چگونه رابطه عاطفی را شروع کنیم

قبل از اینکه رابطه‌ دوستی مان جدی شود باید سؤال‌های زیادی از طرف مقابل بپرسیم. بنابر باورهای قدیمی که در سرداریم نباید در دیدار اول سؤالی بپرسیم. یا حتی زیاد هم نباید صحبت کنیم، زیرا با این کار طرف مقابل را فراری می‌دهیم. بسیار احمقانه هست، دلیل اینکه باید بیشترین سؤال‌ها را بپرسیم چیست؟ تا بتوانیم با روحیات و شخصیت طرف مقابل آشنا شویم تا تصمیم درستی بگیریم.1-آیا صلاح است تا خود را بیشتر درگیر کنیم؟2-چرا باید انقدر صبر کنیم تا عاشق شویم؟3-ازلحاظ جنسی درگیر شویم؟هنگامی‌که با فردی آشنا می‌شویم بیوشیمی جنسی مشترک میان فرد به بالاترین حد خود می‌رسد و دوست نداریم هیچ مسئله‌ای این رؤیایی زیبا و حرارت داغ میان ما و فرد مقابل را سرد و خراب کند.آیا هرگز قبل از اینکه با صاحب ماشین در مورد مبلغ و امکانات و شرایط پرداخت صحبت کنیم هیچقولنامه‌ای را امضا می‌کنیم؟آیا قبل از اینکه با فروشنده در مورد قابلیت‌های یک دستگاه صحبت کنیم دستگاه را خریداری می‌کنیم؟آیا برای اینکه به مسافرت برویم بلیت، هتل، آب‌وهوا را چک نکرده‌ایم به مسافرت می‌رویم؟البته که نه. به این دلیل که دوست ندارید اشتباه کنیم و هزینه‌های زیادی را متقبل شویم پس چرا نباید قبل از اینکه باکسی دوست شویم یا رابطه دوستی جدیدی را شروع کنیم سؤال‌هایی زیادی را در مورد علایق، خواسته‌ها و ارزش‌ها، تضادها و سطح توقعی که در رابطه داریم سؤال کنیم تا مطمئن شویم اشتباهنمی‌کنیم.یکی دیگر از دلایلی که در ابتدای رابطه سؤال نمی‌پرسیم این است که دوست نداریم جواب‌های طرف مقابل را بشنویم زیرا تنها سعی اکثر خانم‌ها این است که با مردی که در رابطه هستند ازدواج کنند؛ و دوست دارند هر چه زودتر عاشق شوند. درصورتی‌که اگر در مورد عشق و ازدواج ندانیم نمی‌توانیم رابطه خوبی داشته باشیم و نمی‌توانیم خوشبخت شویم. هرچقدر اطلاعاتمان در مورد طرف مقابل کمتر باشد امکان شکست، رنجیدن، دل‌شکستگی، یاس و سرخوردگی و خشم بیشتر می‌شود.

رابطه‌اش با خانواده خود چگونه است، اهداف شخصی، شغل و حرفه او، درس‌هایی از گذشته که برایش مهم هستند، ارزش‌ها اخلاقیات و نگرش او، فلسفه مذهبی و معنوی او، نگرش به موضوع عشق، تعهد و رابطه و همچنین از صحبت‌های که طرف مقابل با ما دارد می‌توانیم متوجه علایق او شویم. مثلاً در مورد ورزشی که علاقه دارد یا غذایی که دوست دارد یا برنامه‌هایی که از آن‌ها صحبت می‌کند می‌توانیم یک دید کلی به فرد داشته باشیم.

اگر می‌بینیم در برخوردهای خود با دیگران عصبانی پرخاشگر و بی‌ادب هست می‌تواند زنگ خطری باشد برای شما که اکثراً اوقات ما فکر می‌کنیم گذر زمان همه‌چیز را درست می‌کند ولی با گذر زمان تنها اتفاقی که پیش می‌آید گذر عمر خود فرد است. شناخت طرف مقابل خیلی راحت‌تر از این است که با چشمه‌ای بسته وارد یک چاله تاریک شویم.

چگونه رابطه عاطفی را شروع کنیم

سؤال‌های خود را بعد از گفتن مطلبی از خودمان بپرسیم اول از خودمان شروع کنیم تا به فرد مقابل حس خوبی دهیم و هرگز مثل کارآگاه ها رفتار نکنیم این رفتارباعث می‌شود فرد را مجبور به گفتن دورغ کنیم.مثلاً چون برای نخستین بار است همدیگر را ملاقات می‌کنیم می‌خواهم کمی از خودم بگوییم. من با خانواده‌ام زندگی می‌کنم دو تا خواهر یک برادر دارم پدرم مغازه فرش‌فروشی دارد و مادرم هم‌خانه دار هست. الآن مشغول به تحصیل هستم و در کنار پدرم مشغول به کار هستم و حال می خواهم در مورد رابطه‌ات با خانواده‌ات بدانم.در مورد نگرش او به مسائل عشق، تعهد و رابطه بگوییم یکی از دوستانم بعد از 2 سال می‌خواهد با نامزدش به هم بزند و باکس دیگری ازدواج کند. یا به نظر تو چرا پسرها با دوست‌دختر خود ازدواج نمی‌کنند؟ برای یکی از دوستانم این مسئله اتفاق افتاده و دوست دارم بدانم پسرها چگونه دیدگاهی دارند؟در مورد اهداف شغلی و شخصی خود بگوییم، شغلی که دارم بسیار پراسترس هست ولی درصدد یک فرصت مناسب می‌گردم تا بتوانم شغل بهتری را انتخاب کنم. آیا شما از شغل خود راضی هستید و برنامه‌ای برای آینده شغلی خوددارید؟ این سؤال به شما کمک می‌کند پس از مدتی شغل او خللی در رابطه‌تان به وجود نیاورد.از مردانی که طرف دار قوانین قدیمی هستند پرهیز کنید.دوست دارند احساس کنند کنترل همه کارها در دست آن است.فکر می‌کند جنس مذکر جنس برتر و قوی‌تر است.عقیده دارند که نقش زن‌ها در زندگی بسیار محدود است.فکر می‌کنند همیشه نظر آن‌ها مهم است.از زن مقتدر و قوی و با اعتمادبه‌نفس خوششان نمی‌آید.معیار قضاوتشان هیکل و قیافه است.می‌خواهند باهوش‌تر از شما جلوه کنند.دوست ندارند کسی آنها را مورد سؤال قرار دهند.علاقه‌ای به تغییر و رشد شخصی و بهبود روش‌های ارتباطی خود با شما ندارند.چنان چه در یک یا چند توانایی از آن‌ها پیشی بگیرید (فکری، اقتصادی، عقلانی و…) احساس خطر می‌کنند.از مردانی که کمال و تمام در دسترس نیستند پرهیز کنید.هر زنی ویژگی مطلوبی مرد دلخواه خود در نظر دارد. مثل تیپ، قیافه، رفتار، حرکت‌ها، سبک زندگی، سبک احساسی و عشقی ولی متأسفانه یکی از ویژگی‌هایی که فراموش کرده‌ایم این است که مرد مورد دلخواهمان باید در دسترس باشد. این‌یک ویژگی خوشایند است مگر آن‌که خودآزاری داشته باشیم؟بگذاریم با خودمان صادق باشیم تابه‌حال چند بارشده که با مردی سروکار داشته باشیم و فقط بعضی وقت‌ها در دسترس بوده؟در دسترس بودن یعنی آزاد و رها از هرگونه قیدوبند و تعهد به غیر، یعنی می‌تواند آزادانه و به هیچ ترس و محدودیتی با شما ازدواج کند، با هیچ‌کس دیگری دیگر نباشد، متأهل نباشد، باکسی رابطه رمانتیک نداشته باشد، مجرد باشد و تمام و کمال مال شما باشد.

باکسی است اما فقط به خاطر بچه‌ها با او مانده.باکسی است اما زیاد او را دوست ندارد.باکسی است اما دیگر با او همخوابی ندارد.باکسی است که قول می‌دهد به‌زودی او را ترک کند.به‌تازگی از او جداشده اما ممکن است زندگی را از سر بگیرند.نکته بسیار مهم از کسانی که متأهل هستند یا در رابطه احساسی دیگری درگیر هستند پرهیز کنید زیرا بودن با این افراد نه‌تنها شما آینده‌ای نخواهید داشت حس عشقی رو که با یک فرد مجرد می‌توانید احساس کنید را از دست می‌دهید. شما شایستگی این رادارید که با مردی باشید که فقط مال خودتان باشد.

nedam بیشتر از یک ماه است که ماجرا ننوشته است، او را تشویق کنید تا ماجرای جدید بنویسد

دنبال کننده

دنبال شونده

ماجرا

ندا میرشکاری

با زدن دکمه اینتر نظر شما ثبت می شود

با زدن دکمه اینتر نظر شما ثبت می شود

وبینار رایگان علم و شبه علم؛ دانش دروغین و نشانه‌هایش

وبینار رایگان تفکر نقادانه (سنجش‌گرانه اندیشیدن)

رژیم کاهش فقر، آموزش راهبردی مدیریت هزینه ها

وبینار رایگان معارفه اعتماد به نفس سانس پنجم

استفاده از سایت مشروط بر قبول توافقنامه کاربری و حفظ حریم شخصی می باشد. تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مجموعه بیشتر از یک نفر است.

پرداخت کارت به کارت

پرداخت از خارج ایران

گارانتی بازگشت وجه

تسهیل در خرید

راهنمای سایت

درخواست همکاری

دوره رایگان فن بیان

دعوت از اساتید سخنرانی

نیلوفر مرداب

خرید کتاب

تماس با ما-درباره ما

داشتن یک رابطه عاطفی خوب شاید شیرین ترین اتفاقی باشد که می تواند در زندگی مان رخ بدهد.

اما هر باری که وارد یک رابطه عاطفی می شویم و از آن بیرون می آییم یک اثر منفی در ذهنمان به جای می ماند و اگر این اتفاق به دفعات تکرار شود، آدم تلخی خواهیم شد.

به همین خاطر تصمیم گرفتم در این مقاله در رابطه با نشانه هایی صحبت کنم که اگر در شروع یک رابطه عاطفی آن ها را دیدیم متوجه شویم که این رابطه دوام نخواهد آورد و در نتیجه خیلی سریع بتوانیم قبل از اینکه احساسات عمیق شوند از رابطه بیرون بیاییم تا اثر منفی بر ما نداشته باشد.

 

چگونه رابطه عاطفی را شروع کنیم

 

این درست است که شریک عاطفی مان باید برایمان جذاب باشد اما اگر این تنها دلیل و محکم ترین المان شکل گیری رابطه عاطفی مان باشد باید بدانیم دیر یا زود جذابیت ظاهری برایمان کم رنگ می شود.

اگر علایق مشترک، اهداف مشترک یا حرف های مشترک با شریک عاطفی مان نداشته باشیم طولی نمی کشد که دعوا و کج خلقی جای خود را به جذابیت های ظاهری می دهد و به یکباره خودمان را در وسط یک رابطه تلخ پیدا خواهیم کرد.

دوچرخه ای را که بچه بودی و آرزو داشتی پدرت برایت بخرد را به یاد داری؟

احساس می کردی وقتی سوار دوچرخه شوی خوشبخترین پسر یا دختر روی زمین هستی اما اگر امروز سراغ آن دوچرخه را بگیری احتمالا گوشه انباری آن را پیدا خواهی کرد.

چرا امروز دیگر آن دوچرخه برایت جذابیت ندارد؟

چون مسیر زندگی ات تغییر کرده است و دیگر وجه مشترکی بین خودت و آن دوچرخه نمی توانی پیدا کنی. روابط هم همینگونه هستند.

 

به من بگو دوست هایت چه کسانی هستند تا دقیقا بگویم تو چگونه هستی.

حتما این جمله را بارها و بارها شنیده ای و جالب است بدانی در هر کشور و در هر فرهنگی این جمله وجود دارد.

چه قبول کنیم و چه قبول نکنیم ما وجه های مشترک بسیاری با دوستان مان داریم و به همین علت است که آن ها را به عنوان دوست انتخاب کردیم حتی اگر خودمان تا به امروز متوجه آن نشده باشیم.

اگر از دوست های کسی که با او آشنا شدی خوشت نمی آید نشان می دهد که در واقعیت از شخصیت او نیز در بلند مدت خوشت نخواهد آمد و واقعا تو عاشقش نیستی.

البته این بدان معنا نیست که طرف مقابلت آدم خوبی نیست صرفا به این معناست که برای همدیگر مناسب نیستید.

 

گذراندن زمان بسیار زیاد به همراه شریک عاطفی ات باعث می شود که به مرور زمان احساس کنی فراموش شده ای یا به چیزهایی که می خواستی نرسیده ای و همین امر سبب می شود احساس کنی تمام اینها بخاطر حضور اوست و در یک جای ذهنت او را مقصر همه چیز بدانی.

این اتفاق برای هر دوی شما می تواند رخ دهد.

شاید شنیده باشی عشق آتشین زود سرد می شود؟

در واقع این ضرب المثل به همین موضوع اشاره می کند. زمانی که عشق آتشین هست سبب می شود دو نفر بیش از حد زمانش را با همدیگر بگذارند و بدون اینکه متوجه شوند حریم شخصی یکدیگر را نادیده بگیرند.

 

شاید احساس کنی عشقی که داریم کاملا دو طرفه است و او مدام به من می گوید که دوستت دارم و برایم مهم هستی اما زمانی که به رفتارهایش نگاه می کنی کم کم احساس می کنی بین گفته هایش و رفتارهایش فاصله وجود دارد.

زمانی که چنین چیزی دیده شد احساس عشق یک طرفه بوجود می آید و خود این نشان دهنده شروع دردسر های جدید است.

عشق واقعی یک کشش و علاقه دو طرفه است و هر دو طرف تقریبا به یک میزان باید این موضوع را حس کنند و در طول رابطه نباید اینگونه باشد که یک طرف احساس کند من فداکاری هایش بیشتری انجام می دهم.

 

زمانی که فرد مقابل سعی می کند نظر خودش را به تو بخوراند یا جای تو تصمیم بگیرد و محدودیت های غیر عقلانی را برای تو وضع کند نشان دهنده این است که فرد مقابله به اندازه کافی برای تو احترام قائل نیست.

هر انسانی برای اینکه بتواند حال خوب را احساس کند نیاز دارد بتواند در زندگی یا کارش پیشرفت را احساس کند و محدود کردن انسان ها برای خودمان صرفا باعث فراری دادن شان می شود.

اگر در رابطه احساس کنی که دیگر آزادی های قبل از رابطه را نداری دیر یا زود از رابطه ای که شروع کرده ای خسته می شوی و به دنبال راه فراری از آن خواهی گشت.

 

ما وقتی خود واقعی مان هستیم خیلی بیشتر می خندیم و بیشتر خوشحال هستیم و یکی از دلایل جذب شدن طرف مقابله به ما همین خود واقعی بودمان است.

اما بسیاری از افراد زمانی که وارد رابطه می شوند سعی می کنند فرد مقابله را کاملا مطابق سلیقه خودشان تغییر دهند ولی فراموش می کنند که انسان ها خمیر بازی نیستند که بتوانند آنطور که دلشان می خواهد آن ها را تغییر بدهند.

شاید در اوایل رابطه به خاطر کشش اولیه سعی کنی مطابق آن چیزی که او می پسندد رفتارت را تغییر دهی اما به یاد داشته باش تمام این تغییرات که باب میل خودت نیست در ذهنت درد ایجاد می کنند و این درد ها رفته رفته جمع می شوند تا جایی که یک روز صبح از خواب بیدار می شوی و با خودت می گویی دیگر دوستش ندارم. خسته ام.

 

داشتن کمی اختلاف سلیقه می تواند برای رابطه بسیار مفید باشد و شور و هیجان را در آن جاری کند و مانع روتین و یکنواخت شدن رابطه شود اما اگر این اختلاف سلیقه بیش از حد باشد و تبدیل به جر و بحث شود به هیچ عنوان نشانه خوبی نیست.

شاید آشتی بعد از دعوای اول خیلی شیرین باشد و احساس کنی به نوعی دوباره عاشق شده ای اما اگر این دعوا ها ادامه پیدا کند احتمال اینکه حرف های نامناسبی در آن گفته شود و یا به نوعی بی احترامی رخ دهد زیاد است و بی احترامی مرگ یک رابطه است.

 

چگونه رابطه عاطفی را شروع کنیم

پایه و اساس اولیه یک رابطه اعتماد دو طرفه است.

اعتماد یکبار که شکسته شد دیگر نمی توان به سادگی آن را برگرداند حتی اگر طرف مقابل گفته باشد که بخشیده ام!

یکی از نشانه های بی اعتمادی چک کردن گوشی همدیگر است و یا تماس گرفتن برای اطمینان پیدا کردن از جایی که در آن است و یا تماس های تصویری برای مطمئن شدن از حرف های او.

وقتی که رابطه به نقطه ای رسید که طرفین یا یکی از طرفین شروع به چک کردن همدیگر کردند باید بدانند آن رابطه تمام شده است و تلاش بیهوده برای نگه داشتن همدیگر می کنند.

 

اگر تو سر صحبت را باز نکنی یا برای انجام یک تفریح یا کار دو نفره پا پیش نگذاری او هیچ قدمی بر نمی دارد.

شاید در ابتدای رابطه مسئله زیاد جدی نباشد اما به محض اینکه رابطه کمی جلوتر برود احساس می کنی خودت هم دیگر تمایلی با صحبت کردن با فرد مقابل نداری.

همانطور که پیشتر گفتم رابطه یک مسئله دو طرفه است. اگر در هر قسمت از رابطه یک نفر باشد که بیشتر از نفر دیگر تلاش می کند دیر یا زود خسته خواهد شد.

 

رفتاری که فرد مقابل با دیگران دارد نشان دهنده این است که در بلند مدت چگونه با تو رفتار می کند.

هر کسی در ابتدای رابطه سعی می کند بهترین خودش را نشان دهد و همین امر سبب می شود ما به سادگی نتوانیم متوجه شخصیت اصلی فرد مقابل شویم.

اما نکته اینجاست که فرد مقابل سعی می کند بهترین نسخه خودش را به تو نشان دهد و در 99% مواقع فراموش می کند همین نسخه را به دیگران نیز نشان دهد.

اگر با همدیگر به کافه رفتی و متوجه شدی که رفتار محترمانه ای با کسی که قهوه را برایتان می آورد ندارد بدان که رفتار اصلی فرد همین است و بعد از یک مدت که رابطه ثبات پیدا کرد باید شاهد چنین رفتاری با خودت باشی.

 

 

 

A post shared by Hossein Safavi | حسین صفوی (@asargozari) on Aug 5, 2020 at 10:47am PDT

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

دیدگاه

در ابتدای یک رابطه، عشق شدید و جدید است، اما بعدا مشکلاتی بوجود می آید. برای قوی بیرون آمدن از این مشکلات، خواندن و انجام این کلید ها به داشتن یک رابطه موفق کمک می کند. همیشه از موفقیت در کسب و کار شنیده اید، اما به آن میزان درباره موفقیت در روابط زیاد نشنیدید. پس چگونه می توان یک رابطه موفق داشت؟این جاده ممکن است ساده نباشد اما ارزشش را دارد. در اینجا چند راهنمایی را آورده ایم.

زمانی که یک رابطه جدید است، همه چیز را از طریق عینک زیبایی می بینید اما در طول زمان، با زندگی روزمره و شناختن یکدیگر می تواند شما را پایین بیاورد. باور کنید یا نکنید، یک رابطه موفق چیزی نیست که تنها در فیلم ها وجود داشته باشد با این حال، شما مجبور به همکاری باهم و حرکت در یک جهت هستید. راهنمایی های این بخش از نمناک می تواند به شما کمک کند ، چه یک رابطه را تازه شروع کرده اید و یا سال هاست که با هم هستید و اکنون مشکلی دارید، این موارد ارزش نگاه کردن را دارند.

1. از وابسته شدن خودداری کنید:

طبیعی است که ابتدا خیلی وابسته و دنبال هم باشید و تمام وقت خود را با شریک زندگی خود صرف کنید. اما بعدا می تواند به وابستگی تبدیل شود:کاملا نیاز به خوشحالی دارد. مستقل بودن به این معنا نیست که شما دوست ندارید که یکدیگر را دوست داشته باشید و یا حس عاطفی از خود نشان دهید، فقط به این معنی است که درک کنید که هر یک از شما سرگرمی و تعهدات خود را دارید ؛ زیاد خوب نیست که مثل چسب به هم وصل باشید متاسفانه، با این حال، بسیاری از مردم نمی توانند از زندگی بدون شریک خود لذت ببرند – این یک اشتباه رایج است!

چگونه رابطه عاطفی را شروع کنیم

2. همیشه به یکدیگر احترام بگذارید:

مطالعات طولانی مدت ازدواج به ما این کلید را برای یک رابطه موفق می دهد. احترام پایه و اساس هر گونه رابطه است، و یک رابطه عاشقانه قطعا از این موضوع استثنا نیست. احترام به چه معنی است؟ خودتان را جای آنها قرار دهید، آنها را درک کنید و بپذیرید، اجازه دهید خودشان را بیان کنند، اجباری نکنید چیزی جز آنچه هستند باشند، و به آنها نپرید.

3. با خودخواهی خداحافظی کنید :

نیمی از یک زوج بودن به معنی است که در همه زمانی به هر دوتان فکر می کنید چرا که خودخواهی در یک رابطه موفق نیست. معنی آن چیست؟ در زمان های تصمیم گیری به جفتتان فکر کنید، نه فقط خودتان. آینده شما بستگی به این دارد. ما نمی گوییم که نباید خودتان را نادیده بگیرید، بلکه روابط جدی یعنی رسیدن به توافق برای تصمیم گیری است. شبیه یک قرارداد کاری یا هر توافقی دیگری بین دو طرف. به یاد داشته باشید که جهان در در اطراف شما نمی چرخد. دیگران هم نیازهایی دارند. خودخواهی بیشتر در رابطه شما و چند دقیقه طول می کشد تا توجه همسرتان را به خود جلب کنید و صحنه را برای صلح و شادی تغییر می دهید.

4. درباره همه چیز صحبت کنید:

این یکی دیگر از کلید های ارتباط موفق است. حتی اگر موضوعات سختی را که می شناسید که می تواند باعث بحث شود، اما ارزشش را دارد. بسیار مهم است که چیزی را که می خواهید و احساس می کنید رل بروز دهید، مانند شریک زندگی خودتان، و خوب است که بدانید موضوعات جنجالی و دیدگاه های متفاوتتان را مطرح کنید. زندگی همه آفتاب و گل سرخ نیست روابط دارای روحیه و جریان هستند و بنابراین گفتگو ضروری است. پنهان کردن چیزها جواب نمی دهد، زیرا پس از آن توهم رشد می کند و در نهایت ممکن است راه حل دیگری برای این مشکل وجود نداشته باشد.

صداقت و اعتمادپذیری، دو جزء اساسی برای هر رابطه موفقی است. گفتن حقیقت در تمام دوران با وجود عواقب منفی اش، با ارزش است بنابراین پیش بروید و در مورد آن چیزی که تا به حال در دل خود پنهان کرده اید صحبت کنید.

5. همه کار را با هم انجام دهید:

آیا می دانستید که به اشتراک گذاری سرگرمی با شریک زندگی خود، برای شما بسیار خوب است؟ این کار شما را از سقوط به گودال نگه می دارد، از خستگی جلوگیری می کند، و باعث صحبت کردن می شود. به علاوه، به شما کمک می کند تا به راحتی ارتباط برقرار کنید – نه از طریق یک صفحه، بلکه به چشم در چشم و فهمیدن آنچه او فکر می کند. این کار فرصتی برای حمایت از یکدیگر و کمک به دستیابی به اهداف است.

6. سایر روابط را نیز مورد توجه قرار دهید:

این بخش برای داشتن ارتباط موفق نیز مهم است ؛ همیشه تنها دو نفر بودن خوب نبست، بنابراین برنامه ریزی کنید و با هم، به دیدن خانواده بروید، دوستان جدید پیدا کنید، با افرادی که چیزهای مشترکی با شما دارند وقت بگذرانید، به قرارهای چهار نفره (دو زوجی) بروید – دایره شخصی خود را باز کنید. بودن با افراد دیگر باعث می شود که پویایی روزمره شما بهتر شود ؛ از حباب خود خارج می کند و می توانید به از دیوارها بالا بروید. این یک موضوع مکالمه عالی و راه سرگرم کننده برای گذراندن بعدازظهر پنچ شنبه یا آخر هفته خواهد بود.

 

0