چگونه ذهن مریض را درمان کنیم

لحظه‌ای تأمل کنید و خود را مشاهده کنید. در بدن‌تان در همین لحظه چه احساسی دارید؟ اگر عموما احساس سلامتی می‌کنید، به دنبال نشانه‌های ظریف و کوچک بگردید. آیا در گردن خود احساس گرفتگی و انقباض می‌کنید؟ آیا پشت شما درد دارد؟ آیا گاه‌گاه دچار سردرد می‌شوید؟ آیا به طور متوالی احساس خستگی می‌کنید؟ یا اینکه با بیماریِ جدی‌تری دست و پنجه نرم می‌کنید و چندین نشانه و علامت بیماری را در بدن‌تان مشاهده می‌کنید؟

خواه شما از علائم نه چندان جدی بیماری‌های کوچک آزار می‌بینید و یا دچار استرس ناشی از بیماری جدی‌تری هستید، و یا صرفاً به سالم ماندن و طول عمر اهمیت می‌دهید و درباره آنها کنجکاوید، من قصد دارم در اینجا مطالبی را با شما در میان بگذارم که هیچ‌گاه در دوران تحصیلات پزشکی‌ام آنها را به ما نیاموختند.چگونه ذهن مریض را درمان کنیم

بدن ما به زیبایی به مکانیزم‌های خود-ترمیمی طبیعی‌ای تجهیز شده است که تحت‌تاثیر افکار، احساسات و باورهای ما قرار دارند. بدن، می‌داند که چطور سلول‌های سرطانی را از بین ببرد، پروتئین‌های شکسته شده را ترمیم کند، فرآیند پیری را کُند کند، سموم را دفع کرده و با عفونت‌ها مبارزه کند و در کل ما را سالم نگه دارد. زمانی که این سیستم خود-ترمیمی نمی‌تواند کارش را به درستی انجام دهد است که بیماری‌ها در بدن نمایان می‌شوند.

حال نکته اساسی در اینجاست: دستگاه عصبی بدن، دو سیستم عامل دارد – سیستم عامل “جنگ و گریز” که به شرایط پراسترس توسط دستگاه عصبی سمپاتیک پاسخ می‌دهد و سیستم عامل آرامبخش که توسط دستگاه عصبی پاراسمپاتیک کنترل می‌شود. تنها زمانی که دستگاه عصبی با آرامش پاسخ می‌دهد سیستم خود-ترمیمی بدن می‌تواند فعال شود.

پاسخ استرسی در شما به طور فطری تعبیه شده است تا در شرایطی که حیوان درنده‌ای به شما حمله کرد از شما محافظت کند. اما امروزه ما از حیوانات درنده به خوبی در امانیم، اما با این وجود واکنش های استرسی هنوز در بدن ما به طور متوسط 50 بار در روز فعال می‌شوند. چگونه؟ امیگدالا در مغز خزنده ما افکار، باورها و احساسات منفی‌ای مثل ترس‌های مالی، نگرانی‌های ارتباطی، استرس‌های کاری، تنهایی و بدبینی را همانند تهدیدهای وحشتناکی چون حمله حیوانات درنده ادراک می‌کند. و به این علت است که آمیگدالا شروع به هشدار دادن به بدن می‌کند و بدن ما در این شرایط نمی‌تواند خودش را ترمیم کند.

شما محکوم به تجربه پاسخ‌های استرسی نیستید! من در کتاب جدیدم به عنوان “ذهن برتر از پزشکی است: شواهدی علمی مبنی بر اینکه شما می‌توانید خود را شفا دهید” به شما یاد می‌دهم که چطور قدرت طبیعی خود-ترمیمی و شفا را در بدن‌تان فعال سازید. در ادامه روش‌هایی که می‌توانید خود را توسط آنها شفا دهید را به طور خلاصه توضیح می‌دهم.

آیا شما اعتقاد ندارید که باورهای مثبت می‌توانند بدن شما را سالم کنند؟ دوباره درباره‌اش فکر کنید. سیستم پزشکی غربی بیش از 50 سال است این امر را پذیرفته که ذهن می‌تواند بدن را ترمیم کند. ما آن را “اثر دارو-نما” نامیده‌ایم، و نشان داده شده که این اثر می‌تواند در 18 تا 80 درصد بیمارانی که به آنها قرص شکر و حتی توهمِ جراحی داده شده بود موجب اثرات فیزیولوژیک و از بین رفتن علائم بیماری شود.

تا زمانی که شما بر این باور باشید که بیماری شما غیرقابل درمان یا مزمن است، نمی‌توانید آن را درمان کنید. آیا باورتان نمی‌شود که بیماری‌تان قابل خوب شدن است؟ برای اینکه باورتان شود به پروژه بازگشت از بیماری خودانگیخته سری بزنید، در این پروژه، بیش از 3500 نمونه موردی مطالعه شده است که نشان می‌دهد بازگشت خودانگیخته (یکدفعه) از بیماری ممکن و عملی است و این برای تقریبا همه نوع بیماری گزارش شده است – از سرطان مرحله 4 تا ایدز ، دیابت، فشار خون، تیروئید، بیماری‌‌های اتو-ایمیون، و حتی جراحت درمان نشده در سر.

برای ذهن شکاک و نکته‌بین من که خود پزشکم، خواندن این نمونه‌های موردیِ شفا یافته موجب تغییر ایده‌ئولوژی‌ام شد. این شبیه است به داستان دویدن یک مایل زیر 4 دقیقه. متخصصین فیزیولوژی ورزشی سابقاً بر این باور بودند که بدن به لحاظ فیزیولوژیک قادر نیست مسافت یک مایل را زیر 4 دقیقه بدود. و هیچ دونده‌ای هم نتوانسته بود خلاف این را ثابت کند. سپس در سال 1954، روجر بنیستر توانست برای اولین بار یک مایل را در سه دقیقه و پنجاه و نه ثانیه بدود. بعد از اولین باری که این باور نقض شد، دیگر تمام قهرمانان دوی سرعت می‌توانستند مسافت یک مایل را زیر 4 دقیقه بدوند. امروزه رکورد جهانی برای یک مایل 3:43:15 است که بیش از 15 ثانیه کمتر از باور فیزیولوژیست‌های آن زمان است.

چه می‌شود اگر باور شما درباره این موضوع که بدن‌تان نمی‌تواند خود را شفا دهد شبیه به این باور ناممکن بودن دویدن یک مایل زیر 4 دقیقه باشد؟ داده‌های علمی نشان می‌دهند که وقتی شما باور کنید که شفا ممکن است، در واقع هم همینطور خواهد بود. حال شما چه باوری را انتخاب می‌کنید؟

اینکه بگوییم شما به تنهایی می‌توانید خود را شفا بدهید کمی اغراق‌آمیز است، چرا که شما نیاز دارید به یک راهنما، یا یک شفاگر و یا کسی که باوری بسیار عمیق‌تر و قوی‌تر در این زمینه دارد که بتواند باورهای شما را زمانی که شک می‌کنید تقویت کند، و شما را در مسیر شفا همراهی کند. آیا شما افرادی اینچنین را در اطرافتان دارید؟

هیچ‌کسی بهتر از شما جسم‌تان را نمی‌شناسد، حتی پزشک‌تان. ما پزشکان شاید دستگاه عصبی یا دستگاه جریان خون و آناتومی بدن انسان را بهتر از افراد دیگر بشناسیم، اما شما هستید که می‌دانید چه چیزی برای جسم‌تان خوب است یا بد. شما مسئول مراقبت از بدن‌تان هستید. بنابراین به شهودتان توجه کنید و به چیزی که درباره بدن‌تان به شما می‌گوید اعتماد کنید. آیا با شهودتان در تماس نیستید؟ پس به جسم‌تان گوش فرا دهید که یکی از حاملین پیام‌های شهودتان خود جسم است – درد، گرفتگی، تهوع، سرگیجه – از بدن خود بپرسید که چه پیامی برای شما دارد. سپس به آن گوش دهید. این صدای خرد درونی شما است و این صدا همیشه شما را به حقایق مربوط به خودتان هدایت می‌کند.

پزشک شما یک نوع تشخیص را در مورد شما به شما ارائه خواهد کرد – میگرن یا سندروم روده تحریک‌پذیر و یا سرطان سینه. اما تشخیصی که منظور من در اینجا است دلیل ریشه‌ای هست که پاسخ‌های استرسی شما را فعال کرده و سیستم خود-ترمیمی‌ بدن‌تان را از کار انداخته است، و بنابراین بدن شما را نسبت به بیماری‌ها آسیب‌پذیر کرده است.

آیا می‌دانید کدام جنبه‌های زندگی‌تان پاسخ‌های استرسی را در شما ایجاد می‌کنند؟ و شما نسبت به چه فعالیت‌هایی که پاسخ‌های آرامشی در شما تولید می‌کنند بی‌توجه هستید – فعالیت‌هایی مثل مدیتیشن، ابزارگری خلاقانه، خنده، وقت گذاشتن برای کارهایی که دوست دارید انجام بدهید، ماساژ، یوگا و یا بازی با حیوانات؟

بیماری معمولاً یک پیام بیدار باش برای فرد است، و ما را با واقعیتی که برای زندگی‌مان انتخاب کردیم روبه‌رو می‌کند. ما یا می‌توانیم نقش قربانی را در این جریان بازی کنیم و یا از این بیماری به عنوان فرصتی برای هشیار شدن استفاده کنیم. اگر شما با مشکلی جسمی دست و پنجه نرم می‌کنید، فکر می‌کنید دلایل ریشه‌ای آن چه چیزهایی هستند؟

منظور ما از نسخه البته آن نوعی از نسخه نیست که در داروخانه بتوانید آن را تهیه کنید، هرچند که ممکن است دارای مواردی از پزشکی غربی نیز باشد، اما در اصل این نوع نسخه یک برنامه عملی خود-جوش است که بدن شما را برای رسیدن به سلامتی بهینه و بهبود کامل آماده می‌سازد.

بنابراین از خودتان بپرسید، “بدن من برای شفا یافتن به چه چیزهایی نیاز دارد؟” نسخه شما می‌تواند شامل رژیم‌های غذایی و برنامه درمانی همسو با پزشکی متعارف باشد. اما همچنین می‌تواند شامل خارج شدن از یک رابطه آسیب‌زننده، استعفا از شغلی که شیره جان شما را می‌مکد، اضافه کردن مدیتیشن به برنامه روزانه‌تان، انجام اقداماتی برای پرداخت بدهی‌هایتان، یا دنبال کردن کاری که به آن علاقه‌مندید باشد.

هرچقدر می‌توانید این موارد را با دقت مشخص کنید و سپس شهامت انجام دادن آن را در خود جمع کنید و این اقدامات را یکی یکی انجام دهید.

در موارد معدودی ممکن است با وجودی که فرد همه اقدامات فوق را انجام داده است، اما هنوز بیماری در او ادامه داشته باشد. آیا این فرد جایی را اشتباه رفته؟ و یا تقصیر او است که هنوز بیمار مانده است؟ البته که نه – و هر نوع گفتگویی که حاکی از احساس گناه، سرزنش یا شرم برای فردی که در مسیر شفا قرار گرفته باشد، منجر به پاسخ‌های استرسی بیشتری می‌شود و به بدن آسیب زیادی می‌زند.

بنابراین چه باید کرد؟ در اینجاست که هنر تسلیم شدن را باید استفاده کرد. برخی از بیماران همه کارهایی که به آنها گفته می‌شود را به درستی انجام می‌دهند و شفا نیز پیدا می‌کنند ولی برخی دیگر نه. اما چرا؟ تنها جوابی که به ذهن می‌رسد، رسالت معنوی است: به این معنا که هریک از ما به دلیلی به این دنیا می‌آییم. گاهی لازم است درس‌هایی کسب کنیم و گاهی زمان آن فرا می‌رسد که این دنیا را ترک کنیم. گاهی بیماری یک درس معنوی برای فرد است تا درس‌های زندگی‌اش را بگیرد و رسالت معنوی‌اش را بدین شکل ایفا کند.

من معتقدم که اگر شما این مراحل را انجام داده باشید، همه آنچه در توان شماست برای محقق ساختن شفا در جسم و جان‌تان انجام داده‌اید و نتیجه دیگر خارج از دستان شماست. بنابراین نفس عمیقی بکشید و بدون مقاومت نسبت به هر نتیجه‌ای که از انجام این مراحل گرفته‌اید عکس‌العمل نشان دهید، به نیروی هستی ایمان داشته باشید و اجازه دهید هر شرایط جسمی که دارید فرصتی برای بیداری معنوی شما باشد.

نوشته شده توسط دکتر لیزا رنکین

ترجمه توسط مارال شیخ‌زاده

به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:

خیلی عالی بود واقعا ممنونم

ممنونم بابت شفاف سازی بی بدیل .واقعا هیچ شک و شبه درکار نبور

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اغلب ما رفتارهای غیر معقول افراد را جزء ویژگی های رفتاری تلقی می کنیم اما در واقع چه چیزی پشت این رفتارها وجود دارد؟ در این بخش از سلامت روان نمناک به بررسی 10 نمونه از چنین رفتارهای غیر معقول و مشکل هایی که به علت این رفتارها ایجاد می شود ، خواهیم پرداخت پس با ما همراه شوید. 

1. اهمال کاری (کوتاهی کردن در کار)

این دسته بندی به افرادی مربوط می شود که می خواهند همیشه کم کار کنند و بیشتر استراحت داشته باشند، البته که این خواسته برای همه صادق است اما گاهی برخی افراد در آن زیاده روی می کنند.

مثلا اگر در یک شرکت کارمندی به دفعات زیادی در سال مریض می شود، همیشه به دنبال خوش گذرانی یا مرخصی های زیاد است، همیشه دیر به محل کار می رسد، روانشناسان این ویژگی را یک اختلال ضد اجتماعی تفسیر می کنند اگرچه که این اختلال نشانه های دیگری هم دارد، که عبارتند از:

-دروغ های پشت سر هم

چگونه ذهن مریض را درمان کنیم

-آرزو برای زندگی کردن با هزینه دیگران

-مرخصی های پشت سر هم بدون هیچ برنامه خاصی

-خریدهای بدون برنامه ریزی، هدر دادن پول

-مدیریت زمان و پاداش می تواند با رقتارهای ضد اجتماعی مبارزه کند و بهتر است که برای خودتان کادو بگیرید.

به برنامه هایتان حدود یک ماه پایبند باشید تا به یک عادت تبدیل شوند و روانشناسان در این باره پیشنهاد می کنند بهتر است مشکلاتتان را روی کاغذ بیاورید و با این کار به انها نگاه می کنید و ذهنتان به دنبال اهمال کاری هایتان می گردد و سپس در موارد مشابه سعی می کنید که برای جلوگیری از بروز مشکل از این اهمال کاری ها دوری کنید.

2. خجالتی بودن

خجالتی بودن به منزوی شدن و همچنین تمایل نداشتن به رابطه با دیگران منجر می شود و افرادی که این نوع اختلال را دارند، از عواطف قوی خود دوری می کنند و سعی دارند که ارتباط خود را تنها با افرادی خاص محدود کنند و به ایننوع اختلال، اسکیزوئید می گویند که علائم زیر را دارد:

– بی علاقگی به انتقاد و تعریف.

– نداشتن دوست صمیمی حتی فقط یک نفر.

– تمایل به رویاهای غیر واقع بینانه.

– حساسیت بالا نسبت به ابراز احساسات و عواطف با دیگران.

با روش های زیادی می توان جلوی این اختلال را گرفت که یکی از کاربردی ترین روش ها، ملحق شدن به یک گروه اجتماعی مثل شرکت در کلاس زبان، یوگا، پیلاتش، نقاشی و هر فعالیت دیگری است. 

3. به تعویق انداختن

کمی سرپیچی در مدرسه یا دانشگاه طبیعی است و نمی توان آن را بیماری یا اختلال دانست اما علائم زیر نشان می دهد فردی که بیش از حد این کار را انجام می دهد ، نیاز به ترک جدی این عادت دارد:

– به تعویق اداختن کارهای بسیار روتین و معمولی مثل ظرف شستن، تمیز کردن اتاق، بیرون گذاشتن آشغال ها و … .

– سرعت پایین در انجام کارها با کیفیت بد.

– بی توجه بودن به توصیه های مفید در مورد چگونه سریع و بهتر انجام دادن کارها.

– انتقاد های نابجا از افرادی که قدرتمند از ما هستند.

این افراد همیشه فکر می کنند که در هیچ چیزی مقصر نیستند و توصیه ما به آن ها هم این است که مانند نمونه قبل به رفتارهایشان نگاه کنند و انها را مورد بررسی قرار دهند و به این فکر کنند که اگر در کارها تاخیر نداشتند تا چه حد می توانستند به موفقیت نزدیک تر باشند.

4. بدون فکر کار کردن

افرادی که خشم خود را کنترل نمی کنند، به اختلال مرزی دچار هستند و این افراد به هیچ وجه تمایل ندارند که عقاید مخالف خود را بپذیرند مثلا فکر کنید که امروز در مورد مضرات تخم مرغ صحبت می کنیم و فردا دوباره شروع به خوردن آن می کنیم.

البته چنانچه در نمناک اشاره شده است این بی فکری باعث ایجاد خطراتی هم می شود و افراد دچار این اختلال، علائم زیر را دارند:

– روابط عاطفی و دوستانه ناپایدار

– هدر دادن پول

– رانندگی بدون دقت و خطرناک

– تغییر ناگهانی احساس و حس کلافگی بیش از حد.

اگر کمی بیشتر خودتان را کنترل کنید، می توانید به بهبودی تان کمک کنید مثلا اگر خواستید قهوه ساز بخرید و بعد فکر کردید که استفاده ای برایتان ندارد و از خرید آن پشیمان شدید به خودتان برای این فکر عاقلانه پاداش دهید.

5. خود سرزنشگر بودن

این ها افرادی هستند که دوست دارند از مشکلاتشان فرار کنند و سرشان را زیر برف می کنند که به این نوع رفتار اختلال طفره رفتن نیز می گویند و همچنین حمله های عصبی، افسردگی، اختلالات خواب نیز می توانند در این نوع اختلال دیده شوند و گاهی اوقات خود سرزنشی های کوچک را می توان با راه هایی بهبود بخشید اما این نوع اختلال اگر درمان نشود، باعث آسیب های بزرگ خواهد شد.

اگر علائم زیر را داشتید، به فکر درمان باشید:

– رنجش شدید از انتقاد دیگران

– دوری از ارتباطات جدید 

– اغراق کردن سختی ها، مشکلات جسمی و اتفاقات معمولیچگونه ذهن مریض را درمان کنیم

– عقب کشیدن از ارتباط برقرار کردن به دلیل ترس از اشتباه 

این افراد باید انتظارات خود را از نتیجه یک فعالیت روی کاغذ یادداشت کنند مثلا اگر دیر وقت به خرید بروید، احتمال ربوده شدن وجود دارد. بعدا هنگام وسوسه شدن و دوباره خطا کردن این کاغذ را بخوانند و از پیامد کار خود آگاه شوند. 

6. شکاک بودن

معمولا انسان ها در زمان هایی دچار پارانوئید می شوند اما افرادی هستند که همیشه این شک را همراه دارند و این افراد معمولا از اختلال دائمی پارانوئید رنج می برند و مشکلشان موقتی نیست.

این نوع اختلال علائم زیر را دارد:

– بی اعتمادی بی دلیل به همسر

– به دنبال موارد مشکوک پشت کارهای معمولی

– تمایل به گناهکار کردن دیگران

– ناتوانی در شوخ طبعی و خنداندن دیگران 

بهتر است که در دفترچه ای تمام قضاوت های اشتباهتان را یادداشت کنید و دفعه بعد که فکر منفی در مورد کسی داشتید، به این دفترچه نگاه کنید و جلوی خودتان را بگیرید.

7. فداکاری

افراد باید سعی کنند که در عین دوست داشتن اعضای خانواده و دوستان، استقلال خود را نیز حفظ کنند. خوب است که به دیگران کمک کنیم اما نباید از حقوق خود نیز چشم پوشی کنیم که به این فداکاری های بیش از حد، اختلال وابستگی می گویند و این افراد معمولا نمی توانند بدون مدیریت دیگران تصمیمی بگیرند. نشانه های این اختلال در موارد زیر آمده است:

– توافق بر سر موضوعی که حق شما در ان رعایت نشده است

– احساس ناراحتی در مواقع تنهایی

– انجام دادن کاری خلاف میل برای راضی کردن دیگران

– سعی در راضی نگه داشتن همه

بهترین راه برای مبارزه با این اختلال این است که توانایی های خودتان را برشمارید مثلا ” من راننده خوبی هستم و هر زمان که نیاز به تایید کسی داشتید، به این برگ کاغذ نگاه کنید. 

8. احساساتی بودن بیش از حد

احساسی بودن بیش از حد می تواند نشان از اختلال هیسترونیک باشد که این افراد معمولا احساسات شدیدی از خود بروز می دهند و پاسخ دقیقی برای سوال ها ندارند و مثلا اگر از انها بپرسید که “مادرت چه شکلی است؟” می گویند:” او خیلی مادر خوبی است”. 

علائم اختلال هیسترونیک:

– به دنبال حمایت و تایید و تمجید از سمت دیگران

– ناتوانی در تمرکز بر روی اهداف در بلند مدت

– تغییر سریع احساسات

– تحمل نداشتن برای شروع کار مورد علاقه

یکی از روش ها برای بهبود این حالات این است که برای خودتان زمان تعیین کنید که مثلا خود را موظف کنید که در 30 دقیقه کاری را به اتمام برسانید و با این کار کمتر وقت فکر کردن به احساساتتان را خواهید داشت.

9. ایده آل گرایی

ایده آل گرایی یک نوع اختلال محسوب می شود که معمولا این افراد بیش از حد معمول به جزئیات توجه می کنند و توجه انها هم به اجسام، افراد و هم رفتار است و این افراد دوست دارند که همه چیز در ایده ال ترین حالت خود باشد. 

علائم اختلال ایده آل گرایی:

– تمایل نداشتن به فداکاری

– دور ننداختن کالاهای بی استفاده

– ترس از اشتباه کردن

– تمایل به انجام دادن کارها توسط خودشان چرا که عقیده دارند دیگران از پس این کارها بر نمی آیند.

برای بهبود این وضعیت می توانید به گوش دادن موسیقی های آرام، مدیتیشن و ایجاد رابطه صمیمی بپردازید و با آرامش داشتن خواهید فهمید که حساسیت بیش از حد، تاثیر مثبتی نخواهد داشت.

10. اعتماد بنفس کاذب

اعتماد بنفس برای هرکس لازم است اما اعتماد بنفس کاذب گاهی اوقات منجر به شکست می شود و این افراد اختلال عشق به خود را دارند و نسبت به سایرین بیشتر در معرض افسردگی قرار می گیرند. 

نشانه های اختلال اعتماد بنفس کاذب موارد زیر می باشد:

– خشم فرو خورده در برابر انتقاد دیگران یا واکنش نشان دادن شدید

– استفاده شخصی از افراد برای رسیدن به اهداف

– انتظار از خودتان برای انجام کار خارق العاده

– حسادت شدید نسبت به موفقیت دیگران

این احساسات در صورت شدید شدن باعث احساس پوچی، تغییر حالات ناگهانی و ترس از شرمندگی است و یکی از تمرین ها برای مبارزه با این اختلال این است که کمی از آمال و آرزوهایمان بکاهیم. مثلا از مغازه نزدیک خانه خرید کنید تا اینکه مسیری دور را برای خرید کفشی بیش از حد لوکس طی کنید. 

ورود

وبلاگ

چگونه ذهن مریض را درمان کنیم

بسم الله الرحمن الرحیم

بدن ما انسان ها جوری آفریده شده است که حالت طبیعی آن سلامتی و تندرستی است.

یعنی ما در حالت طبیعی باید در سلامتی کامل باشیم و هیچ گونه بیماری نداشته باشیم. شاید این موضوع برای بسیاری از افراد عجیب و غیر قابل باور باشد ولی حقیقت دارد و واقعا حالت طبیعی بدن ما سلامتی است.

بدن ما از همان بدو تولد مجهز به سیستم خود ترمیمی و خود شفا بخشی است. یعنی علاوه بر اینکه بدن ما در حالت طبیعی باید در سلامتی باشد، حتی اگر ما بدن را از حالت طبیعی خارج کنیم و باعث بیماری و زخمی شدن بدن خودمان شویم در این صورت بدن ما قادر خواهد بود خود را ترمیم و درمان کند.

یعنی بدن ما می داند چگونه بیماری ها را شفا دهد و از خود خارج کند و دوباره به سلامتی برسد. در واقع بدن ما از بدو تولد این چنین برنامه ریزی شده و در حالت طبیعی می تواند هر نوع بیماری و دردی را خیلی سریع و راحت درمان کند.

البته این در حالی صورت می گیرد که بدن ما در حالت طبیعی خودش باشد و ما آن را از حالت طبیعی خارج نکرده باشیم.

اما چه می شود که بدن ما از حالت طبیعی خارج می شود و ما بیمار می شویم با اینکه بدن ما مجهز به سیستم خود شفا بخشی است و دارای سیستم ایمنی بسیار قدرتمندی است؟

در واقع این خود ما هستیم که باعث می شویم بدن ما بیمار شود. ما با باورها و احساسات منفی خودمان باعث می شویم بدن ما ضعیف شود و در مقابل بیماری ها آسیب پذیر شود.

نکته ی بسیار جالب و تامل بر انگیزی که وجود دارد این است که بدن ما از خودش هیچ اختیار و انتخابی ندارد و کاملا تابع ذهن است. یعنی ذهن ما بدن ما را کنترل می کند.

وقتی افکار و باورها و احساسات ما منفی شود اولین جایی که واکنش نشان می دهد بدن و جسم ماست. یعنی وقتی باورها و احساسات ما منفی شود، بدن ما سریع واکنش نشان می دهد.

مثلا وقتی احساس خشم و عصبانیت داریم ممکن است سر ما یا معده یا جایی دیگر از بدن ما شروع به درد کند چون عصبانیت یک احساس منفی است و روی بدن ما تاثیر منفی می گذارد.

خبر خوبی که وجود دارد این است که باور ها و احساسات منفی در کوتاه مدت اثرات کمی روی بدن می گذارند ولی اگر طولانی شود حتما بدن را به بیماری های سخت تری دچار می کند.

تمام بیماری هایی که در جهان وجود دارد به واسطه احساسات ما به وجود می آید.

مثلا احساس کینه و نفرت عامل اصلی بسیاری از بیماری هاست. عامل اصلی سرطان، دیابت، ام اس، بیماری های کبد، ناراحتی های قلبی و …

وقتی ما از کسی یا کسانی کینه و نفرت به دل می گیریم، بدن ما نسبت به این احساس مخرب واکنش نشان می دهد. در کوتاه مدت اثرات کمی می گذارد ولی اگه کینه و نفرت دراز مدت در دل و ذهن ما بماند حتما ما را به بیماری های سختی دچار می کند.

بدن ما همیشه خواهان سلامتی است و این خود ما هستیم که بیماری ها را به بدن خودمان تحمیل می کنیم و باعث بیماری جسم خودمان می شویم.

احساسات منفی در دراز مدت اثرات بدی روی بدن می گذارد و درد ها و بیماری های سختی به وجود می آورد. احساساتی چون کینه و نفرت، انزجار، انتقاد و عیب جویی، ترس و نگرانی، احساس گناه، حسرت، حسادت، حقارت و نا امیدی و احساسات منفی دیگر.

وقتی طولانی مدت این احساسات منفی را داشته باشید نباید انتظار داشته باشید که بدن سالم و زندگی شاد و آرامش داشته باشید.

چون سلامتی و شادی و آرامش، احساسات مثبت هستند و با احساسات منفی در یک جا جمع نمی شوند.

خبر خوبی که وجود دارد این است که همان طور که ما خودمان با احساسات و باورهای منفی بدن خودمان را بیماری می کنیم، می توانیم با تغییر باورها و احساسات باعث شویم بدن به حالت طبیعی خود برگرد و به سلامتی برسد.

همه چیز دست خود ماست و انتخاب و اختیار هر چیزی با خود ماست. ما میتوانیم با احساسات منفی زندگی خود را نابود کنیم و به بدن خودمان بیماری تحمیل کنیم.

و می توانیم با احساسات و باورهای مثبت و سازنده زندگی خودمان را تبدیل به بهش کنیم و همیشه تن و بدن سالمی داشته باشیم.

سلامتی و آرامش رمز و راز های ساده و در عین حال بسیار قدرتمندی دارد. ما سعی کردیم در طول سال های اخیر روی این موضوع مطالعه ی بیشتری داشته باشیم تا بتوانیم این رمز و راز ها را کشف کنیم و به مردم ارائه بدیم.

ما در دوره قدرتمند * شفا با ذهن * این رمز و راز ها را به شما آموزش می دهیم تا بتوانیم خیلی راحت و سریع بدن خودتان را به حالت طبیعی برگردانید به سلامتی و آرامش برسید.

ما برای رسیدن به سلامتی، ابتدا باید ذهن و درونمان را از باورها و احساسات منفی رها و پاک کنیم و بعد با استفاده از تمرینات قدرتمندی که در دوره آموزش داده می شود، سلامتی را به بدن خود وارد کنیم.

نکته بسیار جالبی که وجود دارد این است که دوره * شفا با ذهن * فقط روی سلامتی شما اثر نمی گذارد بلکه در تمام جنبه های زندگی شما تاثیر مثبت می گذارد و زندگی شما از تمام جنبه ها تغییر می کند و شما از اتفاقات عای زندگیتان شگفت زده می شوید.

البته هدف اصلی و اولیه این دوره رسیدن به سلامتی است ولی چیزی که وجود دارد این است که وقتی شما باورها و احساسات مثبت داشته باشید زندگی شما از هر لحاظ زیباتر می شود.

 

لطفا جهت خرید پکیج شفا با ذهن اینجا کلیک نمایید

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

تمامی اطلاعات شما نزد ما با بسیار بالا محفوظ خواهد بود.

[mc4wp_form id=”390″]

جستجو با زدن Enter و بستن با زدن ESC

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی رمز عبور

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

پرورش افکار – رسیدن به موفقیت قطعی از طریق آموزش و یادگیری قانون جذب توسط دوره کارشناس جذب شوید استاد شریفی

چگونه ذهن مریض را درمان کنیم

روان درمانی با نیروی ذهن و قانون جذب

درمان بیماری های جسمی همواره دغدغه پزشکان و متخصصان مختلف بوده است. ولی برای پیدا کردن بزرگ ترین عامل درمان و شفابخشی تردیدها و اظهار نظرهای فراوانی هم وجود دارد. اینک روان شناس ها و پزشکان پس از قرن ها تجربه به این نتیجه رسیده اند که ضمیر ناخودآگاه هر انسانی از چنان قدرت و نیرویی برخوردار است که می تواند بر بسیاری از بیماری های صعب العلاج غلبه کند و ضمن درمان آن ها شگفتی بیافریند.

امروزه کار روانشناس ها و پزشکان در این خلاصه شده است که بر موانع ذهنی بیماران غلبه کنند و نیروی شفابخش را در آن ها آزاد نمایند. مابقی کارها خود به خود حل خواهد شد و سلامتی از دست رفته بار دیگر به جسم بیمار باز خواهد گشت. این نیروی بزرگ شفابخش در بین مذاهب و طرز فکرهای مختلف اسامی گوناگونی دارد، مانند خدا، زندگی، جهان، قدرت نفس، طبیعت و …

اکنون باید دید چگونه می توان به این موانعی که بر سر راه زندگی ما به وجود می آید و جنبه های احساسی، عاطفی، روانی و فیزیکی دارد، غلبه پیدا کرد و آن ها را از سر راه برداشت. روش کار به این صورت است که نیروی شفا دهنده ای که در اعماق وجود ما خانه کرده، توسط خود ما و یا با تلقین های شخص دیگری آزاد می شود و بیماری را از تن ما بیرون می کند.

بر اساس قانون جذب این اصلی کلی در همه انسان ها، با هر عقیده و رنگ و نژادی دقیقا یکسان عمل می کند. ضمیر ناخودآگاه فرد در زمان بریدگی یا سوختگی، هیچ وظیفه ی دیگری به جز این که به کمک و یاری او بیاید را نخواهد داشت و برای آن تفاوتی نمی کند که فرد صدمه دیده چگونه فکر می کند و به چه فرقه و مذهبی معتقد است.

روان درمانی مدرن چگونه است؟!

روان درمانی مدرن این گونه پایه ریزی شده که هوش و نیروی بی کران قانون جذب و ضمیر انسان از ایمان شخص تبعیت می کند. نخستین روشی که استفاده می کنند این است که بیمار به اتاق خودش می رود و در را می بندد، سپس با خودش خلوت می کند و تمام توجه خود را به نیروی اعجاب انگیز شفا دهنده درونی خود می دهد.

سپس ذهن خود را به روی تمام دغدغه های دیگر می بندد و تلاش می کند تا هیچ چیز دیگری توجهش را به خودش جلب نکند. سپس با استفاده از قدرت قانون جذب سعی می کند با آرامش و به طور مثبت تمام خواسته های قلبی خود را روانه ی ضمیر ناخودآگاه خویش می کند و در ضمن مراقب است که روح و فکرش دستخوش پراکندگی و تفرقه نشود.

نکته ی خیلی مهمی که در اینجا وجود دارد این است که باید نتیجه کار را پیش خود تجسم کند و آرزوها را به طور صریح و روشن به ضمیر ناخودآگاه وارد نماید تا بر اساس قانون جذب به خواسته های خود دست پیدا کند. هرکسی باید بداند که چه می خواهد و حد و مرز خواسته هایش تا کجا می باشد؟!

نقشی که ذهن ناخودآگاه شما در زندگی روزمره تان ایفا می‌کند.

محافظین قانون جذب و حیوانات روحانی

قانون جذب چیست؟ چشمهایتان را بر روی جهانی با احتمالات…

قانون جذب و شناختن فرصت‌های ارسالی

۱۱ چیزی که باید در مورد قانون جذب و چگونگی استفاده از آن…

۹ روش از قانون جذب که می تواند زندگی شما را بهبود ببخشد.

اصول زندگی و قوائد هستی

در تمام جهان هستی تنها یک اصلی کلی بر اعمال و وظایف جانداران و نباتات ناظر و حاکم می باشد و همین است که دنیا و کائنات را می سازد و آن را تکامل می بخشد. از همین جا زندگی جانداران، بشر و گیاهان شکل می گیرد و غرایز و قوانین رشد به وجود می آید. ذات انسان به این اصل زندگی آگاهی دارد و در صورتی که بتواند آن ها را در جهت خواسته های خود به حرکت درآورد، بر اساس قانون جذب می تواند از آن به بهترین شکل ممکن بهره مند شود.

غرض از گفتن این مطالب این بود که بدانید استفاده از نیروی جهانی و قانون جذب با روش ها و تکنیک های مختلفی امکان پذیر می باشد، ولی استفاده از نیروی درمانگر درونی فقط از یک راه امکان پذیر می باشد و آن هم داشتن ایمان و اعتقاد می باشد.

اصل باور و ایمان

همه ی ادیان و مذاهب بر پایه اصول ایمان بنا شده اند. هرکسی بر حسب طرز فکر و میزان سواد و معلومات، علایق، فرهنگ و آداب و رسوم گرایش های مادی و معنوی پیدا می کند و درباره فرد در جامعه، زندگی، جهان و … نظریاتی ابراز می نماید، اما جهان بینی خاص خود را به موجب اعتقادی که دارد بیان می کند یا از انجام آن خودداری می کند و افکار و عقایدش را برای خودش در دل نگاه می دارد.

ایمان تبلور اندیشه شخص می باشد که بر حسب نیروی ناخودآگاه و قانون جذب در تمام مراحل مختلف زندگی جلوه های متفاوتی پیدا می کند. در اینجا مثال واضح تری می زنیم. اگر از کسی یا چیزی وحشت دارید و فکر می کنید که ممکن است به شما صدمه وارد شود، دچار اشتباه شده اید، چون این خود شما هستید که این اندیشه ها را در ذهنتان نشانده اید و اگر هم این پیش بینی روزی در واقعیت صورت پذیرد، یقین داشته باشید که عامل اصلی آن خودتان بوده اید.

روش های درمان با قدرت ذهن

اصولا روش های روان درمانی متفاوت است و هر بیمار و هر پزشکی آن را با روش های خاص خود به کار می گیرد. جادوگران قبایل بومی با خواندن وردها و دعاهای مخصوص بیماری را از جان بیماران دور می کنند، برخی دیگر هم به نذر و نیاز و دعا متوسل می شوند تا بیماری را دور کنند. خلاصه هر روشی که قادر باشد به بیمار القا کند که با آن می تواند به بیماری خود غلبه کند، در صورتی که لطمه و گزند دیگری به جسم و روحش وارد نکند، مشروع خواهد بود. حداقل این است که ترس و اضطراب مرگ و بیماری را از فرد دور می کند و آرامش و اطمینانی به او می دهد؛ که بر اساس قانون جذب خود این ها در بهبودی و دفع بیماری بسیار موثر واقع خواهد شد.

ایمان ذهنی چیست

اصل لازم برای روان درمانی یک اصل کاملا ذهنی می باشد. در مورد درمان بیماری های جسمی بایستی اصل ضمیر خودآگاه و ضمیر ناخودآگاه را با یکدیگر مورد نظر قرار داد. با این حال مثلا وقتی که می خواهید تمدد اعصاب کنید و به حالت آرامش فرو بروید، این هر دو را فعالانه به یاری بخوانید.

جالب است بدانید که در مسئله روح بشر نه زمان مطرح است نه مکان! همین روح است که به کمک شما در هر نقطه ای از این کره ی خاکی می رسد. روح جهانی بشر در همه جا حاضر و ناظر می باشد و این بار مسئله درمان از راه دور مطرح نمی باشد. درمانی که شما با دعاهایتان به آن دست پیدا می کنید، حرکت آگاهانه اندیشه شما می باشد و به همان اندازه که آرزوی سلامتی، رفاه و آسایش می کنید، یقین داشته باشید که بر اساس قانون جذب این خواسته ی شما برآورده خواهد شد و نتایج دلخواه به دست خواهد آمد.

مطلب قبلی

زندگینامه علیرضا فغانی – داور بین المللی فوتبال

مطلب بعدی

نقش مسئولیت پذیری در موفقیت افراد

۹ تکنیک تجلی قانون جاذب که باید بلد باشید

چگونه ذهن مریض را درمان کنیم

7 راه برای اینکه زندگی موفق و بدون محدودیتی داشته باشید

10 دلیلی که چرا ترک عادات بد خیلی سخت و مشکل است

راهنمای اساسی برای روتین های صبحگاهی

چالش 21 روزه: برنامه قانون‌ جذب برای تجلی شادی

چرا تفکر مثبت میتواند سلامت جسمی را بهبود بخشد

شکست را به موفقیت تبدیل کنید: استفاده از قانون جذب برای غلبه…

برای چت کردن با ما روی آیکون مشاور فروش کلیک کنید

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی رمز عبور

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

0