چگونه نهاد را تشخیص دهیم

 
helpkade
چگونه نهاد را تشخیص دهیم
چگونه نهاد را تشخیص دهیم



{{ successMsg }}

{{ errorMsg }}

لطفا کدی که برای شما ارسال شده است را وارد کنید.چگونه نهاد را تشخیص دهیم

بنظر میرسد شما قادر به دریافت پیامکهای ما نیستید!
لطفا برای فعال سازی کد
{{ receive_code }}

را از طریق شماره
{{ identity }}

به شماره
10001883

ارسال کنید.
منتظر بمانید تا فعال سازی انجام شود!

لطفا برای حساب خود رمز عبور وارد کنید.

لطفا کدی که برای شما ارسال شده است را وارد کنید.

بنظر میرسد شما قادر به دریافت پیامکهای ما نیستید!
لطفا برای فعال سازی کد
{{ receive_code }}

را از طریق شماره
{{ identity }}

به شماره
10001883

ارسال کنید.
منتظر بمانید تا فعال سازی انجام شود!

لطفا برای حساب خود رمز عبور وارد کنید.

برای استفاده بسیاری از امکانات گاما و خیلی از وبسایت ها باید جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.

برای این کار باید به تنظیمات مرورگر خود مراجعه کنید.
در صورت نیاز به راهنمایی اینجا کلیک کنید..

{{ total }} مورد پیدا کردم!

نمونه سوال+44,000

محتوای آموزشی+23,000

پرسش و پاسخ+18,000

آزمون آنلاین+4,000

درسنامه آموزشی +1,300

مدرسه یاب+130,000

نمونه سوال

محتوای آموزشی

پرسش و پاسخ

آزمون آنلاین

درسنامه آموزشی

مدرسه یاب

معلم خصوصی

چگونه نهاد و مفعول را در جمله تشخیص دهیم؟

2

نهاد کسی است که کاری را انجام میدهد
مفعول کاریست که کسی انجام میدهد

3

نهاد کننده کار و مفعول کسی یا چیزی استکه کار روی آن انجام میشود.

2

اگر می خواهیم مفعول جمله را پیدا کنیم می بایست اول نشانه ی مفعول(را)پیدا می کنیم و بعد مفعول را می یابیم

2

نهاد:(برای پیدا کردن نهاد اول باید فعل را مشخص کنیم ، بعد از خودمان میپرسیم که فعل درباره چه چیزی اشاره کرده یعنی باید از خودمان سوال کنیم چه کسی یا چه چیزی؟
برای مثال نهاد در بیت زیر
پیش پای او به رسم پیشواز /ابر با رنگین کمان پل میزند
در بیت بالا باید از خودمان بپرسیم چه چیزی با رنگین کمان پل میزند جواب :ابر
پس جواب ابر است
مفعول : اگر بخواهیم در یک جمله مفعول را پیدا کنیم باید اول نشانه مفعول (را)را بیابیم بعد مفعول را پیدا کنیم
برای مثال :
علی جواد را زد
در جمله ی بالا نشانه ی مفعول را است پس باید از خودمان بپرسیم (را) به چه کسی اشاره میکند؟
در اینجا را به جواد اشاره میکند پس جواد مفعول است

1

نهاد کننده کار و مفعول کسی یا چیزی استکه کار روی آن انجام می شود.

1

نهاد کننده کار و مفعول کسی یا چیزی استکه کار روی آن انجام میشود.چگونه نهاد را تشخیص دهیم

1

اول فعل را مشخص می کنمی بعد از فعل سوال میکنیم که چه کسی یا چه چیزی جواب نهاد است بعد از فعل سوال میکنم که چه کسی را یا چه چیزی را جواب مفعول است
مانند: من
…….. کتاب را خواندم
…………… ………… (من را خودمان اضافه می کنیم)
نهاد مفعول فعل

1

برای نهاد به فعل”چه چیزی(کسی) اضافه کن”
برای مفعل به فعل”چه(کسی) چیزی را”
البته بعضی موقع برا نهاد تنها این روش، یکم سخت میشه و باید با توجه به زمان و شخص فعل مورد نظر،نهاد مشخص بشه.

1

نهاد که معمولا اول جمله میاد و داشتن حالت یا انجام کاری به اون اختصاص داده میشه و سوال هایی که برای تشخیص ان به کار میرود چه کسی +فعل و چه چیزی +فعل است
مفعول نشانه داره یعنی وقتی حرف را بعد از اون میاد میفهمیم که اون کلمه مفعوله اما اگه علامتش حذف شده باشه باید از سوالات چه کس را + فعل و چه چیز را +فعل استفاده کنیم به همین سادگی

1

سلام اگر بخواهیم نهاد را پیدا کنیم از فعل می پرسیم (چه کسی)یا(چه چیزی). اما اگر بخواهیم مفعول را بیابیم از فعل می پرسیم (چه کسی را)یا(چه چیزی را). با پاسخ به این سوالاتی که از فعل پرسیدیم نهاد و مفعول مشخص می شوند.

1

طریقه تشخیص مفعول : این پرسش را میپرسیم : چه کسی را؟ چه چیزی را؟
مثلا زهرا سیب خورد
زهرا چه چیزی را خورد؟ سیب را
پس سیب مفعوله

1

نهاد کننده کار و مفعول کسی یا چیزی است که کار روی آن انجام می شود.

0

برای مثال تو جمله نوشته شده که من کتابی را خریدم
باید بپرسیم چه چیز را یا چه کس را
تو این جمله می پرسیم چه چیز را خریدم ؟ کتاب را
برای نهاد هم باید بپرسیم
چه کسی ؟ یا چه چیزی ؟
برای مثال او رفت
چه کسی رفت ؟ او

0

تا کنون در مجله فرادرس، مقالات و آموزش‌های متنوعی را در موضوع «نهاد چیست و چگونه تشخیص دهیم» منتشر کرده ایم. در ادامه برخی از این مقالات مرتبط با این موضوع لیست شده اند. برای مطالعه هر مقاله، لطفا روی عنوان آن کلیک کنید.

در آموزش‌های پیشین مجله فرادرس، با جمله و انواع آن آشنا شدیم و گفتیم که هر جمله از دو بخش نهاد و گزاره تشکیل شده…

سازمان علمی و آموزشی «فرادرس» (Faradars) از قدیمی‌ترین وب‌سایت‌های یادگیری آنلاین است که توانسته طی بیش از ده سال فعالیت خود بالغ بر ۱۲۰۰۰ ساعت آموزش ویدیویی در قالب فراتر از ۲۰۰۰ عنوان علمی، مهارتی و کاربردی را منتشر کند و به بزرگترین پلتفرم آموزشی ایران مبدل شود.

فرادرس با پایبندی به شعار «دانش در دسترس همه، همیشه و همه جا» با همکاری بیش از ۱۸۰۰ مدرس برجسته در زمینه‌های علمی گوناگون از جمله آمار و داده‌کاوی، هوش مصنوعی، برنامه‌نویسی، طراحی و گرافیک کامپیوتری، آموزش‌های دانشگاهی و تخصصی، آموزش نرم‌افزارهای گوناگون، دروس رسمی دبیرستان و پیش دانشگاهی، آموزش‌های دانش‌آموزی و نوجوانان، آموزش زبان‌های خارجی، مهندسی برق، الکترونیک و رباتیک، مهندسی کنترل، مهندسی مکانیک، مهندسی شیمی، مهندسی صنایع، مهندسی معماری و مهندسی عمران توانسته بستری را فراهم کند تا افراد با شرایط مختلف زمانی، مکانی و جسمانی بتوانند با بهره‌گیری از آموزش‌های با کیفیت، به روز و مهارت‌محور همواره به یادگیری بپردازند. شما هم با پیوستن به جمع بزرگ و بالغ بر ۶۰۰ هزار نفری دانشجویان و دانش‌آموزان فرادرس و با بهره‌گیری از آموزش‌های آن، می‌توانید تجربه‌ای متفاوت از علم و مهارت‌آموزی داشته باشید.
مشاهده بیشتر

هر گونه بهره‌گیری از مطالب مجله فرادرس به معنی پذیرش شرایط استفاده از آن بوده و کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب، تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.

© فرادرس ۱۳۹۹

در آموزش‌های پیشین مجله فرادرس، با جمله و انواع آن آشنا شدیم و گفتیم که هر جمله از دو بخش نهاد و گزاره تشکیل شده است. در این آموزش، جزئیات بیشتری را درباره نهاد و گزاره بیان می‌کنیم.

در آموزش «جمله چیست؟ | انواع جمله به زبان ساده و با مثال» گفتیم که جمله مجموعه‌ای از کلمات است که در کنار یکدیگر یک معنی و مفهوم مستقل و کامل دارند. مثلاً عبارت «احمد به مدرسه رفت» یک جمله است، زیرا معنی و مفهوم مشخص، مستقل و کاملی دارد. اما عبارت‌های «احمد کیف» و «آورد» ناقص‌اند و مفهوم آن‌ها مشخص نیست و هر کدام چیزی کم دارند. در یکی مشخص است درباره چه کسی یا چه چیزی صحبت می‌کنیم، اما خبر را نمی‌دانیم. در دیگری می‌دانیم خبر چیست، اما نمی‌دانیم درباره چه کسی یا چه چیزی است. مفهوم نهاد و گزاره همان چیزی است که در این مثال‌ها وجود دارد.

هر جمله‌ای که می‌شنویم یا می‌خوانیم، از دو بخش تشکیل شده است که نهاد و گزاره نام دارند. به طور کلی، هر جمله خبری را درباره کسی یا چیزی بیان می‌کند. با توجه به همین نکته می‌توان نقش نهاد و گزاره را در جمله تعیین کرد. «نهاد» همان چیزی یا کسی است که درباره آن خبر می‌دهیم. «گزاره» نیز آن خبری است که درباره نهاد بیان می‌کنیم. در جدول زیر، نهاد و گزاره چند جمله را مشاهده می‌کنید.

اگر دقت کنید، می‌بینید که بخش اصلی یا هسته نهاد یک اسم یا گروه اسمی است و به همین ترتیب، هسته گزاره فعل یا گروه فعلی است. در کنار این هسته‌ها، وابسته‌هایی نیز وجود دارند. با توجه به همین هسته‌ها و وابسته‌ها نهاد و گزاره را می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد:

هسته و وابسته نهاد یک گروه اسمی و هسته و وابسته گزاره یک گروه فعلی را تشکیل می‌دهند.چگونه نهاد را تشخیص دهیم

برای آشنایی با مباحث دستور زبان فارسی دبیرستان و آشنایی بیشتر با نهاد و گزاره، پیشنهاد می‌کنیم به مجموعه آموزش‌های دروس دبیرستان و پیش دانشگاهی فرادرس مراجعه کنید که لینک آن در ادامه آورده شده است.

نهاد و گزاره را می‌توان از تعریفی که برای آن‌ها بیان کردیم تشخیص دهیم. وقتی می‌خواهیم نهاد و گزاره یک جمله را مشخص کنیم، باید از خودمان بپرسیم که این جمله درباره چه کسی یا چه چیزی است یا چه کسی و چه چیزی است که کاری را انجام داده است. بعد از آنکه نهاد را مشخص کردیم، بقیه جمله می‌شود نهاد.

مثلاً در جمله «هوای بیرون خانه سرد است» مشخصاً آنچه گفته‌ایم درباره «هوای بیرون خانه» است و بنابراین نقش نهاد در جمله را دارد و «سرد است» گزاره جمله خواهد بود. در واقع اگر از خودمان بپرسیم «چه چیزی سرد است؟» می‌گوییم: «هوای بیرون خانه». یا در جمله «علی کتاب را خرید» مشخصاً پاسخ به «چه کسی کتاب را خرید؟»، «علی» است که نقش همان نهاد جمله را دارد.

دقت کنید که نهاد معمولاً‌ در ابتدای جمله می‌آید. همچنین، به یاد داشته باشید که هسته گزاره یک فعل است.

گاهی نهاد و گزاره در جمله حذف می‌شوند و مشکلی در مفهوم جمله به وجود نخواهد آمد. در ادامه، موارد حذف نهاد و گزاره را بررسی می‌کنیم.

عبارت «احمد به بازار رفت و یک دفتر خرید» را در نظر بگیرید. دو جمله «احمد به بازار رفت» و «یک دفتر خرید» وجود دارد. همان‌طور که مشخص است، در جمله دوم، نهاد که «احمد» است، حذف شده است. اما با وجود این حذف، ما با توجه به آگاهی از جمله اول، نهاد در جمله دوم را تشخیص می‌دهیم که «احمد» است. نهاد جمله دوم را برای جلوگیری از تکرار حذف می‌کنیم. مثلاً فرض کنید بگوییم «احمد به بازار رفت و احمد یک دفتر خرید»؛ واضح است که چنین چیزی هم برای گوینده و هم شنونده ملال‌آور خواهد بود. این حذف را «حذف به قرینه لفظی» می‌نامیم، زیرا لفظ آن کلمه حذف‌شده در در جمله قبلی وجود دارد و ما از آن آگاهیم.

مانند نهاد، بخشی از گزاره را نیز می‌توان به قرینه لفظی حذف کرد. برای مثال، مصراع «دل فدای او شد و جان نیز هم» در اصل این‌گونه بوده است: «دل فدای او شد و جان نیز هم فدای او شد» و «فدای او شد» در جمله دوم قرینه لفظی حذف شده است.

نوعی دیگر از حذف نهاد و گزاره وجود دارد که به قرینه لفظی نیست. در این موارد قرینه لفظی وجود ندارد و با توجه به معنا و مفهوم جمله، بخشی از آن حذف می‌شود. مثلاً به این جمله‌ها دقت کنید: «دیروز به خانه احمد رفتم و کتاب را پس دادم.» همان‌طور که مشخص است، جمله «کتاب را پس دادم» در اصل «کتاب را به او پس دادم» است. می‌بینیم که در جملات قبل، لفظ «به او» نیامده است، اما خود مخاطب منظور جمله را درک می‌کند و نیازی به ذکر آن نیست. در واقع، این معنی جمله است که منجر به حذف آن بخش شده است. در این حالت، «حذف به قرینه معنوی» داریم.

نهاد در دو قالب فاعل و مسند الیه ظاهر می‌شود.

فاعل نهادی است که کننده کار است. مثلاً در «احمد آمد» احمد فعل آمدن را انجام می‌دهد یا در جمله «احمد کتاب خرید» احمد خریدن کتاب را انجام داده است و نهاد جمله است. در واقع گزاره خبری درباره فاعل می‌دهد.

مسند الیه نیز نهادی است که از وضعیت و حالت آن خبر می‌دهیم. مثلاً وقتی می‌گوییم «احمد خوشحال است» درباره وضعیت احمد که نهاد (مسند الیه) است، خبر می‌دهیم.

در این دو مورد، آشنایی با انواع فعل‌های لازم و متعدی و همچنین اسنادی و غیراسنادی می‌تواند مفید باشد. برای آشنایی بیشتر با انواع فعل‌ها به آموزش «فعل چیست و انواع آن کدامند؟ | به زبان ساده» مراجعه کنید.

به جمله‌های زیر دقت کنید:

می‌خواهیم درباره نهاد و گزاره این جملات بحث کنیم.

در جمله (۱) خبرِ آمدن «روزهای خوب» را می‌دهیم. بنابراین، «روزهای خوب» نهاد جمله و «می‌آیند» گزاره آن است. همان‌طور که می‌بینیم، نهاد از هسته «روزها» و وابسته «خوب» تشکیل شده است. در واقع، «خوب» صفتی برای «روزها» است. این مثال نشان می‌دهد که ممکن است در مواردی، از جمله در متون ادبی، نهاد در ابتدای جمله نیاید.

در جمله (۲) نهاد حذف شده است. در واقع جمله این‌گونه بوده است: «تو گم گوی و تو گزیده گوی چون دُر». در واقع، خبر دستوری درباره «تو» است که توصیه شده گزیده سخن بگوید. اگر کسی این جمله را به کار ببرد، مخاطب با توجه به معنی می‌فهمد منظور چیست و به همین دلیل گوینده «تو» را نمی‌گوید. بنابراین، نهاد جمله به قرینه معنوی حذف شده است.

در جمله (۳) نیز مانند مثال قبل، نهاد که «من» بوده به قرینه لفظی حذف شده است. اما چرا لفظی؟ چون شناسه «ـَم» خود گویای نهاد بودن «من» است.

جمله (۴)، در واقع دو جمله است: «با همه سختی‌ها انسان زندگی می‌کند» و «به آینده امیدوار است». در جمله اول، نهاد «انسان» است، زیرا درباره آن خبری را بیان می‌کنیم. باز هم دقت کنید که در این مثال نهاد در ابتدای جمله نیامده است. در جمله دوم، نهاد که باز هم «انسان» است، به قرینه لفظی حذف شده است.

در جمله (۵)، نهاد مسند الیه است. در واقع ما درباره حالت و وضعیت نهادِ «شیشه پنجره» خبری را بیان می‌کنیم. این نهاد یک ترکیب اضافی یا همان مضاف و مضاف الیه بوده که هسته آن مضاف «شیشه» و وابسته‌اش مضاف الیه «پنجره» است.

اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزش‌ها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد می‌شوند:

سید سراج حمیدی (+)

سید سراج حمیدی دانش‌آموخته مهندسی برق است و به ریاضیات و زبان و ادبیات فارسی علاقه دارد. او آموزش‌های مهندسی برق، ریاضیات و ادبیات مجله فرادرس را می‌نویسد.

بر اساس رای 93 نفر

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

با سلام و احترام خدمت آقاسید بزرگوار. استفاده کردم از مطالب شما و ممنون و سپاسگزارم. التماس دعا. یاشیاسین آقاسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سازمان علمی و آموزشی «فرادرس» (Faradars) از قدیمی‌ترین وب‌سایت‌های یادگیری آنلاین است که توانسته طی بیش از ده سال فعالیت خود بالغ بر ۱۲۰۰۰ ساعت آموزش ویدیویی در قالب فراتر از ۲۰۰۰ عنوان علمی، مهارتی و کاربردی را منتشر کند و به بزرگترین پلتفرم آموزشی ایران مبدل شود.

فرادرس با پایبندی به شعار «دانش در دسترس همه، همیشه و همه جا» با همکاری بیش از ۱۸۰۰ مدرس برجسته در زمینه‌های علمی گوناگون از جمله آمار و داده‌کاوی، هوش مصنوعی، برنامه‌نویسی، طراحی و گرافیک کامپیوتری، آموزش‌های دانشگاهی و تخصصی، آموزش نرم‌افزارهای گوناگون، دروس رسمی دبیرستان و پیش دانشگاهی، آموزش‌های دانش‌آموزی و نوجوانان، آموزش زبان‌های خارجی، مهندسی برق، الکترونیک و رباتیک، مهندسی کنترل، مهندسی مکانیک، مهندسی شیمی، مهندسی صنایع، مهندسی معماری و مهندسی عمران توانسته بستری را فراهم کند تا افراد با شرایط مختلف زمانی، مکانی و جسمانی بتوانند با بهره‌گیری از آموزش‌های با کیفیت، به روز و مهارت‌محور همواره به یادگیری بپردازند. شما هم با پیوستن به جمع بزرگ و بالغ بر ۶۰۰ هزار نفری دانشجویان و دانش‌آموزان فرادرس و با بهره‌گیری از آموزش‌های آن، می‌توانید تجربه‌ای متفاوت از علم و مهارت‌آموزی داشته باشید.
مشاهده بیشتر

هر گونه بهره‌گیری از مطالب مجله فرادرس به معنی پذیرش شرایط استفاده از آن بوده و کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب، تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.

© فرادرس ۱۳۹۹

 

جمله :

      به مجموعه كلماتي كه
پيامي را به ديگري منتقل كند؛و از دو بخش نهاد و گزاره تشکیل شود،جمله
گويند. 

نكته 1 :  نشانه جمله ، فعل است .

مثال : حكيمي گفت : آنان كه زندگي را بستري از گل هاي سرخ مي دانند ، از خارهاي آن مي نالند .چگونه نهاد را تشخیص دهیم

نكته 2 :  جايگاه فعل در هر جمله  معمولاً انتهاي
جمله است . اما در شعر يا برخي عبارات براي تأكيد بيش تر جايگاه آن تغيير
مي كند .

مثل : رسيد مژده كه ايّام غم نخواهد ماند

نكته 3 : هر جمله دو بخش اساسي دارد : نهاد و گزاره 

نهاد

      به كلمه يا گروهي از كلمات كه درباره ي آن خبري مي دهيم ؛ نهاد ( صاحب خبر / نهاد جدا ) مي گوييم

و مي توان با استفاده از  «   چه كسي / چه چيزي  »  نيز  نهاد را شناخت .

مثلاً در جمله ي :

 « زنبور عسل  شيره ي بهترين گل ها را مي مكد 
» در باره ي « زنبور عسل » خبر داده ايم  پس  زنبور عسل نهاد
جمله است . يا اين كه پرسيد : چه چيزي شيره ي بهترين گل ها را مي مكد
؟  جواب آن « زنبور عسل » نهاد جمله است .

مثال 2 : 

در جمله ي « علي در امتحان پايان سال مؤفّق شد »  درباره
ي  « علي » خبر داده ايم پس « علي » نهاد است . يا اين كه پرسيد : چه
كسي در امتحان پايان سال مؤفّق شد ؟  جواب آن « علي » نهاد است .

مثال 3 :

«  سعيد به منزل دوستش رفت و با او ديدار كرد  »   

در اين جا ما دو جمله خواهيم داشت كه هر جمله نياز به 
نهاد جداگانه اي دارد . در جمله ي (سعيد به منزل دوستش رفت) « سعيد » صاحب
خبر يانهاد است اما در جمله ي (با او ديدار كرد  ) صاحب خبر يعني «
سعيد»

نيامده است و محذوف است .پس نهاد را با نشانه ي « – » نشان مي دهيم . 

مثال 4 :

« علماي بزرگ ايران  با رهبر انقلاب ديدار كردند. آن ها از نا كارامدي  برخي انتقاد كردند  »

در اين جا نيز ما دو جمله داريم كه در جمله ي اوّل (علماي
بزرگ ايران  با رهبر انقلاب ديدار كردند.) نهاد جمله، گروه كلمه ي
«علماي بزرگ ايران » است و در جمله ي دوم (آن ها از نا كارامدي  برخي
انتقاد كردند) ضمير « آن ها  » كه به جاي گروه اسمي (علماي بزرگ
ايران) آمده است ، نهاد جمله است . 

نكته 1 : 

نهاد معمولا در ابتداي جمله مي آيد اما در شعر يا برخي عبارات براي تأكيد بيش تر اجزاي ديگرجمله ، جايگاه آن تغيير مي كند .

مثلاً در جمله ي  :    
«   با كار و تلاش  ، مؤفّقيّت  به دست مي آيد » نهاد
جمله « مؤفّقيّت » است .

نكته 2 :

نهاد مي تواند ( اسم يا گروه اسمي ، ضمير و گاهي  محذوف باشد ) . به مثال هاي فوق دقّت كنيد

نكته 3 :

نشانه ي نهاد ، مطابقت آن با شناسه است  :

الف- اگر نهاد  «  من » باشد ، شناسه ي جمله «  م » است (نهاد گاهي محذوف است )

مثل :  من به دانشگاه مي روم            

به دانشگاه مي روم . از شناسه ي (م ) پي به محذوف بودن نهاد ( من ) مي بريم . پس نهاد اين جمله ، تهي « – » است .

ب- اگر نهاد « تو »  باشد ، شناسه ي جمله « ي » است  . (نهاد گاهي محذوف است  )

مثلاً :  تو در مسابقه گل زدي            
      «- » گل زيبايي در مسابقه زدي

         تو  با محمد يه سينما رفتي .

پ – اگر نهاد « او » باشد ، شناسه ي جمله ( -َ د)  يا ( تهي ) است  . (نهاد گاهي به صورت اسم و گاهي محذوف است  )

        او در كنكور سربلند مي شود          (  او : نهاد  /  -َ د : شناسه )

       او به مدرسه رفت
                           ( 
او :  نهاد /  شناسه : تهي )

    
        كتاب از دستش افتاد 

                        (
كتاب : نهاد /  شناسه  : تهي )

    
        محسن به پدرش احترام مي
كند            (
محسن : نهاد / شناسه : -َ د  ) چگونه نهاد را تشخیص دهیم

ت- اگر نهاد جمله « ما » باشد  ، شناسه ي جمله « يم »  است   . (نهاد گاهي محذوف است  )

  مثلا : ما  خود را براي رفتن به دانشگاه آماده مي كنيم      

        «- »  خاطرات تلخ خود را مرور كرديم   

تذكّر : اگر نهاد جمله ( من و تو ) باشد ، شناسه ي آن   ( يم ) خواهد بود . من و تو  به كلاس رفتيم

ث – اگر نهاد جمله  « شما » باشد، شناسه ي جمله « يد » است  . (نهاد گاهي حذف مي شود   )

مثال : شما درس را به آرامي بخوانيد 

ج –  اگر نهاد جمله  « ايشان / آن ها » باشد، شناسه ي جمله « ند » است  . (نهاد گاهي حذف مي شود   ) 

مثال : ايشان لباس ها را پاره كردند

تمرين

نهاد  را در نمونه هاي زير مشخّص كنيد .

1-  فردوسي وحافظ از شاعران بزرگ ايران هستند

2- انسان متمدّن امروز  مضرّات زياده خواهي و غرور را مي داند .

3- پرنده مردني است . پرواز را به خاطر بسپار .

4-  بيشتر داستان هاي شاهنامه  از روايت هاي پهلوي گرفته شد.

 5- طلب دانش بر هر مسلماني واجب است .

6- او با تلاش بسيار  به مقصود رسيد .

7- نويسندگان و شعرا  از اساطير در نوشته ها و اشعار خويش استفاده مي كنند

 8-  احترام به پدر و مادر  نشانه ي معرفت است .

9- در ادبيات جهان  آثار ادبي بر اساس محتوا به چهار نوع : حماسي ، تعليمي ، غنايي و نمايشي تقسيم شده است .

گزاره و  اجزاي آن

گفتيم هر جمله  از دو بخش نهاد و گزاره تشكيل مي
شود  و گزاره خبري است كه درباره ي نهاد داده مي شود .  گزاره ي
يك جمله  گاه فقط يك فعل است  . مثل  : خورشيد  مي درخشد 

گاه  گزاره علاوه بر فعل ،  اجزاي ديگري چون : مفعول ، مسند و متمّم مي پذيرد كه در اين بخش به هريك اشاره مي كنيم .

مفعول  :

گروه اسمي است كه پس از آن نشانه ي « را »  باشد يا بتوانيم اين نشانه را به آن بيفزاييم .

به تعبير ديگر گروه اسمي است كه كار بر آن واقع مي شود و معني جمله را تمام مي كند

تشخيص مفعول با فرمول  :    « چه چيز را
»  يا چه كس را    +    فعل
؟  

به اين مثال ها توجّه كنيد :

رامين خانه را خريد             مرتضي كتاب مي فروشد

اگر از اين عبارات  كلمه هاي « خانه » و « كتاب » را حذف كنيم  جمله ناقص و نا تمام است .

مفعول گاهي به تنهايي معني جمله را كامل مي كند  مانند
مثال هاي ذكر شده ؛ و گاهي همراه وابسته هايي است و به صورت گروه مفعولي مي
آيد . مانند :

كتاب شاهنامه ي فردوسي را چه كسي مطالعه كرد ؟

دانش آموزان ديوارِكلاس اوّل دبيرستان را  رنگ زدند

نكته : گاهي مفعول به صورت ضمير ( جدا ، پيوسته و …. ) ظاهر مي شود .

مثال1- بزد دست سهراب چون پيل
مست            
برآوردش از جاي و بنهاد پست 

 برآوردش (ش ) =  اورا        مفعول است 

مثال2- زدش بر زمين بر به كردار
شير                  
بدانست كاو هم نماند به زير

زدش  = او را زد        (ش ) مفعول است

نكته : گاهي مفعول به صورت ضمير ( جدا ، پيوسته و …. ) ظاهر مي شود .

مثال1- بزد دست سهراب چون پيل
مست            
برآوردش از جاي و بنهاد پست 

 برآوردش (ش ) =  اورا        مفعول است  

مثال2- زدش بر زمين بر به كردار
شير                  
بدانست كاو هم نماند به زير

زدش  = او را زد        (ش ) مفعول است

تمرين  :

مفعول  را در نمونه هاي زير مشخّص كنيد .

بچّه ها  داستان را  مطالعه كردند

كتابي براي مطالعه خريدم

همي ريخت خون و همي كند موي

دوستي كه به عمري فراچنگ آريد به يكدم ميازاريد

دروغ  شرافت، مردي و مروّت ببرد  و  حسد  ريشه ي زندگي  بسوزاند

حافظ ار خصم خطا گفت نگيريم بر او

نهال دشمني بر كن كه رنج بي شمار  آرد

با دوست و دشمن طريق احسان پيش گير كه اين را عداوت كم شود و آن را مهر و محبّت بيفزايد .

مسند :

كلمه يا گروهي از كلمات است كه فعل اسنادي ( است ، بود ، شد  ، گشت و گرديد ) به آن نياز دارد .

به اين مثال ها توجّه كنيد :

هواي مهرماه  گرم بود  
               دانش
آموز آينده نگر  كوشا  است

آيا مي توان كلمه هاي مشخّص شده را حذف كرد ؟ چرا  ؟ 

پاسخ شما درست است چراكه با حذف آن ها جمله ها ناقص خواهند بود .

پس « مسند » نيز مانند « مفعول » گروه اسمي است كه فعل هاي اسنادي به آن نياز دارند .

نكته 1 :  واژه اي كه معمولا نقش مسندي پيدا مي
كند ، از مقوله ي « صفت » است  ، اما گاهي « اسم » نيز نقش مسندي مي
گيرند . مانند :

  نام او  حسين است      « حسين » اسم است و نقش مسندي گرفته است .     

نكته 2 :  افعال اسنادي اگر به صورت « منفي » ، «
مضارع » « امر و نهي »  و به همراه  فعل كمكي آينده ساز ( خواهم
، خواهي و … ) بيايد ، نقش مسندي را نيازمندند .

به اين مثال ها توجّه كنيد :

1- هيچ يك از بچّه ها  مردود 
نشد             
« نشد » فعل اسنادي است و « مردود » مسند است .

2- گرم شو از مهر و ز كين سرد باش
          « شو » و «
باش » افعال اسنادي هستند و « مهر» و « سرد» مسندند

3-  پسر همسايه روزي دكتر خواهد
شد       « خواهد شد » فعل اسنادي است و «
دكتر »  مسند است .

نكته 3 : هريك از افعال اسنادي مي توانند كنار هم بيايند و نقش مسندي بپذيرند .

   مثلاً  : 

1-       دوستم در كنكور قبول
شده است .      « شده است » فعل اسنادي و « قبول »
مسند است .

2-        هوا گرم شده
بود                           
« شده بود »  فعل اسنادي و « گرم » مسند است .

3-       برادرم نزد
معلم  عزيز  گشته بود 
       « گشته بود »  فعل اسنادي و
« عزيز » مسند است

تذكّر  :  هريك از افعال اسنادي (است ، بود ،
شد  ، گشت و گرديد )  در صورتي كه به همراه افعال اسنادي بيايند ،
فعل اسنادي به حساب مي آيند و نياز به نقش مسند دارند .در غير اين صورت
فعل اسنادي نبوده و نيازي به مسند ندارند .

به اين مثال توجّه كنيد :

1-       پرنده  روي درخت نشسته است .  « نشسته است »  ماضي نقلي است نه اسنادي

2-       احمد  درسش را
خوانده بود           «
 خوانده بود  » ماضي بعيد است نه اسنادي

نكته 4 :  گاهي اوقات مسند براي تأكيد در جابه جا مي شود . مثل :

1- مردي بود بس بزرگ خواجه نظام الملك   « مردي بس بزرگ » مسند

2-  متصدّي موزه جواني بود سي ساله       « جواني سي ساله »  مسند

نکته ۵ : هرگاه افعال  ( است و بود ) به معنی « وجود داشتن باشد ، فعل اسنادی نیست .

مانند : پول در جیبش بود

نکته ۶ : اگر افعال  ( شد و گشت ) به معنی « رفت و چرخید » باشد ، فعل اسنادی نیست .

مانند : هواپيما دور شهر گشت

متمّم

گروه اسمي است كه پس از حرف اضافه ( از ، در ، به ، با ،
براي  ، بر ، و … ) بيايد و معناي فعل بدون آن ناتمام باشد  .
به اين متمم  « متمّم فعلي » مي گويند يعني برخي از افعال تنها نياز
به حرف اضافه ي خاص دارند تا كامل شوند

اينك به مثال هاي زير توجّه كنيد  و بيان كنيد هريك از افعال جمله هاي زير نياز به چه حرف اضافه اي دارد ؟

1-   منصور  شجاعانه ……….. دشمن  مي جنگيد  . 

2-   كودك  ……  سياهي شب مي ترسيد .  

3-  دانش آموز  خوب …… آينده اش مي انديشد .

4- انسان منظّم كتابش را  ….. قفسه قرار مي دهد . 

5- سعي كن  …. دوستي با  افراد نادان  بپرهيزي . 

شماره يك   
:             
فعل « مي جنگيد » تنها  به متمّم با حرف اضافه ي «  با » 
  نياز دارد .

شماره دو    :
              فعل
« مي ترسيد » تنها  به متمّم با حرف اضافه ي «  از
»    نياز دارد .   

شماره سه  :
              فعل
« مي انديشد » تنها  به متمّم با حرف اضافه ي «  به
»    نياز دارد .

شماره  چهار
:             
فعل « قرار مي دهد » تنها  به متمّم با حرف اضافه ي «  در
»    نياز دارد .  

 شماره پنج  
:             
فعل « بپرهيزي » تنها  به متمّم با حرف اضافه ي «  از
»    نياز دارد .  

با توجّه به مثال هاي فوق بايد توجّه داشت كه :

1- جمله بدون متمّم ( متمّم فعلي » ناتمام است .

2- اين متمّم ها تنها  نياز به يك حرف اضافه ي اختصاصي دارند .

3- برخي از افعال مي توانند حروف اضافه ي مختلفي را بپذيرند كه به آن ها « متمّم قيدي » مي گوييم .

 مثلا :   فعل « رفت » را  مي توان  با حروف اضافه ي زير همراه كرد .

1-   صادق  به مدرسه رفت
        2-  صادق  از
مدرسه رفت        3- صادق تا مدرسه
رفت  

امّا  براي متمّم فعلي چنين امري امكان پذير نيست . مثلا نمي توانيم بگوييم :

1-  ما از پدر خود مي نازيم 
       2- ما در پدرمان مي
نازيم         3-  ما تا
پدرمان مي نازيم

تست

1- در كدام گزينه « مسند » وجود ندارد  ؟

الف ) او قهرمان خواهد
شد                                 ب 
) ايران سرزمين دليران است

ج    ) رضا از باشگاه بيرون رفته
بود                       د 
)  فضاي زندگي ما سرشار از مهر گشت

2- در كدام گزينه ، مفعول وجود ندارد ؟

الف )   قدر وقت را
بدانيم                                          
      ب  )   كتاب خريده شد

ج   )   تجربه هاي بسياري از سفر بر
گرفتيم          
             د
‌ ) پيام تبريكي به معلّم خود بنويسيد .

3- در كدام گزينه مسند يافت نمي شود ؟

الف ) دانش آموز سر افراز
گشت                                       
ب ) آن ها روي صندلي نشسته بودند

ج   ) سرپرست كاروان پيرمردي بود با تجربه
                         د 
)  زبان چيست ؟

                               

فاعل و نهاد هر دو در ابتدای جمله می آیند و هر دو قسمتی از جمله بوده که کاری را انجام داده یا حالت و صفتی به او نسبت داده می شود. برای دانستن اینکه آیا نهاد و فاعل با یکدیگر تفاوت دارند با این مقاله از آرگا همراه ما باشید.

نهاد قسمتی از جمله است که درباره آن سخن گفته می شود و فاعل نهادی می باشد که کاری را به انجام رسانده است. در این مطالب از آرگا شما با فرق نهاد و فاعل آشنا خواهید شد.

نهاد قسمتی از جمله می باشد که درباه آن سخن می گوییم. به این معنی که کاری را انجام می دهد یا حالت و صفتی به او نسبت داده می شود. به بیان دیگر نهاد، کلمه یا گروهی از کلمات یک جمله است که درباره آن خبر داده می شود. به عبارت دیگر نهاد صاحب خبر است.

هر جمله از دو قسمت نهاد و گزاره تشکیل می شود. نشانه نهاد هماهنگی آن با شناسه می باشد. معمولا نهاد در ابتدای گزاره قرار می گیرد و توسط گزاره کامل می شود. به طور مثال در جمله« هوا سرد شد» هوا نهاد جمله است و گزاره آن «سرد شد» می باشد.چگونه نهاد را تشخیص دهیم

نهاد به دو بخش فاعل و مسندالیه تقسیم می شود. فاعل نهادی می باشد که کاری را انجام می دهد. به این معنی که پیام جمله در گرو سر زدن عملی از او می باشد. به عنوان مثال  در جمله حامد رفت فاعل جمله حامد می باشد که عمل رفتن از او سر زده است. مسندالیه نهادی است که صفت یا حالتی به ان نسبت داده می شود. مثلا در جمله حامد خوشحال است. حامد مسندالیه می باشد.

نهاد معمولا اسم است ولی گاهی ضمیر یا صفت نیز می تواند به جانشینی از اسم به عنوان نهاد درنظر گرفته شوند. به طور مثال او رفت/ دانشمند رفت.  نهاد: او«ضمیر» و دانشمند«صفت»

بنابراین تفاوت نهاد و فاعل در این می باشد که فاعل نهادی است که کننده کار بوده و یا حالت و صفتی به او نسبت داده می شود. برای روشن تر شدن موضوع باید گفت اسم نهاد در جمله  به شش حالت ممکن است واقع شود.

۱. در نقش فاعل: انجام کاری به ان نسبت داده می شود.

۲. پذیرنده کار

۳. دارنده صفت و حالت

۴. پذیرنده صفت و حالت

۵. وجود و هستی را به او نسبت دهیم یا از او سلب نماییم.

۶. مالیکت را به او نسبت دهیم.

همانطور که مشاهده می کنید از انوع نهاد فقط یک نوع آن فاعل است و بقیه فاعل نیستند. به این ترتیب می توان اینطور بیان کرد که هر نهادی فاعل نیست اما هر فاعلی نهاد است.  

منبع : آرگا


بهترین فیلم های آموزش نقاشی با مداد رو در یوتیوب رایگان ببین (فیلتر شکنت رو روشن کن)


برای دیدن شیک ترین و ارزون ترین پک های هدیه، همین حالا کلیک کن


ویدئوهای رایگان تزیین میوه و سالادهای مختلف رو در کانال “ایده های میا” ببین


ساخت وسایل خلاقانه با سبد های میوه بی استفاده


نحوه درست کردن خمیر هزارلا در خانه برای پخت شیرینی های معرکه



چطور در خانه ژل ضد عفونی کننده درست کنیم؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه

نام

ایمیل

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

نهاد

برای پیدا کردن نهاد به اوّلِ فعل، «چه چیزی؟» یا «چه کسی؟» اضافه می کنیم و نهاد

را به دست می آوریم؛ مانند:

درویش، آخرتش را به دنیا دربازد.=چه کسی دربازد؟درویش ، نهاد است.  

راه شناخت مفعول: به اول فعل، (چه چیز را؟ یا چه کسی را؟) اضافه چگونه نهاد را تشخیص دهیم

می کنیم، اگر معنی بدهد آن فعل نیاز به مفعول دارد و مفعول در جواب (چه چیز را؟)

یا (چه کس را؟) می آید؛ مانند:

خوب جهان را ببین ← چه چیز را ببین؟ ← جهان را ← جهان = مفعول

 متمم

متمم مانند نهاد، مفعول، مسند یکی از نقش های دستوری است که توضیحی بیشتر

درباره جمله می دهد.

* متمم بعد از حرف اضافه قرار می گیرد؛ مانند: «دل شود گر به  علم بیننده».

به «حرف اضافه» علم «متمم».

نکته:

1-  گاهی قبل و بعد متمم حرف اضافه می آید؛ مثل:

مهتری گر به کام شیر در، است.← به «حرف اضافه» ، کام شیر «گروه متممی» ،

در «حرف اضافه».

2-  گاهی حرف «را» به معنی «از» ، «به» ، «برای» به کار می رود؛ در این صورت،

اغلب واژه ی قبل از «را» متمم می شود؛ مثل:

لیکن چنان مگو صبا را خبر شود.← صبا «متمم» ، را (= به) حرف اضافه (به صبا)

بهتر یاد بگیریم:

پرسش: نوع «را» را در بیت زیر، مشخص کنید.

علم، بال است مرغ جانت را     بر سپهر او بَرَد روانت را

پاسخ: «را» در مصراع به معنی «برای» حرف اضافه است. ← برای مرغ جانت.

«را» در مصراع دوم، نشانه ی

مفعولی است. «چه چیز را بر سپهر بَرَد؟» ← روانت را ← گروه مفعولی.

توراپروازبس زوداست ودشوار  زنوکاران که خواهدکاربسیار

یعنی پرواز برای تو زود است.(را )به معنی برای است که حرف اضافه می باشد

و تو متمم می شود.

نکته:

1- حروف اضافه عبارتند از: به، با، بی، بدون، مگر (= به معنی جز)، از بهر، بهرِ، برایِ، از برایِ، سویِ، به سویِ، ا

ندر، به منظورِ، ب وسیله یِ، به سانِ، به کردارِ، مانند، همانند، همچو، همچون؛ مانند:

بدرید کتفش به کردارِ شیر ← به کردارِ «حرف اضافه» و شیر «متمم» است.

2- اگر «چو و چون» به معنی «مثل و مانند» به کار روند، حرفِ اضافه هستند، مانند:

«چون  شیر به خود سِپَه شکن باش     فرزند خصال خویشتن باش» ← چون «حرف اضافه» و شیر «متمم»

«تا نشود راز چو روز آشکار     تا نشویم از پدرش، شرمسار» ← چو «حرف اضافه» و روز «متمم» است.

3- هرگاه «تا» فاصله ی مکان یا زمان را بیان می کند، حرف اضافه است؛ مانند:

«تا» قیامت، سخن اندر کرم و رحمت او.  ← «تا» حرف اضافه است و بر مکان دلالت دارد.

از اول صبح ازل (= زمانِ بی آغاز) تا آخر شامِ ابد (= پایان). ← «تا» حرف اضافه و بر زمان دلالت دارد.

4- «زیِ» به معنی «سویِ» حرف اضافه است؛ مانند:

چگونه نهاد را تشخیص دهیم

زی پدرش رفت و خبردار کرد     تا پدرش، چاره ی آن کار کرده ← «زی» حرف اضافه. «پدرش» متمم.

* دقت داشته باشید که «را» ی مفعولی، در جمله ای می آید که فعل آن گذرا به مفعول (متعدّی= مفعول پذیر)

 باشد. علاوه بر این «را» ی مفعولی بعد از مفعول قرار می گیرد.

 روش پیدا کردن مسند

به اول فعل های اسنادی، کلمه های «چگونه؟» یا «چی؟» اضافه می کنیم و مسند را به دست می آوریم؛ مانند:

دانش آموزان از کار خود راضی شدند. ← چگونه شدند؟ راضی ← مسند.

پیش گویی آنها، درست بود. ← چی بود؟ ← درست ← مسند.

فعل اسنادی (ربطی)



به فعل هایی که مسند می پذیرند فعل اسنادی (ربطی) می گویند.

مسند: صفت یا حالتی است که به وسیله ی فعل اسنادی به نهاد نسبت داده می شود؛ مثلاً:

حسین، فروتن  است. ← فروتن «مسند» ، است «فعل اسنادی».

فروتن صفتی است که ما به وسیله فعل اسنادی به نهاد نسبت می دهیم.

فعل های اسنادی عبارتند از: «است ، بود ، شد ، گشت ، گردید ، شود ، باشد ، باد ، هست ، نیست».

نکته: گشت و گردید باید به معنای «شد» باشد، تا فعل اسنادی محسوب شود؛ مثال:

«هوا سرد گشت.»  ← «گشت» فعل اسنادی است و به معنی «شد».

PK

نهاد بخشی از جمله است که دربارهٔ آن سخن می‌گوییم؛ یعنی کاری را انجام می‌دهد یا صفت و حالتی را به آن نسبت می‌دهیم.[۱]

به دیگر سخن، نهاد واژه یا گروهی از واژگان یک بند است که دربارهٔ آن خبری می‌دهیم.[۲] یعنی صاحب خبر است.[۳]

هر بند (جمله ساده) دارای دو بخش نهاد و گزاره است. نشانهٔ نهاد هم‌خوانی آن با شناسه است. نهاد معمولاً پیش از گزاره می‌نشیند. نهاد توسط گزاره تکمیل می‌شود.
نهاد در جواب ” چه کسی ” یا ” چه چیزی ” می آید

نمونه: هوا سرد است. [نهاد: هوا] [گزاره: سرد است (که شامل فعل هم
می‌شود)].

نهاد به دو گونه تقسیم می‌شود: فاعل و مسند الیه.
چگونه نهاد را تشخیص دهیم

▪فاعل نهادی است که کاری انجام داده است. یعنی اینکه پیام بند به انجام عملی توسط او اختصاص دارد. برای نمونه:

• پرویز [فاعل] رفت [فعل].

• علی [فاعل] حلب ساخت [فعل].


▪مسند الیه نهادی است که به آن صفت یا حالتی را نسبت می‌دهیم. برای نمونه:

• هوا [مسند الیه] سرد [مسند] است.

• نیما [مسند الیه] خوشحال [مسند] است.

به بندی که دارای فاعل است بند فعلیه (در متون قدیمی جمله فعلیه) و به بندی که دارای مسند الیه است بند اسمیه (در متون قدیمی جمله اسمیه) گفته می‌شود. فعلیه یا اسمیه بودن بند ارتباط مستقیمی با فعل جمله دارد.

▪ بنی آدم [نهاد] اعضای یک‌ پیکرند

‌که در آفرینش ز یک گوهرند ‌[۴]


▪ چو عضوی (نهاد) به درد آورَد روزگار

دگر عضوها را نمانَد قرار ‌[۴]


▪ تو [نهاد] کز محنت دیگران بی‌غمی

‌نشاید که نامت نهند آدمی ‌[۴]

به جمله های زیر و تقسیم بندی آن ها دقّت نمایید:

1- جوانی   از سر کار بر می گشت.

2- دوره نوجوانی    دوران شور و شوق و شکوفایی است.

3- استقلال طلبی، کنجکاوی، شوق یادگیری و دانایی و…    نوجوان را گاهی ناآرام جلوه می دهد.چگونه نهاد را تشخیص دهیم

4- ( – ) مثل یک شاخه گل جوانه بزن.

جمله در دید کلّی به « نهاد و گزاره » تقسیم می شود.اگر به نمونه های بالا دقّت کنید ، این تقسیم بندی را به راحتی می توانید تشخیص دهید.

نهاد کلمه یا گروهی از کلمات است که درباره آن خبری می دهیم .  نهاد صاحب خبر است . به عبارت دیگر نهاد قسمتی از جمله است که درباره آن خبری می دهیم .گزاره خبری است که درباره نهاد داده می شود. به عبارت دیگر گزاره ، گزارش خبر است.

نکات قابل توجّه در تشخیص نهاد و گزاره”:

1- در تشخیص نهاد از جمله سوال « چه کسی ؟ چه چیزی ؟ » را می پرسیم و جواب « نهاد » خواهد بود:

آسمان مثل یک تبسّم شد. ( چه چیزی ؟ : آسمان( نهاد)

من قلب کوچولویی دارم. ( چه کسی ؟ : من ( نهاد)

دامن پاکت ای فرشته مهر        باغ آیینه گون توحید است

بازگردانی جمله: ( ای فرشته مهر: ( جمله ی بی فعل ) دامن پاکت باغ آیینه گون توحید است( چه چیزی ؟ : دامن پاکت ( نهاد)2- بعد از جداسازی نهاد ، بقیّه جمله گزاره است. در جملات فوق:

مثل یک تبسّم شد ( گزاره)

قلب کوچولویی دارم ( گزاره)

باغ آیینه گون توحید است ( گزاره)

3- فعل مهم ترین جزء گزاره است و بعد از بازگردانی باید در پایان جمله بیاید:

زندگی بر تو می زند لبخند: زندگی بر تو لبخند می زند

نهاد( زندگی)    گزاره( بر تو لبخند می زند )

4- همان طوری که نهاد ممکن است یک کلمه یا بیشتر باشد، گزاره هم گاهی یک فعل است و گاهی اجزای بیشتری دارد:

من اینجا چون نگهبانم تو چون گنج      تو را آسودگی باید مرا رنج

جمله اول: من(نهاد)       اینجا چون نگهبانم( گزاره)

جمله دوم: تو ( نهاد)      چون گنجی ( گزاره)

جمله سوم: آسودگی( نهاد)  برای تو لازم است ( گزاره)

جمله چهارم: رنج( نهاد)    برای من لازم است. ( گزاره)

** می بینید که نهاد در همه جمله ها یک کلمه است؛ اما گزاره بیشتر.

هجوم فتنه های آسمانی       مرا آموخت علم زندگانی

بازگردانی: هجوم فتنه های آسمانی ( نهاد) علم زندگانی را به من آموخت. ( گزاره)

** در این نمونه نهاد یک واژه نیست.

5- گاهی نهاد در جمله وجود ندارد. در این موقع با نگاه به فعل یا از طریق قرینه های جمله قبلی به وجود نهاد پی می بریم. هنگام نبود نهاد به جایش « – » می گذاریم:

« – » با نگاه های کنجکاوانه و تشنه، به درس بزرگ طبیعت می نگریستم. ( چه کسی؟ )

اگر به فعل نگاه کنید ، -َم در آخر فعل « شناسه » نام دارد و نهاد را به ما مشناساند؛ یعنی ( من)

« – » گفت : جان پدر! تو نیز اگر بخفتی «- » به « -» از آن که در پوستین خلق افتی.

جمله اول: « – » گفت.     ( نهاد : او ) حذف شده است.

جمله دوم: جان پدر! ( منادا) و بی فعل است.

جمله سوم: تو ( نهاد)     نیز اگر بخفتی ( گزاره)

جمله چهارم: « – » به ( بود).     ( نهاد : خفتن ) حذف شده است.

جمله پنجم: « – » از آن که در پوستین خلق افتی. ( نهاد: تو) با توجه به قرینه جمله های قبل حذف شده است.چگونه نهاد را تشخیص دهیم

در مباحث بعدی درباره اجزای گزاره و نقش های کلمه در جمله مطالبی را ارائه خواهیم نمود.

اجزای گزاره

1- فعل

2- مفعول+ فعل

3- مسند + فعل

4- متمم + فعل

5- مفعول+ متمم + فعل

6- و…

چگونه نهاد را تشخیص دهیم
چگونه نهاد را تشخیص دهیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *