چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

 
helpkade
چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم
چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

جدایی یا طلاق می تواند یکی از پر استرس ترین و عاطفی ترین تجربیات زندگی باشد. دلیل جدایی چیست – و چه بخواهید و چه نه – جدایی یک رابطه ای است که می تواند کل دنیا را وارونه کند و تمام انواع احساسات دردناک و ناراحت کننده را تحریک کند. و همچنین غصه از دست دادن رابطه تان، ممکن است احساس سردرگمی، انزوا و ترس از آینده داشته باشید اما همانطور که در این بخش از نمناک توضیح خواهیم داد کارهای زیادی هست که می توانید انجام دهید تا با درد آن مقابله کنید، این زمان دشوار را طی کنید و با یک حس امید و خوش بینی جدید حرکت کنید.

حتی زمانی که یک رابطه خوب نیست، طلاق یا جدایی می تواند بسیار دردناک باشد، زیرا نمایانگر زیان است، نه تنها در رابطه بلکه همچنین برای رویاها و تعهداتی که به اشتراک گذاشته بودید. روابط رمانتیک از هیجان و امیدهای آینده شروع می شود. وقتی یک رابطه شکست می خورد، ما ناامیدی عمیق، استرس و اندوه را تجربه می کنیم ؛ جدایی یا طلاق شما را به قلمرویی ناشناخته می برد.

همه چیز خراب می شود:کارهای روتین و مسئولیت های شما، خانه، روابط شما با خانواده و دوستان، و حتی هویتتان. جدایی نیز عدم قطعیت را در مورد آینده به ارمغان می آورد.

کس دیگری را پیدا خواهید کرد؟ آیا شما تنها خواهید ماند؟ این افکار ناشناخته اغلب به نظر بدتر از بودن در یک رابطه ناخوشایند به نظر می رسند. این درد، اختلال و عدم اطمینان به این معنی است که بهبودی از جدایی یا طلاق می تواند مشکل باشد و زمان ببرد. با این حال، مهم است که به خودتان یادآوری کنید که می توانید با این تجربه دشوار کنار بیایید و زندگی خود را به عنوان یک فرد قوی تر و عاقل تر درست کنید.

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

بدانید که داشتن احساسات متفاوت خوب است. طبیعی است که احساس ناراحتی، عصبانیت، خستگی، ناامیدی، و سردرگمی داشته باشید – و این احساسات می تواند شدید باشد. همچنین ممکن است نگران آینده باشید. این واکنش ها را قبول کنید چون این واکنش ها در طول زمان کم می شوند. حتی اگر رابطه ناسالم بود، جرات وارد شدن به ناشناخته ها ترسناک است اما اگر به هر حال در مرحله بعد از طلاق هستید برای کنار آمدن با مشکلات روانی این مرحله سخت ادامه این بخش از نمناک را بخوانید.

به خودتان استراحت بدهید:

به خودتان اجازه دهید که احساس کنید و کم تر از حالت عادی کار کنید. ممکن است ن توانید به اندازه کافی برای شغل حود مفید باشید و یا به دیگران توجه کنید. هیچ کس سوپرمن نیست؛ التیام، تجدید قوا و تجدید قوا زمان می برد.

تنها نباشید:

سهیم کردن احساسات با دوستان و خانواده می تواند به شما در تمام کردن این دوره کمک کند. در نظر بگیرید که به یک گروه پشتیبان که در آن می توانید با افرادی با شرایط مشابه صحبت کنید، ملحق شوید. تنها و ایزوله ماندن می تواند سطح استرستان را بالا ببرید، تمرکزتان را کاهش دهید، و همچنین به کار، روابطتان با بقیه و سلامت کلیتان صدمه بزند.

به خودتان اجازه دهید که برای جدایی تان غصه بخورید:

غصه یک واکنش طبیعی برای از دست دادن است و جدایی یا طلاق یک رابطه عاشقانه شامل تلفات چند گانه است.از دست دادن همکاری و تجربه های مشترک (که ممکن است به طور مداوم لذت بخش باشد)

فقدان پشتیبانی، مالی، عقلانی، اجتماعی و یا عاطفی:

فقدان امید، طرح ها، و رویاها (که حتی می تواند دردناک تر از ضررهای عملی باشد)

به خودتان اجازه دهید احساس کنید که درد این زیان ها ممکن است ترسناک باشد:

ممکن است بترسید که احساسات شما بیش از حد قوی باشد، و یا اینکه شما برای همیشه در یک مکان تاریک گرفتار خواهید شد. فقط به خاطر داشته باشید که غصه خوردن برای فرآیند التیام ضروری است.درد اندوه دقیقاً همان چیزی است که به شما کمک می کند رابطه قدیمی را رها کنید و حرکت کنید و مهم نیست که چقدر غم و اندوه دارید، این تا ابد دوام نمی آورد.

با احساسات خود مبارزه نکنید – این طبیعی است که فراز و نشیب های بسیاری داشته باشید و احساسات متضاد بسیاری از جمله عصبانیت، خشم، ناراحتی، آسودگی، آسودگی، ترس و سردرگمی داشته باشید. شناسایی و تصدیق این احساسات مهم است. در حالی که این احساسات اغلب دردناک خواهد بود، تلاش برای سرکوب یا نادیده گرفتن آن ها تنها روند غم و اندوه را طولانی تر می کند.

در مورد این که چه احساسی دارید صحبت کنید :

حتی اگر برای شما مشکل است که در مورد احساسات خود با دیگران صحبت کنید، یافتن راهی برای انجام این کار در زمان غصه خوردن بسیار مهم است. دانستن اینکه دیگران از احساسات شما آگاه هستند باعث می شود که شما تنها با درد خود احساس تنهایی نکنید و به شما کمک می کند بهبود یابید.

به یاد داشته باشید که حرکت به سمت هدف نهایی است :

بیان احساسات شما را به طریقی آزاد خواهد کرد، اما مهم است که به احساسات منفی تکیه نکنید و یا وضعیت را زیاد تحلیل نکنید. گیر کردن در احساسات مضر مثل سرزنش، عصبانیت و خشم شما را از انرژی هاب ارزشمند محروم می کند و از بهبود و حرکت به جلو جلوگیری می کند.

به خودتان یادآوری کنید که هنوز هم آینده را دارید:

زمانی که به فرد دیگری متعهد می شوید, امیدهای بسیاری برای یک زندگی با هم ایجاد می کنید. بعد از شکست, رها کردن این آرزوها دشوار است. همانطور که شما از دست دادن آینده ای که زمانی پیش بینی می کردید برایتان آزرده می شوید, به این واقعیت تشویق شوید که امیدهای جدید و رویاها در نهایت جایگزین آشنایان قدیمی شما خواهند شد.

تفاوت بین یک واکنش طبیعی به جدایی و افسردگی :

ناراحتی بعد از یک شکست می تواند فلج کننده باشد, اما پس از مدتی, ناراحتی شروع به بلند شدن می کند. روز به روز و کم کم شروع به حرکت می کنید. اما اگر حرکت رو به جلویی در خود احساس نکنید, ممکن است از افسردگی رنج ببرید.

اگر خواستید بیرون بروید تا کمکتان کند:

اگر ارتباط دیگران کار نکرد, دیدن مشاور یا پیوستن به یک گروه حمایتی را در نظر بگیرید. مهم ترین چیز این است که حداقل یک مکان دارید که احساس راحتی می کنید.

پشتیبانی از طرف دیگران:

حمایت از طرف دیگران برای درمان پس از جدایی یا طلاق حیاتی است. ممکن است احساس تنهایی بکنید, اما ایزوله کردن خودتان تنها این زمان را سخت تر می کند. سعی نکنید این کار را بکنید.

وقت خود را صرف افرادی کنید که از شما حمایت می کنند, ارزش دارند و به شما نیرو می دهند:

همانطور که فکر می کنید چه کسی را انتخاب می کنید، عاقلانه انتخاب کنید. به سمت افرادی بروید که مثبت هستند و واقعاً به شما گوش می دهند. مهم است که بدون نگرانی از داوری, مورد انتقاد قرار بگیرید, یا به آن ها بگویید که چه کار کنید.

با دوستان و اعضای خانواده خود رو در رو ارتباط برقرار کنید:

افرادی که دچار جدایی یا طلاق دردناک شده اند می توانند بسیار مفید باشند. آن ها می دانند که چه شکلی است و می توانند به شما اطمینان دهند که امید برای بهبود و روابط جدید وجود دارد. تماس رو در رو مکرر یک راه عالی برای تسکین تنش یک فروپاشی و بازیابی تعادل در زندگی است.

ایجاد دوستی جدید:

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

اگر احساس می کنید به یک گروه شبکه یا کلوپ علاقه ویژه بپیوندید, یک کلاس بگیرید, در فعالیت های اجتماعی شرکت کنید, یا در مدرسه, محل عبادت یا سایر سازمان های اجتماعی داوطلب شوید.

مراقب خودتان بعد از جدایی باشید:

طلاق یک رویداد بسیار پر استرس و متغیر است. وقتی این را تجربه می کنید و با تغییرات بزرگ زندگی سر و کار دارید, اهمیت بیشتری دارید. فشار و ناراحتی از فروپاشی یک اتفاق بزرگ می تواند شما را از نظر روانی و جسمی آسیب پذیر کند.

با خودتان طوری رفتار می کنید که انگار سرما خوردید:

استراحت کافی داشته باشید, منابع دیگر استرس را در زندگی خود به حداقل برسانید و در صورت امکان کار خود را کاهش دهید. یاد گرفتن مراقبت از خودتان می تواند یکی از ارزشمندترین درس های پس از شکست باشد.

هر روز برای پرورش خودتان وقت بگذارید:

به خودتان کمک کنید با زمانبندی روزانه برای فعالیت هایی که آرامش پیدا می کنید تا درمان شوید. زمانی را با دوستان خوبتان سپری کنید, به دنبال پیاده روی در طبیعت باشید, به موسیقی گوش دهید, از حمام داغ لذت ببرید, ماساژ بگیرید, به کلاس یوگا بروید, یا مزه یک فنجان قهوه گرم را بچشید.

به آنچه که در هر لحظه نیاز دارید توجه کنید و برای بیان نیازهای خود صحبت کنید:

احترام به چیزی که به نظر شما درست است، بهتر است, اگرچه ممکن است با آنچه قبلاً و یا دیگران می خواهند متفاوت باشد. بدون احساس گناه و ترس، نه بگویید.

کارهای روتین خود را انجام دهید:

جدایی روابط می تواند باعث ایجاد اختلال در زندگی, تقویت استرس, عدم قطعیت و هرج و مرج شود. بازگشت به یک روتین روزمره می تواند حس آسودگی و آرامش را ایجاد کند.

مرخصی بگیرید:

سعی کنید در چند ماه اول پس از جدایی یا طلاق, مانند شروع کار یا نقل مکان به یک شهر جدید, تصمیمات مهمی نگیرید. اگر می توانید صبر کنید تا زمانی که احساس بد کمتری داشته باشید تا بتوانید تصمیم گیری کنید.

از استفاده از دارو، مواد مخدر و یا مواد غذایی برای مقابله با آن اجتناب کنید:

زمانی که در وسط فروپاشی هستید، ممکن است وسوسه شوید هر کاری انجام دهید تا احساس خود از درد و تنهایی را تسکین دهید. اما استفاده از داروها و یا مواد غذایی به عنوان یک فرار، در طولانی مدت مضر و مخرب است. پیدا کردن راه های سالم مقابله با احساسات دردآور ضروری است ، یک جعبه ابزار اطلاعاتی عاطفی آزاد می تواند به آن کمک کند.

کاوش کردن علایق جدید :

جدایی یا طلاق هم شروع و هم پایان است. این فرصت را داشته باشید که علایق و فعالیت های جدیدی را کشف کنید. در پی سرگرمی، فعالیت های جدید به شما فرصتی می دهد تا از زندگی در اینجا لذت ببرید – و حالا، به جای اینکه در گذشته زندگی کنید.

انتخاب گزینه های سالم:

خوب بخورید، خوب بخوابید و ورزش کنید. زمانی که از استرس طلاق یا جدایی رنج می برید، عادت های سالم به راحتی کنار راه می افتند. شما ممکن است در تمام یا پر خوری کنید غذاهای مورد علاقه خود را نخورید. ممکن است ورزش کردن سخت تر باشد چون فشار اضافه شده در منزل و خواب ممکن است دست نیافتنی باشد. اما تمام کاری که شما برای حرکت به سمت جلو در یک روش مثبت انجام می دهید، انتخاب زندگی سالم است. ببینید:تغذیه سالم، نحوه خواب بهتر، و چگونه ورزش کردن را شروع کنید و به آن بچسبید.

یاد گرفتن درس های مهم از جدایی یا طلاق:

وقتی از یک فروپاشی دردناک عبور می کنید، دیدن آن دشوار است، اما در زمان بحران احساسی، فرصت هایی برای رشد و یادگیری وجود دارد. شما ممکن است چیزی جز خلا و ناراحتی در زندگی خود احساس نکنید، اما این به این معنا نیست که مسائل هرگز تغییر نخواهند کرد. سعی کنید این دوره را در زندگی خود برای کاشتن دانه ها برای رشدی جدید در نظر بگیرید. شما می توانید از این تجربه که خود را بهتر بشناسید و احساس قوی تر و عاقل تری کنید، استفاده کنید.

برای قبول کامل یک جدایی و حرکت، باید بدانید چه اتفاقی افتاده و بخشی که بازی کردید را تایید کنید. هر چه بیشتر درک کنید که انتخاب هایی که بر روی این رابطه دارید، بهتر است از اشتباه ات خود یاد بگیرید – و از تکرار آن ها در آینده اجتناب کنید.

سوالاتی از خودتان بپرسید:

برگردید و به تصویر بزرگ نگاه کنید. چطور به مشکلات این رابطه کمک کردید؟

آیا می خواهید همان اشتباهات را تکرار کرده یا فرد اشتباهی را در رابطه پس از جدایی انتخاب کنید؟

در مورد نحوه واکنشتان به استرس و مقابله با چالش ها و اتفاقات فکر کنید. آیا می توانید به روش سازنده تری عمل کنید؟

این مساله را در نظر بگیرید که آیا شما دیگران را به روشی که هستند، قبول نمی کنید، نه روشی که آن ها می توانند.

احساسات منفی خود را به عنوان نقطه شروع برای تغییر بررسی کنید. آیا کنترل احساسات خود را در دست دارید و یا احساساتتان کنترل شما را برعهده دارند؟

در طی این بخش از روند درمان باید با خودتان صادق باشید. سعی کنید در مورد اینکه چه کسی مقصر است فکر نکنید و یا خود را به خاطر اشتباه ات خود مقصر ندانید. وقتی به رابطه خود نگاه می کنید، یک فرصت برای یادگیری بیشتر در مورد خودتان، نحوه ارتباط شما با دیگران و مشکلاتی که باید روی آن کار کنید را دارید. اگر شما می توانید به طور عینی انتخاب ها و رفتار خود را بررسی کنید، دلایل انتخاب شریک سابق تان را می توانید ببینید که اشتباه کرده اید و دفعه بعد انتخاب های بهتری خواهید کرد.

 

چگونه می‌توان با طلاق کنار آمد و آن را مدیریت کرد.

ابوالفضل کریمی: معمولاً بسیاری از ما همیشه مشکلات را برای دیگران می‌بینیم و تصور نمی‌کنیم ممکن است روزی ما هم به معضل جدایی و طلاق دچار شویم. اما به هر حال بسیاری از زوج‌های جوان و حتی بسیاری از افراد میانسال و سالمندان در دوره‌ای از زندگی خود احساس می‌کنند دیگر نمی‌توانند به زندگی مشترک خود ادامه دهند و چاره‌ای جز پایان دادن به این رابطه نمی‌بینند. اما نکته مهم این است که بعد از این که طلاق اتفاق افتاد چگونه می‌توان با آن کنار آمد و آن را مدیریت کرد. همیشه به یاد داشته باشید اگر شما زندگی بعد از طلاق خود را مدیریت نکنید شخص دیگری این کار را خواهد کرد. این که زندگی بعد از طلاق شما چگونه باشد کاملاً به خود شما بستگی دارد. در مرحله اول شما باید یاد بگیرید چگونه آینده خود را مدیریت کنید و با شرایط جدید کنار بیایید. به یاد داشته باشید حداقل برای مدتی شما تنها مسئول اداره زندگی خود هستید، پس سعی کنید به خوبی از عهده این مسئولیت بیرون بیایید. به هر حال حتماً در زندگی خود با مشکلاتی روبه‌رو شدید که مجبور به طلاق شدید. تأسف خوردن برای گذشته و مرور بایدها و نبایدها کاری است که شما باید سال‌ها قبل از بروز طلاق در زندگی خود به آن فکر می‌کردید. فکر کردن به این موضوعات جز این که شما را روز به روز از زندگی عادی و طبیعی خود خارج کند و احساس ناامیدی را در شما تقویت کند چیز دیگری برای شما به همراه نخواهد داشت. همیشه به خود نیرو بدهید و به خود اطمینان بدهید شاید این اتفاق فرصتی باشد تا من اوضاع را تغییر دهم و به سوی آینده روشن‌تری قدم بگذارم. بهترین راه نجات از معضل طلاق این است که سعی کنید میزان آسیب‌های احساسی را به کمترین حد ممکن برسانید. باید یاد بگیرید زندگی خود را از یک زوج به یک نفر تغییر دهید و به اصطلاح دوره‌گذار را سپری کنید. متأسفانه هیچ فرمول و روش یکسانی برای کمک به گذشتن از این مرحله وجود ندارد و هر‌کس باید بر اساس خلقیات و خصوصیات خود با این موضوع برخورد کند. اما یکی از مؤثرترین کارها مذاکره و گفت‌وگو با دیگر اعضای خانواده و دوستانتان است. سعی کنید به همه جنبه‌های طلاق خود فکر کنید. شاید این موضوع اندکی برای شما هراس‌آور باشد و احساس تنهایی و سردرگمی تا مدتی زندگی شما را از روند طبیعی خود خارج کند اما به یاد داشته باشید این دوران گذراست و اگر خودتان بخواهید به زودی می‌توانید زندگی خود را در مسیر درست خود قرار دهید. در زیر بعضی نکته‌هایی که می‌تواند به شما در مدیریت طلاق کمک کند، ارائه شده است. سعی کنید اطلاعات خود را افزایش دهید. تمام جنبه‌های مالی زندگی خود را بررسی کنید و سعی کنید از امروز خودتان با مسئولیت مالی خود را به عهده بگیرید. ارتباط برقرار کنید. به هیچ وجه ارتباط خود با دوستانتان را ترک نکنید. بسیاری از افرادی که با مشکل طلاق روبه رو می‌شوند به شدت منزوی می‌شوند و از همه چیز و همه کس کناره می‌گیرند. شاید احساس شرمساری و خجالت یکی از مهم‌ترین دلایل این امر باشد. برقراری ارتباط با دوستان می‌تواند کمک مؤثری به رهایی از تبعات روحی بعد از طلاق کند. مشاوره‌های خانوادگی را هیچ​گاه فراموش نکنید. کارشناسان و روانشناسان خانواده یکی از بهترین کمک‌ها دراین دوران هستند. آنها می‌توانند با در اختیار گذاشتن تجربیات خود به ما و مشاوره‌های روانشناسی کمک مؤثری به عبور از این دوران کند. یکی از مهم‌ترین قربانیان طلاق کودکان هستند. بسیاری از پدرها و خصوصاً مادرها به خاطر فرزندانشان سعی می‌کنند از طلاق صرف نظر کنند و با هر شرایطی به زندگی خود ادامه دهند. اما شاید زندگی بعد از طلاق برای فرزندان ما بهتر از جو ملتهب و درگیری‌های هر روزه داخل خانه باشد. به هر حال سعی کنید به شیوه‌ای با این موضوع برخورد کنید که فرزندان شما کمترین آسیب ممکن را ببینند. آنها کمترین تأثیر را در بروز طلاق شما داشتند این درحالی است که بیشترین آسیب را از این مسئله می‌بینند.

شهر جهانی یزد، شهری تاریخی و کویری ‌بین دشت لوت و دشت کویر است که مارکوپولو جهانگرد معروف آن را بزرگ، زیبا و پر رونق توصیف می‌کند. شهر تاریخی یزد در قدیم؛ به ایساتیس به معنی فرخنده و مقدس معروف بوده است.

طرح کلان ملی تولید سیستم ایمپلنت دندانی اویتا محصول شرکت دانش بنیان کوشا فن پارس با حضور آقای دکتر ستاری معاون علمی و فناوری رییس جمهور و آقای دکتر وحدت رییس صندوق نوآوری و شکوفایی در محل کارخانه این شرکت در شهرک صنعتی شمس آباد تهران افتتاح گردید.

تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved

معمولا طلاق، احساس خجالت، اعتماد به نفس پایین و کم دانستن ارزش خود  را به همراه خواهد داشت. شاید پس از طلاق ترس از تنهایی‌تان طبیعی باشد. ممکن است احساس تنهایی و انزوا داشته باشید و یا از افرادی که به شما پشت کرده‌اند متعجب شده‌اید. چنین مواردی طبیعی است؛ با اینحال لازم نیست به همین شکل باقی بماند. اعتماد به نفس و ارج نهادن به خود به داشتن هسته درونی قوی تر بستگی دارد. معمولا موفقیت‌های بیرونی می‌تواند یک هسته ضعیف را پوشش دهد ولی بدون داشتن یک منِ قوی درونی، شادی طولانی مدت و پایدار نخواهد بود. من درونی به دوست داشتن آنچه واقعا هستید، بستگی دارد.

 در واقع همه افرادی که طلاق را به عنوان آخرین گزینه انتخاب می‌کنند، به آینده‌ای بدون درگیری و مشکلات زندگی قبلی خود فکر می‌کنند. اما طلاق و جدایی، فرایندی بسیار سخت برای همه افراد، حتی قویترین آن‌هاست. پس از طلاق از همسر، ممکن است دچار سردرگمی، ناامیدی و افسردگی شده و پیدا کردن راه در زندگی بعد از طلاق برایتان دشوار باشد. در این شرایط شاید صحبت با کسی که بتوانید احساسات منفی خود را با او در میان بگذارید و به کمک او شرایط را مدیریت کنید، ایده خوبی باشد.

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

فهرست مطالب

حتی اگر یک رابطه دیگر  مثل قبل خوب نباشد، طلاق می‌تواند بسیار دردناک باشد چرا که نماینده شکست، نه تنها در زندگی مشترک بلکه در رویاها و تعهداتی است که به آن فکر می‌کردید و پایبند بوده‌اید. روابط عاطفی با درجات بالایی از امید به آینده آغاز می‌شوند. وقتی یک رابطه شکست می‌خورد، ناامیدی، استرس و اندوه عمیقی را تجربه می‌نمایید. طلاق شما را به قلمروی نامعلومی خواهد کشاند. همه چیز مختل می‌شود : زندگی روزمره و مسئولیت هایتان، خانه‌تان، روابطتان با دوستان و خانواده و حتی عاداتتان. همچنین طلاق، عدم قطعیت از آینده را به همراه خواهد داشت. زندگی بدون همراه به چه شکل است؟ آیا می‌توانید فرد دیگری را پیدا کنید؟ آیا تنها خواهید ماند؟ این موارد نامعلوم معمولا از بودن در یک رابطه بد، بدتر به نظر می‌رسد.

این درد، اختلال و عدم قطعیت به معنای آنست که بهبود بعد از  طلاق، سخت خواهد بود و زمان بر است. با این حال مهم است که به خود بگویی که شما از این تجربیات سخت، سربلند عبور خواهید نمود و به عنوان فردی عاقل‌تر و قوی‌تر به زندگی ادامه خواهید داد.

بسیاری از کارشناسان معتقدند، افرادی که طلاق می‌گیرند وارد 5 مرحله از اندوه می‌شوند که بعد از فوت یکی از عزیزان نیز به همین شکل است. این مراحل عبارتند از :

انکار: انکار ممکن است زمانی که هنوز مزدوج هستید، آغاز شود. یک ساز و کار دفاعی برای کنار آمدن با درد (معمولا چون نمی‌توانید باور کنید در حال جدا شدن هستید) است.

خشم: داشتن احساس عصبانیت از حماقت خودتان یا از نپذیرفتن شما توسط همسرتان طبیعی است، اما عصبانیت کنترل نشده یک وضعیت بد را، بخصوص اگر کودکان نیز درگیر بحث باشند، بدتر می‌نماید. متاسفانه بسیاری از وکیلان از همین عصبانیت برای بسط و پیش بردن فرایند طلاق و کسب امتیاز در مباحثات استفاده می‌نمایند. در حالیکه طبیعی است که بخواهید همسرتان را تنبیه نمایید، نهایتا برخلاف آنچه که به شما کمک کند تا بتوانید به ادامه زندگی و ساخت دوباره آن بپردازید، نتیجه عکس خواهد داشت.

مذاکره و چانه زدن: این مرحله‌ای است که، سعی می‌کنید آنچه که رخ داده را اصلاح کنید و  بدون انجام اشتباهات گذشته، دوباره سعیتان را کنید. این مساله منطقی نیست و به ناچار محکوم به شکست است. جدا شدن، قله کوهی از مشکلات، نارضایتی‌ها و مسائلی است که از ماه‌های طولانی ساخته شده و احتمال حل فوری آنها زیاد نیست.

افسردگی: طبیعی است که بعد از طلاق  احساس تنهایی، غم و کنار کشیدن از زندگی روزمره را داشته باشید. وقتی که افسردگی، قابل توجه می‌شود و شروع به تاثیر بر فرزندانتان می‌کند باید به دنبال کمک بیرونی باشید.

پذیرش: آخرین مرحله ناراحتی، زمانی رخ می‌دهد که قبول می‌کنید ازدواجتان خاتمه یافته و رویاها و آرزوهایی که با همسر پیشینتان به اشتراک گذاشته بودید، تمام شده است. در حالیکه ممکن است گه‌گاهی باز هم احساس خشم، گناه یا افسردگی داشته باشید، اما شدت و تکرار این مسائل کمتر خواهد شد و این خود نشانه آنست که شما آماده برداشتن تکه‌های خرد شده‌تان و حرکت به سمت جلو هستید. همچنین نشانه‌ای از شناسایی نقاط قوتتان برای شروع راهی جدید به سوی خوشحالی است. به درجه ای از بی تفاوتی نسبت به همسر قبلی‌تان خواهید رسید.

داستان طلاق هر کسی متفاوت است. ممکن است سالها با کسی زندگی می‌کرده‌اید، شاید یک سال از زندگی مشترکتان می‌گذرد و به همین شکل. ممکن است فرزند داشته باشید یا نداشته باشید. ممکن است طلاق نظر شما بوده باشد و یا نظر شریکتان و یا شاید روی این مساله با هم به تفاهم رسیدید. ممکن است به آرامش رسیده باشید یا قلبتان شکسته باشد یا مقداری از هردو. اما به هر شکلی که به اینجا رسیده‌اید، سوال این است که از اینجا به کجا خواهید رفت؟، چگونه به شناخت از خود خواهید رسید؟، به عنوان یک فرد تنها چه می‌خواهید؟ شکل زندگی جدیدتان چطور است؟ و در مسیر جدید چطور ادامه خواهید داد؟ در اینجا هفت گام اولیه آورده شده است :

هیچ کس با این فکر که “من حتما یک روز جدا خواهم شد!” ازدواج نمی‌کند. حتی اگر در زمان جدا شدن، طلاق همان چیزی بود که می‌خواستید، باز هم طلاق نماینده شکست است. تجربه ازدواج و طلاقتان هر چه که باشد، احساسات ناراحت کننده‌ای وجود خواهد داشت. ممکن است از کارهایی که کرده‌اید یا نکرده‌اید پشیمان باشید و یا به این فکر کنید که اشتباهتان کجا بوده است. با این احساسات زندگی نکنید، ولی اتاقی برای آنها در نظر بگیرید. شکست، شکست است. فضایی خالی وجود داشت که چیزی آن را پر نموده، حال ممکن است آن چیز که این فضا را پر نموده، مطلوبتان نباشد.

بار سنگین رابطه قبلی‌تان را با خود وارد زندگی جدیدتان نکنید. راهی برای توقف  احساس نابودی ازدواجتان، پیدا کنید. این روش می‌تواند صحبت کردن راجع به احساساتتان با فردی دیگر یا متمرکز نمودن انرژی‌تان روی یک فعالیت سالم باشد که از آن لذت می‌برید. ریختن این احساسات به یک گوشه بسیار رایج است ولی باید روی آنها کار کنید یا آنها زندگی‌تان را آلوده خواهد نمود. اگر می‌بینید در مقابل درمان مقاومت می‌کنید، بهتر است در ذهن داشته باشید که درمان به معنای مشکل داشتن یا در بحران بودن نیست.

حقیقت اینست که بسیاری از افراد، پس از طلاق احساس نپذیرفتن خود را دارند. ممکن است فکر کنید مشکلی دارید که نتوانستید رابطه را به سرانجام برسانید. برای اینکه بعد از طلاق طندگی شاد و آرامی داشته باشید باید روی کسب اعتماد بنفس و ایمان آوردن به خودتان و ارزش خودتان کار کنید. این نیز مساله ای است که می‌توانید در درمان به آن برسید.

بخصوص اگر مدت زمانی از ازدواجتان می‌گذرد، ممکن است چیزهایی زیادی را که به عنوان یک فرد تنها از آن لذت می‌بردید را به این دلیل که مناسب زندگی “زن و شوهری” نبود، کنار گذاشته باشید. ممکن است شما از بیرون رفتن لذت می‌بردید، ولی همسرتان بیشتر از در خانه ماندن خوشش می‌آمد. ممکن است شما همیشه از رفتن به تئاتر لذت می‌بردید ولی شوهرتان از آن متنفر بود. فعالیت‌ها و لذات پیش از ازدواجتان چه بود؟ به خاطر رابطه‌تان چه تغییراتی در خودتان ایجاد نمودید؟ سعی کنید از سر گیری علایق قدیمی‌تان را شروع کنید.

طلاق، علیرغم مشکلات و ناخوشایندی‌هایی که به همراه دارد، دوره تغییر زندگی است و روی خوشایندی به همراه دارد که : می‌توان همه چیز را تکاند و سبک جدیدی از زندگی را از آن میان یافت. این موضوع می تواند امتحان کردن یک ورزش جدید، در نظر گرفتن مکان جدیدی برای عبادت یا برگشتن به دانشگاه باشد. البته نمی توانید سریعا همه چیز را رها کنید و بدون ارزیابی کاری را انجام دهید. شاید محدودیت‌های بسیار جدی مانند کودکان (اگر پدر یا مادر هستید)، شغل، و محدودیت مالی (که ممکن است در نتیجه طلاق آسیب دیده باشد) داشته باشید. احتمال این هم وجود دارد که نتوانید خیالاتتان را عملی کنید، ولی تغییراتی نیز وجود دارند که در دسترس شما هستند. راجع به کسی که می‌خواهید باشید فکر کنید همان کسی که پیش از ازدواج بودید یا فردی جدید؟ چه کارهای متفاوتی می‌توانید انجام دهید؟ به جای زندگی در کنار موارد دور از دسترس، آغوشی باز برای تغییرات ممکن داشته باشید.

تنها بودن به معنای منزوی شدن و ندیدن دیگران برای همیشه نیست. این مساله تنها به معنای مزدوج نبودن و یا نداشتن عجله برای این کار است. افراد بسیاری هستند که به تنهایی زندگی می‌کنند و موقعیت‌های ارتباطات اجتماعی بسیاری وجود دارد. امکان انتخاب دوستان جدید و ورود به گروه‌های مختلفی که براساس علاقیاتتان است، فراهم خواهد بود. ابعاد اجتماعی بعد از طلاق می‌تواند بسیار غنی باشد.

بخصوص اگر برای مدت زمان طولانی مزدوج بوده‌اید، احتمالا هر کدام از شما بخش‌هایی از زندگیتان را مدیریت می‌نموده‌اید. اکنون این شمایید که باید تمامی این کارها را انجام دهید و احتمالا همه چیز به صورت تمام و کمال نخواهد بود؛ ولی مشکلی نیست. اگر شریکتان مسئول مالی زندگیتان (کسب آن، مدیریت آن و سرمایه گذاری آن) بود ، با قلمروی گسترده ای از  مسئولیت‌ها و چیزهایی که نیاز به یادگیری دارد، روبرو خواهید شد. سر و کله زدن با این مسائل می‌تواند به شما اعتماد به نفس ببخشد. لازم نیست همه این کارها را به تنهایی انجام دهید. کمک بگیرید. حتی اگر اشتباه کردید و برای مثال پول زیادی برای یک ماشین پرداختید، می‌توانید از این تجربه یاد بگیرید. اشتباهات به شما توانایی زندگی خواهد داد و به شما نحوه مدیریت تنهایی را خواهد آموخت.

چطوری بعد از جدایی عاطفی، یک زندگی جدید بسازید.

 

 

افسردگی بعد از جدایی عاطفی.

سارا، 8 ماهه که از یه رابطه عاطفی 4 ساله بیرون اومده. اون تقریبا اکثر روزها حالش بده و با وجود گذشت 8 ماه، احساس می‌کنه هر روز حالش بدتر از دیروزه. اون قبلنا یه دختر شاد و فعال بوده، یه نقاش فوق‌العاده که تابلوهای بسیار زیبایی می‌کشیده، اما بعد از جدایی حتی دستش به سمت قلمو هم نمی‌ره.

 ترس از شکست دوباره.

میلاد، یکساله که از یه رابطه عاطفی بیرون اومده. اون دیگه حاضر نیست با هیچ دختر دیگه‌ای آشنا بشه و قید ازدواج و آشنایی رو زده؛ چون فکر می‌کنه که ممکنه دوباره همین اتفاق بیافته و دوست نداره دوباره اون غم و احساسات منفی بعد از جدایی رو تجربه کنه.

 زندگی پر از درد و رنجه.

اسم یکی از کتاب‌های پرفروش در حوزه روان‌شناسی و توجه‌آگاهی، این هست: «زندگی پر از درد و رنجه». ممکنه که در نگاه اول فکر کنید عجب نگاه منفی‌ای به زندگی! اما منظور اصلی دکتر کابت‌زین از این عنوان اینه که زندگی پر از اتفاقاتی هست که گاها ناخوشاینده و این طبیعت زندگیه. کار ما اینه که از دل این اتفاقات ناخوشایند، زندگی خوبی برای خودمون رقم بزنیم.

 برای پشت سر گذاشتن این احساسات، چی کار کنیم؟

حالا برسیم سر داستان سارا و میلاد. معمولا بعد از پایان یافتن یک رابطه عاطفی، این احساسات ایجاد می‌شه، ولی همیشه گفتیم که اگه راه رو درست برید، بعد از حدود 6 ماه به بهبودی نسبی می‌رسید و می‌تونید زندگیتون رو دوباره از سر بگیرید. اما چطوری؟

 افسردگی مثل یه چرخه، ادامه پیدا می‌کنه.

افسردگی باعث می‌شه که ما خیلی از کارهایی خوشایندی که قبلا انجام می‌دادیم رو دیگه انجام ندیم. مثلا، اگه قبلا ورزش می‌کردیم یا با دوستامون قرار می‌گذاشتیم دیگه این کارها رو نکنیم. این خودش باعث می‌شه خلق ما غمگین‌تر و افسرده‌تر شه؛ و همین باعث میشه، ارتباطمون رو کمتر کنیم و … . می‌بینید، حال بد مثل یه چرخه ادامه داره و اگه جلوشو نگیرید، روز به روز بدتر می‌شه!

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

 چه کارهایی برای حال بهتر انجام دادید؟

قطعا این موضوع رو شنیدید که هیچ کاری بدون تلاش به دست نمی‌یاد؛ پس اگه می‌بینید که حالتون بهتر نشده، بگردید و ببینید چه کارهایی می‌تونستید برای حال بهترتون انجام بدید، اما ندادید؟ آیا برای شکستن این چرخه معیوب کاری انجام دادید؟

 چرخه معیوب رو بشکنید.

دید منفی نسبت به ارتباطات آینده، ترس از ارتباط مجدد، افسردگی به خاطر از دست رفتن رابطه و … همگی مثل یه چرخه ادامه پیدا می‌کنند و تا زمانی که کاری براش نکنید، همینطوری کار خودشون رو انجام می‌دن. اما برای متوقف کردن این چرخه چه کار می‌شه کرد؟

 قوی‌تر از خواسته‌های ذهنیتون باشید.

فرض کنید یکی از دوستاتون که سابقا خیلی با هم رفت و آمد داشتید، شما رو به مهمونی دعوت کرده؛ قاعدتا بدن ما دنبال لذت آنیه؛ یعنی چی؟ یعنی تو ذهنتون به شما می‌گه که: «به جاش بگیر بخواب؛ کی حال داره پاشه حاضر شه و …». اما شما باید در مقابل این وسوسه مقاومت کنید و چرخه رو یه جا متوقف کنید.

 به بلندمدت فکر کنید.

همون طوری که گفته شد، بدن ما دنبال لذت‌های لحظه‌ای و خیلی به آینده فکر نمی‌کنه. اما چرا؟ چون بخش لذت و پاداش مغز ما پایین‌تر از قسمت متفکره. به همین دلیل، وقتی یه مساله‌ای مطرح میشه، اون قسمت پایینیه، زودتر جواب می‌ده و همیشه هم جوابش مشابهه. اما سعی کنید اینبار با قسمت متفکر مغزتون تصمیم بگیرید و به آینده کارهاتون فکر کنید.

ترمیم اعتماد به نفس بعد از جدایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که بر اثر طلاق تغییراتی در زندگی فرد ایجاد می‌شود و فرد ناچار است برای سازگار شدن با شرایط جدید در حوزه های مختلف زندگیش تصمیم‌گیری نماید. در صورتی‌که فرد از اعتمادبنفس پایین رنج ببرد کنار آمدن با جدایی را سخت می‌کند. بعلاوه  حرف مردم و سرزنش‌های آن‌ها  تاثیر مضاعفی بر چنین فردی می‌گذارد. نهایتا تجربه این طرد شدگی های پی در پی  اختیار زندگیش را از دستش خارج می‌کند. بی توجهی به بازسازی اعتماد بنفس پایین موجب می‌شود نتواند رفتارهای هیجانی خود را کنترل نماید و به جای کمک به التیام دردهایش با ورود به ارتباطات موقت و  حتی صیغه با فردی نامناسب شرایط را برای خود بحرانی کند. در صورتی‌که فرد اعتمادبنفس لازم را داشته باشد، می‌داند که باید از جایگیزین های مناسب برای التیام زخم‌هایش استفاده نماید. می‌داند که باید به خودش و زندگیش سر و سامانی دوباره بدهد، پس نیاز جنسی خود را به روشهایی موثر مدیریت می‌کند، و برای اینکه امید خود ا در دستیابی مجدد به عشق از دست ندهد و بتواند با آرامش مسیر بعد از طلاق را طی کند از کمک‌های تخصصی غافل نمی‌شود و روش‌های علمی که در کوتاهتر کردن این دوران کمک می‌کند را بکار می‌گیرد که در رسیدن به آینده دلخواهش متوقف نشود.

طلاق برای هم افراد امری دردناک و سخت است. بازسازی زندگی پس از طلاق روحیه قوی و تلاش و پشتکار زیادی می‌خواهد. در فرایند پذیرش روحی طلاق، شما ممکن است روندی از انکار، خشم، گرایش به بازگشت و افسردگی و ناامیدی را تجربه کنید. حالات روحی مانند عصبی شدن، شوکه شدن، ترس و مرور مکرر خاطرات در این دوران تا حدی طبیعی است. برای ساختن یک زندگی سالم بعد از طلاق، لازم است زمان لازم برای طی شدن فرایند سوگواری عاطفی را به خود دهید، آماده شوید نقش جدیدی را در زندگی بپذیرید و جرات کنید با تنهایی پس از طلاق کنار بیایید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

50 بازدید

285 بازدید

307 بازدید

259 بازدید

461 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

معمولا طلاق، احساس خجالت، اعتماد به نفس پایین و کم دانستن ارزش خود  را به همراه خواهد داشت. شاید پس از طلاق ترس از تنهایی‌تان طبیعی باشد. ممکن است احساس تنهایی و انزوا داشته باشید و یا از افرادی که به شما پشت کرده‌اند متعجب شده‌اید. چنین مواردی طبیعی است؛ با اینحال لازم نیست به همین شکل باقی بماند. اعتماد به نفس و ارج نهادن به خود به داشتن هسته درونی قوی تر بستگی دارد. معمولا موفقیت‌های بیرونی می‌تواند یک هسته ضعیف را پوشش دهد ولی بدون داشتن یک منِ قوی درونی، شادی طولانی مدت و پایدار نخواهد بود. من درونی به دوست داشتن آنچه واقعا هستید، بستگی دارد.

 در واقع همه افرادی که طلاق را به عنوان آخرین گزینه انتخاب می‌کنند، به آینده‌ای بدون درگیری و مشکلات زندگی قبلی خود فکر می‌کنند. اما طلاق و جدایی، فرایندی بسیار سخت برای همه افراد، حتی قویترین آن‌هاست. پس از طلاق از همسر، ممکن است دچار سردرگمی، ناامیدی و افسردگی شده و پیدا کردن راه در زندگی بعد از طلاق برایتان دشوار باشد. در این شرایط شاید صحبت با کسی که بتوانید احساسات منفی خود را با او در میان بگذارید و به کمک او شرایط را مدیریت کنید، ایده خوبی باشد.

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

فهرست مطالب

حتی اگر یک رابطه دیگر  مثل قبل خوب نباشد، طلاق می‌تواند بسیار دردناک باشد چرا که نماینده شکست، نه تنها در زندگی مشترک بلکه در رویاها و تعهداتی است که به آن فکر می‌کردید و پایبند بوده‌اید. روابط عاطفی با درجات بالایی از امید به آینده آغاز می‌شوند. وقتی یک رابطه شکست می‌خورد، ناامیدی، استرس و اندوه عمیقی را تجربه می‌نمایید. طلاق شما را به قلمروی نامعلومی خواهد کشاند. همه چیز مختل می‌شود : زندگی روزمره و مسئولیت هایتان، خانه‌تان، روابطتان با دوستان و خانواده و حتی عاداتتان. همچنین طلاق، عدم قطعیت از آینده را به همراه خواهد داشت. زندگی بدون همراه به چه شکل است؟ آیا می‌توانید فرد دیگری را پیدا کنید؟ آیا تنها خواهید ماند؟ این موارد نامعلوم معمولا از بودن در یک رابطه بد، بدتر به نظر می‌رسد.

این درد، اختلال و عدم قطعیت به معنای آنست که بهبود بعد از  طلاق، سخت خواهد بود و زمان بر است. با این حال مهم است که به خود بگویی که شما از این تجربیات سخت، سربلند عبور خواهید نمود و به عنوان فردی عاقل‌تر و قوی‌تر به زندگی ادامه خواهید داد.

بسیاری از کارشناسان معتقدند، افرادی که طلاق می‌گیرند وارد 5 مرحله از اندوه می‌شوند که بعد از فوت یکی از عزیزان نیز به همین شکل است. این مراحل عبارتند از :

انکار: انکار ممکن است زمانی که هنوز مزدوج هستید، آغاز شود. یک ساز و کار دفاعی برای کنار آمدن با درد (معمولا چون نمی‌توانید باور کنید در حال جدا شدن هستید) است.

خشم: داشتن احساس عصبانیت از حماقت خودتان یا از نپذیرفتن شما توسط همسرتان طبیعی است، اما عصبانیت کنترل نشده یک وضعیت بد را، بخصوص اگر کودکان نیز درگیر بحث باشند، بدتر می‌نماید. متاسفانه بسیاری از وکیلان از همین عصبانیت برای بسط و پیش بردن فرایند طلاق و کسب امتیاز در مباحثات استفاده می‌نمایند. در حالیکه طبیعی است که بخواهید همسرتان را تنبیه نمایید، نهایتا برخلاف آنچه که به شما کمک کند تا بتوانید به ادامه زندگی و ساخت دوباره آن بپردازید، نتیجه عکس خواهد داشت.

مذاکره و چانه زدن: این مرحله‌ای است که، سعی می‌کنید آنچه که رخ داده را اصلاح کنید و  بدون انجام اشتباهات گذشته، دوباره سعیتان را کنید. این مساله منطقی نیست و به ناچار محکوم به شکست است. جدا شدن، قله کوهی از مشکلات، نارضایتی‌ها و مسائلی است که از ماه‌های طولانی ساخته شده و احتمال حل فوری آنها زیاد نیست.

افسردگی: طبیعی است که بعد از طلاق  احساس تنهایی، غم و کنار کشیدن از زندگی روزمره را داشته باشید. وقتی که افسردگی، قابل توجه می‌شود و شروع به تاثیر بر فرزندانتان می‌کند باید به دنبال کمک بیرونی باشید.

پذیرش: آخرین مرحله ناراحتی، زمانی رخ می‌دهد که قبول می‌کنید ازدواجتان خاتمه یافته و رویاها و آرزوهایی که با همسر پیشینتان به اشتراک گذاشته بودید، تمام شده است. در حالیکه ممکن است گه‌گاهی باز هم احساس خشم، گناه یا افسردگی داشته باشید، اما شدت و تکرار این مسائل کمتر خواهد شد و این خود نشانه آنست که شما آماده برداشتن تکه‌های خرد شده‌تان و حرکت به سمت جلو هستید. همچنین نشانه‌ای از شناسایی نقاط قوتتان برای شروع راهی جدید به سوی خوشحالی است. به درجه ای از بی تفاوتی نسبت به همسر قبلی‌تان خواهید رسید.

داستان طلاق هر کسی متفاوت است. ممکن است سالها با کسی زندگی می‌کرده‌اید، شاید یک سال از زندگی مشترکتان می‌گذرد و به همین شکل. ممکن است فرزند داشته باشید یا نداشته باشید. ممکن است طلاق نظر شما بوده باشد و یا نظر شریکتان و یا شاید روی این مساله با هم به تفاهم رسیدید. ممکن است به آرامش رسیده باشید یا قلبتان شکسته باشد یا مقداری از هردو. اما به هر شکلی که به اینجا رسیده‌اید، سوال این است که از اینجا به کجا خواهید رفت؟، چگونه به شناخت از خود خواهید رسید؟، به عنوان یک فرد تنها چه می‌خواهید؟ شکل زندگی جدیدتان چطور است؟ و در مسیر جدید چطور ادامه خواهید داد؟ در اینجا هفت گام اولیه آورده شده است :

هیچ کس با این فکر که “من حتما یک روز جدا خواهم شد!” ازدواج نمی‌کند. حتی اگر در زمان جدا شدن، طلاق همان چیزی بود که می‌خواستید، باز هم طلاق نماینده شکست است. تجربه ازدواج و طلاقتان هر چه که باشد، احساسات ناراحت کننده‌ای وجود خواهد داشت. ممکن است از کارهایی که کرده‌اید یا نکرده‌اید پشیمان باشید و یا به این فکر کنید که اشتباهتان کجا بوده است. با این احساسات زندگی نکنید، ولی اتاقی برای آنها در نظر بگیرید. شکست، شکست است. فضایی خالی وجود داشت که چیزی آن را پر نموده، حال ممکن است آن چیز که این فضا را پر نموده، مطلوبتان نباشد.

بار سنگین رابطه قبلی‌تان را با خود وارد زندگی جدیدتان نکنید. راهی برای توقف  احساس نابودی ازدواجتان، پیدا کنید. این روش می‌تواند صحبت کردن راجع به احساساتتان با فردی دیگر یا متمرکز نمودن انرژی‌تان روی یک فعالیت سالم باشد که از آن لذت می‌برید. ریختن این احساسات به یک گوشه بسیار رایج است ولی باید روی آنها کار کنید یا آنها زندگی‌تان را آلوده خواهد نمود. اگر می‌بینید در مقابل درمان مقاومت می‌کنید، بهتر است در ذهن داشته باشید که درمان به معنای مشکل داشتن یا در بحران بودن نیست.

حقیقت اینست که بسیاری از افراد، پس از طلاق احساس نپذیرفتن خود را دارند. ممکن است فکر کنید مشکلی دارید که نتوانستید رابطه را به سرانجام برسانید. برای اینکه بعد از طلاق طندگی شاد و آرامی داشته باشید باید روی کسب اعتماد بنفس و ایمان آوردن به خودتان و ارزش خودتان کار کنید. این نیز مساله ای است که می‌توانید در درمان به آن برسید.

بخصوص اگر مدت زمانی از ازدواجتان می‌گذرد، ممکن است چیزهایی زیادی را که به عنوان یک فرد تنها از آن لذت می‌بردید را به این دلیل که مناسب زندگی “زن و شوهری” نبود، کنار گذاشته باشید. ممکن است شما از بیرون رفتن لذت می‌بردید، ولی همسرتان بیشتر از در خانه ماندن خوشش می‌آمد. ممکن است شما همیشه از رفتن به تئاتر لذت می‌بردید ولی شوهرتان از آن متنفر بود. فعالیت‌ها و لذات پیش از ازدواجتان چه بود؟ به خاطر رابطه‌تان چه تغییراتی در خودتان ایجاد نمودید؟ سعی کنید از سر گیری علایق قدیمی‌تان را شروع کنید.

طلاق، علیرغم مشکلات و ناخوشایندی‌هایی که به همراه دارد، دوره تغییر زندگی است و روی خوشایندی به همراه دارد که : می‌توان همه چیز را تکاند و سبک جدیدی از زندگی را از آن میان یافت. این موضوع می تواند امتحان کردن یک ورزش جدید، در نظر گرفتن مکان جدیدی برای عبادت یا برگشتن به دانشگاه باشد. البته نمی توانید سریعا همه چیز را رها کنید و بدون ارزیابی کاری را انجام دهید. شاید محدودیت‌های بسیار جدی مانند کودکان (اگر پدر یا مادر هستید)، شغل، و محدودیت مالی (که ممکن است در نتیجه طلاق آسیب دیده باشد) داشته باشید. احتمال این هم وجود دارد که نتوانید خیالاتتان را عملی کنید، ولی تغییراتی نیز وجود دارند که در دسترس شما هستند. راجع به کسی که می‌خواهید باشید فکر کنید همان کسی که پیش از ازدواج بودید یا فردی جدید؟ چه کارهای متفاوتی می‌توانید انجام دهید؟ به جای زندگی در کنار موارد دور از دسترس، آغوشی باز برای تغییرات ممکن داشته باشید.

تنها بودن به معنای منزوی شدن و ندیدن دیگران برای همیشه نیست. این مساله تنها به معنای مزدوج نبودن و یا نداشتن عجله برای این کار است. افراد بسیاری هستند که به تنهایی زندگی می‌کنند و موقعیت‌های ارتباطات اجتماعی بسیاری وجود دارد. امکان انتخاب دوستان جدید و ورود به گروه‌های مختلفی که براساس علاقیاتتان است، فراهم خواهد بود. ابعاد اجتماعی بعد از طلاق می‌تواند بسیار غنی باشد.

بخصوص اگر برای مدت زمان طولانی مزدوج بوده‌اید، احتمالا هر کدام از شما بخش‌هایی از زندگیتان را مدیریت می‌نموده‌اید. اکنون این شمایید که باید تمامی این کارها را انجام دهید و احتمالا همه چیز به صورت تمام و کمال نخواهد بود؛ ولی مشکلی نیست. اگر شریکتان مسئول مالی زندگیتان (کسب آن، مدیریت آن و سرمایه گذاری آن) بود ، با قلمروی گسترده ای از  مسئولیت‌ها و چیزهایی که نیاز به یادگیری دارد، روبرو خواهید شد. سر و کله زدن با این مسائل می‌تواند به شما اعتماد به نفس ببخشد. لازم نیست همه این کارها را به تنهایی انجام دهید. کمک بگیرید. حتی اگر اشتباه کردید و برای مثال پول زیادی برای یک ماشین پرداختید، می‌توانید از این تجربه یاد بگیرید. اشتباهات به شما توانایی زندگی خواهد داد و به شما نحوه مدیریت تنهایی را خواهد آموخت.

چطوری بعد از جدایی عاطفی، یک زندگی جدید بسازید.

 

 

افسردگی بعد از جدایی عاطفی.

سارا، 8 ماهه که از یه رابطه عاطفی 4 ساله بیرون اومده. اون تقریبا اکثر روزها حالش بده و با وجود گذشت 8 ماه، احساس می‌کنه هر روز حالش بدتر از دیروزه. اون قبلنا یه دختر شاد و فعال بوده، یه نقاش فوق‌العاده که تابلوهای بسیار زیبایی می‌کشیده، اما بعد از جدایی حتی دستش به سمت قلمو هم نمی‌ره.

 ترس از شکست دوباره.

میلاد، یکساله که از یه رابطه عاطفی بیرون اومده. اون دیگه حاضر نیست با هیچ دختر دیگه‌ای آشنا بشه و قید ازدواج و آشنایی رو زده؛ چون فکر می‌کنه که ممکنه دوباره همین اتفاق بیافته و دوست نداره دوباره اون غم و احساسات منفی بعد از جدایی رو تجربه کنه.

 زندگی پر از درد و رنجه.

اسم یکی از کتاب‌های پرفروش در حوزه روان‌شناسی و توجه‌آگاهی، این هست: «زندگی پر از درد و رنجه». ممکنه که در نگاه اول فکر کنید عجب نگاه منفی‌ای به زندگی! اما منظور اصلی دکتر کابت‌زین از این عنوان اینه که زندگی پر از اتفاقاتی هست که گاها ناخوشاینده و این طبیعت زندگیه. کار ما اینه که از دل این اتفاقات ناخوشایند، زندگی خوبی برای خودمون رقم بزنیم.

 برای پشت سر گذاشتن این احساسات، چی کار کنیم؟

حالا برسیم سر داستان سارا و میلاد. معمولا بعد از پایان یافتن یک رابطه عاطفی، این احساسات ایجاد می‌شه، ولی همیشه گفتیم که اگه راه رو درست برید، بعد از حدود 6 ماه به بهبودی نسبی می‌رسید و می‌تونید زندگیتون رو دوباره از سر بگیرید. اما چطوری؟

 افسردگی مثل یه چرخه، ادامه پیدا می‌کنه.

افسردگی باعث می‌شه که ما خیلی از کارهایی خوشایندی که قبلا انجام می‌دادیم رو دیگه انجام ندیم. مثلا، اگه قبلا ورزش می‌کردیم یا با دوستامون قرار می‌گذاشتیم دیگه این کارها رو نکنیم. این خودش باعث می‌شه خلق ما غمگین‌تر و افسرده‌تر شه؛ و همین باعث میشه، ارتباطمون رو کمتر کنیم و … . می‌بینید، حال بد مثل یه چرخه ادامه داره و اگه جلوشو نگیرید، روز به روز بدتر می‌شه!

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

 چه کارهایی برای حال بهتر انجام دادید؟

قطعا این موضوع رو شنیدید که هیچ کاری بدون تلاش به دست نمی‌یاد؛ پس اگه می‌بینید که حالتون بهتر نشده، بگردید و ببینید چه کارهایی می‌تونستید برای حال بهترتون انجام بدید، اما ندادید؟ آیا برای شکستن این چرخه معیوب کاری انجام دادید؟

 چرخه معیوب رو بشکنید.

دید منفی نسبت به ارتباطات آینده، ترس از ارتباط مجدد، افسردگی به خاطر از دست رفتن رابطه و … همگی مثل یه چرخه ادامه پیدا می‌کنند و تا زمانی که کاری براش نکنید، همینطوری کار خودشون رو انجام می‌دن. اما برای متوقف کردن این چرخه چه کار می‌شه کرد؟

 قوی‌تر از خواسته‌های ذهنیتون باشید.

فرض کنید یکی از دوستاتون که سابقا خیلی با هم رفت و آمد داشتید، شما رو به مهمونی دعوت کرده؛ قاعدتا بدن ما دنبال لذت آنیه؛ یعنی چی؟ یعنی تو ذهنتون به شما می‌گه که: «به جاش بگیر بخواب؛ کی حال داره پاشه حاضر شه و …». اما شما باید در مقابل این وسوسه مقاومت کنید و چرخه رو یه جا متوقف کنید.

 به بلندمدت فکر کنید.

همون طوری که گفته شد، بدن ما دنبال لذت‌های لحظه‌ای و خیلی به آینده فکر نمی‌کنه. اما چرا؟ چون بخش لذت و پاداش مغز ما پایین‌تر از قسمت متفکره. به همین دلیل، وقتی یه مساله‌ای مطرح میشه، اون قسمت پایینیه، زودتر جواب می‌ده و همیشه هم جوابش مشابهه. اما سعی کنید اینبار با قسمت متفکر مغزتون تصمیم بگیرید و به آینده کارهاتون فکر کنید.

ترمیم اعتماد به نفس بعد از جدایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که بر اثر طلاق تغییراتی در زندگی فرد ایجاد می‌شود و فرد ناچار است برای سازگار شدن با شرایط جدید در حوزه های مختلف زندگیش تصمیم‌گیری نماید. در صورتی‌که فرد از اعتمادبنفس پایین رنج ببرد کنار آمدن با جدایی را سخت می‌کند. بعلاوه  حرف مردم و سرزنش‌های آن‌ها  تاثیر مضاعفی بر چنین فردی می‌گذارد. نهایتا تجربه این طرد شدگی های پی در پی  اختیار زندگیش را از دستش خارج می‌کند. بی توجهی به بازسازی اعتماد بنفس پایین موجب می‌شود نتواند رفتارهای هیجانی خود را کنترل نماید و به جای کمک به التیام دردهایش با ورود به ارتباطات موقت و  حتی صیغه با فردی نامناسب شرایط را برای خود بحرانی کند. در صورتی‌که فرد اعتمادبنفس لازم را داشته باشد، می‌داند که باید از جایگیزین های مناسب برای التیام زخم‌هایش استفاده نماید. می‌داند که باید به خودش و زندگیش سر و سامانی دوباره بدهد، پس نیاز جنسی خود را به روشهایی موثر مدیریت می‌کند، و برای اینکه امید خود ا در دستیابی مجدد به عشق از دست ندهد و بتواند با آرامش مسیر بعد از طلاق را طی کند از کمک‌های تخصصی غافل نمی‌شود و روش‌های علمی که در کوتاهتر کردن این دوران کمک می‌کند را بکار می‌گیرد که در رسیدن به آینده دلخواهش متوقف نشود.

طلاق برای هم افراد امری دردناک و سخت است. بازسازی زندگی پس از طلاق روحیه قوی و تلاش و پشتکار زیادی می‌خواهد. در فرایند پذیرش روحی طلاق، شما ممکن است روندی از انکار، خشم، گرایش به بازگشت و افسردگی و ناامیدی را تجربه کنید. حالات روحی مانند عصبی شدن، شوکه شدن، ترس و مرور مکرر خاطرات در این دوران تا حدی طبیعی است. برای ساختن یک زندگی سالم بعد از طلاق، لازم است زمان لازم برای طی شدن فرایند سوگواری عاطفی را به خود دهید، آماده شوید نقش جدیدی را در زندگی بپذیرید و جرات کنید با تنهایی پس از طلاق کنار بیایید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

50 بازدید

285 بازدید

307 بازدید

259 بازدید

461 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

معمولا طلاق، احساس خجالت، اعتماد به نفس پایین و کم دانستن ارزش خود  را به همراه خواهد داشت. شاید پس از طلاق ترس از تنهایی‌تان طبیعی باشد. ممکن است احساس تنهایی و انزوا داشته باشید و یا از افرادی که به شما پشت کرده‌اند متعجب شده‌اید. چنین مواردی طبیعی است؛ با اینحال لازم نیست به همین شکل باقی بماند. اعتماد به نفس و ارج نهادن به خود به داشتن هسته درونی قوی تر بستگی دارد. معمولا موفقیت‌های بیرونی می‌تواند یک هسته ضعیف را پوشش دهد ولی بدون داشتن یک منِ قوی درونی، شادی طولانی مدت و پایدار نخواهد بود. من درونی به دوست داشتن آنچه واقعا هستید، بستگی دارد.

 در واقع همه افرادی که طلاق را به عنوان آخرین گزینه انتخاب می‌کنند، به آینده‌ای بدون درگیری و مشکلات زندگی قبلی خود فکر می‌کنند. اما طلاق و جدایی، فرایندی بسیار سخت برای همه افراد، حتی قویترین آن‌هاست. پس از طلاق از همسر، ممکن است دچار سردرگمی، ناامیدی و افسردگی شده و پیدا کردن راه در زندگی بعد از طلاق برایتان دشوار باشد. در این شرایط شاید صحبت با کسی که بتوانید احساسات منفی خود را با او در میان بگذارید و به کمک او شرایط را مدیریت کنید، ایده خوبی باشد.

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

فهرست مطالب

حتی اگر یک رابطه دیگر  مثل قبل خوب نباشد، طلاق می‌تواند بسیار دردناک باشد چرا که نماینده شکست، نه تنها در زندگی مشترک بلکه در رویاها و تعهداتی است که به آن فکر می‌کردید و پایبند بوده‌اید. روابط عاطفی با درجات بالایی از امید به آینده آغاز می‌شوند. وقتی یک رابطه شکست می‌خورد، ناامیدی، استرس و اندوه عمیقی را تجربه می‌نمایید. طلاق شما را به قلمروی نامعلومی خواهد کشاند. همه چیز مختل می‌شود : زندگی روزمره و مسئولیت هایتان، خانه‌تان، روابطتان با دوستان و خانواده و حتی عاداتتان. همچنین طلاق، عدم قطعیت از آینده را به همراه خواهد داشت. زندگی بدون همراه به چه شکل است؟ آیا می‌توانید فرد دیگری را پیدا کنید؟ آیا تنها خواهید ماند؟ این موارد نامعلوم معمولا از بودن در یک رابطه بد، بدتر به نظر می‌رسد.

این درد، اختلال و عدم قطعیت به معنای آنست که بهبود بعد از  طلاق، سخت خواهد بود و زمان بر است. با این حال مهم است که به خود بگویی که شما از این تجربیات سخت، سربلند عبور خواهید نمود و به عنوان فردی عاقل‌تر و قوی‌تر به زندگی ادامه خواهید داد.

بسیاری از کارشناسان معتقدند، افرادی که طلاق می‌گیرند وارد 5 مرحله از اندوه می‌شوند که بعد از فوت یکی از عزیزان نیز به همین شکل است. این مراحل عبارتند از :

انکار: انکار ممکن است زمانی که هنوز مزدوج هستید، آغاز شود. یک ساز و کار دفاعی برای کنار آمدن با درد (معمولا چون نمی‌توانید باور کنید در حال جدا شدن هستید) است.

خشم: داشتن احساس عصبانیت از حماقت خودتان یا از نپذیرفتن شما توسط همسرتان طبیعی است، اما عصبانیت کنترل نشده یک وضعیت بد را، بخصوص اگر کودکان نیز درگیر بحث باشند، بدتر می‌نماید. متاسفانه بسیاری از وکیلان از همین عصبانیت برای بسط و پیش بردن فرایند طلاق و کسب امتیاز در مباحثات استفاده می‌نمایند. در حالیکه طبیعی است که بخواهید همسرتان را تنبیه نمایید، نهایتا برخلاف آنچه که به شما کمک کند تا بتوانید به ادامه زندگی و ساخت دوباره آن بپردازید، نتیجه عکس خواهد داشت.

مذاکره و چانه زدن: این مرحله‌ای است که، سعی می‌کنید آنچه که رخ داده را اصلاح کنید و  بدون انجام اشتباهات گذشته، دوباره سعیتان را کنید. این مساله منطقی نیست و به ناچار محکوم به شکست است. جدا شدن، قله کوهی از مشکلات، نارضایتی‌ها و مسائلی است که از ماه‌های طولانی ساخته شده و احتمال حل فوری آنها زیاد نیست.

افسردگی: طبیعی است که بعد از طلاق  احساس تنهایی، غم و کنار کشیدن از زندگی روزمره را داشته باشید. وقتی که افسردگی، قابل توجه می‌شود و شروع به تاثیر بر فرزندانتان می‌کند باید به دنبال کمک بیرونی باشید.

پذیرش: آخرین مرحله ناراحتی، زمانی رخ می‌دهد که قبول می‌کنید ازدواجتان خاتمه یافته و رویاها و آرزوهایی که با همسر پیشینتان به اشتراک گذاشته بودید، تمام شده است. در حالیکه ممکن است گه‌گاهی باز هم احساس خشم، گناه یا افسردگی داشته باشید، اما شدت و تکرار این مسائل کمتر خواهد شد و این خود نشانه آنست که شما آماده برداشتن تکه‌های خرد شده‌تان و حرکت به سمت جلو هستید. همچنین نشانه‌ای از شناسایی نقاط قوتتان برای شروع راهی جدید به سوی خوشحالی است. به درجه ای از بی تفاوتی نسبت به همسر قبلی‌تان خواهید رسید.

داستان طلاق هر کسی متفاوت است. ممکن است سالها با کسی زندگی می‌کرده‌اید، شاید یک سال از زندگی مشترکتان می‌گذرد و به همین شکل. ممکن است فرزند داشته باشید یا نداشته باشید. ممکن است طلاق نظر شما بوده باشد و یا نظر شریکتان و یا شاید روی این مساله با هم به تفاهم رسیدید. ممکن است به آرامش رسیده باشید یا قلبتان شکسته باشد یا مقداری از هردو. اما به هر شکلی که به اینجا رسیده‌اید، سوال این است که از اینجا به کجا خواهید رفت؟، چگونه به شناخت از خود خواهید رسید؟، به عنوان یک فرد تنها چه می‌خواهید؟ شکل زندگی جدیدتان چطور است؟ و در مسیر جدید چطور ادامه خواهید داد؟ در اینجا هفت گام اولیه آورده شده است :

هیچ کس با این فکر که “من حتما یک روز جدا خواهم شد!” ازدواج نمی‌کند. حتی اگر در زمان جدا شدن، طلاق همان چیزی بود که می‌خواستید، باز هم طلاق نماینده شکست است. تجربه ازدواج و طلاقتان هر چه که باشد، احساسات ناراحت کننده‌ای وجود خواهد داشت. ممکن است از کارهایی که کرده‌اید یا نکرده‌اید پشیمان باشید و یا به این فکر کنید که اشتباهتان کجا بوده است. با این احساسات زندگی نکنید، ولی اتاقی برای آنها در نظر بگیرید. شکست، شکست است. فضایی خالی وجود داشت که چیزی آن را پر نموده، حال ممکن است آن چیز که این فضا را پر نموده، مطلوبتان نباشد.

بار سنگین رابطه قبلی‌تان را با خود وارد زندگی جدیدتان نکنید. راهی برای توقف  احساس نابودی ازدواجتان، پیدا کنید. این روش می‌تواند صحبت کردن راجع به احساساتتان با فردی دیگر یا متمرکز نمودن انرژی‌تان روی یک فعالیت سالم باشد که از آن لذت می‌برید. ریختن این احساسات به یک گوشه بسیار رایج است ولی باید روی آنها کار کنید یا آنها زندگی‌تان را آلوده خواهد نمود. اگر می‌بینید در مقابل درمان مقاومت می‌کنید، بهتر است در ذهن داشته باشید که درمان به معنای مشکل داشتن یا در بحران بودن نیست.

حقیقت اینست که بسیاری از افراد، پس از طلاق احساس نپذیرفتن خود را دارند. ممکن است فکر کنید مشکلی دارید که نتوانستید رابطه را به سرانجام برسانید. برای اینکه بعد از طلاق طندگی شاد و آرامی داشته باشید باید روی کسب اعتماد بنفس و ایمان آوردن به خودتان و ارزش خودتان کار کنید. این نیز مساله ای است که می‌توانید در درمان به آن برسید.

بخصوص اگر مدت زمانی از ازدواجتان می‌گذرد، ممکن است چیزهایی زیادی را که به عنوان یک فرد تنها از آن لذت می‌بردید را به این دلیل که مناسب زندگی “زن و شوهری” نبود، کنار گذاشته باشید. ممکن است شما از بیرون رفتن لذت می‌بردید، ولی همسرتان بیشتر از در خانه ماندن خوشش می‌آمد. ممکن است شما همیشه از رفتن به تئاتر لذت می‌بردید ولی شوهرتان از آن متنفر بود. فعالیت‌ها و لذات پیش از ازدواجتان چه بود؟ به خاطر رابطه‌تان چه تغییراتی در خودتان ایجاد نمودید؟ سعی کنید از سر گیری علایق قدیمی‌تان را شروع کنید.

طلاق، علیرغم مشکلات و ناخوشایندی‌هایی که به همراه دارد، دوره تغییر زندگی است و روی خوشایندی به همراه دارد که : می‌توان همه چیز را تکاند و سبک جدیدی از زندگی را از آن میان یافت. این موضوع می تواند امتحان کردن یک ورزش جدید، در نظر گرفتن مکان جدیدی برای عبادت یا برگشتن به دانشگاه باشد. البته نمی توانید سریعا همه چیز را رها کنید و بدون ارزیابی کاری را انجام دهید. شاید محدودیت‌های بسیار جدی مانند کودکان (اگر پدر یا مادر هستید)، شغل، و محدودیت مالی (که ممکن است در نتیجه طلاق آسیب دیده باشد) داشته باشید. احتمال این هم وجود دارد که نتوانید خیالاتتان را عملی کنید، ولی تغییراتی نیز وجود دارند که در دسترس شما هستند. راجع به کسی که می‌خواهید باشید فکر کنید همان کسی که پیش از ازدواج بودید یا فردی جدید؟ چه کارهای متفاوتی می‌توانید انجام دهید؟ به جای زندگی در کنار موارد دور از دسترس، آغوشی باز برای تغییرات ممکن داشته باشید.

تنها بودن به معنای منزوی شدن و ندیدن دیگران برای همیشه نیست. این مساله تنها به معنای مزدوج نبودن و یا نداشتن عجله برای این کار است. افراد بسیاری هستند که به تنهایی زندگی می‌کنند و موقعیت‌های ارتباطات اجتماعی بسیاری وجود دارد. امکان انتخاب دوستان جدید و ورود به گروه‌های مختلفی که براساس علاقیاتتان است، فراهم خواهد بود. ابعاد اجتماعی بعد از طلاق می‌تواند بسیار غنی باشد.

بخصوص اگر برای مدت زمان طولانی مزدوج بوده‌اید، احتمالا هر کدام از شما بخش‌هایی از زندگیتان را مدیریت می‌نموده‌اید. اکنون این شمایید که باید تمامی این کارها را انجام دهید و احتمالا همه چیز به صورت تمام و کمال نخواهد بود؛ ولی مشکلی نیست. اگر شریکتان مسئول مالی زندگیتان (کسب آن، مدیریت آن و سرمایه گذاری آن) بود ، با قلمروی گسترده ای از  مسئولیت‌ها و چیزهایی که نیاز به یادگیری دارد، روبرو خواهید شد. سر و کله زدن با این مسائل می‌تواند به شما اعتماد به نفس ببخشد. لازم نیست همه این کارها را به تنهایی انجام دهید. کمک بگیرید. حتی اگر اشتباه کردید و برای مثال پول زیادی برای یک ماشین پرداختید، می‌توانید از این تجربه یاد بگیرید. اشتباهات به شما توانایی زندگی خواهد داد و به شما نحوه مدیریت تنهایی را خواهد آموخت.

چطوری بعد از جدایی عاطفی، یک زندگی جدید بسازید.

 

 

افسردگی بعد از جدایی عاطفی.

سارا، 8 ماهه که از یه رابطه عاطفی 4 ساله بیرون اومده. اون تقریبا اکثر روزها حالش بده و با وجود گذشت 8 ماه، احساس می‌کنه هر روز حالش بدتر از دیروزه. اون قبلنا یه دختر شاد و فعال بوده، یه نقاش فوق‌العاده که تابلوهای بسیار زیبایی می‌کشیده، اما بعد از جدایی حتی دستش به سمت قلمو هم نمی‌ره.

 ترس از شکست دوباره.

میلاد، یکساله که از یه رابطه عاطفی بیرون اومده. اون دیگه حاضر نیست با هیچ دختر دیگه‌ای آشنا بشه و قید ازدواج و آشنایی رو زده؛ چون فکر می‌کنه که ممکنه دوباره همین اتفاق بیافته و دوست نداره دوباره اون غم و احساسات منفی بعد از جدایی رو تجربه کنه.

 زندگی پر از درد و رنجه.

اسم یکی از کتاب‌های پرفروش در حوزه روان‌شناسی و توجه‌آگاهی، این هست: «زندگی پر از درد و رنجه». ممکنه که در نگاه اول فکر کنید عجب نگاه منفی‌ای به زندگی! اما منظور اصلی دکتر کابت‌زین از این عنوان اینه که زندگی پر از اتفاقاتی هست که گاها ناخوشاینده و این طبیعت زندگیه. کار ما اینه که از دل این اتفاقات ناخوشایند، زندگی خوبی برای خودمون رقم بزنیم.

 برای پشت سر گذاشتن این احساسات، چی کار کنیم؟

حالا برسیم سر داستان سارا و میلاد. معمولا بعد از پایان یافتن یک رابطه عاطفی، این احساسات ایجاد می‌شه، ولی همیشه گفتیم که اگه راه رو درست برید، بعد از حدود 6 ماه به بهبودی نسبی می‌رسید و می‌تونید زندگیتون رو دوباره از سر بگیرید. اما چطوری؟

 افسردگی مثل یه چرخه، ادامه پیدا می‌کنه.

افسردگی باعث می‌شه که ما خیلی از کارهایی خوشایندی که قبلا انجام می‌دادیم رو دیگه انجام ندیم. مثلا، اگه قبلا ورزش می‌کردیم یا با دوستامون قرار می‌گذاشتیم دیگه این کارها رو نکنیم. این خودش باعث می‌شه خلق ما غمگین‌تر و افسرده‌تر شه؛ و همین باعث میشه، ارتباطمون رو کمتر کنیم و … . می‌بینید، حال بد مثل یه چرخه ادامه داره و اگه جلوشو نگیرید، روز به روز بدتر می‌شه!

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

 چه کارهایی برای حال بهتر انجام دادید؟

قطعا این موضوع رو شنیدید که هیچ کاری بدون تلاش به دست نمی‌یاد؛ پس اگه می‌بینید که حالتون بهتر نشده، بگردید و ببینید چه کارهایی می‌تونستید برای حال بهترتون انجام بدید، اما ندادید؟ آیا برای شکستن این چرخه معیوب کاری انجام دادید؟

 چرخه معیوب رو بشکنید.

دید منفی نسبت به ارتباطات آینده، ترس از ارتباط مجدد، افسردگی به خاطر از دست رفتن رابطه و … همگی مثل یه چرخه ادامه پیدا می‌کنند و تا زمانی که کاری براش نکنید، همینطوری کار خودشون رو انجام می‌دن. اما برای متوقف کردن این چرخه چه کار می‌شه کرد؟

 قوی‌تر از خواسته‌های ذهنیتون باشید.

فرض کنید یکی از دوستاتون که سابقا خیلی با هم رفت و آمد داشتید، شما رو به مهمونی دعوت کرده؛ قاعدتا بدن ما دنبال لذت آنیه؛ یعنی چی؟ یعنی تو ذهنتون به شما می‌گه که: «به جاش بگیر بخواب؛ کی حال داره پاشه حاضر شه و …». اما شما باید در مقابل این وسوسه مقاومت کنید و چرخه رو یه جا متوقف کنید.

 به بلندمدت فکر کنید.

همون طوری که گفته شد، بدن ما دنبال لذت‌های لحظه‌ای و خیلی به آینده فکر نمی‌کنه. اما چرا؟ چون بخش لذت و پاداش مغز ما پایین‌تر از قسمت متفکره. به همین دلیل، وقتی یه مساله‌ای مطرح میشه، اون قسمت پایینیه، زودتر جواب می‌ده و همیشه هم جوابش مشابهه. اما سعی کنید اینبار با قسمت متفکر مغزتون تصمیم بگیرید و به آینده کارهاتون فکر کنید.

ترمیم اعتماد به نفس بعد از جدایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که بر اثر طلاق تغییراتی در زندگی فرد ایجاد می‌شود و فرد ناچار است برای سازگار شدن با شرایط جدید در حوزه های مختلف زندگیش تصمیم‌گیری نماید. در صورتی‌که فرد از اعتمادبنفس پایین رنج ببرد کنار آمدن با جدایی را سخت می‌کند. بعلاوه  حرف مردم و سرزنش‌های آن‌ها  تاثیر مضاعفی بر چنین فردی می‌گذارد. نهایتا تجربه این طرد شدگی های پی در پی  اختیار زندگیش را از دستش خارج می‌کند. بی توجهی به بازسازی اعتماد بنفس پایین موجب می‌شود نتواند رفتارهای هیجانی خود را کنترل نماید و به جای کمک به التیام دردهایش با ورود به ارتباطات موقت و  حتی صیغه با فردی نامناسب شرایط را برای خود بحرانی کند. در صورتی‌که فرد اعتمادبنفس لازم را داشته باشد، می‌داند که باید از جایگیزین های مناسب برای التیام زخم‌هایش استفاده نماید. می‌داند که باید به خودش و زندگیش سر و سامانی دوباره بدهد، پس نیاز جنسی خود را به روشهایی موثر مدیریت می‌کند، و برای اینکه امید خود ا در دستیابی مجدد به عشق از دست ندهد و بتواند با آرامش مسیر بعد از طلاق را طی کند از کمک‌های تخصصی غافل نمی‌شود و روش‌های علمی که در کوتاهتر کردن این دوران کمک می‌کند را بکار می‌گیرد که در رسیدن به آینده دلخواهش متوقف نشود.

طلاق برای هم افراد امری دردناک و سخت است. بازسازی زندگی پس از طلاق روحیه قوی و تلاش و پشتکار زیادی می‌خواهد. در فرایند پذیرش روحی طلاق، شما ممکن است روندی از انکار، خشم، گرایش به بازگشت و افسردگی و ناامیدی را تجربه کنید. حالات روحی مانند عصبی شدن، شوکه شدن، ترس و مرور مکرر خاطرات در این دوران تا حدی طبیعی است. برای ساختن یک زندگی سالم بعد از طلاق، لازم است زمان لازم برای طی شدن فرایند سوگواری عاطفی را به خود دهید، آماده شوید نقش جدیدی را در زندگی بپذیرید و جرات کنید با تنهایی پس از طلاق کنار بیایید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

50 بازدید

285 بازدید

307 بازدید

259 بازدید

461 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

معمولا طلاق، احساس خجالت، اعتماد به نفس پایین و کم دانستن ارزش خود  را به همراه خواهد داشت. شاید پس از طلاق ترس از تنهایی‌تان طبیعی باشد. ممکن است احساس تنهایی و انزوا داشته باشید و یا از افرادی که به شما پشت کرده‌اند متعجب شده‌اید. چنین مواردی طبیعی است؛ با اینحال لازم نیست به همین شکل باقی بماند. اعتماد به نفس و ارج نهادن به خود به داشتن هسته درونی قوی تر بستگی دارد. معمولا موفقیت‌های بیرونی می‌تواند یک هسته ضعیف را پوشش دهد ولی بدون داشتن یک منِ قوی درونی، شادی طولانی مدت و پایدار نخواهد بود. من درونی به دوست داشتن آنچه واقعا هستید، بستگی دارد.

 در واقع همه افرادی که طلاق را به عنوان آخرین گزینه انتخاب می‌کنند، به آینده‌ای بدون درگیری و مشکلات زندگی قبلی خود فکر می‌کنند. اما طلاق و جدایی، فرایندی بسیار سخت برای همه افراد، حتی قویترین آن‌هاست. پس از طلاق از همسر، ممکن است دچار سردرگمی، ناامیدی و افسردگی شده و پیدا کردن راه در زندگی بعد از طلاق برایتان دشوار باشد. در این شرایط شاید صحبت با کسی که بتوانید احساسات منفی خود را با او در میان بگذارید و به کمک او شرایط را مدیریت کنید، ایده خوبی باشد.

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

فهرست مطالب

حتی اگر یک رابطه دیگر  مثل قبل خوب نباشد، طلاق می‌تواند بسیار دردناک باشد چرا که نماینده شکست، نه تنها در زندگی مشترک بلکه در رویاها و تعهداتی است که به آن فکر می‌کردید و پایبند بوده‌اید. روابط عاطفی با درجات بالایی از امید به آینده آغاز می‌شوند. وقتی یک رابطه شکست می‌خورد، ناامیدی، استرس و اندوه عمیقی را تجربه می‌نمایید. طلاق شما را به قلمروی نامعلومی خواهد کشاند. همه چیز مختل می‌شود : زندگی روزمره و مسئولیت هایتان، خانه‌تان، روابطتان با دوستان و خانواده و حتی عاداتتان. همچنین طلاق، عدم قطعیت از آینده را به همراه خواهد داشت. زندگی بدون همراه به چه شکل است؟ آیا می‌توانید فرد دیگری را پیدا کنید؟ آیا تنها خواهید ماند؟ این موارد نامعلوم معمولا از بودن در یک رابطه بد، بدتر به نظر می‌رسد.

این درد، اختلال و عدم قطعیت به معنای آنست که بهبود بعد از  طلاق، سخت خواهد بود و زمان بر است. با این حال مهم است که به خود بگویی که شما از این تجربیات سخت، سربلند عبور خواهید نمود و به عنوان فردی عاقل‌تر و قوی‌تر به زندگی ادامه خواهید داد.

بسیاری از کارشناسان معتقدند، افرادی که طلاق می‌گیرند وارد 5 مرحله از اندوه می‌شوند که بعد از فوت یکی از عزیزان نیز به همین شکل است. این مراحل عبارتند از :

انکار: انکار ممکن است زمانی که هنوز مزدوج هستید، آغاز شود. یک ساز و کار دفاعی برای کنار آمدن با درد (معمولا چون نمی‌توانید باور کنید در حال جدا شدن هستید) است.

خشم: داشتن احساس عصبانیت از حماقت خودتان یا از نپذیرفتن شما توسط همسرتان طبیعی است، اما عصبانیت کنترل نشده یک وضعیت بد را، بخصوص اگر کودکان نیز درگیر بحث باشند، بدتر می‌نماید. متاسفانه بسیاری از وکیلان از همین عصبانیت برای بسط و پیش بردن فرایند طلاق و کسب امتیاز در مباحثات استفاده می‌نمایند. در حالیکه طبیعی است که بخواهید همسرتان را تنبیه نمایید، نهایتا برخلاف آنچه که به شما کمک کند تا بتوانید به ادامه زندگی و ساخت دوباره آن بپردازید، نتیجه عکس خواهد داشت.

مذاکره و چانه زدن: این مرحله‌ای است که، سعی می‌کنید آنچه که رخ داده را اصلاح کنید و  بدون انجام اشتباهات گذشته، دوباره سعیتان را کنید. این مساله منطقی نیست و به ناچار محکوم به شکست است. جدا شدن، قله کوهی از مشکلات، نارضایتی‌ها و مسائلی است که از ماه‌های طولانی ساخته شده و احتمال حل فوری آنها زیاد نیست.

افسردگی: طبیعی است که بعد از طلاق  احساس تنهایی، غم و کنار کشیدن از زندگی روزمره را داشته باشید. وقتی که افسردگی، قابل توجه می‌شود و شروع به تاثیر بر فرزندانتان می‌کند باید به دنبال کمک بیرونی باشید.

پذیرش: آخرین مرحله ناراحتی، زمانی رخ می‌دهد که قبول می‌کنید ازدواجتان خاتمه یافته و رویاها و آرزوهایی که با همسر پیشینتان به اشتراک گذاشته بودید، تمام شده است. در حالیکه ممکن است گه‌گاهی باز هم احساس خشم، گناه یا افسردگی داشته باشید، اما شدت و تکرار این مسائل کمتر خواهد شد و این خود نشانه آنست که شما آماده برداشتن تکه‌های خرد شده‌تان و حرکت به سمت جلو هستید. همچنین نشانه‌ای از شناسایی نقاط قوتتان برای شروع راهی جدید به سوی خوشحالی است. به درجه ای از بی تفاوتی نسبت به همسر قبلی‌تان خواهید رسید.

داستان طلاق هر کسی متفاوت است. ممکن است سالها با کسی زندگی می‌کرده‌اید، شاید یک سال از زندگی مشترکتان می‌گذرد و به همین شکل. ممکن است فرزند داشته باشید یا نداشته باشید. ممکن است طلاق نظر شما بوده باشد و یا نظر شریکتان و یا شاید روی این مساله با هم به تفاهم رسیدید. ممکن است به آرامش رسیده باشید یا قلبتان شکسته باشد یا مقداری از هردو. اما به هر شکلی که به اینجا رسیده‌اید، سوال این است که از اینجا به کجا خواهید رفت؟، چگونه به شناخت از خود خواهید رسید؟، به عنوان یک فرد تنها چه می‌خواهید؟ شکل زندگی جدیدتان چطور است؟ و در مسیر جدید چطور ادامه خواهید داد؟ در اینجا هفت گام اولیه آورده شده است :

هیچ کس با این فکر که “من حتما یک روز جدا خواهم شد!” ازدواج نمی‌کند. حتی اگر در زمان جدا شدن، طلاق همان چیزی بود که می‌خواستید، باز هم طلاق نماینده شکست است. تجربه ازدواج و طلاقتان هر چه که باشد، احساسات ناراحت کننده‌ای وجود خواهد داشت. ممکن است از کارهایی که کرده‌اید یا نکرده‌اید پشیمان باشید و یا به این فکر کنید که اشتباهتان کجا بوده است. با این احساسات زندگی نکنید، ولی اتاقی برای آنها در نظر بگیرید. شکست، شکست است. فضایی خالی وجود داشت که چیزی آن را پر نموده، حال ممکن است آن چیز که این فضا را پر نموده، مطلوبتان نباشد.

بار سنگین رابطه قبلی‌تان را با خود وارد زندگی جدیدتان نکنید. راهی برای توقف  احساس نابودی ازدواجتان، پیدا کنید. این روش می‌تواند صحبت کردن راجع به احساساتتان با فردی دیگر یا متمرکز نمودن انرژی‌تان روی یک فعالیت سالم باشد که از آن لذت می‌برید. ریختن این احساسات به یک گوشه بسیار رایج است ولی باید روی آنها کار کنید یا آنها زندگی‌تان را آلوده خواهد نمود. اگر می‌بینید در مقابل درمان مقاومت می‌کنید، بهتر است در ذهن داشته باشید که درمان به معنای مشکل داشتن یا در بحران بودن نیست.

حقیقت اینست که بسیاری از افراد، پس از طلاق احساس نپذیرفتن خود را دارند. ممکن است فکر کنید مشکلی دارید که نتوانستید رابطه را به سرانجام برسانید. برای اینکه بعد از طلاق طندگی شاد و آرامی داشته باشید باید روی کسب اعتماد بنفس و ایمان آوردن به خودتان و ارزش خودتان کار کنید. این نیز مساله ای است که می‌توانید در درمان به آن برسید.

بخصوص اگر مدت زمانی از ازدواجتان می‌گذرد، ممکن است چیزهایی زیادی را که به عنوان یک فرد تنها از آن لذت می‌بردید را به این دلیل که مناسب زندگی “زن و شوهری” نبود، کنار گذاشته باشید. ممکن است شما از بیرون رفتن لذت می‌بردید، ولی همسرتان بیشتر از در خانه ماندن خوشش می‌آمد. ممکن است شما همیشه از رفتن به تئاتر لذت می‌بردید ولی شوهرتان از آن متنفر بود. فعالیت‌ها و لذات پیش از ازدواجتان چه بود؟ به خاطر رابطه‌تان چه تغییراتی در خودتان ایجاد نمودید؟ سعی کنید از سر گیری علایق قدیمی‌تان را شروع کنید.

طلاق، علیرغم مشکلات و ناخوشایندی‌هایی که به همراه دارد، دوره تغییر زندگی است و روی خوشایندی به همراه دارد که : می‌توان همه چیز را تکاند و سبک جدیدی از زندگی را از آن میان یافت. این موضوع می تواند امتحان کردن یک ورزش جدید، در نظر گرفتن مکان جدیدی برای عبادت یا برگشتن به دانشگاه باشد. البته نمی توانید سریعا همه چیز را رها کنید و بدون ارزیابی کاری را انجام دهید. شاید محدودیت‌های بسیار جدی مانند کودکان (اگر پدر یا مادر هستید)، شغل، و محدودیت مالی (که ممکن است در نتیجه طلاق آسیب دیده باشد) داشته باشید. احتمال این هم وجود دارد که نتوانید خیالاتتان را عملی کنید، ولی تغییراتی نیز وجود دارند که در دسترس شما هستند. راجع به کسی که می‌خواهید باشید فکر کنید همان کسی که پیش از ازدواج بودید یا فردی جدید؟ چه کارهای متفاوتی می‌توانید انجام دهید؟ به جای زندگی در کنار موارد دور از دسترس، آغوشی باز برای تغییرات ممکن داشته باشید.

تنها بودن به معنای منزوی شدن و ندیدن دیگران برای همیشه نیست. این مساله تنها به معنای مزدوج نبودن و یا نداشتن عجله برای این کار است. افراد بسیاری هستند که به تنهایی زندگی می‌کنند و موقعیت‌های ارتباطات اجتماعی بسیاری وجود دارد. امکان انتخاب دوستان جدید و ورود به گروه‌های مختلفی که براساس علاقیاتتان است، فراهم خواهد بود. ابعاد اجتماعی بعد از طلاق می‌تواند بسیار غنی باشد.

بخصوص اگر برای مدت زمان طولانی مزدوج بوده‌اید، احتمالا هر کدام از شما بخش‌هایی از زندگیتان را مدیریت می‌نموده‌اید. اکنون این شمایید که باید تمامی این کارها را انجام دهید و احتمالا همه چیز به صورت تمام و کمال نخواهد بود؛ ولی مشکلی نیست. اگر شریکتان مسئول مالی زندگیتان (کسب آن، مدیریت آن و سرمایه گذاری آن) بود ، با قلمروی گسترده ای از  مسئولیت‌ها و چیزهایی که نیاز به یادگیری دارد، روبرو خواهید شد. سر و کله زدن با این مسائل می‌تواند به شما اعتماد به نفس ببخشد. لازم نیست همه این کارها را به تنهایی انجام دهید. کمک بگیرید. حتی اگر اشتباه کردید و برای مثال پول زیادی برای یک ماشین پرداختید، می‌توانید از این تجربه یاد بگیرید. اشتباهات به شما توانایی زندگی خواهد داد و به شما نحوه مدیریت تنهایی را خواهد آموخت.

چطوری بعد از جدایی عاطفی، یک زندگی جدید بسازید.

 

 

افسردگی بعد از جدایی عاطفی.

سارا، 8 ماهه که از یه رابطه عاطفی 4 ساله بیرون اومده. اون تقریبا اکثر روزها حالش بده و با وجود گذشت 8 ماه، احساس می‌کنه هر روز حالش بدتر از دیروزه. اون قبلنا یه دختر شاد و فعال بوده، یه نقاش فوق‌العاده که تابلوهای بسیار زیبایی می‌کشیده، اما بعد از جدایی حتی دستش به سمت قلمو هم نمی‌ره.

 ترس از شکست دوباره.

میلاد، یکساله که از یه رابطه عاطفی بیرون اومده. اون دیگه حاضر نیست با هیچ دختر دیگه‌ای آشنا بشه و قید ازدواج و آشنایی رو زده؛ چون فکر می‌کنه که ممکنه دوباره همین اتفاق بیافته و دوست نداره دوباره اون غم و احساسات منفی بعد از جدایی رو تجربه کنه.

 زندگی پر از درد و رنجه.

اسم یکی از کتاب‌های پرفروش در حوزه روان‌شناسی و توجه‌آگاهی، این هست: «زندگی پر از درد و رنجه». ممکنه که در نگاه اول فکر کنید عجب نگاه منفی‌ای به زندگی! اما منظور اصلی دکتر کابت‌زین از این عنوان اینه که زندگی پر از اتفاقاتی هست که گاها ناخوشاینده و این طبیعت زندگیه. کار ما اینه که از دل این اتفاقات ناخوشایند، زندگی خوبی برای خودمون رقم بزنیم.

 برای پشت سر گذاشتن این احساسات، چی کار کنیم؟

حالا برسیم سر داستان سارا و میلاد. معمولا بعد از پایان یافتن یک رابطه عاطفی، این احساسات ایجاد می‌شه، ولی همیشه گفتیم که اگه راه رو درست برید، بعد از حدود 6 ماه به بهبودی نسبی می‌رسید و می‌تونید زندگیتون رو دوباره از سر بگیرید. اما چطوری؟

 افسردگی مثل یه چرخه، ادامه پیدا می‌کنه.

افسردگی باعث می‌شه که ما خیلی از کارهایی خوشایندی که قبلا انجام می‌دادیم رو دیگه انجام ندیم. مثلا، اگه قبلا ورزش می‌کردیم یا با دوستامون قرار می‌گذاشتیم دیگه این کارها رو نکنیم. این خودش باعث می‌شه خلق ما غمگین‌تر و افسرده‌تر شه؛ و همین باعث میشه، ارتباطمون رو کمتر کنیم و … . می‌بینید، حال بد مثل یه چرخه ادامه داره و اگه جلوشو نگیرید، روز به روز بدتر می‌شه!

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

 چه کارهایی برای حال بهتر انجام دادید؟

قطعا این موضوع رو شنیدید که هیچ کاری بدون تلاش به دست نمی‌یاد؛ پس اگه می‌بینید که حالتون بهتر نشده، بگردید و ببینید چه کارهایی می‌تونستید برای حال بهترتون انجام بدید، اما ندادید؟ آیا برای شکستن این چرخه معیوب کاری انجام دادید؟

 چرخه معیوب رو بشکنید.

دید منفی نسبت به ارتباطات آینده، ترس از ارتباط مجدد، افسردگی به خاطر از دست رفتن رابطه و … همگی مثل یه چرخه ادامه پیدا می‌کنند و تا زمانی که کاری براش نکنید، همینطوری کار خودشون رو انجام می‌دن. اما برای متوقف کردن این چرخه چه کار می‌شه کرد؟

 قوی‌تر از خواسته‌های ذهنیتون باشید.

فرض کنید یکی از دوستاتون که سابقا خیلی با هم رفت و آمد داشتید، شما رو به مهمونی دعوت کرده؛ قاعدتا بدن ما دنبال لذت آنیه؛ یعنی چی؟ یعنی تو ذهنتون به شما می‌گه که: «به جاش بگیر بخواب؛ کی حال داره پاشه حاضر شه و …». اما شما باید در مقابل این وسوسه مقاومت کنید و چرخه رو یه جا متوقف کنید.

 به بلندمدت فکر کنید.

همون طوری که گفته شد، بدن ما دنبال لذت‌های لحظه‌ای و خیلی به آینده فکر نمی‌کنه. اما چرا؟ چون بخش لذت و پاداش مغز ما پایین‌تر از قسمت متفکره. به همین دلیل، وقتی یه مساله‌ای مطرح میشه، اون قسمت پایینیه، زودتر جواب می‌ده و همیشه هم جوابش مشابهه. اما سعی کنید اینبار با قسمت متفکر مغزتون تصمیم بگیرید و به آینده کارهاتون فکر کنید.

ترمیم اعتماد به نفس بعد از جدایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که بر اثر طلاق تغییراتی در زندگی فرد ایجاد می‌شود و فرد ناچار است برای سازگار شدن با شرایط جدید در حوزه های مختلف زندگیش تصمیم‌گیری نماید. در صورتی‌که فرد از اعتمادبنفس پایین رنج ببرد کنار آمدن با جدایی را سخت می‌کند. بعلاوه  حرف مردم و سرزنش‌های آن‌ها  تاثیر مضاعفی بر چنین فردی می‌گذارد. نهایتا تجربه این طرد شدگی های پی در پی  اختیار زندگیش را از دستش خارج می‌کند. بی توجهی به بازسازی اعتماد بنفس پایین موجب می‌شود نتواند رفتارهای هیجانی خود را کنترل نماید و به جای کمک به التیام دردهایش با ورود به ارتباطات موقت و  حتی صیغه با فردی نامناسب شرایط را برای خود بحرانی کند. در صورتی‌که فرد اعتمادبنفس لازم را داشته باشد، می‌داند که باید از جایگیزین های مناسب برای التیام زخم‌هایش استفاده نماید. می‌داند که باید به خودش و زندگیش سر و سامانی دوباره بدهد، پس نیاز جنسی خود را به روشهایی موثر مدیریت می‌کند، و برای اینکه امید خود ا در دستیابی مجدد به عشق از دست ندهد و بتواند با آرامش مسیر بعد از طلاق را طی کند از کمک‌های تخصصی غافل نمی‌شود و روش‌های علمی که در کوتاهتر کردن این دوران کمک می‌کند را بکار می‌گیرد که در رسیدن به آینده دلخواهش متوقف نشود.

طلاق برای هم افراد امری دردناک و سخت است. بازسازی زندگی پس از طلاق روحیه قوی و تلاش و پشتکار زیادی می‌خواهد. در فرایند پذیرش روحی طلاق، شما ممکن است روندی از انکار، خشم، گرایش به بازگشت و افسردگی و ناامیدی را تجربه کنید. حالات روحی مانند عصبی شدن، شوکه شدن، ترس و مرور مکرر خاطرات در این دوران تا حدی طبیعی است. برای ساختن یک زندگی سالم بعد از طلاق، لازم است زمان لازم برای طی شدن فرایند سوگواری عاطفی را به خود دهید، آماده شوید نقش جدیدی را در زندگی بپذیرید و جرات کنید با تنهایی پس از طلاق کنار بیایید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

50 بازدید

285 بازدید

307 بازدید

259 بازدید

461 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

راحت نیست جدا شدن از فردی که دوستش دارید و به دلایل مختلف مجبور به نبودن در کنارش هستید. این جدایی می تواند پس از نامزدی و چند سال در کنار هم بودن باشد، یا پس از چندین سال زندگی مشترک زیر یک سقف روی دهد. هر چه هست، درد و عوارض روحی بسیاری به دنبال دارد. افرادی که در این شرایط قرار دارند باید کارهای بسیاری انجام دهند تا روند عادی زندگیشان به هم نریزد. باید در عین انجام کارهای همیشگی، سختی های ناشی از جدایی را نیز به دوش بکشند و زیر این بار خم نشوند، که حتی پیشرفت کنند و بالا بروند.

برای این منظور باید از مشاور، بزرگ ترهای عاقل یا دوستان کارشناس کمک گرفت. مطالعه در این زمینه نیز کمک کننده است. به همین منظور، برخی راهکارها را برایتان نوشته ایم، بلکه کمک حالتان باشند.

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

بازیابی سلامت پس از جدایی

چرا شدن تا این اندازه دردناک است؟ حتی زمانی که رابطه دو طرف دیگر خوب نیست و از صمیم قلب می خواهند جدا شوند، پس از جدایی درد بسیاری متحمل می شوند. دلیل آن چیست؟ جدا شدن نارحت کننده است زیرا انسان حس از دست دادن دارد. حس باخت. حس نداشتن رویاها، آرزوها و تعهدات دوطرفه. رابطه های عاشقانه با هزار و یک امید برای آینده بهتر آغاز می شوند و با همان هیجان پیش می روند. وقتی چنین رابطه ای در هم شکسته می شود، انسان ناامیدی بسیار عمیق، استرس و اندوه را تجربه می کند.

جدایی انسان را وارد دنیای نامعلومی می کند. همه چیز گویی از هم گسیخته شده و روند زندگی عادی همچون گذشته نیست. مسوولیت ها، کارها، خانه و حتی رابطه شما با دوستان و اعضای خانواده همانند قبل نخواهد بود. حتی شناسنامه تان نیز تغییر می کند. تغییرات پس از طلاق در همه عرصه های زندگی فردی شخص تاثیر می گذارند.

گویا طوفانی می آید و همه چیز را به هم می ریزد و شما می مانید با یک دنیا به‌ریختگی های فکری و جسمی و روحی. چگونه می توان بدون شریک عاطفی خود زندگی کرد؟ آیا فرد دیگری می تواند جای او را بگیرد؟ آیا تا همیشه تنها خواهید ماند؟ این بلاتکلیفی ها و ندانستن ها بسیار بدتر از رابطه ناراحت کننده ای هستند که آن را به هم زده اید.

احیا شدن روح و جسم پس از طلاق و جدایی دشوار است و به زمان نیاز دارد. اما یک نکته بسیار مهم هست که باید بدانید و همیشه آن را زنده در ذهن خود نگه دارید؛ این که «خواستن توانستن است». باید بخواهید و اراده کنید تا دوباره برخیزید. باید به جلو پیش بروید. زندگی همیشه جریان دارد. با جریان زندگی حرکت کنید. صبور باشید و به تدریج، سلوک و بازیابی روحیه خود را آغاز کنید.

راه هایی برای تحمل درد طلاق

این را درک کنید که ناراحت بودن شما کاملا طبیعی است.این را باور کنید که داشتن احساساتی همچون غم، عصبانیت، خستگی، ناامیدی و گیج بودن بسیار عادی و نرمال است. حتی این احساسات می توانند بسیار شدید و تکانشی بروز کنند. شما اضطراب آینده را دارید و این موجب بروز این مشکلات می شوند.

به خود استراحت بدهید

این را بدانید که شما همچون قبل کارایی و خلاقیت ندارید. حداقل برای یک مدت کوتاه. پس بهتر است کمتر به خود فشار بیاورید و سعی کنید کمتر از قبل کار کنید و مسوولیت به عهده بگیرید. برای دوباره برخواستن و انرژی گرفتن به خود کمی فرصت بدهید.

در این مسیر تنها نباشید

در این دوران تنهایی کشنده است. باید احساسات و حالت های روحی خود را با دوستان یا اعضای خانواده تان در میان بگذارید. آنها می توانند در این مسیر به شما کمک کنند. وارد جمع هایی بشوید که بتوانند از لحاظ روحی به شما کمک کنند. این که خود را از همه دور کنید باعث می شود تا تمرکز، خلاقیت، انرژی و حتی رابطه های دوستانه خود را از دست بدهید. از اینکه بیرون بروید و در میان انسان های مختلف باشید، نترسید. با آدم های جدید آشنا شوید و سعی کنید به این ترتیب روحیه خود را به تدریج به دست بیاورید.

برای رابطه از دست رفته سوگواری کنید

عزاداری کردن برای از دست دادن یک زندگی یا جدایی از فرد موردعلاقه، بسیار طبیعی است. این مراسم می تواند در نتیجه موارد زیر باشد:

• مصاحبت، همدم بودن و هم‌نشینی و تجربیات مشترک را از دست دادن

• از دست دادن حمایت که می تواند مالی، احساسی، عقلی، اجتماعی یا احساسی باشد

• از دست دادن امید، برنامه های آینده و رویاها

برای از دست دادن همه اینها برای خود مراسم سوگواری برپا کنید. یک بار برای همیشه گریه کنید. شاید این هراس را داشته باشید که این حس تنهایی و تاریکی تا ابد در وجود شما باقی بماند؛ شاید این درد تا همیشه تازه بماند یا شاید نتوانید تاب بیاورید این از دست دادن را. اما بدانید همه این افکار قابل انتظار و کاملا طبیعی هستند. درد کشیدن برای جدایی به شما کمک می کند تا راحت تر رابطه قدیمی و از دست رفته را فراموش کنید. هرچه قدر هم که غم و ناراحتی شما پایدار باشد، بالاخره کمرنگ می شود و از بین می رود.

راه هایی برای سوگواری پس از جدایی

با احساسات خود نجنگید

زندگی فراز و فرودهای بسیاری دارد. این کاملا طبیعی است که پس از جدایی این فراز و فرودها را بیشتر حس کنید و درون خود نیز شاهد آنها باشید. گاهی ممکن است عصبانی باشید، گاهی غمگین. یک روز خوب و شاد و روز دیگر سرگشته و پریشان. مساله مهم در این جا این است که این حس ها را درک کنید و آنها را تشخیص دهید. برخی از این احساسات بسیار دردناک هستند. اما آنها را نادیده نگیرید این کار باعث می شود تا دوران غمگینی شما بیشتر و طولانی تر شود.

در مورد احساسات خود حرف بزنید

شاید برایتان دشوار باشد در مورد احساسات خود با دیگران حرف بزنید اما بسیار مهم و ضروری است در این رابطه با دیگران سخن بگویید. وقتی بدانید هستند افرادی که احساسات شما را می دانند و دردتان را درک می کنند باعث می شود تا کمتر حس تنهایی داشته باشید و درد کمتری متحمل شوید. یادداشت کردن احساسات باعث می شود تا به نوعی حرف های دل خود را بیان کنید و احساس سبکی بیشتری خواهید داشت.

بیشتر بخوانید :

آیا بعد از طلاق زن آسیب می بیند یا مرد؟

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

چگونه با فرزندم در مورد مرگ یا طلاق حرف بزنم؟

نحوه برخورد با خانواده شوهر بعد از طلاق

بدانید هدف نهایی برای شما حرکت کردن و به جلو رفتن است

اینکه احساسات منفی خود را بدانید و آنها را برای دوستان خود بازگو کنید خوب است، اما در همین مرحله باقی نمانید و این نشود کار هر روز شما. این را بدانید گرفتار شدن در احساسات منفی همچون سرزنش، عصبانیت و ناخشنودی موانع بسیار بزرگی در راه پیبشرفت شما هستند. باید هرچه سریع تر آنها را برطرف کنید و به جلو پیش بروید.

این را به خود یادآوری کنید شما آینده خوبی در پیش دارید

جدا شدن از شریک عاطفی به معنای تمام شدن دنیا نیست. همه آدم ها امیدها و رویاهای بسیار در سر دارند. نباید چیزی مانع از رسیدن به آنها بشود. حتی در دوران سوگواری نیز باید به آینده و امیدهای خود فکر کنید. باید سعی کنید اهداف جدید برای خود تعیین و در راستای تحقق آنها حرکت کنید.

میان واکنش های طبیعی و افسردگی فرق قایل شوید

سوگواری، اشک، گریه، بی تابی و آشفتگی پس از جدایی کاملا نرمال و طبیعی است، اما پس از مدتی برطرف می شوند. این ناراحتی ها هر روز بیشتر از قبل از زندگی فرد بیرون می روند و فردی که شریکش را از دست داده است، پس از مدتی به زندگی نرمال خود بازخواهد گشت. اما اگر هیچ پیشرفتی در زندگی و حالت های روحی خود مشاهده نمی کنید، شاید دچار افسردگی شده باشید.

برای تحمل درد جدایی از دیگران کمک بخواهید

حضور و کمک اطرافیان پس از طلاق و جدایی بسیار ضروری است. در این مرحله از زندگی انسان تصور می کند تنهاترین موجود روی زمین است. جدا کردن خود از دیگران نیز بر سخت تر جلوه کردن این موضوع نیز می افزاید. هرگز در این مسیر تنها نمانید و درخانه خود را به روی دوستان و خانواده نبندید.

دوستان قابل اعتماد و البته فهمیده را انتخاب کنید تا درد جدایی را برای خود هموار کنید. افرادی که آینده روشن را برای شما به تصویر بکشند و این امید را بدهند که می توانید در آینده رابطه های بهتر و سالم تری را تجربه کنید.

با افرادی معاشرت داشته باشید که از شما حمایت کنند، برایتان ارزش قایل شوند و انرژی بدهند

اطراف خود را از آدم هایی پر کنید که احساسات مثبت و نگاه درستی به زندگی دارند و با صبر و حوصله به حرف های شما گوش می دهند. بسیار مهم است که در بیان احساسات درونی خود و افکاری که در مغزتان پرسه می زنند احساس راحتی داشته باشید. باید سعی کنید راحت باشید و برای مورد قضاوت قرار گرفتن از طرف آنها هیچ نگرانی نداشته باشید.

در مواقع لازم از نیروهای خارجی کمک بگیرید

منظور از نیروهای خارجی، مشاور، روانشناس یا گروه های حمایت کننده هستند. یکی از مسایل مهم زندگی شما در این دوران، داشتن مکانی است که در آنجا احساس راحتی داشته باشید.

ایجاد رابطه های دوستانه جدید

اگر احساس می کنید به واسطه طلاق یا جدایی برخی از دوستان و ارتباطات اجتماعی خود را از دست می دهید، به دنبال انسان های جدید باشید. افرادی را پیدا کنید که علاقه مندی های مشترک دارند و می توانند موجب خوشحالی شما شوند. به گروه هایی ملحق شوید که قبلا ارتباطی با آنها نداشته اید.

مراقبت از خود پس از طلاق

طلاق و جدایی یکی از رویدادهای پراسترس در زندگی است که روند زندگی را به کل تغییر می دهد. پس از این اتفاق تلخ، باید از مسیری که سال ها در آن در حال حرکت بوده اید، باز گردید و راه دیگری آغاز کنید. همه چیز زندگی آدم به هم می ریزد. این کار باعث می شود تا فرد از لحاظ جسمی و روحی بسیار آسیب پذیر بشود.

خودتان را همچون فردی که سرماخورده است، تیمار کنید. از خود مراقبت کنید. زیاد استراحت کنید و موقعیت های استرس‌زا را تا حد امکان کاهش دهید. حجم کاری خود را کم کنید تا دوباره احیا شوید. مراقبت از خود را بیاموزید. همه انسان ها توان این را دارند تا خود را از درد و ناراحتی بیرون بکشند. به خود اعتماد کنید و به جلو پیش بروید. در ادامه نیز برخی راهکاری موثر در این مسیر را برایتان نوشته ایم.

از مخدر، سیگار یا الکل دوری کنید

برای تحمل درد جدایی لازم نیست به این مواد پناه ببرید. این موارد برای مدت کوتاه می توانند تسکین بخش باشند و پس از مدتی اثر خود را از دست می دهند. در ضمن اینکه برای سلامت جسم و روح شما نیز مضر هستند و نه تنها باری از روی دوشتان برداشته نمی شود، بلکه باعث می شود تا ضررهای بیشتری را متحمل شوید. به روش های سالم تر تکیه کنید.

اجازه دهید زمان بگذرد

در چند ماه اول پس از طلاق، هیچ تصمیمی اتخاذ نکنید. تصمیماتی همچون تغییر شغل، نقل مکان از شهر یا کشور خود یا تصمیمات مهمی همچون این موارد. باید سعی کنید از نظر فکری و روحی به یک ثبات و تعادل برسید و سپس برای موضوعات مهم زندگی تصمیم گیری کنید.

علاقه مندی های جدید بیابید

هنگامی که درد جدایی تا اندازه ای ساکت شد و حالتان کمی بهتر شد، دنبال یافتن علاقه مندی ها و فعالیت های جدید باشید. فعالیت در حوزه های مورد علاقه باعث لذت بردن از زندگی می شود و در بهبود روحیه شما تاثیر بسیار دارد.

هر روز زمانی را برای تربیت خود اختصاص دهید

هر روز برای انجام فعالیت هایی که موجب آرامش شما می شوند و روحتان را تسکین می دهند، زمان تعیین کنید. در طبیعت و فضای سبز پیاده روی کنید. موسیقی خوب گوش کنید و دوش آبگرم بگیرید. بروید ماساژ یا کتاب مورد علاقه تان را مطالعه کنید. زمانی از شبانه روز خود را به استراحت و رسیدگی به خود اختصاص دهید.

به علاقه مندی خود توجه کنید

از هر فرصتی برای بیان احساسات خود استفاده کنید. به اعتقادات و خواسته های خود احترام بگذارید و به آنها افتخار کنید. اهدافی متفاوت از آنچه با شریک خود می خواسته اید، تعیین کنید. به هرآنچه فکر می کنید برایتان خوب نیست نه بگویید و به هیچ وجه هم حس گناه نداشته باشید.

روال عادی زندگی خود را حفظ کنید

طلاق یا جدایی در همه عرصه های زندگی فرد تاثیر منفی دارند. اما باید سعی کنید روند عادی زندگی خود را حفظ کنید.

انتخاب های سالم داشته باشید

پس از طلاق به سادگی می توانید روی عادت های خوب و سالم زندگی خود پا بگذارید. خوردن غذاهای ناسالم، ورزش نکردن، نداشتن خواب درست و … اما تاحد امکان وارد این حوزه ها نشوید. سعی کنید روند سالم زندگی خود را ادامه دهید و همیشه و در هر شرایطی انتخاب های درست داشته باشید.

بیشتر بخوانید :

پیامد های اجتماعی طلاق

پيامدهاي طلاق و جدايي زوجين

چگونگه بعد از پایان یافتن رابطه یا طلاق به زندگی ادامه دهیم؟

درس هایی که باید پس از طلاق آموخت

هنگامی که روح در فشار و پریشان‌حالی است، درس های زیادی از زندگی می توان آموخت. از آنجا که فرد جدا افتاده از معشوق احساس تهی و خالی بودن دارد، احساس می کند دیگر هرگز روی خوشبختی را نخواهد دید. اما این طور نیست. همیشه و در هر لحظه دنیا در حال تغییر است. هیچ شرایطی پایدار نیست.

حتی خود انسان نیز از بین می رود و مرگ وجود او را فرا می گیرد. پس این را باور کنید که می توان دانه ای جدید کاشت و آن را پرورش داد. این شرایط به فرد کمک می کند تا شناخت بهتری از خود داشته باشد و ایرادات رفتاری، فکری و اعتقادی خود را بهتر درک کند. این سختی ها باعث می شود فرد صبورتر و قوی تر شود. پس از این مرحله می فهمید که تصمیمات شما می توانند بر روند زندگی شما چه تاثیراتی داشته باشند.

 



 

احساس شما چيست؟
 

چگونه طلاق زندگي‌ام را دگرگون کرد؟
 

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

چگونه مي‌توان بحران طلاق را آسان‌تر از سر گذراند؟
 


 

زندگی بعد از طلاق برای بسیاری از افراد نا ممکن به نظر می‌رسد. بعد از طلاق و جدایی از همسر تازه همه چیز شروع می‌شود. از روز طلاق به بعد احساسات جدید منفی یا مثبتی را تجربه خواهید کرد. این احساسات آنقدر دارای نوسان هستند که گاهی اوقات از متضاد بودن این احساسات، سردرگم و مبهوت می‌شوید. حتی اگر جدایی و طلاق حقوقی را به سادگی انجام داده‌باشید، گذر کردن و پذیرش این تغییر چالش‌هایی را برای شما به وجود می‌آورد. در ادامه بهترین روش‌ها برای کاهش آسیب‌های طلاق را شرح داده‌ایم. پیشنهاد می‌کنیم در این زمینه مقاله آسیب های طلاق را مطالعه کنید.

بر اساس تحقیقات انجام شده برای بازگشت به زندگی بعد از طلاق باید از هجده گام بگذرید تا بتوانید همان آدم اول قبل از ادواج و حتی بهتر از آن شوید. در ادامه هجده گامی که برای افرادی که طلاق گرفته‌اند اتفاق می افتد، آمده‌است:

ابتدا حس می‌کنید که یک کابوس می‌بینید که هر لحظه ممکن است تمام شود و هر لحظه منتظر از خواب پریدن و تمام شدن این کابوس هستید. واقعیت را نمی‌پذیرید و باورتان نمی‌شود که این تغییر در زندگیتان اتفاق افتاده است.

بعد از اینکه پذیرفتید که واقعا جدا شده‌اید، ترس از زندگی پیش رو شروع می‌شود. ترس‌هایی مانند اینکه نکند نتوانم به تنهایی از عهده زندگی جدید و مسائلش بر بیاییم. اگر خانم باشید ممکن است این ترس برایتان به وجود بیاید که چگونه بعد از طلاق مخارج خود را تأمین کنید و یا چگونه مشکلات مالی را مدیریت کنید. همچنین در صورتی که فرزند داشته‌باشید این نگرانی وجود دارد که چگونه می‌توانید به تنهایی به تربیت او بپردازید.

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

بعد از شروع شدن ترس‌ها و قبول واقعیت، دست به هر کاری برای فرار از واقعیت می‌زنید. کارهایی مانند اعتیاد به مواد مخدر، روابط جنسی متعدد و پر خطر، کار‌های هیجانی و … ممکن است بروز پیدا کند. که این کارها معمولا در کوتاه مدت نتیجه بخش ولی در بلند مدت نتایج خوبی را به همراه نخواهد داشت.

بعد از اینکه راه حل‌هایتان برای زندگی مستقل نتیجه نداد، احساس تنهایی می‌کنید. حس می‌کنید دنیا به آخر رسیده و احساس می‌کنید که کسی نیست شما را آن گونه که انتظار دارید درک کند. در این زمینه مطالعه مقاله درمان تنهایی می‌تواند اطلاعات مفیدی را در اختیارتان قرار دهد.

معمولا برای رفع تنهایی به دنبال راهی می‌گردید تا آن را به شیوه‌ای که به نظر خودتان درست می‌آید، پر کنید. گاهی با پیدا کردن و مصاحبت با دوستان قدیمی این اتفاق رقم می‌خورد. گاهی نیز ممکن است به دنبال معشوقه قدیمی‌تان که پیش از ازدواج با او در ارتباط بودید، بروید و او را جستجو کنید. ملاقات با دوستان مشترک بین شما و همسر سابقتان می‌تواند مشکل آفرین باشد.

هنگامی که جدا شدید معمولا این حس به شما دست می‌دهد که نمی‌توانید با حس‌های منفی و احساس گناه مقابله کنید. این که تمام اتفاقات منفی ناشی از طلاق را به خود نسبت می‌دهید و حالتان بد‌تر و بدتر می‌شود. در حالی که طلاق مانند تمام اتفاقات دیگر می‌تواند صرفا یک اتفاق باقی بماند و تأثیرات مخربی بر زندگی نداشته‌باشد. هر چند که این کار نیازمند تلاش و صبر بسیار است. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه احساس گناه کلیک کنید.

به دلایل مختلف در این مرحله تمام غم‌ها و اندوه‌های ناشی از طلاق به شما هجوم می‌آورند. اینجا احساس می‌کنید که انگار یک چیز ارزشمند و بسیار عزیزی را از دست داده‌اید. این را باید بپذیرید که همیشه پس از یک از دست دادن، داشتن احساس غم  طبیعی است.

بعد از احساس غم احساس بعدی که فرصت بروز می‌یابد، خشم است. خشم بابت گرفتن حق زندگی شاد و سرشار از آرامش که معمولا محکوم اصلی در نبود آن، همسر سابقتان است. واقعیت این است، زمانی که طلاق صورت می‌گیرد، افراد خشم‌هایی در خود احساس می‌کنند که در درون خود انباشته شده و هیچ وقت فرصت بروز نیافته‌اند.

در واقع افراد هر چقدر هم زمان جدایی فرد جسوری باشند معمولا خشمی در درون خود احساس می‌کنند. این خشم می‌تواند از ناگفته‌ها، ناحقی‌ها، توهین‌ها و… نشأت بگیرد. ممکن است احساس کنید که اگر این خشم به شیوه‌ای مناسب و درست تخلیه نشود بعدا، باعث انباشتن خشم، سرکوب شدن و انفجار بی موقع خشم می‌شود. در نتیجه می‌بایست سعی کنید خشم‌های خود در هنگام طلاق به شیوه درست هدایت کنید.

حال زمان رها کردن رسیده‌است. اینجا از نظر فیزیکی جدا شده‌اید اما هنوز از نظر ذهنی برای رهایی نیاز به زمان و درمان مناسب دارید. در صورتی که درمانی برای آسیب‌های روحی روانی در این مرحله صورت نگیرد، با مشکلات بیشتری در آینده مواجه خواهید شد.

این گام، گام حس‌های مثبت است که در ادامه‌ی این راه به آن می‌رسید. اینکه با ارزش هستید و لایق بهترین زندگی‌ها می‌باشید.

در اینجا می‌خواهید آثار زندگی قبلی را از زندگی خود پاک کنید. به این دوره، دوره انتقال می‌گویند. یعنی انتقالی که با طغیان و تحول همراه است.

در این گام است که دیگر نمی‌خواهید بر روی چهره خود نقاب بزنید. نه نقاب قهرمان بودن و نه نقاب قربانی بودن. دیگر به خود نمی‌گویید که «طلاق و جدایی از همسر بر روی من هیچ تأثیری ندارد» و یا سعی نمی‌کنید باور هیولا بودن همسر سابقتان را در ذهن خود پرورش دهید. 

در اینجاست که کم کم خود را لایق دوست داشتن و دوست داشته شدن می‌دانید و باور می‌کنید آدمی هستید که ممکن است در نظر دیگران دوست داشتنی هم به نظر برسید.

حال زمان آن فرا رسیده‌است که به جنس مخالف اعتماد کنید. توجه داشته باشید که برای هر شخصی می‌تواند این مورد به دلیل عمیق بودن آسیب‌های عاطفی که خورده و زخم‌هایی که تحمل شده‌است، متفاوت باشد.

میل جنسی یک ویژگی خدادادی است که بعد از طلاق قاعدتا با آن مواجه می‌شوید و ممکن است با این مسئله دچار چالش‌های ذهنی متعددی شوید. با حل کردن این چالش‌ها می‌توانید به تعادل کافی برسید.

در این مرحله علاوه بر استقلال مالی و فیزیکی می‌توانید از نظرذهنی نیز به یک استقلال نسبی دست پیدا کنید. یعنی خود را به عنوان یک شخصی جدا و مستقل در جامعه و دارای حقوق طبیعی انسانی بپذیرید.

زمانی که از نظر ذهنی مستقل شدید، می‌توانید به صورت هدف‌مند عمل کنید و هدف‌هایی را برای خود ترسیم کنید که اغلب در گذشته موفق به انجام آن‌ها نشده‌اید و حال که احساس مستقل بودن می‌کنید، آن را به سر انجام برسانید.

در این مرحله که مرحله آخر است خود را از بند تمام چیزهایی که پیرامون طلاق بوده رها می‌کنید و درست مانند پرنده‌ای که می‌خواهد در آسمان پرواز کند، رها و آزاد می‌شوید. اینکه همه می‌توانند از تمام این مراحل به راحتی عبور کنند یا نه، کاملا به تفاوت‌های شخصیتی بر می‌گردد. همیشه نمی‌توان گفت که این مراحل را به انتها خواهید رساند.

بلکه ممکن است در هر کدام از این مراحل مانند انکار، رفتن در لاک تنهایی یا عدم ارتباط درست با جنس مخالف با مشکل مواجه شوید. به واسطه‌ی توانایی‌ها و تفاوت‌های فردی می‌توان این مراحل را طی کرد. در یک فرد ممکن است یک سال و در شخص دیگر چهار سال طول بکشد. اما هر تغییری نیازمند صبر است. دریافت مشاوره روانشناسی و مشاوره طلاق گذر کردن از هر کدام از این گام‌ها را برای شما سریع‌تر و آسان‌تر می‌کند.

در هر کدام از این مراحل چالش‌ها و آسیب‌هایی برای افراد به وجود می‌آید که نحوه واکنش به آن‌ها در زنان و مردان متفاوت است. همچنین آسیب‌ها برای مردان، زنان و کودکان متفاوت است. تثبیت در هر یک از مراحل بالا می‌تواند منجر به بروز مشکل و بحران در زندگی شود. می‌توانید مقاله زنان بعد از طلاق را مطالعه کنید.

همچنین واکنش‌های افراد بعد از طلاق در بروز و یا تشدید آسیب‌ها نقش دارد. مردان بعد از طلاق معمولا گرایش دارند ناراحتی‌های خود را سرکوب کنند و به سمت دوستان خود و وقت گذراندن با آن‌ها گرایش دارند. احتمال بروز رفتارهای پر خطر در مردان بیشتر است. برای اطلاع بیشتر در زمینه واکنش مردان بعد از جدایی کلیک کنید.

در ادامه اقداماتی که به شما برای بازگشت به زندگی بعد از طلاق کمک می‌کند آورده شده‌است:

1- پرداختن به سلامتی روحی و جسمی تا حد امکان

2- بازسازی منزل و تغییر دکوراسیون منزل در حدی که بتوانید از پس آن بر آیید و در روحیه شما نیز تاثیر مثبت داشته باشد.

3- مدیریت مالی و سر و سامان دادن به زندگیتان از لحاظ مالی

(اگر که خانم هستید تلاش کنید از نظر مالی استقلال پیدا کنید. و شغل مناسب و در خور توجه برای خدو پیدا کنید و اگر آقا هستید که سعی در مدیریت بهتر مخارج داشته باشید. به هیچ عنوان خرج و مخارج خود را وابسته به مسائل هیجانی نکنید.)

4- سعی کنید هدف‌های بلند مدت و کوتاه مدت را برای خود تعریف کنید.

5- معاشرت را با اطرافیان قطع نکنید. سعی کنید با خانواده و بستگانتان که البته بی حاشیه‌تر و امن‌تر هستند رفت و آمد داشته باشید.

6- در کل به خودتان فرصت ایجاد تغییر بدهید‌. هیچ تغییری ناگهانی و به یک باره اتفاق نمی افتد.

در بسیاری از جلسات مشاوره طلاق با افرادی مواجه هستیم که بعد از طلاق توانایی بازگشت به زندگی عادی خود را از دست می‌دهند. این افراد به دلیل زخم‌ها و آسیب‌های روحی که در رابطه قبلی خود متحمل شده‌اند، باور دارند که دیگر آن آدم سابق قبل از ازدواج نیستند. به همین دلیل خود را لایق داشتن یک زندگی ایده آل نمی‌دانند.

مشاوره روانشناسی و مشاوره طلاق به این افراد کمک می‌کند تا بتوانند درد‌ها و رنج‌های ناشی از رابطه قبلی را پشت سر بگذارند و به زندگی خود بازگردند. متخصصین مرکز مشاوره روانشناسی هنر زندگی آماده است تا با استفاده از خدمات مشاوره تلفنی و حضوری خود پاسخگوی شما در هر جایی که هستید باشد.

برای دریافت مشاوره در زمینه بازگشت به زندگی بعد از طلاق می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.

سلام 4 ماه با سه بچه به طور توافقی از/همسرم جدا شدم مدت 4 سال با من زندگی نمی کرد شنیدم زنوصیغه کرده بعد به خاطر نفقه وضمانت 40 میلیون پیدایش کردم 4 مهره کمرم شکوند بادهمان خانم رضایتش دادم برگرده ولی برنگشت وبرج 10 طلاقم داد بسیار دوستش/دارم با لباس وعکسش زندگی میکنم میگه چون ادره ام فهمیده من زنوصیغه کردم طلاقت دادم حالا دوست دارم شوهرم برگرده

سلام
این موضوع بسیار موضوع خاصی است که در کامنت برتی پاسخ نمیشود کمکی کرد.
اما حتما پیشنهاد میشود در مورد این مسئله به مشاور متخصص مراجعه کنید چرا که برای حل این موضوع نیاز به اطلاعات دقیق در مورد ارتباط شما و زمان آن و تحلیل روانی همسر شما است، پس از دریافت این اطلاعات میتوان به شما در این امر کمک کرد.

با سلام و احترام. توصیه و تاکید می نمایم به همه دوستان بزرگوار وخوب که واقعاً به دنبال یک مطالعه سودمند و البته نشاط آور هستند، که حتماً کتاب فوق العاده ارزشمند «تنها راه رسیدن به تکامل و سعادت ابدی و چشیدن لذّات واقعی / ج 1» و به ویژه جلد دوم آن را مطالعه (و لطفاً به همگان معرفی) نمایید. در واقع این مجموعه کتابها بسیار ارزشمند است برای داشتن یک زندگی توأم با آرامش، تندرستی و به ویژه داشتن ازدواجی موفق و البته برای برای تحکیم خانواده و پیشگیری از برخی از طلاق های نابخردانه و نیز راهی مطمئن برای جلوگیری از تولید فرزندانی معیوب و مریض می باشد. در ضمن رهکارهایی نیز در این کتاب فوق العاده ارزشمند وجود داره که می توانید از آنها بهرمند شوید، بنده خودم از برخی از آنها در زندگی استفاده نموده ام و الحمدالله ربّ العالمین، مفید بوده است، البته برای هر کاری چاره ای است + مقداری نماز ناب و صبر نیکو. برای شما و همه ی آنهایی که به دنبال یک زندگی خوب و سعادتمندانه هستند دعا می نمایم.

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

دوره پس از طلاق واقعا می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. ما در این نوشتار نکاتی فوق‌العاده برای کنار آمدن با طلاق برای شما داریم تا بتوانید دوران پس از طلاق را راحت‌تر سپری کنید.

دوره پس از طلاق، یک دوران چالش‌برانگیز و عجیب و غریب در زندگی شخصی هر فردی است.

این دوران مانند یک ترن هوایی بزرگ، پر از احساس و هیجان است که هیچ کس نمی‌خواهد به تنهایی سوار آن شود. در عین حال بسیار دشوار است که دوباره با مجرد بودن کنار بیاییم و همچنین “عادت” متاهل بودن از سرمان بیفتد، به ویژه اگر سال‌های زیادی را در زندگی مشترک بوده‌ایم.

برای حرکت رو به جلو، باید ادامه‌ی زندگی‌تان را با تمرکز روی خودتان شروع کنید. با استفاده از این فرصت گرانبها کشف کنید که چه کسی هستید. چنین تصور کنید که این زمان در زندگی شما فرصتی برای ماجراجویی و کشف خود واقعی‌تان است.

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

یک نفس عمیق بکشید و بیایید شروع کنیم و بگوئیم… من واقعی لطفا مقاومت کن!

مطلب مرتبط: ۱۷ نکته مهم از طلاق توافقی: مراحل،شرایط،مدارک،هزینه، نمونه دادخواست

درک این‌که شما همراه با ویژگی‌هایی خارق‌العاده متولد شده‌اید، مفهومی سخت برای بسیاری از افراد است! خیلی از آدم‌ها نمی‌توانند خودشان را باور کنند. به این فکر کنید که شما چه‌قدر عالی هستید! با گذشت زمان، ممکن است استعدادهای منحصر به فرد خودتان را فراموش کرده باشید و تنها به چیزهایی که در مورد خودتان یا زندگی‌تان دوست ندارید، فکر می‌کنید. هدف جدیدی را برای خودتان مشخص کنید، همین امروز در رابطه با آن دست به کار شوید و در عین حال همه‌ی ویژگی‌های فوق‌العاده‌تان را فهرست کنید و هر روز آن را بخوانید.

به خواندن فهرست آن‌قدر ادامه بدهید تا آن را باور کنید. به عنوان مثال: لبخند زیبا، مهربانی، سخاوت، عشق، مراقبت، هوشمندی… و همین‌طور ادامه بدهید. زمانی که تمرکز بر ویژگی‌های عالی خود را شروع کنید، فهرست شما بی‌پایان خواهد بود. سعی کنید جواهر درخشان درونی‌تان را ببینید. به هر حال آن جواهر مدت‌هاست که وجود دارد و این یک روش خوب برای کنار آمدن با طلاق است.

شایع است که فرد در طول انجام کارهای طلاق و پس از انجام آن احساس غم و اندوه داشته باشد، شبیه به زمانی که کسی را از دست می‌دهید. بسیاری از آدم‌ها برای کنار آمدن با طلاق خودشان را مشغول نگه می‌دارند تا ذهن‌شان از این همه استرس و فشار دور بماند. برای این‌که برای خودتان و فرزندان‌تان بهترین باشید، مهم است به خاطر داشته باشید که هر روز، حتی اگر شده فقط ۱۰ دقیقه وقت بگذارید، و کار خاصی برای خودتان انجام دهید. این کار می‌تواند به سادگی پیاده‌روی یا خواندن کتاب همراه با نوشیدن یک فنجان چای مورد علاقه‌تان باشد. به خودتان اجازه‌ی چنین چیزی را بدهید. هر چه‌قدر شما خوشحال‌تر باشید، خانواده‌تان نیز خوشحال‌تر خواهند بود!

مطلب مرتبط: ۱۵ شغل با بالاترین آمار طلاق

تمرکز روی تاسف و تلخی تنها سبب می‌شود که نتوانید رو به جلو حرکت کنید. آیا صدای درونی شما مدام تکرار می‌کند که “چه می‌شد اگر” یا”اگر فقط؟” این موضوع برای یک دوره‌ی زمانی محدود طبیعی است، اما از خودتان بپرسید… آیا این افکار به من کمکی می‌کنند؟ آیا سبب می‌شوند که من احساس بهتری داشته باشم؟ آیا دوباره و دوباره فکر کردن در مورد آنها چیزی را عوض می‌کند؟ برای این‌که در زندگی رو به جلو حرکت کنید، مهم است که احساسات‌تان را اقرار کنید و از تجربیات گذشته درس بگیرید تا خود را برای فصل هیجان‌انگیز بعدی در زندگی‌تان آماده کنید. بله، پس از طلاق هنوز هم زندگی ادامه دارد. یاد بگیرید که بی‌خیال شوید! فقط بی‌خیال!

یک نقل قول از بادی هکت: “من هیچ چیزی را توی دلم نگه نمی‌دارم؛ چون می‌دانم در حالی که من عصبانی هستم، کسی که قصدش عصبانی کردن من بوده آن بیرون دارد می‌رقصد! ”

مطلب مرتبط: ۱۰ نشانه که به زودی طلاق خواهید گرفت

زندگی پس از طلاق معمولا به معنای داشتن مسئولیت‌های بیش‌تر است. اگر شما یک پدر یا مادر مجرد هستید یا درحال‌حاضر مسئول انجام فهرست کارهایی هستید که قبلا به طور مشترک انجام می‌دادید، چگونه باید بدون آن‌که دچار استرس شوید، آن همه کار را مدیریت ‌کنید؟ برای شروع، یاد بگیرید که بیش‌تر بخندید، مخصوصا به خودتان! یاد بگیرید که بی‌خیال خیلی از مسائل شوید و زندگی را جدی نگیرید. خوش باشید!

یاد بگیرید که در لحظه زندگی کنید. زندگی کردن در زمان حال سبب می‌شود شما در جایی باشید که تمام “چیزهای خوب” در زندگی اتفاق می‌افتد. نگرانی‌های دیروز برای همیشه از بین رفته‌اند و فهرست کارهای فردا می‌توانند کمی صبر کنند. زندگی را به این شکل بگذرانید، زمانی که کسی لحظه‌ی حال را از دست بدهد، تمام زندگی خود را از دست داده‌است.

اگر احساس می‌کنید زیر بار استرس هستید، بلافاصله افکارتان را کنار بگذارید و چشم‌بندتان را بردارید. (چشم‌بند شبیه به آن‌چه که روی چشم‌های اسب می‌گذارند، تا نتواند اطراف را ببیند). اطراف‌تان را نگاه کنید. منظورم این است که واقعا اطراف را نگاه کنید. به همه چیز با دقت بنگرید. واقعا تمرکز کنید. از تمام حواس خود استفاده کنید! برای مثال، اگر با فرزندان‌تان هستید، آنها را نگاه کنید. لبخند بزنید و آنها را در آغوش بگیرید. زیبایی واقعی آنها را ببینید و از آنها به خاطر این‌که بخشی از زندگی شما هستند، قدردانی کنید. به این ترتیب کم‌کم احساس می‌کنید استرس‌تان فروکش می‌کند و صلح و آرامش وجودتان را فرا می‌گیرد.

برای این‌که در زمان حال زندگی کنید، از تمام حواس‌تان استفاده کنید تا خودتان را به لحظه بازگردانید. وقت بگذارید و به خاطر تمام زیبایی‌هایی که درحال‌حاضر در اطراف شما وجود دارد، قدردان و سپاسگزار باشید. برای دیدن زیبایی‌ها باید زمان حال را دریابید!

مطلب مرتبط: ۹ کشور با بیشترین آمار طلاق در جهان

چه چیزی واقعا برای شما اهمیت دارد؟ احساس می‌کنید هدف واقعی شما در زندگی چیست؟ اگر کسی از شما این سوال را پرسید، چه پاسخی به او خواهید داد؟

چرا این‌قدر اهمیت دارد که در مورد هدف زندگی‌تان مطمئن و آگاه باشید؟ دانستن هدف‌تان، به شما یک حس واقعی می‌دهد در مورد این‌که قرار است چه تغییری در جهان ایجاد کنید. آگاهی از هدف، به زندگی‌تان جهت می‌دهد و سبب می‌شود که تصمیماتی روشن و ساده در مورد جهت حرکت‌تان بگیرید. به این ترتیب به مقصود خود نائل خواهید شد!

زندگی شما بدون هدف، می‌تواند شبیه به تکه چوب شناوری باشد که همیشه دستخوش تغییراتی است که امواج آب برای‌اش ایجاد می‌کنند و در نهایت بدون اراده‌ی خود به ساحلی می‌رسید که ابدا قصد‌اش را نداشته‌اید.

هنگامی که زندگی خود را بر اساس هدف‌تان سپری می‌کنید، همه چیز سازگار با خود واقعی‌تان خواهد بود و هماهنگ با آن‌چه که واقعا در تمام جنبه‌های زندگی‌تان – بدن، ذهن و روح است – هستید، زندگی خواهید کرد. این زمان را برای تمرکز بر آن‌چه واقعا برای شما اهمیت دارد، اختصاص بدهید. احساسات واقعی که در قلب‌تان وجود دارد را حس کنید و آنها را بنویسید.

مطلب مرتبط: ۱۰ گام برای اجتناب از طلاق

آیا شما با قانون جاذبه آشنا هستید؟ شاید این جملات را شنیده باشید: “در مورد هر چه که فکر کنید، آن را به‌دست می‌آورید” یا “هرچه توجه بیش‌تری را معطوف چیزی کنید، آن چیز هم بیش‌تر جذب شما خواهد شد.” همان‌طور که گفته شد، هنگام که دوران پس از طلاق را سپری می‌کنید، احساسات شما می‌توانند شبیه به همان حس و حالی باشند که با سوار شدن بر یک ترن هوایی بسیار بزرگ دارید. از این زمان برای ارتباط دوباره با آگاهی درونی و کیستی‌تان استفاده کنید. یاد بگیرید که گاه خاموش باشید و احساسات‌تان را درک کنید.

برای شروع، خودتان را تحت نظر داشته باشید و ببنید احساسات شما از جنس انرژی پایین (منفی) هستند یا انرژی بالا (مثبت).

چند نمونه از انرژی‌های کم که شما را گیج و حیران نگه می‌دارند، عبارتند از استرس، ترس، خشم و احساس فقدان چیزی (کمبود وقت و پول). نمونه‌هایی از انرژی بالا که زندگی شما را رو به جلو حرکت می‌دهند، عبارتند از شادی، فراوانی، خوشی، عشق و محبت.

اگر احساس می‌کنید که انرژی‌تان کم است، چگونه می‌توانید به خودتان کمک کنید تا انرژی بیش‌تری در خودتان احساس کنید؟

یکی از راه‌های کنار آمدن با طلاق ، این است که نسبت به چیزهایی که درحال‌حاضر در زندگی‌تان خوب و بر وفق مراد هستند، سپاسگزار باشید. با تمرکز بر نکات مثبت، بلافاصله احساس خواهید کرد که انرژی‌تان نیز بیش‌تر شده‌است.

در طول طلاق و حتی پس از آن، ما اغلب پر از شک و تردید هستیم. از خودمان سوال می‌کنیم که راه درست کدام است، چه کاری باید انجام دهم یا این‌که واقعا چه احساسی دارم. آیا باید ادامه بدهم یا نه؟

تصمیم‌گیری دشوار به نظر می‌رسد. به ندای قلب‌تان گوش کنید. چه چیزی به نظرتان درست است؟ چه چیزی درست نیست؟ اگر احساس می‌کنید، وضعیت کنونی شما مساعد نیست، به این حس مقاومت با کمی وقفه یا انتظار کمی احترام بگذارید. گاهی اوقات انتظار بهترین چیزی است که باید انجام دهید. با انتظار کشیدن ممکن است وضعیت آشکارتر شود بدون این‌که نگران چیزی باشید!

این‌که احساس می‌کنید که تصمیم‌تان درست است، معمولا به این معنی است که در مسیر درستی قرار گرفته‌اید. هنگامی که به ندای قلب‌مان گوش می‌دهیم، با خودمان سازگار هستیم. هنگامی که ما با خودمان سازگار هستیم، یاد می‌گیریم که راحت‌تر نه بگوییم.

آیا تا به حال چنین چیزی برای شما اتفاق افتاده‌است؟ از شما خواسته می‌شود که در یک جلسه حضور داشته باشید یا برای کاری داوطلب شوید و شما با وجود این‌که می‌دانید برنامه‌ی زمانی کارهای‌تان حسابی دشوار می‌شود یا در واقع اصلا نمی‌خواهید دراین جلسه شرکت کنید، می‌گویید “بله”؟

چگونه می‌توان جلوی رخ دادن چنین اتفاقی را گرفت؟ دفعه بعد که شما در این وضعیت گرفتار شدید و آماده هستید که پاسخ بله را بدهید… دست نگه دارید! یک نفس عمیق بکشید یا حتی یک گام به عقب بروید (این کار مانع از بله گفتن می‌شود). اندکی مکث کنید! به طرف بگویید که ممنون هستید از این‌که به فکر شما بوده، اما باید تقویم را چک کنید و بعد به آنها خبر بدهید. هنگامی که برای فکر کردن در مورد این موضوع وقت دارید، روی احساسات‌تان تمرکز کنید. آیا دوست دارید که در این برنامه شرکت کنید یا احساس می‌کنید که تمایلی برای شرکت در آن ندارید؟

اگر در طول یک یا دو روز هنوز هم شک دارید، این را مد نظر داشته باشید که شاید زمان این برنامه اصلا مناسب برنامه‌های شما نیست. اگر برای شرکت در آن هیجان دارید، بگویید “بله” و از آن لذت ببرید!

مطلب مرتبط: رژیم غذایی طلاق : پس از طلاق چه چیز باید بخوریم

طلاق کاری آسان و جذاب نیست، اما درک این‌که این زمان را هم می‌توانید سپری کنید، نخستین گام است.

دوام آوردن و رشد و شکوفایی مجدد پس از طلاق، مستلزم پشتیبانی و ابزار است. این اتفاق یک تغییر بزرگ در زندگی شماست. چرا به تنهایی آن را سپری کنید؟

آیا هیچ یک از دلایل زیر موجب می‌شود که شب را به بیداری بگذرانید یا از روال روزمره‌تان منحرف شوید؟

– آیا من همیشه احساس تنهایی خواهم کرد؟

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

– به نظر می‌رسد که نمی‌توانم از این شرایط خلاص شوم. احساس بهت و سرگشتگی دارم. باید اهداف جدیدی را برای زندگی‌ام تعیین کنم.

– لازم است یک شغل جدید پیدا کنم یا سر کارم برگردم، اما واقعا می‌خواهم چه کار کنم؟ من هدف‌ام را در زندگی از دست داده‌ام!

– چگونه می‌توانم با استرس و این احساس که برای همیشه به عنوان یک پدر یا مادر مجرد سراسیمه و گیج هستم، مقابله کنم؟

– ازدواج دوباره؟ چگونه می‌توانم شروع کنم؟ چگونه “عشق زندگی‌ام” را به زندگی‌ام جذب کنم؟

اگر هر یک از این نگرانی‌ها را دارید، منتظر نباشید که زندگی شما دوباره به صورت شانسی روی مسیر درست خود حرکت کند. اگر لازم است برای کنار آمدن با طلاق از افراد متخصص کمک بگیرید چرا که گاهی سپری کردن مسیر به تنهایی دشوار است.

منبع: سایکالاجی تودی

 

برچسب ها جدایی و طلاقکنار آمدن با طلاق

 

 

 

شاید نتوان در دنیا کسی را پیدا کرد که بعد از طلاق و شکست در زندگی مشترک دچار مشکلات عاطفی نشده باشد. دوران بعد از طلاق اصلا راحت نیست. اما چاره ای جز زندگی کردن نیست و تنها اقدام موثر این است که تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا هویت مان را دوباره بازسازی کنیم. مشکل این جاست که سال ها با هم بودن را تجربه کرده و تمام اهداف و شخصیت مان به صورت دوتایی شکل گرفته اما بعد از طلاق انگار نیمی از هویت مان پاره پاره شده و باید خودمان را از نو بسازیم.

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

 

بخشی از بازسازی وجود خودتان در این است که یاد بگیرید چگونه با بازسازی همسر سابق تان کنار بیایید. شاید تعجب کنید که چرا باید درگیر مسائل همسر سابق تان شوید که هیچ دل خوشی هم از او ندارید اما اگر به هردلیلی ناچار شوید همچنان دورادور هم که شده با او ارتباط داشته باشید؛ آن وقت می بینید که مجبور هستید درگیر مسائل او هم باشید! در این بین هیچ چیز تنش زاتر از این نیست که مجبور شوید با شریک جدید زندگی همسر سابق تان هم روبه رو شوید!

 

● احساسات را پنهان نکنید

 

می دانید بدترین سناریو چیست؟ خودتان را با همسر جدید شریک زندگی سابق تان مقایسه کنید! اما توجه کنید که او انسان دیگری است کاملا متفاوت از شما و سایر انسان ها، پس به هیچ وجه خودتان را با او مقایسه نکنید و این حس را کلا از خود دور کنید. اگر نسبت به همسر تازه او واکنش منفی نشان داده یا بخواهید او را بی ارزش جلوه دهید فقط به ضرر خودتان تمام می شود چون خودتان را سطحی و آسیب پذیر نشان می دهید و واقعیت وجودتان مخدوش جلوه می کند. مجبور نیستید وانمود کنید که ناراحت نیستید بلکه باید قبول کنید که ناراحتید و این حس کاملا طبیعی است. در این صورت شما مثل بقیه انسان ها خواهید بود یعنی یک انسان طبیعی با عواطف و احساسات طبیعی.

 

● چگونه با همسر جدیدش رفتار کنید؟

 

اصلا لزومی ندارد که با همسر جدید شریک سابق زندگی تان دوست یا صمیمی شوید بلکه رفتاری مدنی و معقول داشته باشید و همین کافی است. درگیر شدن به ضررتان خواهد بود به خصوص اگر فرزندتان نزد او می ماند اصلا سعی نکنید از فرزندتان به عنوان رابط اطلاعاتی استفاده کنید یا پشت سر او با فرزندتان صحبت کنید چون ایجاد تنش در نهایت شما را از فرزندتان دورتر می کند و به ضررتان تمام می شود.

 

ضمنا این نکته را هم فراموش نکنید که همسر سابق تان و شریک جدید زندگی او هم نسبت به شما احساس خوبی ندارند! هرچقدر حس شما به این جریان ناخوشایند باشد برای فرزندتان ۰۱ برابر سخت تر و ناخوشایندتر است و تنها به همین دلیل نباید بگذارید او درگیر این موضوعات شود.

 

تنها موضوع مهم برای شما این است که شأن و مقام خود را حفظ و هویت و قابلیت های خود را پیدا کنید و بدانید که قطعا برای شما هم شریک جدیدی در این دنیای بزرگ وجود دارد.

 

● چگونه شرایط را عادی کنید؟

 

با امضای برگه طلاق شاید همه احساسات منفی به نوعی تمام شود و طرفین حس کنند به نوعی از تمام غم ها فارغ شده اند اما حتی اگر واقعا چنین باشد یک حس همچنان فعال و پویا باقی می ماند و آن هم حسادت است! اتفاقا فقط همین حس است که جلوی تفکر سالم و رفتاری طبیعی را می گیرد. به همین دلیل اگر از حس حسادت خلاص شوید بسیاری از مشکلات تان در این زمینه حل می شود. راهکارهایی برای این موضوع وجود دارد. ممکن است هنوز کمی به همسر سابق تان دلبستگی داشته باشید و این حس کاملا طبیعی است چون در طول مدت زندگی مشترک آنقدر افکارتان به هم گره خورده که حس می کنید همسرتان جزوی از مایملک شما محسوب می شود. افکار و عقاید او شما را تحت تاثیر قرار داده است و شما هم برای او تاثیرگذار بوده اید پس ترک این شرایط راحت نیست. بعد از طلاق مدت زمانی طول می کشد تا قبول کنید همسر سابق تان دیگر به شما تعلق ندارد. اگر این را قبول کنید که دیگر تاثیرگذاری شما در بسیاری از مسائل مرتبط با او وجود ندارد سردرگم نمی شوید.

 

● روشی برای پذیرفتن حقیقت

 

در نخستین قدم یادتان باشد شما ۲نفر از هم جدا شده اید. سریع ترین راه برای این که از شر حس حسادت راحت شوید این است که دلایل جدایی را به یاد بیاورید. سعی نکنید در مورد همسر جدید شریک سابق زندگی تان و روابط رمانتیک او و همسر سابق تان فکر کرده، آن ها را تجسم کرده یا با دوران خوش سابق تان مقایسه کنید چون باعث می شود حس فقدان بیشتری داشته باشید. تمام جروبحث ها، اختلاف نظرها و رفتارهایی که در همسرسابق تان بوده و شما را ناراحت می کرده یا غیرقابل تحمل بوده را به یاد آورده یا حتی آن ها را یادداشت کنید. حالا می توانید خوب فکر کنید که چرا جدا شده اید و دیگر دلیلی ندارد به او فکر کنید. حالا حس بد را در مورد آن ها کنار بگذارید چون شما طبق تصمیم خودتان از شرایطی ناخوشایند راحت شده اید و فکر کردن مجدد در مورد آن جز تاثیر منفی فایده ای ندارد.

 

● خودتان را با همسر جدیدش مقایسه نکنید

 

هیچ گاه این اشتباه بزرگ را انجام ندهید که خودتان را با همسر جدید او مقایسه کنید. این مسئله آنقدر مهم است که حتی ثانیه ای از وقت با ارزش تان را نباید برای مقایسه خود با او صرف کنید. شاید برای تان سخت باشد اما از تمام قدرت تان استفاده کرده تا روی خوبی ها و نکات مثبت زندگی تان تمرکز کنید و تمام قابلیت های باارزش تان را مرور کرده و به یاد بیاورید. اگر او از شما پایین تر است یا مثلا ثروتمندتر یا هر ویژگی دیگری دارد اصلا ناراحت نشوید و شأن و مقام تان را بالاتر از آن بدانید که بخواهید برای فکر کردن به آن وقت صرف کنید.

 

● درگیر زندگی تازه شوید

 

تمام تمرکزتان را بر این موضوع بگذارید که روزبه روز بر قابلیت ها و مهارت های تان اضافه کنید. فراموش نکنید که همه انسان ها طیفی از نقایص و قابلیت ها هستند. اگر به نظرتان او بسیار زیبا یا خوش اندام تر از شماست خیلی فریب نخورید چون او هم مثل همه انسان ها نقایصی هم دارد پس شما نباید خودتان را سرزنش کنید.

 

سرتان را حسابی شلوغ کنید و مولد باشید. شاید دائم تحریک می شوید که بنشینید و در مورد خودتان افکار منفی داشته باشید اما اصلا تسلیم این تحریک نشوید چون هیچ نتیجه ای جز افسردگی و افت قابلیت های تان ندارد. با کارکردن، ادامه تحصیل، ورزش، کارهای هنری یا هر موضوعی که مهارت های تان را افزایش دهد وقت تان را کاملا پر کنید تا فرصتی برای پرورش افکار منفی نباشد. اگر فرزند دارید و با شما زندگی می کند کنترل شما روی افکار منفی باید چند برابر باشد چون علاوه بر تاثیر منفی روی فرزندتان، ممکن است حس حسادت یا کینه را در او تقویت کند که عواقب بسیار بدی روی آینده او خواهد داشت که کمترین آن یک زندگی تلخ سرشار از حس کینه و انتقام است که آرامش در آن مثل یک رویاست. اگر چنین شود زندگی فرزندتان خراب شده و ازدواج او در آینده هم با مشکلاتی همراه می شود.

 

به جای آنکه دائما بنشینید و به زندگی آن ۲ نفر فکر کنید (که شاید به آن شیرینی نباشد که شما فکر می کنید) اگر تمایل قلبی دارید یا شرایط تان مهیاست شما هم به ازدواج دوباره فکر کنید. البته در این موضوع اصلا عجله نکنید و با قصد انتقام گیری تصمیم نگیرید بلکه سر فرصت و با درنظر گرفتن تمام شرایط با عقل و درایت کامل برای ازدواج فکر کنید و راه را برای عشق مجدد باز بگذارید. تا زمانی که تمام تمرکزتان را روی قابلیت ها و نقاط مثبت وجودتان بگذارید خودتان متوجه می شوید برای آن که وقت تان را روی دشمن خانمان برانداز حسادت صرف کنید، فرصتی وجود ندارد!

منبع:bartarinha.ir

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج


بهترین راه بهبود کیفیت هوا در خانه


موثرترین راه پاکسازی هوای خانه

طرح فروش اقساط(بدون پیش پرداخت)لوازم خانگی


مرکز تخصصی استعدادیابی و آموزش کودکان


تو جلسه خواستگاری چی بپرسیم!؟


قاعدگی دردناک زنان و دختران


یادگیری زبان در کوتاهترین زمان

خریدقسطی جهیزیه بدون نیاز به پرداخت اولیه


موثرترین راه پاکسازی هوای خانه


تعیین جنسیت پیش از بارداری


آموزش زبان را با یک جلسه رایگان شروع کن

اجاره ویلاهای لوکس شمال لب دریا باقیمت خوب


قابلیت افزودن لباس حین شست و شو


درخواست مجرب ترین وکلا طلاق توافقی

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

پرداخت شهریه آموزشگاه زبان در صورت رضایت


موثرترین راه پاکسازی هوای خانه

آثار طلاق بر مردان بيش از زنان است. آسیب شناسان و روانشناسان اجتماعی معتقدند احساساتی نظیر ناامیدی، یاس، افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، کاهش پذیرش شخصیت فردی، زیر سوال بردن زیباییها و تواناییهای شخصی و فردی بعد از متارکه به شکل گسترده و پنهان در مردان شکل می‌گیرد.طلاق به عنوان يك آسيب اجتماعی بر بنیان خانواده اثر گذار است. در اين ميان بعضي اشخاص تصور مي كنند زنان بيش از مردان آسيب مي بينند. ممكن است زنان از نگاه فرهنگي و يا موضوع امرار معاش يا مسائل عاطفي آسيب ببينند اما تخليه خود از نظر رواني را با گريه و يا درد دل انجام مي دهند اما مردان بعد از طلاق نه تنها دچار آسيبهاي رواني بيشتر مي شوند بلكه به خاطر ساختار اجتماعي با درون ريزي ناراحتي ها در معرض سكته و مرگ زودرس قرار مي گيرند.مردان طلاق تمايلي به ازدواج مجدد ندارنددر این باره دكتر ابهري،رفتار شناس و استاد دانشگاه می گوید: مردان بعد از كودكان بيشترين آسيب را از طلاق مي بينند. نگراني در مورد سرنوشت فرزند و آينده او ، گسست عاطفي با همسر، نگاه جامعه به يك مرد جدا شده و اشاره به ضعف وي به خاطر عدم توانايي در مديريت زندگي عواملي هستند كه مرد را مورد هجوم قرار مي دهند.او ادامه مي دهد: شايد از نظر ازدواج مجدد مردان شرايط بهتري از زنان داشته باشند اما اكثريت مردان اعتنايي چنداني به ازدواج مجدد ندارند چرا كه وحشت از تكرار شكست اوليه باعث نوعي تجرد طولاني و حتي تا پايان عمر در مردان مي شود.اين استاد دانشگاه اضافه مي كند: از نگاه مادي ممكن است مردان شرايط بهتري از زنان مطلقه داشته باشند اما بسياري از آنها نيز گرفتار زندان براي مهريه، از دست دادن شغل و پايگاه اجتماعي به خاطر زندان، زخمهاي عميق روحي و عاطفي در مردان ایجاد می کند. در مجموع تمام اعضاي خانواده به خاطر طلاق آسيب هاي غير قابل جبران تحمل مي كنند. اما بعد از فرزندان مردان بيشتر از زنان دچار بحران هاي فكري، اجتماعي و مادي مي شوند.بخت کم مردان در ازدواج دومآسیب ها پس از طلاق در چند محور قابل بررسی است.  بر اساس پ‍ژوهش هايي كه در خصوص تاثيرات طلاق بر خانواده انجام شده است،پیامدهای فردی كه طلاق بر تک تک افراد وارد مي كند بسيار  وسیع است. سرخوردگی منفی، حس بدبینی و تردید، مشکلات مالی اولين اثرات طلاق بر زندگي فردي است كه زندگي مشترك خود را از دست داده است.حس بدبینی و تردید از ازدواج يكي از مشكلات فراگير در مردان طلاق است. آنها به این فکر می کنند اصلا لازم است دوباره ازدواج کنند یا خیر، یا اصلا چه ضرورتی دارد دوباره ازدواج کنند. برای مردان پس از طلاق فرصت هایی برای ازدواج مجدد به وجود می آید، اما آنها به دلیل حس بدبینی که با سرخوردگی همراه است، از کنار آنها می گذرند. جالب این است که مردان در مقایسه زنان از بخت کمتری برای ازدواج بعدی برخوردارند.اگر فرزند نیز با مرد زندگی کند، این موضوع کمتر نیز خواهد شد، چرا که زنان کمتری هستند که حاضر به تربیت فرزندان دیگران باشند. حتی اگر مردی با زنی که حاضر به پذیرش فرزندش است، ازدواج کند و به ازدواجی اجباری تن دهد، تا آخر عمر با عبارت دریغ و افسوس گذشته زندگی می کند.دکتر مظاهری عضو انجمن روانپزشکان ایران درباره تاثیرات زیانبار طلاق مي گويد: از آنجا که بسیاری از مردان توانایی کمتری در کنار آمدن با مشکلات دارند و توانایی روانی زنان در این گونه مسائل بیشتر و علت آن نیز ترشحات هورمون استروژن است، هنگام متارکه، مردان به دلیل وابستگی به همسر از نظر مسائل تربیتی و مسائل حاکم بر زندگی ضربه بیشتری می بینند.مظاهری اضافه مي كند: از آنجا که مردان به خاطر مشغله کاری خارج از محیط خانواده نمی توانند همانند زنان زندگی را اداره کنند و از سوی دیگر آشنایی کمتری با مشکلات محیط خانواده اعم از تربیت فرزندان و مسائل حاکم بر خانه دارند، دچار شکست روحی و روانی می شوند.تاسف هميشگي با مردان طلاقخانه تاريك و ساكت است. كليد خانه را مي چرخاند، وارد خانه خالي كه تا چند هفته پيش پر بود از صداي فرياد و شيون زني  كه با ورودش به خانه، گلایه هاش آغاز مي شد. هيچ نشاني از زن در خانه نيست اما ذهن مرد پر است از مرور خاطرات اين چند ساله. خاطرات تلخ و شيريني كه تنهايي شب را پر مي كند و چشمانش را تا صبح بي خواب مي كند. انگار قرار نيست خستگي اين چند سال زندگي مشترك از تنش بيرون رود. مانده است تنهايي اين روزها را دوست دارد يا دلش براي روزهاي پر چالش گذشته تنگ شده است.دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی شدید و افسوس احساسي كه بيشتر مردان با آن درگير مي شوند .دکتر فربد فدایی، روان پزشک در اين رابطه مي گويد: بلافاصله بعد از جدایی، برای بیشتر مردان دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی شدید به وجود مي آيد. تضاد از این نظر که مردی که از همسرش متارکه کرده در این که کاری که انجام داده درست بوده یا نه مردد است و همیشه با این سوال که آیا می توانسته کار بهتری انجام دهد یا نه مواجه است. به عقیده دکتر مظاهری، مرد در عین حال که از همسر سابق خوشش نمی آید، همزمان نسبت به او احساس مثبتی هم دارد؛ چون ممکن است بعضی از جنبه های وجود او را که در گذشته دوست داشته است، هنوز هم دوست داشته باشد. پس از جدایی گاهی اوقات، مرد احساس تاسف می کند؛ چون فکر می کند می توانسته است بهتر رفتار کند، یا احساس شرم در او به وجود می آید؛ به این دلیل که در ازدواج و تشکیل خانواده شکست خورده است.طلاق انتها نداردبر اساس مطالعات جامعه شناختی طلاق  فرآیندی است که ابتدا دارد، اما انتهایی ندارد، به این معنا که طلاق صد درصد اتفاق نمی افتد و صرفا این مسئله به شکل حقوقی پایان می پذیرد، اما مسائل عاطفی ناخودآگاه در ذهن طرفین می ماند.فرآیند طلاق در بررسی های جامعه شناسان 13 مرحله است، هفتمین مرحله آن طلاق پنهان است که با رنگ باختن عشق و علاقه در محیط خانواده بین زوجین اتفاق می افتد، و از آنجا که ساختار سنتی بر جامعه حاکم است، زنان به جمله می سوزم و می سازم اکتفا می کنند، در این مرحله زن معتقد به سوختن و ساختن برای حفظ پیوند خود است، این در حالی است که هر چه بسوزد می سوزاند، و قربانی این تفکرزنان، مردان هستند. در این مرحله که به ظاهر بر اساس ایثار زن صورت گرفته است و مرد برنده آن است، آثار مخرب روحی و روانی و زیانبار آن بیشتر متوجه مرد می شود.افسردگي رايج ترين بحران مردان بعد از طلاقدکترتوکلی روانپزشک افسردگی را رایج ترین بحران مردان بعد از متارکه مي داند و مي گويد: افسردگی در این دوران بسیار شایع است؛ زیرا مردان نمی دانند چه وضعیتی در انتظار آن‌هاست. به طور کلی در دوره  پس از طلاق، خشم، تاسف، عشق و نفرت در هم می آمیزد. ممکن است بعضی اوقات، مرد احساس راحتی کند؛ زیرا بر این باور است که دیگر فشارها و دخالت ها تمام شده است؛ اما ترس از آینده ای نامعلوم، این احساس راحتی موقت را از بین می برد. در این دوران، مردان با یادآوری  مکرر گذشته و بررسی رابطه  ازهم گسیخته خود، دچار اختلال تمرکز می شوند و نمی توانند به هیچ چیزی به طور طبیعی فکر کنند.متارکه می تواند استرس مضاعفی را برای مردان ایجاد کند،در کنار افسردگی حاصل از این اتفاق، مرد دچار اضطراب می شود، اضطرابی که در مردان بعد از متارکه شکل می گیرد بسته به نوع شخصیت مردان باعث بروز ناراحتی های قلبی و عروقی، بیماری‌های ریوی، ناراحتی های گوارشی، ریزش مو و یا سفید شدن موی سر می شود.مردان همانند زنان بعد از طلاق دچار مشکلات بسیاری می‌شوند، مشكلاتي كه بي توجهي به آن مي تواند آنها را با آسيبهاي جدي جسمي و روحي مواجه كند.

منبع:خبرگزاری مهر

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم

 

مطالب بیشتر برای زندگی بهتر


خرید دستگاه تصفیه آب با شرایط اقساطی


آموزش مکالمه محور زبان به صورت آنلاین


کامل ترین سیستم خانگی پاکیزه کننده هوا


خرید دستگاه تصفیه آب با شرایط اقساطی

طرح فروش اقساط(بدون پیش پرداخت)لوازم خانگی

رویایی بابحران نگران کننده روابط زناشویی


سفارش آنلاین کیک تازه خانگی


دریافت کارت تخفیف 20درصدی درمان


درخواست مجرب ترین وکلا طلاق توافقی


پاکسازی و رفع آلودگی هوای خانه


جلوگیری از ورود هوای آلوده به خانه!

درانتخاب همسرآینده‌تان دچارتردید شده‌اید؟


اقساط36ماهه لوازم خانگی بدون پیش پرداخت


زبان انگلیسی رو کاربردی یادبگیر!

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم
چگونه با مسئله طلاق کنار بیاییم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *