّی با مشكل در تعیین جهت ) و یا مستقلّ باشد.انــــــواع شخصيّـــــــــت
الف ) حسّــــاس :
این نوزادان، كودكان و یا حتّی بزرگسالان بسیار حسّاس هستند و فطرتا گرایش زیادی به ترسو یا مضطرب بودن دارند. سابقا تصوّر می شد كه این افراد مصداق كاملی ازانسانهای ترسو، محتاط و خجالتی هستند، اما امروزه به این نتیجه كه به این شكل نیست، چراكه این كودكان نسبت به محركهای اساسی مانند تماسهای بدنی ( لمس ) و صداها، حسّاس می باشند و بعنوان نمونه صدای گربه برای آنها به مثابه صدای غرّش شیر جلوه می كند. بنابراین وقتی این كودكان در كلاسهای پرهیاهوی پیش دبستانی قرار می گیرند، بسیار ترسو بنظر می رسند و این در حالی است كه درخانه از رفتار خوبی برخوردارند. به بیانی دیگر ظرفيّت آنان محدود است ودرنتیجه مهم آنست كه مراقبین كودكان دارای شخصيّتی حسّاس، لازم است بگونه ای آرامش بخش رفتار كرده برای آموزش رفتارهای مطلوب به آنها ، گام به گام پیش روند. اگر ما به یك چنین كودكی، ازطریق ایجاد محیط پرورشی صحیح و امن كمك كنیم، پیشرفت زیادی نشان می دهد و اعتماد بنفس و شهامت لازم را كسب می نماید؛ ولی در مقابل اگر ما دربرابر آنان تسلیم شویم، از آنها افرادی ترسو و مضطرب با گرایش زیاد به افسردگی ساخته ایم.
ب ) جســــور و فعّــــــــال :
این كودكان نسبت به كسب درون دادهای حسی تمایل و اشتیاق زیادی نشان میدهند و بعنوان نمونه می بینیم كه با گشتن درمحیط اطراف خود سعی دردستیابی به نكات جدید دارند. این افراد از نظر شخصيّتی میتوانند دارای نگرشی منفی با روحيّه ای ضدّ اجتماعی باشند و یا درمقابل قادرند رشد وپیشرفت نموده به افرادی با روحيّة رهبريّت و كوشا در ایجاد شرایط جدید و یا سیاستمداری موفّق تبدیل گردند. هنگامیكه درمورد كودك حسّاس نسبت به صداها و تماسهای بدنی صحبت می كنیم، می بینیم كه آنان از حسّاسيّت بالایی برخوردارند ولی با بررسی گروه دوم در می یابیم كه دربرابر محرّكهای مذكور حسّاسيّت بسیار كمتری نشان میدهند و بعنوان نمونه تمایل زیادی به صداهای بلند داشته نسبت به درد وتنبیهات دیگران حسّاسيّتی بروز نمی دهند و حتّی از آن لذّت هم می برند ؛ امّا باید توجّه كرد كه این امر بدلیل نیاز به دریافت مقادیر زیادی از محرّكات است نه بدلیل بی تفاوتی نسبت به تحقیر ویا داشتن روحی پست. بااین تفاسیر ممكن است كودكان مذكور به اشتباه پرخاشگر شناخته شوند و اگر به جای درمان فقط بر آرام نمودن او پافشاری گردد، قطعا با گذر زمان به فردی پرخاشگر تبدیل خواهند شد. دربرخورد بااین گروه لازم است تعدادی دستور العمل را آماده نموده، در اختیار او قراردهیم تا بداند انتظارات ما از او چیست و باید به این نكته توجّه شود كه از تنبیه و كنار كشیدن او ازجمع خودداری نموده، ضروری است تا با ایجاد محیطی بالنده و مناسب به پرورش او بپردازیم.

ج ) در خـــود فــــرو رفتـــه / كــــم واكنـــش :
این كودكان توانایی بروز احساسات خودرا ندارند و مایلند در خود فرورفته به رؤیاپردازی مشغول شوند؛ بعلاوه دربعضی از آنان هماهنگی كمی در اندامهای حركتی دیده شده اصطلاحا به تنش عضلانی كم مبتلا هستند. برای جلب توجّه او لازم است با صدای كاملا بلند صحبت كرده برای جلب توجّهش فعّاليّتها وحركات بدنی زیادی ضمن صحبت با او از خود نشان داد. این گروه از كودكان در گوشه ای نشسته، چنین وانمود می كنند كه با خود مشغول بازی هستند و تمایل زیادی نسبت به تنها ماندن نشان می دهند، بعلاوه به بازیهای كامپیوتری كه بیشتر جنبة فعّاليّتهای انفرادی دارند ابراز علاقه می نمایند. باتوجّه به مطالب مذكور چنانچه بتوانیم آنان راازعالم درونیشان بیرون بكشیم ودربرخوردبادیگران فرصت فرار به آنها ندهیم، قادرخواهیم بود افرادی بسیار خلّاق، گرم، دوست داشتنی و بعبارتی پرورش یافته به اجتماع تحویل دهیم.

ثبت نام دوره آموزشی روانشناسی کودک و نوجوان

نوع مقاله: مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ابهر، گروه روانشناسی ، ابهر. ایران.

چکیده

کلیدواژه‌ها

مقاله روانشناسی کودکان دبستانی

جعفری, علیرضا. (1393). تأثیر بازی های آموزشی بر رشد اجتماعی کودکان پیش دبستانی. فصلنامه روان شناسی تربیتی, 10(33), 71-85.

علیرضا جعفری. “تأثیر بازی های آموزشی بر رشد اجتماعی کودکان پیش دبستانی”. فصلنامه روان شناسی تربیتی, 10, 33, 1393, 71-85.

جعفری, علیرضا. (1393). ‘تأثیر بازی های آموزشی بر رشد اجتماعی کودکان پیش دبستانی’, فصلنامه روان شناسی تربیتی, 10(33), pp. 71-85.

جعفری, علیرضا. تأثیر بازی های آموزشی بر رشد اجتماعی کودکان پیش دبستانی. فصلنامه روان شناسی تربیتی, 1393; 10(33): 71-85.

برای دریافت اخبار و اطلاعیه های مهم نشریه در خبرنامه نشریه مشترک شوید.


اصل مقاله 228.35 KDownloads-icon

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه

مشاوره تلفنی خانواده، ازدواج، روانشناسی و عشق

برای دسترسی آسانتر به مطالب سایت به کانال تلگرام روانشناسی آویژه بپیوندید (کلیک کنید).

روانشناسی کودکان دبستانی نشان میدهد که آموزش های ابتدایی تاثیر بسزایی در شکل گیری شخصیت کودک در آینده و میزان موفقیت او در آینده دارد از این رو روانشناسی کودک در این سنین حائز اهمیت فراوانی است . در روانشناسی کودکان دبستانی ، کودکان در سنین قبل از ورود به دبستان ، اعتماد به نفس بسیار بالایی دارند . آنها تنها با خودشان مقایسه میشوند و احساس موفقیت بسیار میکنند اما این احساس با ورود به دبستان کاملا تغییر میکند . در سنین ورود کودک به دبستان همه چیز رنگ و بوی رقابتی میگیرد کودک حالا با افرادی بهتر از خودش رو به رو است که گاها موفق به شکست آنها نیست و این باعث تقلیل اعتماد به نفسش میشود . در این دوران است که والدین به اهمیت مبحث روان شناسی کودکان دبستانی بیش از پیش پی میبرند .

روانشناسی کودکان دبستانی تاکید میکند در برخورد با کودک دبستانی باید این نکته را بدانید که او در شرایط روحی دشواری است . او حالا طعم فضاهای بزرگتر و محیط های اجتماعی گسترده تری را چشیده و در این مسیر به شدت احساس تنهایی میکند . در وجود کودک ، احساسات ضد و نقیض بسیاری وجود دارد که گاها از او یک کودک خیره سر و بسیار بداخلاق میسازد . اما باید بدانید این ماهیت اصلی کودک نیست و او تحت تاثیر فشار رقابت با همسالان و استرس های ناشی از اتفاقات داخل مدرسه است و توانایی مدیریت این اتفاقات را به تنهایی ندارد . این وظیفه شماست که چنین مهارت های مهمی را به او بیاموزید . در روانشناسی کودک دبستانی ما راهکارهایی برای کمک به شما در مورد نحوه رفتار و برخورد با یک کودک دبستانی عنوان میکنیم .

مقاله روانشناسی کودکان دبستانی

بیشتر بخوانید: در مورد روانشناسی کودکان استثنایی بیشتر بدانید

روانشناسی کودکان دبستانی و پیش دبستانی شباهت های بسیاری دارد . راهکارهای مهم در تربیت یک کودک دبستانی و یا پیش دبستانی در متون روانشناسی کودک بصورت گزینه ای میتواند شامل عناوین زیر باشد :

بیشتر بخوانید:  خصوصیات روانشناسی فرزند آخر خانواده

روش های پیشنهادی دیگر

در روانشناسی کودکان دبستانی و پیش دبستانی بپذیرید که کودک با ظرفیت های خاص خودش آفریده شده و قرار نیست آینه تمام نمای آرزوهای شما باشد . سعی کنید کودک را با سرزنش دچار احساسات منفی نکنید . روانشناسی کودکان دبستانی و پیش دبستانی پیشنهاد میکند سعی کنید در این راه از مزایای موفقیت و اثرات آن بر زندگی آینده کودک ، او را مطلع کنید . این سخنان باید به نحوی اثرگذار به کودک القا شوند و کودک بتواند آنها را به راحتی درک کند . مثلا به کودک خود بگویید که رسیدن به آرزوها شامل صد قدم بسیار ساده است و مثلا اگر بتواند با تلاش خودش نمرات خوبی در درس های ترم آینده کسب کند یک قدم به پزشک یا خلبان شدن نزدیک تر میشود ! ( از آنجا که تمام کودکان در ابتدای دبستان میخواهند پزشک یا خلبان باشند ! ) .

بیشتر بخوانید:  ویژگی های روانشناسی فرزند اول چیست ؟

مشاوره و روانشناسی کودکان دبستانی امروزه در دسترس همگان قرار دارد . با توجه به روانشناسی کودکان دبستانی ، کودک باید آزاد باشد که خودش با استقلال فکری و نحوه تربیتی صحیح از جانب شما برای بهتر کردن آینده خودش تلاش کند . کودک در این دوران شدیدا به واکنش ها و رفتارهای والدین خود حساس است . هر گونه رفتار خشونت آمیز با کودک به دلیل کسب نکردن موفقیت ها و یا حد نصاب نمرات میتواند اثرات ماندگار و بسیار بدی بر شخصیت کودک بگذارد . گاها دیده شده والدینی که بر کودکان خود بسیار فشار وارد میکنند کودکانی مضطرب دارند که این کودکان از کمترین حد اعتماد به نفس و کارآیی در آینده برخوردارند .

بیشتر بخوانید:  روانشناسی رنگها در کودکان

مشاوره و آموزش والدین

سعی کنید از روش های تشویقی در مدرسه با هماهنگی معلم فرزندتان استفاده کنید . یا اینکه در تمام جلسات مدرسه شرکت کنید و کاری کنید او از حضور شما در مدرسه اطمینان حاصل کند . این راه کمک میکند که کودک شما احساس غرور و اعتماد به نفس بسیاری کند . در مبحث دوست یابی سعی کنید تنها و تنها و تنها مشاوران خوبی باشید و در تصمیم گیری کودک دخالت نکنید . از دیدگاه روانشناسی کودکان دبستانی اینکه کودک ، دوستانش را خودش انتخاب کند از مهمترین نکات است . مشاوره و روانشناسی کودکان دبستانی نشان داده کودکان با دیدگاه های خود انتخاب های جالبی میکنند که برای شما قابل فهم نیست . اما اینکه شما بخواهید با معیار های خودتان و بزور چیزی مثل دوست یابی را به کودک تحمیل کنید از کودک شما تنها یک کودک لجباز و سرخورده میسازد .

بیشتر بخوانید:  سوالات تست هوش کودکان

نکات روانشناسی کودکان دبستانی را مختصرا در این متن بیان میکنیم . روانشناسی کودکان دبستانی و پیش دبستانی نشان داده این کودکان به علوم مختلفی دست یافته اند و مهارت های بسیاری را آموخته اند پس طبیعی است که سوالات بسیاری داشته باشند و مغز پرسشگر انها مدام در حال پردازش جهان اطرافشان باشد . سعی کنید در پاسخگویی به کودک خودتان بسیار شکیبا باشید و حتی اگر جواب علمی یک پدیده را نمیدانید با تحقیق و سرچ در اینترنت کودک را روشن کنید . این نکته در ایجاد هوش و خلاقیت در کودک اثری مستقیم و بسیار مهم دارد . در هر موضوعی از بازی تا کلاس های درس مدرسه و حتی کلاس های تشویقی و ورزشی سعی کنید به اندازه توانایی کودکتان از او انتظار داشته باشید .

بیشتر بخوانید:  روانشناسی کودک ۹ ساله دختر و پسر

با توجه به مبحث مشاوره و روانشناسی کودکان دبستانی مهم است بدانید که کودکان ظرفیت های مختلف و متفاوتی دارند . مثلا اگر کودک شما زمینه های هنری را بسیار دوست دارد و استعداد زیادی در این زمینه ها دارد اما در دروسش بسیار ضعیف است درک کنید که او یک فرد هنری است و یک پابلو پیکاسو خیلی بهتر از یک دیپلمه بیکار است ! هیچکدام از موضوعات گفته شده و ملایمت های رفتاری که پدر و مادر در تربیت فرزند خود لازم دارند نشان دهنده ی کم اهمیت بودن محدودیت ها و قوانین نیست . باید بدانید که پدر و مادر ها باید روش های کنترلی خاصی به کودک ارائه کنند و از او انتظار داشته باشند که این محدودیت ها و قوانین را ارج بنهد و به تنهایی عمل کند .

بیشتر بخوانید:  روانشناسی کودک ۱۱ ساله

مطالب روانشناسی کودکان دبستانی در متون بالا و در مبحث نکات روانشناسی کودکان دبستانی مختصرا بیان شد . اما دیگر نکته مهم این است که والدین بدانند یکی از موضوعات کسل کننده ی زندگی کودک دبستانی انجام تکالیف مدرسه است . کودکان همیشه در این موضوع از والدین نافرمانی میکنند . آنها بطور مداوم از انجام این تکالیف فراری هستند . اما والدین باید درک کنند که این یک امر طبیعی در وجود کودک دبستانی آنهاست و چیز عجیبی نیست . کودک دبستانی تا قبل از مدرسه از آزادی بسیار بهره‌مند بوده و اسیر و درگیر هیچ قانون و مشقی نبوده است اما حالا او باید در چارچوب این فعالیت ها زندگی کند . سعی کنید یک ساعت مشخص انجام تکالیف برای کودک تعیین کنید که با فعالیت های روزانه دیگر کودک درگیر نباشد و کودک آنها را با فراقت و آسودگی خاطر انجام بدهد .

بیشتر بخوانید:  رفتار با کودک ۱۲ ساله

در این راه از موارد تشویقی استفاده کنید . مثلا اینکه بعد از اتمام تکالیفش او را به پارک ببرید یا برایش یک بستنی بخرید یا حتی با آهنگ مورد علاقه اش نمایش خنده دار اجرا کنید و با او بازی کنید . اینها همه و همه از هزاران روش تشویق کودک در زمینه انجام تکالیف در مطالب روانشناسی کودکان دبستانی است . بیاد داشته باشید که اجبار در کودک باعث بروز لجبازی ، دلسرد شدن و بی اعتنایی به شما میشود . در نهایت برای کودک خود یک والد با احساس ، درک کننده و مهربان باشید . کودکان با والدین خشن و عصبی ارتباط بسیار بدی دارند و در آینده آینه تمام نمای والدین خود هستند . اگر دوست دارید کودک با نشاط و سالم و اجتماعی و موفقی به جامعه تحویل بدهید این موارد را با مراجعه به مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی و یا مشاوره روانشناسی ابتدا در خودتان بوجود بیاورید .

بیشتر بخوانید:  روانشناسی کودک ۷ ساله

لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .

در این راستا مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه روانشناسی کودک به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد .

منبع:  Psychology for School Children – Okey Dokey Childhood …

براي مشاوره در زمينه روانشناسی کودکان دبستانی چگونه است ؟

از مشاورين مشاوره خانواده و روانشناسي آويژه
از سراسر کشور

با 09353000102 تماس بگيريد

همه روزه از ساعت ? صبح تا ?? شب 

حتي ايام تعطيل

مطالب مرتبط با این نوشته:

روانشناسی کودک 3 ساله و نکات مشاوره این کودکان

روانشناسی کودک دو ساله و نکاتی که باید بدانید

راهکارهای عملی در برطرف کردن کمرویی کودکان

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

مقاله روانشناسی کودکان دبستانی

نام

ایمیل

وب‌ سایت


avijeee@ 


info@avije.org  

براي تماس با مشاور کليک کنيد!

مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه در راستای گسترش خدمات مشاوره دسترسی تمامی هم وطنان به خدمات مشاوره و همچنین بهبود خدمات مشاوره تلفنی، اقدام به ارائه خدمات مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی کرده است. به لطف خداوند متعال مرکز مشاوره تلفنی آویژه در نظر دارد با گسترش کار خود در زمینه مشاوره تلفنی و در راستای آسان تر و ارزان تر شدن خدمات مشاوره، با گسترش خدمات مشاوره تلفنی خود، در حوزه مشاوره حضوری و مشاوره آنلاین با هم میهنان گرامی، وارد شود. در حال حاضر در مرکز مشاوره تلفنی آویژه، شما می توانید از مشاوران زبده در حوزه های مختلف مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره تلفنی کودک، مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره تلفنی روانشناسی بهره مند شوید.ان شاءالله شما کاربران گرامی از خدمات مشاوره تلفنی آویژه کمال رضایت و استفاده را داشته باشید.

برای مشاوره تلفنی کودک، تربیت کودک، اختلالات کودک، روانشناسی کودک و … می توانید از خدمات مرکز مشاوره کودک آویژه بهره مند شوید.

برای مشاوره تلفنی ازدواج، مشاوره ازدواج دانشجویی، مشاوره ازدواج فامیلی، مشاوره ازدواج اسلامی ایرانی، مشاوره ازدواج موفق، مشاوره در زمینه خواستگاری، مشاوره ، معیار های ازدواج و … با مرکز مشاوره ازدواج آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی خانواده، مشاوره نوجوان، مشاوره جوانان، مشاوره ازدواج، مشاوره زناشویی و زندگی مشترک، مشاوره زنان و خانواده، مشاوره خیانت، مشاوره طلاق، مشاوره مرگ عزیزان و … با مشاوران خانواده مرکز مشاوره در تماس باشید.

برای مشاوره تلفنی روانشناسی، مشاوره اختلالات شخصیت، مشاوره اختلالات یادگیری، مشاوره افسردگی، مشاوره اعتیاد، مشاوره ترس و فوبیا، مشاوره اختلالات خواب و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه عشق، عشق به همسر، عشق حقیقی و واقعی، عشق مجازی و دروغی، ابراز عشق، عشق به خانواده، عشق به و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.

برای مشاوره در زمینه مهارت های زندگی، اعتماد به نفس و … با مرکز مشاوره آویژه در تماس باشید.


تهران – تهران —-

021-91022688 (سراسری) – مشاوره تلفنی

به زودی – تماس فقط برای تعیین وقت مشاوره حضوری

مقاله روانشناسی کودکان دبستانی
مقاله روانشناسی کودکان دبستانی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *