چطور به رابطه برگردیم

 
helpkade
چطور به رابطه برگردیم
چطور به رابطه برگردیم

در این مقاله تصمیم دارم کلامی با شما راجب یکی از دقدقه های اصلی انسان صحبت کنم. چگونه به رابطه قبلی برگردیم بازگشت به رابطه دوستی برگشت به رابطه تمام شده چگونه یک رابطه تمام شده را برگردانیم چگونه به رابطه قبلی برگردیم برگرداندن مرد به رابطه برگرداندن زن به رابطه بازگشت مردان به رابطه برگشت مردان راه های برگرداندن دوست پسر

 

اخیرا در رابطه عاطفی خود باشکست مواجه شده اید، زنگ زدن پیام دادن ابراز احساسات انجام دادن کارهایی که قبلا برای عشقتان انجام میدادید و یا حتی انجام کار هایی که نمیکردید یا توانش را نداشتید حتی دوست نداشتید آن کارها را انجام بدید هم منجر به رسیدن به پاسخ  چگونه به رابطه قبلی برگردیم نشده است؟ هر کسی را که میشناختید واسطه کردید دوستان خودتان دوستان مشترک خانواده ها یا هر شخصی که ممکن بود به شما کمک کند هم کاری از دستش برنیامد؟

هیچ کس علاقه ای ندارد کسی را که به او احساس پیدا کرده را به راحتی از دست بدهد برای همین دست به هرکاری میزند کار های که شاید غریزه وی به او بگوید درست است، شاید صدای در ذهن شما مدام فریاد بزند نترس او ارزشش را دارد به او التماس کن برمیگردد نشانش بده چقدر دوستش داری برمیگردد، به او بفهمان بدون او میمیری حتما اگر این را ببیند تحمل نمیکند و به عشق تو پی میبرد و دوباره برمیگردد!

عشق شما میداند چقدر اورا دوست دارید اما فقط دیگر این مسائل برای او اهمیت ندارد. باخود میپرسید چطور مگر امکانش هست او عاشقم بود؟ بله باید به شما بگویم امکانش وجود دارد شاید حتی برای خودتان هم در گذشته پیش آمده باشد که دیگر کسی را دوست نداشته باشید.چطور به رابطه برگردیم

در اینجا باید به شما بگویم اگر سوالتان چگونه به رابطه قبلی برگردیم است باید چند نکته را بدانید.

۱٫التماس و اصرار

۲٫تماس مداوم

۳٫ارسال واسطه

۴٫ابراز احساسات

۵٫دردسترس بودن

۶٫ایجاد احساس ترحم

دلیل دوری از این اشتباهات بسیار ساده است. انجام این نوع از اشتباهات باعث تخریب شخصیت شما میشود و دیدی که عشقتان به شما داشته کاملا ازبین میرود و شما را فردی بی ارزش و ضعیف خواهد دید. با انجام این اشتباهات یک قانون ساده شامل حال شما میشود هرچه خود را محتاج تر نشان بدهید کم ارزش تر میشود. انسان ها دوست دارن با اشخاص با ارزش باشن نه با کسی که از خود آن ها ضعیف تر باشد.

همان گونه که شما خودتان هم خوب میدانید و در زندگی خود کاملا این مسئله را تجربه کردید دوری از هر چیزی باعث ایجاد خلاء میشود و انسان نبود آن را احساس میکند.

پس هدف ما از قطع ارتباط چیست؟ ازبین رفتن احساست منفی و ایجاد خلاء

این مهارت ها تکنیک ها در جهان امروز با نام ان ال پی شناخته میشود ان ال پی علم برنامه ریزی عصبی کلامی است که به ما کمک میکند روابط اجتماعی عاطفی و شغلی بالایی را بدست بیاوریم و تبدیل به یک فرد موفق در زندگی خود بشویم.

برای آشنایی با ان ال پی و روش ها و پاسخ سوال چگونه به رابطه قبلی برگردیم میتونید از طریق نرم افزار های تلگرام واتس آپ به کارشناس سایت سربرگ تازه پیام ارسال کنید و سوالات خودتان را بصورت رایگان بپرسید.

پاسخگویی فقط به روش های زیر و از طریق این نرم افزار ها صورت می گیرد:

تلگرام telegram

واتس آپ Whatsapp

۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰

مقالات مرتبط:                              ارتباط با ما

بازگشت به رابطه از دست رفته

اعتماد بنفس چیست؟

ضمیر ناخودآگاه چیست؟

زبان بدن در افراد عاشق

صفحه اصلی

لینک کانال تلگرام: https://t.me/sarbargetaze

سربرگ تازه یک سایت خسته کننده و بی هدف نیست، سربرگ تازه یک سایت تخصصی در زمینه ان ال پی و قانون جذب می باشد. من حسین رجب پور نویسنده مقالات سایت و محقق در زمینه قانون جذب و ان ال پی هستم.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

سلام من النازم عشق بچگیم یعنی من ۴سالم بود با یه پسر ۱۶ساله…

سلام شما می تونید به تیم روانشناسی سربرگ تازه در تلگرام یا و…

یک سال بزرگترم است .از هم جدا شدیم ولی همدیگه رو دوست داریم…

سلام دوست عزیز. شما اشاره کردید به این که طرف مقابلتون رو بخ…

آیا حساب کاربری ندارید؟

چطور به رابطه برگردیم

09129305020

به یاد داشته باشید این ۴ حرکت آسان برای برگرداندن عشق و شروع دوباره رابطه پس از جدایی اگر با هدف ازدواج و پایداری رابطه شکل نگیرد نمی تواند نتایج خوبی برای شما به همراه داشته باشد. پس اگر به دنبال بازگشت به رابطه پس از جدایی هستید حتما باید با هدف رسیدن به ازدواج و پایداری رابطه پیش بروید. به عبارت دیگر هدف نباید بازگشت به رابطه دوستی باشد.

اگر بخواهیم به این پرسش که چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم پاسخ دهیم باید بدانیم بازگشت به رابطه پس از جدایی ساده ترین مرحله است زیرا فقط خلاصه به برگرداندن عشق نمی شود بلکه حفظ رابطه و پایداری آن نیز اهمیت دارد؛ یعنی اگر ازدواج نکرده ایم، ارتباط را به ازدواج ختم کنیم و اگر ازدواج کرده ایم احتمال جدایی را برای همیشه از بین ببریم.

پس وقتی در مورد ۴ حرکت آسان برای برگرداندن عشق و شروع دوباره رابطه پس از جدایی صحبت می کنیم منظور یادگیری مهارت های بازگرداندن عشق از دست رفته و همچنین رسیدن به ازدواج است و اگر متاهل هستیم بازگرداندن همسر به قصد پایداری همیشگی رابطه (نه روابط کوتاه مدت و تفریحی).

اگر همچنان رابطه شما تمام نشده است و در شرایط پس از جدایی قرار ندارید اما طرف مقابل رابطه اش با شما سرد شده است و دیگر به شما توجه نمی کند به شما توصیه می کنم نگاه کنید به مقاله قبلی من با نام چگونه رابطه سرد شده را گرم کنیم).چطور به رابطه برگردیم

این مقاله در گذشته ۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق از دست رفته نام داشت که در آخرین و جدید ترین به روز رسانی در سال ۱۳۹۹ که بر اساس آخرین تکنیک ها و پژوهش های من – شاهین زند – نوشته شده است به ۴ حرکت آسان برای برگرداندن عشق از دست رفته و شروع دوباره رابطه تغییر یافت که مهارت مهارت های از راه دور برای بهبود رابطه نیز به آن اضافه شده است.

گاهی اوقات به یک فرصت دیگر برای شروع دوباره رابطه تمام شده نیاز داریم. 

اولین تجربه ای که پس از جدایی احساس می کنیم یک خلا دردناک است که گویی زندگی را برای مان بی معنا می کند. به همین دلیل در اعماق قلب خود احساس می کنیم اگر فقط یک شانس دیگر داشتیم می توانستیم همه چیز را  رو به راه کنیم؛ در نتیجه به خود می گوییم هر طور شده باید راهی برای شروع دوباره رابطه تمام شده خود پیدا کنم.

گاهی اوقات نیاز داریم برای یک بار دیگر هم که شده برای شروع دوباره رابطه پس از جدایی خود تلاش کنیم تا شاید مرور خاطرات قدیمی در تنهایی تاریک اتاق به مرور نوستالژی عاشقانه ای در کنار عشق مان تبدیل شود که اکنون همسر ماست.

به هر حال چیزی که بیش از همه ذهن را در این شرایط درگیر می کند این است که آیا احتمال بازگشت به رابطه وجود دارد و یا واقعا باید همه این خاطرات را فراموش کنیم!! اصلا مگر می شود فراموش کرد …

به همین دلیل در این مطلب می خواهیم در مورد مهارت های بازگشت به رابطه پس از جدایی بر اساس روانشناسی عشق و دیگر منابع روانشناختی صحبت کنیم که به صورت مرحله به مرحله و بر اساس یک برنامه جامع و مشخص به ما کمک می کند رابطه از دست رفته خود را دوباره شروع کنیم.

البته باید تاکید کنم حفظ رابطه از بازگرداندن عشق به رابطه تمام شده پس از جدایی مهم تر است زیرا بازگشتی که به جدایی مجدد ختم شود شما را در چرخه بازگشت و جدایی می اندازد که از ” جدایی همیشگی” بدتر است ( نگاه کنید به چرا بازگشت به رابطه ساده است اما کافی نیست).

به هر حال نتیجه ای که سخن بالا می گیریم این است که بازگشت به رابطه تمام شده بسیاری ساده تر از آنی است که تصورش را بکنید هرچند شروع یک رابطه جدید با فردی جدید از آن هم ساده تر است اما گاهی تلاش برای حفظ یک رابطه عاشقانه که سرشار از خاطرات شاد و زیباست ارزشش را دارد ( نگاه کنید به چگونه طرف مقابل برای شروع دوباره رابطه پیش قدم شود).

به زبان ساده همه کاری که باید انجام دهیم به دو دسته تقسیم می شود:

حرکت اول: کارهایی که بعد از کات کردن نباید انجام داد – پرهیز از اشتباهات بعد از جدایی

حرکات بعدی: کارهایی که بعد از اتمام رابطه باید انجام داد از جمله تکنیک های جذب غیر مستقیم ( نگاه کنید به اشتباهات و اقدامات صحیح بعد از جدایی – بعد از کات کردن چه باید کرد)

قبل از اینکه در مورد ۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق و شروع دوباره رابطه تمام شده سخن بگوییم اجازه دهید اشاره کنیم که منابع این مهارت ها و تکنیک ها بر اساس برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه، هیپنوتیزم، زبان بدن، روانشناسی اجتماعی، روانشناسی عشق، فرهنگ شناسی ایرانی، عصب شناسی و شخصیت شناسی و ان ال پی (NLP) عشق یا برنامه ریزی عصبی کلامی است.

بر اساس همین تکنیک های nlp عشق یا برنامه ریزی عصبی کلامی است که که می آموزیم چه کارهایی بعد از کات کردن نباید انجام دهیم ( مثلا اصرار به ادامه رابطه) و یا مدت زمان ممنوعیت تماس چقدر است ( نگاه کنید به واقعیت در مورد تکنیک های nlp برای برگرداندن عشق)

برنامه ریزی عصبی کلامی / neuro-linguistic programming  فقط یکی از ده هاه تکنیک و منبعی است که در طراحی تکنیک های نوین بینش و کتاب های من – شاهین زند – استفاده شده است. اما از آنجایی که اطلاعات کمی درمورد این رویکرد وجود دارد، در ادامه کمی در مورد آن صحبت خواهیم کرد و سپس به سراغ مراحل شروع دوباره رابطه پس از جدایی خواهیم رفت.

NLP یا برنامه ریزی عصبی کلامی یعنی بدست آوردن قدرت و کنترل ضمیر ناخودآگاه خود یا دیگران. به زبان ساده nlp به ۳ شکل به شما کمک می کند

nlp یا برنامه ریزی عصبی کلامی در واقع به معنای ارتباط بین نشانه ها و و نورون های مغز است. همه درک ما، احساسات ما و اقدامات مان تحت تاثیر ارتباطی است که بین نشانه های بیرونی و نورون های درونی ذهن شکل می گیرد ( برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به تکنیک ها و مفاهیم برنامه ریزی عصبی کلامی).

۱ – چگونه nlp  دانش را به مهارت تبدیل می کند

برای بسیاری از شما پیش آمده است که کاری انجام دهید که می دانید اشتباه است ( مثلا پرخاشگری یا عصبانیت). در این شرایط مهم نیست چقدر با خود تکرار کنید و یا نسبت به مضرات پرخاشگری آشنا باشید، همچنان این رفتار ناخوشایند را انجام می دهید. یا ممکن است بسیاری از دانسته های رفتاری دیگر خود را در زمان مناسب به یاد نیاورید.

به همین دلیل است که من از تکنیک های nlp در آموزش های خود استفاده می کنیم و نام آن را آموزش مطالعه محور گذاشته ام زیرا نه تنها دانش روابط عاطفی را به شما می آموزد برای مثال دانش بازگشت به رابطه بلکه این دانش را در ناخودآگاه شما برنامه ریزی می کند.

وقتی دانش مورد نظر در ضمیر ناخودآگاه برنامه ریزی شود دیگر نیاز نیست به آن بیندیشید یا آن را به خاطر داشته باشید، این تکنیک ها خود به خود در رفتار و اقدامات شما نمایان خواهد شد و آن ها را اجرا خواهید کرد.

۲ – چگونه nlp به ما در نفوذ به احساسات دیگران کمک می کند

همان چیزی که من را عاشق می کند نمی تواند شما را نیز عاشق کند. انسان ها با توجه به گذشته و تجربیاتی که داشته اند ویژگی ها و نیازهای متفاوتی در سطح ناخودآگاه دارند و در نتیجه نمی شود یک قانون برای عاشق کردن همه افراد ایجاد کرد ( نگاه کنید به عشق و نیازهای ضمیر ناخودآگاه)..

بسیاری از کارهایی که بعد از اتمام رابطه باید انجام داد و همچنین کارهایی که بعد از کات کردن نباید انجام داد با هدف ایجاد احساس مثبت و مورد نظر در شخص مقابل جهت بازگشت به رابطه پس از جدایی است.

۳ – چگونه nlp به ما در رسیدن به هر هدفی کمک می کند

مهمترین و شگفت انگیز ترین قدرت nlp در فعال کردن نیروی هدایت پنهان در ضمیر ناخودآگاه است. ضمیر ناخودآگاه شما یک نیروی هدایت پنهان است که اگر به درستی از تکنیک های فرمان به ضمیر ناخودآگاه استفاده کنید هم شما را به سوی اهداف تان هدایت می کند و هم عامل اصلی ایجاد احساس عشق در دیگران است.

این ویژگی nlp همان چیزی است که به ما در جذب شخص مورد نظر با استفاده از شیوه های ارتباطی غیر مستقیم و بر اساس روانشناسی جذب کمک خواهد کرد ( برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به یا قانون جذب عشق از دست رفته بر اساس روانشناسی جذب).

در واقع بر خلاف باور عامیانه مدت زمان ممنوعیت تماس بعد از جدای برای این نیست که فقط ارتباط را قطع کرده باشیم بلکه برای این است که از شیوه های ارتباطی غیر مستقیم نیز استفاده کنیم. به هر حال قبل از هر چیز باید با اشتباهات بعد از جدایی و کارهایی که بعد از کارت کردن نباید انجام داد اشنا باشیم – در ادامه همین مقاله این موارد را نیز توضیح خواهیم داد.

اگرچه احتمال بازگشت به رابطه در روابط مختلف می تواند کمتر یا بیشتر باشد اما در هر صورت این ۴ حرکت به صورت قابل توجهی به شما در بازگشت به رابطه پس از جدایی کمک خواهد کرد ( نگاه کنید به برگرداندن مرد به رابطه – چه مردانی به رابطه برمی گردند).

با این ۴ حرکت ساده برای بازگرداندن عشق از دست رفته یاد می گیرید چگونه با شیوه های ارتباط مستقیم و غیر مستقیم در طرف مقابپل نسبت به خود احساسات مثبت ایجاد کنید. همچنین در مورد مدت زمان ممنوعیت تماس بعد از جدایی یاد خواهید گرفت، کارهایی که بعد از اتمام رابطه باید انجام داد و کارهایی که بعد از کات کردن نباید انجام داد را می آموزید و همچنین از اشتباهات بعد از جدایی پرهیز خواهید کرد.

مهمترین منابع بکار رفته در این ۴ حرکت آسان، تکنیک های NLP برای برگرداندن عشق و کتاب بازگشت به عشق و ازدواج نوشته شاهین زند است.

حرکت اول برای اینکه بفهمیم چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم شناخت اشتباهات بعد از جدایی است که انسان ها معمولا پس از جدایی و طلاق مرتکب می شوند؛ همان اشتباهاتی که بعد از کات کردن باعث ارسال سیگنال منفی می شود.

پس می توان گفت کارهایی که بعد از اتمام رابطه باید انجام داد اول از همه شامل پرهیز از اشتباهات بعد از جدایی است.

اشتباهاتی که در ادامه در مورد آن صحبت خواهیم کرد، اشتباهاتی است که پس اتمام رابطه بسیاری افراد به صورت ناخودآگاه مرتکب می شوند زیرا ناخودآگاه به آنها می گوید این بهترین کار برای بازگشت به رابطه شکست خورده است.

اما با اینکار نه تنها باعث ارسال سیگنال های منفی / احساسات منفی به طرف مقابل می شود بلکه موجب می شود احساس شکست در رابطه و ترد شدن پیدا کنید. به عبارت دیگر این اشتباهات وضعیت روحی شما را بیشتر نابسامان می کند.

به همین دلیل است که در ابتدا گفتیم برای اجرای هر تکنیکی مرتبط با احساسات و رفتار باید از طریق برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه آن را حل کرد زیرا ریشه اکثر اقدامات، احساسات و رفتارات ما ضمیر ناخودآگاه است. در مورد اشتباهات نیز برای حل ریشه ای آن باید باور های غلط مرتبط با آن را پیدا کرد و آن ها را از ریشه قطع کرد ( نگاه کنید به ۱۱ باور غلط که بعد از کات کردن باعث اشتباهات بیشتر می شود).چطور به رابطه برگردیم

 

تجربیات گذشته، دوران کودکی، امیال، آرزوها و ترس ها، چیزی را در ذهن ما ایجاد می کنند که ضمیر ناخودآگاه نام دارد. ضمیر ناخودآگاه به صورت پنهان مسئول ۹۰ درصد از اقدامات و رفتارهای ما است.

پس از اینکه یک رابطه عاشقانه تمام می شود ضمیر ناخودآگاه شما همچنان به دنبال نشانه هایی از وجود احساس عاشقانه در عشق از دست رفته است. به این منظور دچار سوء گیری شناختی می شود. سوء گیری شناختی به معنی پذیرش بخشی از واقعیت است که مطابق با امیال ذهن ما باشد.

در این موقعیت ضمیر ناخودآگاه، تمایل به برگرداندن مرد یا زن مورد علاقه دارد و پذیرش این امیال ضمیر ناخودآگاه نیز باعث می شود دوست داشته باشید هر نشانه ای را که بیانگر احساس وی است بپذیرید حتی اگر به ضرر خودتان باشد. در نتیجه بهانه هایی که از سوی معشوق عنوان می شود را بی چون و چرا می پذیرید و حتی ممکن است گاهی خود را مسبب پایان رابطه عاشقانه تصور کنید.

این بهانه ها گاهی در مورد وضعیت اقتصادی است، گاهی در مورد مشکلات درونی و گاهی هم مخالفت خانواده ها. به هر حال بهانه های بسیاری در این موقعیت ممکن است عنوان شود و شما نیز ناخودآگاه آن ها را بپذیرید. باید بدانید بهانه ها یا دلایلی که به ظاهر باعث جدایی شما شده اند، ریشه اصلی سرد شدن عشق در طرف مقابل نیستند.

برای پیدا کردن دلیل از دست رفتن عشق تان نباید به دنبال دلایل خودآگاه باشید بلکه باید دلایل ناخودآگاه را پیدا کنید. به یاد داشته باشید عشق از طریق خودآگاه و منطق شکل نمی گیرد بلکه ناخودآگاه ایجاد می شود.

پذیرش این بهانه های ناسازگار با واقعیت که یکی از اشتباهات بعد از جدایی است می تواند موجب اشتباهات بعدی شود که در ادامه بیشتر در مورد آن صحبت خواهم کرد.

به یاد داشته باشید اشتباهات بعد از جدایی می توانند شما را به یک برند تبدیل کنند اما نه یک برند مثبت بلکه برندی که وقتی اسمش یا یادش به خاطر می آید همراه با احساسات ناخوشایند و منفی است.

از دیگر اشتباهات بعد از جدایی که منجر به شکست شما در بازگشت به رابطه پس از جدایی می شود و معمولا افراد پس از جدایی و قطع ارتباط انجام می دهند انتخاب عکس های معذرت خواهی، متن برای برگرداندن عشق یا ارسال صدها پیام و اس ام اس است برای اینکه اعتراف کنند اشتباه خود را پذیرفته اند ( به دلیل بهانه پذیری ناسازگار) و یا اشتباه خود را توجیه کنند.

اما در واقع با اینکار فقط باعث ارسال بیشتر سیگنال های منفی می شوند زیرا این عمل مستقیما احساسات منفی را هدف می گیرد و افزایش می دهد. هرگونه اشتباه، اشاره به اشتباه، پذیرش اشتباه و توجیه آن نیز فقط بیشتر اشتباه و حس منفی مرتبط با آن را در یادها ایجاد می کند.

اگر به دنبال یک شروع تازه برای رابطه قبلی خود هستید باید بدانید بعضی افراد تصور می کنند یک راه درمانی سریع وجود دارد که هر مشکلی را می تواند به سادگی حل کند و آن هم دلجویی و معذرت خواهی از عشق است. اما این تصور یک تصور احساسی است و از سیگنال های منفی و غریزه شما نشات گرفته است.

البته روش صحیحی برای عذر خواهی کردن وجود دارد که می توان از آن حتی وقتی هیچ اشتباهی مرتکب نشده اید استفاده کنید که در همین مراحل به آن اشاره می شود.

یکی دیگر از کارهایی که بعد از کات کردن نباید انجام داد و باعث می شود موفق به بازگرداندن عشق از دست رفته نشویم تکدی گری احساسی است. تکدی گری احساسی یعنی اصرار به ادامه رابطه؛ یعنی برای حفظ رابطه شروع به خواهش و التماس کنیم. این اشتباه یکی از رایج ترین اشتباهاتی است که بسیاری آن را بهترین راه برای برگرداندن عشق می دانند.

اگر بخواهیم بفهمیم چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم باید بدانیم اصرار به ادامه رابطه یکی از بزرگترین اشتباهات بعد از جدایی است و یکی از کارهایی است که بعد از کات کردن نباید انجام داد.

به یاد داشته باشید اگر فردی تصمیم بگیرد از شما جدا شود، التماس کردن هرگز تصمیم او را تغییر نخواهد داد. خواهش و تمنا کردن باعث می شود به نظر فردی نیازمند و ضعیف بیایید؛ رفتاری که اصلا جذابیت ندارد.

واقعا فکر می کنید معشوق تان از شما جدا شده است تا برای بازگرداندنش التماس کنید؟ هیچ فردی دوست ندارد با یک فرد نیازمند و ضعیف در رابطه باشد. حتی اگر التماس کردن نتیجه بدهد، رابطه ی شما تبدیل به یک رابطه ی ارباب، برده ای می شود.

حتی اگر اصرار های مداوم به ادامه رابطه باعث بازگرداندن عشق شود، مجدد آن رابطه با شکست مواجه خواهد شد زیرا احساسات منفی در ضمیر ناخودآگاه نه تنها از بین نرفته است بلکه بیشتر شده است.

از اشتباهات بسیاری رایج بعد از جدایی رابطه ی ارباب/ برده است. این رابطه دقیقا پس از التماس کردن و اصرار به ادامه رابطه شکل می گیرد و مجدد باعث ارسال سیگنال های منفی و در نتیجه شکست در بازگشت به رابطه پس از جدایی می شود.

در واقع این نوع از رابطه وقتی شکل می گیرد که بی چون و چرا هر چیزی که از طرف مقابل خود می شنوید را می پذیرید و ارزش خود را زیر پا می گذارید.

در این شرایط ممکن است بدون در نظر گرفتن خودتان هر چیزی را که عشق قبلی به آن اشاره می کند بپذیرید. باز هم تاکید می کنم اجازه ندهید غرورتان را پایمال کند.

ارزش خود را، خوشحالی خود را، رویاها و همه ی زندگی خود را زیر پا می گذارید تا وقتی بتوانید رابطه از دست رفته خود را دوباره بازگردانید با این خیال که رابطه ی خود را بهبود داده اید. گاهی اوقات بعضی این رفتار ها را به این امید انجام می دهند که شاید در آینده بتوانند مجدد با عشق سابق خود رابطه خوبی برقرار کنند.

اما یکی از عوارض این نوع رفتار این است که عشق سابق شما با خود می گوید ” خب اگر انقدر برای بودن با من مشتاق هستی پس باید به هر چیزی که می خواهم عمل کنی”.

در بسیاری موارد، اگر به رابطه ی ارباب/ برده ای تن بدهید، عشق از دست رفته تان که سابق با او در ارتباط بودید فقط به این خاطر شما را نزدیک خود نگاه می دارد که نیاز های عاطفی و جنسی خود را برطرف کند اما هرگز به شما متعهد نخواهد شد.

می دانید چه اتفاقی برای عشق شما در چنین رابطه ی می افتد؟ عشقی که قصد دارید دوباره رابطه خود را با او بسازید برای همیشه از دست خواهد رفت. اگر می خواهید در فرایند بازگشت به رابطه پس از جدایی موفق شوید از شما خواهش می کنم رابطه ی خود را تبدیل به یک رابطه ی ارباب/ برده ای نکنید.

وقتی با فردی وارد رابطه عاطفی می شوید و ناگهان پیامی محبت آمیز از او دریافت می کنید، ضمیر  ناخودآگاه شروع به ترشح هورمون اکسیتاسین / Oxytocin  یا هورمون عشق می کند.

این هورمون باعث ایجاد احساسی هیجان انگیز و سرشار از شوق در هر فردی می شود و وقتی به مرور دریافت احساس عشق از طریق ارتباط آنلاین در ذهنش تکرار شد، ضمیر ناخودآگاه وی به ارتباط آنلاین اعتیاد پیدا می کند. این رویداد بیشتر برای افرادی رخ می دهد که هوش هیجانی ضعیفی داشته دارند.

اکنون تصور کنید چه اتفاقی می افتد وقتی دیگر منبع ترشح این هورمون یعنی دریافت پیام وجود نداشته باشد؟

به صورت ناخودآگاه، اولین کاری که می کنید این است که به سمت منبع ترشح این هورمون یعنی تلفن همراه خود می روید و با ارسال پیام به هر شکلی تلاش می کنید تا با دریافت پیامی از وی مجدد آن احساس را در ذهن خود بیدار کنید.

این رویداد برای افرادی که قبل از جدایی از عشق خود ارتباط تلفنی یا پیامی بیشتری داشته اند رخ می دهد. در این شرایط حتی قرص استومینوفن کدوئین هم نمی تواند جلوی آخرین تماس نصف شب شما را بگیرد.

وجود تکنولوژی های یپشرفته از جمله شبکات اجتماعی و ارتباط های آنلاین مثل تلگرام یا واتس آپ نیز باعث می شوند چنین اعتیادهایی گسترش پیدا کند و هنگام قطع ارتباط به عنوان تنها منبع شروع دوباره رابطه تمام شده در نظر گرفته شود.

این تکنولوژی های ساده که امکان ارسال مداوم پیام را فراهم می کند باعث ایجاد یکی از بزرگترین اشتباهات بعد از جدایی می شود و از جمله کارهایی است که بعد از کات کردن به هیچ وجه نباید انجام داد.

فقط یک لحظه تصور کنید نمی خواهید با فردی صحبت کنید و آن فرد هر ۵ دقیقه یک بار برای شما پیام ارسال می کند. صندوق ورودی پیام های شما مملو می شود از صدها پیام از آن فرد، حتی با وجود اینکه به هیچ کدام از آن پیام ها پاسخ نداده اید.

سپس نصف شب همان فرد با شما تماس می گیرد و شروع می کند به گفتن حرف های آزار دهنده و بی معنی. چه حسی در مورد آن فرد پیدا می کنید؟ آیا می پذیرید مجدد یک رابطه ی عاطفی با آن شخص برقرار کنید؟

ارسال پیام به عشق سابق تان و تماس با وی فقط باعث می شود جذابیت شما کاهش پیدا کند. اگر می خواهید رابطه ی قبلی خود را ترمیم کنید و در شروع دوباره این رابطه تمام شده  به نتیجه برسید باید اجازه دهید فرد مورد نظرتان کمی با خود تنها باشد.

همچنین نیاز دارید به خودتان این فرصت را بدهید تا کمی از رابطه ی از دست رفته ی خود دور باشید. به یاد داشته باشید تماس گرفتن ممتد و ارسال پیام های پی در پی هیچگاه به هیچ فردی کمک نخواهد نکرد.

دریافت پیام های عاشقانه به دلیل تحریک هورمون عشق می تواند به مرور زمان باعث ایجاد ارتباط مثبت بین دریافت پیام و عشق از دست رفته شود. در نتیجه ضمیر ناخودآگاه پس از جدایی به شدت احساس نیاز به دریافت پیام پیدا می کند.

اثبات تاکیدی عشق به معنای اصرار برای اثبات عشق خود به دیگری است و نوعی اصرار به ادامه رابطه پس از جدایی محسوب می شود. اما برای موفقیت در بازگشت به رابطه پس از جدایی باید بدانید عشق را با اصرار و تاکید نمی توان ایجاد کرذ. همانطور که بارها گفته ام، منشا عشق، ضمیر ناخودآگاه است نه خودآگاه. در نتیجه تلاش و تاکید برای اثبات عشق نتیجه مثبتی به همراه نخواهد داشت.

پس فرق نمی کند چقدر اصرار به ادامه رابطه و عشق خود کنید، مدرک بیاورید یا قسم بخورید که عاشقِ رابطه خود با او هستید، به هر حال اینکار به بازگشت عشق پس از جدایی کمک نمی کند.

حتی اگر عشق سابقتان شما را مدام متهم می کند عاشقش نیستید بدانید این یک جنگ روانی است و دلیل واقعی جدایی وی از شما آن اتهامات نیست. چرا که بارها دیده ایم حتی افرادی که به شریک عاطفی خود واقعا آسیب می رسانند، همچنان با عشق طرف مقابل موجه می شوند.

منظورم این است که اگر کسی از ناخودآگاه عاشق شود، دیگر مهم نیست خودآگاه با چه رویداد یا آسیبی مواجه شود، در هر صورت عاشق شما باقی می ماند. اما برعکس اگر خودآگاه با محبت، حمایت و حتی منافع مالی هم رو به رو باشد اگر از ناخودآگاه عاشق نباشد، آن رابطه پایدار نخواهد بود.

در هر صورت باید به یاد داشته باشید نیازی به اثبات تاکیدی عشق نیست زیرا عشق از دست رفته تان می داند چقدر عاشقش هستید. او می داند چقدر به وی اهمیت می دهید، چقدر می خواهید خوشبخت شود، چقدر باعث خوشبختی و خوشحالی شما می باشد و اینکه می تواند شما را کامل کند.

او نیز با شما در ارتباط بوده است و احتمالا برای شما اهمیت قائل است. اما همانطور که گفتم دلیل جدایی شما خودآگاه نیست که خودآگاه بیان شود بلکه ناخودآگاه است و معمولا افراد خود از آن آگاه نیستند.

عشق سابق شما به یک مدرک برای اثبات عشق نیاز ندارد. چنین اقداماتی تنها باعث می شود وی در مقابل شما گارد بگیرد. اینکار همچنین می تواند باعث شود بلاک شوید. (اگر قبلا بلاک شده اید نگاه کنید به معنی بلاک شدن از طرف عشق).

دلیل واقعی جدایی عشق سابق از شما انباشتگی احساسات منفی در سطح ناخودآگاه است.  هر زمان که عشق بی انتهای خود را ابراز می کنید، فقط باعث می شوید احساسات منفی که در وی وجود دارد بیشتر در ذهنش تداعی شود و در نتیجه احتما بازگشت دوباره رابطه بعد از جدایی کاهش یابد.

با یادآوری خود وقتی در شرایط پس از جدایی هستید باعث می شوید در ضمیر ناخودآگاه عشق سابق تان، بیشتر مرتبط با احساس منفی شوید.

بازهم تاکید می کنم اگر می خواهید واقعا در بازگرداندن عشق به رابطه مواجه شوید و پس از جدایی مجدد همه چیز را مثل سابق کنید باید تفاوت بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه را بشناسید.

حتی یک بچه ی کوچک نیز بسیاری اوقات نمی تواند با تعامل دلسوزانه با ایجاد احساس دلسوزی به چیزی که می خواهد برسد پس آیا فکر می کنید شما می توانید با تعاملی دلسوزانه در شروع دوباره رابطه تمام شده موفق شوید؟

پس در صورتی که “اگر” های زیر شامل موقعیت کنونی شما است باید همین الان دست نگه دارید:

پس برای بازگرداندن دوباره عشق به رابطه باید به این نکته توجه داشته باشید ایجاد ارتباط مجدد با عشق سابق تان به دلیل اینکه احساس تنهایی می کنید اصلا فکر خوبی نیست و باعث ترمیم رابطه شما نمی شود ( نگاه کنید به زمان مناسب برای بازگشت به رابطه پس از جدایی).

چیزی که اکنون تجربه می کنید یکی از عوارض جدایی است. باید بدانید همه چنین احساسی پیدا می کنند و این احساس قرار نیست برای همیشه ادامه پیدا کند.

همچنین بدانید تعامل دلسوزانه فقط باعث می شود در ضمیر ناخودآگاه عشق قبلی خود احساسات منفی ایجاد کنید و بیشتر از قبل خود را مرتبط با احساسات منفی کنید.

تعامل دلسوزانه یکی از اشتباهات بعد از جدایی است زیرا هیچ فردی نمی خواهد با یک شخص غمگین زندگی کند. اگر می خواهید در شروع دوباره رابطه تمام شده خود پیروز شوید باید بدانید غمگین بودن و ایجاد احساس گناه و تعامل دلسوزانه هرگز راهکار مناسبی برای شما نیست.

البته عذر خواهی کردن یا استفاده از متن برای برگرداندن عشق در زمان مناسب و در موقعیت مناسب وقتی شرایط بازگرداندن رابطه بعد از قهر است و نه بازگرداندن رابطه بعد از جدایی می تواند فکر خوبی باشد ( نگاه کنید به جملات برگشتن عشق)

جدایی رویداد بسیار ناگواری است به خصوص وقتی شما همچنان نسبت به رابطه خود پس از جدایی حساس هستید و همیشه ذهن تان درگیر این است که آیا او نیز دلش برایم تنگ می شود یا خیر. بدتر از همه وقتی است که متوجه شوید نه تنها نتوانسته اید در ساختن دوباره رابطه موفق شوید بلکه وی با فرد دیگری وارد رابطه عاشقانه شده است.

در چنین شرایطی احساس می کنید از آن شخص مشت محکمی خورده اید و کاملا احساس شکست و سرخوردگی می کنید. هیچ چیز نمی تواند شما را برای چنین رخدادی آماده کند. اما اگر با چنین شرایطی رو به رو شده و متوجه شدید عشق تان، نامزدتان یا فردی که قصد ازدواج با او را داشته اید با فرد دیگری آشنا شده است به هیچ وجه نگران نباشید.

واقعیت این است که اگر عشق قبلی تان خیلی زود پس از جدایی با فرد دیگری وارد رابطه شود به طور قطع آن رابطه یک رابطه ی واکنشی است و رابطه ی واکنشی به ندرت طولانی مدت خواهد بود.

یک رابطه ی واکنشی در واقع به این معنا است که پس از جدایی، عشق سابق شما یک حفره ی بزرگ در زندگی خود احساس می کند که برای جبران و پر کردن آن مجبور به شروع یک رابطه با فرد دیگری می شود.

در واقع شریک سابق شما نیز در پی بازگشت به رابطه شکست خورده ی خود می باشد اما روش دیگری برای بازگرداندن عشق در زندگی خود تعیین کرده است و آن شروع یک رابطه جدید است.

در بسیاری از موارد، چنین روابطی ممکن است پس از جدایی برای پر کردن خلا ناشی از شکست خیلی زود شکل بگیرند و خیلی زود نیز جدی شوند. اما اصلا جای نگرانی نیست؛ هر چه یک رابطه سریع تر شکل بگیرد، سریع تر نیز به شکست منجر خواهد شد و به پایان خواهید رسید.

آگاهی از این موضوع و توانایی شما در مدیریت وضعیت خلقی و روحی خود امری حیاتی در شروع دوباره رابطه تمام شده پس از جدایی خواهد بود.

اشتباهات رایج پس از جدایی مهمترین دلیلی است که جلوی بازگشت به رابطه را خواهد گرفت. با پرهیز از این اشتباهات و انجام اقدامات لازم که باید پس از جدایی انجام دهید احتمال بازگشت به رابطه را ده برابر افزایش خواهید داد.

تقریبا در بیشتر روابط واکنشی، فرد مورد نظر خیلی زود متوجه می شود که رابطه ی جدید واقعا مناسب او نیست و خیلی زود به آن رابطه پایان می دهد – البته اقدامات شما در این وضعیت می تواند به جدی شدن یا زودتر پایان گرفتن آن کمک کند.

پس اگر به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم باید بدانیم اگر عشق سابق مان با فرد جدیدی آشنا شده است و یا در حالی که همسرماست با فرد دیگری ارتباط برقرار می کند، وحشت زده نشویم.

این فقط یک رابطه ی واکنشی است و به زودی به پایان می رسد. البته راهکار ها و وظایف بیشتری برای شما وجود دارد که باید حتما آنها را انجام دهید. این وظایف برای ترمیم رابطه شکست خورده را در حرکت های بعدی توضیح خواهیم داد.

صحیح نیست برای برگرداندن مرد یا زن مورد علاقه تان سعی کنید با متقاعد کردن وی به اینکه عشق جدیدش مناسب نیست پیش بروید.

با اینکار فقط باعث می شوید وی بیشتر به سمت آن شخص کشیده شود و از شما فاصله بگیرد (به فردی بگویید این دکمه را فشار نده و سپس متوجه می شوید که اشتیاق وی برای فشار دادن آن دکمه بیشتر خواهد شد).

در چنین شرایطی عشق سابق شما ممکن است برای اثبات این موضوع که شما اشتباه می کنید همه ی تلاش خود را به کار گیرد تا رابطه ی طولانی مدت و موفق تری داشته باشد.

اگر در چنین شرایطی قرار دارید، بهترین کار برای شروع دوباره رابطه تمام شده این است که خونسرد باشید. در مورد رابطه ی جدیدی که ایجاد شده است نظر ندهید و اجازه دهید فرایند طبیعی خود را طی کند.

فقط سعی کنید خونسردی خود را حفظ کنید تا وارد حرکات بعدی برگرداندن عشق و شروع دوباره رابطه ی خود شوید و بتوانید رابطه ی خود را پس از جدایی از سر بگیرید. به یاد داشته باشید این رویداد اگر به درستی حرکات بعدی برگرداندن عشق به رابطه را انجام دهید می تواند صد در صد به نفع شما باشد.

البته باید به این نکته نیز توجه داشته باشید که بسیاری وقت ها ارتباط عشقی همسر یا فرد مورد نظر ما با فرد دیگری برگرفته از یک شک است و هیچ دلیل مستندی برای اثبات آن موجود نیست. در این شرایط بهتر است قبل از اینکه در مورد وی قضاوت کنید از این موضوع مطمئن شوید (نگاه کنید به شک به همسر).

نباید از وجود یک رابطه واکنشی وحشت کرد بلکه در این شرایط باید بسیار زیرکانه و هوشمندانه برخورد کنید.

خودتان را سرزنش نکنید. همه ی این رفتار ها پس از جدایی از رابطه عاشقانه کاملا طبیعی است. تکلیف مهم این است که بفهمید این رفتارها اشتباه می باشند و مجدد آن ها را تکرار نکنید.

اگر در مورد بازگرداندن بازگشت به رابطه پس از جدایی خود مصمم هستید باید بدانید  التماس کردن، برده شدن، یادآوری و اصرارهای غیر ضروری به ادامه رابطه، ایجاد احساس دلسوزی، ترس و وحشت و خراب کردن رابطه عشق تان جزء مهارت های شما برای ترمیم رابطه شکست خوردتان نیست.

البته رابطه ی عاطفی و عاشقانه ی شما می تواند نجات پیدا کند ولی فقط در صورتی که از مرتکب شدن به چنین اشتباهاتی پرهیز کنید. بهترین کاری که می توانید برای جبران این خسارات انجام دهید وارد شدن به فرایند چهار مرحله ای برگرداندن عشق و شروع دوباره رابطه پس از جدایی است که با در نظرگرفتن مقدمه می توان آن را ۵ مرحله ای نیز نامید.

در این ویدیوی آموزشی نیز من –  شاهین زند – توضیح داده ام چگونه با یک تکنیک ساده می شود در لحظه ای که قرار است رابطه تمام شود، از جدایی جلوگیری کرد. آدرس پیج شاهین زند در اینستاگرام: shahinzand18@

اکنون که با اشتباهات بعد از جدایی آشنا شدیم و فهمیدیم چه کارهایی بعد از کات کردن نباید انجام داد، باید شروع کنیم به یادگیری کارهایی که بعد از اتمام رابطه باید انجام داد. حرکت دوم تنظیم میزان ارتباط، قطع ارتباط یا کنترل ارتباط بر اساس شرایط رابطه است. در بعضی روابط ممکن است به ممنوعیت تماس نیاز باشد.

اما باید دقت کرد هرگونه حرکت اشتباه در این مرحله بسیار حساس از رابطه می تواند همه فرصت شما را از بین ببرد. متاسفانه سایت ها و مقالات بسیاری را مشاهده می کنید که بدون تخصص و حتی دانش کافی اقدام به کپی و تحریف مطالب سایت نوین بینش کرده اند.

با کمی جست و جو در مورد تعداد مقالات نوین بینش و بررسی مجوز های ثبت آثار ادبی شاهین زند متوجه خواهید شد منبع اصلی آموزش های مرتبط با روانشناسی عشق و بازگشت به رابطه کدام سایت است.

به دلیل عدم آشنایی با این مهارت ها بسیاری از وبسایت ها همه حرکات بازگشت به عشق و ازدواج را خلاصه در تعیین مدت زمان ممنوعیت تماس بعد از جدایی کرده اند که به تنهایی هیچ تاثیری ندارد.

به یاد داشته باشید نمی توان یک قانون کلی برای مدت زمان ممنوعیت تماس بعد از جدایی یا هر یک از تکنیک ها و مهارت های بازگشت به رابطه پس از جدایی تعیین کرد زیرا همانطور که پیشتر گفتیم افراد، روابط و شرایط متفاوت است و ممکن است بعضی به چند روز و بعضی بیش از ۱ ماه قطع ارتباط نیاز داشته باشند.

در بعضی شرایط نیاز است همه ارتباط ها به صورت صد در صد و قطعی قطع شود و حتی اگر پیامی دریافت شد نیز پاسخی ارسال نشود و فقط از روش های ارتباط غیر مستقیم برای جذب شخص مورد نظر استفاده کرد و در بعضی موارد نیاز است فقط رابطه از سوی شما قطع شود و اگر طرف مقابل پیامی ارسال کرد با رعایت قوانین ارتباط از راه دور پاسخ وی را ارسال کرد.

گاهی نیز ارتباط همچنان ادامه دارد و شما ممکن است تنها به دنبال این باشید که چگونه یک رابطه سرد را گرم کنید که در این شرایط بیشتر تکنیک ها از را نزدیک و کلامی یا پیامی خواهد بود.

هرچند طی یادگیری ۴ مرحله برای بازگشت به عشق و ازدواج همه موقعیت ها و راهکارهای مرتبط توضیح داده می شود اما همانطور که قبلا اشاره کردیم برای اجرای این مهارت باید آن ها را در سطح ضمیر ناخودآگاه برنامه ریزی کرده و همچنین در صورت نیاز تغییراتی در بعضی تکنیک ها بسته به نوع رابطه ایجاد کنیم که نیازمند پشتیبانی تخصصی یک تیم با تجربه است.

مجدد تاکید می کنم مدت زمان ممنوعیت تماس بعد از جدایی به تنهایی برای شروع دوباره رابطه تمام شده کافی نیست و بسیاری از تکنیک های بازگشت به رابطه را باید از راه دور و به صورت غیر مستقیم انجام دهید.

اکنون سولی که ایجاد می شود این است که غیر از قطع ارتباط احتمالی و یا کنترل میزان ارتباط چه کارهای دیگری باید انجام داد؟ با ما همراه باشید زیرا تکنیک های اصلی هنوز توضیح داده نشده است.

همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم جذب شخص مورد نظر با استفاده از شیوه های ارتباطی غیر مستقیم یا قانون جذب عشق از راه دور تنها با فعال کردن نیروی هدایت پنهان در ضمیر ناخودآگاه امکان پذیر است که بر اساس تکنیک های شاهین زند و برگرفته از nlp است اما ابتدا باید از اشتباهاتی که ذکر شد پرهیز کنید.

سپس با اجرای این تکنیک ضمیر ناخودآگاه، شما را به صورتی هدایت می کند که بدون هیچ ارتباطی، در بازگشت به رابطه پس از جدایی موفق شوید؛ آن هم به صورتی که عشق سابق تان متوجه نشود تلاشی از سوی شما برای بازگشت به رابطه پس از جدایی صورت گرفته است ( نگاه کنید به بازگشت به رابطه با ارسال سیگنال عشق از راه دور).

هدایت پنهان در ضمیر ناخودآگاه می تواند از طریق احساسات شهودی و کنترل افکار و رفتار تان، منجر به اقداماتی در شما شود که در نهایت باعث می شود به هدف خود دست پیدا کنید؛ چه این هدف کسب ثروت باشد، موفقیت تحصیلی باشد یا بازگرداندن عشق.

اگر تاکنون به صورت تخصصی با مهارت های رابطه عاطفی آشنا نشده اید، پس بسیاری از سیگنال هایی که تاکنون ارسال می کردید سیگنال های منفی بوده است. سیگنال های منفی سیگنال هایی است که باعث جدایی از عشق می شود.

در مقابل سیگنال های جذب که در کتاب بازگشت به عشق و ازدواج نوشته شاهین زند آموزش داده شده به شما کمک می کنند در برگرداندن عشق پس از جدایی موفق شوید. سیگنال های جذب از طریق شبکه ۶ مرحله ای حتی می توانند بدون برقرار کردن ارتباط و ارسال پیام یا تماسی باعث بازگشت به رابطه پس از جدایی شوند. ( نگاه کنید به  قانون جذب عشق از راه دور بر اساس تکنیک های nlp).

بسیاری افراد این تکنیک ها را با روش های غیر علمی و  تخیلی قانون جذب اشتباه می گیرند. همه مقالات نوین بینش در مورد اینکه چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم بر اساس روانشناسی مدرن و تکنیک های NLP/ برنامه ریزی عصبی کلامی نوشته شده است و منابعی مثل قانون جذب که توسط تحقیقات و پژوهش ها ثابت نشده است مورد تایید نوین بینش نیست.

اگر کسی ادعا کند می تواند در چند مرحله و بدون ارتباط فردی را عاشق کند قطعا از سادگی شما سوء استفاده کرده است. اگرچه با وجود پیشرفت تکنولوژی و خیلی مسائل دیگر فرایند جذب از راه دور امکان پذیر است اما در نهایت پس از جذب باید وارد مرحله عاشق کردن یا تبدیل رابطه به ازدواج شوید زیرا جذب کردن با عاشق کردن متفاوت است.

کتاب بازگشت به عشق و ازدواج بر اساس تکنیک های شاهین زند نوشته شده است و  بر اساس ارتباط از راه دور ( شبکه شش مرحله ای جذب) ارتباطات غیر کلامی ( زبان بدن و زبان چهره) ارتباطات کلامی ( ارسال پیام، ارسال سیگنال های جذب و برقرار کردن ارتباط)، تکنیک های NLP برای برگرداندن عشق – neuro linguistic programming  و بسیاری موارد دیگر است.

با یادگیری تکنیک های شاهین زند می آموزیم چگونه با استفاده از زبان و نشانه ها می توانیم بر ذهن، احساس و در نتیجه رفتار دیگران تاثیر بگذاریم حتی اگر با آنها در ارتباط مستقیم نباشیم.

درست است که به کمی تلاش نیاز دارید اما به یاد داشته باشید کارهایی که باید انجام دهید به هیچ وجه سخت نیست و همه ی مراحل را می توانید در خانه و بدون نیاز به هیچ امکانات خاصی عملی کنید. حتی اگر با فرد مورد نظر خود در ارتباط نیستید و می خواهید از راه دور او را بازگردانید این تکنیک ها کارساز و عملی هستند.

تاکید می کنم فقط افرادی می توانند این کتاب را دریافت کنند که هدف شان ازدواج یا جلوگیری از طلاق باشد. اگر شما جزء این افراد هستید به شماره ی زیر پیام ارسال کرده و درخواست نسخه رایگان کتاب بازگشت به عشق و ازدواج نوشته شاهین زند را بدهید.

ارسال پیام از طرف شما به شماره ی زیر به این معنا است که متعد می شوید از این تکنیک ها به درستی استفاده کرده و با نیت مثبت و ایجاد یک رابطه ی پایدار اهداف خود را دنبال کنید.

نسخه رایگان کتاب که شامل توضیحاتی در مورد کتاب و پشتیبانی تخصصی نوین بینش است را می توانید با ارسال پیام به شماره زیر دریافت کنید.

تماس فقط از طریق واتس آپ:

۰۹۳۰۶۱۳۵۰۰۸

روابط عمومی تیم نوین بینش

تیم نوین بینش از ارائه ی خدمات به افرادی که متاهل باشند و در پی رسیدن به فرد دیگری به جز همسرشان باشند، معذور است. مقالات و آموزش ها همچنین برای کسانی که به دنبال فردی باشند که متاهل است و می خواهند آن فرد را به رابطه بازگردانند ارسال نخواهد شد. اهداف مورد تایید تیم نوین بینش جلوگیری از طلاق و بهبود روابط عاطفی با قصد ازدواج و ایجاد یک رابطه ی پایدار است.

در صورت تمایل می توانید پس از معرفی خود؛ سن، شغل و تحصیلات (اختیاری) مشکل خود را به صورت خلاصه (با خط فارسی) توضیح دهید. به دلیل درخواست های بسیار ممکن است در پاسخ به پیام شما تاخیر صورت بگیرد ولی قطعا پاسخ شما ارسال خواهد شد.

همچنین می توانید کلیپ های آموزشی شاهین زند در مورد روانشناسی عشق و بازگشت به رابطه را در پیج اینستاگرام شاهین زند مشاهده کنید: shahinzand18@

برای اطلاع از آخرین مطالب سایت نوین بینش در کانال تلگرام ما عضو شوید: عضویت در کانال تلگرام نوین بینش.

نوشته ی شاهین زند – شرح حالی از سوابق علمی شاهین زند

اگر علاقه مند به افزایش دانش روانشناسی خود در حوزه مهارت های ارتباطی و روانشناسی عشق هستید می توانید از این همین مقاله شروع کنید و همه مقالات معرفی شده مرتبط را مطالعه کنید. 

علاقه مند به یادگیری بیشتر مهارت های روانشناختی هستم:

تست احتمال بازگشت به رابطه 

واکنش در برابر بلاک شدن

جذب پسر از راه غیر مستقیم

آموزش مطالعه محور

تمرین ها و تکالیف برای برگرداندن عشقمان

آشنایی با تیم نوین بینش

چرا می توان به نوین بینش اعتماد کرد

 

می توانید به صورت 24 ساعت از طریق تلگرام یا واتس آپ با تیم نوین بینش در ارتباط باشید :09306135008

برچسب‌ها:بازگرداندن عشق از دست رفته, بازگشت به رابطه ی تمام شده, برگرداندن زن به رابطه, جلوگیری از جدایی, چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم

انتقادات و شکایات

shahinzand18@gmail.com

اینستاگرام شاهین زند

     شماره تماس:  03136201013       از ساعت 9 صبح الی 5 عصر

 آدرس: اصفهان، خ ارتش، کوچه 69، ساختمان پیمان، ط 2، واحد11

ارتباط با کارشناس روابط عاطفی از طریق ارسال پیام در تلگرام یا واتس آپ: 09306135008

 

 

.                   قوانین و مقررات

 

وقتی طرفین یک رابطه تصمیم به جدایی می‌گیرند، در آن لحظه فکر می‌کنند تصمیم خود را قاطعانه گرفته‌اند و تردیدی در درستی آن ندارند. اما گاهی بعد از گذشت مدتی از جدایی، حتی اگر با اشخاص جدیدی نیز آشنا شوند، می‌خواهند دوباره به رابطه قبلی شان باز گردند. گرایش افراد به عشق و رابطه گذشته شان ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد که مهم ترین آن “حس علاقه” نسبت به طرف قبلی است، درواقع به قول معروف “دلشان هنوز پیش طرف قبلی زندگیشان ” است. در این مواقع ممکن است افراد در صدد پیدا کردن راهی برای بازگشت به رابطه قبلی، بازگرداندن دوست دختر یا دوست پسر قبلی و از نو ساختن همه چیز باشند. در این مواقع سوالات متعددی پیش می‌آید که آیا برگرداندن رابطه عاطفی که قبلا به نقطه پایان خود رسیده کار درستی است؟ و در این صورت چطور باید این کار را انجام داد؟

فهرست مطالب

گاهی اوقات افراد به خاطر خودخواهی و یا لجبازی، رابطه را به هم می‌زنند. به جای آنکه برای حل مشکل تلاش کنند، از رابطه می‌گذرند و با هم کات می‌کنند. این نوع از جدایی‌ها معمولا عجولانه بوده و فکر شده نیست.

 

در اغلب موارد خانواده و دوستانتان به شما می‌گویند که به زندگی ادامه بده و او را فراموش کن. نمی‌گویم که همیشه این کارشان درست است. با این وجود وقتی به شما می‌گویند که باید سعی کنید تا به رابطه‌تان برگردید، بدان معناست که رابطه قبلی‌تان ارزش تلاش کردن را دارد. دوستانتان شما را از هر کس دیگری بهتر می‌شناسند و وقتی فکر می‌کنند که شریک قبلی‌تان ارزش تلاش دارد، آشتی کردن با او به شما آسیب نخواهد رساند.چطور به رابطه برگردیم

همه ما با پایان یافتن رابطه، درگیر احساسات می‌شویم. حتی اگر این رابطه کمتر از ایده‌آل‌هایتان بود، طبیعی است که احساس ناراحتی داشته باشید و جمع کردن خودتان برای ادامه زندگی سخت باشد. اما اگر سالها از پایان رابطه گذشته و شما هنوز هم احساس ناامیدی و غم دارید و نمی‌توانید با جدایی کنار بیایید، می‌تواند نشانه‌ای از آن باشد که باید به یکدیگر بازگردید. پس از گذشت مدت زمانی طولانی از جدایی، احتما فهمیده‌اید که بودن با یکدیگر بوده که شما را واقعا خوشحال و راضی می‌کرد و مهم نیست که چه می‌کنید ولی نمی‌توانید از یکدیگر بگذرید. اگر شما نیز به همین شکل هستید، حتما باید آشتی کردن با او را در نظر داشته باشید. شاید او همان قطعه گم شده‌ای است که شما را تکمیل می‌نماید؛ ولی تنها یک راه برای فهمیدن آن وجود دارد. با او تماس بگیرید و ببینید آیا هنوز بارقه‌های امید در او نیز وجود دارد یا خیر.

برای سنجش میزان آسیب‌تان از ضربه عشقی به پرسشنامه روانشناسی زیر پاسخ دهید

پرسشنامه ضربه عشقی    

این مساله کمی پیچیده است، چرا که هر فرد عاشقی معتقد است امکان بازگشت به رابطه قبلی اش وجود دارد. اما در اینجا باید اشاره کنیم که اگر معتقدید آینده فوق العاده‌ای با شریک قبلی‌تان داشته باشید، دنبال او رفتن ارزشش را دارد. ولی مطمئن باشید که تمام زندگی‌تان را با این باور و امید که او برخواهد گشت، سپری نکنید. تنها باید یک بار سعی کنید که به رابطه بازگردید و اگر نشد، باید به زندگیتان ادامه دهید. گاهی اوقات یک امید واهی می‌تواند شما را در موقعیتی اشتباه نگه دارد و پیش از آنکه متوجه شوید، همه زندگی‌تان را به دنبال یک خیال سپری کرده‌اید.

اگر جدا به فکر بازگشت به رابطه قبلی‌‌تان هستید، شرایطی که رابطه در آن خاتمه یافته، از اهمیت بالایی برخوردار است. ترمیم رابطه‌ای که با آسیب به یکدیگر و در آتش نفرت خاتمه یافته بسیار سخت تر از رابطه‌ای خواهد بود که به صورت دوستانه پایان یافته است. همچنین اگر او را به دلیل بی احترامی به شما، خیانت یا هر گونه  خشونت فیزیکی ترک کرده‌اید، بازگشت به آن رابطه باید آخرین مساله مد نظرتان باشد. اگر مسائل قابل حل باشند، ترمیم رابطه آسان ترین مساله ممکن است. برای مثال اگر از مشکلات ارتباطی رنج می‌بردید، این مرتبه سعی کنید که در صورت بروز مشکل، خیلی رسا صحبت کنید و خودتان را ابراز کنید. وقتی به این مسائل رسیدگی شود، بازگشت به یکدیگر و داشتن یک رابطه سالم خیلی زیبا خواهد بود. برای جزییات بیشتر پادکست آموزشی زیر را گوش دهید.

تا زمانی که مدتی طولانی از رفتنش نگذشته باشد، واقعا متوجه نخواهید شد که چگونه بود و همین را نیز می‌توان راجع به بازگشت به رابطه گفت. گاهی این جدایی برای آنکه بفهمید چه کسی را از دست داده‌اید و اینکه او بهترین کسی بوده که داشته‌اید، لازم است. از زمان جدایی رابطه قبلی‌تان قرارهای بسیاری داشته‌اید و در میان همه این افراد، هیچ کس با او قابل مقایسه نبوده است. احساس می‌کنید روحیه شما با هیچکدام از پسران/دختران دیگر به اندازه او همخوانی ندارد و احساسی که به او داشتید را به هیچ کس ندارید. وقتی راجع به کلیت او فکر می‌کنید، می‌بینید او تمام آن چیزی بوده که همیشه می‌خواستید و این را تا زمانی که دیر شده، نفهمیده بودید. اگر عمیقا حس می‌کنید که شریک قبلی‌تان، بهترین عشق، شریک و دوستی بوده که تا به حال داشته‌اید، قطعا بازگشت به او گزینه‌ای است که باید در نظر بگیرید.

نگاه به آغاز رابطه به عنوان یک رابطه جدید، وسوسه برانگیز است، اما نمی‌توان از حقایق چشم پوشید : پیش از این همدیگر را می‌شناختید و با هم بیرون رفته‌اید. بسیار مهم است که زوج نقاط ضعفی که در گذشته در رابطه تجربه کرده‌اند را به یاد داشته باشند و باتوجه به اشتباهات گذشته، به ترمیم و بازسازی رابطه شان بپردازند. برای جزییات بیشتر پادکست زیر را حتما گوش کنید.

 

اکنون زمان آنست که اگر در زمان جدایی‌تان با کسی بودید، صحبت کنید. لازم نیست به جزئیات بپردازید. جمله ساده “من به پیشنهاداتی که داشتم فکر کردم” کافی است – مگر اینکه آن فرد، صمیمی ترین دوستش / همکارش یا هر فردی که ممکن باشد حسادت او را برانگیزد یا به او آسیب بزند، باشد. بسیار مهم است که حتما حداقل یک مرتبه به این مساله اشاره داشته باشید تا در ادامه مسیرتان با هیچ شگفتی روبرو نشود. اگر فرد مقابل ناراحت بود، راجع به هرگونه نگرانی و ترس صحبت کنید و سپس به مسیر خود ادامه دهید.

پس مراقب باشید : احتمال ظهور مسائل و مشکلات قدیمی بسیار بالاست – بهتر است که پیش دستی کنید و به سمت آنها بروید. لازم نیست بدترین دعوایی که داشتید را دوباره ایجاد کنید، ولی باید راجع به مسائلی که آن را به وجود آورده صحبت کنید و بعلاوه اینکه شما این کار را به منظور پیشگیری از وقوع اتفاقی مشابه در آینده انجام می‌دهید. صحبت راجع به مسائل، زمانی که هر دوی شما آرام هستید کلید مساله است، چرا که احتمال به نتیجه رسیدن صبحتتان بسیار بیشتر خواهد بود.

قطعا افراد تغییر می‌کنند، ولی آنها معمولا همانطور باقی می‌مانند. قاعدتا نباید انتظار داشته باشید که همه چیز بعد از اتمام مرحله “شناخت دوباره شما” متفاوت شود. بازگشت به الگویی که در رابطه قبلی وجود داشته، در میان زوج‌ها بسیار رایج است.

گذشته را کنار بگذارید و این بار با عشقتان یک رابطه درست و اصولی را از نو بسازید. برای یادگیری راه‌های برگرداندن عشق به زندگی و رابطه‌تان می‌توانید در کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج که توسط رادیو عشق بصورت آنلاین برگزار می‌شود شرکت کنید. در کار گاه  تکنیک‌های کاربردی‌ با استفاده از فایل‌های آموزشی و یک روانشناس اختصاصی در اختیارتان قرار داده خواهد شد تا با استفاده از آنها، تمام خاطرات تلخ گذشته شما و عشق‌تان با افکار و خاطرات خوب جایگزین شود و بتوانید یک رابطه متعهدانه و پایدار را از اول باهم بسازید. کارگاه شامل فایل‌های آموزشی صوتی، مشاوره تلفنی و آنلاین (پرسش و پاسخ در تلگرام و واتساپ)، آزمون شخصیت شناسی و … می باشد.

جهت ارتباط با کارشناسان رادیو عشق و مطرح کردن سوالات خود می توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید. علاوه بر این کارشناسان ما آماده پاسخگویی به سوالات شما از طریق تلگرام و واتساپ (09035714068) هستند.

دلایل متفاوتی ممکن است برای گرایش ما به بازگشت به رابطه قبلی وجود داشته باشد، شاید فکر می‌کنیم آن فرد بهترین کسی بوده که تا بحال ملاقات کرده‌ایم، با او خاطرات بسیار خوبی داریم، از جدایی پشیمان شده‌ایم و یا فکر می‌کنیم مشکلات پیش آمده قابل حل هستند. ممکن است از زندگی بدون او خسته شده باشیم یا به این نتیجه رسیده باشیم که در تصمیم‌گیری برای جدایی عجله کرده‌ایم. به هرحال درصورتیکه تصمیم گرفته باشیم مجددا به رابطه قبلی برگردیم باید نکات زیادی را مد نظر داشته باشیم. رابطه‌ای که به آن بازمی‌گردیم مانند یک رابطه کاملا جدید و بدون گذشته نخواهد بود. باید پذیرفت در طی زمان جدایی ممکن است اتفاقات زیادی افتاده باشد که ترمیم رابطه را سخت‌تر کند. پس لازم است در این مورد واقع گرایانه فکر کنیم. تصمیم گرفتن به بازگشت دوباره به رابطه قبلی باتوجه به شرایط شما و رابطه‌ای که داشته‌اید ممکن است درست یا اشتباه باشد. بسیاری از روابط تمام شده، بعد از بازگشت زوج به یکدیگر، مجددا محکوم به شکست هستند. چرا که افراد مشکلات و اختلاف نظر‌ها را به خوبی حل نکرده‌اند یا از مهارت‌های ارتباطی خوبی برای تعامل با یکدیگر برخوردار نیستند. به کمک مشاوره می‌توانید برای بازگشت به رابطه تصمیم درستی بگیرید. همچنین می‌توانید برای کسب مهارت‌های ترمیم رابطه، ایجاد ارتباط موثر با طرف مقابل و حل تعارضات به روش مسالمت آمیز از مشاور کمک بگیرید.

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

277 بازدید

451 بازدید

491 بازدید

557 بازدید

1.09k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

چطور به رابطه برگردیم

سلام من ۲۰ سالمه و حدود سه سال با یه پسر ۲۱ ساله رل بودم من تو رابطه همیشه خیلی شکاک بودم و گوشبشو چک میکردم و کلی همیشه بحث و دعوا راه مینداختم بخاطر اینکه دوسم نداره یا چتش با فلان دخترو دیدم کلا در ارتباط بود با دخترای دیگه ولی همیشه همه چیزو خودش بهم میگفت حتی اگه کار اشتباهی میکرد.۸ماه پیش بخاطر اینکه با یه دختر در ارتباط بود کات کردیم دختره یسری حرفا زد که انگار باهم رل بودن ولی همون زمان این اقا هیج حرفی نزد بعد ۸ ماه یسری ارتباط بینمون شکل گرفت چت و تماس حتی چندباری به خواسته ایشون همو دیدیم درباره اینکه آدمای گذشته فراموش نمیشن یا بعضی حسا تکرار نمیشن حرف میزد ولی درباره برگشت حرفی نمیزد و میگفت نمیخوام برگردم توی رابطه که دوباره دعوا راه بندازی و من بخاطر عصاب خوردیم تورو ناراحت کنم من حتی قضیه اون دخترو هم پیش کشیدم و ایشون گفت که ما فقط باهم در ارتباط بودیم و اون خانم میخواست بامن باشه ولی من باهاش نبودم.الان خیلی سردرگمم هیچجوره نمیتونم فراموشش کنم تو کل این ۸ماه هروز دربارش فکر کردم حتی سعی کردم با پسرای دیگه وارد رابطه بشم تا شاید فراموش کنم ولی نشد تو این چند وقت ایشونو هرچندوقت یبار دم خونمون میدیدم یا استوری هایی میذاشت از چیزایی که باهم خاطره داشتیم و ایشون حتی اشتباهشو قبول نداره و میترسم اگه قرار باشه برگردیم باهم دوباره این اتفاق بیفته و من واقعا نمیتونم تحمل کنم این قضایارو و این اتفاقا و ناراحتی جدایی فکرمو خیلی درگیر کرده

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما نتوانسته است که اعتماد در رابطه بسازد و این رابطه سرشار از بی‌اعتمادی بوده است. از طرفی راه شما برای فراموش کردن او راه اشتباهی بود؛ اینکه بخواهید با دیگران در ارتباط باشید تا طرف قبل را فراموش کنید؛ خطاست. شما می‌توانید برای ارزیابی کیفیت این رابطه و تصمیم‌گیری درست و منطقی درباره آن، با مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره داشته باشید. مشاوره به شما کمک می‌کند که راه درستی را در مورد این رابطه در پیش بگیرید.

سلام میشه لطفا کمکم کنید؟ من الان ۱۷ سالمه و سه سال پیش با یه پسری که یه سال از خودم بزرگتر بود و رابطمون از راه دور بود دوس شدیم. میدونم شاید مسخره باشه ولی سه سال رابطه ی فوق العاده ای داشتیم فامیل هم بودیم هر دو سه ماه یه بارم که من میرفتم شهرشون چندبار همو میدیدیم.خ یلی عاشقم بود منم شدید وابستش بودم تااینکه ۶ ماه پیش گفت تو با من اینده ای نداری و بهتره تا ضربه نخوردی بری. من خیلی التماسش کردم ولی رفت .من تو این ۶ ماه نابود شدم به خصوص وقتی فهمیدم با یکی دیگس. چند وقت پیش بعد ۵ ماه سه چهارباری دوستانه حرف زدیم. یعنی خودش پیام داد. من نمیتونم فراموشش کنم عاشقشم منتظرش بمونم؟ نمیتونم حرفا و خاطره هامونو فراموش کنم‌.احتمال برگشت هس؟چون تو حرفاش گفت رل نزدم چالش بوده اما دروغ گفت

سلام دوست گرامی در حال حاضر 17 سال دارید و از 3 سال قبل وارد رابطه شدید، یعنی از سن 14 سالگی. این سن که دوره شروع نوجوانی است انتخاب‌های افراد، براساس هیجان و کششی است که نسبت به جنس مخالف بوجود می‌آید. بعد از مدتی این هیجانات فروکش می‌کند، مثل اتفاقی که از 6 ماه قبل برای شما بوجود آمد. پیشنهاد ما این است به دلیل آسیبی که دیدید، حتما از مشاوره استفاده کنید تا بتوانید خاطرات دوره دوستی‌تان را کمرنگ کنید و با این جدایی کنار بیایید.

سلام من تو رابطه ای بودم که اوایل بهش بی توجهی میکردم دوستش نداشتم بعد یه مدت بهش وابسته شدم و این اقا اخلاقش شد عین اوایل من که بی توجه بودم میومد پیام میداد هی در رفت و امد بود بعضی وقتها بعد۳ ماه میومد یه همکاری داره که دختره دوسال ازش بزرگتره و عاشقشه دختره و این اقا میگه من به چشم رفیق میبینمش خوشم نمیاد باهم کار کنن اینم نظر من انگار اصلا براش مهم نیست خیلی هم صمیمی هستن دختره خیلی بهش میچسبه و خلاصه ما چند وقتی میشه کات کردیم برای همیشه اما میدونم دوباره زنگ میزنه اگه زنگ زد چجوری باهاش برخورد کنم که بسوزه و تلافیه کاراش یه جورایی سرش در اورده بشه؟؟

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل و مدت زمان رابطه اشاره نکردید. با توجه به سوال‌تان، در حال حاضر هنوز بعد از قطع رابطه شما خشمگین هستید و این خشم باعث شده است که به تلافی کردن فکر کنید. یکی از مخرب‌ترین دلایل برای برگشت به یک رابطه تمام شده، انتقام گرفتن است که نشان می‌دهد علاقه قبلی شما تبدیل به خشم یا حتی نفرت شده است. پبشنهاد می‌کنیم پیش از اینکه بخواهید اقدام اشتباهی انجام دهید با مشاور صحبت کنید تا از این مرحله خشم عبور کرده و زندگی‌تان را با آرامش ادامه دهید.

من با یه پسری اشنا شدم ۷ ماه باهم بودیم دو باری قهر کردیم و اشتی کردیم من خیلی بهش توجه داشتم چون واقعا دوسش دارم اما از حسش مطمعنم نیستم اصلا رابطه جدی نداشتم این اولین رابطم بود لطفا بهم کمک کنید

سلام دوست گرامی جزییاتی که مطرح کردید کم است و نیاز است تا درخواست خودتان را به صورت شفاف‌تری بیان کنید. رابطه نداشتن و بی‌تجربگی دلیل محکمی برای اشتباه کردن متوالی نیست، بلکه شما می‌توانید در زمینه‌ای که از آن اطلاعات یا مهارتی ندارید، آموزش ببینید. می‌توانید برای این آموزش‌ها، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام.من با یک اقای محترمی در یک رابطه عاطفی بودیم .ارتباط ما خوب بود تااینکه با یک خطا من (نه خیانت)این ارتباط خاتمه یافت.من درخواست کردم که ادامه بدیم ولی ایشون گفتن من وارد خط قرمز ایشون شدم من نمیتونم ببخشم و ارتباط ما ۸ ماه پیش تموم شد. چند ماه از ایشون هیچ پیامی نداشتم تا اینکه در یه ماه اخیر ایشون دو بار به من پیام دادن با مضمون ارزوی موفقیت در امتحان. آیا این واقعا یک ارزوی موفقیت بی منظور هست بنطرتون؟ بعد ما گروه مشترک داریم دونفری در یک شبکه اجتماعی. باید اونجارو ترک کنم؟ اینم بگم خیلی ویژگی های مثبت دارن و من هنوز بهشون حس خوبی دارم. ممنون ازتون

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. باید مساله خطا یا خیانت شما دقیق بررسی شود تابدانیم چه آسیبی به رابطه وارد شده است. بعد از گذشت 8 ماه پیامی که از ایشان دریافت کردید می‌تواند چند معنی داشته باشد: 1)کاهش عصبانیت او و بخشش شما 2)بدون هیچ منظوری این پیام را ارسال کرده باشد 3)از روی کنجکاوی که شما کجا هستید و چه می‌کنید. در هر صورتی تا زمانی که ایشان به صورت مستقیم از بازگشت به ارتباط صحبت نکردند، بهتر است که اقدام جدی یا سرمایه‌گذاری روی او انجام ندهید. درباره ترک گروه مشترک با او نیز بستگی دارد که بخواهید مجدداً ایشان را به خودتان جذب کنید یا خیر. فعلا دست نگه دارید و پیش از هرگونه تصمیم جدی، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقت بخیر من ۶ سال با اقایی اشنا شدم و خیلی همدیگرو دوست داریم تو این مدت حرف ازدواج بینمون نبود اصلا ولی بعد از چند سال به هم علاقمند شدیم جوری که نبودنش برام خیلی سخت شده بود و یک روز اتفاقی گفت خانوادش برای خواستگاری من میفرسته و اومدن و طرز نگاه اون اقا از زمانی که مادرشون منو دید فرق کرد اول گفتن استخاره اومده نه شده باز گفتن فرهنگ خانواده هامون بهم نمیاد اینجوری شد که یک روز همدیگرو ترک کردیم من خیلی اصرار کردم بیشتر فکر کنه و تصمیم درستی بگیره حالم بد بود کارم شده گریه الان یک هفته رفته من بازم بهش پیام دادم بعضی جاها جواب داد و گفت قسمت همینه گفت اونم ناراحته از این قضیه ولی نمیشه کاری کرد و جدایی باید اتفاق بیفته و منو دعوت به ارامش و خونسردی کرد ولی من هضم این ترک برام سخته احساس میکنم دارم خفه میشم و نمیتونم بدون اون زندگی کنم

سلام دوست گرامی سن خودتان و طرف مقابل را نگفتید. 6 سال مدت زمان زیادی است و حالت‌هایی که شما تجربه می‌کنید نیز طبیعی است، چون روی او سرمایه‌گذاری زیادی کردید و آینده خودتان را با او تصور کردید. به نظر می‌رسد نظر خانواده برای ایشان اولویت بیشتری از علائق دارد، بنابراین برگشتن شما به این رابطه، منجر به کاهش عزت نفس در شما می‌شود. بهتر است برای بهبود حالتان حتما از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون به خیر من دررابطه ای بودم ک پسرمقابلم سردشد یک هفته و دگ تاچندروز نه پیامی داد و نه تماس گرفت و من هم ک متوجه این موضوع شدم سمتش دیگه نرفتم و از لحاظ روحی داغون شدم و به مشاور مراجعه میکردم..بعد از یک ماه یه پ داد اما من باسردی جوابش دادم .خبری ازش نبود تا دوباره بعد از دوماه دوباره پ داد و من باز باسردی جواب دادم وگفتم ک دگ قرار نیست برگردم واون بدون هیچ دلیل و توضیحی ب من رفته بود و گفت مشکلاتی داشته که قابل گفتن نبوده و… دوباره 3ماه ازش خبری نبود و الان دوباره پ داده و ابراز علاقه و اینکه اگه سکوت میکنه نشانه ی نخواستنش نیست و به وقتش باخانوادش میاد و ازاین حرفا من واقعا موندم ک اون راست میگه یا نه ..اینکه واقعا مشکلی بوده یا نه .. اینکه بازگشت مجدد من و فرصت دوباره دادن بهش به این ختم نشه ک دوباره یهو بدون دلیل بره

سلام دوست گرامی وقتی در رابطه‌ای هستید که طرف مقابل دائماً در حال ترک کردن شماست و دلیل قانع کننده ای برای این کار نمی‌آورد، یعنی شما به او اجازه این کار را داده‌اید که او هر زمان دلش خواست بتواند برود و بیاید. بنابراین باید ابتدا هدف این رابطه را مشخص کنید و برای این رابطه یک مرز و زمان مشخص کنید.

سلام لطفا راهنماییم کنید با پسری که بخواد برگرده بنوعی بخواد پیام بده یا زنگ بزنه یا نشونه هاشو بفرسته و مستقیم نگه چطوری رفتار کنیم؟ آیا همون لحظه جوابشونو بدیم یا نه صبر کنیم؟ چه مدت صبر کنیم اگه مثلا بعد یه هفته جواب بدیم دلسرد نمیشن؟ نمیرن؟

سلام دوست گرامی زمانی که رابطه ای تمام می شود، دوطرف باید انگیزه های خود برای بازگشت به رابطه را دقیق بررسی کنند. زمانی که تصمیم به برگشت به رابطه را می گیرند، براساس آن باید جذابیت های مختلفی که بین این دو وجود داشته و کم شده است را مجدداً بازیابی کنند. درباره سوال شما رادیو عشق دوره بازگشت به رابطه را تدوین کرده است که تمام این سوالات در آن جواب داده شده است. اما ابتدا باید مشاوره دریافت کنید تا کیفیت رابطه شما دقیق بررسی شود.

سلام خسته نباشید.من یک پسرم حدودا نه ماه پیش بادختری به صورت مجازی اشنا شدم چون دانشجو بودیم یجورایی بحث رو بازکردیم و باهم اشناشدیم دوتامون هم تنهابودیم و شدیدا نیاز به یک همدم داشتیم و قصدمون هم جدی بود.حدود یک تا دوماه خیلی باهم خوب شده بودیم جوری که روزی دوبار تا دوساعت هم چت میکردبم وزنگ میزدیم و حرف میزدبم.بعدش که شور و شوق عشقمون تموم شد طرفم بهم گفت که من به دلیل یکسری شرایط که در خانواده من هست نمیتونم وقت کافی برات بزارم شرایطش هم این بود که خیلی کارمیکرد توی خونه مجبوربود پدربزرگ و مادربررگش رو مراقبت کنه و در نبود پدرش که بعضی شب های برای مراقبت از پدربزرگش به خونشون میرفت کنارمادرش میموند و سرکار هم میرفت به دلیل مشکلات مالی. بعد این وقت گذاشتن نسبت به ماه های گذشته کم شد و یک چندماهی که سرش خلوت شد بازهم وقت گذاشت ولی چون خودم ادم حساسی هستم و نیازداشتم به وقت کافی گذاشتن حدود چهارپنج بار طول این چندماه با عشقم بحثم شد که چرا وقتی میتونی دودقیقه وقت بذاری برام دریغ میکنی مگه چقدر کارداری که نمیتونی.بعد دیگه مشکلاتمون شروع شد چندبار تاسر کات کردن رفتیم ولی خب برگشتیم و ادامه دادیم. ایندفعه اخری من حال خوبی نداشتم و طرف من هم دنبال کسی بود که بتونه ارومش کنه و دردودل کنه باهاش ولی من خودم داغون بودم و برای همین چندبار بهش بی احترامی کردم و باز شروع کردم به زدن حرف هایی که وقت نمیزاری اهمیت نمیدی و ازاینچیزها. طرف من هم درشرایط خیلی بدی بود و همین باعث شد تمام شماره های منو بلاک کنه و خداحافظی کنه و بره و من هم یک اشتباه خیلی بزرگی کردم وقتی میخواست بره خیلی التماسش کردم و گریه هم کردم که کارو بدترخراب کردم.حالا یک هفته هست هیچ خبری نیست ازش دیروز هم پیام دادم که شرمنده هستم و چیزهای دیگه گفتم و سعی کردم کاملا منظقی باشم که من تحمل میکنم شرایطت رو و صبرمیکنم اون هم بعد از چندوقت پیام داد که من وضعم اینجوری هست و نمیتونم هیچ کاری برای تو بکنم جدیدا هم سرکار باید برم که دیگه اصلا وقتش رو پیدانمیکنم. من هم درجوابش بهش اثبات کردم که دراین شرایط هم میتونیم ادامه بدیم ولی دیگه جواب نداد. ایا این رابطه ادامه پیدامیکنه یا تموم شده است و اینکه به صورت خلاصه من بهتره چکارکنم؟!

سلام دوست گرامی برای درک کردن شرایط طرف مقابل، شما نیاز به پختگی بیشتری دارید. او صادقانه به شما گفته است که شرایط و موقعیت حضور در رابطه عاطفی را ندارد. در چنین شرایطی، شما باید ابتدا مشخص کنید که چه انتظاراتی در رابطه عاطفی دارید و آیا طرف مقابل می‌تواند حدودی از این انتظارات را برطرف کند یا خیر؟ سپس مشخص کنید چه مقدار باید زمان بگذرد تا او شرایطش مناسب شود و بتواند در رابطه عملکرد بهتری داشته باشد؟ فعلا به او فرصت دهید تا بتواند با این اتفاقی که افتاده است کنار بیاید، و در مسیر بازگرداندن ایشان، حتماً از توصیه‌های مشاور استفاده کنید.

سلام خدمت رادیو عشق من پسری ۱۹ ساله ساله هستم.که قبلا دو سال دچار افسردگی بودم و حتی مدت زیادی قرص میخوردم ولی سال پیش حالم کاملا بهبود پیدا کرده بود و عالی بودم تا اینکه ترم یک با دختری توی کلاسمون آشنا شدم…من به شدت ایشون رو دوس داشتم…رابطه ما خیلی شیرین بود(تلخی هم داشت)… از من دوسال بزرگتر بودن و من سر بعضی از چیز ها بچگانه رفتار کردم و این رو میپذیرم…ایشون بعد از دوماه یواش یواش سرد شدن و من از اونجا که از اعتماد به نفس بالا و نسبتا غرور برخوردارم هیشوقت به کسی التماس موندن نکردم پس بهشون پیام دادم که اگه میخای کات کنی اینکارو بکن و ایشونم قبول کردن…بعد از مدتی ایشون با یه بهانه ای دوباره من رو برگردوند به رابطه اما بعد دو هفته دوبار سر یه دعوای کوچیک ایشون کات کرد و منم گفتم باشه(دیدم مصره) بعد کاری به این ندارم که ایشون بعد از یه ماه دوباره پیام داد که بگو دوسم داری…من تو این ۴ ماه که کات هستیم ضربه ی بسیار شدیدی خوردم ولی درس های بزرگی هم گرفتم…اما سوالم اینه که چطور باید با این قضیه کنار بیام؟؟ و اصلا چطور رابطه ای هس…چون بعضا بشدت اذیت میشم( اگه میشم اینم توضیح بدین که من سر جمله” بیا دوستای معمولی باشیم” خیلی بهم ریختم و حتی وقتی خودشو میبینم گریم میگیره…آیا نرماله این؟؟)

سلام دوست گرامی شکست عاطفی مانند یک سوگ در زندگی اثرگذار است و باید با مسیر این شکست همراه شویم تا بتوانیم مراحل آن را پشت سر بگذاریم. “دوست معمولی” برای دونفری که رابطه” معنی دار و عاطفی ای” داشته اند، اصلا قابل پذیرش نیست. چراکه رابطه هیچوقت به مرحله قبل خود برنمی گردد. بهتر است برای شروع درمان شکست عاطفی حتما از مشاوره رادیو عشق مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من 44 سال دارم و هنوز ازدواج نکرده ام. دو سالی میشه که با دختری 42 ساله آشنا شدم که ایشان هم مجرد بود 8 ماه صحبت کردیم و کمی رفت و آمد کردیم ایشان بعد از یکماه نظر مثبت به این ازدواج داشتن ولی من مایل به بررسی بیشتر بودم یکسال ئیش سر یک مساله ای قهر کرد و اتمام رابطه را با وضوح کامل اعلام کرد تا اینکه چند روزی میشه که یه نماهنگ فرستاده که یعنی نادم شده حالا من نمی دونم چکار کنم انگار میل دارم که برگردم به رابطه ولی نمی دونم چطوری بهش بگم یا چکار کنم. لطفا راهنمایی ام کنید

پاسخ داده شد

سلام.با یه پسری آشنا شدم اولش به قصد آشنایی ساده بود اما بعدش ایشون گفت که عاشق من شده منم گفتم بهتره در حد دوستی معمولی بمونه که قبول کرد.بعد چند وقت من حس متقابل رو به ایشون پیدا کردم.صبحابا صبح بخیر اون بیدار میشدم و شبا هم با شبخیر اون.کلا وقتی سر کار بودهر فرصتی پیدا میکرد زنگ میزد بهم.واسم کادوهای بی مناسبت میداد.هر کاری میگفتم نه نمیاورد.منو به خانوادش معرفی کرد.ولی من چون شرایط خانوادگیمو میدونستم بهشون چیزی نگفتم.بعد یه ماه بامادربزرگ ایشون اشناشدم.همون روز یه اتفاق بدی افتاد که مادرم از قضیه باخبر شد.گوشیمو گرفت واجازه نداد برم بیرون.خیلی اذیت شدیم هردوتامون.مادر ایشون چندباری زنگ زدوازمادرم اجازه خواست تا درارتباط باشیم اما مادرم مخالف بود.میگفت سنش کوچیکه من 19 واون20بودو شغلش بده وبه ما نمیخوره.من با گوشی خواهرم پنهونی بهش پیام دادم بااینکه به مادرم قول دادم دگ حرف نزنم باهاش.یک ماه پنهونی وبا استرس شدیدباهم حرف زدیم و گفت واسه اینکه دوباره تورو بدست بیارم دارم همه کار میکنم.بخاطر حرف مادرم شغلشو عوض کردوگفت من راضیم حتی پنهونی حرف بزنیم ولی از دستت ندم.همیشه خودشو سرزنش میکرد که باعث شدم آزادیتو از دس بدی ولی جبران میکنم.گفت دارم کارامو میکنم بیام خواستگاری.قرارامونو گذاشتیم باهم.خیلی خوب بودیم حتی تلگرامشو هم بهم داده بودکه مطمعن بشم با کس دگ در ارتباط نسیت.بعد چند وقت فهمیدم بامن همسن بودو بهم دروغ گفته بود که ازمن بزرگتره چون اگه میفهمیدم همسن منه باهاش دوست نمیشدم.علاوه چندتا چیزو ازم مخفی کرده بودومن سر این کاراش اعتمادم از بین رفت و بااینکه خیلی دوسش داشتم بخاطر کارش وشرایط خانوادم رابطه رو تموم کردم.بار اخری که همدیگه رو دیدیم واسم گوشی خریده بودوگفت بااینکه داری میری ولی من تااخر عمرم عاشقتم.دلیل رفتنمو بهش توضیح ندادم واون فک کرد فقط بخاطر سنش ترکش کردم.الان خیلی حالم بده وهرروز دارم بهش فک میکنم.میخوام برگردم وبهش توضیح بدم و یه فرصت دگ بهش بدم.ولی اگه مادرم بفهمه خیلی بد میشه.لطفا کمک کنید ممنون

سلام دوست گرامی. بخشی از صحبت های شما برای مشاور سوال ایجاد می کند. شرایط خانواده شما چه مساله ای داشته که به آنها از رابطه اطلاعی ندادید؟ اشاره کردید بخاطر کار و مخفی کاری های ایشان رابطه را تمام کرده اید، در حال حاضر چه انگیزه ای برای برگشت دارید؟ برای تحلیل بیشتر ارتباط و آموختن شیوه صحیح برگشت با مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام ،من دختری هستم ۲۲سالمه کاملااز نظر شغلی مستقلم با آقایی که شغلشون تو هوانوردی بود حدود یکسال آشنا شدم،از همون اوایل این آقا همش بهانه کارشو میاورد و دوهفته یکبار یا یکماه یکبار به دیدنم میومد ،درروز نیم ساعت پیام میداد گاهی یک روز درمیون ،دیدارامون یکساعته بود،تو زمان کرونا ایشون قبلش ماموریت بودن ندیدم و الان ۳ ماهه من ندیدمش ولی به دیدار دوستاش میره بیرون میره من میگم ،بهانه میاره،حدود یک هفته ای هست که باهاش قهرم و دعوامون شده ،نمیدونم چیکار کنم ،ترس ازدست دادنشو دارم،ولی دلخوشیم از رابطه ندارم،خیلی دوسش دارم،میشه کمکم کنین🤦🏻‍♀️

سلام دوست گرامی در زمان آشنایی باید دوطرف برای رابطه زمان باکیفیتی اختصاص بدهند. این زمان شامل: پیام، تماس تلفنی و دیدار حضوری است. باید دلالی خود را برای جذب به ایشان مجددا بررسی کنید که به چه علت با شخصی که زمانی برای رابطه عاطفی ندارد، رابطه را ادامه میدهید؟ برای بررسی بیشتر رابطه خود از مشاوران رادیو عشق مشاوره آنلاین و یا تلفنی دریافت کنید.

سلام من با پسری حدود شش ساله دوست هستم امسال اردیبهشت ماه سر مسئله ی پیش پا افتاده ای جدا شدیم و سه ماه جدا بودیم که من فهمیدم ایشون یه ماهه با کسی دوست شده و من برگشتم به رابطه و تا الان هم با هم هستیم و همه چی خوبه مشکلی که دارم اینه که ایشون وقتی میخواستن از اون دختر جدا بشن نخواستن دلش بشکنه چون دختره سنش کم بود و راستشو نگفتن که میخوان برگردن پیش من و بهونه های دیگه ای آوردن مثل اینکه تفاوت سنیم باهات زیاده و تفاهم نداریم و جدا شدن اینم بگم که هیچ رابطه ی عاشقانه ای و دوست داشتنی و وابستگی بینشون نبوده و اون دختر راحت جدا شده ولی متاسفانه من عذاب وجدان گرفتم و همش میگم نکنه دل دختره شکسته باشه یا میگم تقصیر من شد و من برگشتم به رابطه عذاب وجدان دارم و نمیدونم چیکار کنم دلیلی که من برگشتم به رابطه قبلی این بود که دیدم دوسش دارم و منم تو رابطه کم گذاشته بودم و خیلی اذیتش میکردم و زیادی قهر میکردم واسه همونم یه شب که قهر کردیم دیگه طولانی شد و به جدایی تبدیل شد لطفا منو راهنمایی کنید که الان عذاب وجدان دارم بعد از چند ماه که گذشته حالم خوب نشده

سلام معمولا روابطی که تو این شرایط ایجاد میشه (یکی از طرفین تازه از یک رابطه بلندمدت بیرون اومده)، دوام و پایداری کمی دارن چون اون فرد هنوز نتونسته با جدایی قبلیش کنار بیاد و به همین‌خاطر اونطور که باید نمی‌تونه توی رابطه جدید انرژی بذاره. رابطه طرف مقابل شما هم اینطور بوده و حتی اگر شما هم برنمی‌گشتید دوام چندانی نداشت و احتمالا زود تموم می‌شد، به همین خاطر لازم نیست در این زمینه احساس گناه کنید.

سلام من ۱۹ سالمه از دوسال پیش از دختری خوشم اومده بود و دخترم از اقواممون بود،همون موقع به خانوادم گفتم ک این قضیه رو با خانواده دختر در میون بزارن،،خانواده دختر هم گفتن ک هنوز زوده و این حرفا و بزار بزرگتر بشن مشکلی نیست،،دختر هم میدونست ازش خوشم اومده و اونم منو دوست داشت و قبول کرد،،،تقریبا ۱ سال و نیم ما با هم در ارتباط بودیم هم تلفنی هم بعضی وقتا از نزدیک اما خودش موبایل نداره و دزدکی با تلفن اطرافیانش بهم پیام میداد یا زنگ میزد و خیلی هم همدیگرو دوست داشتیم و با هم خیلی خوب بودیم و هدفمون هم ازدواج بود و همه چی هم خوب پیش میرفت تا اینکه گذشت و تقریبا یک ماه راه ارتباطی با هم نداشتیم و بعدش هم دوست دخترم اصلا تماسی نگرفت و منم ک نمی تونستم باهاش تماس بگیرم چون خودش موبایل نداشت،،وقتی می دیدمش هم بی محلی میکرد و از یه طرف دیگه میرفت،،و چند نفر رو هم واسطه قرار دادم ک دلیل این کاراشو بفهمم اما جواب درست حسابی نمیداد و با منم حرف نمی زد،،همینطور یه مدت گذشت و از این طرف و اونطرف میشنیدم ک پیش کسی گفته ک از من بدش میاد و من اصلا در حد اون نیستم،هرچی هم تلاش کردم تا برگردونمش نتونستم و اصلا به من نگاهم نمیکنه،،الان یه ۶ ، ۷ ماهی هست که همین شرایط رو داریم و تو این مدت هم ارتباطی با هم نداشتیم و تازگیا فهمیدم ک یه مدته با یکی دیگه تو رابطه هست ولی فقط در حد حرف زدن بوده و تو این مدت هم پیش دوستاش گفته از من متنفره،،الان من نمیدونم چطور باید برگردونمش، باید چیکار کنم؟،،لطفا راهنمایی کنید

سلام. با توجه به مسائلی که مطرح کردین (نداشتن راه ارتباطی، نداشتن شرایط ازدواج به دلیل سن پایین، صحبت‌هایی که ایشون درباره شما داشتن و اینکه با فرد دیگه‌ای وارد رابطه شدن) به نظر میرسه احتمال برگرداندن برای شما کم شده و حتی به صلاحتون هم نیست که بخواهید در این زمینه تلاش کنید. با اینحال پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام بنده از نوزده سالگی از طریف اینترنت با دختری 14 ساله دوست شدم ، ایشون بندرعباس و بنده کرج زندگی میکردیم و حدود شش سال باهم در رابطه ایم اما در طئل این مدت تنها یکبار ایشون به کرج اومد و حضوری یکدیگر را دیدیم و غیراز اون به خاطر کم بودن سنمون ذیگه نتونستیم همو ببینیم ، در طئل رابطه بارها به مشکل خوردیم و از هم دور شدیم ئلی به هم برگشتیم تا این سری که ایشون بعد از دعوا با کس دیگری قرار گذاشت و سه بار باهاش بیرون رفت ، ولی اومدن گفتن بذای لجبازی با کن بوده و اون شخص براش مهم نیست الان ، قرار شد فکر کنیم به ادامه ی رابطه و سعی کنیم بذای جدی تر شدن و ملاقات های حضوری برای درک بیشتر ، مشکل اصلی رابطع ی ما دور بودنه بود که تضمیم داریم ببشتر هم ذا ببینیم ، حال سوال من این است آیا اجازه ی برگشت به هم بدهیم یا خیر؟ در ضمن ایشون از سطح مالی بالاتری نسبت به خانواده ی بنده قرار دارن و این خود مانعی برای ازدواج ما میتواند باشد

سلام دوست گرامی رابطه از راه دور و در سن کم می تواند مشکلات زیادی را به همراه داشته باشد که حتما در طی این مدت 6 سال آن را تجربه کرده اید. برای برگشت به رابطه و بررسی بیشتر حتما باید از مشاوره استفاده کنید.

سلام من دختری۱۷ ساله هستم با یه پسری فرا تر از دوستی و اینا رابطه داشتم ایشونم منو میخواستن حتی قرار ازدواج و اینا هم گذاشته بودیم ولی سر دو موضوع ساده ایشون یهویی منو ترک کردن یکیش شک من نسبت به ایشون و ناراحت بودن چرا به دیدنشون نمیرم ( دو روز نتونستم برم ) الان ایشون با من لج کردن واز سر لج میگن رابطه تمومه و من نامزد کردم بهشون گفتم کسی دو روزه نامزد نکرده گفت درست میگی ولی دیگ رابطه تمومه . ایشون هنوز منو تو اینستا دنبال میکنن خیلی دوسشون دارم چیکار کنم

سلام. برای نظر قطعی دادن حتما نیاز به اطلاعات بیشتر هست ولی اینکه توی یک رابطه شما دو روز نتونید همو ببینید دلیل قانع‌کننده‌ای برای قطع رابطه نیست. گفتن مسائلی هم مثل اینکه من نامزد کردم و … هم رفتارهای بالغانه‌ای نیستند. بنابراین به نظر نمی‌رسه با ایشون بتونید روی یک رابطه پایدار و با ثبات حساب کنید. برای بررسی و نظردادن دقیق‌تر، باید با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام خسته نباشین من چن سال پیش بایه پسری حدود 9ماه دوست بودیم، که با دلایل غیرمنتطقی والکی ایشون رابطه روتموم کردن، الان سه سال ازاون ماجرا میگذره وهمکارانم یه پسری روبه من معرفی کردن یه مدت باهم آشنا بشیم اگه تفاهم داشته باشیم ازدواج بکنیم، منتها من وقتی باایشون صحبت میکنم یادحرفا وخاطره هام بااون میوفتم ورابطه الانمو بارابطه که چن سال پیش داشتم مقایسه میکنم میبینم این شبیه اون نیست حس میکنم کسی نمیتونه جای اونو توقلبم پرکنه، ازطرفی ظاهراین پسری که باهاش تازه آشنا شدم خوب نیس این موردم بیشتر دلسردم میکنه، همش میگم اگه قراره کسی جایگزین اون بشه باید سرترازاون باشه، خلاصه که ذهنم درگیره نمیتونم تصمیم درست بگیرم ونمیخوام این پسرم وابسته خودم بکنم بعدش بگم نمیشه، لطفا راهنماییم کنین. ممنون

سلام این نشونه‌ها به این خاطره که شما هنوز نتونستید با تمام شدن رابطه 3 سال پیش‌تون کنار بیایید و لازمه حتما کمک حرفه‌ای بگیرید. باید بدونید اگر کسی قراره وارد زندگی‌تون بشه قرار نیست جای اونو بگیره، قراره یک شریک عاطفی برای شما باشه و رابطه آرامش‌بخشی رو باهاش تجربه کنید. شما باید اول خلا نبود فرد قبلی رو در خودتون از بین ببرید نه اینکه بخواهید با حضور فرد دیگه‌ای پرش کنید.

با سلام و خسته نباشید دختری ۲۳ساله هستم و ساکن اصفهان در خونواده خوب واصیلی بزرگ شدم خونوادم ازم راضین همیشه سرم به درس وکتاب بوده است و تقریبا منطقی هستم هیچ وقت تحت تاثیر روابط دوستی و هوس قرار نگرفتم سعی کردم با فکر عمل کنم و خواستگارانم همیشه رسمی و باجریان خانواده بودن اما اخیرا حدودا چهار ماه پیش درگروه تلگرامی و مجازی با پسری آشناشدم که چهارسال ازمن بزرگترن و ۲۷سالشونه و ساکن مشهد راهمون بسیار دور است اخلاقم در گروه تلگرام سنگین و مودبانه است همین رو بهونه صحبت با من قرار دادن در پی ویم دراین چهارماه هیچ حرف بد و زشتی بینمان ردو بدل نشد ویک رابطه خیلی کنترل شده داشتیم من به ایشان گفتم که روابطمان در حد خواهری و برادری صحبت هامون جریانات روزمره و اتفاقات جالب در طول روز و خاطره بود و رفتار و حرف بدی از ایشون نشنیدم تفاوت ما ابراز علاقه ایشون بود و منم چون دختر مغروریم و در ابراز احساسات کمی ضعیفم ابراز علاقه نمیکردم و ایشون بسیار ناراحت میشدن این رابطه رودوستی میدیدم و ایشان میگفتن نه به قرآن جدیم و قصدم وقت گذرانی نیس و تصمیم راجع به تو ازدواجه و بسیار جدیم من میگفتم پدرم سختگیر و راه دور رو نمیپذیرن و مجازیو که اصلا اجازه صحبتم نمیدن گفتن توکل به خدا و باهاشون حرف میزنیم راهی نشد نداره ازمن انکار از ایشون اصرار رشته ام حقوقه و ایشون مهندس برق در شرکتی مشغول به کارند حتی میگفتن من از یه چیزی میترسم میگفتم چی میگفتن ازدواج کنیم تو بگی اصرار زیاد تو بود هربحثی که بینمون پیش اومد گفتم نه این حرفا معنی نداره همیشه حرف از ازدواج میزدن و من طفره میرفتم چون آشنایی مجازی رو درست نمیدیدم اون میگفت مجازی مثه معرفیه ازم قول گرفت که به کس دیگری جواب مثبت ندم تا خودش بیاد ببینمش بعد اگه نخواستم بگم نه منم زمان خواستم گفتم تا کی گفت تا فروردین امسال گفتم باشه تا اینکه یه بحثی بینمون پیش اومد که سراین بود انقدر به من عزیزم و جونم نگه احساس میکردم مسخرم میکنه چون از احساسش نسبت به خودم مطمئن نبودم که بی هیچ حرفی باراول گذاشت و رفت بعد از ده روز پیام داد و عذرخواهی کرد و گفت میشه باشی منم برگشتم با اصرار دفعه بعد که بحث بود گفت توازمن خوشت میاد اصلا منم چون ناراحت بودم گفتم از چیتون باید خوشم بیاد منظورم شرایطمون بود که راهه دوره کارش اونجاس میدونم خرفم زشت بود به غرورش برخورد ولی انتظار داشتم معذرت خواهی کنم و حرفمو اصلاح کنم که گفتن هیچی ولش منم ولش کردم بدون خدافظی رفتن و بسیار به من برخورد و بعد از یک ماه و نصفی که من بسیار اذیت شدم ولی پیامی ندادم و تماسی نگرفتم که پیله نباشم کسی که میگفت حتی یه روز بدون من طاقتش نمیشه یه ماه و نصفی رفت و نه خبری گرفت نه تماسی کاملا بی ارتباط بودیم بعد از یک ماه و نصفی دوباره برگشت و پیام داد و گفت دلم تنگ شد من بعد از دوروز جوابشو به بدی دادم که خب که چی و سرد باهاش برخورد کردم و گفت از حرفت ناراحت شده بودم به پیامم ندادی بی انصاف و به غلط کردن افتاد و من گفتم که یا دراین شرایط وقتی بحثمون میشه همون موقع حلش کنیم یا خدافظی کنیم و بریم دنبال سرنوشتمون ورابطه رو تموم شده میدونستم خب مجازیم برام جدی نبود فکر میکردم داره بازیم میده خلاصه حماقت کردم و باز به رابطه برگشتیم و اینبار خیلی جدی ترو پیگیرتر از قبل بحث ازدواجو پیش میکشید نمیدونم اگه قصدش ازدواج نبود چرا دائما اون پیش میکشید تا اینکه گفت دو هفته دیگه میاد و منو دعوت کرد به رستوران که حتی شده یه ساعت همو ببینیم و صحبت کنیم به قول خودش اگه هردو اکی بودیم باخونوادش تماس بگیره که بیان رسمی و کار به بعد نکشه حتی میگفتن چه تیپی بزنم و بیام اول قبول کردم که باهاشون برم ولی بعد دیدم تو ذاتم نیس با یه پسر بدون جریان گذاشتن خونوادم قرار بذارم تو کافی شاپ یا رستوران پس بهشون پیشنهاد دادم اگه تصمیمشون جدیه مادرشون با مادرم صحبت کنند مثه قرارهای خواستگاری معرفی شده و با مادرامون بریم کافی شاپ ولی عوضش من تنها نباشم و خونوادمم در جریان باشن قبول کرد و گفت به روی چشمم و بحث این بود که چی بگن به مادرشون که به مادرم بگه که مادرم مخالفت نکنه با اومدنشون گفتم اگه میخوایی منو ببینی فقط این راهشه که خونوادمم بدونن گفت باشه عکسای همو دیده بودیم و سه بار دراین مدت باهم تلفنی صحبت کردیم احساساتمو کنترل کردم و رابطه کنترل شده ای داشتیم بعد از غیبتش دریه ماه و نیم بسیار بهش بی اعتماد تر شده بودم چون همش ترس از دست دادنشو داشتم و به حرفاش اعتماد نمیکردم و گفت باز اعتمادتو به دست میارم همون شبی که بحث این بود که مادرا بیان و قبول کرد یه چیزی گفت که تو مال منی گفتم هنوز مشخص نیس گفت نذار از کوره دربیام منم به شوخی گفتم یعنی الان تو کوره این و گفتم ما میگیم نذار از کوره در برم جالبه ها فرهنگ لغتا هم کمی متفاوته😄خندیدم یهو ایشون این استیکرو دادن🚶‍♂️که یعنی دارن میرن منم درجواب این استیکرو دادم 🚶🏻‍♀️اون شب شبکار بودن و منم فرداش دانشگاه داشتم گفتم باید زود بخوابم اصرار کردن که یه امشبو بیدار بمون یه شبه قبول کردم ساعت یک ونیم این استیکرارو دادیم منتظر پیامشون بودم که دیدم خبری ازشون نشد و تا ساعت سه که خوابم برد با اینکه هشدار داده بودم که یهو نرند و برگردند اگه خواستن برن دیگه برنگردند و از رفتار زشت دفعه پیششون و غیبتشون ناراحت بودم باز تکرارکردن و اینبار رفتن و پنج روز گذشت و من بلاکشون کردم هم از تلگرامم هم شماره دلیل این رفت و آمدهای بچه گانه ایشان را نمیفهمم و نمیخوام فکر کنه هروقت رفت میتونه باز برگرده اگر برگشت آیا دیگر ارزش فرصت رو داره یا نه از نظر خودم نه ولی دوس دارم نظر شما کارشناس محترم و باتجربه روهم دراین زمینه بفهمم و راهنماییم کنید اولین تجربه ام بود باسپاس فراوان 😊شرمنده که سرتون رو درد اوردم

سلام دوست عزیز سوالتون خیلی طولانیه و امکان پاسخ دادن بهش در اینجا نیست. لطفا با سیستم مشاوره صحبت کنید.

سلام من با پسری یک سال دوست بودم ایشون ۲۷ سالشونه من ۲۱ رابطه خوبی داشتیم و خیلی بهم توجه میکرد و ما هرروز باهم بیرون بودیم و چند وقت یکبار سفر میرفتیم من بخاطر شرایطم مدتی قرص افسردگی مصرف میکردم و گاهی خیلی پرخاش میکردم و گاهی خیلی آروم میشدم برای آینده هم تصمیم خاصی نداشتیم فقط ایشون میگفتند من قصد مهاجرت دارم و اگر دلبستگی هاتو کمتر کردی باهم از ایران بریم بعد از چند ماه ما تصمیم گرفتیم فکری برای رابطه جنسی بکنیم و من دکتر برم ولی همش عقب میوفتاد ایشون بعد از عید سرباز شدن و مدتی قبل از شروع سربازی مادر من دچار سرطان شد نزدیک سه هفته پیش ایشون رابطه رو به دلیل کم توجهی من به ایشون تو دوران سربازی و زیاد بیرون رفتنمون و کم توجهی به نیاز جنسی تموم کرد و هرچقدر اصرار برای ادامه رابطه کردم گفت بخاطر خودت و آیندت تموم شه این رابطه بهتره که من بهش گفتم منم تو فکر کمتر بیرون رفتن بودم و چند هفته ای هست که پیگیرم برای شروع رابطه جنسی و منتظر موقعیت بودم و در جواب گفت وقتی رابطمون داشت خراب میشد و تو اینو میدیدی دنبال چه موقعیتی بودی اینم اضافه کنم که اوایل رابطه یکبار رابطه ما از سمت یکی از دوستان من نزدیک به تموم شدن بود و ما دوباره از نو شروع کردیم بعد از تموم شدن رابطه چند باری همو دیدیم و ایشون از حرفاش و کاراش احساس دوست داشتنشو نسبت به من بیان میکرد طوری که بقیه هم متوجه میشدن گاهی و به من میگفتن ولی در عین حال سعی میکرد از نظر خودش عاقلانه تصمیم بگیره و از ابراز احساسی که کرده بود پشیمون میشد و باز تکرار میشد و رفتار من کاملا عادی بود با اینکه تو دلم داشتم براش میمردم حالا میخوام بدونم با وجود این کاراش احتمال برگشت هست و من باید چیکار کنم؟

سلام بله احتمال برگشت وجود داره ولی قبل از اینکه بخواهید اقدامی کنید اول باید بررسی کنید مشکلاتی که قبلا داشتید برطرف شدن؟ چون اگر این مشکلات پابرجا باشن و فکری براشون نشده باشه، دوباره رابطه قطع میشه. پیشنهاد می‌کنم برای بررسی دقیق‌تر شرایط‌تون با کارشناسان دوره برگرداندن صحبت کنید.

باسلام.پسری بود که منو میخواست خونوادش هم درجریان بودن..اخلاقش کمی تند بود منم حساس بودم..دعوا در طول رابطه زیاد شد..کات کردیم..سه ماه گذشت..من به یه جنس مخالف پیام دادم و درد دل کردم.اون متوجه پیام من شده بود..برگشت وپیام داد که خیانت کردی و منم گفتم شما رفتی..منم چیز خاصی نگفتم..رابطه نداشتم که فقط درددل بوده..خلاصه داستان رو به اسم خیانت من تمام کرد.من هر چه کردم نتوانستم فراموشش کنم..بعد از یکسال وارد رابطه دیگری شدم..چون تنها راهی بود که میتونستم فراموشش کنم.رابطه هم ایجاد شد..بعد از یکسال رابطه با شخص جدید که خیلیم بد بود..بهم پیام داد و پیشنهاد داد که همو ببینیم..منم با اون شخص رابطه داشتم رد کردم پیشنهادشو…ولی چون انتظار نداشتم که برگرده وپیام بده…با اون شخص کات کردم که بتونم اونو ببینم..اون شخص هم که میدونست ما قبلا هموخواسته بودیم رفته بود زنگش زده بود که حق نداری بیای سمتش ومنم تهدید کرد…حالا من بهش پیام دادم که همو ببینیم اون رد کرد ومنم بلاکش کردم..و اون شخص سابق هم جز من کسی رو نخواسته بود وبعد از جدایی هم نخواسته..من نتونستم فراموشش کنم ناچار شدم وارد رابطه ی دیگه ای بشم..میخوام بدونم احتمال بازگشت شخص سابق هست یا نه؟

سلام اول اینکه راه کنار اومدن با جدایی به هیچ‌وجه وارد یک رابطه دیگه شدن نیست و خودتون هم تا الان باید متوجه این موضوع شده باشید. این روابط جدید هیچکدومشون باعث نشدن افراد قبلی رو فراموش کنید. اینکه فرد قبلی شما برمی‌گرده یا نه رو کسی با این اطلاعات نمی‌تونه بفهمه ولی بحث اینجاست که شما چرا دنبال برگشتش هستین؟ اگر می‌خواهین برگرده یعنی هنوز اون رابطه قبلی براتون تموم نشده و تا زمانی که کاملا براتون حل نشه (یا برگرده و رابطه‌تون رو از سر بگیرید یا فراموشش کنید) نباید وارد رابطه جدیدی بشید. پس بهتره اول سنگاتونو با خودتون وا بکنید! برای تصمیم‌گیری بهتر حتما با مشاور صحبت کنید.

سلام با پسری چند سال هست دوست هستم چند ماه پیش جدا شدیم و ایشون با کس دیگه ای دوست شد ولی دوباره از اون خانم جدا شدن و با هم دوس شدیم و توی این چند ماه رابطه خوبی داشتیم اما ایشون به من میگن تو مریضی میخوای مردتو از همه دخترا دور کنی و نظرش اینه که کسی که بخواد میمونه و نیاز نیس از همه دورش کنی… من ازشون خواستم وقتی با منن نباید توی فضای مجازی اینستاگرام و تلگرام با دخترای غریبه حرف بزنن و کلا در همه جا حدشو بدونه وقتی تو رابطه هست شوخی و بگو بخند با دختری نداشته باشن و با جنس مخالف صمیمی نشن و اگر حرفی هم دارن باید رسمی و جدی و سر یه موضوعی مثل کاری با جنس مخالف حرف بزنن نه حرف های الکی و درد و دل و نظرم اینه که طرف میتونه با کسی تو رابطه باشه و ازش جدا نشه ولی با دخترای دیگه هم در فضای مجازی حرف بزنه و به نظر من بیشتر خیانت ها از همین حرف زدن توی فضای مجازی یا صمیمی شدن و درد و دل کردن با جنس مخالف شروع میشه اما ایشون اعتقاد ندارن و به من میگن مریضی و میگه نمیتونم جواب دایرکت توی اینستاگرام ندم و من آدم شکاکی هستم که میگم توی فضای مجازی جواب کسیو نده میخواستم ببینم کدوممون داریم اشتباه میکنیم؟ من آدم مریضی هستم که ازش میخوام وقتی تو رابطه هست با کس دیگه ای صمیمی نشه؟

سلام اینطور موارد خیلی وقت‌ها درست و غلط ندارن. یعنی قانونی وجود نداره که بگه وقتی تو رابطه‌ای می‌تونی با بقیه هم توی اینستاگرام صحبت کنی یا نه. اینا میشن استاندارد‌های شخصی افراد درباره رابطه. استاندارد شما اینه که وقتی کسی توی رابطه است نباید بقیه افراد جنس مخالف رابطه صمیمی داشته باشه یا حرف بزنه اما استاندار طرف مقابل شما متفاوته. پس دلیل نداره یکی از شما حتما مریض باشه! شما صرفا در این استاندارد باهم اختلاف نظر دارید و باید بتونید با هم به یه توافقی برسید که نه سیخ بسوزه نه کباب. اما باید به نگرانی‌های خودتون هم دقت کنید. آیا این قانونی که برای رابطه دارید فقط یک استاندارد ساده‌اس یا از یک نگرانی عمیق ریشه می‌گیره؟ آیا فقط در این مورد خاصه (صحبت در اینستاگرام) یا نه شما همیشه نگران این هستید که نکنه ایشون با کسی صمیمی و نزدیک بشه یا نکنه خیانت کنه؟ آیا همیشه ایشون رو چه در فضای مجازی چه در محیط واقعی چک می‌کنید؟ اگر اینطور باشه بهتره با مشاور صحبت کنید.

سلام خسته نباشید رابطه ۶ساله من بعد از اینکه اومدن خواستگاری بهم خورد،و این آقا بااینکه من هیچ تماس یاپیامی باهاشون نداشتم بعد از اینکه آنفالوش کردم منو توو اینستا بلاک کرد! الان بعداز گذشت ۶ماه واینکه من هیچ ارتباطی باهاشون برقرار نکردم،توو واتس استاتوس عاشقانه گذاشته،و عکس پروفایلشم عکسی که من ازش گرفتم گذاشته،ولی همچنان منو ازبلاکی درنیورده،میخام بدونم معنی این کارای ضدنقیض چیه!؟

سلام. چنین رفتارهایی معمولا بعد از پایان یه رابطه وجود داره. ممکنه یه رابطه به هر دلیلی قطع بشه ولی دو طرف تا مدت‌ها احساس دلتنگی می‌کنن یا شاید دلشون بخواد به رابطه برگردن. بنابراین خیلی وقت‌ها رفتارشون متناقض میشه. چون عقلشون میگه رابطه تمومه ولی احساسات‌شون هنوز درگیره. این یک اتفاق طبیعی هست و حتما نباید درمقابلش واکنش نشون داد. بهترین راه اینه که شما دیگه ایشون رو چک نکنید چون این چک کردن‌ها نمیذاره ماجرا برای هیچ‌کدومتون تموم بشه. ضمن اینکه ممکنه در این بین خیلی از نشونه‌ها رو هم اشتباه تفسیر کنید. مثلا شاید استاتوس‌های ایشون درمورد فرد دیگه‌ای باشه یا اون عکس رو بدون دلیل خاصی گذاشته باشن. ولی باید بدونید اینا همش حدسه و اگر بخواهید خودتون رو درگیرش کنید نمی‌تونید با جدایی کنار بیایید. این رو هم بدونید که اگر کسی تصمیم به برگشتن بگیره (خصوصا آقایون) خیلی مستقیم‌تر رفتار می‌کنه

سلام من یک ماه با اقایی در ارتباط بودم که به شدت سعی کردن تو این یک ماه بهم ثابت کنن که دوستم دارن واقعا اگه یه لحظه ناراحت بودم تحمل نمیکرد و تحمل دوریم رو نداشت تا اینکه بعد از یک ماه اومدن شهرما با دوستاشون اما من بخاطر شوخیهای زشت دوستاشون و اینکه ایشون سعی میکردن بیشتر تو اون یه روز با دوستاشون بازی کنن تا اینکه کنار من باشن ناراحت شدم و وقتی رسیدم خونه از شدت ناراحتی حالم داغون بود با مامانم و دوستم حرف زدم گفتن اون ارزش داشتن تورو نداره و کات کن و … ایشونم فقط سه چهار بار تماس گرفتن فرداش و دیدن من جواب نمیدن گفتن باشه بد قولی کردی و میخوای کات کنی و … اوکی کات کن ( تا اینجا هنوز دوستاش کنارش بودن) اما فردای همون روز که رسید خونه شروع کرد به زنگ زدن که چرا اینکارو میکنی با رابطمونو ازین داستانا منم گفتم الان که تنها شدی زنگ زدی و تقریبا سعی کردم تموم کنم رابطرو اما حس کردم اگه یکم دیگه اصرار کنه کوتاه میام اما اون حتی سعی نکرد منو قانع کنه الان بنظرتون من کارم اشتباه بوده؟! یا اصن اون منو دوس نداشته و این یک ماه الکی نقش بازی کرده؟! بنظرتون میشه به این رابطه امیدوار بود ؟!

سلام. اینکه که گفته میشه در رابطه‌های راه دور شناخت کافی به وجود نمیاد، به همین دلیله. شما رابطه‌تون از راه دور خیلی خوب بوده ولی وقتی برای اولین بار همدیگر رو دیدید به مشکل خوردید. یادتون باشه یک رابطه جدی توی خلا و فقط پشت تلفن نیست. شما باید طرف مقابل‌تون رو توی موقعیت‌های مختلف ببینید و بشناسید و اگر در این همه این موقعیت‌ها و اون هم در بلند مدت رابطه‌تون خوب بود اونوقت می‌تونید روش حساب کنید. ایشون نمی‌تونن همزمان، رابطه با شما و رابطه با دستانشون رو (حتی از پشت تلفن!) مدیریت کنن. به نظرتون اگر رابطه تون جدی‌تر بشه و جلو بره مثلا وقتی خانواده‌هاتون وارد موضوع بشن از پس مدیریت رابطه برمیاید؟

سلام من سال پیش با یکی از همکلاسیام به قصد ازدواج دوست شدم.اوایل خیلی ابراز علاقه میکرد ولی من بخاطر جدایی والدینم نمیتونستم به مرد جماعت اعتماد کنم و زیاد بهش رو نمیدادم.البته با گذشت زمان بهش علاقمند شدم ولی باز هم میترسیدم که یه روز منو ول کنه و بره.اما اون میگفت بهت ثابت میکنم همه مردها عین هم نیستن.خانواده ایشون از روز اول با رابطه ما مخالفت کردن بخصوص مادرشون.ولی ایشون با پافشاری و اصرار راضیشون کرده بود.مدتی گذشت و ایشون کم کم شروع کرداز ظاهر من ایراد گرفتن.چون خانواده اونا مذهبی و چادری بودن.از مانتو جلو باز کفش پاشنه بلند مقنعه گشاد و … ایراد میگرفت و همیشه سر این موضوع بحث داشتیم. من تا حدودی پوششمو تغییر دادم ولی باز یه بهونه دیگه پیدا میکرد.تا اینکه سه ماه پیش رابطه رو تموم کرد و رفت و خیلی راحت گفت ما با هم تفاهم نداریم. من برای برگشت ایشون هیچ تلاشی نکردم ولی الان که دوباره دانشگاه شروع شده و بعد از جدایی داریم همو میبینیم تحمل اوضاع برام سخته.ایشون به شدت از من فرار میکنه و جاهایی که من باشم نمیاد.لطفا بگید من چیکار کنم که این رفتارا تاثیری روی من نزاره و اعصاب منو خورد نکنه.ایا احتمال برگشت مجدد ایشون هست؟؟؟

سلام من با یه پسری 6 ماه دوست بودم که به خاطر خیانتی که خودم کردم رابطه مون تموم شد…ولی موقع دعوا یه حرفای بدی به من زد که…گفت اگه منو میخوای باید بیایی خونمون من نرفتم الان بعد 3 هفته دوباره بهم پی ام داده و زنگ زده من هنوز جوابشو ندادم نمیدونم برگردم یا ن

سلام دوست گرامی رابطه ای که یبار به هر دلیلی خراب شده باید برای برگشت مجدد خیلی محتاط بود.و ضمن اینکه به دلیل خیانت هم بوده و بیشتر به نظر میرسد صحبت شریک عاطفیتان برای تلافی بوده. توصیه میکنم فعلا از برگشت به رابطه خودداری کنید

سلام وقتتون بخیر ببخشید من حدود یک سال با یه اقایی دوست بودم و ایشون خیانت کردند باعث شد ازهم جدا شیم ولی یه مدت بعداز جدایی با یه اکانت دیگه تو اینستا استوری های غمگین میذاشتن ک فقط من ببینم و هیچ پیام دیگه ای نمیدادن تا اینکه امروز منو با همون اکانت فیک شون انفالو کردن… دلیل این کاراشون چیه؟! واقعا من گیج شدم نمیدونم باید چیکار کنم

سلام من بعد از کات کردن بعد یک ماه دوباره پیام دادم گفتم بهش علاقه دارم و دوباره برگردیم که گفت نه روز بعد دوباره یه عکس براش فرستادم که باهاش چت کنم باز گفت نمیخام باهات باشم منم گفتم اصرار نکردم گفت دیگه حرف علاقه نزنی منم گفتم باشه و یه بحث دیگه کردم کارم درست بوده؟

سلام دوست گرامی وقتی یک رابطه به هردلیلی تمام میشود برگشت به رابطه با شرایط و شروط خاصی همراه هست که مهم ترینش میل و رغبت هر دو نفر هست وقتی شریک عاطفی شما بیان کردن که قصد شروع مجدد ندارند، پس اصرار نکنید

سلام من با اقایی حدود 7 ماه دوست بودیم که من اولش بهش گفته بودم اهل رابطه الکی نیستم و هدف دار (ازدواج) میخوام ایشون خانوادش از هم جدا زندگی میکردن و خیلی چون بچه اخر بود روش تاثیر گذاشته بود و یه مشکل دیگه هم که داشت جامعه گریز شده بود که تحت درمان قرار گرفته بود و خیلی بهتر شده بود ولی همیشه میخواست که بره از ایران این موضوع دو بار باعث دعوای سختی شد که قرار شد دیگه در مورد رفتن باهم صحبت نکنیم بعد از اینکه دو روز از تولدم گذشت یهویی تصمیم به جدایی گرفت راستش خیلی وابسته شده بود و چون کار نداشت و اوضاع مالیش هم ریخته بود به هم و نمیدونست که چی از زندگیش میخواد رابطه رو تموم کرد و من هم چاره ای جز قبول کردن نداشتم بعد از چند ماه داخل اینستاگرام استوری هامو میدید که باعث ناراحتی من میشد که بلاکش کردم و بعد پنج ماه پیام داد که دلم تنگ شده و و روزی نیست که بهت فکر نکنم و بیا ببینمت تا یکم عذاب وجدانم کم بشه. منم چون خیلی حرف داشتم قبول کردم صحبت کردم باهاش ولی ایشون هیچی نمیگفت که من و ناراحت نکنه معلوم بود که پشیمونه ولی هنوز هم شرایطش مثل قبل بود و بهش فهموندم که اگه من و میخواد باید شرایطشو تغییر بده. راستش نمیدونم باشرایطی که داره و ضربه ی بدی که من خوردم این ادم واقعا میتونه شرایطش و تغییر بده یا فقط این دیدن من صرفا جهت دلتنگی بوده.

دوست عزیز سلام

به طور مشخصی شما برای آشناییتون هدفی تعیین کردید و مرزهایی دارید که این خیلی خوبه؛ اما مساله اینجاست که ایشون به هر دلیل (می‌تونه به خاطر جدایی پدر و مادرشون باشه یا هر چیز دیگری)، به گفته شما تغییری نکردند. شما کار درستی کردید که نمی‌خواید وارد چنین رابطه‌ای بشید. قطعا اگه هم الان براشون امکان ازدواج نیست، به هر حال این که مطمئن باشید ایشون تنها محض دلتنگی وارد ارتباط با شما نشدن، حق شماست. اما الان چی کار می‌شه کرد؟ ازشون بخواید شما رو حضوری ببینن و باهاشون خیلی روراست صحبت کنید؛ مثلا می‌تونید بگید: “من می‌دونم که تو الان شاید تو شرایط ازدواج نباشی، اما من دلم می‌خواد بدونم که تو هم هدفت از این رابطه وقت گذرونی نیست و فقط برای دلتنگی برنگشتی! من به تو …. زمان می‌دم تا خوب فکر کنی. به علاوه می‌تونیم با هم پیش روان‌شناس بریم تا راحت‌تر تصمیم بگیریم؛ هم تو و هم من. اما اینکه بخوایم همین‌طوری ادامه بدیم، برای من سخته چون من اهل چنین رابطه‌ای نیستم”. باز اگه قبول نکردند یا امروز و فردا کردند، اونوقت بهتره کمی جدی‌تر تصمیم بگیرید که آیا این رابطه ممکن هست یا نه. البته یادتون باشه، چون ایشون تجربه جدایی پدر و مادر از هم رو چشیدن، قطعا این اتفاق روی ایشون تاثیر منفی گذاشته و شاید از اینکه رابطشون با شما به بن‌بست برسه، می‌ترسن. به همین دلیل، پیشنهاد روان‌شناس رفتن برای بررسی این موضوع و حل و فصل اون، بسیار کمک کنندست.

من راستش با ی دختری آشنا شدم که حدود 2 سال باهم رابطه داشتیم رفتیم خواستگاریش مامان باباش گفت عجله نکنین بزارین یه کم همو بشناسین و اون موقع مخالف کردن . بعد اون هم رابطمون خیلییی خوب بود همو دوست داشتین ولی متاسفانه به رابطه جنسی کشید و حتی در ی اتفاق پرده بکارتش رو از دست داد . من خیلی دوستش دارم و هر دوتامون کارمندیم. من بعد اون حادثه خیلی بهش توجه نکردم و خیلی گلایه میکرد و میگفت برای رابطه میخای منو همیشه هم میگفت درگیر درس و اینا هستی بهم توجه نمیکنی(حق داشت درگیر پایان نامه اینا بودم). بعدش ی روز ازم نارااحت شد گفت باید همه چی تموم شه و هر چقد تلاش کردم نشششد ازش فرصت خواستم نداد. یه ماه بعدش دیدم اینستاگرامش ی پسر رو تگ کرده و باهاش رابطه داره و من پیام دادم به اون پسر جریان رو تعریف کردم ولی ی روز اون دختره با اون پسر اومد و دختره خیلی دعوام کرد. الان نمیدونم چیکار کنم .من خیلی دوستش دارم اونم منو دوست داشت . فقط اینو بگم اون پسره و دختره نمیتونن ازدواج کنن چون شرایط خانوادگیشون بخاطر مذاهب نمیزاره و من خانوادشو میشناسم و رابطه با اون پسر نمی دونم به چه علتی بود شاید فرار از من

دوست عزیز سلام

این نکته مثبتی هست که شما یکی از مهم‌ترین مواردی که باعث جداییتون شده رو می‌دونید و سهم خودتون رو پذیرفتید. این مساله خیلی می‌تونه بهتون کمک کنه. البته قطعا همون‌طور که متوجه شدید، صحبت کردن با نفر سوم، راه خوبی برای بازگرداندن کسی که دوست دارید، نیست. به هر حال چون ایشون الان در رابطه هستند، درست نیست که وارد ارتباط دونفرشون بشید؛ اما به هر حال می‌تونید با در نظر گرفتن این شرایط، تلاشتون رو انجام بدید. شما می‌تونید با شرکت در دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” یاد بگیرید که چه روش‌هایی برای برگردوندن ایشون به کار ببرید.

با سلام. مدت 7 سال پیش با دختری از طریق فضای مجازی آشنا شدم. (من حتی اولش عکسشم ندیده بودم چون عکسی از خودش نمیذاشت. اتفاقی از خصوصیات اخلاقیش پرس و جو کردم و اون موقع به نظر ویژگی های اخلاقیش خوب اومد. بعد که عکسشم دیدم قیافش به دلم نشست. اینا رو گفتم که بگم از رو احساسات و نگاه اول به عکسش عاشق نشدم) یه مدت همینطوری مجازی حرف میزدیم و از شرایط هم پرس و جو می کردیم. تا اینکه دلبسته هم شدیم. من تقریبا شمال و ایشون جنوب زندگی میکردن(یکی از مشکلات ما به نظر من) ایشون به خاطر من شهر نزدیک به من ادامه تحصیل داد. همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه من موقعیت شغلی که مد نظرش بود نتونستم فراهم کنم( ایشون متخصص بیهوشی هستند و من مهندس. ولی چون من نتونستم کار خوب پیدا کنم مجبور شدم مغازه باز کنم و شغل آزاد داشته باشم) این موضوع باعث جدایی ما شد. نمیدونم اینکه رک بهم گفت شغلت باید در سطح من باشه خوبه یا بد ولی به من گفت ما در سطح هم نیستیم. از ویژگی هاش بگم که گاهی وقتا دمدمی مزاجه و یکم بداخلاق. (گاهی وقتا هم خیلی خوش اخلاق میشه) یه مدت صفره یهو صد میشه. مثلا بعد جدایی یه مدت رو پروفایلش عکس میذاشت که ناراحته یه مدت بعدش عکس میذاشت که مثلا خوشحاله که جدا شده. یکم تفاوت فرهنگی داریم. خانواده من یکم مذهبی(نه خیلی زیاد مثلا فقط نماز روز واجب) خانواده ایشون اعتقاد چندانی ندارن(نماز نمیخونن) ایشون سگ دوس داره من دوس ندارم. بعد همه اینا یه گشایشی تو زندگی من اتفاق افتاد و من یه کشور دیگه برا ادامه تحصیل رفتم و خداروشکر شرایطم بهتر شد.(به قول اون خانوم سطحم رفت بالاتر که هیچ بیشتر از ایشون هم شدم) الان موندم بهش اجازه بدم برگرده یا نه. مدت 5 سال نه من با کسی بودم نه اون(حداقل تا جاییکه من میدونم) یه بار هم درخواست داد برگرده که من قبول نکردم. (البته اون موقع هنوز مثل الان نبود ولی بهتر شده بود) گاهی وقتا پیام میدیم و حال همو میپرسیم. میترسم کسی که یه بار ترکم کرده دوباره ترکم کنه. به من گفت من دوس دارم شرایط مالی طرفم خوب باشه. اگه یه موقع من یه اتفاقی افتاد دوباره شرایطم بد شد ممکنه دوباره ولم کنه؟ البته اون موقع فقط دوستی بود ولی الان دیگه بعد 2 سال دوستی و 5 سال دوری 30 سالم شده و کسی رو برا دوستی نمیخوام برا ازدواج و همیشگی میخوام. یکمی هم از تفاوت اخلاقی من و خانوادم و همچنین دوری خانواده ها و دوفرهنگ متفاوت(یکی ترک یکی فارس جنوب) میترسم که بعد ها مشکل ساز باشه. یه چیزی هم که منو میترسونه اینه که یه بار پرسیدم چرا ازدواج نمیکنی گفت ازدواج باعث میشه جلو پیشرفت انسان گرفته بشه و دوس نداره ازدواج کنه. نمیدونم از رو لجاجت گفت یا واقعا به این نتیجه رسیده. ممنون میشم راهنماییم کنید.

سلام دوست گرامی رابطه ای که یکبار به هردلیلی تمامش ده و اکنون بعد از 5 سال قصد شروع مجدد آن را دارید باید با دقت و منطق بررسی بشه. هر دو نفر نیاز به جلسات حضوری مشاوره و صحبت با هم دارید بهرحال طی این مدت هر دو نفرتان تغییراتی داشتید که باید دید چقدر در راستای یک رابطه مشترک بوده. عجله نکنید نه بی اعتماد باشید و نه صد در صد اعتماد کامل باهم حرف بزنید و تمام نقاط مبهم رابطه را روشن کنید

به مدت ۳ سال با مردی در رابطه بودم که خب از اول خیلی بد و با دعوا رابطه رو باهم شروع کردیم ولی هم اون و هم من جنگیدیم تا بهتر باهم زندگی کنیم من شخصیت بسیار حساس و عاطفی دارم اون بسیار حساس ولی منطقی و گاهی احساسی و عصبی رو رفتار من با مرد ها حساس بود و مدام فکر میکنه دارم بهش خیانت میکنم کوچک ترین اتفاق هارو تبدیل به یک قهر و دعوا میکنه و نسبت به من نا امید میشه منم اشتباه زیاد کردم مثلا مراقب خندیدن و ارتباطم با مردها نبودم یهو حرفی زدم که اون شنیده و ناراحتش کردم و مسائل خصوصی مون و پیش دوس تام مطرح کردم و اونا هم رفتن بهش گفتن که من باهاشون درد و دل کردم و چت هایی که حالا شوخی در گرفته و من و به اسم کوچیک صدا زدن و خونده و به شدت عصبی و نا امید شده از این رو الان مدتیه که باهم کات کردیم ولی من هنوز دوستش دارم و نمیخوام بخاطر حرف دیگران و سوتفاهم این رابطه رو از دست بدم چیکار کنم اون حتی نیومد ازم بپرسه اون چت ها مال منه یا نه اخه من و اون دوستهای زیادی داریم که رابطه فرازناشویی دارن ولی من ابدا هیچ وقت کوچکترین خیانتی نکردم و همچنین اون ولی مدام از اون به من خبر میدن که داره خیانت میکنه و از من به اون نمیدونم چرا ولی همین حرف بردن و حرف اوردن شکاف بین مارو بیشتر و بیشتر کرده لطفا راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی حساسیت زیاد شریک عاطفی شما شما باید علت یابی شود و شاید دلیل این حساسیت به خانواده و محیط ایشان مربوط شود ار طرفی اکر این حساسیت با یددلی و شکاک بودن همراه باشد باید حتما به مشاور مراحعه کنید.بهتر است به جای ناراحتی و برخورد تند با ابشان به ارامی صحبت کنید و سعی کنید با محبت مشکل را حل کنید و حتما به مشاور نیز مراجعه کنید.بهتر هست اگر برای شما ایشان و رابطتان مهم هست خودتان دست بکار شوید و با ایشان صحبت کنید

سلام .من مدت دو سال میشه با یه خانومی آشنا شدم.از همون ابتدای رابطه قصدم ازدواج بود.که ایشون ابتدا گفتن احتیاج به چند ماه زمان هست.بعد از این مدت ( شش ماه) مادرشون به رحمت خدا رفتن. که من صبر کردم تا سالگرد مادرشون برگزار شه . اما بعد این هم باز ایشون قبول نکردن. الان کار خودشون رو بهانه کردن و از آونجایی که دوست پسر سابقشون بعنوان مدرس با ایشون دارن همکاری میکنن و به نوعی بهش احتیاج دارن.میگن دو سال دیگع باید منتظر بمونی. البته میگن که رابطه شون فقط کاریه هیچ حسی به آون آقا ندارن. اما من چنین چیزی رو قبول نکردم و از ایشون خواستم ک یا همکاری با آون آقا رو قطع کنن یا دوستی با من رو بنظر شما کار درستی انجام دادم؟؟؟ آگه راهنمایی دیگری هم دارید استقبال میکنم .

سلام دوست گرامی ایشان به شدت مردد هستند و دارند با افزایش زمان برای خودشان،عملا ربطه را به سمت بدون نتیجه بودن پی میبرند با ایشان منطقی در رابطه با درخواست ازدواجتان صحیت کنید و طی یک بازه زمانی مشخص و منطقی جواب دریافت کنید

سلام من دختر21ساله ام.. سال اول دانشگاه با یه پسری اشنا شدم و کاملا خصوصیات رفتاری و شرایط مالی مون متفاوت بود و با اصرار ایشون و پیگیری هاشون باهم اشنا شدیم و حدود یک سال باهم بودیم… تو طول این یکسال یکسری دعوا و بحث هایی پیش میومد که سریع رفع میشد تا اینکه یه مدت از دوستان و اطرافیانم می‌شنیدیم که این آقا رو با یه خانم متاهل و بزرگتر از خودشون دیدن… وقتی این موضوع رو به ایشون گفتم اول کاملا انکار کردن و گفتن با ایشون رابطه ای ندارن و گفتن من بیش از حد حساسم و بهتره بهشون گیر ندم… ولی بعد یه مدت که این حرفا از سمت بقیه بیشتر می‌شد ایشون گفتن که چون من رشتم حقوقه این خانم از من خواستن برای طلاق گرفتن از همسرشون بهشون کمک کنم و در طول این مدت هعی حرفا و رفتارشون عوض میشد کاملا سرد شده بودن تا اینکه یه شب با من تماس گرفتن و گفتن امشب خونه دوستشون میمونن منم همون لحظه چندبار شمارشون رو گرفتم جواب ندادن و اخرین بار همون خانم گوشی این اقا رو جواب داد و گفت بهتره مزاحم رابطشون نشم… از اون شب دیگه این اقا اصلا حاضر نشدن بیان و توضیح بدن الان نزدیک دو ماهه ما از هم جدا شدیم و ایشون با اون خانم متاهل در ارتباطند… الان تو اینستاگرام با یه پیح دیگه تمام پست ها و استوری های منو دنبال میکنن و گاهی وقتا تو کلوز فرند شون استوری غمگین میذارن ولی اصلا حاضر نیستند پیام بدن.. بنظرتون من چیکار کنم؟ دیگه واقعا گیج شدم و از طرفی این خلع منو اذیت میکنه؟ احتمال برگشتت هس یا نه؟؟ اگه کمک کنید ممنون میشم با تشکر

سلام دوست گرامی اینکه رابطه شما با عدم صداقت شریک شما همراه بوده است نشان میدهد که رابطه اشتباهی را شروع کرده اید.بهتر هست تا بطور مستقیم از قصد و نیت ایشان مطلع نشده اید وارد راتباط مجدد نشید و اجازه بدید ایشان متوجه اشتباهات خود بشوند و بعد وارد رابطه بشوید

سلام من ۲۳ سالمه از حدود ۱۶ سالگی با آقایی دوست شدم از من یکسال بزرگ تر در ابتدا من قصد ازدواج با ایشون رو نداشتم و فقط دوستی میخواستم از رابطه ولی ایشون به قصد ازدواج اومد جلو متاسفانه غرور و ناز کردن و اذیت کردنای من باعث شد کم کم ازم زده بشه و من هر وقت مسافرتی یا مراسم عروسی و مهمونی بود از روی قصد یا بی قصد ایشون رو اذیت میکردم و نمیذاشتم بهشون خوش بگذره تا اینکه من کم کم به ایشون علاقه مند شدم و الان دوسش دارم ولی ایشون از سر اذیت کردنای من رفتن سراغ دختر های دیگه و من واقعا دارم اذیت میشم و نمیتونم ببینم با دختر دیگه ای چون الان دوسش دارم متاسفانه نمیتونم به کس دیگه ای فکر کنم به غیر اون . اونم منو دوست داره و دخترای دیگه رو نمی خواد فقط از کارام خسته شد و دو ماه پیش رفت ولی من نتونستم طاقت بیارم و پیگیر شدم حالا الان نمیدونم اگه برگردیم میتونیم گذشته رو برای هم جبران کنیم یا نه؟ به نظر من دو تامون مقصر بودیم و این را هم بگم ایشون از ازدواج کردن میترسه یعنی دوست داره زمانی ازدواج کنه که ماشین و خونه داشته باشه و بتونه راحت زندگی کنه نه با مستاجری و بی ماشینی

سلام دوست گرامی بهتر هست در اولین فرصت با هم صحبت کنید و در مورد مسائل به توافق برسیدً .بهرحال هردو اشتباهاتی داشتید و باید هر دو نسبت به رفع مشکلات اقدام کنید مراجعه هر دو به مشاور کمک کننده خواهد بود

سلام من یک سال پیش با پسری دوست شدم که خیلی به هم علاقه داشتیم و برای هم تلاش میکردیم.یک سال خیلی خوبی رو طی کردیم برای هوشحالی و موفقیت هم تلاش میکردیم و باهم دیگه خیلی حالمون خوب بود و جفتمون از رابطه راضی بودیم.فقط مادرشون خیلی روش کنترل داشت یعنی اگه بیرون میرفتیم ختما باید مادرشون میدونستن با اینکه درجریان رابطه ما بودن ولی همش بهش میگفتن رابطتون داره زیاد پیش میره شما همو زیاد میبینین درخالی که ما شهرامون با هم نیم ساعت فاصله داشت و تقریبا هر ده روز همو میدیدبم. تا اینکه بعد یه سال بصورت یهویی به من گفت من خانوادم مخالفن تا خالا برات جنگیدم ولی دیدم دارم به خاهوادم آسیب میزنم مادرم مریض شده از بس به خودش فشار اورد و بعدشم گفت ادامه دادنش به صلاح نیست ولی من بات مشکلی نداشتم اصلا تو رابطه و تقدیر نزاشت تو ٣روز با تغیر رفتار یهویی رابطه رو تموم کرد الان یه ماهه گذشته و خبری ازش نیست بنظرتون چی کار کنم؟البته اینم بگم که گفته خانوادش براش جلسه تشمیل دادن و بش گفتن باید منو بزاره کنار اصلا نمیدونم اینو راس میگه یا نه ولی میدونم خانوادش خیلی کنترل گرن لطفا بگین چیجوری برش گردونم چون خیلی دوسش دارم میدونم اونم دوسم داره

سلام دوست گرامی مدیریت ارتباطات در یک فرد بسیار مهم هست و نمیشود از شخصی که توانایی این امر را ندارد توقع خاصی داشت.شریک عاطفی شما باید با منطق و سیاست خانواده را ترغیب به پذیرش شما میکردند که نتوانستند و بجای حل مسئله درصدد قطع رابطه هستند.با اینحال اگر مایل هستید با ایشان مشاوره حضوری بروید و پس از مشاوره هر دو برای ادامه رابطه تصمیم بگیرید

سلام من مدت ٢ سال با یک آقایی وارد رابطه شدیم و قصدمون هم ازدواج بود ، تقریبا یک ماه پیش ایشون گفتن که بدلیل مشکلات خانوادگی قادر به ادامه رابطه نیستند و گفتن نمیتونن منو خوشبخت کنند. اشتباهی که کردم این بود به ایشون پیام دادم بعدش و خواهش و التماس که برگرد و نتیجه عکس داد و لی دیگه اصلا پیام ندادم ولی خودش چندوقت یکبار میومد پیام میداد که خوبی؟ چیکار میکنی؟. و این شد که دو روز پیش ایشون پیام دادن که تو خود بهشتی برام ولی بعدش گفت که من فک کنم باید آنفالوت کنم و منو آنفالو کرد، ومن داغون شدم، واقعا میخوام بهش فرصت بدم ، ولی حس میکنم با این کارش دیگه واقعا نمیخواد برگرده، میشه راهنمایی کنید

دوست عزیز سلام

متوجه هستم که شما هنوز ایشون رو دوست دارید و می‌خواید که برای برگردوندنش تلاش کنید، اما یک مساله رو در نظر بگیرید و اون این هست که یکبار از خودتون بپرسید غیر از دوست داشتن، چه دلیل دیگه‌ای هست که می‌خواید در رابطه با ایشون بمونید؟ خوب به این سوال فکر کنید. همون‌طور که متوجه شدید، التماس کردن برای برگشتن اصلا فایده‌ای نداره و البته این نوع ارتباط بلاتکلیف هم قطعا به شما آسیب خواهد زد. شما باید به خودتون و احساساتتون احترام بگذارید، خودتون رو در نظر بگیرید. به نظرتون با این شیوه چه بلایی سر شما میاد؟ اینکه به طرف مقابل اجازه بدید فکر کنه هر موقع که خواست می‌تونه به شما نزدیک بشه، بدونه هیچ تعهدی! بهتره اگر هم به فکر حفظ این رابطه هستید، از راه درستش وارد شید، یعنی مشورت با یک روان‌شناس متخصص در حوزه روابط عاطفی.

سلام روزتون بخیر با یه اقایی رابطه داشتم همه چیز خوب بود دو سه هفته خبری ازشون نشد قبل از اون بهم گفته بودن که درگیر شغلشون هستن و منم خودم خبر داشتم از درگیری شغلیش دو بار استیکر پیام داد و استوریامو ریپلای کرد بهش گفتم ریپلای نکنه استوریامو بدون دلیل انفالو کرد وقتی باهاش خدافظی کردم بدون خواستن دلیل خدافظی کرد سوال من اینه که چرا برام تلاشی نکرد در صورتی که هیچ مشکلی قبلش باهم نداشتیم ایا درسته که بعد از چهار روز پیام بدم بهش و بگم ارزش رابطمون خیلی بیشتر از این بود که بخواد با یه خدافظی ساده اونم تو چت تموم شه؟ درسته این کار؟ من میخوام حرفای ناگفته رو بزنم و ارزش خودمو حفظ کنم چجوری میتونم ارزشمو حفظ کنم؟

دوست عزیز سلام

من نمی‌دونم رابطه شما چقدر طول کشیده و عمق رابطه و صمیمیتون چطور بوده است. اگه این موضوع مشخص می‌شد خیلی راحت‌تر می‌تونستم راهنماییتون کنم؛ اما به هر حال با توجه به اطلاعاتی که دادید می‌خوام اول از خودتون بپرسید که چی باعث شد با وجود اینکه می‌دونستید ایشون درگیری شغلی دارن، ازشون بخواید که به شما پیام ندن و یک دفعه رابطه رو قطع کردید؟ (فقط به این سوال فکر کنید و ببینید چی باعث شده انقدر ناراحت بشید؟ با وجود اینکه رابطتون قبلا خیلی خوب بوده) جواب به این سوال خیلی مهمه، چون درسته که شما ناراحت بودید، اما به هر حال روش درستی را برای نشون دادن ناراحتیتون به کار نبردید. شما خیلی راحت می‌تونستید به ایشون بگید که دوست دارید حتی با وجود مشغله کاری، گاهی به شما پیام بدن و با شما در ارتباط باشن. به عبارت دیگه، درخواستتون رو مطرح می‌کردید و بهشون اجازه می‌دادید که در مورد درخواستتون فکر کنند. نکته دوم، در مورد سوالتون که پرسیده بودید چرا ایشون تلاشی نکردن برای حفظ رابطه؟ اینکه ایشون چرا هیچ تلاشی نکردن خیلی معلوم نیست، به هر حال دلایل خیلی زیادی ممکنه وجود داشته باشه، اما یکی از محتمل‌ترین‌هاش این هست که به غرورشون برخورده، ولی ایشون هم مهارت‌های درست برای حل این ناراحتی رو نداشتند، به همین دلیل ترجیح دادن رابطه رو با شما قطع کنند. نه شما و نه ایشون مقصر نیستید، فقط هر دوی شما مهارت‌های درست حل مساله رو ندارید که البته خیلی راحت می‌تونید یاد بگیرید. الان هم دیر نشده، اگه رابطتون براتون مهمه، می‌تونید یه پیام به ایشون بدید، شرایط رو کامل توضیح بدید و بگید سهم خودتون رو از به هم خوردن این رابطه می‌پذیرید و قصد دارید که برای ترمیم اون تلاش کنید.

سلام وقت بخیر؛ با یه دختر خانومی ارتباط احساسی برقرار کرده بودم. حدود یک سال باهم بودیم. اما گاهی اوقات با ایشون تندی میکردم. ایشون به شدت به من علاقه داشت منم همینطور. همیشه از ایشون درخواست میکردم که به من فرصت بدن. انصافاً هم اینکارو کرد. اما من گاهی اوقات با ایشون با تندی و عصبانیت برخورد میکردم و ایشون رو به شدت میرنجوندم. این دختر خیلی به من محبت کرده بود از همه لحاظ. به خصوص از لحاظ مالی. یه روز که صحبت ما به مشاجره کشیده شد من به شدت عصبی شدم و ایشون رو پس زدم! و اون دختر هم رفت! فرداییش پشیمون شدم و برگشتم سمتش ولی اون دیگه جواب منو نداد. هر کاری کردم هر چقدر تلاش کردم، برنگشت! و من به شدت دچار عذاب وجدان شدم. عذاب وجدان به قدری بود که دو سال همراه من بود. الان گاهاً با ایشون چت میکنم. از ایشون خواستم که برگرده ولی گویا فایده ای نداره. البته الان بهتر شده. قبلا اصلا جواب منم نمیداد! خیلی دوس دارم برگرده تا جبران کنم براش ولی گویا تمایل نداره! البته نشونه های کوچیکی از تمایل به اینکه برگرده در رفتارش مشاهده میشه. آیا به نظر شما ، رابطه ای که دو سال از پایان اون میگذره و ناخواسته منجر به جدایی شده همراه با عذاب وجدان، آیا تلاش برای برگردوندن این رابطه به صلاحه؟ آیا راهکاری وجود داره؟

سلام دوست خوبم رابطه ای که تمام شده و دوباره قصد شروع آن را دارید به هر دلیلی باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و این بار باید تمام جوانب سنجیده شود و دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. رفتارهای شما مناسب نبوده و این به راحتی میتواند دلیل محکمی برای قطع ارتباط باشد اما اگر متوجه اشتباهات خود شدید و این مشکلات را رفع کردید میتوانید در رفتار و گفتار به ایشان ثابت کنید که فرد گذشته نیستید و از ایاشن فرصت مجدد بگیرید

سلام وقت بخیر یکی ازهم دانشگاهی های من که پدرامون همدیگرومیشناختن ازمن خواستگاری کرد متاسفانه پدرم جوابی بهشون نداد البته اینا تقریبا۳یا۴بار اقدام کردن امامتاسفانه جوابی نگرفتن منواون اقا طبق یسری صحبتهاتصمیم گرفتیم تازمانی که تکلیفمون مشخص میشه یه مدت باهم بیشتراشناشیم توی این مدت این اقا یکی دوبارمیخواست خودش اقدام کنه وباپدرم صحبت کنه اما من نذاشتم بهش گفتم اینکار بابزرگتراست بسپر به خودشون تقریبا دوسه ماهی باهم بیشتراشناشدیم وهمچنان بلاتکلیف بودیم این بلاتکلیفی هردومونوکلافه کرده بود بین بحثها اون اقا گفت رابطمون بی اثربود پس باز هم دور باشیم واین دوری فاصله بدیوبین ماانداخت تقریبا ۱ماه دور بودیم اما هرچندروز یکبار احوال همدیگرومیپرسیدیم تااینکه یکی دوهفته ازهیچکدوم خبری نشد وبعدازچندمدت باهم صحبت کردیم وتصمیم کرفتیم کلا همه چیوفراموش کنیم اون اقا دیدگاهش این بودکه پدرمن هدفش این بوده جوابی بهشون نده فاصله بیوفتع ما دوتاازهم سرد شیم وازمن انتظارداشت مستقیم باپدرم صحبت کنم منم یه ادم کم رو هیچوقت اینکارونکردم اما به خواهرم گفتم باپدرم صحبت کنه وطبق صحبتهای پدرم وخواهرم پدرم گفته بود اگر مجدد خواستگاری پیش بیاد تصمیم قطعی میگیریم وجوابشونومیدیم همینومن به این اقا گفتم امامتاسفانه پدرش هیچوقت راضی نشد مجدداقدام کنه وگفته بود اگرمطمعنی که جواب مثبته اقدام کنیم تواین مدت طبق دیدگاه وعقایذش ازشغل اداری که داشت استفاداد که همین موضوع اختلاف بین ماپیش اورد چون پدرم باشغل اداریش جواب مثبتش نزدیکتر بود تاشغل ازادی که الان داره واینکه ۱۰سال اختلاف سنیمونه که ممکنه باز بخاطراختلاف سنمون پدرم مخالفت کنه ایناهمه گذشت هردوازهم بی خبر ورابطه تمام شده بود تااینکه بعداز۲۰روز تقریبا یه پیام ازسمت اون اقاساعت۲:۴۵شب برای من امد متن پیام اینه سلام روزتون مبارک ایشااله همیشه خوب باشین و خندان 🌸🌸🌱 من خیلی تعجب کردم ازاین پیام خیلی معمولی جوابشو دادم متاسفانه باز منودرگیرکرده اخلاقیاتش خوبه طرز تفکرش خوبه بااینکه اختلاف سنمون ۱۰سال بود اما من خودم یه ادمی هستم نسبت به هم سن های خودم دیدگاهم فرق میکنه اخلاقم طرز فکرم بیشترازسنمه خودم بااختلاف سنی مشکلی ندارم حالاایا صلاح هست بااین اقا صحبت کنم ایاعلاقه ای هست؟ایا مجدداقدام کنه؟اطرافیانم میگفتن اشتباه کردی که اجازه ندادی خودش اقدام کنه

سلام. لطفا از طریق این راه های ارتباطی مشکل خود را مطرح کنید تا کارشناسان رادیو عشق شما را راهنمایی کنند.

سلام، امیدوارم که جواب منو بدید، من الان ۲۳سالمه و از ۱۶سالگی با یه پسر بودم خیلی مشکلات داشتیم ولی باهم بودیم تا اینکه شیش ماه پیش به بهونه های الکی ولم کرد ،هرچقدم که اذیت شدم مریض شدم و افسردگی گرفتم براش انگار مهم نبود و برنگشت تا اینکه کم کم به کمک دوستام و خودم حالم خوب شد و داشتم فراموشش میکردم ولی حالا سر و کلش پیدا شده☹️ داشتم راجب ازدواج با ی اقای دیگه تو محل کارم تصمیم میگرفتم که برگشت، حالا نمیدونم چیکار کنم. قبل اینکه بیاد اون خواستگارو دوس داشتم اما حالا نه☹️ طرف قبلیمم مثل قدیم دوس ندارم اما نمیتونم دوباره ازش دل بکنم، میگه دوسه سال دیگه میام جلو و دوست دارم و عاشقتم و فلان، رفتارشم خیلی خوب شده اصلا مثل قبل اذیتم نمیکنه،شما میگید چیکارکنم؟ با خواستگارم ک ثابت کرده دوسم داره ازدواج کنم یا برگردم پیش قبلی؟ یا جفتشونم ول کنم؟☹️

سلام دوست خوبم رابطه ای که تمام شده و دوباره قصد شروع آن را دارید به هر دلیلی باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و این بار باید تمام جوانب سنجیده شود و دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. اینکه شریک عاطفی شما به دلیل هایی رابطه را تمام کرده مشخص میکند فردی مناسب برای ماندن و بودن در یک رابطه مشترک طولانی مدت نیست.بهتر هست منطقی باشید و به خواستگارتان فکر کنید و زمان بذارید

سلام وقت بخیر ….من خانمی ۲۵ساله با تجربه یکبار ازدواج ناموفق با فردی که سابقه سومصرف مواد مخدر را داشته …بعد مدتها بدبینی و ترس از تکرار رابطه قبلی بالاخره یک ماه پیش با فردی اشنا شدم که یکسال از بنده کوچکتر …این یک ماه کلا از زندگی و اینده و کلمات محبت آمیز و قول هاای برای زندگی مشترک و یقین به خوشبختی و اینکه هر سدی باشه برمیدارد و اگر پدرم ناراضی هم باشد صدبار میاد تا راضی بشه و از این حرفااا…و قول شش ماه بعد برای امر خواستگاری یکدفعه کاری برایشان پیش آمد و به تهران رفتند وبهم پبام دادبه صورت خالی از محبت و کاملا اخلاقشون چند روزی بود تغییر کرده بود و گفت که میتونی سه سال به پام بشینی یا نه منم ابتدا مخاافت کردم ولی بدلیل علاقه فراوان موافقت کردم بعد از دو روز دیگر بیخبری و پیام های مکرر بنده اومد و گفت یه مشکلی برام پیش اومده که اگه درست نشه هیچوقت نمیتونم برگردم و هر چی اصرار کردم نگفتن …..و گفت من بدرد تو نمیخورم خدانگه دار منم گفتم دیگه ب من زنگ نزنی ی وقت و خدانگه دار برا همیشه …ـاما حالا پشیمانم بسیاااار دوستشان دارم و شب و روزم شده گریه ک چرا گفتم زنگ نزن چرا خداحافظی کردم بنظر شما من چیکار کنم ایا دوباره بعش پیام بدم هنوز دلیل رفتنش برام هضم نشده بعد همه اون حرفا و قول ها شاید واقعا مشکلی داشته باشه نمیدونم

سلام دوست گرامی وقتی شخصی مدت طولانی درصدد جلب توجه شما بودند و به هردلیلی یکباره رابطه را قطع میکنند باید به دنبال دلیل آن باشید و بهتر بود بجای اینکه به ایشان بگید که با من تماس نگیر دلیل این تغییر رفتار را متوجه می شدید.الان اگه واقعا نگران رابطه هستید با ایشان تماس بگیرید و با حس همراهی و درک شرایط ایشان خواهان فرصت مجدد برای ارتباط باشید

سلام وقت بخیر من 25 سالمه و 7 سال پیش بمدت یک سال و خورده ای با پسری ک فامیل دور هم هست دوست بودیم و قصدمون ازدواج بود اما ایشون یک دفعه غیبشون زد بدون خداحافظی و اون رابطه به اون شکل تموم شد و سه ماه بعدش با یه بحث تلفنی تحقیر امیز دو طرفه کلااا کات شد. تا چند وقت پیش ک ایشون ازدواج کردن و اخر این ماه عروسیشونه میان به من پیام میدن به هربهونه ای و جالب اینه که اصلا به روی خودشون نمیارن که ما یه گذشته ای داشتیم و جوری راجب هرموضوعی صحبت میکنن ک انگار ما دوتا ادم با رابطه ی عادی هستیم ولی گاهاً اشارات سربسته ای به درست کردن گذشته میکنن ک مثلا دوباره نظرمنو بسمت خودشون جلب کنن. اما من حس میکنم میخواد اذیتم کنه ک تو عروسیش حس راحتی نداشته باشم و دوباره خودشو یاد من بندازه و از سمت دیگه هرروز داره بیشتر ازش بدم میاد ک با وجود تاهل بمن پیام میده و دلم برای همسرش میسوزه.و اینکه نمیتونم رک حرفمو بهش بزنم ک هم یجورایی انتقام احساساتم رو ازش بگیرم و هم اینکه از پیام دادن بهم منصرف شه، چون هم روم نمیشه و هم اینکه فامیل هست و عروسیش دعوتیم. ممنون میشم راهنماییم کنید چکارکنم

سلام دوست گرامی این شخص هر نیت و قصدی داشته باشد در شرایط فعلی ایشان دقیقا به معنی خیانت به همسرشان هست .بهتر هست خیلی مودبانه از ایشان بخواهید که هیچ گونه پپامی ارسال نکنند و در صورت ارسال مجدد ایشان را بلاک کنید .در جشن ایشان هم شرکت کنید تا متوجه بشند که بای شما ایشان و رابطه تمام شده است

با سلام من یه پسر ۲۶ ساله هستم ۲ ساله به یه دختر ۲۴ ساله دوست شدم از ابتدای رابطه مون اون با کارهاش به هر نحوی وادارم کرد دوسش داشته باشم و اتفاقا این اتفاق هم افتاد و من عاشقش شدم از قضا بعد ها فهمیدم که اون زمان تازه یه شکست عشقی رو تجربه کرده بوده و اون پسر رو بی نهایت دوسش داشته و در واقع شدید ترین عشقی هست که تابحال تجربه کرده هر وقت هم بحثش پیش میاد میگه دیگه نمیخواد کسی رو اونقدر دوس داشته باشه تا آسیب ببینه این در حالی هست که رابطه ما تقریبا شبیه به یه عشق یک طرفه از جانب من هست ینی اونم دوسم داره ولی اصلا نه به اندازه من همیشه شنیدم دوست داشته نشدن در زندگی مشکلات زیادی رو ایجاد میکنه و هیچ ادمی نمیتونه رنج دکس داشته نشدن رو تحمل کنه از طرفی اینقدر جلوی اون ضعیفم و دست پایین رو گرفتم که هر بار توی دعواهامون بدترین بد و بیراه هارو بهم میگه اصلا ابایی نداره از اینکه منو برنجونه ۷ سال پیش که عشق اولم رو تجربه کردم قضیه بر عکس بود اون دختر خیلی بیشتر از من عاشقم بود بنا به دلایل خیلی پیچیده اون رابطه به شکست انجامید اما چند وقت پیش دیدم همون دختر توی اینستا درخواست فالو داده

چیزی که الان ذهن منو مشغول خودش کرده اینه عایا برگردم به سمت اون عشق اولم که دیوانه وار دوسم داشت یا خواسته های این دختری که دوسش دارم رو براورده کنم و با این بمونم

لازمه بگم توی این رابطه جدیدم یه سری مشکلات و بدقولی ها از طرف من ایجاد شد که این دوس دختر جدیدم میگه بخاطر اون مسائل هست که عشقش به من کمه اما مگه یه همچین چیزی ممکنه؟ من بی دین ام و اون مسلمونه حتی اوایلش برام شرط کرده بود که مسلمون بشم منم برای اینکه از دستش ندم قبول کرده بودم اما الان به قبول وجود خدا از طرف من فعلا قانع شده توی دوراهی بزرگی هستم ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی رابطه احساسی یک الاکلنگ دوسویه هست و باید هر دو طرف انگیزه و رغبت برای ارتباط داشته باشید .نمیشود که یکنفر در یک ارتباط فقط تلاش کند و ابراز احساسات اما یک نفر ثابت و خنثی باشد . شما در هردو ارتباط اشتباه کردید و با افراد مناسبی آشنا نشدید .هیچ کدام از رابطه ها درست نمی باشد.

سلام.وقتتون بخیر.خسته نباشید. من دختری ۲۵ساله هستم.۳سالی میشه که با پسری هم سن خودم در رابطه بودم روزهای خیلییی خوبه زیادی باهم داشتیم…و تنها بحث ما همیشه بر سر اینکه آینده مون چطور میشه بود و اون میگفت که من فعلا تکلیفم معلوم نیس و …..تا اینکه یک هفته هس کات کردیم…و تصمیم جدایی از طرف ایشون بود،چون بازم طبق معمول بحث آینده شد و ایشون گفت من میخوام برم خدمت و نمیتونم تورو این مدت بلاتکلیف بذارم و معلوم نیس بعد از برگشتم چه اتفاقی بیفته و من هم قبول کردم ک جدا بشیم….درضمن توی این مدت ۳سال هم یوقتایی میگف از رابطه سرد شدم و نمیدونم چرا اینطور میشم و بعد هم خوب میشد… توی این یک هفته که کات کردیم از طریق دوستان مشترکمون و به صورت مستقیم و غیرمستقیم که خبر دارم ازش،حال خوبی نداره و در فضای مجازی همچنان پیگیر من هست…. من هنوزم دوستش دارم و نمیدونم ایشون هم دوست داره برگرده یا نه!؟؟یا اینکه غرورش اجازه نمیده برگرده!؟؟بنظرتون میتونم کاری کنم؟؟!چیکارکنم که اگه نظرش به برگشت هس،برگرده؟؟!! ممنونم از راهنماییتون🙏

سلام دوست گرامی فردی که به هردلیلی تکلیفش با خودش مشخص نیست و مردد هست را نمیتوام اصلا گزینه مناسبی برای ارتباط طولانی مدت در نظر گرفت.ایشان تا با خودشان و خواسته هایشان از زندگی کنار نیایند نمیتوانند برای رابطه احساسی اقامی کنند.منطقی ترین کار در شزایط فعلی این هست که اقدامی نکنید تا خودشان بتوانند برای زندگی و اینده تصمیم بگیرند

سلام من رابطم با پسری ک 2 ماه باهم دوست بودیم تقریبن 3 ماه تموم شده و جوری که زمان کات ایشون به من توهین کردن. بعد از 3ماه که هیچ ارتباطی نداشتیم اومد و گفت تو محیط دانشگا جواب سلام منو بده چون جلوی دوستام زشته میگن فامیلیم.مسخره ترین چیزی که تو عمرم شنیدم. ومن بهش گفتم میتونی دروغ بگی یا هرچی ولی من حاظر نیستم باهات صحبت کنم.دلیل جداییمونو من هم حتی نفهمیدم.ایشون برگشت پیش دوست دختر سابقشون که میگفت بهم خبانت کرده نمیخوامش با دروغ و تهمت منو کنم.وقتی گفتم نمیخوام نه ببینمتنه صحبت کتم گفت منم نمیخوام. و به شوخی و خنده هرچیزی که ازش ناراخت بودمو از سرش باز میکرد و زیر تمام حرفاش زد و از سرخودش باز کرد.نمیدونم الان این دیدار یکدفعه برگشتش محسوب میشه یا نه.چون ادمی نبست که به حرف دوستاش بها بده.منجابی که اطلاع دارم فک کنم هنوز دوست دخترش هست امن حتی حاظر نبودم به خاطر توهینش باهاش صحبت کنم.

سلام دوست گرامی دو ماه ارتباط نه به شناخت درست رسیدید نه به دلایل واقعی دوست داشتن. به نظر نمیرسد ایشان دنیال ارتباط مجدد باشند پس برای خودتان تصور سازش نکنید

سلام وقت بخیر، من ۸ ماه ت رابطه ای بودم که آقا قصد ازدواج با من رو داشتن ایشون ۳سال از من کوچیکترن من ۲۸ سالمه ایشون ۲۵ سالشونه من بچه طلاق هم هستم و ایشون از ابتدای رابطه میدونست، بعد از ۸ ماه ایشون به من گفتن که مادرشون مخالفن که ایشون با دختری که این شرایط رو داره ازدواج کنن و رابطه رو کات کردن،با توجه به اینکه ایشون برای موندن در این رابطه از خودگذشتگی هم داشتن ایشون برای موندن توی این رابطه و به ثمر رسوندنش تحصیل خارج از کشورشون رو کنسل کردن که من بعدها متوجه شدم، بعد از ۲۶ روز من با مشورت مشاور با ایشون تماس گرفتم و گفتم که این عشق حیفه بیا باهم بیشتر تلاش کنیم پیش متخصص بریم…… ایشون مخالفت کرد و گفت احساس من به تو عوض نشده ولی من شرایط ذهنیشو ندارم و حاضر به همراهی نشدن و‌ایشون‌ درون‌گرا‌ هم‌ هستن، الان ۳۸ روز از کات این رابطه میگذره نظر شما در مورد بازگشت چیه؟ چون‌ به گفته ی مشاورم ۹۰ تا ۹۵٪ احتمال برگشت ایشون‌ هست میخواستم نظر شمارو بدونم

سلام 7 ماهه در رابطه ای هستم که مشکلات تعاملی زیادی داریم باهم و بحثمون خیلی زود بالا میگیره و به بی احترامی ختم میشه ب حدی ک برای بار آخر ک بحثمون بالا گرفت من ساکت نمیشدم و برای اولین بار ب خانواده من توهین کرد(به من گفت پدرسگ و گوشیو قط کرد)، من هم اعلام کردم رابطه برام تموم شدست بعد یک روز اومد و عذرخواهی کرد(ولی عذر خواهی پر از توجیه)من بازهم رد کردم و گفتم این مساله بخشش نداره ولی حقیقتا ب شدت دو دلم و برام تموم نشده دوسش دارم از اینکه اون هم دوسم داره شکی ندار،بارها تا مرز جدایی پیش رفتیم سرمسایل مسخره ولی فک مطکنم این مساله جدیه نمیدونم الان باید سعی کنم ببخشمش و رفتارشو اصلاح کنم یا برای همیشه کنار بذارمش، از اینکه ازش جدا شدم بشدت میترسم چون علاقه ی شدیدی بینمون هست و بنا ب شرایط زندگیمون خاطره خیلی سخت خواهد بود برام ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی ارتباط فردی که در هنگام عصبانیت به شدت پرخاشگر هست را نمیتوان رابطه ای درست دانست.از طرفی اگر فقط یکبار این مسئله پیش آمد کرده بود میشد تا حدی ندید گرفت اما اینگونه که مطرح کرده اید بارها این مشکل وجود داشته است .به نظر می رشد بهتر است 1-با ایشان جدی صحبت کنید 2- به مشاور مراجعه کنید 3-در ادامه این رابطه تجدید نظر کنید

با سلام نظرتون در مورد جمله زیر چیه؟ اونایی که تنهایی پرواز میکنن قوی ترین بال‌ها رو دارن یکی از همکارانم بدون مقدمه قبلی این جمله رو برام تو واتساپ فرستاده ارتباط ما خیلی رسمی و فقط کاریه. منظورش رو متوجه نشدم. بنظرتون جواب مناسبش چیه؟

با سلام وعرض خسته نباشید من سه سال پیش با یه اقایی اشنا شدم که دور بودن چهار پنج ماه باهم بودیم ولی بعدش یهو کم رنگ شد و جواب نمیداد وخلاصه هر بار بهش میگفتم تکلیفمو مشخص کن میگفت تو باشی من هستم نباشی نیستم از خیلی ها پرسیدم یه سال هم صبر کردم دیدم خبری نیس ازش وارد رابطه دیگه ای شدم و حالا بعد این همه مدت اومده میگه بیا بگرد و اینم بگم خیلی ادم مغروری بود هیچ وقت معذرت خواهی نمیکرد ولی این بار معذرت خواهی کرد ولی من جواب منفی دادم چون ترسیدم بازهم مث گذشته تنهام بذاره میشه راهنمایی کنید که دقیقا چی کار کنم اینم بگم رابطه نفر دوم هم در حال تموم شدنه و من موندم بین این دو نفر کیو انتخاب کنم ممنون میشم راهنمایی کنین

سلام دوست گرامی اینکه این فرد پیگیر رابطه نبوده اصلا نشانه خوبی نیست و بودن و نبودنشان منوط به حضور شما بوده.الان باید اگر تمایل به بازگشت به رابطه دارید منطقی باشید و مشکلات قبلی رابطه را کاملا بررسی کنید و پس از اطمینان از حل این مسائل مجدد وارد رابطه بشید.تنها به صرف اینکه از شما خواستند برگردید خودتان را مجدد درگیررابطه اشتباه نکنید

سلام من 18 سالمه و 2 سال پیش با یه پسری اشنا شدم که 4 سال ازم بزرگتر بود . از همون اول رابطه قصدش ازدواج بود از اونجایی که یه اشنایی دوری با خونوادش داشتم کاملا بهش اعتماد داشتم ما 7 ماه باهم در ارتباط بودیم و رابطه کاملا سالمی داشتیم اما زیادی مغرور بود گاهی وقتا غرورش اذیتم میکرد اینم بگم من ذاتا ادم لجبازیم و کلا به حرفاش گوش نمیکردم هرچی ازم میخواست دقیقا بر عکسشو انجام میدادم یه چندماهی از رابطه مون گذشت متوجه شدیم خونواده هامون تو گذشته یه مشکلی باهم دارن و کلا قضیه ازدواج منتفیه اما اون میگفت من مامان باباتو راضی میکنم اما من زیاد تمایل به ازدواج نداشتم چون نمیدونستم چقدر دوسش دارم تا اینکه بعد 7 ماه یه شب یهو بهش پیام دادم و گفتم نمیخوام باهاش باشم خودمم هنوز نمیدونم چرا اینکارو کردم ، ،خیلی تلاش کرد واسه برگردوندنم به رابطه ،باورم نمیشد اون ادم مغرور اینجوری ازم خواهش میکنه اما وقتی بهش گفتم دوسش ندارم رفت دیگه سراغمو نگرفت ،7 ماه از اون ماجرا گذشت و تو این 7 ماه متوجه شدم کسی که همه چیو بی دلیل خراب کرد من بودم ، اون ادم انقدر تو این 7 ماه تغییرای عجیبی کرد که من وقتی به خودم اومدم دیدم با کارام گند زدم به زندگیه یه ادم دیگه ،بخاطر همین تصمیم گرفتم برگردم و همه چیو جبران کنم اما همون اول برگشتن بهم گفت ما نمیتونیم ازدواج کنیم گفتم چرا گفت بخاطر همون مشکلات و این حرفا اینم بهتون بگم بعد از جداییمون خونوادش منعش کردن از اینکه با من باشه از نظرشون من دختریم که نمیشه بهش اعتماد کرد ، در هر صورت ما برگشتیم و علاقه من بهش 100 برابر شده اما اون انگار هنوز داره بخاطر کارای گذشتم منو تنبیه میکنه مثلا بهم توجه نمیکنه میگم چرا میگه مگه قبلا بهت توجه میکردم یا یه کاری ازت میخواستم به حرفم گوش میدادی تهشم میگه تو این ادمو ازم ساختی ، درمورد ازدواجم من بهش اصرار نکردم اما خودش گاهی میگه اصلا نمیشه گاهی میگه شاید همه چی اونجور بشه که ما فکرشو نمیکنیم خیلی گیجم از یه طرف خیلی دوسش دارم از یه طرف از بعضی کاراش عذاب میکشم واقعا نیاز به یه مشاوره دارم اگه میشه کمکم کنید ،ممنون میشم

سلام دوست گرامی بهرحال غرور، لجبازی و سردی که از جانب شما در رابطه بوده اکنون نتایج خودش را نشان داده و بعد از یک اتمام رابطه یکطرفه، الان شما شاهد عکس شدن قضیه هستید بهتر هست به رابطه زمان بدهید و طی این مدت تغییرات رفتاری خودتان را به ایشان نشان دهید و تمام رفتارهای گذشته را که منجر به تلخی رابطه شده است تغییر دهبد.به مرور با رفتارهای درست شما، ایشان هم مانند سابق خواهند شد.در صورتی که این مدت تغییری ایحاد نشد بهتر است هر دو به مشاور مراجعه کنید

سلام بنده با اقایی در ارتباط بودم و قرار ازدواج گذاشته بودیم و ایشون به قولشم عمل کرد و اومد خواستگاری.بعد چند جلسه خانوادشون قبول نکردن و خبری نشد.تا اینکه بعد چند ماه با وجود اینکه هنوز کم و بیش باهم حرف میزدیم خبر نامزدیشو شنیدم.ایشون نامزد کرد و بعد تقریبا6ماه برگشت و گفت نامزدیو بهم میزنم و درست میکنم.من خیلی دوسش دارم و الان موندم باید چیکار کنم؟ایا برگردم بهش؟میترسم برنگردم و تا ابد حسرتشو بخورم که ‌کاش کنارم بود.

سلام دوست گرامی اینکه خانواده ایشان راضی به ازدواج شما نشدند و ایشان نتوانستند خانواده خودشان را با رفتارهای منطقی و درست مدیریت کنند و در مورد شما و ویژگی های خوبتان صحبت کنند تا با ازدواج موافقت کنند و این نشان از ضعف مدیریت ایشان دارد و از طرفی ازدواج با فردی دیگری و اعلام تعهد با ان شخص که در جریان این قضایا نیست فقط و فقط بخاطر مخالفت خانواده و بعد جدایی و ازدواج با شما ،یعنی سخت کردن و شاید غیر ممکن کردن حل مشکلات.که منطقی و درست به نظر نمیرسد به این فکر کردید که دختری که با ارزو و با امید با ایشان ازدواج می کند چه ضربه ای بابت این تصمیم می خورد؟از کجا معلوم بتوانند به راحتی جدا بشند؟مشکلات ازدواج و جدایی ایشان و رابطه مجدد را بررسی کرده اید. درواقع بدترین راه را انتخاب کرده اند. شما مدیریت رابطه را در دست بگیرید و اجازه ندهید هم با عواطف شما و هم اون دختر خانم بازی بشه و با تمام علاقه ای که به ایشان دارید رابطه را تمام کنید

سلام…من عاشق دختری هستم و در اویل رابطه اون دختر هم به من علاقه ی زیادی داشت ولی ازونجایی که بنده شخصی شکاک و بی اعتماد بودم به شدت ازم دلسرد شد و رابطه رو تموم کرد…الان بعد از گذشت چندوقت و اینکه سعی کردم روی شکاکی خودم کارکنم تصمیم گرفتم دوباره به رابطه برگردم ولی همش ازن ترس دارم که چجوری باید سرصحبتو باز کنم یا اینکه با ی سوپرایز برم سمتش یا اینکه دعوتش کنم به یه گپ…نمیدونم چه پیشنهادی بدم که اون شخص قبول کنه…با توجه به اینکه اون شخص اصرار داره که تو آدم شکاکی هستی و هیچی درست نمیشه

دوست عزیزم سلام متاسفانه فرد شکاک رابطه ای را تجربه میکند که آرامش مطلق در ان وجود ندارد و با بدبینی خود که باعث ابجاد یک پیله تنهایی برای خودشان و شریکشان ایجاد بشه. و اکثریت هم چون خودشان قبول ندارند که شکاک هستند متاسفانه برای درمان نیز اقدامی نمی کنند اما شم با اذعان به مشکلتون و پیگیری روند درمان، الان سعی در رفع مشکلات ناشی از شک خود دارید پس به ایشان نشان بدید که تغییر کرده اید به این صورت که از ایشان بخواهید جلسه حضوری با هم صحبت کنید ۱-اعلام کنید که مشکل شکاک بودنتون رو پذیرفتید و قبول دارید ۲-برای درمان اقدام کردید و از مشاور کمک گرفتید ۳-تغیبر در رفتار و افکارتان پدید امده ۴-در صورت تمایل میتونند با مشاور شما صحبت کنند و از روند درمان اطلاع پیدا کنند ۵-از ایشان بخواهید بازه زمانی مشخص به شما برای نشان دادن تغییرات زمان بدهند

سلام.ببخشید من سه سالی با یک اقایی در ارتباط بودم و بنا به یک سری مشکلات ازهم جدا شدیم که خییییییلی برای من سخت بود حدود چهار سال باهم ارتباطی نداشتیم قبلا این اقا از من درخواست میکرد که بعد از جدایی بیا دوستای معمولی باشیم طوری که فقط از احوال هم خبر دار شیم ولی من قبول نکردم الان بعد از چهارسال اون اقا دوباره برگشته.من روزهای فوق العاده ای رو با اون اقا داشتم و هیچ کس غیر ازاون نظر منو نتونسته جلب کنه و دوست دارم با اون اقا ادامه بدم البته هدف دار نه در حد دوستی میخواستم راهکار شما روبدونم

سلام دوست خوبم رابطه شما یکبار تمام شده و اکنون پس از گذشت چند سال قصد دارید دوباره ان را شروع کنید پس باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و تمام جوانب رابطه سنجیده شود و با دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. اما بهتر است قبل از اینکه رابطه به شدت قبل ادامه پیدا مشکلات رابطه قبلی بررسی بشه، راهکارها رو بسنجید، هدف هر دور از رابطه مشخص بشه، بازه مورد نظر برای تصمیم و اقدام جدی تمام اینها نیاز به صحبت مشترک با ایشان داره. بدون رودروایسی باهاشون صحبت کنید در مورد ۴سالی که نبودن ببینید در رابطه ای جدی بودن یا نه؟ دلایل قطع رابطه رو بسنحید دلیل برگشت مجدد و.. اینها باید همه درست و با دیدی باز به نتیجه برسید اگر ار این سوال ها حواب قانع کننده و منطقی داشتید با رعایت موارد اهداف مشترک، ایجاد بازه زمانی، حل مشکلات قبلی میتونید رابطه را اغاز کنید

عرض سلام اگر طرف مقابل که رابطه را یک طرفه قطع کرده پس از مدتی برگردد و بخواهد رابطه را مجددا ایجاد کند چه رفتاری مناسب هست؟ با توجه به اینکه خودمان هم مایل به برقراری مجدد رابطه باشیم ایا باید رفتار نه چندان خوشایند طرف مقابل در گذشته را نادیده گرفت و بخشید و یا اینکه باید رفتار گذشته را یاداوری کرد ؟ به عبارت دیگه باید یه سادگی گذشت کرد یا نباید به سادگی بخشید؟

سلام دوست خوبم رابطه ای که یکبار به هر دلیلی تمام شده باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و این بار با دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. افراد از هر بار شکست و یا عدم موفقیت باید درس ها و تجربه داشته باشند تا امکان سواستفاده را کاهش دهد . بخشش یک انتخاب است. فراموش کردن اشتباهاتی که دیگران در ارتباط با ما انجام می دهند مشکل است به خصوص اگر از لحاظ روحی برای ما دردناک باشند. بخشش واقعی زمانی اتفاق می افتد که ما آگاهانه تصمیم بگیریم که روی اشتباهات تمرکز نکنیم. فکر کردن مداوم باعث باقی ماندن دردهای عاطفی می شود و هر زمان که روی آن متمرکز می شویم، گذشته را بازسازی میکنیم. بازسازی رابطه به حفظ و ماندگاری آن، با هم بودن و ثبات رابطه اشاره دارد. برخی از افراد برای روابط خود تلاش زیادی کرده اند و نمی خواهند چیزی را که به زحمت به دست آوردند به راحتی به خاطر اشتباه طرف مقابل از دست بدهند. بازسازی رابطه بر پایه بخشش پیامد مطلوبی است که برخی از افراد به دنبال آن هستند تا رابطه به چالش کشیده شده خود را، دوباره از نو بسازند. در مورد شما و ارتباطتان نیازمند اطلاعات بیشتری هستم و صرف علاقه شدید دلیلی برای درست بودن رابطه نیست.

با عرض سلام چطور میشه بدون حس تحقیر به طرف مقابل درخواست برقراری دوباره رابطه را داد به طوریکه هم عزت نفس مان حفظ شود و هم احتمال پذیرفتن درخواست از طرف مقابل هم افزایش پیدا کند؟

دوست گرامی سلام همانظور که میدونید عزت نفس یکی از مشحصات بارز انسان های موفق هست ومیان عزت نفس و اعتماد به نفس تفاوت وجود دارد. برای درخواست پیشنهاد به فردی ، انچه مهم است درک جایگاه ان شخص و ارزش او است که منجر به ارتقا یا کاهش عزت نفس انسان می شود. انسانی که خودش عزت نفس بالا دارد و می داند که این عزت نفس نشات گرفته از دوست داشتن من حقیقی،مستحق عشق و علاقه بودن ،شاد بودن و … است سعی می کند در روابط خود با افراد با رعایت عزت نفس خود ،به دنبال انسانی با شرایط و ویزگی های خود باشد. هیچ مانعی بر سر تجربه یک روابط عاشقانه ی زیبا بزرگتر از این ترس نیست که کسی خود را شایسته عشق نداند. اگر در خود احساس عزت نفس می کنید و خود را لایق احساسات می دونید و در درخواست ارتباط مجدد ، به احساس و عواطف میرسید می توانید با رعایت حد و مرزها خود درخواست مجدد کنید. صادق بودن و صحبت از احساسات واقعی میتواند کمک کند که طرف مقابل احساس حقارت و کمبودی نکند چون مطمئن هست که شحص مقابل با توجه به احترامی که برای خود و عزت نفسش قائل است نمیخواهد وارد رابطه ای اشتباه و تحقیر آمیز شود. ما می دانیم کسی که عزت نفس ندارد برای خودش احترام قائل نیست.قبل از درخواست مجدد نگاهی به خود بیاندازید و ببینید که آیا از عزت نفس کافی برخوردار هستید یا خیر… برای افزایش اثر،بهترین رفتار، ان است که با احترام به خودمان با شخص مقابل هم همانگونه برخورد کنیم و با صاقت و بیان درست احساسات،باعث احترام به خود و رابطه شوید

سلام .من دختری ۲۰ ساله هستم وقتی ۱۸ سالم بود با پسری آشنا شدم و ۹ ماه با هم بودیم اول قصد ازدواج داشت اما به یکباره بی دلیل با یک پیام گفت که دیگه نمیخواد با من باشه. یک سال و نیم میگذره و من زجر زیادی کشیدم و هنوزم غم گینم اما اون حاضر نیست که برگرده .نمیتونم فراموشش کنم . و ۴ سال ازم بزرگتره . من چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی اشنایی های کوتاه مدت و گذرا حتی اگر برای ازدواج هم باشید با توجه به افکار و نظرات افراد هرروز تغییر جهت و موضع میدهد و امکانش هست حرفی که امروز مطرح میشود فردا کلا نقض بشه پس در دوران کوتاه اشنایی خیلی نباید روی حرفها حساب کرد ایشون اگه وافعا علاقمند شما و رابطه مشترکتان بودند حتی در صورت مهیا نبودن شرایط و حتی وجود مشکل در رابطه باید با شما صحبت میکردند و یکطرفه رابطه را به پایان نمیرسوندن اتمام یک رابطه از سمت یک نفر، در واقع عدم احترام به شما بوده است پس بجای ناراحت بودن و غصه خوردن به خودتان احترام بذارید و با دید منطقی و درست به سوی اینده حرکت کنید و اجازه ندید که یک رابطه زودگذر شما را از پیشرفت و زندگی رو به رشد دور کند به فعالیت های ورزشی، هنری مشغول بشید و بدون اینکه به عقب برگرذید و به دنبال راهی برای استارت و شروع محدد رابطه باشید احازه بدید گذر زمان،روح شما را ترمیم کند و فرد شایسته ای را در مسیر شما قرار دهد

باسلام دختری هستم ٣٣ساله که درسن ٢٨سالگی با پسری نامزدشدم که دوسال نامزد بودیم سه سال پیش نامزدی توسط این پسربه اتمام رسید،بعد از گذشت ٣ سال به من پیام داده و از من خواسته اجازه بدم که با من تماس بگیره یا اینکه همدیگرو بببینیم. نمیدونم دلیل کارش چی هست و چه موضوعی رو میخواد مطرح کنه. پیشنهاد شما چی هست؟ آیاقبول کنم که تلفنی بهم زنگ بزنه؟

سلام دوست گرامی پاسخ شما بستگی به این دارد که علت تمام شدن رابطه از سوی ایشان چه بوده است و آیا این مدت او با شما در ارتباط بوده است یا خیر. نکته بعدی تمایل یا عدم تمایل شما به بازگشت و همچنین نظر خانواده‌تان است. اگر خودتان مایل هستیدف به او فرصت بدهید که ابتدا به صورت تلفنی دلیل این درخواست را مطرح کند و اگر نیاز به دیدار حضوری دارد، بیان کند.

سلام من خانمی هستم ۲۸ ساله که با پسری ۲۵ ساله بودم نزدیک سه سال هدف ازدواج حتی خانواده هامون هم میدونن منو به خانواده دوست و آشناها معرفی کرده بود خیلی منو دوست داشت شدیدا بهم وابسته بود منم خیلی دوسش دارم و خیلی نکات مثبت داره ولی من خیلی اشتباهات داشتم بداخلاقی بحث دعوا میکردم الان نزدیک دوماهه خبری ازش نیست و من میخوام برگرده قبلا هم قطع ارتباط داشتیم نهایتا یک ماه و نیم دوماه پیش بعد از دعوا من کلی التماس و خواهش کزدم ازش منو تنها نزاره تقریبا داشتیم اشتی میکردیم ولی همش سرد جواب میداد اصلا تماس نمیگرفت ولی الان هیچ خبری از هم نداریم خواهش میکنم راهنمایی کنید نمیدونم باید چکار کمم

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد برای بازگرداندن ایشان اقدامات متعدد و اشتباهی انجام داده‌اید. برای اینکه بتوانید مجددا ایشان را به رابطه برگردانید نیاز دارید تا ابتدا اشتباهات رفتاری خود را برطرف کنید. در واقع هر آنچه شما را از او دور کرده، ابتدا باید برطرف کنید. در این مسیر و برای بازگرداندن او برای بازگشت نیاز دارید تا از همراهی یک مشاور بهرمند باشید. مشاوران متخصص رادیوعشق همراه شما هستند.

با سلام، شش سال پیش قبل ار اینکه به سر بازی برم با خانومی اشنا شدم و با هم به قول معروف وارد رابطه شدیم من سرشار از انرژی بودم و فکر می کردم که لیاقتم از اون دختر بیشتره و می گفتم فعلا باهاش دوست باشم تا ببینم چی می شه که فکر کنم اون متوجه این مسیله شد و من رو مثل یک جانی اعدام کرد و مثل یک کاغذ مچاله دور انداخت خیلی اوایل حالم بد بود فقط توی سرم با خودم حرف می زدم و خودم را قضاوت می کردم چند ماههبعدش با هزار سختی ارشدم را گرفتم و رفتم سربازی ،دوران سختی بود هیچ وقت نتونستم دیگه خودم رادوست داشته باشم و فکر می کردم بیشتر ادما می خوان اذیتم کنم الان که دوسال از سربازی می گذره خیلی بهترم و یکی دوتا رابطه هم با سلامتی شروع کردم وخیلی دوستانه تمام شد و در حال حاضر همون دختر به من برگشته و می گه بعضی موقع ها تو وجودم حست می کنم حالا سوال من اینه به نظر شما من چه استراتژی باید اتخاذ کنم؟

سلام دوست گرامی اینکه بازیچه شخصی شدید و با شما ارتباط بدی داشتند یعنی شخص مناسب شما نبودند که تا چند سال شما درگیر این رفتار ایشان بودید.پس اینکه الان به شما برگشتند اصلا شروع این رابطه به صلاح و درست نیست و به فکر شروع مجدد این رابطه نباشید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/دلیل-جدایی.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/قهرو-آشتی.mp3Downloads-icon

وقتی طرفین یک رابطه تصمیم به جدایی می‌گیرند، در آن لحظه فکر می‌کنند تصمیم خود را قاطعانه گرفته‌اند و تردیدی در درستی آن ندارند. اما گاهی بعد از گذشت مدتی از جدایی، حتی اگر با اشخاص جدیدی نیز آشنا شوند، می‌خواهند دوباره به رابطه قبلی شان باز گردند. گرایش افراد به عشق و رابطه گذشته شان ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد که مهم ترین آن “حس علاقه” نسبت به طرف قبلی است، درواقع به قول معروف “دلشان هنوز پیش طرف قبلی زندگیشان ” است. در این مواقع ممکن است افراد در صدد پیدا کردن راهی برای بازگشت به رابطه قبلی، بازگرداندن دوست دختر یا دوست پسر قبلی و از نو ساختن همه چیز باشند. در این مواقع سوالات متعددی پیش می‌آید که آیا برگرداندن رابطه عاطفی که قبلا به نقطه پایان خود رسیده کار درستی است؟ و در این صورت چطور باید این کار را انجام داد؟

فهرست مطالب

گاهی اوقات افراد به خاطر خودخواهی و یا لجبازی، رابطه را به هم می‌زنند. به جای آنکه برای حل مشکل تلاش کنند، از رابطه می‌گذرند و با هم کات می‌کنند. این نوع از جدایی‌ها معمولا عجولانه بوده و فکر شده نیست.

 

در اغلب موارد خانواده و دوستانتان به شما می‌گویند که به زندگی ادامه بده و او را فراموش کن. نمی‌گویم که همیشه این کارشان درست است. با این وجود وقتی به شما می‌گویند که باید سعی کنید تا به رابطه‌تان برگردید، بدان معناست که رابطه قبلی‌تان ارزش تلاش کردن را دارد. دوستانتان شما را از هر کس دیگری بهتر می‌شناسند و وقتی فکر می‌کنند که شریک قبلی‌تان ارزش تلاش دارد، آشتی کردن با او به شما آسیب نخواهد رساند.چطور به رابطه برگردیم

همه ما با پایان یافتن رابطه، درگیر احساسات می‌شویم. حتی اگر این رابطه کمتر از ایده‌آل‌هایتان بود، طبیعی است که احساس ناراحتی داشته باشید و جمع کردن خودتان برای ادامه زندگی سخت باشد. اما اگر سالها از پایان رابطه گذشته و شما هنوز هم احساس ناامیدی و غم دارید و نمی‌توانید با جدایی کنار بیایید، می‌تواند نشانه‌ای از آن باشد که باید به یکدیگر بازگردید. پس از گذشت مدت زمانی طولانی از جدایی، احتما فهمیده‌اید که بودن با یکدیگر بوده که شما را واقعا خوشحال و راضی می‌کرد و مهم نیست که چه می‌کنید ولی نمی‌توانید از یکدیگر بگذرید. اگر شما نیز به همین شکل هستید، حتما باید آشتی کردن با او را در نظر داشته باشید. شاید او همان قطعه گم شده‌ای است که شما را تکمیل می‌نماید؛ ولی تنها یک راه برای فهمیدن آن وجود دارد. با او تماس بگیرید و ببینید آیا هنوز بارقه‌های امید در او نیز وجود دارد یا خیر.

برای سنجش میزان آسیب‌تان از ضربه عشقی به پرسشنامه روانشناسی زیر پاسخ دهید

پرسشنامه ضربه عشقی    

این مساله کمی پیچیده است، چرا که هر فرد عاشقی معتقد است امکان بازگشت به رابطه قبلی اش وجود دارد. اما در اینجا باید اشاره کنیم که اگر معتقدید آینده فوق العاده‌ای با شریک قبلی‌تان داشته باشید، دنبال او رفتن ارزشش را دارد. ولی مطمئن باشید که تمام زندگی‌تان را با این باور و امید که او برخواهد گشت، سپری نکنید. تنها باید یک بار سعی کنید که به رابطه بازگردید و اگر نشد، باید به زندگیتان ادامه دهید. گاهی اوقات یک امید واهی می‌تواند شما را در موقعیتی اشتباه نگه دارد و پیش از آنکه متوجه شوید، همه زندگی‌تان را به دنبال یک خیال سپری کرده‌اید.

اگر جدا به فکر بازگشت به رابطه قبلی‌‌تان هستید، شرایطی که رابطه در آن خاتمه یافته، از اهمیت بالایی برخوردار است. ترمیم رابطه‌ای که با آسیب به یکدیگر و در آتش نفرت خاتمه یافته بسیار سخت تر از رابطه‌ای خواهد بود که به صورت دوستانه پایان یافته است. همچنین اگر او را به دلیل بی احترامی به شما، خیانت یا هر گونه  خشونت فیزیکی ترک کرده‌اید، بازگشت به آن رابطه باید آخرین مساله مد نظرتان باشد. اگر مسائل قابل حل باشند، ترمیم رابطه آسان ترین مساله ممکن است. برای مثال اگر از مشکلات ارتباطی رنج می‌بردید، این مرتبه سعی کنید که در صورت بروز مشکل، خیلی رسا صحبت کنید و خودتان را ابراز کنید. وقتی به این مسائل رسیدگی شود، بازگشت به یکدیگر و داشتن یک رابطه سالم خیلی زیبا خواهد بود. برای جزییات بیشتر پادکست آموزشی زیر را گوش دهید.

تا زمانی که مدتی طولانی از رفتنش نگذشته باشد، واقعا متوجه نخواهید شد که چگونه بود و همین را نیز می‌توان راجع به بازگشت به رابطه گفت. گاهی این جدایی برای آنکه بفهمید چه کسی را از دست داده‌اید و اینکه او بهترین کسی بوده که داشته‌اید، لازم است. از زمان جدایی رابطه قبلی‌تان قرارهای بسیاری داشته‌اید و در میان همه این افراد، هیچ کس با او قابل مقایسه نبوده است. احساس می‌کنید روحیه شما با هیچکدام از پسران/دختران دیگر به اندازه او همخوانی ندارد و احساسی که به او داشتید را به هیچ کس ندارید. وقتی راجع به کلیت او فکر می‌کنید، می‌بینید او تمام آن چیزی بوده که همیشه می‌خواستید و این را تا زمانی که دیر شده، نفهمیده بودید. اگر عمیقا حس می‌کنید که شریک قبلی‌تان، بهترین عشق، شریک و دوستی بوده که تا به حال داشته‌اید، قطعا بازگشت به او گزینه‌ای است که باید در نظر بگیرید.

نگاه به آغاز رابطه به عنوان یک رابطه جدید، وسوسه برانگیز است، اما نمی‌توان از حقایق چشم پوشید : پیش از این همدیگر را می‌شناختید و با هم بیرون رفته‌اید. بسیار مهم است که زوج نقاط ضعفی که در گذشته در رابطه تجربه کرده‌اند را به یاد داشته باشند و باتوجه به اشتباهات گذشته، به ترمیم و بازسازی رابطه شان بپردازند. برای جزییات بیشتر پادکست زیر را حتما گوش کنید.

 

اکنون زمان آنست که اگر در زمان جدایی‌تان با کسی بودید، صحبت کنید. لازم نیست به جزئیات بپردازید. جمله ساده “من به پیشنهاداتی که داشتم فکر کردم” کافی است – مگر اینکه آن فرد، صمیمی ترین دوستش / همکارش یا هر فردی که ممکن باشد حسادت او را برانگیزد یا به او آسیب بزند، باشد. بسیار مهم است که حتما حداقل یک مرتبه به این مساله اشاره داشته باشید تا در ادامه مسیرتان با هیچ شگفتی روبرو نشود. اگر فرد مقابل ناراحت بود، راجع به هرگونه نگرانی و ترس صحبت کنید و سپس به مسیر خود ادامه دهید.

پس مراقب باشید : احتمال ظهور مسائل و مشکلات قدیمی بسیار بالاست – بهتر است که پیش دستی کنید و به سمت آنها بروید. لازم نیست بدترین دعوایی که داشتید را دوباره ایجاد کنید، ولی باید راجع به مسائلی که آن را به وجود آورده صحبت کنید و بعلاوه اینکه شما این کار را به منظور پیشگیری از وقوع اتفاقی مشابه در آینده انجام می‌دهید. صحبت راجع به مسائل، زمانی که هر دوی شما آرام هستید کلید مساله است، چرا که احتمال به نتیجه رسیدن صبحتتان بسیار بیشتر خواهد بود.

قطعا افراد تغییر می‌کنند، ولی آنها معمولا همانطور باقی می‌مانند. قاعدتا نباید انتظار داشته باشید که همه چیز بعد از اتمام مرحله “شناخت دوباره شما” متفاوت شود. بازگشت به الگویی که در رابطه قبلی وجود داشته، در میان زوج‌ها بسیار رایج است.

گذشته را کنار بگذارید و این بار با عشقتان یک رابطه درست و اصولی را از نو بسازید. برای یادگیری راه‌های برگرداندن عشق به زندگی و رابطه‌تان می‌توانید در کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج که توسط رادیو عشق بصورت آنلاین برگزار می‌شود شرکت کنید. در کار گاه  تکنیک‌های کاربردی‌ با استفاده از فایل‌های آموزشی و یک روانشناس اختصاصی در اختیارتان قرار داده خواهد شد تا با استفاده از آنها، تمام خاطرات تلخ گذشته شما و عشق‌تان با افکار و خاطرات خوب جایگزین شود و بتوانید یک رابطه متعهدانه و پایدار را از اول باهم بسازید. کارگاه شامل فایل‌های آموزشی صوتی، مشاوره تلفنی و آنلاین (پرسش و پاسخ در تلگرام و واتساپ)، آزمون شخصیت شناسی و … می باشد.

جهت ارتباط با کارشناسان رادیو عشق و مطرح کردن سوالات خود می توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید. علاوه بر این کارشناسان ما آماده پاسخگویی به سوالات شما از طریق تلگرام و واتساپ (09035714068) هستند.

دلایل متفاوتی ممکن است برای گرایش ما به بازگشت به رابطه قبلی وجود داشته باشد، شاید فکر می‌کنیم آن فرد بهترین کسی بوده که تا بحال ملاقات کرده‌ایم، با او خاطرات بسیار خوبی داریم، از جدایی پشیمان شده‌ایم و یا فکر می‌کنیم مشکلات پیش آمده قابل حل هستند. ممکن است از زندگی بدون او خسته شده باشیم یا به این نتیجه رسیده باشیم که در تصمیم‌گیری برای جدایی عجله کرده‌ایم. به هرحال درصورتیکه تصمیم گرفته باشیم مجددا به رابطه قبلی برگردیم باید نکات زیادی را مد نظر داشته باشیم. رابطه‌ای که به آن بازمی‌گردیم مانند یک رابطه کاملا جدید و بدون گذشته نخواهد بود. باید پذیرفت در طی زمان جدایی ممکن است اتفاقات زیادی افتاده باشد که ترمیم رابطه را سخت‌تر کند. پس لازم است در این مورد واقع گرایانه فکر کنیم. تصمیم گرفتن به بازگشت دوباره به رابطه قبلی باتوجه به شرایط شما و رابطه‌ای که داشته‌اید ممکن است درست یا اشتباه باشد. بسیاری از روابط تمام شده، بعد از بازگشت زوج به یکدیگر، مجددا محکوم به شکست هستند. چرا که افراد مشکلات و اختلاف نظر‌ها را به خوبی حل نکرده‌اند یا از مهارت‌های ارتباطی خوبی برای تعامل با یکدیگر برخوردار نیستند. به کمک مشاوره می‌توانید برای بازگشت به رابطه تصمیم درستی بگیرید. همچنین می‌توانید برای کسب مهارت‌های ترمیم رابطه، ایجاد ارتباط موثر با طرف مقابل و حل تعارضات به روش مسالمت آمیز از مشاور کمک بگیرید.

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

277 بازدید

451 بازدید

491 بازدید

557 بازدید

1.09k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

چطور به رابطه برگردیم

سلام من ۲۰ سالمه و حدود سه سال با یه پسر ۲۱ ساله رل بودم من تو رابطه همیشه خیلی شکاک بودم و گوشبشو چک میکردم و کلی همیشه بحث و دعوا راه مینداختم بخاطر اینکه دوسم نداره یا چتش با فلان دخترو دیدم کلا در ارتباط بود با دخترای دیگه ولی همیشه همه چیزو خودش بهم میگفت حتی اگه کار اشتباهی میکرد.۸ماه پیش بخاطر اینکه با یه دختر در ارتباط بود کات کردیم دختره یسری حرفا زد که انگار باهم رل بودن ولی همون زمان این اقا هیج حرفی نزد بعد ۸ ماه یسری ارتباط بینمون شکل گرفت چت و تماس حتی چندباری به خواسته ایشون همو دیدیم درباره اینکه آدمای گذشته فراموش نمیشن یا بعضی حسا تکرار نمیشن حرف میزد ولی درباره برگشت حرفی نمیزد و میگفت نمیخوام برگردم توی رابطه که دوباره دعوا راه بندازی و من بخاطر عصاب خوردیم تورو ناراحت کنم من حتی قضیه اون دخترو هم پیش کشیدم و ایشون گفت که ما فقط باهم در ارتباط بودیم و اون خانم میخواست بامن باشه ولی من باهاش نبودم.الان خیلی سردرگمم هیچجوره نمیتونم فراموشش کنم تو کل این ۸ماه هروز دربارش فکر کردم حتی سعی کردم با پسرای دیگه وارد رابطه بشم تا شاید فراموش کنم ولی نشد تو این چند وقت ایشونو هرچندوقت یبار دم خونمون میدیدم یا استوری هایی میذاشت از چیزایی که باهم خاطره داشتیم و ایشون حتی اشتباهشو قبول نداره و میترسم اگه قرار باشه برگردیم باهم دوباره این اتفاق بیفته و من واقعا نمیتونم تحمل کنم این قضایارو و این اتفاقا و ناراحتی جدایی فکرمو خیلی درگیر کرده

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما نتوانسته است که اعتماد در رابطه بسازد و این رابطه سرشار از بی‌اعتمادی بوده است. از طرفی راه شما برای فراموش کردن او راه اشتباهی بود؛ اینکه بخواهید با دیگران در ارتباط باشید تا طرف قبل را فراموش کنید؛ خطاست. شما می‌توانید برای ارزیابی کیفیت این رابطه و تصمیم‌گیری درست و منطقی درباره آن، با مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره داشته باشید. مشاوره به شما کمک می‌کند که راه درستی را در مورد این رابطه در پیش بگیرید.

سلام میشه لطفا کمکم کنید؟ من الان ۱۷ سالمه و سه سال پیش با یه پسری که یه سال از خودم بزرگتر بود و رابطمون از راه دور بود دوس شدیم. میدونم شاید مسخره باشه ولی سه سال رابطه ی فوق العاده ای داشتیم فامیل هم بودیم هر دو سه ماه یه بارم که من میرفتم شهرشون چندبار همو میدیدیم.خ یلی عاشقم بود منم شدید وابستش بودم تااینکه ۶ ماه پیش گفت تو با من اینده ای نداری و بهتره تا ضربه نخوردی بری. من خیلی التماسش کردم ولی رفت .من تو این ۶ ماه نابود شدم به خصوص وقتی فهمیدم با یکی دیگس. چند وقت پیش بعد ۵ ماه سه چهارباری دوستانه حرف زدیم. یعنی خودش پیام داد. من نمیتونم فراموشش کنم عاشقشم منتظرش بمونم؟ نمیتونم حرفا و خاطره هامونو فراموش کنم‌.احتمال برگشت هس؟چون تو حرفاش گفت رل نزدم چالش بوده اما دروغ گفت

سلام دوست گرامی در حال حاضر 17 سال دارید و از 3 سال قبل وارد رابطه شدید، یعنی از سن 14 سالگی. این سن که دوره شروع نوجوانی است انتخاب‌های افراد، براساس هیجان و کششی است که نسبت به جنس مخالف بوجود می‌آید. بعد از مدتی این هیجانات فروکش می‌کند، مثل اتفاقی که از 6 ماه قبل برای شما بوجود آمد. پیشنهاد ما این است به دلیل آسیبی که دیدید، حتما از مشاوره استفاده کنید تا بتوانید خاطرات دوره دوستی‌تان را کمرنگ کنید و با این جدایی کنار بیایید.

سلام من تو رابطه ای بودم که اوایل بهش بی توجهی میکردم دوستش نداشتم بعد یه مدت بهش وابسته شدم و این اقا اخلاقش شد عین اوایل من که بی توجه بودم میومد پیام میداد هی در رفت و امد بود بعضی وقتها بعد۳ ماه میومد یه همکاری داره که دختره دوسال ازش بزرگتره و عاشقشه دختره و این اقا میگه من به چشم رفیق میبینمش خوشم نمیاد باهم کار کنن اینم نظر من انگار اصلا براش مهم نیست خیلی هم صمیمی هستن دختره خیلی بهش میچسبه و خلاصه ما چند وقتی میشه کات کردیم برای همیشه اما میدونم دوباره زنگ میزنه اگه زنگ زد چجوری باهاش برخورد کنم که بسوزه و تلافیه کاراش یه جورایی سرش در اورده بشه؟؟

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل و مدت زمان رابطه اشاره نکردید. با توجه به سوال‌تان، در حال حاضر هنوز بعد از قطع رابطه شما خشمگین هستید و این خشم باعث شده است که به تلافی کردن فکر کنید. یکی از مخرب‌ترین دلایل برای برگشت به یک رابطه تمام شده، انتقام گرفتن است که نشان می‌دهد علاقه قبلی شما تبدیل به خشم یا حتی نفرت شده است. پبشنهاد می‌کنیم پیش از اینکه بخواهید اقدام اشتباهی انجام دهید با مشاور صحبت کنید تا از این مرحله خشم عبور کرده و زندگی‌تان را با آرامش ادامه دهید.

من با یه پسری اشنا شدم ۷ ماه باهم بودیم دو باری قهر کردیم و اشتی کردیم من خیلی بهش توجه داشتم چون واقعا دوسش دارم اما از حسش مطمعنم نیستم اصلا رابطه جدی نداشتم این اولین رابطم بود لطفا بهم کمک کنید

سلام دوست گرامی جزییاتی که مطرح کردید کم است و نیاز است تا درخواست خودتان را به صورت شفاف‌تری بیان کنید. رابطه نداشتن و بی‌تجربگی دلیل محکمی برای اشتباه کردن متوالی نیست، بلکه شما می‌توانید در زمینه‌ای که از آن اطلاعات یا مهارتی ندارید، آموزش ببینید. می‌توانید برای این آموزش‌ها، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام.من با یک اقای محترمی در یک رابطه عاطفی بودیم .ارتباط ما خوب بود تااینکه با یک خطا من (نه خیانت)این ارتباط خاتمه یافت.من درخواست کردم که ادامه بدیم ولی ایشون گفتن من وارد خط قرمز ایشون شدم من نمیتونم ببخشم و ارتباط ما ۸ ماه پیش تموم شد. چند ماه از ایشون هیچ پیامی نداشتم تا اینکه در یه ماه اخیر ایشون دو بار به من پیام دادن با مضمون ارزوی موفقیت در امتحان. آیا این واقعا یک ارزوی موفقیت بی منظور هست بنطرتون؟ بعد ما گروه مشترک داریم دونفری در یک شبکه اجتماعی. باید اونجارو ترک کنم؟ اینم بگم خیلی ویژگی های مثبت دارن و من هنوز بهشون حس خوبی دارم. ممنون ازتون

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. باید مساله خطا یا خیانت شما دقیق بررسی شود تابدانیم چه آسیبی به رابطه وارد شده است. بعد از گذشت 8 ماه پیامی که از ایشان دریافت کردید می‌تواند چند معنی داشته باشد: 1)کاهش عصبانیت او و بخشش شما 2)بدون هیچ منظوری این پیام را ارسال کرده باشد 3)از روی کنجکاوی که شما کجا هستید و چه می‌کنید. در هر صورتی تا زمانی که ایشان به صورت مستقیم از بازگشت به ارتباط صحبت نکردند، بهتر است که اقدام جدی یا سرمایه‌گذاری روی او انجام ندهید. درباره ترک گروه مشترک با او نیز بستگی دارد که بخواهید مجدداً ایشان را به خودتان جذب کنید یا خیر. فعلا دست نگه دارید و پیش از هرگونه تصمیم جدی، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقت بخیر من ۶ سال با اقایی اشنا شدم و خیلی همدیگرو دوست داریم تو این مدت حرف ازدواج بینمون نبود اصلا ولی بعد از چند سال به هم علاقمند شدیم جوری که نبودنش برام خیلی سخت شده بود و یک روز اتفاقی گفت خانوادش برای خواستگاری من میفرسته و اومدن و طرز نگاه اون اقا از زمانی که مادرشون منو دید فرق کرد اول گفتن استخاره اومده نه شده باز گفتن فرهنگ خانواده هامون بهم نمیاد اینجوری شد که یک روز همدیگرو ترک کردیم من خیلی اصرار کردم بیشتر فکر کنه و تصمیم درستی بگیره حالم بد بود کارم شده گریه الان یک هفته رفته من بازم بهش پیام دادم بعضی جاها جواب داد و گفت قسمت همینه گفت اونم ناراحته از این قضیه ولی نمیشه کاری کرد و جدایی باید اتفاق بیفته و منو دعوت به ارامش و خونسردی کرد ولی من هضم این ترک برام سخته احساس میکنم دارم خفه میشم و نمیتونم بدون اون زندگی کنم

سلام دوست گرامی سن خودتان و طرف مقابل را نگفتید. 6 سال مدت زمان زیادی است و حالت‌هایی که شما تجربه می‌کنید نیز طبیعی است، چون روی او سرمایه‌گذاری زیادی کردید و آینده خودتان را با او تصور کردید. به نظر می‌رسد نظر خانواده برای ایشان اولویت بیشتری از علائق دارد، بنابراین برگشتن شما به این رابطه، منجر به کاهش عزت نفس در شما می‌شود. بهتر است برای بهبود حالتان حتما از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون به خیر من دررابطه ای بودم ک پسرمقابلم سردشد یک هفته و دگ تاچندروز نه پیامی داد و نه تماس گرفت و من هم ک متوجه این موضوع شدم سمتش دیگه نرفتم و از لحاظ روحی داغون شدم و به مشاور مراجعه میکردم..بعد از یک ماه یه پ داد اما من باسردی جوابش دادم .خبری ازش نبود تا دوباره بعد از دوماه دوباره پ داد و من باز باسردی جواب دادم وگفتم ک دگ قرار نیست برگردم واون بدون هیچ دلیل و توضیحی ب من رفته بود و گفت مشکلاتی داشته که قابل گفتن نبوده و… دوباره 3ماه ازش خبری نبود و الان دوباره پ داده و ابراز علاقه و اینکه اگه سکوت میکنه نشانه ی نخواستنش نیست و به وقتش باخانوادش میاد و ازاین حرفا من واقعا موندم ک اون راست میگه یا نه ..اینکه واقعا مشکلی بوده یا نه .. اینکه بازگشت مجدد من و فرصت دوباره دادن بهش به این ختم نشه ک دوباره یهو بدون دلیل بره

سلام دوست گرامی وقتی در رابطه‌ای هستید که طرف مقابل دائماً در حال ترک کردن شماست و دلیل قانع کننده ای برای این کار نمی‌آورد، یعنی شما به او اجازه این کار را داده‌اید که او هر زمان دلش خواست بتواند برود و بیاید. بنابراین باید ابتدا هدف این رابطه را مشخص کنید و برای این رابطه یک مرز و زمان مشخص کنید.

سلام لطفا راهنماییم کنید با پسری که بخواد برگرده بنوعی بخواد پیام بده یا زنگ بزنه یا نشونه هاشو بفرسته و مستقیم نگه چطوری رفتار کنیم؟ آیا همون لحظه جوابشونو بدیم یا نه صبر کنیم؟ چه مدت صبر کنیم اگه مثلا بعد یه هفته جواب بدیم دلسرد نمیشن؟ نمیرن؟

سلام دوست گرامی زمانی که رابطه ای تمام می شود، دوطرف باید انگیزه های خود برای بازگشت به رابطه را دقیق بررسی کنند. زمانی که تصمیم به برگشت به رابطه را می گیرند، براساس آن باید جذابیت های مختلفی که بین این دو وجود داشته و کم شده است را مجدداً بازیابی کنند. درباره سوال شما رادیو عشق دوره بازگشت به رابطه را تدوین کرده است که تمام این سوالات در آن جواب داده شده است. اما ابتدا باید مشاوره دریافت کنید تا کیفیت رابطه شما دقیق بررسی شود.

سلام خسته نباشید.من یک پسرم حدودا نه ماه پیش بادختری به صورت مجازی اشنا شدم چون دانشجو بودیم یجورایی بحث رو بازکردیم و باهم اشناشدیم دوتامون هم تنهابودیم و شدیدا نیاز به یک همدم داشتیم و قصدمون هم جدی بود.حدود یک تا دوماه خیلی باهم خوب شده بودیم جوری که روزی دوبار تا دوساعت هم چت میکردبم وزنگ میزدیم و حرف میزدبم.بعدش که شور و شوق عشقمون تموم شد طرفم بهم گفت که من به دلیل یکسری شرایط که در خانواده من هست نمیتونم وقت کافی برات بزارم شرایطش هم این بود که خیلی کارمیکرد توی خونه مجبوربود پدربزرگ و مادربررگش رو مراقبت کنه و در نبود پدرش که بعضی شب های برای مراقبت از پدربزرگش به خونشون میرفت کنارمادرش میموند و سرکار هم میرفت به دلیل مشکلات مالی. بعد این وقت گذاشتن نسبت به ماه های گذشته کم شد و یک چندماهی که سرش خلوت شد بازهم وقت گذاشت ولی چون خودم ادم حساسی هستم و نیازداشتم به وقت کافی گذاشتن حدود چهارپنج بار طول این چندماه با عشقم بحثم شد که چرا وقتی میتونی دودقیقه وقت بذاری برام دریغ میکنی مگه چقدر کارداری که نمیتونی.بعد دیگه مشکلاتمون شروع شد چندبار تاسر کات کردن رفتیم ولی خب برگشتیم و ادامه دادیم. ایندفعه اخری من حال خوبی نداشتم و طرف من هم دنبال کسی بود که بتونه ارومش کنه و دردودل کنه باهاش ولی من خودم داغون بودم و برای همین چندبار بهش بی احترامی کردم و باز شروع کردم به زدن حرف هایی که وقت نمیزاری اهمیت نمیدی و ازاینچیزها. طرف من هم درشرایط خیلی بدی بود و همین باعث شد تمام شماره های منو بلاک کنه و خداحافظی کنه و بره و من هم یک اشتباه خیلی بزرگی کردم وقتی میخواست بره خیلی التماسش کردم و گریه هم کردم که کارو بدترخراب کردم.حالا یک هفته هست هیچ خبری نیست ازش دیروز هم پیام دادم که شرمنده هستم و چیزهای دیگه گفتم و سعی کردم کاملا منظقی باشم که من تحمل میکنم شرایطت رو و صبرمیکنم اون هم بعد از چندوقت پیام داد که من وضعم اینجوری هست و نمیتونم هیچ کاری برای تو بکنم جدیدا هم سرکار باید برم که دیگه اصلا وقتش رو پیدانمیکنم. من هم درجوابش بهش اثبات کردم که دراین شرایط هم میتونیم ادامه بدیم ولی دیگه جواب نداد. ایا این رابطه ادامه پیدامیکنه یا تموم شده است و اینکه به صورت خلاصه من بهتره چکارکنم؟!

سلام دوست گرامی برای درک کردن شرایط طرف مقابل، شما نیاز به پختگی بیشتری دارید. او صادقانه به شما گفته است که شرایط و موقعیت حضور در رابطه عاطفی را ندارد. در چنین شرایطی، شما باید ابتدا مشخص کنید که چه انتظاراتی در رابطه عاطفی دارید و آیا طرف مقابل می‌تواند حدودی از این انتظارات را برطرف کند یا خیر؟ سپس مشخص کنید چه مقدار باید زمان بگذرد تا او شرایطش مناسب شود و بتواند در رابطه عملکرد بهتری داشته باشد؟ فعلا به او فرصت دهید تا بتواند با این اتفاقی که افتاده است کنار بیاید، و در مسیر بازگرداندن ایشان، حتماً از توصیه‌های مشاور استفاده کنید.

سلام خدمت رادیو عشق من پسری ۱۹ ساله ساله هستم.که قبلا دو سال دچار افسردگی بودم و حتی مدت زیادی قرص میخوردم ولی سال پیش حالم کاملا بهبود پیدا کرده بود و عالی بودم تا اینکه ترم یک با دختری توی کلاسمون آشنا شدم…من به شدت ایشون رو دوس داشتم…رابطه ما خیلی شیرین بود(تلخی هم داشت)… از من دوسال بزرگتر بودن و من سر بعضی از چیز ها بچگانه رفتار کردم و این رو میپذیرم…ایشون بعد از دوماه یواش یواش سرد شدن و من از اونجا که از اعتماد به نفس بالا و نسبتا غرور برخوردارم هیشوقت به کسی التماس موندن نکردم پس بهشون پیام دادم که اگه میخای کات کنی اینکارو بکن و ایشونم قبول کردن…بعد از مدتی ایشون با یه بهانه ای دوباره من رو برگردوند به رابطه اما بعد دو هفته دوبار سر یه دعوای کوچیک ایشون کات کرد و منم گفتم باشه(دیدم مصره) بعد کاری به این ندارم که ایشون بعد از یه ماه دوباره پیام داد که بگو دوسم داری…من تو این ۴ ماه که کات هستیم ضربه ی بسیار شدیدی خوردم ولی درس های بزرگی هم گرفتم…اما سوالم اینه که چطور باید با این قضیه کنار بیام؟؟ و اصلا چطور رابطه ای هس…چون بعضا بشدت اذیت میشم( اگه میشم اینم توضیح بدین که من سر جمله” بیا دوستای معمولی باشیم” خیلی بهم ریختم و حتی وقتی خودشو میبینم گریم میگیره…آیا نرماله این؟؟)

سلام دوست گرامی شکست عاطفی مانند یک سوگ در زندگی اثرگذار است و باید با مسیر این شکست همراه شویم تا بتوانیم مراحل آن را پشت سر بگذاریم. “دوست معمولی” برای دونفری که رابطه” معنی دار و عاطفی ای” داشته اند، اصلا قابل پذیرش نیست. چراکه رابطه هیچوقت به مرحله قبل خود برنمی گردد. بهتر است برای شروع درمان شکست عاطفی حتما از مشاوره رادیو عشق مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من 44 سال دارم و هنوز ازدواج نکرده ام. دو سالی میشه که با دختری 42 ساله آشنا شدم که ایشان هم مجرد بود 8 ماه صحبت کردیم و کمی رفت و آمد کردیم ایشان بعد از یکماه نظر مثبت به این ازدواج داشتن ولی من مایل به بررسی بیشتر بودم یکسال ئیش سر یک مساله ای قهر کرد و اتمام رابطه را با وضوح کامل اعلام کرد تا اینکه چند روزی میشه که یه نماهنگ فرستاده که یعنی نادم شده حالا من نمی دونم چکار کنم انگار میل دارم که برگردم به رابطه ولی نمی دونم چطوری بهش بگم یا چکار کنم. لطفا راهنمایی ام کنید

پاسخ داده شد

سلام.با یه پسری آشنا شدم اولش به قصد آشنایی ساده بود اما بعدش ایشون گفت که عاشق من شده منم گفتم بهتره در حد دوستی معمولی بمونه که قبول کرد.بعد چند وقت من حس متقابل رو به ایشون پیدا کردم.صبحابا صبح بخیر اون بیدار میشدم و شبا هم با شبخیر اون.کلا وقتی سر کار بودهر فرصتی پیدا میکرد زنگ میزد بهم.واسم کادوهای بی مناسبت میداد.هر کاری میگفتم نه نمیاورد.منو به خانوادش معرفی کرد.ولی من چون شرایط خانوادگیمو میدونستم بهشون چیزی نگفتم.بعد یه ماه بامادربزرگ ایشون اشناشدم.همون روز یه اتفاق بدی افتاد که مادرم از قضیه باخبر شد.گوشیمو گرفت واجازه نداد برم بیرون.خیلی اذیت شدیم هردوتامون.مادر ایشون چندباری زنگ زدوازمادرم اجازه خواست تا درارتباط باشیم اما مادرم مخالف بود.میگفت سنش کوچیکه من 19 واون20بودو شغلش بده وبه ما نمیخوره.من با گوشی خواهرم پنهونی بهش پیام دادم بااینکه به مادرم قول دادم دگ حرف نزنم باهاش.یک ماه پنهونی وبا استرس شدیدباهم حرف زدیم و گفت واسه اینکه دوباره تورو بدست بیارم دارم همه کار میکنم.بخاطر حرف مادرم شغلشو عوض کردوگفت من راضیم حتی پنهونی حرف بزنیم ولی از دستت ندم.همیشه خودشو سرزنش میکرد که باعث شدم آزادیتو از دس بدی ولی جبران میکنم.گفت دارم کارامو میکنم بیام خواستگاری.قرارامونو گذاشتیم باهم.خیلی خوب بودیم حتی تلگرامشو هم بهم داده بودکه مطمعن بشم با کس دگ در ارتباط نسیت.بعد چند وقت فهمیدم بامن همسن بودو بهم دروغ گفته بود که ازمن بزرگتره چون اگه میفهمیدم همسن منه باهاش دوست نمیشدم.علاوه چندتا چیزو ازم مخفی کرده بودومن سر این کاراش اعتمادم از بین رفت و بااینکه خیلی دوسش داشتم بخاطر کارش وشرایط خانوادم رابطه رو تموم کردم.بار اخری که همدیگه رو دیدیم واسم گوشی خریده بودوگفت بااینکه داری میری ولی من تااخر عمرم عاشقتم.دلیل رفتنمو بهش توضیح ندادم واون فک کرد فقط بخاطر سنش ترکش کردم.الان خیلی حالم بده وهرروز دارم بهش فک میکنم.میخوام برگردم وبهش توضیح بدم و یه فرصت دگ بهش بدم.ولی اگه مادرم بفهمه خیلی بد میشه.لطفا کمک کنید ممنون

سلام دوست گرامی. بخشی از صحبت های شما برای مشاور سوال ایجاد می کند. شرایط خانواده شما چه مساله ای داشته که به آنها از رابطه اطلاعی ندادید؟ اشاره کردید بخاطر کار و مخفی کاری های ایشان رابطه را تمام کرده اید، در حال حاضر چه انگیزه ای برای برگشت دارید؟ برای تحلیل بیشتر ارتباط و آموختن شیوه صحیح برگشت با مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام ،من دختری هستم ۲۲سالمه کاملااز نظر شغلی مستقلم با آقایی که شغلشون تو هوانوردی بود حدود یکسال آشنا شدم،از همون اوایل این آقا همش بهانه کارشو میاورد و دوهفته یکبار یا یکماه یکبار به دیدنم میومد ،درروز نیم ساعت پیام میداد گاهی یک روز درمیون ،دیدارامون یکساعته بود،تو زمان کرونا ایشون قبلش ماموریت بودن ندیدم و الان ۳ ماهه من ندیدمش ولی به دیدار دوستاش میره بیرون میره من میگم ،بهانه میاره،حدود یک هفته ای هست که باهاش قهرم و دعوامون شده ،نمیدونم چیکار کنم ،ترس ازدست دادنشو دارم،ولی دلخوشیم از رابطه ندارم،خیلی دوسش دارم،میشه کمکم کنین🤦🏻‍♀️

سلام دوست گرامی در زمان آشنایی باید دوطرف برای رابطه زمان باکیفیتی اختصاص بدهند. این زمان شامل: پیام، تماس تلفنی و دیدار حضوری است. باید دلالی خود را برای جذب به ایشان مجددا بررسی کنید که به چه علت با شخصی که زمانی برای رابطه عاطفی ندارد، رابطه را ادامه میدهید؟ برای بررسی بیشتر رابطه خود از مشاوران رادیو عشق مشاوره آنلاین و یا تلفنی دریافت کنید.

سلام من با پسری حدود شش ساله دوست هستم امسال اردیبهشت ماه سر مسئله ی پیش پا افتاده ای جدا شدیم و سه ماه جدا بودیم که من فهمیدم ایشون یه ماهه با کسی دوست شده و من برگشتم به رابطه و تا الان هم با هم هستیم و همه چی خوبه مشکلی که دارم اینه که ایشون وقتی میخواستن از اون دختر جدا بشن نخواستن دلش بشکنه چون دختره سنش کم بود و راستشو نگفتن که میخوان برگردن پیش من و بهونه های دیگه ای آوردن مثل اینکه تفاوت سنیم باهات زیاده و تفاهم نداریم و جدا شدن اینم بگم که هیچ رابطه ی عاشقانه ای و دوست داشتنی و وابستگی بینشون نبوده و اون دختر راحت جدا شده ولی متاسفانه من عذاب وجدان گرفتم و همش میگم نکنه دل دختره شکسته باشه یا میگم تقصیر من شد و من برگشتم به رابطه عذاب وجدان دارم و نمیدونم چیکار کنم دلیلی که من برگشتم به رابطه قبلی این بود که دیدم دوسش دارم و منم تو رابطه کم گذاشته بودم و خیلی اذیتش میکردم و زیادی قهر میکردم واسه همونم یه شب که قهر کردیم دیگه طولانی شد و به جدایی تبدیل شد لطفا منو راهنمایی کنید که الان عذاب وجدان دارم بعد از چند ماه که گذشته حالم خوب نشده

سلام معمولا روابطی که تو این شرایط ایجاد میشه (یکی از طرفین تازه از یک رابطه بلندمدت بیرون اومده)، دوام و پایداری کمی دارن چون اون فرد هنوز نتونسته با جدایی قبلیش کنار بیاد و به همین‌خاطر اونطور که باید نمی‌تونه توی رابطه جدید انرژی بذاره. رابطه طرف مقابل شما هم اینطور بوده و حتی اگر شما هم برنمی‌گشتید دوام چندانی نداشت و احتمالا زود تموم می‌شد، به همین خاطر لازم نیست در این زمینه احساس گناه کنید.

سلام من ۱۹ سالمه از دوسال پیش از دختری خوشم اومده بود و دخترم از اقواممون بود،همون موقع به خانوادم گفتم ک این قضیه رو با خانواده دختر در میون بزارن،،خانواده دختر هم گفتن ک هنوز زوده و این حرفا و بزار بزرگتر بشن مشکلی نیست،،دختر هم میدونست ازش خوشم اومده و اونم منو دوست داشت و قبول کرد،،،تقریبا ۱ سال و نیم ما با هم در ارتباط بودیم هم تلفنی هم بعضی وقتا از نزدیک اما خودش موبایل نداره و دزدکی با تلفن اطرافیانش بهم پیام میداد یا زنگ میزد و خیلی هم همدیگرو دوست داشتیم و با هم خیلی خوب بودیم و هدفمون هم ازدواج بود و همه چی هم خوب پیش میرفت تا اینکه گذشت و تقریبا یک ماه راه ارتباطی با هم نداشتیم و بعدش هم دوست دخترم اصلا تماسی نگرفت و منم ک نمی تونستم باهاش تماس بگیرم چون خودش موبایل نداشت،،وقتی می دیدمش هم بی محلی میکرد و از یه طرف دیگه میرفت،،و چند نفر رو هم واسطه قرار دادم ک دلیل این کاراشو بفهمم اما جواب درست حسابی نمیداد و با منم حرف نمی زد،،همینطور یه مدت گذشت و از این طرف و اونطرف میشنیدم ک پیش کسی گفته ک از من بدش میاد و من اصلا در حد اون نیستم،هرچی هم تلاش کردم تا برگردونمش نتونستم و اصلا به من نگاهم نمیکنه،،الان یه ۶ ، ۷ ماهی هست که همین شرایط رو داریم و تو این مدت هم ارتباطی با هم نداشتیم و تازگیا فهمیدم ک یه مدته با یکی دیگه تو رابطه هست ولی فقط در حد حرف زدن بوده و تو این مدت هم پیش دوستاش گفته از من متنفره،،الان من نمیدونم چطور باید برگردونمش، باید چیکار کنم؟،،لطفا راهنمایی کنید

سلام. با توجه به مسائلی که مطرح کردین (نداشتن راه ارتباطی، نداشتن شرایط ازدواج به دلیل سن پایین، صحبت‌هایی که ایشون درباره شما داشتن و اینکه با فرد دیگه‌ای وارد رابطه شدن) به نظر میرسه احتمال برگرداندن برای شما کم شده و حتی به صلاحتون هم نیست که بخواهید در این زمینه تلاش کنید. با اینحال پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام بنده از نوزده سالگی از طریف اینترنت با دختری 14 ساله دوست شدم ، ایشون بندرعباس و بنده کرج زندگی میکردیم و حدود شش سال باهم در رابطه ایم اما در طئل این مدت تنها یکبار ایشون به کرج اومد و حضوری یکدیگر را دیدیم و غیراز اون به خاطر کم بودن سنمون ذیگه نتونستیم همو ببینیم ، در طئل رابطه بارها به مشکل خوردیم و از هم دور شدیم ئلی به هم برگشتیم تا این سری که ایشون بعد از دعوا با کس دیگری قرار گذاشت و سه بار باهاش بیرون رفت ، ولی اومدن گفتن بذای لجبازی با کن بوده و اون شخص براش مهم نیست الان ، قرار شد فکر کنیم به ادامه ی رابطه و سعی کنیم بذای جدی تر شدن و ملاقات های حضوری برای درک بیشتر ، مشکل اصلی رابطع ی ما دور بودنه بود که تضمیم داریم ببشتر هم ذا ببینیم ، حال سوال من این است آیا اجازه ی برگشت به هم بدهیم یا خیر؟ در ضمن ایشون از سطح مالی بالاتری نسبت به خانواده ی بنده قرار دارن و این خود مانعی برای ازدواج ما میتواند باشد

سلام دوست گرامی رابطه از راه دور و در سن کم می تواند مشکلات زیادی را به همراه داشته باشد که حتما در طی این مدت 6 سال آن را تجربه کرده اید. برای برگشت به رابطه و بررسی بیشتر حتما باید از مشاوره استفاده کنید.

سلام من دختری۱۷ ساله هستم با یه پسری فرا تر از دوستی و اینا رابطه داشتم ایشونم منو میخواستن حتی قرار ازدواج و اینا هم گذاشته بودیم ولی سر دو موضوع ساده ایشون یهویی منو ترک کردن یکیش شک من نسبت به ایشون و ناراحت بودن چرا به دیدنشون نمیرم ( دو روز نتونستم برم ) الان ایشون با من لج کردن واز سر لج میگن رابطه تمومه و من نامزد کردم بهشون گفتم کسی دو روزه نامزد نکرده گفت درست میگی ولی دیگ رابطه تمومه . ایشون هنوز منو تو اینستا دنبال میکنن خیلی دوسشون دارم چیکار کنم

سلام. برای نظر قطعی دادن حتما نیاز به اطلاعات بیشتر هست ولی اینکه توی یک رابطه شما دو روز نتونید همو ببینید دلیل قانع‌کننده‌ای برای قطع رابطه نیست. گفتن مسائلی هم مثل اینکه من نامزد کردم و … هم رفتارهای بالغانه‌ای نیستند. بنابراین به نظر نمی‌رسه با ایشون بتونید روی یک رابطه پایدار و با ثبات حساب کنید. برای بررسی و نظردادن دقیق‌تر، باید با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام خسته نباشین من چن سال پیش بایه پسری حدود 9ماه دوست بودیم، که با دلایل غیرمنتطقی والکی ایشون رابطه روتموم کردن، الان سه سال ازاون ماجرا میگذره وهمکارانم یه پسری روبه من معرفی کردن یه مدت باهم آشنا بشیم اگه تفاهم داشته باشیم ازدواج بکنیم، منتها من وقتی باایشون صحبت میکنم یادحرفا وخاطره هام بااون میوفتم ورابطه الانمو بارابطه که چن سال پیش داشتم مقایسه میکنم میبینم این شبیه اون نیست حس میکنم کسی نمیتونه جای اونو توقلبم پرکنه، ازطرفی ظاهراین پسری که باهاش تازه آشنا شدم خوب نیس این موردم بیشتر دلسردم میکنه، همش میگم اگه قراره کسی جایگزین اون بشه باید سرترازاون باشه، خلاصه که ذهنم درگیره نمیتونم تصمیم درست بگیرم ونمیخوام این پسرم وابسته خودم بکنم بعدش بگم نمیشه، لطفا راهنماییم کنین. ممنون

سلام این نشونه‌ها به این خاطره که شما هنوز نتونستید با تمام شدن رابطه 3 سال پیش‌تون کنار بیایید و لازمه حتما کمک حرفه‌ای بگیرید. باید بدونید اگر کسی قراره وارد زندگی‌تون بشه قرار نیست جای اونو بگیره، قراره یک شریک عاطفی برای شما باشه و رابطه آرامش‌بخشی رو باهاش تجربه کنید. شما باید اول خلا نبود فرد قبلی رو در خودتون از بین ببرید نه اینکه بخواهید با حضور فرد دیگه‌ای پرش کنید.

با سلام و خسته نباشید دختری ۲۳ساله هستم و ساکن اصفهان در خونواده خوب واصیلی بزرگ شدم خونوادم ازم راضین همیشه سرم به درس وکتاب بوده است و تقریبا منطقی هستم هیچ وقت تحت تاثیر روابط دوستی و هوس قرار نگرفتم سعی کردم با فکر عمل کنم و خواستگارانم همیشه رسمی و باجریان خانواده بودن اما اخیرا حدودا چهار ماه پیش درگروه تلگرامی و مجازی با پسری آشناشدم که چهارسال ازمن بزرگترن و ۲۷سالشونه و ساکن مشهد راهمون بسیار دور است اخلاقم در گروه تلگرام سنگین و مودبانه است همین رو بهونه صحبت با من قرار دادن در پی ویم دراین چهارماه هیچ حرف بد و زشتی بینمان ردو بدل نشد ویک رابطه خیلی کنترل شده داشتیم من به ایشان گفتم که روابطمان در حد خواهری و برادری صحبت هامون جریانات روزمره و اتفاقات جالب در طول روز و خاطره بود و رفتار و حرف بدی از ایشون نشنیدم تفاوت ما ابراز علاقه ایشون بود و منم چون دختر مغروریم و در ابراز احساسات کمی ضعیفم ابراز علاقه نمیکردم و ایشون بسیار ناراحت میشدن این رابطه رودوستی میدیدم و ایشان میگفتن نه به قرآن جدیم و قصدم وقت گذرانی نیس و تصمیم راجع به تو ازدواجه و بسیار جدیم من میگفتم پدرم سختگیر و راه دور رو نمیپذیرن و مجازیو که اصلا اجازه صحبتم نمیدن گفتن توکل به خدا و باهاشون حرف میزنیم راهی نشد نداره ازمن انکار از ایشون اصرار رشته ام حقوقه و ایشون مهندس برق در شرکتی مشغول به کارند حتی میگفتن من از یه چیزی میترسم میگفتم چی میگفتن ازدواج کنیم تو بگی اصرار زیاد تو بود هربحثی که بینمون پیش اومد گفتم نه این حرفا معنی نداره همیشه حرف از ازدواج میزدن و من طفره میرفتم چون آشنایی مجازی رو درست نمیدیدم اون میگفت مجازی مثه معرفیه ازم قول گرفت که به کس دیگری جواب مثبت ندم تا خودش بیاد ببینمش بعد اگه نخواستم بگم نه منم زمان خواستم گفتم تا کی گفت تا فروردین امسال گفتم باشه تا اینکه یه بحثی بینمون پیش اومد که سراین بود انقدر به من عزیزم و جونم نگه احساس میکردم مسخرم میکنه چون از احساسش نسبت به خودم مطمئن نبودم که بی هیچ حرفی باراول گذاشت و رفت بعد از ده روز پیام داد و عذرخواهی کرد و گفت میشه باشی منم برگشتم با اصرار دفعه بعد که بحث بود گفت توازمن خوشت میاد اصلا منم چون ناراحت بودم گفتم از چیتون باید خوشم بیاد منظورم شرایطمون بود که راهه دوره کارش اونجاس میدونم خرفم زشت بود به غرورش برخورد ولی انتظار داشتم معذرت خواهی کنم و حرفمو اصلاح کنم که گفتن هیچی ولش منم ولش کردم بدون خدافظی رفتن و بسیار به من برخورد و بعد از یک ماه و نصفی که من بسیار اذیت شدم ولی پیامی ندادم و تماسی نگرفتم که پیله نباشم کسی که میگفت حتی یه روز بدون من طاقتش نمیشه یه ماه و نصفی رفت و نه خبری گرفت نه تماسی کاملا بی ارتباط بودیم بعد از یک ماه و نصفی دوباره برگشت و پیام داد و گفت دلم تنگ شد من بعد از دوروز جوابشو به بدی دادم که خب که چی و سرد باهاش برخورد کردم و گفت از حرفت ناراحت شده بودم به پیامم ندادی بی انصاف و به غلط کردن افتاد و من گفتم که یا دراین شرایط وقتی بحثمون میشه همون موقع حلش کنیم یا خدافظی کنیم و بریم دنبال سرنوشتمون ورابطه رو تموم شده میدونستم خب مجازیم برام جدی نبود فکر میکردم داره بازیم میده خلاصه حماقت کردم و باز به رابطه برگشتیم و اینبار خیلی جدی ترو پیگیرتر از قبل بحث ازدواجو پیش میکشید نمیدونم اگه قصدش ازدواج نبود چرا دائما اون پیش میکشید تا اینکه گفت دو هفته دیگه میاد و منو دعوت کرد به رستوران که حتی شده یه ساعت همو ببینیم و صحبت کنیم به قول خودش اگه هردو اکی بودیم باخونوادش تماس بگیره که بیان رسمی و کار به بعد نکشه حتی میگفتن چه تیپی بزنم و بیام اول قبول کردم که باهاشون برم ولی بعد دیدم تو ذاتم نیس با یه پسر بدون جریان گذاشتن خونوادم قرار بذارم تو کافی شاپ یا رستوران پس بهشون پیشنهاد دادم اگه تصمیمشون جدیه مادرشون با مادرم صحبت کنند مثه قرارهای خواستگاری معرفی شده و با مادرامون بریم کافی شاپ ولی عوضش من تنها نباشم و خونوادمم در جریان باشن قبول کرد و گفت به روی چشمم و بحث این بود که چی بگن به مادرشون که به مادرم بگه که مادرم مخالفت نکنه با اومدنشون گفتم اگه میخوایی منو ببینی فقط این راهشه که خونوادمم بدونن گفت باشه عکسای همو دیده بودیم و سه بار دراین مدت باهم تلفنی صحبت کردیم احساساتمو کنترل کردم و رابطه کنترل شده ای داشتیم بعد از غیبتش دریه ماه و نیم بسیار بهش بی اعتماد تر شده بودم چون همش ترس از دست دادنشو داشتم و به حرفاش اعتماد نمیکردم و گفت باز اعتمادتو به دست میارم همون شبی که بحث این بود که مادرا بیان و قبول کرد یه چیزی گفت که تو مال منی گفتم هنوز مشخص نیس گفت نذار از کوره دربیام منم به شوخی گفتم یعنی الان تو کوره این و گفتم ما میگیم نذار از کوره در برم جالبه ها فرهنگ لغتا هم کمی متفاوته😄خندیدم یهو ایشون این استیکرو دادن🚶‍♂️که یعنی دارن میرن منم درجواب این استیکرو دادم 🚶🏻‍♀️اون شب شبکار بودن و منم فرداش دانشگاه داشتم گفتم باید زود بخوابم اصرار کردن که یه امشبو بیدار بمون یه شبه قبول کردم ساعت یک ونیم این استیکرارو دادیم منتظر پیامشون بودم که دیدم خبری ازشون نشد و تا ساعت سه که خوابم برد با اینکه هشدار داده بودم که یهو نرند و برگردند اگه خواستن برن دیگه برنگردند و از رفتار زشت دفعه پیششون و غیبتشون ناراحت بودم باز تکرارکردن و اینبار رفتن و پنج روز گذشت و من بلاکشون کردم هم از تلگرامم هم شماره دلیل این رفت و آمدهای بچه گانه ایشان را نمیفهمم و نمیخوام فکر کنه هروقت رفت میتونه باز برگرده اگر برگشت آیا دیگر ارزش فرصت رو داره یا نه از نظر خودم نه ولی دوس دارم نظر شما کارشناس محترم و باتجربه روهم دراین زمینه بفهمم و راهنماییم کنید اولین تجربه ام بود باسپاس فراوان 😊شرمنده که سرتون رو درد اوردم

سلام دوست عزیز سوالتون خیلی طولانیه و امکان پاسخ دادن بهش در اینجا نیست. لطفا با سیستم مشاوره صحبت کنید.

سلام من با پسری یک سال دوست بودم ایشون ۲۷ سالشونه من ۲۱ رابطه خوبی داشتیم و خیلی بهم توجه میکرد و ما هرروز باهم بیرون بودیم و چند وقت یکبار سفر میرفتیم من بخاطر شرایطم مدتی قرص افسردگی مصرف میکردم و گاهی خیلی پرخاش میکردم و گاهی خیلی آروم میشدم برای آینده هم تصمیم خاصی نداشتیم فقط ایشون میگفتند من قصد مهاجرت دارم و اگر دلبستگی هاتو کمتر کردی باهم از ایران بریم بعد از چند ماه ما تصمیم گرفتیم فکری برای رابطه جنسی بکنیم و من دکتر برم ولی همش عقب میوفتاد ایشون بعد از عید سرباز شدن و مدتی قبل از شروع سربازی مادر من دچار سرطان شد نزدیک سه هفته پیش ایشون رابطه رو به دلیل کم توجهی من به ایشون تو دوران سربازی و زیاد بیرون رفتنمون و کم توجهی به نیاز جنسی تموم کرد و هرچقدر اصرار برای ادامه رابطه کردم گفت بخاطر خودت و آیندت تموم شه این رابطه بهتره که من بهش گفتم منم تو فکر کمتر بیرون رفتن بودم و چند هفته ای هست که پیگیرم برای شروع رابطه جنسی و منتظر موقعیت بودم و در جواب گفت وقتی رابطمون داشت خراب میشد و تو اینو میدیدی دنبال چه موقعیتی بودی اینم اضافه کنم که اوایل رابطه یکبار رابطه ما از سمت یکی از دوستان من نزدیک به تموم شدن بود و ما دوباره از نو شروع کردیم بعد از تموم شدن رابطه چند باری همو دیدیم و ایشون از حرفاش و کاراش احساس دوست داشتنشو نسبت به من بیان میکرد طوری که بقیه هم متوجه میشدن گاهی و به من میگفتن ولی در عین حال سعی میکرد از نظر خودش عاقلانه تصمیم بگیره و از ابراز احساسی که کرده بود پشیمون میشد و باز تکرار میشد و رفتار من کاملا عادی بود با اینکه تو دلم داشتم براش میمردم حالا میخوام بدونم با وجود این کاراش احتمال برگشت هست و من باید چیکار کنم؟

سلام بله احتمال برگشت وجود داره ولی قبل از اینکه بخواهید اقدامی کنید اول باید بررسی کنید مشکلاتی که قبلا داشتید برطرف شدن؟ چون اگر این مشکلات پابرجا باشن و فکری براشون نشده باشه، دوباره رابطه قطع میشه. پیشنهاد می‌کنم برای بررسی دقیق‌تر شرایط‌تون با کارشناسان دوره برگرداندن صحبت کنید.

باسلام.پسری بود که منو میخواست خونوادش هم درجریان بودن..اخلاقش کمی تند بود منم حساس بودم..دعوا در طول رابطه زیاد شد..کات کردیم..سه ماه گذشت..من به یه جنس مخالف پیام دادم و درد دل کردم.اون متوجه پیام من شده بود..برگشت وپیام داد که خیانت کردی و منم گفتم شما رفتی..منم چیز خاصی نگفتم..رابطه نداشتم که فقط درددل بوده..خلاصه داستان رو به اسم خیانت من تمام کرد.من هر چه کردم نتوانستم فراموشش کنم..بعد از یکسال وارد رابطه دیگری شدم..چون تنها راهی بود که میتونستم فراموشش کنم.رابطه هم ایجاد شد..بعد از یکسال رابطه با شخص جدید که خیلیم بد بود..بهم پیام داد و پیشنهاد داد که همو ببینیم..منم با اون شخص رابطه داشتم رد کردم پیشنهادشو…ولی چون انتظار نداشتم که برگرده وپیام بده…با اون شخص کات کردم که بتونم اونو ببینم..اون شخص هم که میدونست ما قبلا هموخواسته بودیم رفته بود زنگش زده بود که حق نداری بیای سمتش ومنم تهدید کرد…حالا من بهش پیام دادم که همو ببینیم اون رد کرد ومنم بلاکش کردم..و اون شخص سابق هم جز من کسی رو نخواسته بود وبعد از جدایی هم نخواسته..من نتونستم فراموشش کنم ناچار شدم وارد رابطه ی دیگه ای بشم..میخوام بدونم احتمال بازگشت شخص سابق هست یا نه؟

سلام اول اینکه راه کنار اومدن با جدایی به هیچ‌وجه وارد یک رابطه دیگه شدن نیست و خودتون هم تا الان باید متوجه این موضوع شده باشید. این روابط جدید هیچکدومشون باعث نشدن افراد قبلی رو فراموش کنید. اینکه فرد قبلی شما برمی‌گرده یا نه رو کسی با این اطلاعات نمی‌تونه بفهمه ولی بحث اینجاست که شما چرا دنبال برگشتش هستین؟ اگر می‌خواهین برگرده یعنی هنوز اون رابطه قبلی براتون تموم نشده و تا زمانی که کاملا براتون حل نشه (یا برگرده و رابطه‌تون رو از سر بگیرید یا فراموشش کنید) نباید وارد رابطه جدیدی بشید. پس بهتره اول سنگاتونو با خودتون وا بکنید! برای تصمیم‌گیری بهتر حتما با مشاور صحبت کنید.

سلام با پسری چند سال هست دوست هستم چند ماه پیش جدا شدیم و ایشون با کس دیگه ای دوست شد ولی دوباره از اون خانم جدا شدن و با هم دوس شدیم و توی این چند ماه رابطه خوبی داشتیم اما ایشون به من میگن تو مریضی میخوای مردتو از همه دخترا دور کنی و نظرش اینه که کسی که بخواد میمونه و نیاز نیس از همه دورش کنی… من ازشون خواستم وقتی با منن نباید توی فضای مجازی اینستاگرام و تلگرام با دخترای غریبه حرف بزنن و کلا در همه جا حدشو بدونه وقتی تو رابطه هست شوخی و بگو بخند با دختری نداشته باشن و با جنس مخالف صمیمی نشن و اگر حرفی هم دارن باید رسمی و جدی و سر یه موضوعی مثل کاری با جنس مخالف حرف بزنن نه حرف های الکی و درد و دل و نظرم اینه که طرف میتونه با کسی تو رابطه باشه و ازش جدا نشه ولی با دخترای دیگه هم در فضای مجازی حرف بزنه و به نظر من بیشتر خیانت ها از همین حرف زدن توی فضای مجازی یا صمیمی شدن و درد و دل کردن با جنس مخالف شروع میشه اما ایشون اعتقاد ندارن و به من میگن مریضی و میگه نمیتونم جواب دایرکت توی اینستاگرام ندم و من آدم شکاکی هستم که میگم توی فضای مجازی جواب کسیو نده میخواستم ببینم کدوممون داریم اشتباه میکنیم؟ من آدم مریضی هستم که ازش میخوام وقتی تو رابطه هست با کس دیگه ای صمیمی نشه؟

سلام اینطور موارد خیلی وقت‌ها درست و غلط ندارن. یعنی قانونی وجود نداره که بگه وقتی تو رابطه‌ای می‌تونی با بقیه هم توی اینستاگرام صحبت کنی یا نه. اینا میشن استاندارد‌های شخصی افراد درباره رابطه. استاندارد شما اینه که وقتی کسی توی رابطه است نباید بقیه افراد جنس مخالف رابطه صمیمی داشته باشه یا حرف بزنه اما استاندار طرف مقابل شما متفاوته. پس دلیل نداره یکی از شما حتما مریض باشه! شما صرفا در این استاندارد باهم اختلاف نظر دارید و باید بتونید با هم به یه توافقی برسید که نه سیخ بسوزه نه کباب. اما باید به نگرانی‌های خودتون هم دقت کنید. آیا این قانونی که برای رابطه دارید فقط یک استاندارد ساده‌اس یا از یک نگرانی عمیق ریشه می‌گیره؟ آیا فقط در این مورد خاصه (صحبت در اینستاگرام) یا نه شما همیشه نگران این هستید که نکنه ایشون با کسی صمیمی و نزدیک بشه یا نکنه خیانت کنه؟ آیا همیشه ایشون رو چه در فضای مجازی چه در محیط واقعی چک می‌کنید؟ اگر اینطور باشه بهتره با مشاور صحبت کنید.

سلام خسته نباشید رابطه ۶ساله من بعد از اینکه اومدن خواستگاری بهم خورد،و این آقا بااینکه من هیچ تماس یاپیامی باهاشون نداشتم بعد از اینکه آنفالوش کردم منو توو اینستا بلاک کرد! الان بعداز گذشت ۶ماه واینکه من هیچ ارتباطی باهاشون برقرار نکردم،توو واتس استاتوس عاشقانه گذاشته،و عکس پروفایلشم عکسی که من ازش گرفتم گذاشته،ولی همچنان منو ازبلاکی درنیورده،میخام بدونم معنی این کارای ضدنقیض چیه!؟

سلام. چنین رفتارهایی معمولا بعد از پایان یه رابطه وجود داره. ممکنه یه رابطه به هر دلیلی قطع بشه ولی دو طرف تا مدت‌ها احساس دلتنگی می‌کنن یا شاید دلشون بخواد به رابطه برگردن. بنابراین خیلی وقت‌ها رفتارشون متناقض میشه. چون عقلشون میگه رابطه تمومه ولی احساسات‌شون هنوز درگیره. این یک اتفاق طبیعی هست و حتما نباید درمقابلش واکنش نشون داد. بهترین راه اینه که شما دیگه ایشون رو چک نکنید چون این چک کردن‌ها نمیذاره ماجرا برای هیچ‌کدومتون تموم بشه. ضمن اینکه ممکنه در این بین خیلی از نشونه‌ها رو هم اشتباه تفسیر کنید. مثلا شاید استاتوس‌های ایشون درمورد فرد دیگه‌ای باشه یا اون عکس رو بدون دلیل خاصی گذاشته باشن. ولی باید بدونید اینا همش حدسه و اگر بخواهید خودتون رو درگیرش کنید نمی‌تونید با جدایی کنار بیایید. این رو هم بدونید که اگر کسی تصمیم به برگشتن بگیره (خصوصا آقایون) خیلی مستقیم‌تر رفتار می‌کنه

سلام من یک ماه با اقایی در ارتباط بودم که به شدت سعی کردن تو این یک ماه بهم ثابت کنن که دوستم دارن واقعا اگه یه لحظه ناراحت بودم تحمل نمیکرد و تحمل دوریم رو نداشت تا اینکه بعد از یک ماه اومدن شهرما با دوستاشون اما من بخاطر شوخیهای زشت دوستاشون و اینکه ایشون سعی میکردن بیشتر تو اون یه روز با دوستاشون بازی کنن تا اینکه کنار من باشن ناراحت شدم و وقتی رسیدم خونه از شدت ناراحتی حالم داغون بود با مامانم و دوستم حرف زدم گفتن اون ارزش داشتن تورو نداره و کات کن و … ایشونم فقط سه چهار بار تماس گرفتن فرداش و دیدن من جواب نمیدن گفتن باشه بد قولی کردی و میخوای کات کنی و … اوکی کات کن ( تا اینجا هنوز دوستاش کنارش بودن) اما فردای همون روز که رسید خونه شروع کرد به زنگ زدن که چرا اینکارو میکنی با رابطمونو ازین داستانا منم گفتم الان که تنها شدی زنگ زدی و تقریبا سعی کردم تموم کنم رابطرو اما حس کردم اگه یکم دیگه اصرار کنه کوتاه میام اما اون حتی سعی نکرد منو قانع کنه الان بنظرتون من کارم اشتباه بوده؟! یا اصن اون منو دوس نداشته و این یک ماه الکی نقش بازی کرده؟! بنظرتون میشه به این رابطه امیدوار بود ؟!

سلام. اینکه که گفته میشه در رابطه‌های راه دور شناخت کافی به وجود نمیاد، به همین دلیله. شما رابطه‌تون از راه دور خیلی خوب بوده ولی وقتی برای اولین بار همدیگر رو دیدید به مشکل خوردید. یادتون باشه یک رابطه جدی توی خلا و فقط پشت تلفن نیست. شما باید طرف مقابل‌تون رو توی موقعیت‌های مختلف ببینید و بشناسید و اگر در این همه این موقعیت‌ها و اون هم در بلند مدت رابطه‌تون خوب بود اونوقت می‌تونید روش حساب کنید. ایشون نمی‌تونن همزمان، رابطه با شما و رابطه با دستانشون رو (حتی از پشت تلفن!) مدیریت کنن. به نظرتون اگر رابطه تون جدی‌تر بشه و جلو بره مثلا وقتی خانواده‌هاتون وارد موضوع بشن از پس مدیریت رابطه برمیاید؟

سلام من سال پیش با یکی از همکلاسیام به قصد ازدواج دوست شدم.اوایل خیلی ابراز علاقه میکرد ولی من بخاطر جدایی والدینم نمیتونستم به مرد جماعت اعتماد کنم و زیاد بهش رو نمیدادم.البته با گذشت زمان بهش علاقمند شدم ولی باز هم میترسیدم که یه روز منو ول کنه و بره.اما اون میگفت بهت ثابت میکنم همه مردها عین هم نیستن.خانواده ایشون از روز اول با رابطه ما مخالفت کردن بخصوص مادرشون.ولی ایشون با پافشاری و اصرار راضیشون کرده بود.مدتی گذشت و ایشون کم کم شروع کرداز ظاهر من ایراد گرفتن.چون خانواده اونا مذهبی و چادری بودن.از مانتو جلو باز کفش پاشنه بلند مقنعه گشاد و … ایراد میگرفت و همیشه سر این موضوع بحث داشتیم. من تا حدودی پوششمو تغییر دادم ولی باز یه بهونه دیگه پیدا میکرد.تا اینکه سه ماه پیش رابطه رو تموم کرد و رفت و خیلی راحت گفت ما با هم تفاهم نداریم. من برای برگشت ایشون هیچ تلاشی نکردم ولی الان که دوباره دانشگاه شروع شده و بعد از جدایی داریم همو میبینیم تحمل اوضاع برام سخته.ایشون به شدت از من فرار میکنه و جاهایی که من باشم نمیاد.لطفا بگید من چیکار کنم که این رفتارا تاثیری روی من نزاره و اعصاب منو خورد نکنه.ایا احتمال برگشت مجدد ایشون هست؟؟؟

سلام من با یه پسری 6 ماه دوست بودم که به خاطر خیانتی که خودم کردم رابطه مون تموم شد…ولی موقع دعوا یه حرفای بدی به من زد که…گفت اگه منو میخوای باید بیایی خونمون من نرفتم الان بعد 3 هفته دوباره بهم پی ام داده و زنگ زده من هنوز جوابشو ندادم نمیدونم برگردم یا ن

سلام دوست گرامی رابطه ای که یبار به هر دلیلی خراب شده باید برای برگشت مجدد خیلی محتاط بود.و ضمن اینکه به دلیل خیانت هم بوده و بیشتر به نظر میرسد صحبت شریک عاطفیتان برای تلافی بوده. توصیه میکنم فعلا از برگشت به رابطه خودداری کنید

سلام وقتتون بخیر ببخشید من حدود یک سال با یه اقایی دوست بودم و ایشون خیانت کردند باعث شد ازهم جدا شیم ولی یه مدت بعداز جدایی با یه اکانت دیگه تو اینستا استوری های غمگین میذاشتن ک فقط من ببینم و هیچ پیام دیگه ای نمیدادن تا اینکه امروز منو با همون اکانت فیک شون انفالو کردن… دلیل این کاراشون چیه؟! واقعا من گیج شدم نمیدونم باید چیکار کنم

سلام من بعد از کات کردن بعد یک ماه دوباره پیام دادم گفتم بهش علاقه دارم و دوباره برگردیم که گفت نه روز بعد دوباره یه عکس براش فرستادم که باهاش چت کنم باز گفت نمیخام باهات باشم منم گفتم اصرار نکردم گفت دیگه حرف علاقه نزنی منم گفتم باشه و یه بحث دیگه کردم کارم درست بوده؟

سلام دوست گرامی وقتی یک رابطه به هردلیلی تمام میشود برگشت به رابطه با شرایط و شروط خاصی همراه هست که مهم ترینش میل و رغبت هر دو نفر هست وقتی شریک عاطفی شما بیان کردن که قصد شروع مجدد ندارند، پس اصرار نکنید

سلام من با اقایی حدود 7 ماه دوست بودیم که من اولش بهش گفته بودم اهل رابطه الکی نیستم و هدف دار (ازدواج) میخوام ایشون خانوادش از هم جدا زندگی میکردن و خیلی چون بچه اخر بود روش تاثیر گذاشته بود و یه مشکل دیگه هم که داشت جامعه گریز شده بود که تحت درمان قرار گرفته بود و خیلی بهتر شده بود ولی همیشه میخواست که بره از ایران این موضوع دو بار باعث دعوای سختی شد که قرار شد دیگه در مورد رفتن باهم صحبت نکنیم بعد از اینکه دو روز از تولدم گذشت یهویی تصمیم به جدایی گرفت راستش خیلی وابسته شده بود و چون کار نداشت و اوضاع مالیش هم ریخته بود به هم و نمیدونست که چی از زندگیش میخواد رابطه رو تموم کرد و من هم چاره ای جز قبول کردن نداشتم بعد از چند ماه داخل اینستاگرام استوری هامو میدید که باعث ناراحتی من میشد که بلاکش کردم و بعد پنج ماه پیام داد که دلم تنگ شده و و روزی نیست که بهت فکر نکنم و بیا ببینمت تا یکم عذاب وجدانم کم بشه. منم چون خیلی حرف داشتم قبول کردم صحبت کردم باهاش ولی ایشون هیچی نمیگفت که من و ناراحت نکنه معلوم بود که پشیمونه ولی هنوز هم شرایطش مثل قبل بود و بهش فهموندم که اگه من و میخواد باید شرایطشو تغییر بده. راستش نمیدونم باشرایطی که داره و ضربه ی بدی که من خوردم این ادم واقعا میتونه شرایطش و تغییر بده یا فقط این دیدن من صرفا جهت دلتنگی بوده.

دوست عزیز سلام

به طور مشخصی شما برای آشناییتون هدفی تعیین کردید و مرزهایی دارید که این خیلی خوبه؛ اما مساله اینجاست که ایشون به هر دلیل (می‌تونه به خاطر جدایی پدر و مادرشون باشه یا هر چیز دیگری)، به گفته شما تغییری نکردند. شما کار درستی کردید که نمی‌خواید وارد چنین رابطه‌ای بشید. قطعا اگه هم الان براشون امکان ازدواج نیست، به هر حال این که مطمئن باشید ایشون تنها محض دلتنگی وارد ارتباط با شما نشدن، حق شماست. اما الان چی کار می‌شه کرد؟ ازشون بخواید شما رو حضوری ببینن و باهاشون خیلی روراست صحبت کنید؛ مثلا می‌تونید بگید: “من می‌دونم که تو الان شاید تو شرایط ازدواج نباشی، اما من دلم می‌خواد بدونم که تو هم هدفت از این رابطه وقت گذرونی نیست و فقط برای دلتنگی برنگشتی! من به تو …. زمان می‌دم تا خوب فکر کنی. به علاوه می‌تونیم با هم پیش روان‌شناس بریم تا راحت‌تر تصمیم بگیریم؛ هم تو و هم من. اما اینکه بخوایم همین‌طوری ادامه بدیم، برای من سخته چون من اهل چنین رابطه‌ای نیستم”. باز اگه قبول نکردند یا امروز و فردا کردند، اونوقت بهتره کمی جدی‌تر تصمیم بگیرید که آیا این رابطه ممکن هست یا نه. البته یادتون باشه، چون ایشون تجربه جدایی پدر و مادر از هم رو چشیدن، قطعا این اتفاق روی ایشون تاثیر منفی گذاشته و شاید از اینکه رابطشون با شما به بن‌بست برسه، می‌ترسن. به همین دلیل، پیشنهاد روان‌شناس رفتن برای بررسی این موضوع و حل و فصل اون، بسیار کمک کنندست.

من راستش با ی دختری آشنا شدم که حدود 2 سال باهم رابطه داشتیم رفتیم خواستگاریش مامان باباش گفت عجله نکنین بزارین یه کم همو بشناسین و اون موقع مخالف کردن . بعد اون هم رابطمون خیلییی خوب بود همو دوست داشتین ولی متاسفانه به رابطه جنسی کشید و حتی در ی اتفاق پرده بکارتش رو از دست داد . من خیلی دوستش دارم و هر دوتامون کارمندیم. من بعد اون حادثه خیلی بهش توجه نکردم و خیلی گلایه میکرد و میگفت برای رابطه میخای منو همیشه هم میگفت درگیر درس و اینا هستی بهم توجه نمیکنی(حق داشت درگیر پایان نامه اینا بودم). بعدش ی روز ازم نارااحت شد گفت باید همه چی تموم شه و هر چقد تلاش کردم نشششد ازش فرصت خواستم نداد. یه ماه بعدش دیدم اینستاگرامش ی پسر رو تگ کرده و باهاش رابطه داره و من پیام دادم به اون پسر جریان رو تعریف کردم ولی ی روز اون دختره با اون پسر اومد و دختره خیلی دعوام کرد. الان نمیدونم چیکار کنم .من خیلی دوستش دارم اونم منو دوست داشت . فقط اینو بگم اون پسره و دختره نمیتونن ازدواج کنن چون شرایط خانوادگیشون بخاطر مذاهب نمیزاره و من خانوادشو میشناسم و رابطه با اون پسر نمی دونم به چه علتی بود شاید فرار از من

دوست عزیز سلام

این نکته مثبتی هست که شما یکی از مهم‌ترین مواردی که باعث جداییتون شده رو می‌دونید و سهم خودتون رو پذیرفتید. این مساله خیلی می‌تونه بهتون کمک کنه. البته قطعا همون‌طور که متوجه شدید، صحبت کردن با نفر سوم، راه خوبی برای بازگرداندن کسی که دوست دارید، نیست. به هر حال چون ایشون الان در رابطه هستند، درست نیست که وارد ارتباط دونفرشون بشید؛ اما به هر حال می‌تونید با در نظر گرفتن این شرایط، تلاشتون رو انجام بدید. شما می‌تونید با شرکت در دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” یاد بگیرید که چه روش‌هایی برای برگردوندن ایشون به کار ببرید.

با سلام. مدت 7 سال پیش با دختری از طریق فضای مجازی آشنا شدم. (من حتی اولش عکسشم ندیده بودم چون عکسی از خودش نمیذاشت. اتفاقی از خصوصیات اخلاقیش پرس و جو کردم و اون موقع به نظر ویژگی های اخلاقیش خوب اومد. بعد که عکسشم دیدم قیافش به دلم نشست. اینا رو گفتم که بگم از رو احساسات و نگاه اول به عکسش عاشق نشدم) یه مدت همینطوری مجازی حرف میزدیم و از شرایط هم پرس و جو می کردیم. تا اینکه دلبسته هم شدیم. من تقریبا شمال و ایشون جنوب زندگی میکردن(یکی از مشکلات ما به نظر من) ایشون به خاطر من شهر نزدیک به من ادامه تحصیل داد. همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه من موقعیت شغلی که مد نظرش بود نتونستم فراهم کنم( ایشون متخصص بیهوشی هستند و من مهندس. ولی چون من نتونستم کار خوب پیدا کنم مجبور شدم مغازه باز کنم و شغل آزاد داشته باشم) این موضوع باعث جدایی ما شد. نمیدونم اینکه رک بهم گفت شغلت باید در سطح من باشه خوبه یا بد ولی به من گفت ما در سطح هم نیستیم. از ویژگی هاش بگم که گاهی وقتا دمدمی مزاجه و یکم بداخلاق. (گاهی وقتا هم خیلی خوش اخلاق میشه) یه مدت صفره یهو صد میشه. مثلا بعد جدایی یه مدت رو پروفایلش عکس میذاشت که ناراحته یه مدت بعدش عکس میذاشت که مثلا خوشحاله که جدا شده. یکم تفاوت فرهنگی داریم. خانواده من یکم مذهبی(نه خیلی زیاد مثلا فقط نماز روز واجب) خانواده ایشون اعتقاد چندانی ندارن(نماز نمیخونن) ایشون سگ دوس داره من دوس ندارم. بعد همه اینا یه گشایشی تو زندگی من اتفاق افتاد و من یه کشور دیگه برا ادامه تحصیل رفتم و خداروشکر شرایطم بهتر شد.(به قول اون خانوم سطحم رفت بالاتر که هیچ بیشتر از ایشون هم شدم) الان موندم بهش اجازه بدم برگرده یا نه. مدت 5 سال نه من با کسی بودم نه اون(حداقل تا جاییکه من میدونم) یه بار هم درخواست داد برگرده که من قبول نکردم. (البته اون موقع هنوز مثل الان نبود ولی بهتر شده بود) گاهی وقتا پیام میدیم و حال همو میپرسیم. میترسم کسی که یه بار ترکم کرده دوباره ترکم کنه. به من گفت من دوس دارم شرایط مالی طرفم خوب باشه. اگه یه موقع من یه اتفاقی افتاد دوباره شرایطم بد شد ممکنه دوباره ولم کنه؟ البته اون موقع فقط دوستی بود ولی الان دیگه بعد 2 سال دوستی و 5 سال دوری 30 سالم شده و کسی رو برا دوستی نمیخوام برا ازدواج و همیشگی میخوام. یکمی هم از تفاوت اخلاقی من و خانوادم و همچنین دوری خانواده ها و دوفرهنگ متفاوت(یکی ترک یکی فارس جنوب) میترسم که بعد ها مشکل ساز باشه. یه چیزی هم که منو میترسونه اینه که یه بار پرسیدم چرا ازدواج نمیکنی گفت ازدواج باعث میشه جلو پیشرفت انسان گرفته بشه و دوس نداره ازدواج کنه. نمیدونم از رو لجاجت گفت یا واقعا به این نتیجه رسیده. ممنون میشم راهنماییم کنید.

سلام دوست گرامی رابطه ای که یکبار به هردلیلی تمامش ده و اکنون بعد از 5 سال قصد شروع مجدد آن را دارید باید با دقت و منطق بررسی بشه. هر دو نفر نیاز به جلسات حضوری مشاوره و صحبت با هم دارید بهرحال طی این مدت هر دو نفرتان تغییراتی داشتید که باید دید چقدر در راستای یک رابطه مشترک بوده. عجله نکنید نه بی اعتماد باشید و نه صد در صد اعتماد کامل باهم حرف بزنید و تمام نقاط مبهم رابطه را روشن کنید

به مدت ۳ سال با مردی در رابطه بودم که خب از اول خیلی بد و با دعوا رابطه رو باهم شروع کردیم ولی هم اون و هم من جنگیدیم تا بهتر باهم زندگی کنیم من شخصیت بسیار حساس و عاطفی دارم اون بسیار حساس ولی منطقی و گاهی احساسی و عصبی رو رفتار من با مرد ها حساس بود و مدام فکر میکنه دارم بهش خیانت میکنم کوچک ترین اتفاق هارو تبدیل به یک قهر و دعوا میکنه و نسبت به من نا امید میشه منم اشتباه زیاد کردم مثلا مراقب خندیدن و ارتباطم با مردها نبودم یهو حرفی زدم که اون شنیده و ناراحتش کردم و مسائل خصوصی مون و پیش دوس تام مطرح کردم و اونا هم رفتن بهش گفتن که من باهاشون درد و دل کردم و چت هایی که حالا شوخی در گرفته و من و به اسم کوچیک صدا زدن و خونده و به شدت عصبی و نا امید شده از این رو الان مدتیه که باهم کات کردیم ولی من هنوز دوستش دارم و نمیخوام بخاطر حرف دیگران و سوتفاهم این رابطه رو از دست بدم چیکار کنم اون حتی نیومد ازم بپرسه اون چت ها مال منه یا نه اخه من و اون دوستهای زیادی داریم که رابطه فرازناشویی دارن ولی من ابدا هیچ وقت کوچکترین خیانتی نکردم و همچنین اون ولی مدام از اون به من خبر میدن که داره خیانت میکنه و از من به اون نمیدونم چرا ولی همین حرف بردن و حرف اوردن شکاف بین مارو بیشتر و بیشتر کرده لطفا راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی حساسیت زیاد شریک عاطفی شما شما باید علت یابی شود و شاید دلیل این حساسیت به خانواده و محیط ایشان مربوط شود ار طرفی اکر این حساسیت با یددلی و شکاک بودن همراه باشد باید حتما به مشاور مراحعه کنید.بهتر است به جای ناراحتی و برخورد تند با ابشان به ارامی صحبت کنید و سعی کنید با محبت مشکل را حل کنید و حتما به مشاور نیز مراجعه کنید.بهتر هست اگر برای شما ایشان و رابطتان مهم هست خودتان دست بکار شوید و با ایشان صحبت کنید

سلام .من مدت دو سال میشه با یه خانومی آشنا شدم.از همون ابتدای رابطه قصدم ازدواج بود.که ایشون ابتدا گفتن احتیاج به چند ماه زمان هست.بعد از این مدت ( شش ماه) مادرشون به رحمت خدا رفتن. که من صبر کردم تا سالگرد مادرشون برگزار شه . اما بعد این هم باز ایشون قبول نکردن. الان کار خودشون رو بهانه کردن و از آونجایی که دوست پسر سابقشون بعنوان مدرس با ایشون دارن همکاری میکنن و به نوعی بهش احتیاج دارن.میگن دو سال دیگع باید منتظر بمونی. البته میگن که رابطه شون فقط کاریه هیچ حسی به آون آقا ندارن. اما من چنین چیزی رو قبول نکردم و از ایشون خواستم ک یا همکاری با آون آقا رو قطع کنن یا دوستی با من رو بنظر شما کار درستی انجام دادم؟؟؟ آگه راهنمایی دیگری هم دارید استقبال میکنم .

سلام دوست گرامی ایشان به شدت مردد هستند و دارند با افزایش زمان برای خودشان،عملا ربطه را به سمت بدون نتیجه بودن پی میبرند با ایشان منطقی در رابطه با درخواست ازدواجتان صحیت کنید و طی یک بازه زمانی مشخص و منطقی جواب دریافت کنید

سلام من دختر21ساله ام.. سال اول دانشگاه با یه پسری اشنا شدم و کاملا خصوصیات رفتاری و شرایط مالی مون متفاوت بود و با اصرار ایشون و پیگیری هاشون باهم اشنا شدیم و حدود یک سال باهم بودیم… تو طول این یکسال یکسری دعوا و بحث هایی پیش میومد که سریع رفع میشد تا اینکه یه مدت از دوستان و اطرافیانم می‌شنیدیم که این آقا رو با یه خانم متاهل و بزرگتر از خودشون دیدن… وقتی این موضوع رو به ایشون گفتم اول کاملا انکار کردن و گفتن با ایشون رابطه ای ندارن و گفتن من بیش از حد حساسم و بهتره بهشون گیر ندم… ولی بعد یه مدت که این حرفا از سمت بقیه بیشتر می‌شد ایشون گفتن که چون من رشتم حقوقه این خانم از من خواستن برای طلاق گرفتن از همسرشون بهشون کمک کنم و در طول این مدت هعی حرفا و رفتارشون عوض میشد کاملا سرد شده بودن تا اینکه یه شب با من تماس گرفتن و گفتن امشب خونه دوستشون میمونن منم همون لحظه چندبار شمارشون رو گرفتم جواب ندادن و اخرین بار همون خانم گوشی این اقا رو جواب داد و گفت بهتره مزاحم رابطشون نشم… از اون شب دیگه این اقا اصلا حاضر نشدن بیان و توضیح بدن الان نزدیک دو ماهه ما از هم جدا شدیم و ایشون با اون خانم متاهل در ارتباطند… الان تو اینستاگرام با یه پیح دیگه تمام پست ها و استوری های منو دنبال میکنن و گاهی وقتا تو کلوز فرند شون استوری غمگین میذارن ولی اصلا حاضر نیستند پیام بدن.. بنظرتون من چیکار کنم؟ دیگه واقعا گیج شدم و از طرفی این خلع منو اذیت میکنه؟ احتمال برگشتت هس یا نه؟؟ اگه کمک کنید ممنون میشم با تشکر

سلام دوست گرامی اینکه رابطه شما با عدم صداقت شریک شما همراه بوده است نشان میدهد که رابطه اشتباهی را شروع کرده اید.بهتر هست تا بطور مستقیم از قصد و نیت ایشان مطلع نشده اید وارد راتباط مجدد نشید و اجازه بدید ایشان متوجه اشتباهات خود بشوند و بعد وارد رابطه بشوید

سلام من ۲۳ سالمه از حدود ۱۶ سالگی با آقایی دوست شدم از من یکسال بزرگ تر در ابتدا من قصد ازدواج با ایشون رو نداشتم و فقط دوستی میخواستم از رابطه ولی ایشون به قصد ازدواج اومد جلو متاسفانه غرور و ناز کردن و اذیت کردنای من باعث شد کم کم ازم زده بشه و من هر وقت مسافرتی یا مراسم عروسی و مهمونی بود از روی قصد یا بی قصد ایشون رو اذیت میکردم و نمیذاشتم بهشون خوش بگذره تا اینکه من کم کم به ایشون علاقه مند شدم و الان دوسش دارم ولی ایشون از سر اذیت کردنای من رفتن سراغ دختر های دیگه و من واقعا دارم اذیت میشم و نمیتونم ببینم با دختر دیگه ای چون الان دوسش دارم متاسفانه نمیتونم به کس دیگه ای فکر کنم به غیر اون . اونم منو دوست داره و دخترای دیگه رو نمی خواد فقط از کارام خسته شد و دو ماه پیش رفت ولی من نتونستم طاقت بیارم و پیگیر شدم حالا الان نمیدونم اگه برگردیم میتونیم گذشته رو برای هم جبران کنیم یا نه؟ به نظر من دو تامون مقصر بودیم و این را هم بگم ایشون از ازدواج کردن میترسه یعنی دوست داره زمانی ازدواج کنه که ماشین و خونه داشته باشه و بتونه راحت زندگی کنه نه با مستاجری و بی ماشینی

سلام دوست گرامی بهتر هست در اولین فرصت با هم صحبت کنید و در مورد مسائل به توافق برسیدً .بهرحال هردو اشتباهاتی داشتید و باید هر دو نسبت به رفع مشکلات اقدام کنید مراجعه هر دو به مشاور کمک کننده خواهد بود

سلام من یک سال پیش با پسری دوست شدم که خیلی به هم علاقه داشتیم و برای هم تلاش میکردیم.یک سال خیلی خوبی رو طی کردیم برای هوشحالی و موفقیت هم تلاش میکردیم و باهم دیگه خیلی حالمون خوب بود و جفتمون از رابطه راضی بودیم.فقط مادرشون خیلی روش کنترل داشت یعنی اگه بیرون میرفتیم ختما باید مادرشون میدونستن با اینکه درجریان رابطه ما بودن ولی همش بهش میگفتن رابطتون داره زیاد پیش میره شما همو زیاد میبینین درخالی که ما شهرامون با هم نیم ساعت فاصله داشت و تقریبا هر ده روز همو میدیدبم. تا اینکه بعد یه سال بصورت یهویی به من گفت من خانوادم مخالفن تا خالا برات جنگیدم ولی دیدم دارم به خاهوادم آسیب میزنم مادرم مریض شده از بس به خودش فشار اورد و بعدشم گفت ادامه دادنش به صلاح نیست ولی من بات مشکلی نداشتم اصلا تو رابطه و تقدیر نزاشت تو ٣روز با تغیر رفتار یهویی رابطه رو تموم کرد الان یه ماهه گذشته و خبری ازش نیست بنظرتون چی کار کنم؟البته اینم بگم که گفته خانوادش براش جلسه تشمیل دادن و بش گفتن باید منو بزاره کنار اصلا نمیدونم اینو راس میگه یا نه ولی میدونم خانوادش خیلی کنترل گرن لطفا بگین چیجوری برش گردونم چون خیلی دوسش دارم میدونم اونم دوسم داره

سلام دوست گرامی مدیریت ارتباطات در یک فرد بسیار مهم هست و نمیشود از شخصی که توانایی این امر را ندارد توقع خاصی داشت.شریک عاطفی شما باید با منطق و سیاست خانواده را ترغیب به پذیرش شما میکردند که نتوانستند و بجای حل مسئله درصدد قطع رابطه هستند.با اینحال اگر مایل هستید با ایشان مشاوره حضوری بروید و پس از مشاوره هر دو برای ادامه رابطه تصمیم بگیرید

سلام من مدت ٢ سال با یک آقایی وارد رابطه شدیم و قصدمون هم ازدواج بود ، تقریبا یک ماه پیش ایشون گفتن که بدلیل مشکلات خانوادگی قادر به ادامه رابطه نیستند و گفتن نمیتونن منو خوشبخت کنند. اشتباهی که کردم این بود به ایشون پیام دادم بعدش و خواهش و التماس که برگرد و نتیجه عکس داد و لی دیگه اصلا پیام ندادم ولی خودش چندوقت یکبار میومد پیام میداد که خوبی؟ چیکار میکنی؟. و این شد که دو روز پیش ایشون پیام دادن که تو خود بهشتی برام ولی بعدش گفت که من فک کنم باید آنفالوت کنم و منو آنفالو کرد، ومن داغون شدم، واقعا میخوام بهش فرصت بدم ، ولی حس میکنم با این کارش دیگه واقعا نمیخواد برگرده، میشه راهنمایی کنید

دوست عزیز سلام

متوجه هستم که شما هنوز ایشون رو دوست دارید و می‌خواید که برای برگردوندنش تلاش کنید، اما یک مساله رو در نظر بگیرید و اون این هست که یکبار از خودتون بپرسید غیر از دوست داشتن، چه دلیل دیگه‌ای هست که می‌خواید در رابطه با ایشون بمونید؟ خوب به این سوال فکر کنید. همون‌طور که متوجه شدید، التماس کردن برای برگشتن اصلا فایده‌ای نداره و البته این نوع ارتباط بلاتکلیف هم قطعا به شما آسیب خواهد زد. شما باید به خودتون و احساساتتون احترام بگذارید، خودتون رو در نظر بگیرید. به نظرتون با این شیوه چه بلایی سر شما میاد؟ اینکه به طرف مقابل اجازه بدید فکر کنه هر موقع که خواست می‌تونه به شما نزدیک بشه، بدونه هیچ تعهدی! بهتره اگر هم به فکر حفظ این رابطه هستید، از راه درستش وارد شید، یعنی مشورت با یک روان‌شناس متخصص در حوزه روابط عاطفی.

سلام روزتون بخیر با یه اقایی رابطه داشتم همه چیز خوب بود دو سه هفته خبری ازشون نشد قبل از اون بهم گفته بودن که درگیر شغلشون هستن و منم خودم خبر داشتم از درگیری شغلیش دو بار استیکر پیام داد و استوریامو ریپلای کرد بهش گفتم ریپلای نکنه استوریامو بدون دلیل انفالو کرد وقتی باهاش خدافظی کردم بدون خواستن دلیل خدافظی کرد سوال من اینه که چرا برام تلاشی نکرد در صورتی که هیچ مشکلی قبلش باهم نداشتیم ایا درسته که بعد از چهار روز پیام بدم بهش و بگم ارزش رابطمون خیلی بیشتر از این بود که بخواد با یه خدافظی ساده اونم تو چت تموم شه؟ درسته این کار؟ من میخوام حرفای ناگفته رو بزنم و ارزش خودمو حفظ کنم چجوری میتونم ارزشمو حفظ کنم؟

دوست عزیز سلام

من نمی‌دونم رابطه شما چقدر طول کشیده و عمق رابطه و صمیمیتون چطور بوده است. اگه این موضوع مشخص می‌شد خیلی راحت‌تر می‌تونستم راهنماییتون کنم؛ اما به هر حال با توجه به اطلاعاتی که دادید می‌خوام اول از خودتون بپرسید که چی باعث شد با وجود اینکه می‌دونستید ایشون درگیری شغلی دارن، ازشون بخواید که به شما پیام ندن و یک دفعه رابطه رو قطع کردید؟ (فقط به این سوال فکر کنید و ببینید چی باعث شده انقدر ناراحت بشید؟ با وجود اینکه رابطتون قبلا خیلی خوب بوده) جواب به این سوال خیلی مهمه، چون درسته که شما ناراحت بودید، اما به هر حال روش درستی را برای نشون دادن ناراحتیتون به کار نبردید. شما خیلی راحت می‌تونستید به ایشون بگید که دوست دارید حتی با وجود مشغله کاری، گاهی به شما پیام بدن و با شما در ارتباط باشن. به عبارت دیگه، درخواستتون رو مطرح می‌کردید و بهشون اجازه می‌دادید که در مورد درخواستتون فکر کنند. نکته دوم، در مورد سوالتون که پرسیده بودید چرا ایشون تلاشی نکردن برای حفظ رابطه؟ اینکه ایشون چرا هیچ تلاشی نکردن خیلی معلوم نیست، به هر حال دلایل خیلی زیادی ممکنه وجود داشته باشه، اما یکی از محتمل‌ترین‌هاش این هست که به غرورشون برخورده، ولی ایشون هم مهارت‌های درست برای حل این ناراحتی رو نداشتند، به همین دلیل ترجیح دادن رابطه رو با شما قطع کنند. نه شما و نه ایشون مقصر نیستید، فقط هر دوی شما مهارت‌های درست حل مساله رو ندارید که البته خیلی راحت می‌تونید یاد بگیرید. الان هم دیر نشده، اگه رابطتون براتون مهمه، می‌تونید یه پیام به ایشون بدید، شرایط رو کامل توضیح بدید و بگید سهم خودتون رو از به هم خوردن این رابطه می‌پذیرید و قصد دارید که برای ترمیم اون تلاش کنید.

سلام وقت بخیر؛ با یه دختر خانومی ارتباط احساسی برقرار کرده بودم. حدود یک سال باهم بودیم. اما گاهی اوقات با ایشون تندی میکردم. ایشون به شدت به من علاقه داشت منم همینطور. همیشه از ایشون درخواست میکردم که به من فرصت بدن. انصافاً هم اینکارو کرد. اما من گاهی اوقات با ایشون با تندی و عصبانیت برخورد میکردم و ایشون رو به شدت میرنجوندم. این دختر خیلی به من محبت کرده بود از همه لحاظ. به خصوص از لحاظ مالی. یه روز که صحبت ما به مشاجره کشیده شد من به شدت عصبی شدم و ایشون رو پس زدم! و اون دختر هم رفت! فرداییش پشیمون شدم و برگشتم سمتش ولی اون دیگه جواب منو نداد. هر کاری کردم هر چقدر تلاش کردم، برنگشت! و من به شدت دچار عذاب وجدان شدم. عذاب وجدان به قدری بود که دو سال همراه من بود. الان گاهاً با ایشون چت میکنم. از ایشون خواستم که برگرده ولی گویا فایده ای نداره. البته الان بهتر شده. قبلا اصلا جواب منم نمیداد! خیلی دوس دارم برگرده تا جبران کنم براش ولی گویا تمایل نداره! البته نشونه های کوچیکی از تمایل به اینکه برگرده در رفتارش مشاهده میشه. آیا به نظر شما ، رابطه ای که دو سال از پایان اون میگذره و ناخواسته منجر به جدایی شده همراه با عذاب وجدان، آیا تلاش برای برگردوندن این رابطه به صلاحه؟ آیا راهکاری وجود داره؟

سلام دوست خوبم رابطه ای که تمام شده و دوباره قصد شروع آن را دارید به هر دلیلی باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و این بار باید تمام جوانب سنجیده شود و دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. رفتارهای شما مناسب نبوده و این به راحتی میتواند دلیل محکمی برای قطع ارتباط باشد اما اگر متوجه اشتباهات خود شدید و این مشکلات را رفع کردید میتوانید در رفتار و گفتار به ایشان ثابت کنید که فرد گذشته نیستید و از ایاشن فرصت مجدد بگیرید

سلام وقت بخیر یکی ازهم دانشگاهی های من که پدرامون همدیگرومیشناختن ازمن خواستگاری کرد متاسفانه پدرم جوابی بهشون نداد البته اینا تقریبا۳یا۴بار اقدام کردن امامتاسفانه جوابی نگرفتن منواون اقا طبق یسری صحبتهاتصمیم گرفتیم تازمانی که تکلیفمون مشخص میشه یه مدت باهم بیشتراشناشیم توی این مدت این اقا یکی دوبارمیخواست خودش اقدام کنه وباپدرم صحبت کنه اما من نذاشتم بهش گفتم اینکار بابزرگتراست بسپر به خودشون تقریبا دوسه ماهی باهم بیشتراشناشدیم وهمچنان بلاتکلیف بودیم این بلاتکلیفی هردومونوکلافه کرده بود بین بحثها اون اقا گفت رابطمون بی اثربود پس باز هم دور باشیم واین دوری فاصله بدیوبین ماانداخت تقریبا ۱ماه دور بودیم اما هرچندروز یکبار احوال همدیگرومیپرسیدیم تااینکه یکی دوهفته ازهیچکدوم خبری نشد وبعدازچندمدت باهم صحبت کردیم وتصمیم کرفتیم کلا همه چیوفراموش کنیم اون اقا دیدگاهش این بودکه پدرمن هدفش این بوده جوابی بهشون نده فاصله بیوفتع ما دوتاازهم سرد شیم وازمن انتظارداشت مستقیم باپدرم صحبت کنم منم یه ادم کم رو هیچوقت اینکارونکردم اما به خواهرم گفتم باپدرم صحبت کنه وطبق صحبتهای پدرم وخواهرم پدرم گفته بود اگر مجدد خواستگاری پیش بیاد تصمیم قطعی میگیریم وجوابشونومیدیم همینومن به این اقا گفتم امامتاسفانه پدرش هیچوقت راضی نشد مجدداقدام کنه وگفته بود اگرمطمعنی که جواب مثبته اقدام کنیم تواین مدت طبق دیدگاه وعقایذش ازشغل اداری که داشت استفاداد که همین موضوع اختلاف بین ماپیش اورد چون پدرم باشغل اداریش جواب مثبتش نزدیکتر بود تاشغل ازادی که الان داره واینکه ۱۰سال اختلاف سنیمونه که ممکنه باز بخاطراختلاف سنمون پدرم مخالفت کنه ایناهمه گذشت هردوازهم بی خبر ورابطه تمام شده بود تااینکه بعداز۲۰روز تقریبا یه پیام ازسمت اون اقاساعت۲:۴۵شب برای من امد متن پیام اینه سلام روزتون مبارک ایشااله همیشه خوب باشین و خندان 🌸🌸🌱 من خیلی تعجب کردم ازاین پیام خیلی معمولی جوابشو دادم متاسفانه باز منودرگیرکرده اخلاقیاتش خوبه طرز تفکرش خوبه بااینکه اختلاف سنمون ۱۰سال بود اما من خودم یه ادمی هستم نسبت به هم سن های خودم دیدگاهم فرق میکنه اخلاقم طرز فکرم بیشترازسنمه خودم بااختلاف سنی مشکلی ندارم حالاایا صلاح هست بااین اقا صحبت کنم ایاعلاقه ای هست؟ایا مجدداقدام کنه؟اطرافیانم میگفتن اشتباه کردی که اجازه ندادی خودش اقدام کنه

سلام. لطفا از طریق این راه های ارتباطی مشکل خود را مطرح کنید تا کارشناسان رادیو عشق شما را راهنمایی کنند.

سلام، امیدوارم که جواب منو بدید، من الان ۲۳سالمه و از ۱۶سالگی با یه پسر بودم خیلی مشکلات داشتیم ولی باهم بودیم تا اینکه شیش ماه پیش به بهونه های الکی ولم کرد ،هرچقدم که اذیت شدم مریض شدم و افسردگی گرفتم براش انگار مهم نبود و برنگشت تا اینکه کم کم به کمک دوستام و خودم حالم خوب شد و داشتم فراموشش میکردم ولی حالا سر و کلش پیدا شده☹️ داشتم راجب ازدواج با ی اقای دیگه تو محل کارم تصمیم میگرفتم که برگشت، حالا نمیدونم چیکار کنم. قبل اینکه بیاد اون خواستگارو دوس داشتم اما حالا نه☹️ طرف قبلیمم مثل قدیم دوس ندارم اما نمیتونم دوباره ازش دل بکنم، میگه دوسه سال دیگه میام جلو و دوست دارم و عاشقتم و فلان، رفتارشم خیلی خوب شده اصلا مثل قبل اذیتم نمیکنه،شما میگید چیکارکنم؟ با خواستگارم ک ثابت کرده دوسم داره ازدواج کنم یا برگردم پیش قبلی؟ یا جفتشونم ول کنم؟☹️

سلام دوست خوبم رابطه ای که تمام شده و دوباره قصد شروع آن را دارید به هر دلیلی باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و این بار باید تمام جوانب سنجیده شود و دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. اینکه شریک عاطفی شما به دلیل هایی رابطه را تمام کرده مشخص میکند فردی مناسب برای ماندن و بودن در یک رابطه مشترک طولانی مدت نیست.بهتر هست منطقی باشید و به خواستگارتان فکر کنید و زمان بذارید

سلام وقت بخیر ….من خانمی ۲۵ساله با تجربه یکبار ازدواج ناموفق با فردی که سابقه سومصرف مواد مخدر را داشته …بعد مدتها بدبینی و ترس از تکرار رابطه قبلی بالاخره یک ماه پیش با فردی اشنا شدم که یکسال از بنده کوچکتر …این یک ماه کلا از زندگی و اینده و کلمات محبت آمیز و قول هاای برای زندگی مشترک و یقین به خوشبختی و اینکه هر سدی باشه برمیدارد و اگر پدرم ناراضی هم باشد صدبار میاد تا راضی بشه و از این حرفااا…و قول شش ماه بعد برای امر خواستگاری یکدفعه کاری برایشان پیش آمد و به تهران رفتند وبهم پبام دادبه صورت خالی از محبت و کاملا اخلاقشون چند روزی بود تغییر کرده بود و گفت که میتونی سه سال به پام بشینی یا نه منم ابتدا مخاافت کردم ولی بدلیل علاقه فراوان موافقت کردم بعد از دو روز دیگر بیخبری و پیام های مکرر بنده اومد و گفت یه مشکلی برام پیش اومده که اگه درست نشه هیچوقت نمیتونم برگردم و هر چی اصرار کردم نگفتن …..و گفت من بدرد تو نمیخورم خدانگه دار منم گفتم دیگه ب من زنگ نزنی ی وقت و خدانگه دار برا همیشه …ـاما حالا پشیمانم بسیاااار دوستشان دارم و شب و روزم شده گریه ک چرا گفتم زنگ نزن چرا خداحافظی کردم بنظر شما من چیکار کنم ایا دوباره بعش پیام بدم هنوز دلیل رفتنش برام هضم نشده بعد همه اون حرفا و قول ها شاید واقعا مشکلی داشته باشه نمیدونم

سلام دوست گرامی وقتی شخصی مدت طولانی درصدد جلب توجه شما بودند و به هردلیلی یکباره رابطه را قطع میکنند باید به دنبال دلیل آن باشید و بهتر بود بجای اینکه به ایشان بگید که با من تماس نگیر دلیل این تغییر رفتار را متوجه می شدید.الان اگه واقعا نگران رابطه هستید با ایشان تماس بگیرید و با حس همراهی و درک شرایط ایشان خواهان فرصت مجدد برای ارتباط باشید

سلام وقت بخیر من 25 سالمه و 7 سال پیش بمدت یک سال و خورده ای با پسری ک فامیل دور هم هست دوست بودیم و قصدمون ازدواج بود اما ایشون یک دفعه غیبشون زد بدون خداحافظی و اون رابطه به اون شکل تموم شد و سه ماه بعدش با یه بحث تلفنی تحقیر امیز دو طرفه کلااا کات شد. تا چند وقت پیش ک ایشون ازدواج کردن و اخر این ماه عروسیشونه میان به من پیام میدن به هربهونه ای و جالب اینه که اصلا به روی خودشون نمیارن که ما یه گذشته ای داشتیم و جوری راجب هرموضوعی صحبت میکنن ک انگار ما دوتا ادم با رابطه ی عادی هستیم ولی گاهاً اشارات سربسته ای به درست کردن گذشته میکنن ک مثلا دوباره نظرمنو بسمت خودشون جلب کنن. اما من حس میکنم میخواد اذیتم کنه ک تو عروسیش حس راحتی نداشته باشم و دوباره خودشو یاد من بندازه و از سمت دیگه هرروز داره بیشتر ازش بدم میاد ک با وجود تاهل بمن پیام میده و دلم برای همسرش میسوزه.و اینکه نمیتونم رک حرفمو بهش بزنم ک هم یجورایی انتقام احساساتم رو ازش بگیرم و هم اینکه از پیام دادن بهم منصرف شه، چون هم روم نمیشه و هم اینکه فامیل هست و عروسیش دعوتیم. ممنون میشم راهنماییم کنید چکارکنم

سلام دوست گرامی این شخص هر نیت و قصدی داشته باشد در شرایط فعلی ایشان دقیقا به معنی خیانت به همسرشان هست .بهتر هست خیلی مودبانه از ایشان بخواهید که هیچ گونه پپامی ارسال نکنند و در صورت ارسال مجدد ایشان را بلاک کنید .در جشن ایشان هم شرکت کنید تا متوجه بشند که بای شما ایشان و رابطه تمام شده است

با سلام من یه پسر ۲۶ ساله هستم ۲ ساله به یه دختر ۲۴ ساله دوست شدم از ابتدای رابطه مون اون با کارهاش به هر نحوی وادارم کرد دوسش داشته باشم و اتفاقا این اتفاق هم افتاد و من عاشقش شدم از قضا بعد ها فهمیدم که اون زمان تازه یه شکست عشقی رو تجربه کرده بوده و اون پسر رو بی نهایت دوسش داشته و در واقع شدید ترین عشقی هست که تابحال تجربه کرده هر وقت هم بحثش پیش میاد میگه دیگه نمیخواد کسی رو اونقدر دوس داشته باشه تا آسیب ببینه این در حالی هست که رابطه ما تقریبا شبیه به یه عشق یک طرفه از جانب من هست ینی اونم دوسم داره ولی اصلا نه به اندازه من همیشه شنیدم دوست داشته نشدن در زندگی مشکلات زیادی رو ایجاد میکنه و هیچ ادمی نمیتونه رنج دکس داشته نشدن رو تحمل کنه از طرفی اینقدر جلوی اون ضعیفم و دست پایین رو گرفتم که هر بار توی دعواهامون بدترین بد و بیراه هارو بهم میگه اصلا ابایی نداره از اینکه منو برنجونه ۷ سال پیش که عشق اولم رو تجربه کردم قضیه بر عکس بود اون دختر خیلی بیشتر از من عاشقم بود بنا به دلایل خیلی پیچیده اون رابطه به شکست انجامید اما چند وقت پیش دیدم همون دختر توی اینستا درخواست فالو داده

چیزی که الان ذهن منو مشغول خودش کرده اینه عایا برگردم به سمت اون عشق اولم که دیوانه وار دوسم داشت یا خواسته های این دختری که دوسش دارم رو براورده کنم و با این بمونم

لازمه بگم توی این رابطه جدیدم یه سری مشکلات و بدقولی ها از طرف من ایجاد شد که این دوس دختر جدیدم میگه بخاطر اون مسائل هست که عشقش به من کمه اما مگه یه همچین چیزی ممکنه؟ من بی دین ام و اون مسلمونه حتی اوایلش برام شرط کرده بود که مسلمون بشم منم برای اینکه از دستش ندم قبول کرده بودم اما الان به قبول وجود خدا از طرف من فعلا قانع شده توی دوراهی بزرگی هستم ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی رابطه احساسی یک الاکلنگ دوسویه هست و باید هر دو طرف انگیزه و رغبت برای ارتباط داشته باشید .نمیشود که یکنفر در یک ارتباط فقط تلاش کند و ابراز احساسات اما یک نفر ثابت و خنثی باشد . شما در هردو ارتباط اشتباه کردید و با افراد مناسبی آشنا نشدید .هیچ کدام از رابطه ها درست نمی باشد.

سلام.وقتتون بخیر.خسته نباشید. من دختری ۲۵ساله هستم.۳سالی میشه که با پسری هم سن خودم در رابطه بودم روزهای خیلییی خوبه زیادی باهم داشتیم…و تنها بحث ما همیشه بر سر اینکه آینده مون چطور میشه بود و اون میگفت که من فعلا تکلیفم معلوم نیس و …..تا اینکه یک هفته هس کات کردیم…و تصمیم جدایی از طرف ایشون بود،چون بازم طبق معمول بحث آینده شد و ایشون گفت من میخوام برم خدمت و نمیتونم تورو این مدت بلاتکلیف بذارم و معلوم نیس بعد از برگشتم چه اتفاقی بیفته و من هم قبول کردم ک جدا بشیم….درضمن توی این مدت ۳سال هم یوقتایی میگف از رابطه سرد شدم و نمیدونم چرا اینطور میشم و بعد هم خوب میشد… توی این یک هفته که کات کردیم از طریق دوستان مشترکمون و به صورت مستقیم و غیرمستقیم که خبر دارم ازش،حال خوبی نداره و در فضای مجازی همچنان پیگیر من هست…. من هنوزم دوستش دارم و نمیدونم ایشون هم دوست داره برگرده یا نه!؟؟یا اینکه غرورش اجازه نمیده برگرده!؟؟بنظرتون میتونم کاری کنم؟؟!چیکارکنم که اگه نظرش به برگشت هس،برگرده؟؟!! ممنونم از راهنماییتون🙏

سلام دوست گرامی فردی که به هردلیلی تکلیفش با خودش مشخص نیست و مردد هست را نمیتوام اصلا گزینه مناسبی برای ارتباط طولانی مدت در نظر گرفت.ایشان تا با خودشان و خواسته هایشان از زندگی کنار نیایند نمیتوانند برای رابطه احساسی اقامی کنند.منطقی ترین کار در شزایط فعلی این هست که اقدامی نکنید تا خودشان بتوانند برای زندگی و اینده تصمیم بگیرند

سلام من رابطم با پسری ک 2 ماه باهم دوست بودیم تقریبن 3 ماه تموم شده و جوری که زمان کات ایشون به من توهین کردن. بعد از 3ماه که هیچ ارتباطی نداشتیم اومد و گفت تو محیط دانشگا جواب سلام منو بده چون جلوی دوستام زشته میگن فامیلیم.مسخره ترین چیزی که تو عمرم شنیدم. ومن بهش گفتم میتونی دروغ بگی یا هرچی ولی من حاظر نیستم باهات صحبت کنم.دلیل جداییمونو من هم حتی نفهمیدم.ایشون برگشت پیش دوست دختر سابقشون که میگفت بهم خبانت کرده نمیخوامش با دروغ و تهمت منو کنم.وقتی گفتم نمیخوام نه ببینمتنه صحبت کتم گفت منم نمیخوام. و به شوخی و خنده هرچیزی که ازش ناراخت بودمو از سرش باز میکرد و زیر تمام حرفاش زد و از سرخودش باز کرد.نمیدونم الان این دیدار یکدفعه برگشتش محسوب میشه یا نه.چون ادمی نبست که به حرف دوستاش بها بده.منجابی که اطلاع دارم فک کنم هنوز دوست دخترش هست امن حتی حاظر نبودم به خاطر توهینش باهاش صحبت کنم.

سلام دوست گرامی دو ماه ارتباط نه به شناخت درست رسیدید نه به دلایل واقعی دوست داشتن. به نظر نمیرسد ایشان دنیال ارتباط مجدد باشند پس برای خودتان تصور سازش نکنید

سلام وقت بخیر، من ۸ ماه ت رابطه ای بودم که آقا قصد ازدواج با من رو داشتن ایشون ۳سال از من کوچیکترن من ۲۸ سالمه ایشون ۲۵ سالشونه من بچه طلاق هم هستم و ایشون از ابتدای رابطه میدونست، بعد از ۸ ماه ایشون به من گفتن که مادرشون مخالفن که ایشون با دختری که این شرایط رو داره ازدواج کنن و رابطه رو کات کردن،با توجه به اینکه ایشون برای موندن در این رابطه از خودگذشتگی هم داشتن ایشون برای موندن توی این رابطه و به ثمر رسوندنش تحصیل خارج از کشورشون رو کنسل کردن که من بعدها متوجه شدم، بعد از ۲۶ روز من با مشورت مشاور با ایشون تماس گرفتم و گفتم که این عشق حیفه بیا باهم بیشتر تلاش کنیم پیش متخصص بریم…… ایشون مخالفت کرد و گفت احساس من به تو عوض نشده ولی من شرایط ذهنیشو ندارم و حاضر به همراهی نشدن و‌ایشون‌ درون‌گرا‌ هم‌ هستن، الان ۳۸ روز از کات این رابطه میگذره نظر شما در مورد بازگشت چیه؟ چون‌ به گفته ی مشاورم ۹۰ تا ۹۵٪ احتمال برگشت ایشون‌ هست میخواستم نظر شمارو بدونم

سلام 7 ماهه در رابطه ای هستم که مشکلات تعاملی زیادی داریم باهم و بحثمون خیلی زود بالا میگیره و به بی احترامی ختم میشه ب حدی ک برای بار آخر ک بحثمون بالا گرفت من ساکت نمیشدم و برای اولین بار ب خانواده من توهین کرد(به من گفت پدرسگ و گوشیو قط کرد)، من هم اعلام کردم رابطه برام تموم شدست بعد یک روز اومد و عذرخواهی کرد(ولی عذر خواهی پر از توجیه)من بازهم رد کردم و گفتم این مساله بخشش نداره ولی حقیقتا ب شدت دو دلم و برام تموم نشده دوسش دارم از اینکه اون هم دوسم داره شکی ندار،بارها تا مرز جدایی پیش رفتیم سرمسایل مسخره ولی فک مطکنم این مساله جدیه نمیدونم الان باید سعی کنم ببخشمش و رفتارشو اصلاح کنم یا برای همیشه کنار بذارمش، از اینکه ازش جدا شدم بشدت میترسم چون علاقه ی شدیدی بینمون هست و بنا ب شرایط زندگیمون خاطره خیلی سخت خواهد بود برام ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی ارتباط فردی که در هنگام عصبانیت به شدت پرخاشگر هست را نمیتوان رابطه ای درست دانست.از طرفی اگر فقط یکبار این مسئله پیش آمد کرده بود میشد تا حدی ندید گرفت اما اینگونه که مطرح کرده اید بارها این مشکل وجود داشته است .به نظر می رشد بهتر است 1-با ایشان جدی صحبت کنید 2- به مشاور مراجعه کنید 3-در ادامه این رابطه تجدید نظر کنید

با سلام نظرتون در مورد جمله زیر چیه؟ اونایی که تنهایی پرواز میکنن قوی ترین بال‌ها رو دارن یکی از همکارانم بدون مقدمه قبلی این جمله رو برام تو واتساپ فرستاده ارتباط ما خیلی رسمی و فقط کاریه. منظورش رو متوجه نشدم. بنظرتون جواب مناسبش چیه؟

با سلام وعرض خسته نباشید من سه سال پیش با یه اقایی اشنا شدم که دور بودن چهار پنج ماه باهم بودیم ولی بعدش یهو کم رنگ شد و جواب نمیداد وخلاصه هر بار بهش میگفتم تکلیفمو مشخص کن میگفت تو باشی من هستم نباشی نیستم از خیلی ها پرسیدم یه سال هم صبر کردم دیدم خبری نیس ازش وارد رابطه دیگه ای شدم و حالا بعد این همه مدت اومده میگه بیا بگرد و اینم بگم خیلی ادم مغروری بود هیچ وقت معذرت خواهی نمیکرد ولی این بار معذرت خواهی کرد ولی من جواب منفی دادم چون ترسیدم بازهم مث گذشته تنهام بذاره میشه راهنمایی کنید که دقیقا چی کار کنم اینم بگم رابطه نفر دوم هم در حال تموم شدنه و من موندم بین این دو نفر کیو انتخاب کنم ممنون میشم راهنمایی کنین

سلام دوست گرامی اینکه این فرد پیگیر رابطه نبوده اصلا نشانه خوبی نیست و بودن و نبودنشان منوط به حضور شما بوده.الان باید اگر تمایل به بازگشت به رابطه دارید منطقی باشید و مشکلات قبلی رابطه را کاملا بررسی کنید و پس از اطمینان از حل این مسائل مجدد وارد رابطه بشید.تنها به صرف اینکه از شما خواستند برگردید خودتان را مجدد درگیررابطه اشتباه نکنید

سلام من 18 سالمه و 2 سال پیش با یه پسری اشنا شدم که 4 سال ازم بزرگتر بود . از همون اول رابطه قصدش ازدواج بود از اونجایی که یه اشنایی دوری با خونوادش داشتم کاملا بهش اعتماد داشتم ما 7 ماه باهم در ارتباط بودیم و رابطه کاملا سالمی داشتیم اما زیادی مغرور بود گاهی وقتا غرورش اذیتم میکرد اینم بگم من ذاتا ادم لجبازیم و کلا به حرفاش گوش نمیکردم هرچی ازم میخواست دقیقا بر عکسشو انجام میدادم یه چندماهی از رابطه مون گذشت متوجه شدیم خونواده هامون تو گذشته یه مشکلی باهم دارن و کلا قضیه ازدواج منتفیه اما اون میگفت من مامان باباتو راضی میکنم اما من زیاد تمایل به ازدواج نداشتم چون نمیدونستم چقدر دوسش دارم تا اینکه بعد 7 ماه یه شب یهو بهش پیام دادم و گفتم نمیخوام باهاش باشم خودمم هنوز نمیدونم چرا اینکارو کردم ، ،خیلی تلاش کرد واسه برگردوندنم به رابطه ،باورم نمیشد اون ادم مغرور اینجوری ازم خواهش میکنه اما وقتی بهش گفتم دوسش ندارم رفت دیگه سراغمو نگرفت ،7 ماه از اون ماجرا گذشت و تو این 7 ماه متوجه شدم کسی که همه چیو بی دلیل خراب کرد من بودم ، اون ادم انقدر تو این 7 ماه تغییرای عجیبی کرد که من وقتی به خودم اومدم دیدم با کارام گند زدم به زندگیه یه ادم دیگه ،بخاطر همین تصمیم گرفتم برگردم و همه چیو جبران کنم اما همون اول برگشتن بهم گفت ما نمیتونیم ازدواج کنیم گفتم چرا گفت بخاطر همون مشکلات و این حرفا اینم بهتون بگم بعد از جداییمون خونوادش منعش کردن از اینکه با من باشه از نظرشون من دختریم که نمیشه بهش اعتماد کرد ، در هر صورت ما برگشتیم و علاقه من بهش 100 برابر شده اما اون انگار هنوز داره بخاطر کارای گذشتم منو تنبیه میکنه مثلا بهم توجه نمیکنه میگم چرا میگه مگه قبلا بهت توجه میکردم یا یه کاری ازت میخواستم به حرفم گوش میدادی تهشم میگه تو این ادمو ازم ساختی ، درمورد ازدواجم من بهش اصرار نکردم اما خودش گاهی میگه اصلا نمیشه گاهی میگه شاید همه چی اونجور بشه که ما فکرشو نمیکنیم خیلی گیجم از یه طرف خیلی دوسش دارم از یه طرف از بعضی کاراش عذاب میکشم واقعا نیاز به یه مشاوره دارم اگه میشه کمکم کنید ،ممنون میشم

سلام دوست گرامی بهرحال غرور، لجبازی و سردی که از جانب شما در رابطه بوده اکنون نتایج خودش را نشان داده و بعد از یک اتمام رابطه یکطرفه، الان شما شاهد عکس شدن قضیه هستید بهتر هست به رابطه زمان بدهید و طی این مدت تغییرات رفتاری خودتان را به ایشان نشان دهید و تمام رفتارهای گذشته را که منجر به تلخی رابطه شده است تغییر دهبد.به مرور با رفتارهای درست شما، ایشان هم مانند سابق خواهند شد.در صورتی که این مدت تغییری ایحاد نشد بهتر است هر دو به مشاور مراجعه کنید

سلام بنده با اقایی در ارتباط بودم و قرار ازدواج گذاشته بودیم و ایشون به قولشم عمل کرد و اومد خواستگاری.بعد چند جلسه خانوادشون قبول نکردن و خبری نشد.تا اینکه بعد چند ماه با وجود اینکه هنوز کم و بیش باهم حرف میزدیم خبر نامزدیشو شنیدم.ایشون نامزد کرد و بعد تقریبا6ماه برگشت و گفت نامزدیو بهم میزنم و درست میکنم.من خیلی دوسش دارم و الان موندم باید چیکار کنم؟ایا برگردم بهش؟میترسم برنگردم و تا ابد حسرتشو بخورم که ‌کاش کنارم بود.

سلام دوست گرامی اینکه خانواده ایشان راضی به ازدواج شما نشدند و ایشان نتوانستند خانواده خودشان را با رفتارهای منطقی و درست مدیریت کنند و در مورد شما و ویژگی های خوبتان صحبت کنند تا با ازدواج موافقت کنند و این نشان از ضعف مدیریت ایشان دارد و از طرفی ازدواج با فردی دیگری و اعلام تعهد با ان شخص که در جریان این قضایا نیست فقط و فقط بخاطر مخالفت خانواده و بعد جدایی و ازدواج با شما ،یعنی سخت کردن و شاید غیر ممکن کردن حل مشکلات.که منطقی و درست به نظر نمیرسد به این فکر کردید که دختری که با ارزو و با امید با ایشان ازدواج می کند چه ضربه ای بابت این تصمیم می خورد؟از کجا معلوم بتوانند به راحتی جدا بشند؟مشکلات ازدواج و جدایی ایشان و رابطه مجدد را بررسی کرده اید. درواقع بدترین راه را انتخاب کرده اند. شما مدیریت رابطه را در دست بگیرید و اجازه ندهید هم با عواطف شما و هم اون دختر خانم بازی بشه و با تمام علاقه ای که به ایشان دارید رابطه را تمام کنید

سلام…من عاشق دختری هستم و در اویل رابطه اون دختر هم به من علاقه ی زیادی داشت ولی ازونجایی که بنده شخصی شکاک و بی اعتماد بودم به شدت ازم دلسرد شد و رابطه رو تموم کرد…الان بعد از گذشت چندوقت و اینکه سعی کردم روی شکاکی خودم کارکنم تصمیم گرفتم دوباره به رابطه برگردم ولی همش ازن ترس دارم که چجوری باید سرصحبتو باز کنم یا اینکه با ی سوپرایز برم سمتش یا اینکه دعوتش کنم به یه گپ…نمیدونم چه پیشنهادی بدم که اون شخص قبول کنه…با توجه به اینکه اون شخص اصرار داره که تو آدم شکاکی هستی و هیچی درست نمیشه

دوست عزیزم سلام متاسفانه فرد شکاک رابطه ای را تجربه میکند که آرامش مطلق در ان وجود ندارد و با بدبینی خود که باعث ابجاد یک پیله تنهایی برای خودشان و شریکشان ایجاد بشه. و اکثریت هم چون خودشان قبول ندارند که شکاک هستند متاسفانه برای درمان نیز اقدامی نمی کنند اما شم با اذعان به مشکلتون و پیگیری روند درمان، الان سعی در رفع مشکلات ناشی از شک خود دارید پس به ایشان نشان بدید که تغییر کرده اید به این صورت که از ایشان بخواهید جلسه حضوری با هم صحبت کنید ۱-اعلام کنید که مشکل شکاک بودنتون رو پذیرفتید و قبول دارید ۲-برای درمان اقدام کردید و از مشاور کمک گرفتید ۳-تغیبر در رفتار و افکارتان پدید امده ۴-در صورت تمایل میتونند با مشاور شما صحبت کنند و از روند درمان اطلاع پیدا کنند ۵-از ایشان بخواهید بازه زمانی مشخص به شما برای نشان دادن تغییرات زمان بدهند

سلام.ببخشید من سه سالی با یک اقایی در ارتباط بودم و بنا به یک سری مشکلات ازهم جدا شدیم که خییییییلی برای من سخت بود حدود چهار سال باهم ارتباطی نداشتیم قبلا این اقا از من درخواست میکرد که بعد از جدایی بیا دوستای معمولی باشیم طوری که فقط از احوال هم خبر دار شیم ولی من قبول نکردم الان بعد از چهارسال اون اقا دوباره برگشته.من روزهای فوق العاده ای رو با اون اقا داشتم و هیچ کس غیر ازاون نظر منو نتونسته جلب کنه و دوست دارم با اون اقا ادامه بدم البته هدف دار نه در حد دوستی میخواستم راهکار شما روبدونم

سلام دوست خوبم رابطه شما یکبار تمام شده و اکنون پس از گذشت چند سال قصد دارید دوباره ان را شروع کنید پس باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و تمام جوانب رابطه سنجیده شود و با دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. اما بهتر است قبل از اینکه رابطه به شدت قبل ادامه پیدا مشکلات رابطه قبلی بررسی بشه، راهکارها رو بسنجید، هدف هر دور از رابطه مشخص بشه، بازه مورد نظر برای تصمیم و اقدام جدی تمام اینها نیاز به صحبت مشترک با ایشان داره. بدون رودروایسی باهاشون صحبت کنید در مورد ۴سالی که نبودن ببینید در رابطه ای جدی بودن یا نه؟ دلایل قطع رابطه رو بسنحید دلیل برگشت مجدد و.. اینها باید همه درست و با دیدی باز به نتیجه برسید اگر ار این سوال ها حواب قانع کننده و منطقی داشتید با رعایت موارد اهداف مشترک، ایجاد بازه زمانی، حل مشکلات قبلی میتونید رابطه را اغاز کنید

عرض سلام اگر طرف مقابل که رابطه را یک طرفه قطع کرده پس از مدتی برگردد و بخواهد رابطه را مجددا ایجاد کند چه رفتاری مناسب هست؟ با توجه به اینکه خودمان هم مایل به برقراری مجدد رابطه باشیم ایا باید رفتار نه چندان خوشایند طرف مقابل در گذشته را نادیده گرفت و بخشید و یا اینکه باید رفتار گذشته را یاداوری کرد ؟ به عبارت دیگه باید یه سادگی گذشت کرد یا نباید به سادگی بخشید؟

سلام دوست خوبم رابطه ای که یکبار به هر دلیلی تمام شده باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و این بار با دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. افراد از هر بار شکست و یا عدم موفقیت باید درس ها و تجربه داشته باشند تا امکان سواستفاده را کاهش دهد . بخشش یک انتخاب است. فراموش کردن اشتباهاتی که دیگران در ارتباط با ما انجام می دهند مشکل است به خصوص اگر از لحاظ روحی برای ما دردناک باشند. بخشش واقعی زمانی اتفاق می افتد که ما آگاهانه تصمیم بگیریم که روی اشتباهات تمرکز نکنیم. فکر کردن مداوم باعث باقی ماندن دردهای عاطفی می شود و هر زمان که روی آن متمرکز می شویم، گذشته را بازسازی میکنیم. بازسازی رابطه به حفظ و ماندگاری آن، با هم بودن و ثبات رابطه اشاره دارد. برخی از افراد برای روابط خود تلاش زیادی کرده اند و نمی خواهند چیزی را که به زحمت به دست آوردند به راحتی به خاطر اشتباه طرف مقابل از دست بدهند. بازسازی رابطه بر پایه بخشش پیامد مطلوبی است که برخی از افراد به دنبال آن هستند تا رابطه به چالش کشیده شده خود را، دوباره از نو بسازند. در مورد شما و ارتباطتان نیازمند اطلاعات بیشتری هستم و صرف علاقه شدید دلیلی برای درست بودن رابطه نیست.

با عرض سلام چطور میشه بدون حس تحقیر به طرف مقابل درخواست برقراری دوباره رابطه را داد به طوریکه هم عزت نفس مان حفظ شود و هم احتمال پذیرفتن درخواست از طرف مقابل هم افزایش پیدا کند؟

دوست گرامی سلام همانظور که میدونید عزت نفس یکی از مشحصات بارز انسان های موفق هست ومیان عزت نفس و اعتماد به نفس تفاوت وجود دارد. برای درخواست پیشنهاد به فردی ، انچه مهم است درک جایگاه ان شخص و ارزش او است که منجر به ارتقا یا کاهش عزت نفس انسان می شود. انسانی که خودش عزت نفس بالا دارد و می داند که این عزت نفس نشات گرفته از دوست داشتن من حقیقی،مستحق عشق و علاقه بودن ،شاد بودن و … است سعی می کند در روابط خود با افراد با رعایت عزت نفس خود ،به دنبال انسانی با شرایط و ویزگی های خود باشد. هیچ مانعی بر سر تجربه یک روابط عاشقانه ی زیبا بزرگتر از این ترس نیست که کسی خود را شایسته عشق نداند. اگر در خود احساس عزت نفس می کنید و خود را لایق احساسات می دونید و در درخواست ارتباط مجدد ، به احساس و عواطف میرسید می توانید با رعایت حد و مرزها خود درخواست مجدد کنید. صادق بودن و صحبت از احساسات واقعی میتواند کمک کند که طرف مقابل احساس حقارت و کمبودی نکند چون مطمئن هست که شحص مقابل با توجه به احترامی که برای خود و عزت نفسش قائل است نمیخواهد وارد رابطه ای اشتباه و تحقیر آمیز شود. ما می دانیم کسی که عزت نفس ندارد برای خودش احترام قائل نیست.قبل از درخواست مجدد نگاهی به خود بیاندازید و ببینید که آیا از عزت نفس کافی برخوردار هستید یا خیر… برای افزایش اثر،بهترین رفتار، ان است که با احترام به خودمان با شخص مقابل هم همانگونه برخورد کنیم و با صاقت و بیان درست احساسات،باعث احترام به خود و رابطه شوید

سلام .من دختری ۲۰ ساله هستم وقتی ۱۸ سالم بود با پسری آشنا شدم و ۹ ماه با هم بودیم اول قصد ازدواج داشت اما به یکباره بی دلیل با یک پیام گفت که دیگه نمیخواد با من باشه. یک سال و نیم میگذره و من زجر زیادی کشیدم و هنوزم غم گینم اما اون حاضر نیست که برگرده .نمیتونم فراموشش کنم . و ۴ سال ازم بزرگتره . من چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی اشنایی های کوتاه مدت و گذرا حتی اگر برای ازدواج هم باشید با توجه به افکار و نظرات افراد هرروز تغییر جهت و موضع میدهد و امکانش هست حرفی که امروز مطرح میشود فردا کلا نقض بشه پس در دوران کوتاه اشنایی خیلی نباید روی حرفها حساب کرد ایشون اگه وافعا علاقمند شما و رابطه مشترکتان بودند حتی در صورت مهیا نبودن شرایط و حتی وجود مشکل در رابطه باید با شما صحبت میکردند و یکطرفه رابطه را به پایان نمیرسوندن اتمام یک رابطه از سمت یک نفر، در واقع عدم احترام به شما بوده است پس بجای ناراحت بودن و غصه خوردن به خودتان احترام بذارید و با دید منطقی و درست به سوی اینده حرکت کنید و اجازه ندید که یک رابطه زودگذر شما را از پیشرفت و زندگی رو به رشد دور کند به فعالیت های ورزشی، هنری مشغول بشید و بدون اینکه به عقب برگرذید و به دنبال راهی برای استارت و شروع محدد رابطه باشید احازه بدید گذر زمان،روح شما را ترمیم کند و فرد شایسته ای را در مسیر شما قرار دهد

باسلام دختری هستم ٣٣ساله که درسن ٢٨سالگی با پسری نامزدشدم که دوسال نامزد بودیم سه سال پیش نامزدی توسط این پسربه اتمام رسید،بعد از گذشت ٣ سال به من پیام داده و از من خواسته اجازه بدم که با من تماس بگیره یا اینکه همدیگرو بببینیم. نمیدونم دلیل کارش چی هست و چه موضوعی رو میخواد مطرح کنه. پیشنهاد شما چی هست؟ آیاقبول کنم که تلفنی بهم زنگ بزنه؟

سلام دوست گرامی پاسخ شما بستگی به این دارد که علت تمام شدن رابطه از سوی ایشان چه بوده است و آیا این مدت او با شما در ارتباط بوده است یا خیر. نکته بعدی تمایل یا عدم تمایل شما به بازگشت و همچنین نظر خانواده‌تان است. اگر خودتان مایل هستیدف به او فرصت بدهید که ابتدا به صورت تلفنی دلیل این درخواست را مطرح کند و اگر نیاز به دیدار حضوری دارد، بیان کند.

سلام من خانمی هستم ۲۸ ساله که با پسری ۲۵ ساله بودم نزدیک سه سال هدف ازدواج حتی خانواده هامون هم میدونن منو به خانواده دوست و آشناها معرفی کرده بود خیلی منو دوست داشت شدیدا بهم وابسته بود منم خیلی دوسش دارم و خیلی نکات مثبت داره ولی من خیلی اشتباهات داشتم بداخلاقی بحث دعوا میکردم الان نزدیک دوماهه خبری ازش نیست و من میخوام برگرده قبلا هم قطع ارتباط داشتیم نهایتا یک ماه و نیم دوماه پیش بعد از دعوا من کلی التماس و خواهش کزدم ازش منو تنها نزاره تقریبا داشتیم اشتی میکردیم ولی همش سرد جواب میداد اصلا تماس نمیگرفت ولی الان هیچ خبری از هم نداریم خواهش میکنم راهنمایی کنید نمیدونم باید چکار کمم

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد برای بازگرداندن ایشان اقدامات متعدد و اشتباهی انجام داده‌اید. برای اینکه بتوانید مجددا ایشان را به رابطه برگردانید نیاز دارید تا ابتدا اشتباهات رفتاری خود را برطرف کنید. در واقع هر آنچه شما را از او دور کرده، ابتدا باید برطرف کنید. در این مسیر و برای بازگرداندن او برای بازگشت نیاز دارید تا از همراهی یک مشاور بهرمند باشید. مشاوران متخصص رادیوعشق همراه شما هستند.

با سلام، شش سال پیش قبل ار اینکه به سر بازی برم با خانومی اشنا شدم و با هم به قول معروف وارد رابطه شدیم من سرشار از انرژی بودم و فکر می کردم که لیاقتم از اون دختر بیشتره و می گفتم فعلا باهاش دوست باشم تا ببینم چی می شه که فکر کنم اون متوجه این مسیله شد و من رو مثل یک جانی اعدام کرد و مثل یک کاغذ مچاله دور انداخت خیلی اوایل حالم بد بود فقط توی سرم با خودم حرف می زدم و خودم را قضاوت می کردم چند ماههبعدش با هزار سختی ارشدم را گرفتم و رفتم سربازی ،دوران سختی بود هیچ وقت نتونستم دیگه خودم رادوست داشته باشم و فکر می کردم بیشتر ادما می خوان اذیتم کنم الان که دوسال از سربازی می گذره خیلی بهترم و یکی دوتا رابطه هم با سلامتی شروع کردم وخیلی دوستانه تمام شد و در حال حاضر همون دختر به من برگشته و می گه بعضی موقع ها تو وجودم حست می کنم حالا سوال من اینه به نظر شما من چه استراتژی باید اتخاذ کنم؟

سلام دوست گرامی اینکه بازیچه شخصی شدید و با شما ارتباط بدی داشتند یعنی شخص مناسب شما نبودند که تا چند سال شما درگیر این رفتار ایشان بودید.پس اینکه الان به شما برگشتند اصلا شروع این رابطه به صلاح و درست نیست و به فکر شروع مجدد این رابطه نباشید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/دلیل-جدایی.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/قهرو-آشتی.mp3Downloads-icon

وقتی طرفین یک رابطه تصمیم به جدایی می‌گیرند، در آن لحظه فکر می‌کنند تصمیم خود را قاطعانه گرفته‌اند و تردیدی در درستی آن ندارند. اما گاهی بعد از گذشت مدتی از جدایی، حتی اگر با اشخاص جدیدی نیز آشنا شوند، می‌خواهند دوباره به رابطه قبلی شان باز گردند. گرایش افراد به عشق و رابطه گذشته شان ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد که مهم ترین آن “حس علاقه” نسبت به طرف قبلی است، درواقع به قول معروف “دلشان هنوز پیش طرف قبلی زندگیشان ” است. در این مواقع ممکن است افراد در صدد پیدا کردن راهی برای بازگشت به رابطه قبلی، بازگرداندن دوست دختر یا دوست پسر قبلی و از نو ساختن همه چیز باشند. در این مواقع سوالات متعددی پیش می‌آید که آیا برگرداندن رابطه عاطفی که قبلا به نقطه پایان خود رسیده کار درستی است؟ و در این صورت چطور باید این کار را انجام داد؟

فهرست مطالب

گاهی اوقات افراد به خاطر خودخواهی و یا لجبازی، رابطه را به هم می‌زنند. به جای آنکه برای حل مشکل تلاش کنند، از رابطه می‌گذرند و با هم کات می‌کنند. این نوع از جدایی‌ها معمولا عجولانه بوده و فکر شده نیست.

 

در اغلب موارد خانواده و دوستانتان به شما می‌گویند که به زندگی ادامه بده و او را فراموش کن. نمی‌گویم که همیشه این کارشان درست است. با این وجود وقتی به شما می‌گویند که باید سعی کنید تا به رابطه‌تان برگردید، بدان معناست که رابطه قبلی‌تان ارزش تلاش کردن را دارد. دوستانتان شما را از هر کس دیگری بهتر می‌شناسند و وقتی فکر می‌کنند که شریک قبلی‌تان ارزش تلاش دارد، آشتی کردن با او به شما آسیب نخواهد رساند.چطور به رابطه برگردیم

همه ما با پایان یافتن رابطه، درگیر احساسات می‌شویم. حتی اگر این رابطه کمتر از ایده‌آل‌هایتان بود، طبیعی است که احساس ناراحتی داشته باشید و جمع کردن خودتان برای ادامه زندگی سخت باشد. اما اگر سالها از پایان رابطه گذشته و شما هنوز هم احساس ناامیدی و غم دارید و نمی‌توانید با جدایی کنار بیایید، می‌تواند نشانه‌ای از آن باشد که باید به یکدیگر بازگردید. پس از گذشت مدت زمانی طولانی از جدایی، احتما فهمیده‌اید که بودن با یکدیگر بوده که شما را واقعا خوشحال و راضی می‌کرد و مهم نیست که چه می‌کنید ولی نمی‌توانید از یکدیگر بگذرید. اگر شما نیز به همین شکل هستید، حتما باید آشتی کردن با او را در نظر داشته باشید. شاید او همان قطعه گم شده‌ای است که شما را تکمیل می‌نماید؛ ولی تنها یک راه برای فهمیدن آن وجود دارد. با او تماس بگیرید و ببینید آیا هنوز بارقه‌های امید در او نیز وجود دارد یا خیر.

برای سنجش میزان آسیب‌تان از ضربه عشقی به پرسشنامه روانشناسی زیر پاسخ دهید

پرسشنامه ضربه عشقی    

این مساله کمی پیچیده است، چرا که هر فرد عاشقی معتقد است امکان بازگشت به رابطه قبلی اش وجود دارد. اما در اینجا باید اشاره کنیم که اگر معتقدید آینده فوق العاده‌ای با شریک قبلی‌تان داشته باشید، دنبال او رفتن ارزشش را دارد. ولی مطمئن باشید که تمام زندگی‌تان را با این باور و امید که او برخواهد گشت، سپری نکنید. تنها باید یک بار سعی کنید که به رابطه بازگردید و اگر نشد، باید به زندگیتان ادامه دهید. گاهی اوقات یک امید واهی می‌تواند شما را در موقعیتی اشتباه نگه دارد و پیش از آنکه متوجه شوید، همه زندگی‌تان را به دنبال یک خیال سپری کرده‌اید.

اگر جدا به فکر بازگشت به رابطه قبلی‌‌تان هستید، شرایطی که رابطه در آن خاتمه یافته، از اهمیت بالایی برخوردار است. ترمیم رابطه‌ای که با آسیب به یکدیگر و در آتش نفرت خاتمه یافته بسیار سخت تر از رابطه‌ای خواهد بود که به صورت دوستانه پایان یافته است. همچنین اگر او را به دلیل بی احترامی به شما، خیانت یا هر گونه  خشونت فیزیکی ترک کرده‌اید، بازگشت به آن رابطه باید آخرین مساله مد نظرتان باشد. اگر مسائل قابل حل باشند، ترمیم رابطه آسان ترین مساله ممکن است. برای مثال اگر از مشکلات ارتباطی رنج می‌بردید، این مرتبه سعی کنید که در صورت بروز مشکل، خیلی رسا صحبت کنید و خودتان را ابراز کنید. وقتی به این مسائل رسیدگی شود، بازگشت به یکدیگر و داشتن یک رابطه سالم خیلی زیبا خواهد بود. برای جزییات بیشتر پادکست آموزشی زیر را گوش دهید.

تا زمانی که مدتی طولانی از رفتنش نگذشته باشد، واقعا متوجه نخواهید شد که چگونه بود و همین را نیز می‌توان راجع به بازگشت به رابطه گفت. گاهی این جدایی برای آنکه بفهمید چه کسی را از دست داده‌اید و اینکه او بهترین کسی بوده که داشته‌اید، لازم است. از زمان جدایی رابطه قبلی‌تان قرارهای بسیاری داشته‌اید و در میان همه این افراد، هیچ کس با او قابل مقایسه نبوده است. احساس می‌کنید روحیه شما با هیچکدام از پسران/دختران دیگر به اندازه او همخوانی ندارد و احساسی که به او داشتید را به هیچ کس ندارید. وقتی راجع به کلیت او فکر می‌کنید، می‌بینید او تمام آن چیزی بوده که همیشه می‌خواستید و این را تا زمانی که دیر شده، نفهمیده بودید. اگر عمیقا حس می‌کنید که شریک قبلی‌تان، بهترین عشق، شریک و دوستی بوده که تا به حال داشته‌اید، قطعا بازگشت به او گزینه‌ای است که باید در نظر بگیرید.

نگاه به آغاز رابطه به عنوان یک رابطه جدید، وسوسه برانگیز است، اما نمی‌توان از حقایق چشم پوشید : پیش از این همدیگر را می‌شناختید و با هم بیرون رفته‌اید. بسیار مهم است که زوج نقاط ضعفی که در گذشته در رابطه تجربه کرده‌اند را به یاد داشته باشند و باتوجه به اشتباهات گذشته، به ترمیم و بازسازی رابطه شان بپردازند. برای جزییات بیشتر پادکست زیر را حتما گوش کنید.

 

اکنون زمان آنست که اگر در زمان جدایی‌تان با کسی بودید، صحبت کنید. لازم نیست به جزئیات بپردازید. جمله ساده “من به پیشنهاداتی که داشتم فکر کردم” کافی است – مگر اینکه آن فرد، صمیمی ترین دوستش / همکارش یا هر فردی که ممکن باشد حسادت او را برانگیزد یا به او آسیب بزند، باشد. بسیار مهم است که حتما حداقل یک مرتبه به این مساله اشاره داشته باشید تا در ادامه مسیرتان با هیچ شگفتی روبرو نشود. اگر فرد مقابل ناراحت بود، راجع به هرگونه نگرانی و ترس صحبت کنید و سپس به مسیر خود ادامه دهید.

پس مراقب باشید : احتمال ظهور مسائل و مشکلات قدیمی بسیار بالاست – بهتر است که پیش دستی کنید و به سمت آنها بروید. لازم نیست بدترین دعوایی که داشتید را دوباره ایجاد کنید، ولی باید راجع به مسائلی که آن را به وجود آورده صحبت کنید و بعلاوه اینکه شما این کار را به منظور پیشگیری از وقوع اتفاقی مشابه در آینده انجام می‌دهید. صحبت راجع به مسائل، زمانی که هر دوی شما آرام هستید کلید مساله است، چرا که احتمال به نتیجه رسیدن صبحتتان بسیار بیشتر خواهد بود.

قطعا افراد تغییر می‌کنند، ولی آنها معمولا همانطور باقی می‌مانند. قاعدتا نباید انتظار داشته باشید که همه چیز بعد از اتمام مرحله “شناخت دوباره شما” متفاوت شود. بازگشت به الگویی که در رابطه قبلی وجود داشته، در میان زوج‌ها بسیار رایج است.

گذشته را کنار بگذارید و این بار با عشقتان یک رابطه درست و اصولی را از نو بسازید. برای یادگیری راه‌های برگرداندن عشق به زندگی و رابطه‌تان می‌توانید در کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج که توسط رادیو عشق بصورت آنلاین برگزار می‌شود شرکت کنید. در کار گاه  تکنیک‌های کاربردی‌ با استفاده از فایل‌های آموزشی و یک روانشناس اختصاصی در اختیارتان قرار داده خواهد شد تا با استفاده از آنها، تمام خاطرات تلخ گذشته شما و عشق‌تان با افکار و خاطرات خوب جایگزین شود و بتوانید یک رابطه متعهدانه و پایدار را از اول باهم بسازید. کارگاه شامل فایل‌های آموزشی صوتی، مشاوره تلفنی و آنلاین (پرسش و پاسخ در تلگرام و واتساپ)، آزمون شخصیت شناسی و … می باشد.

جهت ارتباط با کارشناسان رادیو عشق و مطرح کردن سوالات خود می توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید. علاوه بر این کارشناسان ما آماده پاسخگویی به سوالات شما از طریق تلگرام و واتساپ (09035714068) هستند.

دلایل متفاوتی ممکن است برای گرایش ما به بازگشت به رابطه قبلی وجود داشته باشد، شاید فکر می‌کنیم آن فرد بهترین کسی بوده که تا بحال ملاقات کرده‌ایم، با او خاطرات بسیار خوبی داریم، از جدایی پشیمان شده‌ایم و یا فکر می‌کنیم مشکلات پیش آمده قابل حل هستند. ممکن است از زندگی بدون او خسته شده باشیم یا به این نتیجه رسیده باشیم که در تصمیم‌گیری برای جدایی عجله کرده‌ایم. به هرحال درصورتیکه تصمیم گرفته باشیم مجددا به رابطه قبلی برگردیم باید نکات زیادی را مد نظر داشته باشیم. رابطه‌ای که به آن بازمی‌گردیم مانند یک رابطه کاملا جدید و بدون گذشته نخواهد بود. باید پذیرفت در طی زمان جدایی ممکن است اتفاقات زیادی افتاده باشد که ترمیم رابطه را سخت‌تر کند. پس لازم است در این مورد واقع گرایانه فکر کنیم. تصمیم گرفتن به بازگشت دوباره به رابطه قبلی باتوجه به شرایط شما و رابطه‌ای که داشته‌اید ممکن است درست یا اشتباه باشد. بسیاری از روابط تمام شده، بعد از بازگشت زوج به یکدیگر، مجددا محکوم به شکست هستند. چرا که افراد مشکلات و اختلاف نظر‌ها را به خوبی حل نکرده‌اند یا از مهارت‌های ارتباطی خوبی برای تعامل با یکدیگر برخوردار نیستند. به کمک مشاوره می‌توانید برای بازگشت به رابطه تصمیم درستی بگیرید. همچنین می‌توانید برای کسب مهارت‌های ترمیم رابطه، ایجاد ارتباط موثر با طرف مقابل و حل تعارضات به روش مسالمت آمیز از مشاور کمک بگیرید.

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

277 بازدید

451 بازدید

491 بازدید

557 بازدید

1.09k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

چطور به رابطه برگردیم

سلام من ۲۰ سالمه و حدود سه سال با یه پسر ۲۱ ساله رل بودم من تو رابطه همیشه خیلی شکاک بودم و گوشبشو چک میکردم و کلی همیشه بحث و دعوا راه مینداختم بخاطر اینکه دوسم نداره یا چتش با فلان دخترو دیدم کلا در ارتباط بود با دخترای دیگه ولی همیشه همه چیزو خودش بهم میگفت حتی اگه کار اشتباهی میکرد.۸ماه پیش بخاطر اینکه با یه دختر در ارتباط بود کات کردیم دختره یسری حرفا زد که انگار باهم رل بودن ولی همون زمان این اقا هیج حرفی نزد بعد ۸ ماه یسری ارتباط بینمون شکل گرفت چت و تماس حتی چندباری به خواسته ایشون همو دیدیم درباره اینکه آدمای گذشته فراموش نمیشن یا بعضی حسا تکرار نمیشن حرف میزد ولی درباره برگشت حرفی نمیزد و میگفت نمیخوام برگردم توی رابطه که دوباره دعوا راه بندازی و من بخاطر عصاب خوردیم تورو ناراحت کنم من حتی قضیه اون دخترو هم پیش کشیدم و ایشون گفت که ما فقط باهم در ارتباط بودیم و اون خانم میخواست بامن باشه ولی من باهاش نبودم.الان خیلی سردرگمم هیچجوره نمیتونم فراموشش کنم تو کل این ۸ماه هروز دربارش فکر کردم حتی سعی کردم با پسرای دیگه وارد رابطه بشم تا شاید فراموش کنم ولی نشد تو این چند وقت ایشونو هرچندوقت یبار دم خونمون میدیدم یا استوری هایی میذاشت از چیزایی که باهم خاطره داشتیم و ایشون حتی اشتباهشو قبول نداره و میترسم اگه قرار باشه برگردیم باهم دوباره این اتفاق بیفته و من واقعا نمیتونم تحمل کنم این قضایارو و این اتفاقا و ناراحتی جدایی فکرمو خیلی درگیر کرده

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما نتوانسته است که اعتماد در رابطه بسازد و این رابطه سرشار از بی‌اعتمادی بوده است. از طرفی راه شما برای فراموش کردن او راه اشتباهی بود؛ اینکه بخواهید با دیگران در ارتباط باشید تا طرف قبل را فراموش کنید؛ خطاست. شما می‌توانید برای ارزیابی کیفیت این رابطه و تصمیم‌گیری درست و منطقی درباره آن، با مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره داشته باشید. مشاوره به شما کمک می‌کند که راه درستی را در مورد این رابطه در پیش بگیرید.

سلام میشه لطفا کمکم کنید؟ من الان ۱۷ سالمه و سه سال پیش با یه پسری که یه سال از خودم بزرگتر بود و رابطمون از راه دور بود دوس شدیم. میدونم شاید مسخره باشه ولی سه سال رابطه ی فوق العاده ای داشتیم فامیل هم بودیم هر دو سه ماه یه بارم که من میرفتم شهرشون چندبار همو میدیدیم.خ یلی عاشقم بود منم شدید وابستش بودم تااینکه ۶ ماه پیش گفت تو با من اینده ای نداری و بهتره تا ضربه نخوردی بری. من خیلی التماسش کردم ولی رفت .من تو این ۶ ماه نابود شدم به خصوص وقتی فهمیدم با یکی دیگس. چند وقت پیش بعد ۵ ماه سه چهارباری دوستانه حرف زدیم. یعنی خودش پیام داد. من نمیتونم فراموشش کنم عاشقشم منتظرش بمونم؟ نمیتونم حرفا و خاطره هامونو فراموش کنم‌.احتمال برگشت هس؟چون تو حرفاش گفت رل نزدم چالش بوده اما دروغ گفت

سلام دوست گرامی در حال حاضر 17 سال دارید و از 3 سال قبل وارد رابطه شدید، یعنی از سن 14 سالگی. این سن که دوره شروع نوجوانی است انتخاب‌های افراد، براساس هیجان و کششی است که نسبت به جنس مخالف بوجود می‌آید. بعد از مدتی این هیجانات فروکش می‌کند، مثل اتفاقی که از 6 ماه قبل برای شما بوجود آمد. پیشنهاد ما این است به دلیل آسیبی که دیدید، حتما از مشاوره استفاده کنید تا بتوانید خاطرات دوره دوستی‌تان را کمرنگ کنید و با این جدایی کنار بیایید.

سلام من تو رابطه ای بودم که اوایل بهش بی توجهی میکردم دوستش نداشتم بعد یه مدت بهش وابسته شدم و این اقا اخلاقش شد عین اوایل من که بی توجه بودم میومد پیام میداد هی در رفت و امد بود بعضی وقتها بعد۳ ماه میومد یه همکاری داره که دختره دوسال ازش بزرگتره و عاشقشه دختره و این اقا میگه من به چشم رفیق میبینمش خوشم نمیاد باهم کار کنن اینم نظر من انگار اصلا براش مهم نیست خیلی هم صمیمی هستن دختره خیلی بهش میچسبه و خلاصه ما چند وقتی میشه کات کردیم برای همیشه اما میدونم دوباره زنگ میزنه اگه زنگ زد چجوری باهاش برخورد کنم که بسوزه و تلافیه کاراش یه جورایی سرش در اورده بشه؟؟

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل و مدت زمان رابطه اشاره نکردید. با توجه به سوال‌تان، در حال حاضر هنوز بعد از قطع رابطه شما خشمگین هستید و این خشم باعث شده است که به تلافی کردن فکر کنید. یکی از مخرب‌ترین دلایل برای برگشت به یک رابطه تمام شده، انتقام گرفتن است که نشان می‌دهد علاقه قبلی شما تبدیل به خشم یا حتی نفرت شده است. پبشنهاد می‌کنیم پیش از اینکه بخواهید اقدام اشتباهی انجام دهید با مشاور صحبت کنید تا از این مرحله خشم عبور کرده و زندگی‌تان را با آرامش ادامه دهید.

من با یه پسری اشنا شدم ۷ ماه باهم بودیم دو باری قهر کردیم و اشتی کردیم من خیلی بهش توجه داشتم چون واقعا دوسش دارم اما از حسش مطمعنم نیستم اصلا رابطه جدی نداشتم این اولین رابطم بود لطفا بهم کمک کنید

سلام دوست گرامی جزییاتی که مطرح کردید کم است و نیاز است تا درخواست خودتان را به صورت شفاف‌تری بیان کنید. رابطه نداشتن و بی‌تجربگی دلیل محکمی برای اشتباه کردن متوالی نیست، بلکه شما می‌توانید در زمینه‌ای که از آن اطلاعات یا مهارتی ندارید، آموزش ببینید. می‌توانید برای این آموزش‌ها، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام.من با یک اقای محترمی در یک رابطه عاطفی بودیم .ارتباط ما خوب بود تااینکه با یک خطا من (نه خیانت)این ارتباط خاتمه یافت.من درخواست کردم که ادامه بدیم ولی ایشون گفتن من وارد خط قرمز ایشون شدم من نمیتونم ببخشم و ارتباط ما ۸ ماه پیش تموم شد. چند ماه از ایشون هیچ پیامی نداشتم تا اینکه در یه ماه اخیر ایشون دو بار به من پیام دادن با مضمون ارزوی موفقیت در امتحان. آیا این واقعا یک ارزوی موفقیت بی منظور هست بنطرتون؟ بعد ما گروه مشترک داریم دونفری در یک شبکه اجتماعی. باید اونجارو ترک کنم؟ اینم بگم خیلی ویژگی های مثبت دارن و من هنوز بهشون حس خوبی دارم. ممنون ازتون

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. باید مساله خطا یا خیانت شما دقیق بررسی شود تابدانیم چه آسیبی به رابطه وارد شده است. بعد از گذشت 8 ماه پیامی که از ایشان دریافت کردید می‌تواند چند معنی داشته باشد: 1)کاهش عصبانیت او و بخشش شما 2)بدون هیچ منظوری این پیام را ارسال کرده باشد 3)از روی کنجکاوی که شما کجا هستید و چه می‌کنید. در هر صورتی تا زمانی که ایشان به صورت مستقیم از بازگشت به ارتباط صحبت نکردند، بهتر است که اقدام جدی یا سرمایه‌گذاری روی او انجام ندهید. درباره ترک گروه مشترک با او نیز بستگی دارد که بخواهید مجدداً ایشان را به خودتان جذب کنید یا خیر. فعلا دست نگه دارید و پیش از هرگونه تصمیم جدی، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقت بخیر من ۶ سال با اقایی اشنا شدم و خیلی همدیگرو دوست داریم تو این مدت حرف ازدواج بینمون نبود اصلا ولی بعد از چند سال به هم علاقمند شدیم جوری که نبودنش برام خیلی سخت شده بود و یک روز اتفاقی گفت خانوادش برای خواستگاری من میفرسته و اومدن و طرز نگاه اون اقا از زمانی که مادرشون منو دید فرق کرد اول گفتن استخاره اومده نه شده باز گفتن فرهنگ خانواده هامون بهم نمیاد اینجوری شد که یک روز همدیگرو ترک کردیم من خیلی اصرار کردم بیشتر فکر کنه و تصمیم درستی بگیره حالم بد بود کارم شده گریه الان یک هفته رفته من بازم بهش پیام دادم بعضی جاها جواب داد و گفت قسمت همینه گفت اونم ناراحته از این قضیه ولی نمیشه کاری کرد و جدایی باید اتفاق بیفته و منو دعوت به ارامش و خونسردی کرد ولی من هضم این ترک برام سخته احساس میکنم دارم خفه میشم و نمیتونم بدون اون زندگی کنم

سلام دوست گرامی سن خودتان و طرف مقابل را نگفتید. 6 سال مدت زمان زیادی است و حالت‌هایی که شما تجربه می‌کنید نیز طبیعی است، چون روی او سرمایه‌گذاری زیادی کردید و آینده خودتان را با او تصور کردید. به نظر می‌رسد نظر خانواده برای ایشان اولویت بیشتری از علائق دارد، بنابراین برگشتن شما به این رابطه، منجر به کاهش عزت نفس در شما می‌شود. بهتر است برای بهبود حالتان حتما از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون به خیر من دررابطه ای بودم ک پسرمقابلم سردشد یک هفته و دگ تاچندروز نه پیامی داد و نه تماس گرفت و من هم ک متوجه این موضوع شدم سمتش دیگه نرفتم و از لحاظ روحی داغون شدم و به مشاور مراجعه میکردم..بعد از یک ماه یه پ داد اما من باسردی جوابش دادم .خبری ازش نبود تا دوباره بعد از دوماه دوباره پ داد و من باز باسردی جواب دادم وگفتم ک دگ قرار نیست برگردم واون بدون هیچ دلیل و توضیحی ب من رفته بود و گفت مشکلاتی داشته که قابل گفتن نبوده و… دوباره 3ماه ازش خبری نبود و الان دوباره پ داده و ابراز علاقه و اینکه اگه سکوت میکنه نشانه ی نخواستنش نیست و به وقتش باخانوادش میاد و ازاین حرفا من واقعا موندم ک اون راست میگه یا نه ..اینکه واقعا مشکلی بوده یا نه .. اینکه بازگشت مجدد من و فرصت دوباره دادن بهش به این ختم نشه ک دوباره یهو بدون دلیل بره

سلام دوست گرامی وقتی در رابطه‌ای هستید که طرف مقابل دائماً در حال ترک کردن شماست و دلیل قانع کننده ای برای این کار نمی‌آورد، یعنی شما به او اجازه این کار را داده‌اید که او هر زمان دلش خواست بتواند برود و بیاید. بنابراین باید ابتدا هدف این رابطه را مشخص کنید و برای این رابطه یک مرز و زمان مشخص کنید.

سلام لطفا راهنماییم کنید با پسری که بخواد برگرده بنوعی بخواد پیام بده یا زنگ بزنه یا نشونه هاشو بفرسته و مستقیم نگه چطوری رفتار کنیم؟ آیا همون لحظه جوابشونو بدیم یا نه صبر کنیم؟ چه مدت صبر کنیم اگه مثلا بعد یه هفته جواب بدیم دلسرد نمیشن؟ نمیرن؟

سلام دوست گرامی زمانی که رابطه ای تمام می شود، دوطرف باید انگیزه های خود برای بازگشت به رابطه را دقیق بررسی کنند. زمانی که تصمیم به برگشت به رابطه را می گیرند، براساس آن باید جذابیت های مختلفی که بین این دو وجود داشته و کم شده است را مجدداً بازیابی کنند. درباره سوال شما رادیو عشق دوره بازگشت به رابطه را تدوین کرده است که تمام این سوالات در آن جواب داده شده است. اما ابتدا باید مشاوره دریافت کنید تا کیفیت رابطه شما دقیق بررسی شود.

سلام خسته نباشید.من یک پسرم حدودا نه ماه پیش بادختری به صورت مجازی اشنا شدم چون دانشجو بودیم یجورایی بحث رو بازکردیم و باهم اشناشدیم دوتامون هم تنهابودیم و شدیدا نیاز به یک همدم داشتیم و قصدمون هم جدی بود.حدود یک تا دوماه خیلی باهم خوب شده بودیم جوری که روزی دوبار تا دوساعت هم چت میکردبم وزنگ میزدیم و حرف میزدبم.بعدش که شور و شوق عشقمون تموم شد طرفم بهم گفت که من به دلیل یکسری شرایط که در خانواده من هست نمیتونم وقت کافی برات بزارم شرایطش هم این بود که خیلی کارمیکرد توی خونه مجبوربود پدربزرگ و مادربررگش رو مراقبت کنه و در نبود پدرش که بعضی شب های برای مراقبت از پدربزرگش به خونشون میرفت کنارمادرش میموند و سرکار هم میرفت به دلیل مشکلات مالی. بعد این وقت گذاشتن نسبت به ماه های گذشته کم شد و یک چندماهی که سرش خلوت شد بازهم وقت گذاشت ولی چون خودم ادم حساسی هستم و نیازداشتم به وقت کافی گذاشتن حدود چهارپنج بار طول این چندماه با عشقم بحثم شد که چرا وقتی میتونی دودقیقه وقت بذاری برام دریغ میکنی مگه چقدر کارداری که نمیتونی.بعد دیگه مشکلاتمون شروع شد چندبار تاسر کات کردن رفتیم ولی خب برگشتیم و ادامه دادیم. ایندفعه اخری من حال خوبی نداشتم و طرف من هم دنبال کسی بود که بتونه ارومش کنه و دردودل کنه باهاش ولی من خودم داغون بودم و برای همین چندبار بهش بی احترامی کردم و باز شروع کردم به زدن حرف هایی که وقت نمیزاری اهمیت نمیدی و ازاینچیزها. طرف من هم درشرایط خیلی بدی بود و همین باعث شد تمام شماره های منو بلاک کنه و خداحافظی کنه و بره و من هم یک اشتباه خیلی بزرگی کردم وقتی میخواست بره خیلی التماسش کردم و گریه هم کردم که کارو بدترخراب کردم.حالا یک هفته هست هیچ خبری نیست ازش دیروز هم پیام دادم که شرمنده هستم و چیزهای دیگه گفتم و سعی کردم کاملا منظقی باشم که من تحمل میکنم شرایطت رو و صبرمیکنم اون هم بعد از چندوقت پیام داد که من وضعم اینجوری هست و نمیتونم هیچ کاری برای تو بکنم جدیدا هم سرکار باید برم که دیگه اصلا وقتش رو پیدانمیکنم. من هم درجوابش بهش اثبات کردم که دراین شرایط هم میتونیم ادامه بدیم ولی دیگه جواب نداد. ایا این رابطه ادامه پیدامیکنه یا تموم شده است و اینکه به صورت خلاصه من بهتره چکارکنم؟!

سلام دوست گرامی برای درک کردن شرایط طرف مقابل، شما نیاز به پختگی بیشتری دارید. او صادقانه به شما گفته است که شرایط و موقعیت حضور در رابطه عاطفی را ندارد. در چنین شرایطی، شما باید ابتدا مشخص کنید که چه انتظاراتی در رابطه عاطفی دارید و آیا طرف مقابل می‌تواند حدودی از این انتظارات را برطرف کند یا خیر؟ سپس مشخص کنید چه مقدار باید زمان بگذرد تا او شرایطش مناسب شود و بتواند در رابطه عملکرد بهتری داشته باشد؟ فعلا به او فرصت دهید تا بتواند با این اتفاقی که افتاده است کنار بیاید، و در مسیر بازگرداندن ایشان، حتماً از توصیه‌های مشاور استفاده کنید.

سلام خدمت رادیو عشق من پسری ۱۹ ساله ساله هستم.که قبلا دو سال دچار افسردگی بودم و حتی مدت زیادی قرص میخوردم ولی سال پیش حالم کاملا بهبود پیدا کرده بود و عالی بودم تا اینکه ترم یک با دختری توی کلاسمون آشنا شدم…من به شدت ایشون رو دوس داشتم…رابطه ما خیلی شیرین بود(تلخی هم داشت)… از من دوسال بزرگتر بودن و من سر بعضی از چیز ها بچگانه رفتار کردم و این رو میپذیرم…ایشون بعد از دوماه یواش یواش سرد شدن و من از اونجا که از اعتماد به نفس بالا و نسبتا غرور برخوردارم هیشوقت به کسی التماس موندن نکردم پس بهشون پیام دادم که اگه میخای کات کنی اینکارو بکن و ایشونم قبول کردن…بعد از مدتی ایشون با یه بهانه ای دوباره من رو برگردوند به رابطه اما بعد دو هفته دوبار سر یه دعوای کوچیک ایشون کات کرد و منم گفتم باشه(دیدم مصره) بعد کاری به این ندارم که ایشون بعد از یه ماه دوباره پیام داد که بگو دوسم داری…من تو این ۴ ماه که کات هستیم ضربه ی بسیار شدیدی خوردم ولی درس های بزرگی هم گرفتم…اما سوالم اینه که چطور باید با این قضیه کنار بیام؟؟ و اصلا چطور رابطه ای هس…چون بعضا بشدت اذیت میشم( اگه میشم اینم توضیح بدین که من سر جمله” بیا دوستای معمولی باشیم” خیلی بهم ریختم و حتی وقتی خودشو میبینم گریم میگیره…آیا نرماله این؟؟)

سلام دوست گرامی شکست عاطفی مانند یک سوگ در زندگی اثرگذار است و باید با مسیر این شکست همراه شویم تا بتوانیم مراحل آن را پشت سر بگذاریم. “دوست معمولی” برای دونفری که رابطه” معنی دار و عاطفی ای” داشته اند، اصلا قابل پذیرش نیست. چراکه رابطه هیچوقت به مرحله قبل خود برنمی گردد. بهتر است برای شروع درمان شکست عاطفی حتما از مشاوره رادیو عشق مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من 44 سال دارم و هنوز ازدواج نکرده ام. دو سالی میشه که با دختری 42 ساله آشنا شدم که ایشان هم مجرد بود 8 ماه صحبت کردیم و کمی رفت و آمد کردیم ایشان بعد از یکماه نظر مثبت به این ازدواج داشتن ولی من مایل به بررسی بیشتر بودم یکسال ئیش سر یک مساله ای قهر کرد و اتمام رابطه را با وضوح کامل اعلام کرد تا اینکه چند روزی میشه که یه نماهنگ فرستاده که یعنی نادم شده حالا من نمی دونم چکار کنم انگار میل دارم که برگردم به رابطه ولی نمی دونم چطوری بهش بگم یا چکار کنم. لطفا راهنمایی ام کنید

پاسخ داده شد

سلام.با یه پسری آشنا شدم اولش به قصد آشنایی ساده بود اما بعدش ایشون گفت که عاشق من شده منم گفتم بهتره در حد دوستی معمولی بمونه که قبول کرد.بعد چند وقت من حس متقابل رو به ایشون پیدا کردم.صبحابا صبح بخیر اون بیدار میشدم و شبا هم با شبخیر اون.کلا وقتی سر کار بودهر فرصتی پیدا میکرد زنگ میزد بهم.واسم کادوهای بی مناسبت میداد.هر کاری میگفتم نه نمیاورد.منو به خانوادش معرفی کرد.ولی من چون شرایط خانوادگیمو میدونستم بهشون چیزی نگفتم.بعد یه ماه بامادربزرگ ایشون اشناشدم.همون روز یه اتفاق بدی افتاد که مادرم از قضیه باخبر شد.گوشیمو گرفت واجازه نداد برم بیرون.خیلی اذیت شدیم هردوتامون.مادر ایشون چندباری زنگ زدوازمادرم اجازه خواست تا درارتباط باشیم اما مادرم مخالف بود.میگفت سنش کوچیکه من 19 واون20بودو شغلش بده وبه ما نمیخوره.من با گوشی خواهرم پنهونی بهش پیام دادم بااینکه به مادرم قول دادم دگ حرف نزنم باهاش.یک ماه پنهونی وبا استرس شدیدباهم حرف زدیم و گفت واسه اینکه دوباره تورو بدست بیارم دارم همه کار میکنم.بخاطر حرف مادرم شغلشو عوض کردوگفت من راضیم حتی پنهونی حرف بزنیم ولی از دستت ندم.همیشه خودشو سرزنش میکرد که باعث شدم آزادیتو از دس بدی ولی جبران میکنم.گفت دارم کارامو میکنم بیام خواستگاری.قرارامونو گذاشتیم باهم.خیلی خوب بودیم حتی تلگرامشو هم بهم داده بودکه مطمعن بشم با کس دگ در ارتباط نسیت.بعد چند وقت فهمیدم بامن همسن بودو بهم دروغ گفته بود که ازمن بزرگتره چون اگه میفهمیدم همسن منه باهاش دوست نمیشدم.علاوه چندتا چیزو ازم مخفی کرده بودومن سر این کاراش اعتمادم از بین رفت و بااینکه خیلی دوسش داشتم بخاطر کارش وشرایط خانوادم رابطه رو تموم کردم.بار اخری که همدیگه رو دیدیم واسم گوشی خریده بودوگفت بااینکه داری میری ولی من تااخر عمرم عاشقتم.دلیل رفتنمو بهش توضیح ندادم واون فک کرد فقط بخاطر سنش ترکش کردم.الان خیلی حالم بده وهرروز دارم بهش فک میکنم.میخوام برگردم وبهش توضیح بدم و یه فرصت دگ بهش بدم.ولی اگه مادرم بفهمه خیلی بد میشه.لطفا کمک کنید ممنون

سلام دوست گرامی. بخشی از صحبت های شما برای مشاور سوال ایجاد می کند. شرایط خانواده شما چه مساله ای داشته که به آنها از رابطه اطلاعی ندادید؟ اشاره کردید بخاطر کار و مخفی کاری های ایشان رابطه را تمام کرده اید، در حال حاضر چه انگیزه ای برای برگشت دارید؟ برای تحلیل بیشتر ارتباط و آموختن شیوه صحیح برگشت با مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام ،من دختری هستم ۲۲سالمه کاملااز نظر شغلی مستقلم با آقایی که شغلشون تو هوانوردی بود حدود یکسال آشنا شدم،از همون اوایل این آقا همش بهانه کارشو میاورد و دوهفته یکبار یا یکماه یکبار به دیدنم میومد ،درروز نیم ساعت پیام میداد گاهی یک روز درمیون ،دیدارامون یکساعته بود،تو زمان کرونا ایشون قبلش ماموریت بودن ندیدم و الان ۳ ماهه من ندیدمش ولی به دیدار دوستاش میره بیرون میره من میگم ،بهانه میاره،حدود یک هفته ای هست که باهاش قهرم و دعوامون شده ،نمیدونم چیکار کنم ،ترس ازدست دادنشو دارم،ولی دلخوشیم از رابطه ندارم،خیلی دوسش دارم،میشه کمکم کنین🤦🏻‍♀️

سلام دوست گرامی در زمان آشنایی باید دوطرف برای رابطه زمان باکیفیتی اختصاص بدهند. این زمان شامل: پیام، تماس تلفنی و دیدار حضوری است. باید دلالی خود را برای جذب به ایشان مجددا بررسی کنید که به چه علت با شخصی که زمانی برای رابطه عاطفی ندارد، رابطه را ادامه میدهید؟ برای بررسی بیشتر رابطه خود از مشاوران رادیو عشق مشاوره آنلاین و یا تلفنی دریافت کنید.

سلام من با پسری حدود شش ساله دوست هستم امسال اردیبهشت ماه سر مسئله ی پیش پا افتاده ای جدا شدیم و سه ماه جدا بودیم که من فهمیدم ایشون یه ماهه با کسی دوست شده و من برگشتم به رابطه و تا الان هم با هم هستیم و همه چی خوبه مشکلی که دارم اینه که ایشون وقتی میخواستن از اون دختر جدا بشن نخواستن دلش بشکنه چون دختره سنش کم بود و راستشو نگفتن که میخوان برگردن پیش من و بهونه های دیگه ای آوردن مثل اینکه تفاوت سنیم باهات زیاده و تفاهم نداریم و جدا شدن اینم بگم که هیچ رابطه ی عاشقانه ای و دوست داشتنی و وابستگی بینشون نبوده و اون دختر راحت جدا شده ولی متاسفانه من عذاب وجدان گرفتم و همش میگم نکنه دل دختره شکسته باشه یا میگم تقصیر من شد و من برگشتم به رابطه عذاب وجدان دارم و نمیدونم چیکار کنم دلیلی که من برگشتم به رابطه قبلی این بود که دیدم دوسش دارم و منم تو رابطه کم گذاشته بودم و خیلی اذیتش میکردم و زیادی قهر میکردم واسه همونم یه شب که قهر کردیم دیگه طولانی شد و به جدایی تبدیل شد لطفا منو راهنمایی کنید که الان عذاب وجدان دارم بعد از چند ماه که گذشته حالم خوب نشده

سلام معمولا روابطی که تو این شرایط ایجاد میشه (یکی از طرفین تازه از یک رابطه بلندمدت بیرون اومده)، دوام و پایداری کمی دارن چون اون فرد هنوز نتونسته با جدایی قبلیش کنار بیاد و به همین‌خاطر اونطور که باید نمی‌تونه توی رابطه جدید انرژی بذاره. رابطه طرف مقابل شما هم اینطور بوده و حتی اگر شما هم برنمی‌گشتید دوام چندانی نداشت و احتمالا زود تموم می‌شد، به همین خاطر لازم نیست در این زمینه احساس گناه کنید.

سلام من ۱۹ سالمه از دوسال پیش از دختری خوشم اومده بود و دخترم از اقواممون بود،همون موقع به خانوادم گفتم ک این قضیه رو با خانواده دختر در میون بزارن،،خانواده دختر هم گفتن ک هنوز زوده و این حرفا و بزار بزرگتر بشن مشکلی نیست،،دختر هم میدونست ازش خوشم اومده و اونم منو دوست داشت و قبول کرد،،،تقریبا ۱ سال و نیم ما با هم در ارتباط بودیم هم تلفنی هم بعضی وقتا از نزدیک اما خودش موبایل نداره و دزدکی با تلفن اطرافیانش بهم پیام میداد یا زنگ میزد و خیلی هم همدیگرو دوست داشتیم و با هم خیلی خوب بودیم و هدفمون هم ازدواج بود و همه چی هم خوب پیش میرفت تا اینکه گذشت و تقریبا یک ماه راه ارتباطی با هم نداشتیم و بعدش هم دوست دخترم اصلا تماسی نگرفت و منم ک نمی تونستم باهاش تماس بگیرم چون خودش موبایل نداشت،،وقتی می دیدمش هم بی محلی میکرد و از یه طرف دیگه میرفت،،و چند نفر رو هم واسطه قرار دادم ک دلیل این کاراشو بفهمم اما جواب درست حسابی نمیداد و با منم حرف نمی زد،،همینطور یه مدت گذشت و از این طرف و اونطرف میشنیدم ک پیش کسی گفته ک از من بدش میاد و من اصلا در حد اون نیستم،هرچی هم تلاش کردم تا برگردونمش نتونستم و اصلا به من نگاهم نمیکنه،،الان یه ۶ ، ۷ ماهی هست که همین شرایط رو داریم و تو این مدت هم ارتباطی با هم نداشتیم و تازگیا فهمیدم ک یه مدته با یکی دیگه تو رابطه هست ولی فقط در حد حرف زدن بوده و تو این مدت هم پیش دوستاش گفته از من متنفره،،الان من نمیدونم چطور باید برگردونمش، باید چیکار کنم؟،،لطفا راهنمایی کنید

سلام. با توجه به مسائلی که مطرح کردین (نداشتن راه ارتباطی، نداشتن شرایط ازدواج به دلیل سن پایین، صحبت‌هایی که ایشون درباره شما داشتن و اینکه با فرد دیگه‌ای وارد رابطه شدن) به نظر میرسه احتمال برگرداندن برای شما کم شده و حتی به صلاحتون هم نیست که بخواهید در این زمینه تلاش کنید. با اینحال پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام بنده از نوزده سالگی از طریف اینترنت با دختری 14 ساله دوست شدم ، ایشون بندرعباس و بنده کرج زندگی میکردیم و حدود شش سال باهم در رابطه ایم اما در طئل این مدت تنها یکبار ایشون به کرج اومد و حضوری یکدیگر را دیدیم و غیراز اون به خاطر کم بودن سنمون ذیگه نتونستیم همو ببینیم ، در طئل رابطه بارها به مشکل خوردیم و از هم دور شدیم ئلی به هم برگشتیم تا این سری که ایشون بعد از دعوا با کس دیگری قرار گذاشت و سه بار باهاش بیرون رفت ، ولی اومدن گفتن بذای لجبازی با کن بوده و اون شخص براش مهم نیست الان ، قرار شد فکر کنیم به ادامه ی رابطه و سعی کنیم بذای جدی تر شدن و ملاقات های حضوری برای درک بیشتر ، مشکل اصلی رابطع ی ما دور بودنه بود که تضمیم داریم ببشتر هم ذا ببینیم ، حال سوال من این است آیا اجازه ی برگشت به هم بدهیم یا خیر؟ در ضمن ایشون از سطح مالی بالاتری نسبت به خانواده ی بنده قرار دارن و این خود مانعی برای ازدواج ما میتواند باشد

سلام دوست گرامی رابطه از راه دور و در سن کم می تواند مشکلات زیادی را به همراه داشته باشد که حتما در طی این مدت 6 سال آن را تجربه کرده اید. برای برگشت به رابطه و بررسی بیشتر حتما باید از مشاوره استفاده کنید.

سلام من دختری۱۷ ساله هستم با یه پسری فرا تر از دوستی و اینا رابطه داشتم ایشونم منو میخواستن حتی قرار ازدواج و اینا هم گذاشته بودیم ولی سر دو موضوع ساده ایشون یهویی منو ترک کردن یکیش شک من نسبت به ایشون و ناراحت بودن چرا به دیدنشون نمیرم ( دو روز نتونستم برم ) الان ایشون با من لج کردن واز سر لج میگن رابطه تمومه و من نامزد کردم بهشون گفتم کسی دو روزه نامزد نکرده گفت درست میگی ولی دیگ رابطه تمومه . ایشون هنوز منو تو اینستا دنبال میکنن خیلی دوسشون دارم چیکار کنم

سلام. برای نظر قطعی دادن حتما نیاز به اطلاعات بیشتر هست ولی اینکه توی یک رابطه شما دو روز نتونید همو ببینید دلیل قانع‌کننده‌ای برای قطع رابطه نیست. گفتن مسائلی هم مثل اینکه من نامزد کردم و … هم رفتارهای بالغانه‌ای نیستند. بنابراین به نظر نمی‌رسه با ایشون بتونید روی یک رابطه پایدار و با ثبات حساب کنید. برای بررسی و نظردادن دقیق‌تر، باید با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام خسته نباشین من چن سال پیش بایه پسری حدود 9ماه دوست بودیم، که با دلایل غیرمنتطقی والکی ایشون رابطه روتموم کردن، الان سه سال ازاون ماجرا میگذره وهمکارانم یه پسری روبه من معرفی کردن یه مدت باهم آشنا بشیم اگه تفاهم داشته باشیم ازدواج بکنیم، منتها من وقتی باایشون صحبت میکنم یادحرفا وخاطره هام بااون میوفتم ورابطه الانمو بارابطه که چن سال پیش داشتم مقایسه میکنم میبینم این شبیه اون نیست حس میکنم کسی نمیتونه جای اونو توقلبم پرکنه، ازطرفی ظاهراین پسری که باهاش تازه آشنا شدم خوب نیس این موردم بیشتر دلسردم میکنه، همش میگم اگه قراره کسی جایگزین اون بشه باید سرترازاون باشه، خلاصه که ذهنم درگیره نمیتونم تصمیم درست بگیرم ونمیخوام این پسرم وابسته خودم بکنم بعدش بگم نمیشه، لطفا راهنماییم کنین. ممنون

سلام این نشونه‌ها به این خاطره که شما هنوز نتونستید با تمام شدن رابطه 3 سال پیش‌تون کنار بیایید و لازمه حتما کمک حرفه‌ای بگیرید. باید بدونید اگر کسی قراره وارد زندگی‌تون بشه قرار نیست جای اونو بگیره، قراره یک شریک عاطفی برای شما باشه و رابطه آرامش‌بخشی رو باهاش تجربه کنید. شما باید اول خلا نبود فرد قبلی رو در خودتون از بین ببرید نه اینکه بخواهید با حضور فرد دیگه‌ای پرش کنید.

با سلام و خسته نباشید دختری ۲۳ساله هستم و ساکن اصفهان در خونواده خوب واصیلی بزرگ شدم خونوادم ازم راضین همیشه سرم به درس وکتاب بوده است و تقریبا منطقی هستم هیچ وقت تحت تاثیر روابط دوستی و هوس قرار نگرفتم سعی کردم با فکر عمل کنم و خواستگارانم همیشه رسمی و باجریان خانواده بودن اما اخیرا حدودا چهار ماه پیش درگروه تلگرامی و مجازی با پسری آشناشدم که چهارسال ازمن بزرگترن و ۲۷سالشونه و ساکن مشهد راهمون بسیار دور است اخلاقم در گروه تلگرام سنگین و مودبانه است همین رو بهونه صحبت با من قرار دادن در پی ویم دراین چهارماه هیچ حرف بد و زشتی بینمان ردو بدل نشد ویک رابطه خیلی کنترل شده داشتیم من به ایشان گفتم که روابطمان در حد خواهری و برادری صحبت هامون جریانات روزمره و اتفاقات جالب در طول روز و خاطره بود و رفتار و حرف بدی از ایشون نشنیدم تفاوت ما ابراز علاقه ایشون بود و منم چون دختر مغروریم و در ابراز احساسات کمی ضعیفم ابراز علاقه نمیکردم و ایشون بسیار ناراحت میشدن این رابطه رودوستی میدیدم و ایشان میگفتن نه به قرآن جدیم و قصدم وقت گذرانی نیس و تصمیم راجع به تو ازدواجه و بسیار جدیم من میگفتم پدرم سختگیر و راه دور رو نمیپذیرن و مجازیو که اصلا اجازه صحبتم نمیدن گفتن توکل به خدا و باهاشون حرف میزنیم راهی نشد نداره ازمن انکار از ایشون اصرار رشته ام حقوقه و ایشون مهندس برق در شرکتی مشغول به کارند حتی میگفتن من از یه چیزی میترسم میگفتم چی میگفتن ازدواج کنیم تو بگی اصرار زیاد تو بود هربحثی که بینمون پیش اومد گفتم نه این حرفا معنی نداره همیشه حرف از ازدواج میزدن و من طفره میرفتم چون آشنایی مجازی رو درست نمیدیدم اون میگفت مجازی مثه معرفیه ازم قول گرفت که به کس دیگری جواب مثبت ندم تا خودش بیاد ببینمش بعد اگه نخواستم بگم نه منم زمان خواستم گفتم تا کی گفت تا فروردین امسال گفتم باشه تا اینکه یه بحثی بینمون پیش اومد که سراین بود انقدر به من عزیزم و جونم نگه احساس میکردم مسخرم میکنه چون از احساسش نسبت به خودم مطمئن نبودم که بی هیچ حرفی باراول گذاشت و رفت بعد از ده روز پیام داد و عذرخواهی کرد و گفت میشه باشی منم برگشتم با اصرار دفعه بعد که بحث بود گفت توازمن خوشت میاد اصلا منم چون ناراحت بودم گفتم از چیتون باید خوشم بیاد منظورم شرایطمون بود که راهه دوره کارش اونجاس میدونم خرفم زشت بود به غرورش برخورد ولی انتظار داشتم معذرت خواهی کنم و حرفمو اصلاح کنم که گفتن هیچی ولش منم ولش کردم بدون خدافظی رفتن و بسیار به من برخورد و بعد از یک ماه و نصفی که من بسیار اذیت شدم ولی پیامی ندادم و تماسی نگرفتم که پیله نباشم کسی که میگفت حتی یه روز بدون من طاقتش نمیشه یه ماه و نصفی رفت و نه خبری گرفت نه تماسی کاملا بی ارتباط بودیم بعد از یک ماه و نصفی دوباره برگشت و پیام داد و گفت دلم تنگ شد من بعد از دوروز جوابشو به بدی دادم که خب که چی و سرد باهاش برخورد کردم و گفت از حرفت ناراحت شده بودم به پیامم ندادی بی انصاف و به غلط کردن افتاد و من گفتم که یا دراین شرایط وقتی بحثمون میشه همون موقع حلش کنیم یا خدافظی کنیم و بریم دنبال سرنوشتمون ورابطه رو تموم شده میدونستم خب مجازیم برام جدی نبود فکر میکردم داره بازیم میده خلاصه حماقت کردم و باز به رابطه برگشتیم و اینبار خیلی جدی ترو پیگیرتر از قبل بحث ازدواجو پیش میکشید نمیدونم اگه قصدش ازدواج نبود چرا دائما اون پیش میکشید تا اینکه گفت دو هفته دیگه میاد و منو دعوت کرد به رستوران که حتی شده یه ساعت همو ببینیم و صحبت کنیم به قول خودش اگه هردو اکی بودیم باخونوادش تماس بگیره که بیان رسمی و کار به بعد نکشه حتی میگفتن چه تیپی بزنم و بیام اول قبول کردم که باهاشون برم ولی بعد دیدم تو ذاتم نیس با یه پسر بدون جریان گذاشتن خونوادم قرار بذارم تو کافی شاپ یا رستوران پس بهشون پیشنهاد دادم اگه تصمیمشون جدیه مادرشون با مادرم صحبت کنند مثه قرارهای خواستگاری معرفی شده و با مادرامون بریم کافی شاپ ولی عوضش من تنها نباشم و خونوادمم در جریان باشن قبول کرد و گفت به روی چشمم و بحث این بود که چی بگن به مادرشون که به مادرم بگه که مادرم مخالفت نکنه با اومدنشون گفتم اگه میخوایی منو ببینی فقط این راهشه که خونوادمم بدونن گفت باشه عکسای همو دیده بودیم و سه بار دراین مدت باهم تلفنی صحبت کردیم احساساتمو کنترل کردم و رابطه کنترل شده ای داشتیم بعد از غیبتش دریه ماه و نیم بسیار بهش بی اعتماد تر شده بودم چون همش ترس از دست دادنشو داشتم و به حرفاش اعتماد نمیکردم و گفت باز اعتمادتو به دست میارم همون شبی که بحث این بود که مادرا بیان و قبول کرد یه چیزی گفت که تو مال منی گفتم هنوز مشخص نیس گفت نذار از کوره دربیام منم به شوخی گفتم یعنی الان تو کوره این و گفتم ما میگیم نذار از کوره در برم جالبه ها فرهنگ لغتا هم کمی متفاوته😄خندیدم یهو ایشون این استیکرو دادن🚶‍♂️که یعنی دارن میرن منم درجواب این استیکرو دادم 🚶🏻‍♀️اون شب شبکار بودن و منم فرداش دانشگاه داشتم گفتم باید زود بخوابم اصرار کردن که یه امشبو بیدار بمون یه شبه قبول کردم ساعت یک ونیم این استیکرارو دادیم منتظر پیامشون بودم که دیدم خبری ازشون نشد و تا ساعت سه که خوابم برد با اینکه هشدار داده بودم که یهو نرند و برگردند اگه خواستن برن دیگه برنگردند و از رفتار زشت دفعه پیششون و غیبتشون ناراحت بودم باز تکرارکردن و اینبار رفتن و پنج روز گذشت و من بلاکشون کردم هم از تلگرامم هم شماره دلیل این رفت و آمدهای بچه گانه ایشان را نمیفهمم و نمیخوام فکر کنه هروقت رفت میتونه باز برگرده اگر برگشت آیا دیگر ارزش فرصت رو داره یا نه از نظر خودم نه ولی دوس دارم نظر شما کارشناس محترم و باتجربه روهم دراین زمینه بفهمم و راهنماییم کنید اولین تجربه ام بود باسپاس فراوان 😊شرمنده که سرتون رو درد اوردم

سلام دوست عزیز سوالتون خیلی طولانیه و امکان پاسخ دادن بهش در اینجا نیست. لطفا با سیستم مشاوره صحبت کنید.

سلام من با پسری یک سال دوست بودم ایشون ۲۷ سالشونه من ۲۱ رابطه خوبی داشتیم و خیلی بهم توجه میکرد و ما هرروز باهم بیرون بودیم و چند وقت یکبار سفر میرفتیم من بخاطر شرایطم مدتی قرص افسردگی مصرف میکردم و گاهی خیلی پرخاش میکردم و گاهی خیلی آروم میشدم برای آینده هم تصمیم خاصی نداشتیم فقط ایشون میگفتند من قصد مهاجرت دارم و اگر دلبستگی هاتو کمتر کردی باهم از ایران بریم بعد از چند ماه ما تصمیم گرفتیم فکری برای رابطه جنسی بکنیم و من دکتر برم ولی همش عقب میوفتاد ایشون بعد از عید سرباز شدن و مدتی قبل از شروع سربازی مادر من دچار سرطان شد نزدیک سه هفته پیش ایشون رابطه رو به دلیل کم توجهی من به ایشون تو دوران سربازی و زیاد بیرون رفتنمون و کم توجهی به نیاز جنسی تموم کرد و هرچقدر اصرار برای ادامه رابطه کردم گفت بخاطر خودت و آیندت تموم شه این رابطه بهتره که من بهش گفتم منم تو فکر کمتر بیرون رفتن بودم و چند هفته ای هست که پیگیرم برای شروع رابطه جنسی و منتظر موقعیت بودم و در جواب گفت وقتی رابطمون داشت خراب میشد و تو اینو میدیدی دنبال چه موقعیتی بودی اینم اضافه کنم که اوایل رابطه یکبار رابطه ما از سمت یکی از دوستان من نزدیک به تموم شدن بود و ما دوباره از نو شروع کردیم بعد از تموم شدن رابطه چند باری همو دیدیم و ایشون از حرفاش و کاراش احساس دوست داشتنشو نسبت به من بیان میکرد طوری که بقیه هم متوجه میشدن گاهی و به من میگفتن ولی در عین حال سعی میکرد از نظر خودش عاقلانه تصمیم بگیره و از ابراز احساسی که کرده بود پشیمون میشد و باز تکرار میشد و رفتار من کاملا عادی بود با اینکه تو دلم داشتم براش میمردم حالا میخوام بدونم با وجود این کاراش احتمال برگشت هست و من باید چیکار کنم؟

سلام بله احتمال برگشت وجود داره ولی قبل از اینکه بخواهید اقدامی کنید اول باید بررسی کنید مشکلاتی که قبلا داشتید برطرف شدن؟ چون اگر این مشکلات پابرجا باشن و فکری براشون نشده باشه، دوباره رابطه قطع میشه. پیشنهاد می‌کنم برای بررسی دقیق‌تر شرایط‌تون با کارشناسان دوره برگرداندن صحبت کنید.

باسلام.پسری بود که منو میخواست خونوادش هم درجریان بودن..اخلاقش کمی تند بود منم حساس بودم..دعوا در طول رابطه زیاد شد..کات کردیم..سه ماه گذشت..من به یه جنس مخالف پیام دادم و درد دل کردم.اون متوجه پیام من شده بود..برگشت وپیام داد که خیانت کردی و منم گفتم شما رفتی..منم چیز خاصی نگفتم..رابطه نداشتم که فقط درددل بوده..خلاصه داستان رو به اسم خیانت من تمام کرد.من هر چه کردم نتوانستم فراموشش کنم..بعد از یکسال وارد رابطه دیگری شدم..چون تنها راهی بود که میتونستم فراموشش کنم.رابطه هم ایجاد شد..بعد از یکسال رابطه با شخص جدید که خیلیم بد بود..بهم پیام داد و پیشنهاد داد که همو ببینیم..منم با اون شخص رابطه داشتم رد کردم پیشنهادشو…ولی چون انتظار نداشتم که برگرده وپیام بده…با اون شخص کات کردم که بتونم اونو ببینم..اون شخص هم که میدونست ما قبلا هموخواسته بودیم رفته بود زنگش زده بود که حق نداری بیای سمتش ومنم تهدید کرد…حالا من بهش پیام دادم که همو ببینیم اون رد کرد ومنم بلاکش کردم..و اون شخص سابق هم جز من کسی رو نخواسته بود وبعد از جدایی هم نخواسته..من نتونستم فراموشش کنم ناچار شدم وارد رابطه ی دیگه ای بشم..میخوام بدونم احتمال بازگشت شخص سابق هست یا نه؟

سلام اول اینکه راه کنار اومدن با جدایی به هیچ‌وجه وارد یک رابطه دیگه شدن نیست و خودتون هم تا الان باید متوجه این موضوع شده باشید. این روابط جدید هیچکدومشون باعث نشدن افراد قبلی رو فراموش کنید. اینکه فرد قبلی شما برمی‌گرده یا نه رو کسی با این اطلاعات نمی‌تونه بفهمه ولی بحث اینجاست که شما چرا دنبال برگشتش هستین؟ اگر می‌خواهین برگرده یعنی هنوز اون رابطه قبلی براتون تموم نشده و تا زمانی که کاملا براتون حل نشه (یا برگرده و رابطه‌تون رو از سر بگیرید یا فراموشش کنید) نباید وارد رابطه جدیدی بشید. پس بهتره اول سنگاتونو با خودتون وا بکنید! برای تصمیم‌گیری بهتر حتما با مشاور صحبت کنید.

سلام با پسری چند سال هست دوست هستم چند ماه پیش جدا شدیم و ایشون با کس دیگه ای دوست شد ولی دوباره از اون خانم جدا شدن و با هم دوس شدیم و توی این چند ماه رابطه خوبی داشتیم اما ایشون به من میگن تو مریضی میخوای مردتو از همه دخترا دور کنی و نظرش اینه که کسی که بخواد میمونه و نیاز نیس از همه دورش کنی… من ازشون خواستم وقتی با منن نباید توی فضای مجازی اینستاگرام و تلگرام با دخترای غریبه حرف بزنن و کلا در همه جا حدشو بدونه وقتی تو رابطه هست شوخی و بگو بخند با دختری نداشته باشن و با جنس مخالف صمیمی نشن و اگر حرفی هم دارن باید رسمی و جدی و سر یه موضوعی مثل کاری با جنس مخالف حرف بزنن نه حرف های الکی و درد و دل و نظرم اینه که طرف میتونه با کسی تو رابطه باشه و ازش جدا نشه ولی با دخترای دیگه هم در فضای مجازی حرف بزنه و به نظر من بیشتر خیانت ها از همین حرف زدن توی فضای مجازی یا صمیمی شدن و درد و دل کردن با جنس مخالف شروع میشه اما ایشون اعتقاد ندارن و به من میگن مریضی و میگه نمیتونم جواب دایرکت توی اینستاگرام ندم و من آدم شکاکی هستم که میگم توی فضای مجازی جواب کسیو نده میخواستم ببینم کدوممون داریم اشتباه میکنیم؟ من آدم مریضی هستم که ازش میخوام وقتی تو رابطه هست با کس دیگه ای صمیمی نشه؟

سلام اینطور موارد خیلی وقت‌ها درست و غلط ندارن. یعنی قانونی وجود نداره که بگه وقتی تو رابطه‌ای می‌تونی با بقیه هم توی اینستاگرام صحبت کنی یا نه. اینا میشن استاندارد‌های شخصی افراد درباره رابطه. استاندارد شما اینه که وقتی کسی توی رابطه است نباید بقیه افراد جنس مخالف رابطه صمیمی داشته باشه یا حرف بزنه اما استاندار طرف مقابل شما متفاوته. پس دلیل نداره یکی از شما حتما مریض باشه! شما صرفا در این استاندارد باهم اختلاف نظر دارید و باید بتونید با هم به یه توافقی برسید که نه سیخ بسوزه نه کباب. اما باید به نگرانی‌های خودتون هم دقت کنید. آیا این قانونی که برای رابطه دارید فقط یک استاندارد ساده‌اس یا از یک نگرانی عمیق ریشه می‌گیره؟ آیا فقط در این مورد خاصه (صحبت در اینستاگرام) یا نه شما همیشه نگران این هستید که نکنه ایشون با کسی صمیمی و نزدیک بشه یا نکنه خیانت کنه؟ آیا همیشه ایشون رو چه در فضای مجازی چه در محیط واقعی چک می‌کنید؟ اگر اینطور باشه بهتره با مشاور صحبت کنید.

سلام خسته نباشید رابطه ۶ساله من بعد از اینکه اومدن خواستگاری بهم خورد،و این آقا بااینکه من هیچ تماس یاپیامی باهاشون نداشتم بعد از اینکه آنفالوش کردم منو توو اینستا بلاک کرد! الان بعداز گذشت ۶ماه واینکه من هیچ ارتباطی باهاشون برقرار نکردم،توو واتس استاتوس عاشقانه گذاشته،و عکس پروفایلشم عکسی که من ازش گرفتم گذاشته،ولی همچنان منو ازبلاکی درنیورده،میخام بدونم معنی این کارای ضدنقیض چیه!؟

سلام. چنین رفتارهایی معمولا بعد از پایان یه رابطه وجود داره. ممکنه یه رابطه به هر دلیلی قطع بشه ولی دو طرف تا مدت‌ها احساس دلتنگی می‌کنن یا شاید دلشون بخواد به رابطه برگردن. بنابراین خیلی وقت‌ها رفتارشون متناقض میشه. چون عقلشون میگه رابطه تمومه ولی احساسات‌شون هنوز درگیره. این یک اتفاق طبیعی هست و حتما نباید درمقابلش واکنش نشون داد. بهترین راه اینه که شما دیگه ایشون رو چک نکنید چون این چک کردن‌ها نمیذاره ماجرا برای هیچ‌کدومتون تموم بشه. ضمن اینکه ممکنه در این بین خیلی از نشونه‌ها رو هم اشتباه تفسیر کنید. مثلا شاید استاتوس‌های ایشون درمورد فرد دیگه‌ای باشه یا اون عکس رو بدون دلیل خاصی گذاشته باشن. ولی باید بدونید اینا همش حدسه و اگر بخواهید خودتون رو درگیرش کنید نمی‌تونید با جدایی کنار بیایید. این رو هم بدونید که اگر کسی تصمیم به برگشتن بگیره (خصوصا آقایون) خیلی مستقیم‌تر رفتار می‌کنه

سلام من یک ماه با اقایی در ارتباط بودم که به شدت سعی کردن تو این یک ماه بهم ثابت کنن که دوستم دارن واقعا اگه یه لحظه ناراحت بودم تحمل نمیکرد و تحمل دوریم رو نداشت تا اینکه بعد از یک ماه اومدن شهرما با دوستاشون اما من بخاطر شوخیهای زشت دوستاشون و اینکه ایشون سعی میکردن بیشتر تو اون یه روز با دوستاشون بازی کنن تا اینکه کنار من باشن ناراحت شدم و وقتی رسیدم خونه از شدت ناراحتی حالم داغون بود با مامانم و دوستم حرف زدم گفتن اون ارزش داشتن تورو نداره و کات کن و … ایشونم فقط سه چهار بار تماس گرفتن فرداش و دیدن من جواب نمیدن گفتن باشه بد قولی کردی و میخوای کات کنی و … اوکی کات کن ( تا اینجا هنوز دوستاش کنارش بودن) اما فردای همون روز که رسید خونه شروع کرد به زنگ زدن که چرا اینکارو میکنی با رابطمونو ازین داستانا منم گفتم الان که تنها شدی زنگ زدی و تقریبا سعی کردم تموم کنم رابطرو اما حس کردم اگه یکم دیگه اصرار کنه کوتاه میام اما اون حتی سعی نکرد منو قانع کنه الان بنظرتون من کارم اشتباه بوده؟! یا اصن اون منو دوس نداشته و این یک ماه الکی نقش بازی کرده؟! بنظرتون میشه به این رابطه امیدوار بود ؟!

سلام. اینکه که گفته میشه در رابطه‌های راه دور شناخت کافی به وجود نمیاد، به همین دلیله. شما رابطه‌تون از راه دور خیلی خوب بوده ولی وقتی برای اولین بار همدیگر رو دیدید به مشکل خوردید. یادتون باشه یک رابطه جدی توی خلا و فقط پشت تلفن نیست. شما باید طرف مقابل‌تون رو توی موقعیت‌های مختلف ببینید و بشناسید و اگر در این همه این موقعیت‌ها و اون هم در بلند مدت رابطه‌تون خوب بود اونوقت می‌تونید روش حساب کنید. ایشون نمی‌تونن همزمان، رابطه با شما و رابطه با دستانشون رو (حتی از پشت تلفن!) مدیریت کنن. به نظرتون اگر رابطه تون جدی‌تر بشه و جلو بره مثلا وقتی خانواده‌هاتون وارد موضوع بشن از پس مدیریت رابطه برمیاید؟

سلام من سال پیش با یکی از همکلاسیام به قصد ازدواج دوست شدم.اوایل خیلی ابراز علاقه میکرد ولی من بخاطر جدایی والدینم نمیتونستم به مرد جماعت اعتماد کنم و زیاد بهش رو نمیدادم.البته با گذشت زمان بهش علاقمند شدم ولی باز هم میترسیدم که یه روز منو ول کنه و بره.اما اون میگفت بهت ثابت میکنم همه مردها عین هم نیستن.خانواده ایشون از روز اول با رابطه ما مخالفت کردن بخصوص مادرشون.ولی ایشون با پافشاری و اصرار راضیشون کرده بود.مدتی گذشت و ایشون کم کم شروع کرداز ظاهر من ایراد گرفتن.چون خانواده اونا مذهبی و چادری بودن.از مانتو جلو باز کفش پاشنه بلند مقنعه گشاد و … ایراد میگرفت و همیشه سر این موضوع بحث داشتیم. من تا حدودی پوششمو تغییر دادم ولی باز یه بهونه دیگه پیدا میکرد.تا اینکه سه ماه پیش رابطه رو تموم کرد و رفت و خیلی راحت گفت ما با هم تفاهم نداریم. من برای برگشت ایشون هیچ تلاشی نکردم ولی الان که دوباره دانشگاه شروع شده و بعد از جدایی داریم همو میبینیم تحمل اوضاع برام سخته.ایشون به شدت از من فرار میکنه و جاهایی که من باشم نمیاد.لطفا بگید من چیکار کنم که این رفتارا تاثیری روی من نزاره و اعصاب منو خورد نکنه.ایا احتمال برگشت مجدد ایشون هست؟؟؟

سلام من با یه پسری 6 ماه دوست بودم که به خاطر خیانتی که خودم کردم رابطه مون تموم شد…ولی موقع دعوا یه حرفای بدی به من زد که…گفت اگه منو میخوای باید بیایی خونمون من نرفتم الان بعد 3 هفته دوباره بهم پی ام داده و زنگ زده من هنوز جوابشو ندادم نمیدونم برگردم یا ن

سلام دوست گرامی رابطه ای که یبار به هر دلیلی خراب شده باید برای برگشت مجدد خیلی محتاط بود.و ضمن اینکه به دلیل خیانت هم بوده و بیشتر به نظر میرسد صحبت شریک عاطفیتان برای تلافی بوده. توصیه میکنم فعلا از برگشت به رابطه خودداری کنید

سلام وقتتون بخیر ببخشید من حدود یک سال با یه اقایی دوست بودم و ایشون خیانت کردند باعث شد ازهم جدا شیم ولی یه مدت بعداز جدایی با یه اکانت دیگه تو اینستا استوری های غمگین میذاشتن ک فقط من ببینم و هیچ پیام دیگه ای نمیدادن تا اینکه امروز منو با همون اکانت فیک شون انفالو کردن… دلیل این کاراشون چیه؟! واقعا من گیج شدم نمیدونم باید چیکار کنم

سلام من بعد از کات کردن بعد یک ماه دوباره پیام دادم گفتم بهش علاقه دارم و دوباره برگردیم که گفت نه روز بعد دوباره یه عکس براش فرستادم که باهاش چت کنم باز گفت نمیخام باهات باشم منم گفتم اصرار نکردم گفت دیگه حرف علاقه نزنی منم گفتم باشه و یه بحث دیگه کردم کارم درست بوده؟

سلام دوست گرامی وقتی یک رابطه به هردلیلی تمام میشود برگشت به رابطه با شرایط و شروط خاصی همراه هست که مهم ترینش میل و رغبت هر دو نفر هست وقتی شریک عاطفی شما بیان کردن که قصد شروع مجدد ندارند، پس اصرار نکنید

سلام من با اقایی حدود 7 ماه دوست بودیم که من اولش بهش گفته بودم اهل رابطه الکی نیستم و هدف دار (ازدواج) میخوام ایشون خانوادش از هم جدا زندگی میکردن و خیلی چون بچه اخر بود روش تاثیر گذاشته بود و یه مشکل دیگه هم که داشت جامعه گریز شده بود که تحت درمان قرار گرفته بود و خیلی بهتر شده بود ولی همیشه میخواست که بره از ایران این موضوع دو بار باعث دعوای سختی شد که قرار شد دیگه در مورد رفتن باهم صحبت نکنیم بعد از اینکه دو روز از تولدم گذشت یهویی تصمیم به جدایی گرفت راستش خیلی وابسته شده بود و چون کار نداشت و اوضاع مالیش هم ریخته بود به هم و نمیدونست که چی از زندگیش میخواد رابطه رو تموم کرد و من هم چاره ای جز قبول کردن نداشتم بعد از چند ماه داخل اینستاگرام استوری هامو میدید که باعث ناراحتی من میشد که بلاکش کردم و بعد پنج ماه پیام داد که دلم تنگ شده و و روزی نیست که بهت فکر نکنم و بیا ببینمت تا یکم عذاب وجدانم کم بشه. منم چون خیلی حرف داشتم قبول کردم صحبت کردم باهاش ولی ایشون هیچی نمیگفت که من و ناراحت نکنه معلوم بود که پشیمونه ولی هنوز هم شرایطش مثل قبل بود و بهش فهموندم که اگه من و میخواد باید شرایطشو تغییر بده. راستش نمیدونم باشرایطی که داره و ضربه ی بدی که من خوردم این ادم واقعا میتونه شرایطش و تغییر بده یا فقط این دیدن من صرفا جهت دلتنگی بوده.

دوست عزیز سلام

به طور مشخصی شما برای آشناییتون هدفی تعیین کردید و مرزهایی دارید که این خیلی خوبه؛ اما مساله اینجاست که ایشون به هر دلیل (می‌تونه به خاطر جدایی پدر و مادرشون باشه یا هر چیز دیگری)، به گفته شما تغییری نکردند. شما کار درستی کردید که نمی‌خواید وارد چنین رابطه‌ای بشید. قطعا اگه هم الان براشون امکان ازدواج نیست، به هر حال این که مطمئن باشید ایشون تنها محض دلتنگی وارد ارتباط با شما نشدن، حق شماست. اما الان چی کار می‌شه کرد؟ ازشون بخواید شما رو حضوری ببینن و باهاشون خیلی روراست صحبت کنید؛ مثلا می‌تونید بگید: “من می‌دونم که تو الان شاید تو شرایط ازدواج نباشی، اما من دلم می‌خواد بدونم که تو هم هدفت از این رابطه وقت گذرونی نیست و فقط برای دلتنگی برنگشتی! من به تو …. زمان می‌دم تا خوب فکر کنی. به علاوه می‌تونیم با هم پیش روان‌شناس بریم تا راحت‌تر تصمیم بگیریم؛ هم تو و هم من. اما اینکه بخوایم همین‌طوری ادامه بدیم، برای من سخته چون من اهل چنین رابطه‌ای نیستم”. باز اگه قبول نکردند یا امروز و فردا کردند، اونوقت بهتره کمی جدی‌تر تصمیم بگیرید که آیا این رابطه ممکن هست یا نه. البته یادتون باشه، چون ایشون تجربه جدایی پدر و مادر از هم رو چشیدن، قطعا این اتفاق روی ایشون تاثیر منفی گذاشته و شاید از اینکه رابطشون با شما به بن‌بست برسه، می‌ترسن. به همین دلیل، پیشنهاد روان‌شناس رفتن برای بررسی این موضوع و حل و فصل اون، بسیار کمک کنندست.

من راستش با ی دختری آشنا شدم که حدود 2 سال باهم رابطه داشتیم رفتیم خواستگاریش مامان باباش گفت عجله نکنین بزارین یه کم همو بشناسین و اون موقع مخالف کردن . بعد اون هم رابطمون خیلییی خوب بود همو دوست داشتین ولی متاسفانه به رابطه جنسی کشید و حتی در ی اتفاق پرده بکارتش رو از دست داد . من خیلی دوستش دارم و هر دوتامون کارمندیم. من بعد اون حادثه خیلی بهش توجه نکردم و خیلی گلایه میکرد و میگفت برای رابطه میخای منو همیشه هم میگفت درگیر درس و اینا هستی بهم توجه نمیکنی(حق داشت درگیر پایان نامه اینا بودم). بعدش ی روز ازم نارااحت شد گفت باید همه چی تموم شه و هر چقد تلاش کردم نشششد ازش فرصت خواستم نداد. یه ماه بعدش دیدم اینستاگرامش ی پسر رو تگ کرده و باهاش رابطه داره و من پیام دادم به اون پسر جریان رو تعریف کردم ولی ی روز اون دختره با اون پسر اومد و دختره خیلی دعوام کرد. الان نمیدونم چیکار کنم .من خیلی دوستش دارم اونم منو دوست داشت . فقط اینو بگم اون پسره و دختره نمیتونن ازدواج کنن چون شرایط خانوادگیشون بخاطر مذاهب نمیزاره و من خانوادشو میشناسم و رابطه با اون پسر نمی دونم به چه علتی بود شاید فرار از من

دوست عزیز سلام

این نکته مثبتی هست که شما یکی از مهم‌ترین مواردی که باعث جداییتون شده رو می‌دونید و سهم خودتون رو پذیرفتید. این مساله خیلی می‌تونه بهتون کمک کنه. البته قطعا همون‌طور که متوجه شدید، صحبت کردن با نفر سوم، راه خوبی برای بازگرداندن کسی که دوست دارید، نیست. به هر حال چون ایشون الان در رابطه هستند، درست نیست که وارد ارتباط دونفرشون بشید؛ اما به هر حال می‌تونید با در نظر گرفتن این شرایط، تلاشتون رو انجام بدید. شما می‌تونید با شرکت در دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” یاد بگیرید که چه روش‌هایی برای برگردوندن ایشون به کار ببرید.

با سلام. مدت 7 سال پیش با دختری از طریق فضای مجازی آشنا شدم. (من حتی اولش عکسشم ندیده بودم چون عکسی از خودش نمیذاشت. اتفاقی از خصوصیات اخلاقیش پرس و جو کردم و اون موقع به نظر ویژگی های اخلاقیش خوب اومد. بعد که عکسشم دیدم قیافش به دلم نشست. اینا رو گفتم که بگم از رو احساسات و نگاه اول به عکسش عاشق نشدم) یه مدت همینطوری مجازی حرف میزدیم و از شرایط هم پرس و جو می کردیم. تا اینکه دلبسته هم شدیم. من تقریبا شمال و ایشون جنوب زندگی میکردن(یکی از مشکلات ما به نظر من) ایشون به خاطر من شهر نزدیک به من ادامه تحصیل داد. همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه من موقعیت شغلی که مد نظرش بود نتونستم فراهم کنم( ایشون متخصص بیهوشی هستند و من مهندس. ولی چون من نتونستم کار خوب پیدا کنم مجبور شدم مغازه باز کنم و شغل آزاد داشته باشم) این موضوع باعث جدایی ما شد. نمیدونم اینکه رک بهم گفت شغلت باید در سطح من باشه خوبه یا بد ولی به من گفت ما در سطح هم نیستیم. از ویژگی هاش بگم که گاهی وقتا دمدمی مزاجه و یکم بداخلاق. (گاهی وقتا هم خیلی خوش اخلاق میشه) یه مدت صفره یهو صد میشه. مثلا بعد جدایی یه مدت رو پروفایلش عکس میذاشت که ناراحته یه مدت بعدش عکس میذاشت که مثلا خوشحاله که جدا شده. یکم تفاوت فرهنگی داریم. خانواده من یکم مذهبی(نه خیلی زیاد مثلا فقط نماز روز واجب) خانواده ایشون اعتقاد چندانی ندارن(نماز نمیخونن) ایشون سگ دوس داره من دوس ندارم. بعد همه اینا یه گشایشی تو زندگی من اتفاق افتاد و من یه کشور دیگه برا ادامه تحصیل رفتم و خداروشکر شرایطم بهتر شد.(به قول اون خانوم سطحم رفت بالاتر که هیچ بیشتر از ایشون هم شدم) الان موندم بهش اجازه بدم برگرده یا نه. مدت 5 سال نه من با کسی بودم نه اون(حداقل تا جاییکه من میدونم) یه بار هم درخواست داد برگرده که من قبول نکردم. (البته اون موقع هنوز مثل الان نبود ولی بهتر شده بود) گاهی وقتا پیام میدیم و حال همو میپرسیم. میترسم کسی که یه بار ترکم کرده دوباره ترکم کنه. به من گفت من دوس دارم شرایط مالی طرفم خوب باشه. اگه یه موقع من یه اتفاقی افتاد دوباره شرایطم بد شد ممکنه دوباره ولم کنه؟ البته اون موقع فقط دوستی بود ولی الان دیگه بعد 2 سال دوستی و 5 سال دوری 30 سالم شده و کسی رو برا دوستی نمیخوام برا ازدواج و همیشگی میخوام. یکمی هم از تفاوت اخلاقی من و خانوادم و همچنین دوری خانواده ها و دوفرهنگ متفاوت(یکی ترک یکی فارس جنوب) میترسم که بعد ها مشکل ساز باشه. یه چیزی هم که منو میترسونه اینه که یه بار پرسیدم چرا ازدواج نمیکنی گفت ازدواج باعث میشه جلو پیشرفت انسان گرفته بشه و دوس نداره ازدواج کنه. نمیدونم از رو لجاجت گفت یا واقعا به این نتیجه رسیده. ممنون میشم راهنماییم کنید.

سلام دوست گرامی رابطه ای که یکبار به هردلیلی تمامش ده و اکنون بعد از 5 سال قصد شروع مجدد آن را دارید باید با دقت و منطق بررسی بشه. هر دو نفر نیاز به جلسات حضوری مشاوره و صحبت با هم دارید بهرحال طی این مدت هر دو نفرتان تغییراتی داشتید که باید دید چقدر در راستای یک رابطه مشترک بوده. عجله نکنید نه بی اعتماد باشید و نه صد در صد اعتماد کامل باهم حرف بزنید و تمام نقاط مبهم رابطه را روشن کنید

به مدت ۳ سال با مردی در رابطه بودم که خب از اول خیلی بد و با دعوا رابطه رو باهم شروع کردیم ولی هم اون و هم من جنگیدیم تا بهتر باهم زندگی کنیم من شخصیت بسیار حساس و عاطفی دارم اون بسیار حساس ولی منطقی و گاهی احساسی و عصبی رو رفتار من با مرد ها حساس بود و مدام فکر میکنه دارم بهش خیانت میکنم کوچک ترین اتفاق هارو تبدیل به یک قهر و دعوا میکنه و نسبت به من نا امید میشه منم اشتباه زیاد کردم مثلا مراقب خندیدن و ارتباطم با مردها نبودم یهو حرفی زدم که اون شنیده و ناراحتش کردم و مسائل خصوصی مون و پیش دوس تام مطرح کردم و اونا هم رفتن بهش گفتن که من باهاشون درد و دل کردم و چت هایی که حالا شوخی در گرفته و من و به اسم کوچیک صدا زدن و خونده و به شدت عصبی و نا امید شده از این رو الان مدتیه که باهم کات کردیم ولی من هنوز دوستش دارم و نمیخوام بخاطر حرف دیگران و سوتفاهم این رابطه رو از دست بدم چیکار کنم اون حتی نیومد ازم بپرسه اون چت ها مال منه یا نه اخه من و اون دوستهای زیادی داریم که رابطه فرازناشویی دارن ولی من ابدا هیچ وقت کوچکترین خیانتی نکردم و همچنین اون ولی مدام از اون به من خبر میدن که داره خیانت میکنه و از من به اون نمیدونم چرا ولی همین حرف بردن و حرف اوردن شکاف بین مارو بیشتر و بیشتر کرده لطفا راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی حساسیت زیاد شریک عاطفی شما شما باید علت یابی شود و شاید دلیل این حساسیت به خانواده و محیط ایشان مربوط شود ار طرفی اکر این حساسیت با یددلی و شکاک بودن همراه باشد باید حتما به مشاور مراحعه کنید.بهتر است به جای ناراحتی و برخورد تند با ابشان به ارامی صحبت کنید و سعی کنید با محبت مشکل را حل کنید و حتما به مشاور نیز مراجعه کنید.بهتر هست اگر برای شما ایشان و رابطتان مهم هست خودتان دست بکار شوید و با ایشان صحبت کنید

سلام .من مدت دو سال میشه با یه خانومی آشنا شدم.از همون ابتدای رابطه قصدم ازدواج بود.که ایشون ابتدا گفتن احتیاج به چند ماه زمان هست.بعد از این مدت ( شش ماه) مادرشون به رحمت خدا رفتن. که من صبر کردم تا سالگرد مادرشون برگزار شه . اما بعد این هم باز ایشون قبول نکردن. الان کار خودشون رو بهانه کردن و از آونجایی که دوست پسر سابقشون بعنوان مدرس با ایشون دارن همکاری میکنن و به نوعی بهش احتیاج دارن.میگن دو سال دیگع باید منتظر بمونی. البته میگن که رابطه شون فقط کاریه هیچ حسی به آون آقا ندارن. اما من چنین چیزی رو قبول نکردم و از ایشون خواستم ک یا همکاری با آون آقا رو قطع کنن یا دوستی با من رو بنظر شما کار درستی انجام دادم؟؟؟ آگه راهنمایی دیگری هم دارید استقبال میکنم .

سلام دوست گرامی ایشان به شدت مردد هستند و دارند با افزایش زمان برای خودشان،عملا ربطه را به سمت بدون نتیجه بودن پی میبرند با ایشان منطقی در رابطه با درخواست ازدواجتان صحیت کنید و طی یک بازه زمانی مشخص و منطقی جواب دریافت کنید

سلام من دختر21ساله ام.. سال اول دانشگاه با یه پسری اشنا شدم و کاملا خصوصیات رفتاری و شرایط مالی مون متفاوت بود و با اصرار ایشون و پیگیری هاشون باهم اشنا شدیم و حدود یک سال باهم بودیم… تو طول این یکسال یکسری دعوا و بحث هایی پیش میومد که سریع رفع میشد تا اینکه یه مدت از دوستان و اطرافیانم می‌شنیدیم که این آقا رو با یه خانم متاهل و بزرگتر از خودشون دیدن… وقتی این موضوع رو به ایشون گفتم اول کاملا انکار کردن و گفتن با ایشون رابطه ای ندارن و گفتن من بیش از حد حساسم و بهتره بهشون گیر ندم… ولی بعد یه مدت که این حرفا از سمت بقیه بیشتر می‌شد ایشون گفتن که چون من رشتم حقوقه این خانم از من خواستن برای طلاق گرفتن از همسرشون بهشون کمک کنم و در طول این مدت هعی حرفا و رفتارشون عوض میشد کاملا سرد شده بودن تا اینکه یه شب با من تماس گرفتن و گفتن امشب خونه دوستشون میمونن منم همون لحظه چندبار شمارشون رو گرفتم جواب ندادن و اخرین بار همون خانم گوشی این اقا رو جواب داد و گفت بهتره مزاحم رابطشون نشم… از اون شب دیگه این اقا اصلا حاضر نشدن بیان و توضیح بدن الان نزدیک دو ماهه ما از هم جدا شدیم و ایشون با اون خانم متاهل در ارتباطند… الان تو اینستاگرام با یه پیح دیگه تمام پست ها و استوری های منو دنبال میکنن و گاهی وقتا تو کلوز فرند شون استوری غمگین میذارن ولی اصلا حاضر نیستند پیام بدن.. بنظرتون من چیکار کنم؟ دیگه واقعا گیج شدم و از طرفی این خلع منو اذیت میکنه؟ احتمال برگشتت هس یا نه؟؟ اگه کمک کنید ممنون میشم با تشکر

سلام دوست گرامی اینکه رابطه شما با عدم صداقت شریک شما همراه بوده است نشان میدهد که رابطه اشتباهی را شروع کرده اید.بهتر هست تا بطور مستقیم از قصد و نیت ایشان مطلع نشده اید وارد راتباط مجدد نشید و اجازه بدید ایشان متوجه اشتباهات خود بشوند و بعد وارد رابطه بشوید

سلام من ۲۳ سالمه از حدود ۱۶ سالگی با آقایی دوست شدم از من یکسال بزرگ تر در ابتدا من قصد ازدواج با ایشون رو نداشتم و فقط دوستی میخواستم از رابطه ولی ایشون به قصد ازدواج اومد جلو متاسفانه غرور و ناز کردن و اذیت کردنای من باعث شد کم کم ازم زده بشه و من هر وقت مسافرتی یا مراسم عروسی و مهمونی بود از روی قصد یا بی قصد ایشون رو اذیت میکردم و نمیذاشتم بهشون خوش بگذره تا اینکه من کم کم به ایشون علاقه مند شدم و الان دوسش دارم ولی ایشون از سر اذیت کردنای من رفتن سراغ دختر های دیگه و من واقعا دارم اذیت میشم و نمیتونم ببینم با دختر دیگه ای چون الان دوسش دارم متاسفانه نمیتونم به کس دیگه ای فکر کنم به غیر اون . اونم منو دوست داره و دخترای دیگه رو نمی خواد فقط از کارام خسته شد و دو ماه پیش رفت ولی من نتونستم طاقت بیارم و پیگیر شدم حالا الان نمیدونم اگه برگردیم میتونیم گذشته رو برای هم جبران کنیم یا نه؟ به نظر من دو تامون مقصر بودیم و این را هم بگم ایشون از ازدواج کردن میترسه یعنی دوست داره زمانی ازدواج کنه که ماشین و خونه داشته باشه و بتونه راحت زندگی کنه نه با مستاجری و بی ماشینی

سلام دوست گرامی بهتر هست در اولین فرصت با هم صحبت کنید و در مورد مسائل به توافق برسیدً .بهرحال هردو اشتباهاتی داشتید و باید هر دو نسبت به رفع مشکلات اقدام کنید مراجعه هر دو به مشاور کمک کننده خواهد بود

سلام من یک سال پیش با پسری دوست شدم که خیلی به هم علاقه داشتیم و برای هم تلاش میکردیم.یک سال خیلی خوبی رو طی کردیم برای هوشحالی و موفقیت هم تلاش میکردیم و باهم دیگه خیلی حالمون خوب بود و جفتمون از رابطه راضی بودیم.فقط مادرشون خیلی روش کنترل داشت یعنی اگه بیرون میرفتیم ختما باید مادرشون میدونستن با اینکه درجریان رابطه ما بودن ولی همش بهش میگفتن رابطتون داره زیاد پیش میره شما همو زیاد میبینین درخالی که ما شهرامون با هم نیم ساعت فاصله داشت و تقریبا هر ده روز همو میدیدبم. تا اینکه بعد یه سال بصورت یهویی به من گفت من خانوادم مخالفن تا خالا برات جنگیدم ولی دیدم دارم به خاهوادم آسیب میزنم مادرم مریض شده از بس به خودش فشار اورد و بعدشم گفت ادامه دادنش به صلاح نیست ولی من بات مشکلی نداشتم اصلا تو رابطه و تقدیر نزاشت تو ٣روز با تغیر رفتار یهویی رابطه رو تموم کرد الان یه ماهه گذشته و خبری ازش نیست بنظرتون چی کار کنم؟البته اینم بگم که گفته خانوادش براش جلسه تشمیل دادن و بش گفتن باید منو بزاره کنار اصلا نمیدونم اینو راس میگه یا نه ولی میدونم خانوادش خیلی کنترل گرن لطفا بگین چیجوری برش گردونم چون خیلی دوسش دارم میدونم اونم دوسم داره

سلام دوست گرامی مدیریت ارتباطات در یک فرد بسیار مهم هست و نمیشود از شخصی که توانایی این امر را ندارد توقع خاصی داشت.شریک عاطفی شما باید با منطق و سیاست خانواده را ترغیب به پذیرش شما میکردند که نتوانستند و بجای حل مسئله درصدد قطع رابطه هستند.با اینحال اگر مایل هستید با ایشان مشاوره حضوری بروید و پس از مشاوره هر دو برای ادامه رابطه تصمیم بگیرید

سلام من مدت ٢ سال با یک آقایی وارد رابطه شدیم و قصدمون هم ازدواج بود ، تقریبا یک ماه پیش ایشون گفتن که بدلیل مشکلات خانوادگی قادر به ادامه رابطه نیستند و گفتن نمیتونن منو خوشبخت کنند. اشتباهی که کردم این بود به ایشون پیام دادم بعدش و خواهش و التماس که برگرد و نتیجه عکس داد و لی دیگه اصلا پیام ندادم ولی خودش چندوقت یکبار میومد پیام میداد که خوبی؟ چیکار میکنی؟. و این شد که دو روز پیش ایشون پیام دادن که تو خود بهشتی برام ولی بعدش گفت که من فک کنم باید آنفالوت کنم و منو آنفالو کرد، ومن داغون شدم، واقعا میخوام بهش فرصت بدم ، ولی حس میکنم با این کارش دیگه واقعا نمیخواد برگرده، میشه راهنمایی کنید

دوست عزیز سلام

متوجه هستم که شما هنوز ایشون رو دوست دارید و می‌خواید که برای برگردوندنش تلاش کنید، اما یک مساله رو در نظر بگیرید و اون این هست که یکبار از خودتون بپرسید غیر از دوست داشتن، چه دلیل دیگه‌ای هست که می‌خواید در رابطه با ایشون بمونید؟ خوب به این سوال فکر کنید. همون‌طور که متوجه شدید، التماس کردن برای برگشتن اصلا فایده‌ای نداره و البته این نوع ارتباط بلاتکلیف هم قطعا به شما آسیب خواهد زد. شما باید به خودتون و احساساتتون احترام بگذارید، خودتون رو در نظر بگیرید. به نظرتون با این شیوه چه بلایی سر شما میاد؟ اینکه به طرف مقابل اجازه بدید فکر کنه هر موقع که خواست می‌تونه به شما نزدیک بشه، بدونه هیچ تعهدی! بهتره اگر هم به فکر حفظ این رابطه هستید، از راه درستش وارد شید، یعنی مشورت با یک روان‌شناس متخصص در حوزه روابط عاطفی.

سلام روزتون بخیر با یه اقایی رابطه داشتم همه چیز خوب بود دو سه هفته خبری ازشون نشد قبل از اون بهم گفته بودن که درگیر شغلشون هستن و منم خودم خبر داشتم از درگیری شغلیش دو بار استیکر پیام داد و استوریامو ریپلای کرد بهش گفتم ریپلای نکنه استوریامو بدون دلیل انفالو کرد وقتی باهاش خدافظی کردم بدون خواستن دلیل خدافظی کرد سوال من اینه که چرا برام تلاشی نکرد در صورتی که هیچ مشکلی قبلش باهم نداشتیم ایا درسته که بعد از چهار روز پیام بدم بهش و بگم ارزش رابطمون خیلی بیشتر از این بود که بخواد با یه خدافظی ساده اونم تو چت تموم شه؟ درسته این کار؟ من میخوام حرفای ناگفته رو بزنم و ارزش خودمو حفظ کنم چجوری میتونم ارزشمو حفظ کنم؟

دوست عزیز سلام

من نمی‌دونم رابطه شما چقدر طول کشیده و عمق رابطه و صمیمیتون چطور بوده است. اگه این موضوع مشخص می‌شد خیلی راحت‌تر می‌تونستم راهنماییتون کنم؛ اما به هر حال با توجه به اطلاعاتی که دادید می‌خوام اول از خودتون بپرسید که چی باعث شد با وجود اینکه می‌دونستید ایشون درگیری شغلی دارن، ازشون بخواید که به شما پیام ندن و یک دفعه رابطه رو قطع کردید؟ (فقط به این سوال فکر کنید و ببینید چی باعث شده انقدر ناراحت بشید؟ با وجود اینکه رابطتون قبلا خیلی خوب بوده) جواب به این سوال خیلی مهمه، چون درسته که شما ناراحت بودید، اما به هر حال روش درستی را برای نشون دادن ناراحتیتون به کار نبردید. شما خیلی راحت می‌تونستید به ایشون بگید که دوست دارید حتی با وجود مشغله کاری، گاهی به شما پیام بدن و با شما در ارتباط باشن. به عبارت دیگه، درخواستتون رو مطرح می‌کردید و بهشون اجازه می‌دادید که در مورد درخواستتون فکر کنند. نکته دوم، در مورد سوالتون که پرسیده بودید چرا ایشون تلاشی نکردن برای حفظ رابطه؟ اینکه ایشون چرا هیچ تلاشی نکردن خیلی معلوم نیست، به هر حال دلایل خیلی زیادی ممکنه وجود داشته باشه، اما یکی از محتمل‌ترین‌هاش این هست که به غرورشون برخورده، ولی ایشون هم مهارت‌های درست برای حل این ناراحتی رو نداشتند، به همین دلیل ترجیح دادن رابطه رو با شما قطع کنند. نه شما و نه ایشون مقصر نیستید، فقط هر دوی شما مهارت‌های درست حل مساله رو ندارید که البته خیلی راحت می‌تونید یاد بگیرید. الان هم دیر نشده، اگه رابطتون براتون مهمه، می‌تونید یه پیام به ایشون بدید، شرایط رو کامل توضیح بدید و بگید سهم خودتون رو از به هم خوردن این رابطه می‌پذیرید و قصد دارید که برای ترمیم اون تلاش کنید.

سلام وقت بخیر؛ با یه دختر خانومی ارتباط احساسی برقرار کرده بودم. حدود یک سال باهم بودیم. اما گاهی اوقات با ایشون تندی میکردم. ایشون به شدت به من علاقه داشت منم همینطور. همیشه از ایشون درخواست میکردم که به من فرصت بدن. انصافاً هم اینکارو کرد. اما من گاهی اوقات با ایشون با تندی و عصبانیت برخورد میکردم و ایشون رو به شدت میرنجوندم. این دختر خیلی به من محبت کرده بود از همه لحاظ. به خصوص از لحاظ مالی. یه روز که صحبت ما به مشاجره کشیده شد من به شدت عصبی شدم و ایشون رو پس زدم! و اون دختر هم رفت! فرداییش پشیمون شدم و برگشتم سمتش ولی اون دیگه جواب منو نداد. هر کاری کردم هر چقدر تلاش کردم، برنگشت! و من به شدت دچار عذاب وجدان شدم. عذاب وجدان به قدری بود که دو سال همراه من بود. الان گاهاً با ایشون چت میکنم. از ایشون خواستم که برگرده ولی گویا فایده ای نداره. البته الان بهتر شده. قبلا اصلا جواب منم نمیداد! خیلی دوس دارم برگرده تا جبران کنم براش ولی گویا تمایل نداره! البته نشونه های کوچیکی از تمایل به اینکه برگرده در رفتارش مشاهده میشه. آیا به نظر شما ، رابطه ای که دو سال از پایان اون میگذره و ناخواسته منجر به جدایی شده همراه با عذاب وجدان، آیا تلاش برای برگردوندن این رابطه به صلاحه؟ آیا راهکاری وجود داره؟

سلام دوست خوبم رابطه ای که تمام شده و دوباره قصد شروع آن را دارید به هر دلیلی باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و این بار باید تمام جوانب سنجیده شود و دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. رفتارهای شما مناسب نبوده و این به راحتی میتواند دلیل محکمی برای قطع ارتباط باشد اما اگر متوجه اشتباهات خود شدید و این مشکلات را رفع کردید میتوانید در رفتار و گفتار به ایشان ثابت کنید که فرد گذشته نیستید و از ایاشن فرصت مجدد بگیرید

سلام وقت بخیر یکی ازهم دانشگاهی های من که پدرامون همدیگرومیشناختن ازمن خواستگاری کرد متاسفانه پدرم جوابی بهشون نداد البته اینا تقریبا۳یا۴بار اقدام کردن امامتاسفانه جوابی نگرفتن منواون اقا طبق یسری صحبتهاتصمیم گرفتیم تازمانی که تکلیفمون مشخص میشه یه مدت باهم بیشتراشناشیم توی این مدت این اقا یکی دوبارمیخواست خودش اقدام کنه وباپدرم صحبت کنه اما من نذاشتم بهش گفتم اینکار بابزرگتراست بسپر به خودشون تقریبا دوسه ماهی باهم بیشتراشناشدیم وهمچنان بلاتکلیف بودیم این بلاتکلیفی هردومونوکلافه کرده بود بین بحثها اون اقا گفت رابطمون بی اثربود پس باز هم دور باشیم واین دوری فاصله بدیوبین ماانداخت تقریبا ۱ماه دور بودیم اما هرچندروز یکبار احوال همدیگرومیپرسیدیم تااینکه یکی دوهفته ازهیچکدوم خبری نشد وبعدازچندمدت باهم صحبت کردیم وتصمیم کرفتیم کلا همه چیوفراموش کنیم اون اقا دیدگاهش این بودکه پدرمن هدفش این بوده جوابی بهشون نده فاصله بیوفتع ما دوتاازهم سرد شیم وازمن انتظارداشت مستقیم باپدرم صحبت کنم منم یه ادم کم رو هیچوقت اینکارونکردم اما به خواهرم گفتم باپدرم صحبت کنه وطبق صحبتهای پدرم وخواهرم پدرم گفته بود اگر مجدد خواستگاری پیش بیاد تصمیم قطعی میگیریم وجوابشونومیدیم همینومن به این اقا گفتم امامتاسفانه پدرش هیچوقت راضی نشد مجدداقدام کنه وگفته بود اگرمطمعنی که جواب مثبته اقدام کنیم تواین مدت طبق دیدگاه وعقایذش ازشغل اداری که داشت استفاداد که همین موضوع اختلاف بین ماپیش اورد چون پدرم باشغل اداریش جواب مثبتش نزدیکتر بود تاشغل ازادی که الان داره واینکه ۱۰سال اختلاف سنیمونه که ممکنه باز بخاطراختلاف سنمون پدرم مخالفت کنه ایناهمه گذشت هردوازهم بی خبر ورابطه تمام شده بود تااینکه بعداز۲۰روز تقریبا یه پیام ازسمت اون اقاساعت۲:۴۵شب برای من امد متن پیام اینه سلام روزتون مبارک ایشااله همیشه خوب باشین و خندان 🌸🌸🌱 من خیلی تعجب کردم ازاین پیام خیلی معمولی جوابشو دادم متاسفانه باز منودرگیرکرده اخلاقیاتش خوبه طرز تفکرش خوبه بااینکه اختلاف سنمون ۱۰سال بود اما من خودم یه ادمی هستم نسبت به هم سن های خودم دیدگاهم فرق میکنه اخلاقم طرز فکرم بیشترازسنمه خودم بااختلاف سنی مشکلی ندارم حالاایا صلاح هست بااین اقا صحبت کنم ایاعلاقه ای هست؟ایا مجدداقدام کنه؟اطرافیانم میگفتن اشتباه کردی که اجازه ندادی خودش اقدام کنه

سلام. لطفا از طریق این راه های ارتباطی مشکل خود را مطرح کنید تا کارشناسان رادیو عشق شما را راهنمایی کنند.

سلام، امیدوارم که جواب منو بدید، من الان ۲۳سالمه و از ۱۶سالگی با یه پسر بودم خیلی مشکلات داشتیم ولی باهم بودیم تا اینکه شیش ماه پیش به بهونه های الکی ولم کرد ،هرچقدم که اذیت شدم مریض شدم و افسردگی گرفتم براش انگار مهم نبود و برنگشت تا اینکه کم کم به کمک دوستام و خودم حالم خوب شد و داشتم فراموشش میکردم ولی حالا سر و کلش پیدا شده☹️ داشتم راجب ازدواج با ی اقای دیگه تو محل کارم تصمیم میگرفتم که برگشت، حالا نمیدونم چیکار کنم. قبل اینکه بیاد اون خواستگارو دوس داشتم اما حالا نه☹️ طرف قبلیمم مثل قدیم دوس ندارم اما نمیتونم دوباره ازش دل بکنم، میگه دوسه سال دیگه میام جلو و دوست دارم و عاشقتم و فلان، رفتارشم خیلی خوب شده اصلا مثل قبل اذیتم نمیکنه،شما میگید چیکارکنم؟ با خواستگارم ک ثابت کرده دوسم داره ازدواج کنم یا برگردم پیش قبلی؟ یا جفتشونم ول کنم؟☹️

سلام دوست خوبم رابطه ای که تمام شده و دوباره قصد شروع آن را دارید به هر دلیلی باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و این بار باید تمام جوانب سنجیده شود و دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. اینکه شریک عاطفی شما به دلیل هایی رابطه را تمام کرده مشخص میکند فردی مناسب برای ماندن و بودن در یک رابطه مشترک طولانی مدت نیست.بهتر هست منطقی باشید و به خواستگارتان فکر کنید و زمان بذارید

سلام وقت بخیر ….من خانمی ۲۵ساله با تجربه یکبار ازدواج ناموفق با فردی که سابقه سومصرف مواد مخدر را داشته …بعد مدتها بدبینی و ترس از تکرار رابطه قبلی بالاخره یک ماه پیش با فردی اشنا شدم که یکسال از بنده کوچکتر …این یک ماه کلا از زندگی و اینده و کلمات محبت آمیز و قول هاای برای زندگی مشترک و یقین به خوشبختی و اینکه هر سدی باشه برمیدارد و اگر پدرم ناراضی هم باشد صدبار میاد تا راضی بشه و از این حرفااا…و قول شش ماه بعد برای امر خواستگاری یکدفعه کاری برایشان پیش آمد و به تهران رفتند وبهم پبام دادبه صورت خالی از محبت و کاملا اخلاقشون چند روزی بود تغییر کرده بود و گفت که میتونی سه سال به پام بشینی یا نه منم ابتدا مخاافت کردم ولی بدلیل علاقه فراوان موافقت کردم بعد از دو روز دیگر بیخبری و پیام های مکرر بنده اومد و گفت یه مشکلی برام پیش اومده که اگه درست نشه هیچوقت نمیتونم برگردم و هر چی اصرار کردم نگفتن …..و گفت من بدرد تو نمیخورم خدانگه دار منم گفتم دیگه ب من زنگ نزنی ی وقت و خدانگه دار برا همیشه …ـاما حالا پشیمانم بسیاااار دوستشان دارم و شب و روزم شده گریه ک چرا گفتم زنگ نزن چرا خداحافظی کردم بنظر شما من چیکار کنم ایا دوباره بعش پیام بدم هنوز دلیل رفتنش برام هضم نشده بعد همه اون حرفا و قول ها شاید واقعا مشکلی داشته باشه نمیدونم

سلام دوست گرامی وقتی شخصی مدت طولانی درصدد جلب توجه شما بودند و به هردلیلی یکباره رابطه را قطع میکنند باید به دنبال دلیل آن باشید و بهتر بود بجای اینکه به ایشان بگید که با من تماس نگیر دلیل این تغییر رفتار را متوجه می شدید.الان اگه واقعا نگران رابطه هستید با ایشان تماس بگیرید و با حس همراهی و درک شرایط ایشان خواهان فرصت مجدد برای ارتباط باشید

سلام وقت بخیر من 25 سالمه و 7 سال پیش بمدت یک سال و خورده ای با پسری ک فامیل دور هم هست دوست بودیم و قصدمون ازدواج بود اما ایشون یک دفعه غیبشون زد بدون خداحافظی و اون رابطه به اون شکل تموم شد و سه ماه بعدش با یه بحث تلفنی تحقیر امیز دو طرفه کلااا کات شد. تا چند وقت پیش ک ایشون ازدواج کردن و اخر این ماه عروسیشونه میان به من پیام میدن به هربهونه ای و جالب اینه که اصلا به روی خودشون نمیارن که ما یه گذشته ای داشتیم و جوری راجب هرموضوعی صحبت میکنن ک انگار ما دوتا ادم با رابطه ی عادی هستیم ولی گاهاً اشارات سربسته ای به درست کردن گذشته میکنن ک مثلا دوباره نظرمنو بسمت خودشون جلب کنن. اما من حس میکنم میخواد اذیتم کنه ک تو عروسیش حس راحتی نداشته باشم و دوباره خودشو یاد من بندازه و از سمت دیگه هرروز داره بیشتر ازش بدم میاد ک با وجود تاهل بمن پیام میده و دلم برای همسرش میسوزه.و اینکه نمیتونم رک حرفمو بهش بزنم ک هم یجورایی انتقام احساساتم رو ازش بگیرم و هم اینکه از پیام دادن بهم منصرف شه، چون هم روم نمیشه و هم اینکه فامیل هست و عروسیش دعوتیم. ممنون میشم راهنماییم کنید چکارکنم

سلام دوست گرامی این شخص هر نیت و قصدی داشته باشد در شرایط فعلی ایشان دقیقا به معنی خیانت به همسرشان هست .بهتر هست خیلی مودبانه از ایشان بخواهید که هیچ گونه پپامی ارسال نکنند و در صورت ارسال مجدد ایشان را بلاک کنید .در جشن ایشان هم شرکت کنید تا متوجه بشند که بای شما ایشان و رابطه تمام شده است

با سلام من یه پسر ۲۶ ساله هستم ۲ ساله به یه دختر ۲۴ ساله دوست شدم از ابتدای رابطه مون اون با کارهاش به هر نحوی وادارم کرد دوسش داشته باشم و اتفاقا این اتفاق هم افتاد و من عاشقش شدم از قضا بعد ها فهمیدم که اون زمان تازه یه شکست عشقی رو تجربه کرده بوده و اون پسر رو بی نهایت دوسش داشته و در واقع شدید ترین عشقی هست که تابحال تجربه کرده هر وقت هم بحثش پیش میاد میگه دیگه نمیخواد کسی رو اونقدر دوس داشته باشه تا آسیب ببینه این در حالی هست که رابطه ما تقریبا شبیه به یه عشق یک طرفه از جانب من هست ینی اونم دوسم داره ولی اصلا نه به اندازه من همیشه شنیدم دوست داشته نشدن در زندگی مشکلات زیادی رو ایجاد میکنه و هیچ ادمی نمیتونه رنج دکس داشته نشدن رو تحمل کنه از طرفی اینقدر جلوی اون ضعیفم و دست پایین رو گرفتم که هر بار توی دعواهامون بدترین بد و بیراه هارو بهم میگه اصلا ابایی نداره از اینکه منو برنجونه ۷ سال پیش که عشق اولم رو تجربه کردم قضیه بر عکس بود اون دختر خیلی بیشتر از من عاشقم بود بنا به دلایل خیلی پیچیده اون رابطه به شکست انجامید اما چند وقت پیش دیدم همون دختر توی اینستا درخواست فالو داده

چیزی که الان ذهن منو مشغول خودش کرده اینه عایا برگردم به سمت اون عشق اولم که دیوانه وار دوسم داشت یا خواسته های این دختری که دوسش دارم رو براورده کنم و با این بمونم

لازمه بگم توی این رابطه جدیدم یه سری مشکلات و بدقولی ها از طرف من ایجاد شد که این دوس دختر جدیدم میگه بخاطر اون مسائل هست که عشقش به من کمه اما مگه یه همچین چیزی ممکنه؟ من بی دین ام و اون مسلمونه حتی اوایلش برام شرط کرده بود که مسلمون بشم منم برای اینکه از دستش ندم قبول کرده بودم اما الان به قبول وجود خدا از طرف من فعلا قانع شده توی دوراهی بزرگی هستم ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی رابطه احساسی یک الاکلنگ دوسویه هست و باید هر دو طرف انگیزه و رغبت برای ارتباط داشته باشید .نمیشود که یکنفر در یک ارتباط فقط تلاش کند و ابراز احساسات اما یک نفر ثابت و خنثی باشد . شما در هردو ارتباط اشتباه کردید و با افراد مناسبی آشنا نشدید .هیچ کدام از رابطه ها درست نمی باشد.

سلام.وقتتون بخیر.خسته نباشید. من دختری ۲۵ساله هستم.۳سالی میشه که با پسری هم سن خودم در رابطه بودم روزهای خیلییی خوبه زیادی باهم داشتیم…و تنها بحث ما همیشه بر سر اینکه آینده مون چطور میشه بود و اون میگفت که من فعلا تکلیفم معلوم نیس و …..تا اینکه یک هفته هس کات کردیم…و تصمیم جدایی از طرف ایشون بود،چون بازم طبق معمول بحث آینده شد و ایشون گفت من میخوام برم خدمت و نمیتونم تورو این مدت بلاتکلیف بذارم و معلوم نیس بعد از برگشتم چه اتفاقی بیفته و من هم قبول کردم ک جدا بشیم….درضمن توی این مدت ۳سال هم یوقتایی میگف از رابطه سرد شدم و نمیدونم چرا اینطور میشم و بعد هم خوب میشد… توی این یک هفته که کات کردیم از طریق دوستان مشترکمون و به صورت مستقیم و غیرمستقیم که خبر دارم ازش،حال خوبی نداره و در فضای مجازی همچنان پیگیر من هست…. من هنوزم دوستش دارم و نمیدونم ایشون هم دوست داره برگرده یا نه!؟؟یا اینکه غرورش اجازه نمیده برگرده!؟؟بنظرتون میتونم کاری کنم؟؟!چیکارکنم که اگه نظرش به برگشت هس،برگرده؟؟!! ممنونم از راهنماییتون🙏

سلام دوست گرامی فردی که به هردلیلی تکلیفش با خودش مشخص نیست و مردد هست را نمیتوام اصلا گزینه مناسبی برای ارتباط طولانی مدت در نظر گرفت.ایشان تا با خودشان و خواسته هایشان از زندگی کنار نیایند نمیتوانند برای رابطه احساسی اقامی کنند.منطقی ترین کار در شزایط فعلی این هست که اقدامی نکنید تا خودشان بتوانند برای زندگی و اینده تصمیم بگیرند

سلام من رابطم با پسری ک 2 ماه باهم دوست بودیم تقریبن 3 ماه تموم شده و جوری که زمان کات ایشون به من توهین کردن. بعد از 3ماه که هیچ ارتباطی نداشتیم اومد و گفت تو محیط دانشگا جواب سلام منو بده چون جلوی دوستام زشته میگن فامیلیم.مسخره ترین چیزی که تو عمرم شنیدم. ومن بهش گفتم میتونی دروغ بگی یا هرچی ولی من حاظر نیستم باهات صحبت کنم.دلیل جداییمونو من هم حتی نفهمیدم.ایشون برگشت پیش دوست دختر سابقشون که میگفت بهم خبانت کرده نمیخوامش با دروغ و تهمت منو کنم.وقتی گفتم نمیخوام نه ببینمتنه صحبت کتم گفت منم نمیخوام. و به شوخی و خنده هرچیزی که ازش ناراخت بودمو از سرش باز میکرد و زیر تمام حرفاش زد و از سرخودش باز کرد.نمیدونم الان این دیدار یکدفعه برگشتش محسوب میشه یا نه.چون ادمی نبست که به حرف دوستاش بها بده.منجابی که اطلاع دارم فک کنم هنوز دوست دخترش هست امن حتی حاظر نبودم به خاطر توهینش باهاش صحبت کنم.

سلام دوست گرامی دو ماه ارتباط نه به شناخت درست رسیدید نه به دلایل واقعی دوست داشتن. به نظر نمیرسد ایشان دنیال ارتباط مجدد باشند پس برای خودتان تصور سازش نکنید

سلام وقت بخیر، من ۸ ماه ت رابطه ای بودم که آقا قصد ازدواج با من رو داشتن ایشون ۳سال از من کوچیکترن من ۲۸ سالمه ایشون ۲۵ سالشونه من بچه طلاق هم هستم و ایشون از ابتدای رابطه میدونست، بعد از ۸ ماه ایشون به من گفتن که مادرشون مخالفن که ایشون با دختری که این شرایط رو داره ازدواج کنن و رابطه رو کات کردن،با توجه به اینکه ایشون برای موندن در این رابطه از خودگذشتگی هم داشتن ایشون برای موندن توی این رابطه و به ثمر رسوندنش تحصیل خارج از کشورشون رو کنسل کردن که من بعدها متوجه شدم، بعد از ۲۶ روز من با مشورت مشاور با ایشون تماس گرفتم و گفتم که این عشق حیفه بیا باهم بیشتر تلاش کنیم پیش متخصص بریم…… ایشون مخالفت کرد و گفت احساس من به تو عوض نشده ولی من شرایط ذهنیشو ندارم و حاضر به همراهی نشدن و‌ایشون‌ درون‌گرا‌ هم‌ هستن، الان ۳۸ روز از کات این رابطه میگذره نظر شما در مورد بازگشت چیه؟ چون‌ به گفته ی مشاورم ۹۰ تا ۹۵٪ احتمال برگشت ایشون‌ هست میخواستم نظر شمارو بدونم

سلام 7 ماهه در رابطه ای هستم که مشکلات تعاملی زیادی داریم باهم و بحثمون خیلی زود بالا میگیره و به بی احترامی ختم میشه ب حدی ک برای بار آخر ک بحثمون بالا گرفت من ساکت نمیشدم و برای اولین بار ب خانواده من توهین کرد(به من گفت پدرسگ و گوشیو قط کرد)، من هم اعلام کردم رابطه برام تموم شدست بعد یک روز اومد و عذرخواهی کرد(ولی عذر خواهی پر از توجیه)من بازهم رد کردم و گفتم این مساله بخشش نداره ولی حقیقتا ب شدت دو دلم و برام تموم نشده دوسش دارم از اینکه اون هم دوسم داره شکی ندار،بارها تا مرز جدایی پیش رفتیم سرمسایل مسخره ولی فک مطکنم این مساله جدیه نمیدونم الان باید سعی کنم ببخشمش و رفتارشو اصلاح کنم یا برای همیشه کنار بذارمش، از اینکه ازش جدا شدم بشدت میترسم چون علاقه ی شدیدی بینمون هست و بنا ب شرایط زندگیمون خاطره خیلی سخت خواهد بود برام ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی ارتباط فردی که در هنگام عصبانیت به شدت پرخاشگر هست را نمیتوان رابطه ای درست دانست.از طرفی اگر فقط یکبار این مسئله پیش آمد کرده بود میشد تا حدی ندید گرفت اما اینگونه که مطرح کرده اید بارها این مشکل وجود داشته است .به نظر می رشد بهتر است 1-با ایشان جدی صحبت کنید 2- به مشاور مراجعه کنید 3-در ادامه این رابطه تجدید نظر کنید

با سلام نظرتون در مورد جمله زیر چیه؟ اونایی که تنهایی پرواز میکنن قوی ترین بال‌ها رو دارن یکی از همکارانم بدون مقدمه قبلی این جمله رو برام تو واتساپ فرستاده ارتباط ما خیلی رسمی و فقط کاریه. منظورش رو متوجه نشدم. بنظرتون جواب مناسبش چیه؟

با سلام وعرض خسته نباشید من سه سال پیش با یه اقایی اشنا شدم که دور بودن چهار پنج ماه باهم بودیم ولی بعدش یهو کم رنگ شد و جواب نمیداد وخلاصه هر بار بهش میگفتم تکلیفمو مشخص کن میگفت تو باشی من هستم نباشی نیستم از خیلی ها پرسیدم یه سال هم صبر کردم دیدم خبری نیس ازش وارد رابطه دیگه ای شدم و حالا بعد این همه مدت اومده میگه بیا بگرد و اینم بگم خیلی ادم مغروری بود هیچ وقت معذرت خواهی نمیکرد ولی این بار معذرت خواهی کرد ولی من جواب منفی دادم چون ترسیدم بازهم مث گذشته تنهام بذاره میشه راهنمایی کنید که دقیقا چی کار کنم اینم بگم رابطه نفر دوم هم در حال تموم شدنه و من موندم بین این دو نفر کیو انتخاب کنم ممنون میشم راهنمایی کنین

سلام دوست گرامی اینکه این فرد پیگیر رابطه نبوده اصلا نشانه خوبی نیست و بودن و نبودنشان منوط به حضور شما بوده.الان باید اگر تمایل به بازگشت به رابطه دارید منطقی باشید و مشکلات قبلی رابطه را کاملا بررسی کنید و پس از اطمینان از حل این مسائل مجدد وارد رابطه بشید.تنها به صرف اینکه از شما خواستند برگردید خودتان را مجدد درگیررابطه اشتباه نکنید

سلام من 18 سالمه و 2 سال پیش با یه پسری اشنا شدم که 4 سال ازم بزرگتر بود . از همون اول رابطه قصدش ازدواج بود از اونجایی که یه اشنایی دوری با خونوادش داشتم کاملا بهش اعتماد داشتم ما 7 ماه باهم در ارتباط بودیم و رابطه کاملا سالمی داشتیم اما زیادی مغرور بود گاهی وقتا غرورش اذیتم میکرد اینم بگم من ذاتا ادم لجبازیم و کلا به حرفاش گوش نمیکردم هرچی ازم میخواست دقیقا بر عکسشو انجام میدادم یه چندماهی از رابطه مون گذشت متوجه شدیم خونواده هامون تو گذشته یه مشکلی باهم دارن و کلا قضیه ازدواج منتفیه اما اون میگفت من مامان باباتو راضی میکنم اما من زیاد تمایل به ازدواج نداشتم چون نمیدونستم چقدر دوسش دارم تا اینکه بعد 7 ماه یه شب یهو بهش پیام دادم و گفتم نمیخوام باهاش باشم خودمم هنوز نمیدونم چرا اینکارو کردم ، ،خیلی تلاش کرد واسه برگردوندنم به رابطه ،باورم نمیشد اون ادم مغرور اینجوری ازم خواهش میکنه اما وقتی بهش گفتم دوسش ندارم رفت دیگه سراغمو نگرفت ،7 ماه از اون ماجرا گذشت و تو این 7 ماه متوجه شدم کسی که همه چیو بی دلیل خراب کرد من بودم ، اون ادم انقدر تو این 7 ماه تغییرای عجیبی کرد که من وقتی به خودم اومدم دیدم با کارام گند زدم به زندگیه یه ادم دیگه ،بخاطر همین تصمیم گرفتم برگردم و همه چیو جبران کنم اما همون اول برگشتن بهم گفت ما نمیتونیم ازدواج کنیم گفتم چرا گفت بخاطر همون مشکلات و این حرفا اینم بهتون بگم بعد از جداییمون خونوادش منعش کردن از اینکه با من باشه از نظرشون من دختریم که نمیشه بهش اعتماد کرد ، در هر صورت ما برگشتیم و علاقه من بهش 100 برابر شده اما اون انگار هنوز داره بخاطر کارای گذشتم منو تنبیه میکنه مثلا بهم توجه نمیکنه میگم چرا میگه مگه قبلا بهت توجه میکردم یا یه کاری ازت میخواستم به حرفم گوش میدادی تهشم میگه تو این ادمو ازم ساختی ، درمورد ازدواجم من بهش اصرار نکردم اما خودش گاهی میگه اصلا نمیشه گاهی میگه شاید همه چی اونجور بشه که ما فکرشو نمیکنیم خیلی گیجم از یه طرف خیلی دوسش دارم از یه طرف از بعضی کاراش عذاب میکشم واقعا نیاز به یه مشاوره دارم اگه میشه کمکم کنید ،ممنون میشم

سلام دوست گرامی بهرحال غرور، لجبازی و سردی که از جانب شما در رابطه بوده اکنون نتایج خودش را نشان داده و بعد از یک اتمام رابطه یکطرفه، الان شما شاهد عکس شدن قضیه هستید بهتر هست به رابطه زمان بدهید و طی این مدت تغییرات رفتاری خودتان را به ایشان نشان دهید و تمام رفتارهای گذشته را که منجر به تلخی رابطه شده است تغییر دهبد.به مرور با رفتارهای درست شما، ایشان هم مانند سابق خواهند شد.در صورتی که این مدت تغییری ایحاد نشد بهتر است هر دو به مشاور مراجعه کنید

سلام بنده با اقایی در ارتباط بودم و قرار ازدواج گذاشته بودیم و ایشون به قولشم عمل کرد و اومد خواستگاری.بعد چند جلسه خانوادشون قبول نکردن و خبری نشد.تا اینکه بعد چند ماه با وجود اینکه هنوز کم و بیش باهم حرف میزدیم خبر نامزدیشو شنیدم.ایشون نامزد کرد و بعد تقریبا6ماه برگشت و گفت نامزدیو بهم میزنم و درست میکنم.من خیلی دوسش دارم و الان موندم باید چیکار کنم؟ایا برگردم بهش؟میترسم برنگردم و تا ابد حسرتشو بخورم که ‌کاش کنارم بود.

سلام دوست گرامی اینکه خانواده ایشان راضی به ازدواج شما نشدند و ایشان نتوانستند خانواده خودشان را با رفتارهای منطقی و درست مدیریت کنند و در مورد شما و ویژگی های خوبتان صحبت کنند تا با ازدواج موافقت کنند و این نشان از ضعف مدیریت ایشان دارد و از طرفی ازدواج با فردی دیگری و اعلام تعهد با ان شخص که در جریان این قضایا نیست فقط و فقط بخاطر مخالفت خانواده و بعد جدایی و ازدواج با شما ،یعنی سخت کردن و شاید غیر ممکن کردن حل مشکلات.که منطقی و درست به نظر نمیرسد به این فکر کردید که دختری که با ارزو و با امید با ایشان ازدواج می کند چه ضربه ای بابت این تصمیم می خورد؟از کجا معلوم بتوانند به راحتی جدا بشند؟مشکلات ازدواج و جدایی ایشان و رابطه مجدد را بررسی کرده اید. درواقع بدترین راه را انتخاب کرده اند. شما مدیریت رابطه را در دست بگیرید و اجازه ندهید هم با عواطف شما و هم اون دختر خانم بازی بشه و با تمام علاقه ای که به ایشان دارید رابطه را تمام کنید

سلام…من عاشق دختری هستم و در اویل رابطه اون دختر هم به من علاقه ی زیادی داشت ولی ازونجایی که بنده شخصی شکاک و بی اعتماد بودم به شدت ازم دلسرد شد و رابطه رو تموم کرد…الان بعد از گذشت چندوقت و اینکه سعی کردم روی شکاکی خودم کارکنم تصمیم گرفتم دوباره به رابطه برگردم ولی همش ازن ترس دارم که چجوری باید سرصحبتو باز کنم یا اینکه با ی سوپرایز برم سمتش یا اینکه دعوتش کنم به یه گپ…نمیدونم چه پیشنهادی بدم که اون شخص قبول کنه…با توجه به اینکه اون شخص اصرار داره که تو آدم شکاکی هستی و هیچی درست نمیشه

دوست عزیزم سلام متاسفانه فرد شکاک رابطه ای را تجربه میکند که آرامش مطلق در ان وجود ندارد و با بدبینی خود که باعث ابجاد یک پیله تنهایی برای خودشان و شریکشان ایجاد بشه. و اکثریت هم چون خودشان قبول ندارند که شکاک هستند متاسفانه برای درمان نیز اقدامی نمی کنند اما شم با اذعان به مشکلتون و پیگیری روند درمان، الان سعی در رفع مشکلات ناشی از شک خود دارید پس به ایشان نشان بدید که تغییر کرده اید به این صورت که از ایشان بخواهید جلسه حضوری با هم صحبت کنید ۱-اعلام کنید که مشکل شکاک بودنتون رو پذیرفتید و قبول دارید ۲-برای درمان اقدام کردید و از مشاور کمک گرفتید ۳-تغیبر در رفتار و افکارتان پدید امده ۴-در صورت تمایل میتونند با مشاور شما صحبت کنند و از روند درمان اطلاع پیدا کنند ۵-از ایشان بخواهید بازه زمانی مشخص به شما برای نشان دادن تغییرات زمان بدهند

سلام.ببخشید من سه سالی با یک اقایی در ارتباط بودم و بنا به یک سری مشکلات ازهم جدا شدیم که خییییییلی برای من سخت بود حدود چهار سال باهم ارتباطی نداشتیم قبلا این اقا از من درخواست میکرد که بعد از جدایی بیا دوستای معمولی باشیم طوری که فقط از احوال هم خبر دار شیم ولی من قبول نکردم الان بعد از چهارسال اون اقا دوباره برگشته.من روزهای فوق العاده ای رو با اون اقا داشتم و هیچ کس غیر ازاون نظر منو نتونسته جلب کنه و دوست دارم با اون اقا ادامه بدم البته هدف دار نه در حد دوستی میخواستم راهکار شما روبدونم

سلام دوست خوبم رابطه شما یکبار تمام شده و اکنون پس از گذشت چند سال قصد دارید دوباره ان را شروع کنید پس باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و تمام جوانب رابطه سنجیده شود و با دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. اما بهتر است قبل از اینکه رابطه به شدت قبل ادامه پیدا مشکلات رابطه قبلی بررسی بشه، راهکارها رو بسنجید، هدف هر دور از رابطه مشخص بشه، بازه مورد نظر برای تصمیم و اقدام جدی تمام اینها نیاز به صحبت مشترک با ایشان داره. بدون رودروایسی باهاشون صحبت کنید در مورد ۴سالی که نبودن ببینید در رابطه ای جدی بودن یا نه؟ دلایل قطع رابطه رو بسنحید دلیل برگشت مجدد و.. اینها باید همه درست و با دیدی باز به نتیجه برسید اگر ار این سوال ها حواب قانع کننده و منطقی داشتید با رعایت موارد اهداف مشترک، ایجاد بازه زمانی، حل مشکلات قبلی میتونید رابطه را اغاز کنید

عرض سلام اگر طرف مقابل که رابطه را یک طرفه قطع کرده پس از مدتی برگردد و بخواهد رابطه را مجددا ایجاد کند چه رفتاری مناسب هست؟ با توجه به اینکه خودمان هم مایل به برقراری مجدد رابطه باشیم ایا باید رفتار نه چندان خوشایند طرف مقابل در گذشته را نادیده گرفت و بخشید و یا اینکه باید رفتار گذشته را یاداوری کرد ؟ به عبارت دیگه باید یه سادگی گذشت کرد یا نباید به سادگی بخشید؟

سلام دوست خوبم رابطه ای که یکبار به هر دلیلی تمام شده باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و این بار با دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. افراد از هر بار شکست و یا عدم موفقیت باید درس ها و تجربه داشته باشند تا امکان سواستفاده را کاهش دهد . بخشش یک انتخاب است. فراموش کردن اشتباهاتی که دیگران در ارتباط با ما انجام می دهند مشکل است به خصوص اگر از لحاظ روحی برای ما دردناک باشند. بخشش واقعی زمانی اتفاق می افتد که ما آگاهانه تصمیم بگیریم که روی اشتباهات تمرکز نکنیم. فکر کردن مداوم باعث باقی ماندن دردهای عاطفی می شود و هر زمان که روی آن متمرکز می شویم، گذشته را بازسازی میکنیم. بازسازی رابطه به حفظ و ماندگاری آن، با هم بودن و ثبات رابطه اشاره دارد. برخی از افراد برای روابط خود تلاش زیادی کرده اند و نمی خواهند چیزی را که به زحمت به دست آوردند به راحتی به خاطر اشتباه طرف مقابل از دست بدهند. بازسازی رابطه بر پایه بخشش پیامد مطلوبی است که برخی از افراد به دنبال آن هستند تا رابطه به چالش کشیده شده خود را، دوباره از نو بسازند. در مورد شما و ارتباطتان نیازمند اطلاعات بیشتری هستم و صرف علاقه شدید دلیلی برای درست بودن رابطه نیست.

با عرض سلام چطور میشه بدون حس تحقیر به طرف مقابل درخواست برقراری دوباره رابطه را داد به طوریکه هم عزت نفس مان حفظ شود و هم احتمال پذیرفتن درخواست از طرف مقابل هم افزایش پیدا کند؟

دوست گرامی سلام همانظور که میدونید عزت نفس یکی از مشحصات بارز انسان های موفق هست ومیان عزت نفس و اعتماد به نفس تفاوت وجود دارد. برای درخواست پیشنهاد به فردی ، انچه مهم است درک جایگاه ان شخص و ارزش او است که منجر به ارتقا یا کاهش عزت نفس انسان می شود. انسانی که خودش عزت نفس بالا دارد و می داند که این عزت نفس نشات گرفته از دوست داشتن من حقیقی،مستحق عشق و علاقه بودن ،شاد بودن و … است سعی می کند در روابط خود با افراد با رعایت عزت نفس خود ،به دنبال انسانی با شرایط و ویزگی های خود باشد. هیچ مانعی بر سر تجربه یک روابط عاشقانه ی زیبا بزرگتر از این ترس نیست که کسی خود را شایسته عشق نداند. اگر در خود احساس عزت نفس می کنید و خود را لایق احساسات می دونید و در درخواست ارتباط مجدد ، به احساس و عواطف میرسید می توانید با رعایت حد و مرزها خود درخواست مجدد کنید. صادق بودن و صحبت از احساسات واقعی میتواند کمک کند که طرف مقابل احساس حقارت و کمبودی نکند چون مطمئن هست که شحص مقابل با توجه به احترامی که برای خود و عزت نفسش قائل است نمیخواهد وارد رابطه ای اشتباه و تحقیر آمیز شود. ما می دانیم کسی که عزت نفس ندارد برای خودش احترام قائل نیست.قبل از درخواست مجدد نگاهی به خود بیاندازید و ببینید که آیا از عزت نفس کافی برخوردار هستید یا خیر… برای افزایش اثر،بهترین رفتار، ان است که با احترام به خودمان با شخص مقابل هم همانگونه برخورد کنیم و با صاقت و بیان درست احساسات،باعث احترام به خود و رابطه شوید

سلام .من دختری ۲۰ ساله هستم وقتی ۱۸ سالم بود با پسری آشنا شدم و ۹ ماه با هم بودیم اول قصد ازدواج داشت اما به یکباره بی دلیل با یک پیام گفت که دیگه نمیخواد با من باشه. یک سال و نیم میگذره و من زجر زیادی کشیدم و هنوزم غم گینم اما اون حاضر نیست که برگرده .نمیتونم فراموشش کنم . و ۴ سال ازم بزرگتره . من چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی اشنایی های کوتاه مدت و گذرا حتی اگر برای ازدواج هم باشید با توجه به افکار و نظرات افراد هرروز تغییر جهت و موضع میدهد و امکانش هست حرفی که امروز مطرح میشود فردا کلا نقض بشه پس در دوران کوتاه اشنایی خیلی نباید روی حرفها حساب کرد ایشون اگه وافعا علاقمند شما و رابطه مشترکتان بودند حتی در صورت مهیا نبودن شرایط و حتی وجود مشکل در رابطه باید با شما صحبت میکردند و یکطرفه رابطه را به پایان نمیرسوندن اتمام یک رابطه از سمت یک نفر، در واقع عدم احترام به شما بوده است پس بجای ناراحت بودن و غصه خوردن به خودتان احترام بذارید و با دید منطقی و درست به سوی اینده حرکت کنید و اجازه ندید که یک رابطه زودگذر شما را از پیشرفت و زندگی رو به رشد دور کند به فعالیت های ورزشی، هنری مشغول بشید و بدون اینکه به عقب برگرذید و به دنبال راهی برای استارت و شروع محدد رابطه باشید احازه بدید گذر زمان،روح شما را ترمیم کند و فرد شایسته ای را در مسیر شما قرار دهد

باسلام دختری هستم ٣٣ساله که درسن ٢٨سالگی با پسری نامزدشدم که دوسال نامزد بودیم سه سال پیش نامزدی توسط این پسربه اتمام رسید،بعد از گذشت ٣ سال به من پیام داده و از من خواسته اجازه بدم که با من تماس بگیره یا اینکه همدیگرو بببینیم. نمیدونم دلیل کارش چی هست و چه موضوعی رو میخواد مطرح کنه. پیشنهاد شما چی هست؟ آیاقبول کنم که تلفنی بهم زنگ بزنه؟

سلام دوست گرامی پاسخ شما بستگی به این دارد که علت تمام شدن رابطه از سوی ایشان چه بوده است و آیا این مدت او با شما در ارتباط بوده است یا خیر. نکته بعدی تمایل یا عدم تمایل شما به بازگشت و همچنین نظر خانواده‌تان است. اگر خودتان مایل هستیدف به او فرصت بدهید که ابتدا به صورت تلفنی دلیل این درخواست را مطرح کند و اگر نیاز به دیدار حضوری دارد، بیان کند.

سلام من خانمی هستم ۲۸ ساله که با پسری ۲۵ ساله بودم نزدیک سه سال هدف ازدواج حتی خانواده هامون هم میدونن منو به خانواده دوست و آشناها معرفی کرده بود خیلی منو دوست داشت شدیدا بهم وابسته بود منم خیلی دوسش دارم و خیلی نکات مثبت داره ولی من خیلی اشتباهات داشتم بداخلاقی بحث دعوا میکردم الان نزدیک دوماهه خبری ازش نیست و من میخوام برگرده قبلا هم قطع ارتباط داشتیم نهایتا یک ماه و نیم دوماه پیش بعد از دعوا من کلی التماس و خواهش کزدم ازش منو تنها نزاره تقریبا داشتیم اشتی میکردیم ولی همش سرد جواب میداد اصلا تماس نمیگرفت ولی الان هیچ خبری از هم نداریم خواهش میکنم راهنمایی کنید نمیدونم باید چکار کمم

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد برای بازگرداندن ایشان اقدامات متعدد و اشتباهی انجام داده‌اید. برای اینکه بتوانید مجددا ایشان را به رابطه برگردانید نیاز دارید تا ابتدا اشتباهات رفتاری خود را برطرف کنید. در واقع هر آنچه شما را از او دور کرده، ابتدا باید برطرف کنید. در این مسیر و برای بازگرداندن او برای بازگشت نیاز دارید تا از همراهی یک مشاور بهرمند باشید. مشاوران متخصص رادیوعشق همراه شما هستند.

با سلام، شش سال پیش قبل ار اینکه به سر بازی برم با خانومی اشنا شدم و با هم به قول معروف وارد رابطه شدیم من سرشار از انرژی بودم و فکر می کردم که لیاقتم از اون دختر بیشتره و می گفتم فعلا باهاش دوست باشم تا ببینم چی می شه که فکر کنم اون متوجه این مسیله شد و من رو مثل یک جانی اعدام کرد و مثل یک کاغذ مچاله دور انداخت خیلی اوایل حالم بد بود فقط توی سرم با خودم حرف می زدم و خودم را قضاوت می کردم چند ماههبعدش با هزار سختی ارشدم را گرفتم و رفتم سربازی ،دوران سختی بود هیچ وقت نتونستم دیگه خودم رادوست داشته باشم و فکر می کردم بیشتر ادما می خوان اذیتم کنم الان که دوسال از سربازی می گذره خیلی بهترم و یکی دوتا رابطه هم با سلامتی شروع کردم وخیلی دوستانه تمام شد و در حال حاضر همون دختر به من برگشته و می گه بعضی موقع ها تو وجودم حست می کنم حالا سوال من اینه به نظر شما من چه استراتژی باید اتخاذ کنم؟

سلام دوست گرامی اینکه بازیچه شخصی شدید و با شما ارتباط بدی داشتند یعنی شخص مناسب شما نبودند که تا چند سال شما درگیر این رفتار ایشان بودید.پس اینکه الان به شما برگشتند اصلا شروع این رابطه به صلاح و درست نیست و به فکر شروع مجدد این رابطه نباشید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/دلیل-جدایی.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/قهرو-آشتی.mp3Downloads-icon

وقتی طرفین یک رابطه تصمیم به جدایی می‌گیرند، در آن لحظه فکر می‌کنند تصمیم خود را قاطعانه گرفته‌اند و تردیدی در درستی آن ندارند. اما گاهی بعد از گذشت مدتی از جدایی، حتی اگر با اشخاص جدیدی نیز آشنا شوند، می‌خواهند دوباره به رابطه قبلی شان باز گردند. گرایش افراد به عشق و رابطه گذشته شان ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد که مهم ترین آن “حس علاقه” نسبت به طرف قبلی است، درواقع به قول معروف “دلشان هنوز پیش طرف قبلی زندگیشان ” است. در این مواقع ممکن است افراد در صدد پیدا کردن راهی برای بازگشت به رابطه قبلی، بازگرداندن دوست دختر یا دوست پسر قبلی و از نو ساختن همه چیز باشند. در این مواقع سوالات متعددی پیش می‌آید که آیا برگرداندن رابطه عاطفی که قبلا به نقطه پایان خود رسیده کار درستی است؟ و در این صورت چطور باید این کار را انجام داد؟

فهرست مطالب

گاهی اوقات افراد به خاطر خودخواهی و یا لجبازی، رابطه را به هم می‌زنند. به جای آنکه برای حل مشکل تلاش کنند، از رابطه می‌گذرند و با هم کات می‌کنند. این نوع از جدایی‌ها معمولا عجولانه بوده و فکر شده نیست.

 

در اغلب موارد خانواده و دوستانتان به شما می‌گویند که به زندگی ادامه بده و او را فراموش کن. نمی‌گویم که همیشه این کارشان درست است. با این وجود وقتی به شما می‌گویند که باید سعی کنید تا به رابطه‌تان برگردید، بدان معناست که رابطه قبلی‌تان ارزش تلاش کردن را دارد. دوستانتان شما را از هر کس دیگری بهتر می‌شناسند و وقتی فکر می‌کنند که شریک قبلی‌تان ارزش تلاش دارد، آشتی کردن با او به شما آسیب نخواهد رساند.چطور به رابطه برگردیم

همه ما با پایان یافتن رابطه، درگیر احساسات می‌شویم. حتی اگر این رابطه کمتر از ایده‌آل‌هایتان بود، طبیعی است که احساس ناراحتی داشته باشید و جمع کردن خودتان برای ادامه زندگی سخت باشد. اما اگر سالها از پایان رابطه گذشته و شما هنوز هم احساس ناامیدی و غم دارید و نمی‌توانید با جدایی کنار بیایید، می‌تواند نشانه‌ای از آن باشد که باید به یکدیگر بازگردید. پس از گذشت مدت زمانی طولانی از جدایی، احتما فهمیده‌اید که بودن با یکدیگر بوده که شما را واقعا خوشحال و راضی می‌کرد و مهم نیست که چه می‌کنید ولی نمی‌توانید از یکدیگر بگذرید. اگر شما نیز به همین شکل هستید، حتما باید آشتی کردن با او را در نظر داشته باشید. شاید او همان قطعه گم شده‌ای است که شما را تکمیل می‌نماید؛ ولی تنها یک راه برای فهمیدن آن وجود دارد. با او تماس بگیرید و ببینید آیا هنوز بارقه‌های امید در او نیز وجود دارد یا خیر.

برای سنجش میزان آسیب‌تان از ضربه عشقی به پرسشنامه روانشناسی زیر پاسخ دهید

پرسشنامه ضربه عشقی    

این مساله کمی پیچیده است، چرا که هر فرد عاشقی معتقد است امکان بازگشت به رابطه قبلی اش وجود دارد. اما در اینجا باید اشاره کنیم که اگر معتقدید آینده فوق العاده‌ای با شریک قبلی‌تان داشته باشید، دنبال او رفتن ارزشش را دارد. ولی مطمئن باشید که تمام زندگی‌تان را با این باور و امید که او برخواهد گشت، سپری نکنید. تنها باید یک بار سعی کنید که به رابطه بازگردید و اگر نشد، باید به زندگیتان ادامه دهید. گاهی اوقات یک امید واهی می‌تواند شما را در موقعیتی اشتباه نگه دارد و پیش از آنکه متوجه شوید، همه زندگی‌تان را به دنبال یک خیال سپری کرده‌اید.

اگر جدا به فکر بازگشت به رابطه قبلی‌‌تان هستید، شرایطی که رابطه در آن خاتمه یافته، از اهمیت بالایی برخوردار است. ترمیم رابطه‌ای که با آسیب به یکدیگر و در آتش نفرت خاتمه یافته بسیار سخت تر از رابطه‌ای خواهد بود که به صورت دوستانه پایان یافته است. همچنین اگر او را به دلیل بی احترامی به شما، خیانت یا هر گونه  خشونت فیزیکی ترک کرده‌اید، بازگشت به آن رابطه باید آخرین مساله مد نظرتان باشد. اگر مسائل قابل حل باشند، ترمیم رابطه آسان ترین مساله ممکن است. برای مثال اگر از مشکلات ارتباطی رنج می‌بردید، این مرتبه سعی کنید که در صورت بروز مشکل، خیلی رسا صحبت کنید و خودتان را ابراز کنید. وقتی به این مسائل رسیدگی شود، بازگشت به یکدیگر و داشتن یک رابطه سالم خیلی زیبا خواهد بود. برای جزییات بیشتر پادکست آموزشی زیر را گوش دهید.

تا زمانی که مدتی طولانی از رفتنش نگذشته باشد، واقعا متوجه نخواهید شد که چگونه بود و همین را نیز می‌توان راجع به بازگشت به رابطه گفت. گاهی این جدایی برای آنکه بفهمید چه کسی را از دست داده‌اید و اینکه او بهترین کسی بوده که داشته‌اید، لازم است. از زمان جدایی رابطه قبلی‌تان قرارهای بسیاری داشته‌اید و در میان همه این افراد، هیچ کس با او قابل مقایسه نبوده است. احساس می‌کنید روحیه شما با هیچکدام از پسران/دختران دیگر به اندازه او همخوانی ندارد و احساسی که به او داشتید را به هیچ کس ندارید. وقتی راجع به کلیت او فکر می‌کنید، می‌بینید او تمام آن چیزی بوده که همیشه می‌خواستید و این را تا زمانی که دیر شده، نفهمیده بودید. اگر عمیقا حس می‌کنید که شریک قبلی‌تان، بهترین عشق، شریک و دوستی بوده که تا به حال داشته‌اید، قطعا بازگشت به او گزینه‌ای است که باید در نظر بگیرید.

نگاه به آغاز رابطه به عنوان یک رابطه جدید، وسوسه برانگیز است، اما نمی‌توان از حقایق چشم پوشید : پیش از این همدیگر را می‌شناختید و با هم بیرون رفته‌اید. بسیار مهم است که زوج نقاط ضعفی که در گذشته در رابطه تجربه کرده‌اند را به یاد داشته باشند و باتوجه به اشتباهات گذشته، به ترمیم و بازسازی رابطه شان بپردازند. برای جزییات بیشتر پادکست زیر را حتما گوش کنید.

 

اکنون زمان آنست که اگر در زمان جدایی‌تان با کسی بودید، صحبت کنید. لازم نیست به جزئیات بپردازید. جمله ساده “من به پیشنهاداتی که داشتم فکر کردم” کافی است – مگر اینکه آن فرد، صمیمی ترین دوستش / همکارش یا هر فردی که ممکن باشد حسادت او را برانگیزد یا به او آسیب بزند، باشد. بسیار مهم است که حتما حداقل یک مرتبه به این مساله اشاره داشته باشید تا در ادامه مسیرتان با هیچ شگفتی روبرو نشود. اگر فرد مقابل ناراحت بود، راجع به هرگونه نگرانی و ترس صحبت کنید و سپس به مسیر خود ادامه دهید.

پس مراقب باشید : احتمال ظهور مسائل و مشکلات قدیمی بسیار بالاست – بهتر است که پیش دستی کنید و به سمت آنها بروید. لازم نیست بدترین دعوایی که داشتید را دوباره ایجاد کنید، ولی باید راجع به مسائلی که آن را به وجود آورده صحبت کنید و بعلاوه اینکه شما این کار را به منظور پیشگیری از وقوع اتفاقی مشابه در آینده انجام می‌دهید. صحبت راجع به مسائل، زمانی که هر دوی شما آرام هستید کلید مساله است، چرا که احتمال به نتیجه رسیدن صبحتتان بسیار بیشتر خواهد بود.

قطعا افراد تغییر می‌کنند، ولی آنها معمولا همانطور باقی می‌مانند. قاعدتا نباید انتظار داشته باشید که همه چیز بعد از اتمام مرحله “شناخت دوباره شما” متفاوت شود. بازگشت به الگویی که در رابطه قبلی وجود داشته، در میان زوج‌ها بسیار رایج است.

گذشته را کنار بگذارید و این بار با عشقتان یک رابطه درست و اصولی را از نو بسازید. برای یادگیری راه‌های برگرداندن عشق به زندگی و رابطه‌تان می‌توانید در کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج که توسط رادیو عشق بصورت آنلاین برگزار می‌شود شرکت کنید. در کار گاه  تکنیک‌های کاربردی‌ با استفاده از فایل‌های آموزشی و یک روانشناس اختصاصی در اختیارتان قرار داده خواهد شد تا با استفاده از آنها، تمام خاطرات تلخ گذشته شما و عشق‌تان با افکار و خاطرات خوب جایگزین شود و بتوانید یک رابطه متعهدانه و پایدار را از اول باهم بسازید. کارگاه شامل فایل‌های آموزشی صوتی، مشاوره تلفنی و آنلاین (پرسش و پاسخ در تلگرام و واتساپ)، آزمون شخصیت شناسی و … می باشد.

جهت ارتباط با کارشناسان رادیو عشق و مطرح کردن سوالات خود می توانید با شماره 02146015870 تماس بگیرید. علاوه بر این کارشناسان ما آماده پاسخگویی به سوالات شما از طریق تلگرام و واتساپ (09035714068) هستند.

دلایل متفاوتی ممکن است برای گرایش ما به بازگشت به رابطه قبلی وجود داشته باشد، شاید فکر می‌کنیم آن فرد بهترین کسی بوده که تا بحال ملاقات کرده‌ایم، با او خاطرات بسیار خوبی داریم، از جدایی پشیمان شده‌ایم و یا فکر می‌کنیم مشکلات پیش آمده قابل حل هستند. ممکن است از زندگی بدون او خسته شده باشیم یا به این نتیجه رسیده باشیم که در تصمیم‌گیری برای جدایی عجله کرده‌ایم. به هرحال درصورتیکه تصمیم گرفته باشیم مجددا به رابطه قبلی برگردیم باید نکات زیادی را مد نظر داشته باشیم. رابطه‌ای که به آن بازمی‌گردیم مانند یک رابطه کاملا جدید و بدون گذشته نخواهد بود. باید پذیرفت در طی زمان جدایی ممکن است اتفاقات زیادی افتاده باشد که ترمیم رابطه را سخت‌تر کند. پس لازم است در این مورد واقع گرایانه فکر کنیم. تصمیم گرفتن به بازگشت دوباره به رابطه قبلی باتوجه به شرایط شما و رابطه‌ای که داشته‌اید ممکن است درست یا اشتباه باشد. بسیاری از روابط تمام شده، بعد از بازگشت زوج به یکدیگر، مجددا محکوم به شکست هستند. چرا که افراد مشکلات و اختلاف نظر‌ها را به خوبی حل نکرده‌اند یا از مهارت‌های ارتباطی خوبی برای تعامل با یکدیگر برخوردار نیستند. به کمک مشاوره می‌توانید برای بازگشت به رابطه تصمیم درستی بگیرید. همچنین می‌توانید برای کسب مهارت‌های ترمیم رابطه، ایجاد ارتباط موثر با طرف مقابل و حل تعارضات به روش مسالمت آمیز از مشاور کمک بگیرید.

 

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

277 بازدید

451 بازدید

491 بازدید

557 بازدید

1.09k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

چطور به رابطه برگردیم

سلام من ۲۰ سالمه و حدود سه سال با یه پسر ۲۱ ساله رل بودم من تو رابطه همیشه خیلی شکاک بودم و گوشبشو چک میکردم و کلی همیشه بحث و دعوا راه مینداختم بخاطر اینکه دوسم نداره یا چتش با فلان دخترو دیدم کلا در ارتباط بود با دخترای دیگه ولی همیشه همه چیزو خودش بهم میگفت حتی اگه کار اشتباهی میکرد.۸ماه پیش بخاطر اینکه با یه دختر در ارتباط بود کات کردیم دختره یسری حرفا زد که انگار باهم رل بودن ولی همون زمان این اقا هیج حرفی نزد بعد ۸ ماه یسری ارتباط بینمون شکل گرفت چت و تماس حتی چندباری به خواسته ایشون همو دیدیم درباره اینکه آدمای گذشته فراموش نمیشن یا بعضی حسا تکرار نمیشن حرف میزد ولی درباره برگشت حرفی نمیزد و میگفت نمیخوام برگردم توی رابطه که دوباره دعوا راه بندازی و من بخاطر عصاب خوردیم تورو ناراحت کنم من حتی قضیه اون دخترو هم پیش کشیدم و ایشون گفت که ما فقط باهم در ارتباط بودیم و اون خانم میخواست بامن باشه ولی من باهاش نبودم.الان خیلی سردرگمم هیچجوره نمیتونم فراموشش کنم تو کل این ۸ماه هروز دربارش فکر کردم حتی سعی کردم با پسرای دیگه وارد رابطه بشم تا شاید فراموش کنم ولی نشد تو این چند وقت ایشونو هرچندوقت یبار دم خونمون میدیدم یا استوری هایی میذاشت از چیزایی که باهم خاطره داشتیم و ایشون حتی اشتباهشو قبول نداره و میترسم اگه قرار باشه برگردیم باهم دوباره این اتفاق بیفته و من واقعا نمیتونم تحمل کنم این قضایارو و این اتفاقا و ناراحتی جدایی فکرمو خیلی درگیر کرده

سلام دوست گرامی طرف مقابل شما نتوانسته است که اعتماد در رابطه بسازد و این رابطه سرشار از بی‌اعتمادی بوده است. از طرفی راه شما برای فراموش کردن او راه اشتباهی بود؛ اینکه بخواهید با دیگران در ارتباط باشید تا طرف قبل را فراموش کنید؛ خطاست. شما می‌توانید برای ارزیابی کیفیت این رابطه و تصمیم‌گیری درست و منطقی درباره آن، با مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره داشته باشید. مشاوره به شما کمک می‌کند که راه درستی را در مورد این رابطه در پیش بگیرید.

سلام میشه لطفا کمکم کنید؟ من الان ۱۷ سالمه و سه سال پیش با یه پسری که یه سال از خودم بزرگتر بود و رابطمون از راه دور بود دوس شدیم. میدونم شاید مسخره باشه ولی سه سال رابطه ی فوق العاده ای داشتیم فامیل هم بودیم هر دو سه ماه یه بارم که من میرفتم شهرشون چندبار همو میدیدیم.خ یلی عاشقم بود منم شدید وابستش بودم تااینکه ۶ ماه پیش گفت تو با من اینده ای نداری و بهتره تا ضربه نخوردی بری. من خیلی التماسش کردم ولی رفت .من تو این ۶ ماه نابود شدم به خصوص وقتی فهمیدم با یکی دیگس. چند وقت پیش بعد ۵ ماه سه چهارباری دوستانه حرف زدیم. یعنی خودش پیام داد. من نمیتونم فراموشش کنم عاشقشم منتظرش بمونم؟ نمیتونم حرفا و خاطره هامونو فراموش کنم‌.احتمال برگشت هس؟چون تو حرفاش گفت رل نزدم چالش بوده اما دروغ گفت

سلام دوست گرامی در حال حاضر 17 سال دارید و از 3 سال قبل وارد رابطه شدید، یعنی از سن 14 سالگی. این سن که دوره شروع نوجوانی است انتخاب‌های افراد، براساس هیجان و کششی است که نسبت به جنس مخالف بوجود می‌آید. بعد از مدتی این هیجانات فروکش می‌کند، مثل اتفاقی که از 6 ماه قبل برای شما بوجود آمد. پیشنهاد ما این است به دلیل آسیبی که دیدید، حتما از مشاوره استفاده کنید تا بتوانید خاطرات دوره دوستی‌تان را کمرنگ کنید و با این جدایی کنار بیایید.

