چگونه شکست را بپذیریم

 
helpkade
چگونه شکست را بپذیریم
چگونه شکست را بپذیریم

چگونه شکست را بپذیریم؟ هیچ کسی نمی خواهد در زندگی با شکست مواجه شود، هیچ کسی نمی خواهد ناامید شود و مورد سرزنش قرار بگیرد. اما اگر شکست ها نباشند، طبیعتا موفقیتی هم وجود نخواهد داشت همان طور که ادیسون برای اختراع لامپ نزدیک به هزار بار شکست خورد. شما نباید از شکست خوردن در هر زمینه ای هراس داشته باشید بلکه باید زاویه دیدتان را تغییر دهید. با پارس ناز همراه باشید.

 

شکست لازمه موفقیت

چگونه شکست را بپذیریم

شکست یعنی تجربه، یعنی پیشگیری از اشتباه مجدد، وینستون چرچیل کسی که جنگ جهانی دوم را رهبری کرد می گوید: شکست کشنده نیست و موفقیت هم پایان راه نیست. تمام داستان به شجاعت ما برای ادامه دادن بستگی دارد. به من بگویید کدام فرد موفقی تاکنون بودن شکست خوردن و سختی کشیدن به مرتبه بالایی رسیده است؟ به یاد داشته باشید: شکست لازمه موفقیت است.

 

 

شکست های تان را در آغوش بگیرید

شکست های تان را در آغوش بگیرید، برای شکست های تان سوگواری کنید اما هیچ گاه خودتان را سرزنش نکنید. شکست لازمه رسیدن به بلوغ و موفقیت است. شکست های تان را بپذیرید و از آن فرار نکنید، به دنبال مقصر نگردید و فکر نکنید که این آخرین شکست شماست. به اشتباهی که منجر به شکست شده اعتراف کنید و از آن درس بگیرید. 

 

 

نگذارید شکست ها، شکست تان بدهند

اجازه ندهید اشتباهات تان منجر به شکست درونی تان شوند. در مقابل هر شکستی به گذشته خود نگاهی بیاندازید، به کارهایی که انجام داده اید. چند مورد موفقیت آمیز داشته اید؟ هر چقدر هم که کوچک بودند قدردان شان باشید و روی آنها تمرکز کنید تا در دام شکست های تان نیافتید. همیشه موفقیت های تان را یادداشت کنید و هرچند وقت یکبار آنها را مرور می کنید.

 

 

شکست ها یک راهنمای خوب برای ادامه راه هستند

آلبرت انیشتین فیزیکدان مشهور آلمانی می گوید: آدمی که هرگز اشتباه نکرده یعنی دست به هیچ کار جدیدی نزده است. هرچقدر میزان شکست های شما بیشتر باشد یعنی راه های فرعی بی مقصد زندگی و حرفه تان را بهتر می شناسید. شما تجربه بیشتری دارید و به نقشه راه موفقیت تسلط بیشتری دارید، مهم این است که یک اشتباه را دوبار تکرار نکنید بلکه به دنبال نقاط ضعف آن بر برطرف کردن شان باشید.

 

 

کمال گرا نباشید، ماجراجو باشید

موفقیت های بزرگ بر پایه موفقیت های کوچک بوجود می آیند. اگر دست روی کارهای بزرگی بگذارید که توان انجام شان را ندارید حتما شکست می خورید، شما نباید این مسیر را پیش بگیرید زیرا که دائما با شکست رو به رو می شوید و در نهایت منزوی و افسرده خواهید شد. خودتان را در زمان و موقعیت حال ببینید و در حد توان تان، هر چه قدر هم که کم بود پیش بروید.

ماجرا جو باشید و کارهای را انجام دهید که پتانسیل شان را در خود حس می کنید. ما برخی اوقات به قدری نگران رسیدن به هدف هستیم که مسیر اصلی را فراموش می کنیم!  افکارتان را پرورش دهید زیرا که دنیای ما خیلی بزرگ است و شکست های ما خیلی کوچک! 

 

اختصاصی از بخش رازهای موفقیت مجله پارس ناز

 

هر کس در زندگی اش اهداف و آرمان هایی دارد که شاید به آنها دست
نیافته باشد. شاید شما هم جزو آن دسته از آدم هایی باشید که اشتیاق تان را
برای آینده از دست داده اید. بسیاری از انسان های موفق در زندگی با شکست مواجه شده اند و هر انسانی در زندگی خود وارد کوچه پس کوچه های شکست و ناامیدی شده است.
اما واقعیت این است که هرگاه با شکست مواجه می شویم بار دیگر با تجربه
ای که از موضوع به دست آورده ایم سعی می کنیم مسیر جدیدی را انتخاب کنیم.
شکست واژه بسیار پرمفهوم و بحث برانگیزی است. گاه به نظر می رسد کسی که با
شکست مواجه شده انسان کم ارزشی بوده و فرصتی برای تغییر وضعیت زندگی اش
نیافته است. وقتی نام شکست به میان می آید همه تصور می کنند که نتیجه آن یک فاجعه
بود که قابل تغییر هم نیست. اما آیا این تعریف درستی از واژه شکست است؟
شکست یک پدیده نسبی طی زمان است. ما چگونه متوجه می شویم که روز خوبی
را گذرانده ایم؟ پاسخ این سوال در زمان های مختلف متفاوت است.بعضی وقت ها
هنگام صبح احساس می کنیم که روز خوبی پیش روست اما در پایان روز می بینیم
اوضاع و شرایط دقیقا آن طور که تصور می کردیم نبود. شاید به این علت که از
اول نمی توانستیم پیش بینی کنیم که اتفاق بدی برایمان می افتد. اما با گذشت زمان اگر دوباره همان روز را بررسی کنیم درمی یابیم که
آنها بهترین اتفاق هایی بودند که در زندگی مان رخ داده اند.زمان بسیاری از
شکست ها را به پیروزی تبدیل می کند. ما باید آنقدر صبور باشیم که نتیجه
خوب تلاش هایمان را ببینیم. با انجام دادن سریع کارها نتیجه خوبی از آنها
نخواهیم گرفت. خیلی از آدم ها فکر می کنند چون نتیجه قابل لمسی از عملکردشان در
زندگی نگرفته اند شکست خورده اند اما باید به خاطر داشته باشید که دانه ها
پیش از اینکه شما آنها را ببینید در زیرزمین در حال رشد هستند. بعضی وقت ها به آرامی رشد می کنند و ریشه می دهند پیش از اینکه ما
شاهد رشد آنها باشیم. به همین ترتیب ما هم باید سعی کنیم که به یک پدیده
به مفهوم شکست نگاه نکنیم.موضوع دیگر در مورد شکست این است که این واژه
نسبت به درک ما انسان ها می تواند نسبی باشد؛ شاید یک اتفاق بسیار عجیب و
وحشتناک در زندگی رخ می دهد اما بتوان از آن مثل یک شانس خوب استفاده کرد.
یک داستان قدیمی نروژی در این باره وجود دارد؛ ماهیگیری با دو فرزند
خود روزی برای ماهیگیری به دریا رفتند. آن روز به آنها خیلی خوش گذشت. اما
ناگهان توفان شدیدی آمد و همه جا را تیره و تاریک کرد، آنقدر تاریک که
دیگر ماهیگیر و دو پسرش نمی توانستند ساحل را ببینند. قایق آنها در آب چپ
شد و هر سه فکر کردند که جان خود را از دست می دهند. ناگهان در همان لحظه کلبه ماهیگیر در ساحل آتش گرفت و آنها با کمک آتش
توانستند قایقشان را سالم به ساحل برسانند. همسرش در کنار ساحل ایستاده
بود تا خبر آتش سوزی کلبه شان را به او بدهد. ماهیگیر گفت من و دوتا
پسرمان چند ساعت پیش نزدیک بود در دریا از دنیا برویم. آتشی که خانه مان
را از بین برد، جان ما را نجات داد. همسر ماهیگیر از این اتفاق درس مهمی گرفت. شکست اغلب موفقیت است اگر
با دیده دیگری به زندگی نگاه کنیم. اگر مثبت فکر کنیم می بینیم که اگر در
ظاهر پدیده ای چیز خوبی دیده نمی شود نباید با دید شکست به آن نگاه کنیم.
اگر ما قضاوت از شکست و موفقیت را بر پایه چند اتفاق مختصر در زندگی
بگذاریم، معنی حقیقی زندگی را در لحظه های مختلف درک نمی کنیم و ناگهان
خواهیم دید که قصد ما از همه زندگی همین شده است. افراد موفق در زندگی همیشه جزو کسانی بوده اند که با صبوری منتظر شدند
تا نتیجه کارهایشان را ببینند.موفقیت یک پرستیژ و یا قدرت نیست. شاید بعضی
وقت ها در زندگی مان تصمیم می گیریم که بهترین باشیم. حتما برای شما هم
پیش آمده است که با خود بگویید «اگر می توانستم به چند سال قبل برگردم“».
اما حقیقت آن است که هیچ کس توانایی برگشتن به قبل را ندارد. همه ما انسان ها باید باتوجه به امکانات موجود تصمیم بگیریم. واژه
شکست موجب می شود که به رغم اینکه برای هر پیشرفتی موانعی وجود دارد ما از
تصمیمات خود برای پیش رفتن به سمت اهدافی والا بازبمانیم. انسان ها هیچ
گاه فکر نمی کنند که شکست درواقع یک فرصت است، درست مثل موفقیت. به رغم
تصور همه، شکست نشانه عدم توانایی، پول، وقت و یا استعداد نیست. اگر تجارتی را به راه انداختید و در آن موفق نشدید به آن معنا نیست که
شکست خورده اید. برای موفق شدن ما انسان ها خودمان را روی آب ها شناور می
بینیم و بدون آنکه بدانیم چه چیزی در انتظارمان است جلو می رویم.به همه ما
از کودکی گفته اند که برنده شدن و یا باختن مهم نیست، اما این بزرگترین
دروغی است که پدر و مادرها به فرزندان خود می گویند. چون تلاش زمانی مفهوم
واقعی اش را به خود می گیرد که شکست را تجربه کنیم.موفق نشدن لحظه ای به
مفهوم شکست نیست. بچه ها اغلب با شکست به راحتی نمی توانند کنار بیایند. در اغلب مواقع
حضور خانواده در کنار نوجوانان می تواند بسیار موثر واقع شود. اما خانواده
ها هم باید با فرزندان شکست خورده خود درست رفتار کنند. وقتی نوجوانان درباره شکست ها و اشتباهاتشان در زندگی با شما صحبت می
کنند به درد دل آنها گوش دهید حتی اگر دیگران را به خاطر شکست خود سرزنش
می کنند شما هم با آنها هم عقیده شوید.باید به نوجوانان کمک کرد که جنبه
های مثبت هر شکست را نیز ببینند.
به آنها بگویید که اشتباه بخشی از زندگی روزمره هر فرد محسوب می شود،
بنابراین آنقدر هم سخت نیست که فرصتی را برای صحبت کردن در این رابطه با
آنها پیدا کنید. مثلا اگر فرزندتان ورق امتحانش را با نمره بدی که گرفته
است به منزل آورد تمرکز خود را روی نمره بد او قرار ندهید. درباره ضعفی که باعث شده است او این نمره را بگیرد با او صحبت کنید.
اشتباه کردن یکی از راه هایی است که در یادگیری به ما کمک می کند. سعی
کنید این موضوع را به آنها بفهمانید. یکی از روش هایی که به فرزندانتان
کمک می کند با شکست هایشان کنار بیایند صحبت کردن درباره شکست های گذشته
خودتان است. مثلا می توانید درباره نمره های بدی که در زمان کودکی می گرفتید برایش
صحبت کنید. همه نیاز دارند که بدانند هیچ کس نمی تواند در زندگی بهترین
باشد، پس همه نمی توانند در تمام زمینه های زندگیشان برنده باشند. این طرز
تفکر باعث می شود که بچه ها دیگر به توانایی ها و ارزش های خودشان فکر
نکنند.
یکی از کمک های بسیار بزرگی که می توانید برای فرزندانتان انجام دهید
این است که خودتان زمینه را طوری برای آنها فراهم کنید که شکست بخورند.
مثلا اگر با او بازی می کنید نگذارید که او برنده شود. ب
گذارید ناامیدی و شکست را هم در محیط امن خانواده تجربه کند. این درس
های کوچک است که به بچه ها اعتماد به نفس می دهد و در آینده به آنها کمک
می کند که بهترین باشند. هیچکس به ما انسان ها یاد نداده است که شکست
فرصتی برای موفقیت است.

پذیرش شکست به این معنا نیست که بعد از شکست احساس‌ خوبی داشته‌ باشید و‌ هیچ کاری انجام ندهید، به این معنا است که بعد از شکست دوباره روی پای خود بایستید.

آیا می دانید 3M یکی‌ از بزرگترین شرکت هایی که در حال حاضر در آمریکا وجود دارد، قبل از اینکه 3M شود یک‌ معدن ورشکسته بود؟

چرا 3M کار معدن‌ را رها کرد و کسب و‌ کار خود را کاملا تغییر داد و به تولید محصولاتی مانند کاغذ سنباده پرداخت؟

مدریت 3M باور داشت که این شرکت روزی تبدیل به یک شرکت بزرگ می شود و کارمندان او نیز برای ادامه ی کار شرکت مجبور بودند زمان های آزاد خود را کار کنند. بعد از شکست 3M به عنوان یک معدن، آن ها تسلیم نشدند و کاری کاملا متفاوت را آغاز کردند.

کار معدن ورشکست شد اما بعد از آن شرکت 3M در کسب و کار دیگری به موفقیت رسید. کارکنان و مدیران 3M موفق شدند زیرا یکی‌ از‌ مفاهیم مهم موفقیت را ( که بیشتر مردم از آن آگاهی نداشتند) می دانستند؛ محصولات می میرند اما شرکت ها زنده می‌ مانند.چگونه شکست را بپذیریم

وقتی موفقیت را درک‌ کنید شکست را می پذیرید

ممکن‌ است از خود بپرسید این داستان چه ربطی به پذیرش شکست دارد؟ درست مانند اینکه محصولات می میرند و شرکت ها زنده می مانند، هدف ها می میرند اما رویاها زنده می مانند. هیچ قانونی وجود ندارد که به همه ی هدف هایتان برسید‌ و‌ بعد از هربار تلاش موفق شوید.

تا زمانی که آرزویی داشته باشید می توانید از اول شروع کنید و‌ برای رسیدن به آن‌ کاری انجام دهید. تاجر موفقی می گوید: “شکست مهم ترین محصول ما است”.

هر تاجری این حقیقت را می داند که اگر‌‌ همه ی محصولات مختلف را امتحان کند بالاخره در‌ یکی‌ از آنها موفق خواهد‌ شد. او‌ می داند که حتی اگر بعضی محصولات از بین برود شرکت می‌تواند به کار خود ادامه دهد. ( محصولات می‌ میرند و شرکت ها زنده می مانند)

همین اتفاق برای شما هم می افتد، تا زمانی که بر رویاهایتان پا فشاری کرده و تلاش کنید نباید به شکست ها اهمیت دهید زیرا بالاخره روزی راه درست برای رسیدن به اهدافتان را پیدا خواهید کرد، حتی اگر مجبور شوید کل زندگی تان‌ را تغییر دهید (مانند 3M که محصول شرکت خود را به کلی تغییر داد) (نگاه کنید به چگونه برای رسیدن به هدف مصمم باشیم)

چگونه به‌ رویاهای خود برسیم

چه کسی مرغ سرخ شده ی کنتاکی‌ را نمی‌شناسد؟ بیشتر‌ مردم مرغ سرخ شده ی کنتاکی را می شناسند اما کمتر کسی می ‌داند قبل از تاسیس اولین KFC موسس آن‌ بارها برای فروش دستور‌ غذایی اش‌‌ تلاش کرد و‌ رد شد.

او‌‌ بارها شکست خورد اما می‌دانست آرزو و شکست دو مسئله ی متفاوت هستند و‌‌‌‌‌ زمانی‌ که راه درست را پیدا کند به آرزوهایش می‌ رسد. (نگاه کنید به راههای رسیدن به هدف در زندگی (داستان هرلند سندرز موسس KFC))

اکنون داستان شما چیست؟

آیا بعد‌ از اولین شکست امید خود را از دست داده اید؟

آیا پس از اخراج شدن از کار یا ورشکست شدن از موفقیت نا امید شده اید؟

آیا کسب و کاری را شروع کردید و نتوانستید در آن موفق شوید؟ (نگاه کنید به دلایل شکست یک کسب و کار)

حتی اگر پاسخ شما به تمام این سوالات مثبت است اگر مفهوم این مقاله را درک کنید موفق خواهید شد. تا زمانی که رویاهایتان را فراموش نکنید شکست تاثیری بر شما نخواهد داشت. با هربار شکست تنها متوجه می شوید برای رسیدن به آرزوهایتان باید راه دیگری را امتحان کنید.

 

شاهین زند – محقق و پژوهشگر

نوین بینش یک سایت پزشکی پیچیده یا یک دائرة المعارف آنلاین و خسته کننده نیست؛ در حقیقت مرجعی است که شما می توانید هر گونه اطلاعاتی را به صورت خلاصه، مختصر و مفید بدست آورید که به زبانی ساده نوشته شده است. سایت نوین بینش یک سایت پژوهشی است که در زمینه روانشناسی تجاری، مدیریت، روانشناسی عشق، کارآفرینی و موفقیت فعالیت می کند. برای اطلاع از آخرین مطالب سایت نوین بینش در کانال تلگرام ما عضو شوید: عضویت در کانال تلگرام نوین بینش

آیا می خواهید بیشتر بدانید؟

5 مرحله برای کسب درآمد مطمئن از اینترنت

چگونه با شکست مقابله کنیم

موفقیت بعد از شکست

مقابله با مشکلات و دشواری ها

درس هایی از شکست یک کسب و کار

چگونه در کسب و کار موفق شویم

چگونه در برابر مشکلات بایستیم

دلایل شکست افراد باهوش در کسب و کار

چگونه شکست عشقی را تحمل کنیم

می توانید به صورت 24 ساعت از طریق تلگرام یا واتس آپ با تیم نوین بینش در ارتباط باشید :09306135008

برچسب‌ها:از شکست تا موفقیت, جملات شکست و موفقیت, درس گرفتن از شکست

انتقادات و شکایات

shahinzand18@gmail.com

اینستاگرام شاهین زند

     شماره تماس:  03136201013       از ساعت 9 صبح الی 5 عصر

 آدرس: اصفهان، خ ارتش، کوچه 69، ساختمان پیمان، ط 2، واحد11چگونه شکست را بپذیریم

ارتباط با کارشناس روابط عاطفی از طریق ارسال پیام در تلگرام یا واتس آپ: 09306135008

 

 

.                   قوانین و مقررات

 

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی رمز عبور

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

پرورش افکار – رسیدن به موفقیت قطعی از طریق آموزش و یادگیری قانون جذب توسط دوره کارشناس جذب شوید استاد شریفی

چگونه شکست را بپذیریم

چگونه شکست را شکست دهیم؟


محافظین قانون جذب و حیوانات روحانی

قانون جذب چیست؟ چشمهایتان را بر روی جهانی با احتمالات…


قانون جذب و شناختن فرصت‌های ارسالی

۱۱ چیزی که باید در مورد قانون جذب و چگونگی استفاده از آن…

۹ روش از قانون جذب که می تواند زندگی شما را بهبود ببخشد.

۹ تکنیک تجلی قانون جاذب که باید بلد باشید

هر کسی در زندگی خود حداقل یکبار شکست خورده و آن را تجربه می‌ کند. نباید به شکست‌ ها یا اشتباهات خود اجازه دهیم بر ما غلبه کنند و زندگیمان را تحت تأثیر خود قرار دهند. پذیرفتن لحظه‌ ها به هنگام رخ دادن می‌ تواند بسیار مهم باشد. باید اجازه دهیم همه چیز در زمان خود اتفاق بیفتد و بگذرد. باقی ماندن در لحظات شکست، ضربه سختی به شما وارد خواهد کرد. در این مقاله قصد داریم در مورد روش‌ های مهم عبور از شکست صحبت کنیم. این اعتقادات پایدار و مداوم می‌ تواند به ما کمک کند بر شکست‌ های خود غلبه کنیم و حس بهتری داشته باشیم.

به یاد بیاوریم که چرا اینکار را شروع کرده‌ ایم:

هر زمان که با شکست مواجه می‌ شویم به ذخیره انرژی، شور و اشتیاق و اعتقادات قوی نیاز داریم تا بتوانیم از این شکست عبور کنیم. به طور مداوم از خودم می‌ پرسم دلیل این کار من چه بوده است؟ دلیل کار من این بود که نمی‌ خواستم متوسط باشم، می‌ خواستم دیگران را تشویق کنم و به آنها انگیزه بدهم. دلایل بسیار زیادی در جهان وجود دارد که نیازمند تمرکز و توجه ماست. پشت هر کاری دلیلی است و ما باید این دلیل را در زمان مشخص و صحیح کشف کنیم. ما از علت‌ هایی که در جهان وجود دارد آگاه نیستیم. زمان می‌ گذرد و هر روز در مسیر رسیدن به اهدافمان با موانع جدیدی روبرو می‌ شویم که نیازمند اعتقاد و امید پایدار ماست. هر مانعی در این مسیر، یادآور شروع این سفر است. پس به عقب برگردیم و بدانیم چرا کارمان را آغاز کردیم.

بلند شویم و دوباره تلاش کنیم:

هرچقدر بیشتر بر روی زمان گذشته تمرکز کنیم، زمان اندکی برای بهبود بخشیدن موقعیت خود و موفق شدن خواهیم داشت. زمانی که همه چیز مطابق برنامه پیش نرفت، نیازی نیست نا امید و افسرده شویم. از زمان به نفع خود استفاده کنیم و هر چقدر که می‌ توانیم برای رسیدن به موفقیت تلاش کنیم. از خودمان بپرسیم چه کاری می‌ تواند ما را به هدف نهاییمان نزدیکتر سازد. موفقیت، نتیجه تلاش‌ های کوچکی است که کنار یکدیگر قرار می‌ گیرد. قانون طبیعت به ما نشان می‌ دهد که اتفاقات خوب در زمان تعیین شده خود رخ می‌ دهد، پس اگر می‌ خواهیم تغییرات مثبتی را مشاهده کنیم، تمامی تلاش خود را برای دروی دانه‌ هایی که کاشته‌ ایم انجام دهیم. بلند شویم و تلاش خود را برای یک شروع تازه به کار گیریم. شاید یکی از بزرگترین ضعف ما انسانها این است که بلند نمی‌ شویم. خاص‌ ترین روش برای رسیدن به موفقیت، دوباره تلاش کردن است.

صداها را خاموش کنیم:

صداهایی که در ذهن ما وجود دارد به عنوان شک و تردید عمل می‌ کند، این صداهای شک برانگیز در ذهنمان جمع می‌ شود و باعث ایجاد نگرانی و ترس می‌ گردد. فشار بیشتر نیز ممکن است از حرف‌ های دیگران ناشی شود. تنها چیزی که باید در نظر داشته باشید این است که به نسخه بهتری از خودمان دست یابیم. اگر بخواهیم به طور مداوم تحسین دیگران را به دست آوریم هرگز به موفقیت دست نخواهیم یافت. یکی از بخش‌ های اصلی موفقیت این است که بدانیم چگونه درد خود را کنترل کنیم و از آن برای ساخت یک نیروی قوی بهره ببریم. این کنترل از طریق تمرکز بر افکار مثبت به دست می‌ آید. زمانی که افکار منفی به سراغمان آمد، با افکاری همچون ” من می توانم” آن را جایگزین کنیم. تنها کمی مثبت اندیش بودن می‌ تواند هدف ما را روشن‌ تر سازد و برای رسیدن به این هدف به ما کمک نماید.

یک پشتیبان خوب پیدا کنیم:

زمانی که با شکست مواجه می‌ شویم، حس اعتماد به نفس ما کمتر خواهد شد، بنابراین به یک نفر نیاز داریم تا بتوانیم با او صحبت کنیم. ایجاد یک چهارچوب حمایتی از محرک‌ های بیرونی همچون خانواده، دوستان و معلمان می‌ تواند انرژی و انگیزه زیادی برای ما فراهم کند. اعتراف به شکست و صحبت در مورد آن می‌ تواند رهایی بخش و منبع ایجاد شجاعت باشد. از دوستان خود بخواهیم در مورد نحوه غلبه آنها بر موانع توضیح دهند. داستان زندگی این افراد می‌ تواند منبع خوبی از انرژی و انگیزه باشد. بنابراین باید در مکالمات مختلفی شرکت کنیم و سؤالات زیادی را در این مورد بپرسیم تا بتوانیم اعتماد به نفس از دست رفته خود را برگردانیم.

صبر و شکیبایی را به بهترین شکل یاد بگیریم:

به منظور انطباق با شکست‌ های سریع، باید آن را به عنوان یک موقعیت موقتی بپذیریم تا مدیریت آن راحت تر شود. هیچ خط پایانی برای شکست وجود ندارد و باید بدانیم که این یک مسیر پیوسته است و ما می‌ توانیم در آن رشد کنیم. صبر و شکیبایی در اینگونه موارد می‌ تواند کمک فراوانی به ما بکند. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که بر روی برنامه ریزی خود سخت کار کنیم. اینکار باعث می‌ شود دوباره بلند شویم و راه خود را با قدرت هرچه تمام‌ تر آغاز کنیم. رویاهای خود را با صبر و شکیبایی پرورش دهیم و منتظر نتایج شگفت انگیز آن بمانیم. زمانی که با شکست مواجه می‌ شویم ، انگار بارهای سنگینی را بر روی دوش خود حمل می‌ کنیم و فکر می‌ کنیم دنیا به پایان رسیده است . شکست نیز بخشی از زندگی است پس اجازه دهیم همانند سایر رخدادها، بگذرد. شکست می‌ تواند دیدگاه جدیدی برای ما ایجاد کند و روح تازه‌ ای به زندگی ما بدمد. مثبت فکر کنیم و مطمئن باشیم نتایج مثبتی نیز دریافت خواهیم کرد.

مطلب قبلی

زندگینامه چارلز داروین – زیست شناس

مطلب بعدی

نکاتی برای جذب افراد جدید به زندگی

7 راه برای اینکه زندگی موفق و بدون محدودیتی داشته باشید

10 دلیلی که چرا ترک عادات بد خیلی سخت و مشکل است

راهنمای اساسی برای روتین های صبحگاهی

چالش 21 روزه: برنامه قانون‌ جذب برای تجلی شادی

چرا تفکر مثبت میتواند سلامت جسمی را بهبود بخشد

شکست را به موفقیت تبدیل کنید: استفاده از قانون جذب برای غلبه…

موفقیت به معنای اتخاذ یک انتخاب بزرگ نیست، بلکه به معنای…

برای چت کردن با ما روی آیکون مشاور فروش کلیک کنید

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی رمز عبور

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

دو سال پیش مهمان تلفنی یک گفتگوی بعد از خبر تلویزیون درباره خصوصی سازی بودم.

در آن برنامه مهمانانی از دولت و مجلس حضور داشتند. من پس از اقامه دلائل و شواهدی از کارنامه ٨ ساله خصوصی سازی، اظهار کردم: “خصوصی سازی در ایران شکست خورده است”. مجری برنامه در رابطه با این گزاره از مهمانان مجلسی و دولتی خود نظرخواهی کرد و همه ایشان ابراز داشتند که موافق این نظر نیستند و خصوصی سازی شکست نخورده است. اکنون دو سال از آن تاریخ و بیش از ١٠ سال از شروع واگذاری ها (بخوانیم خصوصی سازی) می گذرد و اقتصاد کشور بیش از پیش در این باتلاق فرو رفته است و هنوز همان آش و همان کاسه.

آن مناظره شروعی شد بر این که من در مورد شکست کنکاش بیشتری بنمایم. گوشهایم به این واژه حساستر شدند و از کف جامعه تا سطوح بالا به دنبال شنیدن اعتراف به شکست می گشتم. اما هرچه بیشتر جستم کمتر یافتم. در دروس مدرسه و دانشگاه به دنبال درسهایی درباره شکست گشتم و ندیدم مطلبی که شکست را توضیح و پذیرش شکست را یاد داده باشد. سعی کردم کتابهایی در این باره بیابم، به جز چند ترجمه معدود هیچ تولید وطنی در این باره نیافتم. تعجبی نداشت که با جستجو در کتب خارجی به تعداد زیادی کتاب در این رابطه بر خورد کردم.

برای چه درباره شکست می نویسم؟ برای اینکه دریافتم ما ملتی هستیم که نیازمند درک مفهوم شکست هستیم و نیازمند شجاعت قبول شکست. آنچه که در رابطه با شکست در فرهنگ و ادب ما وجود دارد بیشتر از مفهوم مجسم شکست نیست، یعنی شکست در یک جنگ یا یک نبرد و دست آخر یک مسابقه. چون از این مفهوم گریزانیم، بازه قضاوت ما در خصوص اعمالمان از بیشینه “پیروزی مطلق” شروع می شود و تا کمینه “اشتباه” کشیده می شود و در آنجا پایان می یابد. یعنی ما یا کاملاٌ پیروزیم، یا نسبتاٌ پیروزیم یا توهم پیروزی داریم و یا، در حد نهایت شجاعت و صداقت خود، اشتباهی مرتکب شده ایم. از این نکته نگذرم که در قضاوت کردن شکست دیگران بسیار مهارت داریم.

برای اینکه اهمیت درک و قبول شکست را آشکارتر کنم لازم است بدانیم که شکست در ورای خود حداقل سه پله دیگر دارد، تخریب، ویرانی و نابودی. وقتی شکست را بپذیریم در آن نقطه می ایستیم و سپس باز می گردیم. ولی اگر شکست را نپذیریم، سلسله اشتباهات خود را ورای آن ادامه می دهیم و تا نابودی هم می توانیم پیش برویم.چگونه شکست را بپذیریم

نپذیرفتن شکست علاوه بر این، پیامدهای دیگری هم دارد. فردی که شکست را نمی پذیرد به تدریج در خصوص توانمندیهای خود دچار توهم می شود و آنها را بیش از واقع می پندارد و به تصور خود از عهده اصلاح انبوه اشتباهات بر می آید و لذا اشتباه از پس اشتباه. اگر او در جایگاه بالاتری باشد، مانند یک مدیر یا یک مسئول، این رفتار موجب بروز و تقویت بی اعتمادی ذینفعان به او می شود و مجموعه تحت امر او دچار تشویش و پریشانی می شود.

نگاهی به وضعیت بنگاههای اقتصادیمان بیاندازیم! از آنجا که شکست را، در این معنا ورشکستگی، حاضر نیستیم بپذیریم، بنگاههای خصوصی و دولتی فراوانی داریم که هر روز بدهکارتر، غیربهره ور تر و فرسوده تر از روز قبل می شوند و به مراحل تخریب و ویرانی وارد شده اند و بسیاری حتی به ورطه نابودی افتاده اند.

وضعیت خانواده ها را نگاه کنیم! ازدواجهای ناموفق شکست، در این معنا طلاق، را نمی پذیرند. زوجین سالها با بی مهری، بغض، کینه و نفرت ادامه می دهند و روح روان یکدیگر را به مرز نابودی می کشانند.

وقتی به کارنامه کشوری خود نگاه می کنیم مصادیق زیادی پیدا می کنیم که جای پذیرش شکست در آنها خالی است. از خصوصی سازی گفتم. در حوزه اقتصادی از این شکستهای نپذیرفته کم نداریم؛ یارانه ها، سیاست ارزی، طرحهای نیمه تمام، سیاستهای اشتغال، سهام عدالت، توسعه صادرات، قاچاق کالا، سرمایه گذاری خارجی، بهره وری و…

به حوزه های دیگر نگاه کنیم! آب و محیط زیست کشور، محرومیت زدایی، مبارزه با قاچاق مواد مخدر، مهاجرت مغزها و سرمایه ها، قانونگذاری، سلامت اداری، سیاستهای فرهنگی، توسعه روابط با  همسایگان و…

در همه موارد بالا کار ما این بوده است که نهایتاٌ در صدد اصلاح اشتباهات باشیم و چینی شکسته را مرتباٌ بند بزنیم، حال آنکه با پذیرش شکست می توانستیم جلوی بدتر شدن وضع را بگیریم. بجای انحراف دائم به چپ یا راست، و به خیال خود اصلاح اشتباه، باید بر می گشتیم و از صفر شروع می کردیم.

کار ما این شده است که مرتباٌ از شکست دیگران بگوییم و از پیروزی خود. خاکروبه های ناکامی هایمان را زیر فرش پنهان می کنیم و به خودمان مدال افتخار می دهیم. ما سالهاست که از خودمان  داریم شکست می خوریم، انگشت اتهام را به سوی دیگران نگیریم و تا به نقطه بی بازگشت نرسیده ایم شکستهایمان را بپذیریم. با پذیرفتن شکست داشته های اندکمان را از نابودی نجات می دهیم.

* نایب رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران* منتشر شده در کانال شخصی

شهر جهانی یزد، شهری تاریخی و کویری ‌بین دشت لوت و دشت کویر است که مارکوپولو جهانگرد معروف آن را بزرگ، زیبا و پر رونق توصیف می‌کند. شهر تاریخی یزد در قدیم؛ به ایساتیس به معنی فرخنده و مقدس معروف بوده است.

صنعت تولید پوشاک و لباس در ایران از جمله صنعت های رشد نکرده و به بلوغ نرسیده میباشد. تولید لباس کشور ترکیه توانسته به اندازه صنعت نفت ما ارز آوری داشته باشد ولی علت ها و عواملی که موجب این اتفاق شده چیست؟

تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved

خوش آمدین، لطفا وارد حساب کاربری شوید

6
 + 
6
 = 

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

بازیابی رمز عبور

یک رمزعبور موقت، برایتان ایمیل خواهد شد.

SookhteJet.ir – انگیزشی ترین وبسایت برای جوان موفق

چگونه شکست را بپذیریم

آیا شکست‌های که اخیرا در کارتان خورده‌اید باعث شده تا نخواهید از رختخواب خود بیرون بیایید؟
این شکست زمانی درآورتر می‌شود که شما نهایت تلاش، تمرین و انرژی خود را در مسیر آن کار گذاشته باشید و باز هم به موفقیت نرسیده‌اید… و باز هم شکست خورده باشیم !

شکست‌های بزرگ روحیه انسان را از بین می‌برند؛ باعث از دست رفتن امید به آینده می‌شوند، افسردگی‌های سختی را با خود به همراه دارند و مدام تمام ذهن شما را اشغال می‌کنند.

همین تبعات شکست است که سبب می‌شود تا شما دیگر نخواهید کاری را امتحان کنید… اینطور نیست؟

در واقع ترس از باختن به تمام وجود شما می‌رود و اجازه ریسک دوباره را از شما می‌گیرد.

اما چند لحظه فکر کنید…

آیا این باید پایان سرنوشت شما باشد؟

آیا آخر قصه زندگی شما همین است؟ نه، بلند شوید و به سمت آینده حرکت کنید بدون آنکه به نتیجه و اتفاقات پیش رو فکر کنید.

شما باید دوباره خود را بسازید،
انگیزه جدید ایجاد کنید و با فکر مثبت به سمت یک مبارزه دیگر قدم بردارید

در این مقاله 5 تفکر ضروری را میخواهیم به شما معرفی کنیم که هروقت شکست خوردید، باید آنرا بارها و بارها مرور کنید چون بدون این افکار، شکست شما تبدیل به سمی کشنده در ذهن‌تان میشود… آماده‌اید این سم را خنثی کنید؟

اولین کاری که در مسیربازیابی ذهنی خود باید بعد از یک شکست سخت انجام دهید این است که شکست را بپذیرید، از آن فرار نکنید، بهانه نیاورید و آن را گردن اطرافیان نیاندازید. شکست را در آغوش بگیرید.

این نکته را بدانید که راه موفقیت فقط از مسیر شکست‌های پیاپی می‌گذرد پس باید شکست را کوچک کنید. بجای فرار از جامعه و اطرافیان و دوستان اتفاقاً با آنها صحبت کنید، به راحتی بگویید که اشتباه کردم و شکست خوردم، این مشکل را به یک وضعیت عادی تبدیل کنید.

کدام تیم فوتبال بودن شکست قهرمان شده؟ کدام فرد بدون شکست موفق شده؟ کدام شرکت در مسیر خود اشتباهی نداشته؟ این را بدانید که این آخرین شکست نخواهد بود و بازهم در مسیرشما شکستهای دیگری وجود دارد اما چیزی که لابه لای آنها به آن دست پیدا می‌کنید یک موفقیت بزرگ است که همه شکست‌ها را کمرنگ می‌کند

پشت هر فرد موفق، هزاران شکست وجود دارد

 

شکست نباید پایان رویای شما باشد. اگر شکست خوردید، از رختخواب جدا شوید، جلوی آیینه بروید و بگوید این پایان کار من نیست، پایان رویای من زمانی است که می‌میرم. همیشه شانس مجدد وجود دارد، اگر شما یک مسابقه را باخته‌اید، در آزمون استخدامی قبول نشده‌اید، کنکور را خراب کرده‌اید یا کسب و کارتان از دست رفته است، باید بدانید که دوباره فرصت امتحان کردن وجود دارد، شما بارها و بارها می‌توانید به هدف مورد نظر حمله کنید تا بالاخره آن را شکست دهید.

این نکته را به خود یاداورشوید که زندگی آنقدر طولانی و پرفرازو نشیب است که بازهم این فرصت را به شما خواهد داد، درواقع این شما هستید که با تفکرات منفی، شانس موفقیت دوباره را از خودتان می‌گیرید.

به خودتان نگاه کنید،2 راه وجود دارد، یکی پذیرش شکست و افسردگی، دومی تلاش مجدد. این نکته را بدانید، جامعه یک فردی که 100 بار تلاش بکند و موفق نشود را تحسین می‌کند اما افرادی که از ترس شکست گوشه‌ای برای مردن در سکوت را انتخاب می‌کنند را نه!

زندگی نه یک بار، بلکه هر روز صبح از نو آغاز می‌شود

 

وقتی شما شکست می‌خورید به معنای آن است که بخشی از کار را درست اجرا نکردید. این اشتباهات در کار ناشی از عدم دانش کامل درمورد آن موضوع است. اشتباهات این فرصت را به شما می‌دهند تا نقاط ضعف را پیداکنید و برای برطرف کردن آن به یادگیری و آموزش بیشتر خود بپردازید.

هر شکست چندین نقطه ضعف شمارا که شاید نمی‌دانستید آشکار می‌کند و نقاط ضعف برابر است با خلع‌های علمی.

این در تمام ضمینه ها صدق می‌کند، اگر شما یک ساندویچی ساده داشته باشید و برشکست شوید یعنی جایی در علم فروش، مشتری مداری و یا تهیه غذا دچار ضعف هستید و اگر می‌خواهید دوباره اینکار را راه اندازی کنید باید آنها را برطرف کنید. در واقع یادگیری، مطالعه و به روز ماندن یک امر بسیار حیاطی برای سرپانگه داشتن کسب و کارتان است و مانند اکسیژنی است که برای زنده ماندن به آن نیاز دارید.

ز گهواره تا گور دانش بجوی

اینکه ما با تمام وجود در مسیر رسیدن به اهداف خود تلاش کنیم چیز بسیار خوبی است اما باید تلاش کردن و زحمتی که در مسیر می‌کشیم نباید ارزشش خودش را از دست بدهد ولو اینکه موفق نشویم. تحقیقات نشان داده است که کاملگرایی مطلق می‌تواند به افسردگی‌های شدید در فرد تبدیل شود.

دائم نگویید که من باید موفق می‌شد این رتبه کنکور را بگیرم، من باید نفر اول مسابقه می‌شدم، من باید فروشم به این عدد می‌رسید. این سبب می‌شود تا شما در یک تله فکری بی افتید و موفقیت‌های کوچک‌تان نیز به چشم نیاید.

شما فقط هدف را در نظر نگیرید. اگر می‌بینید مسیرشما روبه پیشرفت است و حالا در این بین با مشکلاتی نیز مواجه شدید، نباید سبب شود که خود را سرزنش کنید. این سرزنش‌ها هیچ کمکی به شما نخواهد کرد و شما را نا امید تر می‌کند. برای مسیر حرکت خود اهمیت قائل شوید، این مسیر است که در آن زندگی می‌کنید و حتی گاهی از خود هدف نیز مهمتر است.

گاهی آنقدر نگران رسیدنیم که مهم‌ترین چیز را از دست می‌دهیم، باید حرکت کنیم تا برسیم

 

جالب است بدانید تا کنون در طول تاریخ، انسان از هیچ چیزی به طور مطلق شکست نخورده است. شاید در مسیر رویای پرواز بارها و بارها مخترعان با شکست مواجه شده باشند اما نهایتاً پیروز شدند. روزگاری بود که انسانها با یک سرماخوردگی ساده می‌مردند اما امروز نه. هزاران مثال می‌توان زد تا شما بدانید که همه مانند شما شکست را تجربه کردند اما چیزی که سبب شده تا سرانجام کارشان پیروزی باشد این بوده که شکست را دائمی ندانسته‌اند.

حالا اگر شما در هر مرحله از زندگی شکست خورده‌اید بدانید که شکست رفتی است، بجای تأسف خوردن از آن درس بگیرید. ذهنتان را روی اتفاق پیش آمده متمرکز نکنید. فکرتان را پرورش دهید، بدانید که دنیا بزرگ است و شکست‌های شما در برابر آن کوچک.

به خود این تفکر را منتقل کنید که این یک شکست ناچیزاست و مهم این است که شما از شکست‌ها قوی‌تر هستید چون می‌توانید دوباره تلاش کنید.

ممکن است شکست بتواند 100 بار سر راه شما سبز شود اما شما
می‌توانید 101 بار بلند شوید و دوباره تلاش کنید

شکست واقعاً امری ناگوار است، چیز ساده‌ای نیست بخصوص اگر این شکست بزرگ باشد، بعد از اینکه شکست خوردید یک مدت را با کارهای کوچک خودتان را سرگرم کنید، فوری به کار برنگردید، مطالعه کنید، دنیای خود را گسترش دهید.چگونه شکست را بپذیریم

اگر می‌بینید شکست شمارا حسابی به هم ریخته است بدانید هنوز برای کارهای بسیار بزرگ آماده نشده‌اید. توماس ادیسون در مورد سوختن کارگاهش می‌گوید «ارزش فراوانی در اتفاقات بد وجود دارد، تمام اشتباهات ما در آتش سوخت و خداراشکر که می‌توانیم دوباره شروع کنیم.»

برای اثبات این موضوع مهم به شما توصیه میشود حتما زندگینامه خانم طاهره جوان، کارآفرین برتر ایرانی را بخوانید.

اگر می‌خواهید انسان موفقی شوید، قبل از آن باید فرد بزرگی شوید، اینکه شخصیت شما به لحاظ رفتاری و منش آنقدر بزرگ شود که دیدتان نسبت به جهان اطراف و اتفاقات محیط پیرامون سنجیده و پخته شود، از هر دستاورد و موفقیتی مهم‌تر است.

ذهن آدم مانند چتر نجات است، اگر باز نشود کار نخواهد کرد

شما نیز اگر تابه‌حال شکست خورده‌اید و دوباره توانسته‌اید بلند شوید آن را با ما در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید. تا ما و دیگران نیز از درس‌های شما استفاده کنیم.

در همین زمینه مقالات زیر را هم حتما بخوانید:

من علاقمند به پیاده سازی صداهای شلوغ ذهن خود روی کاغذ در شکل مقاله، داستان و فیلمنامه هستم.

مقاله قبلی

چگونه با شناخت خودمان ثروتمند شویم؟ – راهنمای عملی و گام‌به‌گام (قسمت چهارم)

مقاله بعدی

مهم‌ترین توصیه نیکولو ماکیاولی برای رهبران و مدیران شرکت‌های موفق چیست؟

منم یک شکست احساسی بدی رو پشت سرگذاشتم هرچند دوست ندارم چنین اسمی بهش بدم بابت همین قضیه سال اول کنکور قبول نشدم و یک سال پشت کنکور موندم اما الان که نیمه بهمن هستیم تا به اینجا هم درست برای کنکور تلاش نکردم با اینکه از توانایی خودم و از اینکه چ هدفی دارم مطمین هستم اما متاسفانه به خاطر اون مسیله هی جلوی بهترین بودن خودم رو میگیرم و هی بهانه های مختلف میارم برای درس خوندن اما امشب که دنبال این مطلب گشتم و این مطالب برام اومد تصمیم گرفتم خودمو باور کنم و این و بفهمم اگر اینچنین شکست بزرگی نباشه اون ادم کامل متولد نمیشه التماس دعا دارم و امیدوارم هرکی هرجا هست احساس خوبشبختی کنه

من تو بورس تا الان بیشتر از ۵۰۰ میلیون ضرر کردم هم سرمایه ام گذاشتم و هم از بقیه بازارها موازی که میتونستم چند برابر رشد کنم عقب افتادم و انگیزه ام سقوط کرده… الانم شرایط سخت روحی دارم میگذرونم چون روزهای خوشی داشتم تو اقتصادم که فروریخته

من دیگه هیچ هدفی ندارم
سال ششم تحصیلم با اینکه کلی تلاش کردم کلی کتاب تست زدم مدرسه تیزهوشان قبول نشدم. ناراحتی خودم به کنار سرکوفت های خانواده و کنایه ها خیلی بیشتر اذیتم میکرد. رفتم مدرسه نمونه دولتی. مامانم وقتی نمره کامل میگیرفتم نه تشویقی نه هیچی خودم باید بهش میگفتم تا یه آفرین خشک و خالی بهم بگه. بعد مثلا اگه ۱۹ میاوردم تا یک هفته با اخم بود باهام. تمام رویاهامو نابود کرده حتی تو رشته تحصیلیمم بهم حق انتخاب نمیده میگه فقط دکتر و مهندس ولاغیر. درسته نمراتم بالا بوده ولی دلیل بر این نیست که حتما باید مهدس شم. میگه هنر برای خنگاست. حتی اجازه فعالیت تو سوشال مدیا هم بهم نمیده. منطقش اینه که کسی نمیاد بگیرتت میترشی تو خونه !!
الان هیچ هدف و انگیزه ای برای درس خوندن ندارم.
مرسی که درد دلمو خوندید

نگران نباشید وبدانید که تنها شما با این مشکلات درگیر نیستید خیلی ها هستند که والدینشون اونارو درک نمیکنند. شما خیلی خیلی جلو هستید واینو بدونید که موفقیت فقط در دکتر ومهندس بودن نیس مهم موفق شدن در مسیر زندگیست با هر روشی که ممکن باشد .تلاش کنید وامیدوار من شمارا تحسین میکنم

درود بر شما.
خواستم بگم که فکر نکن تیزهوشان قبول نشدی به آخر خط رسیدی
همش بستگی به خودت داره
من خودم تیرهوشانم اگه تلاش نمی‌کردم این جایگاه رو نداشتم
در ضمن یک فرصت دیگر هم داری که از کلاس ۹ ام به ۱۰ ام به تیزهوشان راه پیدا کنی.
راجع خانواده تون هم بنظرم به یک مشاور تحصیلی مراجعه کنید.
من خودم که کلاس ۶ ام بودم یک دوستی داشتم که از خونه بیرون نمیومد و همش درس میخواند ولی من هفته ای ۳ ۴ باری بیرون میرفتم
و اون قبول نشد تیزهوشان
خواستم بگم کنار درس استراحتم باید کنی

من یک دانش اموزم، معلم بخاطر یکی از انشاهام جلوی دوستام من رو خیلی خورد کرد و نمره ی خیلی بدی بهم داد، یک هفته گریه کردم ولی جا نزدم هر روز به یک مطلب فکر می کردم و توی ذهنم در حد دو خط براش یه متن مینوشتم در نهایت انشام به قدری خوب شد که معاون مدرسه چند روز پیش بهم پیام داد که برای مسابقات اماده شو.معلم انشات اسمتو بهم داده به عنوان یکی از بهترین انشا نویس های کلاس
امیدوارم همیشه هممون موفق و سربلند باشیم.

منکه فک میکنم این حرفا چرته تقصیرمنه که بعضیا خاله مهندس دارن یا عابجی بزرگ تر یا داداش بزرگتر دارن که توامتحانات کمکشون کنه الان من امتحان ریاضی مو خراب کردم وکسی ازمن خیلی بهترگرفته که هميشه پایین من بوده اون هیچ کدوم ازاین راه هارونر فته فقط کسیود اشته که کمکش کرده نه مثل من مامانی که ریده به اعصابم من ازمامانم متنفرم با حرفاش تخریب میکنه بعدمیگین چرا نوجواناخودکشی میکنن آخه فرهنگ توکشورما زیرصفره مامانی که من 20بگیرم تشویقم نمیکنه غلط میکنه وقتی نمره پایین بگیرم زر بزنه کلا همه چی تقصیرمنه الان؟ میگین نداز تقصیربقیه آخه کسی که تمام فیلم های آموزشی ریاضی مربوط به پایه خودشود رو دیده دیگه وکلا خراب کرده امتحانو ازش چه انتظاری دارید که بگه من شکست خوردم اگه من بخودم بگم شکست خوردن نابود میشم کلا امیدی برام نمیمونه ومن دوستی ندارم باهاش حرف بزنم اونایم که دوستم بودا قبلا الان که یه رغیبن که فقط منتظرن من یع چیزی بگم یا یه نمره رو خراب کنم تا توکلا فامیلو خبردار کنن اگه بیشترازمن بگیرن که دیگه هیچی

سلام
من امروز آزمون ریاصی داشتم
روزی حدودا ۵۰ تا تست میزنم و واقعا به درس علاقه دارم و درسم خوبه ولی متاسفانه نتیجه آزمونم شد ۱۱ یعنی نمره ای که تا حالا از اول دبستان ندیده بودم

سلام بعد از ۴ سال رابطه دوستی و پیشنهاد ازدواج از یه آقایی متوجه شدم ک این آقا با یکی دیگ در رابطه ن و از من جدا شدن ترو خدا برام دعا کنین نمیخام دست تو دست شدن ش ببینم

سلام. من یک آرایشگر بودم دو سال پیش برای یک کار جدید مغازمو جمع کردم و تمام وسایلشو فروختم و تبدیل به سرمایه برای کار جدید کردم. همه چی داشت خوب پیش میرفت درآمدم به روزانه ۴ میلیون هم رسید در کمتر از ۳ ماه اما در کمتر از دوروز به ورشکستگی کامل رسیدم و کل سرمایم شد ۱۰۰ هزارتومن.فشار سنگینی بود اما خدا شاهد که فقط ۳ روز اجازه دادم که ناراحت باشم با بدبختی و هزار مشکل یه وام ۲۰ میلیونی ردیف کردم و باز شروع کردم الان از گرفتن وام ۱۴ ماه میگذره و درآمد من در ماه بالای ۷۰ میلیون هست.و میدونم که اون شکست اگر اول مسیر نبود شاید باعث ورشکستی در زمانی میشد که سرمایه عظیمی از بین ممیرفت

من زنی ۴۰ ساله هستم در سن ۲۴ سالگی در یک اداره مشغول به کار شدم و حدود هفت سال کار کردم در آن زمان من لیسانس نرم افزار کامپیوتر داشتم همین که نامزدی کردم هنگام رفتن به ماه عسل از کار اخراجم کرد آن روز ها خیلی سخت بود ولی فقط یک هفته به فکرم و روحم اجازه تاسف خوردن را دادم و رفتم در یک مهد کودک مشغول فعالیت شدم و از صفر از پایین ترین مرحله ممکن شروع کردم و رفتم دانشگاه رو از دیپلم باز شروع کردم و باز لیسانس اموزش و پرورش را گرفتم و رفتم مربی پیش دبستانی در مدارس شدم اکنون که این را می نویسم برای کارشناسی ارشد شرکت کرده و در نوبت اول قبول شده ام و منتظرم در این یکی دو روز جوابم بیاد و ارشد را در رشته روانشناسی بالینی کودک و ن جوان ادامه بدهم و خودم الان مجوز مدرسه ابتدایی را گرفته و انشالله از مهر ماه سال آینده شروع به ثبت نام می کنم و خودم مدیر یک مرکز می شوم .
من خودم را به دست ناامیدی ندآدم و شکست سختی که بر سر من آمد قبول نکردم و اکنون هدفم این است که میخوام تا دکترا رشته روانشناسی بالینی کودک و نوجوان برم و از آنجا یک دفتر روانشناسی راه اندازی کنم و باز برای آینده خودم فکرهای فراوان دارم .و به زندگی و فرزندم و همسرم همیشه می گویم با وجود شماها من موفق هستم تا که آنها همیشه مرا همراهی کنند و واقعا هم همین هست

از سن کم شروع کردم به کار کردن ودرس خوندن و موفق هم شدم وه همیشه پیشرفت داشتم تا اینکه چند سال پیش ار همسرم شدم ودرست لحظه از که داشتم در افسردگی نابود میشدم به خاطر مشکلات زیاد که سر راهم بودم با یک نفر اشنا شدم من با اون آقا به مدت ۸ سال با هم بودیم من همه جور با او وابسته شدم و الان مدت سه ماهه که قهر کرده و رفته ومن موندم دوباره یک افسردگی دیگه که هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم فقط تنها چیزی که منو تا به الان نگه داسته وجود دخترم هست که چارهای ندارم گاهی نفسم توز سینه سنگینی میکنه نمیدونم چرا هیچ حرفی هم نمیتونم قبول کنم

فقط بدونید خدا خیلی بزرگ تر از اون چیزیه ک شما فکرش رو میکنید.
مطمین باشید خدا حواسش بهتون هست. اینجور مواقع بیشتر با خدا انس بگیرید و باهاش درد دل کنید چون واقعا آروم میشید. من امتحانش کردم
اینم بدونید، آدم رفتنی میره
هیچ کسی رو نمیشه بزور نگه داشت

من در کارم شکست بزرگی را متحمل شدم ،کل سرمایه ام ازبین رفت،اما امیدم به خداهست،امیدوارم خداوند گره گشای همه انسانها باشد،من افسرده شده ام و الان ساعت 3:40دقیقه شب هست که هنوز از استرس نخوابیده ام

من در آزمون تیزهوشان که خیلی برای قبولش زحمت کشیدم شکست خوردم و اصلاً امیر ندارم روحیه ندارم هیچ کاری نمی تونم انجام بدم خیلی سرگردم هستم

سلام عزیزم من تیزهوشان درس میخونم اما باید بگم خدارو شکر که قبول نشدی اصلا مدرسه خوبی نیست فقط توقع بیجا ازت دارن

منم امسال خیلی برای تیزهوشان تلاش کردم، خیلی. ولی شکست خوردم
الان یه جوری ام که خودم رو یه فرد شکست خورده ی معمولی میدونم و هیچ هدفی ندارم

کار بهترین پازهر افسردگیه…کسی رو واسطه کن از فامیل دوست آشنا…حتمآ برو سرکار…اگه بری سر کار و فکرت مشغول باشه…همه ی تنظیماتت برمیگرده به تنظیمات کارخونه..مطمئن باش…
اگه خورشید میدونست طلوعی نداره…غروب نمیکرد…

کسی که 4سال تموم عاشقانه و عاقلانه همو دوست داشتیمو به خاطر تفکرات سنتی ناموس پرستی خانوادم از دست دادم.از کارم در آوردنم و خونه نشینم کردن.درآمد بالایی داشتم از دست دادم.کنکور داده بودم برا ادامه تحصیل.از ادامه تحصیل منعم کردن نداشتن درسمو ادامه بدم.بعد دو سال زندانی کردن شوهرم دادن.سه ماه نامزد شدم بعدش نامزدم دیدیم تو جبهه موج خورده بهش موجی شده .با گواهی پزشکی از روانپزشکی طلاقمو داد دادگاه.الان کنج خونه دوباره زندابودمو هر روز و هر لحظه تحقیرم میکنن انگار نه انگار که خودشون منو به این روز انداختن.نه حق ادامه تحصیل دارم نه میذارن برگردم سرکارم.نه دلم میخواد ازدواج کنم.جالبه کسی که نزاشتن باهاش ازدواج کنم الان از جراحان مطرح کشوره.و من حق پیشرفت ازم برای همیشه گرفته شد.حتی اگه شرایطمم درست شه دیگه جون و توان ی برای بلند شدن ندارم.شوک بزرگی بهم وارد شده.نمیدونم چند سال قراره تو این شوک و افسردگی بمونم.نمیدونم چطوری مقابله کنم با این محدودیت تا بتونم دوباره برگردم سر کارو درسم و اینم نمیدونم که اگه اصلا شرایطم برا ادامه کار و درسم درست شه اصلا جون دارم که برگردم به کار و درسم یا نه.مثل یه سنگی شدم که چشم داره ولی روح و احساسش مرده دیگه.انگار نه اینکه یه زمونی از مقام های المپیادی این کشور بودم.متاسفم به خودم و همه چی.

به نظر من شام آدم با استعدادی هستید.

بدانید دنیا بزرگ است و شکست های شما در مقابل آن کوچک
همیشه به این فکر کنید هستن کسانی که مشکلاتشون از شما خیلی بیشتره، اینو مطمین باشید
امیدتون فقط ب خدا باشه
فقط با خودش حرف بزنید و ازش بخواید
کمکتون میکنه بلند شید

سلام بر تو نابغه ایران زمین
عزیزم چرا اینقدر همش می گویی نمیشه نمیشه .خودت انقدر این کلمات را تکرار کردی که باورت شده که هیچ کاری نمیشه .
گل زیبا دنیا رو از نگاه خودت نگاه کن نگاه خودت در چند سال پیش. مسائلی که فرمودی شاید برای خیلی پیش آمده باشد ولی تو خودت مقداری همت کن .مطما الان از طریق همین موبایل میتوانی تحصیل کنی و درست را ادامه بدی.پس همین الان ثبت نام کن همه چیزی به صورت آنلاین در اختیارت هست پس اول گام را بردار و درست رو شروع کن .هر کس آینده خودش را می سازد رفیق سالهای گذشته ات هیچ چیز باعث پس رفتش نشد و رفت و رفت و لحظه به گذشته با شما فکر نکرد و الان جراح شده تو چرا داری فکر می کنی تو هم برو بخوان مطما از او بهتر خواهی شد .راه حل خودت فکر و اولین قدمی هست که برمی داری
امیدوارم روزی مصاحبه موفقیتت را ببینم مطما هستم که تو موفق میشی

سلام بر المپیادی عزیز
دوباره بلند شو. تو میتوانی. تو میتوانی بر بزرگترین شکستها پیروز شوی. بلند شو و دست بقیه رو بگیر. تو قوی تر از اینا هستی. بدان که افتخارات بزرگتر از المپیادی بودن منتظرت هستن. بلندشو و به همه نشون بده که قویتر از اینا هستی.

سلام دوست عزیز
شما تنها نیستید در کشور ایران خیلی ها شرایط شمارو دارن
میدونم خیلی براتون ممکنه سخت باشه اما این رو بدونید که خونوادتون فقط چون شمارو بزرگ کردن حق ندارن بهتون دستور بدن
حتی اگه لازم باشه کتک هم بخورید ولی در برابر خواسته درستتون کوتاه نیاید

دیدگاه تان را با ما در میان بگذارید…

ما به دیدگاه شما احتیاج داریم؛ پس بیایید دیدگاه و نقطه نظرات مان را با همدیگر به اشتراک بگذاریم تا یک اجتماع موفق از افکار برنده با همدیگر بسازیم.

**‌به ازای هر یک دیدگاه سازنده، یک روز اشتراک رایگان پروژه سوخت جت دریافت کنید**

ذخیره نام و ایمیل برای دیدگاه‌گذاری‌های بعدی

خوش آمدین، لطفا وارد حساب کاربری شوید

6
 + 
6
 = 

.hide-if-no-js {
display: none !important;
}

بازیابی رمز عبور

یک رمزعبور موقت، برایتان ایمیل خواهد شد.

ویدیوکست رنه سینانی و تجربیات کارآفرینی با شهرام فخار

پیشرفت ۲۰۰ درصدی در کار با نکاتی طلایی – قسمت ۱

چطور خودتان را از منطقه‌ امن زندگی‌تان نجات داده و…

چگونه راحت نه بگویید و کنترل زندگی‌تان را به دست بگیرید…

دانلود کتاب رازهای مذاکره قدرتمند از راجر داوسون…


چگونه شکست شغلی را مدیریت کنیم؟ | شکست در شغل شاید برای افراد زیادی پیش آمده باشد. همیشه قرار نیست که در کل مسیر شغلی خود مسیر بدون شکستی را تجربه کنیم. از آنجایی که شکست بخشی از تجربه است، بهتر است که آن را هم به عنوان بخشی از مسیر شغلی خود بدانیم و به جای ناراحتی و زیر سوال بردن خودمان یا اطرافیان، آن را بپذیریم و حتی در صورتی که امکان دارد شکست را به یک فرصت تبدیل کنیم. در کنار دلایل و راه کارهای روبرو شدن با شکست شغلی، موضوع دیگری هم وجود دارد که شاید بهتر باشد اول کمی آن را بررسی کنیم.

هیچ کس از شکست خوشش نمی آید و همه به آن به عنوان یک موضوع منفی نگاه می کنند. اما اگر به شکست به عنوان مسئله ای نگاه کنیم که می شود از آن چیزهایی یاد گرفت ، دیگر نه تنها یک شکل یک مسئله منفی به آن نگاه نمی کنیم، بلکه آن را فرصتی برای یادگیری می دانیم که باعث با تجربه تر شدن ما شده و از شکست ها و اشتباهات بعدی جلوگیری می کند. عدم موفقیت همیشه هم بد نیست و گاهی باعث می شود که مسیر زندگی و شغلی ما تغییر کرده و زمانی که به دنبال پیدا کردن شغل در سایت کاریابی آنلاین و یا هر جای دیگر هستیم، شغل بهتری را انتخاب کنیم.

درست است که موفق نشدن در مسیری که فکر می کردیم در آن به نتایج دلخواه خواهیم رسید، بسیار سخت است، اما این که آخر دنیا نیست. کمی فکر کنیم که اشکال کار کجاست و چرا ما به جای طی کردن مسیر موفقیت با شکست مواجه شدیم. مشکل از ما بوده و یا شرایط محیطی، اطرافیان، محیط کار و یا سایر مسائل بر روی این موضوع تاثیر گذاشته اند.

شکست خوردن باعث می شود تا دقیق تر خودمان را بررسی کنیم و نقاط ضعف و قوتی که داریم را بهتر تشخیص دهیم. حتی می توانیم در مورد تغییر شغل هم فکر کنیم. شاید شغلی که قبلا انتخاب کرده بودیم، اساسا شغل مناسبی برای ما نبوده و بهتر است که با توجه به شخصیت و توانایی ها و مهارت هایی که داریم برای پیدا کردن شغل به فکر شغل مناسب تری باشیم.

همانطور که گفته شد، شکست شغلی ممکن است برای بسیاری از ما پیش بیاید و همیشه نباید به آن به چشم یک تهدید و یا عدم موفق نگاه کرد. بلکه از دید تجربه و درس گرفتن برای بهتر شدن مسیر آینده هم می شود به آن نگاه کرد. اما زمانی که این موضوع پیش بیاید باید چه کار کنیم؟چگونه شکست را بپذیریم

شکست را بپذیریم

اولین و شاید سخت ترین مرحله برای مدیریت کردن عدم موفق، پذیرفتن شکست باشد. اگر کارمند هستیم بهتر است که با مدیر خود رو راست باشیم و مستقیم بگوییم که در وظیفه ای که به ما سپرده شده شکست خورده ایم. این کار خیلی بهتر از آن است که برای موفق نشدن در کاری ما را زیر سوال ببرند. بنابراین به محض اینکه دیدیم کارها آنطور که باید پیش نمی رود باید در موردش با رئیس یا مدیر خود صحبت کنیم. وضعیت به وجود آمده را مختصر و مفید توضیح دهیم و اگر کوتاهی از طرف ما بوده مسئولیت آن را بپذیریم و عذر خواهی کنیم.
تنها در یک صورت امکان جبران کردن آن را داریم، فرصت دیگری بگیریم و این بار تمام تلاش خود را برای بهتر انجام دادن آن کار انجام دهیم. و در صورتی که جبران آن از عهده ما بر نمی آید آن را به دیگری بسپاریم. اما اگر برای خودمان کار می کنیم و در شغلی که داریم شکست خوردیم چه کار باید بکنیم؟ در این حالت وضعیت کمی پیچیده تر است، چرا که شکست خوردن ما به معنای شکست کسب و کاری است که راه انداخته ایم. اما باز هم چاره ای جز پذیرش نیست. در هر حال پذیرش یک موضوع باعث می شود تا آن را بهتر بررسی کنیم و از آن درس بگیریم.

شکست برای همه پیش می آید

یکی از موضوعاتی که موقع شکست به خودمان می گوییم ، این است که چرا من؟ واقعیت این است که من و شمایی وجود ندارد، شکست شغلی و به طور کلی شکست برای همه انسان ها پیش می آید. بنابراین هیچ دلیلی ندارد که خودمان را زیر سوال ببریم و تصور کنیم که فقط ما هستیم که شکست خورده ایم و بقیه همیشه موفق بوده و هستند. این طرز فکر باعث می شود که اعتماد خود را از دست ندهیم و به جای تمرکز بر روی شکست، به این موضوع فکر کنیم که در حال حاضر چه کاری می توانیم انجام دهیم. اگر لازم است به سایت های کاریابی آنلاین سری بزنیم، این کار را بکنیم. اگر لازم است که رزومه کاری حرفه ای تهیه کنیم، سریع تر آن را تهیه کنیم. شاید باید شغل خود را تغییر دهیم و به دنبال پیدا کردن شغل جدید باشیم که علاوه بر اینکه با مهارت های ما تناسب دارد، از انجام دادن آن کار هم لذت می بریم. در هر صورت عدم موفقیت چیزی نیست که فقط برای یک نفر در دنیا اتفاق بیفتد و هر روز هزاران نفر در دنیا هستند که شکست شغلی را تجربه می کنند.

دلیل شکست را پیدا کنیم

سرزنش کردن خود از همه کارها ساده تر است، اما متاسفانه هیچ فایده و خاصیتی برای ما ندارد، بنابراین بهتر است دلیل شکست خودمان را پیدا کنیم. چه شغلی را به عنوان یک کارمند از دست داده باشیم، چه به عنوان فردی که کسب و کاری خود را از دست داده است، حتما دلیلی برای شکست ما وجود داشته که باید آن را پیدا کنیم. دلیلی که فکر می کنیم در این موضوع تاثیر داشته اند را باید یادداشت کنیم، هر چیزی که به ذهنمان می رسید را می توانیم بنویسم و بعد تک تک آنها را بررسی کنیم تا ببینیم کدام دلیل تاثیر پر رنگ تری داشته و یا دلیل اصلی در شکست شغلی ما بوده است.

شکست را به فرصت تبدیل کنیم

درست است که عدم موفقیت با خود حالات و احساسات ناخوشایندی را به همراه دارد، اما از طرفی به ما نشان می دهد که در کجا ضعف داریم، کجا اشتباه کرده ایم و چه نقاط قوتی داریم. شاید اگر چنین چالشی برای ما به وجود نمی آمد، هرگز مهارت ها و توانایی ها و نقاط ضعف خودمان را بررسی نمی کردیم و در نتیجه فقط یک مسیر شغلی خطی بدون هیچ موفق و جذابیتی طی می کردیم. اما شکست خوردن فرصت خوبی برای این است که قوی تر شویم و در نتیجه با قدم های محکم تر به مسیر خود ادامه دهیم. شکست شغلی در واقع فرصتی برای قوی تر شدن است که باعث می شود به فکر بهتر شدن باشیم.

آموزش بیشتری ببینیم

در بسیاری از موارد عدم آگاهی یا آموزش ندیدن ما علت اصلی شکست شغلی است. به شغلی که در آن با عدم موفقیت روبرو شده ایم، نگاه می کنیم و می بینیم که خیلی هم سخت کوش بوده ایم. اما مسئله این است که آیا زیاد کار کردن عامل اصلی موفق و عدم شکست هم هست یا نه؟ این روزها در بسیاری از موارد اصلا لازم نیست که زیاد کار کنیم، بلکه باید هوشمندانه و موثر کار کنیم. برای هوشمندانه کار کردن هم باید آموزش لازم و صحیح ببینیم. بنابراین اگر بعد از بررسی دلایل عدم موفقیت در یک شغل متوجه شدیم که به اندازه کافی در شغلی که بودیم آموزش ندیده ایم، دیگر وقت آن است که برای این موضوع فکر بکنیم و هر چه زودتر به دنبال بهتر کردن مهارت های خود باشیم. حتی بیشتر از چیزی که لازم است یاد بگیریم، و آن را به مهارتی اضافه تر برای خود تبدیل کنیم که در صورت نیاز به آن مهارت مجهز باشیم و به موقع از آن استفاده کنیم.

بر چیزی تمرکز کنیم که در کنترل ماست

زمان را که نمی شود به عقب باز گرداند و هر چیزی را که قبلا پیش آمده تغییر داد. فک کردن به گذشته فقط باعث هدر رفتن انرژی و زمان ما می شود، بدون اینکه هیچ فایده ای داشته باشد. گذشته، درگذشته و ما دیگر کنترلی بر روی آن نداریم، پس بهتر است که انرژی و زمان خود را صرف چیزهایی کنیم که در حال حاضر بر روی آن کنترل داریم. آموزش دیدن، بررسی دلایل شکست و پیدا کردن شغل جدید و غیره موضوعاتی هستند که بعد از عدم موفقیت می توانیم بر آنها تمرکز کرده و در کنترل ما قرار دارند. بنابراین بهتر است که بیشتر به این موضوعات فکر کنیم تا بتوانیم راه حلی برای ادامه مسیر شغلی پیش رو پیدا کنیم.

شکست شغلی بخشی از یک مسیر کاری است و این امکان وجود دارد که هر فردی در زندگی کاری خود این موضوع را تجربه کند. اگر چه ممکن این موضوع برای همه پیش نیاید، اما دلیل شکست خوردن در شغل معمولا دلایل مشتری دارد که برخی از آنها عبارتند از:

ملاک های شغلی غلطی را انتخاب کرده اید

یکی از دلایلی که در یک شغل با شکست مواجه می شوید، این است که ملاک های شغلی خود را بر اساس نظر دیگران تعیین می کنید. این کار یک استراتژی غلط برای انتخاب شغل است، زیرا شغلی که از نظر یک نفر شغل مناسبی است، لزوما برای دیگری هم مناسب نیست. از طرفی هر شخص با توجه به منافع خود معیارهایی را در نظر می گیرد. این منافع معمولا بر اساس ملاک های اخلاقی و شخصیتی یک فرد گرفته می شود و در نتیجه هر فردی منافع خود را دارد.

بنابراین اگر می خواهید در شغل خود شکست نخورید، بهتر است که ملاک های خود را داشته باشید. قبل از اینکه شغلی را انتخاب کنید، باید ببیند که چه چیزهایی برای شما در اولویت قرار دارد و چه چیزهایی چندان اهمیت ندارد. همین یک کار به ظاهر ساده به شما کمک می کند تا شغلی را انتخاب کنید که بیشترین تناسب را با شخصیت و معیارهای شغلی شما دارد.

تصور می کنید که گذشته همان آینده است

بعضی از افراد تصور می کنند که هر آنچه در گذشته اتفاق افتاده لزوما در آینده هم تکرار خواهد شد. به همین دلیل فکر می کنند شکست خوردن در کار آنچنان موضوع مهمی است که به هر قیمتی که شده تلاش می کنند تا جلوی آن را بگیرند. همین موضوع باعث می شود تا از قرار گرفتن در هر موقعیتی که احتمال می دهند به شکست منجر شود، اجتناب کنند. از آنجایی که این طرز فکر باعث می شود که هرگز خودتان را در معرض موقعیت هایی که به تلاش زیاد نیاز دارد، قرار ندهید، در نتیجه هرگز دستاورد خاصی هم بدست نخواهید آورد. بدست نیاوردن پیشرفت یا دستاورد شغلی هم شکست است.

گاهی شکست خوردن در یک شغل به معنای از دست دادن آن است. این موضوع خیلی هم بد نیست، اما به این شرط که بر اساس مواردی که در بالا به آنها اشاره شد عمل کنیم. بعد از عدم موفقیت در یک شغل می توانم برای پیدا کردن فرصت های شغلی جدیدی به سایت کاریابی جاب اکسپرت سری بزنیم و از بین هزاران فرصت شغلی موجود در بانک اطلاعات مشاغل این سایت، شغل مورد نظر خود را پیدا کرده و این بار قوی تر از قبل شغل جدیدی را شروع کنیم.

ارسال دیدگاه

دسترسی سریع

برای داوطلبان

برای کارفرمایان

نماد اعتماد الکترونیکی

شکست بهترین معلم ما است. اما هنوز بسیاری از ما از آگاه ساختن دیگران از بزرگترین شکست‌مان خجالت زده می شویم. اینجا پنج شکست بزرگ ذکر شده که  می توان از آنها آموخت.
امیدواریم که این نمونه‌ها درس های بزرگی باشند و بتوانیم دیگران را نیز برای صحبت کردن درباره شکست ‌ها و موفقیت‌هایشان تشویق کنیم

شکست بهترین معلم است، گرچه می تواند شرم آور باشد. چه کسی حاضر است بپذیرد که پروژه موفقی را داشته یا در واقع پای خود را روی پوست موز گذاشته است؟
خوشبختانه بسیاری از مردمی که ما با آنان صحبت می کنیم فاحش ترین اشتباهات خود را مطرح می کنند. این مطلب بر اشتباهاتی تمرکز دارد که برخی در حین شروع فعالیت با سازمان‌ها صورت گرفته است. این فهرست کامل نیست اما سودمند است.

یکی از پاسخ دهندگان ما از افتخار کردن خود می گوید، در زمانی که می خواست یک آرم برای سازمان نوپایش طراحی کند.

”از یک لوگوی آماده استفاده کردم. نیم ساعت وقت برد. یک پرنده به آن اضافه کردم. خیلی به خودم مغرور شدم. افتضاح بود.”

اما پس از استخدام طراحان حرفه ای، تعداد بازدیدکنندگان سایت به صورت چشمگیری زیاد شد و بیش از یک مطلب خوانده می‌شد.چگونه شکست را بپذیریم

طراحی بهتر سایت موجب افزایش بازدید کنندگان صرف نظر از محتوای آن می‌شود.

سازمان‌ها پول لازم دارند. اما بعضی از این پول ها با شرایط بسیار سختی بدست می آیند. گزارش دادن برای هر دلاری که هزینه می شود یا هر فعالیتی که صورت می گیرد در یک سازمان کوچک سخت و طاقت فرسا است. یک اهدا کننده برای محکم کاری از حسابرسش می خواست تا عملکرد حسابرس سازمان دریافت کننده کمک را نیز حسابرسی کند. و این یعنی دوباره کاری.

”این چیزی است که خوب می دانم. یک‌سری کمک های مالی وجود دارد که نمی توانم بپذیرم. چون گزارش دادن برای آن بسیار سخت است و انرژی زیادی را صرف می کند”

یک محیط کاری خوب نمی تواند الزاما باب میل ما باشد. این لازمه هر کاری است. شاید شما فکر کنید که هر کس می‌خواهد پروژه ای را اجرا کند باید موافق آن باشد و آن چیزی باشد که انتظارش را برآورده کند. همیشه این اتفاق نمی افتد. بنابراین پیش از شروع هر پروژه ای انتظارات خود را از آن کم کنید. بدانید که چه کاری می‌خواهید انجام دهید. بدانید شخص یا سازمانی که روی آن پروژه کار می‌کند چه کار می‌خواهد بکند.

انتظارات خود را کم کنید

“موافقتنامه‌ای با یک مدیر پروژه داشتیم. فکر می‌کردیم در همه زمینه ها با همدیگر توافق کردیم. ولی وقتی آن سازمان را ترک کردیم متوجه شدیم که پروژه بر پایه توافقی که کرده بودیم اجرا نشده است. انتظارات ما عوض شده بود. در پایان سرخورده شدیم و احساس بدی پیدا کردیم.”

اهدا کنندگان از سازمان هایی که از آنان کمک دریافت کرده اند انتظار موفقیت دارند و نمی توانند ناکامی آنان را بپذیرند. این کار را برای ما دشوار می‌کند. هر چیزی برای آنان گزارش می‌شود باید مثبت باشد.

” آمادگی برای پذیرش شکست در برخی زمینه‌ها و تجربه کردن اجرای پروژه مشترک در برخی زمینه های دیگر چیزی است که تصور می کنم برخی از مردم در سازمان‌های جامعه مدنی تمایلی به آن ندارند. وقتی کاری شکست می خورد برخی خود را سرزنش می‌کنند که ما می دانستیم این کار به نتیجه نمی‌رسد. اما اگر ما ایده بزرگی داشته‌ایم که به نتیجه نرسیده به این معنی نیست که باید کل ایده را کنار بگذارید. گاهی این اتفاق می افتد اما در زمانی دیگر شما آن ایده را به شکل دیگری می توانید اجرا کنید.”

هر کسی که در یک سازمان مدنی کار می کند در یک جامعه آزاد زندگی نمی‌کند. بسیاری از جوامع با محدودیت های ارتباطی و مالی روبرو هستند. یکی از پاسخ دهندگان به موردی اشاره می کند که پس از تغییر قانون داخلی در کشورش، اشخاص و سازمان‌های مدنی از دریافت کمک‌های مالی از طرف امریکا منع شدند. در نتیجه ناگهان سازمان او که همه کمک‌های مالی خود را از آمریکا دریافت می کرد با مشکل مواجه شد. آنها شرکای دیگری نیز داشتند و آرم سازمان در وب سایت‌های آنان نیز به‌کار می‌رفت. برخی از این سازمان‌ها آرم  را از تارنمای خود برداشتند اما برخی دیگر از این کار خودداری کردند. این عمل، فعالان را در شرایط خطرناکی قرار می‌داد. در نهایت این مشکل برطرف شد اما تنها وکلا از آن بهره خوبی بردند.

چه درسی از این ماجرا می توان گرفت؟ مراقب باشید با چه کسانی شراکت می‌کنید. اطمینان حاصل کنید که آنها پشت سر شما هستند و نگرانی‌های شما را جدی می گیرند.

آمادگی بدترین شرایط را داشته باشید و به بهترین شکل کار کنید.

شما هم داستان شکست خود را تعریف کنید.

این نوشته در دسترس است به زبان: English

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

شماره تماس

آدرس ایمیل

موضوع

پیام شما

یقینا واژه ی شکست در ذهن شما چندان زیبا به نظر نمی رسد و در مسیر موفقیت نیز زیباترین جواهری نخواهد بود که بتواند نظر شما را به خود جلب کند. شکست می تواند در قالب از دست دادن مهلت های زمانی، نرسیدن کالا به دست مشتری، موفق نشدن کتاب تان در بازار، اخراج از کار و … باشد. شکست را به عدم موفقیت در چیزی نسبت می دهند که برای فرد ارزش بالایی دارد. در این صورت است که شکست بخشودنی، قابل انعطاف و نهایتاً خوشایند نیست.

با این حال هنوز هم شکست قابل احترام است. بهتر است نگرش تان را به شکست تغییر دهید. زمانی که همه ی تصمیمات یا انتخاب های شما اشتباه از آب در می آیند و به عبارت دیگر شکست می خورید، تنها یک راه برای موفقیت تان باقی می ماند و این راه، با شکست خوردن در راه های دیگر به شما نشان داده می شود. تا زمانی که از شکست هایتان درس بگیرید، موفق خواهید بود، زیرا با درسی که از تجربه ی قبل تان گرفته اید، قدم بعدی را محکم تر خواهید برداشت.

یقینا عبرت گرفتن زمانبر است، اما درسی که از آن عایدتان می شود ارزشمند خواهد بود.

چگونه شکست را بپذیریم

شکست فرصت شروعی هوشمندانه است.

از زمانی که کسب و کارتان را به راه می اندازید تا زمانی که مدیر یک شرکت بزرگ می شوید، شکست همراه تان خواهد بود. اهمیت اینکه بدانید چه کاری ارزش انجام دادن ندارد، همتراز با این است که بدانید چه کاری ارزش انجام دادن دارد. شکست، این گونه کارها را به شما نشان می دهد و اگر هوشمند باشید دوباره آن کار را انجام نخواهید داد.

همیشه انسان ها از موفقیت های شان می گویند، در حالی که شکست دست در دست موفقیت دارد. با توجه به اینکه به روزهای آخر سال 1395 نزدیک می شوید از شکست های تان در کنار موفقیت ها قدردانی کنید و با درس هایی که به شما داده، با دیدی باز خود را برای سال 1396 آماده کنید.

برای گفتگو با کاربران، وارد حساب کاربری خود شوید.

تمامی حقوق برای وبسایت دیجیاتو محفوظ است.


Downloads-icon

چگونه شکست را بپذیریم
چگونه شکست را بپذیریم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *