چگونه احساس را کنترل کنیم

 
helpkade
چگونه احساس را کنترل کنیم
چگونه احساس را کنترل کنیم

آیا از مهارت کنترل احساسات آگاهی دارید؟ چگونه می توان مهارت کنترل احساسات را به دست آورد؟ در طول روز ممکن است احساسات متفاوتی را تجربه کنیم، گاهی در لحظه ای که اصلا انتظارش را نداریم احساساتی به سراغمان می‌آید که ما را خوشحال و یا غمگین می‌کنند. شاید متوجه این موضوع شده باشید که هیچ کنترلی بر اینکه چه احساسی داشته باشید ندارید. اما آنچه که همه ما می‌توانیم بر آن کنترل داشته باشیم نحوه پاسخ به این احساسات است. بسیاری از ‌درگیری‌ها، دعواها، قتل‌ها، خودکشی‌ها ناشی از عدم آگاهی از پاسخ صحیح به این احساسات است. در این مقاله درباره مهارت کنترل احساسات صحبت خواهیم کرد. برای اطلاع از علائم خودکشی کلیک کنید.

مهارت کنترل احساسات یکی از مهارت‌های مهم زندگی است که با استفاده از آن فرد می‌تواند به شکل موثری یک واقعه هیجانی را مدیریت کند یا به آن پاسخ دهد. انسان‌ها به شکل ناخودآگاه از استراتژی‌های تنظیم هیجان استفاده می‌کنند تا بر موقعیت‌های دشوار غلبه کنند. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه مقاله مهارت های زندگی را مطالعه کنید.

در زندگی روزمره، افراد با احساسات مختلفی روبرو می‌شوند. احساسات اصلی انسان‌ها شامل غم، خشم، ترس، شادی، تعجب، شرم، حسادت می‌باشد. این احساسات همیشه نیاز به تنظیم ندارند. برای مثال وقتی در یک جمع هستید که همه در حال خندیدند، شما هم می‌توانید با خیال راحت بخندید و از جمع لذت ببرید.

نیازی به کنترل احساسات در این شرایط نیست. اما ممکن است شما بعد از یک روز کاری سخت در ترافیک باشید که ناگهان رفتار راننده ماشین جلویی در شما خشم زیادی ایجاد کند. در این شرایط ممکن است خشم شما باعث رفتاری شود که بعدا از آن پشیمان شوید. مهارت کنترل احساسات در اینجا بسیار اهمیت پیدا می‌کند.چگونه احساس را کنترل کنیم

فردی که بتواند احساساتش را کنترل کند، می‌تواند از مهارت هایش در شرایط مناسب بهره ببرد. در نتیجه احساس فشار نخواهد کرد و مجبور به سرکوب آن‌ها نمی‌شود. برای مثال اگر فرد درست تشخیص دهد که الان عصبانی است، می‌تواند محرک عصبانیت را شناسایی کند، سپس راجع به کاری که صحیح است، بهتر تصمیم بگیرد.

کنترل احساسات منجر به تصمیم گیری‌های بهتر و در نتیجه موجب ساختن و تجربه زندگی بهتری می‌شود. با داشتن مهارت کنترل احساسات داشتن ارتباط صحیح با همسرو یا دیگر افراد نیز میسر می‌شود. برای اطلاعات بیشتر در زمینه ارتباط صحیح با همسر کلیک کنید.

افرادی که توانایی تنظیم هیجانی ندارند، به خاطر احساساتشان احساس فشار و تنش می‌کنند. ممکن است مجبور به انجام کارهایی شوند که آن‌ها را از احساس بد دور کند، ولی هریک از این رفتار‌ها ممکن است پر خطر بوده یا منجر به آسیب شوند. نداشتن مهارت کنترل احساسات می‌تواند در روابط اجتماعی و ارتباطات شما تأثیرات سوءی به جا بگذارد. پیشنهاد می‌کنیم مقاله مهارت های ارتباطی را مطالعه کنید.

فردی که کنترل بر احساساتش نداشته باشد، ممکن است فقط آن‌ها را سرکوب کند و در نهایت به خاطر احساسات سرکوب شده، دچار اضطراب و افسردگی بشود. گاهی نداشتن مهارت کنترل احساسات باعث می‌شود فرد برای فرار از احساسات منفی اش به سمت راه حل‌هایی مثل مصرف مواد برود که در کوتاه مدت تنها اثربخش هستند.

معمولا شروع مصرف مواد به دلیل نا آگاهی از مواد اعتیاد آورو حتی داروهای اعتیاد آور رخ می‌دهد. برای اطلاعات بیشتر در مورد افسردگی کلیک کنید.

یادگیری مهارت کنترل احساسات و تمرین آن مثل خوردن دارو نیست که زمان مشخصی را برایش در نظر بگیرید. زندگی ما در بستری از احساسات جاری است بنابراین ما دائما درحال تجربه آن‌ها هستیم. اگر می‌خواهید کنترل احساساتتان را در نظر بگیرید، دائما باید در حال تلاش باشید. انجام مراحل زیر به شما کمک می‌کنند در کنترل احساسات خود بهتر عمل کنید.

1_ برای کنترل احساسات، خود را تحت نظارت قرار دهید. به احساساتی که تجربه می‌کنید دقت کنید. به آن‌ها اسم دهید. بین آن‌ها تمایز قائل شوید و به هر یک اسم دهید: خشم، غم، ترس، اضطراب و…

2_ به محض اینکه یک احساس خاصی را تجربه می‌کنید، به دنبال علت بگردید. چه چیزی این احساس شما را برانگیخته است؟ علت برانگیخته شدن احساسات می‌تواند درونی، بیرونی یا ترکیبی از آن‌ها باشد. یک فکر، حرف فرد دیگر و یا حتی یک احساس دیگر می‌تواند منجر به برانگیختگی احساسات شما شود. از خودتان سوال بپرسید و به دنبال علت باشید.

3_ بعد از فهمیدن پاسخ، از خود بپرسید راه حل چیست؟ گاهی اوقات شما مجبور به تغییر شیوه فکر کردن خود هستید. افکار شما مرتبط به احساساتتان هستند. گاهی اوقات یک شیوه فکر ناکارآمد یا به اصطلاح یک خطای شناختی می تواند باعث ایجاد احساسات منفی در شما بشود.

4_ در نهایت شما باید تصمیم بگیرید چگونه عمل کنید. این سخت‌ترین قسمت ماجراست. نحوه عکس العمل ما به احساسات و مدیریت آن‌ها، یک عادت است و عادات هم با گذر زمان و تمرین تغییر می‌کنند.

تصور کنید یک روز سخت کاری را داشته اید که در محل کار، رئیستان از کارتان بی جهت ایرادهایی گرفته است. شما تحت فشار روانی بوده اید و با همان احوالات محل کار را ترک و به سمت منزل حرکت می‌کنید. در مسیر خانه در طی ترافیک راننده‌ای به جلوی شما می‌پیچد و نزدیک است که تصادف سختی بکنید. در این شرایط شدیدا احساس عصبانیت کرده و از خشم در حال منفجر شدن هستید.

مرحله اول: شما متوجه احساس عصبانیت خود شده‌اید. در این مرحله باید خشم خود را بپذیرید.

مرحله دوم: می‌دانید چرا عصبانی هستید. چون روز سختی داشته‌اید و اکنون نیز به جهت رانندگی پر خطر فردی دیگر در معرض خطر قرار گرفته‌اید. ولی می‌دانید همه عصبانیتتان از راننده نیست (رسیدن به این مورد سخت است و در طول زمان به دست می‌آید. ممکن است درآن لحظه شما ندانید که خشمتان از رئیستان هم هست).

مرحله سوم: راه حل چیست؟ ممکن است فکر کنید بهتر است ادبش کنم! چند لحظه صبر کنید و اولین راهکار را بررسی کنید. عوارض دعوا کردن در خیابان چیست؟

مرحله چهارم: تصمیم گیری برای عمل. می‌خواهید چه کنید؟ ممکن است تصمیم بگیرید رد شوید و هیج نگویید. یا ممکن است ترجیح دهید با پلیس تماس بگیرید. یا هر راهکار منطقی دیگر.مشاوران و رواشناسان با ارائه خدمات درمانی و آموزشی، سعی در بالا بردن سطح کیفی زندگی افراد دارند.

به همین سبب برای کنترل خشم و احساسات خود و یادگیری مهارت حل مسئله توصیه می‌کنیم از افراد متخصص کمک بگیرید. همچنین می‌توانید مقاله مهارت های حل مسئله را مطالعه کنید.

کنترل احساسات در دوران نوجوانی به دلایلی همچون بلوغ و بحران‌های هویت کمی سخت‌تر از دیگر دوره‌های دیگر زندگی است. کسب اگاهی، ریشه‌یابی علل به وجود آمدن احساسات خاص، شناسایی و کنترل تنش‌های این دوران و حمایت والدین می‌تواند به کنترل احساسات در نوجوانان کمک کند.

احساسات خود را بپذیرید و از احساسات منفی خود درس بگیرید. معمولا انتخاب نوع احساساتی که به شما دست می‌دهد در کنترل شما نیست اما درکی که از آن‌ها دارید به خودتان بستگی دارد. با درک مناسب و مثبت احساسات می‌توانید در روابط اجتماعی احساسات خود را کنترل کنید.

برای دریافت مشاوره روانشناسی در زمینه کنترل احساسات می‌توانید با مشاوران مرکز مشاوره حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید. 

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

شناخت چگونگی کنترل احساسات به معنای نادیده گرفتن و سرکوب آنها نیست. باید یاد بگیریم چطور با روشی سالم با آنها مواجه شویم ؛ احساسات ،موضوعی است که ممکن است همه آماده نباشیم با آن روبرو شویم.

پس، هیچ کس ممکن است به ما نیآموخته باشد که چگونه احساساتمان را مدیریت کنیم یا چگونه با آنها برخورد کنیم با این حال، به لطف این تمرینات احساسی، با آنها مواجه خواهیم شد.

در این بخش از نمناک، پنج تمرین ساده را ارائه می کنیم که می توانید هر زمان که نیاز دارید، استفاده کنید فقط به یاد داشته باشید که تمرین، کلید موفقیت است. هرچه بیشتر تمرین کنید، نتایج بهتر خواهد بود.

قصد داریم نگاهی به 5 تمرین ساده داشته باشیم که بهترین انتخاب ما هستند اگرچه تمرینات زیادی وجود دارد، ما واقعا فکر می کنیم که این پنج راهکار را به کار ببندیم.چگونه احساس را کنترل کنیم

ذهنیتتان را متوقف کنید، صبر کنید، نفس عمیق کشیده و ناظر باشید. استفاده از توجه کامل یک تمرین است که می توانیم هر روز انجام دهیم. برای حداقل 5 دقیقه، باید نشسته یا در رختخواب (هرچه راحت تر بهتر) بر تنفس خود تمرکز کنیم.

این کار به معنی پاک کردن ذهن نیست. رعایت احترام به احساسات مان و نه قضاوت آنها، دیدن آنچه آنها در حال تلاش برای گفتن به ما هستند، است. اگر ما براساس استدلال این تمرینات را انجام دهیم، قبل از پاسخ دادن به خودمان، ممکن است متوجه شویم که هر برخوردی میتواند به دیدگاه سالم تری تبدیل شود.

ممکن است احمقانه بنظر برسد اما نگه داشتن صدای هیجان بسیار مهم است. اگر شما در حال حاضر هیچ کدام از اینها را ندارید، ابتدا باید از امروز شروع کنید. نوشتن، بسیار درمان کننده است و به ما کمک می کند تا عواطفمان را عینی ببینیم و از طریق قلم و کاغذ بازتابشان را درک کنیم.

با گذشت زمان، مشاهده میکنیم که احساسات خودشان را تکرار می کنند، و سپس می توانیم بدانیم که چگونه باید رفتار کنیم. نگه داشتن یک خاطره احساسی به ما کمک خواهد کرد تا پیشرفتی را که در کنترل عواطف مان ایجاد می کنیم، ببینیم.

علاوه بر این، هر بار که احساساتی داریم که خلق و خوی مان را مختل می کند، مانند غم و اندوه، می توانیم به نوشتن خاطراتمان بپردازیم تا ببینیم چطور می توانیم با آن ها برخورد کنیم. این به ما اجازه می دهد تا احساس امنیت و کنترل بیشتری داشته باشیم.

تمرین سوم در فهرستی از تمرینات کنترل احساسات، «تغییر تمرکز افکارتان» است. قطعا می دانید زمانی که احساس می کنید دیوانه هستید، دیوانه می شوید.افکار شما شروع به بروز خشم می کند، آن را تشدید می کند.

در مواردی مانند این، باید یک کلمه کلیدی داشته باشید که ذهن شما را متوقف کند. این می تواند “به اندازه کافی فکر کردی”، “بس کن”، و یا هر کلمه ای است که برای شما کار می کند.

پس از آن، می توانیم تفکر منفی مانند خشم را تعریف کنیم و معادل مثبت آن را در کنارش بنویسیم. در مورد خشم، می توانیم شادی و یا زندگی پر محتوا را بنویسیم.این کار ممکن است در ابتدا به نظر بی فایده بیاید، اما آرامش کوچکی برای ما فراهم می کند، که بر تمام خستگی ها فائق شویم؛ امتحان کنید!

4. وقت خود را برای نگرانی محدود کنید:

به نظر عجیب می رسد، درست است؟ ما به طور معمول بیش از آنچه که واقعا نیاز داریم نگرانیم، اما اگر زمان را برای نگرانی تنظیم کنیم، به نظر می رسد برایمان مسخره است با این حال، این یک ایده احمقانه نیست.

بعضی افراد این اخلاق را با تمرین کردن کنار میگذارند تا هر روز «تمام مدت»برای فکر کردن درباره نگرانی در ذهن خود و اجازه دادن به آنها نگران نباشند.

هنگامی که زمان تعیین شده بالا می رود، آنها به آنچه که واقعا مهم هست باز می گردند و نگرانی های آنها متمرکز میشود. این نگرانی ها ممکن است ناپدید شوند، یا ممکن است برای روز بعد برای زمان نگرانی به نظر برسند.

این یک راه عالی برای جلوگیری از داشتن سر پر از نگرانی در تمام طول روز است، که کار سخت و بی نتیجه ایست با کنار گذاشتن آن افکار، می توانید نگرانی های خود را مدیریت کنید.

آخرین تمرینات ما برای کنترل احساسات کمی سرگرم کننده است و لذت خواهید برد. به زودی احساسات منفی را در افق احساس می کنید، سریع یک آینه پیدا کنید. حتی می توانید یک آینه دستی را همیشه در کنار خود داشته باشید.

باید در آینه با لبخند نگاهی بیندازید. ممکن است نخواهید لبخند بزنید، اما لبخند بزنید. برای چند دقیقه، از 2 تا 5 دقیقه بدون اینکه چشم خود را از آینه بردارید لبخند بزنید ؛

این تمرینات به شما کمک می کند که در موقعیتی قرار بگیرید، که وقتی احساس شما را مچاله می کند خود را آرام کنید. لبخند ،اندورفین آزاد می کند، حتی اگر مجبوری باشد بنابراین، شما قادر خواهید بود احساسات خود را کنترل و دیدگاه بهتری در مورد وضعیت داشته باشید.

اینها تمرینات مثبتی برای کنترل احساسات هستند، اما نباید هرگز آنها را با تلاش خود برای فراموش کردن، نادیده گرفتن یا سرکوب احساسات خود اشتباه بگیرید. تمرینات در بالا آمده به شما کمک می کند تا آرام شوید تا احساسات قریب الوقوع خود را کنترل کنید.

آنها شما را نابود نخواهند کرد، بلکه یک وضعیت آرام تر و متعادل تر ایجاد می کنند که می توانید با آنها مقابله کنید.

فرار از احساسات، سرکوب یا نادیده گرفتن احساسات راه حل درستی نیست این فقط باعث میشود احساسات دوباره بازگردند ،با این حال، تمرینات احساسی ما در شناخت خودمان بسیار موثرتر خواهد بود و همچنین در خصوص اینکه چه احساسی نیاز به کنترل بیشتر، تلاش بیشتر دارد.

ایران ان ال پی – ایران ان ال پی- وبسایت آموزش ان ال پی – آموزش رایگان برنامه ریزی عصبی زبانی

دانلود رایگان 2 فصل از کتاب تئوری تغییر

2 فصل رایگان دانلود کنید

http://irannlp.com/%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d8%b4-%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%84-%d9%be%db%8c/

چگونه احساس را کنترل کنیم

شاید برای شما پیش آمده باشد که در زمان هایی کنترل احساسات خود را از دست داده باشید. مثلا در موقعی که با یکی از دوستانتان در حال صحبت بودید و به یاد خاطره گذشته افتاده و شروع به گریه کرده باشید. یا اینکه با همان دوست خود که در حال گفتگو بوده اید کارتان بالا گرفته و به یکباره کنترل احساسات خود را از دست داده و عصبانی شده اید. ما چگونه احساسات خود را کنترل کنیم؟ آیا این امکان وجود دارد که بتوانیم همه احساسات خود را کنترل کنیم؟

در بدن انسان هزاران احساسات وجود دارد. بعضی از آن احساسات را دوست داریم. مثل عشق، محبت، دوستی، محبت، رضایت، خوشبختی، احساس مهم بودن و احساسات دیگری که همه انسان ها آن ها را دوست دارند.

ولی در بین این احساسات، احساسات دیگری هستند که بیشتر انسان ها از آنها خوششان نمی آید و دوست ندارند که آن احساسات را تجربه بکنند. احساساتی مثل خشم، خیانت، تضاد، اندوه، غم، لج بازی، حقارت، حسادت و شرم، حرص، شوک، غرور، گناه، نارضایتی، بی ارزشی و هزاران احساسات دیگری که بیشتر انسان ها از این احساسات خوششان نمی آید.

تعداد احساسات خوبی که وجود دارد از تعداد احساسات خوب بیشتر است و این یعنی اینکه بیشتر انسان ها احساساتی بدی را که درک می کنند بیشتر از احساسات خوب است.

انسان ها به صورت ناخودآگاه احساسات بد را بیشتر از احساسات خوب تجربه می کنند. در این مقاله قصد داریم به این مسأله بپردازیم که چگونه احساسات خود را کنترل کنیم؟

شاید پیش خودتان فکر کنید که مگر امکان دارد که بتوانیم عصبانی نشویم و یا احساس حسادت نکنیم؟ یا اینکه غمگین نباشیم! دانش ان.ال.پی به انسان ها کمک می کند که بتوانند راننده اتوبوس زندگی شان باشند.

اگر یادتان باشد در مقالات قبلی گفتیم که اگر زندگی و احساسات خود را به یک اتوبوس تشبیه کنید، شما اختیار دارید که راننده این اتوبوس خودتان باشید. یعنی اینکه خودتان زندگی و احساسات خودتان را اداره کنید.

گفتیم که اگر راننده این اتوبوس خودتان نباشید و نتوانید زندگی و احساسات خود را اداره کنید به این معنی است که ذهنتان این وظیفه را به عهده خواهد گرفت و زندگی و احساسات شما را اداره خواهد کرد. شاید برایتان سؤال باشد که چگونه احساسات خود را کنترل کنیم؟

در ادامه این مقاله قصد داریم کمک کنیم که رانندگی اتوبوس زندگی تان را یاد بگیرید تا بتوانید احساسات خود را کنترل کنید.

ذهن ناخودآگاه ما ویژگی های خاصی دارد که در مقاله قدرت ذهن این ویژگی ها را گفته ایم. ذهن ناخودآگاه ما قدرت زیادی دارد ولی با عرض تأسف از این قدرت به صورت درست استفاده نمی کند. تمام وظیفه ذهن ناخودآگاه انسان تأمین رفاه، آسایش و امنیت انسان است.

ذهن ناخودآگاه ما با توجه به ویژگی هایی که دارد برای تأمین رفاه و آسایش و امنیت انسان در بیشتر اوقات راه درستی را انتخاب نمی کند. مثلا برای اینکه احساسات مربوط به خطارات تلخ را درک نکنیم آنها را محبوس می کند و در زمان های نادرستی به یکباره آن خاطره تلخ را به یادمان می آورد.

ذهن ما از این به یادآوری منظور و نیت مثبتی دارد ولی زمان خوبی را انتخاب نمی کند. وظیفه یک انسانی که ان.ال.پی می داند این است که ذهن ناخودآگاه خود را که قدرت زیادی دارد توسط ذهن خودآگاه خود کنترل کند.

ما هدفمان این است در این مقاله یکی از تکنیک های ان.ال.پی را که با آن می توانیم احساسات خود را کترل کنیم را با شما به اشتراک بگذاریم. ان.ال.پی تکنیک های زیادی دارد که به شما کمک می کند تا ذهنتان مدیریت کنید.

آیا شما هم فکر می کنید که استرس و اضطراب و یا عصبانیت و خشم غیرقابل کنترل هستند؟ اگر چنین فکر می کنید باید با عرض پوزش بگوییم که شما کاملا در اشتباهید. گاهی وقت ها انسان فکر می کند که انجام دادن کاری امکان پذیر نیست و یا این که نمی توان آن کار را انجام داد.

 اگر کسی این گونه فکر کند که نمی تواند کاری را انجام دهد اصلا دنبال انجام داد و امتحان کردن آن هم نمی‌رود. در مقاله باور چیست؟ به موضوع باورها پرداختیم و در مورد باورهای محدودکننده صحبت کردیم و گفتیم که اگر باورتان این باشد که انجام کاری امکان پذیر نیست، شما از انجام آن کار ناامید شده اید.

پیشنهاد می کنیم این مقاله را هم مطالعه نمایید

این ناامیدی باعث می شود که هیچ اقدامی برای انجام آن کار نکنید. طبق قانون جهان اگر هیچ اقدامی برای انجام کاری نکنید به هیچ نتیجه ای نمی رسید و اگر کار متفاوتی انجام دهید به نتیجه متفاوت خواهید رسید.

در مورد کنترل احساسات هم همین گونه است اگر فکر کنید که نمی توانید احساسات خود را کنترل کنید به این معنی است که شما باور دارید که نمی توانید این کار را انجام دهید. و اگر باور داشته باشید که احساسات انسان قابل کنترل نیست هیچ اقدامی هم در مورد آن انجام نخواهید داد و اگر هم با این ذهنیت برای کنترل احساسات خود دست به اقدام بزنید از الآن نتیجه مشخص است.

طبق قانون دوم تلقین دکتر امیل کوئه، قانون اثر متضاد اگر به انجام نشدنی بودن کاری باور داشته باشید و برای انجام آن کار اقدام کنید به نتیجه نخواهید رسید.

پس دوست دارم به این نکته اشاره کنم که برای کنترل احساسات خود هرگونه باور منفی را دور بریزید و به این فکر کنید که شما می توانید هرکاری را انجام دهید به شرط اینکه بخواهید. البته در واقعیت هم چنین است.

پس در اینجا به سؤال چگونه احساسات خود را کنترل کنیم پاسخ مناسبی خواهیم داد، پاسخی که از شنیدن آن شگفت زده خواهید شد.

یکی از این تکنیک ها، تکنیک آنکور یا لنگر می باشد. تکنیک لنگر یکی از تکنیک های بسیار قدرتمند است که می توان از آن در زمان هایی که احساسات بد را تجربه می کنید استفاده کنید و بلافاصله آن را با احساس خوب و دوست داشتنی جایگزین کنید.

این این تکنیک را قبلا در مقاله ای جداگانه گفته ایم ولی به دلیل اینکه این تکنیک بسیار کاربردی است لازم دانستیم یک بار دیگر نحوه انجام آن را در این مقاله بازگو کنیم.

به تکنیک لنگر تداعی گر یا آنکور هم گفته می شود. ما در این مقاله قصد نداریم در مورد لنگرها صحبت کنیم، فقط نحوه انجام آن را به شما می گوییم. برای مطالعه و به دست آوردن اطلاعات در مورد لنگرها پیشنهاد می‌کنیم کتاب تئوری تغییر را مطالعه نمایید.

                                                                               

مثلا شاید دوست داشته باشید که اعتماد به نفس داشته باشید، یا اینکه شاد و خوشحال باشید. ببینید کدام یک از احساسات خوب را می خواهید داشته باشید. بهترین کار این است که آن احساس را به زبان بیاورید و با حالات مثبت آن به خودتان بگویید.

شما احساسات زیادی را در طول زندگی خود تجربه کرده اید. بعضی از این احساسات را دوست داشته اید و بعضی دیگر را نمی خواسته اید تجربه کنید ولی به هر حال آن احساسات را تجربه کرده اید. ببینید در کدام خاطره خود احساسی را که هم اکنون مد نظرتان است تجربه کرده اید. این خاطره را کاملا واضح و روشن به یاد بیاورید.

تصویر این خاطره را در ذهن خود طوری تجسم کنید که انگار همین الآن در آن خاطره هستید و همه آن احساساتی را که آن موقع تجربه کرده اید دوباره تجربه کنید.

به کیفیت های فرعی این تصاویر دقت و توجه کنید. این تصاویر باید طوری باشد که احساسات آن زمان را دوباره برایتان تداعی کند.

به روشنایی، دور بودن، نزدیک بودن، واضح بودن، روشن با تاریک بودن، صدا دار بودن یا بی صدا بودن. کیفیت های فرعی را طوری تغییر دهید که احساساتی که در آن خاطره داشتید به بیشترین حالت خود برسد.

در زمانی که احساسات و حالات شما به بالاترین مقدار خود رسید، وقت آن است که لنگر خود را به ذهنتان معرفی کنید.

مثلا وقتی که احساس شما به بیشترین اندازه خود رسید دست چپتان را مشت کنید. یا مثلا زانوی راستتان را با دستتان بفشارید. اگر دوست داشته باشید می توانید با گفتن یک کلمه لنگر صوتی ایجاد کنید. مثلا بگویید من خوشحالم.

گاهی اوقات می توانید از عکس هم به عنوان لنگر در ذهن خود استفاده کنید. هیچ محدودیتی برای ایجاد لنگر ندارید. فقط باید طبق شرایطی که در مقاله لنگرها گفتیم لنگرهایتان را ایجاد کنید.

اکنون که لنگر خود را ایجاد کرده اید نوبت به آزمودن لنگرتان است که بدانید آیا تمرین را به درستی ایجاد کرده اید. اگر به طور مثال لنگر شما مشت کردن دست چپتان است دست چپتان را مشت کنید. به همان صورت و با همان فشاری که در هنگام ایجاد لنگر این کار را کرده اید انجام دهید. ببینید با مشت کردن دست چپتان دوباره آن احساس قبلی در شما تداعی می شود یا نه؟

اگر با مشت کردن دست چپتان آن احساس دلخواه دوباره در ذهن شما تداعی شد و به همان شدت رسید پس تمرین را درست انجام داده اید. اگر احساس دلخواه شما دوباره تداعی نشد بهتر است تمرین را دوباره انجام دهید.چگونه احساس را کنترل کنیم

پیشنهاد ما این است که برای محکم تر شدن لنگرهایتان تمرین را سه بار تکرار کنید. با تکرار و تمرین لنگرها محکم تر می شوند. یادتان باشد که لنگرها احتمال فراموشی و پاک شدن را دارند. پس هر بار که احساس کردید احساستان ضعیف شده است تمرین لنگر را دوباره انجام دهید و لنگرهایتان را محکم تر کنید.

تمرین دیگری که می تواند احساس شما در لحظه تغییر دهید تکنیک حلقه اعلی است که می توانید آن در این مقاله مطالعه کنید.

شما با انجام تکنیک های زیادی از ان.ال.پی می توانید احساس بدتان را به احساس خوب تغییر دهید. فقط خواستیم بدانید بدانید و به این سؤال جواب دهید که چگونه احساسات خود را کنترل کنیم؟ اگر دانستید که چگونه احساسات خود را کنترل کنیم؟

هدف ما در این مقاله این است که به شما بگوییم و ثابت کنیم که هر احساسی که انسان دوست ندارد آن را تجربه کند را می تواند تغییر دهد. اینگونه نیست که اسیر احساسات شوید و در برابر احساسات بد خود سر تعظیم فرود بیاورید.

اگر نتوانید به سؤال چگونه احساسات خود را کنترل کنیم؟ پاسخ مناسبی بدهید نشانه آن است که شما اسیر ذهن خود هستید و نمی توانید احساسات خود را کنترل کنید.

گاهی اوقات در ذهن ما لنگرهای منفی ایجاد می شوند. مثلا با شنیدن صدای شخصی عصبانی می شویم. یا اینکه دیدن تصوری حال ما را بد می کند. این ها لنگرهای منفی ای هستند که احساسات ما را کنترل می کنند.

این جا لازم است که به سؤال معروف چگونه احساسات خود را تغییر دهیم پاسخ دهیم. یعنی بلافاصله کنترل احساسات خود را به دست بگیریم. برای از بین بردن لنگرهای منفی می توانید همزمان لنگر مثبت و منفی را بیاندازید و سپس لنگر منفی را رها کنید. در این صورت لنگر منفی را از بین می برید. برای انجام دقیق این تمرین به کتاب تئوری تغییر مراجعه نمایید.

در بعضی از اوقات خاطره بدی را به یاد می آوریم و احساسات بدمان دوباره زنده می شوند. در اینجا تمرین تغییر احساسات با جدا شدن از مشکلات را انجام دهید. برای این کار در وبسایت   ایران ان.ال.پی این مقاله را جستجو کنید.

اگر دوست داشتید تغییرات مفید و مثبتی را در خود ایجاد کنید شما می توانید این کار را انجام دهید. همان طور که قبلا هم گفته‌ایم ذهن انسان مانند کامپیوتر قابل برنامه ریزی است و اگر الآن طوری برنامه ریزی شده است که شما را ضعیف و شکست خورده می کند، می توانید این برنامه ریزی را تغییر دهید و برنامه های جدیدی در آن بریزید. کافی است بدانید که چطور این کار را انجام دهید.

 ذهن شما می تواند شما را بدبخت و یا خوشبخت کند، می تواند به شما احساس توانمند بودن و یا برعکس احساس بیچاره بودن بدهد. اینکه چگونه از ذهنتان استفاده می کنید و آن را چگونه برنامه ریزی می کنید به خود شما بستگی دارد.

همه چیز در اختیار شماست و این شما هستید که ذهنتان را برنامه ریزی می کنید. این شما هستید که نوع زندگی تان را انتخاب می کنید. این شما هستید که اختیار کامل دارید که ذهنتان را به دلخواه خود مدیریت و کنترل کنید. همه چیز در دستان شماست.

اگر فکر می کنید که اینطور نیست و شما هیچ اختیاری در کنترل ذهن و زندگی تان ندارید باید بگویم که این باور شماست که خودتان را چگونه ببینید. اگر فکر می کنید که می توانید پس می توانید و اگر فکر می کنید که نمی توانید پس نمی توانید.

جدا از اینکه می توانید تکنیک های ان.ال.پی را برای کنترل احساسات خود به کار بگیرید، می توانید به نکات زیر دقت کنید.

رعایت نکات زیر می تواند تا حدی به شما کمک کند تا بدانید چگونه احساسات خود را به دست بگیرید؟ البته این نکات را به ترتیب اجرا کنید تا اینکه احساسات خود را بشناسید و سپس احساسات خود را کنترل کنید.

 

تا وقتی که احساسات خود را نشناسید، نمی توانید کنترل احساسات خود را به دست بگیرید. انسان می تواند بیش از ۶۰۰۰ احساس را تجربه کند و اگر از بین این همه احساسی که وجود دارد نتواند احساسات خود را تشخیص دهد، چگونه می تواند آنها را کنترل کند. پس در گام اول باید احساس خود را شناسایی کنید.

یادتان باشد که احساس شما در ذهن ناخودآگاه شما ساخته می شود. اینکه بدانید احساسی که دارید کجا ساخته می شود، گام دوم را برای کنترل آن برداشته اید.

اگر بتوانید احساس خود را به سطح خودآگاه خود بیاورید، آنگاه کنترل آن احساس به دست شما خواهد افتاد و می توانید آن را کنترل کنید. از خودتان بپرسید که درجه این احساس چقدر است. اگر بتوانید به احساس خود ارزش بدهید به آن چه ارزشی می دهید.

اگر آن احساس شما را ناراحت می کند به سمت ۱۰ بروید و به آن نمره بالایی بدهید و اگر تأثیرش آنقدر نیست که شما را ناراحت کند به آن نمره کمتری بدهید. در هر صورت ببینید از ۰ تا ۱۰ چه نمره ای به آن احساس می دهید؟

یادتان باشد که هر احساسی را که تجربه می کنید، آن را در سطح ناخودآگاه، خودتان می سازید. اگر احساستان شما را اصلا آزار نمی دهد نمره ۰  و اگر احساس شما بسیار آزارتان می دهد به آن نمره ۱۰ را بدهید.

تصاویر ذهنی و افکار ما باعث ایجاد احساسات ما می شوند. برای اینکه راحت تر بتوانید احساس خود را کنترل کنید، گام سوم را بردارید. یعنی لحظه ای آرام باشید و توجه کنید که چه تصویری در ذهن شما ساخته می شود و یا چه فکری در ذهنتان ساخته می شود؟

این تصویرهای ذهنی و فکرهای ماست که احساسات ما را می سازند. پس راه کنترل هر احساسی کنترل تصاویر ذهنی تان است. اگر بتوانید تصویرهای ذهنی خود را کنترل کنید، می توانید احساس هایی که این تصاویر آنها را می سازند را  کنترل کنید.

در بیشتر اوقات تصاویر خاطرات گذشته در ذهن شما ساخته می شوند و باعث ایجاد احساس خاصی می شوند. به خاطرات گذشته تان دقت کنید. ببنیید کدام خاطره و کدام تصویر ذهنی باعث ایجاد احساس تان می شود؟

به این نکته توجه داشته باشید که خاطرات تلخ گذشته منبع ایجاد احساسات بد خواهند بود. پس بهترین راه کنترل احساس، کنترل خاطرات تان است.

اگر تصاویر خاطره ای تلخ در ذهن شما نقش می بندد، توجه کنید که چه چیزی باعث می شود که این خاطره دوباره زنده شود. حتما اتفاقی می افتد که آن خاطره در ذهن شما تداعی می شود. جستجو کنید که چه چیزی باعث می شود که ذهن تان به سمت آن خاطره گرایش پیدا کند؟ از لنگرهایتان غفلت نکنید.

شاید مدام به خاطرات گذشته خود فکر می کنید. یا اینکه همیشه به نکته ای خاص توجه می کنید. این بار متفاوت باشید. به چیز دیگری فکر کنید.

آن حاطره تلخ را پاک کنید و خاطره ای دیگر را در ذهن خود مرور کنید. ذهن شما منبع همه خاطرات شما است. لحظه ای چشمان خود را ببندید و به خاطره ای شاد فکر کنید. آن خاطره خوب را در ذهن تان پرورش دهید. تصاویر آن را به دلخواه تغییر دهید تا احساس قبلی کاملا از بین برود.

همه انسان ها زمانی احساس نگرانی و بدبختی می کنند که فکر می کنند انتخاب دیگری ندارند. باید بدانید انسان می تواند در بدترین شرایط انتخاب های بسیاری داشته باشد. اگر فکر کنید که دستتان بسته است و انتخاب دیگری جز احساس بدبختی ندارید همان را انتخاب کرده و احساس بدبختی می کنید.

پس به خودتان اجازه دهید که انتخاب های بهتری داشته باشید. انسان در همه حال می تواند انتخاب کند. احساسات خوب یا احساسات بد و تضعیف کننده؟! شما کدام یک را انتخاب خواهید کرد؟

انسانی که ذهن قدرتمند دارد و می تواند انتخاب های زیادی داشته باشد،اجازه نمی دهد اتوبوس زندگی اش را ذهنش کنترل کند. انسان توانمند انتخاب می کند که خود راننده اتوبوس زندگی اش باشد و این خود اوست که انتخاب می کند که الآن چه احساسی داشته باشد.

انسانی که ان.ال.پی می داند یعنی رانندگی می داند و بلد است که کنترل احساسات خود را به دست گیرد. او با خود می گوید ما می دانیم که چگونه احساسات خود را کنترل کنیم؟

ببینید نسبت به خودتان، نسبت به دنیا، نسبت به انسان های دیگر، نسبت به خاطرات خود و نسبت به هرچیزی که می بینید چه نگرشی دارید.

آیا همه چیز را برعلیه خود می بینید؟ آیا فکر می کند که همه چیز دست به دست هم داده اند که شما را بدبخت کنند؟ آبا فکر می کنید که انسان خوشبختی هستید؟ این نگرش و دیدگاه شماست که احساس شما را می سازد.

مقاله نگرش چیست؟ را از این لینک مطالعه کنید

اگر به همه چیز با دید مثبت نگاه می کنید، پس احساس شما هم مثبت خواهد بود و اگر نگرش تان این است که همه چیز در دنیا خراب است، احساس شما هم احساس خوبی نخواهد بود.

پس کمی به درون ذهن خود بروید و نگرش تان را بررسی کنید و در نهایت بدانید که نگرش همه چیز است و آن را طوری تغییر دهید که احساس تان تغییر پیدا کند.

شاید فکر کنید که احساسات بد دست از سر شما برنمی دارند. اگر این گونه فکر می کنید بهتر است بدانید احساس بد را زمانی می توانید از ذهنتان پاک کنید و احساس دیگری جایگزین آن احساس قبلی کنید.

در مقوله تغییر باورها هم این نکته را باید در نظر داشته باشید که زمانی می توانید احساس قبلی را از بین ببرید که احساس خوب و جدیدی را جایگزین آن بکنید.

در این صورت اگر سعی هم بکنید که احساس بد را دوباره تداعی کنید، نمی توانید این کار را انجام دهید. اگر حتی به صورت دلخواه هم بتوانید آن احساس قبلی را دوباره زنده کنید چون احساس جدید جای آن را گرفته است نمی توانید این کار را انجام بدهید.

گاهی مواقع به نظر می رسد همه بدبختی ها به سمت ما هجوم می آورند. در این زمان ها که احساس می کنید نمی توانید خودتان و زندگی تان را کنترل کنید و سؤال چگونه احساسات خود را کنترل کنیم؟ در ذهنتان شکل گرفت با ما در ارتباط باشید.

ولی بهترین کار این است که چشمان خود را ببندید و سعی کنید که آرام باشید. شاید نحوه نگاهتان به مشکل و احساس تان باعث ماندگاری و تداوم آن احساس باشد. لحظه ای به این فکر کنید که هر احساسی که دارید ماندگار نیست و می تواند با هر احساس دیگری جایگزین شود.

اگر پیش خود فکر کنید که این احساس را نمی توانید از بین ببرید، ذهنتان را نسبت به تغییر احساسات بسته نگه می دارید. پیشنهاد می کنیم به این که نمی توانید احساسات خود را کنترل کنید کمی فکر کنید  هر انسانی می تواند احساسات خود را کنترل کند، به شرطی که بخواهد این کار را انجام دهد. اگر بخواهید، می توانید.

ما در این مقاله سعی کردیم به جواب سؤال برسیم چگونه احساسات خود را کنترل کنیم؟ که فکر می کنم جواب این سؤال را واضح و روشن بیان کردیم. در ادامه این خود شما هستید که جواب سؤال های دیگر خود را بیابید.

در مکانی آرام و ساکت بنشینید و ذهنتان را آزاد بگذارید که خوب بگردد و سؤال هایی را که دارد را بپرسد؟ سپس خوب فکر کنید و باز هم به ذهنتان اعتماد کنید و ذهنتان جواب سؤال هایتان را خواهد داد.

به نظر می رسد این مقاله جواب بسیاری از سؤالات تان را در مورد سؤال چگونه احساسات خود را کنترل کنیم؟ به خوبی داده باشد. اگر دوست دارید در مورد سؤال چگونه احساسات خود را کنترل کنیم؟ بیشتر بدانید می توانید با ایمیل info@irannlp.com با ما در ارتباط باشید.

اگر سؤال های زیادی دارد و به تمرین ها و تکنیک های دیگری احتیاج دارید می توانید این تکنیک های سازنده را در کتاب تئوری تغییر پیدا کنید.

برای تهیه کتاب تئوری تغییر روی دکمه خرید کلیک کنید. با این کار کتاب تئوری تغییر را بلافاصله پس از پرداخت می توانید دانلود کنید.

پیشنهاد عالی

اگر تا الآن در دوره رایگان آموزش ان.ال.پی شرکت نکرده اید پیشنهاد می کنیم در این دوره کاملا رایگان ثبت نام کنید. برای ثبت نام  در این دوره نام و نام خانوادگی و ایمیل خود را در فرم زیر وارد نمایید

http://irannlp.com/%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d8%b4-%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%84-%d9%be%db%8c/

من ابوالفضل قراخانلو هستم. مدرس و مربی ان ال پی، کوچ کسب و کار از آکادمی بین المللی کوچینگ، مدرس و مربی مهارت‌های رسیدن به موفقیت، نویسنده کتاب تئوری تغییر، نویسنده بیش از 80 مقاله در مورد مهارت‌های رسیدن به موفقیت، هدفگذاری، مهارت‌های ارتباطی و مدیر وبسایت ایران ان ال پی

پست قبلی

لاغری با ان.ال.پی

پست بعدی

تکنیک‌های ان ال پی برای تغییر

قدرت سؤالات

چگونه خشم خود را مدیریت کنیم

تردید چیست؟

۱۰ احساس نیروبخش

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم

[…] […]

[…] یادتان باشد در مقاله چگونه احساسات خود را کنترل کنیم؟ در مورد احساسات انسان و راه‌های کنترل احساسات صحبت […]

قدرت سؤالات

چگونه خشم خود را مدیریت کنیم

تردید چیست؟

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

آیا ما می‌توانیم احساساتمان را کنترل کنیم؟ زمانی که درگیر اضطراب و افسردگی هستید ممکن است حس کنید بر احساساتتان کنترلی ندارید. عواطف ممکن است در شما این احساس را به وجود آورند که هیچ سرچشمه‌ای ندارند و اگر این عواطف از آنچه شما فکر می‌کنید قویتر باشند باعث سردرگمی شما می‌شوند.

برای مثال ممکن است شما احساسا عصبانیت کنید تنها به این دلیل که شریک عاطفی‌تان ظرف‌ها را نشسته است.

تقریباً همه افراد چنین لحظه‌ای را تجربه کرده‌اند. لحظه‌ای که دچار احساسات شدیدی می‌شوند اما دلیل آن را نمی‌دانند. در واقع احساسات پاسخ خودکار ذهن به محرک‌هاست.

مثلاً زمانی که شما توله سگی رها شده را در تبلیغی تلویزیونی می‌بینید مغز شما شروع به پردازش آن تصویر در سطح ناخودآگاه شما می‌کند و این پردازش ممکن است باعث احساس غم و اندوه در شما شود.

اکنون پاسخ احساسی شما به این تصویر بسته به تجربه شما از توله سگ در گذشته ممکن است قوی یا ضعیف باشد. چگونه احساس را کنترل کنیم

مثلاً اگر شما داوطلب کمک به پناهگاه سگ‌های ولگرد باشید ذهن شما به این شرایط عادت کرده و احساساتتان واکنش کمتری نشان می‌دهد اما اگر به تازگی سگ خود را از دست داده باشید با سیلی از عوامهارت کنترل احساسات: چگونه احساساتی نباشیم؟می‌شوید.

همه این احساسات طبیعی هستند و نشانه این هستند که شما انسان هستید.

برای مدیریت احساسات روشی درمانی به نام رفتار درمانی دیالکتیک وجود دارد که شامل یک پاسخ عاطفی با عنوان “ذهن عاطفی” و پاسخی فکری با عنوان “ذهن منطقی” می‌شود.

هیچ یک از این پاسخ‌ها به خودی خود کافی نیست چرا که تصویر کاملی برای شما ایجاد نمی‌کند. چیزی که منجر به “ذهن خردمندانه” می‌شود در واقع ترکیبی از ذهن عاطفی و منطقی است که پاسخی متعادل را در رفتار ما ایجاد می‌کند.

اگر ما به طور معمول پاسخ عاطفی ذهنمان را نادیده بگیریم، شرایط طبیعی ذهن برای پردازش را سرکوب کرده و رویکرد ذهن خردمندانه را از دست می‌دهیم.

در اصل تنها زمانی به تعادل ذهن خردمند دسترسی پیدا می‌کنیم که آنچه ذهن عاطفی‌مان به ما می‌گوید را درک کرده و بپذیریم.

همواره به خاطر داشته باشید که احساسات شما سرنخ مطلبی هستند که ذهنتان می‌خواهد به شما بگوید. پس درباره آنچه احساس می‌کنید کنجکاو باشید چرا که احساساتتان شما را در جهت رسیدن به ذهن خردمندانه راهنمایی می‌کنند. احساسات شما نه تنها سرنخی برای رسیدن به آنچه در ذهن شما می‌گذرد هستند بلکه شامل اطلاعات حیاتی درباره شما هستند.

پاسخ‌های عاطفی‌ای که شما به صورت خودکار می‌دهید حاصل عوامل متفاوت از جمله تجربیات گذشته، شرایط فعلی و کیفیت خواب شما خواهند بود. واکنش احساسای شما نمی‎‌تواند بهتر یا بدتر از واکنش دیگران باشد. احساس غم یا ترس منفی نیستند بلکه در واقع احساسات بی‌طرف هستند.

شاید شما نتوانید احساسات خود را کنترل کنید اما همیشه می‌توانید نحوه عکس‌العمل نشان دادن خود به این احساسات را کنترل کنید. برای مثال اینکه از دست کسی عصبانی هستید لزوماً به این معنی نیست که با آن شخص دعوا کنید.

زمانی که کسی می‌گوید بر احساساتش کنترلی ندارد عموماً منظورش این است که بر اعمال ناشی از احساسات خود کنترلی ندارد.

اینکه احساس عصبانیت کنید خیلی خوب است اما تا زمانی که فکر نکنید به خاطر داشتن چنین احساسی مجبورید به صورت کسی مشت بزنید. شما قادرید احساساتتان را پردازش کنید بدون اینکه در راستای آنها اقدامی انجام دهید.

در هسته عمیق‌ترین احساسات ما باورهایی هستند که آنها را به حرکت درمی‌آورند. مثلاً زمانی که حس می‌کنید چیزی را از دست داده‌اید غمگین می‌شوید، زمانی که از هدفتان دور می‌شوید عصبانی می‌شوید و زمانی که فکر می‌کنید اتفاق خوبی قرار است بیافتد خوشحال می‌شوید.

اگر دقت کنید متوجه می‌شوید که با تغییر افکارتان شاید نتوانید شرایط را تغییر دهید اما حداقل می‌توانید روش تاثیر این شرایط روی خودتان را تغییر دهید. با تمرین می‌توانید افکاری را که منجر به ناراحتی شما می‌شوند را با افکاری که در شما حس رضایت یا خرسندی ایجاد می‌کنند جایگزین کنید.

افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است فکر کنند که گفته‌هایشان نزد دیگران احمقانه است و مدام در حال گاف دادن هستند. با کمک درمانگر مناسب می‌توان به آنان روش‌هایی را آموخت تا در این شرایط بتوانند آرامش خود را حفظ کنند و به این درک برسند که مردم دیگران را چندان قاطعانه قضاوت نمی‌کنند.

ممکن است شما مرتباً نسبت به اطرافیانتان احساس حقارت کنید چرا که پیش خودتان فکر می‌کنید آنها همیشه عالی هستند و یا در باشگاه بدنسازی ایستاده‌اید که ناگهان متوجه می‌شوید کسی در وزن و هیکل شما می‌تواند وزنه‌هایی سه برابر سنگین‌تر از وزنه‌های شما را بلند کند.

در این مواقع شما مانند آهن‌ربایی به این صحنه‌ها جذب می‌شوید و نمی‌توانید نگاه سرشار از تعجب و غبطه خود را از آنها بردارید. اما اگر بتوانید نقطه ثقل توجهتان را تغییر دهید و مثلاً به افرادی که وزنه‌هایی سبک‌تر از شما می‌زنند توجه کنید در اصل توانسته‌اید که به توانایی‌های خود بیشتر اعتماد کنید.

کار بهتری که می‌توانید در این شرایط انجام دهید این است که بر روی کاری که در حال انجام دادنش هستید تمرکز کنید. در این صورت مقداری از انرژی که از دست داده‌اید را دوباره بدست می‌آورید.

زمانی که شروع کنید احساساتتان را به عنوان سرنخی از سوی ذهنتان بپذیرید و خودتان را بابت آنچه احساس می‌کنید قضاوت نکنید در واقع توانسته‌اید این قدرت انتخاب را بدست آورید که به هر رفتاری چه واکنشی نشان دهید.

بنابراین پاسخ سوالی که در شروع این مقاله مطرح شد منفی است. ما نمی‌توانیم احساساتمان را کنترل کنیم!

اما می‌توانیم رفتار ناشی از این احساسات را کنترل کنیم. در واقع ما با پذیرفتن احساسات خود می‌توانیم مانع از این شویم که احساسات، ما را کنترل کنند.

اگر احساس می کنید در این زمینه با مشکل مواجه شده‌اید و برای مدیریت رفتارهای ناشی از احساساتتان به کمک نیاز دارید کلینیک روانشناختی چمان همواره آماده کمک به شماست. با ما در ارتباط باشید و از خدمات درمانگران متخصص ما بهره بگیرید.

عالی بود

Comment

Post comment

عضویت در کانال تلگرام چماندر اینستاگرام با ما باشید

Find us on:

احساسات شما متأثر از افکار شماست. خود انسان­ها موجب ناراحتی خودشان می شوند، آن هم به واسطه­ اعتقادات غیرعاقلانه ای که در رویدادها یا تجارب فعال کننده زندگی شان دارند.

 

 

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) – منطقه مرکزی، ما می­توانیم با تربیت کردن و نظم بخشیدن افکار خود، زندگی را مملو از کامروایی، خلاقیت و از لحاظ هیجانی رضایت بخش کنیم. احساس خوب از طریق تفکر صحیح ایجاد می­شود.چگونه احساس را کنترل کنیم

 

 

*فکر کردن

 

 

انسان­ها با سازمان دهی و نظم بخشیدن به افکار خود، می توانند کامروا و خلاق باشند، می توانند زندگی هیجانی رضایت بخشی را پشت سر بگذارند، یا زندگی را سرد، ماشینی و واقعا ناخوشایند جلوه دهند.

 

 

شاید این طور باشد. اما دلیل این که چنین برداشت ناخوشایندی از این حرفها دارید این است که والدین، معلمان و درمانگرها، واقعیات را طوری برای شما جلوه داده اند که باور کرده اید فقط از طریق تجارب بسیار هیجانی می توان زندگی خوب داشت و حداکثر بهره را از زندگی برد.

 

 

تفکر عاقلانه در درازمدت، باعث خواهد شد تا بیشتر احساس لذت را داشته باشیم ؛ چون عقل انسان به او کمک می کند خودش را از شر احساسات مزاحم خلاص کند، به ویژه از وحشت و خشم پریشان کننده، سپس می تواند هیجانات و سرگرمی های لذت بخش را جایگزین کند.

 

 

جالب است بدانیم حتی هیجانات ناخوشایندی مثل پشیمانی و ندامت ما را شادتر می کنند و به ما کمک می کنند تا به خواسته های خود بیشتر دست پیدا کنیم. اگر با این هیجانات درست برخورد کنیم و آنها را نشانه اشکالات زندگی خود بدانیم، می توانیم از تجارب و رویدادهای ناخوشایندی که موجب تاسف و ندامت ما شده اند، خلاص شویم.

 

 

ما به عنوان یک انسان از چهار فرآیند اصلی که همگی برای بقاء و شادمانی مان ضروری اند متاثر هستیم:

 

 

1.شما دارای درک و حس هستید، می بینید، می چشید، بو می کنید و می شنوید

 

 

2. احساس یا هیجان دارید، عشق، تنفر، احساس گناه یا افسردگی

 

 

چگونه احساس را کنترل کنیم

3. شما دارای حرکت و عمل هستید، قدم می زنید، می خورید، شنا می کنید

 

 

4. استدلال و فکر می کنید، به یاد می آورید، تصور می کنید، فرض می کنید و مسایل را حل می کنید

 

 

اما معمولا هیچ یک از این چهار فرآیند اصلی را به طور کاملا مجزا تجربه نمی کنید. وقتی چیزی را ادراک یا احساس می کنید به آن فکر هم می کنید و بالاخره در مورد آن کاری را انجام می دهید.ما به طور همزمان ادراک، حرکت، تفکر می کنیم و تهییج می شویم.

 

 

این چهار شیوه اصلی ارتباط ما با دنیا، از هم مجزا نیستند. آنها با هم همپوشی دارند و هریک جنبه های مختلفی از زندگی ما را دربرمی گیرند.

 

 

بنابراین تفکر، علاوه بر تغییرات زیستی- الکتریکی مغز، یادآوری، یادگیری و حل مسئله، شامل رفتارهای حسی وحرکتی و هیجانی هم هست.

 

هیجان یکی از آن فرآیندهایی است که رابطه نزدیکی با ادراک، حرکت و تفکر دارد.

 

 

معمولا مراکز هیجانی، ادراکی، حرکتی و فکری ما تا حدودی دارای خاصیت تحریک پذیری و پذیرندگی هستند. بنابراین با محرکی که شدت معینی دارد بر آنها تاثیر می گذارد یا بر شدت آنها می افزاید و یا از شدت آنها می کاهد. ما می توانیم در موارد ویژه ای این تحریک را به طور مستقیم بر مراکز هیجانی وارد کنیم، مثلا از طریق تحریک الکتریکی بخش هایی از مغز یا مصرف داروهای محرک یا کندکننده ای که بر بخش هایی از مغز یا دستگاه عصبی خودمختار تاثیر می گذارند.

 

 

همچنین می توانیم محرک را به طور غیرمستقیم یعنی از طریق ادراک، حرکت و تفکر وارد کنیم و از این راه بر دستگاه عصبی مرکز و راههای مغزی‌ای که با مراکز هیجانی بالا در ارتباطند و بر آن تاثیر می گذارند، اثر بگذاریم.

 

 

پس به سه شکل می توانید احساسات خود را کنترل کنید:

 

 

1. به شیوه الکتریکی و زیستی شیمیایی مستقیما بر هیجانات خود تاثیر بگذارید

 

 

2. از طریق آرامش عضلانی

 

 

3. از طریق تفکر ارادی، تفکر، تعمق، حساسیت زدایی ذهنی یا تکرار مطالب آرام بخش برای خود با هیجان زندگی تان مقابله کنید.

 

 

تفکر عقلانی- هیجانی به شما کمک خواهد کرد تا احساسات خود را به طور کاملتر و آزادانه تری مشاهده کنید و وجود آنها را بپذیرید و آنها را جزیی از خودتان بدانید. ببینید آیا مناسبند یا خیر، بالاخره احساس مورد نظرتان را داشته باشید و از زندگی بهره بیشتری ببرید.

 

 

با افکارتان، به جنگ آشفتگی های هیجانی بروید، انسان ها از لحاظ نظری قادرند افکار و احساسات منفی خود را کنترل کنند اما گاهی عملا نمی توانند موفق به انجام این کار شوند.

 

 

موانع اصلی بر سر راه تفکر و هیجان موثر عبارتند از:

 

 

1. برخی از مردم خیلی کندذهن تر از آن هستند که بخواهند افکار صحیحی داشته باشند

 

 

2. برخی از آنها هم که از هوش کافی برخوردارند راه درست فکر کردن را نمی دانند

 

 

3. گاهی نیز هوش و آموزش کافی را برای تفکر واضح و روشن دارند اما از این هوش یا دانش خود به خوبی استفاده نمی کنند یا عملکردی روان رنجورانه دارند.

 

 

افرادی که رفتار روان رنجورانه دارند، ظرفیت های بالقوه ای دارند اما نمی دانند رفتارهایشان چطور به آنها لطمه می زند گاهی هم می دانند چطور به خودشان لطمه می زنند اما به دلایلی غیرعاقلانه از رفتارهای مخرب خویش دست نمی کشند.در حالی که این افراد ظرفیت های بالقوه دارند و فطرتا کم هوش نیستند.

 

 

دلیل مشکلات هیجانی آنان، ناآگاهی آنها از نحوه تفکر صحیح تر و انجام رفتارهای کمتر مخرب است. تفکر روشن، منجر به هیجانات مناسب می شود و حماقت و جهالت و آشفتگی، با تفکر صحیح مغایرت دارد و باعث هیجان زدگی مفرط یا کم هیجانی می شود.

 

 

منبع: www.beytoote.com

 

 

کد خبرنگار: 10129

چگونه احساس را کنترل کنیم
چگونه احساس را کنترل کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *