تغییر حالت روز و شب
شرکت تحقیقاتی پارسی طب
2017-01-04
بیماری های روانی و روانشناسی, هوش و حافظه
۱ دیدگاه
8,028 بازدید
هوش عاطفی (Emotional Intelligence) در حقیقت، توانایی درک و همراهی احساسات، عواطف و نیازهای روحی خود و دیگران است. علاوه بر این، شامل توانایی مدیریت اضطراب،استرس، تنش و بحرانهای روحی نیز میشود. افرادی که دارای میزان بالایی از این قوه هستند، میتوانند احساسات خود را به خوبی تحت کنترل قرار دهند و به دیگران در مدیریت عواطف و هیجانات خود کمک کنند.
در این مقاله به بررسی دقیق و جزئی تمام ابعاد، انواع و کیفیت آن خواهیم پرداخت.
چگونه سواد عاطفی خود را تقویت کنیم
محتوای مقاله (با استفاده از این لیست به موضوع مورد نظر دسترسی سریعتر دارید)
هوش فردی شامل توانایی درک هر فرد نسبت به احساسات درونی خود و توانایی مدیریت آنها، به این معنا که شخص با اعتماد به نفس لازم بتواند کنترل بالایی نسبت به نیازهای عاطفی خود، به صورت شخصی و اجتماعی داشته باشد.
دارا بودن این چهار مهارت نیاز به تمرکز و تمرین برای کسب دارد و در صورت بالا بردن این مهارتها در خود، شخص میتواند در مراحل و مسائل مختلف اجتماعی به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند. به این صورت که اگر دقت کنید میبینید که بالا بردن هوش عاطفی به دلایل زیادی اهمیت دارد. به طور مثال برای شغل شما به شدت مورد نیاز است چون باعث میشود وظیفهای که به شما محول شده است را تا اتمام کامل کنار نگذارید. این هوش به شما اجازه میدهد که هدفمند باشید و حتی توانایی رهبری و انگیزه دادن به افراد دیگر را پیدا کنید. همچنین داشتن این خصوصیت به این معنا است که شما توانایی فهم طرف مقابل را دارید که این مسئله در قسمت خدمات به مشتریان، بسیار مهم و مفید خواهد بود.
علاوه بر این در بیرون از محیط کار، برای داشتن حس شادی و سرزندگی بسیار مفید و موثر است. به این صورت که اگر شما در ابتدا نتوانید تشخیص دهید که چه کسی هستید و چگونه میتوانید احساسات خود را تحت کنترل درآورید نمیتوانید واقعا دیگران را درک و یا به آنها کمک کنید. همینطور، زمانی که شما از درک خودتان و احساستان عاجز هستید به احتمال قوی به رفتارهای منفی مثل اعتیاد به مواد مخدر و الکل گرایش پیدا میکنید چراکه توانایی رویارویی با مشکلات خود را نخواهید داشت.
قطعا متوجه شدهاید که آگاه بودن نسبت به حسی که در درون خود دارید و توانایی در توضیح دادن آن به دیگران چقدر متفاوت است. نکته مهم اینجاست که باید بدانید که توانایی و روش انتقال احساسات درونی خود به دیگران به اندازه توانایی درک درونی آنها اهمیت دارد.
برای کسب این مهارت می بایست از یکی از آشنایان خود که دارای هوش عاطفی بالایی است کمک بگیرید به این صورت که هنگام احساس ترس ، شادی، غم ، امیدواری، هیجان و یا هر احساس دیگر درباره حالات خود و شرایطی که مسبب اصلی احساسات شما است صحبت کنید. سپس از او بخواهید که هرآنچه از احساسات شما فهمیده را بازگو کند و ببینید که آیا گفتههای او با چیزی که شما حس می کنید یکسان است یا خیر.
شما میتوانید احساسات بسیاری از افراد را بدون اینکه آنها راجع به آن صحبتی بکنند، متوجه شوید. برای اینکار شما میبایست از روی نشانههایی که در تغییر حالات چهره و بدن اشخاص به وجود میآید نوع افکار و احساسات آنها را بفهمید. برای کسب مهارت در اینکار به طور مثال میتوانید هنگامی که در محیط بیرون قرار دارید به حرکات و چهره افراد مختلف دقت کنید و رفتارهای آنها را دنبال کنید تا متوجه حالات و احساسات آنها شوید.
برچسباخلاق و موفقیت
2020-01-18
2020-01-09
2019-03-03
مادر شاد : مادر یکی از بزرگترین نعمت های الهی است که وجود پرمهرش می …
بیشتر به هوش ها بپردازین مخصوصا هوش های گاردنر
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
“پارسی طب”، مجله سلامت جسم و روان، به صورت تخصصی در زمینه تشخیص صحیح بیماری ها و حفاظت از مردم در برابر انواع مختلف امراض رایج با استفاده از مشاوره پزشکی مکمل، گیاهان دارویی، درمان با طب سنتی و جایگزین فعالیت داشته و همچنین مرجع قابل اعتماد اخبار پزشکی و مقالات سلامت و درمانی می باشد.
تغییر حالت روز و شب
شرکت تحقیقاتی پارسی طب
2017-01-04
بیماری های روانی و روانشناسی, هوش و حافظه
۱ دیدگاه
8,029 بازدید
هوش عاطفی (Emotional Intelligence) در حقیقت، توانایی درک و همراهی احساسات، عواطف و نیازهای روحی خود و دیگران است. علاوه بر این، شامل توانایی مدیریت اضطراب،استرس، تنش و بحرانهای روحی نیز میشود. افرادی که دارای میزان بالایی از این قوه هستند، میتوانند احساسات خود را به خوبی تحت کنترل قرار دهند و به دیگران در مدیریت عواطف و هیجانات خود کمک کنند.
در این مقاله به بررسی دقیق و جزئی تمام ابعاد، انواع و کیفیت آن خواهیم پرداخت.
چگونه سواد عاطفی خود را تقویت کنیم
محتوای مقاله (با استفاده از این لیست به موضوع مورد نظر دسترسی سریعتر دارید)
هوش فردی شامل توانایی درک هر فرد نسبت به احساسات درونی خود و توانایی مدیریت آنها، به این معنا که شخص با اعتماد به نفس لازم بتواند کنترل بالایی نسبت به نیازهای عاطفی خود، به صورت شخصی و اجتماعی داشته باشد.
دارا بودن این چهار مهارت نیاز به تمرکز و تمرین برای کسب دارد و در صورت بالا بردن این مهارتها در خود، شخص میتواند در مراحل و مسائل مختلف اجتماعی به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند. به این صورت که اگر دقت کنید میبینید که بالا بردن هوش عاطفی به دلایل زیادی اهمیت دارد. به طور مثال برای شغل شما به شدت مورد نیاز است چون باعث میشود وظیفهای که به شما محول شده است را تا اتمام کامل کنار نگذارید. این هوش به شما اجازه میدهد که هدفمند باشید و حتی توانایی رهبری و انگیزه دادن به افراد دیگر را پیدا کنید. همچنین داشتن این خصوصیت به این معنا است که شما توانایی فهم طرف مقابل را دارید که این مسئله در قسمت خدمات به مشتریان، بسیار مهم و مفید خواهد بود.
علاوه بر این در بیرون از محیط کار، برای داشتن حس شادی و سرزندگی بسیار مفید و موثر است. به این صورت که اگر شما در ابتدا نتوانید تشخیص دهید که چه کسی هستید و چگونه میتوانید احساسات خود را تحت کنترل درآورید نمیتوانید واقعا دیگران را درک و یا به آنها کمک کنید. همینطور، زمانی که شما از درک خودتان و احساستان عاجز هستید به احتمال قوی به رفتارهای منفی مثل اعتیاد به مواد مخدر و الکل گرایش پیدا میکنید چراکه توانایی رویارویی با مشکلات خود را نخواهید داشت.
قطعا متوجه شدهاید که آگاه بودن نسبت به حسی که در درون خود دارید و توانایی در توضیح دادن آن به دیگران چقدر متفاوت است. نکته مهم اینجاست که باید بدانید که توانایی و روش انتقال احساسات درونی خود به دیگران به اندازه توانایی درک درونی آنها اهمیت دارد.
برای کسب این مهارت می بایست از یکی از آشنایان خود که دارای هوش عاطفی بالایی است کمک بگیرید به این صورت که هنگام احساس ترس ، شادی، غم ، امیدواری، هیجان و یا هر احساس دیگر درباره حالات خود و شرایطی که مسبب اصلی احساسات شما است صحبت کنید. سپس از او بخواهید که هرآنچه از احساسات شما فهمیده را بازگو کند و ببینید که آیا گفتههای او با چیزی که شما حس می کنید یکسان است یا خیر.
شما میتوانید احساسات بسیاری از افراد را بدون اینکه آنها راجع به آن صحبتی بکنند، متوجه شوید. برای اینکار شما میبایست از روی نشانههایی که در تغییر حالات چهره و بدن اشخاص به وجود میآید نوع افکار و احساسات آنها را بفهمید. برای کسب مهارت در اینکار به طور مثال میتوانید هنگامی که در محیط بیرون قرار دارید به حرکات و چهره افراد مختلف دقت کنید و رفتارهای آنها را دنبال کنید تا متوجه حالات و احساسات آنها شوید.
برچسباخلاق و موفقیت
2020-01-18
2020-01-09
2019-03-03
مادر شاد : مادر یکی از بزرگترین نعمت های الهی است که وجود پرمهرش می …
بیشتر به هوش ها بپردازین مخصوصا هوش های گاردنر
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
“پارسی طب”، مجله سلامت جسم و روان، به صورت تخصصی در زمینه تشخیص صحیح بیماری ها و حفاظت از مردم در برابر انواع مختلف امراض رایج با استفاده از مشاوره پزشکی مکمل، گیاهان دارویی، درمان با طب سنتی و جایگزین فعالیت داشته و همچنین مرجع قابل اعتماد اخبار پزشکی و مقالات سلامت و درمانی می باشد.
تغییر حالت روز و شب
شرکت تحقیقاتی پارسی طب
2017-01-04
بیماری های روانی و روانشناسی, هوش و حافظه
۱ دیدگاه
8,030 بازدید
هوش عاطفی (Emotional Intelligence) در حقیقت، توانایی درک و همراهی احساسات، عواطف و نیازهای روحی خود و دیگران است. علاوه بر این، شامل توانایی مدیریت اضطراب،استرس، تنش و بحرانهای روحی نیز میشود. افرادی که دارای میزان بالایی از این قوه هستند، میتوانند احساسات خود را به خوبی تحت کنترل قرار دهند و به دیگران در مدیریت عواطف و هیجانات خود کمک کنند.
در این مقاله به بررسی دقیق و جزئی تمام ابعاد، انواع و کیفیت آن خواهیم پرداخت.
چگونه سواد عاطفی خود را تقویت کنیم
محتوای مقاله (با استفاده از این لیست به موضوع مورد نظر دسترسی سریعتر دارید)
هوش فردی شامل توانایی درک هر فرد نسبت به احساسات درونی خود و توانایی مدیریت آنها، به این معنا که شخص با اعتماد به نفس لازم بتواند کنترل بالایی نسبت به نیازهای عاطفی خود، به صورت شخصی و اجتماعی داشته باشد.
دارا بودن این چهار مهارت نیاز به تمرکز و تمرین برای کسب دارد و در صورت بالا بردن این مهارتها در خود، شخص میتواند در مراحل و مسائل مختلف اجتماعی به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند. به این صورت که اگر دقت کنید میبینید که بالا بردن هوش عاطفی به دلایل زیادی اهمیت دارد. به طور مثال برای شغل شما به شدت مورد نیاز است چون باعث میشود وظیفهای که به شما محول شده است را تا اتمام کامل کنار نگذارید. این هوش به شما اجازه میدهد که هدفمند باشید و حتی توانایی رهبری و انگیزه دادن به افراد دیگر را پیدا کنید. همچنین داشتن این خصوصیت به این معنا است که شما توانایی فهم طرف مقابل را دارید که این مسئله در قسمت خدمات به مشتریان، بسیار مهم و مفید خواهد بود.
علاوه بر این در بیرون از محیط کار، برای داشتن حس شادی و سرزندگی بسیار مفید و موثر است. به این صورت که اگر شما در ابتدا نتوانید تشخیص دهید که چه کسی هستید و چگونه میتوانید احساسات خود را تحت کنترل درآورید نمیتوانید واقعا دیگران را درک و یا به آنها کمک کنید. همینطور، زمانی که شما از درک خودتان و احساستان عاجز هستید به احتمال قوی به رفتارهای منفی مثل اعتیاد به مواد مخدر و الکل گرایش پیدا میکنید چراکه توانایی رویارویی با مشکلات خود را نخواهید داشت.
قطعا متوجه شدهاید که آگاه بودن نسبت به حسی که در درون خود دارید و توانایی در توضیح دادن آن به دیگران چقدر متفاوت است. نکته مهم اینجاست که باید بدانید که توانایی و روش انتقال احساسات درونی خود به دیگران به اندازه توانایی درک درونی آنها اهمیت دارد.
برای کسب این مهارت می بایست از یکی از آشنایان خود که دارای هوش عاطفی بالایی است کمک بگیرید به این صورت که هنگام احساس ترس ، شادی، غم ، امیدواری، هیجان و یا هر احساس دیگر درباره حالات خود و شرایطی که مسبب اصلی احساسات شما است صحبت کنید. سپس از او بخواهید که هرآنچه از احساسات شما فهمیده را بازگو کند و ببینید که آیا گفتههای او با چیزی که شما حس می کنید یکسان است یا خیر.
شما میتوانید احساسات بسیاری از افراد را بدون اینکه آنها راجع به آن صحبتی بکنند، متوجه شوید. برای اینکار شما میبایست از روی نشانههایی که در تغییر حالات چهره و بدن اشخاص به وجود میآید نوع افکار و احساسات آنها را بفهمید. برای کسب مهارت در اینکار به طور مثال میتوانید هنگامی که در محیط بیرون قرار دارید به حرکات و چهره افراد مختلف دقت کنید و رفتارهای آنها را دنبال کنید تا متوجه حالات و احساسات آنها شوید.
برچسباخلاق و موفقیت
2020-01-18
2020-01-09
2019-03-03
مادر شاد : مادر یکی از بزرگترین نعمت های الهی است که وجود پرمهرش می …
بیشتر به هوش ها بپردازین مخصوصا هوش های گاردنر
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
“پارسی طب”، مجله سلامت جسم و روان، به صورت تخصصی در زمینه تشخیص صحیح بیماری ها و حفاظت از مردم در برابر انواع مختلف امراض رایج با استفاده از مشاوره پزشکی مکمل، گیاهان دارویی، درمان با طب سنتی و جایگزین فعالیت داشته و همچنین مرجع قابل اعتماد اخبار پزشکی و مقالات سلامت و درمانی می باشد.
تغییر حالت روز و شب
شرکت تحقیقاتی پارسی طب
2017-01-04
بیماری های روانی و روانشناسی, هوش و حافظه
۱ دیدگاه
8,031 بازدید
هوش عاطفی (Emotional Intelligence) در حقیقت، توانایی درک و همراهی احساسات، عواطف و نیازهای روحی خود و دیگران است. علاوه بر این، شامل توانایی مدیریت اضطراب،استرس، تنش و بحرانهای روحی نیز میشود. افرادی که دارای میزان بالایی از این قوه هستند، میتوانند احساسات خود را به خوبی تحت کنترل قرار دهند و به دیگران در مدیریت عواطف و هیجانات خود کمک کنند.
در این مقاله به بررسی دقیق و جزئی تمام ابعاد، انواع و کیفیت آن خواهیم پرداخت.
چگونه سواد عاطفی خود را تقویت کنیم
محتوای مقاله (با استفاده از این لیست به موضوع مورد نظر دسترسی سریعتر دارید)
هوش فردی شامل توانایی درک هر فرد نسبت به احساسات درونی خود و توانایی مدیریت آنها، به این معنا که شخص با اعتماد به نفس لازم بتواند کنترل بالایی نسبت به نیازهای عاطفی خود، به صورت شخصی و اجتماعی داشته باشد.
دارا بودن این چهار مهارت نیاز به تمرکز و تمرین برای کسب دارد و در صورت بالا بردن این مهارتها در خود، شخص میتواند در مراحل و مسائل مختلف اجتماعی به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند. به این صورت که اگر دقت کنید میبینید که بالا بردن هوش عاطفی به دلایل زیادی اهمیت دارد. به طور مثال برای شغل شما به شدت مورد نیاز است چون باعث میشود وظیفهای که به شما محول شده است را تا اتمام کامل کنار نگذارید. این هوش به شما اجازه میدهد که هدفمند باشید و حتی توانایی رهبری و انگیزه دادن به افراد دیگر را پیدا کنید. همچنین داشتن این خصوصیت به این معنا است که شما توانایی فهم طرف مقابل را دارید که این مسئله در قسمت خدمات به مشتریان، بسیار مهم و مفید خواهد بود.
علاوه بر این در بیرون از محیط کار، برای داشتن حس شادی و سرزندگی بسیار مفید و موثر است. به این صورت که اگر شما در ابتدا نتوانید تشخیص دهید که چه کسی هستید و چگونه میتوانید احساسات خود را تحت کنترل درآورید نمیتوانید واقعا دیگران را درک و یا به آنها کمک کنید. همینطور، زمانی که شما از درک خودتان و احساستان عاجز هستید به احتمال قوی به رفتارهای منفی مثل اعتیاد به مواد مخدر و الکل گرایش پیدا میکنید چراکه توانایی رویارویی با مشکلات خود را نخواهید داشت.
قطعا متوجه شدهاید که آگاه بودن نسبت به حسی که در درون خود دارید و توانایی در توضیح دادن آن به دیگران چقدر متفاوت است. نکته مهم اینجاست که باید بدانید که توانایی و روش انتقال احساسات درونی خود به دیگران به اندازه توانایی درک درونی آنها اهمیت دارد.
برای کسب این مهارت می بایست از یکی از آشنایان خود که دارای هوش عاطفی بالایی است کمک بگیرید به این صورت که هنگام احساس ترس ، شادی، غم ، امیدواری، هیجان و یا هر احساس دیگر درباره حالات خود و شرایطی که مسبب اصلی احساسات شما است صحبت کنید. سپس از او بخواهید که هرآنچه از احساسات شما فهمیده را بازگو کند و ببینید که آیا گفتههای او با چیزی که شما حس می کنید یکسان است یا خیر.
شما میتوانید احساسات بسیاری از افراد را بدون اینکه آنها راجع به آن صحبتی بکنند، متوجه شوید. برای اینکار شما میبایست از روی نشانههایی که در تغییر حالات چهره و بدن اشخاص به وجود میآید نوع افکار و احساسات آنها را بفهمید. برای کسب مهارت در اینکار به طور مثال میتوانید هنگامی که در محیط بیرون قرار دارید به حرکات و چهره افراد مختلف دقت کنید و رفتارهای آنها را دنبال کنید تا متوجه حالات و احساسات آنها شوید.
برچسباخلاق و موفقیت
2020-01-18
2020-01-09
2019-03-03
مادر شاد : مادر یکی از بزرگترین نعمت های الهی است که وجود پرمهرش می …
بیشتر به هوش ها بپردازین مخصوصا هوش های گاردنر
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
“پارسی طب”، مجله سلامت جسم و روان، به صورت تخصصی در زمینه تشخیص صحیح بیماری ها و حفاظت از مردم در برابر انواع مختلف امراض رایج با استفاده از مشاوره پزشکی مکمل، گیاهان دارویی، درمان با طب سنتی و جایگزین فعالیت داشته و همچنین مرجع قابل اعتماد اخبار پزشکی و مقالات سلامت و درمانی می باشد.
سواد عاطفی اصطلاحی است که برای توصیف توانایی درک و ابراز احساسات استفاده می شود. سواد عاطفی شامل خود آگاهی و شناخت احساسات فردی و آگاهی در مورد نحوه کنترل آنها، مانند توانایی برای آرام ماندن به هنگام عصبانیت یا اطمینان به خود به هنگام شک و تردید می باشد. سواد عاطفی شامل، حس همدلی یعنی داشتن حساسیت به احساسات دیگر افراد و گفته می شود که افراد باسواد از نظر احساسی قادر به بکارگیری اصول شخصی برای مهارکردن احساسات خود و شناسایی و دستیابی به اهداف شخصی خود هستند.
سواد عاطفی، همچنین شامل توانایی شناخت و سازگاری با احساسات دیگر افراد می شود و در عین حال، فرد یاد می گیرد که چگونه احساسات خود را به طور مؤثر کنترل و بیان کند. این امر برای توسعه ی مهارت های ارتباطی خوب و بهبود روابط با با دیگر افراد بسیار سودمند است.
جامعه به طور روز افزونی، دغدغه ی رشد احساسی و اجتماعی کودکان را پیدا کرده است. رشد احساسی، گاهی اوقات جایگزین تأکید سنتی بر توسعه ی فیزیکی و شناختی کودکان می شود. تحقیقات روانشناختی دررابطه با اختلالات رفتاری، یادگیری مشکلات و دیگر جنبه های رشد طبیعی، نشان داده اند که سواد عاطفی در ارتقای شادی و رضایت فردی اهمیت بسیاری دارد.
داشتن توانایی درک و ابراز احساسات، عزت نفس فرد را بهبود می بخشد. نظریه تکاملی عنوان کرده است که ما در ابتدا آگاهی مناسب از دیگر افراد را به منظور کمک به بقای جامعه ی انسانی توسعه می بخشیم. در عصر مدرن، توانایی فرد برای همدلی و همکاری با دیگر افراد می تواند به موفقیت اقتصادی و اجتماعی آنها تبدیل شود. همچنین، گفته شده است که بدون وجود مهارت های فردی، پشتیبانی اجتماعی و دوستی فرد می توانند ناپدید شوند. بنابراین، شناخت نیاز به کار تیمی مؤثر، می تواند موجب توسعه ی سواد عاطفی به اندازه ی شایستگی فنی شود.
چگونه سواد عاطفی خود را تقویت کنیم
گرچه، رشد سواد عاطفی می تواند تحت تأثیر عدم توانایی کودک یا نیازهای آموزشی خاصی قرار بگیرد یا بعلت آنها، بسیاری از افراد (و نیز کودکان) با وجود اختلال رفتاری یا اضطرابی، ممکن است در به سادگی بیان کردن احساسات خود، مشکل داشته باشند، چرا که عادت ندارند درباره ی احساساتشان فکر کنند یا صحبت کنند یا از عدم پذیرش اجتماعی ترس دارند.
برخورداری از هشیاری عاطفی بدین معناست که شما می دانید چگونه عواطف و هیجانات خودتان و دیگران حاوی چه چیزی هستند، چه قدرتی دارند و چه عواملی آنها را به وجود می آورد. برخورداری از سواد عاطفی به این معناست که شما می دانید چگونه عواطف و احساسات خود را کنترل و اداره کنید. با آموختن سواد عاطفی، یاد میگیرید احساسات خود را در زمان و مکان مناسب ابراز کنید و دیگران را تحت تاثیر قرار دهید.
از این طریق همچنین، همدلی و وحدت با دیگران را در خود تقویت می کنید و یاد می گیرید که در قبال تاثیر عواطف تان بر دیگران مسول باشید. با آموختن سواد عاطفی به خوبی با طعم و مزه و تاثیر عواطف آشنا می شوید. یاد خواهید گرفت پا به پای مهارت های منطقی خود از مهارتهای عاطفی نیز بهره بگیرید و در روابط اجتماعی و فردی خود با دیگران در زمینه عشق، کار، روابط زناشویی، تدریس و غیره موفق تر عمل کنید.
سواد عاطفی یعنی برخورداری از این قدرت که از احساسات و عواطف خود به گونه ای استفاده کنیم که قدرت شخصی ما را افزایش دهد و کیفیت زندگی ما و مهمتر از آن اطرافیانمان را بهبود بخشد.
سواد عاطفی به ما کمک می کند تا احساسات و هیجانات را به نفع خود به کار گیریم و نگذاریم علیه ما وارد میدان شوند. سواد عاطفی روابط مبتنی بر عشق و دوستی را در میان مردم خلق می کند، همکاری و تعاون را ممکن می سازد و موجب تسهیل جریان احساسات در جامعه می شود.
چیز هایی هست که تک تک ما باید راجع به عواطف و هیجانات خود یاد بگیریم. بعضی از آدم ها در سطحی عالی از سواد عاطفی رشد و نمو می یابند، اما هنوز با آن مرتبه و سطحی که می توانند باشند فاصله دارند. به همین خاطر، همه ما می توانیم به نوعی از آموزش سواد عاطفی بهره مند شویم. ما در جلسات مشاوره روانشناسی به کسب سواد عاطفی می پردازیم؛ شما با شرکت در جلسات مشاوره گروه همراه به راحتی می توانید این آموزش ها را کسب نمایید و از سواد عاطفی خود برای ارتباط بهتر با دیگران و تاثیر بر روی روان اطرافیان خود استفاده نمایید.
اشتباهات عاطفی خیلی رایج اند و اغلب بسیار مخرب هستند. وقایعی که در آنها هیجانات و عواطفی همچون خشم، ترس، شرم و هیجان باعث می شود آدم های عاقل و خردمند دست به اعمال حماقت آمیزی بزنند هر روز اتفاق می افتد.حقیقت این است که همه ی مادچار خطاهای عاطفی و هیجانی می شویم. ولی خبر این لغزشها هرگز به روزنامه ها راه پیدا نمی کند. بله، تقریباً همه ی ما باید بپذیریم که گهگاه بر اثر خشم، ترس، عدم امنیت، حسادت و غیره اعمالی غیر عادی و نابهنجار انجام داده ایم و مسئولیت عمل خطای خود خود را نیز نپذیرفته ایم. بی شک این خطاها باعث تضعیف شخصیت خودمان و نیز اطرافیان مان شده است.
اولین مرحله در تقویت سواد عاطفی برای یک کودک، معمولاً راحت جستجو کردن و بحث کردن درمورد احساسات می باشد. تمرین برای بهبود بیان احساسات، می تواند دردرجه اول به سادگیِ بیان عباراتی همچون ” من خوشحال هستم” یا “این مرا ناراحت می کند” باشد. با رشد اعتماد به نفس و مهارت های فردی کودک، این عبارت ها به مرور زمان گسترش و توسعه پیدا می کنند.
ثابت شده است که بازی درمانی به طور ویژه ای در پیشرفت سواد عاطفی مفید می باشد، چرا که کودک را قادر به توسعه ی بیان احساسات به شیوه ی خود و در جایگاه خود می کند. این امر به ویژه برای کودکانی مفید می باشد که دارای اختلال زبانی و گفتاری و یا دیگر مشکلات در استفاده از روش های ارتباطی متداول هستند.
پیشنهاد می شود که مهارت های مراقبت اجتماعی و آموزشی بیشتری را باید برای درک کودکان و کمک به آنها در تقویت سواد عاطفی آموزش داد تا:
اکثر مردم به خصوص مردها، با شنیدن کلمه احساسات و عواطف معذب می شوند. مردها به گونه ای از این موضوع هراس دارندکه انگار اگر عواطف شان را بروز دهند همه رازهای عمیق و دردناک خود را برملا ساخته اند. اکثر مردها فکر می کنند که با آموزش سواد عاطفی، کنترل خود را بر زندگی شخصی و حرفه ای از دست می دهند. البته این ترس کمی قابل توجیه است زیرا برداشتن سدها و موانعی که مانع از جاری شدن احساسات می شوند می تواند ما را دچار دردسر کند. اما سواد عاطفی فقط به معنای رها کردن عواطف و احساسات نیست.بلکه نکته مهم تر این است که یاد بگیریم احساسات خود را درک کنیم، و آنها را کنترل و اداره کنیم.
عواطف و هیجانات یکی از بخش های اساسی وجود انسان است. بدون آنها دارای حالتهای روانی نابهنجار (سایکوپاتی) خواهیم بود. با پذیرش و اداره احساسات خویش و شنیدن و پاسخگویی به عواطف دیگران قادر خواهیم بود قدرت شخصی مان را افزایش دهیم.
مرکز مشاوره روانشناسی و خانواده گروه همراه – سعادت آباد
آیا زمستان خلق شما را آزرده می کند؟ در این صورت، ممکن است دچار افسردگی فصلی شده باشید که به آن اختلال عاطفی فصلی نیز گفته می شود. افسردگی فصلی یک اختلال خلقی است که هر سال در یک زمان
نروکسین یک داروی ضد افسردگی است. این دارو ممکن است با تاثیر بر سیستم عصبی مرکزی در رابطه با درمان افسردگی موثر واقع شود. از جمله برخی از این تاثیرات می توان به بهبود عملکرد ذهنی، تمرکز، حافظه و توانایی
هیچ آزمایش ساده ای برای تشخیص اینکه کودک ترنسجندر یا تراجنسیتی است یا خیر، وجود ندارد. متخصصان غالباً به ایده اصرار، پایداری و پافشاری در مورد اینکه آیا کودک فقط یک دوره خاص را پشت سر می گذارد یا نه،
021-22383846
09128031540
info@grohamrah.com
مرکز مشاوره گروه همراه » یکی از بهترین مراکز مشاوره و روانشناسی در سعادت آباد می باشد که بهترین خدمات را به مشتریان خود ارائه می دهد.
سواد عاطفی اصطلاحی است که برای توصیف توانایی درک و ابراز احساسات استفاده می شود. سواد عاطفی شامل خود آگاهی و شناخت احساسات فردی و آگاهی در مورد نحوه کنترل آنها، مانند توانایی برای آرام ماندن به هنگام عصبانیت یا اطمینان به خود به هنگام شک و تردید می باشد. سواد عاطفی شامل، حس همدلی یعنی داشتن حساسیت به احساسات دیگر افراد و گفته می شود که افراد باسواد از نظر احساسی قادر به بکارگیری اصول شخصی برای مهارکردن احساسات خود و شناسایی و دستیابی به اهداف شخصی خود هستند.
سواد عاطفی، همچنین شامل توانایی شناخت و سازگاری با احساسات دیگر افراد می شود و در عین حال، فرد یاد می گیرد که چگونه احساسات خود را به طور مؤثر کنترل و بیان کند. این امر برای توسعه ی مهارت های ارتباطی خوب و بهبود روابط با با دیگر افراد بسیار سودمند است.
جامعه به طور روز افزونی، دغدغه ی رشد احساسی و اجتماعی کودکان را پیدا کرده است. رشد احساسی، گاهی اوقات جایگزین تأکید سنتی بر توسعه ی فیزیکی و شناختی کودکان می شود. تحقیقات روانشناختی دررابطه با اختلالات رفتاری، یادگیری مشکلات و دیگر جنبه های رشد طبیعی، نشان داده اند که سواد عاطفی در ارتقای شادی و رضایت فردی اهمیت بسیاری دارد.
داشتن توانایی درک و ابراز احساسات، عزت نفس فرد را بهبود می بخشد. نظریه تکاملی عنوان کرده است که ما در ابتدا آگاهی مناسب از دیگر افراد را به منظور کمک به بقای جامعه ی انسانی توسعه می بخشیم. در عصر مدرن، توانایی فرد برای همدلی و همکاری با دیگر افراد می تواند به موفقیت اقتصادی و اجتماعی آنها تبدیل شود. همچنین، گفته شده است که بدون وجود مهارت های فردی، پشتیبانی اجتماعی و دوستی فرد می توانند ناپدید شوند. بنابراین، شناخت نیاز به کار تیمی مؤثر، می تواند موجب توسعه ی سواد عاطفی به اندازه ی شایستگی فنی شود.
چگونه سواد عاطفی خود را تقویت کنیم
گرچه، رشد سواد عاطفی می تواند تحت تأثیر عدم توانایی کودک یا نیازهای آموزشی خاصی قرار بگیرد یا بعلت آنها، بسیاری از افراد (و نیز کودکان) با وجود اختلال رفتاری یا اضطرابی، ممکن است در به سادگی بیان کردن احساسات خود، مشکل داشته باشند، چرا که عادت ندارند درباره ی احساساتشان فکر کنند یا صحبت کنند یا از عدم پذیرش اجتماعی ترس دارند.
برخورداری از هشیاری عاطفی بدین معناست که شما می دانید چگونه عواطف و هیجانات خودتان و دیگران حاوی چه چیزی هستند، چه قدرتی دارند و چه عواملی آنها را به وجود می آورد. برخورداری از سواد عاطفی به این معناست که شما می دانید چگونه عواطف و احساسات خود را کنترل و اداره کنید. با آموختن سواد عاطفی، یاد میگیرید احساسات خود را در زمان و مکان مناسب ابراز کنید و دیگران را تحت تاثیر قرار دهید.
از این طریق همچنین، همدلی و وحدت با دیگران را در خود تقویت می کنید و یاد می گیرید که در قبال تاثیر عواطف تان بر دیگران مسول باشید. با آموختن سواد عاطفی به خوبی با طعم و مزه و تاثیر عواطف آشنا می شوید. یاد خواهید گرفت پا به پای مهارت های منطقی خود از مهارتهای عاطفی نیز بهره بگیرید و در روابط اجتماعی و فردی خود با دیگران در زمینه عشق، کار، روابط زناشویی، تدریس و غیره موفق تر عمل کنید.
سواد عاطفی یعنی برخورداری از این قدرت که از احساسات و عواطف خود به گونه ای استفاده کنیم که قدرت شخصی ما را افزایش دهد و کیفیت زندگی ما و مهمتر از آن اطرافیانمان را بهبود بخشد.
سواد عاطفی به ما کمک می کند تا احساسات و هیجانات را به نفع خود به کار گیریم و نگذاریم علیه ما وارد میدان شوند. سواد عاطفی روابط مبتنی بر عشق و دوستی را در میان مردم خلق می کند، همکاری و تعاون را ممکن می سازد و موجب تسهیل جریان احساسات در جامعه می شود.
چیز هایی هست که تک تک ما باید راجع به عواطف و هیجانات خود یاد بگیریم. بعضی از آدم ها در سطحی عالی از سواد عاطفی رشد و نمو می یابند، اما هنوز با آن مرتبه و سطحی که می توانند باشند فاصله دارند. به همین خاطر، همه ما می توانیم به نوعی از آموزش سواد عاطفی بهره مند شویم. ما در جلسات مشاوره روانشناسی به کسب سواد عاطفی می پردازیم؛ شما با شرکت در جلسات مشاوره گروه همراه به راحتی می توانید این آموزش ها را کسب نمایید و از سواد عاطفی خود برای ارتباط بهتر با دیگران و تاثیر بر روی روان اطرافیان خود استفاده نمایید.
اشتباهات عاطفی خیلی رایج اند و اغلب بسیار مخرب هستند. وقایعی که در آنها هیجانات و عواطفی همچون خشم، ترس، شرم و هیجان باعث می شود آدم های عاقل و خردمند دست به اعمال حماقت آمیزی بزنند هر روز اتفاق می افتد.حقیقت این است که همه ی مادچار خطاهای عاطفی و هیجانی می شویم. ولی خبر این لغزشها هرگز به روزنامه ها راه پیدا نمی کند. بله، تقریباً همه ی ما باید بپذیریم که گهگاه بر اثر خشم، ترس، عدم امنیت، حسادت و غیره اعمالی غیر عادی و نابهنجار انجام داده ایم و مسئولیت عمل خطای خود خود را نیز نپذیرفته ایم. بی شک این خطاها باعث تضعیف شخصیت خودمان و نیز اطرافیان مان شده است.
اولین مرحله در تقویت سواد عاطفی برای یک کودک، معمولاً راحت جستجو کردن و بحث کردن درمورد احساسات می باشد. تمرین برای بهبود بیان احساسات، می تواند دردرجه اول به سادگیِ بیان عباراتی همچون ” من خوشحال هستم” یا “این مرا ناراحت می کند” باشد. با رشد اعتماد به نفس و مهارت های فردی کودک، این عبارت ها به مرور زمان گسترش و توسعه پیدا می کنند.
ثابت شده است که بازی درمانی به طور ویژه ای در پیشرفت سواد عاطفی مفید می باشد، چرا که کودک را قادر به توسعه ی بیان احساسات به شیوه ی خود و در جایگاه خود می کند. این امر به ویژه برای کودکانی مفید می باشد که دارای اختلال زبانی و گفتاری و یا دیگر مشکلات در استفاده از روش های ارتباطی متداول هستند.
پیشنهاد می شود که مهارت های مراقبت اجتماعی و آموزشی بیشتری را باید برای درک کودکان و کمک به آنها در تقویت سواد عاطفی آموزش داد تا:
اکثر مردم به خصوص مردها، با شنیدن کلمه احساسات و عواطف معذب می شوند. مردها به گونه ای از این موضوع هراس دارندکه انگار اگر عواطف شان را بروز دهند همه رازهای عمیق و دردناک خود را برملا ساخته اند. اکثر مردها فکر می کنند که با آموزش سواد عاطفی، کنترل خود را بر زندگی شخصی و حرفه ای از دست می دهند. البته این ترس کمی قابل توجیه است زیرا برداشتن سدها و موانعی که مانع از جاری شدن احساسات می شوند می تواند ما را دچار دردسر کند. اما سواد عاطفی فقط به معنای رها کردن عواطف و احساسات نیست.بلکه نکته مهم تر این است که یاد بگیریم احساسات خود را درک کنیم، و آنها را کنترل و اداره کنیم.
عواطف و هیجانات یکی از بخش های اساسی وجود انسان است. بدون آنها دارای حالتهای روانی نابهنجار (سایکوپاتی) خواهیم بود. با پذیرش و اداره احساسات خویش و شنیدن و پاسخگویی به عواطف دیگران قادر خواهیم بود قدرت شخصی مان را افزایش دهیم.
مرکز مشاوره روانشناسی و خانواده گروه همراه – سعادت آباد
آیا زمستان خلق شما را آزرده می کند؟ در این صورت، ممکن است دچار افسردگی فصلی شده باشید که به آن اختلال عاطفی فصلی نیز گفته می شود. افسردگی فصلی یک اختلال خلقی است که هر سال در یک زمان
نروکسین یک داروی ضد افسردگی است. این دارو ممکن است با تاثیر بر سیستم عصبی مرکزی در رابطه با درمان افسردگی موثر واقع شود. از جمله برخی از این تاثیرات می توان به بهبود عملکرد ذهنی، تمرکز، حافظه و توانایی
هیچ آزمایش ساده ای برای تشخیص اینکه کودک ترنسجندر یا تراجنسیتی است یا خیر، وجود ندارد. متخصصان غالباً به ایده اصرار، پایداری و پافشاری در مورد اینکه آیا کودک فقط یک دوره خاص را پشت سر می گذارد یا نه،
021-22383846
09128031540
info@grohamrah.com
مرکز مشاوره گروه همراه » یکی از بهترین مراکز مشاوره و روانشناسی در سعادت آباد می باشد که بهترین خدمات را به مشتریان خود ارائه می دهد.
سواد عاطفی اصطلاحی است که برای توصیف توانایی درک و ابراز احساسات استفاده می شود. سواد عاطفی شامل خود آگاهی و شناخت احساسات فردی و آگاهی در مورد نحوه کنترل آنها، مانند توانایی برای آرام ماندن به هنگام عصبانیت یا اطمینان به خود به هنگام شک و تردید می باشد. سواد عاطفی شامل، حس همدلی یعنی داشتن حساسیت به احساسات دیگر افراد و گفته می شود که افراد باسواد از نظر احساسی قادر به بکارگیری اصول شخصی برای مهارکردن احساسات خود و شناسایی و دستیابی به اهداف شخصی خود هستند.
سواد عاطفی، همچنین شامل توانایی شناخت و سازگاری با احساسات دیگر افراد می شود و در عین حال، فرد یاد می گیرد که چگونه احساسات خود را به طور مؤثر کنترل و بیان کند. این امر برای توسعه ی مهارت های ارتباطی خوب و بهبود روابط با با دیگر افراد بسیار سودمند است.
جامعه به طور روز افزونی، دغدغه ی رشد احساسی و اجتماعی کودکان را پیدا کرده است. رشد احساسی، گاهی اوقات جایگزین تأکید سنتی بر توسعه ی فیزیکی و شناختی کودکان می شود. تحقیقات روانشناختی دررابطه با اختلالات رفتاری، یادگیری مشکلات و دیگر جنبه های رشد طبیعی، نشان داده اند که سواد عاطفی در ارتقای شادی و رضایت فردی اهمیت بسیاری دارد.
داشتن توانایی درک و ابراز احساسات، عزت نفس فرد را بهبود می بخشد. نظریه تکاملی عنوان کرده است که ما در ابتدا آگاهی مناسب از دیگر افراد را به منظور کمک به بقای جامعه ی انسانی توسعه می بخشیم. در عصر مدرن، توانایی فرد برای همدلی و همکاری با دیگر افراد می تواند به موفقیت اقتصادی و اجتماعی آنها تبدیل شود. همچنین، گفته شده است که بدون وجود مهارت های فردی، پشتیبانی اجتماعی و دوستی فرد می توانند ناپدید شوند. بنابراین، شناخت نیاز به کار تیمی مؤثر، می تواند موجب توسعه ی سواد عاطفی به اندازه ی شایستگی فنی شود.
چگونه سواد عاطفی خود را تقویت کنیم
گرچه، رشد سواد عاطفی می تواند تحت تأثیر عدم توانایی کودک یا نیازهای آموزشی خاصی قرار بگیرد یا بعلت آنها، بسیاری از افراد (و نیز کودکان) با وجود اختلال رفتاری یا اضطرابی، ممکن است در به سادگی بیان کردن احساسات خود، مشکل داشته باشند، چرا که عادت ندارند درباره ی احساساتشان فکر کنند یا صحبت کنند یا از عدم پذیرش اجتماعی ترس دارند.
برخورداری از هشیاری عاطفی بدین معناست که شما می دانید چگونه عواطف و هیجانات خودتان و دیگران حاوی چه چیزی هستند، چه قدرتی دارند و چه عواملی آنها را به وجود می آورد. برخورداری از سواد عاطفی به این معناست که شما می دانید چگونه عواطف و احساسات خود را کنترل و اداره کنید. با آموختن سواد عاطفی، یاد میگیرید احساسات خود را در زمان و مکان مناسب ابراز کنید و دیگران را تحت تاثیر قرار دهید.
از این طریق همچنین، همدلی و وحدت با دیگران را در خود تقویت می کنید و یاد می گیرید که در قبال تاثیر عواطف تان بر دیگران مسول باشید. با آموختن سواد عاطفی به خوبی با طعم و مزه و تاثیر عواطف آشنا می شوید. یاد خواهید گرفت پا به پای مهارت های منطقی خود از مهارتهای عاطفی نیز بهره بگیرید و در روابط اجتماعی و فردی خود با دیگران در زمینه عشق، کار، روابط زناشویی، تدریس و غیره موفق تر عمل کنید.
سواد عاطفی یعنی برخورداری از این قدرت که از احساسات و عواطف خود به گونه ای استفاده کنیم که قدرت شخصی ما را افزایش دهد و کیفیت زندگی ما و مهمتر از آن اطرافیانمان را بهبود بخشد.
سواد عاطفی به ما کمک می کند تا احساسات و هیجانات را به نفع خود به کار گیریم و نگذاریم علیه ما وارد میدان شوند. سواد عاطفی روابط مبتنی بر عشق و دوستی را در میان مردم خلق می کند، همکاری و تعاون را ممکن می سازد و موجب تسهیل جریان احساسات در جامعه می شود.
چیز هایی هست که تک تک ما باید راجع به عواطف و هیجانات خود یاد بگیریم. بعضی از آدم ها در سطحی عالی از سواد عاطفی رشد و نمو می یابند، اما هنوز با آن مرتبه و سطحی که می توانند باشند فاصله دارند. به همین خاطر، همه ما می توانیم به نوعی از آموزش سواد عاطفی بهره مند شویم. ما در جلسات مشاوره روانشناسی به کسب سواد عاطفی می پردازیم؛ شما با شرکت در جلسات مشاوره گروه همراه به راحتی می توانید این آموزش ها را کسب نمایید و از سواد عاطفی خود برای ارتباط بهتر با دیگران و تاثیر بر روی روان اطرافیان خود استفاده نمایید.
اشتباهات عاطفی خیلی رایج اند و اغلب بسیار مخرب هستند. وقایعی که در آنها هیجانات و عواطفی همچون خشم، ترس، شرم و هیجان باعث می شود آدم های عاقل و خردمند دست به اعمال حماقت آمیزی بزنند هر روز اتفاق می افتد.حقیقت این است که همه ی مادچار خطاهای عاطفی و هیجانی می شویم. ولی خبر این لغزشها هرگز به روزنامه ها راه پیدا نمی کند. بله، تقریباً همه ی ما باید بپذیریم که گهگاه بر اثر خشم، ترس، عدم امنیت، حسادت و غیره اعمالی غیر عادی و نابهنجار انجام داده ایم و مسئولیت عمل خطای خود خود را نیز نپذیرفته ایم. بی شک این خطاها باعث تضعیف شخصیت خودمان و نیز اطرافیان مان شده است.
اولین مرحله در تقویت سواد عاطفی برای یک کودک، معمولاً راحت جستجو کردن و بحث کردن درمورد احساسات می باشد. تمرین برای بهبود بیان احساسات، می تواند دردرجه اول به سادگیِ بیان عباراتی همچون ” من خوشحال هستم” یا “این مرا ناراحت می کند” باشد. با رشد اعتماد به نفس و مهارت های فردی کودک، این عبارت ها به مرور زمان گسترش و توسعه پیدا می کنند.
ثابت شده است که بازی درمانی به طور ویژه ای در پیشرفت سواد عاطفی مفید می باشد، چرا که کودک را قادر به توسعه ی بیان احساسات به شیوه ی خود و در جایگاه خود می کند. این امر به ویژه برای کودکانی مفید می باشد که دارای اختلال زبانی و گفتاری و یا دیگر مشکلات در استفاده از روش های ارتباطی متداول هستند.
پیشنهاد می شود که مهارت های مراقبت اجتماعی و آموزشی بیشتری را باید برای درک کودکان و کمک به آنها در تقویت سواد عاطفی آموزش داد تا:
اکثر مردم به خصوص مردها، با شنیدن کلمه احساسات و عواطف معذب می شوند. مردها به گونه ای از این موضوع هراس دارندکه انگار اگر عواطف شان را بروز دهند همه رازهای عمیق و دردناک خود را برملا ساخته اند. اکثر مردها فکر می کنند که با آموزش سواد عاطفی، کنترل خود را بر زندگی شخصی و حرفه ای از دست می دهند. البته این ترس کمی قابل توجیه است زیرا برداشتن سدها و موانعی که مانع از جاری شدن احساسات می شوند می تواند ما را دچار دردسر کند. اما سواد عاطفی فقط به معنای رها کردن عواطف و احساسات نیست.بلکه نکته مهم تر این است که یاد بگیریم احساسات خود را درک کنیم، و آنها را کنترل و اداره کنیم.
عواطف و هیجانات یکی از بخش های اساسی وجود انسان است. بدون آنها دارای حالتهای روانی نابهنجار (سایکوپاتی) خواهیم بود. با پذیرش و اداره احساسات خویش و شنیدن و پاسخگویی به عواطف دیگران قادر خواهیم بود قدرت شخصی مان را افزایش دهیم.
مرکز مشاوره روانشناسی و خانواده گروه همراه – سعادت آباد
آیا زمستان خلق شما را آزرده می کند؟ در این صورت، ممکن است دچار افسردگی فصلی شده باشید که به آن اختلال عاطفی فصلی نیز گفته می شود. افسردگی فصلی یک اختلال خلقی است که هر سال در یک زمان
نروکسین یک داروی ضد افسردگی است. این دارو ممکن است با تاثیر بر سیستم عصبی مرکزی در رابطه با درمان افسردگی موثر واقع شود. از جمله برخی از این تاثیرات می توان به بهبود عملکرد ذهنی، تمرکز، حافظه و توانایی
هیچ آزمایش ساده ای برای تشخیص اینکه کودک ترنسجندر یا تراجنسیتی است یا خیر، وجود ندارد. متخصصان غالباً به ایده اصرار، پایداری و پافشاری در مورد اینکه آیا کودک فقط یک دوره خاص را پشت سر می گذارد یا نه،
021-22383846
09128031540
info@grohamrah.com
مرکز مشاوره گروه همراه » یکی از بهترین مراکز مشاوره و روانشناسی در سعادت آباد می باشد که بهترین خدمات را به مشتریان خود ارائه می دهد.
سواد عاطفی اصطلاحی است که برای توصیف توانایی درک و ابراز احساسات استفاده می شود. سواد عاطفی شامل خود آگاهی و شناخت احساسات فردی و آگاهی در مورد نحوه کنترل آنها، مانند توانایی برای آرام ماندن به هنگام عصبانیت یا اطمینان به خود به هنگام شک و تردید می باشد. سواد عاطفی شامل، حس همدلی یعنی داشتن حساسیت به احساسات دیگر افراد و گفته می شود که افراد باسواد از نظر احساسی قادر به بکارگیری اصول شخصی برای مهارکردن احساسات خود و شناسایی و دستیابی به اهداف شخصی خود هستند.
سواد عاطفی، همچنین شامل توانایی شناخت و سازگاری با احساسات دیگر افراد می شود و در عین حال، فرد یاد می گیرد که چگونه احساسات خود را به طور مؤثر کنترل و بیان کند. این امر برای توسعه ی مهارت های ارتباطی خوب و بهبود روابط با با دیگر افراد بسیار سودمند است.
جامعه به طور روز افزونی، دغدغه ی رشد احساسی و اجتماعی کودکان را پیدا کرده است. رشد احساسی، گاهی اوقات جایگزین تأکید سنتی بر توسعه ی فیزیکی و شناختی کودکان می شود. تحقیقات روانشناختی دررابطه با اختلالات رفتاری، یادگیری مشکلات و دیگر جنبه های رشد طبیعی، نشان داده اند که سواد عاطفی در ارتقای شادی و رضایت فردی اهمیت بسیاری دارد.
داشتن توانایی درک و ابراز احساسات، عزت نفس فرد را بهبود می بخشد. نظریه تکاملی عنوان کرده است که ما در ابتدا آگاهی مناسب از دیگر افراد را به منظور کمک به بقای جامعه ی انسانی توسعه می بخشیم. در عصر مدرن، توانایی فرد برای همدلی و همکاری با دیگر افراد می تواند به موفقیت اقتصادی و اجتماعی آنها تبدیل شود. همچنین، گفته شده است که بدون وجود مهارت های فردی، پشتیبانی اجتماعی و دوستی فرد می توانند ناپدید شوند. بنابراین، شناخت نیاز به کار تیمی مؤثر، می تواند موجب توسعه ی سواد عاطفی به اندازه ی شایستگی فنی شود.
چگونه سواد عاطفی خود را تقویت کنیم
گرچه، رشد سواد عاطفی می تواند تحت تأثیر عدم توانایی کودک یا نیازهای آموزشی خاصی قرار بگیرد یا بعلت آنها، بسیاری از افراد (و نیز کودکان) با وجود اختلال رفتاری یا اضطرابی، ممکن است در به سادگی بیان کردن احساسات خود، مشکل داشته باشند، چرا که عادت ندارند درباره ی احساساتشان فکر کنند یا صحبت کنند یا از عدم پذیرش اجتماعی ترس دارند.
برخورداری از هشیاری عاطفی بدین معناست که شما می دانید چگونه عواطف و هیجانات خودتان و دیگران حاوی چه چیزی هستند، چه قدرتی دارند و چه عواملی آنها را به وجود می آورد. برخورداری از سواد عاطفی به این معناست که شما می دانید چگونه عواطف و احساسات خود را کنترل و اداره کنید. با آموختن سواد عاطفی، یاد میگیرید احساسات خود را در زمان و مکان مناسب ابراز کنید و دیگران را تحت تاثیر قرار دهید.
از این طریق همچنین، همدلی و وحدت با دیگران را در خود تقویت می کنید و یاد می گیرید که در قبال تاثیر عواطف تان بر دیگران مسول باشید. با آموختن سواد عاطفی به خوبی با طعم و مزه و تاثیر عواطف آشنا می شوید. یاد خواهید گرفت پا به پای مهارت های منطقی خود از مهارتهای عاطفی نیز بهره بگیرید و در روابط اجتماعی و فردی خود با دیگران در زمینه عشق، کار، روابط زناشویی، تدریس و غیره موفق تر عمل کنید.
سواد عاطفی یعنی برخورداری از این قدرت که از احساسات و عواطف خود به گونه ای استفاده کنیم که قدرت شخصی ما را افزایش دهد و کیفیت زندگی ما و مهمتر از آن اطرافیانمان را بهبود بخشد.
سواد عاطفی به ما کمک می کند تا احساسات و هیجانات را به نفع خود به کار گیریم و نگذاریم علیه ما وارد میدان شوند. سواد عاطفی روابط مبتنی بر عشق و دوستی را در میان مردم خلق می کند، همکاری و تعاون را ممکن می سازد و موجب تسهیل جریان احساسات در جامعه می شود.
چیز هایی هست که تک تک ما باید راجع به عواطف و هیجانات خود یاد بگیریم. بعضی از آدم ها در سطحی عالی از سواد عاطفی رشد و نمو می یابند، اما هنوز با آن مرتبه و سطحی که می توانند باشند فاصله دارند. به همین خاطر، همه ما می توانیم به نوعی از آموزش سواد عاطفی بهره مند شویم. ما در جلسات مشاوره روانشناسی به کسب سواد عاطفی می پردازیم؛ شما با شرکت در جلسات مشاوره گروه همراه به راحتی می توانید این آموزش ها را کسب نمایید و از سواد عاطفی خود برای ارتباط بهتر با دیگران و تاثیر بر روی روان اطرافیان خود استفاده نمایید.
اشتباهات عاطفی خیلی رایج اند و اغلب بسیار مخرب هستند. وقایعی که در آنها هیجانات و عواطفی همچون خشم، ترس، شرم و هیجان باعث می شود آدم های عاقل و خردمند دست به اعمال حماقت آمیزی بزنند هر روز اتفاق می افتد.حقیقت این است که همه ی مادچار خطاهای عاطفی و هیجانی می شویم. ولی خبر این لغزشها هرگز به روزنامه ها راه پیدا نمی کند. بله، تقریباً همه ی ما باید بپذیریم که گهگاه بر اثر خشم، ترس، عدم امنیت، حسادت و غیره اعمالی غیر عادی و نابهنجار انجام داده ایم و مسئولیت عمل خطای خود خود را نیز نپذیرفته ایم. بی شک این خطاها باعث تضعیف شخصیت خودمان و نیز اطرافیان مان شده است.
اولین مرحله در تقویت سواد عاطفی برای یک کودک، معمولاً راحت جستجو کردن و بحث کردن درمورد احساسات می باشد. تمرین برای بهبود بیان احساسات، می تواند دردرجه اول به سادگیِ بیان عباراتی همچون ” من خوشحال هستم” یا “این مرا ناراحت می کند” باشد. با رشد اعتماد به نفس و مهارت های فردی کودک، این عبارت ها به مرور زمان گسترش و توسعه پیدا می کنند.
ثابت شده است که بازی درمانی به طور ویژه ای در پیشرفت سواد عاطفی مفید می باشد، چرا که کودک را قادر به توسعه ی بیان احساسات به شیوه ی خود و در جایگاه خود می کند. این امر به ویژه برای کودکانی مفید می باشد که دارای اختلال زبانی و گفتاری و یا دیگر مشکلات در استفاده از روش های ارتباطی متداول هستند.
پیشنهاد می شود که مهارت های مراقبت اجتماعی و آموزشی بیشتری را باید برای درک کودکان و کمک به آنها در تقویت سواد عاطفی آموزش داد تا:
اکثر مردم به خصوص مردها، با شنیدن کلمه احساسات و عواطف معذب می شوند. مردها به گونه ای از این موضوع هراس دارندکه انگار اگر عواطف شان را بروز دهند همه رازهای عمیق و دردناک خود را برملا ساخته اند. اکثر مردها فکر می کنند که با آموزش سواد عاطفی، کنترل خود را بر زندگی شخصی و حرفه ای از دست می دهند. البته این ترس کمی قابل توجیه است زیرا برداشتن سدها و موانعی که مانع از جاری شدن احساسات می شوند می تواند ما را دچار دردسر کند. اما سواد عاطفی فقط به معنای رها کردن عواطف و احساسات نیست.بلکه نکته مهم تر این است که یاد بگیریم احساسات خود را درک کنیم، و آنها را کنترل و اداره کنیم.
عواطف و هیجانات یکی از بخش های اساسی وجود انسان است. بدون آنها دارای حالتهای روانی نابهنجار (سایکوپاتی) خواهیم بود. با پذیرش و اداره احساسات خویش و شنیدن و پاسخگویی به عواطف دیگران قادر خواهیم بود قدرت شخصی مان را افزایش دهیم.
مرکز مشاوره روانشناسی و خانواده گروه همراه – سعادت آباد
آیا زمستان خلق شما را آزرده می کند؟ در این صورت، ممکن است دچار افسردگی فصلی شده باشید که به آن اختلال عاطفی فصلی نیز گفته می شود. افسردگی فصلی یک اختلال خلقی است که هر سال در یک زمان
نروکسین یک داروی ضد افسردگی است. این دارو ممکن است با تاثیر بر سیستم عصبی مرکزی در رابطه با درمان افسردگی موثر واقع شود. از جمله برخی از این تاثیرات می توان به بهبود عملکرد ذهنی، تمرکز، حافظه و توانایی
هیچ آزمایش ساده ای برای تشخیص اینکه کودک ترنسجندر یا تراجنسیتی است یا خیر، وجود ندارد. متخصصان غالباً به ایده اصرار، پایداری و پافشاری در مورد اینکه آیا کودک فقط یک دوره خاص را پشت سر می گذارد یا نه،
021-22383846
09128031540
info@grohamrah.com
مرکز مشاوره گروه همراه » یکی از بهترین مراکز مشاوره و روانشناسی در سعادت آباد می باشد که بهترین خدمات را به مشتریان خود ارائه می دهد.
تردید و دو دلی قبل از ازدواج
حس می کنی دچار کم شنوایی شدی؟
گاهی اوقات کاهش تب و تاب اولیه رابطه خیلی ها را به اشتباه می اندازد که رابطه سرد شده و عمرش به پایان رسیده است. بنابراین ممکن است با چنین توجیهی نامزد خود را متهم به سردی کنند یا با فکر این که چنین رابطه ای نمی تواند به خوشبختی زیر یک سقف منجر شود، نامزدی شان را خاتمه دهند. اما واقعیت این است که نداشتن سواد عاطفی بزرگترین مشکلی است که شما دچارش هستید!سواد عاطفی یعنی آنکه بتوانید حالات، عواطف و احساسات درونی خود را تشخیص دهید و واقعیت آنها را درک کنید. مرحله اول رابطه عاطفی ماهیتاً دارای ویژگی های زیر است:در شروع رابطه و در مرحله اول، هیجان فرد به دلیل تغییرات بیوشیمی خون متفاوت است؛ یعنی روزهای اول سطح نوراپی نفرین و دوپامین خون افزایش می یابد و چون رابطه جدید است هیجان جدیدی برای فرد ایجاد میشود و در نتیجه نوراپی نفرین و دوپامین که هورمون عشق نام دارند افزایش می یابند.برای مثال فرد بیان می کند که بسیار خرسند است، هیجان زیادی دارد و به محض خداحافظی دلتنگ می شود، به بهانه های متفاوت تماس می گیرد و تمایل دارد با هم باشند. اما این ویژگیِ مرحلهی اول رابطهی عاطفی است و اگر دختر و پسر سواد عاطفی لازم را نداشته باشند متوجه نمی شوند که این هیجانات به دلیل آن است که مغز در حالت کارکرد شدید قرار دارد و مانند موتور ماشین کار می کند. اما این ویژگی بیشتر از 6 ماه دوام نخواهد داشت، زیرا مغز طبیعتاً برای دفاع از سلامت خود، خودش را با وضعیت تطبیق می دهد و به تدریج هیجان فروکش می کند؛ یعنی درست است که هنوز هم در بدن نوراپی نفرین و دوپامین زیاد ترشح می شود اما بدن با این سطح هورمون دیگر به آن هیجان نمی رسد زیرا جسم شما عادت کرده تا مغز بتواند از سلامت خودش دفاع کند.مغز نمی تواند هیجان بسیار را برای زمان طولانیِ زندگی حفظ کند و طبیعی است که وارد مرحلهی استراحت شود پس خیلی از هیجانات فروکش می کند و اگر شخص سواد عاطفی لازم را نداشته باشد ممکن است رابطه عاطفی خود را از بین ببرد. بلوغ عاطفی در کنار سواد عاطفیگاهی، افراد به دلیل بستر خانوادگی بی اختیار ممکن است سواد عاطفی نداشته باشند؛ یعنی خیلی ندیده باشند و یاد نگرفته باشند. بعضی از انسان ها در ابراز عواطف خود ضعیف هستند. برخی در فهم احساسات عاشقانه ای که درونشان دارند، دچار کج فهمی هستند و برخی نمی توانند احساساتشان را درست تحلیل کنند. اینجاست که مفهوم بلوغ عاطفی مطرح می شود. فرد باید توسط دیده ها و شنیده هایش سواد عاطفی کسب کند و از طریق این آگاهی، احساسات خود را بشناسد و برآن مسلط باشد. در یک کلام به بلوغ عاطفی برسد.وقتی فردی احساساتش را بشناسد و در تعامل با دیگران بیان کند و به کار ببرد، می گوییم این فرد به بلوغ عاطفی رسیده است. چنین فردی می تواند به شکل صحیحی احساساتش را ابراز کند. همچنین احساسات دیگران را نیز به همان خوبی شناسایی و درک می کند. ابراز عواطف و داشتن سواد عاطفی بخشی از هوش هیجانی انسان هاست. انسان هایی که هوش هیجانی بالایی دارند، در برقراری رابطه ی عاطفی بسیار قوی تر هستند.رشد عاطفی معیوبرشد عاطفی فرآیندی است که از تولد کودک آغاز می شود و والدین نقش مهمی در این میان ایفا می کنند. اولین پیونددهنده کودک با محیط بیرون مادر است. از این رو نحوه تعامل کودک با مادر، تعیین کننده نحوه تعامل او با جهان خارج است. دلبستگی یا پیوند بین مادر و کودک، اولین نیاز کودک برای برقراری ارتباط با جهان خارج است و هر قدر این دلبستگی ایمن تر باشد، جهان برای او ایمن تر خواهد بود. چنانچه این احساس در دوران رشد و تکامل رو به بهبود نباشد، فرد با همین احساس وارد رابطه زناشویی می شود و دلبستگی ناایمن خواهد داشت. این سبک دلبستگی ارتباط مستقیمی با تلاش کودک برای کسب استقلال دارد. کودک از 2 یا 3 سالگی مفهوم «من»، «اسباب بازی من»، «مادر من» و… را درک می کند و به دنبال کسب هویت خود است. او با تکیه بر دلبستگی ایمن که به مادر پیدا کرده، به دنبال دست یافتن به استقلال است. استقلال عاطفیبه طور کلی انتظار ما این است که در سن نوجوانی، بلوغ هیجانی فرد کامل شود ولی در بسیاری از موارد یک فرد 30 ساله پس از مراجعه به مشاور ازدواج درمی یابد که هنوز به بلوغ عاطفی نرسیده و هنوز وارد یک رابطه نشده، نگران از دست دادن آن است.در واقع فرد به علت این که دلبستگی ایمن کسب نکرده و در دوران رشد و تکامل هم به بلوغ عاطفی نرسیده است، همین احساس ناایمنی را وارد رابطه با همسرش می کند.وابستگی بیش از حد و فاصله گرفتن از همسر به طور همزمان نشان دهنده سبک دلبستگی ناایمن فرد است. این دسته از افراد اگر با همسر خود اختلاف نظر جزئی پیدا کنند، به سرعت دچار آشفتگی می شوند و احساس طردشدگی و تنهایی مفرط آن ها را رنج می دهد. این افراد گاهی به شدت به همسر خود وابسته و متکی هستند و هرگز نمی توانند تعادل را در فاصله با همسر خود حفظ کنند. آن ها هرگز نمی توانند احساسات خود را به درستی بشناسند، آن را درک و به شیوه صحیحی ابراز کنند. همچنین قادر نیستند احساسات همسرشان را نیز به خوبی درک کنند. برای آن ها هر اختلاف نظر و جواب منفی، نشانه ناکامی در زندگی مشترک است؛ درصورتی که فردی که به بلوغ عاطفی رسیده، قادر است پاسخ منفی همسرش را بشنود و در صورت لزوم آن را بپذیرد و عملی کند. چنانچه گفته شد افراط به شکل وابستگی بیش از حد و تفریط به معنای طرد کردن، جزو عادت افرادی است که دلبستگی ایمن را کسب نکرده اند.این افراد نمی توانند در عین دوست داشتن از کسی فاصله بگیرند. همسری که دایم از تنها شدن و طرد شدن می ترسد و با وجود داشتن زندگی مشترک رضایت بخش، وابستگی بیمارگونه به همسرش دارد و آن را دوست داشتن نام می گذارد. این رفتار در درازمدت همسران را از هم خسته می کند و کارشان به جدایی می کشد.منبع:خراسان، تبیان
چگونه سواد عاطفی خود را تقویت کنیم
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
درمان رفتار آسیب زاوبهبوداحساس نسبت به خود
با چند سوال ساده شخصیتت رو بشناس!
درخواست مجرب ترین وکلا طلاق توافقی
مشاوره تلفنی طلاق
آسانترین راه خرید برنامه در کنسول ps4
درمان اختلالات گفتاری کودکان
دیگه لازم نیست از دندانپزشکی بترسید؟
چگونه نزد همسر بیشتر دوست داشته شویم؟
طرح های 3بعدی کاغذ دیواری برای خرید
مشاوره تربیت کودک و شیوه های فرزندپروری
میخوای از همیشه زیباتر باشی؟
میخوای باکمترین هزینه دندون هاتو سفید کنی؟
تو جلسه خواستگاری چی بپرسیم!؟
مرکز تخصصی استعدادیابی و آموزش کودکان
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
هوش عاطفی (هوش هیجانی) یا EQ به عنوان یک مهارت با محبوبیت روزافزون در دنیای حرفهای شناخته میشود.
به گزارش ایسنا، بسیاری ممکن است دلیل اهمیت هوش عاطفی میان افراد در یک محیط کاری و تفاوتی که میان آنان ایجاد میکند را ندانند.
شرکتهای بزرگ به اثبات رساندهاند که کارمندانی با هوش عاطفی بالا بهطور مستقیم بر نتیجه نهایی کار تاثیر میگذارند و باعث افزایش عمدهای در کل فروش و بهرهوری شرکتها میشوند.
در یک محل کار با فضای رقابتی، توسعه مهارتهای EQ برای موفقیت حرفهای شما بسیار مهم است. در ادامه ۱۰ نکته به نقل از سایت “اینک” برای افزایش EQ شما آورده شده است:
۱) از شیوه قاطعانه برای برقراری ارتباط استفاده کنید
چگونه سواد عاطفی خود را تقویت کنیم
ارتباطات قاطعانهای بیش از حد تهاجمی یا منفعلانه نباشند، بهترین روش برای کسب احترام از دیگران است. افراد با هوش عاطفی بالا میدانند چگونه میتوانند نظرات و نیازهای خود را بهصورت مستقیم و در عین حال با احترام با دیگران در میان بگذارند.
۲) به جای واکنش نشان دادن به درگیریها به آنها پاسخ دهید
در موارد درگیری، طغیانهای احساسی و احساس خشم رایج است. افراد با هوش عاطفی بالا میدانند که چگونه در مواقع استرسزا آرام بماند. این افراد از گرفتن تصمیمات تکانشی که میتواند مشکلات بزرگتری را در پی داشته باشد، خودداری میکنند. آنان درک میکنند که در مواقع درگیری، هدف یک تصمیمگیری درست و به دست آوردن راهحلی مناسب است و از همین رو یک انتخاب آگاهانه انجام میدهند تا بتوانند بر اطمینان از مطابقت عملکرد و سخنانشان تمرکز کنند.
۳) از مهارتهای گوش دادن فعال استفاده کنید
در گفتوگوها افراد با هوش عاطفی بالا به جای این که فقط منتظر فرا رسیدن نوبت صحبت خود باشند، بهوضوح گوش میدهند. آنان مطمئن میشوند پیش از پاسخگویی هر آن چه را که گفته شده بهدقت درک کرده باشند.
این افراد همچنین به جزئیات غیر کلامی یک مکالمه نیز توجه میکنند. این امر مانع از ایجاد سوءتفاهمها میشود. به شنونده اجازه میدهند تا بهدرستی پاسخ دهد و به گوینده نشان میدهد که مورد احترام قرار گرفته است.
۴) با انگیزه باشید
افراد با هوش عاطفی بالا در خود انگیزه ایجاد میکنند و نگرش آنان باعث ایجاد انگیزه در دیگران میشود. آنان برای خود هدف تعیین میکنند و در مقابل چالشها و مشکلات مقاومت دارند.
۵) روشهای حفظ نگرش مثبت را تمرین کنید
قدرت نگرش خود را دست کم نگیرید. در صورتی که اجازه بدهید، قرار گرفتن در کنار یک نگرش منفی بهراحتی میتواند شما را نیز مبتلا کند. افراد با هوش عاطفی بالا از حالات و خلق و خوی اطرافیان خود آگاهی دارند و بر این اساس از نگرش خود در برابر آنها محافظت میکنند.
آنان میدانند برای داشتن یک روز خوب و یک چشمانداز خوشبینانه چه کاری باید انجام دهند. این میتواند شامل صرف یک صبحانه یا ناهار عالی، شرکت در یک برنامه معنوی یا آرامشبخش در طول روز یا داشتن متنهایی با نقل قولهای مثبت روی میز یا رایانه خود باشد.
۶) خودآگاهی را تمرین کنید
افراد با هوش عاطفی بالا دارای خودآگاه و با بصیرت هستند. آنان از احساسات خود آگاه هستند و میدانند چگونه میتوانند بر افراد اطراف خود تاثیر بگذارند. این افراد همچنین احساسات و زبان بدن دیگران را درک و تجزیه و تحلیل و از این اطلاعات برای تقویت مهارتهای ارتباطی خود استفاده میکنند.
۷) انتقادپذیر باشید
بخش مهمی از داشتن هوش هیجانی بالا داشتن روحیه انتقادپذیری است. افراد با هوش هیجانی بالا به جای آن که از انتقادات برنجند یا در مقابل آنها حالت تدافعی بگیرند، چند لحظه وقت میگذارند تا بفهمند این نقد از کجا ناشی میشود و چگونه بر عملکرد آنان یا دیگران تاثیر میگذارد و در آخر چگونه میتوانند هر گونه مسئلهای را به طور سازنده حل کنند.
۸) با دیگران همدلی کنید
افراد با هوش هیجانی بالا میدانند چگونه به همدلی بپردازند. آنان بهخوبی درک میکنند که همدلی صفتی است که قدرت عاطفی را نشان میدهد، نه ضعف. مدلی است که به آنان کمک میکند تا در سطح بنیادی انسانی با دیگران ارتباط برقرار کنند. این کار گشایشی برای احترام و درک متقابل بین افراد با عقاید و موقعیتهای مختلف محسوب میشود.
۹) از مهارتهای رهبری استفاده کنید
افراد با هوش هیجانی بالا مهارتهای رهبری بسیار خوبی دارند. آنان استانداردهای بالایی برای خود دارند و الگویی برای دیگران ایجاد میکنند تا از آن پیروی کنند. این افراد مبتکرانه عمل میکنند و مهارتهای تصمیمگیری و حل مسئله بالایی دارند. این امر باعث میشود به سطح بالاتر و پربارتری در عملکردشان چه در زندگی و چه در محل کار دست یابند.
۱۰) اهل معاشرت و خوش مشرب باشید
افراد با هوش هیجانی بالا اهل معاشرت با دیگران هستند. آنان لبخند میزنند و حضور مثبتی را از خود نشان میدهند. آنان مهارتهای اجتماعی مناسبی را بر اساس رابطه خود با هر کس در اطراف خود به کار میبرند. این افراد مهارتهای بین فردی بسیار خوبی دارند و میدانند چگونه ارتباطهای کلامی و غیرکلامی را برقرار کنند.
بسیاری از این مهارتها در افرادی که از اصول اولیه روانشناسی انسان آگاهی دارند، پدید میآید. اگر چه افرادی که بهطور طبیعی از احساس همدلی بالایی برخوردارند، راحتتر از دیگران به مهارتهای افزایش هوش هیجانی دست مییابند اما بهطور کلی تمامی افراد قادر به توسعه این مهارتها در خود هستند. افرادی که همدلی کمتری دارند باید بیشتر بر کسب خودآگاهی و آگاهی از نحوه درست تعامل با دیگران تمرکز داشته باشند. با پیروی از این مراحل، شما در رسیدن به سطح بالایی از هوش هیجانی بهخوبی پیش خواهید رفت.
انتهای پیام
نمایش جزئیات خبر / زمان مخابره خبر :1398/7/6 10:45:0 تعداد بازديد كنندگان خبر:1047
سواد عاطفی، یعنی برخورداری از این قدرت که از احساسات و عواطف خود به گونهای استفاده کنیم که قدرت شخصی ما را افزایش دهد و کیفیت زندگی ما، و مهم تر از آن، اطرافیان ما را بهبود ببخشد.
سواد عاطفی به ما کمک میکند تا احساسات و هیجانات را به نفع خود به کار گیریم و نگذاریم علیه ما وارد میدان شوند. سواد عاطفی روابط مبتنی بر عشق و دوستی را در میان مردم خلق میکند، همکاری و تعاون را ممکن میسازد، و موجب تسهیل جریان احساسات در جامعه میشود.
چگونه سواد عاطفی خود را تقویت کنیم
اکثر مردم فکر میکنند که با آموزش سواد عاطفی، کنترل خود را بر زندگی شخصی و حرفهای از دست میدهند البته این ترس کمی قابل توجیه است زیرا برداشتن سدها و موانعی که مانع از جاری شدن احساسات میشوند میتواند ما را دچار دردسر کند، اما سواد عاطفی فقط به معنی رها کردن عواطف و احساسات نیست بلکه نکته مهم تر این است که یاد بگیریم احساسات خود را درک کنیم و آنها را کنترل و اداره کنیم.
عواطف و هیجانات یکی از بخشهای اساسی وجود انسان است، بدون آنها دارای حالتهای روانی نابهنجار خواهیم بود، با پذیرش و اداره احساسات خویش و شنیدن و پاسخگویی به عواطف دیگران قادر خواهیم بود قدرت شخصیمان را افزایش دهیم.
برخورداری از هوشیاری عاطفی بدین معناست که شما میدانید عواطف و هیجانات خودتان و دیگران حاوی چه چیزی هستند، چه قدرتی دارند و چه عواملی آنها را به وجود میآورند.
برخورداری از سواد عاطفی به این معناست که شما میدانید چگونه عواطف و احساسات خود را کنترل و اداره کنید، زیرا آنها را کاملا درک می کنید، با آموختن سواد عاطفی، یاد میگیرید احساسات خود را در زمان و مکان مناسب ابراز کنید و دیگران را تحت تاثیر قرار دهید.
از این طریق همچنین، همدلی و وحدت با دیگران را در خود تقویت میکنید و یاد میگیرید که در قبال تاثیر عواطف تان بر دیگران مسئول باشید.
با آموختن سواد عاطفی به خوبی با طعم و مزه و تاثیر عواطف آشنا میشوید، یاد خواهید گرفت پابهپای مهارتهای منطقی خود از مهارتهای عاطفی نیز بهره بگیرید و در روابط اجتماعی و فردی خود با دیگران در زمینه عشق، کار، روابط زناشویی، تدریس و غیره موفقتر عمل کنید.
نابهنجاری و بیسوادی عاطفی یعنی اینکه احساسات و عواطف، دشمن ما هستند، اما وقتی که از نظر عاطفی و هیجانی باسواد میشویم میتوانیم کاری کنیم که احساسات و عواطف با ما و دیگران دوست شوند و به جای آنکه علیه ما باشند به نفع ما وارد عمل شوند ما یاد میگیریم که در موقعیتهای دشوار عاطفی که اغلب منجر به جنگ و جدال، دروغ گویی، و بگو مگو میشود اوضاع را به خوبی کنترل کنیم و یاد میگیریم که از عواطف و هیجانات لذتبخش، امیدبخش و حاکی از عشق لذت ببریم.
متاسفانه همه ما دائماً از جانب مشکلات ساده زندگی روزمره در معرض خطر ضربههای روحی و عاطفی قرار داریم و اگر از راهگریزی به نام سواد عاطفی بیبهره باشیم آنگاه این دردهای عاطفی باعث میشوند که برای حفاظت از خود دوباره به بیحسی عاطفی پناه ببریم و هنگامی که در پشت این سپر عاطفی مخفی میشویم تماس ما با احساسات مان قطع میشود و از تجربه کردن آنها محروم میشویم و دیگر قادر نیستیم آنها را درک یا کنترل کنیم.
ما تشنه احساسات و عواطف هستیم و همه جا به دنبال تجربه کردن آنها هستیم آموزش سواد عاطفی روش مستقیم و موثری برای ارتباط مجدد با احساسات و عواطف و استفاده از قدرت آنها، به ویژه قدرت عشق است.
سواد عاطفی به ما کمک میکند که به خواسته بسیار مهم خود دست یابیم “ارتباط متقابل و سرشار از عشق و محبت با دیگران”
اشتباهات عاطفی و علل بروز آنها
خطا و اشتباه جزئی از زندگی همه ما است گاهی اوقات کسانی را که دوست داریم آزار میدهیم، به دوستان خود دروغ می گوییم، به کسانی که به ما اعتماد دارند نارو میزنیم، سعی میکنیم به دیگران کمک کنیم و وقتی که در این کار شکست میخوریم و آنها هم روی خوش نشان نمیدهند، آنگاه آنها را مورد آزار و اذیت قرار میدهیم هنگامی که مرتکب این اشتباهات میشویم به خطای خود پی میبریم، آنگاه یا خود را مورد سرزنش قرار میدهیم یا دیگران را، و یا به معذرت خواهی خشک و خالی میپردازیم.
اکثر اوقات آنچه انجام میدهیم ثمر چندانی به همراه ندارد بنابراین بهتر آن است که ببینیم چرا این اشتباهات را تکرار میکنیم و سپس به تصحیح رفتار خود بپردازیم.
نظریه بازیها و نمایشها، “اریک بر ” به ما کمک میکند تا بفهمیم چرا این اشتباهات عاطفی را مرتکب میشویم.
بازیهایی که مردم انجام میدهند
اگر به آدمهای اطراف خود دقیق شوید و گفتوگوی آنها را با دیگران مد نظر قرار دهید، مشاهده میکنید که بعضی از آنها رفتار نامطلوب ثابتی دارند و همواره آن را تکرار میکنند. مثلاً بعضی افراد هر نوع گفتوگویی را به مسخره میگیرند و سعی میکنند دیگری را دست بیندازند بعضیها عادت دارند که مخاطب خود را افسرده و نومید کنند عدهای هم هستند که دیگران را به ترس و وحشت میاندازند اکثر ما در موقع گفتوگو با دیگران دارای چنین الگوهایی هستیم و آن را بارها و بارها تکرار میکنیم این الگوهای تکراری بازی نامیده میشوند.
چنانچه به گفتوگوها و مکالماتی که مردم در طی آن به بازی میپردازند توجه کنیم، میبینیم برخی از آنها نتیجهای جز غم، خشم، ترس و دیگر احساسات منفی به بار نمیآورند اما بقیه گفتوگوهایی که بین مردم انجام میگیرد خیلی آرام پیش میرود و احساس خوبی در طرفین ایجاد میکند. این نوع گفتوگوها احتمالاً عاری از هر نوع بازی هستند.
به هر طریق مردم وقتی که به بازی میپردازند پیامهای منفی با یکدیگر رد و بدل میکنند، اما هنگامی که در گفتوگوهای خود با یکدیگر از بازی پرهیز میکنند پیامهای مثبت برای یکدیگر میفرستند برای مثال: بعضی افراد دوست دارند بازیهای افسرده کنندهای مثل “من را کتک بزن” انجام دهند، و عدهای دیگر عادت دارند بازیهای خشمآوری مثل “حالا گیرت آوردم، نامرد” و بعضیها هم به بازیهای خود ویرانگر همچون “الکلی” مبادرت میورزند.
اما چرا مردم چنین بازیهایی انجام میدهند، در این مورد نظریات مختلفی وجود دارد یکی از آنها این است که اشخاصی که به بازی دست میزنند سعی دارند پیامهای مثبت دریافت کنند ولی این عمل آنها نتیجه معکوس به همراه میآورد و تولید پیامهای منفی میکند.
مردم بازی میکنند چون آنها تشنه پیامهای عاطفی هستند و دلشان میخواهد آن را به هر قیمتی که شده دریافت کنند، حتی اگر همه چیزی که دریافت میکنند پیامهای بد و منفی باشد.
نمایشها: تصمیمهایی که بر زندگی ما حکم فرمایی میکنند
به رغم آنکه بازیها کوششهایی عبث و آزار دهنده برای دریافت پیامهای مثبت هستند اما هر بازی کامل به بازیگر آن چیزی پرداخت میکند و آن همانا چشماندازی از دنیایی است که وی انتخاب کرده تا خود را با آن سازگاری دهد این جهان بینی خاص، بازیگر را یاری میدهد تا زندگی خود را منسجم و قابل درک سازد، حتی اگر این جهان بینی منفی باشد.
برخی از این جهانبینیهای منفی عبارتند از: “آدمهای خوب همیشه کلاه سرشان میرود” یا “هرگز به زنها، مردها اعتماد نکن” یا “اگر با من باشی پشیمان میشوی”، چنین جهانبینیهایی به بازیگر این حس را که او این دنیا را به رغم بیارزش بودن آن، درك میکند.
انسانها در همان مراحل اولیه زندگی، راجع به توقعات و آرزوهای آتی خویش تصمیم میگیرند این تصمیمات در واقع طرح و نقشههای زندگی آنها را تشکیل میدهند.
هر بار که یک بازی را تا پایان پیش میبرد، احساس رضایت تلخ و شیرینی را دریافت میکند که “دستمزد نمایش” وی نامیده میشود این احساس به او میگوید که به رغم افتضاحی که به بار آورده است اکنون لااقل میداند که کیست و زندگیاش واقعاً چه معنایی دارد برخی از این نتیجهگیریهای منفی که به زندگی معنا میبخشد عبارت است از “همه از من متنفر هستند” یا “همیشه پاک باخته بودم”.
در پایان یک روز، حداقل چیزی که به خود میگوییم این است “می دانستم زندگی مثل یک جهنم است که آخرش هم مرگ است”، و در انتهای یک زندگی وحشتناک به خود میگوییم “آره درست همان طور که فکر میکردم، زندگی مثل یک جهنم بود و حالا دارم میمیرم”
بازیها هم مشابه همین کلی گوییها راجع به زندگی هستند و نوعی الگو محسوب میشوند بازیگر بازی “چرا تو نه؟ آره، اما” یک نقش افسرده کننده و تاثیرآور بر عهده دارد، بازیگر بازی “من را کتک بزن” نقش آدمی را به خود میگیرد که در زندگی همیشه قربانی بوده است، بازیگر بازی “عصبانی” نقش یک آدم ستمگر و ظالم را ایفا میکند، و بازیگر بازی “الکلی” نقش یک آدم خود ویرانگر و غمگین را اجرا میکند.
آن دسته از بازیها که در اوایل زندگی انتخاب میکنیم با عواطف ما سر و کار دارد اغلب ما در این زمینه دچار افراط و تفریط میشویم، یا با احساسات و عواطف خود قطع رابطه میکنیم و دائم در یک حالت بیحسی و کرختی فرو میرویم، یل افسار احساسات را رها میکنیم و همواره در طغیان و ناآرامی عاطفی غوطه میخوریم تصمیم میگیریم به هیچ کس و هیچ چیز دل نبندیم و به آدمی سرد و خشک تبدیل میشویم، یا تصمیم میگیریم که به همه کس و همه چیز عشق بورزیم و نومیدی را از خود دور کنیم قصد میکنیم که به هر قیمتی شده عصبانی نشویم و کاملاً منفعل میشویم، یا عزم میکنیم خشم خود را آزادانه ابراز میکنیم و تبدیل به آدمی تند خو و خشن میشویم.
اما هیچ کدام از این راهها به یک زندگی رضایتبخش و مبتنی بر سواد عاطفی ختم نمیشود بلکه برعکس، ما را به ورشکستگی عاطفی سوق میدهد. برای رهایی از این سرنوشت محتوم باید به الگوهای زندگی خود بنگریم همان الگوهایی که در اوایل زندگی و در رابطه با ماجرایی غم انگیز یا تجربهای تلخ اتخاذ شده است و ما را وادار میکند که در بازیهای مختلف ایفای نقش کنیم.
کارگری را تصور کنید که مرتب به او ایراد میگیرند و سرش فریاد میکشند یا زنی که بارها و بارها از طرف کسانی که او را دوست داشتهاند دمغ و ناراحت شده باشد اگر شما همیشه تاخیر داشته باشید، همیشه در شک و تردید باشید، همیشه چیزی را فراموش کنید، همیشه برای پوشاندن خطاهای خود دروغ بگویید، آنگاه این بدشانسیهای بیپایان به جزئی از برنامه زندگیتان تبدیل میشود.
فرضیههای زیادی در این مورد وجود دارد که سعی دارند توضیح دهند که چرا زندگیهای ما اینگونه به هم میریزد، چرا آنقدر افسرده و دلتنگ میشویم، چرا دیوانه میشویم، چرا معتاد میشویم، یا به اذیت و آزار دیگران میپردازیم اکثر این فرضیهها والدین را مورد سرزنش قرار میدهند و آنها را مسبب این نابهنجاریها میدانند برخی نیز ژن والدین را علت میدانند و این گرفتاریها را ارثی قلمداد میکنند.
همه این نظریه های روانشناسی به درجات مختلف در مورد مردم صادق است در مورد الکلیها، دیوانهها، و آدمهای افسرده، عامل ارث بیش از سایر عوامل موثر است.
برخی از ما از والدین خود یاد میگیریم که بد خلق، ریاکار ، یا عصبی باشیم، یا مثل دیوانهها رفتار کنیم و بالاخره عدهای از آدمها دوران کودکی سختی داشتهاند و همین امر آنها را به آدمهایی ترسو و مضطرب تبدیل میکند اما حتی اگر چیزی در ژنهای ما وجود داشته باشد که ما را وادار به چنین اعمالی کند، یا تجارب دوران کودکیمان ساختار روانی ما را به هم ریخته باشد، بازهم باید بدانید که زندگی ما از همین تجارب روزمرهای شکل میگیرد که بر اساس تصمیمات روزمره میگیریم چنانچه همین تصمیمات و رفتارهای روزمره خود را تغییر دهیم و اشتباهاتمان را تصحیح کنیم، بی شک زندگیمان تغییر خواهد کرد و دیگر اسیر الگوهای پیشین نخواهیم ماند.
هرگاه به اتکای روشنبینی خود، متن نمایشنامههایی را که از قبل برایمان نوشته شده است تغییر دهیم، بیشک الگوهای زندگیمان نیز تغییر خواهد کرد و مردم را با نگاه تازهتری خواهیم دید و به جای آزار دادن آنها، سعی میکنیم با آنها خوب باشیم این تصمیمی مبتنی بر سواد عاطفی است و اثر چشمگیری بر آدمهای اطراف و همچنین خود ما برجای میگذارد.
ناجی، آزار دهنده، قربانی
چگونه سواد عاطفی خود را تقویت کنیم
همه آدمها میتوانند با عوض کردن فکر و اندیشه خود و عمل کردن به شیوهای نو و خلاقانه، خود را تغییر دهند.
نخستین گام برای تغییر الگوهای رفتاری خود این است که سعی کنیم 3 نقش مخربی را که مردم در بازیهای خود ایفا میکنند درک کنیم، این نقشها عبارتند از، ناجی، آزار دهنده و قربانی، این نقشها در همه بازیها رایج هستند وقتی که ما بر پایه یک الگوی قدیمی عمل میکنیم، در قالب یکی از این 3 نقش فرو میرویم.
ناجیها افرادی هستند که برای دیگران دلسوزی میکنند، به جای دیگران تصمیم میگیرند و نمیگذارند آنها راه خود را پیدا کنند، و خلاصه مشکلات دیگران را تخفیف میبخشند.
آزار دهنده ها دیگران را مورد انتقاد قرار می دهند، برای آنها موعظه می کنند، و آنها را مجازات می کنند.
قربانیها قادر به تصمیمگیری نیستند، و اجازه میدهند تا دیگران برای زندگیشان تعیین و تکلیف کنند و آنها را مورد مراقبت قرار دهند.
چرا ما این نقشها را در زندگی بازی میکنیم؟ چون ما یاد گرفتهایم از طریق این نقشها، مهر و محبت دیگران را به خود جلب کنیم، و همچنین به این خاطر که این نقشها به زندگی ما معنا میبخشد این موضوع جالب است و در عین حال واقعیت دارد که هیچ کس فقط به یک نقش اکتفا نمیکند و در وضعیتهای گوناگون نقش عوض میکند.
البته گفتههای فوق به این معنا نیست که این روشهای رفتاری همیشه بار منفی دارند رسیدگی و توجه به دیگران کار پسندیدهای است یا اینکه وقتی از مردم میخواهیم مواظب خودشان باشند عمل خوبی است همچنین منطقی است که در مواقع گرفتاری از دیگران کمک بهخواهیم اما وقتی که هر یک از 3 روش فوق تبدیل به نوعی تعصب شود که نباید بر خلاف آن عمل کرد، آنگاه جنبه غیر سازنده و زیانبار پیدا میکند.
اما چگونه میتوان الگوهای قدیمی رفتاری را کنار گذاشت، بازیها را متوقف کرد، و زندگی شاد، طبیعی و سالم را جایگزین آن کرد؟ پاسخ این است که باید نقشهای ناجی، آزار دهنده و قربانی را به دست فراموشی بسپارید البته باید توجه داشته باشید که وقتی کسی میخواهد از بازی کردن دست بردارد معمولاً فقط نقش خود را عوض میکند مثلاً قربانی در بازی الکلی ممکن است فکر کند که وقتی از نقش قربانی در آمده و به نقش ناجی یا آزار دهنده فرو میرود از بازی دست برداشته است اما این درست نیست او همچنان به بازی مشغول است و فقط نقش خود را عوض کرده است.
برن اعتقاد داشت اکثر آدمها فطرتاً خوب هستند و با کمی بخت و اقبال میتوانند از لحاظ ذهنی زندگی سالم و شادی داشته باشند برای تحقق این گفته مشهور که “من آدم خوبی هستم، تو هم آدم خوبی هستی” باید تغیرات اساسی صورت بگیرد در این رابطه لازم است که هر فرد “بذر خوبی” را در وجود خود بیابد و آن را در وجود دیگران نیز تشخص دهد.
برای یافتن بذر خوبی در وجود خویش هیچ راهی بهتر از آن نیست که از این لحظه به بعد به گونه دیگری عمل کنیم، یعنی در عین حال که به دیگران عشق میورزیم و به آنها توجه داریم، خود را نیز دوست داشته باشیم و از خود مراقبت کنیم به عبارت دیگر، نه ناجی باشیم، نه آزار دهنده و نه قربانی و بهترین روش برای آنکه اشتباهات گذشته خود را فراموش نکنیم آن است که از ته قلب عذرخواهی کنیم.
سخن آخر:
انسانها به مهر و محبت و نوازش احتیاج دارند آنها تشنه عشقاند همه آدمها نیازمندان هستند که به دیگران عشق بورزند و از جانب آنها مورد مهر و محبت قرار گیرند.
آنها همانگونه که در موقع عطش شدید به سوی آب هجوم میبرند برای ارضای نیازهای عاطفی خود به یکدیگر روی میآورند.
هنگامی که مهر و محبت و عشق در دسترس آنها نباشد، آنگاه به بازیهای عاطفی روی میآورند اما متاسفانه مهر و محبتی که از راه این بازیها نصیبشان میشود عمدتاً تلخ و ناخوشایند است و اثرات زیانبار به همراه دارد.
کسانی که مهر و محبت مورد نیاز خود را از این راه به دست میآورند همه عمرشان را در چرخه این بازیها سپری میکنند.#
تهیه و تنظیم : زینب احمدیپور نفوتی، كارشناس اجتماعي کلانتری مرکزی فرماندهي انتظامي صومعهسرا
مشاهده خبر ارسال شده بعد
سواد عاطفی و عشق
فهرست اخبار مرتبط
هیچ خبر مرتبطی وجود ندارد…
ما برای بهبود خدمات خود از کوکیها استفاده میکنیم. جزئیات بیشتر را در صفحه “حفظ حریم خصوصی کاربران” در وبسایت دویچه وله بخوانید.
بویژه در محافل علمی اعتقاد بر این است که توجه به “هوش عاطفی” برای ایجاد جوامع سالم ضرورت دارد. دانشمندان نشان میدهند که داشتن “هوش عاطفی” بالا ضامن موفقیت در روابط اجتماعی در محیط کار و در دیگر روابط انسانی است.
“هوش عاطفی” (emotional intelligence, EQ) مفهومی است که روز به روز از آن بیشتر در عرصههای مربوط به روابط انسانی، چه در محیط کار و چه در خانواده، استفاده میشود. در فارسی این مفهوم را “هوش هیجانی” و “هوش احساسی” نیز ترجمه کردهاند.
چگونه سواد عاطفی خود را تقویت کنیم
دانشمندان دهههاست در باره “هوش عاطفی” تحقیق میکنند و تحقیقات آنان نشان داده که داشتن “هوش عاطفی” بالا ضامن موفقیت در روابط اجتماعی در محیط کار و در دیگر روابط انسانی است.
“هوش عاطفی” بر چگونگی رفتار ما و بر نحوه برخورد ما با پیچیدگیهای روابط اجتماعی تاثیر میگذارد و برخورداری کافی از آن باعث میشود حاصل تصمیماتی که میگیریم مثبت باشد. “هوش عاطفی” (EQ) برخلاف بهره هوشی (intelligence quotient, IQ) غیر قابل اندازهگیری است.
در گذشته “بهره هوشی” که در کانون آن استفاده از فکر و خرد در حل مسائل قرار دارد، معیار اصلی برای تشخیص قابلیتهای یک فرد و امکان موفقیتش در زندگی تلقی میشد. اما پژوهشگران میدیدند که برخورداری از بهره هوشی بالا لزوما متضمن موفقیت افراد در کار و زندگیشان نیست. “هوش عاطفی” مفهوم گمشدهای بود که آنها به دنبالش میگشتند تا بتوانند علت موفقیت برخی افراد را توضیح دهند. حال این نکته روز به روز بیشتر جا میافتد که یک رمز مهم موفقیت در کار و زندگی برخورداری از هوش عاطفی بالاست.
با وجود اهمیت “هوش عاطفی”، غیر قابل اندازهگیری بودن آن باعث میشود که به سختی بتوان دانست که یک نفر تا چه حد به لحاظ عاطفی باهوش است. اما برخلاف بهره هوشی که به سختی قابل افزایش است، هوش عاطفی را میتوان با تمرینهای مداوم در خودشناسی و با یادگیری تواناییهای اجتماعی و ارتباطاتی بالا برد.
تستهای به لحاظ علمی معتبر برای اندازهگیری هوش عاطفی رایگان نیستند تا هر کسی بتواند بداند تا چه حد از این هوش بهرهمند است. با این حال تراویس برادبری (Travis Bradberry)، روانشناس و از پژوهشگران برجسته در زمینه هوش عاطفی، یقین دارد که اگر شما دارای مشخصاتی باشید که در زیر شرح داده میشود، از هوش عاطفی بالایی برخوردار هستید.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
۱. میتوانید از واژههای دقیق برای بیان احساسات خود استفاده کنید
همه انسانها احساساتی را تجربه میکنند، اما تنها برخی از آنها میتوانند به طور دقیق تشخیص دهند و بگویند احساسی که دارند چیست. تحقیقاتی که تاکنون انجام گرفته نشان میدهد که تنها ۳۶ درصد مردم میتوانند ماهیت احساسات خود را بشناسند. این امر مشکل ایجاد میکند، چون احساساتی که نشود بر آن نامی گذاشت اغلب سوءتفاهم به وجود میآورد و این خود انتخابهای غیرعقلانی و رفتارهای غیرسازنده را به دنبال دارد.
انسانهایی که دارای هوش عاطفی بالا هستند احساساتشان را هدایت میکنند چون میتوانند آنها را بفهمند. این انسانها از گنجینه بزرگی از واژهها برای بیان احساساتشان استفاده میکنند. در حالیکه بسیاری از مردم به گفتن اینکه حالشان “بد” است بسنده میکنند، کسانی که به لحاظ عاطفی باهوش هستند، میتوانند دقیقا تشخیص دهند که الان احساس میکنند “عصبی (حساس در برابر عوامل خارجی)” هستند یا “سرخورده”، “غمگین” هستند یا “خشمگین”، “افسرده” یا “مضطرب”. هر چه واژهای که برای بیان یک احساستان انتخاب میکنید دقیقتر باشد و نیز اینکه چه چیز باعث ایجاد این احساس شده و چه باید در رابطه با آن انجام داد، نشان میدهد که شناختتان از احساساتتان بهتر است.
۲. دیگران برایتان بیتفاوت نیستند
فرق نمیکند که اطرافیان شما درونگرا باشند یا برونگرا. کسانی که دارای هوش عاطفی بالا هستند درباره کسانی که در اطرافشان هستند کنجکاوند. این کنجکاوی حاصل همدلی، یعنی درک احساسات دیگران است، حاصل اهمیت قائل بودن برای انسانهای دیگر است و بیتفاوت نبودن نسبت به اینکه چه بر آنها میگذرد. این یکی از مهمترین خصوصیتهای افرادی است که دارای هوش عاطفی بالا هستند.
۳. از تغییر استقبال میکنید
کسانی که به لحاظ عاطفی باهوشاند، انعطافپذیرند و مدام در حال پذیرش چیزهای جدید. آنها میدانند که ترس از تغییر انسان را فلج میکند و مانع موفقیت و خوشبختیاش میشود. آنها در جستجوی تغییر هستند که گاه در گوشهای کمین کرده، و برنامهریزی میکنند تا تغییر حاصل شود.
۴. نقاط ضعف و قوت خود را میشناسید
انسانهایی که به لحاظ عاطفی باهوشاند تنها در درک احساسات خود و دیگران توانا نیستند؛ آنها میدانند در چه کاری توانا و خوب هستند و برای چه کاری خوب نیستند. آنها همچنین میدانند که چه محیطی و چه آدمهایی میتوانند به آنها کمک کنند تا به موفقیت و خوشبختی برسند. میتوان گفت که شما هوش عاطفی بالایی دارید اگر بدانید که نقاط قوتتان چیست و چگونه میتوانید به این نقاط قوت تکیه کنید و از آنها بهره ببرید و همچنین اگر بدانید چگونه میتوانید مانع شوید که نقاط ضعفتان جلوی پیشرفتتان را بگیرد.
۵. دارای توانایی داوری درباره شخصیتها هستید
بخش بزرگی از هوش عاطفی در ارتباط با شناخت و آگاهی اجتماعی و توانایی شناخت مردم است؛ اینکه در چه شرایطی به سر میبرند و چه تجربههایی را از سر میگذرانند. با گذشت زمان تجربههایی میاندوزید که باعث میشود بتوانید شخصیت انسانها را بشناسید. دیگر کسی به نظرتان اسرارآمیز نمیآید. میدانید که با چه اشخاصی سر و کار دارید، انگیزههای آنها را میفهمید، حتی اگر نقاب بر چهره داشته باشند و باطنشان بسیار متفاوت از ظاهرشان باشد.
۶. دیگران نمیتوانند به راحتی شما را آزار دهند
اگر شما درک روشن و خللناپذیری از خودتان داشته باشید و به وضوح بدانید که هستید و چه اصولی در زندگی برایتان مهم است، دیگران مشکل بتوانند چیزی بگویند یا کاری کنند که شما را خشمگین کند. انسانهایی که هوش عاطفی بالا دارند دارای اعتماد بنفس و به دور از تعصب درباره مسائل مختلف هستند. شما حتی ممکن است درباره خودتان شوخی کنید یا به دیگران اجازه دهید درباره شما شوخی کنند، چون این توانایی را دارید که بین استفاده از طنز و تحقیر دیگران تفاوت بگذارید.
۷. از خطاها درمیگذرید
افرادی که دارای هوش عاطفی بالا هستند از خطاهایشان فاصله میگیرند، اما آنها را فراموش نمیکنند. این افراد اشتباهاتشان را در فاصلهای مطمئن از خود نگاه میدارند و در عین حال آنها را تا حدی قابل دسترس قرار میدهند تا بتوانند با نظر به آنها موفقیت آیندهشان را نیز تضمین کنند. برای اینکه بتوانند مثل یک بندباز ماهر میان فکر کردن مدام به خطاها و به یاد آوردن آنها حرکت کنند باید در “خودآگاهی” ممارست کرده باشند. فکر کردن طولانی درباره خطاهایی که کردهاید باعث ایجاد ترس و اضطراب در شما میشود. اگر خطاهایتان را کاملا فراموش کنید هم احتمال دارد آنها را تکرار کنید. ایجاد تعادل میان این دو، بسته به آن است که تا چه حد توانایی استفاده از خطاهایتان را به عنوان تجربهای ارزنده داشته باشید. اگر این توانایی را در خود تقویت کنید، میتوانید هر گاه از پای افتادید به سرعت دوباره روی پایتان بایستید.
۸. کینهجو نیستید
احساسات منفیای که به دلیل کینهجویی بوجود میآیند در حقیقت استرسزا هستند. همین که شما به حادثهای پرتنش فکر کنید باعث میشود که به طور غریزی در موقعیتی قرار بگیرید که انگار هنوز تهدیدی وجود دارد و بدنتان به شما میگوید یا بجنگ یا فرار کن! اگر این تهدید واقعا در حال وقوع باشد واکنش به آن برای ادامه حیات شما ضروری است، اما اگر تهدید مربوط به موضوعی است قدیمی، رها نکردن این استرس باعث ایجاد هرج و مرج در بدن شما میشود و پس از مدتی میتواند تاثیری مخرب بر سلامتیتان بگذارد. محققان نشان دادهاند که استرس حاصل از کینهجویی از جمله باعث بالا رفتن فشار خون و بیماریهای قلبی میشود. ادامه کینهجویی باعث ادامه استرس میشود و کسانی که دارای هوش عاطفی بالا هستند به هر قیمتی شده از آن پرهیز میکنند. رها کردن خود از کینهجویی باعث میشود که هم احساس بهتری داشته باشید، هم بدنتان سالم بماند.
۹. اشخاص منفی را خنثی میکنید
سر و کار داشتن با آدمهای دشوار میتواند شما را عصبی، خسته و درمانده کند. کسانی که دارای هوش عاطفی بالا هستند روابطشان با چنین افرادی را از طریق نگاه کردن به احساسات خودشان کنترل میکنند. وقتی قرار است با چنین افرادی گفتوگو یا ملاقات کنند، از عقل خود بهره میگیرند و احساساتشان را دخالت نمیدهند. آنها احساساتشان را شناسایی میکنند و نمیگذارند که خشم یا ناراحتی، آتشی که هست را شعلهور کند. آنها همچنین به نقطه نظر شخص دشوار توجه میکنند و میکوشند تا راه حلی پیدا کنند که آن فرد هم بپذیرد. آنها در بدترین شرایط هم به آدمهای دشوار اجازه نمیدهند که باعث پایین آمدن روحیهشان شوند.
۱۰. کمالگرا نیستید
انسانهایی که به لحاظ عاطفی باهوش هستند به دنبال دستیابی به کمال در چیزی نیستند، چون میدانند چنین چیزی وجود ندارد. هیچ انسانی کامل نیست و همه جایز الخطا هستند. وقتی هدف شما کمالگرایی باشد، همیشه احساسی رنجآور در رابطه با خطاهایتان را با خود حمل میکنید. این احساس میخواهد مجبورتان کند تا دست از تلاش بردارید یا از تلاشتان بکاهید. وقتتان را صرف شکوه از این میکنید که چرا نتوانستهاید به هدفی برسید یا اینکه باید کاری را به گونهای دیگر میکردهاید. در حالیکه این وقت میتواند صرف حرکت به جلو و تلاش برای رسیدن به هدفهای آیندهتان شود.
۱۱. اوقاتی را آگاهانه به دور از شبکههای ارتباطی میگذرانید
دوری جستن از شبکههای ارتباطی برای اوقاتی از روز نشانه هوش عاطفی بالاست، زیرا این کار به شما کمک میکند تا استرستان را تحت کنترل درآورید و در لحظه زندگی کنید. وقتی شما برای ۲۴ ساعت هر روز هفته در دسترس باشید، مثل این است که یک سیم استرسزا به خود وصل کردهاید. قطع اینترنت، موبایل، ایمیل برای مدتی، به شما فرصتی برای تنفس میدهد. تحقیقات پژوهشگران نشان میدهد که قطع ایمیل حتی برای مدتی کوتاه، استرس را کاهش میدهد. بسیار سخت بتوان در آرامش به چیزی فکر کرد در حالیکه هر لحظه یک ایمیل رشته افکارتان را قطع میکند.
۱۲. میزان مصرف مواد اضطرابآور چون قهوه را محدود میکنید
با مصرف زیاد قهوه آدرنالین در بدن آزاد میشود که هم اضطرابآور است و هم عاملی قلمداد میشود برای آنکه بدن خود را در وضعیت “یا بجنگ یا فرار کن” حس کند. در این حالت رجوع به عقل برای تصمیمگیری سختتر میشود. کافئین مغز و بدن را در وضعیتی پراسترس قرار میدهد و احساسات بر رفتار غلبه میکند. مدتی طول میکشد تا کافئین از بدن خارج شود. افراد با هوش عاطفی بالا میدانند که کافئین چنین مشکلی را با خود میآورد. به جای آنکه این ماده آنها را کنترل کند، آنها این ماده را کنترل میکنند.
۱۳. به قدر کافی میخوابید
خواب در بالا بردن هوش عاطفی و مدیریت استرس بسیار اهمیت دارد. وقتی که میخوابید، مغزتان قوای خود را باز مییابد، خاطرات طول روز را مرور و ذخیره میکند یا آنها را دور میریزد. وقتی بیدار میشوید ذهنتان روشن است. افراد دارای هوش عاطفی بالا میدانند که اگر به اندازه کافی و آنگونه که باید نخوابند حافظهشان ضعیف میشود و تواناییشان برای کنترل خود و تمرکز بر روی مسائل کاهش پیدا میکند. برای همین خواب از اولویتهای اصلی آنهاست.
۱۴. از سخن گفتن مداوم با خود پرهیز میکنید
هر چه بیشتر خود را با افکار منفی مشغول کنید، قدرت بیشتری به این افکار میدهید. بیشتر افکار منفی ما، فقط افکار هستند و نه واقعیت. افرادی با هوش بالای عاطفی افکارشان را از واقعیتها جدا میکنند تا از دایره منفیگرایی خارج شوند و به سوی چشماندازهای مثبت و تازه بروند.
چگونه سواد عاطفی خود را تقویت کنیم
۱۵. به کسی اجازه نمیدهید مانع خوشحالی شما بشود
وقتی حس شادی و خشنودی شما به عقیده مردم وابسته باشد، نمیتوانید ناخدای کشتی خوشبختیتان باشید. وقتی آدمهای دارای هوش عاطفی بالا احساس خوبی نسبت به کاری که کردهاند دارند، اجازه نمیدهند عقیده یا حرفهای توهینآمیز کسی آن احساس را از آنها بگیرد. غیرممکن است که آدم واکنشی نسبت به آنچه دیگران فکر میکنند نداشته باشد، ولی لازم هم نیست که آدم خودش را با بقیه مقایسه کند. چون ارزش شما از درونتان برمیآید، اهمیتی هم ندارد که مردم چه فکر میکنند یا چه میکنند.
کسانی که به ایران سفر میکنند باید علاوه بر ارائه تست منفی ابتلا به کرونا، هنگام ورود نیز آزمایش و ۱۴ روز قرنطینه شوند. فعالان حوزه گردشگری با توجه به کاهش شدید مسافران خارجی امیدوار بودند محدودیتها کاهش یابد.
قرار است نخستین محموله واکسن روسی اسپوتنیک که هنوز به تائید هیچ مرجع بینالمللی نرسیده ۱۶ بهمن وارد ایران شود. مخالفت با واردات این واکسن بالا گرفته و مناقشه بر سر آن به کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا هم کشیده شده است.
“راه پلکانی” یکی از زیرکانهترین ابداعات و سازههای بشر برای ایجاد ارتباط میان دو سطح متفاوت است. در این گزارش تصویری شما را با زیباترین راهپلههای جهان آشنا میکنیم:
کسانی که به ایران سفر میکنند باید علاوه بر ارائه تست منفی ابتلا به کرونا، هنگام ورود نیز آزمایش و ۱۴ روز قرنطینه شوند.
قرار است نخستین محموله واکسن روسی اسپوتنیک که هنوز به تائید هیچ مرجع بینالمللی نرسیده ۱۶ بهمن وارد ایران شود.
با این تصاویر نگاهی میافکنیم به جهان پیرامونمان. تصاویری از رویدادهای خارقالعاده یا روزمره، از زیباییها و زشتیها.
© 2021 Deutsche Welle |
حریم خصوصی کاربران |
شناسنامه |
تماس
| نسخه موبایل
0