سلام من تو رابطه ای بودم که اوایل بهش بی توجهی میکردم دوستش نداشتم بعد یه مدت بهش وابسته شدم و این اقا اخلاقش شد عین اوایل من که بی توجه بودم میومد پیام میداد هی در رفت و امد بود بعضی وقتها بعد۳ ماه میومد یه همکاری داره که دختره دوسال ازش بزرگتره و عاشقشه دختره و این اقا میگه من به چشم رفیق میبینمش خوشم نمیاد باهم کار کنن اینم نظر من انگار اصلا براش مهم نیست خیلی هم صمیمی هستن دختره خیلی بهش میچسبه و خلاصه ما چند وقتی میشه کات کردیم برای همیشه اما میدونم دوباره زنگ میزنه اگه زنگ زد چجوری باهاش برخورد کنم که بسوزه و تلافیه کاراش یه جورایی سرش در اورده بشه؟؟

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل و مدت زمان رابطه اشاره نکردید. با توجه به سوال‌تان، در حال حاضر هنوز بعد از قطع رابطه شما خشمگین هستید و این خشم باعث شده است که به تلافی کردن فکر کنید. یکی از مخرب‌ترین دلایل برای برگشت به یک رابطه تمام شده، انتقام گرفتن است که نشان می‌دهد علاقه قبلی شما تبدیل به خشم یا حتی نفرت شده است. پبشنهاد می‌کنیم پیش از اینکه بخواهید اقدام اشتباهی انجام دهید با مشاور صحبت کنید تا از این مرحله خشم عبور کرده و زندگی‌تان را با آرامش ادامه دهید.

من با یه پسری اشنا شدم ۷ ماه باهم بودیم دو باری قهر کردیم و اشتی کردیم من خیلی بهش توجه داشتم چون واقعا دوسش دارم اما از حسش مطمعنم نیستم اصلا رابطه جدی نداشتم این اولین رابطم بود لطفا بهم کمک کنید

سلام دوست گرامی جزییاتی که مطرح کردید کم است و نیاز است تا درخواست خودتان را به صورت شفاف‌تری بیان کنید. رابطه نداشتن و بی‌تجربگی دلیل محکمی برای اشتباه کردن متوالی نیست، بلکه شما می‌توانید در زمینه‌ای که از آن اطلاعات یا مهارتی ندارید، آموزش ببینید. می‌توانید برای این آموزش‌ها، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام.من با یک اقای محترمی در یک رابطه عاطفی بودیم .ارتباط ما خوب بود تااینکه با یک خطا من (نه خیانت)این ارتباط خاتمه یافت.من درخواست کردم که ادامه بدیم ولی ایشون گفتن من وارد خط قرمز ایشون شدم من نمیتونم ببخشم و ارتباط ما ۸ ماه پیش تموم شد. چند ماه از ایشون هیچ پیامی نداشتم تا اینکه در یه ماه اخیر ایشون دو بار به من پیام دادن با مضمون ارزوی موفقیت در امتحان. آیا این واقعا یک ارزوی موفقیت بی منظور هست بنطرتون؟ بعد ما گروه مشترک داریم دونفری در یک شبکه اجتماعی. باید اونجارو ترک کنم؟ اینم بگم خیلی ویژگی های مثبت دارن و من هنوز بهشون حس خوبی دارم. ممنون ازتون

سلام دوست گرامی به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید. باید مساله خطا یا خیانت شما دقیق بررسی شود تابدانیم چه آسیبی به رابطه وارد شده است. بعد از گذشت 8 ماه پیامی که از ایشان دریافت کردید می‌تواند چند معنی داشته باشد: 1)کاهش عصبانیت او و بخشش شما 2)بدون هیچ منظوری این پیام را ارسال کرده باشد 3)از روی کنجکاوی که شما کجا هستید و چه می‌کنید. در هر صورتی تا زمانی که ایشان به صورت مستقیم از بازگشت به ارتباط صحبت نکردند، بهتر است که اقدام جدی یا سرمایه‌گذاری روی او انجام ندهید. درباره ترک گروه مشترک با او نیز بستگی دارد که بخواهید مجدداً ایشان را به خودتان جذب کنید یا خیر. فعلا دست نگه دارید و پیش از هرگونه تصمیم جدی، از مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقت بخیر من ۶ سال با اقایی اشنا شدم و خیلی همدیگرو دوست داریم تو این مدت حرف ازدواج بینمون نبود اصلا ولی بعد از چند سال به هم علاقمند شدیم جوری که نبودنش برام خیلی سخت شده بود و یک روز اتفاقی گفت خانوادش برای خواستگاری من میفرسته و اومدن و طرز نگاه اون اقا از زمانی که مادرشون منو دید فرق کرد اول گفتن استخاره اومده نه شده باز گفتن فرهنگ خانواده هامون بهم نمیاد اینجوری شد که یک روز همدیگرو ترک کردیم من خیلی اصرار کردم بیشتر فکر کنه و تصمیم درستی بگیره حالم بد بود کارم شده گریه الان یک هفته رفته من بازم بهش پیام دادم بعضی جاها جواب داد و گفت قسمت همینه گفت اونم ناراحته از این قضیه ولی نمیشه کاری کرد و جدایی باید اتفاق بیفته و منو دعوت به ارامش و خونسردی کرد ولی من هضم این ترک برام سخته احساس میکنم دارم خفه میشم و نمیتونم بدون اون زندگی کنم

سلام دوست گرامی سن خودتان و طرف مقابل را نگفتید. 6 سال مدت زمان زیادی است و حالت‌هایی که شما تجربه می‌کنید نیز طبیعی است، چون روی او سرمایه‌گذاری زیادی کردید و آینده خودتان را با او تصور کردید. به نظر می‌رسد نظر خانواده برای ایشان اولویت بیشتری از علائق دارد، بنابراین برگشتن شما به این رابطه، منجر به کاهش عزت نفس در شما می‌شود. بهتر است برای بهبود حالتان حتما از مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره دریافت کنید.

سلام وقتتون به خیر من دررابطه ای بودم ک پسرمقابلم سردشد یک هفته و دگ تاچندروز نه پیامی داد و نه تماس گرفت و من هم ک متوجه این موضوع شدم سمتش دیگه نرفتم و از لحاظ روحی داغون شدم و به مشاور مراجعه میکردم..بعد از یک ماه یه پ داد اما من باسردی جوابش دادم .خبری ازش نبود تا دوباره بعد از دوماه دوباره پ داد و من باز باسردی جواب دادم وگفتم ک دگ قرار نیست برگردم واون بدون هیچ دلیل و توضیحی ب من رفته بود و گفت مشکلاتی داشته که قابل گفتن نبوده و… دوباره 3ماه ازش خبری نبود و الان دوباره پ داده و ابراز علاقه و اینکه اگه سکوت میکنه نشانه ی نخواستنش نیست و به وقتش باخانوادش میاد و ازاین حرفا من واقعا موندم ک اون راست میگه یا نه ..اینکه واقعا مشکلی بوده یا نه .. اینکه بازگشت مجدد من و فرصت دوباره دادن بهش به این ختم نشه ک دوباره یهو بدون دلیل بره

سلام دوست گرامی وقتی در رابطه‌ای هستید که طرف مقابل دائماً در حال ترک کردن شماست و دلیل قانع کننده ای برای این کار نمی‌آورد، یعنی شما به او اجازه این کار را داده‌اید که او هر زمان دلش خواست بتواند برود و بیاید. بنابراین باید ابتدا هدف این رابطه را مشخص کنید و برای این رابطه یک مرز و زمان مشخص کنید.

سلام لطفا راهنماییم کنید با پسری که بخواد برگرده بنوعی بخواد پیام بده یا زنگ بزنه یا نشونه هاشو بفرسته و مستقیم نگه چطوری رفتار کنیم؟ آیا همون لحظه جوابشونو بدیم یا نه صبر کنیم؟ چه مدت صبر کنیم اگه مثلا بعد یه هفته جواب بدیم دلسرد نمیشن؟ نمیرن؟

سلام دوست گرامی زمانی که رابطه ای تمام می شود، دوطرف باید انگیزه های خود برای بازگشت به رابطه را دقیق بررسی کنند. زمانی که تصمیم به برگشت به رابطه را می گیرند، براساس آن باید جذابیت های مختلفی که بین این دو وجود داشته و کم شده است را مجدداً بازیابی کنند. درباره سوال شما رادیو عشق دوره بازگشت به رابطه را تدوین کرده است که تمام این سوالات در آن جواب داده شده است. اما ابتدا باید مشاوره دریافت کنید تا کیفیت رابطه شما دقیق بررسی شود.

سلام خسته نباشید.من یک پسرم حدودا نه ماه پیش بادختری به صورت مجازی اشنا شدم چون دانشجو بودیم یجورایی بحث رو بازکردیم و باهم اشناشدیم دوتامون هم تنهابودیم و شدیدا نیاز به یک همدم داشتیم و قصدمون هم جدی بود.حدود یک تا دوماه خیلی باهم خوب شده بودیم جوری که روزی دوبار تا دوساعت هم چت میکردبم وزنگ میزدیم و حرف میزدبم.بعدش که شور و شوق عشقمون تموم شد طرفم بهم گفت که من به دلیل یکسری شرایط که در خانواده من هست نمیتونم وقت کافی برات بزارم شرایطش هم این بود که خیلی کارمیکرد توی خونه مجبوربود پدربزرگ و مادربررگش رو مراقبت کنه و در نبود پدرش که بعضی شب های برای مراقبت از پدربزرگش به خونشون میرفت کنارمادرش میموند و سرکار هم میرفت به دلیل مشکلات مالی. بعد این وقت گذاشتن نسبت به ماه های گذشته کم شد و یک چندماهی که سرش خلوت شد بازهم وقت گذاشت ولی چون خودم ادم حساسی هستم و نیازداشتم به وقت کافی گذاشتن حدود چهارپنج بار طول این چندماه با عشقم بحثم شد که چرا وقتی میتونی دودقیقه وقت بذاری برام دریغ میکنی مگه چقدر کارداری که نمیتونی.بعد دیگه مشکلاتمون شروع شد چندبار تاسر کات کردن رفتیم ولی خب برگشتیم و ادامه دادیم. ایندفعه اخری من حال خوبی نداشتم و طرف من هم دنبال کسی بود که بتونه ارومش کنه و دردودل کنه باهاش ولی من خودم داغون بودم و برای همین چندبار بهش بی احترامی کردم و باز شروع کردم به زدن حرف هایی که وقت نمیزاری اهمیت نمیدی و ازاینچیزها. طرف من هم درشرایط خیلی بدی بود و همین باعث شد تمام شماره های منو بلاک کنه و خداحافظی کنه و بره و من هم یک اشتباه خیلی بزرگی کردم وقتی میخواست بره خیلی التماسش کردم و گریه هم کردم که کارو بدترخراب کردم.حالا یک هفته هست هیچ خبری نیست ازش دیروز هم پیام دادم که شرمنده هستم و چیزهای دیگه گفتم و سعی کردم کاملا منظقی باشم که من تحمل میکنم شرایطت رو و صبرمیکنم اون هم بعد از چندوقت پیام داد که من وضعم اینجوری هست و نمیتونم هیچ کاری برای تو بکنم جدیدا هم سرکار باید برم که دیگه اصلا وقتش رو پیدانمیکنم. من هم درجوابش بهش اثبات کردم که دراین شرایط هم میتونیم ادامه بدیم ولی دیگه جواب نداد. ایا این رابطه ادامه پیدامیکنه یا تموم شده است و اینکه به صورت خلاصه من بهتره چکارکنم؟!

سلام دوست گرامی برای درک کردن شرایط طرف مقابل، شما نیاز به پختگی بیشتری دارید. او صادقانه به شما گفته است که شرایط و موقعیت حضور در رابطه عاطفی را ندارد. در چنین شرایطی، شما باید ابتدا مشخص کنید که چه انتظاراتی در رابطه عاطفی دارید و آیا طرف مقابل می‌تواند حدودی از این انتظارات را برطرف کند یا خیر؟ سپس مشخص کنید چه مقدار باید زمان بگذرد تا او شرایطش مناسب شود و بتواند در رابطه عملکرد بهتری داشته باشد؟ فعلا به او فرصت دهید تا بتواند با این اتفاقی که افتاده است کنار بیاید، و در مسیر بازگرداندن ایشان، حتماً از توصیه‌های مشاور استفاده کنید.

سلام خدمت رادیو عشق من پسری ۱۹ ساله ساله هستم.که قبلا دو سال دچار افسردگی بودم و حتی مدت زیادی قرص میخوردم ولی سال پیش حالم کاملا بهبود پیدا کرده بود و عالی بودم تا اینکه ترم یک با دختری توی کلاسمون آشنا شدم…من به شدت ایشون رو دوس داشتم…رابطه ما خیلی شیرین بود(تلخی هم داشت)… از من دوسال بزرگتر بودن و من سر بعضی از چیز ها بچگانه رفتار کردم و این رو میپذیرم…ایشون بعد از دوماه یواش یواش سرد شدن و من از اونجا که از اعتماد به نفس بالا و نسبتا غرور برخوردارم هیشوقت به کسی التماس موندن نکردم پس بهشون پیام دادم که اگه میخای کات کنی اینکارو بکن و ایشونم قبول کردن…بعد از مدتی ایشون با یه بهانه ای دوباره من رو برگردوند به رابطه اما بعد دو هفته دوبار سر یه دعوای کوچیک ایشون کات کرد و منم گفتم باشه(دیدم مصره) بعد کاری به این ندارم که ایشون بعد از یه ماه دوباره پیام داد که بگو دوسم داری…من تو این ۴ ماه که کات هستیم ضربه ی بسیار شدیدی خوردم ولی درس های بزرگی هم گرفتم…اما سوالم اینه که چطور باید با این قضیه کنار بیام؟؟ و اصلا چطور رابطه ای هس…چون بعضا بشدت اذیت میشم( اگه میشم اینم توضیح بدین که من سر جمله” بیا دوستای معمولی باشیم” خیلی بهم ریختم و حتی وقتی خودشو میبینم گریم میگیره…آیا نرماله این؟؟)

سلام دوست گرامی شکست عاطفی مانند یک سوگ در زندگی اثرگذار است و باید با مسیر این شکست همراه شویم تا بتوانیم مراحل آن را پشت سر بگذاریم. “دوست معمولی” برای دونفری که رابطه” معنی دار و عاطفی ای” داشته اند، اصلا قابل پذیرش نیست. چراکه رابطه هیچوقت به مرحله قبل خود برنمی گردد. بهتر است برای شروع درمان شکست عاطفی حتما از مشاوره رادیو عشق مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

سلام من 44 سال دارم و هنوز ازدواج نکرده ام. دو سالی میشه که با دختری 42 ساله آشنا شدم که ایشان هم مجرد بود 8 ماه صحبت کردیم و کمی رفت و آمد کردیم ایشان بعد از یکماه نظر مثبت به این ازدواج داشتن ولی من مایل به بررسی بیشتر بودم یکسال ئیش سر یک مساله ای قهر کرد و اتمام رابطه را با وضوح کامل اعلام کرد تا اینکه چند روزی میشه که یه نماهنگ فرستاده که یعنی نادم شده حالا من نمی دونم چکار کنم انگار میل دارم که برگردم به رابطه ولی نمی دونم چطوری بهش بگم یا چکار کنم. لطفا راهنمایی ام کنید

پاسخ داده شد

سلام.با یه پسری آشنا شدم اولش به قصد آشنایی ساده بود اما بعدش ایشون گفت که عاشق من شده منم گفتم بهتره در حد دوستی معمولی بمونه که قبول کرد.بعد چند وقت من حس متقابل رو به ایشون پیدا کردم.صبحابا صبح بخیر اون بیدار میشدم و شبا هم با شبخیر اون.کلا وقتی سر کار بودهر فرصتی پیدا میکرد زنگ میزد بهم.واسم کادوهای بی مناسبت میداد.هر کاری میگفتم نه نمیاورد.منو به خانوادش معرفی کرد.ولی من چون شرایط خانوادگیمو میدونستم بهشون چیزی نگفتم.بعد یه ماه بامادربزرگ ایشون اشناشدم.همون روز یه اتفاق بدی افتاد که مادرم از قضیه باخبر شد.گوشیمو گرفت واجازه نداد برم بیرون.خیلی اذیت شدیم هردوتامون.مادر ایشون چندباری زنگ زدوازمادرم اجازه خواست تا درارتباط باشیم اما مادرم مخالف بود.میگفت سنش کوچیکه من 19 واون20بودو شغلش بده وبه ما نمیخوره.من با گوشی خواهرم پنهونی بهش پیام دادم بااینکه به مادرم قول دادم دگ حرف نزنم باهاش.یک ماه پنهونی وبا استرس شدیدباهم حرف زدیم و گفت واسه اینکه دوباره تورو بدست بیارم دارم همه کار میکنم.بخاطر حرف مادرم شغلشو عوض کردوگفت من راضیم حتی پنهونی حرف بزنیم ولی از دستت ندم.همیشه خودشو سرزنش میکرد که باعث شدم آزادیتو از دس بدی ولی جبران میکنم.گفت دارم کارامو میکنم بیام خواستگاری.قرارامونو گذاشتیم باهم.خیلی خوب بودیم حتی تلگرامشو هم بهم داده بودکه مطمعن بشم با کس دگ در ارتباط نسیت.بعد چند وقت فهمیدم بامن همسن بودو بهم دروغ گفته بود که ازمن بزرگتره چون اگه میفهمیدم همسن منه باهاش دوست نمیشدم.علاوه چندتا چیزو ازم مخفی کرده بودومن سر این کاراش اعتمادم از بین رفت و بااینکه خیلی دوسش داشتم بخاطر کارش وشرایط خانوادم رابطه رو تموم کردم.بار اخری که همدیگه رو دیدیم واسم گوشی خریده بودوگفت بااینکه داری میری ولی من تااخر عمرم عاشقتم.دلیل رفتنمو بهش توضیح ندادم واون فک کرد فقط بخاطر سنش ترکش کردم.الان خیلی حالم بده وهرروز دارم بهش فک میکنم.میخوام برگردم وبهش توضیح بدم و یه فرصت دگ بهش بدم.ولی اگه مادرم بفهمه خیلی بد میشه.لطفا کمک کنید ممنون

سلام دوست گرامی. بخشی از صحبت های شما برای مشاور سوال ایجاد می کند. شرایط خانواده شما چه مساله ای داشته که به آنها از رابطه اطلاعی ندادید؟ اشاره کردید بخاطر کار و مخفی کاری های ایشان رابطه را تمام کرده اید، در حال حاضر چه انگیزه ای برای برگشت دارید؟ برای تحلیل بیشتر ارتباط و آموختن شیوه صحیح برگشت با مشاوران رادیو عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

سلام ،من دختری هستم ۲۲سالمه کاملااز نظر شغلی مستقلم با آقایی که شغلشون تو هوانوردی بود حدود یکسال آشنا شدم،از همون اوایل این آقا همش بهانه کارشو میاورد و دوهفته یکبار یا یکماه یکبار به دیدنم میومد ،درروز نیم ساعت پیام میداد گاهی یک روز درمیون ،دیدارامون یکساعته بود،تو زمان کرونا ایشون قبلش ماموریت بودن ندیدم و الان ۳ ماهه من ندیدمش ولی به دیدار دوستاش میره بیرون میره من میگم ،بهانه میاره،حدود یک هفته ای هست که باهاش قهرم و دعوامون شده ،نمیدونم چیکار کنم ،ترس ازدست دادنشو دارم،ولی دلخوشیم از رابطه ندارم،خیلی دوسش دارم،میشه کمکم کنین🤦🏻‍♀️

سلام دوست گرامی در زمان آشنایی باید دوطرف برای رابطه زمان باکیفیتی اختصاص بدهند. این زمان شامل: پیام، تماس تلفنی و دیدار حضوری است. باید دلالی خود را برای جذب به ایشان مجددا بررسی کنید که به چه علت با شخصی که زمانی برای رابطه عاطفی ندارد، رابطه را ادامه میدهید؟ برای بررسی بیشتر رابطه خود از مشاوران رادیو عشق مشاوره آنلاین و یا تلفنی دریافت کنید.

سلام من با پسری حدود شش ساله دوست هستم امسال اردیبهشت ماه سر مسئله ی پیش پا افتاده ای جدا شدیم و سه ماه جدا بودیم که من فهمیدم ایشون یه ماهه با کسی دوست شده و من برگشتم به رابطه و تا الان هم با هم هستیم و همه چی خوبه مشکلی که دارم اینه که ایشون وقتی میخواستن از اون دختر جدا بشن نخواستن دلش بشکنه چون دختره سنش کم بود و راستشو نگفتن که میخوان برگردن پیش من و بهونه های دیگه ای آوردن مثل اینکه تفاوت سنیم باهات زیاده و تفاهم نداریم و جدا شدن اینم بگم که هیچ رابطه ی عاشقانه ای و دوست داشتنی و وابستگی بینشون نبوده و اون دختر راحت جدا شده ولی متاسفانه من عذاب وجدان گرفتم و همش میگم نکنه دل دختره شکسته باشه یا میگم تقصیر من شد و من برگشتم به رابطه عذاب وجدان دارم و نمیدونم چیکار کنم دلیلی که من برگشتم به رابطه قبلی این بود که دیدم دوسش دارم و منم تو رابطه کم گذاشته بودم و خیلی اذیتش میکردم و زیادی قهر میکردم واسه همونم یه شب که قهر کردیم دیگه طولانی شد و به جدایی تبدیل شد لطفا منو راهنمایی کنید که الان عذاب وجدان دارم بعد از چند ماه که گذشته حالم خوب نشده

سلام معمولا روابطی که تو این شرایط ایجاد میشه (یکی از طرفین تازه از یک رابطه بلندمدت بیرون اومده)، دوام و پایداری کمی دارن چون اون فرد هنوز نتونسته با جدایی قبلیش کنار بیاد و به همین‌خاطر اونطور که باید نمی‌تونه توی رابطه جدید انرژی بذاره. رابطه طرف مقابل شما هم اینطور بوده و حتی اگر شما هم برنمی‌گشتید دوام چندانی نداشت و احتمالا زود تموم می‌شد، به همین خاطر لازم نیست در این زمینه احساس گناه کنید.

سلام من ۱۹ سالمه از دوسال پیش از دختری خوشم اومده بود و دخترم از اقواممون بود،همون موقع به خانوادم گفتم ک این قضیه رو با خانواده دختر در میون بزارن،،خانواده دختر هم گفتن ک هنوز زوده و این حرفا و بزار بزرگتر بشن مشکلی نیست،،دختر هم میدونست ازش خوشم اومده و اونم منو دوست داشت و قبول کرد،،،تقریبا ۱ سال و نیم ما با هم در ارتباط بودیم هم تلفنی هم بعضی وقتا از نزدیک اما خودش موبایل نداره و دزدکی با تلفن اطرافیانش بهم پیام میداد یا زنگ میزد و خیلی هم همدیگرو دوست داشتیم و با هم خیلی خوب بودیم و هدفمون هم ازدواج بود و همه چی هم خوب پیش میرفت تا اینکه گذشت و تقریبا یک ماه راه ارتباطی با هم نداشتیم و بعدش هم دوست دخترم اصلا تماسی نگرفت و منم ک نمی تونستم باهاش تماس بگیرم چون خودش موبایل نداشت،،وقتی می دیدمش هم بی محلی میکرد و از یه طرف دیگه میرفت،،و چند نفر رو هم واسطه قرار دادم ک دلیل این کاراشو بفهمم اما جواب درست حسابی نمیداد و با منم حرف نمی زد،،همینطور یه مدت گذشت و از این طرف و اونطرف میشنیدم ک پیش کسی گفته ک از من بدش میاد و من اصلا در حد اون نیستم،هرچی هم تلاش کردم تا برگردونمش نتونستم و اصلا به من نگاهم نمیکنه،،الان یه ۶ ، ۷ ماهی هست که همین شرایط رو داریم و تو این مدت هم ارتباطی با هم نداشتیم و تازگیا فهمیدم ک یه مدته با یکی دیگه تو رابطه هست ولی فقط در حد حرف زدن بوده و تو این مدت هم پیش دوستاش گفته از من متنفره،،الان من نمیدونم چطور باید برگردونمش، باید چیکار کنم؟،،لطفا راهنمایی کنید

سلام. با توجه به مسائلی که مطرح کردین (نداشتن راه ارتباطی، نداشتن شرایط ازدواج به دلیل سن پایین، صحبت‌هایی که ایشون درباره شما داشتن و اینکه با فرد دیگه‌ای وارد رابطه شدن) به نظر میرسه احتمال برگرداندن برای شما کم شده و حتی به صلاحتون هم نیست که بخواهید در این زمینه تلاش کنید. با اینحال پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام بنده از نوزده سالگی از طریف اینترنت با دختری 14 ساله دوست شدم ، ایشون بندرعباس و بنده کرج زندگی میکردیم و حدود شش سال باهم در رابطه ایم اما در طئل این مدت تنها یکبار ایشون به کرج اومد و حضوری یکدیگر را دیدیم و غیراز اون به خاطر کم بودن سنمون ذیگه نتونستیم همو ببینیم ، در طئل رابطه بارها به مشکل خوردیم و از هم دور شدیم ئلی به هم برگشتیم تا این سری که ایشون بعد از دعوا با کس دیگری قرار گذاشت و سه بار باهاش بیرون رفت ، ولی اومدن گفتن بذای لجبازی با کن بوده و اون شخص براش مهم نیست الان ، قرار شد فکر کنیم به ادامه ی رابطه و سعی کنیم بذای جدی تر شدن و ملاقات های حضوری برای درک بیشتر ، مشکل اصلی رابطع ی ما دور بودنه بود که تضمیم داریم ببشتر هم ذا ببینیم ، حال سوال من این است آیا اجازه ی برگشت به هم بدهیم یا خیر؟ در ضمن ایشون از سطح مالی بالاتری نسبت به خانواده ی بنده قرار دارن و این خود مانعی برای ازدواج ما میتواند باشد

سلام دوست گرامی رابطه از راه دور و در سن کم می تواند مشکلات زیادی را به همراه داشته باشد که حتما در طی این مدت 6 سال آن را تجربه کرده اید. برای برگشت به رابطه و بررسی بیشتر حتما باید از مشاوره استفاده کنید.

سلام من دختری۱۷ ساله هستم با یه پسری فرا تر از دوستی و اینا رابطه داشتم ایشونم منو میخواستن حتی قرار ازدواج و اینا هم گذاشته بودیم ولی سر دو موضوع ساده ایشون یهویی منو ترک کردن یکیش شک من نسبت به ایشون و ناراحت بودن چرا به دیدنشون نمیرم ( دو روز نتونستم برم ) الان ایشون با من لج کردن واز سر لج میگن رابطه تمومه و من نامزد کردم بهشون گفتم کسی دو روزه نامزد نکرده گفت درست میگی ولی دیگ رابطه تمومه . ایشون هنوز منو تو اینستا دنبال میکنن خیلی دوسشون دارم چیکار کنم

سلام. برای نظر قطعی دادن حتما نیاز به اطلاعات بیشتر هست ولی اینکه توی یک رابطه شما دو روز نتونید همو ببینید دلیل قانع‌کننده‌ای برای قطع رابطه نیست. گفتن مسائلی هم مثل اینکه من نامزد کردم و … هم رفتارهای بالغانه‌ای نیستند. بنابراین به نظر نمی‌رسه با ایشون بتونید روی یک رابطه پایدار و با ثبات حساب کنید. برای بررسی و نظردادن دقیق‌تر، باید با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

سلام خسته نباشین من چن سال پیش بایه پسری حدود 9ماه دوست بودیم، که با دلایل غیرمنتطقی والکی ایشون رابطه روتموم کردن، الان سه سال ازاون ماجرا میگذره وهمکارانم یه پسری روبه من معرفی کردن یه مدت باهم آشنا بشیم اگه تفاهم داشته باشیم ازدواج بکنیم، منتها من وقتی باایشون صحبت میکنم یادحرفا وخاطره هام بااون میوفتم ورابطه الانمو بارابطه که چن سال پیش داشتم مقایسه میکنم میبینم این شبیه اون نیست حس میکنم کسی نمیتونه جای اونو توقلبم پرکنه، ازطرفی ظاهراین پسری که باهاش تازه آشنا شدم خوب نیس این موردم بیشتر دلسردم میکنه، همش میگم اگه قراره کسی جایگزین اون بشه باید سرترازاون باشه، خلاصه که ذهنم درگیره نمیتونم تصمیم درست بگیرم ونمیخوام این پسرم وابسته خودم بکنم بعدش بگم نمیشه، لطفا راهنماییم کنین. ممنون

سلام این نشونه‌ها به این خاطره که شما هنوز نتونستید با تمام شدن رابطه 3 سال پیش‌تون کنار بیایید و لازمه حتما کمک حرفه‌ای بگیرید. باید بدونید اگر کسی قراره وارد زندگی‌تون بشه قرار نیست جای اونو بگیره، قراره یک شریک عاطفی برای شما باشه و رابطه آرامش‌بخشی رو باهاش تجربه کنید. شما باید اول خلا نبود فرد قبلی رو در خودتون از بین ببرید نه اینکه بخواهید با حضور فرد دیگه‌ای پرش کنید.

با سلام و خسته نباشید دختری ۲۳ساله هستم و ساکن اصفهان در خونواده خوب واصیلی بزرگ شدم خونوادم ازم راضین همیشه سرم به درس وکتاب بوده است و تقریبا منطقی هستم هیچ وقت تحت تاثیر روابط دوستی و هوس قرار نگرفتم سعی کردم با فکر عمل کنم و خواستگارانم همیشه رسمی و باجریان خانواده بودن اما اخیرا حدودا چهار ماه پیش درگروه تلگرامی و مجازی با پسری آشناشدم که چهارسال ازمن بزرگترن و ۲۷سالشونه و ساکن مشهد راهمون بسیار دور است اخلاقم در گروه تلگرام سنگین و مودبانه است همین رو بهونه صحبت با من قرار دادن در پی ویم دراین چهارماه هیچ حرف بد و زشتی بینمان ردو بدل نشد ویک رابطه خیلی کنترل شده داشتیم من به ایشان گفتم که روابطمان در حد خواهری و برادری صحبت هامون جریانات روزمره و اتفاقات جالب در طول روز و خاطره بود و رفتار و حرف بدی از ایشون نشنیدم تفاوت ما ابراز علاقه ایشون بود و منم چون دختر مغروریم و در ابراز احساسات کمی ضعیفم ابراز علاقه نمیکردم و ایشون بسیار ناراحت میشدن این رابطه رودوستی میدیدم و ایشان میگفتن نه به قرآن جدیم و قصدم وقت گذرانی نیس و تصمیم راجع به تو ازدواجه و بسیار جدیم من میگفتم پدرم سختگیر و راه دور رو نمیپذیرن و مجازیو که اصلا اجازه صحبتم نمیدن گفتن توکل به خدا و باهاشون حرف میزنیم راهی نشد نداره ازمن انکار از ایشون اصرار رشته ام حقوقه و ایشون مهندس برق در شرکتی مشغول به کارند حتی میگفتن من از یه چیزی میترسم میگفتم چی میگفتن ازدواج کنیم تو بگی اصرار زیاد تو بود هربحثی که بینمون پیش اومد گفتم نه این حرفا معنی نداره همیشه حرف از ازدواج میزدن و من طفره میرفتم چون آشنایی مجازی رو درست نمیدیدم اون میگفت مجازی مثه معرفیه ازم قول گرفت که به کس دیگری جواب مثبت ندم تا خودش بیاد ببینمش بعد اگه نخواستم بگم نه منم زمان خواستم گفتم تا کی گفت تا فروردین امسال گفتم باشه تا اینکه یه بحثی بینمون پیش اومد که سراین بود انقدر به من عزیزم و جونم نگه احساس میکردم مسخرم میکنه چون از احساسش نسبت به خودم مطمئن نبودم که بی هیچ حرفی باراول گذاشت و رفت بعد از ده روز پیام داد و عذرخواهی کرد و گفت میشه باشی منم برگشتم با اصرار دفعه بعد که بحث بود گفت توازمن خوشت میاد اصلا منم چون ناراحت بودم گفتم از چیتون باید خوشم بیاد منظورم شرایطمون بود که راهه دوره کارش اونجاس میدونم خرفم زشت بود به غرورش برخورد ولی انتظار داشتم معذرت خواهی کنم و حرفمو اصلاح کنم که گفتن هیچی ولش منم ولش کردم بدون خدافظی رفتن و بسیار به من برخورد و بعد از یک ماه و نصفی که من بسیار اذیت شدم ولی پیامی ندادم و تماسی نگرفتم که پیله نباشم کسی که میگفت حتی یه روز بدون من طاقتش نمیشه یه ماه و نصفی رفت و نه خبری گرفت نه تماسی کاملا بی ارتباط بودیم بعد از یک ماه و نصفی دوباره برگشت و پیام داد و گفت دلم تنگ شد من بعد از دوروز جوابشو به بدی دادم که خب که چی و سرد باهاش برخورد کردم و گفت از حرفت ناراحت شده بودم به پیامم ندادی بی انصاف و به غلط کردن افتاد و من گفتم که یا دراین شرایط وقتی بحثمون میشه همون موقع حلش کنیم یا خدافظی کنیم و بریم دنبال سرنوشتمون ورابطه رو تموم شده میدونستم خب مجازیم برام جدی نبود فکر میکردم داره بازیم میده خلاصه حماقت کردم و باز به رابطه برگشتیم و اینبار خیلی جدی ترو پیگیرتر از قبل بحث ازدواجو پیش میکشید نمیدونم اگه قصدش ازدواج نبود چرا دائما اون پیش میکشید تا اینکه گفت دو هفته دیگه میاد و منو دعوت کرد به رستوران که حتی شده یه ساعت همو ببینیم و صحبت کنیم به قول خودش اگه هردو اکی بودیم باخونوادش تماس بگیره که بیان رسمی و کار به بعد نکشه حتی میگفتن چه تیپی بزنم و بیام اول قبول کردم که باهاشون برم ولی بعد دیدم تو ذاتم نیس با یه پسر بدون جریان گذاشتن خونوادم قرار بذارم تو کافی شاپ یا رستوران پس بهشون پیشنهاد دادم اگه تصمیمشون جدیه مادرشون با مادرم صحبت کنند مثه قرارهای خواستگاری معرفی شده و با مادرامون بریم کافی شاپ ولی عوضش من تنها نباشم و خونوادمم در جریان باشن قبول کرد و گفت به روی چشمم و بحث این بود که چی بگن به مادرشون که به مادرم بگه که مادرم مخالفت نکنه با اومدنشون گفتم اگه میخوایی منو ببینی فقط این راهشه که خونوادمم بدونن گفت باشه عکسای همو دیده بودیم و سه بار دراین مدت باهم تلفنی صحبت کردیم احساساتمو کنترل کردم و رابطه کنترل شده ای داشتیم بعد از غیبتش دریه ماه و نیم بسیار بهش بی اعتماد تر شده بودم چون همش ترس از دست دادنشو داشتم و به حرفاش اعتماد نمیکردم و گفت باز اعتمادتو به دست میارم همون شبی که بحث این بود که مادرا بیان و قبول کرد یه چیزی گفت که تو مال منی گفتم هنوز مشخص نیس گفت نذار از کوره دربیام منم به شوخی گفتم یعنی الان تو کوره این و گفتم ما میگیم نذار از کوره در برم جالبه ها فرهنگ لغتا هم کمی متفاوته😄خندیدم یهو ایشون این استیکرو دادن🚶‍♂️که یعنی دارن میرن منم درجواب این استیکرو دادم 🚶🏻‍♀️اون شب شبکار بودن و منم فرداش دانشگاه داشتم گفتم باید زود بخوابم اصرار کردن که یه امشبو بیدار بمون یه شبه قبول کردم ساعت یک ونیم این استیکرارو دادیم منتظر پیامشون بودم که دیدم خبری ازشون نشد و تا ساعت سه که خوابم برد با اینکه هشدار داده بودم که یهو نرند و برگردند اگه خواستن برن دیگه برنگردند و از رفتار زشت دفعه پیششون و غیبتشون ناراحت بودم باز تکرارکردن و اینبار رفتن و پنج روز گذشت و من بلاکشون کردم هم از تلگرامم هم شماره دلیل این رفت و آمدهای بچه گانه ایشان را نمیفهمم و نمیخوام فکر کنه هروقت رفت میتونه باز برگرده اگر برگشت آیا دیگر ارزش فرصت رو داره یا نه از نظر خودم نه ولی دوس دارم نظر شما کارشناس محترم و باتجربه روهم دراین زمینه بفهمم و راهنماییم کنید اولین تجربه ام بود باسپاس فراوان 😊شرمنده که سرتون رو درد اوردم

سلام دوست عزیز سوالتون خیلی طولانیه و امکان پاسخ دادن بهش در اینجا نیست. لطفا با سیستم مشاوره صحبت کنید.

سلام من با پسری یک سال دوست بودم ایشون ۲۷ سالشونه من ۲۱ رابطه خوبی داشتیم و خیلی بهم توجه میکرد و ما هرروز باهم بیرون بودیم و چند وقت یکبار سفر میرفتیم من بخاطر شرایطم مدتی قرص افسردگی مصرف میکردم و گاهی خیلی پرخاش میکردم و گاهی خیلی آروم میشدم برای آینده هم تصمیم خاصی نداشتیم فقط ایشون میگفتند من قصد مهاجرت دارم و اگر دلبستگی هاتو کمتر کردی باهم از ایران بریم بعد از چند ماه ما تصمیم گرفتیم فکری برای رابطه جنسی بکنیم و من دکتر برم ولی همش عقب میوفتاد ایشون بعد از عید سرباز شدن و مدتی قبل از شروع سربازی مادر من دچار سرطان شد نزدیک سه هفته پیش ایشون رابطه رو به دلیل کم توجهی من به ایشون تو دوران سربازی و زیاد بیرون رفتنمون و کم توجهی به نیاز جنسی تموم کرد و هرچقدر اصرار برای ادامه رابطه کردم گفت بخاطر خودت و آیندت تموم شه این رابطه بهتره که من بهش گفتم منم تو فکر کمتر بیرون رفتن بودم و چند هفته ای هست که پیگیرم برای شروع رابطه جنسی و منتظر موقعیت بودم و در جواب گفت وقتی رابطمون داشت خراب میشد و تو اینو میدیدی دنبال چه موقعیتی بودی اینم اضافه کنم که اوایل رابطه یکبار رابطه ما از سمت یکی از دوستان من نزدیک به تموم شدن بود و ما دوباره از نو شروع کردیم بعد از تموم شدن رابطه چند باری همو دیدیم و ایشون از حرفاش و کاراش احساس دوست داشتنشو نسبت به من بیان میکرد طوری که بقیه هم متوجه میشدن گاهی و به من میگفتن ولی در عین حال سعی میکرد از نظر خودش عاقلانه تصمیم بگیره و از ابراز احساسی که کرده بود پشیمون میشد و باز تکرار میشد و رفتار من کاملا عادی بود با اینکه تو دلم داشتم براش میمردم حالا میخوام بدونم با وجود این کاراش احتمال برگشت هست و من باید چیکار کنم؟

سلام بله احتمال برگشت وجود داره ولی قبل از اینکه بخواهید اقدامی کنید اول باید بررسی کنید مشکلاتی که قبلا داشتید برطرف شدن؟ چون اگر این مشکلات پابرجا باشن و فکری براشون نشده باشه، دوباره رابطه قطع میشه. پیشنهاد می‌کنم برای بررسی دقیق‌تر شرایط‌تون با کارشناسان دوره برگرداندن صحبت کنید.

باسلام.پسری بود که منو میخواست خونوادش هم درجریان بودن..اخلاقش کمی تند بود منم حساس بودم..دعوا در طول رابطه زیاد شد..کات کردیم..سه ماه گذشت..من به یه جنس مخالف پیام دادم و درد دل کردم.اون متوجه پیام من شده بود..برگشت وپیام داد که خیانت کردی و منم گفتم شما رفتی..منم چیز خاصی نگفتم..رابطه نداشتم که فقط درددل بوده..خلاصه داستان رو به اسم خیانت من تمام کرد.من هر چه کردم نتوانستم فراموشش کنم..بعد از یکسال وارد رابطه دیگری شدم..چون تنها راهی بود که میتونستم فراموشش کنم.رابطه هم ایجاد شد..بعد از یکسال رابطه با شخص جدید که خیلیم بد بود..بهم پیام داد و پیشنهاد داد که همو ببینیم..منم با اون شخص رابطه داشتم رد کردم پیشنهادشو…ولی چون انتظار نداشتم که برگرده وپیام بده…با اون شخص کات کردم که بتونم اونو ببینم..اون شخص هم که میدونست ما قبلا هموخواسته بودیم رفته بود زنگش زده بود که حق نداری بیای سمتش ومنم تهدید کرد…حالا من بهش پیام دادم که همو ببینیم اون رد کرد ومنم بلاکش کردم..و اون شخص سابق هم جز من کسی رو نخواسته بود وبعد از جدایی هم نخواسته..من نتونستم فراموشش کنم ناچار شدم وارد رابطه ی دیگه ای بشم..میخوام بدونم احتمال بازگشت شخص سابق هست یا نه؟

سلام اول اینکه راه کنار اومدن با جدایی به هیچ‌وجه وارد یک رابطه دیگه شدن نیست و خودتون هم تا الان باید متوجه این موضوع شده باشید. این روابط جدید هیچکدومشون باعث نشدن افراد قبلی رو فراموش کنید. اینکه فرد قبلی شما برمی‌گرده یا نه رو کسی با این اطلاعات نمی‌تونه بفهمه ولی بحث اینجاست که شما چرا دنبال برگشتش هستین؟ اگر می‌خواهین برگرده یعنی هنوز اون رابطه قبلی براتون تموم نشده و تا زمانی که کاملا براتون حل نشه (یا برگرده و رابطه‌تون رو از سر بگیرید یا فراموشش کنید) نباید وارد رابطه جدیدی بشید. پس بهتره اول سنگاتونو با خودتون وا بکنید! برای تصمیم‌گیری بهتر حتما با مشاور صحبت کنید.

سلام با پسری چند سال هست دوست هستم چند ماه پیش جدا شدیم و ایشون با کس دیگه ای دوست شد ولی دوباره از اون خانم جدا شدن و با هم دوس شدیم و توی این چند ماه رابطه خوبی داشتیم اما ایشون به من میگن تو مریضی میخوای مردتو از همه دخترا دور کنی و نظرش اینه که کسی که بخواد میمونه و نیاز نیس از همه دورش کنی… من ازشون خواستم وقتی با منن نباید توی فضای مجازی اینستاگرام و تلگرام با دخترای غریبه حرف بزنن و کلا در همه جا حدشو بدونه وقتی تو رابطه هست شوخی و بگو بخند با دختری نداشته باشن و با جنس مخالف صمیمی نشن و اگر حرفی هم دارن باید رسمی و جدی و سر یه موضوعی مثل کاری با جنس مخالف حرف بزنن نه حرف های الکی و درد و دل و نظرم اینه که طرف میتونه با کسی تو رابطه باشه و ازش جدا نشه ولی با دخترای دیگه هم در فضای مجازی حرف بزنه و به نظر من بیشتر خیانت ها از همین حرف زدن توی فضای مجازی یا صمیمی شدن و درد و دل کردن با جنس مخالف شروع میشه اما ایشون اعتقاد ندارن و به من میگن مریضی و میگه نمیتونم جواب دایرکت توی اینستاگرام ندم و من آدم شکاکی هستم که میگم توی فضای مجازی جواب کسیو نده میخواستم ببینم کدوممون داریم اشتباه میکنیم؟ من آدم مریضی هستم که ازش میخوام وقتی تو رابطه هست با کس دیگه ای صمیمی نشه؟

سلام اینطور موارد خیلی وقت‌ها درست و غلط ندارن. یعنی قانونی وجود نداره که بگه وقتی تو رابطه‌ای می‌تونی با بقیه هم توی اینستاگرام صحبت کنی یا نه. اینا میشن استاندارد‌های شخصی افراد درباره رابطه. استاندارد شما اینه که وقتی کسی توی رابطه است نباید بقیه افراد جنس مخالف رابطه صمیمی داشته باشه یا حرف بزنه اما استاندار طرف مقابل شما متفاوته. پس دلیل نداره یکی از شما حتما مریض باشه! شما صرفا در این استاندارد باهم اختلاف نظر دارید و باید بتونید با هم به یه توافقی برسید که نه سیخ بسوزه نه کباب. اما باید به نگرانی‌های خودتون هم دقت کنید. آیا این قانونی که برای رابطه دارید فقط یک استاندارد ساده‌اس یا از یک نگرانی عمیق ریشه می‌گیره؟ آیا فقط در این مورد خاصه (صحبت در اینستاگرام) یا نه شما همیشه نگران این هستید که نکنه ایشون با کسی صمیمی و نزدیک بشه یا نکنه خیانت کنه؟ آیا همیشه ایشون رو چه در فضای مجازی چه در محیط واقعی چک می‌کنید؟ اگر اینطور باشه بهتره با مشاور صحبت کنید.

سلام خسته نباشید رابطه ۶ساله من بعد از اینکه اومدن خواستگاری بهم خورد،و این آقا بااینکه من هیچ تماس یاپیامی باهاشون نداشتم بعد از اینکه آنفالوش کردم منو توو اینستا بلاک کرد! الان بعداز گذشت ۶ماه واینکه من هیچ ارتباطی باهاشون برقرار نکردم،توو واتس استاتوس عاشقانه گذاشته،و عکس پروفایلشم عکسی که من ازش گرفتم گذاشته،ولی همچنان منو ازبلاکی درنیورده،میخام بدونم معنی این کارای ضدنقیض چیه!؟

سلام. چنین رفتارهایی معمولا بعد از پایان یه رابطه وجود داره. ممکنه یه رابطه به هر دلیلی قطع بشه ولی دو طرف تا مدت‌ها احساس دلتنگی می‌کنن یا شاید دلشون بخواد به رابطه برگردن. بنابراین خیلی وقت‌ها رفتارشون متناقض میشه. چون عقلشون میگه رابطه تمومه ولی احساسات‌شون هنوز درگیره. این یک اتفاق طبیعی هست و حتما نباید درمقابلش واکنش نشون داد. بهترین راه اینه که شما دیگه ایشون رو چک نکنید چون این چک کردن‌ها نمیذاره ماجرا برای هیچ‌کدومتون تموم بشه. ضمن اینکه ممکنه در این بین خیلی از نشونه‌ها رو هم اشتباه تفسیر کنید. مثلا شاید استاتوس‌های ایشون درمورد فرد دیگه‌ای باشه یا اون عکس رو بدون دلیل خاصی گذاشته باشن. ولی باید بدونید اینا همش حدسه و اگر بخواهید خودتون رو درگیرش کنید نمی‌تونید با جدایی کنار بیایید. این رو هم بدونید که اگر کسی تصمیم به برگشتن بگیره (خصوصا آقایون) خیلی مستقیم‌تر رفتار می‌کنه

سلام من یک ماه با اقایی در ارتباط بودم که به شدت سعی کردن تو این یک ماه بهم ثابت کنن که دوستم دارن واقعا اگه یه لحظه ناراحت بودم تحمل نمیکرد و تحمل دوریم رو نداشت تا اینکه بعد از یک ماه اومدن شهرما با دوستاشون اما من بخاطر شوخیهای زشت دوستاشون و اینکه ایشون سعی میکردن بیشتر تو اون یه روز با دوستاشون بازی کنن تا اینکه کنار من باشن ناراحت شدم و وقتی رسیدم خونه از شدت ناراحتی حالم داغون بود با مامانم و دوستم حرف زدم گفتن اون ارزش داشتن تورو نداره و کات کن و … ایشونم فقط سه چهار بار تماس گرفتن فرداش و دیدن من جواب نمیدن گفتن باشه بد قولی کردی و میخوای کات کنی و … اوکی کات کن ( تا اینجا هنوز دوستاش کنارش بودن) اما فردای همون روز که رسید خونه شروع کرد به زنگ زدن که چرا اینکارو میکنی با رابطمونو ازین داستانا منم گفتم الان که تنها شدی زنگ زدی و تقریبا سعی کردم تموم کنم رابطرو اما حس کردم اگه یکم دیگه اصرار کنه کوتاه میام اما اون حتی سعی نکرد منو قانع کنه الان بنظرتون من کارم اشتباه بوده؟! یا اصن اون منو دوس نداشته و این یک ماه الکی نقش بازی کرده؟! بنظرتون میشه به این رابطه امیدوار بود ؟!

سلام. اینکه که گفته میشه در رابطه‌های راه دور شناخت کافی به وجود نمیاد، به همین دلیله. شما رابطه‌تون از راه دور خیلی خوب بوده ولی وقتی برای اولین بار همدیگر رو دیدید به مشکل خوردید. یادتون باشه یک رابطه جدی توی خلا و فقط پشت تلفن نیست. شما باید طرف مقابل‌تون رو توی موقعیت‌های مختلف ببینید و بشناسید و اگر در این همه این موقعیت‌ها و اون هم در بلند مدت رابطه‌تون خوب بود اونوقت می‌تونید روش حساب کنید. ایشون نمی‌تونن همزمان، رابطه با شما و رابطه با دستانشون رو (حتی از پشت تلفن!) مدیریت کنن. به نظرتون اگر رابطه تون جدی‌تر بشه و جلو بره مثلا وقتی خانواده‌هاتون وارد موضوع بشن از پس مدیریت رابطه برمیاید؟

سلام من سال پیش با یکی از همکلاسیام به قصد ازدواج دوست شدم.اوایل خیلی ابراز علاقه میکرد ولی من بخاطر جدایی والدینم نمیتونستم به مرد جماعت اعتماد کنم و زیاد بهش رو نمیدادم.البته با گذشت زمان بهش علاقمند شدم ولی باز هم میترسیدم که یه روز منو ول کنه و بره.اما اون میگفت بهت ثابت میکنم همه مردها عین هم نیستن.خانواده ایشون از روز اول با رابطه ما مخالفت کردن بخصوص مادرشون.ولی ایشون با پافشاری و اصرار راضیشون کرده بود.مدتی گذشت و ایشون کم کم شروع کرداز ظاهر من ایراد گرفتن.چون خانواده اونا مذهبی و چادری بودن.از مانتو جلو باز کفش پاشنه بلند مقنعه گشاد و … ایراد میگرفت و همیشه سر این موضوع بحث داشتیم. من تا حدودی پوششمو تغییر دادم ولی باز یه بهونه دیگه پیدا میکرد.تا اینکه سه ماه پیش رابطه رو تموم کرد و رفت و خیلی راحت گفت ما با هم تفاهم نداریم. من برای برگشت ایشون هیچ تلاشی نکردم ولی الان که دوباره دانشگاه شروع شده و بعد از جدایی داریم همو میبینیم تحمل اوضاع برام سخته.ایشون به شدت از من فرار میکنه و جاهایی که من باشم نمیاد.لطفا بگید من چیکار کنم که این رفتارا تاثیری روی من نزاره و اعصاب منو خورد نکنه.ایا احتمال برگشت مجدد ایشون هست؟؟؟

سلام من با یه پسری 6 ماه دوست بودم که به خاطر خیانتی که خودم کردم رابطه مون تموم شد…ولی موقع دعوا یه حرفای بدی به من زد که…گفت اگه منو میخوای باید بیایی خونمون من نرفتم الان بعد 3 هفته دوباره بهم پی ام داده و زنگ زده من هنوز جوابشو ندادم نمیدونم برگردم یا ن

سلام دوست گرامی رابطه ای که یبار به هر دلیلی خراب شده باید برای برگشت مجدد خیلی محتاط بود.و ضمن اینکه به دلیل خیانت هم بوده و بیشتر به نظر میرسد صحبت شریک عاطفیتان برای تلافی بوده. توصیه میکنم فعلا از برگشت به رابطه خودداری کنید

سلام وقتتون بخیر ببخشید من حدود یک سال با یه اقایی دوست بودم و ایشون خیانت کردند باعث شد ازهم جدا شیم ولی یه مدت بعداز جدایی با یه اکانت دیگه تو اینستا استوری های غمگین میذاشتن ک فقط من ببینم و هیچ پیام دیگه ای نمیدادن تا اینکه امروز منو با همون اکانت فیک شون انفالو کردن… دلیل این کاراشون چیه؟! واقعا من گیج شدم نمیدونم باید چیکار کنم

سلام من بعد از کات کردن بعد یک ماه دوباره پیام دادم گفتم بهش علاقه دارم و دوباره برگردیم که گفت نه روز بعد دوباره یه عکس براش فرستادم که باهاش چت کنم باز گفت نمیخام باهات باشم منم گفتم اصرار نکردم گفت دیگه حرف علاقه نزنی منم گفتم باشه و یه بحث دیگه کردم کارم درست بوده؟

سلام دوست گرامی وقتی یک رابطه به هردلیلی تمام میشود برگشت به رابطه با شرایط و شروط خاصی همراه هست که مهم ترینش میل و رغبت هر دو نفر هست وقتی شریک عاطفی شما بیان کردن که قصد شروع مجدد ندارند، پس اصرار نکنید

سلام من با اقایی حدود 7 ماه دوست بودیم که من اولش بهش گفته بودم اهل رابطه الکی نیستم و هدف دار (ازدواج) میخوام ایشون خانوادش از هم جدا زندگی میکردن و خیلی چون بچه اخر بود روش تاثیر گذاشته بود و یه مشکل دیگه هم که داشت جامعه گریز شده بود که تحت درمان قرار گرفته بود و خیلی بهتر شده بود ولی همیشه میخواست که بره از ایران این موضوع دو بار باعث دعوای سختی شد که قرار شد دیگه در مورد رفتن باهم صحبت نکنیم بعد از اینکه دو روز از تولدم گذشت یهویی تصمیم به جدایی گرفت راستش خیلی وابسته شده بود و چون کار نداشت و اوضاع مالیش هم ریخته بود به هم و نمیدونست که چی از زندگیش میخواد رابطه رو تموم کرد و من هم چاره ای جز قبول کردن نداشتم بعد از چند ماه داخل اینستاگرام استوری هامو میدید که باعث ناراحتی من میشد که بلاکش کردم و بعد پنج ماه پیام داد که دلم تنگ شده و و روزی نیست که بهت فکر نکنم و بیا ببینمت تا یکم عذاب وجدانم کم بشه. منم چون خیلی حرف داشتم قبول کردم صحبت کردم باهاش ولی ایشون هیچی نمیگفت که من و ناراحت نکنه معلوم بود که پشیمونه ولی هنوز هم شرایطش مثل قبل بود و بهش فهموندم که اگه من و میخواد باید شرایطشو تغییر بده. راستش نمیدونم باشرایطی که داره و ضربه ی بدی که من خوردم این ادم واقعا میتونه شرایطش و تغییر بده یا فقط این دیدن من صرفا جهت دلتنگی بوده.

دوست عزیز سلام

به طور مشخصی شما برای آشناییتون هدفی تعیین کردید و مرزهایی دارید که این خیلی خوبه؛ اما مساله اینجاست که ایشون به هر دلیل (می‌تونه به خاطر جدایی پدر و مادرشون باشه یا هر چیز دیگری)، به گفته شما تغییری نکردند. شما کار درستی کردید که نمی‌خواید وارد چنین رابطه‌ای بشید. قطعا اگه هم الان براشون امکان ازدواج نیست، به هر حال این که مطمئن باشید ایشون تنها محض دلتنگی وارد ارتباط با شما نشدن، حق شماست. اما الان چی کار می‌شه کرد؟ ازشون بخواید شما رو حضوری ببینن و باهاشون خیلی روراست صحبت کنید؛ مثلا می‌تونید بگید: “من می‌دونم که تو الان شاید تو شرایط ازدواج نباشی، اما من دلم می‌خواد بدونم که تو هم هدفت از این رابطه وقت گذرونی نیست و فقط برای دلتنگی برنگشتی! من به تو …. زمان می‌دم تا خوب فکر کنی. به علاوه می‌تونیم با هم پیش روان‌شناس بریم تا راحت‌تر تصمیم بگیریم؛ هم تو و هم من. اما اینکه بخوایم همین‌طوری ادامه بدیم، برای من سخته چون من اهل چنین رابطه‌ای نیستم”. باز اگه قبول نکردند یا امروز و فردا کردند، اونوقت بهتره کمی جدی‌تر تصمیم بگیرید که آیا این رابطه ممکن هست یا نه. البته یادتون باشه، چون ایشون تجربه جدایی پدر و مادر از هم رو چشیدن، قطعا این اتفاق روی ایشون تاثیر منفی گذاشته و شاید از اینکه رابطشون با شما به بن‌بست برسه، می‌ترسن. به همین دلیل، پیشنهاد روان‌شناس رفتن برای بررسی این موضوع و حل و فصل اون، بسیار کمک کنندست.

من راستش با ی دختری آشنا شدم که حدود 2 سال باهم رابطه داشتیم رفتیم خواستگاریش مامان باباش گفت عجله نکنین بزارین یه کم همو بشناسین و اون موقع مخالف کردن . بعد اون هم رابطمون خیلییی خوب بود همو دوست داشتین ولی متاسفانه به رابطه جنسی کشید و حتی در ی اتفاق پرده بکارتش رو از دست داد . من خیلی دوستش دارم و هر دوتامون کارمندیم. من بعد اون حادثه خیلی بهش توجه نکردم و خیلی گلایه میکرد و میگفت برای رابطه میخای منو همیشه هم میگفت درگیر درس و اینا هستی بهم توجه نمیکنی(حق داشت درگیر پایان نامه اینا بودم). بعدش ی روز ازم نارااحت شد گفت باید همه چی تموم شه و هر چقد تلاش کردم نشششد ازش فرصت خواستم نداد. یه ماه بعدش دیدم اینستاگرامش ی پسر رو تگ کرده و باهاش رابطه داره و من پیام دادم به اون پسر جریان رو تعریف کردم ولی ی روز اون دختره با اون پسر اومد و دختره خیلی دعوام کرد. الان نمیدونم چیکار کنم .من خیلی دوستش دارم اونم منو دوست داشت . فقط اینو بگم اون پسره و دختره نمیتونن ازدواج کنن چون شرایط خانوادگیشون بخاطر مذاهب نمیزاره و من خانوادشو میشناسم و رابطه با اون پسر نمی دونم به چه علتی بود شاید فرار از من

دوست عزیز سلام

این نکته مثبتی هست که شما یکی از مهم‌ترین مواردی که باعث جداییتون شده رو می‌دونید و سهم خودتون رو پذیرفتید. این مساله خیلی می‌تونه بهتون کمک کنه. البته قطعا همون‌طور که متوجه شدید، صحبت کردن با نفر سوم، راه خوبی برای بازگرداندن کسی که دوست دارید، نیست. به هر حال چون ایشون الان در رابطه هستند، درست نیست که وارد ارتباط دونفرشون بشید؛ اما به هر حال می‌تونید با در نظر گرفتن این شرایط، تلاشتون رو انجام بدید. شما می‌تونید با شرکت در دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” یاد بگیرید که چه روش‌هایی برای برگردوندن ایشون به کار ببرید.

با سلام. مدت 7 سال پیش با دختری از طریق فضای مجازی آشنا شدم. (من حتی اولش عکسشم ندیده بودم چون عکسی از خودش نمیذاشت. اتفاقی از خصوصیات اخلاقیش پرس و جو کردم و اون موقع به نظر ویژگی های اخلاقیش خوب اومد. بعد که عکسشم دیدم قیافش به دلم نشست. اینا رو گفتم که بگم از رو احساسات و نگاه اول به عکسش عاشق نشدم) یه مدت همینطوری مجازی حرف میزدیم و از شرایط هم پرس و جو می کردیم. تا اینکه دلبسته هم شدیم. من تقریبا شمال و ایشون جنوب زندگی میکردن(یکی از مشکلات ما به نظر من) ایشون به خاطر من شهر نزدیک به من ادامه تحصیل داد. همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه من موقعیت شغلی که مد نظرش بود نتونستم فراهم کنم( ایشون متخصص بیهوشی هستند و من مهندس. ولی چون من نتونستم کار خوب پیدا کنم مجبور شدم مغازه باز کنم و شغل آزاد داشته باشم) این موضوع باعث جدایی ما شد. نمیدونم اینکه رک بهم گفت شغلت باید در سطح من باشه خوبه یا بد ولی به من گفت ما در سطح هم نیستیم. از ویژگی هاش بگم که گاهی وقتا دمدمی مزاجه و یکم بداخلاق. (گاهی وقتا هم خیلی خوش اخلاق میشه) یه مدت صفره یهو صد میشه. مثلا بعد جدایی یه مدت رو پروفایلش عکس میذاشت که ناراحته یه مدت بعدش عکس میذاشت که مثلا خوشحاله که جدا شده. یکم تفاوت فرهنگی داریم. خانواده من یکم مذهبی(نه خیلی زیاد مثلا فقط نماز روز واجب) خانواده ایشون اعتقاد چندانی ندارن(نماز نمیخونن) ایشون سگ دوس داره من دوس ندارم. بعد همه اینا یه گشایشی تو زندگی من اتفاق افتاد و من یه کشور دیگه برا ادامه تحصیل رفتم و خداروشکر شرایطم بهتر شد.(به قول اون خانوم سطحم رفت بالاتر که هیچ بیشتر از ایشون هم شدم) الان موندم بهش اجازه بدم برگرده یا نه. مدت 5 سال نه من با کسی بودم نه اون(حداقل تا جاییکه من میدونم) یه بار هم درخواست داد برگرده که من قبول نکردم. (البته اون موقع هنوز مثل الان نبود ولی بهتر شده بود) گاهی وقتا پیام میدیم و حال همو میپرسیم. میترسم کسی که یه بار ترکم کرده دوباره ترکم کنه. به من گفت من دوس دارم شرایط مالی طرفم خوب باشه. اگه یه موقع من یه اتفاقی افتاد دوباره شرایطم بد شد ممکنه دوباره ولم کنه؟ البته اون موقع فقط دوستی بود ولی الان دیگه بعد 2 سال دوستی و 5 سال دوری 30 سالم شده و کسی رو برا دوستی نمیخوام برا ازدواج و همیشگی میخوام. یکمی هم از تفاوت اخلاقی من و خانوادم و همچنین دوری خانواده ها و دوفرهنگ متفاوت(یکی ترک یکی فارس جنوب) میترسم که بعد ها مشکل ساز باشه. یه چیزی هم که منو میترسونه اینه که یه بار پرسیدم چرا ازدواج نمیکنی گفت ازدواج باعث میشه جلو پیشرفت انسان گرفته بشه و دوس نداره ازدواج کنه. نمیدونم از رو لجاجت گفت یا واقعا به این نتیجه رسیده. ممنون میشم راهنماییم کنید.

سلام دوست گرامی رابطه ای که یکبار به هردلیلی تمامش ده و اکنون بعد از 5 سال قصد شروع مجدد آن را دارید باید با دقت و منطق بررسی بشه. هر دو نفر نیاز به جلسات حضوری مشاوره و صحبت با هم دارید بهرحال طی این مدت هر دو نفرتان تغییراتی داشتید که باید دید چقدر در راستای یک رابطه مشترک بوده. عجله نکنید نه بی اعتماد باشید و نه صد در صد اعتماد کامل باهم حرف بزنید و تمام نقاط مبهم رابطه را روشن کنید

به مدت ۳ سال با مردی در رابطه بودم که خب از اول خیلی بد و با دعوا رابطه رو باهم شروع کردیم ولی هم اون و هم من جنگیدیم تا بهتر باهم زندگی کنیم من شخصیت بسیار حساس و عاطفی دارم اون بسیار حساس ولی منطقی و گاهی احساسی و عصبی رو رفتار من با مرد ها حساس بود و مدام فکر میکنه دارم بهش خیانت میکنم کوچک ترین اتفاق هارو تبدیل به یک قهر و دعوا میکنه و نسبت به من نا امید میشه منم اشتباه زیاد کردم مثلا مراقب خندیدن و ارتباطم با مردها نبودم یهو حرفی زدم که اون شنیده و ناراحتش کردم و مسائل خصوصی مون و پیش دوس تام مطرح کردم و اونا هم رفتن بهش گفتن که من باهاشون درد و دل کردم و چت هایی که حالا شوخی در گرفته و من و به اسم کوچیک صدا زدن و خونده و به شدت عصبی و نا امید شده از این رو الان مدتیه که باهم کات کردیم ولی من هنوز دوستش دارم و نمیخوام بخاطر حرف دیگران و سوتفاهم این رابطه رو از دست بدم چیکار کنم اون حتی نیومد ازم بپرسه اون چت ها مال منه یا نه اخه من و اون دوستهای زیادی داریم که رابطه فرازناشویی دارن ولی من ابدا هیچ وقت کوچکترین خیانتی نکردم و همچنین اون ولی مدام از اون به من خبر میدن که داره خیانت میکنه و از من به اون نمیدونم چرا ولی همین حرف بردن و حرف اوردن شکاف بین مارو بیشتر و بیشتر کرده لطفا راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی حساسیت زیاد شریک عاطفی شما شما باید علت یابی شود و شاید دلیل این حساسیت به خانواده و محیط ایشان مربوط شود ار طرفی اکر این حساسیت با یددلی و شکاک بودن همراه باشد باید حتما به مشاور مراحعه کنید.بهتر است به جای ناراحتی و برخورد تند با ابشان به ارامی صحبت کنید و سعی کنید با محبت مشکل را حل کنید و حتما به مشاور نیز مراجعه کنید.بهتر هست اگر برای شما ایشان و رابطتان مهم هست خودتان دست بکار شوید و با ایشان صحبت کنید

سلام .من مدت دو سال میشه با یه خانومی آشنا شدم.از همون ابتدای رابطه قصدم ازدواج بود.که ایشون ابتدا گفتن احتیاج به چند ماه زمان هست.بعد از این مدت ( شش ماه) مادرشون به رحمت خدا رفتن. که من صبر کردم تا سالگرد مادرشون برگزار شه . اما بعد این هم باز ایشون قبول نکردن. الان کار خودشون رو بهانه کردن و از آونجایی که دوست پسر سابقشون بعنوان مدرس با ایشون دارن همکاری میکنن و به نوعی بهش احتیاج دارن.میگن دو سال دیگع باید منتظر بمونی. البته میگن که رابطه شون فقط کاریه هیچ حسی به آون آقا ندارن. اما من چنین چیزی رو قبول نکردم و از ایشون خواستم ک یا همکاری با آون آقا رو قطع کنن یا دوستی با من رو بنظر شما کار درستی انجام دادم؟؟؟ آگه راهنمایی دیگری هم دارید استقبال میکنم .

سلام دوست گرامی ایشان به شدت مردد هستند و دارند با افزایش زمان برای خودشان،عملا ربطه را به سمت بدون نتیجه بودن پی میبرند با ایشان منطقی در رابطه با درخواست ازدواجتان صحیت کنید و طی یک بازه زمانی مشخص و منطقی جواب دریافت کنید

سلام من دختر21ساله ام.. سال اول دانشگاه با یه پسری اشنا شدم و کاملا خصوصیات رفتاری و شرایط مالی مون متفاوت بود و با اصرار ایشون و پیگیری هاشون باهم اشنا شدیم و حدود یک سال باهم بودیم… تو طول این یکسال یکسری دعوا و بحث هایی پیش میومد که سریع رفع میشد تا اینکه یه مدت از دوستان و اطرافیانم می‌شنیدیم که این آقا رو با یه خانم متاهل و بزرگتر از خودشون دیدن… وقتی این موضوع رو به ایشون گفتم اول کاملا انکار کردن و گفتن با ایشون رابطه ای ندارن و گفتن من بیش از حد حساسم و بهتره بهشون گیر ندم… ولی بعد یه مدت که این حرفا از سمت بقیه بیشتر می‌شد ایشون گفتن که چون من رشتم حقوقه این خانم از من خواستن برای طلاق گرفتن از همسرشون بهشون کمک کنم و در طول این مدت هعی حرفا و رفتارشون عوض میشد کاملا سرد شده بودن تا اینکه یه شب با من تماس گرفتن و گفتن امشب خونه دوستشون میمونن منم همون لحظه چندبار شمارشون رو گرفتم جواب ندادن و اخرین بار همون خانم گوشی این اقا رو جواب داد و گفت بهتره مزاحم رابطشون نشم… از اون شب دیگه این اقا اصلا حاضر نشدن بیان و توضیح بدن الان نزدیک دو ماهه ما از هم جدا شدیم و ایشون با اون خانم متاهل در ارتباطند… الان تو اینستاگرام با یه پیح دیگه تمام پست ها و استوری های منو دنبال میکنن و گاهی وقتا تو کلوز فرند شون استوری غمگین میذارن ولی اصلا حاضر نیستند پیام بدن.. بنظرتون من چیکار کنم؟ دیگه واقعا گیج شدم و از طرفی این خلع منو اذیت میکنه؟ احتمال برگشتت هس یا نه؟؟ اگه کمک کنید ممنون میشم با تشکر

سلام دوست گرامی اینکه رابطه شما با عدم صداقت شریک شما همراه بوده است نشان میدهد که رابطه اشتباهی را شروع کرده اید.بهتر هست تا بطور مستقیم از قصد و نیت ایشان مطلع نشده اید وارد راتباط مجدد نشید و اجازه بدید ایشان متوجه اشتباهات خود بشوند و بعد وارد رابطه بشوید

سلام من ۲۳ سالمه از حدود ۱۶ سالگی با آقایی دوست شدم از من یکسال بزرگ تر در ابتدا من قصد ازدواج با ایشون رو نداشتم و فقط دوستی میخواستم از رابطه ولی ایشون به قصد ازدواج اومد جلو متاسفانه غرور و ناز کردن و اذیت کردنای من باعث شد کم کم ازم زده بشه و من هر وقت مسافرتی یا مراسم عروسی و مهمونی بود از روی قصد یا بی قصد ایشون رو اذیت میکردم و نمیذاشتم بهشون خوش بگذره تا اینکه من کم کم به ایشون علاقه مند شدم و الان دوسش دارم ولی ایشون از سر اذیت کردنای من رفتن سراغ دختر های دیگه و من واقعا دارم اذیت میشم و نمیتونم ببینم با دختر دیگه ای چون الان دوسش دارم متاسفانه نمیتونم به کس دیگه ای فکر کنم به غیر اون . اونم منو دوست داره و دخترای دیگه رو نمی خواد فقط از کارام خسته شد و دو ماه پیش رفت ولی من نتونستم طاقت بیارم و پیگیر شدم حالا الان نمیدونم اگه برگردیم میتونیم گذشته رو برای هم جبران کنیم یا نه؟ به نظر من دو تامون مقصر بودیم و این را هم بگم ایشون از ازدواج کردن میترسه یعنی دوست داره زمانی ازدواج کنه که ماشین و خونه داشته باشه و بتونه راحت زندگی کنه نه با مستاجری و بی ماشینی

سلام دوست گرامی بهتر هست در اولین فرصت با هم صحبت کنید و در مورد مسائل به توافق برسیدً .بهرحال هردو اشتباهاتی داشتید و باید هر دو نسبت به رفع مشکلات اقدام کنید مراجعه هر دو به مشاور کمک کننده خواهد بود

سلام من یک سال پیش با پسری دوست شدم که خیلی به هم علاقه داشتیم و برای هم تلاش میکردیم.یک سال خیلی خوبی رو طی کردیم برای هوشحالی و موفقیت هم تلاش میکردیم و باهم دیگه خیلی حالمون خوب بود و جفتمون از رابطه راضی بودیم.فقط مادرشون خیلی روش کنترل داشت یعنی اگه بیرون میرفتیم ختما باید مادرشون میدونستن با اینکه درجریان رابطه ما بودن ولی همش بهش میگفتن رابطتون داره زیاد پیش میره شما همو زیاد میبینین درخالی که ما شهرامون با هم نیم ساعت فاصله داشت و تقریبا هر ده روز همو میدیدبم. تا اینکه بعد یه سال بصورت یهویی به من گفت من خانوادم مخالفن تا خالا برات جنگیدم ولی دیدم دارم به خاهوادم آسیب میزنم مادرم مریض شده از بس به خودش فشار اورد و بعدشم گفت ادامه دادنش به صلاح نیست ولی من بات مشکلی نداشتم اصلا تو رابطه و تقدیر نزاشت تو ٣روز با تغیر رفتار یهویی رابطه رو تموم کرد الان یه ماهه گذشته و خبری ازش نیست بنظرتون چی کار کنم؟البته اینم بگم که گفته خانوادش براش جلسه تشمیل دادن و بش گفتن باید منو بزاره کنار اصلا نمیدونم اینو راس میگه یا نه ولی میدونم خانوادش خیلی کنترل گرن لطفا بگین چیجوری برش گردونم چون خیلی دوسش دارم میدونم اونم دوسم داره

سلام دوست گرامی مدیریت ارتباطات در یک فرد بسیار مهم هست و نمیشود از شخصی که توانایی این امر را ندارد توقع خاصی داشت.شریک عاطفی شما باید با منطق و سیاست خانواده را ترغیب به پذیرش شما میکردند که نتوانستند و بجای حل مسئله درصدد قطع رابطه هستند.با اینحال اگر مایل هستید با ایشان مشاوره حضوری بروید و پس از مشاوره هر دو برای ادامه رابطه تصمیم بگیرید

سلام من مدت ٢ سال با یک آقایی وارد رابطه شدیم و قصدمون هم ازدواج بود ، تقریبا یک ماه پیش ایشون گفتن که بدلیل مشکلات خانوادگی قادر به ادامه رابطه نیستند و گفتن نمیتونن منو خوشبخت کنند. اشتباهی که کردم این بود به ایشون پیام دادم بعدش و خواهش و التماس که برگرد و نتیجه عکس داد و لی دیگه اصلا پیام ندادم ولی خودش چندوقت یکبار میومد پیام میداد که خوبی؟ چیکار میکنی؟. و این شد که دو روز پیش ایشون پیام دادن که تو خود بهشتی برام ولی بعدش گفت که من فک کنم باید آنفالوت کنم و منو آنفالو کرد، ومن داغون شدم، واقعا میخوام بهش فرصت بدم ، ولی حس میکنم با این کارش دیگه واقعا نمیخواد برگرده، میشه راهنمایی کنید

دوست عزیز سلام

متوجه هستم که شما هنوز ایشون رو دوست دارید و می‌خواید که برای برگردوندنش تلاش کنید، اما یک مساله رو در نظر بگیرید و اون این هست که یکبار از خودتون بپرسید غیر از دوست داشتن، چه دلیل دیگه‌ای هست که می‌خواید در رابطه با ایشون بمونید؟ خوب به این سوال فکر کنید. همون‌طور که متوجه شدید، التماس کردن برای برگشتن اصلا فایده‌ای نداره و البته این نوع ارتباط بلاتکلیف هم قطعا به شما آسیب خواهد زد. شما باید به خودتون و احساساتتون احترام بگذارید، خودتون رو در نظر بگیرید. به نظرتون با این شیوه چه بلایی سر شما میاد؟ اینکه به طرف مقابل اجازه بدید فکر کنه هر موقع که خواست می‌تونه به شما نزدیک بشه، بدونه هیچ تعهدی! بهتره اگر هم به فکر حفظ این رابطه هستید، از راه درستش وارد شید، یعنی مشورت با یک روان‌شناس متخصص در حوزه روابط عاطفی.

سلام روزتون بخیر با یه اقایی رابطه داشتم همه چیز خوب بود دو سه هفته خبری ازشون نشد قبل از اون بهم گفته بودن که درگیر شغلشون هستن و منم خودم خبر داشتم از درگیری شغلیش دو بار استیکر پیام داد و استوریامو ریپلای کرد بهش گفتم ریپلای نکنه استوریامو بدون دلیل انفالو کرد وقتی باهاش خدافظی کردم بدون خواستن دلیل خدافظی کرد سوال من اینه که چرا برام تلاشی نکرد در صورتی که هیچ مشکلی قبلش باهم نداشتیم ایا درسته که بعد از چهار روز پیام بدم بهش و بگم ارزش رابطمون خیلی بیشتر از این بود که بخواد با یه خدافظی ساده اونم تو چت تموم شه؟ درسته این کار؟ من میخوام حرفای ناگفته رو بزنم و ارزش خودمو حفظ کنم چجوری میتونم ارزشمو حفظ کنم؟

دوست عزیز سلام

من نمی‌دونم رابطه شما چقدر طول کشیده و عمق رابطه و صمیمیتون چطور بوده است. اگه این موضوع مشخص می‌شد خیلی راحت‌تر می‌تونستم راهنماییتون کنم؛ اما به هر حال با توجه به اطلاعاتی که دادید می‌خوام اول از خودتون بپرسید که چی باعث شد با وجود اینکه می‌دونستید ایشون درگیری شغلی دارن، ازشون بخواید که به شما پیام ندن و یک دفعه رابطه رو قطع کردید؟ (فقط به این سوال فکر کنید و ببینید چی باعث شده انقدر ناراحت بشید؟ با وجود اینکه رابطتون قبلا خیلی خوب بوده) جواب به این سوال خیلی مهمه، چون درسته که شما ناراحت بودید، اما به هر حال روش درستی را برای نشون دادن ناراحتیتون به کار نبردید. شما خیلی راحت می‌تونستید به ایشون بگید که دوست دارید حتی با وجود مشغله کاری، گاهی به شما پیام بدن و با شما در ارتباط باشن. به عبارت دیگه، درخواستتون رو مطرح می‌کردید و بهشون اجازه می‌دادید که در مورد درخواستتون فکر کنند. نکته دوم، در مورد سوالتون که پرسیده بودید چرا ایشون تلاشی نکردن برای حفظ رابطه؟ اینکه ایشون چرا هیچ تلاشی نکردن خیلی معلوم نیست، به هر حال دلایل خیلی زیادی ممکنه وجود داشته باشه، اما یکی از محتمل‌ترین‌هاش این هست که به غرورشون برخورده، ولی ایشون هم مهارت‌های درست برای حل این ناراحتی رو نداشتند، به همین دلیل ترجیح دادن رابطه رو با شما قطع کنند. نه شما و نه ایشون مقصر نیستید، فقط هر دوی شما مهارت‌های درست حل مساله رو ندارید که البته خیلی راحت می‌تونید یاد بگیرید. الان هم دیر نشده، اگه رابطتون براتون مهمه، می‌تونید یه پیام به ایشون بدید، شرایط رو کامل توضیح بدید و بگید سهم خودتون رو از به هم خوردن این رابطه می‌پذیرید و قصد دارید که برای ترمیم اون تلاش کنید.

سلام وقت بخیر؛ با یه دختر خانومی ارتباط احساسی برقرار کرده بودم. حدود یک سال باهم بودیم. اما گاهی اوقات با ایشون تندی میکردم. ایشون به شدت به من علاقه داشت منم همینطور. همیشه از ایشون درخواست میکردم که به من فرصت بدن. انصافاً هم اینکارو کرد. اما من گاهی اوقات با ایشون با تندی و عصبانیت برخورد میکردم و ایشون رو به شدت میرنجوندم. این دختر خیلی به من محبت کرده بود از همه لحاظ. به خصوص از لحاظ مالی. یه روز که صحبت ما به مشاجره کشیده شد من به شدت عصبی شدم و ایشون رو پس زدم! و اون دختر هم رفت! فرداییش پشیمون شدم و برگشتم سمتش ولی اون دیگه جواب منو نداد. هر کاری کردم هر چقدر تلاش کردم، برنگشت! و من به شدت دچار عذاب وجدان شدم. عذاب وجدان به قدری بود که دو سال همراه من بود. الان گاهاً با ایشون چت میکنم. از ایشون خواستم که برگرده ولی گویا فایده ای نداره. البته الان بهتر شده. قبلا اصلا جواب منم نمیداد! خیلی دوس دارم برگرده تا جبران کنم براش ولی گویا تمایل نداره! البته نشونه های کوچیکی از تمایل به اینکه برگرده در رفتارش مشاهده میشه. آیا به نظر شما ، رابطه ای که دو سال از پایان اون میگذره و ناخواسته منجر به جدایی شده همراه با عذاب وجدان، آیا تلاش برای برگردوندن این رابطه به صلاحه؟ آیا راهکاری وجود داره؟

سلام دوست خوبم رابطه ای که تمام شده و دوباره قصد شروع آن را دارید به هر دلیلی باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و این بار باید تمام جوانب سنجیده شود و دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. رفتارهای شما مناسب نبوده و این به راحتی میتواند دلیل محکمی برای قطع ارتباط باشد اما اگر متوجه اشتباهات خود شدید و این مشکلات را رفع کردید میتوانید در رفتار و گفتار به ایشان ثابت کنید که فرد گذشته نیستید و از ایاشن فرصت مجدد بگیرید

سلام وقت بخیر یکی ازهم دانشگاهی های من که پدرامون همدیگرومیشناختن ازمن خواستگاری کرد متاسفانه پدرم جوابی بهشون نداد البته اینا تقریبا۳یا۴بار اقدام کردن امامتاسفانه جوابی نگرفتن منواون اقا طبق یسری صحبتهاتصمیم گرفتیم تازمانی که تکلیفمون مشخص میشه یه مدت باهم بیشتراشناشیم توی این مدت این اقا یکی دوبارمیخواست خودش اقدام کنه وباپدرم صحبت کنه اما من نذاشتم بهش گفتم اینکار بابزرگتراست بسپر به خودشون تقریبا دوسه ماهی باهم بیشتراشناشدیم وهمچنان بلاتکلیف بودیم این بلاتکلیفی هردومونوکلافه کرده بود بین بحثها اون اقا گفت رابطمون بی اثربود پس باز هم دور باشیم واین دوری فاصله بدیوبین ماانداخت تقریبا ۱ماه دور بودیم اما هرچندروز یکبار احوال همدیگرومیپرسیدیم تااینکه یکی دوهفته ازهیچکدوم خبری نشد وبعدازچندمدت باهم صحبت کردیم وتصمیم کرفتیم کلا همه چیوفراموش کنیم اون اقا دیدگاهش این بودکه پدرمن هدفش این بوده جوابی بهشون نده فاصله بیوفتع ما دوتاازهم سرد شیم وازمن انتظارداشت مستقیم باپدرم صحبت کنم منم یه ادم کم رو هیچوقت اینکارونکردم اما به خواهرم گفتم باپدرم صحبت کنه وطبق صحبتهای پدرم وخواهرم پدرم گفته بود اگر مجدد خواستگاری پیش بیاد تصمیم قطعی میگیریم وجوابشونومیدیم همینومن به این اقا گفتم امامتاسفانه پدرش هیچوقت راضی نشد مجدداقدام کنه وگفته بود اگرمطمعنی که جواب مثبته اقدام کنیم تواین مدت طبق دیدگاه وعقایذش ازشغل اداری که داشت استفاداد که همین موضوع اختلاف بین ماپیش اورد چون پدرم باشغل اداریش جواب مثبتش نزدیکتر بود تاشغل ازادی که الان داره واینکه ۱۰سال اختلاف سنیمونه که ممکنه باز بخاطراختلاف سنمون پدرم مخالفت کنه ایناهمه گذشت هردوازهم بی خبر ورابطه تمام شده بود تااینکه بعداز۲۰روز تقریبا یه پیام ازسمت اون اقاساعت۲:۴۵شب برای من امد متن پیام اینه سلام روزتون مبارک ایشااله همیشه خوب باشین و خندان 🌸🌸🌱 من خیلی تعجب کردم ازاین پیام خیلی معمولی جوابشو دادم متاسفانه باز منودرگیرکرده اخلاقیاتش خوبه طرز تفکرش خوبه بااینکه اختلاف سنمون ۱۰سال بود اما من خودم یه ادمی هستم نسبت به هم سن های خودم دیدگاهم فرق میکنه اخلاقم طرز فکرم بیشترازسنمه خودم بااختلاف سنی مشکلی ندارم حالاایا صلاح هست بااین اقا صحبت کنم ایاعلاقه ای هست؟ایا مجدداقدام کنه؟اطرافیانم میگفتن اشتباه کردی که اجازه ندادی خودش اقدام کنه

سلام. لطفا از طریق این راه های ارتباطی مشکل خود را مطرح کنید تا کارشناسان رادیو عشق شما را راهنمایی کنند.

سلام، امیدوارم که جواب منو بدید، من الان ۲۳سالمه و از ۱۶سالگی با یه پسر بودم خیلی مشکلات داشتیم ولی باهم بودیم تا اینکه شیش ماه پیش به بهونه های الکی ولم کرد ،هرچقدم که اذیت شدم مریض شدم و افسردگی گرفتم براش انگار مهم نبود و برنگشت تا اینکه کم کم به کمک دوستام و خودم حالم خوب شد و داشتم فراموشش میکردم ولی حالا سر و کلش پیدا شده☹️ داشتم راجب ازدواج با ی اقای دیگه تو محل کارم تصمیم میگرفتم که برگشت، حالا نمیدونم چیکار کنم. قبل اینکه بیاد اون خواستگارو دوس داشتم اما حالا نه☹️ طرف قبلیمم مثل قدیم دوس ندارم اما نمیتونم دوباره ازش دل بکنم، میگه دوسه سال دیگه میام جلو و دوست دارم و عاشقتم و فلان، رفتارشم خیلی خوب شده اصلا مثل قبل اذیتم نمیکنه،شما میگید چیکارکنم؟ با خواستگارم ک ثابت کرده دوسم داره ازدواج کنم یا برگردم پیش قبلی؟ یا جفتشونم ول کنم؟☹️

سلام دوست خوبم رابطه ای که تمام شده و دوباره قصد شروع آن را دارید به هر دلیلی باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و این بار باید تمام جوانب سنجیده شود و دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. اینکه شریک عاطفی شما به دلیل هایی رابطه را تمام کرده مشخص میکند فردی مناسب برای ماندن و بودن در یک رابطه مشترک طولانی مدت نیست.بهتر هست منطقی باشید و به خواستگارتان فکر کنید و زمان بذارید

سلام وقت بخیر ….من خانمی ۲۵ساله با تجربه یکبار ازدواج ناموفق با فردی که سابقه سومصرف مواد مخدر را داشته …بعد مدتها بدبینی و ترس از تکرار رابطه قبلی بالاخره یک ماه پیش با فردی اشنا شدم که یکسال از بنده کوچکتر …این یک ماه کلا از زندگی و اینده و کلمات محبت آمیز و قول هاای برای زندگی مشترک و یقین به خوشبختی و اینکه هر سدی باشه برمیدارد و اگر پدرم ناراضی هم باشد صدبار میاد تا راضی بشه و از این حرفااا…و قول شش ماه بعد برای امر خواستگاری یکدفعه کاری برایشان پیش آمد و به تهران رفتند وبهم پبام دادبه صورت خالی از محبت و کاملا اخلاقشون چند روزی بود تغییر کرده بود و گفت که میتونی سه سال به پام بشینی یا نه منم ابتدا مخاافت کردم ولی بدلیل علاقه فراوان موافقت کردم بعد از دو روز دیگر بیخبری و پیام های مکرر بنده اومد و گفت یه مشکلی برام پیش اومده که اگه درست نشه هیچوقت نمیتونم برگردم و هر چی اصرار کردم نگفتن …..و گفت من بدرد تو نمیخورم خدانگه دار منم گفتم دیگه ب من زنگ نزنی ی وقت و خدانگه دار برا همیشه …ـاما حالا پشیمانم بسیاااار دوستشان دارم و شب و روزم شده گریه ک چرا گفتم زنگ نزن چرا خداحافظی کردم بنظر شما من چیکار کنم ایا دوباره بعش پیام بدم هنوز دلیل رفتنش برام هضم نشده بعد همه اون حرفا و قول ها شاید واقعا مشکلی داشته باشه نمیدونم

سلام دوست گرامی وقتی شخصی مدت طولانی درصدد جلب توجه شما بودند و به هردلیلی یکباره رابطه را قطع میکنند باید به دنبال دلیل آن باشید و بهتر بود بجای اینکه به ایشان بگید که با من تماس نگیر دلیل این تغییر رفتار را متوجه می شدید.الان اگه واقعا نگران رابطه هستید با ایشان تماس بگیرید و با حس همراهی و درک شرایط ایشان خواهان فرصت مجدد برای ارتباط باشید

سلام وقت بخیر من 25 سالمه و 7 سال پیش بمدت یک سال و خورده ای با پسری ک فامیل دور هم هست دوست بودیم و قصدمون ازدواج بود اما ایشون یک دفعه غیبشون زد بدون خداحافظی و اون رابطه به اون شکل تموم شد و سه ماه بعدش با یه بحث تلفنی تحقیر امیز دو طرفه کلااا کات شد. تا چند وقت پیش ک ایشون ازدواج کردن و اخر این ماه عروسیشونه میان به من پیام میدن به هربهونه ای و جالب اینه که اصلا به روی خودشون نمیارن که ما یه گذشته ای داشتیم و جوری راجب هرموضوعی صحبت میکنن ک انگار ما دوتا ادم با رابطه ی عادی هستیم ولی گاهاً اشارات سربسته ای به درست کردن گذشته میکنن ک مثلا دوباره نظرمنو بسمت خودشون جلب کنن. اما من حس میکنم میخواد اذیتم کنه ک تو عروسیش حس راحتی نداشته باشم و دوباره خودشو یاد من بندازه و از سمت دیگه هرروز داره بیشتر ازش بدم میاد ک با وجود تاهل بمن پیام میده و دلم برای همسرش میسوزه.و اینکه نمیتونم رک حرفمو بهش بزنم ک هم یجورایی انتقام احساساتم رو ازش بگیرم و هم اینکه از پیام دادن بهم منصرف شه، چون هم روم نمیشه و هم اینکه فامیل هست و عروسیش دعوتیم. ممنون میشم راهنماییم کنید چکارکنم

سلام دوست گرامی این شخص هر نیت و قصدی داشته باشد در شرایط فعلی ایشان دقیقا به معنی خیانت به همسرشان هست .بهتر هست خیلی مودبانه از ایشان بخواهید که هیچ گونه پپامی ارسال نکنند و در صورت ارسال مجدد ایشان را بلاک کنید .در جشن ایشان هم شرکت کنید تا متوجه بشند که بای شما ایشان و رابطه تمام شده است

با سلام من یه پسر ۲۶ ساله هستم ۲ ساله به یه دختر ۲۴ ساله دوست شدم از ابتدای رابطه مون اون با کارهاش به هر نحوی وادارم کرد دوسش داشته باشم و اتفاقا این اتفاق هم افتاد و من عاشقش شدم از قضا بعد ها فهمیدم که اون زمان تازه یه شکست عشقی رو تجربه کرده بوده و اون پسر رو بی نهایت دوسش داشته و در واقع شدید ترین عشقی هست که تابحال تجربه کرده هر وقت هم بحثش پیش میاد میگه دیگه نمیخواد کسی رو اونقدر دوس داشته باشه تا آسیب ببینه این در حالی هست که رابطه ما تقریبا شبیه به یه عشق یک طرفه از جانب من هست ینی اونم دوسم داره ولی اصلا نه به اندازه من همیشه شنیدم دوست داشته نشدن در زندگی مشکلات زیادی رو ایجاد میکنه و هیچ ادمی نمیتونه رنج دکس داشته نشدن رو تحمل کنه از طرفی اینقدر جلوی اون ضعیفم و دست پایین رو گرفتم که هر بار توی دعواهامون بدترین بد و بیراه هارو بهم میگه اصلا ابایی نداره از اینکه منو برنجونه ۷ سال پیش که عشق اولم رو تجربه کردم قضیه بر عکس بود اون دختر خیلی بیشتر از من عاشقم بود بنا به دلایل خیلی پیچیده اون رابطه به شکست انجامید اما چند وقت پیش دیدم همون دختر توی اینستا درخواست فالو داده

چیزی که الان ذهن منو مشغول خودش کرده اینه عایا برگردم به سمت اون عشق اولم که دیوانه وار دوسم داشت یا خواسته های این دختری که دوسش دارم رو براورده کنم و با این بمونم

لازمه بگم توی این رابطه جدیدم یه سری مشکلات و بدقولی ها از طرف من ایجاد شد که این دوس دختر جدیدم میگه بخاطر اون مسائل هست که عشقش به من کمه اما مگه یه همچین چیزی ممکنه؟ من بی دین ام و اون مسلمونه حتی اوایلش برام شرط کرده بود که مسلمون بشم منم برای اینکه از دستش ندم قبول کرده بودم اما الان به قبول وجود خدا از طرف من فعلا قانع شده توی دوراهی بزرگی هستم ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی رابطه احساسی یک الاکلنگ دوسویه هست و باید هر دو طرف انگیزه و رغبت برای ارتباط داشته باشید .نمیشود که یکنفر در یک ارتباط فقط تلاش کند و ابراز احساسات اما یک نفر ثابت و خنثی باشد . شما در هردو ارتباط اشتباه کردید و با افراد مناسبی آشنا نشدید .هیچ کدام از رابطه ها درست نمی باشد.

سلام.وقتتون بخیر.خسته نباشید. من دختری ۲۵ساله هستم.۳سالی میشه که با پسری هم سن خودم در رابطه بودم روزهای خیلییی خوبه زیادی باهم داشتیم…و تنها بحث ما همیشه بر سر اینکه آینده مون چطور میشه بود و اون میگفت که من فعلا تکلیفم معلوم نیس و …..تا اینکه یک هفته هس کات کردیم…و تصمیم جدایی از طرف ایشون بود،چون بازم طبق معمول بحث آینده شد و ایشون گفت من میخوام برم خدمت و نمیتونم تورو این مدت بلاتکلیف بذارم و معلوم نیس بعد از برگشتم چه اتفاقی بیفته و من هم قبول کردم ک جدا بشیم….درضمن توی این مدت ۳سال هم یوقتایی میگف از رابطه سرد شدم و نمیدونم چرا اینطور میشم و بعد هم خوب میشد… توی این یک هفته که کات کردیم از طریق دوستان مشترکمون و به صورت مستقیم و غیرمستقیم که خبر دارم ازش،حال خوبی نداره و در فضای مجازی همچنان پیگیر من هست…. من هنوزم دوستش دارم و نمیدونم ایشون هم دوست داره برگرده یا نه!؟؟یا اینکه غرورش اجازه نمیده برگرده!؟؟بنظرتون میتونم کاری کنم؟؟!چیکارکنم که اگه نظرش به برگشت هس،برگرده؟؟!! ممنونم از راهنماییتون🙏

سلام دوست گرامی فردی که به هردلیلی تکلیفش با خودش مشخص نیست و مردد هست را نمیتوام اصلا گزینه مناسبی برای ارتباط طولانی مدت در نظر گرفت.ایشان تا با خودشان و خواسته هایشان از زندگی کنار نیایند نمیتوانند برای رابطه احساسی اقامی کنند.منطقی ترین کار در شزایط فعلی این هست که اقدامی نکنید تا خودشان بتوانند برای زندگی و اینده تصمیم بگیرند

سلام من رابطم با پسری ک 2 ماه باهم دوست بودیم تقریبن 3 ماه تموم شده و جوری که زمان کات ایشون به من توهین کردن. بعد از 3ماه که هیچ ارتباطی نداشتیم اومد و گفت تو محیط دانشگا جواب سلام منو بده چون جلوی دوستام زشته میگن فامیلیم.مسخره ترین چیزی که تو عمرم شنیدم. ومن بهش گفتم میتونی دروغ بگی یا هرچی ولی من حاظر نیستم باهات صحبت کنم.دلیل جداییمونو من هم حتی نفهمیدم.ایشون برگشت پیش دوست دختر سابقشون که میگفت بهم خبانت کرده نمیخوامش با دروغ و تهمت منو کنم.وقتی گفتم نمیخوام نه ببینمتنه صحبت کتم گفت منم نمیخوام. و به شوخی و خنده هرچیزی که ازش ناراخت بودمو از سرش باز میکرد و زیر تمام حرفاش زد و از سرخودش باز کرد.نمیدونم الان این دیدار یکدفعه برگشتش محسوب میشه یا نه.چون ادمی نبست که به حرف دوستاش بها بده.منجابی که اطلاع دارم فک کنم هنوز دوست دخترش هست امن حتی حاظر نبودم به خاطر توهینش باهاش صحبت کنم.

سلام دوست گرامی دو ماه ارتباط نه به شناخت درست رسیدید نه به دلایل واقعی دوست داشتن. به نظر نمیرسد ایشان دنیال ارتباط مجدد باشند پس برای خودتان تصور سازش نکنید

سلام وقت بخیر، من ۸ ماه ت رابطه ای بودم که آقا قصد ازدواج با من رو داشتن ایشون ۳سال از من کوچیکترن من ۲۸ سالمه ایشون ۲۵ سالشونه من بچه طلاق هم هستم و ایشون از ابتدای رابطه میدونست، بعد از ۸ ماه ایشون به من گفتن که مادرشون مخالفن که ایشون با دختری که این شرایط رو داره ازدواج کنن و رابطه رو کات کردن،با توجه به اینکه ایشون برای موندن در این رابطه از خودگذشتگی هم داشتن ایشون برای موندن توی این رابطه و به ثمر رسوندنش تحصیل خارج از کشورشون رو کنسل کردن که من بعدها متوجه شدم، بعد از ۲۶ روز من با مشورت مشاور با ایشون تماس گرفتم و گفتم که این عشق حیفه بیا باهم بیشتر تلاش کنیم پیش متخصص بریم…… ایشون مخالفت کرد و گفت احساس من به تو عوض نشده ولی من شرایط ذهنیشو ندارم و حاضر به همراهی نشدن و‌ایشون‌ درون‌گرا‌ هم‌ هستن، الان ۳۸ روز از کات این رابطه میگذره نظر شما در مورد بازگشت چیه؟ چون‌ به گفته ی مشاورم ۹۰ تا ۹۵٪ احتمال برگشت ایشون‌ هست میخواستم نظر شمارو بدونم

سلام 7 ماهه در رابطه ای هستم که مشکلات تعاملی زیادی داریم باهم و بحثمون خیلی زود بالا میگیره و به بی احترامی ختم میشه ب حدی ک برای بار آخر ک بحثمون بالا گرفت من ساکت نمیشدم و برای اولین بار ب خانواده من توهین کرد(به من گفت پدرسگ و گوشیو قط کرد)، من هم اعلام کردم رابطه برام تموم شدست بعد یک روز اومد و عذرخواهی کرد(ولی عذر خواهی پر از توجیه)من بازهم رد کردم و گفتم این مساله بخشش نداره ولی حقیقتا ب شدت دو دلم و برام تموم نشده دوسش دارم از اینکه اون هم دوسم داره شکی ندار،بارها تا مرز جدایی پیش رفتیم سرمسایل مسخره ولی فک مطکنم این مساله جدیه نمیدونم الان باید سعی کنم ببخشمش و رفتارشو اصلاح کنم یا برای همیشه کنار بذارمش، از اینکه ازش جدا شدم بشدت میترسم چون علاقه ی شدیدی بینمون هست و بنا ب شرایط زندگیمون خاطره خیلی سخت خواهد بود برام ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست گرامی ارتباط فردی که در هنگام عصبانیت به شدت پرخاشگر هست را نمیتوان رابطه ای درست دانست.از طرفی اگر فقط یکبار این مسئله پیش آمد کرده بود میشد تا حدی ندید گرفت اما اینگونه که مطرح کرده اید بارها این مشکل وجود داشته است .به نظر می رشد بهتر است 1-با ایشان جدی صحبت کنید 2- به مشاور مراجعه کنید 3-در ادامه این رابطه تجدید نظر کنید

با سلام نظرتون در مورد جمله زیر چیه؟ اونایی که تنهایی پرواز میکنن قوی ترین بال‌ها رو دارن یکی از همکارانم بدون مقدمه قبلی این جمله رو برام تو واتساپ فرستاده ارتباط ما خیلی رسمی و فقط کاریه. منظورش رو متوجه نشدم. بنظرتون جواب مناسبش چیه؟

با سلام وعرض خسته نباشید من سه سال پیش با یه اقایی اشنا شدم که دور بودن چهار پنج ماه باهم بودیم ولی بعدش یهو کم رنگ شد و جواب نمیداد وخلاصه هر بار بهش میگفتم تکلیفمو مشخص کن میگفت تو باشی من هستم نباشی نیستم از خیلی ها پرسیدم یه سال هم صبر کردم دیدم خبری نیس ازش وارد رابطه دیگه ای شدم و حالا بعد این همه مدت اومده میگه بیا بگرد و اینم بگم خیلی ادم مغروری بود هیچ وقت معذرت خواهی نمیکرد ولی این بار معذرت خواهی کرد ولی من جواب منفی دادم چون ترسیدم بازهم مث گذشته تنهام بذاره میشه راهنمایی کنید که دقیقا چی کار کنم اینم بگم رابطه نفر دوم هم در حال تموم شدنه و من موندم بین این دو نفر کیو انتخاب کنم ممنون میشم راهنمایی کنین

سلام دوست گرامی اینکه این فرد پیگیر رابطه نبوده اصلا نشانه خوبی نیست و بودن و نبودنشان منوط به حضور شما بوده.الان باید اگر تمایل به بازگشت به رابطه دارید منطقی باشید و مشکلات قبلی رابطه را کاملا بررسی کنید و پس از اطمینان از حل این مسائل مجدد وارد رابطه بشید.تنها به صرف اینکه از شما خواستند برگردید خودتان را مجدد درگیررابطه اشتباه نکنید

سلام من 18 سالمه و 2 سال پیش با یه پسری اشنا شدم که 4 سال ازم بزرگتر بود . از همون اول رابطه قصدش ازدواج بود از اونجایی که یه اشنایی دوری با خونوادش داشتم کاملا بهش اعتماد داشتم ما 7 ماه باهم در ارتباط بودیم و رابطه کاملا سالمی داشتیم اما زیادی مغرور بود گاهی وقتا غرورش اذیتم میکرد اینم بگم من ذاتا ادم لجبازیم و کلا به حرفاش گوش نمیکردم هرچی ازم میخواست دقیقا بر عکسشو انجام میدادم یه چندماهی از رابطه مون گذشت متوجه شدیم خونواده هامون تو گذشته یه مشکلی باهم دارن و کلا قضیه ازدواج منتفیه اما اون میگفت من مامان باباتو راضی میکنم اما من زیاد تمایل به ازدواج نداشتم چون نمیدونستم چقدر دوسش دارم تا اینکه بعد 7 ماه یه شب یهو بهش پیام دادم و گفتم نمیخوام باهاش باشم خودمم هنوز نمیدونم چرا اینکارو کردم ، ،خیلی تلاش کرد واسه برگردوندنم به رابطه ،باورم نمیشد اون ادم مغرور اینجوری ازم خواهش میکنه اما وقتی بهش گفتم دوسش ندارم رفت دیگه سراغمو نگرفت ،7 ماه از اون ماجرا گذشت و تو این 7 ماه متوجه شدم کسی که همه چیو بی دلیل خراب کرد من بودم ، اون ادم انقدر تو این 7 ماه تغییرای عجیبی کرد که من وقتی به خودم اومدم دیدم با کارام گند زدم به زندگیه یه ادم دیگه ،بخاطر همین تصمیم گرفتم برگردم و همه چیو جبران کنم اما همون اول برگشتن بهم گفت ما نمیتونیم ازدواج کنیم گفتم چرا گفت بخاطر همون مشکلات و این حرفا اینم بهتون بگم بعد از جداییمون خونوادش منعش کردن از اینکه با من باشه از نظرشون من دختریم که نمیشه بهش اعتماد کرد ، در هر صورت ما برگشتیم و علاقه من بهش 100 برابر شده اما اون انگار هنوز داره بخاطر کارای گذشتم منو تنبیه میکنه مثلا بهم توجه نمیکنه میگم چرا میگه مگه قبلا بهت توجه میکردم یا یه کاری ازت میخواستم به حرفم گوش میدادی تهشم میگه تو این ادمو ازم ساختی ، درمورد ازدواجم من بهش اصرار نکردم اما خودش گاهی میگه اصلا نمیشه گاهی میگه شاید همه چی اونجور بشه که ما فکرشو نمیکنیم خیلی گیجم از یه طرف خیلی دوسش دارم از یه طرف از بعضی کاراش عذاب میکشم واقعا نیاز به یه مشاوره دارم اگه میشه کمکم کنید ،ممنون میشم

سلام دوست گرامی بهرحال غرور، لجبازی و سردی که از جانب شما در رابطه بوده اکنون نتایج خودش را نشان داده و بعد از یک اتمام رابطه یکطرفه، الان شما شاهد عکس شدن قضیه هستید بهتر هست به رابطه زمان بدهید و طی این مدت تغییرات رفتاری خودتان را به ایشان نشان دهید و تمام رفتارهای گذشته را که منجر به تلخی رابطه شده است تغییر دهبد.به مرور با رفتارهای درست شما، ایشان هم مانند سابق خواهند شد.در صورتی که این مدت تغییری ایحاد نشد بهتر است هر دو به مشاور مراجعه کنید

سلام بنده با اقایی در ارتباط بودم و قرار ازدواج گذاشته بودیم و ایشون به قولشم عمل کرد و اومد خواستگاری.بعد چند جلسه خانوادشون قبول نکردن و خبری نشد.تا اینکه بعد چند ماه با وجود اینکه هنوز کم و بیش باهم حرف میزدیم خبر نامزدیشو شنیدم.ایشون نامزد کرد و بعد تقریبا6ماه برگشت و گفت نامزدیو بهم میزنم و درست میکنم.من خیلی دوسش دارم و الان موندم باید چیکار کنم؟ایا برگردم بهش؟میترسم برنگردم و تا ابد حسرتشو بخورم که ‌کاش کنارم بود.

سلام دوست گرامی اینکه خانواده ایشان راضی به ازدواج شما نشدند و ایشان نتوانستند خانواده خودشان را با رفتارهای منطقی و درست مدیریت کنند و در مورد شما و ویژگی های خوبتان صحبت کنند تا با ازدواج موافقت کنند و این نشان از ضعف مدیریت ایشان دارد و از طرفی ازدواج با فردی دیگری و اعلام تعهد با ان شخص که در جریان این قضایا نیست فقط و فقط بخاطر مخالفت خانواده و بعد جدایی و ازدواج با شما ،یعنی سخت کردن و شاید غیر ممکن کردن حل مشکلات.که منطقی و درست به نظر نمیرسد به این فکر کردید که دختری که با ارزو و با امید با ایشان ازدواج می کند چه ضربه ای بابت این تصمیم می خورد؟از کجا معلوم بتوانند به راحتی جدا بشند؟مشکلات ازدواج و جدایی ایشان و رابطه مجدد را بررسی کرده اید. درواقع بدترین راه را انتخاب کرده اند. شما مدیریت رابطه را در دست بگیرید و اجازه ندهید هم با عواطف شما و هم اون دختر خانم بازی بشه و با تمام علاقه ای که به ایشان دارید رابطه را تمام کنید

سلام…من عاشق دختری هستم و در اویل رابطه اون دختر هم به من علاقه ی زیادی داشت ولی ازونجایی که بنده شخصی شکاک و بی اعتماد بودم به شدت ازم دلسرد شد و رابطه رو تموم کرد…الان بعد از گذشت چندوقت و اینکه سعی کردم روی شکاکی خودم کارکنم تصمیم گرفتم دوباره به رابطه برگردم ولی همش ازن ترس دارم که چجوری باید سرصحبتو باز کنم یا اینکه با ی سوپرایز برم سمتش یا اینکه دعوتش کنم به یه گپ…نمیدونم چه پیشنهادی بدم که اون شخص قبول کنه…با توجه به اینکه اون شخص اصرار داره که تو آدم شکاکی هستی و هیچی درست نمیشه

دوست عزیزم سلام متاسفانه فرد شکاک رابطه ای را تجربه میکند که آرامش مطلق در ان وجود ندارد و با بدبینی خود که باعث ابجاد یک پیله تنهایی برای خودشان و شریکشان ایجاد بشه. و اکثریت هم چون خودشان قبول ندارند که شکاک هستند متاسفانه برای درمان نیز اقدامی نمی کنند اما شم با اذعان به مشکلتون و پیگیری روند درمان، الان سعی در رفع مشکلات ناشی از شک خود دارید پس به ایشان نشان بدید که تغییر کرده اید به این صورت که از ایشان بخواهید جلسه حضوری با هم صحبت کنید ۱-اعلام کنید که مشکل شکاک بودنتون رو پذیرفتید و قبول دارید ۲-برای درمان اقدام کردید و از مشاور کمک گرفتید ۳-تغیبر در رفتار و افکارتان پدید امده ۴-در صورت تمایل میتونند با مشاور شما صحبت کنند و از روند درمان اطلاع پیدا کنند ۵-از ایشان بخواهید بازه زمانی مشخص به شما برای نشان دادن تغییرات زمان بدهند

سلام.ببخشید من سه سالی با یک اقایی در ارتباط بودم و بنا به یک سری مشکلات ازهم جدا شدیم که خییییییلی برای من سخت بود حدود چهار سال باهم ارتباطی نداشتیم قبلا این اقا از من درخواست میکرد که بعد از جدایی بیا دوستای معمولی باشیم طوری که فقط از احوال هم خبر دار شیم ولی من قبول نکردم الان بعد از چهارسال اون اقا دوباره برگشته.من روزهای فوق العاده ای رو با اون اقا داشتم و هیچ کس غیر ازاون نظر منو نتونسته جلب کنه و دوست دارم با اون اقا ادامه بدم البته هدف دار نه در حد دوستی میخواستم راهکار شما روبدونم

سلام دوست خوبم رابطه شما یکبار تمام شده و اکنون پس از گذشت چند سال قصد دارید دوباره ان را شروع کنید پس باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و تمام جوانب رابطه سنجیده شود و با دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. اما بهتر است قبل از اینکه رابطه به شدت قبل ادامه پیدا مشکلات رابطه قبلی بررسی بشه، راهکارها رو بسنجید، هدف هر دور از رابطه مشخص بشه، بازه مورد نظر برای تصمیم و اقدام جدی تمام اینها نیاز به صحبت مشترک با ایشان داره. بدون رودروایسی باهاشون صحبت کنید در مورد ۴سالی که نبودن ببینید در رابطه ای جدی بودن یا نه؟ دلایل قطع رابطه رو بسنحید دلیل برگشت مجدد و.. اینها باید همه درست و با دیدی باز به نتیجه برسید اگر ار این سوال ها حواب قانع کننده و منطقی داشتید با رعایت موارد اهداف مشترک، ایجاد بازه زمانی، حل مشکلات قبلی میتونید رابطه را اغاز کنید

عرض سلام اگر طرف مقابل که رابطه را یک طرفه قطع کرده پس از مدتی برگردد و بخواهد رابطه را مجددا ایجاد کند چه رفتاری مناسب هست؟ با توجه به اینکه خودمان هم مایل به برقراری مجدد رابطه باشیم ایا باید رفتار نه چندان خوشایند طرف مقابل در گذشته را نادیده گرفت و بخشید و یا اینکه باید رفتار گذشته را یاداوری کرد ؟ به عبارت دیگه باید یه سادگی گذشت کرد یا نباید به سادگی بخشید؟

سلام دوست خوبم رابطه ای که یکبار به هر دلیلی تمام شده باید مجدد مورد بررسی قرار بگیرد و این بار با دیدی باز و منطقی در مورد شروع ان و یا عدم شروع ان تصمیم گرفت. افراد از هر بار شکست و یا عدم موفقیت باید درس ها و تجربه داشته باشند تا امکان سواستفاده را کاهش دهد . بخشش یک انتخاب است. فراموش کردن اشتباهاتی که دیگران در ارتباط با ما انجام می دهند مشکل است به خصوص اگر از لحاظ روحی برای ما دردناک باشند. بخشش واقعی زمانی اتفاق می افتد که ما آگاهانه تصمیم بگیریم که روی اشتباهات تمرکز نکنیم. فکر کردن مداوم باعث باقی ماندن دردهای عاطفی می شود و هر زمان که روی آن متمرکز می شویم، گذشته را بازسازی میکنیم. بازسازی رابطه به حفظ و ماندگاری آن، با هم بودن و ثبات رابطه اشاره دارد. برخی از افراد برای روابط خود تلاش زیادی کرده اند و نمی خواهند چیزی را که به زحمت به دست آوردند به راحتی به خاطر اشتباه طرف مقابل از دست بدهند. بازسازی رابطه بر پایه بخشش پیامد مطلوبی است که برخی از افراد به دنبال آن هستند تا رابطه به چالش کشیده شده خود را، دوباره از نو بسازند. در مورد شما و ارتباطتان نیازمند اطلاعات بیشتری هستم و صرف علاقه شدید دلیلی برای درست بودن رابطه نیست.

با عرض سلام چطور میشه بدون حس تحقیر به طرف مقابل درخواست برقراری دوباره رابطه را داد به طوریکه هم عزت نفس مان حفظ شود و هم احتمال پذیرفتن درخواست از طرف مقابل هم افزایش پیدا کند؟

دوست گرامی سلام همانظور که میدونید عزت نفس یکی از مشحصات بارز انسان های موفق هست ومیان عزت نفس و اعتماد به نفس تفاوت وجود دارد. برای درخواست پیشنهاد به فردی ، انچه مهم است درک جایگاه ان شخص و ارزش او است که منجر به ارتقا یا کاهش عزت نفس انسان می شود. انسانی که خودش عزت نفس بالا دارد و می داند که این عزت نفس نشات گرفته از دوست داشتن من حقیقی،مستحق عشق و علاقه بودن ،شاد بودن و … است سعی می کند در روابط خود با افراد با رعایت عزت نفس خود ،به دنبال انسانی با شرایط و ویزگی های خود باشد. هیچ مانعی بر سر تجربه یک روابط عاشقانه ی زیبا بزرگتر از این ترس نیست که کسی خود را شایسته عشق نداند. اگر در خود احساس عزت نفس می کنید و خود را لایق احساسات می دونید و در درخواست ارتباط مجدد ، به احساس و عواطف میرسید می توانید با رعایت حد و مرزها خود درخواست مجدد کنید. صادق بودن و صحبت از احساسات واقعی میتواند کمک کند که طرف مقابل احساس حقارت و کمبودی نکند چون مطمئن هست که شحص مقابل با توجه به احترامی که برای خود و عزت نفسش قائل است نمیخواهد وارد رابطه ای اشتباه و تحقیر آمیز شود. ما می دانیم کسی که عزت نفس ندارد برای خودش احترام قائل نیست.قبل از درخواست مجدد نگاهی به خود بیاندازید و ببینید که آیا از عزت نفس کافی برخوردار هستید یا خیر… برای افزایش اثر،بهترین رفتار، ان است که با احترام به خودمان با شخص مقابل هم همانگونه برخورد کنیم و با صاقت و بیان درست احساسات،باعث احترام به خود و رابطه شوید

سلام .من دختری ۲۰ ساله هستم وقتی ۱۸ سالم بود با پسری آشنا شدم و ۹ ماه با هم بودیم اول قصد ازدواج داشت اما به یکباره بی دلیل با یک پیام گفت که دیگه نمیخواد با من باشه. یک سال و نیم میگذره و من زجر زیادی کشیدم و هنوزم غم گینم اما اون حاضر نیست که برگرده .نمیتونم فراموشش کنم . و ۴ سال ازم بزرگتره . من چیکار کنم؟

سلام دوست گرامی اشنایی های کوتاه مدت و گذرا حتی اگر برای ازدواج هم باشید با توجه به افکار و نظرات افراد هرروز تغییر جهت و موضع میدهد و امکانش هست حرفی که امروز مطرح میشود فردا کلا نقض بشه پس در دوران کوتاه اشنایی خیلی نباید روی حرفها حساب کرد ایشون اگه وافعا علاقمند شما و رابطه مشترکتان بودند حتی در صورت مهیا نبودن شرایط و حتی وجود مشکل در رابطه باید با شما صحبت میکردند و یکطرفه رابطه را به پایان نمیرسوندن اتمام یک رابطه از سمت یک نفر، در واقع عدم احترام به شما بوده است پس بجای ناراحت بودن و غصه خوردن به خودتان احترام بذارید و با دید منطقی و درست به سوی اینده حرکت کنید و اجازه ندید که یک رابطه زودگذر شما را از پیشرفت و زندگی رو به رشد دور کند به فعالیت های ورزشی، هنری مشغول بشید و بدون اینکه به عقب برگرذید و به دنبال راهی برای استارت و شروع محدد رابطه باشید احازه بدید گذر زمان،روح شما را ترمیم کند و فرد شایسته ای را در مسیر شما قرار دهد

باسلام دختری هستم ٣٣ساله که درسن ٢٨سالگی با پسری نامزدشدم که دوسال نامزد بودیم سه سال پیش نامزدی توسط این پسربه اتمام رسید،بعد از گذشت ٣ سال به من پیام داده و از من خواسته اجازه بدم که با من تماس بگیره یا اینکه همدیگرو بببینیم. نمیدونم دلیل کارش چی هست و چه موضوعی رو میخواد مطرح کنه. پیشنهاد شما چی هست؟ آیاقبول کنم که تلفنی بهم زنگ بزنه؟

سلام دوست گرامی پاسخ شما بستگی به این دارد که علت تمام شدن رابطه از سوی ایشان چه بوده است و آیا این مدت او با شما در ارتباط بوده است یا خیر. نکته بعدی تمایل یا عدم تمایل شما به بازگشت و همچنین نظر خانواده‌تان است. اگر خودتان مایل هستیدف به او فرصت بدهید که ابتدا به صورت تلفنی دلیل این درخواست را مطرح کند و اگر نیاز به دیدار حضوری دارد، بیان کند.

سلام من خانمی هستم ۲۸ ساله که با پسری ۲۵ ساله بودم نزدیک سه سال هدف ازدواج حتی خانواده هامون هم میدونن منو به خانواده دوست و آشناها معرفی کرده بود خیلی منو دوست داشت شدیدا بهم وابسته بود منم خیلی دوسش دارم و خیلی نکات مثبت داره ولی من خیلی اشتباهات داشتم بداخلاقی بحث دعوا میکردم الان نزدیک دوماهه خبری ازش نیست و من میخوام برگرده قبلا هم قطع ارتباط داشتیم نهایتا یک ماه و نیم دوماه پیش بعد از دعوا من کلی التماس و خواهش کزدم ازش منو تنها نزاره تقریبا داشتیم اشتی میکردیم ولی همش سرد جواب میداد اصلا تماس نمیگرفت ولی الان هیچ خبری از هم نداریم خواهش میکنم راهنمایی کنید نمیدونم باید چکار کمم

سلام دوست گرامی به نظر می‌رسد برای بازگرداندن ایشان اقدامات متعدد و اشتباهی انجام داده‌اید. برای اینکه بتوانید مجددا ایشان را به رابطه برگردانید نیاز دارید تا ابتدا اشتباهات رفتاری خود را برطرف کنید. در واقع هر آنچه شما را از او دور کرده، ابتدا باید برطرف کنید. در این مسیر و برای بازگرداندن او برای بازگشت نیاز دارید تا از همراهی یک مشاور بهرمند باشید. مشاوران متخصص رادیوعشق همراه شما هستند.

با سلام، شش سال پیش قبل ار اینکه به سر بازی برم با خانومی اشنا شدم و با هم به قول معروف وارد رابطه شدیم من سرشار از انرژی بودم و فکر می کردم که لیاقتم از اون دختر بیشتره و می گفتم فعلا باهاش دوست باشم تا ببینم چی می شه که فکر کنم اون متوجه این مسیله شد و من رو مثل یک جانی اعدام کرد و مثل یک کاغذ مچاله دور انداخت خیلی اوایل حالم بد بود فقط توی سرم با خودم حرف می زدم و خودم را قضاوت می کردم چند ماههبعدش با هزار سختی ارشدم را گرفتم و رفتم سربازی ،دوران سختی بود هیچ وقت نتونستم دیگه خودم رادوست داشته باشم و فکر می کردم بیشتر ادما می خوان اذیتم کنم الان که دوسال از سربازی می گذره خیلی بهترم و یکی دوتا رابطه هم با سلامتی شروع کردم وخیلی دوستانه تمام شد و در حال حاضر همون دختر به من برگشته و می گه بعضی موقع ها تو وجودم حست می کنم حالا سوال من اینه به نظر شما من چه استراتژی باید اتخاذ کنم؟

سلام دوست گرامی اینکه بازیچه شخصی شدید و با شما ارتباط بدی داشتند یعنی شخص مناسب شما نبودند که تا چند سال شما درگیر این رفتار ایشان بودید.پس اینکه الان به شما برگشتند اصلا شروع این رابطه به صلاح و درست نیست و به فکر شروع مجدد این رابطه نباشید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/دلیل-جدایی.mp3Downloads-icon


https://lovesradio.com/wp-content/uploads/قهرو-آشتی.mp3Downloads-icon

جستجو در سایت



چطور به رابطه برگردیم

بخش مشاوره و پرسش و پاسخ

شناسه کاربری 

رمز عبور             


  

عضویت در سایت


دسته بندی مطالب

مطالب روابط جنسی و زناشویی

مطالب دوران قبل از ازدواج

مطالب پزشکی و سلامت

مطالب تربیت فرزندان

مطالب احکام شرعی

مطالب روانشناسی

مطالب اجتماعی

مطالب صوتی

ویدئو

خدمات عمومی


 


 افراد آنلاین :


2281


بازدید امروز:


39106


بازدید دیروز:

چطور به رابطه برگردیم


232261833


آمار کل:

مشاوره
ازدواج و مشاوره زناشویی تنظیم خانواده ،کلیه حقوق مادی و
معنوی مروبط به مطالب اختصاصی ثبت شده و ترجمه شده در این
سایت برای پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده محفوظ است.

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

راز موفقیت | محمود جولایی – آموزش تکنیک های نوین موفقیت فردی

زمان لازم برای مطالعه این مقاله ارزشمند ۱۷ دقیقه است.چطور به رابطه برگردیم

جذب افراد خاص بعد از یک شکست عشقی با بکارگیری پکیج قانون جذب عشق و هیپنوتیزم موضوع این مقاله است.

اکنون که در حال خواندن این مقاله هستید، به احتمال بسیار زیاد با یکی از مشکلات زیر مواجه شده اید:


چرا هنوز از دوره نخبگان قانون جذب برای تحقق آرزوهایتان استفاده نمی‌کنید ؟

 کلیک کنید تا عضوی از نخبگان قانون جذب باشید !‍ 

  مشاوره خرید محصول: ۲۶۷۲۱۸۴۱-۰۲۱

گاهی اوقات نیاز داریم آخرین تلاشمان را برای برگرداندن عشق خود انجام دهیم چون جدایی واقعا سخت است اما معمولا این مواقع همه فقط یک نصیحت برای ما دارند؛ فراموشش کن و به زندگی ات ادامه بده!!! گاهی وقت ها نیاز دارید برای آخرین بار هم که شده برای بهبود رابطه خود، هرکاری که می توانید بکنید و در اعماق قلبتان به خود می گویید که اگر فقط یک شانس دیگر داشته باشم، همه چیز را در رابطه ام جبران میکنم و از خود می پرسید: آیا می توانم عشقم را برگردانم؟

قانون جذب عشق یا قانون جذب به زبان ساده می گوید: به هرچیزی که فکر کنی به طرف تو جذب می شود که در مقاله قانون جذب مفصل به آن پرداخته شده است. شما می توانید کسی را که دوستش دارید، عاشقش هستید و مهم ترین فرد زندگیتان است را به راحتی در کنار خود داشته باشید. می دانم که تردید دارید که چگونه می توانیم خودمان با بکارگیری قانون جذب هر جنبه از واقعیت زندگیمان را جذب کنیم که شامل جذب فردی خاص در زندگی هم می شود.باورکردنی به نظر نمیرسد اما واقعیت دارد و من همواره ازاین تکنیک استفاده می کنم. این موضوع، شامل بازگشت همسر سابقتان به زندگی، یا بازگرداندن عشقتان و حتی دوستی که سالهاست سر مسایل بی ارزش باهم قهر هستید نیز می شود. این شگفت انگیزترین بخش قانون جذب عشق محسوب می شود.

سوال اکثرمخاطبان این مقاله این است:

پاسخ ما این است:

شاید از نظر شما جمله بالا بیشتر به یک پیام تبلیغاتی شباهت داشته باشد تا یک خبر واقعی! اما دوستان خوبم؛ بدانید که قانون جذب و قانون جذب عشق، همیشه کار می کند؛ چه آن را باور کنید و چه باور نکنید! چه شما آن را بپذیرید، چه نپذیرید! همین حالا نیز عده ای از آن سود می برند. ممکن است در مقالات و یا “دوره آنلاین اسرار ناگفته ی قانون جذب” من، چنین استنباط کرده باشید که باید ارتباطی که قطع شده را فراموش کنید. دوستان، منظور این بوده که وقتی ارتباطی قطع می شود،باید دلایل بسیار مهمی وجود داشته باشد. باید این دلایل را بررسی کنید. اگر برای این دلایل کاری نکنید، برگرداندن آن فرد به زندگیتان کار درستی به نظر نمی رسد. من در پکیج آموزشی ” چگونه همسر دلخواه و رابطه رویایی را با قانون جذب عشق ، جذب کنم؟  ” مفصل این موضوع را توضیح داده ام.


چرا هنوز از دوره نخبگان قانون جذب برای تحقق آرزوهایتان استفاده نمی‌کنید ؟

 کلیک کنید تا عضوی از نخبگان قانون جذب باشید !‍ 

  مشاوره خرید محصول: ۲۶۷۲۱۸۴۱-۰۲۱

 

۱- لطفا سوال بسیار سرنوشت ساز زیر را در قسمت وسط بالای برگه ای بنویسید.

حتما بخوانید: چگونه همسر دلخواهم را با قانون جذب عشق، جذب کنم؟

۲- سمت راست برگه زیر سوال، تمام عوامل مثبت و دوست داشتنی که در رابطه از دست رفته برای شما مهم بوده را با شماره لیست کنید.

۳- سمت چپ برگه زیر سوال، تمام عوامل منفی رابطه و همه چیزهایی که شما را آزار می داد و دوست نداشته اید را با شماره لیست کنید.

این تمرین دقیقا مثل دو جلسه مشاوره، ذهن شما را به چالش می کشد. ممکن است نوشتن برایتان سخت باشد و کمی کند پیش رود. اما اگر تحمل کنید و همه جنبه های رابطه را بررسی کنید حتما موارد مثبت و منفی زیادی را بیاد خواهید آورد.

۴- زمانی که دیگر هیچ چیزی برای نوشتن ندارید، برگه خود را جلوی روی خود بگیرید.

۵- دو ستون چپ و راست را در دو کف ترازوی انصاف و واقع بینی دادگاه ذهن خود قرار دهید. چه احساسی دارید. احساس تو قاضی است.

دوست من اگر اختلاف زیاد نیست و یا کفه عوامل منفی و موارد آزاردهنده رابطه شما سنگین هست، بدانید که قانون جذب عشق به شما می گوید که واقع بین باشید. این رابطه برای شما مثل سم است. رهایش کنید. اگر نمی توانید رهایش کنید و وابسته شده اید توصیه می کنم دقیقا این مشکل را درمان کنید تا بتوانید رابطه را رها کنید. نه اینکه سم را نوش جان کنید.

اگر نمی توانید رهایش کنید و وابسته شده اید توصیه می کنم دقیقا این مشکل را درمان کنید تا بتوانید رابطه را رها کنید. نه اینکه سم را نوش جان کنید.

اکنون سوال این است:

اگر دو نفری را که با هم نساخته اند و به هر دلیلی از هم جدا شده اند را دوباره در کنار هم قرار دهید، تقریبا همیشه همان نتایج قبل ظاهر می شود. دقیقا به همین دلیل است که اکثر افرادی که بدون تغییر، دوباره نزد هم برمی گردند، خیلی زود از هم جدا می شوند. شرایط ارتباطی افرادی که از هم جدا می شوند و دوباره رجوع می کنند، عموما در بار دوم و یا چندم، خیلی پیچیده تر و دشوارتر می شود. دوستان توجه کنید، وقتی همان افراد قبلی در کنار هم قرار می گیرند، همان نتایج مشخص قبلی را تجربه خواهند کرد.

بدانید که باید طرفین این ارتباط تغییر کنند. برای این کار هم فقط سه راهکار وجود دارد :

حتما بخوانید: چگونه باید از چنگال افکار و باورهای منفی رها شویم؟

امیدوارم متوجه شده باشید که مهمترین و  بهترین کاری که باید قبل از بازگشت به ارتباط مشکل دار قبلی انجام دهید، این است که تغییر کنید و  افراد جدیدی شوید. قانون جذب عشق برای افراد سابق که تغییر نکرده اند، همان نتایج سابق را به همراه دارد. یا باید افراد تغییر کنند؛ یعنی افکار و باورهای جدیدی در آنها شکل بگیرد و رشد کند و یا اینکه باید شخص یا افراد جدیدی جایگزین شوند که در واقع افکار جدید باعث می شود قانون جذب به شکل و فرم جدید در زندگی ارتباطی آنها عمل کند.

افراد جدید هرگز نتایج قبل را در ارتباط  جدید خود تجربه نمی کنند. این روش بهترین توصیه روانشناسان و مشاورین ازدواج نیز هست. این روش همیشه بهترین روش خلق رویایی ترین ارتباط با فردی که دوستش دارید ولی قبلا نتوانسته بودید در کنار هم آرامش و محبت را تجربه کنید، محسوب می شود.

درچه مواردی “قانون جذب عشق” عمل نمی کند؟ (کدام ارتباط را نباید برگرداند؟ )

چطور به رابطه برگردیم

بدانید که این ارتباط مسموم است. در راهکار دوم که در بالا اشاره شد، عموما این نتایج بروز می کند:

یعنی یکی از طرفین، مشاوره می رود و درمان می شود و تغییر می کند و به همان ارتباط  قبلی برمی گردد اما چون طرف مقابل تغییر نکرده باید یکسری از مسائل را بپذیرد و تحمل کند. این ارتباط حتی اگر مجددا هم برقرار شود، حلقه محبت و علاقه دو طرفه در هم قفل نخواهد شد. من اینگونه ارتباط را صلاح نمی دانم. این ارتباط نیست، آویزان شدن است. این فرد باید یک عمر در خفت و خواری به سر ببرد و مطمئنا روزی از گدایی محبت و عشق خسته خواهد شد و طلاق عاطفی اولین اتفاق در این ارتباط خواهد بود. راهکار، همان مورد سومی است که در بالا به آن اشاره شد. پس تصمیم نهایی با خود شماست.

حتما بخوانید: نشانه‌های عزت نفس پایین و نشانه های عزت نفس بالا

در این بخش از مقاله خواهید دانست که بالاخره چطور می توانید عشق خود را جذب کنید.

این مقاله برای همه کسانی است که در مورد استفاده از قانون جذب برای جذب فردی که دوستش دارند (یا بهتر بگم عاشق هستند) پرسش دارند، اما می ترسند که بپرسند. مقاله را بخوانید تا متوجه شوید چطور کسی را که دوست دارید به زندگیتان جذب کنید. چطور با استفاده از قانون جذب فردی خاص را که عاشقش هستیم به زندگیمان جذب کنیم. قانون جذب برای پیدایش یا آشکار سازی فردی خاص در زندگی از طریق “تمرکز بر خودتان” کار می کند و ارتباطی به سایر افراد ندارد. این فقط در مورد شماست. این راز بزرگی است که به شما گفته می شود. درک درست و فهم عمیق این موضوع سخت ترین بخش از قانون جذب است. من افراد بسیاری را دیده ام که شاید ۵ سال است که قانون جذب را اجرا می کنند. حتی بیشتر کتابهای مرتبط با قانون جذب را نیز مطالعه کرده اند. اما همچنان و همیشه دنبال تغییر افراد و شرایط بیرونی هستند. این افراد جواب نخواهند گرفت. پس وقتی کسی را دوست داریم یا می­ خواهیم جذب کنیم، “خودمان و ارتباط مان” تنها چیزی است که می­ توانیم به آن فکر کنیم. اما همیشه تصور کرده ایم که باید از قانون جذب استفاده کنیم تا آن فرد ما را دوست داشته باشد و به ما توجه کند. ما به دنبال راهی هستیم تا فردی را برخلاف میل باطنی به کاری واداریم. ما به دنبال این هستیم تا روح و روان کسی که هیچ علاقه ای به بودن در این ارتباط را ندارد، تسخیر کنیم. اما قانون جذب تماماً در مورد شماست، در مورد افکار شما، احساسات و فرکانس تان. شما نمی توانید از قانون جذب سوء استفاده کنید. شما نمی توانید با قانون جذب به کسی صدمه بزنید. فراموش نکنید فرد مقابل شما هم سیستم فعال احساسی و ارتعاش ذهنی را دارد. او نیز باید در فرکانس شما باشد و یا تمایل داشته باشد تا با افکار و باورهای شما همسو شود.

کارهای که برای جذب فردی خاص به زندگیتان حتما باید انجام دهید:

همه تغییرات با افزایش عزت نفس و خود باوری آغاز می شود. همه کارتان را رها کنید. اکنون وقت تقویت خود دوستی و خود عشقی است. اگر به راحتی نمی توانید، یا سالها روی این موضوع کار کرده اید و الان احساس می کنید نمی شود!!! از خود هیپنوتیزم تقویت عزت نفس و خود دوستی و خود ارزشمندی قدرتمندانه استفاده کنید. باید باور کنید و درک کنید که فردی بسیار عالی هستید و این به فکری که دیگران درباره شما می کنند هرگز ارتباطی ندارد. نمی توانید انتظار داشته باشید که فردی شما را دوست داشته باشد یا عاشق شما باشد، درحالی که هم اکنون خودتان را دوست ندارید. چطور می توانید کسی را دوست داشته باشید؟! در حالی که از خودتان متنفرید؟ اعتماد به نفس، ابزاری قدرتمند است و افراد را جذب شما می­ کند. از طرف دیگر عزت نفس شماست که باعث می شود در هر رابطه ای کمترین آسیب را ببینید.

شما نمی توانید با حال خراب و گریه و زاری ناشی از رفتن عشق تان قانون جذب عشق را بکار بگیرید. ما ازآموخته های خود در قانون جذب می دانیم که افکار منفی مجددا منفی های بیشتر و حال بدتری را برایمان بوجود می آورد. خانم دکتر لیزا فایر استون می گوید: شما بعد از شکست عشقی دچار بحران روحی و حال بد می شوید و دقیقا به همین دلیل وارد رابطه ای بدتر از قبل میگردید و نتایج بدتری را تجربه می کنید. در زندگی برخی افراد این تکرار ادامه دارد…

مثال:

“زندگی بدون عشقم دیگه معنی و ارزش نداره!!!!”

“بدون اون نمی تونم زندگی کنم!!!”

“پیدا کردن فردی مناسبتر سخت است!”

“چرا هیچ کس خوبی مرا نمی بیند؟”

یا “چرا کسی مرا دوست ندارد؟”

شما ویژگی ­های بسیار عالی دارید که شما را سزاوار عشق و توجه هر کسی می­ کند. دیگران به شما توجه می ­کنند و تحسین تان می کنند. اطراف شما تماما عشق است. اجازه دهید وارد شود. محبت و عشق را در فراوانی ببینید. ایمان و اعتقاد شما باید فراوانی عشق باشد تا موج فراوانی علاقه و عشق به سمت شما جریان یابد. وقتی اجازه دهید عشق وارد شود و بر موارد مثبت تمرکز کنید، می­ توانید فرکانس تان را تغییر دهید و درب را برای قانون جذب با عشق باز کنید تا فرد خاص را به زندگی شما بیاورد. شما خودتان خالق ارتباطات خود هستید.

حتما بخوانید: چگونه ارتعاش (فرکانس) قدرتمندی بفرستیم؟

ترسناک ترین چیز در مورد عشق حقیقی، باز کردن آغوش تان برای آن است. عشق را زندگی کنید، نقش بازی کردن کافی است. با تک تک سلولهای وجودتان احساسش کنید. اکثر افراد و مخصوصا خانمها این باور محدود کننده سنتی را در ذهن دارند: “وقتی خودتان را در مورد عشق آزاد و رها می­ کنید، این احتمال وجود دارد که صدمه ببینید.” اگر از صدمه دیدن بترسید؛ ممکن است ناخودآگاه از نزدیک شدن فردی که دوستش دارید به خودتان جلوگیری کنید. آماده خطر کردن باشید و کاملا خودتان را در برابر عشق آزاد بگذارید. آن عشقی را که می­ خواهید خلق خواهید کرد. دست و پای ذهن را نبندید. آزادش بگذارید تا از جریان عشق، قدرت و انرژی ماورایی بگیرد.

افراد، اغلب جذب افراد خنده رو و شاد می شوند. این کلید طلایی در ارتباطات است و در شرایط سخت و پیچیده زندگی امروزی، این موضوع برای افراد یک امتیاز بسیار بزرگ محسوب می شود. وقتی حال خوبی دارید، دیگران به شما توجه می­ کنند و می­ خواهند که با شما باشند. افکار مثبت و یا منفی ذهن شما بر اساس احساس شما در آن لحظه شکل و فرم می گیرد. بنابراین آن چیزهایی که خشنودتان می­ کند را حتما انجام دهید. از کارهایی که شما را به فرکانس منفی می برد حتما دوری کنید. ممکن است این کار تماشای فیلمی سرگرم کننده یا رفتن به پارک یا رستوران مورد علاقه تان برای نهار و یا بازی با یک کودک باشد. هر چه قدر که بیشتر از زندگیتان لذت ببرید و بتوانید  احساس و حال خوب را در خودتان زنده نگه دارید، سریعتر می­ توانید فردی خاص را به زندگیتان جذب کنید.

توصیه می کنم: اگر مشکلات زیادی دارید و یا در هر ارتباطی شکست می خورید و یا نگران بالا رفتن سنتان برای ازدواج موفق هستید، توصیه میکنم سریعا به یک مشاور خوب مراجعه کنید. در صورت تمایل برای گفتگو با یک مشاور با تجربه، می توانید از طریق شماره ۰۹۱۲۱۷۵۲۸۵۴ و یا تلگرام همین شماره و یا شماره دفتر راز موفقیت برای وقت مشاوره تلفنی هماهنگ کنید. مراحل مشاوره مستقیم با استاد جولایی به این شکل است که بعد از برقراری تماس، پرسشنامه ای برای شما ارسال می شود. پس از تکمیل پرسشنامه، آن را از طریق تلگرام یا واتسپ و یا راه های ارتباطی دیگر( و برای عزیزان خارج از کشور از طریق ایمو و یا …) ارسال می کنید. این  کار از اتلاف زمان جهت آشنایی جلوگیری می کند و موجب صرفه جویی زمان مشاوره شما می شود.  پس از واریز هزینه مشاوره، فیش واریز را به همین شماره ارسال می کنید و بلافاصله وقت مشاوره تلفنی برای شما هماهنگ می شود.

روی موارد خوب و مثبت فرد مورد علاقه تان که می­ خواهید قانون جذب به شما بدهد تمرکز کنید.

در همین لحظه از شرایط و ویژگی های او راضی باشید. راضی بودن به معنی پذیرش چیزی که دوست ندارید نیست.

بر روی چیزهایی که نمی­ خواهید در فرد باشد تمرکز نکنید. مانعی ندارد که به خاطر تفاوت ها و حتی تضادها هم شکرگزاری کنید. تمام موفقیت یک ارتباط، زمانی شکل کامل به خود می گیرد که شما تفاوت ها را واقعی ببینید و بپذیرید.

یادتان باشد زمانی که فقط تفاوت ها را ببینید و بر آنها متمرکز شوید و حتی شاید مدام به فرد گوشزد کنید. درواقع شما در حال فرا خواندن همان چیزها به زندگیتان هستید.

اینجاست که دلیل اکثر جدایی ها مشخص می شود: تبدیل تفاوت ها به اختلافات.

از زمانی که بتوانید درهر لحظه، تفاوت ها و تضادها را به یک فکر سازنده مثبت تبدیل کنید، چیزهایی  شروع به قرار گیری در مسیر زندگی شما می­ کنند که همیشه در رویایتان بوده است، از جمله زندگی عاشقانه و ارتباط رویایی.

حتما بخوانید: ۵ تکنیک طلایی تقویت عزت نفس که هرگز به ما نگفتند

این یکی از سخت ترین قسمتهای قانون جذب برای جذب عشق است. وقتی که می خواهید فردی خاص را جذب کنید. می دانم که می خواهید با او باشید، اما الان به شما گفتم که باید بتوانید او را از دست بدهید!

دیوانگی است! درسته؟

اما فقط زمانی که شما بتوانید با نبودن او هم راحت باشید، آن زمان است که راه قانون جذب را برای جذب فردی خاص به زندگیتان هموار می­ کنید. تا وقتی که از نبودن او در رنج باشید و احساس راحتی نکنید، بخشی از مغز شما مقاومت می­ کند و داشتن آنچه را که واقعا می­ خواهید غیر ممکن می سازد. در واقع این یک باور مخفی در لایه های پایین ضمیر ناخودآگاه است که می‌گوید:

می‌ترسم و نگرانم که نکند روزی از دستش بدهم، پس چه کاری است که این همه سختی را  برای بدست آوردنش متحمل  شوم!!!

کائنات هم مثل همیشه حرف ذهن شما را می پذیرد و دستور شما را علیرغم تمایل ظاهری مبنی بر اینکه، من این فرد را نمی خواهم  اطاعت می کند و شرایط و اتفاقات متناسب با این خواست درونی شما را بوجود می آورد. این بدان معناست که بر اساس قانون جذب تا زمانی که با احتمال از دست دادن او هم مشکلی نداشته باشید، داشتن ارتباطی که می ­خواهید بسیار سخت خواهد بود. شما باید با نداشتن او هم راحت باشید.

می­ دانم که آسان نیست، می دانم که چقدر سخت است. به همین دلیل است که وقتی با قانون جذب کار می کنید، اغلب بهتر است بگویید، من آقا یا خانم X یا فرد بهتری را می­ خواهم یا من ارتباط بهتری با دوستم یا فرد بهتری را می­ خواهم. کمی منطقی باشید. آیا این خوب نیست که به جای رابطه فعلی تان با یک فرد نامناسب بتوانید با فرد بهتری ارتباط داشته باشید؟ چقدر عالی می شود اگر بتوانید با کسی باشید که دوست نخواهد داشت حتی یک روز را بدون شما بگذراند، چه برسد به اینکه عمری بدون شما باشد؟ تصمیم نهایی با شماست. شاید این مقاله را باید ۱۰ بار بخوانید. این مقاله فقط توضیح قانون جذب نیست. این مقاله کوتاه بیان علل و عوامل و راهکارهای پیشگیری از یک آسیب اجتماعی است. اما در نهایت هر کاری که تصمیم می­ گیرید همان را درست و قدرتمندانه انجام دهید. بر کاری تمرکز کنید که خوشحالتان می­ کند. با کسی باشید که حس خوب دوستی به شما می دهد. تمام مدت نگران  چگونگی ایجاد و جذب فرد خاص نباشید. کمی از بالا به موضوع بنگرید. مسایل بسیار مهمتری شاید باشد که قبل از تمنای جذب باید به آنها توجه کنید. کمی نگران خودتان باشید، خودتان را به ناز بپرورانید، از خودتان مراقبت کنید. با خودتان آشتی مجدد کنید. هرگز دوستی بهتر از خودتان را نمی توانید جذب کنید. بگذارید که او آنچه را از دست رفته ببیند و ارزیابی کند. اگر خوب و ارزشمند بود حتما تا پای جان ارزش تلاش دارد. قانون جذب آن عشقی را که شما می­ خواهید برایتان می­ آورد، چون شما بهترین عشق الهی هستید.

در پایان خبر خوبی برایتان دارم:

اگر تلاش زیادی کرده اید ولی هنوز موفق به بازگرداندن عشق و یار و جفت روحی خود به زندگیتان نشده اید، شاید زمان آن رسیده تا اقدام جدی بکنید. حتما و حتما توصیه میکنم، توضیحات دو پکیج زیر را مطالعه کنید:

معرفی محصول: جذب عشق رویایی | دو پکیج در یک پکیج (هیپنوتیزم جذب فرد خاص+ پکیج قانون جذب عشق)

 

پست قبلی

بعد از طلاق چه کنم؟ و چطور حالم رو خوب کنم؟ (قانون جذب عشق)-راز موفقیت

پست بعدی

فرمول قانون جذب؟ | چرا قانون جذب کار نمی­ کند؟ – راز موفقیت

ازدواج با جفت روحی در ۴ گام تضمینی!

قانون جذب | قانون جذب چیست و چگونه از آن استفاده کنیم ؟

قانون جذب در قرآن (قانون جذب در دین اسلام)

قانون ارتعاش در قانون جذب چیست؟|چگونه ارتعاش (فرکانس) قدرتمندی بفرستیم؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

پیام شما پس از بررسی منتشر می شود

اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم


ازدواج با جفت روحی در ۴ گام تضمینی!

قانون جذب | قانون جذب چیست و چگونه از آن استفاده کنیم ؟

قانون جذب در قرآن (قانون جذب در دین اسلام)

همین الان ایمیل و شماره همراه خود را وارد کنید تا ایمیل برایتان ارسال شود

آیا می‌دانید چه فرصتی پیش روی شماست ؟

همین الان می‌توانید عضوی از نخبگان قانون جذب شوید که با تدریس استاد جولایی در این دوره  قانون جذب زندگی‌شان را متحول کرده‌اند !

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

  

 

اگر شما هم به‌تازگی رابطه‌تان به هم خورده است، این مقاله را بخوانید.اگر می‌خواهید عشق سابقتان را دوباره به رابطه برگردانید چند نکته مهم برایتان داریم که سعی می‌کنیم با سرعت هرچه تمام‌تر برایتان بازگو کنیم که زیاد وقتتان را نگیرد.

 

چطور به رابطه برگردیم

شاید بد نباشد که اول یک چیزی درمورد خودم بگویم. من عادت داشتم که همیشه اشتباهات بزرگی در روابطم مرتکب شوم… وقتی می‌خواستم یک نفر را به رابطه برگردانم کارهای افتضاحی می‌کردم. با گذشت زمان خیلی چیزها یاد گرفتم، موفقیت‌های زیادی پیدا کردم و الان سعی می‌کنم به بقیه دخترها و پسرها هم کمک کنم چطور عشقشان را به رابطه برگرداند.

 

واقعاً اینقدر وقت نداریم که من همه تاریخچه زندگیم را برایتان تعریف کنم. به‌خاطر همین سریع سر اصل مطلب می‌روم. 

الان باید روی یک آمار دقیق و عمده تمرکز کنیم.

در هر فاجعه‌ای، اولین قدم متوقف کردن خونریزی و بعد حل مشکل است.

برنامه این است. می‌خواهم یک توصیه رک و پوست‌کنده بکنم.

برای متوقف کردن آسیب‌ها خیلی سریع با 10 اشتباه شروع می‌کنیم: 

10 اشتباهی که به طرفتان ثابت می‌کند تصمیم درستی گرفته است

اشتباه 1: بیش ‌از ‌حد مهربان بودن و تصور اینکه این عمل باعث می‌شود برای همه مورد خوبی به حساب بیایید

دوست دارید شعله عشق رابطه‌تان را روشن کنید؟ یادتان باشد که برای روشن کردن شعله آتش، اصطکاک لازم است. پس روی حرف خودتان بایستید.

 

قلب انسان‌ها واکنشی است نه منطقی. پس به‌جای اینکه با بحث منطقی طرفتان را برگردانید، کارهای دیگری هست که می‌توانید انجام دهید تا قلب او واکنش دهد.

اشتباه 3: عجز و لابه کردن

اشتباه 4: بمباران کردن طرفتان با گل و هدیه

درواقع، حتی می تواند تنفرآور هم باشد. اینکار به طرفتان می‌گوید که فکر می‌کنید به اندازه کافی خوب نیستید که روی خوبی‌های خودتان تکیه کنید. به همین خاطر برای پوشاندن اشکالات خودتان برای او هدیه می‌خرید. هیچ‌وقت اینکار نکنید، هیچ‌وقت!

 

اشتباه 6: تفاوت‌های جنسی را فراموش نکنید

منظورم این است که مردها و زن‌ها به چیزهای مختلفی جذب می‌شوند. نمی‌توانید از چیزهایی که برای خودتان جذاب است برای جلب توجه جنس مخالف استفاده کنید.

این به آن معنی نیست که مردها نباید به ظاهرشان برسند یا زن‌ها نباید سعی کنند آدم‌های خوبی باشند. معنی آن این است که باید تلاشتان را بکنید که روی چیزهایی که برای طرف‌مقابلتان جذاب است بیشتر کار کنید.

اشتباه 7: همه قدرت را به طرفتان بدهید

اشتباه 8: دام ظاهر و پول

بعضی‌ها اشتباه کرده و می‌گویند، “فوقش اینقدر پول از دست می‌دهم اما باز او را به‌دست می‌آورم.”

اشتباه 9: درک اشتباه نشانه‌ها

این مورد کمی سخت می‌شود. اما می‌توانید درمورد رفتارهای انسانی مطالعه کنید، مخصوصاً درمورد دینامیک‌های مرد و زن و روابط عاشقانه.

اشتباه 10: کمک نگرفتن

ممکن است موجب ناراحتی بعضی شود اما اگر وقت بگذارید و کمی درمورد روان‌شناسی و نیازها و امیال پایه‌ای انسان مطالعه کنید، می‌‌توانید کنترل از دست رفته رابطه را برگردانده و دوباره دل طرفتان را به دست آورید.

مردمان

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج


تعیین جنسیت پیش از بارداری


پد تاخیری مردانه با استفاده سریع و آسان


هرگز ناامید نشوید!درمان زوج نابارور


بازسازی پیوند عاطفی زن و شوهر


راهنمای انتخاب و خرید محصولات زناشویی


چگونه نزد همسر بیشتر دوست داشته شویم؟

اجاره ویلاهای لوکس شمال لب دریا باقیمت خوبچطور به رابطه برگردیم

هتل و بلیط مقصد موردنظرت رو آنلاین رزرو کن


سریعترین راه یادگیری زبان انگلیسی

درمان سریع وقطعی بواسیر بدون درد و خونریزی

پرفروش ترین پکیج‌های جنسی رو از اینجابخر


تا60%تخفیف پرطرفدارترین محصولات جنسی


جهیزیه ات رو قسطی وبدون پیش پرداخت بخر


انواع جراحی زیبایی سینه

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

 در این مقاله می خواهیم 5 تکنیک برای شروع دوباره رابطه تمام شده با پشیمان کردن طرف مقابل را آموزش دهیم.

اصلی ترین پرسشی که در این مطلب پاسخ خواهیم داد، پاسخ به پرسش چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم است.

البته اینبار قصد داریم کاری کنیم رابطه تمام شده با پشیمان شدن طرف مقابل شروع شود. در نتیجه پس از شروع دوباره رابطه، مجدد با جدایی مواجه نشنویم. 

در این شرایط باید بسیار زیرکانه و هوشمندانه اقدام کنیم زیرا احساسات هیجان زده ممکن است به ما بگوید  هر طور که شده باید عشق از دست رفته خودم را برگردانی و برای اینکار دست به هر اقدامی باید بزنی.

در نتیجه چنین صداهایی که به گوش شما می رسد ممکن است اشتباهاتی مرتکب شوید که شروع دوباره رابطه تمام شده را با چالش های بیشتری مواجه می کند.چطور به رابطه برگردیم

به همین دلیل در ادامه برای اینکه بفهمیم چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم، به اشتباهات پس از جدایی اشاره خواهیم کرد که می تواند شرایط را برای ما دشوار تر کند. خطا اول: ارتباط های تلفنی بیش از حد برای برگرداندن عشق به رابطه

اگر می خواهید در بازگشت به رابطه پس از جدایی موفق شوید باید مراقب پیام های ذهن تان بخود باشید که به شما می گوید باید هر کاری کنم تا جلوی این اتفاق را بگیرم. تنها هدفتان در زندگی می شود ترمیم رابطه. برای بازگشت به رابطه دست به هر کاری می زنید پیش خود می گوید اگر مدام به او زنگ نزنم و پیام ندم او مرا فراموش می کند.

برای برگرداندن عشق به رابط خود روزی 100 بار با عشقتان تماس می گیرید پیام های طولانی می نویسید ولی هیچ یک از تماس ها یتان را پاسخ نمی دهد و بعد از ارسال ده ها پیام در جواب پیام های طولانی چند صفحه ای شما فقط یک کلمه پاسخ می دهد که این پاسخ هم نا امید کننده است و باز شما برای رسیدن به پاسخ سوال چگونه رابطه شکست خورده خود را ترمیم کنیم به تماس های مکرر و بی ثمر خود ادامه می دهید.برقراری تماس های زیاد نه تنها نتیجه بخش نیست بلکه باعث ایجاد و تشدید سوءگیری تاکیدی  در ذهن طرف مقابلتان می شود و بیشتر این باور را در ایشان ایجاد می کند که تصمیم درستی گرفته است.

خطا دوم: با پای عشق خود افتادن و التماس کردن برای برگرداندن فرد مورد علاقه به رابطه             

برای پاسخ به پرسش چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم باید بدانید احساسات شما فقط به دنبال راهی برای بازگشت به رابطه است، مهم نیست به چه صورت و به چه قیمتی فقط باید نتیجه کار بازگشت به رابطه باشد.

اگر التماس کردن نتیجه بخش بود هیچ وقت شخصی از عشقش جدا نمی شد. وقتی عشقتان شما را ترک کرده است آماده جدایی از شما می باشد و به خوبی می داند باید جلوی تلاش های شما برای بازگشت به رابطه ایستادگی کند.

دیگر برای عشقتان مهم نیست که شما التماس کنید اگر غیر از این بود رابطه را تمام نمی کرد. وقتی احساسات بر شما چیره شود به این فکر می کنید اگر او بداند که حال من خوب نیست و بدون او نمی توانم به زندگی ادامه بدم حتما باز می گردد و من می توان با این راه رابطه خود را ترمیم کنم، ولی وقتی شخصی رابطه ای را ترک می کند نمی توان با التماس کردن و گریه های مدام شخص را متقاعد به ماندن کرد با این کار فقط ضعف شخصیتی نشان می دهید. هیچ کس به سمت یک شخص ضعیف جذب نخواهد شد.

خطا سوم: سر تعظیم فرود آوردن برای ترمیم رابطه

برای اینکه به درستی متوجه شویم چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم باید تفکر صحیح داشته باشیم.  با این تفکر که برای برگرداندن عشق به رابط باید تمام خواسته های اورا اجابت کنم تا بتوانم اورا دوباره بدست بیارم دست به هر کاری خواهید زد، همیشه در درسترس او خواهید بود گویا او ارباب هست و شما برده.برای خوشحال کردن او به هر خواسته صحیح یا غلط او تن خواهید داد، گویا همانند یک برده اختیاری از خود ندارید و هرچه او بگوید همان خواهد شد.

هیچ کس به یک غلام یا برده احترام نخواهد گذاشت، واین خطرناک است زیرا هم شخصیت خود را در نظر عشقتان از دست خواهید داد و از دید او لیاقت همراه بودن را نخواهید داشت و همچنین خود را فراموش می کنید و دیگر به خواسته ها و آرزو ها و اهداف خود اهمیت نمی دهید و تنها چیز مهم آرزوی عشقتان و خواسته های ایشان می شود.بازگشت به رابطه تبدیل به مهم ترین نیاز شما می شود نیازی که هیچ وقت براورده نخواهد شد.

خطا چهارم: ابراز علاقه شدید و نشان دادن وابستگی برای برگرداندن رابطه شکست خورده

برای بازگشت به رابطه کاری نمانده که انجام ندهید، احساسات شما می گوید تنها راه برگرداندن عشق به رابط این است که به او بفهمانی چقدر اورا دوست دارید اگر متوجه این موضوع بشود که هیچ کسی در دنیا اندازه شما اورا دوست ندارد حتما بر می گردد، با فهمیدن این موضوع او نمی تواند شما را ترک کند.

اما کاملا در خطا هستید زیرا عشقتان از قبل می داند که چقدر شما دوستش دارید و دلیل جدایی برای ایشان ابراز احساسات نکردن شما نیست. با انجام این کار و اصرار به نشان دادن بیش از حد علاقه فقط این ذهنیت را در او ایجاد می کنید که بیشتر از قبل اسیر شما شده است و به ائ اجازه رهایی نمی دهید و اگر با شما بماند در عذاب خواهد بود.

خطا پنجم: ترس از ارتباط عشقتان با فرد دیگری و از دست دادن عشق تان برای همیشه

احساسات شما ذهنتان را نسبت به این موضوع تحریک می کند که اگر عشقتان با کس دیگری آشنا شود  دیگر بازگشت به رابطه ممکن نیست، تمام افکارتان دگیر ترس آشنایی او با شخص دیگری می شود اما بهتر است بدانید این موضوع انقدر هم که شما فکر می کنید بد نیست.

وقتی یک شخص از یک رابطه خارج می شود تا مدت ها تحد تاثیر رابطه قبلی خود است و حداقل به 6 ماه زمان نیاز است تا بتواند وارد یک رابطه جدید بشود، روابطی که زودتر از این زمان شکل بگیرد روابط واکنشی نام دارد و دوام چندانی نیز ندارد.

 چرا این اتفاق زیاد هم بد نیست؟ زیرا عشقتان تا مدت ها درگیر رابطه قبلی خود با شماست و اگر با شخص دیگری وارد رابطه می شود به این دلیل است که اکنون بعد از جدایی از شما دچار کمبود های عاطفی شده است و برای پر کردن جای خالی شما وارد یک رابطه شده این گونه روابط پتانسیل جدی شدن را دارا نیستند زیرا افراد تحد تاثیر احساس ها و کمبود های که در رابطه قبلی خود داشتند سریع و بدون در نظر گرفتن معیار های درست انتخاب می کنند و این انتخاب دوامی نخواهد داشت.

خطا ششم: تهدید کردن مرد یا زن مورد علاقه تان

به دلیل این که شما خود را در خطر از دست دادن عشقتان می بینید بصورت غریزی تصمیم می گیرید هر طور که شده عشقتان را به رابطه برگردانید و برای بازگشت به رابطه  اورا تهدید می کنید که اگر یه رابطه ادامه ندهد دست به کار های ناخوشایندی می زنید مانند:

اگر مرا رها کنی خودم را می کشم:

احساسات به شما می گوید او از ترس مردن من هم که شده به رابطه با من ادامه می دهد. ولی این عمل نه تنها جدی گرفته نشده بلکه از شما در ذهن عشقتان یک فرد حقیر و ضعیف خواهد ساخت.

اگر با من ادامه ندهی آبروی تورا خواهم برد:

وقتی عشقتان چنین سخنانی را از شما بشنود بیشتر از قبل مطمن می شود که تصمیم درستی گرفته است و شما فرد قابل اطمینانی نیستید همچنین یک شخص خطرناک هستید که مشکلات روانی داردو از این قبیل تهدیات …

حتی اگر موفق شوید این گونه عشقتان را برگردانید آیا این رابطه دوامی خواهد داشت؟

حال اگر در گذشته چنین خطاهایی را انجام داده اید چه باید کرد؟

احتمال این که تحت تاثیر احساسات از خود ضعف نشان داده باشید و برای برگرداندن عشق به رابط دست با این اشتباهات بزنید وجود دارد. ولی جای نگرانی نیست می توان اشتباهات را جبران کرد و از طریق روش های درست و علمی به هدفتان کا بازگشت به رابطه است برسید.

برای بازگش مرد یا زن مورد علاقه خود به رابطه می توانید 5 مرحله ساده را انجام دهید تا رابطه خود را ترمیم کنید.

1.عدم پیروی از احساسات و تکرار نکردن اشتباهات

2. قطع کاملا ارتباط ( پیام ندهید تماس نگیرید)

ادامه مقالات …

 

 

ادامه ی این مقالات فقط برای افرادی ارسال می شود که به این تکنیک ها نیاز داشته باشند و هدف شان ازدواج یا جلوگیری از طلاق باشد.

اگر شما جزء این افراد هستید به شماره ی زیر پیام ارسال کرده و درخواست ادامه ی مقالات بازگشت به رابطه را بدهید.

ارسال پیام از طرف شما به شماره ی زیر به این معنا است که متعد می شوید از این تکنیک ها به درستی استفاده کرده و با نیت مثبت و ایجاد یک رابطه ی پایدار اهداف خود را دنبال کنید. چطور به رابطه برگردیم

تماس فقط از طریق تلگرام: ۰۹۳۰۶۱۳۵۰۰۸

در صورت تمایل می توانید پس از معرفی خود؛ سن، شغل و تحصیلات (اختیاری) را گفته  سپس  مشکل خود را به صورت خلاصه ( با خط فارسی) توضیح دهید. به دلیل درخواست های بسیار ممکن است در پاسخ به پیام شما تاخیر صورت بگیرد ولی قطعا پاسخ شما ارسال خواهد شد.

منبع: برگرفته از مطالب شاهین زند – وبسایت نوین بینش – یکی از کامل ترین منابع روانشناسی عشق در زبان فارسی

 بیشتر بخوانیم:

آیا واقعا عشق از دست رفته را میتوان بازگرداند؟

چگونه عشقم را فراموش کنم

برای فراموش کردن عشق خود وارد یک رابطه جدید نشوید

 

 

کلمات کلیدی: چگونه عشقم را برگردانم،چگونه عشقمان را برگردانیم،چگونه رابطه از دست رفته را برگردانیم،چگونه رابطه را برگردانم،ترمیم رابطه، ترمیم رابطه از دست رفته، چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم،چگونه عشق ازدست رفته خود را برگردانیم،چگونه یک رابطه از دست رفته را برگردانیم،برگرداندن عشق قبلی،برگرداندن دوست پسر،دینامیک های مرد و زن،چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم،چگونه یک رابطه شکست خورده را ترمیم کنیم،چگونه با دوست پسرم اشتی کنم،برگرداندن مرد به رابطه،برگرداندن زن به رابطه،چگونه یک رابطه شکست خورده را ترمیم کنیم،راه های برگرداندن دوست پسر،دلایل عقب نشینی مردان،بهترین راه برای برگرداندن عشقم،علت فاصله گرفتن مرد از زن،وقتی مرد فاصله میگیرد،چگونگی به چالش کشیدن مردان،راه های برگرداندن دوست پسر،دلیل فاصله گرفتن مرد از زن،وابستگی مرد به زن،فاصله گرفتن در رابطه،چگونه یک رابطه تمام شده را برگردانیم،بهترین راه برای برگرداندن عشقم،راه های برگرداندن عشق از دست رفته،راههای برگرداندن یک رابطه،برگرداندن عشق سابق،راه های برگرداندن دوست دختر،برگرداندن مرد به رابطه،دعا برای برگرداندن عشق از دست رفته،دینامیک های مرد و زن،چگونه عشقم را برگردانم،چگونه عشقمان را برگردانیم،چگونه رابطه از دست رفته را برگردانیم،چگونه رابطه را برگردانم،ترمیم رابطه، ترمیم رابطه از دست رفته، چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم،چگونه عشق ازدست رفته خود را برگردانیم،چگونه یک رابطه از دست رفته را برگردانیم،برگرداندن عشق قبلی،برگرداندن دوست پسر،دینامیک های مرد و زن،چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم،چگونه یک رابطه شکست خورده را ترمیم کنیم،چگونه با دوست پسرم اشتی کنم،برگرداندن مرد به رابطه،برگرداندن زن به رابطه،چگونه یک رابطه شکست خورده را ترمیم کنیم،راه های برگرداندن دوست پسر،دلایل عقب نشینی مردان،بهترین راه برای برگرداندن عشقم،علت فاصله گرفتن مرد از زن،وقتی مرد فاصله میگیرد،چگونگی به چالش کشیدن مردان،راه های برگرداندن دوست پسر،دلیل فاصله گرفتن مرد از زن،وابستگی مرد به زن،فاصله گرفتن در رابطه،چگونه یک رابطه تمام شده را برگردانیم،بهترین راه برای برگرداندن عشقم،راه های برگرداندن عشق از دست رفته،راههای برگرداندن یک رابطه،برگرداندن عشق سابق،راه های برگرداندن دوست دختر،برگرداندن مرد به رابطه،دعا برای برگرداندن عشق از دست رفته،دینامیک های مرد و زن،

 

 

وقتی یک فرد در یک رابطه با شکست مواجه میشود و عشق خود را از دست میدهد به دلیل فوران احساسات مرتکب اشتباهاتی می شوداحساسات به ما می گوید هر طور که شده باید عشق از دست رفته خودم را برگردانم، باعث می شود به دنبال برگرداندن مرد یا زن مورد علاقه خود به رابطه باشید، می خواهید با تکالیف برگرداندن عشقمان آشنا بشید، از خود می پرسیم چگونه یک رابطه از دست رفته را برگردانیم؛ برای رسیدن به این هدف ممکن است یک سری از ارزش ها رو از دست داد و اهدافی رو زیر پا گذاشت.وقتی تمام فکر شخص متمرکز روی بازگرداندن عشق از دست رفته باشد منطق را کنار گذاشته و بصورت احساسی به دنبال بازگش به رابطه  از دست رفته خواهید رفت. حتی ممکن است برای بازگشت عشق به رابطه به دنبال دعا برای عاشق کردن نیز برویددر تلاش برای بازگشت به رابطه به هر روشی اقدام خواهید کرد ولی به هدف خود که برگرداندن عشق از دست رفته است نخواهید رسید و در این راه اشتباهات بزرگی را بصورت مکرر تکرار خواهید کرد. در این مقاله می خواهیم به این اشتباهات اشاره کنیم و توضیح دهیم چگونه با عدم انجام چنین اشتباهاتی و همچنین جبران این اشتباهات می توانید رابطه خود را ترمیم کنید، عشق از دست رفته خود را برگدانید، دوست پسر یا دختر هم جنس خود را به رابطه برگردانید، رابطه دوستی خود را هرچند معمولی بازگردانید و به صورت کلی هر فردی را که می خواهید به خود جذب کنید. ازجمله ی بزرگترین اشتباهات برای بازگشت به رابطه از دست رفته می توان با 5 خطای مرگبار اشاره کرد:

خطا اول: ارتباط های تلفنی بیش از حد برای برگرداندن عشق به رابطه

در رابطه خود دچار مشکل شده اید و عشقتان تصمیم به پایان دادن به رابطه را گرفته است. احساسات شما می گوید باید هر کاری کنم تا جلوی این اتفاق را بگیرم. تنها هدفتان در زندگی می شود ترمیم رابطه. برای بازگشت به رابطه دست به هر کاری می زنید پیش خود می گوید اگر مدام به او زنگ نزنم و پیام ندم او مرا فراموش می کند.برای برگرداندن عشق به رابط خود روزی 100 بار با عشقتان تماس می گیرید پیام های طولانی می نویسید ولی هیچ یک از تماس ها یتان را پاسخ نمی دهد و بعد از ارسال ده ها پیام در جواب پیام های طولانی چند صفحه ای شما فقط یک کلمه پاسخ می دهد که این پاسخ هم نا امید کننده است و باز شما برای رسیدن به پاسخ سوال چگونه رابطه شکست خورده خود را ترمیم کنیم به تماس های مکرر و بی ثمر خود ادامه می دهید.برقراری تماس های زیاد نه تنها نتیجه بخش نیست بلکه باعث ایجاد و تشدید سوءگیری تاکیدی  در ذهن طرف مقابلتان می شود و بیشتر این باور را در ایشان ایجاد می کند که تصمیم درستی گرفته است.

خطا دوم: با پای عشق خود افتادن و التماس کردن برای برگرداندن فرد مورد علاقه به رابطه             

احساسات شما فقط به دنبال راهی برای بازگشت به رابطه است، مهم نیست به چه صورت و به چه قیمتی فقط باید نتیجه کار بازگشت به رابطه باشد.اگر التماس کردن نتیجه بخش بود هیچ وقت شخصی از عشقش جدا نمی شد. وقتی عشقتان شما را ترک کرده است آماده جدایی از شما می باشد و به خوبی می داند باید جلوی تلاش های شما برای بازگشت به رابطه ایستادگی کند.دیگر برای عشقتان مهم نیست که شما التماس کنید اگر غیر از این بود رابطه را تمام نمی کرد. وقتی احساسات بر شما چیره شود به این فکر می کنید اگر او بداند که حال من خوب نیست و بدون او نمی توانم به زندگی ادامه بدم حتما باز می گردد و من می توان با این راه رابطه خود را ترمیم کنم، ولی وقتی شخصی رابطه ای را ترک می کند نمی توان با التماس کردن و گریه های مدام شخص را متقاعد به ماندن کرد با این کار فقط ضعف شخصیتی نشان می دهید. هیچ کس به سمت یک شخص ضعیف جذب نخواهد شد.

خطا سوم: سر تعظیم فرود آوردن برای ترمیم رابطه

با این تفکر که برای برگرداندن عشق به رابط باید تمام خواسته های اورا اجابت کنم تا بتوانم اورا دوباره بدست بیارم دست به هر کاری خواهید زد، همیشه در درسترس او خواهید بود گویا او ارباب هست و شما برده.برای خوشحال کردن او به هر خواسته صحیح یا غلط او تن خواهید داد، گویا همانند یک برده اختیاری از خود ندارید و هرچه او بگوید همان خواهد شد. هیچ کس به یک غلام یا برده احترام نخواهد گذاشت، واین خطرناک است زیرا هم شخصیت خود را در نظر عشقتان از دست خواهید داد و از دید او لیاقت همراه بودن را نخواهید داشت و همچنین خود را فراموش می کنید و دیگر به خواسته ها و آرزو ها و اهداف خود اهمیت نمی دهید و تنها چیز مهم آرزوی عشقتان و خواسته های ایشان می شود.بازگشت به رابطه تبدیل به مهم ترین نیاز شما می شود نیازی که هیچ وقت براورده نخواهد شد.

خطا چهارم: ابراز علاقه شدید و نشان دادن وابستگی برای برگرداندن رابطه شکست خورده

برای بازگشت به رابطه کاری نمانده که انجام ندهید، احساسات شما می گوید تنها راه برگرداندن عشق به رابط این است که به او بفهمانی چقدر اورا دوست دارید اگر متوجه این موضوع بشود که هیچ کسی در دنیا اندازه شما اورا دوست ندارد حتما بر می گردد، با فهمیدن این موضوع او نمی تواند شما را ترک کند.اما کاملا در خطا هستید زیرا عشقتان از قبل می داند که چقدر شما دوستش دارید و دلیل جدایی برای ایشان ابراز احساسات نکردن شما نیست. با انجام این کار و اصرار به نشان دادن بیش از حد علاقه فقط این ذهنیت را در او ایجاد می کنید که بیشتر از قبل اسیر شما شده است و به ائ اجازه رهایی نمی دهید و اگر با شما بماند در عذاب خواهد بود.

خطا پنجم: ترس از ارتباط عشقتان با فرد دیگری و از دست دادن عشق تان برای همیشه

احساسات شما ذهنتان را نسبت به این موضوع تحریک می کند که اگر عشقتان با کس دیگری آشنا شود  دیگر بازگشت به رابطه ممکن نیست، تمام افکارتان دگیر ترس آشنایی او با شخص دیگری می شود اما بهتر است بدانید این موضوع انقدر هم که شما فکر می کنید بد نیست.وقتی یک شخص از یک رابطه خارج می شود تا مدت ها تحد تاثیر رابطه قبلی خود است و حداقل به 6 ماه زمان نیاز است تا بتواند وارد یک رابطه جدید بشود، روابطی که زودتر از این زمان شکل بگیرد روابط واکنشی نام دارد و دوام چندانی نیز ندارد. چرا این اتفاق زیاد هم بد نیست؟ زیرا عشقتان تا مدت ها درگیر رابطه قبلی خود با شماست و اگر با شخص دیگری وارد رابطه می شود به این دلیل است که اکنون بعد از جدایی از شما دچار کمبود های عاطفی شده است و برای پر کردن جای خالی شما وارد یک رابطه شده این گونه روابط پتانسیل جدی شدن را دارا نیستند زیرا افراد تحد تاثیر احساس ها و کمبود های که در رابطه قبلی خود داشتند سریع و بدون در نظر گرفتن معیار های درست انتخاب می کنند و این انتخاب دوامی نخواهد داشت.

خطا ششم: تهدید کردن مرد یا زن مورد علاقه تان به دلیل این که شما خود را در خطر از دست دادن عشقتان می بینید بصورت غریزی تصمیم می گیرید هر طور که شده عشقتان را به رابطه برگردانید و برای بازگشت به رابطه  اورا تهدید می کنید که اگر یه رابطه ادامه ندهد دست به کار های ناخوشایندی می زنید مانند:اگر مرا رها کنی خودم را می کشم:احساسات به شما می گوید او از ترس مردن من هم که شده به رابطه با من ادامه می دهد. ولی این عمل نه تنها جدی گرفته نشده بلکه از شما در ذهن عشقتان یک فرد حقیر و ضعیف خواهد ساخت.اگر با من ادامه ندهی آبروی تورا خواهم برد:وقتی عشقتان چنین سخنانی را از شما بشنود بیشتر از قبل مطمن می شود که تصمیم درستی گرفته است و شما فرد قابل اطمینانی نیستید همچنین یک شخص خطرناک هستید که مشکلات روانی داردو از این قبیل تهدیات …حتی اگر موفق شوید این گونه عشقتان را برگردانید آیا این رابطه دوامی خواهد داشت؟

حال اگر در گذشته چنین خطاهایی را انجام داده اید چه باید کرد؟

احتمال این که تحد تاثیر احساسات از خود ضعف نشان داده باشید و برای برگرداندن عشق به رابط دست با این اشتباهات بزنید وجود دارد. ولی جای نگرانی نیست می توان اشتباهات را جبران کرد و از طریق روش های درست و علمی به هدفتان کا بازگشت به رابطه است برسید.

برای بازگش مرد یا زن مورد علاقه خود به رابطه می توانید 5 مرحله ساده را انجام دهید تا رابطه خود را ترمیم کنید.

1.عدم پیروی از احساسات و تکرار نکردن اشتباهات2. قطع کاملا ارتباط ( پیام ندهید تماس نگیرید)3.پایان دادن به نمایش ضعف خود

 

 

 بیشتر بخوانیم:

آیا واقعا عشق از دست رفته را میتوان بازگرداند؟

چگونه عشقم را فراموش کنم

برای فراموش کردن عشق خود وارد یک رابطه جدید نشوید

 

 

کلمات کلیدی: چگونه عشقم را برگردانم،چگونه عشقمان را برگردانیم،چگونه رابطه از دست رفته را برگردانیم،چگونه رابطه را برگردانم،ترمیم رابطه، ترمیم رابطه از دست رفته، چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم،چگونه عشق ازدست رفته خود را برگردانیم،چگونه یک رابطه از دست رفته را برگردانیم،برگرداندن عشق قبلی،برگرداندن دوست پسر،دینامیک های مرد و زن،چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم،چگونه یک رابطه شکست خورده را ترمیم کنیم،چگونه با دوست پسرم اشتی کنم،برگرداندن مرد به رابطه،برگرداندن زن به رابطه،چگونه یک رابطه شکست خورده را ترمیم کنیم،راه های برگرداندن دوست پسر،دلایل عقب نشینی مردان،بهترین راه برای برگرداندن عشقم،علت فاصله گرفتن مرد از زن،وقتی مرد فاصله میگیرد،چگونگی به چالش کشیدن مردان،راه های برگرداندن دوست پسر،دلیل فاصله گرفتن مرد از زن،وابستگی مرد به زن،فاصله گرفتن در رابطه،چگونه یک رابطه تمام شده را برگردانیم،بهترین راه برای برگرداندن عشقم،راه های برگرداندن عشق از دست رفته،راههای برگرداندن یک رابطه،برگرداندن عشق سابق،راه های برگرداندن دوست دختر،برگرداندن مرد به رابطه،دعا برای برگرداندن عشق از دست رفته،دینامیک های مرد و زن،چگونه عشقم را برگردانم،چگونه عشقمان را برگردانیم،چگونه رابطه از دست رفته را برگردانیم،چگونه رابطه را برگردانم،ترمیم رابطه، ترمیم رابطه از دست رفته، چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم،چگونه عشق ازدست رفته خود را برگردانیم،چگونه یک رابطه از دست رفته را برگردانیم،برگرداندن عشق قبلی،برگرداندن دوست پسر،دینامیک های مرد و زن،چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم،چگونه یک رابطه شکست خورده را ترمیم کنیم،چگونه با دوست پسرم اشتی کنم،برگرداندن مرد به رابطه،برگرداندن زن به رابطه،چگونه یک رابطه شکست خورده را ترمیم کنیم،راه های برگرداندن دوست پسر،دلایل عقب نشینی مردان،بهترین راه برای برگرداندن عشقم،علت فاصله گرفتن مرد از زن،وقتی مرد فاصله میگیرد،چگونگی به چالش کشیدن مردان،راه های برگرداندن دوست پسر،دلیل فاصله گرفتن مرد از زن،وابستگی مرد به زن،فاصله گرفتن در رابطه،چگونه یک رابطه تمام شده را برگردانیم،بهترین راه برای برگرداندن عشقم،راه های برگرداندن عشق از دست رفته،راههای برگرداندن یک رابطه،برگرداندن عشق سابق،راه های برگرداندن دوست دختر،برگرداندن مرد به رابطه،دعا برای برگرداندن عشق از دست رفته،دینامیک های مرد و زن،

 

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:”Table Normal”; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:””; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:”Calibri”,”sans-serif”; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:”Times New Roman”; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}

با عرض خوش‌آمد، لطفا وارد شوید

بازیابی رمز عبور.

رمز عبور برای‌تان ایمیل خواهد شد.

طرح طلایی علی عربی – جذب عشق، تحول زندگی

 

چطور به رابطه برگردیم

فیلم‌هایی که در این صفحه رایگان در برابر شماست، روابط بی‌شماری را به هم بازگردانده. قانون جذب عشق و به طور کل مبحث قانون جذب، در ایران به درستی درک نشده و آموزش ها، راهکارها و مراحل ضروری آن در قسمت‌هایی کاملا برعکس و اشتباه آموزش داده شده. برای برگرداندن عشق از دست رفته‌ی خود، با ما همراه باشید و بدانید این کار کاملا انجام شدنی‌ست و در تمام دنیا جواب خود را پس داده.

 

بازگشت به عشق، متد شخصی وی آی پی من حاصل بیش از ده هزار ساعت جلسات خصوصی و ترکیبی از ۱۶ ساعت آموزش و هشت ساعت سابلیمینال و عبارات تاکیدی جذب عشق هست، اما سایر آموزش‌های من در طرح طلایی نیز، به اندازه‌ی دوره‌های گران، به طور کاملا رایگان در دسترس شماست.

خوشحال و سرمستم که روزانه پیغام تحول زندگی‌های زیادی را می‌خوانم و با شما به اشتراک می‌گذارم – نمونه‌ای از این زندگی‌ها را در قسمت سوم ویدیوهای پرسش و پاسخ این سایت می‌شنوید. این‌جا با ۴ مرحله‌ی اصولی و اساسی قانون جذب عشق با من همراه شوید. مرحله‌ی آخر ضروری‌ترین مرحله است و تا به امروز نشنیده‌اید.

 

تماشا در یوتوب

تماشا در یوتوب

 

من در همایش‌ها و برنامه‌های بسیاری در زمینه‌ قانون جذب با بزرگ‌ترین اساتید جهانی آن بوده‌ام و چیزهایی که می‌گویم تماما آن چیزی‌ست که به چشم در تمام نقاط دنیا دیده‌ام. بازگرداندن عشق از دست رفته با رعایت کامل مراحلی که در ادامه می‌گویم به طور قطع انجام شدنی است، اما در نظر داشته باشید که مشکل شما با برگرداندن عشق خود حل نمی‌شود و ممکن است رابطه تان به مدت یک ماه بعد از بازگشت دوباره، به مرحله‌ی امروز رسد.

به همین خاطر پیشنهاد ضروری من این است که پیش از به هم رسیدن دوباره، روی خود و چیزهایی کار کنید که رابطه را به وضعیت امروزتان درآورده. به جدایی به چشم یک فرصت برای ساختن خود و بازسازی تمام عادات بد نگاه کنید. غم جدایی کاتالیزور بزرگی برای ایجاد بزرگ‌ترین تغییرات است. درخت در تنهایی ریشه می‌دواند و رشد می‌کند. تنها بعد از رشد در تنهایی است که در کنار سایر درخاتن می‌تواند “جنگل” بسازد.

 

 

فراموش کردن عشق ازدست رفته – درمان وابستگی شدید

سه بار خود کشی کردم. چطور به رابطه برگردم؟ (اگر به…

بهترین راه برای برگرداندن عشقم چیست؟ پرسش از علی عربی…

پیش از استفاده از قانون جذب عشق از دست رفته، با خود رو راست شوید و به این سوالات پاسخ دهید:

چرا که برای قانون جذب هیچ اهمیتی ندارد که شما لایق‌ترین رابطه یا بدترین آن را به سوی خود جذب می‌کنید؛ در هر صورت با رعایت مراحل ضروری قانون جذب، می‌توانید فرد دلخواه خود را به زندگی‌تان جذب کنید.

شاید پاسخ خوبی برای سوالات بالا نداشته باشید و سرانجام این رابطه را در صورت بازگشت هم، باز شکست ببینید؛ اما می‌خواهید شانس نهایی خود را امتحان کنید. من همیشه در امتحان آخرین شانس در تاریک ترین شرایط هم، مشوق مردم بوده‌ام؛ اما اگر واقعا این حرکت، آخرین شانس شماست، بهترین نیست که پیش از آن کمی به خود و فرد مقابل فضای لازم را ببخشید؟

این فضا بهترین شرایط را برای رشد شما و فکر درست برای ترمیم رابطه فراهم می‌کند. این فضا حتی بعد از بازگشت نیز باید حفظ شود.

ساختن یک رابطه‌ی خراب شده نیازمند تلاش زیادی‌ست. پیشنهاد من این است که اگر شانس آخر شماست، پس باید با تمام قوا به سراغش بروید. پیش از آن حتما باید به خود برسید. گرچه زیاد مهم به نظر نمی‌رسد، اما چیزی تاثیر گذارتر از ورزش برای حفظ روحیه در هنگام جدایی نمی‌شناسم! به علاوه، در ورزش یک نکته‌ی ظریف نیز نهفته است: زیباتر شدن بدن شما، به جذابیت‌تان می‌افزاید.

کارکرد قانون جذب را نه فقط برای برگرداندن عشق از دست رفته، که برای به دست آوردن هر چیزی که در رابطه ضروری‌ست، می‌بایست به طور صحیح و اصولی آموخت. قانون جذب بزرگ‌ترین قانون کائنات است. جایی که الان نشسته‌اید، این مقاله و دستگاهی که از درونش این کلمات را مطالعه می‌کنید همه را خود به این لحظه‌ی زندگی جذب کرده‌اید.

انسان‌ها به طور دائم، هر لحظه در حال استفاده از قانون جذب هستند؛ نکته‌ای که در آموزش قانون جذب اهمیت دارد، توانایی استفاده‌ی آگاهانه از آن است. هنگامی که نحوه‌ی کار با آن را یاد گرفتید، دیگر مهم نیست که یک شام به خصوص را به زندگی جذب می‌کنید یا یک اتومبیل یا عشق از دست رفته‌ی خود را.

خبر عالی این است که با استفاده از قانون جذب در جذب عشق از دست رفته‌ی خود، شما کارکرد آن را یادگرفته‌اید و حالا می‌توانید هر چه می‌خواهید به زندگی‌تان جذب کنید! ماشین؟ خانه‌ی رویایی؟ در قانون جذب همه چیز یک چیز است.

هنگام جذب عشق از دست رفته، احساسات شما بیشتر از هر زمان دیگری در زندگی به جنب و جوش افتاده است و در هر جهتی که قرار گیرد نیروی بسیار زیادی وارد می‌کند.

 

قانون جذب فقط در یک صورت به فرمان شما عمل می‌کند: هنگامی که احساسات خود را به صورت کامل درگیر آن کنید. معادل احساسات در زبان انگلیسی (Emotion) است که یعنی انرژی‌ای که به جنب و جوش و حرکت درآمده (Energy in Motion). مهم‌ترین فاکتور در اجرای قانون جذب، به کار گرفتن اوج انرژی با استفاده از احساسات است.

و احساسات شما در هیچ جا بیشتر از زمان دلتنگی برای عشق از دست رفته فعال نشده و نخواهد شد.

بله با استفاده از قانون جذب عشق می‌توانید عشق از دست رفته خود را برگردانید؛ اما از آن مهم‌تر، بعد از آن دیگر کارکرد قانون جذب را با پوست و استخوان خود درک کرده‌اید و می‌توانید هر چیزی را به زندگی جذب کنید.

از نظر من، هر چیز خراب شده را می‌توان ترمیم کرد. اما ترمیم نیازمند از خود گذشتگی و تلاش بسیار است.

 

 

چطور به رابطه برگردیم

آشی‌کاگا یوشی‌ماسا، یک کاسه‌ی شکسته‌ی چای را برای تعمیر به چین فرستاد و هنگامی که کاسه از آن‌جا پیشش بازگشت، متوجه ظاهر زشت آن با منگنه‌های فلزی بی‌ریخت شد. آن‌جا بود که صنعت گران ژاپنی دنبال راهی هنری‌تر برای تعمیر آثار و ظروف شکسته گشتند و هنر کینتسوگی ابداع شد. کینتسوگی هنر ژاپنی ترمیم سفال و چینی با استفاده از گرد طلا، نقره و پلاتین است.

کینتسوگی تا جایی باب شده که مجموعه داران به طور عمدی آثار خود را می‌شکنند تا با ترمیم به این شیوه به آن‌ها ارزش بیشتری ببخشند. به طور خلاصه، فلسفه‌ی کینتسوگی زیبا دیدن و ارزش بخشیدن به شکستگی‌ها و کهنگی‌هاست. وقتی جای ترک‌ها به جای یک ردیف منگنه کوبی زشت، با طلا پر می‌شود، به طور دائم ارزش بالای اثر و بهایی که برای ترمیم آن گذاشته شده را یادآور می‌شود.

یک رابطه عاشقانه بعد از شکست می‌بایست به شیوه کینتسوگی ترمیم شود. باید در هر لحظه و هر ثانیه، بهای سنگین ساخت دوباره و زیباتر آن را به خود یادآوری کرد. باید مواظب تمام حرکات و رفتار تا مدت زمانی طولانی بود. هر رابطه‌ی زیبایی یک روز به بن بست رسیده. راهگشایی و ترمیم درست بعد از آن بن بست‌ها بوده که امروز تجارب‌شان را ارزشمند و رابطه را به بهترین شکل خود درآورده.

 

من کارکرد قانون جذب عشق را در سراسر دنیا دیده‌ام، اما باور من به قانون جذب قبل از هر چیز دیگر، از تجارب بزرگ شخصی‌ام سرچشمه می‌گیرد. من در زندگی شخصی به طور دائم از قانون جذب استفاده می‌کنم و چیزهای بسیار شگفت انگیزی از آن دیده‌ام. من قانون جذب پول را در کمتر از یک ساعت به کار گرفته‌ام و تمام این تجارب را یک روز با شما در میان خواهم گذاشت.

در اولین مرحله، می‌خواهم تجربه‌های شخصی خود را در جذب افراد به یاد آورید. به طور کامل و با جزئیات آن واقعه را در سر مرور کنید. به طور قطع پیش آمده که روزی فکرتان به هر دلیل، معطوف به فرد خاصی شده و فردا چند اتفاق کوچک و بزرگ دست به دست هم داده تا با او در خیابان رو به رو شوید؛ فکرش را که می‌کنید می‌بینید اگر فقط برای یک لحظه پاسخ به تلفن سرعت را کم نمی‌کردید و پشت چراغ قرمز نمی‌ماندید یا هزار مورد کوچک‌تر، او را نمی‌دیدید. بله، قانون جذب تمام اتفاقات ریز و درشت زندگی ما و سایر مردم را رقم می‌زند.

روز پیش که فکر او به سرتان رسید دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ چه نوع حسی به او داشتید؟ می‌خواهم از این تجربه شما به بزرگ‌ترین کلید قانون جذب برسیم.

دیده‌ام که اساتید زیادی مبحث قانون جذب عشق را با چیزهایی دیگر همچون مثبت اندیشی و شادی درگیر می‌دانند. تمام این‌ها برای یک زندگی خوب ضروری‌ست، اما برای قانون جذب هیچ اهمیتی ندارد. اصول ضروری قانون جذب بسیار ساده و در عین حال نیازمند تمرین است. متأسفانه همین اصول ساده نیز به ندرت درست آموزش داده شده.

این‌که چطور زندگی خود را خوب بسازید و روابط عالی و پایدار ایجاد کنید یک مبحث کاملا جداست و ارتباطی به قانون جذب عشق ندارد. به همین علت اولین پیشنهادم استفاده از فرصت و فضای پیش آمده از جدایی، در جهت رشد شخصی و یادگیر‌ی‌ست. بازگشت عشق از دست رفته دشوار نیست، حفظ دوباره‌ی شرایط خوب و ترمیمی چون هنر کینتسوگی دشوار و نیازمند تلاش و از خودگذشتگی‌ست.

قانون جذب عشق مطابق با همان اصول اولیه‌ی قانون جذب عمل می‌کند. مراحل زیر را به ترتیب پیش روید. برای تصویرسازی ذهنی کامل، از راهنمای مدیتیشن صوتی قانون جذب عشق از دست رفته که در انتهای ویدئوی این مطلب قرار دارد استفاده کنید.

 

 

قبل از هر چیز، برای به کار بستن قانون جذب نیاز به یک فضای کاملا خالی داریم. در آن روزی که گفتم به خاطر آورید، به یاد دارید که هنگام فکر به فرد مورد نظر صرف نظر از شرایط موجود، با چه حالت ذهنی این کار را انجام دادید؟ ذهن شما آن روز کاملا خالی و پذیرا بود؛ اگر فکر آن فرد با یک تصویر یا فیلمی از او، در شرایطی به سراغ شما می‌آمد که ذهنی شلوغ و درگیر داشتید، هرگز او را برای ملاقات غیر منتظره‌ی فردا جذب نمی‌کردید.

اولین اصل در اجرای قانون جذب، داشتن ذهنی خالی است. باید ذهن خود را از هر دل مشغولی، دغدغه، فکر به عواقب هر کار و حتی آهنگی که صبح داخل ماشین شنیده‌ای و از آن لحظه به طور دائم توی سر در حال پخش است، پاک کنی. به عمل پاک سازی ذهن مدیتیشن می‌گویند.

این روزها مدیتیشن شکل‌های مختلفی به خود گرفته؛ شیوه‌های اجرای آن بسیار متفاوت و در نتیجه گیج کننده شده. اما مدیتیشن بسیار ساده است. شیوه‌های مدیتیشن که طی آن چیزی باید در سر تکرار شود یا در یک وضعیت به خصوص، تمرکز بر چیز خاصی گذاشته شود، یا چیزهایی مثل انتهای همین ویدئوی راهنمای مدیتیشن برای قانون جذب، خود فعل مدیتیشن نیست.

اگر از یوگی‌هایی که در کوه‌های هندوستان تمام عمر خود را به ذن اختصاص داده‌اند بپرسید، خواهید فهمید که چنین شیوه‌هایی را به عمر نشنیده‌اند. این شیوه‌های مدیتیشن، مدیتیشن تجاری است. چیز بدی نیست. خیلی هم عالی‌ست و قطعا شما را به انجام انواع تکنیک‌های آن برای اجرای قانون جذب یا صرفا داشتن یک حال خوب، دعوت می‌کنم. هر چه باشد هیچ چیز مهم‌تر از ایجاد یک حال خوب نیست. اما الان دارم از اصل مدیتیشن صحبت می‌کنم؛ چیزی که در مرحله‌ی اول به آن نیاز دارید.

در اولین مرحله‌ی اجرای قانون جذب، ما به اصل مدیتیشن نیاز داریم. مدیتیشن یعنی خلسه. یعنی ساخت یک فضای کاملا خالی در سر. بدون موسیقی، بدون هیچ فکر، بدون هیچ عبارت تاکیدی و فقط تنفس. بعدا روی این‌که چرا ما به این فضای خالی بدون حتی تلقین‌های مثبت توی زندگی به طور دائم نیاز داریم صحبت می‌کنم. به طور خلاصه، فقط موقع خالی شدن هست که اتصال ما به یک فضای برتر که منبع تمام ارتباطات و احساسات این جهان است برقرار می‌شود.

چهار زانو روی زمین بنشینید. ستون فقرات را در حالتی آرام و ثابت نگه دارید و کف دست‌ها را رو به بالا در حال دریافت روی زانو گذارید. به هیچ چیز فکر نکنید! احتمالا همین جمله خود باعث سر ریز شدن فکار در سرتان می‌شود! مثل همان مثال معروف است که می‌گوید لطفا به فیل صورتی فکر نکنید. نه فیل صورتی با روبان آبی روی دم، نه فیل صورتی با خط‌های سفید، نه… و همین‌طور هر چه توضیح طولانی‌تر می‌شود، تصویر فیل صورتی در ذهن پر رنگ‌تر می‌شود.

پس این‌که “به هیچ چیز فکر نکن” خود باعث تحریک افکار بسیار زیادی می‌شود. و چاره‌ای هم نیست. اوایل انجام مدیتیشن ذهن شما بیشتر از همیشه درگیر همه نوع فکری می‌شود. با تحریک هر کدام از حواس پنجگانه یک دیالوگ در سر شما شکل می‌گیرد. شاید یکباره نوری پشت پلک‌های‌تان روشن شود و این دیالوگ در سر بیاید که: “کی اومده خونه؟ چقدر زود اومده؛ غذا خورده؟” با شنیدن دزدگیر ماشین، صدای پاها و اشیاء این دیالوگ‌ها شکل بگیرد که: “ماشین رو دم در زدم قفل کردم یا نه؟ دیروز خبر چند تا دزدی توی این منطقه پیچیده بود. چرا همسرم اینقدر سریع راه می‌ره؟ مشکلی براش پیش اومده؟” و به همین شکل دیالوگ‌های بی‌شماری ناخواسته پدید می‌آیند.

چطور باید در برابر این افکار ایستادگی کرد؟ پاسخ ساده است؛ به هیچ عنوان نباید ایستادگی کرد. باید اجازه‌ی ورود و خروج همه نوع فکری را در ذهن داد. افکار می‌آیند و اگر خود را درگیر آن‌ها نکنید به همان سادگی هم خواهند رفت. به جای درگیر شدن با آن‌ها، فقط باید شاهدشان بود. فقط آمدن و رفتن‌شان را تماشا کرد بدون هیچ قضاوتی.

@c.aliarabi

در این مرحله مهم‌ترین کار، تنفس است. در واقع تنفس مهم‌ترین کاری هست که در در کل عمر انجام می‌دهیم. کیفیت تنفس ما کیفیت زندگی‌مان را تعیین می‌کند! شاید درکش دشوار باشد، اما واقعیت محض است. نه تنها در مدیتیشن، که قبل از انجام هر کاری باید تا جای ممکن روی تنفس درست تمرکز کرد چرا که تنفس شما کل زندگی‌تان را تعریف می‌کند.

هوا را برای جذب اکسیژن بیشتر، باید از طریق بینی وارد بدن کنید. حتی مهم است که با هر سوراخ بینی به طور جدا نفس بکشید. یعنی هر سوراخ را یکبار با دست بگیرید و با سوراخ دیگر چند بار نفس عمیق بکشید. تنفس صحیح باید از طریق دیافراگم باشد. اگر هنگام تنفس یا استنشاق هوا شانه‌ها و سینه بالا می‌آید، فرآیند تنفس شما اشتباه است. هوا نباید در شش‌ها حبس شود. باید آزادانه به سمت شکم حرکت کند. هنگام تنفس باید شکم‌تان بالا آید.

فقط روی تنفس خود تمرکز کنید. وقتی ذهن‌تان پر از افکار گوناگون می‌شود با تمرکز کامل روی تنفس، فقط شاهد آن‌ها باشید. بعد از چند روز حباب‌های افکار دانه دانه خواهند ترکید و آرام آرام با جهانی خالی از فکر و دیالوگ و سرشار از انرژی رو به رو خواهید شد.

حالا وقت تصویرسازی ذهنی است. فقط حالا با یک ذهن خالی می‌توانید با یک تصویرسازی پر انرژی هر آن‌چه می‌خواهید به خود جذب کنید.

 

 

اولین اصل در تصویرسازی ذهنی کنار گذاشتن قضاوت است. موقع تصور نیاز به دلیل آن ندارید که چرا؟ مگر چطور می‌شود؟ اگر ذهن خلاقی داشته باشید حتما تا حالا چیزها و شرایط فوق‌العاده گوناگونی را در نهایت وضوح در خواب دیده‌اید. اگر خود را آن‌قدرها خلاق نمی‌دانید بهتر است تنها دلیلش را بشناسید. تنها سد خلاقیت قضاوت است و قضاوت از نیمکره چپ مغز سرچشمه می‌گیرد. قضاوت، قانون، دو دوتا چهار تا.

در تصویرسازی ذهنی باید جلوی قضاوت و منطق را گرفت. خود منطق و حقیقت جهان هم به قدری وسیع و ارتباطاتش پیچیده است که با هزاران مثال می‌توانم همین حالا بی‌منطق و قضاوت بودن اتفاقات و موفقیت‌های بی‌شماری را لیست کنم. اولین تکلیف برای برگرداندن عشق از دست رفته با استفاده از قانون جذب، کنار گذاشتن منطق است.

هنگام تصویرسازی ذهنی فقط این را بدانید که محال‌ترین اتفاقات به عجیب‌ترین شکل ممکن در جهان رخ داده‌اند. قضاوت و منطق ممنوع است.

برای تصویرسازی ذهنی، خود را از وضعیت مدیتیشن بیرون آورید. بدن خود را کاملا رها و آرام کنید. موسیقی ملایمی پخش و برای خود یک نوشیدنی تهیه کنید. در انتهای ویدئو پادکست این مطلب یک راهنمای تصویرسازی ذهنی برای شما آمده کرده‌ام. ویدئو را ذخیره کنید و بعد از مطالعه‌ی کامل مقاله و پاکسازی ذهن، چشم‌های خود را ببندید و آن را در شرایط ایده‌آل پخش کنید.

تصویرسازی ذهنی آسان‌ترین و لذت بخش‌ترین مرحله است؛ تنها می‌بایست قضاوت و منطق ذهنی را هنگام انجامش کنار گذاشت.

 

انرژی یعنی همه چیز. باید هنگام تصویر سازی ذهنی و تجسم خلاق، انرژی خود را به حداکثر میزان آن درآورید. همان‌طور که اول این صحبت گفتم، لغت احساسات در زبان انگلیسی می‌تواند انرژی به حرکت درآمده تعبیر شود و هیچ زمان مثل حالا که احساسات شدیدی در برگرداندن عشق از دست رفته خود دارید، نمی‌توانید این میزان انرژی را تولید کنید. پس بهترین فرصت برای استفاده‌ی کاربردی و اعمال قانون جذب همین حالاست.

هنگام تصویر سازی ذهنی، احساسات خود را به حداکثر میزان آن برسانید. مراقب باشید که انرژی منفی چیزهای منفی را جذب می‌کند، این احساسات شدید می‌بایست کاملا مثبت تجربه شوند و انرژی عشق را درون‌تان شعله‌ور سازند.

هر انرژی یک فرکانس مشخص دارد. انرژی همواره در حال جنبش است و دنیایی که از انرژی تشکیل شده نیز، همیشه در جنب و جوش است. هیچ چیز ساکنی در جهان نیست. اگر یک تکه سنگ را هم در سطح انرژی اندازه گیری کنیم، شاهد جنبش آن خواهیم بود. به همین خاطر است که می‌گویند افکار و اجسام از یک جنس هستند. انرژی یک فکر که با فرکانس مشخص به کائنات ساطع می‌گردد، مشابه همان را به زندگی‌تان جذب می‌کند. هنگام تجسم و تصویرسازی ذهنی عشق از دست رفته خود، این نکته را به یاد داشته باشید که اگر خواهان روزهای خوب دوباره هستید، می‌بایست فرکانس مثبت و شدیدی به کائنات عرضه کنید.

 

مهم‌ترین و فراموش شده ترین مرحله این‌جاست. این همان مرحله‌ای‌ست که با نا آگاهی به طور کامل نادیده‌اش می‌گیریم. میلیون‌ها نفر در جهان با به کار بستن قانون جذب عشق و پول دلخواه‌شان را به زندگی جذب کرده‌اند، اما عده‌ی خیلی زیادی هم نتیجه‌ی خود را از به کار بستن قانون جذب خیلی دیر حاصل کرده‌اند. کنار گذاشتن، همان مرحله‌ای آخری‌ست که آن عده، با بی‌توجهی و یا عدم آگاهی از آن نتوانسته‌اند خواسته‌ی خود را به زندگی در زمان مناسب جدب کنند. و زمان مهم‌ترین فاکتور کل زندگی ماست.

خب کنار گذاشتن یعنی چه؟ یعنی تمام زحمت‌ها را و خواسته‌های‌مان را فراموش کنیم؟ خیر. کنار گذاشتن یعنی از فکر به چگونگی تحقق خواسته‌ها و انتظار دست کشیدن. کنار گذاشتن یعنی توکل کردن. قانون جذب در یک مورد بسیار سمج است: قانون جذب هرگز به انتظار پاسخ نمی‌دهد! بله، قانون جذب هرگز به انتظار پاسخ نمی‌دهد. این همان چیزی‌ست که بسیاری از اساتید قانون جذب از آن غافل مانده و یا گفته‌هایی مغایر با آن دارند.

از حضور شما تا به این‌جای این مطلب لذت می‌برم، چون می‌دانم با دلی پرتپش تلاش بر استفاده از قانون جذب عشق از دست رفته‌ی خود دارید و حالا که با قوی‌ترین احساس بشری مواجهیم، تمام تلاشم را برای آموزش اصولی آن به شما در این مقاله می‌کنم.

 

 

با یک نمونه‌ی واضح که حتما در زندگی‌تان پیش آمده این مرحله را برای‌تان روشن‌تر می‌کنم:

می‌دانم روزی بوده که چشم انتظار تماس یا پیامک فردی به گوشی همراه خود خیره شده‌اید. با انتظار رسیدن پیام یا تماس فرد، تمام مدت به گوشی نگاه و لحظه‌ی رسیدن پیام مورد نظر را به طور کامل در ذهن تجسم کرده‌اید. شما تمام مراحل قانون جذب را خیلی درست و دقیق انجام داده بودید. نوتیفیکیشن آن پیام را روی تلفن خود بدون نقص، با تمام جزئیات در ذهن بازسازی کردید. اما دست آخر نا امید شده و گوشی را زمین گذاشتید.

بله، درست در همین لحظه بوده که ناگهان صدای زنگ آن پیام یا تماس را شنیدید. درست لحظه‌ای که آن را زمین گذاشتید. لحظه‌ای که انتظار را کنار گذاشتید.

قانون جذب به انتظار شما پاسخ نمی‌دهد. باید بدون انتظار نتیجه کل فرآیند قانون جذب را به انجام رسانید. برگردیم به روزی که آن فرد مورد نظر را در خیابان جذب کردید، آیا روز قبل منتظر جذب او بوده‌اید؟ خیر. قانون جذب با انرژی و عشق کار می‌کند، نه انتظار نتیجه. باید تا می‌توانید در تجسم خلاق خود انرژی و عشق احساس کنید و نتیجه را همان انرژی و لذتی بدانید که در آن لحظه می‌برید. راز قانون جذب همین نکته است که متآسفانه در فیلم و کتاب راز نوشته‌ی راندا برن نیز به آن اشاره نشده است.

الآن به خاطر می‌آورید که هر آن‌چه در زندگی خود جذب کرده‌اید، بدون انتظار نتیجه بوده است. بنابراین عشق از دست رفته‌ی خود را نیز بدون انتظار رسیدن دوباره به او، و با هدف لذت بردن از همان لحظه‌ی تجسم خلاق خود، تصور کنید؛ و حقیقتا هم که از لذت بخش‌ترین کارهای دنیاست.

تصور ذهنی و تجسم خلاق که تمام شد، همه چیز را رها کنید. تمام افکار را تا جلسه‌ی بعد از سر بیرون کنید. به این مورد خوب دقت کنید: اکثر مواقع وقتی عشق قدیمی خود را به شما نشان می‌دهد که شما در شرف آغاز یک رابطه‌ی جدید هستید! و این یعنی درست در زمانی که دیگر رنج شما تمام شده و انتظار به صفر رسیده قانون جذب با تصورات گذشته‌تان به عمل می‌افتد. متأسفانه وقتی کار به اینجا می‌رسد، دیگر این شما هستید که خواهان رابطه‌ی قبل نخواهید بود. پس تا قبل از این روز، انتظار را کنار گذارید و تنها با هدف ایجاد یک لحظه‌ی عالی تصویرسازی ذهنی خود را انجام دهید.

 

ذهن یک ماشین مدام در حال حرکت است. این حرکت از لحظه تولد شروع شده و تا مرگ ادامه می‌یابد. ذهن همواره دنبال بازی و سرکشی است. پس بسیار بدیهی‌ست که اگر حتی یک لحظه کنترل آن را رها کنید، به بی‌راهه خواهد رفت. به خصوص در شرایطی که امروز در آن به سر می‌برید، باید ذهن خود را دائما در طول روز با جملات تاکیدی مثبت پر کنید. در طول روز می‌بایست بارها ویدئوهای دوپینگ تصویر سازی ذهنی برای قانون جذب را که در طرح طلایی تولید و منتشر می‌شوند تماشا و گوش کنید.

 

در این مطلب جای زیادی برای پرداخت این موضوع نیست، اما در هر شرایطی که بوده‌اید، هر نوع مشکلی که بین شما یا خانواده‌ها وجود داشته، جدایی و دور شدن از شما فقط و فقط یک دلیل دارد و آن کم شدن میزان جذابیت شماست.

اگر درجه جذابیت شما از یک سطح خاص پایین‌تر رود، زندگی‌تان نابود می‌شود و در صورت بازگشت دوباره، باز بعد از مدتی کوتاه به شرایط همین امروز برمی‌گردد. حفظ جذابیت تنها راه ادامه‌ی یک رابطه است.

بحث و مشاجره قاتل جذابیت است. حسادت زیاد قاتل جذابیت است. این موضوع جای صحبت بسیار دارد، اما قبل از هر چیز بدانید که زندگی ساده است. با عشق زندگی کنید اما مواظب باشید که همه چیز باید دو طرفه باشد. اگر مدتی‌ست که بی‌توجهی عشق‌تان آزارتان می‌دهد، بدترین کار عنوان کردن آن است. تنها کاری که می‌بایست انجام دهید انجام بی‌توجهی متقابل است.

اگر حسادت زیادی در رابطه داشته‌اید، به احتمال زیاد امروز درصد خیلی بالایی از جذابیت خود را از دست داده‌اید. حسادت بیانگر نیاز بسیار شدید شماست و نیازمندی مهلک‌ترین عامل قتل جذابیت است. باید رها کردن را خوب یاد بگیرید.

عشق خود را رها کنید. گرفتن عشق در دست مثل گرفتن یک صابون است. هر چه محکم تر فشارش دهید احتمال لغزیدن و افتادن آن بیشتر می‌شود. امروز از فضای ایجاد شده استفاده کنید. ارزش واقعی خود را پیدا کنید تا احساس نیاز به در دست داشتن و کنترل یک فرد دیگر را به طور کامل، برای همیشه در خود خاموش کنید. باور کنید یا نه، تمام مشکلات رابطه‌ی شما و کاهش جذابیت‌تان از همین‌جاست. اگر موفق شوید، عشق شما برمی‌گردد و در کنار او یک زندگی زیبا خواهید داشت. اگر موفق شوید، می‌توانید تولد دوباره‌ی خود را نه تنها در زندگی عشقی و روابط، که در موفقیت مالی و سلامت هم جشن بگیرید.

بعد از موفقیت در اعمال قانون جذب در برگرداندن عشق‌تان، دیگر نحوه‌ی کار قانون جذب را به طور کامل یاد گرفته‌اید. تمام مراحل آن را با جزئیات به خاطر بسپارید و از این به بعد هر آن‌چه می‌خواهید را درست به همین شیوه به زندگی‌تان جذب کنید. اگر مطالعه‌ی زبان انگلیسی برای‌تان مشکل نیست، پیشنهاد می‌کنم راهنمایی‌های mindbodygreen.com را نیز بخوانید.

فراموشی مکانیزم دفاعی مغز است و کاریش نمی‌توان کرد. تمام چیزهایی که یاد گرفته‌ایم و تمام چیزهایی که در آن‌ها ماهر هستیم و به خود افتخار می‌کنیم فقط حاصل یک چیز است: تکرار. دوستش داشتیم و تکرارش کرده‌ایم و حرفه‌ای شدیم، فقط همین. ذهن انسان برای کاشت هر چیزی نیاز به تکرار دارد.

 

 

برای شنیدن راهنمای صوتی تصویرسازی ذهنی بازگرداندن عشق از دست رفته، به انتهای فایل تصویری این مطلب مراجعه کنید. متن صحبت‌ها این‌جا وارد شده است، اما خواندن این متن تاثیر آن را به طور کامل از بین خواهد برد. پس از این‌جای کار را فقط در ویدئوی همین صفحه دنبال کنید.

بهتره قبل از شروع کارمون، فضا رو با یک رایحه‌ی دلچسب عود پر کنین. در طول مدت تجسم یادتون باشه که باید همه چیز رو به شکل اول شخص ببینین. نباید خودتون رو تو جایی ببینین، باید اون جا رو از چشم خودتون ببینین. روی مبل یا تخت خواب‌تون آروم بگیرین. عضلات‌تون رو شل کنین و آرامش رو توی دست‌هاتون، تو پاهاتون، توی شونه‌ و گردن، احساس کنین. چشاتونو با یک ذهن کاملا خالی ببندین.

یک نفس عمیق بکشین، و رها کنین. کیفیت نفس کشیدن‌تون، کیفیت زندگی‌تونو مشخص می‌کنه. از بینی نفس بکشین و از دهان خارج کنین. هوا رو توی شش‌ها حبس نکنین و بذارین راهش به سمت شکم باز بشه، طوری که با هر دم شکم‌تون جلو بیاد. یک نفس عمیق بکشین، و رها کنین.

ساعت حوالی شش عصره پاییزه و هوای گرگ و میش آروم داره تاریک می‌شه. روی یک نیمکت چوبی شیک تو یک محیط دنج پر از گلکاری و باغچه‌های زیبا نشستی. نور گرم چراغ‌های پارکی فضا رو روشن کرده و رو به روت یک آب‌نمای بزرگ با هیجان مشغول کاره و با نورپردازی حرفه‌ایش داره مدام رنگ سنگ فرش اطراف رو تغییر می‌‌ده. بوی رطوبت آب و گیاه و هوای تمیز مشام‌تو پر کرده. در اوج آرامش با خودتی. سرتو بر می‌گردونین و به طراحی حرفه‌ای و پر کار نیمکت چوبی می‌ندازی. تو تو فضای دنج پشت خیابون آپارتمان ۳۶۰ متریت تو بهترینو شلوغ‌ترین نقطه‌ی شهر نشستی و داری با خودت خلوت می‌کنی.

یک نفس عمیق بکشین، و رها کنین.

برا تماشای فیلمی که شش ماه منتظرش بودی اومده بودی بیرون یکم تنقلات بخری. مشماتو برمی‌داری بلند میشی تا بری توی خونه فیلمتو شروع کنی. فاصلت با آپارتمانت ۴۰ مترم نمی‌شه. به سمت خونه راه میافتی. به در بزرگ ساختمون که می‌رسی یادت میاد درو باز گذاشته بودی. یک دلشوره‌ی کوچیک به دلت میافته. سریع به سمت آسانسور حرکت می‌کنی. طراحی داخلی لابی این ساختمون مجلل ترکیب سنگ‌های چرمی و چوبه. توجه به چیزی نداریو سریع وارد آسانسور می‌شی. دکمه بالاترین طبقه رو فشار می‌دی و آسانسور به سرعت راه میافته. صورتتو تو دیواره‌های طلایی شفاف و آینه کاریش تماشا می‌کنی.

یک نفس عمیق بکشین، و رها کنین.

در آسانسور که باز می‌شه با احتیاط به سمت در باز آپارتمانت حرکت می‌کنی. وارد خونه می‌شی و به اطراف خونه‌ی بزرگت سرک می‌کشی. این‌جا همون جاییه که یک عمر آرزوش رو داشتی. یک دفعه متوجه سر یکی میشی که پشت بهت رو کاناپه‌ی جلو تلویزیون نشسته. دلشورت تبدیل به ترس می‌شه. آروم به طرفش حرکت می‌کنی. متوجه صدای پات می‌شه و روشو با یک لبخند برمی‌گردونه. عشقت جلوت نشسته. بلند می‌شه و به طرفت میاد. مشما رو میندازی زمین و با تمام وجود بغلش می‌کنی.

این لحظه رو با تموم جزئیات ببینین. همین حالا احساس کنین و به طور کامل لمسش کنین. حالا مرحله‌ی چهارم رو یادتون نره، بعد از تجسم باید کاملا کنارش بذارین. خودتونو با یک چیزی مشغول کنین. امیدوار باشین و این تمرین رو برای همه خواسته‌های زندگی انجام بدین.

 

شاید لازم باشد بارها این مطلب را بخوانید یا به پادکست ویدئویی آن بارها گوش دهید. حتما دوباره به سایت طرح طلایی مراجعه کنید، این‌جا مطالب تازه به طور مداوم در این خصوص و توسعه مهارت‌های ضروری زندگی شما منتشر می‌گردد. ویدئوهای دوپینگ تصویرسازی ذهنی مناسب شرایط امروز شماست. این ویدئوها بزرگ‌ترین کمک در جهت بالا بردن افکار و تصاویر ذهن‌تان برای استفاده از قانون جذب است.

منتظر برنامه‌های ویژه سایت تا پایان تابستان ۱۳۹۹ باشید.

در پایان، اگر تجربه‌ای در استفاده از قانون جذب برای برگرداندن عشق از دست رفته‌ی خود دارید، حتما این‌جا با ما در میان گذارید. اگر به طور صوتی صدای خود را به ما رسانید، احتمالا در سایت قرار خواهد گرفت.

 

 

 

حتما سری ویدیوهای پرسش از علی عربی را در این سایت دنبال کنید. چرا که پاسخ‌ها جامع و برای مشکلات عاطفی افراد زیادی در نظر گرفته شده است.

همین حالا با اشتراک طرح طلایی از تازه‌ترین مطالب و به‌روز رسانی‌ها مطلع شوید.

مردی که با او به شوهرم خیانت کردم (گفتگو + ویدیو) روانشناسی بعد از خیانت

جذب فرد خاص با قانون جذب (نمونه واقعی) + متد اختصاصی بازگشت به عشق

برنامه‌های VIP طرح طلایی – دوره بازگشت به عشق

راز و راهکار ناگفته‌ی تجسم خلاق ثروت و عشق (به این علت قدرت تصویر سازی ذهنی ندارید)

سلام و خسته نباشین خیلی عالی بود مقاله و فایل صوتی فقط اینکه یه سوال دارم اینکه تصویر سازی باید هر روز انجام بشه؟

با سپاس از شما، تجسم و تصویر سازی باید هر روز قبل و بعد از خواب و با درگیر کردن اوج احساسات انجام بشه. حتما مطلب اشتباه بزرگ تجسم رو ببینید.

سلام استاد خوب هستید؟من و عشقم مدتی بود ک با هم بودیم و به معنایه واقعی منو میپرستید الان بخاطر مشکلی ک تو خانواده من پیش اومده بود به مدت یک هفته نتونستم ازش خب بگیرم چون برادرم فهمیده بود و منو بل خانوادم تهدید میکرد بعد یه هفته وقتی به عشقم پیام دادم خیلی حالش بد بود تویه این یه هفته هم واقعا خیلی عذاب کشیده بود کوچه هایی ک خاطره داشتیم میرفت گریه میکرد و اینا و من اینو تو استوری هاش میدیدم الان میگه ک هنوزم دوستت دارم و میپرستمت ولی انقدی به تندازه کل عمرم تو این یه هفته عذاب کشیدم ک قسم خوردم تا اخره عمرم ازدواج نکنم ولی اگه بخوای هنوزم عاشقتم و اگه میخوای با هم باشیم من نمیدونم اصلا چیکار کنم اصلا حالم خوب نیست لطفا کمکم کنید

سلام خسته نباشید من ۲۶سالمه و پارتنرم ۳۰سالشونه ما دو سال و نیم باهم بودیم و قصدمون ازدواج بود بخاطر اینکه ایشون خرج خونشون میداد نمیتونسیم ازدواج کنیم و من قبول کردم ک عروسی نگیریم ک کاملا همه چی درآینده ساده برگزار شه تا اینکه دو هفته پیش از من راجبه مهریه پرسیدن منم گفتم ۱۱۴سکه گف من بیشتر از ۱۴تا مهریه قبول نمیکنم منم گفتم اوکی پس من ک با همه شرایط تو ساختم دیگ با این ی مورد کنار نمیام و ایشونم گف فکراتو بکن اگه نظرت عوض شد بهم بگو و منم گفتم تحت هیچ شرایطی دیگ این ی مورد قبول نمیکنم تو فقط با این مورد میتونسی خودتو ثابت کنی و بعد کاتمون من اینستا و تلگرام پاک کردم فقط واتساپ دارم ک ایشونم از رو عصبانیت اونجا بلاکم کردبنظرتون امیدی ب بازگشت ایشون هس یا همه چیو باید فراموش کنم،ممنون

سلام من در ابتدا از اقایی در همایشی که سخنران ان همایش بودن خوشم امد و به طریقی تلفن ایشونو پیدا کردم و تماس ایجاد کردم توایل ایشون تمایل نداشتن چون تمایل شدید دارن که رو کار خودشون متمرکز باشن و با کسی در رابطه نباشن و لی بعد از اصرار من خواهان رابطه بسیار نزدیک شدن( مثل تمامی اقایان یا صفر هستن یا صد) که من تمایلی نشان ندادم از ان زمان به بعدمن برخلاف روحیات خودم به دلیل عدم دسترسی به این اقا هی زنگ و اسمس میزدم و به قولی یا اویزون طرف بودم یا از دید خودم تلاشمو میکردم طبق صحبت های شما به مرور میزان جذابیت من کم و کمتر شد ولی فکر ایشون از ذهن من پاک نمیشه خیلی مصمم هستم که این نامه باز نشده رو تجربه کنم و اینو هم باید بگم نه مکان مشترکی با ایشون دارم نه اینکه حتی نمیدونم شماره من رو پاک کرده یا نکرده ایشون هم فرد سرشناس و معروف در امورمشاوره هستن و به شدت فردی دیسپرین و مستحکم در کارشون ممنون میشم راهنمایی کنید ( چون من نمیتونم دروننا ایشونو کنار بزارم و همش یک ندایی در درونم میگه شاید اشتباهه در کل نمیدونم چه کنم)

ممنونم ازتون که علمتون رو در اختیارمون گذاشتین. من بعد از تجسم هر بار گریه ى شدید میکنم، گریه بار منفی نداره بر رویه مدیتیشنم؟

سپاس از همراهی شما. قانون جذب چیزهای منفی رو زودتر به زندگی جذب می‌کنه، چون که به احتمال خیلی زیاد فرکانس اون‌ها به ما نزدیک‌تره. اگر خواسته‌ای رو در اختیار نداریم، تنها علت اینه که فرکانس انرژی اون خواسته‌ها توی سطح بالاتری از ماست. گریه‌ی شدید وقتی از غم باشه، غم بیشتری رو به زندگی جذب می‌کنه. تنها هدف ما از تجسم، بالا بردن فرکانس انرژی‌مون هست. غم فرکانس منفی و بسیار پایین داره. اگر با تجسم به گریه می‌رسید همین لحظه دست نگه دارید و برای خوب کردن حال‌تون هر کاری انجام بدید. قبل از هر چیز، باید و باید حال خوب داشته باشید. الآن بدترین زمان برای تنها موندنه.

باسلام ممنون ازویدیو های خوبتون عاااالی هستن توویدیو گفتین رهاسازی منظور تن رو دقیق متوجه نشدم اگه میشه بیشترتوضیح بدین ممنون میشم

با سپاس از شما. شما باید بتونید عشق‌تون رو رها کنید. باید عشق رو از حالت زمینی و جسم خارج کنید و برای نگه داشتن فرد کنارتون تقلا نکنید. اگر نمی‌تونید رها کنید دو تا مشکل بزرگ دارید: ۱. قانون جذب هرگز به درخواست‌تون پاسخ نمی‌ده چون با رها سازی و عدم انتظار نتیجه کار می‌کنه. ۲. حسادت و نیازمندی زیاد توی رابطه از خودتون نشون دادید (و هنوز هم می‌دید) و نیازمندی قاتل جذابیت تونه. برای رهاسازی قبل از هر چیز نیاز به عزت نفس بالا دارید. حتما منتظر ویدئو پادکست بعدی سایت باشید که در همین خصوصه.

عاااالی هستین شما

سپاسگزارم

سلام استاد خسته نباشید. اول تشکر میکنم برای سایت و پست های کاربردی شما و افسوس میخورم چرا با سایت شما چند ماه پیش آشنا نشدم. استاد من با خانمی که خیلی همدیگر رو میخواستیم ۵ سال خیلی روابط خوب و عاشقانه ای داشتیم. تا چند ماه پیش حس کردم با من سرد شده و خلاصه یکی دو نفر حرفای بدی بگوشم رسوندن باعث شک من شد. خلاصه بعد از ۳ ماه این خانم برگشت اما من با کوچیکترین چیزی شکم اضافه شد خلاصه نتونستم خودمو کنترل کنم و تقریبا مطمنم رابطه وجود داشته. اما از طرفی هم میدونم اون رابطه اشتباه هست بنا به دلایلی که اون طرف وجود داره و پایدار نیست.اون موقع تصمیم اشتباهی گرفتم و به برادرشون گفتم. این موضوع باعث شد دشمنی بوجود بیاد منتهی بعد از یک ماه یعنی هفته پیش پست ها و استوری اینستاگرام بنده رو چک میکرد. ۲ روز پیش اومد پی وی و گفت میخوان برن و از این حرفا و باز با وابستگی من رو برو شدن و بازم گفتن ازم متنفر هستن. ما روزها و سالهای خیلی خوبی کنار هم داشتیم خاطرات خیلی خیلی خوبی کنار هم داشتیم. حالا سوال من اینه با قانون جذب میتونم این تنفر بوجود اومده رو از بین ببرم و تبدیل کنم به دوستی و در نهایت به عشق مجدد یا نه؟ لطفا کمی راهنماییم کنید ممنون میشم. راستی کتاب زندگی خود را بسازیم رو هم خریداری کردم در حال مطالعه هستم. ممنون

درود و سپاس از شما. شما توی موقعیتی سختی هستین و درک‌تون می‌کنم. اما در این موقعیت، بهترین کاری که می‌تونید انجام بدید، رها کردن همه چیز و رفتنه. سرتون رو به چیزی گرم کنید با دوستان با باشگاه؛ یک چیز تازه یاد بگیرید. ۵ سال زمان زیادی هست و بدون شک دلتنگی زیادی برای هر دو طرف در پی داره. باید رها کردن رو یاد بگیرید. وقتی یاد گرفتید می‌بینید که همه چیز چقدر ساده بود و چقدر پیچیده می‌دیدید. وقتی رها کنید، دلتنگی ایشون به شدت تحریک می‌شه. یادتون باشه کسی که لایق شما باشه، توی این دنیا وجود داره (خودتونو محدود نکنین). قانون جذب فقط یک کار انجام می‌ده و اون جذبه. ممکنه این جذب یک روزه باشه؛ یا یک هفته. تنفر به وجود اومده با دلتنگی از بین می‌ره. اگه بی‌صدا برید، با گذشت زمان، تنفر، آروم جای خودشو به دلتنگی می‌ده و نابود می‌شه. البته فقط اگه بی‌صدا برید و هیچ نشونی ازتون دیده نشه. این اتفاق معمولا بعد ۴۰ تا ۶۰ روز می‌افته. مهم‌ترین نکته اینه که: جدا شدن از شما فقط یک دلیل داره، و اون اینه که سطح جذابیت‌تون از متوسط پایین‌تر اومده. با رها کردن و از بین بردن احساس نیازمندی (حسادت، تمنا، بحث)، تا میزان زیادی به جذابیت‌تون اضافه می‌شه. حتما منتظر ویدئو پادکست عزت نفس باشید. به صحبت‌های اول این مطلب خوب توجه کنید. شاید انتخاب بهتری براتون وجود داشته باشه. حتما تمرینات کتاب زندگی خود را طراحی کنید رو انجام بدید. مطالعه‌ی تنها، تلف کردن وقت‌تونه.

سلام و خسته نباشید به شما و ممنون از ویدیوهای آموزنتون، درمورد قانون جذب این عقیده وجو داره که دو فرد تا وقتی در کنار هم میمونند که همفرکانس باشن در این صورت باز هم میشه شخص خاصی رو جذب کرد یا دوباره برگردوند؟ باتوجه به اینکه هر شخصی قدرت اختیار و انتخاب داره و امکانش هست که نخواد در کنار ما باشه

با سلام و سپاس از شما. مبحث خیلی پیچیده‌ای رو باز کردین. قانون جذب سرنوشت تمام انسان‌ها رو به هم گره می‌زنه. این یعنی تمام خواسته‌ها و انتخاب‌هایی که بر اساس هم‌جهت بودن فرکانس‌ها می‌شن، جوری کنار هم قرار می‌گیرن که مثل قطعات پازل همون تکمیل کنن. آیا افراد زیادی که تا به‌حال خیلی اتفاقی جذب کردین، قدرت اختیار نداشتن؟ شما هم بخشی از جذب اونا بودین؛ اما نه مستقیم. مثلا شما توی خیابون جلوی یک ماشین می‌پیچین و بحث کوچیکی ایجاد می‌شه و همین بحث و یک بار موندن پشت چراغ، باعث می‌شه که هم شما و هم اون فرد، با افرادی که امروز جذب کردین رو به رو بشین. قانون جذب تمام مردم دنیا رو به هم متصل می‌کنه اما این شمایید که انتخاب می‌کنید با کدوم ادامه بدید. می‌شه برگردوند، اما ادامه دادن و موندن به هم‌جهت بودن فرکانس‌ها و جذب‌های بعدی شما و ایشون مربوطه؛ و تمامش از تفکرتون حاصل می‌شه.

خسته نباشید ممنونم از کمکتون من و عشقم ۵ سال با هم زندگی کردیم تو این ۵ سال هم نه خیانتی بود نه قهره طولانی مدت قهرمون بیشتر از ۵ دقیقه نمیشد الان ۵ ماهه کات شدیم و من تو این ۵ ماه خیلی خرابکاری کردم همش دم‌خونشون بودم یا زنگ یا پی ام همش پیگیر بودم البته بماند که اونم هروز و هر ثانیه از طریق اینستاگرام منو چک میکنه تو این ۵ ماه هم‌من هم اون سعی کردیم وارده رابطه جدید شیم اما نشد و این آدم به هیچ عنوان نمیخواد برگرده و به همه میگه از من متنفره و امکان نداره برگرده الان که ۵ ماهه گذشته واقعا با قانون جذب با خرابکاریهای من برمیگرده؟ من واقعا نمیتونم رها کنم چجوری باید بتونم رها کنم؟ تصویر سازی که عاشقشم هروز خودمو بغلش میبینم و چون ما همخونه بودیم هر لحظه کنارم حسش میکنم اما همش دارم تصویر سازی میکنم با این رها کردنه خیلی مشکل دارم و اینکه تا میام انرژی مثبت بدم که برمیگرده یهو دوستاش و‌خانوادش مسگن امکان نداره که برگرده و من از همه جا نا امید میشم با این آدما چیکار میشه کرد؟ که مانع نباشن؟

با تجربه‌ای که من دارم، بهتون اطمینان می‌دم، بدون شک، دوباره رابطه‌تون شکل می‌گیره. فقط از همین لحظه دیگه ارزش و جذابیت خودتون رو حفظ کنین. تنفر نشون دهنده شعله داشتن احساساتش به شماست. بی‌تفاوت شدن خطرناکه. چیزی که شما باید باشید. یک متن و عکس پروفایل هم دربارش نباید وجود داشته باشه. بله، توی تنهایی رها کردن سخته. آدم همیشه دنبال پر کردن جای خالی نیازهاش با یک بهانه هست. باید دورتون اون‌قدر با تفریح و کار لذت بخش و دوستان خوب پر باشه که روی این نیاز درونی پوشیده بشه. و این‌جا بهترین زمان برای رها کردنه. با اطرفیان به هیچ عنوان، کلمه‌ای در موردش صحبت نکنید. بگذارید بهش گفته بشه که کاملا فراموشت کرده. ما انسان‌ها بنده‌ی توجهیم. اگر توجه (حتی کسی که نسبت بهش بی‌تفاوت هستیم) برداشته بشه؛ بلافاصله جای خالیش حس می‌شه. اگر توجه خیلی زیاد بوده باشه، مثل قطع کردن ناگهانی یک صبحونه‌ی پادشاهی، دیوانه کننده می‌شه. با هر نیازی که از شما می‌بینه، تامین می‌شه. فقط دیگه تامین نکنید. منتظر مطلب و ویدئوی عزت نفس از این سایت و یوتوب باشید.

سلام.من و پارتنرم ٢ سال با هم در ارتباط بودیم،و به هدف ازدواج،و چندین بار با هم دعوا و بحث خیلی شدیدی کردیم در این ٢ سال،به طوری که این کش تا جایی که تونست کش امد ولی هیچوقت پاره نشد،ولی حدودا ٣ هفته میشه بعد از اخرین دعوا که گفته به هیچ عنوان به این رابطه برنمیگرده! و گفته بسیار از من متنفره و از همه شبکه های اجتماعی بلاکم کرده،و گفته نمیتونی خوشبختم کنی و ما به درد هم نمیخوریم،و برو دنباله زندگیت،و تو این مدت من پیگری میکردم ولی فایده نداشت،اخرین متنی که فرستاد این بود که دختر دل بکنه دیگه تمومه!و حتی گفتم با هم بریم مشاوره که تا بتونیم تصمیم درست بگیریم،وای گفته دیر شده !!شما این رابطه چی میبینید؟امیدی به بازگشت هست؟

با سلام، چیزی که کاملا روشنه، تصمیم احساسیه ایشونه. بله قطعا برگشت وجود داره، اگر شما فضای لازم رو به ایشون بدید و عزت نفس خودتون رو حفظ کنید و بالاتر ببرید. از ایشون مصمم‌تر بشید و صبر داشته باشید. این فضای لازم تا ۶۰ روز زمان می‌بره. و مشکل این‌جاست که اگر خراب کنید، این زمان از اول شروع می‌شه. و اگر زیاد این اتفاق بیافته، ممکنه زمان جدایی بیش از اندازه و باعث سردی یا شکل گرفتن یک رابطه جدید بشه. زمان کمه، حساب شده رفتار کنید.

مرسی استاد بابت راهنماییتون،فقط اینکه تا چقدر میتونم امیدوار باشم؟و هنگام بازگشت چه برخوردی باید داشته باشم؟

میزان امیدواری‌تون به میزان رعایت چیزهایی که مطرح کردم بستگی داره. اگر به طور کامل رعایت می‌کنید، کاملا امیدوار باشید.

دختر که بره دیگه برنمیگرده مث من که برم دیگه بر تمیگردم

دختر و پسر تفاوتی نداره، انسان به دنبال جاذبه‌های روحی و جسمی حرکت می‌کنه. جاذبه‌ی دوباره ایجاد بشه هم شما بر خواهید گشت و هم هر کس دیگه. و این جاذبه داره هر ثانیه داره توی دنیا به شکل دوباره ایجاد می‌شه.

نه عزیزم اصلا اینطور نیست اتفاقا دخترا احساسی ترن و اگه طرفشون بخواد و نشون بده تو عمل که میخواد برگرده حتما برمیگرده

سلام ، اگر بخواهیم بیشتر از مطالبی که‌ گفتین در مورد قانون جذب و حذب شخصی که رفته یا. بگیرم و قطعا طرف مقابل زو بر گردونم چکار باید بکنم ؟ یعنی دوره یا مشاوره خصوصی چیزی هست ؟

سلام، بنده مشاوره خصوصی دارم اما صرفا برای این یک مورد نیازی ندارید. به این ویدئو بارها گوش بدید. مهم‌ترین مسئله، عزت نفس شماست. هرچه عزت نفس بیشتر باشه، جذابیت بیشتره. با عزت نفس پایین، جذابیتی نمی‌مونه و پارتنر دنبال بهانه‌ای برای جدایی می‌گرده. این روزها تعهد دیگه نقشی نداره. تنها عامل حفظ رابطه، جذابیت شماست. میزان جذابیت رو بالا ببرین تا خودش به طرف‌تون بیاد. در مطالب آینده‌ی سایت این مورد رو بیشتر باز می‌کنم.

استاد میشه بصورت خصوصی مشاوره داشته باشیم ؟

بنده این‌جا به سوالات پاسخ می‌دم، اما اگر فکر می‌کنید حتما جلسه‌ی خصوصی نیاز دارید، از لینک بالای صفحه “مشاوره خصوصی” اقدام کنید.

سلام ممنون از آموزش های خوبتون میشه لطفاً خواهش کنم شماره واتساپ یا تلگرام یا هرچی بدید که خصوصی در این مورد با شما مشاوره داشته باشم؟؟

سلام، به علت محدودیت شدید وقت، مشاوره خصوصی بسیار محدود انجام می‌شه. شرایط رو این‌جا مطالعه کنید و برای هماهنگی با تلگرام در تماس باشید.

سلام وقت بخیر برای مشاوره خصوصی باید چیکارکنم

سلام استاد عزیز ممنونم برای راهنماییتون و وقت و حوصله ای که برای اموزش و همچنین برای پاسخگویی میذارید من و عشقم هشت سال باهم بودیم و روزهای خپب و تلخ کنار هم داشتیم ایشون در دوران سخت بعد از طلاق من همراهم بودن طوری که تونستم درسم رو ادامه بدم ارشدم رو تموم کنم و در یکی از بهترین مراکز علمی کشور استخدام بشم من هم همراه ایشون بودم تا مدرک دکتراشون رو بگیرن …. بعد اینهمه سال یک ماه پیش به من گفتند که قضیه ازدواج با منو مطرح کردن و مخالفت شذه از سمت خانوادشون من گفتم تو جامعه سنتی من حق میدم بهشون و باید بیشتر تلاش کنیم ولی در اوج ناباوری من ایشون شروع کردنبه بهانه جویی و گفتن من با خانوادت جور نیستم جمله ای که بذای بار اول میشنیدم و باور دارم بهانه ست … روز اخر به من با پیام گفتن تو برام همیشع دست یافتنی بودی هیچ وقت ترس از دست دادنتو نداشتم …. زندگی فقط احساسات نیس…. من هم گفتم امشب از دستم دادی و دیگه هیچ پیامی بینمون ردو بدل نشده من از اون شب در هیچ کدوم از شبکه های اجتماعی نیستم خواسته م اینه دوباره برگردیم کنار هم و ایندمونو بسازیم میشه راهنماییم کنین که چه کاری برای برگردوندنشون باید انجام بدم ؟

با سلام و سپاس، شرایط شما از شرایط ۹۹ درصد جدایی‌ها جلوتره و احتمال بازگشت بسیار زیاد و تقریبا قطعی هست. بله خانواده بهانه هست. هر دلیلی که برای جدایی آورده می‌شه در هر شرایط، فقط یک بهانه هست. یک توجیهه که افراد برای شما و خودشون میارن. مسئله اصلی میزان جذابیته و جالب این‌جاست که خودشون صادقانه بهتون گفتن. بله، در دسترس بودن شما رو تموم می‌کنه. آدم‌ها تا زمانی به چیزی علاقه‌مند هستن که سعی دارن اونو به دست بیارن. حالا هم بهترین کار ممکن رو انجام دادید. توی عکس پروفایل و متن‌هایی که ازتون وجود داره به هیچ عنوان نباید نیازمندی دیده بشه. محو بشید تا جای خالی‌تون دوباره احساس نیاز به دست یابی‌تون رو به وجود بیاره. حتی در مواردی که فرد یک رابطه جدید شروع می‌کنه، این جای خالی می‌تونه اون رابطه رو خراب کنه. به خصوص در شرایط بی‌نظیری که شما داشتید. حسادت، دم دست بودن، جر و بحث و توهین، قاتل جذابیت‌تونه. یادتون باشه که بعد از شکل گرفتن دوباره‌ی رابطه، کنترل رو حتی برای یک ساعت رها نکنید.

سلام من یه دختربایه ی ام که چندساله پیش بایه پسری اشناشدم ازم درخواست رابطه جنسی کردم امامن گفتم نه ولی بعده یه مدت کم کم عاشقش شدم ومیگفت که اگه باهاش رابطه حنسی نداشته باشم ولم میکنه ومیره و اگه من اینکاروبراش کنم عاشقم میشه ودیگه ولم نمیکنه وهمینطورم شد من اینکارو بعدازیکسال دوستی کردم و دوسالونیم باهام بود والان که یه چندماهه یه بحث الکی پیش اومدومن به خانوادش گفتم که بامن رابطه داشته ودیگه واقعا بامن کات کرد الان چندماهه دنباله درست کردنه رابطه وبرگشتنه اونم وبهش پیام میدم زنگ میزنم یا هی پیج اینستاعوض میکنم که باهاش حرف بزنم وراضیش کنم ولی اون منوازهمه جابلاک میکنه ومیگه اصلا برنمیگرده وتازگیا بایه دختره ۱۶ساله دوست شده ومن خیلی دوسش دارم نمیخوام باکسی باشه وماله کسی باشه خیلی خیلی دوسش دارم توروخداکمکم کنیدنمیدونم چیکارکنم که رابطش بادختره تموم شه وبرگرده نمیدونم اصلا برمیگرده یانه

سلام، شما برای جلب و تایید و موندنش خودتون رو تبدیل به یک ابزار کردید. چیزی که در دنیا زیاده ابزار. مهرطلبی شما رو از پا در میاره. ویدیوهای این سایت به شما کمک می‌کنه.

خیلی ممنونم از پاسخ سریع و صریحتون در مورد بالابردن حس جذابیت امکانش هست راهنمایی بفرمایید چه اقداماتی باید انجام بدم؟

بزرگ‌ترین عامل ایجاد جذابیت، سطح عزت نفس شماست. مهم‌ترین نکات توی پست آخر اینستاگرام گفته شده؛ اما منتظر یک ویدئو و مطلب بزرگ و متفاوت در خصوص بالا بردن عزت نفس (Self-esteem یا Self-worth) از بنده باشید.

سلام استاد گرانقدر ممنون میشم که رابطه منم یک بررسی کنید و بنده رو راهنمایی کنید من و عشقم حدود یکسال دوست بودیم.و بعد ایشون خانواده اشون رو برای جلسات معارفه به خانه ی ما اوردن و تاریخ مراسم خواستگاری مشخص شد.اما خانواده ایشون بعد از ی مدت ب بهانه ها مختلف ک یکی از بهانه ها خواهر های ایشون بودن تاریخ مراسم رو بهم زدن که با مخالفت شدید پدرم روبرو شدن و خود ایشون گفتن ک از دیدشان تمام مراسمات منتفی هستش و بهم زدن.روز بعد ک وسایل رو پدرم پس داد ایشون باهام تماس گرفتن و بی نهایت گریه میکردن که مراسم بهم زدن و طلب بخشش کردن.طی ۵ ماهی ک الان همه چیز تموم شده ۳ بار همدیگر رو ب بهانه های مختلف دیدیم.تا اینکه بار اخر ایشون فحاشی کردن و گفتن ک از من متنفر هستند ودیگه نمیخوان منو ببینن.منم اونروز که الان ۲ماه میگذره هم خطمو عوض کردم و هم در تمام شبکه های اجتماعی خارج شدم. اما تمام وجود دل و روحم میخواد برگرده چون ما هم روزای بد داشتیم هم خوب اما روزای خوبمون خیلی بیشتر بود.اینقدر همه چی رو تموم شده میدونستیم ک وسایل خونه رو با هم میگرفتیم ب نظرتون احتمال بازگشت هست؟ناگفته نماند من الان بی رغبت حتی ب شروع رابطه اونم ازدواج با فرد دگه ای شدم و فقط اون رو دوس دارم لطفا راهنماییم کنید/پیشاپیش از زمان و وقتی ک میگذارید سپاسگذارم

سلام، بنده نمی‌دونم در اون سه بار ملاقات این پنج ماه چه اتفاقی افتاده و چرا شروع به فحاشی کردن. اما اگه روابط جسمی بوده، شانس برگشت خیلی بالاتره. باید از شبکه‌های اجتماعی خارج می‌شدید اما خط‌تون رو عوض نمی‌کردید. الان چطور می‌تونن برگردن؟ ببینید، اگر خواهان برگشت هستید، راه رو باز بگذارید، اما نه طوری که ذره‌ای نیاز از سمت‌تون القا کنه. به تلگرام برگردید تا متوجه بشن خط قبلی هنوز فعاله. اما بدون عکس تازه از خودتون. هیچ اشاره‌ای هم به نافرجامی‌های زندگی و سرنوشت و عشق توی بایو و تصاویر پروفایل نباید وجود داشته باشه. در صورتی که راه رو باز بگذارید اما هیچ نیازمندی نشون ندید، شانس برگشت هست. حالا که وضعیت خانواده‌ها به این شکل شده، شما باید تمام اراده‌تون رو برای از کوره در نرفتن و حفظ آرامش به کار ببندین. چون بعد بازگشت ایشون هم دوباره این اتفاق رخ می‌ده. متاسفانه من تا به‌حال ندیدم که بعد از دریده شدن پرده‌ی بین افراد با فحاشی، دوباره وضع مثل سابق بشه. باید تمام عمر از این رابطه مثل یک فرد بدون پا مراقبت کنین. این فرد دوباره پا در نمیاره اما با مراقبت روزانه می‌شه زنده و شاد نگهش داشت. منتظر مطالب آینده‌ی سایت باشید.

خیلی ممنو از راهنماییتون حتما پست های اینستاگرام را مطالعه خواهم نمود. پیرو سوالی که دوستمون “نفس” از شما پرسیدند برای من هم سوالی پیش اومده… من از روزی که با پارتنرم ارتباطی ندارم حدود ۱۰ روز میگذره و از اون روز به بعد نه وارد تلگرام و واتسپ و اینستا نشدم ولی خطم روشنه به نظرتون باید این رویه را ادامه بدم؟ سوال دوم اینکه : این دوره جدایی رو به چشم کم کردن سیگنال ها و احساس منفی میدونم که تو رابطه ایجاد شده است . به نظرتون آیا تو این مدت باید به ایشون فکرکنم ؟ یا نه وقتی یاد ایشون میفتم باید ذهنمو منحرف کنم؟ اکثر اوقات که یادشون میفتم پیش خودم میگم خدایا کمکم کن تا رابطه درست بشه… خیلی ممنونم از شما و راهنمایی های عالیتون

اگر می‌خواید از قانون جذب برای بازگشت ایشون استفاده کنید، بله باید طبق مراحل همین صفحه فکر کنید و احساس کنید. اما یادتون نره که قانون جذب با انتظار نتیجه کار نمی‌کنه. روی لحظه تمرکز کنین. این دوره خود به خود احساسات منفی رو از بین می‌بره و دلتنگی رو جایگزین می‌کنه. شما برای درگیر کردن ایشون دو راه دارید، تحریک کنجکاوی و تحریک حسادت. تحریک حسادت گاهی کار خطرناکیه چون ممکنه ضربه متقابل بخورید – آش نخورده و دهان سوخته! با کاری که انجام می‌دید یعنی خروج از شبکه‌های اجتماعی، کنجکاوی ایشون رو تحریک می‌کنید، اما اگر بعد بیست یا سی روز جواب نگرفتید، احتمالا جذابیت به قدری پایین اومده که کنجکاوی جواب نمی‌ده و باید برید سراغ گزینه دوم. توجه داشته باشید که من از جزئیات رابطه و بریک آپ شما هیچ اطلاعی ندارم و بر اساس اطلاعات محدودی که دادید پاسخ می‌دم. بعضی جزئیات هم به شدت مهم هستن.

سلام حدود سه ماه از جدایی ما میگذره و‌من تو‌ این مدت اشتباهات زیادی انجام دادم از در دسترس بودن گرفته تا ابراز نیاز و گریه و .. اابته طرف مقابلم هم بعد جدایی بارها گفته دوسم داره اما بنا به دلایل خودش نمیخواد بصورت جدی ادامه بده با توجه به اشتباهات من ایا امیدی هست که با این روشها این رابطه مجددا برگرده؟

سلام بله، در هر شرایطی با سیاست درست طبق صحبت‌های بنده پیش برید بازگشت امکان پذیره. در واقع مسئله‌ی سخت نگه داشتن رابطه بعد از بازگشته.

سلام،آیابعدازگذشت یکسال ونیم ازراابطه امکان بازگشت وجوددارد،باتوجه به اینکه عشق من گفته دیگه بهت فکر نمیکنم واصلابرنمیگردم،آیامیشه جذبش کنم،من در آخرین ملاقات ناراحت شدم و به ایشان فحاشی کردم،حدود۴ماه قبل،حالاایشان به علت فحاشی حاضربه برقراری تماس نیستند،شمارشوعوض کرده،آیا امیدی هست به بازگشت ایشان؟ممنون

یک سال و نیم زمان خیلی زیادی هست. احتمالا طی این مدت شما باز با حسادت نیازمندی زیاد اعلام کردید و با فحاشی علاوه بر خراب کردن وجه‌تون، اوج نیازتون رو رسوندید. به‌نظر میاد که شما اون‌قدرها زمان ندارید و باید با استفاده از قانون جذب و تحریک حسادت ایشون ریسکی رو انجام بدید. استراتژی دقیقی نیاز دارید. قبل هر اقدام تمام جوانب رو در نظر بگیرید.

سلام با تشکر از مطالب عالی سایتتون من و شریک عاطفیم مدت سه سال باهم بودیم طی این سه سال ایشون میگفتن از جانب خودشون مطمعن هستن که قصد ازدواج با من رو دارن اما از جانب خانواده شون اطمینان ندارن که قبول میکنند یا خیر بعد از مدتی مشخص شد که خانواده ایشون هم مشکلی ندارند اما بعد از چند ماه خودشون گفتن که فکر کردن و به این نتیجه رسیدن که جدایی به نفع هردوی ما هست. یکسری دلایل از جمله خانواده هامون که کاملا در یک سطح هستن و ایشون تمایل دارن با خانواده ای با سطح بالاتر از خودشون وصلت کنند آوردن . من اویل یکی دوبار از ایشون خواستم که برگردن اما با قاطعیت گفتن که تصمیمشونو گرفتن بنابراین منم دیگه پیگیر نشدم و گرچه حال روحیم خیلی خرابه اما هرگز به روم نیاوردم ‌ اینم بگم که ما تو محل کار هرروز به ناچار رو به رو میشیم و سلام و علیکی هم داریم اما بعد چند ماه هنوز پیگیر احوال بنده هستن و اگر مشکلی پیش بیاد سعی میکنن کمکم کنن و از این قبیل رفتار ها سوال اینجاست که ایا در این مورد هم دلایل ایشون بهانه هست و علت اصلی از بین رفتن جذابیت هست؟ با این روش میتونم این رابطه رو برگردونم؟

سلام و سپاس از شما. در این مورد یا بهانه هست و یا قصد امتحان شما وجود داره. در هر دو حالت، شما نباید اجازه بدید رابطه وارد فاز دوستی ساده (جاست فرند) بشه. این دوستی بدترین وضعیت ممکن بعد رابطه هست. یا رابطه عمیق، یا هیچ. اگر این رابطه براتون اهمیت داره، کاری کنید که با ایشون رو به رو نشید. در بعضی موارد مثلا داشتن فرزند مشترک، این کار غیر ممکن می‌شه. نه تنها نباید احساس نیاز نشون بدید، که باید کنجکاوی ایشون رو از هر طریقی که خودتون بهتر می‌دونید تحریک کنید. اگر چاره‌ای جز دیدن هر روزشون ندارید، باید یک تغییر بزرگ درون‌تون دیده بشه. پوشش، چهره یا هر چیزی که کنجکاوی و کمی حسادت‌شون رو، تحریک کنه. اگر اومدن سمت‌تون پاسخ ندین، خیلی وقت‌ها تنها دلیل خبر گرفتن از شما، رفع کنجکاویه و بعد از دو روز صحبت، دوباره از زندگی‌تون خارج می‌شن و یک ضربه‌ی دوباره می‌خورید. تا اطمینان کامل از پشیمونی حاصل نشده، پاسخ ندید.

با وجود اصراری که قبلا برای برگشتنشون‌کردم و در دسترس بودنم و ابراز نیاز کردنم تو این چندماه بازم امیدی وجود داره که با انجام این مراحل رابطه درست بشه؟ البته اینم بگم ایشون خودشونم چند بار گفتن که علاقه دارن به من ولی خب حاضر به ادامه نیستن

بله قطعا هنوز می‌تونید اما زیاد جای اشتباه ندارید. باید تبدیل به فرد دیگه‌ای بشید. به صحبت‌ها اهمیت ندید و حتی بعد از بازگشت رویه سابق رو پیش نگیرید.

سلام،پیروسوال قبلی،چگونه حسادت ایشون رو تحریک کنم؟ممنون

سلام، واکنش‌ها و عوامل حساسیت افراد متفاوته و هیچ‌کس مثل خودتون نمی‌تونه متوجه بشه که چطور و تا چه میزانی باید این‌کار رو انجام بدید. من هم پاسخ این سوال رو فقط در جلسه مشاوره خصوصی می‌تونم بدم.

سلام ممنون از سایت خوبتون.یه سوال داشتم.توی مرحله رها سازی چون ما دونفر همکار هستیم من واقعا گیج میشم که چه طوری برخورد بکنم ینی حتی سلام هم نکنم سرکار بهشون؟پیام دادن که هیچی میدونم نباید بدم ولی نمیدونم دقیق باید چه طوری رفتار کنم میشه راهنماییم بکنید.

اگر چاره‌ای جز رو به رویی نیست، باید احساس بی‌اهمیتی به ایشون القا کنید. خیلی صحبت‌ها رو در کامنت‌ها نمی‌شه عنوان کرد. باید کنجکاوی ایشون رو تحریک کنین. با یک پوشش و رفتار تازه.

سلام سوالی که پرسیده بودم تایید نشد؟

دقیقا همونجوری که گفتید هستش حتی وقتی رفتارم سر کار کمی باهاشون تغییر میکنه بیشتر حواسشون هست کوچکترین کاریم پیش بیاد سریع برطرف میکنن و میخاستن رابطه در حد همکاری بمونه!!ولی من اولش گفتم که نمیشه اینجوری یهو بشه همکاری ولی بعدش چندباری پیام دادمو جواب دادن ولی کلا میخوام قطع کنم رابطه رو چند روزه ینی اینکارو کردم ولی واقعا نمیدونم چه طوری

به هیچ عنوان اجازه ندید رابطه به این سمت کشیده بشه. بگید برای آینده خودتون جدی هستید و نمی‌خواید چنین رابطه‌ای داشته باشید. باید جدیت درون‌تون دیده بشه.

این تجسم‌و‌تصویر سازی که میگید به چه صورت باشه ینی خاطرات رو‌ تو ی ذهنمون بیاریم یا اون اتفاقی که میخوایم بیفته مثلا من میخوام طرفم برگرده و خواهان شروع رابطه باشه اینو باید تصور کنم ؟

نه تجسم زنده کردن خاطرات نیست، تخیل و خلق یک واقعیت ذهنیه و باید احساس کاملا واقعی داشته باشه. درست مثل مثالی که براتون گفتم.

سلام استاد خسته نباشید میخواستم بدونم که سحروجادو زاییده افکار خودمون هست که برامون اتفاق میافته یانه اینطور نیست و دردنیای واقعی جداازافکار وتصورات وجودداره حالا سوالم اینه که میشه باقانون جذب اثرات منفی سحروجادوروازبین برد یا باید اول باورهای محدودکننده ی خودمون رو درباره ی این مسئله درست کنیم

سلام، ببینید، باور کردن یعنی خلق کردن. فردی تو یک سردخانه‌ی خاموش محبوس شد و به خاطر باورش از سرما، یخ زد. اگر شما در سطح ناخودآگاه باور کنید که می‌تونید کوه رو جا به جا کنید، حتما می‌تونید این کار رو انجام بدید؛ و برعکس. هرگز به این باور نرسید که نیرویی جز ذهن خودتون، می‌تونه روی زندگی‌تون اثر بگذاره. این باور اشتباهه. تفکر خودتون به اثرات منفی سحر و جادو، اونا رو عملی می‌کنه.

سلام استاد عزیز خسته نباشین میخواستم بگم من بایه آقایی یسال درارتباط بودم ک خیلی هم همو دوست داشتیم امایهو سردشدن وبهونه میاورد برای سردیش وهرکاری کردم رابطمون درست نشد ونمیخواست درست بشه بعدم منم باهاشون ب مدت بیست روز قهر کردم و سراغی ازمن نگرفتن تا اینکه گفت من دیگه حسی بهت ندارم وعشقت یطرفس هرکاریم کرد دیگه برنگشت ب رابطمون الان ک یسال ونیم از جداییمون میگذره هنوزم عاشقشم ومدام فکرم درگیرش وبه عشقم وفادار موندم اما میدونم که کسی در زندگی این آقا هستن بنظرتون امکان جذبش هست؟؟

سلام، این باور رو دور بریزید که باید به کسی که شما رو پس زده وفادار موند. به هیچ عنوان نباید این‌طور باشه و اگر این‌طورم هست، نباید اجازه بدید طرف مقابل متوجه بشه. برای شما انتخاب‌های بهتر زیادی وجود داره، وقتی خودتون رو محدود می‌کنید و اجازه می‌دین متوجه این موضوع بشن، به این باور می‌رسن که حقیقتا فرد جذابی نیستید و ایشون هم از بدشانسی با شما بودن. درست در لحظه‌ای که حسی نمونده، می‌تونید با یک استراتژی درست اوج احساس رو به وجود بیارید. اما استراتژی درست رو متوجه نیستید. امکان جذب هست اما احتمالا بیشتر از یک هفته دووم نمیاره. یک سال و نیم زمان زیادی هست و بله، ایشون با کسی هستن. وفادار نمونید و رو به زندگی باز باشید تا بهترین‌ها رو در برابرتون بیاره. و اون‌جاست که جذابیت و عزت نفس خودتون رو پیدا می‌کنید.

با سلام و تشکر از سایت خوب تون قبل از آشنایی با سایت شما اتفاقا دو روزی بود که از قانون جذب استفاده میکردم چون قبلا هم یه مطالعه داشتم ولی خب برای خودم زمان تعیین کردم که تا عرض یه هفته بهم پیام میده و بعد از زمان تعیین شده تصمیم دارم ادامه ندم، آیا تصمیم درستی است یا جواب نمی دهد؟

با سلام، زمان تعیین نکنید، همین حالا برای همین حالا احساسش کنید. باید بدون انتظار نتیجه، لحظه‌ی رسیدن رو تجسم کنید.

سلام نه ماه باهم بودیم سر اخلاقای بدم انقد که اذیت شد چند روزه ترکم کرده کلیم التماسش کزدم ولی گفت حنات دیگه پیش من رنگی نداره خسته شدم از رفتارات میخواستم ازدواج کنیم ولی نمیخوام دیکه باهات ادامه بدم چون در کنارت احساس ارامش نمیکنم و پیر میشم من خیلی پشیمونم دوسدارم اخلاقمو عوض کنم ب نظر شما با قانون جذب برمیگرده؟؟؟؟؟؟

سلام، ابتدا از قانون جذب برای تغییر خودتون استفاده کنید. و همیشه امید بازگشت وجود داره.

سلام چقدر به درستی و اثر بخشی این روش اطمینان دارید؟ این شیوه امتحان شده هست؟ اگر من این روش رو همینطور که توضیح دادید انجام دادم ولی نتیجه نداد یا نتیجه ی معکوس داد چی؟

سلام، من از چیزی که خودم تجربه نکرده باشم صحبت نمی‌کنم؛ حتی اگر حرف بزرگ‌ترین اساتید باشه. و اصلا نمی‌گم کار ساده‌ای هست و حتما می‌تونید مراحل رو به تنهایی درست انجام بدید.

پس من چطور مطمعن بشم که درست انجام میدم مراحلو؟ مگه راهی غیر از این داره که از مطالب سایتتون استفاده کنم؟

باید تعهد داشته باشید و بدونید که در تمام لحظات زندگی در حال فعال کردن قانون جذب هستید، و ممکنه فقط برای یک روز فرد رو جذب کنید. باید روی استراتژی‌هاتون کار کنید (داخل کامنت‌ها توضیح دادم). من جلسات خصوصی دارم اما تنها برای این موضوع نیازی ندارید. چیزی از دست نمی‌دید و هر بار بیشتر یاد می‌گیرید. فقط به انجام این مراحل تعهد داشته باشید و مطالب اشتباه بزرگ تجسم و آموزش مدیتیشن رو ببینید.

ینی بعد از انجام صحیح تمام این مراحل ممکنه که جذب فقط برای یکروز باشه ؟

و حتی یک برخورد؛ چون ما در همه دقایق زندگی در حال جذب هستیم. وقتی از روی احساسات تصمیم‌های سریع می‌گیریم، داریم چیز دیگه‌ای رو جذب می‌کنیم. به بخش اول این مطلب خوب دقت کنید.

سلام مجدد استاد. مشکل ما که از ۲ ماه پیش شدت گرفت و دعوای شدیدی داشتیم . تو این دو ماه من هی چند روز خبری ازم نشد هی باز پیام دادم بهشون. ولی ایشون جوابی بهم نمیدادن. تا حدود ۱۵ روز پیش که من دیگه هیچ پیامی بهشون ندادم یک هفته گذشت ایشون به بهانه پول قرض گرفتن از من بهم پیام دادن منم مبلغ رو بهشون دادم. البته خطی که من داشتم دائم در حال خاموش روشن کردن هستن و چند روز پیش اتفاقی بدون هیچ درخواستی از جایی شماره جدیدشون از یه طریق خیلی اتفاقی به دستم رسید. وقتی باز بهشون پیام دادم اول کمی با پیام صحبت داشتیم بعد خودشون تماس گرفتن و بازم همون حرفا رو زدن و گفتن دیگه حسی به من ندارن ولی بخاطر روزای خوبی که کنار هم داشتیم بخشیدمت ( همون قضیه ای که تو کامنت قبلی گفتم براتون) روز بعد من بعضی از خاطرات و از خودگذشتگی که برای همدیگه کرده بودیم رو بهشون یاداوری کردم و گفتم اگر حق من نمیدونی که با این وجود کنار کسی که دوستش دارم باشم از همین لحظه برای همیشه از زندگیت میرم. همون شب جوابی ندادن ولی فرداش گفتن بهتون گفته بودم به این خط جدیدم پیام ندی و … منم دیگه جوابی ندادم. استاد عزیز با توجه به اینکه من ۲ ماه نتونستم رهاش کنم و از سردی رابطه اولیه ۶ ماه گذشت و بعد از ۶ ماه در عرض یک هفته دیدار داشتیم و دیدارمون هم جسمی بوده و بعد اون اتفاق دعوا و شک کردن اتفاق افتاد و الان هم ۲ ماه از این قضیه میگذره و با توجه به اتفاقاتی که اول همین کامنت گفتم امکان درست شدن رابطه هست یا نه. ضمنا من تو این مدت سعی به رابطه جدید با شخص دیگه ای هم داشتم اما خیلی اتفاقی این رابطه برقرار نشد که من این اتفاق رو مثبت می بینم. چون قبلا هم شده بارها من و این خانم حدود ۱ ماه از هم خبر نداشتیم بخاطر مخالفت های خانواده ولی تا خواستم تو رابطه جدید قرار بگیرم برگشتن. همین قضیه هم تکرار شد تا خواستم تو رابطه جدید قرار بگیرم برای پول قرض گرفتن بهم پیام دادن ولی دیگه مثل سابق نیستن و میگن حسی ندارن به بنده. نمیدونم واقعا شدنی هست یا نه چون من حاضرم برای جبران و زنده نگه داشتن رابطه مون هر از خودگذشتگی بکنم با اینکه میدونم گزینه های بهتری هم برای من تو دنیا هست.

البته استاد من تمام این مدت احساس قلبیم بهم میگه همه چی درست میشه و دوباره رابطمون بهتر از قبل خواهد شد. اما تو این چند ماه خیلی افکار منفی داشتم و دلیل اصلی این روزهای خودم و رابطمون رو همون افکار منفی میدونم. من به این چیزا تو این مدت فکر کردم و اتفاق افتاد. اما الان هر وقت فکر منفی به ذهنم میرسه اون رو با فکر مثبت عوض میکنم و سعی میکنم مثبت فکر کنم در مورد ایشون و رابطمون.

البته استاد من بعضی چیزا یادم میاد میگم میخوام نتیجه گیری کلی کنید طبق تجربه شما و راهنمایی کنید. چند شب پیش پیام دادن گفتن اگر ازدواج کنی و بچه دار بشی و من خبرش بشنوم خیلی خوشحال میشم و مادرت هم با شنیدن این خبر خیلی خوشحال خواهد شد.

سلام، در این مرحله مشکل شما بیشتر از افکار منفی، نبود یک استراتژی درست در تک تک برخوردهاتون هست. از خود گذشتگی کار خطرناکیه و اگر با استراتژی درست انجام نشه ضربه‌ی بزرگی بهتون می‌زنه. اگر استراتژی درست ندارید، به طور کل از خود گذشتگی نکنید. همه چیز باید دو طرفه باشه. پول‌تون رو پس بگیرید. درصد جذابیت شما قطعا زیر ۵۰ رسیده. خطشون رو عوض کردن و شما پیدا کردین و باز بهش پیام دادین. خودتون رو جای ایشون بذارید. مردم دقیقا همون ارزشی رو براتون قائل هستن که خودتون برای خودتون قائلید. من این‌جا از طریق کامنت با وجود توضیحات هم نمی‌تونم یک قضاوت درست داشته باشم، چون رابطه نیاز به بررسی داره. اما چیزی که به نظر میاد اینه که اگر به همین شیوه ادامه بدید هیچی براتون نمی‌مونه. تنها نمونید تا بتونید مدتی فکر به رابطه رو کنار بگذارید. رابطه فیزیکی اخیر اگر براشون تجربه خوبی بوده، تاثیر مثبت زیادی داره.

خوشبختانه تنها نیستم. و شرایط روحی خودم نسبت به دو ماه پیش خیلی بهتر شده. البته اون خط من پیدا نکردم و چیز خاصی هم نفرستادم. الانم کلا قطع ارتباط کردم و هدفم اینه تا زمانی که خودشون نخواستن هیچ ارتباطی باهاشون نداشته باشم در واقع یهو خودمو محو کردم. اما واقعیتش احساس درونیم بر اینه که همه چی درست میشه و حتی عمیق تر از قبل خواهد شد. در کل من برای ایجاد یک زندگی و رابطه خوب واقعا به یک مشاوره دارم که راه و شیوه یک رابطه خوب و طولانی مدت رو یاد بگیرم. در واقع من افکار منفی ام تو کل زندگیم همیشه زیاد بوده و تمام مشکلاتمم میدونم نشات گرفته از همین افکار خودم بوده.

ولی از وقتی با سایت و ویدیو های شما اشنا شدم تمام مدت سعی میکنم افکار مثبت داشته باشم و جایگزین افکار منفی کنم. و خدا رو شکر این باعث شده به کل زندگی خوش بین باشم. اینم بگم که قانون جذب از دیروز در مورد یک شخص دیگه ای کاملا برام عمل کرد. بعد از یک ماه دیروز فقط با یک پیامک حوالپرسی از طرف من با شخص مورد نظر آشتی کردم در حالی که اصلا فکرشم نمیکردم. خودشم دقیقا همین رو گفتن که چند ساعت پیش یادت افتاده بودم.

و الان دقیقا یقین پیدا کردم که قانون جذب برای رابطه عاشقانه منم عمل خواهد کرد. در واقع یه جورایی راه استفاده از قانون جذب رو برای خودم یافتم.

خوشحالم که باعث تغییری در زندگی‌تون هستم و امیدوارم با پیگیری مداوم، این تغییر مثبت رو حفظ و بیشتر کنید. قانون جذب همیشه در حال عمله، اما یادتون باشه که فقط یک قانونه. بازیگر اصلی شما هستین و یک تصمیم اشتباه این قانون رو به ضررتون تموم می‌کنه.

استاد پس گرفتن اون مبلغ چه تاثیری تو ایجاد دلتنگی و رابطه مجدد داره؟

دادن پول در این شرایط سخاوت شما رو نشون نمی‌ده، ضعف نشون می‌ده.

با سلام منو‌عشقم ۱۴ سال دوستیم و من در کشور دیگه ای زندگی میکنم البته هر دو سه ماه یک ماهی کنار هم هستم و کل روز و شب ویدیو کال داریم ایشون خیلی قهر میکنه و جواب تماس هامو نمیده تا من برم برای اشتی حتی و من هم همیشه این کار و کردم تا دفعه قبل که قهر کرد منم زنگ نزدم و اونم سراغ منو نگرفت این جریان سه ماه و نیم طول کشید تا من به دیدنش رفتم و اشتی کردیم ولی دوباره برگشتم دوباره قهر کرد و جوابم رو نمیده چکار باید کنم میدونم اگه سراغش نرم اونم سراغم نمیاد ولی وقتی کنار هم هستیم خیلی به من ابراز عشق میکنه ولی نیستم قهر میکنه حالا چطور با قانون جذب میتونم رابطه رو درست کنم وایا به نظر شما این رابطه دوباره پیوند میخوره

۱۴ سال روز و شب ویدئو کال، هر سه ماه یک ماه کنار هم. چنین آماری توی محکم‌ترین رابطه ها هم دیده نمی‌شه. رابطه تون ریشه های خیلی محکمی داره و به نظر میاد موضوع لجبازی باشه، اما باید علت قهرهای ایشون ریشه یابی بشه. با اعمال قانون جذب هر کاری می‌شه انجام داد اما اگر مشکل از ریشه درست نشه این‌قدر این اتفاق تکرار می‌شه که یک جایی خودتون دیگه تمایلی به رسیدن نداشته باشین.

مرسی افای عربی از اینکه جواب دادین . بله شما درست میگین و این اتفاق پی در پی داره می افته و من خسته شدم ولی اینقدر تو رابطه عشق و احترامه که دلم نمیخواد تموم شه ولی گاهی هم شک میکنم از این عشق که داره اصلا وجود داره اگه هست پس این همه قهر و تموم کردن چه معنی میده نمیدونم باید چیکار کنم به نظرتون وقت مشاوره بگیرم ازتون

رابطه‌ی شما عالی به نظر میاد. اما من دارم از روی کلمات‌تون قضاوت می‌کنم و خودتون بهتر می‌دونید که نیاز به جلسه خصوصی هست یا نه. می‌تونید با استفاده از صحبت‌هایی که این‌جا داشتم درستش کنید. من کوچ مهارت‌های زندگی و کسب و کارم و اگر موضوع فقط همین یک مورد هست، فکر نکنم براتون به صرفه باشه.

اگرچه با توجه به توضیحاتتون تقریبا نا امید شدم از نتیجه گیری از قانون جذب چون شما گفتید ممکنه نتیجه ی استفاده از این قانون تنها یک برخورد باشه درحالی که من هرروز بنا به شرایط کاری با ایشون برخورد دارم و صحبت هم میکنیم حتی ۹۰٪ اوقات خود ایشون برای صحبت پیشقدم میشن بنابراین جذب تنها یک برخورد کمکی به من نمیکنه ولی جا داره اینجا بخاطر آموزشها و پاسخ های کاملتون تشکر کنم .

ما با علم بر قانون گرانش و ایرو داینامیک هواپیما می‌سازیم و به آسمون می‌ریم. اما اگر یک خلبان آموزش دیده نباشید، قطعا مدت زیادی روی آسمون نمی‌مونید. امیدوارم این مثال پاسخ کامل رو داده باشه.

سلام آقای عربی تو رو خدا به دادم برسین دارم دق میکنم از غصه😭 عشقم که دو ساله با هم بودیم یه ماهه سرد شده امروز گفت فقط میخوام با هم دوست باشیم به درد ازدواج نمیخوریم کیس دیگه ای مد نظر دارم، گفتم چرا یهو گذاشتیم کنار؟ گفت یهو نبود آتیش زیر خاکستر بود عشق دوران بچگیمه. حالا ما همکاریم تو یه اتاقیم نمیتونم نبینمش دارم دق میکنم از غصه، نمیتونمم رهاش کنم. تو رو خدا کمکم کنین😭😭😭😭

سلام، من درست متوجه موضوع نشدم. اما اگر ایشون عشق دوران بچگی‌شون رو پیدا کردن، نیاز به جلسه خصوصی هست.

سلام جناب استاد وقت بخیر من امروز با مطالب سایت شما آشنا شدم و واقعا امیدوار شدم من و پارتنرم حدود ۱ونیم سال با ه رابطه عاشقانه داشتیم. البته یک سال اول فوق العاده بود. من سعی کردم همه نیازهای روحی ایشون از قبیل عشق دادن و توجه کردن و کارهایی که انتظار نداشتن انجام دادن و …. رو انجام بدم و ایشون بارها عنوان کردند که مطمئنا بهتر از من هیچ وقت نمیتونن ببینن. ولی یه روز صبح که بلند شدم با پیام ایشون مواجه شدم. بعد از صحبت با ایشون عنوان کردند که قصد ادامه ندارن و به نفع هر دو طرف هست و دلایلی اوردن که فقط بخاطر خوب بودن من کنار من بودن و حس و علاقه ای به من نداشتن توی این مدت. بعد از اون من پیگیری هایی کردم و نتونستم تحمل کنم ولی جواب عکس داد و متاسفانه از همه جا بلاک شدم. آخرین بار ایشون گفتن که به هیچ عنوان بر نمیگردن و میخوان ازدواج کنن و وارد رابطه جدیدی بشن. من میتونم امیدوار باشم به برگشت؟ ضمن اینکه ما در دوشهر مختلف زندگی میکنیم و چطور میتونم خودمو به ایشون مجدد ثابت کنم ممنون از لطفتون

سلام، خیلی ناراحتم که بگم این کارهای خوب یک طرفه‌تون هر لحظه داشته از ارزش شما برمی‌داشته و به عزت نفس و غرور ایشون اضافه می‌کرده. از یک جای کار جذابیت شما دیگه صفر می‌شه و موندن با شما فقط به خاطر عذاب وجدانه. و طولی نمی‌کشه که با کوچکترین بهانه یک روز صبح پیام خداحافظی رو می‌شنوین و باز با کارهای بعدی و پیگیری، ارزش‌تون رو از صفر هم پایین‌تر می‌برین. اون‌قدری بی‌ارزش می‌شید که برای خلاص شدن از شما به دروغ ایجاد رابطه‌ی جدید رو میارن. بله به احتمال زیاد برای خلاص شدن از شما دروغ گفته. اولین کاری که باید بکنید اینه که دیگه هیچ کار نکنید. عزت نفس خودتون رو به دست بیارید. امیدوار باشید، اما زندگی بدون ایشون رو از حالا تمرین کنید. روی لذت‌های زندگی تمرکز کنید. این‌جا نمی‌شه درست عنوان کرد، اما اگر رابطه براتون اهمیت داره، باید غروری که خودتون براش ساختید رو نابود کنید. تنها چیزی که باید بهش ثابت کنید، ارزش بالای خودتونه.

یعنی من با قانون جذب هم نمیتونم امیدوار باشم؟

۹۵ درصد روز ما رو ناخودآگاه مون در اختیار داره، و قانون جذب رو هم ناخودآگاه به نفع یا ضرر فعال می‌کنه. ضمیر ناخودآگاه بدون عزت نفس زندگی خوبی براتون جذب نمی‌کنه. بله می‌تونید فرد رو جذب کنید، اما هر لحظه که به غرور و عزت نفس ایشون اضافه و از ارزش خودتون کم می‌کنید، کاری می‌کنید که با عزت نفس بالا، قانون جذب به نفع ایشون عمل کنه، و ایشون به دلیلی که گفتم شما رو نمی‌خوان. باید غروری که خودتون براش ساختید رو نابود کنید. هم سطح که شدید بعد از نو شروع کنید. انرژی مثبت رو درون‌تون تقویت کنید. با تمرین رها سازی ایشون، عزت نفس‌تون رو بالا ببرید. این فرمول درست بازگشت در کنار داشتن یک زندگی خوب هست.

سلام خسته نباشین خیلى ممنون به خاطر تمام فیلهاى صوتى بسیار آمون ده و مفید.

سپاسگزارم

سلام،باتوجه به مهارت‌ها که گفتیدواجراکردم،عشق من بامن تماس گرفت،گفت دوستم داره اما برای برقراری رابطه مجددبه زمان احتیاج داره،آیاالان من اونوجذب کردم یابایدکاری دیگه انجام بدم،ممنون از راهنمایی شما.خودم احساس بهتری دارم و دیگه رهاکردمش،حرکت بعدی چیه؟

بسیار خوشحالم که تونستید انجامش بدید، اما همون طور که در ویدئوی اول می‌گم، رسیدن سخت نیست، قسمت مشکل حفظ رابطه هست. قطعا جذب شما بوده. از حالا تک تک رفتارهاتون مهمه و باید طبق استراتژی باشه؛ اما از اون‌جا که ما بسیار احساسی عمل می‌کنیم، تا رسیدن از تئوری به عمل بارها خراب می‌کنیم. باید استراتژی درست داشته و اون‌قدر متعهد باشید که طبق اون عمل کنید.

سلام وقت بخیر من خیلی به کمک فوری نیازمندم من در یک رابطه ای بودم و خب سر سوتفاهماتی بهم خورد حدود دوسال بی خبر بودیم اما من دورادور حواسم بود به این اقا ولی حال روحی خیلی بدی داشتم تا ماه پیش واقعا از بس تو خودم ریخته بودم ناراحتیمو تماس گرفتم وبه ایشون حسم و گفتم که هنوز دوسش دارم و تمام سعیم و کردم که خب با اعتماد به نفس کامل باشم البته ایشون میدونن که من رو رابطشون با دیگران حساسم ولی خب درحال حاضر رابطه جدی و عاشقانه ای ندارن الان دوسه هفست من مدیتیشن .. شروع کردم یکم اروم تر شدم ولی شدیدا میخوام برگردونم ایشون رو ولی خب ایشون نظرشون مثل قبل بود که من شرایط ازدواج ندارم و برنامه بلند مدت ندارم ولی من حس ششمم میگه ایشونم بی میل نیست اگه من نشون بدم که پیشرفت کردم که تاحدودیم موفق شدم این که علاوه بر این تکینیک ها حضوری برم و درمورد یه مساله کاری سوال بپرسم بدون اینکه به رابطه اشاره کنم در این جهت که فقط یه دیدار کوتاه داشته باشیم میتونه مفید باشه؟

سلام، این موضوع پیچیده‌تر از این هست که بشه پاسخ درستی بر مبنای این اطلاعات داد. چیزی که با توجه به این متن باید بگم اینه که باید از این لحظه دیگه هیچ حساسیتی از طرف شما حس نکنه. باید احساس از دست دادن کامل شما رو تجربه کنه. چون توجه چند ساله‌ی هر کسی به ما، برامون اعتیاد آوره. به هر طریقی که فکر می‌کنید، باید همزمان با احساس از دست رفتن، حسادت شدید هم به وجود بیارید و صد البته دیگه حساسیتی نشون ندید. اگر مشورتی هم می‌خواید بگیرید، باید در راستای القاء حس از دست دادن و احساس حسادت ایشون باشه، نه رفع نیاز شما. اگر این مشورت سطحی هست یا از خیلی‌ها می‌شه گرفت، قطعا نیاز نشون می‌دید. بیشتر از مدیتیشن، روی تکنیک‌های ریلکسیشن کار کنید که البته این روزها به تمام این تجارب مدیتیشن گفته می‌شه. انرژی درونی‌تون رو بیدار کنید.

میخواستم ازتون بپرسم که من دختری ۲۰ساله هستم تقریبا از اوایل ۱۸سالگی با آقای که ۴سال از من بزرگتر بود وارد رابطه احساسی شدم که ایشون به شدت ابراز علاقه میکردن و منو دوست داشتن هرچند من ایشون می شناختم میدونستم آدم وفاداری نمیتونه باشه رفته رفته این رابطه دو طرفه شد منم تا حدودی به خواسته های ایشون تن دادم تا به قول ایشون وابستگی از بین نره ،قرار بر این بود بعد از سالگرد فوت عموی ایشون به خواستگاری بیان اما اینجوری نشد سر موعد قول قراراشون ی ثری بهانه آوردن از زیر کار در رفتن حتی چندباری هم بحثمون شد آخرین بار ایشون با عصبانیت بد دهنی جواب منو دادن و شاکی از اینکه چرا بی محلی میکنی و کسی توی زندگیت اومده اما من گفتم شما منو واسه دوستی میخواین منو نمیتونم اینجوری ادامه بدم پا گذاشتم روی خواست قلبیم و باهاش کات کردم حالا میخوام با وجود این مشکلات و دور شدن این آقا و سرد شدنشون طی قهرای طولانی که داشتیم بدونم ایا امیدی هست یا نه چون میدونم هم اون هم خودم هنوزم بهم حس داریم من خودم به شخصه خواستار برگشت ایشون به رابطه هستم توصیه هاتونو خوندم و میخوام تصویر سازی کنم و ایشون به حال خودشون رها کنم و برای خواستنشون پا فشاری نکنم قطع ارتباط کامل کردم اما راه برای برگشتنشون بازه فقط میخواستم بدونم که چقدر درصد شانسم بالاعه

سلام، مشکل از تن دادن به خواسته‌های ایشون به وجود اومده. این طوری نمی‌شه قضاوت کرد که چرا واقعا نیومدن. کاری به این ندارم که زیر قول زدن، اما یک دوستی خوب و گرم رو نباید برای توقع ازدواج خراب کرد. فقط نباید تن به خواسته‌ها داد که جذابیت و کنجکاوی و صد البته، اعتماد، از بین نره. برخلاف حرفی که به شما گفتن. باید طوری جذابیت و کنجکاوی رو درونش شعله ور می‌کردین که اصرار ازدواج از طرف ایشون باشه. میزان بد دلی و بد دهنی رو به این سادگی نمی‌شه متوجه شد، اما این رفتارهای جنون آمیز زندگی رو همیشه به کام‌تون تلخ می‌کنه. تا زمانی که خودتون طالب بازگشت باشین، امید و شانس هست. اما این قهرهای طولانی کار رو به جایی می‌رسونه که دیگه خودتون بازگشتی نخواید. در صورت بازگشت دوباره مرزهاتون رو روز اول با ایشون مشخص کنید تا دیگه لازم به تن دادن به خواسته ها نباشه.

سلام اقای عربی من با دوست پسرم رابطه مون خراب شده و اخرین بار که جواب تلفن داد گفت حتی یک درصد فکر نکن من بَر میگردم به رابطه و چون سیم کارت من به اسمش بود رفته سیم کارتمو سوزونده بهم میگه اگه تا عید زنگ نزنی میام سیم کارتتو بهت میدم و به نامت میکنم من فقط از لحاظ عاطفی بهش وابسته نبودم از لحاظ مالی هم بهش وابسته بودم من میدونم دنبال بهونه ست ولی همش میخواد به من حس گناه بده و میگه تو باعث همه چیزی البته منم میدونم مقصرم ولی الان فهمیدم اون موقع که داشتم همه چیزو به کمک خودش خراب میکردم نمیفهمیدم حالام خودمو بخشیدم چون فکر میکنم من هر چی ام بودم همیشه سعی کردم بسازم رابطه مو ولی اون منو دور زد و رفت خیانت کرد اخرین بازم واسه همین مثل دیوونه ها شدم و هر چی از دهنم در اومد بهش گفتم امّا بعدش معذرت خواهی کردم ولی قبول نمیکنه من دیگه هیچ تماس و پیامی باهاش ندارم به نظرتون عید خودش پیداش میشه به بهونه ى سیم کارت یا اینم وعده ی سَر خرمن هست که منو بپیچونه راحت تر ؟ من از طرف خانواده هیچ ساپورتى ندارم باید چه کار کنم که اعتماد به نفسم بره بالا و اینکه دوباره جذبش کنم ؟همیشه میگفت اگه یه روزی قلب تو رو بشکونم خدا از من نمیگذره ولی حالا اینکاروکرده و اصلا هم به روى خودش نمیاره ..

مسئله شما از بابت ساپورت نداشتن بسیار خاصه. حتما توی برنامه پرسش از من شرکت کنید. پرسش‌تون رو به صورت صوتی به تلگرام @tarhetalayi با جزئیات کامل زندگی و تجربه‌هاتون ارسال کنید. کمک‌تون می‌کنم.

 

سلام وقت بخیر ببخشید تو متنم سلام نکردم اخه از توی دایرکت کپی کردم

سلام استاد وقتتون بخیر. ممنون بابت راهنمایی هاتون من ۱ ساله با دختر خاله ام در ارتباطم و ایشون ۴سال از من کوچیکتره.. دانشجوه.. از اوایل خوب بودیم باهم حتی عکساشو برام میفرستاد چون بهم اعتماد داشت حتی کادو تولد دادم بهش..خیلی هم تشکر کرد.. دوباره براش کادو خریدم.. بعضی موقع ها پیام میداد که تنهام بیطاقتم منم تا میومدم برم تو احساسات باهاش زیاد رابطه احساسی برقرار کنم نمیذاشت… محتاط بود از هر لحاظ.. بعد یه بار گفت که چند نفری اومدن خواستگاریش جواب رد داده بهشون.. منم به مامانم گفتم.. اونم رفته بود با خاله ام و باباش حرف زده بود لااقل نشونش کنن.. اونام گفته بودن هر چی دختر وپسر بگن.. ولی خاله ام دروغگوه.. بعد خودشم پیام داد که قصد ازدواج ندارم.. اگرم در ارتباط باشیم باید در حد دوست اجتماعی باشیم.. منم که بدبخت عاشقشم قبول کردم.. گفتم خوب میشه خدا بزرگه.. بد نبودیم تا یه چند ماهی حتی برمیگشت.. پیام میداد که امروز بر میگردم منم میرفتم میدیدمش.. تا این که خودبه خود میگفت زیاد دوست ندارم باهیچ پسری در ارتباط باشم کلا سردتر شد. خیلی دوسش داشتم خیلی قربون صدقه اش میرفتم اونم زیاد براش مهم نبود که دوسش دارم..مغرورم هستش.. حتی بهم اجازه نداد تو این یک سال برای ملاقات هم ببینمش.. خودش میگفت از کلمه عشق بیذاره.. یا کسی بهش بگه دوسش دارم یه هفته دپرس میشه.. منم هی قناعت میکردم میگفتم اشکال نداره شاید گذر زمان بهترش کنه.. خیلی بهش توجه میکردم.. احوالشو میپرسیدم ولی اون سرد بود.. بعضی موقعها شوخی میکردیم باهم.. البته یه بار بخاطر اینکه سرد بود باهاش دعوام شد گفتم لابد با یکی ارتباط داری.. گفتم منت چه پسری رو بردی؟؟ خیلی بدش اومد نزدیک یه هفته باهم درارتباط نبودیم دیگه ارتباطمون کم رنگ شد.. همه فامیل هم میدونن دوسش دارم حتی خانواده دو طرف وقصدمم باهاش ازدواجه..البته خواهر بزرگترش ازدواج ناموفق داشت چون قرار بود زنداداش من بشه.. ولی خاله ام خرابش کرد..اونو به یه پسر داد که ماشین سنگین داشتن بعد با دخترش اخلاقش بد بود حتی کتکش میزد طرف.. الان دامادش سرطان داره.. خواهر منم عروسشونه….البته اینم بگم که از لحاظ مالی توپ ان.. اصلا کمبود نداره.. تا دیروز که خودبه خود پیام داده برام که دیگه باهام کات کرد.. حتی نوشت که این حس برام دوطرفه نیست.. خوشبخت بشی گفتم مامانت راجب من چی میگه.. گفتش که از تو بدش نمیاد ولی دوست نداره الان ازدواج کنم.. منم گفتم ۲ سال دیگه تا وقتی که دانشگاتو تموم میکنی.. کلا داغون شدم… حتی گریه کردم براش..اونم گفت منم گریه کردم.. ولی چه فایده… اینقد دوسش دارم اسمشو با طلای ایتالیای درست کردم بهش بدم تو این هفته.. چون تولدشه..

امیدی هست به بازگشتش استاد!! ؟؟ ؟ بخدا داغون شدم

سلام، من همیشه گفتم، دوستی ساده یا “دوست اجتماعی” شدن قاتل رابطست. این بدترین وضعیت یک رابطست. بریک آپه الان تون خیلی بهتر از دوستی سادست. دوست اجتماعی شدن بعد از یک رابطه، فقط کمکی هست برای آروم سرد شدن و کات شدن رابطه. بله، اگر می‌خواید با هم تا ابد دوست بمونید بدون احساسات و رابطه، تصمیم خوبیه. اما اگر تصمیم دیگه‌ای دارید، باید برید تا جای خالی‌تون دیده بشه. پاسخ‌های من به کامنت‌های این صفحه خیلی براتون مفیده. دادن هدیه بعد این صحبت، رفتارش رو تشویق می‌کنه و اگر آینده‌ای باشه، این رفتار بارها تکرار می‌شه. هیچ ثروتی کسی رو به اندازه جذابیت شخصی، نمی‌تونه جذب کنه. الان اتفاق بدی نیافتاده، ادامه‌ی دوستی ساده بد بود. روی جذبه‌ی شخصی‌تون کار کنید و قطعا امیدوار باشید.

درود به شما اقای عربی ..۳۷ ساله هستم .. من ۳ماهه از همسرم جدا شدم .. هیچ مشکلی نداشتم .. خیلیم دوسش داشتم و دارم .. اما اشتباه و یک هوس باعث شد از همسرم جدا بشم .. اشتباه از من بوده و متاسفم .. به جرات میگم یکماه اول حالیم نبود ولی بعدش کاملا هم عذاب وجدان شدیدی دارم هم کاملا دوس دارم برگردم به عزیزم .. باهاش صحبت کردم .. ولی قبول نکرد .. حقم داره .. ولی من شدیدا بهش نیاز دارم و میخام جبران کنم .. وضعیتم اصلا مناسب نیس .. همینو بگم باورکن ۳هفتس نمیتونم بخوابم .. شبا تا صبح بیدارم .. دیشب و از روی استیصال گفتم بگردم یه مراقبه پیدا کنم خوابم ببره .. اینجارو پیدا کردم .. ساعتها دارم میخونم مطالبو .. میخام برگردم ب روزای خوبم .. دلم تنگه و تنهایی بدجور اذیتم میکنه .. دارم تلاش میکنم انجام بدم کارایی که گفتی .. راستی نتونستم فایلاتو دانلود کنم .. ولی میخام انجامش بدم .. اره سخته مدتیشن .. دیشب از خودم پرسیدم خدایا چیکار کنم ذهنم خالی شه .. چقد فکر میاد .خسته شدم .. امشب فهمیدم نباید بهشون پروبال بدم . بزارم بیان مقاومت نکنم .. توجه نکنم تا برن .. امیدوارم رها بشم .. خستم خیلی خستم .. ولی ازت ممنونم .. واقعا .. خداخیرت بده .. امیدوارم منم به همسرم برگردم ..

روی حفظ آرامش درونی تمرکز کنید. تکنیک های ریلکسیشن و به اصطلاح مدیتیشن صوتی رو قبل خواب به کار ببندید و مهم‌تر از همه، به هیچ وجه تنها نمونید. برگشت همسرتون احتمالا اتفاق می‌افته اما رابطه بعد از خیانت، مثل فردی هست که پا از دست داده. می‌شه با مراقبت دائم زنده نگهش داشت، اما هیچ‌وقت پا در نمیاره.

🙏 🙏 ممنونم .. سپاس از راهنماییتون .. امیدوارم اتفاق بیوفته ..دیشب تجسم ذهنی کردم .. وجالب اینکه امروز بهم پیام داد و اینارو بهم گفت که : اول خودتو جمع کن .. مثل افسرده ها شدی . من نمیخام با یه افسرده باشم ..از راکد بودن دربیا … اینا نشونه هست استاد؟؟ خیلی امیدوار شدم و هستم و میخام تمریناتتون رو جدی تر انجام بدم .. دوس دارم اصلاح بشم و… ممنونم ازت اقای عربی

از نشونه بزرگ‌تر هست. جذبتونه. هیچ وقت مثل زمان احساسات شدید برای عشق از دست رفته، قانون جذب رو فعال نمی‌کنید. اما از این به بعد باید هر لحظه حواستون به رابطه و رفتارتون باشه. قانون جذب شما رو به آسمون می‌بره اما پرواز و ادامه‌ی راه رو با استراتژی درست ممکنه. موضوع شما هیچ‌وقت عادی نمی‌شه و سازش و رسیدگی دائم نیاز داره؛ اینو یادتون باشه.

سلام استاد من ۲ ساله با شخصی دوست شدم که توی همون سه ماه اول بحث و دعوا شکل گرفت بینمون و از هم جدا شدیم بعد یه ۲ و ۳ ماهی ک گذشت دوباره من بهشون پیام دادم و خواستم حضوری صحبت کنیم چون دوسش دارم نمیدونم چرا بیشتر مواقع پیشش میرم استرس میگیرم و نمیتونم حرف هام بزنم بهش در کل ایشون خیلی ادم مغروریه ونشد صحبت کنم ولی سر قرار اومدش بعدش چندین بار دوباره زنگ و تماس و واسطه یه مدت خیلی کوتاه برگشت دوباره خودم خراب کردم رفتم محل کارش و پیشه دوستش گفتم دوست دارم و اون ناراحت شدش در کل رابمون اونطوری که هنوز شکل نگرفت و دوباره الان در تماس نیستیم بهم زنگ نمیزنه ۳ ماه گذشته هیچ خبری ازش نیست و حدودا شهریور ماه بود که زنگ زد بهم گفت دلم گرفت اومد محلمون با ماشین منو ببینه و رفت . اول رابطمون اصلا بهم اعتماد نداشت و من بخدا هیچ چیزیو ازش پنهان نکردم صادقانه باهش رفتار کردم … در کل الان میخوام برگرده دوستش دارم چطوری میتونم برشگردونم با استفاده از قانون جذب ؟!

اول ببینید چرا این فرد رو دوست دارید؟ سه ماه زمان کمیه برای شروع بحث و دعوا. شاید لایق بیشتر از این باشید. کنترل رو دست احساسات ندید که پس زده شدن، وابستگی میاره. اشتباه زیاد داشتید و حالا باید روی برنامه‌های رشد شخصی‌تون تمرکز کنید. دامنه ارتباطات اجتماعی‌تون رو وسیع کنید. قانون جذب بدون عزت نفس کافی براتون جذب موفقی برای یک زندگی به وجود نمیاره. مطمئن باشید. به هر حال سه ماه زمان کمی نیست و باید ایشون رو بدون هیچ ابراز تمایل از طرف خودتون، تحریک کنین.

دوست داشتن چرا و دلیل نداره که دوسش دارم و واسه دل که دلیل منطقی نمیشه بیاری ولی اینم بگم من دیگ مصمم تصمیمو گرفتم الان حدودا ۳ ماه هیچ تماس و پیام از طرف من نبود و همینطوری ادامه میدم روی اعتماد به نفسم هم کار میکنم فقط سوال اینه که چجوری به سمت خودم مشتاقش کنم؟! میدوونم که دوسم داره با تمام غروری که داره

دوست داشتن گاهی به خاطر وابستگی‌ای هست که از پس خوردن ایجاد می‌شه. باید خوب چشم‌ها رو باز کنید تا ببینید احساس واقعی هست یا صرفا یک Obsession (ترجمه درستی در زبان فارسی نداره). قطعا این زنگ‌های پشت سر هم ارزش شما رو پایین آورده. این که من بخوام به شما بگم چطور می‌تونید احساسات ایشون رو تحریک کنید، به شرایط شما بستگی داره و من نیاز به اطلاعات شخصی و صحبت زیاد دارم.

استاد همین دیگ نمیدونم چطوری به سمت خودم اونا بکشم یا مشتاقش کنم بیاد سمتم چون توی مدت ۲ سال چند بار یه مدت کوتاه برگشت دوباره نمیدونم مشکل از من بود بهم خوردش گاهی اوقات که جواب زنگاما نمیداد خیلی پشت سرهم بهش زنگ میزدم و نگرانش میشدم و اونم جواب نمیدادم شاید بیش از حد زنگ زدنم باعث این فاصله ها شده الان بنظر شما استاد گرامی بهترین روش چیه چطوری برشگردونم از کجا شروع کنم ؟!

سلام خسته نباشید من ویدیوهای قانون جذب تون رو امروز گوش دادم عالین و حتما تمرینم میکنم، فقط سوالی داشتم اگه عشق سابقم برگشت چطوری باید باهاش برخورد کنم و حرف بزنم با چه لحنی؟

با سلام، رفتار شما برگ‌های یک درخته، تا روی ریشه کار نکنید، نمی‌تونید هر روز تک تک برگ‌های درخت رو رنگ بزنید و مرطوب کنید. آب رسانی باید از ریشه انجام بشه. نمی‌تونید یک کتاب آموزش رفتار درست رو حفظ کنید و یادتون باشه که کی چی بگید. باید ریشه و عزت نفس خودتون رو درست کنید. حتما کتاب زندگی خود را طراحی کنید رو مطالعه و تمریناتش رو انجام بدید. عزت نفس و اعتماد به نفس (Self-esteem, Self-worth, Self-confidence) با انجام کارهایی به وجود میاد، که براتون ارزش وجودی داره. و تا ندونید چی می‌خواید و چی براتون یک ارزشه، نمی‌تونید انجامش رو شروع کنید. این کتاب، در حد چند جلسه خصوصی مشاوره با بندست. منتظر مطالب تازه‌ی سایت باشید که براتون ضروریه.

اقای عربی ما ۳ ماه هست که رابطه سه ساله رو کات کردیم و در طول این سه ماه دوست اجتماعی بودیم . تقریبا هفته ای یک الی دوبار باهم بیرون میریم و هرروز باهم صحبت میکنیم گاهی روزی چندبار و گاهی یکبار در حد یکی دو پیام. از طرفی شرایط ما به نحوی هست که هرروز همدیگه رو میبینیم تو محل کار و این اجتناب ناپذیره برامون. طی این سه ماه که دوست اجتماعی بودیم من تغییری تو رفتار ایشون که نشون دهنده ی سردتر شدن باشه ندیدم حتی وقتهایی که بیرون میریم گاهی ایشون جوری رفتار میکنه که انگار هنوز تو رابطه هستیم . ولی تموم شدن رابطه از طرف ایشون بوده و تمایلی هم به شروع دوباره ی رابطه نشون نمیدن . حالا سوال اینه من چکار کنم تو این شرایط ؟ محل کارمو عوض کنم؟ خطمو عوض کنم؟ اینم بگم که من خیلی بهشون علاقه دارم و واقعا برام سخته قطع ارتباط با ایشون

بله قطعا باید این کارو انجام بدید. نیازش به شما رو از همین طریق داره برطرف می‌کنه و اگه رابطه عاشقانه می‌خواید، نباید بگذارید ادامه پیدا کنه.

میترسم اگه اینکارو‌ کنم اونم دیگه بیخیال بشه . ینی با توجه به شخصیتی که ازش میشناسم احتمال بیخیال شدنش بالاست

اگر رابطه اجتماعی قوی دارید، زیر یک ماه نتیجه می‌گیرید. شاید بهتر باشه خیلی دوستانه بهش اطلاع بدید که دنبال یک رابطه جدی هستید یا موردی برای ازدواج وجود داره.

از یه طرف هم ایشون انقدر به من لطف میکنه انقدر تلاش میکنه به من کمک کنه در هر زمینه ای انقدر پیگیر احوال بنده هست که من اصلا روم‌ نمیشه بخوام با همچین فردی قطع ارتباط کنم اخه بهش بگم چی 😔 کسی که انقدر تلاش میکنه برای کمک کردن به من و‌ وقتی میبینه یه اتفاقی افتاده ناراحتم سعی میکنه خوبم کنه و بعدشم تماس میگیره ازم میپرسه که بهترم یا نه من واقعا خجالت میکشم بخوام یهو قطع رابطه کنم باهاش

سلام وخسته نباشید یه سوال داشتم واینکه یه دنیاممنون میشم راهنماییم کنید،من چندوقت پیش بافردی اشناشدم ودراین بین یه وابستگی شدید وعشقی بوجوداومدکه مجبورشدم یه سری چیزهارو ازش پنهون کنم ونگم تارابطه ضربه نخوره ولی ازیه جابه بعد خودم خواستم که همه چیزوصادقانه بگم بعدازاون ایشون گفتن دیگه باورت ندارم باتوادم روبه عقبی هستم وراهمون جداست ورفت ومن به طرز وحشتناکی تخریب شدم الان میبینم واقعا کسی نمیتونه جاشوبگیره وپشیمونم چراازهمون اول باحقایق روبه روش نکردم وواقعامیخوام برگرده کلی پست براش توی اینستاگرام گذاشته بودم ولی حتی منو انفالوکردولی بلاک نکردمثل اینکه توجهم بیشتر زده اش کرده از من الان امیدی هست برای برگشتنش؟من باید چیکارکنم

بله تا رابطه محکم نشده، نباید نیازهای اساسی رو بیشتر از حد برطرف کنین. خودتون رو به صفر رسوندین و این اتفاق رخ داده. ویدئوهای این صفحه رو بارها گوش بدید به خصوص بخش اول و آخر. بله امید همیشه هست اما تا عزت نفس خودتون رو به دست نیارید، قانون جذبم بر خلاف میل شما عمل می‌کنه.

سلام ممنون از مطالب مفید و ارزندتون. جناب عربی من و شریک عاطفیم ۷ سال پیش با هم آشناشدیم و بخاطر یسری تفاوت ها از هم جدا شدیم .اونوقت ها ایشون مهمترین مسئلشون این بود ک تو خیلی پوشش آزادی داری و خیلی راحت با آقایون صحبت می کنی که از نظر من پسندیده نیست. حدود ۳ سال پیش بنده کاملا عوض شدم و همون چیزی شدم که ایشون دوست داشتن. از اخلاق بگیرین تا حجاب . به حدی که چادری شدم. اوایل رابطه خیلی رفتارای زشتی داشت ولی چون من فکر می کردم حق باهاشه و از نظر احساسی بهم ریخته و می خواد از من مطمین بشه. کاملا وفادار و متعهد بودم از همه لحاظ. و دختر مستقلی بودم و بیشتر وقتام بخاطر اینکه بیکار بود و کم در آمد از من پول می گرفت.و خیلی وقتهام دعوا راه مینداخت سر دادن پول اینم بگم خیلی تندخو و فحاش بود و من می گفتم بخاطر شرایط اقتصادی که داره هست و درست میشه. از خیانت متنفر بود اما بهم خیانت کرد وقتی فهمیدم جدا شدم و اومد جلوی دانشگاه آبروریزی که ببخشید و من بدون تو نمی تونم و یبارم کتک زد🤦‍♀️ گذشت و هر سری توی دعواها و بحث ها شروع می کرد ب فحاشی به بنده و خانوادم. اینم بگم ک اصلا نمیشد بهش اعتماد کرد یبار سر اینکه گفتم ما ب درد هم نمی خوریم عکسامو گذاشت تو اینستا و شمارمم زد زیرش تا وقتی ک گفتم باشه باهاتم برنداشت و من خیلی اذیت شدم. بعد کسی که اینجوریه خیلیم غیرت داشت. من نباید با فروشنده ها حتی صحبت می کردم.ارایش ک فقط پیش خودش و … تا اینکه من رفتم سرکار و بهم گفت چرا ب من اعتماد نداری آدرس بدی منم گفتم بزار اعتماد کنم و آدرس دادم. و مجدد یبار ک بحثمون شد با صاحب کار من تماس گرفت و تا خصوصی ترین مسیله رابطمونو بهش گفت. قبل اخراج شدنم یه شب دیر شد برای رفتن تا منزل اومدم دیدم پایین وایساده. من و برد سوار ماشین کرد و تا محدوده نزدیک ب منزلمون کتکم زد انقد بد ک داشتم می مردم. وقتی بهش گفتم نمی خوامت و تو ب درد نمی خوری دیوانه شد و با سرعت داشت میرفت تو رودخانه😐 گذشت مجدد و هر سری برمی گشت و اینم بگم ما قصدمون ازدواج بود و به خانوادش معرفی شده بودم. تو این وسط من حتی یبارم بهشون خیانت نکردم . و همون آدمی بودم ک قول داده بودم فقط هر روز از تو درون از خودم می شکستم. و سر اخراج شدنم فقط گفت مقصر خودت بودی بهت گفته بودم دیر نرو خونه ولی ببخشید. گذشت و هر سری ی خطا و انتظار داشت ببخشم و اگه نمی بخشیدم تهدید و فحاشی ادامه داشت. تا اینکه ب لطف یکی از دوستاش رفت تو ی عطاری و شروع ب کار کرد.و ب صاحب اونجا گفته بود من با دوست دخترم بهم زدم. ولی درصورتی که ما با هم بودیم. و اینم بگم ما رابطمون کامل بود 🙁🤦‍♀️ من رفتم سرکار دیدم ی دختری اونجاس بچه بود ی چیزی خریدم و بعد گفتم از فلانی می پرسم استفادش و ایشون گفتن بستگانشونین گفتم خیر.. ما عصرش هم و دیدم و خیلی خوش از هم خداحافظی کردیم. فرداش به من گفت اومدی اینجا گفتی من نامزد فلانیم گفتم خیر. گفت نه تو گفتی و تو اویزونی و اسم من و خراب کردی و من پیش تو امنیت ندارم و … و جالب اینه شب قبلش تا خود صبح گفت دوست دارم و .. من از صاحب کارش پرسیدم شما گفتین گفت من اصلا خبر نداشتم و… گفت مگه شما با همین گفتم بله. گفت پس چرا ایشون وجود شمارو کتمان می کنه گفتم خبر ندارم. و بعد با حرفایی خیلی بد دل من و شکست و یجوری باهام رفتار کرد انگار من آدم کثیفیم. ب کسی که همیشه شونه ب شونش کنارش بود. ساعت ها با پای پیاده کنارش بودم چون پول نداشت کسی که کنارش بود تا بهش بگه همه چیز پول نیست و تو فقط اخلاق داشته باش و وفاداری .. همیشه بخاطر نداریش همه ترکش کرده بودن اما من گفتم غمت نباشه کنارتم. به من گفت تو نحسی😭😭وجود نکبتت و از زندگیم ببر بیرون‌ و من از روز ب بعد هیچ پیامی ندادم. حتی تمام اکانتامو بستم.خطامو عوض کردم. ولی دلم خیلی شکست آقای عربی. و دلتنگش میشم ناخوادگاه میرم اکانتاش و ساعت بازدیدش و می بینم. کسی ک اونهمه ادعا داشت من و راحت فروخت سر اینکه گفت تو اومدی من و پیش صاحب کارم خراب کنی .. من گفتم این حرف نامزدو نزدم ولی ببخشید گفت غلط کردی ولی اونهمه اشتباه کرد و من باید می بخشیدم. دلم خیلی گرفته. میشه راهنماییم کنین چطوری باید بهش فکر نکرد؟ ببخشید بابت زیاده گوییم

دنیا محدودیتی نداره. انسان‌ها محدودیتی ندارن. و دنیا همون چیزی رو لایق‌تون می‌دونه که خودتون می‌دونین. با خوش گذرونی بهش فکر نکنین. همون جور که دلتون می‌خواد بپوشین و روابط‌تون رو باز کنین. دور شدن این حجم توهین و تحقیر، بزرگ‌ترین هدیه زندگی‌تونه و نصیب هر کسی تو این شرایط نمی‌شه. عکستون رو که گذاشت باید به پلیس فتا اطلاع می‌دادین. بزرگ‌ترین ضربه‌های زندگی رو ترس به ما می‌زنه. من کمتر اینو می‌گم، اما به هیچ عنوان، دیگه ادامه ندید.

سلام و خسته نباشید. ممنون استاد نوشته هاتون عالی بود🐡💐🌸🌹

استاد اگر کسی مارو دوست نداشته باشه ،و مطمئنی باشیم ک کسی تو زندگیش نیست…آیا با قانون جذب میشه کاری کرد ک عشقی ب وجود بیاد یا ن؟ ممنون از راهنمایی شما🌼

سلام و سپاس از شما. قانون جذب می‌تونه هر کاری بکنه، اما نیاز به کنترل لحظه به لحظه داره. طوری نیست که با یکبار جذب تموم بشه. فرستادن هواپیما توی آسمون برای پرواز کافیه؟ و مشکل این‌جاست که قانون جذب رو ناخودآگاه ما فعال می‌کنه و بدون مدیتیشن عمیق و برنامه ریزی ناخودآگاه نمی‌شه کاری کرد. حتما مطلب اشتباه بزرگ تجسم رو ببینید.

وای توضیحات تون واقعا عالی هستن🌸ممنون از راهنمایی هاتون شما کلاس هم میذارید؟

ممنون از شما. به صورت خیلی محدود بله. اما تمرکز من روی کوچینگ اختصاصی فردی هست.

استاد من دوسال پیش از یکی خوشم اومد،و از طریق دوستان طرف مقابلم متوجه شد.اوایل منو تایید کرد،ولی بعدش پشیمون شد،هردفعه یه بهونه ای اورد ولی آخرین بار گفت عشقت یه طرفس من هیچ حسی بهت ندارم…من هنوزم دوسش دارم و خبر دارم ک کسی تو زندگیش نیست.ولی دیگ خسته شدم دوساله ک این ماجرا همینجوری هستش حتی شایدم بیشتر..یک دفعه جوری برخورد می‌کنه ک براش مهمم پیگیرم میشه، دفعه ی دیگ جوری رفتار می‌کنه ک اصلا انگار منو نمی‌شناسه من واقعا دوسش دارم،ولی نمیدونم چجوری باید رفتار کنم؟ اصلا ب نظر شما مشکل من حل شدنی هست؟

یا داره از یک تکنیک استفاده می‌کنه یا شاید هم بی‌ثباطی عاطفی داره. بله در هر صورت راهکار داره. اما نه یک راهکار مشخص. و من باید جزئیات کامل رابطه و شخصیت شما رو توی یک جلسه اختصاصی بفهمم.

سلام من بایه اقا پسر ۵ماه دوست بودیم چند روز پیش دعوا کردیم سر این که میخاست چند روز بره نباشه بهش توهین کردم بلاکم کرد به نظر شما مشکل من حل میشه؟؟

اگر تنها مشکل همینه، بله قطعا حل می‌شه.

سلام،میخواستم بدونم که الان که عشقم بامن تماس گرفته و گفته زمان می‌خواهند به رابطه برگرده،وگفته به من زنگ نزن خودم خبرت میکنم،آیاواقعاجذب من شده.چرازمان خواسته ،چراگفته زنگ نزن خودم خبرت میکنم،من زنگ بزنم یانه،به تمرینات ادامه بدم یانه؟ممنون میشم جواب بدید

بله حتما به تمرینات ادامه بدید؛ و خیر به هیچ عنوان دیگه خبری ازش نگیرید. جذب‌تون بوده و این‌که زمان بخواد خیلی طبیعیه. دو ماهی صبر کنید.

میشه کامل بگی چطور قوانینوانجام دادی مخصوصا مدیتیشنو تجم سازی رو،واینکه چقدهردفه زمان روشون میزاری

سلام خسته نباشید خواستم بپرسم اینک کسیو ک دوست داریم و میخوایم ب رابطه برگرده گفتین باید رها کنیم ینی عکس و فیلمی وخاطره ای هم ازش داریم رو پاک کنیم؟لطفا راهنمایی کنین

سلام، خیر اصلا. رها کردن دور کردن احساس مالکیت هست که همزمان افکار وسواسی در مورد اون رو خاموش می‌کنه. با پاک کردن فیلم و عکس ممکنه وضع این افکار در دراز مدت وخیم‌تر هم بشه.

سلام اقای عربی ببخشین مجددپی ام دادم عکسا و فیلماشو نگاه کنم تاثیری داره برای باز گشتش؟

نمی‌تونم بگم برای قانون جذب بی‌تاثیره، اما اگر باعث بشه فکرتون روش متمرکز بشه و دائم در حال تماشا بشین، زجر می‌بری و میزان دوپامین به شدت کم می‌شه. این باعث احساس نیاز شدید می‌شه و عواقب بدی بعد از بازگشت داره.

و اینم بگم ک ایشون بقول خودش خیلی عاشقم بؤد میگفت ازت جدا بشم خودمو میکشم ۴ ماهه تمام تمام وقتش واسه من بود خیلی دوسم داشت همیشه بینمون بحث پیش میومد و اخرین بار گله کردم چرا زود میخوای بری بحثمون شد وخیلی عصبانی بود ک یهو پاروی تمام حرفاش گذاشت وشمارمو گذاشت رو بلک لیست چندبار زنگزدم وقتی دیدم تولیست سیام غرورمو شکسته دیدم کسی که همیشه ازم خواهش میکرد تنهام نزاره ولم کرد خیلی داغون شدم دست به دعا استخاره قران ولی برنگشت من هیچ وقت بعد اونکه فهمیدم شمارمو بلک لیست گذاشته دیگه باهاش تماس نگرفتم ..ولی خیلی داغون شدم یاد حرفاش دوست دارماش خاطره هاش سوزوندم اشکام میومد تا اینک ناخوداگاه این سایت دیدم و خوندم تصمیم گرفتم ب توصیه های شما گوش کنم و جذبش کنم از راه ذهن و کائنات الان نزدیک دوماهه ک ترکم کرده ولی من هنوز پی ام هاش عکساش فیلماشو دارم میخوام بدونم برای جذب ایشون اونارو باید پاک کنم؟؟؟و اینک بهش فک نکنم؟ یا تورویاهام حس کنم کنارمه؟خیلی سردر گمم خیلی دوسش دارم لطفا راهنماییم کنین

سلام، خیلی مهمه که از تمام جزئیات این رابطه مجازی با خبر بشم. سن شما رو بدونم و روابط قبل از این رو و این جا جاش نیست. اگر این آقا رو تا به حال ندیدید، شاید دلایلی داره که نخواسته. شاید منتظر چیزی بوده که بتونه دل بکنه و با هم بودن رو غیر ممکن می‌دیده. شاید از نیاز شدید شما زده شده. روابط مجازی خیلی راحت تموم می‌شه. رابطه بدون درگیر کردن تمام حواس شانس زیادی نداره. حواس لامسه و بویایی و چشایی هیچ نقشی توی رابطه شما نداشتن.

سلام مچکرم از جوابتون اینکه گفتین شانسی ندارم چون رابطه فقط مجازی بوده حس هاتورابطمون نقشی نداشته .. خب ما قرار گذاشته بودیم همو ببینیم کلی در مورد آیندمون تصمیم گرفته بودیم ب خانوادش هم گفته بود درموردم..ازبس ک حساس بودم فک کنم باعث جدایی شد..گفتین شانسی ندارم ولی نمیخوام نا امیدبشم😔😔دوسش دارم نمیتونم از فکرش دربیام تمام ثانیه ها جلو چشامه یه لحظه محو نمیشه از خاطرم بخدا حتی یک ثانیه از فکرم نمیره ازوقتی سایت شمارو خوندم و دیدم وضع روحیم عالی شده و امیدوارم ک برگرده تورو خدا ناامیدم نکنین کمکم کنین ببخشید زیاد حرف زدم

حس‌تون کاملا طبیعیه، همیشه فردی که از عشق طرد می‌شه، دچار وسواس فکری و احساس علاقه‌ی شدید می‌شه. اما علت این حس رو بدونین. این روزها به شدت درگیرم اما در اولین فرصت مطالب به شدت مهمی در این زمینه روی سایت قرار می‌دم. به فردی که شما رو پس زده متعهد نباشید و اگر هستید، هرگز اجازه ندید متوجه بشه. من گفتم رابطه در دراز مدت شانس زیادی نداره، نه این که شما الان نداشته باشین. می‌تونید این فرد رو جذب کنید اما استراتژی درست نیاز دارید.

مچکرم استاد مرسی ک کمک می کنین حتما ب حرفاتون گوش میدم🌺🌺🌺🌺

عشقم بعد ازدوسال زیر نظرگرفتن من بقول خودش اومد پیشنهاد داد۴ماه باهم بودیم البته مجازی میخواستیم واقعی همو ببینیم تواین ۴ ماه تمام وقتش با من بود گاهی اوقات قهر میکردیم میرف بعد چن روز میومد میگف جداشیم خودمو میکشم کلی عاشقانه های قشنگ قهر میکردیم تهدید بکشتن خودش میکرد میدونم الکی بود ولی این ک یکی اینجوری عاشقت باشع حس قشنگیه ناراحت بودم تا ارومم نمیکرد نمیرف این توضیحات واسه اینه ک بگم بحدی عاشق هم بودیم قید همه چیز زده بودیم کل وقتمون واسه هم بود تا اینک سریع اخر سر اینک دیر اومده وزودم میخواد بره بحثمون شد و ب یکباره گف اززندگیت میرم من فک میکردم الکیه ولی رفت وشمارمو تولیست سیاه گذاشت وقتی فهمیدم توبلک لیستم دیگه نزدیکش نشدم چون جایی هم نداشتمش و زنگم نزدم ولی بحدی داغون بودم یکسره اشک و آه والتماس خدا سرسجاده هی استخاره هی انتظار الان یک ماه و خورده ایه رفته کسی ک بی من طاقت نداشت با یه شماره دیگه زنگ زدم صداشو شنیدم واز سلامتش مطمئن شدم ..همیشه تورویاهام تصور میکنم ک داره میاد برگشته پیشمه ولی همش منتظر بودم ک توسایت شما متوجه شدم انتظار اشتباهه ویه سوال دارم برای اینکه ذهنم جذبش کنه پی ام ها و عکساشو و فیلماشو عایا پاک کنم؟نگاهشون کنم یا نه؟چکارکنم جذبم بشه… ببخشید ک خیلی طولانی شد توروخدا راهنماییم کنین دوسش دارم

ببخشید چن بار پی ام دادم اخه نمیدونم چرا تایید نمیخوره

کامنت اسپم زیاد هست و هر کامنت می‌ره برای تایید.

سلام.من و عشقم یک سال و نیم با هم بودیم و قصد هر دومون واقعا رسیدن به هم بود.خیلی مشکلات وجود داشت که من برای حل شدنش مجبور شدم که با مادرش صحبت کنم و مادرشو از عشق. و علاقه ای که به دخترش داشت با خبر کردم.همه چی خوب بود،از چت کردنمون تا احساسمون بهم.بعضی وقتا هم دعوا و قهر بود،ولی نه در حد جدایی.اون خیلی از اینده که با من داره حرف میزد.ولی یه هفتس از اخرین صحبتمون میگذره و سر یه دعوا کوچیک میگه من دوست نداشتم.ولی حتی مادرش گفت بهم که اون فقط تو رو میخواد.ولی الان رفته.با قانون جذب میشه عشقم برگرده؟

یک هفته هیچ زمان زیادی نیست. از قانون جذب استفاده کنید اما از اون مهم‌تر، روی سیاست‌های لازم برای رشد رابطه کار کنید.

من تو انتظار نداشتن و کنار گذاشتن مشکل دارم…میشه لطفا بگین چجوری این مشکلو حل کنم؟راه حلی هست؟اخه هر کاری میکنم باز تو فکرشم..

سلام قربان ببخشید من با عشقم نزدیکه سه ماه الی چهار ماه در ارتباط بودم که نمیدونم چی شد که یک دفعه از من متنفر شد من بهش همیشه خوبی میکردم بهش محبت زیادیی میکردم اما اون انگار عشقش اول یکم بود ولی بعدش تبدیل به صفر شده 😭 اون الان با من کات کرده و من الان خیلی دلتنگ شم میدونم اگه ازش متنفر باشم اونم حتما بیشتر از من متنفر میشه و اگه حتی اون از من متنفر باشه من ازش مننفر نباشم و بهش انرژی مثبت بدم برمیگرده دارم به خودم فشار میارم که انرژی منفی نیارم و گریه به خواطر غم از دست دادنش نگنم انگار به شکمم بین چاکرای خورشیدی دارن فشار میارن و حتی بغضمو دارم نگه میدارم میگم نمیزارم من بغض کنم من بایدر برسم من میتونم من دارم حی با یکم احساس غم میگم نترس ابولفضل تو بهش میرسی اون برمیگرده شجاع باش اینا البته بگم ما دو بار کات کردیم به حدود یک هفته که برگشتیم باز این سومین کات که کلا انگار با من کات کرده جوریی بهش محبت میکردم که دیگه غرورم شکستم پیش یه جوزایی به قول امروزیا اون برای من پادشاه یا شاخ شده نمیدونم الان واقعا چیکار کنم دارم از دلتنگی میمرم و حی تلقین هم میکنم که اون برمیگرده انرژی مثبت بده اینا واقعا از شما میخوام کمکم کنید که الان چیکار گنم دارم میمرم 😭😭 خیلی الان نیاز به کمک دارم

سلام، رابطه و شخصیت و رفتارتون نیاز به بررسی داره. اما سیاست شما اشتباهه. تنفر و عشق کنار هم قرار داره و نه در برابر هم. و قرار هم نیست اگر شما متنفر بشید اون هم بشه. انرژی مثبت دریافت کنید؛ تمرینات ریلکسیشن انجام بدید و روابط‌تون رو گسترده کنید.

استاد عربی میشه من با شما بیشتر در ارتباط باشم خیلی به کمکتون نیاز،دارم اگه میشه،لطف کنید تلگرامتون یا شماره تونو به ایمیلم ارسال کنید ممنونم میشم واقعا نیاز دارم به راهنماییتون

سلام، کمک به شما برای من هم اهمیت بالایی داره. اما جلسات پیاپی کاری و مشاوره اجازه‌ی ورود به همین سایت رو هم به من نمی‌ده. حتی تلفن شخصی فعال ندارم.

من هم همنیطور شما با این سیگنال های مثبتی که میفرستید باعث دلگرمی بیشتر من میشید برای ادامه کار بازگشت معشوقم. ولی یه سوال این معشوق ما خیلییی خیلی زیاد مغروره بدجورم مغروره با روش تصویر سازی ذهنی شما میشه برشگردونم؟ دد حدی که خودش پیام بده ؟ اینو پاسخ بدید یعنی ایمانمو دیگه کامل میکنید و دیگه از این به بد هیچ اظطرابی از اینکه این روش نگیره ندارم و میخواستم بدونم که فایل سابلیمینال بازگشت عشق رو بعد یا قبل یا در حین تصویر سازی ذهنی بایدر گوش بدم اینم پاسخ بدید ممنونم میشم 🙏

باید شرایط و اطرفیان رو طوری انتخاب کنید که به طور دائم در حال دریافت این سیگنال‌ها باشید. ریشه‌ی غرورشون باید بررسی بشه. تصویرسازی ذهنی قوی، علاوه بر جذب، قطب نمای رفتارهای شما رو تنظیم می‌کنه و بله، می‌تونید انجامش بدید. برای تصویرسازی بهترین کار، به اوج رسوندن تمام حواسه و شنیدن هم ضروریه.

سلام استاد خسته نباشید این تحریک حسادت یعنی چی چجوری میشه انجامش داد؟

سلام استاد خسته نباشید این تحریک حسادت یعنی چی چجوری میشه انجامش داد و باعث شد کسی که یکساله رو رابطه رو تموم کرده به رابطه برگردوند

سلام خسته نباشید ، راستش من با عشقم حدودا یه ۵ الی ۶ سال هست که با هم بودیم رابطمون خوب و بد میگذشت با هم حل میکردیم ، ایشون همیشه میگفت که منو دوست داره حالا چ مستقیم چ غیر مستقیم ولی بعد ی مدت احساس کردم بدون اینکه سوالی از من بپرسه رفته کل آمار منو دراورده . و این باعث شد اعتمادمو نسبت بهش از دست بدم گاهی غیرمستقیم بهش میگفتم ولی فایده نداشت انگار و همین باعث شد که وقتی ازم سوالی میکنه قبل اینکه من جوابی بدم خودش جواب میده یا اسرار داره هر چیزی رو متوجه شه …. با اینکه بهش میگم دوست ندارم جوابی بدم در حال حاضر یا بعدا جواب میدم عصبانی میشه بعد از این همه سال بعد از اخرین باری که همو دیدیم و بی احترامی کرد چهار روز بعدش زنگ زد و گفت بیا همو ببینیم گفتم نمیتونم و ..خداحافظی تا دو هفته بعدش ک ی پیام داد و گفت نمیتونه اون ادمی باشه ک من میخام و…. تشکر کرد بابت محبت چندین سالم و گفت موفق باشی منم گفتم همچنین بعد صحبتا دیگه گفتم ازت خوشم میات ولی اگر قراره رفتن و برگشتنات ادامه داشته اینجوری نمیشه و همو اذیت نکنیم و…کلی صحبتا دیگه و اونم همینارو گفت ….و بعد منو بلاک کرد از همه جا نذاشت کامل صحبتامو کنم با خط دیگه بهش پیام دادم دلیل کاراشو پرسیدم میگه من از رابطه های التماسی . بی خیالی خوشم نمیاد در صورتی که اون اینجوره و همیشه تلاش از من بوده بهش میگم میگه بحث نکن تلفنی صحبت کردیم دوباره ولی فایده نداشت حرفایی زد که دلمو شکست منم بعدش پیام دادم گفتم که اگر با کسی دیگه اشنا شدی تفاهم بیشتری داری رو اخلاق کسی ایراد نذار و … که بعدش منم بلاکش کردم تا چندوقت بعدش که فیسبوک بودم اتفاقی ی هو دسم رفت رو درخواست دوسی فوری پس گرفتم اومد واتس پ داده حتما باید همه جا بلاک شی منم گفتم که اتفاقی بوده و این حرفا . بعدش از این خط هم بلاکش کردم تا گذشت ی ماه بعدش . یعنی آذر امسال داشتم تو نامبربوک اسمشو سرچ میزدم دیدم چند تا شماره داره😑 رو در خواست زدم . ک شماره هاش مشخص شد . که دیدم همون روز شمارمو سیو کرد و همچنین برای اولین بار دیدم دوسش بهم پیام داد تو واتس دوستیش که باعث جدایی بیشترمونه و بهش میگم نگرد باهاش گوش نمیده بدون اینکه جواب بدم بلاکش کردم و عشقم الان از اول اذر تا الان . امروز شمارمو پاک کرد نمیفهمم دلیل کارش چی بوده اون رفته بود برای همیشه حالا اینکه باز شمارمو سیو کرده و دوباره پاک کرده دلیلش چی بوده؟ ناگفته نمونه با شماره سیو کردنش شماره های زیادی ز میزدن بهم ولی پاسخگو نبودم الان ک شمارمو پاک کرده واقعا نمیدونم پیام بدم ندم میخاد برگرده نمیخاد برگرده حتی راه هم واسش گذاشتم ک مشخص باشه انبلاکش کردم ولی پیام نداد بنظرتون برمیگرده ؟ دیگه واقعا نمیدونم چکار کنم ببخشید حرفام زیاد شد ولی من واقعا نتونستم فراموش کنم و واسم سخته بعد این همه سال ی هو اینجوری شه

سلام، پیام خیلی طولانی بود و وقت من خیلی محدود سریع خوندم یک مقدار گیج شدم. اما احساسات خیلی زیادی از طرف هم اون هم شما می‌بینم. ترس برای زمانیه که بی‌تفاوتی ببینی نه این حجم حرکت‌های احساسی ضد و نقیض. بله شانس وجود داره. ارزش و جذابیت خودتون را بالا ببرین. پاسخ کامنت‌ها این صفحه رو مطالعه کنین.

سلام سمانه،هرکسی نقطه ضعفش یه چیزه،خودت بایدپیداکنی به چی حسودی میکنه،اماهمه به رابطه جدید عشق شون حسادت میکنن،نشون بده تویه رابطه جدیدی،ازطریق پروفایلت،توتلگرام یااینستا،جواب میگیری،استادنبود،من تجربه خودموگفتم

بسیار عالی

سلام مچکرم از جوابتون اینکه گفتین شانسی ندارم چون رابطه فقط مجازی بوده حس ها تو رابطه نقشی نداشته..خب ما قرار گذاشته بودیم همو ببینیم کلی در مورد آیندمون تصمیم گرفته بودیم بخانوادشم گفته بود درموردم.. از بس ک حساس بودم فک کنم باعث جدایی شد.. گفتین شانسی ندارم ولی نمیخوام ناامید بشم😔😔 دوسش دارم نمیتونم ازفکرش دربیام تمام ثانیه ها جلوی چشامه به لحظه محو نمیشه از خاطرم بخدا حتی یک ثانیه ام از فکرم نمیره از وقتی ک سایت شمارو دیدم و خوندم وضع روحیم عالی شده وامیدوارم ک برگرده توروخدا ناامیدم نکنین کمکم کنین ..ببخشید زیاد حرف زدم

و سنم ۲۸ساله هستم ک بالا جا انداختم

سلام خسته نباشید راستش من نامزد بودم نامزدیم بهم خورده بخاطر حرفاى خانواده دوطرف پسره سرد شده دو دل شده نسبت ب رابطه میخام بدونم میشه رابطع رو درست کرد خودم خیلى عصبى شدم همش الکى بهش گیر میدم دست خودم نیست رابطم داره کمرنگ تر میشه نمیتونم اعصابمو کنترل کنم پسره هم خودش ادم عصبى هست براى اینکه بتونم ی رابطه خیلى خوبى داشته باشم و زندگیمو درست کنم بایذ چیکار کنم خانوادها رو راضى کرد به ازدواج ختم میشه اینکه پسره خیلى از ازدواج میترسه خانوادش میگن اگع با این دختره ازدواج کنى به طلاق کشیده میشه رابطتتون دلم میخاد رابطتمون درست شه خانوادش همش بهش میگن این دختره زشته قد کوتاهه افسردگى گرفتم گوشه گیر شدم خودمم یه ادم زود رنج و حساسى هستم خیلى دختر کم رو هستم نمیتونم درست با دیگران ارتباط برقرار کنم بخاطر همین خانوادش موافق این ازدواج نیستن دوست دارم خودمو تغییر بدم اما نمیدونم باید چیکار کنم

شرایط شما نیاز به جلسه خصوصی داره. زندگی باید سراسر لذت باشه. تا روز کوچینگ اختصاصی، خودت رو به کاری مشغول کن که درش مهارت داری تا باعث ترشح دوپامین بشه. حتما کتاب زندگی خود را طراحی کنید رو مطالعه و تمریناتش رو انجام بدید.

پس امین اگر روش برانگیختن حسادت اینجوری باشه فکر نکنم براش مهم باشه و حسودی کنه ، من خودم حسودی کردم و بهش زنگ زدم ولی جوابمو نداد، استاد میشه به من بگید باید چیکار کنم ؟

من اگر سطح جذابیت شما رو زیر صفر در نظر بگیرم، دیگه به این سادگی نمی‌شه حسادت ایجاد کرد. من درست وضعیت شما رو نمی‌دونم و نمی‌تونم راهکار بدم، چون ایجاد حسادت زیاد، ضربه‌ی متقابل داره. اما اینو بدون، حتی اگر معتاد به “عشق” تو نباشه، معتاد به “توجه” و “اهمیت”ی که ازت می‌رسه هست.

آقای عربی شرمنده مجدد پی ام دادم عکسا و فیلماشو نگاه کنم تااثیری داره برای بازگشتش؟

استاد میشه اسم آهنگی رو که توی کیلیپ پخش میشد رو بنویسید لطفا ، همونی کی قسمت تصویر سازی پخش میشد هندی بود ، تأثیرش روی من سحرآمیز بود 🌟🌏💫

تدوین ویدئوها با من نیست، یادم باشه می‌پرسم حتما.

سلام خوب هستین من ۱ و سال با کسی ک دوستش داشتم بودم و الان ۱ ساله از هم جداییم من ۱۷ سالمه خیلی دوستش دارم و با اینکه یک سال گذشته هنوزم دوستش دارم نمیدونم ک با کسیه یا نه ولی ما به خاطره اینکه اون منو اشتباه شناختم جدا شدیم یعنی چیزایی شنید ک از من حسش کم شد من ساب بازگشت عشق گوش میدم و یه جایی خوندم ک باید با کائنات صحبت کنن و درخواستمو بهشون بگم ولی نمیدونم چجوری بهشون این درخواستو بدم میترسم اشتباه بگم و اشتباه جذب بشه لطفا اگ میشه منو راهنمایی کنین و سوال دیگه ای ک دارم من خعلی بهش فکر میکنم اونم با اهنگ بعد خودمو با خودش تویه افکارم تجسم میکنم درسته ؟ یا باید از دیده خودم تجسم بشه؟

و یه سوال دیگ این ۴ تا مرحله ک تویه ویدیو بود اخرش شما یه داستان گفتین که من چشمامو بستم و مرحله مرحله تجسم کردم اینا هر روز باید گوش کنم دیگ؟ لطفا اگ میشه منو راهنمایی کنین من واقعا دوستش دارم

سلام، تجسم باید از دید خودتون باشه. بله تجسم هر روز کمک می‌کنه، اما هرگز نباید احساس غم داشته باشه، اگر داشت بلافاصله ببندین که نتیجه‌ی معکوس داره. کارهایی که می‌کنی خوبه، اما بیشتر روی استراتژی توی رابطه تمرکز کن. و هرگز تنها نمون. هیچ چیز اشتباهی جز غم و غصه وجود نداره.

استراتژیه تویه رابطه؟؟ میشه درباره این بیشتز توضیح بدید

بعضی موقعیت‌ها و رفتارها بارها و بارها توی یک رابطه تکرار می‌شه. این‌که با صرف زمان لازم طرح یک رفتار درست در این موقعیت‌ها رو بریزیم می‌شه داشتن یک استراتژی مشخص. و قطعا نیاز به زمان داره.

سلام وقت بخیر من تازه با پیچ شمااشنا شدم من و۱ساله و نیم بااقایی تو رابطه بودم ولی بخاطر سوتفاهم ۶ماه جداشدیم ولی دوبار برگشتیم به همدیگه یه مدت خوب بودیم ولی باز شک و دودلی افتاد به جونش اینم بگم یکم دهن بینه. الان باز دوباره جدا شدیم چون هر دوتامون اذیت میشدیم ولی باهم صحبت میکنیم ما همدیگرو خیلی دوس داریم ولی نمیدونم چیکار کنم بتونم اعتمادش رو جلب کنم و رابطمون رو درست کنم میشه راهنماییم کنید ممنون میشم

چجوری با شما ارتباط پیدا کنم

سلام، با این اطلاعات محدود، فقط می‌تونم بگم پاسخ‌های بنده رو مطالعه کنید. برای رزرو جلسه کوچینگ فرم داخل صفحه مشاوره خصوصی رو پر و ارسال کنید و منتظر هماهنگی باشید.

سلام خوب هستین من یک سال با یه پسری بودم و خیلیم همو دوست داشتیم بعد من یه خرابکاری کردم و باعث شد ک اون نسبت بهم سرد بشه دوستم قرار بود با دوست پسرش بره ییرون و از من خواست ک باهاش بیام چون تنها بود منم همینجوری باهاشون رفتم و پسری ک باهاش بودم فهمید و فکرایه بدی درموردم کرد و یواشکیه من از دوستم پرسیده بود و دوستمم همه چیا انداخته بود گردن من و نمیدونم چه حرفایی از رویه حسادت بهش زده بود ک اصلا دیگ نسبت به من سرد شد دیگ رابطمون روبه تمومی بود ولی اون هنوز پیام میداد و میگفت نمیتونم و دوستت دارمو از این حرفا ولی یه شب خعلی جدی اومد گفت دیگ سخته شدم و میخوام فراموشت کنم دیگ از اون روز به بعد هر وقت بهش اس میدادم بهش دری وری میگفت و منو رردم میکرد و میگفت ازم متنفره و همش اون کارو به روم میوورد و میگفت اگ دوستم داشتی نمیرفتی ولی من واقعا کاری نکردم الان دارم تمومه کارایی ک شما گفتینا انجام میدم

اول اینکه نشستم نوشتمشون 👇

ورزش بکنم

خالی کردن ذهن و پاک سازی ( چهار زانو بشینیم و ستون فقرات را ثابت نگهدارم و کفه دستارو روبه بالا تو حالت دریافت رویه زانو بزارید تنفس یه بار یه سوراخو بگیرم و تنفس کنم یه بار یه سوراخ دیگ شکم باید بیاد بالا نه شوته ها بدونه موسیقی شکم تکون بخوره فقط

تصویر سازی ذهنی بدونه قضاوت حق نداری بگی چرا و چگونه محال ترین اتفاق ها هم تویه این دنیا رخ دادن ک واسه تو عجیب و غیر ممکنه اهنگ اروم پلی کن و نوشیدنی یخور با کسیه یا نه چجوری میشه اینا همش الکیه ویدیو داستان اخرشو گوش کن

انرژی عشق فرکانس مثبت و شدیدی به کائنات منتقل کن

کنار گذاشتن از انتظار دست کشیدن قانون جذب هرگز به انتظار پاسخ نمیده با انرژی و عشق کار میکند به انتظار رسیدن دوباره او فکر نکن

تکرار=ویدیو هارو گوش کن

و من یه سابلیمینال بازگشت عشق هم گوش میدم از نظرتون برمیگرده؟ و این رابطه درست میشه؟! ممنون میشم کمکم کنید

سلام، من اطمینان دارم با این پشتکار و دقت، نه تنها در این زمینه، که همیشه می‌تونی بهترین نتیجه‌ها رو بگیری. مردی که باهاش در ارتباط هستید، مرد بتا هست. این افراد نمی‌تونن به راحتی کنار بگذارن. فقط داره تلاش می‌کنه. کافیه ۳۰ یا ۴۰ روز پیام ندید و به هیچ زنگ و پیامی پاسخ ندید. جدا از استراتژی، این رفتار کاملا سزاوار کسی هست که شما رو ترک کرده. اون هم به این دلیل! این دلیل ترک کردن نیست. در نهایت باید دلخوری به وجود بیاره و یک شبه تموم بشه.

یعنی منظورتون اینه ک دلیلش اون اتفاق نبوده و یه چیزه دیگ بوده ؟ و استراتژی یعنی چی

سلام استاد . حدود دوسال پیش اتفاقی که واسه کلاسهای مهارت اموزی دانشگاه شرکت کردم خیلی اتفاقی با پسری اشنا شدم که درست مدرس اون کلاس بود اتفاقیم نبود خیلی از رفتار و کردارش بااینکه خودشم دانشجوی همون دانشگاه بود خوشم اومد همه بهش احترام میزاشتن. سری پروژه درسی که دوستام گفتن برم بهشون بگم انجام بده اشنا شدیم این اشنایی همانا دوستی ماهم همانا… کم کم علاقمند شدم ولی اصلا به رو خودم نیوردم تا اینکه روز اخر که پروژم تحویل دادن شبش خودش اومد پیام داد و حرف دلشو زد خیلی برام فوق العاده بود تو تمام عمرم هیچ وقت مث اون لحظه که گفت خوشحال نشدم. تا صب گریه کردم بازم به رو خودم نمیوردم که کم کم از هفته بعدش باهم تلفنی حرف میزدیم اتفاقی حتی بعدشم همکلاس از اب درومدیم که ازم جزوه میگرفت طوری که همه فهمیدن ما هم دوست داریم اون بیشتر . تا اینکه اون اتفاقی که نباید میفتاد افتاد. من بخاطر ی سری مشکلات خونوادگی بهم ریخته بودم رفتم کادویی که واسم داده بود ی خرس کوچولو داده بود رو پس دادم اونم زمانی که همه دوستاش بودن و دیدن خیلی عصبی شد روزایی خیلی بدی بود حتی یاداوریشم سختمه. دیگه منو نمیخاست من پشیمون شده بودم حالم خیلی بد بود اونموقع اصلا نفهمیدم چیکار دارم میکنم اخه برای چی… اون که تقصیری نداشتن عذاب وجدان گرفتم خلاصه اینقدر رفتم سراغش زنگ پیام اون نمیخاست جوابمم نمیداد ایقد ازمن بدش اومده بود که هی با فحشاش حرفاش لهم میکرد خیلی خورد شدم من اولاش هیچی نمیگفتم تا خالی بشه .ولی باز دوسش داشتم چن بار بلاخره بعد از ماه ها دیدمش ولی اصلا نگام نمیکرد بلاخره منو بخشید بابت کارم ولی گفت الناز من نمیتونم مث قبل باشم دلم میخاد دوست داشته باشم ولی عقلم میگه نه نباش .باید بره از زندگیم. ولی من نمیتونستم همش گریه التماس … کم کم بهتر شد جوابم میداد حتی بعد از ماها میدیدی میومد حرف میزد میرفت ترم بعدش اتفاقی همکلاس شدیم من حالم خیلی هر روز بد بود که همش میدیدمش ولی تحمل میکردم سراغشم اصلا نمیرفتم ن پیامی ن زنگی اخر ترم دقیق اومد ازمن جزوه گرفت دوستام هنگ بودن که چطور اومده از من گرفته خودم اون لحظه شوکه شده بود همیشه منو به اسم صدا میکرد ولی اون روز تا خاست به فیلم صدا کنه نتونست فقط گفت خانومههه دیگه چیزی نگفت چن باری برای ناقصی جزوه من پیام میداد شب یلدارو پارسال بهم تبریک گفت. خیلیم باهم رسمی صحبت میکردیم اون مدت من هیچی بهش نگفتم چون خیلی خسته شده بودم از بس رفتم سراغش . دوباره دعوامون شد اونم باز فحش …بلاکم کرد طبق عادتش یبار بعد دوهفته درم اورد گفت بیا باهم باشیم گفتم باشه بعد از یک سال این حرفو بهم زد بلهم حرف میزدیم ولی مث قبل صمیمی نبود معمولی ن ابراز علاقه ای ن چیزی اخرش پرسیدم چرا اینجوری .. گفت تو حسمو کشتی دیگه حسی مث قبل ندارم میخای باش میخای نباش .دوباه دعوا و بلاک و رفت ایندفعه حالم بد شد دوستم دید حالم بده بهش پیام داده دوستمم بلاک کرد بعد از دوماه دوستم گفت اومده بمن پیام داده حال تو رو از من پرسیده به دوستم گفته بود که من هیشه بفکر النازم. دوستم ترتیبی داد همو ببینم وقتی دوستم دیدش گفت الناز خیلی عوض شده واقعا دوست داره. دیدمش گفت میخام باشم مث قبل خوب بشیم باهم ولی دوباره مث قبل سرد برخورد میکنه هفته ای ی پیامی میداو میرفت من همون رابطمونو میخاستم رفت تا تابستونی اومد حلالیت بطلبه واسه سربازیش ی ابراز علاقه ای هم کرد و رفت دیگه ندیدمش نیومد ماه قبل رفتم سراغش واسم دلسوزوند منم هرچی دلم خاست بهش گفتم برا اولین بار گفتم دیگه نمیخامتو نمیامم سراغت ولی الان دلم تنگ شده دیشب خابش دیدم هرجا میرم همراشم اصلا ازش جدا نمیشم . من واقعا نمیتونم خاهش میکنم راهنماییم کنید من واقعا بهش علاقه دارم کورکورانه هم نیست ما از همه لحاظ به میخوردیم عقاید همه چی هیچ مشکلی نداشتیم من بودم خرابش کردم ی مشکلیم دارم استاد فاصلمون دوره ی استان هستیم ایشون کرمان من شهرستان هیچ امیدی ندارم استاد پسر خوبیه فقط تن تن اخلاقاش عوض میشه یبار خوب بود یبار بد همیشه ی شکل نیس چیکار کنم باهمچین ادمی اسم فرامشش کن نبرید ک اصلا نمیتونم

سلام، خب متن خیلی زیاد بود و وقت من به شدت محدود. درسته، من این‌جا با چهار خط کامنت بگم فراموش کن، قطعا نمی‌تونی. اما تا نتونی رها کنی، نمی‌تونی به طور کامل به دستش بیاری. از یک ماه و یک سال و دو سال حرف نمی‌زنم. نباید کسی رو که با رفتار بد و فحاشی، رابطه کات می‌کنه، به سرعت بخشید و برگشت. هیچ‌وقت نباید با رفتار نشون بدیم که زندگی با تو، از ارزش من مهم‌تره. چون ارزش که پایین بیاد، جذابیت پایین میاد، و بدون جذابیت، هیچ رابطه‌ای وجود نداره.

و اینکه اقای عربی خونوداش میفهمیدین تو اون دوماهی که باهم بودیم به مامانش باباش گفته بود اینم بگم من بهش خیلی اعتماد داشتم باهم درس میخوندیم اون موقع دستمونم بهم نیمخورد …الان متاسفانه دانشگامونم تموم شده منم برگشتم شهرستان خیلی ازین اتفاق ناراحتم که دیگه نمیبینمش

فقط جواب من داده نشده عذر میخوام ک کلا پی ام دادم روزگارتون خوش

پی ام بالارو اشتباه اینجا دادم شرمنده

استاد عالی هستین مچکررررررم ازتون

مرسی ک هستین

استادیچیز بگم شایداینم یه روش جذب دیشب خیلی منتظر بودم هی اینجارو چک میکردم ببینم اومدین پاسخ هارو دادین یا ن و خوابم برد خواب دیدم پاسخ هارو گذاشتین بیدارشدم تند تند چک کردم دیدم بله اومدین اینم ممکنه یه روش جذب باشه ؟این ک بهش فک کردم و شد؟

سلام، خواهش می‌کنم ممنون از انرژی‌تون. قطعا جذب‌تون هست. ما همیشه در حال جذبیم، اما بعضی موارد خیلی واضح دیده می‌شه.

یعنی منظورتون اینه ک دلیلش اون اتفاق نبوده و یه چیزه دیگ بوده ؟ و استراتژی یعنی چی

منظورم این بود که دلیل قانع کننده‌ای برای ترک کردن نیست. استراتژی یعنی داشتن یک برنامه مشخص برای رفتار درست در تمام موقعیت‌های رابطه.

باسلام وخسته نباشید….درگیر یک رابطه شدم که متاهل بودن البته خودشون خواستن و من هم بی میل نبودم.چند ماه خوب بودیم..و وابسته شدم ولی متاسفانه ایشون نخواستن ادامه بدن و من شکاک شدم به انلاین بودنشان در فضای مجازی تا دیر وقت ها البته خودشون میگفتن مزاحم دارن…من به ایشون تهمت زدم و خیلی هم پشیمانم…هر کاری میکنم بر نمیگرده البته ۳ ماه صبر کردم…بالاخره پیام دادم اونم جواب داد حرف میزنیم ولی بر نمیگرده مثل قبل که عاشقم بشه ولی من ازش درخواست ازدواج کردم…گفتم طلاق بگیر من هستم…نمیدونم میگن نمیشه منم گفتم چرا منو درگیر رابطه کردین پس؟ الان واقعا داخونم میشه راهنمایی کنین…البته ازش خواستم ببینمش قبول کرده..خواهشن راهنمایی کنین..

ایشون متاهل بودن و شما شکاک شدین؟ اگر نمی‌شدین غیر عادی بود. راه‌های زیادی برای لذت بردن از زندگی و پیدا کردن راهی که برای خود ماست وجود داره. من در روابطی که مشکل به این وخامت هم نیست، فقط به این خاطر که سر انجامی وجود نداره، جدایی رو پیشنهاد می‌کنم. ما حتی گاهی مجبور به قطع یک عضو بدن‌مون می‌شیم.

استاد چجوری انتظار نداشته باشیم؟چجوری رها کنیم؟راهی داره؟الان دو هفتس که رفته. گفتین که باید رها کنین و انتظار نداشته باشین تا قانون جذب عمل کنه ولی من تو فکرشم 😑.میشه بگین باید چیکار کنم؟

دو هفته هیچ زمان زیادی نیست. به خودتون و اون فرصت لازم برای فکر کردن دور از تنش‌های قدیم رو بدین. فکر رو به همین سادگی نمی‌شه از چیزی بیرون کرد. طبق همین ویدئو، مدیتیشن انجام بدید.

سلام.ممنون از مطالب بی نظیرتون،من و یک آقایی حدود پنج ماه دوست اجتماعی بودیم اما متاسفانه من عاشقش شدم.بی خبر از این که اون یک نفر دیگه رو دوست داشت،بعد از از این که اون اقا فهمید من دوسش دارم و متاسفانه منم ضعف زیادی جلوش نشون دادم شنیدم که ازم متنفره الان.و این که فهمیدم تقریبا با اون کسی که باهاش بود کات کرده.جفتشونم همکلاسیای دانشگاهمن.ایا قانون جذب اینجا هم میتونه کمکم کنه و نفرت رو به عشق تبدیل کنه؟

نفرت و عشق مقابل هم قرار ندارن، کنار هم قرار دارن. بی‌اهمیتی در برابر عشق قرار داره. پس بله، شانس وجود داره اما نیاز به استراتژی خیلی درست و کنترل کامل روی احساسات داره.

من تو انتظار نداشتن و کنار گذاشتن مشکل دارم.چجوری این مشکلو حل کنم؟راهی هست؟اخه تو فکرشم همیشه

سخت‌ترین مرحله هم همین هست. نیاز به رشد فردی و بلوغ عاطفی داره. حتما مطلبی در این زمینه در سایت قرار می‌دم.

سلام استاد،وقت بخیر ۶ سال پیش با آقایی بطور مجازی آشنا شدم که تا الان هم مجازی بوده بصورت عکس و فیلم و تلفنی، ابراز علاقه اول از سمت ایشون بود،اما بخاطر شکستی که تو رابطه قبلی داشت،نمیتونست اعتماد کنه و بارها این رابطه قطع شد و با رفتن من سمت ایشون ادامه پیدا کرد،تا پارسال که دوباره رفتم سمتشون و ادامه دادیم ،نشون داد که خیلی عوض شده و منو امیدوار کرد،اما اواسط امثال بی هیچ دلیلی بلاک شدم و چند روز پیش عکسش رو دیدم کنار دختر خانومی،که خودش چیزی ننوشته بود اما اون دختر،همین عکس رو گذاشته بود و تو یه پست جداگونه از عکس اعلام نامزدی کرده بود،نظر شما چیه و آیا اینکه ایشون بازم برمیگردن ؟

سلام، روابط مجازی بنیاد قوی نداره و هر دو طرف ممکنه یک روز بی‌خبر از رابطه خارج بشن. این نوع رابطه، هر پنج حس رو درگیر نمی‌کنه و نمی‌تونه تمام نیازهای ما رو تامین کنه. اگر یک رابطه واقعی با فردی که به طور واقعی وجود داره شروع کنید، شما هم فراموش می‌کنید. من به شدت مخالف روابط مجازی هستم. روابط واقعی‌تون رو باز کنید و هرگز این مدت تنها نمونید.

سلام.من ۶ سال با شخصی در ارتباط هستم ک اول ازدواجی بودم ولی بخاطر فهمیدن گذشته من منصرف شدن ولی رابطه ادامه داشت چون همدیگرو خیلی دوست داشتیم جوری ک این آقا واسم گریه میکرد و میکنه واینکه تو این ۶ سال رابطه ای عالی و خوب ک همه بهش حسادت میکردن داشتیم ولی الان چندماه ک همش میگفتن جدا شیم ولی من نمیتونستم بپذیرم تا ۵ روز خودشون گفتن با خواهش و التماس و تمنا ازم خواست ک جداشدم ولی من نمیتونم چون واقعا دوسش دارم من ک قبول نکردم خودشون گفتن پس تمام و از تماس منو بلاک کرد ولی از واتساپ ن پیام میدم میخونه ولی جواب نمیده .آیا میتونم برگردونمش و اینکه نظرشو نسبت ب ازدواجمون مثبت کنم ؟

سلام، با این اصرار ارزش و جذابیت‌تون رو زیر صفر رسوندین. اولین کاری که باید انجام بدین شروع یک رابطه جدید و به طریقی اعلام اون هست. حس طرد شدن وابستگی میاره. و قطعا من بدون اطلاع کامل از زیر و بالای رابطه و شخصیت هر دو نفر، نمی‌تونم یک راهکار مشخص و خوب ارائه بدم. و این نیاز به ساعت‌ها صحبت داره.

سلام داقای عرب ممنونم از مطالب عالیتون عشقم بعد از چارسال ازم جدا شد تو این چارسال من بیشتر بهش عشق میورزیدم ولی اون فقط بمن رغبت داشت و بخاطر محبتهای من درواقعه علاقه پیدا کرد تا اخرای سال چهارم بمن علاقه مند شد اما یهو ورق برگشت و گف این رابطه هدفی نداره و. گذاشت رفت الان ۵ک رفته و با کس دیگه در ارتباطه و من همچنان تنها ایا میشه همچین شخص با قانون جذب برگرده ممنون میشم پاسخ بدید.

سلام سپاس از شما، بله قانون جذب هر کاری انجام می‌ده، اما اول ویدئوی اشتباه بزرگ قانون جذب رو تماشا کنید. شما در این مدت نیازهای اساسی اون رو تامین می‌کردید و علاقه‌ای که احساس کردید برای رفع همین نیازها بوده نه عشق. اما تنوع هم یک نیاز بزرگه که قادر به تامینش نبودید. سیراب شد و رفت. قبل از هر چیز باید عزت نفس خودتون رو به دست بیارید. توجه رو از روی اون بردارید و روی خودتون قرار بدید.

با سلام و خسته نباشید من حدود یکسال پیش با آقایی از طریق مجازی به طور اتفاقی آشنا شدم ایشون یکبار به مدت ۳ روز اومدن دیدنم و تو این مدت روزی دو بار همو میدیدیم ، بخاطر شرایط کاریشون ایشون نمیتونستن زیاد بیان دیدنم ولی هر روز با هم صحبت میکردیم تا اینکه اواخر دیدم که سرد شدن یکی دوبار بشون گفتم، گفتن بخاطر مشغله زبادشونه و اینکه یه بدهی دارن و ازشون شکایت شده نتونسته پول جور کنه و ذهنش کاملا درگیره، من چند وقت بعد هم بشون گفتم که احساس میکنم تمایل ندارین ، ایشونم گفتن هر چی تو بگی نه تمایل دارم نه چیزی منم دیگه چیزی نگفتم فرداش عید بود تبریک گفتن منم جواب دادم دیگه با هم رابطه نداریم فقط وضعیتهای واتساپم رو چک میکنن و بعضیاشو با گل جواب میده منم فقط با گل جواب میدم من در تمام مدت اشناییمون خیلی چیزا رو رعایت کردم نه در دسترس بودم نه بی علاقه ، کلا میانه رو بودم به نظرتون امیدی هست برگرده من که فعلا پیام نمیدم و تقریبا توذهنمم رهاشون کردم

سلام بله امید وجود داره. رابطه‌های راه دور سختی زیاد داره و ایراد از رفتار شما نیست.

و اینکه این آقا با گفتن اینکه من میخوام ازدواج کنم و باید جداشدیم رابطه رو کات کرد درصورتی ک تو پیامای چند روز پیش با خواهش و التماس کردن خواستن ک ارتباط قطع بشه و ی بار واسه همیشه تمام کنیم ولی من گفتم ن رضایت نمیدم و خودشون یکطرفه رابطه رو کات کردن …تو واتساپ پیام میدم میخونن ولی جواب نمیده ولی از تماس با زنگ زدن زیادم بلاک کرده….بنظر شما برگشتی هست شب و روزم گریه شده

بگذارید ادامه دادن‌تون رو ببینه. این که زندگی‌تون بدون اون هیچ نقصی نداره و در واقع اون باید دنبال شما بیافته. تنها راه برگشت همینه.

سلام .من باشخصی ۶ سال ارتباط داشتم اول رابطمون ازدواج بود ولی بخاطر شنیدن گذشته من منصرف شدن ولی رابطه همچنان ادامه داشت جوری ک واسه همدیگه گریه میکردیم بخاطر عشق و دلبستگی و وابستگی شدیدی ک بینمون بوجود اومد چون رابطمون کامل بود و من توان جدایی نداشتم و رابطمون جوری بود ک مورد حسادت دیگران شده بود از کادوهای تولد عیدی ولنتاین و حتی بدون دلیل .روزهای شیرین زیادی داشتیم و همیشه با احترام با هم حرف میزدیم تا اینکه بحث دختر معرفی کردن خانوادش شد و من قهر کردم ۲۱ روز برای اولین بار بعد از ۲۱ روز برگشتم سمتش چون خیلی اذیت بودم چون توانش رو نداشتم و اینم بگم ک ما هیچوقت قهر طولانی نداشتیم قهرامون ۱ ساعتی یا کمتر بود .وقتی ک بعد از ۲۱ روز برگشتم با تلاشم رابطه رو گرم کردم ولی حساسیت و گیر دادن من شدید شد و همش میگفتم خانوادت باز دختر پیدا کردن و کلی بحث و دعوا ولی باز آشتی کردیم تا چند روز پیش با التماس و خواهش از من خواستن رضایت بدم ک جدابشم ولی من گفتم ن ولی ایشون گفتن پس تو تمام نمیکنی من تمام میکنم و خدافظی کردن و هر چی پیام میدم جواب نمیدن و با زنگ زدنهای مکرر منو از تماس بلاک کردن آیا امیدی ب برگشتش هست؟ آیا میشه نظرش رو نسبت به ازدواج با قانون جذب تغییر داد

سلام استاد ، این بیماری کندالینى چیه که نوشتن در اثر پاکسازی بیش از حد روح عارض میشه ؟ میشه یه توضیح کوچیک بفرمایید و اینکه مدیتیشن در طول روز چقدر باید باشه ؟

سلام، یک بیماری نیست، سندرومه. و زمانی ایجاد می‌شه که بدون آمادگی سراغ اون برید. من از کودکی و بدون هیچ تمرین دچار اون بودم و بهتون می‌گم جای نگرانی نداره. تجارب نزدیک به مرگ میاره اما در نهایت شما رو می‌سازه. افرادی رو می‌شناسم که بیشتر از ده ساله تمرین می‌کنن و هنوز قادر به آزاد سازی اون نیستن. هر کسی توان آزاد کردن این انرژی و آگاهی رو نداره. تاکید من این‌جا حل مشکلات با ریلکسیشن و تمرینات کوتاه مدیتیشن هست. حتی ابتدا با دو دقیقه مدیتیشن شروع کنید. ویدئوی آموزش مدیتیشن رو ببینید.

چگونه فرکانس مثبت و شدیدی به کائنات منتقل کنیم ؟؟

بدون داشتن یک ذهن خالی و جسم پر از انرژی، قادر به انجامش نیستیم. و برای اون نیاز به توسعه و رشد فردی داریم. باید اوج حواس رو (در هر پنج حس) فعال کنید.

این برایه جذبمون حتما باید عملی بشه یا انجامش ندیم عیبی نداره ؟ چون خیلی سخته حواس در پنج حس فعال کرد

قانون جذب با انرژی و عشق کار می‌کنه و رسیدن به اوجش، نیاز مبرم به اوج لذت هر پنج حس داره.

سلام. من عشقمو بلاک کردم با اینکه خیلی سخت بود و کلی عذاب کشیدم. برگشت ولی بازم همون ادمه. باز هم همون دوری کردن ها ت۲۱کرار شد. من خیلی دوست دارم رابطم درست باشه. وگرنه برگشتن به تنهایی به درد نمیخوره دوستان. حتما سعی کنید تغییر کنید تو اون مدت و کارایی که قبلا می کردین و اشتباهات رابطه رو انجام ندین ۲

سلام استاد وقتتون به خیر، من با اقایی ۴ سال تو رابطه بودم ، روزای خوب و بد زیادی باهم داشتیم که خب نمیشه همه چیز رو خیلی سری اینجا بیان کرد خلاصه میکنم. من تو این رابطه از دوست داشتن زیاد خیلی حسود شده بودم و به همه چیز گیر میدادم و همیشه دعوا میکردم و در اخر این اقا گفت من دیگه خسته شدم رابطه ای که توش ارامش نباشه رو نمیخوام و الان ۲ ماهه که تموم کردیم. من چند بار پیام دخترای غریبه رو گوشیش دیدم و سر این داستان تا بخواد بهم ثابت کنه و اکی شیم خیلی زمان برد تا من قبول کنم وبعد از اون من خیلی شکاک شدم تو ظاهر بخشیده بودم اما بیشتر بهونه گیریام سر این بود . یااینکه این اقا از صبح تا شب سرکار بود و شبا هم باشگاه ما خیلی کم همو میدیدیم میشه گفت فقط ۵شنبه جمعه ها که من از سر دلتنگی به کوچیک ترین کارها هم گیر میدادم و دعوا میکردم ( اینارو گفتم که بگم مشکل بزرگی نداشتیم ) من خیلی قهر و اشتی کردم تا اینکه سری اخر واقعا همه چیز تنها شد با وجود اینکه هم من ایشون رو خیلی دوست دارم و هم اون منو ، حتی خانواده هامون هم در جریان همه چیز بودن و قصدمون ازدواج بود ولی دعوا های الکی بینمون زیاد بود حتی سری اخر من ازش عذر خواهی کردم گفتم اگه من مقصر بودم اکی تو این ۴ سال تا به حال عذر خواهی نکرده بودم اکی و کلی عذر خواهی کردم ولی قبول نکرد و تمام کارای خودمو داره رو خودم پیاده میکنه، تو این دوران که قهر بودیم هی پیام میداد ولی من اکثرا جواب نمیدادم میگفتم پیش خودم که عادت میشه براش اگه تموم شده پس تموم شده دیگه پیامی نباید باشه که اونم دیگه پیامم نمیده، چند ماه پیش به یکی از دوستامم گفته بود که منم خیلی دوستش دارم و دوست دارم همه چیز درست بشه اما نه مثل قبل من فعلا کوتاه نمیام و این حرفا ولی خب الان ۲ ماه گذشته پس کی قراره برگرده واقعا نمیدونم دیگه درست میشه یا نه تورو خدا کمکم کنین دلتنگی خیلی زیاده و تو این دوران قرنطینگی زندگی کردن سخته

سلام، خواهش می‌کنم داستان مشکل رو تعریف نکنید و خلاصه یک سوال بپرسید. این بررسی ها نیاز به جلسه خصوصی داره.

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی و تشکر ویژه بابت مطالب بسیار مفیدتون که واقعا طلای ناب هستند من حدود ۱۸ ماه با آقایی تو سایت همسریابی آشنا شدم که ایشان در عین حال که بهترین رفتارها رو با من داشتن از هدیه و گل گرفته به دفعات تا حدود دوماه پیش پیشنهاد سفر به ترکیه رو دادن برای شناخت بیشتر هم که من به زحمت خانواده ام رو متقاعد کردم البته یه سفر شمال هم قبلتر باهم رفته بودیم من ۳۰ سال دارم و ایشان ۴۰ سال رابطه ما به عنوان ازدواج شروع شد و من روزهای اول خیلی به ایشان علاقه ای نداشتم تا اینکه با محبتهای خیلی زیاد من جذب شدم ولی ایشون به دفعات تو این مدت وقتی بحثی میشد قهر می‌کرد روزای اول خودش برمیگشت البته مثلا با فرستادن عکس منم برمیگشتم سمتش آخرین بار هم دم تولدش ۱۰ روز رفت که با اصرار من برای دادن هدیه تولدش گفت ترجیح میدم زمانی ببینمت که آمده باشم خواستگاری و با حال بد من منو رها کرد ولی دوباره خودش با فرستادن عکس برگشت تا حدود ۲۰ روز پیش که من ازش دروغ شنیدم و احساس کردم کسی تو زندگیشه که البته حاشیه زندگیش چون همه اوقاتش با من بود به محض اینکه من ویدیو براش فرستادم که به من گفته بود میرم شمال ولی نرفته بود و من رفتم ماشین پنهان شده اش رو ویدیو گرفتم و براش فرستادم هیچگونه ری اکشنی نشون نداد و به اصرار من بعد دو هفته اومد که وسیله ام و بده شروع کرد به توجیح غیر معقول و اینکه گفت علاقه و تمایلی دیگه به ادامه ارتباط ندارم کسی که ۱۸ ماه منو نشناخته و فکر کرده ۲ ساعت من خیانت کردم یعنی باهم خیلی فاصله داریم حتی من گفتم بیا دوست بمونیم گفت نه و با حال زار و نذار من منو به راحتی رها کرد و حتی یه دلجویی ساده البته ایشون بسیار ادم درون گرا و فردگرا و تنهایی هست ما بهترین و قشنگترین خاطرات و داشتیم ایشون میگفت در کنار تو خیلی اروم و خوشحالم البته تیرماه ایشون یکهفته مونده بود به جلسه خواستگاری بهم زد و بهانه اورد و انداخت عقب قرار بود فروردین بیاد که باز من اعتمادی نداشتم ولی الان حال روحی ام خیلی بده ازشم اصلا خبر ندارم گوشیش و چند روزه خاموش کرده نمیدونم رفته تو خودش یا رفته خارج از ایران به نظرتون امکانش هست با تمرین قانون جذب برش گردونم من در عین رو بودن این اقا اخرشم نتونستم درست بشناسمش اما واقعا دوسش دارم و در حق من خیلی خوبی کرده بود ولی قهرکردنهای متمادیش منو خیلی آزار میداد ببخشید اگر طولانی شد

سلام، وقت من خیلی محدوده متاسفانه و فرصت مطالعه دقیق کامنت‌های طولانی رو ندارم. و بررسی یک رابطه و دادن راهکار نیاز به اطلاعات خیلی بیشتر از این‌ها داره. شروع رابطه از سایت قطعا یک شروع خوب نیست. اما با این حال شما هم سیاست نادرستی در رفتارتون داشتید. نباید اصرار می‌کردید. نباید بعد از هر قهر به این سادگی برمی‌گشتید! نباید بعد از اعلام جدایی حتی دقیقه‌ای صحبت می‌کردید؛ و شما گریه کردید. بله با قانون جذب می‌شه فرد رو به رابطه برگردوند اما اگر دوست ندارین این اتفاقات تکرار بشه، از این فرصت برای تدوین یک استراتژی درست استفاده کنید.

سلام سودابه صادقی کارشناس ارشد حقوق بین الملل سن ۲۹سال شهر رشت یکی که خودش میاد سمتت و تو بهش علاقه مند میشی بعد ۱سال حرف زدن یهو تو دو هفته غیب میشه و دیگه جوابتو نمیده یاد عشق سابقش میفته ممکنه برگرده؟من شطرنج بازم اهل رشت ایشونم همسن خودمن کارشناس ارشد مهندسی شیمی ایشونم داور بین المللی شطرنجن با یکی از شطرنج بازان اهل مشهد اواخر ۹۶ عقد کردن که به جدایی انجامید از شهریور ۹۷ با من صحبت میکنن که بهمن ۹۷ قبل مسابقات خزر تلفن منو خواستن خرداد امسال یه دوهفته اصلا باهام حرف نزد کلا ناپدید شد بهد دوهفته دوباره شروع به حرف زدن کرد تو عزیز دل منی مو فرفری منی گلی بامعرفتی حتی برام نوشت تو عشق منی ilove u تمام عکسام ریپلای میکرد حتی یکی بهم پیشنهاد داد رفت بهش پرید الان نزدیک ۲۰ روزه باهام اصلا حرف نمیزنه جوابمم نمیده حتی از دستش با حلقه در مورد ازدواج سابقش عکس گذاشته که درسته زمونه به ما روی بد و بیرحمو نشون داد ولی همیشه پایبندتم چه طوری پایبنده که اون همه برای من لاو میترکوند متاسفانه من شدیدا بهش علاقه مندم نمیدونم چه کنم حتی یه بار که عکسمو براش فرستادم نوشته بود تو استوری فرفری مویت پیراهن ابی رنگت گوهر چشمانت همین بس تو پیامبر عشقی من کافر به تو دقیقا عکس من بو د بعد الان اصلا محلم نمیده منم واقعا حالم بده نمیتونم درس بخونم حتی شطرنج کار کنم ولی هم شهری نیستیم اهل بندر ماهشهره البته بهشون پیام دادم دوروز پیش چون طاقت نیاوردم گفت درگیریم زیاد شده و برای ارشد مجدد دارم درس میخونم حتی دیشب برای شب یلدا بهش یه کلیپ دادم پشیمون شدم پاک کردم واقعا نمیدونم چه رفتاری کنم

سلام، درگیری‌ها و مشکلات زیادی با خودش داره، اما بهتون علاقه‌منده. اگر رابطه بیشتر از مجازی بوده، قابل بازسازی هست اما نیاز به یک بررسی دقیق شخصیت و سیاست و استراتژی درست داره. قطعا این رابطه دوباره شکل می‌گیره. الان دراز مدت فکر کنید.

ممنونم استاد از پاسخ گویی شما چه طوری میتونم با شما بیشتر صحبت کنم؟ بله مجازی بوده و فعلا دیداری صورت نگرفته ایشون الان ادعا میکنن با کسی وارد رابطه شدن و منم کلا دور شدم حتی تو اینستا میوتشون کردم پستاشون نبینم البته دوماه دیگه مسابقات شروع میشه و ممکنه همو ببینیم

برای ارتباط مستقیم با بنده می‌تونید جلسه خصوصی رزرو کنید. اما برای پاسخ یک پرسش به خصوص، می‌تونید با ارسال صداتون در برنامه‌ی ویدئویی که در دست راه‌اندازی دارم شرکت کنید.

 

 

سلام استاد عزیز از مطالبتون و وقتی که برای ما می گذارید سپاسگزارم.. من ۹ سال پیش بصورت سنتی با همسرم ازدواج کردم .و ثمره ازدواجمون یه پسر ۳ ساله است . تقریبا همه چیز خوب بود . فقط موضوع اختلاف فرهنگی خانواده من با همسرم مشکل اساسی ما بود . اساسا با هم مشکل نداشتیم و همدیگرو دوست داشتیم . تقریبا اواخر سال گذشته گله مندی همسرم زیاد شدن یکباره سکوت کرد و گفت دیگه برای من مهم نیست و بی تفاوت شد به همه چیز . چندین بار باهاش صحبت کردم و جویای مشکل بی تفاوتی ایشون شدم ولی جواب درستی نداد . تا خرداد ماه امسال سر یک مسئله کوچک بحثمون شد و ایشون اعلام کرد دیگه تمایلی به همراهی با من نداره و میخواد جدا بشه . اولش من شک شدم و حالم خراب شده بود . ولی بعد از چند ماه کمی اوضاع من بهتر شد . البته بکمک مشاوره . ایشون پسر به جدایی بودند و به مشاوره گفته بودند که اگر توافقی این اتفاق نیافته مهریه رو اجرا می زارم. مشاوره توافق کرد که شش ماه صبر کنیم بعدش تصمیم به جدایی بگیریم . یکماه پیش من بهش گفتم بخاطر بچه ام نمیتونم جدا بشم و میمونم پیش پسرم و اگر شما میخواهی جدا بشی اقدام کن . اقدامی نکرده و علائمی نشون میده که میخواد دوباره برگرده به زندگی . مثلا پیشنهاد دادم پسر مون رو ببریم کیش مخالفتی نکرد و گفت بخاطر پسر مون میاد‌. لطفا راهنمایی کنید تو این وضعیت من بمونم تو این زندگی یا نه ؟ البته من هنوز همسرم رو دوستدارم و میخوام که برگرده به زندگی . قانون جذب گره گشا هست . ببخشید طولانی شد . سپاسگزارم

سلام، این که اساسا مشکلی نداشتید قطعا نگرش شماست و اگر از ایشون بپرسم جواب دیگه می‌دن. صحبت‌های من مسئولیت در بر داره و نمی‌تونم به این راحتی برای زندگی شما و پسر ۳ ساله‌تون راهکار ارائه بدم. اما به نظر میاد خودشون هم امیدی به حل مشکل دارن. این که شما می‌گید مشکلی نبوده، یعنی هنوز متوجه نشدید و حتما همسرتون از عدم درک شما ناراحته. برید بیرون و دور از هر احساس هیجانی، بخواید صحبت کنه و فقط گوش کنید. فقط گوش بدید.

باسلام و عرض ادب فراوان خدمت شما استاد عزیز جناب عربی ضمن خدا قوت ب شما جا داره ی تشکر ویژه ازشما بمنظور جواب دادن ب سئوالها و وقتی ک برایمان میگذارید از شما بکنم بحضور شما عارضم ک نزدیک ب چهار سال میباشه ک درگیر یک رابطه شدم تقریبا سه از رابطه شدت بالایی گرفت دوسال اول بحث ازدواج بین مون مقرر گردید ولی با توجه ب مشگلات من تا عید ۹۹وقت خاستم ک متاسفانه ایشون گفتن ک دیگه بحث ازدواج میان ما نباشه وفقط دوست بمونیم بهرحال باتوجه ب اینکه ما در دو شهر زندگی میکردیم ولی درماه چند روزی کنار هم بودیم ومابقیش یا مسافرت یا درمجازی بنوعی باهم زندگی میکردیم و وابستگی شدت بالای داشت برای هردویمان بهرحال سه هفته پیش باتوجه ب اینکه همان روز باهم بودیم شبش چندساعتی خبری از ایشون نبود ک اخر شب گفتن خواستگار برایم امده و شرایطش بمن خیلی نزدیک است خیلی ظالمانه و بیرحمانه با نوشتن چند تا پیام ک حاوی تعریف و تمجید ک دراین مدت عین یک دوست و واقعی درکنار من بودی و هرگزمحبتهای شمارو فراموش نمیکنم واز این دسته حرفها رابطه رو بپایان برد که من مات و مبهوت مانده بودم ک من بعداز چند روزی سه چهارتا پیام دادم ک این طرز جدایی و نیست و ازایت دسته حرفها ک ایشون درجواب من گفتن ک من متعهد ب زندگی جدیدی شدم وشمارو بخدا میسپارم ومنم از اون روز هیچگونه صحبتی یا پیامی ارسال نکردم فقط اینو میدونم ک از قبل هیجگونه بحث خواستگاری درمیان نبوده چون اکه بود بمن میگفت حالا سئوال من اینه آیا به این سرعت میشه این رابطه برای ایشون بپایان رسیده باشه و یک رابطه جدید شکل گرفته باشه لطفا من راه راهنمایی کنید و برای برگرداندن ایشون چه راهی توصیه میشود ممنونم

ضمنا استاد عزیز نیروی دلتنگی برای باز گشت عشق قدیمی یعنی چه اگه میشه ی مقدار توضیح بدین سپاسگذارم

سلام، رابطه چیزی نیست که بدون توجه و اهمیت شما به طور مستقل زنده بمونه. رابطه مثل یک بچه کوچک هر لحظه نیاز به توجه داره. نیاز به استراتژی و سیاست درست برای هر حرکت، هر نیاز و حتی تفریح داره. رابطه رو هر زمان، حتی بعد از ده سال که رها کنید از هم می‌پاشه – هر چند اگر ظاهر سالم داشته باشه. نیروی دلتنگی قانون جذب رو با بیشترین قدرت فعال می‌کنه. الآن بیشتر از هر چیز نیاز به یک استراتژی درست و صبر و تفریح دارید. باید ادامه دادن شما رو ببینه. اگر کسی رو انتخاب کرده، باید بدونه کسی هم هست که شما رو انتخاب می‌کنه و بدون اون می‌تونید ادامه بدید و لذت ببرید. نیاز نشون دادن باعث بلاک شدن و پایان رابطه می‌شه. گاهی اوقات در بعضی شرایط باید انتخاب‌های ریسک داری کرد که من فقط در جلسات مشاوره با بررسی کامل رابطه می‌تونم به شما بگم باید انجام داد یا خیر. بگذارید ادامه دادن‌تون رو ببینه. نه نمی‌شه، اما تصمیمش گرفته شده.

سلام خسته نباشید ، من تونستم با قانون جذب کسی رو ک برا همیشه رفته بودبعد از سه ماه دوباره برگردونم،الان ۲۲ روزه باهم عادی چت میکنیم میگیم میخندیم ولی هنوز چیزی درمورد شروع رابطه نگفته ،،، میخوام مشاوره خصوصی درمورد این قسمتش بگیرم ک چیکار کنم چ رفتاری داشته باشم تا دوباره ذوق شروع رابطه رو داشته باشه ؟؟

بله جذب افراد امکان پذیره اما ادامه دادن رابطه نیاز به مهارت داره. برای مشاوره خصوصی در صفحه اختصاصی اون، فرم رو پر و ارسال کنید.

سلام‌ میشه‌ به‌من هم‌بگید چطوری با قانون جذب منم کروم اما هنوز جواب نداده میشه بگین خواهش میکنم

میشه راهنماییم کنیم چطوردقیقاتونستی جذبش کنی

درود و عرض ادب بعد از سه سال رابطه کاملا سالم و عاشقانه هفته پیش با یک جرقه که دعوت به بیرون رفتن بود اتیش زیر خاکستر رابطم مشخص شد و دچار بحران شدیم،خوشبختانه بلافاصله متوجه کاهش جذابیتم و تکیه گاه بودنم شدم برای زندگی اینده عزیزدلم و بهمین خاطر نه تماسی گرفتم نه مسیجی دادم نه کسی رو واسطه کردم و نه داخل فضای مجازی فعالیتی کردم و تمام تمرکزم روی ساختن شخصیت خودمه وصبح تا شب داخلمحل کارم با عشق کار میکنم،رها کردم ولی منتظر نیستم و تایم تعیین نکردم، اما به هر روی دلتنگشون هستم ،ما همدیگه روبا لغات بسیار زیبا صدا میزدیم اما الان یکهفته س که خبری از هم نداریم،بسیار پر انرژی بکارم تمرکز کردم و شخصیت و روح خودم رو دارم رشد میدم. میدونم با انجام رفتارهایی بایشون القا کردم برای زندگی مشترک شریک قابل اطمینانی نیستم و دارم این المان هارو از خودم جدا میکنم وضعیت بد اقتصادی بسیار تاثیر گذار بوده بر تحلیل ایشون از شخصیت من. اگر با من تماس گرفتن استراتژیم رو بر پاسخ دادن و بسیار مهربان و پرانرژی صحبت کردن گذاشتم اگر اشتباه هست راهنماییم بفرمایید

سلام استاد . میشه لطفا یکم راجع به کنار گذاشتن توضیح بدید. یعنی فقط وقت مدیتیشن بهش فکر کنیم؟ و اینکه میشه تصور کنیم که چطوری برمیگرده؟ یا اینکه باید بعد از برگشت رو تصور کنیم توی موقعیت های مختلف. دیدن عکس ها چطور؟ کمکی میکنه؟

کنار گذاشتن در زمینه عشق کار دشواریه، باید توکل و رها سازی رو در تمام جنبه‌های زندگی یاد داشته باشید و این نیاز به رشد فردی داره. اما با رسیدن به این سطح، لذت و آزادی روح‌تون رو سرشار می‌کنه. هر چیزی رو که محکم گرفته باشید، بالاخره مثل یک صابون از دست‌تون خارج می‌شه. بله کمک می‌کنه، اما بعد از تجسم باید همه رو کنار بذارید؛ طوری که انگار وجود نداره.

سخت شد که. آخه چطوری کنار بذاریم در حالی که میخوایم برگرده. یعنی بخوایم برگرده اما منتظر نباشیم؟!😰گیج شدم

ببینید وقتی تصور میکنم آینده ام و باهاش خب طبیعیه که منتظر باشم و بخوام که اون صحنه و توی واقعیت ببینم

اون لحظه باید بخواید صحبت ما برای بعد اون لحظه هست. موقعی که باید کنار بگذارید.

نه نخواید برگرده، فقط عشقش رو احساس کنید. همون لحظه به طور زنده تجربش کنید.

ببخشید من متوجه نمیشم. نخوایم برگرده بعد ایندمون و باهاش تصور کنیم؟!!! چجوری میشه این😄 خب لابد میخوایم که تصور میکنیم منظورتون اینه که فقط همون لحظه ی تجسم بخوایم برگرده بعد بیخیال شیم تا تجسم بعدی؟یعنی حتی بهش فکر نکنیم تو این بازه؟ فکر کردن با ناراحتی ن فکر کردن با حس خوب. اینم ممنوعه ؟دیدن عکساش هم تا جلسه بعدی و قبل از تصور ممنوع؟😌 ببینید من متوجه شدم که زمان تجسم و اینا چیکار کنم.فقط متوجه نشدم که در طول روز بهش فکر کنم یا نه. عکس ببینم یا نه. فکر کردن منظورم این نیست که منتظر زنگ یا پیامش باشم. کلا فکر کردن. یه چیزه دیگه😅اینکه وقت تجسم میتونم نحوه برگشتنش رو تصور کنم یا نه. یعنی اینکه مثلا پیام میده و چی میگه. یا فقط بعد از برگشت رو؟ بنظرتون اگه برگرده من فوری باید قبول کنم؟ آخه رابطه با بد و بیراه تموم نشد. ولی بهم گفت دوسم نداره(البته رفتارش تو رابطه اینو نشون نمیداد) میخوام برگرده ولی نمیدونم بعدش باید چه رفتاری داشته باشم اگه بیاد… ممنون میشم راهنماییم کنید

عشقش همین الان توی دل‌تون هست. در اختیارتون هست. این عشقی که همین حالا وجود داره رو احساس کنید با انرژی و لذت تمام. بعدا کامل پاسخ می‌دم الان فرصت نیست.

فکر کردن بهش تا وقتی که احساس عشق رو درون‌تون زنده نگه داره مشکلی نداره، اما نباید تبدیل به انتظار آزار دهنده بشه. پاسخ شما هم نیاز به بررسی زیاد داره و من دارم برنامه ویدئویی پرسش و پاسخ رو برای چنین مواردی راه اندازی می‌کنم.  

 

استاد عزیز من نه آدم کم تجربه ایم نه آدم کم سن و سالیم اونم همینجور من حدود ۴۵سالمه اوشونم ۳۹سالشون بود ولی واقعا از این موضوع بسیار آزرده شدم وبی نهایت دلتنگ البته ناگفته نماند ک اعضای خانواده ش خیلی باهاش صحبت میکردن ک سروسامان بگیر همون شب اخر ک رابطه رو ب پایان برد گفت بدجوری ریختم بهم حالا چرا اینکارو گرد واقعا موندم

به نظر من تصمیم ایشون عقلانی هست، نه احساسی. و در حال مبارزه با خودشون هستن.

اینجا ک میگید بعد از تصویر سازی نباید دیگ بهش فکر کنیمو بزاریمش کنار اشکالی نداره یه کسایه دیگ و چیزایه دیگ فکر کنیم تا فکرمون مشغول شه ؟ و دیگ به اون طرف فکر نکنه یا اشتباه میشه ؟؟؟

نه هیچ اشکالی نداره. به کسی که شما رو پس زده تعهد نداشته باشید. انسانید و ارزشمند و نیازمند روابط.

ببخشید من نفهمیدم مرحله ی کناز گذاشتنو هی حس میکنم اشتباه میکنم ، یعنی ما نباید تلاشایی ک میکنیم و تصویر ذهنیا یا درخواستی که به کائنات میکنیم یعنی همون بازگشت معشوقمونا فراموش کنیم و باید انتظار نکشیم یعنی منتظز نباشیم زنگ بزنه یا اس بده و تحقق خواسته یعنی چی؟؟؟ بعد اگ هم بهش فکر کنیم اشتباه میشه ؟؟؟ یا اصلا بهش نباید فکر کنیم؟ ولی خب مگه نمیگید نباید خواستمونا فراموش کنیم بعد چجوری بهش فکر نکنیم و تویه این مرحله بزاریمش کنار؟؟؟؟ممنون میشم تویه این نرحله کمک کنین و مرحله تکرار بعدشه یا قبلش؟

ببینید، عشق به خواسته باید همیشه وجود داشته باشه تا به طور دائم فرکانس انرژی ما رو با اون خواسته هم‌جهت نگه داره. اما این عشق باید بدون احساس انتظار باشه. انتظار بلاک کننده‌ی جریان انرژیه. خواسته باید از طرف قلب باشه نه فکر. امیدوارم به طور کامل متوجه شده باشید.

ببخشید استاد منظورتون از ادامه دادن یعنی ابراز نیاز نکنم؟

نه خیلی جلوتر از ابراز نیاز نکردن. بدون اون دارید با لذت به زندگی ادامه می‌دید و فرد جدیدی در نظر دارید.

سلام خسته نباشید. ما نزدیک یه سالی باهم دوست بودیم و رفته رفته قصدمون ازدوج بود اوایل چون نمشناختمش و برام سخ بود چن تا خط قرمز داشتن و من انجام میدادم باعث ناراحتی و قهر میشد و من چون ایشونو دوسش داشتم دیگه کارای که بدشون میومد انجام ندادم کنار گذاشتم . تو یه سال ایشون اصلا منو ناراحت نکردن خیلی ادم منطقی بودن. ایشون چون قرارداد کاری داشتن بعد مدتی میخواستن تهران برن کلا اخرین بار دچار مریضی شدن و من چون یه ماه ایشونو ندیده بودم حس میکردم رابطمون سرد شده کمتر زنگ و پیغام میدادم تولدشون هم نزدیک بود بهشون گفتم میرم خرید برای خودم حوصله ندارم شبش گفتن چطور ادمی هستی من از استرس دارم میمیرم نمیدونم سرطانه دکتر عمل نوشته برام رفتی خوش گذرانی نه پی ام بده نه زنگ بعد دوهفته فهمیدم کلا رفتن تهران بدون خداحافظی. ایشون بعد دوهفته اصرار منو دیدن زنگ زدن گفتن که دلمو شکستی نمیتونم خودمو قانع کنم باهات باشم برو دنبال زندگی خودت منو فراموش کن منم بهشون گفتم که اون روز که رفتم بیرون به خاطر تولدت بود کادو گرفتم نمیخواستم بگم میخواستم سوپرایز شی عکس گارانتی روزشم فرستادم ولی حرفشون کلا این بود دلم شکسته چندین بار تو شرایط سخت تنهام گذاشتی رفتی دنبال خوشیت. منم یه هفته اصرار کردم دیدم وقتی میخونه جواب نمیده دیگه چیزی نفرستادم تولدشونم تبریک نگفتم ایشون هم دنبال کارای خودشونن تهران کلا درگیرت حس میکنم فراموشم کردن سه هفته میشه میتونم اشتباه کردم میخوام درس کنم میتونم رابطمون برگردونم شماره مو بلاک کردن ولی تلگرام هم هرچی میفرستم میخونه همون لحظه هم پاک میکنن

سلام، امیدوارم وضعیت جسمی‌تون تا این لحظه خوب شده باشه. بله، همیشه می‌شه با یک استراتژی درست شروع به ترمیم کرد، اما صبر و فکر درست نیاز داره. پاسخ شما نیاز به یک بررسی دقیق در جلسه خصوصی داره. هرچند، می‌تونید در برنامه گفتگو که در حال راه‌اندازی هست پاسخ‌تون رو از من بگیرید.

 

 

با سلام مجدد استاد عزیز منظورتون از ادامه دادن منو ببینه یعنی از هرگونه تماس خودداری کنم؟استاد گرامی مبارزه ای ک فرمایش کردین ممکنه پیروز بشن وآیا اگر این ازدواج سر بگیره تداوم داره؟

ما خیلی اوقات با احساس‌مون مبارزه می‌کنیم و کاری رو انجام می‌دیم که عقل حکم می‌کنه. اما در نهایت احساس سرکوب شده تا ابد همراه ما می‌مونه. ازدواج توی این شرایط به هیچ عنوان نمی‌تونه موفق باشه.

سلام استاد و ممنون بابت مطالب مفیدی که ارائه می فرمائید. بنده حدودا ۴ ماه با دختر خانمی آشنا بودم و این مدت جهت آشنایی قبل از ازدواج بود. طی این مدت خیلی به هم دیگه علاقه مند شدیم و حتی ایشان بنده رو شوهر خودشون می دونستن و روابط احساسی شدیدی باهم داشتیم و بنده خیلی به ایشون محبت کردم و واقعا همدیگر رو انتخاب کرده بودیم. بنا بود بعد از ماه صفر مراسم خواستگاری برگزار شود. دو مرحله جلسه خواستگاری گذاشته شد که مرحله اول یک روز مونده به روز مراسم با دعوا و بحث من و ایشون کلا کنسل شد. مرحله دوم هم که تاریخ تعیین شده بود بنده به خاطر شرایط کاری امکان برگزاری مراسم رو نداشتم که یک روز قبل از مراسم خواستگاری رفتم با ایشون حرف بزنم تا یک هفته مراسم رو عقب بندازیم ولی متاسفانه ایشان اصلا حاضر نشدن با بنده حرف بزنن و گفتن که کسی که زیر حرفش زده باشه دیگه قابل اعتماد نیست. یکی دو روز بعد دوباره پیام دادم ولی پاسخی از ایشون دریافت نکردم و در نهایت پیامی در خصوص پایان رابطه برایشون فرستادم. متاسفانه بعد از این اتفاق علیرغم علاقم دو هفته قطع رابطه کردم و بعد از دو هفته مجددا بنده پیام و تماس باهاشون بر قرار کردم که دو بار هم باهم ملاقات کردیم ولی متاسفانه ایشون حاضر به بازگشت به رابطه نبودن و تماس های من رو دامادشون پاسخ میدادن و بعضا هم که دایورت می کردن روی گوشی برادرشون. که بعدش کلا شماره بنده رو بلاک کردن و عنوان نموده اند که دیگر بنده رو دوست ندارن و حس قبل رو هم به من ندارن و هیچ وقت با من ازدواج نمی کنند و تلاش های من بیهوده است. بنده خیلی برای ترمیم رابطه تلاش کردم ولی ایشان قبول نکردن. استاد بزرگوار میخواستم بدونم که آیا واقعا ایشان برای من تموم شده اند یا امکان بازگشت هست. و چه راهی وجود داره که ایشون برگرده و چقدر باید زمان بزارم . ضمن اینکه بنده به شدت به ایشان علاقه مند هستم. ممنون میشم راهنمایی بفرمائید.

سلام، ارائه راهکار دقیق نیاز به جلسه خصوصی داره اما با توجه به صحبت‌هاتون، شما با این‌کار غرور خانم رو شکستید و اگر به یک مشاور مراجعه کرده باشه، قطعا بهش گفته شده که وقتی توی این ۴ ماه این همه مشکل و حتی دور انداختنش پیش اومده، توی ده سال زندگی با یک فرزند چی پیش خواهد اومد. با توجه به این که خانم فرد وابسته به خانواده و فامیل هست، افراد زیادی پشت این تصمیم قرار گرفتن و راه سختی برای متقاعد کردن در پیش دارید.

ممنون از جنابعالی و سلام مجدد میخوام بدونم با توجه به قانون جذب که شما می فرمائید چند وقتی سراغشون رو نگیرم (الان ۱۰ روزی هست که رها کردم)، آیا امیدوار باشم به برگشت ایشون؟ آیا بعد از گذشت چند هفته که من سراغشون رو نگرفتم، امکان این که ایشون دلتنگ بشن و یا اینکه پیامی بفرستن هست؟ بنده دنبال برگشت به رابطه هستم و اشتباه خودم رو کاملا می پذیرم.

ضمن این که بنده تهران هستم و اینکه چطوری میتونم از جنابعالی وقت جلسه خصوصی بگیریم؟

سلام، رها کردن فقط خبر نگرفتن نیست. باید درونی انجام بشه. ۱۰ روز زمان زیادی نیست، این رابطه مشکلی داشته که به این‌جا رسیده و به زمان و فکر خیلی بیشتر نیاز داره. امیدوار باشید اما به طور مدام به فکر استراتژی‌های لازم در رابطه باشید. به جز جلسات مشاوره برندینگ و بیزنس، نیازی به جلسه حضوری نیست و می‌تونید جلسه غیر حضوری رو از منوی بالا رزرو کنید.

سلام استاد واقعا ممنون از سایت عالیتون. راستش من از فروردین با پسری آشنا شدم مدتی با هم بودیم تا اون سر یه سری دلایل رابطه رو بی هیچ پیش زمینه ای کات کرد و رفت اما من بازم دوستش داشتم یه مدت گذشت تا اتفاقی بیرون دیدمش و دوباره اومد سمتم و دوباره شروع کردیم اما بعد از یه مدت دوباره با این حرف ها که تو به حرف های من توجه نمیکنی کات شد یکی دو ماه گذشت و ما به طریقی دوباره باهم برگشتیم رابطه ی فوووق العاده ای داشتیم ولی حس میکنم انقدر که من دوستش داشتم اون نداشت تا اینکه اوایل مهر موضوعی پیش اومد و انگ خیانت به من چسبید اما من هرچقدر که میگفتم این تهمته باورش نمیشد و می گفت تو رابطه امون رو خراب کردی ازم میخواست ثابتش کنم که این تهمته و من بالاخره بهش ثابت کردم قبل از این موضوع یکم سرد شده بود ولی میگفت به خاطر یه سری مسائل شخصیه و بعد از این ماجرای خیانته الکی سرد ترم شد اما باز من خیلییی پیگیرش بودم مرتب زنگ پیام و همه کاری و غیره اما بعد از یه زمان همه چیز واسم عادی شدو دیگه تلاشی واسه اثبات این که خیانت نیست و تهمته انجام ندادم حتی پیگیرش هم نشدم تا این که بهش ثابت کردم این موضوع تهمت بوده اما بازم از موضع خودش پایین نیومد و یه دلیل جدید آورد که تو منو ول کردی اگر دوستم داشتی بیشتر پیگیرم میشدی این حرفارو هم فقط به خاطر اینکه من یک هفته دیگه مثل چسب نچسبیدم بهش و رفتاری مثل خودش داشتم.چنددد باری گفت کات و رابطه ی ما تموم شده است و این تقصیر توعه و میتونیم بعدش مثل دوست معمولی باشیم بهش گفتم نمیتونم و برو اما به روی خودش نمیاره و همچنان هستش و خودشو مثل یه دوست معمولی برای من حفظ کرده اما پیگیر پروفایل و غیره ی من هست.میخوام بدونم با این قانون میشه اون علاقه ای که بینمون بود رو برگردوند و رابطه امون رو درست کرد؟

سلام و سپاس ازتون، برای درست کردن این رابطه که از ابتدا با مشکلات شروع شده باید خیلی دقیق وارد جزئیات رفتار شما و رابطه بشیم. اما اول از خودتون بپرسید آیا ارزش عمر و انرژی و پول و از دست دادن فرصت‌های دیگه رو داره یا نه.

راستش اوایل خیلییی دنبال درست کردن رابطه بودم اما بعدش انقدر رفتار های ضد و نقیض ازش دیدم که خسته شدم. الان هم حسم تقریبا پنجاه ، پنجاهه چون رابطه ی قشنگی باهم داشتیم. وقتی بهم گفت مثل دوست معمولی می مونیم من بهش گفتم که نه اینطوری نمی تونم تو با کدوم دوست دخترات تا حالا دوست معمولی بودی گفت هیچ کدوم گفتم پس منم نمی تونم اما قبول نمیکنه که کلا نباشه.یکی دوبار که باهم حرف زدیم حرف از کات میزد که منم بهش می‌گفتم خیلی دوست داری من کلا نباشم و برم می گفت این سوالا چیه که می پرسی الان و بعد از بحثمون یهو خودش بحثو از کات تغییر میداد به یه موضوع دیگه ولی بازم میگفت که ما باهم کاتیم میخوام اینو بدونی. اما هر پروفایلی که من میذارم یا هرمثلا بیوی به خصوصی راحع بهش واکنش نشون میده. دوست دارم که رابطه رو برگردونم مثل قبل ولی این بار با رفتاری متفاوت نسبت به قبلم جلو برم.نظر شما چیه؟ و آیا قانون جذب در این زمینه عمل میکنه؟

بدون شک قانون جذب کمک می‌کنه اما نیاز به یک استراتژی درست دارید. فرصت من روز به روز محدودتر می‌شه و پاسخ‌هایی مثل شما که نیاز به بررسی دقیق داره فقط به جلسات خصوصی نیاز داره. برای شرایطی که هزینه کافی در اختیار نیست، یک برنامه ویدئویی پرسش و پاسخ راه‌اندازی کردم تا مسئله رو بشه کامل باز کنم و پاسخ کامل به شما و افرادی که شرایط شما رو دارن داده باشم.

 

 

ضمن تشکر از دقت شما .مطمئنا یه سری اختلافات وجود داشته که به اینجا رسیدیم . حتما مجددا اگر همسرم بپذیره باهاش صحبت میکنم . چون الان فقط هر دو تا مون سکوت کردیم و منم دارم سعی میکنم با رفتارهام بهش بفهمانم که متوجه ایراداتم شدم . اما سوالم این بود به موازات از قانون جذب هم استفاده کنم ؟ تاثیری داره ؟ یا بدلیل شرایطی که داریم با همسرم صحبت کنم . واقعیتش تو این چند ماه خیلی سعی کردم تا ایراداتم رو رفع کنم و میترسم اگر با هم صحبت کنیم مجددا همه چیز برگرده به روز اول . اگر راهنماییم کنید ممنون میشم

بله باید همیشه در همه حال متوجه قانون جذب باشید و سعی کنید انرژی‌تون رو با خواسته‌ها هم‌جهت کنید. بله به نظر میاد که بدون مشاوره صحبت نکنید بهتر باشه. باید به همراه همسرتون پیش مشاور صحبت کنید.

سلام و سپاس مجدد جناب عربی بله میدونم نوع شروع شناختمون خیلی قشنگ نبوده و میدونم که اشتباه میکردم برای اصرار به برگشت ولی حالم خیلی بد میشد اما با افکار و عقاید ایشان من فکر میکردم ایشون متفاوت از بقیه است، متوجه منظورتون از تدوین استراتژی جدید رو متوجه نشدم البته ایشون دیروز یه پیام تبریک یلدا داد منم خیلی سرد جواب دادم

طرح ریزی یک استراتژی درست باید بر اساس شناختی که از رفتارها و علایق و شخصیت پارتنرتون به دست آوردید برای موقعیت‌های خاص رابطه انجام بشه. نیازمند حوصله زیاد هست اما تنها راه ادامه‌ست.

سلام ممکنه سوالم ربطی ب موضوع عشقی نداشته باشه اما ممکنه بتونین کمکم کنین چجوری ارادمو قوی کنم؟تصمیم میگیرم محکم و قاطع ک رژیم بگیرم و ب وزن ایده الم برسم حتی قسم میخورم اما سر دوروز ارادم ضعیف میشه و شکست میخورم امیدوارم راهنمایی کنین مچکرم استاد

سلام، اغلب مشکلاتی که ما در زندگی می‌شناسیم ریشه‌های عمیقی دارن که اگر هم توان پیدا کردنش رو داشته باشیم، از مواجهه باهاشون هراس داریم. از بیرون گود نمی‌شه مشکلی رو برطرف کرد. این ریشه یابی‌ها و درمان‌ها در جلسات کوچینگ انجام می‌شه. شما ضعف دیسیپلین دارین و چیزی مهم‌تر از دیسیپلین برای موفقیت وجود نداره.

من چی بگم که اصن دیگه نمیدونم چی میخوام…با یکی دوس بودم واقعا عاشقش بودم دو سال فقط عادی باهاش حرف میزدم که بشناسمش بعد باهاش دوس شدم رابطمون خوب بود ولی یهو همه چی خراب شد همش میگفت من مسئولیت پذیر نیستم نمیخوام بدبختت کنم ولی هنوزم دوست دارم چون اولین عشقش بودم بعد یه مدت فهمیدم با یه دختره خیلی صمیمی شده البته انقد اصرار کردم خودش بهم گفت که با دختره خیلی صمیمی شده بوده ولی عاشقش نبوده باهاش دوستم نشده بوده دوست عادی بودن کلا خیلی تغییر کرده همش میگف نمیخوام بدبختت کنم بعدشم همه چی تموم شد …ینی دارم دیوونه میشم اصن نمیدونم میخوام برگرده یا نه شب که میشه همش خودمو کنارش تصور میکنم خیلی امیدوارم ولی وقتی یاد کاراش میوفتم باز حالم بد میشه اخرشم بهم گفت من خیلی دوست دارم ولی اونجوری که میخوام نیستی توی جمع باهام حرف نمیزنی میخوام توی جمع همش باهام حرف بزنی…اصن نمیدونم باسد چیکار کنم یه حس عجیبی دارم از قدرت جذب استفاده کنم نکنم هیچی نمیدونم 😭😭😭

یک مدت همه چیز رو رها کنید. فقط به خودتون برسید. شرایط شما ویژه هست و صحبت و پاسخ طولانی نیاز داره. وقت من این روزها محدودتر از همیشه شده و به همین خاطر یک برنامه ویژه برای پاسخ‌های ضروری راه اندازی کردم.

 

 

سلام روزتون بخیر من سه سال پیش با یه آقایی بطور مجازی اشنا شدم و این ارتباط مجازی حدود یک سالو نیم ادامه پیدا کرد.تو این مدت ما به هم علاقه پیدا کردیم ولی بخاطر دوری مشکلاتی داشتیم که به قهر و جدایی میرسید ولی بعد از یه مدت بی خبری دوباره پیش هم برمیگشتیم بعدش من دانشگاه شهر ایشون قبول شدم و رابطمون جدی تر شد.روزای خوبی باهم داشتیم تااینکه تابستون امسال من بخاطر ی سری مشکلات روحی که داشتم افسرده شده بودم و بخاطر این لفسردگی زیادی ب این اقا وابسته شدم.این وابستگی باعث شد این اقا رابطشو با من تموم کنه و بهم گفت اینکه هز همه دنیا منو میخوای چیزی نیس که میخوام تو باید به یه شخصیت مستقل و محکمی برسی این جدایی یک ماه ادامه داشت تااینکه ما همدیگه رو دیدیم و بدون حرفی از گذشته دوباره رابطمون شکل گرفت تااینکه این اواخر بخاطر یه مشکلی که سر بیرون رفتنامون بود دعوا و بحث زیادی داشتیم و این بحثای پشت سرهم باعث شد دوباره خسته بشه و همون حرفای تابستونو بزنه و بره حالا حدود سه هفته از اخرین باری همو دیدیم گذشته و من تو این ندت خیلی سعی کردم رو خودم و افکارم کار کنم و خیلیم زیاد موفق شدم. و با وجود اینکه پذیرفتم این رابطه تموم شده ولی ته دلم امید دارم به اینکه اگر زمان بگذره و من به زندگی عادی خودم برگردم بالاخره اون ادمم سمت من بدمیگرده میخواستم بپرسم ب نظر شما بااینکه این دفعه دومیه و با وجود بحثایی ک این ندت باهم داشتیم امیدی به برگشتش هست؟چون دفعه اخر گفت ک اگه چیزی میخواست تغیر کنه این مدت تغییر میکرد

فقط شما نیستین که نیازمند این آقا شدین. ایشون هم به توجه شما وابسته شده و به نظر نمیاد حالا حالاها تموم کنه رابطه رو. بله امیدی هست، اما وقتی که رها کرده باشین. برای یک پاسخ جامع تو برنامه گفتگو شرکت کنین.  

 

میشه راجب سابلیمینال توضیح بدید و بگید ک اگ گوشش بدیم نیازی هست ب این مراحلا یا ن ؟

به تازگی فایل‌های زیادی به نام سابلیمینال تو شبکه‌های اجتماعی می‌چرخه. به طور کلی بخوام پاسخ بدم، نه تنها فایده‌ای نداره، که بدون علم از کاربرد و نحوه کارش ممکنه به ضررتون هم تمام بشه. برنامه‌ریزی ضمیر ناخودآگاه به این سادگی ها نیست. اگر خواستید توی برنامه‌ی گفتگو ارسال کنید تا پاسخ‌تون رو کامل و جامع بدم.

 

 

من با یکی بودم رابطه ی کوتاهی داشتیم کلا ۳ بار همو دیدیم باهم اوکی بودیم و من به خاطر اینکه تو طول روز زیاد پیگیر من نبود همش درگیر کار بود گله میکردم ولی کنار اومدم با این موضوع ما قرار بود همو ببینیم‌ایشون گفت بیا خونه ی ما و من نرفتم و گفت بهتره رابطه رو تموم کنین و رفت الان ۳ هفتس میگذره و من اخیرا فقط ایشون از اینستا انفالو کردم میخوام خودش برگرده ایا امکانش هست؟؟؟

اگر این تنها دلیل بوده، بدون شک قصد سو استفاده از شما رو داشته و الان شما رو در تنگنا گذاشته تا تن به خواسته‌هاش بدید. رابطه‌ی شما بسیار کوتاه بوده و رنج‌تون به یک ماه نمی‌رسه. من نام رابطه روی روابط به این کوتاهی نمی‌گذارم.

سلام خسته نباشید استاد من بایه آقایی سه ماه و نیمه که رابطه داریم یه رابطه ی خیلی عاشقانه و رمانتیکی داریم..ایشون یکم زودرنج وحساس ولجبازهستن دوباری بخاطر زنگ پی درپی من که بدشون میاد قهرکرد و بازباهم آشتی کردیم الانم نمیدونم بخاطر چی هستش که قهرکرده یه حدسایی میزنم امابازنمیدونم بعد جواب زنگ وپیام نمیده به دیدنش میرم نمیاد…چیکار کنم که آشتی کنیم؟رابطمون مثل روز اول بشه؟بعد من بااین شکل قهرکردنش و غرورش باید چطور برخورد کنم؟

سلام، بهترین برخورد اینه که هیچ برخوردی نکنین. کارهاتون کاملا اشتباه بوده. بی‌توجهی رو باید با بی‌توجهی پاسخ داد. زنگ پیاپی جذابیت شما رو به صفر می‌رسونه. یک رابطه فقط با حفظ جذابیت زنده هست.

بعد اینکه ایشون برای رابطه بامن خیلی اصرارداشتند و عشقشون رو بین همه و دوستانشون اعتراف کردن…تابحال هم دعوا و بحث نداشتیم بجز یکبار که زودی آشتی کردیم…اما این سومین باره که اینطوری قهر میکنه امروز بایه خط دیگه زنگ زدم تاگفتم الو گفت کاردارم زنگ نزن وقطع کرد…بعد اینکه کارجدیدی پیدا کردم که رو به روی مغازشه از شناختی که دارم ایشون لحظه ای که منو ببینه همه چیزو به کل فراموش میکنه وفقط بغلم میکنه هرچقدرم که دلخورباشه برای همین مقاومت میکنه..من آدمی هستم که دوست دارم مدام طرفم بهم زنگ وپیام بده و منم مدام زنگ وپیام بدم اوایل رابطمون اینجوری بود اما بعدازیک مدت گفتش که یکبار زنگ میزنی خودم می بینم نیاز به دومی و پیامش نیست یاپیام میدی جواب نمیدم ولی بدون خوندمش نیاز به زنگ وپیامی نیست که چراجواب ندادی من خودم میدونم کی زنگ وپیام بزنم یا دیدارامون کمتر شده نسبت به اوایل رابطه اونموقع هفته ای سه چهارروز میدیدیم همو اماالان هفته ای یکی دوروز شده…اما بقیه چیزهاش خیلی خوبه احترام میزاره مودبه حرفاش کمتر از عشقم نفسم نیست یا جلوی دیگران یاحتی تنهایی خیلی بهم میرسه حتی غذا میزاره تو دهنم پوزمو به همه میده اینم بگم که خیلی حسادت میکنه مثلا برم مسافرت میگه چرابامن نمیتونی بیای یا میفهمه کسی بهم چشم داره منو ازقصد میبره جلوی طرف که نشون بده من مال اونم حتی یکبار صاحب رستورانی به من پیشنهادداد بااینکه جاهای عمومی نمیره منو دست تودست برد دست و دلبازه ازلحاظ مادی هم قولای زیادی داده بود عمل نکرده تاالان اما باز بهم میرسه کموبیش…اگر که کمکم کنید راهنمایی کنید واقعا ازتون ممنون میشم

ایشون هنوز علاقه‌ی زیادی به شما داره اما اگر این رفتار رو ادامه بدین کم کم به صفر می‌رسونین. حتی این‌که رو به روی مغازش اومدین کار درستی نبوده. اگر بخوایم یک استراتژی درست برای رفتارتون توی این رابطه طرح ریزی کنیم، نیاز به یک جلسه‌ی خصوصی و صحبت زیاد هست. اما می‌تونید تو برنامه‌ی تازه‌ی گفتگو شرکت کنین.

 

 

خب من الان چیکار باید بکنم که باایشون آشتی کنم راه حلش چیه…ممنونم از پاسخ گویی و راهنماییتون

سلام من شش ماه پیش با خانم مطلقه ای آشنا شدم که یک دختر سه ساله داره تو این مدت واقعا دلبسته شدم و قصدم این بود ازدواج کنیم اونم منو خیلی قبول داشت چون کم نزاشته بوده ام من یک راز تو زندگیم ازش مخفی کردم اونم این بود که قبلا چند سال عقد کردم ولی بعد یک ماه بهم خورده من اینو بهش نگفته بودم ولی نیت یا قصد بد نداشتم فقط نتونستم بگم یا صلاح ندونستم وقتی بهش گفتم خیلی ناراحت شد با اینکه کلی عذر خواستم و گفتم عاشقتم و میخامت کات کرد و گفت دیگه نمیخاد و خیلی بد جواب داد منم دو روز از روی احساس بهش پیام دادم که برگرده بدتر شد الان نمی‌دونم چیکار کنم حس میکنم رفتنش بیشتر یک بهانه اس چون مخفی کردنم دلیل خواصی نداشت بیشتر بخاطر این بود که نمی‌تونستم زخم قدیمی رو باز کنم بنظرتون چیکار کنم برگرده

زمان زیادی از رابطه نمی‌گذره که مخفی کردن عقد یک ماهه برای یک خانم مطلقه با یک فرزند بخواد این‌قدر دردناک محسوب بشه! بگذارید یک ماهی بگذره. در هر صورت چه بهانه بوده و چه نه، باید این مدت بگذره. عجولانه هیچ تصمیمی نگیرید.

منم دقیقا همین کارو کردم الان یک هفته گذشته ولی وقتی کات شد خراب کردم و معذرت الکی خواستم گفت اعتماد ندارم بهت و دروغگویی بهش گفتم بجان داداشم که شهیده این تنها راز زندگیم بوده و خوشبختش می‌کنم میدونستم اینکارا اشتباهه ولی برای اولین بار دست پاچه شدم و تلاش کردم هر جور شده قانعش کنم برای همین می‌ترسم خراب کرده باشم شرایط زندگی و آینده ام خیلی خوبه تو این همه مدت بخاطر این بهانه کات کردن بسیار عجیبه میخام بدونم شانسی واسه برگشتنش هست یا نه جذب عشق رو کاملا بهش ایمان دارم بخاطر تجربه های زندگیم ولی استاد درباره ی این رابطه که این طور عجیب کات شد چطور ؟

منم دقیقا همین کارو کردم الان یک هفته گذشته ولی وقتی کات شد خراب کردم و معذرت الکی خواستم گفت اعتماد ندارم بهت و دروغگویی بهش گفتم بجان داداشم که شهیده این تنها راز زندگیم بوده و خوشبختش می‌کنم میدونستم اینکارا اشتباهه ولی برای اولین بار دست پاچه شدم و تلاش کردم هر جور شده قانعش کنم برای همین می‌ترسم خراب کرده باشم شرایط زندگی و آینده ام خیلی خوبه تو این همه مدت بخاطر این بهانه کات کردن بسیار عجیبه میخام بدونم شانسی واسه برگشتنش هست یا نه جذب عشق رو کاملا بهش ایمان دارم بخاطر تجربه های زندگیم ولی استاد درباره ی این رابطه که این طور عجیب کات شد چطور ؟

زمان بنده محدود هست و به همین خاطر برنامه‌ی پرسش و پاسخی در حال راه اندازی دارم. پاسخ بیشتر رو با شرکت در برنامه‌ی گفتگو بگیرید.  

 

جواب نمیدین☹

من با چند کشور مراودات و جلسات پیاپی دارم و متأسفانه، همون‌طور که از آپدیت‌ها مشهود هست، فرصت بسیار کمی برای رسیدن به این سایت دارم. برنامه ویدئویی که گفتم، به همین منظور راه‌اندازی شده.

سلام من نزدیکه پنج سالی میشه یکی رو خیلی دوسش دارم.همین چندروز پیش باهم حرف زدیم .میگه به دلم نمیشینی و من دوستت ندارم هیچ حسی نسبت به تو ندارم.اوایل خیلی باهم خوب بودیم.اما یه نفر که منو میشناخت رفته گفته که این دختره صددرصد ولت میکنه.دختره خوبی نیست.اونم خیلی دهن بینه وهرکس هرچی بگه سریع روش تاثیر میذاره. من چند روز پیش دوباره بهش گفتم که دوسش دارم اما اون دوباره همون حرفارو زد.مطمئنم که کسیو نمیخواد اما گفت که منم نمیخواد.حالا من باید چیکارکنم؟ وقتی یه نفر ادمو نخواد میشه با قانون جذب کاری کرد؟ یا نه؟من واقعا دوسش دارم هرکاریم کردم تا ثابت کنم اما نمیشه.یعنی دیگه هیچ وقت هیچی مثل قبل نشد.😢😢

سلام، شما نیاز کامل به یک سیاست درست دارین. تا زمانی که به این شکل ادامه بدین، درست همین برخوردها رو می‌بینین. خواستن و نخواستن به میزان جذابیت شما بستگی داره. قانون جذب هر کاری می‌تونه انجام بده، اما به کار انداختنش نیاز به مهارت فکری و روحی بالا داره.  

 

سلام ببخشید من تجسمو انجام میدم ولی میخوام بدونم چجوری میشه انتظار نداشته باشی پیام بده؟؟اخه واقعا نمیدونم چجوری تجسم کنم و اعتقاد ب قانون جذب داشته باشم که برمیگرده از ی طرفم باید بگم نه برنمیگرده و منتظر نباشم؟

چیکار کنم این انتظارو که اون میتم میده نداشته باشم تا درست پیش برم؟

سلام، باید یک زمان خاصی رو برای تجسم مشخص کنین. تو این زمان با تمام انرژی و عشق تصور کنین. پیام رو روی گوشی با تمام جزئیات ببینین. زمان که تموم شد، سرتونو با هزار چیز دیگه گرم کنین. اگر تمرکز روی انتظار نداشتن باشه، موفق نمی‌شین. تمرکز رو بذارین روی یک سرگرمی یا کار به خصوص.

سلام برنامه ی ویدویی که به پرسش ها جواب میدین رو کجا میزارین؟

همین‌جا داخل سایت قرار می‌گیره. منتظر باشید.

خب من باید چیکار کنم که باایشون آشتی کنم راه حلش چیه…خیلی ممنون از پاسخ گویی و راهنماییتون واقعا متشکرم.

سلام وقتتون بخیر من حدود ۲،۳ ماه با پسری در ارتباط بودم و ۳ بار همو دیدیم و رابطه فیزیکی مثل بوسه و بغل و اینا داشتیم حدود ۱ هفته ای که نت قطع بود با اس ام اس در ارتباط بودیم ولی بعدش من هرچی اس میدادم ایشون ج نمیدادن منم دلخور شدم و بهش زنگ بعد فهمیدم که گوشی ایشون آیفون هست و مشکل از گوشی شون بوده و من زود قضاوت کردم و عذر خواستم ولی کات کردیم بعد ۲ هفته استوری منو ریپلای کردن و گفتن گوشیشون از دستشون افتاده شکسته منم اول گفتم از گوشی قبلیت استفاده کن گفتن ندارنش و خرج گوشیشون ۵ میلیون میشه و فعلا ندارن بعد منو بلاک کردن بعد من بهشون اس ام اس دادم که من ۲ میلیون دارم و کمکشون میکنم و گفتم چرا بلاک کردی من خیلی دوست دارم و فلان (بعد از بلاک گفتم) ولی از اونجایی که مغروره فک کنم بهش برخورده الان ۳ هفته است بی خبریم از هم من قبل از پیشنهاد ایشون خیلی ازش خوشم میومد و فک کنم خودم جذبش کردم فقط فاصله سنی مون یکم زیاده من ۲۰ و ایشون ۲۹

در ضمن بعد از اینکه اسمس زدم بهشون که چرا بلاک کردی و من میتونم با پیجای دیگه چکت کنم ودوست دارم و اگه بخوای ۲ تومن قرض میدم بهت(فک کنم خرابکاریم اینجا بوده) آنبلاکم کردن ولی منو دوباره فالو نکرد در ضمن قبلا ایشون از من رابطه جنسی خواستن که گفتم تمایل ندارم و بحثمون شد ولی بعدش ایشون کنار اومد و اشتی کردیم حالا من واقعا میخوام جذبش کنم میشه راهنماییم کنین؟

باید کامل‌تر شرح بدید، یا در جلسه مشاوره خصوصی و یا در برنامه پرسش و پاسخی که از هفته آینده در سایت قرار می‌گیره.  

درود استاد تشکر از زحماتت. من حدود سه ماه پیش با یه دختر در ارتباط بودم ارتباط خیلی عاشقانه ولی بعداز چند وقت خانوادش نزاشتن باهم باشیم و محدودش کردن و منم نمیشد که دیگه باهاش ارتباط برقرار کنم بخاطر اینکه میترسیدم اذیتش کنن .. حالا راهی داره که بشه دوباره برگرده از طریق جذب ..ممنون از پاسخگویی هاتون

با سلام و سپاس، لازمه مسئله رو به طور کامل در برنامه باز کنید.  

سلام، من دو سال با پسری در ارتباط بودم و چون فامیل بودیم و یکی از اعضای خانواده دور من با خانواده این اقا مشکل داشتن، پدر و مادرش موافقت نکردن با این ازدواج، با اینکه این پسر برای اولین عاشق شد و خیلی دوسم داره ولی به خاطر خانوداش از من جدا شد، دو روز اول من میخواستم برگرده اما الان با اینکه خیلی دارم عذاب میکشم از نبودش نه زنگ میزنم نه پیام میدم، فقط خودش هر دو سه روز یه بار به بهانه مختلف بهم زنگ میزنه و دوبارم همدیگرو دیدیم، واقعا نمیدونم منظورش از اینکارا چیه، وقتی از من خبر نمیگیره پیام میده دلم برات تنگ شده، در حالی که خودش این رابطه رو تموم کرد، نمیدونم منظورش از اینکارا چیه، به نظر شما من باید چیکار کنم تا برگرده و خانوادشو راضی کنه

سلام لازمه مسئله رو به طور کامل باز کنید. حتما توی برنامه شرکت کنید.  

سلام من همه ی پیامامونو پاک کردم تنها چیزی که ازش دارم عکسه…دو هفته پیش که هنوز نیومده بودم این سایت بهش پیام دادم …برا همین نه دلتنگشم نه چیزی ازش یادم میاد ولی دو ماه که میگذره باز دوباره یادش میوفتم بنظرتون اینا طبیعیه؟من الان هیچ پیامی ازش ندارم و خیلی وقته که ندیدمش تقریبا ۶ ماهی میشه ما فامیلیم وقتی اومد ایران منم باهاشون برم تا ببینمش یا نرم بهتره؟اخه میگم هیچی از جزئیاتی که بهم گفتیم یادم نمیاد و فقط کلیت مسئله یادمه که پسر خوبی بود و دوسش داشتم همین

سلام، بله این مراحل در فراموشی وجود داره. اگر می‌خواید فراموش کنید نه، نبینید بهتره. اما شاید دوستش دارید و صداقت لازم رو با خودتون ندارید. این مسئله غیر عادی نیست. در واقع این جزئیات اهمیتی نداره. مهم احساسی هست که منتقل می‌شه.

سلام اگه میشه مطالبی هم در مورد چگونگی حفظ رابطه بزارید‌🙏🙏…چون من خودم با جذب زیاد مشکلی ندارم خیلی راحت جذب میکنم ۶ ۷موردی یادمه که جذب کردم..ولی خب حفظ رابطه خیلی سخت تره

سلام، شما قدرت جذب بالا دارید. دوست دارم این تجارب شما رو بشنوم و اگر خودتون دوست داشتید برای ما به صورت ویس یا متن بفرستید (تلگرام @tarhetalayi) تا در سایت قرار بدیم. چون باور درستی از قانون جذب عشق وجود نداره و شنیدن این تجارب به شدت کمک کننده هست. و بله، حفظ رابطه کار به شدت سخت تری هست. حتما مطلبی در این خصوص قرار می‌دم. اما در حال حاضر در قسمت دوم برنامه پرسش از من، خیلی به این مورد پرداختم. حتما ببینید.

سلام وقتتون بخیر اگه ما همه ی این کارارو برای جذب انجام بدیم اگه طرف مقابل کسی دیگه ای رو دوست داشته باشه با کسی دیگه ای باشه باز هم قانون جذب جواب میده؟

بعد از جدا شدنمون(نزدیک به یکماه پیش)،من از قانون جذب استفاده کردم..اون شب یلدا بهم پیام داد گفت یلدات مبارک..چند بار هم استوریامو ریپلی کرد و صمیمی هم حرف میزنه بعضی وقتا، ولی نه اینکه هر روز پیام بده یا خیلی حرف بزنیم..تو حرفاش یه سیگنال های مثبتی هست …بعضی وقتا خودش استوریای شادی میزاره و بغضی وقتا غمگین.. الان من نمیدونم هدفش چیه.. میخواد بگرده یا نه.. این چیزا اثرات قانون جذبه یا نع.. جدا از حال بدی که از دوریش دارم،همین چیزا هم خیلی فکرمو مشغول کرده والان نمیدونم چیکار کنم اینم بگم که یه سال و نیم با هم بودیم

سلام، بله اثرات قانون جذب که هست. اما ادامه این روند اشتباهه. شما از این رابطه نصف نیمه خارج بشید و حتی لازم بود بلاک کنید. کار سختی هست، اما تصمیم محکم نیاز داره. رابطه یا باید وجود داشته باشه، یا نه.

ببخشید درست متوجه نشدم،بلاک کنم و همه چی تموم.یا بلاک کنم و از قانون جذب استفاده کنم؟

عرض کردم اگر نیاز بود، این بستگی به شرایط خاص شما داره. بله از قانون جذب در همه حال استفاده کنید.

سلام واقعا لذت بردم از مطالبتون خیلی دنبال همچین مقاله ای گشتم ولی سایت به درد بخوری پیدا نکردم تا اینکه با شما اشنا شدم که دانشتون رو برای کمک به من و امثال من در اختیار ما قرار دادین من ۲۴ سالمه و شرایط خوبی هم دارم مدتیه با دختری ۲۳ ساله اشنا شدم و بهم علاقه مند شدیم ولی در اواخر رابطه کلی جر و بحث روی هم جمع شد تا جایی که اون خانوم از رابطه اومد بیرون من به دلیل علاقه و وابستگی زیاد توی این دوماه جدایی خیلی سیاست های غلط و کارهای اشتباه مثل ابراز علاقه اسرار خواهش معذرت خواهی بیش از حد و… انجام دادم بارها ازش خواستم همو ببینیم ولی قبول نمیکنه و هر وقت پیام دادم فقط باعث شده خودم کوچیک شم این دخترخانوم‌ مشخصه منو نمیخواد کنار بذاره و حس میکنم دو دله ولی سیاست های غلط و احساسی رفتار کردنم یه ارتباط با علاقه و احترام دو طرفه رو تبدیل کرد به رابطه ای که اون منو بلاک میکنه و دیر جوابمو میده و توی ذهنش من ادم ضعیفی شدم در صورتی که قبلا کاملا اوضاع برعکس بود ایا این ذهنیت قابل جبرانه؟ من میتونم دوباره تبدیل به یه ادم قوی بشم و شان و شخصیتم‌ بهم‌بر میگرده یا دیگه خراب شد؟ الان چند روزه تصمیم گرفتم حداقل یک‌ ماه خودم رو کنار بکشم این مقاله و مبحث میتونه به من کمک کنه؟ ببخشید طولانی شد منتظر پاسختون هستم

سلام، بدون یک درصد شک، این ذهنیت کاملا قابل جبرانه. می‌تونه ۱۸۰ درجه عوض بشه. اما یک ماه کنار کشیدن واقعا هیچ کاری نیست. برای به دست آوردن نتیجه، باید دو برابر چیزی که می‌دونید لازمه از خودتون مایه بذارید. این موضوع ۴ ماه زمان نیاز داره.

سلام استاد… واقعا نیاز به پاسخ و کمکتون دارم. من با کسی که چندین سال هم رو میشناختیم وارد رابطه شدم و هر دو هم رو عاشقانه دوس داشتیم… تا اینکه من در زندگیم دچار ضعف زیاد شدم و تبدیل به ادم ضعیفی شدم که هر روز از زندگی گله میکرد و گریون بود… مدتی که گذشت طرفم بهم گفت تو به درد زندگی اینده من نمیخوری و من دیگه حسی بهت ندارم و برنمیگردم و ولم کرد… در حالی که ما عاشقانه هم رو قبلش دوست داشتیم. .. ولی الان اون حتی ذره ای به من حس نداره و منو از همه جا بلاک کرده خیلی سعی کردم برش گردونم اما نشد و بیشتر منو پسم زد حاضرم با تمام وجودم انرژی بذارم تا برش گردونم اما گاهی اوقات ترس باعث میشه شک کنم به این قانون میتونم برش گردونم؟؟؟

سلام بله قطعا می‌تونید. حتما قسمت دوم برنامه پرسش از من رو با دقت گوش بدید.

سلام،ازسایت خوبتون ‌‌‌‌‌‌‌‌‌وراهنمایی هاتون خیلی ممنون،من موفق شدم عشق خودم برگردونم واقعابعدازیکسال ونیم هیچ امیدی نداشتم ،ممنونم خدابه شماخیروبرکت دهد،حالاکه موفق به بازگشت عشق شدم ،چطورثروت جذب کنم؟بازم تشکرازسایت خوبتون،

سلام،،،خودش برگشت؟یا شما اقدامی مثل زنگ و پیام کردین؟

سلام، بسیار خوشحالم از این موفقیت شما، اگر مایل بودید تجربه خودتون رو به اشتراک بگذارید، به صورت متن یا ویس به تلگرام @tarhetalayi ارسال کنید. حتما در زمینه جذب ثروت صحبت زیاد خواهیم داشت.

سلام زهرا،خودش درجلسه دادگاه خواست باهم حرف بزنیم وگفت من تورا فراموش نمیکنم دوستت داشتم و………..من هم براساس برنامه هاوایجادجذابیت درخودم وتحریک ایشان موفق شدم،امیدوارم همه بااجرای درست نکات گفته شده در سایت موفق شوند،نکته مهم خودشماهستیدوبابرنامه پیش برید موفق میشید،من زنگ وپیم ندادم،رهاکردم وتوکل.جذابیت خودم بالابردم همین.باتشکرازآقای عربی

خیلی خوشحال هستم براتون…انشالله که توهمه ی زمینه ها موفق باشید

سلام و عرض ادب کامنتارو خوندم متوجه شخصیت شما شدم امیدوارم خدا به زندگیتون برکتو شادی بده و حتما همینطوره چون مشخصه که شما دوست دارید به ادما کمک کنیدو وقت میذارید و حتما جواب خوبیاتونو میگیرید.. سعی میکنم مشکلمو کوتاه توضیح بدم امیدوارم بتونید کمکم کنید. من با یه نفر وارد رابطه شدم که از اول اون دختر میگفت من نمیخوام با کسی باشم و چند باری به من گوشزد کرد که من ادم رفتنمو بهت ضربه میزنم چند باری بی دلیل ولم کرد ولی به اصرار من برگشت طبق گفته هاتون من الان مطمعنم که جذابیت من یه چیزی از صفر پایین تره یه جورایی رابطمون شده بود اربابو برده ای اون ادم میدونست من با هر شرایطی میمونمو تقریبا هر کاری دوست داشت کرد.. چند روز پیش بهم گفت یه بار واسه همیشه برو.. اینبار رفتم واقعا و دیگه اصرار به موندنش نکردم اینو میدونم که دوسم داره ولی درک نمیکنم این کاراشو و میدونم ادمیه که راحت یه نفرو حذف میکنه از زندگیش. با این شرایط میتونید راهنماییم کنید؟ چطور جذابیتمو بالا ببرم؟ یا چیکار کنم که پیش قدم شه! ممنون

سلام و سپاس از شما. ببینید، قبل از هر چیز صبر لازمه توی زندگی. من هیچ چیز از جزئیات زندگی ایشون نمی‌دونم. اما اینو می‌دونم که یک روز می‌رسه که اوضاع بر وفق مراد نباشه. اون روز یاد شما زنده می‌شه. الان فقط باید برید خیلی بی‌صدا. برای این مورد شاید ۷ تا ۸ ماه زمان نیاز باشه. این مسئله نیاز به بررسی زیاد داره.

سلام از سایت خوبتون ممنونم.مشکلی ک دارم اینه من جذب میکنم ولی بعد جذب نمیتونم طرفمو نگه کنم..مدت یساله با آقایی هستم ک بعد سه ماه آشنایی با خانواده اشون درمیون گذاشتن وبشدت با مخالفت رو برو شدن ولی ما همچنان رابطه رو ادامه دادیم البته ایشون رفت و برگشت داشتن هربار که دوباره مطرح می‌کرد و مخالفت میکردن ایشونم میگفتن تموم کنیم فایده نداره منم پیگیر نمی‌شدم تا تنها باشه ولی یماهه خودش برمیگشت سری آخر ک چن روز پیشه گفتن یکسال شده دیگ کافیه ب پای من موندن.گفتن حالا که خانوادم راضی نمی شن منم خودمو ازشون میگیرم ویزا گرفتن برا ترکیه بدون اطلاع خانواده.گفتن سیم کارت مو هم میزارم براشون تا ب چشم تو نبینن.قرار بود با خط اونجا درتماس باشیم اونم ب اصرار من.ولی چن روزه خبری ازشون نیس الان من چجوری جذب کنم ک برگردن من درحال حاضر هیچ راه ارتباطی باهاشون ندارم ممکنه دیگ برنگردن.

سلام، امیدوارم مشکل کوتاه باشه و برگردن، اما از چیزی که نوشتید می‌شه حدس زد که در شرایط سختی قرار دارن. نه خودتون رو کوچیک کنید و نه با اصرار زیاد شرایط رو به ایشون سخت‌تر. الان وقت ابراز ناراحتی از زندگی نیست. باید انرژی‌تون رو بالا ببرید و این رو توی رابطه تزریق کنید.

سلام‌ و عرض ادب من با‌ پسری ۳ سال دو رابطه بودم البته مجازی در اوایل یعنی دو سال اول فقط دوست‌مجازی بودم همش برام شعر میگفت از این حرفا بعد دو سال برام‌پیشنهاد کرد که دوستم داره منم اوایل‌نمیتونستم قبول کنم چون میترسیدم وارد رابطه عاشقانه او وابستگی بشم اما با وجود این حرفا اکسپتش کردم او رابطه خوبی داشتم خیلی قربون‌صدقه میرفت واسم تا اینکه گفت بیا بیبنیم نمیشه بدون دیدن ادامه بدبم قبول کردم دیدیم همو فقط یک ساعت اونم تو ماشین منو تا دفتر کارم رسوند تو مسیر راه هم خیلی حرف نزدیم بعد اون‌روز هم رابطه خیلی خوب ادامه‌داشت تا اینکه بعد یه دعوا کوچیک گفت دیگه نمیخاد ادامه‌بده رفتم‌پیش یه روان شناس بخاطر حالت روحیم همون روز یه خانم دیگه که سن اش بزرگتر از اون بود امده بود روان‌شناس فهمیدم انم با ای پسر در رابطه هست اما نه در حد رابطه ما فقط دوست بودن بعد اش من به پسره گفتم‌چرا خیانت گفت نکردم خیانت فقط دوست بودیم اما من تو قبل اینکه چیزی بفهمی تموم کردیم اما‌با وجود همه این حرفا میگفت دوست دارم اما‌نمیشه ادانه بدیم تو به‌ من باور نداری حرف قناعت کننده برای کات نداره از وتس اپ فس گفتم بلاکم کن تحمل ندارم بیبنم باشی اما با‌من‌چت نکنی بلاک کرد اما تو ایمو هر بار بهش میگم میگه‌نه نمیکنم بعد دو ماه چت کردم گفتم خواهش میکنم بلاک کن گفت نه و شروع کرد با هام‌چت کردن از خونه جدید که گرفته بود برام عکس فرستاد از حال من مرسید من خیلی براش گریه کردم فیلم گرفتم فرستادم اما گفت نمیشه برگرده براش گفتم برگرد من تا اخرین نفس هام منتظر تو میمونم‌چون دوست دارم گفت من‌ نمیخام این کاری بکنی برو به زندگیت برس باز هم تاکیید به تعهد موندن واسش کردم خلاصه بعد خیلی روز ها گریه کردن ها هنوز تو ایمو هست استوری منو که واسش میذاشتم سین میکنه اما‌چیزی نمیگه نمیدونم چی کار کنم اما از روزی که شما رو پیدا کردم دیگه واسش استوری نمیمونم پروفایل هم شاد گذاشتم تو این مدت فقط یه بار دیدیم تو را خدا کمک کنین از درس خوندن موندم نمیتونم بخونم حواسم پرته بهش همش بهش فک میکنم میشه رابطه که همیشه محازی بوده ادامه پیدا کنه میشه با قانون جذب برگرده

 

سلام .من ۳ سال با یه اقای رابطه داشتم یه رابطه خیلی عمیق همینطور همکار هم بودیم واین باعث میشد از صبح تا شب باهم باشیم تا اینکه ایشون به من خیانت کردن ومن متوجه شدم وایشون سعی کردن رابطه رو درست کنن ولی من یه زن شکاک و پرخاشگر شده بودم الان ۸ ماه از هم جدایم وتو این ۸ ماه چندبار همدیگر ودیدیم فقط بخاطر کار صحبت کردیم من ایشون خیلی دوستدارم میخوام برش گردونم اما نمیدونم چکار باید بکنم .از طریق واتساپ یا اینستگرام منو دنبال میکنه ولی نمیخواد که برکرده من خودم چند بار پیشنهاد برگشت دادم اما ایشون قبول نکردن .نمیدونم چکار کنم راهنمایم کنید

 

سلام استاد وقت بخیر.من و فرد مورد علاقم دو سال و نیم با هم بودیم.روزهای خیلی خوبی داشتیم. قهر نمیکردیم شاید دلخور میشدیم اما قهر نمی کردیم. یکبار گفت تو بهترین اتفاق زندگیمی.تو این مدت به هم بی احترامی نکردیم. و قصدمون ازدواج بود که مادر این فرد مخالف بود و از آشنایان کسیو انتخاب کرده بودن براش. البته ایشون گفتن با اون فرد اصلا ازدواج نمیکنن و تا ۴ سال شرایط ازدواج ندارن.تا اینکه حدود ۶-۷ ماه پیش ناگهان اخلاقش عوض شد. و کار اشتباه من مدام زنگ زدن بود.من ازش خواستم همو ببینیم تا صحبت کنیم و ایشون میگفت باشه هروقت وقت کنم قرار میذاریم من الان اولویتم کاره. یک ماه طول کشید و ایشون نیومد و من گفتم اگر دوست نداری بیای بگو مجبور نیستی و میگفت دوست دارم اگه نداشته باشم میگم خودمو اذیت نمیکنم.اینو هم گفتن که ما دیگه رابطه احساسی نداریم و گفتن من اگرهم ازدواج کنم تو ضربه میخوری زندگیتو به خاطر من خراب نکن.بعد این صحبت من دیگه پیگیر نشدم و تا الان که ۴ ماه میگذره نه پیامی داده نه زنگی. حتی ازم خدافظی هم نکرد.چون رابطه قبلیم هم طرفم یکدفعه ناپدید شد رفتم پیش دعانویس و گفت بختت مشکل داره ولی این اقا به این خاطر نرفته و دیگه برنمیگرده و با کسیه. به نظر شما برمیگرده؟و واسم هنوز سواله یکدفعه چی شد که همه چی به هم ریخت.

سلام، این نیاز به بررسی داره. و لطفا هیچ اعتمادی به دعا نویس‌ها نداشته باشید.

سلام استاد لطفا لطفا جواب منو بدید خلاصه میگم من سه چهار ماه پیش خیلی اتفاقی با اقایی دوست شدم و با اینکه حدود بیست و هفت سال سن دارم اما تجربه عشق و دوستی دو طرفه را نداشتم و به همین دلیل خیلی ناشیانه رفتار کردم و به هر درخواست ایشون تقریبا پاسخ مثبت دادم اما پشیمون میشدم و ایشون رو بلاک میکردم و از اخرین و سومین باری که ایشون رو بلاک کردم سه ماه میگذره بعد از یک ماه با من تماس گرفتن یک بار من جواب ندادم و منتظر تماسای بیشتر بودم اما بعد دو سه روز دیدم که شماومو پاک کردن.من به ایشون علاقمند شدم اما میخوام برگرده و همه رفتارای غلط گذشتمو اصلاح کنم چون بیشترش به خاطر نادیده گرفتن خودم و از دست دادن جدابیتم بود میشه ترمیم شد دوباره این رابطه ؟؟و از اونجایی که من خیلی مغرورم هیچ وقت نمیرم سمتش فقط میخوام دل تنگم بشه و برگرده

سلام، شما از اشتباهتون خبر دارید. لطفا برنامه پرسش از من رو ببینید. پاسخ‌های جامع به شرایط مشابه دادم.

سلام خسته نباشید من حدود دوسال پیش با یه خانومی آشنا شدم از طریق مجازی یه مقدار باهم بودیم من متوجه شدم ایشون متاهل هستند و یک پسر دو ساله دارند رابطشون با همسرشون خیلی سرد شده بود به دلایل واقعا درست و صحیح سرد شده بودن همسر ایشون یه زوج اووردن توی خونه برای رابطه ضربدری با ایشون که ایشون مخالفت میکنن و دعوا میشه بعدش دوباره این اقارو میبخشه هر کاری میکنه برای رابطه ایشون قبول نمیکردن این اقا منظورمه منم بهش میگفتم هر کاری کنه برای درست کردن زندگیش هر روز کمکش میکردم ولی اون طرف ادم نمیشد حتی گفته بود اگه من به جایی برسم و پولدار بشم شمارو ول میکنم یه همسر دیگه میگیرم این خانوم یواش یواش به من علاقه مند شد منم دیدم اینجوریه بهش گفتم من نمیتونم با یه خانوم متاهل باشم برو به زندگیت برس خطمو خاموش کردمو از زندگیش بیرون رفتم بعد از سه ماه که روشن کردم اون خطو بعد از چند ساعت زنگ زد به من کلی حرف زدو گریه کرد که میخوام باهات باشم این همش منو اذیت میکنه من بازم بهش گوش دادم حدود دوماه باهاش بودمو کمکش کردم برگرده بازم دیدم نمیشه اینجوری بازم رفتم بیرون از زندگیش بلاکش کردم بعد از چهار پنج ماه بهش پیام دادم زممنونم خوبه چجوری گفت میخوام جدا بشم برگه های طلاقشو نشونم داد منم دیگه دیدم داره جدا میشه واقعا باهاش موندم ولی گفتم تا جدا نشدی حضوری ملاقاتی باهات نمیکنم تا روز طلاقش همون روز باهاش قرار گذاشتمو دیدمش چند ماه باهم بودیم بهترین زندگی بهترین روزها با دیدن من گریه میکرد خداروشکر میکرد منو داره منم تمام تلاشمو میکردم براش دیگه اون پسر پسر من شده بود اون همسر من بود میخواستیم عقد کنیم باهم که سرو کله اون طرف پیدا شد این به شدت متنفر بود از این اقا حالش واقعا بد میشد عاشق من بود فقط اون اقا خانوادشو فرستاده با خانواده ها چندین بار صحبت کردن و چندین بار جواب رد شنیدن تا یه مدت یه چیزهای عجیبی پیش اومد بچه که الان سه سالش شده بود این بچه حتی اون اقارو نمیشناخت چون اون اصلا به این بچه اهمیت نمیداد این بچه از خودش تخیلات میساخت با بابام چیکار کردم چیکار نکردم شبا کابوس میدید بچه چیزهای عجیبی بود یه دفعه خانواده دختر اومدن اونا که میگفتن ما خنده های تورو با دنیا عوض نمیکنیم اومدن گریه زاری این پدر انقدر گریه کرد مادر انقدر گریه کرد عشق منو دیوونه کردن اونم اومد به من گفت داستانو با گریه و زاری خیلی ناراحت گفت که اینجوریه مجبورم کردن باید برگردم من هیچ جوره نمیخوام برم منم تو شوک بودم فکر میکردم حقیقت نداره گفتم تو تصمیمتو گرفتی معلومه میخوای بری گفت نه چرا میگی تصمیم گرفتم گفتم اره تصمیمتو گرفتی ولم کن برو من نمیتونم اینجوری یواش یواش ولم کنی گفتم تمومش کنیم من اونموقع تو شوک بودم فکر میکردم الکیه انگار اون شب خوابم نبرد فردای اون روز تازه فهمیدم چیشده هرچی زنگ زدم پیام دادم بلاکم کرد تا چند روز بعدش به پیامهام با خطهای مختلف ادامه دادم ولی جوابی نداد تا اینکه شماره اون شوهررو برای خود عشقم فرستادم بدون هیچ حرف یا تهدیدی همون لحظه تماس گرفت گفت داریم عقد میکنیم خونرو داریم عوض میکنیم این گفته که دیگه عوض شده من کلی صحبت کردم که بهم فرصت بده چطور به این فرصت میدی به منم بده گفت تموم شده همه چی دیگه مکالمه تموم شد من بعد دو هفته باز یه پیام التماسی دادم اون زنگ زد بعدش گفت عقد کردیم تموم شد اون گفته دیگه ادم میشه خوب شده بهش اعتماد کردم آخرش ازم قول گرفت دیگه پیام یا تماسی نگیرم باهاش منم ازش قول گرفتم اگه ناراحتت کرد بهم بگی قول داد که اولین نفر تویی من بعد از دو ماه دوتا اهنگ براش فرستادم که نگاه کرد بعد یک دقیقه پاک کرد و بلاکم کرد بازم ولی بعد از چند ساعت از بلاک در اوورد اها اینم یادم رفت بگم یه عکس سه نفره هم چند روز قبلش گذاشته بود روی پروفایلش اون اقا حلقه دستش نمیکرد هیچموقع ولی با اصرار خانوم این سری دیگه حلقه دستش میکنه جوری عکس گرفتن که قشنگ اون حلقه تو دست اقا مشخصه خانوم همیشه میگفت من قبلا هم همه کاری برای ظاهر سازی زندگی میکردم از بیرون قشنگه ولی زندگیمون خیلی بده فقط ظاهرسازی خوب میکنم من من خیلی حالم خرابه اصلا پیام نمیدم با گذشت دوماه هر روز به فکرشم عشق اولمه هیچجوره نمیخوام از دستش بدم میخوام برگرده پیشم هرجور شده چون با اون اقا همیشه درحال ظاهرسازیو زجرو عذابه خیلی عاشق منه اونم همینجور که من ولش کرده بودم هر روز دعا میکردو گریه میکرد اون منو ول نکرد منم نمیتونم ولش کنم ما واقعا عاشق همیم و همدیگرو میخوایم ولی به خاطر این مشکلاتی که گفتم جدا شدیم ممنون میشم کمکم کنید تا بتونم عشقمو برگردونم خواهشن نگید که ولش کن اون دیگه رفته و این حرفا چون این عشق ما واقعیه و میخوام برگرده من همه جوره میخوامش من الان حدود یک ماهه باشگاه دارم میرم خودمو حسابی دارم تغییر میدم تو فکر اینم ظاهری بالای هشتاد درصد تغییر کنم کارهای زیادی هم برای شغلم دارم میکنم که آینده خیلی خوبی داره مطمعنم خیلی چیزهارو دارم تغییر میدم که همش هم به خاطر ایشونه خووواااهش میکنم که کمکم کنید تا بتونم برش گردونم ممنونم

 

سلام من ۱۵ سالم و بهم میگن خیلی بچه هستم و عاشق پسر خالم شودم اون عاشقم هست ومن هم همین تو ولی نمی دونم چرا بداز چند مودت باهم خوب نیستیم شاید دلیل اش این باشه که من زادی روش هساس می شم

سلام آقای عربی عزیز ممنون از جوابتون.در جواب سوالم نوشتین وقت ابراز ناراحتی نیس باید انرژی تونو ببرین بالا وتو رابطه تزریق کنین.میشه بگین چجوری؟ باید چکار کنم

با سلام خدمت شما من دوسال عاشق پسری بودم که با دوستم دوست بود با زحمت به دستش اوردم و با پیشنهاد خودش یه صیغه محرمیت جاری شد بین خودمون که راحت باهم باشیم چون من ادم معتقدیم میدونستم جز من با کسای دیگه ای هم هست و درگیر عشق از دست رفتشه که سالین پیش رهاش کرده ولی گفتم شاید با عشق بتونم درستش کنم همه چیز عادی بود تا بی دلیل تهدیداش شروع شد و میخواست مجبورم کنه با خودش و دوستش همزمان در رابطه باشم بعد از اتمام رابطه هم هیچ تمایلی برای دیدن من نداشت و به طور غیر عادی تغییر کرد حالام حس میکنم خیلی غرورم شکسته فقط دلم میخواد برگرده تا از سرخوردگیم کم بشه ترو خدا نگین فراموش کن و این چیزا خیلی سعی کردم ولی واقعا غرورم شکسته به نظرتون راهی هست که با وجود اون همه ادمیم که الان پیششه باز بخواد برگرده؟ من حتی نمیتونم اتفاقی ببینمس و راه های ارتباطیو مسدود کرده .من حتی نمیخوام باهاش ادامه بدم فقط میخوام کسی که رها شده من نباشم ایا با این راه حل راهی هست که به یاد من بیفته؟ خواهشا جواب بدین این افکار خیلی اذیتم میکنه

با سلام، حتما در برنامه پرسش و پاسخ شرکت کنید. صداهای زیادی ارسال می‌شه اما موارد ویژه مثل شما اولویت بسیار بالا داره. با جزئیات مسئله رو بیان و به تلگرام @tarhetalayi ارسال کنید.

با سلام و تشکر من امروز با اکانت تلگرام با اسم Nazanin به همکارتون پیام دادم و ویس دادم همونطور که میدونید خیلی شرایط سختیه و خوشحالم درکم کردین و توی اولویت قرارم دادین فقط تروخدا من خودم میدونم برگردوندنش اشتباهه ولی با شناختی که از خودم دارم تا برنگرده و پشیمون نشه غرور و شخصیت من همینطور باقی میمونه و حالم بد میمونه با خودم دارم کنار میام و فراموشش کردم ولی به هرنحوی شده میخوام ببینم که برگشته و ادم پس زده شده من نیستم خواهش میکنم کمکم کنین

من شرایط شما رو درک می‌کنم. منتظر باشید.

ببخش ک اینو میگم ولی یکم واقع بین باش درخواست رابطه هم با خودش هم دوستاش؟درسته ب غرورت برخورده ولی وقتتو بزار برای ی جذب ی پسری ک قدرتو بدونه ن همچین آدمی ک بوی انسانیت نبرده.صیغه شدن‌ بدون تعهد . راهی ک پیش گرفتی بیراهست عزیزم ن عشق

این موضوع قطعا به شما ارتباطی نداره شما دخالت نکنین لطفا ممنون

من با یه اقایی سه سال رابطه داشتیم و همدیگه رو دوست داشتیم ولی بخاطر دعواها و بحثای بیخودی و الکی دو سه باری به مرحله کات رسید که تونستم دوباره جذبش کنم و بطور معجزه اسایی دوباره باهم برگشتیم.. ولی خب بی تجربه بودم و نمیدونستم بعدش چطور باید رابطرو حفظ کنم در حد برگردوندنش بلد بودم… الان بازم بخاطر همون دلیل دو ماهیی هست تموم کردیم و این دفعه من نه باهاش تماس گرفتم نه پیامی دادم و نه جایی که میدونستم هست رفتم ک نبینمش، تا اول رو خودم کار کنم که بعداز برگشت، رابطه درست حسابی داشته باشیم.. سوالی که برام پیش اومده اینه که بعد چند بار رفتن و دوباره اشتی کردن شانسم برا جذب این دفعش کم نمیشه؟ بازم امیدی هست؟

تصمیم بسیار درست و دور از احساس و هوشمندانه گرفتید. اگر راهنمایی کامل بنده رو می‌خواید در برنامه پرسش و پاسخ شرکت کنید. خیر کم نمی‌شه اما اگر هر بار به خاطر مسائل قبل باشه، کم کم از رابطه زده می‌شید.

سلام استاد من الان حدودا یک ساله که از همسر سابقم جدا شدم و شرایط من ایجاب میکرد که برای بچهام پرستار بگیرم و از دست روزگار زنی که بعنوان پرستار به خونه خودم آورده بودم و اونم سه سال بود که از همسرش جدا شده بود آشنا شدم و همینطور که از بچهام نگهداری میکرد با هم رابطه داشتیم و به هم علاقه مند شدیم اوایل رابطمون مشخص شد که اون یک عشق کهنه تو دلش هست که الان هنوز نتونسته فراموشش کنه و همینجور که با من رابطه داشت بعضی وقتا احساس میکردم که هنوز به اونم فکر میکنه یه مدت گذشت که داشتیم بیشتر به هم نزدیک میشدیم و اون داشت عشق قبلیشو فراموش میکرد و من هم بیشتر بهش علاقه مند میشدم که یدفعه فهمیدم دارم بهش وابسته و هر روز نیازمند تر میشم همین چیزا بود که باعث میشد که اون هم از من‌دوری کنه اواخر رابطمون بود که از من باردار شد و من که نمیتونستم تو اون شرایط پذیرای یه بچه ناخواسته بشم مجبور به سقطش شدم از اون زمان حدود ۴ ماه میگذره من تو رابطمون چیزی براش کم نگذاشتم ولی اون که قبلا بچه سقط کرده بود و الان بچه میخاست منو مقصر و متهم به از بین بردن بچش میکرد من دیگه عاشقش شده بودم ولی اون داشت از من دور میشد و مدام به من توهین میکرد و من از روی نیاز و عشقش سکوت میکردم که الان یک ماهه رفته و من هر روز داغون تر شدم همه فکر میکنن که دارم مواد مصرف میکنم و من فقط غصه میخورم احساس من خیلی درگیره و تو هیچ حالتی نمیتونم فراموشش کنم و اون به من گفت که من تو رو دوست داشتم و الان به عشق قبلیم برگشتم و تو رو میخام فراموش کنم خواستم بدونم این عشق که من بهش دارم و نتونستم نگهش دارم تا به ازدواج ختم بشه آیا ترمیم میشه آیا اون که با اون شور و هیجان با من بوده اصلا منو دوست داشته یا این یه عشق یکطرفس که هیچ قانونی براش نمیشه گذاشت

سلام، در برنامه شرکت کنید.

سلام وقت بخیر ممنون از سایت و مطالب فوق العادتون میخواستم بدونم تا چه مدت بای تصویر سازی و مراحل قبل رو انجام بدیم من الان تقریبا عشقم رو رها کردم با اینکه خیلی به هم نزدیکیم ولی کار خاصی نمی کنم که ایشون فکر کنه من توجهی نسبت بهش دارم و یا … ولیکن دارم از سمت خودم براش انرزی می فرستم و به آرزوهایی که داشتم در کنارش فکر می کنم تصویر سازی می کنم ولی در کل نمی دونم تا چ مدت زمانی باید ادامه بدم و آیا رهاسازی این کاری که من انجام می دم یا چیز دیگریست من درست متوجه نشدم؟؟

سلام و سپاس از شما، حضور شما این‌جا یعنی رها نکردید. با خودتون صادق باشید. حتما قسمت سوم پرسش از من رو بشنوید.

من با عشقم ۷سال اختلاف سنی دارم اما خیلی دوسش دارم .یه سال و چندماه ب هم پیام‌ میدادیم هرروز اما وقتی فهمید من خیلی دوسش دارم یهو رفت.با وجود اینکه میدونم این رابطه ک پسره ۷سال ازمن کوچیکتره اشتباهه اما خیلی دوسش دارم حس خوبی دارم بهش .با این قانون ب نظرتون برمیگرده؟

بله، تمام قسمت‌های برنامه پرسش و پاسخ رو ببینید.

Salam kheyli mamnon babate video ghashangeton ? Mikhastam bebinam ta che modat bayad tasvirsazi zehni kard va key Hamishe hamon tasvir saziye ke goftino anjam bedam ya motefavet ham bashe? Toye in modat ba kase digari bejoz eshghemon mishavad date kard ya harf zad ya kheyr? kheyli kheyli mamnon

سلام، تصویرسازی رو برای هر آن‌چه در زندگی می‌خواید هر روز انجام بدید. خیر اون یک مثاله متفاوت عمل کنید. بله در این مرحله شما تعهدی ندارید و بهتره که ارتباط داشته باشید؛ اما هرگز یک دیت رو در این زمان جدی نگیرید. برای صحبت بیشتر در برنامه شرکت کنید.

Yek pesari hast ke rafigh fabrike eshghame va man avalin bar bad az jodayimon yekbar ishono didam va badesh mano davat kard be yek jashni ke eshghamam tosh bod manam be onvane yek neshone didam va raftam va in eshghamam ham kheyli hasodish shode bod va narahat bod ke hata be dostesh fosh dade bod va gofte bod man doostdokhtaresham va modate dostimono kheyli bishtar gofte bod manam ke didam kheyli narahate be onyeki goftam na chon vaghanam doosesh nadashtam va eshghamam kheyli khoshhal shod va raftim biron vali yek masaleyi pish omad ke ghahr kardim bad alan dobare bad az chand mah ashti kardim vali hamash shol kon seft kone va doostesh hamash chand mahe be man payam mide mige bia berim biron vali man ehsas mikonam ina sare man shart bandi kardan nemidonam chi kar konam lotfan be man komak konin man mikham be eshgham bargardam vali nemidonam ke khobe hese hesadatesho tahrik konam ya na chon man dostesho kheyli pichondam vali hamash esrar mikone manam migam nakone yek neshanast

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

سلام و روز خوش من خیلی با قسمت تصویر سازی حالم بهتر شد و طوری از خودم و از=طرافم دور شده بودم و توی اون آپارتمانم بودم و با بغل کردنش ناگهان ناخودآگاه گریه کردم میخواستم بپرسم گریه کردن خوبه یا بد

سلام، تا منظور از خوب و بد چه باشه، این احساس دلتنگی خیلی زیاد به قانون جذب کمک می‌کنه، اما شاید حالی رو بهتون نده که دوست داشته باشید.

سلام من ۲۷ روزه که از یه رابطهء ۴ساله بیرون اومدم.خودمم جدا شدم چون بارها از هم جدا شدیم و دوباره به هم برگشتیم اما مشکلات تکراریمون هیچوقت حل نشدن.اینبار ولى خیلى مصمم رابطه رو تموم کردم اما با این وجود خیلى دلتنگى به من فشار آورده و عصرها یا شبها یکهو میزنم زیر گریه و واقعا انگیزه ندارم کاریو انجام بدم…یکبار بعد از یک هفته جدایى به من پیامک زد و گفت میخوام ناهار بگیرم، براى تو هم فلان چیزو دوست دارى سفارش بدم؟منم تشکر کردم و گفتم ناهار دارم…(محل کارمون یه جا هست و معمولا هر روز همدیگرو میبینیم)و دوباره شبِ همون روز گفت هوا سرده من میرسونمت…منم قبول نکردم…از اون روز تا الان دیگه هیچ حرفى بینمون رد و بدل نشده و سراغى از من نگرفته و شبها زودتر از من از دفتر میره خونه…و هیچ گونه توجهى به من نداره.حتى اوایل غمگین بود اما الان شاد و خوشحاله و با همه میگه میخنده…به نظرتون برمیگرده یا دیگه تموم شد؟؟؟؟

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

سلام خدمت شما و ممنون از سایت خوبتون بنده یه دختریو دیدم و ازش خوشم اومد و ما کم کم ارتباطمون رو شروع کردیم و بعد از مدتی فهمیدم که به من علاقه خاصی داره و ما به ازدواج فکر میکردیم اما یه شب خیلی ناگهانی اومد و گفت که من به شما علاقه ندارم و گفت که من یکی دیگرو دوست دارم و با اینکه اون نفر ازدواج کرده من نمیتونم از فکرش بیرون بیام. الانم به شدت دلتنگشم و میخوام که برگرده ولی هرچی پیام میفرستم جوابمو نمیده و از همه جا بلاکم کرده. ایا امکان بازگشت هست یا خیر پیشاپیش هم ممنونم از پاسختون

سلام، تا دل کسی با شما نباشه، بازگشت یک عذاب دوباره خواهد بود. فضای لازم رو باید به ایشون بدید تا شاید به سمت شما برگرده. حدود ۳ ماه زمان در نظر بگیرید و طی این مدت به برنامه‌های شخصی خودتون برسید.

سلام استاد خسته نباشید بنده ۴ ساله ک با پسری عاشقانه در رابطه بودیم و قصد ازدواج داشتیم تقریبا این یسال آخر دعوا و بحث بین ما الکی شدت گرفت تا جایی ک الان ۲ ماهه ک از هم کامل جدا هستیم و پیام و زنگی بین ما صورت نگرفته و ققط تو پیام آخر من از ایشون خواستم ب مشاوره بریم ک جوابی ندادن و بلاکم کردن میدونم ایشون هم با وجود تنفر ب من علاقمنده آیا با مثبت اندیشی و تصویر سازی ایشون برمیگرده؟

قانون جذب کار خودش رو انجام می‌ده اما این‌که رابطه خوب و سالم باشه، تعهد به انجام کارهای سخت برای ساختن نیاز داره که ایشون نداره. برنامه پرسش از من رو دنبال کنید.

سلام وقتتون بخیر استاد من با یه مشکل مواجهه شدم و ممنون میشم راهنماییم کنید استاد من حدودا دوسال و نیم یه جا موقت کار میکردم و تو اون زمان اقایی هم اونجا و رفتارو کارایی میکرد و طرز نگاهش که من حس کنم بهم علاقه داره رفته رفته من بهش علاقمند شدم ولی حرفی بهم نمیزد که بدونم واقعا خواستار من هست یا نه تا اینکه ۱سالو نیم به همین صورت گذشت و من بخاطر شرایط کاری مجبور شدم بر خلاف میلم و وابستگی به این آقا از اونجا برم و چون ارتباطی هم نداشتم با اون اقا و شرایط منو نمیدونست نتونستم بگم بهشون و رفتم بعد از چند روز دیدمشون تو مسیر رفت و امدم دیگه ندیدمش الان نزدیک یک سال گذشته و من هنوز فکرشم و بعد بعضی وقتا به خاطر کار میرم اون مکان سری میزنم ایشون تا منو میبینه روشو برمیگردونه و از اون مکان میره و این خیلی منو ازار میده نمیدونم چه دیدی داره به من و اصلا در کل هدفش چی بود و ایا به قانون جذب امیدی هس برای این موضوع؟

ببینید شما چرا باید نگران این باشید که یک نفر چه دید نصبت به شما داره؟؟ شما نمیتونید هییچ کس را راضی نگه دارید غیر از خودتون پس بهتون پیشنهاد میکنم که اول از همه برای خودتون زندگی کنید نه نظر و دید مردم اگر ایشون با شما هم ارتعاش نباشند جذب نخواهند شد و بجای تمرکز و تجسم یک نفر خاص شما روی ویژگی و حسی که میخواهید با یک نفر داشته باشید تمرکز کنید.

سلام، حتما در برنامه شرکت کنید و مسئله رو با توجه به یک بک گراند شخصی از خودتون شرح بدید. این سوالی هست که دوست دارم پاسخ جامعی داشته باشه.

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

سلام خسته نباشید استاد ببخشید شما میفرمایید قانون جذب ب انتظار پاسخ نمیدهد یعنی باید ما انتظار آنبلاک شدن نداشته باشیم؟یا پروفایل ایشون رو چک نکنیم تا ببینیم پروفایل ایشون تبدیل ب نفرت شده یا عشق؟چون خود نگاه کردن ب پروفایل و تصور روزهای خوب موقع دلتنگی خودش یکجور قانون جذب ب حساب نمیاد؟چون بنده رابطم جوری شده ک ممکنه ب ازدواج ختم بشه و ممکنه کامل بپاشه همه چی بستگی ب برگشت عشقم داره و منم خودم رو حتی برای تموم شدن رابطم آماده کردم یعنی انتظار نتیجه ندارم!آیا با چک کردن پروفایل ایشون و فکر برگشت ایشون قانون جذب مختل میشه؟

ببینید دلتنگی کردن و حصرت خوردن، یعنی اینکه کانون توجه شما روی ناخواسته است و با این کار شما ایشون را بیشتر از خودتون دور میکنید تا جذب شما همیشه باید توجه و تمرکزتون روی خواست هاتون باشد. شما نمیتوانید روی ناخواسته توجه کنید و خواسته را جذب کنید! شما حالتون را خوب نگه دارید، شما حستون را خوب نگه دارید، شما خودتون را توی رابطه تجسم کنید نه اینکه نگران و ناراحت باشید و دائو از روی نگرانی و غم پروفایل را چک کنید. شما از هرچی بترسید سرتون میاد!! چون دائم دارید بهش توجه میکنید و دارید درخواست اون اتفاق را میدهید. شما با حال خوب شما با حس خوب شما با احساس وابسته نبودن عشقتون را به خودتون جذب میکنید نه با نگرانی و ناراحتی و پروفایل چک کردن

سلام، در این شرایط حساس شما یا نیاز به مشاوره خصوصی و یا شرکت در برنامه پرسش و پاسخ دارید. تمام اعمال ما بخشی از جذب به حساب میاد. وقت فکر روی بلاک و آنبلاک نیست. در واقع اگر بلاک شدید باید خوشحال باشید که هنوز احساساتی وجود داره.

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

سلام استاد من همه تمرینات رو انجام میدم اما همه ش در طول روز خاطرات خوبمون میاد تو ذهنم و ناراحت میشم چی کار کنم میدونم این حالم مانع بازگشتشه

سلام استاد، وقت بخیر من مدتی با یه آقای آشنا شدم که ایشون به قصد ازدواج جلو اومد حتی گفت من دوستی نمیخام برای زندگی میخام، خوب بود ولی چون کارش زیاد بود و مدام سرش شلوغ بود و شلوغتر شد کمتر پیام میداد بعدش فقط یه پیام میداد، سلام من میرم دنبال فلان کار مواظب خودت باش، در همین حد، خودش همش میخواست تو اون چند روز برم ببینمش وقتی قرار گذاشتم گفت کار دارم کارام تموم شه خودم میگم بیای کجا، ولی جواب نداد تا روز بعدم، منم از رو عصبانیت گفتم دیگه مزاحم نمیشم خدانگهدار، اونم بی هیچ توضیحی گفت خدانگهدار، الان چند روزه با توجه ب صحبت های شما جلو خودمو گرفتم هیچ پیامی یا تماسی ارسال نکردم ولی ایشون هم هیچی، بنظرتون چیکار کنم پیامی چیزی بفرستم براشون؟

سلام، پاسخ شما نیاز به بررسی داره. ایشون شاید تا ۶۰ روز خبری نگیره.

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

سلام وقت بخیر میشه این روش هارو برای کسی که تاحالا باهاش در ارتباط نبودم انجام داد؟

بله نگاه کنید جذب پول و ثروت با جذب نفر خاص خیلی متفاوته چون اون نفر خاص مثل شما از خودش اختیار دارد، اونم مثل شما یک سری ارتعاشات در فرکانس های مختلف دارد، مثل شما یک سری ویژگی ها دارد و شما نمیتوانید دقیقا یک نفر خاص را جذب کنید که با شما هم ارتعاش نباشد.

سلام، بله انجام می‌شه.

سلام وقت بخیر من حدود ۶ ماه پیش با یه آقایی آشنا شدم و با هم وارد رابطه شدیم و همه چیز خیلی عالی پیش رفت تا اینکه بعد از ۲ ماه بدون هیچ دعوا یا اختلافی، به خاطر اینکه ایشون قصد مهاجرت داشتن رابطه کات شد، حدود یک ماهی من از قانون جذب استفاده کردم. تا اینکه ایشون دوباره برگشتن و قرار شد که ما دوتایی باهم برای مهاجرت اقدام کنیم و دوباره رابطه خیلی خوب پیش رفت، ما خیلی به هم وابسته بودیم ولی دوباره بعد از یک ماه ایندفعه بدون هیچ دلیلی از طرف ایشون رابطه کات شد من میدونم که دوباره میتونم عشقمو برگردونم ولی فکر میکنم برای نگه داشتنش نیاز به مشاوره دارم، اگر ممکنه راهنماییم کنید ممنون میشم

با سلام و کسب اجازه از استاد گرامی ببینید شما هنگامی که با یک نفر هستید و بعد بدون هیچ دلیلی رابطه کات میشود این یعنی شما با عشقتون هم فرکانس یا هم ارتعاش نبودید و جهان بی سروصدا شما را از هم جدا کرده و دوباره شما درخواست داده و خودتون را با ایشون هم ارتعاش نموده و بعد از مدتی این ارتعاش پایدار نبوده و باز جدا شدید.

بقول مولانا: در جهان هر چیز چیزی جذب کرد ** گرم گرمی را کشید و سرد سرد قسم باطل باطلان را می‏کشند ** باقیان از باقیان هم سر خوشند ناریان مر ناریان را جاذب‏اند ** نوریان مر نوریان را طالب‏اند

برای جذب یک نفر باید شما اول از خودتون شروع کنید. یعنی اول باید خودتون را بشناسید و بدونید چه ویژگی هایی در شما هست و شما آدمی را جذب میکنید که هم راستا با این ویژگی های خودتون باشد و گرنه مثل رابطه ای که تجربه اش را داشته اید رابطه پایدار نخواهد بود.

امکان ندارید شما یک ویژگی و یک سری ارتعاش داشته باشید و با طرف مقابل این ارتعاشات هم راستا نباشد و شما باز باهم بمونید.

یک راهنمایی کلی جهت جز هر چیزی:

شما به ۳ روش میتوانید خواسته خودتون را به جهان برسونید: ۱: اول اینکه آن خواسته را بصورت جزئی و با تمام جزئیات بیان کنید ۲: دوم اینکه بصورت کلی درخواست بدهید ۳: روی یک حس تمرکز کنید.

بنده به شما پیشنهاد میدهم که روی یک حس تمرکز کنید نه یک آدم خاص.

واقعا تمامی این موارد خودش چندین ساعت جای بحث دارد.

براتون بهترین ها را آرزو مندم

سلام، بله و مشکلی که وجود داره همینه. نگه داشتن رابطه. در برنامه شرکت کنید.

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی بنده قبل از هر بحثی از شما جهت آموزش های مفیدتون سپاسگذارم استاد بنده یک انتقاد دارم از آموزش بدست آودن عشق از دست رفته که دراینجا آموزش دادید. شما در اینجا در تجسم و تصویر سازی یک سناریو تعریف کردید (اینکه درب اپارتمان باز باشد و … ) با این کار ما داریم کائنات رو محدود میکنیم که فقط از همین راهی که من میخوام عشق را بهم بازگردان و این کار دست کائنات را می بندیم. بهتر نیست که ما فقط تجسم کنیم که عشق را بدست آوردیم و نحوه چگونه آن را برعهده کائنات بگذاریم تا اون از بی نهایت راه این کار رو برای ما انجام بدهد؟ چگونه این کار را انجام میدهد؟؟ به ما ربطی ندارد چگونه، ما فقط درخواست میدهیم و چگونه امکان پذیر بودن این کار را بر عهده کائنات یا خدا میگذاریم که بر کل و جز مسلط هست و او میداند چه زمانی و چگونه این کار رو برای ما انجام بدهد.

چون هنکامی که ۲ نفر هم ارتعاش نباشند جهان بی سروصدا آنها را از هم جدا میکند و وقتی ما درخواست دوباره باهم بودن را می دهیم باید دست کائنات را باز بگذاریم تا دوباره مارا هم ارتعاش کند. چون ممکنه ما نیاز به تغییر داشته باشیم یا ممکنه طرف نیاز به تغییر داشته باشد و این تغییر نیازمند زمان است و کائنات خودش در زمان خودش این کار را با بی نهایت راه ممکن انجام میدهد.

این نکته ای بود که خواست بگویم. چون کاربرانی که با قوانین آشنا نیستند ممکنه در تجسم سازی بی نهایت سناریو تعریف کنند و هر بار با این سناریو ها دارن کائنات را محدود به همین سناریو میکنند و این نتیجه گرفتن را اکثر اوقات ناممکن میکند و یا اصلا از طریق این سناریو کار امکان پذیر نباشد چون بیس جهان ارتعاش است.

هنگامی که ما یک خواسته را تجسم میکنیم جهان حس آن تجسم و بیس آن تجسم را برای ما امکان پذیر میکند نه دقیقا خود آن تجسم و خواسته را، بعضی وقت ها ما به چیزی فکر میکنیم و دقیقا آن چیز را جذب نمیکنیم بلکه حوادث و اتفاقات هم فرکانس و راستا و هم بیس با آن فکر را جذب میکنیم . پس همین که ما تجسم کنیم که دوباره باهم دیگر هستیم کائنات این حس باهم بودن را برای ما از بی نهایت راه متجلی میکند.

باز هم متشکرم

سلام، اولین اصل شفافیت هست. و شفافیت هست که احساس شما رو در دنیای واقعی تحریک می‌کنه، نه خواب و خیال. موردی که می‌فرمایید یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات آموزش قانون جذب در ایران هست. شما تا یک ویوی دقیق نداشته باشید نمی‌تونید احساس خودتون رو به دنیای واقعی بیارید و اون رو لمس کنید. و بدون احساس واقعی هیچ اتفاقی رخ نمی‌ده. احساس در خواب و دنیای واقعی تفاوت بی‌نهایت زیاد داره. تا زمانی که نتونید به طور واضح خواسته‌ی خودتون رو با تمام جزئیات تصور کنید، همه چیز گنگ هست. بله کائنات از طریقی که شما فکر نمی‌کنید به شما تقدیم می‌کنه، اما قبل از اون باید با سناریوهای خیلی واضح درخواست رو به کائنات فریاد بزنید و با این کار احساس خودتون رو به حداکثر برسونید. بدون دیدن جزئیات و حتی آب و هوا، شما نمی‌تونید ارتعاش کافی داشته باشید. کاربران باید صدها سناریوی ملموس تجسم کنن.چون قانون جذب رو ناخودآگاه فعال می‌کنه. ضمیر ناخودآگاه ارتعاش شما رو با خواسته‌ها هم‌جهت می‌کنه، و تنها راه دست یابی به اون، تاکید می‌کنم، “تنها راه رسیدن به اون”، تحریک احساسات تا جای ممکن، با دیدن سناریوهای شدیدا واقعی و پر جزئیاته. شما تنها در صورتی کائنات رو محدود می‌کنید که نتونید واضح ببینید. چون بدون وضوح، احساسات بالایی هم وجود نخواهد داشت. خیلی از کاربرها موقع تصور اشک ریختن، و این یعنی رسیدن به اوج احساس. بدون بهره از احساس زیاد، که با یک تجسم ساده هرگز امکان پذیر نیست، کائنات رو محدود نمی‌کنید، شما هرگز با خواسته‌ها هم ارتعاش نخواهید شد و مثل تجسم ساده‌ی میلیون‌ها فرد روی این سیاره، کائنات به طور کل کاری به خواسته‌ی شما نخواهد داشت. اگر این طور بود، امروز تمام مردم زمین در عشق و پول و شادی، روز و شب سر می‌کردن. بیلیونرهای خودساخته راه‌های ثروت رو با صدها سناریوی واضح تجسم کردن تا در نهایت از راهی که گاهی تصور نمی‌کردن، به ثروت رسیدن. تجسم ساده و گنگ هرگز نمی‌تونه احساس شما رو درگیر کنه. وقت‌تون رو با تئوری‌های غیرواقعی قانون جذب تلف نکنید. صحبت من کاملا علمی و مطابق با دستاوردهای علمی افرادی مثل دکتر بروس لیپتون هست.

سلام ببخشید استاد میشه جواب سوال من هم بدین ؟

سلام، حتما در برنامه شرکت کنید.

سلام استاد من واقعا گفته هاتون رو باور دارم چون قبل از اینکه اصلا بدونم قانون جذب چی هست یا اصلا وجود داره برام اتفاقاتی می افتاد که باعث میشد بهش فک کنم همچین چیزی به صورت یک شکل تکرار میشه مثلا بارها برام اتفاق افتاده بود اگه به صورت یه لحظه از یه چیزی خوشم بیاد یا بخوامش و حس بودنش رو عمیق بکنم بعد فراموش میکردم قشنگ یک ساعت بعد یا یه روز بعد از جایی که باورم نمیشد جلوم ظاهر میشد یا یکی بهم میدادش بعد میگفتم چه جالب من مثلا یک ساعت یا روز پیش به این فکر کردم به صورت گذرا الان به دستم رسیده و تقریبا به این رسیده بودم که هر وقتی به یه چیز عمیق فکرکنم گذرا و فراموش کنم بعدش میشه جالبه که هر بارم غیر منتظره بوده و فک نمیکردم دوباره بشه بعداز اینکه که جریان دنیا و قانون جذب و مخصوصا صحبت های شما رو فهمیدم که چرا اینجوری میشه و قانون دنیا چیه برای همین صحبت های شما رو کامل باور دارم چون ناخواسته تجربش کردم

سلام، خیلی خوشحالم از تجربیات و درک ناب و حضورتون در این‌جا. اگر تجارب‌تون رو در قالب یک ویس به تلگرام ما (@tarhetalayi_support) ارسال کنید، قطعا توی سایت قرار می‌دیم.

ممنوم استاد خوب و مهربان 🙏

سلام استاد بابت مطالب مفیدتون میخواستم بدونم مدت زمان مدیتیشن و تصویر سازی ذهن چه قدر باید باشه و کی انجام بشه بهتره

سلام، اگر تجربه در مدیتیشن ندارید، از دو دقیقه شروع کنید. اما بهترین زمان تصویرسازی ذهنی، ده دقیقه قبل خواب (با تصویرسازی به خواب برید) و بعد از بیدار شدن هست.

سلام، وقت بخیر با وجود اینکه تقریبا همهما این مطالب رو میدونیم ولی شاید نیاز به مشاوره باشه که مدام بهمون تذکر داده بشه! من چند ماه پیش با همکارم که ۲ سال همکار بودیم بصورت خصوصی و بین خانواده ها نامزد کردیم .توی این مدت اختلاف و‌مشاجره داشتیم ولی من حتی یک درصد هم به فکر جدایی نبودم تا اینکه سر قضیه مهریه رابطه ما تموم شد…البته ایشون میگفتن قضیه ازدواج منتفیه چون من یک بار آسیب دیدم ولی تو‌ رو دوست دارم و رابطمون رو ادامه بدیم…بهرحال با بحثای پیش اومده ذهنیت ایشون در مورد من بد شده…فکرکردم شوخی میکنه ولی بعد از یه مدت که بحث پیش اومد متوجه شدم که این تصمیم رو داره و دیگه ادامه ندادم و به هیچ تماس و پیامی جواب ندادم و سر کار دیگه صحبت نمیکنیم مگه مربوط به کار باشه… با توجه به تجربه شما امکان داره ایشون مجددا پیشنهاد بده یا غرورش اجازه نمیده ؟

سلام، این موارد حساس و ظریف حتما نیاز به مشاوره یا شرکت در برنامه پرسش و پاسخ داره.

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

سلام شما دیگه مطلب جدیدی نمیذارید؟

سلام، سایت اخیرا هر هفته در حال آپدیت هست. در برنامه پرسش و پاسخ، سوال‌هایی انتخاب می‌شه تا یک پاسخ جامع و مفید به همه عزیزان داده باشم.

سلام من الان یک هفته هست تمام سایت مربوط به عشقم رو چگونه برگردونم رو مطالعه میکنم که به سایت شما برخوردم راستش داستان من از اینجا شروع شد که با دوستم هفته ای دوسه بار می رفتیم سفره خونه وقیلون میکشیدیم تا یک سال توی این مدت یه پسره بود زیاد می اومد و گیتار می زد اوایل خیلی توی نخ اش نبودم به مرور زمان که با دوستم می رفتم می نشستم اون و دوستاش هم می اومدن کنارمون می نشستن که یه بارهم گیتار زد و بهش گفتم یه اهنگ شاد بخونه هفته بعدش که رفتم با دوستای دیگه ام باز اومد کنارتخت ما نشست من حتی اسم و فامیلش نمی دونستم وقتی با دوستم می رفتم می نشستم این و می دیدم توی دلم میگفتم ینی این از من خوشش میاد اون شب هم گذشت وقتی اسمش و فهمیدم رفتم توی اینستا سرچ کردم پیچ پیدا کردم وبهش پیام دادم که چقدر خوب میخونی چقد خوب گیتارمی زنی شماره وات ساپ بهم دادو رفتم اونجا بش پیام دادم حرفای معمولی بعد چند روز که دوستم گفت این ادم درستی نیس بلاک اش کن منم بلاک اش کردم یه روز بعد توی اینستا پیام داده بود چرا منو بلاک کردی ومنم جوابی نداشتم که بهش بدم توی وات از بلاک دراوردمش و دوباره بهم پیام دادیم تا یه روز تو خیابون بودم بش پیام دادم گفتم میای ببینمت گفت که چون منو بلاک کردی و نگفتی چرا بلاک کردی منم همون حرکتی که تو زدی می زنم موفق باشی خداحافظ تا یه مدت منو بلاک کرد بعد یک هفته رفتم سفره خونه جای همیشگی نشستم اتفاقا اونم همون جا بود قیلونم که کشیدم رفتم خونه ساعت دوشب داشتم تو اینستا چرخ می زدم که بهم پیام داددلش برام تنگ شده میخام ببینمت منم که خیلی خوشحال شدم قبول کردم فرداصبح تا ظهرش باهم قیلون کشیدیم و خیلی خوب بود بعد دوهفته یه شب که بش پیام می دادم خوب بود شب بخیر گفتیم از فردای اون روز تا دوروز جواب پیام هام نمی دادم منم گفتم شاید نمیخاد باهم باشیم فقط یه لحظه بلاک کردم اونم انلاین نبو. دبعد دوروز پیام دادحالم خوب نبوده بیمارستان بودم چرا بلاکم کردی و ناراحت شد و من و بلاک کردم هرچی براش توضیح دادم که دوروزازت خبر نداشتم من فقط یه لحظه بلاک ات کردم قبول نکرد خیلی باهاش حرف زدم حتی سفره خونه رفتم صداش زدم اومد طبقه بالا روبه رو نشست پیامش دادم اما قانع نشد خیلی تلاش کردم برنمیگرده میگه فقط یه بار فرصت داشتی دیگه رابطه مون تموم شده به نظرتون چیکار کنم برگرده لطفا جواب بدین ممنون

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

سلام استاد من یک هفته سایت شما رو چک میکنم جواب همه رو دادین اما هنوز برای مشکل من حرفی نزدین لطفا راهنمایی ام کنین من هرروز ایمل رو چک میکنم ببینم جوابمو دادین یانه ممنون میشم پاسخ بدین

سلام، همون‌طور که بارها و بارها گفتم و نوشتم، سوال طولانی که نیاز به بررسی داشته باشه فقط باید در برنامه پرسش و پاسخ مطرح بشه. این سری به همین علت راه اندازی شده.

سلام استاد من توی مرحله رهاسازی مشکل دارم. یعنی نباید منتظر پیام دادنش باشم؟ نباید تلگرامشو چک کنم؟؟؟ دقیقا چه کار هایی نباید انجام بدم؟ عکس نبینم؟؟میشه توضیح بدید لطفا

سلام، خیر نباید ببینید باید بعد از تجسم به زندگی و برنامه‌های رشد شخصی‌تون ادامه بدید. با ورزش به وضعیت جسم و روح‌تون برسید. برای استقلال و آزادی مالی‌تون برنامه بریزید.

یه مشکل دیگه هم دارم در آینده( مطمئنم).اینه که وقتی برگرده من چه رفتاری داشته باشم ؟ جواب ندم ؟ دیر جواب بدم ؟ چه مدلی حرف بزنم؟ قبول کنم؟ یا اینکه قبول نکنم ولی باز از قانون جذب استفاده کنم😅 آخه من اگه سریع جواب بدم فک میکنه منتظر بودم و این جذابیتی نداره. اگه جواب ندم ممکنه دیگه نیاد. دستتون درد نکنه اینم یه توضیحی بدید

این مورد پاسخ کاملی نیاز داره و لازمه تا در برنامه پرسش و پاسخ مطرح بشه.

اینکه عکسایی ک ازش دارم و ببینم یا پروفایلاشو چک کنم و اینا یعنی رها نکردم؟

سلام،وقتتتون بخیر،من ١٨ سالمه و ٣سال و خورده ای بود که به یک پسری که الان ٢٠ سالشه رابطه خیلی صمیمی و عاشقانه ای داشتم،هر چند به علت کنکور و خانواده ی من شرایط ارتباطیمون بسیار محدود بود یعنی در حد زنگ و پیام و ماهی ی بار همو دیدن ،قرار بود کنکور که قبول شدم موضوع رو با مادرم مطرح کنم و ارتباطمون راحت تر باشه که متاسفانه قبول نشدم و تصمیم گرفتم ی سال دیگه بشینم،پارتنرمم با این موضوع مخالفتی نداشت گفت هر چند سالم که بشینم به پام میمونه،ولی در تمام این مدت دلش چیزایی میخواست که من قادر به فراهم کردنش نبودم،اینکه با هم بریم جنگل،خرید،شام یا ناهار با هم بخوریم،تولد و از این داستانا که من یک بار هم نتونستم انجامشون بدم ،تا اینکه ۶ ماه پیش بود که بحث آورد وسط و گفت دیگه این شرایط داره آزارم میده ،من دلم میخواد دلخوشی های کوچیکی که میگم رو با تویی که دوست دارم داشته باشم ولی همش باید منتظر بمونم،تا این که گفت نمیتونم دیگه این وضعو تحمل کنم و رفت،یه چند بار همش همینجوری رفت و دوباره خودش برگشت و گفت بدون تو نمیتونم ،آخرین باری که رفت من خیلی بهش التماس کردم اما فایده ای نداشت گفت که تصمیم خودشو گرفته،منم دیگه نه بهش زنگ زدم نه پیامی نه هیچی ولی همش امیدوار بودم که بر میگرده چون واقعا دوسم داشت و این بهم ثابت شده بود،بعد یک ماه دوباره پیام داد که برگرده با این تفاوت که گفت این دفعه خیلی کارا کردم که نیاز داشتم بهشون(رابطه جنسی داشت واسه اولین بار،مشروب و عیش و نوش)کسی که بچه هیتی بود به این جا ها کشیده شده بود،میگفت نیاز داشتم به یکم جوونی کردن،این همه سال پاک بودم خواستم ببینم لاشی بودن چیه امتحانش کردم و از این حرفا ،خلاصه با سختی تمام و اذیت شدن من که باورشم واسم آزار دهنده بود پسری که عاشقشم و اولین دختری بودم که وارد زندگیش شدم اینجوری خودشو داغون کرده بود اما به شرط اینکه پشیمون شده بود و دور این کاراشو خط کشیده بود. برگشتم به رابطه ولی اصلا بهش اعتماد نداشتم و همش بهش گیر میدادم دست خودم نبود تا اینکه یه بار دیدم ی دختر بهش پیام داد و اینم بهش شمارشو داده بود،و خیانت واسه من چیزی بود که به نظرم اصلا قابل بخشش نبود،خلاصه زنگ زدم بهش و گفتم که از زندگیم بره بیرون اونم فقط بهم گفت که نفرینم نکن همین ، تو این مدت بازم من همچنان دوسش داشتم و نمیتونستم ازش بی خبر بمونم و همش با پیج های فیک چکش میکردم متوجه شدم که یع سری رفیقای راغون دورِشن و هر شب بساط مهمونی و مشروب ،اینم باهاشون همراهی میکنه،با یکی از دوستاش هم صحبت کردم دوستشم تایید کرد که الان چند وقته با آدمای ناجوری میگرده،تا اینکه یک ماه بعد که تولدم بود بهم پیام دادو تبریک گفت و گفتش که من لیاقت تو رو نداشتم و قلبم پیشت میمونه همیشه ،منم خیلی سرد جوابشو دادم ،ولی دیگه تحمل نداشتم ببینم داره گند میزنه به زندگیش با کاراش واسه همین باهاش یه قرار گذاشتم که صحبت کنم ،وقتی دیدمش باهاش که حرف زدم میگفت آره تو این مدت خیلی کارا کردم ولی هیچوقت حالم از ته دل خوب نبوده ،میگفت ٣ سال عقده ی سری تفریحات کوچیکی که میخواستم باهات داشته باشم و نشد باعث شده برم سراغ این چیزا خودمو خالی کنم،خیلی گریه میکردو میگفت خستم از این وضع ،من بهش گفتم کمکت میکنم دوباره به زندگی عادیت برگردی گفت نمیخوام،گفت من اگه با دختری تو این مدت در ارتباط بودم فقط واسه عشق و حال بوده،گفت تو کل زندگیم ی بار عاشق شدم اونم تو بودی دیگه هیشکیو نمیتونم مثل تو دوست داشته باشم،گفت من و تو مال همیم فقط بهم زمان بده خودمو درست کنم برگردم،منم گفتم که منتظرت میمونم،از اون موقع به بعد یکم با هم ارتباط داشتیم تا اینکه دیدم بازم داره با همون آدما میگرده و به کاراش ادامه میده ،منم واقعا مونده بودم چیکار کنم چاره ای نداشتم جز اینکه باز بهش گیر میدادم و همش میگفتم این چه کاریه اون چ کاریه،تا اینکه ی بار گفت برو پی زندگیت من نمیخوام با تو باشم خستم کردی،گفت بهت گفتم بهم زمان بده آدمو که بخوان از چاه بیرون بیارن که یه دفعه بیرون نمیاد،بازم من شروع کردم به التماس و گریه ولی فایده ای نداشت،میگفت دوست دارم تا آخر عمرمم ازدواج نمیکنم ولی نمیخوام باهات باشم ،گفت من زندگی جدید رو شروع کردم ،من لاشی شدم دیگه آدم سابق نمیشم،منم دیگه بهش زنگ نزدم،تا اینکه هفته پیش باز بهم زنگ زد و گفت فقط زنگ زدم حالتو بپرسم و مراقب خودت باش همین!!!!و همچنان داره به کاراش ادامه میده….إقای عربی توروخدا راهنماییم کنید من واقعا عاشقشم و اینم مطمعنم که اونم دوسم داره و دلش پیشمه اما داره کج میره،آدمای دورش افطضاحن،من نمیخوام خودشو نابود کنه،اون پسر هدفمندی بود اصلا تو این فازا نبود،هر چی تلاش کدم با حرفام مانعش بشم نشد ،نمیدونم چیکار کنم ،از یه طرف میدونم که بازم میاد سمتم اما از یه طرف میبینم که روز به روز داره بدتر میشه ،هیچوقتم از ته دل حالش خوب نبوده تو این مدت،چیکار کنم درست شه برگرده؟؟؟؟؟

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

سلام استاد ایا با قانون جذب میشه عشقی که رفته رو برگردوند و چه جوری باید استفاده کرد ینی از چه کلماتی باید استفاده کرد که عشقمون برگرده ومدت زمانش چقدر طول میکشه وقتی با توضیح دادن قانع نمیشن چطور با مدیتیشن و تصویر سازی می تونن برگردن لطفا منو راهنمایی کنین وبگین از چه کلماتی می تونم عشقم رو جذب کنم ممنون

سلام، در این ویدئوها توضیح دادم. اگر متوجه نشدید بارها ببینید. برای دیدن نحوه استفاده از جملات تاکیدی، این ویدئو رو تماشا کنید.

سلام استاد عربی من ۱۷ سالمه مدتیه که با عشقم مشکل داشتم اونشب پی ام داد همه چی تمومه البته اشتباهات من باعث شد گفت از چشمم افتادی البته منم خیلی از کارام پشیمون شدم خیلیم معذرت خواهی کردم ولی قبول نکرد منم همه سایتارو گشتم تا با سایت شما برخورد کردم ممکنه با استفاده از قانون جذب برگرده؟ما خیلی جدا شدیم ولی به یه روز هم نکشید اما این بار خیلی طول کشید میترسم واقعا دیگه بر نرگردخ ولی من خیلی امیدوارم با استفاده از قانون جذب برمیگرده اما یه حس ترس هم دارم واقعا امکان برگشتش وجود داره

سلام، با قانون جذب هر کاری می‌شه انجام داد، اما داشتن زندگی درست و خوب به سادگی تجسم امکان پذیر نیست. در برنامه پرسش و پاسخ شرکت و مسئله رو کامل مطرح کنید.

سلام آقای عربی میدونم زمانتون محدوده ولی لطفا کامنت ها رو پاسخ بدید . یه سوال هم در مورد جلسه خصوصی داشتم که گفتین یک ماه هست…میخواستم بدونم یک جلسه یک ساعته هست فقط یا به شکل دیگه ای هست؟ و اینکه از زمان رزرو تا پاسخگویی شما چه مدتی طول میکشه؟

سلام، به علت زمان محدود و احترام به سوالات شما، برنامه پرسش و پاسخ در این سایت راه اندازی شده. دو جلسه یک ساعته غیرحضوری و پرسش‌های خصوصی خارج از جلسات به مدت یک ماه. بستگی به ضرورت شما و زمان آزاد در زمان رزرو جلسه داره.

سلام و احترام ده ماه با پسری آشنا شدم. اولش فقط گفتم یه تجربه یا رابطه ی ساده هست، اینجوری شد قرار گذاشتیم همو دیدیم، من که خیلی دوسش داشتم ایشون هم از احساسشون بمن گفتن. تا اینکه همو میدیدیم دو ماهی شد گفتن که اگه بشه بهم برسیم من عاشقت شدم.البته من یه دروغی بهشون گفته بودم اونم اینکه ادرس خونمون نگفتم بهش. سه ماهه میشه گفته نمیشه ازدواج کرد و باید قبول کنی خانوادم راضی نیستن. من دارم ازدواج میکنم باید تموم کنیم بدون دوست دارم همیشه عزیزی.تو این سه ماه مدام گفتن اونی که فکر میکردن نیستم چون من کلی گریه کردم و ضعف نشون دادم چون واقعا نمیتونستم. حس میکردم با یکی رابطه داره منو ول کرده از عکس پروفایلش این برداشت کردم. ولی خودش گفت واسه یکی گذاشتم که حرصش دربیاد و دست از سرم برداره، از اون به بعد اعتمادم بهش ازدست دادم دعوا کردیم عصبی شدم بهش بی احترامی کردم که پشیمونم. الان منم دیگه ولشون کردم ولی واقعا نمیتونم طاقت ندارم دیگه بدون اون،بنظرتون راه بازگشت وجود داره

سلام، همیشه راه برگشت وجود داره، باید دید برگشت به جهنم هست یا بهشت.

سلام خسته نباشید استاد بنده ۳ سالی هست در رابطه عاشقانه ای بودم و متاسفانه منو عشقم سر دعواهای الکی از هم جدا شدیم و ایشون منو بلاک کردند و منم طبق قانون جذب شما اصراری ب برگشت یا ضعف در خودم نشون ندادم و حتی ایشون رو بلاک نکردم و بعد از گذشت دوماه ایشون من رو آنبلاک کردن و ب لجبازی از من داره عکس هایی میزاره در پروفایل ک یعنی در رابطه با کسی هستش اما اینجوری نیست چون پروفایل ایشون رو با خط دیگه چک کرده بودم قبلش تنفر از من بود!نمیدونم استاد باید با تصویرسازی چقدر دیگه ادامه بدم تا ایشون برگرده؟!آیا چک کردن دائم پروفایل ایشون بخاطر حساس شدنم مرحله رهاسازی رو خراب میکنه؟

سلام، در واقع یک فیک بریک آپ بین تون شکل گرفته. مسیر زندگی خودتون رو با کتاب زندگی خود را طراحی کنید، پیدا کنید. بله شما رها نکردید.

سلام.توی قانون جذب گفته میشه چیزی رو که میخوای بهش برسی باید روش تمرکز کنی و مدام بهش فکر کنی و افکار مثبت داشته باشی اما از طرفی گفته میشه باید رها کنی و راها سازی انجام بدی الان اینا پارادوکس ایجاد میکنه.میشه لطفا راهنمایی کنید

آموزش‌های قانون جذب مرحله‌ی آخر رو نداره. نباید فراموش کرد، باید انتظار رسیدن رو از بین برد. عشق شما به خواسته یک چیزه و انتظار رسیدن یک چیز دیگه.

سلام من رفتم خواستگاری یه خانم.ایشون از من خوششون اومد و اجازه دادن برم خواستکازی پدرشونم تحقیق کردن اوکی بود همه چی و دختر خانم خواست که دو ماه با هم مراوده کنیم برای اشنایی.روز اول من گفتم مشکل مسکن ندارم.حقوقم ۳ تومنه و ماشینم فعلل ۲۰۶ هست که منقع ازوداج بهترشو میگیرم‌.بعد یه مدتی ایشون گفتن ۸۰ درصد نظرشون منفی شده رفتیم پیش مشاور که مشاور گفتن این اقا مشکلی نداره و مشکل از خود شماست که بلاتکلیفی.که یک روز رک بهم گفت عمده مشکلش اینه که فکر میکرد خونه مال خودمه اما پدرم قراره بزنه به نامم.ماشینم مال مادرمه و هنوز نخریدم.گفت که حقوق ۳ تومن کمه و نمیتونم کنار بیام‌اما واقعا از من خوشش میومد.ولی کم کم همین مورد مالی باعث شد بحث هایی پیش اومد و من اشتباه کردم و عذر خواهی کردم.ضمنا مهریه هم میگفت خونه رو بزن به نامم.در انتها دید که دوستای من فهمیدن به خاط پول داره جدا میشه به همهفت امتحانش کردم و مهریه ی خونه امتحان بود.خلاصه ایشون کات کردن اما یه هفته بعد دوباره پیام دادم و برگشت اما یه هفته دیگه رفت استخاره باز کرد جوابش خوب نیومد و دوباره تموم کرد گفت حس خوبی ندارم به ازدواج.۳ هفته دیگه اش دوباره پیام دادم اما دیگه حاضر نشد برگرده الان ۲ ماه هست که پیام ندادم و خبری نیست.آیا امیدی هست با قانون جذب ایشون پشیمون شه و برگرده.؟خانواده اش اصلا مادیات واسشون مطرح نبود.و یه اشتباه دیگه ی من درد و دل کردنم با دوستام بود که این مورد اونو اذیت کرد.

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

سلام.۹ساله نامزدیم(هنوز عقد نکردیم )دوماه پیش سر مسله عروسی بحثمون شدو قهرکردیم،نه من پیام وزنگ زدم و نه نامزدم،زیاد قهرمیکنه ومنتظرمیمونه من برم آشتی،اینباروگفتم عمرا برم سمتش،حتی اگه بخواد بره برای همیشه،به ابجیم گفته بایدزنگ بزنه ازم معذرت خواهی کنه تا ببخمش،منم گفتم کاری نکردم بخوام معذرتخواهی کنم،دلم براش تنگ شده،حالا شمامیگید چیکارکنم بدون اینکه برم طرفش خودش بیاد!!واقعا رفته واسه همیشه؟آخه قهرمون اینهمه طول نمیکشید،چیکارکنم این قهرکردنآشو ترک کنه؟ممنونم ازکمکتون

سلام استاد شما به یکی از کاربرها گفتین که اگه دلش با شما نباشه برگشت عذاب دوبارست.اگه دلش باهامون نباشه که دیگه بر نمیگرده!! منظورتون چیه؟ اگه برمیگرده ینی دلش باهامونه دیگه.و اینکه اگه دلش باهامون نباشه ولی برگرده ما باید چیکار کنیم؟ میشه جواب بدین . من واقعا متوجه نمیشم. شخص مورد نظر من توی پیجش زده این رِل. جذب روش اثر داره؟

سلام، دل یا احساس مردم یا دوست داشتن، متزلزل‌ترین چیزیه که در عالم وجود داره و معنای خیلی متفاوتی از عشق داره. باید به زندگی خودتون ادامه بدید و ارزش‌تون رو بالا ببرید. اگر پاسخ جامع نیاز دارید در برنامه شرکت کنید.

رابطه ما خیلی عاشقانه نبود. یه دوستی بود. همدیگرو هیچوقت ندیدیم. فقط عکس و تماس تصویری و… یک ماه بعد از کات و اینکه گفتن من و دوس ندارن و بلاک کردن، توی پیجش زده رل. میخوام بدونم جذب تاثیر داره؟؟ با توجه ب اینکه قبلا هم بخاطر بعضی مسائل یه مدت کات کردیم و دوباره….ولی این دفعه فرق داره.واقعا رفته. حتی وارد رابطه جدید شده. و منم دفعه آخر التماس کردم! جذب برش میگردونه؟

سلام استاد خسته نباشید من عشقم ب لجبازی از من عکس پروفایل عاشقانه میگذاشت اما ب تازگی عکسی ب صورت اسکرین شات از چت با دختری گذاشته شما گفتید درواقع یک فیک بریک آپ بین شما اتفاق افتاده استاد یعنی چی؟چطوری با کتاب زندگی خود را طراحی کنید رابطم رو درست کنم؟واقعیت استاد امروز با دیدن این عکس هم ترسی در وجودم افتاد ک با فرار از ایشون نکنه واقعا وارد رابطه شده باشه؟!و همینطور خیلی از قانون جذب نامید شدم شما میشه راهنماییم بفرمایید ممنونم

فیک بریک آپ یعنی هیچ کاتی انجام نشده. با این کتاب نمی‌تونید رابطه رو برگردونید، می‌تونید خودتون و مسیر زندگی‌تونو پیدا کنید تا به ارزش و جذابیت شخصیتی بالا برسید. اگر قانون جذب رو یک ابزار قابل دسترس می‌بینید این مطلب رو تماشا کنید. این عکس نشون می‌ده هیچ رابطه‌ای وجود نداره.

سلام،اون بالا خدمتتون عرض کردم که بحثمون بخاطر مسایل عروسی بود،آخه ما قصد داشتیم تابستون ازدواج کنیم

ببخشید بخش پرسش و پاسخ کجاست؟

لطفا بهم کمک کنید چیکار کنم برگرده!؟

با مخالفتای خونوادها هردو ۹سال عمرمونو براهم گذاشتیم و جنگیدیم الان که دیگه مشکلی نیست و همه راضی شدن خودمون ازهم فاصله گرفتیم امروز۶۶روزه که باهم هیچ ارتباطی نداریم من نمیخوام برم سمتش،چون قبلا هربار میرفتم و این شد عادتش،خیلی مغروره ولی منم برا خودم غرور دارم نمیخوام بیشتر از این خودمو بشکنم برم سمتش قبلا اگرم خودش میومد یا کم بود یا غیر مستقیم بود ازاین بابت مطمن بودم از دل منو برای خواستن میخواست و دوستم داشت،نمیدونم الان چرا این‌طوری شده،آخه ما قبلا دعوای ازاین بدتر داشتیم که خیلی طول نمیکشید بهش زنگ میزدم آشتی میکردیم اینبار که نرفتم سمتش اینقدر طول کشید نکنه اون برای همیشه رفته باشه!!! لطفا بگید من چیکار کنم؟ روزو شبم بسختی میگذره،دلم خیلی گرفته،دردمو بکسی نمیتونم بگم طوری شدم نمیتونم درسامو بخونم تمرکز درست ندارم

اگه برم سمتش منی که اینقد صبرکردم دیگه انگار هیچ کارنکردم تورو خدا بگید چطور بدون اینکه من برم طرفش خودش بیاد!!؟ ممنونم برای وقتی که میذارید

استاد شرمنده دوباره پیام فرستادم میخواستم بدونم بخاطر لجبازی این آقا من تا چ مدت باید این قانون رو ادامه بدم؟ چون دوماهی هست ک جدا شدیم و من ب اشتباه داشتم پروفایل ایشون رو در طول روز خارج از تصویر سازی انجام میدادم ک اوایل خوب بود منو از بلاک درآوردن ولی بعدش دوباره شروع کردن ب پروفایل گذاشتن عاشقانه و اینکه نشون بده در رابطه ان میخوام بدونم این مشکل من حدودا چند ماه زمان میبره بررسی و درست شه؟!

سلام استاد یک هفته است ایمیل رو چک میکنم جواب همه رو دادین اماجواب من نه میشه برا مشکل منم یه راهنمایی کنی من یک هفته است هرروز چک میکنم ببینم جوابم اومده یا نه ممنون میشم پاسخ بدین

سلام، همون‌طور که بارها و بارها گفتم و نوشتم، سوال طولانی که نیاز به بررسی داشته باشه فقط باید در برنامه پرسش و پاسخ مطرح بشه. این سری به همین علت راه اندازی شده.

سلام آقای عربی عزیز،خسته نباشید،ببخشید میشه به سوال منم پاسخ بدید،من دیروز به طور اتفاقی باسایت خوبتون آشنا شدم،لطفا بمنم بگین کاردرست چیه و باید چیکارکنم؟یک دنیا ازتون ممنونم

آقای عربی مشکل من هیچ راهکاری نداره که جواب نمیدین؟خواهش میکنم یه راهنمایی کنید،میخوام بدونم نامزدم بعد از ۹سال رفته یا اون برمیگرده؟یعنی میتونه منو فراموش کنه!صبرکنم میاد!؟قبلا خودشم میومد ولی من بیشتر میرفتم وراه اشتیو باز میکردم،اینبار ۲ماهه بیخبرم ازش و بیشتر خودش مقصر بود تو دعوا،تاالان اینقد طول نداده بود،لطفا بگید چه کنم

سلام، نیاز هست که مسئله رو با جزئیات بیشتر در میون بگذارید و باید این کار رو در بخش پرسش و پاسخ انجام بدید. اما ۹ سال زندگی چیزی نیست که به این سادگی ها به پایان برسه. نظر من با توجه به توضیحات مختصر شما، این هست که صبر کنید.

سلام خسته نباشید استاد جواب من را هم میشه لطف کنید بدید با کسی ک راه گمراه کردن مارو گرفته مثل بچه ها پروفایل میزاره و در مراسم ها نیز همینطور باید چگونه برخورد کرد؟در حالیکه در رابطه ای نیست من بعد دو ماه جدایی تازه یه هفته هست ک قانون جذب را دارم انجام میدهم چه مدت باید صبر کنم واقعا طرف مقابلم سر عقل بیاد و با قانون جذب برگرده؟ممنونم

سلام جلسات خصوصی شما بصورت پرسش و پاسخ هست تا بتونید راهنمایی کنید یا باید موضوع رو‌ بطور کامل از گذشته تا امروز مطرح کرد؟

سلام خسته نباشید استاد بنده با قانون جذب تونستم اون شخص رو برگردونم و بلخره بعد از ۳ماه جدایی و اون همه اذیت و آزار از طریق پروفایل ایشون اعتراف کردند ک وارد رابطه نشده اما اینبار علیه من گارد گرفتند ک من هیچ کاری برای برگشت ایشون نکردم و علاقه ای ب ایشان ندارم و چون تلاشی نکردم طبق تکنیک و قانون های شما ایشان باز هم با من دوباره کات کردند اما اینبار ن بلاکی صورت گرفته و ن پروفایل های آزار دهنده هست باید چیکار کنم استاد؟نمیتونم التماس و خواهش کنم چون با اینکار من ۳ سال رابطم رو با دعوا و کات هی دوباره آشتی شروع کردم و رابطه بردگی و ارباب بود!ممنون پیشاپیش از جواب شما

سلام استاد،تقریبا۱۱ماهه ازکسی که دوستش دارم جداشدم،جداشدن به خواست اون بودوسریک سوءتفاهم،تواین مدت بیشترین زمانی که ازهم بی خبربودیم یک ماه هم نشده والبته پیام بیشترازسمت من بود،ویک بارهم هم دیگروملاقات کردیم،تاماه پیش که من تصمیم گرفتم کامل کناربزارم،ایشون یه روزکه منواتفاقی دیده بودباهام تماس گرفت وبهم گفت که لباس گرم بپوش وقتی بیرون میای هواسرده،بعدازاون من بازبیشترپیام دادم،یه باربهش گفتم امیدوارم باهرکسی که توزندگیته خوشبخت باشی،گفت کسی توزندگیم نیست ونمیخوامم باشه،بعدیه مدت ایشون استوریای منودنبال میکردبعدازاین ۱۱ماه،بدون اینکه عکس العملی نشون بده،اماوقتی من ابرازنیازم بیشترشدوازش خواستم ببینمش ادعاکردنامزدداره وبرای ناراحت نشدن اون‌نمیخوادمنوببینه،الان ۶ روزه که من دوباره رهاش کردم(البته انتظارتووجودم هست،دست خودم نیست)،قبلش بهش گفتم بخاطرعلاقه ای که بهش دارم دیگه ازش خبرنمیگیرم ودیگه خبری ازم نمیشنوه، بهم‌گفت براش باارزشم ولی نمیتونه کنارم باشه، الان بایدچکارکنم؟ امکان داره واقعاباکس دیگه ای باشه بطورجدی؟ من باقانون جذب وباراه کارایی که شماگفتین میتونم برش گردونم؟؟امیدی هست برای من؟

آقای عربی،خیلی ممنون میشم اگه بهم جواب بدین،واقعامهمه برام

سلام استاد،من ازکسی که دوسش دارم ۱۱ ماهه جداشدم،جدایی ازطرف اون بودوسریک سوءتفاهم،تواین ۱۱ماه بیشترین مدتی که ازهم بی خبربودیم یک ماه هم نشده ویک بارهم همدیگروملاقات کردیم،البته این خبرگیری هابیشترازسمت من بوده،تااینکه ماه پیش تصمیم گرفتم کامل کناربزارم ودیگه شبکه های اجتماعیشونم چک نکردم،بعدیه مدت ایشون که اتفاقی منودیده بودبهم زنگ زدوگفت فقط میخواستم بهت بگم هواسرده میای بیرون لباس گرم بپوش،بعدازاون یه مدت دوباره پیام ردوبدل شدکه البته شروعش ازسمت من بود،تواون پیام هابهش گفتم امیدوارم باکسی که توزندگیته خوشبخت باشی،گفت کسی نیست ونمیخوامم باشه،وبعدش بعداز۱۱ماه استوریای منومیدیدن بدون هیچ عکس العملی،اماوقتی ابرازنیازمن بیشترشدوازش خواستم ببینمش ادعاکردنامزدداره وبرای اینکه ناراحت نشه نمیخوادمنوببینه،منم۶ روزپیش بهش گفتم بخاطرعلاقه ای که بهش دارم دیگه خبری ازش نمیگیرم ودیگه ازم خبری نمیشنوه،بهم گفت براش باارزشم ولی نمیتونه نزدیکم باشه واونم باهام خداحافظی کرد،ازاون موقع من دیگه به شبکه های اجتماعیشون سرنزدم،گاهی اوقات فقط اخرین بازدیدشومیبینم وشبکه های اجتماعیمم به روش بستم،من تازه بااین روش قانون جذب آشناشدم، میتونم باقانون جذب وراهکارهای شمادرستش کنم؟ آیاامیدی هست برای من؟

استاددیگه جواب کامنت هارونمیدین؟؟؟

سلام…من حدود یک ماه یک ماه و نیم با یه پسر بودم و دومین باری بود ک با یه نفر بودم و ایشون دوست اولیه بودن و ا این مشکلی نداشتن فقط میخواستن دروغ بهشون نگم و من همیشه و سر هرچیز راستشو میگفتم و تمام حرفاشو گوش میدادم… بعد یه مدت هی میگفت دوست دختر قبلیم الان ک درفکرش نبودم برگشته و میاد سر کارم فلان کار و میکنه و منم سکوت میکردم تا یه مدت خوب بودیم ک یهو یه هفته جواب پیاما و زنگ و هیچی و نمیداد و یهو پیام داد میدونی که عشق قبلیم برگشته و منم الان اونو میخوام و گفت ببخشید منم هیچی نگفتم وگفتم مشکلی نی سه شب بعدش تو یه مکان باهم بودیم یه جشن بود ک همه بودن بعد ایشونم بود شبش پیام داد خوبی و فلان بعد گفت ما جداشدیم و اون باز اومد اذیتم کنه منم گفتم میشه الان برگردی گفت نه اما میتونیم دوست عادی باشیم ک رفیقا خیلی بهتر از عشقتی امروزی ان اما با بعد یه مدت شمارمو هم پاک کرد اوایل فک میکردم دوستش و بیشتر از تودش دوست داشتم اما با دوستش ۷دماه و با خودش فقط یک ما و خوردی بودم و متوجه شدم دومی یعنی هم ایشون و بیشتر دوست دارم و واقعن دوسش دارم و اینکه من خطمو عوض کردم پیج اینستای جفتمون دلیت اکانت کردیم و یه پیج جدید داریم و ن من شماره ای ا زاون دارم نه اون از من شماره ای داره…اما من پیجشو دارم ولی فالوش نکردم اونم یکی از اقواماش ک دوست صمیمی منه پیجم و داره یعنی امکانش هست ک پیجمو پیدا کنه… با این قانون جذب میتونم برش گردونم ؟

استاد لطفا جواب منو هم بدید

لطفا کوتاه بپرسید و در غیر این صورت در برنامه پرسش و پاسخ شرکت کنید.

سلام،اون بالا خدمتتون عرض کردم که بحثمون بخاطر مسایل عروسی بود،آخه ما قصد داشتیم تابستون ازدواج کنیم

ببخشید بخش پرسش و پاسخ کجاست؟

لطفا بهم کمک کنید چیکار کنم برگرده!؟

با مخالفتای خونوادها هردو ۹سال عمرمونو براهم گذاشتیم و جنگیدیم الان که دیگه مشکلی نیست و همه راضی شدن خودمون ازهم فاصله گرفتیم امروز۶۶روزه که باهم هیچ ارتباطی نداریم من نمیخوام برم سمتش،چون قبلا هربار میرفتم و این شد عادتش،خیلی مغروره ولی منم برا خودم غرور دارم نمیخوام بیشتر از این خودمو بشکنم برم سمتش قبلا اگرم خودش میومد یا کم بود یا غیر مستقیم بود ازاین بابت مطمن بودم از دل منو برای خواستن میخواست و دوستم داشت،نمیدونم الان چرا این‌طوری شده،آخه ما قبلا دعوای ازاین بدتر داشتیم که خیلی طول نمیکشید بهش زنگ میزدم آشتی میکردیم اینبار که نرفتم سمتش اینقدر طول کشید نکنه اون برای همیشه رفته باشه!!! لطفا بگید من چیکار کنم؟ روزو شبم بسختی میگذره،دلم خیلی گرفته،دردمو بکسی نمیتونم بگم طوری شدم نمیتونم درسامو بخونم تمرکز درست ندارم

اگه برم سمتش منی که اینقد صبرکردم دیگه انگار هیچ کارنکردم تورو خدا بگید چطور بدون اینکه من برم طرفش خودش بیاد!!؟ ممنونم برای وقتی که میذارید

سلام خسته نباشید استاد در قانون جذب وقتی میخواهیم عشقمان را برگردانیم باید فقط عشقمان را هدف قرار دهیم و آن را از کائنات بخواهیم؟چون من شنیده ام ک میگویند از کائنات فقط عشقتان را نخواهید اینجوری کار کائنات را دشوار و سخت میکنیم آیا درسته؟پس استاد اونوقت در ذهنمان چندین تصویر مجسم میشه اینکه برفرض یک عشق خوب مث عشقم در سر راهم قرار بده این باعث نمیشه تصویر سازی مختل بشه؟

استاددیگه جواب کامنت هامونونمیدین؟؟

سلام، بخش پرسش و پاسخ سایت برای شما راه‌اندازی شده.

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

استاد خسته نباشید اینجا دیگر قادر ب پاسخگویی نیستید؟

سلام، به سوالات کوتاهی که نیاز به بررسی عمیق نداشته باشه، حتما پاسخ می‌دم. بخش پرسش و پاسخ برای سوال‌های جامع شما راه اندازی شده.

استاد بنده با قانون جذب عشقم بعد از دوماه جدایی دوباره بهم پیام داد اما چون طبق قانون جذب من هیچ تلاشی نکردم واسه برگشت فقط مدیتیشن و تصویرسازی انجام دادم ایشان میگوید چون تلاشی نکردم ب ایشان پیام ندادم و التماس نکردم پس علاقه ای نداشتم و دوباره اینبار کات کردند الان باید چیکار کنم؟چون قانون جذب حس میکنم برای من نصفه عمل کرده استاد برام حیاتیه ممنون میشم پاسخ بدهید

من همیشه گفتم، با قانون جذب می‌تونید عشق و ثروت جذب کنید، اما نگه داشتن هر دو نیازمند استراتژی‌های حیاتی و لازمه. با توجه به قدرت‌ها و باورهایی که به مرد در جامعه داده شده، احساس درونی یک مرد و اون‌چه که براش حق مسلم هست، نیاز به گرفتن افسار کنترل زن به هر قیمتی هست. ایشون جذب شده اما نمی‌تونه با خودش کنار بیاد و دوست داره حتما شما به ذلت برسید. این کار هرگز، تحت هیچ شرایطی نباید انجام بشه. اگه زندگی سه ماهه می‌خواید انجام بدید. اگه زندگی خوب ابدی، باید عزت نفس بسیار بالا داشته باشید. این حرف یک توهینه. بذارید کات کنه. اگر ادامه بدید به درصد بالایی برمی‌گرده و زندگی خوب دارید. اگه پاسخ کامل‌تر می‌خواید در برنامه شرکت کنید.

خیلی ممنونم استاد از پاسخ جامعتون!بله همینطوره رابطه من بخاطر سکوت و بخشش های من همیشه حفظ شده اینبار سپردم ب خدا و قانون جذب ب هیچ قیمتی قبول نخواهم کرد اگر پیام بدهم و قبول کنم ک گناه از من بوده حتی مراسم عقدم هم عید انجام میشه اما من زندگی پایدار میخواهم و بدون بردگی

بسیار لذت بردم از صحبت و تصمیم شما.

سلام استاد مدت چندین ساله با خواهر آقا پسری دوست بودم و از سال ها میشناختمشون تقریبا ۹ ماهه ایشون در کلاس خای ورزشی بنده شرکت میکنن و از همین طریق به طور اتفاقی برادرشون رو دیدم و از هم خوشمون و اومد و راجع به ایشون کنجکاو شدم و ایشون هن به همین صورت بعد از حدود سه ماه ایشون خودشون تو ایننیستاگرام منو فالو کردن و شروع کردن به تکست دادن و در نهایت خودشون خواستن که برای کاهش وزن کلاس خصوصی بگیرن با من ، و از اونجا ارتباط ما شروع شد و به مدت یک ماه خیلی خسلی رابطه زیبایی داشتیم و ایشون منو جذب خودشون کردن و هرشب چون خوانندخ بودن برام ساز میزدن و میخوندن و خیل خیلی یه من توجه میکردن و چیزی کم نزاشتن ،منم از ایشون خوشم اومده بود اما اصلا ابراز نمیکردم و خر بار پیشنهاد دوستی میدادن با شوخی و خنده ازش رد میشدم و سعی میکردم درگیر نشم اما براشون تا جایی که میتونستم وقت میزاشتم . اما یخ سری جاها خیلی ازشون ایراد میگرفتم که احساسی نیستی با این که به نظرم کاملا بو احساس بودن و هی الکی خرده میگرفتم نمیدونم چرا . تا روزی که رفتم سفر و وقتی از سفر برگشتم ایشون کای مشتاق دیدنم بودن و من چون مریض شده بودم نتونستم برم دیدنشون و برای فردا قرار شد بیان سر کلاس تمرینیشون اما بازم صبح چون حالم خوب نبود نشد برم و کنسل کردم و بهشون گفتم امانتی که از من دستشون بود رو لازم دارم برام بسارن دم باشگاه چند ساعت دیرتر ایشونم از مراسم ختم دوست صمیمیشون از بهشت زهرا اومدن باشگاه اما بازم چون مریض بودم نتوستم برم و حتی خبر بدم که نیان ایشون نیم ساعت معطل شدن بعد مسیج دتدم که نمیوتنم برم ولی بازم گفتم امانتی رو برام بفرستن لازم دادم و ایشون با کلی کاری که داشتن باز هم فرستادن برام و نن شب باز گلایه کردم که جرا درست حسابی حال منو نپرسیدن وقتی مریضم و ایشوم گفتن که اصلا من درکشون نمیونم و هرچی میخوان‌منو خوشحال کنن بهز هم من گلایه دارم و شاکی هستم و از اون شب کلت رفتارشون با من عوض شد از فرداش گفتن که احساساتشون سرکوب کردم و نمیخوان با من اصلا صحبت کنن . من چند بار احوالشون رو پرسیدم و خواستم جبران کنم اما اصلا کار ساز نبود. بعد از یک هفته باهاشون تماس برقرار کردم و از دلشون دراوردم و حدود چند ستعت صحبت کردیم و هنه چیز اکی شد و جفتون از هم عذرخواهی کردیم ولی باز هم اصلا تماس نگرفتن منم همینطور بعد از ۵ روز زنگ زدن گفتن از کار اخراج شدن و از نظر روحی اکی نبودن و خواستن منو لبینن اما من نتونستم برم و فرداش خواستم باهاشون برم بیرون ایشون نتونستن بیان که از اونجا رابطه ما کاملا قطع شد و منم بیخیال شدم تا خودشون تماس گرفتن و خواستن کارتی که پیش من بود رو براشون ببرم و یا بفرستم که منم فرستادم و ایشون اون شب خودشون یه پست عاشقانه از خاطراتمون رو برام فرستادن و بعضی وقتها خیلی کم تکست میدادن .هفته بعد خواستم لبینمشون و بهشون گفتم دلم تنگ شده گفتن حتما فردا هرجور شده میان .فرداش تماس گرفتن اول گفتن که چدن برف زیاده نمیتونن راه بسته است اگر راه باز باشه خبر میدن و بعد از اون دو ساعت بهد تماس گرفتن گفتن میتونی یک ساعت دیگه بیای پاساژی که خیلی از خونه نا دور بود (هنیشه میرفتیم اونجا قبلا اما خودشون میومدن دنبال من ) منم گفتم میام اما ۲ یا ۳ ساعت دیگه جون باید ناهار پیش خانواده باشم ایشونم گفتن پس با هم هماهنگ میکنیم بعد یک ساعت مسیج دادم گفتن که رسیدن اون پاساژ منم با تعجب گفتم من چیکا کنم گفتن میتونی بیای اینجا منم جواب مسیج ندادم‌گفتم اگر بخوان زنگ میزنن ولی هیچ خبری نشد تا چند ساعت منم یه مسیج دادم از عصبانیت که دلیل بی احترامیاتو نمیفهمم و متاسفم از اشنایی باهات خدا نگهدار و ایشونم گفتن برای فکر من متاسفن و گفتن من احمق تا الان منتظر تو بودم اینجا خدانگهدار و از اینستا منو بلاک انبلاک کردن که نتونیم پست همو ببینبم .من الان نمیدونم کی مقصره و باید چه کنم چون واقعا اون دوره با هم بودنمون خیلی خیلی زیبا بود ک ایشون رو دوست دادم اما غرورم اجازه کاری بهم نمیده و کلی علامت سوال دارم چجوری میتونم جذبشون کنم ؟

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

سلام استاد وقتتون بخیر استاد یه چیزی که ذهن منو درگیر کرده و برام سواله اینه که از بچگی به خوردمون دادن که هر مرد یا زنی تو سرنوشتت باشه و خدا برات گذاشته با همون شخص ازدواج میکنی ولی بعضی مردا یا زنا انقد بدن که تحمل یه لحظشم سخته وچطور میشه خدا برای بندش بد بخواد و من فک میکنم سرنوشتمون خودمون تعیین میکنم با کی ازدواج میکنیم هر وقتی یا زمانی البته بعضیام خانوادشون تعیین میکنن آیا فکر من درست هستش؟ مثلا بعضی اوقات از کسی خوشت بیاد توش میمونی بگی جزو سرنوشتم هست برم طرفش یا نه یا اینکه بگی من ازش خوشم میاد و باید حتما برم طرفش و باهاش ازدواج میکنم

سلام، نمی‌خوام به اعتقادات کسی توهین کنم، اما از شما خواهش می‌کنم از شنیدن هر جمله‌ای که با سرنوشت شروع می‌شه خودداری کنید. سرنوشت توی دست خود شماست. در این باره جای بحث خیلی زیاد هست و عرض من سطحی نیست. چیزی جز اون چه خود برای خودتون می‌نویسید وجود نداره؛ اما این “خود” که نام می‌برم، سطوح زیادی داره و به یک جسم مادی خلاصه نمی‌شه.

ممنونم استاد چون منطقم قبول نمیکرد که سرنوشت تعیین کننده باشه یا طالعت رقم خورده باشه چون خود ما اینکارو میکنیم نمیتونیم خدا رو مسئول بد یا خوب زندگیمون بدونیم

سلام…ببخشید یه سوال دارم …بنظرتون میشه از یه پسر ۱۸ساله انتظار تعهد داشت؟چون تا جایی که میدونم احساسات پسرا تا یه سنی ثبات نداره همینطور دخترا…میخوام اینو بدونم که اگه یه پسری تو اینن حدود سنی به ادم خیانت کنه میتونه بخاطر سنش باشه؟

بلوغ فکری ارتباط زیادی به سن نداره. گاهی در ۷۰ سالگی هم سراغ انسان نمیاد.

سلام استاد وقتتون بخیر یه سوال دیگه ای ک داشتم ایشون خانوادش هم در تماس با خانواده بنده هستن و دنبال جواب قطعی از پدر من و برای گلایه هم زیاد تماس میگیرند بنده ک دیگر رابطم با این آقا کات کردم و دارم با قانون جذب برمیگردونم ایشون رو چون رابطه بردگی نمیخوام فقط موندم باید جواب خانوادش رو چطور بدم ممنون میشم استاد در این خصوص هم بنده را راهنمایی بفرمایید

سلام، هیچ زمان در زندگی به خانواده ایشون اجازه اصرار بیش از اندازه و دخالت ندید. پاسخ بیشتر از این نیاز به مشاوره و صحبت بیشتر داره. لطفا قسمت سوم برنامه پرسش از بنده رو ببینید.

من ۵ سال با یکی از همکلاسی هایم در دانشگاه ارتباط داشتم ،ایشان یک پسر داشتند ،و من یک دختر ،در این ۵ سال اتفاقات زیا ی افتاد ،من تمام تلاشم رو برای حفظ ایشان کردم ،یک بار بعد از گذشت ۴ سال ،متوجه این شدم ،رفتار ایشان تغییر کرده ،پیگیر شدم ،بالاخره اعتراف کرد که عاشق یک پسر با ۱۵ سال سن کمتر از خود شده ،خوب خیلی سخت بود ،اما صحبت کردم و به اون قول دادم مثل رفیق به حرفها گوش کنم،و بعدش گفت که عاشق جوانی ،هیجانش و بچه گی اون شده ،البته پسره وارد حریم آغوش من شده بود ،خلاصه با صحبت خانم تصمیم گرفت که در کنار من بمونه ،از اون بعد من خیلی حساس شدم ک کنترلش کردم، تا اینکه از ۲ ماه قبل رفتارش خیلی سرد شد ،دیگه وقت نمی گذاشت ،غذا درست ن میکرد و بهانه پسرش رو می آورد،تا اینکه ۱۴ روز پیش ،بعد از اینکه به اصرار گوشی اپل خرید ،در گوشی من دید که در واتساپ با شماره ای که عکس دخترم و مادرش هستش، پیام زد و بدل میکنم، تصور کرد که من با همسر سابقم ارتباط دارم و کلی ناراحت شد ،در همون حین یکی از دانشجو های من که ۵ روز تا بله حال برای من پیام می داد ،شروع کرد به ارسال پیام های بیربط و این م موضوع انگار بنزین روی آتیش بود ،و من رو از خونه بیرون کرد ،بعدش دیگه حر ف نزدیم.اما برای اینکه سو تفاهم در خصوص مادر دختر من حل شه ،رفتم از همسر سابقم خواهش کردم. در این خصوص توضیحاتی برای ارایه کنه و اینکار و کرد ،اما بعدش که از طریق یکی از دوستان پیگیری کردم ،متوجه شدم که گفتند از من توقع نداشتند و ذهنشان خراب شده و نمی توانند که دیگه بهم اعتماد کنند ،که من پیام دادم که من بی گناهم و خراب تا ید قضاوت کنه و از اون م وقع د ی که هیچ ارتباطی نگرفتم در هیچ جا . قبل تر هر وقت اختلافی می افتد،من التماس به بازگشت داشتم ،اما اینبار نه. لطفا راهنمای بفرمائید

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

سلام استاد من و عشقم ۲ سال باهم بودیم و ۲ سال میگذره ک کات کردم و تو این دوسال هیچ وقت اینطور جدی به فکر برگشت نبودم و محال میدیدمش. میخوام اخرین شانسمو امتحان کنم. ایشون ۲ سال پیش از حرفاش حس کردم ک دلش با نفر قبلی زندگیش هست و اینم بگم ک من ۲ سال پیش عزت نفس فوق العاده پایینی داشتم و با اینک خیلیم طبق نظر دوستان بهتر بودم حتی خودمو در حد ایشون نمیدیدم و خیلی توی رابطه اذیت شدم تا اینک بهم فشار اومد و قصد کات کردن داشتم ک اون زودتر اینکارو کرد. خلاصه ۲ساله ک همش بهش فکر میکنم ولی اون حسم اینه خیلی کم بهم فکر کرده جز پارسال ک پدرم فوت شد شاید کمی نگرانم شده باشه چون من براش جذابیت خیلی کمی داشتم ولی توی این فرصت جدایی کاملا خودمو ساختم و یه ادم دیگ شدم. توی این دوسال خیلی کم پیگیر من بوده و منم تو دلم خیلی مشتاق ولی در ظاهر خیلی بی تفاوت بودم و تنها چیزی ک ازش دارم ی اکانت اینستاگرامه چون خطش خاموشه ۲ ساله و خطشو عوض کرده چند درصد امکان بازگشت میبینید؟

سلام، باید یک استراتژی بسیار دقیق بر پایه افزایش جذابیت و نمایش کاملا غیر مستقیم اون از طریق اون اکانت داشته باشید. احساس ترحم رو فراموش کنید. هرگز دنبال نگرانی نباشید که ترحم با عشق خیلی فاصله داره.

سلام استاد عزیز.از وقتی ک میذارید واقعا ممنونم ازتون منو نامزدم یکماهه ک از هم جداشدیم قبل از اون ۸ ماه باهم دیگه بودیم البته خانواده ها درجریان بودن و شب یلدا ب خواست خودشون و اصرار فراوون اومدن خواستگاری و همون شب هم یک صیغه محرمیت بینمون جاری شد یکماه و نیم محرم بودیم بهم تا من رفتم خونشون و سر ی بحث کلا نامزدی ما بهم خورد ما خیلی هم دیگرو دوست داشتیمو میتونم ب جرات بگم ک انقد ک نامزدم منو دوست داشت من اونو دوست نداشتم ی جورایی انگار ک دلشو بزنم و باهاش الانم هراز گاهی در حد احوال پرسی صحبت میکنم ولی خب من خیلی بهم ریختمو هروزم فکرو ذهنم فقط برگشتن نامزدمه و خیلی درگیرم .چون واقعا دوسش دارم و میدونمم ک اونم منو دوست دارهو میگه ک دیگه تموم شده و نمیخواد ادامه بده و شرو کنه ولی من همش تو ذهنم تجسم میکنم ک منو نامزدم ازطریق واسطه باهم اشتی کردیم و ازدواج کردیم و حتی سال بعد این موقع رو توی ذهنم تجسم کردم حتی نوشتم فقط یسوال میخواسم ببینم و مطمعن بشم ک آیا با قانون جذب میتونم برش گردونم؟ اخه ماخیلی همو دوست داشتیم و همه ی دور و بریام فقط انرژی منفی میدن بهم

سلام، قانون جذب زندگی خوب براتون نمی‌سازه، فقط فرد رو هنگام جدایی به زندگی تون میاره. زندگی دو نفره خوب استراتژی می‌خواد که متأسفانه ندارید. صیغه محرمیت اشتباه خیلی بزرگ برای شمایی بوده که طالب ازدواج بودید. ترک کنید رابطه رو چند ماهی بی هیچ نشون و خبر.

با سلام. این راهکار همون روز اول برای من جواب داد. یه جورهایی شگفت زده شدم. البته باز هم نمی دونم کارِ ذهنِ من بود یا روال طبیعی. بعد از دو هفته که اون خانم که همکارم هم هست به دلایلی با من کات کرد و ضمناً این دو هفته هم بر حسبِ اتفاق محلِ کارمون تعطیل شد و اون هیچ خبری از من نگرفت، فردای او شبی که من شروع کردم به انجامِ این تکنیک، محلِ کارِ ما هم از قضا باز شد و بعضی از همکاران از جمله ایشون باید به سرِ کار می رفتن و ما همچنان تعطیل بودیم. ایشون هم بنا به دستورِ رئیسِ شرکت باید به همه ی اونهایی که هنوز تعطیل بودند زنگ میزد و مطلبی رو می گفت. به اجبارِ رئیس هم که شده بهم زنگ زد… بعد از دو هفته چشم انتظاری. البته خیلی رسمی و سنگین باهام حرف زد اما من از فرصت استفاده کردم و کم کم رام و آرامش کردم و سوء تفاهما رو در همون روز به بهانه ی همون تلفنِ رسمی برطرف کردم و الآن دوباره برگشته!! درست مثلِ همون کینتسوگی که گفته بودید! عمیقتر از قبل حتی. حالا به نظر شما اگر من اون یکی دو شب این تصویرسازی رو انجام نمی دادم باز هم این اتفاق می افتاد؟

سلام، به شما تبریک می‌گم. همه چیز به هم ارتباط تنگاتنگ داره و قانون جذب زندگی رو کنترل می‌کنه. خیر اتفاق نمی‌افتاد و این تمرینات رو کنار نگذارید.

استاد لطفا جواب منو هم بدید

چشم اولین فرصت.

با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد عزیزم من ۶ ماه با آقایى بودم که قصدمون ازدواج بود ایشون فامیل هم هستن بعد ۶ ماه از یه حرف ایشون ناراحت شدم و رابطه رو با بى رحمى تموم کردم ،ولى بنده خدا گفت منتظرم میمونه بعد که برگشتم وقتى گفت سه ماه از هم جدا شیم تا فکر کنیم بهم خیلى قاطى کردم و بهش حتى فحاشى هم کردم که از چشمش افتادم بدجورى کسى که هیچوقت دوست نداشت جدا بشیم دیگه منو نخواست و به شدت پس زد ، سه ماه گذشت و از هم سراغى نگرفتیم و وقتى من تولدش رو تبریک گفتم مثل یه غریبه باهام خیلى سرد و خشک رفتار کرد بعد چند روز اشتباه کردم و بهش پى ام دادم و گفتم که خیلى دوسش دارم ولى بازم نخواست گفت حال من خوب نیست و بعد من نفرینش کردم حتى . که دیگه گفت اگه تا الان میخواستم برگردم دیگه نمیخوام و گفت دیگه هیچوقت و هیچ جا همدیگه رو نمى بینیم و رفت . ولى نمى فهمم چرا خودم همه ش حس خوب دارم و احساس نمى کنم که به بن بست رسیدیم و تموم شده حتى اون روزى که کامل تموم کرد و رفت خیلى حس خوبى داشتم و دارم هنوز ، و اخساس مى کنم باز هم بهم مى رسیم حالا نمیدونم دارم خودم رو گول میزنم یا این احساس واقعیه مى خواستم نظر شمارو بدونم و اینکه چقدر احتمال بازگشت هست با این تفاسیر ؟

سلام، توضیحات شما نیاز به بررسی داره. این‌جا جای بررسی نیست. در برنامه شرکت کنید.

سلام استاد شبتون بخیر. ممنون ازوقتی ک برای پاسخگویی میذارید من بااقایی۲سال درارتباط بودم. ب حدی خوب بودن. ب حدی عالی,بودن همه حسادت میکردن ک مگه تو چی داری ک این اقا همه کاربرات میکنه.تمام مدت منتظربودن رسمی بشن و بیان جلو.روزتولدم منو برادوخودشونو بردن به باغ اشناشون برای عکاسی و حلقه خریدن برای تولدم.همه چی عالی بود.تقریبا ۲۰روزبعد گفت دلم برات تنگ شده ببینمت.بعد۱۰دقیقه گفتن نپرس چرا نپرس چی شده خدافظ من بینهایت وابستشون بودم.خیلی پیگیرشدم چون همه چی یهویی بود ما یبارم قهرنداشتیم همینش سخت بودخب.اخرش گفت ک پدرم فهمیده گفته دختری ک باتو همه جا میاد بدرد خانواده مانمیخوره.میدونم بتانس.بعدش ب اصرار من متاسفانه.بازم برگشتن گغتن خانوادم نفهمن ادم وابسته حماقت زیاد میکنه.من۳ماه ی رابطه سردو تحمل کردم که فقط باشه.ی شب گفت دیگه نمیتونم یعنی من تا وقتی زن بگیرم باید به تو پیام بدم؟ولم کن دیگه ازوقتی باتو بودم ابروم رفته چقدبخاطر تو سرزنش بشم.میخوام دختر فامیل بگیرم تمام.هنوزم باورم نمیشه بامن اینجوری حرف زده.بینهایت احترام میگرفت. ولی چک میکنه واتساپ و اینستامو بعد از یک ماه بنظر شما امکان داره بارم برگرده مث قبل بشیم چون جوری رفتار کرد که انگار هزار پشت غریبم و اصلا انگار ن انگار من عشق۲سالش بودم برام حلقه خریده

سلام بله امکان برگشتن هست اما امیدوارم این اتفاق نیافته تا شما فرصت بالا کشیدن خودتون رو پیدا کنید.

سلام استاد عزیز😭😭😭😭😭😭الان ساعت ۵صب و من دارم به شدت اشک میریزم سه سال توی یک رابطه بودم و همه چیز عالی بود حتی خانواده ها هم در جریان بودن بعد این همه مدت شریک احساسی من به شدت تغییر کرد منو یک ماه رها کرد بعد یک ماه برگشت و باهم بودیم ٢٠روز و باز سرد شد و گفت که همه ی رابطه ها قرار نیس جاودانه باشند من بارها شکستم انقدر با من سرد بود که باور نمیکردم مردی که به من میگفت تو پدر و مادر و همه کس من هستی اینجوری بشه و به من بگه میخوام خودم باشم و چهار چوب خودم البته این پسر بچه ی طلاقه و تو خونه ایی زندگی میکنه که بخاطر زن پدرش گاهی خیلی بحث بود ولی نمیفهمم که چرا یباره انقدر عوض شد.چن شب پیش بعد دو ماه باز بهش پیام دادم و اون گفت که تو با من حروم میشدی من تنوع طلبم و …حرفایی که اصن شبیه شخصیتش نبود لطفا کمکم کنید همه میدونن ما باهم بودیم و من بارها بخاطرش تو رو خانوادم ایستادم و خاستگارامو رد کردم و به شدت دوسش دارم همه الان بهم سر کوفت میزنن ایا میشع برگرده؟🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻خواهش میکنم به من کمک کنید

سلام، علت تغییر رفتارش باید بررسی بشه. اما چیزی که مشخص هست تامین یک طرفه نیازهای ایشون و تن دادن به هر درخواستی بوده. کنار بکشید و رشد کنید.

با سلام و خسته نباشی.یکسال در کارگاه مجازی جذب شرکت کردم جملات تاکیدی زیادی تکرار میکردم به حدی که دلزده شدم،ولی کلیپهای شما رو چند روزه دارم گوش میدم،عالی هستن خصوصا مدیتیشن و رهاسازی،آموزش رها سازی شما عالی هستش من در اون کارگاه چند ماه روی خواسته ام تمرکز میکردم بعد از چند ماه دیگه خسته میشدم و میگفتن بعد از چند ماه رهاسازی کنید ولی رهاسازی شما بعد از تجسم هستش و این عالیه✌.جذب هایی که برای ازدواج انجام دادم ناموفق بودن،تا اینکه ۸ ماه پیش با آقایی آشنا شدم ایشون به من پیشنهاد آشنایی جهت ازدواج دادن و در روزهای اول وعده های زیادی به من دادن و اعتمادم رو جلب کردن برای ادامه رابطه،در ابتدا من مخالف بودم و میگفتم نمیخوام وابستگی پیش بیاد ولی این آقا خیلی خوب حرف میزدن و احساس کردم همون کیس مورد نظر من هستن شرایطشون هم خوب بود،۴۰ ساله،و من ۳۴ ساله و مطلقه،ایشون از من خواستن که رابطه جنسی برقرار کنیم جهت اینکه من رو از این نظر بسنجن،بلاخره قبول کردم.بسیار کم حرف،محافظه کار و عدم ابراز احساسات هستن،ناگفته نماند ک پروژه کاری سنگینی در دست دارن و وقت آزاد محدودی دارن.من اصرار داشتم به رسمی کردن رابطه وانجام مراحل خواستگاری ولی ایشون ازم صبر میخواستن و کارشون رو بهانه میکردن ک باعث بی اعتمادی من میشد،جذابیت من ک صد درصد پایین اومد چون برای دلگرم کردنش بسیار احساس به کاربردم و بسیار فداکاری کردم،۵ روز پیش با مشاور صحبت کردم و گفتن که کات کنید این آقا شما رو فقط واسه رابطه میخواد،برای بار آخر بهشون پیام دادم و ازش خواستم به خواستگاریم بیاد ولی گفت تا چند ماه دیگه نمیتونه،بخاطر فوت یکی از اقوامشون،و گفت که سردرگم هستم تو کارم،خودم و ازدواجم مونده ام،شرایط مالیم رو به ورشکستگی هستش،من طبق گفته مشاور ازشون خداحافظی کردم و گفتم با این شرایط حاضر به ادمه رابطه نیستم و در جواب چیزی نگفت،ولی ته دلم منتظر برگشتش هستم وقصد دارم روش شما رو به کار بگیرم،لطفا نظرتون رو بگید.

شرمنده یه مطلب رو جا گذاشتم این که میدیدم دارن از نظر ظاهر به خودشون میرسن مثلاعمل بینی،پیگیری واسه رفع سفیدی مو،استفاده از دارو گیاهی برای کوچک کردن شکم و تقویت جنسی و همه ی این موارد منو امیدوار میکرد که قطعنا این تغییرات برای هدف بلند مدت و ازدواج هستش

و روز اول آشنایی تمام برنامه های زندگیش رو خلاصه گفت حتی ماه عسل آنتالیا و برام عجیب بود که چرا و با این سرعت تصمیمگیری کرده،نمیدونم بخاطر جلب اعتمادم بود یا واقعا به هدف ازدواج بود

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

و روز اول آشنایی تمام برنامه های زندگیش رو خلاصه گفت حتی ماه عسل آنتالیا و برام عجیب بود که چرا و با این سرعت تصمیمگیری کرده،نمیدونم بخاطر جلب اعتمادم بود یا واقعا به هدف ازدواج بود

سلام ینی من باانجام این ۴اصلی ک شمامطرح کردی میتونم معشوقه ازدست رفتموبه رابطه برگردونموبهم علاقه مندشه؟

سلام، با این مراحل می‌تونید جذب کنید. ایجاد علاقه دائمی با تجسم و هیچ کاری جز یاد داشتن سیاست‌های لازم امکان پذیر نیست.

مچکرم ازت،بهترینی شما

سلام ینی من باانجام این ۴اصلی ک شمامطرح کردی میتونم معشوقه ازدست رفتموبه رابطه برگردونموبهم علاقه مندشه؟ سوال دیگم اینکه چ مدت بایددرحالت مدیتیشن باشم؟ وقتی ک تجسم سازی میکنم مثلامیتونم روی مبل نشسته باشم؟

سلام استاد .من یکماه پیش خواستگاری داشتم که خیلی از ابتدا ذوق داشتن و دایم عنوان میکردن که خیلی به دلشون نشستم .منم بعد از چندبار صحبت و دیدار به دلم نشستن و قرار مراسم های بعدی رو هم گذاشتیم اما به یکباره بعد از شب بعله برون زنگ زدن و با یه بهانه خیلی مسخره همه چیو خراب کردن و تمام کردن.حالا بعد از گذشت یکماه آیا میتونم با قانون جذب برشگردونم؟تواین مدت هیچ چیزی نگفتم و ایشون هم نگفتن.

سلام، قانون جذب نیاز به احساس قوی داره و یک خواستگار که با اون در رابطه نبودید هیچ احساس عمیقی جز کنجکاوی و علاقه ظاهری نمی‌تونه داشته باشه. دنبال عشق باشید.

سلام وقتتون بخیر لطفا پاسخ بدین آیا میشه کسی رو با جذب به رابطه برگردوند در حالی که میدونم ایشون با کس دیگه ای در رابطه هستن؟ لازم به ذکره که خود ما هم اون رابطه رو به دلیل بی توجهی ها تموم کردیم.

سلام، بله امکان پذیره.

سلام میشه که با این مراحلی که بالا ذکر کردین کسی رو که دو ساله رفته و با کس دیگه هستش رو برگردوند؟

سلام، بله اما بسیار دشوار. و اگر عشق شما از عشق موجود در اون رابطه بیشتر باشه.

سلام استاد،ما منتظر جواب از سمت شما هستیم ککاش زودتر جوابمون رو میدادید

سلام، بنده به علت تنگی زمان بخش پرسش و پاسخ رو برای پاسخ جامع به سوالات مشابه راه اندازی کردم؛ حتما گوش بدید.

گوش دادم،اصلا قبل اینکه مسئله خودمو مطرح کنم همه نظرات رو مطالعه کردم ک موردمشابه مورد خودم پیدا کنم و نظر شما رو به کار ببرم و وقتتون رو نگیرم،ولی دقیقا شبیه مورد خودم ندیدم

پس حتما در برنامه شرکت کنید.

سلام استاد من همه تمرینات رو انجام میدم اما همه ش در طول روز خاطرات خوبمون میاد تو ذهنم و ناراحت میشم چی کار کنم میدونم این حالم مانع بازگشتشه

سلام، خیر مانع بازگشت نیست، اما مانع داشتن زندگی خوب هست.

سلام استاد وقتتون بخیر استاد میشه جواب هارو بزارید خیلی سپاسگذارم!ضمن اینکه استاد شرایط بنده بخاطر خانواده ها بهتر شده و اونا رابطه مارو تموم شده نمیدونن مشکل اصلی طرف مقابل منه ک اقدام ب گذاشتن پروفایل هایی ک من لیاقتشو ندارم و همه چی تموم شده میکنه آیا منم در مقابل پروفایلی بزارم ک دارم ایشون رو فراموش میکنم یا گذاشتمش کنار؟چون شما گفتید عشق و نفرت مقابل هم قرار ندارند کنار هم قرار دارند ایشون با پروفایل نفرت علاقه خودشون رو نشون دادن اما چون من کاملا در پروفایل خنثی هستم چیزی نمیزارم در مجازی ایشون بخاطر بی توجهی من بیشتر پروفایل نفرت و اینکه من لایق ایشون نبودم میزارن بنظرتون استاد همینجور ادامه بدهم؟ممنونم بخاطر وقتی ک میزارید

سلام، خیر هرگز وارد این بازی‌های کودکانه نشید. بله دقیقا همین‌طوره، دارن علاقه خودشون رو نمایش می‌دن. و شما بی‌تفاوتی نشون بدید.

سلام استاد. ممنون از این حجم کمک و راهنماییتون. من ۲ سال رابطه جدی با دوست پسرم داشتم که به ازدواج رسیده بودیم. متاسفانه برام پاپوش درست کردن و ازم جدا شد، ۱ ماه میشه که رابطرو تموم کرده ولی من تو این مدت نتونستم رها کنم و خودش گفته به هیچ وجه برنمیگرده و از همه جا بلاکم کرده. اگه همین کارایی که شما نقد کردین رو بکنم امکان داره دشمنیش به علاقه مجدد تبدیل بشه و برگرده؟

سلام، احساس دشمنی و کینه با گذشت زمان از میان می‌ره؛ اما مسئله‌ی مهم سیاست‌های رفتاری غلط شماست که به پاپوش و بدتر از اون، چنین واکنشی به اون منجر شده.

سلام استاد خسته نباشید ممنون از راهنماییتون.استاد من حدود یکسال توی رابطه ای بودم که حدود ۸ ماه از اون رابطه خیلی خوب بود بعد از اون دعوا و بحثا شروع شدن و گذشت تا اینکه یه روز بهم گفت باید ازهم جداشیم وقتی دلیلش رو برای اولین بار پرسیدم گفت بخاطر خودته مدتی گذشت و دوباره بهش پیام دادم که برگرده و بهش گفتم دوسش دارم(به نظرتون اشتباه کردم؟)وقتی دوباره ازش دلیل ترک شدنم رو پرسیدم گفت بخاطر اینکه دیگه دوست ندارم و الانم فراموشت کردم…به نظرتون برمیگرده؟خواهش میکنم کمکم کنید من هیچ امیدی به برگشتنش با حرفایی که زد ندارم.کمکم کنید

سلام، علتش چیزی هست که بارها عنوان کردم؛ سطح جذابیت شما شدیدا اومده پایین چون رفتارهای درست در رابطه رو یاد نگرفتید. بدترین اشتباه رو کردید. اما همیشه قابل جبرانه.

سلام و خسته نباشید بابت صحبت های دلگرم کنندتون خواستم ازتون راهنمایی بگیرم استاد من ۵ سال با شخصی ک خیلی ازمن بزرگتره دوست شدم و ۴ سال اول خیلی باهم خوب بودیم و همش باهم قرار میزاشتیم و من خیلی عاشق اون شخصم و ١سال آخر یعنی تا همین دیروز ب من دوروغ گفته بود ک ایران نیستم و همدیگه رو ندیدم یکسال و تلفنی باهم در ارتباط بودیم و خیلی با من سرد بود و هفته ١ بار گاهی هم بیشتر یا کمتر در ارتباط بودیم اونم هر بار برای۵ دقیقه . و من قبلا با ی پیج فیک ایشون رو فالو کردم و ایشون نمیدونست تا اینکه اتفاقی٣ روز پیش امد دایرکت اون پیج و قلب فرستاد ، منم تصمیم گرفتم امتحانش کنم با اون پیج و اونم خیلی زود سر صحبت رو باز کرد و دوست شد بدونه اینکه خبر داشته باشه منم و در عرض ٢ روز قرار گذاشت و شماره ایرانشم داد و قرار گذاشت و من بجای صاحب اون عکسای پیج رفتم سر قرار و اصلا باورم نمیشد ک یکسال ب من دوروغ گفته ک ایران نیستم و دیدم ایرانه و خیلی دروغای دیگه و خیلی هم شوکه شد ک منم اما ب دوروغ گفت میدونستم تویی . و امروز کلی زنگ زدم بلاخره جواب داد گفت اره اصلا من ایرانم اما میخوام برم خیلی وقته میخوام باهات کات کنم بیا کات کنیم و … الان رابطه ما ب طور جدی تموم شده. و من خیلی عاشقشم اصلا فکرشم نمیخوام کنم ک تموم شده البته منم میدونم ک اون از دخترای شاد و پر انرژی خوشش میاد و من اخیرا اینطور نبودم و بچه بازی در اوردم و یکسره اذیتش کردم اونم قرار میکرد از من . الان ما کات کردیم و من از اون درخواست کردم ک برای اخرین بار ببینیم همو و قراری تا١٠ روز ۵ دیگه خبر بده ک میاد یا ن بنظرتون چیکار باید کرد چطور میتونم فکر نکنم آیا جواب میده ب رابطه من ؟ ک کاملا تموم شده و میگه میرم از ایران

و اینکه چطور ممکنه هم تصورش کنی اون شخصو هم رهاش کنی

سلام و سپاس از شما، حتما برنامه‌های پرسش و پاسخ رو بشنوید. رفتار شما کاملا اشتباهه. مهرطلبی شما رو به هیچ چیز نمی‌رسونه. خودتون رو بکشید بیرون ارزش‌تون رو پیدا کنید.

وقتی ک هر روز اون اتفاق خوب رو تصور کنی یعنی رهاش نکردی و امید داری و توی ذهنته پس چطور همزمان هم رهاش کنم هم تصورش کنم

رها کردن عشق به معنای از دست دادنش نیست. و در دست داشتنش هم به معنای حضور فیزیکی نیست. عشق درون خود شماست.

سلام استاد وقت بخیر و ممنونم از زحمات بی کران شما. استاد من دو سال با یه نفر رابطه داشتم، البته نمیدونم رابطه عشق دو طرفه بود یا یه طرفه. بعد از دوسال متاسفانه دوستان طرف در مورد من چیز های به طرف گفتند که اصلاً ارتباطی به من نداشت و خلاصه دختره منو به راحتی پس زد. بعد من فکر کردم که تو این مدت منو بازی دادن بعد کارمون کشید به دعوا و ناسزا گفتن. بعد از اون دو سال بود که از ایشون خبری نداشتم و یک روز به طور ناگهانی دوباره با ایشون روبرو شدم، در اون لحظه دوباره عشق در قلب من شعله ور شد البته من در اون دوسال وارد هیچ رابطه دیگری نشده بودم، خلاصه بعد از اون سعی کردم دوباره ایشونو به رابطه برگردونم چون با ایشون حسی رو تجربه کرده بودم که تا به حال تجربه نکرده بودم. من شروع کردم به التماس کردن و خواهش کردن. ولی این بار ایشون بودن که به من فحش و ناسزا میگفتن ولی من اصلاً توجهی نداشتم و فقط میخواستم که اون دوباره به رابطه برگرده. الان پنج سال از ماجرای جدایی ما میگذره و من در این مدت خیلی تنها و گوشه گیر شدم و البته نمیدونم که ایشون در این مدت وارد رابطه دیگری شدن یا خیر، واقعا بهش برای ادامه زندگی احتیاج دارم و نمیتونم با کس دیگری باشم. میخواستم بدونم که با قوانینی که گفتین میتونم این همه اشتباهات رو کنار بزنم و دوباره به ایشون برسم. استاد ازتون خواهش میکنم کمکم کنید من خیلی سردرگم شدم. ممنون

سلام، شما قبل از هر چیز باید مسیر زندگی خودتون رو پیدا کنید. این مشکل نشون از مشکلات عمیق‌تر زندگی شما داره. باید تستوسترون خیلی بیشتری در بدن تولید کنید (نه از منابع خارجی). و این هورمون زمانی ایجاد می‌شه که کاری رو به ثمر برسونید. با جدیت در مورد مسائل شغلی و مالی تصمیم بگیرید. وارد حیطه‌ی مجازی بشید و گام‌های بزرگ بردارید.

بعد از انجام کاری که گفتید من میتونم به شخصی که عاشقشم برسم؟

من پاسخ ها رو به صورت یک لیست می‌دم و خاطرم از صحبت قبلی نیست.

استاد خواهش میکنم من به راهنمایی شما نیاز دارم

با سلام،ممنون میشم من رو هم راهنمایى بفرمایید.دو سال پیش از طریق یکی از دوستانم با آقایی برای شناختن قبل از ازدواج آشنا شدم،بعد سه ماه از ایشون خواستم که رابطه مون رو رسمی کنیم ولی ایشون عنوان کردن که شناخت کافی ندارن و رابطه تموم شد،بعد حدود سه ماه از طریق اینستا پیام دادن و صحبت کردیم و دوباره با هم ارتباط داشتیم،البته من قبول کردم تا شناخت کافى نداشتیم بحث ازدواج رو مطرح نکنم،حدود یک سال از اون زمان در ارتباط بودیم که ایشون گفتن احساس تنهایى میکنن و کم کم دارن افسرده میشن چون من نمیتونم همیشه کنارشون باشم و من هم بارها گفته بودم تا رابطه رسمى نشه امکان اینکه ساعت هاى زیادى رو کنارشون باشم رو ندارم،ایشون هم گفتن که امکان ازدواج ندارن و هنوز من رو در موقعیت هاى مختلف ندیدن که کامل بشناسن،الان پنج ماه از جداییمون گذشته،ایشون صحبتهامون در تلگرام رو پاک کردن هم براى خودشون و هم من،ولی از طریق اینستاگرام من رو انفالو نکردن ولى نشونه از اینکه فعالیت هام رو دنبال کنن ندیدم،تو این مدت من مادربزرگم رو هم از دست دادم ولی حتى براى تسلیت هم پیامى ندادن،من با رفتارهایى که تو مدت رابطه ازشون دیده بودم مطمئن بودم که من رو دوست دارن ولی تو این پنج ماه هیچ عکس العمل. ازشون ندیدم،خیلی دوست دارم از قانون جذب استفاده کنم و امیدوارم به برگشتشون،به نظر شما هم امکان برگشتشون وجود داره؟ما هیچ بحث و مشکلى هم با هم نداشتیم تو مدت رابطه مون تا جایی که خودشون گفتن هیچ دلیلى براى جدایى به جز حس تنهاییشون ندارن و اصلا پشیمون نیستن از اینکه اون مدت رو کنار هم بودیم

سلام، مورد شما نیاز به بررسی داره.

زمان کافی برای یک بررسی و پاسخ جامع به کامنت‌های شما نیست. و به همین خاطر بخش پرسش و پاسخ طرح طلایی راه‌اندازی شده‌ است. کلیک کنید.

سلام خیلی ممنون از مطالب عالی و آموزندتون یعنی بعده اینکه تصویر سازی رو انجام دادیم دیگ اصلا به شخص فکر نکنیم ؟؟؟ حتی قبل خواب ؟؟؟

سلام، قبل خواب بهترین زمان روز برای تصویرسازیه. اگر یک بار می‌خواید انجام بدید، باید قبل از خواب باشه.

سلام وقت شما بخیر من حدود یک سال پیش از در دانشگاهی ناخوداگاه نظر یک اقایی به من جلب شد و من از رفتاراشون متوجه شدم ایشون از من خوشش اومده اما چون هیچ چیز مشترکی نداشتیم نمیتونستیم باهم صحبت کنیم تا جاییکه دوستام متوجه حرکاتش رفتارش شدن مثلا دقیقا بعد من در محلی که من بودم با دوستش میومد و رفتار منو زیرنظر داشت یا اگه جایی با دوستاش بود منو می دید سریع برمی گشت بهم نگاه میکرد این اتفاقات زیاد تکرار شد و من دیگه مطمین بودم ایشون از من خوشش میاد اما من هیچ حرکتی از خودم هیچوقت نشون ندادم یا بیشتر وقتی زل میزد به من و رفتارمو زیرنظر داشت بیشتر منو عصبانی میکرد مجبور میشدم اون محل و ترک کنم یا نگاه همراه با خشم بهش داشته باشم اما ی روز که کامل متوجه شدم روبروم نشسته بهم نگاه میکنه خیلی عصبانی شدم و اون مکان و ترک کردم عصبانیتم هم به این خاطر بود که چرا فقط زل میزنه بهم نمیاد چیزی بگه چون منم ازش خوشم اومده بود واقعا و ازونروز به بعد دیگه ندیدمش , و من موندم و ی حجم زیادی از انتظار چون به دیدنش عادت کرده بودم تا اینکه من خودم پا پیش گذاشتم و صادقانه احساسمو گفتم و با برخورد تندی از طرف اون مواجه شدم انگار از من عصبانی باشه از قبل ی همچین حالتی و من دیگه ادامه ندادم در جوابش هم چیزی نگفتم . ولی بهشون علاقه دارم و میخوام بدونم با قانون جذب میتونم برشون گردونم ؟ چون همش تو ذهن و فکرم هستن اذیت کننده نیست این افکار احساس میکنم چون شاید ایشونم بهم فکر میکنن .

سلام، بله قانون جذب رو می‌تونید به کار ببندید، اما از اون مهم‌تر سیاست‌هایی هست که این‌جا جای بیانش نیست. حتما خودتون متوجه خواهید شد.

سلام استاد وقتتون بخیر ،چند ماه پیش همینجا یک کامنت گذاشتم اما متاسفانه پاسخگو نبودین به علت طولانی بودن پیام،خیلی خلاصه میگم،من ۱۸ سالمه و حدود ۴ سال با پسری که الان ۲۰ سالشه رابطه شدیدا عاشقانه داشتم به طوری که هیچ مشکلی نداشتیم جز اینکه من بخاطر شرایط خانوادم نمیتونستم با ایشون ارتباط راحتی داشته باشم تا بعد از کنکور و رفتن به دانشگاه،اما متاسفانه دانشگاه اون رشته ای که میخواستمو قبول نشدم و مجبور شدم پشت کنکوری بشم،با این که هر دومون دلمون میخواست بعد کنکور رابطمون به اوج برسه و من بتونم موضوع رو با مادرم در میون بزارم،با قبول نشدنم همه چی بهم خورد با این حال اون آقا گفتن ۱۰ سالم که بشه با شرایط سخت کنارم میمونن تا به هم برسیم،ولی بعد چند ماه ورق برگشت و ایشون خسته شد و گفت با همه علاقه ای که بهت دارم اما این اوضاع برام آزار دهندست و نمیتونم دیگه ادامه بدم و خداحافظی کرد،من اولش خیلی التماس کردم دیدم نمیشه منم دور شدم تا اینکه بعد یک ماه اومدو گفت میخواد برگرده با این تفاوت که تو این مدت خیلی چیزارو تجربه کرده مثل رابطه جنسی ولی همه رو خودش بهم گفت و گفت که می خواد درست زندگی کنه ، یک ماه باهم بودیم و دوباره رابطه بهم خورد چون من بهش اعتماد نداشتم ،۱۰ بار بعد اون بهم خوردن بازم اومد سمت من ولی باز رفت چون من تا تیر ماه امسال شرایطم همونه،خیلی بهم علاقه داریم و اون همیشه بعد از قطع ارتباطش با من خیلی حالش بعد میشه و به مشروب و ارتباط سطحی با هزاران نفر رو میاره،ی بار گفتم بهش الان با هم نباشیم ولی وقتی شرایطم اوکی شد برگرد اونم قبول کرد اما باز چند وقت بعد زد زیرشو گفت من دیگه زندگیم تموم شده و اونوقتی ذوق رسیدن به خیلی چیزارو با تو داشتم نرسیدم دیگه نمیخوام برسم و خداحافظی،آقای عربی به نظر شما من اگه شرایطم درست بشه و بشه همون چیزی که ۴ سال انتظارشو داشتیم ،اونوقت برمیگرده؟؟؟؟تا اون موقع هم ۳‌ ماه زمان میبره چون باید کنکور بدم،اطمینان دارم که هنوز دوسم داره اما از بابت برگشتش نگرانم،لطفا راهنماییم کنید

سلام، تمام صحبتم بر اساس توضیح مختصر شماست؛ بله ممکنه، ولی امیدوارم هیچ وقت شرایط برای برگشتن ایشون محیا نشه و شما زودتر وارد رابطه‌ای بشید که لایقش هستید؛ تا قبل از این‌که با ایشون یک عمر جهنم برای خودتون بسازید. عدم ثبات احساسی آقا نشون از مشکلات روانی و آسیب‌های زیادی داره؛ دنیا خیلی بزرگه و فرصت‌ها خیلی زیاد.

راستش تو این مدت تنها کسی که حرفاشون برام امید بخش بود شما بودین اما حالا که اینجوری میگین واقعا ترسیدم از اینکه قانون جذب برام پاسخگو نباشه😞

قانون جذب قطعا پاسخگو هست برای همین هم خطر وجود داره.

چه خطری؟ بدون شک شما اطلاعاتی دارین که بنده ندارم و اما از بابت بی ثباتی ایشون اینو ذکر کنم که تو اون چند سالی که با هم بودیم اصلا اینجوری نبودن و بعد کات کردنمون اینجوری شدن به نظرتون ممکنه دلیلش این باشه که کات کردن خواسته قلبیش نبوده و هنوز تمایل داره برگرده یا اینکه نه امید واهیه؟

من در یک لیست به کامنت‌های تازه پاسخ می‌دم و این‌جا کامنت قبلی شما خاطرم نیست. مشکلی که بعد از جدایی پیش اومده، همیشه وجود داشته و جدایی فقط همه رو فعال کرده.

سلام سه ساله با یکی هستم ک خیلی همدیگه رو دوست داریم ی سال پیش تنهام‌گذاشت منم فهمیدم برای همیشه رفته کتاب راز رو خوندم ک یاد بگیرم ب چیزای مثبت فکر کنم بتونم فراموشش کنم، و فراموشم کردم. اصلا کامل ناراحتیمو کنار گذاشتم بعده دو ماه برگشت من حتی حسی بهش نداشتم ولی بخشیدمش دوباره از نو شروع کردیم گفت کاری میکنم باز عاشقم بشی و همونطورم شد. حالا چندروز پیش بحثمون شد من خیلی لجشو دراوردم عصبانیش کردم حالا جوابمو نمیده بزور ی بار جواب داد و میگه از ته دلش متنفره ازم دیگه‌نمیخواد با من باشه و منو ببینه. با کلیپای سایت شما آشنا شدم میخوام ازشون برای برگشتنش استفاده کنم بنظرتون برای رابطه‌ی ما جواب میده؟و اینکه پارسال با کمک خوندن و دیدن فیلم راز تونستم جذبش کنم یا ن؟خواهشا راهنماییم کنین نمیخوام بده سه سال از دستش بدم میخوام فرصتی باشه تا خودمو اصلاح کنم و اشتباهاتمو تکرار نکنم

سلام آقای عربی،ممنون از ویدیوهای آموزشی تون وکتاب ارزشمندتون ،من ویدیوهای شمارونگاه وگوش کردم ،من یه ماه پیش باپسری بصورت اتفاقی توی دانشگاه آشناشدم وناخودآگاه جذبش کردم وخوشم اومدازرفتارش توی واتساپ حرف زدیم وآشناشدیم ازعلایق هم ،ایشون همش قربون صدقم میرفت وابرازعلاقه میکردوفقط درجواب میگفتم خیلی خوشحالم ازآشناییت چون تودوهفته نمی تونستم حسم رونسبت بهش درک کنم ومیخواست باهام یه رابطه روشروع کنه ولی من تردیدداشتم واینوازپی ام هام فهمید ،حس کردم جبهه گرفت وگفت تاالانم هیچی بینمون نبوده وفقط درحدهمکلاسی میمونیم منم اعلام نیازنکردم وگفتم باشه ،اولش یه ذره بینمون بحث شدولی جمعش کردیم وباهم اکی شدیم وعادی رفتارکردیم تاالان،چندوقته توی تنهایی فکرکردم فهمیدم خیلی دوسش دارم، حرفی توی پی وی نمیزنیم ولی یکی دوباررفتم پی وی وازش خواستم که برام چیزی که ضروری داشتم روبخره وپول روبراش واریزکردم وحضوری رفتم گرفتم وحرفی درموردرابطه نزدیم ،دلمون پیش همه واینوازپیام هایی که توگروه مشترک دانشگاهمون میده متوجه میشم ،کارهاوحرف هایی رومیزنه که باباورهای من یکیه ومیپسندم وتوی همین مجازی آهنگ وویدیوهای دلتنگی میذاره که منومیخوادوپروفایلش واستوریاشونسبت به استوریای من میگذاره ومچ میکنه جوری که همش میخوادغیرمستقیم بگه مامثل همیم مثل آینه،قبول دارم اشتباهم سردی باهاش بودولی اون هم بهم زمان ندادتابفهممش ، چیکارکنم غیرانجام قانون جذب که ۱۰روزه دارم انجام میدم،چیکارکنم که بیادباهام حرف بزنه ورابطمون شکل بگیره؟آدم خجالتی ای هست وحس میکنم انتظارداره من برم سمتش،عزت نفس واعتمادبنفس وشادی رودارم وهمین خصوصیاتم جذبش کردولی نمیادابرازعلاقه کنه،چیکارکنم؟استوری هاش روچک میکنم وهمش دررابطه بامنه واونم خیلی زودبه زودچک میکنه وحواسش به کوچکترین کارهام هست که خودشوبااونامچ کنه،بنظرتون درسته که استوریاشو چک میکنم،خب اینجوری امیدمیگیره نه؟!تازه همش تجسم میکنم که اومده پی وی وباهام حرف میزنه وابرازعلاقه میکنه،درکنارانجام قانون جذب ،باهاش تله پاتی میکنم وبهش میگم بیادبهم ابرازعلاقه کنه وسرصحبت بازکنه،لطفا راهنماییم کنید

سلام، پرسش شما نیاز به بررسی داره. تمام قسمت‌های پرسش و پاسخ رو تماشا کنید و در صورت لزوم در این برنامه شرکت کنید. قانون جذب این مشکل رو حل می‌کنه اما مسئله‌ی اساسی جای دیگر هست.

سلام استاد عزیز. من با پسری حدود ۱۵ ماه در رابطه بودم،ایشون همیشه میگفتم برای ازدواج خیلی زمان میخوان،هر دو ۲۵ ساله هستیم ولی به خاطر فشار خانواده من که زودتر باید ازدواج کنیم من به ایشون گفتم در حالی که از اول هم میدونست وضعیت من رو ولی یک هفته پیش گفت که نمیتونه خوشبختم کنه و خانواده هم حمایت نمیکنه،بعد از اون روز که تموم کردیم من خیلی بهش پیام دادم که برگردیم و دنبال راهی باشیم ولی اصلا جوابم رو نداده و به یک نفر از دوستان مشترکمون گفته که توی وضعیت خوبی نیست و حتی پیام هام رو هم باز نکرده،من دوباره هم به بهانه تبریک باز پیام دادم ولی ایشون جواب نداد. استاد به نظر شما من چیکار کنم؟

سلام استاد ،من۴ماه با پسری دوست بودم ک ۹سال ازم کوچیکتره ولی ایده المه بعد از یک ماه کفت فقط دوستی چون خانواده م نمیذارن با دختر بزرگتر از خودم ازدواج کنم.بعد از دوبار ک رابطه …داشتیم ایشون سرد شدن و کفتن دلم نمیخواد بازیت بدم برو ازدواج کن و الانم با کسی هست بعد از ب هم زدن من چن بار بش پیام دادم و اسشون سرد جواب داد و من از اینستا انفالو کردم گفتم با اینکه دوست دارم ولی میرم دنبال زندگیم ولی این اقا ایده الم هست و تمام مشخصات همسر دلخواهم رو داره و میخوام داشته باشمش چرا باید از ایده الم دست بکشم فقط نمیدونم ایا اینکه من ۳۷و اون اقا ۲۸سالشه مانع ازدواجمون میشه و اینکه ایا باید از ایشون ک ایده المه دست بکشم؟ برای تجسم زمان زنگ زدن و درخواست ازدواج رو مدام تحسم کنم؟

سلام استاد ما رو جا‌گذاشتید خیلی منتظر جوابتون بودم

سلام، شما در ۴ ماه نمی‌تونید متوجه ایده آل بودن آقا بشید. یک امر محاله. شما وابستگی زیادی رو تجربه می‌کنید و پیشنهاد می‌کنم حتما این ویدیو رو تماشا کنید. یک فانتزی توی سرتونه که در دنیای واقعی به احتمال زیاد صحت نداره. رابطه فیزیکی با این سرعت بسیار اشتباه بوده، اما شما همین اشتباه رو می‌تونید تبدیل به یک نقطه قوت کنید که در این‌جا نمی‌شه صحبت بیشتری داشت.

یاسمین هستم ۱۸ سالمه از تهران محصل هستم راجب مشکل هم باید بگم که من هشت ماه با ی آقا پسر دوست بودم ایشونم ۱۸ سالشون بود ولی خب ایشون بعد چندوقت یهو بدون دلیل سرد شدن و همش دعوا…آخرش هم رابطمون به جدایی کشیده شد و گفت دیگ رابطه رو نمیخوام و هیچ حسی بهت ندارم و رفت ایشون گفتن دیگ ن رابطه نه من رو میخوان الان هم هیچ ارطباطی نداریم تمام راه های ارتباطی بینمون بسته شده خواستم ببینم میشه کاری کرد در رابطه با این موضوع? خودمم نمیخوام برای اشتی پیش قدم بشم راهى هست ک بشه طرف،رو از کاری ک کرده پشیمون کرد ??? این رهایی هم ک عرض کردید بنده بعد از چندین بار مصر بودن انجامش دادم و کاملا رابطه رو رها کردیم امکان برگشت و عشق و علاقه مجدد وجود داره در این مورد فقط لازمه ک تصویرسازی کنم ??

سلام استاد وقتتون بخیر شما فرمودید ک عشق و نفرت مقابل هم قرار ندارند کنار هم قرار دارند بنده حدود ۳ ماه میشود ک از معشوقه ام جدا هستیم ایشان بعد از گذشت چند ماه باز هم پروفایل نفرت و حتی این اواخر توهین و فحش ب من گذاشته اند و مرا دشمن خود و خانوادشان میداند شما گفتید بنده هم برای مقابله پروفایل نزارم و وارد این بازی های بچگانه نشوم استاد میخواستم بدونم تا چه مدت باید بی توجهی نشان بدهم؟این مشکل من نیازمند گذشت چ مدت زمان دیگر هست؟ممنونم از وقتی ک میگذارید

سلام استاد وقتتون بخیر بنده حدود ۳ ماه میشود ک از معشوقه ام جدا هستیم ایشان بعد از گذشت چند ماه باز هم پروفایل نفرت و حتی این اواخر توهین و فحش ب من گذاشته اند و مرا دشمن خود و خانوادشان میداند شما گفتید بنده هم برای مقابله پروفایل نزارم و وارد این بازی های بچگانه نشوم استاد میخواستم بدونم تا چه مدت باید بی توجهی نشان بدهم؟این مشکل من نیازمند گذشت چ مدت زمان دیگر هست؟ممنونم از وقتی ک میگذارید

سلام استاد گرامی..من یه مدت طولانی ایه ک با کسی درارتباطم طوری ک ب همه گفتیم ولی چند شب پیش سر ی قضیه منت گذاشتم بهش..و میدونم اشتباه کردم..بعد ازون شبم گف از عشق حالم بهم میخوره و ازین حرفا ولی من میدونم ته دلش منو دوست داره..بعدشم گف بذار ی هفته تنها باشیم بعدش حرف میزنیم حالام نمیدونم این حرفو بخاطر اینگفته ک منو پس بزنه یا چیز دیگ ب نظرشما من چیکار کنم..مقصر من بودم ب نطرتون این مطالب تاثیر داره ب رابطه من؟

سلام، به زندگی ادامه بدید. اگر همه چیز بهم خورد (که احتمالش ۱% وجود داره)، خوشحال باشید که این رابطه بی‌پایه زودتر خراب شد.

سلام استاد وقتتون بخیر استاد یه سوال دیگه ای ک ذهنمو درگیر کرده در سایت هایی ادعاهایی دارند ک قانون جذب نمیتونه مارو ب اهدافمون برسونه و بیان میکنند ک تصویر سازی عشقی نباید انجام بشه بلکه باید تصویرسازی مهارت انجام بشه نمیشه ک نظام هستی را با ذهن تغییر بدهیم بلکه با ذهنمون خودمون را تغییر بدهیم با دانشمون میتونیم جهان را تغییر بدهیم و ب اهدافمون برسیم مثلا با یک جمله طرفمون را متقاعد کنیم با دانشمون!استاد حرف دیگر اینکه تصویر سازی عشقی را تاثیر منفی میدانند چون طرف صبح تا شب در رویا و خیال طرفشو تصور میکنه و در واقعیت جداست و جدایی خود باعث ایجاد وسواس و ضعف و دلتنگی هست و تاثیر منفی دارند در رویا احساس آرامش داره فقط و میگوید حس خوب دارم و در واقعیت حس خوب دروغه و خودتون رو گول میزنید و در واقعیت داری روز ب روز بیشتر آسیب میبینی و در واقعیت از هدف دور میشی!استاد بنده با قانون جذب تو این یک ماهی ک شروع کردم ب تصویر سازی طرفمو جذب کردم با ویدیو های شما و گوش دادن جملات تاکیدی!بنده متوجه نمیشم خوب اگر قانون جذب دروغه پس قانون مهارت ک میگویند چیست آیا همین مهارت های ان ال پی هستش؟یا چیزی ب اسم هیپنوتیزم؟ممنونم از راهنمایی و پاسخ هاتون

سلام، چه قانون جذب چه ان ال پی، هر دو علم نیستن. شبه علم هستند. قانون جذب اما خیلی جلوتر از علم حرکت می‌کنه. در واقع تمام لحظات در حال جذب هستید. اما جذب یک فرد با داشتن یک زندگی خوب تفاوت داره. در رویا سیر کردن هم قانون جذب رو نمی‌تونه فعال کنه چون کاملا به دست ناخودآگاه انجام می‌شه. در کل، هر دو گروه اشتباه می‌کنند و فقط قصد پول سازی دارند. تا ناخودآگاه از نو برنامه ریزی نشه هیچ کدوم فایده نداره و دوباره می‌گم، نیت این کلاس‌ها پول سازیه. مطلب اشتباه تجسم بنده رو ببینید. اگر صوتی می‌پرسیدید جای صحبت خیلی زیادی داشت.

ممنونم از جوابتون استاد متاسفانه خودم هم همه سایت هایی ک در این باره ادعا دارند را قبول ندارم و از طرفی چون دوست ندارم صدام پخش بشه استاد نمیتونم ویس بزارم اما همیشه جویا مطالب و ویدیو های شما و دوستانی ک مشکلاتشون رو میزارن هستم

به هر حال طرحی برای دوستانی که خواهان پاسخ خصوصی هستند قرار دادیم.

سلام مجددا و تشکر فراوان بابت اینکه جواب بنده رو دادین،گفتین امیدوارین که زودتر وارد رابطه دیگه ای بشم قبل از ساختن یک عمر جهنم با کسی که دوسش دارم، تا زمانی که ما با هم تو رابطه بودیم ایشون اصلا اینجوری نبود و من فکر میکنم چون هنوز بهم علاقه داره نمیتونه کامل ازم جدا شه و هر دفعه اینجوری میکنه حالا با این اوصاف به نظرتون من با تمرینایی که شما گفتین میتونم از این بابت مشکلمو حل کنم؟

سلام اولاازتون ممنونم ،و بسیار سپاسگذارم من واقعا به کاینات و قانون جذب جهان اعتقاد کامل دارم و میدونم چیزیو که عمیقا یه موقع داشتی بهش عمیق فک میکرد ناخودآگاه بعد مدتی پیش میاد.سوالم از شما اینه آیا در طول انجام قانون جذب بهش پیام بدم؟؟؟؟و اینکه هر روز انجام بدم ؟؟؟واینکه اگه بهم زنگ زد چجوری جوابشو بدم دلگیر باشم یا رمانتیک؟؟؟؟ممنون میشم به این ۳تا سوال جواب بدین.

سلام، خیر اصلا صحبت از فکر کردن نیست. شما یک عمر به پول فکر کنید پول‌دار نخواهید شد. مطلب اشتباه تجسم رو ببینید. خیر فاصله رو حفظ کنید همون طور که در مطلب گفتم. ابتدای مطلب رو دوباره بشنوید.

سلام وقتتون بخیر،من با اقایی رابطه ی ۲ساله داشتم ک حدود ۹ ماهه تمام کردیم گرچه تواین مدت گاهی در حد عادی پیام میدادیم ولی دوماه اخیر چون علاقه ای نداشتم دوست معمولی براش باشم ب دروغ گفتم خاستگار دارم و ایشون گفتن خوشبخت بشی و رابطه کاملا قطع شد.بنظرتون دیگه کاری میشه کرد برا این رابطه؟

رابطه نیاز به بررسی داره، اما اگر به همین سادگی با عنوان کردن مسئله ازدواج رفتن بیرون، خوشحال باشید که رفتن.

سلام خوبیدممنونم بابته مطالب عالیتون من با پسری که خودم جذب کردم یهوو بعد ۵ سال که میخواست شماره بده اتفاقی ی جایی که فک نمیکردم آشنا شدم دوباره رابطمون ۲ ماه بود و خیلی دوسش داشتم اونم دوسم داشت چون بعد سالهاا همو پیدا کردیم فقط مشکل ما شرایط مالی این آقا بودکه بحث داشتیم که کار داشت اما زیاد پیکر کارش نبود و پول زیاد نداشتت خودش میگقت میدونم چون دوسم داری با این شرایط کنار میایی وگرنه کسی دیگع بود نمی موندی نمیدونم چی شد یهو ی روز بیرون رفتیم و فردایش گفتت من و تو آینده نداریم تو وقتتو هدر میدی از اینجا به بعد تو ضرر میکنی و کات کرد من گفتم با این بی پولیت کنار میامم من بهش وابسته شده بودم و خیلیی ناراحتت و گریه اما وقتیی دیدم گفت آینده نداریم چی میگفتم گفتم فکراتو بکن و فردا بهم بگو فردایش پی ام داد سلام خوبی ،من گفتم سلام مرسی و دیگه پی ام نداد منم ندادم چون انگار بهم گفت گمشو وقتی گفت آینده نداریم تو این فاصله تو اینستام بود من هیچی نذاشتم و چکشم نکردم گذشت من بعد ۲۱ روز بهش زنگ زدم گفتم دلم تنگ شده بیا باهم باشیم و کم کم جدا بشیم گفت نه گفت تو به این مغروری چطوری برگشتی ،گفت میخواهی دوست معمولی باشیم گفتم نه گفت شب پی ام میدم ،من استوری ی چیزی ناراحت گذاشتم دید هیجی نگفتت شبم پی ام نداد دیگه گفتم منو نمیخواد از همه جا حذفش کردم اینستا تلگرام و واتس آپ شماره و همه چیزهاشوو و دیگه چکش نکردم تا اینکه بعد ۲ ماه فهمیدم اینستا بلاکم ولی شماره بلاکم نکرده الانم ۶ ماه رفته ولیی هنوزم دلم تنگ میشه خیلی دوسش دارم فک میکنید برمیگرده ؟من همش انرژی میفرستم و تمرکز روش میکنم من میدونم بدردم نمیخوره اما انکار حرفام تو دلم موند عصبی امم حس انتقام دارم من فقط سکوت کردم و همه حرفامو یا باخودم زدم یا نوشتم سوزندم من میخوام برگرده حرفامو بزنمم و تموم بنظرتون برمیگرده؟؟یا خودم بهش بزنم و حرفامو بگم ؟؟ تورو خدا جواب بدین راستی تجسم انجام دادم و از انجامش لذت بردم و رهاا کردم

مسئله شما نیاز به بررسی داره. به منوی ارتباط با ما مراجعه کنید.

سلام وقتتون بخیر، ممنون بابت ویدئوها و آموزشهای قدم به قدمتون… من ۳سال پیش رابطه ای و شروع کردم که کاملاً ازش اطمینان داشتم چون عشق و علاقه ی زیادی بین ما بود اما بعد از گذشت ۶ماه همه چیز به شکل عجیبی ویران شد و من که برام مسئله خیلی سنگین و ناراحت کننده بود خیلی پیگیر دلیل خراب شدن رابطه ام بودم و طی این ۳سال ما همیشه بگو مگو هایی داشتیم و ایشون هیچ وقت به روزای عاشقانه ی ۶ماه اول برنگشتن تو این ۳سال هر بار من بریدم و رفتم به هر بهانه ای خواستن منو برگردونن سمت خودشونُ به عنوان دوست کنارشون باشم… اما من واقعاً خسته ام نمیخوام فقط دوست باشم… به نظر شما میشه با قانون جذب حس این رابطه رو به روزای اول برگردوند؟! و دوست داشتن و عشق رو به دست آورد؟!

سلام، قانون جذب برای بازگشت کاربرد داره، اما بیشتر از این قانون برای بالا بردن عزت نفس استفاده کنید. سیاست‌های لازم برای رابطه رو یاد بگیرید.

سلام آقای عربی ممنون از مطالب خوبتون من و پارتنرم به مدت ۲سال و نیم توی رابطه ی لانگ دیستنس بودیم اما اخیرا رابطمون به خاطر یک سوتفاهم بهم خورد فک کرد من بهش خیانت میکنم در صورتی ک اینطوری نبود ایشون گفت دیگه هرگز برنمیگرده به رابطه آیا امیدی هست به بازگشتشون از طریق قانون جذب؟

اگر مدرکی دستشون هست ثابت کنید اگر هم توهمه، بدونید درست کردنش قراره شادی های زیادی ازتون بگیره. برای سوال‌تون، دوباره این مطلب رو بشنوید.

سلام استاد عزیز..من با کسی دوماه در ارتباط بودم مطمعنم ک عاشقشم..ولی یک هفته پیش سر قضیه ای منت گذاشتم جوری ک اونم میدونم تحمل زیاد کرده بود و ترکید و گف از عشق،حالم بهم میخوره دیگ..پیش خودم گفتم بعد چن روز باهاش تماس بگیرم شاید اوکی شده باشع..ولی گف بذار دوست معمولی باشیم چون نودونه درصد ممکنه برنگردیم..ولی باهم درتماسیم ..اون آدم خاصیه ی دنده س..ب نظرتون چیکار کنم

سلام، دوستی معمولی‌تون رو همین لحظه تموم کنید که همه چیز رو نابود می‌کنه.

سلام من ندام و نامزدم به طور سنتی آمد خواستگاریم و ما نامزد کردیم و سریه چی کوچیک ما بحثمون شد من اشتباه کردم و تند رفتم من عاشق نامزدم بودم و نامزدیم خورد بهم من دو هفته بعد بهش زنگ زدم گفت خانوادش مخالفن و منو نمیخوان ولی خودش حرف دلش من خواستن بود و ما بعد اون گاهی اوقات ماهی یه بار دو بار بحث میکردیم اون میگفت من زشتش کردم خانوادش نمیزارن و من برم و اونم زن نمیخواد و اما بلاکم نمی‌کرد و چکم می‌کرد و تا آخرین بار یه ماه پیش بحثمون شد گفت میخواد زندگی تشکیل بده ولش کنم اما من هر روز عاشق تر میشم و میدونم دروغ گفت چون مغازش کنار خونه پدریمه میدونم نیست ولی ۱۰ ماه هست ما جدایم با قانون جذب میشه که منو نامزدم برگردیم بعد ۱۰ ماه؟؟؟؟؟؟

سلام، مسئله نیاز به بررسی داره. اما جوابم به پاسخ شما بله هست.

سلام وقتتون بخیر آقای عربی

بنده خانومی هستم ۳۳ساله چندوقت پیش از طریق اینستاگرام دقیقاً یه فردی دیدم همه ی معیارهایی که میخواستم برا ازدواج دارند وچون این معیارها داشتن موقعی که بهم پیام دادجواب دادم متاسفانه من خیلی غرور دارم یه بار گفت مرسی عزیزم ،من درجواب گفتم عزیزم ؟😕بعد اون گفت بب

یع خشید البته شما قابل احترام هستین چندبار بهم گفت قصد دارم شمارو از نزدیک ببینم ولی من گفتم همیشه شهرنمیرم نمیدونم اون روز میتونم بیام یانه یه بار عکس ازم خواست فرستادم اینوبگم قیافه م خیلی معمولی هست اون قبلاً شکست عشقی خورده ،یه بار پُست غمگین گذاشته یکه دختری کامنت گذاشته چه خوبه من درجواب اون خانم گفتم این آهنگ مال شب وتنهایی وغم وگریه هست ولی من صبح دیدم حالم گرفته شد البته آقای فلانی این پُست شب گذاشت بعد این کامنتم دوساعت بعدش اومدم اینستا دیدم بلاکم کرده ولی چون این آقا معیارهایی که میخواستم دارن خیلی دوست دارم باش ازدواج کنم به نطرتون چکارباید بکنم؟یه چیزی بگم دو روز پیش پیج درست کردم وبهش دایرکت دادم که چرا بلاکم کردین واگرچیزی هست حرف بزنید وقبلش خودمو معرفی کرده بودم نمیدونم اون پیام دیده یا نه بعد دو روز اون پیج حذف کردم

سلام، اول که مطمئن باشید معیارهای شما مهم‌ترین معیارهای زندگی نیست، و دوم وقتی چنین هدفی دارید، باید دنبال معایب باشید و نه محاسن.

سلام باتشکر از زحمات شما استاد بزرگوار بسیار مطالب خوب و ارزشمندی دارین استاد ممنون میشم کمکم کنین من برام یک چیز سوال شده ویدیو های شما رو گوش دادم سوالم اینه که شما میگین باید عشقناه رها کنیم تا توسط قانون جذب فرد مورد علاقمون جذب کنیم خب اگر هر روز بهش فک کنیم و تصویر سازی ذهنی انجام بدیم و در روز این کار رو تکرار کنیم این تداخل ایجاد نمیکنه ؟منظورم اینه که باهر بار فکر کردن به طرف مقابل و تصویر سازی و انرژی عشقی که داریم تو وجودمون و ذهنمون به تصویر میکشیم این با رها سازی تضاد نداره؟(تکرار کردن فکر و تله پاتی ذهنی با شخص مورد علاقمون در طول روز مشکلی ایجاد میکنه) یا اینجوری هست که ما فقط کافیه یک بار تصویر سازی کنیم دیگه بهش فکر نکنیم تا زمانی که اتفاق بیوفته؟!

سلام و سپاس از شما، رها سازی به معنای فراموش کردن عشق نیست. اما داشتن عشق به معنای انتظار حضور فیزیکی فرد نیست.

سلام سپاس از ویدیو های اموزندتون استاد من یه سوال دارم این که فرمودین باید رها کنیم من متوجه نشدم ما اگر در روز چندین بار تصویر سازی کنیم که بهش رسیدیم و خشحالیم مشکلی به وجود میاره در رابطه با رهاسازی؟یا فقط مجازین یک بار فکر کنیم دیگه کلا تصویر سازی نکنیم تا اتفاق بیوفته ممنون میشم پاسخ بدین

سلام استاداین ویس که گفتیدصداارسال کنیدد میخاستم بپرسم میشه فقط خصوصی جواب ویسمونو بدید نمیخام مشکلمو وصدامو کسی بشنوه

سلام، چنین طرحی رو در طرح‌های کوچینگ خصوصی در نظر گرفتیم. کلیک کنید.

سلام استاد بزرگوار خیلی مختصر از شرایطی ک پیش اومده براتون بگم و راهنماییم کنید لطفا من و عشقم نزدیک ب ٢ سال هست ک با هم در ارتباطیم و طی این مدت خیلی اختلافات داشتیم و حتی یکبار ٣ ماه جدایی و دعوا اما ترمیم شد و همه ی اون اتفاقات بخاطر اشتباهات ایشون و خیانتشون بود و مسئله ی مهمی ک گفتید کم شدن جذابیت من اینبار هم همینطور و یکم پیچیده چون ب شکل کاملا مبهم و یک شبه ایشون رفتن و تظاهر میکنن با کسی هستن البته اینبار من هم اشتباهی داشتم اون هم اینکه با خواستگارم در ارتباط تلفنی بودم و میدونم ک اشتباه کردم و ایشون رو از وجود خواستگار مطلع کردم اما از اینکه باهاش در ارتباطم نه!!و فک میکنم ک ایشون قضیه ی این ارتباط رو فهمید و رفت و الان شاید در رابطه با کسی باشه نمیدونم اما چیزی رو ک مطمئنم عشق زیاد بین ما در رابطه بود و اینکه من کاملا امید ب بازگشت دارم بنظر شما اینبار هم جواب میگیرم?و اینکه من واقعا ایشون رو رها کردم و به این قضیه ایمان دارم ممنون میشم استاد بزرگوار نظرتونو بدونم

سلام، این رابطه نیاز به بررسی زیاد داره. نمی‌تونم به این سادگی پاسخ بدم. برنامه‌های پرسش و پاسخ رو ببینید.

سلام استاد بزرگوار استاد من و دوستم به مدت ۴سال با هم در ارتباط بودیم ولی تو این بین بارها جدایی داشتیم که اونم دلیلش شرایط تحصیلی و کاری بود که برای ایشون پیش میومد و هیچ وقت دلیل جدایی ما وجود شخص سومی نبود حتی ما بعد از جدایی به مدت ۱سال بخاطر سوتفاهمی که برای ایشون پیش امده بوده باز وارد رابطه شدیم و حتی از همیشه هم رابطه بهتری بود و ایشون به من علاقه داشتند اما هر وقت بحث از اینده میشد پریشون میشدن و برای با هم بودن ما از یک مشکل شخصی و خانوادگی صحبت میکردند که بار اخر من ازشون چند بار خواستم که بگه که مشکل چی هست ولی همیشه امتناع میکردند از گفتن و یک هو گفتند که من شما را نمیخوام با اینکه تا روز پیشش همه چیز بین ما خوب بود و بحثی هم که بین ما پیش اومد بخاطر پیامی بود که من به ایشون داده بودم و حرفایی زده بودم که ناراحت شده بودند با این وجود به نظر شما این رابطه فرصت ترمیم شدن و دوباره شکل گرفتن با قانون جذب داره؟

سلام، ترمیم رابطه با کارکرد قانون جذب تفاوت داره. با قانون جذب می‌تونید خودتون رو برای پیدا کردن راهکارها و سیاست‌های لازم حفظ و ترمیم رابطه تقویت کنید. برنامه پرسش و پاسخ رو تماشا کنید.

سلام استاد من دو سال با پسری رابطه داشتم قصدمون واقعا ازدواج بود اولا خیلی علاقش بهم بیشتر بود کم کم جذابیتمو براش از دست دادم چند وقت پیش بهم گفت که اگه میخای باهم دوست اجتمایی باشیم من با این تصور که میتونم دوباره جذبش کنم چند روز پیش در حد چت باهم صحبت میکردیم که من گفتم اینطوری نمیتونم ادامه بدم و جوری صحبت کردم که فهمید تمایل دارم دوباره رابطه عاشقانه داشته باشیم و ایشونم دیگه هرکاری کردم اصرار کردم جوابمو نداد. با خوندن مطالب شما متوجه شدم کار خیلی اشتباهی کردم اینطوری جذابیتمو زیر صفر رسوندم. امروز به خاطر شروع تمرین و ترمیم غرورم چند تا پیام براش فرستادم که بگم ارزش من بالاست و تو فرد خاصی نیسی ومن نمیتونم دوست اجتمایی باشم با کسی و دیگه بهش پیام یا زنگ نمیزنم ب نظرتون دارم راهو درست میرم استاد؟ ایشون اینجور که میگن دیگه براشون مهم نیس که من با فرد دیگه ایی ازدواج کنم یا خیر ب نظرتون میشه دوباره جذبش کنم ؟ ممنون میشم کمکم کنید

سلام، شما راه اشتباهی می‌رید و به خود فریبی رو آوردید. ترمیم غرور با ارسال پیام؟ ارسال پیام نیاز شما رو می‌رسونه. حالا متن هر چه می‌خواد باشه. دوست اجتماعی نباشید و رها کنید.

سلام بهترین کلیپ عمرم بود فقط من کسی رو که عاشقشم میگه مریضی داره و نمیتونه کسی و اذیت کنه و بمونه با کسی ولی من میمونم باهاش راهکار و صحبتی هست که بتونم امیدوارش کنم و با منم بمونه عین قبل؟؟؟ خیلی عجله دارم با لطف شما همراه باشم ممنون میشم

سلام، مسئله شما نیاز به بررسی و صحبت بیشتری داره. هیچ چیز به این سادگی نیست.

سلام استاد ببخشید یه سوال دارم چرا بعضیا میگن استفاده از قانون جذب برای برگشت یا جذب یک شخص یا یک چیز خاص عمل نمیکنه و ممکنه شامل قانون عمل و عکس العمل بشه؟

سلام، چون این افراد هم، مثل ۹۵ درصد مربیان قانون جذب، به دنبال پول سازی هستن. نباید از عمل کردن یا نکردن، یک قانون صحبت کرد، باید از نحوه به کارگیری گفت. مطلب اشتباه بزرگ تجسم رو ببینید.

سلام من با یه آقایی نزدیک ۳ ساله دوستم عاشق هم هستیم ولی تو این ۳ سال بخاطر علاقه بیش از حدمون به هم خیلی دعوا میکنیم ولی اشتی میکنیم دیشب من یه حرفی زدم که بهش برخورد یعنی به شخصیتش توهین کردم ولی هر چی عذرخواهی کردم منو نبخشید و گفت ما بدرد هم نمیخوریم بعد منو از همه بلاک کرد . چیکار کنم برگرده . اصلا به نظرتون برمیگرده؟

این مسائل ظاهری هست و رابطه نیاز به بررسی داره. بله برگشت ممکنه.

سلام ، ممنونم از مطالبتون . یه سوال داشتم ، چرا نباید منتظر موند ؟من خونده بودم که انتظار کشیدن و منتظر موندن برای یه اتفاق خوب مثلا برگشتن کسی که دوسش داری میتونه تو رو زود تر به خواستت برسونه . چرا نباید اینکارو کرد ؟ ممنون میشم‌جواب بدید خیلی مهمه واسم

سلام، انتظار عشق و احساس رو دور می‌کنه و جای اونو به نگرانی و نا امیدی می‌ده.

و اینکه جایی خوندم که نمیشه با قانون جذب اون شخص مورد نظر و جذب کرد چون اون شخص خودش دارای اختیاره ، درسته به نظرتون ؟ شما تا حالا شخصی رو جذب کردید که ثابت شده باشه که میشه اینکارو کرد ؟

مسئله‌ی اول رو بارها در کامنت‌های باز کردم اگر پاسخ کامل‌تری نیاز دارید در برنامه پرسش و پاسخ شرکت کنید. و دوم، من از چیزی که تجربه شخصی خودم نباشه صحبت نمی‌کنم.

سلام ممنون از مطالبتون، من و دوستم تقریبا ۳ سال هست که دوستیم و این یک سال اخر ارتباط خوبی داشتیم، اما ایشون ناگهان از یک هفته پیش بعد از یک شب احساسی صحبتی و نه فراتر، هیچ جوابی نمیدن به من… به نظرتون چی شده و ایا برمیگردن به زودی؟

قطعا چیزهای بیشتری از توضیح شما وجود داره. اما به هر حال، الان اصراری برای پیدا کردن علت به ایشون نکنید.

سلام استاد. ممنون بابت این سایت. من یکی رو دوست دارم و اون هم همینطور.ولی اون اعتقاد داره که بودنش با من باعث اذیت شدنه. چند روز پیش رابطمون رو تموم کرد. گفت که من به هر حال این رابطه رو تموم میکردم چون یه همچین اخلاقی دارم.ولی من هنوزم دوست دارم باهاش باشم. در گذشته کمی چند ماه باهم رابطه داشتیم ولی اکثرا تو این ارتباط اذیت میشدم بخاطر دلایل کوچیک. من هنوزم دلم میخواد باهاش باشم. و اون هم منو دوست داره ولی روی احساسات خودش پا گذاشت و از منم خواست که رابطه رو فراموش کنیم و مثل قبل دوست باشیم.بنظر شما من باید چیکار کنم؟ باید کم محلی کنم یا سعی کنم بیشتر خوشحالش کنم و کمتر ناراحتیم رو بروز بدم؟

سلام، رابطه نیاز به بررسی داره اما باید بدون هیچ توضیح و صحبت، به حرف ایشون گوش بدید و از این رابطه خارج بشید. و این نیاز به عزت نفس بالا داره. درمان شما در این خانم نیست.

سلام من نزدیک به ۵ سال با پسری که عاشقم بود دوست بودیم و ایشون از روز اول که اومد بهم ابراز علاقه کنه و بگه عاشقم شده ،گفت که قصدم برای ازدواجه و اگه ۱ درصد فکر میکردم که تصمیمم احساسی و عیرمنطقیه جلو نمیومدم.. طی مدت زمان خودشو به من ثابت کرد و فهمیدم که کاملا عاشقمه و من هم بهش دل باختم.. به خاطر خانواده ای که توش بزرگ شدم هفته ای ۱ بار همو میدیدیم و اکثرا دلتنگ هم بودیم البته ایشون خیلی آدم منطقی بود و مدیریت میکرد اوصاع رو.. همه این ۵ سال ما هدفمون رو ازدواج بود .. همه خانوادا و فامیلای حتی تو شهرستانشون هم منو میدونستن و مادرشون از ابتدا تو جریان بود و منو دوست داشت .. همه مناسبتها بهم تبریک میگفت با اینکه ۱ بار منو از نزدیک دیده بودن.. تا اینکه اومدن خواستگاری.. اما روز خاستگاری اصلا آدم قبل نبود مادشون و خیلی سرسنگین بودن.. از اون به بعد رابطه ما خراب شد و عشقم دوباره بعد خاستگاری که سرد شده بود باز باهم گرم شد گفت دوستت دارم برای خوشبختیت هر کاری میکنم ولی چند روز بعد مادرش زنگ زد خونمون و گفت به صلاح نیست و دختر شما عالیه ولی پسر من صلاحیت ازدواج رو نداره… از اون روز دیگه نه پیامی و نا هیچی و من روزای افتصاحیو دارم میگذرونم. (تو پرانتز بگم که از کسی که خیلی قبولش دارم و تا حالا هرجی تو فالم گفته واقعیت داشته فال گرفتم و اون همه زندگیمو گفت و گفت مادرش براش طلسم و دعا گرفته و از این جدایی خوشحاله و بهم گفت که برمیگرده)… آقای عربی چه کنم؟؟؟ 🙁 کاش زودتر جواب بدین

ممنون بابت راهنماییتون ولی بنظرتون چون ایشون می‌خواهند تمومش کنم یا چون اذیت میشم و ممکنه که بخواد ترکم کنه، میگید ترکش کنم؟

ممنون بابت راهنماییتون ولی میگید رابطه رو خاتمه بدم، چون ایشون می‌خواهند تمومش کنم یا چون اذیت میشم و ممکنه که بخواد ترکم کنه؟

چون جذابیت شما پایین اومده و کار به این مرحله رسیده.

سلام آقای عربی یه سوالی ذهنمو مشغول کرده شما گفتین هرروز تصور کنید که عشق برگشته اما از طرفی انتظار نکشید چون قانون جذب به انتظار پاسخ نمیده چطور میشه به امید برگشتش هرروز تصویر سازی کرد اما انتظار نکشید و رها هم کرد؟

سلام، در این تصویرسازی انتظار جایی نداره، شما برای یک لحظه قراره اون لذت و عشق رو تجسم کنید. لذت و عشق رو تجسم می‌کنید نه انتظار رسیدن. در تصویرسازی شما به خواسته رسیدید و فقط لذت احساس می‌کنید. بیرون که اومدید اون لذت رو به زندگی بیارید نه انتظار رو.

سلام وقت بخیر من دخترم و ۱۷ سالمه ۲ سال پیش به درخواست خود طرفم وارد رابطه شدم البته اینم بگم ک ایشون خواهان رابطه بود و خیلی دوسم داشت اما من به اون اهمیت ندادم و چند ماه بعد تصمیم گرفتم باهاش رابطه رو شروع کنم(حس میکنم با قانون جذب جذبم کرده😂) بعد طی این دوسال خیلی باهم خوب بودیم مشکلاتی هم پیش میومد اما ب هیچ عنوان حرف جدایی نمیومد و بعد گذشت ماه ها من به شدت به ایشون علاقه مند شدم و عاشقش شدم و کل آیندمو به پشتوانه ایشون ساختم خودم هم میدونم که مشکل از من بود و بعد از مدتی جذابیتم و با نیاز زیاد و نا لایق دونستن خودم از دست دادم چون همیشه فکر میکردم به خاطر وضع مالی خوبشون لایق اونها نیستم و این رو به زبون می اوردم و همش میترسیدم که خانواده اونها منو قبول نکنند و شرایط خاصی هم داشتند و من میترسیدم که به اون شرایط دست پیدا نکنم تا اینکه یک هفته پیش این بحث دوباره پیش اومد و من گفتم که خانواده شما به خانواده ما نمیخوره اما هیچوقت قصد ترک کردن نداشتم اما اون ایندفعه گفت که حق با توعه و برای اتمام کار به یک طالع بین زنگ زدن ک اون هم گفت رابطه شما اینده نداره و خانواده هاتون به مشکل میخورن و بعد دز تمام شبکه های اجتماعی منو بلاک کرد چند روز اول خیلی پیگیر بودم و از اون خواستم برگرده تا خودمون همه چیزو باهم حل کنیم اما قبول نکرد دقیقا یک هفته میگذره به نظر شما امکان بازگشت وجود داره؟ این رو میدونم که باید عزت نفسم رو مثل اول رابطه درست کنم و اشتباه کاملا از منو ذهن من بوده میتونم همه چیزو درست کنم؟

سلام، بله می‌تونید اما باید با تعهد یک برنامه‌ی بلند مدت برای تغییر و پیشرفت شخصی خودتون بریزید. تمام برنامه‌های این سایت رو حتما دنبال کنید.

سلام شبتون بخیر اول بگم که خیلی دنبال شخصی بودم که تواین زمینه کمکم کنه و خوش حالم با شما آشنا شدم امیدوارم راهنماییم کنید و بتونم بعد سال ها مشکلم رو حل کنم راستش من سه سال پیش از یه آقایی خوشم میومد و اون موقع به خاطر مشورت های اشتباه من پیش قدم شدم و ایشون قبول کردن ولی چون با اطلاعاتدروغ درباره خودم شروع کردم ایشون گفتن شرمنده آن و نمیتونن و خب اون موقع سنم هم طوری بود که ون تب و تاب شدید داشتم نمیدونستم تصمیم درست چیه خلاصه اش اینهکه همون جا صحبتمون تموم شد و ایشون تو تمام این سه سال توجهاتی داشتن که من هیچ کدوم رو از سر علاقه نذاشتم تا اینکه یکی دوبار متوجه شدم که دودل هستن که بیان جلو یا نه حالا دلیل رو نمی‌دونم و خب منم تو تمام این سه سال منتظر بودم شاید هر لحظه شو و هر زمان که خواستم همه چیز رو فراموش کنم ایشون رو جایی یا به نحوی دیدم که دوباره دهنمو درگیر کردن راستش از نگاهشون هم متوجه میشم که میخواد آشنا بشه ولی دلیل جلونیومدنش رو نمی‌فهمم والبته اینک بگم یکی دوبار که خواستن بیان جلو من رفتار های ناخواسته و سهوا انجام دادم که پشیمون شدن من چیزی رو به زور از خدا نمی‌خوام فقط می‌خوام اگه این آدم در طرح الهی من هست جذب بشه و من از این بلاتکلیفی در بیام تو این مدت به هیچ خواستگاری نتونستم فکر کنم لطفا شما راهنماییم کنید که چه جمله های تاکیدی و شکر گذاری باید بگم که مشکلم حل بشه؟! و اینکه آیا تصویر سازی کنم کار درستی هست با وجود اینکه نمی‌دونم در طرح الهی من هستن یا نه؟!

سلام، طرح الهی، چیزی هست که ما این‌جا طرح طلایی نام گذاشتیم. برای درک بهترش حتما باید کتاب زندگی خود را طراحی کنید رو مطالعه کنید. چون دیدگاه کاملا اشتباهی به این مبحث دارید. طرح طلایی زندگی یک طرح مشخصی نیست، باید مرحله به مرحله طراحی بشه. دوپینگ تصویرسازی رو از این سایت ببینید و برای این مسئله بیشتر دنبال یک سیاست درست باشید تا مسائل درونی.

واقعا ممنون بابت راهنماییتون. ولی یه سوال داشتم. پس یعنی وقتی ایشون میگند که رابطه رو خاتمه میدادند و اینکه لایق شخص بهتری هستم نشان دهنده اینه که سطح جذابیتم پایین اومده؟ یعنی ممکنه با افزایش اون برگرده؟

هر دو سوال، قطعا.

استاد طالع بینی چقد صحت داره؟ یعنی زنگ بزنی به یه طالع بین و اون بگه شما آینده ندارید… بازم میشه با قانون جذب بدست اوردش؟

دروغ و شیادی. دنیا همیشه با زبان نشانه‌ها با انسان صحبت می‌کنه. مثل چراغ قرمزی که در اون چشم‌تون به یک منبع الهام برای پاسخ می‌افته. افرادی در دنیا با زبان نشانه‌ها آشنا هستن اما به اندازه انگشت‌های دست. نکته اساسی این هست که شما نمی‌تونید با این افراد صحبت کنید. حتی نمی‌تونید اون‌ها رو پیدا کنید. این افراد دنبال پول شما نیستن چون این طریقت مادی نیست. پس خواهش می‌کنم پول‌تون رو صرف شیادی مردم نکنید.

سلام اقای دکتر منو شخص احساسیم یک سال با هم دوست بودیم تو این مدت تقریبا هفته ای دو سه بار با هم بودیم رابطه ی نزدیکی داشتیم ،،اما بعد از اینکه دو هفته سرد شد یک روز صب ب من گفت تموم شه منم قبول کردم و از همه جا بلاکم کرد چند هفتس که کاتیم و من چند روز پیش خاستم ک برگرده گفت ازدواج کن تا برگردم.

سلام، یک سال زمان کوتاهیه و مسئله شما وابستگی هست. باید رها بشید. این ویدیو رو تماشا کنید.

واقعا جز اون کسی ب چشمم نمیاد هم شریک احساسیم بود هم پشتوانه عاطفی ایا ممکنه برگرده

سلام…میدونم سوالم ربطی به این پست نداره ولی لطفا جواب منو هم بدین🙏🏻من بچگیام خیلی ادم ساکتی بودم خیالاتی بودم شایدم بخاطر بابام که خیلی منو لوس بار اورده بود یا شاید برای دعواهای توی خونمون نمیدونم علتش چی بود و همیشه توی تصوراتم مرکز توجه قرار داشتم (نمیدونم چرا اینجوری فک میکردم)هرجا میرفتیم میگفتن این چقد ساکته به معنای واقعی کلمه ساکت و گوشه گیر بودم این موضوع ادامه داشت توی همه جا اینو میگفتن و من به شدت احساس تنهایی میکردم حتی یه مدت افسردگی گرفته بودم و هر شب گریه میکردم همش فک میکردم کسی دوسم نداره از خودم بدم میومد…ولی سعی کردم با قضیه کنار بیام و خودمو جمع و جور کنم .‌..اما هنوزم به اون حرف حساسم تا یکی بهم میگه چقد ساکتی من ادم پررو دوس دارم و این حرفا باز حالم بد میشه احساساتم از بین رفته اصن هیشکی برام مهم نیس نمیدونم چمه از خودم بدم میاد ولی بازم تو تصوراتم همیشه خودم مرکز توجهم و همش فک میکنم بقیه بهم توجه میکنن و عاشق منن و من خیلی عادی با همه رفتار میکنم نمیخوام اینجوری باشم ولی نمیدونم باید چیکار کنم یه جا گفتم بچگیام اینجوری بودم گفتن چون مغروری شایدم مغرورم ولی من واقعا یه خلا عاطفی درونم احساس میکنم یه چیزی درونم کمه قبلا فک میکردم اگه همه ویژگی های خوبو داشته باشم حالم خوب میشه ولی الان میبینم اینجوری نیس الان خیلی از قبل بهتر شدم ولی بازم همون احساسات قبلی میاد سراغم حرفاشون برام مرور میشه میخوام ببخشمشون نمیتونم …داشتم این مسئله رو نادیده میگرفتم کم کم فراموشش کرده بودم که اون پسریم که باهاش دوست بودمم همینو بهم گفت میگف تو از هیشکی خجالت نمیکشی فقط از من خجالت میکشی من ادم پررو دوس دارم تو با همه خوبی فقط از من خجالت میکشی همین حرفش باعث شد ازش متنفر بشم من دیگه هیچ احساسی ندارم اصن درمانی هم برا حالم وجود داره؟

سلام، این مسئله باید ریشه یابی بشه و قطعا قابل حل و درمانه. پیش یک روانشناس خوب برید.

یه چیز دیگه هم اینکه من خیلییی قدرت تلقینم بالاس حرفا زود روم تاثیر میزاره الان فک میکنم ادم مغروریم شایدم هستم نمیدونم☹

واقعا هیچ احساسی ندارم اصن هیشکی دیگه برام مهم نیس یعنی من ذاتا ادم بی احساس و ساکت و گوشه گیریم؟اصن خودمو دوس ندارم بقیه رو هم دوس ندارم نمیدونم باید چجوری حالمو خوب کنم

حتما نیاز به مشاوره دارید. وقت بنده متاسفانه به شدت پر و محدود هست. یک روانشناس خوب پیدا کنید.

سلام استاد خسته نباشید استاد بنده طبق قوانین شما پیش رفتم و دائما در حال تمرین و مدیتیشن هستم طرف مقابلم هم جذب شده قبلا بلاک بودم و پروفایلای تحقیر آمیزی میدیدم ولی الان ن بلاک هستم ن پروفایل نفرتی از طرفم میبینم هرروز استوری برای من در فصای مجازی میزاره و من هم جز یکی دوتا بقیه اش را ندیده ام و او فقط استوری های مرا دیدن میکند اما عکس العمل و پاسخی نمیدهد شما گفتین ایشان جذب شده میخواهد ک من ب ذلت برسم استاد نمیدونم باید چه استراتژی ب کار ببرم ایشون خودشون پیام بدهند خیلی مغرورند و همیشه طلبکار بودند و انتظار دارند من اولین قدم را بردارم استاد بنظرتون تا چ خد بی توجهی باید بکنم تا برگرده بطور کامل خیلی ممنون میشم پاسخ بدهید

سلام ببخشید تمرینایی که میگین توی مشاوره خصوصی بتون گفتن یا نه جایی ذیگه که منم استفاده کنم

سلام نه بنده متاسفانه هزینه شرکت در مشاوره خصوصی رو ندارم اما از همین سایت استفاده کردم بالای این قسمت چند تا ویدیو هست توضیحاتی دادند و همینطور آخر یکی از ویدیو کلیپ ها تصویرسازی هست قبل و بعد خواب بهترین زمانه ک اون ویدیو رو گوش بدی و همینطور چند تا ویدیو هستن ک جملات تاکیدی هستند گوش بده و اون هارو تکرار کن من همراه اون ویدیو قبل و بعد خواب هرروز اینکارو میکنم و چند تا ویدیو هستن ک صوتی دوستان مشکلاتشونو گذاشتن و توضیحات استاد زیر این ویس ها خیلی جذابه و تاثیر گذار این جملات اعتماد ب نفس و عزت نفس منو بالا برد مخصوصا جملات تاکیدی و مثبت در ویدیو استاد… تونستم استرس و ترس از دست دادن طرفمو بزارم کنار با گریه زاری عمر و وقتمو هدر نکنم حتما گوش بدید

مرسی عزیزدلم بهترینارو برات ارزو میکنم

سلام، بی‌توجهی فقط بخشی از مراحل رشد و بالا رفتن شماست. مدیتیشن رو حتما به شیوه صحیح انجام بدید و بیشتر به دنیال سیاست‌های لازم در رابطه باشی. ویدیوهای پرسش و پاسخ سایت رو دنبال کنید.

سلام استاد. خیلی به کمکتون احتیاج دارم ..منوعشقم سه سال باهم بودیم و حالا ۲۳ روز کات کرده و میگ تفاهم نداریم آدمیه که از حل مشکلات فراریه ولی من به دنبال حل مشکلم اخرین دیدارمون به زور من ۲۴فروردین بود که خیلی ازم دلخور و ناراحته و تکرار میکنه که هیجوقت برنمیگردم و حق هم داره چون خیلی بد صحبت کردم حالا من چطور با قانون جذب برگردونمش همین یک فایل شمازو گوش بدم کافیه؟یا کارای دیگر هم لازمه؟ امروز این فایلو دوبار گوش دادم سری اول ک کلا انگار رو ابرا بودم وداشتم پرواز میکردم سری دوم دستام بدون اراده من حرکت مبکردن دلیلشون چیه؟ و اینکه ایشون به من گف باشه ۷ روز دیگه پیام میدم بهت حالا من بااین قانون جذب ممکنه بتونم کاری کنم که سر همون موعدی که گفته پیام بده؟چون تحتمال میدم الکی گفته اخه نمیتونم صبز کنم چون همیشه میگفت بهم من تو ااین شهر کاری ندارم بمونم بخاطر تو موندم الانم عصبانی و به خانوادش گفته دیگ ازدواج کنسله در حالی که یک ماه دیگ خواستگاری بوداز این رو میترسم بره چکار کنم زودتر بیاد شرایط روحیمم اصلا خوب نیست وقتی فایلتونو گوش میدم روحیه میگبرم اما بعدش فقط گریه

سلام، خیر برای ساخت یک رابطه شنیدن و کار روی ذهن در خلوت کافی نیست. کارهای خیلی بیشتری لازمه. رابطه نیاز به مهارت داره. اما قبل از هر چیز، حتما به یک روانشناس خوب مراجعه کنین تا آسیب پذیری و اضطراب تون رو درمان کنین.

سلام . خیلی ممنون از سایت خوبتون . واقعا عالیه که همه چیزو کامل توضیح دادید . من ۱۶ سالمه . ولی عاشق شدم . یعین خودمم باورم نمیشه . الآن حدود یک ساله که خییلی بی تفاوت شد نسبت به من . من خییلی زجری کشیدم بابت این موضوع و اینکه اصلا با خودم کنار نمیومدم که بتونم از فکرش بیام بیرون . یعنی هرکاری توتستم کردم ولی همه دقایقمو به اون و کاراش و خاطره هام فکر میکنم . من چیکار باید کنم به نظرتون ؟ توروخدا یه کمکی بهم بکنین که حتما جواب بده . دارم دیوونه میشم کلا مغزم و بدنم انگار قفل کرده و کارایی که انجام میدم کاملا غیر عادیه و دست خودم نیست…

سلام و سپاس، شما باید به معنای واقعی زندگی و تجربه کنید. در این سن نباید یک گوشه بشینید. عشق رو همراه داشته باشید.

سلام آقای عربی من تونستم با قانون جذب عشقمو برگردونم اما با رفتارای نادرستم دوباره همه چی بهم خورد و دیگه به هیچ وجه راضی نمیشه برگرده ،میگه که هنوز دوسم داره ولی به رابطه بر نمیگرده حتی گفته تا آخر عمرشم نمیخواد با کسی رابطه داشته باشه و ازدواج کنه،من ازش خواستم دوست صمیمی باشیم اون قبول کرد، من هدفم اینه بازم اونو برگردونم میشه خواهش کنم بگین حالا که فقط باهاش ی دوستم چیکارا میتونم انجام بدم که برش گردونم؟؟فقط خواهش میکنم نگین این که باهاش دوستم الان درست نیست چون اگه ریز به ریز جزعیات رو بدونین بهم حق میدین

سلام، پس شما پاسخ منو از قبل می‌دونید. ریز به ریز جزئیات قطعا فقط صحبت از نیازمندی و مهرطلبی شماست. No relation after separation.

متاسفانه دیر به این نتیجه رسیدم که شما کاملا درست عرض کردین که دوستی معمولی بعد از رابطه کاملا اشتباهه ،الان ٢ هفته ای میشه که ازش فاصله گرفتم و هیچ ارتباطی باهاش ندارم و دارم رو خودم کار میکنم حتی تونستم به مرحله ی رهاسازی برسم،حالا به نظر شما با وجود این که چندمین باره که رابطمون بهم خورده بازم احتمال بازگشتش بالاست؟با در نظر گرفتن اینکه هرچی شما تا الان گفتینو انجام دادم و میدم و این که مطمعنم هنوز دوسم داره

با سلام، تعداد کامنت‌های این پست بیش از اندازه شده. سولات خود را زیر پست‌های آخر سایت کامنت کنید.

سلام استاد ضمن تشکر از زحماتتون چند تا سوال ازتون داشتم اینکه آیا عادی فکر کردن به فرد مورد نظر ؛ فرد رو جذب میکنه یا نه؟ و آیا بعد از مدیتیشن فکر های معمولی در مورد فرد متقابل ،انتظار داشتن محسوب میشه و باعث عمل نکردن قانون جذب میشه؟ و اینکه من تا الان به هر خانومی که ازش خوشم اومده پیشنهاد دوستی دادم،ولی تا به حال هیچ کسی ، حتی برای یه لحظه هم حاضر نشده با من رابطه داشته باشه و باعث ضربات روحی شدیدی هم شده ؛ میخواستم پیشنهادتون رو در این مورد به خصوص بدونم. مرسی

سلام اقای عرب، من ب پسری ک دوسش داشتم گفتم ک دوسش دارم، اون منو ندیده، تا حالا متوجه من نشده بود اما با این وجود من بهش گفتم، یه مدت بود باهام بعدش تموم کرد، برا اینک میگفت بهم نمیخوریمو اخلاقمون جور در نمیادو اینک ت ب من اعتماد نداری من اونقدرا نمیشناختمش ک بخام اعتماد صد درصد بهش داشته باشم، با اینک همیش میگم نبابد ب کسی اعنماد کرد، اون پسر یکی از اشنامونه اما چون من زیاد دید نمیشم جایی و همچنین اون ک مشغول کارشه، اصلامنو ندیده و الانم رفت، با وجود پیانایی ک میدم دارم کلافه میشم چکار کنم چی بگم بمونه این قانونی ک گفتین کاربردی دار برا این مسله هم؟ یه چیزی ک کاملا یکطرفست و اون گفته هیچ وفت برنمیگرده الان چکار کنم پیام بدم بهش همیش یا نه؟! باید تا کی این کارو انجام بدم؟

سلام، هیچی نگید، هیچ کاری نکنید تا اوضاع خراب‌تر نشه. اطمینان دارم خوب به این ویدیو گوش ندادید. دوباره با دقت گوش بدید.

من خعلی گوش دادم ب ویدیوتون، حتی نوت هم برداشتم، بعد اینک ویدیو تونو دیدم، بدون خدافظی کلن دیلیت کردم، اما خوب باید بگم ک قبلش ی پیام بلند بالا نوشتم ک دیگ دوست نخاهم داشتو، ینی دوست دارم اما مردی ک ی بار میر دگ برام تموم. میشهو اینا… اول ک بهش گفتم کیم، چیزی نگفت فقط گفت ندیدمت، چون ندیدمت پس دختر خوبیم هسی، البته اینم بگم. ک. من ت روستا زندگی میکنم، استرس اینک اون اقا ب کسیم بگ ک ابرم بره هم دارم، بعد اینک ویدیوتونو دیدم یکی دوبار با اکانتای مختلف میرفتم فالوش میکردم، اما قبل اینک. بک بده از فالو بودن درش میاوردم، الان تقریبا ۱۵روز میش ک. کلن پیامی ندادم بهشو، همه عکساشم پاک. کردم، اون میگفت اگ یکی از چشمش بیوقته دگ برنمیگرد ب اون ادم قبل، البته میگفت ک. میتونی پیام بدی بهم، اما از گذشته حرف نزن، ینی مصلا فقط دوستانهو اینک هم محلی هسیم باشیم نه برا اابطه، اخه بعد گفتنم بهشم گفتم، ت قصدت چیه اگ میخای برم بگو بمونمم بگو من تکلیفمو بدونم، اون میگفت بزا ی مدت بگذره تصمیم بگیرم، اما من خعلی وابسته شدم بهش چون حرفاش با اینک حرفای عاشقونه نمیزدیم بازم با اینک. کم بود، دوس داشتم، با اینک خودم ادم کم حرفیم، با این اقا خعلی حرف میزدم، ی مشکلی ک خودم داشتمو باعث شد بره هم اینه ک من زود عصبی میشم ت چت و البته خعلی زود ینی بعد اینک. گفتمم معذرت خاهی میکنم، اونشبم برا یه قضاوت من عصبی شدمو، اونم گف اعتماد نداری رفت، از اون شب ب بعد هر کار کردم نموند

الان چکار کنم؟ ینی ت کل روز بهش فک نکنم؟ فقط موقع هایی مص قبل خابو بعد خاب فک. کنم؟ یک تصگیر مشخصیو هر روز بایدت فکرم ببینم؟! کل روز اگ. فکرش اومد ت ذهنم چی؟ من کنکورم دارم، برای ارشد، یک. ماه دگ هم باید کنکور بدم، اما هیچی ت ذهنم نمیره، شدم مص ی مرده، عصبی خشک، ولی از اوللم بهتر شدم، اما فکرش ثانیه ای نمیر از ذهنم، میترسم ازدواج کنه یا خانواده من اجبار کنن ک سنت بالا رفته ک باید ازدواج کنی، اخه من۲۳سالمه و اون اقا ۳۱سال دارن

سلام آقای عربی ممنون میشم پیامم رو جواب بدید.من مدت یکسال و نیم با هم کارم در رابطه بودم تو رابطه ای که از طرف ایشون یکطرفه بود و کم کم برای من جدی شد و سه ماه بعد ایشون گفت که سه سال ازم کوچیکتره.از اول گفت که تا حالا رابطه نداشته اما همه دوست داشتن باهاش باشن و گریه میکرد که عاشق دختر فامیلشون بوده و ایشون فوت کرده و شبیه من بوده.خیلی ابراز علاقه میکرد و روم حساسیت داشت.گفت خانوادش میلشون به من نیست اما خودش درست میکنه اوضاع رو.شیفت کارش رو دو برابر کرد گفت هدف من تویی.تو درس کار پول و خیلی اوضاع کنارم بود حتی موقع ام آر ای و اندوسکپی.ازم خواست که به مادرمم معرفیش کنم.یکی دوبار تو گوشیش عکس همکلاسی هاشو دیدم و یه بار هم دیدم با بات ناشناس چت کرده اما ازش گذشتم بهم شک داشت و توی همه پیج های من بود.هر روز می اومد دیدنم برای همین میگفتم حتی وقت خیانتم نداره.اوایل دی شروع کرد مدام آنلاین زنگ های کم و اینکه یکروز ازش خبر نداشتم و میگفت تو خیابان راه رفتم بزار تو خودم باشم.مدام گریه میکرد هر چی میگفتم چته میگفت شاید برای کاره. حتی مادرم ازش پرسید میگفت نمیدونم.همش گریه میکردم براش دیگه مهم نبود.منو میزاشت پشت خط و مسائل زندگیشو نمیگفت.گوشیشو تو ملاقاتا خاموش میکرد شب ها هم زود میخوابید.من بهش انگ خیانت زدم گفت بیا یکماه باهم نباشیم آدمی که نمیزاشت دو روز من برم برای خودم.نهایتا کات کرد باهام سر اینکه گوشیش رو ازش گرفتم و بردم و به همکارش زنگ زدم تا بپرسم چشه.من انقدر بیچارم که نمیدونم برای چی کات شد رابطه من تو اوج وابستگی رهام کرد. زیر قول ازدواج زد و منو مادرم رو بلاک کرده.با اینکارش تمام اعتماد به نفسمو ازم گرفت.بنظرتون من چطور باید بفهمم و آیا مشکل از منه و برای برگشت همین آدمی بدون اینکه من برم جلو چکار باید کرد اصلا محتمله؟حس میکنم از صفر تا صد دروغ گفته و خیلی از روابطش رو تازه متوجه شدم توی شبکه های اجتماعی. بارها پیام دادم بهش و جواب نمیده آدمی که همش دنبالم بود کجا و با کیم.

سلام، لطفا سوال رو خلاصه و سر راست بپرسید. توضیح کل ماجرا نیاز به بررسی در جلسات خصوصی داره.

سلام آقای عربی وقتتون بخیر منم مثل خیلیای دیگه چنئتا سوال داستم راجب مرحله چهارم اگه تو طول روز اون شخص بیاد تو ذهنمون یا خودش یا یکی از کاراش،یا اینکه یه جایی باشیم که قبلا باهاش اونجا بودیم و خاطره داشتیم،یا ناخواسته عکسشو ببینیم و یا یه تشابه اسمی تو فامیل یا فیلم و سریال ما رو یادش بندازه و خیلی چیزای دیگه اینجوری،اینا باعث اختلال و خراب شدن مراحل قبل و این قانون میشه یا میتونه یه کمک باشه.ممنون میشم یه توضیح مختصر بدین

سلام، مسئله رهاسازی و مرحله ۴ در ویدیوهای پرسش و پاسخ باز شده. خیر، این مرحله برای از بین بردن انتظار شماست نه عشق.

سلام وقت بخیر من این مراحلو انجام میدم نزدیک یک ماه اما خبری نشده و یک ماهم هست ک جدا شدیم چند وقت دیگه سالگرد اشناییمونه ما جفتمون همو دوس داریم اما بخاطر مسائل خانوادگی تصمیم گرفتیم جدا شیم و من حالا پشیمونم اما اون منو بلاکم کرده و مشکلش اینه تصمیمی ک گرفته فکر میکنه کاملا درسته و هیچکس نمیتونه قانعش کنه ب نظرتون با یک اکانت دیگه یه متن بلند بالا براش بنویسم و بگم ک چیزی ارزش جدایی نداره و میشه جلوی مشکلات ایستاد؟البته با حفظ عزت نفس و جذابیت نمیخوام التماس کنم بهتر میشه یا بدتر؟

سلام، مسئله نیاز به بررسی داره. اما بلاک نشونه وجود احساساته. مگر این‌که در حد مزاحمت پیام داده باشید.

سلام آقای عرب وقتتون بخیر ممنونم از اطلاعات و فیلم های توضیحی ک در سایت خوبتون خستش واقعا حال روحی منو خیلی بهتر کرد و امید رو توی روح من جریان داد. من سوالی از خدمتتون دارم و این هستش ک من نه سال پیش یا عشقم اشنا شدم ک هردو ضربه روحی خورده بودیم و کاملا هم فراکانس با هم ..ایشون رو کسی تنها گذاشته بود و خیلی روحشون ناراحت بود. هر دو ترس داشتیم ازینکه نفر قبلی یرگرده و بیشتر من میترسیدم و بارها تجسم مسکردم ک نکنه برگرده ما دو بار از هم جدا شدیم و باز ب هم برگشتیم ک بار اخر ک تقریبا ۴شال پیش بود عشق اولشون برگشت و من و رها کردن ک اون عشق ثابقشون هم عاشق کسی دیگه ای شده بود ک رها کرده بودنش و خیلی درد بیشتری کشید از دردی ک به من داد اما من نتونستم با این داشتان کنار بیام و خیلی روزای سختی و گذروندوندم هموز با هم هستن من میخوام یکبار دیگه حتی کوتاه عشقم رو داشته باشم تا حتی اگر نموند مهلت و فرصت خداحافظی با دلم رو داشته باشم و حسرت هایی ک به دلم مونده رو با این کار التیام ببخشم خیلی مشاور رفتم خیلیی اما با خودم و خلوتم اینو تنها راه میبینم ک ببینمش باز و تک تک لحظات رو زندگی کنم و بتونیم با خودم کنار بیام برای نداشتنش به نظر شما ازینکه انقدر ازون زمان میگذره امکانش هست؟

میشه لطفا جواب منو بدین اقای عرب

سلام.به دلیل یه اشتباه بچگانه همسرم یه ماهی هست رفته میخواد جدا بشه، خیلی همسرم رو دوست دارم،این مطالب خوب بود ولی چطور به عشقم بفهمونم که زندگی بدون یعنی هیچ،دوتا بچه هم دارم.ممنون

سلام استاد برای جذب عشق از دست رفته بخاطر مخالفت پدر دختر برای تفاوت سنی زیادباید چکارکرد؟؟ وقتی پدرش میگه اصلا شدنی نیس

سلام استاد خسته نباشید بنده تا حدی با قانون جذب آشنا شدم و عشقم رو که ۱۰ سال پیش بخاطر یه ندونم کاری و تصمیم عجولانه نبود تجربه و سن کافی ترکش کردم با این وجود با سعی زیاد هرگز از ذهن و قلبم پاک نشد تا اینکه راه درست رو انتخاب کردم و با تقدیری که با دست خودم رقم خورده بود کنار نیومدم و جنگیدم . ۵ سال پیش شمارش رو پیدا کردم و با اینکه با قانون جذب آشنا نبودم باهاش تماس گرفتم و گفتم هرگز نتونستم عشق رو فراموش کنم و الان میخوام برگردم جوابش قانعم نکرد و بیشتر از راضی به آزارو اذیتش نشدم تا اینکه بعد به کار بستن قانون جذب تونستم بعد ۵ سال مکالمه نوشتاری خوبی داشته باشیم اما همین که شک کرد منم آن فالوو کرد و خواستم توضیح بدم که چقدر سخته دروی تو و سوال ازش بپرسم تا فهمید منم مسدودم کرد و با پیج دیگری پیام دادم استوری هاش رو نگاه می کردم پیج رو شخصی کرده و حالا که تگش میکنم بی توجه میکنه . نمی خوام بیشتر از این اذیتش کنم راهنماییم کنید که چطور میشه چنین رفتاری نشانه احساسات سرکوب شده هست که هنوز جریان داره ولی از ابراز یا حتی صحبت دربارش فرار میکنه . سوالم اینکه با اینکه حالا میدونم کجاست و چیکار میکنه به عشقم دسترسی دارم در این حالت پیگیر بودن من با قدم چهارم چطوری کنار بیام ؟ ممنون از سایتتون

راستی ما چهار سال در رابطه عاشقانه کنار هم بودیم و حتی به رفت و آمد فامیلی کشیده شد . گاهی هفت روز هفته همدیگر رو میدیم و گاهی هفته ای دو یا سه بار اما یه عشق کاملا دوطرفه و هردو راضی بودیم و هیچ مشکلی یا بحث جدی با هم نداشتیم ترک من به یک آن اتفاق افتاد و بعد فقط چند ماه پشیمونی و نگرانی و ناامیدی و ترس تجربه کردم راه هایی رو برای فراموش کردنش امتحان کردم و اما انگاری از درون راضی نبودم به این کار .

با سلام و سپاس از فایل های صوتی بی نظیری که بسیار انرژی بخش بودند. من دچار یک دو راهی شدم در خصوص قسمت تجسم کردن و تصویرسازی. شما میفرمایید که باید تجسم معشوق رو انجام بدیم در حالیکه جایی دیگه مطالعه کردم در NPL گفته شده که در جذب بازگشت عشق اصلا این کار جواب نمیده و اثر منفی داره چون باعث دلتنگی میشه. پس کدومش درست هست؟ بلاخره تجسم کنیم یا خیر؟

سلام با تشکر از شما من توضیحات و اون دو فایل رو گوش دادم و تصمیم گرفتم با اراده و جدیت انجامش بدم منو عشقم یک سال و تقریبا ی ماهه باهمیم رابطه ما مجازی هست اما تماس تصویری و تلفنی داشتیم و ی بار ک برای مسافرت ب شهرشون رفته بودم قرار گذاشتیم و همدیگه رو برای اولین بار دیدیم دیوونه وار عاشق همیم و حتی اون عاشقتره اما حساس تر و مغرورتره من زمانی ک عصبی میشدم یا حالم خوب نبود حرفا و کارام باعث آزارش میشد و ناخواسته کلی اذیتش کردم و تا اینکه ازم دور شد، قبلا هم از این اتفاقا برامون افتاده بود و اون هربار منو بخشید تا اینکه گف چرا منو سرد کردی؟ چرا اینطوری کردی رابطه‌مونو؟ احساس گناه شدیدی میکنم و ی لحظه هم بی خیال سرزنش خودم نمیشم تا چند وقت بلاک بودم اما آزادم کرد و الانم بلاک نیسم اما گفته بود اگه بهم پیام بدی یا خودمو میکشم یا تورو منم کلی بهش گفتم مراقب خودش باشه چون زنده بودنم ب زنده بودنش وصله و تنها دلیل زندگیمه من حرفای عاشقانه زیاد میزنم و از بس بهش التماس کردم و عذر خواهی کردم ک بهم گف اینارو کسی میگه ک دفعه اولش باشه آدم نا امیدی ب نظر نمیاد اما من ب خواهرش سپردم چشم ازش برنداره میدونم کاملا مقصرم و همه چی تقصیر منه لامصبه اما میخوام همه تلاشمو بکنم دوباره باهام خوب شه و بهم برگرده بدون اون همه چی برام بی معنیه، همه چی حتی میدونم اونم داره عذاب میکشه اما غرورش نمیذاره

سلام استاد ی سوال من این کارایی که میگید بکنم هیچ کاری دیگه نکنم تا خودش زنگ بزنه یا برگرده ؟؟؟؟ یا قدمی بردارم ؟

سلام ، من چجوری میتونم جلسه خصوصی رزرو کنم ؟

سلام، مشاوره خصوصی به شکل محدود انجام می‌شه. این صفحه رو مطالعه کنید، طرح مورد نظر رو به همراه توضیح دو خطی از مشکل به پشتیبانی در تلگرام @tarhetalayi یا ایمیل tarhetalayi (at) gmail.com اطلاع بدید. در صورت توافق زمانی با شما هماهنگ می‌شه.

سلام استاد گرانقدر من و عشقم حدودا ۴ ماه باهم بودیم، ولی بعلت یسری از مشکلات هردومون باهم به توافق رسیدیم که جدابشیم، ۲هفته گذشته و من حس میکنم زندگیم داره تموم میشه،نمیتونم بدون اون زندگی کنم. اختلافاتی که داشتیم بخاطر اختلاف سنیمون بود،و انتظارات بیجای من ازش که همش رابطه بقیه رو با رابطه خودمون مقایسه میکردم و حالا میفهمم که چه ضربه ای بهش وارد میشده هردفعه. ما باید جدا میشدیم چون این آقا قراره بره یه کشور دیگه برای ادامه تحصیل و خانوادش اصلا مایل به رابطه ما نبودند و همین اختلافات باعث جداییمون شد،تو این مدت اصلا نه بهم زنگ زده نه پیامی ازش دریافت کردم.ولی من هنوز دوسش دارم میتونم جذبش کنم بنظرتون؟

سلام، بله جذب در هر حالی ممکنه، اما باید بدونید در صورت جذب چه رفتار مناسبی داشته باشید.

اقای عربی میش لطف کنین جواب من (نفس) رو بدین

سوال شما نیاز به بررسی و پاسخ جامع داره. اما این پاسخ همین حالا در برنامه پرسش و پاسخ سایت وجود داره. به تمام قسمت‌ها گوش بدید. و خیر، این حرف اشتباهه. کسی که از چشم بیافته قطعا دوباره می‌تونه به اوج جذابیت برگرده.

آقای عرب از دیشب هِی نگاه کردم جوابمو بدین فقط جواب اون خانومو دادین ک وقت رزرو میخواست ما پس چیییم این وسط ؟ سوالمم خیلی کوتاه و واضح بود … عجب

در سال ۹۹ حتی جلسات خصوصی به شکل محدود برگزار می‌شه و امکان رزرو جلسه برای همه ممکن نیست. مسئله وقت هست. به سوال مشابه شما بارها در کامنت‌های همین پست و برنامه پرسش و پاسخ، جواب داده و کاملا بررسی شده. هرچند، اگر صبر داشتید احتمالا باز هم پاسخ داده می‌شد. و بنده عربی هستم.

سلام استاد میشه لطف کنیدجواب من را هم بدید خیلی وقته منتظرتونم

با سلام، تعداد کامنت‌های این پست بیش از اندازه شده. سولات خود را زیر پست‌های آخر کامنت کنید.

استاد عربی * ممنونم

سلام اقای عربی، معذرت میخام بابت سوال چند بارم سوالی داشتم ینی شکی هست ک خاستم شما لطف کنیدو متوجهم کنید؛ سوالم بابه این موضوعه که، اگ طرف مقابلو نبینیم و اون مارونبینه هم ممکنه با قانون جذب اونو ب سمت خودمون بکشیم؟من خعلی اصرار کردم ک بمونه اما رفت، با بودنم نتونستم کاری کنم بمونه،ینی الانم برم جلو بازم پیام بدم چیزی عوض نمیش، میخام ب حرف شما گوش بدمو هیچ جوره حتی با اکانت فیک هم سر وقتش نرم، ینی میش با دوری تموم اونو جذب کرد؟؟؟با اینک شاید از اولم اون منو نخاسته باشه، و با هم بودنمون فقط در حد یک ماه بوده باشه؟ و سوال دیگم اینه ک بعد هر تصویر سازی ت ذهنمون ک ب گفته خودتون قبلو بعد خوابه، بعدش هیچ جور نباید بهش فک کنیم؟ اگ لطف کنین جواب این دوتا سوالمو بدین بینهایت سپاس گذارم ازتون🌺🌺🌹🌹

با سلام، تعداد کامنت‌های این پست بیش از اندازه شده. سولات خود را زیر پست‌های آخر کامنت کنید.

اخه ترسم از اینه ک فراموشم کنه،

سلام استاد میخواستم در رابطه با قسمت ۴ بپرسم رهایی من تو طول روز زیاد با فرد مورد نظرم تجسم سازی میکنم‌ بیشتر بخاطر گرفتن حال خوب همش فکر میکنم هستش میخواستم ببینم این غلط هست یا درست ؟ نه برای نتیجه برای حس خوب ولی خب یجورایی دیگه همش تو ذهنم هستش

با سلام، تعداد کامنت‌های این پست بیش از اندازه شده. سولات خود را زیر پست‌های آخر کامنت کنید.

سلام استاد عربی وقت بخیر و خدا قوت، سوالی که شاید سوال خیلیا باشه، آیا بدون ارسال سیگنال و بدون تجسم روزانه و تنها با برنامه ریزی ضمیر نلخودآگاه بازگشت انجام میشه؟ و آیا اگر مدت چند سال از رفتنشون بگذره و شاید وارد رابطه ی دیگری شده باشن؟ بازهم امکان برگشت وجود داره؟

با سلام، تعداد کامنت‌های این پست بیش از اندازه شده. سولات خود را زیر پست‌های آخر سایت کامنت کنید.

سلام استاد عربی وقت بخیر و خدا قوت، سوالی که شاید سوال خیلیا باشه، آیا بدون ارسال سیگنال و بدون تجسم روزانه و تنها با برنامه ریزی ضمیر نلخودآگاه بازگشت انجام میشه؟ و آیا اگر مدت چند سال از رفتنشون بگذره و شاید وارد رابطه ی دیگری شده باشن؟ بازهم امکان برگشت وجود داره؟

لازمه اینم به عنوان تجربه ی شخصیم بگم که من با تعقیب سایت و مطااب شما ب سوالات ریزی که واقعا ذهنو به بیراهه میبره جواب گرفتم از طرح الهی و هم فرکانس بودن و ایتکه ایراد کارم در برنامه ریزی کلی ضمیر ناخود آگاهم بود که چیزهای منفی رو در داستان ذهنیم در مورد روابط و کار و … پیاده کردم و بی برو برگرد همونایی شدن که تو ذهنم ازشون ترسیده بودم و با این آگاهی جدید هم افسوس زیادی خوردم و هم احساس میکنم الان قدرت زیادی برای تغییر همه چیز دارم که جتی چیزهای ازدست رفته رو به من برمیگردونه. فقط اجرای این دانسته ها مسئله ی مهمیه.

سلام، منظور حرفتون اینه ک به هیچ عنوان نباید ب یه چیز منفی فک کنیم؟ یعنی بین همه چیزای مثبت فک کردن ب ی مورد منفیم میتونه خطرناک بشه؟ اخه من یهو از همه چیز ناامید میشمو به دید منفی نگا میکنم مثلا میگم نه بابا اون آقا ک نمیاد هیچ وقت با من بمونه اینهنه دتتر خوبو… از این دسته فکرا ینی شما فکر منفیو قاتی جذبتون کردین و فکرو ترس منفی سراغتون اومد؟

دقیقن من با شخص مقابلم در ارتباط بودیم باتمام موانعی که بود وحتی هدفمون ازدواج بود اما به جای شکرگزاری و لذت بردن از بودنش به ترسهام توجه کردم وترسهاییکه به ظاهر خیلی منطقی بودن باعث دورشدن اون از من شد و الان بخاطر اون افکار منفی خودمو ملامت میکنم

منم خعلی منفی نگرم، ب جا گذشته همش غکر ایندم، همین ترسام باعث شد عصبی بشمو از دستش بدم، دروسته عاشقم نبود اما داشت اشنا میشد باهام اللن ک رفت منم دارم داغون میشم، چ ن برنمیگرده

منم خعلی منفی نگرم، ب جا گذشته همش غکر ایندم، همین ترسام باعث شد عصبی بشمو از دستش بدم، دروسته عاشقم نبود اما داشت اشنا میشد باهام اللن ک رفت منم دارم داغون میشم، چ ن برنمیگرده برا شما چجوری برگشت؟

با سلام، تعداد کامنت‌های این پست بیش از اندازه شده. سولات خود را زیر پست‌های آخر سایت کامنت کنید.

اقای عربی بازم شرمند شما، تو جوابای یکی از دوستان گفتین، بی تفاوتی خطرناک تره،اون اقا نسبت بهم خعلی بی تفاوته،بازم امیدی هست؟!

سلام استاد خسته نباشید ، میخواسم بدونم چرا به هر خانومی که پیشنهاد دوستی میدم از من خوششون نمیاد و همه از به یک بهونه ای منو از خودشون دور میکنند ، واینکه با انجام مدیتیشن تونستم که برای مدت کوتاهی به خودم نزدیکشون کنم ولی نظرشون نسبت به من ،اصلا عوض نمیشه. با تشکر

با سلام، تعداد کامنت‌های این پست بیش از اندازه شده. سولات خود را زیر پست‌های آخر سایت کامنت کنید.

سلام و عرض خسته نباشید ببخشید میخواستم بدونم که چرا هر وقت من به هر کسی پیشنهاد دوستی میدم ،هیچ کسی قبول نمیکنه و همه به نوعی من رو از خودشون دور میکنند . به گونه ای که احساس میکنم هیچ کسی منو دوست نداره! ممنون میشم نظر شما رو در این مورد به خصوص بدونم. با تشکر و قدردانی از زحماتتون

با سلام، تعداد کامنت‌های این پست بیش از اندازه شده. سولات خود را زیر پست‌های آخر سایت کامنت کنید.

سلام‌ من ۲ سال با شخصی رابطه داشتم و هم دیگه رو دوس داشتیم حتی خانواده ها هم در جریان بودن . مدتی من حساسیتم بیشتر شد و این مسئله منجر به بحثها و نهایتا کات شدن رابطه از جانب ایشون شد و من هرچقد تا ب امروز تلاش کردم برگرده نشد حتی دوستش رو واسطه کردم و من رو از خطشم بلاک کرده کمتر از ۲ماهه که کات کردیم میتونم با روش گفته شده برش گردونم؟ با توجه به اینکه گفته تصمیمش رو گرفته

سلام آقای عربی اولش اینو میگم که من عشق رو جذب کردم وقتی این مطالب رو مطالعه کردم دیدم قبل اینکه عاشق بشم برای چند ماه همیشه میخواستم که دختری به زندگی من بیاد و عشق رو تجربه کنم و مطمئنم که همین خواسته من بوده که کائنات عشق رو برام اوردن من ۱۸ سالمه و عاشق دختری هستم که ۲ سال از من کوچیکتره تقریبا ۱ سالو نیم پیش تو گروه موسیقی باهم اشنا شدیم من گیتار کار میکنم اونم ویولون اولا همیشه باهم تماس چشمی داشتیم بعد از یکی دو ماه کم کم دیدم دارم یه حسی بهش پیدا میکنم تا جایی رسیدم که تموم فکرم اون دختر شد بعد از چند ماه بعد از کلاسش وقتی داشت میرفت بیرون رفتم و رودررو بهش گفتم که ازت خوشم اومده و اگه میخوای بیشتر با هم اشنا شیم و… ولی اون گفت که یه شرایطی دارم و نمیتونم فرداش فهمیدم که تو رابطه ست تقریبا ۹ ماه تو گروه هیچ حرفی با هم نزدیم حتی سلام ولی بعذ اون ۹ ماه دیدم همیشه با لبخند نیگام میکنه و همیشه میومد طرفمو حرف میزد باهام یه روز من و ۲ تا از پسرا و ۳ تا از دخترا که یکیش اون بود با هم رفتیم کافه حرف زدیم خندیدیم پول کافه رو هم من حساب کردم که بیاد تشکر کنه ازم و اتفاقا همینطورم شد بعد چن هفته اومد تلگرامم و تشکر کرد منم از فرصت استفاده کردمو با هم حرف زدیم خیلی عجیب بود با سرعت برق تو ۲ روز صمیمی شدیم و با اینکه تو رابطه بود همیشه با هم حرف میزدیمو تا دیروقت بیدار بودیم بعد یکی دو هفته با ذوق اومد گفت رابطه م تموم شد و خیلی خوشحالم که تو اون رابطه اشتباه نموندم یه شب بیرون بود وقتی اومد گفت با دخترا رفتیم بیرون و دوست پسراشونم بودن بعد چن هفته تو اینستاگرام یه پسری که میشناختمش و از دختره هم کوچیکتر بود فالوم کرد دیدم اونم فالوش کرده ازش پرسیدم گفت فقط میشناسمش… تو این مدت عکس های عاشقانه میذاشت و میگفت که برای منه یه روز خیلی اتفاقی تلگرام اون پسرو پیدا کردم و همه اون عکسای عاشقانه رو دیدم که رو پروفایل اونم بود براش فرستادم گفتم اینا چیه شما با همین؟؟!! هزارتا دروغ سر هم کرد و گفت که دوستم باهاش و بغضی وقتا با هم حرف میزنیم اون میدونست که عاشقشم و تمام این مدت میگفت میتونم یه روز عاشقت بشم و درسته که الان عاشقت نیستم ولی حست ۱۰۰ درصد یکطرفه نیست و همیشه امید میداد بهم یه روز گفت رفتیم بیرون اون پسرم اومده بود گفتم اگه هیچی بینتون نیست چرا باید برین بیرون هزار تا دروغ دیگه گفت یه شب رفتم با پسره حرف زدم اونم انکار میکرد ولی اخرش گفت که باهاشم همه پیامارو فرستادم براش گفتم چرا دروغ میگفتی هیچ جوابی براش نداشت خیلی بد تموم کردیم و حرفای بدی بهم زدیم اخه منم رفتم به پسره گفتم تمام این مدت که تو رابطه بودین با منم عاشقانه حرف میزذ یک هفته بعدش پیام دادم که من گذشته رو فراموش میکنم و بابت کاری که کردم عذر میخوام اونم خیلی با روی خوش قبول کرد و عذر خواهی کرد و ۱ بار هم همو دیدیدم و با لبخند به هم سلام کردیم و اسم همو هم بردیم واقعا اون حرفایی که بهم میزد راست بود یا دروغ؟ و در حالی که تو رابطه بود با من همیشه بیشتر حرف میزد ۲۴ ساعته!! واقعا میتونم بگم چشمم بجز اون هیچ دختری رو نمیبینه و با تمام وجود عاشقشم! من میخوام جذبش کنم اقای عربی میتونم ؟ و ایا این کار درستیه؟

سلام استاد وقتتون بخیر من چیزی از قانون جذب نمیدونم اما جای مختلف ازش شنیدم.من با یه خانم تو فضای مجازی اشنا شدم و رابطمون فقط در همون فضای مجازی بود تقریبا ۳ هفته .جفتمون از هم حس مثبت میگرفتیم و قرار گذاشتیم رابطه رو جدی ادامه بدیم.اما الان من از اون خانم ۲ هفتس هیچ خبری ندارم و نمیاد تو اون روم .ایا میشه از طریق قانون جذب کاری کنم که بازم بیاد اونجا و باهاش حرف بزنم؟ممنون میشم راهنمایم کنین.ممنون میشم اینجا جوتبمو بدین

سلام.من و همسرم ۵ سال قبل با علاقه با هم ازدواج کردیم.در دوره آشنایی معیارهای مورد نظرمون رو سنجیده بودیم.درست از زمانیکه نامزد کردیم, ارتباط ما تحت تاثیر خواسته ها و توقعات خانواده ایشون قرار گرفت. و با گذشت زمان زندگی مشترک ما عمیقا آسیب دید.همسرم کاملا تحت تاثیر خانواده اش عمل می کرد. خیلی تلاش کردم ولی نهایتا با همان حس دوست داشتن که زندگی مشترک رو شروع کردم, مجبور شدم خاتمه بدم. تا لحظه ی آخر منتظر بودم که با استقلال فکری و تصمیم مستقل تمام تلاشش رو بکنه و خانواده اش رو مجاب کنه خانواده ی من همیشه جایگاه خودشون رو خواهند داشت اما “اولویت من , همسر و زندگی مشترکم هستن”. متاسفانه نهایتا توافقی جدا شدیم. من در زندگی مشترک از نظر جسمی جنسی فکری روحی عاطفی مادی , تنها بودم و تلاشم برای متوجه کردن ایشون و خانواده ایشون نسبت به نیازهام بی نتیجه بود. هنوز هم بهش علاقه دارم و در تصوراتم ایشون رو همون مرد رویاهام میبینم.مردی عاشق,عاشقی حقیقی , حقیقتی محکم و استوار , و استواری همیشگی

سلام خسته نباشید استاد در رابطه با یه موضوعی که فکرمو مشغول کرده سوال دارم اینکه چطور میشه در رابطه با عشق از دست داده طوری که در مورد ثروت گفتین خودمو مستقیم توی دل عشقم بیندازم البته با تمام راه های قانون جذب عشق حسش میکنم لمسش میکنم و بوش میکنم این یه جمله رو درک نکردم .

سلام ، من درخواست جلسه خصوصی دارم ، قبلا هم کامنت گذاشتم . لطفا بهم بگید چجوری میتونم رزرو کنم .

سلام. من عشقمو بلاک کردم با اینکه خیلی سخت بود و کلی عذاب کشیدم. برگشت ولی بازم همون ادمه. باز هم همون دوری کردن ها تکرار شد. من خیلی دوست دارم رابطم درست باشه. وگرنه برگشتن به تنهایی به درد نمیخوره دوستان. حتما سعی کنید تغییر کنید تو اون مدت و کارایی که قبلا می کردین و اشتباهات رابطه رو انجام ندین

امیدوارم پیام شما به گوش عزیزان برسه. اگر براتون مقدور هست، ویسی رو به تلگرام ما ارسال کنید تا تجربه شما رو در سایت قرار بدیم.

میشه بگی بعدازگذشت چنروز برگشت؟

سلام وقتتون بخیر من ۲ ماهه که از شریک عاطفیم بعد از ۲ سال رابطه ی جدی جدا شدم تو این مدت بحث بود لحظات خوش زیادی هم بود و بیشتر این بحث ها بخاطر حساسیت های من و وابستگی بودکه این رو بعد از جدایی فهمیدم با مطالعه ی کتب و دیدن ویدئوهای شما . الان توی جدایی خیلی دارم رو خودم کار میکنم و تقریبا از احساس نیاز میتونم بگم رها شدم اما با توجه به اینکه موقع کات اینارو نمی دونستم بخاطر اصرار های من ایشون من رو از شبکه های اجتماعیشون حذف کردن و گفتن که دلیل جدایی بخاطر بحث هاس و اینکه این نشون میده تفاهمی نداریم و تصمیمم رو گرفتم آیا باز هم ممکنه برگردن من حدود دو هفتس که اصلا دیگه سمتش نرفتم . میشه با این روش به رابطه برگرده به شدت انگیزه دارم برای اصلاح رفتار های گذشته

سلام عزیزخسته نباشید من سه ساله تورابطه با عشقم بودم ایشون فقط تمایل جنسیش به من زیادبود اما ازحرف زدن پرهیز میکرد به زور حرف میزد بامن تا اینکه با اومدن بیماری کرونا ازهم دورشدیم من بعد سه ماه بهش پیام دادم دیدم جواب نداد بعد یه خانمه فوری به من زنگ زد وگفت که با عشق من‌چه کارداری گفتم عشق تو من بااین سه ساله درارتباطیم توکجایی گفت حالا که پول داده من پیششم وتندی خود طرفم‌گوشی رو گرفت هرچی ازدهنش دراومد بهم گفت وگفت باعشق من خوب حرف بزن زنیکه هیز منیکه واسه درمان مریضی و طلاق زنش به خاطر نداشتن پول کمکش کردم اومد منو ازهمه جا بلاک کرد ومن اززیبایی ومهربونی وشخصیت عالی که دارم ایجور باهام رفتار کرد وهیچ وقت مثل کنه نبودم همیشه متعادل بودم آیا این شخص به رابطه برمیگرده یا قیدشو بزنم ممنون ازاستاد عزیز وگرامی با تشکر

سلام استاد عشقم بهم خیانت کرد و الان با یکی دیگست با این قانون میشه جذبش کرد دوباره؟؟ چون با یکی دیگست مانع جذب نمیشه؟؟

سلام آقای عربی لطفا راهنماییم کنید اگه بعد یه مدت پسر برگشت و مستقیم یا غیر مستقیم با هر زبونی و بهونه ای خواست اعلام کنه که هنوز هست و پیام داد یا زنگ زد اونوقت ما چطوری رفتار کنیم؟ بلافاصله جوابشو بدیم یا نه ؟ بعد چه مدت جواب بدیم؟ اگه دیر جواب بدیم دلسرد نمیشه و نمیره؟

آقایون محترم لطفا شما هم کمکم کنید چطوری رفتار کنم؟

ممنونم آقای عربی قانون جذب کار کرد . بعد ۸ روز گوشیمو از راه دور مستقیم شارژ کرد بنطرتون چطور جواب بدم؟ بلافاصله جواب بدم؟ یا اینکه نه خواهش میکنم کمکم کنید

خواهش می‌کنم اما من هیچ توضیح قبلی شما رو به خاطر ندارم اما اقدام شما بستگی به نحوه جدایی داره.

من تازه با اینجا آشناشدم و فیلمهایی را که گذاشتین نگاه کردم .نحوه جدایی از راه دور و کاملا محترمانه بود الان من یه خواستگار دیگه دارم. ایشون به من گفتن موقعیت ازدواج ندارن منم قبول کردم الان دوباره برگشتن.

سلام استاد خواهش میکنم لطفا وضعیت رابطه منم چک‌کنین ببینین امکان بازگشت هست؟ من دو سال با یه اقایی ارتباط داشتم اما ب خاطر محدود بودن شرایط خانواده نمیتونستم ایشون رو زیاد ببینم و ملاقات کنم زیاد از هم جدا میشدیم ولی بازهم ب هم برمیگشتیم اما اون اقا بعد از دوسال یهو بهانه اورد و رفت الان یه سال و نیمه ک از هم جدا شدیم و اون اقا مدت ی سال و نیمه ک با شخصی وارد رابطه شده اما همچنان هر‌چند وقت یکبار ب طور اتفاقی باهم چت میکنیم و اون شخصی ک باهاش در رابطس از این موضوع ناراحته و ب خاطر اون بارها منو بلاک کرده استاد ایا امکان داره بازهم برگرده ؟؟؟؟

سلام، با این روند و این ذهنیت، شما نفر آخرید. کل صحبت‌های سایت رو گوش بدید.

اما الان دو ماه هست ک حتی ی خبرم از‌هم نداشتم البته اون صحبتایی ک داشتیم هر دوماه یبار بودم ک اون خانومم متوجه میشد و نمیزاشت با من صحبت کنه ولی الان دو ماه ک در هیچ شبک اجتماعی عضو نیستم و شمارمم عوض کردم هیچ اطلاعی از هم نداریم ایا بعد از گذشت نزدیک ب دوسال امکان بازگشت وجود داره؟؟؟

سلام آقای عربی، من از چهار سال قبل یکی وارد زندگیم شد کە بعد از یک سال خودش مطرحش کرد پیشنهاد آشنایی رو و فهمیدیم کە یە سالە بە همدیگە فکر میکنیم. یک سال و نیم با هم تو رابطە بودیم و اون اونقدر بهم اعتماد و احساس راحتی میکرد کە یە سری رازهایی از ارتباط قبلیش رو هم با من در جریان گذاشت. بعد از مدتی بە دلیل رفتارهای نادرست من مثل حسادت و سرک کشیدن تو بعضی مسائل گذشتش کە دوست نداشت من فعلا بدونم، ازم فاصلە گرفت، الان یە سال و نیم میگذرە کە باهام کات کردە، یکی دوبار برگشت و باز بعد از یک ماە رابطمون بهم خورد و دیگە زد بلاکم کرد. تقریبا همکاریم و از طریق دوستهای مشترکمون تا حدوودی بهم نزدیکیم و از همدیگە خبر داریم،ولی بار آخر کلی فحاشی کرد و گفت بە رابطەی قبلیش برگشتە و حتی دوست ندارە چشمش هم بە چشمم بیوفتە. ولی از یە جایی خبردار شدم کە اصلا بە رابطەی قبلی برنگشتە و وقتی با من شروع کرد سە سال بود با اون تموم کردە بودە و از لج من اینو گفتە. من توی پروفایلم و یە سری شبکەهای اجتماعی از احساس عشقی بهش دارم همیشە براش مینویسم، همشون رو چک میکنە و نە تنها احساسش رو برنمی‌انگیزە، بلکه تویِ این یە سال و نیم از قهرمون، چند بار پیام دادە و حتی نیمە شب زنگ زدە کە حق نداری برای من بنویسی و باید پاکشون کنی و من از نوشتەهات متنفرم. الان من باید چیکار کنم برای دوبارە بازگشتش؟ توروخدا کمکم کنید ، بە معنای واقعی عاشقشم و تنها کسی هست کە شدە تمام زندگیم.

سلام، این‌جا فرصت بررسی مسائل نیست.

سلام دوبارە استاد، من فکر کنم ایمیلم رو اشتباە فرستادم، کامنتم با نام “hasti.karaj” بود، و حالا ایمیل درست رو میفرستم.

از همه دخترا میخام اگه میخوایید موفق باشید ارزش خودتونو بدونید هیچ وقت و هیچ وقت به یه مرد اصرار و التماس نکنید اگه گفت قطع رابطه درجوابش بگین بسلامت.چیزی که صلاح باشد به وقت خود اتفاق میافتد .دنیا پر است از آدمهای خوب .یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شدطلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم

با سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد عزیز من نه ماه با پسری که هر دو عاشق هم بودیم رابطه داشتم اما بدلیل اینکه من قبلا یک ازدواج ناموفق داشتم خانوادشون شدیدا مخالفت کردن و منم تحت فشار خانوادم مجبور شدم گوشمو یه هفته خاموش کنم و بعد که بهش پیام دادم گفت که تو این یه همه ی دلتنگی و ترس از دست دادنو کشیده و فکر کرده منو برای همیشه از دست داده و اینکہ خانوادش تحت هیچ شرایطی راضی نمیشن و دیگه نمیخواد ادامه بده الان چهل و یک روز میگذره و من بارها خواستم با صحبت کردن برش گردونم ولی دیگه حتی اسای منو هم سین نمیکرد من حتی چند بار اقدام ب خودکشی کردم از شما استاد عزیز تمنا میکنم منو رهنمایی کنید

سلام خسته نباشید من با یکی ۹ماه رابطه داشتم یه اتفاق هایی افتاد باعث شد جدا بشیم من یه بار بهش پیام دادم به یکی گفته بود که بهش بگو دیگه بهن پیام نده چن روز پیش بازم بهش پیام دادم فهمیدم با یکی دیگه در رابظه هست خواستم فراموشش کنم اما نشد بعضی موقع بهش فک میکنم میشه با این حرفایی که تو پادکست زدید باز برگردوند یا نه؟ این اخرین تلاشیه که میخوام بکنم اگه نشه انجامش نمیدم ممنون میشم اگه جواب بدید

لطفا زمانی که در این مرحله قرار می‌گیرید تنها کاری که می‌کنید، رشد شخصی خودتون و در نتیجه دستیابی به حرمت نفس بالا باشه.

در این دنیا هر قدر زیباتر و خوش اندام تر و پولدار تر باشی بالای ۹۸ درصد به هر عشقی دست پیدا می کنید و از معمول به پایین باشی تنها ۲ درصد شانس داری به دست بیاری عشقت رو که اونم بعد ازدواجم زهر مارت میشه چون ته دلش واقعا جای دیگه ای…نتیجه می گیریم عشقی وجود نداره..من خودم عاشق یکی هستم که منو دوست نداره و یکی دیگه رو دوست داره که اونم از این خوشش نمیاد…چی میشه که بعد از مدتی عشق آدما تغییر می کنن و یکی دیگه میشه..خودمونو گول می زنیم که رو دستش کسی نیست فقط این می تونه خوشبختمون کنه و هیچ وقت بینا و شنوا نمی شیم و فراموشش نمی کنیم مگه اینکه اتوماتیک وار یکی ماورای قبلی از نظر ظاهر و باطن و غیره پیدا میشه…و جالبه که انسان هر چقدر باهوش باشه و پر تلاش و کار بلد بازم خدا نخواد به عشقش نمی رسه و هر چقد گیج باشه و آدم با خدایی باشه خدا تغییرش میده..امیدوارم خدا به داد من و امثال من که عشق واقعی رو تجربه کردن برسه

سلام با پسری ۸ماه آشنا هستم از ابتدا قرار بر ازدواج نبود وقتی ایشون متوجه شدن که بهشون علاقه جدی دارم رابطه احساسیشون رو کم کردند و به طور صریح اعلام کردند که حاضر به ازدواج نیستن تقریبا رابطمون مث دو تا دوست شده یه ماه پیش دوباره از احساسم حرف زدم و در ضمن به ایشون گفتم هردفعه تغییر رفتار نده خودت باش ولی متاسفانه الان نزدیک به یک ماه کار زیاد رو بهانه کرده تماس هاش به حداقل رسیده و هرچند روز یبار یه پیام احوال پرسی کوتاه میده من الان نمیدونم باید چیکار کنم؟ بدون هیچ حرفی ازشون جدا شم و اگر خبری ازم گرفت جواب ندم؟ یا اینکه به ایشون صریحا بگم که خواستار یه رابطه عاشقانه هستم و اگر نمی خواد جدا شیم! و از طرفی نمیخام از دستش بدم ترس نبودنش خیلی داغونم کرده

سلام استاد. من و عشقم یک سال با هم رابطه خیلی خوبی داشتیم اما این اواخر مشکلاتی پیش اومد و من با بحث کردن یاتلاش برای حفظ رابطه خودم‌ رو نیازمند نشون‌ دادم در نهایت هم منجر به جدایی از طرف ایشون شد.توی این‌ مدت من ارتباطم‌ رو کامل قطع کردم تلاشی برای برگرداندنش نکردم. بعد از ۴۰ روز فقط یک عکس عاشقانه برام فرستاد بدون هیچ حرفی من هم جواب ندادم چون‌ این برای برگشتنم کافی نبود.الان ۱۰ روز از فرستادن اون عکس میگذره.به نظر شما باز هم تلاش میکنه یا نه؟ و آیا جواب ندادن من کار درستی بود یا نه؟

سلام استاد من ۳ماه با پسری بودم که اولین رابطه م بود و باهاش از اوایل خیلی سرد بودم دست خودم نبود ولی اون دوسم داشت تا اینکه گفت سردی و منم اینطوری نمی تونم ادامه بدم اونموقع فهمیدم دوسش دارم و باهاش گرم شدم ولی دیگه اون مثله قبل نبود و کم کم سرد شد تا اینکه اومد گفت نمی تونه ادامه بده و رفت،الان ۲ماه و چندروزی میشه ک نیست و رفته ی و هیچ خبری ازش ندارم اینستاگرامم از وقتی رفته دی اکتیو کردم که چکش نکنم فقط یه بار خواب بدی دیدم رفتم خیلی سرد احوال پرسی کردم و اونم خوب جواب داد من خیلی دوسش دارم چون ادم خیلی مناسبی بود و کسی بود که باهاش خیلی ارامش داشتم میدونم بهتر از اون زیاده خیلی زیاد اما دوست دارم به اولین کسی که واسه اولین بار دوسش داشتم پایبند بمونم و دوس دارم برگرده ولی نمی دونم چیکار کنم میشه لطف کنید کمکم کنید؟ممنونم شما بهترینید

سلام استاد عربی من ۴ماه با یه پسر بودم که ۲سال از خودم بزرگتر بود و خودش اومد تو زندگیم و وارد رابطه شدیم اوایل خیلی دوسم داشت من حس می کردم اما من چون اولین رابطه م بود کمی سرد بودم تا اینکه کفت سردم و می خواد بره اونموقع یکم خوبتر شدم و بهش ابراز علاقه کردم اما اون کم کم سرد شد و دو ماه پیشم اومد گفت ک نمی تونه ادامه بده و رفت در حالیکه من دوسش داشتم و باهاش خیلی خوب بودم الان خیلی دوسش دارم و میدونمم ک بهتر از اون خیلی وجود داره اما اون بهترین کیس برای من بود و خیلی باهاش ارامش داشتم و خیلی اوکی بودیم الان می خوام برگرده ولی نمی دونم چیکار کنم با جذب میتونم برش گردونم؟ سوال دیگه مم اینه که او فایل صوتی اخر ویدیو تصویر سازی ذهنی رو هربار همونو انجام بدیم؟

سلام من ۲۵نامزدم۱۶ساله دختره نامزدی رو بهم زد دلایل زیادی گفت و الان بعداز ۵ماه نتونستم راضیش کنم حتی خانواده اش هم نتونستن مادرش میگه حتی حاضر نیس اسمتو بشنوه بخاطر کارات ازت نفرت داره و داره لجبازی میکنه وکینه ای شده حالا من باید چیکار کنم امیدی هست برگرده

سلام،راستش من چن ماه پیش یکی ازپسرای دانشکدمون و همینطوری فالو کردم اونم بک داد،اما اون چن ترم ازمن جلوتربود و فارق تحصیل شده اما ما چنبار تودانشگاه همو دیده بودیم ترمای قبل خیلی کم البته،باهمه اینا من وقتی فالوش کردم حسی بهش نداشتم اما اون واسه دومین استوری من ی ایموجی فرستاد و بعد چن هفته من رو ک هیچ صمیمیتی باهاش نداشتم رو کلوز فرند گذاشت تواستوری ای ک دلیلی نداش اونوکلوز فرند کنه یچیز خیلی معمولی بود،بعدش بعد یکی دوهفته ی استوری گذاش ساعتای ۳نصف شب که توش ب انگلیسی نوشته بود( if we ever stop talking send me a song)ومیدونس من این ساعت انلاینم بعدش دیدم اما هیچ واکنشی ندادم حتی ی استوری گذاشتم بعد این استوری ک هیچ ربطی به استوری اون نداشت بعدش روزبعددیدم برداشته استوریشو،بعدش دیگ کاری نکرد منم ک کلاخنثی رفتار میکردم اما بعد دوسه ماه واسه یه استوریش ی ایموجی فرستادم امافقط لایک کرد بعدش دیگ هیچکارنکردم اونم کاری نکرد اما زیاداستوری میزاش تااینکه چن وقت پیش خیلی بی دلیل انفالوریموم کرد،الان میفهمم چقد خوشم میومدازش اما من متاسفانه کمی غرور دارم وخیلی سختمه بهش پیام بدم اما دوسدارم پیام بدم ولی نمیدونم چی بگم ک غرورم نشکنه،یااینکه اصلا اون ممکنه بمن حسی داشته باشه؟خواهش میکنم راهنماییم کنید

انفالو و بلاک کردن و به طور کل، رفتارهای تکانشی با وجود چنین اقداماتی که عنوان کردید، نشون از احساسات بالا داره. با یک پیام به ظاهر بی‌ربط میزان علاقه رو بسنجید و راه رو براش باز کنید. فقط یک پیام. اما اگر از موقعیت استفاده نکرد یعنی حس‌تون اشتباه بوده، بدون هیچ صحبتی برید کنار و با تقویت حس حسادت درونش، اون جذابیت از دست رفته رو برگردونید.

آخه مشکلم اینه که چه پیامی بدم واقعا درگیرم که چی بایدبگم که غیرمستقیم باشه میشه یه راهنمایی بکنید لطفا ، 🙇

سلام من متاهل بودم که با یه آقای آشنا شدم وعاشق هم شدیم البته بخاطر اعتیاد شوهرم قررار بود ازش جدا بشم وما سه ساله باهم هستیم ولی بخازر ازدواج ناموفق خانواده راضی نشدن وبراش زن گرفتن هم من هم خودش از این قضیه ناراحت هستیم اون هنوز منو میخواد وبا من آروم میشه چیکار باید بکنم ممنون

سلام، مورد شما نیاز به بررسی داره و پرسش بسیار خوبی هست. برای شرکت در برنامه پرسش و پاسخ پرسش رو کوتاه به طور صوتی ارسال کنید به تلگرام ما.

استاد عربی میشه جواب من رو بدید خیلی لازم دارم(asal)

استاد خواهش میکنم جواب بدید من به شدت درگیراین موضوع شدم😟

سلام استاد من خیلی اعصابم درگیر لطفا اگه میشه کوتاه همین جا جواب بدین شهرستان آنتن ضعیف ویس فرستادم نمیاد خیلی سپاس گذارم

سلام آقای عربی خسته نباشید..من قبلا بهتون ویس دادم و جوابم رو دراین برنامه دادید..الان عشق من چندباری به من پیام دادن عکس فرستادن ابراز علاقه کردن و خیلی خوب برخوردکردن ولی دوباری که قرارگذاشتیم همدیگروببینیم اما موفق نشدیم دفعه اول که خودشون ازهمون اول گفتن که دعوت دوستشون هستن وفکرنکنم برسم و نرسیدن بعدگفتن زنگ میزنم زنگ نزد اما پیام داد دفعه دوم خودشون روزش روتعیین کردن و من پیام دادم برای چه ساعتی حاضرباشم گفتن که مشکلی برام پیش اومده وبهت خبرمیدم منم گفتم اوکی امیدوارم حل بشه و جستجوهایی که کردم مشکل داشتن واقعا.من فرداشبش بهش پیام دادم که حل شد مشکلت دعاکردم خیلی برات اما خوندو جواب نداد الان ۴،۵ روزه که نه ایشون پیامی دادن نه من دادم و من همون راه قبلیمو پیش رفتم عکس و فیلمای شاد و تفریح وحتی تواین چندروز رفتم مسافرت وگذاشتم وهمه روهم می بینن…تجسم و تمریناتم رو قطع نکردم و ادامه دارم میدم..من نمیدونم الان بایدچیکارکنم ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام. بهش نچسبیم و رهاش کنیم با تفکر دائم راجع بهش تضاد نداره؟ یا در روز چند دقیقه تجسمش کنیم دیگه کاری باش نداشته باشیم؟ و دعا کردن برای برگشتش دقیقا به من این حسو میده که ندارمش ایا تضاد نداره با اینکه حس کنم دارمش؟ مرسی

سلام، قطعا تضاد داره. فکر دائم نباید باشه، باید احساس عشق تنها وجود داشته باشه. دعا کنید، اما بعد از دعا، توکل ضروریه.

سلام استاد خسته نباشید. استاد واقعیتش من متولد فروردینم و با یه خانم متولد بهمن در رابطه هستم. من در چند جا خوندم که رابطه متولدین این ماه با هم رابطه خوبی نمیشه چون هر ماه خصوصیاتی به فرد میده که خصوصیات این افراد با هم جور در نمیاد، و البته منم چندین مورد اختلاف تو رابطه مون مشاهده کردم و فکر میکنم که نتونیم رابطه خوبی باهم داشته باشیم و البته نا گفته نماند که ما خیلی همدیگرو دوست داریم ولی خب این فکر منو خیلی مشغول کرده که نکنه بعد از اینکه زیر یک سقف رفتیم مشکلات بیشتر خودشونو بروز بدند. سوال من از شما اینه که آیا واقعاً ماه هایی که ما درش متولد شدیم خصوصیاتی بهمون میدن که تو رابطه هامون تاثیر داره یا فقط قانون جذب در رابطه تاثیر داره اگه راهنمایی کنید خیییلی ممنون میشم چون این سوال خیلی از ما هاست. سپاس بی کران از الطاف شما.

سلام با تشکر فراوان از شما خواستم بپرسم جایی که من تصویر سازی ذهنی رو شروع میکنم و با صدای شما همگام میشم از شدت دلتنگی گریه میکنم و فک میکنم تین گریه از رویه غصه خوردن هست و شما گفتید احساسات شدید شما نباید منفی باشه از نظر شما این گریه شدید سیگنال منفی میفرسته؟ من نمیتونم جلوی خودمو بگیرم واقعا بی حد به گریه می افتم حین تصویر سازی

به طور کل قانون جذب برای اشخاص خیلی موثرتر عمل می‌کنه. و شما با سیگنال‌های منفی هم می‌تونید فرد رو جذب کنید، اما جذب درستی نیست. به جای اون، روی رشد شخصی خودتون کار کنید. علتش توی پست دروغ قانون جذب گفته شده.

سلام خسته نباشین طبق مقاله شما وسخن دوستان چیزی که من متوجه شدم اینه که اول از همه مدیتیشن باید داشته باشم تا ذهنم خالی باشه و بعد از اون تصویر سازی که قبل وبعد خواب انجام میشه امیدوارم درست گفته باشم اگر نه که راهنماییم کنین و دوم اینکه بعد از مراحلی که گفتم باید دیگه فکر نکنم مشغول کارهام بشم در طول روز تا موقع خواب که باز مدیتیشن انجام بدم ؟ و اینکه جملات مثبت چه موقع بگم؟ در طول روز هم باید تکرار کنم؟ و ایا هر چیز مثبتی میتونه باشه؟ و اینکه من چندجا خوندم که گفته شده باید بنویسی مثلاا اگه برگرده چی میشه؟و…. بعد هم شکرگزاری کنی که انگار داریش کلا سردرگم شدم یک جا هم نوشته بود ۵روز ۵۵بار بنویس خدایا سپاسگزارم که….برگشته و…بعد از ۵ روز رها کن اگر جواب نداد بعد چند روز باز شروع کن میشه راهنماییم کنین که قسمت اخر حرفام درسته یا نه؟

سلام وقت بخیر من دقیق متوجه نشدم این مراحل چهارگانه رو باید هر روز قبل خواب و بعد خواب انجام داد؟ یعنی هر روز مدیتیشن و تصویرسازی و رهاسازی کرد خواسته رو؟ ممنون میشم توضیح بدید

سلام، لطفا سوالات‌تون رو صوتی به تلگرام ارسال کنید. سوالات خوبی هست و نیاز به پاسخ جامع داره.

سلام. در روز مثلا یه بار ده دقیقه بش فکر کنم کافیه؟ منظورم اینه همینطوری باید باشه و کل روز بهش فکر نکنم درسته یه بار فقط فکر کنم؟ فکری که میکنم این باشه که با منه یا فکر کنم که حتما میاد؟ صفحات مجازیشو میشه نگاه کرد یا اینم بزارم کنار؟ جملات تاکیدی توش میگن مثلا عشق من به زودی برمی گردد این مخالف این نیست که فکر کنم الان باهامه؟؟ مرسی

سلام. اگه نتونیم یه مکانو با جزئیات تصور کنیم خوب جذب نمیشه؟ میشه فقط یه فکر تصویرسازی شدرو بارها تصور کرد یا باید فرق کنه

اگر نمی‌تونید با جزئیات تصور کنید، یعنی دارید در توهم و خیال تصور می‌کنید. ویدیو دروغ قانون جذب رو حتما ببینید. خیر، ایرادی نداره.

سلام استاد میشه جوابمو بدید خیلی لازمه من یه چند ماهی با یه پسره بودم ک خیلی همدیگرو دوس داشتیم اون خودش ب زور اومد تو زندگیم ولی یهو سرد شد و گفت ک نمیتونه تو رابطه ادامه بده و رفت حالا سه ماهی میشه رفته ولی ب شدت می خوام برگرده و میخوامش چون دوسش دارم و میدونم خیلی بهتر از اون وجود داره و دوبار بیرون دیدمش از اون موقع و حتی اون من و تو همه شبکه اجتماعی های خودش ورداشته ک نبینتم در حالیکه بدون اتفاقی خودش رفت امکان برگشتش هست؟چیکار کنم؟

سلام‌، من میخام تجربه م رو در اختیارتون بزارم و اینه که با پکیج کامل آقای عربی غیر ممکنی وجود نداره و تمام چیزی که تصور میکنید براتون اتفاق میفته . فقط و فقط با راهنمایی های ایشون جلو برید و به معنای واقعی توکل کنید . به امید اتفاقای خوب برای همه

لطفا میگید کدوم پکیج

همین ویدیوها و کامنت های رایگانی که در اختیار همه گذاشتن

دو سال و نیم با پسری بودم که از هر نظر حواسش بهم بود…عاشقم بود…خیلی خیلی عاشق

دو ساعت راهو رانندگی میکرد که فقط یک دیقه منو ببینه..برام وقت و بی وقت کادو میخرید…منو به همه همکارا و خانوادش معرفی کرده بود و با هم رویاهایی داشتیم که فقط به همونا دلخوش بودم

تابستونا که از هم دور بودیم کلی ساعت توو اتوبوس بود که دو ساعت منو ببینه و باز بره

هرچی از کاراش بگم کم گفتم

این اواخر الکی ناز کردم و چند باری به خاطر بقیه دعوامون شد و من ناشی بازی درآوردم و از ماشینش پیاده شدم

روز آخر مثلا رفته بودیم که یه روز خوب بسازیم ولی باز الکی رفتم توو قیافه و موقع برگشت هرچی بهم گفت بخند نخندیدم و پیاده شدم از ماشینش و همش دوس داشتم ناز بکشه ولی خب این بارو نکشید و گفتم رابطمونو کم کنیم گفت قبول.آرامش تو مهم تره.گفت اع پس کات.و گفت قبول!

فرداش خودم گفتم که پشیمونم…ولی دیگه دیر بود و گفت حرفتو زدی

۳بار خودم برگشتم سمتش اوایل میگفت دوست دارم ولی خستم…بهم زمان بده

تا این که بار آخر گفت از تعهد بدم میاد…میخوام جوونی و شیطنت کنم

اون همه عشق و علاقه رو با کارای خودم از دست دادم و الان از خودم متنفرم!

فقط به این امید سر میکنم که یه روزی برگرده

امیدی هست که از تصمیمش پشیمون شه؟

سلام جناب عربی.سوال کوتاهی داشتم.مورد من بعد از مدتی که از قهر ما گذشته بود و بمن گفت دیگه پیام نده منو بلاک کرد.طبق قانون جذب بعد سه روز دیدم آنبلاک شدم.براش یه پیام دادم گفت به زندگیت برس و اگر پیام بدی مجدد بلاک میکنم.منم پیام ندادم. میخام بدونم دلیلش چیه که از بلاک در اورده ولی نمیخاد پیام بدم و من چکار کنم.ممنون

سلام استاد… مرسی از مطالب خوبتون… خیلی خلاصه گونه بگم من با یه دختره اشنا شده بودم حدود چهار ماه باهم بودیم همو خیلی دوست داشتیم و براهم جون میدادم واقعا….

تا اینکه یه ماه پیش بخاطر اینکه یه شخص دیگه بهش پیشنهاد داد و اون رد کرد و و باهاش در ارتباط بود یه شب اینارو بم گفت که باهاش در ارتباط بوده و منم خیلی ناراحت شدم و خیلی باهاش سرد رفتار کردم تا اینکه زده شدو رفت… اولش فکر کردم داره شوخی میکنه اخه همیشه قهر میکرد ولی چند دقیقه بیشتر طول نمیکشید…. بعد من خیلی بهش گفتم برگرده و اینا گریه زاریو خودزنی و غرورمو براش خورد کردم براش کادو فرشتادم ول گفت بخاطر اینکارا ازت متنفرم…. دیگه برنمیگردم…. وسط این تنفرش یه دروغم بش گفتم که بیشتر لج کرد… تا اینکه تو یه مقاله خوندم که باید ارتباطمو باهاش قطع کنمو با اعتماد نفس و محکمو مغرور باشم… الان ۴۰ روزع باهاش ارتباطمو کامل قطع کردم و حتی پیامم بهش نمیدم ولی استوریاشو تو ابنستا چک میکنم بعضی وقتا استوری دلتنگی میزاره…

من چندروزی هست با بیوکنزی و سابنیمینال اشنا شدم که خیلی به این چیزی که شما تو این سایت گفتین نزدیکه ینی ریلکس کردن بدن ارامش تصویر سازی تلقین و…

یه هفته دیگه تولدشه میخوام با کادو و اینا تو تولدش سورپرازیش کنم و باهاش حرف بزنم…

چنجایی که مشاوره گرفتم گفتن که خودتو یه شخص دیگه جلوه بده باهاش مهربون باش مغرور باش با اعتماد به نفس بالا…. و درمورد گذشته باهاش حرف نزن

الان خودمم به این باور رسیدم که حتما بر میگرده و فکری منفیو از خودم دور کردم… اخه قبلا میگفتم ک اگ تو تولدش برنگشتو ابنا….

الان دیه به یه ارامش قلبی رسیدم که حتما برمیگرده… اونم بعضی وقتا چراغ سبزایی نشون میده

میخوام بدونم ایا احتمالش هست با این تغیرات و این راه جدیدی ک مشاورا گفتن برگرده؟

با سلام، خوشحالیم که طرح طلایی کمکی به شما بوده. تا زمان محدودی آقای عربی شخصا در کامنت‌ها اقدام به پاسخ موارد شما داشتن، هرچند معلومه که این روند رو نمیشه به این شکل ادامه داد. اما بازم میتونید از ساعت ها ویدیوی رایگان و پرسش و پاسخ بهره ببرید.

استاد میگم من حین تصویر سازی چشام ناخوداگاه اشک. میریزه ن اینکه گیره باشه! اشکه…

من سابلیمینالم ک گوش میدم ک تقریبا شبیه همین قانون جذبه همین شرایطو داره داخل تصویر سازیش اشک میاره چشمام عادیه؟ یا…

سلام. مثلا من میخام خودمون رو داخل هتلی در تبریز تبریز تصور کنم خب من نه شهر تبریزو دیدم نه هتلشو چه جوری تصویر سازی دقیق کنم؟

سوالتون رو به طور کوتاه اما سر راست با صدای خودتون به تلگرام ما ارسال کنین.

سلام استاد.. اگر خیلی از قطع ارتباط کامل هم گزشته باشه با اینکه نتیجشم ممکنه ظرف ۳۰ روز اتفاق بیفته بازم امکان موفقیت و بازگشتش هست؟

سلام من ۳ سال پیش با پسری دوست بودم مدت ۱ سال به شددددت بهش بها دادم و خودمو کوچیک میکردم که فقط تو رابطه بمونه حتی با تن دادن به روابط جنسی التماس و گریه و….۱ سال باهم بودیم و با کلی همه دعوا بحث و جدل جدا شدیم درصورتی که روزای اول به شدتتتت عاشققق من بود اما بعدش به شدتتت سرد شد منم با خودم تصمیم گرفتم و برای همیشه رهاش کردم و دیگع نه زنگ زدم و نه پیام دادم تا گزشت و اومد سراغم بعد یکسال و بازم من خراب کردم و اون برای بار بعد باز توی چند ماه بعدش اومد سراغم و بعد از اون هم شاید ۴ بار دیگه اومد سراغم خودش میدونه من پاک بودم و خیانت کار نبودم و دختر بدی نیستم بار اخر که اومد منم خودمو بالا گرفتم و عزت نفسمو خورد نکردم و اومد که راجب موضوعی حرف زدو رفت اما هم دلش بود باهام باسع هم نبوددد تا اینکه اون دختریو که دوست داشت و منو نمیدید چون دلش با اون بود ازدواج کرد طی این مدت چندددد ماه دوباره چند ماه استوری منو چک میکرد و من هیچ اهمیتی نمیدادم به اینکارش تا اینکه یه ۵ روز منو چک نکرد و منو خیابون دید و دوباره شروع کرد به چک کرد استوری ها و اما پی وی نمیاد چیزی بگه منم بی توجه و من دیگه پا پیش نزاشتم دیدم کلا دیگه استوریمو چک نکرد الان ۱۴ روزه دیکههه چک نکرده کمکم کنید من دوسش دارم دوست دارم باشه اصلاااا نمیتونم بیخیال شم به نظرتون بر میگرده؟ چیکاررر کنم برگرده تورو خدا کمک کنید … من واقعا حال خوبی ندارم روزا خیلییی گریه میکنم

با سلام، خوشحالیم که طرح طلایی کمکی به شما بوده. تا زمان محدودی آقای عربی شخصا در کامنت‌ها اقدام به پاسخ موارد شما داشتن، هرچند معلومه که این روند رو نمیشه به این شکل ادامه داد. اما بازم میتونید از ساعت ها ویدیوی رایگان و پرسش و پاسخ بهره ببرید.

سلام ایستاد من ۳ سال پیش با پسری دوست بودم اولاشششش خیلبییی دوسم داشت اما ۱ سال بیشتر باهم نبودیم اولاش خوب بودیم بعد باهام خوب نبودو سرد بودو بد دهنیو منم التماسسسس میکردم و غرورمو میشکستم حتی برای نگه داشتنش تن دادم به رابطه جنسی تا اینکه دیگه خودم رابطرو رها کردم و رفتم و دیگه نه بش زنگ و نه پیام نه چیزی بی تفاوت بی تفاوت بعد ۱ سال اومد سراغم و من بازم نشون دادم علاقمو خراب کردم باز همه چیو باز نرفتم سراغس خودششش اومد سراغم چند ماه بعدش … و این کارش ۵ باری توی زمان های چند ماه چند ماه ایجاد شد تا ۴ ماه پیش که راجب موضوعی با هم صحبت کردیمو من با غررو و عذت نفس بهش نگفتم بمون و دیگه عجز و لابه گری نکردم و رفت منم دیگه بش نشون ندادم علاقه دارمو اینا دیدم از چند وقت بعدش شروع کرد به چک کردن استوری هااام همهههه استوری هام هر چی بگید میزاشتم نگاه میکرد و من هیچچچج عکس العملی نشون ندادم و من از اونو چک نکردم و هیچ پیامی ندادم فقط اون چک میکرد همین تا اینکه ۵ روز چک نکردو من رفتم خیابون منو دید و دوباره شروع کرد به چک کردن و من بازم هیج عکس العملی نشون ندادم و یه چند روز اف لاین شدو و دیگههه منو چک نکرد استوری هامو ۱۴ روزه الان چک نمیکنه چیکادررررر کنم استاد دوسش دارم این ۱۴ روز زندگیم نابود شده چک میکرد و هیچی پیامی نمیداد استاد بر میگرده ؟ استاد تورو خدا ج منو بدید من چیکار کنم امیدی هست به برگشتش ….

استاد یادم رفت بگم دنبال رابطع قبلیش که میرفت که با دختره باشه .. خداروشکر دختره ازدواج کرد با کسی دیگه و رفت دنبال زندگیش من الان چیکار کنم استاد یعنی بر میگرده ؟

سلام،منو عشقم همدیگرو واقعا دوست داریم،۳سال پیش باهم آشنا شدیم،و یکساله از نزدیک همدیگرومیبینیم،من ازایشون بزرگترم،برای همین مادرشون مخالف ازدواج ماهست،خیلی خوب همدیگرو درک میکنیم توتمام مسائل و واقعا کنار هم خوشحالیم،اون منو واقعا باتمام وجود میخاد،منم همینطور،ولی بدلیل مخالفت مادرشون الان ازهم جداییم،وهردو واقعا دلشکسته،چون بدون اجازه مادرشون اصلا ازدواج ممکن نیست،

سلام استاد من کامنت های این پست رو خوندم و ازتون درخواست کمک دارم ، خواستم جلسه مشاوره خصوصی بگیرم اما موفق نشدم متاسفانه من و پارتنرم خیلی با هم رابطه خوب و عاشقانه ای داشتیم همش با هم بودیم وقتهایی هم که پیش هم نبودیم همش با هم صحبت میکردیم تا اینکه از ۱۰ هفته پیش پارتنرم ورشکست شد و مشکلات مالی براش پیش آمد و کارش رو از دست داد، و شروع کرد به سرد شدن و سرد رفتار کردن، توی این مدت هم من با پیگیری کردن و عنوان این مساله که چرا سرد شدی و بحث و گفتگو (۳ دفعه مساله رو عنوان کردم) از جذابیت خودم حسابی کم کردم،اونم جوابش هر دفعه این بود که مشکلات دارم و حال و حوصله ندارم. تا این اواخر که اگر من زنگ نمیزدم اونم زنگ نمیزد. تا این که یک شب بهم گفت که خانواده اش مجبورش کردن میگن باید ازدواج بکنه ، حلا یا با کسی که اونا میگن یا کسی که خودش میخواد، بعد از اینکه این حرفو بهم زد باز هم همو دیدیم و رابطه داشتیم اما سرد بود همچنان ،الان یک هفته هست که بهش زنگ نزدم پیامی هم ندادم ، اون هم نداده ولی توی اینستاگرام استوری هامو میبینه، البته من قبلا استوری های عاشقانه میذاشتم اما یه مدته که نمیذارم ، دیروز هم عکس جدید خودمو گذاشتم که اومد و دید. (شرایط من و پارتنرم خاص هست، مثل بقیه زوج های عادی نیستیم… فرق داریم…هردوتامون یک…) به نظرتون امیدی هست که با استفاده از قانون جذب رابطه ام درست شه ؟ باید الان چیکار کنم ؟ هم چنان بی محلی کنم ؟

با سلام، تا زمان محدودی آقای عربی شخصا در کامنت‌ها اقدام به پاسخ موارد شما داشتن، هرچند معلومه که این روند رو نمیشه به این شکل ادامه داد. موضوع شما نیاز به جلسه خصوصی داره که البته محدود برگزار میشه. لازمه که با تلگرام ما هماهنگ کنین.

سلام استاد من یکیرو دوست دارم بهتر بگم عاشقشم اون چند روز پیش بهم گفت میخاد ازم جدا بشە من خیلی بهش گفتم نرو حتی گریە کردم کە اونم گریە کرد من خیلی دوسش دارم میگە دوستی ما باهم ادامە خواهد داشت ولی دیگە عشق هم دیگە نیستیم من خیلی بهش میگم دوست دارم برگرد همە چیزو درست میکنیم اخە چیزیهم بین ما رخ نداد کە بگە بخاطر اون میرم میگە عشق تو توی دلم نموندە دیگە مثل سابق دوست ندارم میگە قبلا دوست داشتم ولی الان نه حتی قسم خورد کە کسی دیگە تو زندگیش نیست نمیخاد کسی تو زندگیش باشە منم هی بهش اسرار میکنم بمونە ولی هی میگە نه حتی یە بار کە عکسمو واسش فرستادم دوبار نگاه کرد آیا این یعنی هنوز دوسم دارە حتی وقتی باهم حرف بزنیم تا وقتی کە حرف از عشق و دوست داشتن نزنم اون خیلی خوبە میخندە شوخی میکنە حتی میگە تو پسر خیلی خوبی هستی تو مردی و این چیزا ولی من از تە دلم دوست ندارم هی بهم میگە ولم کن من تورو نمیخام الان ۵ روزە کە نە زنگ زدم نە نامە فرستادم واسش هی میترسم از دستم برە میگم نکنه منو فراموش کنه حتی یە بار بعد.از اینکه گفت تورو نمیخام هی میگفت این کیه باهاش حرف میزنی این چی میگه ولی تو این پنج روز هیچی نگفته میترسم منو فراموش کنه

با سلام، خوشحالیم که طرح طلایی کمکی به شما بوده. تا زمان محدودی آقای عربی شخصا در کامنت‌ها اقدام به پاسخ موارد شما داشتن، هرچند معلومه که این روند رو نمیشه به این شکل ادامه داد. اما بازم میتونید از ساعت ها ویدیوی رایگان و پرسش و پاسخ بهره ببرید. برای رزرو جلسه خصوصی لازمه که با تلگرام در تماس باشین.

من و پسری جهت ازدواج به هم معرفی شدیم.در مورد همه مسائل اکی شده بودیم. من اشتباهات زیادی داشتم تو رابطه.اعتماد به نفس بالایی نداشتم و زود به دست اومدم توسط ایشون و در دسترس بودم.این آقا هم قیافه خوبی داشتن و هم اعتماد به نفس بالا.تو‌ذهنم‌ ایشونو بالاتر از خودم میدیدم.یک ماه باهم بودیم اما زود صمیمی شده بودیم. مادرش اومدن خونمون و وقتی رفتن گفتن ک نپسندیده مامانش.من بهدش از اینستا ریمو و انفالو کردم و تلفنو روش قطع کردم.برداشتم این بود بخاطر جواب منفی مادرش اونم نمیخواد.بعد ۲ روز پیام دادم.گف این دو‌روز با مامانش درگیر بوده.همدیگرو دیدیم من خیلی از خودم ضعف نشون دادم و گریه کردم.اما اون مطمئن بود و گف یه هفته ای همه چیزو درست میکنه. قبلا بهش گفته بودم که یه خواستگاری داشتم که باهم اشنا شدیم و نشد.و گفته بودم که بعد از ۳سال هنوز پیام میده. موقع خداحافظی گفتم که این ۳سال که اون پیام میداده من جوابشو میدادم و اون فکر میکرد من جواب پیامای اون پسر‌ رو نمیدادم وقتی اینو فهمید روشو ازم برگردوند و ماشینو روشن کرد و گف برام تموم شدی.دستشو گرفتم اما اون هیچ عکس العملی نشون نداد اینم بگم ما هیچ تماس فیزیکی با هم نداشتیم چون ایشون همه چیزو موکول کرده بودن به بعد عقد. بعد دو روزگف خونوادم راضی نشدم.خودمم فکر میکنم به درد هم نمیخوریم. نمیدونم واقعا بخاطر خانوادش رفت یا بخاطر حرفم در رابطه با خواستگار قبلیم.

با سلام، خوشحالیم که طرح طلایی کمکی به شما بوده. تا زمان محدودی آقای عربی شخصا در کامنت‌ها اقدام به پاسخ موارد شما داشتن، هرچند معلومه که این روند رو نمیشه به این شکل ادامه داد. اما بازم میتونید از ساعت ها ویدیوی رایگان و پرسش و پاسخ بهره ببرید. برای رزرو جلسه خصوصی لازمه که با تلگرام در تماس باشین.

بعد از چند روز پیام دادم بهش.گف که درست نیس در ارتباط باشیم.چون دنبال ارتباط جدی برای ازدواج بود ودنبال دوستی نبود.گفتم کسی هست تو زندگیت گفت اره.اما بعد چند وقت با یه اکانت فیک امتحان کردم تمایل به اشنایی داشت.فکر میکنم شمارمو پاک کرده ب نظرتون میشه که برگرده؟برای تجسم خلاق باید صدای شما رو پلی کنیم و تصور کنیم یا خودمون باید تصور کنیم؟

سلام جناب عربی . وقتتون بخیر سوالی که داشتم اینه و بهتره که اینجوری واستون شروع کنم به گفتنش : من و عشقم ۵ سال باهم رفاقت داشتیم فارغ از جنسیت دوست هایی واسه هم بودیم که توی بقیه ادمای اطرافمون و همینطور هم جنس هامون پیدا نمیکردیم و از این ۵ سال این یک سال و نیم اخر مدل رابطمون تغییر کرد و از سمت اون درخواست داده شد و بعد از چند ماه من قبول کردم و رابطه عاشقانمون شروع شد و هر روز بیشتر میشد و اگر مشکلی بینمون پیش میومد سریع حلش میکردیم و نمیذاشتیم خیلی بزرگ بشه . رابطمون به بهترین شکل ممکن میگذشت . تا اینکه چند ماه پیش مادر ایشون متوجه شدن که با من رابطه داره و رفتارشون با ایشون یه مدت سرد شده بود بعد از چند روز دیگه باز عادی شدن و دیگه پیگیر این مسئله نشدن تا حدود ۳ ماه پیش مادرشون گوشی ایشون رو چک میکنن و متوجه عمق رابطه ما میشن و درگیری های روحی و لفظی توی خونشون پیش میاد سر این موضوع . وقتی که متوجه شدم و اون همه اتفاق ها رو واسه من تعریف کرد تنها راهی که به ذهنم میومد و براساس قراری که اوایل شروع رابطه گذاشته بودیم به این موضوع که ” اگر خونواده هر کدوم از ما متوجه رابطه شد و مخالفتی صورت گرفت باید تحت امر خونواده باشیم ” من از ایشون خواستم که برن و برگردن پیش خونوادشون (چون به حدی قضیه جدی بود که داشتن به خاطر بودن من توی زندگی ایشون از خونواده طرد میکردن) حدود دو هفته بعد من از حرف خودم پشیمون شده بودم میخواستم برگرده و هرجوری هست باهاش بسازم و هرچیزی که هست رو درست کنیم با کمک هم . تا اینکه یه پیام به من داد مبنی بر اینکه ” از من دست بکش و بیخیال من شو و … ” با عین حال من میخوام که برگرده و میخوام که با استفاده از قانون جذب این کار رو انجام بدم . ممنون میشم اگه شما راهنمایی کنید من رو و لطف کنید بگید که کار ساز هست این قانون یا نه؟ امکان بازگشت ایشون و شکل گیری دوباره رابطه وجود داره؟

با سلام، تا زمان محدودی آقای عربی شخصا در کامنت‌ها اقدام به پاسخ موارد شما داشتن، هرچند معلومه که این روند رو نمیشه به این شکل ادامه داد. اما بازم میتونید از ساعت ها ویدیوی رایگان و پرسش و پاسخ بهره ببرید. برای رزرو جلسه خصوصی لازمه که با تلگرام در تماس باشین.

سلام استاد من دخترخاله مو بیست سال میخواستم نشد ازدواج کرد منم ازدواج کردم اون جدا شد منم تو اینستا بهش پیام دادم دو ماه در ارتباط بودیم حتی یه شب تا صبح هم با هم بودیم خیلی باهم خوب بودیم ولی بعد از اون شب قرار بود ببرمش دکتر ولی صبح خودش گفت نمیخواد ولی بعدا سر همین قضیه لج کردو کات کرد حتی پیام دادم التماس کردم نشد که نشد ولی تصمیم دارم طبق قانون جذب کار کنم دیگه بهش پیام ندم خودمو از دسترس خارج کنم ایا بعدا میتونم بهش برسم خیلی دوستش دارم الان یه هفته کات کردش دارم دیونه میشم خیلی حالم بده استاد چیکار کنم

با سلام، تا زمان محدودی آقای عربی شخصا در کامنت‌ها اقدام به پاسخ موارد شما داشتن، هرچند معلومه که این روند رو نمیشه به این شکل ادامه داد. اما بازم میتونید از ساعت ها ویدیوی رایگان و پرسش و پاسخ بهره ببرید. برای رزرو جلسه خصوصی لازمه که با تلگرام در تماس باشین.

دوستان کسی راهکاری داره

دوست عزیز طبق گفته های استاد ۱۰۰% میتونین با قانون جذب برگردونین ، فقط تمام ویدیو ها و آموزش های سایت رو ببینین من خودم الان دارم کار میکنم رو این قضیه و مطمئن هستم که جواب میده چون توی زمینه های دیگه از قانون جذب استفاده کردم و جواب داده

قطعا همین طوره و شما هم می تونید موفق به انجامش بشید.

درود .من بعداز ۲ سال زندگی مشترک از همسر سابقم جدا شدم. الان ۱۹ سال از جداییمون میگذره . هردو تامون ازدواج مجدد کردیم و بچه داریم. ولی تا جاییکه میدونم هیچ کدام از زندگی جدید راضی نیستیم. در عرض این ۱۹ سال هر لحظه و هر روز به یادش هستم. چند بار ( ۳ یا ۴ بار )خیلی کوتاه ارتباط تلفنی داشتیم. به نظر شما امیدی هست حتی یکسال آخر عمرم رو با عشقم بگذرونم وبعد بمیرم؟ تنها چیزی که منو به آینده امیدوار میکنه بازگشت دوباره محبوبمه. برام دعا کنید.

سلام من دختر ۱۸ ساله هستم تا حالا تو واقعیت با کسی نبودم تا این که امسال از طریق فضای مجازی با یه پسری اشنا شدم عاشقم بود ولی نمی تونست بم بقه بعد از مدتی اعتراف رد منم دوسش داشتم یه چن ماهی با هم تو ارتباط بودیم تا اینکه دیروز بم گفت نسبت بت سرد شدم تو مثل خواهرم برام میمونی من واقعا گنگ و گیج موندم کسی که یه روز با من برا ازدواج فکر میکرد نبودنم یه ساعت پریشونش میکرد چجوری میشه اخه …منو از همون فضایی که با هم تو ارتباط بودیم بلاک کرده نوشته بودم دوست دارم و با یه استیکر بوس کلی قلب بعد خداحافظ هنوز من گنگم یه چشم اشکه و خون …ازش نه خبری دارم نه چیزی نه میدونمکجاس …امروز به این قانون جذب تکیه کردم بنظرتون میشه دوباره برگرده ؟ یهویی رفتنش اونم اینجوری مشکوکه …کسی نظری داره در مورد اوضاع من ؟

استاد عزیز ضمن خسته نباشی و ممنون از پاسخهاتون من دختر خالمو از زمان بچه گی دوستش داشتم خیلی عاشقش بودم حالا سنم ۴۲ ساله و اونم ۳۸ سالشه هر دو دومون ازدواج کردیم ما بهم نرسیدیم من علیرغم میل باطنی ام با کسی دیگه ازدواج کردم تو این سالها شب و روز به فکرش بودم عاشقانه دوستش داشتم اونم میدونست ولی چیزی نمی گفت اینقدر عاشقش بودم حتی دیدنش منو سخت عذاب میداد تا اینکه با شوهرش به مشکل برخورد و جدا شد من تو اینستا بهش پیام دادم اون بعد از دو ماه به یه بهانه ای باهام تماس گرفت و شماره داد منم اینقدر با پیام و فضای مجازی بهش گفتم چرا بهش نرسیدمو و خیلی دوستش داشتم و تو این سالها عاشقش بودم و بهش فکر میکردم خلاصه از من ۵۰تومن پول درخواست کردش و بعدش منو دعوت کردش خونشو من رفتم یه شب پیشش بودم خیلی حالش بد بود و من و اون یه شب و تا صبح رویایی داشتیم خیلی رابطه داشتیم تا اینکه فردا رفتیم سر کار و من باهاش تماس گرفتم که خیلی بی محلی کرد و گفت که خودخواه بودی و همش به خودت فکر میکنی کارت که تموم شد رفتی دیگه حالم داره ازت بهم میخوره دیگه نمیخوام ببینمت نمیدونم چی شد همش تو شوک هستم بیشتر از رابطه اون سود بردش نمیدونم چرا یهویی کات کردش بعد از این خیلی پیام دادم و کلی التماس ش کردم ولی جوابی نگرفتم که هیچ رابطمون بدتر شد منو از تمام شبکه اجتماعی اش بلاک کرد الان طبق قانون جذب دارم کار میکنم یه هفته هستش هیچ تماسی نگرفتم همش شبها بهش فکر میکنم خیلی سخته دارم دیونه میشم خواهش میکنم استاد کمکم کنید افسردگی گرفتم دیگه صحبت نمیتونم بکنم امکانش هستش دوباره برگرده نمیدونم امکانش هستش دوست جدیدی گرفته باشه اون شب خیلی رویایی بود بهش خیلی خوش گذشت ولی کاشت برای چی بود خیلی سخته کسی که ۳۰ سال بیشتر عاشقانه دوستش داشته باشی شبها همش با یاد اون بخوابی و یهویی بهش برسی و بعدش کات کنه خیلی داغونم اینکار همچی تموم شد دنیا برام تموم شده هستش ادامه اش برام تموم هستش میخوام هرچی زودتر زندگی ام تموم بشه واقعا نمیتونم خسته ام

دوستان تو رو خدا کمکم کنید من به آخر خط رسیدم

سلام و وقتتون به خیر و شادی.. میخواستم بگم‌ چقدر شما خوبی و سرشار از عشق که اینهمه وقت و انرژی رو در اختیار مخاطبینتون میگذارین می خواستم ازتون تشکر کنم بابت تمام مطالب خوب و پرانرژیتون…سالهاست که در مورد قانون جذب می شنوم و میخونم ولی شما یکی از بهترین ها هستین هم از نظر سطح اطلاعاتی و هم‌از نظر شیوه ی گفتاری .. و صداتون هم سرشار از عشق هست! امیدوارم که همیشه موفق و پیروز و پاینده باشین .. سوال دارم در این‌ مورد ازتون اما الان فقط می خواستم تشکر کنم ا تشکر و قدردانی ویژه ی یکی از مخاطبین ‌شما ایراندخت

ممنونیم از شما و انرژی و انگیزه‌ای که به ما می‌دید.

استاد من هر روز سایتو چک میکنم ببینم که جواب دادید یا نه ولی افسوس ……. من منتظر جوابتون هستم

سلام استاد، سپاس فراوان از شما بخاطر مطالب ارزشمندی که در اختیار ما گذاشتین من ۲۷سالمه،به مدت دوماه با آقا پسری هم سن خودم به واسطه ی یک دوست مشترک از طریق چت آشنا شدیم و قرار بود ملاقات حضوری داشته باشیم، همه چیز خوب بود تا اینکه یک روز وقتی پرسیدم این آشنایی کجای زندگی شماست، جواب داد راستش درگیرم و خودمو آماده تشکیل یک رابطه نمیبینم، باید آماده بشم و شرایط مالی و رفتاری ازدواج رو در خودم ایجاد کنم من هم که شوکه شده بودم جواب خیلی سرد مؤدبانه ای دادم و آرزوی موفقیت کردم دلم میخواست باز هم پیگیر بشه ولی اصلا دیگه جوابی نداد الان دو هفته گذشته حالا میخوام جذبش کنم تا دوباره ازم ادامه آشنایی رو درخواست کنه. آیا شدنیه؟ چکار باید انجام بدم؟

سلام وقتتون بخیر ممنونم از راهنماییتون استاد عزیز منو پارتنرم حدود ده روزه که با هم کات کردیم ولی نه با دلخوری و قهر ی جورایی دلیل برام آورد و منم مجبور ب قبولش شدم اونم هربار که بحثش حتی نامحسوس پیش میاد ازم معذرت خواهی میکنی دلیل کات کروموزم میگه مثل قبل دوست ندارم (نمی که کلا ندارم ) البته منم اولش زیاد آویزانش شدم ولی وقتی دیدم التماس کردنام فایده نداره دیگه تصمیم گرفتم درباره ش باهاش حرف نزنم ولی هنوز بهش پیام میدم و تا هروقت بخامم برام وقت میزاره الان هم مربی باشگاهم محسوب میشه هم مشاورم تو تصمیماتم بخام از طریق قانون جذب اقدام کنم باید این ارتباط رو هم کنسل کنم یا همینکه که با شرایط کنار بیام کافیه؟ ممنونم از راهنماییتون

سلام آقای عربی ممنون از مطالب خوبتون خیلی بهم کمک شد من با شخصی به قصد به مدت سه ماه رابطه احساسی و خوبی داشتیم به خانوادشون اطلاع دادن و گفتن رو این مسئله که باهم حرف زدیم خیلی حساسن و نباید بفهمن چون همه چیز خراب میشه و تصمیم گرفتیم ارتباطو قطع کنیم تا موقع خواستگاری بخاطر فوت یکی از اقوامشون شیش ماه طول کشید و من از دور پیکیر ایشون بودم و سر حرفشون بودن اما یک ماه پیش ایشون گفتن شرایط ازدواج ندارم و نمیتونم بهشون پیام دادم اما جوابی نمیدن از کسی شنیدم که گفتن سرد شدن نمیدونم راست گفتن یا دلیل دیگه ای هست آیا با قانون جذب میتونم برش گردونم ؟

سلام اقای عربی من یسال با یه اقایی در ارتباط بودم رابطه ی خیلی عاشقانه ای داشتیم و ایشون خیلی از بودن بامن راضی بودن .ک بعد از یه مدت ایشون از من رابطه ی جنسی میخواستن و رابطه ی ما در حد معاشقه بود و ایشون میگفتن سر این موضوع خیلی اذیت میشن .اما من قبول نکردم .چندماه پیش سر این موضوع ما از هم جدا شدیم و ایشون گفتن شمارتو پاک میکنمو برو اما بعد یک ماه خودشون برگشتن . الانم چند روز پیش سر این مسئله به مشکل خوردیم و ایندفه ایشون با عصبانیت گفتن که میرن سراغ دخترای دیگه و دیگه نبودن منو قبول کردن .و تموم کردیم الان من حالم خیلی بده بنظر شما احتمال بازگشتشون وجود داره ؟ منو از شبکه های اجتماعی بلاک نکردن

استاد چرا جواب نمیدین خیلی منتظرتونم

با سلام، آقای علی عربی تا زمان محدودی در کامنت‌ها شخصا اقدام به پاسخ دهی مسائل داشتن. مشخص هست که این روند نمی‌تونست به این شکل ادامه پیدا کنه، اما باز هم می‌تونید از پاسخ‌های قبل، ساعت ها ویدیوی رایگان و پرسش و پاسخ بهره ببرید.

سلام، من شش سال پیش یه نامزدی کوتاه داشتم که بدلیل مخالفت پدرم به ازدواج ختم نشد اون اقا از نظر من یه شخص کامل برای من بود ولی با مخالفت پدرم اوضاع رابطه ما روز به روز بدتر میشد و هردو از رابطه سرد شدیم و تمومش کردیم، اولش سرسختانه با خانواده مخالفت کردیم اما بدلیل مخالفت شدید پدرم ماهم خسته شدیم و… البته اون اقا بیشتر مایل به جدایی بود تا من دلیل مخالفت پدرم هم این بود که توی تحقیقات حرفای خیلی بدی راجبه اون اقا زده بودن و گفتن معتاده و دزده و ازاین حرفا فقط میخوام یه نفر بهم مشاوره بده شش سال گذشته و هرروز من درگیر کار و ورزش و هنر و سرمو گرم کردم و به چیزای منفی فکرنمیکنم و میگم باید گذشته رو رهاکنم تا بتونم همسر بهتری برای خودم انتخاب کنم و همه تمرینهای عزت نفس و اینارو هم انجام دادم، از نظر روحیه و عزت نفس چیزی کم ندارم، اما بااین حال بعضی اوقات واقعا کم میارم انگار زندگی بدون اون برام بی معنیه، شش سال تلاش کردم فراموشش کنم ، میترسم ازدواج کنم و همش بخوام به طرف فکرکنم و این فاجعس ازاونجایی که سعی میکنم تصمیمات منطقی بگیرم بهم بگید فرض کنیم که من این اقا رو با قانون جذب جذبش کردم اما خصوصیاتی که اونموقه باعث جدایی ما شد و اون حرفایی که دزده و معتاده و بااون ها چکارکنم؟ گرچه به نظرم این حرفا واقعیت نداشته اما هم اینکه اطمینان ندارم هم اینکه اصلا خبرندارم ازش که متاهله یانه ،هم یه طرف بحث خانوادمه که اگه فردا روز اتفاقی بیفته میگن خودت انتخابش کردی.. هرچی هم با عقلم یکی به دو میکنم که ولش کن به این دلایل ،،نمیتونم. تروخدا یه راهی پیش پام بزارید خیلی ذهنم درگیره

سلام خسته نباشید من یه دختر ۲۳ساله‌ام که ۷ماه پیش با یه آقای نزدیک ۴۰سال دوست شدم توی این مدت ما خیلی به‌هم علاقه‌مند شدیم ولی هیچوقت قصد ازدواج نداشتیم چون ایشون مطلقه بودن و یه دختر هم داشتن ایشون خیلی اهل دورهمی و مسافرت بودن ولی من خانواده‌م اجازه‌ی دیر اومدن خونه‌رو بهم نمیدادن چندوقت پیش با ایشون و چندتا از دوستاشون ۲بار مسافرت رفتیم اما چندروز پیش دوباره پیشنهاد مسافرت دادن و من قبول نکردم قبلا چندبار پیشنهاد جدایی داده بودم اما قبول نمیکرد تا اینکه یه هفته پیش بهش گفتم جدا شیم خیلی بهتره اول قبول نکرد ولی بعدش به‌ظاهر قبول کرد چون هم به من هم به مادرم گفت که من دختر فوق‌العاده خوبی هستم و داره منو اذیت میکنه گرچه من نفهمیدم که واقعا قصدش جدایی بود یا فقط میخواست مدتی دور باشیم هفته‌ی پیش بهش گفتم تقصیر من شده که با کسی که خیلی ازم بزرگتره دوست شدم اونم خیلی ناراحت شد حالا میخواستم ببینم امکان برگشتش هست یا نه؟ ممکنه کسی اومده باشه تو زندگیش که ایندفعه راضی به جدایی شد؟

سلام خسته نباشید منو عشقم ۴ساله باهمیم تاحالا ۲بار از هم جداشدیم و هربار اون بود ک برگشت البته دلایل جدایمون کاملا منطقی بود یکی دوسال اول خیلی جدی نبودیم ولی این یک سال رابطمون جدی بود و عشق بینمون زبون زد همه تا اینکه ۳ماه پیش بطور ناگهانی و در عرض ی روز بدون هیچ دلیل و ناراحتی گفت ک باید جدا شدیم و من بهم ریختم نمیتونم ادامه بدم دوماه اول چن وقت ی بار باهم حرف میزدیم و من خیلی میگفتم نرو ولی الان یه ماهه ک کاملا ازهم جدا شدیم و من خیلی خیلی برام سخته از طرفی از عشق اون مطمئنم فقط نمیدونم چکار کنم ک برگرده خواهش میکنم کمکم کنید

سلام خسته نباشید منو عشقم ۴ساله باهمیم تاحالا ۲بار از هم جداشدیم و هربار اون بود ک برگشت البته دلایل جدایمون کاملا منطقی بود یکی دوسال اول خیلی جدی نبودیم ولی این یک سال رابطمون جدی بود و عشق بینمون زبون زد همه تا اینکه ۳ماه پیش بطور ناگهانی و در عرض ی روز بدون هیچ دلیل و ناراحتی گفت ک باید جدا شدیم و من بهم ریختم نمیتونم ادامه بدم دوماه اول چن وقت ی بار باهم حرف میزدیم و من خیلی میگفتم نرو ولی الان یه ماهه ک کاملا ازهم جدا شدیم و من خیلی خیلی برام سخته از طرفی از عشق اون مطمئنم فقط نمیدونم چکار کنم ک برگرده خواهش میکنم کمکم کنید مشکلات زیاد داشتیم متاسفانه فامیل هستیم و خانواده هامون ب شدت باهم مشکل دارن ولی با همه اینا باهم موندیم و همه چی رو درست کردیم

سلام. استاد درسته که میگن کائنات کد خوان میباشد؟ مثلا اگه یک خانه میخواهیم باید بگیم که یک خونه تو فلان جا با متراژ فلان … میخوام. یعنی درسته که باید دقیق خواستمونو بیان کنیم؟ یا اینکه فقط بگیم یه خونه خوب میخوام؟ ممنون از این همه انرژی خوبتون

سلام روز شما بخیر من مدت ۱ سال با یه آقایی دوست بودم و رابطه خوبی هم داشتیم البته هیچوقت راجب ازدواج و اینا صحبت نکردیم و من از ایشون بزرگتر هستم، الان ایشون رفتن خواستگاری یه دختر خانم برای ازدواج و در دوره آشنایی هستن ما همکار هستیم ایشون به یکی از همکارا موضوع خواستگاریشون و گفتند و تاکید کردند که به من نگن، من متوجه شدم و بهشون گفتم که چرا و گفتند هر کاری کردن نتونستن بهم بگن و مجبور به این کار شدن!!!! آیا راهی داره که ایشون از ازدواج منصرف بشن و برگردن

سلام منو طرفم ۲سال با هم بودیم یکسال اول همه چی خوب بود بعد کم کم اخلاقاش تند شد و من کلی باهاش صحبت میکردم دست بردار از کوچیک کردن ‌تحقیر کردن من جلوی دوستات اما تکرار میکرد منم برای تلافی کاراش با اکیپ دوستام رفتم بیرون چند تا عکس گرفتم که ببینه ازون روز خیلی بدتر شد و رابطمون سرد شد و هر چی سمتش میرفتم دور می‌شد چند بار بمدت یکهفته یا دو هفته قهر بودیم اما باز آشتی کردیم ناگفته نماندیکسال اول رابطه با هم تقریبا زندگی کردیم،انقد سرد شد برام وقت نمیذاشت بهونه میاورد کار داره زنگ نمیزنه کار داره بیرون نمیاد منم کم کم فاصله گرفتم ‌سرد شدم از رابطه خیلی باهاش صحبت کردم و‌تلاش کردم درست شه اما نشد و‌بیفایده بود منم با دوستام میرفتم بیرون هیچوقت توی این دو سال بهش خیانت نکردم،یکماهه کات کردیم اما همدیگه رو خیلی دوست داریم بعد برگشت و صحبت کردیم گفت خیلی سال قبل با یه دختره بوده و‌میشناسه خودش و خانوادشو‌ تو که رفتی با اون بعد چند سال رفتم تو رابطه و برای ازدواجه و هیچوقت نه باهاش بیرون رفتم نه کاری کردم اما تو رو دوست دارم و همه چیم‌تویی نمی‌دونم توی این یکماه دختره از کجا و چجور پیداش شد ‌و باهاش در حد ازدواج پیش رفته گفت من‌دوستت دارم تا تکلیفم مشخص شه اگه سختت نیست بمون منم قبول کردم چون قسم خورد رابطشون در حد زنگه و یکی دو بار دیدن اما چند شب قبل تا ساعت۸ با من بیرون بود بعد از ساعت ۹/۳۰تا۱۲ شب غیب شد چند بار زنگ زدم جواب نداد حس کردم یه کاری داره میکنه گفت با دختره اومده بیرون گفتم تو قسم خوردی نمیری گفت نرفته بودم اما یهویی شد دلم خیلی شکست دیگه نه پیام دادم نه زنگ زدم میگه اصلا معلوم نیست باهاش ازدواج کنم یا نه،بنظرتون بمونم یا رهاش کنم برم دنبال زندگیم؟؟؟موندم بین دو راهی

سلام استاد بنده یک سالو خورده ای میشه که رابطه داشتمو اکثرا بحث و قهر بود ولی واقعا جفتمون همو دیوانه وار دوست داشتیم و من خیلی گند زدم اشتباهات قبلم باعث شده بود رابطمون بدو بدتر بشه و در نهایت گفتش که دیگه خسته شده و این رابطه اشتباه بوده و باید تموم بشه و حالا تموم شده رابطمون ولی هم من میدونم هم اون که جفتمون یه رابطه بهتری رو میخایم به نظرتون واقعا با این کارهایی که گفتید میتونم رابطه بهتری بسازم ممنون میشم اگر کمکم کنید واقعا به این کمک نیاز دارم

سلام استاد…من تقریبا یک و نیم ماه پیش با یکی آشنا شدم خیلی پسر خوبیه خودش وارد زندگیم شد ولی بعد مدت کوتاه رابطه خوبی که داشتیم یهو عوض شد گفت که من ۵ سال با یکی بودم که بهم خیانت کرد این بار خاستم به خودم فرصت بدم که یه رابطه جدید شروع کنم ولی دیدم احساساتم مرده بیدار نمیشه منم گفتم مگه میشه آدم الکی به یکی بگه دوست دارم بعد یکی دو ساعت اومد گفت اجازه بده کم کم رابطمونو درست کنم منم قبول کردم ولی متاسفانه بد چن روز گف من نمیتونم و تموم کردیم البته من خیلی اصرار کردم ولی قبول نکرد شب با خواهرش حرف زدیم گف که اشتباه کرده من با مامانم حرف میزنم که ببینیم دردش چیه که به اونا هم گفته بود نمیخام با احساساتش بازی کنم اونا هم نتونستن کاری بکنن واقعا پسر خیلی خوبیه خیلیییییییی اولش هم خیلی خوب بود ولی نمیدونم اون دختره قبلا چیکارش کرده که میترسه حتی خواهرش هم تایید میکرد میگف شبا داداشم گریه میکرد اون موقع ها الان از اینستا هم همدیگه رو آنفالو کردیم کلا راه ارتباطی باهم نداریم فقط مغازه داره میخام برم خرید نمیدونم برم یا نرم؟

چطوری باید ویدیو رو دانلود کنیم

سلام استاد وقتتون بخیر من حدود ۲ سال با یک آقایی رابطه داشتم در محیط دانشگاه اما متاسفانه اطرافیان با دخالت بیش از حد باعث بدبین شدن ما نسبت بهم شدن تا جایی که دوست من به دروغ به ایشون گفتن که من خواستگار دارم و به کسی دیگه ای علاقه مند هستم. و در حال حاضر حتی تو صورتم هم نگاه نمیکنن و نگاهشو میدزده و به اطرافیانم میگه دیگه نمیخوام به گذشته فکر کنم گذشته برای من بی ارزشه. ما خیلی همدیگرو دوست داشتیم اما من با بچه بازیام و خرابکاری های که کردم باعث شدم ایشون نسبت به من بدبین بشن. در تمام این مدت که حدود یک سال گذشته من نه پیام دادم نه ایشونو دیدم اما به خاطر درسم باید به ایشون پیام بدم به خاطر (سمت دانشگاهی که دارن). در حال حاضر نمیدونم کار درستی هست که خودم پیام بدم یا اینکه کسی از طرف من پیام بده. به هر حال احساس میکنم دیگه هیچ حسی به من ندارن حداقل نمیخوام بی ارزش تر از اینی که از نظر ایشون هستم بنظر بیام

سلام استاد،من یکسال پیش طی شرایط بحرانی سختی که داشتم با آقایی وارد رابطه شدم و بخاطر حرفا و ابراز علاقه بعد چن ماه وابستگی شدیدی بهش پیدا کردم ولی بعد از گذشت یه مدت که از دوست داشتن و وابستگی من با خبر شد ازم سرد شد و فاصله گرفت،و بعد از یه مدت فهمیدم بایه شخص دیگه رابطه داره،یکسال از رابطه ما میگذره و هنوز با هم دوستیم ولی اندازه ای که مت دوسش دارم و میخوامش دوسم نداره و نمیخواتم و بیشتر حواسش به اونیه که باهاش رابطه داره،من همه وجودمو براش گذاشتم ولی اون نه،من دوسش دارم و میخوامش،سوالم اینه که چطور میشه ازون جدا بشه و رابطه ما ترمیم بشه،اصلا امکان داره یا نداره؟خودش گفته قصدم ازون رابطه با خانمه ازدواجه،و اینکه با اینحال از من هم جدا نمیشه و میگه دوستت دارم،ولی بی محلیا و بی توجهیاش برام عذابه،اگه میشه راهنماییم کنید،ممنونم

سلام آقای دکتر ممنون از مطالب مفید شما فقط سوالی برام پیش اومد، اینکه موقع خالی کردن ذهن و برگشتن به حالت اولیه ای که پذیرای عشق شدیم، قاعدتا اون موقع ما درگیر عشق دیگری نبودیم که تونستیم پذیرای این فرد باشیم اما الان تمام ذهن و فکر و قلب ما توسط فردی تسخیر شده خیلی شرایط با اون بار اول متفاوته! چطور میشه اون حالت اولیه رو بوجود آورد؟ ممنون بابت راهنمایی تون

من تازه با وبسایت شما اشنا شدم. من و پارتنرم نه به دلیل اینکه ما نخوایم اما به دلیل کار ایشون و قوانینی که برای کارشون بود مجبور به جدایی شدیم با اینکه رابطه کوتاه مدت داشتیم ولی خیلی به هم نزدیک بودیم و هیچکدوم علاقه به جدایی نداشتیم. ایا میشه با قانون جذب اون مشکل قانونی که ما مجبور به جدایی شدیم رو کنار زد؟ ایا میشه امیدی داشت؟

سلام آقای دکتر فراموش کردم در سوال قبلی این سوال رو هم بپرسم اگر خودمون تمام کننده ی رابطه باشیم میتونیم با این تکنیک ها شخص رو به سمت خودمون جذب کنیم؟ یا باید ترک شده باشیم تا تکنیک ها کارآمد باشن خیلی مهمه برام ممنون میشم پاسخ بدید ❤️

سلام و عرض ادب من اردیبهشت امسال بعد از مدتها تنهایی با خودم و کار روی کیفیت زندگیم و علارقم سخت گیری هایی که توی سن ۳۵ سالگی وجود داره در درون هر آدمی با شخصی آشنا شدم حدود یکماه و نوزده روز با هم در ارتباط بودیم و کاملا یک رابطه ی سالم و پخته رو شروع کردیم به آزادی و علایق هم احترام میزاشتیم و هر دو از لحاظ مالی و فرهنگی و خانوادگی و حتی تجارب شخصی با هم هماهنگ بودیم الان دوماهه که از هم فاصله گرفتیم هر دو واقفیم که همه چیز بین ما خوب بوده حتی خداحافظی ام نکردیم امروز فایل صوتی رو که گوش میدادم علت دوری و جداییمون رو خیلی واضح از حرفهای شما دریافت کردم من هفته ی پیش برلی ایشون یک پیام در قالب نامه ی خداحافظی البته بصورت یک طرفه فرستادم و ایشون جواب خداحافظی من رو نداد توی فکر خودم این یک نوع رها کردن بود و واقعا هم براش بهترین آرزوها رو کردم اما تمام این دوماه نتونستم حتی یک روز به ایشون فکر نکنم خیلی زیاد براشون احترام و ارزش قائلم و اینکه احساس میکنم که عشق حقیقی بهشون دارم و حس میکنم این حالت یک طرفه نیست اینهمه کشش و علاقه بدون حضورشون و بدون کوچکترین منفعتی از هر دو طرف و هر بار توی ذهنم میان بسیار حال خوب و عجیبی دارم و باید اعتراف کنم در طول سی و پنج سال عمری که از خداوند گرفتم هرگز همچین حال قشنگی نداشتم امروز با گوش کردن به فایل بازگرداندن عشق لحظه ی تصویر سازی ذهنی منقلب شدم فکرشم نمیکردم انقدر تاثیر گزار باشه و اینکه من انقدر انرژی و سطح علاقه م بالا باشه میخوام نظر شما رو بدونم و اینکه مطمئنم که ایشون و من بسیار هم سیگنال هستیم و خیلی خوب احساسشون میکنم اگر از تجربه تون در این زمینه به بنده لطف کنید سپاسگزار میشم روز و روزگارتون سرشار از نور الهی

سلام خدمت شما.چه سایت خوبی ممنونم.استاد خواستم بگم بنده از یکی خوشم اومده که فقط از طریق اینستا میشناسمش و هیچ شناختی ندارم اما انقد واسم جذابه که از فکرش نمیام بیرون.جذابیتش وقتی بود که به بهانه های مختلف پیام میدادم حالا رو استوریاش یا دایرکت اما جواب محترمانه میدادن ولی کوتاه.یروز خوابشونو دیدمو واسشون تعریف کردم.البته این دومین بار بود که خوابشونو میدیم.بعد بهش گفتم حالا اگه رابطه میبود که میگفتم ذهنم درگیره خواب میبینم یچیزی بدبختی رابطه ایم نیس.که با خنده گف چرا رابطه ایی هس.من از این کلمش استفاده کردمو سعی کردم یجورایی رابطه رو وصل کنمو جوش بدم.اما اونجوری که حالا من حدس میزنم میخاستن خیلی نرم وارد رابطه بشن که اگه خوب باشه برقرارش کنن.که متاسفانه من خیلی رفتارای عجولانه ایی انجام دادم مث درخواست شماره که با این جواب مواجه شدم که حالا چه عجله ایه یا مطرح کردن سوال که خودت نگفتی رابطه ایی هس ینی شوخی کردی و فقط یه ایموجی خنده فرستادن.این پیامای ما حدود ۴ روز طول کشید که همش من مشتاقانه پیام میدادم.خلاصه که عجولانه رفتار کردم و در آخر وقتی صداش کردم دیدم خونده ولی جواب نداده.هیچ وقت اینکارو نمیکرد.و بعد که دیدم سین زده جواب نداده بهش گفتم این مدت رابطه خوبی باهات گذروندم و اگه عجولانه حرفی زدم به حساب سادگیم نزار و اگر تحت فشار بودی بخاطر پیامام مقصر نیستم و آرزوی موفقیت کردم واسشون.توی پیامم ازشون عذرخواهی نکردم جوری پیام دادم که اون ذهنیت سیریش بودنو پاکش کنم.و در جواب زدن نه چه حرفیه قربونت عزیزی.حالا دلم میخاد تو زندگیم داشته باشمش ولی دیگه من نمیتونم بهش پیام بدم چون خرابتر میکنم.جوری رفتار میکنه که اصن واسش اهمیتی ندارم.منم استوریهای اینستاشو دنبال نمیکنم.گفتم چند مدت اصلن اینستا استوری نزارم استوریای اون رو هم چک نکنم.ولی خیلی دوس دارم ارتباطم برقرار بشه چیکار کنم نظرشو جلب کنم اینی که اصلن محل نمیده.هر پسر دیگه ایی بود وقتی بهش میگفتی خوشم اومده ازت خودش ده تا قدم جلوتر میومد اما این اصلن اینجوری نیس.و اینم بگم حالا نمیدونم کسی رو داره یا نه اما تو استوریاش همیشه پیامایی میزاره با عنوان اینکه تنهایی بهتره رشد میده آدمو یا هر رابطه ایی رو شکل نمیدمو فلانو متنای جذاب واس استوریاش انتخاب میکنه.توی یه شهر هستیم ولی ندیدمش.حالا میشه اتفاقی بیوفته که وصل بشیم؟من چیکار کنم این مدت؟

سلام من پیش از این که مطالبی ک گذاشتین رو بخونم قبلا تمرین جذب و مدیتیشن انجام میدادم و برای برگشت پارتنرم ، هر تمرین و هر کد جذبی رو انجام میدادم و هنوزم دارم انجام میدم برای حال خوب خودم و برگشت پارتنرم. من و پارتنرم به شدت به هم علاقه داشتیم البته تمایل بیشتر ابتدا از جانب اون بوده و مرور زمان من خیلی بیشتر وابسته شدم و اون متوجه شدت وابستگیم شد. تا اینکه مشکلاتی این وسط پیش اومده ک بدترین اتفاق فوت پدرشون بوده و قبلش هم ک پدرشون بیمار بود اما اون حتی در حین بیماری پدرش میگفت وقتی بابام خوب شد این رابطه رو رسمی میکنیم ولی پدرشون فوت شد و بعد اون یه آدم دیگه شد و دوسه هفته بعد فوت پدرش یهو خواست همه چیو تموم کنه گفتش نمیتونم به تو برسم و باید به خانوادم و مادرم برسم هر چی گفت من قبول کردم ولی هی حرف خودشو میزد تا اینکه بحثمون شد و منو از همه جا بلاکم کرده و من باز با خط دیگه سعی کردم دوباره باهاش حرف بزنم ولی اصلا گوش نمیده و باز بلاکم کرده دوستشو واسطه قرار دادم تا باهاش بزنه بازم گوش نمیده تا اینکه رفتم سمت مدیتیشن و قانون جذب ولی پیش میبرم اما باز دلم آشوب میشه وقتی تو یه زمانی میبینم نتیجه نمیده میشه راهنماییم کنین چیکار کنم الانم بیش از یه ماهی هست ک سراغمو نگرفته آیا با فانون جذب امکان برگشتش هست؟

سلام وقت تون بخیر منو پارتنرم حدود ۳ سال رابطه عاشقانه داشتیم و خیلی همو دوست داشتیم…حدود یک ماه پیش بحث شدیدی بینمون پیش اومد که بهم گفت اعتمادی ندارم بهت و من به اشتباه با گریه خواستم که فرصت بده که من اشتباهاتمو جبران کنم و همینطور هم شد ولی بعد یک ماه سرد شد و گفت که از روی دل سوزی مونده و دیگه هیچ حسی نداره و نسبت به من بی تفاوت شده…با این حال امکان برگشت هست؟؟؟

کاش دوستان از نتیجه جذب موفقشون تجربه میذاشتن، خوندن کامنت ها بیشتر حس منفی داد، وقتی سوال میکنن‌ یعنی شک دارن و این یعنی مانع

سلام با شندیدن پادکست هاتون خیلی دلم اروم شد اما یک سوالی داشتم من یکسالو سه ماه پیش با پسری اشنا سدم ک به شدت علاقه مند شدم بهش بعد گذر شیش ماه با من کات کرد و شیش ماه بعد مجدد برگشت اینبار بار دومیه ک با من کات کرده و به من گفته که هیچ جسی به دختر نداره و حوصله دختر نداره و درگیر هدف هامم و تو غر میزنی بخاطر زمان نزاشتنم و ما بدرد هم نمیخوریم و منو ترک کرد و بعد سه روز منو از واتس بلاک کرد ولی از باقی شبکه های مجازی بلاک نیستم من ازش پرسیدم ک چرا باید کات کنم و از سر ناراحتی یکسری حرفا که برو لیاقت نداریو این چیزارو بهش گفتمو تموم کردیم میخوام بدونم دیگ مقدور نیس برگرده ؟چون بار دومیه که رفته اما من چون از تموم زندگیم براش مایه گذاشتم نمیتونم جایگزین بزارم بکسیو ممنون میشم راهنماییم کنین

سلام استاد من االان ۳۱ سالمه ۵ سال با پسری در ارتباط بودم که از اول قصد ازدواج نداشتیم به دلیل تفاوت فرهنگی اما بعد تصمیم گرفتیم تا زمانی که اقامت ایشون خارج از کشور اوکی بشه با هم بمونیم و بعد برای ازدواج اونجا بریم اما توی این ۵ سال ایشون نمیزاشتن هیچ کس از وجود من بااطلاع بشه البته منظورم خانواده شون هست نه دوستانشون در بین این ۵ سال حدودا ۸ ماه جدا بودیم که اقای دیگه ای وارد زندگیم شد اما من علاقه ای نداشتم و رابطه مون کات شد بعد ها من تصمیم گرفتم از اون شهر جابه جا بشم و پارتنرم با تردید قبول کرد اما چند مدت بعد از جدایی همین آقای دوم باعث برهم خوردن رابطه ما شد و پارتنرم بدون هیچ سوالی از من جداشدن الان ۲ سال گذشته و هیچ کس وارد زندگی هیچکدوممون نشده ولی این آقا به زودی از ایران میرن کسی که اصلا اجازه نمی‌داد دوستانم در مورد من باهاش صحبت کنن الان با اصرار و با راهکار جذب با رها کردن و جملات تاکیدی و صبر و تجسم دوبار به من اجازه داده به ملاقاتشون برم و بار دوم هم بسیار گرم و صمیمی بودیم به حدی که احساس میکنم بار دوم معجزه بود چون اصلا انتظارشو نداشتم استاد با توجه به این فاصله و این مدت جدایی و وقت محدودی که دارم من میتونم دوباره ایشون رو جذب کنم و میخوام حتی به شهر ایشون نقل مکان کنم و اگر اجازه بدن بیشتر ببینمشون همچین چیزی امکان پذیر هست

با سلام خدمت استاد من حدود دوسال با یک دختری تو دانشگاه آشنا شدم من دانشجو ی فوق لیسانس بودم و ایشون لیسانس برای سوال پرسیدن و راهنمایی خواستن پی وی من می اومدن و منم هر بار بهشون کمک می کردم تا اینک یک مدت قبل حدود ۹ ماه قبل اومد گفت یک آقایی بهش علاقه داره پیشنهاد داده البته منم بهش علاقه داشتم ولی بهش نگفته بودم یهو حسادت من تحریک شد و یه خورده تعجب کردم چرا این موضوع رو به من گفت اون آقا هم دانشجوی دکتری بودن بعد گفت از من راهنمایی می خوان بعد منم گفتم اگه علاقه ندارین بهش محترمانه نه بگین خلاصه گذشت تا اینک من یک ماه پیش تصمیم گرفتم پیشنهاد بدم به ایشون تو مجازی ولی خیلی بد پیشنهاد دادم حالت مغرورانه ایشونم گفت نه البته اول جواب نداد یک روز گذشت بعد گفت نه منم می دونستم که حرفم اشتباه بوده یعنی پیشنهادم منم دیگ قبول کردم از اون موقع با هم حرف نزدیم ولی کماکان علاقه مند هستم ایشون برگرده آیا امکان بازگشت هست و اینک آیا من از شبکه های اجتماعی خارج بشم برای اینک ایشون دلتنگ من بشه چکار کنم ممنون میشم راهنمایی کنید

استاد واقعا میتونم بگم رو دست شما نیست و زندگی منو افکارمو باورامو تغییر دادید لحظه به لحظه زندگیم دارم از آموزه هاتون استفاده میکنم ، خدا حفظتون کنه طلایی برای شما خیلی کمه، الماسی باشید استاد❤❤

سلام استاد ببخشید این پاکسازی ک قبل از تجسم گفتین حدودا باید چند دقیقه باشه؟؟ و اینک این کار ها رو باید هر روز انجام بدیم؟

سلام استاد.کمکم کنید استاد خیلی نیاز به کمک دارم حقیقتش من به یه اقا پسری خیلی زیاد علاقه داشتم اما نمیدونست بارها اومدم بهش بگم اما غرورم اجازه نمیداد تااینکه دوستش ازمن خواستگاری کرد وگفت عاشق منه ومن هم قرار گذاشتم که کسی که دوسش دارم رو ول کنم وبه این فرد علاقه بورزم سه ماه برای شناخت باهاش رابطه داشتم اما بنابه دلایلی بهم خورد ولی من خیلی بهش وابسته شده بودم وحتی دست به خودکشی زدم چون فکر میکردم خانوادش مخالف بودن .ولی بعد ازاینکه بهوش اومدم ودیدم خودش پا پس کشیده گذاشتمش کنار وترجیح دادم برم به عشقی که اول داشتم وخیلی هم برام عزیز بود بگم بهش گفتم باهم صحبت کردیم حتی تا خواستگاری پیش امدیم ولی همون که قبلا خواستگارم بود و گذاشته بود رفته بود چون دوستش بود رفت بهش چرت وپرت گفت وپشیمونش کرد واون هم منو گذاشت کنار.الان از نظر روحی اسیب شدیدی خوردم خصوصا اینکه خیلی احساسیم.میخوام همین اقایی که از اول بهش علاقمند بودم رو برگردونم راهی داره استاد؟؟؟؟

سلام استاد من و عشقم نزدیک ۴ سال باهم بودیم دو ماه پیش این اقا تصمیم گرفتن ک این رابطه تموم شه ولی بعد از یه هفته اومدن سراغم و گریه و ناراحتی ک نمیخان منو از دست بدن ولی بعد از گذشت یک ماه دوباره این آقا تصمیم گرفتن ک جدا بشیم من الان واقعا حالم بده نزدیک به یک ماه میشه که الان هیچ خبری ازش ندارم و زنگ میزنم پیام میدم ن میخونه و ن جواب میده اون طور که ایشون گفتن مثل اینکه خونوادش راضی نیستن ک ما باهم باشیم و به خاطر همین رابطه رو تموم کردن از قانون استفاده کنم میتونم برش گردونم توروخدا یه راه کاری بهم بدید من حالم خوب نیس

سلام حدو ۵ ماه با پسری اشنا شدم و قرار بود بیاد خواستگاری اما من به دلیل مشکلات شخصی چند وقت حضورم کمرنگتر بود و دوهفته باهم قهر بودیم تا آشتی کردیم و من کلی ازش عذرخواهی کردم و گفتم بدلیل مشکلاتم عشق و علاقه مو بهت ثابت نکردم و یه فرصت بده تا بهت ثابت کنم اون گفت که فرصت داشتی و دیگه از فرصت خبری نیست و چون دوستش داشتم کلی ازش خواهش کردم اما حرفش همینه نه و همه چی تمومه..‌بنظرتون چکار کنم خیلی حالم بده؟بلاکم کرده بود و الان چند روزه از بلاکی درم اورده

سلام استاد وقتتون بخیر، من یه چند روزی هست با سایت شما آشنا شدم و ویدیو هاتونو دیدم خیلی جذابن و به آدم انگیزه و امید میدن، من یه سوالی ازتون داشتم اینکه چند سال پیش تجربه یک طلاق رو در دوران عقد داشتم که به اصرار خانواده ها بود و به طلاق رسید اون آقا رفت سراغ یه نفر دیگه، بعد از اون من اعتمادمو به مردا از دست دادم و هیچکسو قبول نکردم، تا اینکه ارشد همکلاسم بهم پیشنهاد داد و من ردشون کردم دوباره بعد از چند ماه بهم پیشنهاد دادن که قبول کردم بعد یه مدت قضیه گذشتم و گفتم و ایشون مشکلی نداشتن البته ایشون شهری بودن که من دانشگاه قبول شدم و من یه شهر دیگه م، باهم بیرون میرفتیم و قرار میزاشتیم خیلی خاطرات خوبی باهم داشتیم تا بخاطر کرونا همه جا تعطیل شد و فقط تلفنی با هم در ارتباط بودیم بعد از اون بخاطر کاری رفتم دانشگاه و یکماهی اون شهر بودم باز همه چی خوب پیش می رفت و خواهرامون از ارتباطمون مطلع بودن تا اینکه من وقتی برگشتم خونه گوشی ایشون خراب بود و اینستا روش نصب نمیشد موقع برگشت اینستای ایشونو رو گوشی خودم نصب کردم که رمزشو بهشون بدم خودشم خبر داشت که نصب کردم ولی فکر نمیکرد دایرکتشو چک کنم و اونجا متوجه شدم دختر دیگه ای به ایشون اصرار میکنه که قضیه رو با خانوادش در میون بزاره وایشونم بهش وعده و وعید داده بود، من قضیه رو گفتم بهش که چرا اینجوری گفت که اون دختر برام مهم نیست تو برام مهمی اون دختر خودش منو ول نمیکنه و میگه خودمو میکشم و این حرفا من بخاط اینکه دفه اول منو رد کردی حس خلا داشتم رفته با اون خواستم قضیه رو بهت بگم ترسیدم از دستت بدم ولی بهم فرصت بده جبران کنم، منم چون نمیتونستم ولش کنم قبول کردم ولی بعد حدود ۲۰ روز نمیتونستم با این قضیه کنار بیام و تیکه مینداختم بهشون و بعد که بهم یه پیام آماده داد درمورد طبیعت و جوابشونو ندادم و عکس العملی نشون ندادم و ایشونم دیگه بهم پیام نداد منم پیام ندادم و حتی همدیگه رو بلاک و آنفالو هم نکردیم و حتی خداحافظیم نکردیم از اون روز ۸۰ روز میگذره و نمیتونم فراموشش کنم، این مدت حتی پروفایل و پست غمگینم نزاشتم با اینکه ناراحت بودم استوری هامم خیلی عادی بودن تا این آخریا دو تا استوریمو نگاه کرد، بنظرتون امکان برگشتش هست؟ و چکاری انجام بدم؟ لطفأ کمکم کنین

سلام استاد وقتتون بخیر، من یه چند روزی هست با سایت شما آشنا شدم و ویدیو هاتونو دیدم خیلی جذابن و به آدم انگیزه و امید میدن، من یه سوالی ازتون داشتم اینکه چند سال پیش تجربه یک طلاق رو در دوران عقد داشتم که به اصرار خانواده ها بود و به طلاق رسید اون آقا رفت سراغ یه نفر دیگه، بعد از اون من اعتمادمو به مردا از دست دادم و هیچکسو قبول نکردم، تا اینکه ارشد همکلاسم بهم پیشنهاد داد و من ردشون کردم دوباره بعد از چند ماه بهم پیشنهاد دادن که قبول کردم بعد یه مدت قضیه گذشتم و گفتم و ایشون مشکلی نداشتن البته ایشون شهری بودن که من دانشگاه قبول شدم و من یه شهر دیگه م، باهم بیرون میرفتیم و قرار میزاشتیم خیلی خاطرات خوبی باهم داشتیم تا بخاطر کرونا همه جا تعطیل شد و فقط تلفنی با هم در ارتباط بودیم بعد از اون بخاطر کاری رفتم دانشگاه و یکماهی اون شهر بودم باز همه چی خوب پیش می رفت و خواهرامون از ارتباطمون مطلع بودن تا اینکه من وقتی برگشتم خونه گوشی ایشون خراب بود و اینستا روش نصب نمیشد موقع برگشت اینستای ایشونو رو گوشی خودم نصب کردم که رمزشو بهشون بدم خودشم خبر داشت که نصب کردم ولی فکر نمیکرد دایرکتشو چک کنم و اونجا متوجه شدم دختر دیگه ای به ایشون اصرار میکنه که قضیه رو با خانوادش در میون بزاره وایشونم بهش وعده و وعید داده بود، من قضیه رو گفتم بهش که چرا اینجوری گفت که اون دختر برام مهم نیست تو برام مهمی اون دختر خودش منو ول نمیکنه و میگه خودمو میکشم و این حرفا من بخاط اینکه دفه اول منو رد کردی حس خلا داشتم رفته با اون خواستم قضیه رو بهت بگم ترسیدم از دستت بدم ولی بهم فرصت بده جبران کنم، منم چون نمیتونستم ولش کنم قبول کردم ولی بعد حدود ۲۰ روز نمیتونستم با این قضیه کنار بیام و تیکه مینداختم بهشون و بعد که بهم یه پیام آماده داد درمورد طبیعت و جوابشونو ندادم و عکس العملی نشون ندادم و ایشونم دیگه بهم پیام نداد منم پیام ندادم و حتی همدیگه رو بلاک و آنفالو هم نکردیم و حتی خداحافظیم نکردیم از اون روز ۸۰ روز میگذره و نمیتونم فراموشش کنم، این مدت حتی پروفایل و پست غمگینم نزاشتم با اینکه ناراحت بودم استوری هامم خیلی عادی بودن تا این آخریا دو تا استوریمو نگاه کرد، بنظرتون امکان برگشتش هست؟ و چکاری انجام بدم؟ لطفأ کمکم کنین

خب وقتی از بلاک در آمدین یعنی شرایط اوکی هست برای رفتار مناسب حالا بذارین خودش پیش قدم بشه یکم فاصله بگیرین تا خودش این خلا رو حس کنه مظمئن باشین برمیگرده

ممنون، آخه از اولشم اصلا همدیگه رو بلاک و آنفالو نکرده بودیم.

خب بنظرمن که خودم این مساِئل رو ب نوعی تجربه کردم از یه جهت امتیز محسوب میشه نسبت به کسی که بلاکه شما به راحتیمیتونید توجهشو جلب کنید بهتون پیشنهاد میکنم ویدیوهای آقای عربی رو با دقت ببینید

سلام و روز بخیر .استاد من حدود دوسال با یه نفر دوست بودم من عاشقش شدم و همه کاری براش کردم که بهش ثابت کنم چقدر دوسش دارم.بهم گفت دختر سفتی هستی و مطمئنم منو دوس داری و بهم ثابت شده. همیشه هم بهش گفتم دوسش دارم هم بهش ثابت کردم .همیشه مراقبش بودم مثل یه مادر .دوسه دفعه کات کردیم ولی آشتی که کردیم رابطمون بهتراز قبل شدو بیشتر دوسش داشتم وهمیشه هم بهم گفت تو هواموداری یه دفعه میخواستم ازش جدا بشم بهم گت نمیزارم هیججا بری بدون تو میمیرم نابود میشم تو همیشه هوامو داری .منم که عاشقشم نتونستم قیدشو بزنم بازم ادامه دادیم بهتراز قبل هرجا میرفتیم خودش میگفت من زنشم و واقعا هم عین زن و شوهر بودیم انقدر رابطمون خوب بود همه دوستام میشناختنش دوساله بهم دست نزد چون خودمم اجازه نمیدادم یه دفعه جواب تلفن و پیاماشو ندادم انقدر نگران شده بود تا جلو خونموم اومده بود فکر کرده بود من یاهاش تموم کردم …وبعداز اون اینکه از اولم صحبت ازدواجی بینمون نبود اما متوجه شد که حساس شدم بهم گفت باهم ازدواج کنیم بدبخت میشی چون از هرنظر تو بالاتری منظورش شغل و تحصیلات و این موارد بود..اما به نظر خودم که بهونه بود بعدم خانوادشو بهونه کرد و جدیدا ۳هفتس گفته دارم ازدواج میکنم خانوادم اوکی دادن .بهم گفت من زندگی خوبی نخواهم داشت با تو خیلی خاطره دارم بهم گفت برا منم سخته بعد گفت واسه ازدواج باید دل آدم بلرزه .بهم گفت بهترینا برات هست…بعد من یکی دودفعه باهشون چت کردم بعد از کات کردن آخرمون راجب بورس بود و مجبور بودم چون بورسشون دست من هستش .وسط چت کردنمون عکسشو فرستاد هم گفت میدونم دلت برام تنگ شده .من هیچی نگفتم خودش ادامه داد اگ دوس داری توم عکستو بفرست منم گفتم نمیتونم.گفت باش و دیگه چیزی نگف .استاد من واقعا عاشقشم و میخوام برگرده و دوس دارم باهاش ازدواج کنم .راهنمایی میکنید با توجه به صحبتام که چیکار کنم؟؟

سلام خسته نباشین من حدود یکسال با پسری آشنا شدم ایشون خارج از کشور زندگی میکرد و برای دیدار خانوادش ایران آمده بود از بار پنجمی که همدیگرو دیدیم به من پیشنهاد ازدواج داد و تو این مدت خیلی رابطه خوبی داشتیم و سه ماه پیش نامزد شدیم . روز نامزدی مهریه من در دفتر بله برون ثبت شد ۱۱۴ سکه عندالمطالبه تو این مدت دنبال کارهای عقد رفتیم و همه کار انجام دادیم تا اینکه یک روز سر عندالمطالبه بودن با من بحثشون شد و من گفتم شما و خانوادت امضا کردین دفتر بله برونه و ایشون در کمال ناباوری به من و خانوادم تهمت زدن که ما بعدا خودمون عندالمطالبمو اضافه کردیم خلاصه ۵ روز مونده به عقد سر این قضیه خودش و خانوادش اومدن خونمون و کلی داد و هوار کردن و دوباره تهمت زدن و خوده ایشون به پدرم گفت ازتون شکایت میکنم و حرفای بسیار نامربوط حتی راز دوران قبل نامزدی که با هم دوست بودیم به پدرم گفت و همه چیزو بهم زد و رفت و الانم نمیاد وسایلاشو ببره و همش تهدید شکایت میکنه من نمیدونم چه کنم هنوز توشوکم و دارم داغون میشم چون دوسش داشتم ولی تمام حرمتها از بین رفت و ایشون مثل یه شی بی ارزش با من رفتار کرد حالا من چه کنم

سلام خوبید ببخشید منو عشقم تقریبا یک ماهه جدا شدیم دوتاموننن خیلییی همو دوست داریم اما عشقم فکر میکنه نمیتونه خوشحالم کنه و فکر میکنه بدون اون زندگیم بهتره و من بارها اینو براش توضیح دادم و مشکلات زندگیش که داره نمیخواد توی زندگی من تاثیر داشته باشه بخاطر همین ازم جدا شده ولی من دوست دارم همه جوره پشتت باشم و مطمعنم خیلی دلتنگمه ۲ هفتس دارم با تمامی انرژیم به ساب گوش میدم اما مرحله اخر رو که توضیح دادید رو به خوبی انجام ندادم و از امروز دوباره میخوام به طرز درست و با مدیتیشن انجام بدم میخواستم ببینم با این وجود باز مشکلات زندگی میتونن مانع رابطه ی ما میشن و اینکه آیا برمیگرده قبلا یکبار به همین دلیل جدا شدیم اما بعد از یک هفته برگشت و بم گفت همش میخواستم زنگت بزنم و اینکه من یه اشتباه کردم که تو مدت جداییمون رفتم به دیدنش و با اعماق وجودش بغلم کرد و از دوستاش که پرسیدم بعدش خیلی حالش بد بوده و بم پیام داد ازم تشکر کرد و گفت نمیتونه واقعا برگرده و گفت که دوستم داره حالا باید چیکار کنم برا اینکه برگرده و بدونه که من اذیت نمیشم و میخوام براش بجنگم و دارم هر روز با انرژی به ساب گوش میدم

سلام الان دومین روزی هستش که از پارتنرم جدا شدم و ما تقریبا ۹ ماه دوست بودیم و چون ایشون یه شهر دیگه هستن و من یه جا دیگه تو این مدت ۳ بار همدیگرو دیدیم که یه بار از اون ۳ بار ۱۰ روز شبانه روز با هم بودیم ولی حالا ایشون رابطه رو پایان دادن به بهونه ی بی پولی و اینکه حالا حالا ها نمیتونه یه زندگی بسازه و نمیخواد بیشتر از این وابسطه ی ایشون سربازم هستن و از اولم که با هم بودیم سرباز بودن و من ۴ سالم از ایشون بزرگترم به هر حال من بهشون گفتم تو از اول دوستی وضع مالیت در همین حد بوده و هیچی تغییر نکرده الان تازه یادت اومده و احساس میکنم این یه بهونه بوده و بیشتر از طرف خانواده تحریک شده و مجبور به جدایی البته متاسفانه تو طول رابطمون من چند باری ب خاطر بچه بازی باعث ازار ایشون شدم و احساس میکنم شاید از من خسته شدن ولی به همون اندازه ام پشتشون بودم حتی به خاطرشون خطمو عوض کردم و …. الان با وجود اینکه میدونم از لحاظ مالی خوب نیست و من به مراتب ازش بالاترم ولی واقعا دوست دارم دوباره برگرده و به نظرم تنها راه برگشتش اینه که وضعیت مالیش تغییر کنه یا حداقل یه انگیزه ای پیدا کنه چون در حال حاضر خیلی بی انگیزه شده . ما خیلی دوستانه از هم جدا شدیم ایشون گفتن دوستم دارن ولی مجبور به جدایی هستن و از دو روز پیش که جدا شدیم من با تمام توان مقاومت کردم که هیچ پیام یا زنگی بهشون ندم و در کل جوری نشون ندم که خیلی ناراحتم ولی خب درونن ناراحتم و واقعا دوست دارم برگردن . میخواستم بدونم با قانون جذب میتونم دوباره جذبشون کنم؟

سلام استاد.. ببخشید چیزی ک متوجه شدم درسته مدیتیشن هر روز باید انجام بشه؟؟؟ و اینکه تصویریازی ذهنی هرشب قبل از خواب و هر روز بعد از خواب

سلام استاد… ببخشید مدیتیشن باید هر روز انجام بشه؟؟؟؟ و تصویر سازی ذهنی هرشب قبل خواب و هر روز بعد از خواب؟؟؟؟ درسته؟

سلام .من حدود ۱/۵ سال با همکلاسیم بودم که ۳ ماه نامزد کردیم از اول هم به قصد ازدواج باهم بودیم ..اونقدر همدیگه رو دوست داشتیم که به هیچ عنوان نیم ساعت هم از هم بی خبر نبودیم من باعث شدم تو زندگیش تغییراتی ایجاد بشه که همیشه ازم تقدیر میکرد می‌گفت برکت منی .بعد هر موقع منو میدید می‌گفت کی عقد میکنیم من می‌خوام با زنم بیشتر باشم ببینمش اون آخرین شبی که دیدمش با دو تا مامانا و خواهرش رفتیم پیک نیک بیرون یه بحثی پیش اومد که باعث کدورت شد بین من و مادرم و مادرش و من ناخواسته این بحث رو کش دادم و باعث شدم رو مخش راه برم هی مقصر اونا رو دونستم بهم گیر داد بریم مشاور منم امتناع کردم چون در شرایط خوبی نبودم جراحی دندون کرده بودم عصبی بودم نمیتونستم تصمیم درستی بگیرم برای همین با غرورم پسش زدم یهو گفت تمومه دیگه این رابطه چینی بند زده شده ممکنه رومون بعد ها به هم باز تر بشه و …منم یهو تازه به خودم اومدم (خوب دوسش داشتم)گفتم نه میام مشاور گفت نه دیگه دیره و از این حرفا فرداش خطش رو عوض کرد از هر خطم منو بلاک کرد بهش پیام دادم گفتم چرا اینطوری می‌کنی قبول دارم بزرگش کردم ولی جبران میکنم گفت نوش دارو پس از مرگ سهراب ..دوست دارم ولی نمیتونم برگردم چون ما به درد هم نمی‌خوریم خیلی از آدمایی که همو دوست دارن از هم جدا میشن چون با هم نمیسازن .یه هفته کاری به هم برگردیم ولی با آرامش جوابمو داد و دوباره بلاک کرد گفت به نفعمونه من خودم دارم عذاب میکشم بدترش نکن همه وسایلاشم دادم بهش .من بعد رفتنش تب کردم دق کردم خواب ندارم خوراک ندارم بهش گفتم چند بار زنگ زدم بازم گفت نه و بلاک کرد و الان هیچ اکانتی تو صفحه مجازی نداره ولی خطش روشنه اما بازم اگه زنگ بزنم بلاک می‌کنه یا اگه جواب بده بازم میگه نه می‌دونم .. الان حدود سه هفته از جدایی میگذره ..من دیگه از امروز تصمیم گرفتم هیچ پیامی بهش ندم هیچ زنگی نزنم پروفایل هم عکس خودمو گذاشتم ..ایشون آدم مذهبی هست و اصلا اهل دختر و اینا نیست که بخواد با کسی بره منم اولین دختری بودم که باهاش بوده می‌گفت همش خداروشکر که اومدی تو زندگیم هیچکی مثل تو نمیتونه برام باشه با هیچکی نمیتونم جور باشم .آیا امکان برگشتش هست؟؟با وجود اینکه همکلاسیمه کلاساشو یکی در میون میاد اخلاقش خیلی تند شده نه با من کلا …الان که مجازیه اسمش رو میبینم هوایی میشم … آیا میشه دوباره برگرده ؟؟آرزوش من بودم که بهم برسه حالا چطوری رفته جالب اینه که همش میگه تو اگه دوسم داشتی کوتاه میومدی اگه دوسم داشتی مشاور میومدی اگه دوسم داشتی قدم برمیداشتی برات ده قدم برمیداشتم

یعنی باید هرروز تصویر سازی کنیم تا بهش برسیم؟؟؟؟

سلام من و پارتنرم حدود ۶ ۷ سال باهم رفیق صمیمی بودیم و واقعا دوسم داشت و حدود ۴ ۵ ماه هم بود که وارد رابطه شده بودیم و تو اوج دوس داشتن و توجه وقتی سر مسئله ای از دستش ناراحت شدم از ۱ماه پیش یدفعه دیگه جوابمو نداد اونم تو اوج احساسی بودنش و من در حد چند روز یمقدار پیگیر شدم ببینم چی شده و بعد کاملا رهاش کردم ایا امکانش زیاد هست که ترمیم شه رابطمون؟

سلام وقت بخیر ممنون بابت مطالب مفیدتون من ۱۸ سالمه و با یه اقای دوست شدم که ۲۳ سالشون بود ۱ ماه ونیم که دوست شده بودیم این آقا پزشک بودن و بحث سربازی و تخصصشون بود من با شوخی به ایشون گفتم من نمیتونم تحمل کنم بری یه شهر دیگه و اینا بعد یه کم حرف زدن بنده این اقا گفتن راستش من این موضوع یک هفته ایه خیلی اذیتم میکنه که چیکار کنیم و … و بعد همینطور این اقا حرف زدن و گفتن به توافق رسید که کات کنیم که نخوایم تازه دوسال دیگه که خواستن تخصص وسربازیشونو برن کات بکنیم که دو طرف حالمون بد بشه الکی الکی جدیش کرد وگفتن بهترین کار اینکه کات بکنیم که آسیب نبینیم ایناقا اینجور که میگفتن دو تا دوست دختر دیگه ای هم داشتن قبل من و بعد از چندسال منجر به جدایی شده و الان خیلی میترسن خودم فهمیدم که دلیلشون بهونه است و واقعا میخوان کات کنن از نظر شما همینطوره؟؟ فردای همون روز رفتم بهشون پیام دادم که قضیه چی بوده که چرا سریع گفتی کات وسربازی و تخصص ات بهونه بوده بهم گفتن ببین من توی رابطه اولم مثل و بودم سه سال با طرف بودم و بعد از جدایی ادم سابق نشدم و یکم افسردگی رو دارم و دلم نمیخواست که این اتفاق واسه تو هم بیوفته بعدشم بهم گفتن عجله نکن واسه رابطه و…. و میخوای قبول کنی که این رابطه تموم شده دیگه با نه وایمجور حرفای دیگه اما من الان بعد از یک هفته هنوز دوستش دارم اون اقا رو و دوست دارم برگرده امکانش هست برگرده یا نه ؟

الان من باید چیکار بکنم که این اقا به زودی برگردن سمتم و به نحو خوبی دوباره رابطه شکل بگیره؟ میدونم دو تا مشکل بودبین رابطمون که خود من از طرف خودم باید درستش میکردم که نکردم . اصلا نمیتونم دلیل رفتنشو بفهمم خیلی خوب پیش میرفتن جوری حرف میزدن که واقعا هدف دارنواسه رابطه و بخاطرخوش گذرونی و سرگرمیشون نیست اما نمیدونم یهو چیشد و فکر میکنم این اقا از ۳ یا ۴ روز قبلش فکر کات کردن بودن

سلام آقای عربی وقتتون بخیر ممنون بابت مقالات عالی سایتتون و البته تشکر بابت زحمات خدا پسندانه شما من با سایت شما تازه اشنا شدم من درگیر یه رابطه بودم ما تصمیم به ازدواج گرفتیم اما بخاطر مشکلات مالی من و مشکلات دیگه نشد برم خاستگاری و گرنه همون ماه اول اشنایی تمومش میکردم و میرفتم برای خواستگاری ما همدیگر رو خیلی دوست داشتیم بخصوص هفته های اول اشناییمون من و اون بهم علاقه داشتیم اون دختری حساس و زود رنج بود و من نمیگم اشتباه بودن ولی حرفا یا کارای بی اهمیت که هیچ ارزشی نداشتن حداقل از نگاه من برای اون خیلی ارزشمند بود من تا جایی که تونستم برای درست کردن رفتارم و رفع مشکلات و موانع تلاش کردم اونم میخاست و یسال به پام موند اما خیلی وقتا قولاش فراموشش میشد هیچوقت نخاستم اذیتش کنم اگرم سورپرایزی یا تلاسی بود فقط بخاطر این بود که دوسش دارم اون بالبطع بخاطر علاقه من به من محبت میکرد واقعا من تلاش میکردم برای تغییر برای درست کردن مشکلات رفع موانع بخدا قسم چنین بود اونم دختر خوبی بود خیلی نقاط مشترک داشتیم و البته همدرد چون سختی هایی که تحمل کرده بودیم مث هم بود اون چندباری قهر گرد اما من به هر طریقی شده بود اونو به ادامه رابطه برگردوندم اونم میدونه من ادم حساسیم و عاشقانه دوستش دارم فقط کمی عصبیه و خیلی زود عصبانی میشه و تصمیم میگیره بهش هزار بار گفتم بریم مشاوره بریم مشکلات رو با حرف زدن حل کنیم اما اون میگفت ما ادم هم نیستیم. توی وجودم با اینکه خیلی افتضاح روز اخر عصبی بود و به من توهین کرد اما من هیچی بهش نگفتم و درخواست کردم اروم باشه اما اصلا اروم نشد و گفت میخاد نامزد گنه البته میدونم گه دروغ میگه و مطمعنم البته ی حس غریبی بهم میگه برمیگرده چون تمام ارتباطات من باهاش قطع شده و به کلی من بلاکم حتی تهدیدم کرد که بخاطر اینکه دوستشو واسطه قرار دادم بیاد دم خونمون و ابرمونو ببره البته شماره خاهر و برادر منو داشت من مطمعنم حداقل به خاطر شناختی که ازش دارم پشیمون میشه چون واقعا جونمم براش میدم خودشم میدونه اما دلیل رفتنش رو فقط رفتارای من عنوان کرد درحالیکه من هیچ کاری که اونو ناراحت بکنه نکردم مث خیانت یا مسخره کردن اما رفت… حالا از شما خواهش دارم اگر سوالی یا چیزی رو از قلم انداختم بفرمایین تا برای ی مشورت صحیح بهترین تصمیم گرفته بشه و اگر میشه بگین بنظرتون میشه برگرده؟میشه مجدد شروع کنیم و از اول ولی اینبار با دقت و مشاوره و برنامه ریزی ادامه بدیم من خیلی خاطرات خوبی باهاش دارم امکانش هست؟ من بجز خدا کسی رو ندارم به اون توکل کردم ببخشین زیاد شد اما لطفا راهنماییم کنید ممنونم براتون ارزوی خوشبختی میکنم اقای عربی و امیدوارم هرگز دلی مث دل من نشکنه…چون ما قول و قرار گذاشتیم…روز اول بهش گفتم من زود وابسته میشم اگر آمدی که باز بخای بری همین الان برو تا دل بهت نبستم اونم قبول کرد تا ته خط باشه اما نموند و من دلم شکست ممنون بابت زحماتتون کمکم کنید!!!!!

این عوضیا چرا اولش هرکاری میکنن که ما بهشون وابسته شیم بعد که ب هدفشون رسیدن مثل حیوون میذارن میرن انگار که نه انگار اصلا ادمو میشناختن. بعد از ۱ سال یادش افتاد که نمیتونه واسم زندگی شاد بسازه و اخلاقای بدشو هم نمیتونه تغییر بده. گفت همینم که هستم و رفت😐

سلام وقتتون به خیر استاد با انجام این مراحل می تونم همسرم رو که بهم خیانت کرده به زندگی برگردونم لطفا راهنماییم کنید ممنون میشم

سلام آقای عربی وقتتون خوش.. ما یه چند وقتی هست به طور کلی به مشکل برخوردیم متاسفانه پارسال طی یه ماجرایی باهم کات کردیم و بعد چندماه دوباره بهم برگشتیم .. من الان متوجه شدم که پارسال دلیل کات وجود یک نفر دیگه بوده.. در حال حاضر با اون یک نفر مشکلی ندارم به هرحال برام گذشته و فک میکنم دیگه این موضوع نمیتونه پیش بیاد ولی خیلی مغروره و متاسفانه خودم مقصرم چون هیچوقت بلد نبودم رها کردنشو و در واقع مطمئن شده از بودن همیشه من و هیچوقت استرس رفتن منو نداره…الان من برای اولین بار به سختی گفتم که باید درست بشه و همون عشق عزیز و درست من بشه تا بتونم تحملش کنم..می‌خوام بدونم این راهکار ها به برگشتن و درست شدم رابطمون کمک می‌کنه؟و با اینکه من تموم کننده بودم به طور جزئی، آیا اون پشیمون میشه و برمیگرده برای درست شدن رابطه؟

سلام وقتتون بخیر,ممنون از مقاله خوبتون، ویدیوی تجسم و تصویر سازی که در مقاله فرمودید گوش کنیم لینکش نیست، از کجا باید دانلود کنیم؟؟؟

سلام خدمت استاد عزیز من مهرداد هستم ۳۰ ساله. تا الان رابطه های زیادی رو تجربه کردم. همیشه دنبال یه پارتنر وفادار،بااخلاق،میگشتم. همیشه انسانیت سرلوحه زندگیم بوده. ولی با هرکس وارد فاز دوستی و آشنایی میشدم به مشکل برمیخورم.خیلی کامنتای دوستان رو خوندم.و خیلی رفتارایی که با دوستانمون میشه دقیقا توی رابطه هام دیدم و همیشه از کنار آدما میگذرم،چون ارزش آدمی خیلی بالاتر از اونیه که ما فکرکنیم،ای کاش میتونستم حس و حالم رو بیان کنم.منم کسایی اومدن توی زندیگم که دوست داشتم برگردن و یا رابطه مون خیلی بهتر پیش میرفت،ولی نشد. توی خیلی روابط دیده میشه که طرف مقابل چیزی درخواست میکنه،و سعی میکنه با تحت تاثیر قرار دادن طرفش به نیازش پاسخ مثبت داده بشه. هیچ وقت تن به این خواسته ها ندادم و نمیدم،چون این رو ضعف میدونم،ولی یه سوال دارم استاد عزیز،این که تا کی و کجا قراره رابطه ها اینگونه پیش بره،دقیقا جذابیتی که شما ازش حرف میزنید بنظر من یه حالت بیمارگونست برای تمام ما آدم ها متاسفانه،وقتی ینفر از تمام هستیش مایه میذاره و خرج میکنه از چشم ما میفته و بقول شما جذابیتش کم میشه.توی رابطه ها اصولا هرشخص بفکر منافع خودشه و من فکرمیکنم تا زمانی که ماها این طرز فکرمون باشه و منافع خودمون رو به دیگران ترجیح بدیم چیزی بدست نمیاریم،امیدوارم منافع دیگران اولیت ما باشه ولی به این معنی نیست که ما بخودمون احترام نذاریم. نمیدونم چی شد،اینارو گفتم،میخواستم سوال بپرسم ولی سوالم نیومد استاد و بیخیال عشق و بازگشت عشق شدم.چون خیلی وقتا حقایق رو ما میدونیم ولی نمیخوایم قبول کنیم و تو شرایطی هستیم که قدرت فکر و تصمیم گیری نداریم. امیدوارم بهترینا واسه همه رقم بخوره خوشحالم همچین جوی هست و همه مشکلات و دغدغه هاشونو خیلی راحت میگن و بهشون پاسخ داده میشه،ممنون از استاد بزرگوار و کسایی که نیت خیر دارن 💖همتونو دوست دارم💖

درود من تقریبا یکماهه که با کسی که بهش علاقه دارم هیچ پیامی مبادله نکردیم یعنی ازسمت ایشون بود و من هم تا الان بهش پیامی ندادم و حتی بازدید مربوط به فضای مجازیم با ایشون هم گذاشتم روی همون یکماه بمونه کار درستی کردم یا اینکه نه بهتره که ببینه آنلاین میشم و…؟ درمورد نکاتی که گفتید یکسری چیزا برام مبهم هستن اینکه چیزایی که باعث میشه در طول روز اون یادم بیفته داشته باشم جلوی چشمم یا خیر دورشون کنم چیزایی که منو یادشون میندازه؟ یعنی دقیقا نمیدونم افکارم رو درموردشون چجوری در طول روز کنترل کنم فکر مثبت بکنم در طول رو به خودم بگم میرسم یا خیر؟ این افکار رو فقط موقع تصور بزارم؟ چون گفته بودید انتظار نداشته باشم ینی امیدی نداشته باشم؟ در طول روز چجور فکری کنم در کل چطور فکر کنم؟

سلام وقت بخیر ببخشید آقای دکتر بنده حدود یکسال پیش با یک آقایی آشنا شدم البته ایشان پسرخاله یکی از دوستانم هستندو اینکه ایشان در خارج از کشور زندگی میکنن الان حدود یک ماه و نیم از ایشان هیچ خبری ندارم یکهویی بدون هیچ خبری این ارتباط قطع شد و طی تلاشهای خودم با یکی از دوستانش متوجه شدم که گوشی ایشان خراب شده و دارن مهاجرت میکنن به اروپا و دوستش غیرمستقیم باهاش صحبت کرده گفته در اسرع وقت تماس میگیره با من اما هنوز هیچ تماسی انجام ندادن و هیچ دسترسی بهش ندارم .الان چیکار باید بکنم آیا باید منتظر بمونم که تماس بگیره؟آیا ادامه این رابطه درسته؟ ممنون میشم راهنماییم کنید بشدت حالم بد هست چون خیلی بهش علاقه دارم.

سلام دوستان مهسا هستم ۱۶ سالمه ، همه میگن بهت میاد بیشتر از سنت باشی مثلا ۱۸ ۱۹ سالت باشه منم مثل خیلی از دوستان ک نوشتن ۱۱ ۱۲ سالشونه و عاشق شدن این حسو داشتم ، اما نمیدونم دقیقا از کی . . من با یکی از پسرای فامیل هامون ک حدودا ۱۰ ماه ازم کوچیک تر بود از بچگی خیلی بهم نزدیک بودیم ، وقتی خیلی بچه بودیم حتی با هم حموم هم میرفتیم! وقتی میرفتیم خونشون با اسرار اون رو تختش میخوابیدم ، وقتی یکم بزرگ تر شدیم مثلا ۱۰ سالم شد اون پایین تخت می خوابید و معمولا تا صبح بیدار میموندیم و باهم حرف میزدیم بدون اینکه کسی بفهمه بیداریم! وقتی با بچه های فامیل جمع بودیم و بازی میکردیم تا من بازی نمیکردم اون بازی نمیکرد کلا بدون من هیچ کاری نمیکرد هر دو مون پوستمون برنز بود و عاشق اهنگ های بندری بودیم،وقتی اهنگ بندری می شنیدیم همه ما رو نگاه میکردن و ماهم همون نگاه میکردیم و غش غش میخندیدیم . . چند بار بدون اینکه کسی بفهمه یواشکی خیلی سریع و کوتاه گونه ام یا نزدیک لبم رو بوسید . من ک خیلی بهش وابسته بودم ولی درمورد اون اصلا نمیدونستم یادم نمیاد از کی این فکر به سرم زد،از زمانی ک یادم میاد فک میکردم عاشقشم بخاطرش خیلی گریه کردم وقتایی ک ناراحت بودم با فکر اون خودمو اروم میکردم به دلیل یکسری اتفاقات خانوادگی رابطه بین خانواده هامون کلا از هم پاشید روابطمون با کل خانواده مادریم به جز چند نفری نابود شد من تو سن خیلی کمی یعنی ۱۱ ۱۲ سالگی نابود شدم ، افسردگی شدید گرفتم اما هیچکس متوجه من نشد من آدم درونگرایی هستم همه بهم میگن خیلی مرموزی نمیتونیم چیزی ازت بفهمیم من از لحاظ روحی واقعا تباه شدم ، هیچوقت از سمت خانواده محبت ندیدم با اون اتفاق هم خیلی داغون شدم اما اون شکست عشقی کم کم منو سنگ کرد و اون همه عشق با تلغین و اجبار هایی ک خودم به خودم کردم تبدیل به تنفر و نسبت به اون و هر مرد یا پسر دیگه ای شد خودم اینجوری برداشت کردم ک اون حس من اصلا عشق نبود یه وابستگی بود . . و بخاطر سن بلوغ چیز طبیعیی بود من همیشه چیزا رو زودتر از هم سالام متوجه میشم تو گپ های دوستانه ک چت میکنم بهم میگن جوری ک تو حرف میزنی یه دختر ۲۰ ساله حرف میزنه! ، خودم دلیلشو این میدونم ک خود ساخته و مستقل بزرگ شدم و احساساتم نسبت به بقیه کمتره و معمولا دیگران بخصوص خانواده بهم میگن ادم سرد و عصبی هستم و ب دلیل کنجکاوی من و بی پروایی و ناظر نبودن خانوادم بر رفتار و احساساتم رشد عقلیم زودتر انجام شده و چیز هایی ک نباید میفهمیدم رو زوتر فهمیدم و زود بالغ شدم مدت زیادی نگذشت ک هوادار یه سلبریتی مشهور جوون شدم ک دقیقا ۱۰ سال ازم بزرگ تر بود اولین باری ک عکسشو دیدیم عاشق ک ن دیوونش شدم ، همش به خودم میگفتم خاک بر سرت مگه یاد رفت . . اما نتونستم جلوی خودمو بگیرم و واقعا عاشق شدم(۱۲ سالگی) من از گذشته نفرت دارم و ب یاد اوردنش ازارم میده ، درسته این رو یادمه!هیچکس نمیتونه ادعا کنه حافظش رو میتونه پاک کنه ، من تا حدی پاک کردم و گذشته اصلا برام مهم نیست . از اینکه چندین سال زندگیمو تباه کردم ناراحتم و میخوام جبرانش کنم هنوزم یه اون سلبریتی علاقه دارم و بعد از سه چهار سال هنوز یکبار هم ندیدمش درسته اون فرد رو دیگه به یاد نمیارم و فقط خاطرات گنگ و ماتی تو ذهنم هست و اصلا دیگه برام ارزشی نداره اما وقتی اسمش میاد یا اتفاقی عکسشو میبینم سریع ازش رد میشم و فکر کردن بهش رو دوست ندارم (از ۱۱ ۱۲ سالگی ک اون مشکل بوجود آمد ی بار هم ندیدمش) قبلا هم خوابشو میدیدم ولی حدود دو سالی میشه ک هفتاد هشتاد درصد خواب هایی ک میبینم اون توش هست و این خیلی منو اذیت میکنه . . خوابام اینو نشون میده ک بزودی می بینمش ، فکر کردن اینکه قراره دوباره اونو ببینم دیوونم میکنه ، اصلا نمیتونم تحمل کنم ک اسمشو بشنوم چ برسه ببینمش ! تو خوابام اینجوریه ک خانواده هامون آشتی کردن و همو میبینیم اون عاشق من شده و همش این ور اون ور میاد دنبالم و من دائم در حال فرار از اون هستم . . خدا شاهده تا الان هر خوابی رو دو بار دیدم دقیقا ب واقعیت تبدیل شد ، هر چقدرم اون خواب بخاطر فکر و خیال خودم بوده اتفاق افتاد دو بار ک سهله من تو این دو سال مرتب خوابشو میدیدم ک همشون هم تقریبا یجور بودن . واقعا داره کم کم انجام میشه یکی از فامیل هایی ک هنوز باهاش در ارتباط هستیم یجورایی داره از طرف خانواده اون شرایط آشتی کردن رو فراهم میکنه و تنها کسی ک مخالفه من هستم (این چیزایی ک میگم واقعا هیچکس به جز خدا نمیدونه ، کسی از حسم و . . خبر نداره!) اخه من چ دلیل یا حرفی دارم ک جلوی این ارتباط مجدد رو بگیرم از اون ور من هیچ حسی نسبت ب اون ندارم فقط بخاطر گذشته نمیخوام و نمیتونم ببینمش . . اما اگه ببینمش و اون عاشقم بشه چی؟ یا من این بار واقعا عاشقش بشم چی؟ ب هیچ عنوان نمیتونم! من عاشق اون سلبریتی هستم ،کسی ک حتی یکبار هم ندیدمش و یک ب میلیون هم امکان نداره عاشقم بشه ! به نظرتون اون تو بچگی منو دوست داشت یا فقط از روی محبت و حسی مثل یه برادر بهم داشت؟! (اون تک فرزند بود من از همه بچه های فامیل بیشتر بهش نزدیک بودم) من میخوام عاشق یه ادم معمولی بشم ک هم از این درد حسم نسبت به کسی ک حتی ندیدمش بیرون بیام و هم خودمو برای چند وقت دیگه ک قراره اونو ببینم آماده کنم ک یوقت عاشق اون نشم و اگه اون چیزی بهم گفت بگم کسیو دادم! میخوام مثل بقیه یه زندگی معمولی داشته باشم چندین بار سعی کردم از طریق مجازی دوست پیدا کنم اما هر چی با خودم میجنگم نمیتونم نبست به کسی حسی پیدا کنم ، به نظرتون چیکار کنم ک عاشق بشم-!؟

سلام استاد وقتتون بخیر سوالم اینه شما کلا در مورد بازگردوندن عشق گفتین ، در قانون جذب میشه کسیو جذب کرد که تا حالا هیچ رابطه ای باهاش نداشتیم؟ من عاشق کسی هستم ک فقط مجازی دیدمش اما تقریبا از کل زندگیش خبر دارم و اخلاق و رفتار شو در کل میشناسم ، اون شخص اصلا خبر نداره ک من وجود دارم! ادم شدیدا احساساتی هستم و از لحاظ روحی خیلی داغونم اما میشه گفت خوشبختانه ادم خیلی خیال پردازی هستم و امید به ایندم زیاده وگرنه تا الان زنده نبودم . هر شب قبل از خواب خیال بافی میکنم ک با اون هستم و عاشقانه همو میخوایم اون ادم خیلی مشهور و دقیقا ۱۰ سال از من بزرگ تره فاصله مکانی بینمون هم زیاده تموم دلخوشیم اینه اونایی ک از علاقه ی من نسبت ب اون شخص خبر دارن میگن خلقیاتم و رفتارام و از هر لحاظ شبیه به اونه . . آیا من میتونم با قانون جذب اونو ببینم و همینقدر ک من عاشقش هستم عاشقم بشه؟

سلام استاد وقت بخیر میخواسم بدونم مرحله ای اول چه قد باید انجام بشه ؟ و اینکه برای تصویر سازی فقط اون تصوری که خودتون گفتید انجام بشه یا خیر؟

سلام استاد.ممنونم از راهنماییی هایی که گذاشتین.من و دوست پسرم حدود یک سالی میشد که هم رو میشناختیم و ایشون مدام درخواست دوستی میدادن و من قبول نمیکردم و ما با هم در ارتباط بودیم بیرون میرفتیم ولی فقط به عنوان دوست عادی و ایشون مدام میخواستن که رابطه جدی برقرار کنن و در اخر من بعد از چند ماه قبول کردم و دوست شدیم اوایلش خیلی خوب بودیم و این اقا بسیار مهربون بود و بسیار توجه خیلی زیادی میکرد و مدام میگفت من نمیتونم ازت جدا بشم و خیلی دوست دارم خب منم علاقه ام شکل گرفت اوایل چون زیاد محلش نمیزاشتم مدام خودش زنگ میزد و پیگیر بود وقتی هم که دوست شدیم باز خیلی خوب بود ٣ ماه با هم وارد رابطه جدی شدیم جدا از آشناییت قبلی که داشتیم بعد از مدتی من مدام شکایت میکردم بابت بعضی رفتار هاش و همش قهر و اشتی که در بیشتر مواقع مقصر خودش بود و بعد ولی باز هم وقتی بعد از قهر همدیگرو میدیدیم میگفت نمیتونم جدا شم یک روز خیلی اتفاقی بدون هیچ دلیل خاصی گفت من دیگه خسته شدم و دوست داشتن کافی نیست و دیگه نمیخوام با هم باشیم و من هرچی سعی کردم بفهمونم که رابطه برام مهمه و نمیخوام جدا شم ایشون قبول نکرد با اینکه گفت خیلی دوست دارم اما خوشحال نیستم تو رابطه و بعدش کات کردیم و بعد از چند روز دو سه باری پیام داد و پاک کرد و زنگ زد گفتش من خوشحال نبودم و دلم برات تنگ شده خواستم صداتو بشنوم اما حرفی از بازگشت نزد میخواستم بدونم به غیر این روش هایی که گفتین انجام بدم باید چه ری اکشنی داشته باشم؟ چون تو این چند روز مشخص شده که من مشتاقم به رابطه برگردم با این توضیحاات چه روشی برای جذب این ادم خوب هست؟به نظرتون چند مدتی در اینستاگزام فعال نیاشم؟ یا اگر پیامی زنگی زد جواب ندم؟ یا جواب بدم اما بی تفاوت؟🙏🏻🥺میشه راهنماییم کنین؟

سلام استاد من تازه اشنا شدم باهاتون امیدوارم بتونین کمکم کنید، من با کسی که دوستش داشتم الان تقریبا ۶ ماهه که دیگه کاری بهم نداریم البته توی این مدت ایشون چند باری به من تکست دادن ولی من سرد جوابشو دادم چون ازش خیلی ناراحتم، در واقع من هنوز نفهمیدم ایشون چی میخوان. بعضی وقتا با من راه میان بعضی وقتا نه. من دیگ ۶ ماهی هست که بهش پیام ندادم ولی هنوزم دوستش دارم هیچ پروفایلی هم دیگه واسش نزاشتم، فقط یه بیوی عاشقانه هست که هنوزم هست. خواستم بدونم الان باید چیکار کنم که بازم با من همراه بشه. لطفا کمکم کنید

چه جالب قبل اشنایی با قانون جذب من ی قانون داشتم واس خودم هر‌وقت یکی با من اول بد کنه و از من جدا بشه بعد ی مدت میفته دنبالم و التماس میکنه همیشه هم دختر عموم میپرسید چطوری اخه چیکار میکنی میگفتم نمیدونم خودشون میان نمیدونم چرا من تو‌ زندگی خیلی اجتماعیم کلی اکیپ داشتم دختر پسرم برام فرقی نداشتن واس همین کلی ادم میومدن تو زندگیم و میرفتم ولی هرکدوم ک ی ذره بدی بهم میکرد من از بین دوستام خطش میزدم و فراموشش میکردم یکی دوماه بعد همش بهم پیام میداد و میگفت ببخش بیا باز دوست باشیم همین ولی من هیچ وقت نبخشیدم زودی سرد میشم از مردم تا قبل امسال ی روزی با خودم خلوت کردم گفتم چرا اینجوری شدم چرا اصلا با ادمایی هستم ک اینقدری دوسشون ندارم ک ببخشمشون وس همرو گذاشتم کنار تا همین الان یکی از دوستام( دخترم و اونم دختره) همش پیام میده میگه ابجی بگو چیکار کردم اینجوری شدی باهام حرف نمیزنی حتی با اینکه از این اخریا‌کینه نداشتم بدی نکرده بودن چون من ولشون کردم بهم پیام میدن طبق اون قانونی ک واس خودم داشتم بعد با قانون جذب اشنا شدم حالا هرروز ب خودم حس خوب میدم دل نازک شدم زودرنج ترم شدم ولی میبخشم مخصوصا اینکه دیگه با مامان بابام بد تانمیکنم چون نشستم فک کردم دیدم تا گیری ب کارشون میفته یا حالشون بد میشه من براشون میمیرم براشون پر میکشم همه کاری میکنم پس چرا باید وقتی بهم میگن فلان جوری ک خیلیم حرف‌بدی نیس سریع عصبی بشم یه چیزی جواب بدم الان یه دوست دارم فقط یکیه ولی دوسش دارم واس حتی ی چیزایی بخشیدمش ک بروشم نیوردم مثل تولدم ک یادش نبود با اینکه دوست ۲۰سالمه اونم ولی از اون طرفم کلی کمکم میکنه پشتم با کسی حرف نمیزنه میریم بیرون دوتایی پیادن روی همش داریم میخندیم و‌خوشحالیم با همم داریم ی کاری راه میندازیم ک تا الان خیلی عالی پیش رفته حالا من دارم از قانون جذب تو‌ خوبی بدون انتقام و تنفر استفاده میکنم عشقی ندارم ولی میخوام جدیدا ی عشقم واس‌خودم پیداکنم چون الان میدونم دقیقا چی میخوام ولی ممنونم از شما ک این نکته رو گفتین ک اخرش باید رها کنیم چون اینو نمیدونستم با اینکع تو کلی کانال ‌و سایت قانون جذب هرروز هستم ولی ی مدت میگفتم چجوریت ک پول اومد خوشی اومد ارامشم اومد ولی عشقه نمیاد حالا میفهمم چون واسه اونا خیالم راحت تر بود ک اومده پس منتظرش نبودم حالا اینم میدونم چیکار کنم

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

document.getElementById(“comment”).setAttribute( “id”, “a89b0f4d1268ba6abcc5b406f1e4b432” );document.getElementById(“g497057668”).setAttribute( “id”, “comment” );

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم مرا با ایمیل از کامنت‌های آینده‌ی این پست مطلع کن. (همچنین می‌توانید بدون ارسال کامنت مشترک شوید.)

آخرین مطالب

با تمرینات قانون جذب شما به عشقم رسیدم، با دخالت…

آموزش قانون جذب عشق: چگونه عشقم را برگردانم؟ فیلم‌های…

جذب فرد خاص با قانون جذب (نمونه واقعی) + متد اختصاصی…

مردی که با او به شوهرم خیانت کردم (گفتگو + ویدیو)…

فراموش کردن عشق ازدست رفته – درمان وابستگی شدید

بهترین راه برای برگرداندن عشقم چیست؟ پرسش از علی عربی…

علی عربی هستم؛

دنیای امروز یک بوگاتی‌ست که نیمه شب با سرعت 400 کیلومتر در ساعت، در جاده‌های تو در توی بارانی در حرکت است. این‌جا فرصت تردید نیست.

من با کوچینگ و همراهی فارسی زبان‌ها و غیرفارسی زبان‌های کل جهان، و با بینش‌ها، دانسته‌ها، داستان‌ها و تجربیات در کنار مربیان و انستیتوت‌های جهانی و ایجاد روابط فرهنگی بین‌الملل از هند تا برزیل، امروز فضایی خالص و نو به وجود آورده‌ام. طرح طلایی فضایی بی‌پرده‌ و خالص مثل طلاست؛ و پذیرش محدود، از اولین اصول آن است.

پاره کردن الگوها، باورها و ساختارهای کهنه‌ و خطرناک زندگی، رابطه و کسب و کار، اولین خصیصه‌ی من است. چیزی که در جمع ما مشهود، و در آموزش‌های این وب‌سایت رد پای آن معلوم است.

tarhetalayi@gmail.com

You cannot print contents of this website.

با عرض خوش‌آمد، لطفا وارد شوید

بازیابی رمز عبور.

رمز عبور برای‌تان ایمیل خواهد شد.

به نتیجه نرسیدن یک رابطه مطمئناً بی دلیل نبوده و همین دلایل ممکن است در صورت برگشت به یک رابطه تمام شده باعث ایجاد مجدد مشکلات شود؛ سعی کنید قبل از تصمیم به برگشت به رابطه قبلی در مورد آن به خوبی فکر کنید.

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ بسیاری از افراد مطلقه، برای ازدواج مجدد، احساس شک و تردید شدید دارند، در حالی که ازدواج مجدد، حق طبیعی هر فرد مطلقه است؛ البته آدم­های مختلف دلایل متفاوتی برای ازدواج مجدد نکردن دارند و مجرد ماندن تا پایان عمر، در صورتی که انتخابی واقع­‌بینانه باشد، یک سبک زندگی محترمانه است.

در واقع سلامت انسان ها فقط به ازدواج مجدد بعد از طلاق وابسته نیست. اما به نظر می­ رسد کسانی که تن به ازدواج دوم نمی‌دهند، بیشتر در یک حالت اجبار این کار را می‌کنند. با این حال باید اذعان داشت که طلاق پایان بسیاری از روابط مهم و نخستین گام برای شروع جدید است.

برای عبور از فرآیند طلاق باید هیجان­های پس از طلاق را تجربه کرد تا بتوان با گذشت زمان، دوباره ازدواج کرد و زندگی بهتری نسبت به قبل داشت. در این بین اولین گزینه برای برخی افراد، ازدواج مجدد با همان همسر سابق است. می­ شود گفت که افراد در شرایطی در موقعیتی قرار می­ گیرند که باید برای بازگشت به رابطه قبلی تصمیم بگیرند.چطور به رابطه برگردیم

اما این شرایط چیست و در چه مواقعی برگشت به رابطه قبلی، می تواند گزینه مناسبی باشد؟ در این مطلب به این دو سوال پاسخ خواهیم داد.

مردان عموما، چه تقاضادهنده­ طلاق باشند چه نه، معمولا تمایل بیشتری به بازگشت و آشتی را از خود نشان می ­دهند، بازگشت (پس از طلاق) که از آن به­ عنوان وابستگی عاطفی به همسر یاد می ­شود، با میزان خو گرفتن و عادت کردن به زندگی پس از طلاق (به اصطلاح جا افتادن) رابطه­ عکس دارد؛ یعنی هر چه شما با زندگی فعلی پس از طلاق از ابعاد مختلف بیشتر خوگرفته باشید، کمتر مایل به بازگشت هستید و بالعکس.

در هر حال برخی از دلایلی که باعث می­ شود به ازدواج مجدد با همسر سابق فکر کنیم، عبارتند از:

مهمترین دلیلی که بیشتر افراد مطلقه به­ خصوص زنان، برای ازدواج کردن با همسر سابق می‌آورند، این است که نمی‌خواهند بچه‌ها زیر دست ناپدری یا نامادری بروند.

در شرایطی نیز ما دائما خبرهای مبنی بر تغییر همسر سابق مان می ­شنویم. تغییر همان مسائلی که باعث گرایش ما به طلاق شد. برای مثال مشکلات اقتصادی و بیکاری همسر یا اعتیاد که دیگر رفع شده است. به­ خاطر همین تمایل به بازگشت بیشتر می­ شود.

ازدواج با فردی غیر از همسر سابق، نیازمند سازگاری جدید با موقعیتی است که تقریبا برای ما کاملا ناشناخته است. ترس از این ناشناخته­ ها، ممکن است باعث شود ما تمایل داشته باشیم که به همان وضعیت قبلی برگردیم. وضعیتی که گرچه گاهی سخت بود، اما برای ما شناخته شده ­تر بود.

برخی از افراد بعد از طلاق دائما از طرف دیگران سرزنش می ­شوند که چرا طلاق گرفتند. این فشارها می­ تواند احساسات متناقض و گاه تمایل به بازگشت را ایجاد کند. به­ خصوص زمانی که رابطه­ قبلی خویشاوندی است.

همسر سابق از رفتارهای خود ابراز پشیمانی می­کند و دائما اصرار بر برقراری رابطه­ مجدد دارد.

بعد از طلاق موجی از هیجانات منفی از تردید تا تنهایی، از احساس گناه و تقصیر تا اضطراب و.. وجود ما را می­گیرد. گاهی فکر می­ کنیم برای رهایی از همین هیجانات منفی و جبران خطاها، باید دوباره به این رابطه برگردیم.

یکی بودن محل کار و آموزش، تماس اینترنتی، فرستادن پیامک، تلفن کردن، دیدار در مسیر رفت­‌وآمد، پیغام دادن توسط دوستان مشترک، گفت‌­وگو و مشورت کردن با همسر سابق درباره­ مسایل و مشکلات فرزند و… زمینه‌‌‌سازان برقراری رابطه­ های مکرر است که می­ تواند تمایل به بازگشت در رابطه را ایجاد کند.

البته باید متذکر شوم که در شرایطی خاص، انگیزه­ های بسیار منفی از بازگشت به رابطه در بین طرفین یا یکی از آنان وجود دارد. انگیزه­ های منفی از قبیل: فرار از خانواده­ بی‌‌‌محبت، ملامت‌‌‌گر و یا محدودکننده­ پدری؛ جلوگیری از ازدواج همسرسابق خود با زنی دیگر؛ فریب دادن زن برای بخشیدن مهریه‌‌‌ای که مرد مجبور به پرداخت آن شده است؛ آسیب رساندن به همسر سابق و یا خانواده او پس از ازدواج مجدد و دوباره او را به طلاقی بدتر واداشتن و…!

در هر حال اگر تصمیم به بازگشت دوباره و ازدواج مجدد با همسر سابق خود دارید (البته به شرط انگیزه مثبت)، این انتخاب در شرایط زیر می ­تواند درست باشد.

البته قبل از مطالعه این شرایط یک نکته را متذکر می­ شوم، اینکه: اگر فرزندی دارید، تا زمانی که تصمیمتان جدی نشده، به او چیزی نگویید، زیرا باعث احساسات منفی در او می ­شود.

شاید از همان اوایل طلاق، میل به برگشت داشته باشید اما خیال برگشت دوباره به زندگی مشترک با همسر سابق باید بر اساس شواهدی مستند و دقیق باشد، در غیر این صورت خیالی بیش نیست. همچنین باید بدانید در ابتدای بازگشت دوباره شاهد اختلافاتی خواهید بود و باید برای مقابله با این اختلافات نیز خود را آماده کنید. برگشت شما به این معنی نیست که دیگر مشکلی وجود نخواهد داشت.

ابتدا لازم است صادقانه در مورد انگیزه­ های بازگشت خود به رابطه فکر کنید و آن را مورد تحلیل قرار دهید. همان طور که گفته شد، انگیزه­ ها گاهی می­ تواند منفی باشد یا حداقل به اندازه لازم کافی نباشد. بنابراین با دادن وقت به خودتان و البته گرفتن کمک تخصصی در این مورد، انگیزه را به دقت مرور کنید. همچنین باید در مورد انگیزه طرف مقابل نیز تحلیل و جست­‌وجو کنید.

اولین کار قبل از اعلام تصمیم به همسر و حتی خانواده­‌تان مراجعه به یک مشاور معتمد و با صلاحیت است. تردید در بازگشت دوباره به دلایل زیادی اتفاق می­‌افتد که شاید برخی از این دلایل برای شما روشن نباشد، شاید هم حس برگشت، یک حس موقت و ناشی از فشارهای مختلف باشد.

روان­شناس به شما کمک می‌­کند تا با این افکار و احساسات ضد و نقیض آشنا شوید و بتوانید تصمیمی محکم و قاطع بگیرید. همچنین روان­شناس می­‌تواند به شما در شروع مجدد اما بهتر و طی کردن روشی درست، کمک کند.

وقتی خودتان تکلیف­تان مشخص شد، باید به همراه طرف مقابل نیز یک روان­شناس و خانواده درمانگر بروید تا در مورد موارد اختلاف بحث کنید و مهارت­های جدید را کسب کنید؛ زیرا مهارت­های قبلی و فعلی شما کافی نیست، چون اگر کافی بود کار به طلاق نمی کشید.

این مرحله دقیقا شبیه این است که می­‌خواهید تازه با هم ازدواج کنید، با این تفاوت که این بار شما از یکدیگر شناخت بیشتری دارید و باید بیشتر دقت کنید تا دوباره به بن­‌بست عاطفی نرسید.

در مورد هر علت به خوبی بحث و بررسی کنید؛ سعی کنید بفهمید که چگونه می­‌توانید آن مورد را حل کرده و به نتیجه برسید. با یکدیگر در مورد مسائل مالی، شغلی، روابط جنسی، تربیت فرزندان، انتظاراتی که از یکدیگر دارید، دین و مذهب، ‌والدینتان و تمام مسائلی که یک زوج در آستانه ازدواج صحبت می­‌کنند، بحث کنید.

شما باید به دو علت در مورد این مسائل صحبت کنید؛ یک، شما هدف و برنامه­‌ای دارید که می­‌خواهید دو نفری در مورد آن به توافق برسید و دلیل دوم این­که، شما نیاز دارید که قبل از این­که زندگی­تان را شروع کنید، تمرین کرده که با یکدیگر فکر کنید و تصمیم بگیرید. شما باید یاد بگیرید که به جای بحث و جدل با یکدیگر به راه­‌حل برسید و راه­‌حل مشکل­تان را پیدا کنید.

شما باید هر مسئله­‌ای را که تا به­‌حال برای­تان به‌­وجود آمده بود، فراموش کنید و طرف مقابلتان را ببخشید. اگر نمی­‌توانید این کار را بکنید، نمی­‌توانید رابطه‌­تان را بهبود ببخشید و مجبورید که دوباره از همسرتان جدا شوید.

البته زمانی که شما می­‌گویید که همسرتان را بخشیده­‌اید، به این معنی نیست که او تغییر کرده و تبدیل به فردی منحصر شده است. این کار به این معنی است که ” من به خودمان اجازه می­‌دهم که گذشته را فراموش کنیم و دوباره شروع کنیم”.

اگر قصد دارید که رابطه­ خراب شده­‌تان را ترمیم کنید، سعی کنید که خوب برگردید! این را بدانید که فرزندان شما از داشتن والدین دمدمی مزاج و سست اراده اذیت می­‌شوند.

به این فکر نکنید که رابطه­‌تان چه زمانی دچار مشکل می‌­شود؟ افکاری از قبیل : ” آیا این هفته دوباره با او دعوا می­‌کنم و او ترکم می­‌کند” یا ” آیا او فقط برای تعطیلات نزد ما آمده یا برای تولدم رفتارش را تغییر داده و به محض تمام شدن جشن تولدم ترکم می­‌کند؟” سعی کنید به یک رابطه­ پایدار فکر کنید.

بگذارید نکته آخر را بگویم که می­‌تواند خلاصه­ این مطلب باشد: اگر با همان سازوکارهای قبلی به رابطه­ خود برگردید، فرآیند تنش و طلاق حتما دوباره (البته با حس سرخوردگی شدیدتر) پیش خواهد آمد، زیرا هیچ چیز تغییر نکرده است.

بازگشت مجدد نیازمند تغییرات اساسی و عملی است. گفتن جملاتی مانند “برگرد من عوض می‌­شوم” یا “می روم تا دوباره تلاش کنم” هیچ چیز را درست نمی­‌کند چون شما و طرف مقابل نیز هیچ فرقی نکرده‌­اید. اما اگر تغییرات جدی را احساس می‌­کنید و عملا می‌­بینید، برای تغییرات برنامه عملی دارید و مهارت­های جدید کسب کرده­‌اید، شاید بازگشت گزینه خوبی باشد.

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

چطور به رابطه برگردیم
چطور به رابطه برگردیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *