چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم

 
helpkade
چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم
چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم

مرگ فرزند در هر سن و سالی که باشد سخت‌ترین تجربه برای هر پدر و مادری است. تحقیقات روان‌شناسی هم نشان می‌دهد که در فرهنگ ما بزرگترین عامل استرس می‌تواند مرگ فرزند باشد که سازگار شدن ما با این اتفاق را سخت‌تر می‌کند. اما این مصیبت با همه رنج‌ها و دردهایش باید پشت سر گذاشته شود و زندگی جریان خود را پیدا کند. حمایت اطرافیان می‌تواند در گذر از این مرحله سخت به آن‌ها کمک کند. شناخت مراحل سوگ و نحوه گذر از آن‌ها می‌تواند در تسکین این غم بزرگ برای والدین موثر باشد.

تجربه مرگ فرزند به ویژه اگر ناگهانی اتفاق بیفتد شوک بسیار عظیمی است مراحلی دارد و در هر کدام احساسات ویژه‌ای را تجربه می‌کنید. پس اگر احساستان به این اتفاق عجیب یا در حال تغییر است، تعجب نکنید و نگران نباشید. مراحل سوگ به طور طبیعی شامل انکار، عصبانیت، چانه‌زنی، افسردگی و در نهایت پذیرش می‌شود. اما جدا از این مراحل ممکن است احساسات دیگری نیز تجربه کنید.

بهت؛ ممکن است بعد از مرگ فرزندتان برای مدتی احساس شوکه شدن داشته باشید. این حالت شبیه بی‌حسی است. در این حالت با این که انکار نمی‌کنید و باور کرده‌اید که عزیزی را از دست داده‌اید؛ اما نمی‌توانید گریه کنید یا حتی غمگین شوید. این حالتی طبیعی است که ذهن برای محافظت از شما انتخاب کرده و پس از مدت کوتاهی رفع می‌شود.

فرزند شما نمی‌تواند مرده باشد. حتما اشتباهی شده. شاید چندین بار این را برای خود گفته باشید. حتی ممکن است سایه او را در کنار در ببینید یا صدای او را بشنوید. اما این حالت هم واکنش طبیعی ذهن شماست که معمولا در این مرحله رخ می‌دهد.چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم

ممکن است بعد این اتفاق به کرات سناریوهای مختلف را مرور کرده و با خود بگوید “چطور می‌شد اگر…”، “اگر اون روز…” و خیلی اگرهای دیگر که هر چه در ذهن تکرار می شوند، تنها غم و غصه شما را زیاد می کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه افکار منفی کلیک کنید.

بسیاری از والدین می‌گویند مدام دعا می‌کنند تا هر چه دارند بدهند اما دوباره و فقط برای پنج دقیقه فرزندشان را ببیند تا بگویند چقدر دوستش دارند. 

بعد از این اتفاق ممکن است حافظه و آگاهی شما تا حدی مختل شود. چیزهای کوچک را از یاد ببرید. هنگام رانندگی فراموش کنید به کجا می‌رفتید. به اصطلاح روان‌شناسی ذهن شما دچار مه‌گرفتگی شده است. در حقیقت بعد از این شوک بزرگ بعضی از عملکردهای ذهنتان مختل می‌شود. شما عقلتان را از دست نمی‌دهید؛ این حالت پس از مدتی ترمیم می‌شود.

احساس گناه می‌تواند به هر دلیلی باشد. به یاد آوردن کارهایی که می‌توانستید برای نجات او انجام دهید و نشده است. غفلت‌های کوچک و یا حتی دلایل کاملا غیر منطقی برایتان آزار دهنده می‌شود. احساس شما کاملا قابل درک و طبیعی است. شاید در این زمان به صورت غیر منطقی خود را به خاطر تمام اتفاقاتی که برای فرزندتان افتاده مسئول بدانید اما باید به اتفاقاتی که در کنترل شما نبوده هم توجه کنید. احساس گناه شما ممکن است منبع دیگری داشته باشد. شاید تمام خاطراتتان را دوباره مرور می‌کنید و بابت کم‌توجهی‌ها یا برخوردی که با فرزندتان داشته‌اید احساس گناه می‌کنید.

یکی از شایع‌ترین احساساتی که والدین، مخصوصا بعد از مرگ ناگهانی فرزندان تجربه می‌کنند احساس خشم است. جهان ناعادلانه با شما رفتار کرده و شما از این بی‌عدالتی عصبانی هستید. شاید همسر یا اطرافیانتان مسئولیت خود را به درستی انجام نداده‌اند و به نظر شما در این اتفاق نقش داشته‌اند. و یا شاید به نظر شما به اندازه کافی سوگوار نباشند و برخورد ساده‌تری دارند و همه این‌ها شما را خشمگین می‌کند.

فردی که مرگ فرزند را تجربه کرده، ممکن است تمام این احساسات را باهم تجربه کند و این مسئله باعث تعجب و حتی دور شدن اطرافیان شود. اما به یاد داشته باشید که تجربه همه این احساسات طبیعی است و اگر فرایند سوگ به درستی مراحل خود را بگذراند، حل می‌شود.

مشاوران در جلسات گروه درمانی، به والدینی که تجربه مرگ فرزند خود را داشته‌اند این فرصت را می‌دهند که از احساسات و هیجاناتشان صحبت کنند. اعضای گروه با در میان گذاشتن احساساتشان به یکدیگر، یاد می‌گیرند که چطور در مقابل ناراحتی از دست دادن فرزند خود بایستند. مهارت کنترل خشم، راه‌های دور کردن افکار منفی، مثبت اندیشی و تکنیک‌های دیگری که برای آن‌ها مفید است، تمرین می‌شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مثبت اندیشی کلیک کنید.

توجه به برخی اصول به سازگاری هرچه سریع‌تر و بهتر پس از داغ فرزند کمک می‌کند. این کارها عبارتند از:

بهترین راهی که باعث سازگاری بهتر والدین بعد از داغ فرزند می‌شود، گذراندن مراحل سوگ به شکل طبیعی است. شما به عنوان اطرافیان والدین داغدار نباید از آن‌ها بخواهید که درد و رنج سوگ را فراموش کرده یا احساساتشان را نشان ندهند. اجازه دهید احساسات تخلیه شود. والدین مدتی در افسردگی می‌مانند و اطرافیان باید در کنار آن‌ها حضور داشته باشند و یاری برسانند. بگذارید هرچقدر می‌خواهند گریه کنند و به صحبت‌هایشان درباره فرزندشان گوش داده و با آن‌ها همدلی کنید.

اگر واکنش  نوع ابراز احساسات همسرتان با شما متفاوت است، به این معنا نیست که او درد و رنج کمتری نسبت به شما تحمل می‌کند. زنان و مردان نسبت به سوگ واکنش متفاوتی دارند و معمولا زنان احساسات شدید خود را صریح‌تر ابراز کرده و به شیون و زاری می‌پردازند. اما مردان در تنهایی غصه می‌خورند و آرام گریه می‌کنند و یا زمان بیشتری در بهت به سر می‌برند. یادتان باشد همسرتان هر گونه که به این اتفاق واکنش نشان دهد، تفاوتی نمی‌کند.

او هم پاره تنش را از دست داده و درد عمیقی را همچون شما تجربه می‌کند. همسران در این شرایط نباید انتظار ذهن خوانی از یکدیگر داشته باشند. اگر احساس می‌کنید به واکنش و ارتباط خاصی نیاز دارید، آن را به همسرتان بگویید و باهم برای در میان گذاشتن احساساتتان زمان بگذارید. پیوند بین والدین در هنگام این داغدیدگی‌ها مستحکم‌تر شده و این پیوند نزدیک می‌تواند مهمترین راه تسلی آن‌ها باشد.

اگر چه فرزند شما از دنیا رفته است اما عشق شما به او هرگز نمی‌میرد. اگر بعد از مدتی سوگ را پشت سر گذاشته و به زندگی عادی بازگردید، به این معنا نیست که او را فراموش کرده‌اید. عشق شما به او همیشه باقی می‌ماند حتی اگر سوگواری بگذرد و به زندگی روزمره عادیتان باز ‌گردید. 

خانواده خود را حفظ کنید و بدانید که فرزند از دست رفته شما هنوز و همچنان عضوی از این خانواده است. یک سنت خانوادگی ایجاد کنید که به واسطه آن هر از چندگاهی خاطرات خوب خانوادگی را در کنار هم مرور کنید. از آن جا که با مرگ فرزند، کل خانواده آسیب دیده‌اند بهتر است همه اعضای خانواده به فکر بهبودی باشند؛ مشاوره خانواده به شما کمک می کند تا بتوانید مرهمی برای زخم های یکدیگر باشید. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره خانواده کلیک کنید.

گذراندن واکنش سوگ زمان دقیق و مشخصی ندارد. این زمان می‌تواند حدود 1 ماه باشد. اگر احساس می‌کنید با وجود گذشت چند ماه باز هم احساس غم شدید و افسردگی شما کاهش پیدا نکرده و همچنان مانند روزهای اول احساس‌های منفی همراه با درد و رنج را تحمل می‌کنید، حتما با یک متخصص تماس گرفته و مشاوره روان‌شناسی دریافت کنید. اگر واکنش سوگ بیش از اندازه طولانی شود، به اختلال سوگ بدل می‌شود که یک بیماری روان‌شناختی است و به درمان نیاز دارد. 

مرگ فرزند یکی از سخت ترین و دردناک ترین اتفاقاتی است که برای یک انسان اتفاق می‌افتد. والدین پس از تجربه چنین غمی به سختی می‌توانند به شرایط قبلی خود بازگردند. در این شرایط کمک و حمایت اطرافیان نقش بسیار مهمی در بهبود هرچه سریع‌تر حال آنان دارد. چگونگی برخورد شما با والدین داغدار بسیار مهم و تاثیر گذار است. پس توصیه می‌شود برای کمک به آنان، مقاله دلداری دادن به داغ دیده‌ها را مطالعه نمایید.

برای دریافت مشاوره در زمینه مرگ فرزند می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

کنار آمدن با مرگ فرزند و آسیب دیدن پدر و مادر، شاید یکی از سخت ترین اتفاقاتی باشد که هر پدر و مادری با آن مواجه میشوند. اگر در حال حاضر شرایط بدی را دارید، حتما با متخصص درمان سوگ مرکز مشاوره مکث را مطالعه بفرمایید. در ادامه، به راستی چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم پدر و مادری با مرگ فرزندشان کنار بیایند؟ و آن را به مرور فراموش کنند و یا دچار آسیب های جدی پس از آن نشوند. فرزندان برای پدر و مادر مهمترین و شاید عزیزترین موجوداتی هستند که در جهان وجود دارند. چگونه میشود سالهایی را برای عزیزترین موجود در جهانمان زحمت بکشیم، او را بزرگ کنیم و دوستش داشته باشیم و بر اساس هر اتفاقی او را از دست بدهیم.

شاید پدر و مادرهایی که با چنین فاجعه ایی مواجه میشوند از انتظار دیگران که میخواهند با مرگ فرزندانشان کنار بیایند، دلگیر و ناراحت میشوند.

پدر و مادرهایی در این وضعیت، مطمئن میشوند که کسی آنها را درک نمیکند، نمیفهمد و نمیدانند آنها متحمل چه غم بزرگی شده اند و بنابراین فراموش کردن آن به همان میزان نیز دشوار است. پدر و مادرهایی که با مرگ فرزندانشان مواجه میشوند دچار یک شک بزرگ در زندگی میشوند که اصطلاحاً (تروما) نام میگیرد.

تروما شک هایی هستند که بسیار عظیم و غیر قابل قبول هستند و باید برای درک، قبول و گذراندن دوره های این شک و دور بودن از آسیب های پس از آن حتماً در کنار یک مشاور روانشناس این دوره طی و گذرانده بشود.

چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم

هر مادر و پدری که در این شرایط قرار میگیرد، قطعاً آسیب های مهم و جدی پس از سانحه مواجه میشود، اما گذر زمان و قبول آنچه که به عنوان یک انسان به او گذشته است (هر چند دشوار و غیر قابل وصف) میتواند ادامه راه زندگی را برایشان آسان تر و قابل دسترس تر کند. هر انسانی در این جهان هستی با یک مسئولیت به دنیا میاید و پس از به انجام رساندن مسئولیت خود، این جهان را ترک میکند.

داشتن بینش درباره زندگی و مرگ باعث میشود، هر فردی که فرزند و یا عزیزان خود را از دست میدهد، تجربه اش را آسان تر و قابل تحمل تر کند. بینش هایی درباره جهان هستی، مسئولیت ما به عنوان انسان در این جهان و گذر از جهان هستی و دستیابی و رسیدن به مرحله های پس از مرگ، باعث میشود ما دیگر، فقط و فقط خودمان را نبینیم و بدانیم هر فردی با به دنیا آمدن و نیز مرگ راهی از زندگی خود را طی میکند که هیچ کسی نمیتواند جلو دار آن باشد.

خودخواهی خاص هر انسانی در عشق و علاقه به اطرافیان و یا وابستگی به آنها از سر ترس از تنهایی باعث میشود، ما به عنوان موجودی انسانی فقط خودمان را در نظر بگیریم و احساس کنیم، چرخ جهان هستی باید بر اساس تصورات ما بچرخد. یعنی هر فردی که فرزندی به دنیا می آورد تا روز عروسی و بچه دار شدن فرزندانش باید در کنار یکدیگر با عشق و علاقه باقی بمانند. شاید این تصورات شیرین ترین تصورات باشند، اما نکته مهم اینجاست که جهان هستی بر اساس خیالات ما حرکت نمیکند.

هر کسی بنا به وظیفه خود، سنجش و آزمایش خود و اطرافیان وارد جهان هستی میشود. این جهان جایی برای آرامش نیست و در بهترین حالت میتوان گفت مکانی برای (آزمایش) است و گذر از خطرات احتمالی و اتفاقات، فقط و فقط پله هایی هستند برای گذراندن هر مرحله از زندگی برای هر انسانی که به واسطه آنها رشد را تجربه میکند و به دنبال کمال میگردد. اگر فرض کنیم ما انسانهایی هستیم که فقط برای خوردن و خوابیدن و تولید نسل به دنیا آمده ایم و مسئولیت و رشد مرحله ایی و رسیدن به کمالی نداریم، فرق ما با دیگر حیوانات در چه چیزی میتواند باشد.

بنابراین با تمام این نکته ها میخواهیم بدانیم، هر رنجش و عذابی که در این دنیا متحمل میشویم، بدون لحظه ایی تردید، دستاوردی روانی و روحی برای ما خواهد داشت که باید بیش از آنکه خودمان را در غالب فردی که به او اجحاف شده قرار بدهیم، به دنبال دستاورد آن رنج و یا دلیل وجودی آن عذاب و پله هایی که در رشد آن برایمان قرار گرفته است، بیندیشیم. نظریاتی از این دست، سالهاست که بیان شده اند و تثبیت شده اند. انسان ها، بدون بینش تنها رنج و عذاب بیشتر را تجربه میکنند و راه های رشد وجودی و روانی خود را محدود تر میکنند.

لطفا جهت مشاوره در مورد «کنار آمدن با مرگ فرزند و آسیب های ناشی از آن» با شماره های زیر تماس بفرمایید:

22004925 – 021 22623587 – 021

لطفا جهت ارائه خدمات و توضیحات تکمیلی با ما در ارتباط باشید.

آدرس: تهران – جنب مترو قلهک – کوچه خلیل پور – پلاک 21 – واحد 5 – طبقه 3

تلفن: 22004925 021

تلفن: 22623587 021

همراه: 1671664 0935

دکتر روانشناس و متخصصین روانشناسی مرکز مشاوره مکث با بررسی نقاط قوت و ضعف مراجعه کنندگان به کمک آزمون های نوین روانشناختی ، تشخیص گذاری کرده و با در نظر گرفتن شرایط فرد برای درمان اثر بخش و یا برنامه ریزی برای ارتقای توانمندی ها در تمام زمینه های مشاوره روانشناسی از جمله مشاوره خانواده و مشاوره ازدواج اقدام می نمایند. مرکز مشاوره روانشناسی مکث در شریعتی تهران با هدف ایجاد تحول در نحوه انجام خدمات روان درمانی و کسب اطلاعات روانشناسی بروز از طریق اینترنت و مشاوره آنلاین شروع به فعالیت نموده است. با توجه به اینکه مدیران این مجموعه از افراد متخصص و با سابقه کار فراوان در این زمینه هستند؛ لذا سنگ بنای تمامی فعالیت های جاری در این مرکز مشاوره بطور اصولی و مطابق با علم روز دنیا بنا نهاده شده است. ما در محیطی آرام و دل نشین پذیرای شما مراجعه کننده محترم می باشیم.

کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز مشاوره مکث می باشد.

تنش زا ترین رخداد زندگی هر فردی از دست رفتن عزیزان، می باشد که بسیار جانگداز است و سبب می شود که بازماندگان افسرده و غمگین شوند .تلخی مرگ عزیز، گاهی حتی تا پایان عمر با بازماندگان همراه است و در حقیقت می توان گفت با مرگ عزیزشانزندگی نباتی را تجربه می کنند.

واکنش ها به سوگ به سلامت روانی افراد، شیوه برخورد اطرافیان سوگ دیده و میزان صمیمیت فرد متوفی و مصیبت دیده بستگی دارد . بخواهیم یا نخواهیم، مرگ به هر حال از راه می رسد و ما یا نزدیکانمان را با خود می برد. اما چه باید کرد تا سنگینی غم آن کاهش یابد؟ در این قسمت از نمناک درباره نحوه آرام شدن بعد از مرگ عزیزان راهکارهایی را ارائه کرده ایم .

انکار و ناباوری از دست دادن عزیزان

اولین مرحله سوگواری انکار و ناباوری از دست دادن عزیزان است به صورتی که اگر این ضایعه ناگهانی باشد، فرد گمان می کند در خواب است و واقعه را باور نمی کند و انکار هم می کند. چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم

خشم برای فوت نزدیکان

در این مرحله فرد با خود فکر می کند چرا این اتفاق برای او افتاده است و برای همین دچار خشم و رنج می شود و واقعه را یک بی عدالتی می داند و بابت این موضوع عصبانی و شاکی است.

معامله با خدا برای بازگرداندن عزیز از دست رفته

فرد به دلیل علاقه به فرد متوفی از خدا می خواهد تا تمام دارایی های او را بگیرد و دوباره او را به زندگی برگرداند. 

احساس گناه و عذاب وجدان فرد سوگوار

قضاوت و سرزنش ناشی از کار هایی که برای فرد فوت شده انجام می داد سبب می شد که فرد سوگوار دچار عذاب وجدان و گناه شود.

افسردگی فرد عزادار

در این مرحله فرد گوشه گیری می کند و احساس غم دارد و انتظار دارد تا دیگران سوگ او را دریابند و اجازه دهند تا او مراحل سوگواری خود را سپری کند.

احساس تنهایی

خلا ناشی از دست دادن عزیز سبب احساس تنهایی فردمی شود . این احساس در بین افرادی که همسر خود را از دست داده اند، شدیدتر است. 

پذیرش مرگ

پذیرش مرگ از سوی بازماندگان زمانبر بوده و چنین انتظاری از سوی اطرافیان غیرواقع بینانه است.در این مرحله می پذیرد که چاره ای جز ادامه زندگی بدون عزیز از دست رفته نداردهر چند پذیرش واقعه شادی را به زندگی او باز نمی گرداند.

 پایان اندوه سوگ

هرچه رابطه فرد با متوفی صمیمی تر باشد، مرحله بهبود طولانی تر می شود و گاهی ممکن است چند سال یا یک سال طول بکشد.

امید و بازگشت به زندگی

با گذشت زمان یادآوری خاطرات او را کمتر اذیت می کند.

زمان حلال مشکلات است

درست است بعد از فوت یکی از عزیزانتان لحظه ای از فکر او غافل نمی شوید و یاد او از دل شما بیرون نمی رود اما باید بدانید زمان حلال مشکل شماست و درد و رنج این مصیبت با گذشت زمان از بین نمی رود بلکه کمرنگ تر می شود به طوری که می توانید با آن کنار آیید و به زندگی عادی خود باز گردید.

عزاداری کنید

هنگام از دست دادن عزیزان خود به سوگ می نشینیم و غصه می خوریم و برای پذیرش این فقدان به شیون و مویه می پردازیم . گریه و شیون ، انجام مراسم مذهبی به احترام مرده یا گردآمدن دوستان و افراد خانواده برای شریک شدن در مصیبت تحمل مرگ عزیزان را آسان تر می کند.

مرگ را بپذیرید

پذیرش این مسئله است که اوج حزن و تنهایی افراد داغ دیده از این مرحله شروع خواهد شد. این مرحله معمولا بعد از پایان مراسم سوگواری شروع خواهد شد.مرگ و نیستی، جزئی از زندگی است و به ما یادآوری می کند که حیات چقدر گران بهاست.

بازگشت به زندگی عادی به این معنی نیست که آن عزیز فراموش شده است. الگو گرفتن از افرادی که چنین مصیبت هایی دیده اند نیز می تواند کمک زیادی به خانواده داغ دیده کند.

برای تامین سلامت روانی باید با مرگ عزیزان خود کنار بیایید. در هنگام از دست دادن عزیزان خود غمگین شدن و اندوه طبیعی است اما مواقعی که دچار اندوه شده اید سعی کنید احساساتتان را بر زبان آورید و از احساسات خود، دیگران را باخبر سازید و خود را تسلیم اندوه کنید و به دنبال افراد دلسوز که بتوانند احساسات شما را درباره فقدان عزیزتان درک کنند ، باشید .

در کل برای چیره شدن به غم و اندوه برون ریزی احساسات، به شما کمک می کند . صحبت کردن با بازماندگان درباره عزیز از دست رفته و بیان نکاتی از زندگی او می تواند به آنان کمک کند. این کار باعث کاهش سنگینی غم و اندوه درونی افراد رنج دیده خواهد شد.

احساسات خود را بیرون بریزید

غصه خوردن، نمود بیرونی مصیبتی است که بر فرد وارد شده است. ممکن است از نظر جسمی، عاطفی و تن نکردشناسی (فیزیولوژی) اندوه بیان شود که بیان این احساسات بسیار اهمیت دارد ؛ مثلا گریستن، نمایش جسمانی و افسردگی، تجلی روانی است.

مرگ مسئله ای است که نمی توان آن را نادیده گرفت و یا انکار کرد. رهایی از درد و رنج به صورت یکباره از غم، امکان ناپذیر است. اگر احساسات نهان بیان نشود منجر به ایجاد بیماری های جسمی یا روانی می گردد.

اغلب افراد، نشانه های جسمی توأم با غم واندوه مانند درد معده، بی اشتهایی، به هم خوردگی روده، اختلال خواب و کم توانی،را ظاهر می سازند. «عزاداری»، در میان همه فشارهای روانی زندگی، دستگاه دفاع طبیعی بدن را تحت تاثیر قرار می دهد.

افراد در برابر جان باختن عزیزان خود واکنش های عاطفی فراوانی مانند حمله های اضطرابی، خستگی و پریشان دلی بی اندازه و اندیشه خودکشی،تجربه می کنند.چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم

دیدن پیکر متوفی

دیدن پیکر متوفی از لحاظ روانی کمک شایانی به پذیرفتن مساله مرگ نزدیکان می کند. مشاهده و وداع با پیکر فرد از دست رفته بازمانده را آرام تر می کند.

حضور بر سر مزار

حضور فرد سوگوار به همراه اطرافیان بر سر مزار فرد متوفی و سوگواری برای از دست دادن او ه به پذیرفتن و کاهش فشار ناشی از مرگ عزیزان کمک می کند.

یادآوری مصیبت های ائمه اطهار 

شنیدن روضه ائمه اطهار (ع) و مصیبت هایی که بر آنها گذشته و گریه کردن بر مصائب آنان و نیز مقایسه اندوه و ماتم از دست دادن فرد متوفی با اندوه از دست رفتن خاندان عصمت و طهارت (ع) سبب آرامش فرد سوگوار می شود.

از پس فقدانی عظیم برآمدن

مرگ ناگهانی و تصادفی عزیزان ما در حالی که وابستگی عاطفی زیادی با فرد فوت شده داشته باشیم بسیار جانسوز است. ناگهانی یا تصادفی بودن اتفاق و ارتباط وی با مرده در واکنش های فرد اثر می گذارد.

مرگ کودک

والدینی که فرزند خود را از دست می دهند در برابر این مصیبت بزرگ احساس شدید بی عدالتی دارند و یکباره تمام استعدادها و رویاهای فرد را به باد می دهد. ممکن است والدین در برابر مرگ فرزند خود احساس مسئولیت کنند و این نگرش نامعقول بی اهمیت باشد و همچنین احساس از دست دادن بخش بسیار مهمی از هویت خود را داشته باشند.

مرگ همسر

مرگ همسر آسیب زا و تکان دهنده است و علاوه بر وارد نمودن آسیب روحی شدید، اگر همسر، منبع اصلی کسب درآمد خانواده باشد سبب بحران مالی در خانواده نیز می گردد. مرگ همسر سبب می شود زن و شوهر باقی مانده، به تنهایی از فرزندان به مراقبت بپردازد و به سر کارش نیز بازگردد.

افراد کهنسال با فوت همسرشان، به علت از دست دادن عمری سرشار از تجربه های مشترک آسیب پذیر می شوند احساسات مربوط به «تنهایی» آنها نمایان می گردد.

ضایعه ناشی از خودکشی

یکی از سخت ترین مرگ و میرهایی که باید آن را تحمل نمود خودکشی است. این گونه مرگ ها سبب می شود که فرد بازمانده احساس گناه، خشم و شرمندگی کند و خود را مسئول مرگ بداند.

 

وقتی یک فرد بزرگسال می میرد، هرچند اطرافیان ناراحت می شوند اما به هر حال قبول دارند که مرگ بخشی از روند طبیعی زندگی انسان است. این تجربه در مواجهه با مرگ فرزند بسیار سخت تر و تلخ تر است.

برای والدینی که فرزندشان را از دست داده اند، این طور به نظر می رسد که عمر آنان نیز تمام شده و خودشان نیز مرده اند. معمولا والدین در مواجهه با مردن فرزند خود این احساسات را تجربه می کنند:

اگر خواننده مطالب ما باشید، متوجه می شوید که ما همیشه راهکارهایی را برای مشکلات پیشنهاد می دهیم که خود مراجع می تواند آنها را برای تغییر در زندگی اعمال کند و در آخر به آنان توصیه می کنیم از مشاور کمک بگیرند.

در این مورد، پیش از هر راهکار دیگری توصیه می کنیم به مشاور، روانشناس و روانپزشک مراجعه کنید. این دردی نیست که بتوانید به تنهایی با آن روبه رو شوید. خانواده درمانی به شما کمک می کند که مهارت هایی را برای سازگاری با این درد بزرگ بیاموزید. روابط خود را اصلاح کنید و در صورتی که به دارودرمانی برای درمان افسردگی نیاز دارید، برای شما دارو تجویز شود.

این استراتژی ها در روزها، هفته ها و ماه های آینده به شما کمک می کنند که احساسات خود را مدیریت کنید و از تخریب بیشتر در زندگی شما جلوگیری می کنند.چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم

رفتن به جلسات مشاوره در روزها و هفته های اول از دست دادن فرزند ایده خوبی است. اما باید آن را ادامه دهید تا مراحل سوگ را به طور کامل رد کنید.

به علاوه، همیشه پس از گذشت مدتی از مرگ یک عزیز، مشکلات خانواده سر باز می کنند، مانند افسردگی سایر فرزندان، افت تحصیلی، بد شدن روابط زوج. اجازه دهید در این مشکلات کسی به شما مشاوره و راهنمایی بدهد.

معمولا والدین در مواجهه با مرگ فرزند می خواهند تنها باشند و دیگران را پس می زنند. اجازه دهید دوستان و خانواده برایتان غذا بپزند، خانه را تمیز کنید، وسایل مورد نیاز را بخرند و به حرف هایتان گوش دهند. اجازه دهید باری از دوشتان بردارند و در این غم در کنارتان باشند.

مرگ فرزند حادثه ای است که والدین احساس می کنند بزرگ ترین ظلم جهان در حق آنان شده است. این غم بسیار بزرگ است. در گروه درمانی متوجه می شوید که در این سوگ تنها نیستید، می توانید با دیگران حرف بزنید و از حمایت گروه برخوردار شوید. گروه درمانی برای طی کردن روند بهبودی ایده خوبی است.

در بسیاری از موارد حجم غم و اندوه به قدری زیاد است، که خانواده از خود غافل می شوند. فراموش می کنند که غذا بخورند، پیاده روی کنند، خوب بخوابند و به دیگر اعضای خانواده توجه کنند.

در عین حال، برای فراموشی سوگ فرزند، خودتان را غرق کار نکنید. گام های کودکانه برای بازگشت به زندگی بردارید. بدین معنی که در ابتدا هر روز ده دقیقه در اطراف محله قدم بزنید. غذاهای ساده بپزید و بخشی از کارهای شخصی خود را انجام دهید. هر چه بهبودی در روحیه شما بیشتر می شود، گام های بزرگ تری به سبک زندگی سالم بردارید.

آدم های زیادی هستند که نمی دانند چطور دلداری بدهند. برخی می گویند «این غم تو را از بین می برد. غم بچه هیچ وقت سرد نمی شود.» یا می گویند «حداقل یک بچه دیگر هم داری.» هیچ کدام از این جمله ها روش سالمی برای گفتگو با ی خانواده عزادار نیست.

سوگواری یک روند است و نمی توانید یک شبه بر آن غلبه کنید. هر کسی که نمی تواند به احساسات شما احترام بگذارد و شما را با مهربانی بی مورد، حرف های ناراحت کننده و اشتباه ناراحت می کنند، از خودتان دور کنید. شما به درد بیشتری نیاز ندارید.

یک نفر باید نقش فرد قوی خانواده را بازی کند و خانواده را نجات دهد. این مسئله به خصوص اگر فرزندان دیگری نیز دارید، بسیار مهم است. آماده بازگشت به مدرسه، محل کار و روتین قبل باشید. کنار یکدیگر غذا بخورید و شب ها کنار هم حمع شوید. به عادت هایی بازگردید که قبل از فوت فرزندتان داشتید.

بسیاری از خانواده ها بچه دار شدن را روش خوبی برای کنار امدن با غم فرزند می دانند. اما برخی نیز آن را در حد خیانت به فرزند قبلی می دانند و از آن استقبال نمی کنند.

از سوی دیگر، پروسه بارداری و تولد نوزاد سخت و استرس آور است. احتمال افسردگی پس از زایمان نیز همیشه در هر زایمانی و برای هر زنی می رود. پس اینکه شما از مرحله سوگ به خوبی عبور کرده باشید مهم است. مادری که هنوز در حال سوگواری است، ممکن است نتواند به خوبی با سختی های بارداری کنار بیاید و فرزندش را بپذیرد.

پس خوب بودن این راهکار برای شما چند شرط دارد:

| مطالعه مطلب “افسردگی پس از زایمان : علائم و درمان” به شما پیشنهاد می شود |

تحقیقات نشان می دهد از دست دادن فرزند لزوما باعث پیوند بقیه اعضای خانواده نمی شود، بلکه گاهی عمق درد و رنج باعث دوری آنان از یکدیگر می شود.

هر کدام از اعضای خانواده به سبک خود سوگواری می کنند و این گاهی باعث می شود که دیگری از عمق و کیفیت سوگواری همسرش ناراحت شود. با وجود حس خشم، ناامیدی، گناه و سرزنش در والدین برای مرگ فرزندشان، اصلا عجیب نیست که میزان دعوا در خانواده بیشتر شود.

بسیار اهمیت دارد که در این زمان زوج از یکدیگر پشتیبانی کنند، یکدیگر را درک کنند و به نوع ابراز غم و اندوه یکدیگر احترام بگذارند.

با هم حرف بزنید. دیگری را قضاوت نکنید. او را به کمتر یا بیشتر غصه دار بودن متهم نکنید. بخش زیادی از ناراحتی و خشم شما از همسرتان به خاطر درد از دست دادن فرزندتان است و این اصلا به معنی وجود مشکل در رابطه شما نیست.

تحقیقات نشان می دهند که در پی از دست رفتن فرزند، زندگی حدود 15 درصد از زوجین به طلاق ختم می شود.

ارتباط بهتر، همدردی، حرف زدن، مقصر نشمردن دیگری، پرهیز از اتهام زنی و بررسی سناریوی های احتمالی زنده ماندن فرزندتان با انجام یک اقدام خاص از سوی همسرتان، دریافت مشاوره و طی کردن مراحل سوگواری به شما کمک می کند که از این دوره به سلامت عبور کنید و رابطه خود را با همسرتان حفظ کنید.

اجازه دهید سوگواری کند و هر طور می خواهد با نبود خواهر/برادرش کنار بیاید.

با او حرف بزنید. هر چند غمگین هستید، اما او به شما نیاز دارد.

به او بیشتر از قبل توجه کنید. در آغوشش بکشید و نوازشش کنید.

چنانچه سنی کمی دارد، و با مفهوم مرگ آشنا نیست، به او اطمینان دهید که بقیه خانواده سالم هستند و همیشه در کنار یکدیگر خواهید بود.

 اگر سن کمی دارد، اطمینان حاصل کنید که خود را برای مرگ خواهر/برادرش مقصر نمی داند.

علائم افسردگی، پرخاشگری، افت تحصیلی و انزوا را در او پایش کنید و در صورت نیاز با مشاور صحبت کنید.

سعی کنید او را به روال زندگی قبل برگردانید. اگر در کلاسی شرکت می کرد، او را به کلاس ببرید. همانند قبل به تفریحات خانوادگی برگردید.

مراقب انکار درد به دلیل تظاهر به قدرت در دوره بلوغ باشید. این پنهان کردن احساسات می تواند باعث روآوردن نوجوان به گروه های دوستی نامطلوب و مواد مخدر شود.

از دست دادن فرزند احساسی نیست که قبلا در هر درد و رنج دیگری مشابه آن را تجربه کرده باشید. این موضوع کل سیستم عاطفی شما را شوکه می کند و تمام زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد.

کنار آمدن با مرگ فرزند چیز ساده ای نیست، اما اگر به عنوان یک خانواده در کنار یکدیگر باشید و از خودتان مراقبت کنید می توانید از پس آن برایید. مهم ترین چیز این است که به یکدیگر تکیه کنید، با هم حرف بزنید (حتی اگر سخت است)، و همچنان جلسات مشاوره خود را ادامه دهید تا با احساسات تلخ و روحیه افسرده خود کنار بیایید.

منبع

نام، ایمیل و وبسایت من را برای کامنت بعدی ای که می گذارم ذخیره کن.

چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم

«سیمیاروم» ارائه‌دهنده مشاوره روان‌شناسی آنلاین در زمینه‌های مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، زوج درمانی، مشاوره زناشویی، مشاوره فردی و مشاوره کودک و نوجوان است. در هرکجای دنیا که زندگی می‌کنید می‌توانید از حرفه‌ای‌ترین روان‌شناس‌های فارسی‌زبان ما کمک بگیرید. حالِ خوب را با ما تجربه کنید.

کليه حقوق اين وب سایت متعلق به سیمیاروم می باشد.

زندگی همیشه به مرگ ختم می شود ، ما این را با ذهن خود می فهمیم ، اما وقتی عزیزان این دنیا را ترک می کنند ، احساسات تسخیر می شوند. مرگ برخی را به فراموشی می برد ، اما در عین حال دیگران را می شکند. با مادری که می خواهد از مرگ تنها پسرش زنده بماند چه باید گفت؟ چگونه و چگونه کمک کنیم؟ هنوز پاسخی برای این سالات وجود ندارد.

البته روانشناسان به والدین یتیم کمک می کنند. آنها در مورد چگونگی زنده ماندن در مرگ پسرشان توصیه هایی می کنند ، اما قبل از گوش دادن به آنها ، چند نکته مهم برای درک وجود دارد. این امر به ویژه در مورد کسانی که می خواهند به دوستان یا اقوام خود کمک کنند تا از غم و اندوه نجات پیدا کنند ، بیشتر صدق می کند.

هیچ کس قادر به کنار آمدن با مرگ فرزند خود نیست. یک سال ، دو ، بیست سال می گذرد ، اما این درد و مالیخولیا هنوز جایی نخواهد برد. آنها می گویند زمان خوب می شود. این درست نیست. فقط این که فرد عادت می کند با غم و اندوه خود زندگی کند. او همچنین می تواند لبخند بزند ، کاری را که دوست دارد انجام دهد ، اما این یک شخص کاملاً متفاوت خواهد بود. پس از مرگ یک کودک ، یک پوستی ناشنوا و ناشنوا برای همیشه در درون پدر و مادر مستقر می شود ، که در آن امیدهای برآورده نشده ، سخنان ناگفته ، گناه ، کینه و عصبانیت نسبت به تمام جهان با تکه های تیز درگیر شده است.

به نظر می رسد با هر نفس تازه ، این قطعات افزایش می یابد و قسمت های داخلی را به یک آشفتگی خونین تبدیل می کند. البته این یک استعاره است ، اما کسانی که فکر می کنند چگونه از مرگ پسرشان جان سالم به در ببرند ، چنین چیزی را تجربه می کنند. زمان می گذرد و آشفتگی خونین در حال حاضر به پدیده ای عادی تبدیل می شود ، اما به محض اینکه برخی از محرک های خارجی از آنچه اتفاق افتاده یادآوری می شود ، خارهای تیز بلافاصله از آغوش پوچی بیرون می آیند و با جیغ خشم به گوشت کمی التیام یافته می پردازند.چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم

برای والدین از دست دادن پسر یک فاجعه وحشتناک است ، زیرا یافتن دلیلی که توجیه این عزیمت را غیرممکن کند غیرممکن است. اما از همه بدتر ، هیچ درمانی برای این آرد وجود ندارد. همراه با مرگ کودک ، مادر قلب خود را نیز دفن می کند ، زنده ماندن غیرممکن است مرگ پسر چقدر جابجایی کوه غیر ممکن است اما می توان رنج را کاهش داد. شما باید غم و اندوه خود را از ابتدا تا انتها زندگی کنید. این فوق العاده دشوار ، فوق العاده دشوار خواهد بود ، اما طبیعت خود مکانیسم طبیعی برای تسکین استرس از شرایط دشوار دارد. اگر تمام مراحل را طی کنید ، کمی راحت تر می شود. بنابراین ، چه کسی چه کسی را طی می کند از مرگ پسرش جان سالم به در برد:

در مورد مراحل عبور از غم و اندوه ، در ابتدا والدین احساس یک شوک می کنند ، این حالت از 1 تا 3 روز طول می کشد. در این دوره ، مردم تمایل دارند آنچه اتفاق افتاده را انکار کنند. آنها فکر می کنند یک اشتباه یا نوعی خواب بد اتفاق افتاده است. بعضی از والدین سالها در این مرحله گیر می کنند. در نتیجه ، آنها شروع به تجربه اختلالات روانی جدی می کنند. به عنوان مثال ، مادری که نوزاد یک ساله اش درگذشته است می تواند سالها در پارک قدم بزند ، عروسک را در کالسکه تکان دهد.

به زودی پس از شوک و انکار ، مرحله هق هق و هیستریک آغاز می شود. والدین می توانند تا زمانی که گرفتگی صدا را داشته باشند فریاد بزنند و سپس در یک حالت خستگی کامل عاطفی و جسمی قرار بگیرند. این حالت حدود یک هفته طول می کشد ، و سپس به افسردگی تبدیل می شود. دلهره ها کمتر و کمتر اتفاق می افتد ، اما همراه با این ، عصبانیت ، اشتیاق و احساس پوچی در روح رشد می کند.

بعد از افسردگی و والدین شروع به عزاداری می کنند. آنها اغلب فرزند خود را به یاد می آورند ، درخشان ترین لحظات زندگی او را بازی می کنند. درد روانی برای مدتی عقب می رود ، اما بعد دوباره سر و صدا می شود ، من می خواهم در مورد پسرم صحبت کنم یا با کسی صحبت کنم. این مرحله می تواند برای مدت زمان طولانی ادامه داشته باشد ، اما پس از آن والدین هنوز با فرزندشان خداحافظی می کنند و او را رها می کنند. اضطراب سنگین و روحی به اندوهی آرام و روشن تبدیل می شود. پس از چنین فاجعه ای ، زندگی هرگز مانند گذشته نخواهد بود ، اما شما باید به زندگی ادامه دهید. تنها حیف این است که سخنرانی های خوش بینانه آشنایان به این سوال پاسخ نمی دهند که چگونه کمک کنیم مادران پس از مرگ پسرشان زنده می مانند … تنها پس از تجربه غم و اندوه از ابتدا تا انتها می توانید احساس آرامش کنید.

درد از دست دادن کودک درمانی ندارد ، اما می توانید آن را مهار کنید ، آن را کسل کنید و بی توجه بودن را بیاموزید. چگونه از مرگ پسرت جان سالم به در ببریم؟ می توانید مانند خلاقیت ساده شروع کنید. به احترام پسر متوفی ، خوب است که نقاشی بکشید ، شعر بنویسید یا گلدوزی را شروع کنید. ورزش یک انحراف عالی از افکار است. استرس بیشتر ، احساسات را کسل کننده تر می کند.

شما نباید همه چیز را برای خود نگه دارید ، قطعاً باید با کسی صحبت کنید ، بهترین کار این است که فردی باشد که در وضعیت مشابهی قرار دارد یا قادر به کنار آمدن با غم و اندوه خود است. البته ممکن است مواردی وجود داشته باشد که کسی برای گفتگو وجود نداشته باشد ، پس لازم است در مورد همه نگرانی ها بنویسید. ابراز احساسات هنگام نوشتن بسیار راحت تر از مکالمه است ، علاوه بر این ، ابراز احساسات باعث می شود فشار کمتری از این طریق وارد شوند.

در چنین مواردی بهتر است از توصیه های یک روانشناس استفاده کنید. البته آنها نحوه زنده ماندن در مرگ پسرشان را نمی آموزند اما كمك می كنند. اول از همه ، شما باید با یک متخصص خوب تماس بگیرید. این امر خصوصاً در مورد کسانی که به تنهایی قادر به کنار آمدن با تجربیات خود نیستند بسیار صدق می کند. مراجعه به روانشناس هیچ چیز شرم آوری ندارد ، این پزشک می تواند داروهایی را پیشنهاد کند که استرس عاطفی را کمی برطرف می کند ، خواب و رفاه عمومی بدن را بهبود می بخشد. همچنین ، روانشناس چندین توصیه مفید را که به طور جداگانه برای هر بیمار انتخاب شده است ، می نویسد.

شما نباید به کمک الکل یا مواد مخدر متوسل شوید و همچنین نیازی نیست که خودتان داروهای جدی تجویز کنید. این روش ها به شما در زنده ماندن پسرتان کمک نمی کنند ، بلکه فقط شرایط را بدتر می کنند.

قطعاً باید به برنامه روزمره خود پایبند باشید. اجازه دهید با زور ، اما شما نیاز به خوردن. شما باید خود را مجبور کنید که همزمان بخوابید. رژیم مناسب به کاهش میزان هورمون های استرس در بدن کمک می کند.

راه دیگری برای مقابله با غم و اندوه وجود دارد. مرگ پسرش ، مانند یک نفرین واقعی ، مانند ابر سیاه بر سر والدینش در هر کجا که باشد آویزان خواهد شد. در یک برهه ، دنیای آنها خالی شد ، کسی نیست که بتواند او را دوست بدارد ، کسی باشد که از او مراقبت کند ، کسی نباشد که به آن امید ببندد. مردم به درون خود کناره گیری می کنند ، ارتباط با دیگران را متوقف می کنند. به نظر می رسد آنها در آب میوه خود بخار پز شده اند.

اما انسان برای زندگی تنها خلق نشده است. هر آنچه در زندگی هر یک از ما است ، از افراد دیگر دریافت می کنیم ، بنابراین نباید از کمک امتناع ورزیم ، از تماس دوستان و اقوام چشم پوشی کنیم و حداقل هر چند روز یک بار باید از خانه خارج شویم. به نظر یک شخص می رسد که رنج او غیر قابل تحمل است ، زمان و زمین متوقف شده است ، و دیگر هیچ چیز و کسی وجود ندارد. اما به اطراف نگاه کنید ، آیا افراد دیگر از رنج یا مرگ دست کشیده اند؟

سخت ترین چیز برای تجربه مرگ کودکان بالغ است. در آن لحظه ، هنگامی که به نظر می رسد زندگی بیهوده زندگی نشده است ، هنگامی که خبر مرگ یک پسر بزرگسال را می دهند ، ناگهان زمین از زیر پاهای ما خارج می شود. سالهای گذشته بی معنی به نظر می رسند ، زیرا همه کارها به خاطر کودک انجام شده است. پس چگونه از مرگ تنها پسر بزرگ خود زنده می مانید؟ در روانشناسی ، یک قانون ساده و قابل درک وجود دارد: برای کاهش درد خود ، باید به شخص دیگری کمک کنید.

اگر والدین فرزند خود را از دست داده باشند ، این به هیچ وجه به معنای این نیست که دیگر مراقبت و عشق آنها به شخص احتیاج ندارد. افراد زیادی چه کودک و چه بزرگسال نیاز به کمک دیگران دارند. مردم از فرزندان خود مراقبت نمی کنند زیرا از آنها انتظار قدردانی دارند ، بلکه این کار را به خاطر آینده خود و نسل های آینده انجام می دهند. مراقبتهایی که کودکان متوفی دیگر نمی توانند از آنها دریافت کنند باید به دیگران معطوف شود ، در غیر این صورت سنگ تبدیل می شود و صاحب آن را می کشد.

و در حالی که شخص برای خود متاسف است و رنج می برد ، در جایی ، بدون انتظار برای کمک ، کودک دیگری می میرد. این موثرترین راه برای کمک به شما در زنده ماندن از مرگ یک پسر بزرگسال است. هنگامی که والدین یتیم شروع به کمک به نیازمندان می کنند ، حال آنها بسیار بهتر خواهد شد. بله ، در ابتدا آسان نخواهد بود ، اما زمان همه گوشه ها را هموار می کند.

اغلب اوقات ، مرگ کودک باعث گناه در والدین می شود. از تراژدی جلوگیری کنید ، تاریخ را تغییر دهید – آنها فکر می کنند می توانند کاری انجام دهند. اما به هر حال ، به انسان تعلق نمی گیرد تا آینده را پیش بینی کند و گذشته را تغییر دهد.

همچنین ، والدین معتقدند که پس از مرگ کودک دیگر حق ندارند شادی را تجربه کنند. احساسات مثبت به عنوان خیانت تلقی می شود. مردم لبخند را متوقف می کنند ، روز به روز دستکاری های آموخته شده خودکار را انجام می دهند و عصرها فقط به پوچی خیره می شوند. اما محکوم کردن خود به رنج ابدی اشتباه است. برای یک کودک ، والدین کل دنیا هستند. فرزند شما اگر ببیند که در نبود او دنیای خود در حال فروپاشی است ، چه می گوید؟

شما می توانید احترام خود را نسبت به متوفی به طرق دیگر ابراز کنید ، بدون اینکه خود را به عذاب ابدی محکوم کنید. به عنوان مثال ، ممکن است بیشتر اوقات به گور بروید ، برای صلح دعا کنید ، آلبومی از عکس های شاد بسازید یا همه کارت پستال های خانگی او را کنار هم قرار دهید. در طول دوره های مالیخولیایی ، شما فقط باید لحظات خوشی را بخاطر بسپارید و بخاطر واقعیتشان تشکر کنید.

یکشنبه دوم دسامبر ساعت هفت شب ، باید شمع را روی طاقچه بگذارید. در این روز والدینی که فرزندان خود را از دست داده اند در غم و اندوه خود متحد می شوند. هر چراغی روشن می کند که کودکان زندگی خود را روشن کرده اند و برای همیشه در حافظه آنها باقی خواهد ماند. همچنین این امید است که غم و اندوه تا ابد دوام نیاورد.

می توانید برای کمک به دین متوسل شوید. تمرین نشان می دهد که ایمان به بسیاری کمک می کند تا با غم و اندوه کنار بیایند. ارتدکس می گوید والدین می توانند فرزند خود را پس از مرگ ببینند. این وعده برای والدین پیر بسیار دلگرم کننده است. آیین بودا می گوید که روح ها دوباره متولد می شوند و مادر و پسر مطمئناً در زندگی زمینی بعدی دوباره ملاقات می کنند. امید به یک ملاقات جدید اجازه نمی دهد مادر زود شکسته یا بمیرد.

درست است ، کسانی هستند که از ایمان دور می شوند. آنها نمی فهمند که چرا قاتلین و دیوانگان در جهان پرسه می زنند چرا خدا فرزند آنها را گرفت. پدرها غالباً برای پدر و مادر دل شکسته خود داستانی تعریف می کنند.

یک بار دختر پیرمردی درگذشت. او بسیار زیبا و جوان بود ، والدین تسلی ناپذیر به راحتی نمی توانستند جایی برای خود پیدا کنند. پس از تشییع جنازه ، او هر روز به کوه آرارات می آمد و از خدا می پرسد که چرا دخترش را که می تواند سالها بیشتر زندگی کند ، برد؟

ماهها پیرمرد بدون جواب رفت و سپس روزی خدا پیش او ظاهر شد و از پیرمرد خواست تا او را عصا کند ، سپس او به س hisال او پاسخ می داد. پیرمرد به نزدیکترین نخلستان رفت ، شاخه ای افتاده پیدا کرد و عصایی از آن درست کرد ، اما به محض اینکه به آن تکیه داد ، شکست. او باید به دنبال ماده قوی تری می گشت. او درخت جوانی را دید ، آن را قطع کرد و عصایی درست کرد که به طرز شگفت انگیزی قوی بود.

پیرمرد کار خود را نزد خدا آورد ، او ستایش را ستود و پرسید که چرا یک درخت جوان را قطع کرده است ، که هنوز در حال رشد و رشد است. پیرمرد همه چیز را گفت ، و سپس خداوند فرمود: «شما خودتان به س yourالات خود پاسخ دادید. برای تکیه دادن به کارکنان و افتادن ، همیشه از درختان و شاخه های جوان ساخته می شود. بنابراین در پادشاهی خود به افراد جوان ، جوان و زیبایی نیز نیاز دارم که بتوانند تکیه گاه باشند. “

کودکان اشعه هایی هستند که زندگی ما را روشن می کنند. با ورود آنها ، ما خیلی چیزها تجدید نظر می کنیم و چیزهای زیادی یاد می گیریم. اما همه افراد مجبور نیستند که هر از گاهی خوشبخت زندگی کنند ، شما باید این را درک کنید و به زندگی ادامه دهید ، در قلب خود شادی را که این کودک قبلا آنجا بوده است ، حفظ کنید.

افرادی که از مرگ فرزندشان جان سالم به در برده اند ، به ویژه تنها ، گاهی مجبور به تنهایی رنج می برند… نه ، مطمئناً ، دیگران ، به ویژه اقوام و دوستان نزدیک ، همیشه برای حمایت هستند.

اما غالباً همه کمکی که می توان به کلمات “زندگی ادامه دارد” یا “قوی باش ، ما با تو هستیم” خلاصه می شود. اما آیا این به شما کمک می کند جواب سوال را پیدا کنید ، چگونه از مرگ تنها پسر خود زنده بمانید?

هر شخصی غم و اندوه را به روش خود تجربه می کند ، اما طی قرن ها ، مردم مادران ، فرزندان ، همسران و دوستان محبوب خود را از دست دادند ، رویکرد عملی به این سوال که چگونه می توان از مرگ یک عزیز زنده ماند. دوره افزایش تجارب عاطفی پس از مرگ یکی از عزیزان به طور متعارف به سه مرحله تقسیم می شود.

آی تی شوک ، بی حسی ، طرد شدن آنچه قبلاً اتفاق افتاده است در این دوره ، رفتار افراد متفاوت است. کسی به دنبال تسلیت در الکل است ، کسی سر و کار خود را غرق در کار می کند ، شخصی بر خود غلبه می کند و تمام تلاش خود را برای سازماندهی مراسم تشییع جنازه به عهده می گیرد… گاهی اوقات شخص معنای زندگی خود را از دست می دهد ، به خصوص اگر مرگ بر سر فرزند خودش بیفتد.

کمک خواهد کرد ماساژ ، تنتور آرام بخش روی گیاهان در این دوره می توانید و باید گریه کنید…. از هیچکس خجالتی نباشید ، اشکال طبیعی عکس العمل غم و اندوه بزرگ است. این مرحله ادامه دارد ، مرحله شوک ، حدود نه روز.چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم

این مرحله طول می کشد حدود چهل روز. شاید یک فرد هنوز هم نتواند با این تلفات کنار بیاید ، آنچه را که اتفاق افتاده است انکار کند ، اگرچه او می فهمد که عزیزی را نمی توان برگرداند… اما این درک هنوز آرامشی را که فرد می خواهد در روح خود بدست آورد ، نمی دهد.

در این دوره ، فرد ممکن است یک صدا ، قدم های یک پسر متوفی را ببیند ، ممکن است در خواب بیاید و سعی کند صحبت کند… اگر همین اتفاق برای شما بیفتد ، با پسر خود در خواب صحبت کنید ، از او بخواهید که بیاید… خیلی زود است که بگذارید شخص متوفی کاملاً برود. احساس راحتی داشته باشید و خاطرات خوبی داشته باشید ، در مورد مرحوم با اقوام صحبت کنید و با کمال میل تجربیات خود را به اشتراک بگذارید…. اگر آنها نتوانند در گفتار یا عمل به شما کمک کنند ، حداقل آنها قادر به گوش دادن خواهند بود. اشک در این دوره همچنین می تواند به شما کمک کند تا به صورت دوره ای به خود بیایید. اما اگر این دوره ها تقریباً شبانه روزی ادامه داشته باشد ، باید با یک روانشناس واجد شرایط تماس بگیرید.

حدوداً یک سال پس از مرگ پسرتان ، ممکن است آرامش خاطر داشته باشید. اگرچه جبران مجدد امکان پذیر است… با این حال ، شما احتمالاً قبلاً یاد گرفتند که غم و اندوه خود را مدیریت کنندشما می دانید چه کاری باید انجام دهید تا آرام شوید. از تجارت مورد علاقه خود منحرف شوید ، با دوستان خود گپ بزنید ، و با آنها وقت بگذارید… اگر از تمام مراحل فوق فاجعه به خوبی جان سالم به در برده باشید ، می توانید با ضرر کنار بیایید و یاد بگیرید که زندگی را ادامه دهید. بله ، خاطرات هر از گاهی شما را آزار می دهد ، اما آنها را رد نکنید. گاهی اوقات می توانید و گریه کنید ، مهمترین چیز این است که شما به زودی آرام خواهید شد و خود را کنار هم می کشید. بالاخره شما خانواده دارید ، جایی نرفته است. بستگان شما به شما کمک خواهند کرد ، با گذشت زمان محرک جدیدی برای زندگی ، زندگی شاد خواهید داشت.

مرگ یک کودک ضرری است که هیچ چیز را در شما زنده نمی گذارد. شما برای از دست دادن خود و آینده ای که می توانست باشد ، عزادار می شوید. زندگی شما هرگز مثل سابق نخواهد بود اما متوقف نمی شود. شما قادر خواهید بود تا با غم و اندوه کنار بیایید و دنیا را به شکلی دیگر ببینید.

1. به خودتان کمک کنید تا غم و اندوه را از خود دور کنید

تمام احساسات و عواطف خود را بپذیرید.

شما می توانید انواع احساسات را تجربه کنید: عصبانیت ، گناه ، انکار ، تلخی ، ترس – همه اینها برای شخصی که فرزند خود را از دست داده طبیعی است. هیچ یک از این احساسات اشتباه و غیرضروری نیست. اگر تمایل به گریه دارید ، گریه کنید. به خودتان اجازه دهید به احساسات بپردازید. نگه داشتن تمام احساسات در درون شما تجربه غم و اندوهی را که برای شما اتفاق افتاده دشوارتر می کند. احساسات خود را آزاد کنید ، زیرا به شما کمک می کند با آنچه اتفاق افتاده کنار بیایید. البته ، شما قادر نخواهید بود بلافاصله همه چیز را فراموش کنید ، اما می توانید قدرت کنار آمدن با مرگ یک کودک را پیدا کنید. اگر احساسات خود را انکار کنید ، قادر به ادامه حرکت نخواهید بود.

سررسیدها را فراموش کنید.

لازم نیست بعد از مدت زمان مشخصی عزاداری خود را متوقف کنید. همه مردم متفاوت هستند. احساسات آنها در مواقع دشوار ممکن است مشابه باشد ، اما هر پدر و مادری غم و اندوه را به روش خاص خود تجربه می کنند ، زیرا همه اینها به شخصیت فرد و شرایط زندگی او بستگی دارد.

برای مدت طولانی ، مفهوم پذیرش غم و اندوه ، براساس پنج مرحله ، جریان اصلی بود. اعتقاد بر این بود که شخصی با انکار شروع می کند و با پذیرش پایان می یابد. با این حال ، دانش مدرن معتقد است که هیچ مرحله ای در پذیرش غم و اندوه نمی تواند وجود داشته باشد ، زیرا افراد طیف عظیمی از احساسات را همزمان تجربه می کنند. این احساسات از بین می روند ، برمی گردند ، سپس دوباره از بین می روند و در پایان فرد از این بار خلاص می شود. مطالعات اخیر نشان داده است که بسیاری از افراد بلافاصله مرگ یکی از عزیزان را می پذیرند و به جای عصبانیت و افسردگی ، غم و اندوه را برای فرد درگذشته تجربه می کنند.

از آنجا که همه غم و اندوه را به طرق مختلف تجربه می کنند ، همسران اغلب در درک یکدیگر کوتاهی می کنند. بدانید که همسرتان می تواند ناملایمات را متفاوت از شما اداره کند و به او این فرصت را بدهید تا به همان شکلی که می تواند از پس آن برآید.

اگر احساس بی حسی کردید نگران نباشید.

در دوران دشوار ، بسیاری از مردم تصور می کنند که همه چیز متوقف شده است. واقعیت با خواب اشتباه گرفته می شود و فرد نمی فهمد که چرا همه چیز از کنار او می گذرد. افراد و چیزهایی که باعث خوشحالی مردم می شد هیچ احساسی بر نمی انگیزد. این حالت می تواند عبور کند ، یا می تواند برای مدتی باقی بماند. بدین ترتیب بدن سعی می کند از احساساتی که فرد را تحت فشار قرار می دهد محافظت کند. با گذشت زمان ، تمام احساسات قدیمی برمی گردند.

برای بسیاری از افراد ، بی حسی بعد از اولین سالگرد مرگ از بین می رود و سپس همه چیز حتی بدتر می شود ، زیرا در این صورت فرد متوجه می شود که همه اینها یک رویا نیست. والدین اغلب می گویند که سال دوم پس از مرگ سخت ترین سال است.

به تعطیلات رفتن.

یا آن را نگیرید.

برای برخی ، فکر بازگشت به کار غیر قابل تحمل است ، اما برخی دیگر ترجیح می دهند کاری کنند که حواسشان را پرت کنند. قبل از تصمیم گیری به این فکر کنید که رهبری شما چطور این کار را انجام می دهد. بعضی اوقات شرکت ها در همان روزهای اول به کارمندان یک روز تعطیل می دهند یا پیشنهاد می دهند با هزینه شخصی تعطیلات بگیرند.

اجازه ندهید که وقتی شرکت برای شرکت خود آماده نیستید ، اجازه دهید شرکت شما را از کار بیندازد ، مجبور به بازگشت به کار خود شوید. کارشناسان تخمین می زنند که شرکت ها سالانه تا 225 میلیارد دلار به دلیل کاهش بهره وری کارمندان در نتیجه غم و اندوه شخصی ضرر می کنند. وقتی عزیزی می میرد ، توانایی تمرکز خود را از دست می دهیم. وقتی قلب رنج می برد ، مغز به سادگی نمی تواند کار کند.

به ایمان خود روی کنید.

اگر مذهب خاصی دارید از او کمک بخواهید. بدانید که مرگ یک کودک می تواند ایمان شما را از بین ببرد و این اشکالی ندارد. با گذشت زمان ، ممکن است متوجه شوید که آماده بازگشت دوباره به دین هستید.

به طور موقت هیچ تصمیمی نگیرید.

قبل از تصمیم گیری مهم حداقل یک سال صبر کنید. خانه خود را نفروشید ، نقل مکان نکنید ، طلاق بگیرید ، یا زندگی خود را بیش از حد چشمگیر تغییر ندهید. صبر کنید تا مه پاک شود و سپس خواهید دید که چه چشم اندازهایی دارید.

در زندگی روزمره خود تصمیمی تکانشی نگیرید.

برخی از افراد دائماً فکر می کنند زندگی کوتاه است و بنابراین فقط برای گرفتن همه چیز از زندگی ریسک های ناموجه می کنند. رفتار خود را کنترل کنید و به خود اجازه ندهید در هر چیز خطرناکی شرکت کنید.

بگذارید زمان کار خودش را بکند. جمله “زمان بهبود می یابد” ممکن است برای شما کلیشه ای بی معنی به نظر برسد ، اما شما در واقع دیر یا زود به زندگی عادی خود باز خواهید گشت. در ابتدا ، خاطرات ، حتی بهترین ها ، به شما آسیب می رسانند ، اما به تدریج همه چیز تغییر خواهد کرد ، و شما شروع به ارزیابی تمام این لحظات خواهید کرد. لبخند خواهید زد و از خاطرات خود لذت خواهید برد. کوه مانند دریای طوفانی یا غلتک است.

توجه داشته باشید که ممکن است تمام مدت درد نداشته باشید. لبخند بزنید ، بخندید ، از زندگی لذت ببرید. این بدان معنا نیست که شما فرزند خود را فراموش کرده اید – این کار غیرممکن است.

2. مراقب خود باشید

خود را سرزنش نکنید.

اولین انگیزه شما ممکن است مقصر دانستن خود برای آنچه اتفاق افتاده باشد باشد ، اما شما باید آن را سرکوب کنید. لحظاتی در زندگی وجود دارد که نمی توانید کنترل کنید. شکستن خود به خاطر آنچه می توانستید یا باید انجام می دادید ، بهبودی از غم و اندوه شما بسیار طول می کشد.

به اندازه کافی خوابیدن.

بسیاری از والدین فقط می خواهند کل روز بخوابند. دیگران شب بی قرار در اتاق می چرخند یا بی خیال به صفحه تلویزیون خیره می شوند. مرگ کودک تأثیر مخربی بر بدن دارد. از نظر علمی ثابت شده است که غم و اندوه مشابه ضربه شدید جسمی است ، بنابراین باید خواب کافی داشته باشید. هر وقت تمایل به خواب پیدا کردید به رختخواب بروید. اگر در به خواب رفتن مشکل دارید ، استحمام ، نوشیدن چای گیاهی یا انجام تمرینات آرام سازی به شما کمک می کند.

در مورد غذا فراموش نکنید.

غالباً ، در روزهای اول پس از مرگ ، نزدیکان و دوستان برای والدین غذا می آورند تا مجبور به پخت و پز نشوند. سعی کنید حداقل هر روز کمی غذا بخورید تا قدرت شما را حفظ کند. اگر از نظر جسمی بسیار ضعیف هستید کنار آمدن با احساسات منفی و انجام کارهای معمول بسیار دشوار است. دیر یا زود ، دوباره به آشپزی برمی گردید. ساده کار کنید: مرغ را در فر بپزید یا یک قابلمه بزرگ سوپ درست کنید که برای چند بار کافی است. غذای سالم را در خانه سفارش دهید.

آب بنوشید

سعی کنید حداقل 8 لیوان آب در روز بنوشید ، خواه می توانید غذا بخورید یا نه. چای آرامبخش بنوشید یا یک بطری آب قابل استفاده مجدد با خود داشته باشید. کمبود آب بدن را تخلیه می کند و اکنون شما به قدرت نیاز دارید.

از الکل سو abuse استفاده نکنید و از مواد مخدر استفاده نکنید.

تمایل شما برای بی حس کردن درد و افکار در مورد مرگ کودک قابل درک است ، اما مصرف بیش از حد مواد مخدر و الکل فقط افسردگی را افزایش می دهد و تعدادی از مشکلات جدید را ایجاد می کند.

برخی از افراد به قرص های خواب آور ، آرامبخش ها و داروهای ضد افسردگی متوسل می شوند ، اما درمان های زیادی از این دست وجود دارد و یافتن روش مناسب شما بسیار دشوار است ، بنابراین باید با پزشک خود مشورت کنید. از پزشک خود بخواهید که داروهای شما را انتخاب کند و یک دوره بستری را تعیین کند.

رابطه را اگر به شما آسیب برساند دوباره ارزیابی کنید.

غیر معمول نیست که دوستان در چنین لحظاتی ارتباط برقرار می کنند. برخی نمی دانند چه باید بگویند ، در حالی که دیگران نمی خواهند یادآوری شود که کودک هر یک از ما می تواند بمیرد. اگر دوستان می گویند شما باید خودتان را جمع کنید و سعی می کنید عجله کنید ، برای آنها توضیح دهید که می خواهید در مورد چه چیزی صحبت کنید و چه چیزی را نمی گویید. حتی می توانید ارتباط با کسانی را که می خواهند به شما بگویند در صورت احساس لزوم رفتار خود را متوقف کنید.

3. یاد و خاطره کودک را گرامی بدارید

یک شب به یاد فرزند خود داشته باشید.

چند هفته پس از تشییع جنازه ، یا در هر زمان دیگری که به نظر شما مناسب است ، به احترام کودک ، دوستان و خانواده را برای ناهار یا شام دعوت کنید. باشد که همه در این روز خاطرات خوبی داشته باشند. مردم را تشویق کنید تا در مورد پسر یا دختر گمشده خود صحبت کنند و عکس ها را به اشتراک بگذارند. شما می توانید جلسه ای را در خانه یا هر مکان که فرزندتان دوست دارد برگزار کنید: در پارک ، در زمین بازی ، در جنگل.

ایجاد یک صفحه وب

سرویس های آنلاین وجود دارد که به شما امکان می دهد عکس ها و فیلم ها را به همراه متن در اینترنت ارسال کنید. شما می توانید یک صفحه فیس بوک با دسترسی محدود ایجاد کنید تا فقط خانواده و دوستان نزدیک بتوانند به آنجا بروند.

آلبوم درست کن

عکس های کودک ، نقاشی ها ، یادداشت ها را جمع کنید و آلبوم را با آنها تزئین کنید. هر عکس را با یک توضیح یا داستان مرتبط با آن همراه کنید. این آلبوم وقتی مفید باشد که بخواهید به کودک خود نزدیکتر باشید. همچنین به کودکان کوچکتر کمک می کند تا خواهران و برادران خود را بهتر بشناسند.

کمک مالی کنید

به سازمانی مرتبط با جذابیت و علاقه فرزندتان پول اهدا کنید. می توانید پول را به کتابخانه ای ببرید که وی کتاب را قرض گرفته و از او بخواهید مقداری از ادبیات حافظه او را بخرد.

یک کار خیرخواهانه ترتیب دهید.

از دوستان ، خانواده و آشنایان دعوت کنید تا در جمع آوری پول به شما کمک کنند و به شخصی که به آن نیاز دارد کمک مالی کنید. هر یک از شرکت کنندگان اهمیت سهم خود را در امر مشترک احساس خواهند کرد.

فعال شوید.

شاید شرایط مرگ فرزند شما را بر آن داشته باشد تا در فعالیت های جامعه با هدف آگاهی بخشی از یک موضوع خاص یا تغییر قوانین موجود شرکت کنید. به عنوان مثال ، اگر کودک شما زیر چرخ های یک راننده مست می میرد ، ممکن است بخواهید مجازات چنین تخلفاتی را افزایش دهید.

به دنبال نمونه های الهام بخش باشید.

به عنوان مثال ، یک جانشین آمریکایی معمولی ، جان والش ، پس از کشته شدن پسر شش ساله اش ، شروع به حمایت مالی از سازمان هایی کرد که برای تشدید مسئولیت جنایات علیه کودکان می جنگند و مجری یک برنامه تلویزیونی مختص یافتن مجرمان خطرناک شد.

شمع ها را روشن کنید.

15 اکتبر روز یادبود نوزادان مرده و کودکان متولد نشده در سراسر جهان است. ساعت 7 بعد از ظهر مردم در سراسر جهان شمع روشن می کنند و اجازه می دهند حداقل برای یک ساعت بسوزد. به لطف این واقعیت که همه در مناطق مختلف زمانی شمع روشن می کنند ، به نظر می رسد جهان در یک موج نور غرق شده است.

اگر چنین احساسی به فرزندتان رسید تولد فرزندتان را جشن بگیرید.

این می تواند درد را در ابتدا بدتر کند و شما ممکن است تصمیم بگیرید که کل روز را به کار خود ادامه دهید. از طرف دیگر ، بسیاری از والدین در چنین سنتی آرامش می یابند. در اینجا هیچ قانونی وجود ندارد: اگر در روز تولد فرزند خود احساس آرامش می کنید و فکر می کنید که چقدر فوق العاده است ، می توانید تعطیلات را ترتیب دهید.

4. کمک بگیرید

قرار ملاقات با روان درمانگر بگذارید.

یک درمانگر خوب می تواند کمک کند ، به خصوص اگر در چنین مواردی تخصص داشته باشد. در شهر خود به دنبال یک متخصص باشید. قبل از اینکه تصمیم بگیرید برای جلسات درمانی به وی مراجعه کنید ، با او تلفنی صحبت کنید. در مورد تجربه او از کار با افرادی مانند شما س Askال کنید ، مشخص کنید آیا او در مورد دین صحبت خواهد کرد (شما ممکن است نخواهید یا نکنید) ، از هزینه خدمات و زمان های احتمالی جلسه مطلع شوید. شاید شرایط مرگ فرزند شما باعث بروز اختلال استرس پس از سانحه شده باشد و در این حالت باید با یک متخصص با تجربه همکاری با چنین مشتریانی تماس بگیرید.

در جلسات گروهی شرکت کنید.

خواهید دانست که تنها شما نیستید که این احساسات را تجربه می کنید و دیگران نیز همان غم و اندوه را دارند و این به شما کمک می کند تا آرامش بیشتری داشته باشید. شما قادر خواهید بود در یک محیط آرام و دوستانه داستان خود را بگویید ، از انزوا خارج شده و با افرادی که احساسات یکدیگر را درک می کنند ارتباط برقرار کنید.

سعی کنید در شهر خود به دنبال چنین گروه هایی بگردید. شاید درمانگر شما بتواند به شما مشاوره دهد.

در انجمن آنلاین ثبت نام کنید

بسیاری از تالارهای گفتگو برای حمایت از افرادی که یکی از عزیزان خود را از دست داده اند برگزار می شود ، اما ممکن است مشخصات خاص خود را داشته باشد: به عنوان مثال ، یکی می تواند در مورد مرگ همسر صحبت کند ، و دیگری در مورد مرگ یک خواهر یا برادر. دقیقاً آنچه را که برای شما مفید است پیدا کنید.

برای بازگشت به زندگی قدیمی خود یک بازه زمانی تعیین نکنید. ممکن است سالها طول بکشد تا شما طبق معمول زندگی خود را شروع کنید و این زندگی متفاوت ، جدید باشد. ممکن است دیگر هرگز احساس یکسانی نداشته باشید ، اما این بدان معنا نیست که زندگی مانند آن بد خواهد بود. این تغییر خواهد کرد ، زیرا عشق به کودک همیشه با شما خواهد بود و شما برای همیشه در خاطر او خواهید ماند.

اگر مومن هستید ، هرچه بیشتر نماز بخوانید.

بدانید که هیچ کس نمی تواند شما را درک کند تا زمانی که در موقعیتی مشابه قرار گیرد. برای عزیزان خود توضیح دهید که چگونه می توانند به شما کمک کنند و از آنها بخواهید که به احساسات شما احترام بگذارند.

سعی کنید از چیزهای کوچک ناراحت نشوید. به عنوان یک کودک داغدیده ، شما می دانید که چیز کمی در مقایسه با این غم و اندوه وجود دارد. سعی کنید قدرتی را که به دست آورده اید به خود یادآوری کنید. اگر بتوانید از مرگ پسر یا دخترتان جان سالم به در ببرید ، می توانید از هر چیزی زنده بمانید.

(مطالب سایت: http://ru.wikihow.com)

سوال از ایرینا ، سن پترزبورگ:

سخنرانی ها چه زمانی است؟ اگر بچه ها مردند و شما نمی خواهید زندگی کنید ، چگونه می توان دوباره زندگی کرد؟

تاتیانا Sosnovskaya ، معلم ، روانشناس پاسخ می دهد:

احتمالاً در این دنیا هیچ چیز بدتر از این نیست که والدین مجبور شوند فرزندان خود را به خاک بسپارند. چیزی اشتباه ، غیر طبیعی در این وجود دارد. دنیا وارونه می شود و از سفید به سیاه تبدیل می شود. وقتی تمام زندگی آنها به فرزندانشان اختصاص داشت چگونه می توان از مرگ آنها جان سالم به در برد؟

با رفتن بچه ها ، معنی ، لذت و امید از بین می رود. پوکی سیاه ، سوزان و سرد از درون پر می شود ، به شما اجازه نفس نمی کشد ، اجازه نمی دهد زندگی کنید.

درد غیرقابل تحمل ، اشتیاق ، ناامیدی – این احساساتی است که والدین با از دست دادن کودک تجربه می کنند.

احساس گناه به دلیل اینکه پس انداز نکرد ، نتوانست به موقع کمک کند ، مانع فاجعه نشد.

عصبانیت از مقصر ، از کسی که زنده مانده است. به سرنوشت در مورد خدایی که همه اینها را مجاز دانسته است.

همچنین نگاه کردن به کودکان دیگر دشوار است. از آنجا که آنها زنده هستند ، والدین خود را خوشحال می کنند. و فرزندان من در هیچ کجای این دنیا نیستند. به جز عکس ، فیلم و خاطره.

خاطرات تنها چیزی است که باقی مانده است. خاطرات بدون امید به آینده.

به نظر می رسد که پس از مرگ یک کودک ، زندگی به خردل تبدیل شده است. و نحوه مونتاژ این قطعات مشخص نیست. و چگونه زندگی را دوباره شروع کنیم. و مهمترین چیزی که مشخص نیست دلیل زندگی کردن است.

اگر چنین فاجعه ای در زندگی شما یا دوستانتان رخ داده است ، لطفاً این مقاله را تا انتها بخوانید. ما سعی خواهیم کرد تا به شما کمک کنیم تا با مرگ فرزند خود کنار بیایید. روانشناسی سیستم-بردار به کنار آمدن با شرایط دشوار و یافتن معنای از دست رفته زندگی کمک می کند.

غم و اندوه انسان را از همه دنیا دور می کند. نگاه کردن به افراد دیگر دشوار است. به نظر می رسد که هیچ کس نمی تواند درک کند: آنها فرزندان خود را از دست ندادند! اما بدترین کاری که می توانید انجام دهید این است که خود را از همه چیز خاموش کنید و در غم و اندوه خود قفل شوید. پس از از دست دادن کودک ، خلا huge بزرگی در روح والدین ایجاد می شود که قبلاً توسط کودک پر شده بود. مشخص نیست که با اوقات فراغت خود باید چه کار کنید ، از چه کسی مراقبت کنید ، چه کسی باید نگران باشد. به نظر می رسد که این خلا هرگز پر نخواهد شد.

این مورد نیست.

انسان ساخته نشده است که تنها زندگی کند. همه چیزهای خوب و بدی که داریم ، از افراد دیگر می گیریم. بنابراین ، برای شروع ، از کمک افراد دیگر امتناع ورزید ، در خواست از دوستان برای حضور در خانه دریغ نکنید ، یا سعی کنید قدرت ترک خانه را پیدا کنید.

وقتی شخصی غم و اندوهی مانند مرگ کودک را تجربه می کند ، به نظر می رسد که رنج و دردش غیر قابل تحمل است. اما به اطراف نگاه کنید: آیا رنج دیگران متوقف شده است؟ آیا فرزندان دیگران از مرگ دست کشیده اند؟

قانون اساسی روانشناسی: برای کاهش درد رنج خود ، باید به دیگری کمک کنید. روانشناسی سیستم-برداری یوری بورلان معنای این مفهوم را به روشی جدید آشکار می کند: هیچ فرزندی برای دیگران و فرزندان دیگران وجود ندارد. برای دنیا “همه بچه ها مال ما هستند”.

شاید این کلمات کمی سخت به نظر برسند: اما اگر فرزندان خودتان از بین رفته باشند ، آیا این به این معنی است که دیگر به کمک شما نیازی نیست؟ آیا این بدان معنی است که هیچ کودک یا بزرگسال دیگری نیست که به کمک شما نیاز داشته باشند؟

از این گذشته ، ما فرزندان خود را دوست داریم و از آنها مراقبت می کنیم نه به این دلیل که از آنها انتظار قدردانی داریم. ما این کار را برای آینده آنها ، برای نسل های آینده انجام می دهیم. نمی توان جلوی جریان عشق به آینده را گرفت. مراقبت هایی که فرزندان شما دیگر قادر به دریافت آن نیستند باید به دیگران معطوف شود ، در غیر این صورت عشق به سنگی منجمد تبدیل می شود و شما را می کشد.

و در جایی فرزند دیگری بدون عشق خواهد مرد.

فقط انتقال عشق شما به کودک درگذشته به دیگران می تواند به زنده ماندن کودک کمک کند و اشتیاق سیاه را به غم و اندوه روشن تبدیل کند ، وقتی خاطره او فلج نشود ، بی حس نشود ، بلکه انرژی و قدرت می دهد.

شخصی سریعتر کنار می آید و کسی نمی تواند سالها از این حالت خارج شود. روانشناسی سیستم-برداری یوری بورلان دلیل این اتفاق را توضیح می دهد. هر شخص ویژگی های خاص خود را دارد. سخت ترین چیز برای کنار آمدن با از دست دادن کودک ، شخص مبتلا و ناقل است.

برای شخصی که دارای ناقل مقعدی است ، خانواده مقدس است. این همان چیزی است که او برای آن زندگی می کند. و آنچه برای فرزندش اتفاق افتاد ، او یک بی عدالتی بزرگ را درک می کند. ویژگی مظاهر بردار مقعدی این است که گذشته برای او از زمان حال مهمتر است. بنابراین حفظ چنین حافظه ای برای چنین شخصی بسیار مهم است. او می تواند بی وقفه به عکس ها نگاه کند یا چیزهای یک کودک متوفی را مرتب کند ، هر روز از قبر او در گورستان بازدید کند. خداحافظی از گذشته ، بخشش همه ، و پس از از دست دادن فرزند ، شروع به زندگی برای یک فرد دارای ناقل مقعدی دشوارتر است. با این وجود ، خاطرات ، خاطرات گذشته و خاطرات وقتی روشن می شوند که نگوییم “با آرزو: آنها نیستند ، اما با سپاس: وجود داشتند”.

بردار بصری دامنه خارق العاده ای از احساسات و تجربیات را به صاحب خود می بخشد. برای فردی که دارای ناقل بصری است ، ارتباط عاطفی بسیار مهم است. قطع عاطفی که با مرگ کودک اتفاق می افتد ، رنج هایی را به همراه دارد که به معنای کامل کلمه ، غیر قابل تحمل به نظر می رسد. افکار خودکشی حتی ممکن است ظاهر شود. زیرا در عشق و ارتباط عاطفی است که معنای زندگی بیننده نهفته است. بسیار مهم است که افراد دیگر در کنار چنین شخصی باشند.

بردار بصری شامل قدرت فوق العاده ای از عشق است ، بزرگترین چیزی که در روی زمین وجود دارد. اما اگر شخصی آن را به روی خودش ببندد و احساس تاسف کند ، وضعیت او فقط بدتر می شود ، تا جایی که دچار هیستری و حملات وحشت می شود. اما اگر تمام قدرت عشق به ناقل بصری به دیگران منتقل شود ، درد قلب کاهش می یابد ، زندگی راحت تر می شود. نه ، روح سخت نمی شود ، خاطره کودک درگذشته پاک نمی شود. اما یک معنی وجود دارد ، و با آن قدرت زندگی. و شادی کم کم برمی گردد.

تجربه غم و اندوه در سایر بردارها نیز ویژگی های خاص خود را دارد. آموزشهای یوری بورلان در زمینه روانشناسی سیستمی بردار به بسیاری از افراد کمک کرد تا با از دست دادن کودک کنار بیایند. در اینجا برخی از موارد زیر ذکر شده است:

“بعد از از دست دادن تنها پسرم (عواقب حمله تروریستی) ، کینه نسبت به والدین ، u200bu200bافسردگی ، عزت نفس افزایش یافت ، اشتیاق به کار ، اعتماد به نفس ، درک دیگران راحت تر شد”

“زنده ماندن از غم و اندوه – از دست دادن یک عزیز برای من بسیار دشوار بود. ترس از مرگ ، هراس ، حملات وحشت زندگی را غیرممکن می کرد. من به متخصصان روی آوردم – فایده ای نداشت. در اولین درس آموزش بردار بصری ، بلافاصله احساس تسکین و درک آنچه را که برای من اتفاق افتاده است ، کردم. عشق و شکرگذاری همان چیزی است که من به جای وحشت قبلی احساس کردم. این آموزش چشم انداز جدیدی به من داد. این کیفیت زندگی کاملاً متفاوتی است ، کیفیت جدیدی از روابط ، احساسات و احساسات جدید – مثبت! “

از کمک خودداری نکنید ، به سخنرانی های آنلاین رایگان در زمینه روانشناسی سیستمی بردار توسط یوری بورلان بیایید. و خواهید فهمید که کنار آمدن با بدبختی امکان پذیر است ، شما می توانید قدرت ادامه زندگی و بازگشت لذت زندگی را پیدا کنید. اکنون ثبت نام کنید

روانشناسان ثابت کرده اند که دوره تجربه حالت از دست دادن عزیزی ، به طور متوسط u200bu200b، حدود یک سال به طول می انجامد. اگر طولانی تر طول بکشد و شما در افسردگی گیر کرده باشید ، این مشکل باید حل شود. اگر این خسارت “بیش از حد” نباشد ، می تواند بر زندگی آینده فرد تأثیر منفی بگذارد و البته بر عزیزان او نیز تأثیر بگذارد.

زنده ماندن از مرگ پسر دشوار است بدون اینکه کاری اساسی برای این کار انجام شود. در بیشتر مواقع اتفاق می افتد که شخص خودش نمی خواهد خود را با شرایط عاطفی جدید وفق دهد ، بنابراین معتقد است که هیچ چیز به او کمک نمی کند. مثل واکنش دفاعی است.

با این حال ، باید بدانید که روان انسان چیز بسیار پیچیده ای است. اگر فقط یک مشکل را حل کنید ، مانند این است که یک سوراخ پیراهن قدیمی را از یک طرف وصله ، و بلافاصله از طرف دیگر می شکند. می توانید ده ها سال به روانشناس مراجعه کنید و در همان زمان شدت درد خود را به طور کامل احساس کنید. دلیل این امر آنست که تنها با یک رویکرد تلفیقی می توان مشکلات جدی را برطرف کرد.

امروزه تنها یک تکنیک بسیار قدرتمند به نام TurboGoslik (TS) وجود دارد که با کار با ناخودآگاه قادر به مقابله با هر حالت ناامیدی است. در عین حال ، نیازی به تلاش اضافی ندارید و “سعی می کنید” غم و اندوه خود را فراموش کنید.

هنگام کار با وسیله نقلیه ، به کمک دهنده و دانش خاصی احتیاج ندارید. شما فقط باید دستورالعمل های ساده را به وضوح دنبال کنید ، و Turbo-Gopher خود کار خواهد کرد ، و شما – فقط به کار خود ادامه دهید.

در عرض چند هفته احساس راحتی در وضعیت روحی خود احساس می کنید و متوجه می شوید که شرایطی از بین رفته است:

و بعد از 2 تا 6 ماه دیگر از خود س askingال نمی کنید “چگونه از مرگ پسرت زنده بمانیم؟” و سرانجام می توانید آنچه را که اتفاق افتاده بپذیرید و زندگی را شروع کنید.

برای اطلاعات بیشتر و بارگیری خود ابزار ، روی دکمه زیر کلیک کنید!

The online version of the Iranian daily Hamshahri

همشهری استان- دکتر معصومه امین اسماعیلی:
مکانیزم مواجه با افراد با مرگ و راه‌های همراهی و کمک به سوگواران موضوعی است که به مناسبت چند رخداد ناگوار اخیر در این یادداشت بدان اشاره شده است.

سیل در استان سیستان، برف و كولاك در غرب كشور و حادثه‌ای دلخراش در تهران منجر به فوت تعداد زیادی از هموطنان شد. روزهای سختی بر خانواده‌های این عزیزان، هم‌قطاران و همکاران و بسیاری از مردم ایران گذشت. در این میان تعداد زیادی از کسبه ساختمان پلاسكو هم اموال خود را از دست دادند. شوكی كه حادثه پلاسكو در كشور ایجاد كرد، كم‌سابقه بود. اینکه صبح از خواب بیدار شوید و متوجه شوید که دوستان، همکاران، خانواده و زندگی‌تان را فقط در عرض چند دقیقه از دست داده‌اید، هولناک است.

«سوگ» واکنشی است که به طور طبیعی در پاسخ به از دست دادن و فقدان آنچه فرد به آن دلبستگی داشته رخ می‌دهد كه مراحل و علائم آن در بحث روانشناختی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در واقع سوگ فرایندی است که منجر به پذیرش‌ ترک وابستگی‌ها توسط انسان می‌شود. واکنش سوگ می‌تواند به دلیل از دست دادن بستگان، دوستان، دارایی‌ها و متعلقات یا آینده شغلی فرد اتفاق بیفتد. سوگ مجموعه‌ای از هیجانات است که بسته به فرهنگ حاکم بر جامعه به شكل‌هایی متفاوت نمایان می‌شود. به طور طبیعی انتظار می‌رود که این واکنش در 2 ماه كاهش یابد.چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم

شدت علائم و زمان بروز آن‌ها نیز در تعیین طبیعی یا غیرطبیعی بودن این واکنش نقش دارند.

جان بالبی ‌روانشناس انگلیسی‌ 4 مرحله را برای سوگ مطرح کرده است:

۱. ناامیدی حاد، کرختی و اعتراض. ممکن است در این مرحله انکار یا پرخاشگری رخ دهد. این مرحله از چند دقیقه تا چند روز به طول می‌انجامد و ممکن است در سیر سوگواری، این حالت هر از چند گاهی به سراغ فرد داغدیده بیاید.

۲. حسرت شدید و جستجوی شخص از دست رفته. این مرحله با بی‌قراری جسمانی و درگیری ذهنی با شخص از دست‌رفته شناخته می‌شود. این مرحله ممکن است ماه‌ها یا سال‌ها به شکلی خفیف طول بکشد.

۳. ناامیدی و نابسامانی. واقعیت از دست دادن، تدریجا درک می‌شود. شخص داغدیده گوشه‌گیر، بی‌تفاوت و کسل می‌شود. علایق خود را به فعالیت‌های معمولی زندگی از دست می‌دهد. دچار کاهش وزن و بی‌خوابی می‌شود و به‌طور دائم خاطرات شخص مرده را مرور می‌کند. در این مرحله فرد با احساس اجتناب‌ناپذیر یأس مواجه است.

۴. سازمان‌یابی مجدد. جنبه‌های دردناک سوگ کاهش می‌یابد و شخص داغدیده احساس می‌کند به زندگی عادی بازمی‌گردد. از این پس او فرد از دست‌رفته را با احساسی از شادی و تأثر به یاد می‌آورد.

در این میان بسیاری درصدد كمك به افراد داغدار هستند. کمک به فرد سوگوار مقدور نخواهد بود مگر اینکه با تکوین مفهوم مرگ در مراحل مختلف زندگی آشنایی کامل داشته باشیم و بتوانیم واکنش‌های طبیعی و غیرطبیعی سوگ را تشخیص دهیم. میزان تکامل عاطفی و شناختی نقش تعیین‌کننده‌ای در درک، تفسیر و برداشت فرد از مفهوم مرگ دارد.

برخی از عزیزانی كه در این حادثه جان خود را از دست دادند دارای فرزند هستند و باید بیش از دیگران هوای آنها را در درك این حادثه داشت. درک کودکان از مرگ با قدرت درک آنها را از مفاهیم انتزاعی در ارتباط مستقیم است. كودكان كمتر از ۵ سال، جاندارپندار هستند و حتی اشیا را زنده تصور می‌کنند. در این سن کودک از وجود مرگ آگاه است، اما آن را نوعی جدایی و پدیده‌ای گذرا، موقتی و قابل‌برگشت می‌داند؛ چیزی شبیه مسافرت و خواب. او فکر می‌کند عملکردهای انسان پس از مرگ نیز ادامه می‌یابد.

کودک در این سن دارای تفکری جادویی است؛ یعنی بین دو پدیده‌ای که همزمان رخ می‌دهد رابطه علت و معلول برقرار می‌کند. مثلا اگر به برادرش گفته که او را دوست ندارد و نمی‌خواهد دیگر او را ببیند و تصادفا برادرش دچار حادثه‌ای می‌شود و از بین می‌رود، می‌اندیشد که فکر و سخن او بوده که چنین حادثه‌ای رارقم زده است؛ در نتیجه احساس گناه می‌کند.

در 5 تا 10سالگی کودک به تدریج مرگ را به‌عنوان پدیده‌ای اجتناب‌ناپذیر، غیرقابل برگشت و جهان‌شمول می‌پذیرد. در همین زمان ممکن است نگران شود که والدینش بمیرند و او تنها بماند. کودکان در این مرحله سنی در بیان احساساتشان مثل مرحله قبلی راحت نیستند، ممکن است احساسات خود را پنهان نگه دارند و در آن خاطرات و احساسات با کسی شریک نشوند. معمولا تا سن بلوغ، کودکان از مرگ مفهومی مشابه بزرگسالان استنباط می‌کنند. فرد در نوجوانی، مرگ را به عنوان یک فرآیند طبیعی پذیرفته است ولی آن را خیلی دور می‌بیند و به راحتی نمی‌پذیرد که ممکن است هر واقعه یا تصادفی منجر به مرگ شود؛ یا فکر نمی‌کند که این اتفاق ممکن است برای او هم بیفتد. به همین دلیل است که رفتارهای پرخطر در نوجوانان زیاد مشاهده می‌شود.

برخلاف کودکان و نوجوانان، بزرگسالان پذیرش آسان‌تری در مواجهه با مرگ دارند. سالمندان ممکن است به صراحت در مورد مرگ صحبت یا حتی شوخی کنند. در سنین ۷۰ و بالاتر دیگر تصور نامیرائی وجود ندارد. فرد تجربه از دست دادن نزدیکانش را داشته و بارها در مراسم سوگواری شرکت کرده است. از مرگ خوشحال نیست اما می‌تواند آن را بپذیرد.

در شرایط خاصی واکنش‌های طبیعی سوگ حالت بیمارگونه به خود می‌گیرد. از جمله در مواردی که فقدان بسیار وسیع و همراه با وحشت‌زدگی فراوان باشد، بسیار سریع رخ دهد، در مواردی که فرد از قبل آسیب‌پذیری بالایی داشته و فاقد شبکه حمایت اجتماعی بوده یا دچار اختلالاتی از قبیل افسردگی باشد. همچنین افرادی که به نوعی خود را در بروز حادثه یا میزان اثرات ناشی از آن دخیل می‌دانند بیشتر مستعد واکنش‌های غیرطبیعی به هنگام سوگواری هستند.

واکنش سوگ، در جریان حوادثی مانند آنچه در ساختمان پلاسکو اتفاق افتاد، ممکن است شرایط فوق را داشته باشد. در چنین حوادثی احتمال اینکه مرگی دلخراش باشد، زیاد است. معمولا تعداد زیادی در جریان حادثه می‌میرند و افرادی شاهد این مرگ‌ها هستند، یافتن اجساد عزیزان ممکن است مقدور نباشد،‌یا اجساد به طور کامل کشف نشوند. به این دلایل پذیرش فقدان دشوار‌تر می‌شود. در این میان توجه به بازماندگان باید مورد نظر قرار گیرد زیرا ممكن است چنین حادثه‌ای، عواقبی را تا سالیان دراز برای آنها ایجاد كند.

سوگ بیمارگونه ممکن است به اشکال گوناگونی از فقدان یا تاخیر سوگ گرفته تا واکنشی بسیار شدید و طولانی همراه با افکاری چون خودکشی یا نشانه‌های بارز روان‌پریشی، ظاهر شود. اگر فرد شاهد صحنه دلخراش و ‌تروماتیک از دست دادن عزیزی باشد، حتی ممکن است علایمی از اختلال استرس پس از سانحه را تجربه کند؛ کابوس‌های شبانه، اضطراب شدید و گوش‌به‌زنگی مفرط در این افراد دیده می‌شود. مدت زمان واکنش سوگ در افراد متفاوت است. اگر مرگ بدون هشدار روی دهد، شوک و ناباوری ممکن است مدتی طولانی دوام یابد، اما اگر مرگ از مدتها قبل قابل پیش‌بینی باشد، بخش عمده‌ای از فرایند سوگواری تا زمان مرگ روی داده است. به طور معمول شکایات شدید سوگ ظرف یك یا ۲ ماه به تدریج کم می‌شود و فرد قادر به استراحت، خواب، غذا خوردن و فعالیت خواهد بود. سوگ طبیعی معمولا نیاز به اقدامات درمانی ندارد و با حمایت‌های روانی اجتماعی مناسب می‌توان به فرد داغدار کمک کرد تا راحت‌تر این روند را طی کند و به زندگی طبیعی روی آورد. این موضوع مهمی است كه پس از این حادثه باید مورد توجه نهادهای درمانی و اجتماعی قرار گیرد.

در این میان اطرافیان نیز نقش موثری در كمك به افراد داغدیده دارند. توجه به نکات زیر می‌تواند از عارضه‌دار شدن واکنش سوگ پیشگیری کند:

حضور فرد داغدیده در محل فاجعه، نه تنها باعث تشدید مشکل وی نمی‌شود بلکه به تحمل و بهبود آن کمک می‌کند. بنابراین اجبارکردن فرد داغدار به‌ترک محل توصیه نمی‌شود. خانواده بسیاری از این عزیزان، روزهای زیادی در محل آواربرداری حضور داشتند كه تصمیم درستی است.

خبر مرگ باید به تدریج و در جمع به نزدیکان داده شود. همدلی کمک می‌کند تا غم فراق بهتر تحمل شود.

جلوگیری از ابراز هیجانات و گریه کردن افراد صحیح نیست؛ باید اجازه دهیم تا فرد هیجانات خود را بروز دهد.

باید اجازه داد فرد داغدیده جنازه عزیز خود را مشاهده کند و مرگ عزیز خود را به صورت واقعی پذیرا شود. در صورت شدت دلخراش بودن، آن بخش از جنازه‌ که جلوه مناسب‌تری دارد به وی نشان داده شود. عدم مشاهده جنازه عزیز می‌تواند منجر به باقی ماندن در مرحله انکار و عدم پذیرش مرگ عزیز از دست رفته شود. نمی‌دانم این اتفاق در جریان خاكسپاری هم‌شهری‌ها و آتش‌نشانان مورد توجه قرار گرفته است یا خیر؟

باید اجازه دهید فرد داغدار در کنار دیگر بازماندگان قرار گیرد. از دور کردن وی از حادثه باید پرهیز کرد. قرار گرفتن در میان جمعی که درد مشترکی دارند می‌تواند کمک موثری باشد.

وسایل قابل استفاده و لباس‌های باقیمانده از متوفی را می‌توان در اختیار فرد داغدار قرار داد. جدا کردن وی از این اشیاء و تصاویر متوفی موجب تشدید واکنش می‌شود.

دیدار از محلی که عزیزان فرد در آن محل فوت شده‌اند، از اهمیت زیادی برخوردار است. بهتر است داغدیدگان این کار را به صورت گروهی انجام دهند و در همان زمان نیز نوعی مراسم یادبود برگزار شود. این امر به ایشان اجازه می‌دهد بار دیگر به متوفی نزدیک شده و همبستگی خانواده را تجدید می‌کند.

توسل به باورهای دینی، برپایی مراسم‌ مذهبی و دعا می‌تواند در آرام کردن فرد داغدار نقش بسزایی ایفا کند. شرکت در مراسم تشییع جنازه و عزاداری در طی کردن فرایند طبیعی سوگ موثر است. در صورتی که با وجود تمام این تمهیدات، واکنش سوگ رفع نشد یا وقتی در فرد سوگوار، نشانه‌ها و علائم زیر دیده شود، باید زودتر برای کمک‌های تخصصی به متخصصان بهداشت روان مراجعه کرد: فقدان یا تاخیر سوگ، افسردگی بعد از گذشت ۲ ماه از فقدان عزیز از دست‌رفته همراه با احساس گناه نامتناسب و احساس بی‌ارزشی و کندی روانی- حرکتی بارز، وجود افکار خودکشی، همانندسازی با شخص فوت شده به طوری که شخص بازمانده معتقد باشد که مرده است، وجود توهمات شنوایی مداوم، روی آوردن به مواد مخدر، الکل یا خوددرمانی با دارو و بیش از حد معمول و به شکلی افراطی خود را به کار و فعالیت مشغول کردن.

حقوق همشهری‌آنلاین متعلق به موسسه همشهری است

Copyright © 2020 HamshahriOnline, All rights reserved


همشهری محلهDownloads-icon


میخوای از همیشه زیباتر باشی؟


کامل ترین سیستم خانگی پاکیزه کننده هوا

از دست رفتن عزیزان، تنش زا ترین رخداد زندگی هر فردی به شمار می رود‎

 

چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم

کاملا مشخص است که  با شنیدن خبر مرگ اطرافیان نمی توان احساس خوبی داشت. در عین حال واكنش اطرافیان نسبت به این خبر با یكدیگر متفاوت است. ممكن است ناگهان شروع به گریه كنند، شوكه شوند یا احساس پوچی، كرختی و افسردگی كنند، حال چگونه باید با ازدست رفتن عزیزان کنار آمد؟

 

از دست رفتن عزیزان، تنش زا ترین رخداد زندگی هر فردی به شمار می رود که چه بسا به پیدایش بحران های جانکاه عاطفی می انجامد. آدمی پس از جان سپردن عزیز دلش، داغدیده می شود و این حالتی است که درواقع آن را «بی نصیبی ناشی از مرگ» می نامند.

 

همه ما خوب می دانیم که مرگ و نیستی، جزئی از زندگی است. به راستی، مفهومی واقعی به وجودمان می بخشد زیرا به ما یادآوری می کند که حیات چقدر گران بهاست. غصه خوردن، نمود بیرونی ضایعه ای است که بر شخص وارد شده است. شاید اندوه وی از نظر جسمی، عاطفی و تن نکردشناسی (فیزیولوژی) بیان شود؛ برای مثال گریستن، نمایش جسمانی و افسردگی، تجلی روانی است. بیان این احساسات بسیار اهمیت دارد. 

 

مرگ نادیده گرفتنی یا ردکردنی؟ 

مرگ، مسئله ای است اجتناب ناپذیر، نادیده گرفتنی یا ردکردنی. در نظر اول، شاید رهایی از درد و رنج مفید به نظر برسد، اما پرهیز یکباره از غم، امکان ناپذیر است. روزی همان احساسات نهان باید زدوده شوند وگرنه ممکن است به ایجاد بیماری های جسمی یا روانی منجر شوند.

 

عزاداری برای عزیز تر از جان 

تحمل مرگ عزیزان، آسان نیست. در غم از دست دادن آن ها به سوگ می نشینیم و غصه می خوریم. شیون و مویه، فرایندی طبیعی است که فرد برای پذیرش فقدانی بزرگ، به آن متوسل می شود. امکان دارد ماتم گرفتن شامل انجام مراسم مذهبی به احترام مرده یا گردآمدن با حضور دوستان و افراد خانواده باشد تا در غم مصیبت دیده شریک شوند.

 

از پس فقدانی عظیم برآمدن 

مرگ کسی که دوستش داریم، در هر حالی جانسوز است. در واقع اساس عزاداری در تمام فرهنگ ها تقریبا یکسان است و فقط تفاوت های جزئی با هم دارند. مردم بویژه عزیزان و نزدیکان دیگر فرد داغدیده، درست بلافاصله پس از فوت کسی دور او جمع شده و تنهایش نمی گذارند و مدتی کنارش می مانند. اما عزاداری واقعی پس از این مرحله شروع می شود. در حقیقت عزاداری فرد چند مرحله دارد:

 

انکار:

 در این حالت فرد نمی تواند مرگ عزیزش را قبول کند و همچنان می خواهد او را کنار خود داشته باشد. این حالت چندان دوام نخواهد داشت زیرا بالاخره حقیقت آرام آرام نمایان می شود.

 

چانه زنی:  

در این حالت فرد با این که می داند دیگر چیزی مانند سابق نیست، باز هم زندگی جدید را نمی خواهد و همچنان سعی می کند به عزیزی که از دست داده، بیندیشد و لحظه ای از فکرش خارج نمی شود و در ذهنش او را دائم کنار خود تصور می کند.

 

خشم و غم :

پس از چانه زنی او مجبور به پذیرفتن حقیقت می شود و آن گاه از این حقیقت بی شفقت خشمگین می شود و تا مدتی وجودش پر از خشم است که بعد بتدریج جای خود را به غم می دهد.

 

پذیرش :

در نهایت او، مرگ و نبود عزیز خود را می پذیرد و وارد مرحله جدید زندگی اش می شود و تنها خاطره عزیزش را دریادش زنده نگه می دارد.گذراندن تمام این مراحل لازم است تا فرد بتواند روزهای زندگی پیش از مرگ عزیز خود را رها و زندگی جدیدی آغاز کند. 

 

در واقع فرد با طی این مراحل می تواند با تمام درد و رنج هایش روبه رو شود و سرانجام این ضایعه را هضم کند. این مراحل به طور معمول تا یک سال طول می کشد. البته باید گفت عزاداری هیچ گاه تمام نمی شود، همیشه هرکجا فرد قدم بگذارد، ممکن است موضوعی یا مکانی حتی چهره ای شبیه به عزیز از دست رفته اش، او را به یادش آورد و همیشه خاطره اش در ذهن باقی می ماند.

 

تحمل مرگ عزیزان، آسان نیست‎

  

قصه ای که برای همه تکرار می شود 

به طور کلی کنارآمدن با مرگ، در تامین سلامت روانی بشر نقش دارد. وقتی یکی از عزیزان شما جان می سپارد، غمگین شدنتان، طبیعی است. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که خود را تسلیم اندوه کنید و به دنبال افراد دلسوز باشید. از خویشاوندان و دوستانی کمک بگیرید که بتوانند احساسات شما را درباره فقدان عزیزتان درک کنند.

 

چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم

بین گروه پشتیبان و افرادی که داغدیدگی مشابه دارند، پیوندی ایجادکنید. احساساتتان را بر زبان آورید و از احساسات خود، دیگران را باخبر سازید؛ برون ریزی احساسات، به شما کمک می کند تا بر فرآیند غمگینی چیره شوید. 

 

منبع: تبیان

 

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

میخوای باکمترین هزینه دندون هاتو سفید کنی؟


با چند سوال ساده شخصیتت رو بشناس!

تهیه اینترنتی بلیط اتوبوسVIPبه قیمت ارزان


درخواست مجرب ترین وکلا طلاق توافقی

درانتخاب همسرآینده‌تان دچارتردید شده‌اید؟

کتابهایی که باعث رشد فکری فرزندتان میشود


برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!


خرید دستگاه تصفیه آب با شرایط اقساطی

سریعترین وارزانترین راه سفربه نقاط مختلف


جلوگیری از ورود هوای آلوده به خانه!


واسه همه چی جا هست!

خریدقسطی جهیزیه بدون نیاز به پرداخت اولیه


به مقصد دلخواهت با کمترین هزینه سفر کن


سفارش کیک های تازه و خوشمزه خونگی

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم
چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *