زندگی بعد از طلاق برای بسیاری از افراد نا ممکن به نظر میرسد. بعد از طلاق و جدایی از همسر تازه همه چیز شروع میشود. از روز طلاق به بعد احساسات جدید منفی یا مثبتی را تجربه خواهید کرد. این احساسات آنقدر دارای نوسان هستند که گاهی اوقات از متضاد بودن این احساسات، سردرگم و مبهوت میشوید. حتی اگر جدایی و طلاق حقوقی را به سادگی انجام دادهباشید، گذر کردن و پذیرش این تغییر چالشهایی را برای شما به وجود میآورد. در ادامه بهترین روشها برای کاهش آسیبهای طلاق را شرح دادهایم. پیشنهاد میکنیم در این زمینه مقاله آسیب های طلاق را مطالعه کنید.
بر اساس تحقیقات انجام شده برای بازگشت به زندگی بعد از طلاق باید از هجده گام بگذرید تا بتوانید همان آدم اول قبل از ادواج و حتی بهتر از آن شوید. در ادامه هجده گامی که برای افرادی که طلاق گرفتهاند اتفاق می افتد، آمدهاست:
ابتدا حس میکنید که یک کابوس میبینید که هر لحظه ممکن است تمام شود و هر لحظه منتظر از خواب پریدن و تمام شدن این کابوس هستید. واقعیت را نمیپذیرید و باورتان نمیشود که این تغییر در زندگیتان اتفاق افتاده است.
بعد از اینکه پذیرفتید که واقعا جدا شدهاید، ترس از زندگی پیش رو شروع میشود. ترسهایی مانند اینکه نکند نتوانم به تنهایی از عهده زندگی جدید و مسائلش بر بیاییم. اگر خانم باشید ممکن است این ترس برایتان به وجود بیاید که چگونه بعد از طلاق مخارج خود را تأمین کنید و یا چگونه مشکلات مالی را مدیریت کنید. همچنین در صورتی که فرزند داشتهباشید این نگرانی وجود دارد که چگونه میتوانید به تنهایی به تربیت او بپردازید.
چگونه بعد از طلاق زندگی کنیم
بعد از شروع شدن ترسها و قبول واقعیت، دست به هر کاری برای فرار از واقعیت میزنید. کارهایی مانند اعتیاد به مواد مخدر، روابط جنسی متعدد و پر خطر، کارهای هیجانی و … ممکن است بروز پیدا کند. که این کارها معمولا در کوتاه مدت نتیجه بخش ولی در بلند مدت نتایج خوبی را به همراه نخواهد داشت.
بعد از اینکه راه حلهایتان برای زندگی مستقل نتیجه نداد، احساس تنهایی میکنید. حس میکنید دنیا به آخر رسیده و احساس میکنید که کسی نیست شما را آن گونه که انتظار دارید درک کند. در این زمینه مطالعه مقاله درمان تنهایی میتواند اطلاعات مفیدی را در اختیارتان قرار دهد.
معمولا برای رفع تنهایی به دنبال راهی میگردید تا آن را به شیوهای که به نظر خودتان درست میآید، پر کنید. گاهی با پیدا کردن و مصاحبت با دوستان قدیمی این اتفاق رقم میخورد. گاهی نیز ممکن است به دنبال معشوقه قدیمیتان که پیش از ازدواج با او در ارتباط بودید، بروید و او را جستجو کنید. ملاقات با دوستان مشترک بین شما و همسر سابقتان میتواند مشکل آفرین باشد.
هنگامی که جدا شدید معمولا این حس به شما دست میدهد که نمیتوانید با حسهای منفی و احساس گناه مقابله کنید. این که تمام اتفاقات منفی ناشی از طلاق را به خود نسبت میدهید و حالتان بدتر و بدتر میشود. در حالی که طلاق مانند تمام اتفاقات دیگر میتواند صرفا یک اتفاق باقی بماند و تأثیرات مخربی بر زندگی نداشتهباشد. هر چند که این کار نیازمند تلاش و صبر بسیار است. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه احساس گناه کلیک کنید.
به دلایل مختلف در این مرحله تمام غمها و اندوههای ناشی از طلاق به شما هجوم میآورند. اینجا احساس میکنید که انگار یک چیز ارزشمند و بسیار عزیزی را از دست دادهاید. این را باید بپذیرید که همیشه پس از یک از دست دادن، داشتن احساس غم طبیعی است.
بعد از احساس غم احساس بعدی که فرصت بروز مییابد، خشم است. خشم بابت گرفتن حق زندگی شاد و سرشار از آرامش که معمولا محکوم اصلی در نبود آن، همسر سابقتان است. واقعیت این است، زمانی که طلاق صورت میگیرد، افراد خشمهایی در خود احساس میکنند که در درون خود انباشته شده و هیچ وقت فرصت بروز نیافتهاند.
در واقع افراد هر چقدر هم زمان جدایی فرد جسوری باشند معمولا خشمی در درون خود احساس میکنند. این خشم میتواند از ناگفتهها، ناحقیها، توهینها و… نشأت بگیرد. ممکن است احساس کنید که اگر این خشم به شیوهای مناسب و درست تخلیه نشود بعدا، باعث انباشتن خشم، سرکوب شدن و انفجار بی موقع خشم میشود. در نتیجه میبایست سعی کنید خشمهای خود در هنگام طلاق به شیوه درست هدایت کنید.
حال زمان رها کردن رسیدهاست. اینجا از نظر فیزیکی جدا شدهاید اما هنوز از نظر ذهنی برای رهایی نیاز به زمان و درمان مناسب دارید. در صورتی که درمانی برای آسیبهای روحی روانی در این مرحله صورت نگیرد، با مشکلات بیشتری در آینده مواجه خواهید شد.
این گام، گام حسهای مثبت است که در ادامهی این راه به آن میرسید. اینکه با ارزش هستید و لایق بهترین زندگیها میباشید.
در اینجا میخواهید آثار زندگی قبلی را از زندگی خود پاک کنید. به این دوره، دوره انتقال میگویند. یعنی انتقالی که با طغیان و تحول همراه است.
در این گام است که دیگر نمیخواهید بر روی چهره خود نقاب بزنید. نه نقاب قهرمان بودن و نه نقاب قربانی بودن. دیگر به خود نمیگویید که «طلاق و جدایی از همسر بر روی من هیچ تأثیری ندارد» و یا سعی نمیکنید باور هیولا بودن همسر سابقتان را در ذهن خود پرورش دهید.
در اینجاست که کم کم خود را لایق دوست داشتن و دوست داشته شدن میدانید و باور میکنید آدمی هستید که ممکن است در نظر دیگران دوست داشتنی هم به نظر برسید.
حال زمان آن فرا رسیدهاست که به جنس مخالف اعتماد کنید. توجه داشته باشید که برای هر شخصی میتواند این مورد به دلیل عمیق بودن آسیبهای عاطفی که خورده و زخمهایی که تحمل شدهاست، متفاوت باشد.
میل جنسی یک ویژگی خدادادی است که بعد از طلاق قاعدتا با آن مواجه میشوید و ممکن است با این مسئله دچار چالشهای ذهنی متعددی شوید. با حل کردن این چالشها میتوانید به تعادل کافی برسید.
در این مرحله علاوه بر استقلال مالی و فیزیکی میتوانید از نظرذهنی نیز به یک استقلال نسبی دست پیدا کنید. یعنی خود را به عنوان یک شخصی جدا و مستقل در جامعه و دارای حقوق طبیعی انسانی بپذیرید.
زمانی که از نظر ذهنی مستقل شدید، میتوانید به صورت هدفمند عمل کنید و هدفهایی را برای خود ترسیم کنید که اغلب در گذشته موفق به انجام آنها نشدهاید و حال که احساس مستقل بودن میکنید، آن را به سر انجام برسانید.
در این مرحله که مرحله آخر است خود را از بند تمام چیزهایی که پیرامون طلاق بوده رها میکنید و درست مانند پرندهای که میخواهد در آسمان پرواز کند، رها و آزاد میشوید. اینکه همه میتوانند از تمام این مراحل به راحتی عبور کنند یا نه، کاملا به تفاوتهای شخصیتی بر میگردد. همیشه نمیتوان گفت که این مراحل را به انتها خواهید رساند.
بلکه ممکن است در هر کدام از این مراحل مانند انکار، رفتن در لاک تنهایی یا عدم ارتباط درست با جنس مخالف با مشکل مواجه شوید. به واسطهی تواناییها و تفاوتهای فردی میتوان این مراحل را طی کرد. در یک فرد ممکن است یک سال و در شخص دیگر چهار سال طول بکشد. اما هر تغییری نیازمند صبر است. دریافت مشاوره روانشناسی و مشاوره طلاق گذر کردن از هر کدام از این گامها را برای شما سریعتر و آسانتر میکند.
در هر کدام از این مراحل چالشها و آسیبهایی برای افراد به وجود میآید که نحوه واکنش به آنها در زنان و مردان متفاوت است. همچنین آسیبها برای مردان، زنان و کودکان متفاوت است. تثبیت در هر یک از مراحل بالا میتواند منجر به بروز مشکل و بحران در زندگی شود. میتوانید مقاله زنان بعد از طلاق را مطالعه کنید.
همچنین واکنشهای افراد بعد از طلاق در بروز و یا تشدید آسیبها نقش دارد. مردان بعد از طلاق معمولا گرایش دارند ناراحتیهای خود را سرکوب کنند و به سمت دوستان خود و وقت گذراندن با آنها گرایش دارند. احتمال بروز رفتارهای پر خطر در مردان بیشتر است. برای اطلاع بیشتر در زمینه واکنش مردان بعد از جدایی کلیک کنید.
در ادامه اقداماتی که به شما برای بازگشت به زندگی بعد از طلاق کمک میکند آورده شدهاست:
1- پرداختن به سلامتی روحی و جسمی تا حد امکان
2- بازسازی منزل و تغییر دکوراسیون منزل در حدی که بتوانید از پس آن بر آیید و در روحیه شما نیز تاثیر مثبت داشته باشد.
3- مدیریت مالی و سر و سامان دادن به زندگیتان از لحاظ مالی
(اگر که خانم هستید تلاش کنید از نظر مالی استقلال پیدا کنید. و شغل مناسب و در خور توجه برای خدو پیدا کنید و اگر آقا هستید که سعی در مدیریت بهتر مخارج داشته باشید. به هیچ عنوان خرج و مخارج خود را وابسته به مسائل هیجانی نکنید.)
4- سعی کنید هدفهای بلند مدت و کوتاه مدت را برای خود تعریف کنید.
5- معاشرت را با اطرافیان قطع نکنید. سعی کنید با خانواده و بستگانتان که البته بی حاشیهتر و امنتر هستند رفت و آمد داشته باشید.
6- در کل به خودتان فرصت ایجاد تغییر بدهید. هیچ تغییری ناگهانی و به یک باره اتفاق نمی افتد.
در بسیاری از جلسات مشاوره طلاق با افرادی مواجه هستیم که بعد از طلاق توانایی بازگشت به زندگی عادی خود را از دست میدهند. این افراد به دلیل زخمها و آسیبهای روحی که در رابطه قبلی خود متحمل شدهاند، باور دارند که دیگر آن آدم سابق قبل از ازدواج نیستند. به همین دلیل خود را لایق داشتن یک زندگی ایده آل نمیدانند.
مشاوره روانشناسی و مشاوره طلاق به این افراد کمک میکند تا بتوانند دردها و رنجهای ناشی از رابطه قبلی را پشت سر بگذارند و به زندگی خود بازگردند. متخصصین مرکز مشاوره روانشناسی هنر زندگی آماده است تا با استفاده از خدمات مشاوره تلفنی و حضوری خود پاسخگوی شما در هر جایی که هستید باشد.
برای دریافت مشاوره در زمینه بازگشت به زندگی بعد از طلاق می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
سلام 4 ماه با سه بچه به طور توافقی از/همسرم جدا شدم مدت 4 سال با من زندگی نمی کرد شنیدم زنوصیغه کرده بعد به خاطر نفقه وضمانت 40 میلیون پیدایش کردم 4 مهره کمرم شکوند بادهمان خانم رضایتش دادم برگرده ولی برنگشت وبرج 10 طلاقم داد بسیار دوستش/دارم با لباس وعکسش زندگی میکنم میگه چون ادره ام فهمیده من زنوصیغه کردم طلاقت دادم حالا دوست دارم شوهرم برگرده
سلام
این موضوع بسیار موضوع خاصی است که در کامنت برتی پاسخ نمیشود کمکی کرد.
اما حتما پیشنهاد میشود در مورد این مسئله به مشاور متخصص مراجعه کنید چرا که برای حل این موضوع نیاز به اطلاعات دقیق در مورد ارتباط شما و زمان آن و تحلیل روانی همسر شما است، پس از دریافت این اطلاعات میتوان به شما در این امر کمک کرد.
با سلام و احترام. توصیه و تاکید می نمایم به همه دوستان بزرگوار وخوب که واقعاً به دنبال یک مطالعه سودمند و البته نشاط آور هستند، که حتماً کتاب فوق العاده ارزشمند «تنها راه رسیدن به تکامل و سعادت ابدی و چشیدن لذّات واقعی / ج 1» و به ویژه جلد دوم آن را مطالعه (و لطفاً به همگان معرفی) نمایید. در واقع این مجموعه کتابها بسیار ارزشمند است برای داشتن یک زندگی توأم با آرامش، تندرستی و به ویژه داشتن ازدواجی موفق و البته برای برای تحکیم خانواده و پیشگیری از برخی از طلاق های نابخردانه و نیز راهی مطمئن برای جلوگیری از تولید فرزندانی معیوب و مریض می باشد. در ضمن رهکارهایی نیز در این کتاب فوق العاده ارزشمند وجود داره که می توانید از آنها بهرمند شوید، بنده خودم از برخی از آنها در زندگی استفاده نموده ام و الحمدالله ربّ العالمین، مفید بوده است، البته برای هر کاری چاره ای است + مقداری نماز ناب و صبر نیکو. برای شما و همه ی آنهایی که به دنبال یک زندگی خوب و سعادتمندانه هستند دعا می نمایم.
هنر زندگی اولین سامانه مشاوره روانشناسی تخصصی کشور با مجرب ترین مشاوران روانشناسی پاسخگوی سوالات و مشکلات شما در زمینه های مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربیت کودک ، جوانان ، مهارت های ارتباطی ، ترک اعتیاد ، مشاوره روانشناسی ، روان درمانی و … می باشد. به امید زندگی شاد و سالم برای یکایک مردم ایران…
چگونه بعد از طلاق زندگی کنیم
با عضویت در خبرنامه، از جدیدترین و بهترین کتاب ها و مقالات روانشناسی اطلاع پیدا کنید…
© کلیه حقوق برای حامی هنر زندگی محفوظ می باشد. انتشار مقالات با ذکر منبع بلامانع می باشد.
یکی از معضلات اجتماعی که بسیار در این دوران رواج یافته است طلاق می باشد . طلاق یا جدایی از همسر انواع متفاوتی دارد و همیشه با مشکلات زیادی همراه بوده، خواه رابطه کوتاه مدت، خواه دراز مدت بوده باشد. زندگی بعد طلاق برای افراد تا مدت ها سخت و ناراحت کننده خواهد بود.
برای این که بتوانید زندگی نسبتا موفقی را پس از طلاق و جدایی تجربه کنید توجه به نکاتی که در ادامه این بخش از نمناک به آن اشاره می شود، لازم است.
طلاق، آخرین شیوه درمانی به شمار می رود و تا شیوه های درمانی دیگر وجود دارد، نباید سراغ طلاق رفت.
شما با شیوه های متفاوت مانند تقویت باورهای دینی، محبت صادقانه میان زن و مرد، صبر و خویشتنداری، قناعت و…می توانید از طلاق پیشگیری کنید .
چگونه بعد از طلاق زندگی کنیم
مردان در مقابله با تمامی مراحل مختلف قطع رابطه از زنان ضعیف تر عمل می کنند و طی چندسال اول پس از طلاق، روابط کمتری با دوستانشان برقرار می نمایند.
اما زنان در مقایسه با مردان در مواجهه با بحران ناگهانی مثل طلاق، با شرایط بهتر کنار می آیند و در مقابله با تمامی مراحل مختلف قطع رابطه از مردان قوی تر هستند و طی چند سال اول پس از طلاق، روابط بیشتری با دوستانشان برقرار و وقت بیشتری را صرف خانواده شان می کنند درحالی که مردان غالباً به دنبال لذت های موقتی اند.
مردان باید به هیچ وجه به قطع رابطه کامل فرزندان با مادر خود اصرار و درمقابل فرزندان از مادر آنها بدگویی نکنند زیرا در این صورت روابط اجتماعی منفی را جایگزین روابط اجتماعی مثبت خواهند کرد.
مردان اگر خواستند که بچه ای از همسر دوم خود داشته باشند، پیش از اقدام، موضوع را با فرزند یا فرزندان زن اول درمیان بگذارند و به عبارتی حق انتخاب دهند. به هر صورت آسیب طلاق مردانه و زنانه ندارد و متوجه تمام افراد اعم از زن و مد و فرزندان و خانواده های دو طرف است.
طلاق دائم به دو دسته رجعی و بائن تقسیم می شود که هرکدام با توجه به شرع و قانون شرایط خاص خود را دارند.
طلاق رجعی یعنی اینکه زمانی که طلاق در بین زن و مرد صورت گرفت ، مرد می تواند برای شروع دوباره زندگی مشترک بدون اقدام دوباره جهت ثبت و خواندن صیغه ازدواج زن را به زندگی برگرداند اما این برگشت زن حتما باید در دوران عده باشد .
اقدام به بازگشت زن فقط باید از طرف مرد باشد و اگر زن اقدام کند هیچ تاثیری نخواهد داشت. اقدام به بازگشت زن توسط مرد یا باید کلامی باشد یعنی مرد از زن درخواست کند که برگردد و یا با رفتار و اعمال باشد یعنی مرد از طریق محبت کردن به زن خواستار برگشت او باشد .
در طلاق رجعی تا هنگامی که زن در دوران عده قرار دارد همسر مرد شناخته شده و مرد باید به او نفقه بپردازد و در صورتی که مرد خواهان ازدواج دوباره باشد، باید به دادگاه رفته و از او اجازه بگیرد.
در طلاق رجعی، زن و شوهر از هم ارث می برند، مرد تا زمانی که مدت عده پایان نیافته ، نباید مطلقه رجعیه خود را از محل سکونتش خارج کند.
به این معنی است که مرد اگر خواهان برگرداندن زنش باشد نمی تواند اقدامی برای بازگشت زنش داشته باشد مگر اینکه او را طبق تشریفات قانونی و شرعی دوباره به عقد خود درآورد.
جدایی کامل دو همسر از یکدیگر یکی از آثار مهم طلاق بائن است و بر اثر این طلاق، مرد می تواند بی اجازه دادگاه ازدواج کند و نباید به زن سابق خود نفقه بپردازد. زن و مرد در این نوع طلاق از هم ارث نمی برند و زن بعد از طلاق باید خانه شوهر را ترک کند و بعد از عده می تواند ازدواج کند و به دلخواه خود زندگی کند.
اگر درحال بیماری، شوهر زن خود را طلاق دهد و زن دیگر ازدواج نکند و بر اثر آن بیماری بمیرد، زن از او ارث می برد اگرچه طلاق بائن باشد.
اگر تصمیم به آغاز زندگی تازه ای بعد از طلاق دارید به نکات و اصول زیر بیشتر دقت کنید.
بین پاک کردن و پایان دادن آن تمایز قائل شوید یعنی اینکه با پایان دادن به یک رابطه ، خاطرات زندگی مشترک خود را فراموش نکنید. بسیاری از افراد در زمان جدایی به دلیل هجوم احساسات مختلف مانند خشم، غم، تنفر و … به صورت ناخودآگاه سعی می کنند خاطرات زندگی مشترک خود را فراموش کنند و احساس می کنند خوشبخت نیستند یا مورد آزار قرار گرفته اند.
طلاق فشار روانی زیادی بر روی افراد ایجاد می کند و در آن احتمال اینکه فرد دچار افسردگی و بیماری های «روان تنی» بشود، زیاد است. بهتر است برای طلاق نیز مانند اتفاقات دیگر زندگی مراسمی برگزار کنید تا بتوانید طلاق را باور پذیرتر نمایید.
البته منظور ما برگزاری جشن طلاق نیست بلکه این است که با یادآوری ایام خوش در زندگی قبلی تان چیزهایی که از آن یاد گرفته اید، مانند نکات مثبت طرف مقابل و …را روی کاغذ بنویسید و سپس آن را بسوزانید یا پاره کنید تا بفهمید آن زندگی دیگر به انتها رسیده است و باید زندگی جدیدی آغاز نمایید.
قرار گرفتن در جمع های دوستانه و خانواده برای دور کردن احساسات ناخوشایند از قبیل خشم، گناه، غم و اندوه بسیار موثر است. به رسمیت شناختن طلاق به افراد مطلقه کمک می کند که از این احساسات ناخوشایند فاصله بگیرند و آن ها را به عنوان بخشی از موضوع جدایی بپذیرند.
معمولا طلاق، احساس خجالت، اعتماد به نفس پایین و کم دانستن ارزش خود را به همراه خواهد داشت. شاید پس از طلاق ترس از تنهاییتان طبیعی باشد. ممکن است احساس تنهایی و انزوا داشته باشید و یا از افرادی که به شما پشت کردهاند متعجب شدهاید. چنین مواردی طبیعی است؛ با اینحال لازم نیست به همین شکل باقی بماند. اعتماد به نفس و ارج نهادن به خود به داشتن هسته درونی قوی تر بستگی دارد. معمولا موفقیتهای بیرونی میتواند یک هسته ضعیف را پوشش دهد ولی بدون داشتن یک منِ قوی درونی، شادی طولانی مدت و پایدار نخواهد بود. من درونی به دوست داشتن آنچه واقعا هستید، بستگی دارد.
در واقع همه افرادی که طلاق را به عنوان آخرین گزینه انتخاب میکنند، به آیندهای بدون درگیری و مشکلات زندگی قبلی خود فکر میکنند. اما طلاق و جدایی، فرایندی بسیار سخت برای همه افراد، حتی قویترین آنهاست. پس از طلاق از همسر، ممکن است دچار سردرگمی، ناامیدی و افسردگی شده و پیدا کردن راه در زندگی بعد از طلاق برایتان دشوار باشد. در این شرایط شاید صحبت با کسی که بتوانید احساسات منفی خود را با او در میان بگذارید و به کمک او شرایط را مدیریت کنید، ایده خوبی باشد.
چگونه بعد از طلاق زندگی کنیم
فهرست مطالب
حتی اگر یک رابطه دیگر مثل قبل خوب نباشد، طلاق میتواند بسیار دردناک باشد چرا که نماینده شکست، نه تنها در زندگی مشترک بلکه در رویاها و تعهداتی است که به آن فکر میکردید و پایبند بودهاید. روابط عاطفی با درجات بالایی از امید به آینده آغاز میشوند. وقتی یک رابطه شکست میخورد، ناامیدی، استرس و اندوه عمیقی را تجربه مینمایید. طلاق شما را به قلمروی نامعلومی خواهد کشاند. همه چیز مختل میشود : زندگی روزمره و مسئولیت هایتان، خانهتان، روابطتان با دوستان و خانواده و حتی عاداتتان. همچنین طلاق، عدم قطعیت از آینده را به همراه خواهد داشت. زندگی بدون همراه به چه شکل است؟ آیا میتوانید فرد دیگری را پیدا کنید؟ آیا تنها خواهید ماند؟ این موارد نامعلوم معمولا از بودن در یک رابطه بد، بدتر به نظر میرسد.
این درد، اختلال و عدم قطعیت به معنای آنست که بهبود بعد از طلاق، سخت خواهد بود و زمان بر است. با این حال مهم است که به خود بگویی که شما از این تجربیات سخت، سربلند عبور خواهید نمود و به عنوان فردی عاقلتر و قویتر به زندگی ادامه خواهید داد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند، افرادی که طلاق میگیرند وارد 5 مرحله از اندوه میشوند که بعد از فوت یکی از عزیزان نیز به همین شکل است. این مراحل عبارتند از :
انکار: انکار ممکن است زمانی که هنوز مزدوج هستید، آغاز شود. یک ساز و کار دفاعی برای کنار آمدن با درد (معمولا چون نمیتوانید باور کنید در حال جدا شدن هستید) است.
خشم: داشتن احساس عصبانیت از حماقت خودتان یا از نپذیرفتن شما توسط همسرتان طبیعی است، اما عصبانیت کنترل نشده یک وضعیت بد را، بخصوص اگر کودکان نیز درگیر بحث باشند، بدتر مینماید. متاسفانه بسیاری از وکیلان از همین عصبانیت برای بسط و پیش بردن فرایند طلاق و کسب امتیاز در مباحثات استفاده مینمایند. در حالیکه طبیعی است که بخواهید همسرتان را تنبیه نمایید، نهایتا برخلاف آنچه که به شما کمک کند تا بتوانید به ادامه زندگی و ساخت دوباره آن بپردازید، نتیجه عکس خواهد داشت.
مذاکره و چانه زدن: این مرحلهای است که، سعی میکنید آنچه که رخ داده را اصلاح کنید و بدون انجام اشتباهات گذشته، دوباره سعیتان را کنید. این مساله منطقی نیست و به ناچار محکوم به شکست است. جدا شدن، قله کوهی از مشکلات، نارضایتیها و مسائلی است که از ماههای طولانی ساخته شده و احتمال حل فوری آنها زیاد نیست.
افسردگی: طبیعی است که بعد از طلاق احساس تنهایی، غم و کنار کشیدن از زندگی روزمره را داشته باشید. وقتی که افسردگی، قابل توجه میشود و شروع به تاثیر بر فرزندانتان میکند باید به دنبال کمک بیرونی باشید.
پذیرش: آخرین مرحله ناراحتی، زمانی رخ میدهد که قبول میکنید ازدواجتان خاتمه یافته و رویاها و آرزوهایی که با همسر پیشینتان به اشتراک گذاشته بودید، تمام شده است. در حالیکه ممکن است گهگاهی باز هم احساس خشم، گناه یا افسردگی داشته باشید، اما شدت و تکرار این مسائل کمتر خواهد شد و این خود نشانه آنست که شما آماده برداشتن تکههای خرد شدهتان و حرکت به سمت جلو هستید. همچنین نشانهای از شناسایی نقاط قوتتان برای شروع راهی جدید به سوی خوشحالی است. به درجه ای از بی تفاوتی نسبت به همسر قبلیتان خواهید رسید.
داستان طلاق هر کسی متفاوت است. ممکن است سالها با کسی زندگی میکردهاید، شاید یک سال از زندگی مشترکتان میگذرد و به همین شکل. ممکن است فرزند داشته باشید یا نداشته باشید. ممکن است طلاق نظر شما بوده باشد و یا نظر شریکتان و یا شاید روی این مساله با هم به تفاهم رسیدید. ممکن است به آرامش رسیده باشید یا قلبتان شکسته باشد یا مقداری از هردو. اما به هر شکلی که به اینجا رسیدهاید، سوال این است که از اینجا به کجا خواهید رفت؟، چگونه به شناخت از خود خواهید رسید؟، به عنوان یک فرد تنها چه میخواهید؟ شکل زندگی جدیدتان چطور است؟ و در مسیر جدید چطور ادامه خواهید داد؟ در اینجا هفت گام اولیه آورده شده است :
هیچ کس با این فکر که “من حتما یک روز جدا خواهم شد!” ازدواج نمیکند. حتی اگر در زمان جدا شدن، طلاق همان چیزی بود که میخواستید، باز هم طلاق نماینده شکست است. تجربه ازدواج و طلاقتان هر چه که باشد، احساسات ناراحت کنندهای وجود خواهد داشت. ممکن است از کارهایی که کردهاید یا نکردهاید پشیمان باشید و یا به این فکر کنید که اشتباهتان کجا بوده است. با این احساسات زندگی نکنید، ولی اتاقی برای آنها در نظر بگیرید. شکست، شکست است. فضایی خالی وجود داشت که چیزی آن را پر نموده، حال ممکن است آن چیز که این فضا را پر نموده، مطلوبتان نباشد.
بار سنگین رابطه قبلیتان را با خود وارد زندگی جدیدتان نکنید. راهی برای توقف احساس نابودی ازدواجتان، پیدا کنید. این روش میتواند صحبت کردن راجع به احساساتتان با فردی دیگر یا متمرکز نمودن انرژیتان روی یک فعالیت سالم باشد که از آن لذت میبرید. ریختن این احساسات به یک گوشه بسیار رایج است ولی باید روی آنها کار کنید یا آنها زندگیتان را آلوده خواهد نمود. اگر میبینید در مقابل درمان مقاومت میکنید، بهتر است در ذهن داشته باشید که درمان به معنای مشکل داشتن یا در بحران بودن نیست.
حقیقت اینست که بسیاری از افراد، پس از طلاق احساس نپذیرفتن خود را دارند. ممکن است فکر کنید مشکلی دارید که نتوانستید رابطه را به سرانجام برسانید. برای اینکه بعد از طلاق طندگی شاد و آرامی داشته باشید باید روی کسب اعتماد بنفس و ایمان آوردن به خودتان و ارزش خودتان کار کنید. این نیز مساله ای است که میتوانید در درمان به آن برسید.
بخصوص اگر مدت زمانی از ازدواجتان میگذرد، ممکن است چیزهایی زیادی را که به عنوان یک فرد تنها از آن لذت میبردید را به این دلیل که مناسب زندگی “زن و شوهری” نبود، کنار گذاشته باشید. ممکن است شما از بیرون رفتن لذت میبردید، ولی همسرتان بیشتر از در خانه ماندن خوشش میآمد. ممکن است شما همیشه از رفتن به تئاتر لذت میبردید ولی شوهرتان از آن متنفر بود. فعالیتها و لذات پیش از ازدواجتان چه بود؟ به خاطر رابطهتان چه تغییراتی در خودتان ایجاد نمودید؟ سعی کنید از سر گیری علایق قدیمیتان را شروع کنید.
طلاق، علیرغم مشکلات و ناخوشایندیهایی که به همراه دارد، دوره تغییر زندگی است و روی خوشایندی به همراه دارد که : میتوان همه چیز را تکاند و سبک جدیدی از زندگی را از آن میان یافت. این موضوع می تواند امتحان کردن یک ورزش جدید، در نظر گرفتن مکان جدیدی برای عبادت یا برگشتن به دانشگاه باشد. البته نمی توانید سریعا همه چیز را رها کنید و بدون ارزیابی کاری را انجام دهید. شاید محدودیتهای بسیار جدی مانند کودکان (اگر پدر یا مادر هستید)، شغل، و محدودیت مالی (که ممکن است در نتیجه طلاق آسیب دیده باشد) داشته باشید. احتمال این هم وجود دارد که نتوانید خیالاتتان را عملی کنید، ولی تغییراتی نیز وجود دارند که در دسترس شما هستند. راجع به کسی که میخواهید باشید فکر کنید همان کسی که پیش از ازدواج بودید یا فردی جدید؟ چه کارهای متفاوتی میتوانید انجام دهید؟ به جای زندگی در کنار موارد دور از دسترس، آغوشی باز برای تغییرات ممکن داشته باشید.
تنها بودن به معنای منزوی شدن و ندیدن دیگران برای همیشه نیست. این مساله تنها به معنای مزدوج نبودن و یا نداشتن عجله برای این کار است. افراد بسیاری هستند که به تنهایی زندگی میکنند و موقعیتهای ارتباطات اجتماعی بسیاری وجود دارد. امکان انتخاب دوستان جدید و ورود به گروههای مختلفی که براساس علاقیاتتان است، فراهم خواهد بود. ابعاد اجتماعی بعد از طلاق میتواند بسیار غنی باشد.
بخصوص اگر برای مدت زمان طولانی مزدوج بودهاید، احتمالا هر کدام از شما بخشهایی از زندگیتان را مدیریت مینمودهاید. اکنون این شمایید که باید تمامی این کارها را انجام دهید و احتمالا همه چیز به صورت تمام و کمال نخواهد بود؛ ولی مشکلی نیست. اگر شریکتان مسئول مالی زندگیتان (کسب آن، مدیریت آن و سرمایه گذاری آن) بود ، با قلمروی گسترده ای از مسئولیتها و چیزهایی که نیاز به یادگیری دارد، روبرو خواهید شد. سر و کله زدن با این مسائل میتواند به شما اعتماد به نفس ببخشد. لازم نیست همه این کارها را به تنهایی انجام دهید. کمک بگیرید. حتی اگر اشتباه کردید و برای مثال پول زیادی برای یک ماشین پرداختید، میتوانید از این تجربه یاد بگیرید. اشتباهات به شما توانایی زندگی خواهد داد و به شما نحوه مدیریت تنهایی را خواهد آموخت.
چطوری بعد از جدایی عاطفی، یک زندگی جدید بسازید.
افسردگی بعد از جدایی عاطفی.
سارا، 8 ماهه که از یه رابطه عاطفی 4 ساله بیرون اومده. اون تقریبا اکثر روزها حالش بده و با وجود گذشت 8 ماه، احساس میکنه هر روز حالش بدتر از دیروزه. اون قبلنا یه دختر شاد و فعال بوده، یه نقاش فوقالعاده که تابلوهای بسیار زیبایی میکشیده، اما بعد از جدایی حتی دستش به سمت قلمو هم نمیره.
ترس از شکست دوباره.
میلاد، یکساله که از یه رابطه عاطفی بیرون اومده. اون دیگه حاضر نیست با هیچ دختر دیگهای آشنا بشه و قید ازدواج و آشنایی رو زده؛ چون فکر میکنه که ممکنه دوباره همین اتفاق بیافته و دوست نداره دوباره اون غم و احساسات منفی بعد از جدایی رو تجربه کنه.
زندگی پر از درد و رنجه.
اسم یکی از کتابهای پرفروش در حوزه روانشناسی و توجهآگاهی، این هست: «زندگی پر از درد و رنجه». ممکنه که در نگاه اول فکر کنید عجب نگاه منفیای به زندگی! اما منظور اصلی دکتر کابتزین از این عنوان اینه که زندگی پر از اتفاقاتی هست که گاها ناخوشاینده و این طبیعت زندگیه. کار ما اینه که از دل این اتفاقات ناخوشایند، زندگی خوبی برای خودمون رقم بزنیم.
برای پشت سر گذاشتن این احساسات، چی کار کنیم؟
حالا برسیم سر داستان سارا و میلاد. معمولا بعد از پایان یافتن یک رابطه عاطفی، این احساسات ایجاد میشه، ولی همیشه گفتیم که اگه راه رو درست برید، بعد از حدود 6 ماه به بهبودی نسبی میرسید و میتونید زندگیتون رو دوباره از سر بگیرید. اما چطوری؟
افسردگی مثل یه چرخه، ادامه پیدا میکنه.
افسردگی باعث میشه که ما خیلی از کارهایی خوشایندی که قبلا انجام میدادیم رو دیگه انجام ندیم. مثلا، اگه قبلا ورزش میکردیم یا با دوستامون قرار میگذاشتیم دیگه این کارها رو نکنیم. این خودش باعث میشه خلق ما غمگینتر و افسردهتر شه؛ و همین باعث میشه، ارتباطمون رو کمتر کنیم و … . میبینید، حال بد مثل یه چرخه ادامه داره و اگه جلوشو نگیرید، روز به روز بدتر میشه!
چگونه بعد از طلاق زندگی کنیم
چه کارهایی برای حال بهتر انجام دادید؟
قطعا این موضوع رو شنیدید که هیچ کاری بدون تلاش به دست نمییاد؛ پس اگه میبینید که حالتون بهتر نشده، بگردید و ببینید چه کارهایی میتونستید برای حال بهترتون انجام بدید، اما ندادید؟ آیا برای شکستن این چرخه معیوب کاری انجام دادید؟
چرخه معیوب رو بشکنید.
دید منفی نسبت به ارتباطات آینده، ترس از ارتباط مجدد، افسردگی به خاطر از دست رفتن رابطه و … همگی مثل یه چرخه ادامه پیدا میکنند و تا زمانی که کاری براش نکنید، همینطوری کار خودشون رو انجام میدن. اما برای متوقف کردن این چرخه چه کار میشه کرد؟
قویتر از خواستههای ذهنیتون باشید.
فرض کنید یکی از دوستاتون که سابقا خیلی با هم رفت و آمد داشتید، شما رو به مهمونی دعوت کرده؛ قاعدتا بدن ما دنبال لذت آنیه؛ یعنی چی؟ یعنی تو ذهنتون به شما میگه که: «به جاش بگیر بخواب؛ کی حال داره پاشه حاضر شه و …». اما شما باید در مقابل این وسوسه مقاومت کنید و چرخه رو یه جا متوقف کنید.
به بلندمدت فکر کنید.
همون طوری که گفته شد، بدن ما دنبال لذتهای لحظهای و خیلی به آینده فکر نمیکنه. اما چرا؟ چون بخش لذت و پاداش مغز ما پایینتر از قسمت متفکره. به همین دلیل، وقتی یه مسالهای مطرح میشه، اون قسمت پایینیه، زودتر جواب میده و همیشه هم جوابش مشابهه. اما سعی کنید اینبار با قسمت متفکر مغزتون تصمیم بگیرید و به آینده کارهاتون فکر کنید.
ترمیم اعتماد به نفس بعد از جدایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که بر اثر طلاق تغییراتی در زندگی فرد ایجاد میشود و فرد ناچار است برای سازگار شدن با شرایط جدید در حوزه های مختلف زندگیش تصمیمگیری نماید. در صورتیکه فرد از اعتمادبنفس پایین رنج ببرد کنار آمدن با جدایی را سخت میکند. بعلاوه حرف مردم و سرزنشهای آنها تاثیر مضاعفی بر چنین فردی میگذارد. نهایتا تجربه این طرد شدگی های پی در پی اختیار زندگیش را از دستش خارج میکند. بی توجهی به بازسازی اعتماد بنفس پایین موجب میشود نتواند رفتارهای هیجانی خود را کنترل نماید و به جای کمک به التیام دردهایش با ورود به ارتباطات موقت و حتی صیغه با فردی نامناسب شرایط را برای خود بحرانی کند. در صورتیکه فرد اعتمادبنفس لازم را داشته باشد، میداند که باید از جایگیزین های مناسب برای التیام زخمهایش استفاده نماید. میداند که باید به خودش و زندگیش سر و سامانی دوباره بدهد، پس نیاز جنسی خود را به روشهایی موثر مدیریت میکند، و برای اینکه امید خود ا در دستیابی مجدد به عشق از دست ندهد و بتواند با آرامش مسیر بعد از طلاق را طی کند از کمکهای تخصصی غافل نمیشود و روشهای علمی که در کوتاهتر کردن این دوران کمک میکند را بکار میگیرد که در رسیدن به آینده دلخواهش متوقف نشود.
طلاق برای هم افراد امری دردناک و سخت است. بازسازی زندگی پس از طلاق روحیه قوی و تلاش و پشتکار زیادی میخواهد. در فرایند پذیرش روحی طلاق، شما ممکن است روندی از انکار، خشم، گرایش به بازگشت و افسردگی و ناامیدی را تجربه کنید. حالات روحی مانند عصبی شدن، شوکه شدن، ترس و مرور مکرر خاطرات در این دوران تا حدی طبیعی است. برای ساختن یک زندگی سالم بعد از طلاق، لازم است زمان لازم برای طی شدن فرایند سوگواری عاطفی را به خود دهید، آماده شوید نقش جدیدی را در زندگی بپذیرید و جرات کنید با تنهایی پس از طلاق کنار بیایید.
عشقت رو جذب کن
میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…
عضویت در خبرنامه رادیو عشق
26 بازدید
91 بازدید
120 بازدید
357 بازدید
376 بازدید
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم
آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6
تلفن پشتیبانی:02146015870
رزرو نوبت مشاوره
انجمن روانشناسی آمریکا
سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران
سازمان بهزیستی ایران
انجمن روانشناسی ایران
میخوام برگرده به رابطه/زندگیمیخوام فراموشش کنم
باید تمومش کنم، اما قدرتشو ندارم
میخوام جذبش کنم و ازدواج کنیم
شاید نتوان در دنیا کسی را پیدا کرد که بعد از طلاق و شکست در زندگی مشترک دچار مشکلات عاطفی نشده باشد. دوران بعد از طلاق اصلا راحت نیست. اما چاره ای جز زندگی کردن نیست و تنها اقدام موثر این است که تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا هویت مان را دوباره بازسازی کنیم. مشکل این جاست که سال ها با هم بودن را تجربه کرده و تمام اهداف و شخصیت مان به صورت دوتایی شکل گرفته اما بعد از طلاق انگار نیمی از هویت مان پاره پاره شده و باید خودمان را از نو بسازیم.
چگونه بعد از طلاق زندگی کنیم
بخشی از بازسازی وجود خودتان در این است که یاد بگیرید چگونه با بازسازی همسر سابق تان کنار بیایید. شاید تعجب کنید که چرا باید درگیر مسائل همسر سابق تان شوید که هیچ دل خوشی هم از او ندارید اما اگر به هردلیلی ناچار شوید همچنان دورادور هم که شده با او ارتباط داشته باشید؛ آن وقت می بینید که مجبور هستید درگیر مسائل او هم باشید! در این بین هیچ چیز تنش زاتر از این نیست که مجبور شوید با شریک جدید زندگی همسر سابق تان هم روبه رو شوید!
● احساسات را پنهان نکنید
می دانید بدترین سناریو چیست؟ خودتان را با همسر جدید شریک زندگی سابق تان مقایسه کنید! اما توجه کنید که او انسان دیگری است کاملا متفاوت از شما و سایر انسان ها، پس به هیچ وجه خودتان را با او مقایسه نکنید و این حس را کلا از خود دور کنید. اگر نسبت به همسر تازه او واکنش منفی نشان داده یا بخواهید او را بی ارزش جلوه دهید فقط به ضرر خودتان تمام می شود چون خودتان را سطحی و آسیب پذیر نشان می دهید و واقعیت وجودتان مخدوش جلوه می کند. مجبور نیستید وانمود کنید که ناراحت نیستید بلکه باید قبول کنید که ناراحتید و این حس کاملا طبیعی است. در این صورت شما مثل بقیه انسان ها خواهید بود یعنی یک انسان طبیعی با عواطف و احساسات طبیعی.
● چگونه با همسر جدیدش رفتار کنید؟
اصلا لزومی ندارد که با همسر جدید شریک سابق زندگی تان دوست یا صمیمی شوید بلکه رفتاری مدنی و معقول داشته باشید و همین کافی است. درگیر شدن به ضررتان خواهد بود به خصوص اگر فرزندتان نزد او می ماند اصلا سعی نکنید از فرزندتان به عنوان رابط اطلاعاتی استفاده کنید یا پشت سر او با فرزندتان صحبت کنید چون ایجاد تنش در نهایت شما را از فرزندتان دورتر می کند و به ضررتان تمام می شود.
ضمنا این نکته را هم فراموش نکنید که همسر سابق تان و شریک جدید زندگی او هم نسبت به شما احساس خوبی ندارند! هرچقدر حس شما به این جریان ناخوشایند باشد برای فرزندتان ۰۱ برابر سخت تر و ناخوشایندتر است و تنها به همین دلیل نباید بگذارید او درگیر این موضوعات شود.
تنها موضوع مهم برای شما این است که شأن و مقام خود را حفظ و هویت و قابلیت های خود را پیدا کنید و بدانید که قطعا برای شما هم شریک جدیدی در این دنیای بزرگ وجود دارد.
● چگونه شرایط را عادی کنید؟
با امضای برگه طلاق شاید همه احساسات منفی به نوعی تمام شود و طرفین حس کنند به نوعی از تمام غم ها فارغ شده اند اما حتی اگر واقعا چنین باشد یک حس همچنان فعال و پویا باقی می ماند و آن هم حسادت است! اتفاقا فقط همین حس است که جلوی تفکر سالم و رفتاری طبیعی را می گیرد. به همین دلیل اگر از حس حسادت خلاص شوید بسیاری از مشکلات تان در این زمینه حل می شود. راهکارهایی برای این موضوع وجود دارد. ممکن است هنوز کمی به همسر سابق تان دلبستگی داشته باشید و این حس کاملا طبیعی است چون در طول مدت زندگی مشترک آنقدر افکارتان به هم گره خورده که حس می کنید همسرتان جزوی از مایملک شما محسوب می شود. افکار و عقاید او شما را تحت تاثیر قرار داده است و شما هم برای او تاثیرگذار بوده اید پس ترک این شرایط راحت نیست. بعد از طلاق مدت زمانی طول می کشد تا قبول کنید همسر سابق تان دیگر به شما تعلق ندارد. اگر این را قبول کنید که دیگر تاثیرگذاری شما در بسیاری از مسائل مرتبط با او وجود ندارد سردرگم نمی شوید.
● روشی برای پذیرفتن حقیقت
در نخستین قدم یادتان باشد شما ۲نفر از هم جدا شده اید. سریع ترین راه برای این که از شر حس حسادت راحت شوید این است که دلایل جدایی را به یاد بیاورید. سعی نکنید در مورد همسر جدید شریک سابق زندگی تان و روابط رمانتیک او و همسر سابق تان فکر کرده، آن ها را تجسم کرده یا با دوران خوش سابق تان مقایسه کنید چون باعث می شود حس فقدان بیشتری داشته باشید. تمام جروبحث ها، اختلاف نظرها و رفتارهایی که در همسرسابق تان بوده و شما را ناراحت می کرده یا غیرقابل تحمل بوده را به یاد آورده یا حتی آن ها را یادداشت کنید. حالا می توانید خوب فکر کنید که چرا جدا شده اید و دیگر دلیلی ندارد به او فکر کنید. حالا حس بد را در مورد آن ها کنار بگذارید چون شما طبق تصمیم خودتان از شرایطی ناخوشایند راحت شده اید و فکر کردن مجدد در مورد آن جز تاثیر منفی فایده ای ندارد.
● خودتان را با همسر جدیدش مقایسه نکنید
هیچ گاه این اشتباه بزرگ را انجام ندهید که خودتان را با همسر جدید او مقایسه کنید. این مسئله آنقدر مهم است که حتی ثانیه ای از وقت با ارزش تان را نباید برای مقایسه خود با او صرف کنید. شاید برای تان سخت باشد اما از تمام قدرت تان استفاده کرده تا روی خوبی ها و نکات مثبت زندگی تان تمرکز کنید و تمام قابلیت های باارزش تان را مرور کرده و به یاد بیاورید. اگر او از شما پایین تر است یا مثلا ثروتمندتر یا هر ویژگی دیگری دارد اصلا ناراحت نشوید و شأن و مقام تان را بالاتر از آن بدانید که بخواهید برای فکر کردن به آن وقت صرف کنید.
● درگیر زندگی تازه شوید
تمام تمرکزتان را بر این موضوع بگذارید که روزبه روز بر قابلیت ها و مهارت های تان اضافه کنید. فراموش نکنید که همه انسان ها طیفی از نقایص و قابلیت ها هستند. اگر به نظرتان او بسیار زیبا یا خوش اندام تر از شماست خیلی فریب نخورید چون او هم مثل همه انسان ها نقایصی هم دارد پس شما نباید خودتان را سرزنش کنید.
سرتان را حسابی شلوغ کنید و مولد باشید. شاید دائم تحریک می شوید که بنشینید و در مورد خودتان افکار منفی داشته باشید اما اصلا تسلیم این تحریک نشوید چون هیچ نتیجه ای جز افسردگی و افت قابلیت های تان ندارد. با کارکردن، ادامه تحصیل، ورزش، کارهای هنری یا هر موضوعی که مهارت های تان را افزایش دهد وقت تان را کاملا پر کنید تا فرصتی برای پرورش افکار منفی نباشد. اگر فرزند دارید و با شما زندگی می کند کنترل شما روی افکار منفی باید چند برابر باشد چون علاوه بر تاثیر منفی روی فرزندتان، ممکن است حس حسادت یا کینه را در او تقویت کند که عواقب بسیار بدی روی آینده او خواهد داشت که کمترین آن یک زندگی تلخ سرشار از حس کینه و انتقام است که آرامش در آن مثل یک رویاست. اگر چنین شود زندگی فرزندتان خراب شده و ازدواج او در آینده هم با مشکلاتی همراه می شود.
به جای آنکه دائما بنشینید و به زندگی آن ۲ نفر فکر کنید (که شاید به آن شیرینی نباشد که شما فکر می کنید) اگر تمایل قلبی دارید یا شرایط تان مهیاست شما هم به ازدواج دوباره فکر کنید. البته در این موضوع اصلا عجله نکنید و با قصد انتقام گیری تصمیم نگیرید بلکه سر فرصت و با درنظر گرفتن تمام شرایط با عقل و درایت کامل برای ازدواج فکر کنید و راه را برای عشق مجدد باز بگذارید. تا زمانی که تمام تمرکزتان را روی قابلیت ها و نقاط مثبت وجودتان بگذارید خودتان متوجه می شوید برای آن که وقت تان را روی دشمن خانمان برانداز حسادت صرف کنید، فرصتی وجود ندارد!
منبع:bartarinha.ir
چگونه بعد از طلاق زندگی کنیم
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
خریدقسطی جهیزیه بدون نیاز به پرداخت اولیه
بازسازی پیوند عاطفی زن و شوهر
به مقصد دلخواهت با کمترین هزینه سفر کن
بلیط کیش را دربهترین فصل سفر به آن خریدکن
طراحی و بازسازی فضای داخلی
ارسال فوری و محرمانه انواع کاندوم
هتل و بلیط مقصد موردنظرت رو آنلاین رزرو کن
درخواست مجرب ترین وکلا طلاق توافقی
هرآنچه ازعملهای زیبایی زنان میخواهیدبدانید
طلاق توافقی و هرآنچه لازم است بدانید
بلیطت رو به قیمت لحظه آخر بخر!
خدمات ایمپلنت بدون آسیب رساندن به لثه
سینما رو به خونت بیار!
به تماشای کیفیتی بی حاشیه!
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
روزی که در دفترخانه طلاق جدایی از همسر را ثبت می کنید طلاق پایان کار نیست. از این روز است که جدایی از همسر تازه در شما آغازمی شود. هر روز احساسات جدید منفی یا مثبتی را تجربه می کنید که گاهی خودتان هم در رنگ رنگ بودن و متضاد بودن شان مبهوت می شویدد. اگر به هر روشی جدایی حقوقی را ساده انجام داده اید این طلاق درونی دیگر راحت نیست. نویسندگان کتاب پرفروش و کاربردی بازسازی زندگی بعد از طلاق می گویند باید از هجده گام بگذریم تا بتوانیم دوباره آدم اول قبل از ازدواج و حتی بهتر از او شویم. آنها این گام ها را به خشت هایی تشبیه کرده اند که باید روی هم بگذاریم تا زندگی مان را از نو بسازیم. در این مقاله می خواهیم این هجده گام را به صورت خلاصه معرفی کنیم.گام ۱- انکارابتدا باورتان نمی شود این اتفاق برای شما افتاده باشد. حس می کنید یک کابوس طولانی می بینید و هر لحظه ممکن است از خواب بپرید و از این کابوس خلاص شوید.گام ۲- ترسوقتی که باور کردید جدا شده اید، تازه ترس ها به سراغ تان می آیند. ترس هایی مثل اینکه نکند از پس زندگی جدید و تنها برنیایم.گام ۳- سازگاریحالا برای اینکه ترس هایتان برطرف شود دست به هر کاری می زنید. بعضی از این راه حل ها برای کوتاه مدت جواب می دهد اما در بلندمدت نه. معمولا این راه حل ها بچگانه اند، چرا که در بچگی جواب داده اند.گام ۴- تنهاییحالا که بعضی از راه حل هایتان برای زندگی مستقل جواب نداد احساس تنهایی می کنید. این فکر به سرتان می زندکه دو نفری راه حل پیدا کردن برای این مشکل ها چقدر راحت بود. احساس تنهایی بعد از طلاق یکی از آن گردنه هاست که اگر از آن بگذرید بقیه گام ها راحت تر طی می شوند.گام ۵- به دنبال دوستان قدیمیدر این گام برای رفع احساس تنهایی تان دنبال یک دوست می گردید. معمولا ابتدا به سراغ دوستان قدیمی می روید.مشکل تازه اینجا شروع می شود. بعضی ها دوستان مشترک شما و همسرتان بوده اند. بعضی ها بعد از جدایی رابطه شان را به هر دلیلی با شما کم کرده اند. بعضی ها را هم خودتان طرد کرده اید اما بالاخره می توانید دوستان خودتان را پیدا کنید.گام ۶- احساس گناه یا طرد شدنهمانطور که در شماره قبل هم گفتیم احساس گناه و طرد شدن دو روی یک سکه اند. اگر شما پیشنهاددهنده جدایی باشید احساس گناه می کنید و اگر مخاطب این پیشنهاد باشید احساس طرد.گام ۷- اندوهتازه اینجاست که غم به قلب شما هجوم می آورد. اینجاست که حس می کنید چیز بزرگی را از دست داده اید. همیشه بعد از هر از دست دادنی غم است که به دست می آید.گام ۸- خشمبعد از غم خشم می آید. احساس می کنید در حق تان بی انصافی شده است. احساس می کنید یک نفر حق زندگی مشترک خوب را از شما گرفته است. معمولا در ذهن شما آن آدم کسی نیست جز همسر سابق تان.گام ۹- رها کردنحالا دیگر می خواهید رها کنید. می خواهید از زندگی قبلی دل بکنید. حالاست که متوجه می شوید از نظر فیزیکی جدا شده اید اما از نظر ذهنی نه. دل کندن کار سختی است اما ممکن است.گام ۱۰- خودارزشمندیبالاخره گام های حس های مثبت فرا می رسد. اولین حس این است که من آدم با ارزشی هستم. چیزی که طلاق ممکن است آن را له کرده باشد. آخر این گام به احساس خوب خودارزشمندی می رسید.گام ۱۱- انتقالحالا دیگر بیدار شده اید و می خواهید آثار گذشته را از زندگی تان پاک کنید. به این دوره خوب می گویند دوران انتقالی.گام ۱۲- صداقتحالا دیگر نمی خواهید خودتان را پشت نقاب پنهان کنید؛ نقاب قهرمان (طلاق روی من بی تاثیر بوده است)، نقاب قربانی (همه چیز تقصیر او بوده است)، می خواهید خودِ خودِ خودتان باشید.گام ۱۳- عشقگام سیزده نحس نیست. اتفاقا عشق اینجاست که سربرمی آورد. اینجاست که فکر می کنید آیا ممکن است کسی من را واقعا دوست داشته باشد؟گام ۱۴- اعتمادحالا دیگر می توانید به جنس مخالف دوباره اعتماد کنید.کاری که به خاطر زخم عاطفی تان بسیار مشکل است.گام ۱۵- تمایلات جنسیشما هم مثل هر انسان دیگری تمایلات جنسی دارید. ممکن است در این مدت درگیری های ذهنی آن را کم یا بیش از حد زیاد کرده باشد. در این مرحله به تعادل می رسید.گام ۱۶- استقلالحالا می توانید مستقل باشید. استقلال فقط مالی و فیزیکی نیست. اینجا به استقلال ذهنی هم می رسید.گام ۱۷- هدفمندیذهن مستقل برای خودش هدف می گذارد. شما هم در این مرحله برای زندگی خودتان هدف هایی می گذارید. هدف هایی جدید یا در بیشتر مواقع هدف هایی فراموش شده.گام ۱۸- آزادیبالاخره خودتان را کاملا رها می کنید. اینجاست که می توانید دوباره به فکر رابطه های جدید باشید چون ذهن تان دیگر تحت تاثیر رابطه قبلی نیست.آیا همه به قله می رسنداحساسات بعد از طلاق هر کدام مثل یک خشت هستند. می توان این خشت ها را به صورت هرمی روی هم گذاشت و به اوج رسید اما همیشه اینطور نیست. همیشه افراد بعد از طلاق به قله نمی رسند. بعضی ها تا آخر عمرشان در انکار می مانند و نمی پذیرند این اتفاق برای آنها افتاده است. بعضی ها تا آخر عمر کینه به دل می گیرند. بعضی ها در غار تنهایی می روند. بعضی ها هم دیگر هیچ وقت به جنس مخالف خود اعتماد نمی کنند. بالا رفتن از این صخره ها سخت است.باید صبور باشید و با پشتکار. برای بعضی ها بالا رفتن از این کوه یک سال طول می کشد و برای بعضی چهار سال. اگر صبور باشید بالاخره بالا می روید.منبع : سپیده دانایی
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
کاندوم متناسب با نیازت رو اینجا پیداکن
چگونه بعد از طلاق زندگی کنیم
درانتخاب همسرآیندهتان دچارتردید شدهاید؟
به تماشای کیفیتی بی حاشیه!
درخواست وکیل طلاق و مشاوره تلفنی رایگان
خریدقسطی جهیزیه بدون نیاز به پرداخت اولیه
اقساط 36 ماه بدون پیش پرداخت لوازم خانگی
پیشنهاد خرید آنلاین ویژه روز مادر
برای سفارش این ست فقط کافیه کلیک کنی!
درمان گیاهی فشار خون بالا در بارداری
اگر شما هم مشکل ملکی دارید تماس بگیرید
رسیدن به اوج لذت جنسی با این محصولات
ساخت و تعمیر دندانهای مصنوعی با قیمت مناسب
با هواپیما هم میشه ارزون سفر کرد!
بهترین راه بهبود کیفیت هوا در خانه
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021
زندگی بعد از طلاق : تصور کنید شما تنها والدی هستید که فرزندانتان دارند. هر روز فرزندانتان را از خواب بیدار میکنید، برایشان غذا آماده میکنید و آنها را راهی مدرسه میکنید. کارهای منزل به دوش شماست، حتی ممکن است خودتان شاغل باشید، بعد از کار به خانه میروید و وقتی به خانه میرسید با این حقیقت روبهرو میشوید که شما تنها فرد بزرگسال خانواده هستید.
هیچ کسی نیست که به شما آرامش دهد، هیچ کسی نیست که حتی برای چند دقیقه مسئولیتها را به عهده بگیرد تا بلکه شما بتوانید با آرامش دوش بگیرید و یا چند دقیقههای را به خود اختصاص دهید. مسئولیت درست کردن شام با شماست، و شما تمام افراد خانواده را دور هم جمع میکنید تا سر یک میز با یکدیگر غذا بخورند. شما با آنها بازی میکنید، برایشان قصه میخوانید و حمامشان میکنید، آنها را در تختشان میگذارید.
اما هیچ کسی نیست که کنار شما بنشیند و شما راجع به روزتان با او سخن بگویید. کسی نیست که با شما بخندد و با شما دست به دعا ببرد. و در عوض شما مجبورید که به کار کردن ادامه دهید و باری دیگر خانه را نظافت کنید! در نهایت هم باید نهار روز فردا را از پیش آماده کنید و بالاخره از شدت خستگی روی تخت خود غش میکنید! این درحالی است که میدانید فردا باید تک تک این کارها را باری دیگر به تنهایی انجام دهید
برای بسیاری، این سناریو دقیقا آن سناریویی نیست که در سر میپرورانند. زمانی که به دلایل مختلف مانند طلاق، و یا فقدان همسر خود را از دست میدهید و یا همسرتان برای مدت زمان طولانی دور از خانه مشغول به کار است مجبور هستید تا به تنهایی نقش والد را ایفا کنید؛ پذیرفتن شرایط جدید زندگیتان میتواند تبدیل به یک واقعیت سخت و غیر قابل هضم باشد. درست است که والد بودن یک لذت شگفت انگیز است اما لحظاتی هم وجود دارند که شما فقط میخواهید آن را انجام دهید و هر طور شده به زندگی ادامه دهید.
چگونه بعد از طلاق زندگی کنیم
مری حدود ۲۰ سال است که زندگی بعد از طلاق را تجربه میکند و یک والد تنهاست. او معتقد است که استراتژیهای زیر نه تنها به او و کودکانش کمک کردهاند که به زندگی خود ادامه دهند بلکه باعث رشد زندگی آنها نیز شده است. به ۱۰ توصیه مربوط به زندگی بعد از طلاق توجه بفرمایید، توصیههایی که باعث میشوند رابطه بین شما و فرزندانتان، فرزندانتان و خدا و رابطه شما با خدا مستحکم شود.
“حتما دقت کردهاید که هر وقت سوار یک هواپیما میشوید مهماندار یک سخنرانی راجع به ایمنی و اینکه اول ماسک اکسیژن خود را قرار دهید و سپس ماسک اکسیژن فرزندان را به شما ارائه میدهد؟” مشاور ازدواج و خانواده گری براون همواره به مراجعین خود متذکر میشود که “حتما دلیلی برای این سخن مهماندار وجود دارد. اگر شما از خودتان مراقبت نکنید پس چگونه میتوانید از فرزندتان مراقبت کنید؟”
این دقیقا کاری بود که مری در زندگی بعد از طلاق خود آموخت. البته در مورد مری این امر به این معنی بود که او میبایست زمانی را به خود اختصاص دهد تا با غم از بین رفتن ازدواجش کنار بیاید. و یا راهی پیدا کند که به خود انرژی دوباره ببخشد، راههایی مثل قدم زدن و یا باغبانی کردن و یا گاهی زمانی که احساس ناتوانی میکرد از منزل بیرون میرفت.
مری میدانست که اگر فرصتی را برای کنار آمدن با این غم به خود اختصاص ندهد، بیش از حد به خود فشار خواهد آورد، خود را در کار غرق خواهد کرد و در نهایت از پا در خواهد آمد که در این صورت دیگر هیچ فایدهای برای فرزندانش نخواهد داشت.
او این نصیحت را ارئه میدهد: “حتما برای عزاداری و کنار آمدن با غم زمانی را اختصاص دهید.” حال این غم میتواند مربوط به از دست رفتن ازدواجتان باشد، غم از دست دادن همسرتان باشد، و یا حتی غم اینکه همسرتان خارج از شهر کار میکند و از شما دور است. مری ادامه میدهد:” این کار را بعد از اینکه فرزندانتان خوابیدند انجام دهید و حتما گریه کنید. اگر گریه نکنید حتما وسوسه میشوید تا خودتان را از راههای دیگر از بین ببرید.”
مری همیشه بعد از خوابیدن فرزندانش به کنار آمدن با غم خود میپرداخت. و او همواره اطمینان حاصل میکرد تا یک الگوی سالم برای کنار آمدن با غم به فرزندانش ارائه کند و آنها را تشویق میکرد تا از راههای مخصوص خودشان با این غم کنار بیایند. او اینطور توضیح میدهد: ” وقتی که فرزندانم به اندازه کافی بزرگ شدند از آنها خواستم تا احساس خود را بنویسند و یا آنها را به صوت نقاشی به تصویر بکشند.” حتما یک راه برای عزاداری و کنار آمدن با غم پیدا کنید، حتی اگر به این معنی باشد که خودتان و فرزندانتان به مشاور مراجعه کنید. این اولین قدم برای کنار آمدن به عنوان یک خانواده سالم است.
مری بعد از طلاقش از همه فرزندانش خواست تا به مشاور مراجعه کنند. او معتقد بود مراجعه به مشاور فرزندانش را با روشهایی آشنا میکند و این روشها میتوانند برای کنار آمدن با احساسات متعددی که ضمن زندگی بعد از طلاق برانگیخته شدهاند مفید واقع شوند. براون پیشنهاد میدهد: “مشاورین مجاز که تحصیلات و آموزشهای مربوطه را گذراندهاند و تجربه کار کردن با والدین را دارند میتوانند در چنین دورانی مفید واقع شوند. به علاوه قرار نیست که تمام مشاوره راجع به درد و غم باشد! در ضمن این جلسات شما با چیزهای جدید و هیجان انگیز راجع به خودتان نیز آشنا میشوید که به عنوان یک والد تنها نه تنها کیفیت زندگیتان را بهبود میبخشد بلکه به بهبود شرایط زندگی فرزندانتان نیز کمک میکند.”
مری میگوید: “همواره فرزندانم را تشویق کردهام تا من و پدرشان را ببخشند و همواره به خداوند به چشم والد نمونه بنگرند. به آنها یادآوری کردهام که بخشش یک فرایند ادامه دار است، فرایندی نیست که صرفا به یک مرتبه خاتمه یابد. و بخشش لزوما به این معنا نیست که اتفاقی که برای آنها افتاده خیلی نرمال است و اشکالی ندارد. بلکه بخشش شخص را به سوی خدا روانه میکند و او را از تلخ شدن نجات میدهد”
احترام به والد دیگر در فرایند الگو شدن برای بخشندگی حیاتی است. مراقب باشید، اگر فرزندانتان شما را در حال کینه ورزی و صحبتهای منفی راجع به والد دیگر ببینند، بذر نفرت و تلخی کاشته میشود.
پس فرصتی را ایجاد کنید تا فرزندانتان هر دو والدین خود را ببخشند و آنها را در برقراری ارتباط با هردوی آنها تشویق کنید. اشاره کردن به این مساله که بخشش در ابتدا از سوی خداوند بر ما ارزانی داشته میشود به ارائه یک الگوی خوب از این مساله به فرزندانتان کمک میکند.
مری در ادامه میگوید: “همیشه به فرزندانم یادآوری میکردم که آنها به هیچ وجه مقصر طلاق ما نیستند و این اصلا تقصیر آنها نیست. کودکان پس از طلاق همواره خود را سرزنش و ملامت میکنند و باید بدانند که این مساله باری نیست که آنها بخواهند به دوش بکشند.” مری میگوید که همیشه باید به طور مداوم به فرزندانتان یادآوری کنید که کنارشان هستید و از آنها مراقبت خواهید کرد.
او میگوید: “آنها باید تضمینی داشته باشند که شما ترکشان نخواهید کرد و باید خاطر جمع باشند که در دوران زندگی بعد از طلاق شما میتوانید از پس امور بربیایید. حتی اگر مجبورید دروغ بگویید که همه چیز تحت کنترل است و اجازه ندهید که کودکان مسئولیت بزرگسالان را به دوش بکشند.”
کودکان محرم اسرار شما نیستند. آنها شریک شما نیستند. آنها بزرگسال نیستند. در زندگی بعد از طلاق دنیای آنها زیر و رو شده است، و این به این معنی است که باید بیش از پیش به آنها فرصت کودکی کردن داده شود.
مری :” علیالخصوص باید برای کودکان کوچک تر زمان بازی در نظر گرفته شود. چرا که فرایند بازی به آنها این امکان را میدهد تا با احساسات خود کنار بیایند.” مری توضیح میدهد که بازیها باید بازیهای دستی باشند، نه صرفا زل زدن به صفحه نمایش بازیهای کامپیوتری! تماشا کردن یک فرایند غیر فعال است، اما بازی با عروسکها، کتاب خواندن، ساختن سازه و یا در مورد کودکان بزرگتر فعالیتهای ورزشی و فعالیتهای خلاقانه، همه و همه به کودکان این امکان را میدهد تا با احساسات خود کنار بیایند، دنیا را درک کنند و انرژی دوباره بگیرند.
آقای براون هشدار میدهد: “مراقب باشید در احساس گناهی که معمولا در این ایام گریبان والد تنها را میگیرد غرق نشوید. برخی والدین در زندگی بعد از طلاق اینگونه میپندارند که چون طلاق گرفتهاند باید با لوس و ننر بار آوردن کودکان برایشان جبران کنند. فرزندان در این زمان باید یاد بگیرند بیش از هر وقت دیگری استقلال داشته باشند. و این یعنی مسئولیت کارهایی که از لحاظ سنی از پس آنها بر میایند را به عهده بگیرند. زمانی که احساس کردید از لحاظ سنی به قدر کافی بزرگ شدهاند مسئولیتهایی از قبیل مرتب کردن تخت، مرتب کردن اتاقشان و بردن زباله به بیرون از منزل را به آنها بسپارید.
آقای براون در ادامه افزود: “البته ممکن است آنها از این مسئولیتها خوششان نیاید. اما این کارها باعث میشود آنها در دراز مدت خودکفا بار بیایند و ضمن اینکه باعث میشود مسئولیتهای والدی در دوران پس از طلاق برای شما سبکتر شود.”
مری اشاره کرد که سپردن برخی از مسئولیتهای خانه به فرزندان، به این ایده قوت بخشید که “خانواده ما یک تیم است.”
مری پیشنهاد میکند : “به فرزندان خود مسئولیتهایی بسپارید تا آنها بدانند عضوی از این خانواده هستند و تمام اعضا باید به یکدیگر کمک کنند. برای خانواده ما درست کردن یک جدول مختص کارهای منزل به این معنی بود که هر کدام از اعضا مسئولیتی در تیم دارد. این کار به آنها حس اعتماد به نفس بخشید چون آنها میدانستند مسئولیت کاری را بر عهده دارند. کارهایی مثل جارو برقی کشیدن، شستن ظروف و گردگیری. حتی سادهترین کار هم میتواند مسئولیت کودکان باشد، مهم این است که آنها فقط مسئولیتی داشته باشند.”
همچنین مری اطمینان حاصل کرد که اعضای خانواده در تمام رویدادهای مربوط به یکدیگر شرکت کنند. مری میگوید: زمانی که پسرم از آمدن به اجرای گروه موسیقی دخترم خودداری میکرد، به او گفتم که ما همگی اینجا هستیم تا همدیگر را خوشحال کنیم و از یکدیگر حمایت کنیم. ممکن است آنها در ابتدا با اکراه این کار را بکنند اما وقتی به تماشاچیان نگاه میکنند و اعضای خانواده خود را در میان تماشاچیان میبینند که برای تشویق و حمایت آنها آمدهاند احساس غرور خواهند کرد. به عقیده مری ایجاد یک کار ثابت و روزمره کمک خواهد کرد تا کودکان احساس کنند خانواده آنها به روال عادی بازگشته است.
او میگوید: “روال عادی زندگی بعد از طلاق بسیار مهم است. کارهای روزمره به کودکان حس امنیت میبخشند. مخصوصا زمانی که زندگی بعد از طلاق آنها زیر و رو شده است. دور یک میز نشستن برای صرف شام، کمک کردن به کودکان در انجام تکالیفشان، درست کردن ناهار با یکدیگر و … به طور کلی سعی کنید یک کار ثابت را هرشب با یکدیگر داشته باشید.”
مری برای سنتها ارزش بسیاری قائل است، خصوصا زمانی که سنتهای جدید در منزل خود بنا میکند و از کودکان میخواهد که به این سنتها پایبند باشند. مری میگوید: “به طور مثال در روزهای تعطیل هر شخصی مسئول درست کردن یک بخش از شام خانوادگی است. همچنین ما برای ایامی مثل عید روز پاک، کریسمس، شکرگزاری و روزهای تولد سنتهای خاصی در نظر میگیریم، به این ترتیب فرزندانم همیشه با اشتیاق منتظر فرا رسیدن هر کدام از این ایام هستند. تابستانها به کوهنوردی میرویم و چادر میزنیم. و هرروز صبح که آنها را به مدرسه میرسانم همگی در اتومبیل با یکدیگر دعا میکنیم.”
آقای براون میگوید: “ممکن است والد تنها در زندگی بعد از طلاق احساس تنهایی کند. یکی از کارهایی که میتواند باعث شود شما کمتر احساس تنهایی کنید عضو شدن و یا حتی راهاندازی یک گروه مختص والدین تنهاست که زندگی بعد از طلاق خود را سپری میکنند. همچنین اگر به کلیسا میروید میتوانید آنجا نیز گروههای خوبی پیدا کنید، مخصوصا اگر گروههایی پیدا کنید که بخش نگهداری از کودکان نیز دارند. حتما اطمینان حاصل کنید گروهی که پیدا میکنید به گونههای باشد تا فرزندانتان در آن عاری از هرگونه قضاوت و خجالتی احساس تعلق کنند. پیدا کردن افراد بالغ دیگری که در زندگیشان به آنها آموزش و قوت قلب و حمایت ارائه کنند بسیار مفید است.”
مری به این امر پی برد که داشتن چند دوست صمیمی و نزدیک بسیار بهتر است. زیرا طبق گفته مری : “شما وقت زیادی ندارید تا دوستان بسیاری داشته باشید. شما به یک دوست و معلم نیاز دارید تا زمانیکه احساس ناراحتی میکنید بتوانید شب یا روز با او تماس بگیرید؛ کسی که با شما دست به دعا ببرد و به شما چشم اندازهای خود را نشان دهد، کسی که حتی گاهی فقط به حرفهای شما گوش فرا دهد.”
و در نهایت صرف نظر از سختیای که شما و فرزندانتان با آن روبهرو هستید، بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که رابطه خود با خدا را مستحکمتر کنید. انجام این کار به شما مرحمت، خرد و قوتی میبخشد تا در سایه آن فرزندانتان را در قبال سختیهای پیش رو هدایت کنید و وجودتان را از لذتی لبریز میکند تا توان داشته باشید از لحظه لحظه بودن در کنار خانواده خود خاطرات به یاد ماندنی بسازید.
مری در این هنگام آیههای از کتاب مقدس را به یاد آورد :”در هر شرایطی شکر خداوند را به جای آور، چرا که هر کاری توسط عیسی مسیح برای شما و به اراده خداوند انجام میپذیرد.” وقتی مرتبا رو به خدا میکنید و مرتبا او را شکر میکنید، در واقع خود را از وسوسه حسادت، احساس تاسف برای خود و نارضایتی محافظت میکنید. و کودکانتان نیز متوجه این خواهند شد. مری میگوید: “همواره سعی کردم تا کودکانم این مساله را دریابند که آنها برکت هستند نه یک بار اضافه. سعی کردم همیشه با کارهایم و با سخنانم این را به آنان نشان دهم.”
داشتن یک رابطه قوی با پروردگار به شما کمک میکند تا مراقب خود باشید، بتوانید با احساس غم خود کنار بیایید، ببخشید، کودکانتان را هدایت کنید و به خانواده خود کمک کنید که نه تنها به زندگی دوام بخشند بلکه رشد کنند.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
نام
ایمیل
وبسایت
چگونه بعد از طلاق زندگی کنیم
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
0