چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

 
helpkade
چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم
چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

سلامت نیوز: شکست عشقی و عاطفی روی هر دختر و پسری اثرات بد و نامطلوبی می گذارد. برای فراموش کردن شکست عشقی تان و رسیدن به آرامش نیاز به انجام دادن یکسری کارها دارید.به گزارش سلامت نیوز به نقل از مجله زندگی ایده آل، همیشه جدایی و شکست عشقی می‌تواند آسیب‌های فراوانی داشته‌باشد به‌خصوص اگر فرد غافلگیر شود و نداند در چنین موقعیتی باید چگونه برخورد كرد، شاید برای خیلی از خانم‌ها و آقایان جوان بعد از دوران آشنایی پیش از ازدواج و نامزدی جدایی و شکست عشقی بسیار مشكل باشد. آنقدر كه هرروز آن را به تعویق بیندازند و تا حد ممكن به‌دنبال راهی برای فرار از چنین موقعیتی باشند ولی قرار نیست بعد از هر خواستگاری ازدواج باشد. گاهی 2 فرد برای هم مناسب نیستند و باید هرچه زودتر رابطه را تمام كنند، این‌كه چگونه باید به رابطه‌ای پایان داد و بعد از این پایان و جدایی چگونه همه چیز را فراموش كرد و دوباره به زندگی عادی برگشت سوال خیلی از جوان‌هاست. مسلما كار راحتی نیست ولی می‌توان با یك نگاه واقع‌بینانه و بدون آسیب روانی زیاد زندگی جدیدی را آغاز كرد.در شکست عشقی همه چیز را نمی‌توان فراموش كردنباید انتظار داشت كه بتوان همه چیز را فراموش كرد. بسیار پیش می‌آید كه نمی‌توانیم خیلی از چیزها را فراموش كنیم به‌ خصوص اگر خاطرات خوبی با آن فرد داشته باشید. به هر صورت بخشی از آن خاطرات همیشه همراه ما خواهد بود.برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید كه ذهن را مدیریت كنید و هرلحظه نسبت به‌خودتان آگاه باشید و نگذارید ذهن هرگاه كه خواست به گذشته سفر كند. اگر دقت كرده‌باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می‌كند یا در آینده و كمتر پیش می‌آید كه ذهن به همان زمان حال فكر كند.اما چگونه می‌توان ذهن را به زمان حال آورد؟ باید اول یاد بگیرید ذهن‌تان را ببینید و حواس‌تان باشد الان ذهن‌تان در كجاست؟ ذهن مثل كودكی بازیگوش مرتب بین گذشته و آینده گردش می‌كند، با آموختن روش‌های بدست گرفتن افسار ذهن می‌توانید مانع سفر آن به گذشته‌های نامطلوب شوید.برای فراموش کردن شکست عشقی به مغزتان دستور ایست دهیداین روش را روش ایست ذهنی می‌نامم، یعنی لازم است خیلی محكم و مقتدر به ذهن‌تان ایست بدهید تا نتواند به هركجا خواست برود. شاید برای همه ما پیش آمده باشد كه هنگام تماشای تلویزیون یا در تاكسی یا… یك دفعه ذهن به سمت موضوعی در گذشته منحرف می‌شود و برای دقایقی یا ساعاتی یا حتی چند روز كنترل ذهن از دست می‌رود. در حقیقت اگر آگاه نباشید و نبینید كه ذهن‌تان در حال سفر به گذشته است نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید اما اگر حواس‌تان باشد به محض این‌كه ذهن بخواهد به گذشته سفر كند به آن یك ایست محكم می‌دهید و از پیشروی آن جلوگیری می‌كنید. می‌توانید به‌خود بگویید: «ساكت، دیگر نمی‌خواهم بیشتر فكر كنم! یاهیس» یا در ذهن‌مان روی این فكرها ضربدر بزنیم و جلوی آن‌ها را بگیریم.چطور ذهن‌تان را خالی كنیدگاهی هم پیش می‌آید كه ذهن ما آنقدر از وقایع گذشته‌ و اتفاقات پیش آمده پر است كه انگار ظرف ذهن پرشده و در حال لبریز شدن است و مرتب وقایع در ذهن مرور می‌شود و نمی‌توان به موضوع دیگری فكر كرد. ذهن تا حد معینی گنجایش دارد و باید به نوعی از افكار نامطلوب و دوست نداشتنی خالی شود. بهترین كار در این زمان نوشتن است، كافی است هرچه در ذهن دارید بدون هیچ‌گونه انتخابی روی كاغذ بیاورید و هیچ‌چیزی را جا نیندازید، باید كاملا بدون سانسور و صادقانه بنویسید تا ذهن كاملا تخلیه شود. بعد وقتی ذهن كاملا خالی شد، آن كاغذها را دور بیندازید یا حتی بسوزانید.از اول به جدایی هم فكر كنیدوقتی در مراحل آشنایی پیش از ازدواج یا دوران نامزدی هستید باید از ابتدا هر 2 با هم این توافق را داشته‌ باشید كه ممكن است این رابطه به دلایل مختلف از جمله تفاوت خانواده‌ها یا تفاهم نداشتن یا. . . به سرانجام نرسد. در حقیقت بهتر است زوجین قبل از ازدواج با هم این موضوع را روشن كنند كه قرار است مدتی را مثلا 6 ماه برای بدست آوردن شناخت باهم باشند تا تصمیم بگیرند كه برای هم مناسب هستند یا نه! به همین دلیل از ابتدا به هم وابسته نشوید. علاوه بر این، برای پیشگیری از وابستگی از همان ابتدا هر روز و هر ساعت با هم صحبت نكنید تا مبادا به فضای احساسی وارد شوید. هرچقدر بیشتر به شناخت رسیدید كم‌كم رابطه را بیشتر كرده و احساسات را وارد رابطه كنید.اول شناخت، بعد احساساتحواس‌تان باشد كه برای پیشگیری از آسیب‌ روحی در این مدت آشنایی مثلا 6 ماه باید شناخت‌تان جلوتر از احساس‌تان حركت كند، اگر احساسات زودتر از شناخت پیش برود ممكن است زود به هم وابسته شوید و دیگر دل‌كندن به این آسانی‌ها نباشد ونتوان نه گفت. در دوران نامزدی و آشنایی پیش از ازدواج همیشه این خطر وجود دارد كه بین طرفین وابستگی به‌وجود بیاید. من همیشه به مراجعانم توصیه می‌كنم، دریچه‌های احساس‌تان را زود به روی هم باز نكنید و بعد از چند ماه كم‌كم از نظر احساس نزدیك شوید.در روابط عاطفی تان صادق باشیداگر به هر دلیلی در دوران آشنایی قبل از ازدواج و نامزدی به این نتیجه رسیدید كه به طرف مقابل نه بگویید، در این مواقع توصیه می‌كنیم حتما با طرف مقابل صادق باشید. بهتر است شما با یك خاطره خوب از هم جدا شوید، باید به این بلوغ برسید كه حتما لازم نیست جدایی‌با دعوا و دلخوری و حرف‌های آزاردهنده و… باشد، می‌توان خیلی آرام و با آرامش از هم جدا شد به‌خصوص اگر همان اول به این توافق رسیده باشید و از ابتدا آگاه باشید كه ممكن است از هم جدا شوید. در واقع هر كدام از شما حق دارید بدانید چرا این رابطه نباید ادامه پیدا كند و همچنین شما بتوانید با خود كنار بیایید.توافق‌های بعد از جداییقبل از جدایی بهتر است با خاطره‌ای خوش با هم توافق‌هایی كنید، مثلا این‌كه دیگر با هم تماس نگیرید یا اگر وسایلی ردوبدل یا هدیه شده به هم برگردانید تا هم دوباره خاطرات را یادآوری نكند و هم دیگر بهانه‌ای برای تماس مجدد نداشته‌باشید. یعنی از همان ابتدا همه چیزها را آرام آرام از خود جدا كنید.با اقتدار « نه » بگوییداگر در دوران آشنایی یا نامزدی وابستگی به‌وجود آمده باشد، جدایی مشكل می‌شود و حتی گاهی اتفاقات ناگواری مثل افسردگی و حتی خودكشی هم پیش می‌آید. هنگام جدایی نباید تنها به فكر خود باشیم بلكه باید حواس‌مان به حال و هوای طرف مقابل هم باشد چون وقتی وارد رابطه‌ای می‌شویم دیگر تنها خودمان نیستیم بلكه مسئول طرف مقابل هم هستیم و نباید كاری كنیم كه به او آسیبی برسد. اگر قطع یك دفعه‌ای رابطه ممكن است به او آسیب برساند، در این جور مواقع پیشنهاد می‌شود به‌تدریج رابطه كم شود. مثلا اگر 3 روز در هفته با هم صحبت می‌كردید حال آن را به یك روز در هفته تبدیل كنید تا آرام آرام طرف مقابل برای جدایی آماده شود. حواس‌تان باشد در این مواقع از موضع قدرت وارد نشوید مبادا حرف‌های نابجا بزنید و احساس طرف مقابل را زیر سوال ببرید، مهم این است كه شما هنگام جدایی رفتاری انسانی داشته باشید.زمان و اقتدار به همراه هم كمك می‌كنند تا بتوانید وابستگی طرف مقابل را كم كنید. اگر او ببیندمرتب و مداوم و با اقتدار شما به او «نه» می‌گویید و او هر راهی را امتحان می‌كند ولی باز هم نه می‌شنود، كم كم كنار می‌آید كه از شما دل‌ ببرد.برای فراموش کردن شکست عشقی تان 3 ماه زمان نیاز داریدوقتی ماشینی با سرعت زیاد در حال حركت است، هنگام ایستادن یك خط ترمزی روی زمین به‌وجود می‌آید، رابطه نیز چنین است. بعد از پایان رابطه مدت زمانی طول می‌كشد كه شرایط دوباره عادی شود. این زمان در درجه اول بستگی به میزان پذیرش شما دارد و بعد باتوجه به راه‌هایی كه برای مدیریت ذهن‌تان انتخاب كرده‌اید می‌تواند این زمان طولانی‌تر یا كوتاه‌تر باشد. معمولا 2 تا 3 ماه زمان می‌برد كه فرد بتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد، اصولا می‌گویند، تغییرات روانی بعد از 3 ماه خودش را نشان می‌دهد، البته این زمان در آدم‌های مختلف می‌تواند كمتر یا بیشتر باشد.برای ترک کردن رابطه عاطفی فردا سخت‌تر از امروز استاگر در دوران آشنایی به شناختی از طرف مقابل رسیده‌اید و می‌دانید باید رابطه را قطع كنید ولی به‌دلیل وابستگی این كار برای‌تان راحت نیست با خود بیندیشید كه اگر امروز این كار نكنید ممكن است یك ماه دیگر یا یك سال یا حتی 5 سال دیگر با وضعیت بدتری جدا شوید، پس هر چه زودتر این اتفاق بیفتد بهتر است. باید این بلوغ را در خود به‌ وجود بیاورید كه خیلی اوقات اتفاقات زندگی مطابق خواسته شما پیش نخواهد رفت و زمان‌هایی نمی‌توانید به خواسته‌های‌تان برسید. اگر چنین تحملی را در خود به‌وجود بیاورید و از همان اول به‌ خود بقبولانید كه ممكن است در پایان آشنایی از هم جدا شوید دیگر از جدایی ضربه سنگینی نخواهید خورد. بنابراین برای جدایی باید اول در ذهن‌تان تصور كنید كه اگر امروز جدا نشوید سال دیگر جدایی برای‌تان دشوارتر نخواهد بود؟ بعد باید سعی كنید جلوی خودتان را بگیرد و مشغول كارها و فعالیت‌هایی شوید كه كامل ذهن شما را به‌خود مشغول می‌كند.انرژی‌تان را تخلیه كنیداگر در دوران جدایی فقط در خانه یا تنها باشید و هیچ كاری هم برای انجام دادن نداشته باشید مسلما اذیت خواهید شد. تمام ذهن شما آدمی است كه او را ترك كرده‌اید و مدام در وسوسه زنگ زدن و ارتباط با او هستید، پس باید خودتان را مشغول كرده و دورتان را شلوغ كنید، خود را در روابط اجتماعی و در بین دوستان‌تان قرار دهید، به كارها و فعالیت‌های موردعلاقه‌تان مشغول شوید تا انرژی شما را به سمت دیگر ببرد چون عشق و دوست داشتن نوعی انرژی است كه به سمت شخص مورد علاقه شما معطوف است پس شما باید این انرژی را به سمت دیگری چون ورزش كردن، علاقه‌های شخصی، سفر و. . . منحرف كنید، گرچه ممكن است صددر صد فراموش نكنید اما مسلما احساس بهتری پیدا خواهید كرد.از یك رابطه وارد رابطه نامزدی جدید نشویدگاهی پیش می‌آید بعد از جدایی از نامزدی قبلی بلافاصله موقعیت ازدواج دیگری پیش می‌آید. آیا در چنین مواقعی ازدواج می‌تواند به فراموشی نامزد قبلی كمك كند؟ مثلا فرض كنید در رابطه قبلی نامزدتان احترام چندانی برای شما قائل نبود، حالا در رابطه جدید شما به محض دیدن كوچك‌ترین احترامی‌ جذب می‌شوید و به فاكتورهای دیگر توجه‌ای نمی‌كنید و تنها نداشته‌های رابطه قبلی را در رابطه جدید جست‌وجو می‌كنید. حواس‌تان باشد شما نباید از رابطه قبلی فرار كنید و تنها منتظر باشید بدون فكر به فرد دیگری وابسته شوید. به همین دلیل پیشنهاد می‌كنیم بعد از قطع رابطه‌ نامزدی تا چند ماهی نامزدی جدیدی را آغاز نكنید، بهتر است كمی صبر كنید تا خودتان را پیدا كنید و بعد در یك رابطه جدید قرار بگیرید چون در اینجا احتمال اشتباهاتی به‌وجود می‌آید كه می‌تواند برای‌تان سنگین تمام شود.بعد از شکست عشقی تان با كسی حرف بزنیدگاهی بعد از جدایی آنقدر فرد تحت فشار قرار می‌گیرد كه بد نیست با یك مشاور صحبت كند چون شاید مشاور بتواند به او كمك كند تا از فضای وابستگی بیرون بیاید چون گاهی مشاور به تحلیل‌هایی از دوران كودكی و شخصیت فرد می‌رسد كه می‌تواند بسیار كمك‌كننده باشد، از طرف دیگر فضای حمایتی جلسات مشاوره می‌تواند كمك بیشتری هم بكند اما اگر هم فرد چندان تمایل ندارد از یك مشاور كمك بگیرد می‌تواند احساساتش را با یك دوست صمیمی یا یكی از اعضای خانواده یا. . . در میان بگذارد همین بیان احساسات و گفت‌وگو می‌تواند بسیار كمك‌كننده باشد و همچنین خود حرف زدن می‌تواند بسیاری از استرس‌ها و فشارها را از بین ببرد. البته خودتان درذهن‌تان باید به این پذیرش رسیده‌باشید كه قطع این رابطه به نفع‌تان بوده‌است، در این حالت دیگران نیز با حمایت‌شان به شما كمك بیشتری می‌كنند.برای فراموش کردن شکست عشقی تان به‌ دنبال تغییر باشیدبعد از جدایی هرگونه تغییر محیطی می‌تواند به شما كمك كند، مثلا سفر یا خرید وسیله‌ای ‌تازه یا… مثلا اگر از مدت‌ها پیش می‌خواستید میز تازه‌ای برای خود بخرید، ‌حالا همان خرید می‌تواند كمك‌كننده باشد. به سراغ كارهایی بروید كه مدت‌هاست انجام نداده‌اید و انجام آن‌ها می‌تواند حس‌های جدیدی را در شما ایجاد كند، مثلا می‌توانید به سراغ كلاس‌های موسیقی یا‌سازی‌ كه مدت‌هاست آن را دوست دارید بروید یا آموختن یك زبان تازه یا… بروید تا حسابی مشغول شوید. در واقع به‌دنبال فعالیت جدیدی باشید كه تا به حال به آن نپرداخته‌اید و می‌تواند بسیاری از انرژی‌های‌تان را تخلیه كند و دیگر فرصت نكنید به چیزی فكر كنید.نگران حرف مردم نباشیدمتاسفانه آدم‌ها متوجه نیستند كه وقتی به حرف دیگران اهمیت زیادی می‌دهند در واقع خود را تبدیل به عروسكی می‌كنند كه نخ‌هایش در دست دیگران است، چون باید خود را شبیه حرف دیگران كنند. ما یك‌بار بیشتر به دنیا نمی‌آییم و فرصت كمی هم در اختیار داریم، در این فرصت كوتاه قرار نیست طبق گفته دیگران زندگی كنیم چون در این صورت مسلما زندگی خود را باخته‌ایم. آدم‌هایی كه از كمبود خودباوری و اعتماد به نفس رنج می‌برند و تایید درونی ندارند معمولا در بیرون و در حرف‌های دیگران به‌دنبال تایید هستند و منتظرند تا ببینند دیگران چه چیزی می‌گویند تا عمل كنند. اگر بتوانید خودتان تایید را به‌خود بدهید دیگر نیازی به حرف دیگران ندارید. فرض كنید در دوران نامزدی به دلیل حرف مردم از طرف‌تان جدا نشدید ولی بعد از 10 سال دچار مشكلات زیادی شدید اما در این موقعیت شما تنهای تنها هستید و هیچ كدام از آن‌هایی كه قبلا شما به دلیل حرف‌های‌شان جدا نشدید حالا حمایت‌تان نمی‌كنند و شما در اوج مسائل و مشكلات‌تان تنها مانده‌اید. باید بدانید مردم حرف‌های زیاد می‌زنند و شما باید فقط به حرف‌های خودتان گوش كنید، شما باید جایی در زندگی‌تان تصمیم بگیرید كه فقط خودتان باشید؛ بدون نقاب، بدون فیلم بازی كردن و… .

یکی از دغدغه های مشترک بسیاری از مراجعه کنندگان کانال نوین بینش درمان افسردگی پس از شکست عشقی می باشد. معمولا در هر مورد شکست عشقی و مراحل آن متفاوت است اما اشتباهات رایج و مشترکی وجود دارد که مانع بهبودی همه ی این افراد پس از شکست عشقی می شوند.

در این مقاله به این اشتباهات رایج بر اساس روانشناسی شکست عاطفی و راه مقابله با آن ها اشاره خواهم کرد.

فرض کنید دارایی شما ۱۰۰ ملیون تومان باشد. اگر همه ی دارایی تان را در یک سرمایه گذاری از دست بدهید چه احساسی خواهید داشت؟ مسلما احساس بسیار بدی پیدا می کنید و درد و رنج زیادی را متحمل می شوید زیرا دیگر هیچ پولی برای شما باقی نمی ماند و همه ی اموالتان را از دست داده اید. افرادی که در مورد سرمایه گذاری مطالعاتی داشته اند همیشه از یک مثال جالب استفاده می کنند؛ آن ها می گویند هیچ وقت همه ی تخم مرغ هایت را دریک سبد قرار نده زیرا اگر روزی برای سبد اتفاق بدی بیفتد همه ی آن ها را از دست می دهی!

فکر می کنم می توانید ارتباط این مسئله را با احساس عشق درک کنید. اگر از نظر احساسی و عاطفی فقط به یک فرد خاص وابسته باشید جدایی باعث سرخوردگی شما شده و افسرده خواهید شد.

یکی از دلایل مهم ناتوانی مردم در مقابله با شکست عشقی و بهبودی پس از جدایی این است که از نظر عاطفی فقط به طرف مقابل وابسته شده و تنها با وجود او می توانند احساس خوبی داشته باشند. در ادامه به چند نمونه از اقداماتی که این وابستگی را ایجاد می کند اشاره می کنم:چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

کم کردن یا قطع ارتباط با دوستان: یکی از مهم ترین دلایل ناتوانی مرد یا زنی که شکست عشقی خورده است در بهبودی پس از جدایی دوری از زندگی اجتماعی به هنگام ایجاد رابطه ی عاطفی است. این افراد رابطه شان را با دوستان و خانواده قطع می کنند و برای ارضای نیازهای اجتماعی و صمیمیت خود تنها به شریک زندگیشان وابسته می شوند. در چنین موردی اگر رابطه به هر دلیلی به جدایی برسد این افراد بسیار تنها خواهند بود.

حذف سرگرمی ها: یکی دیگر از اشتباهاتی که مانع بهبودی و مقابله با شکست عشقی می شود این است که زوج ها برای تجربه ی احساس خوب به جای لذت بردن از سرگرمی های مختلف تنها به یکدیگر وابسته می شوند. در این مورد از دست دادن عشق به معنای از دست دادن شادی در زندگی می باشد.

او همه چیز زندگی من است: افرادی که شریک زندگیشان را در مرکز زندگی خود متمرکز کرده و همه چیز را وابسته به او می دانند بیشتر از هر کس دیگری در بهبودی پس از جدایی ناکام مانده و تنها یک مشاور می تواند به آن ها کمک کند.

برای اینکه بتوانید در کمترین زمان پس از شکست عشقی بهبودی خود را به دست آورید باید از وابسته کردن احساسات و زندگی خود به طرف مقابل خودداری کنید. پس از جدایی باید زندگی اجتماعی و سرگرمی هایتان را دوباره از سر بگیرید و خواهید دید که بهبودی و مقابله با شکست عشقی بسیار آسان تر از تصورات شما خواهد بود.

البته منطقی است که شریک عاطفیتان باید مهم ترین نقش را در زندگی شما داشته باشد اما اینکه تنها نقش مهم زندگیتان را بازی کند کاملا اشتباه است و در این صورت اگر روزی شما را ترک کند احساس شکست می کنید و مقابله با تنهایی بسیار دشوار می شود.

حتی اگر در این شرایط رابطه تان به جدایی نرسد زندگیتان پس از مدتی بی معنا شده و دیر یا زود از رابطه تان ناراضی خواهید بود.

رابطه ی سالم رابطه ای است که در آن پیشرفت کنید، دوستان جدید پیدا کرده و زندگی بهتری را تجربه کنید. رابطه ای که شما را برای ارضای همه ی نیازهای عاطفی و اجتماعی تان تنها به یک فرد وابسته کند رابطه ی سالمی نخواهد بود.

زندگی اجتماعی تان را حفظ کنید: به زندگی اجتماعی خود بازگردید. اگر بدانید افراد دیگری در اطراف شما هستند که می توان در کنار آن ها شاد بود و نیازهای اجتماعی و عاطفی را برآورده کرد مقابله با شکست عشقی برای شما بسیار آسان خواهد بود. در این زمان ضمیر ناخودآگاه شما متوجه می شود که طرف مقابلتان تنها انسان خوب دنیا نیست و در نتیجه خیلی زود بهبودی خود را به دست می آورید.

از انجام سرگرمی هایتان اجتناب نکنید: به زندگی عادی خود بازگشته و از انجام سرگرمی هایتان اجتناب نکنید؛ این کار شما را از وابستگی عاطفی و اجتماعی به طرف مقابلتان رها می سازد.

وابستگی بیمارگونه خود را درک کنید: اگر وابستگی شما به طرف مقابل به گونه ای باشد که تصور کنید بدون او همه چیز خود را از دست می دهید بهتر است بدانید که گرفتار یک وابستگی ناسالم شده اید. در چنین موردی باید نیازهای خود را با روش هایی متفاوت و بدون کمک طرف مقابلتان ارضا کنید.(نگاه کنید به ترک اعتیاد به عشق)

نیازهایتان را ارضا کنید: درست بعد از جدایی لازم است بعضی از نیازهایتان مانند نیاز به عشق و صمیمیت را در خود ارضا کنید. سعی کنید از طریق رابطه با دوستان و خانواده برای ارضای نیازهایتان تلاش کرده و در این صورت احساس بهتری بعد از جدایی خواهید داشت.(نگاه کنید به عشق و برطرف کردن نیازهای روانی)

چانه زنی را متوقف کنید: تا زمانی که جدایی را قبول نکنید بهبودی و مقابله با شکست عشقی غیر ممکن است. اگر هر روز در مورد طرف مقابلتان به رویا پردازی بپردازید، خودتان را در کنار او تصور کرده و برای بازگشت او تلاش کنید بهبودی پس از جدایی دشوار و غیر ممکن خواهد بود.

دلیل اصلی علاقه به طرف مقابلتان را بدانید: در بسیاری از موارد دلیل عشق شما به طرف مقابلتان ارضای نیازهای شخصی مانند احساس تنهایی و یا نیاز به عشق و هم صحبت می باشد. دلیل وابستگی شما به طرف مقابل معمولا هیچ ارتباطی با عشق و علاقه نداشته و با ارضای نیازهای شخصیتان از راه دیگر مانند دوستان و خانواده به راحتی می توانید با شکست عشقی مقابله کنید.

افراد زیادی می توانند شریک عاطفی شما محسوب شوند: افراد زیادی می توانند شریک عاطفی و نیمه ی گمشده ی شما محسوب شوند حتی ممکن است در کنار آن ها زندگی شادتری را تجربه کنید. منظور من این نیست که بعد از پایان رابطه به سرعت رابطه ی جدیدی برقرار کنید اما آگاهی شما نسبت به اینکه هیچ کس منحصر به فرد نبوده و افراد زیادی می توانند با معیارهای الگوی عشقتان مطابقت نشان دهند می تواند در بهبودی پس از شکست عشقی موثر واقع شود.

شاهین زند – محقق و پژوهشگر.

سایت نوین بینش برای افرادی که قصد سوء استفاده از این مطالب را دارند نوشته نشده است پس اگر هدف شما سوءاستفاده از دیگران است لطفا از این سایت خارج شوید. سایت نویت بینش یک سایت پزشکی یا یک دائره المعارف خسته کننده نیست بلکه مرجعی روانشناختی و علمی است که به شما کمک می کند درک بهتری از خود و دیگران بدست آورید و از این آگاهی برای بهبود روابط و مهارت های ارتباطی و به صورت کلی جهت ارتقای کیفیت زندگی خود استفاده کنید. به یاد داشته باشید قوی ترین صلاح شما دانش شما است.

سایت نوین بینش یک سایت پیچیده و یا دائره المعارف خسته کننده نیست بلکه مرجعی است که  به شما کمک می کند هر گونه اطلاعاتی را به صورت خلاصه، مختصر و مفید بدست آورید. نوین بینش بزرگترین  مرجع در مورد روانشناسی عشق در بین سایت های فارسی زبان می باشد. برای اطمینان بیشتر از این موضوع به بخش روانشناسی عشق مراجعه کنید. کتاب چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم  در سایت نوین بینش منتشر شده است. با این کتاب هر شخصی را عاشق خود کنید و یا هزینه ی پرداختی  را پس بگیرید. برای اطلاع از آخرین مطالب سایت نوین بینش در کانال تلگرام ما عضو شوید: عضویت در کانال تلگرام نوین بینش

آیا می خواهید بیشتر بدانید؟

با شکست عشقی چه باید کرد؟

به سادگی شکست عشقی خود را حل کنید

چگونه بعد از شکست عشقی به زندگی خود ادامه دهیم

بایدها و نبایدهای بعد از شکست عشقی

چگونه در خود شجاعت و اعتماد به نفس ایجاد کنیم

۴ حرکت ساده برای برگرداندن عشق از دست رفته

می توانید به صورت 24 ساعت از طریق تلگرام یا واتس آپ با تیم نوین بینش در ارتباط باشید :09306135008

برچسب‌ها:روانشناسی شکست عشقی, شکست عشقی در مردان و زنان, مراحل شکست عاطفی

انتقادات و شکایات

shahinzand18@gmail.com

اینستاگرام شاهین زند

     شماره تماس:  03136201013       از ساعت 9 صبح الی 5 عصر

 آدرس: اصفهان، خ ارتش، کوچه 69، ساختمان پیمان، ط 2، واحد11

ارتباط با کارشناس روابط عاطفی از طریق ارسال پیام در تلگرام یا واتس آپ: 09306135008

 

چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

 

.                   قوانین و مقررات

 

به پایان رسیدن یک رابطه عاشقانه مانند توفان ویرانگری است که تمام زندگیتان را درمی‌نوردد. خوابیدن، غذا خوردن یا تمرکز کردن بعد از جدایی برایتان سخت می‌شود. تمام کارهایی که زمانی از انجام دادنشان لذت می‌بردید، دیگر هیچ علاقه‌ای را در شما ایجاد نمی‌کنند. بسته به مدت رابطه‌ یا شدت وابستگی عاطفی ممکن است حتی احساس کنید که نمی‌دانید زندگیتان بدون او به کدام سمت و سویی خواهد رفت. اما ایمان و امیدتان را از دست ندهید. سوگواری بعد از شکست عشقی را نیز مانند هر سوگواری دیگری می‌توانید به روشی سالم انجام دهید تا راه کنار آمدن با این درد را بدون غرق کردن خود در گرداب شرم، تلخی یا نفرت پیدا کنید و بعد از جدایی به آرامش برسید.

فهرست مطالب

1ـ از سرزنش کردن خودتان دست بردارید، هورمون‌ها را سرزنش کنید

مطمئن باشید که دیوانه نشده‌اید. اتفاقات زیادی بعد از طلاق در مغزتان رخ می‌دهد، در این میان اگر از علوم اعصاب مربوط به درد و رنج بعد از شکست عشقی اطلاع داشته باشید، متوجه می‌شوید که احساس ناراحتیتان بعد از جدایی کاملاً طبیعی است. همان هورمون‌هایی که در مراحل اولیه عشق و عاشقی باعث می‌شوند که سعادتمندانه در خوشی و لذت غرق شوید، اکنون که از عشقتان جدا شده‌اید، شما را در درد و رنجی عمیق فرومی‌برند. در یک مطالعه تصویربرداری از مغز مشخص شد که شکست عشقی موجب فعالیت همان قسمت‌هایی از مغز می‌شود که در معتادان به کوکائینِ تشنه مصرف بعدی فعال است. در واقع مغزتان در دوران ترک بعد از اعتیاد به عشق است. بخش بطنی مغز که تحت تاثیر شکست عشقی قرار می‌گیرد، با انگیزه و رفتارهای هدف محور ارتباط دارد و سیستم پاداش مغز نیز مسئول آزاد کردن دوپامین است. دوپامین همان ماده شمیایی است که باعث می‌شود احساس خوبی پیدا کنید و مقدار بیشتری از محرکی را که موجب دریافت این پاداش شده است، طلب کنید این محرک می‌تواند نیکوتین، شکلات یا نوازش‌های عاشقان همسرتان باشد. عطش دوپامین انگیزه ایجاد می‌کند و ترغیبتان می‌کند که برای دریافت بیشتر از آن چیزی که حالتان را خوب می‌کند، رفتار مشابهی را انجام دهید این محرک در مورد یک رابطه عاشقانه، همان نیاز به دوست داشته شدن است. مغز در انتظار دریافت پاداش است، پاداشی که می‌تواند مورد تایید و قدرشناسی عشق قرار گرفتن یا محبت متقابل باشد، اما دریافت پاداش با تاخیر مواجه شده است یا ممکن است هرگز دریافت نگردد. اگرچه در سطح شناختی می‌دانید که رابطه‌تان به پایان رسیده است، اما نورون‌های مغزتان که همچنان در انتظار دریافت پاداشند، خاموش نشده‌اند و شما را در سطح ناخودآگاه عاشق و معتاد به عشق سابقتان نگه می‌دارند.چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

راهکار: بپذیرید که التیام یافتن یک زخم عاطفی نیز دقیقاً مانند جوش خوردن یک زخم جسمی نیاز به زمان دارد. پس به جای این که خود را درگیر خودگویی‌های منفی کنید که چرا باید این‌قدر ضعیف و ناراحت باشید و خودتان را به خاطر دیوانگی‌ها و احساسات افسار گسیخته بعد از طلاق سرزنش کنید، به خودتان یادآوری کنید که در حال گذراندن چرخه طبیعی جدایی از عشق هستید و واکنش‌های هورمونی در نهایت فروکش خواهد کرد. از احساسات منفی و نسبت دادن آنها به خود فاصله بگیرید، مثلاً نگویید “من افسرده‌ام”؛ در عوض چارچوب ذهنی متفاوتی ایجاد کنید، از واژگان متفاوتی استفاده کنید و بگویید: “در حال تجربه کردن احساس ناراحتی هستم.” شما همان احساسات و هیجاناتتان نیستید.

وقتی تحت فشار قرار می‌گیرید، بدن آدرنالین بیشتری تولید می‌کند که در سراسر بدن جریان پیدا می‌کند و میزان کورتیزول را افزایش می‌دهد. بدنتان در حالت مبارزه قرار دارد. سیستم عصبی سمپاتیک که واکنش نشان دادن به تهدیدها را ممکن می‌سازد، پا به میدان می‌گذارد و به این ترتیب خوردن به دغدغه ثانویه تبدیل می‌شود. بدن راهی را برای سرکوب فشارهای گرسنگی پیدا می‌کند و کمتر شدن انقباض‌ها و انبساط‌های عضلات معده گوارش غذا را کند می‌کند. بااین حال باید بدانید که ذهن، بدن و قلب همه با هم در ارتباطند. اگر بدنتان مواد مغذی کافی مورد نیازش را دریافت نکند، با سرعتی فزاینده تحلیل می‌رود و تحلیل بدن تضعیف روحیه را نیز به همراه دارد. وقتی اشتهایتان برگردد، ممکن است هوس خوردن تنقلات ناسالم به سرتان بزند. افراد ناراحت توانایی کمتری برای درک میزان چربی موجود در غذا دارند، اما در تشخیص دادن مزه‌های شیرینی، ترشی و تلخی 15 درصد بهتر از بقیه عمل می‌کنند. این تفاوت نتیجه‌ای را که پژوهشگران دانشگاه کرنل به آن رسیدند، توضیح می‌دهد؛ پژوهشگران دریافتند که اشخاص ناراحت میل بیشتری به خوردن شیرینی‌جات دارند.

اکنون وقت آن رسیده است تا سم‌زدایی دیجیتالی عشق سابقتان را انجام بدهید. تمام عکس‌ها و پیام‌های قدیمی را پاک کنید، او را در شبکه‌های اجتماعی آنفالو کنید و حتی بهتر از آن، مدتی از تمام شبکه‌های اجتماعی فاصله بگیرید. شماره‌اش را پاک کنید تا دیگر وسوسه نشوید که با او تماس بگیرید و دائماً به این فکر نکنید که چرا با شما تماس نمی‌گیرد. دیگر به خاطرات خوب یا بد گذشته فکر نکنید. مغز رفتارهای وسواسی را در مرحله ترک اعتیاد به عشق توجیه می‌کند و سیستم انگیزشی نیز در جستجوی دوپامین است. بنابراین هر بار که فیلم تعطیلاتتان را تماشا می‌کنید، عشق سابقتان را در شبکه‌های اجتماعی تعقیب می‌کنید یا به او پیام می‌دهید، خود را در دام تله‌ای ذهنی اسیر می‌کنید که شما را همچنان معتاد به عشق نگه می‌دارد. نخستین گام برای متوقف کردن این رفتار خودویرانگر این است که متوجه عملکرد مغزتان بعد از طلاق بشوید. وقتی بدانید اشتیاق و نیاز مبرمی که به عشق سابقتان احساس می‌کنید، عادی است، درمی‌یابید انتخاب با خودتان است که این نیاز مبرم را کنترل کنید یا اجازه بدهید که چنین اشتیاق بیهوده‌ای شما را کنترل کند.

راهکار: وقتی می‌خواهید با عشق سابقتان ارتباط برقرار کنید، مثلاً با او تماس بگیرید یا در شبکه‌های اجتماعی دنبالش بگردید، به خودتان یادآوری کنید، این اشتیاقی که احساس می‌کنید، در واقع عطش شدید مغزتان به دریافت دوپامین است. این نیاز مبرم را با رفتار دیگری جایگزین کنید که شما را مجبور به متمرکز شدن بر زمان حال بکند. این رفتار می‌تواند تماس گرفتن با یک دوست، ورزش کردن، فعالیت بدنی یا نوشتن نامۀ تشکر و قدردانی برای یکی از عزیزانتان باشد. چند بار اولی که می‌خواهید حواستان را از این رفتار منحرف کنید، احساس می‌کنید که با چالش بزرگی روبه‌رو هستید که باید آگاهانه برای آن زمینه‌سازی کنید. اما نگران نباشید، خوشبختانه هر چه بیشتر تمرین کنید که این رفتار خودویرانگر را با یک رفتار سالم جایگزین کنید، این رفتار سالم به مرور برایتان آسان‌تر و طبیعی‌تر می‌شود.

 حتما بخوانید:اشتباهات بعد از جدایی 

فهرستی از وظایفی که انجام دادنشان برایتان ممکن است، تهیه کنید و هر کدام را که به اتمام رساندید، خط بزنید. در این میان وظایف حتماً مواردی را هم به مراقبت از خودتان اختصاص دهید، برای مثال نوشتن نعماتی که به خاطر داشتن آنها خدا را شکر می‌کنید، ورزش و مدیتیشن را در دستور کارتان قرار بدهید. وقتی منظم و برنامه‌ریزی شده عمل کنید، وظایفتان را، هر چقدر هم کوچک با موفقیت انجام بدهید و به پایان رساندنشان را با خط زدنشان مشخص کنید، میزان دوپامین در بدنتان افزایش می‌یابد.

راهکار: یک یادآور دیداری برای خودتان درست کنید که نشان بدهد چند بار پیاپی موفق شده‌اید که به اهدافتان برسید. از این روش غالباً در بازی‌ها برای مشخص کردن برنده استفاده می‌شود. یک تقویم بردارید و روی هر روزی که در آن، کار مثبتی برای بهبود حالتان انجام داده‌اید، ضربدر بزنید. به زودی یک ردیف زیبا از ضربدرهای پشت سر هم را خواهید دید که عملاً به شما نشان می‌دهد چقدر در بهبود حالتان موفق بوده‌اید. مشاهده این موفقیت مانند انجام وظایف و خط زدن آنها در فهرست کارها باعث افزایش تولید دوپامین می‌شود. وقتی بدانید که در مسیر درست در حال حرکتید، مغزتان دوپامین کافی برای ادامه فعالیت دریافت می‌کند.

وقتی می‌ترسیم یا با یک هیجان شدید روبه‌رو می‌شویم، بدنمان سرشار از آدرنالین می‌شود و ضربان قلب و فشار خونمان سر به آسمان می‌گذارد. این اتفاق هم برای انسان‌ها و هم برای حیوانات رخ می‌دهد. برای مثال غزال را در نظر بگیرید؛ این حیوان وقتی با شکارچی خطرناکی روبه‌رو می‌شود، قلبش دیوانه‌وار به تپش می‌افتد و همان‌طور که غریزه بقا کنترل رفتارش را در دست می‌گیرد، آدرنالین به سرعت در رگهایش جریان پیدا می‌کند. اما وقتی تهدید برطرف می‌شود و غزال دیگر در خطر نیست، به سرعت کل بدنش را می‌لرزاند، انگار که دچار تشنج شده است. در واقع سیستم عصبی غزال به طور فیزیکی در حال تخلیه برانگیختگی و انرژی اضافی‌ای است که دیگر نیازی به آن ندارد. به این ترتیب غزال بعد از مدت کوتاهی به حال تعادل برمی‌گردد و آزادانه انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است، بالا و پایین می‌پرد.

شاید ما انسان‌ها مانند غزالی که در حیات وحش با تهدید فیزیکی روبه‌رو می‌شود، احساس خطر نکنیم، اما وقتی که تحریک می‌شویم، سیستم عصبی‌مان با همان فرآیندهای شیمیایی خودکار واکنش نشان می‌دهد. عاملی که احساس امنیت‌مان را تهدید می‌کند، موجب به راه افتادن موجی از سازو کارهای بقا می‌شود. می‌توانیم از واکنش غریزی غزال درس بگیریم و استرس و انرژی اضافی را که هنگام ترس یا اضطراب فعال می‌شود، تخلیه کنیم. لرزاندن بدن یا به عبارتی فعالیت بدنی داشتن واکنش طبیعی و خود التیام دهنده بدن به آسیب و سانحه است.

برای پردازش و کنار آمدن با احساساتتان به خودتان زمان بدهید، اما در عین حال یک مهلت زمانی هم تعیین کنید. در این دوره اجازه دارید که یک دل سیر گریه کنید و احساساتتان را تخلیه کنید. احساساتتان در این مدت بین انکار، خشم، ناراحتی و اضطراب در نوسان خواهد بود. درست است که هجوم احساسات مختلف ممکن است این احساس را در شما به وجود بیاورد که انگار فاصله‌ای با دیوانه شدن ندارید، اما مطالعات علمی نشان می‌دهد که این حالات کاملاً عادی و طبیعی است. به نقل از لوسی براون، متخصص علوم اعصاب، طرد شدن عشقی بسیار شدیدتر و جدی‌تر از دیگر گونه‌های طرد اجتماعی است. سوگواری و ناراحتی بعد از طلاق بخشی از فرآیند بهبود است، اما باید زمان معینی را برای آن در نظر بگیرید تا این غم و اندوه محدودیت مشخصی داشته باشد و زندگیتان را در خود غرق نکند. مثلاً می‌توانید امروز یک ساعت درباره شکست عشقی حرف بزنید، راجع به آن در دفتر خاطراتتان بنویسید، گریه کنید و احساساتی را که باید تخلیه کنید، ابراز کنید. اما حواستان به زمان  باشد و وقتی یک ساعت گذشت، فعالیت دیگری را شروع کنید. لازم است که چرخه افکار وسواسی و نشخوارهای فکری را متوقف کنید. یک تابلوی توقف قرمز بزرگ را تصور کنید، با صدای بلند به خودتان بگویید که بس است و بعد فعالیتی را انجام بدهید که حواستان را منحرف کند؛ ورزش بهترین انتخاب است. انجام دادن کاری بدنی که به توجه کامل نیاز دارد، ایده‌آل است، چون مغز نیاز دارد که روی زمان حال متمرکز شود و از فکر کردن دائم به عشق سابق و جدایی دست بردارد. تغییر حالت ذهنی در ابتدا برایتان سخت خواهد بود، اما به مرور با تمرین کردن آسان‌تر خواهد شد.

می‌دانید داروی ضدافسردگی ولبوترین چکار می‌کند؟ ولبوترین موجب افزایش انتقال دهنده عصبی دوپامین می‌شود. سپاسگزاری و قدردانی نیز همین تاثیر را دارد. سپاسگزار بودن ناحیه ساقه مغز را که دوپامین تولید می‌کند، فعال می‌کند. احساس قدرشناسی کردن نسبت به دیگران فعالیت را در مدارهای اجتماعی دوپامین افزایش می‌دهد و موجب ترشح سروتونین می‌شود. فکر کردن درباره نعماتی که شکرگزار داشتن آن‌ها هستید، مجبورتان می‌کند تا روی جنبه‌های مثبت زندگیتان متمرکز شوید. بیشتر از آن که یافتن موردی برای قدردانی مهم باشد، به یاد داشتن جستجوی لطف یا نعمتی برای شکرگزاری مهم است. به خاطر سپردن لزوم سپاسگزاری کردن از دیگران نوعی هوش هیجانی است. نتایج یک مطالعه نشان می‌دهد که قدردانی بر چگالی نورون‌ها در دو قسمت قشر پیش‌پیشانی جانبی و بطنی داخلی مغز تاثیر می‌گذارد. تغییر چگالی نورون‌ها بیانگر آن است که نورون‌های موجود در این ناحیه‌ها در اثر افزایش هوش هیجانی کارآمدتر می‌شوند. بالا رفتن هوش هیجانی باعث می‌شود که سپاسگزار بودن به وظیفه ساده‌تری تبدیل شود.

جدایی مطمئنا یکی از اتفاقات ناگوار و دردناک زندگی است اما نباید تسلیم آن شوید. راه‌های علمی وجود دارد که به شما برای کنار آمد با این اتفاق کمک می‌کند. بعد از جدایی خودتان را بخاطر حال بدتان سرزنش نکنید چون بسیاری از عکس العمل‌هایی که نشان می‌دهید بدلیل هورمون‌هایی که در بدنتان ترشح می‌شود طبیعی هستند. در این مدت به بدنتان و تغذیه‌تان بیش از قبل اهمیت دهید. زمانیکه وسوسه شدید به او پیام بدید یا زنگ بزنید سعی کنید خودتان را باکارهایی دیگری مثل زنگ زدن به دوستانتان سرگرم کنید. لیستی از وظایف‌تان تهیه کنید و برای آن‌ها یک برنامه ریزی زمانی ترتیب دهید. زمانیکه خشم یا عصبانیت سراغ‌تان آمد یک فعالیت فیزیکی انجام دهید تا خشم‌تان فروکش کند، مثلا 20 دقیقه بدوید. به خودتان اجازه دهید تا برای این جدایی سوگواری کنید ولی یک مهلت زمانی برای سوگواری‌تان تعیین کنید. هر روز 3 چیز که بخاطر داشتن آن‌ها خوشحالید را روی کاغذ بنویسید و به مدت 28 روز این کار را انجام دهید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

26 بازدید

91 بازدید

120 بازدید

357 بازدید

376 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

به پایان رسیدن یک رابطه عاشقانه مانند توفان ویرانگری است که تمام زندگیتان را درمی‌نوردد. خوابیدن، غذا خوردن یا تمرکز کردن بعد از جدایی برایتان سخت می‌شود. تمام کارهایی که زمانی از انجام دادنشان لذت می‌بردید، دیگر هیچ علاقه‌ای را در شما ایجاد نمی‌کنند. بسته به مدت رابطه‌ یا شدت وابستگی عاطفی ممکن است حتی احساس کنید که نمی‌دانید زندگیتان بدون او به کدام سمت و سویی خواهد رفت. اما ایمان و امیدتان را از دست ندهید. سوگواری بعد از شکست عشقی را نیز مانند هر سوگواری دیگری می‌توانید به روشی سالم انجام دهید تا راه کنار آمدن با این درد را بدون غرق کردن خود در گرداب شرم، تلخی یا نفرت پیدا کنید و بعد از جدایی به آرامش برسید.

فهرست مطالب

1ـ از سرزنش کردن خودتان دست بردارید، هورمون‌ها را سرزنش کنید

مطمئن باشید که دیوانه نشده‌اید. اتفاقات زیادی بعد از طلاق در مغزتان رخ می‌دهد، در این میان اگر از علوم اعصاب مربوط به درد و رنج بعد از شکست عشقی اطلاع داشته باشید، متوجه می‌شوید که احساس ناراحتیتان بعد از جدایی کاملاً طبیعی است. همان هورمون‌هایی که در مراحل اولیه عشق و عاشقی باعث می‌شوند که سعادتمندانه در خوشی و لذت غرق شوید، اکنون که از عشقتان جدا شده‌اید، شما را در درد و رنجی عمیق فرومی‌برند. در یک مطالعه تصویربرداری از مغز مشخص شد که شکست عشقی موجب فعالیت همان قسمت‌هایی از مغز می‌شود که در معتادان به کوکائینِ تشنه مصرف بعدی فعال است. در واقع مغزتان در دوران ترک بعد از اعتیاد به عشق است. بخش بطنی مغز که تحت تاثیر شکست عشقی قرار می‌گیرد، با انگیزه و رفتارهای هدف محور ارتباط دارد و سیستم پاداش مغز نیز مسئول آزاد کردن دوپامین است. دوپامین همان ماده شمیایی است که باعث می‌شود احساس خوبی پیدا کنید و مقدار بیشتری از محرکی را که موجب دریافت این پاداش شده است، طلب کنید این محرک می‌تواند نیکوتین، شکلات یا نوازش‌های عاشقان همسرتان باشد. عطش دوپامین انگیزه ایجاد می‌کند و ترغیبتان می‌کند که برای دریافت بیشتر از آن چیزی که حالتان را خوب می‌کند، رفتار مشابهی را انجام دهید این محرک در مورد یک رابطه عاشقانه، همان نیاز به دوست داشته شدن است. مغز در انتظار دریافت پاداش است، پاداشی که می‌تواند مورد تایید و قدرشناسی عشق قرار گرفتن یا محبت متقابل باشد، اما دریافت پاداش با تاخیر مواجه شده است یا ممکن است هرگز دریافت نگردد. اگرچه در سطح شناختی می‌دانید که رابطه‌تان به پایان رسیده است، اما نورون‌های مغزتان که همچنان در انتظار دریافت پاداشند، خاموش نشده‌اند و شما را در سطح ناخودآگاه عاشق و معتاد به عشق سابقتان نگه می‌دارند.چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

راهکار: بپذیرید که التیام یافتن یک زخم عاطفی نیز دقیقاً مانند جوش خوردن یک زخم جسمی نیاز به زمان دارد. پس به جای این که خود را درگیر خودگویی‌های منفی کنید که چرا باید این‌قدر ضعیف و ناراحت باشید و خودتان را به خاطر دیوانگی‌ها و احساسات افسار گسیخته بعد از طلاق سرزنش کنید، به خودتان یادآوری کنید که در حال گذراندن چرخه طبیعی جدایی از عشق هستید و واکنش‌های هورمونی در نهایت فروکش خواهد کرد. از احساسات منفی و نسبت دادن آنها به خود فاصله بگیرید، مثلاً نگویید “من افسرده‌ام”؛ در عوض چارچوب ذهنی متفاوتی ایجاد کنید، از واژگان متفاوتی استفاده کنید و بگویید: “در حال تجربه کردن احساس ناراحتی هستم.” شما همان احساسات و هیجاناتتان نیستید.

وقتی تحت فشار قرار می‌گیرید، بدن آدرنالین بیشتری تولید می‌کند که در سراسر بدن جریان پیدا می‌کند و میزان کورتیزول را افزایش می‌دهد. بدنتان در حالت مبارزه قرار دارد. سیستم عصبی سمپاتیک که واکنش نشان دادن به تهدیدها را ممکن می‌سازد، پا به میدان می‌گذارد و به این ترتیب خوردن به دغدغه ثانویه تبدیل می‌شود. بدن راهی را برای سرکوب فشارهای گرسنگی پیدا می‌کند و کمتر شدن انقباض‌ها و انبساط‌های عضلات معده گوارش غذا را کند می‌کند. بااین حال باید بدانید که ذهن، بدن و قلب همه با هم در ارتباطند. اگر بدنتان مواد مغذی کافی مورد نیازش را دریافت نکند، با سرعتی فزاینده تحلیل می‌رود و تحلیل بدن تضعیف روحیه را نیز به همراه دارد. وقتی اشتهایتان برگردد، ممکن است هوس خوردن تنقلات ناسالم به سرتان بزند. افراد ناراحت توانایی کمتری برای درک میزان چربی موجود در غذا دارند، اما در تشخیص دادن مزه‌های شیرینی، ترشی و تلخی 15 درصد بهتر از بقیه عمل می‌کنند. این تفاوت نتیجه‌ای را که پژوهشگران دانشگاه کرنل به آن رسیدند، توضیح می‌دهد؛ پژوهشگران دریافتند که اشخاص ناراحت میل بیشتری به خوردن شیرینی‌جات دارند.

اکنون وقت آن رسیده است تا سم‌زدایی دیجیتالی عشق سابقتان را انجام بدهید. تمام عکس‌ها و پیام‌های قدیمی را پاک کنید، او را در شبکه‌های اجتماعی آنفالو کنید و حتی بهتر از آن، مدتی از تمام شبکه‌های اجتماعی فاصله بگیرید. شماره‌اش را پاک کنید تا دیگر وسوسه نشوید که با او تماس بگیرید و دائماً به این فکر نکنید که چرا با شما تماس نمی‌گیرد. دیگر به خاطرات خوب یا بد گذشته فکر نکنید. مغز رفتارهای وسواسی را در مرحله ترک اعتیاد به عشق توجیه می‌کند و سیستم انگیزشی نیز در جستجوی دوپامین است. بنابراین هر بار که فیلم تعطیلاتتان را تماشا می‌کنید، عشق سابقتان را در شبکه‌های اجتماعی تعقیب می‌کنید یا به او پیام می‌دهید، خود را در دام تله‌ای ذهنی اسیر می‌کنید که شما را همچنان معتاد به عشق نگه می‌دارد. نخستین گام برای متوقف کردن این رفتار خودویرانگر این است که متوجه عملکرد مغزتان بعد از طلاق بشوید. وقتی بدانید اشتیاق و نیاز مبرمی که به عشق سابقتان احساس می‌کنید، عادی است، درمی‌یابید انتخاب با خودتان است که این نیاز مبرم را کنترل کنید یا اجازه بدهید که چنین اشتیاق بیهوده‌ای شما را کنترل کند.

راهکار: وقتی می‌خواهید با عشق سابقتان ارتباط برقرار کنید، مثلاً با او تماس بگیرید یا در شبکه‌های اجتماعی دنبالش بگردید، به خودتان یادآوری کنید، این اشتیاقی که احساس می‌کنید، در واقع عطش شدید مغزتان به دریافت دوپامین است. این نیاز مبرم را با رفتار دیگری جایگزین کنید که شما را مجبور به متمرکز شدن بر زمان حال بکند. این رفتار می‌تواند تماس گرفتن با یک دوست، ورزش کردن، فعالیت بدنی یا نوشتن نامۀ تشکر و قدردانی برای یکی از عزیزانتان باشد. چند بار اولی که می‌خواهید حواستان را از این رفتار منحرف کنید، احساس می‌کنید که با چالش بزرگی روبه‌رو هستید که باید آگاهانه برای آن زمینه‌سازی کنید. اما نگران نباشید، خوشبختانه هر چه بیشتر تمرین کنید که این رفتار خودویرانگر را با یک رفتار سالم جایگزین کنید، این رفتار سالم به مرور برایتان آسان‌تر و طبیعی‌تر می‌شود.

 حتما بخوانید:اشتباهات بعد از جدایی 

فهرستی از وظایفی که انجام دادنشان برایتان ممکن است، تهیه کنید و هر کدام را که به اتمام رساندید، خط بزنید. در این میان وظایف حتماً مواردی را هم به مراقبت از خودتان اختصاص دهید، برای مثال نوشتن نعماتی که به خاطر داشتن آنها خدا را شکر می‌کنید، ورزش و مدیتیشن را در دستور کارتان قرار بدهید. وقتی منظم و برنامه‌ریزی شده عمل کنید، وظایفتان را، هر چقدر هم کوچک با موفقیت انجام بدهید و به پایان رساندنشان را با خط زدنشان مشخص کنید، میزان دوپامین در بدنتان افزایش می‌یابد.

راهکار: یک یادآور دیداری برای خودتان درست کنید که نشان بدهد چند بار پیاپی موفق شده‌اید که به اهدافتان برسید. از این روش غالباً در بازی‌ها برای مشخص کردن برنده استفاده می‌شود. یک تقویم بردارید و روی هر روزی که در آن، کار مثبتی برای بهبود حالتان انجام داده‌اید، ضربدر بزنید. به زودی یک ردیف زیبا از ضربدرهای پشت سر هم را خواهید دید که عملاً به شما نشان می‌دهد چقدر در بهبود حالتان موفق بوده‌اید. مشاهده این موفقیت مانند انجام وظایف و خط زدن آنها در فهرست کارها باعث افزایش تولید دوپامین می‌شود. وقتی بدانید که در مسیر درست در حال حرکتید، مغزتان دوپامین کافی برای ادامه فعالیت دریافت می‌کند.

وقتی می‌ترسیم یا با یک هیجان شدید روبه‌رو می‌شویم، بدنمان سرشار از آدرنالین می‌شود و ضربان قلب و فشار خونمان سر به آسمان می‌گذارد. این اتفاق هم برای انسان‌ها و هم برای حیوانات رخ می‌دهد. برای مثال غزال را در نظر بگیرید؛ این حیوان وقتی با شکارچی خطرناکی روبه‌رو می‌شود، قلبش دیوانه‌وار به تپش می‌افتد و همان‌طور که غریزه بقا کنترل رفتارش را در دست می‌گیرد، آدرنالین به سرعت در رگهایش جریان پیدا می‌کند. اما وقتی تهدید برطرف می‌شود و غزال دیگر در خطر نیست، به سرعت کل بدنش را می‌لرزاند، انگار که دچار تشنج شده است. در واقع سیستم عصبی غزال به طور فیزیکی در حال تخلیه برانگیختگی و انرژی اضافی‌ای است که دیگر نیازی به آن ندارد. به این ترتیب غزال بعد از مدت کوتاهی به حال تعادل برمی‌گردد و آزادانه انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است، بالا و پایین می‌پرد.

شاید ما انسان‌ها مانند غزالی که در حیات وحش با تهدید فیزیکی روبه‌رو می‌شود، احساس خطر نکنیم، اما وقتی که تحریک می‌شویم، سیستم عصبی‌مان با همان فرآیندهای شیمیایی خودکار واکنش نشان می‌دهد. عاملی که احساس امنیت‌مان را تهدید می‌کند، موجب به راه افتادن موجی از سازو کارهای بقا می‌شود. می‌توانیم از واکنش غریزی غزال درس بگیریم و استرس و انرژی اضافی را که هنگام ترس یا اضطراب فعال می‌شود، تخلیه کنیم. لرزاندن بدن یا به عبارتی فعالیت بدنی داشتن واکنش طبیعی و خود التیام دهنده بدن به آسیب و سانحه است.

برای پردازش و کنار آمدن با احساساتتان به خودتان زمان بدهید، اما در عین حال یک مهلت زمانی هم تعیین کنید. در این دوره اجازه دارید که یک دل سیر گریه کنید و احساساتتان را تخلیه کنید. احساساتتان در این مدت بین انکار، خشم، ناراحتی و اضطراب در نوسان خواهد بود. درست است که هجوم احساسات مختلف ممکن است این احساس را در شما به وجود بیاورد که انگار فاصله‌ای با دیوانه شدن ندارید، اما مطالعات علمی نشان می‌دهد که این حالات کاملاً عادی و طبیعی است. به نقل از لوسی براون، متخصص علوم اعصاب، طرد شدن عشقی بسیار شدیدتر و جدی‌تر از دیگر گونه‌های طرد اجتماعی است. سوگواری و ناراحتی بعد از طلاق بخشی از فرآیند بهبود است، اما باید زمان معینی را برای آن در نظر بگیرید تا این غم و اندوه محدودیت مشخصی داشته باشد و زندگیتان را در خود غرق نکند. مثلاً می‌توانید امروز یک ساعت درباره شکست عشقی حرف بزنید، راجع به آن در دفتر خاطراتتان بنویسید، گریه کنید و احساساتی را که باید تخلیه کنید، ابراز کنید. اما حواستان به زمان  باشد و وقتی یک ساعت گذشت، فعالیت دیگری را شروع کنید. لازم است که چرخه افکار وسواسی و نشخوارهای فکری را متوقف کنید. یک تابلوی توقف قرمز بزرگ را تصور کنید، با صدای بلند به خودتان بگویید که بس است و بعد فعالیتی را انجام بدهید که حواستان را منحرف کند؛ ورزش بهترین انتخاب است. انجام دادن کاری بدنی که به توجه کامل نیاز دارد، ایده‌آل است، چون مغز نیاز دارد که روی زمان حال متمرکز شود و از فکر کردن دائم به عشق سابق و جدایی دست بردارد. تغییر حالت ذهنی در ابتدا برایتان سخت خواهد بود، اما به مرور با تمرین کردن آسان‌تر خواهد شد.

می‌دانید داروی ضدافسردگی ولبوترین چکار می‌کند؟ ولبوترین موجب افزایش انتقال دهنده عصبی دوپامین می‌شود. سپاسگزاری و قدردانی نیز همین تاثیر را دارد. سپاسگزار بودن ناحیه ساقه مغز را که دوپامین تولید می‌کند، فعال می‌کند. احساس قدرشناسی کردن نسبت به دیگران فعالیت را در مدارهای اجتماعی دوپامین افزایش می‌دهد و موجب ترشح سروتونین می‌شود. فکر کردن درباره نعماتی که شکرگزار داشتن آن‌ها هستید، مجبورتان می‌کند تا روی جنبه‌های مثبت زندگیتان متمرکز شوید. بیشتر از آن که یافتن موردی برای قدردانی مهم باشد، به یاد داشتن جستجوی لطف یا نعمتی برای شکرگزاری مهم است. به خاطر سپردن لزوم سپاسگزاری کردن از دیگران نوعی هوش هیجانی است. نتایج یک مطالعه نشان می‌دهد که قدردانی بر چگالی نورون‌ها در دو قسمت قشر پیش‌پیشانی جانبی و بطنی داخلی مغز تاثیر می‌گذارد. تغییر چگالی نورون‌ها بیانگر آن است که نورون‌های موجود در این ناحیه‌ها در اثر افزایش هوش هیجانی کارآمدتر می‌شوند. بالا رفتن هوش هیجانی باعث می‌شود که سپاسگزار بودن به وظیفه ساده‌تری تبدیل شود.

جدایی مطمئنا یکی از اتفاقات ناگوار و دردناک زندگی است اما نباید تسلیم آن شوید. راه‌های علمی وجود دارد که به شما برای کنار آمد با این اتفاق کمک می‌کند. بعد از جدایی خودتان را بخاطر حال بدتان سرزنش نکنید چون بسیاری از عکس العمل‌هایی که نشان می‌دهید بدلیل هورمون‌هایی که در بدنتان ترشح می‌شود طبیعی هستند. در این مدت به بدنتان و تغذیه‌تان بیش از قبل اهمیت دهید. زمانیکه وسوسه شدید به او پیام بدید یا زنگ بزنید سعی کنید خودتان را باکارهایی دیگری مثل زنگ زدن به دوستانتان سرگرم کنید. لیستی از وظایف‌تان تهیه کنید و برای آن‌ها یک برنامه ریزی زمانی ترتیب دهید. زمانیکه خشم یا عصبانیت سراغ‌تان آمد یک فعالیت فیزیکی انجام دهید تا خشم‌تان فروکش کند، مثلا 20 دقیقه بدوید. به خودتان اجازه دهید تا برای این جدایی سوگواری کنید ولی یک مهلت زمانی برای سوگواری‌تان تعیین کنید. هر روز 3 چیز که بخاطر داشتن آن‌ها خوشحالید را روی کاغذ بنویسید و به مدت 28 روز این کار را انجام دهید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

26 بازدید

91 بازدید

120 بازدید

357 بازدید

376 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

به پایان رسیدن یک رابطه عاشقانه مانند توفان ویرانگری است که تمام زندگیتان را درمی‌نوردد. خوابیدن، غذا خوردن یا تمرکز کردن بعد از جدایی برایتان سخت می‌شود. تمام کارهایی که زمانی از انجام دادنشان لذت می‌بردید، دیگر هیچ علاقه‌ای را در شما ایجاد نمی‌کنند. بسته به مدت رابطه‌ یا شدت وابستگی عاطفی ممکن است حتی احساس کنید که نمی‌دانید زندگیتان بدون او به کدام سمت و سویی خواهد رفت. اما ایمان و امیدتان را از دست ندهید. سوگواری بعد از شکست عشقی را نیز مانند هر سوگواری دیگری می‌توانید به روشی سالم انجام دهید تا راه کنار آمدن با این درد را بدون غرق کردن خود در گرداب شرم، تلخی یا نفرت پیدا کنید و بعد از جدایی به آرامش برسید.

فهرست مطالب

1ـ از سرزنش کردن خودتان دست بردارید، هورمون‌ها را سرزنش کنید

مطمئن باشید که دیوانه نشده‌اید. اتفاقات زیادی بعد از طلاق در مغزتان رخ می‌دهد، در این میان اگر از علوم اعصاب مربوط به درد و رنج بعد از شکست عشقی اطلاع داشته باشید، متوجه می‌شوید که احساس ناراحتیتان بعد از جدایی کاملاً طبیعی است. همان هورمون‌هایی که در مراحل اولیه عشق و عاشقی باعث می‌شوند که سعادتمندانه در خوشی و لذت غرق شوید، اکنون که از عشقتان جدا شده‌اید، شما را در درد و رنجی عمیق فرومی‌برند. در یک مطالعه تصویربرداری از مغز مشخص شد که شکست عشقی موجب فعالیت همان قسمت‌هایی از مغز می‌شود که در معتادان به کوکائینِ تشنه مصرف بعدی فعال است. در واقع مغزتان در دوران ترک بعد از اعتیاد به عشق است. بخش بطنی مغز که تحت تاثیر شکست عشقی قرار می‌گیرد، با انگیزه و رفتارهای هدف محور ارتباط دارد و سیستم پاداش مغز نیز مسئول آزاد کردن دوپامین است. دوپامین همان ماده شمیایی است که باعث می‌شود احساس خوبی پیدا کنید و مقدار بیشتری از محرکی را که موجب دریافت این پاداش شده است، طلب کنید این محرک می‌تواند نیکوتین، شکلات یا نوازش‌های عاشقان همسرتان باشد. عطش دوپامین انگیزه ایجاد می‌کند و ترغیبتان می‌کند که برای دریافت بیشتر از آن چیزی که حالتان را خوب می‌کند، رفتار مشابهی را انجام دهید این محرک در مورد یک رابطه عاشقانه، همان نیاز به دوست داشته شدن است. مغز در انتظار دریافت پاداش است، پاداشی که می‌تواند مورد تایید و قدرشناسی عشق قرار گرفتن یا محبت متقابل باشد، اما دریافت پاداش با تاخیر مواجه شده است یا ممکن است هرگز دریافت نگردد. اگرچه در سطح شناختی می‌دانید که رابطه‌تان به پایان رسیده است، اما نورون‌های مغزتان که همچنان در انتظار دریافت پاداشند، خاموش نشده‌اند و شما را در سطح ناخودآگاه عاشق و معتاد به عشق سابقتان نگه می‌دارند.چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

راهکار: بپذیرید که التیام یافتن یک زخم عاطفی نیز دقیقاً مانند جوش خوردن یک زخم جسمی نیاز به زمان دارد. پس به جای این که خود را درگیر خودگویی‌های منفی کنید که چرا باید این‌قدر ضعیف و ناراحت باشید و خودتان را به خاطر دیوانگی‌ها و احساسات افسار گسیخته بعد از طلاق سرزنش کنید، به خودتان یادآوری کنید که در حال گذراندن چرخه طبیعی جدایی از عشق هستید و واکنش‌های هورمونی در نهایت فروکش خواهد کرد. از احساسات منفی و نسبت دادن آنها به خود فاصله بگیرید، مثلاً نگویید “من افسرده‌ام”؛ در عوض چارچوب ذهنی متفاوتی ایجاد کنید، از واژگان متفاوتی استفاده کنید و بگویید: “در حال تجربه کردن احساس ناراحتی هستم.” شما همان احساسات و هیجاناتتان نیستید.

وقتی تحت فشار قرار می‌گیرید، بدن آدرنالین بیشتری تولید می‌کند که در سراسر بدن جریان پیدا می‌کند و میزان کورتیزول را افزایش می‌دهد. بدنتان در حالت مبارزه قرار دارد. سیستم عصبی سمپاتیک که واکنش نشان دادن به تهدیدها را ممکن می‌سازد، پا به میدان می‌گذارد و به این ترتیب خوردن به دغدغه ثانویه تبدیل می‌شود. بدن راهی را برای سرکوب فشارهای گرسنگی پیدا می‌کند و کمتر شدن انقباض‌ها و انبساط‌های عضلات معده گوارش غذا را کند می‌کند. بااین حال باید بدانید که ذهن، بدن و قلب همه با هم در ارتباطند. اگر بدنتان مواد مغذی کافی مورد نیازش را دریافت نکند، با سرعتی فزاینده تحلیل می‌رود و تحلیل بدن تضعیف روحیه را نیز به همراه دارد. وقتی اشتهایتان برگردد، ممکن است هوس خوردن تنقلات ناسالم به سرتان بزند. افراد ناراحت توانایی کمتری برای درک میزان چربی موجود در غذا دارند، اما در تشخیص دادن مزه‌های شیرینی، ترشی و تلخی 15 درصد بهتر از بقیه عمل می‌کنند. این تفاوت نتیجه‌ای را که پژوهشگران دانشگاه کرنل به آن رسیدند، توضیح می‌دهد؛ پژوهشگران دریافتند که اشخاص ناراحت میل بیشتری به خوردن شیرینی‌جات دارند.

اکنون وقت آن رسیده است تا سم‌زدایی دیجیتالی عشق سابقتان را انجام بدهید. تمام عکس‌ها و پیام‌های قدیمی را پاک کنید، او را در شبکه‌های اجتماعی آنفالو کنید و حتی بهتر از آن، مدتی از تمام شبکه‌های اجتماعی فاصله بگیرید. شماره‌اش را پاک کنید تا دیگر وسوسه نشوید که با او تماس بگیرید و دائماً به این فکر نکنید که چرا با شما تماس نمی‌گیرد. دیگر به خاطرات خوب یا بد گذشته فکر نکنید. مغز رفتارهای وسواسی را در مرحله ترک اعتیاد به عشق توجیه می‌کند و سیستم انگیزشی نیز در جستجوی دوپامین است. بنابراین هر بار که فیلم تعطیلاتتان را تماشا می‌کنید، عشق سابقتان را در شبکه‌های اجتماعی تعقیب می‌کنید یا به او پیام می‌دهید، خود را در دام تله‌ای ذهنی اسیر می‌کنید که شما را همچنان معتاد به عشق نگه می‌دارد. نخستین گام برای متوقف کردن این رفتار خودویرانگر این است که متوجه عملکرد مغزتان بعد از طلاق بشوید. وقتی بدانید اشتیاق و نیاز مبرمی که به عشق سابقتان احساس می‌کنید، عادی است، درمی‌یابید انتخاب با خودتان است که این نیاز مبرم را کنترل کنید یا اجازه بدهید که چنین اشتیاق بیهوده‌ای شما را کنترل کند.

راهکار: وقتی می‌خواهید با عشق سابقتان ارتباط برقرار کنید، مثلاً با او تماس بگیرید یا در شبکه‌های اجتماعی دنبالش بگردید، به خودتان یادآوری کنید، این اشتیاقی که احساس می‌کنید، در واقع عطش شدید مغزتان به دریافت دوپامین است. این نیاز مبرم را با رفتار دیگری جایگزین کنید که شما را مجبور به متمرکز شدن بر زمان حال بکند. این رفتار می‌تواند تماس گرفتن با یک دوست، ورزش کردن، فعالیت بدنی یا نوشتن نامۀ تشکر و قدردانی برای یکی از عزیزانتان باشد. چند بار اولی که می‌خواهید حواستان را از این رفتار منحرف کنید، احساس می‌کنید که با چالش بزرگی روبه‌رو هستید که باید آگاهانه برای آن زمینه‌سازی کنید. اما نگران نباشید، خوشبختانه هر چه بیشتر تمرین کنید که این رفتار خودویرانگر را با یک رفتار سالم جایگزین کنید، این رفتار سالم به مرور برایتان آسان‌تر و طبیعی‌تر می‌شود.

 حتما بخوانید:اشتباهات بعد از جدایی 

فهرستی از وظایفی که انجام دادنشان برایتان ممکن است، تهیه کنید و هر کدام را که به اتمام رساندید، خط بزنید. در این میان وظایف حتماً مواردی را هم به مراقبت از خودتان اختصاص دهید، برای مثال نوشتن نعماتی که به خاطر داشتن آنها خدا را شکر می‌کنید، ورزش و مدیتیشن را در دستور کارتان قرار بدهید. وقتی منظم و برنامه‌ریزی شده عمل کنید، وظایفتان را، هر چقدر هم کوچک با موفقیت انجام بدهید و به پایان رساندنشان را با خط زدنشان مشخص کنید، میزان دوپامین در بدنتان افزایش می‌یابد.

راهکار: یک یادآور دیداری برای خودتان درست کنید که نشان بدهد چند بار پیاپی موفق شده‌اید که به اهدافتان برسید. از این روش غالباً در بازی‌ها برای مشخص کردن برنده استفاده می‌شود. یک تقویم بردارید و روی هر روزی که در آن، کار مثبتی برای بهبود حالتان انجام داده‌اید، ضربدر بزنید. به زودی یک ردیف زیبا از ضربدرهای پشت سر هم را خواهید دید که عملاً به شما نشان می‌دهد چقدر در بهبود حالتان موفق بوده‌اید. مشاهده این موفقیت مانند انجام وظایف و خط زدن آنها در فهرست کارها باعث افزایش تولید دوپامین می‌شود. وقتی بدانید که در مسیر درست در حال حرکتید، مغزتان دوپامین کافی برای ادامه فعالیت دریافت می‌کند.

وقتی می‌ترسیم یا با یک هیجان شدید روبه‌رو می‌شویم، بدنمان سرشار از آدرنالین می‌شود و ضربان قلب و فشار خونمان سر به آسمان می‌گذارد. این اتفاق هم برای انسان‌ها و هم برای حیوانات رخ می‌دهد. برای مثال غزال را در نظر بگیرید؛ این حیوان وقتی با شکارچی خطرناکی روبه‌رو می‌شود، قلبش دیوانه‌وار به تپش می‌افتد و همان‌طور که غریزه بقا کنترل رفتارش را در دست می‌گیرد، آدرنالین به سرعت در رگهایش جریان پیدا می‌کند. اما وقتی تهدید برطرف می‌شود و غزال دیگر در خطر نیست، به سرعت کل بدنش را می‌لرزاند، انگار که دچار تشنج شده است. در واقع سیستم عصبی غزال به طور فیزیکی در حال تخلیه برانگیختگی و انرژی اضافی‌ای است که دیگر نیازی به آن ندارد. به این ترتیب غزال بعد از مدت کوتاهی به حال تعادل برمی‌گردد و آزادانه انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است، بالا و پایین می‌پرد.

شاید ما انسان‌ها مانند غزالی که در حیات وحش با تهدید فیزیکی روبه‌رو می‌شود، احساس خطر نکنیم، اما وقتی که تحریک می‌شویم، سیستم عصبی‌مان با همان فرآیندهای شیمیایی خودکار واکنش نشان می‌دهد. عاملی که احساس امنیت‌مان را تهدید می‌کند، موجب به راه افتادن موجی از سازو کارهای بقا می‌شود. می‌توانیم از واکنش غریزی غزال درس بگیریم و استرس و انرژی اضافی را که هنگام ترس یا اضطراب فعال می‌شود، تخلیه کنیم. لرزاندن بدن یا به عبارتی فعالیت بدنی داشتن واکنش طبیعی و خود التیام دهنده بدن به آسیب و سانحه است.

برای پردازش و کنار آمدن با احساساتتان به خودتان زمان بدهید، اما در عین حال یک مهلت زمانی هم تعیین کنید. در این دوره اجازه دارید که یک دل سیر گریه کنید و احساساتتان را تخلیه کنید. احساساتتان در این مدت بین انکار، خشم، ناراحتی و اضطراب در نوسان خواهد بود. درست است که هجوم احساسات مختلف ممکن است این احساس را در شما به وجود بیاورد که انگار فاصله‌ای با دیوانه شدن ندارید، اما مطالعات علمی نشان می‌دهد که این حالات کاملاً عادی و طبیعی است. به نقل از لوسی براون، متخصص علوم اعصاب، طرد شدن عشقی بسیار شدیدتر و جدی‌تر از دیگر گونه‌های طرد اجتماعی است. سوگواری و ناراحتی بعد از طلاق بخشی از فرآیند بهبود است، اما باید زمان معینی را برای آن در نظر بگیرید تا این غم و اندوه محدودیت مشخصی داشته باشد و زندگیتان را در خود غرق نکند. مثلاً می‌توانید امروز یک ساعت درباره شکست عشقی حرف بزنید، راجع به آن در دفتر خاطراتتان بنویسید، گریه کنید و احساساتی را که باید تخلیه کنید، ابراز کنید. اما حواستان به زمان  باشد و وقتی یک ساعت گذشت، فعالیت دیگری را شروع کنید. لازم است که چرخه افکار وسواسی و نشخوارهای فکری را متوقف کنید. یک تابلوی توقف قرمز بزرگ را تصور کنید، با صدای بلند به خودتان بگویید که بس است و بعد فعالیتی را انجام بدهید که حواستان را منحرف کند؛ ورزش بهترین انتخاب است. انجام دادن کاری بدنی که به توجه کامل نیاز دارد، ایده‌آل است، چون مغز نیاز دارد که روی زمان حال متمرکز شود و از فکر کردن دائم به عشق سابق و جدایی دست بردارد. تغییر حالت ذهنی در ابتدا برایتان سخت خواهد بود، اما به مرور با تمرین کردن آسان‌تر خواهد شد.

می‌دانید داروی ضدافسردگی ولبوترین چکار می‌کند؟ ولبوترین موجب افزایش انتقال دهنده عصبی دوپامین می‌شود. سپاسگزاری و قدردانی نیز همین تاثیر را دارد. سپاسگزار بودن ناحیه ساقه مغز را که دوپامین تولید می‌کند، فعال می‌کند. احساس قدرشناسی کردن نسبت به دیگران فعالیت را در مدارهای اجتماعی دوپامین افزایش می‌دهد و موجب ترشح سروتونین می‌شود. فکر کردن درباره نعماتی که شکرگزار داشتن آن‌ها هستید، مجبورتان می‌کند تا روی جنبه‌های مثبت زندگیتان متمرکز شوید. بیشتر از آن که یافتن موردی برای قدردانی مهم باشد، به یاد داشتن جستجوی لطف یا نعمتی برای شکرگزاری مهم است. به خاطر سپردن لزوم سپاسگزاری کردن از دیگران نوعی هوش هیجانی است. نتایج یک مطالعه نشان می‌دهد که قدردانی بر چگالی نورون‌ها در دو قسمت قشر پیش‌پیشانی جانبی و بطنی داخلی مغز تاثیر می‌گذارد. تغییر چگالی نورون‌ها بیانگر آن است که نورون‌های موجود در این ناحیه‌ها در اثر افزایش هوش هیجانی کارآمدتر می‌شوند. بالا رفتن هوش هیجانی باعث می‌شود که سپاسگزار بودن به وظیفه ساده‌تری تبدیل شود.

جدایی مطمئنا یکی از اتفاقات ناگوار و دردناک زندگی است اما نباید تسلیم آن شوید. راه‌های علمی وجود دارد که به شما برای کنار آمد با این اتفاق کمک می‌کند. بعد از جدایی خودتان را بخاطر حال بدتان سرزنش نکنید چون بسیاری از عکس العمل‌هایی که نشان می‌دهید بدلیل هورمون‌هایی که در بدنتان ترشح می‌شود طبیعی هستند. در این مدت به بدنتان و تغذیه‌تان بیش از قبل اهمیت دهید. زمانیکه وسوسه شدید به او پیام بدید یا زنگ بزنید سعی کنید خودتان را باکارهایی دیگری مثل زنگ زدن به دوستانتان سرگرم کنید. لیستی از وظایف‌تان تهیه کنید و برای آن‌ها یک برنامه ریزی زمانی ترتیب دهید. زمانیکه خشم یا عصبانیت سراغ‌تان آمد یک فعالیت فیزیکی انجام دهید تا خشم‌تان فروکش کند، مثلا 20 دقیقه بدوید. به خودتان اجازه دهید تا برای این جدایی سوگواری کنید ولی یک مهلت زمانی برای سوگواری‌تان تعیین کنید. هر روز 3 چیز که بخاطر داشتن آن‌ها خوشحالید را روی کاغذ بنویسید و به مدت 28 روز این کار را انجام دهید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

26 بازدید

91 بازدید

120 بازدید

357 بازدید

376 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

به پایان رسیدن یک رابطه عاشقانه مانند توفان ویرانگری است که تمام زندگیتان را درمی‌نوردد. خوابیدن، غذا خوردن یا تمرکز کردن بعد از جدایی برایتان سخت می‌شود. تمام کارهایی که زمانی از انجام دادنشان لذت می‌بردید، دیگر هیچ علاقه‌ای را در شما ایجاد نمی‌کنند. بسته به مدت رابطه‌ یا شدت وابستگی عاطفی ممکن است حتی احساس کنید که نمی‌دانید زندگیتان بدون او به کدام سمت و سویی خواهد رفت. اما ایمان و امیدتان را از دست ندهید. سوگواری بعد از شکست عشقی را نیز مانند هر سوگواری دیگری می‌توانید به روشی سالم انجام دهید تا راه کنار آمدن با این درد را بدون غرق کردن خود در گرداب شرم، تلخی یا نفرت پیدا کنید و بعد از جدایی به آرامش برسید.

فهرست مطالب

1ـ از سرزنش کردن خودتان دست بردارید، هورمون‌ها را سرزنش کنید

مطمئن باشید که دیوانه نشده‌اید. اتفاقات زیادی بعد از طلاق در مغزتان رخ می‌دهد، در این میان اگر از علوم اعصاب مربوط به درد و رنج بعد از شکست عشقی اطلاع داشته باشید، متوجه می‌شوید که احساس ناراحتیتان بعد از جدایی کاملاً طبیعی است. همان هورمون‌هایی که در مراحل اولیه عشق و عاشقی باعث می‌شوند که سعادتمندانه در خوشی و لذت غرق شوید، اکنون که از عشقتان جدا شده‌اید، شما را در درد و رنجی عمیق فرومی‌برند. در یک مطالعه تصویربرداری از مغز مشخص شد که شکست عشقی موجب فعالیت همان قسمت‌هایی از مغز می‌شود که در معتادان به کوکائینِ تشنه مصرف بعدی فعال است. در واقع مغزتان در دوران ترک بعد از اعتیاد به عشق است. بخش بطنی مغز که تحت تاثیر شکست عشقی قرار می‌گیرد، با انگیزه و رفتارهای هدف محور ارتباط دارد و سیستم پاداش مغز نیز مسئول آزاد کردن دوپامین است. دوپامین همان ماده شمیایی است که باعث می‌شود احساس خوبی پیدا کنید و مقدار بیشتری از محرکی را که موجب دریافت این پاداش شده است، طلب کنید این محرک می‌تواند نیکوتین، شکلات یا نوازش‌های عاشقان همسرتان باشد. عطش دوپامین انگیزه ایجاد می‌کند و ترغیبتان می‌کند که برای دریافت بیشتر از آن چیزی که حالتان را خوب می‌کند، رفتار مشابهی را انجام دهید این محرک در مورد یک رابطه عاشقانه، همان نیاز به دوست داشته شدن است. مغز در انتظار دریافت پاداش است، پاداشی که می‌تواند مورد تایید و قدرشناسی عشق قرار گرفتن یا محبت متقابل باشد، اما دریافت پاداش با تاخیر مواجه شده است یا ممکن است هرگز دریافت نگردد. اگرچه در سطح شناختی می‌دانید که رابطه‌تان به پایان رسیده است، اما نورون‌های مغزتان که همچنان در انتظار دریافت پاداشند، خاموش نشده‌اند و شما را در سطح ناخودآگاه عاشق و معتاد به عشق سابقتان نگه می‌دارند.چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

راهکار: بپذیرید که التیام یافتن یک زخم عاطفی نیز دقیقاً مانند جوش خوردن یک زخم جسمی نیاز به زمان دارد. پس به جای این که خود را درگیر خودگویی‌های منفی کنید که چرا باید این‌قدر ضعیف و ناراحت باشید و خودتان را به خاطر دیوانگی‌ها و احساسات افسار گسیخته بعد از طلاق سرزنش کنید، به خودتان یادآوری کنید که در حال گذراندن چرخه طبیعی جدایی از عشق هستید و واکنش‌های هورمونی در نهایت فروکش خواهد کرد. از احساسات منفی و نسبت دادن آنها به خود فاصله بگیرید، مثلاً نگویید “من افسرده‌ام”؛ در عوض چارچوب ذهنی متفاوتی ایجاد کنید، از واژگان متفاوتی استفاده کنید و بگویید: “در حال تجربه کردن احساس ناراحتی هستم.” شما همان احساسات و هیجاناتتان نیستید.

وقتی تحت فشار قرار می‌گیرید، بدن آدرنالین بیشتری تولید می‌کند که در سراسر بدن جریان پیدا می‌کند و میزان کورتیزول را افزایش می‌دهد. بدنتان در حالت مبارزه قرار دارد. سیستم عصبی سمپاتیک که واکنش نشان دادن به تهدیدها را ممکن می‌سازد، پا به میدان می‌گذارد و به این ترتیب خوردن به دغدغه ثانویه تبدیل می‌شود. بدن راهی را برای سرکوب فشارهای گرسنگی پیدا می‌کند و کمتر شدن انقباض‌ها و انبساط‌های عضلات معده گوارش غذا را کند می‌کند. بااین حال باید بدانید که ذهن، بدن و قلب همه با هم در ارتباطند. اگر بدنتان مواد مغذی کافی مورد نیازش را دریافت نکند، با سرعتی فزاینده تحلیل می‌رود و تحلیل بدن تضعیف روحیه را نیز به همراه دارد. وقتی اشتهایتان برگردد، ممکن است هوس خوردن تنقلات ناسالم به سرتان بزند. افراد ناراحت توانایی کمتری برای درک میزان چربی موجود در غذا دارند، اما در تشخیص دادن مزه‌های شیرینی، ترشی و تلخی 15 درصد بهتر از بقیه عمل می‌کنند. این تفاوت نتیجه‌ای را که پژوهشگران دانشگاه کرنل به آن رسیدند، توضیح می‌دهد؛ پژوهشگران دریافتند که اشخاص ناراحت میل بیشتری به خوردن شیرینی‌جات دارند.

اکنون وقت آن رسیده است تا سم‌زدایی دیجیتالی عشق سابقتان را انجام بدهید. تمام عکس‌ها و پیام‌های قدیمی را پاک کنید، او را در شبکه‌های اجتماعی آنفالو کنید و حتی بهتر از آن، مدتی از تمام شبکه‌های اجتماعی فاصله بگیرید. شماره‌اش را پاک کنید تا دیگر وسوسه نشوید که با او تماس بگیرید و دائماً به این فکر نکنید که چرا با شما تماس نمی‌گیرد. دیگر به خاطرات خوب یا بد گذشته فکر نکنید. مغز رفتارهای وسواسی را در مرحله ترک اعتیاد به عشق توجیه می‌کند و سیستم انگیزشی نیز در جستجوی دوپامین است. بنابراین هر بار که فیلم تعطیلاتتان را تماشا می‌کنید، عشق سابقتان را در شبکه‌های اجتماعی تعقیب می‌کنید یا به او پیام می‌دهید، خود را در دام تله‌ای ذهنی اسیر می‌کنید که شما را همچنان معتاد به عشق نگه می‌دارد. نخستین گام برای متوقف کردن این رفتار خودویرانگر این است که متوجه عملکرد مغزتان بعد از طلاق بشوید. وقتی بدانید اشتیاق و نیاز مبرمی که به عشق سابقتان احساس می‌کنید، عادی است، درمی‌یابید انتخاب با خودتان است که این نیاز مبرم را کنترل کنید یا اجازه بدهید که چنین اشتیاق بیهوده‌ای شما را کنترل کند.

راهکار: وقتی می‌خواهید با عشق سابقتان ارتباط برقرار کنید، مثلاً با او تماس بگیرید یا در شبکه‌های اجتماعی دنبالش بگردید، به خودتان یادآوری کنید، این اشتیاقی که احساس می‌کنید، در واقع عطش شدید مغزتان به دریافت دوپامین است. این نیاز مبرم را با رفتار دیگری جایگزین کنید که شما را مجبور به متمرکز شدن بر زمان حال بکند. این رفتار می‌تواند تماس گرفتن با یک دوست، ورزش کردن، فعالیت بدنی یا نوشتن نامۀ تشکر و قدردانی برای یکی از عزیزانتان باشد. چند بار اولی که می‌خواهید حواستان را از این رفتار منحرف کنید، احساس می‌کنید که با چالش بزرگی روبه‌رو هستید که باید آگاهانه برای آن زمینه‌سازی کنید. اما نگران نباشید، خوشبختانه هر چه بیشتر تمرین کنید که این رفتار خودویرانگر را با یک رفتار سالم جایگزین کنید، این رفتار سالم به مرور برایتان آسان‌تر و طبیعی‌تر می‌شود.

 حتما بخوانید:اشتباهات بعد از جدایی 

فهرستی از وظایفی که انجام دادنشان برایتان ممکن است، تهیه کنید و هر کدام را که به اتمام رساندید، خط بزنید. در این میان وظایف حتماً مواردی را هم به مراقبت از خودتان اختصاص دهید، برای مثال نوشتن نعماتی که به خاطر داشتن آنها خدا را شکر می‌کنید، ورزش و مدیتیشن را در دستور کارتان قرار بدهید. وقتی منظم و برنامه‌ریزی شده عمل کنید، وظایفتان را، هر چقدر هم کوچک با موفقیت انجام بدهید و به پایان رساندنشان را با خط زدنشان مشخص کنید، میزان دوپامین در بدنتان افزایش می‌یابد.

راهکار: یک یادآور دیداری برای خودتان درست کنید که نشان بدهد چند بار پیاپی موفق شده‌اید که به اهدافتان برسید. از این روش غالباً در بازی‌ها برای مشخص کردن برنده استفاده می‌شود. یک تقویم بردارید و روی هر روزی که در آن، کار مثبتی برای بهبود حالتان انجام داده‌اید، ضربدر بزنید. به زودی یک ردیف زیبا از ضربدرهای پشت سر هم را خواهید دید که عملاً به شما نشان می‌دهد چقدر در بهبود حالتان موفق بوده‌اید. مشاهده این موفقیت مانند انجام وظایف و خط زدن آنها در فهرست کارها باعث افزایش تولید دوپامین می‌شود. وقتی بدانید که در مسیر درست در حال حرکتید، مغزتان دوپامین کافی برای ادامه فعالیت دریافت می‌کند.

وقتی می‌ترسیم یا با یک هیجان شدید روبه‌رو می‌شویم، بدنمان سرشار از آدرنالین می‌شود و ضربان قلب و فشار خونمان سر به آسمان می‌گذارد. این اتفاق هم برای انسان‌ها و هم برای حیوانات رخ می‌دهد. برای مثال غزال را در نظر بگیرید؛ این حیوان وقتی با شکارچی خطرناکی روبه‌رو می‌شود، قلبش دیوانه‌وار به تپش می‌افتد و همان‌طور که غریزه بقا کنترل رفتارش را در دست می‌گیرد، آدرنالین به سرعت در رگهایش جریان پیدا می‌کند. اما وقتی تهدید برطرف می‌شود و غزال دیگر در خطر نیست، به سرعت کل بدنش را می‌لرزاند، انگار که دچار تشنج شده است. در واقع سیستم عصبی غزال به طور فیزیکی در حال تخلیه برانگیختگی و انرژی اضافی‌ای است که دیگر نیازی به آن ندارد. به این ترتیب غزال بعد از مدت کوتاهی به حال تعادل برمی‌گردد و آزادانه انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است، بالا و پایین می‌پرد.

شاید ما انسان‌ها مانند غزالی که در حیات وحش با تهدید فیزیکی روبه‌رو می‌شود، احساس خطر نکنیم، اما وقتی که تحریک می‌شویم، سیستم عصبی‌مان با همان فرآیندهای شیمیایی خودکار واکنش نشان می‌دهد. عاملی که احساس امنیت‌مان را تهدید می‌کند، موجب به راه افتادن موجی از سازو کارهای بقا می‌شود. می‌توانیم از واکنش غریزی غزال درس بگیریم و استرس و انرژی اضافی را که هنگام ترس یا اضطراب فعال می‌شود، تخلیه کنیم. لرزاندن بدن یا به عبارتی فعالیت بدنی داشتن واکنش طبیعی و خود التیام دهنده بدن به آسیب و سانحه است.

برای پردازش و کنار آمدن با احساساتتان به خودتان زمان بدهید، اما در عین حال یک مهلت زمانی هم تعیین کنید. در این دوره اجازه دارید که یک دل سیر گریه کنید و احساساتتان را تخلیه کنید. احساساتتان در این مدت بین انکار، خشم، ناراحتی و اضطراب در نوسان خواهد بود. درست است که هجوم احساسات مختلف ممکن است این احساس را در شما به وجود بیاورد که انگار فاصله‌ای با دیوانه شدن ندارید، اما مطالعات علمی نشان می‌دهد که این حالات کاملاً عادی و طبیعی است. به نقل از لوسی براون، متخصص علوم اعصاب، طرد شدن عشقی بسیار شدیدتر و جدی‌تر از دیگر گونه‌های طرد اجتماعی است. سوگواری و ناراحتی بعد از طلاق بخشی از فرآیند بهبود است، اما باید زمان معینی را برای آن در نظر بگیرید تا این غم و اندوه محدودیت مشخصی داشته باشد و زندگیتان را در خود غرق نکند. مثلاً می‌توانید امروز یک ساعت درباره شکست عشقی حرف بزنید، راجع به آن در دفتر خاطراتتان بنویسید، گریه کنید و احساساتی را که باید تخلیه کنید، ابراز کنید. اما حواستان به زمان  باشد و وقتی یک ساعت گذشت، فعالیت دیگری را شروع کنید. لازم است که چرخه افکار وسواسی و نشخوارهای فکری را متوقف کنید. یک تابلوی توقف قرمز بزرگ را تصور کنید، با صدای بلند به خودتان بگویید که بس است و بعد فعالیتی را انجام بدهید که حواستان را منحرف کند؛ ورزش بهترین انتخاب است. انجام دادن کاری بدنی که به توجه کامل نیاز دارد، ایده‌آل است، چون مغز نیاز دارد که روی زمان حال متمرکز شود و از فکر کردن دائم به عشق سابق و جدایی دست بردارد. تغییر حالت ذهنی در ابتدا برایتان سخت خواهد بود، اما به مرور با تمرین کردن آسان‌تر خواهد شد.

می‌دانید داروی ضدافسردگی ولبوترین چکار می‌کند؟ ولبوترین موجب افزایش انتقال دهنده عصبی دوپامین می‌شود. سپاسگزاری و قدردانی نیز همین تاثیر را دارد. سپاسگزار بودن ناحیه ساقه مغز را که دوپامین تولید می‌کند، فعال می‌کند. احساس قدرشناسی کردن نسبت به دیگران فعالیت را در مدارهای اجتماعی دوپامین افزایش می‌دهد و موجب ترشح سروتونین می‌شود. فکر کردن درباره نعماتی که شکرگزار داشتن آن‌ها هستید، مجبورتان می‌کند تا روی جنبه‌های مثبت زندگیتان متمرکز شوید. بیشتر از آن که یافتن موردی برای قدردانی مهم باشد، به یاد داشتن جستجوی لطف یا نعمتی برای شکرگزاری مهم است. به خاطر سپردن لزوم سپاسگزاری کردن از دیگران نوعی هوش هیجانی است. نتایج یک مطالعه نشان می‌دهد که قدردانی بر چگالی نورون‌ها در دو قسمت قشر پیش‌پیشانی جانبی و بطنی داخلی مغز تاثیر می‌گذارد. تغییر چگالی نورون‌ها بیانگر آن است که نورون‌های موجود در این ناحیه‌ها در اثر افزایش هوش هیجانی کارآمدتر می‌شوند. بالا رفتن هوش هیجانی باعث می‌شود که سپاسگزار بودن به وظیفه ساده‌تری تبدیل شود.

جدایی مطمئنا یکی از اتفاقات ناگوار و دردناک زندگی است اما نباید تسلیم آن شوید. راه‌های علمی وجود دارد که به شما برای کنار آمد با این اتفاق کمک می‌کند. بعد از جدایی خودتان را بخاطر حال بدتان سرزنش نکنید چون بسیاری از عکس العمل‌هایی که نشان می‌دهید بدلیل هورمون‌هایی که در بدنتان ترشح می‌شود طبیعی هستند. در این مدت به بدنتان و تغذیه‌تان بیش از قبل اهمیت دهید. زمانیکه وسوسه شدید به او پیام بدید یا زنگ بزنید سعی کنید خودتان را باکارهایی دیگری مثل زنگ زدن به دوستانتان سرگرم کنید. لیستی از وظایف‌تان تهیه کنید و برای آن‌ها یک برنامه ریزی زمانی ترتیب دهید. زمانیکه خشم یا عصبانیت سراغ‌تان آمد یک فعالیت فیزیکی انجام دهید تا خشم‌تان فروکش کند، مثلا 20 دقیقه بدوید. به خودتان اجازه دهید تا برای این جدایی سوگواری کنید ولی یک مهلت زمانی برای سوگواری‌تان تعیین کنید. هر روز 3 چیز که بخاطر داشتن آن‌ها خوشحالید را روی کاغذ بنویسید و به مدت 28 روز این کار را انجام دهید.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

26 بازدید

91 بازدید

120 بازدید

357 بازدید

376 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

آکاایران: بعد از شکست عشقی چگونه به آرامش برسیم؟

آکایران :شکست عشقی و عاطفی روی هر دختر و پسری اثرات بد و نامطلوبی می گذارد. برای فراموش کردن شکست عشقی تان و رسیدن به آرامش نیاز به انجام دادن یکسری کارها دارید.

بنا به گزارش آکاایران : همیشه جدایی و شکست عشقی می تواند آسیب های فراوانی داشته باشد به خصوص اگر فرد غافلگیر شود و نداند در چنین موقعیتی باید چگونه برخورد کرد، شاید برای خیلی از خانم ها و آقایان جوان بعد از دوران آشنایی پیش از ازدواج و نامزدی جدایی و شکست عشقی بسیار مشکل باشد. آنقدر که هرروز آن را به تعویق بیندازند و تا حد ممکن به دنبال راهی برای فرار از چنین موقعیتی باشند ولی قرار نیست بعد از هر خواستگاری ازدواج باشد. گاهی 2 فرد برای هم مناسب نیستند و باید هرچه زودتر رابطه را تمام کنند، این که چگونه باید به رابطه ای پایان داد و بعد از این پایان و جدایی چگونه همه چیز را فراموش کرد و دوباره به زندگی عادی برگشت سوال خیلی از جوان هاست. مسلما کار راحتی نیست ولی می توان با یک نگاه واقع بینانه و بدون آسیب روانی زیاد زندگی جدیدی را آغاز کرد.

 

نباید انتظار داشت که بتوان همه چیز را فراموش کرد. بسیار پیش می آید که نمی توانیم خیلی از چیزها را فراموش کنیم به خصوص اگر خاطرات خوبی با آن فرد داشته باشید. به هر صورت بخشی از آن خاطرات همیشه همراه ما خواهد بود.برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید که ذهن را مدیریت کنید و هرلحظه نسبت به خودتان آگاه باشید و نگذارید ذهن هرگاه که خواست به گذشته سفر کند. اگر دقت کرده باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می کند یا در آینده و کمتر پیش می آید که ذهن به همان زمان حال فکر کند.چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

اما چگونه می توان ذهن را به زمان حال آورد؟ باید اول یاد بگیرید ذهن تان را ببینید و حواس تان باشد الان ذهن تان در کجاست؟ ذهن مثل کودکی بازیگوش مرتب بین گذشته و آینده گردش می کند، با آموختن روش های بدست گرفتن افسار ذهن می توانید مانع سفر آن به گذشته های نامطلوب شوید.

این روش را روش ایست ذهنی می نامم، یعنی لازم است خیلی محکم و مقتدر به ذهن تان ایست بدهید تا نتواند به هرکجا خواست برود. شاید برای همه ما پیش آمده باشد که هنگام تماشای تلویزیون یا در تاکسی یا… یک دفعه ذهن به سمت موضوعی در گذشته منحرف می شود و برای دقایقی یا ساعاتی یا حتی چند روز کنترل ذهن از دست می رود. در حقیقت اگر آگاه نباشید و نبینید که ذهن تان در حال سفر به گذشته است نمی توانید جلوی آن را بگیرید اما اگر حواس تان باشد به محض این که ذهن بخواهد به گذشته سفر کند به آن یک ایست محکم می دهید و از پیشروی آن جلوگیری می کنید. می توانید به خود بگویید: «ساکت، دیگر نمی خواهم بیشتر فکر کنم! یاهیس» یا در ذهن مان روی این فکرها ضربدر بزنیم و جلوی آن ها را بگیریم.

گاهی هم پیش می آید که ذهن ما آنقدر از وقایع گذشته و اتفاقات پیش آمده پر است که انگار ظرف ذهن پرشده و در حال لبریز شدن است و مرتب وقایع در ذهن مرور می شود و نمی توان به موضوع دیگری فکر کرد. ذهن تا حد معینی گنجایش دارد و باید به نوعی از افکار نامطلوب و دوست نداشتنی خالی شود. بهترین کار در این زمان نوشتن است، کافی است هرچه در ذهن دارید بدون هیچ گونه انتخابی روی کاغذ بیاورید و هیچ چیزی را جا نیندازید، باید کاملا بدون سانسور و صادقانه بنویسید تا ذهن کاملا تخلیه شود. بعد وقتی ذهن کاملا خالی شد، آن کاغذها را دور بیندازید یا حتی بسوزانید.

وقتی در مراحل آشنایی پیش از ازدواج یا دوران نامزدی هستید باید از ابتدا هر 2 با هم این توافق را داشته باشید که ممکن است این رابطه به دلایل مختلف از جمله تفاوت خانواده ها یا تفاهم نداشتن یا. . . به سرانجام نرسد. در حقیقت بهتر است زوجین قبل از ازدواج با هم این موضوع را روشن کنند که قرار است مدتی را مثلا 6 ماه برای بدست آوردن شناخت باهم باشند تا تصمیم بگیرند که برای هم مناسب هستند یا نه! به همین دلیل از ابتدا به هم وابسته نشوید. علاوه بر این، برای پیشگیری از وابستگی از همان ابتدا هر روز و هر ساعت با هم صحبت نکنید تا مبادا به فضای احساسی وارد شوید. هرچقدر بیشتر به شناخت رسیدید کم کم رابطه را بیشتر کرده و احساسات را وارد رابطه کنید.

حواس تان باشد که برای پیشگیری از آسیب روحی در این مدت آشنایی مثلا 6 ماه باید شناخت تان جلوتر از احساس تان حرکت کند، اگر احساسات زودتر از شناخت پیش برود ممکن است زود به هم وابسته شوید و دیگر دل کندن به این آسانی ها نباشد ونتوان نه گفت. در دوران نامزدی و آشنایی پیش از ازدواج همیشه این خطر وجود دارد که بین طرفین وابستگی به وجود بیاید. من همیشه به مراجعانم توصیه می کنم، دریچه های احساس تان را زود به روی هم باز نکنید و بعد از چند ماه کم کم از نظر احساس نزدیک شوید.

اگر به هر دلیلی در دوران آشنایی قبل از ازدواج و نامزدی به این نتیجه رسیدید که به طرف مقابل نه بگویید، در این مواقع توصیه می کنیم حتما با طرف مقابل صادق باشید. بهتر است شما با یک خاطره خوب از هم جدا شوید، باید به این بلوغ برسید که حتما لازم نیست جدایی با دعوا و دلخوری و حرف های آزاردهنده و… باشد، می توان خیلی آرام و با آرامش از هم جدا شد به خصوص اگر همان اول به این توافق رسیده باشید و از ابتدا آگاه باشید که ممکن است از هم جدا شوید. در واقع هر کدام از شما حق دارید بدانید چرا این رابطه نباید ادامه پیدا کند و همچنین شما بتوانید با خود کنار بیایید.

 

قبل از جدایی بهتر است با خاطره ای خوش با هم توافق هایی کنید، مثلا این که دیگر با هم تماس نگیرید یا اگر وسایلی ردوبدل یا هدیه شده به هم برگردانید تا هم دوباره خاطرات را یادآوری نکند و هم دیگر بهانه ای برای تماس مجدد نداشته باشید. یعنی از همان ابتدا همه چیزها را آرام آرام از خود جدا کنید.

 

اگر در دوران آشنایی یا نامزدی وابستگی به وجود آمده باشد، جدایی مشکل می شود و حتی گاهی اتفاقات ناگواری مثل افسردگی و حتی خودکشی هم پیش می آید. هنگام جدایی نباید تنها به فکر خود باشیم بلکه باید حواس مان به حال و هوای طرف مقابل هم باشد چون وقتی وارد رابطه ای می شویم دیگر تنها خودمان نیستیم بلکه مسئول طرف مقابل هم هستیم و نباید کاری کنیم که به او آسیبی برسد. اگر قطع یک دفعه ای رابطه ممکن است به او آسیب برساند، در این جور مواقع پیشنهاد می شود به تدریج رابطه کم شود. مثلا اگر 3 روز در هفته با هم صحبت می کردید حال آن را به یک روز در هفته تبدیل کنید تا آرام آرام طرف مقابل برای جدایی آماده شود. حواس تان باشد در این مواقع از موضع قدرت وارد نشوید مبادا حرف های نابجا بزنید و احساس طرف مقابل را زیر سوال ببرید، مهم این است که شما هنگام جدایی رفتاری انسانی داشته باشید.

زمان و اقتدار به همراه هم کمک می کنند تا بتوانید وابستگی طرف مقابل را کم کنید. اگر او ببیندمرتب و مداوم و با اقتدار شما به او «نه» می گویید و او هر راهی را امتحان می کند ولی باز هم نه می شنود، کم کم کنار می آید که از شما دل ببرد.

 

وقتی ماشینی با سرعت زیاد در حال حرکت است، هنگام ایستادن یک خط ترمزی روی زمین به وجود می آید، رابطه نیز چنین است. بعد از پایان رابطه مدت زمانی طول می کشد که شرایط دوباره عادی شود. این زمان در درجه اول بستگی به میزان پذیرش شما دارد و بعد باتوجه به راه هایی که برای مدیریت ذهن تان انتخاب کرده اید می تواند این زمان طولانی تر یا کوتاه تر باشد. معمولا 2 تا 3 ماه زمان می برد که فرد بتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد، اصولا می گویند، تغییرات روانی بعد از 3 ماه خودش را نشان می دهد، البته این زمان در آدم های مختلف می تواند کمتر یا بیشتر باشد.

اگر در دوران آشنایی به شناختی از طرف مقابل رسیده اید و می دانید باید رابطه را قطع کنید ولی به دلیل وابستگی این کار برای تان راحت نیست با خود بیندیشید که اگر امروز این کار نکنید ممکن است یک ماه دیگر یا یک سال یا حتی 5 سال دیگر با وضعیت بدتری جدا شوید، پس هر چه زودتر این اتفاق بیفتد بهتر است. باید این بلوغ را در خود به وجود بیاورید که خیلی اوقات اتفاقات زندگی مطابق خواسته شما پیش نخواهد رفت و زمان هایی نمی توانید به خواسته های تان برسید. اگر چنین تحملی را در خود به وجود بیاورید و از همان اول به خود بقبولانید که ممکن است در پایان آشنایی از هم جدا شوید دیگر از جدایی ضربه سنگینی نخواهید خورد. بنابراین برای جدایی باید اول در ذهن تان تصور کنید که اگر امروز جدا نشوید سال دیگر جدایی برای تان دشوارتر نخواهد بود؟ بعد باید سعی کنید جلوی خودتان را بگیرد و مشغول کارها و فعالیت هایی شوید که کامل ذهن شما را به خود مشغول می کند.

 

اگر در دوران جدایی فقط در خانه یا تنها باشید و هیچ کاری هم برای انجام دادن نداشته باشید مسلما اذیت خواهید شد. تمام ذهن شما آدمی است که او را ترک کرده اید و مدام در وسوسه زنگ زدن و ارتباط با او هستید، پس باید خودتان را مشغول کرده و دورتان را شلوغ کنید، خود را در روابط اجتماعی و در بین دوستان تان قرار دهید، به کارها و فعالیت های موردعلاقه تان مشغول شوید تا انرژی شما را به سمت دیگر ببرد چون عشق و دوست داشتن نوعی انرژی است که به سمت شخص مورد علاقه شما معطوف است پس شما باید این انرژی را به سمت دیگری چون ورزش کردن، علاقه های شخصی، سفر و. . . منحرف کنید، گرچه ممکن است صددر صد فراموش نکنید اما مسلما احساس بهتری پیدا خواهید کرد.

 

گاهی پیش می آید بعد از جدایی از نامزدی قبلی بلافاصله موقعیت ازدواج دیگری پیش می آید. آیا در چنین مواقعی ازدواج می تواند به فراموشی نامزد قبلی کمک کند؟ مثلا فرض کنید در رابطه قبلی نامزدتان احترام چندانی برای شما قائل نبود، حالا در رابطه جدید شما به محض دیدن کوچک ترین احترامی جذب می شوید و به فاکتورهای دیگر توجه ای نمی کنید و تنها نداشته های رابطه قبلی را در رابطه جدید جست وجو می کنید. حواس تان باشد شما نباید از رابطه قبلی فرار کنید و تنها منتظر باشید بدون فکر به فرد دیگری وابسته شوید. به همین دلیل پیشنهاد می کنیم بعد از قطع رابطه نامزدی تا چند ماهی نامزدی جدیدی را آغاز نکنید، بهتر است کمی صبر کنید تا خودتان را پیدا کنید و بعد در یک رابطه جدید قرار بگیرید چون در اینجا احتمال اشتباهاتی به وجود می آید که می تواند برای تان سنگین تمام شود.

 

گاهی بعد از جدایی آنقدر فرد تحت فشار قرار می گیرد که بد نیست با یک مشاور صحبت کند چون شاید مشاور بتواند به او کمک کند تا از فضای وابستگی بیرون بیاید چون گاهی مشاور به تحلیل هایی از دوران کودکی و شخصیت فرد می رسد که می تواند بسیار کمک کننده باشد، از طرف دیگر فضای حمایتی جلسات مشاوره می تواند کمک بیشتری هم بکند اما اگر هم فرد چندان تمایل ندارد از یک مشاور کمک بگیرد می تواند احساساتش را با یک دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانواده یا. . . در میان بگذارد همین بیان احساسات و گفت وگو می تواند بسیار کمک کننده باشد و همچنین خود حرف زدن می تواند بسیاری از استرس ها و فشارها را از بین ببرد. البته خودتان درذهن تان باید به این پذیرش رسیده باشید که قطع این رابطه به نفع تان بوده است، در این حالت دیگران نیز با حمایت شان به شما کمک بیشتری می کنند.

 

بعد از جدایی هرگونه تغییر محیطی می تواند به شما کمک کند، مثلا سفر یا خرید وسیله ای تازه یا… مثلا اگر از مدت ها پیش می خواستید میز تازه ای برای خود بخرید، حالا همان خرید می تواند کمک کننده باشد. به سراغ کارهایی بروید که مدت هاست انجام نداده اید و انجام آن ها می تواند حس های جدیدی را در شما ایجاد کند، مثلا می توانید به سراغ کلاس های موسیقی یا سازی که مدت هاست آن را دوست دارید بروید یا آموختن یک زبان تازه یا… بروید تا حسابی مشغول شوید. در واقع به دنبال فعالیت جدیدی باشید که تا به حال به آن نپرداخته اید و می تواند بسیاری از انرژی های تان را تخلیه کند و دیگر فرصت نکنید به چیزی فکر کنید.

 

متاسفانه آدم ها متوجه نیستند که وقتی به حرف دیگران اهمیت زیادی می دهند در واقع خود را تبدیل به عروسکی می کنند که نخ هایش در دست دیگران است، چون باید خود را شبیه حرف دیگران کنند. ما یک بار بیشتر به دنیا نمی آییم و فرصت کمی هم در اختیار داریم، در این فرصت کوتاه قرار نیست طبق گفته دیگران زندگی کنیم چون در این صورت مسلما زندگی خود را باخته ایم. آدم هایی که از کمبود خودباوری و اعتماد به نفس رنج می برند و تایید درونی ندارند معمولا در بیرون و در حرف های دیگران به دنبال تایید هستند و منتظرند تا ببینند دیگران چه چیزی می گویند تا عمل کنند. اگر بتوانید خودتان تایید را به خود بدهید دیگر نیازی به حرف دیگران ندارید. فرض کنید در دوران نامزدی به دلیل حرف مردم از طرف تان جدا نشدید ولی بعد از 10 سال دچار مشکلات زیادی شدید اما در این موقعیت شما تنهای تنها هستید و هیچ کدام از آن هایی که قبلا شما به دلیل حرف های شان جدا نشدید حالا حمایت تان نمی کنند و شما در اوج مسائل و مشکلات تان تنها مانده اید. باید بدانید مردم حرف های زیاد می زنند و شما باید فقط به حرف های خودتان گوش کنید، شما باید جایی در زندگی تان تصمیم بگیرید که فقط خودتان باشید؛ بدون نقاب، بدون فیلم بازی کردن و… .

 

 

منبع :

1) دور زدن ممنوع: ایستادن بعد از شكستن بسیار سخت است ولی این دقیقا كاری است كه باید انجام دهید و با تمام درد و رنجی كه دارید به زندگی ادامه دهید. هیچ راه میانبری وجود ندارد كه قسمتی از مانع را در خود نداشته باشد، پس دنبال راه فرار از شكستتان نباشید. اگر بخواهیم مسایلی كه از درون ما را تكه‌تكه می‌كنند دور بزنیم در مسیری دایره‌وار گرفتار خواهیم شد كه راه به جایی نمی‌برد. با تمام درد و غمی كه داریم باید از وسط راه پر مانع و تیغ بگذریم. یك واقعیت ساده وجود دارد؛ برای گذر كردن باید ناراحتی و سختی كشید. در این صورت بعد از گذشتن از این مسیر به فردی قوی‌تر تبدیل خواهیم شد و سختی‌هایی كه كشیده‌ایم ما را آبدیده خواهند كرد.چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

2) جدا شوید و از آزادی‌تان لذت ببرید: همه می‌خواهند از غم قلبی جدا شوند، اما چگونه؟ تلاش برای پر كردن خلاء درون خود بدون وارد شدن عجولانه به یك رابطه دیگر یا بیهوده تلاش كردن یك طرفه برای برگرداندن عشق از دست رفته، ‌تنها راه است. وابستگی باعث درد و رنج می‌شود و بهترین راه برای رسیدن به آرامش و شادی، رهایی از وابستگی‌هاست. یكی از افكاری كه با آن می‌توانید خود را از غم و اندوه نجات دهید این است كه با خود تكرار كنید: من برای شاد بودن به هیچ‌كس و هیچ‌چیز نیاز ندارم. بعد از یك شكست قلبی خیلی سخت است اعتماد‌كردن به اینكه می‌توان بدون آن شخص زندگی كرد و راه را ادامه داد و شاد بود ولی زندگی بارها به ما ثابت كرده كه ما می‌توانیم! باید خلاقانه و با قدرتی كه داریم خلاءهایمان را پر كنیم.

3) نقاط قوت خود را بنویسید: یكی از تكنیك‌‌های خارج‌شدن از احساس شكست، لیست‌كردن نقاط قوت است. اینكه با سختی‌ها كنار آمده‌اید و هنوز ایستادگی می‌كنید، اینكه با وجود افسردگی شدید و افكار منفی تا حد خودكشی كه گاهی ذهنتان را پر می‌كند هنوز زنده هستید از نقاط قوت شماست. اینكه حتی باوجود درد و رنج لب به سیگار نزده‌اید، به دیگران ضربه نزده‌اید، به سمت دروغ و دغل نرفته‌اید از قدرت شماست. پس این موارد را بنویسید و به خودتان گوشزد كنید.

4) خرس سفید: اگر تلاش می‌كنید به خاطراتتان فكر نكنید و می‌خواهید دور خود حصار بكشید تا مانع ورود آنها شوید و با خودتان مدام تكرار می‌كنید: نباید به او فكر كنم، نباید درباره او خیالبافی كنم، نباید لحظه‌های با هم بودنمان را به یاد بیاورم مطمئن باشید اوضاع را بد و بدتر خواهید كرد. در یك مطالعه مشهور و روان‌شناسی كه در سال 1980 صورت گرفت از افراد خواسته شد در مورد همه‌چیز فكر كنند ولی حق ندارند درباره خرس سفید فكر كنند. حدس می‌زنید همه آنها درباره چه چیزی فكر كردند؟ خرس سفید! پس نجنگید و نه خود را به سمت خاطرات هل بدهید و نه به زور بخواهید یك شبه یا یك ماهه همه‌چیز را فراموش كنید.

5) كمك كنید: احساساتتان را جمع‌آوری، بسته‌بندی و سعی كنید برای استفاده از آنها راهی پیدا كنید، اما بهترین راه، كمك كردن به یك شخص دیگر است، به‌خصوص اگر آن شخص دچار دردی شبیه شما باشد. این كار شما را از دردها و رنج‌هایتان دور خواهد كرد و برای لحظاتی خود را فراموش خواهید كرد و این یعنی معجزه! حتی می‌توانید جذب بنگاه‌های خیریه شوید به‌خصوص جاهایی كه از بچه‌ها حمایت می‌كنند.

6) خنده و گریه: همان‌طور كه خنده در خیلی از مراحل بهبودبخش است، گریه هم می‌تواند شفادهنده باشد. آیا فكر می‌كنید بعد از یك گریه خوب، اتفاقی حالتان بهتر می‌شود؟ نخیر، كلی دلایل فیزیولوژیك وجود دارد كه قدرت شفابخش بودن اشك را ثابت می‌كند. برخی از آنها توسط ویلیام فری، كسی كه برای 15 سال رییس تیم تحقیقاتی مطالعه روی اشك بوده، به ثبت رسیده است. در میان یافته‌های آنها به اشك‌های عاطفی [در مقابل اشك‌هایی كه برای جراحت‌های فیزیكی ریخته می‌شود] اشاره می‌شود كه با خود مواد سمی خاصی را دفع می‌كنند و استرس غم و اندوه را كاهش می‌دهند پس جلوی اشك خود را نگیرید.

7) لیست خوب‌ها و بدها: باید مشخص كنید كدام فعالیت‌ها حال شما را خوب می‌كنند و كدامشان باعث طغیان احساسات بد می‌شوند و برای اینكه دقیقا بفهمید باید آنها را امتحان كنید و بعد در لیست فعالیت‌هایی كه باید انجام دهید یا فعالیت‌هایی كه نباید انجام دهید، قرار دهید ولی كارهایی مثل چك كردن صفحه شخصی در اینترنت، سایت و دیدن روابط جدید یا كارهایی كه قرار است انجام دهید قطعا جزو فعالیت‌هایی نیست كه شما را خوشحال كند. پس از همین لحظه و بدون آنكه تجربه كنید آن را در لیست كارهای ممنوعه قرار دهید و اما در لیست خوب‌ها احتمالا می‌توانید حذف كردن تمام پیامك‌ها، ایمیل‌ها و پیام‌های صوتی او را قرار دهید. فروختن هدیه‌های گران‌قیمتی كه او برایتان خریده است مثل جواهرات را هم در لیستتان بگنجانید. پولش را صرف یك سفر عالی كنید!

8) ورزش كنید:

9) دنیای جدیدی بسازید: دوستان مشترك و فعالیت‌های مشترك نمی‌گذارد به طول كامل از او جدا شوید پس دنیایی از دوستان جدید و فعالیت‌های جدید برای خود بسازید.

10) امید داشته باشید: می‌گویند: «حسی قوی‌تر از ترس وجود دارد و آن بخشش است.» اما برای اینكه بتوان بخشید باید از گذشته گذر كرد و برای گذر كردن از گذشته، باید امید داشت به روزهای بهتری كه در راه است و به وجود داشتن جاها و موقعیت‌های بهتر. امید به اینكه این درد و پوچ بودن كه در میان فعالیت‌هایتان گردنتان را می‌گیرد، همیشه با شما نخواهد ماند. امید، یعنی ایمان داشتن به اینكه روزی غم‌هایتان بخار می‌شوند و تا همیشه لبخندهایتان زوركی و بی‌رنگ نخواهد بود.

برگرفته از سلامت

تبیان، دستیار هوشمند زندگی

پل های ارتباطی

بلوار کشاورز،خیابان نادری،نبش حجت دوست،پلاک 12

public@tebyan.com

02181200000

دسترسی سریع

محصولات و خدمات

اشتراک در خبرنامه

کلیه حقوق این سایت مربوط به موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان می‌باشد.

درمان شکست عشقی از چه راهی امکان پذیر است؟ عشق یکی از عمیق‌ترین احساسات بشری است که می‌تواند مجموعه‌ای از احساسات و هیجانات قوی دیگر را برای فرد به همراه داشته باشد. هرچقدر این احساس عمیق‌تر شود شکست خوردن در آن نیز منجر به رنج شدیدتری خواهد شد. در این شرایط اگر فکری به حال خود نکنید ممکن است مشکلات روحی و عاطفی بسیاری سراغ شما بیایند و غم از دست دادن رابطه برای شما منجر به افسردگی و اضطراب مزمن شود. برای اینکه بتوانید از پس این مرحله دشوار (شکست عشقی) از زندگی خود بربیایید نیاز به کمک و درمان دارید. برای آگاهی از روش‌های درمان شکست عشقی تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

چرا بعضی ها بی‌تفاوت به زندگی‌شان ادامه می‌دهند و بعضی ها تا پای مرگ هم جلو می روند؟ شما دوست دارید پس از یک شکست عشقی جزء کدام دسته باشید؟ درست است که شما همین چند ماه یا چند سال پیش عاشق شده اید اما ذهنیت شما از عاطفه، محبت و دلبستگی سال ها قبل شکل گرفته است؛ یعنی از اولین باری که مادر تان شما را در آغوش گرفت. کسانی که مادرشان را از دست داده‌اند، شکست های عشقی وحشتناک تری را تجربه می کنند.

البته منظور ما در اینجا از دست دادن فیزیکی نیست. کسانی که به هر دلیلی، داشتن رابطه عاطفی و مادرانه با مادر خود را از دست می‌دهند، همیشه به دنبال یک مادر جایگزین میگردند. تصور کنید که دومین مادرتان هم به شما بی رحمی کند. معلوم است که شما این دنیا را جای وحشتناکی خواهید دید؛ جایی که به وجود آمده تا شما چیزهایی را از دست بدهید.چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

البته عکس این قضیه نیز صادق است. کسانی که دائما مورد توجه والدین خود بوده اند و وابستگی زیادی به آن ها دارند نیز سخت می‌توانند «نه» را قبول کنند بنابراین با توجه به شرایطی که شما در آن تربیت شده اید می توانید عکس العمل های متفاوتی از خود بروز دهید. البته این ها همه ماجرا نیستند بلکه عوامل فردی و محیطی گوناگونی در این امر تاثیر گذار هستند که تعیین نقش هریک از آن ها به ارزیابی دقیق یک روان درمانگر نیاز دارد. 

برای آشنایی با  اختلال شخصیت وابسته کلیک کنید. 

 

جواب این سوال هم می تواند مثبت باشد و هم منفی. در بسیاری از افراد روند کنار آمدن با شکست عشقی به طور طبیعی تا 6 ماه طول می کشد و پس از این مدت، آن ها به پذیرش این مسئله می رسند و می توانند عملکرد عادی زندگی خود را از سر بگیرند. اما در برخی دیگر غم و اندوه رابطه از دست رفته هم چنان باقی می ماند و هرچه می گذرد  فرد بیشتر در خاطرات خود غرق می شود. در این شرایط افسردگی به شکست عشقی اضافه می شود و اوضاع را پیچیده تر خواهد کرد. به همین خاطر بهتر است از همان ابتدا که با شکست عشقی مواجه شدید با یک درمانگر در ارتباط باشید تا بتوانید اوضاع روانی خود را تحت کنترل بگیرید. 

برای آگاهی از  اختلال افسردگی و علائم افسردگی در خود یا اطرافیانتان کلیک کنید. 

 

گاهی اوقات رابطه عاطفی با اتفاق های ناخوشایندی به پایان می رسد. اتفاقاتی نظیر خیانت و دروغگویی علاوه بر احساس شکست، خشم و نفرت زیادی را به همراه می آورد. در این شرایط اگر می خواهید دچار آسیب های دراز مدت روحی نشوید باید به یک سری از خصایل دست پیدا کنید. بدون داشتن این خصوصیات درمان شکست عشقی برایتان دشوار خواهد بود. مهم ترین نکته ای که باید بدانید و به کار ببندید توانایی بخشش است. شما باید توانایی بخشیدن را داشته باشید.

این بخشش تنها کلماتی که بر زبان جاری می شوند و یا از ذهن می گذرند نیست. این یک فرآیند عمیق عاطفی ست. باید بتوانید با تمام وجود شریک عاطفی پیشین خود را ببخشید. بخشش یک نکته بسیار کلیدی در درمان شکست عشقی است، اما چرا این امر تا به این اندازه اهمیت دارد؟ زیرا که با این بخشش قبل از هر چیز خود را به آرامش رسانده اید. ممکن است بگویید آخر چگونه؟ هرگز امکان ندارد بتوانم او را ببخشم، پاسخ ما به شما این ست که بدون بخشش شکست عشقی هرگز به آرامش نخواهید رسید.

همچنین قرار نیست شما همیشه یک بازنده باشید، بلکه باید به خود فرصت دوباره ای برای شروع رابطه ای جدید بدهید. پس حتما از کمک های متخصصان روانشناسی برای شروع دوباره استفاده کنید. جهت آمادگی برای شروع رابطه بعد از شکست عشقی کلیک کنید.

 

برای درمان شکست عشقی باید از چهار مرحله روانشناختی عبور کنیم بدون عبور از این مراحل هرگز به درمان حقیقی یک شکست عشقی نمی‌رسیم. این مراحل عبارتند از شوک، انکار، باز آفرینی و استقلال عاطفی. روزی بدون هیچ مقدمه قبلی شریک عاطفی شما به نزدتان می‌آید و اعلام می‌کند قصد دارد شما را ترک کند، درست است که این اواخر اوضاع رابطه‌تان زیاد خوب پیش نمی‌رفت اما هرگز تصور نمی‌کردید چنین اتفاقی بیفتد در این شرایط ابتدا دچار شوک می‌شوید.

مرحله دوم شکست عشقی انکار است در این زمان هر دو طرف رابطه چه آن کس که رابطه را ترک می‌کند و چه آن کس که طرد می‌شود سعی دارند حقیقت را کتمان کنند، آنان همچنان با یکدیگر تماس می‌گیرند و نمی‌خواهند بپذیرند که رابطه برای همیشه به پایان رسیده است.

پس از آن نوبت به مرحله باز آفرینی می‌رسد. شما از کسی که مدت‌ها دوستش داشتید جدا می‌شوید، اکنون در یافتن معنی و مفهوم زندگی دچار مشکل هستید، برنامه‌ای برای انجام ندارید، روزی در کلاس موسیقی ثبت نام می‌کنید و روزی دیگر به باشگاه ورزشی می‌روید. همه این کارها برای این است که در آخر بتوانید بدون رابطه نیز به معنایی برای وجود خویش دست پیدا کنید. اگر بتوانید این مرحله از شکست عشقی را با موفقیت پشت سر بگذارید؛ وارد مرحله استقلال عاطفی می‌شوید. برای اطلاع از زمان و مراحل شکست عشقی کلیک کنید.

 

طی کردن مراحل شکست عشقی زمان‌بر است و ممکن است چالش های زیادی را برای شما به وجود آورد. به همین خاطر لازم است که همواره با یک روان شناس در ارتباط باشید تا خودتان را بهتر محک بزنید و ببینید چقدر در جهت مثبت قدم برداشته اید. هم چنین در طی این جلسات درمانگر با بررسی تعارضات و مشکلات شخصیتی شما به درمان آن‌ها کمک خواهد کرد که در آینده و روابط بعدی زندگی خود احتمال دچار شدن به شکست عشقی را تا حد زیادی کاهش دهید. برای کسب آگاهی درباره روش های فراموش کردن عشق از دست رفته کلیک کنید.

 

برای دریافت مشاوره در زمینه شکست عشقی و درمان شکست عشقی می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید. 

هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…

با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…

© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.

گاهی شکست، ما را در جای آسیب پذیر ترین نقطه قرار می دهد – احساس درونی خودمان از اعتماد به نفس و عشق به خود ؛اگر چه به طور مستقیم می دانیم که بعضی درجات شکست در رسیدن به مراتب بالا ما را کمک و تضمین می کند، اما زمانی که ما شکست کوچکی می خوریم، این دانش، کم و یا کلا ناپدید می شود.

آیا این جملات برایتان آشنا نیستند

“من یک بازنده ام.”

“هرگز نمی توان کاری را درست انجام بدهم.”

” من شکست می خورم.”

چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

“من در ازدواج ام شکست خوردم.”

“من در شغلم شکست خوردم.”

“اگر شکست بخورم وحشتناک می شود.”

“من شکست را نمی توانم تحمل کنم.”

هنگامی که در چیزی شکست بخوریم، اغلب در سطح جهانی به جای شرایط موقت فعلیمان فکر می کنیم ؛ ما فکر می کنیم که نه تنها شکست خورده ایم، بلکه یک بازنده ایم. احساسات ناخوشایند و بی ارزش بودن ما را نابود می کند، و منجر به اشتباهات و شکست های بعدی می شود، باعث تعریف ما از خودمان می شود، و اجازه بازخورد و آموزش و کسب اطلاعات مفید را از ما می گیرد خبر خوب این است که ما می توانیم بر روی شکست هایمان موفقیت بسازیم و در این بخش از نمناک ، به شما خواهیم گفت چگونه.

1. خودت را ببخش که پیش بینی نکرده بودی که بدانی ، اکنون باید چه کاری انجام می دادی.

توانایی بخشش، شاید بزرگترین هدیه ای باشد که می توانیم به خودمان بدهیم تا به ما برای برگشت از پشیمانی و اشتباهاتمان کمک کندبه جای حمله کردن به خودتان برای دانستن آنچه که در حال حاضر بسیار واضح است، خودتان را به عنوان یک کار در حال پیشرفت ببینید و به خود، بخشش هدیه دهید.

2. تمرکز بر اینکه خودخواه باشید:

خودخواهی، شاید مهمترین عنصر عزت نفس و انعطاف پذیری باشد. به نظر می رسید که پیشرفت و موفقیت “بالا رفتن از حد نرمال” جاده ای است که با اعتماد به نفس بالا می رود.با این حال، در این مسیر، اعتماد به نفس زیاد شرط است و اطمینان می دهد که هر فردی که از آن حد نرمال پایین تر است، با ارزش یا خاص نیست. خودخواهی به همه افراد، دستاوردهای زیاد و همچنین به دستیاران پایین تر اطمینان می دهد که آنها ارزش عشق را دارند، بدون هیچ شرایطی.

3. متقاعد کردن خودتان را تمام کنید:

دست کشیدن از برچسب زدن به خودتان کاری است که عشق به خود باعثش می شود. به جای آنکه خود را «بازنده» بنامید، دقیق تر و کمتر جهانی و کلی نگر باشید.عدم موفقیت لازم نیست که شما و ارزش شما را تعریف کنید ، نحوه تعریف کردنتان از خودتان را تغییر دهید، مثلا “من یک بازنده ام” با “من نتوانستم کاری کنم که درست کار کند” یا “من اشتباهاتی را مرتکب شدم و از این تجربه ها به عنوان قدم های سنگین تری برای پیشرفت استفاده می کنم.”

4. شکست خود را به هدف تبدیل کنید:

به جای “من در ازدواجم شکست خوردم” می توانید بگویید ” من در ازدواجم مشکلات ارتباطی داشتم و در حال یادگیری برای برقراری ارتباط بهتری هستم.”جمله اول در گذشته قبول شده بود و این که نمی تواند تغییر کند، در حالی که دومین جمله چشمی دارد به آینده و قدرت بیشتری از آنچه که اکنون می توانید انجام دهید.

5. خودتان را بغل کنید:

به جای اینکه منتقد درونی خود را به سلطنت کامل برسانید، بدانید که چطور می توانید خودتان را در آغوش بگیرید؟!همه ما گاهی اوقات به آغوش نیاز داریم – به ویژه از خودمان!آیا سزاوار آن نیستید؟

6. خود را مانند یک کودک ، پر از پاکی و زیبایی تصور کنید:

به یاد داشته باشید هیچ چیز مانند نوزادان و کودکان بدون ارزش و بازنده تر وجود ندارد ما همان قدر ارزش داریم که وقتی به دنیا آمدیم، داشتیم.گاهی اوقات نیاز به نگاه کردن به زخم های گرانبهایی داریم که هنوز در داخل ما هستند ،مهم نیست چقدر شکست می خوریم، ارزش ما باقی می ماند و ما هنوز زیبا هستیم.

7. ذهنیت خود را از قربانی شدن و قربانی بودن بیرون ببرید:

هنگامی که شما احساس یک بازنده را دارید، به جای تمرکز بر انعطاف پذیری و توانایی بازگشت به عقب، خود را قربانی گذشته می بینید بعد از همه اینها، مهم نیست که چند بار شکست خوردید یا خراب کاری کردید – آنچه که واقعا اهمیت دارد این است که چند بار ما به عقب بر گشتیم و دوباره امتحان کردیم، هر بار کمی عجیب تر.

8. بیشتر توجه کنید:

فکر و توجه نکردن فقط درباره ارام شدن و مدیتیشن نیست یا حتی تنفس عمیق و بی سر و صدا در انزوا هم نیست بلکه این است که در زندگی روزمره با آگاهی، کاری را که انجام می دهید، با بیشترین دقت و توجه ممکن باشد. زمانی که آگاه هستیم و فکر می کنیم، به جای بازگشت به اشتباهات قدیمی و یا نگرانی در مورد آینده، ریشه در حال حاضر خواهیم داشت.همانطور که می گویند، ” امروز یک هدیه است، به همین دلیل است که آن را امروز می نامیم.”

9. خود را با یک جعبه آرام کننده، آرام کنید:

گاهی اوقات ما نیاز به چیزی داریم که آراممان کند، مخصوصا زمانی که حس بدی داریم به عنوان یک درمانگر، گاهی اوقات یک جعبه ی آرامش بخش برای کمک به متقاضیانم برای مقابله با زمان های استرس زایشان تهیه می کنم.با استفاده از اشیاء واقعی ای که شما را منحرف می کند و می توانند تسکین دهنده باشند، این جعبه را می توان فراهم کرد.یک مجله، یک توپ ضد استرس، یک سنگ جلا خورده برای به یاد آوردن ارزش هایتان و روغن بدن، نمونه هایی از چیزهایی است که می تواند در داخل یک جعبه آرام کننده قرار بگیرد و برای احساس آرامش شما مفید باشد. 

10. با دیگران ارتباط برقرار کنید:

زمانی که مردم احساس ناراحتی می کنند، اغلب آنها خودشان را از همه جدا می کنند، به جای اینکه رابطه شان را بیشتر کنند.دنبال حمایت اجتماعی بودن یکی از بهترین انتخاب هایی است که می توانید انجام دهید، در زمانی که احساس ناراحتی می کنید.دریافت دیدگاه دیگران به شما کمک می کند که دید تونلی و غلط نسبت به خودتان را متوقف کنید ،که خود را در معرض ارتباط و تعریف شدن قرار دهد.این کار باعث می شود دیگر تنها نباشید، ولی در اصل مرتبط با حس ارتباطی شما می باشد.

این 10 برنامه عملی برای شکست دادن احساسات شکست خورده به عنوان یک پرنده برای داشتن زندگی انعطاف پذیر و کامل عمل می کنند به جای تمرکز بر شکست که با سقوط و شکستی کوچک و کوتاه ایجاد می شود، افتخار می کنید که شما جرات کردید رویاهای خود را با شجاعت و شور و شوق دنبال کنید.

 

 

 

 

 

چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم

همیشه جدایی و شکست عشقی می‌تواند آسیب‌های فراوانی داشته‌باشد به‌خصوص اگر فرد غافلگیر شود و نداند در چنین موقعیتی باید چگونه برخورد کرد، شاید برای خیلی از خانم‌ها و آقایان جوان بعد از دوران آشنایی پیش از ازدواج و نامزدی جدایی و شکست عشقی بسیار مشکل باشد. آنقدر که هرروز آن را به تعویق بیندازند و تا حد ممکن به‌دنبال راهی برای فرار از چنین موقعیتی باشند ولی قرار نیست بعد از هر خواستگاری ازدواج باشد. گاهی 2 فرد برای هم مناسب نیستند و باید هرچه زودتر رابطه را تمام کنند، این‌که چگونه باید به رابطه‌ای پایان داد و بعد از این پایان و جدایی چگونه همه چیز را فراموش کرد و دوباره به زندگی عادی برگشت سوال خیلی از جوان‌هاست. مسلما کار راحتی نیست ولی می‌توان با یک نگاه واقع‌بینانه و بدون آسیب روانی زیاد زندگی جدیدی را آغاز کرد. چگونه با شکست عشقی کنار بیاییم؟در شکست عشقی همه چیز را نمی‌توان فراموش کردنباید انتظار داشت که بتوان همه چیز را فراموش کرد. بسیار پیش می‌آید که نمی‌توانیم خیلی از چیزها را فراموش کنیم به‌ خصوص اگر خاطرات خوبی با آن فرد داشته باشید. به هر صورت بخشی از آن خاطرات همیشه همراه ما خواهد بود.برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید که ذهن را مدیریت کنید و هرلحظه نسبت به‌خودتان آگاه باشید و نگذارید ذهن هرگاه که خواست به گذشته سفر کند. اگر دقت کرده‌باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می‌کند یا در آینده و کمتر پیش می‌آید که ذهن به همان زمان حال فکر کند.اما چگونه می‌توان ذهن را به زمان حال آورد؟ باید اول یاد بگیرید ذهن‌تان را ببینید و حواس‌تان باشد الان ذهن‌تان در کجاست؟ ذهن مثل کودکی بازیگوش مرتب بین گذشته و آینده گردش می‌کند، با آموختن روش‌های بدست گرفتن افسار ذهن می‌توانید مانع سفر آن به گذشته‌های نامطلوب شوید.برای فراموش کردن شکست عشقی به مغزتان دستور ایست دهیداین روش را روش ایست ذهنی می‌نامم، یعنی لازم است خیلی محکم و مقتدر به ذهن‌تان ایست بدهید تا نتواند به هرکجا خواست برود. شاید برای همه ما پیش آمده باشد که هنگام تماشای تلویزیون یا در تاکسی یا… یک دفعه ذهن به سمت موضوعی در گذشته منحرف می‌شود و برای دقایقی یا ساعاتی یا حتی چند روز کنترل ذهن از دست می‌رود. در حقیقت اگر آگاه نباشید و نبینید که ذهن‌تان در حال سفر به گذشته است نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید اما اگر حواس‌تان باشد به محض این‌که ذهن بخواهد به گذشته سفر کند به آن یک ایست محکم می‌دهید و از پیشروی آن جلوگیری می‌کنید. می‌توانید به‌خود بگویید: «ساکت، دیگر نمی‌خواهم بیشتر فکر کنم! یاهیس» یا در ذهن‌مان روی این فکرها ضربدر بزنیم و جلوی آن‌ها را بگیریم.چطور ذهن‌تان را خالی کنیدگاهی هم پیش می‌آید که ذهن ما آنقدر از وقایع گذشته‌ و اتفاقات پیش آمده پر است که انگار ظرف ذهن پرشده و در حال لبریز شدن است و مرتب وقایع در ذهن مرور می‌شود و نمی‌توان به موضوع دیگری فکر کرد. ذهن تا حد معینی گنجایش دارد و باید به نوعی از افکار نامطلوب و دوست نداشتنی خالی شود. بهترین کار در این زمان نوشتن است، کافی است هرچه در ذهن دارید بدون هیچ‌گونه انتخابی روی کاغذ بیاورید و هیچ‌چیزی را جا نیندازید، باید کاملا بدون سانسور و صادقانه بنویسید تا ذهن کاملا تخلیه شود. بعد وقتی ذهن کاملا خالی شد، آن کاغذها را دور بیندازید یا حتی بسوزانید. از اول به جدایی هم فکر کنیدوقتی در مراحل آشنایی پیش از ازدواج یا دوران نامزدی هستید باید از ابتدا هر 2 با هم این توافق را داشته‌ باشید که ممکن است این رابطه به دلایل مختلف از جمله تفاوت خانواده‌ها یا تفاهم نداشتن یا. . . به سرانجام نرسد. در حقیقت بهتر است زوجین قبل از ازدواج با هم این موضوع را روشن کنند که قرار است مدتی را مثلا 6 ماه برای بدست آوردن شناخت باهم باشند تا تصمیم بگیرند که برای هم مناسب هستند یا نه! به همین دلیل از ابتدا به هم وابسته نشوید. علاوه بر این، برای پیشگیری از وابستگی از همان ابتدا هر روز و هر ساعت با هم صحبت نکنید تا مبادا به فضای احساسی وارد شوید. هرچقدر بیشتر به شناخت رسیدید کم‌کم رابطه را بیشتر کرده و احساسات را وارد رابطه کنید. اول شناخت، بعد احساساتحواس‌تان باشد که برای پیشگیری از آسیب‌ روحی در این مدت آشنایی مثلا 6 ماه باید شناخت‌تان جلوتر از احساس‌تان حرکت کند، اگر احساسات زودتر از شناخت پیش برود ممکن است زود به هم وابسته شوید و دیگر دل‌کندن به این آسانی‌ها نباشد ونتوان نه گفت. در دوران نامزدی و آشنایی پیش از ازدواج همیشه این خطر وجود دارد که بین طرفین وابستگی به‌وجود بیاید. من همیشه به مراجعانم توصیه می‌کنم، دریچه‌های احساس‌تان را زود به روی هم باز نکنید و بعد از چند ماه کم‌کم از نظر احساس نزدیک شوید. در روابط عاطفی تان صادق باشیداگر به هر دلیلی در دوران آشنایی قبل از ازدواج و نامزدی به این نتیجه رسیدید که به طرف مقابل نه بگویید، در این مواقع توصیه می‌کنیم حتما با طرف مقابل صادق باشید. بهتر است شما با یک خاطره خوب از هم جدا شوید، باید به این بلوغ برسید که حتما لازم نیست جدایی‌با دعوا و دلخوری و حرف‌های آزاردهنده و… باشد، می‌توان خیلی آرام و با آرامش از هم جدا شد به‌خصوص اگر همان اول به این توافق رسیده باشید و از ابتدا آگاه باشید که ممکن است از هم جدا شوید. در واقع هر کدام از شما حق دارید بدانید چرا این رابطه نباید ادامه پیدا کند و همچنین شما بتوانید با خود کنار بیایید. توافق‌های بعد از جداییقبل از جدایی بهتر است با خاطره‌ای خوش با هم توافق‌هایی کنید، مثلا این‌که دیگر با هم تماس نگیرید یا اگر وسایلی ردوبدل یا هدیه شده به هم برگردانید تا هم دوباره خاطرات را یادآوری نکند و هم دیگر بهانه‌ای برای تماس مجدد نداشته‌باشید. یعنی از همان ابتدا همه چیزها را آرام آرام از خود جدا کنید. با اقتدار « نه » بگوییداگر در دوران آشنایی یا نامزدی وابستگی به‌وجود آمده باشد، جدایی مشکل می‌شود و حتی گاهی اتفاقات ناگواری مثل افسردگی و حتی خودکشی هم پیش می‌آید. هنگام جدایی نباید تنها به فکر خود باشیم بلکه باید حواس‌مان به حال و هوای طرف مقابل هم باشد چون وقتی وارد رابطه‌ای می‌شویم دیگر تنها خودمان نیستیم بلکه مسئول طرف مقابل هم هستیم و نباید کاری کنیم که به او آسیبی برسد. اگر قطع یک دفعه‌ای رابطه ممکن است به او آسیب برساند، در این جور مواقع پیشنهاد می‌شود به‌تدریج رابطه کم شود. مثلا اگر 3 روز در هفته با هم صحبت می‌کردید حال آن را به یک روز در هفته تبدیل کنید تا آرام آرام طرف مقابل برای جدایی آماده شود. حواس‌تان باشد در این مواقع از موضع قدرت وارد نشوید مبادا حرف‌های نابجا بزنید و احساس طرف مقابل را زیر سوال ببرید، مهم این است که شما هنگام جدایی رفتاری انسانی داشته باشید.زمان و اقتدار به همراه هم کمک می‌کنند تا بتوانید وابستگی طرف مقابل را کم کنید. اگر او ببیندمرتب و مداوم و با اقتدار شما به او «نه» می‌گویید و او هر راهی را امتحان می‌کند ولی باز هم نه می‌شنود، کم کم کنار می‌آید که از شما دل‌ ببرد. برای فراموش کردن شکست عشقی تان 3 ماه زمان نیاز داریدوقتی ماشینی با سرعت زیاد در حال حرکت است، هنگام ایستادن یک خط ترمزی روی زمین به‌وجود می‌آید، رابطه نیز چنین است. بعد از پایان رابطه مدت زمانی طول می‌کشد که شرایط دوباره عادی شود. این زمان در درجه اول بستگی به میزان پذیرش شما دارد و بعد باتوجه به راه‌هایی که برای مدیریت ذهن‌تان انتخاب کرده‌اید می‌تواند این زمان طولانی‌تر یا کوتاه‌تر باشد. معمولا 2 تا 3 ماه زمان می‌برد که فرد بتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد، اصولا می‌گویند، تغییرات روانی بعد از 3 ماه خودش را نشان می‌دهد، البته این زمان در آدم‌های مختلف می‌تواند کمتر یا بیشتر باشد. برای ترک کردن رابطه عاطفی فردا سخت‌تر از امروز استاگر در دوران آشنایی به شناختی از طرف مقابل رسیده‌اید و می‌دانید باید رابطه را قطع کنید ولی به‌دلیل وابستگی این کار برای‌تان راحت نیست با خود بیندیشید که اگر امروز این کار نکنید ممکن است یک ماه دیگر یا یک سال یا حتی 5 سال دیگر با وضعیت بدتری جدا شوید، پس هر چه زودتر این اتفاق بیفتد بهتر است. باید این بلوغ را در خود به‌ وجود بیاورید که خیلی اوقات اتفاقات زندگی مطابق خواسته شما پیش نخواهد رفت و زمان‌هایی نمی‌توانید به خواسته‌های‌تان برسید. اگر چنین تحملی را در خود به‌وجود بیاورید و از همان اول به‌ خود بقبولانید که ممکن است در پایان آشنایی از هم جدا شوید دیگر از جدایی ضربه سنگینی نخواهید خورد. بنابراین برای جدایی باید اول در ذهن‌تان تصور کنید که اگر امروز جدا نشوید سال دیگر جدایی برای‌تان دشوارتر نخواهد بود؟ بعد باید سعی کنید جلوی خودتان را بگیرد و مشغول کارها و فعالیت‌هایی شوید که کامل ذهن شما را به‌خود مشغول می‌کند. انرژی‌تان را تخلیه کنیداگر در دوران جدایی فقط در خانه یا تنها باشید و هیچ کاری هم برای انجام دادن نداشته باشید مسلما اذیت خواهید شد. تمام ذهن شما آدمی است که او را ترک کرده‌اید و مدام در وسوسه زنگ زدن و ارتباط با او هستید، پس باید خودتان را مشغول کرده و دورتان را شلوغ کنید، خود را در روابط اجتماعی و در بین دوستان‌تان قرار دهید، به کارها و فعالیت‌های موردعلاقه‌تان مشغول شوید تا انرژی شما را به سمت دیگر ببرد چون عشق و دوست داشتن نوعی انرژی است که به سمت شخص مورد علاقه شما معطوف است پس شما باید این انرژی را به سمت دیگری چون ورزش کردن، علاقه‌های شخصی، سفر و. . . منحرف کنید، گرچه ممکن است صددر صد فراموش نکنید اما مسلما احساس بهتری پیدا خواهید کرد. از یک رابطه وارد رابطه نامزدی جدید نشویدگاهی پیش می‌آید بعد از جدایی از نامزدی قبلی بلافاصله موقعیت ازدواج دیگری پیش می‌آید. آیا در چنین مواقعی ازدواج می‌تواند به فراموشی نامزد قبلی کمک کند؟ مثلا فرض کنید در رابطه قبلی نامزدتان احترام چندانی برای شما قائل نبود، حالا در رابطه جدید شما به محض دیدن کوچک‌ترین احترامی‌ جذب می‌شوید و به فاکتورهای دیگر توجه‌ای نمی‌کنید و تنها نداشته‌های رابطه قبلی را در رابطه جدید جست‌وجو می‌کنید. حواس‌تان باشد شما نباید از رابطه قبلی فرار کنید و تنها منتظر باشید بدون فکر به فرد دیگری وابسته شوید. به همین دلیل پیشنهاد می‌کنیم بعد از قطع رابطه‌ نامزدی تا چند ماهی نامزدی جدیدی را آغاز نکنید، بهتر است کمی صبر کنید تا خودتان را پیدا کنید و بعد در یک رابطه جدید قرار بگیرید چون در اینجا احتمال اشتباهاتی به‌وجود می‌آید که می‌تواند برای‌تان سنگین تمام شود. بعد از شکست عشقی تان با کسی حرف بزنیدگاهی بعد از جدایی آنقدر فرد تحت فشار قرار می‌گیرد که بد نیست با یک مشاور صحبت کند چون شاید مشاور بتواند به او کمک کند تا از فضای وابستگی بیرون بیاید چون گاهی مشاور به تحلیل‌هایی از دوران کودکی و شخصیت فرد می‌رسد که می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد، از طرف دیگر فضای حمایتی جلسات مشاوره می‌تواند کمک بیشتری هم بکند اما اگر هم فرد چندان تمایل ندارد از یک مشاور کمک بگیرد می‌تواند احساساتش را با یک دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانواده یا. . . در میان بگذارد همین بیان احساسات و گفت‌وگو می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد و همچنین خود حرف زدن می‌تواند بسیاری از استرس‌ها و فشارها را از بین ببرد. البته خودتان درذهن‌تان باید به این پذیرش رسیده‌باشید که قطع این رابطه به نفع‌تان بوده‌است، در این حالت دیگران نیز با حمایت‌شان به شما کمک بیشتری می‌کنند. برای فراموش کردن شکست عشقی تان به‌ دنبال تغییر باشیدبعد از جدایی هرگونه تغییر محیطی می‌تواند به شما کمک کند، مثلا سفر یا خرید وسیله‌ای ‌تازه یا… مثلا اگر از مدت‌ها پیش می‌خواستید میز تازه‌ای برای خود بخرید، ‌حالا همان خرید می‌تواند کمک‌کننده باشد. به سراغ کارهایی بروید که مدت‌هاست انجام نداده‌اید و انجام آن‌ها می‌تواند حس‌های جدیدی را در شما ایجاد کند، مثلا می‌توانید به سراغ کلاس‌های موسیقی یا‌سازی‌ که مدت‌هاست آن را دوست دارید بروید یا آموختن یک زبان تازه یا… بروید تا حسابی مشغول شوید. در واقع به‌دنبال فعالیت جدیدی باشید که تا به حال به آن نپرداخته‌اید و می‌تواند بسیاری از انرژی‌های‌تان را تخلیه کند و دیگر فرصت نکنید به چیزی فکر کنید. نگران حرف مردم نباشیدمتاسفانه آدم‌ها متوجه نیستند که وقتی به حرف دیگران اهمیت زیادی می‌دهند در واقع خود را تبدیل به عروسکی می‌کنند که نخ‌هایش در دست دیگران است، چون باید خود را شبیه حرف دیگران کنند. ما یک‌بار بیشتر به دنیا نمی‌آییم و فرصت کمی هم در اختیار داریم، در این فرصت کوتاه قرار نیست طبق گفته دیگران زندگی کنیم چون در این صورت مسلما زندگی خود را باخته‌ایم. آدم‌هایی که از کمبود خودباوری و اعتماد به نفس رنج می‌برند و تایید درونی ندارند معمولا در بیرون و در حرف‌های دیگران به‌دنبال تایید هستند و منتظرند تا ببینند دیگران چه چیزی می‌گویند تا عمل کنند. اگر بتوانید خودتان تایید را به‌خود بدهید دیگر نیازی به حرف دیگران ندارید. فرض کنید در دوران نامزدی به دلیل حرف مردم از طرف‌تان جدا نشدید ولی بعد از 10 سال دچار مشکلات زیادی شدید اما در این موقعیت شما تنهای تنها هستید و هیچ کدام از آن‌هایی که قبلا شما به دلیل حرف‌های‌شان جدا نشدید حالا حمایت‌تان نمی‌کنند و شما در اوج مسائل و مشکلات‌تان تنها مانده‌اید. باید بدانید مردم حرف‌های زیاد می‌زنند و شما باید فقط به حرف‌های خودتان گوش کنید، شما باید جایی در زندگی‌تان تصمیم بگیرید که فقط خودتان باشید؛ بدون نقاب، بدون فیلم بازی کردن و… .


فست فود 3000

مزرعه گوشت توحید

کانون فرهنگی آموزش قلم چی

آکادمی زبانهای خارجی گویش ملل

رنگ آمیزی مهدی چگانی

Madeleine (آموزش-سفارش کیک)

مشاورین املاک اتحاد

جگرسرای بهارنارنج


مسکن آرمان

دکتر پریسا مولایی

مهد کودک خانه ما

دکتر نادر افشاری (قلب و واریس)

 

چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم
چگونه بعد از شکست عشقی به آرامش برسیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *