

ورود
نام کاربری: perm_identity
رمز عبور: lock_open
وبلاگ
چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
در این مقاله به چگونه مصاحبه کاری موفق داشته باشیم؟ می پردازیم
در این مقاله به مقاله ای با عنوان Top 10 Interview Questions And Answers می پردازیم
آنچه بین ما و شغل مورد نظرمان است پرسش های سختگیرانه در مصاحبه می باشد.
باید با این سوالات گول زننده در مصاحبه با مهارت دست و پنجه نرم کنیم و زمین بازی در مصاحبه را سطح بندی کرده و از یک شانس بهتر برای دستیابی به شغل مورد نظر خود لذت ببریم.
تا به حال آرواره چانه تان در حین پرسش های یک مصاحبه منقبض شده است؟
اگر نه، کمی طول میکشد این اتفاق هم برای شما رخ دهد یا در حین همکاری با پدر خود آن را تجربه کنید.
من از مصاحبههای شغلی متنفر بودم و اعتراف می کنم که معمولاً به مصاحبه بعدی دعوت نمیشدم.
این مقاله به طور مختصر پرسشهای سختترین مصاحبه ها را در هر زمان توضیح میدهد و پاسخ محکمی هستند را در پرسش و پاسخ شما به اشتراک میگذارد.
نباید به خاطر سوالها مضطرب شویم.
این فقط یک بازی روانشناسی است بنابراین باید با آمادگی در آنجا حضور یابیم تا آن موقعیت شغلی را برنده شویم.
قبل از اینکه بتوانیم مهارت های مذاکره حقوقی خود را انعطاف پذیر کنیم،
باید ابتدا حداقل بعضی از مرحله های پیش تر و مهم تر در مصاحبه پرسش و پاسخ خود را با موفقیت بگذرانیم.
پرسیدن سوال های خودمان دینامیک قدرت مصاحبه را متعادل میکند و به مصاحبه گر نشان میدهد که ما شخص متفکری هستیم و از قبل تکالیف خود را انجام داده ایم.
باید به پرسش هایی که دوست داریم پاسخ بدهیم و بعضی از پرسشهای دفاعی من را برای مراحل سخت تر نگه داریم.
نباید در این مرحله بازیچه دست آنها شویم.
این یکی با پیشگیری جلوتری به دست میآید که ما از آنها می خواهیم.
نباید مثل ملاقات های اولیه دخترانه، همه چیز را خیلی سریع در این بازی فاش کنیم.
“وقتی درخواست شغلی شما را در وب سایت خواندم، آن را دوست داشتم اما هنوز متقاعد نشدم که چرا این شغل برای شما مناسب است. می توانید به من بگویید که چرا دوست دارید در این شرکت کار کنید؟”
وقتی آنها شرکت را به ما فروختند،
در زمین بازی بیشتر مساوی کرده ایم و می توانیم به سمت جزئیات بیشتری راجع به صنعت، شرکت و آن موقعیت برویم.
اگر به این سوال سریع پاسخ دهیم، آمدن خود را به خطر انداخته ایم چون حالت مغرورانه ای دارد
و گویی از اینکه این سوال را از ما پرسیده اند آزرده خاطر شده ایم.
باید به جای این کار پاسخ های زیر را دنبال کنیم:
“من هنوز به اندازه کافی راجع به سِمت خود و شرکت شما را نمی دانم. برای پاسخ به این سوال شما باید مشغول به کار شوم.”
“از آنجایی که مرا به این مصاحبه دعوت کرده اید، می توانید به من بگویید که در شرایط صلاحیت و تجربیات من چه چیزی دیده اید که فکر می کنید می توانم این کار را انجام دهم؟” (من به دنبال ضمانت آنها نیستم، من با اعتماد به نفس پاسخ می دهم و سوال می پرسم تا اطلاعات بدست آورم.) اگر مصاحبه کننده در حال حاضر یک کپی از رزومه ی من نداشته باشد، من هم از او می پرسم که آیا موقعیتش پیش آمده که نگاهی به رزومه ام بیندازد.”
” ایرادی ندارد اگر من چند سوالی که از قبل آماده کرده ام را از شما بپرسم تا بهتر این شغل را بفهمم؟” خیلی غیرمنطقی است اگر در این موقعیت کارفرما بگوید “نه” و به محض اینکه راجع به آن سِمت بیشتر دانستیم، می توانیم پاسخ پرسش اولیه آنها را بدهیم.
سوال مناسب تر این است:
“در کدام دو زمینه ضعیف تر هستید؟”
گزینه ۱:
باید به ضعفی اشاره کنیم که روی این سِمت تاثیر خاصی نگذارد. اگر آن سِمت جزو سِمت هایی باشد که شامل تغییرات و چالش های ثابت و دایمی است، پس به آن این گونه اشاره می کنیم “من با اتفاقات و کارهای تکراری احساس خستگی می کنم و بی حوصله می شوم.” (البته اگر درست باشد.)
اگر خیلی سریع شروع می شود، اینطور اشاره می کنیم
“من صبح های زود انرژی بیشتری دارم و نزدیک های عصر خیلی خسته می شوم. در شیفت های شغل قبلی خود به این مشکل برخوردم.”
گزینه ۲:
راجع به ضعفی صحبت کنیم که هم اکنون داریم روی آن کار می کنیم یا اخیرا آن را برطرف کرده ایم.چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
“این سِمت نیازمند تجربه مدیریت پروژه است. من به تازگی دوره ای در پروژه ی MS گرفته ام و به تازگی پروژه مستقلی را به جایی فرستادم که در آن روی توسعه دهنده های کالاهای وارداتی و صادراتی مدیریت شده تحقیق می کنم.”
گزینه ۳:
راجع به ضعف هایی صحبت کنیم که می توانند هم اکنون در رزومه ما دیده شوند، باید اولین نفری باشیم که موضوع آنها را بیان می کند.
اگر آنها این ضعف ها را اول ببینند و چیزی بگویند، ما عقب افتاده و دیگر فرصت توضیح آنها در ابتدای مکالمه را از دست می دهیم.
“نقش شما مسئولیت های مدیریت کارکنان است و همانطور که در رزومه من می بینید من هنوز مسئولیتهای گزارش مستقیم را نداشتم.”
البته اگر تجربه مدیریت کارکنان نیمه وقت و مسافرت رفته را داریم، می توانیم در اینجا به آن اشاره کنیم.
نباید سعی کنیم برای آن بهانه بتراشیم وگرنه این طور به نظر می آید که می خواهیم ضعفمان را جبران کنیم.
باید به یاد داشته باشیم آنها علارغم این ضعف ها ما را به مصاحبه دعوت کردند، بنابراین اگر خیلی به آن ضعفها اهمیت ندادند ما هم نباید این کار را بکنیم.
ادامه:
“پس از اینکه رزومه من را خواندید، فکر می کنید در چه زمینه هایی باید برای توسعه بیشتر در آینده تلاش کنم؟”
نباید اتاق مصاحبه را با این شرایط ترک کنیم که کارفرما شانس پاسخ دادن به سوال حقیقی که پشت این سوال پنهان است را به ما بدهد.
واقعا وقت شناس هستید؟
اگر بله، پس این خیلی عالیست و شما می تواند به این سوال مثل آب خوردن پاسخ دهید.
اگر شما هم مثل من جزو افرادی هستید که دوست دارند ساعت های کاری خود را انتخاب کنند و می توانند در ارزیابی و کدگذاری ساعت های کاری، اضافه کاری ها و زمان تمام کردن کار گم شوند، پس باید یک بار دیگر راجع به این قضیه فکر کنید.
“من فردی هستم که خیلی به دنبال نتیجه کار خود است، من کارم را تمام می کنم و معمولا تا دیروقت مشغول هستم و آنقدر برای یک پروژه وقت می گذارم تا به حد انتهای آن برسم. بنابراین اتمام کار در ساعت مقرر شده خود و مقایسه لحظات با مدام ساعت را نگاه کردن چقدر مهم است؟”
اگر کارفرمای خود را دوست دارید، این سوال برای شما خیلی ساده است و می توانیم از او تعریف کنیم.
اگر رئیس شما هیتلر را مثل معلم کودکستان ببیند چه؟ اگر به مصاحبه کننده بگوییم که او یک آدم عوضی بوده هم چیزی گیرمان نمی آید.
” رابطه من و رییسم خیلی پرنوسان بود. و رفتارهای متفاوتی داشتیم. با اینکه کار با او سخت هم بود اما به من یاد داد ( در اینجا یک یا دو درس زندگی می توان بیان کرد). در هر حال من در یک شرکت کار می کنم تا یاد بگیرم و رشد کنم. می توانم بپرسم که آیا در این سازمان چالش هایی دارید یا خیر؟”
درس هایی که از یک رییس باهوش می گیریم خیلی مهم تر از تجربیات هستند.
سوالات دو جوابه.
نه تنها باید راجع به کمبود یک مهارت یا ضعف خود صحبت کنیم بلکه باید راجع به نظر و دیدگاه رییس هم حدس دوباره ای بزنیم.
ما می توانیم از پاسخ به این سوال شانه خالی کرده و اینگونه جواب دهیم:
“اگر شما واقعا این سمت را به من پیشنهاد می دهید پس منم پیشنهاد می کنم که با رییسم تماس گرفته و از خود او بپرسید.”
من ترجیح می دهم این مسابقه گاوبازی را با شاخ ببرم:
“نمی خواهم بگویم من می توانم ذهن دیگران را بخوانم اما می توانم به شما بگویم که او راجع به من چه گفته بود.”
سپس دوباره به گزینه سوم این مقاله که پیشتر آمده بود بر می گردیم.
ما به ندرت باید به این سوال و سوال سوم در مصاحبه های یکسان پاسخ دهیم.
من دوست دارم با این جمله کار را ادامه دهم:
“می توانم بپرسم آیا جزو ویژگی های یک کارفرما هست که چالشی برای اجرای کار ما داشته باشد یا فراهم آورد؟”
باید دوباره روی خود مصاحبه کننده زوم کنیم تا بفهمند که آیا چیزی پشت سوالشان بوده است یا خیر.
بهتر است همین الآن این را بفهمیم نه پس از اینکه به مجموعه آنها پیوستیم.
اگر از بقیه بهتر بوده ایم یا زودتر رشد کرده و ترقی یافته ایم، این یکی سوال خوبی است.
بنابراین اگر از شغلمان متنفریم و رییسمان مثل شِرِک (انیمیشن غول سبز) است چگونه باید به این سوال پاسخ دهیم؟
باید بیشتر راجع به سِمتی صحبت کنیم که به ما پیشنهاد شده و کمتر بحث گذشته و شغل قبلی را پیش بکشیم.
“در شرکت کنونی من محدودیت های زیادی وجود دارد و بنظر می رسد سِمتی که شما به آن نیازمندید چالش های جالبی دارد.”
” من از شخصیت های متفاوت خوشم می آید اما با افرادی که جزو تیم گروهی بوده و راستگو نیستند نمی توانم خوب کار کنم.”
سپس قبل از اینکه مصاحبه کننده شانس این را داشته باشد که سوالات سختی راجع به تجربیات ما با این نوع افراد بپرسد، دو سوال می توانیم بپرسیم:
“آیا تمام گروه های شما صادق هستند؟”
یا “آیا در گروه خود افرادی دارید که به دلیل شخصیتشان سخت بتوان با آنها کنار آمد؟”
دوباره، اگر نقشه یا ساختار اصلی را پنهان می کنند باید آن را بفهمیم و نورافکن را از روی خود برداشته و روی آنها بیندازیم.
اگر خیلی بامزه و شوخ طبع باشیم باید جواب دهیم:
“مشغول کار با شما” اما من شخصا روی این قضیه شرط نمی بندم.
باید دقت داشته باشیم که برای مصاحبه با این شرکت باید راجع به جنبه های مختلف شغل خود فکر کنیم.
اگر فقط به خاطر چیزی که در زمان کوتاه تا متوسط به ما پیشنهاد می دهد آن را می پذیریم پس نباید برای پاسخ به این سوال دچار مشکل شویم.
اگر هنوز در رده سنی بیست تا سی هستیم می توانیم اینگونه جواب دهیم:
“وقتی دانشگاه را ترک کردم فکر می کردم نقشه شغلی خود تا ۱۰ سال دیگر را کشیده ام. تجربه به من یاد داده که نقشه ای راجع به آینده شغلی خود نکشم. من در هر سِمت چیزهای زیادی راجع به خودم آموختم. بنابراین ترجیح می دهم راه های شغلی زیادی جلوی خودم باز کنم تا تجربیات لازم را بدست بیاورم.”
سپس می توانیم بپرسیم:
“شما برای شخصی که این شغل را پذیرفته چه راه شغلی امکان پذیری برای آینده اش می بینید؟”
“بله. از آنجایی که شما این سِمت را به من پیشنهاد دادید، خوشحال می شوم با کارفرمای کنونی من صحبت کنید.”
البته باید بدانیم که هر مصاحبه کننده ای ممکن است بخواهد با تماس ها و ایمیل هایش از کارفرمای قبلی ما سوالاتی بپرسد و ما نباید اینگونه آن کارفرما را اذیت کرده و مزاحم او شویم.
من یاد گرفتم که باید زمان مصاحبه برای شغل دیگر را به کارفرمای کنونی خودم بگویم.
و این بهترین راه است. چرا؟
نیازی نیست روی جعبه بایستیم و هدف خود را بیان کنیم.
بهتر است بجای آن به این اشاره کنیم که در حال ارزیابی بازار هستیم.
باید آگاه باشیم:
بعضی کارفرماها با کارفرمای کنونی ما تماس می گیرند حتی اگر به این سوال جواب منفی بدهیم.
روش بیان یک حرف مهمتر از آن چیزی است که می گوییم.
باید صادق باشیم و کنایه آمیز صحبت نکنیم.
خیلی از این پاسخ ها اگر به خوبی منتقل نشوند، ممکن است ما را از خود راضی یا ریاکار نشان دهند.
سوال و جواب های من نتایج خوبی برایم داشت.
من فهمیدم که کارفرمایان شروع به تلاش می کنند تا من را بفروشند و مصاحبه هایم کمتر شبیه بازجویی بنظر می رسد.
پرسیدن سوال ها:
سوالات، قدرت مکالمه هستند.
اکثر مردم دوست دارند صحبت کنند و بیشتر آنها علاقه دارند راجع به خودشان حرف بزنند.
وادار کردن دیگران به صحبت، به ما اطلاعات می دهد
و کمک می کند کنترل مکالمه را به دست بگیریم و زمان خود برای گوش سپاری، نه صحبت کردن، را بالا ببریم.
هرچه مردم بیشتر با ما حرف بزنند، بیشتر به ما اعتماد می کنند.
من نگفتم که معنی خواهد داشت، ممکن است کاملا غیزمنطقی بنظر برسد.
من حتی مصاحبه کننده هایی داشتم که به لطف مصاحبه خارق العاده ی من راجع به نعل پای یک خر هم صحبت کرده اند. (درست است، من نتواستم آن شغل را بگیریم.)
فقط آموختن تمام سوالاتی که کارفرمایان می پرسیدند باعث شد من اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنم.
آمادگی برای پرسش ها و پاسخ ها موجب شد به یک ستاره در مصاحبه تبدیل شوم.
بله، می دانم با این حرف از خودم تعریف کرده ام اما فکر می کنم لیاقتش را هم دارم.
بله، من باید تمرین می کردم. چگونه؟
من پرسش و پاسخ های خود را ضبط کردم و به آنها گوش دادم.
لیستی راجع به صد سوال مصاحبه ای تهیه کرده و پاسخ آنها را در حالت های مخلف تمرین کردم.
سپس روی پاسخ ها و پرسش های خودم کار کردم.
آنها را روی برگه کپی کرده و از دوستم خواستم نقش مصاحبه کننده را بازی کند.
او تحت تاثیر پرسش و پاسخ های من قرار گرفت!
سپس برای سِمت هایی که نمی خواستم یا می دانستم نمی توانم بدستشان بیاورم مصاحبه کردم، فقط برای اینکه با آنها هماهنگ شوم.
در این گونه مصاحبه ها هیچ چیز خاصی برای از دست دادن نداشتم برای همین فشاری هم روی من نبود.
من فهمیدم که آمادگی اساس کار من برای ایجاد اعتماد به نفس است.
تا به حال این حس را تجربه کرده اید که سر امتحان به برگه امتحانی نگاه کنید و بدانید تمام پاسخ ها را می دانید و با اعتماد به نفس جلو روید؟
من خود را با سختترین سوالات آماده کرده بودم و در راس بازی مصاحبه قرار داشتم.
خب، حالا زمان این فرا رسیده که سوالات خودمان را بپرسیم.
سوالات ما چیزهای زیادی را راجع به ما آشکار می کنند و شانس این را به ما می دهند تا بفهمیم آیا وارد آن شغل سودمند می شویم یا خیر.
در اینجا من چند مورد مهم برای مصاحبه کننده تان آورده ام:
درحالیکه تقلب مورد نظر را که من در موارد بالا به آنها اشاره کردم در آستین دارید، برای این تضمین که همیشه یک پله بالاتر هستید، حتی بالاتر از یک فرد با تجربه با درجه ششم و مصاحبه کننده ای با کمربند سیاه، باید کمی راجع به سوالاتی که می خواهند با آنها مچ ما را بگیرند بیشتر بدانیم.
پس بیایید وارد مغز مصاحبه کننده شویم تا فقط بفهمیم که چه نقشه ای دارند و پشت هر نوع سوال مصاحبه کننده چه هدفی نهفته است.
تفکری که پشت این نوع سوالات وجود دارد این است که رفتار گذشته یک شخص معمولا نمونه بارزی از رفتار او در آینده می باشد.
فرضیه این قضیه این است که ما موجودات تابع عادت هستیم و عادت ها سخت تغییر می کنند و بیشتر اوقات برای ما حتی شناخته هم نشده اند.
کارفرمایان روی پاسخ اینگونه سوالات سرمایه گذاری می کنند.
چرا؟
بنابراین ما باید برای آشکار سازی گذشته خود در روش صادقانه و مثبتی آماده باشیم.
نمونه هایی از سوالات رفتاری از گذشته:
می توانید به من راجع به زمانی بگویید که مجبور بودید بین راستگویی و دروغگویی یکی را انتخاب کنید؟ و توضیح دهید که کدام تصمیم را برگزیدید؟
” من این تصمیم را از زمانی که در دبستان بودم گرفتم و ازهمان موقع هم راستگویی را انتخاب کردم. آیا تا به حال با کارمندان دروغگو و غیرقابل اعتماد سر و کار داشته اید؟”
می توانید راجع به شرایطی در گذشته تان بگویید که در آن برای یک مشکل سخت راه حل خلاقانه ای پیدا کرده اید؟
اینجا بهترین شانس ما برای درخشیدن است.
هر چه مشکل سختتر باشد، اگر بهتر و بیشتر آن را ارزیابی کنیم، راه حل بهتری هم پیدا می کنیم.
فقط باید جواب این سوال را در کمتر از ۵ جمله بدهیم.
این یکی آنقدر مهم است که می توانیم آنها آن را حداقل در یک برگ چرک نویس یادداشت کنیم.
می توانید راجع به زمانی برایم بگویید که مشکلی در ارتباط با کارکنان داشته اید و توضیح دهید آن مشکل دقیقا چه بوده و چگونه آن را حل کردید؟ (برای سِمت های مدیریت)
“من یک کارمند داشتم که جزو قسمت IT بود و همیشه بطرز فجیعی در جلسات و قرار ملاقاتها دیر حاضر می شد. من بطور خصوصی برای او توضیح دادم که این کارش چطور برای همکاران غیرقابل قبول است و برای شرکت هزینه دارد.
این کار هیچ اثری نداشت.
بنابراین به سادگی او را از جلسات و ملاقات ها محروم کردم و به او برنامه جایزه برای تیم را توضیح دادم.
وقتی ازم سوال پرسید،
به او اطلاع دادم که دیر نرسیدن سر جلسات یکی از شرایط برای گرفتن آن جایزه است و او دیگر هرگز دیر نکرد.”
هدف این گونه سوالات ارزیابی اعتبار پاسخ شماست.
سوالات تبعیتی به دنبال سوالات دیگر می آیند.
ممکن است از ما اسم یک سرپرست را بخواهند که می تواند پاسخ ما را تایید کند.
یا مصاحبه کننده ممکن است از ما سوالهای گول زننده ای که دنباله سوالات دیگر هستند را بپرسد تا به اعتبار و صحت پساخ هایمان پی ببرد.
برای مثال:
می توانید راجع به آن سال و ماه و سِمتی که این اتفاق در آن رخ داد صحبت کنید؟
این پرسش نشان می دهد که ممکن است شرکت مذکور این اطلاعات را به روشی ارزیابی کند و کاندید استخدامی احساس راحتی نکند خصوصا اگر پاسخ آن به سختی یادمان بیاید یا نتوان آن را از حقیقت اصلی منحرف کرد.
آیا می تواند به من بگویید که آن کارمند چگونه عکس العمل نشان داد؟
اینگونه پاسخ ها را تا جایی که می توانید خلاصه کنید.
مثلا:
“او ناراحت شد اما نشان داد که موضوع را فهمیده است و از اینکه من قضیه را تحت کنترل گرفتم تشکر کرد.”
می توانید به من بگویید که سرپرستتان چگونه عکس العمل نشان داد؟
برای مثال:
“مثل همیشه، سرپرستم تشکر و تحسین کرد.”
این پاسخ نشان می دهد که من باید همیشه کارهایی انجام دهم که لایق سپاس گذاری هستند.
بعضی مصاحبه کنندگان ممکن است در اینجا پافشاری کنند.
اگر خود را در این شرایط یافتیم باید پرکاربردترین توصیه ی جهانی را دنبال کنیم: وحشت نکنید! به معنی واقعی کلمه باید نفس عمیقی کشیده و با عجله به بحث ادامه ندهیم. من فهمیدم که می توانم روند مصاحبه را با مکث کردن و آرام تر صحبت کردن تغییر دهم.
یکی از دوستان من در حین بازی پوکر از “تکنیک آرام” استفاده کرد.
وقتی یکی از بازیکن ها حرکت موفقیت آمیزی انجام داد و چند دست پشت سر هم برنده شد، دوست من راهی پیدا کرد تا سرعت بازی را کمی کُند کنَد.
او بهتر از هرکس دیگری که تا به حال دیده بودم بازی را معطل کرد.
او مکالمه ای را از سر گرفت و وانمود کرد که نمی تواند تصمیم درست را برای آوردن ورق مورد نظر بگیرد، تماسی گرفت
و حتی آن را به زمان طولانی تری کشاند و کمی نوشیدنی روی زمین ریخت و با این کارها صبر همه را امتحان کرد.
با اینکه اینها نمایشی به نظر می رسند اما این معطلی او کار کرد.
وقتی لحظات کندتر حرکت کردند، پیروزی بر سر میز بازی جای خود را تغییر داد.
من پیشنهاد نمی کنم که در حین مصاحبه خود را به فراموشی زده یا یک تماس تلفنی برقرار کنید، اتفاقا من شدیدا پینشهاد می کنم که این کار را انجام ندهید!
من می گویم فهمیدم که گروه سازی دوباره و تغییر مسیر مصاحبه توسط ایجاد تغییر در گام های بین راه امکان پذیر است.
وقتی مصاحبه کننده می فهمد که من گیج نیستم و حواسم جمع است،
علاقه اش در خرده گیری از من را از دست می دهد.
پاسخ های ناگهانی من که همه روی روش و نظم هستند مصاحبه کننده را از این بازی شان به بیرون پرت می کند.
پرسش های رفتاری از گذشته در مورد تجربه های مدرسه، شخصی، داوطلبانه یا عضویتی هم ممکن است پرسیده شود.
بنابراین در این لحظات حساس ضرری ندارد که کاملا هوشیار باشیم…
من دوست دارم این نوع سوالات را “سرزمین عجایب” بنامم.
هر چه باشد، فرضیات از عجایب خیلی هم دور نیستند.
شرایط آینده و سوالات فرضی برای این پرسیده می شوند که پیش بینی کنند چگونه ممکن است تحت یک سری شرایط سخت آینده عکس العمل نشان دهیم.
هیچ کس نمی تواند آینده را پیشگویی کند و ما نمی توانیم به این پاسخ ها تکیه کنیم بنابراین باید اینجا یک ابرقهرمان باشیم.
اینجا چند نمونه از شرایط آینده یا سوالات فرضی را آورده ایم:
اگر از شما می خواستند که تا دیروقت جمعه شب کار کنید چه می گفتید؟
“من داوطلبانه تلاش می کردم که کار را تمام کنم. البته اگر این اتفاق بطور مکرر باشد به برنامه ریزی مشخص تری احتیاج دارد. آیا شما معمولا چنین شرایطی دارید؟”
اگر یکی از کارمندان خود را از دست دادیم و بر ساعات کاری شما افزوده شد چه می کنید؟
“من تمام تمرکز خود را به کار می گیرم که تا جایی که می توانم همه کارهای مهم را در بهترین سطح خود به انجام برسانم. آیا در اینجا چنین رنج تبدیلاتی را زیاد دارید؟” (دوباره من پاسخم را با یک پرسش به اتمام می رسانم.”
اگر می فهمیدید که یکی از همکارانتان در حال دزدی از شرکت است چه می کردید؟
” این شرایط را به سرپرست خود گزارش می کردم. اینجا در میان کارکنان دزدی، مشکل بزرگی است؟”
مسلما ما نمی توانیم برای این گونه سوالات فرضی پاسخ هایی را حفظ و تمرین کنیم.
باید به یاد داشته باشیم که در حین پاسخ دادن به خود فرصت دهیم.
یکی از ساده ترین راه ها در زمان خریدن برای تفکر، تکرار دوباره همان سوال با صدای بلند برای خودمان است،
گویی می خواهیم با دقت بیندیشیم.
همانطور که از اسم آنها پیداست، در این سوالات راجع به دانش و تجربه سوال می شود.
وقتی برای یک مصاحبه فراخوانده می شویم، به خاطر دانش و تجربه مان است.
کارمندان کمی بدلیل عدم دانش و تجربه کافی در آن زمینه شغلی اخراج می شوند (مگر اینکه در رزومه و مصاحبه خود دروغ گفته باشند که در این صورت لیاقتشان این است در خروجی را به آن ها نشان دهند).
دانش و تجربه ای که داریم و مرتبط با آن سِمت کاری پیشنهاد شده است بسیار مهم می باشد و ممکن است سطح مهارت های ما هم ارزیابی شوند.
فهمیدن اینکه ما چه جور شخصیتی داریم و چگونه رفتار می کنیم و چگونه می توانیم بطور تاثیرگذاری آن تجربه و دانش خود را در کار بکار بگیریم، نگرانی های اساسی کارفرما هستند.
برای مشتری های ما، بیشترین تجربه حقیقی که نیاز دارند، یا مهارت های مذاکره برای فروش است یا مهارت های مذاکره برای خرید.
درحالیکه تجربه و دانش ما احتمالا مشکل اصلی نخواهد بود،
تایید ادعای ما برای داشتن دانش و تجربه، مشکل اساسی است.
پرسش های قابل تایید پرسش های مذاکره ای هستند که کارفرما می تواند آنها را تایید کند.
سوالات تاییدی همان سوال های قابل تایید هستند که مصاحبه کننده از قبل آنها را تایید کرده است.
این سوالات آنگونه نیستند که فقط بتوان با کلمات بازی کرد چون مصاحبه کننده از ما انتظار جواب دارد و حقیقت این است که مصاحبه کننده می داند پاسخ آنچنان واضح هم نیست.
اگر می خواهیم با صداقت پاسخ دهیم باید کمی راستگو باشیم تا بتوانیم از خودمان هم دفاع کنیم.
برای مشتری های ما بهترین راه برای تایید مهارت های مذاکره، دوره های مذاکره ای روی رزومه آنهاست و مهم تر از آن این است که یک نقش تمرینی به ما می دهند درحالیکه یک مذاکره کننده تواناتر در طرف دیگر با ما مذاکره می کند.
خبرهای بهتر راجع به سوالات مصاحبه:
وقتی این ها را فهمیدم، شجاعتم گل کرد.
راجع به مصاحبه های قبلی خود فکر کردم.
توجهم به آن چند باری جلب شد که در حین مصاحبه بیشتر احساس اعتماد به نفس کرده بودم.
آن چندبار زمانی بود که مصاحبه کننده داشت راجع به آن سِمت و شرکت برایم می گفت.
آنها طوری صحبت می کردند گویی می خواستند مرا قانع کنند که عجب فرصت خوبی نصیبم شده و این شرکت چه شرکت خوبی است که می خواهم در آن کار کنم.
احساس کرده بودم که مصاحبه کننده قصد فروش مرا دارد.
من از تلاش برای متقاعد کردن این گونه افراد عجیب که می توانم این کار را به خوبی انجام دهم خسته بودم:
بنابراین فهمیدم که چگونه نتیجه را بر سر میز تغییر دهم و آنها را وادار کنم متقاعدم کنند که آن شغل برای من است.
من یاد گرفتم که بلافاصله از خلاصه کلمات، دایره لغات حرفه ای و کلمات سخت استفاده نکنم
و پیشنهاد می کنم شما هم همین کار را بکنید.
در IT ، ما آنقدر از زبان استفاده می کنیم که باعث می شود سر ادم گیج برود.
کسی که با ما مصاحبه می کند ممکن است به اندازه ما مهارت، تجربه و آگاهی نداشته باشد.
گاهی اوقات تعادل مشخصی در صحبت هوشمندانه و تاثیرگذار هست اما باید از تهدید رئیس آینده مان بپرهیزیم.
لحن گفتن یک موضوع می تواند حتی مهمتر از خود آن موضوع باشد.
زمان بندی ما می تواند نشان دهنده سطح اضطراب یا اعتماد به نفس و صبرمان باشد.
آیا آرامش داریم؟
آیا فقط در لحظات و مواقع درست نظر می دهیم؟
نباید به سرعت جواب سوالات را بیان کنیم، باید به خودمان زمان دهیم.
من می دانستم که به بهترین پاسخ ها نیاز دارم
و باید با یک سوال درست و مناسب به آنها حمله می کردم تا کارم به خوبی پیش رود.
زمانبندی خیلی کار بحرانی و حساسی است.
دوباره می گویم که نباید با رگباری از سوالات وارد مصاحبه شویم.
من همیشه می گویم که به ۳ تا ۵ سوال اول باید در حد ۱ تا ۳ جمله یا فقط با بله و خیر جواب داد.
سپس به انتهای پاسخ هایم سوالاتی اضافه کردم.
من در تعداد زیادی از مصاحبه ها دیدم که مصاحبه کننده به کاندید شانس پرسیدن سوال در انتهای مصاحبه را نمی دهد.
این نشان می دهد که آنها علاقه ای به استخدام ما ندارند.
دوباره می گویم، ما نباید صبر کنیم تا برای پرسیدن سوال های ما برایمان دعوتمان کنند و من اهمیتی نمی دهم که سوالاتشان چگونه است، در هر صورت سوال های خودم را می پرسم.
یکی از سخنان بزرگ این است:
“کسی که قوانین بازی را تصویب کرده، برنده می شود.”
بیشتر رقابت های ما قدم نهادن به اتاق مصاحبه در حین این تفکر است:
“شرکت بهترین شانس ها و موقعیت ها را در دست دارد. آنها با من مصاحبه می کنند و می توانند انتخاب کنند که مرا رد کرده و منتظر نفر بعدی شوند. بهتر است من مصاحبه ام را به خوبی انجام دهم.”
تا به حال توجه کرده اید که بعضی از آن افکار به ذهن ما رسوخ می کنند؟
نباید به آنها این اجازه را بدهیم!
آن افکار تهی و بی مفهوم هستند.
کارفرما معمولا یک سری نیازها و مشکلات دارد و معمولا آنقدر اوضاع بد می شود که آنها وارد بازی فریبنده و شدیدا
سخت استخدام می شوند تا بتوانند بهترین فرد را انتخاب کنند.
اگر این موضوع آنقدر برای آنها خوب است که با تعدادی از متخصصان ماهر مصاحبه کنند تا از درد خود بکاهند بنابراین ما هم باید همین بازی را انجام دهیم.
برای مصاحبه با تعداد زیادی از شرکت ها برویم و رزومه خود را به آنها نشان دهیم.
نباید همه تخم مرغ های خود را فقط در یک سبد قرار دهیم.
کسی که قوانین بازی را تصویب کرده،
برنده می شود
بعنوان یک کاندید باید سوالات را طراحی کنیم تا بتوانیم مصاحبه کننده را وادار به فروش خود کنیم.
باید به یاد داشته باشیم،
همانطور که ما برای مصاحبه با کارفرما می رویم،
آنها هم برای ماحبه با ما می آیند.
بنابراین باید اطمینان حاصل کنیم که حداقل به همان اندازه که آنها نورافکن را روی ما زوم می کنند،
ما هم همین کار را با آنها انجام دهیم.
مصاحبه کننده ها معمولا تعلیم می بینند که شرکت را بفروشند (در غیر این صورت شرکت به آنها برای جذب نیروهای جوان اعتماد نمی کند).
هر زمان که توانسیم کارفرما را وادار به فروش خودمان کنیم،
در موقعیت قدرتمندی هستیم.
حالا بروید و با پرسش و پاسخ های من کمی خوش بگذرانید و به من اطلاع دهید که کارتان چگونه پیش رفته است.
در این مقاله به چگونه مصاحبه کاری موفق داشته باشیم؟ پرداختیم
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
73 بازدید
57 بازدید
73 بازدید
116 بازدید
112 بازدید
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار عالی
خیلی خوب
سلام ما به همراه یک گروه از متخصصین حوزه وب گروه تلگرامی جامعه وبمستران ایران را لانچ کردیم.
با توجه به اینکه شما هم در این زمینه فعال هستید خوشحال می شیم به ما بپیوندید تا تعاملات مفیدی باهم داشته باشیم لینک گروه خدمتتونhttps://t.me/joinchat/DBhKUBJE3gUMxzABig66Ig
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
برای دریافت دوره رایگان «مذاکره تلفنی» فرم زیر را تکمیل کنید
(function () {
var options = {
whatsapp: “+989129543935”, // WhatsApp number
call_to_action: “Message us”, // Call to action
position: “right”, // Position may be ‘right’ or ‘left’
};
var proto = document.location.protocol, host = “getbutton.io”, url = proto + “//static.” + host;
var s = document.createElement(‘script’); s.type = ‘text/javascript’; s.async = true; s.src = url + ‘/widget-send-button/js/init.js’;
s.onload = function () { WhWidgetSendButton.init(host, proto, options); };
var x = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; x.parentNode.insertBefore(s, x);
})();
ما در این وبسایت قصد داریم تاجایی که امکان داره با آموزش هامون بتونیم باعث پیشرفت تک تک شما عزیزان بشیم تا بتونیم تو این شرایط سخت جامعه سربلند بیرون بیاییم برای تماس با ما روی شماره زیر کلیک کنید
02144018253
ورود
نام کاربری: perm_identity
رمز عبور: lock_open
وبلاگ
چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
در این مقاله به چگونه مصاحبه کاری موفق داشته باشیم؟ می پردازیم
در این مقاله به مقاله ای با عنوان Top 10 Interview Questions And Answers می پردازیم
آنچه بین ما و شغل مورد نظرمان است پرسش های سختگیرانه در مصاحبه می باشد.
باید با این سوالات گول زننده در مصاحبه با مهارت دست و پنجه نرم کنیم و زمین بازی در مصاحبه را سطح بندی کرده و از یک شانس بهتر برای دستیابی به شغل مورد نظر خود لذت ببریم.
تا به حال آرواره چانه تان در حین پرسش های یک مصاحبه منقبض شده است؟
اگر نه، کمی طول میکشد این اتفاق هم برای شما رخ دهد یا در حین همکاری با پدر خود آن را تجربه کنید.
من از مصاحبههای شغلی متنفر بودم و اعتراف می کنم که معمولاً به مصاحبه بعدی دعوت نمیشدم.
این مقاله به طور مختصر پرسشهای سختترین مصاحبه ها را در هر زمان توضیح میدهد و پاسخ محکمی هستند را در پرسش و پاسخ شما به اشتراک میگذارد.
نباید به خاطر سوالها مضطرب شویم.
این فقط یک بازی روانشناسی است بنابراین باید با آمادگی در آنجا حضور یابیم تا آن موقعیت شغلی را برنده شویم.
قبل از اینکه بتوانیم مهارت های مذاکره حقوقی خود را انعطاف پذیر کنیم،
باید ابتدا حداقل بعضی از مرحله های پیش تر و مهم تر در مصاحبه پرسش و پاسخ خود را با موفقیت بگذرانیم.
پرسیدن سوال های خودمان دینامیک قدرت مصاحبه را متعادل میکند و به مصاحبه گر نشان میدهد که ما شخص متفکری هستیم و از قبل تکالیف خود را انجام داده ایم.
باید به پرسش هایی که دوست داریم پاسخ بدهیم و بعضی از پرسشهای دفاعی من را برای مراحل سخت تر نگه داریم.
نباید در این مرحله بازیچه دست آنها شویم.
این یکی با پیشگیری جلوتری به دست میآید که ما از آنها می خواهیم.
نباید مثل ملاقات های اولیه دخترانه، همه چیز را خیلی سریع در این بازی فاش کنیم.
“وقتی درخواست شغلی شما را در وب سایت خواندم، آن را دوست داشتم اما هنوز متقاعد نشدم که چرا این شغل برای شما مناسب است. می توانید به من بگویید که چرا دوست دارید در این شرکت کار کنید؟”
وقتی آنها شرکت را به ما فروختند،
در زمین بازی بیشتر مساوی کرده ایم و می توانیم به سمت جزئیات بیشتری راجع به صنعت، شرکت و آن موقعیت برویم.
اگر به این سوال سریع پاسخ دهیم، آمدن خود را به خطر انداخته ایم چون حالت مغرورانه ای دارد
و گویی از اینکه این سوال را از ما پرسیده اند آزرده خاطر شده ایم.
باید به جای این کار پاسخ های زیر را دنبال کنیم:
“من هنوز به اندازه کافی راجع به سِمت خود و شرکت شما را نمی دانم. برای پاسخ به این سوال شما باید مشغول به کار شوم.”
“از آنجایی که مرا به این مصاحبه دعوت کرده اید، می توانید به من بگویید که در شرایط صلاحیت و تجربیات من چه چیزی دیده اید که فکر می کنید می توانم این کار را انجام دهم؟” (من به دنبال ضمانت آنها نیستم، من با اعتماد به نفس پاسخ می دهم و سوال می پرسم تا اطلاعات بدست آورم.) اگر مصاحبه کننده در حال حاضر یک کپی از رزومه ی من نداشته باشد، من هم از او می پرسم که آیا موقعیتش پیش آمده که نگاهی به رزومه ام بیندازد.”
” ایرادی ندارد اگر من چند سوالی که از قبل آماده کرده ام را از شما بپرسم تا بهتر این شغل را بفهمم؟” خیلی غیرمنطقی است اگر در این موقعیت کارفرما بگوید “نه” و به محض اینکه راجع به آن سِمت بیشتر دانستیم، می توانیم پاسخ پرسش اولیه آنها را بدهیم.
سوال مناسب تر این است:
“در کدام دو زمینه ضعیف تر هستید؟”
گزینه ۱:
باید به ضعفی اشاره کنیم که روی این سِمت تاثیر خاصی نگذارد. اگر آن سِمت جزو سِمت هایی باشد که شامل تغییرات و چالش های ثابت و دایمی است، پس به آن این گونه اشاره می کنیم “من با اتفاقات و کارهای تکراری احساس خستگی می کنم و بی حوصله می شوم.” (البته اگر درست باشد.)
اگر خیلی سریع شروع می شود، اینطور اشاره می کنیم
“من صبح های زود انرژی بیشتری دارم و نزدیک های عصر خیلی خسته می شوم. در شیفت های شغل قبلی خود به این مشکل برخوردم.”
گزینه ۲:
راجع به ضعفی صحبت کنیم که هم اکنون داریم روی آن کار می کنیم یا اخیرا آن را برطرف کرده ایم.چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
“این سِمت نیازمند تجربه مدیریت پروژه است. من به تازگی دوره ای در پروژه ی MS گرفته ام و به تازگی پروژه مستقلی را به جایی فرستادم که در آن روی توسعه دهنده های کالاهای وارداتی و صادراتی مدیریت شده تحقیق می کنم.”
گزینه ۳:
راجع به ضعف هایی صحبت کنیم که می توانند هم اکنون در رزومه ما دیده شوند، باید اولین نفری باشیم که موضوع آنها را بیان می کند.
اگر آنها این ضعف ها را اول ببینند و چیزی بگویند، ما عقب افتاده و دیگر فرصت توضیح آنها در ابتدای مکالمه را از دست می دهیم.
“نقش شما مسئولیت های مدیریت کارکنان است و همانطور که در رزومه من می بینید من هنوز مسئولیتهای گزارش مستقیم را نداشتم.”
البته اگر تجربه مدیریت کارکنان نیمه وقت و مسافرت رفته را داریم، می توانیم در اینجا به آن اشاره کنیم.
نباید سعی کنیم برای آن بهانه بتراشیم وگرنه این طور به نظر می آید که می خواهیم ضعفمان را جبران کنیم.
باید به یاد داشته باشیم آنها علارغم این ضعف ها ما را به مصاحبه دعوت کردند، بنابراین اگر خیلی به آن ضعفها اهمیت ندادند ما هم نباید این کار را بکنیم.
ادامه:
“پس از اینکه رزومه من را خواندید، فکر می کنید در چه زمینه هایی باید برای توسعه بیشتر در آینده تلاش کنم؟”
نباید اتاق مصاحبه را با این شرایط ترک کنیم که کارفرما شانس پاسخ دادن به سوال حقیقی که پشت این سوال پنهان است را به ما بدهد.
واقعا وقت شناس هستید؟
اگر بله، پس این خیلی عالیست و شما می تواند به این سوال مثل آب خوردن پاسخ دهید.
اگر شما هم مثل من جزو افرادی هستید که دوست دارند ساعت های کاری خود را انتخاب کنند و می توانند در ارزیابی و کدگذاری ساعت های کاری، اضافه کاری ها و زمان تمام کردن کار گم شوند، پس باید یک بار دیگر راجع به این قضیه فکر کنید.
“من فردی هستم که خیلی به دنبال نتیجه کار خود است، من کارم را تمام می کنم و معمولا تا دیروقت مشغول هستم و آنقدر برای یک پروژه وقت می گذارم تا به حد انتهای آن برسم. بنابراین اتمام کار در ساعت مقرر شده خود و مقایسه لحظات با مدام ساعت را نگاه کردن چقدر مهم است؟”
اگر کارفرمای خود را دوست دارید، این سوال برای شما خیلی ساده است و می توانیم از او تعریف کنیم.
اگر رئیس شما هیتلر را مثل معلم کودکستان ببیند چه؟ اگر به مصاحبه کننده بگوییم که او یک آدم عوضی بوده هم چیزی گیرمان نمی آید.
” رابطه من و رییسم خیلی پرنوسان بود. و رفتارهای متفاوتی داشتیم. با اینکه کار با او سخت هم بود اما به من یاد داد ( در اینجا یک یا دو درس زندگی می توان بیان کرد). در هر حال من در یک شرکت کار می کنم تا یاد بگیرم و رشد کنم. می توانم بپرسم که آیا در این سازمان چالش هایی دارید یا خیر؟”
درس هایی که از یک رییس باهوش می گیریم خیلی مهم تر از تجربیات هستند.
سوالات دو جوابه.
نه تنها باید راجع به کمبود یک مهارت یا ضعف خود صحبت کنیم بلکه باید راجع به نظر و دیدگاه رییس هم حدس دوباره ای بزنیم.
ما می توانیم از پاسخ به این سوال شانه خالی کرده و اینگونه جواب دهیم:
“اگر شما واقعا این سمت را به من پیشنهاد می دهید پس منم پیشنهاد می کنم که با رییسم تماس گرفته و از خود او بپرسید.”
من ترجیح می دهم این مسابقه گاوبازی را با شاخ ببرم:
“نمی خواهم بگویم من می توانم ذهن دیگران را بخوانم اما می توانم به شما بگویم که او راجع به من چه گفته بود.”
سپس دوباره به گزینه سوم این مقاله که پیشتر آمده بود بر می گردیم.
ما به ندرت باید به این سوال و سوال سوم در مصاحبه های یکسان پاسخ دهیم.
من دوست دارم با این جمله کار را ادامه دهم:
“می توانم بپرسم آیا جزو ویژگی های یک کارفرما هست که چالشی برای اجرای کار ما داشته باشد یا فراهم آورد؟”
باید دوباره روی خود مصاحبه کننده زوم کنیم تا بفهمند که آیا چیزی پشت سوالشان بوده است یا خیر.
بهتر است همین الآن این را بفهمیم نه پس از اینکه به مجموعه آنها پیوستیم.
اگر از بقیه بهتر بوده ایم یا زودتر رشد کرده و ترقی یافته ایم، این یکی سوال خوبی است.
بنابراین اگر از شغلمان متنفریم و رییسمان مثل شِرِک (انیمیشن غول سبز) است چگونه باید به این سوال پاسخ دهیم؟
باید بیشتر راجع به سِمتی صحبت کنیم که به ما پیشنهاد شده و کمتر بحث گذشته و شغل قبلی را پیش بکشیم.
“در شرکت کنونی من محدودیت های زیادی وجود دارد و بنظر می رسد سِمتی که شما به آن نیازمندید چالش های جالبی دارد.”
” من از شخصیت های متفاوت خوشم می آید اما با افرادی که جزو تیم گروهی بوده و راستگو نیستند نمی توانم خوب کار کنم.”
سپس قبل از اینکه مصاحبه کننده شانس این را داشته باشد که سوالات سختی راجع به تجربیات ما با این نوع افراد بپرسد، دو سوال می توانیم بپرسیم:
“آیا تمام گروه های شما صادق هستند؟”
یا “آیا در گروه خود افرادی دارید که به دلیل شخصیتشان سخت بتوان با آنها کنار آمد؟”
دوباره، اگر نقشه یا ساختار اصلی را پنهان می کنند باید آن را بفهمیم و نورافکن را از روی خود برداشته و روی آنها بیندازیم.
اگر خیلی بامزه و شوخ طبع باشیم باید جواب دهیم:
“مشغول کار با شما” اما من شخصا روی این قضیه شرط نمی بندم.
باید دقت داشته باشیم که برای مصاحبه با این شرکت باید راجع به جنبه های مختلف شغل خود فکر کنیم.
اگر فقط به خاطر چیزی که در زمان کوتاه تا متوسط به ما پیشنهاد می دهد آن را می پذیریم پس نباید برای پاسخ به این سوال دچار مشکل شویم.
اگر هنوز در رده سنی بیست تا سی هستیم می توانیم اینگونه جواب دهیم:
“وقتی دانشگاه را ترک کردم فکر می کردم نقشه شغلی خود تا ۱۰ سال دیگر را کشیده ام. تجربه به من یاد داده که نقشه ای راجع به آینده شغلی خود نکشم. من در هر سِمت چیزهای زیادی راجع به خودم آموختم. بنابراین ترجیح می دهم راه های شغلی زیادی جلوی خودم باز کنم تا تجربیات لازم را بدست بیاورم.”
سپس می توانیم بپرسیم:
“شما برای شخصی که این شغل را پذیرفته چه راه شغلی امکان پذیری برای آینده اش می بینید؟”
“بله. از آنجایی که شما این سِمت را به من پیشنهاد دادید، خوشحال می شوم با کارفرمای کنونی من صحبت کنید.”
البته باید بدانیم که هر مصاحبه کننده ای ممکن است بخواهد با تماس ها و ایمیل هایش از کارفرمای قبلی ما سوالاتی بپرسد و ما نباید اینگونه آن کارفرما را اذیت کرده و مزاحم او شویم.
من یاد گرفتم که باید زمان مصاحبه برای شغل دیگر را به کارفرمای کنونی خودم بگویم.
و این بهترین راه است. چرا؟
نیازی نیست روی جعبه بایستیم و هدف خود را بیان کنیم.
بهتر است بجای آن به این اشاره کنیم که در حال ارزیابی بازار هستیم.
باید آگاه باشیم:
بعضی کارفرماها با کارفرمای کنونی ما تماس می گیرند حتی اگر به این سوال جواب منفی بدهیم.
روش بیان یک حرف مهمتر از آن چیزی است که می گوییم.
باید صادق باشیم و کنایه آمیز صحبت نکنیم.
خیلی از این پاسخ ها اگر به خوبی منتقل نشوند، ممکن است ما را از خود راضی یا ریاکار نشان دهند.
سوال و جواب های من نتایج خوبی برایم داشت.
من فهمیدم که کارفرمایان شروع به تلاش می کنند تا من را بفروشند و مصاحبه هایم کمتر شبیه بازجویی بنظر می رسد.
پرسیدن سوال ها:
سوالات، قدرت مکالمه هستند.
اکثر مردم دوست دارند صحبت کنند و بیشتر آنها علاقه دارند راجع به خودشان حرف بزنند.
وادار کردن دیگران به صحبت، به ما اطلاعات می دهد
و کمک می کند کنترل مکالمه را به دست بگیریم و زمان خود برای گوش سپاری، نه صحبت کردن، را بالا ببریم.
هرچه مردم بیشتر با ما حرف بزنند، بیشتر به ما اعتماد می کنند.
من نگفتم که معنی خواهد داشت، ممکن است کاملا غیزمنطقی بنظر برسد.
من حتی مصاحبه کننده هایی داشتم که به لطف مصاحبه خارق العاده ی من راجع به نعل پای یک خر هم صحبت کرده اند. (درست است، من نتواستم آن شغل را بگیریم.)
فقط آموختن تمام سوالاتی که کارفرمایان می پرسیدند باعث شد من اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنم.
آمادگی برای پرسش ها و پاسخ ها موجب شد به یک ستاره در مصاحبه تبدیل شوم.
بله، می دانم با این حرف از خودم تعریف کرده ام اما فکر می کنم لیاقتش را هم دارم.
بله، من باید تمرین می کردم. چگونه؟
من پرسش و پاسخ های خود را ضبط کردم و به آنها گوش دادم.
لیستی راجع به صد سوال مصاحبه ای تهیه کرده و پاسخ آنها را در حالت های مخلف تمرین کردم.
سپس روی پاسخ ها و پرسش های خودم کار کردم.
آنها را روی برگه کپی کرده و از دوستم خواستم نقش مصاحبه کننده را بازی کند.
او تحت تاثیر پرسش و پاسخ های من قرار گرفت!
سپس برای سِمت هایی که نمی خواستم یا می دانستم نمی توانم بدستشان بیاورم مصاحبه کردم، فقط برای اینکه با آنها هماهنگ شوم.
در این گونه مصاحبه ها هیچ چیز خاصی برای از دست دادن نداشتم برای همین فشاری هم روی من نبود.
من فهمیدم که آمادگی اساس کار من برای ایجاد اعتماد به نفس است.
تا به حال این حس را تجربه کرده اید که سر امتحان به برگه امتحانی نگاه کنید و بدانید تمام پاسخ ها را می دانید و با اعتماد به نفس جلو روید؟
من خود را با سختترین سوالات آماده کرده بودم و در راس بازی مصاحبه قرار داشتم.
خب، حالا زمان این فرا رسیده که سوالات خودمان را بپرسیم.
سوالات ما چیزهای زیادی را راجع به ما آشکار می کنند و شانس این را به ما می دهند تا بفهمیم آیا وارد آن شغل سودمند می شویم یا خیر.
در اینجا من چند مورد مهم برای مصاحبه کننده تان آورده ام:
درحالیکه تقلب مورد نظر را که من در موارد بالا به آنها اشاره کردم در آستین دارید، برای این تضمین که همیشه یک پله بالاتر هستید، حتی بالاتر از یک فرد با تجربه با درجه ششم و مصاحبه کننده ای با کمربند سیاه، باید کمی راجع به سوالاتی که می خواهند با آنها مچ ما را بگیرند بیشتر بدانیم.
پس بیایید وارد مغز مصاحبه کننده شویم تا فقط بفهمیم که چه نقشه ای دارند و پشت هر نوع سوال مصاحبه کننده چه هدفی نهفته است.
تفکری که پشت این نوع سوالات وجود دارد این است که رفتار گذشته یک شخص معمولا نمونه بارزی از رفتار او در آینده می باشد.
فرضیه این قضیه این است که ما موجودات تابع عادت هستیم و عادت ها سخت تغییر می کنند و بیشتر اوقات برای ما حتی شناخته هم نشده اند.
کارفرمایان روی پاسخ اینگونه سوالات سرمایه گذاری می کنند.
چرا؟
بنابراین ما باید برای آشکار سازی گذشته خود در روش صادقانه و مثبتی آماده باشیم.
نمونه هایی از سوالات رفتاری از گذشته:
می توانید به من راجع به زمانی بگویید که مجبور بودید بین راستگویی و دروغگویی یکی را انتخاب کنید؟ و توضیح دهید که کدام تصمیم را برگزیدید؟
” من این تصمیم را از زمانی که در دبستان بودم گرفتم و ازهمان موقع هم راستگویی را انتخاب کردم. آیا تا به حال با کارمندان دروغگو و غیرقابل اعتماد سر و کار داشته اید؟”
می توانید راجع به شرایطی در گذشته تان بگویید که در آن برای یک مشکل سخت راه حل خلاقانه ای پیدا کرده اید؟
اینجا بهترین شانس ما برای درخشیدن است.
هر چه مشکل سختتر باشد، اگر بهتر و بیشتر آن را ارزیابی کنیم، راه حل بهتری هم پیدا می کنیم.
فقط باید جواب این سوال را در کمتر از ۵ جمله بدهیم.
این یکی آنقدر مهم است که می توانیم آنها آن را حداقل در یک برگ چرک نویس یادداشت کنیم.
می توانید راجع به زمانی برایم بگویید که مشکلی در ارتباط با کارکنان داشته اید و توضیح دهید آن مشکل دقیقا چه بوده و چگونه آن را حل کردید؟ (برای سِمت های مدیریت)
“من یک کارمند داشتم که جزو قسمت IT بود و همیشه بطرز فجیعی در جلسات و قرار ملاقاتها دیر حاضر می شد. من بطور خصوصی برای او توضیح دادم که این کارش چطور برای همکاران غیرقابل قبول است و برای شرکت هزینه دارد.
این کار هیچ اثری نداشت.
بنابراین به سادگی او را از جلسات و ملاقات ها محروم کردم و به او برنامه جایزه برای تیم را توضیح دادم.
وقتی ازم سوال پرسید،
به او اطلاع دادم که دیر نرسیدن سر جلسات یکی از شرایط برای گرفتن آن جایزه است و او دیگر هرگز دیر نکرد.”
هدف این گونه سوالات ارزیابی اعتبار پاسخ شماست.
سوالات تبعیتی به دنبال سوالات دیگر می آیند.
ممکن است از ما اسم یک سرپرست را بخواهند که می تواند پاسخ ما را تایید کند.
یا مصاحبه کننده ممکن است از ما سوالهای گول زننده ای که دنباله سوالات دیگر هستند را بپرسد تا به اعتبار و صحت پساخ هایمان پی ببرد.
برای مثال:
می توانید راجع به آن سال و ماه و سِمتی که این اتفاق در آن رخ داد صحبت کنید؟
این پرسش نشان می دهد که ممکن است شرکت مذکور این اطلاعات را به روشی ارزیابی کند و کاندید استخدامی احساس راحتی نکند خصوصا اگر پاسخ آن به سختی یادمان بیاید یا نتوان آن را از حقیقت اصلی منحرف کرد.
آیا می تواند به من بگویید که آن کارمند چگونه عکس العمل نشان داد؟
اینگونه پاسخ ها را تا جایی که می توانید خلاصه کنید.
مثلا:
“او ناراحت شد اما نشان داد که موضوع را فهمیده است و از اینکه من قضیه را تحت کنترل گرفتم تشکر کرد.”
می توانید به من بگویید که سرپرستتان چگونه عکس العمل نشان داد؟
برای مثال:
“مثل همیشه، سرپرستم تشکر و تحسین کرد.”
این پاسخ نشان می دهد که من باید همیشه کارهایی انجام دهم که لایق سپاس گذاری هستند.
بعضی مصاحبه کنندگان ممکن است در اینجا پافشاری کنند.
اگر خود را در این شرایط یافتیم باید پرکاربردترین توصیه ی جهانی را دنبال کنیم: وحشت نکنید! به معنی واقعی کلمه باید نفس عمیقی کشیده و با عجله به بحث ادامه ندهیم. من فهمیدم که می توانم روند مصاحبه را با مکث کردن و آرام تر صحبت کردن تغییر دهم.
یکی از دوستان من در حین بازی پوکر از “تکنیک آرام” استفاده کرد.
وقتی یکی از بازیکن ها حرکت موفقیت آمیزی انجام داد و چند دست پشت سر هم برنده شد، دوست من راهی پیدا کرد تا سرعت بازی را کمی کُند کنَد.
او بهتر از هرکس دیگری که تا به حال دیده بودم بازی را معطل کرد.
او مکالمه ای را از سر گرفت و وانمود کرد که نمی تواند تصمیم درست را برای آوردن ورق مورد نظر بگیرد، تماسی گرفت
و حتی آن را به زمان طولانی تری کشاند و کمی نوشیدنی روی زمین ریخت و با این کارها صبر همه را امتحان کرد.
با اینکه اینها نمایشی به نظر می رسند اما این معطلی او کار کرد.
وقتی لحظات کندتر حرکت کردند، پیروزی بر سر میز بازی جای خود را تغییر داد.
من پیشنهاد نمی کنم که در حین مصاحبه خود را به فراموشی زده یا یک تماس تلفنی برقرار کنید، اتفاقا من شدیدا پینشهاد می کنم که این کار را انجام ندهید!
من می گویم فهمیدم که گروه سازی دوباره و تغییر مسیر مصاحبه توسط ایجاد تغییر در گام های بین راه امکان پذیر است.
وقتی مصاحبه کننده می فهمد که من گیج نیستم و حواسم جمع است،
علاقه اش در خرده گیری از من را از دست می دهد.
پاسخ های ناگهانی من که همه روی روش و نظم هستند مصاحبه کننده را از این بازی شان به بیرون پرت می کند.
پرسش های رفتاری از گذشته در مورد تجربه های مدرسه، شخصی، داوطلبانه یا عضویتی هم ممکن است پرسیده شود.
بنابراین در این لحظات حساس ضرری ندارد که کاملا هوشیار باشیم…
من دوست دارم این نوع سوالات را “سرزمین عجایب” بنامم.
هر چه باشد، فرضیات از عجایب خیلی هم دور نیستند.
شرایط آینده و سوالات فرضی برای این پرسیده می شوند که پیش بینی کنند چگونه ممکن است تحت یک سری شرایط سخت آینده عکس العمل نشان دهیم.
هیچ کس نمی تواند آینده را پیشگویی کند و ما نمی توانیم به این پاسخ ها تکیه کنیم بنابراین باید اینجا یک ابرقهرمان باشیم.
اینجا چند نمونه از شرایط آینده یا سوالات فرضی را آورده ایم:
اگر از شما می خواستند که تا دیروقت جمعه شب کار کنید چه می گفتید؟
“من داوطلبانه تلاش می کردم که کار را تمام کنم. البته اگر این اتفاق بطور مکرر باشد به برنامه ریزی مشخص تری احتیاج دارد. آیا شما معمولا چنین شرایطی دارید؟”
اگر یکی از کارمندان خود را از دست دادیم و بر ساعات کاری شما افزوده شد چه می کنید؟
“من تمام تمرکز خود را به کار می گیرم که تا جایی که می توانم همه کارهای مهم را در بهترین سطح خود به انجام برسانم. آیا در اینجا چنین رنج تبدیلاتی را زیاد دارید؟” (دوباره من پاسخم را با یک پرسش به اتمام می رسانم.”
اگر می فهمیدید که یکی از همکارانتان در حال دزدی از شرکت است چه می کردید؟
” این شرایط را به سرپرست خود گزارش می کردم. اینجا در میان کارکنان دزدی، مشکل بزرگی است؟”
مسلما ما نمی توانیم برای این گونه سوالات فرضی پاسخ هایی را حفظ و تمرین کنیم.
باید به یاد داشته باشیم که در حین پاسخ دادن به خود فرصت دهیم.
یکی از ساده ترین راه ها در زمان خریدن برای تفکر، تکرار دوباره همان سوال با صدای بلند برای خودمان است،
گویی می خواهیم با دقت بیندیشیم.
همانطور که از اسم آنها پیداست، در این سوالات راجع به دانش و تجربه سوال می شود.
وقتی برای یک مصاحبه فراخوانده می شویم، به خاطر دانش و تجربه مان است.
کارمندان کمی بدلیل عدم دانش و تجربه کافی در آن زمینه شغلی اخراج می شوند (مگر اینکه در رزومه و مصاحبه خود دروغ گفته باشند که در این صورت لیاقتشان این است در خروجی را به آن ها نشان دهند).
دانش و تجربه ای که داریم و مرتبط با آن سِمت کاری پیشنهاد شده است بسیار مهم می باشد و ممکن است سطح مهارت های ما هم ارزیابی شوند.
فهمیدن اینکه ما چه جور شخصیتی داریم و چگونه رفتار می کنیم و چگونه می توانیم بطور تاثیرگذاری آن تجربه و دانش خود را در کار بکار بگیریم، نگرانی های اساسی کارفرما هستند.
برای مشتری های ما، بیشترین تجربه حقیقی که نیاز دارند، یا مهارت های مذاکره برای فروش است یا مهارت های مذاکره برای خرید.
درحالیکه تجربه و دانش ما احتمالا مشکل اصلی نخواهد بود،
تایید ادعای ما برای داشتن دانش و تجربه، مشکل اساسی است.
پرسش های قابل تایید پرسش های مذاکره ای هستند که کارفرما می تواند آنها را تایید کند.
سوالات تاییدی همان سوال های قابل تایید هستند که مصاحبه کننده از قبل آنها را تایید کرده است.
این سوالات آنگونه نیستند که فقط بتوان با کلمات بازی کرد چون مصاحبه کننده از ما انتظار جواب دارد و حقیقت این است که مصاحبه کننده می داند پاسخ آنچنان واضح هم نیست.
اگر می خواهیم با صداقت پاسخ دهیم باید کمی راستگو باشیم تا بتوانیم از خودمان هم دفاع کنیم.
برای مشتری های ما بهترین راه برای تایید مهارت های مذاکره، دوره های مذاکره ای روی رزومه آنهاست و مهم تر از آن این است که یک نقش تمرینی به ما می دهند درحالیکه یک مذاکره کننده تواناتر در طرف دیگر با ما مذاکره می کند.
خبرهای بهتر راجع به سوالات مصاحبه:
وقتی این ها را فهمیدم، شجاعتم گل کرد.
راجع به مصاحبه های قبلی خود فکر کردم.
توجهم به آن چند باری جلب شد که در حین مصاحبه بیشتر احساس اعتماد به نفس کرده بودم.
آن چندبار زمانی بود که مصاحبه کننده داشت راجع به آن سِمت و شرکت برایم می گفت.
آنها طوری صحبت می کردند گویی می خواستند مرا قانع کنند که عجب فرصت خوبی نصیبم شده و این شرکت چه شرکت خوبی است که می خواهم در آن کار کنم.
احساس کرده بودم که مصاحبه کننده قصد فروش مرا دارد.
من از تلاش برای متقاعد کردن این گونه افراد عجیب که می توانم این کار را به خوبی انجام دهم خسته بودم:
بنابراین فهمیدم که چگونه نتیجه را بر سر میز تغییر دهم و آنها را وادار کنم متقاعدم کنند که آن شغل برای من است.
من یاد گرفتم که بلافاصله از خلاصه کلمات، دایره لغات حرفه ای و کلمات سخت استفاده نکنم
و پیشنهاد می کنم شما هم همین کار را بکنید.
در IT ، ما آنقدر از زبان استفاده می کنیم که باعث می شود سر ادم گیج برود.
کسی که با ما مصاحبه می کند ممکن است به اندازه ما مهارت، تجربه و آگاهی نداشته باشد.
گاهی اوقات تعادل مشخصی در صحبت هوشمندانه و تاثیرگذار هست اما باید از تهدید رئیس آینده مان بپرهیزیم.
لحن گفتن یک موضوع می تواند حتی مهمتر از خود آن موضوع باشد.
زمان بندی ما می تواند نشان دهنده سطح اضطراب یا اعتماد به نفس و صبرمان باشد.
آیا آرامش داریم؟
آیا فقط در لحظات و مواقع درست نظر می دهیم؟
نباید به سرعت جواب سوالات را بیان کنیم، باید به خودمان زمان دهیم.
من می دانستم که به بهترین پاسخ ها نیاز دارم
و باید با یک سوال درست و مناسب به آنها حمله می کردم تا کارم به خوبی پیش رود.
زمانبندی خیلی کار بحرانی و حساسی است.
دوباره می گویم که نباید با رگباری از سوالات وارد مصاحبه شویم.
من همیشه می گویم که به ۳ تا ۵ سوال اول باید در حد ۱ تا ۳ جمله یا فقط با بله و خیر جواب داد.
سپس به انتهای پاسخ هایم سوالاتی اضافه کردم.
من در تعداد زیادی از مصاحبه ها دیدم که مصاحبه کننده به کاندید شانس پرسیدن سوال در انتهای مصاحبه را نمی دهد.
این نشان می دهد که آنها علاقه ای به استخدام ما ندارند.
دوباره می گویم، ما نباید صبر کنیم تا برای پرسیدن سوال های ما برایمان دعوتمان کنند و من اهمیتی نمی دهم که سوالاتشان چگونه است، در هر صورت سوال های خودم را می پرسم.
یکی از سخنان بزرگ این است:
“کسی که قوانین بازی را تصویب کرده، برنده می شود.”
بیشتر رقابت های ما قدم نهادن به اتاق مصاحبه در حین این تفکر است:
“شرکت بهترین شانس ها و موقعیت ها را در دست دارد. آنها با من مصاحبه می کنند و می توانند انتخاب کنند که مرا رد کرده و منتظر نفر بعدی شوند. بهتر است من مصاحبه ام را به خوبی انجام دهم.”
تا به حال توجه کرده اید که بعضی از آن افکار به ذهن ما رسوخ می کنند؟
نباید به آنها این اجازه را بدهیم!
آن افکار تهی و بی مفهوم هستند.
کارفرما معمولا یک سری نیازها و مشکلات دارد و معمولا آنقدر اوضاع بد می شود که آنها وارد بازی فریبنده و شدیدا
سخت استخدام می شوند تا بتوانند بهترین فرد را انتخاب کنند.
اگر این موضوع آنقدر برای آنها خوب است که با تعدادی از متخصصان ماهر مصاحبه کنند تا از درد خود بکاهند بنابراین ما هم باید همین بازی را انجام دهیم.
برای مصاحبه با تعداد زیادی از شرکت ها برویم و رزومه خود را به آنها نشان دهیم.
نباید همه تخم مرغ های خود را فقط در یک سبد قرار دهیم.
کسی که قوانین بازی را تصویب کرده،
برنده می شود
بعنوان یک کاندید باید سوالات را طراحی کنیم تا بتوانیم مصاحبه کننده را وادار به فروش خود کنیم.
باید به یاد داشته باشیم،
همانطور که ما برای مصاحبه با کارفرما می رویم،
آنها هم برای ماحبه با ما می آیند.
بنابراین باید اطمینان حاصل کنیم که حداقل به همان اندازه که آنها نورافکن را روی ما زوم می کنند،
ما هم همین کار را با آنها انجام دهیم.
مصاحبه کننده ها معمولا تعلیم می بینند که شرکت را بفروشند (در غیر این صورت شرکت به آنها برای جذب نیروهای جوان اعتماد نمی کند).
هر زمان که توانسیم کارفرما را وادار به فروش خودمان کنیم،
در موقعیت قدرتمندی هستیم.
حالا بروید و با پرسش و پاسخ های من کمی خوش بگذرانید و به من اطلاع دهید که کارتان چگونه پیش رفته است.
در این مقاله به چگونه مصاحبه کاری موفق داشته باشیم؟ پرداختیم
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
73 بازدید
57 بازدید
73 بازدید
116 بازدید
112 بازدید
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار عالی
خیلی خوب
سلام ما به همراه یک گروه از متخصصین حوزه وب گروه تلگرامی جامعه وبمستران ایران را لانچ کردیم.
با توجه به اینکه شما هم در این زمینه فعال هستید خوشحال می شیم به ما بپیوندید تا تعاملات مفیدی باهم داشته باشیم لینک گروه خدمتتونhttps://t.me/joinchat/DBhKUBJE3gUMxzABig66Ig
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
برای دریافت دوره رایگان «مذاکره تلفنی» فرم زیر را تکمیل کنید
(function () {
var options = {
whatsapp: “+989129543935”, // WhatsApp number
call_to_action: “Message us”, // Call to action
position: “right”, // Position may be ‘right’ or ‘left’
};
var proto = document.location.protocol, host = “getbutton.io”, url = proto + “//static.” + host;
var s = document.createElement(‘script’); s.type = ‘text/javascript’; s.async = true; s.src = url + ‘/widget-send-button/js/init.js’;
s.onload = function () { WhWidgetSendButton.init(host, proto, options); };
var x = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; x.parentNode.insertBefore(s, x);
})();
ما در این وبسایت قصد داریم تاجایی که امکان داره با آموزش هامون بتونیم باعث پیشرفت تک تک شما عزیزان بشیم تا بتونیم تو این شرایط سخت جامعه سربلند بیرون بیاییم برای تماس با ما روی شماره زیر کلیک کنید
02144018253
ورود
نام کاربری: perm_identity
رمز عبور: lock_open
وبلاگ
چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
در این مقاله به چگونه مصاحبه کاری موفق داشته باشیم؟ می پردازیم
در این مقاله به مقاله ای با عنوان Top 10 Interview Questions And Answers می پردازیم
آنچه بین ما و شغل مورد نظرمان است پرسش های سختگیرانه در مصاحبه می باشد.
باید با این سوالات گول زننده در مصاحبه با مهارت دست و پنجه نرم کنیم و زمین بازی در مصاحبه را سطح بندی کرده و از یک شانس بهتر برای دستیابی به شغل مورد نظر خود لذت ببریم.
تا به حال آرواره چانه تان در حین پرسش های یک مصاحبه منقبض شده است؟
اگر نه، کمی طول میکشد این اتفاق هم برای شما رخ دهد یا در حین همکاری با پدر خود آن را تجربه کنید.
من از مصاحبههای شغلی متنفر بودم و اعتراف می کنم که معمولاً به مصاحبه بعدی دعوت نمیشدم.
این مقاله به طور مختصر پرسشهای سختترین مصاحبه ها را در هر زمان توضیح میدهد و پاسخ محکمی هستند را در پرسش و پاسخ شما به اشتراک میگذارد.
نباید به خاطر سوالها مضطرب شویم.
این فقط یک بازی روانشناسی است بنابراین باید با آمادگی در آنجا حضور یابیم تا آن موقعیت شغلی را برنده شویم.
قبل از اینکه بتوانیم مهارت های مذاکره حقوقی خود را انعطاف پذیر کنیم،
باید ابتدا حداقل بعضی از مرحله های پیش تر و مهم تر در مصاحبه پرسش و پاسخ خود را با موفقیت بگذرانیم.
پرسیدن سوال های خودمان دینامیک قدرت مصاحبه را متعادل میکند و به مصاحبه گر نشان میدهد که ما شخص متفکری هستیم و از قبل تکالیف خود را انجام داده ایم.
باید به پرسش هایی که دوست داریم پاسخ بدهیم و بعضی از پرسشهای دفاعی من را برای مراحل سخت تر نگه داریم.
نباید در این مرحله بازیچه دست آنها شویم.
این یکی با پیشگیری جلوتری به دست میآید که ما از آنها می خواهیم.
نباید مثل ملاقات های اولیه دخترانه، همه چیز را خیلی سریع در این بازی فاش کنیم.
“وقتی درخواست شغلی شما را در وب سایت خواندم، آن را دوست داشتم اما هنوز متقاعد نشدم که چرا این شغل برای شما مناسب است. می توانید به من بگویید که چرا دوست دارید در این شرکت کار کنید؟”
وقتی آنها شرکت را به ما فروختند،
در زمین بازی بیشتر مساوی کرده ایم و می توانیم به سمت جزئیات بیشتری راجع به صنعت، شرکت و آن موقعیت برویم.
اگر به این سوال سریع پاسخ دهیم، آمدن خود را به خطر انداخته ایم چون حالت مغرورانه ای دارد
و گویی از اینکه این سوال را از ما پرسیده اند آزرده خاطر شده ایم.
باید به جای این کار پاسخ های زیر را دنبال کنیم:
“من هنوز به اندازه کافی راجع به سِمت خود و شرکت شما را نمی دانم. برای پاسخ به این سوال شما باید مشغول به کار شوم.”
“از آنجایی که مرا به این مصاحبه دعوت کرده اید، می توانید به من بگویید که در شرایط صلاحیت و تجربیات من چه چیزی دیده اید که فکر می کنید می توانم این کار را انجام دهم؟” (من به دنبال ضمانت آنها نیستم، من با اعتماد به نفس پاسخ می دهم و سوال می پرسم تا اطلاعات بدست آورم.) اگر مصاحبه کننده در حال حاضر یک کپی از رزومه ی من نداشته باشد، من هم از او می پرسم که آیا موقعیتش پیش آمده که نگاهی به رزومه ام بیندازد.”
” ایرادی ندارد اگر من چند سوالی که از قبل آماده کرده ام را از شما بپرسم تا بهتر این شغل را بفهمم؟” خیلی غیرمنطقی است اگر در این موقعیت کارفرما بگوید “نه” و به محض اینکه راجع به آن سِمت بیشتر دانستیم، می توانیم پاسخ پرسش اولیه آنها را بدهیم.
سوال مناسب تر این است:
“در کدام دو زمینه ضعیف تر هستید؟”
گزینه ۱:
باید به ضعفی اشاره کنیم که روی این سِمت تاثیر خاصی نگذارد. اگر آن سِمت جزو سِمت هایی باشد که شامل تغییرات و چالش های ثابت و دایمی است، پس به آن این گونه اشاره می کنیم “من با اتفاقات و کارهای تکراری احساس خستگی می کنم و بی حوصله می شوم.” (البته اگر درست باشد.)
اگر خیلی سریع شروع می شود، اینطور اشاره می کنیم
“من صبح های زود انرژی بیشتری دارم و نزدیک های عصر خیلی خسته می شوم. در شیفت های شغل قبلی خود به این مشکل برخوردم.”
گزینه ۲:
راجع به ضعفی صحبت کنیم که هم اکنون داریم روی آن کار می کنیم یا اخیرا آن را برطرف کرده ایم.چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
“این سِمت نیازمند تجربه مدیریت پروژه است. من به تازگی دوره ای در پروژه ی MS گرفته ام و به تازگی پروژه مستقلی را به جایی فرستادم که در آن روی توسعه دهنده های کالاهای وارداتی و صادراتی مدیریت شده تحقیق می کنم.”
گزینه ۳:
راجع به ضعف هایی صحبت کنیم که می توانند هم اکنون در رزومه ما دیده شوند، باید اولین نفری باشیم که موضوع آنها را بیان می کند.
اگر آنها این ضعف ها را اول ببینند و چیزی بگویند، ما عقب افتاده و دیگر فرصت توضیح آنها در ابتدای مکالمه را از دست می دهیم.
“نقش شما مسئولیت های مدیریت کارکنان است و همانطور که در رزومه من می بینید من هنوز مسئولیتهای گزارش مستقیم را نداشتم.”
البته اگر تجربه مدیریت کارکنان نیمه وقت و مسافرت رفته را داریم، می توانیم در اینجا به آن اشاره کنیم.
نباید سعی کنیم برای آن بهانه بتراشیم وگرنه این طور به نظر می آید که می خواهیم ضعفمان را جبران کنیم.
باید به یاد داشته باشیم آنها علارغم این ضعف ها ما را به مصاحبه دعوت کردند، بنابراین اگر خیلی به آن ضعفها اهمیت ندادند ما هم نباید این کار را بکنیم.
ادامه:
“پس از اینکه رزومه من را خواندید، فکر می کنید در چه زمینه هایی باید برای توسعه بیشتر در آینده تلاش کنم؟”
نباید اتاق مصاحبه را با این شرایط ترک کنیم که کارفرما شانس پاسخ دادن به سوال حقیقی که پشت این سوال پنهان است را به ما بدهد.
واقعا وقت شناس هستید؟
اگر بله، پس این خیلی عالیست و شما می تواند به این سوال مثل آب خوردن پاسخ دهید.
اگر شما هم مثل من جزو افرادی هستید که دوست دارند ساعت های کاری خود را انتخاب کنند و می توانند در ارزیابی و کدگذاری ساعت های کاری، اضافه کاری ها و زمان تمام کردن کار گم شوند، پس باید یک بار دیگر راجع به این قضیه فکر کنید.
“من فردی هستم که خیلی به دنبال نتیجه کار خود است، من کارم را تمام می کنم و معمولا تا دیروقت مشغول هستم و آنقدر برای یک پروژه وقت می گذارم تا به حد انتهای آن برسم. بنابراین اتمام کار در ساعت مقرر شده خود و مقایسه لحظات با مدام ساعت را نگاه کردن چقدر مهم است؟”
اگر کارفرمای خود را دوست دارید، این سوال برای شما خیلی ساده است و می توانیم از او تعریف کنیم.
اگر رئیس شما هیتلر را مثل معلم کودکستان ببیند چه؟ اگر به مصاحبه کننده بگوییم که او یک آدم عوضی بوده هم چیزی گیرمان نمی آید.
” رابطه من و رییسم خیلی پرنوسان بود. و رفتارهای متفاوتی داشتیم. با اینکه کار با او سخت هم بود اما به من یاد داد ( در اینجا یک یا دو درس زندگی می توان بیان کرد). در هر حال من در یک شرکت کار می کنم تا یاد بگیرم و رشد کنم. می توانم بپرسم که آیا در این سازمان چالش هایی دارید یا خیر؟”
درس هایی که از یک رییس باهوش می گیریم خیلی مهم تر از تجربیات هستند.
سوالات دو جوابه.
نه تنها باید راجع به کمبود یک مهارت یا ضعف خود صحبت کنیم بلکه باید راجع به نظر و دیدگاه رییس هم حدس دوباره ای بزنیم.
ما می توانیم از پاسخ به این سوال شانه خالی کرده و اینگونه جواب دهیم:
“اگر شما واقعا این سمت را به من پیشنهاد می دهید پس منم پیشنهاد می کنم که با رییسم تماس گرفته و از خود او بپرسید.”
من ترجیح می دهم این مسابقه گاوبازی را با شاخ ببرم:
“نمی خواهم بگویم من می توانم ذهن دیگران را بخوانم اما می توانم به شما بگویم که او راجع به من چه گفته بود.”
سپس دوباره به گزینه سوم این مقاله که پیشتر آمده بود بر می گردیم.
ما به ندرت باید به این سوال و سوال سوم در مصاحبه های یکسان پاسخ دهیم.
من دوست دارم با این جمله کار را ادامه دهم:
“می توانم بپرسم آیا جزو ویژگی های یک کارفرما هست که چالشی برای اجرای کار ما داشته باشد یا فراهم آورد؟”
باید دوباره روی خود مصاحبه کننده زوم کنیم تا بفهمند که آیا چیزی پشت سوالشان بوده است یا خیر.
بهتر است همین الآن این را بفهمیم نه پس از اینکه به مجموعه آنها پیوستیم.
اگر از بقیه بهتر بوده ایم یا زودتر رشد کرده و ترقی یافته ایم، این یکی سوال خوبی است.
بنابراین اگر از شغلمان متنفریم و رییسمان مثل شِرِک (انیمیشن غول سبز) است چگونه باید به این سوال پاسخ دهیم؟
باید بیشتر راجع به سِمتی صحبت کنیم که به ما پیشنهاد شده و کمتر بحث گذشته و شغل قبلی را پیش بکشیم.
“در شرکت کنونی من محدودیت های زیادی وجود دارد و بنظر می رسد سِمتی که شما به آن نیازمندید چالش های جالبی دارد.”
” من از شخصیت های متفاوت خوشم می آید اما با افرادی که جزو تیم گروهی بوده و راستگو نیستند نمی توانم خوب کار کنم.”
سپس قبل از اینکه مصاحبه کننده شانس این را داشته باشد که سوالات سختی راجع به تجربیات ما با این نوع افراد بپرسد، دو سوال می توانیم بپرسیم:
“آیا تمام گروه های شما صادق هستند؟”
یا “آیا در گروه خود افرادی دارید که به دلیل شخصیتشان سخت بتوان با آنها کنار آمد؟”
دوباره، اگر نقشه یا ساختار اصلی را پنهان می کنند باید آن را بفهمیم و نورافکن را از روی خود برداشته و روی آنها بیندازیم.
اگر خیلی بامزه و شوخ طبع باشیم باید جواب دهیم:
“مشغول کار با شما” اما من شخصا روی این قضیه شرط نمی بندم.
باید دقت داشته باشیم که برای مصاحبه با این شرکت باید راجع به جنبه های مختلف شغل خود فکر کنیم.
اگر فقط به خاطر چیزی که در زمان کوتاه تا متوسط به ما پیشنهاد می دهد آن را می پذیریم پس نباید برای پاسخ به این سوال دچار مشکل شویم.
اگر هنوز در رده سنی بیست تا سی هستیم می توانیم اینگونه جواب دهیم:
“وقتی دانشگاه را ترک کردم فکر می کردم نقشه شغلی خود تا ۱۰ سال دیگر را کشیده ام. تجربه به من یاد داده که نقشه ای راجع به آینده شغلی خود نکشم. من در هر سِمت چیزهای زیادی راجع به خودم آموختم. بنابراین ترجیح می دهم راه های شغلی زیادی جلوی خودم باز کنم تا تجربیات لازم را بدست بیاورم.”
سپس می توانیم بپرسیم:
“شما برای شخصی که این شغل را پذیرفته چه راه شغلی امکان پذیری برای آینده اش می بینید؟”
“بله. از آنجایی که شما این سِمت را به من پیشنهاد دادید، خوشحال می شوم با کارفرمای کنونی من صحبت کنید.”
البته باید بدانیم که هر مصاحبه کننده ای ممکن است بخواهد با تماس ها و ایمیل هایش از کارفرمای قبلی ما سوالاتی بپرسد و ما نباید اینگونه آن کارفرما را اذیت کرده و مزاحم او شویم.
من یاد گرفتم که باید زمان مصاحبه برای شغل دیگر را به کارفرمای کنونی خودم بگویم.
و این بهترین راه است. چرا؟
نیازی نیست روی جعبه بایستیم و هدف خود را بیان کنیم.
بهتر است بجای آن به این اشاره کنیم که در حال ارزیابی بازار هستیم.
باید آگاه باشیم:
بعضی کارفرماها با کارفرمای کنونی ما تماس می گیرند حتی اگر به این سوال جواب منفی بدهیم.
روش بیان یک حرف مهمتر از آن چیزی است که می گوییم.
باید صادق باشیم و کنایه آمیز صحبت نکنیم.
خیلی از این پاسخ ها اگر به خوبی منتقل نشوند، ممکن است ما را از خود راضی یا ریاکار نشان دهند.
سوال و جواب های من نتایج خوبی برایم داشت.
من فهمیدم که کارفرمایان شروع به تلاش می کنند تا من را بفروشند و مصاحبه هایم کمتر شبیه بازجویی بنظر می رسد.
پرسیدن سوال ها:
سوالات، قدرت مکالمه هستند.
اکثر مردم دوست دارند صحبت کنند و بیشتر آنها علاقه دارند راجع به خودشان حرف بزنند.
وادار کردن دیگران به صحبت، به ما اطلاعات می دهد
و کمک می کند کنترل مکالمه را به دست بگیریم و زمان خود برای گوش سپاری، نه صحبت کردن، را بالا ببریم.
هرچه مردم بیشتر با ما حرف بزنند، بیشتر به ما اعتماد می کنند.
من نگفتم که معنی خواهد داشت، ممکن است کاملا غیزمنطقی بنظر برسد.
من حتی مصاحبه کننده هایی داشتم که به لطف مصاحبه خارق العاده ی من راجع به نعل پای یک خر هم صحبت کرده اند. (درست است، من نتواستم آن شغل را بگیریم.)
فقط آموختن تمام سوالاتی که کارفرمایان می پرسیدند باعث شد من اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنم.
آمادگی برای پرسش ها و پاسخ ها موجب شد به یک ستاره در مصاحبه تبدیل شوم.
بله، می دانم با این حرف از خودم تعریف کرده ام اما فکر می کنم لیاقتش را هم دارم.
بله، من باید تمرین می کردم. چگونه؟
من پرسش و پاسخ های خود را ضبط کردم و به آنها گوش دادم.
لیستی راجع به صد سوال مصاحبه ای تهیه کرده و پاسخ آنها را در حالت های مخلف تمرین کردم.
سپس روی پاسخ ها و پرسش های خودم کار کردم.
آنها را روی برگه کپی کرده و از دوستم خواستم نقش مصاحبه کننده را بازی کند.
او تحت تاثیر پرسش و پاسخ های من قرار گرفت!
سپس برای سِمت هایی که نمی خواستم یا می دانستم نمی توانم بدستشان بیاورم مصاحبه کردم، فقط برای اینکه با آنها هماهنگ شوم.
در این گونه مصاحبه ها هیچ چیز خاصی برای از دست دادن نداشتم برای همین فشاری هم روی من نبود.
من فهمیدم که آمادگی اساس کار من برای ایجاد اعتماد به نفس است.
تا به حال این حس را تجربه کرده اید که سر امتحان به برگه امتحانی نگاه کنید و بدانید تمام پاسخ ها را می دانید و با اعتماد به نفس جلو روید؟
من خود را با سختترین سوالات آماده کرده بودم و در راس بازی مصاحبه قرار داشتم.
خب، حالا زمان این فرا رسیده که سوالات خودمان را بپرسیم.
سوالات ما چیزهای زیادی را راجع به ما آشکار می کنند و شانس این را به ما می دهند تا بفهمیم آیا وارد آن شغل سودمند می شویم یا خیر.
در اینجا من چند مورد مهم برای مصاحبه کننده تان آورده ام:
درحالیکه تقلب مورد نظر را که من در موارد بالا به آنها اشاره کردم در آستین دارید، برای این تضمین که همیشه یک پله بالاتر هستید، حتی بالاتر از یک فرد با تجربه با درجه ششم و مصاحبه کننده ای با کمربند سیاه، باید کمی راجع به سوالاتی که می خواهند با آنها مچ ما را بگیرند بیشتر بدانیم.
پس بیایید وارد مغز مصاحبه کننده شویم تا فقط بفهمیم که چه نقشه ای دارند و پشت هر نوع سوال مصاحبه کننده چه هدفی نهفته است.
تفکری که پشت این نوع سوالات وجود دارد این است که رفتار گذشته یک شخص معمولا نمونه بارزی از رفتار او در آینده می باشد.
فرضیه این قضیه این است که ما موجودات تابع عادت هستیم و عادت ها سخت تغییر می کنند و بیشتر اوقات برای ما حتی شناخته هم نشده اند.
کارفرمایان روی پاسخ اینگونه سوالات سرمایه گذاری می کنند.
چرا؟
بنابراین ما باید برای آشکار سازی گذشته خود در روش صادقانه و مثبتی آماده باشیم.
نمونه هایی از سوالات رفتاری از گذشته:
می توانید به من راجع به زمانی بگویید که مجبور بودید بین راستگویی و دروغگویی یکی را انتخاب کنید؟ و توضیح دهید که کدام تصمیم را برگزیدید؟
” من این تصمیم را از زمانی که در دبستان بودم گرفتم و ازهمان موقع هم راستگویی را انتخاب کردم. آیا تا به حال با کارمندان دروغگو و غیرقابل اعتماد سر و کار داشته اید؟”
می توانید راجع به شرایطی در گذشته تان بگویید که در آن برای یک مشکل سخت راه حل خلاقانه ای پیدا کرده اید؟
اینجا بهترین شانس ما برای درخشیدن است.
هر چه مشکل سختتر باشد، اگر بهتر و بیشتر آن را ارزیابی کنیم، راه حل بهتری هم پیدا می کنیم.
فقط باید جواب این سوال را در کمتر از ۵ جمله بدهیم.
این یکی آنقدر مهم است که می توانیم آنها آن را حداقل در یک برگ چرک نویس یادداشت کنیم.
می توانید راجع به زمانی برایم بگویید که مشکلی در ارتباط با کارکنان داشته اید و توضیح دهید آن مشکل دقیقا چه بوده و چگونه آن را حل کردید؟ (برای سِمت های مدیریت)
“من یک کارمند داشتم که جزو قسمت IT بود و همیشه بطرز فجیعی در جلسات و قرار ملاقاتها دیر حاضر می شد. من بطور خصوصی برای او توضیح دادم که این کارش چطور برای همکاران غیرقابل قبول است و برای شرکت هزینه دارد.
این کار هیچ اثری نداشت.
بنابراین به سادگی او را از جلسات و ملاقات ها محروم کردم و به او برنامه جایزه برای تیم را توضیح دادم.
وقتی ازم سوال پرسید،
به او اطلاع دادم که دیر نرسیدن سر جلسات یکی از شرایط برای گرفتن آن جایزه است و او دیگر هرگز دیر نکرد.”
هدف این گونه سوالات ارزیابی اعتبار پاسخ شماست.
سوالات تبعیتی به دنبال سوالات دیگر می آیند.
ممکن است از ما اسم یک سرپرست را بخواهند که می تواند پاسخ ما را تایید کند.
یا مصاحبه کننده ممکن است از ما سوالهای گول زننده ای که دنباله سوالات دیگر هستند را بپرسد تا به اعتبار و صحت پساخ هایمان پی ببرد.
برای مثال:
می توانید راجع به آن سال و ماه و سِمتی که این اتفاق در آن رخ داد صحبت کنید؟
این پرسش نشان می دهد که ممکن است شرکت مذکور این اطلاعات را به روشی ارزیابی کند و کاندید استخدامی احساس راحتی نکند خصوصا اگر پاسخ آن به سختی یادمان بیاید یا نتوان آن را از حقیقت اصلی منحرف کرد.
آیا می تواند به من بگویید که آن کارمند چگونه عکس العمل نشان داد؟
اینگونه پاسخ ها را تا جایی که می توانید خلاصه کنید.
مثلا:
“او ناراحت شد اما نشان داد که موضوع را فهمیده است و از اینکه من قضیه را تحت کنترل گرفتم تشکر کرد.”
می توانید به من بگویید که سرپرستتان چگونه عکس العمل نشان داد؟
برای مثال:
“مثل همیشه، سرپرستم تشکر و تحسین کرد.”
این پاسخ نشان می دهد که من باید همیشه کارهایی انجام دهم که لایق سپاس گذاری هستند.
بعضی مصاحبه کنندگان ممکن است در اینجا پافشاری کنند.
اگر خود را در این شرایط یافتیم باید پرکاربردترین توصیه ی جهانی را دنبال کنیم: وحشت نکنید! به معنی واقعی کلمه باید نفس عمیقی کشیده و با عجله به بحث ادامه ندهیم. من فهمیدم که می توانم روند مصاحبه را با مکث کردن و آرام تر صحبت کردن تغییر دهم.
یکی از دوستان من در حین بازی پوکر از “تکنیک آرام” استفاده کرد.
وقتی یکی از بازیکن ها حرکت موفقیت آمیزی انجام داد و چند دست پشت سر هم برنده شد، دوست من راهی پیدا کرد تا سرعت بازی را کمی کُند کنَد.
او بهتر از هرکس دیگری که تا به حال دیده بودم بازی را معطل کرد.
او مکالمه ای را از سر گرفت و وانمود کرد که نمی تواند تصمیم درست را برای آوردن ورق مورد نظر بگیرد، تماسی گرفت
و حتی آن را به زمان طولانی تری کشاند و کمی نوشیدنی روی زمین ریخت و با این کارها صبر همه را امتحان کرد.
با اینکه اینها نمایشی به نظر می رسند اما این معطلی او کار کرد.
وقتی لحظات کندتر حرکت کردند، پیروزی بر سر میز بازی جای خود را تغییر داد.
من پیشنهاد نمی کنم که در حین مصاحبه خود را به فراموشی زده یا یک تماس تلفنی برقرار کنید، اتفاقا من شدیدا پینشهاد می کنم که این کار را انجام ندهید!
من می گویم فهمیدم که گروه سازی دوباره و تغییر مسیر مصاحبه توسط ایجاد تغییر در گام های بین راه امکان پذیر است.
وقتی مصاحبه کننده می فهمد که من گیج نیستم و حواسم جمع است،
علاقه اش در خرده گیری از من را از دست می دهد.
پاسخ های ناگهانی من که همه روی روش و نظم هستند مصاحبه کننده را از این بازی شان به بیرون پرت می کند.
پرسش های رفتاری از گذشته در مورد تجربه های مدرسه، شخصی، داوطلبانه یا عضویتی هم ممکن است پرسیده شود.
بنابراین در این لحظات حساس ضرری ندارد که کاملا هوشیار باشیم…
من دوست دارم این نوع سوالات را “سرزمین عجایب” بنامم.
هر چه باشد، فرضیات از عجایب خیلی هم دور نیستند.
شرایط آینده و سوالات فرضی برای این پرسیده می شوند که پیش بینی کنند چگونه ممکن است تحت یک سری شرایط سخت آینده عکس العمل نشان دهیم.
هیچ کس نمی تواند آینده را پیشگویی کند و ما نمی توانیم به این پاسخ ها تکیه کنیم بنابراین باید اینجا یک ابرقهرمان باشیم.
اینجا چند نمونه از شرایط آینده یا سوالات فرضی را آورده ایم:
اگر از شما می خواستند که تا دیروقت جمعه شب کار کنید چه می گفتید؟
“من داوطلبانه تلاش می کردم که کار را تمام کنم. البته اگر این اتفاق بطور مکرر باشد به برنامه ریزی مشخص تری احتیاج دارد. آیا شما معمولا چنین شرایطی دارید؟”
اگر یکی از کارمندان خود را از دست دادیم و بر ساعات کاری شما افزوده شد چه می کنید؟
“من تمام تمرکز خود را به کار می گیرم که تا جایی که می توانم همه کارهای مهم را در بهترین سطح خود به انجام برسانم. آیا در اینجا چنین رنج تبدیلاتی را زیاد دارید؟” (دوباره من پاسخم را با یک پرسش به اتمام می رسانم.”
اگر می فهمیدید که یکی از همکارانتان در حال دزدی از شرکت است چه می کردید؟
” این شرایط را به سرپرست خود گزارش می کردم. اینجا در میان کارکنان دزدی، مشکل بزرگی است؟”
مسلما ما نمی توانیم برای این گونه سوالات فرضی پاسخ هایی را حفظ و تمرین کنیم.
باید به یاد داشته باشیم که در حین پاسخ دادن به خود فرصت دهیم.
یکی از ساده ترین راه ها در زمان خریدن برای تفکر، تکرار دوباره همان سوال با صدای بلند برای خودمان است،
گویی می خواهیم با دقت بیندیشیم.
همانطور که از اسم آنها پیداست، در این سوالات راجع به دانش و تجربه سوال می شود.
وقتی برای یک مصاحبه فراخوانده می شویم، به خاطر دانش و تجربه مان است.
کارمندان کمی بدلیل عدم دانش و تجربه کافی در آن زمینه شغلی اخراج می شوند (مگر اینکه در رزومه و مصاحبه خود دروغ گفته باشند که در این صورت لیاقتشان این است در خروجی را به آن ها نشان دهند).
دانش و تجربه ای که داریم و مرتبط با آن سِمت کاری پیشنهاد شده است بسیار مهم می باشد و ممکن است سطح مهارت های ما هم ارزیابی شوند.
فهمیدن اینکه ما چه جور شخصیتی داریم و چگونه رفتار می کنیم و چگونه می توانیم بطور تاثیرگذاری آن تجربه و دانش خود را در کار بکار بگیریم، نگرانی های اساسی کارفرما هستند.
برای مشتری های ما، بیشترین تجربه حقیقی که نیاز دارند، یا مهارت های مذاکره برای فروش است یا مهارت های مذاکره برای خرید.
درحالیکه تجربه و دانش ما احتمالا مشکل اصلی نخواهد بود،
تایید ادعای ما برای داشتن دانش و تجربه، مشکل اساسی است.
پرسش های قابل تایید پرسش های مذاکره ای هستند که کارفرما می تواند آنها را تایید کند.
سوالات تاییدی همان سوال های قابل تایید هستند که مصاحبه کننده از قبل آنها را تایید کرده است.
این سوالات آنگونه نیستند که فقط بتوان با کلمات بازی کرد چون مصاحبه کننده از ما انتظار جواب دارد و حقیقت این است که مصاحبه کننده می داند پاسخ آنچنان واضح هم نیست.
اگر می خواهیم با صداقت پاسخ دهیم باید کمی راستگو باشیم تا بتوانیم از خودمان هم دفاع کنیم.
برای مشتری های ما بهترین راه برای تایید مهارت های مذاکره، دوره های مذاکره ای روی رزومه آنهاست و مهم تر از آن این است که یک نقش تمرینی به ما می دهند درحالیکه یک مذاکره کننده تواناتر در طرف دیگر با ما مذاکره می کند.
خبرهای بهتر راجع به سوالات مصاحبه:
وقتی این ها را فهمیدم، شجاعتم گل کرد.
راجع به مصاحبه های قبلی خود فکر کردم.
توجهم به آن چند باری جلب شد که در حین مصاحبه بیشتر احساس اعتماد به نفس کرده بودم.
آن چندبار زمانی بود که مصاحبه کننده داشت راجع به آن سِمت و شرکت برایم می گفت.
آنها طوری صحبت می کردند گویی می خواستند مرا قانع کنند که عجب فرصت خوبی نصیبم شده و این شرکت چه شرکت خوبی است که می خواهم در آن کار کنم.
احساس کرده بودم که مصاحبه کننده قصد فروش مرا دارد.
من از تلاش برای متقاعد کردن این گونه افراد عجیب که می توانم این کار را به خوبی انجام دهم خسته بودم:
بنابراین فهمیدم که چگونه نتیجه را بر سر میز تغییر دهم و آنها را وادار کنم متقاعدم کنند که آن شغل برای من است.
من یاد گرفتم که بلافاصله از خلاصه کلمات، دایره لغات حرفه ای و کلمات سخت استفاده نکنم
و پیشنهاد می کنم شما هم همین کار را بکنید.
در IT ، ما آنقدر از زبان استفاده می کنیم که باعث می شود سر ادم گیج برود.
کسی که با ما مصاحبه می کند ممکن است به اندازه ما مهارت، تجربه و آگاهی نداشته باشد.
گاهی اوقات تعادل مشخصی در صحبت هوشمندانه و تاثیرگذار هست اما باید از تهدید رئیس آینده مان بپرهیزیم.
لحن گفتن یک موضوع می تواند حتی مهمتر از خود آن موضوع باشد.
زمان بندی ما می تواند نشان دهنده سطح اضطراب یا اعتماد به نفس و صبرمان باشد.
آیا آرامش داریم؟
آیا فقط در لحظات و مواقع درست نظر می دهیم؟
نباید به سرعت جواب سوالات را بیان کنیم، باید به خودمان زمان دهیم.
من می دانستم که به بهترین پاسخ ها نیاز دارم
و باید با یک سوال درست و مناسب به آنها حمله می کردم تا کارم به خوبی پیش رود.
زمانبندی خیلی کار بحرانی و حساسی است.
دوباره می گویم که نباید با رگباری از سوالات وارد مصاحبه شویم.
من همیشه می گویم که به ۳ تا ۵ سوال اول باید در حد ۱ تا ۳ جمله یا فقط با بله و خیر جواب داد.
سپس به انتهای پاسخ هایم سوالاتی اضافه کردم.
من در تعداد زیادی از مصاحبه ها دیدم که مصاحبه کننده به کاندید شانس پرسیدن سوال در انتهای مصاحبه را نمی دهد.
این نشان می دهد که آنها علاقه ای به استخدام ما ندارند.
دوباره می گویم، ما نباید صبر کنیم تا برای پرسیدن سوال های ما برایمان دعوتمان کنند و من اهمیتی نمی دهم که سوالاتشان چگونه است، در هر صورت سوال های خودم را می پرسم.
یکی از سخنان بزرگ این است:
“کسی که قوانین بازی را تصویب کرده، برنده می شود.”
بیشتر رقابت های ما قدم نهادن به اتاق مصاحبه در حین این تفکر است:
“شرکت بهترین شانس ها و موقعیت ها را در دست دارد. آنها با من مصاحبه می کنند و می توانند انتخاب کنند که مرا رد کرده و منتظر نفر بعدی شوند. بهتر است من مصاحبه ام را به خوبی انجام دهم.”
تا به حال توجه کرده اید که بعضی از آن افکار به ذهن ما رسوخ می کنند؟
نباید به آنها این اجازه را بدهیم!
آن افکار تهی و بی مفهوم هستند.
کارفرما معمولا یک سری نیازها و مشکلات دارد و معمولا آنقدر اوضاع بد می شود که آنها وارد بازی فریبنده و شدیدا
سخت استخدام می شوند تا بتوانند بهترین فرد را انتخاب کنند.
اگر این موضوع آنقدر برای آنها خوب است که با تعدادی از متخصصان ماهر مصاحبه کنند تا از درد خود بکاهند بنابراین ما هم باید همین بازی را انجام دهیم.
برای مصاحبه با تعداد زیادی از شرکت ها برویم و رزومه خود را به آنها نشان دهیم.
نباید همه تخم مرغ های خود را فقط در یک سبد قرار دهیم.
کسی که قوانین بازی را تصویب کرده،
برنده می شود
بعنوان یک کاندید باید سوالات را طراحی کنیم تا بتوانیم مصاحبه کننده را وادار به فروش خود کنیم.
باید به یاد داشته باشیم،
همانطور که ما برای مصاحبه با کارفرما می رویم،
آنها هم برای ماحبه با ما می آیند.
بنابراین باید اطمینان حاصل کنیم که حداقل به همان اندازه که آنها نورافکن را روی ما زوم می کنند،
ما هم همین کار را با آنها انجام دهیم.
مصاحبه کننده ها معمولا تعلیم می بینند که شرکت را بفروشند (در غیر این صورت شرکت به آنها برای جذب نیروهای جوان اعتماد نمی کند).
هر زمان که توانسیم کارفرما را وادار به فروش خودمان کنیم،
در موقعیت قدرتمندی هستیم.
حالا بروید و با پرسش و پاسخ های من کمی خوش بگذرانید و به من اطلاع دهید که کارتان چگونه پیش رفته است.
در این مقاله به چگونه مصاحبه کاری موفق داشته باشیم؟ پرداختیم
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
73 بازدید
57 بازدید
73 بازدید
116 بازدید
112 بازدید
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار عالی
خیلی خوب
سلام ما به همراه یک گروه از متخصصین حوزه وب گروه تلگرامی جامعه وبمستران ایران را لانچ کردیم.
با توجه به اینکه شما هم در این زمینه فعال هستید خوشحال می شیم به ما بپیوندید تا تعاملات مفیدی باهم داشته باشیم لینک گروه خدمتتونhttps://t.me/joinchat/DBhKUBJE3gUMxzABig66Ig
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
برای دریافت دوره رایگان «مذاکره تلفنی» فرم زیر را تکمیل کنید
(function () {
var options = {
whatsapp: “+989129543935”, // WhatsApp number
call_to_action: “Message us”, // Call to action
position: “right”, // Position may be ‘right’ or ‘left’
};
var proto = document.location.protocol, host = “getbutton.io”, url = proto + “//static.” + host;
var s = document.createElement(‘script’); s.type = ‘text/javascript’; s.async = true; s.src = url + ‘/widget-send-button/js/init.js’;
s.onload = function () { WhWidgetSendButton.init(host, proto, options); };
var x = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; x.parentNode.insertBefore(s, x);
})();
ما در این وبسایت قصد داریم تاجایی که امکان داره با آموزش هامون بتونیم باعث پیشرفت تک تک شما عزیزان بشیم تا بتونیم تو این شرایط سخت جامعه سربلند بیرون بیاییم برای تماس با ما روی شماره زیر کلیک کنید
02144018253
ورود
نام کاربری: perm_identity
رمز عبور: lock_open
وبلاگ
چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
در این مقاله به چگونه مصاحبه کاری موفق داشته باشیم؟ می پردازیم
در این مقاله به مقاله ای با عنوان Top 10 Interview Questions And Answers می پردازیم
آنچه بین ما و شغل مورد نظرمان است پرسش های سختگیرانه در مصاحبه می باشد.
باید با این سوالات گول زننده در مصاحبه با مهارت دست و پنجه نرم کنیم و زمین بازی در مصاحبه را سطح بندی کرده و از یک شانس بهتر برای دستیابی به شغل مورد نظر خود لذت ببریم.
تا به حال آرواره چانه تان در حین پرسش های یک مصاحبه منقبض شده است؟
اگر نه، کمی طول میکشد این اتفاق هم برای شما رخ دهد یا در حین همکاری با پدر خود آن را تجربه کنید.
من از مصاحبههای شغلی متنفر بودم و اعتراف می کنم که معمولاً به مصاحبه بعدی دعوت نمیشدم.
این مقاله به طور مختصر پرسشهای سختترین مصاحبه ها را در هر زمان توضیح میدهد و پاسخ محکمی هستند را در پرسش و پاسخ شما به اشتراک میگذارد.
نباید به خاطر سوالها مضطرب شویم.
این فقط یک بازی روانشناسی است بنابراین باید با آمادگی در آنجا حضور یابیم تا آن موقعیت شغلی را برنده شویم.
قبل از اینکه بتوانیم مهارت های مذاکره حقوقی خود را انعطاف پذیر کنیم،
باید ابتدا حداقل بعضی از مرحله های پیش تر و مهم تر در مصاحبه پرسش و پاسخ خود را با موفقیت بگذرانیم.
پرسیدن سوال های خودمان دینامیک قدرت مصاحبه را متعادل میکند و به مصاحبه گر نشان میدهد که ما شخص متفکری هستیم و از قبل تکالیف خود را انجام داده ایم.
باید به پرسش هایی که دوست داریم پاسخ بدهیم و بعضی از پرسشهای دفاعی من را برای مراحل سخت تر نگه داریم.
نباید در این مرحله بازیچه دست آنها شویم.
این یکی با پیشگیری جلوتری به دست میآید که ما از آنها می خواهیم.
نباید مثل ملاقات های اولیه دخترانه، همه چیز را خیلی سریع در این بازی فاش کنیم.
“وقتی درخواست شغلی شما را در وب سایت خواندم، آن را دوست داشتم اما هنوز متقاعد نشدم که چرا این شغل برای شما مناسب است. می توانید به من بگویید که چرا دوست دارید در این شرکت کار کنید؟”
وقتی آنها شرکت را به ما فروختند،
در زمین بازی بیشتر مساوی کرده ایم و می توانیم به سمت جزئیات بیشتری راجع به صنعت، شرکت و آن موقعیت برویم.
اگر به این سوال سریع پاسخ دهیم، آمدن خود را به خطر انداخته ایم چون حالت مغرورانه ای دارد
و گویی از اینکه این سوال را از ما پرسیده اند آزرده خاطر شده ایم.
باید به جای این کار پاسخ های زیر را دنبال کنیم:
“من هنوز به اندازه کافی راجع به سِمت خود و شرکت شما را نمی دانم. برای پاسخ به این سوال شما باید مشغول به کار شوم.”
“از آنجایی که مرا به این مصاحبه دعوت کرده اید، می توانید به من بگویید که در شرایط صلاحیت و تجربیات من چه چیزی دیده اید که فکر می کنید می توانم این کار را انجام دهم؟” (من به دنبال ضمانت آنها نیستم، من با اعتماد به نفس پاسخ می دهم و سوال می پرسم تا اطلاعات بدست آورم.) اگر مصاحبه کننده در حال حاضر یک کپی از رزومه ی من نداشته باشد، من هم از او می پرسم که آیا موقعیتش پیش آمده که نگاهی به رزومه ام بیندازد.”
” ایرادی ندارد اگر من چند سوالی که از قبل آماده کرده ام را از شما بپرسم تا بهتر این شغل را بفهمم؟” خیلی غیرمنطقی است اگر در این موقعیت کارفرما بگوید “نه” و به محض اینکه راجع به آن سِمت بیشتر دانستیم، می توانیم پاسخ پرسش اولیه آنها را بدهیم.
سوال مناسب تر این است:
“در کدام دو زمینه ضعیف تر هستید؟”
گزینه ۱:
باید به ضعفی اشاره کنیم که روی این سِمت تاثیر خاصی نگذارد. اگر آن سِمت جزو سِمت هایی باشد که شامل تغییرات و چالش های ثابت و دایمی است، پس به آن این گونه اشاره می کنیم “من با اتفاقات و کارهای تکراری احساس خستگی می کنم و بی حوصله می شوم.” (البته اگر درست باشد.)
اگر خیلی سریع شروع می شود، اینطور اشاره می کنیم
“من صبح های زود انرژی بیشتری دارم و نزدیک های عصر خیلی خسته می شوم. در شیفت های شغل قبلی خود به این مشکل برخوردم.”
گزینه ۲:
راجع به ضعفی صحبت کنیم که هم اکنون داریم روی آن کار می کنیم یا اخیرا آن را برطرف کرده ایم.چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
“این سِمت نیازمند تجربه مدیریت پروژه است. من به تازگی دوره ای در پروژه ی MS گرفته ام و به تازگی پروژه مستقلی را به جایی فرستادم که در آن روی توسعه دهنده های کالاهای وارداتی و صادراتی مدیریت شده تحقیق می کنم.”
گزینه ۳:
راجع به ضعف هایی صحبت کنیم که می توانند هم اکنون در رزومه ما دیده شوند، باید اولین نفری باشیم که موضوع آنها را بیان می کند.
اگر آنها این ضعف ها را اول ببینند و چیزی بگویند، ما عقب افتاده و دیگر فرصت توضیح آنها در ابتدای مکالمه را از دست می دهیم.
“نقش شما مسئولیت های مدیریت کارکنان است و همانطور که در رزومه من می بینید من هنوز مسئولیتهای گزارش مستقیم را نداشتم.”
البته اگر تجربه مدیریت کارکنان نیمه وقت و مسافرت رفته را داریم، می توانیم در اینجا به آن اشاره کنیم.
نباید سعی کنیم برای آن بهانه بتراشیم وگرنه این طور به نظر می آید که می خواهیم ضعفمان را جبران کنیم.
باید به یاد داشته باشیم آنها علارغم این ضعف ها ما را به مصاحبه دعوت کردند، بنابراین اگر خیلی به آن ضعفها اهمیت ندادند ما هم نباید این کار را بکنیم.
ادامه:
“پس از اینکه رزومه من را خواندید، فکر می کنید در چه زمینه هایی باید برای توسعه بیشتر در آینده تلاش کنم؟”
نباید اتاق مصاحبه را با این شرایط ترک کنیم که کارفرما شانس پاسخ دادن به سوال حقیقی که پشت این سوال پنهان است را به ما بدهد.
واقعا وقت شناس هستید؟
اگر بله، پس این خیلی عالیست و شما می تواند به این سوال مثل آب خوردن پاسخ دهید.
اگر شما هم مثل من جزو افرادی هستید که دوست دارند ساعت های کاری خود را انتخاب کنند و می توانند در ارزیابی و کدگذاری ساعت های کاری، اضافه کاری ها و زمان تمام کردن کار گم شوند، پس باید یک بار دیگر راجع به این قضیه فکر کنید.
“من فردی هستم که خیلی به دنبال نتیجه کار خود است، من کارم را تمام می کنم و معمولا تا دیروقت مشغول هستم و آنقدر برای یک پروژه وقت می گذارم تا به حد انتهای آن برسم. بنابراین اتمام کار در ساعت مقرر شده خود و مقایسه لحظات با مدام ساعت را نگاه کردن چقدر مهم است؟”
اگر کارفرمای خود را دوست دارید، این سوال برای شما خیلی ساده است و می توانیم از او تعریف کنیم.
اگر رئیس شما هیتلر را مثل معلم کودکستان ببیند چه؟ اگر به مصاحبه کننده بگوییم که او یک آدم عوضی بوده هم چیزی گیرمان نمی آید.
” رابطه من و رییسم خیلی پرنوسان بود. و رفتارهای متفاوتی داشتیم. با اینکه کار با او سخت هم بود اما به من یاد داد ( در اینجا یک یا دو درس زندگی می توان بیان کرد). در هر حال من در یک شرکت کار می کنم تا یاد بگیرم و رشد کنم. می توانم بپرسم که آیا در این سازمان چالش هایی دارید یا خیر؟”
درس هایی که از یک رییس باهوش می گیریم خیلی مهم تر از تجربیات هستند.
سوالات دو جوابه.
نه تنها باید راجع به کمبود یک مهارت یا ضعف خود صحبت کنیم بلکه باید راجع به نظر و دیدگاه رییس هم حدس دوباره ای بزنیم.
ما می توانیم از پاسخ به این سوال شانه خالی کرده و اینگونه جواب دهیم:
“اگر شما واقعا این سمت را به من پیشنهاد می دهید پس منم پیشنهاد می کنم که با رییسم تماس گرفته و از خود او بپرسید.”
من ترجیح می دهم این مسابقه گاوبازی را با شاخ ببرم:
“نمی خواهم بگویم من می توانم ذهن دیگران را بخوانم اما می توانم به شما بگویم که او راجع به من چه گفته بود.”
سپس دوباره به گزینه سوم این مقاله که پیشتر آمده بود بر می گردیم.
ما به ندرت باید به این سوال و سوال سوم در مصاحبه های یکسان پاسخ دهیم.
من دوست دارم با این جمله کار را ادامه دهم:
“می توانم بپرسم آیا جزو ویژگی های یک کارفرما هست که چالشی برای اجرای کار ما داشته باشد یا فراهم آورد؟”
باید دوباره روی خود مصاحبه کننده زوم کنیم تا بفهمند که آیا چیزی پشت سوالشان بوده است یا خیر.
بهتر است همین الآن این را بفهمیم نه پس از اینکه به مجموعه آنها پیوستیم.
اگر از بقیه بهتر بوده ایم یا زودتر رشد کرده و ترقی یافته ایم، این یکی سوال خوبی است.
بنابراین اگر از شغلمان متنفریم و رییسمان مثل شِرِک (انیمیشن غول سبز) است چگونه باید به این سوال پاسخ دهیم؟
باید بیشتر راجع به سِمتی صحبت کنیم که به ما پیشنهاد شده و کمتر بحث گذشته و شغل قبلی را پیش بکشیم.
“در شرکت کنونی من محدودیت های زیادی وجود دارد و بنظر می رسد سِمتی که شما به آن نیازمندید چالش های جالبی دارد.”
” من از شخصیت های متفاوت خوشم می آید اما با افرادی که جزو تیم گروهی بوده و راستگو نیستند نمی توانم خوب کار کنم.”
سپس قبل از اینکه مصاحبه کننده شانس این را داشته باشد که سوالات سختی راجع به تجربیات ما با این نوع افراد بپرسد، دو سوال می توانیم بپرسیم:
“آیا تمام گروه های شما صادق هستند؟”
یا “آیا در گروه خود افرادی دارید که به دلیل شخصیتشان سخت بتوان با آنها کنار آمد؟”
دوباره، اگر نقشه یا ساختار اصلی را پنهان می کنند باید آن را بفهمیم و نورافکن را از روی خود برداشته و روی آنها بیندازیم.
اگر خیلی بامزه و شوخ طبع باشیم باید جواب دهیم:
“مشغول کار با شما” اما من شخصا روی این قضیه شرط نمی بندم.
باید دقت داشته باشیم که برای مصاحبه با این شرکت باید راجع به جنبه های مختلف شغل خود فکر کنیم.
اگر فقط به خاطر چیزی که در زمان کوتاه تا متوسط به ما پیشنهاد می دهد آن را می پذیریم پس نباید برای پاسخ به این سوال دچار مشکل شویم.
اگر هنوز در رده سنی بیست تا سی هستیم می توانیم اینگونه جواب دهیم:
“وقتی دانشگاه را ترک کردم فکر می کردم نقشه شغلی خود تا ۱۰ سال دیگر را کشیده ام. تجربه به من یاد داده که نقشه ای راجع به آینده شغلی خود نکشم. من در هر سِمت چیزهای زیادی راجع به خودم آموختم. بنابراین ترجیح می دهم راه های شغلی زیادی جلوی خودم باز کنم تا تجربیات لازم را بدست بیاورم.”
سپس می توانیم بپرسیم:
“شما برای شخصی که این شغل را پذیرفته چه راه شغلی امکان پذیری برای آینده اش می بینید؟”
“بله. از آنجایی که شما این سِمت را به من پیشنهاد دادید، خوشحال می شوم با کارفرمای کنونی من صحبت کنید.”
البته باید بدانیم که هر مصاحبه کننده ای ممکن است بخواهد با تماس ها و ایمیل هایش از کارفرمای قبلی ما سوالاتی بپرسد و ما نباید اینگونه آن کارفرما را اذیت کرده و مزاحم او شویم.
من یاد گرفتم که باید زمان مصاحبه برای شغل دیگر را به کارفرمای کنونی خودم بگویم.
و این بهترین راه است. چرا؟
نیازی نیست روی جعبه بایستیم و هدف خود را بیان کنیم.
بهتر است بجای آن به این اشاره کنیم که در حال ارزیابی بازار هستیم.
باید آگاه باشیم:
بعضی کارفرماها با کارفرمای کنونی ما تماس می گیرند حتی اگر به این سوال جواب منفی بدهیم.
روش بیان یک حرف مهمتر از آن چیزی است که می گوییم.
باید صادق باشیم و کنایه آمیز صحبت نکنیم.
خیلی از این پاسخ ها اگر به خوبی منتقل نشوند، ممکن است ما را از خود راضی یا ریاکار نشان دهند.
سوال و جواب های من نتایج خوبی برایم داشت.
من فهمیدم که کارفرمایان شروع به تلاش می کنند تا من را بفروشند و مصاحبه هایم کمتر شبیه بازجویی بنظر می رسد.
پرسیدن سوال ها:
سوالات، قدرت مکالمه هستند.
اکثر مردم دوست دارند صحبت کنند و بیشتر آنها علاقه دارند راجع به خودشان حرف بزنند.
وادار کردن دیگران به صحبت، به ما اطلاعات می دهد
و کمک می کند کنترل مکالمه را به دست بگیریم و زمان خود برای گوش سپاری، نه صحبت کردن، را بالا ببریم.
هرچه مردم بیشتر با ما حرف بزنند، بیشتر به ما اعتماد می کنند.
من نگفتم که معنی خواهد داشت، ممکن است کاملا غیزمنطقی بنظر برسد.
من حتی مصاحبه کننده هایی داشتم که به لطف مصاحبه خارق العاده ی من راجع به نعل پای یک خر هم صحبت کرده اند. (درست است، من نتواستم آن شغل را بگیریم.)
فقط آموختن تمام سوالاتی که کارفرمایان می پرسیدند باعث شد من اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنم.
آمادگی برای پرسش ها و پاسخ ها موجب شد به یک ستاره در مصاحبه تبدیل شوم.
بله، می دانم با این حرف از خودم تعریف کرده ام اما فکر می کنم لیاقتش را هم دارم.
بله، من باید تمرین می کردم. چگونه؟
من پرسش و پاسخ های خود را ضبط کردم و به آنها گوش دادم.
لیستی راجع به صد سوال مصاحبه ای تهیه کرده و پاسخ آنها را در حالت های مخلف تمرین کردم.
سپس روی پاسخ ها و پرسش های خودم کار کردم.
آنها را روی برگه کپی کرده و از دوستم خواستم نقش مصاحبه کننده را بازی کند.
او تحت تاثیر پرسش و پاسخ های من قرار گرفت!
سپس برای سِمت هایی که نمی خواستم یا می دانستم نمی توانم بدستشان بیاورم مصاحبه کردم، فقط برای اینکه با آنها هماهنگ شوم.
در این گونه مصاحبه ها هیچ چیز خاصی برای از دست دادن نداشتم برای همین فشاری هم روی من نبود.
من فهمیدم که آمادگی اساس کار من برای ایجاد اعتماد به نفس است.
تا به حال این حس را تجربه کرده اید که سر امتحان به برگه امتحانی نگاه کنید و بدانید تمام پاسخ ها را می دانید و با اعتماد به نفس جلو روید؟
من خود را با سختترین سوالات آماده کرده بودم و در راس بازی مصاحبه قرار داشتم.
خب، حالا زمان این فرا رسیده که سوالات خودمان را بپرسیم.
سوالات ما چیزهای زیادی را راجع به ما آشکار می کنند و شانس این را به ما می دهند تا بفهمیم آیا وارد آن شغل سودمند می شویم یا خیر.
در اینجا من چند مورد مهم برای مصاحبه کننده تان آورده ام:
درحالیکه تقلب مورد نظر را که من در موارد بالا به آنها اشاره کردم در آستین دارید، برای این تضمین که همیشه یک پله بالاتر هستید، حتی بالاتر از یک فرد با تجربه با درجه ششم و مصاحبه کننده ای با کمربند سیاه، باید کمی راجع به سوالاتی که می خواهند با آنها مچ ما را بگیرند بیشتر بدانیم.
پس بیایید وارد مغز مصاحبه کننده شویم تا فقط بفهمیم که چه نقشه ای دارند و پشت هر نوع سوال مصاحبه کننده چه هدفی نهفته است.
تفکری که پشت این نوع سوالات وجود دارد این است که رفتار گذشته یک شخص معمولا نمونه بارزی از رفتار او در آینده می باشد.
فرضیه این قضیه این است که ما موجودات تابع عادت هستیم و عادت ها سخت تغییر می کنند و بیشتر اوقات برای ما حتی شناخته هم نشده اند.
کارفرمایان روی پاسخ اینگونه سوالات سرمایه گذاری می کنند.
چرا؟
بنابراین ما باید برای آشکار سازی گذشته خود در روش صادقانه و مثبتی آماده باشیم.
نمونه هایی از سوالات رفتاری از گذشته:
می توانید به من راجع به زمانی بگویید که مجبور بودید بین راستگویی و دروغگویی یکی را انتخاب کنید؟ و توضیح دهید که کدام تصمیم را برگزیدید؟
” من این تصمیم را از زمانی که در دبستان بودم گرفتم و ازهمان موقع هم راستگویی را انتخاب کردم. آیا تا به حال با کارمندان دروغگو و غیرقابل اعتماد سر و کار داشته اید؟”
می توانید راجع به شرایطی در گذشته تان بگویید که در آن برای یک مشکل سخت راه حل خلاقانه ای پیدا کرده اید؟
اینجا بهترین شانس ما برای درخشیدن است.
هر چه مشکل سختتر باشد، اگر بهتر و بیشتر آن را ارزیابی کنیم، راه حل بهتری هم پیدا می کنیم.
فقط باید جواب این سوال را در کمتر از ۵ جمله بدهیم.
این یکی آنقدر مهم است که می توانیم آنها آن را حداقل در یک برگ چرک نویس یادداشت کنیم.
می توانید راجع به زمانی برایم بگویید که مشکلی در ارتباط با کارکنان داشته اید و توضیح دهید آن مشکل دقیقا چه بوده و چگونه آن را حل کردید؟ (برای سِمت های مدیریت)
“من یک کارمند داشتم که جزو قسمت IT بود و همیشه بطرز فجیعی در جلسات و قرار ملاقاتها دیر حاضر می شد. من بطور خصوصی برای او توضیح دادم که این کارش چطور برای همکاران غیرقابل قبول است و برای شرکت هزینه دارد.
این کار هیچ اثری نداشت.
بنابراین به سادگی او را از جلسات و ملاقات ها محروم کردم و به او برنامه جایزه برای تیم را توضیح دادم.
وقتی ازم سوال پرسید،
به او اطلاع دادم که دیر نرسیدن سر جلسات یکی از شرایط برای گرفتن آن جایزه است و او دیگر هرگز دیر نکرد.”
هدف این گونه سوالات ارزیابی اعتبار پاسخ شماست.
سوالات تبعیتی به دنبال سوالات دیگر می آیند.
ممکن است از ما اسم یک سرپرست را بخواهند که می تواند پاسخ ما را تایید کند.
یا مصاحبه کننده ممکن است از ما سوالهای گول زننده ای که دنباله سوالات دیگر هستند را بپرسد تا به اعتبار و صحت پساخ هایمان پی ببرد.
برای مثال:
می توانید راجع به آن سال و ماه و سِمتی که این اتفاق در آن رخ داد صحبت کنید؟
این پرسش نشان می دهد که ممکن است شرکت مذکور این اطلاعات را به روشی ارزیابی کند و کاندید استخدامی احساس راحتی نکند خصوصا اگر پاسخ آن به سختی یادمان بیاید یا نتوان آن را از حقیقت اصلی منحرف کرد.
آیا می تواند به من بگویید که آن کارمند چگونه عکس العمل نشان داد؟
اینگونه پاسخ ها را تا جایی که می توانید خلاصه کنید.
مثلا:
“او ناراحت شد اما نشان داد که موضوع را فهمیده است و از اینکه من قضیه را تحت کنترل گرفتم تشکر کرد.”
می توانید به من بگویید که سرپرستتان چگونه عکس العمل نشان داد؟
برای مثال:
“مثل همیشه، سرپرستم تشکر و تحسین کرد.”
این پاسخ نشان می دهد که من باید همیشه کارهایی انجام دهم که لایق سپاس گذاری هستند.
بعضی مصاحبه کنندگان ممکن است در اینجا پافشاری کنند.
اگر خود را در این شرایط یافتیم باید پرکاربردترین توصیه ی جهانی را دنبال کنیم: وحشت نکنید! به معنی واقعی کلمه باید نفس عمیقی کشیده و با عجله به بحث ادامه ندهیم. من فهمیدم که می توانم روند مصاحبه را با مکث کردن و آرام تر صحبت کردن تغییر دهم.
یکی از دوستان من در حین بازی پوکر از “تکنیک آرام” استفاده کرد.
وقتی یکی از بازیکن ها حرکت موفقیت آمیزی انجام داد و چند دست پشت سر هم برنده شد، دوست من راهی پیدا کرد تا سرعت بازی را کمی کُند کنَد.
او بهتر از هرکس دیگری که تا به حال دیده بودم بازی را معطل کرد.
او مکالمه ای را از سر گرفت و وانمود کرد که نمی تواند تصمیم درست را برای آوردن ورق مورد نظر بگیرد، تماسی گرفت
و حتی آن را به زمان طولانی تری کشاند و کمی نوشیدنی روی زمین ریخت و با این کارها صبر همه را امتحان کرد.
با اینکه اینها نمایشی به نظر می رسند اما این معطلی او کار کرد.
وقتی لحظات کندتر حرکت کردند، پیروزی بر سر میز بازی جای خود را تغییر داد.
من پیشنهاد نمی کنم که در حین مصاحبه خود را به فراموشی زده یا یک تماس تلفنی برقرار کنید، اتفاقا من شدیدا پینشهاد می کنم که این کار را انجام ندهید!
من می گویم فهمیدم که گروه سازی دوباره و تغییر مسیر مصاحبه توسط ایجاد تغییر در گام های بین راه امکان پذیر است.
وقتی مصاحبه کننده می فهمد که من گیج نیستم و حواسم جمع است،
علاقه اش در خرده گیری از من را از دست می دهد.
پاسخ های ناگهانی من که همه روی روش و نظم هستند مصاحبه کننده را از این بازی شان به بیرون پرت می کند.
پرسش های رفتاری از گذشته در مورد تجربه های مدرسه، شخصی، داوطلبانه یا عضویتی هم ممکن است پرسیده شود.
بنابراین در این لحظات حساس ضرری ندارد که کاملا هوشیار باشیم…
من دوست دارم این نوع سوالات را “سرزمین عجایب” بنامم.
هر چه باشد، فرضیات از عجایب خیلی هم دور نیستند.
شرایط آینده و سوالات فرضی برای این پرسیده می شوند که پیش بینی کنند چگونه ممکن است تحت یک سری شرایط سخت آینده عکس العمل نشان دهیم.
هیچ کس نمی تواند آینده را پیشگویی کند و ما نمی توانیم به این پاسخ ها تکیه کنیم بنابراین باید اینجا یک ابرقهرمان باشیم.
اینجا چند نمونه از شرایط آینده یا سوالات فرضی را آورده ایم:
اگر از شما می خواستند که تا دیروقت جمعه شب کار کنید چه می گفتید؟
“من داوطلبانه تلاش می کردم که کار را تمام کنم. البته اگر این اتفاق بطور مکرر باشد به برنامه ریزی مشخص تری احتیاج دارد. آیا شما معمولا چنین شرایطی دارید؟”
اگر یکی از کارمندان خود را از دست دادیم و بر ساعات کاری شما افزوده شد چه می کنید؟
“من تمام تمرکز خود را به کار می گیرم که تا جایی که می توانم همه کارهای مهم را در بهترین سطح خود به انجام برسانم. آیا در اینجا چنین رنج تبدیلاتی را زیاد دارید؟” (دوباره من پاسخم را با یک پرسش به اتمام می رسانم.”
اگر می فهمیدید که یکی از همکارانتان در حال دزدی از شرکت است چه می کردید؟
” این شرایط را به سرپرست خود گزارش می کردم. اینجا در میان کارکنان دزدی، مشکل بزرگی است؟”
مسلما ما نمی توانیم برای این گونه سوالات فرضی پاسخ هایی را حفظ و تمرین کنیم.
باید به یاد داشته باشیم که در حین پاسخ دادن به خود فرصت دهیم.
یکی از ساده ترین راه ها در زمان خریدن برای تفکر، تکرار دوباره همان سوال با صدای بلند برای خودمان است،
گویی می خواهیم با دقت بیندیشیم.
همانطور که از اسم آنها پیداست، در این سوالات راجع به دانش و تجربه سوال می شود.
وقتی برای یک مصاحبه فراخوانده می شویم، به خاطر دانش و تجربه مان است.
کارمندان کمی بدلیل عدم دانش و تجربه کافی در آن زمینه شغلی اخراج می شوند (مگر اینکه در رزومه و مصاحبه خود دروغ گفته باشند که در این صورت لیاقتشان این است در خروجی را به آن ها نشان دهند).
دانش و تجربه ای که داریم و مرتبط با آن سِمت کاری پیشنهاد شده است بسیار مهم می باشد و ممکن است سطح مهارت های ما هم ارزیابی شوند.
فهمیدن اینکه ما چه جور شخصیتی داریم و چگونه رفتار می کنیم و چگونه می توانیم بطور تاثیرگذاری آن تجربه و دانش خود را در کار بکار بگیریم، نگرانی های اساسی کارفرما هستند.
برای مشتری های ما، بیشترین تجربه حقیقی که نیاز دارند، یا مهارت های مذاکره برای فروش است یا مهارت های مذاکره برای خرید.
درحالیکه تجربه و دانش ما احتمالا مشکل اصلی نخواهد بود،
تایید ادعای ما برای داشتن دانش و تجربه، مشکل اساسی است.
پرسش های قابل تایید پرسش های مذاکره ای هستند که کارفرما می تواند آنها را تایید کند.
سوالات تاییدی همان سوال های قابل تایید هستند که مصاحبه کننده از قبل آنها را تایید کرده است.
این سوالات آنگونه نیستند که فقط بتوان با کلمات بازی کرد چون مصاحبه کننده از ما انتظار جواب دارد و حقیقت این است که مصاحبه کننده می داند پاسخ آنچنان واضح هم نیست.
اگر می خواهیم با صداقت پاسخ دهیم باید کمی راستگو باشیم تا بتوانیم از خودمان هم دفاع کنیم.
برای مشتری های ما بهترین راه برای تایید مهارت های مذاکره، دوره های مذاکره ای روی رزومه آنهاست و مهم تر از آن این است که یک نقش تمرینی به ما می دهند درحالیکه یک مذاکره کننده تواناتر در طرف دیگر با ما مذاکره می کند.
خبرهای بهتر راجع به سوالات مصاحبه:
وقتی این ها را فهمیدم، شجاعتم گل کرد.
راجع به مصاحبه های قبلی خود فکر کردم.
توجهم به آن چند باری جلب شد که در حین مصاحبه بیشتر احساس اعتماد به نفس کرده بودم.
آن چندبار زمانی بود که مصاحبه کننده داشت راجع به آن سِمت و شرکت برایم می گفت.
آنها طوری صحبت می کردند گویی می خواستند مرا قانع کنند که عجب فرصت خوبی نصیبم شده و این شرکت چه شرکت خوبی است که می خواهم در آن کار کنم.
احساس کرده بودم که مصاحبه کننده قصد فروش مرا دارد.
من از تلاش برای متقاعد کردن این گونه افراد عجیب که می توانم این کار را به خوبی انجام دهم خسته بودم:
بنابراین فهمیدم که چگونه نتیجه را بر سر میز تغییر دهم و آنها را وادار کنم متقاعدم کنند که آن شغل برای من است.
من یاد گرفتم که بلافاصله از خلاصه کلمات، دایره لغات حرفه ای و کلمات سخت استفاده نکنم
و پیشنهاد می کنم شما هم همین کار را بکنید.
در IT ، ما آنقدر از زبان استفاده می کنیم که باعث می شود سر ادم گیج برود.
کسی که با ما مصاحبه می کند ممکن است به اندازه ما مهارت، تجربه و آگاهی نداشته باشد.
گاهی اوقات تعادل مشخصی در صحبت هوشمندانه و تاثیرگذار هست اما باید از تهدید رئیس آینده مان بپرهیزیم.
لحن گفتن یک موضوع می تواند حتی مهمتر از خود آن موضوع باشد.
زمان بندی ما می تواند نشان دهنده سطح اضطراب یا اعتماد به نفس و صبرمان باشد.
آیا آرامش داریم؟
آیا فقط در لحظات و مواقع درست نظر می دهیم؟
نباید به سرعت جواب سوالات را بیان کنیم، باید به خودمان زمان دهیم.
من می دانستم که به بهترین پاسخ ها نیاز دارم
و باید با یک سوال درست و مناسب به آنها حمله می کردم تا کارم به خوبی پیش رود.
زمانبندی خیلی کار بحرانی و حساسی است.
دوباره می گویم که نباید با رگباری از سوالات وارد مصاحبه شویم.
من همیشه می گویم که به ۳ تا ۵ سوال اول باید در حد ۱ تا ۳ جمله یا فقط با بله و خیر جواب داد.
سپس به انتهای پاسخ هایم سوالاتی اضافه کردم.
من در تعداد زیادی از مصاحبه ها دیدم که مصاحبه کننده به کاندید شانس پرسیدن سوال در انتهای مصاحبه را نمی دهد.
این نشان می دهد که آنها علاقه ای به استخدام ما ندارند.
دوباره می گویم، ما نباید صبر کنیم تا برای پرسیدن سوال های ما برایمان دعوتمان کنند و من اهمیتی نمی دهم که سوالاتشان چگونه است، در هر صورت سوال های خودم را می پرسم.
یکی از سخنان بزرگ این است:
“کسی که قوانین بازی را تصویب کرده، برنده می شود.”
بیشتر رقابت های ما قدم نهادن به اتاق مصاحبه در حین این تفکر است:
“شرکت بهترین شانس ها و موقعیت ها را در دست دارد. آنها با من مصاحبه می کنند و می توانند انتخاب کنند که مرا رد کرده و منتظر نفر بعدی شوند. بهتر است من مصاحبه ام را به خوبی انجام دهم.”
تا به حال توجه کرده اید که بعضی از آن افکار به ذهن ما رسوخ می کنند؟
نباید به آنها این اجازه را بدهیم!
آن افکار تهی و بی مفهوم هستند.
کارفرما معمولا یک سری نیازها و مشکلات دارد و معمولا آنقدر اوضاع بد می شود که آنها وارد بازی فریبنده و شدیدا
سخت استخدام می شوند تا بتوانند بهترین فرد را انتخاب کنند.
اگر این موضوع آنقدر برای آنها خوب است که با تعدادی از متخصصان ماهر مصاحبه کنند تا از درد خود بکاهند بنابراین ما هم باید همین بازی را انجام دهیم.
برای مصاحبه با تعداد زیادی از شرکت ها برویم و رزومه خود را به آنها نشان دهیم.
نباید همه تخم مرغ های خود را فقط در یک سبد قرار دهیم.
کسی که قوانین بازی را تصویب کرده،
برنده می شود
بعنوان یک کاندید باید سوالات را طراحی کنیم تا بتوانیم مصاحبه کننده را وادار به فروش خود کنیم.
باید به یاد داشته باشیم،
همانطور که ما برای مصاحبه با کارفرما می رویم،
آنها هم برای ماحبه با ما می آیند.
بنابراین باید اطمینان حاصل کنیم که حداقل به همان اندازه که آنها نورافکن را روی ما زوم می کنند،
ما هم همین کار را با آنها انجام دهیم.
مصاحبه کننده ها معمولا تعلیم می بینند که شرکت را بفروشند (در غیر این صورت شرکت به آنها برای جذب نیروهای جوان اعتماد نمی کند).
هر زمان که توانسیم کارفرما را وادار به فروش خودمان کنیم،
در موقعیت قدرتمندی هستیم.
حالا بروید و با پرسش و پاسخ های من کمی خوش بگذرانید و به من اطلاع دهید که کارتان چگونه پیش رفته است.
در این مقاله به چگونه مصاحبه کاری موفق داشته باشیم؟ پرداختیم
من علی بهرام پور، نویسنده، مدرس و مربی اصول و فنون مذاکره هستم و قصد دارم در این وبسایت مطالب کاربردی و مورد نیاز را که در سالیان فعالیتم در بلاروس و ترکیه و ایران عزیز بدست آوردم را به اشتراک بگذارم.
73 بازدید
57 بازدید
73 بازدید
116 بازدید
112 بازدید
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار عالی
خیلی خوب
سلام ما به همراه یک گروه از متخصصین حوزه وب گروه تلگرامی جامعه وبمستران ایران را لانچ کردیم.
با توجه به اینکه شما هم در این زمینه فعال هستید خوشحال می شیم به ما بپیوندید تا تعاملات مفیدی باهم داشته باشیم لینک گروه خدمتتونhttps://t.me/joinchat/DBhKUBJE3gUMxzABig66Ig
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
برای دریافت دوره رایگان «مذاکره تلفنی» فرم زیر را تکمیل کنید
(function () {
var options = {
whatsapp: “+989129543935”, // WhatsApp number
call_to_action: “Message us”, // Call to action
position: “right”, // Position may be ‘right’ or ‘left’
};
var proto = document.location.protocol, host = “getbutton.io”, url = proto + “//static.” + host;
var s = document.createElement(‘script’); s.type = ‘text/javascript’; s.async = true; s.src = url + ‘/widget-send-button/js/init.js’;
s.onload = function () { WhWidgetSendButton.init(host, proto, options); };
var x = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; x.parentNode.insertBefore(s, x);
})();
ما در این وبسایت قصد داریم تاجایی که امکان داره با آموزش هامون بتونیم باعث پیشرفت تک تک شما عزیزان بشیم تا بتونیم تو این شرایط سخت جامعه سربلند بیرون بیاییم برای تماس با ما روی شماره زیر کلیک کنید
02144018253
بهندرت پیش میآید که مصاحبه شغلی کار آسانی باشد. برای مثال این سه موقعیت را در مصاحبه کاری در نظر بگیرید:
ناگهان مسئول استخدام شرکت اول به این نکته اشاره میکند: «حتماً خودتان میدانید که افراد زیادی متقاضی این شغل هستند؛ با وجود این، ما از شما خوشمان آمده و امیدواریم که این احساس دوطرفه باشد. اگر پیشنهاد بهتری به شما بدهیم، با ما همکاری میکنید؟»چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
او پاسخ میدهد: «معمولاً ما فردی با سابقه شما را استخدام نمیکنیم. ظاهراً باورهای ما کمی با هم تفاوت دارند. اهمیت این شغل فراتر از دستمزد است. اگر پیشنهاد دستمزد را افزایش ندهیم، این شغل را نمیخواهید؟»
شما نمیخواهید شغلتان را رها کنید؛ اما توقع دارید که این مسئله بهصورت منصفانه برای شما جبران شود، پس تمایل دارید که درخواست افزایش حقوق بدهید.
متأسفانه بودجه شرکت محدود است و زمانی که افراد برای درخواست افزایش حقوق به پیشنهادهای کاری دیگرشان اشاره میکنند، رئیس واکنش خوبی نشان نمیدهد. در این موقعیت چهکار میکنید؟
هرکدام از این موقعیتها سختی خود را دارند و بهخوبی نشان میدهند که مصاحبه کاری موفق تا چه اندازه پیچیده است.
در خیلی از شرکتها افزایش حقوق بهصورت سهام، مزایا و پاداشهایی تعریف میشود که به عملکرد فردی و گروهی بستگی دارد.
بسیاری از شرکتها برای استخدام مدیران کسب و کار (MBA) از شیوه پیشنهاد محدود استفاده میکنند. (در این شیوه کارفرما سریع پیشنهاد کار میدهد اما داوطلب زمان کمی برای قبول شغل دارد.) که باعث میشود مقایسه پیشنهادهای مختلف برای داوطلب دشوار شود.
در صنایعی که بازار کار خوبی ندارند، گزینههای کارجویان محدودتر است و کارفرمایان در مصاحبه کاری برتری بیشتری دارند. در نتیجه افرادی که استخدام نشدهاند یا موقعیت شغلی متزلزلی دارند، شانس کمتری برای یک مصاحبه کاری موفق خواهند داشت.
اما با وجود تمام پیچیدگیهای بازار کار، وقتی بدانم که چطور در مصاحبه موفق شوم فرصتها نمایان خواهند شد و زمانی که طیف گستردهای از فرصتها وجود داشته باشد، مصاحبه کاری موفق بیشتر اهمیت پیدا میکند.
من به عنوان فردی که در زمینه مصاحبه کاری موفق مطالعه و آن را تدریس میکند، همیشه به دانشجویانم پیشنهاد میکنم که راه موفقیت در مصاحبه شغلی را یاد بگیرند.
هر مصاحبه کاری به نوبه خود منحصر به فرد است؛ اما راهبردها و فنون و اصولی وجود دارند که نه تنها به ما میگویند چگونه در مصاحبه قبول شویم بلکه نشانمان میدهند چگونه در مصاحبه کاری موفق عمل کنیم.
در این مقاله ۱۵ قانون نوشته شده که ما را برای یک مصاحبه کاری موفق آماده میکند.
پیشنهادهای استاد مدرسه کسب و کار هاروارد برای یک مصاحبه کاری موفق را در ادامه بخوانید.
شاید این نکته ساده بهنظر برسد؛ اما بهشدت مهم است.
پس هر کاری که در مصاحبه کاری باعث کاهش محبوبیت شما شود، شانس به دست آوردن پیشنهادهای بهتر را کاهش میدهد.
محبوب بودن فقط به معنی مؤدب بودن نیست، بلکه به معنی مدیریت صحیح تنشهای اجتنابناپذیر مصاحبه کاری است، مثلاً:
• به گونهای درخواست خود را مطرح کنید که پرتوقع به نظر نرسید.
• به گونهای بر خواسته خود پافشاری کنید که باعث ناراحتی کارفرما نشوید.
• به گونهای به کمبودهای پیشنهاد کارفرما اشاره کنید که ایرادگیر به نظر نرسید.
با این حساب، برای موفقیت در مصاحبه شغلی باید بتوانید نگرش افراد را تشخیص دهید. (با دوستان خود در مصاحبه کاری تمرینی، این مهارت را تمرین کنید.)
[مطلب مرتبط: ۴راهکار عملی برای معرفی خود در مصاحبه شغلی]
هرگز به رزومه بسنده نکنید، درباره خودتان بیشتر توضیح دهید؛ اما فقط از خواستههایتان نگویید. مثلاً فقط نگویید:
• ۱۵% حقوق بیشتر میخواهید.
• در هفته یک روز دورکاری میخواهید.
دقیق توضیح دهید که چرا شایسته رسیدن به خواستههایتان هستید. مثلاً:
• دلیل محکمی بیاورید که چرا در مقایسه با دیگران، شایستگی حقوق بیشتری را دارید.چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
• توضیح دهید که جمعهها بچههایتان زودتر از مدرسه میآیند و نیاز به دورکاری دارید.
اما اگر برای درخواستتان توجیه منطقی ندارید، بهتر است مطرحش نکنید.
دوباره تأکید میکنم که همیشه بین محبوبیت و بیان خواستههایتان تعادل برقرار کنید. زیرا اگر نتوانید درخواستتان را درست بیان کنید، ممکن است خودخواه و مغرور به نظر برسید.
کارفرماها تمایلی ندارند که با صرف هزینههای اجتماعی و سیاسی، ثابت کنند که پیشنهادشان خوب است. اگر احساس کنند که در نهایت جواب شما منفی خواهد بود، مصاحبه کاری موفق نخواهید داشت.
گاهی افراد با خود فکر میکنند چطور در مصاحبه موفق شوم و تصمیم میگیرند به کارفرما بگویند که درخواستهای شغلی زیادی دارند؛ اما هرچه بیشتر بر این موضوع اصرار کنند، کارفرما بیشتر به این نتیجه میرسد که شانس جذب این داوطلب را ندارد و وقتش را برای بررسی این گزینه تلف نمیکند.
با این حساب اگر میخواهید از فرصتهای شغلی دیگرتان به عنوان اهرم فشار استفاده کنید، بهتر است با گفتن اینکه چرا و تحت چه شرایطی خوشحال میشوید درخواستهای دیگر را رد کنید و این پیشنهاد را بپذیرید، تعادل را برقرار کنید.
پس قبل از اینکه بخواهید روی طرف مقابل تاثیر بگذارید، باید او را بشناسید و بفهمید چه علاقهها و دغدغههایی دارد.
برای مثال مصاحبه کاری با رئیس احتمالی آیندهتان و مصاحبه کاری با نماینده منابع انسانی شرکت یکسان نیستند. ممکن است سوالهایی دربارهی جزئیات داشته باشید؛ ولی اصلاً دلتان نمیخواهد که رئیس احتمالی آیندهتان را با خواستههای به ظاهر پیشپاافتاده ناراحت کنید.
از طرف دیگر ممکن است نماینده منابع انسانی فقط مسئول استخدام ۱۰ نفر باشد و تمایلی به استخدام نفر یازدهم نداشته باشد؛ اما رئیس شرکت که از پیوستن شما به شرکت خود بیشتر سود میبرد، ممکن است از شما حمایت کند و برای استخدامتان درخواست ویژه دهد.
ممکن است که سازمانی از شما خوشش بیاید و قبول داشته باشد که سزاوار تمام خواستههایتان هستید؛ اما باز هم آنها را برآورده نکند.
چون احتمالاً محدودیت های سفت و سختی مانند سقف حقوق دارند که حتی مصاحبه کاری موفق نمیتواند آنها را از بین ببرد. وظیفه شما این است که تشخیص دهید کدام چارچوبها و قوانین شرکت انعطافپذیر هستند و کدامها نه.
برای مثال:
• وقتی با شرکتی بزرگ مذاکره میکنید که بهصورت همزمان ۲۰ نفر را در موقعیت شغلی مشابه استخدام میکند، احتمالاً حقوق بیشتری از سایر افراد به شما نخواهند داد؛ اما در عوض انعطاف بیشتری برای تاریخ شروع کار، تعطیلات و پاداش وجود خواهد داشت.
• وقتی با شرکتی کوچک مذاکره میکنید که هیچ فردی را در موقعیت شغلی شما ندارد، ممکن است عنوان شغلی بهتر و درآمدی بیشتر برای شما در نظر بگیرند؛ اما در سایر مسائل محدودیت داشته باشند.
پس هرچه محدودیتها و شرایط سازمان را بهتر درک کنید، خواهید توانست پیشنهادهایی بهتر برای حل مسائل خود به کارفرما ارائه دهید.
سوالهایی مثل:
• پیشنهادهای شغلی دیگری هم دارید؟
• اگر فردا به شما پیشنهاد کار بدهیم، میپذیرید؟
• ما بهترین انتخاب شما هستیم؟
اگر برای این سوالها آماده نباشید، ممکن است جوابهای بیربط بدهید یا بدتر از آن، دروغ بگویید. توصیه من به شما این است که هرگز در مصاحبه کاری دروغ نگویید.
دروغ گفتن در آینده به شما آسیب میرساند؛ اما حتی اگر آسیبی به شما نرسانَد، غیراخلاقی و نادرست است.
خطر دیگر سوالهای سخت، این است که تلاش کنید به هر قیمتی کارفرما را راضی نگه دارید و در نتیجه برتری خود را از دست بدهید.
نکته مهم، آماده بودن برای سوالها و بحثهایی است که:
• شما را در حالت تدافعی قرار میدهند.
• نقاط ضعف شما را نمایان میکنند.
• آرامش شما را بر هم میزنند.
هدف شما باید این باشد که با صداقت به این سوالات پاسخ دهید و در عین حال وقار خود را حفظ کنید و زیاد از خواستههایتان عقب ننشینید. اگر قبل از مصاحبه به پاسخ این سوالها فکر کرده باشید، ضرر نخواهید کرد.
این قانون ساده را به یاد بیاورید که خود سوال اهمیتی ندارد، بلکه هدف کارفرما از پرسیدنش مهم است.
اغلب اوقات این سوالها چالشبرانگیز به نظر میرسند؛ اما هدف کارفرما از پرسیدنشان چیز دیگری است.
• اگر کارفرما از شما بپرسد که همین فردا پیشنهاد ما را قبول میکنید یا نه؟ ممکن است فقط بخواهد بداند که چقدر مشتاق این موقعیت شغلی هستید.
• اگر از شما پرسیدند که پیشنهادهای شغلی دیگری هم دارید؟ به این دلیل نیست که نشان دهند پیشنهادهای دیگر شما خوب نیستند، فقط میخواهند بدانند که شما دنبال چه شغلهایی میگردید و چه شانسی برای جذب شما دارند.
اگر سوالی را دوست نداشتید، بد برداشت نکنید. سعی کنید پاسخی بدهید که برداشت شما از نیت کارفرما را نشان بدهد یا از مصاحبه کننده بخواهید که منظورش را واضحتر بیان کند.
پس وقتی وارد چنین گفتوگویی شدید، تمایلتان را برای کمک به حل دغدغههای مصاحبه کننده نشان دهید. این کار هم به نفع شماست و هم به نفع مصاحبه کننده.
برای نمونه:
• مسئولیتهای کاری
• محل کار
• سفرهای کاری
• انعطاف در ساعت کاری
• فرصت رشد و پیشرفت
• مزایا
• فرصتهای آموزشی
• و …
پس فقط به مزایا فکر نکنید، به زمان هم توجه کنید. ممکن است امروز کاری را انجام دهید که سود چندانی به شما نرساند؛ اما در آینده موجب کسب جایگاهی بهتر شود.
[مطلب مرتبط : کتاب شغل مورد علاقه از آلن دوباتن | دانلود رایگان خلاصه pdf کتاب]
مثلاً این درست نیست که بگویید: «حقوق پیشنهادی کمی پایین است؛ میتوانید تغییرش بدهید؟» و بعد از اینکه کارفرما به درخواستتان رسیدگی کرد، دوباره برگردید و بگویید: «ممنون، راستی دوتا مسئله دیگر هم هست که میخواستم بگویم…»
اگر در اولین مصاحبه کاری فقط یکی از خواستههایتان را مطرح کنید، ممکن است کارفرما فرض کند که با برآورده کردن آن درخواست، پیشنهاد کار را قبول میکنید یا حداقل میتوانید راحتتر تصمیم بگیرید.
اما اگر به گفتن «و یک چیز دیگر اینکه…» ادامه بدهید، کارفرما دیگر تمایلی به بررسی خواستههای شما نخواهد داشت.
البته وقتی بیش از یک درخواست دارید، همه را پشت سر هم ردیف نکنید و بگویید خواستههای من به ترتیب اولویت الف و ب و ج و د هستند.
با این کار ممکن است مصاحبه کننده دو خواسته کماهمیتتر شما را برآورده کند که برایش راحتتر است و با خودش فکر کند که نیمی از خواستههای شما را برآورده کرده است.
به این ترتیب شما میمانید با پیشنهادی که اصلاً بهتر نشده و کارفرمایی که فکر میکند کارش را بهخوبی انجام داده است.
دانشجویان مدیریت کسب و کار (MBA) که تازه در کلاس مذاکره شرکت کردهاند، خیلی در دام این وسوسه میافتند و در اولین فرصتی که به دست میآورند، دیوانهوار شروع به مذاکره با کارفرما میکنند.
توصیه من این است:
اگر چیزی برایتان اهمیت دارد، حتماً دربارهاش مذاکره کنید؛ اما به هر مسئله کوچکی بها ندهید.
بحث زیاد بر سر مسائل جزئی، کارفرما را آزردهخاطر میکند و باعث کاهش تاثیرگذاری شما در مذاکرههای آینده میشود؛ مذاکرههایی که به مراتب مهمتر خواهند بود.
این وضعیت، بیشتر برای افرادی پیش میآید که تازه دورهای تحصیلی یا مهارتی را به پایان رساندهاند و سایر همدورهایهایشان مشغول مصاحبه کاری یا جشن گرفتن موفقیتهای زودهنگامشان هستند.
اما خندهدار است که پیشنهادهای شغلی زودهنگام، میتوانند مشکلآفرین باشند.
وقتی شرکتی به شما پیشنهاد کار میدهد، انتظار دارد که پس از گذشت زمانی معقول جواب شما را بداند. پس اگر بخواهید چند موقعیت شغلی را بررسی کنید، بهتر است که زمان پیشنهادها به هم نزدیک باشد.
با این حساب از کند کردن فرآیند مصاحبه کاری با یک کارفرما و سرعت بخشیدن به مصاحبه کاری دیگر، برای نزدیک کردن زمان پیشنهادها به هم، نترسید.
اما نکته دیگری هم برای برقراری تعادل بین زمان پیشنهادها وجود دارد؛ اگر بیش از حد برای تغییر زمان اصرار کنید، شرکتها از استخدام شما پشیمان خواهند شد و فرد دیگری را استخدام خواهند کرد.
با وجود این، ترفندهای زیرکانهای برای حل این مشکل وجود دارد. بهطور مثال اگر میخواهید پیشنهادی را به تعویق بیندازید، بهتر است از آن شرکت یا سازمان درخواست مصاحبه نوبت دوم یا سوم کنید.
گاهی وقتها که میخواهیم قدرت یا کلافگی خود را نشان دهیم، ناخودآگاه حکمهای قطعی میدهیم. در مصاحبه کاری هم ممکن است که کارفرما همین کار را انجام دهد.
وقتی کسی شروع به دادن حکمهای قطعی میکند، من فقط نادیدهاش میگیرم. چون وقتی آن فرد متوجه شود که حکمش توافق را غیرممکن میکند، تلاش خواهد کرد که آن را پس بگیرد و پس گرفتن حکم وقتی راحتتر خواهد بود که دربارهاش بحث نکرده باشید.
اگر مصاحبه کننده به شما گفت: «ما به هیچوجه چنین کاری نمیکنیم.» نه بحث کنید، نه او را مجبور کنید که حرفش را تکرار کند. فقط چنین پاسخی بدهید: «درک میکنم که در حال حاضر انجام این کار دشوار است. بهتر است دربارهی مسائل دیگری صحبت کنیم.» و وانمود کنید که اصلاً چنین صحبتی نشده و کارفرما را از ادامه بحث منصرف کنید.
اگر قصد کارفرما جدی بوده باشد، با گذشت زمان، حرفش را تکرار خواهد کرد.
وقتی در مصاحبه شغلی مذاکره بر سر درآمد راحت انجام نشود یا دریافت پیشنهاد کار از طرف شرکت بیش از حد به تاخیر بیفتد، ممکن است احساس کنید که کارفرما از شما خوشش نیامده است؛ اما افراد باتجربه میدانند که این موضوع درست نیست.
این مسائل میتوانند ناشی از محدودیتهایی باشند که شما از آنها خبر ندارید. مثلاً:
به تاخیر افتادن پیشنهاد کار، میتواند به این علت باشد که کارفرما مشغلههای دیگری هم در زندگیاش دارد.
در چنین شرایطی صبور باشید و منتظر پاسخ شرکت بمانید؛ اما اگر نمیتوانید صبور باشید، لااقل با عصبانیت و دلخوری با شرکت تماس نگیرید. بهتر است فقط دربارهی زمانبندی کارها بپرسید و ببینید که برای تسریع فرآیند کاری از دستتان برمیآید یا نه.
وقتی فردی به درخواست شما نه میگوید، در واقع منظورش فعلاً نه است؛ امکان دارد یک ماه بعد برایتان کاری بکند که تا قبل از آن قادر به انجامش نبوده است. مثلاً با درخواست افزایش حقوق شما یا تمدید زمان یک پیشنهاد، موافقت کند.
فرض کنید که رئیس احتمالی آیندهتان، در مصاحبه کاری درخواست شما را برای دورکاری روز جمعه نپذیرد. علت این مخالفت میتواند محدودیتهای کارفرما باشد؛ اما این امکان هم وجود دارد که هنوز آنقدر اعتمادش را جلب نکرده باشید تا با درخواستتان موافقت کند.
شش ماه که بگذرد، احتمالاً موقعیت بهتری به دست میآورید و میتوانید رئیس را راضی کنید تا با درخواست دورکاری شما موافقت کند.
پس با اشتیاق پیگیر خواستههایتان باشید و افراد را تشویق کنید تا مسائلی که حلنشده باقی ماندهاند را بازنگری کنند.
به آخرین و مهمترین نکته برای مصاحبه کاری موفق رسیدیم.
در نهایت این شغل است که برای شما اهمیت دارد، نه خود مصاحبه کاری موفق. تجربه و تحقیقات نشان میدهند که عواملی مانند:
• صنعت و جایگاهی که برای کار انتخاب میکنید.
• مسیر شغلی که طی میکنید.
• تاثیر روزانهای که رؤسا و همکارانتان شما میگذارند.
بیشتر از جزئیات پیشنهاد شغلی در رضایتمندی شما تاثیر دارند.
این ۱۵ پیشنهاد به شما کمک میکند تا یک مصاحبه کاری موفق داشته باشید و موقعیتهایی را به دست آورید که شایسته شما باشند؛ با وجود این تنها زمانی سودمند خواهند بود که برای انتخاب شغل مناسب خود تحقیق و تفکر کرده باشید و با اطمینان بدانید راهی که انتخاب کردهاید، شما را به خواسته قلبیتان میرساند.
[مطلب مرتبط: شغل مناسب من چیست؟]
دیپاک مالهوترا، استاد مدیریت امور مالی در مدرسه کسب و کار هاروارد و نویسنده کتاب مذاکره بر سر غیرممکنها است.
برای اطلاعات بیشتر و ارتباط با ایشان، میتوانید به سایت شخصیشان مراجعه کنید.
منبع (+)
با استفاده از لینک زیر میتوانید فایل این مقاله را دریافت کنید:
مطلبی که خواندید از سری مطالب مربوط به مصاحبه شغلی در کارنکن بود. برای خواندن سایر مطالب مربوط به مصاحبه شغلی به لینک زیر بروید:
در کارنکن مطالب زیادی با موضوع شغل مناسب و نحوه رسیدن به آن وجود دارد. برای خواندن رایگان تمامی این مطالب روی لینک زیر کلیک کنید:
حالا وقت یادگرفتن مهارت و بهبود رزومه کاری شماست.
اگر فکر میکنید یادگیری مهارت کار سختیه و تلاشهای گذشته شما برای یادگیری مهارت (مثل زبان انگلیسی یا یک نرمافزار) به شکست منجر شده، باید پیش از هر چیز یادگرفتن رو یاد بگیرید.
[مطلب مرتبط : دوره آنلاین یادگیری اثربخش]
با سلام و وقت بخیر
اول بابت مطالب آموزشی تشکر میکنم.
دوم این که من یک سوال دارم: من چندین سال در ۳ شرکت مختلف، با زمینههای فعالیت کاملا مختلف، به عنوان کارمند اداری مشغول کار بودم، حالا برای یک شرکت معتبر جهت کارشناس اداری قراره برم برای مصاحبه دوم، با توجه به این که من همیشه کادر اداری بودم، چطور باید در این مصاحبه موفق شم؟ چون هم موقعیت خوبی داره، هم جایگاه شغلی خوبی هست به نظرم.
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید
و خدمت شما عرض کنم، من در دو مصاحبه شرکت عملیات اکتشاف نفت هم برای مسئول دفتری موفق بودم، حتی به کمیته جذب هم رفتم و نمره خوبی کسب کردم، اما خب در نهایت خواستار آقا شدند.
در حال حاضر این مصاحبه جدید برای من خیلی مهمه که پذیرفته شم.
Zeftekhari87@
سلام
کت شلوار پوشیدن برای مصاحبه لازمه یا ضایعست؟
ممنون بابت مطلب خوبتون.
این چی بود؟
پراکنده نا مفهوم
درود نخستین بار است که از مطالب شما بهره بردم ۱۵ قانون جامع برای مصاحبه کاری را خواندم خوب بود و میتوانست ترجمه گیرا تری باشد. سپاسگزارم
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Notify me when new comments are added.
نگرش کارنکن
رادیو کارنکن
معرفی مراجع آموزشی آنلاین
کتابهای خوب برای کارنکن
تستهای خودشناسی
معرفی شغلها
برای آشنایی بیشتر با من و عضویت در خبرنامه ایمیلی سایت به این لینک مراجعه کنید.
در این سایت مطالب زیادی برای معرفی کتابها ارائه شده، برای خواندن آنها به این لینک بروید: مطالبی دربارۀ کتابها
مرا به خاطر بسپار
ما بر این عقیده ایم که سخنوری عالی ترین نوع ارتباط انسانی است. یک سخنور حرفه ای این قابلیت را دارد که دیگران را رهبری و راهبری کند.چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
ارتباطات در تمامی موارد در دنیای امروز اهمیت ویژه ای دارد به طور مثال در سازمان ها، مؤسسات و شرکتها حتی مباحثی چون بازاریابی و فروش، مدیریت منابع انسانی، مذاکرات تجاری و… نیز باید از رهگذار مسیر ارتباط مورد توجه واقع شود
در ارتباط موثر انسانی، پنج ارتباط کلامی ویژه وجود دارد. مذاکره، مباحثه، مناظره، گفتگو و سخنرانی.
برای آگاهی و ثبت نام آخرین رویداد ها کلیک کنید
ارتباطات در تمامی موارد در دنیای امروز اهمیت ویژه ای دارد به طور مثال در سازمان ها، مؤسسات و شرکتها حتی مباحثی چون بازاریابی و فروش، مدیریت منابع انسانی، مذاکرات تجاری و… نیز باید از رهگذار مسیر ارتباط مورد توجه واقع شود
در ارتباط موثر انسانی، پنج ارتباط کلامی ویژه وجود دارد. مذاکره، مباحثه، مناظره، گفتگو و سخنرانی.
برای آگاهی و ثبت نام آخرین رویداد ها کلیک کنید
همه ما روزی به این فکر کرده ایم که باید چگونه مصاحبه شغلی موفق داشته باشیم و چه کنیم که عالی ظاهر شویم؟ چگونه بتوانیم توانمندی هایمان را در مدت زمان بسیار کوتاهی ثابت بکنیم؟ چگونه سوالاتی که از ما در مصاحبه شغلی پرسیده می شود را به نحو بسیار مطلوبی پاسخ دهیم؟ چگونه باید لباس بپوشیم و ظاهر بشویم؟ باید چه زبان بدنی داشته باشیم و چه رفتاری را در پیش بگیریم؟
فیلم آموزشی مصاحبه موفق شغلی: قسمت 1
فیلم آموزشی مصاحبه موفق شغلی: قسمت 2
فیلم آموزشی مصاحبه موفق شغلی: قسمت 3
فیلم آموزشی مصاحبه موفق شغلی: قسمت 4
فیلم آموزشی مصاحبه موفق شغلی: قسمت 5
فیلم آموزشی مصاحبه موفق شغلی: قسمت 6
فیلم آموزشی مصاحبه موفق شغلی: قسمت 7
فیلم آموزشی مصاحبه موفق شغلی: قسمت 8
من حسین زند به همراه استاد محمد علی حسینیان بنیانگذار آموزش سخنوری حرفه ای در ایران به وجوه متعدد و موارد مختلف این حوزه می پردازیم.
نقش فن بیان و مهارت های ارتباطی در مصاحبه شغلی
دکتر زند: آقای دکتر، برخی از عزیزان توصیه می کنند که برای ورود به یک مصاحبه شغلی راحت باشید، خودتان باشید و لزومی به در نظر گرفتن موارد متعدد و خاصی نیست. نظر شما در این باره چیست؟
دکتر حسینیان: من هم خدمت عزیزان سلام عرض می کنم. به نظرم این رویکرد صد در صد غلط است. ما وقتی درباره شخصیت صحبت می کنیم، باید متوجه باشیم هرکس یک شخصیت فردی و یک شخصیت اجتماعی دارد. شخصیت اجتماعی شخصیتی است که مربوط به دیگران است یعنی شخصیتی است که قرار است برای ما ایجاد منافع نماید. شخصیت فردی مربوط به خودمان و افرادی معدود و محدودی است که در حریم شخصی ما حضور دارند، افرادی مانند پدر،رمادر، همسررو فرزند و برخی دوستان صمیمی.
آیا در مصاحبه شغلی باید خودمان باشیم
شخصیت اجتماعی، شخصیت حرفه ای، متنفذ و اثرگذاری باید باشد که بتواند بر دیگران تاثیر بگذارد وگرنه کسی شما را به عنوان یک فرد حرفه ای که موقعیت و نقش مناسب دارد، در نظر نمی گیرد. و طبیعتا به چنین شخصی، شغلی مهم و یا موقعیت با اهمیتی واگذار نخواهد شد. وقتی قرار است در یک موقعیت بخصوصی و بر اساس یک موضوع مورد نظر و مشخصی ورود بکنید، حرف بزنید، نظر بدهید، ایجاد ارتباط کنید و تاثیر بگذارید باید بدانید که همه اجزای شخصیتی ، رفتاری، گفتاری و حتی نوع پوشش و ظاهر مد نظر قرار می گیرد.
هنگامی که برای کسب شغل مناسبی در یک مصاحبه شغلی شرکت می کنید باید ظاهر شما از رسمیت خاصی برخوردار باشد. به یاد دارم در جایی برای استخدام عزیزانی که مراجعه می کردند، مصاحبه شغلی انجام می دادم. در بین شرکت کنندگان، جوان متخصصی با تیشرت و شلوار جین هم شرکت کرده بود که این ظاهر برای آن کار، ظاهر نامناسبی بود. و ظاهر نامناسبش در ابتدا برای من ذهنیت منفی ایجاد کرد.
گو اینکه بعد از وقت گذاشتن و صحبت کردن با او ذهنیتم قدری تغییر کرد اما یادمان باشد که پایدارترین برداشت های ذهنی در شروع رابطه اتفاق می افتد. که به همین سبب ظاهر اهمیت ویژه ای می یابد و این ظاهر است که در ابتدا بر دیگران تاثیر می گذارد. همه ما قبل از اینکه شنیده شویم، دیده می شویم. و باید همه تلاشمان را بکنیم که درست دیده شویم .
دکتر زند: درباره نکته ای که در مورد پوشش و لباس مطرح کردید، آیا می توان چنین برداشتی کرد که برای شرکت در مصاحبه شغلی برای هر کاری در هر حوزه ای باید یک نوع لباس رسمی ، مثلا کت وشلوار، بپوشیم؟ یا اینکه لباس رسمی در هر شغلی تعریف مشخصی دارد؟ به طور مثال برای شرکت در مصاحبه شغلی در حوزه سینمایی و یا برای تصاحب سمتی در حوزه مدیریت یا فروش با پوششی یکسان ظاهر می شویم؟ آیا لباس رسمی تعریف عامی دارد؟
استاد حسینیان: قاعدتا شما باید به طبیعت هر کاری احترام بگذارید. فرض بفرمایید ظاهر کسی که بخواهد در فروشگاه لوکس فروشی کار کند تفاوت می کند نسبت به کسی که قرار است به عنوان مدیر مالی در یک شرکت ایفای نقش نماید. باید ظاهر من متناسب با شغلی باشد که انتخاب می کنم. برای دریافت بهتر این مطلب باید توجه ویژه ای به مقوله نقش داشته باشیم. یکی از تفاوت های اساسی شخصیت اجتماعی و شخصیت فردی در این است که برای ایجاد شخصیت اجتماعی قدرتمند باید ظاهری متناسب با نقش و موقعیت اجتماعی ام را بسازم.
این ایفای نقش دقیقا مانند یک بازیگری حرفه ای است. منتها تفاوت در این است که بازیگر حرفه ای در آن زمینه ای که نقش بازی می کند تخصصی ندارد و فرد حرفه ای در نقشی که ایفا می کند سال ها کار کرده و متخصص است. و فقط کافی است شخص حرفه ای متناسب با نقش اجتماعی بخصوص اش، ظاهر بخصوص اش را ایجاد نماید. ظاهر منحصر به فرد قدرتمندی که دیده می شود و در اولین برخورد در مصاحبه شغلی می گویند این همان کسی است این کار برازنده اوست و به تعبیری “طرف این کاره است “.
دکتر زند: در بسیاری از مصاحبه های شغلی شاهد این هستیم که شرکت کنندگان از زبان بدن خاصی استفاده می کنند. مثلا به فرم خاصی می نشینند، از دست ها به فرم خاصی استفاده می کنند و. . . که این حرکات از قبل تمرین شده و آنها را تبدیل به عروسک کوکی می کند. گویا آموزش زبان بدن که به این عزیزان داده شده به گونه ای است که برای همه یک نسخه واحد می پیچد. لطفا نظرتان را درباره این آموزش های ابتدایی و پیش پا افتاده بفرمایید؟چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
دکتر حسینیان: خیلی از موارد و مطالبی که درباره آموزش زبان بدن مطرح گردید در جامعه ما بیشتر جنبه ژست پیدا کرده است اما زبان بدن ژست نیست.
ژست زبان بدن منحصر به فردی است که در هرکسی نهادینه شده و تبدیل به یک سری رفتارهای مشخص و معین می گردد که این رفتارها کمک می کند به وزن، وقار و متانت من در فضای ارتباطی.
اما مسئله زبان بدن مقوله همسویی و هماهنگی رفتارهای زبان تنی و حرکات اندامی واکنشی من است نسبت به مفاهیم فضای ارتباطی. همین زبان بدنی که در این لحظه سخن گفتن با شما از آن استفاده می کنم یا منطبق بر مفاهیمی است که می گویم یا عکس العملی است نسبت به رفتار یا سخن شما و یا واکنشی است نسبت به اتمسفرِ حاکم برفضایِ ارتباطیِ بین ما.
پس زبان بدن قبل از اینکه یاد گرفتنی باشد، امری ذاتی و باطنی است. انطباق مفاهیم ذهنی با حرکات اندامیِ رفتاریِ واکنشی، زبان بدن را رقم می زند. حرکت اندامی اگر کنشی باشد، رفتار محسوب می شود و زبان بدن نیست و مربوط به شخصیت من است.
هر کدام از ما انسان ها رفتار و حرکات اندامی ثابت و مشخصی داریم که این مربوط به شخصیت ماست. که در حوزه روانشناسی و روانکاوی از روی رفتارهای هر فرد، به شخصیت او پی می بریم. اما زبان بدن، حرکت اندامی واکنشی است، انطباقی است ذهنی حسی.
دکتر زند: تا اینجا مقوله ظاهر و سپس زبان بدن و رفتار را مطرح فرمودید. اگر موافق باشید پیرامون این موارد، نکات کاربردی و عملی را برای مخاطبین عزیز مطرح نمایید.
دکتر حسینیان: بنده در خدمت شما هستم اما باید بیشتر از اینکه نکات را صرف تکنیک در نظر بگیریم، باید بحث باید و نبایدهای رفتاری و گفتاری را مطرح نماییم. تلاش بر این است که نکات کاربردی خدمت عزیزان ارائه شود تا بر اساس آنها به بهترین نوع برخورد با مسائل را اتخاذ کنند.
مواردی در اینجا مطرح خواهد شد که تا به امروز نتایج مثبتی را به بار آورده است و نه موارد تجربه نشده ای که احتمالا می تواند کمک کند. در انتها بیان این نکته را ضروری می دانم که به کار گرفتن هرکدام از این نکات نیاز به روانشناختی مخاطب دارد یعنی چه مواردِ عینی می تواند ذهنیتِ قدرتمندی را در ذهنِ مخاطب و مصاحب ما ایجاد نماید.
دکتر زند: برای در نظر گرفتن اصول تشریفات و اتیکت در مقوله ظاهر، به چه نکات و مواردی اشاره می فرمایید و چه بایدها و نبایدهایی را باید رعایت نمود؟
دکتر حسینیان: تلاش من بیشتر اشاره به چند نکته مهم و اساسی است، نکاتی که رعایت نمودن آنها ما را مصون می دارد از ایجاد ذهنیت منفی در مخاطب و پس از آن هرکس متناسب با فردیت، شخصیت و نقش اجتماعی خود به روش استفاده و پیاده سازی این موارد در ظاهر می رسد.
مسئله اصلی در مقوله ظاهر، هماهنگی ظاهر با موضوع است که در قسمت قبل اشاره ای کلی به آن کردیم. برای ایجاد این هماهنگی حتما باید تلاش کنیم که مخاطب ما را به عنوان فردی لایق، متخصص، فرهنگی و وزین قلمداد کند.
این مسئله ای بسیار مهم است. ما هنوز در کشوری زندگی می کنیم که مردم برای کسانی که اهل فکر و فرهنگ، اهل مطالعه و دانش، اهل اطلاعات و تخصص هستند، ارزش و احترام قائل هستند. با اینکه متاسفانه تمایل به مادی گرایی درکشورمان در حال گسترش می باشد، اما در نهایت ما باز برای کسانی که عقلانیت را سرلوحه کارشان قرار می دهند ارزش قائل می شویم. پس اینجا یک نکته مهم وجود دارد، خیلی پیروِ مد نباشید. لزوما قرار نیست لباس من بر اساس مد روز انتخاب شود بلکه لباس من در عین سادگی و آراستگی و در عین ظرافت و زیبایی باید تاثیرگذار باشد.
رنگ لباس و ترکیب بندی و هارمونی رنگ ها نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. تیرگی لباس در منظر دیگران حس جدیت را ایجاد می کند. برای کسانی که قرار است شغل های مهم و خطیر را در اختیار بگیرند و یا قرار است که در فضاهای سازمانی حضور یابند پیشنهاد می کنم که آقایان از کت و شلوارهای با رنگ تیره و خانم ها نیز از مانتو یا روپوش های تیره رنگ استفاده نمایند. در بین رنگ های تیره مانند قهوه ای تیره ، خاکستری تیره و… مشکی و سورمه ای از جایگاه ویژه ای در حوزه تشریفات برخوردار هستند.
دقت کنید طیف رنگی کت، شلوار، پیراهن، کمربند، کیف، کفش و جوراب دارای هارمونی و هماهنگی باشد. مثلا درباره جوراب یادآوری این نکته ضروری است رنگ جوراب را یا با کفش و یا با شلوار هماهنگ نمایید و استفاده از جوراب سفید توصیه نمی شود. در آقایان رنگ کمربند با رنگ کفش و در خانم ها رنگ کیف با رنگ کفش هماهنگ باشد. نکته مهم دیگر اینکه مارک دوخته شده بر روی آستین کت برای تشریفات و اتیکت نبوده و باید قبل از استفاده کنده شود.
دکتر زند: سوال مهمی که ذهن بسیار از بینندگان را به خود مشغول کرده است، نحوه استفاده از زیورآلات زینتی در مصاحبه شغلی است. چگونه از این قبیل اقلام استفاده کنیم که برای ما ایجاد تشخص نموده و به شان و شخصیت ما هم آسیب و ضرری نرساند؟ البته تقاضا دارم که در این حوزه برای آقایان و بانوان به تفکیک توضیح بفرمایید.
دکتر حسینیان: نکته مهم این که در راستای حضور حرفه ای و ایجاد تشخص متنفذ، تمام تلاشتان را بکنید که وسایلی که در ظاهرتان دیده می شود و از آنها استفاده می کنید، جنبه کاربردی داشته باشد تا زینتی. مثلا ساعتی که از آن استفاده می کنید جنبه کاربردی داشته باشد و برای دیدن ساعت از آن استفاده کنید و یا مثلا انگشتری که در انگشت سبابه از آن استفاده می شود می تواند نشانگر اعتقاد و مرام شما باشد. البته در مذاکرات حرفه ای که می تواند منافع مادی بسیار زیادی را برای ما به ارمغان بیاورد، می توانیم از موارد زینتی و زیورآلات استفاده نماییم.
در مصاحبه شغلی شاهد آن هستیم که برخی از آقایان و خانم ها از چند انگشتر استفاده می کنند، یا دستبند به دست می کنند و یا مردانی که زنجیر طلا به گردن می آویزند که این موارد خیلی توصیه نمی شود.
به یاد داشته باشید که ما با تمام لحظات و دقایق زندگی مردم کاری نداریم و هرکس می تواند هر ظاهری را که دوست می دارد انتخاب کند. اما در مصاحبه شغلی و مصاحبه کاری رعایت کردن نکات و اصولی حائز اهمیت است و می تواند به دیگران تصویر منفی و ذهنیت نامطلوب بدهد. همین جا یک توصیه اکید و جدی به خانم ها می کنم که در مصاحبه های شغلی از لاک هایی با رنگ جیغ و پر رنگ استفاده نکنند.
پس در مسئله زیورآلات جنبه کاربردی بودن آنها را در اولویت قرار دهید، بعد از آن می تواند شکیل و تاثیرگذار هم باشد. برای آقایان استفاده از یک انگشتر منطقی و تعداد بیشتر از آن ذهنیت مطلوبی ایجاد نمی کند، اما برای خانم ها تا دو انگشتر هم ایرادی ندارد. ترجیحا از دستبند و ساعت های براق استفاده نشود.
رفتن به سمت تجملات و رفتن به سمت دیده شدن های تجملی خیلی به صلاح فرد مصاحبه شونده در مصاحبه کاری نیست. در مصاحبه شغلی استفاده از آرایش های غلیظی که مناسب فضاهای مهمانی می باشد هم توصیه نمی شود. آرایش باید محو و ملایم باشد. تمام تلاش ها و دقت نظرهایی که در مقوله لباس، پوشش، آرایش و به طور کلی ظاهر در مصاحبه شغلی انجام می دهیم برای ایجاد وقار و متانت در ذهن شخص مصاحبه کننده است.
دکتر زند: خردمندان عرصه ارتباطات اعتقاد دارند که تصویر ذهنی لحظات آغازینی که از شما در ذهن مخاطب شکل می گیرد، پایدارترین تصویرهاست و به راحتی قابل تغییر و یا پاک شدن نیست و تفاوتی هم نمی کند که این تصویر مثبت و یا منفی باشد. بر همین اساس در باب زبان بدن و بایدها و نبایدهای آن لطفا توضیحاتی بفرمایید.
دکتر حسینیان: در اینجا به مقوله مهم قلمرو و حفظ قلمروی شخصی و سازمانی دیگران می پردازم.
بارها شاهد این ماجرا بودم کسانی که برای مصاحبه شغلی و مصاحبه کاری شرکت می نمایند، در اتاق را باز می کنند و بعد از ورود به سمت فرد مصاحبه کننده رفته و دستشان را برای دست دادن جلو می آورند. این رفتار کاملا اشتباه است.
ما حتما باید حریم و قلمروی طرف مقابل را رعایت نماییم. اولا قرار نیست تا نزدیکی طرف مصاحبه کننده پیش بروید. خردمندان عرصه ارتباطی بعد از ورود به محل مصاحبه، علی الخصوص فضایی که برای اولین بار به آن وارد شده اند، نزدیک در ورودی می ایستند و منتظر تعارف یا اجازه طرف مقابل می مانند. پس از آن است که با حفظ فاصله با طرف مقابل بر روی یکی از صندلی ها با رعایت احترام و ادب می نشینند.
یادتان باشد برای نشستن، نزدیک ترین صندلی به مصاحبه کننده را انتخاب نکنید. زیرا حس خوبی را منتقل نخواهید کرد. با رعایت حریم و حفظ قلمروی طرف مقابل، حس خوبی در وی ایجاد می کنید. ثانیا نسبت به دست دادن با طرف مقابل باید هوشیارانه عمل کنیم.
در مصاحبه های شغلی اگر مصاحبه کننده خواست با شما دست بدهد، دست بدهید. در غیر این صورت شما به هیچ وجه پیش قدم در دست دادن نشوید.
حتما جایگاه ها را در ارتباط رعایت نمایید. جایگاه ها بر سه نوع اند: سازمانی، ساختاری و ماهیتی. کسی که از ما بزرگتر است جایگاه ساختاری دارد مانند رابطه پدر با فرزند. کسی که در یک سازمان از شما موقعیت بالاتری دارد، جایگاه سازمانی دارد مانند رابطه رئیس و مرئوس. کسی که در مقوله ای خاص از شما بیشتر و بهتر می داند، دارای جایگاه ماهیتی است مانند نسبت پزشک با بیمار.
حتما اجازه دهید کسی که دارای جایگاه است در دست دادن با شما پیش قدم شود، و در غیر این صورت نیازی به دست دادن نیست. یادتان باشد در هنگام دست دادن، دست را به صورت مستقیم نگه دارید نه متمایل به بالا نه متمایل به پایین. در هنگام دست دادن، حتما تماس چشمی برقرار کنید و در همان لحظه سر را به نشانه تایید تکان دهید.
دو نکته بسیار مهم: اول آنکه نیاز به فشار دادن محکم دست طرف مقابل نیست و دوم آنکه در لحظه دست دادن، دستتان خیس و عرق کرده نباشد.
حتما کسانی که تعریق بالایی دارند، دستمال به همراه داشته و قبل از دست دادن، دستشان را خشک نمایند وگرنه حسِ بدِ دستِ خیس در دستِ طرفِ مقابل پس از رها کردن دست شما، خود از مواردی است که در ذهن طرف مقابل ذهنیت منفی ایجاد می نماید.
دکتر زند: مسئله نگاه کردن، موضوع بسیار مهمی است. و در این موضوع مردان متهم می شوند به نگاه بد و بد نگاه کردن. لطفا توضیح بفرمایید که نگاه کردن حرفه ای چگونه است و چه نکاتی را باید رعایت نماییم؟ مردان باید به زنان چگونه نگاه کنند که متهم به نگاه بد نشوند که اگر مردی به چنین چیزی متهم گردد تمام ارتباطات حرفه ای و کاری و همه شخصیت و شان او زیر سوال می رود؟
دکتر حسینیان: برای حرفه ای گری ما نیاز به نگاه سالم و موثر داریم که ارتباطی جدی با مقوله حریم و قلمرو دارد.
در نگاه کردن حتما به ارتفاع نشستن و ایستادن دقت کنید. به طور مثال اگر طرف مقابل شما نشسته و شما ایستاده اید، با تنظیم فاصله تان، چشمتان در ارتفاع مناسبی قرار بگیرد.
به هیچ وجه در حالتی که او نشسته است، بالای سر او به حالت چشم در چشم قرار نگیرید. به طور کلی ما قرار نیست با طرف مقابل چشم در چشم شویم یا به تعبیری به او زُل بزنیم، چون دیگر این نوع نگاه سالم و موثر نیست و همین نوع نگاه آقایان است که به خانم ها حس بدی را منتقل می کند.
ما گاهی در لحظاتی خاص از سخن گفتن برای تایید گرفتن از طرف مقابل با او چشم در چشم می شویم و سرمان را به نشانه تایید تکان می دهیم. اما در اکثر مواقع ما باید به قسمت بالای صورت طرف مقابل یا پیشانی و یا به مثلث میان ابروان و چشمان او نگاه کنیم. به این نوع نگاه کردن می گوییم نگاه سالم و موثر.
در هنگام صحبت کردن طرف مقابل به هیچ وجه به دهان او نگاه نکنید. هر از چند گاهی نگاهتان را به سمتی متمایل کنید و دوباره خیلی سریع نگاهتان را به قسمت بالای صورت طرف مقابل معطوف نمایید که اگر این بازگشت به صورت او و با تاخیر انجام شود، به او حس بی توجهی را منتقل می کند.
دکتر زند: در زمان مصاحبه شغلی یکی از مواردی که مورد ارزیابی و دقت قرار می گیرد بحث اعتماد به نفس، اقتدار و عزت نفس شخص مصاحبه شونده است. برای القا نمودن حس اعتماد به نفس و اقتدار به شخص مصاحبه کننده باید چگونه بایستیم، چگونه بنشینیم و به طور کلی چگونه رفتار کنیم و از چه زبان بدنی استفاده نماییم؟ در این باره لطفا توضیح بفرمایید.
دکتر حسینیان: زمانی که ایستاده اید سعی بکنید راست قامت باشید، دست ها در کناره ها و شست دست پاها را لمس نماید، کف دست به سمت عقب باشد، گردن کمی کشیده و سر از تن فاصله بگیرد گویی سر شما را از بالا نگه داشته اند. همین حالت شق و رقی کمک می کند به ایجاد اعتماد به نفس و تاثیر شما بر طرف مقابل.
در زمان نشستن سعی کنید که نظم اندامی در شما رعایت شود ولی هرگز به سمت جلو متمایل نشوید و به هیچ وجه روی مبل مانند محفلی دوستانه رها نشوید، لم ندهید و پهن نشوید. باید در عین داشتن نظم اندامی نشان بدهیم که آمادگی لازم را هم داریم. چه در زمان ایستادن و چه در زمان نشستن.
در عین حالی که نظم اندامی را رعایت کردید، چهره شما باید باز و مطمئن باشد و حتما تبسم هم بر لب داشته باشید. نباید چهره ای عبوس و گرفته داشته باشیم گویی در مصاحبه شغلی ما در حال ارزیابی کردن او هستیم.
تبسم، خنده ای از روی فرح و شادمانی نیست بلکه تبسم خنده ای حاکی از احترام است و بدین معناست که فارغ از این که حال درونی من در این لحظه چگونه است، برای احترامی که برای تو قائل هستم لبخند بر لب دارم. به یاد داشته باشید که تبسم لبخندی است که دندان ها در آن دیده نمی شوند.
دکتر زند: آقای دکتر بسیار از شما سپاسگزار هستم. بینندگان عزیز فراموش نکنید که ما قبل از اینکه شنیده بشویم، دیده می شویم و احترام و حرمت درونی می تواند برای ما زبان بدنی توام با صداقت و احترام به دیگران به ارمغان بیاورد.
ادامه دارد …
تهیه و تنظیم: علی شمس
Save my name, email, and website in this browser for the next time I comment.
من رو در شبکههای اجتماعی با شناسه @2hamed پیدا کنید و در گیتهاب.
در این نزدیک به ۱۰ سالی که از عمر حرفهای من میگذره در تعدادی زیادی مصاحبه استخدامی شرکت کردم. با تجربهای که از مدیریت فنی یکی دو تا شرکت دارم، علاوه بر حضور در تعداد زیادی مصاحبه به عنوان مصاحبه شونده یا کارجو، دفعات متعددی هم به عنوان مصاحبه کننده، با افراد زیادی مصاحبه انجام دادم.
حالا سعی دارم در چند مورد، مهمترین نکاتی که با رعایت اونها میتونید یک مصاحبه کاری موفق رو پشت سر بگذارید، به طور مختصر شرح بدم.
۱. مقید به زمان باشید; یا به قول خودمون آنتایم باشیدچگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
اولین و مهمترین مورد تعهد شما به زمان است. همیشه و همیشه سعی کنید سر وقتی که برای شما مشخص شده در مصاحبه حضور پیدا کنید. حتما مسافتی که باید برید رو تخمین بزنید و عواملی مثل ترافیک رو هم در نظر بگیرید که بتونید سر ساعت مقرر در محل حضور پیدا کنید. اخلاق حرفهای خودتون رو در قدم اول با زمان ثابت کنید.
۲. آراسته باشید; شلخته نرید سر جلسه مصاحبه!
همیشه و همه جا گفتن ظاهر یک شخص اولین معرف شخصت اونه. سعی کنید از تیپهای نامتفعارف پرهیز کنید. لباس و کفش تمیز میتونه تأثیر مثبت فراوانی رو شخص مقابل شما بگذاره. گرفتن یک دوش کوتاه قبل از مصاحبه هم شما رو سر حال میاره و هم باعث میشه که بوی عرق باعث آزار مصاحبه کننده نشه.
از قدیم گفتن، از کوزه همان برون تراورد که در اوست.
۳. خوش اخلاق باشید
خوشاخلاق و خوشرو بودن باعث میشه که مصاحبه کننده نسبت به شما حس بهتری داشته باشه. بهتره از همون ابتدای ورود به شرکت، با لبخند وارد بشید. خودتون رو معرفی کنید. سعی کنید به تمامی پرسنل شرکت که باهاشون برخورد میکنید احترام بگذارید، حتی نیروهای خدماتی. مطمئن باشید اخلاق خوب داشتن به ضرر شما نخواهد بود.
۴. مشتاق باشید
بهتره قبل از اینکه در مصاحبه حضور پیدا کنید، در مورد شرکت و محصولاتش تحقیق مختصری بکنید و اشتیاق خودتون رو برای حضور در شرکت به عنوان یک عضو نشون بدید. خیلی از کارفرماها براشون مهمه که کسی که برای استخدام میاد حتما با برند و محصولات شرکت آشنا باشه.
۵. آمادگی قبلی داشته باشید
تقریبا همه مصاحبه گرها از شما میخوان که به صورت مختصر از سابقه کاری و تحصیلات و گذشتهتون تعریف کنید. اگر قبل از مصاحبه چیزی که میخواید بگید رو آماده کنید و حداقل یکی دوبار اون رو توی ذهنتون تعریف کنید میتونید بهترین توصیف رو از خودتون داشته باشید.
چیز دیگری که ممکنه ازتون بپرسن، اینه که تا حالا کاری کردید که بهش افتخار کنید؟ جواب این سوال معمولا برای اکثر افراد سخت و حتی شاید ناممکن باشه. گذشتهتون رو مرور کنید. مطمئنم بالاخره چیزی پیدا میشه که از انجامش احساس شور و شعف کرده باشید. همون رو بهش اشاره کنید.
۶. صادق باشید
هیچکس نمیتونه ادعا کنه که همه چیز رو بلده. پس از اینکه به بلد نبودن چیزی اعتراف کنید،نترسید. اینکه خیلی ساده بگید نمیدونم، خیلی بهتر از اینه که یه سری داستان نامربوط سرهم کنید و تحویل بدید. باور کنید اکثر افرادی که از شما میپرسن خودشون احتمالا اطلاعات مختصری دارن و متوجه میشن که شما چیزی بلد نیستید.
۷. دندون گرد نباشید
خیلی اوقات پیش اومده که شخصی که قرار بوده برای مصاحبه بیاد با شرکت تماس گرفته و اعلام کرده که اگر از فلان قیمت بیشتر میدید من بیام!
من، بدون برو و برگرد، حتی اگه شرکت توان پرداخت این مبلغ و بالاتر ازون رو هم داشته باشه،چنین شخصی رو رد میکنم.
اینها نکاتی بود که فکر میکنم هر کسی که دنبال کار میگرده یا مایله که در شرکتهای بهتر و بزرگتری کار کنه حتما بهشون نیاز پیدا میکنه.
شما فکر میکنید مورد دیگری بشه موارد بالا اضافه کرد؟ نظر خودتون رو در کامنتها با بقیه به اشتراک بگذارید.
اگر هم این مطلب رو دوست داشید با ❤️ کردن مشوق مطالب بعدی باشید. 🙂
من رو در شبکههای اجتماعی با شناسه @2hamed پیدا کنید و در گیتهاب.
با ثبت نام در ویرگول به آرشیو بزرگی از مقالات مرتبط با این موضوع دسترسی خواهید داشت
از این پس او نمیتواند پروفایل کاربری و مطالب شما را ببیند.
irantalnet – آموزش راهکارهای استخدامی و مدیریت منابع انسانی
همۀ ما کارمندان، زمانی که میخواهیم برای مصاحبه شغلی آماده شویم، سوالات استخدامی که قرار است از ما پرسیده شوند، پاسخهایی که باید به این سوالات بدهیم و نکات کوچکی که از تجربیات خود آموختهایم، نگرانی اصلیمان خواهند بود. به هر حال، همین پرسش و پاسخها دلیل برگزاری جلسه مصاحبه و ارائه پیشنهاد کاری به شما هستند.
با این حال پیش از آنکه فرصت پاسخ به این سوالات به شما داده شود رفتار، منش و پتانسیل شما برای موقعیت شغلی زیر نظر گرفته خواهد شد. از زمانی که به داخل شرکت قدم میگذارید، مصاحبه آغاز میشود. پس بدانید که باید در اولین برخورد شغلی مانند یک ستاره بدرخشید!
اگر در چند روز آینده مصاحبه شغلی در پیش دارید، پیشنهاد میکنیم نکات موجود در این مقاله را مطالعه کنید. رعایت این نکات به این معنی نیست که مصاحبه شغلی موفق (یا ناموفق!) خواهید داشت، با این حال دانستن این نکات، زمینه معرفی و ارائه بهتر مهارتهایتان را فراهم میکنند.
از کودکی تا امروز، احتمالاً صدها بار شنیدهاید که همیشه باید به موقع به محل قرار بروید. دقیق بودن ویژگی مثبتی است که باید به آن اهمیت داد، به خصوص زمانی که پای شغل رویاییتان در میان است. فرقی ندارد که در طول زندگی چند بار اهمیت خوش قول بودن به شما گوشزد شده است، ما باز هم بر روی آن تاکید میکنیم: به موقع در جلسه مصاحبه حاضر شوید.چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
اگر اتفاقی غیر قابل پیشبینی رخ داد و نتوانستید به موقع در مصاحبه حاضر شوید، بهتر است با کارشناس استخدام مربوطه تماس گرفته و او را در جریان بگذارید تا اینکه ۳۰ دقیقه دیرتر به محل مصاحبه وارد شوید و بهانهای دروغین بتراشید.
به خاطر داشته باشید که هیچ شرکتی شما را به خاطر ظاهرتان استخدام نخواهد کرد. با این حال، ظاهر و نوع پوشش شما میتواند در تصمیمگیری مسئولان استخدام موثر باشد. پیشتر درباره انتخاب لباس مناسب برای مصاحبه شغلی صحبت کردهایم. زمانی که با لباسی تمیز و مرتب در جلسه مصاحبه حاضر میشوید از نظر مسئولان استخدام، شخصی حرفهای و با تجربه خواهید بود.
از طرف دیگر، اگر بیش از حد غیر رسمی و نامرتب باشید، مسئولان استخدام در اولین برخورد شما را به عنوان فردی متخصص و حرفهای نخواهند شناخت.
شاید یک جرعه قهوه بتواند قبل از مصاحبه شما را شاداب کند، اما یادتان باشد که لیوان کاغذی آن را با خودتان به جلسه مصاحبه نبرید. شاید با خودتان بگویید همه در محیط کار قهوه مینوشند. خب، شاید این موضوع درست باشد. با این حال، آیا علاقه دارید در اولین برخورد شغلی با کارشناس استخدام به دنبال سطل زباله باشید؟
این موضوع برای سایر وسایل غیرضروری نیز صدق میکند مانند شکلاتی که در حال جویدنش هستید یا آدامسی که فراموش کردید به دور بیاندازید. شاید استفاده از آنها بیضرر باشد، اما مطمئناً به همراه داشتنشان نکته مثبتی برایتان نخواهد داشت.
درست است فردی که در پشت میز پذیرش نشسته کارشناس استخدام نیست، اما تصور نکنید که نظر او اهمیتی ندارد. در واقع، برخی از شرکتها از منشی یا نگهبان مجموعه میخواهند رفتار کارجویان را از ابتدای ورود زیر نظر بگیرند و آنها را گزارش کنند.
شاید باورتان نشود، اما نظرات این افراد نقش مهمی در تصمیمهای استخدامی دارد. بنابراین، رفتار شما با سایر کارکنان نیز باید به خوبی رفتارتان با مسئول استخدام باشد.
ما، انسانهای مدرن، هر کجا که منتظر هستیم از روی عادت تلفن همراه خود را از جیبمان بیرون آورده و مشغول گشت زدن در اینترنت یا بازی کردن میشویم. کم حوصلگی از پدیدههای زندگی در عصر اینترنت است.
با این حال، اگر منتظر آغاز مصاحبه هستید، تلفن همراهتان را به حال خود رها کنید. در عوض سعی کنید رزومه خود را بررسی کرده یا پاسخهای خود به سوالات متداول استخدامی را مرور کنید. به این ترتیب، زمانی که کارشناس استخدام برای خوش آمدگویی دستش را به سمت شما دراز کرد، مجبور نیستید بازی Angry Birds را ببندید و عجولانه تلفن همراه را در جیبتان قرار دهید.
ممکن است مصاحبهکنندگان در همان ابتدای مصاحبه از شما بخواهند یک کپی از رزومه خود را در اختیارشان قرار دهید. بنابراین بهتر است تمام مدارک مورد نیاز همراه و در دسترستان باشد. اگر نتوانید طی چندثانیه مدارکتان را از داخل کیفتان بیرون بیاورید، کارشناسان استخدام در گوشه دفترچه یادداشتشان صفت “نامنظم” را خواهند نوشت!
برای آنکه بتوانید در اولین برخورد شغلی تاثیرگذار باشید، باید همه مدارک مورد نیازتان را به شکلی منظم داخل پوشهای قرار دهید. اگر از قبل به شما اطلاع دادهاند که باید رزومه و نمونه کارهایتان را همراه داشته باشید، حتماً از روز قبل آنها را آماده کنید. به طور کلی، در طی مصاحبه هر چه کمتر برای برداشتن مدارک کیفتان را باز و بسته کنید، بهتر است.
وقتی که به عنوان کارجو وارد شرکتی میشوید، به طور طبیعی انتظار دارید که مسئولان استخدام پیش از شما خودشان را معرفی کنند. با این حال، شما میتوانید در این کار پیش قدم شده و خودتان را معرفی کنید. کمی لبخند بزنید و اشتیاق خود را برای حضور در مصاحبه توصیف کنید. مطمئن باشید مصاحبهکنندگان اعتماد به نفستان را تحسین خواهند کرد.
پس از معرفی خود تلاش کنید اولین برخورد درخشانتان را با یافتن یک زمینه مشترک با مصاحبهکننده مستحکم کنید. نیازی نیست این زمینه مشترک موضوع پیچیدهای باشد، موضوعی که بتواند مکالمهای دوستانه را آغاز کند کافیست.
برای مثال از گفتگوی مصاحبهکنندگان با یکدیگر متوجه میشوید که یکی از آنها در دانشگاه تهران درس خوانده است. اگر شما هم در همان دانشکده دانشجو بودهاید به شما تبریک میگوییم زیرا زمینه مشترکتان را پیدا کردهاید. برای مثال میتوانید از او بپرسید: “شما هم دانشگاه تهران درس خواندهاید؟ من هم همانجا فارغالتحصیل شدم!” چنین مکالمات کوتاهی پیش از آغاز مصاحبه میتواند فضا را برای شما تلطیف کند و از اضطرابتان بکاهد.
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، رعایت این نکات به معنی قبولی در مصاحبه نیست، اما میتواند شرایط مصاحبه را تا حدی به نفعتان تغییر دهد زیرا با فراهم شدن شرایط خواهید توانست با اعتماد به نفس به سوالات سخت مصاحبه کننده پاسخ دهید و شاید رعایت همین نکات، کلید رسیدن به آن موقعیت شغلی باشد.
منبع: themuse
تفاوت مهندس عمران و مهندس معماری چیست؟
معرفی بهترین کشور برای کار برنامه نویسی
قوانینی برای استفاده از تلفن همراه در محل کار
مبلغ عیدی سال ۱۴۰۰ چقدر خواهد بود؟
با سلام ممنون بابت مطالب خوب شما
مطلب جذاب بود ممنون، منتها کاشکی ادامش میدادین
سلام.خسته نباشید.ممنون ازمطالب زیباوآموزندتان،وهمینطورممنونم ازوقت باارزشی که برای فراهم سازی چنین مطالب زیبایی گزاشتین.موفق باشید
سلام خیلی خوشخالیم که این مطلب براتون مفید بوده
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
نام و ایمیل مرا در این مرورگر برای افزودن دیدگاه در آینده، ذخیره کن.
چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
آخرین مطالب
روش اسمارت (SMART) در تصمیم گیری چیست؟
۵ کاری که نباید بعد از اخراج از شغل انجام دهید
شروع یک مسیر حرفهای برای مهندسین
نقشهای مدیران؛ ۴ نقشی که هر مدیر موفق باید داشته باشد
تفاوت مهندس عمران و مهندس معماری چیست؟
معرفی بهترین کشور برای کار برنامه نویسی
کانتنتــــــآپ – نوشته های دانشجویان ارشد مدیریت
چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
شاید شما هم تا به حال تجربه ی مصاحبه را داشته باشید.مصاحبه یکی از مهمترین دغدغه های جوانان امروزی است.موفقیت در آن احساس پیروزی و توانمندی به شما میدهد.به شما قدرت میبخشد.اعتماد به نفستان را بالا میبرد.اینکه مورد قبول عده ای قرار گرفتید ، یک حس بسیار خوشایندی در وجود شما شکل میگیرد.در مصاحبه ی شغلی باید کارفرما را متقاعد کنید که مهارت ، توانایی و دانش مورد نیاز برای جایگاه شغلی مورد نیاز را در اختیار دارید.
برای موفقیت در مصاحبه ی شغلی لزوما داشتن رزومه ی طولانی و مفصل و یا پوشیدن لباس های گران ؛کمکی به کسب جایگاه شغلی مورد نظر نمیکند.بلکه با دانستن نکاتی (در کنار داشتن یک رزومه ی مناسب) میتوان به موفقیت در مصاحبه امیدوار بود.
|برای موفقیت در مصاحبه ی شغلی لزوما داشتن رزومه ی طولانی و مفصل و یا پوشیدن لباس های گران؛کمکی به کسب جایگاه شغلی مورد نظر نمیکند.بلکه با دانستن نکاتی (در کنار داشتن یک رزومه ی مناسب) میتوان به موفقیت در مصاحبه امیدوار بود.|
پس با ما همراه باشید تا این نکات را بیان کنیم…
اگر از اکثر جوانان این سوال را بپرسید که هدفتان از آمدن به جلسه ی مصاحبه چیست میگویند: “هدف اصلی من کسب درآمد ، پیشرفت و …. است.”اگر شما هم جز این دسته هستید بهتر است هدفتان را تغییر دهید.چرا؟ اگر هدفتان صرفا کسب درآمد و یا پیشرفت باشد ، تنها در صورتی که در مصاحبه موفق شوید ، احساس قدرت و توانمندی را خواهید داشت.فقط ۱ درصد احتمال دهید که در مصاحبه موفق نشوید.چه پیش می آید؟ قطعا سرخورده و ناامید میشوید.برای مصاحبه های بعدی استرستان بیشتر میشود.
پیشنهاد ما این است که هدفتان از انجام یک مصاحبه ، کسب تجربه ، آشنایی با سازمان ها و جو غالب بر آن ها ، آشنایی با مدیران سازمان ها،ایجاد شبکه ی مدیران منابع انسانی و … باشد.چه بسا شما برای جایگاه شغلی مورد نظرتان موفق نشوید اما مدیر منابع انسانی شما را به شرکت و سازمان دیگری معرفی کند. در هر صورت ، این فایده را برای شما می رساند که در صورت عدم موفقیت در مصاحبه ، اعتماد به نفس خود را حفظ کنید و پله پله تجربه ی خود را بیشتر کنید.
|پیشنهاد ما این است که هدفتان از انجام یک مصاحبه ، کسب تجربه ، آشنایی با سازمان ها و جو غالب بر آن ها ، آشنایی با مدیران سازمان ها،ایجاد شبکه ی مدیران منابع انسانی و … باشد.چه بسا شما برای جایگاه شغلی مورد نظرتان موفق نشوید اما مدیر منابع انسانی شما را به شرکت و سازمان دیگری معرفی کند.در هر صورت ، این فایده را برای شما می رساند که در صورت عدم موفقیت در مصاحبه ، اعتماد به نفس خود را حفظ کنید و پله پله تجربه ی خود را بیشتر کنید.|
مواردی میتوان مشاهده کرد که مصاحبه شونده برای جلب رضایت کارفرما ، در رزومه ی خود توانایی و مهارت هایی را بیان میکند که صرفا یک آشنایی نسبی با آن دارد نه تسلط کامل… صرفا باید روی توانایی ها و مهارت هایی تمرکز کرد که در آن ها متخصص و کارشناس (Expert)هستیم.زیرا در این صورت میتوان به شرکت درآن زمینه ی خاص کمک کرد. سعی کنیم کارفرما را گول نزنیم(حتی اگر در مرحله ی گزینش و مصاحبه موفق شویم ، روزی دستمان رو میشود…!!!).خود واقعی مان را نمایش دهیم.حتما این نکته را به یاد داشته باشیم که برای اثبات مهارت هایی که در رزومه آوردیم ، مدارک کافی داشته باشیم.
هیچ چیز بدتر از این نیست که مصاحبه شونده از اشتیاق خود برای کسب جایگاه شغلی در سازمان بگوید ، اما هیچ اطلاعی در مورد سازمان نداند.حتما صفحه ی درباره ی ما را در سایت شرکت مطالعه کنید.پیشنهاد میکنیم با مراجعه به سایت شرکت و یا جستجو در اینترنت در مورد موارد زیر اطلاعاتی را کسب کنید.
پیشنهاد : حتما قبل از رفتن به جلسه مصاحبه ؛ نام خود را در اینترنت سرچ کنید.چون کارفرما احتمالا این کار را انجام میدهد و از طریق آن سوالاتی را از شما میپرسد.خود را برای آن سوالات آماده کنید.
توجه : همچنین به یاد داشته باشید که شرکت هایی که سایت های مناسبی ندارند و یا اشکالاتی در آن مشاهده میشود ، میتواند پالس هایی باشد مبنی بر اینکه آن شرکت ، شرکت ایده آلی نمی باشد.
همچنین سعی کنید جایگاه سازمان را بشناسید.شرکت هایی که در مراحل اولیه خود هستند قطعا با منابع مالی محدود و حجم کاری بالا مواجه هستند(لااقل تا تثبیت جایگاه خود)ببینید و فکر کنید که آیا روحیه شما با این موارد سازگار هست یا خیر.
|همچنین سعی کنید جایگاه سازمان را بشناسید.شرکت هایی که در مراحل اولیه خود هستند قطعا با منابع مالی محدود و حجم کاری بالا مواجه هستند(لااقل تا تثبیت جایگاه خود)ببینید و فکر کنید که آیا روحیه شما با این موارد سازگار هست یا خیر.|
در روز مصاحبه ظاهر خوب و تمیز داشته باشید.مطمئن باشید لباستان اتوکشیده و بدون چروک
باشد.بهتر است از عطر های ملایم استفاده کنید.لباس های غیررسمی نپوشید.هرگز آدامس نجوید.حتما به آرایشگاه مراجعه کنیدو موهایتان مرتب باشد.مصاحبه ی غیرکلامی شما از زمانیکه وارد سازمان میشوید شروع میشود.قطعا داشتن ظاهر آراسته تاثیر مستقیمی در نگاه کارفرما به شما میگذارد.
اگر دیر به جلسه ی مصاحبه برسید ، این تصور برای کارفرما ایجاد میشود که شما شخصی بی مسئولیت هستید و نمیتوانید از عهده ی مسئولیت های محوله بربیایید.پس سعی کنید بموقع با حتی زودتر در محل سازمان حاضر شوید.
چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
حتما در هنگام دست دادن ، محکم دست بدهید.این احساس دلگرمی را به کارفرما میدهد.هیچگاه پاهای خود را روی هم قرار ندهید.همیشه در طول مصاحبه ، به کارفرما نگاه کنید.بهتر است در هنگام مصاحبه ، نکات لازم را یادداشت کنید.این حرکت ، تصویری را در ذهن کارفرما ایجاد میکند که شما شخصی وقت شناس ، دقیق ، مسئولیت پذیر و پیگیر هستید.لبخند زدن را در طول مصاحبه فراموش نکنید.میتوانید برای آگاهی از ترفندهای زبان بدن اینجا را کلیک کنید.
اغلب فکر میکنند در جلسه ی مصاحبه ، مصاحبه شونده فقط باید به سوالات کارفرما پاسخ دهد و خود شخص هیچ حقی در سوال پرسیدن و … ندارد.
خود را به عنوان عضو شرکت فرض کنید.راهکارهایی را برای بهبود کارایی شرکت ، افزایش فروش یا کاهش هزینه ی تمام شده بدهید. همچنین میتوانید این سوالات را از کارفرما بپرسید.فراموش نکنید سوال پرسیدن تصویر مثبتی را در ذهن کارفرما ایجاد میکند و نشان میدهد شما فرد بی تفاوتی نیستید.
مطمئنا درخواست حقوق های بالا منجر به حذف سریع از روند استخدام میشود.همچنین حقوق های پایین هم شان و منزلت شخص پایین می آید.بهترین شیوه برای بیان حقوق درخواستی ، “حقوق توافقی”است.یعنی شرط اصلی ، رضایت فرد و سازمان است.بهتر است تمام حق و حقوق خود را شامل بیمه ، سنوات ، ایاب و ذهاب را در همان جلسه بیان کنید.
نویسنده : سجاد خداپرستی دانشجوی MBA دانشگاه علم و صنعت علاقمند به حوزه ی اقتصاد ، کسب و کار و تولید محتوا
پست قبلی
استراتژی های قیمت گذاری در بازاریابی
پست بعدی
۱۰استراتژی افزایش رضایت مشتریان
معرفی عناصر ارزشی شرکت ها؛ اندازه گیری و ارائه هر آنچه مشتری میخواهد
چگونه بدون داشتن سابقه کاری رزومه بنویسیم؟
انواع مدل ای توسعه منابع انسانی
بهترین فونت برای رزومه نویسی یا cv کدام است؟
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
اطلاعات من را ذخیره کن تا در آینده نیازی به ورود اطلاعات نداشته باشم
کانتنتاپ هر آن چیزی است که برای شروع راه مدیریت و توسعه فردی به آن احتیاج دارید. کانتنتاپ فقط در حد دو سه سال تجربی از شما بزرگ تر است و میخواهد آینده کوتاه مدت و میان مدت تصمیمات شما را به شما نشان دهد و شما را برای طی کردن آن مسیر راهنمایی کند.
سلام! به اکانت کاربری خود وارد شوید
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد
مطمئناً اکثر افرادی که به دنبال شغل هستند حداقل یک بار در یک مصاحبهی کاری حضور داشتهاند و با شرایط و استرسی که این نوع جلسات وجود دارد آشنا هستند.
مطمئناً اکثر افرادی که به دنبال شغل هستند حداقل یک بار در یک مصاحبهی کاری حضور داشتهاند و با شرایط و استرسی که این نوع جلسات وجود دارد آشنا هستند. درواقع مصاحبهی کاری اولین و یا شاید مهمترین دیدار شما با کارفرما و یا مدیر منابع انسانی یک شرکت باشد که اگر شما در آن مشغول بکار شوید برای همیشه در خاطر افراد حاضر در جلسه ثبت خواهد شد پس بهتر است سعی کنید با آمادگی بیشتری در آن شرکت کنید.
مصاحبهی کاری اغلب فضای پراسترسی را برای افراد به وجود میآورد بهطوریکه شخص نمیتواند توانمندی، ویژگیها و مهارتهای خود را بازگو کند و اعتمادبهنفس خود را از دست میدهد. این بدترین حالت ممکن است و میتواند موجب از دست رفتن موقعیت شغلی موردنظر شود. اگر شما نیز میخواهد بدانید چگونه میتوانید یک “مصاحبهی کاری موفق” داشته باشید ادامهی مطلب ما را مطالعه کنید.
درواقع زمانی که یک شرکت برای پر کردن موقعیتهای خالی خود اقدام به جذب نیروی کاری میکند از افراد میخواهد تا برایشان رزومهی کاری ارسال کنند. کارفرمایان یا مدیران منابع انسانی شرکتها که مسئول استخدام افراد هستند بعد از مطالعهی رزومههای ارسالشده افرادی را که به نظرشان برای شرکت آنها مناسب هستند برای مصاحبهی حضوری دعوت میکنند و در طی این جلسه سؤالاتی را از این افراد میپرسند. درواقع آنها با پرسیدن این سؤالات میخواهند از وجود برخی ویژگیها و مهارتها در افراد اطمینان حاصل کنند و اگر مناسب موقعیتهای شغلی شرکت باشند این افراد را استخدام کنند.
چگونه مصاحبه موفق داشته باشیم
قبل از جلسهی مصاحبه بهتر است حداقل در اینترنت جستجو کرده و در مورد شرکت موردنظر اطلاعات کافی به دست آورید یا اگر دوست و آشنایی در این شرکت دارید از او بخواهید تا در مورد شرکت، اهداف آن، نیازهایش و از همه مهمتر اخلاق و روحیات کارفرما و رئیسی که قرار است با شما مصاحبه کند با شما گفتگو کند.
شاید کارفرما از شما در مورد فعالیتهای شرکت سؤالاتی بپرسد و اگر شما نتوانید جواب دهید مطمئناً شما را بیانگیزه و بیاشتیاق به کار کردن در آن محل تلقی خواهد کرد؛ اما برعکس اگر جوابی برای دادن داشته باشد شما با این کار نشان خواهید داد که فردی مشتاق و باانگیزه برای فعالیت در این شرکت محسوب میشوید و نظر کارفرما را به خود جلب خواهید کرد. دانستن اخلاق و روحیات فرد مصاحبهکننده نیز اهمیت زیادی دارد. این موارد میتواند اطلاعات شما را دربارهی شرکت موردنظر بالا برده و ترس و استرس شما را تا حد زیادی کم کند.
دقیق بودن و سروقت بودن یکی از روشهایی است که کارفرمایان از این طریق میتوانند به این ویژگی شما پی ببرند که شما فرد منظمی هستید.
سعی کنید برنامهریزی دقیقی برای رسیدن به محل مصاحبه داشته باشید و حتی چند دقیقه زودتر به جلسهی مصاحبه برسید. در این حالت کارفرما مطمئن خواهد شد شما بعد از استخدام در شرکت نیز فعالیتهای خود را دقیق و منظم و سروقت انجام خواهید داد.
شاید به نظر شما هیچ شرکتی شما را به خاطر لباس و ظاهرتان استخدام نمیکند اما باید بگوییم برعکس، ظاهر و نوع پوشش شما بسیار مهم است و میتواند در صورت خوب و موجه بودن نکتهی مثبتی برای شما داشته باشد. از لحاظ روانشناسی لباس انسانها و اهمیتی که آنها به پوشش و ظاهر خود میدهند نشاندهندهی برخی ویژگیهای شخصیتی افراد است. سعی کنید لباسی اداری با رنگ مناسب و تمیز و اتوکشیده تهیه کنید و با ظاهری آراسته، منظم و مرتب سر جلسهی مصاحبه حضور داشته باشد.
همه جای شرکتها پر است از دوربینهای مداربستهای که اعمال و حرکات شما را ثبت میکنند و شاید از همان بدو ورود شما، کارفرما شما را تحت نظر دارد تا بداند شما چگونه با دیگران رفتار میکنید. سعی کنید خوشاخلاق و مؤدب باشید و لبخند آرامی به لب داشته باشید. با لبخند وارد اتاق شوید و خودتان را معرفی کنید. سعی کنید به تمامی پرسنل شرکت که با آنها برخورد میکنید احترام بگذارید، حتی نیروهای خدماتی. مطمئن باشید اخلاق خوب داشتن به ضرر شما نخواهد بود.
یکی از بزرگترین مشکلاتی که افراد هنگام مصاحبه با آن مواجه میشوند نداشتن آرامش است که موجب از دست دادن اعتمادبهنفس و بالا رفتن استرس میشود و این عامل بهتنهایی میتواند نظر یک کارفرما را نسبت به استخدام شما منفی کند.
حتی اگر شما فرد حرفهای و متخصص در زمینهی خود باشید نیز ممکن است بر اثر از دست دادن آرامش، نتوانید جواب درستی به سؤالات کارفرما بدهید. ازاینرو حفظ آرامش امری ضروری و واجب است که البته کار راحتی هم نیست. ما به شما پیشنهاد میکنیم قبل از مصاحبه، جلسات تمرینی با دوستان خود انجام دهید، مهارتهای ارتباطی خود را تمرین کنید، در مورد مصاحبههای کاری و سؤالاتی که اغلب رایج هستند در اینترنت جستجو کرده و به مطالعهی آنها بپردازید. قبل از ورود به جلسه چند نفس عمیق بکشید و به خود این اطمینان را بدهید که شما توانایی انجام هر کاری را دارید.
در مورد سؤالهایی که از شما میشود اغراق نکنید و واقعیتها را بگویید. سعی نکنید برای جلب نظر کارفرما دروغ بگویید یا موضوع را کش دهید تا او فریب بخورد. هر دروغی که بگویید ممکن است دیر یا زود برملا شود و این امر به ضرر شما تمام خواهد شد و وجههی کاری شما را خراب خواهد کرد. واقعیتها را بگویید نه اینکه خودتان را بیمهارت و ناتوان جلوه دهید بلکه واقعیت را با زبانی بهتر و صمیمانهتر بازگو کنید.
در نشان دادن مهارتهای خود اغراق نکنید، هر آنچه دارید را بگویید، نه بیشتر و نه کمتر.
شما با شرکت در یک جلسهی مصاحبه میخواهید در مورد ویژگیهای بارز و مثبت خود بگویید. چیزهایی که نام بردن آن در رزومه ممکن نیست. تواناییهای خود را بهصورت خلاصهوار توضیح دهید. تنها هدف شما این باشد که به کارفرما نشان دهید تا چه اندازه مناسب شغل و جایگاه موردنظر در آن شرکت هستید، چقدر به آن شرکت بها و اهمیت میدهید و درصدد برطرف کردن مشکلات آن هستند.
از کارها و فعالیتهای مفید و بارزی که در زندگی کاری خود داشتهاید سخن بگویید و رابطهای صمیمانه با فرد مصاحبهکننده ایجاد کنید تا هم استرس خود را کم کرده و هم از لحاظ داشتن مهارتهای ارتباطی کارفرما را قانع کنید.
اگر سؤالی در مورد ساعات کاری، حقوق، مزایا، مرخصی و … دارید میتواند در انتهای جلسه خیلی مؤدبانه از کارفرما بپرسید. اگر زیاد به مسائل مالی اشاره کنید و از همان ابتدای جلسه روی این موارد تمرکز داشته باشید، کارفرما شما را فردی خودخواه و جاهطلب تصور خواهد کرد و این نکته میتواند به ضرر شما تمام شود.
نداشتن یک مصاحبهی کاری موفق به معنای پایان همهچیز نیست. شاید در صورت قبول نشدن از طرف کارفرما اعتمادبهنفس خود را از دست بدهید اما این به منزلهی تمام شدن ماجرا نیست، شاید تواناییهای شما برای آن موقعیت شغلی مناسب نبودهاند. کمترین چیزی که میتوانید از یک مصاحبهی کاری به دست آورید یک تمرین واقعی و کسب تجربه است که میتواند در مصاحبههای بعدی برای شما مفید واقع شود پس هرگز زود تسلیم نشوید.
پروفایلسنتر نسل جدید مشاوره تحصیلی شغلی و پلتفرمی برای تصمیمگیری و انتخاب آگاهانه مسیر زندگی است. ابزارهای پروفایلسنتر شامل کشف استعدادهای تحصیلی-شغلی، مشاوره و هدایت تحصیلی، سنجش سازگاری شغلی و انتخاب رشته تحصیلی، مبتنی بر علوم روانشناختی، هوش مصنوعی و بانک اطلاعات مشاغل اونِت (O*NET) هستند. با استفاده از خدمات آنلاین پروفایلسنتر میتوانید به شناختی دقیق از خود، مشاغل مناسب و مسیرهای تحصیلی مناسب دست یابید.
بـعد از ارسال رزومه تان، برای مصاحبه دعوت شده اید. این اولـیــن قدم به سمت شغل مورد نظرتان است. رزومه شما هـویتـــتان را اعـلام می کند، اما رفتار های شما، چه خوب چه بد،میتواند تاکیدی بر آنها باشد. حال نوبت آن است که مهارت هایتان را نشان دهید.
مطمئنا دوست ندارید در مصاحبه شغلی تان بی ادب و گستاخ جلوه کنید. یکی از بدترین جاهایی که می توانید بی ادب باشید، مقابل یک مدیر است که به دنبال استخدام فرد مناسبی است. حتما دوست دارید جذاب باشید و فرد مصاحبه کننده را تحت تاثیر قرار دهید، نه اینکه با رفتار بد، او را نسبت به خود مایوس کنید. در ادامه رفتارهایی را می گوییم که باید در هر مصاحبه شغلی از آنها اجتناب کنید.