چگونه احساس غم را از خود دور کنیم

 
helpkade
چگونه احساس غم را از خود دور کنیم
چگونه احساس غم را از خود دور کنیم


زبان انگلیسی رو کاربردی یادبگیر!


طراحی و بازسازی فضای داخلی

 

 

تا حالا نشده کسی برای کنار آمدن با شادی و خوشبختی مشکل داشته باشد. وقتی شادی و لذت وارد زندگی ما می شود، ما آزادانه آن را تجربه می کنیم، اما وقتی غصه و ناراحتی به سراغمان بیاید، معمولاً با آن مبارزه می کنیم.

چگونه احساس غم را از خود دور کنیم

 

ما در جامعه ای زندگی می کنیم که به ما دیکته می کند همیشه لبخند روی لب داشته باشیم، به همین خاطر برخورد با غم و غصه کمی برایمان دشوار می شود. اما ناراحتی و غم و اندوه بخشی طبیعی از زندگی همه مردم است. این ناراحتی ها چه به خاطر یک فقدان مهم در زندگی مثل مرگ یکی از عزیزان، ایجاد شده باشد چه به خاطر شکست های کوچک و بی اهمیت روزانه، می توانیم یاد بگیریم که چطور راحت تر با آنها زندگی کنیم.

 

ما نه تنها می توانیم راحتی بیشتری به این گونه احساسات پیدا کنیم، برای سلامتی و تندرستی ما هم لازم است که به طریقی سالم با آنها برخورد کنیم.خطر برخورد نامناسب با احساسات زمانی برای من آشکار شد که یکی از همسایگان همسر بیمارش را از دست داد. وقتی من می خواستم با او ابراز همدردی کنم، او فوراً انکار کرد که احساسی به این مسئله دارد. طی یک هفته، او همه وسائل و متعلقات مربوط به همسرش را بیرون ریخت و هر چیز مربوط به بیماری و مرگ او.

 

جای تعجب نبود که وضعیت سلامتی او از آن موقع روز به روز بدتر شد. ابتدا هیج دلیل برای علائم بیماری او پیدا نشد، اما با گذشت زمان، مشکلات جدی جسمی در او ایجاد شد (که همه آنها مشکلات ناشی از استرس بودند).

البته، این یک نمونه بسیار حاد است اما به خوبی می توان اهمیت برخورد صحیح با مشکلات و ناراحتی ها را در آن مشاهده کرد. خیلی خوب است که ببینید چطور با اینگونه احساسات کنار آیید و مهارت های جدیدی یاد بگیرید.

در این مقاله قصد داریم به نحوه برخورد با ناراحتی های زندگی بپردازیم.

پذیرش ناراحتی خود و تحمل آن

رویکردهای کلی نگری به سلامتی دیر زمانی است که پی به نقش احساسات ما در وضعیت سلامتیمان برده و پزشکی مدرن این روزها توجه بیشتری به این مسئله معطوف داشته است.

 

 

برای داشتن یک زندگی احساسی سالم، لازم است که به همه احساساتمان احترام بگذاریم و به آنها فرصت ابراز بدهیم. وقتی غم و ناراحتی به سراغ ما می آید، باید به خودمان اجازه بدهیم که آن را به طور کامل حس کنیم. اینکار باعث می شود بفهمیم که غم و غصه واکنشی بسیار طبیعی و عادی به فقدان های زندگی است، نشان دهنده ایراد و اشکال ما.

 

هر نوع فقدان می تواند ناراحتی در ما ایجاد کند-حتی می تواند به همراه یک غروب زیبای خورشید باشد که نشاندهنده پایان روز است. ممکن است ندانیم که چه چیز همیشه باعث ناراحتی ما می شودحتی ممکن است یک تغییر کوچک در شیمی بدنمان مثل تغییرات هورمونی، تغییر سطح قند خون و از این قبیل باشد.

اینکار کمک میکند که نیاز به درک همه واکنش های احساسیمان از بین برود. مسئله مهم اینست که نباید به هیچ عنوان احساساتمان را سرکوب کرده و در برابر آنها مقاومت کنیم.علاوه بر پذیرش ناراحتیمان بعنوان بخشی عادی از زندگی، و اجازه وجود دادن به آن، راه های دیگری هم برای کمک به کنار آمدن با غم و غصه هایمان وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می کنیم:

5 راه حل اساسی برای کمک به کنار آمدن با غم و اندوه

1. احساساتتان را با یک دوست امین یا یکی از اعضاء خانواده درمیان بگذارید. در واقع این فرد باید کسی باشد که خوب به حرف های شما گوش بدهد، سعی در قضاوت کردن در مورد آن یا تغییر دادن شما نداشته باشد.

2. سعی کنید کارهایی انجام دهید که به شما آرامش می دهد. به پیاده روی بروید، دوش آب گرم بگیرید، یک کتاب خوب بخوانید، به گل و گیاه های خانه رسیدگی کنید یا به سایر سرگرمی های مورد علاقه تان بپردازید.

فوراً استرستان را پایین آورید.

ذهنتان را آرام کنید.

احساساتتان را تسکین دهید.

نوعی آسودگی خیال در جسمتان ایجاد کنید.

تمدد اعصاب را به طریقی طبیعی و آسان ایجاد کنید.

3. راهی برای آرام کردن و تسکین خود پیدا کنید. اینکار باعث می شود احساساتتان آزاد و رها شود. مدیتیشن کنید، به موسیقی آرامش بخش گوش دهید یا حرکات کششی ساده انجام دهید.

4. خاطره نویسی کنید. وقتی اینکار را انجام می دهید مثل این می ماند که یک شنونده خوب دارید که می توانید به او اطمینان کرده و حرف هایتان را با او درمیان بگذارید.

 

5. یاد بگیرید که چطور بهترین دوست خود باشید. سعی کنید یکبار دیگر نگاهی به خودتان بیاندازید و اینبار ب عشق و علاقه به خودتان نگاه کنید. ببینید شاید تا امروز با خودتان به تندی و سنگدلانه رفتار می کردید، و از این به بعد به جای آن برای خودتان همدردی و دلسوزی کنید.

چه موقع به دنبال کمک متخصص بروید؟

ناراحتی های شدید و طولانی مدت می تواند نشانه افسردگی باشد. افراد افسرده معمولاً احساس تنهایی و ناامیدی می کنند و خودشان را به خاطر چنین احساساتی سرزنش می کنند.

اگر احساس ناراحتی و غصه زیاد بیشتر از دو هفته در شما ماندگار شد و در فعالیت های روزانه تان مثل کار یا خواب و خوراک ختلال ایجاد کرد، بهتر است به متخصص مراجعه کنید. اگر این احساسات شما با فکر مرگ و خودکشی همراه شد، سریعاً از متخصص روانشناس کمک بگیرید.

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر


صفر تا صد یک شغل پولساز برای خانم ها


دیگه لازم نیست از دندانپزشکی بترسید؟

چگونه احساس غم را از خود دور کنیم

قبل ازخرید،فرش مورد نظرت رو تو دکورتست کن


انواع جراحی زیبایی سینه


کامل ترین سیستم خانگی پاکیزه کننده هوا


سوتین های خوشگل و باکیفیت/تنوع رنگ عالی

پکیجی که شما را به هدف تحصیلی‌تان میرساند


ماشین لباسشویی با آبکشی شرعی

خریدقسطی جهیزیه بدون نیاز به پرداخت اولیه


تا60%تخفیف پرطرفدارترین محصولات جنسی

پرداخت شهریه آموزشگاه زبان در صورت رضایت


آشپزی بدون دغدغه کثیفی گاز


قبل از گرونی و شلوغی عید فرشت رو بخر!

بالاترین کیفیت لوازم خانگی با بهترین قیمت

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021



به گزارش گروه “رسانه‌های دیگر” خبرگزاری تسنیم، مرگ یا دوری نزدیکان، قطع یک رابطه صمیمانه و تغییرات اساسی در زندگی می‌تواند باعث بروز احساس شدید بیهودگی و فقدان در انسان شود که باید برای برخورد درست با آن مهارت لازم را داشت. اندوهگین بودن مرحله‌ای سخت از زندگی است که انواع گوناگون دارد، مرگ کسی که مدت مدیدی از بیماری رنج برده است قابل انتظار است. در چنین وضعیتی مراسم ترحیم فرصت مناسبی برای اقوام و دوستان است تا به اندوه هم توجه و از هم حمایت کنند و با این روش است که عاقبت غم و اندوه به پایان خواهد رسید و با این حال اگر مرگ نزدیکان غیر منتظره هم نباشد باعث جراحات روحی است و کنار آمدن با آن نیازمند قدرت و توانایی فکر و ایمانی قوی و اعتقاد به منبع لایزال قدرت الهی و گذشت زمان است.ممکن است پدر یا مادر یا دوست یا معلم و…خود را از دست بدهید و ناگهان بشنوید او دیگر در این دنیا نیست و دیدارش غیر ممکن است.

غلبه بر اندوه ناشی از این وقایع زمان زیادی به همراه ایمان قوی طلب می‌کند، زیرا شخصی که به طور ناگهانی در برابر غم فقدان عزیز قرار می‌گیرد دچار به هم ریختگی شدید احساسات می‌شود.برخی مواقع دلایل بروز غم و اندوه چیزی غیر از مرگ دیگران است مانند قطع یک رابطه صمیمانه و تغییرات اساسی در زندگی. این گونه وضعیت ها می‌تواند باعث بروز احساس شدید بیهودگی و فقدان شود. مقابله و سر و سامان دادن به این گونه احساسات اغلب باعث پریشانی و سردرگمی‌می‌شود.

چند مرحله بروز غم و اندوه به شرح زیر است:

انکار و انزوا؛در این حالت منزوی و گوشه‌گیر می‌شوید ولی سعی می‌کنید انکار کنید که این اتفاق بر فعالیت‌های روزانه و روابط با دوستانتان تاثیر گذاشته است. مدت زمان این مرحله بسته به شرایط متفاوت است.

خشم؛ در این حالت، نسبت به کسی که باعث ناراحتی شما شده احساس عصبانیت پیدا می‌کنید هر چند که می‌دانید او در این دنیا نیست و بعضی اوقات خود را نیز مسئول بروز آن حادثه می‌دانید یا کوتاهی و سهل انگاری تان را عامل به وجود آمدن مرگ او می‌پندارید یا احساس خشم‌ می‌کنید که چرا او شما را مطلع نساخته تا اقدامی‌کنید و یا خشمگین هستید که چرا با او گرم نگرفته اید که چنین حادثه ای روی ندهد.

چگونه احساس غم را از خود دور کنیم

متوسل شدن؛ در این مرحله احساس عدم توانایی در روبه‌رو شدن با واقعیت خود را نشان می‌دهد.

افسردگی؛ در این مرحله سستی بروز می‌کند. البته عصبانیت و اندوه خود باعث بروز افسردگی است. این مرحله از چند روز تا دو ماه طول می‌کشد.

پذیرفتن؛ آخرین مرحله غمگین بودن است. از این پس شما توانایی پذیرفتن واقعیت را دارید و اگر این پذیرش با اسلحه ایمان و اعتقاد محکم مذهبی باشد،آن را مشیت الهی دانسته و خود را به تقدیر و قضا می‌سپارید.

راههای بسیاری برای کمک به شما در غلبه بر این اندوه و غم وجود دارد از جمله؛گفت‌وگو؛ یکی از بهترین روشها، صحبت راجع به غم و اندوه می‌باشد. صحبت با کسانی همچون دوستان، مشاوران، معلمان و…می‌تواند جهت کسب احساس بهتر مفید باشد. اگر برای صحبت کردن آمادگی ندارید می‌توانید در گروههای مشاوره شرکت کنید.

احساس خود را بروز دهید؛ تشریح احساسات می‌تواند در کنار آمدن با موضوع به شما کمک کند. گریستن، نوشتن و یا شرکت در فعالیت‌های آفرینشی مانند هنرهای دستی و موسیقی از این جمله‌اند. احساس آرامش پس از گریه را تجربه کرده اید؟ گریه باعث تخفیف احساس اندوه می‌شود.

هنر؛ اگر سازی می‌نوازید یا شعری می‌سرایید یا نوشته ای می‌نویسید یا هنری یاد دارید و به تلویزیون و رادیو و کتاب و رایانه علاقه دارید، به آن کار ادامه دهید. مطالعات محققان نشان می‌دهد که درمان با استفاده از هنر به حل افسردگی و اندوه کمک می‌کند. این نوع معالجه باعث تشریح بصری افکار و احساسات می‌شود. درمان هنری می‌تواند به صورت فردی انجام گیرد ولی موفقیت آن در صورت انجام گروهی تضمین شده است.

کمک گرفتن؛ یکی از مشکل ترین کارها در صورت بروز مشکلات روحی، درخواست کمک است. اگر چه این کارمشکل است. می‌توانید از صحبت با مشاوران و روانشناسان به نتایج خوبی دست یابید.

حرکت را شروع کنید؛ سخت ترین کار دنیا کنار آمدن با مرگ عزیزان است ممکن است طولانی شدن زمان درمان شما را نگران کند ولی باید بدانید تمامی‌این عکس العملها عادی است.بنابراین پیشنهادهای فوق می‌توانند شما را یاری دهند تا با روشهای سودمند و درست خود را به وضعیت عادی گذشته باز گردانید. به خاطر داشته باشید که نباید تنها بمانید فراموش نکنید که زمان مورد نیاز باید بگذرد تا وضعیت عادی شود و شما دوباره بتوانید از دوست داشتن دیگران لذت ببرید.

منبع: آرمان

انتهای پیام/خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

هیچ زندگی عاری از درد و رنج و اندوه نیست. متأسفانه همه ما در برهه‌ای از زندگی خود در دوره‌های دشواری را تجربه خواهیم کرد. گرچه ممکن است نتوانیم اتفاقاتی که برای ما می‌افتد را کنترل کنیم، اما می‌توانیم نحوه واکنش خود را در برابر اندوه کنترل کنیم؛ بنابراین پرورش احساس انعطاف پذیری راهی است که باید دنبال کنید.

هیچ زندگی عاری از درد و رنج و اندوه نیست. متأسفانه همه ما در برهه‌ای از زندگی خود در دوره‌های دشواری را تجربه خواهیم کرد. گرچه ممکن است نتوانیم اتفاقاتی که برای ما می‌افتد را کنترل کنیم، اما می‌توانیم نحوه واکنش خود را در برابر اندوه کنترل کنیم؛ بنابراین پرورش احساس انعطاف پذیری راهی است که باید دنبال کنید.

از نظر روانشناختی انعطاف، به عنوان “فرآیند سازگاری مناسب در برابر مشکلات، آسیب‌ها، فاجعه، تهدید‌ها یا حتی منابع قابل توجه استرس” تعریف شده است، انعطاف پذیری به ما اجازه می‌دهد حتی در دوره‌های آزار دهنده نیز قوی باشیم. اگر می‌خواهید این ویژگی را تقویت کنید، تغییرات کوچکی وجود دارد که می‌توانید ایجاد کنید:

روی آینده خود سرمایه گذاری کنید

چگونه احساس غم را از خود دور کنیم

ممکن است در حال حاضر اوضاع احساس ناپایداری کند. با این حال می‌توانید روی آینده خود سرمایه گذاری روای کنید، درواقع می‌تواند تصمیم بگیرید که برای آینده چه کار‌هایی انجام دهید و این موضوعی مهم برای شادی بلند مدت شما خواهد بود.

لذت‌های روزمره را بچشید

حتی در میان سختی‌ها، ما همیشه می‌توانیم لذت‌های روزمره را تجربه کنیم، تماس با یک دوست، خوردن یک قهوه یا یک برش شکلات، دوش گرفتن، قدم زدن و بسیاری از موارد مشابه می‌توانند به شما در افزایش احساسات زندگی کمک کنند.

به خواب خود اهمیت بدهید

 

تحقیقات منتشر شده توسط انجمن روانشناسی آمریکا نشان می‌دهد که خواب بیشتر باعث شادی و سلامت بیشتر افراد می‌شود، در حالی که کمبود خواب نتیجه عکس دارد. وقتی خوب می‌خوابیم، ایمنی بدن را تقویت می‌کنیم، حالات روانی خود را تنظیم می‌کنیم، عملکرد مغز را افزایش می‌دهیم و استرس خود را کاهش می‌دهیم.

درباره خودتان مثبت صحبت کنید

اگر می‌خواهید عزت نفس و مقاومت خود را در برابر مشکلات زندگی بالا ببرید، استفاده از تأیید‌های مثبت می‌تواند پاسخ شما باشد. ممکن است بخواهید جملات مثبتی که قدرت شما را پر می‌کند یادداشت کنید و آن‌ها را در مکان‌های قابل مشاهده در اطراف خانه خود نصب کنید و بهتر است حتی وقتی درباره خودتان صحبت می‌کنید، مثبت فکر کنید.

 

 

رادپور: عامل تهییج بازارها دو مولفه ترس و طمع است. سرمایه گذار،…

سال‌های طولانی است که اقتصاد ایران گرفتار شرایطی بسیار ویژه است. غیر…

تور آنکارا

تور کیش

تور ازمیر

شرکت ایلیا حساب

تمامی حقوق برای وبسایت خبری
محفوظ است و نقل مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است.

مطالب پر بازدید

وقتی عزیزی را از دست میدهید با مشکلات فراوان روحی و روانی روبه رو می شوید. برای مقابله با افسردگی و غلبه بر غم و غصه خود می توانید از روش های مختلفی استفاده کنید. حضور در میان دوستان و آشنایان و خودمراقبتی کمک زیادی به شما در این زمینه میکند.


چگونه احساس غم را از خود دور کنیم

از دست دادن کسی یا چیزی که نسبت به آن توجه دارید می تواند موجب اندوه و غصه تان شود. ممکن است دچار عذاب روحی عمیقی شوید تا آنجا که درد و ناراحتی لحظه ای رهایتان نکند.

واکنش ها در برابر اندوه کاملا عادی هستند. اما چگونه می توان بر غم و غصه های خود غلبه کرد؟

روش های زیر می توانند مفید باشند:

یکی از موثرترین عامل در رهایی از اندوه، حمایت دیگران است.

اگر احساس غم و اندوه فراوان می کنید حتما با کسی که می توانید به او اعتماد کنید مانند دوست یا اعضای خانواده تان صحبت کنید و اندوه تان را درمیان بگذارید.

با این کار می توانید از بار آن غم بکاهید.

اما اگر در موقعیتی هستید که فرد قابل اعتمادی که بتواند کمک تان کند در دسترس ندارید از ایمان تان کمک بگیرید.

در این شرایط راز و نیاز با خدا و کسی که او را نیروی برتر می دانید بسیار به بهبودی حال تان کمک می کند.

اگر بازهم نتوانستید اندوه تان را فراموش کنید حتما با روانشناس و یا مشاور تماس گرفته و با استفاده از روش های مناسب و پیشنهادی او در خصوص وضعیت تان به خود کمک کنید.

هنگام اندوه و ناراحتی خیلی مهم است مراقب خود باشید.

در حقیقت باید برای شفای روح تان درد و اندوه وارد شده را بپذیرید.

دوری کردن از احساساتی چون غم و فقدان فقط روند بهبودی را طولانی تر می کند.

می توانید احساسات بدتان را به روش های خلاقانه ای مانند نوشتن آنها بروز دهید.

یا با شرکت کردن در امور خیریه غم خود را فراموش کنید.

موقع اندوه و افسردگی به راحتی غذا خوردن فراموش می شود اما وعده های غذایی تان را ازدست ندهید چراکه ذهن و بدن درکنار هم فعالیت می کنند.

گاهی اوقات افراد غم و اندوه را با افسردگی اشتباه می گیرند.

البته از آنجایی که این دو مورد علایم بسیار مشابه ای دارند تشخیص آن دو از هم گاهی اوقات بسیار سخت می شود.

غم و اندوه ترکیبی از انواع متفاوتی احساسات است.

یعنی فرد حتی در عین غمگین بودن ممکن است لحظه ای موضوعی برای خندیدن داشته باشد اما فرد افسرده دایما احساس تهی بودن و ناامیدی می کند.

بنابراین با تشخیص درست روش درمانی صحیحی به کار برید. اگر فکر می کنید زندگی دیگر ارزشی ندارد، ایکاش می مردید، دایم خودتان را به خاطر اتفاق افتاده سرزنش می کنید، به دیگران نمی توانید اعتماد کنید، نمی توانید فعالیت های روزمره تان را از سر بگیرید شما افسرده شده اید و حتما باید از کمک های حرفه ای بهره مند شوید.

سلامت نیوز

مطالب مرتبط

هماهنگی جهت تبلیغات: 02123051172

مجری انحصاری نیتیو، سنجاق

کلیه حقوق محفوظ و متعلق به مجله پزشکی دکتر سلام است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است

هنگامی که شما از یک حالت روانی متعادل برخوردار باشید آن چنان که ذهنتان در آرامش اندیشه کند و رفتارتان آرام کننده افکار خسته دیگران باشد، نوعی از لحظات شاد و متنوع را برای خود …

هنگامی که شما از یک حالت روانی متعادل برخوردار باشید آن چنان که ذهنتان در آرامش اندیشه کند و رفتارتان آرام کننده افکار خسته دیگران باشد، نوعی از لحظات شاد و متنوع را برای خود و دیگران فراهم ساخته اید. لحظاتی که عاری از هرگونه استرس، اضطراب و دلهره و نگرانی است.

وقتی آدم‌ها بی دغدغه اوقات خود را سپری کنند راحت‌تر می‌توانند افکار خود را به سمت موضوعات شاد و سرگرم کننده سوق دهند. هنگامی که فکر و ذهن انسان درگیر مسایل استرس زا و بازدارنده می‌شود، ناخود‌آگاه در هاله‌ای از غم و اندوه قرار می‌گیرد که با دنیای شاد و متنوع در جنگ و تضاد است.

برای رهایی از این حالت‌های ناخوشایند باید تغییراتی در رفتارمان اعمال کنیم تا افکار بازدارنده را در ذهنمان محدود و افکار شادی زا را افزایش دهد.

چگونه احساس غم را از خود دور کنیم

۱. بخشش

ما آدم‌ها عادت داریم قوانینی در ذهنمان تدوین می‌کنیم و هرکسی از آن‌ها سرپیچی کرد، ناراحت می‌شویم و او را نمی‌بخشیم. ما فکر می‌کنیم که با نبخشیدن او را تنبیه می‌کنیم و موجب سرزنش و ملامت وی می‌شویم. اما بهتر است بدانیم با نبخشیدن دیگران، بیشترین فشار روانی را به خود وارد می‌کنیم نه به او، زیرا تا زمانی که به این موضوع خاتمه نداده‌ایم ذهن ما همین طور درگیر آن موضوع ناراحت کننده است و مدام آن اتفاق را مرور می‌کند و موجب رنجش خود می‌شود.

با دیدن فرد مورد نظر دچار استرس می‌شویم و تمام رفتارهای او برای ما آزار دهنده و تحریک کننده می‌‍‌‌‌‌شود. حتی بعضی مواقع بی‌جهت از دیگران دلخور می‌شویم که چرا به او محبت یا مدارا کرده‌اند. علاوه بر این هنوز معلوم نیست که فرد مورد نظر از این که ما از او دلخور و ناراحتیم و او را نبخشیده‌ایم نادم و پشیمان است یانه؟! به هر حال چه پشیمان باشد چه نباشد، نبخشیدن دیگران بیش از هر چیزی به خود ما ضربه می‌زند و باعث دور شدن از لحظات شاد و سرزنده می‌شود.

۲. محبت

ما به دیگران محبت می‌کنیم تا به آن‌ها ثابت کنیم دوستشان داریم، محبت ما موجب خوشحالی آن‌ها می‌شود که در نتیجه خوشحالی آن‌ها ما هم احساس رضایت و خرسندی می‌کنیم. به همین ترتیب لحضات شاد و زیبایی برای ما و شخصی که مورد محبت ما قرار گرفته است رقم می‌خورد. هرچه محبت و مهربانی ما به دیگران بیشتر باشد تاثیرشان در شاد زیستن ما بیشتر است. یادمان باشد که محبت به دیگران همیشه حس خوشایندی را در ما به‌وجود می‌آورد.

۳. عدم بدگویی

بد گفتن از دیگران ذهن را در حالت دفاعی قرار می‌دهد و موجب درگیری ذهنی ما با خودمان می‌شود. در واقع با بدگویی از دیگران، مجددا رفتار ناراحت کننده او را در ذهن تکرار می‌کنیم و موجب عصبانیت و آزار خود می‌شویم. بهتر است رفتارها و اتفاق‌های بد را در همان لحظه تولدشان، از بین ببریم و نگذاریم تا با افزایش طول عمرشان بیشتر باعث ناراحتی و خشم ما شوند.

۴. از رنج به فلاکت نرسیم

درد و رنج به انسان تحمیل می‌شود ولی فلاکت را خود او انتخاب می‌کند! بعضی از اتفاقات در زندگی غیرقابل کنترل است مانند مرگ، بلایای طبیعی و بیماری. احتمال این که هرکدام از این اتفاقات در زندگی ما رخ دهد کم نیست و هر لحظه امکان وقوع آن وجود دارد، اما چگونگی پذیرفتن آن‌ها موضوعی است که بین آدم‌های مختلف متفاوت است و نتایج سرنوشت سازی را در پی دارد.

وقتی در شهری زلزله می‌آید و یک نفر تمام اعضای خانواده‌اش را از دست می‌دهد و تنها خودش زنده می‌ماند، راه‌های متفاوتی برای ادامه زندگی‌اش پیش رو دارد. می‌تواند تا آخر عمر یک گوشه بنشیند و به گریه و زاری بپردازد و … . می‌تواند غم و غصه از دست دادن عزیزان را به این دلیل که دیگر کاری از او ساخته نیست، رها کند و با تمام قوا به ادامه زندگی خود بپردازد و با این کار موجب خوشبختی و خود و افتخار از دست رفتگان شود. در واقع به جای اینکه از مشکل پیش آمده خود را به فلاکت و بدبختی برساند، آن را رها کرده و برای بقا و تداوم خوشبختی خود تلاش می‌کند.

۵. دوست داشتن خود

قبل از اینکه از دیگران توقع داشته باشیم ما را دوست بدارند، خودمان، دوستدار خود باشیم. خیلی‌ها از این که خود را دوست بدارند احساس رضایت نمی‌کنند اما تا ما خودمان را باور نکنیم و نپذیریم، نمی‌توانیم ذهن پویایی داشته باشیم. باید هرچه هستیم را بپذیریم چه خوب چه بد، برای خوب بودن همیشه می‌شود تلاش کرد و مهم این است که خودمان را دوست داشته باشیم تا برای خوب بودنمان تلاش کنیم. نقص‌های خود را ببخشیم و بدانیم که دیگران هم به گونه ای خودکار آن‌ها را نادیده می‌گیرند. همان طور که دیگران هم کاستی‌هایی دارند و برای ما خیلی ناراحت کننده نیستند، پس بهتر است با خود آشتی کنیم و به جای شرم و تاسف از آن چه نتوانسته‌ایم، برای رسیدن به آن تا آخرین توان تلاش کنیم.

۶. با افکار و سخنان بیهوده موجب آزار خود و دیگران نشویم

سخنانی که موجب تنش و استرس می‌شود گفتنشان روا نیست. بهتر است هر مطلب و گله و شکایتی را به زبان نیاوریم. کمی گذشت در چنین مواقعی باعث جلوگیری از جروبحث‌های بیهوده و اوقات تلخی‌های کسل کننده می‌شود.

۷. با کودکان بازی کنیم

رفتن به دنیای کودکان خالی از لطف نیست. یادآوری دوران کودکی لحظات زیبای را برای آدم‌ها رقم می‌زند، ضمن این که دنیای کودکان دنیای شاد و زیبایی است و بد نیست گاه گاهی به آن‌ سری بزنیم.

آموزش سلامت, بهداشت روان, مشروح اخبار, مقالات و تحقیقات پزشکی

افسردگى (DEPRESSION) حالتى احساسى است كه مشخصه‏اش اندوه، بى‏احساسى (APATHY) ، بدبينى (PESSIMISM) و احساس تنهايى است.              

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، خشم، شادی و غم بخش های جدایی ناپذیر انسانند. احساسات انسان همان قدر که ناشی از محیط اطراف است به درون آن ها نیز برمی گردد.

گرچه افراد بسیاری بر این باناورند که افسردگی تنها از عوامل بیرونی ناشی می شود و متاثر از وضعیت های ناگوار است؛ علم جدید نشان می دهد که در موارد زیادی تنها تغییرات اعصاب مرکزی و آسیب های وارد بر آن، بدون ارتباط با اتفاقات بیرونی، باعث بروز علائم افسردگی شده اند.

افسردگی احساس فراگیری است که باعث ایجاد رنج و ناتوانی زیادی می شود و بیماری شایعی است که از سالیان پیش مورد توجه پزشکان بوده است و علائم و نشانه های آن را به خوبی می شناسند و خوشبختانه درمان های موثری نیز برای آن وجود دارد.

چگونه احساس غم را از خود دور کنیم

علایم و نشانه¬های افسردگی :

خلق افسرده :

مهمترین ویژگی افسردگی احساس غم و اندوهی است که فرد در اکثر ساعات آن را حس می کند و حداقل به مدت دو هفته به طول می انجامد. این غم و اندوه با احساس غمگینی مختصری که به صورت کوتاه مدت و در اثر اتفاقات ناخوشایند روزانه رخ می دهد، متفاوت است.

کاهش حس لذت بردن :

عدم و یا کاهش لذت بردن از فعالیت هایی که فرد قبلاً از انجام آنها احساس خوشایندی داشته است. مثلاً فرد ورزشکاری که دیگر از انجام حرکات ورزشی لذت نمی برد.

احساس پوچی و بی ارزشی : فرد خود را آدمی بی ارزش و سربار خانواده و جامعه می بیند و حس زیادی بودن به وی دست می¬دهد.

احساس گناه :

فرد به صورت نامتناسبی حس گناه دارد و بر این باور است که همه کارهای وی سبب آزار و اذیت دیگران است.

احساس بلاتصمیمی :

فرد دیگر در مورد مسایل روزمره زندگی خود مثل سابق توانایی تصمیم گیری و مدیریت ندارد.

احساس ناامیدی :

فرد مبتلا آینده خود را تباه شده می بیند و هیچ آینده خوبی برای خود و اطرافیانش متصور نیست.

احساس درماندگی :

فرد مبتلا هیچ راه حلی جهت برون رفت از مشکلات و وضعیت نامناسب فعلی نمی بیند و مثل کسی است که تمامی درها به روی او بسته شده است.

آرزوی مرگ :

فرد آرزوی مرگ دارد و دیگر علاقه ای به ادامه زندگی ندارد و در بعضی مواقع به علت شدت افسردگی حتی افکار خودکشی و یا اقدام به خودکشی دارد.

خستگی زودرس و کاهش انرژی :

فرد مبتلا همیشه حس می کند که توان و انرژی وی کم شده است و در طی انجام فعالیت های معمول زندگی زود خسته می شود.

تغییرات اشتهاء :

اغلب فرد دچار کاهش اشتها می¬شود اما در بعضی مواقع افزایش اشتهاء نیز دیده می شود. به طور کلی کاهش یا افزایش غیرعادی اشتها می¬تواند همراه با تغییرات وزن باشد.

تغییرات الگوی خواب:

فرد اغلب دیر به خواب می رود. در طی خواب مکرراً بیدار می شود و از خواب خود لذت نمی برد. البته بعضی مواقع افزایش خواب و خواب آلودگی نیز می تواند علامتی از افسردگی باشد.

کاهش تمرکز و حافظه :

فرد مبتلا در انجام کارهایی مثل مطالعه ، خیاطی و آشپزی و … تمرکز لازم را ندارد و حس می¬کند که فراموشکار شده است.

کندی روانی حرکتی : فرد هم در اعمال و حرکات و هم در سرعت فکر و تصمیم گیری دچار کندی می شود. به طوری که این کندی توسط اطرافیان بیمار قابل ملاحظه است.

برای مبارزه با افسردگی اقدامات زیر بسیار کمک¬کننده است :

رفتارهای خود را تغییر دهید : وقتی افسرده هستیم، انجام فعالیت های روزمره برای ما طاقت فرسا است. با این حال، سازماندهی و برنامه ریزی برای آنها به روشی که بتوان آنها را گام به گام به مرحلۀ اجرا درآورد، بسیار مفید خواهد بود.

تجزیه مشکلات به اجزای کوچک تر :

فرض کنید مجبورید به خرید بروید، سعی کنید قبل از شروع به خرید، به تمام چیزهایی که می خواهید بخرید، فکر نکنید. در مقابل اولین کاری که باید بکنید این است که سری به آشپزخانه بزنید و فهرستی از چیزهای مورد نیاز تهیه کنید. وقتی این کار را انجام دادید می توانید با کمک آن در فروشگاه هرچه را که نوشته¬اید به راحتی تهیه کنید.

برنامه ریزی برای فعالیت های مثبت :

فعالیت های ساده ای که انجام آنها باعث خوشحالی شما می شود. به عنوان مثال، اگر دوست دارید به پارک بروید در آنجا کتاب بخوانید، یا به دیدن دوست خود بروید، یا قدم بزنید و برای انجام این فعالیت ها برنامه ریزی کنید.

سازش با ملالت :

بعضی از افسردگی ها ناشی از ملالت و خستگی هستند. زندگی برای بعضی از افراد افسرده، خسته کننده و تکراری شده است. در این خصوص می¬شود فکر کرد که چه فعالیت هایی را مایلید انجام دهید تا از این ملالت خارج شوید. مثلاً یک زن خانه دار می تواند طوری برنامه ریزی کند که بیشتر بیرون بروند و تماس و معاشرت بیشتری با دیگران پیدا کنند.

افزایش فعالیت جسمانی : فعالیت های جسمانی به ویژه در زمان خشم یا ناکامی مفید هستند.

منحرف کردن افکار :

چگونه احساس غم را از خود دور کنیم

گروهی از افراد غیرافسرده تصمیم می¬گیرند تجربه زیر را انجام دهند. از آنها خواسته می¬شود هر شب به افکار و تخیلات جنسی بپردازند. فکر می¬کنید برای بدن و احساس آنها چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در این صورت، آنها متوجه خواهند شد که وقتی به تخیلات جنسی می پردازند، بدنشان در نتیجه ترشح هورمون های خاصی در مغز از نظر جنسی برانگیخته می شود تا آنها را برای انجام اعمال جنسی آماده کند. افکار افسردگی زا نیز می توانند نوعی برانگیختگی بدنی ایجاد کنند و مواد شیمیایی ترشح شده در مغز را تحت تأثیر قرار دهند.

حال همان افراد غیرافسرده می توانند با گرفتن دوش آب سرد یا منحرف کردن افکار خود به موضوعات دیگر، به کنترل افکار جنسی خود بپردازند و از برانگیختگی بیشتر جلوگیری کنند. به همین قیاس می¬توان این روش را برای افسردگی نیز به کار گرفت.

ایجاد کردن فضای شخصی :

گاهی ما احساس می کنیم همه وقتمان صرف برطرف کردن نیازهای دیگران می شود و به همین دلیل فرصتی برای رسیدگی به خودمان نداریم. در این صورت بیش از حد برانگیخته می شویم و دوست داریم از موقعیت فرار کنیم.

اگر می خواهید فرصتی برای خود داشته باشید، سعی کنید با اعضای خانواده و کسانی که به شما نزدیکتر هستند صحبت کنید. آنها را در جریان بگذارید. به آنها بگویید که این امر به معنای رد کردن آنها نیست و این برای شما یک انتخاب مثبت است تا بتوانید فرصت بیشتری برای رسیدگی به خود و نیازهایتان داشته باشید.

شناختن محدودیت های خود : سعی کنید این نکته را بفهمید که شما چه در نقش والدین باشید که با تربیت فرزندان سرو کار دارید و چه کسی که در محیط کار سعی می کند به وظایف خود عمل کند، در میزان فعالیتی که می¬توانید انجام بدهید، محدودیت دارید.

مدارا کردن با مشکلات خواب : خواب در افراد مختلف متفاوت است. هرگز از اینکه نمی¬توانید به اندازه کافی بخوابید، نگران نباشید. مشکلات خواب انواع مختلف دارد. بعضی از افراد نمی¬توانند زود به خواب بروند، بعضی از افراد صبح خیلی زود از خواب بیدار می شوند، بعضی ها هم یکی دو ساعت بعد از به خواب رفتن بیدار می¬شوند، بعضی از افراد نیز خواب سبکی دارند.

خواب نیز همانند رفتارهای دیگر نیاز به تنظیم و اداره کردن دارد. خوردن یک لیوان شیر قبل از رفتن به رختخواب می تواند در نحوه خواب شما موثر و مفید باشد. مطمئن شوید که رختخوابتان راحت است و هوا در اتاق جریان دارد. حتماً برنامه ریزی کنید.

هیچ وقت تا دیروقت کار نکنید، زیرا فکرتان مشغول کارهایی می شود که انجام می دهید و به همین دلیل نمی¬توانید به راحتی بخوابید. در برنامه ریزی برای خوابیدن، نیم تا یک ساعت قبل از خواب، سعی کنید راحت و آرام باشید. برای این کار می توانید به موسیقی آرام بخش گوش کنید یا به تمرین آرمیدگی بپردازید.

اگر امکان دارد قبل از خواب کتاب بخوانید. در طول روز ورزش های سبکی انجام دهید. از مصرف نوشیدنی های محرک خصوصا در ساعات نزدیک به خواب،  اجتناب کنید. اگر خوابتان نمی برد هرگز در رختخواب نمانید و در مشکلات خود غرق نشوید.

مدارا با بدن خود: یاد بگیرید که با بدن خود با مدارا و احترام رفتار کنید. به جسم خود یاد بدهید چگونه آرام باشد و آن را تمرین دهید و خوب به تغذیه¬اش بپردازید. گاهی افسردگی ناشی از بعضی شرایط جسمانی است.

بعضی از این شرایط جسمانی عبارتند از: نقص در کارکرد غده تیروئید، کم¬خونی، کمبود ویتامین ها (مثلاً ب 12)، مشکلات هورمونی، سکته، عوارض استفاده از بعضی از داروها.

داروهای ضدافسردگی: بسیاری از مردم نگرانند تا مبادا به داروهای ضدافسردگی اعتیاد پیدا کنند، ولی باید بگوییم این داروها اعتیادآور نیستند.

عوارض جانبی و ناراحت کننده استفاده از این داروها، به واسطه اثرات سودمندی که ممکن است بر خلق و خوی شما بر جای بگذارند، متعادل و خنثی می شوند.

رژیم غذایی سالمی داشته باشید : افراد افسرده، رژیم غذایی ضعیفی دارند. سعی کنید رژیم غذایی سالم و متعادلی داشته باشید و از میوه¬های تازه، سبزیجات و درصد بالایی از کربوهیدرات¬ها (از قبیل ماکارونی، نان و سیب¬زمینی)، در برنامه غذایی خود استفاده کنید؛ زیرا این غذاها انرژی خود را به آهستگی آزاد می¬کنند و ممکن است باعث افزایش برخی مواد شیمیایی در مغز شوند که در هنگام افسردگی کاهش یافته¬اند.

ورزش کنید : شواهد زیادی وجود دارند که نشان می¬دهند ورزش می¬تواند برای درمان افسردگی¬های خفیف تا متوسط، بسیار مفید و سودمند باشد، زیرا باعث افزایش تولید برخی مواد شیمیایی در مغز می¬شود.

از میزان الکل مصرفی خود بکاهید : مصرف الکل می¬تواند باعث ایجاد افسردگی شود، بنابراین بهتر است از میزان الکل مصرفی خود بکاهید، به ویژه اگر هدفتان از خوردن مشروبات الکلی کنترل خلق و خو باشد.

محرک و سایر داروها : اگر از محرک¬ها استفاده می¬کنید، سعی کنید آن را کنار بگذارید، حتی اگر قهوه باشد، که یک ماده محرک خفیف است.

مسکن¬ها : استفاده از مسکن هرچند وقت یک¬بار مفید است. با این حال، اگر به مدت طولانی از داروهای مسکن استفاده می¬کنید، باید به فکر ترک آنها باشید

روانشناس کودک و نوجوان گفت: والدین می بایست در دوران قرنطینه و خانه نشینی، برای …

برخی از والدین اعتقاد دارند وقتی کودک‌شان‌ در جایی یک اشتباهی مرتکب شد، باید بلافاصله …

چگونه احساس غم را از خود دور کنیم
چگونه احساس غم را از خود دور کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *