چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

 
helpkade
چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم
چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

ازدواج مجدد زنان و مردان مطلقه، مسلما تفاوت چشمگیری با ازدواج اول آن ها دارد و با چالش های جدیدی روبرو خواهد بود. به خصوص اگر یکی از دو نفر از ازدواج قبلی فرزندی هم داشته باشد. علاوه بر این زن و شوهری که یکبار در گذشته تجربه تلخ شکست در زندگی مشترک و طلاق را داشته اند،به ازدواج نگاه متفاوتی دارند. اما آیا ازدواج دوم بعد از طلاق، میتواند خوشبختی و آرامش را برای زوج به ارمغان بیاورد؟ ازدواج مجدد با چه مشکلات و چالش هایی روبروست؟ و برای موفقیت و عدم شکست در ازدواج دوم چه باید کرد؟برای رسیدن به پاسخ این سوالات در ادامه نوشتار با ما همراه باشید.

فهرست مطالب

ازدواج دوم معمولا با چالش های زیر روبرو خواهد بود:

“اوه، ازدواج دوم تان است.” این جمله نشان دهنده‌ی واکنش مردم است وقتی می‌فهمند شما زنِ دوم مردی هستید؛ اینکه گویی تصمیم به ازدواج مجدد تنها راه موجود برای تسلی شکست در ازدواج اول بوده است. به دلایلی، مردم، زنِ دوم را کمتر قبول می‌کنند.

درصد طلاق در ازدواج دوم، بسته به علت آن، نسبتا بالا است. آمار موجود نشان می‌دهد که ۵۰ درصد از ازدواج‌های اول و ۶۷ درصد از ازدواج‌های دوم منجر به طلاق می‌شوند. چرا طلاق در ازدواج دوم بیشتر است؟ عوامل مختلفی باعث بالاتر بودن طلاق در ازدواج دوم می‌شوند اما یکی از عوامل موثر، این است که از آنجا که شخص یک بار طلاق گرفته، می‌داند که در ازدواج دوم نیز می‌تواند این کار را انجام دهد و طلاق خیلی هم برایش وحشناک نیست. این بدان معنی نیست که ازدواج دوم حتما به طلاق می‌انجامد، بلکه فقط به این معنی است که احتمال طلاق در ازدواج دوم بیشتر از ازدواج اول است.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

اگر فردی که اکنون ازدواج دومش است، و قبلا یک بار ازدواج کرده، بچه نداشته باشد، این احتمال وجود دارد که طرفین هرگز مجبور نشوند با همسر سابق خود صحبت کنند. اما این بدان معنی نیست که آنها آسیبی ندیده‌اند. روابط بین انسان‌ها سخت و پیچیده است و اگر مشکلی در روابط پیش آید، ما آسیب می‌بینیم. زندگی این است. همچنین یاد خواهیم گرفت که اگر نخواهیم دوباره آسیب ببینیم، باید دیواری دور خود بکشیم یا از روش‌هایی دیگر برای هماهنگی با شرایط استفاده کنیم. این نوع بار سفر را بستن برای ازدواج دوم دردناک خواهد بود.

پدر و مادر بودن خود به اندازه کافی سخت است؛ ناپدری و نامادری بودن از آن هم سخت‌تر است. برخی از فرزندان به راحتی پدر و مادر جدید را نمی‌پذیرند و بنابراین القا ارزش‌ها یا اعمال قوانین مشکل خواهد شد. همین موضوع باعث می‌شود زندگی در خانه روز به روز با چالش‌هایی رو‌به‌رو شود. حتی اگر کودکان نیز کمابیش پدر یا مادر جدید را بپذیرند، به احتمال زیاد همسر سابق با شخصی جدید در زندگی کودکش کنار نخواهد آمد. حتی در خانواده‌های گسترده نیز افرادی همچون پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، خاله‌ها و عمه‌ها، عموها و دایی‌ها وغیره نیز هرگز شما را یک “پدر یا مادرِ” واقعیِ کودکِ شخصی دیگر نخواهند دانست.

بسیاری از ازدواج‌های اول با دو جوان شروع می‌شود‌ که واقعیات زندگی آنها را محدود نکرده است. آنها می‌توانند هرچیزی بخواهند را به دست آورند. آنها رویاهای بسیاری دارند. هر چیز امکان‌پذیری از نظر آنها موجود و در دسترس است. اما با گذشت سال‌ها، و پس از ورود آنها به دهه سی یا چهل زندگی، افراد بالغ شده و متوجه می‌شوند که زندگی به هر حال می‌گذرد، مهم نیست که شما برای آن برنامه‌ریزی کرده باشید یا نه. ازدواج دوم این چنین است. ازدواج دوم مانند این است که نسخه‌ی بالغِ افراد مجددا ازدواج کنند. اکنون سن تان کمی افزایش یافته و با واقعیات ناملایم زندگی آشنا شده‌اید. بنابراین در ازدواج‌های دوم سردرگمی کمتری وجود داشته و زندگی روزانه در آن جدی‌تر خواهد بود.

زوج متاهلی که با هم می‌مانند می توانند مقدار زیادی از بدهی را حساب کنند؛ اما ازدواجی که به پایان می‌رسد چطور؟ پایان ازدواج مشکل را حتی بیشتر نیز می‌سازد. دارایی‌ها تقسیم می‌شود، تعهد هریک از طرفین در قبال بدهی‌ها، به علاوه پرداخت حقوق وکیل، و غیره نیز وجود دارد. طلاق یک پیشنهاد گران قیمت است. پس از آن تشکیل یک زندگی مجردی سخت است. همه این آشفتگی‌های مالی می‌تواند به یک ازدواج دومِ دارای مشکل مالی تبدیل شود.

همانطور که ذکر شد ازدواج مجدد معمولا با چالش های جدیدی در حوزه اجتماعی، خانوادگی، عاطفی و حتی مالی روبرو خواهد بود، اما مسلما این چالش ها دلیلی بر این نیست که ازدواج دوم محکوم به شکست باشد. با مشاوره قبل از ازدواج مجدد و درپیش گرفتن راهکارهای زیر در زندگی مشترک میتوانید آینده روشن و موفقی در ازدواج دوم رقم بزنید:

فراموش کردن گذشته به هر دو طرف پیشنهاد می‌شود. شما باید هرآنچه در ازدواج اول یا روابط قبلی اتفاق افتاده را فراموش کنید. و نباید برای آنچه در زندگی و ازدواج قبلی همسرتان اتفاق افتاده نگران باشید.

چگونه؟ گاهی باید در مورد آن با همسرتان، یا با یک دوست، صحبت کنید. اما هدفتان از صحبت، طرح مجدد مسائل قبل و شکایت کردن نباشد. با هدفِ فراموش کردن، در مورد آن صحبت کنید.

ممکن است بخواهید در یک مجله مطلبی در مورد آن بنویسید یا شعری بگویید. این روشی مناسب برای کنترل احساسات است و هیچ کس نیز آنها را نخواهد دید. اگر نگران چشم‌های کنجکاو  و خوانده شدن مطالب تان هستید، آنها را بسوزانید. روش دیگر این است که در کامپیوتر در مورد آن بنویسید، اما برای آن رمز بگذارید یا پس از اتمام نوشتن، آنها را پاک کنید.

یکی از بهترین روش‌ها برای فراموش کردن، بخشش است. خودتان را ببخشید. همسرتان را ببخشید. همسر قبلی‌تان را ببخشید. این اتفاقی مربوط به گذشته بوده و هر نوع ناراحتی از آن به زمان حالتان آسیب خواهد رساند. بخشش به این معنی نیست که همه چیز را تایید و با آن موافقت کنید، بلکه به این معنی است که اجازه ندهید آن موضوع، در آینده شما را کنترل ‌کند. بنابراین، دیروز را فراموش کنید تا بتوانید فردایی بهتر بسازید.

پس از خدا، همسرتان را از تمام افراد زندگیتان، حتی از فرزندانتان، مهم‌تر بدانید. برخی افراد با این توصیه مشکل دارند، و فکر می‌کنند درست نیست همسر دوم را از فرزندان مهم‌تر دانست اما این بهترین روش است که بتوانید هم برای فرزندان و هم برای ازدواج تان ثبات بلند مدت ایجاد کنید. وقتی آنها ببینند که ازدواج موفقیت آمیز است، خیالشان راحت خواهد بود که مجبور نیستند دوباره طلاق را تجربه کرده و دنیایشان دچار ناراحتی شود. آنها اخیرا به اندازه کافی ناراحتی کشیده‌اند!

چگونه می‌توانید همسرتان را اولین شخص زندگیتان قرار دهید؟ با همیشه سوال پرسیدن از او درمورد برنامه‌هایی که برای یکی از شما مهم هستند. با اطمینان از این که در هفته برای آن برنامه‌ها وقت دارید. با این که به هیچ کس دیگر (از جمله فرزندان) اجازه ندهید به آنها بی احترامی کنند، و به طور کلی، با اولویت دادن به آنها در زندگی‌تان.

قرار دادن دیگران-  فرزندان، همسران قبلی، خانواده‌ی همسر، یا دوستان- در اولویت بعدی نسبت به همسرتان، به او این پیام را می‌رساند که آنها مهم نیستند و همیشه در اولویت “دوم” خواهند بود. “زن یا شوهر دوم” بودن به معنی دوم بودن از نظر اهمیت نیست، و اگر چنین پیغامی را منتقل کند، باعث ایجاد احساسات منفی بسیاری خواهد شد. بنابراین، قرار دادن همسرتان در اولویت اول برای موفقیت در ازدواج دوم اهمیت بسیاری دارد.

دادنِ اولویت اول به همسر به معنی قرار دادن کودکان در اولویت آخر نیست. نیازهای کودکان از بیشترین اهمیت برخوردار است، و در خانواده نیازهای همه اعضا باید در نظر گرفته شود. اما والدین اصلی نباید بخاطر احساس گناهِ خودشان، به کودکان اجازه دهند که از عنوان ازدواج دوم سوء استفاده کرده و چیزهایی را تقاضا کنند که به عنوان کودک برای آنها مناسب نیست

یک قانون بسیار عالی این است که همان اندازه آزادی عمل که در ازدواج اول به کودکان می‌د‌هید، در ازدواج دوم نیز همان‌طور عمل کنید. سعی نکنید احساس گناهِ ناشی از طلاقتان را با دادن آزادی عمل نابجا به کودکان جبران کنید.

به یاد داشته باشید که همه چیز یک شبه عالی نمی‌شود. آمارها نشان می‌دهند که هفت سال طول می‌کشد تا یک خانواده‌ی دارای نامادری یا ناپدری بتوانند کاملا با یکدیگر سازگار شوند. بنابراین، انتظار نداشته باشید که همه چیز در عرض یک ماه یا حتی یک سال به خوبی و خوشی حل شود

در هر ازدواج جدیدی باید مسائل مختلفی را حل و فصل کرد که برخی از آنها عبارتند از: مسائل مالی، امور روزمره خانه، ایجاد عشق و علاقه، استقلال فردی. در ازدواج دوم، همسر قبلی، مسائل حقوقی و آسیب‌های ناشی از طلاق نیز اضافه می‌شود. سازگاری با این موارد به زمان نیاز دارد، و این بسیار خوب است! این مسائل همه با هم برطرف نمی‌شوند اما اگر دارید نحوه‌ی رویارویی و سازگاری با آنها را یاد می‌گیرید، خوشحال باشید. در برخورد با خود و همسرتان صبور باشید

تا جایی که می‌توانید نیازهای یکدیگر را برآورده کنید. این کار با وجود تعهدات مختلفی که دارید (بچه‌ها، شغل خارج از خانه، کار خانه، خانواده و موارد دیگر)، همیشه آسان و امکان‌پذیر نیست، اما باید در اولویت قرار داشته باشد.

نیازهای همسرتان چیست؟ باید بتوانید نیازهای او را کشف کرده و در اکثر موارد آنها را برآورده کنید. اگر بخواهید به طور عمیق در مورد این موضوع مطالعه کنید، مطالب مختلفی در مورد آن نوشته شده است یا می‌توانید از همسرتان بپرسید: چه چیزی برای تو مهم است؟ از من می‌خواهی چه کاری برایت انجام دهم؟

مردها به احترام و روابط جنسی نیاز دارند. خانم‌ها به عشق و محبت نیاز دارند. دیگر نیازها نیز برای هر فرد متفاوت است اما نکته مهم این است که برای برآوردن آن نیازها وقت بگذارید، و همسرتان را بی ارزش تصور نکنید.

با وجود بچه‌های خودتان و بچه‌های همسرتان و تلاش برای هماهنگی و سازگاری با یک زندگی جدید، اغلب پیدا کردنِ فرصتی برای صحبت و گذراندن وقت با همسر کار سختی است اما به این کار نیاز دارید. زوجین به طور ایده‌آل باید یک بار در هفته با یکدیگر بیرون بروند، اما گاهی نمی‌توانید این کار را انجام دهید. بنابراین، در میان ساعت‌های پر از مشغله، چند دقیقه وقت برای بودن با یکدیگر پیدا کنید. این کار به بهبود ازدواج دوم و با یکدیگر ماندن کمک می‌کند.

ازدواج دوم برای هیچ‌کس ایده‌آل نیست. هیچ دختری در رویاهایش دوست ندارد همسرِ دومِ کسی باشد. خیر، ما اغلب در رویاهایمان می‌بینیم که عاشق مردی حیرت انگیز می‌شویم، سپس با او ازدواج کرده و بچه‌دار می‌شویم. همسر دوم، بچه‌ی یک نفر دیگر، و طلاق هرگز در رویاهای ما وجود ندارند.

این گفته برای این ‌نیست که افسرده شوید، بلکه واقعیت است. این حالت ایده‌آل نیست ولی خوب است. این واقعیت است و اگر ما ایده آل‌هایی که داشتیم را رها کنیم، می‌تواند خوب هم باشد. گاهی اوقات، اگر رویاها مانع قبول واقعیت شوند، انسان را به اسارت خواهند گرفت.

ممکن است شما رویاهایی در مورد چیز دیگری داشته باشید، اما خدا برای شما این‌طور خواسته است. و اکنون باید قطعات شکسته را در کنار هم قرار داده و ببینید از آنها چه چیزی به دست می‌آید. ممکن است یک قطعه موزائیک هنری را دیده باشید. این قطعه از کنار هم چیده شدن صدها قطعه‌ که زمانی یک کل را تشکیل داده بودند، تشکیل شده  است. اکنون، اگر هنرمند می‌خواست کاشی‌ها، یا گلدان‌هایی که زمانی تشکیل دهنده‌ی یک کل بودند را نگه دارد، هرگز نمی‌توانست بر قطعات موزائیک هنری که در مقابل او تشکیل شده ، تمرکز کند. بنابراین، زندگی با ازدواج دوم نیز چیزی شبیه این است. ما باید ایده آل‌ها را رها کرده، و واقعیت را بپذیریم.

حداقل یک مرتبه در روز “دوستت دارم” را بگویید. ترجیحا این جمله را بیشتر نیز بگویید. در بیان این جمله چیزی نهفته است که به هردو طرف یادآوری می‌کند علی‌رغم چالش‌ها و پیچیدگی‌های موجود، یکدیگر را دوست دارند. هروقت از خانه بیرون می‌روید، می‌خوابید، و بارها در طول روز این جمله را بگویید. این کار به موفقیت بیشتر در ازدواج کمک می‌کند زیرا نوعی تقویتِ دائمیِ تعهدات شما نسبت به یکدیگر است.

اینکه کاری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید، زندگی مشترک را آسان‌تر می‌کند. شما باید در زندگی، علاوه بر خرید از سوپرمارکت، بودن در تخت‌خواب و قبوض پرداختی، کارهای مشترک دیگری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید. شاید این کار باید پروژه‌ای باشد که با هم انجام دهید، یا یک بازی کامپیوتری که با یکدیگر بازی کنید. تا جایی که کارهایی دارید که کششی در شما نسبت به یکدیر ایجاد می‌کند.

ازدواج‌های دوم بر اساس جدایی بنا شده‌اند (بچه‌هایی که به یکی از زوجین تعلق دارند، ناپدری یا نامادری، مسائل مالی مجزا و موارد دیگر). بنابراین، چیزهایی که دو طرف را به یکدیگر نزدیک می‌کنند از اهمیت بسیاری برخوردار هستند.

نکته بعد این است که با همسر قبلیِ طرفِ مقابل تان متفاوت باشید، اما در حقیقت اینطور نیست. هم انجام کارها با یکدیگر، و هم انجام کارها به تنهایی از اهمیت بسیاری برخوردارند.

چرا انجام کارها به تنهایی تا این حد اهمیت دارد؟ زیرا ما برای تضادهای اجتناب‌ناپذیر و مشکلاتی که به وجود می‌آیند به یک راه خروج نیاز داریم. این موضوع بسیار حیاتی و مهم است. شما باید در زندگی، چیزهایی جدای از همسر بودن داشته باشید که در آن فقط “خودتان” باشید. این چیز ممکن است دویدن، داشتن دوستان مجزا، یک بازی کامپیوتری، یا بافتنی کردن باشد، فقط هویت خودتان را حفظ کنید. این موضوعی مهم و بخشی از روابط سالم است.

“خودتان” بودن به شما کمک می‌کند که بتوانید از پس مشکلات برآیید زیرا متوجه خواهید شد که فرد با ارزشی هستید، صرف نظر از اینکه در ازدواجتان چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این چیزها، قبل از اینکه شما همسر کسی شوید، هویتتان را به شما یادآوری خواهند کرد. و این برای با هم ماندن در ازدواج دوم بسیار اهمیت دارد.

دوستان جدید پیدا کنید، دوستانی که با همسران قبلی آشنایی نداشته و همچین از قبل شما یا همسر جدیدتان را نشناسند. دوستانی که ازدواج دومتان را با ازدواج اولتان مقایسه نکنند، یا به نحوی رفتار نکنند که گویی اسرار زندگی شما و همسر اولتان را می‌دانند. با عضویت در گروه‌های اجتماعی جدید، همسایه‌های جدید یا تنها ملاقات با افراد در زندگی روزمره و برقراری ارتباط با آنها می‌توانید دوستان جدید پیدا کنید.

ما پیشنهاد نمی‌کنیم که دوستان قدیمی را رها کنید. دوستان قدیم به متمرکز ماندن و حفظ دیدگاه تان کمک می‌کنند، اما معمولا دوستان قدیم، دوستِ یکی از همسران بوده‌اند و بنابراین دوستِ مشترک نیستند. دوستان جدید، مدت یکسانی است که هر دو شما را می‌شناسند و این باعث می‌شود به یک اندازه با شما و همسرتان دوست باشند.

دیدگاه جامعه نسبت به ازدواج همسر دوم در ازدواج مجدد، احتمال بیشتر طلاق در ازدواج دوم، تاثیرگزاری خاطرات ازدواج اول بر ازدواج دوم از جمله چالش هایی است که افراد در ازدواج مجدد بعد از طلاق با آن مواجه هستند. همچنین نامادری یا ناپدری بودن برای بچه ها، هیجان کمتر رابطه و گاهی مشکلات از جمله دیگر مسائلی است که معولا ازدواج دوم به همراه دارد.

برای اینکه در ازدواج دوم موفق باشید و شکست را تجربه نکنید، سعی کنید تا حد امکان از گذشته را رها کنید و مسائل ازدواج اول را به آن وارد نکنید. همسرتان را در اولویت اول نسبت به همه چیز قرار دهید.به بچه ها آزادی عمل معقول بدهید و در مسائل تربیتی آن ها مانند یک خانواده معمولی در ازدواج اول برخورد کنید.  انتظارات همسرتان را بشناسید و به آن توجه کنید و برای ارتباط موثر با یکدیگر وقت بگذارید. برای تحکیم رابطه برای مشارکت و همکاری در برخی فعالیت ها برنامه ریزی کنید.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

86 بازدید

2.18k بازدید

2.35k بازدید

3.36k بازدید

3.14k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

عالی بود مرسی

سلام و خسته نباشید. من یک بار ازدواج کردم و جدا شدم بعد از چند ماه با یه آقایی که تهران هستن آشنا شدم و رابطمون عالیه, و من خیلی دوست دارم باهاش ازدواج کنم ولی متاسفانه ایشون فعلا شرایطو ندارن و از علاقشون مطمئن هستم. باید چکار کنم لطفا راهنمایی کنین.میخوام ایشون راغب بشه به ازدواج با من

دوست عزیز با سلام ابتدا رابطه رو پیش خودتون تحلیل کنید. شرایط رو بسنجید و با منطق و دید باز نسبت به جذب ایشان قدام کنید خیالبافی نکنید و واقعیت را در نظر بگیرید. دلایل به تاخیر افتادن ازواج و دغدغه‌های ایشان با خبر شوید و در صورت امکان کاری کنید نگرانی‌هایش کاهش پیدا کند علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید. در صحبت هایتان از اهداف و برنامه های مشترک اینده صحبت کنید. در سایت مقالات خوبی برای ترغیب ایشان به ازدواج وجود دارد از این مقالات استفاده کنید به ایشان زمان کافی بدهید. ابراز علاقه و احساسات به جا و مناسبی داشته باشید. همراهشان باشید و شرایط ایشان رو درک کنید و دوره تکنیک های جذب عشق، می تواند به شما جهت ابراز احساسات و علاقه و جذب ایشان کمک بسزایی داشته باشد.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

ازدواج مجدد زنان و مردان مطلقه، مسلما تفاوت چشمگیری با ازدواج اول آن ها دارد و با چالش های جدیدی روبرو خواهد بود. به خصوص اگر یکی از دو نفر از ازدواج قبلی فرزندی هم داشته باشد. علاوه بر این زن و شوهری که یکبار در گذشته تجربه تلخ شکست در زندگی مشترک و طلاق را داشته اند،به ازدواج نگاه متفاوتی دارند. اما آیا ازدواج دوم بعد از طلاق، میتواند خوشبختی و آرامش را برای زوج به ارمغان بیاورد؟ ازدواج مجدد با چه مشکلات و چالش هایی روبروست؟ و برای موفقیت و عدم شکست در ازدواج دوم چه باید کرد؟برای رسیدن به پاسخ این سوالات در ادامه نوشتار با ما همراه باشید.

فهرست مطالب

ازدواج دوم معمولا با چالش های زیر روبرو خواهد بود:

“اوه، ازدواج دوم تان است.” این جمله نشان دهنده‌ی واکنش مردم است وقتی می‌فهمند شما زنِ دوم مردی هستید؛ اینکه گویی تصمیم به ازدواج مجدد تنها راه موجود برای تسلی شکست در ازدواج اول بوده است. به دلایلی، مردم، زنِ دوم را کمتر قبول می‌کنند.

درصد طلاق در ازدواج دوم، بسته به علت آن، نسبتا بالا است. آمار موجود نشان می‌دهد که ۵۰ درصد از ازدواج‌های اول و ۶۷ درصد از ازدواج‌های دوم منجر به طلاق می‌شوند. چرا طلاق در ازدواج دوم بیشتر است؟ عوامل مختلفی باعث بالاتر بودن طلاق در ازدواج دوم می‌شوند اما یکی از عوامل موثر، این است که از آنجا که شخص یک بار طلاق گرفته، می‌داند که در ازدواج دوم نیز می‌تواند این کار را انجام دهد و طلاق خیلی هم برایش وحشناک نیست. این بدان معنی نیست که ازدواج دوم حتما به طلاق می‌انجامد، بلکه فقط به این معنی است که احتمال طلاق در ازدواج دوم بیشتر از ازدواج اول است.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

اگر فردی که اکنون ازدواج دومش است، و قبلا یک بار ازدواج کرده، بچه نداشته باشد، این احتمال وجود دارد که طرفین هرگز مجبور نشوند با همسر سابق خود صحبت کنند. اما این بدان معنی نیست که آنها آسیبی ندیده‌اند. روابط بین انسان‌ها سخت و پیچیده است و اگر مشکلی در روابط پیش آید، ما آسیب می‌بینیم. زندگی این است. همچنین یاد خواهیم گرفت که اگر نخواهیم دوباره آسیب ببینیم، باید دیواری دور خود بکشیم یا از روش‌هایی دیگر برای هماهنگی با شرایط استفاده کنیم. این نوع بار سفر را بستن برای ازدواج دوم دردناک خواهد بود.

پدر و مادر بودن خود به اندازه کافی سخت است؛ ناپدری و نامادری بودن از آن هم سخت‌تر است. برخی از فرزندان به راحتی پدر و مادر جدید را نمی‌پذیرند و بنابراین القا ارزش‌ها یا اعمال قوانین مشکل خواهد شد. همین موضوع باعث می‌شود زندگی در خانه روز به روز با چالش‌هایی رو‌به‌رو شود. حتی اگر کودکان نیز کمابیش پدر یا مادر جدید را بپذیرند، به احتمال زیاد همسر سابق با شخصی جدید در زندگی کودکش کنار نخواهد آمد. حتی در خانواده‌های گسترده نیز افرادی همچون پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، خاله‌ها و عمه‌ها، عموها و دایی‌ها وغیره نیز هرگز شما را یک “پدر یا مادرِ” واقعیِ کودکِ شخصی دیگر نخواهند دانست.

بسیاری از ازدواج‌های اول با دو جوان شروع می‌شود‌ که واقعیات زندگی آنها را محدود نکرده است. آنها می‌توانند هرچیزی بخواهند را به دست آورند. آنها رویاهای بسیاری دارند. هر چیز امکان‌پذیری از نظر آنها موجود و در دسترس است. اما با گذشت سال‌ها، و پس از ورود آنها به دهه سی یا چهل زندگی، افراد بالغ شده و متوجه می‌شوند که زندگی به هر حال می‌گذرد، مهم نیست که شما برای آن برنامه‌ریزی کرده باشید یا نه. ازدواج دوم این چنین است. ازدواج دوم مانند این است که نسخه‌ی بالغِ افراد مجددا ازدواج کنند. اکنون سن تان کمی افزایش یافته و با واقعیات ناملایم زندگی آشنا شده‌اید. بنابراین در ازدواج‌های دوم سردرگمی کمتری وجود داشته و زندگی روزانه در آن جدی‌تر خواهد بود.

زوج متاهلی که با هم می‌مانند می توانند مقدار زیادی از بدهی را حساب کنند؛ اما ازدواجی که به پایان می‌رسد چطور؟ پایان ازدواج مشکل را حتی بیشتر نیز می‌سازد. دارایی‌ها تقسیم می‌شود، تعهد هریک از طرفین در قبال بدهی‌ها، به علاوه پرداخت حقوق وکیل، و غیره نیز وجود دارد. طلاق یک پیشنهاد گران قیمت است. پس از آن تشکیل یک زندگی مجردی سخت است. همه این آشفتگی‌های مالی می‌تواند به یک ازدواج دومِ دارای مشکل مالی تبدیل شود.

همانطور که ذکر شد ازدواج مجدد معمولا با چالش های جدیدی در حوزه اجتماعی، خانوادگی، عاطفی و حتی مالی روبرو خواهد بود، اما مسلما این چالش ها دلیلی بر این نیست که ازدواج دوم محکوم به شکست باشد. با مشاوره قبل از ازدواج مجدد و درپیش گرفتن راهکارهای زیر در زندگی مشترک میتوانید آینده روشن و موفقی در ازدواج دوم رقم بزنید:

فراموش کردن گذشته به هر دو طرف پیشنهاد می‌شود. شما باید هرآنچه در ازدواج اول یا روابط قبلی اتفاق افتاده را فراموش کنید. و نباید برای آنچه در زندگی و ازدواج قبلی همسرتان اتفاق افتاده نگران باشید.

چگونه؟ گاهی باید در مورد آن با همسرتان، یا با یک دوست، صحبت کنید. اما هدفتان از صحبت، طرح مجدد مسائل قبل و شکایت کردن نباشد. با هدفِ فراموش کردن، در مورد آن صحبت کنید.

ممکن است بخواهید در یک مجله مطلبی در مورد آن بنویسید یا شعری بگویید. این روشی مناسب برای کنترل احساسات است و هیچ کس نیز آنها را نخواهد دید. اگر نگران چشم‌های کنجکاو  و خوانده شدن مطالب تان هستید، آنها را بسوزانید. روش دیگر این است که در کامپیوتر در مورد آن بنویسید، اما برای آن رمز بگذارید یا پس از اتمام نوشتن، آنها را پاک کنید.

یکی از بهترین روش‌ها برای فراموش کردن، بخشش است. خودتان را ببخشید. همسرتان را ببخشید. همسر قبلی‌تان را ببخشید. این اتفاقی مربوط به گذشته بوده و هر نوع ناراحتی از آن به زمان حالتان آسیب خواهد رساند. بخشش به این معنی نیست که همه چیز را تایید و با آن موافقت کنید، بلکه به این معنی است که اجازه ندهید آن موضوع، در آینده شما را کنترل ‌کند. بنابراین، دیروز را فراموش کنید تا بتوانید فردایی بهتر بسازید.

پس از خدا، همسرتان را از تمام افراد زندگیتان، حتی از فرزندانتان، مهم‌تر بدانید. برخی افراد با این توصیه مشکل دارند، و فکر می‌کنند درست نیست همسر دوم را از فرزندان مهم‌تر دانست اما این بهترین روش است که بتوانید هم برای فرزندان و هم برای ازدواج تان ثبات بلند مدت ایجاد کنید. وقتی آنها ببینند که ازدواج موفقیت آمیز است، خیالشان راحت خواهد بود که مجبور نیستند دوباره طلاق را تجربه کرده و دنیایشان دچار ناراحتی شود. آنها اخیرا به اندازه کافی ناراحتی کشیده‌اند!

چگونه می‌توانید همسرتان را اولین شخص زندگیتان قرار دهید؟ با همیشه سوال پرسیدن از او درمورد برنامه‌هایی که برای یکی از شما مهم هستند. با اطمینان از این که در هفته برای آن برنامه‌ها وقت دارید. با این که به هیچ کس دیگر (از جمله فرزندان) اجازه ندهید به آنها بی احترامی کنند، و به طور کلی، با اولویت دادن به آنها در زندگی‌تان.

قرار دادن دیگران-  فرزندان، همسران قبلی، خانواده‌ی همسر، یا دوستان- در اولویت بعدی نسبت به همسرتان، به او این پیام را می‌رساند که آنها مهم نیستند و همیشه در اولویت “دوم” خواهند بود. “زن یا شوهر دوم” بودن به معنی دوم بودن از نظر اهمیت نیست، و اگر چنین پیغامی را منتقل کند، باعث ایجاد احساسات منفی بسیاری خواهد شد. بنابراین، قرار دادن همسرتان در اولویت اول برای موفقیت در ازدواج دوم اهمیت بسیاری دارد.

دادنِ اولویت اول به همسر به معنی قرار دادن کودکان در اولویت آخر نیست. نیازهای کودکان از بیشترین اهمیت برخوردار است، و در خانواده نیازهای همه اعضا باید در نظر گرفته شود. اما والدین اصلی نباید بخاطر احساس گناهِ خودشان، به کودکان اجازه دهند که از عنوان ازدواج دوم سوء استفاده کرده و چیزهایی را تقاضا کنند که به عنوان کودک برای آنها مناسب نیست

یک قانون بسیار عالی این است که همان اندازه آزادی عمل که در ازدواج اول به کودکان می‌د‌هید، در ازدواج دوم نیز همان‌طور عمل کنید. سعی نکنید احساس گناهِ ناشی از طلاقتان را با دادن آزادی عمل نابجا به کودکان جبران کنید.

به یاد داشته باشید که همه چیز یک شبه عالی نمی‌شود. آمارها نشان می‌دهند که هفت سال طول می‌کشد تا یک خانواده‌ی دارای نامادری یا ناپدری بتوانند کاملا با یکدیگر سازگار شوند. بنابراین، انتظار نداشته باشید که همه چیز در عرض یک ماه یا حتی یک سال به خوبی و خوشی حل شود

در هر ازدواج جدیدی باید مسائل مختلفی را حل و فصل کرد که برخی از آنها عبارتند از: مسائل مالی، امور روزمره خانه، ایجاد عشق و علاقه، استقلال فردی. در ازدواج دوم، همسر قبلی، مسائل حقوقی و آسیب‌های ناشی از طلاق نیز اضافه می‌شود. سازگاری با این موارد به زمان نیاز دارد، و این بسیار خوب است! این مسائل همه با هم برطرف نمی‌شوند اما اگر دارید نحوه‌ی رویارویی و سازگاری با آنها را یاد می‌گیرید، خوشحال باشید. در برخورد با خود و همسرتان صبور باشید

تا جایی که می‌توانید نیازهای یکدیگر را برآورده کنید. این کار با وجود تعهدات مختلفی که دارید (بچه‌ها، شغل خارج از خانه، کار خانه، خانواده و موارد دیگر)، همیشه آسان و امکان‌پذیر نیست، اما باید در اولویت قرار داشته باشد.

نیازهای همسرتان چیست؟ باید بتوانید نیازهای او را کشف کرده و در اکثر موارد آنها را برآورده کنید. اگر بخواهید به طور عمیق در مورد این موضوع مطالعه کنید، مطالب مختلفی در مورد آن نوشته شده است یا می‌توانید از همسرتان بپرسید: چه چیزی برای تو مهم است؟ از من می‌خواهی چه کاری برایت انجام دهم؟

مردها به احترام و روابط جنسی نیاز دارند. خانم‌ها به عشق و محبت نیاز دارند. دیگر نیازها نیز برای هر فرد متفاوت است اما نکته مهم این است که برای برآوردن آن نیازها وقت بگذارید، و همسرتان را بی ارزش تصور نکنید.

با وجود بچه‌های خودتان و بچه‌های همسرتان و تلاش برای هماهنگی و سازگاری با یک زندگی جدید، اغلب پیدا کردنِ فرصتی برای صحبت و گذراندن وقت با همسر کار سختی است اما به این کار نیاز دارید. زوجین به طور ایده‌آل باید یک بار در هفته با یکدیگر بیرون بروند، اما گاهی نمی‌توانید این کار را انجام دهید. بنابراین، در میان ساعت‌های پر از مشغله، چند دقیقه وقت برای بودن با یکدیگر پیدا کنید. این کار به بهبود ازدواج دوم و با یکدیگر ماندن کمک می‌کند.

ازدواج دوم برای هیچ‌کس ایده‌آل نیست. هیچ دختری در رویاهایش دوست ندارد همسرِ دومِ کسی باشد. خیر، ما اغلب در رویاهایمان می‌بینیم که عاشق مردی حیرت انگیز می‌شویم، سپس با او ازدواج کرده و بچه‌دار می‌شویم. همسر دوم، بچه‌ی یک نفر دیگر، و طلاق هرگز در رویاهای ما وجود ندارند.

این گفته برای این ‌نیست که افسرده شوید، بلکه واقعیت است. این حالت ایده‌آل نیست ولی خوب است. این واقعیت است و اگر ما ایده آل‌هایی که داشتیم را رها کنیم، می‌تواند خوب هم باشد. گاهی اوقات، اگر رویاها مانع قبول واقعیت شوند، انسان را به اسارت خواهند گرفت.

ممکن است شما رویاهایی در مورد چیز دیگری داشته باشید، اما خدا برای شما این‌طور خواسته است. و اکنون باید قطعات شکسته را در کنار هم قرار داده و ببینید از آنها چه چیزی به دست می‌آید. ممکن است یک قطعه موزائیک هنری را دیده باشید. این قطعه از کنار هم چیده شدن صدها قطعه‌ که زمانی یک کل را تشکیل داده بودند، تشکیل شده  است. اکنون، اگر هنرمند می‌خواست کاشی‌ها، یا گلدان‌هایی که زمانی تشکیل دهنده‌ی یک کل بودند را نگه دارد، هرگز نمی‌توانست بر قطعات موزائیک هنری که در مقابل او تشکیل شده ، تمرکز کند. بنابراین، زندگی با ازدواج دوم نیز چیزی شبیه این است. ما باید ایده آل‌ها را رها کرده، و واقعیت را بپذیریم.

حداقل یک مرتبه در روز “دوستت دارم” را بگویید. ترجیحا این جمله را بیشتر نیز بگویید. در بیان این جمله چیزی نهفته است که به هردو طرف یادآوری می‌کند علی‌رغم چالش‌ها و پیچیدگی‌های موجود، یکدیگر را دوست دارند. هروقت از خانه بیرون می‌روید، می‌خوابید، و بارها در طول روز این جمله را بگویید. این کار به موفقیت بیشتر در ازدواج کمک می‌کند زیرا نوعی تقویتِ دائمیِ تعهدات شما نسبت به یکدیگر است.

اینکه کاری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید، زندگی مشترک را آسان‌تر می‌کند. شما باید در زندگی، علاوه بر خرید از سوپرمارکت، بودن در تخت‌خواب و قبوض پرداختی، کارهای مشترک دیگری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید. شاید این کار باید پروژه‌ای باشد که با هم انجام دهید، یا یک بازی کامپیوتری که با یکدیگر بازی کنید. تا جایی که کارهایی دارید که کششی در شما نسبت به یکدیر ایجاد می‌کند.

ازدواج‌های دوم بر اساس جدایی بنا شده‌اند (بچه‌هایی که به یکی از زوجین تعلق دارند، ناپدری یا نامادری، مسائل مالی مجزا و موارد دیگر). بنابراین، چیزهایی که دو طرف را به یکدیگر نزدیک می‌کنند از اهمیت بسیاری برخوردار هستند.

نکته بعد این است که با همسر قبلیِ طرفِ مقابل تان متفاوت باشید، اما در حقیقت اینطور نیست. هم انجام کارها با یکدیگر، و هم انجام کارها به تنهایی از اهمیت بسیاری برخوردارند.

چرا انجام کارها به تنهایی تا این حد اهمیت دارد؟ زیرا ما برای تضادهای اجتناب‌ناپذیر و مشکلاتی که به وجود می‌آیند به یک راه خروج نیاز داریم. این موضوع بسیار حیاتی و مهم است. شما باید در زندگی، چیزهایی جدای از همسر بودن داشته باشید که در آن فقط “خودتان” باشید. این چیز ممکن است دویدن، داشتن دوستان مجزا، یک بازی کامپیوتری، یا بافتنی کردن باشد، فقط هویت خودتان را حفظ کنید. این موضوعی مهم و بخشی از روابط سالم است.

“خودتان” بودن به شما کمک می‌کند که بتوانید از پس مشکلات برآیید زیرا متوجه خواهید شد که فرد با ارزشی هستید، صرف نظر از اینکه در ازدواجتان چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این چیزها، قبل از اینکه شما همسر کسی شوید، هویتتان را به شما یادآوری خواهند کرد. و این برای با هم ماندن در ازدواج دوم بسیار اهمیت دارد.

دوستان جدید پیدا کنید، دوستانی که با همسران قبلی آشنایی نداشته و همچین از قبل شما یا همسر جدیدتان را نشناسند. دوستانی که ازدواج دومتان را با ازدواج اولتان مقایسه نکنند، یا به نحوی رفتار نکنند که گویی اسرار زندگی شما و همسر اولتان را می‌دانند. با عضویت در گروه‌های اجتماعی جدید، همسایه‌های جدید یا تنها ملاقات با افراد در زندگی روزمره و برقراری ارتباط با آنها می‌توانید دوستان جدید پیدا کنید.

ما پیشنهاد نمی‌کنیم که دوستان قدیمی را رها کنید. دوستان قدیم به متمرکز ماندن و حفظ دیدگاه تان کمک می‌کنند، اما معمولا دوستان قدیم، دوستِ یکی از همسران بوده‌اند و بنابراین دوستِ مشترک نیستند. دوستان جدید، مدت یکسانی است که هر دو شما را می‌شناسند و این باعث می‌شود به یک اندازه با شما و همسرتان دوست باشند.

دیدگاه جامعه نسبت به ازدواج همسر دوم در ازدواج مجدد، احتمال بیشتر طلاق در ازدواج دوم، تاثیرگزاری خاطرات ازدواج اول بر ازدواج دوم از جمله چالش هایی است که افراد در ازدواج مجدد بعد از طلاق با آن مواجه هستند. همچنین نامادری یا ناپدری بودن برای بچه ها، هیجان کمتر رابطه و گاهی مشکلات از جمله دیگر مسائلی است که معولا ازدواج دوم به همراه دارد.

برای اینکه در ازدواج دوم موفق باشید و شکست را تجربه نکنید، سعی کنید تا حد امکان از گذشته را رها کنید و مسائل ازدواج اول را به آن وارد نکنید. همسرتان را در اولویت اول نسبت به همه چیز قرار دهید.به بچه ها آزادی عمل معقول بدهید و در مسائل تربیتی آن ها مانند یک خانواده معمولی در ازدواج اول برخورد کنید.  انتظارات همسرتان را بشناسید و به آن توجه کنید و برای ارتباط موثر با یکدیگر وقت بگذارید. برای تحکیم رابطه برای مشارکت و همکاری در برخی فعالیت ها برنامه ریزی کنید.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

86 بازدید

2.18k بازدید

2.35k بازدید

3.36k بازدید

3.14k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

عالی بود مرسی

سلام و خسته نباشید. من یک بار ازدواج کردم و جدا شدم بعد از چند ماه با یه آقایی که تهران هستن آشنا شدم و رابطمون عالیه, و من خیلی دوست دارم باهاش ازدواج کنم ولی متاسفانه ایشون فعلا شرایطو ندارن و از علاقشون مطمئن هستم. باید چکار کنم لطفا راهنمایی کنین.میخوام ایشون راغب بشه به ازدواج با من

دوست عزیز با سلام ابتدا رابطه رو پیش خودتون تحلیل کنید. شرایط رو بسنجید و با منطق و دید باز نسبت به جذب ایشان قدام کنید خیالبافی نکنید و واقعیت را در نظر بگیرید. دلایل به تاخیر افتادن ازواج و دغدغه‌های ایشان با خبر شوید و در صورت امکان کاری کنید نگرانی‌هایش کاهش پیدا کند علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید. در صحبت هایتان از اهداف و برنامه های مشترک اینده صحبت کنید. در سایت مقالات خوبی برای ترغیب ایشان به ازدواج وجود دارد از این مقالات استفاده کنید به ایشان زمان کافی بدهید. ابراز علاقه و احساسات به جا و مناسبی داشته باشید. همراهشان باشید و شرایط ایشان رو درک کنید و دوره تکنیک های جذب عشق، می تواند به شما جهت ابراز احساسات و علاقه و جذب ایشان کمک بسزایی داشته باشد.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

ازدواج مجدد زنان و مردان مطلقه، مسلما تفاوت چشمگیری با ازدواج اول آن ها دارد و با چالش های جدیدی روبرو خواهد بود. به خصوص اگر یکی از دو نفر از ازدواج قبلی فرزندی هم داشته باشد. علاوه بر این زن و شوهری که یکبار در گذشته تجربه تلخ شکست در زندگی مشترک و طلاق را داشته اند،به ازدواج نگاه متفاوتی دارند. اما آیا ازدواج دوم بعد از طلاق، میتواند خوشبختی و آرامش را برای زوج به ارمغان بیاورد؟ ازدواج مجدد با چه مشکلات و چالش هایی روبروست؟ و برای موفقیت و عدم شکست در ازدواج دوم چه باید کرد؟برای رسیدن به پاسخ این سوالات در ادامه نوشتار با ما همراه باشید.

فهرست مطالب

ازدواج دوم معمولا با چالش های زیر روبرو خواهد بود:

“اوه، ازدواج دوم تان است.” این جمله نشان دهنده‌ی واکنش مردم است وقتی می‌فهمند شما زنِ دوم مردی هستید؛ اینکه گویی تصمیم به ازدواج مجدد تنها راه موجود برای تسلی شکست در ازدواج اول بوده است. به دلایلی، مردم، زنِ دوم را کمتر قبول می‌کنند.

درصد طلاق در ازدواج دوم، بسته به علت آن، نسبتا بالا است. آمار موجود نشان می‌دهد که ۵۰ درصد از ازدواج‌های اول و ۶۷ درصد از ازدواج‌های دوم منجر به طلاق می‌شوند. چرا طلاق در ازدواج دوم بیشتر است؟ عوامل مختلفی باعث بالاتر بودن طلاق در ازدواج دوم می‌شوند اما یکی از عوامل موثر، این است که از آنجا که شخص یک بار طلاق گرفته، می‌داند که در ازدواج دوم نیز می‌تواند این کار را انجام دهد و طلاق خیلی هم برایش وحشناک نیست. این بدان معنی نیست که ازدواج دوم حتما به طلاق می‌انجامد، بلکه فقط به این معنی است که احتمال طلاق در ازدواج دوم بیشتر از ازدواج اول است.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

اگر فردی که اکنون ازدواج دومش است، و قبلا یک بار ازدواج کرده، بچه نداشته باشد، این احتمال وجود دارد که طرفین هرگز مجبور نشوند با همسر سابق خود صحبت کنند. اما این بدان معنی نیست که آنها آسیبی ندیده‌اند. روابط بین انسان‌ها سخت و پیچیده است و اگر مشکلی در روابط پیش آید، ما آسیب می‌بینیم. زندگی این است. همچنین یاد خواهیم گرفت که اگر نخواهیم دوباره آسیب ببینیم، باید دیواری دور خود بکشیم یا از روش‌هایی دیگر برای هماهنگی با شرایط استفاده کنیم. این نوع بار سفر را بستن برای ازدواج دوم دردناک خواهد بود.

پدر و مادر بودن خود به اندازه کافی سخت است؛ ناپدری و نامادری بودن از آن هم سخت‌تر است. برخی از فرزندان به راحتی پدر و مادر جدید را نمی‌پذیرند و بنابراین القا ارزش‌ها یا اعمال قوانین مشکل خواهد شد. همین موضوع باعث می‌شود زندگی در خانه روز به روز با چالش‌هایی رو‌به‌رو شود. حتی اگر کودکان نیز کمابیش پدر یا مادر جدید را بپذیرند، به احتمال زیاد همسر سابق با شخصی جدید در زندگی کودکش کنار نخواهد آمد. حتی در خانواده‌های گسترده نیز افرادی همچون پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، خاله‌ها و عمه‌ها، عموها و دایی‌ها وغیره نیز هرگز شما را یک “پدر یا مادرِ” واقعیِ کودکِ شخصی دیگر نخواهند دانست.

بسیاری از ازدواج‌های اول با دو جوان شروع می‌شود‌ که واقعیات زندگی آنها را محدود نکرده است. آنها می‌توانند هرچیزی بخواهند را به دست آورند. آنها رویاهای بسیاری دارند. هر چیز امکان‌پذیری از نظر آنها موجود و در دسترس است. اما با گذشت سال‌ها، و پس از ورود آنها به دهه سی یا چهل زندگی، افراد بالغ شده و متوجه می‌شوند که زندگی به هر حال می‌گذرد، مهم نیست که شما برای آن برنامه‌ریزی کرده باشید یا نه. ازدواج دوم این چنین است. ازدواج دوم مانند این است که نسخه‌ی بالغِ افراد مجددا ازدواج کنند. اکنون سن تان کمی افزایش یافته و با واقعیات ناملایم زندگی آشنا شده‌اید. بنابراین در ازدواج‌های دوم سردرگمی کمتری وجود داشته و زندگی روزانه در آن جدی‌تر خواهد بود.

زوج متاهلی که با هم می‌مانند می توانند مقدار زیادی از بدهی را حساب کنند؛ اما ازدواجی که به پایان می‌رسد چطور؟ پایان ازدواج مشکل را حتی بیشتر نیز می‌سازد. دارایی‌ها تقسیم می‌شود، تعهد هریک از طرفین در قبال بدهی‌ها، به علاوه پرداخت حقوق وکیل، و غیره نیز وجود دارد. طلاق یک پیشنهاد گران قیمت است. پس از آن تشکیل یک زندگی مجردی سخت است. همه این آشفتگی‌های مالی می‌تواند به یک ازدواج دومِ دارای مشکل مالی تبدیل شود.

همانطور که ذکر شد ازدواج مجدد معمولا با چالش های جدیدی در حوزه اجتماعی، خانوادگی، عاطفی و حتی مالی روبرو خواهد بود، اما مسلما این چالش ها دلیلی بر این نیست که ازدواج دوم محکوم به شکست باشد. با مشاوره قبل از ازدواج مجدد و درپیش گرفتن راهکارهای زیر در زندگی مشترک میتوانید آینده روشن و موفقی در ازدواج دوم رقم بزنید:

فراموش کردن گذشته به هر دو طرف پیشنهاد می‌شود. شما باید هرآنچه در ازدواج اول یا روابط قبلی اتفاق افتاده را فراموش کنید. و نباید برای آنچه در زندگی و ازدواج قبلی همسرتان اتفاق افتاده نگران باشید.

چگونه؟ گاهی باید در مورد آن با همسرتان، یا با یک دوست، صحبت کنید. اما هدفتان از صحبت، طرح مجدد مسائل قبل و شکایت کردن نباشد. با هدفِ فراموش کردن، در مورد آن صحبت کنید.

ممکن است بخواهید در یک مجله مطلبی در مورد آن بنویسید یا شعری بگویید. این روشی مناسب برای کنترل احساسات است و هیچ کس نیز آنها را نخواهد دید. اگر نگران چشم‌های کنجکاو  و خوانده شدن مطالب تان هستید، آنها را بسوزانید. روش دیگر این است که در کامپیوتر در مورد آن بنویسید، اما برای آن رمز بگذارید یا پس از اتمام نوشتن، آنها را پاک کنید.

یکی از بهترین روش‌ها برای فراموش کردن، بخشش است. خودتان را ببخشید. همسرتان را ببخشید. همسر قبلی‌تان را ببخشید. این اتفاقی مربوط به گذشته بوده و هر نوع ناراحتی از آن به زمان حالتان آسیب خواهد رساند. بخشش به این معنی نیست که همه چیز را تایید و با آن موافقت کنید، بلکه به این معنی است که اجازه ندهید آن موضوع، در آینده شما را کنترل ‌کند. بنابراین، دیروز را فراموش کنید تا بتوانید فردایی بهتر بسازید.

پس از خدا، همسرتان را از تمام افراد زندگیتان، حتی از فرزندانتان، مهم‌تر بدانید. برخی افراد با این توصیه مشکل دارند، و فکر می‌کنند درست نیست همسر دوم را از فرزندان مهم‌تر دانست اما این بهترین روش است که بتوانید هم برای فرزندان و هم برای ازدواج تان ثبات بلند مدت ایجاد کنید. وقتی آنها ببینند که ازدواج موفقیت آمیز است، خیالشان راحت خواهد بود که مجبور نیستند دوباره طلاق را تجربه کرده و دنیایشان دچار ناراحتی شود. آنها اخیرا به اندازه کافی ناراحتی کشیده‌اند!

چگونه می‌توانید همسرتان را اولین شخص زندگیتان قرار دهید؟ با همیشه سوال پرسیدن از او درمورد برنامه‌هایی که برای یکی از شما مهم هستند. با اطمینان از این که در هفته برای آن برنامه‌ها وقت دارید. با این که به هیچ کس دیگر (از جمله فرزندان) اجازه ندهید به آنها بی احترامی کنند، و به طور کلی، با اولویت دادن به آنها در زندگی‌تان.

قرار دادن دیگران-  فرزندان، همسران قبلی، خانواده‌ی همسر، یا دوستان- در اولویت بعدی نسبت به همسرتان، به او این پیام را می‌رساند که آنها مهم نیستند و همیشه در اولویت “دوم” خواهند بود. “زن یا شوهر دوم” بودن به معنی دوم بودن از نظر اهمیت نیست، و اگر چنین پیغامی را منتقل کند، باعث ایجاد احساسات منفی بسیاری خواهد شد. بنابراین، قرار دادن همسرتان در اولویت اول برای موفقیت در ازدواج دوم اهمیت بسیاری دارد.

دادنِ اولویت اول به همسر به معنی قرار دادن کودکان در اولویت آخر نیست. نیازهای کودکان از بیشترین اهمیت برخوردار است، و در خانواده نیازهای همه اعضا باید در نظر گرفته شود. اما والدین اصلی نباید بخاطر احساس گناهِ خودشان، به کودکان اجازه دهند که از عنوان ازدواج دوم سوء استفاده کرده و چیزهایی را تقاضا کنند که به عنوان کودک برای آنها مناسب نیست

یک قانون بسیار عالی این است که همان اندازه آزادی عمل که در ازدواج اول به کودکان می‌د‌هید، در ازدواج دوم نیز همان‌طور عمل کنید. سعی نکنید احساس گناهِ ناشی از طلاقتان را با دادن آزادی عمل نابجا به کودکان جبران کنید.

به یاد داشته باشید که همه چیز یک شبه عالی نمی‌شود. آمارها نشان می‌دهند که هفت سال طول می‌کشد تا یک خانواده‌ی دارای نامادری یا ناپدری بتوانند کاملا با یکدیگر سازگار شوند. بنابراین، انتظار نداشته باشید که همه چیز در عرض یک ماه یا حتی یک سال به خوبی و خوشی حل شود

در هر ازدواج جدیدی باید مسائل مختلفی را حل و فصل کرد که برخی از آنها عبارتند از: مسائل مالی، امور روزمره خانه، ایجاد عشق و علاقه، استقلال فردی. در ازدواج دوم، همسر قبلی، مسائل حقوقی و آسیب‌های ناشی از طلاق نیز اضافه می‌شود. سازگاری با این موارد به زمان نیاز دارد، و این بسیار خوب است! این مسائل همه با هم برطرف نمی‌شوند اما اگر دارید نحوه‌ی رویارویی و سازگاری با آنها را یاد می‌گیرید، خوشحال باشید. در برخورد با خود و همسرتان صبور باشید

تا جایی که می‌توانید نیازهای یکدیگر را برآورده کنید. این کار با وجود تعهدات مختلفی که دارید (بچه‌ها، شغل خارج از خانه، کار خانه، خانواده و موارد دیگر)، همیشه آسان و امکان‌پذیر نیست، اما باید در اولویت قرار داشته باشد.

نیازهای همسرتان چیست؟ باید بتوانید نیازهای او را کشف کرده و در اکثر موارد آنها را برآورده کنید. اگر بخواهید به طور عمیق در مورد این موضوع مطالعه کنید، مطالب مختلفی در مورد آن نوشته شده است یا می‌توانید از همسرتان بپرسید: چه چیزی برای تو مهم است؟ از من می‌خواهی چه کاری برایت انجام دهم؟

مردها به احترام و روابط جنسی نیاز دارند. خانم‌ها به عشق و محبت نیاز دارند. دیگر نیازها نیز برای هر فرد متفاوت است اما نکته مهم این است که برای برآوردن آن نیازها وقت بگذارید، و همسرتان را بی ارزش تصور نکنید.

با وجود بچه‌های خودتان و بچه‌های همسرتان و تلاش برای هماهنگی و سازگاری با یک زندگی جدید، اغلب پیدا کردنِ فرصتی برای صحبت و گذراندن وقت با همسر کار سختی است اما به این کار نیاز دارید. زوجین به طور ایده‌آل باید یک بار در هفته با یکدیگر بیرون بروند، اما گاهی نمی‌توانید این کار را انجام دهید. بنابراین، در میان ساعت‌های پر از مشغله، چند دقیقه وقت برای بودن با یکدیگر پیدا کنید. این کار به بهبود ازدواج دوم و با یکدیگر ماندن کمک می‌کند.

ازدواج دوم برای هیچ‌کس ایده‌آل نیست. هیچ دختری در رویاهایش دوست ندارد همسرِ دومِ کسی باشد. خیر، ما اغلب در رویاهایمان می‌بینیم که عاشق مردی حیرت انگیز می‌شویم، سپس با او ازدواج کرده و بچه‌دار می‌شویم. همسر دوم، بچه‌ی یک نفر دیگر، و طلاق هرگز در رویاهای ما وجود ندارند.

این گفته برای این ‌نیست که افسرده شوید، بلکه واقعیت است. این حالت ایده‌آل نیست ولی خوب است. این واقعیت است و اگر ما ایده آل‌هایی که داشتیم را رها کنیم، می‌تواند خوب هم باشد. گاهی اوقات، اگر رویاها مانع قبول واقعیت شوند، انسان را به اسارت خواهند گرفت.

ممکن است شما رویاهایی در مورد چیز دیگری داشته باشید، اما خدا برای شما این‌طور خواسته است. و اکنون باید قطعات شکسته را در کنار هم قرار داده و ببینید از آنها چه چیزی به دست می‌آید. ممکن است یک قطعه موزائیک هنری را دیده باشید. این قطعه از کنار هم چیده شدن صدها قطعه‌ که زمانی یک کل را تشکیل داده بودند، تشکیل شده  است. اکنون، اگر هنرمند می‌خواست کاشی‌ها، یا گلدان‌هایی که زمانی تشکیل دهنده‌ی یک کل بودند را نگه دارد، هرگز نمی‌توانست بر قطعات موزائیک هنری که در مقابل او تشکیل شده ، تمرکز کند. بنابراین، زندگی با ازدواج دوم نیز چیزی شبیه این است. ما باید ایده آل‌ها را رها کرده، و واقعیت را بپذیریم.

حداقل یک مرتبه در روز “دوستت دارم” را بگویید. ترجیحا این جمله را بیشتر نیز بگویید. در بیان این جمله چیزی نهفته است که به هردو طرف یادآوری می‌کند علی‌رغم چالش‌ها و پیچیدگی‌های موجود، یکدیگر را دوست دارند. هروقت از خانه بیرون می‌روید، می‌خوابید، و بارها در طول روز این جمله را بگویید. این کار به موفقیت بیشتر در ازدواج کمک می‌کند زیرا نوعی تقویتِ دائمیِ تعهدات شما نسبت به یکدیگر است.

اینکه کاری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید، زندگی مشترک را آسان‌تر می‌کند. شما باید در زندگی، علاوه بر خرید از سوپرمارکت، بودن در تخت‌خواب و قبوض پرداختی، کارهای مشترک دیگری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید. شاید این کار باید پروژه‌ای باشد که با هم انجام دهید، یا یک بازی کامپیوتری که با یکدیگر بازی کنید. تا جایی که کارهایی دارید که کششی در شما نسبت به یکدیر ایجاد می‌کند.

ازدواج‌های دوم بر اساس جدایی بنا شده‌اند (بچه‌هایی که به یکی از زوجین تعلق دارند، ناپدری یا نامادری، مسائل مالی مجزا و موارد دیگر). بنابراین، چیزهایی که دو طرف را به یکدیگر نزدیک می‌کنند از اهمیت بسیاری برخوردار هستند.

نکته بعد این است که با همسر قبلیِ طرفِ مقابل تان متفاوت باشید، اما در حقیقت اینطور نیست. هم انجام کارها با یکدیگر، و هم انجام کارها به تنهایی از اهمیت بسیاری برخوردارند.

چرا انجام کارها به تنهایی تا این حد اهمیت دارد؟ زیرا ما برای تضادهای اجتناب‌ناپذیر و مشکلاتی که به وجود می‌آیند به یک راه خروج نیاز داریم. این موضوع بسیار حیاتی و مهم است. شما باید در زندگی، چیزهایی جدای از همسر بودن داشته باشید که در آن فقط “خودتان” باشید. این چیز ممکن است دویدن، داشتن دوستان مجزا، یک بازی کامپیوتری، یا بافتنی کردن باشد، فقط هویت خودتان را حفظ کنید. این موضوعی مهم و بخشی از روابط سالم است.

“خودتان” بودن به شما کمک می‌کند که بتوانید از پس مشکلات برآیید زیرا متوجه خواهید شد که فرد با ارزشی هستید، صرف نظر از اینکه در ازدواجتان چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این چیزها، قبل از اینکه شما همسر کسی شوید، هویتتان را به شما یادآوری خواهند کرد. و این برای با هم ماندن در ازدواج دوم بسیار اهمیت دارد.

دوستان جدید پیدا کنید، دوستانی که با همسران قبلی آشنایی نداشته و همچین از قبل شما یا همسر جدیدتان را نشناسند. دوستانی که ازدواج دومتان را با ازدواج اولتان مقایسه نکنند، یا به نحوی رفتار نکنند که گویی اسرار زندگی شما و همسر اولتان را می‌دانند. با عضویت در گروه‌های اجتماعی جدید، همسایه‌های جدید یا تنها ملاقات با افراد در زندگی روزمره و برقراری ارتباط با آنها می‌توانید دوستان جدید پیدا کنید.

ما پیشنهاد نمی‌کنیم که دوستان قدیمی را رها کنید. دوستان قدیم به متمرکز ماندن و حفظ دیدگاه تان کمک می‌کنند، اما معمولا دوستان قدیم، دوستِ یکی از همسران بوده‌اند و بنابراین دوستِ مشترک نیستند. دوستان جدید، مدت یکسانی است که هر دو شما را می‌شناسند و این باعث می‌شود به یک اندازه با شما و همسرتان دوست باشند.

دیدگاه جامعه نسبت به ازدواج همسر دوم در ازدواج مجدد، احتمال بیشتر طلاق در ازدواج دوم، تاثیرگزاری خاطرات ازدواج اول بر ازدواج دوم از جمله چالش هایی است که افراد در ازدواج مجدد بعد از طلاق با آن مواجه هستند. همچنین نامادری یا ناپدری بودن برای بچه ها، هیجان کمتر رابطه و گاهی مشکلات از جمله دیگر مسائلی است که معولا ازدواج دوم به همراه دارد.

برای اینکه در ازدواج دوم موفق باشید و شکست را تجربه نکنید، سعی کنید تا حد امکان از گذشته را رها کنید و مسائل ازدواج اول را به آن وارد نکنید. همسرتان را در اولویت اول نسبت به همه چیز قرار دهید.به بچه ها آزادی عمل معقول بدهید و در مسائل تربیتی آن ها مانند یک خانواده معمولی در ازدواج اول برخورد کنید.  انتظارات همسرتان را بشناسید و به آن توجه کنید و برای ارتباط موثر با یکدیگر وقت بگذارید. برای تحکیم رابطه برای مشارکت و همکاری در برخی فعالیت ها برنامه ریزی کنید.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

86 بازدید

2.18k بازدید

2.35k بازدید

3.36k بازدید

3.14k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

عالی بود مرسی

سلام و خسته نباشید. من یک بار ازدواج کردم و جدا شدم بعد از چند ماه با یه آقایی که تهران هستن آشنا شدم و رابطمون عالیه, و من خیلی دوست دارم باهاش ازدواج کنم ولی متاسفانه ایشون فعلا شرایطو ندارن و از علاقشون مطمئن هستم. باید چکار کنم لطفا راهنمایی کنین.میخوام ایشون راغب بشه به ازدواج با من

دوست عزیز با سلام ابتدا رابطه رو پیش خودتون تحلیل کنید. شرایط رو بسنجید و با منطق و دید باز نسبت به جذب ایشان قدام کنید خیالبافی نکنید و واقعیت را در نظر بگیرید. دلایل به تاخیر افتادن ازواج و دغدغه‌های ایشان با خبر شوید و در صورت امکان کاری کنید نگرانی‌هایش کاهش پیدا کند علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید. در صحبت هایتان از اهداف و برنامه های مشترک اینده صحبت کنید. در سایت مقالات خوبی برای ترغیب ایشان به ازدواج وجود دارد از این مقالات استفاده کنید به ایشان زمان کافی بدهید. ابراز علاقه و احساسات به جا و مناسبی داشته باشید. همراهشان باشید و شرایط ایشان رو درک کنید و دوره تکنیک های جذب عشق، می تواند به شما جهت ابراز احساسات و علاقه و جذب ایشان کمک بسزایی داشته باشد.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

ازدواج مجدد زنان و مردان مطلقه، مسلما تفاوت چشمگیری با ازدواج اول آن ها دارد و با چالش های جدیدی روبرو خواهد بود. به خصوص اگر یکی از دو نفر از ازدواج قبلی فرزندی هم داشته باشد. علاوه بر این زن و شوهری که یکبار در گذشته تجربه تلخ شکست در زندگی مشترک و طلاق را داشته اند،به ازدواج نگاه متفاوتی دارند. اما آیا ازدواج دوم بعد از طلاق، میتواند خوشبختی و آرامش را برای زوج به ارمغان بیاورد؟ ازدواج مجدد با چه مشکلات و چالش هایی روبروست؟ و برای موفقیت و عدم شکست در ازدواج دوم چه باید کرد؟برای رسیدن به پاسخ این سوالات در ادامه نوشتار با ما همراه باشید.

فهرست مطالب

ازدواج دوم معمولا با چالش های زیر روبرو خواهد بود:

“اوه، ازدواج دوم تان است.” این جمله نشان دهنده‌ی واکنش مردم است وقتی می‌فهمند شما زنِ دوم مردی هستید؛ اینکه گویی تصمیم به ازدواج مجدد تنها راه موجود برای تسلی شکست در ازدواج اول بوده است. به دلایلی، مردم، زنِ دوم را کمتر قبول می‌کنند.

درصد طلاق در ازدواج دوم، بسته به علت آن، نسبتا بالا است. آمار موجود نشان می‌دهد که ۵۰ درصد از ازدواج‌های اول و ۶۷ درصد از ازدواج‌های دوم منجر به طلاق می‌شوند. چرا طلاق در ازدواج دوم بیشتر است؟ عوامل مختلفی باعث بالاتر بودن طلاق در ازدواج دوم می‌شوند اما یکی از عوامل موثر، این است که از آنجا که شخص یک بار طلاق گرفته، می‌داند که در ازدواج دوم نیز می‌تواند این کار را انجام دهد و طلاق خیلی هم برایش وحشناک نیست. این بدان معنی نیست که ازدواج دوم حتما به طلاق می‌انجامد، بلکه فقط به این معنی است که احتمال طلاق در ازدواج دوم بیشتر از ازدواج اول است.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

اگر فردی که اکنون ازدواج دومش است، و قبلا یک بار ازدواج کرده، بچه نداشته باشد، این احتمال وجود دارد که طرفین هرگز مجبور نشوند با همسر سابق خود صحبت کنند. اما این بدان معنی نیست که آنها آسیبی ندیده‌اند. روابط بین انسان‌ها سخت و پیچیده است و اگر مشکلی در روابط پیش آید، ما آسیب می‌بینیم. زندگی این است. همچنین یاد خواهیم گرفت که اگر نخواهیم دوباره آسیب ببینیم، باید دیواری دور خود بکشیم یا از روش‌هایی دیگر برای هماهنگی با شرایط استفاده کنیم. این نوع بار سفر را بستن برای ازدواج دوم دردناک خواهد بود.

پدر و مادر بودن خود به اندازه کافی سخت است؛ ناپدری و نامادری بودن از آن هم سخت‌تر است. برخی از فرزندان به راحتی پدر و مادر جدید را نمی‌پذیرند و بنابراین القا ارزش‌ها یا اعمال قوانین مشکل خواهد شد. همین موضوع باعث می‌شود زندگی در خانه روز به روز با چالش‌هایی رو‌به‌رو شود. حتی اگر کودکان نیز کمابیش پدر یا مادر جدید را بپذیرند، به احتمال زیاد همسر سابق با شخصی جدید در زندگی کودکش کنار نخواهد آمد. حتی در خانواده‌های گسترده نیز افرادی همچون پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، خاله‌ها و عمه‌ها، عموها و دایی‌ها وغیره نیز هرگز شما را یک “پدر یا مادرِ” واقعیِ کودکِ شخصی دیگر نخواهند دانست.

بسیاری از ازدواج‌های اول با دو جوان شروع می‌شود‌ که واقعیات زندگی آنها را محدود نکرده است. آنها می‌توانند هرچیزی بخواهند را به دست آورند. آنها رویاهای بسیاری دارند. هر چیز امکان‌پذیری از نظر آنها موجود و در دسترس است. اما با گذشت سال‌ها، و پس از ورود آنها به دهه سی یا چهل زندگی، افراد بالغ شده و متوجه می‌شوند که زندگی به هر حال می‌گذرد، مهم نیست که شما برای آن برنامه‌ریزی کرده باشید یا نه. ازدواج دوم این چنین است. ازدواج دوم مانند این است که نسخه‌ی بالغِ افراد مجددا ازدواج کنند. اکنون سن تان کمی افزایش یافته و با واقعیات ناملایم زندگی آشنا شده‌اید. بنابراین در ازدواج‌های دوم سردرگمی کمتری وجود داشته و زندگی روزانه در آن جدی‌تر خواهد بود.

زوج متاهلی که با هم می‌مانند می توانند مقدار زیادی از بدهی را حساب کنند؛ اما ازدواجی که به پایان می‌رسد چطور؟ پایان ازدواج مشکل را حتی بیشتر نیز می‌سازد. دارایی‌ها تقسیم می‌شود، تعهد هریک از طرفین در قبال بدهی‌ها، به علاوه پرداخت حقوق وکیل، و غیره نیز وجود دارد. طلاق یک پیشنهاد گران قیمت است. پس از آن تشکیل یک زندگی مجردی سخت است. همه این آشفتگی‌های مالی می‌تواند به یک ازدواج دومِ دارای مشکل مالی تبدیل شود.

همانطور که ذکر شد ازدواج مجدد معمولا با چالش های جدیدی در حوزه اجتماعی، خانوادگی، عاطفی و حتی مالی روبرو خواهد بود، اما مسلما این چالش ها دلیلی بر این نیست که ازدواج دوم محکوم به شکست باشد. با مشاوره قبل از ازدواج مجدد و درپیش گرفتن راهکارهای زیر در زندگی مشترک میتوانید آینده روشن و موفقی در ازدواج دوم رقم بزنید:

فراموش کردن گذشته به هر دو طرف پیشنهاد می‌شود. شما باید هرآنچه در ازدواج اول یا روابط قبلی اتفاق افتاده را فراموش کنید. و نباید برای آنچه در زندگی و ازدواج قبلی همسرتان اتفاق افتاده نگران باشید.

چگونه؟ گاهی باید در مورد آن با همسرتان، یا با یک دوست، صحبت کنید. اما هدفتان از صحبت، طرح مجدد مسائل قبل و شکایت کردن نباشد. با هدفِ فراموش کردن، در مورد آن صحبت کنید.

ممکن است بخواهید در یک مجله مطلبی در مورد آن بنویسید یا شعری بگویید. این روشی مناسب برای کنترل احساسات است و هیچ کس نیز آنها را نخواهد دید. اگر نگران چشم‌های کنجکاو  و خوانده شدن مطالب تان هستید، آنها را بسوزانید. روش دیگر این است که در کامپیوتر در مورد آن بنویسید، اما برای آن رمز بگذارید یا پس از اتمام نوشتن، آنها را پاک کنید.

یکی از بهترین روش‌ها برای فراموش کردن، بخشش است. خودتان را ببخشید. همسرتان را ببخشید. همسر قبلی‌تان را ببخشید. این اتفاقی مربوط به گذشته بوده و هر نوع ناراحتی از آن به زمان حالتان آسیب خواهد رساند. بخشش به این معنی نیست که همه چیز را تایید و با آن موافقت کنید، بلکه به این معنی است که اجازه ندهید آن موضوع، در آینده شما را کنترل ‌کند. بنابراین، دیروز را فراموش کنید تا بتوانید فردایی بهتر بسازید.

پس از خدا، همسرتان را از تمام افراد زندگیتان، حتی از فرزندانتان، مهم‌تر بدانید. برخی افراد با این توصیه مشکل دارند، و فکر می‌کنند درست نیست همسر دوم را از فرزندان مهم‌تر دانست اما این بهترین روش است که بتوانید هم برای فرزندان و هم برای ازدواج تان ثبات بلند مدت ایجاد کنید. وقتی آنها ببینند که ازدواج موفقیت آمیز است، خیالشان راحت خواهد بود که مجبور نیستند دوباره طلاق را تجربه کرده و دنیایشان دچار ناراحتی شود. آنها اخیرا به اندازه کافی ناراحتی کشیده‌اند!

چگونه می‌توانید همسرتان را اولین شخص زندگیتان قرار دهید؟ با همیشه سوال پرسیدن از او درمورد برنامه‌هایی که برای یکی از شما مهم هستند. با اطمینان از این که در هفته برای آن برنامه‌ها وقت دارید. با این که به هیچ کس دیگر (از جمله فرزندان) اجازه ندهید به آنها بی احترامی کنند، و به طور کلی، با اولویت دادن به آنها در زندگی‌تان.

قرار دادن دیگران-  فرزندان، همسران قبلی، خانواده‌ی همسر، یا دوستان- در اولویت بعدی نسبت به همسرتان، به او این پیام را می‌رساند که آنها مهم نیستند و همیشه در اولویت “دوم” خواهند بود. “زن یا شوهر دوم” بودن به معنی دوم بودن از نظر اهمیت نیست، و اگر چنین پیغامی را منتقل کند، باعث ایجاد احساسات منفی بسیاری خواهد شد. بنابراین، قرار دادن همسرتان در اولویت اول برای موفقیت در ازدواج دوم اهمیت بسیاری دارد.

دادنِ اولویت اول به همسر به معنی قرار دادن کودکان در اولویت آخر نیست. نیازهای کودکان از بیشترین اهمیت برخوردار است، و در خانواده نیازهای همه اعضا باید در نظر گرفته شود. اما والدین اصلی نباید بخاطر احساس گناهِ خودشان، به کودکان اجازه دهند که از عنوان ازدواج دوم سوء استفاده کرده و چیزهایی را تقاضا کنند که به عنوان کودک برای آنها مناسب نیست

یک قانون بسیار عالی این است که همان اندازه آزادی عمل که در ازدواج اول به کودکان می‌د‌هید، در ازدواج دوم نیز همان‌طور عمل کنید. سعی نکنید احساس گناهِ ناشی از طلاقتان را با دادن آزادی عمل نابجا به کودکان جبران کنید.

به یاد داشته باشید که همه چیز یک شبه عالی نمی‌شود. آمارها نشان می‌دهند که هفت سال طول می‌کشد تا یک خانواده‌ی دارای نامادری یا ناپدری بتوانند کاملا با یکدیگر سازگار شوند. بنابراین، انتظار نداشته باشید که همه چیز در عرض یک ماه یا حتی یک سال به خوبی و خوشی حل شود

در هر ازدواج جدیدی باید مسائل مختلفی را حل و فصل کرد که برخی از آنها عبارتند از: مسائل مالی، امور روزمره خانه، ایجاد عشق و علاقه، استقلال فردی. در ازدواج دوم، همسر قبلی، مسائل حقوقی و آسیب‌های ناشی از طلاق نیز اضافه می‌شود. سازگاری با این موارد به زمان نیاز دارد، و این بسیار خوب است! این مسائل همه با هم برطرف نمی‌شوند اما اگر دارید نحوه‌ی رویارویی و سازگاری با آنها را یاد می‌گیرید، خوشحال باشید. در برخورد با خود و همسرتان صبور باشید

تا جایی که می‌توانید نیازهای یکدیگر را برآورده کنید. این کار با وجود تعهدات مختلفی که دارید (بچه‌ها، شغل خارج از خانه، کار خانه، خانواده و موارد دیگر)، همیشه آسان و امکان‌پذیر نیست، اما باید در اولویت قرار داشته باشد.

نیازهای همسرتان چیست؟ باید بتوانید نیازهای او را کشف کرده و در اکثر موارد آنها را برآورده کنید. اگر بخواهید به طور عمیق در مورد این موضوع مطالعه کنید، مطالب مختلفی در مورد آن نوشته شده است یا می‌توانید از همسرتان بپرسید: چه چیزی برای تو مهم است؟ از من می‌خواهی چه کاری برایت انجام دهم؟

مردها به احترام و روابط جنسی نیاز دارند. خانم‌ها به عشق و محبت نیاز دارند. دیگر نیازها نیز برای هر فرد متفاوت است اما نکته مهم این است که برای برآوردن آن نیازها وقت بگذارید، و همسرتان را بی ارزش تصور نکنید.

با وجود بچه‌های خودتان و بچه‌های همسرتان و تلاش برای هماهنگی و سازگاری با یک زندگی جدید، اغلب پیدا کردنِ فرصتی برای صحبت و گذراندن وقت با همسر کار سختی است اما به این کار نیاز دارید. زوجین به طور ایده‌آل باید یک بار در هفته با یکدیگر بیرون بروند، اما گاهی نمی‌توانید این کار را انجام دهید. بنابراین، در میان ساعت‌های پر از مشغله، چند دقیقه وقت برای بودن با یکدیگر پیدا کنید. این کار به بهبود ازدواج دوم و با یکدیگر ماندن کمک می‌کند.

ازدواج دوم برای هیچ‌کس ایده‌آل نیست. هیچ دختری در رویاهایش دوست ندارد همسرِ دومِ کسی باشد. خیر، ما اغلب در رویاهایمان می‌بینیم که عاشق مردی حیرت انگیز می‌شویم، سپس با او ازدواج کرده و بچه‌دار می‌شویم. همسر دوم، بچه‌ی یک نفر دیگر، و طلاق هرگز در رویاهای ما وجود ندارند.

این گفته برای این ‌نیست که افسرده شوید، بلکه واقعیت است. این حالت ایده‌آل نیست ولی خوب است. این واقعیت است و اگر ما ایده آل‌هایی که داشتیم را رها کنیم، می‌تواند خوب هم باشد. گاهی اوقات، اگر رویاها مانع قبول واقعیت شوند، انسان را به اسارت خواهند گرفت.

ممکن است شما رویاهایی در مورد چیز دیگری داشته باشید، اما خدا برای شما این‌طور خواسته است. و اکنون باید قطعات شکسته را در کنار هم قرار داده و ببینید از آنها چه چیزی به دست می‌آید. ممکن است یک قطعه موزائیک هنری را دیده باشید. این قطعه از کنار هم چیده شدن صدها قطعه‌ که زمانی یک کل را تشکیل داده بودند، تشکیل شده  است. اکنون، اگر هنرمند می‌خواست کاشی‌ها، یا گلدان‌هایی که زمانی تشکیل دهنده‌ی یک کل بودند را نگه دارد، هرگز نمی‌توانست بر قطعات موزائیک هنری که در مقابل او تشکیل شده ، تمرکز کند. بنابراین، زندگی با ازدواج دوم نیز چیزی شبیه این است. ما باید ایده آل‌ها را رها کرده، و واقعیت را بپذیریم.

حداقل یک مرتبه در روز “دوستت دارم” را بگویید. ترجیحا این جمله را بیشتر نیز بگویید. در بیان این جمله چیزی نهفته است که به هردو طرف یادآوری می‌کند علی‌رغم چالش‌ها و پیچیدگی‌های موجود، یکدیگر را دوست دارند. هروقت از خانه بیرون می‌روید، می‌خوابید، و بارها در طول روز این جمله را بگویید. این کار به موفقیت بیشتر در ازدواج کمک می‌کند زیرا نوعی تقویتِ دائمیِ تعهدات شما نسبت به یکدیگر است.

اینکه کاری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید، زندگی مشترک را آسان‌تر می‌کند. شما باید در زندگی، علاوه بر خرید از سوپرمارکت، بودن در تخت‌خواب و قبوض پرداختی، کارهای مشترک دیگری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید. شاید این کار باید پروژه‌ای باشد که با هم انجام دهید، یا یک بازی کامپیوتری که با یکدیگر بازی کنید. تا جایی که کارهایی دارید که کششی در شما نسبت به یکدیر ایجاد می‌کند.

ازدواج‌های دوم بر اساس جدایی بنا شده‌اند (بچه‌هایی که به یکی از زوجین تعلق دارند، ناپدری یا نامادری، مسائل مالی مجزا و موارد دیگر). بنابراین، چیزهایی که دو طرف را به یکدیگر نزدیک می‌کنند از اهمیت بسیاری برخوردار هستند.

نکته بعد این است که با همسر قبلیِ طرفِ مقابل تان متفاوت باشید، اما در حقیقت اینطور نیست. هم انجام کارها با یکدیگر، و هم انجام کارها به تنهایی از اهمیت بسیاری برخوردارند.

چرا انجام کارها به تنهایی تا این حد اهمیت دارد؟ زیرا ما برای تضادهای اجتناب‌ناپذیر و مشکلاتی که به وجود می‌آیند به یک راه خروج نیاز داریم. این موضوع بسیار حیاتی و مهم است. شما باید در زندگی، چیزهایی جدای از همسر بودن داشته باشید که در آن فقط “خودتان” باشید. این چیز ممکن است دویدن، داشتن دوستان مجزا، یک بازی کامپیوتری، یا بافتنی کردن باشد، فقط هویت خودتان را حفظ کنید. این موضوعی مهم و بخشی از روابط سالم است.

“خودتان” بودن به شما کمک می‌کند که بتوانید از پس مشکلات برآیید زیرا متوجه خواهید شد که فرد با ارزشی هستید، صرف نظر از اینکه در ازدواجتان چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این چیزها، قبل از اینکه شما همسر کسی شوید، هویتتان را به شما یادآوری خواهند کرد. و این برای با هم ماندن در ازدواج دوم بسیار اهمیت دارد.

دوستان جدید پیدا کنید، دوستانی که با همسران قبلی آشنایی نداشته و همچین از قبل شما یا همسر جدیدتان را نشناسند. دوستانی که ازدواج دومتان را با ازدواج اولتان مقایسه نکنند، یا به نحوی رفتار نکنند که گویی اسرار زندگی شما و همسر اولتان را می‌دانند. با عضویت در گروه‌های اجتماعی جدید، همسایه‌های جدید یا تنها ملاقات با افراد در زندگی روزمره و برقراری ارتباط با آنها می‌توانید دوستان جدید پیدا کنید.

ما پیشنهاد نمی‌کنیم که دوستان قدیمی را رها کنید. دوستان قدیم به متمرکز ماندن و حفظ دیدگاه تان کمک می‌کنند، اما معمولا دوستان قدیم، دوستِ یکی از همسران بوده‌اند و بنابراین دوستِ مشترک نیستند. دوستان جدید، مدت یکسانی است که هر دو شما را می‌شناسند و این باعث می‌شود به یک اندازه با شما و همسرتان دوست باشند.

دیدگاه جامعه نسبت به ازدواج همسر دوم در ازدواج مجدد، احتمال بیشتر طلاق در ازدواج دوم، تاثیرگزاری خاطرات ازدواج اول بر ازدواج دوم از جمله چالش هایی است که افراد در ازدواج مجدد بعد از طلاق با آن مواجه هستند. همچنین نامادری یا ناپدری بودن برای بچه ها، هیجان کمتر رابطه و گاهی مشکلات از جمله دیگر مسائلی است که معولا ازدواج دوم به همراه دارد.

برای اینکه در ازدواج دوم موفق باشید و شکست را تجربه نکنید، سعی کنید تا حد امکان از گذشته را رها کنید و مسائل ازدواج اول را به آن وارد نکنید. همسرتان را در اولویت اول نسبت به همه چیز قرار دهید.به بچه ها آزادی عمل معقول بدهید و در مسائل تربیتی آن ها مانند یک خانواده معمولی در ازدواج اول برخورد کنید.  انتظارات همسرتان را بشناسید و به آن توجه کنید و برای ارتباط موثر با یکدیگر وقت بگذارید. برای تحکیم رابطه برای مشارکت و همکاری در برخی فعالیت ها برنامه ریزی کنید.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

عشقت رو جذب کن

میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو…

عضویت در خبرنامه رادیو عشق

86 بازدید

2.18k بازدید

2.35k بازدید

3.36k بازدید

3.14k بازدید

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

مشترک نمی شومدریافت همه دیدگاه های این نوشتهفقط دریافت پاسخ دیدگاه های خودم

عالی بود مرسی

سلام و خسته نباشید. من یک بار ازدواج کردم و جدا شدم بعد از چند ماه با یه آقایی که تهران هستن آشنا شدم و رابطمون عالیه, و من خیلی دوست دارم باهاش ازدواج کنم ولی متاسفانه ایشون فعلا شرایطو ندارن و از علاقشون مطمئن هستم. باید چکار کنم لطفا راهنمایی کنین.میخوام ایشون راغب بشه به ازدواج با من

دوست عزیز با سلام ابتدا رابطه رو پیش خودتون تحلیل کنید. شرایط رو بسنجید و با منطق و دید باز نسبت به جذب ایشان قدام کنید خیالبافی نکنید و واقعیت را در نظر بگیرید. دلایل به تاخیر افتادن ازواج و دغدغه‌های ایشان با خبر شوید و در صورت امکان کاری کنید نگرانی‌هایش کاهش پیدا کند علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید. در صحبت هایتان از اهداف و برنامه های مشترک اینده صحبت کنید. در سایت مقالات خوبی برای ترغیب ایشان به ازدواج وجود دارد از این مقالات استفاده کنید به ایشان زمان کافی بدهید. ابراز علاقه و احساسات به جا و مناسبی داشته باشید. همراهشان باشید و شرایط ایشان رو درک کنید و دوره تکنیک های جذب عشق، می تواند به شما جهت ابراز احساسات و علاقه و جذب ایشان کمک بسزایی داشته باشد.

آدرس: تهران، پونک، نبش بلوار پونک، پلاک 2، طبقه سوم، واحد 6

تلفن پشتیبانی:02146015870

رزرو نوبت مشاوره

انجمن روانشناسی آمریکا

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران

سازمان بهزیستی ایران

انجمن روانشناسی ایران

 

یکی از مشکلات رایج بعد از طلاق یا بهم خوردن نامزدی، مشکل در تصمیم گیری برای ازدواج دوم و نداشتن اعتماد به نفس برای انتخاب درست همسر و ترس از شکست دوباره در ازدواج دوم است.

بسیاری از افراد بعد از شکست در انتخاب اولشان بیشتر به دنبال بیان عیب و ایرادهای نامزد یا همسر سابق شان هستند و به نقش و سهم خود و کم و کاستی هایی که در انتخاب همسر و زندگی مشترک داشته اند توجه چندانی نمی کنند. به اصطلاح بیشتر نقش قربانی و کسی که مظلوم واقع شده را ایفا می کنند و همین موضوع باعث می شود، دوباره در انتخاب همسر دچار اشتباه شوند.

زمانی که طلاق رخ می دهد بعد از اتمام عده، یک زن به لحاظ شرعی می تواند ازدواج کند اما از لحاظ روانشناسی شرط این است که قبل از طلاق رسمی و قانونی، مدت ها زن و مرد در جدایی عاطفی به سر برده باشند.

اما زمانی که طلاق ناگهانی پیش می آید و فرد به لحاظ روانی همچنان درگیر این مسئله باشد از لحاظ روانشناسی بین 6 ماه تا یک سال نیاز دارد که وارد فاز جدیدی آشنایی نشود. این موضوع را نمی توان به همه بسط داد بلکه مورد به مورد و فرد به فرد فرق دارد و نمی توان نسخه واحدی برای همه پیچید.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

چنانچه در بخش خانواده پلاس نمناک پیش ا این هم اشاره شد ، داشتن ازدواج موفق بعد از طلاق، کاملاً امکان پذیر است البته به شرطی که قبل از آن حاضر بشوید به اندازه برداشتن ده گام، خودتان را تغییر بدهید:

گام اول:

از بحران خارج بشوید. بعد از طلاق، یک دوره بحرانی پیش می آید که باعث می شود شما احساسات مختلف و گاهی متناقض را تجربه کنید. به جز این شما برای خروج از بحران بعد از طلاق، باید چهار مرحله روانی یعنی انکار، خشم، چانه زنی و افسردگی را پشت سر بگذارید تا بتوانید دوباره به آرامش و پذیرش برسید.

برای پشت سر گذاشتن این احساسات و این مراحل، زمان حرف اول را می زند. بنابراین توصیه اکید من به شما این است که دست کم تا یک سال بعد از طلاق به خودتان فرصت بدهید.

گام دوم:

بدانید چرا ازدواج قبلی تان به طلاق کشید. غرض از این سوال مهم این نیست که شما خودتان و یا همسر سابقتان را قضاوت کنید و به دنبال مقصر بگردید بلکه هدف از آن این است که شما با دلایل واقعی به هم خوردن زندگی قبلی تان روبرو بشوید و بتوانید به چیزهایی که شما نداشتید و همینطور چیزهایی که همسر سابقتان نداشت برسید.

گام سوم:

وقتی به پاسخ واقعی این سوال که «چرا ازدواج قبلی من به طلاق منجر شد؟» رسیدید و توانستید سهم خودتان را از شکست ازدواج قبلی تان بردارید، می توانید از موقعیت کسی که قربانی همسر سابقش بوده بیرون بیایید.

گام چهارم:

در این مرحله لازم است برای رفع این ضعف ها اقدام کنید. برای این کاربهتر است از یک شخص دیگر که متخصص و آگاه باشد کمک بگیرید.

گام پنجم:

درشرایط پر فشار بعد از طلاق ، احتمالاً ازدواج مجدد مدتی حال شما را بهتر می کند اما بعید است که این آرامش مدت زیادی دوام داشته باشد. پس لطفاً قبل از ازدواج مجدد، از خودتان بپرسید که چرا می خواهید ازدواج کنید؟

گام ششم:

تکلیفتان را با زندگی قبلی روشن کنید. اگر از ازدواج قبلی فرزندی دارید که با همسر سابقتان زندگی می کند و یا مقرر شده که مهریه همسر قبلی تان را بپردازید، بهتر است مدتی صبر کنید تا در زمینه این تغییرات و تعهدات جدید به ثباتی نسبی برسید و بعد دوباره ازدواج کنید.

گام هفتم:

فقط با این نیت ازدواج قبلی تان را مرور کنید که از آن درس بگیرید و در پارکینگ گذشته پارک نکنید.

گام هشتم:

حالا که قصد ازدواج مجدد دارید، مهم است که خودتان را همینطور که هستید پذیرفته باشید. اگر این پذیرش به دست نیامده باشد، پنهان کاری ها سر بیرون می آورند، پنهان کردن فرزند از ازدواج قبلی، گفتگو با همسر سابق در مورد بچه ها، پرداخت مهریه به او و غیره. کاملاً روشن است که با این وضع زندگی مجدد هم دوام زیادی نخواهد آورد.

گام نهم:

کسی را برای ازدواج انتخاب کنید که شرایط شما را بپذیرد و ارزش ها، اهداف و خصوصیاتش به شما نزدیک باشد.

گام دهم:

مقایسه کردن گزینه های ازدواج مجدد با همسر قبلی، نشانه این است که شما هنوز به خودآگاهی کافی و لازم برای ازدواج مجدد نرسیده ایدو رابطه شما با زندگی قبلی هنوز کامل قطع نشده است.

اگر می خواهید دوباره با همسر قبلی تان رابطه را شروع کنید ابتدا باید ظرفیت های روحی خودتان را بالاببرید و یادبگیرید زندگی مستقل خود تان را شکل بدهید. هیچ تلاشی برای طرد کردن او یا جذب او به خودتان انجام ندهید.

بازگشت به زندگی با همسر سابق امری کاملا ممکن است و تنها در موارد معدودی که پس از تلاش های لازم و بررسی های حرفه ای و کارشناسانه لازم، مشخص می شود دو نفر واقعا برای زندگی مشترک با یکدیگر مناسب نیستند و از ابتدا انتخاب نادرستی انجام داده اند، بهتر است افراد، به زندگی مشترکشان بازنگردند.

کسب دو ویژگی برای برپا کردن خیمه زندگی مشترک بسیار مهم است:کسانی که توانستند استقلال خود را دوباره به دست بیاورند، در دوره پس از جدایی به نقش خود در رابطه با همسر سابق شان اندیشیدند و سهم تقصیر و مشکلات خود را پیدا کردند و دانستند همه عوامل و تقصیرها مربوط به همسرشان نبوده است بلکه خود آنان نیز سهم قابل تأملی در این ماجرا داشته اند و در ازدواج دوباره با همسر سابق مشکلات رفتاری خود را حل کردند.

موفقیت ازدواج ربطی به جنسیت ندارد. در واقع زن یا مرد بودن پارامتر تعیین کننده در موفق بودن یک ازدواج نیست. در ازدواج های مجدد موفق، آنهایی درست عمل کرده اند که صبوری به خرج داده اند، دارای آرامش بوده و مسیر آشنایی را به خوبی طی کرده اند. هرقدر افراد هیجانی و سرعتی تصمیم بگیرند، میزان ریسک ازدواج مجدد ناموفق بالاتر می رود.

معمولا فرزندان اگر در سنین حساس کودکی یا نوجوانی باشند نسبت به ازدواج پدر یا مادرشان واکنش منفی نشان می دهند، اما نحوه رفتار فرزند در مقابل ناپدری یا نامادری بستگی زیادی به برخورد طرف مقابل دارد.

اگرفرد به معنای واقعی همسرش را دوست داشته باشد به طور عادی فرزندان او را که حاصل ازدواج و زندگی گذشته اش هستند نیز دوست خواهد داشت و در بعضی موارد فرد با مشاهده بی مهری های بی دلیل همسرش نسبت به فرزندش احساسی ناخوشایند نسبت به شریک زندگی خویش در ازدواج دوم پیدا می کند.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

کودکانی که پدر و مادرشان به علت جدایی اقدام به ازدواج مجدد می کنند، شرایط سخت تری را می گذرانند. زیرا کمتر حاضر به پذیرش عضو جدید خانواده می شوند.بهتر است در این مورد تصمیم را به عهده خود کودک بگذاریم و به او زمان بدهیم تا بتواند با این مسئله کنار بیاید.

1. اگر همسرش فوت شده باشد، در صورت اقدام خیلی سریع برای تشکیل مجدد خانواده، به بی مهری و عدم علاقه به همسر قبلی خود متهم می شود.

2. اگر همسرش طلاق گرفته باشد و خیلی زود برای ازدواج دوم اقدام کند، ممکن است شائبه حضور فرد جدید از قبل از جدایی در زندگی آن مرد پررنگ شود و اطرافیان گمان کنند علت جدایی آن مرد، ازدواج با همسر فعلی اش بوده است.

3. در صورت داشتن فرزند، باید فرزندش نیز با این عمل موافق بوده و شخص بعدی را به عنوان نامادری بپذیرد.

4. یکی دیگر از مسائلی که مردان طلاق گرفته با آن روبه رو هستند، پرداخت مهریه است. گاهی تا سال ها بعد از طلاق، پرداخت مهریه و یا نفقه اولادی که با مادرشان زندگی می کنند، مشکلات اقتصادی را برای مرد ایجاد می کند.

1. در صورت فوت همسر، حتی اگر مدتی هم از آن گذشته باشد، زنی که مجدد قصد ازدواج دارد به بی مهری نسبت به همسر اولش محکوم می شود.

2. خانواده همسر فوت شده ممکن است پذیرش مناسبی نداشته باشند و با نگهداری نوه هایشان توسط یک ناپدری مخالفت کنند.

3. گاهی پذیرش فرزندان در حالیکه خاطره خوش پدر را به همراه دارند، بسیار سخت است.

4.در صورت جدایی از همسر، ازدواج دوم ممکن است حمل بر بوالهوسی و تنوع طلبی گردد؛ مخصوصاً اگر فرزندی داشته باشد.

5.قانون نانوشته فرهنگی وجود دارد که زنی که فرزند دارد تا آخر عمر همان مهر مادری برایش کفایت می کند.

6.برخورد همسر اول زن اصولاً نامناسب است. در بسیاری موارد نگهداری و حضانت فرزند در صورتیکه زن ازدواج کند از او گرفته می شود. مخصوصاً اگر فرزندشان دختر باشد، ممکن است مرد به بهانه عدم اطمینان از ناپدری، از شب ماندن دخترش نزد مادر خود جلوگیری کند.

1- پذیرفتن گذشته

بی توجهی به غم و غصه های همسرتان هیچ چیز را تغییر نخواهد داد. اگر به احساسات او بی توجهی کنید، شاید غم از دست دادن همسر اولش تا ابد همراهش باقی بماند. بهتر است به او اجازه دهید تا با شما صحبت کند و بگوید که در کجای سفر غم انگیز خود قرار دارد.

2- قبول کردن حضور 3 قلب در زندگی

در زندگی با مردی که همسر خود را از دست داده، باید بدانید که دوست داشتن او نسبت به همسر مرحومش جای خود را دارد و این امر به نوبه خود قابل احترام است و ربطی به رابطه دو نفره شما ندارد.

3- بی توجهی به اشیا و مایملک مرحومه هرگز

اجازه ندهید بی توجهی به اشیا و مایملک مرحومه شما را در مسیر نادرست قرار دهد. اگر احساس می کنید که همسرتان شما را به اندازه خانم مرحومش دوست نمی دارد، بنابراین باید سعی کنید که وسایل شخصی همسر اول از قبیل قاب عکس و … را از درون خانه جمع آوری نمایید.به منظور حل این مشکل ابتدا باید با همسر خود مشورت کنید و سعی کنید تا مشکلات خود را با گفتگو حل نمایید و به احساسات طرف مقابل احترام بگذارید و از طریق بحث متقابل، بر سر نگه داشتن وسایل شخصی همسر مرحومه به نتیجه برسید.

4-  همدلی با اعضای داغ دیده فامیل

شاید در ابتدا اعضای خانواده، شما را در میان خود نپذیرفته باشند. باید به آنها حق بدهید چرا که از دست دادن یک عزیز شرایط سختی را به اطرافیان تحمیل می کند. به همین دلیل باید به آنها زمان بدهید تا بتوانند شما را همانگونه که هستید بپذیرند و به تدریج جایگاه خود را در خانه همسرتان تثبیت کنید.

5- زندگی در گذشته ممنوع

در گذشته زندگی نکنید و اجازه ندهید افکار منفی گذشته به ناامنی های شما دامن بزنند . شوهرتان به این دلیل با شما ازدواج نکرده که شما نسخه دوم همسر مرحومش بوده اید. او به خوبی می داند که شما منحصر بفرد هستید و همین عامل نیز باعث شده که به شما علاقمند شود و پیشنهاد ازدواجش را با شما در میان بگذارد. او اصلاً به این قضیه که شما تا چه حد به همسر مرحومش شباهت دارید و یا تفاوت دارید فکر نمی کند.

6- مهربانی با خاطرات غم برانگیز

شما هر چقدر که به همسرتان عشق بدهید، باز هم این مسئله باعث نمی شود که او مرگ همسر اولش را فراموش کند. هیچ گاه نباید تصور کنید که سالگرد وفات همسر اول، روز تولد، سالگرد ازدواج و … بدون غم و اندوه خواهد بود.

در این مواقع باید به او بگویید که از ارزش این تاریخ ها آگاه هستید و تمایل دارید که او احساساتش را با شما در میان بگذارد. حتی می توانید پیشنهاد کنید که اگر او بخواهد می توانید تا مقبره همسرش او را همراهی کنید.

7- تعیین حد و مرز با ملایمت و همکاری متقابل

ازدواج با مردی که همسر خود را از دست داده نباید تماماً حول محور همسر مرحوم او بچرخد. در این میان احساسات شما نیز مهم هستند، شما استحقاق این را دارید که مورد احترام قرار بگیرید.

8- مطالعه و تحقیق برای رفتار بهتر

مطالعه و تحقیق کنید تا مطالبی در مورد مراحل مختلف غم و اندوه و پی آمدهای آنها بدست آورید . تا زمانیکه شما بخواهید با همسر خود ازدواج رسمی کنید، به طور حتم بخش وسیعی از غم و اندوه او به پایان رسیده است. البته باید توجه داشت که بخشی از غم و ندوه در وجود افراد باقی می ماند که با کمی صبر و حوصله و همچنین به مرور زمان از بین می رود.

9- نترسیدن از کمک گرفتن از دیگران 

بسیاری از این افرادی که شما با آنها احساس راحتی می کنید و حرف دلتان را به آنها می زنید کسانی هستند که احساسات مشابه شما دارند و در دنیا احساس تنهایی می کنند. به این طریق هم شما می توانید همصحبت خوبی برای او باشید و هم او می تواند با همفکری و همدلی شما را در مسیر درست قرار دهد.

10- زندگی در لحظه و ارزش نهادن به آینده 

باهمسر خود خاطره های جدید خلق کنید که منحصر به خودتان باشند و هیچ ارتباطی به زندگی گذشته و همسر مرحومش نداشته باشند.برنامه سفر به جاهای دیدنی را بریزید و به مناطقی بروید که هیچ یک از شما قبلاً از آنجا دیدن نکرده باشد.  

All Rights Reserved – © 2019 | باز نشر مطالب پورتال سیمرغ تنها با ذکر نام و آدرس seemorgh.com مجاز می باشد.

مطالب پر بازدید


به گزارش خبرگزاری دانا،به منظور ازدواج مجدد ابتدا باید زندگی قبلی را با مشورت با متخصص کاملا مورد واکاوی قرار دهیم؛ چرا که در زندگی قبلی خاطرات تلخ و شیرین وجود دارد بنابراین با مطالعه اتفاقات گذشته فضایی را فراهم کنیم که اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم.

این روانشناس اجتماعی که در یک برنامه رادیویی سخن می‌گفت، در بخش دیگری از صحبت‌های خود با بیان اینکه آمارها نشان می‌دهد یک پنجم ازدواج‌ها منجر به طلاق می‌شود،اظهارکرد: در این شرایط تعداد زیادی از زنان و مردان تجربه ازدواج داشته‌اند. به لحاظ فرهنگی حق این افراد است که زندگی مجدد خوبی را تجربه کنند. در واقع صرف اینکه فرد یکبار ازدواج کرده و جدا شده است نمی‌تواند دلیلی برای ممانعت از ازدواج باشد. ازدواج ناموفق را نباید یک نقطه ضعف بزرگ برای زندگی افراد دانست.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

وی تاکید کرد: کسی که یک بار تجربه زندگی ناموفقی داشته است، می‌تواند درس‌هایی از آن گرفته باشد اما قبل ازدواج مجدد باید به مشاور مراجعه کنند. یک روانشناس می‌تواند سهم افراد را در مشکلات زندگی قبلیشان تعیین کند. با انجام این کار می‌توان با آرامش بیشتری ازدواج کرد.

دکتر شاه حسینی- روانشناس اجتماعی و مشاور خانواده- با بیان اینکه به دلیل احساسی بودن جامعه ما واژه نامادری و ناپدری بسیار نامطلوب است، اظهارکرد: افراد در کشورهای غربی راحت‌تر با این موضوع کنار آمده‌اند. زمان آن رسیده است که بار این واژه‌ها را سبک کنیم و آن‌ها را بغرنج و بحرانی نکنیم تا فشار روانی ایجاد نکند.

وی افزود: از آنجایی که بزرگترها «ناپدری» و «نامادری» را مذموم جلوه می‌دهند، کودکان نیز دچار وحشت می شود این در حالیست که بزرگترها با فرهنگ‌سازی و مثبت‌اندیشی می‌توانند پذیرش این موضوع را در جامعه افزایش دهند. افراد جامعه باید بدانند کودکی که پدر یا مادر ندارد ، ورود نامادری یا ناپدری برای او مزایای زیادی دارد. درواقع هزاران مزیت برای ورود پدر و مادر جدید برای یک خانواده می توان برشمرد تا موضوع احساسی بودن نادیده گرفته شود.


 

این روانشناس اجتماعی در ادامه گفت: شخصی که می خواهد با فردی که فرزند دارد ازدواج کند باید به بلوغ اجتماعی برسد و از لحاظ نگاه اجتماعی مسئولیت کودکی را به عهده می گیرد که او را بزرگ نکرده است و باید نگاه مادرانه و پدرانه به او داشته باشد. افرادی که قصد ازدواج با فردی دارای فرزند را دارند بهتر است با یک متخصص مشورت کنند.

وی با بیان اینکه تفاوتی میان افراد طلاق گرفته و همسر ازدست داده وجود ندارد،تصریح کرد: هیچ‌گاه ترازو و خط‌ کشی برای شناسایی انسان‌ها وجود ندارد بنابراین نمی‌توان گفت چون فرد یک بار طلاق گرفته و دوباره ازدواج کرده انسان خوبی نیست بلکه ممکن است این شخص با همسر خود زوج خوبی نبوده است.

شاه‌حسینی اضافه کرد: بیشتر افرادی که همسر خود را از دست داده‌اند و اقدام به ازدواج مجدد می‌کنند در ذهن خود دائما در حال اسطوره‌سازی از همسر خود هستند؛ در حالی که افراد جدا شده دائما مشکلات زندگی گذشته را تصور می‌کنند. این افراد باید بیاموزند همسر جدیدشان از فرهنگ ، والدین و خانواده دیگری است و تفاوت های زیادی با فرد قبلی دارد.

محمدیان- روانشناس اجتماعی- نیز در برنامه «ترنج» درباره ترس برخی از افراد از ازدواج سوم پس از دو شکست در زندگی مشترک گفت: پس از دوبار آزمون و خطا باید بررسی شود که فرد مشکلی دارند یا نه؟ بنابراین با مراجعه به مشاور باید از این موضوع اطلاع کسب کرد. در واقع باید تصمیمات اشتباه گذشته واکاوی شوند تا در ازدواج سوم تکرار نشوند.

 

منبع: سلامت نیوز

هماهنگی جهت تبلیغات: 02123051172

مجری انحصاری نیتیو، سنجاق

کلیه حقوق محفوظ و متعلق به مجله پزشکی دکتر سلام است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است

معاون اجتماعی بهزیستی استان اصفهان گفت: توصیه می‌شود افراد بعد از طلاق یا فوت همسر به تشکیل زندگی دوباره فکر کنند اما این تصمیم باید با آگاهی و مشاوره باشد.

مجتبی ناجی در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا در خصوص چگونگی اطلاع واقعه طلاق و ازدواج مجدد به فرزندان، اظهار کرد: با توجه به اینکه سالانه ۱۰هزار واقعه طلاق در استان ثبت می‌شود باید در مورد ازدواج مجدد این افراد هم تدابیری داشته باشیم.

وی با بیان اینکه در اینکه باید ازدواج مجدد صورت بگیرد هیچ شکی نیست، افزود: تعجیل در ازدواج دوم را تایید نمی‌کنیم و افرادی که تجربه طلاق دارند باید حداقل شش ماه به خود برای انطباق با شرایط بعد از طلاق فرصت دهند و به هیچ وجه نباید با شتاب به فکر ازدواج دوباره باشند چرا که ممکن است برخی عواملی که شکست ازدواج اول را رقم زده‌اند هنوز به قوت خود باقی باشد و باعث شکست ازدواج دوم شود.

معاون اجتماعی بهزیستی استان اصفهان با تاکید بر اینکه خانواده‌های دارای فرزند از ازدواج اول باید در ازدواج دوم تصمیمات آگاهانه بهتری داشته باشند، تصریح کرد: گفتگو و تفهیم شرایط برای طرف مقابل بسیار مهم است و باید نوع رابطه فرزند با والد غیر سرپرست خود را برای همسر آینده تبیین کرد، چه بسا همسر آینده هم از ازدواج اول خود فرزندانی داشته باشد و این خود روابط خانواده تازه تاسیس شده را پیچیده می‌کند و نوع رابطه این خانواده دارای فرزند با دیگر ازدواج‌ها متفاوت خواهد بود.

وی با تاکید بر اینکه افراد حق ازدواج دوباره دارند، تصریح کرد: توصیه می‌شود افراد بعد از طلاق یا فوت همسر به تشکیل زندگی دوباره فکر کنند، اما این تصمیم باید با آگاهی و مشاوره باشد چرا که امروز با افراد بسیاری مواجه هستیم که بعد از طلاق خواهان ازدواج مجدد هستند، اما داشتن فرزند را یک مانع در این کار می‌دانند و این باعث می‌شود تن به ازدواج دوباره ندهند و تنها والد بودن را انتخاب کنند و از حق قانونی و شرعی خود محروم شوند.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

ناجی در خصوص راهکار درست ازدواج مجدد با داشتن فرزند گفت: باید در این موضوع که عدم ازدواج را نوعی ایثار می‌دانند بازنگری‌هایی صورت گیرد و ازدواج دوباره با تدبیر صورت گیرد چرا که این حق طبیعی افراد است.

وی با بیان اینکه میزان کودک‌آزاری در خانواده‌هایی که با ناپدری و نامادری زندگی می‌کنند بیشتر گزارش می‌شود، افزود: این بدان معنا نیست که آمار واقعی این موضوع بیشتر باشد شاید وقتی والد زیستی کودک را مورد تنبیه قرار می‌دهد این را به حساب تربیت کردن می‌گذارند اما در مورد ناپدری یا نامادری این تفکر در جامعه وجود ندارد.

معاون اجتماعی بهزیستی استان اصفهان در خصوص تفکر جامعه نسبت به ناپدری و نامادری افزود: کوچکترین تنبیه از طرف ناپدری یا نامادری به عنوان کودک آزاری مطرح می‌شود، اما اگر پدر یا مادر زیستی تنبیه بیشتری هم داشته باشد از آن به عنوان تربیت یاد می‌کنند و همواره ناپدری یا نامادری متهم به بدرفتاری با فرزند هستند.

وی با تاکید بر اینکه به دلیل وجود تصورات ذهنی جامعه در این موضوع تا حدودی بزرگنمایی هم می‌شود، اظهار کرد: بسیاری از ناپدری یا نامادری‌ها هم هستند که با آرامش در زندگی دوم حضور دارند و تاخیر در توجه به نیازهای کودکان در درصدی از ناپدری یا نامادری‌ها را نباید به حساب همه آنها گذاشت.

ناجی با تاکید بر اینکه از گذشته در فرهنگ ما بدبینی به ناپدری یا نامادری وجود داشته است، گفت: با بیشتر شدن جمعیت ناپدری یا نامادری‌ها باید در این زمینه بازنگری‌هایی صورت گیرد و انتظار نداشته باشیم که ناپدری و نامادری باید مانند والد زیستی رفتار کند و این امر قطعا امکان ندارد.

وی در خصوص میزان اعتماد یا حد و حدود سپردن امور فرزند به ناپدری یا نامادری اظهار کرد: به هر حال وقتی ازدواجی صورت می‌گیرد قبل از آن اعتماد نسبی وجود داشته است، اما داشتن اعتماد کاذب درست نیست و زمانی که جنسیت فرزند با والد جدید مخالف است باید توجهات بیشتری صورت بگیرد و مراعات حد و حدود در مورد همه اعضای خانواده چه تنی چه ناتنی باید وجود داشته باشد.

معاون اجتماعی بهزیستی استان اصفهان افزود: والدین باید برای جلوگیری از ایجاد زمینه آسیب‌ها تدابیر مدیریت شده‌ای داشته باشند و نداشتن اعتماد نباید در رفتار ظاهری آنها ایجاد شود و توجه به نحوی باشد که ناپدری یا نامادری احساس بی‌اعتمادی به آنها را نداشته باشند و این امور باید بسیار مدبرانه مدیریت شود.

تمامی حقوق این سایت برای خبرگزاری ایمنا محفوظ است

اگر مردی تصمیم به ازدواج مجدد گرفت، باید در قدم اول ببیند که آیا همسر اولش قابلیت پذیرش این موضوع را دارد یا نه.امروز در این مقاله به بیان مهارت هایی خواهیم پرداخت که مردانی که قصد ازدواج دوم دارند و همچنین همسران آنان، قبل از هر چیز باید آن ها را فرا بگیرند تا شاید حوادث تلخ در جامعه نباشیم.نوربخش کارشناس و مشاور خانواده معتقد است که اگر مردی تصمیم به ازدواج مجدد گرفت، باید در قدم اول ببیند که آیا همسر اولش قابلیت پذیرش این موضوع را دارد یا نه. نظر این مدرس دانشگاه  را بخوانید…دلایل تصمیم به ازدواج مجدد را به زن اول تان بگوییداگر مرد بتواند با همسر اولش صحبت کند و نقایص یا مشکلاتی را که باید برطرف شود، با او مطرح کند شاید دیگر به ازدواج مجدد نیاز نباشد. ولی اگر مسئله با گفت و گو حل نشد یا اصلا حل شدنی نبود، مثلا زنی بچه دار نمی شود و مرد به خاطر داشتن فرزند تصمیم به ازدواج مجدد می گیرد، باز هم باید آن مشکلات را به همسرش بگوید و اعلام کند که فقط به این دلیل تصمیم دارم با یک زن دیگر ازدواج کنم و به هیچ عنوان دوست ندارم که زندگی الانم نابود شود. بالاخره متلاشی شدن زندگی، آسیب های زیادی برای زوج ها و فرزندان دارد. مرد باید از همسر اولش بخواهد که با همسر دوم زندگی کند و تعامل مثبت داشته باشد. مرد باید مساوات را بین هر دو همسرش رعایت کند که این مدیریت بسیار حساس و سخت است. چنین مردهایی باید توان جسمانی و روحی بالایی داشته باشند تا در مشکلات این نوع زندگی کم نیاورند. این مدیریت از تقسیم مساوی زمان بودن با هر دو همسر شروع می شود و تا تقسیم عادلانه محبت بین این دو ادامه می یابد.زن دوم، مرد را ارزیابی کندزنانی که می خواهند با یک مرد متاهل ازدواج کنند و اصطلاحا هووی زن دیگری شوند، در اولین و مهم ترین قدم باید وضعیت مرد را بررسی و به دقت مورد ارزیابی قرار دهند. مثلا زن دوم باید بررسی کند و ببیند که مشکلات اصلی مرد در زندگی اولش چه بوده است و آیا مقصر اصلی آن مشکلات همسر اول بوده یا خود مرد هم مقصر است. در مرحله بعد، باید توان اقتصادی مرد را هم ارزیابی کند. من مراجعه هایی داشته ام که مردی همسر دوم گرفته و بعد از مدتی به این نتیجه رسیده است که توان اقتصادی برای اداره 2 زندگی را ندارد و بعد تصمیم به طلاق همسر دومش گرفته است. مثلا مرد می گوید من نمی توانم 2 تا اجاره خانه بدهم؛ پس مسئله اقتصادی در چنین زندگی هایی اهمیت ویژه ای دارد. مرد در چنین مواقعی باید توانایی مدیریت مسائل عاطفی را بین هر دو همسرش داشته باشد. یعنی باید یک ظرفیت روانی خوبی داشته باشد تا بتواند هر دو همسر را مورد محبت خود قرار دهد و برای هر دو، تکیه گاه مطلوبی باشد. پس زن ها باید مطمئن شوند که این مرد می تواند از پس دو زندگی برآید، در غیر این صورت امیدی به خوشبختی در چنین زندگی هایی نیست.زن دوم به خاطر زن اول از خواسته هایش کم کندهمسر دوم یک مقداری باید به نفع همسر اول خواسته هایش را کم کند. در بسیاری از موارد مرد همسر اول خود را به دلیل تعلق عاطفی و دلبستگی بیشتر، به همسر دومش ترجیح می دهد، پس همسر دوم باید تقاضاهای عاطفی و مالی اش را کاهش دهد. چون اگر هر 2 همسر تصمیم بگیرند به مرد فشار بیاورند، 100درصد مرد کم می آورد و از یک جایی کار به بحث و جدال خواهد کشید. همسر دوم باید مرد را درک کند چون ممکن است مرد از سمت همسر اولش یا شاید فرزندان همسر اولش تحت فشار باشد. بنابراین زن های دوم باید کم توقع تر باشند تا با شرایط بهتری زندگی شان ادامه یابد.زندگی با هوو در یک منزل امکان پذیر نیستهیچ وقت زن اول و دوم نمی توانند در یک خانه و زیر یک سقف زندگی کنند چون در این حالت ریشه اختلافات خیلی گسترده می شود. همسر اول و دوم را اصلا نمی شود در یک طبقه از خانه مدیریت کرد. بنابراین مرد باید قدرت مالی برای تامین مسکن و نفقه هر 2 همسرش را داشته باشد. البته اگر هر 2 خانه، در یک آپارتمان هم نباشد بهتر است، زندگی همسر اول و دوم در یک منزل، زندگی را به میدان جنگ تبدیل می کند و باعث رقابت و حسادت زیادی بین همسران می شود که به هیچ وجه توصیه نمی شود.هیچ زنی، هوو دوست نداردترابیان، کارشناس و مشاور خانواده نیز معتقد است که مهم ترین فلسفه ازدواج به دست آوردن آرامش و امنیت است. باید بپذیریم که یک دختر با ازدواج به دنبال کسب امنیت و آرامش است، آرزویی که با حضور یک زن دیگر در کنار همسرش از بین می رود. حالا چه دلایل شوهرش برای ازدواج مجدد منطقی باشد چه غیر منطقی، آن چه مهم است این که معمولا هیچ زنی دوست ندارد شوهرش به فکر ازدواج دوم بیفتد.مردها قبل از گرفتن زن دوم حواس شان باشد که…این کارشناس خانواده افزود: اگر مردی تصمیم به انتخاب همسر دوم دارد باید حتما آگاهانه و با دلایل منطقی این عمل را انجام دهد. مرد باید بداند که زن اول از حضور یک رقیب در زندگی اش رضایت قلبی ندارد و اگر می بینید که مردانی با 2 همسر زندگی به ظاهر آرامی دارند، شاید زن اول دارد می سوزد و می سازد چون می بیند چاره دیگری ندارد. در چنین زندگی هایی معمولاً در صورت رعایت نکردن عدالت همسر اول آسیب های زیادی می بیند. در چنین خانواده هایی بچه ها رشد کافی ندارند. مردها در این مواقع باید حواس شان به همه این آسیب ها باشد.خانم ها مهارت زندگی را کامل فرا بگیرندترابیان معتقد است که بعضی از مردها دلیل شان برای ازدواج دوم این است که همسر اول شان در همسرداری کوتاهی می کند و نمی تواند یک همسر واقعی برایشان باشد. به خانم ها توصیه می شود که مهارت های زندگی را به طور کامل یاد بگیرند. یعنی ازدواج به مهارت نیاز دارد. چون درصد بالایی از طلاق ها به خاطر نداشتن همین مهارت اتفاق می افتد؛ بنابراین خانم های متاهل باید نقش شوهرداری شان را به خوبی ایفا کنند.نکاتی که زن دوم برای ورود به زندگی زن اول باید بدانداین کارشناس خانواده افزود: خانم هایی که آگاهانه یا ناآگاهانه وارد زندگی یک مرد متاهل می شوند باید حواس شان باشد که بدون تحقیق وارد زندگی مردهای متاهل نشوند. چون بیشتر این زن ها، بعد از گذشت زمان با مراجعه به مراکز مشاوره از ازدواج شان اظهار نارضایتی می کنند. متاسفانه بعضی از ازدواج های دوم مخفیانه است که آسیب های بیشتری به همراه دارد. این خانم ها فراموش نکنند که ورود ناآگاهانه به زندگی یک خانم دیگر، ممکن است باعث تخریب 2 زندگی شود. خانم ها بدانند که بر اساس تجربیاتی که داشته ام زمانی که چنین زندگی هایی به مشکلی برمی خورد، معمولا مردها زن دوم را طلاق می دهند.زن ها با هووی شان بسازند و بسازندترابیان ادامه داد: حالا اگر مردی ازدواج مجدد کرد، نباید زن ها فکر کنند که باید در چنین زندگی هایی بسوزند و بسازند. به نظر من به جای ساختن و سوختن، باید بسازند و بسازند. یعنی همسر اول وقتی می بیند که شوهرش با زن دیگری ازدواج کرده است، باید سازگاری اش را بالا ببرد. در چنین زندگی هایی همسر اول بهتر است با شرایط کنار بیاید و سلامتی بچه هایش را با افسردگی تهدید نکند.منبع : khorasannews.com

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

رویایی بابحران نگران کننده روابط زناشویی


چگونه نزد همسر بیشتر دوست داشته شویم؟

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

بادکنک آرایی واجرای مدرن ترین تم های تولد


سوتین های خوشگل و باکیفیت/تنوع رنگ عالی


تو جلسه خواستگاری چی بپرسیم!؟

ساخت و تعمیر دندانهای مصنوعی با قیمت مناسب


به همسرت اعتماد نداری؟


طراحی و بازسازی فضای داخلی


تجربه روابط جنسی لذتبخش و ایمن

خریدقسطی جهیزیه بدون نیاز به پرداخت اولیه

خرید انواع ابزار وجعبه ابزار خانگی وصنعتی

درمان سریع وقطعی بواسیر بدون درد و خونریزی

ناباروری شما هم می تواند قابل درمان باشد!

چطور با هزینه‌ی کم، زیاد و راحت سفر کنیم؟

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

 

 

 

1- اگر قرار است دوباره ازدواج كنید باید جوانب روابط همسر و خانواده اش و خودتان و خانواده تان را بسنجید.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

 

 

2 – با فرزندان قاطعانه صحبت كنید و به آنها بفهمانید شما صاحب این زندگی و چیزی كه از آن به عنوان میراث یاد می كنند هستید و تا وقتی زنده اید میراثی در كار نیست.

 

3 – به زن یا شوهری كه قرار است با شما زندگی كند به عنوان مرد یا زن زندگی تان نگاه كنید. همه چیزهایی كه وقتی جوان بودید برای همسرتان به كار می بستید سعی كنید اكنون برای او در نظر بگیرید. آدم ها وقتی پیر می شوند عاطفی تر شده و هیچ زنی برای جمع و جور كردن یك پیرمرد با او ازدواج نمی كند.

 

4 – از موقعیت های ضعیف هم سوء استفاده نكنید زیرا با این كار خیلی زود انگشت نمای خانواده می شوید و بچه ها شما را به عنوان الگوی بد و ناسازگار می شناسند.

 

5 – هر شخصی از سال ها زندگی با زن و مرد دیگر خاطرات زیادی دارد كه خیلی از آنها خوش است. سعی كنید به خانواده هم احترام بگذارید و همسران سابق هم را دستمایه تحقیر و آزار قرار ندهید.

 

6 – اگر می خواهید زندگی تان پا بگیرد باید جذاب تر از همیشه باشید. گرچه بیمار هستید، اخلاق خوشی داشته باشید و هرگز اگر پرستار می خواهید زن نگیرید و اگر در راه مانده اید شوهر نكنید و تحت هر شرایطی به یك ازدواج نامناسب تن ندهید. گاهی خانه سالمندان خوشایندتر از خانه همسری است كه تمام اعضای خانواده اش به شما با تحقیر نگاه می كنند.

 

7 – البته شما سنی را پشت سرگذاشته اید و كار كشته تر از آن هستید كه حرف كسی را بشنوید اما به عنوان آخرین سخن معیارهای اولیه ازدواج خود را دوباره به خاطر بیاورید و همه چیز را یك بار دیگر مرور كنید. اگر همان چیزی است كه می خواستید بله را بگویید.

منبع :فان شاد

دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج


انواع جراحی زیبایی سینه

جستجوی انواع بهترین ونزدیکترین مراکزخدماتی


دانستنی های سلامت واژن


دنبال بلیط ارزون هستی؟حتما اینجا سر بزن


به تماشای کیفیتی بی حاشیه!

تهیه اینترنتی بلیط اتوبوسVIPبه قیمت ارزان


ست های لباس زیر جذاب و لاکچری


قیمت امروز بلیط اتوبوس به هرکجای ایران


تا60%تخفیف پرطرفدارترین محصولات جنسی


جهیزیه ات رو قسطی وبدون پیش پرداخت بخر


راهنمای انتخاب و خرید محصولات زناشویی

درانتخاب همسرآینده‌تان دچارتردید شده‌اید؟


تعیین جنسیت پیش از بارداری

خریدقسطی جهیزیه بدون نیاز به پرداخت اولیه

Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2021

ازدواج مجدد پس از فوت همسر و یا جدایی از همسر یکی از کارهایی است که باید انجام شود اما به زمان مناسب نیاز دارد. حداقل زمان مورد نیاز پس از جدایی از همسر و انجام ازدواج مجدد یک سال است.

بعد از طلاق یا فوت همسر، فرد قطعا به مدت زمانی برای بهبود روانی نیاز دارد که بهترین زمان آن ۱سال است؛ بنابراین بعد از جدایی از همسر فرد چه به واسطه طلاق و چه به واسطه فوت، چه فرزند داشته باشد و چه نداشته باشد هیچ وقت توصیه نمی کنیم که در فاصله زمانی کمتر از یک سال ازدواج مجدد داشته باشد چون این یک سال باید صرف بازیابی فرد از دردها، غم ها و آسیب های روانی شود و همه این موارد مانع از شکل گیری سریع یک رابطه تازه خواهد شد.

همه ازدواج های دوم اگر با بررسی های لازم انجام شده باشد به اندازه ازدواج اول شانس موفقیت دارند. بسیاری از کسانی که تجربه زندگی مشترک را دارند، قدر زندگی را بهتر می دانند. افراد معمولا پس از طلاق در حد و اندازه هایی نسبت به مشکلات خود در زندگی گذشته شان آگاهی پیدا می کنند که البته کافی نیست.

معمولا فرزندان اگر در سنین حساس کودکی یا نوجوانی باشند نسبت به ازدواج پدر یا مادرشان واکنش منفی نشان می دهند، اما نحوه رفتار فرزند در مقابل ناپدری یا نامادری بستگی زیادی به برخورد طرف مقابل دارد.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

نکته بسیار مهم در این زمینه خودجوشی و طبیعی بودن عواطف و احساسات است. تجربه نشان داده است فرد اگر به معنای واقعی همسرش را دوست داشته باشد به طور عادی فرزندان او را که حاصل ازدواج و زندگی گذشته اش هستند نیز دوست خواهد داشت.

چنانچه فرد ملاحظه کند فرزندش نیز مورد علاقه و احترام همسرش است، چنین امری روی نگرش و علاقه مندی او نسبت به همسر دوم اثر مثبت و سازنده ای دارد.حتی در بعضی موارد فرد با مشاهده بی مهری های بی دلیل همسرش نسبت به فرزندش احساسی ناخوشایند نسبت به شریک زندگی خویش در ازدواج دوم پیدا می کند.

اشتباه دیگر افراد در این مورد مجبور کردن فرزند به ویژه در سنین کم به گفتن «مامان» یا «بابا» به شخص تازه وارد در خانواده است. گاهی در برخی خانواده ها می بینیم که کودک را به گفتن بابا یا مامان مجبور می کنند. در حالی که کودک اگر خودش نخواهد طرف مقابل را مادر یا پدر خطاب کند، این اجبار اثر سوء خواهد داشت.

موفقیت ازدواج ربطی به جنسیت ندارد. در واقع زن یا مرد بودن پارامتر تعیین‌کننده در موفق بودن یک ازدواج نیست. در ازدواج‌های مجدد موفق، آنهایی درست عمل کرده‌اند که صبوری به خرج داده‌اند، دارای آرامش بوده و مسیر آشنایی را به خوبی طی کرده‌اند. هرقدر افراد هیجانی و سرعتی تصمیم بگیرند، میزان ریسک ازدواج مجدد ناموفق بالاتر می‌رود.

زمانی که طلاق رخ می‌دهد بعد از اتمام عده، یک زن به لحاظ شرعی می‌تواند ازدواج کند اما از لحاظ روانشناسی شرط این است که قبل از طلاق رسمی ‌و قانونی، مدت‌ها زن و مرد در جدایی عاطفی به سر برده باشند. اما زمانی که طلاق ناگهانی پیش می‌آید و فرد به لحاظ روانی همچنان درگیر این مسئله باشد از لحاظ روانشناسی بین ۶ ماه تا یک سال نیاز دارد که وارد فاز جدیدی آشنایی نشود. این موضوع را نمی‌توان به همه بسط داد بلکه مورد به مورد و فرد به فرد فرق دارد و نمی‌توان نسخه واحدی برای همه پیچید.

اما همانطور که اشاره شد، در جامعه ما ازدواج مجدد مردان پذیرفته شده تر بوده و مشکلات کمتری به همراه دارد، زیرا هم به جهت عدم منع قانونی و هم بدان جهت که عرف جامعه و باورهای عموم، ادامه زندگی مجردی، برای مرد بیوه یا طلاق گرفته را سخت و طاقت فرسا می داند، بخصوص اگر دارای فرزندانی نیز باشد، حتی مردانی که سن و سالی از آنها گذشته نیز اگر برای ازدواج اقدام کنند، به علت آنکه افکار عمومی گمان می کند یک مرد نیاز دارد تا زنی به زندگیش سر و سامان دهد، باز هم ازدواج مجددش پذیرفته شده است.

با توجه به اینکه فوت یا جدایی هر کدام شرایط خاصی را برای یک زن ایجاد می کند، ابتدا به مشکلات زنی می پردازیم که همسرش فوت شده است:

اگر زن از همسرش جدا شده باشد نیز با مشکلات خاص خود روبه رو می شود:

اما چیزی که هر دو گروه زنان با آن روبه رو هستند، نگاه منفی جامعه است؛ حتی اگر بیان نشود. فرهنگ ما به زنی که پا روی نیازهایش بگذارد و تنها به مادری فکر کند، نمره مثبت تری می دهد تا زنی که تصمیم بگیرد شرعاً و قانوناً به این تنهایی خاتمه دهد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نام

ایمیل

وبسایت


ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.


به گزارش سایت خبری ساعد نیوز و به نقل از مردمان، در یک دنیای کامل، زن و مرد باهم ازدواج می کنند و تا آخر عمر به خوبی و خوشی کنار هم زندگی می کنند و تقریباً  در یـک زمـان دار فـانی را وداع می گـویند. در چنین دنیایی نیازی به ازدواج دوم وجود نخواهد داشـت. اما ما در دنیایی زنـدگی مـی کنیم که فـرسنگ ها از حد کـمال فـاصله دارد. گاهی اوقات افراد در جـوانی می میـرند و همسـرانشان را غمگین و غصه دار باقی میگذارند. و خیلی از ازدواجـها هم دوام نمی آورند و منجر به طلاق می شود.

ازدواج های دوم هم عواقب مختلفی ممکن است داشته باشد: ازدواج های دومی که کامیاب شده، ازدواج های دومی که از همان ابتدا محکوم به فنا بوده، ازدواج های دومی که توسط بچه ها خراب می شود، ازدواج های دومی که بچه های دو طرف به خوبی با هم خو می گیرند و کنار می آیند، ازدواج های دومی که به خاطر محدودیت های مالی شکست می خورند، و ازدواج های دومی که دوام می یابند اما افراد در آن سعادتمند نیستند.

جالب توجه است که آمار طلاق بین ازدواج های دوم بیشتر از ازدواج های اول است. معمولاً تصور می شود کسی که یکبار طلاق گرفته و تجربه دارد، دیگر اشتباه قبل را تکرار نمی کند. اما در اکثر موارد این مسئله صادق نیست.

افرادی که برای برطرف کردن نیازهای خاصی ازدواج می کنند، اما آمادگی دَهِش را در قبال چیزی که می گیرند ندارند، معمولاً دفعه بعد هم با همان نیت ادواج می کنند. ازدواج دوم برای این افراد دقیقاً مثل پایین آمدن از یک پرتگاه است که به تباهی می انجامد.

گاهی اوقات موضوع دیگری در کار است. کسی که به خاطر بی ثباتی مالی یک زندگی را ترک میکند، ممکن است مثلاً یک شریک جدید برای زندگی پیدا کند که به او وعده امنیت مالی بدهد. درمورد سایر مسائل و مشکلات زناشویی نیز وضع به همین منوال است—ارضاء جنسی، فقدان ارتباط احساسی، مشکل با خانواده همسر، و از این قبیل. از آنجا که زوجین به خاطر یک مشکل خاص از هم جدا می شوند، می خواهد مطمئن شود که در ازدواج بعدی دیگر با این مشکل روبه رو نشود. اما زندگی معمولاً بازی های مسخره ای با مردم می کند. افراد در ازدواج دوم بعد از مدتی، که البته خیلی دیر است، درمی یابند که همسر جدیدشان کاملاً با قبلی متفاوت است. و با اینکه ممکن است فقدانی که در ازدواج قبلی داشته برطرف شده باشد، اما این فرد جدید هم فاقد خصوصیاتی است که همسر سابق داشته است.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

ازدواج دوم بعد از طلاق

آیا برای کسی که شکست خورده، ازدواج دوباره مهم است؟ به ندرت کسی این سؤال را جدی تلقی می کند و بااینکه پاسخ آن را از قبل می دانیم، اما بهتر است کمی درمورد آن فکر کنیم.

به ندرت طلاقی را پیدا می کنیم که ناشی از اشتباه فقط یکی از زوجین باشد. به همین خاطر قبل از ازدواج دوباره، هر کس باید در روح خود جستجو کند تا ببیند که به جای اعمال گذشته چطور باید رفتار کند تا ازدواج دومش دوام بیاورد.

کسانی که قبل از ازدواج دوباره اینکار را انجام نمی دهند، افرادی عاری از حس مسئولیت هستند و برای ازدواج آمادگی ندارند. کسی که نتواند اشتباهات خود را شناخته و از آنها درس بگیرد، مطمئناً دوباره آنها را تکرار خواهد کرد.

 

ازدواج دوم بعد از مرگ همسر

ازدواج دومی که به خاطر مرگ همسر در ازدواج اول انجام گرفته است نیز مشکلات خاص خود را دارد. این افراد وقتی می خواهند برای بار دوم ازدواج کنند، با احساسات مختلفی دست و پنجه نرم می کنند. این ناراحتی گاهی آنقدر در فرد تاثیر می گذارد که تا سالها بعد از واقعه قادر به ازدواج نخواهد بود.

عجیب است که معمولاً افراد درمورد ازواجی که به خاطر مرگ همسر باشد سؤال میکنند تا ازدواجی که به خاطر طلاق شکست خورده است. عامل مهم در این واکنش برعکس مسئله وفاداری است. هیچ وفاداری از فردی که طلاق گرفته انتظار نمی رود، اما از کسی که همسرش فوت کرده انتظار می رود که وفاداری خود را حفظ کند.

خیلی از افراد ازدواج دوباره را برای این افراد مثل خیانت می دانند. اما اگر وفاداری به معنای حفظ همه آنچه که در ازدواج اول ساخته شده است باشد، فرد می تواند با ازدواج با همسری فهمیده آن را حفظ کند.

تصور اشتباه دیگر این است که ازدواج دوباره فرد واکنش منفی روی همسر قبلی دارد. ازدواج اول اگر خوب باشد، ازدواج دوم را نیز به وجود می آورد.

به ازدواج دوم در این شرایط نباید با این دید نگاه کرد. اگر ازدواجی خاتمه می یابد، امر و الزام به ازدواج کردن باقی می ماند.

بچه ها

در ازدواج دوم نیز دقیقاً مثل ازدواج اول نباید عجله کرد. این مسئله به خاطر مسائل مختلفی که در ازدواج دوم وجود دارد و به طور عادی در ازدواج اول نیست، اهمیت پیدا می کند. یکی از بارزترین این مسائل وجود بچه ها است.

بچه ها در هر سنی که باشند بعد از طلاق یا مرگ یکی از والدینشان بسیار آسب پذیرند. این آسیب پذیری می تواند به این شکل خود را نشان دهد که به فرد تازه وارد، همسر جدید مادر یا پدر، بعنوان یک مزاحم یا متجاوز نگاه کنند و بترسند که این فرد توجه و زمانی را که پدر یا مادرشان برای آنها می گذاشته را از آنِ خود کند.

مادر یا پدری که می خواهد دوباره ازدواج کند باید تلاش فزاینده ای به کار گیرد و نگرانی های فرزندش را برطرف کند. اینکار با گوش دادن به حرف های کودک، فهمیدن اینکه نگرانی های او به هیچ عنوان مسخره و احمقانه نیست، و مطمئن کردن و از اینکه همیشه مورد توجه او باقی خواهد ماند، انجام می گیرد. اگر فرد تازه وارد هم تلاش کند تا با او طرف دوستی بریزد و به اتفاق پدر یا مادر واقعی، اوقاتی را با کودک بگذراند نیز بسیار مفید خواهد بود.

فرد تازه وارد به هیچ عنوان نباید به طریقی وارد خانواده شود که گویی می خواهد جای مادر یا پدر از دست رفته باشد. رفتار او باید به طریقی باشد که به کودک بفهماند به خاطر عشق خود وارد این خانواده شده و هر چه ازدستش برآید هم برای کودک انجام می دهد.

اگر بچه ها متوجه شوند که پدر یا مادرشان هم حق خوشحال بودن و خوشبخت شدن را دارد بسیار کمک کننده خواهد بود. پدر یا مادر بودن همیشه در زمان خوشحالی و سعادت بتر از زمان ناراحتی و بدبختی کار می کند. بچه ها از خوشحالی والدین بهره زیادی می برند. وقتی پدر و مادر خوشحال باشند، بچه ها هم موفق و کامیاب خواهند شد.

بچه ها باید بفهمند که برای پدر یا مادرشان واجب است که ازدواج کنند و این مسئله از نظر دینی و عرفی نیز تصدیق شده است. این شناخت مقاومت آنها را دربرابر ازدواج دوباره والدینشان کمتر می کند. البته بچه های کوچکتر چندان قبه درک این مسئله نخواهند بود.

خیلی از بچه ها از قبل در ذهن خود طرح ریزی می کند که به هیچ وجه پدر با مادر جدیدشان را دوست نخواهند داشت. حتی اگر فرد تازه وارد اشکالاتی نیز در رفتار خود داشته باشد باز هم دلیل نمی شود که بچه ها با حالت حقارت و تکبر با او رفتار کنند یا هر چه از دستشان برمی آید برای خراب کردن این رابطه به کار گیرند. بچه ها باید به همسر جدید پدر یا مادرشان نهایت احترام را داشته باشند، احترامی برابر با احترامی که به پدر و مادر واقعی خود دارند.

از طرف دیگر تازه وارد هم ممکن است از فرزند همسر خود خوشش نیاید، یا حداقل به اندازه بچه واقعی خودش او را دوست نداشته باشد. اما برای او هم دقیقاً مثل بچه، این الزام وجود دارد که فرزند خوانده خود را دوست بدارد.

اگر قالب عملکرد افراد روی دوست داشتن دیگران باشد، ازدواج دوم نه تنها دوام مییابد بلکه بسیار سعادتمند شده و به همه فایده می رساند. اما اگر قالب رفتار اینگونه نباشد، مشکلات از هر طرف بروز خواهد کرد. البته راه حل هایی هم می توان برای اینگونه مشکلات پیدا کرد.

 

مسائل مالی

مسائل مالی معمولاً مسئله ای بغرنج در ازدواج دوم است. هر دو طرف دارایی ها و سرمایه خود را به زندگی جدید وارد می کنند. اگر دو طرف دارایی های خود را با هم مخلوط کنند بسیار بهتر از آن است که تقسیماتی مثل مال من، مال تو و مال ما داشته باشند.

البته گاهی اوقات این عملی نیست، به ویژه زمانی که دارایی ها قانوناً ارثیه فرزندها باشد. بهترین کار این است که هر یک از زوجین بارضایت قبول کنند که به آن مال دست نزنند. پافشاری روی تقسیمات مال من، مال تو، محتاطانه نیست، در شرایطی که شوهر جدید مثلاً از قبول خرج ومخارج مربوط به بچه های همسر جدیدش خودداری میکند. این طریقه رفتاری باعث می شود رابطه فرد با فرزندان همسر جدیدش غیرصمیمی باشد که یکی از عوامل مهم در تخریب ازدواج به شمار می رود.

 

همسر سابق (طلاق گرفته)

همسر سابق معمولاً یکی از دشواری های ازدواج جدید است. این واکنش رابطه فرد تازه ازدواج کرده با همسر سابق خود می باشد. گرچه دور از ذهن است که رابطه با همسر سابق خوب باقی بماند، اما غیرممکن نیست. منصفانه نیست که فرد تازه وارد هم به دعواها و درگیری های سابق کشیده شود.

این مسئله حتی اگر زوج طلاق گرفته بچه هم نداشته باشند باز صادق است و با وجود بچه مشکلات بیشتر می شود. این مشکلات معمولاً به این نتیجه ختم می شود: از بچه ها خواسته می شود که بین پدر یا مادر یکی را انتخاب کنند. آن وقت است که بچه ها مجبور می شوند روی احترام خود برای والدین پا بگذارند.

 

همسر سابق (درگذشته)

آشکار است که همسر جدید باید به یاد و خاطره همسر فوت شده احترام بگذارد. از طرف دیگر، فردی که بعد از مرگ همسر قصد ازدواج دوباره را دارد، باید تشخیص دهد که مسئولیتش از این به بعد در قبلا این فرد جدید است. هیچکس دوست ندارد که در جایگاه دوم قرار گیرد.

نه شوهر و نه زن نباید خود را آنقدر درگیر حزن و اندوه ناشی از از دست رفتن همسر کند که همسر جدید تصور کند که فرد قبلی هنوز در قلب او وجود دارد.

فرد باید بتواند در یک زمان هم احساسات همسر جدید را در نظر گیرد و هم به احساسات فرزندان خود احترام بگذارد که مطمئناً آزرده خاطر خواهند شد اگر ببینند که پدر یا مادرشان یاد و خاطره پدر یا مادر از دست رفته را به کلی فراموش کرده است.

همانطور که قبلاً هم ذکر شد، بهترین راه درمقابل مشکلات ازدواج دوم، این است که رفتاری خوشایند داشته باشیم و همدیگر را دوست بداریم. لذت و  خوشحالی موجود بین زوج تازه ازدواج کرده، کم کم به همه خانواده سرایت خواهد کرد.

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم

اگر به جای خودخواهی و غرور، مهربانی پیش گرفته شود، موفقیت زندگی زناشویی تضمین خواهد شد .

 !(function (w, d) { ‘use strict’; var ad = {zone: “brtrha1”, user: “1565432215”, width: 728, height: 90, id: ‘adro-246454’}, h = d.head || d.getElementsByTagName(‘head’)[0]; if (typeof w.adroParams != ‘object’) w.adroParams = {}; w.adroParams[ad.id] = ad; var script = document.createElement(“script”); script.type = “text/javascript”; script.async = 1; script.src = “//static-cdn.adro.ir/dlvr/rsdnt.js”; h.appendChild(script); })(this, document); var h = document.getElementsByTagName(“head”)[0], s = document.createElement(“script”); s.async = !0, s.defer = !0, s.type = “text/javascript”, d = new Date, s.src = “https://cdn.sanjagh.com/assets/sdk/www.bartarinha.ir/client.js?t=” + d.getFullYear().toString() + d.getMonth() + d.getDate() + d.getHours(), h.appendChild(s); var sabaVisionWebsiteID = “1c27cb39-612a-452a-954c-b3e3dd1f3d36”; var sabaVisionWebsitePage = “ALL” _atrk_opts = {atrk_acct: “i2i8r1SZw320l9”, domain: “bartarinha.ir”, dynamic: true}; (function () { var as = document.createElement(‘script’); as.type = ‘text/javascript’; as.async = true; as.src = “https://certify-js.alexametrics.com/atrk.js”; var s = document.getElementsByTagName(‘script’)[0]; s.parentNode.insertBefore(as, s); })();

چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم
چگونه ازدواج مجدد خوبی داشته باشیم
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *