تردید و دو دلی قبل از ازدواج
حس می کنی دچار کم شنوایی شدی؟
گاهی اوقات کاهش تب و تاب اولیه رابطه خیلی ها را به اشتباه می اندازد که رابطه سرد شده و عمرش به پایان رسیده است. بنابراین ممکن است با چنین توجیهی نامزد خود را متهم به سردی کنند یا با فکر این که چنین رابطه ای نمی تواند به خوشبختی زیر یک سقف منجر شود، نامزدی شان را خاتمه دهند. اما واقعیت این است که نداشتن سواد عاطفی بزرگترین مشکلی است که شما دچارش هستید!سواد عاطفی یعنی آنکه بتوانید حالات، عواطف و احساسات درونی خود را تشخیص دهید و واقعیت آنها را درک کنید. مرحله اول رابطه عاطفی ماهیتاً دارای ویژگی های زیر است:در شروع رابطه و در مرحله اول، هیجان فرد به دلیل تغییرات بیوشیمی خون متفاوت است؛ یعنی روزهای اول سطح نوراپی نفرین و دوپامین خون افزایش می یابد و چون رابطه جدید است هیجان جدیدی برای فرد ایجاد میشود و در نتیجه نوراپی نفرین و دوپامین که هورمون عشق نام دارند افزایش می یابند.برای مثال فرد بیان می کند که بسیار خرسند است، هیجان زیادی دارد و به محض خداحافظی دلتنگ می شود، به بهانه های متفاوت تماس می گیرد و تمایل دارد با هم باشند. اما این ویژگیِ مرحلهی اول رابطهی عاطفی است و اگر دختر و پسر سواد عاطفی لازم را نداشته باشند متوجه نمی شوند که این هیجانات به دلیل آن است که مغز در حالت کارکرد شدید قرار دارد و مانند موتور ماشین کار می کند. اما این ویژگی بیشتر از 6 ماه دوام نخواهد داشت، زیرا مغز طبیعتاً برای دفاع از سلامت خود، خودش را با وضعیت تطبیق می دهد و به تدریج هیجان فروکش می کند؛ یعنی درست است که هنوز هم در بدن نوراپی نفرین و دوپامین زیاد ترشح می شود اما بدن با این سطح هورمون دیگر به آن هیجان نمی رسد زیرا جسم شما عادت کرده تا مغز بتواند از سلامت خودش دفاع کند.مغز نمی تواند هیجان بسیار را برای زمان طولانیِ زندگی حفظ کند و طبیعی است که وارد مرحلهی استراحت شود پس خیلی از هیجانات فروکش می کند و اگر شخص سواد عاطفی لازم را نداشته باشد ممکن است رابطه عاطفی خود را از بین ببرد. بلوغ عاطفی در کنار سواد عاطفیگاهی، افراد به دلیل بستر خانوادگی بی اختیار ممکن است سواد عاطفی نداشته باشند؛ یعنی خیلی ندیده باشند و یاد نگرفته باشند. بعضی از انسان ها در ابراز عواطف خود ضعیف هستند. برخی در فهم احساسات عاشقانه ای که درونشان دارند، دچار کج فهمی هستند و برخی نمی توانند احساساتشان را درست تحلیل کنند. اینجاست که مفهوم بلوغ عاطفی مطرح می شود. فرد باید توسط دیده ها و شنیده هایش سواد عاطفی کسب کند و از طریق این آگاهی، احساسات خود را بشناسد و برآن مسلط باشد. در یک کلام به بلوغ عاطفی برسد.وقتی فردی احساساتش را بشناسد و در تعامل با دیگران بیان کند و به کار ببرد، می گوییم این فرد به بلوغ عاطفی رسیده است. چنین فردی می تواند به شکل صحیحی احساساتش را ابراز کند. همچنین احساسات دیگران را نیز به همان خوبی شناسایی و درک می کند. ابراز عواطف و داشتن سواد عاطفی بخشی از هوش هیجانی انسان هاست. انسان هایی که هوش هیجانی بالایی دارند، در برقراری رابطه ی عاطفی بسیار قوی تر هستند.رشد عاطفی معیوبرشد عاطفی فرآیندی است که از تولد کودک آغاز می شود و والدین نقش مهمی در این میان ایفا می کنند. اولین پیونددهنده کودک با محیط بیرون مادر است. از این رو نحوه تعامل کودک با مادر، تعیین کننده نحوه تعامل او با جهان خارج است. دلبستگی یا پیوند بین مادر و کودک، اولین نیاز کودک برای برقراری ارتباط با جهان خارج است و هر قدر این دلبستگی ایمن تر باشد، جهان برای او ایمن تر خواهد بود. چنانچه این احساس در دوران رشد و تکامل رو به بهبود نباشد، فرد با همین احساس وارد رابطه زناشویی می شود و دلبستگی ناایمن خواهد داشت. این سبک دلبستگی ارتباط مستقیمی با تلاش کودک برای کسب استقلال دارد. کودک از 2 یا 3 سالگی مفهوم «من»، «اسباب بازی من»، «مادر من» و… را درک می کند و به دنبال کسب هویت خود است. او با تکیه بر دلبستگی ایمن که به مادر پیدا کرده، به دنبال دست یافتن به استقلال است. استقلال عاطفیبه طور کلی انتظار ما این است که در سن نوجوانی، بلوغ هیجانی فرد کامل شود ولی در بسیاری از موارد یک فرد 30 ساله پس از مراجعه به مشاور ازدواج درمی یابد که هنوز به بلوغ عاطفی نرسیده و هنوز وارد یک رابطه نشده، نگران از دست دادن آن است.در واقع فرد به علت این که دلبستگی ایمن کسب نکرده و در دوران رشد و تکامل هم به بلوغ عاطفی نرسیده است، همین احساس ناایمنی را وارد رابطه با همسرش می کند.وابستگی بیش از حد و فاصله گرفتن از همسر به طور همزمان نشان دهنده سبک دلبستگی ناایمن فرد است. این دسته از افراد اگر با همسر خود اختلاف نظر جزئی پیدا کنند، به سرعت دچار آشفتگی می شوند و احساس طردشدگی و تنهایی مفرط آن ها را رنج می دهد. این افراد گاهی به شدت به همسر خود وابسته و متکی هستند و هرگز نمی توانند تعادل را در فاصله با همسر خود حفظ کنند. آن ها هرگز نمی توانند احساسات خود را به درستی بشناسند، آن را درک و به شیوه صحیحی ابراز کنند. همچنین قادر نیستند احساسات همسرشان را نیز به خوبی درک کنند. برای آن ها هر اختلاف نظر و جواب منفی، نشانه ناکامی در زندگی مشترک است؛ درصورتی که فردی که به بلوغ عاطفی رسیده، قادر است پاسخ منفی همسرش را بشنود و در صورت لزوم آن را بپذیرد و عملی کند. چنانچه گفته شد افراط به شکل وابستگی بیش از حد و تفریط به معنای طرد کردن، جزو عادت افرادی است که دلبستگی ایمن را کسب نکرده اند.این افراد نمی توانند در عین دوست داشتن از کسی فاصله بگیرند. همسری که دایم از تنها شدن و طرد شدن می ترسد و با وجود داشتن زندگی مشترک رضایت بخش، وابستگی بیمارگونه به همسرش دارد و آن را دوست داشتن نام می گذارد. این رفتار در درازمدت همسران را از هم خسته می کند و کارشان به جدایی می کشد.منبع:خراسان، تبیان
چگونه سواد عاطفی داشته باشیم
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
درمان رفتار آسیب زاوبهبوداحساس نسبت به خود
با چند سوال ساده شخصیتت رو بشناس!
درخواست مجرب ترین وکلا طلاق توافقی
مشاوره تلفنی طلاق
آسانترین راه خرید برنامه در کنسول ps4
درمان اختلالات گفتاری کودکان
دیگه لازم نیست از دندانپزشکی بترسید؟
چگونه نزد همسر بیشتر دوست داشته شویم؟
طرح های 3بعدی کاغذ دیواری برای خرید
مشاوره تربیت کودک و شیوه های فرزندپروری
میخوای از همیشه زیباتر باشی؟
میخوای باکمترین هزینه دندون هاتو سفید کنی؟
تو جلسه خواستگاری چی بپرسیم!؟
مرکز تخصصی استعدادیابی و آموزش کودکان
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
تعریفهای متفاوتی از سواد عاطفی شده است. برخی سواد عاطفی را هممعنی و یا زیرمجموعهای از هوش هیجانی میدانند. تعریف علمی سواد عاطفی آن به این صورت است:
توانایی اندیشیدن، تشخیص دادن، اداره کردن، دریافتن و انتقال عواطف خود بهطور مناسب
ما بهوسیلهی سواد عاطفی درک میکنیم که این عوامل چگونه تفکر، اعمال و مناسبات ما را شکل میدهند.
سواد عاطفی بیشتر در حوزههای روانشناسی خانواده و مدیریت کاربرد دارد ولی در این مقاله میخواهیم تأثیر سواد عاطفی بر تدریس را بگوییم.چگونه سواد عاطفی داشته باشیم
سواد عاطفی یک بخش جدا و برنامهریزیشده در حوزهی آموزش نیست. بلکه با تمام ارکان سیستم آموزشی، فرد و جامعه گرهخورده است؛ و در هرلحظه به آن نیاز داریم تا درک درستی از موقعیت داشته باشیم.
در دنیای امروز انگار وقت برای عاطفه و فکر کردن در رابطه با احساسات نیست. گاهی اوقات از بروز احساسات میترسیم و گاهی اوقات احساساتمان را بهصورت غیرواقعی بروز میدهیم.
به این مثال دقت کنید:
مادر یک دانشجو بهتازگی فوت کرده است؛ و دانشجویان به احترام این دانشجو لباس مشکی پوشیدهاند و برگهی تسلیت هم به دیوار کلاس زدهاند (یعنی هر استادی وارد کلاس شود متوجه فوت مادر این دانشجو میشود)
استاد اول: بدون اینکه به حالت غیرعادی کلاس واکنش نشان دهد شروع به تدریس میکند.
استاد دوم: بهشدت تحت تأثیر شرایط قرار میگیرد و درس را بهکلی تعطیل میکند.
به نظر شما کدامیک از این دو استاد سواد عاطفی داشتند؟
به نظر من هیچکدام!
سواد عاطفی یعنی درک درستی از موقعیت داشته باشیم و واکنش عاطفی مناسبی نشان دهیم و اگر خیلی احساساتی و مهربان باشیم و یا خیلی سخت و خشن یعنی سواد عاطفی نداریم.
استاد اول حداقل باید خودش را کمی همراه کلاس میکرد و تسلیت میگفت و استاد دوم نباید اصل کلاس را به بهانهی فوت مادر یکی از شاگردان تعطیل میکرد.
ارسطو میگوید:
“عصبانی شدن آسان است؛ همه میتوانند عصبانی شوند، اما عصبانی شدن در برابر شخصِ مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، به دلیل مناسب و به روش مناسب – آسان نیست!”
ما باید قبول کنیم که عواطف و احساسات همانقدر که مهم هستند گمراهکننده هم هستند. حواس پنجگانهی ما فقط طیف بسیار کمی از علائم و امواج محیط را دریافت میکنند و معمولاً با خطا همراه هستند.
برای همهی ما پیشآمده است که یک درخت در فاصلهی دوردست را انسان تصور کردیم، یا صدای گربه را با صدای کودک در حال گریه اشتباه گرفتهایم. حتی پس دریافت اطلاعات محیطی ممکن است تحلیلهای غلطی روی آن داشته باشیم.
گمراهی عاطفی در نقطهی مقابل سواد عاطفی است. در مثال قبل پیشینههای ذهنی دو استاد تا حدودی قابل پیشبینی است شاید استاد اول با خودش فکر میکرده که این یک نقشه برای فرار از درس است و تصمیم گرفته کلاس را ادامه دهد و شاید استاد دوم در همان لحظه یاد فوت مادر خودش افتاده و نتوانسته خودش را کنترل کند و دستور تعطیلی کلاس را داده است.
اگر در بروز احساسات افراطوتفریط نکنیم میتوانیم احساسات ناب و واقعی از خودمان بروز دهیم. مخاطبان ما بهراحتی متوجه بروز احساسات مصنوعی میشوند. خندههای مصنوعی، حرکتهای انگیزشی مصنوعی و در کل ادا درآوردن نشانهی نبود سواد عاطفی است.
بزرگ شدن در خانوادهای سرشار از احساسات ناب انسانی و پر از عشق و محبت به افراد کمک میکند تا در آرامش کامل و بهصورت ناخودآگاه به بلوغ عاطفی برسند. این افراد از سواد عاطفی بالایی برخوردار هستند و معمولاً ازدواجهای موفقی دارند و در ارتباط برقرار کردن با سایرین مشکلی ندارند.
اما بزرگ شدن در خانوادهی پرمحبت برای همه امکانپذیر نیست. پس دو مرحلهی کسب سواد عاطفی را میگوییم
اول شناخت احساسات و عواطف
چگونه سواد عاطفی داشته باشیم
ما باید احساسات و عواطف دیگران و خودمان را بشناسیم. برای شناخت عواطف خودمان میتوانیم کارهای زیر را انجام دهیم
اما برای شناخت عواطف دیگران یکی از راهها تست کردن است؛ یعنی شما مقداری کنترلشده احساسات بروز دهید و منتظر پاسخ باشید. آدمها واکنشهای متفاوتی نشان میدهند؛ و فقط یک انسان با سواد عاطفی بالا میتواند درک و تحلیل درستی از رفتارها داشته باشد. البته برای شناخت شاگردانتان میتوانید مقالهی آیا نیاز است زندگی شخصی دانش آموزان باخبر باشیم را مطالعه کنید
دوم کاربرد این احساسات و عواطف
بعدازاین که عواطف و احساسات و تأثیرات آنها را شناختیم باید از آنها استفاده کنیم. از بروز احساسات پاک انسانی در کلاس نترسیم. میتوانید از جملات زیر در کلاس استفاده کنید
و علاوه بر این اصل همدلی را بهعنوان اصل اساسی در تدریس در نظر بگیرید.
بروز احساسات به صورت هوشمندانه و همدلی راز موفقیت مدرسان آینده هستند
نویسنده کتاب کلیدهای تدریس؛ کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی؛ مدرس روش ها و فنون تدریس
بسیارعالیه.بنده مدرس دوره های کاهش اضطراب وتقویت اراده واعتمادبنفس هستم.سوادعاطفی مهمترین سوادلازم است
سلام و درود ممنون از دیدگاه شما
مطالبتون خیلی خیلی به درد بخوره
خیلی دوستون دارم.
یک باسواد عاطفی می تونه به آسانی به گروه چند تایی بی سواد های عاطفی مثل من،کنترل پیدا کنه.
درود برآقای حافظی نژاد
مطالبتان بسیار عالی است .بنده مدرس دوره های ضمن خدمت بوده و به زودی در شرف بازنشستگی ؛از روی کنجکاوی مطالبتان را دنبال کردم وسایتتان را به همکاران معرفی نمودم. ضمن تشکر از شما از ارسال مطلب برای بنده خود داری کنید.
با سلام,مطالب جالب و مفیدی بود,دست کم برای خودم.خواندن مطالب شما در کار و حتی زندگی شخصی ام تاثیر خوبی داشته,سپاسگزارم,,,,
باسلام
ایکاش آقای حافظی نژادآنقدرپول داشت که فقط وفقط مطالب را همچون یک پیامبرآموزشی بصورت رایگان دراختیار فراگیران قرارمی داد
ای خدا بفرست روزی ورزق واسعه برای اقای حافظی نژاد – متشکرم دوست من
هدیه: جلد ۱و ۲ کتاب تخصصی اسلاید سازی
سایت روش تدریس از سال 1392 در زمینه آموزش روش تدریس به معلمان و اساتید فعالیت می کند.
تماس:05138114606
آدرس: مشهد خیابان امام خمینی 28-برج مرمر-طبقه 14-واحد 8.تلگرام روش تدریس
رمز عبور یکبار مصرف *
نام کاربری یا آدرس ایمیل *
گذرواژه *
مرا به خاطر بسپار
ورود
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
آدرس ایمیل *
.
نام
اطلاعات شخصی شما برای پردازش سفارش شما استفاده میشود. اطلاعات شما امانت نزد ماست. سیاست حفظ حریم خصوصی
رمز عبور یکبار مصرف *
عضویت
کسب سواد عاطفي و ارتباط آن با روابط زناشويي ( قسمت اول)
تعريف سواد عاطفي چيست؟ تأمين نيازهاي عاطفي طرفين نقش بسيار مهمي را در بهبود روابط زناشويي دارد . ارتباط سواد عاطفي با روابط زناشويي چيست؟
کارشناس : رابطه ي زناشويي دو بُعد دارد :
چگونه سواد عاطفی داشته باشیم
1- بُعد فيزيکي : اين بُعد ، همان بُعد فيزيولوژيکي رابطه ي زناشويي است.
2- بُعد رواني : اين بخش بر روي بخش ارضاء فيزيکي بسيار تأثيرگذار است .
زماني که سالهاي زيادي از آغاز زندگي زناشويي زن وشوهر ميگذرد ، بياختيار بُعد فيزيکي جايگاهش را نسبت به روزهاي آغازين رابطه از دست مي دهد و تنها چيزي که تقويت کننده ي ارضاء در رابطه ي زناشويي است بُعد رواني رابطه ي زناشويي است . در حقيقت بُعد رواني هم براي آقايان و هم براي خانم ها زيربناي عاطفي قرار خواهد گرفت . براي مثال زن وشوهري را در نظر بگيريد که 30 سال از آغاز زندگي زناشويي آنها مي گذرد و در حال حاضر ، خانم 53 سال سن دارد ، ديگر جنبه ي فيزيکي براي مرد تأمين کننده ي رضايت نيست . بالاخره با افزايش سن ، تغييراتي در فيزيک بدن ايجاد مي شود که بي اختيار اگر جنبه هاي عاطفي و رواني وجود نداشته باشد ، آن ميزان لذت لازم ايجاد نميشود . به همين جهت حتي در همان سال ها ، بُعد عاطفي و رابطهي عاطفي بين زن و شوهر ، يک رابطه ي زناشويي رضايت بخش را بين يک خانم و آقاي مسن به ارمغان مي آورد . اگر رابطه ي عاطفي مناسبي بين زن وشوهر حاکم نباشد ، به تدريج لذت رابطه ي زناشويي کاهش مي يابد ؛ زيرا اگر فقط به جنبه ي فيزيکي و جنبه ي جسماني رابطه توجّه شود ، به تدريج جذابيت روزهاي آغازين از بين خواهد رفت.
بنابراين رابطهي عاطفي نقشي بسيار مؤثر و مستقيم در برقراري رابطهي زناشويي دارد . به ميزاني که دو نفر همديگر را دوست دارند و رابطهي عاطفي قوي را با هم تجربه مي نمايند، ميتوانند از رابطهي زناشويي لذت بيشتري ببرند .
رابطه ي عاطفي به آگاهي هايي که طرفين از برقراري رابطه ي عاطفي دارند بسيار وابسته است . اغلب اوقات افراد به دليل بستر خانوادگي ، بي اختيار ممکن است سواد عاطفي نداشته باشند ؛ يعني خيلي نديده باشند و ياد نگرفته باشند . بعضي از انسان ها در ابراز عواطف خود ضعيف هستند . براي مثال هيچ گاه نمي توانند ابراز محبت کنند يا قربان صدقه ي طرف مقابل بروند . هيچگاه نمي توانند طرف مقابل را تعريف و تمجيد نمايند. گاه براي بعضي از والدين سخت است که براي فرزندانشان هم ابراز عاطفه نمايند و فکر ميکنند براي ابراز دوست داشتن به فرزندشان بايد براي او هديه اي خريداري کنند ؛ ولي نمي توانند او را صميمانه صدا کنند . اين افراد آموزش لازم را در خانواده نديدند و فکر ميکنند کلمات محبت آميز خالي از عواطف هستند ؛ در حاليکه افراد اگر کسي را دوست دارند بايد در رفتار و کلامشان دوست داشتن را نشان دهند .
اغلب آقايان به دليل غرور و چهارچوب جدي و منطقي که دارند ، در روابط زناشويي خود ، حس عاطفي لازم را به همسرشان منتقل نمي کنند . گاهي زمزمه هاي عاشقانه در حين رابطه ي زناشويي در زير گوش همسر بيان مي شود . به همين جهت زمانيکه در طول روز و اوقات ديگر ، ابراز عاطفه نميشود ، همسران اين مردها ، احساس مي کنند دچار سرخوردگي عاطفي شدند و فکر مي کنند در آن لحظات رابطه ي زناشويي که با کلمات محبت آميز خطاب قرار داده مي شوند ، فقط به خاطر خود طرف مقابل است و احساس مي کنند تنها وسيله اي ، براي ارضاء نيازهاي همسرشان هستند. فکر ميکنند چون همسرش در حين رابطه مهارت ابراز احساسات و کلمات محبت آميز را دارد ، پس اگر در طول روز بيان نمي کند ؛يعني او را دوست ندارد. به خاطر داشته باشيد نجواهاي عاشقانه در حين رابطهي زناشويي ، لذت جنسي را بيشتر ميکند و زمانيکه در اوقات ديگر وجود نداشته باشد سبب ناراحتي طرف مقابل مي شود . اين موضوع در خانم ها هم به چشم مي خورد . انسان هاي کم رو و خجالتي ، بطور معمول در حين روز نمي توانند ابراز علاقه کنند ؛ ولي در لحظات خاص و هنگامي که در هنگام برقراري رابطه ي زناشويي هيجاني مي شوند ، مي توانند ابراز عاطفه کنند و سبب مي شود همسر آنها احساس سرخوردگي کند . اين اتفاق باعث مي شود طرف مقابل فکر کند همسرش خود او را دوست ندارد و تنها خودش را دوست دارد و چون در حين رابطه خودش لذت مي برد ، برايش عزيز مي گردد و کلمات عاطفي برايش به کار مي برد .
توصيه مي شود اگر مهارت ابراز احساسات عاطفي را نداريد ، تلاش کنيد آن را به دست بياوريد و برچسب نتوانستن به خود نزنيد ، باورهاي غلطي مانند « اين سخن ها ، لوس بازي است و اگر شخصي،کسي را دوست داشته باشد در عمل نشان مي دهد .» را از ذهن دور کنيد . براي بهبود و استحکام روابط خود ، کلمات زيبا و عاشقانه را هم در طول روز و هم هنگام برقراري ارتباط زناشويي به کار ببريد .
ابراز عواطف ، بخشي از هوش هيجاني انسان هاست . انسان هايي که هوش هيجاني بالايي دارند ، در برقراري رابطه ي عاطفي بسيار قوي تر هستند . يکي از مؤلّفه هاي برقراري رابطه ي عاطفي ، ابراز عواطف است . هوش هيجاني ، يک متغيّر محيطي است و تحت تأثير محيط پرورش مي يابد . اگر هرکدام از زوجين به دلايل خانوادگي ، فرهنگي و شخصيتي ، ابراز عواطف را نياموخته است ، حتماً در جهت کسب اين مهارت قدم بردارد و آن را بياموزد .
مجموعه عواملي که سبب شکل گيري هوش هيجاني ميشوند را چگونه مي توان شناخت ؟ چگونه مي توان سواد عاطفي را کسب کرد ؟
کارشناس : مهارت ابراز عاطفه دو بُعد دارد :
1- بُعد علمي
2- بُعد عملي
افراد ، بُعد علمي را بايد از راه مطالعه کسب کنند . کتاب هاي هوش هيجاني بسيار در بازار کتاب موجود است. ابتدا بايد فرد آگاه شود که هوش هيجاني چيست ؟ چه ماهيتي دارد ؟ هوش هيجاني چه مؤلّفه هايي دارد ؟ و سپس مي تواند اين اطلاعات را مانند يک مهارت در مکان هاي مختلف تمرين کند. براي مثال معمولاً در کلاس هاي بازيگري بر روي اين مهارت بسيار کار مي کنند ؛ يعني نوع نگاه کردن و روش انتقال احساس از نگاه ، لحن کلام و فراز و فرودهاي آن ، تأکيد بر روي بعضي کلمات و يا زبان تَن ، چيزهايي هستند که در کلاس هاي بازيگري به شکل تخصصي آموخته مي شوند . در واقع فقط براي بازيگر شدن به کلاس هاي بازيگري و تئاتر نياز نيست ، گاه براي کسب بُعد رفتاري و عملي هوش هيجاني مي توان به اين کلاس ها مراجعه کرد . در اين کلاس ها مي توان فُرم حرف زدن را آموخت و بر کلام و زبان تَن تسلط پيدا کرد .
در اين مرحله مي توان ابراز عاطفه را به شکل ابعاد مختلف کلامي و زبان تَن آموخت و در زندگي به کار برد . مهارت ابراز عاطفه مانند مهارت هاي ديگر است . مثلاً مهارت رانندگي را مي توان با تمرين و ممارست ، به تدريج ياد گرفت .تصويري که افراد از خود دارند ، لزوماً با واقعيت منطبق نيست . براي مثال فُرم نگاه بعضي از افراد تيز است ؛ يعني نوع نگاه آنها به گونه اي است که به نظر افراد غريبه ، عبوس و بداخلاق به نظر مي رسد ، اما اين فُرم نگاه آنهاست .
در مثالي ديگر بعضي افراد به زبان تن ( Body Language )خود مسلط نيستند ؛ يعني نمي دانند در هنگام صحبت ، چه مدلي مي شوند . به همين جهت تا زماني که فرد تصويري را که ديگران از او مي بينند ، نبيند و نشناسد ، در بروز احساسات موفق نخواهد بود و اين گونه نيست که احساس از دل بلند شود و لاجرم بر دل بنشيند .
تفاوت بين انسان هايي که هوش هيجاني بالاتري دارند و انسان هايي که هوش هيجاني متوسط دارند اين است که افرادي که هوش هيجاني بالاتري دارند ، خيلي خوب بر حرکات خود مسلّط هستند و با به کار بردن هرکدام از حرکات به مقصود خود مي رسند .
قدم اول در کسب سواد عاطفي آگاهي در مورد خود است . براي حل اين مشکل به افراد توصيه ميشود با دوربين هاي فيلم برداري در محيط هاي مختلف ، خود را مانيتور کنند و سپس خود را ببينند . با اين کار مي توانند متوجّه شوند که افرادي که با آنها نشست و برخاست مي کنند چه مي بينند . اغلب در لحظه ي آغاز تغيير رفتار ، انگشت شخص به طرف مقابل است و هيچگاه فکر نمي کند که اگر خودش تغييري کند ، رابطه تغيير مي يابد . در قدم اول ، افراد بايد درباره ي خود ، زبان تن و رفتارها ، شخصيت روزمره شان اطلاعاتي را کسب نمايند، سپس اين اطلاعات پايه را در جهت رابطه ي عاطفي عميق تر پرورش دهند .
براي مثال فرد مي فهمد تُن صدايش خشک است و فراز و فرود کلام را به کار نمي برد . متوجّه مي شود زمانيکه به همسرش مي گويد : « خيلي دوستت دارم.» هيچ احساسي در کلامش نيست و پيامي را منتقل نمي کند ، در نتيجه نمي تواند تأثيري بر همسرش بگذارد. اما فرد ديگري فقط با صدا کردن همسرش، رابطهي عاطفي عميقي را به همسرش منتقل ميکند. افراد حتماً بايد واژهها را بشناسند. نوع ابراز علاقهاي که فرد به فرزندش نشان ميدهد با نوع ابراز علاقهاي که فرد به همسرش ابراز ميدارد متفاوت است. بنابراين دامنهي لغات عاطفي را غني نمائيد . مجموعه ي اين عناصر و متغيّرها را مي توان در کلاس هاي بازيگري آموخت و يا از اطرافيان الگوبرداري کرد .
به غير از مسائل ارگانيک و فيزيولوژيک ، مسائل رواني ، پايه اي ترين اصولي است که خانواده ها بايد بدانند و به کار بگيرند .بسياري از اوقات افراد در داستان سواد عاطفي ، نقش مناسب براي رابطهي عاطفي را فرا نگرفته اند. بطور مثال اکثر اوقات، آقايان يا خانم ها براي همسرشان نقش پدري يا مادري ايفا کرده و نام آن را احساس عاطفي مي نهند . اين اتفاق بيشتر در بين خانم ها رخ مي دهد و آنها براي همسرشان نقش مادري را ايفا مي نمايند؛ زيرا حس مادري يک حس غريزي در جنس مؤنث است و خيلي راحت از قوه به فعل در ميآيد . اين جنس از عواطف ، بسيار تخريب کننده است و سبب مي شود کشش جنسي از بين برود . زماني که همسر فرد برايش يادآور پدر يا مادر اوست و چون انسان نسبت به پدر و يا مادرش کشش جنسي ندارد ، اولين آسيب به رابطه ي زناشويي وارد مي شود .
در زماني که افراد سواد عاطفي لازم را ندارند و نمي دانند ابراز محبت به همسر ، ابراز عاطفي مادرانه نيست ، لازم نيست براي ابراز دوست داشتن به همسر براي او نقش مادري ايفا نمايند.به عنوان قاعده ي کلي به خاطر داشته باشيد ، هرگونه توجّه عاطفي که براي همسر ، يادآور توجّه عاطفي پدر يا مادر او باشد مي تواند سبب ايجاد فاصلهي جنسي در بين زوجين شود ؛ زيرا افراد نسبت به والدينشان کشش جنسي ندارند. به همين دليل قطع به يقين افراد بايد بر اين موضوع مسلّط باشند و در ابراز عاطفه و رابطه ي عاطفي به جاي نقش ولي – فرزندي براي همسرشان نقش همسري را ايفا نمايند.
سواد عاطفی اصطلاحی است که برای توصیف توانایی درک و ابراز احساسات استفاده می شود. سواد عاطفی شامل خود آگاهی و شناخت احساسات فردی و آگاهی در مورد نحوه کنترل آنها، مانند توانایی برای آرام ماندن به هنگام عصبانیت یا اطمینان به خود به هنگام شک و تردید می باشد. سواد عاطفی شامل، حس همدلی یعنی داشتن حساسیت به احساسات دیگر افراد و گفته می شود که افراد باسواد از نظر احساسی قادر به بکارگیری اصول شخصی برای مهارکردن احساسات خود و شناسایی و دستیابی به اهداف شخصی خود هستند.
سواد عاطفی، همچنین شامل توانایی شناخت و سازگاری با احساسات دیگر افراد می شود و در عین حال، فرد یاد می گیرد که چگونه احساسات خود را به طور مؤثر کنترل و بیان کند. این امر برای توسعه ی مهارت های ارتباطی خوب و بهبود روابط با با دیگر افراد بسیار سودمند است.
جامعه به طور روز افزونی، دغدغه ی رشد احساسی و اجتماعی کودکان را پیدا کرده است. رشد احساسی، گاهی اوقات جایگزین تأکید سنتی بر توسعه ی فیزیکی و شناختی کودکان می شود. تحقیقات روانشناختی دررابطه با اختلالات رفتاری، یادگیری مشکلات و دیگر جنبه های رشد طبیعی، نشان داده اند که سواد عاطفی در ارتقای شادی و رضایت فردی اهمیت بسیاری دارد.
داشتن توانایی درک و ابراز احساسات، عزت نفس فرد را بهبود می بخشد. نظریه تکاملی عنوان کرده است که ما در ابتدا آگاهی مناسب از دیگر افراد را به منظور کمک به بقای جامعه ی انسانی توسعه می بخشیم. در عصر مدرن، توانایی فرد برای همدلی و همکاری با دیگر افراد می تواند به موفقیت اقتصادی و اجتماعی آنها تبدیل شود. همچنین، گفته شده است که بدون وجود مهارت های فردی، پشتیبانی اجتماعی و دوستی فرد می توانند ناپدید شوند. بنابراین، شناخت نیاز به کار تیمی مؤثر، می تواند موجب توسعه ی سواد عاطفی به اندازه ی شایستگی فنی شود.چگونه سواد عاطفی داشته باشیم
گرچه، رشد سواد عاطفی می تواند تحت تأثیر عدم توانایی کودک یا نیازهای آموزشی خاصی قرار بگیرد یا بعلت آنها، بسیاری از افراد (و نیز کودکان) با وجود اختلال رفتاری یا اضطرابی، ممکن است در به سادگی بیان کردن احساسات خود، مشکل داشته باشند، چرا که عادت ندارند درباره ی احساساتشان فکر کنند یا صحبت کنند یا از عدم پذیرش اجتماعی ترس دارند.
برخورداری از هشیاری عاطفی بدین معناست که شما می دانید چگونه عواطف و هیجانات خودتان و دیگران حاوی چه چیزی هستند، چه قدرتی دارند و چه عواملی آنها را به وجود می آورد. برخورداری از سواد عاطفی به این معناست که شما می دانید چگونه عواطف و احساسات خود را کنترل و اداره کنید. با آموختن سواد عاطفی، یاد میگیرید احساسات خود را در زمان و مکان مناسب ابراز کنید و دیگران را تحت تاثیر قرار دهید.
از این طریق همچنین، همدلی و وحدت با دیگران را در خود تقویت می کنید و یاد می گیرید که در قبال تاثیر عواطف تان بر دیگران مسول باشید. با آموختن سواد عاطفی به خوبی با طعم و مزه و تاثیر عواطف آشنا می شوید. یاد خواهید گرفت پا به پای مهارت های منطقی خود از مهارتهای عاطفی نیز بهره بگیرید و در روابط اجتماعی و فردی خود با دیگران در زمینه عشق، کار، روابط زناشویی، تدریس و غیره موفق تر عمل کنید.
سواد عاطفی یعنی برخورداری از این قدرت که از احساسات و عواطف خود به گونه ای استفاده کنیم که قدرت شخصی ما را افزایش دهد و کیفیت زندگی ما و مهمتر از آن اطرافیانمان را بهبود بخشد.
سواد عاطفی به ما کمک می کند تا احساسات و هیجانات را به نفع خود به کار گیریم و نگذاریم علیه ما وارد میدان شوند. سواد عاطفی روابط مبتنی بر عشق و دوستی را در میان مردم خلق می کند، همکاری و تعاون را ممکن می سازد و موجب تسهیل جریان احساسات در جامعه می شود.
چیز هایی هست که تک تک ما باید راجع به عواطف و هیجانات خود یاد بگیریم. بعضی از آدم ها در سطحی عالی از سواد عاطفی رشد و نمو می یابند، اما هنوز با آن مرتبه و سطحی که می توانند باشند فاصله دارند. به همین خاطر، همه ما می توانیم به نوعی از آموزش سواد عاطفی بهره مند شویم. ما در جلسات مشاوره روانشناسی به کسب سواد عاطفی می پردازیم؛ شما با شرکت در جلسات مشاوره گروه همراه به راحتی می توانید این آموزش ها را کسب نمایید و از سواد عاطفی خود برای ارتباط بهتر با دیگران و تاثیر بر روی روان اطرافیان خود استفاده نمایید.
اشتباهات عاطفی خیلی رایج اند و اغلب بسیار مخرب هستند. وقایعی که در آنها هیجانات و عواطفی همچون خشم، ترس، شرم و هیجان باعث می شود آدم های عاقل و خردمند دست به اعمال حماقت آمیزی بزنند هر روز اتفاق می افتد.حقیقت این است که همه ی مادچار خطاهای عاطفی و هیجانی می شویم. ولی خبر این لغزشها هرگز به روزنامه ها راه پیدا نمی کند. بله، تقریباً همه ی ما باید بپذیریم که گهگاه بر اثر خشم، ترس، عدم امنیت، حسادت و غیره اعمالی غیر عادی و نابهنجار انجام داده ایم و مسئولیت عمل خطای خود خود را نیز نپذیرفته ایم. بی شک این خطاها باعث تضعیف شخصیت خودمان و نیز اطرافیان مان شده است.
اولین مرحله در تقویت سواد عاطفی برای یک کودک، معمولاً راحت جستجو کردن و بحث کردن درمورد احساسات می باشد. تمرین برای بهبود بیان احساسات، می تواند دردرجه اول به سادگیِ بیان عباراتی همچون ” من خوشحال هستم” یا “این مرا ناراحت می کند” باشد. با رشد اعتماد به نفس و مهارت های فردی کودک، این عبارت ها به مرور زمان گسترش و توسعه پیدا می کنند.
ثابت شده است که بازی درمانی به طور ویژه ای در پیشرفت سواد عاطفی مفید می باشد، چرا که کودک را قادر به توسعه ی بیان احساسات به شیوه ی خود و در جایگاه خود می کند. این امر به ویژه برای کودکانی مفید می باشد که دارای اختلال زبانی و گفتاری و یا دیگر مشکلات در استفاده از روش های ارتباطی متداول هستند.
پیشنهاد می شود که مهارت های مراقبت اجتماعی و آموزشی بیشتری را باید برای درک کودکان و کمک به آنها در تقویت سواد عاطفی آموزش داد تا:
اکثر مردم به خصوص مردها، با شنیدن کلمه احساسات و عواطف معذب می شوند. مردها به گونه ای از این موضوع هراس دارندکه انگار اگر عواطف شان را بروز دهند همه رازهای عمیق و دردناک خود را برملا ساخته اند. اکثر مردها فکر می کنند که با آموزش سواد عاطفی، کنترل خود را بر زندگی شخصی و حرفه ای از دست می دهند. البته این ترس کمی قابل توجیه است زیرا برداشتن سدها و موانعی که مانع از جاری شدن احساسات می شوند می تواند ما را دچار دردسر کند. اما سواد عاطفی فقط به معنای رها کردن عواطف و احساسات نیست.بلکه نکته مهم تر این است که یاد بگیریم احساسات خود را درک کنیم، و آنها را کنترل و اداره کنیم.
عواطف و هیجانات یکی از بخش های اساسی وجود انسان است. بدون آنها دارای حالتهای روانی نابهنجار (سایکوپاتی) خواهیم بود. با پذیرش و اداره احساسات خویش و شنیدن و پاسخگویی به عواطف دیگران قادر خواهیم بود قدرت شخصی مان را افزایش دهیم.
مرکز مشاوره روانشناسی و خانواده گروه همراه – سعادت آباد
آیا زمستان خلق شما را آزرده می کند؟ در این صورت، ممکن است دچار افسردگی فصلی شده باشید که به آن اختلال عاطفی فصلی نیز گفته می شود. افسردگی فصلی یک اختلال خلقی است که هر سال در یک زمان
نروکسین یک داروی ضد افسردگی است. این دارو ممکن است با تاثیر بر سیستم عصبی مرکزی در رابطه با درمان افسردگی موثر واقع شود. از جمله برخی از این تاثیرات می توان به بهبود عملکرد ذهنی، تمرکز، حافظه و توانایی
هیچ آزمایش ساده ای برای تشخیص اینکه کودک ترنسجندر یا تراجنسیتی است یا خیر، وجود ندارد. متخصصان غالباً به ایده اصرار، پایداری و پافشاری در مورد اینکه آیا کودک فقط یک دوره خاص را پشت سر می گذارد یا نه،
021-22383846
09128031540
info@grohamrah.com
مرکز مشاوره گروه همراه » یکی از بهترین مراکز مشاوره و روانشناسی در سعادت آباد می باشد که بهترین خدمات را به مشتریان خود ارائه می دهد.
تغییر حالت روز و شب
شرکت تحقیقاتی پارسی طب
2017-01-04
بیماری های روانی و روانشناسی, هوش و حافظه
۱ دیدگاه
8,027 بازدید
هوش عاطفی (Emotional Intelligence) در حقیقت، توانایی درک و همراهی احساسات، عواطف و نیازهای روحی خود و دیگران است. علاوه بر این، شامل توانایی مدیریت اضطراب،استرس، تنش و بحرانهای روحی نیز میشود. افرادی که دارای میزان بالایی از این قوه هستند، میتوانند احساسات خود را به خوبی تحت کنترل قرار دهند و به دیگران در مدیریت عواطف و هیجانات خود کمک کنند.
در این مقاله به بررسی دقیق و جزئی تمام ابعاد، انواع و کیفیت آن خواهیم پرداخت.چگونه سواد عاطفی داشته باشیم
محتوای مقاله (با استفاده از این لیست به موضوع مورد نظر دسترسی سریعتر دارید)
هوش فردی شامل توانایی درک هر فرد نسبت به احساسات درونی خود و توانایی مدیریت آنها، به این معنا که شخص با اعتماد به نفس لازم بتواند کنترل بالایی نسبت به نیازهای عاطفی خود، به صورت شخصی و اجتماعی داشته باشد.
دارا بودن این چهار مهارت نیاز به تمرکز و تمرین برای کسب دارد و در صورت بالا بردن این مهارتها در خود، شخص میتواند در مراحل و مسائل مختلف اجتماعی به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند. به این صورت که اگر دقت کنید میبینید که بالا بردن هوش عاطفی به دلایل زیادی اهمیت دارد. به طور مثال برای شغل شما به شدت مورد نیاز است چون باعث میشود وظیفهای که به شما محول شده است را تا اتمام کامل کنار نگذارید. این هوش به شما اجازه میدهد که هدفمند باشید و حتی توانایی رهبری و انگیزه دادن به افراد دیگر را پیدا کنید. همچنین داشتن این خصوصیت به این معنا است که شما توانایی فهم طرف مقابل را دارید که این مسئله در قسمت خدمات به مشتریان، بسیار مهم و مفید خواهد بود.
علاوه بر این در بیرون از محیط کار، برای داشتن حس شادی و سرزندگی بسیار مفید و موثر است. به این صورت که اگر شما در ابتدا نتوانید تشخیص دهید که چه کسی هستید و چگونه میتوانید احساسات خود را تحت کنترل درآورید نمیتوانید واقعا دیگران را درک و یا به آنها کمک کنید. همینطور، زمانی که شما از درک خودتان و احساستان عاجز هستید به احتمال قوی به رفتارهای منفی مثل اعتیاد به مواد مخدر و الکل گرایش پیدا میکنید چراکه توانایی رویارویی با مشکلات خود را نخواهید داشت.
قطعا متوجه شدهاید که آگاه بودن نسبت به حسی که در درون خود دارید و توانایی در توضیح دادن آن به دیگران چقدر متفاوت است. نکته مهم اینجاست که باید بدانید که توانایی و روش انتقال احساسات درونی خود به دیگران به اندازه توانایی درک درونی آنها اهمیت دارد.
برای کسب این مهارت می بایست از یکی از آشنایان خود که دارای هوش عاطفی بالایی است کمک بگیرید به این صورت که هنگام احساس ترس ، شادی، غم ، امیدواری، هیجان و یا هر احساس دیگر درباره حالات خود و شرایطی که مسبب اصلی احساسات شما است صحبت کنید. سپس از او بخواهید که هرآنچه از احساسات شما فهمیده را بازگو کند و ببینید که آیا گفتههای او با چیزی که شما حس می کنید یکسان است یا خیر.
شما میتوانید احساسات بسیاری از افراد را بدون اینکه آنها راجع به آن صحبتی بکنند، متوجه شوید. برای اینکار شما میبایست از روی نشانههایی که در تغییر حالات چهره و بدن اشخاص به وجود میآید نوع افکار و احساسات آنها را بفهمید. برای کسب مهارت در اینکار به طور مثال میتوانید هنگامی که در محیط بیرون قرار دارید به حرکات و چهره افراد مختلف دقت کنید و رفتارهای آنها را دنبال کنید تا متوجه حالات و احساسات آنها شوید.
برچسباخلاق و موفقیت
2020-01-18
2020-01-09
2019-03-03
مادر شاد : مادر یکی از بزرگترین نعمت های الهی است که وجود پرمهرش می …
بیشتر به هوش ها بپردازین مخصوصا هوش های گاردنر
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
“پارسی طب”، مجله سلامت جسم و روان، به صورت تخصصی در زمینه تشخیص صحیح بیماری ها و حفاظت از مردم در برابر انواع مختلف امراض رایج با استفاده از مشاوره پزشکی مکمل، گیاهان دارویی، درمان با طب سنتی و جایگزین فعالیت داشته و همچنین مرجع قابل اعتماد اخبار پزشکی و مقالات سلامت و درمانی می باشد.
نمایش جزئیات خبر / زمان مخابره خبر :1398/7/6 10:45:0 تعداد بازديد كنندگان خبر:1046
سواد عاطفی، یعنی برخورداری از این قدرت که از احساسات و عواطف خود به گونهای استفاده کنیم که قدرت شخصی ما را افزایش دهد و کیفیت زندگی ما، و مهم تر از آن، اطرافیان ما را بهبود ببخشد.
سواد عاطفی به ما کمک میکند تا احساسات و هیجانات را به نفع خود به کار گیریم و نگذاریم علیه ما وارد میدان شوند. سواد عاطفی روابط مبتنی بر عشق و دوستی را در میان مردم خلق میکند، همکاری و تعاون را ممکن میسازد، و موجب تسهیل جریان احساسات در جامعه میشود.چگونه سواد عاطفی داشته باشیم
اکثر مردم فکر میکنند که با آموزش سواد عاطفی، کنترل خود را بر زندگی شخصی و حرفهای از دست میدهند البته این ترس کمی قابل توجیه است زیرا برداشتن سدها و موانعی که مانع از جاری شدن احساسات میشوند میتواند ما را دچار دردسر کند، اما سواد عاطفی فقط به معنی رها کردن عواطف و احساسات نیست بلکه نکته مهم تر این است که یاد بگیریم احساسات خود را درک کنیم و آنها را کنترل و اداره کنیم.
عواطف و هیجانات یکی از بخشهای اساسی وجود انسان است، بدون آنها دارای حالتهای روانی نابهنجار خواهیم بود، با پذیرش و اداره احساسات خویش و شنیدن و پاسخگویی به عواطف دیگران قادر خواهیم بود قدرت شخصیمان را افزایش دهیم.
برخورداری از هوشیاری عاطفی بدین معناست که شما میدانید عواطف و هیجانات خودتان و دیگران حاوی چه چیزی هستند، چه قدرتی دارند و چه عواملی آنها را به وجود میآورند.
برخورداری از سواد عاطفی به این معناست که شما میدانید چگونه عواطف و احساسات خود را کنترل و اداره کنید، زیرا آنها را کاملا درک می کنید، با آموختن سواد عاطفی، یاد میگیرید احساسات خود را در زمان و مکان مناسب ابراز کنید و دیگران را تحت تاثیر قرار دهید.
از این طریق همچنین، همدلی و وحدت با دیگران را در خود تقویت میکنید و یاد میگیرید که در قبال تاثیر عواطف تان بر دیگران مسئول باشید.
با آموختن سواد عاطفی به خوبی با طعم و مزه و تاثیر عواطف آشنا میشوید، یاد خواهید گرفت پابهپای مهارتهای منطقی خود از مهارتهای عاطفی نیز بهره بگیرید و در روابط اجتماعی و فردی خود با دیگران در زمینه عشق، کار، روابط زناشویی، تدریس و غیره موفقتر عمل کنید.
نابهنجاری و بیسوادی عاطفی یعنی اینکه احساسات و عواطف، دشمن ما هستند، اما وقتی که از نظر عاطفی و هیجانی باسواد میشویم میتوانیم کاری کنیم که احساسات و عواطف با ما و دیگران دوست شوند و به جای آنکه علیه ما باشند به نفع ما وارد عمل شوند ما یاد میگیریم که در موقعیتهای دشوار عاطفی که اغلب منجر به جنگ و جدال، دروغ گویی، و بگو مگو میشود اوضاع را به خوبی کنترل کنیم و یاد میگیریم که از عواطف و هیجانات لذتبخش، امیدبخش و حاکی از عشق لذت ببریم.
متاسفانه همه ما دائماً از جانب مشکلات ساده زندگی روزمره در معرض خطر ضربههای روحی و عاطفی قرار داریم و اگر از راهگریزی به نام سواد عاطفی بیبهره باشیم آنگاه این دردهای عاطفی باعث میشوند که برای حفاظت از خود دوباره به بیحسی عاطفی پناه ببریم و هنگامی که در پشت این سپر عاطفی مخفی میشویم تماس ما با احساسات مان قطع میشود و از تجربه کردن آنها محروم میشویم و دیگر قادر نیستیم آنها را درک یا کنترل کنیم.
ما تشنه احساسات و عواطف هستیم و همه جا به دنبال تجربه کردن آنها هستیم آموزش سواد عاطفی روش مستقیم و موثری برای ارتباط مجدد با احساسات و عواطف و استفاده از قدرت آنها، به ویژه قدرت عشق است.
سواد عاطفی به ما کمک میکند که به خواسته بسیار مهم خود دست یابیم “ارتباط متقابل و سرشار از عشق و محبت با دیگران”
اشتباهات عاطفی و علل بروز آنها
خطا و اشتباه جزئی از زندگی همه ما است گاهی اوقات کسانی را که دوست داریم آزار میدهیم، به دوستان خود دروغ می گوییم، به کسانی که به ما اعتماد دارند نارو میزنیم، سعی میکنیم به دیگران کمک کنیم و وقتی که در این کار شکست میخوریم و آنها هم روی خوش نشان نمیدهند، آنگاه آنها را مورد آزار و اذیت قرار میدهیم هنگامی که مرتکب این اشتباهات میشویم به خطای خود پی میبریم، آنگاه یا خود را مورد سرزنش قرار میدهیم یا دیگران را، و یا به معذرت خواهی خشک و خالی میپردازیم.
اکثر اوقات آنچه انجام میدهیم ثمر چندانی به همراه ندارد بنابراین بهتر آن است که ببینیم چرا این اشتباهات را تکرار میکنیم و سپس به تصحیح رفتار خود بپردازیم.
نظریه بازیها و نمایشها، “اریک بر ” به ما کمک میکند تا بفهمیم چرا این اشتباهات عاطفی را مرتکب میشویم.
بازیهایی که مردم انجام میدهند
اگر به آدمهای اطراف خود دقیق شوید و گفتوگوی آنها را با دیگران مد نظر قرار دهید، مشاهده میکنید که بعضی از آنها رفتار نامطلوب ثابتی دارند و همواره آن را تکرار میکنند. مثلاً بعضی افراد هر نوع گفتوگویی را به مسخره میگیرند و سعی میکنند دیگری را دست بیندازند بعضیها عادت دارند که مخاطب خود را افسرده و نومید کنند عدهای هم هستند که دیگران را به ترس و وحشت میاندازند اکثر ما در موقع گفتوگو با دیگران دارای چنین الگوهایی هستیم و آن را بارها و بارها تکرار میکنیم این الگوهای تکراری بازی نامیده میشوند.
چنانچه به گفتوگوها و مکالماتی که مردم در طی آن به بازی میپردازند توجه کنیم، میبینیم برخی از آنها نتیجهای جز غم، خشم، ترس و دیگر احساسات منفی به بار نمیآورند اما بقیه گفتوگوهایی که بین مردم انجام میگیرد خیلی آرام پیش میرود و احساس خوبی در طرفین ایجاد میکند. این نوع گفتوگوها احتمالاً عاری از هر نوع بازی هستند.
به هر طریق مردم وقتی که به بازی میپردازند پیامهای منفی با یکدیگر رد و بدل میکنند، اما هنگامی که در گفتوگوهای خود با یکدیگر از بازی پرهیز میکنند پیامهای مثبت برای یکدیگر میفرستند برای مثال: بعضی افراد دوست دارند بازیهای افسرده کنندهای مثل “من را کتک بزن” انجام دهند، و عدهای دیگر عادت دارند بازیهای خشمآوری مثل “حالا گیرت آوردم، نامرد” و بعضیها هم به بازیهای خود ویرانگر همچون “الکلی” مبادرت میورزند.
اما چرا مردم چنین بازیهایی انجام میدهند، در این مورد نظریات مختلفی وجود دارد یکی از آنها این است که اشخاصی که به بازی دست میزنند سعی دارند پیامهای مثبت دریافت کنند ولی این عمل آنها نتیجه معکوس به همراه میآورد و تولید پیامهای منفی میکند.
مردم بازی میکنند چون آنها تشنه پیامهای عاطفی هستند و دلشان میخواهد آن را به هر قیمتی که شده دریافت کنند، حتی اگر همه چیزی که دریافت میکنند پیامهای بد و منفی باشد.
نمایشها: تصمیمهایی که بر زندگی ما حکم فرمایی میکنند
به رغم آنکه بازیها کوششهایی عبث و آزار دهنده برای دریافت پیامهای مثبت هستند اما هر بازی کامل به بازیگر آن چیزی پرداخت میکند و آن همانا چشماندازی از دنیایی است که وی انتخاب کرده تا خود را با آن سازگاری دهد این جهان بینی خاص، بازیگر را یاری میدهد تا زندگی خود را منسجم و قابل درک سازد، حتی اگر این جهان بینی منفی باشد.
برخی از این جهانبینیهای منفی عبارتند از: “آدمهای خوب همیشه کلاه سرشان میرود” یا “هرگز به زنها، مردها اعتماد نکن” یا “اگر با من باشی پشیمان میشوی”، چنین جهانبینیهایی به بازیگر این حس را که او این دنیا را به رغم بیارزش بودن آن، درك میکند.
انسانها در همان مراحل اولیه زندگی، راجع به توقعات و آرزوهای آتی خویش تصمیم میگیرند این تصمیمات در واقع طرح و نقشههای زندگی آنها را تشکیل میدهند.
هر بار که یک بازی را تا پایان پیش میبرد، احساس رضایت تلخ و شیرینی را دریافت میکند که “دستمزد نمایش” وی نامیده میشود این احساس به او میگوید که به رغم افتضاحی که به بار آورده است اکنون لااقل میداند که کیست و زندگیاش واقعاً چه معنایی دارد برخی از این نتیجهگیریهای منفی که به زندگی معنا میبخشد عبارت است از “همه از من متنفر هستند” یا “همیشه پاک باخته بودم”.
در پایان یک روز، حداقل چیزی که به خود میگوییم این است “می دانستم زندگی مثل یک جهنم است که آخرش هم مرگ است”، و در انتهای یک زندگی وحشتناک به خود میگوییم “آره درست همان طور که فکر میکردم، زندگی مثل یک جهنم بود و حالا دارم میمیرم”
بازیها هم مشابه همین کلی گوییها راجع به زندگی هستند و نوعی الگو محسوب میشوند بازیگر بازی “چرا تو نه؟ آره، اما” یک نقش افسرده کننده و تاثیرآور بر عهده دارد، بازیگر بازی “من را کتک بزن” نقش آدمی را به خود میگیرد که در زندگی همیشه قربانی بوده است، بازیگر بازی “عصبانی” نقش یک آدم ستمگر و ظالم را ایفا میکند، و بازیگر بازی “الکلی” نقش یک آدم خود ویرانگر و غمگین را اجرا میکند.
آن دسته از بازیها که در اوایل زندگی انتخاب میکنیم با عواطف ما سر و کار دارد اغلب ما در این زمینه دچار افراط و تفریط میشویم، یا با احساسات و عواطف خود قطع رابطه میکنیم و دائم در یک حالت بیحسی و کرختی فرو میرویم، یل افسار احساسات را رها میکنیم و همواره در طغیان و ناآرامی عاطفی غوطه میخوریم تصمیم میگیریم به هیچ کس و هیچ چیز دل نبندیم و به آدمی سرد و خشک تبدیل میشویم، یا تصمیم میگیریم که به همه کس و همه چیز عشق بورزیم و نومیدی را از خود دور کنیم قصد میکنیم که به هر قیمتی شده عصبانی نشویم و کاملاً منفعل میشویم، یا عزم میکنیم خشم خود را آزادانه ابراز میکنیم و تبدیل به آدمی تند خو و خشن میشویم.
اما هیچ کدام از این راهها به یک زندگی رضایتبخش و مبتنی بر سواد عاطفی ختم نمیشود بلکه برعکس، ما را به ورشکستگی عاطفی سوق میدهد. برای رهایی از این سرنوشت محتوم باید به الگوهای زندگی خود بنگریم همان الگوهایی که در اوایل زندگی و در رابطه با ماجرایی غم انگیز یا تجربهای تلخ اتخاذ شده است و ما را وادار میکند که در بازیهای مختلف ایفای نقش کنیم.
کارگری را تصور کنید که مرتب به او ایراد میگیرند و سرش فریاد میکشند یا زنی که بارها و بارها از طرف کسانی که او را دوست داشتهاند دمغ و ناراحت شده باشد اگر شما همیشه تاخیر داشته باشید، همیشه در شک و تردید باشید، همیشه چیزی را فراموش کنید، همیشه برای پوشاندن خطاهای خود دروغ بگویید، آنگاه این بدشانسیهای بیپایان به جزئی از برنامه زندگیتان تبدیل میشود.
فرضیههای زیادی در این مورد وجود دارد که سعی دارند توضیح دهند که چرا زندگیهای ما اینگونه به هم میریزد، چرا آنقدر افسرده و دلتنگ میشویم، چرا دیوانه میشویم، چرا معتاد میشویم، یا به اذیت و آزار دیگران میپردازیم اکثر این فرضیهها والدین را مورد سرزنش قرار میدهند و آنها را مسبب این نابهنجاریها میدانند برخی نیز ژن والدین را علت میدانند و این گرفتاریها را ارثی قلمداد میکنند.
همه این نظریه های روانشناسی به درجات مختلف در مورد مردم صادق است در مورد الکلیها، دیوانهها، و آدمهای افسرده، عامل ارث بیش از سایر عوامل موثر است.
برخی از ما از والدین خود یاد میگیریم که بد خلق، ریاکار ، یا عصبی باشیم، یا مثل دیوانهها رفتار کنیم و بالاخره عدهای از آدمها دوران کودکی سختی داشتهاند و همین امر آنها را به آدمهایی ترسو و مضطرب تبدیل میکند اما حتی اگر چیزی در ژنهای ما وجود داشته باشد که ما را وادار به چنین اعمالی کند، یا تجارب دوران کودکیمان ساختار روانی ما را به هم ریخته باشد، بازهم باید بدانید که زندگی ما از همین تجارب روزمرهای شکل میگیرد که بر اساس تصمیمات روزمره میگیریم چنانچه همین تصمیمات و رفتارهای روزمره خود را تغییر دهیم و اشتباهاتمان را تصحیح کنیم، بی شک زندگیمان تغییر خواهد کرد و دیگر اسیر الگوهای پیشین نخواهیم ماند.
هرگاه به اتکای روشنبینی خود، متن نمایشنامههایی را که از قبل برایمان نوشته شده است تغییر دهیم، بیشک الگوهای زندگیمان نیز تغییر خواهد کرد و مردم را با نگاه تازهتری خواهیم دید و به جای آزار دادن آنها، سعی میکنیم با آنها خوب باشیم این تصمیمی مبتنی بر سواد عاطفی است و اثر چشمگیری بر آدمهای اطراف و همچنین خود ما برجای میگذارد.
ناجی، آزار دهنده، قربانی
چگونه سواد عاطفی داشته باشیم
همه آدمها میتوانند با عوض کردن فکر و اندیشه خود و عمل کردن به شیوهای نو و خلاقانه، خود را تغییر دهند.
نخستین گام برای تغییر الگوهای رفتاری خود این است که سعی کنیم 3 نقش مخربی را که مردم در بازیهای خود ایفا میکنند درک کنیم، این نقشها عبارتند از، ناجی، آزار دهنده و قربانی، این نقشها در همه بازیها رایج هستند وقتی که ما بر پایه یک الگوی قدیمی عمل میکنیم، در قالب یکی از این 3 نقش فرو میرویم.
ناجیها افرادی هستند که برای دیگران دلسوزی میکنند، به جای دیگران تصمیم میگیرند و نمیگذارند آنها راه خود را پیدا کنند، و خلاصه مشکلات دیگران را تخفیف میبخشند.
آزار دهنده ها دیگران را مورد انتقاد قرار می دهند، برای آنها موعظه می کنند، و آنها را مجازات می کنند.
قربانیها قادر به تصمیمگیری نیستند، و اجازه میدهند تا دیگران برای زندگیشان تعیین و تکلیف کنند و آنها را مورد مراقبت قرار دهند.
چرا ما این نقشها را در زندگی بازی میکنیم؟ چون ما یاد گرفتهایم از طریق این نقشها، مهر و محبت دیگران را به خود جلب کنیم، و همچنین به این خاطر که این نقشها به زندگی ما معنا میبخشد این موضوع جالب است و در عین حال واقعیت دارد که هیچ کس فقط به یک نقش اکتفا نمیکند و در وضعیتهای گوناگون نقش عوض میکند.
البته گفتههای فوق به این معنا نیست که این روشهای رفتاری همیشه بار منفی دارند رسیدگی و توجه به دیگران کار پسندیدهای است یا اینکه وقتی از مردم میخواهیم مواظب خودشان باشند عمل خوبی است همچنین منطقی است که در مواقع گرفتاری از دیگران کمک بهخواهیم اما وقتی که هر یک از 3 روش فوق تبدیل به نوعی تعصب شود که نباید بر خلاف آن عمل کرد، آنگاه جنبه غیر سازنده و زیانبار پیدا میکند.
اما چگونه میتوان الگوهای قدیمی رفتاری را کنار گذاشت، بازیها را متوقف کرد، و زندگی شاد، طبیعی و سالم را جایگزین آن کرد؟ پاسخ این است که باید نقشهای ناجی، آزار دهنده و قربانی را به دست فراموشی بسپارید البته باید توجه داشته باشید که وقتی کسی میخواهد از بازی کردن دست بردارد معمولاً فقط نقش خود را عوض میکند مثلاً قربانی در بازی الکلی ممکن است فکر کند که وقتی از نقش قربانی در آمده و به نقش ناجی یا آزار دهنده فرو میرود از بازی دست برداشته است اما این درست نیست او همچنان به بازی مشغول است و فقط نقش خود را عوض کرده است.
برن اعتقاد داشت اکثر آدمها فطرتاً خوب هستند و با کمی بخت و اقبال میتوانند از لحاظ ذهنی زندگی سالم و شادی داشته باشند برای تحقق این گفته مشهور که “من آدم خوبی هستم، تو هم آدم خوبی هستی” باید تغیرات اساسی صورت بگیرد در این رابطه لازم است که هر فرد “بذر خوبی” را در وجود خود بیابد و آن را در وجود دیگران نیز تشخص دهد.
برای یافتن بذر خوبی در وجود خویش هیچ راهی بهتر از آن نیست که از این لحظه به بعد به گونه دیگری عمل کنیم، یعنی در عین حال که به دیگران عشق میورزیم و به آنها توجه داریم، خود را نیز دوست داشته باشیم و از خود مراقبت کنیم به عبارت دیگر، نه ناجی باشیم، نه آزار دهنده و نه قربانی و بهترین روش برای آنکه اشتباهات گذشته خود را فراموش نکنیم آن است که از ته قلب عذرخواهی کنیم.
سخن آخر:
انسانها به مهر و محبت و نوازش احتیاج دارند آنها تشنه عشقاند همه آدمها نیازمندان هستند که به دیگران عشق بورزند و از جانب آنها مورد مهر و محبت قرار گیرند.
آنها همانگونه که در موقع عطش شدید به سوی آب هجوم میبرند برای ارضای نیازهای عاطفی خود به یکدیگر روی میآورند.
هنگامی که مهر و محبت و عشق در دسترس آنها نباشد، آنگاه به بازیهای عاطفی روی میآورند اما متاسفانه مهر و محبتی که از راه این بازیها نصیبشان میشود عمدتاً تلخ و ناخوشایند است و اثرات زیانبار به همراه دارد.
کسانی که مهر و محبت مورد نیاز خود را از این راه به دست میآورند همه عمرشان را در چرخه این بازیها سپری میکنند.#
تهیه و تنظیم : زینب احمدیپور نفوتی، كارشناس اجتماعي کلانتری مرکزی فرماندهي انتظامي صومعهسرا
مشاهده خبر ارسال شده بعد
سواد عاطفی و عشق
فهرست اخبار مرتبط
هیچ خبر مرتبطی وجود ندارد…
کارگاه روانشناسی سواد عاطفی به توانایی بیان وضعیت عاطفی فرد و برقراری ارتباط احساسات اشاره دارد. بنابراین فرد با سواد عاطفی به خوبی توسعه یافته قادر به تشخیص و پاسخگویی به وضعیت های عاطفی دیگران است. این یک ویژگی بارز روابط سالم تلقی می شود. باید به کودکان آموزش داده شود تا احساسات خود را شناسایی و تنظیم کنند. فقدان سواد عاطفی می تواند همه چیز را از نگرش دانش آموز نسبت به مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی خود تحت تأثیر قرار دهد.
معنی سنتی “سواد” چیست؟ کلمه “سواد” که به معنای سنتی به کار رفته است نشانگر توانایی خواندن و نوشتن در سطح مشخصی از مهارت است. این شامل توانایی تشخیص، تفسیر و ایجاد حروف، کلمات و جملات متناسب با سن است. این به معنای درونی کردن دادن و گرفتن ارتباطات انسانی و اصوات و ریتم های یک زبان خاص است. این به معنای داشتن درک اساسی از «قوانین» زبان نوشتاری، کلامی و تصویری است. بنابراین چگونه می توان سواد اجتماعی و عاطفی را تعریف کرد؟
اما “سواد عاطفی” به چه معنی است؟ با استفاده از تعریف “سواد” در بالا، این به معنای مهارت خاصی در “خواندن” احساسات است. کارگاه روانشناسی سواد عاطفی به شناخت و تفسیر احساسات خودمان و دیگران، در سطح مناسب برای تمامی سنین کمک می کند. این به معنی یادگیری در مورد ریتم عواطف است. به عبارت دیگر، یادگیری برخی مهارت ها برای حرکت در فراز و نشیب احساسات هنگام بازی در درون خود توسط کارگاه روانشناسی سواد عاطفی انجام می گیرد. این در مورد یادگیری برای مدیریت قدرتمند آنچه ما می خواهیم و نمی خواهیم، و مذاکره با دیگران است که در برابر نیازها و خواسته های آن ها مقابله می کنیم.
به همین ترتیب، “سواد اجتماعی” به معنای سطح مهارت در ایجاد روابط محترمانه است. این به معنای یادگیری در مورد دادن و تعامل با دیگران است. این شامل لذت بخش و گاهی دردناک برای به اشتراک گذاری با دیگران و اجازه می دهد آن ها “برای ما” واقعی باشند فراتر از کلیشه ها و برچسب ها و فراتر از آن صرفاً ابزاری برای برآورده کردن نیازهای خودمان هستند. واضح است که سواد اجتماعی و عاطفی می توانند در طول زندگی ما ساخته شوند. شاید یکی از ویژگی های برجسته ماندن در قلب و نشاط و جوانی حتی در سن و سال بودن، شجاعت و فروتنی برای ماندن در فضای یادگیری مداوم درباره احساسات و روابط باشد، دانستن این نوع سواد هرگز انجام نمی شود و غبارآلود می شود. اما مخصوصاً برای والدین و سال های ابتدایی، مربیان با داشتن برخی ابزارها برای ساختن سواد اجتماعی و عاطفی با فرزندان خردسال می توانند به پایه و اساس مقاومت کمک کنند. ویژگی ها و مهارت هایی که تا آخر عمر در خدمت آن ها و دیگران خواهد بود. تمامی این ها با گارگاه روانشناسی سواد عاطفی در کلینیک پیروزی ممکن خواهد بود. شما می توانید دانش کافی را درباره سواد عاطفی کسب کنید.چگونه سواد عاطفی داشته باشیم
کارگاه روانشناسی سواد عاطفی در کلینیک پیروزی به شما می آموزد:
زندگی هدفمند یعنی هر روز صبح با هیجان از خواب بیدار شوید و زندگی خود را در روز به بهترین وجه ممکن آغاز کرده و شب از نتایج کارهایتان خوشنود باشید. شما عزیزان در کارگاه روانشناسی سواد عاطفی می آموزید که چگونه رابطه ایی هدفمند و رضایت بخش داشته باشید. با ما همراه باشید.
برخی از کودکان به طور غریزی با احساسات و عواطف خود مطابقت دارند و آماده خواهند بود تا راحت تر با موقعیت های جدید و متفاوت افراد کنار بیایند. دیگران ممکن است کمی بیشتر به کمک نیاز داشته باشند. همه کودکان باید سواد عاطفی خود را پرورش داده، پشتیبانی و تشویق شوند بنابراین با “صحبت کردن و آموزش” فرزند خود را به توانایی بیان احساساتشان برسانید تا با موفقیت در دنیای پر از احساسات رشد کنند. این کار با کارگاه روانشناسی سواد عاطفی ممکن است. برای شرکت در کارگاه روانشناسی سواد عاطفی کلینیک پیروزی می تواند با تماس از طریق شماره های درج شده با کارشناسان ما ارتباط برقرار نموده و از زمان برگزاری کارگاه روانشناسی سواد عاطفی مطلع شوید.
عوامل موثر بر کیفیت زندگی شامل :
1. رضایت فردی
2. عوامل محیط فیزیکی
3. عوامل محیط اجتماعی
4. عوامل اقتصادی اجتماعی
5. عوامل فرهنگی
6. عوامل وضعیت سلامتی
7. عوامل شخصیتی
8. عوامل استقلال فردی
در کارگاه روانشناسی سواد عاطفی به بررسی الگوهای رفتاری برای انتخاب شریک زندگی پرداخته می شود. این الگوها عبارتند از:
– آیا شریک زندگی شما جلوی پیشرفتتان را نمی گیرد؟
– سبک زندگی یک پارتنر خوب به سبک زندگی شما نزدیک است؟
– پارتنر شما تلاش نمی کند تا شما را تغییر دهد.
– شریک زندگیتان به حرف های شما گوش می دهد
– یک پارتنر خوب تعادل دارد
– شریک زندگی شما حد و مرز های شما را رعایت می کند.
این تکنیک ها به شما کمک خواهند کرد تا بتوانید مسائل زیر برا برطرف نمایید.
1. مسائل بهداشت روان
2. مدیریت وقایع استرس زا در زندگی
3. برخورد با پیامدهای طلاق
4. مقابله با از دست دادن یک دوست عزیز
5. از دست دادن شغل
6. استرس مربوط به تشخیص سرطان
7. مشکلات مرتبط با بیماری های قلبی
8. استرس شغلی
9. مشکلات خانوادگی
10. مشکلات مالی
11. مشکلات در روابط
12. مقابله با عوامل استرس زا در زندگی روزمره
13. مسائل اساسی روانشناختی و عاطفی
چگونه سواد عاطفی داشته باشیم
14. مشکلات ناشی از بیماری پزشکی
15. مسائل بهداشت روان ناشی از عوامل استرس زا در زندگی
16. مسائل مربوط به اضطراب
17. مشکلات مربوط به خود آزاری
18. اگر در کار یا خانه خود احساس ناراحتی کنید
19. برای مدیریت علائم خاص افسردگی
20. برای برطرف کردن مشکلات خاص در زندگی
مدرس کارگاه روانشناسی عاطفی: محمد پیروزی
می توان گفت که سواد عاطفی سفر قهرمانانه ای از شهری به شهر دیگر است. مسافتی بسیار کوتاه که از نظر مغز اندازه گیری می شود اما یك سفر مادام العمر از نظر توسعه کنترل ضربه، ایجاد روابط احترام آمیز، توسعه اصول و ارزش های ما و رسیدن به پتانسیل های کامل ما به عنوان انسان از نظر عاطفی، اجتماعی و معنوی است. در حالی که رشد سواد عاطفی یک یادگیری مادام العمر است، هنگامی که یادگیری شگفت انگیز در حال وقوع است و رشد مغز در اوج خود است، پایه های اصلی در کودکی که توسط یونسکو به معنای تولد هشت سالگی تعریف شده است، گذاشته شده است. کودکان خردسال بسیار تحت تأثیر مردم و محیط اطراف خود هستند. سال های اولیه زمانی است که کلیشه های مربوط به جنسیت و طبقه گذاشته می شود. کودکان شروع به درونی کردن مفاهیم در مورد پتانسیل، نقش و مکان زندگی خود و دیگران می کنند. آن ها دینامیک قدرت را تنظیم می کنند و زبان، رفتارها و رفتارهای افراد قابل توجه پیرامون خود را آینه می کنند. با راهنمایی بزرگسالان دلسوز توسط کارگاه روانشناسی سواد عاطفی کودکان می توانند فرهنگ واژگان را برای شناخت و صحبت در مورد احساسات و سیگنال های بدن شروع کنند.
مهارت سواد عاطفی برای توسعه نیاز به تعامل متقابل چهره به چهره دارد. در دنیای دیجیتالی ما، جایی که ما دائماً درگیر تعامل یک طرفه از طریق فناوری هستیم. باید به کودکان فرصت دهیم تا در تعامل معنا دار و دو طرفه چهره به چهره با دیگران شرکت کنند که این بخش بزرگی از توسعه مهارت سواد عاطفی است.
انتظارات ما از پسران و دختران متفاوت است. به دلیل هنجارهای جنسیتی اجتماعی ما این عقیده وجود دارد که پسران و آقایان نباید احساسات خود را ابراز کنند زیرا این امر باعث می شود آن ها بیش از حد زنانه، کمتر مردانه یا ضعیف باشند. مطابق با این عقیده، ما تمایل داریم بیشتر در مورد تجربیات عاطفی با دختران صحبت کنیم تا با پسران. در نتیجه، دختران تمایل به تنظیم بهتر دارند.
فناوری می تواند بخشی از مشکل باشد. هنگامی که ما در تلفن های همراه یا رایانه های لوحی خود هستیم و یا در حال تماشای تلویزیون هستیم، ما نیاز به تعامل واقعی با فرزندان و شریک زندگیمان داریم. این همیشه مقصر فن آوری نیست. و می توان با شرکت در کارگاه روانشناسی سواد عاطفی تمامی این مشکلات را بر طرف نمود. کلینیک پیروزی با برگزاری کارگاه های روانشناسی از جمله کارگاه روانشناسی سواد عاطفی می تواند به شما عزیزان در تمامی مراحل زندگی کمک کرده و شما را در تمامی زمینه ها یاری نماید.
“برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد کارگاه های روانشناسی، با مشاوران کلینیک با شماره های زیر تماس بگیرید.“02177410792 ، 02177431649 ، 02177431523 ، 09203855016
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
02177410792 02177431649 02177431523 09203855016
شعبه اول: تهران، خیابان پیروزی، ابتداي بلوار ابوذر، پلاک 18/20، طبقه 3 – واحد 7
شماره های تماس:
02177410792 02177431649 02177431523 09203855016
شعبه دوم: تهران، سعادت آباد، علامه شمالی، خیابان ۱۶ شرقی پلاک ۳۸ واحد۱/۲
شماره تماس:
02126456903
شنبه – جمعه: 9.00 – 21.00
همکاری با کلینیک پیروزی
شبکه های اجتماعی
قوانین سایت | سیاست حفظ حریم خصوصی
سواد رابطه عاطفی که به آن سواد رابطه ، مدیریت رابطه عاطفی و یا سواد رابطه عاشقانه نیز گفته می شود، به مجموعه دانش های ضروری برای داشتن یک رابطه عاطفی سالم و مناسب گفته می شود.
سواد رابطه عاطفی ، مجموعه ای از دانش ها و آگاهی های ضروری در خصوص یک رابطه عاطفی می باشد. به بیانی دیگر، سواد رابطه عاطفی همه آن چیزی است که در خصوص انتخاب سالم، مدیریت سالم رابطه و همینطور چگونگی پایان دادن به یک رابطه عاطفی سمی باید بدانیم.
واقعیت این است که مدیریت رابطه عاطفی اصلاً کار آسانی نیست و از آنجایی که اغلب ما سواد رابطه نداریم ، به طور مکرر درگیر انتخاب های اشتباه می شویم. این موضوع سبب ایجاد زخم های عمیق درونی و ترس از صمیمیت می شود. سواد رابطه عاطفی پیش نیاز یک ارتباط موفق است. در واقع همانگونه که برای داشتن یک رانندگی ایمن در یک مسیر مناسب، نیاز به سواد و دانش لازم را داریم، در خصوص رابطه عاطفی و عاشقانه نیز، نیازمند سواد رابطه عاطفی هستیم.
اگر نگاهی به روابط گذشته خود و یا اطرافیانمان داشته باشیم، آشفتگی و زخم های عمیقی را می بینیم که با داشتن سواد رابطه عاشقانه هرگز رخ نمی دهد. این موضوع نشانگر اهمیت و ارزش سواد رابطه عاطفی است.
سواد رابطه عاشقانه ، مجموعه دانشی است که از پیش از رابطه عاطفی تا پایان آن را شامل می شود. به طور کلی سرفصل های این آموزش شامل موارد زیر است:چگونه سواد عاطفی داشته باشیم
احتمالاً شما نیاز به یادگیری سواد رابطه عاطفی دارید. حتی اگر چند مورد از موارد بالا هم در مورد شما صادق است، احتمالاً از روابط گذشته خود آسیب دیده اید و یا در حال حاضر آسیب می بینید. همچنین ممکن است در آینده نیز با مشکلات جدی در روابط خود روبرو شوید.
افرادی که در حال حاضر دارای رابطه عاطفی سالم و مناسبی هستند، نیازی به تهیه دوره ندارند. به این عزیزان پیشنهاد می شود ازسایر بسته های آموزشی سایت استفاده کنند. همچنین عزیزانی که فکر می کنند همه چیز را می دانند و خودشان هیچ ایرادی ندارند، مناسب دوره مدیریت رابطه عاطفی نیستند. این دوره آموزش محور است و ما معتقدیم که برای داشتن روابط موفق، نیاز به آموزش سواد رابطه عاطفی است.
ما متعهد می شویم که در هر زمان محتوای مناسبی پیدا کنیم، آن را به رایگان در پنل کاربری شما قرار داده و دانش خودمان و شما را به روز کنیم. همچنین این دوره دارای پرسش و پاسخ است، بنابراین اگر پسشی در خصوص مطالب مطرح شده دارید می توانید در قسمت نظرات همین صفحه درج کنید تا به پرسش شما پاسخ داده شود. هر از چند گاهی پرسش های مشترک را نیز به صورت پاسخ صوتی گردآوری می کنیم و در پنل کاربریتان قرار می دهیم.
شما به دو طریق می توانید بسته آموزشی سواد رابطه عاطفی ( مدیریت رابطه عاطفی ) را خریداری کنید. شیوه راحت تر هم برای شما و هم برای ما این است که ابتدا در سایت ثبت نام کنید و سپس از همین صفحه محصول را دریافت کنید.
اما اگر به هر دلیلی این شیوه برای شما امکان پذیر نبود، می توانید وجه مشخص شده را به شماره کارت 5022291088262595 واریز کرده و سند پرداختی را به شماره 09128490944 واتساپ کنید
افراد خارج از ایران می توانند برای تهیه آموزش، در واتساپ به شماره 09128490944 پیام دهند تا همکاران پذیرش راهنمایی های بعدی را ارائه کنند.
ما به آنچه آموزش می دهیم و کیفیت کارمان ایمان داریم. اما به هر دلیلی اگر احساس کردید که هزینه پرداخت شده، ارزشش را نداشت، وجه شما در کمتر از بیست و چهار ساعت به شماره کارتتان واریز می شود. در نظر داشته باشید که این موضوع تنها با تشخیص خودتان انجام می شود و چالشی در کار نخواهد بود! پس از واریز شدن هزینه پرداختی به کارت بانکی شما، همکاران پذیرش با شما تماس گرفته و از راهنمایی ها و پیشنهاداتتان برای بهبود کیفیت دوره استفاده خواهند کرد.
بسته غیرحضوری انتخاب موفق ازدواج سالم، صفر تا صد آنچه در خصوص ازدواج باید بدانید!
سلام. من بسته رو تهیه کردم منتها نمیتونم دانلودش کنم. باید چیکار کنم؟
سلام. ابتدا لازم است در سایت ثبت نام کنید و بعد خرید محصول کنید. سپس علامت قفل و دایره کنارش به رنگ سبز در می آید. وقتی بر روی آن کلیک می کنید، می توانید فایل را گوش کنید. اگر خواستید می توانید با کلیک بر روی آخرین گزینه، کل فایل ها را در قالب فایل زیپ و به صورت MP3 دانلود کنید. بازم مشکلی بود به شماره 09128490944 ، مسئول IT در واتساپ پیام بدید.
سلام خیلی ممنون مثل همیشه آموختم. تمام رفتارهایی که گفتید در یک رابطه نباید انجام بشه رو من داشتم. یک خسته نباشید بگم به خودم بابت این همه سوتییییی
🙂 به خودتون افتخار کنید که در پی آموختن هستید. در روزگاری که خیلی ها به آموختن خود اهمیت نمی دهند. سوتی ها هم با تکرار و تمرین رفع می شود.
سلام دکتر جان عالی بود. کاشکی زودتر این چیزها به گوشم میخورد خیلی سر رابطه عاطفی تاوان دادم. تازه با سی و سه سال سن بخوای یاد بگیری چجوری انتخاب کنی و کی رو انتخاب کنی دیره 🙁
سی و سه سال خیلی هم دیر نیستا! زود خودتون رو نبازید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
دیدگاه شما *
نام *
ایمیل *
181,000 تومان
موسس و مدیریت انستیتو روانشناسی و مشاوره روانساز، نویسنده و مجری دوره های خودشناسی و بهبود روابط، درمانگر