چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

 
helpkade
چگونه غم خیانت را فراموش کنیم
چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

آیا شما نیز خیانت دیده اید و به دنبال راه های فراموش کردن خیانت همسر هستید؟ پیش از هر اقدامی مطلب زیر را مطالعه کنید.

زمانی که از خیانت همسرتان مطلع می شوید، احساس می کنید زندگی زناشویی تان با یک بن بست روبرو شده است.

خیانت اعتماد و اطمینان افراد به شریک زندگی و حتی خودشان، را خدشه دار می کند.

شما برای احیا این اعتماد نیاز دارید که در قدم اول خیانت همسرتان را فراموش کنید. اما فراموش کردن خیانت همسر ، کار ساده و راحتی نیست و ضرورتا می بایست در بستر چند عامل مهم صورت گیرد.

باور داریم خیانتی که در زندگی زناشویی شما رخ داده، یک فاجعه است. چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

اما باید بدانید که:

بیش از نیمی از زوجین، این موضوع را در زندگی مشترک خود، تجربه می کنند. پس ایمان داشته باشید که شما تنها نیستید!

زمانی که همسرتان به خیانت خود اعتراف می کند و یا شما خودتان این موضوع را کشف می کنید، یقینا تا مدتی شوکه می مانید و با مرور خاطرات گذشته، احساس شکستگی می کنید.

گاهی بابت اعتمادی که به او داشته اید خود را سرزنش می کنید و دائما با خود تکرار می کنید که نمیتوانم خیانت همسرم را فراموش کنم.

تمام این احساسات قابل درک است و بروز آنان در شما طبیعی قلمداد می شود. اما در اینباره، افراد خیانت دیده، متفاوت عمل می کنند.

علیرغم اینکه برخی از آنان فورا تصمیم به جدایی و ترک رابطه می گیرند، برخی دیگر تصمیم می گیرند تا این موضوع را در خود حل و فصل کنند.

به نظر می رسد کنار آمدن با این موضوع، در قدم اول، منوط به پشیمانی و ندامت فرد خیانت کننده می باشد. اگر از این بابت مطمئن شده اید، می توانید طی چند مرحله، اعتماد از دست رفته را ترمیم و رابطه خود را حتی بهتر از قبل بسازید.

اگر به جهت حفظ غرورتان تصمیم گرفته اید احساساتی نظیر خشم، شوک و یا گریه زاری را متوقف کنید، به خودتان ظلم کرده اید.

شما این حق را دارید که فرد خائن را مورد عتاب قرار دهید. افکار و خشم سرکوب شده، به زودی کار دستتان خواهد داد. ممکن است آن ها به مرور تبدیل به وسواس فکری شوند و شما را وادار کنند تا کوچکترین رفتارهای همسرتان را تحت کنترل بگیرید.

گاهی نیز شما را درگیر اختلالاتی نظیر افسردگی، اضطراب و شک می کنند. مطمئن باشید با این رفتارها، هم خودتان و هم شریک متخلف را خسته و ملول می کنید.

پس:

به موقع و به اندازه کافی خشم خود را بروز دهید تا از اختلالاتی که در آینده ممکن است برایتان پیش بیاید، جلوگیری کرده باشید.

در این برهه حساس، مشورت با انسان های معمولی و بدون دانش روانشناسی، مطلقا توصیه نمی شود.

چرا که:

آنان تنها با سرزنش شما و یا شریک زندگی تان، نمک به زخمتان می پاشند. همچنین در صورتی که همسرتان را ببخشید، شرایط ادامه زندگی زناشویی برایتان سخت تر می شود. چرا که منزلت و شان همسرتان در نظر خانواده و دوستانتان شکسته می شود و یک بی اعتمادی کلی نسبت به او شکل می گیرد.

بر همین اساس توصیه می کنیم پروسه فراموش کردن خیانت همسر خود را در کنار یک فرد متخصص و با کمک راهنمایی و تجارب وی پشت سر بگذارید.

یک روانشناس، شما را از دو راهی بمانم و یا بروم، نجات می دهد. یک طرف ماندن در رابطه و بهبود کیفیت آن است، طرف دیگر نیز یک عمر زندگی با شک و دودلی است. پس مهم است که این چالش را به سلامت پشت سر گذاشته و آسیب های ناشی از خیانت را ترمیم کنید.

باید بدانید چرا او خیانت کرده است؟

ممکن است همسرتان از لحاظ روحی، عاطفی و حتی جنسی دچار خلاء شده و دست به این کار زده باشد. گاهی نیز کمرنگ شدن عشق و محبت در زندگی مشترک، فرد را برای تجربه یک هیجان و عشق جدید ترغیب می کند.

درست است که این مسائل نمی تواند توجیه خوبی برای خیانت او باشد، اما زمینه خیانت های بعدی را نیز فراهم می کند. در هر صورت، خیانت در اغلب موارد به معنی تمایل به تغییر در زندگی است.

توقع ما از بخشش و فراموش کردن خیانت همسر شما، پذیرفتن و تن دادن به خیانت فعلی و یا بعدی نیست. این تنها راه برای فروکش کردن حس تنفر شما نسبت به فرد خیانت کار است.

بخشش شما می تواند یک مرحله سالم برای بهبود زندگی زناشویی باشد. کاملا قابل درک است که رسیدن به این درجه از معنویت، یک شبه اتفاق نمی افتد. شما برای اینکار نیاز به زمان دارید.

خیانت همسرتان نباید شما را ضعیف و ناتوان کند. پس تنها بر روی کمبودهای خود تمرکز نکنید. بهتر است به جای اینکار، بر روی روش های مثبت و آینده ای زیبا متمرکز شوید.

پس پیش از هرچیز اعتماد به نفس از دست رفته خود را بازیابی کنید و سپس به فکر سرو سامان دادن به اوضاع به وجود آمده باشید.

همانطور که گفته شد، نباید تمام تمرکز خود را بر روی کمبود های خود بگذارید و خود را مقصر بدانید. اما این بدین معنا نیست که کلا بیخیال عیب و ایرادهای خود شوید.

بهتر است منصفانه برخورد کنید و رفتارهای که عامل خیانت بوده اند را ارزیابی کنید. اگر شما دائما مشغول کار هستید و به مدام به درخواست های جنسی همسرتان جواب رد می دهید، مسلما خودتان دستی دستی همسرتان را به نفر سوم رابطه تقدیم کرده اید. پس خودتان را نیز ببینید!

راه های فراموش کردن خیانت همسر را شناختید. حال بهتر است بدانید که آیا می توانید به شریک زندگی خود شانس دوباره بدهید و یا خیر!

همانطور که گفته شد، خیانت در بستر عوامل مختلفی اتفاق می افتد. لذا الزاما نمی توان مسیر معینی برای ادامه ارتباط شما ترسیم نمود.

فراموش نکنید که:

بررسی جزء به جزء این موضوع در کنار یک مشاور، می تواند مسیر روشن تری برای شما ایجاد کند. اما با این حال با چند راهکار موثر نیز می توان به یک نتیجه نسبی رسید.

نتیجه گیری؛

همه ما می دانیم که فراموش کردن خیانت همسر کار آسانی نیست. در حالیکه خیانت در مقابل حفظ رابطه، کار بسیار راحتی است. همه ما زمانی که مهارت های حفظ رابطه زناشویی را بلد نباشیم، می توانیم مرتکب این اشتباه شویم. پس پیش از بروز خیانت های بعدی، در مورد مشکلات ریز و درشت صحبت کنید و زمینه های بروز خیانت را از بین ببرید.چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

در صورت داشتن هرگونه سوال و یا نیاز به کمک و راهنمایی، با شماره های زیر تماس بگیرید تا مشاوران ” همدل مشاور ” شما را راهنمایی کنند.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرستادن دیدگاه

درباره ما

تماس با ما

درخواست مشاوره

ارتباط تلفنی با مشاوران و متخصصان مااز طریق این دو شماره۰۲۱-۶۶۰۸۱۲۰۰۰۹۹۳۱۲۰۰۴۰۰

وقتی در یک رابطه دوستی طرف مقابل به شما خیانت می کند، یا با خیانت همسر خود روبرو میشوید تمام سیستم اعصاب و روان شما دچار اشکال میشود احساست مانع تصمیم گیری درست شما میشود. به دنبال پاسخ سوالاتی هستید که در این شرایط برای شما همه چیز است:چگونه خیانت را فراموش کنم چگونه خیانت را جبران کنیم چگونه با خیانت زنم کنار بیام همسرم خیانت کرده اعتماد بعد از خیانت چگونه خیانت را کشف کنیم نمیتوانم خیانت همسرم را ببخشم چگونه غمها را فراموش کنیم؟

شما میتونید با مشاهده این کلیپ آموزشی مراحل بازگشت عشق را یاد بگیرید و سپس در انتهای این مطلب روی لینک دانلود کتاب بازگشت عشق کلیک کنید و کتاب را هم دریافت کنید.


برای یادگیری چگونه خیانت را فراموش کنیم بهتر است با نکاتی که در رسیدن به هدفمان ما را یاری می کند بیشتر آشنا بشویم. برای اینکه بتوانیم خیانت را فراموش کنیم ابتدا دلیل خیانت را کشف کنیم.

چرا عشقم یا همسرم به من خیانت میکند

چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

دلایل زیادی وجوددارد که آنها را به طور خلاصه ذکر می کنم اما نمی توان برای آنها اولویت و مرتبه ای در نظر گرفت.

۱- سردی روابط: وقتی بین زوج ها روابط محبت آمیز، عاطفی و هیجانی کم می شود و دیگر خبری از احساس شور و عشق اولیه نیست، در این زمان ممکن است یکی از زوج ها وارد رابطه خیانت آمیز شود.

۲- سرد شدن نسبت به ظاهر یکدیگر: در زندگی زناشویی افرد به تدریج ممکن است نسبت به ظاهر همسرشان دلسرد شوند یا اینکه جذابیت های فرد مقابل برایشان یکنواخت و تکراری شده باشد. برای مطالعه بیشتر دلایل خیانت میتوانید اینجا کلیک کنید.

برای اینکه بدانیم چگونه خیانت را فراموش کنیم باید ابتدا به مسائلی مهم تر از طرف مقابل و اینکه بدون او چگونه زندگی خواهیم کرد توجه کنیم.

در قانون جذب مسئله ای مطرح است بنام ارتعاشات زمانی که شما مدام طرف مقابل خود را چک میکنید، همیشه ترسی با شما است که مبادا عشقمان یا همسرمان شخص دیگری را جایگذین ما کند، وقتی در این تفکر و باور گیر کرده باشید ارتعاشات منفی از طریق رفتارتان ارسال میکنید به اینگونه که شما ارزش خاصی ندارید و جایگذین بهتری برای شما وجود دارد وقتی ما خودمان را دوست نداشته باشیم چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم که طرف مقابل ما عاشق ما باشد و کسی را جایگذین ما نکند.

اگر خیانت از طرف شما رخ داده است باید صادقانه وارد عمل بشوید و رابطه خود را ترمیم کنید همانطور که در مقاله راه حل ساده برای ترمیم رابطه توضیح دادم.

اگر خیانت از طرف عشقتان و یا همسرتان رخ داده و تصمیم به ادامه رابطه یا فراموش کردن خیانت دارید باید بدانید که با مرور کردن خیانت عشقتان چیزی تغییر نخواهد کرد و شما باید عشقتان را به روش درست فراموش کنید.

نکاتی در یادگیری چگونه خیانت را فراموش کنیم

شما نباید تصمیم بگیرید خیانت همسرتان را با خیانت پاسخ بدهید نباید واکنش انفجاری نشان بدهید پرخاشگری کنید به او آسیب برسانید این روش هیچ سودی برای شما ندارد هیچ کمکی به شما نمی کند تا مسئله خیانت حل بشود.

همسر شما عاشق شما بوده است و اگر به شما خیانت کرده ابتدا دلیل آن را بشناسید و مشکل را حل کنید.نباید برای آرامش خود به هر کسی که میشناسید بگوید که به شما خیانت شده این کار باعث ایجاد تنش و سخت تر شدن شرایط رابطه شما میشود. همه چیز باید بین خود شما و نهایتا مشاورتان باشد.

قطعا خیانت باعث از بین رفتن اعتماد بین دو نفر میشود و آسیب های زیادی به رابطه میرساند. ایجاد اعتماد بعد از خیانت امکان پذیر است: ابتدا باید واقعا نشان دهید که از خیانت خود پشیمان هستید و دیگر این اشتباه را تکرار نمی کنید و باید عواقب ان را نیز بپذیرید (مدتی جدایی) سپس میتوانید با کمک تکنیک های ان ال پی رابطه خود را ترمیم کنید.

برای کشف خیانت نگاهی بندازید به نشانه های خیانت در مردان و زنان

دلیل روانشناسی که باعث میشود شخصی نتواند خیانت همسر خود را ببخشد و فراموش کند چیست؟  فردی که عشقش به او خیانت میکنید به صورت جدی آسیب پذیر میشود تمام باور ها و رویا های او از بین میرود در این شرایط اگر بگذاریم که افسردگی مارا در بربگیرد قطعا این خیانت صدمه های شدید به ما می زند.

در صورت علاقه مندی به آموزش مراحل وتکنیک های ان ال پی و جذب برای ترمیم رابطه از دست رفته میتوانید به شماره زیر از طریق تلگرام، واتس آپ، پیام بدید و سوالات خودتون رو بصورت رایگان ارسال کنید. پاسخگویی در اسرع وقت انجام میگیرد.

پاسخگویی فقط به روش های زیر و از طریق این نرم افزار ها صورت می گیرد:

تلگرام telegram

واتس آپ Whatsapp

۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰

مقالات مرتبط:

چگونه رابطه از دست رفته را بازگردانیم:

نشانه های خیانت

چگونه با شکست عشقی کنار بیام

چگونه عشقم را فراموش کنم

لینک کانال تلگرام: https://t.me/sarbargetaze

سربرگ تازه یک سایت خسته کننده و بی هدف نیست، سربرگ تازه یک سایت تخصصی در زمینه ان ال پی و قانون جذب می باشد. من حسین رجب پور نویسنده مقالات سایت و محقق در زمینه قانون جذب و ان ال پی هستم.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

سلام من النازم عشق بچگیم یعنی من ۴سالم بود با یه پسر ۱۶ساله…

سلام شما می تونید به تیم روانشناسی سربرگ تازه در تلگرام یا و…

یک سال بزرگترم است .از هم جدا شدیم ولی همدیگه رو دوست داریم…

سلام دوست عزیز. شما اشاره کردید به این که طرف مقابلتون رو بخ…چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

آیا حساب کاربری ندارید؟

09129305020

جستجو در سایت

باید به این مسئله دقت کنیم از آنجایی که درون هر یک از ما بسیار پیچیده است، ممکن است آسیب هایی را در گذشته تجربه کرده باشیم. ترس ها و شکست هایی که در گذشته داشته ایم ممکن است پذیرشمان را برای اعتماد کردن کم کند، اما به هرحال همه ما مطمئنا این توانایی را داریم که خودمان را تغییر دهند و اعتماد و اطمینان را دوباره به رابطه خود راه دهیم.

حتی می توانیم اعتمادی را که از بین رفته است، دوباره زنده کنیم. بارها پیش آمده است از فردی که خیانت دیده و به مرکز مراجعه کرده، خواسته شده است تا برخی چیزها را عوض کند و این ریسک را بپذیرد که می تواند دوباره همه چیز را شروع کند. برای این امر باید با رعایت بایدها و نبایدهایی که در ادامه به آن اشاره می شود، تا حدودی به همسرتان کمک کنید که بتواند به خطایش پی ببرد و درصدد جبران برآید.

بایدها و نبایدهایی که رعایتش برای فرد خیانت دیده بسیار مهم است :چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

نباید عکس العمل انفجاری داشته باشید و ناگهان به خاطر خیانت همسرتان تصمیم به متارکه بگیرید. شما نیاز دارید کمی به خودتان زمان بدهید تا همه جوانب را بررسی کنید؛ درواقع لازم نیست تمام توجه خود را به خیانتی که بهتان شده است، جلب کنید.

سرزنش دیگران در اغلب مواقع خوشایند نیست؛ اما چون موضوع را لو داده اید، مجبور هستید آن را تحمل کنید و دقیقا در این صورت است که حال شما بدتر می شود و بنابراین همین مسئله باعث می شود تا دیرتر مسائلتان حل شود.

اگر بخواهید منکر اتفاقی که برایتان رخ داده است بشوید، شک نکنید که اوضاع بدتر خواهدشد؛ چون با این کار تاثیرات منفی در روحیاتتان به وجود می آید که در آینده به وضوح قابل مشاهده خواهدبود. انکار اینکه همسرتان خیانت کرده است، باعث می شود او به ادامه این کار تشویق شود.

افراد خیانتکار برای اینکه از خودشان دفاع کنند، به راحتی دروغ می گویند؛ پس ابتدا باید مطمئن شوید، سپس سوالات مرتبط با موضوعی که ذهنتان را مشغول کرده است، بپرسید تا مسئله روشن شود.

کاملا طبیعی است که شما بخواهید با فردی که وارد زندگی تان شده است، برخورد کنید، اما باید بدانید که این کار مطلقا فایده ندارد و جز پایین آمدن وجهه شما چیز دیگری در پی نخواهد داشت.

حال که متوجه شدید چه باید و نبایدهایی وجود دارد، بهتر است سراغ راهکارهایی برای فرد خیانت دیده برویم.

پذیرفتن اینکه احساس هایی مانند خشم، عصبانیت، شک، آشفتگی، ترس، درد، رنج و افسردگی برای کسی که شاهد خیانت همسرش بوده، کاملا طبیعی است. سعی کنید برای خودتان خلوت کنید و تمام افکار و احساساتی را که به دلیل خیانت همسرتان در شما ایجاد شده است، بر روی کاغذ بنویسید و تخلیه افکار منفی را به وسیله این کار انجام دهید.

سعی کنید با همسرتان در موقعیت مناسب در مورد خطایی که مرتکب شده است، صحبت کنید و تمام سوال هایی را که به ذهنتان می رسد، بپرسید؛ حتی برای این کار می توانید از قبل سوالاتی را که می خواهید بپرسید، آماده داشته باشید؛ شاید به این نتیجه برسید همسرتان هنگام انجام این کار به تنها چیزی که فکر نمی کرد، خیانت به شما بوده است. حواستان باشد زمانی که این کارها را انجام می دهید، در برابر همسرتان جبهه نگیرید یا حرف های او را برای خودتان تفسیر اشتباه نکرده و با دید منفی به آن نگاه نکنید.

عشق متعادل و دارای مرز داشته باشید؛ چرا که این عشق به راحتی می تواند اعتماد ایجاد کند؛ چون وقتی چنین عشقی را نسبت به فرد مقابل ابراز می کنید، فرد خود به خود می تواند حس کند که از سوی شما پذیرفته شده است و بنابراین با شما احساس راحتی خواهدداشت. در این شرایط فرد می تواند به راحتی احساساتش را با شما در میان بگذارد.

همچنین عشق بی قید و شرط می تواند باعث ایجاد عزت نفس در فرد شود و ترس از عدم پذیرش را به میزان بسیاری کاهش دهد و از ازن طریق به شریک زندگی مان اجازه می دهیم تا در ارائه احساساتش نسبت به ما صادق باشد و نظرات و عقایدش را به راحتی با ما در میان بگذارد. نتیجه چنین عشقی، اعتماد و اطمینان است. دلیلش این نیست که فرد مقابل انسان کاملی است، بلکه فقط دلیلش این است که با صداقت در این رابطه رفتار شده است.

باید بتوانیم در رابطه ای که در آن خیانت رخ داده منصفانه رفتار کنیم و تنها فرد خیانتکار را مقصر ندانیم، بلکه به دنبال مشکلات و نواقص خودمان هم باشیم. اگر بتوانیم در خودمان عمیق شویم، مطمئنا می توانیم نواقصی را بیابیم که باعث بروز خیانت شده است؛ البته این مسئله نیز قابل ذکر است که برخی از خیانت ها تنها به دلیل بوالهوسی رخ می دهد و علتش به خاطر وجود نواقصی در طرف مقابل نیست؛ چرا که اگر شریک زندگی از هر جهت هم کامل باشد، باز هم خیانت رخ می دهد.

اما در اغلب موارد دیده شده که بسیاری از خیانت ها تنها به دلیل نواقصی که در طرف مقابل رابطه وجود دارد رخ می دهد. اینکه به نیازهای فرد از طرف شریکش توجهی نمی شود و اصلا به آن اهمیتی داده نمی شود، دلیل بسیار مهمی برای سردشدن رابطه است و زمانی که این نیازها را شخص سومی ببیند و مورد توجه قرار دهد، یقینا بستر خیانت هم آماده می شود.

علاوه بر مهم شمردن نیازهای عاطفی باید نیازهای دیگر را نیز درنظر بگیریم. متاسفانه در فرهنگ ما آموزش های لازم در مورد رابطه جنسی داده نشده و از ابتدای بلوغ این مسئله بسیار بد جلوه داده می شود و به صورت صحیح در مورد آن صحبت نمی شود؛ به طوری که افراد وقتی به سن ازدواج می رسند، نه تنها با نیازهای خود آشنا نیستند، بلکه صحبت درخصوص آن را یک امر بسیار قبیح می دانند؛ بنابراین نمی توانند از رابطه خود لذت ببرند و اغلب، این امر را تنها از سر وظیفه انجام می دهند.

طبق تحقیقات، امروزه بیشترین نوع خیانت به دلیل عدم سلامت رابطه با همسر است و به همین واسطه فرد به سمت افراد دیگر کشیده می شود؛ پس می توان گفت رابطه جنسی یکی از مهم ترین عواملی است که ضعف در آن موجب خیانت خواهدشد.

وقتی با چنین بحرانی مواجه می شوید، باید از روی عقل جلو بروید، احساسی برخورد نکنید و در تصمیم گیری عجول نباشید. سعی کنید به خودتان زمان بدهید و مسئله را از تمام جوانب درنظر بگیرید. مطمئن باشید وقتی بیشتر به مسائل پیش آمده فکر کنید، به نتایج منطقی تری هم می رسید؛ حتی ممکن است به این نتیجه برسید که بهتر است همسرتان را ببخشید و مطمئنا زمانی که با درنظر گرفتن همه چیز تصمیم گرفتید این کار را انجام دهید، قطعا احساس پریشانی، بی اعتمادی و عصبانیتتان نیز به راحتی از بین می رود؛ توجه داشته باشید که از بین رفتن درد و رنجی که برایتان از طریق خیانت به وجود آمده است، به زمان نیاز دارد.

گاهی این تجربه آن قدر برایتان گران تمام می شود که قدرت فکر کردن را از شما می گیرد؛ به طوری که به سادگی نمی توانید با آن کنار بیایید. درچنین مواقعی باید برای شروع مجدد و درست از یک روان شناس کمک بگیرید؛ خصوصا افرادی که بعد از ماجرای خیانت خشمشان زیاد باشد و بر سر هر مسئله کوچکی، کنترلشان را از دست بدهند و هر بار که به یاد خیانت همسرشان می افتند، عکس العمل های شدیدی از خود نشان می دهند.

اگر راهکارهای پیشنهادی را امتحان کردید و دریافتید که فرد مقابلتان در مورد تغییر جدی نیست و باز هم به دروغ گویی و خیانت ادامه می دهد، آن زمان است که می توانید به این فکر کنید که بهتر است به رابطه تان پایان دهید.

در نهایت باید بدانید خیانت کار ساده ای و هرکس می تواند به راحتی مرتکب آن شود، اما در مقابل، حفظ رابطه کار بسیار دشواری است. در حقیقت باید از رابطه خودمان مراقبت کرده و همه توجه خود را به آن معطوف کنیم. تا آنجا که می توانیم و می شود، باید سعی کنیم به یکدیگر اعتماد کنیم و به طور مداوم در مورد مشکلات ریز و درشتی که بینمان پیش می آید، صحبت کرده و آن ها را برطرف کنیم؛ چرا که این امر به رشد رابطه ما کمک خواهدکرد.

منبع : ماهنامه کافه زندگی

گرداوری از : پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

 

چگونه با خیانت همسرم کنار بیام

اعتماد به همسر بعد از خیانت

ایمیل ها و پیامکهای همسرمان را چک کنیم یا نه

چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود



بخش مشاوره و پرسش و پاسخ

شناسه کاربری 

رمز عبور             


  

عضویت در سایت


دسته بندی مطالب

مطالب روابط جنسی و زناشویی

مطالب دوران قبل از ازدواج

مطالب پزشکی و سلامت

مطالب تربیت فرزندان

مطالب احکام شرعی

مطالب روانشناسی

مطالب اجتماعی

مطالب صوتی

ویدئو

خدمات عمومی


 


 افراد آنلاین :


25667


بازدید امروز:


33072


بازدید دیروز:


232720144


آمار کل:

مشاوره
ازدواج و مشاوره زناشویی تنظیم خانواده ،کلیه حقوق مادی و
معنوی مروبط به مطالب اختصاصی ثبت شده و ترجمه شده در این
سایت برای پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده محفوظ است.

روند

مرکز مشاوره نیک همراه – مرکز مشاوره نیک همراه

خیانت همسر یکی از مسائلی است که کنار آمدن با آن برای خیلی از زوجین بسیار سخت است.

آیا می خواهید که رابطه تان پس از خیانت همسرتان نجات یابد یا خیر؟

اگر ما به شما بگویم که چطور می توانید خیانت همسر تان را ببخشید و همزمان رابطه تان را بهبود دهید، چه؟چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

این سوال که چگونه خیانت همسرم را فراموش کنم و او را ببخشم یکی از سوالات عمده افرادی است که خیانت دیده اند.

در حال حاضر، شما نمی دانید که چطور ممکن است خیانت را بخشید …

آیا اعتقاد دارید که بخشش کامل ممکن است؟ این که شما و همسرتان می توانید رابطه خود را بهبود دهید و همه چیز می تواند به همان شیوه ای که قرار است برگردد؟
اگر می خواهید شما و شریک زندگیتان به نوعی ازدواج شاد داشته باشید، این مقاله مختص به شماست .

همان طور که این مقاله را می خوانید، دقیقا می دانید که چه کاری می توانید انجام دهید تا شانس خود را برای بازگشت شادی به زندگیتان انجام دهید.

شما تنها می توانید با یک نفر ازدواج کنید.

بر خلاف هر رابطه دیگر که در زندگی خود داشته اید (والدین خود را حساب نکنید)، شما انتخاب های زیادی برای دوستی، ارتباط گرفتن با افراد مختلف و … داشته اید. با این حال، تفاوت دوستی و ازدواج این است که تنها یک نفر وجود دارد که می توانید با او باشید. شما باید با هر کدام از مزایا و نقص های او زندگی کنید.

ممکن است با خیانت همسرتان به فکر جدایی افتاده باشید و پشیمان از این که همسرتان را انتخاب کرده اید، اما واقعیت این است هر کسی اشتباه می کند، هم مردان و هم زنان.

بله ممکن است که زنان یا مردان دیگری وجود داشته باشند که خیانت نکنند، اما آیا آنها خوب مطلق هستند؟ آنها نیز مشکلات خاص خود را دارند که می تواند به همان اندازه بد آسیب برساند.

به نظر افرادی که خیانت دیده اند، این امر بدترین کاری است که می توان در زندگی زناشویی انجام داد. این نظر مورد تایید است. اما این بدان معنا نیست که شما نباید به همسرتان فرصت دهید. شاید خیانت همسرتان تلنگری به شما باشد که رابطه تان را ترمیم کنید.

بله، می توانید همسر خود را دوباره با شور و اشتیاق واقعی دوست داشته باشید.

تنها باید یاد بگیرید چگونه او را ببخشید.
بخشیدن یک همسر خیانتکار بسیار دشوار است. اما با گذشت زمان مطمئنا می توانید انجام دهید. همه ما ضعف ها و اشتباهاتی مختص به خودمان داریم.

هیچکدام از ما نمی توانیم بگوییم کامل هستیم. خود شما نیز دارای نقص هایی هستید و در مواردی نیاز به دادن فرصت هایی برای جبران هستید. بنابراین اگر همسرتان خواهان فرصت برای جبران خطایش است، به او این فرصت را بدهید. بخشش، بخش بزرگی از زندگی است .

اعتماد ریشه در احساس امنیت نسبت به شخص دیگری دارد. وفاداری، دروغ و یا عهد شکستن می تواند به شدت به اعتماد بین شوهر و زن آسیب برساند.

این لزوما به این معنی نیست که این رابطه دیگر نمی تواند نجات یابد. اگر چه بازسازی اعتماد می تواند چالش برانگیز باشد، اما اگر هر دو طرف به این روند متعهد باشند، ممکن است.
شما به زمان زیادی برای بهبود و تقویت رابطه نیاز دارید. بازیابی از آسیب های ناشی از شکست اعتماد نیاز به صبر دارد.

تحقیقات نشان داده است که زوجین باید پنج نقطه زیر را در نظر بگیرند تا به طور موثر اعتمادشان بازسازی شود:

حتی در مواردی که ظاهرا مشخص است، در خیانت، همیشه دو طرف وجود دارد. کسی که خیانت کرده است باید اطلاعات اولیه و صادقانه به همسرش بدهد و به هر سوالی از طرف شریک زندگی خود پاسخ صریح بدهد .بهتر است خیلی جزئیات را موشکافی نکنید.

حتی نقض جزئی اعتماد می تواند منجر به مشکلات ذهنی، عاطفی و جسمی شود.

ممکن است خوابیدن یا اشتها را تحت تاثیر قرار دهد. ممکن است از بروز خشم خود جلوگیری کنید اما این به نفع شما نیست . شریک زندگی تان را از تمام احساسات خود آگاه کنید و هرگونه خشمی را بروز دهید. البته این بروز خشم نباید با توهین و تهدید و تحقیر همسرتان باشد . حتی شریک متخلف نیز تشویق شده است تا هر گونه احساس خشم و عصبانیت را که ممکن است از زمان قبل از حادثه پنهان شده است، بیان کند.

هر دو طرف، به ویژه فرد خیانتکار، باید نوع رابطه را بررسی کنند و از این که آیا این رابطه هنوز برای آنها درست و قابل جبران است، مطمئن شوند .
سرخوردگی و خشم؛ نشان دادن احترام و پشیمانی؛ و اجازه بهبود احساسات آسیب دیده، می تواند برای هر دو طرف موثر باشد. از این رو، تعریف آنچه که هر دو طرف به چه چیزی در رابطه نیاز دارند ، می تواند کمک کند که شریک زندگی چه انتظاراتی از طرف مقابل دارد.

بازسازی اعتماد طول می کشد و نیاز به مواردی دارد.

هنگامی که زوج متعهد به بازسازی اعتماد است، باید برای بازسازی رابطه تلاش کنند. هر دو طرف باید چیزی را که واقعا نیاز دارند و از شریک زندگی خود انتظار ندارند، بازگو کنند.
به یاد داشته باشید که تمام روابط نیاز به تلاش دارند. حتی صمیمی ترین زوج ها باید در زمان زیادی تلاش کنند تا رابطه شان بهبود یابد.

اعتماد بعد از خیانت به سختی باز می گردد. شما همیشه این دوره را به عنوان یکی از سخت ترین دوره های زندگی تان خواهید دانست، اما این بدان معنا نیست که گذر از آن ممکن نباشد، بلکه به معنای سخت بودن آن است.
سالها بعد درد و رنجتان را فراموش خواهید کرد ولی این رویداد فراموش نمی شود. رک می گوییم که فراموش کردن غیرممکن است.

همسرتان را به خاطر خیانت ببخشید.
بخشش قبل از فراموشی می آید. بخشیدن خیانت همسرتان باید یک هدف واقعی باشد. اگر اعتقاد داشته باشید که زندگیتان می تواند نجات یابد و هر دو مایل به انجام هر کاری برای بهبود رابطه تان باشید، زمان آن است که عشق به زندگی تان برگردد.

در ادامه برخی از نکات کلیدی یادآوری شده است که به شما که در تلاش برای بهبودی از خیانت هستید، کمک می کند.

در مواجهه با خیانت خیلی از زوجین کنترل رفتار خود را از دست می دهند و نمی توانند راه درست را تشخیص دهند. این امر کاملا طبیعی است. خیانت ضربه سنگینی به افراد وارد می کند و روی جسم و روح آنها اثر مستقیم دارد. بنابر این اگر می خواهید از این بحران به درستی خارج شوید و زندگیتان را بازسازی کنید، توصیه می کنیم در تمام مراحل احساسی که در حال تجربه اش هستید، از مشاوره افراد متخصص کمک بگیرید.

روانشناسی را مثل دیگران روانشناسی نمی دانم، روانشناسی یعنی اینکه با شما آشنا شوم و در مشکلات کمکی نمایم.

چگونه از طلاق پدر و مادر جلوگیری کنیم؟

والدین مجرد چه مشکلاتی دارند؟

رقابت بین فرزندان را چگونه کنترل کنیم؟

آشنایی با سبک های فرزند پروری

45 راه ساده برای احترام به والدین

رابطه پدر و پسر و تاثیر آن بر شخصیت فرزند

چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

سلام.مطالبتون خیلی جالب بود چون من از طرف خانمم خیانت دیدم خیلی به دردم خورد ولی جای یه چیزی خیلی خالی بود اول هر کاری مدد گرفتن از خالق باتشکر

سلام و وقت به خیر
ممنون از توجهتون

سلام از راهنمایی شما و وقتی که گزاشتید ممنونم.
ولی فراموش کردنش واقعا غیر ممکنه هر لحظه هر جا حتی وقتی داری موزیکی رو که قبلا با خانومت گوش میکردی و با همدیگه میخوندینش و لذت میبردینو گوش میکنی حالت بد میشه و یاد اتفاقی که واست افتاده میفتی و دنیا برات میشه جهنم واقعا آتیش میگیری

با این نوع نگرش فقط و فقط به خودتون آسیب میرسونید باید مسئله رو برای خودتون حل کنید و اگر نمی تونید حتما حتما از یک مشاوره حضوری کمک بگیرید

سلام شما بخشیدید یا طلاقش دادید؟

سلام .خیلی نیاز داشتم با یک غریبه صحبت کنم .من و همسرم عاشق هم هستیم میپرسمتش از دوست داشتن .پارسال تابستون متوجه شدم توی دایرکت اینستا گرامش ب یک خانمی پیام داده و د جواب یک استوریش گفته همه ی مرد ها مثل هم نیستن ب دور و برت نگاه کن کیس مناسبی هم هست.من متوجه شدم و ازش خواستم توضیح بده اول گفت برای من نیست و اظهار پشیمانی کرد و قسم و قول داد ک دیگه تکرار نکنه اونموقع گفت من برای کمک ب کسی اینکار و کردم .یک سال از اون ماجرا میگذره و من دیگه کار حلافی ازش ندیدم و حس نکردم ولی امسال سر یک ماجرا مجبور شد بگه ک کار خودم بوده و همون قدر پشیمان و نادم بود و میگفت ک دیگه کار اشتباهی نکردم .و هرچی ازش جواب خواستم ک کجا احساس کمبود کردی جز شرمندم سر زیر هیچ جوابی نداد و کلی حرف زد ک جبران میکنه و من و زندگیمون و دوست داره و اون موقع فقط د حد این بوده شیطون گولش زده و از نفهمی این کار و کرده و در جا هم پشیمون شده ….. من خیلی عاشقشم بد ضربه ای خوردم روی سرش قسم میخوردم الان ک بعد یک سال تازه فهمیدم نمیدونم چکار کنم دلم میخواد ببخشم و ادامه بدم ولی میترسم از ضربه ی دوباره از عشق از دست رفتم اصلا حال خوشی ندارم ی پسر سه ساله دارم از همه مهمتر عاشق زندگیم و همسرم هستپ فقط نمیدونم چطور باید خود سازی کنم دوباره ….و ی مساله مهم تر اینه ک ی دعوای بد باهاش داشتم و سر فشار عصبی ک روم بود ی مقدار قرص خوردم بت تیغ دستم و خط خطی کردم و با قیچ نصف موهام و کوتاه کردم پشیمونم ولی دست خودم نیست من فشار عصبی روم هست همه ی زندگیم عشق و علاقم ب همسرم بود نه هیچ دیگه حالا همرو یجا گذاشتم وسط نمیدونم باید چکارکنم من با این حالم نیاز به حرف زدن دارم مباز به تخلیه ولی نمیخوام با خانواده ها و یا لشنا ها صحبت کنم چون مطمعنم شوهرم پشیمون .ولی شوهرم وقتی خیلی ناراحت سکوت میکنه از روی شرمش میگه هیچی ندارم بگم من چکار کنم الان ترو خدا باهام صحبت کنید .الان اون میگه چرا همچین کاری کردی ک هر بار از خونه میرم بیرون دلم و تنم بلرزه ک یهو ی بلا سر خودت نیاری .اون میگه همین چهار تا پیام بوده و من ب حرفش اعتماد دارم فقط نمیتونم کنار بیلم چطور ی شیطون‌میتونه اینجور فریبش بده وقتی خودمون میددنیم چطور دیوانه ی همیم

سلام و وقت به خیر و پوزش بابت دیر ارسال کردن جواب شما به علت حجم بالای سوالات.
عزیزم شما حتما و حتما نیاز دارید روی مهارت های فردی و نقاط ضعف خودتون توجه کنید و حتما اونها رو برطرف کنید و مهارتهای لازم رو یاد بگیرید.
هر انسانی ممکنه در شرایط قرار بگیره و اشتباه بکنه شما حق دارید که از همسرتون ناراحت باشید ولی نه تا این اندازه که به خودتون آسیب بزنید .
وقتی شما نتونید مدیریت بحران داشته باشید قطعا به زندگی مشترکتون آسیب وارد میشه.
به همسرتون فرصت جبران بدهید و دیگه در مورد این موضوع صحلت نکنید .
اگر میتونید به صورت حضوری با یک مشاور حرف بزنید تا مهارتهای لازم رو یاد بگیرید

البته شک معقول را باید داشت ، بهترین راهنمایی ها در این مورد گوش دادن به فایل های فرهنگ هلاکویی روانشناس ایرانی مقیم آمریکاست …سایت رازها و نیازها سربزنید مفید هست.

سلام و وقت به خیر البته با توجه به شرایط اگر گوش کردن به فایل ها باز هم حال شما را بهبود نبخشید باید با یک مشاور حضوری یا تلفنی صحبت کنید

با سلام. حدود یکسال از دانستن خیانت شوهرم به خودم می گذره اما نمی تونم ببخشمش و فراموش کنم. به کوچکترین موردی بهم می ریزم و گریه می کنم. چند روز یکبار باهم بحث مون میشه و من هرچی رو به اون موضوع و کار زشتش ربط میدم . فکر می کنم منو دوست نداشته که اون رو انتخاب کرده. من عکساشون رو دیدم هیچ برتری نسبت به من نداشت. این بیشتر منو می سوزونه که شوهرم چه چیز اینو خواست که به پای من نمی رسید؟ خیلی داغونم. کمک نیاز دارم. در ضمن نمی تونم برم مشاوره حضوری.کمکم کنید لطفا. زندگی ام رو دوست دارم . همسرم رو خیلی دوست دارم. چطور ببخشمش و چطور فراموش کنم. با سپاس

سلام و وقت به خیر و پوزش از اینکه ارسال پاسخ با تاخیر بوده به علت حجم بالای سوالات.
خانم عزیز شما با مطرح کردن این موضوع در هر دعوا و جر و بحثی فقط دارید همسرتون رو از خودتون دور میکنید و اون رو با دستای خودتون هل میدین به سمت یک اشتباه دیگه.
با توجه به اینکه گفتین شما خودتون رو با اون مقایسه کردین بهتره که روی اعتماد به نفس و رفتار جرات مندانه خودتون کار کنید و از یک متخصص کمک بگیرید.
به همسرتون فزصت جبران بدهید و در مورد اون موضوع دیگه حرفی نزنید.
روی روابط صمیمانه خودتون و همسرتون کار کنید.

سلام.
من مدت ۱ سال با همسرم زندگی کردم. به طور اتفاقی متوجه شدم که به من خیانت کرده. ولی حدود دو هفته طول کشید تا ذره ذره متوجه بشم خیانت کرده. حدود چند ماه با یکی از کارکنان کنار مغازه محل کارش ارتباط و دوستی داشت و چون اون شخص فرد آسیب دیده خانوادگی بود خواست کمکش کنه ولی کم کم به خاطر ترس از افشا شدن رابطه پیش پدر و مادرم این موضوع رو به من نگفت. به طور اتفاقی متوجه شدم . سال ها به من می گفت منو دوست داره و اینو نشون می داد و به همه فامیل می گفت. تو فایل رو سرش قسم می خوردند و من همیشه فکر می کردم بهترین فردیه که می تونستم تو زندگی به دست بیارم. درباره رابطه و برخورد با اون شخص همون اول بهش توضیح دادم ولی پرخاش کرد و گفت تو به من شک داری. اون همسن پسر منه. نترس من باهاش دست نمی دم.
اینم بگم که من ۴۷ سالمه و خانمم ۴۴ سالشه. من تا حدودی مشکل جنسی داشتم و ارتباطمون ماهی یک یا دوبار بود. قبلاً به اون ابراز محبت نمی کردم و همیشه از این مسئله شاکی بود. به همین خاطر و به راحتی وقتی یکی بهش ابراز محبت کرد فریب خورد. اون بی شرف هم مشکل جنسی بین مارو فهمیده بود و از این راه باعث شد همسرم به من خیانت کنه.
به خاطر دو فرزند خردسالم و به خاطر پدر و مادرم که چسبیده به آپارتمان ما زندگی می کنند نمی تونم طلاقش بدم چون پدر و مادرم از این موضوع می میرند.
دیگه هیچ اعتمادی بهش ندارم و یک کلمه از حرفاشو در مورد خودم قبول نمی کنم.
احساس می کنم قلبم پاره پاره شده. می خواستم اون بی شرفی که باعث این کار شده رو بکشم ولی حرفایی زد که شک کردم زن من چقدر تقصیر داره. الان نمی دونم کی راست میگه کی دروغ.
احساس می کنم حجم نفسم کم شده. اینقدر داغون و خرابم که نمی دونم چکار کنم.
کمی کمکم کنید.

با سلام و وقت به خیر
مسئله ای که عنوان کردین نیاز به بررسی بیشتری داره.
اینکه رابطه شما با همسرتون ماهی یکی دوباره خودش باید بررسی بشه آیا نیاز همسرتون بیشتر هستش.
اینکه بخواهید به خاطر دیگران و پدر و مادرتون به زنوگی مشترک ادامه بدین کار اشتباهی. حتما حتما به صورت حضوری از یک مشاور کمک بگیرید
به همسرتون فرصت دوباره بدهید برای جبران اون اشتباه.
ولی با هر بحثی اون موضوع دو تکرار نکنید

سلام
من ۱۰ ساله ازدواج کردم
چند وقت پیش متوجه تغییر رفتار های همسرم شدم بعد از چند ماه متوجه خیانتش با زن متاهل شدم
اولش انکار کرد ولی وقتی بهش تابت کردم قبول کرد و اظهار پشیمانی کرد ولی بعد از یه هفته دوباره شروع کرد دوباره که مچش و گرفتم اطهار پشیمانی کرد ولی متاسفانه این روند چندبار دیگه تکرار شد
تو این مدت خیلی بهم فشار اومده بدتر از همه اینکه به خاطر بعصی مسایل هنوز اون خانوم رو میبینه
اصلا نمیتونم بهش اعتماد کنم زندگیم و دوست دارم باتوجه به اینکه دو فرزند دارم نمیتونم رهاش کنم
در صمن همچنان رفتار هاش مشکوک هست و مرتب گوشیش رو قایم میکنه و به من میگه حق نداری دس به گوشیم بزنی و منو چک کنی
از نطر مالی هم منو تو مزیقه میزاره که نتونم برم پیش مشاور

سلام و وقت به خیر
اولین کاری که باید انجام بدین از نظر مالی خودتون رو بالا ببرید . کمی مستقل شوید.اگر امکانش رو دارید سر کار بروید و اگر امکانش رو ندارید حتی با کارهای خانگی برای خود درامدی داشته باشید.و بعد قاطعانه در برابر رفتار همسرتون بایستید.
روی روابط بین فردی خودتون فوکوس کنید

دوست بزرگوار وضعیت شما را درک می کنم ..یه مدتی تحت نظرش داشته باش اگر خوب شد که خوب ولی اگر ادامه داد برای همیشه ازش خداحافظی کن. چون ادامه ی زندگی با شک خیلی سخت هست.

سلام
وقتی طرف بعد از سالها خیانت، هنوز داره رفتارهای مشکوک را ادامه میده،بنظرتون این شخص قابل اعتماده؟قفل کردن کوشی،حتی همراه بردنش موقع استحمام! آیا بنظرتون باید اعتماد کرد؟اصلا میشه؟

سلام و وقت به خیر
با بودن رفتارهای مشکوک نمیشه به کسی اعتماد کرد ولی باید مسئله رو ریشه یابی و حل کرد. مدام چک کردن و کنترل کردن طرف مقابل راه حل مناسبی نیست باید موضوع رو به طور اساسی حل کنید حتما از مشاوره حضوری کمک بگیرید

سلام من ی نوجوان هستم ی بار که نه دو بار شوهرم داره بهم خیانت میکن گوشیش پر از شماره های دختر و زنای شاغل ب کارای بد هستش نمیدونم چکار کنم نمیدونم کجای زندگیم اشتباه بدجور عاشقشم اونم دوسم داره ولی انگار ی نوع عادت یامریضی از دوران مجردیش داره هیچ توضیحی هم درقبال کاراش نمیده من میمونم وفکرام

سلام و وقت به خیر
من خیلی متوجه مسئله شما نشدم
همسرتون با خانمهای بد ارتباط داره؟؟؟
شما و همسرتون چند سالتونه؟
چند وقته که ازدواج کردین؟
یه سری بررسی ها باید انجام بشه
ما این رفتاری که شما دارید از همسرتون توضیح میدین عادت رفتاری بد نمیدونیم.
این نووع بعد از بررسی های تخصصی شاید نیاز به دارو درمانی و رفتار درمانی داشته باشه
حتما از یک مشاور خوب کمگ بگیرید

سلام خیلی داغونم.منو همسرم ۸ سال عاشق هم بودیم خونواده هامون راضی نبودن برای ازدواجمون ولی بزور باهاش ازدواج کردم بخاطرش اشک پدر پیرمو درآوردم خیلی همدیگرو دوست داریم ولی دوروز پیش متوجه شدم با یه دختر تو شبکه های مجازی چت میکنه دختره براش عکسای زشت فرستاده بود اونم قربون صدقش میرفت.وقتی فهمیدم کلی گریه و جیغ و داد که متنفرم ازت.همسرم تا صب گریه کرد و ابراز پشیمانی.ولی دیگه نمیتونم بهش اعتماد کنم.من بخاطرش از همه چی گذشتم با نداشته هاش ساختم چون عاشقشم ولی اون خیلی راحت خوردم کرد.آدم هیچ وقت نمیتونه فراموش کنه

سلام و وقت به خیر
رفتاری که شما همسرتون داشتین از روی هیجان بالا بوده
قطعا همسرتون رفتار اشتباهی رو انجام داده که باید علت رفتارش رو بررسی کنید
که چه مشکلی وجود داشته که فرد به همچین کاری دست زده
اینکه نمی تونید بهش اعتماد کنید الان حق دارید ولی راهکارهایی وجود داره که اعتماد از دست رفته برگرده.
حتما از یک مشاور خوب کمک بگیرید

سلام من۸سال پیش باهمسرم ازدواج کردم دخترم ۳ سالش من و همسرم دوره دبیرستان با هم آشنا شدیم ویکسال واقعا عاشق هم بودیم اما به خاطر خانواده ها نتونستیم ادامه بدیم بعداز ۳سال رفتم خواستگاری وازدواج کردم از موقع نامزدی متوجه شدم دوست داشته با همکلاسش دوست بوده وخواستگارش بوده شوکه بودم کم‌کم با شک درست شد وازدواج کردیم سه ماه ازازدواجمون نگذشته بود که متوجه شدم به همکلاسی پیام داده پشیمون شد بخشیدمش وچند سال خوب یودیم عاشق هم بودیم همه چیز عادی بود واقعا اما من ترس داشتم تا چند وقت پیش متوجه شد حدود دوماه پیام میفرستاده برا همون همکلاسی که متاهل هم هست گریه وزاری که یه فرصت بهم بده وقسم قرآن که هیچ رابطه ودوست داشتنی نبوده فقط کنجکاوی والانم می‌خوام جبران کنم واقعاً هم داره تلاش میکنه ولی من داغونم ومیترسم بااینکه از جزئیات کارش هیچ نمیگه ومیگه خودم نمیدونم چرا من باید چه کنم تشکربابت جوابتون

سلام و وقت به خیر
دونستن جزئیاتی ارتباط اون دو نفر نه تنهاکمکی به شما نمیکنه بلکه فقط باعث وسواس فکری و نشخوار فکری شما میشه
اینکه همسرتون میخواد جبران بکنه خیلی خوبه باید این فرصت رو بدین و در رابطه خودتون هم نقاط ضعف رو پیدا کنید
زمانهای بیشتری رو برای با فرزند بودنتون بزارید و هیجان زندگیتون رو بالا ببرید

دوستم خانم ۳۵ساله ای هست.۱۵ساله ازدواج کرده سه فرزند داره که آخریش ۲ماه داره.شوهرش زورگو بدبین متعصب بی ادب مغرور هست.همینطور پولدار وبه سبک خودش علاقمند به زن و زندگیش.
تو این چند ساله بدون توجه به تمام عقاید و علایق دوستم هر چیزی رو از نوع پوشش گرفته تا معاشرت و ..تحت تسلط خودش گرفته و همش اختلاف داشتن
بسیار نسبت به خانواده زنش بی ادب و گستاخی کرده حتی گفته برادرت به تو چشم داره علاوه بر این مادر و خواهری داره که ازهمه نظر وابسته به این آقان
خااصه دویتم طی پروسه از که داشته برای بهبود روابط فامیلی بابکی ار مردای فامیل انجام مبداده با اون آقا ش وع به چت مبکنه و کا به صمیمیت میکشه
همسر محتدم مچشونو مبگیره زن دو تا حد مرگ میرنه مجبورش میکنه مهرشو و خونشو ثبتی ببخشه
و سکسش رو دو برابر میکنه
حالا مشکل اینجایت که دویتم مبخواد لا ابن هبولا بمونه حتی خانوادشم مبگن طلاق
انا وویتم بخاطر بچه هاش و ترس از انگ خیانت میخواد بمونه
من که شک دارم بتونه اب همه مسکل دو تحمل کنه
نظر سما برام مهمه

سلام و وقت به خیر
مسئله ای که شما عنوان میکنید در مورد دوستتون خیلی نیاز به بررسی و تحقیق داره و به این سادگی نمیتونه باشه.
این خانم و آقا حتما باید پیش مشاور برن برای حل مشکلاتشون تاکید میکنم حتما.
ولی در مورد اینکه به خاطر ترس از خیانت و آبروریزی و و به خاطر بچه اگر فردی بخواد توی یک زندگی و رابطه ای که آرامش و احترام و دوست داشتن و محبت نیست بمونه بزرگترین اشتباهه .
چون خطایی که امروز اتفاق افتاد و خانم با فرد دیگه ای شروع به صحبت کرده امکان داره اگر در رابطه زن و شوهری بی عاطفه بمونه و ادامه بده باز تکرار بشه

سلام وقت بخیر من گوشی همسرم رو چک کردم دیدم تو اینستا به یه خانوم که همسایه مون هست و متاهل پیام داده و قربون صدقه اش رفته وازش خواسته همو ببینن من به همسرم گفتم موضوع رو فهمیدم ابراز پشیمانی کرد و گفت میخواستم سربه سرش بزارم و دایی گفته و من پشیمانم منم چون دوستش دارم همون شب بخشیدم ولی نمیتونم اعتماد کنم و چطوری ازش قول بگیرم همچین کاری نکنه دیگه…هرکار میکنم ته قلبم ناراحتم خواهش میکنم راهنمایی کنید ممنون

سلام و وقت به خیر
نباید خیلی زود و راحت در مورد این موضوع همسرتون رو ببخشید چون این باعث میشه
قبح موضوع مشخص نشه و طرفتون متوجه میزان آسیب شما نشه
باید برای اینکه این موضوع رو ببخشید حتما باید شروط معقولی داشته باشید
و اون فرد هم سعی کنه اشتباهش رو جبران بکنه

من یه مرد ۳۸ساله هستم.حدود ۱۷سال با همسرم زندگی عاشقانه داشتم.تا اینکه متوجه شدم یه مدت حدود ۳ماه با همسایمون که اونم متاهل و دوتا بچه داره و ازقضا خیلی با هم صمیمی بودیم،ارتباط داشته.وقتی متوجه شدم تصمیم به طلاقش گرفتم.اما قرآن گذاشت روسینه بچم و قسم خورد که گول یارو رو خورده و اینقد او نامردجلوش گریه زاری کرده و گفته میخوام مثل خواهرم باشی اما متاسفانه طرف علاقه پیدا کرده بوده.والبته ارتباطشون درحدپیامهای عاشقانه توی واتس آپ و چندبار با ماشین بیرون رفتن بوده و قبل از اینکه به جای باریک بکشه دوتاشون پشیمون شدن و همسرم با یه برخورد تند ازش جدا شده.من خیلی همسرمو دوست داشتم و دوتا بچه ۴و۱۲ساله دارم.بخاطر بچه هام میخوام ببخشم اما خیلی تحمل این وضعیت برام سخته.چیکار کنم که بتونم فراموش کنم.تورو خدا کمکم کنید.نمیخوام بچه هام نابود بشن.خودم به درک.فقط بگید چطور رفتارمو کنترل کنم.

سلام و وقت به خیر.
ببینید این مسئله در ابتدا قابل فراموشی نیست طی یک پروسه و فرایند در ابتدا باید شروطی از سمت شما گذاشته بشه و اول اعتمادسازی اتفاق بیفته و دوم بخشش صورت بگیره َو بعد فراموشی صورت میگیره

میشه خواهش کنم راجع به شروط و نحوه اعتمادسازی بیشتر توضیح بدید؟

توی متن راجع به اعتماد سازی توضیح داده ایم. به دقت مطالعه کنید. اگر احساس کردید نیاز به مشورت دارید میتونید از مشاوره تلفنی ما استفاده کنید. ۲۸۴۲۴۸۹۴

سلام
وقتتون بخیر

امکان مشاور حضوری هست که من و همسرم بیایم پیشتون

تو چت هاش دیدم با یکی از همکاران قدیمیش چت کرده
اون گفته هم و ببینیم و همسرم امروز و فردا کرده ولی آخرین پیام همسرم این بوده که آخر هفته خوبه ؟
چون آخر هفته ها معمولا من نیستم

البته وقتی فهمیدم می گه از طرف اون فرد دیگه پاسخی نیومد

چی کار باید کنم
دارم دیونه می شم

با سلام و وقت بخیر. خیلی خوبه که تصمیم گرفتید مشاوره انجام بدین. بله مشاوره حضوری هم داریم. با شماره ۲۸۴۲۴۸۹۴ تماس بگیرید، تا هماهنگی لازم انجام بشه.

سلام.زن من مدت ۴ ساله که کلش بازی می کنه.من خیلی بهش اعتماد داشتم و همیشه ازش تعریف می کردم.حتی دوستام به رابطه ی ما حسودیشون می شد.تو این ۴ سال همیشه گوشیش همراش بود و اصلا از خودش جدا نمی کرد.چند بار چک کرده بودم ولی چیزی ندیده بودم.۱ ماه پیش وقتی خواب بود رفتم تو بازی کلشش و دیدم که توی کلن با چند تا پسر و دختر دیگه چت کردن و عزیزم و قربونت برم و این حرف ها.خیلی شوکه و عصبانی شدم ولی کاری نکردم .خودمو توی اون کلن عضو کردم و چند روز فقط چت هاشو می خوندم.خیلی باهاش مهربونتر شدم و گفتم شاید از کارش دست بکشه.حتی الکی بهش گفتم توی کلن ما یه زن شوهر دار هست که بی خبر از شوهرش میاد چت می کنه.۲ روز خوب شد و دیگه چت نمی کرد ولی بازم شروع کرد منم هر روز مهربونتر می شدم و فقط چت هاشو می خوندم.تا اینکه یک شب منو از کلن انداختن بیرون .منم عصبانی شدم و اومدم خونه گوشیو باز کردم و چت هاشو خوندم.خیلی عصبی بودم و اونم استرس گرفته بود و فقط معذرت خواهی می کرد.با هزار بدبختی گفتم می بخشمت و دیگه نکن.چند روز بعد یادم افتاد که قبلا اکانت اینستا داشته رفتم خونه و اکانتشو ریکاوری کردم.تو دایرکت با چند تا پسر چت معمولی کرده بود ولی یکی بود که تقریبا ۵-۶ ماه با هم چت کرده بودن و نزدیک ۱۰-۱۱ تا عکس هم براش فرستاده بود.دوباره عصبی شدم و دعوامون شد و بعد از کلی کش و قوس و داد و بیداد تصمیم گرفتم ببخشم ولی فکرم آزاد نمی شد.قلبم ازش درد گرفته بود.اصلا باورم نمی شد که زن من این کارو کرده باشه.آخه اون محجبه هست و چادر سر می کنه ولی عکس هایی که فرستاده بود بدون حجاب بود.بعد از چند روز با اکانت خودش اسمشو تو اینستا سرچ کردم دیدم یه پیج دیگه داره که عکس بدون حجابشو گذاشته پروفایل و منو بلاک کرده بوده تا من نبینم.بردمش بیرون تا باهاش صحبت کنم.اول انکار کرد ولی بعد قبول کرد گریه می کرد و معذرت می خواست و می گفت اینا برای قبله و خیلی وقته توبه کردم.راستم می گفت تقریبا برای ۲ سال پیش بود.بعد از ریکاوری این یکی اکانت دیدم که با یه پسره تقریبا ۶-۷ ماه چت کرده و عکس فرستاده که از عکس های اول بدتر بود.حرفهایی هم که زده بودن خیلی برام سنگین بود.دوباره رفتم خونه و باهاش صحبت کردم گفتم هرچی هست خودت بگو نزار من خورد خورد داغون شم.اونم گفت یه گروه تو تلگرام بود که اونجام چت می کردیم و یه پسره بود که باهاش یه مدت تو تلگرام چت کردم ولی الان ۲-۳ ماهه که فقط تو کلش چت می کنم.عادت کرده بودم و تنها بودم و تو بهم توجه نمی کردی و از این حرفها.پرینت خطشو گرفتم دیدم بعضی شبها تا ساعت ۳ یا حتی ۵ صبح آنلاین بوده و چت می کرده.من به خاطر ۲ تا بچه هام و اینکه هربار دعوامون شد تهدید به خودکشی کرد بخشیدمش.الان خیلی باهم خوبیم و بیشتر از قبل دوستش دارم اونم واقعا پشیمونه و همش عذر می خواد و میگه شرمندتم جبران می کنم.دوست دارم زندگی کنیم ولی تک تک اون حرفهایی که توی چت هاش زده بود و عکس هایی که فرستاده بود و اینکه ۴ سال مخفیانه با پسر های دیگه چت میکرده بدجوری اذیتم می کنه.مغزم داره منفجر میشه.نمی دونم باید چی کار کنم.چت تو کلشش طوری بود که من ۲۰ دقیقه میرفتم حموم هم چت می کرد.الان میگم توی این ۴ سال فقط پیش من ظاهر و حفظ کرده و زندگی کرده درواقع روحش جای دیگه بوده ولی میگه اون موقع هم دوستت داشتم و نمی دونم چرا اون کارارو کردم.توروخدا یه راه حل بگید مغز و فکرم خالی شه.نمی خوام زندگیی که ۱۰ سال براش زحمت کشیدم خراب شه.آینده ی بچه هام چی میشه.لطفا کمک کنید

سلام و وقت به خیر.
قطعا همسرتون رفتار اشتباهی رو انجام داده که دلیل اون رو هم بی توجهی شما ذکر کرده، بنابراین با اصلاح رفتار خودتون این کمبود همسرتون رو باید جبران کنید که خوشبختانه همینکارو انجام دادید. زمانی که همسرتون نیاز به توجه و محبت خودشو با شما برطرف کنه مطمئنا جای دیگری سراغ اونو نمی گیره. این مسئله هم در ابتدا قابل فراموشی نیست طی یک پروسه و فرایند در ابتدا باید اعتمادسازی اتفاق بیفته و دوم بخشش صورت بگیره َو بعد فراموشی صورت میگیره.

سلام لطفاکمکم کنید.حالم خیلی بده.به فکر خودکشی افتادم.راستش حتی تو خواب هم نمیدیدم یکروز این اتفاق واسه منم بیفته.چند وقت پیش فهمیدم خانومم تو انیستاگرام با یه مرد غریبه تو ترکیه درارتباط هستش.خانومم چون زبان ترکیه ایش خوبه میتونه راحت حرف بزنه.بعد چند وقت پیش من فهمیدم.نزدیک به ۵ماهه با مرد غریبه که تو ترکیه هستش رابطه ی مجازی داره..وقتی من فهمیدم اون اولش ابراز پشیمانی نکرد.ولی بعد از چند روز پشیمانی خودشو گفت..حالم خیلی بده..فقط میخوام بمیرم.به اون روزهایی فکر میکنم که باهم کنار هم چقدر خوش بودیم..ولی منم هم زیاد اذیتش کرده بودم حتی کتکشم زده بودم..خانومم گفت فقط بخاطره اینکه منو زدی وارزش به من قائل نشدی این کارو کردم.مادوتا بچه داریم.میدونم من هم مقصرم..الان افسرده شدم خیلی زیاد..من خانوممو دوست دارم لطفا کمکم کنید

سلام و وقت به خیر
اتفاقی که براتون افتاده باعث شده که شما ناراحت و نگران و افسرده بشید . تا اندازه ای حق دارید..
برای اینکه بتونید این مسئله رو حل کنید در ابتدا باید شرایط زندگیتون به حالت اول باشه و بعد از اون انتظار و توقعات همسرتون رو از شما ببینید چی هست؟
و بعد انتظار و توقعات شما از همسرتون
اگر همسرتون قبول داره که اشتباه کرده برای اینکه شما اشتباهشون رو ببخشید باید شرط هایی که قابل انجام باشه برای بالا رفتن اعتمادتون رو ازش بخواهید که انجام بدن.
و مهم ترین موضوع اینه که شما ببینید کجا های زندگی برای همسرتون کم گذاشتید چه نیازهایی رو براورده نکردیم
در حوزه رفتاری. کلامی. احساسی. جنسی. خانوادگی. مالی
توی این مسئله باید بپذیرید که شما هم اشتباه دارید

سلام.من دقیقا حالتو درک می کنم.دقیقا همین اتفاق هم برای من افتاده.من زنمو کتک نزدم حتی بهش فحش هم ندادم ولی خوب که فکر می کنم میبینم زیاد بهش توجه نمی کردم یا سر کار بودم یا خواب بودم یا داشتم با بچه هام بازی می کردم.من زنمو بخشیدم ولی دلم باهاش صاف نمیشه.باز شما متن رو به ترکیه دیدی.من فارسی بود.وقتی خوندم باورم نمی شد این حرف ها رو زن من گفته باشه و اون حرفها رو شنیده باشه.دوست داشتم میمردم و همچین روزی رو نمی دیدم.ولی ۱بار تصمیم گرفتم راه درست رو انتخاب کنم.نه کتکش زدم نه بی ادبی و بی احترامی.فقط گفتم میبخشمت و حلالت می کنم.باور کن گریه می کرد میگفت کتکم بزن این رفتارت بدتر داغونم می کنه ولی یاد روزهای خوبمون که می افتم می بینم زندگی بالا و پایین داره.آدم فکر می کنه این داستان ها فقط برای بقیه اتفاق می افته.به نظر من بشین باهاش حرف بزن .فقط من ۱ اشتباه کردم شما اونو تکرار نکن.تمام ریز و درشت رابطه ی مجازی شو پرسیدم.اینکه کی کجا چجوری چت کرده باهاشون آشنا شده چندتا بودن چی گفتن.الان همونا خیلی داره اذیتم می کنه و همش میاد تو فکرم.ازش قول گرفتم که دیگه کارشو تکرار نکنه.بهش گفتم به قبل کاری ندارم مهم از الان به بعده.الانم بعد تقریبا ۴۰ روز داریم زندگی می کنیم ولی فکرم هنوز خلاص نشده.مدام بهش فکر می کنم.دوس دارم میشد زمان به عقب برگرده تا همه چیزو عوض کنم.شمام بهتره به خاطر بچه هات زیاد سخت نگیری.اتفاقیه که افتاده.هرجوری نگاه کنیم خودمونم مقصر هستیم.می دونم شاید الان فکر کنی زیاد آدم غیرتی نیستم ولی تو متن قبلیم نوشته بودم زنم محجبه و چادریه خودمم خیلی با تعصب و غیرتیم کلا خانواده ی تقریبا مذهبی هستیم.مشکل من ۱۰۰ برابر بدتر از شماست.حداقل خانوم شما عکسشو واسه طرف نفرستاده یا کلا ۵ ماه بوده نه مثل من ۴ سال.ببخشید دخالت کردم گفتم شاید بتونم کمک کنم

عزیز دلم واقعا خیلی مردی

به نظرم با توجه به گسترش روابط نامشروع و خیانت و جنایت و کلا آسیب‌های اجتماعی بهتر است که یک وزارتخانه جدید ولی کوچک و چابک با نام
وزارت خانواده و جوانان و مقابله با آسیب های اجتماعی
در کشور تاسیس شود این وزارت خانه کوچک ولی پویا می تواند متشکل از مرکز زنان و خانواده ریاست جمهوری و سازمان ملی جوانان که پس از ادغام با وزارت ورزش عملا از بین رفت و سازمان بهزیستی و اگر رهبری موافقت کند کمیته امداد باشد.
این وزارتخانه می تواند اتاق فکر و ستاد ساماندهی به مسایل و مشکلات اجتماعی باشد.

سلام و وقت به خیر
من متوجه منظور شما نشدم

با سلام
مدت یک ماهه از خیانت همسرم مطلع شدم زندگی ارام و پر از عشقش داشتیم بعد از ٣۶سال حدود ٣سال خیانت میکرده و حتی این خانم رو تو خونه من اورده و از من میخواست که تلفنی دعوتش کنم تو مهمونیها. همکار بودند. در نبود من در خانه در تخت و زندگی من همه حریمهای خصوصی من ورود کرده و از من و بچه هام هم برای نزدیک شدن به ایشون مایه گذاشته. من موندم و نا باوری و دیوانگی. بخشش جایی داره وقنی حتی از من و زندگی و بچه هام سوئ استفاده شده هیچ حسی بهش ندارم حتی گاهی متنفرم

سلام و وقت به خیر
از این ماجرا که آگاه شدین چند وقت گذشته ؟ الان در چه شرایطی هستین؟
باید بدونید افراد در هر سن و موقعیت وشرایطی امکان خطا و اشتباه وجود داره
مهم اینه که همسرتون از کارش واقعا پشیمان باشه و عذر خواهی بکنه و جبران
بکنه اشتباهش رو

سلام
خسته نباشید
مطلب خوب بودولی یک جای خالی داشت
یک سری تمرینات برای بهبود رابطه و افزایش صمیمیت میدادید
ولی درکل خوب بود

سلام و وقت بخیر
در مطالب و مقالات دیگه گفته شده راهکارهای افزایش صمیمیت

سلام من و شوهرم با یکی از دوستان شوهرم و خانمش در ارتباط بودیم وما یه پسر هفت ساله و اونا یه پسر شش ساله دارن ارتباط ما با اونها روز به روز صمیمی تر شد و من با خانمش شدم دوست صمیمی بعد از چند سال رابطه و رفت و امد فهمیدم شوهرم دیگر تمایلی ندارد با انها رفت و امد کنیم و حتی جلوی من را میگرفت تا با اون خانم که دوستم بود بیرون نرم و میگفت خانمش با من بی احترامی میکنه خلاصه اینکه یه روز اومد پیشم و اعتراف کرد که با اون خانم که دوست صمیمی من بود عاشق هم شده اند و یکسال با هم عاشقی کرده اند البته گفت هیچ گونه رابطه لمسی در کار نبوده و فقط حرف زدن و ابراز علاقه بوده و گفت اخیرا اون خانم گفته که نمیخواد به این علاقه ادامه بده و شوهرم به شدت به هم ریخته بود و از من کمک میخواست من نمیتوانم با موضوع کنار بیایم او دوست صمیمی من بود و این یکی شوهری که عاشقش بودم نمیدانم چکار کنم ؟؟شوهرم میگه کاری کن باز عاشقم بشه تا بعد ولش کنم و خنک بشم اما من عصبی و کلافه ام دارم دیوونه میشم

سلام و وقت به خیر
موضوعی رو که عنوان کردین نیاز به اطلاعات بیشتری دارم برای راهنمایی دقیق تر
شما چند سالتونه و همسرتون چند ساله هستن؟
اون خانمی که دوستتون هستن چه سنی دارن؟

شما روی قاطعیت خودتون کار کنید در برابر خواسته همسرتون جدی برخورد کنید
الان شما از چه موضوعی بیشتر عصبانی هستین خواسته همسرتون و یا اتفاقی که بین
همسرتون و اون دوستتون افتاده؟
دست از مقایسه خودتون و اون خانم بردارید اینکه ایشون چه ویژگیهایی داشته که همسرتون به سمت
اون خانم رفته . روی اعتماد به نفس و عزت نفس خودتون کار کنید و حتما از همسرتون بخواهید که از فکر انتقام و…
بیرون بیان و به جای وقت صرف اون رابطه روی ارتباط زندگی خودتون زمان و انرژی بزارید
بهتره با یک مشاور تلفنی حرف بزنید که اطلاعات دقیق رو بدین و بیشتر نتیجه بگیرید

سلام من ی سال عقدم چندماه پیش فهمیدم شوهرم بهم خیانت میکنه با ی خانم مطلقه خیلی احساس پشیمونی کرد وقتی دید فهمیدم اما باز تکرارش کرد اخرین بار دست ب خودکشی زدم بد ۳ماه قهر اومده ک بریم سر زندگی اشتی کنیم تواین مدت میرفتم سراغش میگفت ن میخوامت الان اومده میگ باهاش نیستم قبولش کردم ولی ی چیزایی دیدم فهمیدم بد خودکشیم تواین ۳ماه ک هیچجوره منو قبول نمیکرد باهم رابطه داشتن و خانواده شوهرم هم باخبر هستن الان تو ی قدیمی عروسی هستیم واقعا موندم عاشقانه دوستش دارم ولی میخوام اگ قراره باز ادیت شم شروع نکنم زندگی مشترک روخودش ک قسم میخوره ک تموم شده همه چی اشتباه کردم دعام کرده بود و اینا کمکم کنید اخه ما عقدیم چرا اینکارو کرد.دلیلی برا کارش نداره.و اینکه اون خانوم از لحاظ مالی شوهرمو ساپورت میکرد سوال تو ذهنم اینه اصلا چی شد یهوایی شوهرم اومده سراغم برا زندگی چرا رابطه اشو بااون قطع کرده کسی ک تا ی هفته پیش میگفت میخوام طلاقت بدم اومده سراغم.توروخدا کمک کنید مشاوره رفتم بی فایده بود.

سلام و وقت به خیر
قبل از هر موضوعی باید در مورد ازدواج و عروسی تون دست نگه دارید
نشانه هایی که می بینید رو بهش توجه کنید و با خوش بینی از کنارش رد نشید
متوجه نشدم ازاینکه مشاوره رفتید ولی جوابی نگرفتید یعنی چی آیا باهم مشاوره رفتید و یا تنهایی ؟
احتمال داره با توجه به اینکه رفتار خودکشی داشتید و از نظر احساس عنوان میکنید که عاشقش هستید
و چند بار شما رفتید سراغش پس خود شما شخصیت وابسته ای دارید و نمی خواهید که با این مسئله روبرو بشید و بپذیرید
این موضوع باید بررسی بشه در خود شما . دلیل اینکه اون آقا اومدن و میخوان که رابطه رو ادامه بدن رو هر چیزی میتونه
باشه پس بهتره که چشمتون رو روی واقعیت ها نبندید . با توجه به اینکه شما مشاوره رفتید و بی فایده بوده احتما در انکار هستید.

با سلام من یک زن ۲۶ ساله هستم همسرم ۲۴ سالشه تقریبا ۹ماه پس از ازدواجمون من متوجه شدم ک شوهرم بهم خیانت کرده همو خیلی دوس داشتیم و همین باعث شد خیلی آسیب ببینم وقتی متوجه شدم حالم از خودمو زندگیمو شوهرم بهم خورد نمیدونستم چیکار کنم مساله رو باخانواده شوهرم درمیان گذاشتم اونا خیلی باهام حرف زدن تا یکم آروم شدم مادر شوهرم خودش باهاش حرف زد ک چرا این کارو کردی اونم فقط اظهار پشیمانی کرد و بخاطر اینکه زندگیمان نپاشه اومدیم ترکیه زندگی کنیم و در ضمن منم بروش نیاوردم خیانتشو و بجاش رو خودم و رفتارهای بهتر باهاش کار کردم الان دوساله ترکیه زندگی میکنم و یک فرزند چندماهه دارم و هروقت ب خیانتش فکر میکنم داغون میشم ناراحتی اعصاب پیداکردم و الان متوجه شدم هنوز داره با همون زنه چت میکنه خیانتیم ک کرده بود در حد رابطه هم انجام داده بود..وخیلی بچه پرویه اصلا یجوری رفتارمیکنه ک انگار خطایی انجام نمیده ونمیزاره دست ب گوشیش بزنم خواهش میکنم کمکم کنید با چنین فردی چگونه برخورد کنم دارم دیوونه میشم

سلام و وقت به خیر
عزیزم شما در سن پایین ازدواج کردین و همسرتون از شما کوچیکتره همسرتون هنوز هم به ثبات بلوغ فکری اجتماعی نرسیده
این فرد از نظر بعد تعهد فرد متعهدی نیست در سال اول باید با نظر یک مشاور و یاد گرفتن مهارتهای زندگی زوجی مسئله زندگیت
رو حل میکردی چون فرد یاد نگرفته در زندگی زوجی چه طور به تعهدات پایبند باشه .
و مسئله ای که الان داری رو در ابتدا باید بپذیری که این فرد متعهد نیست و اون رابطه ارزش بالایی براش داشته و داره مخصوصا که
نمی خواد بپذیره و قبول اشتباه نداره و سعی در اعتماد سازی مجدد نمیکنه . خودت رو گول نزن این فرد این ویژگیهای منفی رو داره
برات سخته که قبول کنی ولی نشانه هایی رو که میبینی نادیده نگیر . روی توانمند سازی خودت کار کن که بتونی تصمیم درستی رو بگیری
بهتره از یک مشاور به صورت تلفنی و یا حضوری کمک بیشتری بگیری

سلام من یک ساله که ازدواج کردم شاغلم و معمولا کل روز درگیر سر کار هستم شوهرمم همچنین اونم همیشه سر کاره و اتلیه داره. من تازگی فهمیدم که تو اینستاش عشق سابقش که متاهل هستن به همسرم پی ام داده و وقت عکاسی خواسته و شروع کرده از گذشته گفتن و همسرم هم باهاش شوخی های بی ادبانه کرده بود. حالا من اینو فهمیدم و بهش گفتم دعوامون شد و ابراز پشیمانی و اشتباه کرد من به اون خانومم فحش و ناسزا گفتم. الان نمیتونم بهش اعتماد کنم همش فکر میکنم حتما بازم درگیر اونه خیلی ناراحتم

سلامو وقت به خیر
اینکه همسرتون ابراز پشیمانی کرده و سعی در جبران اون مسئله داره خیلی خوبه
باید روی ارتباطتون فوکوس کنید و اون موضوع رو مدام در موردش حرف نزنید و همسرتون رو سرزنش نکنید
در هر دعوا و بحثی به اون جریان اشاره نکنید .
خلاها و کاستی های رابطتون رو بررسی کنید در مورد انتطار و توقعات خودتون و همسرتون در حوزه های
رفتاری و کلامی و احساسی و جنسی و خانوادگی و مالی صحبت کنید . ارتباط عاطفی تون رو با همسرتون قوی تر کنید
روی عزت نفس خودتون کار کنید و برای اینکه دچار وسواس و نشخوار فکری در این مورد نشوید حتما باید برای روزهای
خودتون برنامه های مشخص و برنامه ریزی دقیق و اهداف مشخص کنید .

سلام
میشه کمکم کنید نمدونم چجوری شروع کنم منو شوهرم سه سال دوست بودیم والان تو دوران عقد هستیم ک م شهرستانی هستم هرچن ماه یبار میرفتم تهران ولی چون نزدیک مراسمم اومدم خونه خودم شوهرم خیلی مشکوک بود همیشه گوشیش سایلنت بود تا اینکه موقعه ک خواب بود گوشیشو باز کردم ک ای کاش هیچوقت باز نمیکردم
چتاشو با دخترای دیگ دیدم (سکسچت)
دارم دیونه میشم بهش گفتم خیلی اظهار پشیمانی کرد وگریه کرد ولی دیگ نمیتونم اعتماد کنم خیلی دوستشم دارم زندگیمو خیلی دوس دارم ولی نمیتونم با این قضیه کنار بیام

سلام و وقت به خیر
با توجه به شرایطی که دارید و هنوز ازدواج نکردین قبل از مراسم رسمی و عروسیتون حتما حتما باهم
به جلسه مشاوره بروید چون فاصله ای که شما دارید از نظر مسافتی باعث میشه شناخت درست و کاملی
در مورد همسرتون پیدا نکرده باشید

سلام دوستان مطمنم مشکلی که من دارم خیلی فراتر از شماهاست من ۳۵ سالمه و همسرم ۳۱ یه بچه دو ساله هم داریم از دوران نوجوانی عاشق هم بودیم و ازدواج کردیم برخلاف میل باطنی خیلی ها من و خانمم کارمند هستیم زندگیمون خوبه ولی با این وضع اقتصادی پس انداز نمیشه کرد چون هزینه ها واقعا بالاست من از چشمهایم بیشتر به زنم اعتماد داشتم چون واقعا فهمیده بود و خودش هم بچه طلاق بود توی زندگی هیچ کم و کسری نزاشتم براش از خوراک پوشاک محبت توجه احترام مسایل جنسی فوق العاده همکاری توی خونه هر چیزی که فکرشو بکنید حتی توی روابطش و پوشش هم محدودش نمیکردم چون کارش جوریه که با افراد مهم جامعه سر و کار داره خلاصه یک سال پیش متوجه شدم که باید از خونه سازمانی بلند بشیم و در به در دنبال خونه می‌گشتیم تا اینکه خانمم به واسطه روابطش و از طریق یه فرد مهم یه خونه سازمانی تهیه کرد و از این جا من با اون فرد آشنا شدم ولی خوشبختانه ما رو از خونه سازمانی بیرون نکردن و ماندگار شدیم ولی این یارو به هر طریقی به من زنگ میزد و خیلی بهم کمک میکرد تا جایی که خودم شک کردم چرا اینقدر هوامو داره بهم برادر می‌گفت و من خیلی دوستش داشتم نماز می‌خواند محترم بود با هم رابطه خانوادگی برقرار کردیم اینو بگم این بنده خدا تنها بوی زن و بچش شهر دیگه ای بودن بعد یکسال رفت و آمد دقیقا یک ماه پیش که خونمون بود من از آشپز خونه اومدم بیرون و یه لبخند خیلی مشکوک روی لب خانمم و اون طرف دیدم شیطونیم گل کرد گفتم ببینم اینا راجبه چی حرف میزنن دوربین گوشیمو روشن کردم و گذاشتم روی مبل و به بهانه دستشویی رفتم وقتی برگشتم و گوشیمو چک کردم صحنه ای دیدم که قلبم داشت ایست میکرد دیدم زنم عشقم در نبود من با یارو لب میگیره و کارهای خلاف میکنه هیچی نگفتم تا طرف رفت بعد خوانممو خواستم وارش سوال پرسیدم که با فلانی رابطه داری گفت نه جون خودمو و دخترمو قسم دادم بازم گفت نه قرآن آوردم دست روی قرآن گذاشت بازم قبول نکرد وقتی بهش گفتم فیلمتو گرفتم دیدم خشکش زد و اشک‌های من بود که می‌ریخت تا جنون پیش رفتم تا صبح کارم سیگار کشیدنه بعدها اعتراف کرد که همین چند وقت پیش باهاش سکس هم داشته من آرش پرسیدم چرا این کار رو کردی گفت نمیدونم مغزم کار نمی‌کرده من الان توی یه جهنمی گیر کردم ندارم می‌سوزم خودش همش گربه می‌کنه میگه اشتباه کردم منو ببخش و من به این فکر میکنم که این خانم یکسال با این رفیق بوده و منو درو میزده و باهاش رابطه داشته دلم برای بچه دو سالم میسوزه چرا زنم همچین کاری رو کرد در حالی که هیچ کم و‌کسری نداشت فقط بخاطر اینکه از طریق اون فرد بتونه موقعیت شغلیشو ارتقا بده . ایا زندگی کردن با این زن درسته؟ تو رو خدا راهنمایی کنید من هنوز عاشقشم ولی دارم عذاب میکشم?????

سلام و وقت به خیر
شما از نظر احساسی الان دچار آسیب روحی شدین و شرایط سختی دارید
قبل از اینکه اقدامی کنید اول به خودتون فرصت بدهید که چند روزی حال بد و شوکی را داشته باشید
در نظر داشته باشید که هر انسانی دچار اشتباه و خطا میشه و باید دلیل و علت اون اشتباه بررسی بشه
نمی خوام رفتار همسرتون رو توجیح کنم . اگر همسرتون پشیمونه و میخواد که اشتباهش رو جبران کنه به
خودتون و همسرتون و رابطتون یک فرصت دوباره بدهید . برای برگشت اعتمادتون شرطهای منطقی رو برای
همسرتون بزارید و به اون فرصت جبران اشتباهش را بدهید .
در این زمان بهتره از یک مشاور کمک بگیرید
در این زمان بهتره از یک مشاور کمک بگیرید

باعرض سلام و خسته نباشید
و تشکر از راهنماییتون

اینجانب با مردی ازدواج کردم که از مجردی عاشق همکارش بوده و خانواده با ازدواجشون مخالفت کردن به دلیل نقص عضو و من در دوران نامزدی متوجه رفتارهاش شدم وبهش گفتم چرا اینطور رفتار میکنی گفت یه موضوعی هست با گذشت زمان بهتر میشه و تا حدودی مشکل رو بهم گفت و بعد ها بهونه که اگه کارمون به طلاق برسه چی میشه که از رفتارهاش تعجب میکردم و رابطه صمیمی دیگه باهم نداشتیم بعد ده سال به طور اتفاقی متوجه پیام و تصاویری که از همون خانم به همسرم شد ه بود شدم زندگیم از اول با این مرد اشتباه بود چون عاشق شخص دیگه ای بود و به من خیلی واضح نمیگفت و وقتی خیلی رفتاراش عادی نبود پرسیدم گفت ولی نگفت که با هم رابطه نداشتن وقتی بعد ده سال پیاماشو دیدم شکه شدم و چون پیگیر شدم و فهمیدم همکارشه و بد تر از همه همون مورد دوران مجردیش بوده شکه شدم و خواستم ابروریزی کنم که چرا دو تا همکار ؟؟؟؟
که حق طلاق رابهم داد
بعد از یک سال پشیمون شده که حق طلاق داده و میگه پس بده
درحالیکه من هنوز ذهنم درگیر پیامهایی و تصاویری هست که اون خانم به همسرم داده هستم
و الان دو فرزند دارم چگونه با این مرد و رفتارهاش کنار بیام ؟؟؟؟…

سلام و وقت به خیر
در مورد مشکلتون خیلی خیلی کلی صحبت کردین. حق طلاق رو به همسرتون پس ندین ولی روی روابط و انتظاراتی که همسرتون از شما داره آگاهی و اطلاع بدست بیارید. روی نقاط ضعف های رابطتون کار کنید. هر فردی ممکنه اشتباه بکنه ولی قبول اشتباه و پذیرفتن اون و سعی در جبران اشتباه مهمه و فرصت جبران روشما باید به ایشون بدین.

سلام من حدود ۱۲ سال پیش ازدواج کردم واینکه بدونید رابطه دوستی قبل ازدواج داشتیم
همه چی خوب بود دراوایل زندگی که چندسالی بیشتر طول نکشید من حدود ۵ سال قبل در یک روز که ناگهانی برگشتم خونه دیدم خانمم دست و پاشو گم کرده ورنگش پریده مشکوک شدم واینکه دیدم پیام برای گوشیش اومد باز که کردم متوجه رابطه نامشروعش شدم و درگیر شدم که مورد ضرب وشتم من قرار گرفت گوشی ایشون بعداز ظهر همان روز بود که پیامکی از پسر خاله اش که باهم در ازتباط بودن هم لو رفت و من در ان لحظه صاحب ۲ فرزند دختربودم آنها رو برداشتم و ترک کردم منزل رو وچندی طول نکشید که به وساتت پدرو مادرم که شما فرزند دارین به خانه برگشتیم و از ان زمان تا دقیقاا ۱ماه پیش خطایی سرنزده بود ازش و متاسفانه الان صاحب ۳ فرزنددختر هستیم باز هم پیامک در گوشی ایشون دیدم ودیگه بدون ضرب وشتم دادگاه رفتم وشکایت کردم درمورد موضوع وهیچ نتیجه ای نداد الان ۲۰ روزه خانمم وترک کردم و بعدی کلی تماس از سمت ایشون واحساس ندامت و پشیمانی وباادعای اینکه مهرم ومیبخشم وهمه ی تعهدات محصری ولفظی وحاضر به زندانی وحبس خانگی وسلب تمام امکانات رفاهی حاضر به برگشت دوباره وخریدن یک اعتماد دیگه شده وبا توجه به اینکه من دوبار به مشاوره در این ۲۰روز رفتم خیلی درگیره مغزم
راه کار برای ریکاوری خودم میخوام
بنده ۳۳ وحانم ۲۸ ساله ایم

سلام و وقت به خیر
الان نظر اون دو تا مشاور رو در نظر گرفتید و یا نه ؟
از نظر من حتما باید همراه با همسرتون به مشاوره بروید چون تنهایی مشاوره رفتن شما رو فقط سردرگم میکند .
تعهد داتی که همسرتون عنوان میکند تضمینی در اجرا و ترک یک رفتار اشتباه نیست
حتما باید این مسئله در همسرتون و شما ریشه یابی شود و بررسی دقیق تری اتفاق بیفته
شاید همسر شما از یک مشکل روحی رنج میبره و نه شما میدونید و نه خودش
برای ریکاوری خودتون اول از همه باید به خودتون زمان بدهید
دوم روی اعتماد به نفس و عزت نفس خودتون کار کنید
و حتما با یک مشاور و فقط یک مشاور در ارتباط باشید

سلام منوشوهرم۱۰ساله که ازدواج کردیم.خیلی زندگی خوب وآروم وعاشقانه ای داریم.اما یک سال پیش اتفاقی متوجه شدم‌که شماره یک خانم متاهل که مشتری شوهرم بوده رو به نام مردونه ذخیره کرده وبهش پیام داده.نمیدونم در چه حد بودن اما آخرین پیامای مسدود شده اون خانم از عشق وعاشقیو واین چیزا بود.شوهرم میگه من اصلا عاشقش نبودمو همش بهش میگفتم که زندگیمو دوس دارم اما اگه راس میگه چرا اون خانم بایدتوپیاماش بگه که عاشقم بودی.الان یک سال گذشته وما زندگی عاشقانه وآرومی داریم.اما تقریبا ماهی یکبار من بیااد خیانت همسرم میوفتم وکلی گریه وخودخوری میکنم.اما هروقت شوهرم متوجه حال بدم میشه بامعذرت خواهی وناز کشیدن آرومم میکنه.
ولی کلا از اینکه این فکرا واین مساله از تو ذهنم پاک نمیشه خیلی اذیت میشم.من دو بچه دارم ودیوانه وار شوهرمو دوس دارم.قبلا لذت میبردم وقتی بهش تگاه میکردم اما الان یدگه خیلی خیلی کم چشمم بهش میوفته واین منو بدتر داغون ودلتنگ میکنه.
دلم میخواد بایکی حرف بزنم وسبک بشم اما دوس ندارم کسی متوجه موضوع بشه.بگید چیکارکنم که این اشتباه رو کلا فراموش کنم.ننیخوام بیشتر از این روح وذهنم درگیر این موضوع باشه.

سلام و وقت به خیر
ببنید اینکه چرا خانمی به همسر شما در پیامهاش از عشق و عاشقی حرف زده تایید کننده این موضوع نیست که همسر شما هم همون احساس و یا
گفتار را در رابطه با ایشون داشته مسئله دوم اینکه وقتی خود همسرتون ابراز پشیمانی کرده و سعی در بدست آوردن اعتماد شما داره و اشتباهش رو جبران میکنه
شما نباید روی اشتباه گذشته تاکید کنید و یا با یادآوری اون موضوع خودتون و ایشون رو دچار هیجانهای منفی کنید .
مونیتورینگ کنید که در چه زمان هایی افکار اون موضوع میاد سراغتون و چقدر در روز طول میکشه . و بعد از بررسی اون مونیتورینگ با یک سری تکنیک و مهارت آموزشهایی
را برای توقف فکر باید داشته باشید

واینکه من تو وون زمان خیانت فک میکردم خوشبخت ترین زن ووی زمینم وزندگیمون به بهرین شکل ممکن داره پیش میره.اما اشتباه میکردم.والان بعد یه سال همش میترسم که چیزی باشه ومن باز به خاطر شرایط خوب زندگی متوجه نشده باشم.

این هم جزء وسواس فکری و نشخوار فکری که در ابتدا باید بررسی کنیم چقدر این افکار را دارید
مهمترین کاری که باید انجام بدهید برای خوردتون برنامه ریزی روزانه داشته باشید و زمان خالی و بیکاری نداشته باشید

من سه ساله که ازدواج کردم الان متوجه شدم که شوهرم بهم خیانت میکنه خیلی داغونم نمیتونم فراموش کنم ونه میتونم ازش جدابشم وبیشترازاین شوهرم اصن عین خیالش نیس که خیانت کرده ونسبت به من بیخیاله این بیشتراذیتم میکنه سعی نمیکنه رابطمونوخراب کنه الانم به فکرطلاقم نمیدونم چیکارکنم

سلام و وقت به خیر
برای اینکه بتونیم آسیب های ناشی از خیانت رو درمان کنیم در ابتدا طرفی که خیانت کرده باید بپذیره و پشیمان باشه و سعی در جبران داشته باشه
اگر این موارد در طرف مقابل شما وجود ندارد نگران کننده است و شما حتما باید با یک مشاور به صورت حضوری و دو نفره گفتگو داشته باشید .
و اگر طرف مقابل شما حاضر به مشاوره رفتن نشدن باید به صورت فردی به مشاوره بروید و روی توانمدیهای خدتون کار کنید که بتوانید بهترین تصمیم
را در شرایط سخت بگیرید .

سلام من ۲۰ ساله که ازدواج کردم یه ازدواج کاملا سنتی شوهرم منو دید اومدن خاستگاری ورسمی ازدواج کردیم برای من از همه چیز مهمتر نجابت وایمان طرفم مهم بود سختیها و خوشیهای زیادی رو باهم پشت سر گذاشتیم دو تا پسر دارم وهیچ وقت بیاد نمیارم که وقت دعوا حتی صدامون رو برای هم بالا برده باشیم اما از روی حس زنانه همیشه بهش شک داشتمو اون هم همش جبهه میگرفت که من خیالای شدم اون ذاتا درون ریز بودیعنی ساکت و بی حرف تمام مشکل این سالها کم حرفی اون بود تا ۳ماه پیش بطور اتفاقی فهمیدم یه زن رویک ساله پیش صیغه کرده حتی در این صورت هم فقط ساکت شدم اما واقعا داغون شدم بعد یک هفتهگفت که گول خورده اشتباه کرده و جبران میکنهواون قضیه ۲ماه بیشتر نبوده من هم گذشتم اما الان بعد از ۲ماه بشدت ازش متنفر شدم خیلی عذاب میکشم واقعا خیلی با خودم در گیرم باید چکار کنم دیگه نمیتونم بهش اعتماد کنم لطفا راهنمایم کنید ممنون

سلام و وقت به خیر
ببینید حتما رابطتون باید بررسی بشه خلاهایی در رابطه های زوجی بعد از مدتی زندگی مشترک به وجود میاد که خود زوجین گاها
متوجه نمیشوند . و باید آنها را بررسی شود . بهتره که به صورت تلفنی با یک مشاور صحیت کنید
روی اعتماد به نفستان کار کنید . الان شما دچار وسواس فکری و نشخوار فکری هستید باین موضوع حتما یک مشاور بررسی دقیق بالینی انجام دهد
و از تکنیک های توقف فکر استفاده کنید .
اینکه شما موضوعی که باعث ناراحتیتون شده در موردش سکوت کرده اید یعنی احساسات منفی تون رو سرکوب میکنید . ساکت شدن اصلا راه حل خوبی
نیست باعث بیماریهای روحی و جسمی زیادی در آینده برای شما میشود .
مربوط به توقف افکار منفی استفاده کنید .

سلام .دقیقا منم الان دو ماه از خیانت همسرم باخبر شدم و واقعا وحشتناک.چون همسرم ۱سال دوران عشقو عاشقی داشتن با اون خانوم اصلا نمیتونم فراموش کنم تمام کاراش مثل فیلم جلوی چشمام.همش درحال مکالمه بود به خودش میرسید اصلا براش مهم نبودم نزدیکم نمیشد.۱۰صب میرفت سرکار ظهر دیگه نمیومد که بعد اعتراف کرد خونهاون خانوم میرفته شباهم خیلییی دیر میومد آهنگای عاشقانه شاد گوش میکرد تو واتساپ استوری میذاشت اون خانوم ببینه چون تو واتساپ پیام میدادن..و خیلی چیزای دیگه…هیچ وقت از ذهنم پاک نمیشن هیچ وقت..

سلام عزیزم این موضوع که عنوان کردید نیاز به بررسی عمیق داره
اینکه هر کدوم چند سالتونه و چند ساله ازدواج کردید
برای اینکه بتونید حال خودتون رو خوب کنید اول از همه نباید خودتان را در یاس با اون فرد بگذارید
مثلا اون چه چیزهایی داشت که همسرم به سمت اون رفته و در این مورد احساس کمبود اعتماد به نفس کنسد
خشمتون رو با نامه نوشتن به همسرتون و اون خانم خالی کنید و نامه رو پاره کنید و بیرون بریزید و بعد روی رابطتون توجه کنید
خلا هایی که در رابطه وجو داشته رو بررسی کنید
برای بخشیدن همسرتون شروطی رو بگذارید و از انتظارات و توقعاتی که از هم دارید حرف بزنید
و یادتون باشه هر کسی اشتباه میکنه و باید فرصت جبران اشتباه رو بدهید و در این فرصت نباید مدام در اون مورد اشتباه حرف بزنید سرزنش کنید و ایراد بگیرید
برای بهبود شرایط حتما ب دو نفره به یک مشاوره خانواده بروید .

سلام.من دوساله نامزدم و نامزدم همیشه اصرارداشت نیاز جنسیش رو برطرف کنم اما من قاطعانه نه میگفتم.همه میدونستن ک من عشق بچگیش بودم و منم بخاطر اینکه منو دوست داشت انتخابش کردم.اما یک ماه پیش متوجه شدم به من خیانت کرده با یکی از فامیل دور.ادم بی بندوباری هم نیس نامزدم چون خانوادش رو هم میشناسیم و حتی به جان مادرش قسم خورد و اظهار پشیمانی کرد.من هم فرصت دوباره دادم اما نمیتونم فراموش کنم

سلام و وقت به خیر
این اتفاق رو شما نمی تونید و نباید خیلی زود فراموش کنید البته این بدین معنا نیست که مدام در موردش با نامزدتون حرف بزنید و یا اینکه در هر مشاجره
و بحثی اون رو بیان کنید باید برای همسرتون شروطی روبزارید برای بخشیدن و برگشت اعتماد دوباره و حتما در مورد انتظارات و توقعاتی که از هم دارید صحبت کنید
و سعی کنید که نیاز های همدیگر رو در حد معقول با توجه به شرایطی که دارید بر آورده کنید

با سلام ..من با توجه به آنچه در اطراف دیدم به هیچ زنی اعتماد و اطمینان ندارم، بخاطر این هست که دوست ندارم ازدواج کنم و بچه دار بشوم .با خود ارضایی و رابطه ی جنسی با زنان مجرد و کارگر جنسی نیازمو برطرف می کنم .

سلام و وقت به خیر
این بی اعتمادی که در شما وجود دارد باید مورد بررسی دقیق قرار بگیرد .
شما مکانیزم های دفاعی به شدت افراطی و اشتباهی دارید .
به طور مثال با دیدن و یا شنیدن ۱۰ تا ۱۵ تا رابطه مشکل دارد و یا خانمی که رفتار اشتباه داره اون رو به همه تعمیم داده اید .
و این تصمیم که گرفته اید که با خودارضایی نیاز جنسی تون رو براورده کنید در دراز مدت شما رو دچار مشکلات روحی میکنه
و ارتباطتون با زنان مجرد و یا کارگران جنسی هم برای شما مشکلات جسمی و روحی و روانی زیادی رو به همراه داره و نشانه عدم مسولست پذیری در شماست
یک رابطه موفق نیاز به دانش و آگاهی هر دو نفر داره و هر دو نفر در ارتباط با اون مسئول هستند

سلام،من و همسرم عاشق همدیگه بودیم،۱۵ سال زندگی و بعد از داشتن یک بچه،زندگیمون خیلی خوب بود، یک مرتبه من احساس کردم، اخلاقش عوض شده،زیر نظر داشتمش که دیدم با یه آقایی چت میکنه،شوکه شدم،از اون روز زندگیمون سیاه شد ،مادرش فهمید و التماس کرد،ببخشمش،به خاطر بچه و زندگی گذشت کردم،متاسفانه دو مرتبه دیگه مچش را گرفتم،دیگه ازش متنفر شدم،ماشین که به نامش بود برگرداندم و تمام آزادیهاش را گرفتم،سه مرتبه خودکشی کردم،افسردگی شدید گرفتم،دیگه نمیتونم ببخشم و چند ماهی خونه پدرش قهر رفته،چون به قصد کشت چند مرتبه زدمش.دیگه زندگی ،اون زندگی سابق نمیشه،چکار کنم

سلام و وقت به خیر
اگر شما افسردگی دارید و سه مرتبه خودکشی کردید حتما نیاز دارید توسط یک روانشناس و یا یک روانپزشک ارزیابی شوید .
این مسئله سخت و درد آور برای شما از تحمل و پذیرش شما خارجه .
شما در بار اول باید به یک مشاور مراجعه میکردید تا علت این رفتار در همسرتان بررسی شود .
این موضوع حتما باید توسط یک مشاور بررسی بشه . در ۹۵ درصد مواردی که این نوع ارتباطات خارج از روابط زوجی شکل میگیرد
رابطه زن و شوهر و ارتباط زوجین باهم مشکل و یا خلائ دارد که باید بررسی شود
و سلامت و بهداشت روحی و روانی هر دو فرد باید بررسی شود چرا که گاها برخی از مشکلات روحی به طور ناخودآگاه باعث ایجاد این روابط میشود .

سلام،من و همسرم عاشق همدیگه بودیم،۱۵ سال زندگی و بعد از داشتن یک بچه،زندگیمون خیلی خوب بود، یک مرتبه من احساس کردم، اخلاقش عوض شده،زیر نظر داشتمش که دیدم با یه آقایی چت میکنه،شوکه شدم،از اون روز زندگیمون سیاه شد ،مادرش فهمید و التماس کرد،ببخشمش،به خاطر بچه و زندگی گذشت کردم،متاسفانه دو مرتبه دیگه مچش را گرفتم،دیگه ازش متنفر شدم،ماشین که به نامش بود برگرداندم و تمام آزادیهاش را گرفتم،سه مرتبه خودکشی کردم،افسردگی شدید گرفتم،دیگه نمیتونم ببخشم و چند ماهی خونه پدرش قهر رفته،چون به قصد کشت چند مرتبه زدمش.دیگه زندگی ،اون زندگی سابق نمیشه،چکار کنم

سلام و وقت به خیر
اگر شما افسردگی دارید و سه مرتبه خودکشی کردید حتما نیاز دارید توسط یک روانشناس و یا یک روانپزشک ارزیابی شوید .
این مسئله سخت و درد آور برای شما از تحمل و پذیرش شما خارجه .
شما در بار اول باید به یک مشاور مراجعه میکردید تا علت این رفتار در همسرتان بررسی شود .
این موضوع حتما باید توسط یک مشاور بررسی بشه . در ۹۵ درصد مواردی که این نوع ارتباطات خارج از روابط زوجی شکل میگیرد
رابطه زن و شوهر و ارتباط زوجین باهم مشکل و یا خلائ دارد که باید بررسی شود
و سلامت و بهداشت روحی و روانی هر دو فرد باید بررسی شود چرا که گاها برخی از مشکلات روحی به طور ناخودآگاه باعث ایجاد این روابط میشود .

سلام.من حدودا ۲ساله که با دخترعمه ام نامزد کردم.خودم دانشجو هستم.تو این ۲سال نامزدم ۲بار بهم خیانت کرده.(البته از نوع مجازیش).بار اول چتش رو تو گوشیش با یه پسره دیدم. .ازش توضیح خواستم.کلی عذرخواهی کردو ابراز پشیمونی کرد و گفت فقط محض کنجکاوی بوده که با پسره حرف میزده،وقصد نداشته خیانت کنه.به خاطر اینکه ابراز پشیمونی کرد و گفت دیگه همچین کاری نمیکنم و مهم تربه خاطر اینکه خودم خیلی دوسش داشتم از خطاش گذشتم.تا اینکه چند وقت پیش متوجه شدم کمتر با من حرف میزنه و هرموقع هم که بهش زنگ میزنم سعی میکنه هرچی زودتر مکالمه رو قطع کنه.منم بهش شک کردم دوباره.و چون رمز اینستاگرامش رو داشتم.رفتم چت های اینستاگرامش رو ببینم.و فهمیدم اونی که حدس زدم درست بود.و مث اینکه یه ۱۰ روزی میشده که با یه پسر دیگه داره صحبت میکنه و تازه قرار ملاقات هم گذاشته بودن که چند روز بعد همو ببینن.ناگفته نماند که تو مکالمه شون اینقدر صمیمی شده بودن که حتی حرف های +۱۸ هم بینشون رد و بدل شده بوده.این بار با عصبانیتی شدیدتر رفتم پیشش و ازش توضیح خواستم که چرا اینکار کرده.دوباره بهم گفت فقط قصد داشته پسره رو سرکار بزاره و نمیخواسته بره سرقرار.ولی من باور نکردم و بعد از کلی دعوا از پیشش رفتم. الان که ۱۵ روزه که باهاش حرف نمیزنم و خودمو تو اتاقم حبس کردم.خیلی ناراحتم.احساس شکست میکنم.چون حس میکنم ۲سال تموم گول خوردم و منو بازی داده.وفقط من از این ۲مورد باخبرشدم.خدا میدونه غیر این ۲مورد بهم خیانت کرده یانه.الان موندم چیکار کنم. هم اینکه شدیدا عاشقش هستم.همین اینکه احساس میکنم نمیتونم یه عمر با کسی زندگی کنم که بارها تعهدش و وفاداریش رو به من حفظ نکرده.بین دوراهی موندم

سلام و وقت به خیر
سن شما و نامزدتون در این مورد باید عنوان بشه
با توجه به توضیحاتی که دادین من فکر میکنم هر دوی شما از نظر سنی زیر ۲۴ سالگی باشید .
و معیار و ملاک انتخابتون بیشتر بر پایه احساس باشه
دوست داشتن و عشق فقط برای یک زندگی زناشویی لازمه و اصلا کافی نیست
ضمن اینکه شما هر دو باید مهارت های زندگی زوجی و زناشویی رو یاد بگیرید تا روابط گرم و صمیمی را ادامه دار باهم مدیریت کیند .
این موضوعی که عنوان کرده اید با توجه به اینکه دوبار اتفاق افتاده باید بررسی دقیق بشه و شما هم نمی تویند با بی اعتمادی و شک وارد زندگی زناشویی بشوید .
حتما با یک مشاور حضوری یا تلفنی صحبت کنید که شرایط کامل و دقیق بررسی بشه

سلام خانمم مدتی بود که رابطه اش به شدت با من سرد شده بود هم در امور جنسی و عاطفی به توجهات من پاسخی نمی داد چندین بار بهش گفتم نشانه هایی که تو داری بوی خیانت می دهد هیچ وقت زیر بار نمی رفت حتی طلبکار هم می شد تا اینکه دو هفته پیش پسر ده ساله ام متوجه صخبت های وی با یه مرد غریبه شد وقتی به من گفت اول انکار کرد که موضوع کاری بوده اصرار من را در شکایت وگرفتن پرینت مکالمات دید اعتراف کرد یک ماه است به صورت تلفنی و پیامکی ازتباط عاطفی با یکی برقرار کرده به طوری که توی این مدت تفریبا هرروزه ودر کوچکترین فرصتی این روند ادامه داشته.اما به شدت مصر است دامنه خیانت فقط در محدوده عاطفی بوده و ملاقات در جای خلوت نداشتن.با توجه به شاغل بودن هر دو در یک شهرستان که از محل سکونتشان فاصله دارد نمی توانم باور کنم قرار ملاقات نداشتند.چون قرار شده با توجه به پشیمانی اش اگر در محدوده خیانت عاطفی بوده ببخشم.اما این افکار به شدت روح و روانم را به هم ریخته.

سلام و وقت به خیر
موضوعی که عنوان کردید نیاز به بررسی دقیقتری از سمت مشاور دارد .
اگر همسر شما ابراز پشیمانی کرده و سعی در جبران این اتفاق دارد باید به او فرصت بدهید در مورد نیاز ها و خلا هایی که در رابطه وجود دارد با هم صحبت کنید .
در ۹۵ درصد مواردی که یکی از زوجین د رروابطی خارج از روابط خانوادگی وارد میشوند ارتباط دو نفر یک سری مشکل دار که اون مشکلات باید شناسایی بشه و حل بشه .
بهتره به جای فکر کردن به اینکه این ارتباط فقط عاطفی بوده یا نه توجه تان را به ارتباط خودتان بیشتر کنید .
انتظارات و توقعات خودتان از همسرتان و انتظارات توقعات ایشون رو از خودتان بدانید و در موردشان صحبت کنید و برای براورده کردن آنها زمان بگذارید .
شاید در روابط عاطفی شما و همسرتان خلا وجود دارد شاید میزان مکالمه شما و همسرتان کم است شاید میزان ابراز محبت شما در حدی که یناز همسرتان براورده شود نیست.
ایند مسائل رو بررسی کنید .

ممنون بسیار عالی بود مطالبتون …من شش ساله هنوز درگیرم بااین خیانتی که بهم شده همسرم میگه تموم شده همون شش سال پیش ولی من با کوچکترین شکی باز مشکل پیدا میکنم مشاوره هم خیلی رفتم ولی همسرم اصلا منو همراهی نکرد و همیشه تنها میرفتم نمی تونم ببخشمش و فراموش کنم خودم که میگم شاید هیچ و قت کسی ازم نخواست ببخششم….شاید بعضیا بگن خودخواهی یا شکستن غرور همسرم باشه ولی من میگ شاید باعث میشد این سالهارو با خیال راحت و بدون قرصو کابووس میگذروندم دیگه مث قبل محکم نیستم یه مادر شکست خورده هستم خخخخ خودمو تو درس غرق کردم ولی هر دفعه بهش فکرمیکنم گریه میکنم مث الان …….خوشبحال کسایی که باخیال راحت روزاشونو میگدرونن و ترس اینو ندارن که شریک زندگیشو ن الان کجاس و چیکار میکنه من میدونم خیانت همیشه هستو خیلی اززنهاومردانی مث منن ولی شاید شدت ضربه به روح ادما متفاوت هس من همینو بگم اون خدای من بود………..

من یکیو دوسالو نیمه دوستدارم و باهمیم
منو اون رابطه انچنانی نداشیم چون من دختر‌بچه ام و‌نمیتونم رابطه کامل داشته باشم اما خوب اولین رابطه جنسیمون باهم بود هم‌اون هم‌من…بعد دوسال من سر بی مسولیت بودنو جلو نیومدنش باهاش کات کردم بعد یکی‌دوماه با اصرار و کلی قول‌ برگشت
الان خودش گفت تو این یکی دو ماه که من نبود با یکی رابطه داشته و سکس کامل داشتن? با اینکه قرار بود اولین رابطه جنسی کامل ما هم باهم‌‌باشه اما با یه دختر غریبه بدون هیچ احساسی خوابید و‌سکس کامل داشت درسته کات بودیم و برای من واقعا رابطه تموم‌شده بود اما چطور نتونس خودشو نگه داره وقتی منو رابطمونو میخواست من که نمیخواسم کاری نکردم اما اون… حالا چندروزی که با اصرار و‌پرسیدن من بهم گفته یسره فکرم مشغولع یسره تصور میکنم و میاد جلو چشم که چیکار کردن …چجوری رابطه داشتن و‌خیلی چیزای دیگه‌ میخواسم بگم میشه از فکرش بیام بیرون؟جنون گرفتم یکسرع تصور میکنم بغض میکنم و گریه میکنم چون قرار بود اولین بار با هم‌باشه?

سلام و وقت به خیر
ببینید چون تعهد و تاهلی بین شما وجود نداشته و خودتون میگید در دورانی که باهم قهر بودین طرف مقابل شما با فرد دیگه ای
بوده پس نباید به اون موضوع فکر کنید
بهتره شما روی توانمندی و اعتماد به نفس و حقیقتهایی که هست تمرکز کنید مثل اینکه خیلی کم سن هستید

سلام روزتون بخیر,من حدود ۸ ساله از عقدم میگذره همون اوایل متوجه ی د سری تماس هایی ک پاک شده از گوشی شوهرم شدم و کنجکاوی و اینا و هر سری بهانه هایی می اورد و مادرشوهرم رو درجریان گذاشتم ک اگر کسی رو میخواسته و اینا بگید هنوز اتفاقی نیفتاده و ازین حرفا مادرشوهرم قسم و اینا ک اگه هرکی رو میخواست من براش میگرفتم و اینا علی کسی رو نمیخواسته و بخاطر تو ک نامزدیتون حتی بهم خورد اشکش در اومد و اینا,خلاصه گذشت و ما عروسی کردیم و هرچند یبار ی چیزی میدیدم و بیان میکرردم ویه چیزی میگفت و موضوع رو فیصله میداد تا تلگرام و واتساب و اینا اومد روکار,و تلگرام شوهرمو هک کردم و ومتوجه ابراز علایق و عشق و عاشقی و کادو گردنبند طلایی ک شوهرم خریده بود بمناسبت تولدش و اینا شدم و نشون خونوادش دادم و خودش و اغراق کرد بهم ک دوست دختر سابقشه و هم دوره ی دانشگاهیش و همو میخواستن وخونواده دختره شرط سربازی میزارن ومیره و میاد و مامان خودش نمیزاره این وصلت سربگیره و اون دو رابطه ای هم بینشون شکل میگیره و سقطی ام صورت میگیره و خلاصه شوهرم خیلی احساس ندامت ک این ابراز علایق از روی زبونه و برای رفع عذاب وجدانشه و با عذاب وجداتش داره زندگی میکنه و تاوان گناهش رو میده و از من و زندگیش راضیه وبچشو دوست داره وگفت هرکاری تو بگی انجام میدم واینا,منم گفتم خط روعوض کن و پیش مشاور بریم تا ذهنت شست و شوبشه و بتونی بزاریش کنار,اونشب قسم به زنده هاش و مرده هاش خورد آک ده تمام و خودمم خسته شدم و اینا خلاصه دست یاعلی گرفت ک هم کمکش کنم وهم دیگه تمام,بعد اونشب خط رو ک عوض نکرد و مشاورم ک نیمد و گفت خودم باید رو خودم کار کنم,منم بخاطر آبروم وبچم وبازم ی فرصت دیگه دادم,دقیقا یک سال و پنج روز بغدش مجددا مچ گیری کردم و گفت مال حالا نیست و اول انکار کرد و بعدم گفت برا دل خودمه عکس ها و اینها اونروز من تصمیم ب تر ک زندگی گرفتم و از طرفی ام در گیر و دار مهاجرت بودیم و هی گفت دشمن ب شادمون نکن و لقد ب بختمون و بخت این بچه نزن و میریم اصلا مسیر زندگیمون عوض میشه و اینبار مث ی کشیده بدی برامن بود و منم همونجا بهش گفتم نه تو در دید من دیگه عوض میشی و نه من مث قبل برای تو,خلاصه ب زور و بهانه ی مهاجرت و اینا مانع رفتن من ازین زندگی شد و کارهای مهاجرت عملی نشد و۹ ماه خط رو خاموش کردم و بعد ۹ماه ی سیم کارت دیگه گرفت و خطو هم وصل کرد و این ۸ماهی ک گذشته از وصل خط من نه دستم رفته چک کنم و نه چیزی ,اما سر هر چیزی مث کینه ی عمیق دخن من باز میشه وحرفای آزرنده بهش میزنم اینکه میبینم راست راست جلوم راه میره بیشتر عذاب میکشم جدیدا هم قبول دار اشتباهش نیست

سلام و وقت به خیر عزیزم
شما با رفتار خودت داری همسرت رو دوباره وارد یه راه اشتباه میکنی
اینکه شما فرصت دادی همسرت اشتباهش رو جبران بکنه خیل خوب بوده ولی اینکه مقتدر نبودی در این
موضوع که پیش مشاور برید و موضوع ریشه ای حل کنید خوب اشتباه کردین.
الان هم به جای اینکه به گذشته فکر کنی و با رفتار خودت و با حرفهات باعث بشی قبح اون مسئله پیش شوهرت از بین بره
حساسیتش روی ناراحتی و حال بد تو از بین بره روی نقاط قوت رابطه و روی نقاط قوت شوهرت و خودت تمرکز کن
یه مثل هست که میگه انقدری ناز کن که نازت خریدار داشته باشه
بهتره که با یک مشاور به صورت تلفنی یا حضوری حرف بزنی

سلام.من و همسرم بعد از ده سال زندگی عاشقانه، دچار مشکل بزرگی شدیم. همسرم بهم خیانت کرد با دوتا از هم کارهاش.
اول با یه زن ۵۰ساله هم سن مادرش، بعدم با یکی هم سن خودش.
پیامهاشون رو توی گوشیش پیدا کردم. بعد رفتم و هر دوتا خانوم رو از نزدیک دیدم و همه چیو روشن کردم.
چندسال قبل یه شیطنت تلفنی از همسرم دیده بودم و بهش فرصت داده بودم.
اما الان نمیدونم باید چیکار کنم
خودش میگه هیچ چیزی جز تو برام مهم نیست دیگه، فقط بهم فرصت بده تا جبران کنم، واقعا میخاد جبران کنه
اما من همش فشارم بالاس، فکرم خرابه حالم بده، هم دوسش دارم، هم میترسم دوباره تکرار بشه چندسال دیگه
و مهمتر از اینا، اینکه چندبار خونه اون زن رفته و باهاش رابطه داشه داره منو نابود میکنه
اصلا نمیتونم باهاش کنار بیام.
ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام
ببینید عزیزم پشیمانی و این یکه میخواد جبران اشتباهش رو بکنه و قول بده دیگه انجام نده
تا زمانی که یاد نگیره باید چه رفتارهایی و چه باورهایی رو تغییر بده کافی نیست
اینجا مثال خواستن توانستن است صدق نمیکنه
با توجه به اینکه حال شما زیاد خوب نیست احتمال اینکه شما دچار نشخوار و یا وسواس ذهنی بشید وجود داره که خود این موضوع باعث میشه
ارتباط شما بدتر بشه پس حتما با یک مشاور به صورت حضوری و یا تلفتی صحبت کنید

سلام وقتتون بخیر
من حدود سه ساله نامزدم
همسرم ازم دوره و هر شش ماه یا یک سال میاد
ما کاملا سنتی ازدواج کردیم
قبل عقد گفتم از خیانت و دروغ متنفرم
روز اول عقد گفت یک دختر رو دوست داشتم خاستگاری رفتم بهم ندادن و طرف ازدواج کرده
الان بعد سه سال متوجه شدم همسرم به یک خانم زنگ و پیام زده و خیلی صمیمی مشخص هست که چقدر همدیگرو میشناسن
اما اون خانم زیاد صحبت نکرده زنگ و پیام از سمت همسر من بوده
گفتم این کیه اول دروغ گفت نمیشناسه
بعد گفت یک مورد کاری بوده
بعدش گفت برادر فلانی هست در صورتی که تمام پروفایلاش اسم یک خانم هست
نمیدونم بازم در ارتباطه یا نه
ولی همون زنگ و پیام واقعا اذیتم میکنه
و بدتر اینکه اصلا قبول نمیکنه و همش قسم میخوره که همچین چیزی نیست
دید باور نمیکنم موضوع رو بزرگ کرد و به خانوادم گفت
و یک موضوع دیگه تا عصبانی میشه میگه از هم جدا بشیم
بعد که اروم میشه میگه خیلی دوسم داره و عاشقم هست
اون دختر دوست خواهر شوهرمم هست و رفت و امد دارن

از اینکه اشتباهشو قبول نمیکنه واقعا ناراحتم
طوری که خواب و خوراک ندارم دارم عذاب میکشم
یک مشکل که دارم نمیتونم ازش جدا بشم به دلایلی حس میکنم از این موضوع سواستفاده میکنه

واقعا نمیدونم چطور کنار بیام دارم عذاب میکشم و خانوادم حرفمو قبول نمیکنن چون شدیدا از جدا شدنم میترسن

سلام و وقت به خیر
ببینید یک رفتار نمی تونه نشانه این باشه که خیانت اتفاق افتاده بهتره با همسرتون حرف بزنید و در مورد انتظارات و توقعاتی
که ایشون داره در هر زمینه ای آگاهی پیدا کنید .خلاهای رابطتون رو پیدا کنید و روی اونها کار کنید
دوری که به خاطر کار همسرتون از شما داره خوب نیست اگر امکانش براتون وجود داره همسرتون رو همراهی کنید

سلام خانم عبدالهی من به همسرم خیانت کردم و بسیار پشیمونم در حد چت در اینستاگرام بوده خیانتم خیلی دوسش دارم فقط چون یبار جواب دوست دختر قبلیشو داد باعث شد همچین حماقتی کنم همسرم میگه منو بخشیده ولی عذاب وجدان راحتم نمیزاره و رفتار همسرم هم باهام سرد شده چیکار کنم تا دوباره اعتمادشو جلب کنم من واقعا دوست ندارم از دستش بدم

سلام و وقت به خیر
حتما در مورد ناراحتی همسرتون باهاش حرف بزنید
حرفها و صحبت های همسرتون رو گوش کنید و براش شنونده خوبی باشید
مهمه که شما ابراز پشیمونی کنید و سعی در جبران اشتباه خودتون داشته باشید و برای جبران از همسرتون بخواهید انتظار و توقعاتش از شما رو براتون
بنویسه البته انتظار و توقعات باید منطقی باشه . اونها رو برای همسرتون بر اورده کنید و بعد از یک ماه شما هم در مورد انتظظارات و توقعات خودتون با ایشون حرف بزنید
بهتره باهم به یک تا دو جلسه مشاوره تشریف ببرید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم

آخرین نوشته ها


چگونه از طلاق پدر و مادر جلوگیری کنیم؟


حد و مرز آشنایی پیش از ازدواج تا کجاست؟

در خبرنامه نیک همراه عضو شوید و آخرین اخبار و مقالات را در ایمیل خود بخوانید.

قدرت گرفته از

خیلی خوشحالیم که امروز با شما همراهیم. این جا وب سایت گروه مشاوران نیک همراه است که با هدف ارائه مشاوره های تخصصی در زمینه های مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره طلاق، مشاوره دوران نامزدی، مشاوره ی کودک و مشاوره تحصیلی(دانش آموزان و دانشجویان) بنا شده است و سعی در خدمت گزاری و ارائه بهترین راه حل ها را به شما عزیزان دارد

برترین پست ها


مراحل رابطه زناشویی


رابطه از راه دور


عشق بی قید و شرط چیست؟

ازدواج

حد و مرز آشنایی پیش از ازدواج تا کجاست؟


مراحل رابطه زناشویی


تعهد به همسر چیست؟


حد و مرز روابط چگونه است؟


شیوه های رفتار عاشقانه با همسر

This website uses cookies to improve your experience. We’ll assume you’re ok with this, but you can opt-out if you wish.
پذیرفتن

سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید

بازیابی پسورد

پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد

زوج عاشقی که به عقد هم درمی‌آیند، هنگام امضاء عقدنامه وفادار بودن به یکدیگر را بدیهی را می‌دانند و معتقدند که خیانت بنیان زندگی‌شان را متلاشی خواهد کرد، تا این که خیانت درب خانه‌شان را می‌زند. در واقعیت بیش از نیمی از زوجین خیانت را در زندگی مشترک خود تجربه می‌کنند. اما بسیاری از آنها ترجیح می‌دهند که به جای جدا شدن از یکدیگر با موضوع خیانت کنار بیایند و حتی بعضی ازدواج‌ها پس از بخشش یک طرف و دوباره متعهد شدن طرف دیگر محکم‌تر و پایدارتر می‌شود. با این وجود کنار آمدن و بخشش برای کسی که خیانت دیده و بازسازی اعتماد و ترمیم روابط برای کسی که خیانت کرده کار آسانی نیست. در این زمان بهترین کسی که می‌­تواند به زوجین برای گذر از این چالش بزرگ کمک کند مشاور است. مشاورین با تجربه­‌ای که در زمینه اصلاح روابط میان زوجین دارند، همواره آماده کمک به شما هستند.

مشاور شما را از دو راهی ‘ اعتماد کنم و بمانم یا تمام کنم و بروم؟ ‘ نجات می‌دهد،افرادی که با خیانت همسرشان روبرو می­‌شوند (هر چند بعد از آن شوهر یا زنی که خیانت کرده ابراز ندامت و پشیمانی کند)، پس از بیرون آمدن از شوک حادثه در این دوراهی قرار می­‌گیرند که آیا باید اعتماد کنند، ببخشند و زندگی خود را حفظ نمایند یا دیگر نباید به این فرد خیانت­کار اعتماد کرده و لازم است او را ترک کنند. یک طرف حفظ رابطه­‌ای است که شاید بعد از این با کیفیت بیشتری ادامه یابد و طرف دیگر فکر کردن به زندگی برای یک عمر با شک و تردید و بی­‌اعتمادی. در این میان هیچ کس مانند یک مشاور که به این شرایط آشنا بوده و تجربه زیادی در تعامل با همسرانی که درگیر خیانت بوده­‌اند داشته، نمی‌­تواند برای گذر از این دوراهی افراد را راهنمایی نماید. مشاورین باتجربه، متخصص و تحصیل­کرده آماده‌­اند تا تمام تجارب خود را در اختیار زوج­‌های آسیب دیده بگذارند و به آن­ها کمک کنند تا بهترین تصمیم را برای آینده خود بگیرند.

فهرست مطالب

برای کنار آمدن با خیانت و ترمیم رابطه پس از آن باید از سه مرحله زیر گذر کرد:چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

روابط عاشقانه و رمانتیک در گذشته بر مبنای تصورات مثبت و خیال‌انگیز شکل گرفته است. کشف خیانت این تصورات را درهم‌می‌شکند و به شک و بی‌اعتمادی دامن می‌زند. در این حالت پرسش‌های اساسی زیر به ذهن همسر خیانت دیده هجوم می‌آورد:

شوک اولیه پس از کشف خیانت و شک و بی‌اعتمادی همراه با آن واکنش‌های متعددی را به دنبال دارد که از آن جمله می‌توان به افسردگی، خشم، شرم، وسواس فکری، کنکاش درباره ریزترین جزئیات خیانت، ناتوانی در تمرکز کردن و زیر نظر گرفتن کوچکترین حرکات همسر اشاره کرد. بهترین روش برای تحت کنترل گرفتن این واکنش‌های اولیه این است که احساسات خود را در محیطی به زبان بیاورید که بدون قضاوت کردن‌ از شما حمایت شود. اگر فردی را بیابید که بدون نصیحت کردن و نشان دادن واکنش‌های غیرمنطقی صرفاً به درد و دل‌تان گوش دهد، مسلماً احساس بهتری پیدا خواهیدکرد.

نصیحت کردن در این مرحله بی‌فایده است، چرا که همسر آزرده آن‌قدر پریشان‌حواس و درگیر احساسات مختلف است که نمی‌تواند به خوبی فکر کند یا تصمیم درستی بگیرد. البته داشتن یک سنگ صبور، یک جفت گوش شنوا بسیار مهم است. چنانچه بتوانید احساسات خود را با فرد معتمد و دلسوزی در میان بگذارید، بارتان سبکتر می‌شود و از شدت خشم و ناراحتی‌تان کاسته می‌شود.

به همین ترتیب اگر در این مرحله بخواهید این احساسات و ناراحتی‌های خود را با همسرتان مطرح کنید و بگویید که چقدر از دست او ناامید شده‌اید، مطمئناً نتیجه خوبی نخواهید گرفت. همسر جفاکار بلافاصله پس از کشف خیانت و برملا شدن رازش نمی‌تواند شنونده خوبی باشد و از همسر آزرده خود دلجویی و حمایت کند. بنابراین در میان گذاشتن این حجم از احساسات با همسر خطاکار فقط باعث گارد گرفتن او می‌شود، او کاملاً خیانت خود را انکار می‌کند و انگشت سرزنش و اتهام را به سمت شما نشانه می‌گیرد یا از شما دوری می‌کند. متاسفانه چنین واکنش‌هایی فقط احساسات منفی شما را تشدید می‌کند. بر طبق یک قاعده کلی در میان گذاشتن احساسات با فردی که توان یا تمایل شنیدن آنها را ندارد، غالباً نتیجه عکس می‌دهد و عواطف منفی بیان نشده قوی‌تر و ریشه‌دارتر می‌شود. سخن آخر این که بهترین کار در دوران کنار آمدن با شوک اولیه‌ی ناشی از کشف خیانت این است که از گروه‌های حمایتی، مشاوره فردی، خانواده و دوستان کمک بگیرید.

پس از فروکش کردن شوک اولیه باید بررسی کرد که هر یک از زوجین چطور می‌خواهند با این مشکل کنار بیایند. آیا نجات زندگی مشترک برای هر دو طرف مهم است؟ یا این که یکی از زوجین از احساس خود و کاری که می‌خواهد انجام دهد، مطمئن نیست. تحت این شرایط چطور می‌توان تردید و دودلی را برطرف کرد؟ نجات دادن زندگی پس از خیانت به همکاری و همدلی هر دو طرف برای رسیدن به یک هدف مشترک نیاز دارد. باز هم تاکید می‌کنیم که مشاوره فردی غالباً برای همسرانی مفید است که درباره احساسات خود مردداند یا از روشن بودن آینده این ارتباط مطمئن نیستند.

چنانچه هر دو طرف برای نجات زندگی خودشان مصمم باشند، باید خود را برای انجام دادن دشوارترین مرحله آماده کنند. قبل از هر کار باید انگیزه اصلی خیانت مشخص شود و برای تغییر دادن عامل‌های منتهی به خیانت اقدام شود. پس از آن با انجام توصیه­‌های روانشناسی زیر می‌­توانید دوباره به یگدیگر اعتماد کنید و آسیب­‌های وارده بر زندگی مشترکتان را ترمیم ببخشید

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که مردان خیانت و رابطه جنسی همسرشان را سخت‌تر از یک رابطه عاطفی می‌بخشند، حال آن که برای زنان بخشیدن رابطه عاطفی دشوارتر از خیانت جنسی است. بنابراین به خاطر داشته باشید که آنچه برای شما اهمیت کمتری دارد، ممکن است برای همسرتان فاجعه‌بار باشد و او را از پا دربیاورد. مدتی طول می‌کشد تا اثر شوک خیانت از بین برود و برای ترمیم رابطه بعد از خیانت باید وقت بگذارید. با یکدیگر به تصمیم مشترکی برسید که آیا می‌خواهید از هم جدا شوید یا رابطه‌تان را از نو شروع کنید. با خودتان و همسرتان صادق باشید، احساسات خود را به روشنی بیان کنید و از مشاجره‌ کردن، توهین و جنگ‌های کلامی آتشین و بی‌فایده دست بردارید. یکی از شما بدون آن که حق انتخابی داشته باشد، آسیب دیده و به او خیانت شده است. “این فاجعه برای من اتفاق افتاده و الان چاره‌ای جز کنار آمدن با آن ندارم.” طرف دیگر سردرگم و مردد است، چرا که انتخاب‌های متعددی پیش رو دارد، با همسرش بماند یا با معشوقه‌اش، به علاوه در دنیای مجازی نیز روش‌های بسیاری برای ارضاء نیازهای جسمی و عاطفی خود می‌بیند. ممکن است این همسر خطاکار عاشق دو نفر باشد و به این خاطر احساس گناه کند، قرار گرفتن در این دوراهی او را به مرز جنون می‌کشاند.

می‌دانیم که این توصیه کلیشه‌ای و تکراری است، اما به ما اعتماد کنید، این اتفاق باید بیفتد. سر فرصت به حرف‌های همدیگر گوش بدهید و حرف یکدیگر را قطع نکنید. هر دو طرف حق حرف زدن دارند و باید با احترام با آنها رفتار شود. از یاد نبرید که درک کردن با پذیرفتن تفاوت دارد، ممکن است دیدگاه‌های فردی از یک فرهنگ متفاوت را درک نکنید، اما می‌توانید به او گوش بدهید و سعی کنید بپذیرید که روش‌های انتخابی او برایش معنادار بوده است. این نکته برای ارتباط زناشویی نیز مصداق دارد. هیجان‌زده و عاطفی شدن هیچ اشکالی ندارد، خشم، اندوه، شرم و ترس بخشی طبیعی از این فرایند است. نکته اینجا است که احساسات خود را بدون سرزنش، توهین، سوءاستفاده کلامی یا تهدید به جدایی ابراز کنید. اگر به تنهایی نمی‌توانید اوضاع را مدیریت کنید، از مشاوره با یک روانشناس باتجربه استفاده کنید.

پس از آن که خنثی کردن بمب‌های عاطفی یکدیگر را شروع کردید، می‌توانید برای پاکسازی و پی‌ریزی یک رابطه جدید آماده شوید. برای رسیدن به این هدف لازم است که مدتی طولانی علی‌رغم عواقبی که خیانت برایتان به بار آورده است، دوشادوش یکدیگر تلاش کنید. سوال مهم این است که آیا می‌خواهید ازدواج‌تان ادامه داشته باشد یا خیر. برای تصمیم‌گیری عجله نکنید. هر چقدر که برای درک علت خیانت و ارزیابی نقش خودتان در این اتفاق بیشتر تلاش کنید، بهتر می‌توانید خطای همسرتان را با مهربانی و بزرگواری ببخشید یا با نیروی عقل و منطق پیش بروید و با فراموش کردن گذشته دوباره یک زندگی مبتنی بر اعتماد و تعهد را شروع کنید.

نیاز جنسی برخی زوجین پس از خیانت به شدت تحریک می‌شود، همسر خیانتکار می‌خواهد ارتباط را دوباره برقرار کند و دیگری می‌خواهد همسر خود را به تمامی دوباره از آن خود کند. عده دیگری کاملاً از رابطه جنسی اجتناب می‌کنند، که مسلماً راهکار خوبی نیست. هرچه بیشتر صبر کنید، بیشتر از هم دور می‌شوید. عشقبازی کنید. از بدن‌هایتان، شکنندگی روحیه‌تان و تمایل‌تان برای خطر کردن در راه رسیدن به آرامش و التیام دادن زخم‌ها استفاده کنید. البته انتظار نداشته باشید که این کار آسان باشد. همسری که خیانت کرده است، ممکن است تازگی و جذابیت، شور و حرارت و هیجان ممنوعه‌ای را که برای رضایت‌بخش کردن رابطه جنسی لازم است، در رابطه زناشویی نبیند. همسری که به او خیانت شده نیز سرشار از حس خشم و نفرت است و شاید این قدرت را در خود نبیند که به نیازهای جنسی همسرش پاسخ گوید. توصیه روانشناسان این است که از یکدیگر فاصله نگیرید، رابطه‌تان را ادامه دهید تا عشق زخم‌هایتان را درمان کند.

همه ما این پند حکیمانه را شنیده‌ایم که “ببخشید و فراموش کنید.” اما این پند در ارتباط با خیانت چندان هم حکیمانه نیست. چرا؟ چون نمی‌توانید فراموش کنید، اما می‌توانید ببخشید. در رابطه با اعتماد هم باید بگوییم که این طرز تفکر که اعتماد را باید به دست آورد، کاملاً اشتباه است. این خود ما هستیم که تصمیم می‌گیریم، به دیگری اعتماد کنیم یا خیر. ما با نگاه کردن به قلب و احساسات خود و با توجه به عقل سلیم و تجربیاتی که در زندگی به دست آورده‌ایم، تصمیم می‌گیریم که زندگی خود را با دیگری شریک شویم. احتمالاً این ازدواج نخستین باری بوده است که دیگری را به زندگی خود راه داده‌ایم و به او اعتماد کرده‌ایم و حتی پس از خیانت دیدن نیز تصمیم می‌گیریم که دوباره به فردی که یکبار قلبمان را شکسته و اعتمادمان را زیر پا گذاشته است، اعتماد کنیم. در هر حال انتخاب با خود ماست، اگر بخواهیم می‌توانیم دوباره به او اعتماد کنیم و دوستش داشته باشیم.

زمانی که مینا متوجه شد، همسرش بهزاد با مستخدمشان رابطه دارد، از پا درآمد. این کارشناس موفق IT که چند سالی بود، سی سالگی را پشت سر گذاشته بود، به طور اتفاقی متوجه شد که همسرش پیام‌های مستهجنی را از یک شماره ناشناس دریافت می‌کند. مینا درباره این پیام‌ها از بهزاد پرسید، بهزاد ابتدا منکر واقعیت شد و گفت که فقط داشته مسخره‌بازی درمی‌آورده، اما وقتی دید که مادر دو فرزند خردسالش تا چه حد ناراحت است، واقعیت را اعتراف کرد. پس از آن مینا از مستخدمشان که سه سال بود در خانه کار آنها می‌کرد، خواست که جریان را تعریف کند. مینای شگفت‌زده متوجه شد که شوهرش خیانت کردن را پس از متولد شدن فرزند دوم‌شان شروع کرده است. مینا تعریف کرد که: “تعادل هورمونی من پس از زایمان دوم کاملاً به هم خورده بود، وقت سر خاراندن نداشتم و سعی می‌کردم هم به کارم برسم و هم مراقب نوزاد و دختر دو ساله‌ام باشم. من و بهزاد همکار و هم‌سن هستیم. من وقت نمی‌کردم که به بهزاد برسم، اما فکر می‌کردم که او شرایط مرا درک می‌کند. هرگز انتظار نداشتم که او برای تامین نیازهای جنسی  وعاطفی‌اش به من خیانت کند.”

این زوج به خاطر بچه­‌ها تصمیم گرفته بودند به زندگی مشترک خود ادامه دهند ولی با وجود این که بهزاد رابطه خود را با آن زن قطع کرده و ابراز پشیمانی کرده بود مینا نمی­‌توانست خیانت او را فراموش کند و مانند قبل به زندگی کنار او ادامه دهد. بهزاد تلاش می­‌کرد اشتباه خود را جبران کند ولی مینا پر از خشم بود و نمی­‌توانست به همسرش دوباره اعتماد کند. آن­ها زیر یک سقف زندگی می­‌کردند اما در واقع غریبه بودند. مشاور ما پس از شنیدن صحبت­‌های هر دو طرف به آن­ها کمک کرد هر یک، بتواند شرایط و احساسات طرف دیگر را درک کند. آن­ها نیاز به زمان و راهکارهای مؤثر داشتند که مشاور هر دوی این­ها را در اختیارشان گذاشت و به آن­ها کمک کرد به تدریج و قدم به قدم، گذشته را پشت سر بگذارند، بیشتر با هم وقت بگذرانند، صمیمت را دوباره به روابطشان بازگردانند و زندگی خود را از نوبسازند. بعد از چند ماه مشاوره، مینا و بهزاد توانستند به تدریج کیفیت زندگی مشترک خود را بالا ببرند و به آرامش برسند.

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

18 بازدید

85 بازدید

113 بازدید

350 بازدید

368 بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

سلام من دوساله که عاشق خانمی هستم که قبلا یه ازدواج نا موفق داشته و داری یک پسر 11 ساله است. من با تمام مخالفت های خانواده و پدر و مادرم و پشت کردن به تمام عقاید و رسومات به تنهایی رفتم جلو اون خانوم رو عقد کردم ، ده روز بعد از عقدمون یکی از رم های قدیمی خانومم رو چک کردم و متوجه شدم خانومم قبلا با یک پسر دیگر رابطه داشته ، و به خانه ای خانومم رفت و آمد داشته حتی تعداد زیادی از ویس های خود را نگه داشته بود. ، اما خانومم هیچ حرفی از او نزده بود ، وبا اینکه دو سال تمام با من دوست بود. عکس ها و ویس های اون پسر رو حذف نکرده بود حتی بعد از عقد هم اون فایل هارو پاک نکرده ، آلان به شدت عصبانی ام و دیگه نمیتونم به خانومم اعتماد کنم. دیگه نمیتونم به خانومم دست بزنم. چون اون عکسا جلو چشمم میان و فکر اینکه یه نامحرم قبلا به بدن خانومم دست زده اونم با اختیار خودش داره دیوانه ام میکنه لطفا کمکم کنید. چون من تمام پل های پشت سرم رو برای رسیدن به این زن خراب کردم ، دلهای زیادی شکستم ، و راه برگشتی ندارم

سلام دوست گرامی شرایط سختی دارید و قطعا اعتماد شما آسیب دیده است؛ اما باید به فکر راه‌حل باشید؛ به همسرتان این مساله را عنوان کنید و علت این مساله را جویا شوید. چون او برای این رابطه باید توضیح دهد. سپس توصیه اکید داریم که به زوج درمانگر مراجعه کنید.چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

سلام،همسرم ۹سال اعتیادداشته وتوی این مدت متوجه خیانتهاش شده بودم،الان تقریبا۵ماهه که ترک کرده وگفته میخوادزندگی جدید شروع کنیم،دیشب متوجه شدم که توی دوران اعتیادش رابطه جنسی زیادداشته اونم توخونه خودمون،درحالیکه مطمئنم کرده بودکه باکسی رابطه جنسی نداشته،داغونم نمیدونم چیکارکنم،بهش نگفتم هنوز ازترس اینکه دوباره بره سمت مواد،خیلی عوض شده ولی نمیتونم ببخشمش،قدرت جداشدنم ندارم چون وابسته شم،کمکم کنید

سلام دوست گرامی در وضعیت سختی به سر می‌برید. اعتیاد، خیانت، رابطه جنسی متعدد و… اینها می‌تواند برای شما هشداری باشد که به زندگی خودتان به دید بازتری نگاه کنید. اشاره کردید نمی‌توانید جدا شوید، اولین انتخاب قطعا جدایی نیست، اما باید با مراجعه به زوج درمانگر تصمیم درستی بگیرید. ممکن است تاثیرات و توهمات دوره اعتیاد ایشان همچنان باقی باشد. همچینن اگر 1 درصد رابطه جنسی ایشان با افراد دیگر صحت داشته باشد، بهتر است حتما در ابتدا آزمایشات مختلف برای بررسی سلامت جنسی خودتان را انجام دهید.

سلام. خانمی ۲۵ ساله هستم، و نوزادی دو ماهه دارم،یک و نیم سال هست که ازدواج کردم.شوهرم ده سال از من بزرگتره و ۳۵ سالشه. تفاهم زیاد و زندگی بسیار خوبی داشتیم جوری که احترام وعشق بین من و شوهرم زبانزد همه فامیل بود. هفت ماه بعد از ازدواجم‌ باردار شدم و هر دو از این نعمتی که خداوند بهمون داده بود خوشحال بودیم و براش کلی برنامه داشتیم. اما در ماه هفتم بارداری من چند روزی رو رفتم شهرستان برای دیدن مادرم و شوهرم بخاطر کارش موند خونه… بعد از چند روز که اومد دنبالم متوجه شدم با خانمی چت می‌کنه ، اون خانوم عکساشو تو واتساپ برای شوهرم فرستاده بود و شوهرم کلی قربونت صدقه ش رفته بود. ازش خواستم بهم توضیح بده گفت چیزی نیست و این خانم، دوست دختر یکی از دوستام بوده که دوستم برای اینکه خانمش بهش شک نکنه از گوشی من بهش پیام داده. چون به شوهرم اعتماد داشتم حرفش رو قبول کردم اما یه حس زنانه بمن می‌گفت که داره دروغ میگه. وقتی دقیق تر عکسا رو نگاه کردم دیدم تو خونه ما گرفته شده. دنیا رو سرم خراب شد. خونه کلی تزیین شده بود و برای خودشون جشن گرفته بودن. رفتم خونه مادرم و گفتم ازت طلاق میگیرم، اونم ترسید و اعتراف کرد… گفت عشق سابقش بوده و شش ماهه که طلاق گرفته و دوباره رابطه شون شروع شده.یعنی قبل از اینکه من باردار بشم باهاش رابطه رو شروع کرده😔 هیچی حالم رو خوب نمیکنه ، فکر اینکه شوهرم که عاشقانه دوسش داشتم شش ماه بعد عروسیمون بهم خیانت کرده و با یکی دیگه رابطه داشته داغونم کرده😔 الان بچم دو ماهشه، توی این مدت همسرم چیزی برام کم نگذاشته(هر چند که هنوز ابراز پشیمانی نکرده) ولی من شدیداً پشیمونم از اینکه به حرف مادرش گوش دادم و بخشیدمش و اومدم خونه… نمی‌دونم باید چیکار کنم با تمام وجود ازش متنفرم… دوس دارم طلاق بگیرم ولی میترسم قانون پسرم رو ازم بگیره . از طرفی پدرم فوت شده و حامی ندارم… ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام دوست گرامی برای اتفاق تلخی که افتاده است بسیار متاسفیم تجربه این خیانت برای شما مسلماً بسیار سخت و دردناک است. اما اگر به همین شکل و بدون حل کردن مشکلات قبلی به زندگی‌تان ادامه دهید، امکان اینکه روان و جسم شما آسیب ببیند، بسیار زیاد است. همسر شما برای این خطایی که کرده است، باید علاوه بر ابراز پشیمانی، قدمی برای جبران بردارد. نیاز است تا حتما به درمانگر متخصص در زمینه درمان خیانت مراجعه کنید تا بتوانید با این اتفاق کنار بیایید. بعد از خیانت یا باید بخشید و رها کرد و یا بخشید و ماند. بدون این بخشش اصلاً دردی از شما دوا نخواهد شد. در صورت تمایل، با مشاوران رادیو عشق نوبت مشاوره داشته باشید.

سلام.من حدودا 2ساله که با دخترعمه ام نامزد کردم.خودم دانشجو هستم.تو این 2سال نامزدم 2بار بهم خیانت کرده.(البته از نوع مجازیش).بار اول چتش رو تو گوشیش با یه پسره دیدم. .ازش توضیح خواستم.کلی عذرخواهی کردو ابراز پشیمونی کرد و گفت فقط محض کنجکاوی بوده که با پسره حرف میزده،وقصد نداشته خیانت کنه.به خاطر اینکه ابراز پشیمونی کرد و گفت دیگه همچین کاری نمیکنم و مهم تربه خاطر اینکه خودم خیلی دوسش داشتم از خطاش گذشتم.تا اینکه چند وقت پیش متوجه شدم کمتر با من حرف میزنه و هرموقع هم که بهش زنگ میزنم سعی میکنه هرچی زودتر مکالمه رو قطع کنه.منم بهش شک کردم دوباره.و چون رمز اینستاگرامش رو داشتم.رفتم چت های اینستاگرامش رو ببینم.و فهمیدم اونی که حدس زدم درست بود.و مث اینکه یه 10 روزی میشده که با یه پسر دیگه داره صحبت میکنه و تازه قرار ملاقات هم گذاشته بودن که چند روز بعد همو ببینن.ناگفته نماند که تو مکالمه شون اینقدر صمیمی شده بودن که حتی حرف های +18 هم بینشون رد و بدل شده بوده.این بار با عصبانیتی شدیدتر رفتم پیشش و ازش توضیح خواستم که چرا اینکار کرده.دوباره بهم گفت فقط قصد داشته پسره رو سرکار بزاره و نمیخواسته بره سرقرار.ولی من باور نکردم و بعد از کلی دعوا از پیشش رفتم. الان که 15 روزه که باهاش حرف نمیزنم و خودمو تو اتاقم حبس کردم.خیلی ناراحتم.احساس شکست میکنم.چون حس میکنم 2سال تموم گول خوردم و منو بازی داده.وفقط من از این 2مورد باخبرشدم.خدا میدونه غیر این 2مورد بهم خیانت کرده یانه.الان موندم چیکار کنم. هم اینکه شدیدا عاشقش هستم.همین اینکه احساس میکنم نمیتونم یه عمر با کسی زندگی کنم که بارها تعهدش و وفاداریش رو به من حفظ نکرده.بین دوراهی موندم

سلام دوست گرامی برای اتفاق تلخی که تجربه کردید، متاسفیم. تجربه خیانت دیدن بسیار سنگین است و شوک بزرگی را به فرد وارد می کند. از این نظر این احساسات و افکاری که دارید، مثلاً دیگر به او اعتماد ندارم، حس تلخ شکست و… کاملاً طبیعی است. اما خیانت یک سری علل دارد که باید تک به تک در رابطه شما بررسی شود که چرا ایشان دست به این خیانت ها می زند. شما در حال حاضر هیجان های شدیدی را تجربه می کنید که لازم است با یک مشاور درباره آن صحبت کنید. در مورد ارتباط تان هم تا زمانی که به یک مشاور پیش از ازدواج مراجعه نکردید، رابطه را به سمت ازدواج نبرید.

با عرض سلام و خدا قوت . من مردی هستم 40 ساله اما به تازگی با همسرم دچار مشکل شدم به خاطر اینکه بی اختیار چشمم به دنبال سایر زنهاست و این موضوع همسرم را خیلی ناراحت کرده است اما تا حالا به هیچ وجه خیانت نکردم و همسرم را بی نهایت دوست دارم اما این مشکل را دارم و الان همسرم قصد ترک کردن منو داره خواهش می کنم راهنماییم کنید چه کار کنم منو ترک نکنه .

دوست عزیز سلام

قطعا این مساله برای همسرتون آزاردهندست و اگه واقعا می‌خواید این مساله حل بشه، حتما حتما باید به روان‌پزشک متخصص مراجعه کنید. حتما ایشون روان‌پزشک باشند تا بررسی کنند آیا این مساله‌ای که مطرح کردید عامل روان‌شناختی داره یا فیزیولوژیک. گاهی اوقات برخی از بیماری‌های مرتبط با مغز این مسائل را ایجاد می‌کنند که بررسی به موقعشون می‌تونه از آسیب‌ها جلوگیری کنه. چه مساله روان‌شناختی باشه، چه فیزیولوژیک شما برای حفظ رابطتون هم که شده حتما باید تحت درمان قرار بگیرید. به احتمال زیاد وقتی همسرتون ببینند که شما برای رفع این مشکل تلاش می‌کنید، به شما فرصت می‌دن.

سلام مادری 39 ساله هستم که پس از 14 سال زندگی، متوجه شدم همسرم به من خیانت کرده. به گفته ی خودش 3 ساله که با زنان و دختران زیادی ارتباط نامشروع داشته الان خیلی پشیمونه و انتظار داره ببخشمش. ازش متنفرم ولی میخام به خاطر بچه هام ببخشم . میترسم. رفتارش تغییر کرده و برای خانواده بیشتر وقت میذاره ولی هنوز میترسم بهش اعتماد کنم.چکار کنم?

سلام در رابطه های مشترک و بخصوص ازدواج ،پس از متوجه شدن به خیانت طرف مقابل ، سکوت و یا بخشش،مسئله رو حل نمی کند بلکه صورت مسئله رو پاک میکند و باید به شناسایی علت و دنبال راه حل و رفع مشکل بود.اینکه شما میخواهید بخاطر فرزندانتان در این زندگی بمانید خوب هست اما مهم تر این هست که رابطه مشترک شما ترمیم و درست شود پس مراجعه به فرد مطمئن و مشاور مراجعه کنید همراه با همسرتان و با اهمسرتان صحبت کنید و شرایط را باز کنید. دلیل رفتارشان را پیگیری کنید قاطعانه در مورد ادامه زندگی سوال کنید. اجازه بدهید علت ها رفتار ایشان مطرح شود و با هم به دنبال راه حل باشید.از یاداوری و تکرار گذشته و اشتباه ایشان خودداری کنید

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

می‌خوام برگرده به رابطه/زندگیمی‌خوام فراموشش کنم

باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم

می‌خوام جذبش کنم و ازدواج کنیم

فراموش کردن خیانت چطور ممکن است؟چگونه خیانت را فراموش کنیم ؟ بدیهی است که انواع مختلف مشکلات و اشتباهات سهوی یا عمدی در یک رابطه وجود دارد، اما در این بین خیانت بزرگترین و مخرب ترین این اشتباهات نابخشودنی است.

با این حال زوج هایی زیادی می توانند به این مشکل غلبه کنند و خیانت را به دست فراموشی بسپارند یا خیانت همسر و شریک عاطفی خود را ببخشند.

حتی با راهنمایی صحیح می توان از عامل منفی مثل خیانت برای مستحکم کردن رابطه عاشقانه استفاده کرد! میپرسید چطور؟

تیم تحقیقاتی طلوع سبز با بررسی تمام مطالب منتشر شده در سطح جهانی در باره موضوع چگونه خیانت را فراموش کنیم به راه کار های مطمعنی رسیده است که در این مقاله آنها را با شما به اشتراک میگذاریم.

بعد از مطالعه راه های فراموش کردن خیانت شما می توانید به اهداف خود مانند؛ فراموش کردن خیانت و بخشیدن همسر یا معشوقتان برسید.چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

نتایج کاربران از کتاب بازگشت به عشق و ازدواج نوشته ی حسین رجب پور

چگونه میشود با غم خیانت کنار آمد؟ چگونه خیانت همسر را ببخشیم ؟ تحقیقات نشان می دهد که پاسخ این سوالات شامل دو مفهوم بهم وابسته است تعهد به رابطه و ظرفیت بخشش در افراد.

یسلدیک و وول در سال 2017 دو مطالعه انجام دادند كه رابطه بین تعهد و خیانت را بررسی كردند. در این پژوهش که نام آن “من می بخشم بنابراین متعهد هستم” بود، آنها متوجه شدند كه شدت خیانت با كاهش تعهد به رابطه مرتبط است.

واسطه ی این تعهد میزان بخشش بود به این معنی که هرچه میزان بخشش بیشتر باشد، از دست دادن تعهد در رابطه کمتر می شود.

آنها دریافتند که پس از یک خیانت، عدم بخشش باعث کاهش تعهد در آن رابطه می شود. وقتی روابط دچار یک تنش شدید شده اند، بخشش به حفظ تعهد و جلوگیری از انهدام  رابطه ای که امکان برگشت در آن وجود دارد کمک شایانی می کند.

نکته قابل توجه این است که اگرچه تحقیقات آنها نشان نداد که بخشش باعث افزایش تعهد در رابطه هم می شود یا نمی شود، اما ظاهراً آسیب های ناشی از خیانت را کاهش می دهد.

دانستن اینکه چگونه جلوی خیانت را بگیریم یک امتیاز ویژه در زندگی خواهد بود، اگر فکر می کنیم ممکن است همسرمان خیانت کند، باید با انجام تست های روانشناسی و تکنیک های روانکاوی آموزش ببینیم که چگونه از خیانت جلوگیری کنیم.چگونه از خیانت جلوگیری کنم؟

درمان رابطه عاطفی بعد از خیانت معشوق یا همسر به صداقت هر دو زوج نیاز دارد. اگر رابطه ای به دلیل خیانت و وجود شخص سومی در زندگی نابود شده باشد، درمان رابطه یا زندگی زناشویی نیاز به تأمل زیادی در مورد آنچه که اتفاق افتاده و آنچه برای بهتر شدن زندگی لازم است دارد.بهترین راهکار های درمان خیانت در مقاله ی درمان خیانت 

وقتی هر دو نفر معتقد باشند رابطه ارزش جنگیدن دارد، می توانند راه بازگشت را پیدا کنند. مشترک بودن هدف شروع دوباره رابطه تمام شده بین دو زوج می تواند راه نجات برای رابطه عاطفی آنها باشد به شرطی که هر دو قلبا خواستار این اتفاق باشند.

اگر فرد خیانت کار از کار خود پشیمان نیست و یا میخواهد ارتباط را تمام کند باید از تکنیک متقاعد سازی مرحله استفاده کرد.

در این تکنیک که در مقاله چگونه رابطه تمام شده را دوباره شروع کنیم مطرح شده است، نحوه برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه طرف مقابل آموزش داده می شود که چند مرحله دارد.

نتایج کاربران از کتاب بازگشت به عشق و ازدواج نوشته ی حسین رجب پور

به خاطر داشته باشید عبور از خیانت زمانی کامل می شود که همسر یا عشقتان نیز به دنبال جبران اشتباه خود باشد.

زمانی که شریک عاطفی تان بخواهد بداند چطور می تواند خیانتش را جبران کند مقاله چگونه خیانت را جبران کنیم تنها با 5 روش ساده اما حیرت انگیز با آموزش صحیح به شما در ترمیم رابطه بعد از خیانت کمک بزرگی خواهد کرد.

برای فراموش کردن خیانت و احیای دوباره رابطه، همسر و معشوق شما نیز باید سهم خودش در این امر را انجام دهد. باید خیانت خود را جبران کند باید امنیت روانی شما را از اینکه این اشتباه را دوباره تکرار نخواهد کرد فراهم کند.

تلاش نکنید اتفاقات را فراموش کنید. در حقیقت، این که بخواهید کسی یا چیز را با میل شخصی خود فراموش کنید و کلا از ذهنتان پاک کنید نوعی افسانه است زیرا وقتی کسی را می بخشید، باید کارهای او را نیز فراموش کنید.

اما فقط خدا می تواند بگوید “من شرارت آنها را می بخشم، و دیگر هرگز گناهان آنها را به یاد نمی آورم”

شما مانند خدا قدرت فراموش کردن گناهان اطرافانیاتان را ندارید، خدا هم قصد ندارد که شما فراموش کنید. باید به یاد داشته باشید که درد می تواند به شما کمک کند که از اتفاقات درس بگیرید و از تجربه آن بهره مند شوید.

سعی در فراموشی خیانت و اتفاقی که رخ داده نکنید. در عوض سعی کنید اتفاقات و دلایل خیانت رو مرور کنید و در برطرف کردن آنها گام بردارید. و به دنبال راهی برای درمان خیانت باشید.

هیچ خاطره و هیچ احساسی از حافظه انسان حذف نمی شود، خاطرات را می توان در عمق ذهن دفن کرد، اما نمی توانیم هیچ چیزی را محو کنیم.

شما هر گز نمی توانید خیانتی که عشق یا همسرتان به شما کرده برای همیشه فراموش کنید. پس بجای اینکه دنبال راهی برای پاک کردن صورت مسئله داشته باشید آن را حل کنید!

دغدغه اصلی شما فراموش شدن احساسات منفی است که در حال حاظر با آن دست پنجه نرم می کنید. ازبین رفتن این احساسات سه شرط دارد.

مورد سوم مهم ترین اصلی است که دوام یک رابطه بعد از خیانت را ممکن می کند. تحقیقات نشان داده که اکثر زوجینی که بعد از خیانت می خواهند رابطه خود را ترمیم کنند، موفق می شوند از پس خیلی از مشکلات بر آیند.

جز یک مشکل اساسی، عدم اعتماد زوجی که خیانت دیده است! چون شخصی که همسرش به او خیانت کرده همیشه ترس و نگرانی از تکرار دوباره خیانت را دارد.

به همین دلیل ممکن است تلاش های هر دوی آنها برای ترمیم رابطه عاطفی با یک شکست بزرگ روبرو شود، از این رو برای شروع دوباره زندگی باید بتوانیم خیانت همسر یا عشقمان را ببخشیم.

اول از همه ، باید بدانید که هر دو در کجا ایستاده اید و با پرسیدن سوالاتی از قبیل :

و … از فرد خیانت شروع کنید.

آیا شخص خائن و خیانتکار واقع احساس ندامت و پشیمانی می کند و به طور واضح به خطای خود اعتراف کرده و از آن پشیمان است؟

این بهبودی و فراموش کردن خیانت فقط زمانی رخ می کند که خیانتکار واقعا از آنچه که رخ داده پشیمان باشد. نه بخاطر آسیب و دردی که این ماجرا در زندگی شما ایجاد کرده. یا صرفا بخاطر تعهدی که نسبت به ازدواج یا رابطه دارد.ما در مقاله چگونه خیانت را ببخشیم تمام راه های تست شده و موثر برای بخشش همسر بعد از خیانت را آموزش داده ایم تا بلکه با این آموزش یک زندگی را از جدایی نجات دهیم.

آیا در این رابطه چیزی وجود دارد که ارزش جنگیدن داشته باشد؟ آیا هنوز احتمال عشق و علاقه در زندگیتان وجود دارد؟ یا این فراموشی یا بخشیدن فقط برای تحقق اهداف مشترک مانند تربیت فرزندان خواهد بود. هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد، اما اگر یک نفر از شما از این قبیل دلایل داشته باشد و دیگری خواهان عشق و بهبود رابطه ی از دست رفته باشد، حقیقتا این بهبودی اتفاق نمی افتد. آنچه بیشتر اتفاق می افتد این است که این فراموشی و این برگشت  زمینه ای می شود برای تنهایی، کینه و تلخی و… و همچنان آسیب پذیر خواهد بود.

خود را بابت عصبانیت یا ناراحتی یا نفرت یا اینکه نمی دانید چه کردید ببخشید. خود را بابت هر کاری که در گذشته کردید ببخشید تا احساس خوبی داشته باشید. وقتی پر از احساس گناه، تاسف و هرگونه احساس بد باشید و نتوانید خود را ببخشید پس همسر خود را هم نمی توانید ببخشید. هرگونه شرمندگی را کنار بگذارید و از خود سوالاتی را که جواب آنها را نمی دانید و به شما فشار می آورد نپرسید و از این بابت احساس گناه نکنید.

برای ماندن، برای ترک کردن، برای بخشیدن یا فراموش کردن، برای هرکار و حسی که قبل از خیانت همسرتان، در حین خیانت یا بعد از آن کرده اید یا داشته اید احساس شرم یا گناه نکنید و ذهن وقلب خود را از کینه ها،از عصابنیت ها و هر احساس و فکر سیاهی پاکسازی کنید.

چون این شما نیستید که باید احساس گناه یا شرم کنید.

زوج هایی که پس از خیانت  تصمیم می گیرند باهم بمانند ، بدون توجه به اینکه این خیانت، خیانتی احساسی بوده یا خیانتی فیزیکی یا جنسی، از اهمیت تعهد و بخشش در رابطه کاملاً آگاه هستند. این زوج ها برای تسریع و روند بهبودی کامل و موثر رابطه ی خود می توانند از مشاوران و روانشناسان در این زمینه بهره مند شوند.

نتایج کاربران از کتاب بازگشت به عشق و ازدواج نوشته ی حسین رجب پورچگونه غم خیانت را فراموش کنیم

گاهی افراد خوب تصمیمات بد می گیرند و افراد بد تصمیمات خوب می گیرند. ما در زندگی دائم در حال تصمیم گیری هستیم. این کار را همیشه انجام می دهیم و گاه با همین تصمیمات به کسانی که بیشتر از هرچه، دوستشان داریم آسیب می رسانیم. برای مدتی به افرادی تبدیل می شویم که هرگز تصور نمی کردیم بتوانیم باشیم. اما اغلب اشتباهاتی که ما مرتکب می شویم حقیقت و کیفیت  زندگی ما را بسیار تحت تاثیر قرار می دهد.

خیانت یک ضربه ی دلخراش و تکان دهنده در یک زنگی مشترک و یا یک رابطه است. اما ضرورتا به معنای پایان آن نیست. می توان به جای جمع آوری قطعات شکسته و ریختن آنها به سطل آشغال، از آنها استفاده کرد و این رابطه را دوباره، قوی تر، آگاهانه تر، عاقلانه تر و با صداقت و عشق، پایدارتر کرد.

۰۲۱۹۱۳۰۵۰۵۹

۰۹۱۲۹۳۰۵۰۲۰

Telegram (برای ارتباط سریع تر با تلگرام روی لینک آبی رنگ کلیک کنید)

Whatsapp (برای ارتباط سریع تر با واتس آپ روی لینک آبی رنگ کلیک کنید)

کانال روانشناسی: sarbargetaze


چگونه خیانت را تشخیص دهیم

نشانه های خیانت در مردان و زنان

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشاوره رایگان در تلگرام و واتس آپ : 09129305020

 


متن سوال:


سلام.تشکر میکنم از سایت مفیدتان.

خانمی  هستمم45 ساله وخانه دار  دو پسر دارم که فرزند  بزرگم همسر عقد بسته دارد و تا چند وقت دیگر  عروسی میکند .من وهمسرم27 سال  عاشقانه زندگی  میکردیم با اینکه مشگلات فراوانی را پشت سر  گذاشتیم ولی رابطه امان همواره صمیمی  بودطوری که همیشه حسادت حسودان را بر می  انگیخت اما من چون بسیار مذهبی هستم توکلم  به خدا بوده و هست و هر کاری را برا ی رضای  خدا انجام میدهم مشگل و سوال من مربوط به چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

خیانت همسرم است 10 ماه قبل متاسفانه اتفاقی  فهمیدم شوهرم حدودا 7 ماه است که زنی را به  عقد موقت خود در اورده و پنهانی و با دروغ  وفریبکاری مراتنهامیگذاشت وبا او گردش و  رستوران میرفت البته قسم خورده که رابطه  خصوصی نداشته ولی همین میزان پنهانکاری و  خیانت مرا درهم شکسته وبیمار روحی شده ام شب  وروز گریه میکنم از زندگی سیرم وبیقراریم  تمامی ندارداو میگوید اشتباه شده حتی  نمیگوید اشتباه کرده ام میگو ید هر چه بوده  تمام شده ببخش فراموش کن و بی خیال زندگیت را  بکن همین ولی من نابود شدم اعتمادم از  او و  همه سلب شده مشگل من این است که هر کار میکنم  نمیتوانم فراموش کنم و او را ببخشم قصد دارم 

تا ماه اینده او وخانه را ترک کنم و به خانه  پدرم بروم با اینکه خیلی خیلی برایم سخت است  که بعد از این همه سال استقلالم را از دست 

بدهم ودچار تغییرات زیاد و ناگهانی بشوم اما  چاره ای ندارم دیگر نمیتوانم دوستش داشته  باشم و به او اعتماد کنم مخصوصا اینکه هیچ  تلاشی برای جبران نمیکند ومثل همیشه بشدت  درگیر کارش و مشگلات مربوط به ان است و  میگوید اگر تو را دوست نداشتم ان قضیه را  تمام نمیکردم ولی من با شروع خیانتش مشگل  دارم که چرا؟ خدا میداند من برایش چیزی از  عشق و اطاعت وسازگاری کم نگذاشتم ولی او به  دنبال هوس پیری پشت پا به 27 سال عشق وزندگی  زد دردناکتر اینکه اخیرا در جروبحثهایمان با وقاحت میگوید کار بدی نکردم خیانت نکردم  صیغه کرده ام خوب کاری کردم به تو ربطی ندارد  والبته موقع عصبانیت غیر مستقیم مرا تحریک  به جدایی و رفتن میکند که هدفش را میدانم او  میخواهد ترکش کنم بدون اینکه از اموالش چیزی  بعنوان حقم به من بدهد

من  باید چکار کنم؟ بمانم یا بروم؟ چگونه بر غم  واندوه جانکاهی که تحمل میکنم فایق شوم؟ایا  همینکه همسرم زنی را صیغه کرده و بظاهر محرم شده کافیست وتوجیه خیانت بی وفایی ودروغها  وپنهانکاریش میشود؟دروغهایی که به من گفته  و مرا فریب داده تنها گذاشته حقوقم را  نادیده گرفته و رفته با زن غریبه خوشگذرانی  وگردش گناه نیست؟من که 27 سال به پایش نشستم و  شریک غم وشادی ونداریش بودم حقی ندارم؟صرف  صیغه محرمیت مجوز همه این ظلمها وبی انصافیهاست؟ایا خداوند راضی به اشکها و  دلشکستگیهای من و امثال من است؟من از شدت  افسردگی و اندوه بارها تصمیم به خودکشی  گرفتم که به لطف خدا اعتقادات مذهبی ام مانع شد به نظر شما باید چکار کنم؟ همه باورهایم  زیرورو شده ایا عقد موقت را خدا برای امثال شوهر من قرار داده که بعد از این همه سال رنج  وزحمت و وفاداری همه زندگی و عشق را نابود  کرد ان هم به بهانه حکم خدا که صیغه را حلال  شمرده پس چرا پنهانی ؟چرا با دروغ و  فریب؟لازم به ذکر است من راز همسرم را نزد  احدی فاش نکرده ونخواهم کرد و همین موجب شده  رنج مضاعفی را متحمل شوم شما را بخدا کمکم  کنید پاسخ مفصل بدهید خیلی درمانده ام وبرای  ترک همسرم ان هم بدون طلاق بسیار مردد میشوم 

از طرفی هم هرگز قادر به بخششش نیستم نگران  لطمه روحی هستم که با رفتن من فرزندانم دچار  شوند البته انها هرگز علت واقعی رفتنم را  نخواهند فهمید .کمکم کنید  از هر مرکزی کمک  خواستم  در این 9 ماه کسی هنوز پاسخم را نداده 

امکان مشاوره حضوری نیز ندارم همسرم هم حاضر  به مشاوره وهمکاری نیست لطفا سریعا پاسخ  دهید دلشکسته درمانده ای را از بلاتکلیفی  نجات دهید


با عذرخواهی از پرگویی ام خدانگهدار اجرکم 


عند الله


 

پاسخ مشاور دینی ما سرکار خانم زوارزاده (استاد حوزه)


با سلام

چقدر از خواندن حرف های شما دلم گرفت … و چقدر افسوس خوردم … به شما حق می دهم که اینقدر دلشکسته و غمگین باشید.

می دانم که روزهای سختی را پشت سر می گذارید و می دانم که روحتان خیلی ازرده شده و شاید هیچ کاری از طرف همسرتان نتواند این همه رنج را جبران کند…

ممنون که برایمان از احساساتتان گفتید حرف های شما خیلی به ما کمک کرد تا بتوانیم بیشتر با روحیات شما آشنا شویم و بیشتر به کمالات و بزرگی شما پی ببریم. شما با رازداریتان به ما ثابت کردید که چقدر می توانید با تمام احساساتی بودنتان منطقی برخورد کنید

اما شما از 27 سال عشق و محبت حرف زدید از 27 سال کنار هم بودن حرف زدید از دو فرزندی گفتید که ثمره ی این 27 سال زندگی موفق است . فرزندانی که تصمیم امروز شما می تواند بر زندگی و آینده ی آنها تاثیر بگذارد. می دانم که همسرتان اشتباه بزرگی انجام داده اشتباهی که اگر شما زن با درایت و مادری فهمیده نبودید ، با بر ملا کردن راز همسرتان تا همین حدش هم ، زندگی فرزندانتان را به مخاطره انداخت…

مثلا فکر کنید عروس شما با شنیدن ماجرا ،چه قضاوتی درباره ی شما و پدر شوهرش و حتی همسرش خواهد کرد… و خیلی مسائل حاشیه ای دیگر که اگر شما رازدار نبودید می توانست امروز گریبانگیرتان باشد… اما شما نشان دادید که چقدر همسر فهمیده و مادری نمونه هستید . نشان دادید که خودخواه نیستید و نشان دادید که بر خلاف آنچه می گویید هنوز همسرتان را دوست دارید و هنوزنمی خواهید آبرو و عزت  خانواده تان را بخاطر یک اشتباه از بین ببرید که اینها همه نشان عشقی است که به زندگیتان دارید .

شاید برای همین است که همسرتان نمی خواهد خودش هم باور کند که چقدر در حق چنین همسری ظلم کرده.

 همیشه انکار ادم ها از این نیست که بخواهند گناه خود را توجیه کنند بلکه گاهی می خواهند اصلا باور نکنند که چنین گناهی کرده اند . شاید همسرتان دلش می خواهد زمان به عقت برگردد و اینبار به هوسش و به وسوسه های آن زن جواب رد بدهد و این روزی را نبیند که شما اینقدر افسرده و ناراحت شوید…

شما می توانید او را نبخشید و با قلبی پر از کینه به خانه ی پدری بروید و با زندگی 27 ساله تان قماری بزرگ کنید. قماری که مطمئنا برنده ای نخواهد داشت و نه تنها همسرتان بلکه فرزندانتان و حتی خود شما هم بازنده این قمار هستید . چون از بین بردن پایه های زندگی می تواند آواری .و سیلی به راه اندازد که همه را با خود به جهنمی ببرد که انتهایش معلوم نیست… شما می توانید انتقامی سخت از همسرتان بگیرید اما مطمئن باشید که این اتش زیر خاکستر می تواند خیلی ها را با خود بسوزاند مثلا پدر و مادر شما ، که شاید در این سن دیگر توان تحمل مصیبت از بین رفتن زندگی فرزندشان را نداشته باشند …..

پس دوست عزیزم از شما می خواهم همانطور که 27 سال در سخت ترین سختی های زندگی تان بهترین تصمیم ها را گرفته اید اینبار به آن بخشی از احساسات خود که می خواهد زندگی تان حفظ شود، اهمیت دهید و منطقی تصمیم بگیرید…


منطقی که شما را بزرگ خواهد کرد.

همانطور که تا الان بزرگی خود را نشان دادید دستتان را روی قلبتان بگذارید و از خداوند گشایش قلبتان را بخواهید . از خدا بخواهید که قلبتان بزرگ شود به بزرگی خودش ! به بزرگی و رحمانی خداوندی که تمام عمر ستار العیوب ما بوده و هیچ گاه ما را نه تنها رسوا نکرده بلکه همیشه بخشیده و فرصت جبران داده …


 

پس شما هم می توانید همسرتان را ببخشید . می توانید بخاطر 27 سال زندگی و 27 سال عشقی دو طرفه از گناهی بگذرید که شاید مقصر صد درصد نبوده ! شاید برایش دام پهن شده ! شاید خودش هم هنوز باورش نمی شود که با زندگی اش و عشق شما چه کرده…

پس لازم است که خود را آرام کنید . شما می توانید با فکر کردن به حکمت های نهان این قضیه خود را آرام کنید…

مثلا شاید به مرور زمان خوبی های شما در چشم همسرتان بی رنگ شده بود و این اتفاق باعث شد همسرتان خوبی های شما را بیشتر ببیند و بیشتر قدر شما را بداند و متوجه شود که بیرون از دایره ی خانواده اش خبری نیست ! و زنان دیگر آنطوری که می نمایانند هم نیستند و … و شاید این اتفاق باعث شود که همسرتان همیشه پیش خوبی های شما شرمنده باشد و … و خیلی شاید ها و حکمت هایی که به عقل و ذهن ما نمی رسد اما خداوندی که تا امروز نگهبان زندگی و قلب همسرتان بوده بهتر می داند…

درست است که گفتید همسرتان تازگی ها از کارش دفاع می کند اما این را هم گفتید که ابتدا از شما می خواسته که او را ببخشید پس اصرار شما بر نبخشودن او و سرزنش های شما باعث شده که او را به لجبازی وادارید و حرمت های بینتان شکسته شود . پس باید هر چه زودتر تکلیفتان را با خود مشخص کنید اگر قصد زندگی دارید این راه شما را به هدفتان نمی رساند و باعث می شوید که روز به روز از همسرتان دور و دورتر شوید . پس بر احساسات خود غلبه کنید و نگذارید وجهه خوب و بیست و هفت سال فداکاریتان شکسته شود. نشان دهید که در سخت ترین شرایط هم شما حرمت ها را حفظ می کنید و او را شرمنده خوبی های همیشگی تان می کنید. الته این نکته را هم بگویم که نباید انتظار داشته باشید او همیشه جلوی شما سرشکسته و سر به زیر باشد! واقعیت این است که اگر غرور مرد را بشکنید و اصرار داشته باشید که او را خوار کنید و بخواهید او را در مقابل خود بشکنید شاید موفق شوید اما چیزی که به آن می رسید مرد دلخواهتان نخواهد بود زیرا غرور و عزت را از مرد بگیرید دیگر مردانگی ندارد و دیگر به بند کشیدنش افتخاری نخواهد بود!


پس دوست عزیزم

نفسی عمیق بکش و چشم هایت را ببند و تصور کن که اگر این خطا از پسرت سر می زد و یا حتی از برادرت سر می زد چه توقعی از عروست داشتی ؟ چه توقعی از همسر برادرت داشتی؟ حتما توقع داشتی که آنها از خطای او بگذرند . پس شما هم بگذرید .

 باور کنید که همسرتان روزهای خوشی با آن زن نداشته که اگر داشت او را رها نمی کرد!

پس شاید او هم ، حتی بیشتر از شما رنج یک هوس زودگذر را کشیده و برای همین دوباره به آغوش خانواده اش برگشته . پس فرصت دوباره شما تنها به او نخواهد بود . شما به خودتان هم فرصت دهید تا دوست داشته شوید فرصت دهید تا با جبران کردنش و با محبت هایش رنگ تازه ای به زندگی 27 ساله تان بدهد . بگذارید بداند که چقدر انتخاب درستی کرده و چقدر شما لایق دوست داشتن هستید. بزرگی کنید تا در چشمش بزرگ شوید.

من نمی گویم که ناراحت نباشید می گویم احساس خود را مدیریت کنید یعنی مثل همیشه خوب باشید و در مقابل فرزندانتان پدرشان را بستایید اما در خلوت هایتان به آرامی در حالیکه سرتان را بر سینه اش گذاشته اید از رنجتان بگویید بگویید که چقدر روزهای تلخی برایتان بود بگذارید اشک های شما را با گرمی دستانش پاک کند . بگذارید و به او فرصت دهید تا قلبتان را دوباره بدست اورد. خود را از محبتش و از آرامش زیر یک سقف بودن محروم نکنید.


 

می خواهم حرف هایی بزنم که به هر کس نمی توان گفت تنها به شما که زنی پاک و با اعتقاد هستید می گویم زیرا هضم این حرف ها برای هر کسی ممکن نیست . اما با خواندن سخنان شما دریافتم که شما توانایی درک این سخنان را دارید :


 

چگونه غم خیانت را فراموش کنیم


 


بسم الله الرحمن الرحیم

زن باید آنقدر آزاده باشد که حتی به علاقه همسرش نیز وابسته نباشد و خداوند دنیا را محل امتحان قرار داده نه محل تغذیه نفس سیری ناپذیر، و باید تا لحظه ای که زنده ایم یادمان نرود که حکم الهی را بر خواسته دل خود ترجیح دهیم وتسلیم امر الهی باشیم. 

بارها آموخته ایم درجایی که…حکم می دهند که در ازدواج موقتِ مرد رضایت همسر او شرط نیست زنان باید از این حکم بطور ضمنی بفهمند که همسرشان جز امانت الهی نیست ونباید انحصار طلب باشند 

و بالاتر از آن نباید به اینکه تنها  محبوب همسرخود باشند دل ببندند و برای آن بجنگند زیرا این یعنی بردگی، بردگی چی؟ بردگی محبت!  

نتیجه ای که حاصل میشود چیست؟! روحشان آرامش میابد؟ نه! نتیجه: غفلت از حق تعالی ودستورات حضرتش، خودخواهی و خودکامگی و چشم بستن به نیاز های همنوعانشان، نگرانی دائمی برای نرفتن همسرشان به سوی زن دیگر ،راضی شدن به درمعرض گناه قرار گرفتن یا لااقل محرومیت زنان دیگر  و گاه شوهر از برآورده شدن نیازهایشان خواهد بود. 

این خواسته انحصارطلبانه جز دلمشغولی دنیا نیست چرا که (یوم یفر المرء من اخیه , وامه وابیه , وصاحبته وبنیه) شوهر و منحصر بودن محبت شوهر به زن, دردی از او دوا نمی کند بلکه تسلیم به امر الهیست که به درد او می خورد. 

ما اگر نخواهیم به این احکام بیندیشیم وتسلیم آنها باشیم اسما شیعه امیرالمؤمنین و رسما شیعه شیطان هستیم. 

باور آزادی مرد در ازدواج موقت یا مجدد نکته ای تربیتی نیز برای زنان دارد و آن اینکه حق مسلم مرد را بازور وبهانه گیری و پلیس بازی نمیتوان ونباید از او گرفت. 

اگر کسی در پی محبت و جای دیگر نرفتن دل شوهر است راهش کسب هنر خوب همسرداری کردن است. 

گرچه به نظرم حرص این امور فانی را زدن برای خواهش دل خود نیز بیهوده است وقتی به زحمتش می ارزد که حتی خوب همسرداری کردن نیز برای به انحصاردرآوردن محبت شوهر نباشد بلکه برای رضای خداوند باشد. 


چرا که سه خاصیت دارد: 


(اول:  تلاش ما در آخرت نتیجه دارد 

(دوم:  اگر باهمه تلاش موفق نشدیم سرخورده نمیشویم 

(سوم:  مبتلا به حرص زدن نمیشویم چون وظیفه خود را انجام داده ایم


و نتیجه را به خداوند واگذار کرده ایم.  

دوستان را در این بحث که ظاهرا به آزمون خفیّ ایمانها تبدیل شده  به آرامش وتوجه به مرگ که قطع تمام علایق و تنها ماندن با صورت و نتایج اعمال است دعوت میکنم و دقت به این موضوع برای همه مؤمنین از همه ادیان, نه احتیاج به دلیل و برهانهای پیچیده دارد ونه تخصص در روایت وتفسیر میخواهد . برای آزاد کردن عقل از احساسات وهیجانها که اولین منزل رسیدن به حقیقت است خوبست لحظه ای به مرگ بیندیشیم وآنرا به خود نزدیک ببینیم در چنین شرایطی گویی یکباره از قید تعلقات نفس که منشأ لجاجت وحق ناپذیری هستند آزاد میشویم وآنگاه تازه در کلاس اول دین میتوانیم حکم خداوند وسیره معصومین را به تعقل وتحلیل بنشینیم .


حرف آخر:

دوست با ایمان خودم . شما گفتید که ” بسیار مذهبی هستید و همیشه توکلتان به خدا بوده” پس این بار هم به او توکل کنید و در این شب های عزیز ماه رمضان آرام شدن قلبتان را از او بخواهید . از او بخواهید که از این امتحان سخت هم سربلند بیرون بیایید. شاید پاداشی بزرگ انتظار شما را می کشد پاداشی به بزرگی قرب او …. پس این فرصت را از خود نگیرید که پیش خداوند با گذشتتان و حفظ زندگیتان عزیز شوید و از بندگان مقربش باشید. ان شاالله


 


والسلام      


 

 

سلام خیلی خوشحالم که سایت شمارو پیدا کردم. یک جورایی با خوندن پاسخاتون دلم آروم گرفت. چون منم این درد بزرگ رو کشیدم …
من و همسرم شش ساله که ازدواج کردیم و سه ساله که خونه خودمون رفتیم.علیرغم سختی دوران عقد به خاطر شرایط تحصیلی بنده و کار همسرم ؛بسیار روزگار خوشی باهم داشتیم و خوب اگر هم بحثی بود فقط به علت اختلاف سلیقه بود و سعی میکردم زود تمومش کنم و خوشبختانه به خاطر یک رفتار ذاتی فراموش می کردم و سعی میکردم یاد اوریشون نکنم.
از نظر مالی و شغلی و تحصیل هیچ کمبودی نداریم و خانواده های متدین و خوبی داریم.
روابط زناشوییمون هم خوب بود. اینارو می گم که بهتون ثابت بشه هیچ مشکلی تو زندگی ما نبود …. ولی یک شب یک اتفاق تمام آرامش منو بهم زد ..
یک شب که دیدم همسرم خوابه براش پیام اومد و من فکر کردم گوشیشو باید از شارژ جدا کنم ولی وقتی موبایلو برداشتم و اون پیام رو خوندم دیگه حتی به چشامم نمیتونستم اطمینان کنم نفسم تنگ شده بود و سنگین … تک تک ضربات قلبمو حتی الان که چند ماه از اون قضیه گذشته حس می کنم. اون با یک خانم متاهل و بچه دار صحبتهای غیر متعارفی رو رد و بدل کرده بودن و متاسفانه از پیامای قبلی معلوم بود که حدود سه ماه از شروع اون رابطه می گذشت
اون خانم یکی از همکاراش بود که اسما میشناختمش ؛ چون همسرم گاهی تو خونه در مورد زندگیش حرف میزد واسم و از شرایط سخت روحی و جسمی زندگیش می گفت و من ساده فکر می کردم این ها فقط یک درد دل در محیط کاریه !!!! شوهرش بهش خیانت کرده بود و حاضر به طلاقشم نبود و کارشون حتی به زدو خورد و تهدید هم رسیده بود ….
متاسفانه و نمیدونم واقعا چرا …. شوهر من با این خانم پیامکی و البته خدا می دونه شایدم حضوری !!! ارتباط داشت و حتی پیامایی با هدف ارضای جنسی هم بینشون مطرح شده بود.
خدا شاهده وقتی اون پیامارو می خوندم قلبم شکست و نمدونستم باید چه کار کنم .
نتونستم خودمو نگه دارم و سریعا بیدارش کردم و بهش گفتم که ازت جدا میشم و آبروتو میبرم. جا خورد و اولش شوکه شد و بعد هم با گریه به غلط کردن افتاد و اصرار داشت
که رابطه ای نبوده و فقط از رو دلسوزی بوده …. فرداش بهم تلفن کرد که رابطه رو تموم کرده و دیگه بهش فکر نکنم و خیالم راحت…
منم چاره ای جز بخشش نداشتم چون همسرم و زندگیم واز همه مهمتر پدر و مادرم با هر تصمیمی غیر این نابود میشدن !
و بدتر از همه اینکه نتونستم این رازو با کسی در میون بزارم ..
الان چند ماه از اون قضیه می گذره زندگی روال قبل خودشو پیدا کرده ولی من گاهی مجبور به نقش بازی کردن برای همسرم و خانوادهامونم؛ نقش همون دختر صادق و عاشق اوایل ازدواج که به همسرش از اعماق وجودش اطمینان داره و همه چی تو زندگیش روبراهه. هیچ کی نمیدونه تو دلم یک غم بزرگ از خیانت همسر دارم… دست خودم نیس ولی اون پیامای لعنتیو که خوندم مدام میاد جلو چشمم و بعدش یک عالمه فکر و خیال جورواجور و نکنه یک وقت هایی که گاهی دیوانم میکنه . چند بار با همسرم تو خلوتامون خواستم حسمو بهش بگم ولی اون سعی می کنه نشنوه و زود ردش میکنه و ازم می خواد فراموشش کنم. منم خوب نمی تونم زیاد مطرحش کنم چوک از شکسته شدن حرمت بینمون می ترسم …
ولی ازتون کمک می خوام و راهکار که چطوری می تونم با این قضیه کنار بیام .چطوری با چرایی این اتفاق از طرف همسرم کنار بیام. چطوری از دست فکرهی جور واجور و شک به همسرم راحت بشم .چطوری آرامش درونیمو دوباره بدست بیارم ؟؟؟؟
من نمیتونم حضوری به مشاوره برم همسرم مخالفه.
خواهش می کنم کمکم کنید….

سلام شوهر من ازطرف دارای پروپاقرص صیغه هست ولی میگه من کاری نمیکنم که آینده تووبچه هامون به خطربیفته از اولم دلش با ازدواج بامن نبوده دختراستادش رومیخواسته خیلی بهش محبت میکنم طاقت دوریمونداره خی بداخلاقی بابچه هامیکنه زیادکتکشون میزنه براش خوراکی میارم قربون صدقش میرم میگم به فکرقلبت باش ولی خودم ازدرون داغونم شباتاصبح گریه میکنم براش خیلی سخته پول خرج من بکنه مثلاخرج شکم زیادمیکنه ولی منمن باکفش پاره ومانتوکهنه میگم بریم خریداونقد بونه میاره آخرم میگه پول ندارم بااینکه من طی 7سال زندگی ومراعات فراوان درمورد توان مالیش خیلی سخته براش پولوبرای من خرج کنه نمیدونم بهم خیانت شده یانه؟

سلام من ۳۵ سالمه ده ساله ازدواج کردم تازه فهمیدم شوهرم رفته صیغه کرده اینم چون بچه دار شدن و بچه رو میخواست گفت حالا هم میگه نمیتونم صحیفه رو بهم بزنم بخاطر بچه باید کنار بیای’جالبی اینه من عاشقش بودم حالا میگی من نمیدونستم من دار نشدم اول گفت بخاطر بچه بودن ولی بعد گفت فکر نمی کردیم بچه دار بشیم چون خودشم مشکل داشت برا بچه دار شدن ولی روزگارم سیاه شده نمیدونم چکار کنم دارم روانی میشم تازه غیر از پدر و مادرش به کسی نگفتم دارم جوانی میشم قبول کردم بمونم ولی طاقت ندارم آدمی که هیچوقت بهم دروغ نمیگفت حالا فهمیدم یه عالمه دروغ گفته تازه همشم میگه خلاف نکردم غیر شرع نکردم

به نظرمن هرزن یامردی که خیانت می بینه اشکال ازخودشه.توخودش جستجوکنه ببینه اعمال ورفتارخودش چگونه بوده وهست آیانگاهی خیانتی چشمی گناهی چیزی مرتکب نشده ایا باسخن ناروایی دخالتی زندگی کسی را ویرانه نکرده.هرچندماهمیشه طرف مقابل راگناهکار وخود را مبرا وپاک قلمداد می کنیم.آیامابه کسی نگاه بدنکردیم حتی بانگاهی کسی راحتی برای لحظه کوتاه اسیرخودنکردیم ودل شریکش به دردنیاوردیم که این سزای همان عمل خودمان باشه.

خیلی براتون متاسفم. اگه هوو زن صیغه ای یا زن دوم خوب بود خدا نصیب بزرگانی چون فاطمه زهرا و حضرت خدیجه می کرد که هم به خدا نزدیک ترند و هم دلشون واسه زنان جامعشون بیشتر می سوخت که شوهرانشون رو انفاق کنند و صبر و تحمل و درکشون هم از ما بیشتر بود و البته الگویی می شدند واسه ما که بتونند این تفاوت در روحیه زن و مرد را جا بیاندازند. پس اگر نبوده لابد مسئله ازار دهنده ای بوده پس اینقدر شهوترانی و لاابالی گری مردها رو به حساب نیاز فطریشون نذارید که خیلی زنها رو دیدم که در این زمینه صد تا مردو حریف هستند. من به خاطر شهوترانی مردهای غربی به اسلام پناه اوردم دیدم اینجا بدتره با این اوضاع همه مرهای غربی دائما دارن صیغه می کنند اشکالشون چیه از نظر شما . 

به عنوان یه زن خجالت می کشم از این همه شهوترانی توجیه شده. اگه با علم جور در اومد میگید نیاز روانشناختی اگه جور در نیومد میگید به نفع جامعست. تازه ترویج میکنید پنهونی هم انجام بشه نوبرید والا…نمیدونم خدا چه طور راضی شده با احساسات یه زن با این همه روحیه حساس بازی کنه به خاطر خوشی چند دقیقه ای یه مرد… مگه یه زن ماشین یا خونه یا غذاست که دلتو زد بری سراغ یکی دیگه. من و همه زنهای دیگه ادمیم اگه دل میشکنه لابد عدالت نیست و گرنه خدا واسه چی این همه احساس رو بخواد لگد مال کنه مگر اینکه نعوذ بالله ازار داشته. از من گفتن ….. توی یه خانواده مرد هم باید بسازه با دل زنش راه بیاد همون طور که زن با کم و زیاد مردش میسازه مرد هم با کم و زیاد زنش بسازه و عرش خدا رو با شکستن دل و اشکهای زنش نلرزونه بد نیست کمی هم سختی بکشه جهت قرب الهی. دلم گرفت از این همه ظلم توجیه شده… اصل تک همسری رو فدای فرع نکنید. در ضمن از لحاظ بهداشتی با این همه بیماری زنان و ایدز من اصلا صیغه و روابط متعدد مردها رو توصیه نمیکنم.بهتر بجای یاد دادن فرار مردها به آغوش یه زن دیگه بهش یاد بدید چطور آغوش زن اولش رو گرم کنه اینطوری دارید بی بندو باری رو بهش اصالت میدید.. نکنید اخه تو که نامزد داری زن داری آشیونتم گرمه چرا … باز اگه مشکل دار بودی یه چیزی نکن برادر عزیز.. نگذار اعتماد دلگرمی خوشی عشق و احساس بمیره و فدا بشه نکن..

با سلام پسری هستم که با دختری سه سال رابطه دوستی برای ازدواج داشتم و رابطه ما فرازو نشیب زیاد داشت و ما در شهرستان کوچکی زندگی میکنیم که تقریبا همه قضیه مارا میدونستن جدیدا یک پسری بهم از خیانت این دختر گفته در حالی که من اعتماد کامل بهش داشتم و الان هم اون دختر دست رو قران میذاره و به خاک مادرش قسم میخوره که دروغ گفتن بهم خواهشا کمک کنید

سلام خواهری دارم ۱۰ سال از من بزرگتر از بچگی با من مشکل داشت با خواستگار دعوا میکرد با کسایی که من رو دوست داشت مشکل داشت الانم که دو تا بچه دارم و شوهری هوسباز از هر فرصتی استفاده میکنه خواهرم تا میتونه دلربایی میکنه و شوهرم کم مونده بگه میخوام بگیرمش هرازگاهی از بعضی قسمتهای بدنش میگه خلاصه به من ه اون رو میخواد چون خواهرم شوهر نکرده حاضرم طلاق بگیرم که شوهرم باهاش ازدواج کنه فقط مشکلم طرز گفتن به ماد
رم هست خیلی دوسش دارم نمی خوام به خاطر من حتی یک ثانیه از عمرش کم بشه به نظرتو چیکار کنم خودمم دلم با شوهرم نیست

سلام به همه خانوماي عزیز مخصوصا اونايي که با پوست و استخوان معنای رقیب رو تو زندگی حس کردن…..واقعا قابل ستایش هستید و باید مقابل شما قد خم کرد.
خواستم بگم من هم این تجربه رو به نوعی داشتم تو زندگیم .
من نزدیک ۴ساله ازدواج کردم با یکسال و نیم نامزدی دریغ از این که تازه وقتی اومدم خونه خودم فهمیدم شوهرم روز آزمایش عقد کاملا پشیمون شده از ازدواج با من چون من با تصویر ذهنی اون از همسر ايندش از نظر ظاهری فرق داشتم…و با اجبار خانواده اش راضی به ازدواج شده…خلاصه بگم شوهر من هر کاری میکرد و خودش و به هر دری زد تا به قول خودش منو از زندگی بندازه بیرون چون فکر همه چی شو کرده بود که بهم چیزی نرسه…اما حکمت خدا این بود من چون اطلاع نداشتم فقط در مقابل رفتاراش با خوبی رفتار کردم حتی بعدا که متوجه شدم بازم نا امید نشدم و مثل یک دوست کنار شوهرم بودم نه مثل یک زن و همسر…
خدا رو شکر میکنم الان به جایی رسیدم که شوهرم میگه اخلاق تو منو به زندگی برگردوند و هر روز احساس میکنم برام تازه تری….زندگی اونم توی این لحظات خاطرات سختی زیادی داره اما باید وايساد و جنگید.به شوهرم میگم همیشه حق گرفتنيه شوهر من مال منه پس برای داشتنش بیشتر از هر کس دیگه ای باید تلاش کنم حتی اگه تلاش یک طرفه باشه…وايستيم و بجنگیم باور کنین آخرش هر چی بشه چیزی جز بزرگيه شمارو ثابت نمی کنه.توکل به خدا یادتون نره

سلام علیکم
دوست عزیز نظر شما و تلاشتان قابل احترام است مشاور محترم هم شمارا تایید کردند ولی به نظر اینجانب که خود زخم خورده پدیده زشت خیانت زناشویی (حتی در غالب احکام دین) هستم در مسیله عشق و احساسات و پیمان زناشویی که بسیار مقدس است جنگیدن اصلا معنایی ندارد به نظر من مردی که عهدشکنی میکند و همسرش را به راحتی به یک زن رنگ ولعاب دار جدید میفروشد همان بهتر که برود و بوی گند هوسرانیش را با خودش ببرد من هرگز از مردی که سالها عشق صادقانه به پایش ریختم ولی او بخاطر بی تعهدی و هوس پشت پا به همه عشقم زد محبت و عشق را گدایی نمیکنم!و هرگز برای بدست آوردن دلش و علاقه دوباره اش تلاشی نخواهم کرد زیرا من برایش کم نگذاشتم و اوست که باید ابتدا خطایش را بپذیرد و بعد نهایت سعیش را بکند که باز به او اعتماد کنم و دوستش بدارم!!!عشق زیباتر و مقدستر از آن است که با خیانت باز هم عشق بنامندش و مثل روز اول پاک باشد!بله البته قبول دارم اکثرا بخاطر حفظ کیان خانواده و بخاطر آینده فرزندان و برخی مصالح دیگر مجبور میشویم بعد از خیانت همسر به زندگی ادامه دهیم اما از جهت عشق و علاقه هرگز دیگر نمیتوان مانند قبل از بیوفایی عاشق ماند و اعتماد کامل داشت چون از یک خط قرمز بزرگ و خطرناک عبور شده!کاری که نبابد میشده شده و زخمی عمیق درپیکر زندگی ودر قلب زن ایجادشده که تا ابد جای آن باقیست……بارها به این فکر کردم که خدا هم راضی نیست که مردی با دروغ و کلک و پنهانکاری از حق مسلمش استفاده کند!و زخمهایی عمیق به روح و روان همسرش وارد کند.مگر نه این است که هدف وسیله را توجیه نمیکند؟پس اگر فرضا مردی متاهل نه برای هوس و تنوع طلبی بلکه برای رضای خدا ومصالحی بخواهد زنی دیگر را عقد موقت یا دایم کند و از حق مسلمش استفاده کند چرا نباید به همسرش اطلاع دهد؟ چرا پنهانی و با متوسل شدن به لطایف الحیل و دروغهای بیشمار اقدام میکند ؟ چرا به فکر احساسات همسرش نیست و حق انتخاب رفتن یا ادامه زندگی به او نمیدهد؟ چرا موقعی که دستش رو میشود دم از خدا و حکم حلال خدا میزند و خیانتش را با سلاح دین توجیه میکند ولی وقتی رنج و عذاب و بیماری همسرش را میبیند یاد خدا نیست و توجهی به ظلمی که در حق او کرده نمیکند؟؟و……خلاصه اینکه همه خیانتکارهای پنهانکار خودشان هم میدانند کارشان به این شکل پنهانی هم مورد غضب خداست هم منفور جامعه و بدجور هر چه عشق و اعتماد را به لجن میکشند پس خواهشا در بحث عشق و علاقه بی ربط نگویید و اکتفا کنید به همان توصیه به بخشش و ادامه زندگی برای آرامش ظاهری!!!!!! عشق کالا و وسیله نیست که دست به دست شود یا بشود خرید یا بشود فروختش!عشق کارش با دل است و احساس!
موفق باشید


با سلام و احترام…

عزیزم شما تجلی یک تلاش مومنانه و یک ایمان زن مسلمان هستید…

تمام حرف های ما در این پاسخ های مشاوره همینه!! اینکه شما خوب باشید شما برای حفظ زندگی تون عشقتون و آرامشتون بجنگید و تلاش کنید اونوقت روزی خواهد رسید که همسرتون در مقابل این همه خوبی سر تعظیم فرود خواهد آورد… هرچند شما به این کرنش ها نیازی ندارید و برای رضای خدا زندگی تون رو حفظ کردید…

تمام حرف ما همین بوده و هست… که خوبی نسبی نیست! که اگر همسرمون خوب بود ما هم خوب باشیم…

شما یک نمونه ی روشن از زنی هستید که با خوبی هاش تونسته مردی که تمام تلاشش طلاق بوده رو برگردونه اونوقت چطوربعضی خانم ها  ادعا دارن مردهاشون که التماس می کنن برای بخشش و زندگی مشترک نمی تونن به زندگی برگردونن؟!!!


 

سلام و خسته نباشید خانم موسوی اگه اشتباه نکنم شما از مشاورای سایت هستید من صحبتهای شمارو قبول دارم اما یکی مثل من که آدمی کمال گرا هستم و هر چیزی رو در حد اعلا میخوام حالا که شوهرم بعد از سالها عشق و علاقه بیوفایی کرده و به آسانی مدت زیادی فریبم داده و سراغ یکی دیگه رفته همه باورها و افکارمو به هم ریخته و هر کار میکنم هضم این موضوع آسون نمیشه!اطمینان دارم هرگز تا ابد دلم باهاش صاف نمیشه با اینکه دارم فقط حفظ ظاهر میکنم من هم تشنه اون عشق و آرامش زندگی با شوهرم هستم که شما ازش حرف زدید ولی دست خودم نیست از نگاه من فقط عشق خالصانه و بدون خیانت و نامردی عشقه و حقیقیه …بعداز گذشت چند سال از بیوفاییش با اینکه به قول شما بخشیدمش ولی هنوز با کوچکترین اظهار علاقش فوری گریه ام میگیره و دلم به درد میاد و یاد عشق از دست رفته ام می افتم ولی به روش نمیارم اما او ن خودش میفهمه!از طرف دیگه با کوچکترین بد اخلاقیش باز یاد ظلمش می افتم و به هم میریزم و خلاصه اینکه بد دردیه!من بخشیدم ..به زندگیم دارم ادامه میدم..به ظاهر همه چیز عادیه ..ولی متاسفانه از اون عشق حقیقی که میگین من وامثال من لایقش هستیم و نباید ازش محروم بشیم خبری نیست و من اونقدر تو این موضوع دل شکسته و داغونم و اونقدر در درونم رنج میکشم که فقط و فقط خدا میدونه هر چند خیلی خوب بلدم حفظ ظاهر کنم تا لااقل فرزندانم آسیب نبینند.من فکر میکنم حالا که خودم به لطف خدا جزو زنان پاک و وفادار و صادق بوده ام لایق عشقی پاک بدون خدشه و بدون رقیب و بدون فریب هستم(چه عشقی که با دروغ و فریب و خیانت آلوده بشه دیگه عشق نیست خودش یه دروغ بزرگه)چیزی که شوهرم از من دریغ کرد و هرگز تا ابد نه جبران میشه نه تکرار!!!!شرمنده اینو میگم ولی به نظر من خیانت مثل قتل میمونه !چطور یه قاتل هرگز نمیتونه قتلشو جبران کنه و آدمی رو که کشته زنده کنه یه کسی هم که تو عشق خیانت میکنه و اونو با هوسبازی و بی ارادگی به لجن میکشه هرگز نمیتونه مثل قبل از خیانت دل معشوق و همسرشو دوباره صد در صد بدست بیاره!میدونم شاید بیرحمانه باشه ولی متاسفانه من اینطوری فکر میکنم و احساس میکنم و ذره ای هم نمیتونم عوض بشم و این درد منه ….همه زندگی من شده تظاهر !دیگه عشق رو باور ندارم دیگه از روابط عاشقانه ای که میبینم یا میشنوم خندم میگیره و برام مسخره است و فکر میکنم پشت همه این عشق ورزیهای زن وشوهری یه دروغ و فریب بزرگه که دیر یا زود علنی میشه!بله اینه افکار من بعد از خیانت شوهرم!!
ببخشید طولانی شد فقط خواستم کمی از تبعات بیوفایی بگم و آنچه بر سر احساسات و افکار زن بیچاره میاد که اگه اعتقادات مذهبی نداشته باشه وای به حالش میشه!!……..در پناه حق باشید

سلام من زنی 27ساله هستم و دو بچه دارم دو سالی هست که با شوهرم یک کلام حرف نزده ایم شوهرم از دوران نامزدی و بعد از عروسی با محبت بهم میگفت که هروقت کو چکترین مشکلی برایت پیش آمد و یا حتی اگر کسی در بیرون قصد مزاحمت برایت داشت با اطمینان کامل بهم بگو بدون اینکه فکر کنی من اعتمادم بهت کم بشه یا دچار سوءضن بشم.میخواستم بگم به اون خانومایی که مثل من سادگی میکنند و فکر میکنند شوهراشون همیشه مثل یه سد محکم پشتشون وایسادن کاملا در اشتباهن وقتی پسر عموم یه پیام بهم داد که من دوست داشتم و چرا با این مرد ازدواج کردی و من از این حرف پسر عموم که پسر خاله شوهرم هم میشه و کامل در جریان زندگی من بود و بعد از 8سال که من متاهل شده بودم و مادر دو بچه این حرف رو زده بود حالم خیلی بد شد و دچار استرس شدیدی شدم و جواب کوتاهی بهش دادم که منظورت چیه و گم شو بعد از یه مدت کوتاه جریان پیام رو به شوهرم گفتم و شوهرم هرچی از دهنش دراومد بارم کرد و حلا دو سال از اون جریان میگذره من تو خونم زندانی شدم هیچ رابطه ای با خانواده ام ندارم نه تماسی و نهرفت و آمدی مثل یک برده کار میکنم و فحش میشنوم و دچار افسردگی شدم وهمیشه به خودکشی فکر میکنم فقط تنها نگرانیم بچه هامن که میخوان زیر دست کی بزرگ بشن بخدا نه زنی هستم که بیرون آرایش میکنم و نه تیپی بزنم که توی دید باشم همیشه به فکر این بودم که من باید با آبرو زندگی کنم و یک زن باید همیشه عفت رو رعایت کنه ولی متاسفانه هرچی خودت سخت گیر باشی و رعایت کنی یک نفر ابلح مثل امثال پسر عموی من پیدا میشن که از روی خریت حرکاتی بکنن که به فکر عاقبتش نیستن


خانم محترم

کاش ایمیلتان را داده بودید و ما پاسخ سوالتان را برایتان ارسال می کردیم…

اگر مایل به پاسخ مشاور ما هستید به لینک زیر مراجعه کنید و سوال خود را ثبت نمایید.


ثبت سوالات مشاوره


 

سلام دوستان.ازتون می خوام کمک فکری بدید. منم به زنم خیانت کردم.خیلیم دوستش دارم ولی نمی دون چی شد اینجوری شد.با طرف در حد اس م اس بوده ولی خانمم فکر می کن بهش بدجور خیانت کردم. الانم پشیمونم یه بچه 1 ماهه داریم 2 سال هم هست ازدواج کردیم.

سلام برادر عزیز خیلی خیلی متاسفم….کاش علاج واقعه قبل از وقوع میکردید کاش وقتی اولین وسوسه در برابر نامحرم سراغتون اومد حداقل به پیمانی که روز ازدواج با همسرتون بستید فکر میکردید و شیطان را لعنت میکردیدو……حالا هم قصد سرزنش ندارم فقط میخوام با تجربه ای که دارم با ذکر چند نکته کمکتون کنم.من خودم یک زن هستم که پس از سالها زندگی عاشقانه شوهرم بهم خیانت کرد و زندگیم رو ویرانه کرد الان ما بعد از سه سال که از خیانتش میگذره هنوز کنار هم هستیم ولی دهها بار تا مرز طلاق رفتیم و رنج زیادی تحمل کردیم اگر شوهرم خالصانه اظهار پشیمونی میکرد اگر با محبت زیاد و توجه همیشگی دلم را بدست می آورد اگر حتی با وجود عصبانیتهای پی در پی من باز هم واقعی عذرخواهی میکرد و اگر در رابطه با موضوع خیانتش به همه پرسشهای من صادقانه جواب میداد تا من بفهمم حد رابطشون چقدر بوده تا ذهنم از خیالبافی رها بشه….الان بازم میتونستم عاشقش بشم و قلبا ببخشمش ولی افسوس….شوهرم با غرورش و لجبازیش کاری کرده که فقط بخاطر آینده بچه ها دارم کنارش عمر میگذرونم و حسرت محبت و عاشقی با او در دلم مونده.برادر بزرگوار جنس زن از احساسات رقیق و محبت آفریده شده وقتی هم که از این موضع زخمی بشه دوای زخمش باز محبته و بس.تا دیر نشده به فکر زندگی نوپا و فرزند کوچکتون باشید و با عذرخواهی واقعی و با محبت دل همسرتونو بدست بیارید و بهش قول بدید دیگه هرگز بهش بیوفایی نمیکنید حتی به اندازه چند پیامک!!و بر این قولتون استوار باشید و دراین مسیر از خود خدا کمک بگیرید تا از شر وسوسه جن و انس در امانتون بداره که بد مسیریه و امتحان سختیه!باور کنید اگه خانمتون عاشقتون باشه و زندگیشو دوست داشته باشه و شما حقیقتا دیگه توجهی به نامحرم نداشته باشید و وفاداریتونو در عمل ثابت کنید حتما شمارو میبخشه و مجدد به زندگی با شما دلگرم میشه فقط یادتون نره که باید صبوری کنید و انتظار نداشته باشید فوری اعتمادش برگرده بلکه زمان میبره و هر چه عاشقانه تر برخورد کنید و بد اخلاقیاشو بیشتر تحمل کنید انشاالله زودتر دلش نرم میشه…فراموش نکنید همسرتون دل شکستس و قلبش زخمی شده برای التیام هر زخمی مرهم و زمان نیازه!از ما که گذشت و همه عشق و علاقمون به نفرت و سردی و بیتفاوتی تبدیل شد ولی امیدوارم زندگی شما با عنایت خدا و با کمک و جبران خودتون باز هم سامان بگیره و چراغ عشق همیشه در خانه و دلتون روشن باشه آمین
خدا کنه تونسته باشم از منظر یه خانم زخم خورده از خیانت کمکتون کرده باشم خدا نگهدار

عزیزم واقعا برات متاسفم….ولی شما دوست شوهرت بودی اما یکی مثل من که با جرات میگم تو پاکدامنی کم نظیر بودم و هستم فکر میکنی چرا مورد خیانت و بیوفایی شوهرم قرار گرفتم؟خدا میدونه! ولی الان اشکم تموم شده و در حالی که هنوز جوونم از دنیا دل کندم و به امید دیدار حق روزگار میگذرونم و فقط حفظ ظاهر می کنم…هیچکس هم از دلم و رازم خبر نداره!سخته سختر از اینکه اونایی که دردشو نچشیدن بتونن تصور کنن
عزیزم خواهر گلم از خدا کمک بگیر خوب فکر کن اگه زندگیت و شوهرت ارزششو دارن و اگه سابقه رفتاریش خوبه باهاش اتمام حجت کن که دیگه دروغ نگه و بیوفایی نکنه اگه قبول کرد و قلبا پشیمون بود و عذر خواهی کرد ببخشش و از نو شروع کن هر چند بی اندازه سخته ولی به خدا توکل کن و با خدا معامله کن….اگر هم که فکر میکنی لایق این گذشت بزرگ تو نیست تا جوونی تکلیفت رو روشن کن و به آینده ای بدون خیانتکار فکر کن برات دعا میکنم حتی یک صدم از دردو اندوهی که من تحمل کردم دچار نشی و خدا دستتو بگیره و به آرامش برسی غصه نخور خیلی از مردای بیوفا که براحتی زیر نقاب دین دنبال هوسشون میرن و خیانت میکنن ارزش غصه خوردن و اشکهای مارو ندارن اما دیر یا زود بدون که گرفتار عدالت خدای مهربون میشن !پس خودتو بسپار به خدا و تا میتونی نماز شب و نماز حاجت بخون و ذکر بگو که خیلی موثره.موفق باشی

سلام من 23 ساله هستم 6 سال با شوهرم دوست بودم والان 2 ساله ک عروسی کردم چند وقت پیش فهمیدم تودوران دوستیمون شوهرم 2 سال با ی دختری ک 10 سال از خودش بزرگ تره صیغه شده و باهاش رابطه هم داشته بخشیدمش اما دلم باهاش صاف نمیشه همش کارم شده گریه و زاری چون چیزی براش کم نذاشتم چیکار کنم؟

سلام خداییش مشاورای عزیز اگه شما که مذهبی هم هستید و حتما برای رضای خدا خوب شوهرداری میکنید یه دفعه بفهمید شوهر عزیز مدتهاست که داره فریبتون میده و کلی دروغهاش فاش میشه و میفهمید یواشکی رفته یه زن دیگه جوونتر از شمارو صیغه کرده و باهاش گردش یواشکی میره وغیره…بازم اینجوری مشاوره میدین و حرف اول و آخرتون بخشیدن و ادامه زندگی به امید ثواب اخرته؟؟؟یعنی الله وکیلی بازم میتونین عاشقانه باهاش رفتار کنید و به زندگی دلگرم باشید؟بازم به این محکمی میگید عزیزم این حق مسلم تو بوده و اصلا ناراحت نیستم !!!جواب میدید یا مثل خیلی از پستهای دیگه یا حذف میکنید یا در سکوت درج میکنید؟


دوست گرامی


آخرت برای کسانی است که بهش اعتقاد دارن!!!!

اما اگر به آخرت هم اعتقاد نداشته باشیم بخششی که ما ازش حرف می زنیم برای همین دنیای خودنمونه! یکم به دورو برتون نگاه کنید زنهایی که به اصطلاح شما همسراشون خیانت کردن اگر نبخشیدن اول از همه خودشون رو با رنجی بی پایان درگیر کردن رنجی که دیگه به هیچ مردی اعتماد نمی تونن بکنن ، خودشون رو از عشق و محبت همسرشون و کانون گرم خانواده شون محروم کردن و در تنهایی با اشک ریختن دچار افسردگی و هزاران بیماری شدن!

اصلا حرف ما اینه که خودخواه باشید!! و وقتی همسرتون مدتی سرش جای دیگه گرم بوده و حالا با پشیمانی میاد سراغتون ، رهاش نکنید و عشق و محبت رو ازش طلب کنید بخواین که دلتون رو بدست بیاره بهش فرصت بدید نه برای اینکه اون لایق بخششه! برای اینکه شما لایق آرامشید ، شما لایق زندگی گرم و عشقی پایدار هستید … پس اگر همسرتون مراقب دل شما نبود خودتون که مراقب قلبتون باشید! خودتون مراقب احساستون باشید و قلبتون رو با کینه و نفرت پر نکنید که این کینه اول خودتون رو از بین می بره ، با متهم کردن و مقصر گیدا کردن دردی از شما درمان نمی شه… پس اول به خودتون ظلم نکنید

در ضمن! چرا ما ادمها دوست داریم مدام به کسایی که می خوان بهمون کمک کنند بگیم شما ما رو درک نمی کنید!! اگر قرار بود ما هم مثل شما بیایم توی چاه ! دیگه نمی تونستیم کمکتون کنیم و دستتون رو بگیریم! پس دستی که به سمتتون دراز شده رو با اتهام درک نکردن پس نزنید!! آرزوی ما خوشبختی شماست

شوهر منم داره بهم خیانت میکنه مشکل من اينه نمیتونم بهش ثابت کنم دارم داغون میشم ميگه دوست دارم ولی همش دروغ بهم ميگه کاراش توجيح میکنه این دومین باره من فهمیدم چه کار کنم نمیتونم طلاق بگیرم استقلال مال ندارم من هیچکسو ندارم بهش تکیه کنم دوتا بچه دارم عاشق شوهرم هستم فک میکنم فقط باید خودمو بکشم

خانم خانما خودکشی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!واسه خاطر یه آدم بی مسیولیت هوسباز و بی اراده شما خوکشی کنی؟؟؟اون آقا بی لیاقتی نشون داده و نامردی کرده و دروغ گفته و گناه کرده !!شما چرا خودتو بکشی؟اگه قراره کسی خودکشی کنه اون شوهرته که خطا کرده و آبروی مردای انسان و شریفو برده نه شما جانم!!!!!!!
خانم محترم !باهاش بی پرده صحبت کن اگه قبول کرد چیزی رو پنهان نکنه و خیانت نکنه چه بهتر ولی اگه خدای نکرده ادامه داد شما که میگی تکیه گاهی جز خدا نداری با خود خدا معامله کن و بخاطر رضایت خدا سر زنگیت بمون و بچه هاتو بزرگ کن تا به لطف خدا زندگیت از بحران خلاص بشه ودر هر حال بدون خدای مهربون ناظر همه ما و اعمالمونه و هوامونو داره حتی اگه گرفتار امتحانهای سخت بشیم!عزیزم برای خودت علاوه بر بچه داری که خیلی مهمه سرگرمی سالم جور کن و به خودت و سلامتیت برس که این نیز بگذرد و بدون هیچکس جز خدا و اولیای او لیاقت ندارند که بخاطرشون اشک بریزی و به خودت صدمه بزنی !اگه شوهرت خیانتکاره تو وفادار باش و سعی کن با محبت جذبش کنی.توی همین سایت مشاورای دلسوز و مذهبی توصیه های علمی و کارسازی کردندحتما با دقت بخون و عمل کن .الهی شاد باشی فقط خدااااااااا.

باسلاماغلب مشكلات ما از عدم حجاب مناسب هست و ما خودمان مقصريم

سلام من امروز بااین سایت اشناشدم واقعأممنونم تورو خداکمکمون کنید. ماشش دختر ودوپسر هستیم ک داداش بزرگم ک ۲۳سالشه ازدواج رده ویکی از خواهرامم ازدواج کرده پدرم دوسال پیش بایکی صیغه کرد ومامانم فهمید وکمی کوتاه امدن تازگیا بای زن دیگه رابطه داره والانم دنبال دختر مستاجرمونه ومدام به هم پیام میدن باور کنین داریم دیوونه میشیم

دوست خوب شرایطی که گفتی واقعا سخته اما شما سعی کن زیاد درگیر این مسایل نشید پدر شما بعنوان بزرگتر خانواده باید مسیولیت کارهاشو خودش به عهده بگیره و شما ضامن رفتارهای غلط ایشون نیستید پس آروم باشید و آرامش رو به اعضا دیگر خانواده منتقل کنید از یه بزرگتر دلسوز و قابل اعتماد فامیل کمک بگیرین تا با پدرتون حرف بزنه بیش از هر چیز به آینده خودتون و خواهرو برادرا فکر کنید ضمنا به مادرتون که از نظر احساسی حتما شرایط بدتری داره برسید و یارش باشید تا کمتر غصه بخوره امیدوارم زود زود مشگلتون حل بشه و پدرتون به زندگی سالم برگرده و به خودش بیاد .احترام به پدر رو فراموش نکنید تحت هر شرایطی!

من. جندوقته متوجه خيانت همسرم شدم،به ونااميدي كه فكرميكنم تلافي. كردنه وحسادت اونوبرانكيختن العذاب بكشه،همش ازخداميخوام نذاره أين اشتباه روبكنم

استاد اخلاقی می گفت اگه سگی پای شما رو گاز بگیره شما هم پاشو گاز می گیری؟!

کار اشتباه رو با اشتباهی بزرگتر جواب دادن ، تباهی میاره هم در دنیا و هم در آخرت…

دوست عزیز! اگه نمی تونی صبور باشی و اونقدر خوب باشی که خودش متوجه اشتباهش بشه ، باهاش حرف بزن… نگذار کینه بشه و خدایی نکرده این کینه ، تو رو به سمت گناه سوق بده…

سلام،من فکر میکنم هیچ اتفاقی مجوز خیانت رو ب مرد نمیده،من26ساله هستم و هفت ساله ک ازدواج کردم و یک دختر4ساله دارم،شوهرم ی گوشی داشت ک من از وجودش بی خبر بودم و تو اون علاوه بر حدود50فیلم مبتذل تعداد زیادی شماره زنان سه فیلم از رابطه خودش عقب نیسان مسقف خودمون بود،من مثل چشمام بهش اعتماد داشتم،داغون شدم.حالا ک برای طلاق توافقی اقدام کردم میگن سه ماه دیگه بیا،اونم رفته خونه پدرش و ماشین و عوض کرده و گوشی جدید گرفته و کلا ب خودش میرسه،تو دادگاهم بهم گفتن این ک مهم نیست(خیانت)الان90درصد مردها همینطورین تو باید اصلا ب روی خودت نمی آوردی،همینکهار میکنهو سالمه کافیه تو بچه کاریتو بکن خودش خسته میشه. اصلا مهم نیست ک زن چ عذابی میکشه،فقط گریه میکنم از خوابونده خوراک افتادم،همیشه سرد و بدرفتار بود،بارها کتکم زدو هربار بخاطر دخترم زندگی کردم و تنها دلخوشیم این بود ک این یک کارو نمیکنه،حتی ب کسی ی نگاه بد نمیکرد،همه ش میگم کاش خواب د؟یده باشم،ی بار گفت بخاطر بچه فراموش کن ولی نمیتونم حق من این نبود

سلام خانم عزیز بهترین کار همون جداییه من فکر میکنم اگر بچه ای بدون پدر یا مادر خیانتکار بزرگ بشه براش بهتره تا کنار کسی باشه که فقط شهوت حیوانیش براش مهمه و فرق دوغ و دوشابو نمیدونه و اصلا مسیولیت و حلال و حروم سرش نمیشه ضمنا اگه واقعا تو دادگاه به شما گفتن مهم نیست و…واقعا برای اون دادگاه و اون قاضی متاسفم شما هم برای گرفتن حقتون تلاش کنید وبقیه اش رو هم به عدالت خدا بسپارید امیدوارم خدا حقتونو بگیره…امیدوارم نظر من حذف نشه به اسم اینکه مشاوره غلط دادم!!!

سلام خانوم یا اقای موسوی.خوشحالم که باراهکارهای منطقیتون دیگرانو راهنمایی میکنیدو سعی میکنید مرهمی واسه دردها و غمهاشون باشین.غمهایی که بخاطر ظلم و بی انصافی وعهدشکنی مردی بوجوداومده که قرار بود یک عمر حامی و مدافع همسرش باشه.زن امانت اللهی است وخداوند از امانتداری مردها قطعا بازخواست خواهد کرد.در احادیث امده که خداوند نسبت به ظلم به زنان و یتیمان بسیار به خشم می اید.جای دیگر میفرمایند که 4خصلت در هرکس بود منافق است ولو نماز بخواند:دروغ-پیمان شکنی-خیانت در امانت وقسم دروغ.کجای دین خدا به ظلم راضی بوده؟توروخدا وجهه ی دینرو با این تفاسیر غلط خراب نکنید.خانوم یا اقای موسوی.اسلام دین عدالت مداریست کی ایمه ی ما بدنبال هواهای نفسانی ولذت جویی بودن که شیعیانشون باشن؟!!!!!!ازدواج موقت شرایط فوق العاده ایست که افرادی که شرایط ازدواج دایم ندارند به گناه یا انحرافات جنسی نیفتند.همییییییین!!!!!!!!!!!!!در تشریح وظایف زناشویی به خانومها امر شده روذی سه بار خودشونو به همسرشون عرضه کنن.زنی که حقوق همسرشو مراعات میکنه اگر هسرش حقوقشو زیر پا بذاره ظلم کرده.امیدوارم ما خانومها حقوق خود و همسرمونو اول بشناسیم و بعد رعایت کنیم.دین ما دین بخشش و عفوه.امیدوارم خداوند خودش اجر اون خانومو بده و زندگیشون به سبب گذشت ایشون از قبل هم شیرین تر بشه.با ارزود بهترین ها برای همه دوستان التماس دعا

من چجوري بفهمم شما پست منو ميخونيد

سلام خسته نباشید
وای خدای من خسته شدم از بس جوابهای ضد و نقیض دیدم …شمارو به خدا یکی شهامت داشته باشه بگه چی درسته چی غلط
تو یه سایتی خوندم که یکی از امامان معصوم گفته بودند بی جهت عقد موقت نکنید تا زنان مارا لعن نکنند و به دین بدبین نشوند و در سایت دیگری خوندم که امام معصومی از یکی از یاران میپرسند
آیا در سفر متعه(صیغه)کردی میگوید نه همسرانی دارم که از صیغه بی نیازم ولی امام علیه السلام میفرمایند با اینکه همسر داری ما دوست داریم صیغه کنی تا سنت خدا احیا شود
واقعا نمیدونم معنی این احادیث ضدو نقیض چیه وایا جواز خیانت مردان در اوج نامردی هست یا نه؟
ضمنا مشاور سایت به صراحت به مردان مشاوره میداد که اگر زن اولتان راضی به ازدواج دوباره اتان نشد یواشکی عقد موقت کنید و نگذارید بفهمد!!!!
تو سایت شما هم که یکی به نعل میزنید یکی به میخ !
زندگی امثال من که بعد از سالها رنج و فداکاری مثل زباله توسط شوهر هوسبازم دور انداخته شدم نابود شد…نابود حالا شما هی اسمون ریسمون ببافید تا مردا چند زنه بشن و حال کنند ولی از اون طرف خانواده ها از هم بپاشن و بچه ها فدا بشن …..دنبال چی هستین ؟
ای کاش فلسفه و چرایی احکام خدارو هم میگفتید تا از اونها سو استفاده نشه و مردمو بدبین به دین خدا نمیکردین…ای کاش از مردانگی.دل شکستن.دروغگویی. پنهانکاری و اشک مظلوم و .. هم میگفتید .افسوس….

سلام دوست گرامی

همانطور که میدانید در زمان معاویه ، جعل حدیث بسیاری شده است پس سندیت این احادیثی که شما ازش حرف زدید باید توسط حدیث شناسان بررسی بشه… نکته ی بعد اینکه : مگر هر سایتی اسمش رو گذاشت سایت دینی و مشاوره دینی داد واقعا پشتوانه ی دینی دارد؟!!

الان هر کس می تواند به راحتی یک سایت شخصی داشته باشد. سایت ما متعلق به حوزه ی علمیه اسلام شناسی است که زیر نظرمستقیم حوزه ی علمیه خراسان می باشد.پس بجای اینکه دین رو زیر سوال ببریم ببینیم دینمون رو از کی آموختیم؟! اون راه مشکل داشته نه اصل دین!!

ما دقیقا نگاهمون به ازدواج مجدد آقیون همینه!! اینکه برای درست جا افتادن یک نعل ، گاهی باید به نعل زد و گاهی به میخ!!

ما می گیم بپذیریم اونها می تونن ازدواج مجدد داشته باشن اما با اجازه ی همسر اول. خوب باید ببینید چه می شود که یک مرد بی اجازه ی همسرش این کار رو می کنه ؟ بخاطر هوس رانی است؟ چقدر به توانایی زن برای فرو کش کردن این هوس اعتقاد دارید؟!

بیایم همیشه توپ رو نندازیم تو میدون اونها و خودمون رو کنار بکشیم! اگر مردی از اول هوسران بوده …خوب حسابش جداست! ( هرچند باز هم ما اعتقاد داریم همسرش می تواند او را نجات دهد…) اما وقتی مردی بعد از سالها زندگی به سمت زنی دیگر میرود مطمئنا نیاز بوده تا هوس! حال باید ببینیم این نیاز جسمی است یا روحی … که در هر صورت همسر او بهترین کسی است که می تواند روح و جسم او را ارضا کند… ما همیشه می خواهیم مردهایمان خوب باشند غافل از اینکه تا ما خوب نشویم آنها اصلا توانایی خوب شدن ندارند!! چون برخلاف باور عامه ی مردم مردها خیلی ضعیف تر و وابسته تر از ما زنها هستند … پس به قدرت خدادادی که در ما زنها وجود داره برای ساختن زندان و به اسارت کشیدن مرد در آن زندان که حصاری نداره جز عشق و خوبی و زنانگی ، ایمان بیاریم… تا وقتی به توانایی خودمون برای مدیریت بحران های زندگی ایمان نیاریم همینه که با کوچکترین بادی جا خالی می کنیم برای اونهایی که تشنه ی یک لحظه زندگی ما هستند… حرف ما اینکه قوی باشید و به جای اینکه برید و در خلوت و تنهایی اشک بریزید و افسرده بشید و رنج تنهایی و طرد شدگی رو تحمل کنید… با رنج پس گرفتن آرامش تون مواجه بشید و برای اون بجنگید جنگی نرم و زیرکانه!!
گاهی هم مشکا اینجاست که ما می خوایم راحت ترین راه رو انتخاب کنیم : فرار!! که البته به نظر ما ارحت ترینه و گرنه وقتی فرار می کنی تازه می فهمی رنج فرار کردن از مشکل خیلی بیشتر از رنج ماندن و جنگیدن است…

انتخاب با شماست…

سلام و وقت بخیر
واقعا نمیدونستم زن باید جور همه چیزو بکشه و باید معجزه کنه تحت هر شرایطی مردشو حفظ کنه تا نره یواشکی زن دیگه بگیره!!!!!!!!
چه با قاطعیت میگین مردی که بعد از سالها یواشکی میره سراغ یکی دیگه از نیازش رفته نه از هوسش !شما جای همه قضاوت میکنین؟شما از همه خبر دارین ؟احساس سوختن به تماشا نمیشود.آتش بگیر تا بفهمی چه میکشم..خوش به حال آقایون چه طرفداری بی چونو چرایی ازشون میشه یک قدم هم از مواضعتون کوتاه نمیان ! حالا هم که قبول کردین مردا یواشکی میرن زن میگیرن باز با قاطعیت میگین بخاطر نیازشون رفتن نه هوسشون !!باز مردا مبرا شدن و زنها مقصرو بیعرضه!!متاسفم با این افکارتون..یه طرفه میرین قاضی راضی هم هستید …باید جای ما باشید تا بفهمید چی میکشیم و چطور زندگیمون با دروغ و کلک مردای هوسباز زیرو رو میشه بعد به قضاوت بنشینید و رای صادر کنید شما چه میدونید وقتی عاشقانه در اختیار همسر و خانواده هستید و تلاش میکنید وخود همسر هم وانمود میکنه شمارو دوست داره و راضیه و عاشقتونه بعد یه دفعه فاش میشه که مدتهاست داره زیرابی میره و با یکی دیگه خوشه به اسم حلال و شرعی!چه حالی میشه آدم و چطور همه وجودش تهی میشه وچه دردی حس میکنه و…و بماند . بهترین قاضی و مدافع حقوق ما فقط خداست همه را به عدالت او میسپاریم

vaghean kash kasi pasokhgoo bood?

کسی تو این سایت جواب کاربرا و پرسش کننده هارو نمیده؟؟؟؟؟؟؟

متاسفانه من هم با شما هم عقیده ام

سلام من تازه سه روزه بیست سالمو تموم کردم و چندروزه شوهرم بهم خیانت میکنه و فک میکنه من نمیدونم ولی منم تو اونجور موردها خیلی تیزم که فهمیدم ولی به روش نیومدم خودم بیش از حد تو عذابم از شما خواهش میکنم که کمکم کنید که آیه به روش بیام یا نه؟؟؟تاحدی روش بز ه که پیش من پیام بازی هم میکنه خواهشآ راهنماییم کنید

خواهش می کنم کمکم کنین من با یه نفر حودود 1/5 با همیم چند وخت پیش رفته بود عروسی یکی تز دوستاش از اونجا یه دختر شمارشو از فیسبوک پیدا کرده بهش اس ام اس داده اینم جواب داده بعد دختر بهش ابراز علاقه کرده اینم گفته من به یکی دگه تعهد دارم اما بعد بازم در ارتباط بودن به منم همه چیو گفته همون اولش اما یه جوری خیلی راحت باهم صحبت می کردن من داغونم الان بعدش دختره ترسیده که به عموش بگه دیگه حرف نمی زنن الان به خودش گفتم بخشیدمش اما نمی تونم دیگه اونی که من فکرشو می کردم نیست نمی تونم کنار بیام کاملا بی اعتماد شدم بهش

خیلی جالبه،تقریبا همین مشکل رو من دارم،،یکی از همکلاسی های عشقم،عاشقش شده بود ولی این گفته بود ک من با یکی دیگه هستم و دوستش دارم،،پسره گولش سده بود و گفته بود غده دارم گ قراره و بمیرم و … اینم دلش به رحم اومده و تقریبا یک ماه توی فضای مجازی باهم حرف زدن و به من نگفته و حتی کمی صمیمی بودن،،من چندین ماه بعد فهمیدم ولی به من گفت که دلم سوخت و عذاب وجدان گرفتم که پسره به خاطرم بمیره و به این خاطر باهاش حرف زدم که آسیب نبینه،،،من میدونم چیزی بینشون نبوده ولی دیه نمیتونم مثل قبل بهش اعتماد کنم و شب و روزم شده فکر و خیال،،،،دیگه هیچی مثل قبل نیست
منتظر جواب این سوالتون هستم تا منم بتونم استفاده کنم…

باسلام.من دختری23ساله که قرارعقدکسی دربیام که حالم ازش بهم میخوره این ازدواج ازنوع ازدواج زورکی که هیچکس پشتوانه ام نیست انگارقراره پدرومادرم باپسرازدواج کنندازشماوالدین تقاضادارم به سراغ ازدواجهای زورکی نریددوست داشتن بایددوطرفه باشه عشق اگه یک طرفه باشه خیانتهای بزرگی روبه ادماست من الان تواین سنم ازلحاظه روحی داغون داغونم واقعا نمیدونم باکسی که دوسش ندارم چگونه زندگی خواهم کرد.

در دین ما از شروط جاری شدن عقد رضایت خانم هست و حتی روایتی هم در مورد اهمیت نظر دختر نسبت به همسر آینده اش موجود هست، اگر دوستش نداری و فکر می کنی هیچ وقت هم نخواهی داشت و این ازدواج ممکنه تورو به گناه خیانت بکشونه ، توکل کن به خدای بی همتا و شجاعانه بگو نه! از خدا خواهش کن و بخواه بختت رو با کسی که صلاح خودش و مورد پسند تو نیز هست باز کنه، بنده خوبی باش براش اون وقت ببین برات چی کار می کنه، این رو کسی داره بهت می گه که از دستان معجزه گر خداوند بی اندازه محبت دیده…

دلت خوشه ها

سلام خسته نباشید من یک خانم 23ساله هستم و16سالگی ازدواج کردم والآن یک پسرسه ساله ونیم دارم شوهرم قبل ازازدواج بامن باخونواده ی اونا دوست بودن البته ازطریق خانمش که شوهرم سرویس خانمش بود شوهرم منو خیلی دوست داره هرکس هرحرفی میزنه زوداز من دفاع میکنه خلاصه چندماه پیش دیدم به اون خانم اس میزنه نوشته بود توی اولین فرصت اگه توروببینم مثل خودت … ازاون حرف به بعدنظرم راجبش عوض شده ولی نه میتونم خودکشی کنم نه اینکه ازش جداشم چون واقعآ دوسش دارم اونم همینطور در ضمن هزاردفعه معذرت خواسته که نفهمیدم که اون جمله رو براش فرستادم فکرمیکنم ازبس که فکرمیکنم دارم دیوونه میشم لطفآ کمکم کنید به خدا قسمتون میدم

سلام شوهر من چندسال پیش بهم خیانت کرد. وزنی را صیغه کرد.توی این هشت سال زندگی خیلی بدی داشتم.به خاطر بچه هام و شرایط بد خانوادم نتونستم طلاق بگیرم.هیچ جا نمیزاشت برم و همیشه کتکم میزد و بهم شک داشت.دیگه خسته شدم چند روز پیش بهش گفتم طلاق بگیریم که عصبی شد و حسابی کتکم زد.از فردای اون روز وقت و بی وقت جلوی بچه هام منو هرزه خطاب میکنه.درصورتی که خودش همش به من و بچه هام خیانت میکنه.من دیگه تحمل این زندگیو ندارم خانوادمم مخالف طلاق هستن.ولی من تصمیممو گرفتم.دیگه نمیتونم.شوهرم میگه به هیچ وجه طلاقت نمیدم.وقتی زن صیغه کرده بازم حق طلاق با اونه؟ممنون میشم اگه جواب بدین

دوستان سلام.میخواهم اعترافی بکنم راستش را بخواهید خیلی اتفاقی با این صفحه آشنا شدم و برایم جالب بود و مطالب آن را دنبال کردم
من یکی از بیوه زنانی هستم که اینقدر در موردشان مطلب مینویسید و غوغا به پا کردید من هم مدتی پیش وارد زندگی مردی خوشبخت و دارای همسر و فرزند شدم و با بدست آوردن دل آن مرد به هر شکل باعث شدم او از زندگی اصلیش دور شود و غافل بماند و جند ماهی مرا عقد موقت پنهانی کندو با گردش و تفریح سرگرم باشیم اما متاسفانه همسر آن مرد متوجه شد و همه چیز به هم ریخت….طوریکه او مرا رها کرد و به دنبال زندگی و همسر اولش رفت خیلی غمگینم و از اینکه بدون مشورت و تفکر چنین کاری کردم پشیمانم…در این رابطه من چیز زیادی گیرم نیامدفقط چند تکه هدیه و چند پرس غذایی که در رستورانها صرف شد اما در عوض استرس و رنج عذاب وجدان است که امانم را بریده…دورادور خبر دارم که همسر آن مرد بیمار روحی شده و حال خوشی ندارد و دایم مرا نفرین میکند وضعیت فرزندانش هم بعد از برملا شدن این موضوع نابسامان شده.نمیدانم باید چکار کنم؟ کاش هرگز سراغ مردی متاهل نمیرفتم و به ازدواجی معقول و پایدار فکر میکردم.میترسم آه آن زن و نفرینهایش دامنم را بگیرد و گرفتاریهایم بیشتر شود…از شمادوستانم میخواهم راهنمایی ام کنید و برایم دعاکنید.

مطمین باش نفرینش دامن گیرت میشه،

انشالله خدا ريشه هر چي زن ومرد خيانتكاره از روي زمين ورداره .ارزو مي كنم به حق اين روز عزيز ١٩ رمضان ،هر كس زندگي خانواده ايي رو متلاشي ميكنه ،زندگيش جهنم بشه ….

سلام مشاورین محترم.هفته پیش به پاسخهای شما در این بخش انتقاد کردم و پرسیدم چرا به جای دفاع بی چون و چرا از مردان خاین از مذمت دروغ و فریب در اسلام سخن نمیگویید و چرا مردم را به صداقت و وفاداری تشویق نمیکنیدو……اما متاسفانه نظر مرا در سایت درج نکردید واقعا متاسفم .چرا به خاطر انتقاد از محتوای پاسخهای تک بعدی تان حاضر به درج نظر کاربران نمیشوید؟چرا؟


با سلام

ما فقط نظراتی که توش توهین و تحقیر باشه رو منتشر نمی کنیم.حرف زدن از مزمت دروغ و فریب خیلی خوبه اما هر حرفی جایگاهی داره .مشاور ما پاسخ یک زن که به اصطلاح شما فریب خورده رو داده نه یک مرد فریبکار.دارویی که برای اون آقا درمانه گفتنش به این خانوم سمه!! چون بیشتر از همسرش متنفر می شه و …


پس هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد…

لطفا شما بر حسب وظیفه ای که احساس می کنید مشاورتونو بدید ..دیگه عمل کردن و نتیجه گیری رو به خود گرفتارا و پرسش کننده ها بسپرید! اجازه بدید همه کاربرا نظرشونو بگن و خود پرسش کننده اصلی بعد از مطالعه همه نظرات و نیز مشاوره شما تصمیم بگیره چکار کنه یعنی چی که بخشی از نظرای مردمو حذف میکنید که مثلا سم نباشه !به نظرم این سایت خیلی سلیقه ای بر خورد میکنه اگه اینقدر خود رای هستید اصلا چرا امکان نظر دادن ایجاد کردید ؟فرم مربوطه رو حذف کنید و فقط دیدگاههای خودتونو بنویسید!!چرا وقت ملتو میگیرید؟؟

 


پورتال جوانان ایرانی

وقتی کسی به شما خیانت می‌کند، روش درست یا روش غلط برای واکنش دادن به آن وجود ندارد. این یک تجربه شخصی بسیار عمیق و دردناک است و فقط خودتان می‌دانید چه رفتاری درمقابل آن باید نشان دهید.

بااینحال، استفاده از توصیه‌های کسانیکه تجربه مشابهی داشته‌اند می‌تواند کمکتان کند. در زیر بهترین توصیه‌های خوانندگان مردمان در سایت و صفحه فیسبوکمان را برایتان جمع‌آوری کرده‌ایم تا بتوانید راحت‌تر با این مشکل کنار بیایید.

۱. «مدتی طول کشید تا من بتوانم این موضوع را فراموش کنم اما چیزی که خیلی به من کمک کرد این بود که به خودم یادآور می‌شدم، رفتار او، انتخاب خودش بوده است و من هیچ کنترلی روی آن نداشته‌ام. این امکان وجود دارد که چنین افرادی هیچوقت واقعاً خوشحال نباشند چون همیشه دنبال چیز دیگری هستند درحالیکه مشکل اصلی خودشانند. اما این طرف قضیه خود شما هستید که فوق‌العاده‌اید و می‌توانید با این مشکل هم مثل مشکلات دیگر زندگی کنار بیایید.»چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

۲. «عصبانیتتان را بیرون بریزید. وقتی من توانستم بالاخره این موضوع را پشت سر بگذارم، از شوهر سابقم و شریک خیانت او بخاطر درهایی که به روی من باز کردند، متشکر بودم. من آدم خوبی هستم (مطمئناً شما هم همینطور) و لایق بهترین‌ها. وقتی شوهرم با زنی دیگر به من خیانت کرد، این آزادی را به من داد تا بتوانم بهترین را برای خودم پیدا کنم.»

۳. «فریاد بکشید، گریه کنید و غصه بخورید. مطمئناً چنین اتفاقی باعث عصبانیتتان می‌شود، پس بگذارید که عصبانی شوید. هیچ چیز بدتر از این نیست که دیگران به شما بگویند که آرام باشید و خودتان را جمع و جور کنید.»

۴. «کمی صبر کرده و به موقعیتی که در آن هستید فکر کنید. بلافاصله به این اتفاق واکنش ندهید تا از تصمیمی که می‌گیرید، پشیمان نشوید. لازم نیست فوراً تصمیم بگیرید. و وقتی به اینکه چه می‌خواهید بکنید فکر کردید، برنامه‌ریزی کنید. این همان کاری بود که من انجام دادم. دفعه اولی که بخشیدم، نقشه‌ای داشتم که اگر چنین اتفاقی دوباره برایم افتاد، چه بکنم. وقتی به طور غیرقابل اجتنابی این اتفاق برایم تکرار شد، دیگر می‌دانستم که دقیقاً می‌خواهم چکار کنم، کجا می‌خواهم زندگی کنم، بچه‌هایم را به کدام مدرسه بفرستم، کارم را چه بکنم و …»

۵. «یادتان باشد که این انتخاب آنها بوده است، باوجود همه اتفاق‌هایی که در گذشته و حال این رابطه برایتان افتاده است. این انتخاب آزادانه آنها بوده است که موجب این وضعیت شده است. شما هم آزادید، پس گناهی که او به گردنتان انداخته است را با خودتان حمل نکنید. اما نباید فراموش کنید که باید ببخشید. نمی‌گویم این کار آسان است، اما در آینده از خودتان متشکر خواهید بود. تنها چیزی که باید جلو دیدتان قرار دهید این است که این اشتباه و ضعف او بوده است نه شما. این ناتوانی او برای حفظ قداست رابطه زناشوییتان بوده است که موج این اتفاق شده است.»

۶. «حتی اگر نتوانید شکسته‌های رابطه را دوباره به هم وصل کنید، قبل از اینکه همه چیز باعث ویرانی خودتان شود، او را ببخشید.»

۷. «به نظر من همه چیز به این بستگی دارد که از این به بعد طرف‌مقابل چطور می‌خواهد رفتار کند. هر تصمیمی که بگیرید، توصیه می‌کنم که این را به خاطر داشته باشید: گذشته، گذشته است. فقط امروز را دارید.»

۸. «من بعنوان روانشناسی که تخصصم کار کردن روی افرادی است که خیانت برایشان اتفاق افتاده است، توصیه می‌کنم که صبر کنید. لازم نیست همان لحظه تصمیمی بگیرید.»

برچسب ها : خیانتزنم خیانت کردشوهرم خیانت کردعشقم خیانت کردکنار آمدن با خیانتمردمان

۱۲ دی, ۱۳۹۱

۲ خرداد, ۱۳۸۷

۲ خرداد, ۱۳۸۷

من امروز به این درد گرفتار شدم،اولش گریه کردم،زار زدم،نمیدونستم باید چیکار کنم ولی بعدش با خودم گفتم اون اشتباهیه که ازون سر زده،چرا من خودمو عذاب بدم،چرا من به خودم ضربه بزنم،بنظرم هرکسی که بهتون خیانت میکنه رو فقط رهاش کنید،حتی یک مرتبه بهش فرصت جبران ندید،کسی که یبار خیانت کنه معنیش اینه که خیانت کردنو بلده

يادمه بهش گفتم:
كاش به جاي تو يه سگ خريده بودم …

امشب همسرم زیر پتو به دختر همسایه پایینی داشت پیام میداد شانسکی دیدم به زور گوشی ازش گرفتم معلوم بود خود شوهرم با هر ترفندی میخواست با این دختر رابطه ایجاد کنه جالب ودردناکتر اینجاست که این دختر دوست صمیمیه منه نمیدونم چکارکنم از یک طرف عصبانیم وباهاش حسابی دعوام شد وشروع به گریه کردن کردم واز یک طرف دیگه نمیدونم چطوری با دوستم برخورد کنم سخته توی یک مجتمع هم هستیم کمکم کنید

خاک تو سر خیانتکار چ زن چ مرد

سلام دوستای گلم احساس همهتونو از نزدیک میفهمم چون منم تجربه کردم با مردی که همه عمرومو بپاش گذاشتم به خاطرش با همه طرف شدم اومدو جوابمو با خیانت عاطفی با یکی از نزدیکانم داد این اول و اخرش نبود تو محیط کارشم زنی نمونده که ردش کنه پی در پی بهم خیانت عازفی میکنه برام خ سخت بود من یه روانشناسم ولی حس کردم بی سوادترین و عقب مانده ترین فرد روی زمینم خ سخت بود کنار بیام ابروم پیش خونوادم رفت مهمتر اینکه همسرم عاشقم بود و باهم ازدواج کردیم من ازش فقط ارامش خواستم با همه چیزش ساختم اما برا سوزوندن دلم از هیچ فرصتی دریغ نکرد.یه منبع خ محکم برا ارامش خودم پیدا کردم مجبور شدم قوی شم نمیشد اما یه روز از خواب بلند شدم بخودم قول دادم خودمو اروم کنم اجازه بدم تاوان گناهشو خودش بده نه من هر روز که از خواب بلند میشم یه چیزی زمزمه میکنم:خدایا قلبشو مثل قلب من بسوزون.منبع محکم و قرص من خداست.خ تلاش کردم از دیگران کمک گرفتم نشد فقط خدا میتونه تاوانمو بگیره دارم رفتارامو اصلاح میکنم که با همسرم خیلی بهتر از قبل باشم فقط بخاطر یه هدف زندم خدا نجواهای اروم منو عذابامو همه دردامو گریه هامو یه بار محکم سرش فریاد بزنه.من به انرژی درمانی خ اعتقاد دارم اینقدر به این موضوع فکر میکنم تا جذبش کنم.امتهان کنین قول میدم جواب میگیرین.بزارین خدا سرشون داد بزنه شما داد بزنین خورد میشین تحقیر میشین.

سلام رزیتا جون
اول اینکه میگن دعا منفی نکنین که سر خودتون میاد من میترسم ازاین مدل دعا ها ولی واسه آرامش خودت بهترین راه که من دیدم بخشش هستش ودعا کردن استاد عرشیانفر میگه دعا کن واسه کسانی که دلتو شکستن؛واسه کسانی که میتونن دست تو روبگیرن ولی نگرفتن و ادامه فایل
ولی واقعا اروم میشی بعد از بخشش هرچند خیلی سخته من بارها فایل و گوش دادم و اشک ریختم تا تونستم با خودم کنار بیام و دعا کنم و ببخشمش منم دارم با همچین مردی زندگی میکنم شنیدم داره خیانت میکنه حتی از زبون خودشم شنیدم دلیلشو پرسیدم میگه بخدا قسم جزتوکسی تو زندگیم نیست ولی کسی رو هم ندارم باهام همپا بشه مثلا برم تعقیبش تا ببینم به چشم خودم دوهفته است خیلی روحیه ام داغونه ولی به روی خودم نمیارم وبقول تو با انرژی درمانی دارم خودم رو آروم میکنم
انشالله موفق میشیم امیدمون فقط خداست

رزیتا جون حرفات خیلی قشنگ بود خیلی تاثیر خوب داشت برام

روزی که س ک س چت های خانومم رو با دوست ۱۵ ساله ام که متاهل هم بود خوندم نمی دونستم باید چیکار کنم برای خودم هزارتا دلیل آوردم که اشتباه شده دوست من نماز و هیئتش ترک نمیشه ولی وقتی دوباره و دوباره دیدم دیگه می دونستم باید چیکار کنم باید خودم رو از منجلابی که اسمشو زندگی گذاشته بودم خلاص می کردم . همسر سابق من ممنونم که با کثیف بودنت به من این فرصت رو دادی تا دوباره از نو سعی کنم زندگیم رو بسازم و دختران پاکی فکر کنم که یکی از آنها حتما سهم من خواهد بود

سلام.روزی که فهمیدم شوهرم بهم خیانت کردوباخانم متاهل رابطه داشت وکلی دوست دختراینقدرگریه میکردم که نمیتونستم جلوخودم روبگیرم یه روزکامل فقط گریه میکردم اخه من ازجانم واسه زندگیم مایه گذاشته بودم ازمالم جانم تمام عشق ومحبتم اینقدرفداکاری برایش کرده بودم که اصلادیگرمرانمیدیداینقدربرایش مدیریت کرده بودم که توی زندگیش مولای درزکارهانمیرفت ولی به هیچ کس نگفتم چراگریانم به گلزارسهدای شهرمان رفتیم ونشستم جلوشهداوبهشون‌گفتم کمکم کنیدوصبرم بدهیدازروزبعدهرچی بهم تحمیل شده بودروگذاشتمکنارویه نفردیگه شدم واسه حال خودم به مشاوره رفتم‌مشاور بهم گفت فعلاصبرکن ومداراازخداخواستم کمکم کنه وبهم صبربده ازخداخواستم به جایی اون روبرسونه که عقط حسرت من به دلش بمونه ازاون اه هایی که وقتی ادم میکشه حس میکنه داره همه جات میسوزه فعلابایدکناربیام ولی مهمترازهمش بایدبه فکرسلامنی خودت باشی وخودت روتغییربدی به شوهرمم گوشزدکردم خدانکنه ازت خطایی بینم وگرنه یک آدم هفت پشت غریبه میشم واست ودیگه هیچ وقت نمیخوامت وبرای همیشه ازکنارت میرم امیدوارم که خدابهترین راهوواسم بازکنه چون پاکترین عشق رودارم دلم قرصه خداییه که میگه اگه شماگناه نکنی من دستت رومیگیرم حالتوخوب میکنم خداجونننم حال دلم اضطراریه بهت خیلی خیلی نیازدارم به آغوشت به نگاهت به همه چیزتوروخداواسم دعاکنیددد

سلام.من تازگی فهمیدم خانومم با دامادمون رابطه داشته یه بار در حد ۵ دقیقه ولی خودش پشیمونه….وارد یه بازی کثیف شده از طرف هر دو…چکار کنم.کل خانواده ام هم فهمیدن

خدایا خدایاخدایا به روز هیشکی نیار خدا این اتفاق شوم رو تو زندگی…
سخته واقعا خیلی سخته وقتی ببینی تکیه گاهت تموم زندگیت کسی که فکر کنی همه رفتنی ان جز اون،فقط شوهرته که برات میمونه ،بعداز خدا هیشکیونداشته باشی جزشوهرت بعد دقیقا توی اووووج احساس خوشبختی ببینی بهت خیانت شده ببینی تموم عشق ومحبتت همه نادیده گرفته شده اونوقته که دنیا رو سرت خراب میشه…اونوقته که با خودت فکر میکنی ای وای من شوهر کیه که بخواد برات بمونه. من بخشیدم بخاطر خدا بلکه خدا هم منو ببخشه فقط از این جهت وگرنه دلم که خوش نیست دریغ از یه ذره محبت که بخوام از این مرد ببینم.
خدایا من جز تو هیشکیو ندارم خودت مواظب قلبم باش درسته که شکسته ولی خودت حال دلمو خوب کن….
خوبی که از حدبگذرد ،نادان خیال بدکند….

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وبسایت

دنبال کردن

سلامتی و بهداشت

مواد ضد عفونی کننده (آنتی سپتیک)

۱۹ خرداد, ۱۳۸۷

سلامتی و بهداشت

چگونه غم خیانت را فراموش کنیم

مضرات مواد آرایشی و زیبایی برای پوست

۲۲ خرداد, ۱۳۸۷

سلامتی و بهداشت

۱۰ واقعیت شگفت‌انگیز درمورد بدن انسان

۴ بهمن, ۱۳۸۹

تغذیه و تناسب اندام

مصرف غذاهای مناسب: وضعیت تغذیه ای شما

۱۱ خرداد, ۱۳۸۷

تغذیه و تناسب اندام

اشتهای کاذب – میخورید اما گرسنه نیستید!

۱۱ خرداد, ۱۳۸۷

چطور کسی که عاشقش بودید را فراموش کنید

بررسی خودارضایی از نقطه نظر علمی

تنفر از والدین: چرا برخی فرزندان از والدین خود متنفر میشوند؟

وقتی مردی شما را بخواهد…

عشق یکطرفه: کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟

بیشتر

مد و مسائل زندگی

چه مدل لباس‌هایی را در هنگام ورزش کردن نباید پوشید؟

۲۸ اسفند, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

نکات مهم برای لباس پوشیدن در یک دورهمی دوستانه که هر خانم باید بداند

۲۸ اسفند, ۱۳۹۸

تغذیه و تناسب اندام

۷+۱ ماده غذایی که باعث افزایش وزن می شوند

۳ اسفند, ۱۳۹۸

ازدواج و خانواده

۳ راه زیبا برای بیان عشق به کسی که دوستش داریم

۳ اسفند, ۱۳۹۸

روشهای موفقیت

۳ اصل مهم برای دستیابی به موفقیت در زندگی با الگو گرفتن از دانشمندان

۳ اسفند, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۹+۱ جفت کفش ضروری که باید در کمد هر زنی باشد

۳ اسفند, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

معرفی ۵ کتاب ایرانی برتر از میان صدها اثر داستانی برگزیده جهان

۳ اسفند, ۱۳۹۸

تغذیه و تناسب اندام

آشنایی با مهم ترین دانه های روغنی و فواید هریک از آنها برای بدن

۳۰ دی, ۱۳۹۸

تغذیه و تناسب اندام

گیاهخوار در برابر گوشت خوار، کدام رژیم برای بدن سالم تر است؟

۳۰ دی, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۱۱ نکته مهم برای انتخاب لباس های با کیفیت

۴ آذر, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۷ ویژگی مهم که یک ساعت مچی را به بهترین ساعت برای انتخاب تبدیل می‌کند

۴ آذر, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۱۰ روش تضمین شده انتخاب کفش استاندارد برای پیاده‌روی های طولانی

۴ آذر, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۶ توصیه جالب برای گذراندن یک تعطیلات تابستانی فراموش نشدنی

۲۷ فروردین, ۱۳۹۸

مد و مسائل زندگی

۸ دلیلی که به شما می گوید چرا انسان ها به شعر احتیاج دارند

۲۷ فروردین, ۱۳۹۸

سلامتی و بهداشت

علائم گردن درد، روش های خانگی درمان گردن درد

۳۰ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

کاربردی‌ترین لباس‌هایی که در هر فصلی از سال به آن نیاز دارید

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

روشهای موفقیت

۱۰ ترفند طلایی که به رشد کسب و کار شما کمک خواهد کرد

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

مواد لازم برای داشتن یک استایل خاص و متفاوت مردانه در فصل زمستان

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

مهم ترین اصول قبل از گرفتن جشن تولد برای دختر بچه‌ها

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

روشهای موفقیت

۱۰ گام ساده برای خودشناسی و موفقیت در زندگی فردی

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

کلیه حقوق سایت برای مردمان محفوظ است . استفاده غیر تجاری مطلب همراه با ذکر منبع و لینک مجاز می باشد.

چگونه غم خیانت را فراموش کنیم
چگونه غم خیانت را فراموش کنیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *