ایسنا نوشت: هوش عاطفی (هوش هیجانی) یا EQ به عنوان یک مهارت با محبوبیت روزافزون در دنیای حرفهای شناخته میشود.
بسیاری ممکن است دلیل اهمیت هوش عاطفی میان افراد در یک محیط کاری و تفاوتی که میان آنان ایجاد میکند را ندانند.
شرکتهای بزرگ به اثبات رساندهاند که کارمندانی با هوش عاطفی بالا بهطور مستقیم بر نتیجه نهایی کار تاثیر میگذارند و باعث افزایش عمدهای در کل فروش و بهرهوری شرکتها میشوند.
در یک محل کار با فضای رقابتی، توسعه مهارتهای EQ برای موفقیت حرفهای شما بسیار مهم است. در ادامه ۱۰ نکته به نقل از سایت “اینک” برای افزایش EQ شما آورده شده است:
۱) از شیوه قاطعانه برای برقراری ارتباط استفاده کنید
چگونه هوش عاطفی خود را بالا ببریم
ارتباطات قاطعانهای بیش از حد تهاجمی یا منفعلانه نباشند، بهترین روش برای کسب احترام از دیگران است. افراد با هوش عاطفی بالا میدانند چگونه میتوانند نظرات و نیازهای خود را بهصورت مستقیم و در عین حال با احترام با دیگران در میان بگذارند.
۲) به جای واکنش نشان دادن به درگیریها به آنها پاسخ دهید
در موارد درگیری، طغیانهای احساسی و احساس خشم رایج است. افراد با هوش عاطفی بالا میدانند که چگونه در مواقع استرسزا آرام بماند. این افراد از گرفتن تصمیمات تکانشی که میتواند مشکلات بزرگتری را در پی داشته باشد، خودداری میکنند. آنان درک میکنند که در مواقع درگیری، هدف یک تصمیمگیری درست و به دست آوردن راهحلی مناسب است و از همین رو یک انتخاب آگاهانه انجام میدهند تا بتوانند بر اطمینان از مطابقت عملکرد و سخنانشان تمرکز کنند.
۳) از مهارتهای گوش دادن فعال استفاده کنید
در گفتوگوها افراد با هوش عاطفی بالا به جای این که فقط منتظر فرا رسیدن نوبت صحبت خود باشند، بهوضوح گوش میدهند. آنان مطمئن میشوند پیش از پاسخگویی هر آن چه را که گفته شده بهدقت درک کرده باشند.
این افراد همچنین به جزئیات غیر کلامی یک مکالمه نیز توجه میکنند. این امر مانع از ایجاد سوءتفاهمها میشود. به شنونده اجازه میدهند تا بهدرستی پاسخ دهد و به گوینده نشان میدهد که مورد احترام قرار گرفته است.
۴) با انگیزه باشید
افراد با هوش عاطفی بالا در خود انگیزه ایجاد میکنند و نگرش آنان باعث ایجاد انگیزه در دیگران میشود. آنان برای خود هدف تعیین میکنند و در مقابل چالشها و مشکلات مقاومت دارند.
۵) روشهای حفظ نگرش مثبت را تمرین کنید
قدرت نگرش خود را دست کم نگیرید. در صورتی که اجازه بدهید، قرار گرفتن در کنار یک نگرش منفی بهراحتی میتواند شما را نیز مبتلا کند. افراد با هوش عاطفی بالا از حالات و خلق و خوی اطرافیان خود آگاهی دارند و بر این اساس از نگرش خود در برابر آنها محافظت میکنند.
آنان میدانند برای داشتن یک روز خوب و یک چشمانداز خوشبینانه چه کاری باید انجام دهند. این میتواند شامل صرف یک صبحانه یا ناهار عالی، شرکت در یک برنامه معنوی یا آرامشبخش در طول روز یا داشتن متنهایی با نقل قولهای مثبت روی میز یا رایانه خود باشد.
۶) خودآگاهی را تمرین کنید
افراد با هوش عاطفی بالا دارای خودآگاه و با بصیرت هستند. آنان از احساسات خود آگاه هستند و میدانند چگونه میتوانند بر افراد اطراف خود تاثیر بگذارند. این افراد همچنین احساسات و زبان بدن دیگران را درک و تجزیه و تحلیل و از این اطلاعات برای تقویت مهارتهای ارتباطی خود استفاده میکنند.
۷) انتقادپذیر باشید
بخش مهمی از داشتن هوش هیجانی بالا داشتن روحیه انتقادپذیری است. افراد با هوش هیجانی بالا به جای آن که از انتقادات برنجند یا در مقابل آنها حالت تدافعی بگیرند، چند لحظه وقت میگذارند تا بفهمند این نقد از کجا ناشی میشود و چگونه بر عملکرد آنان یا دیگران تاثیر میگذارد و در آخر چگونه میتوانند هر گونه مسئلهای را به طور سازنده حل کنند.
۸) با دیگران همدلی کنید
افراد با هوش هیجانی بالا میدانند چگونه به همدلی بپردازند. آنان بهخوبی درک میکنند که همدلی صفتی است که قدرت عاطفی را نشان میدهد، نه ضعف. مدلی است که به آنان کمک میکند تا در سطح بنیادی انسانی با دیگران ارتباط برقرار کنند. این کار گشایشی برای احترام و درک متقابل بین افراد با عقاید و موقعیتهای مختلف محسوب میشود.
۹) از مهارتهای رهبری استفاده کنید
افراد با هوش هیجانی بالا مهارتهای رهبری بسیار خوبی دارند. آنان استانداردهای بالایی برای خود دارند و الگویی برای دیگران ایجاد میکنند تا از آن پیروی کنند. این افراد مبتکرانه عمل میکنند و مهارتهای تصمیمگیری و حل مسئله بالایی دارند. این امر باعث میشود به سطح بالاتر و پربارتری در عملکردشان چه در زندگی و چه در محل کار دست یابند.
۱۰) اهل معاشرت و خوش مشرب باشید
افراد با هوش هیجانی بالا اهل معاشرت با دیگران هستند. آنان لبخند میزنند و حضور مثبتی را از خود نشان میدهند. آنان مهارتهای اجتماعی مناسبی را بر اساس رابطه خود با هر کس در اطراف خود به کار میبرند. این افراد مهارتهای بین فردی بسیار خوبی دارند و میدانند چگونه ارتباطهای کلامی و غیرکلامی را برقرار کنند.
بسیاری از این مهارتها در افرادی که از اصول اولیه روانشناسی انسان آگاهی دارند، پدید میآید. اگر چه افرادی که بهطور طبیعی از احساس همدلی بالایی برخوردارند، راحتتر از دیگران به مهارتهای افزایش هوش هیجانی دست مییابند اما بهطور کلی تمامی افراد قادر به توسعه این مهارتها در خود هستند. افرادی که همدلی کمتری دارند باید بیشتر بر کسب خودآگاهی و آگاهی از نحوه درست تعامل با دیگران تمرکز داشته باشند. با پیروی از این مراحل، شما در رسیدن به سطح بالایی از هوش هیجانی بهخوبی پیش خواهید رفت.
۲۳۴۷۲۳۷
شهر جهانی یزد، شهری تاریخی و کویری بین دشت لوت و دشت کویر است که مارکوپولو جهانگرد معروف آن را بزرگ، زیبا و پر رونق توصیف میکند. شهر تاریخی یزد در قدیم؛ به ایساتیس به معنی فرخنده و مقدس معروف بوده است.
شیراز مرکز استان فارس و پرجمعیتترین شهر آن است. آبوهوای معتدل، شهرسازی زیبا و فرهنگ غنی آن موجب شده است که صاحبان مشاغل گوناگون علاقه فراوانی به راهاندازی کسبوکار در این منطقه داشته باشند. در قوانین ایران، شرایط و مقررات سادهتری برای شرکتهای سهامی خاص در نظر گرفته شده است.
تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved
ورود و ثبت نام
وبلاگ
10 راه که چگونه هوش هیجانی را تقویت کنیم؟ هوش هیجانی یا Emotional Intelligence چیست و چگونه می توان آنرا افزایش داد؟ چگونه بدانیم هوش هیجانی بالایی داریم؟ اگر شما هم در محیط کار، تربیت فرزند و ارتباط عاطفی با همسر خود دچار تنش می شوید و نمی توانید بر بروز احساسات خود کنترلی داشته باشید، این مقاله را بخوانید. در این مقاله من سجاد زمانی مستر ترینر و مئرس nlp به شما 10 روش افزایش هوش هیجانی را ارائه خواهم داد.
نشانه های هوش هیچانی پایین چیست؟
تاثیر پذیری
افرادی که دارای هوش هیجانی کمی هستند، تحت تاثیر نظرات دیگران قرار می گیرند. بطور مثال اگر امسال یک نوع پوشش خاص مد شود و یا همه در یک زمینه خاص وارد سرمایه گذاری شوند، اینگونه افراد برای جلوگیری از قضاوت و همرنگ شدن با جماعت، به آن کار می پردازند. آنها نمی توانند نظرات شخصی خود را بروز دهند و مسئولیت کار خود را بپذیرند.
چگونه هوش عاطفی خود را بالا ببریم
هیجان و عصبانیت
اگر در چند ثانیه اول تنش های عاطفی و کاری از کوره در می روید و پس از چند دقیقه پشیمان می شوید، باید تمرین های افزایش هوش هیجانی را به دقت انجام دهید. اگر نمی توانید هیچ انتقادی را بپذیرید و به سرعت افراد مخالف خود را سرکوب می کنید، دارای هوش عاطفی کمی هستید. اینگونه افراد ابتدا واکنش نشان می دهند و سپس به نتیجه کار فکر می کنند.
همه ما دارای یک مغز قدیم و خزنده هستیم که طبق عادت و غریزه عمل می کند، بدین معنی که در هنگام بروز تنش از فرمول حمله یا فرار استفاده می کند. یک بخش دیگر هم مغز جدید است که در آن تصمیم گیری و منطق جای دارد. افرادی که دارای هوش هیجانی بالاتری هستند، قبل از واکنش احساسی، به نتایج آن فکر می کنند و با مغز جدید خود تصمیم می گیرند.
عدم انعطاف پذیری
اگر در ابرتباطات اجتماعی مانند رانندگی، صف بانک و… احساس کلافگی و بی قراری می کنید و بدنبال راهی برای میانبر و فرار هستید، باید بگویم شما دارای هوش هیجانی پایینی هستید. همچنین اگر بدون دلیل بر روی افکار و باورهای خود پافشاری می کنید و هیچ پیشنهادی را در راستای تغییر خود نمی پذیرید، وقت آن رسیده که در سبک زندگی خود تجدید نظر کنید.
فهرست مطالب
فرض کنید سوار یک اتوبوسی شده اید که راننده آن با صدایی بلند و لحنی خوب با شما احوالپرسی می کند. در طول مسیر هم با سایر مسافران به صحبت می پردازد و از اتفاقات خوبی که در آن خیابان رخ داده است می گوید. در چنین شرایطی کسی انتظار چنین رفتاری را ندارد. خواهید دید حال و هوای مسافران در حین پیاده شدن، تشابهی با زمانی سوار شدن ندارد و روحیه آنها به طرز عجیبی تغییر کرده است. به زبان ساده آن راننده دارای هوش هیجانی بالایی است زیرا با تشخیص مناسب شرایط، توانسته بر اطرافیان خود تاثیر مثبتی بگذارد.
دانیل گلمن در کتاب هوش هیجانی خود، این واژه را مترادف چگونگی مدیریت احساسات و خودآگاهی دانسته و اعتقاد دارد کسی که دارای هوش عاظفی یا هیجانی بالایی است، می تواند در لحظات تنش زا به بهترین شکل رفتار خود ار مدیریت کند. مفهوم هوش هیجانی EQ از دهه 80 میلادی مورد مطالعه قرار گرفت و دانشمندان بدنبال سرنخی برای یافتن مدل ارتباطی افرادی بودند که بخوبی می توانستند ارتباط برقرار کنند و رفتاری سنجیده از خود بروز دهند. هوش هیجانی فراتر از هوش ذهنی IQ است و فردی که دارای چنین هوشی است، یک قدم از افراد باهوش جلوتر است.
1- یافتن شغل مناسب: تحقیقات بسیاری نشان می دهد، سازمان ها بدنیال افرادی می گردند که بتوانند احساسات، رفتار و هیجانات خود را بخوبی مدیریت کنند و همانند گذشته بدنبال افراد باهوش نیستند.
2- جذابیت و محبوبیت در بین اطرافیان
افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند، بخوبی با دیگران ارتباط برقرار می کنند و هنر گوش دادن فعال و همدلی را بخوبی می دانند. این افراد توانایی تحلیل و فهم هیجانات خود و اطرافیان را دارند و میدانند عواطف و رفتارهای ما حامل چه پیام هایی است. آنها دارای عزت نفس بالایی هستند و با رفتارهای خود پیام شفافی به دیگران می دهند تا از سوء برداشت ها جلوگیری شود.
3- ارتباط عاشقانه و پایدار با همسر
اگر در ارتباطات و اختلافات با همسر خود، نمی توانید خشم و هیجانات خود را بخوبی کنترل کنید، باید تمرین های افزایش هوش هیجانی را جدی بگیرید. افرادی که خودآگاهی بالایی دارند و در لحظه می توانند افکار و احساسات خود را بخوبی کنترل کنند، رابطه ای پایدارتر را تجربه می کنند. در 10 راه افزایش هوش هیجانی می آموزید که چگونه همدلی و درک خود را از رابطه بالا ببرید و به یک همسر عاشق پیشه تبدیل شوید.
4- مدیریت بر خود
هنگامی که هوش هیجانی خود را تقویت کنیم، در لحظه به کنترل افکار می پردازیم و علت حال بد خود را کشف می کنیم. همچنین درمیابیم که چرا بدون دلیل از یک فرد یا رفتار خوشمان می آید یا بدمان می آید. از رفتارهایی که به مغز خزنده ما مربوط می شود دوری می کنیم و قبل از هر تصمیمی به منطق خود رجوع می کنیم.
در زندگی پرتلاطم کنونی، احتمال تنش و اختلاف در روابط عاطفی و کاری بیش از هر چیز دیگری محتمل است. بنابراین اگر کسی بتواند در لحظه به افکار و هیجانات خود تسلط پیدا کند، می تواند ارتباطات عالی و مطلوبی را تجربه کند. فرض کنید در محیط کار با همکار خود در حال بحث در مورد گزارش دهی به مدیریت هستید و هیچکدام از شما حاضر به عقب نشینی از موضع خود نیستید. در چنین شرایطی، فردی برنده ارتباط خواهد بود که عقب نشینی عاقلانه داشته باشد و طرف مقابل را به آرامش دعوت کند. تنها افرادی می توانند چنین کاری را کنند که دارای هوش عاطفی بالایی هستند و سود و زیان مشاجره را می سنجند و عقب نشینی به موقع دارند.
راننده بی اعصاب
یکی دیگر از مواردی که روزانه در سطح شهر بارها شاهد آن هستیم، مشاجرات و دعوای بین رانندگان است. یکی از ذهنیت های غلط که در بین مردم ما رواج یافته این است که اگر اجازه دهیم فرد دیگری از ما پیشی بگیرید، نشان دهنده ضعف و ترس ماست، در صورتیکه فردی که دارای هوش هیجانی بالایی است، در این شرایط راه را برای دیگران باز می کند تا بتوانند تردد کنند. اگر بتوانیم تکنیک های افرایش هوش هیجانی را بارها تمرین کنیم، شاید اتفاقات خود در سطح شهر خواهیم بود.
میزان تاب آوری شما چقدر است؟
دسته دیگری از افراد که باید تکنیک های افزایش هوش هیجانی را بارها و بارها تمرین کنند، افرادی هستند که میزان تاب آوری و تحمل ابهام کمی دارند. بدین معنی که نمی توانند در شرایط ابهام و بلاتکلیفی به درستی تصمیم بگیرند. بطور مثال اگر فرد مقابل در پاسخ دادن یک مسئله مهم تعلل کند، او برافروخته می شود و ایجاد تنش می کند.
یک آزمایش جالبی در دهه 90 میلادی انجام گرفت و هدف آن سنجش میران تاب آوری و هوش هیجانی کودکان بود. همانطور که در فیلم زیر می بینید، محققان یک خوراکی را در مقابل کودکان قرار دادند و به آنها گفتند اگر تا چند دقیقه دیگر تحمل کنید و آنرا نخورید، یک خوراکی دیگر جایزه می گیرید. در چنین شرایطی اغلب کودکان نتوانستند جلوی هیجان خود را بگیرند و آن شیرینی را خوردند. این نشان از تاب آوری کم و مدیریت احساسات ضعیف در آنان بود.
اما کودکانی که توانستند شرایط سخت را تحمل کنند، به افرادی موفق در سازمان خود تبدیل شدند. هنگامی که این کودکان به سن بزرگسالی رسیدند، توانستند به مشاغل مناسب و کسب و کارهای شخصی دست یابند. این آزمایش ثابت کرد اگر بتوانیم بر روی افکار و میزان بروز هیجانات خود تمرکز کنیم، به نتایج شگفت انگیزی در زندگی می رسیم.
در ادامه به 10 روش موثر و سریع در مدیریت هیجان و احساسات می پردازیم که با رعایت کردن آنها می توانید هوش هیجانی خود را ارتقاء دهید. اگر بتوانید به مدت 2 ماه این تمرینات را در ارتباطات روزانه انجام دهید، شاهد افزایش جذابیت و محبوبیت خود در میان دوستان خواهید بود. بدنبال هیچ راه میانبری نباشید و بیاد داشته باشید ساختن یک رابطه عالی زمانبر است اما به شدت ارزشمند است.
من اسم این بخش را مکث مقدس می نامم. اگر بتوانیم هوش هیجانی خود را تقویت کنیم، در لحظات تنش زا قبل از هر اقدامی، لحظه ای صبر می کنیم و باخود یک گفتگوی درونی ایجاد می کنیم که بهترین واکنش چه چیزی است؟ مکث کردن قبل از هر اقدام هیجانی باعث می شود تا بتوانید مدیریت ذهن را تحت کنترل خود قرار بدهید و به بخش منطق اجازه دهید تا بهترین تصمیم گیری را داشته باشد.
بطور مثال اگر در خیابان، فردی با رانندگی نامناسب خود باعث عصبانیت شما شد، لحظه ای مکث کنید و باخود بگویید: بهترین واکنش در این لحظه چیست؟ در چنین شرایطی بخش منطقی ذهن به شما کمک خواهد کرد تا یک رفتار عقلانی داشته باشید. همچنین اگر در محیط کار یا زندگی با اطرافیان خود در حال مشاجره هستید، باخود بگویید چگونه می توانم رفتار خودم را کنترل کنم؟ لحظه ای مکث کنید و به پاسخ هایی که می خواهید بدهید فکر کنید. در این لحظه در کمال تعجب خواهید دید لحن شما تغییر خواهد کرد و از حالت تهاجمی به حالت تعاملی تغییر وضعیت خواهید داد.
افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند، بخوبی می توانند در موقعیت های مختلف، روحیه و انگیزه خود را حفظ کنند. اگر در یک جمعی از یک مسئله ناراحت شوند، به سرعت واکنش نشان نمی دهند و پس از مهمانی، آنرا با فرد مقابل مطرح می کنند. همچنین آنها لبخند و تبسمی بر لب دارند که حاکی از پذیرا بودنشان است. آنها با این کار به شما انرژی مثبت ارسال می کنند و اجازه می دهند تا با آنها ارتباط بهتری برقرار کنید.
به مدت چند روز تمرین کنید که با تبسم و خنده وارد جمع دوستان شوید. طبق اثر آینه ای، دیگران هم بصورت ناخودآگاه لبخند می زنند و روحیه شان تغییر خواهد کرد. همچنین می توانید از شرخی ها و لطیفه های مناسب برای بهبود رابطه استفاده کنید. افراد با هوش هیجانی بالا به دنبال مسخره کردن دیگران نیستند و سعی می کنند در روابط به دنبال بازی برد- برد باشند. همچنین به دیگران هم اجازه دهید تا شایستگی های خود را نشان دهند و ابراز وجود کنند. اگر به دیگران کمک کنید تا بهتر دیده شوند، از محبوبیت بالایی برخوردار خواهید شد.
فرض کنید در حال مجادله با همسر یا شریک عاطفی خود هستید. در این شرایط همه ما تمایل داریم بصورت غریزی بر نفر مقابل پیروز شویم و قدرت خود را به رخ بکشیم. این اتفاق در مغز خزنده همه انسان ها وجود دارد زیرا از صدها سال پیش، قلمرو و حفظ جایگاه برای انسان ها مهم بوده است. در اینجا از یکی از بهترین تکنیک های ان ال پی NLP در خصوص کاهش تنش استفاده کنید.
1- فرض کنید توانایی خارج شدن از کالبد خود را دارید. در چنین شرایطی خود را بجای طرف مقابل قرار دهید و اتفاقات را از دید او بررسی کنید. در این شرایط خواهید دید او هم نظراتی دارد که باید شنیده شود و به آن احترام گذاشت.
2- در مرحله بعد از دیدگاه نفر سوم و ناظر به این موضوع نگاه کنید. (جایگاه ادراکی سوم). چه توصیه به دو طرف برای بهبود رابطه دارید؟ نقاط قوت و ضعف هر یک از طرفین را بررسی کنید و در نهایت پیشنهاد خود را ارائه کنید. این بازی ذهنی به شما کمک میکند تا قبل از بروز اختلاف و قضاوت در مرود دیگران، خود را بجای آنها قرار دهید و فرصت های بهبود رابطه را بررسی کنید.
اغلب افراد و مخصوصا خانم ها همواره به یگ گوش شنوا احتیاج دارند تا بدون هیچ قضاوتی پای صحبت آنها بنشیند و با آنها همدلی کند. حتما شما هم افرادی را در دوستان و خانواده دارید که بخوبی شنونده دغدغه ها و مشکلات شما هستند. پس از صحبت با آنها احساس آرامشی عمیق در شما شکل می گیرد. این افراد دارای هوش هیجانی بسیار بالایی هستند.
برای اینکار شما هم می توانید تمرینات همدلی و گوش دادن فعال را شروع کنید. روزانه چند دقیقه از وقت خود را به اطرافیان اختصاص دهید. سعی کنید موبایل و وسایل دیگر را از خود دور کنید و با یک ارتباط چشمی، به او نشان دهید که کاملا حواستان به اوست. سپس از سئوال های باز برای ترغیب او به صحیت استفاده کنید. بطور مثال از او بپرسید: نظر تو درباره فلان موضوع چیست؟ چه حسی درباره موضوع ….. داری و… در این حالت خواهید دید او با رغبت بیشتری شروع به صحیت می کند.
افرادی که دارای هوش هیجانی پایین هستند، ترس از قضاوت شدن دارند و هیچگاه احساسات خود را با دیگران بازگو نمی کنند. اما افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند، بخوبی می توانند درباره احساسات خود با دیگران صحبت کنند. مثلا اگر شما دارای یک مشخصه خوب رفتاری یا ظاهری باشید، از شما تعریف می کنند. اگر غذایی را دوست داشته باشند، به دیگران می گویند و منتظر تایید دیگران نیستند.
حتی هنگامی که ناراحت و غمگین هستند، بخوبی غم خود را نشان می دهند و از دیگران می خواهند تا با آنها همدلی کنند. در چنین شرایطی احساس ضعیف بودن نمی کنند زیرا شادی و غم را جزیی از زندگی می دانند.
سختگیری بیش از حد و تعصب بر روی افکار و باورهای خود، شما را به فردی غیر منعطف و منزوی تبدیل می کند. اگر می خواهید هوش هیجانی خود را افزایش دهید، کمی انعطاف از خود نشان دهید و از دیگران بخواهید تا پیشنهادات خود را برای رفع مشکل ابراز کنند. همچنین باید نظرات خود را بدور از هرگونه تحکم و دیکتاتوری اعلام کنید.
افرادی که از نظر هوش عاطفی دارای کمبود هستند، مدام به دنبال یک حامی یا ناجی می گردند تا بتوانند دائما آنها را تحت حمایت های خود قرار دهند. هوشمندی هیجانی شامل مواردی می شود که در آن تشخیص می دهید تا به برخی از روابط ناسالم عاطفی یا کاری پایان دهید. اگر نمی توانید تغییرات لازم را انجام دهید و از منطقه امن ذهنی خارج شوید، باید به تبعات آن در آینده بیاندیشید.
هیچکس تمایل ندارد با یک فرد ضعیف و وابسته ارتباط برقرار کند، بنابراین به رفتارهای خود توجه کنید. در چه مواقعی احتیاج دارید تا اطرافیان به شما کمک کنند؟ اگر حمایت همسر خود را نداشته باشید، به چه مشکلاتی بر می خورید؟ در این شرایط به توانمندی های خود توجه کنید و از جایگاه یک فرد وابسته و ضعیف خارج شوید. بیاد داشته باشید زمانی که در ذهن خود، تصویری از یک فرد قدرتمند و مستقل بسازید، ضمیر ناخودآگاه شما تلاش خواهد کرد چنین هویتی را برای شما ایجاد کند. این هویت بر اثر تمرین و تکرار و افزایش اعتماد به نفس حاصل می شود.
چگونه هوش عاطفی خود را بالا ببریم
یکی از راه های افزایش هوش هیجانی، مسئولیت پذیری بالاست. افرادی که خود انگیخته هستند و نتایج تصمیم گیری را به عهده می گیرند، قابل اعتمادتر هستند. اگر کار اشتباهی انجام می دهید، آنرا بعهده بگیرید و پاسخگوی رفتار خود باشید. در این حالت می توانید از منابع درونی و توانمندی های خود استفاده کنید. برخ افراد با زیرکی تمام سعی در سلب مسئولیت از خود هستند و دیگران را مقصر جلوه می دهند.
آنها هیچگاه از نظر شخصیتی رشد نخواهند کرد و دائما بدنبال راهی برای فرار از مشکلات هستند. اما فردی که مسئولیت پذیر است، بخوبی می تواند در مورد اشتباهات خود صحبت کنید و میزان حمایت خود را از دیگران اعلام کند.
اگر بدانید دارای چه نقاط ضعف و قوتی هستید، می توانید پیش بینی کنید که در شرایط مختلف چه واکنشی از خود بروز می دهید. بطور مثال اگر فرد عجولی هستید و صبور نیستید، سعی کنید کمتر در مکان های شلوغ قرار بگیرید. گاهی یک شوخی می تواند شما را همانند یک انبار باروت منفجر کند و تمام مهمانی را بهم بریزد. لذا در چنین شرایطی سعی کنید به دیگران یادآور شوید که چه مواردی باعث رنجش شما می شود تا از آن شوخی ها اجتناب کنند.
همچنین برای افزایش میزان اعتماد به نفس خود، سعی کنید در محیط هایی قرار بگیرید که توانایی های خود را بروز دهید. اگر بخوبی ساز می نوازید یا سخنرانی می کنید، این توانایی ها را بخوبی نشان دهید. این کار باعث می شود بتوانید نقاط ضعف خود را به حاشیه برانید و به دیگران یادآور شوید که ارزشمند هستید. از طرف دیگر منکر نقاط ضعف خود نشوید و بیاد داشته باشید که همه ما دارای محدودیت هایی هستیم.
اگر یک مسئله در زندگی شما مدام در حال تکرار است، بدانید که درس های آنرا نگرفته اید. به رفتارهای روزانه خود توجه کنید. با چه افرادی بیشترین میران تنش را دارید؟ در چه محیط هایی تاب آوری کمی داررید و می خواهید به سرعت خارج شوید؟ چه رفتارهایی برای شما غیر قابل تحمل است؟ همه این موارد را یادداشت کنید و درباره احساسات ناخوب خود فکر کنید. نوشتن باعث می شود با عمیق ترین لایه های ناخودآگاه ارتباط برقرار کنید.
همه ما دارای الگوهای تکرار شوده رفتاری هستیم که از پدر و مادر خود آموخته ایم. این گذاره های والدی ما را بصورت غیر اردای کنترل می کنند. در تحلیل رفتار متقابل این موارد را پیش نویس می نامند. پیش نویس ها نمایشنامه های زندگی ما هستند که نقش های ما را تعیین میکنند. نقش هایی مانند حامی، قربانی، سرزنشگر و… که اغلب آنها بدون دخالت ما اجرا می شوند. وقت آن رسیده که این باورها را تغییر دهیم و نقش خود را در زندگی تغییر دهیم.
هرجا سخن از افزایش هوش هیجانی می آید، تمام نگاه ها به کتب و مقالات دنیل گلمن جلب میشود. او کتای های پرفروشی در سطح جهان منتشر کرده که بعنوان مرجع تخصصی در زمنیه EQ شناخته می شوند. او بارها از سوی نشریاتی چون New York Times بعنوان نویسنده برتر در زمینه هوش هیجانی معرفی شده است.
کتاب هوش هیجانی گلمن داراای 5 بخش کلی می باشد:
بخش 1: مغز هیجانی
بخش 2: سرشت هوش هیجانی
بخش 3: کاربردهای هوش هیجانی
بخش4: پنجره ای بسوی فرصت های موجود
بخش5: سوادآموزی هیجانی
پرورش هوش هیجانی – کریستین والدینگ
در این کتاب به 62 تکنیک اساسی افزایش هوش هیجانی پرداخته شده است. این تمرینات کاربردی بوده و با انجام آنها می توانید کیفیت ارتباطات خود را ارتقاء دهید. بخش زیادی از هوش هیجانی مربوط به مهارت است و می توان آنرا با تمرین آموخت. در این کتاب می آموزید چگونه از این تکنیک ها در ارتباط با کودکان، همسر و همکاران خود استفاده کنید. در این کتاب به 4 بخش کلی زیر پرداخته شده است:
بخش 1: هوش هیجانی را بشناسید
بخش 2: توانمند شدن
بخش 3: هوش هیجانی و ارتباط با دیگران
بخش4: هوش هیجانی در عمل
من سجاد زمانی هستم مدرس ان ال پی (NLP)
زمینه فعالیت ما شامل کوچینگ فردی و سازمانی ، آموزش تحلیل رفتار متقابل و توانمندسازی فردی است.
فعالیت من از یک آرزو شروع شد و امروز نام آن آرزو مجموعه ” خانه ان ال پی ایران” است.
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
هوش هیجانو در یک کلمه خلاصه میکنم دید
دید یک فرد
به نظر من دید افراد به اطراف متفاوته
و در ادامه بگم اصوا 5 روشی که در ویدعو دیدم مهم ترینش اولیه بقیه اسون تره درواقع دو گزینه پیشه رو دارم
به نظرم یا در حد EQپایینم و یا متوسط
چندتا از خصوصیات اتفاق افتاد و دیگران برام باز گو کردن هم از من انتقاد میکنند هم تعریف
هنوز خودمو نشناختم
ایشالا که بتونم این روشهارو تمرین کنم و نتیجه ببینم
من ۲۹ سالمه و تازه امسال فهمیدم هوش هیجانی پایینی دارم!
در نهایت متشکرم از مطلبتون
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
خانه ان ال پی ایران توسعه فردی و سازمانی با روش NLP ، تحلیل رفتار متقابل و قانون جذب . مخاطبان اصلی ما افرادی هستند که می خواهند روند زندگی و برنامه ریزی ذهن را تغییر دهند و به رسالت فردی خود در طول سفر زندگی دست یابند. تکنیک های ان ال پی طبق استاندارد جهانی با تدریس سجاد زمانی مربی تحول فردی میباشد.
ورود
نام کاربری:
رمز عبور:
مطالعه شریف بیش از 10 سال است جدیدترین آموزش ها در کلاس جهانی را به شکل کاملا بومی، کاربردی با متد فانتوم در اختیار علاقه مندان قرار میدهد.
راهنمای خرید از مطالعه شریف
پرفروش ترین محصولات
چگونه هوش عاطفی خود را بالا ببریم
تهران، درب شمالی دانشگاه صنعتی شریف،خ قاسمی، تقاطع بلوار اکبری، پلاک 30 طبقه 3
021-66064000
021-40663100
info [at] motalesharif [dot] com
ما را دنبال کنید …
اگر قرار باشد بین IQ بیشتر و EQ بیشتر یکی را انتخاب کنید کدامیک را انتخاب میکردید؟ در خیلی از موارد هوش هیجانی یا EQ انتخاب بهتری خواهد بود پس همین الان آنرا انتخاب کنید و ادامه مقاله را برای افزایش هوش هیجانی خود بخوانید:
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ پیشازاین شما را با ویژگی های افرادی با هوش هیجانی بالا آشنا کرده ایم و توضیحاتی را درباره هوش هیجانی داده ایم. اکنون قصد می خواهیم به راههایی برای افزایش هوش هیجانی بپردازیم که از کتاب بهبود هوش هیجانیتان در یک روز از مجموعه معروف For Dummies انتشارات وایلی برگرفته شده است.
بهترین راه بهبود مهارتهای عاطفیتان از طریق تمرین کردن در دنیای واقعی است. از طریق تمرین و گرفتن بازخورد در مورد عملکردتان، ترجیحاً از سوی یک مربی باتجربه، میتوانید رفتارتان را تطبیق دهید و در تشخیص و مدیریت عواطف خودتان و همچنین عواطف دیگران اثربخشتر عمل کنید.
هرکسی جنبههایی در زندگی خود دارد که میتواند آنها را بهبود دهد. در اینجا راههایی آمده است که بهوسیله آنها میتوانید روی هوش هیجانی خود کار کنید و آن را افزایش دهید. اگرچه هر یک از این مهارتها میتوانند به طریقی به شما کمک کنند، اما ممکن است بسته به موقعیت کنونیتان به این نتیجه برسید که برخی مهارتها مهمتر از بقیه هستند.
چگونه هوش عاطفی خود را بالا ببریم
یکی از حوزههای اصلی هوش هیجانی خودآگاهی است. از بسیاری جهات، این حوزه سنگ بنای تمام حوزههای دیگر است. بهعنوان نمونه، برای اینکه از عواطف دیگران آگاه شوید لازم است از عواطف خودتان آگاهی داشته باشید.
میتوانید از طریق اَشکال مختلفی از مدیتیشن یا ذهن آگاهی (mindfulness) از عواطف خود آگاهتر شوید. با ثبتنام در یک دوره، پیوستن به یک گروه یا استخدام یک مربی، میتوانید از این تکنیکها بهره ببرید تا نسبت به بدن خود، احساساتتان و افکارتان آگاهتر شوید.
همچنین میتوانید با استفاده از دفتر یادداشتتان برای ثبت احساساتتان در فواصل از پیش تعیینشده مختلف خودآگاهتر شوید. با افزایش گستره واژگان عاطفیتان و استفاده از آنها برای توصیف طیف کاملی از احساساتتان در طول بخشهای مختلف روز، میتوانید دریابید چگونه به عواطف خود توجه بیشتری کنید.
علاوه بر توصیف عواطفتان، به شدت آنها نیز توجه کنید. به عواطف خود از ۱ تا ۱۰ نمره دهید. هرچقدر بهتر بتوانید عواطف خود را بسنجید، راحتتر خواهید توانست بر آنها نظارت داشته باشید و آنها را تغییر دهید.
اینکه بدانید چگونه عواطف خود را ابراز کنید اغلب میتواند به شما در مدیریت آن عواطف کمک کند. البته میتوانید همهچیز را در خودتان نگهدارید و افکار، احساسات یا عقاید خود را با هیچکسی به اشتراک نگذارید؛ اما دنبال کردن این رویکرد نهتنها دشوار است بلکه زندگی بسیار تنهایی را برایتان رقم خواهد زد. هیچکس واقعاً شما را نخواهد شناخت و شما هم خیلی خوب نسبت به دیگران شناخت پیدا نخواهید کرد. تمام انسانها میلی مشترک به داشتن روابطی صمیمی با چند فرد مورداعتماد دارند.
از طرف دیگر، ممکن است انتخاب کنید درونیترین افکار، احساسات و عقایدتان را برای هرکسی بازگو کنید. این رویکرد نیز میتواند اشتباه باشد. اولازهمه، برخی افراد واقعاً اهمیتی به افکار و احساسات شما نمیدهند. دوم، ممکن است افشاگریهای شما برخی را آزردهخاطر کنند یا ازنظرشان بیادبانه باشند.
حد وسط را برگزینید که به آن جرأتورزی (assertiveness) گفته میشود. جرأتورزی اشتراکگذاری مناسب افکار، احساسات و عقاید است. درواقع، لازم است افراد مناسب را در زمان مناسب از موضعتان آگاه کنید.
همه گرایش دارند خود را مشغول کار روزمرهشان کنند؛ اما چند نفر واقعاً به خاطر کاری که انجام میدهند برانگیخته و هیجانزده هستند؟ بسیاری از افراد احساس میکنند در مشاغل خود گرفتار یک برنامه یکنواخت و خستهکننده شدهاند؛ اما یک نفر به شکلی جادویی آنها را در جایی که هستند قرار نداده است. معمولاً با دنبال کردن فرصتها یا پول افراد درنهایت به جایگاهی که در آن هستند میرسند.
افراد اندکی کوشش میکنند آن نوع کاری را انجام دهند که واقعاً آنها را هیجانزده میکند. اغلب افراد در اعماق وجود خود شور و اشتیاقی برای نوعی کار، فعالیت یا علاقه دارند، اما همیشه نمیتوانید بهراحتی آن را بیابید. شاید هنرمندان فقیری را بشناسید که به امید محقق کردن رؤیاهایشان از مشاغل واقعی اجتناب میکنند. ممکن است بهراحتی نتوانید کاری را بیابید که نسبت به آن شور و اشتیاق داشته باشید اما با برنامهریزی کافی میتوانید به آن دست پیدا کنید.
به نظر میرسد برخی افراد فکر میکنند در همهچیز خوب هستند. برخی دیگر دائماً نقاط قوت خود را دستکم میگیرند. البته حالت ایدهآل این است که بهطور دقیق نقاط قوت و ضعف خود را بدانید. خودشناسی در انتخابهایتان در زندگی به شما کمک میکند. برای مثال، با تمرکز بر نقاط قوتتان میتوانید از زندگی بهره بیشتری ببرید.
دنبال کردن چیزهایی که در آنها خوب هستید و نسبت به آنها شور و اشتیاق دارید – مانند علم، موسیقی، هنر، نویسندگی، سخنرانی، نجاری یا باغبانی – شما را قادر میسازد زندگی غنیتر و پربارتری داشته باشید. تمرکز بیشازحد بر نقاط ضعف باعث خواهد شد نتوانید بیشترین بهره را از زندگی ببرید.
وقتی مجبورید تصمیماتی بگیرید، ممکن است چیزهایی به شما الهام شود که به نظر میرسند از احساس درونیتان ناشی میشوند. انتخابهای خاصی حس خوبی را در شما تداعی میکنند و برخی دیگر ممکن است احساسی دلهرهآور در شما ایجاد کنند. افراد اغلب بهوسیله دانش عاطفیشان هدایت میشوند درحالیکه ممکن است کاملاً از آن آگاه نباشند.
همدلی یک احساس بهشدت قدرتمند است. اغلب سیاستمداران، نیکوکاران و شخصیتهای رسانهای موفق و رهبران اجتماع و کسبوکار سطح همدلی بالایی دارند.
افزایش توانایی همدلی کردن میتواند به شما کمک کند تا به دیگران نزدیکتر شوید، در زمان نیاز حمایت آنها را داشته باشید و موقعیتهای پرتنش را کنترل کنید. وقتی به فرد دیگر نشان دهید شما واقعاً درک میکنید او از کجا آمده است، تا سطحی احترام او را جلب خواهید کرد. برای مثال نشان میدهید شما خودمحور نیستید.
با توجه بیشتر به افراد دیگر همدلی خود را افزایش دهید. وقتی با کسی ارتباط برقرار میکنید بهدقت به او گوش دهید. هم به چیزی گوش دهید که او به شما میگوید و آنچه میخواهد شما بشنوید. با بهتر شدن در فهمیدن و توجه کردن به آنچه افراد واقعاً سعی میکنند بگویند، شما همدلی بیشتری پیدا میکنید.
اگر بتوانید عواطف افراد پیرامونتان را مدیریت کنید شما مهارت شگفتانگیزی دارید. احتمالاً رهبرانی را دیدهاید که هر جماعت خشمگینی را میتوانند آرام کنند یا خاطرجمع کنند. از طرف دیگر، احتمالاً همچنین دیدهاید که چگونه برخی افراد میتوانند عواطف دیگران را درست مدیریت نکنند. به تعداد دفعاتی فکر کنید که مدیرعامل یک شرکت بدون آمادگی کافی مجبور بوده است در یک موقعیت بحرانی با رسانهها روبرو شود. با زبان بدن نامناسب و استفاده از لحن صدای نادرست یا طفره رفتن از پاسخ به پرسشها، این رهبران کاری میکردند افرادی که نظارهگر آنها بودند بیشتر احساس رنجش و ناراحتی کنند.
مدیریت عواطف افراد دیگر یک فرایند دومرحلهای است. فقط این دو گام را دنبال کنید:
نیاز دارید خود را بهجای فرد دیگر بگذارید و درد، شادی، امیدها یا ترسهای او را احساس کنید. یک راه این است که از افراد سؤال بپرسید. با پرسیدن و مشاهده کردن اطلاعاتی را که میتوانید کسب کنید. آیا او به ورزش علاقه دارد یا ورزش میکند؟ تیمها و فعالیتهای موردعلاقه او چیستاند؟ خوردن چه غذاهایی را ترجیح میدهد؟ چه چیزهایی باعث میشوند او احساس شادی یا غمگینی کند؟
مدیریت عواطف فرد دیگر نیازمند سطح خاصی از مهارت را میطلبد. اول نیاز دارید بدانید به کجا میخواهید فرد را سوق دهید. آیا برای مثال میخواهید فرد را خوشحال، آرام، هشیار یا آگاه کنید؟ پس از اینکه تصمیم گرفتید میخواهید او چه احساسی پیدا کند، سپس باید بدانید چگونه او را به آن سمت هدایت کنید.
به آخرین باری فکر کنید که به یک سخنران الهامبخش گوش کردید یا فیلمی را دیدید که واقعاً شما را متحول کرد. تجربههای تأثیرگذار معمولاً با یک زمینهسازی همراه هستند که از آن طریق سخنران یا کارگردان فیلم صحنه را برای موقعیتی که میخواهد شما ازنظر احساسی به آن برسید، آماده میکند. شما میتوانید این زمینهسازی را خودتان با انتخاب یک هدف یا آگاه کردن فرد از اینکه کجا میخواهید بروید، ایجاد کنید.
برخی نمونهها عبارتاند از:
سپس میتوانید سراغ داستانها و مثالها بروید. لازم است به فرد دیگر بقبولانید شما هر دو در یک طرف جبهه هستید – و به نفع هر دوی شماست که درکی مشترک داشته باشید. با انطباق بین وضعیت بدن، صدا و پیامتان، شما میتوانید پیامی قوی منتقل کنید که قادر است عواطف فرد دیگر را بهجایی که میخواهید نزدیکتر کند.
مسئولیتپذیری اجتماعی یکی از بالاترین سطوح هوش هیجانی است. این ویژگی نشان میدهد که شما واقعاً به دیگران اهمیت میدهید، بهخصوص آنهایی که کمتر خوشبخت هستند. ازنظر اجتماعی مسئولیتپذیر بودن به نفع شخصی مربوط نمیشود – بلکه این را نشان میدهد که شما چه سهمی در کمک به افراد میتوانید داشته باشید.
مسئولیتپذیری اجتماعی چندین لایه دارد:
پس از شناسایی آرمانی که میخواهید از آن حمایت کنید، به این فکر کنید که چگونه میتوانید به بهترین شکل مشارکت داشته باشید. میتوانید بهعنوان عضو یک هیئت یا انجمن خدمت کنید، یک نیروی داوطلب باشید یا به هر شکل دیگری مشارکت کنید. با آژانس یا سازمان مرتبط با آن آرمان تماس بگیرید و بپرسید که چگونه میتوانید کمک کنید.
مدیریت عواطف خودتان، به خصوص تکانشگری (تکانه: میلی ناگهانی، قوی و نسنجیده به انجام عملی خاص) رکن دیگر هوش هیجانی (در کنار آگاهی از عواطفتان و مدیریت کردن عواطف دیگران) بهحساب میآید. با خودآگاهی عاطفی بیشتر، شما بهتر میتوانید خود را برای خودمدیریتی عاطفی آماده کنید. میتوانید تکانههای خود را به سه روش کلی مدیریت کنید:
وقتی در کنترل تکانهها احساس مشکل میکنید، خیلی سریع با منحرف کردن ذهن خود میتوانید آنها را مهار کنید. فکر خود را با شمردن تا ده یا تمرکز کردن روی اندیشهّایی منحرفکننده و از پیش آمادهشده آزاد کنید. میتوانید به خود یاد دهید بهسرعت افکار خود را تغییر دهید یا اگر در یک گفتگو هستید موضوع را به چیزهایی مانند آبوهوا، آنچه برای صبحانه خوردهاید، اینکه قصد دارید در سفر بعدیتان به کجا بروید، پروژهای که روی آن کار میکنید یا هر رویداد دیگری عوض کنید.
یک رویکرد تحلیلی این است که وقتی احساس تکانشگری میکنید درنگ کنید و افکارتان را تحلیل کنید. میتوانید از خودتان سؤالهایی بپرسید مانند
یک استراتژی کنار آمدن شامل تفکراتی است که لازم است با به کار گیری و در نظر گرفتنشان پیش از بروز مشکل خود را آماده کنید. این افکار شامل اظهاراتی میشوند مانند
از پیش آماده شدن با استراتژیهایی مانند مواردی که در فهرست بالا ذکر شد میتواند به شما کمک کند به شکلی موفقیتآمیز با مشکلها و رویدادهای پراسترس مقابله کنید. فکر کردن به این استراتژیها درست زمان بروز مشکل نمیتواند چندان اثربخش باشد. با برنامهریزی و تمرین میتوانید در مقابله با افکار، واژگان و اعمال تکانشگر بسیار موفقیتآمیز عمل کنید.
همه رویهها و شیوههای مشخصی برای انجام کارها دارند. برای اینکه یک جامعه به شکلی کارا فعالیت کند سطح خاصی از قوانین و مقررات لازم است. بااینحال، زمانی که در یک برنامه یکنواخت و خشک گیر بیفتید و در برابر تغییر غیرقابلانعطاف شوید، ممکن است با مشکلاتی مواجه شوید. سختگیری بیشازحد باعث میشود فرصتها را از دست دهید، در یادگیری تکنیکها و رویکردهای تازه عقب بیفتید و گرایش پیدا کنید به شیوههایی یکسان و گاهی ناکارآمد به مشکلات شخصی و کاری بپردازید.
هوشمندی هیجانی شامل دانستن این مسئله میشود که چه زمانی باید به دلبستگیهای عاطفیتان پایبند بمانید و چه زمانی لازم است آنها را رها کنید. وقتی زمان رها کردن و گذشتن فرامیرسد افرادی با هوش هیجانی بالا میتوانند تطبیق لازم را انجام دهند.
اگر برایتان تغییر دشوار است، به پیامدهای احتمالی بیندیشید. چه چیزی ممکن است رخ دهد اگر وضع موجود را حفظ کنید؟ از طرف دیگر، به کجا ممکن است برسید اگر همراه جریان تغییر حرکت کنید؟ تغییر بخشی از روند رشد است. در طول زندگی، تجربههای جدید و فرصتهای جدید میتوانند کامیابی شخصی و حرفهای را برای شما به ارمغان آورند و لازم است شما پذیرای این تغییرات باشید. اگرچه ممکن است برایتان امتحان کردن چیزهای تازه ناخوشایند باشد، اما اغلب افراد درنهایت درمییابند ارزش دستاوردهای بلندمدت فراتر از رنجهای کوتاهمدت است. بخشی از روند رشد فردی شامل یادگیری مهارتها و رویکردهای تازه و تجربه روابط و موقعیتهای جدید است.
چقدر احساس شادی میکنید؟ نه واقعاً بر اساس یک مقیاس ۱ تا ۱۰ چقدر شاد هستید؟ ۵ یا ۷؟ ۹ چطور؟
چگونه هوش عاطفی خود را بالا ببریم
افرادی با هوش هیجانی بالا انسانهای شادی هستند؛ و آنها فقط به این دلیل که چیزهای خوبی برای آنها رخ میدهند شاد نیستند.
شادی از درون فرد به بیرون تجلی میکند. فردی که این احساس را بهخوبی مدیریت میکند هر روز صبح با شادی از خواب بیدار میشود؛ و زمانی که در طول روز با چالشهایی مواجه میشود او میتواند سطحی از شادی خود را حفظ کند. درواقع، شادی او هنگام مواجهه با سختیها و مشقات زندگی روزمره به او قوت قلب میدهد و ذهن او را آرام نگاه میدارد و مانع از این میشود که گرفتار عواطف مخرب و غیرمفید شود. افراد شاد نسبت به افراد غمگین یا افسرده به راهکارهای بیشتری برای مشکلات دست پیدا میکنند.
اگرچه افراد غمگین نسبت به افراد شاد عموماً توجه بیشتری به جزئیات میکنند، افراد شاد نسبت به افراد غمگین به دستاوردهای بیشتری میرسند. البته، ازآنجاییکه شادی و غمگینی احساسات هستند، آنها مطمئناً نوسان دارند. پس شما میتوانید حالت روحی خود را در جهت مقاصدتان کنترل کنید. هوشمندی هیجانی شامل این مسئله میشود که بدانید چه زمانی شاد، غمگین، هیجانزده، دلواپس یا حتی هشیار باشید.
افراد تمایل دارند بیشتر با افراد شاد معاشرت کنند. رهبران شاد دنبالکنندگانی دارند که بسیار متعهد هستند. شما میتوانید مزایای بسیاری برای شاد بودن بیابید. افراد بیشتر برای شما ارزش قائل میشوند، راحتتر میتوانید سختیّها را پشت سر بگذارید، احساس بهتری خواهید داشت و بیشتر برای دیگران مفید خواهید بود. پژوهشها حتی نشان میدهند که افراد شاد بیشتر عمر میکنند (یا افراد غمگین زودتر میمیرند).
افرادی بسیار کمی واقعاً میدانند چگونه شادی خود را مدیریت کنند. افراد اغلب شادی را به چیزهای مادی و از دیگران چیزی کسب کردن ارتباط میدهند. افراد واقعاً شاد بخشنده هستند. افرادی که شادی را میگسترانند خودشان هم بیشتر شاد هستند.
امید است، در عین اینکه هوش هیجانی خود را توسعه میدهید به خاطر داشته باشید گسترش شادی برای شما هزینهای نخواهد داشت و آنچه در ازای آن دریافت میکنید بسیار پرارزش است.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
در سالهای پیش هوش هیجانی نسبت به بهره هوشی کمی مهجورتر بود. IQ از آن لغاتی بود که حتی وارد شوخیهای روزمره ما برای خطاب قرار دادن آدمهای کودن شد اما EI که با عنوان EQ هم بهکاربرده میشود، خیلی شناختهشده نبود. تا اینکه روانشناسان، مشاوران و مربیان زیادی تلاش کردند تا مردم را با این واژه آشنا کنند. علاوه بر آشنایی، این واژه را به شکلی کاربردی در زندگی مردم جا بیندازند. هنوز هم البته راه درازی در پیش است اما نباید دست از تلاش برداشت. باید سعی کنیم که هوش هیجانی یا عاطفی و یا همان EQ جای خودش را در سبک زندگیمان باز کند.
هوش هیجانی یا Emotional Intelligence به نقل از سالووی و مایر (۱۹۹۰) به این شکل تعریفشده است” توانایی نظارت و پایش احساسات و هیجانات خود و دیگران، تفکیک و تشخیص آنها، و استفاده از این اطلاعات بهعنوان راهنمای تفکر خلاق و رفتار”.
تعریفی که مایر و همکارش ارائه دادند خیلی روشنکننده موضوع نبود بنابراین شخصی به نام گلمن سعی کرد تعریفی ساده از هوش هیجانی به مردم ارائه کند تا حتی افرادی که از تحصیلات آکادمیک هم برخوردار نیستند بتوانند آن را درک کنند. او به زبانی بسیار ساده بیان کرد که هوش هیجانی توانایی است که با کمک آن بتوانیم هیجانات خود و دیگران را بشناسیم و آنها را تنظیم کنیم. برای اینکه مردم بتوانند مهارت های هوش هیجانی را در زندگی خود در جایی خارج از کتابها و مقالات پیادهسازی کنند نیاز به فهم دقیق آن داشتند که خب گلمن بهخوبی توانست در این کار موفق باشد.
چگونه هوش عاطفی خود را بالا ببریم
همانگونه که میبینید این تعریف ارتباطی با بهره هوشی افراد ندارد. در بهره هوشی میزان هوش انسان را با استفاده از فرمول و روشهای مختلفی به دست میآورند. بهره هوشی فردی اگر بالا باشد به آن فرد باهوش میگویند اما لزوماً به علت داشتن بهره هوشی بالا فرد موفقی به شمار نمیرود و زندگی سالمتر و بهتری نخواهد داشت. این روزها با کمک اینترنت میتوان از داخل خانه نیز در تستهای استاندارد سنجش هوش شرکت کرده و درنهایت کامپیوتر بهصورت اتوماتیک بهره هوشی شما را حساب کرده و اعلام میکند.
مهارت هوش هیجانی حسابش از بهره هوشی کاملاً جداست. درواقع راه و رسم زندگی کردن را با تقویت هوش هیجانی میتوانیم آموزش ببینیم.
برای اندازه گیری هوش هیجانی از اعداد و ارقام نمیتوان استفاده کرد. برای مثال نمیتوانیم بگوییم شخصی هوش هیجانی ۴۸ دارد و شخص دیگر هوش هیجانی ۷۵، برای سنجش هوش هیجانی و اینکه ببینیم آیا فردی از هوش هیجانی بالایی برخوردار است یا نه از شاخصهای کیفی استفاده میکنند. اگر شخصی بیشتر این مشخصهها را داشت به این معناست که آن فرد هوش هیجانی بالایی دارد. برای مثال کنجکاوی، خودآگاهی، توانیی قدردانی کردن و … از شاخصهای اندازه گیری هوش هیجانی است. برای اینکه بدانید آیا از هوش هیجانی بالایی برخوردارید به مقاله ” نشانههای هوش هیجانی بالا” مراجعه کنید و خودتان را بسنجید.
هوش هیجانی ضامن کیفیت زندگی انسان است. هر چه ما در استفاده و بهرهگیری از آن موفقتر باشیم درنتیجه زندگی بهتری را برای خود و اطرافیانمان خواهیم ساخت.
هوش هیجانی مهارتی است که به ما کمک میکند هیجانات مختلف خود در شرایط بسیار متفاوت را کنترل کنیم و رفتاری را از خود بروز دهیم که بهترین نتیجه را در پی دارد. ما به عنوان انسان دارای طیف وسیعی از هیجان هستیم که در سرتاسر زندگی ما حضور دارند، همچون خشم، استرس، شادی، غم و … ما در زندگی خود شرایط و لحظات پیشبینیناپذیری را تجربه میکنیم که ممکن است با بروز شدید هیجانات مختلف چون خشم، استرس و یا حتی شادی توأمان باشد. برای اینکه در چنین شرایطی به ویژه اگر موقعیت بحرانی وجود داشته باشد، خود را به دردسر نیندازیم و یا جهت تحمل پیامدهای احتمالی آن رویداد لازم است که از هوش هیجانی خود کمک بگیریم. گفتیم که هیجانات را همه ما بهعنوان انسان داریم ولی تفاوت ما در کنترل و تنظیم آنهاست که معنا پیدا میکند و دقیقاً همینجاست که مبحث هوش هیجانی برای حفظ کیفیت زندگی مهم است.
جهت تقویت و ارتقا هوش هیجانی عوامل مختلفی تأثیرگذار هستند که ما باید این عوامل را بشناسیم، به کار ببندیم و در نهایت موجبات تقویت هوش هیجانی در خود را فراهم آوریم. ازجمله این عوامل همراه با مثال برای هوش هیجانی، مواردی هستند که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
صرفاً ساعتها صحبت یا مطالعه در مورد هوش هیجانی کمکی به بهبود کیفیت زندگی ما نمیکند. زمانی میتوانیم بگوییم کاربرد هوش هیجانی مؤثر است که از آنچه آموختهایم در زندگی روزمره خود استفاده کنیم و تمام تئوریها را بهصورت عملی در زندگی شخصی پیاده کنیم.
ما میتوانیم هوش هیجانی را در روزمرهترین عادات و حالات زندگی تا شرایط بسیار حساس شخصی یا اجتماعی به کار ببریم و از نتیجه آن شگفتزده شویم.
اگر جزو آن دسته از افرادی هستیم که هنوز نمیدانیم چه میزان برای یک اتفاق شادباشیم، یا چگونه برای هر حرکتی استرس زیاد را به خود تحمیل نکنیم، یادگیری استفاده از هوش هیجانی بسیار کارساز خواهد بود. هوش هیجانی کاربردهای بیشماری دارد که با دانستن آنها قطعاً بیشتر ترغیب میشویم که این مهارت را آموخته و به کار ببندیم:
با تقویت و افزایش هوش هیجانی در واقع تمامی ابعاد زندگی خود را تضمین میکنید. چه زندگی فردی چه زندگی اجتماعی، همچنین هوش هیجانی بالا در دنیای کسب و کار نیز به نفع شما عمل خواهد کرد. آشنایی با کاربرد هوش هیجانی اهمیت بسیار بالای آن را نشان میدهد. البته به تفسیر در مورد کاربرد هوش هیجانی در مقاله” کاربرد هوش هیجانی در زندگی و کار” صحبت کردهایم. مطالعه آن خالی از لطف نیست و قطعاً مسیری جدید پیش روی شما باز خواهد کرد.
بهطورکلی هوش هیجانی ازجمله مهارتهای مفید و مؤثر است که با کمک آن میتوانیم شرایط و فرصتهای بهتری در زندگی خود پدید آورده و از طرف دیگر سطح رضایتمندی از زندگی را نیز بالا ببریم. فقط کافی است که در این زمینه مطالعه کنیم و معلومات خود را به کار ببندیم.
بهطورکلی هوش هیجانی ازجمله مهارتهای مفید و مؤثر است که با کمک آن میتوانیم شرایط و فرصتهای بهتری در زندگی خود پدید آورده و از طرف دیگر سطح رضایتمندی از زندگی را نیز بالا ببریم. فقط کافی است که در این زمینه مطالعه کنیم و معلومات خود را به کار ببندیم.
تعریف هوش هیجانی چیست؟ هوش هیجانی یا Emotional Intelligence به نقل از سالووی و مایر (۱۹۹۰) به این شکل تعریفشده است :
” توانایی نظارت و پایش احساسات و هیجانات خود و دیگران، تفکیک و تشخیص آنها، و استفاده از این اطلاعات بهعنوان راهنمای تفکر و رفتار”
راه های تقویت هوش هیجانی چیست؟ جهت تقویت و ارتقا هوش هیجانی عوامل مختلفی تأثیرگذار هستند که شناسایی و به کارگیری این عوامل موجب تقویت هوش هیجانی خواهد شد . عواملی از قبیل درک متقابل ، خود آگاهی ، مهارت و روابط اجتماعی ، کنترل ذاتی و انگیزش .
کاربرد هوش هیجانی چیست؟ با کمک هوش هیجانی میتوان در شرایط بحرانی استرس سالم را از نا سالم تشخیص داد
امکان کنترل هیجانات مختلف (چه مثب و چه منفی)
امکان شناخت احساسات و تنظیم و کنترل آنها
زنده نگ داشتن امید و انگیزه در انسان و …
آیا هوش هیجانی با بهره هوشی ارتباط دارد؟ هوش هیجانی حسابش از بهره هوشی کاملاً جداست. در بهره هوشی میزان هوش انسان را با استفاده از فرمول و روشهای مختلفی به دست میآورند. بهره هوشی فردی اگر بالا باشد به آن فرد باهوش میگویند اما لزوماً به علت داشتن بهره هوشی بالا فرد موفقی به شمار نمیرود و زندگی سالمتر و بهتری نخواهد داشت.
هوش هیجانی یا Emotional Intelligence به نقل از سالووی و مایر (۱۹۹۰) به این شکل تعریفشده است :
” توانایی نظارت و پایش احساسات و هیجانات خود و دیگران، تفکیک و تشخیص آنها، و استفاده از این اطلاعات بهعنوان راهنمای تفکر و رفتار”
جهت تقویت و ارتقا هوش هیجانی عوامل مختلفی تأثیرگذار هستند که شناسایی و به کارگیری این عوامل موجب تقویت هوش هیجانی خواهد شد . عواملی از قبیل درک متقابل ، خود آگاهی ، مهارت و روابط اجتماعی ، کنترل ذاتی و انگیزش .
هوش هیجانی حسابش از بهره هوشی کاملاً جداست. در بهره هوشی میزان هوش انسان را با استفاده از فرمول و روشهای مختلفی به دست میآورند. بهره هوشی فردی اگر بالا باشد به آن فرد باهوش میگویند اما لزوماً به علت داشتن بهره هوشی بالا فرد موفقی به شمار نمیرود و زندگی سالمتر و بهتری نخواهد داشت.
سلام روزتون بخیر
چگونه هوش هیجانی خود را بالا ببریم ؟
سلام دوست عزیز
جهت تقویت و ارتقا هوش هیجانی عوامل مختلفی تأثیرگذار هستند که شناسایی و به کارگیری این عوامل موجب تقویت هوش هیجانی خواهد شد . عواملی از قبیل درک متقابل ، خود آگاهی ، مهارت و روابط اجتماعی ، کنترل ذاتی و انگیزش
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
داشتن شغل یک ضرورت است. اما آنچه که انتخاب شغل را از حساسیت بالایی برخوردار می کند، میزان درآمد و سود حاصل از آن شغل…
در این مطلب قصد داریم بهترین منابع دیجیتال مارکتینگ را معرفی کنیم. پس با ما باشید تا با بهترین منابع آشنا شوید. انتخاب یک آموزنده…
استفاده روزافزون از اینترنت سبب شده اغلب مدیران تجاری تمایل به معرفی محصولات و کسب و کار خود از طریق اینترنت داشته باشند. شیوع بیماری…
ممکن است تا به حال کارشناس دیجیتال مارکتینگ را در حال انجام فعالیت های کاری دیده باشید. او ساعت ها به سیستم خیره می شود…
ایسمینار اولین و تنها پلتفرم تخصصی مدیریت و برگزاری وبینار (سمینار آنلاین، کلاس آنلاین) و رویدادهای آنلاین هست. ایسمینار صفر تا صد هر آنچه که برای برگزاری وبینارتون مثل زیرساخت و نرم افزار وبینار، ثبتنام آنلاین، مدیریت کاربران، بستههای تبلیغاتی و اطلاعرسانی، فروش فیلم وبینارهای برگزار شده و… رو ارائه میده در یک کلام تو ایسمینار هم میتونین وبینار برگزار کنین و هم در وبینارها شرکت کنین
چگونه هوش عاطفی خود را بالا ببریم
ایسمینار از 21 مهر ماه سال 1392 فعالیت خودشو شروع کرده و از نیمه دوم سال 1397 فعالیت خودشو بعنوان پلتفرم دو سویه مدیریت و فروش بلیت وبینارها و رویدادهای آنلاین، بصورت جدی از سر گرفته است.
کلیه حقوق این وبسایت و برند ایسمینار، متعلق به شرکت ارزشآفرینان نوینآسا میباشد.
هوش اجتماعی توانایی کنار آمدن و همکاری کردن با دیگران می باشد. این هوش را می توان به یک مهارت فردی تعبیر کرد و این هوش شامل آگاهی از وضعیت ها و محرک های اجتماعی می باشد که می توان آن ها را رهبری کرد. همچنین استایل های تعاملاتی و استراتژی هایی را شامل می شود که به شخص کمک می کند تا به اهداف خود در رابطه با دیگران برسد. هو ش اجتماعی دیدگاه درونی ما را ارتقا می بخشد و باعث می شود که الگوهای عکس العملی بهتری داشته باشیم.
چنانچه در نمناک اشاره شده است هوش اجتماعی دسته بندی های مختلفی از لحاظ رفتار دارد و می توان اثر تقویتی و اثر سمی را از آن استخراج کرد.
رفتار سمی باعث می شود که افراد احساس شرمندگی و گناه داشته باشند و رفتار تقویتی باعث می شود که افراد احساس ارزشمندی، رقابتی و تشویق شدن داشته باشند . الگوی مداوم از رفتار سمی نشان دهنده سطح هوش اجتماعی پایین و ناتوانی در ارتباط برقرار کردن با افراد از راه موثر است . الگوبرداری از رفتار تقویتی نشان دهنده این است که شخص در رابطه با دیگران به شدت تاثیر گذار است و می تواند هوش اجتماعی بالای خود را با چنین رفتاری نشان دهد.
آیا هوش اجتماعی بخشی از شخصیت است ؟
خیر. هوش اجتماعی یکی از شاخه های هوش می باشد که در سال های گذشته به طور گسترده ای بر روی آن مطالعه انجام شده و آموزش های عمومی را درگیر کرده است.
چگونه هوش عاطفی خود را بالا ببریم
مهارت های ارتباطی به طور شفاهی :
این افراد می توانند به راحتی هوش اجتماعی خود را در دورهمی ها نشان دهند زیرا می دانند که همیشه از چه چیزی و چه جمله ای استفاده کنند. هوش بالای اجتماعی در افراد باعث می شود که مکالمات موثری با طیف وسیعی از انسان ها داشته باشند و همیشه حرف های مناسبی را رد و بدل کنند.
دانش قوانین اجتماعی:
هوش اجتماعی به طور فردی به ما یاد می دهد که چگونه نقش های مختلف اجتماعی را ایفا کنیم و همچنین به ما قوانینی را آموزش می دهد که بتوانیم استانداردهای خود را هر چه بهتر در تعامل با دیگران نشان دهیم و به عبارت دیگر افراد با هوش اجتماعی بالا می دانند که چگونه تعامل اجتماعی را اجرا کنند و در نتیجه مهارت های شنیداری آن ها اثر بخش خواهد بود و افزایش پیدا می کند. افراد با هوش اجتماعی بالا شنونده های بسیار خوبی نیز هستند.
دانستن رگ خواب دیگران:
افراد با هوش اجتماعی بالا همیشه می دانند که دیگران از چه چیزهایی لذت می برند و رفتار آن ها را می شناسند. در واقع توانایی خواندن فکر و احساسات دیگران را دارند . احساسات و عاطفه بخشی از هوش عاطفی و هوش اجتماعی و هوش احساسی می باشد که با یکدیگر مرتبط است و باعث می شود که افراد مهارت خود را در این زمینه افزایش دهند .
نقش بازی کردن و تاثیرگذاری اجتماعی:
شخص با هوش اجتماعی بالا می داند که چگونه باید نقش های اجتماعی مختلف را ایفا کند و به دیگران اجازه می دهد که در کنار او احساس راحتی داشته باشند و در نتیجه اعتماد به نفس آن ها را افزایش می دهد. روانشناسان معتقدند که مهارت های مدیریتی باعث می شود که شخص همیشه بتواند خودش را در جایگاه های مختلف فرض کند و تعادل را ایجاد کند و همچنین به دیگران شخصیتی متعادل را نشان می دهد که این یکی از پیچیده ترین عناصر هوش اجتماعی می باشد.
بحث نکردن:
افراد با هوش اجتماعی بالا به راحتی می دانند که چه زمانی بحث در حال منحرف شدن می باشد و کاملاً از بحث کردن خود را دور می کنند و انسان های جنجالی و دعوایی نیستند و ایده های آن ها همیشه روشن و واضح است .
بعضی از افراد به طور ذاتی هوش اجتماعی بالایی دارند و هیچ تلاشی هم برای آن انجام نداده اند. در حالی که بعضی از افراد دیگر با تلاش خودشان، آن را ارتقا داده اند که خوشبختانه استراتژی های خاصی وجود دارد که به شما کمک می کند تا مهارت های اجتماعی خود را افزایش دهید . در این قسمت از سایت نمناک به تعدادی از آن ها اشاره می کنیم .
توجه کنید که چه چیزی و چه کسی در اطراف شماست:
هوش اجتماعی افراد باعث می شود که آن ها انسان هایی با دیدگاه باز باشند و همیشه به اطراف خود توجه کنند و بدانند که چه چیزی در اطراف آن ها در حال روی دادن می باشد. اگر افراد دورو بر شما مهارت های اجتماعی قوی دارند، نگاه کنید که چگونه با دیگران رفتار می کنند .
هوش عاطفی خود را بالا ببرید:
اگرچه که هوش عاطفی به هوش اجتماعی شباهت دارد اما هوش عاطفی چیزی فراتر از کنترل احساسات و وابسته نبودن به دیگران است ، هوش عاطفی به شما این اجازه را می دهد که در تشخیص احساس خود استادانه رفتار کنید و احساسات دیگران را نیز بشناسید و در نتیجه راحت تر آن ها را متعادل کنید. هوش عاطفی به افراد اجازه می دهد که احساسات منفی را شناخته و کنترل کنند و ناامیدی و عصبانیت را راحت تر از بین ببرند.
کاهش احساسات منفی
افزایش هوش هیجانی سبب می شود بتوانید در مدیریت و کنترل احساسات منفی توانایی بیشتری داشته باشید زیرا کنترل احساسات منفی بر قضاوت شما نسبت به وقایع و رویدادها تاثیرگذار است .اگر می خواهید هوش هیجانی شما افزایش یابد ، پس شخصی سازی های منفی را کاهش دهید پس هنگامی که نسبت به رفتار یک نفر احساس منفی پیدا کردید، سعی نکنید فوراً نتیجه گیری منفی داشته باشیدو قبل از هر واکنشی، آن رفتار را از جنبه های مختلف بررسی کنید. همچنین برای کنترل و مدیریت احساسات منفی ، ترس از جواب رد شنیدن را در خود کاهش دهید.
کنترل ترس های خود
همه ما در زندگی خود به دفعات متعدد ترس هایی را تجربه می کنیم و بسته به نوع شخصیت خود با آن برخورد می کنیم . برای کنترل ترس های خود صورت خود را با آب سرد بشویید و خود را در معرض هوای تازه قرار دهید تا استرس شما کم تر شود.
اگر احساس افسردگی یا ناامیدی می کنید، ورزش ایروبیک را انجام دهید و به خودتان انرژی بدهیداین کار سبب تقویت روحیه و اعتماد به نفس شما می شود.
رفتار قاطعانه
برای بالاتر بردن هوش هیجانی باید قاطعانه رفتار کنید و حد و مرزهای خودتان را مشخص کنید تا دیگران از جایگاه فعلی ما مطلع شوند.
ابراز احساسات صمیمانه
برای حفظ ارتباطات نزدیک باید در ابراز احساسات و ارزش قائل شدن برای آن ها و ابراز عواطف لطیف و عاشقانه توانا باشیم .مهارت در ابراز احساسات باعث افزایش هوش هیجانی می شود.
پذیرفتن تفاوت های فرهنگی:
تفاوت های فرهنگی و پذیرفتن و درک آن ها باعث می شود که مهارت اجتماعی شما افزایش پیدا کند. بدین صورت که اصلاً نباید دوستان و خانواده را با یکدیگر مقایسه کنید و قبول داشته باشید که هر کس می تواند فرهنگ متفاوتی داشته باشد که افراد با هوش اجتماعی بالا کاملا این موضوع را درک می کنند و پاسخ های مناسبی را ارائه می دهند .
تقویت مهارت شنیداری:
همراه با توجه برای افزایش هوش اجتماعی باید سعی کنید که مهارت ارتباطی خود را نیز ارتقا ببخشید که این کار نیازمند مهارت شنیداری فعال می باشد، به طور مثال وسط حرف دیگران نپرید و به آن ها اجازه دهید که فکر کنند و بعد با شما صحبت کنند .
قدردانی از افراد در زندگی:
افراد با هوش اجتماعی بالا روابط عمیق را با انسان ها برقرار می کنند که کاملاً معنادار هستند . به احساسات همسر، فرزندان، دوستان ، همکاران و دیگر افراد دور و بر خود توجه کنید و از آنها قدردانی کنید. اگر افراد نزدیک زندگی خود را نادیده بگیرید ، کم کم جایگاه خود را نزد آن ها از دست می دهید .
«عصبانی شدن آسان است. همه میتوانند عصبانی شوند. اما عصبانی شدن در برابر شخص مناسب، به میزان مناسب، به دلیل مناسب و به روش مناسب راحت نیست!»
ارسطو
تابهحال به این فکر کردید که چرا بعضیها که از کودکی به تیزهوشی شناخته میشوند و نمرات مدرسه و دانشگاهی عالی دارند آدمهای چندان موفقی نمیشوند و بیشتر کارمندی ساده خواهند بود. اما خیلیها که کسی فکرش را نمیکرد باهوش متوسط و کارنامهای نهچندان درخشان درآمدهای بالا و موقعیتهای شغلی عالی دارند؟!
دانیل گیلمن معتقد ست:«هوش هیجانی بالا میتواند دلیل این باشد که افرادی باهوش متوسط خیلی وقتها از باهوشها موفقترند.»
کسی که هوش هیجانی بالایی دارد میتواند عواطف و احساسات خودش و اطرافیانش را کنترل کند. هوش هیجانی بالا به ما کمک میکند پیامد رفتار را درک کنیم و بهتر تصمیم بگیریم. اینکه وقتی درخواستی از کسی داریم چطور خواستهی خود را بیان کنیم؟ هنگام ناراحتی و عصبانیت چطور رفتار کنیم؟
برای اینکه یک رهبر و مدیر موفق باشید، در مذاکرات خوب عمل کنید، روابط عاطفی بهتر و پایدارتر و لذتبخشتری داشته باشید، در محیط کار آرامتر و مطمئنتر باشید و به دوستی قابلاعتماد و همدل و مادر و پدری تبدیل شوید که درک بالایی از فرزندانشان دارند باید هوش هیجانیتان را تقویت کنید.
چگونه هوش عاطفی خود را بالا ببریم
مسیر تقویت هوش هیجانی ما تا پایان عمر ادامه دارد. با تمرین میتوانید هوش هیجانی خود را بالا ببرید و تاثیر آن را در روابط عاطفی، خانوادگی و کاری ببینید. ما در این پادکست در مورد هوش هیجانی صحبت کردهایم و مثال زدهایم و راهکار ارائه دادهایم.
−
سه
=
یک
.hide-if-no-js {
display: none !important;
}
خیلی خوب بود خانم علی نژاد . خسته نباشید . به من خیلی کمک کرد
واقعا عالي بسيار براي بنده مفيد بود.
ممنون از ديجي كالا.
خیلی خوب بود خانم علی نژاد.
کاش یه منبع هم برای ارزیابی هوش هیجانی معرفی میکردید. یا یه کتاب.
حداقل 8 کاراکتر
راه های بالا بردن هوش هیجانی مانند گوش دادن، خودآگاهی، نگرش مثبت، مسئولیت پذیری و … که با تمرین کردن می توانید در زمینه های مختلفی که به افزایش هوش هیجانی به شما کمک میکنند مهارت کسب کنید. دوره هایی که به شما کمک میکند عبارتند از هوش هیجانی، مدیریت اضطراب، مدیریت استرس، تفکر عقلانی می توانید کلیک کنید.
شاید هوش هیجانی یا هوش عاطفی یا EQ مفهوم جدیدی به نظر بیاید، اما واقعیت این است که همین مفهوم، با نامهای متفاوت، بیش از یک قرن دغدغهی روانشناسان بوده است. هوش اجتماعی یعنی توانایی درک و مدیریت کردن مردان، زنان، دختران و پسران، برای رفتار خردمندانه در روابط انسانی هوش هیجانی شامل تواناییهایی مثل انگیزه دادن به خود، پشتکار در شرایط دشواری و سرخوردگی، کنترل رفتارهای تکانشی، به تأخیر انداختن خواستهها، تنظیم هیجانات، جلوگیری از غلبهی استرس بر قدرت فکر کردن، همدلی با دیگران و امیدواری است.
چگونه هوش عاطفی خود را بالا ببریم
قدرت نگرش خود را دست کم نگیرید. در صورتی که اجازه بدهید، قرار گرفتن در کنار یک نگرش منفی به راحتی میتواند شما را نیز مبتلا کند. افراد با هوش عاطفی بالا از حالات و خلق و خوی اطرافیان خود آگاهی دارند و بر این اساس از نگرش خود در برابر آنها محافظت میکنند.
آنان میدانند برای داشتن یک روز خوب و یک چشمانداز خوشبینانه چه کاری باید انجام دهند. این میتواند شامل صرف یک صبحانه یا ناهار عالی، شرکت در یک برنامه معنوی یا آرامشبخش در طول روز یا داشتن متنهایی با نقل قولهای مثبت روی میز یا رایانه خود باشد.
یکی از مولفه های رشد هوش هیجانی این است که یاد بگیریم به جای عجله کردن، یا گرفتن تصمیمی غیرقابل تغییر و عمل بر اساس آن، به پیامهای کلامی و غیرکلامی به روشی کارآمد توجه کنیم. باید بیاموزید که به پیامهای غیرکلامی برای مثال به حرکات، حالت بدن و علامتهای بدنی مرتبط با هر یک از احساسات (شادی، غم، بیحوصلگی و…) توجه کنید. مهمتر از اینها تمرین کنید که با فروتنی به دیگران گوش فرا دهید.
فروتنی میتواند خصوصیت فوق العاده ای باشد. فروتنی این معنی را نمیدهد که به خودتان اعتماد نداشته یا حرفی برای گفتن ندارید. این خصوصیت به شما کمک میکند تا به صحبت دیگران در سکوت و با اعتماد به نفس گوش فرا دهید. فروتن بودنِ شما به دیگران فرصت صحبت کردن و شنیده شدن میدهد، در این حالت به جای جلب کردن توجه دیگران، روی آنها تمرکز میکنید تا از آنها بیاموزید.
وقتی مدیر پرتفولیو در یک شرکت سرمایه گذاری، میبیند که در چند فصل متوالی، سبد سرمایهگذاری تحت مدیریتش ضرر داده است. اما به جای این که خودش را ببازد و شرایط و اتفاقات بیرونی را عامل شکست بداند [و کار را رها کند]، میکوشد از این تجربه درس بگیرد و با بازآفرینی شرایط و تصمیمهای جدید، دوباره کنترل اوضاع را در دست بگیرد.
پاسخگو بودن از خودانگیخته بودن ناشی میشود. پاسخگو بودن رانه یا انگیزهای شخصی برای رشد، کسب موفقیت و متعهد بودن به پذیرش مسئولیت خویشتن است. برای تقویت هوش هیجانیتان باید بتوانید این مسئولیتپذیری خودانگیخته را در خود تقویت کنید، چرا که احساسات و اعمال شما نشأتگرفته از خودتان است. یعنی اگر کار اشتباهی انجام دادید، کسی را آزردید، قُلدری کردید یا به هر نحوی دردسری درست کردید، مسئولیت آن را بپذیرید. پاسخگو بودن در این موقعیتها ممکن است شما را وادار به عذرخواهی یا پذیرفتن مسئولیت عمل خطایتان کند، اما در نهایت با این کار خود را در مسیر تبدیل شدن به یک انسان قویتر قرار میدهید.
به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید:
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
0